0

روش های لاغر شدن (قسمت سوم)

روش های لاغر شدن
اندازه متن

برای کسب نتیجه عالی نیاز است از روش های لاغر شدن اطلاع داشته باشیم.

روش های لاغر شدن موضوع بسیار مهمی است که آگاهی و اطلاع از آن به ما کمک میکند ابتدا موانع ذهنی لاغر شدن خود را کشف کنیم و سپس بتوانیم با اطمینان کامل برای لاغر شدن بهترین روش را انتخاب کنیم

اهمیت اطلاع از روش های لاغر شدن

من اعتقاد دارم اگر از شهر محل سکونت خود به سمت هر شهری حرکت کنید و به مقصد برسید، بهترین مسیر برای بازگشت به شهر محل سکونت شما،  حرکت از مسیری است که برای رفتن از آن استفاده کرده اید.

در مورد روش های لاغر شدن هم دقیقا به همین شکل است، بهترین راهی که می‌تواند شما را متناسب کند، برگشتن از مسیری است که شما را چاق کرده است. این ساده ترین، و مطمئن ترین روش برای لاغری همیشگی است.

چرا که از همین روش، ما به راحتی سال ها چاق بوده ایم و چاقی در این روش ماندگار است.

اطلاع از این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که در مسیر لاغر شدن ممکن است به شکل های مختلف در معرض آگاهی هایی قرار بگیریم که ما را تشویق به استفاده از روش های مختلف برای لاغری می کنند.

زمانی که ما بدانیم تنها روش لاغر شدن دائمی استفاده از چه روشی است سبب می شود با احساس آرامش در مسیری که در پیش گرفته ایم به حرکت خود ادامه داده و تمرکز ما بر کسب نتیجه عالی از آموزش های لاغری با ذهن باشد.

بهترین روش لاغری را چگونه انتخاب کنیم؟

اگر در بین روش های لاغر شدن به دنبال بهترین روش هستید، لاغری با ذهن می تواند پاسخ مناسب برای شما باشد. چرا که لاغری با ذهن مانند چاقی با ذهن ماندگار خواهد بود.

لاغری با ذهن مانند چاقی با ذهن ماندگار خواهد بود.

این مهمترین دلیل برای انتخاب روش صحیح برای لاغر شدن است.

در دوره آموزشی لاغری با ذهن تماس سعی من این است تا روشی که خودم به کار گرفتم و به تناسب اندام مورد نظرم رسیدم را به دیگران آموزش بدهم و به لطف خدا در این چند ساله دوستان بسیار زیادی از این مسیر شگفت انگیز استفاده کردند و به تناسبی که سال‌ها در رویای آنها بود دست پیدا کردند.

تصاویر عده ای از دوستانم در آلبوم شگفتی سازان گویای این حکایت است. همچنین می توانید توضیحات تصویری هنرجوهای لاغری با ذهن را ببینید و به آنچه گفته می شود توجه کنید و به سعی کنید از دیدن و شنیدن نتایج دیگران به این پاسخ سوال ذهن خود دست پیدا کنید: از بین روش های لاغری بهترین روش کدام است؟

چاقی ذهن

دلیل شکست روش های لاغر شدن

همه افرادی که اضافه وزن دارند برای چاق شدن از هیچ برنامه ای استفاده نکرده‌اند اما برای لاغر شدن تلاش می‌کنند از روش های لاغر شدن استفاده کند.

درک این عبارت به تنهایی باید بسیاری از گره ها و شک و تردیدهای ذهن شما برای انتخاب روش لاغری مناسب را برطرف کند.

دلیل اینکه افراد چاق در تمام سعی و تلاش خود برای لاغر شدن شکست می‌خورند این است که روش‌هایی که استفاده کرده اند، مسیر بازگشت روشی نیست که آنها را چاق کرده است.

آنها از روشی کاملا متفاوت با طریقی که چاق شده اند میخواهند متناسب شوند و این امکان ندارد.

چرا سعی و تلاش ما برای لاغر شدن بی نتیجه بوده است؟

نتیجه من، شما و همه افرادی که اضافه وزن دارند و از روش های لاغر شدن مختلف برای استفاده کرده‌اند ثابت می‌کند که روش های انتخابی ما برای لاغرشدن اشتباه بوده است.

نتیجه نسبی و غیرپایداری که همه ما با استفاده از روش های لاغر شدن مختلف کسب کرده ایم نشان از:

تمایل و علاقه جسم ما برای برطرف کردن اضافه وزن دارد.

نشان از اشتیاق و علاقه ما برای لاغر شدن است.

به دست نیاوردن نتیجه عالی و ماندگار به دلیل اشتباه بودن آن مسیر است.

راز لاغر نشدن

بسیاری از افراد چاق وقتی با استفاده از روش های لاغر شدن به نتیجه مطلوب نمی رسند به اشتباه، خود را مقصر لاغر نشدنشان می دانند و با سرزنش کردن، بی عرضه و بی اراده دانستن خود برای لاغر شدن باعث افزایش احساس ناتوانی دربرابر چاقی و در نتیجه شکل گیری انتظار چاقی بیشتر در خود می شوند.

از این رو نیاز است که برای لاغر شدن به روش اصولی ابتدا از روش های لاغر شدن، تاثیر و نتایج آنها اطلاع داشته باشیم تا هم از انتخاب روش لاغری با ذهن برای لاغر شدن به اطمینان قلبی برسیم و هم رنج و ناراحتی بارها شکست خوردن در لاغر شدن با روش های لاغر شدن را فراموش کنیم.

من و شما مقصر لاغر نشدنمان نیستیم چرا که بارها برای لاغر شدن تلاش کردیم.

هر بار که از استفاده روش های لاغر شدن نتیجه نمی گرفتیم با سرزنش کردن خودمان از لاغر شدن ناامید میشدیم اما چند وقت بعد دوباره عزم خود را جزم می کردیم تا از طریق روش دیگری برای لاغر شدن اقدام کنید.

ما انسان ناتوان و بی اراده ای نبوده ایم بلکه بیشتر از خیلی از افراد عزم و اراده برای رسیدن به خواسته خود داشته ایم اما متاسفانه به دلیل عدم آگاهی از طریق صحیح لاغر شدن هربار قدم در یک مسیر نادرست برای لاغری گذاشته ایم.

اهمیتی ندارد با چه انگیزه، تلاش یا سرعتی از مسیر اشتباه به سمت هدف خود حرکت کنید، شما هرگز به مقصد نخواهید رسید.

نتیجه گیری

در این جلسه به موضوع روش های لاغر شدن می پردازیم و با کسب آگاهی بیشتر، تصمیم می‌گیریم که برای یک بار از روش صحیح برای لاغر شدن استفاده کنیم و به تناسب اندامی که سال‌ها در رویای ما بوده است دست پیدا کنیم.

در جلسه امروز درباره تفاوت فرمول‌های مغزی یک فرد متناسب و چاق توضیحات کامل و بسیار تاثیرگذاری داده شده است، درباره تفاوت بین ذهن انسان و حیوانات در زمینه اضافه وزن توضیح داده شده است.

به شکل عالی درباره علت چاق شدن توضیح داده شده است.

پیشنهاد میکنم محتوای این جلسه آموزشی فوق العاده را با تمرکز استفاده کنید و به توضیحات آن با دقت گوش داده و به آنها فکر کنید و ببینید چقدر این گفته ها در زندگی شما صحت دارند.

میزان شباهت این گفته ها با تجربیات زندگی شما اثبات می‌کند که آیا شما می‌توانید بعد از سالها استفاده از روش های لاغر شدن و نتیجه نگرفتن این بار با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به تناسب اندام رویایی خود دست پیدا کنید یا خیر؟

اگر توضیحات داده شده در این دوره منطبق با طرز فکر و رفتار شماست، به شما اطمینان می دهم که با استفاده از دوره آموزشی لاغری با ذهن به تناسب اندام رویایی خود دست پیدا می کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

آگاه شدن از محتوای ذهن جهت برنامه ریزی کردن برای تغییر فرمول های ذهنی اهمیت زیادی دارد. بنابراین لازم است از طریق طرح سوال و پاسخ دادن به محتوای ذهنی خود دسترسی پیدا کنیم.

مرحله اول:

با دقت و شرح انشایی به سوالات این قسمت در بخش نظرات پاسخ دهید:

  • نگرش و درک شما بعد از استفاه از محتوای آموزشی درباره فرمول های ذهنی چیست؟

اگر نیاز دارید دوباره و چند بار فایل آموزشی را تماشا کنید حتما این کار را انجام دهید. زمانی که صرف استفاده از محتوای آموزشی و انجام تمرینات می کنید مهمترین و تاثیرگذارترین اقدام شما برای لاغر شدن در عمرتان می باشد.

با ذکر مثال درباره فرمول های ذهنی توضیح دهید.

  • تفاوت های فرمول های ذهنی خود با یک فرد متناسب را بنویسید.

درک تفاوت بین خودمان و افراد متناسب سبب می شود تا ارتباط بین فرمول های ذهنی و نتیجه جسمی را بهتر درک کنیم.

چرا من چاق هستم اما فلانی متناسب (لاغر) است.

تا الان شاید شانس و ژنتیک و .. را دلیل تفاوت خود با افراد متناسب می دانستید اما از این لحظه آگاه هستید که تفاوت در فرمول های ذهنی است.

بنابراین سعی کنید با ذکر مثال تفاوت افکاری و رفتاری خود با یک یا چند نفر از افراد متناسب پیرامون خود را بنویسید.

مثال:

  • من متوجه شدم که دوستم امیر هیچوقت از خوردن مواد غذایی ترس ندارد و به چاق شدن بخاطر خوردن فکر نمی کند درصورتی که من همیشه ترس از خوردن مواد غذایی دارد. این به دلیل تفاوت در فرمول های ذهنی من با امیر می باشد.
  • من متوجه شدم که ثمانه دختر خالم وقتی به او شیرینی تعارف می کنند اگر سیر باشد بر نمی دارد درصورتی که من همیشه نسبت به شیرینی اراده ندارم و نمی توانم تعارف دیگران را رد کنم.

سعی کنید تفاوت فرمول های ذهنی خود با افراد متناسب را در دو گروه مورد ارزیابی قرار دهید.

  1. تفاوت های فکری من با افراد متناسب
  2. تفاوت رفتاری من با افراد متناسب

بدین ترتیب شما درک وسیعی از علت اصلی چاق بودن تان کسب خواهید کرد.

مرحله دوم:

روش های لاغر شدن که خودتان یا دیگران استفاده کرده اید را مورد بررسی قرار دهید و روش هایی که باعث تغییر در فرمول های ذهنی استفاده کننده شده اند را پیدا کنید. به این شکل شما برای ذهن ناخودآگاه خود اثبات خواهید کرد که چه روشی بهترین روش برای لاغر شدن است.

برای این منظور به سوالات این بخش با دقت پاسخ دهید«

  • از کدام روش های لاغر شدن تا کنون استفاده کرده اید را شرح دهید.

در شرح روش های لاغر شدن به این نکات اشاره کنید:

  • عنوان روشی که استفاده کردید.
  • مدت زمان اجرای روش لاغری.
  • مقدار کاهش وزن به دست آمده.
  • مدت زمان ثبات وزن کاهش یافته.
  • تاثیر استفاده از این روش در تغییر فرمول های ذهنی.

توجه داشته باشید: از نشانه های تغییر فرمول های چاقی ذهن با استفاده از روش های لاغر شدن این است که:

اول: به مرور که از آن روش استفاده می کنید اجرای آن روش و عملکردن به دستورالعمل ها برای شما راحت تر خواهد شد.

دوم: بعد از رها کردن یا اتمام روش لاغری نتیجه به دست آمده برای مدت چند ماه ثابت می ماند و پس از حداقل پنج ماه روند چاق شدن دوباره شروع می شود.

به عنوان مثال: من از روش رژیم مالدیوی (مثال) برای مدت یک ماه استفاده کردم و توانستم ۵ کیلو کاهش وزن داشته باشم و حدود سه هفته نتیجه این برنامه رژیمی ثبات داشت و دوباره به وزن قبل برگشتم. به نظر من این روش هیچ تاثیری بر تغییر فرمول های ذهنی من نداشت. چون هم در حین اجرای روش خیلی اذیت می شدم و حالت پرخاشگری داشتم و هم بعد از اتمام رژیم طی دو تا سه هفته تمام کاهش وزن من برگشت.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن

متن فایل تصویری برای ناشنوایان 🧏

متن فایل تصویری جلسه‌ سوم: (توسط خانم گلستان عزیز)

 سلام دوستان خوبم! من رضا عطار روشن هستم و خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که این فرصت رو به من داد تا همراه شما دوستان خوبم باشم با جلسه ی سوم دوره ی آموزشی لاغری با ذهن.

تشکر می کنم از دوستان عزیزی که تمرينات جلسات گذشته رو به شکل عالی دارن انجام ميدن و معلومه که مشتاق لاغر شدن هستن.به همشون تبریک میگم وخیلی خوشحالم که هر روز داره دوستان بیشتری با این روش آشنا می‌شن و تصمیم می گیرن که از طريق لاغری با ذهن رویای متناسب شدن خودشون رو محقق کنن.

در جلسه ی گذشته، خب در مورد موضوعات مختلفی صحبت کردیم؛ اما یکی از تمرينات خیلی مهمی که بایستی انجام می دادین این بود که بایستی میزان نتیجه ای که از هر روشی، شما کسب کردید رو بایستی می نوشتید که مثلا من در فلان تاریخ از این طریق تونستم این مقدار کاهش وزن داشته باشم.

خب، مطمئنا تمرین رو انجام دادید و اگر انجام ندادید باز هم تاکید می کنم ادامه ی فایل ها رو استفاده نکنید، برید جلسه ی گذشته رو قشنگ ببینید، بارها نگاه کنید و به‌ شکل عالی تمرينات رو انجام بدید و بعد از این جلسه استفاده کنید؛ چون این جلسات به ترتیب داره آماده میشه و در هر جلسه ما یک در جدیدی از آگاهی ها رو به روی ذهنمون باز می کنیم درباره ی لاغر شدن؛ بنابراین خیلی دوست دارم که مراحل رو به شکلی که براتون توضیح میدم انجام بدید.  

خب، برای این قسمت می خوایم روش های لاغر شدن رو ما بررسی کنیم؛ مطمئنا برای هر هدفی می تونه روش های مختلفی وجود داشته باشه. 

شما اگر بخواید به يه شهر خاصی سفر کنید، ممکنه چند راه برای رفتن به اون شهر باشه، اما معمولا یک راه از همه بهتره. اگر شما بخواید مثلا به قله ی کوه صعود کنید ممکنه چند راه برای رسیدن به قله وجود داشته باشه؛ اما یکی از اون راه ها مطمئنا بهتر از دیگر راه هاست، راه ایمن تریه ، راه ساده تریه و راهیه که خیلیا شاید قبلا استفاده کردن و از اون مسیر به راحتی به قله رسیدن؛

 راه های اشتباه یکی از ویژگی ها شون اینه که همیشه اشتباهن؛ یعنی، یک راه اشتباه نمی تونه برای یک فردی نتیجه ی خوب داشته باشه، برای یک فردی نتیجه ی بد داشته باشه؛ اما راه صحیح چرا، می تونه برای یک عده ای نتایج خوب داشته باشه، برای یک عده ای نتایج خوب نداشته باشه. چرا به این شکله؟ چون عملکرد اون فرد از مسیر صحیح هم تأثیر خیلی زیادی در نتیجه از اون مسیر داره؛

 اما مسیر اشتباه، شما به هر شکلی عمل کنی، در نهایت نتیجه اشتباه خواهد بود و اون چیزی که می خوای در نمیاد. 

حالا روش کار ذهنی به این شکله که ما همیشه باید بیایم یه سری آگاهی هایی رو که داریم، که من از اون ها به عنوان فرمول های ذهنی نام می برم؛ اون ها رو باید بیایم شناسایی کنیم، درست و غلط ها شو جدا کنیم و اون هایی که اشتباه هستند رو با استدلال و دلیل به فکر، به باور و به فرمول صحیح در مغز مون تبدیل کنیم.  درسته این فرایند به این سادگیم که‌ میگم نیست

…دوستانی که در دوره ی آموزشی لاغری با ذهن شرکت می کنند؛ یعنی اون دوستانی که در دوره ی اصلی ثبت نام می کنند، وجه ثبت نام رو پرداخت می کنن و دوره رو شروع می کنن؛ خب، مطمئنا به شکل گام به گام و خییلی اصولی تر این نحوه ی شناسایی و تغییر افکار و ایجاد فرمول های صحيح لاغری رو یاد می گیرن؛

اما، خب در این دوره ی فشرده ی چند جلسه ای هم خیلی می تونید استفاده کنید و اگه موضوع رو بگیرید و خودتون بهش فکر کنید، تحلیلش کنین و سعی کنین اونو در ذهنتون پرورش‌ بدید مطمئنا نتیجه ی خیلی خوبی می گیرین،

خب پس؛ برای لاغر شدن ما اومدیم تاحالا؛دلایل چاقی رو اول شناسایی کردیم. بعد یکی یکی اونها رو لغو کردیم. بعد مسئولیت چاقی خودمون رو پذیرفتیم،بنابراین تعهد دادیم که خودمون رو مسئول لاغری خودمون هم بدونیم. 

ببین یعنی اومدیم، یه وجه اشتباه رو شناسایی کردیم، وجه صحيح رو جایگذاری کردیم. اومدیم دلایل اشتباه رو شناسایی کردیم و دلایل صحيح رو آوردیم ‌که نه تنها به این دلیل و به این دلیل اشتباه هستن. اومدیم عدم مسئولیت خودمون رو شناسایی کردیم و در مقابل اون  مسئولیت پذیری رو قرار دادیم. 

روش کار ذهنی اینجوریه؛ هی یه سری مسائلی که یه فرمول های اشتباه شناسایی میشه، با فرمول های صحيح جایگزین میشه؛ حالا یک موضوع مهم در بحث لاغری و چاقی، همین روش های لاغر شدن، چون، ببین همه ی آدم‌ها از روش های لاغر شدن استفاده نکردن برا چاق شدن؛ خیلی خود به خودی، خیلی ساده  چاق شدن و حتما با نظر من موافق هستید؛ اما همه ی این افراد خیلی روش های لاغر شدن متفاوتی رو استفاده کردن برای لاغر شدن و نتیجه ی همشون باز مشابه؛ 

نتیجه نگرفتن،

 اگه دارید این فایلو نگاه می کنید دلیلش اینه که از روش های لاغر شدن قبلیت نتیجه نگرفتی که الان داری این فایلو نگاه می کنی،

اگر شما اضافه وزن داشته باشی قبلا، از یک روشی هم استفاده کرده باشی و لاغر شده باشی که دیگه الان قاعدتا این فایلو نگاه نمی کنی، پس همه در یک شرایط هستیم. 

دوباره میگم همه ی افراد چاق از “روش های چاق شدن”  برای چاق شدن استفاده نکردن، خود به خود چاق شدن، خب،

نه میدونن چی شده ؟ نه اینکه تاریخی می دونن. ، نه تصمیم گرفته باشن، نه اینکه مثلا يه کار خاصی انجام داده باشن، هیچی یادشون نمیاد، خود به خود چاق شدن و جالبه همه ی این افراد چاق، خیلی کارهای متنوعی رو انجام دادن برای اینکه لاغر بشن و در نهایت نتیجه ی همه ی اونها هم مشابه، که” نتیجه نگرفتن “.

این موضوع فرق می کنه با اون تمرینی که جلسه ی قبل انجام دادیم و گفتم مقدار نتیجه تون رو مشخص کنید.

در اون تمرین ما می خواستیم به این باور برسیم که، جسم ما توانایی لاغر شدن رو داره؛ چون خیلیا باورشون اشتباهه که فکر می کنن، جسم شون نمی تونه لاغر بشه، نه، ما این باور رو باید تغییر بدیم؛ باید این توانایی رو در خودمون ببینیم، به خودمون تاکید کنیم و در ذهنمون بذر لاغری رو بکاریم و ما با اون تمرین دقیقا همین کار رو کردیم.. بذر لاغری رو ما در ذهن مون کاشتیم. 

حالا می خوایم درباره‌ی روش ها صحبت کنیم. بالاخره ما برای لاغر شدن باید یه کاری انجام بدیم دیگه؛ یه روشی رو می خوایم انجام بدیم که به لاغری برسیم و در این سال ها همش به دنبال روش های لاغر شدن مختلف بودیم و تمرینی که شما جلسه ی قبل انجام دادید،

اومدید نتایج تون رو نوشتید، مثلأ من از فلان روش ۵ کیلو کم کردم، من از فلان روش ۳ کیلو کم کردم؛ بالاخره از یک روش هایی استفاده کردیم برای اینکه لاغر بشیم.

 می خوایم این روش ها رو با هم بررسی کنیم و به یک نتیجه ی واضح، به یک دسته بندی برسیم که آقا چه روش هایی اشتباه هستن و چه روشی می تونه صحيح باشه؛ چون به هر حال شما وقتی راه صحیح رو پیدا کردی؛ مطمئنا با خیال راحت تر، با اطمینان بیشتر، با آرامش بیشتری در این مسیر حرکت می کنی. 

مطمئنی دیگه راه صحیح اینه، دیگه شک و تردیدی وجود نداره. در تمام روش‌هایی که تا حالا شما استفاده کردی، فارق از این که چه نتیجه ای براتون داشته؛ یعنی چه مقداری از وزن تون رو کم کرده که اون مربوط میشه به استعداد شما در لاغری، مربوط میشه به توانایی جسم شما در لاغری؛ اون موضوعش رو کار نداریم، موضوع روش کاره.

شما هیچ وقت نتیجه ی مطلوبو نگرفتی. نمی خوام اسم ببرم چه روش هایی، خودتون، همه کاملا آشنایی دارین با روش های لاغر شدن مختلف. یه روشی رو شروع می کنی؛ مثلا انجامش می دی، یه نتیجه ی نسبی یا می گیری یا اصلا نمی گیری. ما فرض می کنیم يه نتیجه ی نسبی هم گرفتی،

بعد خب دیگه چونکه نمی تونی برا همیشه با اون روش زندگی کنی، بر اساس اون برنامه زندگی کنی، دوباره یواش یواش بر می گردی به برنامه ی زندگی عادیت و خیلی زود طی دو- سه هفته یا حالا کمتر یا بیشتر دوباره به وزن قبلی  بر می گردی،

این اثبات می کنه که روش شما برای لاغر شدن اشتباه بوده؛ خب، شما خودتم اون زمان می دونستی که اشتباه بوده چون نتیجه ای که می خواستی رو کسب‌ نکردی، یه مدت میگذره، دوباره وسوسه میشی که نه، ببین اون روشه خب نتیجه نداد ولی این روشی که فلانی استفاده کرده یا این روشی که دارن تبلیغ می کنن یا اینی که الان بهش بر خوردم، این فرق میکنه ، دیگه، دیگه، این روشه رو، ديگه این دیگه جواب میده،

یه جورایی خودتو توجیه می کنی که نه، اون روش به چه دلیلی به درد نخورد یا  حالا به هر دلیلی نتیجه نداد، برا من خوب نبود، خيليا اینجوری فکر می کنن؛ نه اون  روش به من نساخت، بازم خودشونو مقصر می دونن ولی این روشه دیگه فرق می کنه.

 یادم میاد من خب ، خیلی برنامه های رژیمی رو استفاده می کردم، بنده خدا مادرم هم تو این مسائل دیگه درگیر بود؛ البته خب تقصیر خودشم بوده دیگه، از بچگی به خاطر علاقه ی زیادی که به فرزندان تپل داشته ؛ خب، باعث شده بود که منم از بچگی تپل باشم، بعد یواش یواش با افزایش سن و خلاصه وزن از تپل به چاق و چاق تر و چاق تر و خلاصه دیگه افتضاح تبدیل شد، جسمم.

 بماند حالا چون خودش…و خیلی هم  بنده خدا تلاش می کرد در برنامه هایی که من داشتم؛ مثلا برنامه‌های غذایی که داشتم حالا با این که‌ گله و شکایت هم داشت که، درد سر بود دیگه، هر روز بخواد حالا یه غذای خاصی برا من درست کنه، حالا بماند هزینه هاش به کنار، اما خب همون زمان، اون، اینکه جداگانه بایستی غذا درست کنه، دردسر داشت؛

بهر حال که، خب؛ همکاری هم می کرد، بعد یه مدت انجام می‌دادم، نتیجه خب حالا بگی نگی یه مقداری کم می کردم و دیگه خسته می شدیم حالا اونم چون اعتراض داشت دیگه بیشتر منو تشویق می کرد که دیگه بسه بابا تمومش کن این مسائلو، دیگه همه شاکی شدن، منم ول می کردم و می شدم همون رضایی که قبلا بودم،

بعد جالب بود، مثلا از چند تا روش من نتیجه نگرفته بودم، اسم های مختلفی هم داشتن، روش فلان، مثلا ۲۱ روزه، نمی دونم غذای پاک، خیلی روش، اسم های دیگه، نتیجه نگرفته بودم بعد مثلا يه چند وقت می گذشت، یه دوستی میومد می گفت که  ببین من یه برنامه ای رو شروع کردم، یه برنامه ی رژیمی خیلی عالیه، می گفتم مثلا چطور میگی عالیه؟ چی، چطوریه؟

می گفت اینو يکی از فامیلامون که آمریکا زندگی می کنه، اونجا رفته پيش دکتری که‌ خیلی معروفه تو آمریکا، اون این برنامه رو بهش داده و اون خودش تو آمریکا استفاده کرده خیلی خوب بوده الان به من داده، منم چند وقته استفاده می کنم خیلی عالیه، بعد من می گفتم: آها، ببین، گمشده ی من همینه؛ تا حالا من هر چی برنامه استفاده می کردم همه ایرانی بود، این اون برنامه خوبه س، آمریکاییه. این USA یی که داشته باشه، دیگه، ديگه حرف نداره.

بعد، خب من گفتم به منم بده، اونم خب دوستمون بود، با هم خیلی شوخی و اینا هم داشتیم.  میگفت، نه الکی نیست که، باید یه؛ مثلا اینو؛ باج می خواست دیگه، خلاصه، اینو باید بهم بدی، اینو باید بهم بدی، کلی لوازم و خلاصه چیزا از من می گرفت، اینو بده مثلا یه هفته پيش من  باشه، اینو مال خودم باشه؛ منم به خاطر اینکه می خواستم هر طوری شده به اون روش آمریکاییه دست پیدا کنم  می‌دادم.

اون برگه رو گرفتم و خلاصه دیدم عجب چیزیه، غذا های مختلفی هم توش بود حالا بعضیاشم حتی ما نداشتیم، اومدیم ما خودمون من درآوردی یه چیزایی جایگزین کردیم؛ خب، یک سری غذاهاش مال اونجا بود و نداشتیم ما اصلا این غذا ها رو و یه مدت با یک حس و حال خیلی خوبی که این برنامه از آمریکا رسیده و دیگه این کار رو تموم می کنه، با اون شروع کردم و مدت بیشتری هم ادامه ش دادم چون خیلی دوستش داشتم به خاطر اینکه آمریکایی بود،

یه چیز خاصی بود که دیگران نداشتند یعنی بعد، هر وقت کسی، اطرافیانم می گفتن چی شده، انگار یه کم داری جمع و جور تر میشی؟

می گفتم این دفعه دیگه کار تمومه دیگه، یه برنامه ی آمریکا ییه، بعد می گفتن به ما هم بده می گفتم نه بابا، این جوری نیست که، کلی دردسر داره پيدا کردنش، مگه به این راحتی دستم رسیده ؟ نمی تونم به شما بدم، خلاصه، کلاس می ذاشتم که نمی دم و بیشتر هم ادامه ش دادم؛

مثلا اگر برنامه های قبلی رو یک ماه ادامه دادم اینو باور کنید ۴ تا ۵ ماه من ادامه دادم، خیلیم خوب نتیجه گرفتم، یعنی مقدار خیلی زیادی از وزنم کم شد، ولی خب بازم نتونستم برای همیشه طبق اون برنامه عمل کنم و تقريبا یک ماه، شاید مثلا ۲ ماه بعداز اینکه دیگه از اون برنامه غافل شدم دوباره دیدم همون آدم قبلیم

می خوام بگم که یعنی ما بارها این اتفاق برامون افتاده که یک مسیری رو رفتیم، یک روشی رو امتحان کردیم، شکست خوردیم ولی دوباره چند وقت بعد به طریق دیگه، به اسم دیگه، به شکل دیگه، به اعتبار دیگه، دوباره رفتیم از اون روش ها استفاده کردیم

نه فقط ما، خیلی از اطرافیان ما که اضافه وزن دارن، خیلی از دوستامون که اضافه وزن دارن به همین شکل عمل کردن، بارها و بارها از روش هایی استفاده کردن که نتیجه نداده و اگر به تمرین خودتون در جلسه ی قبل رجوع کنید، می بینید که شما هم از چند روش استفاده کردید،

حتی اگر تمرينات دوستانتون رو بخونید، می بینید که چقدر از روش های دیگه هم استفاده شده که شما اصلا خبر نداشتید، اونا استفاده کردن و در نهایت نتیجه هم نگرفتن و این دیگه داره؛ ببین باید دیگه خودتون فکر کنید، چرا روش های لاغر شدن برای لاغری جواب نمیده؟

 لاغری همیشگی مد نظر ماست، چرا، اون مقطعی برا یک هفته، دوهفته، یک ماه، برا ۵ کیلو، ۱۰ کیلو جواب میده ولی اینکه مثلا کم کنی دیگه همیشه متناسب بمونی، چرا جواب نمیده؟

اول اینکه باید یکی یکی روش هاتونو خط بکشید؛ یعنی هر روشی که خودت استفاده کردی رو؛ حالا هر نتیجه ای که گرفتی سر جای خودش، خیلی هم عاليه  بهتون تبریک میگم؛ اما اون روش رو به عنوان یک روش صحیح برای متناسب شدن دیگه نباید بپذیری و باید روش خط بکشی، ديگه بهشم فکر نکنی؛ هر روشی رو که هر کسی به شما داده، در هر جایگاهی بوده اگر برا خودت نتیجه نداده، دیگه  بزارش کنار. 

هر روشی هم که شنیدی دیگران استفاده کردن و نتیجه نداده اونا هم بدون که جزِ همین دستهٔ نشدنی هاست؛ یعنی از این مسیر نمیشه و متاسفانه افراد چاق عادت دارن که بارها و بارها روش های مختلفی که همه معمولا به یک شکله، base (پایه شون) یکیه رو استفاده کنن و نتیجه نگیرن. 

هر بار یه سری افراد میان همون روش های اشتباه رو به طریق دیگه ای میان مطرح می کنن، رنگ و لعاب شو عوض می کنن؛ ولی در واقع همه ی اون ها، روش های اشتباهی هستن. 

انیشتین یک جمله ی خیلی معروف داره، من خیلی خوشم میاد از این جمله و خیلی در زندگی خودم تحول ایجاد کرده؛ یعنی اون زمانی که من به این جمله از انیشتین رسیدم واقعا به فکر فرو رفتم و همون باعث شد که من به مسیر جدید هدایت بشم که همون لاغری با ذهن باشه. 

انیشتین میگه:” آدم احمق آدم یه که یک کار رو بارها و بارها انجام بده به امید کسب نتیجه ی متفاوت. با خودم هستم،

خیلی من خودم این طرز رفتار رو داشتم، خیلی وقتها برنامه های لاغری رو انجام می‌دادم، نتیجه نمی گرفتم، دوباره به شکل دیگه، دوباره می گفتم: نه دیگه این دفعه من با تعهد بیشتر، این دفعه دیگه  قول میدم، این دفعه دیگه پیش فلانی  رفتم، تعهد دادم، این دفعه دیگه کار به آخر رسیده، باید از این روش، ولی باز نتیجه نداده.

در کسب و کارهای مختلف هم به همین شکل؛ هی می گفتم:  این دفعه دیگه باید اینجوری بشه ولی باز همون روش قبلی رو میومدم با یه انرژی بیشتر می خواستم انجام بدم، بازم نتیجه نمی داد. این مثل همون سفر کردن از یک مسیر اشتباهه؛ شما صد بار از یه مسیر اشتباه با هر سرعتی بخوای به مقصد برسی، امکان نداره برسی. 

فرض کن شما از شهر خودت می خوای به بندرعباس بری، می خوای بری مثلا جزیره کیش مثلا، یک مقصدی در نظر بگیر، با هر سرعتی، با هر وسیله ی نقلیه ای از مسیر اشتباه بری، شما به مقصد نمی رسی؛

لاغری هم یه مقصد ِشما از هر روشی با هر سرعتی بخوای لاغر بشی، اگر روش اشتباه باشه، شما هیچ وقتی لاغر نمیشی و همه ی ما این تجربه رو داریم دیگه نیاز نیست که بخوام خیلی حالا براش دلیل و برهان بیارم. همه ی ما بارها از روش های مختلف استفاده کردیم ونتیجه نداده،

پس یکبار، برا همیشه بیا به ذهنت این دستور رو بده، این فرمول جدید رو در ذهنت ایجاد کن؛ که همه ی روش هایی که تا الان من برای لاغری استفاده کردم اشتباه بوده ومن این بار می خوام از روش صحیح برا  لاغری اقدام کنم و روش صحیح، روش لاغری با قدرت ذهن  خودته، نه  قدرت ذهن من، نه قدرت برنامه ی من، نه قدرت داروی من، نه قدرت  هیچی، فقط قدرت ذهن  خودت،

چون شما خودت با قدرت ذهنت چاق شدی ،حالا میگم چرا، پس با قدرت ذهن خودت هم می تونی لاغر بشی، شما از هر مسیری به‌ مقصد برسی، بهترین راه برگشت از همون مسیر برگشتنه، منطقیه دیگه؛ از شهر خودت به هر شهری شما سفر کنی بهترین مسیر برگشت، از همون مسیریه که رفتی، از همون راهی که رفتی برگردی، بهترین مسیره. 

شما از مسیری که چاق شدی باید لاغر بشی؛ اگر می خوای برای همیشه لاغر بمونی. شما اگر برا چاق شدن رژیم خاصی گرفته باشی، بله، الانم می تونی با رژیم لاغر بشی. 

اگر برا چاق شدن، داروی خاصی مصرف کردی،شاید بشه با داروی خاصی لاغر شد.

اگر برا چاق شدن، مثلا، آها ورزش های خاصی انجام داده باشی، میشه با ورزش های خاصی لاغر شد؛

اما اگر برا چاق شدن هیچ کدوم از این کارا رو نکردی؛ بنابراین تصور باطلیه که بخوای با انجام این کارها لاغر بشی.

کسی داره این حرف رو بهتون می زنه که خیلی روش های زیادی رو استفاده کرده، بی اطلاع از این روش ها نیستم، فردی نیستم که خودم از ابتدا متناسب بودم؛ حالا یه چیزی یاد گرفته باشم بخوام به شما یاد بدم ؛نه،من خودم چاق بودم، تصاویر قبل از تناسب اندامم در سایت هست می تونید ببینید، می تونید تحقیق کنید،

خیلی روش هایی رو استفاده کردم و اگر در این شرایط هستم و مدت هاست به لطف خدای مهربان متناسب هستم و این صلاحیت رو داشتم که به دوستان زیادی کمک کنم که متناسب باشن به خاطر اینه که به روش صحیح هدایت شدم، از مسیر درست برا لاغری اقدام کردم و به لطف خدا نتیجه مشخصه. نتایج شما و من ودیگران از روش های قبلی هم مشخصه؛

ما نمیخوایم خدای نکرده بیایم با جو سازی بیایم بخوایم يه روشی رو بگیم نه این اشتباهه یااین جواب نمیده، بابا، نتیجه مشخصه، وقتی من بارها استفاده کردم، شما استفاده کردی، دیگران استفاده کردن و همه وهمه ی ما نتیجه نگرفتیم یعنی  یک نتیجه ی مشترک گرفتیم و اون شکست خوردن در لاغری بوده‌، خب دیگه نتیجه مشخصه، دیگه من چی بخوام بگم. 

حالا برا اینکه بهتر با موضوع لاغری با ذهن آشنا بشی و اینکه چرا روش های قبلی جواب نداده، باید نسبت به این موضوع آگاهی پیدا کنی که اصلا چرا ما چاق شدیم و چرا ما لاغر نمیشیم؛ این خودش یک موضوع بسیار مهمه. چرا هر بار که لاغر شدی، دوباره چاق شدی؟ چرا نمی تونی اصلا لاغر بشی؟ چرا اونی که لاغره چاق نمیشه؟ اونی که چاقه لاغر نمیشه؟ سؤال خیلی مهمیه، بهش فکر کنین.

 یه فایل فوق‌العاده هم من در این باره دارم؛ راز چاق شدن، ببخشید؛ راز چاق نشدن لاغرها و لاغر نشدن چاق ها؛ یه کم اسمش پیچیده س ولی قشنگه.

راز چاق نشدن لاغر ها و لاغر نشدن چاق ها.یک فایل یکساعت و خرده ایه که خیلی کامل، جامع درباره ی تأثیر ذهن در چاقی و لاغری افراد صحبت می کنم و کاملا براتون موضوع رو باز می کنم که چرا یک فردی از ابتدا تا انتهای زندگیش متناسب می مونه ولی یک فردی چاق میشه و دیگه نمی تونه متناسب بمونه؟ و باید چی‌کار کنه که متناسب بشه؟

 البته این فایل به صورت یک محصول جداگانه در قسمت محصولات سایت هست، اما دوستانی که از دوره ی اصلی لاغری با ذهن، دوره ی جامع ما استفاده می کنن نیازی نیست این محصول رو تهیه کنن چون این محصول در اختیار شون قرار می گیره در قالب فایل های دوره ی آموزشی به اونها داده میشه ولی دوستانی که اگر دوره ی اصلی رو تهیه نکردن می تونن از این فایل فوق العاده هم استفاده کنن؛

حالا بیایم صحبت کنیم که چرا ما لاغر نمی شیم؟ اصلا چرا ما چاق شدیم؟ چرا اینقدر راحت چاق شدیم؟

ببینید دوستان، چاقی محصول افکار و رفتار ماست، هيچ چيز ديگه نیست، محصول داروها نیست، محصول مواد غذایی نیست. 

خیلیا فکر می کنن که چاقی به خاطر مواد غذاییه، خب، خیلیا مواد غذایی، مگه انسانی داریم که غذا نخوره؟ پس وقتی خیلی از انسان ها متناسب هستن؛ پس حتما اشکال از مواد غذایی نیست ديگه؛

چون طبق آماری که وزارت بهداشت اعلام کرده نیمی از انسانها یعنی ایرانی های بین ۱۵ تا ۶۵ سال چاقن و این واقعا موضوع تکان دهنده ایه، خیلی، خیلی، چون ببینین چاقی تبعات داره؛ یعنی فقط خودش نیست. خیلی بیماری های متفاوت به وجود میاره و یک فرد چاق، یک پدر، یک مادر چاق خیلی راحت می تونن فرزندان چاقی رو تحویل جامعه و روزگار بدن؛

بنابراین هر انسانی که اقدام کنه برا لاغر شدن، نه تنها خودش رو رها کرده از این مشکل، بلکه فرزندانش رو هم از این مساله رها کرده، یک حوزه ی امنیت رفتاری برای اونها به  وجود آورده؛ چون فرزندان ما فقط نگا به ما میکنن، عادت های ما رو اونها یاد می گیرن و به‌ این دلیله که خیلیا فکر می کنن چاقی ارثیه؛ در صورتی که ارثی نیست، آموزشیه. 

بچه ای که در یک خانواده ای که پدر و مادر اضافه وزن دارن متولد میشه؛ همین جوری که رفتارهای عادی پدر و مادر شو می بینه، چاق شدن رو یاد می گیره و به  همین دلیله دوستانی که در دوره ی ما شرکت می کنن، فرزندانشون بدون اینکه دوره ی ما رو استفاده کنن متناسب میشن. 

خیلیا این گزارش رو دادن که مثلا دختر من، پسر من، همسر من حتی خیلی عالی در مسیر متناسب شدن قرار گرفته؛ چون اونا دیگه عملکرد فرد رو می بینن و خود به خود یاد می گیرن. تأثیر فرد بر اطرافیانشه. این درمورد چاقی به همین شکله، در مورد لاغری هم یه همین شکله.

وقتی شما لاغری با ذهن رو یاد بگیری، مطمئن باشید که‌ بر روی فرزندان تون، بر روی همسر تون و اطرافیان تون تأثیر میزارید و وقتی نتایج عالی می گیرید بر روی خیلی از انسانها تأثیر میگذارید؛ خیلیا شما رو می بینن انگیزه می گیرن که‌ لاغر بشن و این ارزش کار شما رو خیلی زیاد می کنه؛ ارزش لاغر شدن رو خیلی زیاد می کنه؛ نه فقط برا خودتون بلکه برا خيليا تأثیر گذاره. 

چاقی محصول افکار و رفتار تکراری ماست. تکراری یعنی چیِ؟ عادت ها اصلا چین؟

هر چیزی که عادت‌ ما بشه تکراره دیگه؛ شما هر رفتار، هر فکری رو چندین بار تکرار کنی خیلی راحت به‌ عادت شما تبدیل می شه. 

عادت به چی میگن؟ به فکر یا رفتاری میگن که ما نمی تونیم انجامش ندیم حتی اگر به عواقب خطرناک اون آگاه باشیم.، میشه عادت، عادت خیلی خطرناکه، ببینید، عادت باعث میشه که ما یک رفتاری که ۱۰۰٪ اشتباهه رو نتونیم انجام ندیم.

عادت باعث میشه که ما یک رفتاری رو که ۱۰۰٪ اشتباهه رو نتونیم انجام ندیم…

… و در نهایت تکرار اون رفتار اشتباه صدماتی رو به ما وارد می کنه.فردی که اعتیاد به مواد مخدر داره، مطمئنا انسان عاقلی بوده حداقل قبل از این که شروع کنه به مصرف مواد ، یه مدت که تکرار میکنه؛ بدنش و فکرش و مغزش برنامه ریزی میشه برا مصرف مواد وچون همیشه مغز ما روی بیشتر تنظیم شده یعنی :

شما در مسیر ثروت قرار بگیری، همیشه هی میگی باید بیشتر دربیاری، بیشتر می خوام؛

 در مسیر چاق شدن قرار بگیری همیشه شما رو تشویق می کنه به بیشتر چاق شدن، 

در مسیر مصرف مواد مخدر قرار بگیری، همیشه شما رو تشویق می کنه به مصرف مواد بیشتر، 

در مسیر ورزش کردن قرار بگیری همیشه شما رو تشویق می کنه به مثلا قهرمانی بیشتر، رتبه های بهتر، اصلا مغز ما کارش اینه. همیشه تشویق می کنه که برو جلو، برو جلو، بیشتر و هیچ واسش فرق نمی کنه که این مسیری که داره شما رو در اون تشویق می کنه به نفعته یا به ضررته.؛ اون فقط تشویق می کنه، فقط گسترش میده. 

وقتی یک فردی به مواد مخدر معتاد میشه شروع می کنه به مصرف، مغزش بلافاصله بعد از چند روز که دیگه اون تکراره، تکرار مصرف کردن به عادت تبدیل میشه شروع می کنه به تشویق فرد برای تکرار بیشتر عادت و چرخه ی عادت رو سریع تر می کنه و اون فرد می بینه که بعد از يه مدتی نیاز داره که بیشتر مصرف کنه و بیشتر و بیشتر و مطمئنأ همه ی افراد معتاد می دونن که این رفتار شون داره اونا رو نابود می کنه، خودشون وخانواده شونو ؛ اما نمی تونن انجامش ندن. چرا؟

چون دستورش اینجاست (اشاره به مغز) یک فرد چاق نمی دونه از چه زمانی برا چاقی برنامه ریزی شده؟ چه افکاری در اون به وجود اومدن؟ چون از زمان تولد شما تحت آموزش والدینت قرار گرفتی، بعد جامعه، بعد دوستان، رفتار چاق کننده در شما شکل گرفته، افکارش و رفتارش.

افکارش چجوری شکل گرفته؟ باورهان، مثلا همین که شما شنیدی، آقا چاقی ارثیه، یه فکره، هنوز شما چاق نیستی ها، اینو میشنوی، وقتی باورش می کنی مغزت اونو تبدیل میکنه به یک فرمول، شما برات طبیعی میشه که چاق شدن طبیعیه چون ارثیه دیگه. ما، با ارث که نمی تونم مبارزه کنم؛ یا مثلا طرف فکر می کنه که خب چونکه من فلان قرص رو مصرف می کنم، چون اعصابم خرابه، آدم عصبی ایم، آدمای عصبی مثلا چون دارو مصرف می کنن، اشتها شون زیاد میشه.

اینا همه فرموله، وقتی باورش کردی؛ مغزت شروع می کنه به عمل کردن، دستور دادن بر اساس اون فرمول و شما یواش یواش مصرف مواد غذایی بیشتر میشه و چون مغز شما علاقه منده که‌ تکرار کنه عادت هاتونو، شما به مرور تکرارت بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه و میشی همین چیزی که الان هستی؛

یعنی منشأ همه ی عادت‌ ها، مخصوصا عادت هایی که باعث چاقی ما شده در مغز مون از یک زمانی ثبت شده، نمی دونیم کی یه؟ نمی خوادم دنبالش بگردیم چون مشکلی رو از ما حل نمی کنه بخوایم بشینیم تحلیل کنیم؛ نه من از چه ز، باید پیدا کنم از چه زمانی من چاق شدم، هيچ مشکلی رو از الان ما حل نمی کنه. ، از هر وقت بوده که بوده، ما فقط الان می خوایم باور کنیم و بشناسیم سیستم به‌ چه شکل عمل می کنه؟ 

وقتی فکر چاق کننده، مثل چی؟ خیلیا باورشون اینه، شنیدن، آدم ها وقتی ازدواج می کنن چاق می‌شن، چرا چاق می‌شن؟ کسی نمی دونه. یه فکره، یه شایعه س، یک حرفِ، یک ضرب المثله، هر چی می خوای اسمشو بذار ولی وقتی شما بارها اینو شنیدی و احتمالا نمونه هایی هم دیدی؛ مثلأ خودت هنوز متناسبی، ازدواج هم نکردی دیگه.

مثلا پسر خاله ای، دختر عمویی، فک و فامیلی، دوستی، کسی رو می بینی ازدواج کرده، بعد یه مدتی می بینی داره چاق میشه، قبلا اینو شنیدی بعد نمونه هم دیدی. اینا همه باعث میشه که شما ناخودآگاه باور کنه که ازدواج باعث چاقی میشه. وقت ازدواج شما که برسه؟ چی میشه؟ این فرمول فعال میشه. از قبل فرمول ایجاد شده، وقتی شما ازدواج کردی، فرمول فعال میشه.

 عادته تکرار تکرار تکرار و می بینی شما بدون اینکه بدونی چی شد اشتهات تغییر کرده. از خیلیا سؤال کردم‌ که رفتار غذایی تون قبل از ازدواج با بعد از ازدواج چه تفاوتی داشته؟ خیلیا میگن که  آره، اشتهام بیشتر شده‌، خب چرا بیشتر شده؟ نمی دونم. 

چون از قبل شنیده که ازدواج باعث چاقی میشه، این یه  فرموله، وقتی باورش کنی، وقتی نمونه ببینی، برا ذهنت طبیعی میشه چاق شدن به دلیل ازدواج و شما شروع می کنی به چاق شدن. اگر مصرف دارو در ذهنت طبیعی جلوه داده بشه، کسی که دارو مصرف می کنه طبیعیه که چاق بشه.؛ شما خیلی راحت‌ شروع می کنی به چاق شدن، این ها همه باوره. 

کافیه شما به دلیل یک مشکلی به پزشک مراجعه کنی، خب مشکل شما تشخیص داده بشه، پزشک یه دارویی رو تجویز کنه؛ کافیه پزشک به شما بگه که مراقب مصرف این دارو باش چون این دارو اشتها رو زیاد می کنه و باعث چاقی میشه. 

چون که شما به پزشک اعتماد داری ، چون که حرفش برای شما سنده ، شنیدن همون یکبار حرف پزشک کافیه که باور کنی مصرف این دارو اشتهای شما رو زیاد می کنه، مصرف این  دارو می تونه شما رو چاق کنه. ذهنت باور می کنه؛ برات طبیعی میشه که مصرف این دارو من رو چاق میکنه و همین کافیه که مغزت دستورات چاق کننده رو صادر کنه و می بینی که رفتار شما شروع می کنه به عوض شدن و نتیجه ش بعد از چند وقت می بینی که اضافه وزنه.

خیلیا اضافه وزن شون اینجوری بوده، چاق نبودن، از یه مقطعی به دلیلی که یک حرفی رو باور کردن، یک توصیه ای رو جدی گرفتن، یک مطلبی رو جایی خوندن، خیلی باورش کردن. از طریق رسانه‌ها بهشون گفته شده واونا باور کردن، متاسفانه در مسیر چاق شدن قرار می گیرن و یکی از مشکلات چاقی اینه که وقتی در مسیرش قرار گرفتی، دیگه نمی دونی تا کجا پیش میره.

یعنی شما نمی تونی تعیین کنی که من می خوام چاق بشم، ۵ کیلو اضافه کنم، نمیشه. وقتی مغز در مسیر چاق شدن قرار گرفت، فرمول ها رو ایجاد کرد، دیگه جلوشو نمیشه گرفت، تا هر جایی ممکنه پیش بره

بعضی از افرادی که به من مراجعه می کنن برای لاغری، افراد کاملا متناسبی بودن که مثلا ۵ سال قبل، ۱۰ سال قبل، اصلا شاید از لاغری، زیاد رنج می بردن.خیلیا بهشون توصیه شده بود که بابا یه فکری کن، بیا برو فلان دکتر، فلان قرص رو مصرف کن.  این کار رو کن، اون کار رو کن. برو ورزش کن بیا بخور و اينا شروع می کنن به تلاش کردن برا چاق شدن.

خیلیا شون که اصلا نتیجه نمی گیرن. یعنی خیلی از آدم‌هایی که لاغرن  ها هر کاری می کنن که چاق بشن اما چاق نمیشن؛ دقیقا مثل افراد چاقن ولی بر عکس. به خاطر اینکه ذهنیه بابا؛ این ثابت می کنه که چاقی و لاغری ذهنیه، اصلا جسمی نیست. اون فردی که لاغره، داره هر کاری می کنه که چاق بشه، نمی شه، اونم اینجا (اشاره به مغز) مشکل داره.

 اونم تو ذهنش چنان باور کرده که متناسبم و نمی تونم اضافه کنم که نمی تونه، هر کاری می کنه نمی تونه .یه فرد چاق هم به خاطر چاقی زیادش چون که  باور کرده نمی تونم لاغر بشم؛ هر کاری می کنه نمی تونه. افرادی به من مراجعه می کنن؛ میگن ما لاغر بودیم، خیلی تلاش کردیم که مثلا چاق بشیم؛ دارو خوردیم، گیاهان نمی دونم چی چی گرفتیم، عرقیجات خوردیم، یه کارایی کردیم، رفتیم ورزش، اومدیم نمی دونم چند تا تخم مرغ خوردم، فلان خوردم، فست فود خوردم، هيچ اثر نداشت. 

تا يه جایی بالاخره استارت زده میشه؛ مثلا پیش یه پزشک میرن که دیگه خیلی به نظرشون اون پزشکه کارش درسته، خیلی اونم حرفه ای میاد مثلا دارو رو تجویز می کنه، ميگه: ” این دارو فلانه فلانه فلانه، فرد باور می کنه که دیگه مصرف این قرص اشتهاشو زیاد می کنه و می تونه چاق بشه و به رؤیای خودش برسه که یه کم، ببین یه کم، دیدگاهش اینه که من یه کم می خوام پر بشم،

يه کم می خوام اضافه کنم؛ مثلا ۵۸ کیلو ام، می خوام بشم ۶۳کیلو، می خوام بشم ۶۲ کیلو، می خواد ۳-۴ کیلو اضافه کنه و این تلاش می کنه، قرص می خوره، دارو می خوره ، یه کارایی انجام میده؛ ولی اگه  استارت چاقی زده بشه (اشاره به مغز —> از طریق مغز استارت زده بشه)، چون این کار دستی انجام شده، چون فرد با مصرف دارو خودش دستی اومده فرمول های ذهنی شو، مغزی شو تغییر داده برا چاقی؛ وقتی در مسیر چاقی قرار بگیره، ديگه معلوم نیست کجا متوقف بشه. 

مثل اینکه شما یک توپ رو در سرازیری حرکت بدی، رها کنی، معلوم نیست این توپ کجا بره، به چی برخورد کنه، به صخره بخوره، بیفته تو دره، تا کجا می خواد پایین بره؟ هیچ معلوم نیست و متأسفانه خیلی از افراد به این شکل خودشون به اصرار خودشون رو در مسیر چاقی قرار دادن و همه ی اون ها هم می خواستن ۳-۴ کیلو اضاف کنن ولی الان ۳۰-۴۰ کیلو اضاف کردن، چون اینجا (اشاره به مغز) رو تغییر دادن. 

دلیل اینکه شما هر کاری کردی لاغر نشدی، به خاطر اینه که تمام روش‌هایی که استفاده کردی چیزی رو در مغز شما تغییر نداده. حالا من هی نمی خوام اسم ببرم ولی مجبورم دیگه برا توضیح دادن؛ وقتی شما داری رژیم می گیری، خودتو از مصرف مواد غذایی منع می کنی؛ شما چیزی رو اینجا (اشاره به مغز) تغییر ندادی؛ در واقع داری منع می کنی خودتو از خوردن.

 یعنی مغز  دستور خوردن رو داده، ببین خیلی از آدمای چاق خودش میگه بابا می دونم  سیرم ولی نمی تونم نخورم، حتما این تجربه رو دارید. چرا نمی تونی نخوری؟ چون از اینجا (اشاره به مغز) فرمان صادر شده، شما نمی تونی، جلوی پلک زدنتو بگیری. چرا نمی تونی؟ چون  فرمانش اینجاست (اشاره به مغز).

میشه الان من بخوام آگاهانه مثلا چند ثانیه، مثلا اینجوری (با چشمی که کاملا باز نگه داشتی) پلک نزنی ولی خسته میشی، تازه اصلا اتوماتیکه، چون دستورش اینجا (اشاره به مغز) نوشته شده. ضربان قلب دستورش اینجاس (اشاره به مغز)؛

شما نمی تونی صد سال تلاش کنی مثلا بگی خب من می خوام به یک جایی برسم بتونم بدوم ولی ضربان قلبم بالا نره، می میری، اصلا نمی شه؛ چون فرمولش اینجا (اشاره به مغز) ذخیره شد ، این فرمولا غیر قابل تغییرن، تنها فرمولی رو که  میشه تغییر داد، خوردنه؛ یعنی تنها چیزیه که خداوند اختیارشون دست خودمون گذاشته و ما این بلا رو سر خودمون باهاش آوردیم،

پلک زدن اتوماتیک، هزاران فعالیت بدن شما اتوماتیک انجام میشه، دستوراتش اینجا (اشاره به مغز) نوشته شده؛ فقط خوردنه، تأمین نیاز بدنمونه که دستیه، حالا اینم باز برا خیلیا اتوماتیکه، فردی که از ابتدای تولدش تا انتهایی ‌که زنده س، متناسب می مونه، خوردنش هم اتوماتیکه. 

وقتی یک فرد لاغر رو می بینی کنار دست شما رو میز غذا نشسته‌، اون غذاشو می کشه، همونم نمی تونه بخوره، میگی بابا بخور غذاتو، میگه نمی تونم…

از گلوم پایین نمی ره، تعجب می کنی! یعنی چی نمی تونم؟ اون وقت من تعجبم میشد؛

مثلا رفته بودیم مهمونی، غذا رو خورده بودیم، کیک آورده بودن، من می خوردم، میگفتم فلانی چرا؟ کیکتو بخور، خیلی حال میده، می گفت نمی تونم بخورم. می گفتم: یعنی چی نمی تونم بخورم؟ خب بزار دهنت بخور، می گفت:  به خدا نمی تونم بخورم، نمی ره پایین ؛ اصلا من نمی دونستم یعنی چی ، اصلا، اصلا خنده م می گرفت . می گفتم خب  بده به من، تو اصلا نمی خواد بخوری؛ بهتر اصلا بده من بخورم. 

ببین چرا اونا نمی تونن بخورن؟ مث اینه من بخوام، من چاق بگم من می خوام ضربان قلبمو دستی ببرم بالا، خب نمی تونم، اونم نمی تونه، فرد لاغرم نمی تونه. حالا فرد لاغر خوردنش هم اتوماتیکه، چون فرمول های مغزی شو درباره ی خوردن تغییر نداده، این جزء غریزه شه.

ببینید ما و حیوانات خیلی وجه های مشترکی داریم غریزه رو داریم. ببینید حیوانات هیچ وقت چاق نمیشن، حیوانی که در جنگل زندگی می کنه، ها، نه مثلا گربه ای که تو خیابون شما می بینید، چرا چاق شده؟ این تو محیط انسانی بزرگ شده، اینم دست کاری شده فرمول های مغزیش، که پر خور شده ولی حیوانات وحشی؛ حیواناتی که در جنگل هستن، هيچ وقتی چاق نمیشن. 

شما یک مثلا ببر چاق نمی بینید که مثلا بگن بابا این ببره از چاقی نمی تونه بدوه یا مثلا یک آهوی چاق نمی بینی، يا مثلا یک عقاب چاق نمی بینی که نتونه پرواز کنه.، یک آهوی افسرده نمی بینی، یک شیر مثلا نمی دونم بیمار، مثلا خشمگین نمی بینی. یا اصلا خاصیت های انسانی رو ندارن. چیزهایی رو که در ذهن ما به وجود میاد، اونا ندارن، چون ذهن ندارن، اونا قدرت ذهنو ندارن، غریزه س،

فرد لاغر ؛ فردی که از اول تا آخر عمرش لاغره، غریزه ش اینجوریه، دست کاریش نکرده، اون همیشه لاغره؛ اصلا نگرشش با ما نسبت به مواد غذایی فرق می کنه؛ فردی که چاق شده؛ ما فرمول هامون دست‌کاری شده‌؛ توسط والدین، اطرافیان، رسانه‌ها، فرهنگ، هر چیزی؛ حالا اینا رو تو  دوره ی لاغری با ذهن خیلی گسترده درباره ش صحبت می کنیم و تمرین داره برطرف کردن اینها، ولی تا اینجا اینقد بدونید که‌ فرمول هات دست‌کاری شده.

 اگر شما الان نمی تونی لاغر بشی و از روش های لاغر شدن لاغر نشدی، به خاطر اینه که هر روشی رو استفاده کردی فرمولاتو عوض نکرده، فقط شما رو در  محدودیت قرار داده و تازه محدودیت شما رو حریص کرده، جنگ روانی به وجود آورده. 

وقتی مغزت دستور خوردن میده شما نمی خوای بخوری، چون در  برنامه ی غذاییت نوشته تو ۵ قاشق باید بخوری ولی مغزت میگه بابا ۲۰ قاشق باید بخوری، وقتی تو نخوری، یه روز می تونی، ۲ روز می تونی؛ چرا یواش یواش هی عصبی میشی؟ چرا اعصابت خراب میشه؟ چرا پرخاشگر می شی؟ چرا همه ی حالت هایی که همه مون تجربه کردیم در رژیم های بلند مدتمون؟

به خاطر اینه که تو داری با مغزت می خوای مبارزه کنی، اون دستور میده بخور، تو میگی نمی خورم، مگه می تونی از پس مغزت بر بیای؟ کسی نمی تونه. مگه تو می تونی جلوی فرمول مغزیتو بگیری که مثلا تنفست رو تغییر بدی؟ نمی تونی، اينا اتوماتیکه، وقتی تو دستی میای فرمول رو عوض کردی، فرمول های چاقی رو جایگزین فرمول های صحيح متناسب بودن کردی؛ دیگه نمی تونی جلوشو بگیری با نخوردن، با ورزش کردن ، من میرم میدوم، بدوم، بدوم که لاغر بشم، نمی شه.  

دویدن، ورزش کردن، وزنه زدن، فرمول ها رو عوض نمی کنه؛ برای یه مدتی تو خودتو تحت فشار میزاری و خب نتایجی هم می گیری؛ اما چون فرمول ها عوض نشده، هیچ وقت نتایجت ماندگار نیست .یک فرد لاغر فرمول های ذهنیش دست نخورده س، درسته، به‌ خاطر اینه که هیچ وقت نتایجش ماندگارنیست

اما چون فرمولا عوض نشده هیچ وقت نتایج ماندگار نیست

یک فرد لاغر فرمول های ذهنیش دست نخورده س، درسته، به خاطر اینه که هیچ وقتی چاق نمی شه، اصلا بهش میگی تو چاق می شی، نگران نیستی چاق بشی؟ می خنده‌، میگه یعنی چی؟ چرا چاق بشم؟ چطور چاق بشم؟ اصلا نمی دونه.

به همین نسبت اگه به یه فرد چاق بگی تو لاغر میشی هم می خنده. میگه چطور مگه مثلا قراره معجزه بشه؟ چی قراره بشه؟ همه ی این ها به خاطر فرمول هاست و من بهتون ياد میدم که فرمول ها رو عوض کنید.

در این قسمت ما می خواستیم به این نتیجه برسیم که روش های لاغر شدن نمی تونه، فرمول های مغزی ما رو برا چاق شدن، جلوگیری از چاق شدن، تغییر بده و ما رو به سمت لاغری هدایت کنه؛ فقط و فقط روش لاغری با ذهنه که‌ می تونه ما رو به سمت لاغری هدایت کنه.

برای اینکه این موضوع بیشتر و بهتر براتون جا بیفته، تمرین این قسمت اینه که هر روشی رو که می شناسید و خودتون استفاده کردید، دیگران استفاده کردن رو درباره ش تحقیق کنید و به این نتیجه برسید که اون روش نتونسته فرد رو برا همیشه لاغر کنه..

ببین؛ من می خوام برا همیشه لاغر بشی، نمی خوام یک ماه، دو ماه، ۶ ماه لاغر بشی؛می خوام برا همیشه لاغر بشی و این کار نیاز داره که فرمول ها رو تغییر بدیم. باید اول از همه ی روش ها ذهنت رو پاک کنی، اون وقت از یک روش صحیح حرکت کنی.

 نمیشه شما بخوای لاغری با ذهنو یاد بگیری ولی گوشه ی ذهنت هم این باشه که حالا من بیام رژیمم رو بگیرم، این روش رو هم داشته باشم، نمیشه. 

زمانی شما می تونی از روش لاغری با ذهن نتیجه بگیری که جرأت داشته باشی تمام روش های دیگه رو بزاری کنار.

چطور می تونی به این جرأت و آگاهی برسی؟ وقتی به خودت اثبات بشه که با روش های دیگه جواب نمیده، پس دلیلم نداره که من انجامش بدم. 

اینقدر باید مطمئن باشی که روش های لاغر شدن برای لاغری جواب نمیده که با اطمینان و اشتیاق در این مسیر حرکت کنی. 

بچه هایی که در دوره ی لاغری با ذهن شرکت می کنن، بعضا پیش میاد که یه بعضیا مثلا میان وسط دوره جا می زنن، میگن که نه، ما فکر می‌کنیم این روش رو ما اثر نمیزاره. چرا؟ بعد مشخص میشه که دوستش گفته: ”من رفتم پیش فلانی، یه رژیم مثلا سرخ پوستی به من داده، گفته، این دیگه آخرشه، بعد میاد میگه که من، میگم خب حالا چته؟ مشکلت چيه؟ چرا؟ چرا تو نمی خوای؟ مگه تو نتیجه نگرفتی؟ مگه اینجوری نشدی؟

میگه چرا ولی فکر می کنم مثلا این روش هست. بعد تو ذهنش یه روش جدیدی به وجود اومده؛ مثلا لاغری با سبک سرخ پوستان آمریکایی. میگم اشکال نداره، روش لاغری با ذهنو همین جا متوقف کن، با تمام توانت در اون روش جدید حرکت کن .نتیجه داد خدا رو شکرت، بهت تبریک میگم. نتیجه نداد، برگرد….و هر کی رفته، برگشته. 

می خوام بگم باید مطمئن باشی که روش های لاغر شدن شما رو به لاغری نمی رسونه و آگاهانه، یعنی همیشه می دونستیم ها ولی همیشه یک سری اما و اگرها باعث شده که نه حالا بزار اینم امتحان کنم.  بزار حالا اینم برم جلو. حتی عمل جراحی هم نمی تونه افراد رو لاغر کنه؛ چون عمل جراحی هم بازم چیزی رو اینجا (اشاره به مغز) عوض نمی کنه.

چرا، میری تحت عمل قرار می گیری، نمی دونم حلقه میزارن تو معده‌، فلان کار رو می کنن. بادکنک می فرستن اون تو، می برنش. یه کارای عجیب و غریبی می کنن ولی اینجا (اشاره به مغز) که عوض نشده. دوباره فرد میاد بیرون، چون عمل کرده دیگه. دیگه اطمینان داره که لاغر میشه.  یه مدتی خیلی ناخودآگاه رفتاراش عوض میشه، ولی بعد از یک چند مدت میگذره، یواش یواش این فرمولااااا کار خودشو انجام میده. یه ذره بیشتر، یه ذره، حالا تو که بابا لاغر شدی دیگه چاق نمی شی، این يه ذره رو هم بخور. 

از یه جایی دوباره شروع می کنه تغییر رفتار رو.  می بینی فرد بعد از يه سال، دو سال میشه همونی که بوده‌.  خیلیا این جورین؛ عمل کردن ولی بعد دوباره چاق شدن.

می خوام به این باور برسی.  می خوام به این نتیجه برسی که روش های لاغر شدن نمی تونه فرمول های مغزی شما رو تغییر بده که لاغر بشی. مگر اینکه از روش لاغری با ذهن استفاده کنی. تا می تونی در این باره تحقیق کن. درباره ی روش های لاغر شدنمختلف تحقیق کن. افرادی که استفاده کردن نتایج شون رو بررسی کن و بیا بنویس که آقا این روش جواب نداده. 

اون روش رو من، فلانی استفاده کرده، جواب نداده، خودم استفاده کردم جواب نداده و در نهایت به این باور برسی که روش لاغری با ذهن بهترین روشیه که می تونه شما رو به تناسب اندام برسونه. 

جلسات بعدی، توضیحات خیلی شگفت انگیزی رو براتون دارم. این مسیر رو ادامه میدیم. شاید انتظارت این باشه که مثلا جلسات بعدی دیگه اون، برنامه ی غذاییه، نمی دونم برنامه ی ورزشی و اينا دیگه داده میشه، چون خيليا به این روش لاغری با ذهن، بازم به خاطر اون محتویات ذهنی شون فکر می کنن که یک رژیم مثلا پیشرفته س. یک برنامه ی ورزشی تدوین شده س که همراه با رژیم و ورزش و نمی دونم کار ذهنی ام حالا قاطی کردیم و…. 

نه، هيچ برنامه ای به شما داده نمیشه؛ همش تخلیه ی افکار اشتباهه که نتیجه ی اولیه ش برای شما آرامشه. احساس خود باوری برای اینکه می تونی لاغر بشی و یه خود باوری در مغز شما شکل بگیره و در باور شما ایجاد بشه. ذهن شما به این خود باوری برسه که بابا می تونم لاغر بشم.

اون وقت می بینی ناخودآگاه یه سری رفتار های شما تغییر می کنه، تا همین جا هم یه سری رفتار های شما هم عوض شده شاید هنوز برات خیلی واضح نیست ولی به وضوح برات خیلی روشن تر میشه. خیلی خوشحالم همراه شما هستم و تشکر می کنم که با اشتیاق، جلسات فوق‌العاده دوره ی لاغری با ذهن رو پی گیری می کنید. 

این روش فوق‌العاده رو به دوستانتون هم معرفی کنید، خیلیا ، خیلیا نیاز دارن که لاغر بشن و زندگی جدیدی رو تجربه کنن. خیلیا دوست دارن ولی خب دوست داشتن شون هیچ وقتی به حقیقت تبدیل نشده و این فرضیه که می تونن از این مسیر حرکت کنن و رؤیای خودشون رو به حقیقت تبدیل کنن و شما می تونید واسطه‌ی خوبی برای تحقق این رؤیا باشید. هر جا که هستید در پناه خداوند متعال شاد باشید و در مسیر متناسب شدن. 

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.89 from 199 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11420
برچسب ها:
356 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار بی همتا
      1403/01/31 00:38
      مدت عضویت: 1536 روز
      امتیاز کاربر: 9008 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 960 کلمه

      نگرش و درک شما بعد از استفاه از محتوای آموزشی درباره فرمول های ذهنی چیست؟

      گاهی با شنیدن یک حرف ، عقیده و نظر آدم تغییر میکنه. یا کسی که اون حرف رو میزنه خیلی قبول داریم یا اینکه بر اثر تکرار اون مطلب رو باور می کنیم. فرمول ذهنی به نظر من نقشه مسیر زندگی ما رو تشکیل میده . در زمینه ی چاقی مثلا حرف ها و شنیده ها و دیده های ما جسمی رو ساخته که سال هاست درگیرش  هستیم و در حالت عادی کسی به این فکر نمیکنه که علت انباشته شدن چربی ها در مغزش باشه و عادت ها و افکاری که داره .

      اهمیت فرمول های ذهنی برای من بعد از این فایل پررنگ تر شد. و اینکه گاهی برای پاک کردن آنها شاید سال ها وقت لازم باشه چون سال های قبل به صورت مستمر روی هم جمع شدن ، به ثمر رسیدن و حضورشون در زندگی ما انگار که خیلی طبیعیه.

      فرمول هایی که انقدر قدرتمند هستند که حتی وقتی از نظر جسمی درک می کنیم که سیر شدیم ولی باز ادامه میدیم ، فرمول ها کارشون رو عالی انجام میدن چون این همه سال توانستند ما رو چاق نگه دارند ، پس حتما فرمول های لاغری هم به اندازه ی کافی قدرتمند هستند که تا همیشه ما رو متناسب نگه دارند.

      تفاوت های فرمول های ذهنی خود با یک فرد متناسب را بنویسید.

      یکی از تفاوت های من با افراد متناسب به نظرم این هستش که اون‌ها نسبت به غذا هایی که دوست دارند حریص نیستند یعنی خیلی معقول برخورد می کنند و چیزی باعث تغییر در میزان مصرف آنها نمیشه. و در واقع میشه گفت کنترل درونی دارند و کمتر از عوامل بیرونی تاثیر می گیرند.

      رنگ و بوی و تنوع مواد غذایی نمیتونه روی فرمول های ذهنی آنها تاثیری بذاره ولی من اگر غذایی باشه که دوست داشته باشم برای خوردنش لحظه شماری میکنم و می تونم بگم بیشتر لذت از زندگی رو به خوردن محدود کردم.

      از کدام روش های لاغر شدن تا کنون استفاده کرده اید را شرح دهید.

      ۱. لاغری با رژیمی که از پزشک تغذیه گرفتم حدودا ۵ کیلوگرم . اولین باری بود که دیگه چاقی خیلی به من فشار وارد کرده بود و برای همین به دکتر مراجعه کردم تا به خیال خودم از روش اصولی و علمی وزن کم کنم و تحت نظر متخصص باشم و اون برای من تصمیم بگیره که چی و چه مقدار و چه ساعت بخورم و نتیجه فکر کنم نهایت یک ماه دوام داشت و روی فرمول های اخلاق من خیلی تاثیر داشت جوری که مامانم گفت نمیخواد لاغر بشی بداخلاق میشی ولی فرمول های چاقی دست نخورده باقی ماندند. 

      ۲. ۳ کیلوگرم با استفاده از دستگاه دراز نشست که به مدت یک ماه استفاده کردم تونستم کاهش وزن داشته باشم. تبلیغات دستگاه‌ دراز و نشست رو می‌دیدم که تغییرات فرد رو نشون میداد گفتم دیگه من راهم رو پیدا کردم همینه.. این رو بگیرم باربی میشم. دو سه ماه اصرار کردم تا برام خریدنش به شرط اینکه حتما هرروز استفاده کنم.

      منم از ذوق و شوق چند ماهی استفاده کردم و شکمم آب شد ولی هم کمرم درد میگرفت موقع درازنشست زدن هم اینکه روزهایی که نمیتونستم انجامش بدم عذاب وجدان بدی میگرفتم و نتیجه ماندگاری زیادی نداشت.. و من به سرعت حتی چاق تر هم شدم و این روش هم جز مهره های کمر من روی هیچ چیزی تاثیر نداشت چه به برسد به فرمول های ذهنی!!!

      ۳.یک کیلوگرم در طی یک ماه که دمنوش لاغری بود فکر کنم اول صبح میخوردم کم کردم. این روش که اصلا نتیجه خاصی نداشته که بخواد روی فرمول ها تاثیری داشته باشه.

      ۴. یک کیلوگرم کاهش وزن رو وقتی یک ماه اسفند خوردم تجربه کردم. بدترین روشی که به نظر خودم انجام دادم همین بوده چون اصلا دلم نمیخواست اسفند بخورم و نتیجه خاصی هم نگرفتم و زود برگشت و کلی اذیت شدم و یک ماه سختی بود.

      و تاثیری در فرمول های ذهنی من نداشت. 

      ۵. رژیم پزشک تغذیه که دو دفعه گرفتم تقریبا ۳ کیلوگرم کم کردم.

      این‌ دکتر که رفتم پیشش خیلی عجیب و غریب بود و فقط بلد بود تحقیر کنه که چرا نتیجه نگرفتی چرا وزنی که باید طی یک هفته کم می کردی ، کم نکردی،  تو تنبلی ، تو نمیخوای لاغر بشی و… کلی اینجوری حرف بارم می کرد سری آخر هم پول رژیم رو گرفت ولی برنامه ای بهم نداد!! 

      ۶. ۵ کیلوگرم با استفاده از رژیم یک هفته ای میوه کاهش وزن داشتم.

      این رژیم به یادماندنی‌ترین و آخرین رژیمی هستش که گرفتم چون تا مراسم بله برون عمویم یک هفته وقت داشتم و لباسم تنگ بود و با این روش تونستم ۵ کیلو کم کنم و لباس اندازه ام شد.. 

      ولی یک هفته ی سختی بود چون من اون موقع خیلی اهل میوه نبودم و حالم بد میشد ولی اون نتیجه موقت که به من داد راضی بودم اما ماندگار نبود که و تاثیری هم در فرمول های ذهنی نداشت.

      ۷. و آخرین بار هم با استفاده از لاغری با ذهن ۱۶ کیلوگرم کاهش وزن رو تجربه کردم.این وزن طی یکسال و نیم یا دو سال به من برگشت دلايل  متعدد داشت مثلا من باور نمی کردم که نتیج گرفتم جسمم لاغر بود ولی هنوز خودم رو چاق می دیدم سایز ۴۰ می پوشیدم ولی یکبار یکی از فامیل به من گفت تو امکان نداره سايز ۴۰ باشی ( با اینکه شلوار سايز ۴۰ تنم بود) و من گفتم آره من هیچ وقت نمیتونستم اینقدر باشم و یک جا لیز خوردم و هرچی کم کرده بودم دوباره برگشت چون من به خودم اعتماد نداشتم.

      در این روش فرمول های ذهنی من دچار تحول و دگرگونی عمیقی شدند و حتی بعد از چند ماه که رها کرده بودم اما رفتار درست و غلط رو تشخیص میدادم. خیلی از باور ها هنوز با من هست مثلا جز روش ذهنی هیچ روشی رو برای لاغری معتبر نمیدونم و دیگه سمت شون نرفتم،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/03 16:29
      مدت عضویت: 422 روز
      امتیاز کاربر: 17846 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      دقیقا درست و کامل همه آدمها از هیچ روشی برای چاق شدن استفاده نکردند 

      از هیچ روشی برای فقیر شدن استفاده نکردند 

      از هیچ روشی برای روابط نادلخواه استفاده نکردند

      ولی خیلی روشهای متفاوت و خنده دار و داغون استفاده کردیم برای لاغری ثروت روابط و هر چیزی که خواستیم

      من با ورودیهام تحت فرمولهای چاقی قرار گرفتم و متوجه شدم چاق هستم و از چه روشی لاغر میشم

      اولین باری که برای لذت و سرگرمی رفتم ورزش و بعد از مدتی بهم گفتند لاغر شدی

       پس فهمیدم ورزش مساویست با لاغری 

      مدتی برای کار به یک منطقه گرمسیر رفتم و موقعی که برگشتم گفتند لاغر شدی 

      متوجه شدم گرما مساویست با لاغری 

      از خدمت سربازی برگشتم و لاغر شدم‌

       فهمیدم نخوردن و فعالیت و سختی کشیدن مساویست با لاغری

      و تموم اینها به من نشون داد که من چاق هستم و فرمول چاقی در من ثبت شد 

      یادم هست هر بار بعد از هر روشی که لاغر میشدم با خودم می گفتم‌ دیگه حواسم هست و رعایت میکنم ولی فرمول چاقی دیگه ثبت شده بود و فرمول لاغری هم از روش های متداول ثبت شده بود اینکه من چاق هستم و کاریش نمیشه کرد و تا زمانی که از روشهایی که منتهی به رژیم و ورزش میشه لاغر میشم و هر زمان هم ازشون استفاده نکنم چاقی شروع میشه 

      هر بار از هر روشی که استفاده میکردم آخرش میدانستم که چاق میشم چون به این باور رسیده بودم که تا زمانی که در محدودیت و رژیم هستم میتونم

      نه در لاغری در هر چز دیگه ای که میخواستم 

      پول بیشتر مساوی با فعالیت فیزیکی بیشتر 

      روابط خوب مساویست با بحث کردن و به کرسی نشوندن حرفت

      در کل این القا شده بود هر چیزی میخواهی با سختی بدست میاد و آسون میره

        و مداوم در حال فشار بیشتر و کم خوری بیشتر بودم تا جایی که مدام به فکر این بودم که چیکار کنم چیزی نخورم

       به دنبال عصای موسی میگشتم که چیکار کنم لاغر بشم

       واقعا اراده هم میکردم ولی پایدار نبود بخاطر اینکه مدام در ذهنم خوردنی ها رژه میرفتند و هر بار هم در رژیم ها یک روز در هفته به خودم استراحت میدادم و به قول بدنسازها در رژیم به بدنم شوک میدادم که باعث تحریک بشه و چربی بیشتری بسوزونه ولی همیشه هر هفته منتظر اون روز استراحت بودم که هر چی دلم میخواد بخورم ولی هیچ وقت امکان پذیر نیست

       برای اینکه وابسته به عوامل بیرونی بود

       در ذهن من چاقی نقش بسته بود هر کاری هم میکردم باز چاقی مانده گار بود و هر روز هم نقشش پررنگ تر میشد 

      در هر موقعیت در برخورد با خوردنی ها چاقی نقش میبست پس چه استفاده میکردم چه استفاده نمیکردم چاقی من قوی و قوی تر میشد

       مثل تیری در چله که تحت فشار هست و با یک اشاره پرتاب میشه ولی تفاوتش اینه که اینقدر کشیده شده که سرعت و پرتابش از هر بار سریعتر و قویتر هست و نشستن به هدفش هم محکمتر

      هر آنچه هست و نیست اول و آخر باید من افکارم را منظم کنم نگرشم را تغییر بدهم 

      دوست فوق العاده متناسبی داشتم که ۲۴ ساعت شبانه روز در حال خوردن بود و زمان هایی که ساعت غذا خوردنش تغییر میکرد سر درد میگرفت و یا لرزه به بدنش میوفتاد 

      خیلی ازش سوال میپرسیدم در مورد نگرشش نسبت به غذاها و نوع برخوردش 

      و یک جواب داشت نمیتونم چیزی نخورم و همیشه در حال خوردن بود و خیلی هم دوست داشت چاق بشه حتی دکتر هم رفته بود و داروی چاقی گرفته بود ولی تاثیری روش نداشت

       بعد کنکاش و پرسش های زیاد متوجه شدم که الگوی رفتاریش پدرش بوده و از اون الگو برداری کرده میگفت برخوردش با خوردنی ها نسبت به پدرش نصف اون هم نیست و این دوستم خیلی کمتر از پدرش میخوره و لاغر هم هست

        پدرش ۲ یا ۳ برابر اون میخوره و متناسب هست 

      و برای من کاملا مشخص شد که یک باور براش ثبت شده یک باور بسیار قوی که خوراکی اصلا چاق کننده نیست و از روش خوردن هم میخواست چاق بشه ولی هر روز متناسب تر میشد در حدی که حتی یک گرم چربی نداشت و شکمی سیکس پک هم داشت 

      و این برای من خیلی قویتر و محکمتر شد که مواد غذایی نه لاغر کننده هستند و نه چاق کننده 

      این ذهن من هست که بهشون این قدرت را میدهد 

      این شخص در این حد بود که میگفت اگه غذا نخوره نمیتونه بخوابه و اگه هم بخوابه کابوس میبینه و از خواب بیدار میشه و باید یه چیزی بخوره تا راحت تر بخوابه 

      خیلی از رفتارها و افکارمون براساس باورهامون رقم خورده و آگاهی نداریم در موردش هر روزی که در این محیط بیشتر حرکت میکنم ذهنم خالص تر میشه 

      افکارم شفاف تر میشه

       و توانمندی هام بیشتر

       استمرار ثمره نتیجه و پیشرفت هست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yas
      1402/12/04 15:05
      مدت عضویت: 74 روز
      امتیاز کاربر: 885 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 649 کلمه

      این جلسه باعث شد بیشتر از قبل باور کنم همه چیز از ذهن من سرچشمه می گیرد ، پذیرفتم که من با شایعات و حرف ها و افکار بقیه چاق شدم . دفعه اول که با دوره های شما آشنا شدم خیلی جبهه گیری کردم و گفتم نه این رژیمی که دارم بهترین راهه اما کمی واقع بینانه تر نگاه کردم متوجه شدم حدودا 2ماهه که من دیگه نمیتونم وزن کم کنم چون مثل قبل نمیتونم خودمو کنترل کنم و دربرابر خوراکی ها مقاومت کنم چون هنوز ذهنم همونه یا دفعات قبلی که فقط وزن کم کردم و دوباره برگشتم چون من ذهنم همان افکار سابق را داشته پس وزن من دوباره مثل سابق شد اما اینبار متفاوت است من به این باور رسیدم این رژیم هم مثل بقیه است و هیچ فرقی ندارد چون من هنوزم پرخوری دارم من ایمان دارم تنها راهی که برای من باقی مانده و من را لاغر میکند ، لاغری با ذهن است. 

      دوست نزدیک من فست فود میخورد از تنقلات دست نمی کشد همیشه می گوید ژن خوبی دارد اما من وقتی دقت کردم متوجه شدم اصلا به این موضوع فکر نمیکند که ممکن است با خوردن یک اسنک انباشته از سس قبل ناهار چاق شود اما من هر خوراکی که میخورم فقط به این فکر میکنم الان چاق میشوم به حدی وسواس گرفتم که وقتی سبزیجات میخورم به این فکر میکنم الان خیلی خوردم پس چاق میشم . از وقتی شروع به گوش دادن کردم رژیم سابقمو ندارم و راحت تر و کمی بیشتذ میخورم البته بدون هیچ احساس گناه و ترسی بلکه لذت میبرم اما گاهی ناگهان میگم نکنه دارم چاق میشم اما الان تمام ذهنمو مختص میکنم که رژیم برای من جواب نمیده فقط این راه کمک من میکنه فقط ذهن من ، منو از چاه چاقی بیرون میکشد و باعث میشه اندامی زیبا و وزن معقولی داشته باشم. 

      از دیگر دوستان من متناسب است و از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در زمان خالی بین کلاس ها میخورد من حتی نمیتوانم تصور کنم یک ظرف بزرگ میوه خشک بخورم یا برای ناهار دوتا لواش لقمه کنم و بخورم انباشته از کالباس و گوشت اما همیشه به من میگه ای وای فکر کنم چاق شدم ای وای باید برم ورزش کنم .

      اسم خاصی ندارد اما دکتر مربوطه خیلی تعریف خودش را می کند و بسیار از برنامه های خودش تعریف میکند البته حقم دارد طی چندماه خیلی راحت وزن کم کردم اما برگشتم به سابق حدودا در 6 ماه 15 کیلوگرم کم کردم اما به طور نوسانی حدودا 2ماهه که درحد 1 یا 2 کیلوگرم از وزنم برگشته تاثیر در ذهن من نداشت این بلکه بیشترم باعث آسیب های گسترده ذهن و روانم شد .

      بسیار بسیار پرخاشگر شدم به حدی که نمیتونم برای لحظاتی خانواده خودمو تحمل کنم همیشه درحال دعوا باهاشونم ، هربار خودمو جلوی آینه میبینم با خودم میگم چقدر چاق شدم اینجا چربی داره چربی اونجا هنوز هست و این افکار به مدت 6 یا حتی 7 ساعت طول میکشد تا بتوانم فراموش کنم ، خواب راحتی ندارم شاید آخرین بار دوران راهنمایی بود که راحت خوابیدم چندین بار از خواب میپرم همیشه درحال کابوس دیدنم محتوای همگی اضافه وزن و چاقیه . ریزش مو شدید گرفتم با دارو کنترل شد اما از تاثیرات رژیمه . رژیمی که این اواخر داشتم بسیار کم بود مقدار غذا ها به حدی که بدن من احساس ضعف میکند یک روز قند بدنم خیلی کم شده بود تا مرز بیهوش شدن رسیده بودم سردرد و چشم درد بدی داشتم اما طی یک هفته برام تکرار شد هنوزم وقتی بدنم افت قند پیدا میکند باید چیز شیرینی بخورم تا بیهوش نشم و در این مدت مرگو با چشمای خودم دیدم و خیلی اتفاقی به این رسید آیا اینقدر ارزش داره؟ اما از طرفی خیلی ناراحت بودم برای شکستن رژیمم اما اینجا بود که خدا منو به سمت اینجا هدایت کرد و میدونم منم میتونم برای همیشه لاغر بشم و این تغییر همیشگی باشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/11/06 20:29
      مدت عضویت: 460 روز
      امتیاز کاربر: 50205 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 939 کلمه

      سلام بر پرودگار مهربان وفرمانده کل هستی 

      سلام براستاد عطارروشن وهم دوستان. هم‌مسیر 

      نگرش من بعد از استفاده از. متحوای لاغری چه 

      من بعدازورد به سایت واول امدم تواین و مسبرکه ۱۲ گام یاد بگیرم بر برای خودم انجام  بدم‌فردی متناسب لاغر بشم این‌ چیزی بودکه تو این مسیر باهش رو برو بودم  و تو ذهنم داشتم چون کل زندگی من به رژیم‌گرفتن گذشت تو هر برنامه یی زمان نیازبودکه اون رژیم انجام بدم برای  خودم  انجام بدم کمی وزنم‌کم‌ بشه طبق این الکو داشتم با این مسیر هم برخورد می گردم 

      وفتی شروع کردن به کاره باره  اول که فایل اول رو گوش کردم  ازش هیجی نفهمیدم هیجی 

      با تکار حدود ۷ بار انکار یی جیزی خیلی کم ازش متوجه شدم‌یی بسته کامل که فقط یی لایه ای از بیرونش درک‌ کنی چیز زیادی دست گیرم نشد برای من که به این شکل بود  با گذشتن ازاین ۱۲ گام چونکمن به هیج عنوان کاره ذهنی انجام ندادهدبودم وهیچ چیزی ارزش بلد نبود پس این ۱۲ گام رو حدود فکرکنم بالای  ۲۲ روز وفت گذاشتنواشتم فکرکنم‌۲۲  روز رفتم‌توبخش ۱۰۰ گام اونجا رو شروع کردم وحدود ۸۵ روز فکرکنم وفت من‌گرفت تازه شاید روزی ۱۰ تا الی ۱۵ ساعت طمانوگذاشتم‌نه بهددرک ناقص ازاون مسیر رسیدم تواون بخش به درک بعضی  ازوفایلهاها که آسون بود رسیدم ولی بعضی روبه شکل شک تردید از فهم بهش رسبدم‌ و بازم‌ کسترش خیلی بشتری به من داد تا عید کل دورها تهیه کردمکاز۱۹ فرودین به شکل کامل تومسیر ورد به سرزمینولاطعرها وفت گذاشتم به شکرخدا بعدازتمام شدن دورهواول ازفردا دوره دوم رو شروع کردن‌وحدود ۲ روز هست که تکارباره دوم رو تمام‌کردم  کلی به رشد ومشرفت خودم‌کمک بزرگی رو دادم  متوجه شدم‌که کجایی مسبر بدپودم چطوراین چاقی  به وجود آمده جطور باید برطر فش کنم  وتازه شروع گار شد. برای من‌تا زمانی که ننیدوستم‌جطورچاق شدم‌چطر بای برطرف کنم‌داستم فقط تباهی درست روکسب میگردم این‌اگای توذهنمکنفوذ کرد ارام اراپ‌تطعییرکوچک کوجک به زندگیم دادم‌و شد مسبر لاغری با ذهن وکل زندگی  پررنک شده کل زندگیم رو بهش اختصاص دادم ومن عاشق این مسیر شدم نه دل زده میشن نه  خسته میشه روزبه روز برای داشتن این مسیراز خداوند تشکروسپاس دارم 

      تفاوت فرمون ذهنی من با یی فرد متناسب چی بو که بهش رسیدم 

      من دریافت تو ذهن افراد متناسب هیج  جیزی  از چاق افکار چاق اصلا نیست ولی نا زمانی که به شکل تحقیقی این کاره در انجام دادم  متوجه شدم اصلا هیچ از باوره وفرمولی که تو ذهن من هست تو طدهن افراد متناسب وجود  نداره اصلا نه ترس  نه ونگرانی ازچاق ونه ترس نقشه خوردن چطور خوردن چی روبا  جی  خوردن حمله کردن به غذا برای تفریح  نگاهی ازاین همه شکلی که برخورد با مواد غذایی بود به هیج عنوان تو ذهن این افرادنبود تازه شکل کاره رو متوجه شدم آنها نه باوره من  داشتم نه توجه من داشتم ونه ترسهای من رو توبخش چاقی داشتم اصلا هیجی از ذهنم من‌ تو ذهن انها نبود  با سوال جواب که تو دورهام‌ توتمرین اون داشتم دراین‌ موضوع پی بردم‌ افردی که من ازشون سوال کردم افراد  نزدیک من بودن‌ ولی من هیج زمان‌ چنین سوالی از شون نکرده  بود وفتی  می پرسیدم جوابش یادداشت میکردم خودم کلی تعجب داشم‌که تا اون زمان فکرمی کردم آنها فقط غذا کم‌ میخورن ولی با من فرقی نداره ولی داشتن چقدر زیاد تو افکارتو مرود افکارتو باوره وتو نگاه کردن تو برخورد با موادغذای تو خیلی چیزها فرق اساسی بودین من و آنها  با دست یابی به این‌اگاهی بود که دریافت اگه من‌شکل آنها رفتار گفتار وعمل کنم ودمن به مرو مثل آنها متناسب میشم و دارم کم کم‌ به آرامی به شکل این افراد کارمیکنم درآینده نزدیک مثل آنها هم ازتناسب کامل  بهرمند خواهم شد 

      چه روشهای لاغری رو استفاده کردم 

      به شکرخدادن طی این مدت که‌تواین مسبر هستم در یافتم‌ چقدر فشار زیادی به جسم وارد  کردم که اون لاغر کنم هرجری زور زدم‌که لاغر بشم‌ نشد ولی به جاش چافتر شدم از هرمدل هر نوع ففط عمل جراحی نکردم دارو  زیاد و مصرف نکردم ولی مدلهای بی حدی رو داشتم حتی کلیو کلیو زیره خوردم م و زنجبیل خوردم‌کاره به بیمار ستان هم‌ کشیده دجار مشکل معده شدم خونرزی. اون بخش داشتم کلی درگیری این بخش مشکلاتش روهم داشتم بازم به شکرخدا به خوبی مشکل هل شد دیگه بهش اصلا فکر انواع ومدلها زیاد  برنامه ۵۶ سال زندگی من بود کهوازهموشون به شکرخدا خلاص شدمو ارامش خیای خوبی روبهش رسیدم من میدنم با بودن واستمراربه هدفمککهوتناسب هست بی هیجوسکی خواهم رسید به خودم زمان دادم عجله کنارگذاشتم  بع زودی که اون دست خداوند هست کاره خودم تناسب کامل رو خواهم داشت که چون کل مسب رو دارم به شکل کامل درست طی نیکنم‌کم‌کاری ندارم خسته نمیشه عشق به خودم‌ هدیه میدم با طلوع هر صبح اولین‌ نگاه تواینه منزلم خواندم میثاق نامه زندگی تعییر پیدا گرده خودم‌کلی خنده نشاط به خودم‌ میدیم‌و در ادامه زندیگم‌ چندین فایل رو دیگاه مینویسم تکرار دارم یاد می گیرم‌ اگه ازبین به زندگی خودم نگاه کنمو خودم متوجه نمیشه این من هستم‌که تو۴ مسبر  این دوره ام کاره رو به پیش میبرم تا تازه  زندکی شخصی خودم رو هم دارم‌ زبان اموزی روهم کنارش شروع کردم  اون به شکرخدا داره خوب  پیش میره سلام  پیش اگه کسی یی عکس یا  یی فیلم از امروز به من‌ نشون‌ میداد می گفت تو سال آینده تود هم چین زمانی به این شکل زندگی خواهی کرد بی شک‌ می گفتم‌ امکان نداره این من‌ نیستم این یی فرد دیگه هست ولی برای من شد اون به شکر خداوند هست از نعمت توجه نگاه خداوندم دارم برای هرکدوم هم کلی ازخدایی خودم تشکر و سپاس دارم که من هدایت کرد وحمایت کرد که تو این‌  مسیر باشم و خودم  رو به  شکل  خوب نجات بدم 

      خدا پشت وپنا هتون  یا حق. حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرزانه
      1402/10/07 14:57
      مدت عضویت: 270 روز
      امتیاز کاربر: 12425 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,463 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیز

      تمرین آموزشی جلسه سوم

      وقتی ورودی‌های مختلف از محیط اطراف از طریق شنیدن، دیدن، خواندن وارد ذهنمان می‌شود به دنبالش یک گفت و گوی ذهنی ایجاد میشه این گفت و گوی ذهنی و افکار وقتی تکرار میشن و وقتی نمونه‌هایی در راستای اون افکار در محیط پیرامون مون میبینیم کم کم اون افکار تبدیل به باور میشن و تکرار باور عادت های فکری و به دنبال اون عادت های رفتاری رو در ما به وجود میارن. ینی دیگه ناخودآگاه میشن. و با دیدن اون محرک مغز دستوراتی که بهش داده بودیم رو به ما میده و ما ناخودآگاه به اون عمل می‌کنیم. اگر بخوام در مورد خودم مثال بزنم من وقتی که غذا می‌خورم حتی وقتی که سیر میشم اگر اون غذا رو خیلی دوست داشته باشم بازم می‌خورم تا حدی که احساس ترکیدگی کنم چون میترسم بعدش گرسنه بشه البته این در مورد همه‌ی غذاها صدق نمی‌کنه غذاهایی رو که دوست دارم فقط برای لذت می‌خورم کاری به احساس سیری ندارم. قبل از ورود به دانشگاه در محیط شهری کوچک تری درس می‌خواندم و تحت کنترل پدر و مادر بودم یعنی وقتی می‌خواستم بستنی و پیتزا بخورم اونها باید بهم اجازه می‌دادن یا اونها باید برام غذا رو می‌‌خریدن تا بخورم عملا هیچ آزادی و حق انتخابی نداشتم.  اما وقتی که وارد دانشگاه شدم خب اون فشار و کنترل‌‌گری کم کم از روی من برداشته شد. دیگه وقتی که با دوستانم بیرون می‌رفتم کسی نبود که منو کنترل کنه پس آزاد بودم اگر می‌خواستم هر روز چیزی رو که دلم میخواد بخورم می‌تونستم بخورم درواقع صفت حریص بودن در مورد غذا در من فعال شد. از طرفی در طول دوران تحصیلی چند روز مونده به امتحان یا در شرایط استرس دوست نداشتم که غذای مضر و هله هوله بخورم چون می‌ترسیدم که مریض شم و دل درد بگیرم پس باز یه کنترلی روی من بود که در زمان های خاصی غذای دلخواهم از فست فود تا شیرینی و بستنی بخورم. هر وقت که دوستانم پیشنهاد کافه و رستوران و فست فود می‌دادن من با کمال میل می‌پذیرفتم و به گونه‌ای رفتار می‌کردم که انگار دفعه‌ی بعدی بیرون رفتنم ممکنه یک سال دیگه باشه پس باید نهایت استفاده رو از این موقعیت بکنم. پس تا جایی که میشد می‌خوردم . این رفتار جدید خودش رو به این صورت نشون میداد که حتی وقتی بعد از خوردن غذا سیر میشدم باز میخواستم ادامه بدم به خوردن تا جایی که دل درد بشم و دیگه معده اجازه ادامه به خوردن نده. در چند سال آخر تحصیلم این شرایط تشدید شد یعنی دفعات رفتن به فست فود و رستوران و کافی شاپ یکی دوبار در هفته میشد و حتی اگر بیرون نمی‌رفتم در محل کارم هم غذای بیرون و نوشیدنی سفارش می‌دادم یه همراه دوستانم و تا جایی که میشد می‌خوردم‌. یه جوری می‌خوردم که احساس میکردم این آخرین خوشیمه و روزهای آینده روزهای پرچالش و پر استرس و سختی برام خواهد بود پس بذار از موقعیت الانم قشنگ استفاده کنم مگه من چقدر تولد و عروسی و مهمونی میرم ؟ دیگه مهمونی و تفریح من همینه. اما مشکل به همین جا ختم نشد . این عادت حرص برای غذا در مورد غذاهای دیگه هم به وجود اومد و تبدیل به عادت شد. علاوه بر اون به خوردن یه سری خوراکی ها عادت کرده بودم. عصرا که از خواب بلند میشدم میخواستم یه لیوان قهوه فوری با یه شیرینی به ظاهر کم شیرین بخورم و اگر نمی‌خوردم عصبی میشدم. هر زمان که بیرون می‌رفتم دلم میخواست یه نوشیدنی مثل لاته قهوه شیک بخورم بدون توجه به سیر بودنم.

      باور دیگه ای که داشتم این بود که از گرسنگی خیلی بدم میاد حالاتی که بعدش پیدا میکنم از سوزش معده و سرگیجه تهوع سردرد احساس ضعف بیزار بودم و چون باید کار فکری میکردم اصلا دوست نداشتم که احساس گرسنگی من به حدی برسه که احساس ضعف کنم. زمانی که سر کار بودم همیشه در جیبم بیسکویت و خرما میذاشتم که اگر نشد برم اتاق استراحت تا چند ساعت، همون جا یه چیزی بخورم. آنقدر در دوران کاری استرس داشتم که برام مهم نبود چی میخورم فقط دوست داشتم چیزی رو بخورم که دوست دارم . دیگه تحمل فشار و استرس ممنوعیت غذایی رو نداشتم. در خانه هم میخواستم غذامو کامل بخورم حتی اگه سیر شدم باید غذامو کامل می‌خوردم ینی قابلمه باید خالی میشد و نباید غذا تهش میموند چون بعدش مادرم غر میزد که الان با این غذای اضافه چی کار کنم که پس منم بدون توجه به احساس سیری فقط می‌خوردم تا مبادا بعدش گرسنه بشم. در مقایسه با دوستانم وقتی باهاشون بیرون میرفتم اونها حجم کمتری غذا میخوردن  و بعد میگفتن سیر شدن و ادامه نمیدادن ولی من همچنان ادامه میدادم چون تند غذا میخوردم پس زودتر غذام رو تموم میکردم و از اینکه بشینم نگاشون کنم تا اونها هم غذاشونو تموم کنن بدم میومد واسه همین به غذا خوردن با وجود سیری ادامه میدادم. کلا غذا خوردن برام یه تفریحه چون احساس میکنم از بقیه‌ی جنبه های زندگیم لذت نمی‌برم می‌خوام همه رو با غذا خوردن جبران کنم. صبحانه رو همیشه می‌خوردم چون بدون صبحانه کار و درس رو شروع کردن باعث احساس ضعفم میشد اما در صبحانه هم حریص بودم مقدار کره‌ای که به هر لقمه میزدم میزان مشخصی نبود دوست داشتم بیشتر به لقمه کره بزنم لقمه های بزرگتر با کره و عسل بیشتر. موقع ناهار شام قاشق رو به حدی پر میکردم که غذا ازش می‌ریخت و این کار ناخودآگاه بود یعنی وقتی به اندازه نصف قاشق غذا میذاشتم روی اعصابم میرفتم انکار چیزی در مغز من می‌گفت پرتر پرتر بیشتر بیشتر حجیم تر بزرگتر بخور فقط بخور.

      نمونه فرد متناسب دیگری در اطرافم  پدرم هست. تا به حال از پدرم هم این جمله رو نشنیدم که وای خیلی غذا خوردم و دارم می‌ترکم پس همیشه به اندازه غذا می‌خورده و اگر بهش شیرینی تعارف میشد یکی برمیداشت نه چند تا. پدرم معتقده که در مصرف مواد غذایی از هر چیزی باید به اندازه مصرف کرد. تا به حال ندیدم که در مصرف غذایی زیاده روی کنه. کیفیت مواد غذایی براش مهمه و اغلب مواد غذایی سالم می‌خوره و همیشه میگه که غذاهای مضر برای تفریحه و اگر به دفعات کم باشه ایرادی نداره پس از خوردن هیچ غذایی ترس هم نداره و به میزانی که سیر شود غذا می‌‌خورد. ولی من غذا رو برای لذت می‌خورم برای اینکه اون لذت طولانی بشه حجم بیشتری  در زمان کمتری می‌خورم تا اون احساس رضایت رو بکنم. افراد متناسب به اندازه نیازشان در ظرفشان غذا می‌ریزند ولی من دوست دارم ظرف غذام پرتر باشه اون حجم غذای زیاد بهم احساس آرامش میده‌. ناخودآگاه تند تند می‌خوردم که بیشتر غذا بخورم و آرامش بگیرم. افراد متناسب زمانی که گرسنشون میشه غذا می‌خورن ولی من بعضی خوراکی ها رو به صورت عادتی میخورم یعنی مسئله گرسنگی سیری من نیست من می‌خورم چون دوست دارم بخورم. و اگر غذایی رو ببینم حتی اگر سیر باشم چون مغزم دوست داره اون مزه رو تجربه کنه پس به من دستور میده که اون غذا رو بخورم.

       پدرم هر روز بیست دقیقه نرمش می‌کنه و تا به حال ازش نشنیدم که بگه من ورزش می‌کنم که لاغر شم همیشه گفته با ورزش روزانه حس بهتری دارم ولی من ورزش می‌کنم برای لاغر شدن برای همین هر بار ورزش رو شروع کردم بعد یه مدت ولش کردم.

       تا به حال از دوستانم که لاغر و متناسب هستند نشنیدم که وای الان چیزی که خوردم چاقم می‌کنه ولی من موقع خوردن فست فود و شیرینی این استرس رو دارم که چاقم می‌کنه.

      در مورد روش های قبلی من برای لاغری، یه دوران با ورزش و رژیم پنج شیش کیلو کم کردم بعد از رها کردن رژیم و ورزش چندین سال در یک محدوده وزنی ثابتی بودم و بعد با تغییر سبک زندگیم به مرور چاق و چاق تر شدم. یک بار هم از رژیم لیمومی استفاده کردم و طی یک ماه چهار کیلو کم کردم ولی با رها کردن رژیم دوباره به وزن قبلیم برگشتم. چون در رژیم باید همش غذا رو وزن کنی کالری بشماری یعنی همش خودآگاهت درگیره و داری از خارج خودت رو کنترل میکنی، مغزت میخواد غذا رو ولی تو میگی نه این ممنوعه اون ممنوعه این رو باید کم بخورم، فرمول های مغزت تغییر نکرده فقط به زور داری جسم رو تغییر میدی. به محض رها کردن رژیم ذهن برمیگرده سراغ فرمولای قبلی و دوباره همون آش و همون کاسه. ولی اگر ذهن تغییر کنه و بگه که هر وقت سیر شدی دیگه به غذا خوردن ادامه نده، اگر چیزی رو دوست نداری نخور، حرص و طمع سر غذا نزن  خب جسم هم تغییر می‌کنه. اینا چیزایی نیست که رژیم و ورزش و جراحی بتونه تغییرشون بده. با تغییر جسم بدون تغییر ذهن نتایج موقت و زودگذر میشن. و اگه تا حالا یه چاق خوشحال بودم میشم یه چاق ناراحت افسرده ناامید که احساس ناتوانی می‌کنه و خود این روند باز من رو چاق تر می‌کنه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1402/10/06 04:33
      مدت عضویت: 1708 روز
      امتیاز کاربر: 23447 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 612 کلمه

      سلام به شما استاد گرامی و دوستان عزیز همراهم

      من کاملا با این موضوع که فرمول‌های چاقی در ذهنم مرا چاق کرده است و همین فرمولها مانع لاغری من است موافق هستم

      برای این درک نتایج دوران ۳۵ ساله استفاده از روش‌های متفاوت برای لاغر شدن اما ماندگار نبودن آن نتایج و دوباره چاق شدن است

      من تجربه دست اول از درست بودن روش لاغری با ذهن دارم و آن کم کردن دو سایز لباس در مدت ۳ ماه از شروع استفاده از برنامه آموزشی لاغری با ذهن است

      نتیجه من تنها جسمانی نبوده بلکه از لحاظ روحی نتیجه عالی گرفتم

      به توانایی خودم در لاغر شدن پی بردم و این احساس شادی و نشاط و آرامش وصف ناپذیری در من ایجاد کرده است

      اعتماد به نفس پیدا کرده و از منزوی بودن کناره گیری کردم

      با آموزشهایی که دیده ام احساس سیری را درک میکنم و اگر حتی یک لقمه غذا در ظرفم مانده باشد آنرا نمی‌خورم

      نجواهای تشویق به خوردنهای بی جا در من خیلی کم شده است

      علاقه ام به خوردن شیرینی جات کاهش پیدا کرده است

      قبلا بعد از شام اگر شیرینی نمی خوردم مثل این بود که غذایم کامل نبوده است

      قبلا از خوردن بعضی غذاها که عقیده داشتم چاق کننده است و انها را نمی خوردم و حسرت خوردنشان را داشتم الان این فکر در من وجود ندارد

      برای مثال قبل از استفاده از آموزش‌های لاغری با ذهن عقیده داشتم که پوست مرغ چاق کننده است ولی بعدا که این فکر را نداشتم یکبار مرغ را با پوستش خوردم و متوجه شدم که اصلا از طعم پوست مرغ خوشم نیامد و دیگر بعد از آن نخوردم و این انتخاب هیچ سختی برایم نداشت و به خودم گفتم این چیزی بود که من حسرت خوردنش را داشتم ؟؟؟؟

      استفاده از رژیم های متفاوت و محدود کردن جسمم و فشار آوردن به روح و روانم و عصبانی شدن از خودم و دلخور بودن و گله و شکایت داشتن از زمین و زمان دیگر مرا خسته و ناتوان کرده بود 

      دیگر امیدم از لاغر شدن همیشگی قطع شده بود و تسلیم چاقی شدم 

      حسرت متناسب بودن به دلم مانده بود با دلی پر از غم به خودم گفتم دیگر بس کن ۳۵ سال تلاش کردی با سختی و مشقت لاغر شدی ولی به راحتی و بدون اینکه بدونی چطور شد باز چاق شدی

      من از خودم ناامید شدم اما خدای مهربانم از من ناامید نشد و مرا به مسیر تناسب فکری هدایت کرد بدون اینکه من اطلاعی از این روش داشته باشم و اینکه همچین روشی وجود دارد

      من شکر گزار خدای مهربانم هستم که از من قطع امید نکرد و اینکه این هدایت از طرف او است به من اطمینان خاطر می‌دهد که به هدفم که تناسب فکری و در کنار آن تناسب جسمی است خواهم رسید فقط و فقط نباید نا امید شوم و از این مسیر درست خارج شوم باید جواب این لطف خداوند به خودم را با استمرار داشتن و ادامه دادن حتی بعد از رسیدن به اندام مورد نظرم بدهم

      چه چیزی از این بهتر که اطلاعات اشتباه در هر موردی در ذهنم را پیدا کرده و آنها را با داده های صحیح جایگزین کنم و این تغییر در راه و روش زندگی باعث بهتر زندگی کردن که آرامش و احساس خوب داشتن است می شود

      ممنونم استاد عزیز که شما با دل و جان راه و روشی که خودتان را به این نتیجه عالی رسانده است را در اختیار افرادی که به سمت سایت شما هدایت شده اند می‌گذارید بدون چشم داشت از دریافت هیچ وجهی

      این دوره ها که رایگان در اختیار ما قرار گرفته است ارزش بینهایت دارد 

      این از خود گذشتگی شما در نزد خداوند مهربان بی جواب نخواهد ماند

      دعای خیر هزاران نفر پشت سر شماست 

      در تمام امورات زندگی تان موفق و موید باشید

      بابت این آموزش‌های بی نظیر از شما ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/09/18 23:55
      مدت عضویت: 460 روز
      امتیاز کاربر: 50205 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,091 کلمه

      سلام بر خداوند واستاد. وهمه دوستان این مسیر دلنواز که اگاهی پاک رویه ذهن میده باید استمرا داشت که به اونتیجه موردنظربرسیم 

      وفتی که به گدشته خودم نگاه میکنم جقدر  رژیم‌ گرفتم‌ جقدرتلاش بی‌ثمر رو  پشت سر گذاشتم  اون  زمان هر رژیمی  رو که پیدا  میکردم زمان براش در نظر  میگرفتم وفتی شروع به کاره  میشدم‌اون احساس تازکی وخیال اینگه با انجام این  رژیم از هر چی مشکل چاقی  خلاص شده دیگه  لاغر  میشم تو افکار مرور میشد 

      با زمانی که  تو ذهنم گذاشته بودم وفتی که کمی موفق شدم اون کاره رو بازم انجام‌  میداد ولی این کاره  یی فشار آوردن به جسم بود رژیم‌ می گفت تو حق دارای  دو یا سه کف دست نون بخوری ،تو حق  دارای  ۱۲  قاشق برنج بخوری تو اجازه دارای  این‌ میزان گوشت مصرف. کنی حق دارای این بخش مرغ رو  مصرف کنی  تو حق دارای  این میزان قند شیرنی و این‌ مقدار خلاصه یی خط بین  من و خواسته ذهنیم‌ کشیده می‌ شد  من طبق، اون‌  گفته‌ای عمل کرده کمی از وزنم رو از دست میدا م خیلی خوشحال شده  اخش پیدا کردم راه، نجاتم، رو،  ادامه میدم حتما به نتیجه لاغریی میرسم ول ته ذهنم مپ این رو اصلا فبول نداشتم  ماه دوم بازم این‌کاره ادامه داشت کمی بازم‌.   وزن کم‌د می‌شد ولی  ازماه سوم انکار دیگه خسته شده بودم آخه تا کی می‌شد این همه محدودت رو به خودم بدم‌ با این کاره ذهنم داشت آماده می‌شد برای مبارزه من که خسته شده بودم اون کاروش شروع میکردم با این گفتم حالا اگه بجای سه کف نون بشه ۴ تا چی میشه تو که کمی وزنت کم شده مهم. اون‌ کم شدن هست بیا خودت از گرسنگی  نجات بده من که واقعیت خسته شده  بودم انکار منتظر همین فرصت بودم‌ خودم  رو با خوردن یی لقمه بیشتر یی  تکه نون  بیشتر  به شکل گول  میزدم 

      ابن کاره ذهنم  بودکه داشت انجام‌ میداد اون داشت اونه همه فرمولهای که دورنش انباشته شده بود وکل الکویی ذهنی رو دورنش جای داده بود مرحله به مرحله اجرایی میکرده من هم که دیگه اون اطمینان کم رنک شده بود باهش همکاری میکردم دور ازچشم دیگران که نبین این پروزه به پیش می‌رفت وفتی به خودم‌ میوم مییدم‌ کلی وفت هست که هیچ اثری از رژیم تو برنامه روزانه من‌ نیست وکلی به وزن از دست دادم وزن بیشتر تحمیل شده این برنامه خیلی زمان نمیتواست من رو تواون حالتی  که دوست داشتم نگه داره هررژیم یی مدتی فابل اجرا بود.فقط تو کل رژیهای من یی رزیم بود که گروهی انجام‌ داده مشید حدود ۷ سال پیش اون تا حدودی به حالت کم‌ کردن برگشت داشتم اون  زمان بیشتری به این حالت توانستم بافشاراوردن با گروه بودن  دلخوشی که با گروه هستم امکان داده بمونه ولی بازم این پرونده به شکست روبر شد 

      خوب وفتی همه مسیرهای  اشتباه رو ،رفتم خسته شدم هیچ کودم هیچ  نتیجه ماندگاری برا من  نداشت حتی بعضی زمان اصلا تو  فکرم هیچ ،رژیمی نیود  صدای  فرزندانم در میومد که مامان خیلی چاقی شدیدی  یی فکری به حالت خودت بکن این جملات ضربهای روحی من بود که از اطرافیان به من  زده ،میشد انکار  انها نمیدوستن من هرتلاشی رو دارم انجام‌ میدم ولی هیچ نتیجه ماندکاری روبه خودم‌ هدیه نمی کرد  

      حتی آین  آخر سرهای ازخداوند درخواست کما رو داشتم که اون زمان من تو خواب باشم‌ نتوان جیزی بخورم وفتی ازخواب کما بیدار  شدم‌ لاغر متناسب شده باشم  واین اروزی که سالهای زیاد داشتم  به واقعیت زندگیم‌ تبدیل بشه انکار این کاره دیگه شدنی ن نبود انقد که این‌ مسیرهای اشتباه، رو طی کردم‌ کم کم ،این باوره  بهش اضافه شد  که من هیچ زمان لاغر نخواهم  لاغر   شدن کاره  بسیار سختی هست که برای من امکان نداره انجام بشه وفتی وارده سایت شدم‌ تو و مسیر این  کلمهوشعار این مسیر رودیدم 

           

           لاغرشدن آسان‌ترین کاره دنیاست 

      برای اولین بار خواندم برام اصلا فابل فبول نبود این شعار فکرمی کردم این برای دلخوشی ما افراد چاق گفته شده که کمی خودمون رو ارام‌ کنیم اصلا بزرگی جاقی دردیدمن به شدت قوی افتاده بود که میدوستم خداوندهدایت کرده میدوستم کمک کرده خودم‌نیست جون این بار ازخداوند درخواستن اکردم اون به خواسته من جواب داده من به مسبر  هدایت کرده وداره حمایت میکنه که بمونم ادامه بدم ولی اون بخش منفی بود اون داشت کاره خودش رو انجام‌میداد ولی به شکر رخدادوند موندم‌ ادامه دادم به این شعار رسیدم که آره آسان‌ترین کاره دنیاست به شرطها وشورطها 

      کلی کاره تورذهن بایدزانجام بشه به شکل اساسی نه به شکل  نصفه ورنیمه همه جیزی که تو برنامه ما کنجانده شده هست طبق یی برنامه هست که باید انجام‌ میشد آنچه گفته دیده  نوشته خوانده  می‌شد همه طبق ،یی برنامه کامل صورت گرفته شده بود اون زمان من خیلی تو این بخش نبودم فقط نیت یادگیری کامل بدن نقص بود.برای باره  دوم‌ تکرار مسیر لاغریی من به درک بهتری  از برنامه مسیر درام‌ ومیرسم‌که این‌ مسیر اول کلی زیز

      سازی نیازوداره تا بشه ستوان هاس روس این ریزسازی قراربگیرد روی اون ستوانهای اهنهاهی دیگه رو قرابدیم‌که بشه ستوان اصلی مسیر وکارهای که انجام‌دادیم شد در پنجره دیوار این خونه تازه که من با ین مسیر ساختم پس با یی شب دو روز این امکان نداشت صورت بگیره زمان‌ نیاز داشت که این خونه خراب ازنوع ساخته بشه 

      شما فتی به ساخت سازه یی ساختمان اطراف منزلتون نگاه کنید هیج ساختمانی شب که شما خوابیده صبح بیدار شدید ساخته نشده همه کلی زمان نیاز داشته کلی مصابح  نیازه داشته کلی زمان وکارگربرای کاره نیاز داشته اگه مصالح  بوده کارکر برای کاره نبود اون روز کار خوابیده  بازم‌ اگه‌کارگر  بود مصالح  نبود بازم‌کاره خوابیده  زمان‌ کاره به  پیش رفته که هپه جیز مهیا وهمه درحال کاره  بود آرام ارم اون ساختمان ساخته شده همه با هم همکاری داشتن ازمهندس ازبنا از نقشه کش ازخوشکار از پنجره ساز درساز خلاصه کلی مواد کلی کاره صورت گرفته برای ساختن این بنا 

      حالا چطور من انتطار داشته باشم جسم وذهنم رو کلی زمان برده کلی مشکل دورنش جای دادم رو به شکل یی زمان کوتاه به شکلی درست کنم‌که اون ساخت کامل صورت بگیره پس برای بازسازی خرابی‌های کل جسم خودم زمان خوبی رو نیازدارم‌که آرام ارم بخشهای اشتباه رو بازسازی تمیزی وبی  نقصی رو انجام بدم انشاله که موفق خواهم شد تااین زمان همخیلی خوب عمل کردم ازوارکره خودم به شکلی خوبی رضاست دارم‌همین احساس خوب وشادی دورتی که به دست آورم وکم شدن وزن اون یقین اطمینان رو توکل وجود به وجود اورده که آره میسه تولاغریی میشی که تا این رمان هم شدی کاره نشدنی رو من شدنی کردم برای این دست اورده خودم‌که محصول کاره وعمل کرده خودم‌ بوده رو بسیار می پسندم 

      خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/09/05 10:30
      مدت عضویت: 329 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,017 کلمه

      به نام خداوند دانایم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      گام سوم 

      اکثر افراد چاق بارها و بارها از روش‌های لاغری مختلف استفاده کرده اند و در طی سالهای چاقی خودشان همه جور بلایی سر جسمشان آورده اند تا لاغر شوند .

      اما متاسفانه چون در تمام آن روش‌ها ما می‌خواستیم فقط جسممان را تغییر دهیم و به محتویات ذهنی مان کاری نداشته ایم ؛شاید برای مقطع کوتاهی نتیجه لاغری بدست می آوردیم اما به محض رها کردن آن روش‌ها و برگشتن به سبک قبلی زندگیمان مجدد چاق می‌شدیم و یا حتی چاقتر می‌شدیم. 

      زیرا در دوران رژیم آنقدر نسبت به مصرف مواد غذایی محدود می‌شدیم؛که حریص می‌شدیم و حرص و ولع شدید باعث می‌شد خیلی بیشتر از قبل رژیم حتی ما بخوریم و برای توجیه خوردنهایمان هم بهانه های مختلفی داشتیم .

      مثلا:” بیخیال بابا تو دیگه لاغر شدی حالا یک بار زیاد بخوری چیزی نمیشه .

      اشکال نداره این بار و بخورم نهایتا دوباره رژیم میگیرم لاغر میشم. “

      اما در تمام آن نجواهای ذهنی از این موضوع غافل هستیم که زمانی که روند چاقی شروع می‌شود دیگر معلوم نیست کی و کجا متوقف می‌شود و ما هر روز قاشق به قاشق اضافه تر میخوریم و گرم به گرم چاقتر می‌شویم. 

      درست است که خوردن باعث چاقی نمی‌شود و ما در گام قبلی مثال‌های نقض زیادی برای آن پیدا کردیم .اما نوع خوردن در افراد چاق و لاغر متفاوت است و این تفاوت در نوع خوردن و افکار و احساسی که پشت پرده ی این خوردن است فرد را چاق می‌کند. 

      یک فرد متناسب هیچ وقت بیشتر از نیاز بدنش نمی‌خورد. نسبت به خوراکی ها خاطرات لذت بخش در ذهنش ندارد آنها صرفا موادی هستند برای تامین انرژی بدنش .و خیلی تفاوت‌های دیگر …..وجود دارد .

      حالا این تفاوت در نگرش‌ها و در نتیجه رفتارها چگونه بوجود می آیند  ؟

      بدن همه ما یک سری فعالیت‌ها هر لحظه انجام میدهد که کاملا اتوماتیک و غریزی است و ما نمی‌توانیم در روند آنها دخالت کنیم و در تمام موجودات دیگر هم این فرآیند طبیعی و غریزی وجود دارد مثلا تنفس،ضربان قلب،گردش خون و……

      بقیه فعالیت‌های ما یعنی هر فعالیتی که غریزی نباشد ؛نیاز به یادگیری دارد .

      از کوچکترین کارها مثل خوردن و دستشویی رفتن و راه رفتن و حرف زدن بگیریم تا رانندگی و خیاطی و چاقی و لاغری 

      پس بقیه مهارت ها نیاز به یادگیری دارند .

      ما در تمام طول زندگی مان از محیط اطراف ،خانواده،جامعه،رسانه ها و…..در حال دریافت اطلاعات هستیم و این اطلاعات را در مغز ذخیره میکنیم .

      مغز به عنوان فرمانده بدن وقتی می‌خواهد دستوری صادر کند با استفاده از اطلاعات ذخیره شده در ذهن برای خودش با منطق و استدلال انجام دادن یا انجام ندادن آن کار را  بررسی می‌کند. و بعد فرمان لازم را صادر می‌کند. 

      و عمل ما شکل میگیرد .حالا وقتی یک عمل خاص را بارها تکرار کنیم دیگر در قسمت ناخودآگاه مغز ماثبت می‌شود و بصورت اتوماتیک وار آن فعل انجام می‌شود. با تکرار اتوماتیک وار فعل آرام آرام آن فعل تبدیل به عادت ما میشود و حالا در مواجهه با آن کار ما بدون نیاز به فکر و تصمیم به صورت خود به خودی آن کار را انجام می‌دهیم. 

      مثلا :ما در ذهنمان اطلاعاتی درباره خوردن ثبت میکنیم .اینکه یک خانم باردار باید به اندازه چند نفر بخورد و بارها و بارها چیزهایی در این باره دیده یا شنیده ایم و این اطلاعات باعث شده باور ما شکل بگیرد و ما وقتی باردار می‌شویم مغز فرمان می‌دهد که بیشتر از نیاز جسم بخوریم مثلا اندازه دو نفر ،و این کار در دوران بارداری هر روز تکرار می‌شود و تبدیل به عادت می‌شود و همین عملکرد باعث افزایش وزن خانمها در دوران بارداری می‌شود. به همین سادگی 

      کلا مغز کارش بسط و گسترش دادن اطلاعات ذخیره شده ذهن است و با منطقی کردن آن اطلاعات باورهایی را در ذهن ما ثبت می‌کند و اصلا برایش اهمیتی ندارد که آن اطلاعات درست است یا غلط .

      تمرین شماره ۱

      • نگرش و درک شما بعد از استفاه از محتوای آموزشی درباره فرمول های ذهنی چیست؟

      فرمول‌های ذهنی در اصل همان اطلاعات و داده های ذخیره شده در ذهن است که مغز با منطق و استدلال آنها را منطقی کرده برای ذهن ما و با تکرار کردن آن ها رفتار و عادات و تمایلات ما شکل گرفته است .و فرمول‌های ذهنی ما بوجود آمده اند .

      تمرین شماره ۲

      • روش های لاغر شدن تا کنون استفاده کرده اید را شرح دهید.

      من از روش‌های لاغری زیادی استفاده کرده ام آخرین روشی که قبل از ورودم به سایت تناسب فکری انجام دادم را بررسی میکنم .

      روش رژیمی کتوژنیک را اجرا میکردم در این روش حق خوردن میوه و کربوهیدرات را نداشتم و بیشتر سبد غذایی من از خانواده چربی‌ها و پروتئین ها بود .مدت حدودا یکماه من این رژیم را اجرا کردم .بسیار برایم سخت بود چون من عاشق میوه بودم و نخوردن میوه های رنگارنگ تابستان بسیار سخت بود در حدود یک ماه تقریبا ۵کیلو وزن کم کردم اما ناخن‌ها و موهایم به شدت آسیب دید و مجبور شدم رژیم را رها کنم و در عرض کمتر از یک هفته وزن کم شده به سرعت برگشت و من چند کیلویی هم از قبل رژیم چاقتر شدم .و باور اینکه من لاغر شدنی نیستم در من بیشتر شد .

      تمرین شماره ۳

      • تفاوت های فرمول های ذهنی خود با یک فرد متناسب را بنویسید.

      یک فرد متناسب ذهنش چاق نیست ،فرمولها و باورهای چاق کننده در ذهنش ندارد .

      موانع ذهنی که یک فرد چاق دارد را او ندارد.او به غذاها قدرت چاق کنندگی نمی‌دهد،برچسب چاقی نمی‌زند روی خودش و نعمتهای خداوند .

      مثلا :یک فرد متناسب اصلا ترسی از خوردن یا نوع و اندازه خوردنش ندارد و از هر چیزی دوست دارد به اندازه نیاز جسمش مصرف می‌کند. 

      اما فرد چاق از بسیاری از خوراکی ها می‌ترسد از اندازه خوردنش می‌ترسد. و یا اصلا خیلی چیزها را نمی‌خورد و یا وقتی هم که می‌خورد کلی قدرت چاق کنندگی به آن خوراکی ها می‌دهد. 

      پس ما برای اینکه بتوانیم یک بار برای همیشه لاغر شویم و لاغر بمانیم باید از طریق یادگیری اصول ذهنی ابتدا محتویات ذهنمان را اصلاح کنیم تا به صورت اتوماتیک رفتار و عملکرد ما هم اصلاح شود .

      پروردگار مهربانم از تو سپاسگزارم که یاری ام میکنی تا در زندگی ام موفق تر باشم .

      استاد بزرگوار سپاسگزارم برای آموزش این گام 

      الهی به امید تو  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reyhane
      1402/08/15 14:58
      مدت عضویت: 466 روز
      امتیاز کاربر: 545 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,018 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

       من ریحانه بوجارنژاد هستم یه مدت طولانی بابت چند مشکل نتونستم دیدگاه بنویسم ولی الان میخوام دوباره شروع کنم من این چند وقت نتیجه های خیلی زیادی گرفتم خیلی حس میکنم لاغر شدم و مثل قبل تپلی نیستم دوستهام و خانواده میگفتن که خیلی لاغر شدم و لباس هایی که بهم تنگ بودن الان برام تنگ نیستند و مهم تر از همه خیلی وقت هست که دیگه مثل قدیم شرم بدن ندارم و نتایج عالــــــــــی دیدم واقعا از شما ممنونم بابت فایل های فوق العاده تون من هنوز نتیجه ی کامل نگرفتم ولی این چند وقت که نتیجه گرفتم از فایل های  رژیم استفاده میکردم و 12 گام خیلی نکات خوبی مطرح شده که واقعا کاربردی هستن 

      روش های لاغری: 

      من توی دیدگاه قبلم راجب روش های دروغین لاغری صحبت کردم من خودم به خاطر ترس از چاقی چاق شدم! چرا؟  چون من از چاقی بیش از حد میترسیدم(از هرچی بترسیم به سرمون میاد) من بچه بودم و زود باور من 8 سالم بود که اطرافیان من رو خیلی از چاقی ترسوندن مثلا میگفتن(ریحانه داری تپل میشی، حواست باشه ها اگه چاق بشی دیگه کسی دوست نداره ها، اگه چاق بشی همه مسخره ات میکنناو…..) منم بچه بودم وخیلی میترسیدم که….  بعد چند وقت چاق شدم. من درحال حاضر 4 سال هست که چاق هستم و توی این 4 سال خیلی زجر کشیدم و حالا میخوام خودم رو از زندان چاقی آزاد کنم و من اصلی خودم رو آزاد کنم من درون من یک انسان متناسب هست که با افکار و فرمول های ذهنی اشتباه من زندانی شده و تنها زمانی آزاد میشه که من تلاش کنم تمرین کنم تا اون افکار و فرمول های غلط رو از ذهن خودم پاک کنم. 

      نکات مهم فایل

      نکته اول: 

      1_ ما چاقی رو یاد گرفتیم از اطرافیان مون مثل مادر پدر خواهر برادر و…. ما مثل زمانی که صحبت کردن رو یاد میگیریم از اطرافیانمون چاقی روهم یاد میگیریم چرا چونکه افکار مون فرمول هامون دارن تشکیل داده میشن و فرمول چاقی هم توی ذهن ما تشکیل داده میشه من خودم انقدر اطرافیانم راجب چاقی صحبت میکردن که منم ذهنم به سمت چاقی کشیده میشد و از اونها چاقی رو یاد گرفتم و استعداد چاقی در من شکوفا شد من الان استعداد چاقی رو در خودم کشف کردم و میخوام استعدادی که در درون من نهفته رو شکوفا کنم یعنی لاغری. میخوام یکم راجب لاغری و چاقی بیشتر توضیح بدم، چاقی و لاغری یک دوراهی هستن که ما خودمون حق انتخاب داریم که از کدوم راه بریم لاغری اصل وجود خودمونه، ولی چاقی خلاف جهت طبیعته ما توی بدنمون نمیتونیم بگیم که مثلا من میخوام ده دقیقه نفس نکشم یا نمیتونیم بگیم من میخوام یک ساعت تپش قلب نداشته باشم! چون میمیریم خدا سیستم بدن رو خودکار آفریده تا انسان جاهلیت نکنه و کار دست خودش نده! ولی حق انتخاب چاق یا لاغر بودنمون رو به اختیار خودمون گذاشته ولی بعضی که نه بیشتر انسان ها انتخاب اشتباه میکنن و به چاقی مبتلا میشن! 

      نکته دوم: 

      چاقی حد و مرز نداره! چاقی همیشه درحال بیشتر شدنه چرا؟ چونکه هر روز ما داریم استعداد چاقی مون رو گسترش میدیم شاید خودمون متوجه نشیم! ولی بدن ما کار خودش رو (به صورت خودکار انجام میده) جهان هرچی که ما بهش سفارش بدیم رو به ما میده و بیشتر بیشترش میکنه یعنی چی یعنی مثلا ما ثروت یا پول سفارش میدیم کائنات همون رو ده برارش رو بهمون میده فقر بخوایم همینطور لاغری بخوایم همینطور و درحال حاضر ما داریم چاقی رو سفارش میدیم مثل چی میمونه؟ مثل این میمونه که شما میخواید سه تا لباس حالا یا تیشرت یا مانتو سفارش بدین شما یه پولی رو پرداخت میکنید و بعد از زمانی که (بهای) کالاتون رو پرداختید کالا به دستتون میرسه دقیقا مثل تلپاتی ذهن ما با کائنات میمونه شما چاقی رو سفارش میدید افکارتون بهای چاقیه و زمانی که بهای اون رو میپردازید چاقی برای شما فرستاده میشه پس اینجوری نیست که یک فردی که متناسبه بگه من میخوام فقط یک ذره چاق بشم بعد شروع کنه به تمرین ورزش و اینا بعد چاق بشه نه! من یک نفر رو توی فامیلمون مشناسم که لاغر خوش هیکل بود متناسب بود ولی خودش راضی نبود میخواست که چاق بشه هر کاری میکرد که چاق بشه انگار نه انگار که تلاشی کرده یعنی حتی یک کیلو هم زیاد نکرده بود مثلا میرفت باشگاه کلی ورزش میکرد بعد میومد خونه پیتزا میخورد چیپس پفک خوراکی های پرچرب و….. ولی بازم فرقی نداشت اما…. اعتقاد داشت که اگر ازدواج کنه چاق میشه و دقیقا زمانی که ازدواج کرد چاق شد! این قدرت ذهن و افکاره، ذهن و افکار ما زندگی مارو میسازن اگه افکارمون خوب باشه زندگی مون هم خوبه اگه افکارمون نادرست و بد باشه زندگی ماهم بده چون ما داریم سفارش میدیم

      نتیجه گیری: 

      1. پس نتیجه میگیریم که ما خودمون انتخاب میکنیم که چاق یا لاغر باشیم و همه ی اتفاقات. زندگیمون رو با افکارمون شکل میدیم و چاقی حد و مرز نداره که بگیم مثلا من میخوام 5 کیلو کم کنم اون 5 کیلو یهو تبدیل میشه به 50 کیلو و ما نمیتونیم تعیین کنیم چون همیشه بیشتر میشه نکات آخرم بگم همینطور که همتون میدونید چاقی و لاغری به خوردن نیست به ورزش کردن و تحرک کردن نیست به رژیم گرفتن نیست چاقی و لاغری فقط و فقط از ذهنه من قبلا گفتم که خواهر خود من از من غذاش خیلی بیشتره و یعنی مثلا اگه من دوتا کفگیر غذا بخورم خواهرم چهارتا کفگیر غذا میخوره یعنی دو برابر من غذا میخوره ولی کاملا کاملا متناسبه و براش مهم نیست که این غذای که داره میخوره چاق کننده ست لاغر کننده ست چیه خواهر من فقط غذا میخوره که نیاز بدنش رو تامین کنه و فقط تا زمانی که از غذا لذت میبره غذا میخوره نه تا زمانی که داره از  شدت سیری خفه میشه و دیگه معذرت میخوام در حدی میخوره که باعث بشه استفراغ کنه نه ولی بر خلاف زیاد غذا خوردنش زمانی که سیره اگر حتی بکشیش هم غذا نمیخوره این رفتار شایسته و درسته ممنونم از اینکه دیدگاه من رو خوندید امیدوارم شماهم مثل من از این دیدگاه نکات مهم رو متوجه شده باشید شمارو به خداوند بزرگ میسپارم خدانگهدار
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا کریمی
      1402/07/18 16:31
      مدت عضویت: 208 روز
      امتیاز کاربر: 1395 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,038 کلمه

      • نگرش و درک شما بعد از استفاه از محتوای آموزشی درباره فرمول های ذهنی چیست؟

      سلام و عرض ادب خوشحالم که باز در این مسیرم و دارم کامنت میزارم . خداروشکر.  ممنون از شما استاد عطار .

      این روش همون چیزیه که من عاشقش هستم . من عاشق اینم که مسائل زندگیم خودبخود حل و فصل بشه . بدون نیاز به زور اضافه بدون خستگی . با شور و شوق و از یک راه مطمئن.  بهترین کار و پرسود ترین کار سرمایه گذاری روی ذهن روی خودم تا بتونم کنترل شرایط رو به عهده بگیرم . این جمله استاد واقعا من رو امیدوار میکنه و مصمم که شما همونطور که بدون هیچ تلاش خاصی چاق شدید باید همونجوری لاغر بشید . من آنقدر به قدرت ذهن باور دارم که این مسیر رو تا آخر ادامه بدم بدون اینکه بخوام دنبال رژیم باشم . باورتون نمیشه من که تا ۵ روز پیش سر رژیمم بودم و بیشتر روز گشنگی میکشیدم منی که از اول تابستون تلاش کردم لب به شیرینی جات و نون و برنج نزنم . از وقتی وارد این مسیر شدم چند روز دارم با خیال راحت و لذت کلی غذا و هله هوله میخورم با اینکه نا خودآگاه ذهنم نجوا میکنه بسه بابا همین ۷ کیلو که کم کردی هم الان برمیگرده . با قاطعیت میگم نه عزیزم خیالت راحت من با خوردن چاق نمیشم دیگه تازه قرار روز به روز  لاغر هم بشم . فرمول ذهنی یعنی باور . باور از ورودی های ذهن ما نشأت گرفته .  ورودی یعنی هرچی شنیدی هرچی دیدی هرچی تخیل کردی ‌ . حالا منی که فهمیدم  انسان با اراده و قوی هستم و تمام مسئولیت لاغریم رو به عهده میگیرم و بدون درجا زدن فقط با تغر فرمول های ذهنم به سمت لاغری پیش میرم. 

      چند نمونه از فرمول های ذهنی من که به سمت چاقی می‌روند:اگه غذا های چرب بخورم چاق تر میشم اگه غذا نخورم لاغر میشماگه ورزش زیاد کنم چربی هام میسوزن اگه شیرینی بخورم سریع چاق تر  میشم اگه نون و برنج بخورم سریع چاق تر  میشم  

      چند نمونه از فرمول های ذهنی من که به سمت لاغری می‌روند : من با خوردن بستی حالم خوب میشه.

      بدن من هر روز داره متناسب میشه فرقی نمیکنی من چیکار کنم یا چکار نکنم چی بخورم یا نخورم بدنم اتوماتیک داره خوش رو بهبود میده چون من اجازه اش رو صادر کردم و میدونم خداوند همه موجودات رو طوری خلق کرده که همه به سوی تعالی و پیشرفت میرن به شرطی که من جلوشو نگیرم و فقط از زندگیم لذت ببرم و شکر گذار باشم .

      من در آینده آنقدر هیکل خوش فرمی پیدا میکنم که باعث تعجب همه میشم مثل گذشته .

      من یه فیت گرل م .

      من با غذاهای خوشمزه خوشحال میشم .من هروقت میرم بیرون یه چیز خوشمزه میخورم و قوی میشم .

      من یه زن لاغر و قوی هستم 

      من هروقت عشقم بکشه ورزش میکنم تا انرژیم آزاد بشه. 

      چاقی یک بیماری و اصلا باعث زیبایی یا قدرت نمیشه 

      کسی که تناسب اندام داره فکرش راحت تره  

      •  تفاوت های فرمول های ذهنی خود با یک فرد متناسب را بنویسیداونی که متناسب اصلا عین خیالش نیست یه معجون بخوره تازه کلی  لذت میبره ولی من با هر قاشق از معجون با خودم میگفتم اوه اوه داره به چاقیم اضافه میشه ولی نمیتونم جلو خودم بگیرم ولش کن گورباباش از دفعه بعد نمی‌خورم. 

      اونی که تناسب اندام داره اگر هم ورزش کنه یا برای عضله سازی یا تفریح ولی من میگم باید هر روز ورزش کنم تا لاغر بشم .

      اونی که تناسب اندام داره اصلا نمیخواد به خودش سختی بده که لاغر بشه ولی من همیشه تو فکر اینم چجوری کارهام رو سخت تر کنم که تحرکم بره بالا و یه جوری ورزش محسوب بشه 

      اونی که تناسب اندام داره میره مغازه و مانتویی که دلش بخواد میخره ولی من باید پارچه بخرم بدم خیاط برام بدوزه که تنگ نباشه. 

      اونی که تناسب داره از رنگ های شاد و مدل های چین چینی لباس هاش لذت میبره ولی من در حسرتش میمونم چون اگه چینچینی بپوشم مثل زن شرک میشم

      اون بعد غذا بستنی میخوره من باید یه ساعت بشینم که حضم بشه خلاصه اون راحته و من ناراحت کلا خیالش راحته هر کاری کنه اضافه وزن نمیاره ولی من آب هم با اکراه میخورم .

      فرمول ذهنی اون میگه تو هرکاری کنی هم چاق نمیشی . حالا شاید دلایلش حقیقت نداشته باشه ولی شنیدم که میگم . مثلا خواهر شوهرم میگفت من تیروئید م بالاست هرچی میخورم انگار نه انگار . چاق نمیشم . دختر خالم میگفت من به بابام بردم اصلا چاق نمیشم . مادرشوهرم میگفت من آنقدر در طول روز مشغول کار هستم که چاق نمیشم . یکی دیگه از فامیل هامون میگفت من از بیشتر غذاها بدم میاد براهمین لاغرم . یکی دیگه میگفت بچم چون سزارین بدنیا آمده  لاغر . اینا آنقدر باور کردند همیشه لاغر می‌مونن اصلا نگران نیستن و در واقعیت هم چاق نمیشن . 

      از کدام روش های لاغر شدن تا کنون استفاده کرده اید را شرح دهید.

      عنوان روشی که استفاده کردید.

      • مدت زمان اجرای روش لاغری.

      • مقدار کاهش وزن به دست آمده.

      • مدت زمان ثبات وزن کاهش یافته.

      • تاثیر استفاده از این روش در تغییر فرمول های ذهنی. 

      از رژیم غذایی گوشت خواری و کم خوردن بقیه اقلام و ورزش . خواهرم هم از قرص و دمنوش لاغری و ورزش. 

      خودم سه الی ۴ ماه دارم رژیم میگیرم و کمی هم ورزش. خواهرم بیشتر موقع در حال همین کارهاست هر چند وقت یکبار هم یک محصول جدید پیدا میکنه .

      برای خودم ۶ کیلو . برای خواهرم نزدیک ۳۰ کیلو 

      چونکه من در رژیم بودم و وارد این سایت شدم و الان بیخیال رژیم شدم نمیدونم چقدر طول بکشه . ولی قبلا که باز با رژیم و ورزش کم کرده بودم شاید در عرض ۳ ماه برگشت . خواهرمم همینطور وقتی بیخیال رژیم و اینا میشه آروم آروم باز اضافه میکنه .

      تاثیر این روش در فرمول ذهنی من این بود که هرچی گوشت و تخم مرغ و شیر و آجیل و بلوبری بخورم چاق نمیشم و متناسب میمونم . و هله هوله و شیرینی جات و میوه ها و سیب‌زمینی و برنج آدم چاق میکنه و اینکه خورد و خوراک مهم تره بعد ورزش . ورزش من و لاغر نمیکنه فقط عضله هام سفت میکنه . و اینکه بدن ما تا وقتی قند بسوزه چاق میشه ‌. پس باید بهش چربی های مفید بدیم و اون چربی بسوزونه تا لاغر بشیم . 

      فعلا خدانگهدار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبآ
      1402/07/17 10:37
      مدت عضویت: 1321 روز
      امتیاز کاربر: 12556 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,661 کلمه

      سلام

      • نگرش و درک شما بعد از استفاه از محتوای آموزشی درباره فرمول های ذهنی چیست؟

      من فهمیدم که فرمولای ذهنی همون اطلاعاتی هستن که توی ذهن من وجود دارن و آموزش هایی که از بچگی دیدم چه خودآگاه و چه ناخودآگاه ، باعث شدن که من یه درکی از دنیای بیرون خودم بدست بیارم و طبق اون رفتار کنم مثلا من یاد گرفتم که اگه میخوام برم جایی که میدونم توی راه ترافیکه باید زودتر راه بیوفتم برای همین هر بار زودتر آماده میشم و این تبدیل شده به یه فرمول توی ذهن من که دیر نرسیدن = زود آماده شدن . خیلی از فرمول های دیگه هم وجود داره که وقتی داشتم زندگی رو از بچگی تا الان تجربه میکردم توی ذهنم شکل گرفته ، خیلی از اونا مربوط می شدن به غذا خوردن و چاقی من که الان چند تا ازونا رو مینوسم تا برام مرور بشه که چه افکاری درباره ی این موضوع داشتم :

      مثلا یکی از فرمول های ذهنی من اینه که من باید تا ته غذامو بخورم / توی تولد ها همیشه باید پرخوری کنم چون یک شبه و همیشه اتفاق نمیوفته / هر وقت یه نفر بهم خوردنی تعارف کرد باید بردارم که زشت نشه و اون فرد ناراحت نشه / به غذای مجانی نه نمیگم / شیرینی باعث چاقی و پف کردن میشه / اگه زیاد خوردم باید برم بدوم یا راه برم که احساس چاقیم از بین بره / وقتی یه غذایی میخورم همون موقع غبغبم چاقتر میشه و بیشتر میاد پایین / هر وقت با دوستام نشستم حتما باید یه چیز خوردنی کنار دستمون باشه وگرنه نمیچسبه / با دوستام که هستم بیشتر باید غذا بخورم چون کیف میده / با فیلم دیدن غذا میخورم که بیکار نباشم / وقتی حوصلم سر رفته میرم سر یخچال و میخوام یه چیزی پیدا کنم بخورم اما خیلی هم گرسنم نیست و فقط حوصلم سر رفته / وقتی یه غذایی خوشمزست بیشتر میخورم چون میترسم دیگه نتونم فرصت خوردنشو پیدا کنم …

      اینا چند تا از فرمول های ذهنی منه که تکرار اون ها در ذهنم باعث شده عادت های چاق کننده ی من ساخته بشن.

      پس فرمول های ذهنی اول فقط یه سری اطلاعاتن ؛ میتونن حرف های اطرافیان و یا آدم های دیگه باشن ، میتونن نوشته هایی باشن که چشمم بهشون خورده ، میتونن از ترس های من سرچشمه گرفته باشن و… و من خودم این فرمول ها رو تکرار کردم یعنی بهشون فکر کردم و یا انجامشون دادم مثلا برای اولین بار وقتی تا ته غذامو خوردم و تشویق شدم این فرمول توی ذهنم شکل گرفت که تا ته خوردن غذا حتی اگه دلت از یه مقداری بیشتر نخواد = تشویق بزرگتر ها ، این فرمول توی ذهن من موندگار شده و چون من بچه بودم و عاشق این بودم که بزرگتر هام منو تایید کنن و این بهم احساس خوبی میداد ، من تکرارش کردم و تکرارش تبدیل شد به عادت رفتاری من و هر عادت تاثیر خودش رو توی روند زندگی من میزاره و عادت پرخوری تبدیل به چاقی در بدن من شد مثل هر عادت دیگه ای که تاثیر خودش رو داره مثلا عادت کتاب خوندنم روی تند خوانیم تاثیر گذاشت ، عادت شکرگزاری باعث شد بیشتر اتفاقای خوب برام بیوفتن و… پس نتیجه گیری من این شد:  

      ورود فرمول های ذهنی > تکرار فرمول های ذهنی > تشویق/ترشح هورمون شادی > به عادت تبدیل شدن فرمول های ذهنی > به جسمیت در اومدن فرمول های ذهنی در بدن و زندگی ما 

      و این فرمول ها با اهمیت دادن ما تغذیه میشن ،  اگه در بستری قرار بگیریم که میزان اهمیتمون به اون فرمول ها کم بشه این باعث میشه که کم کم جای فرمولا با چیزی که ما در عوض بهش اهمیت میدیم، پر بشه مثل کسایی که یه زبان جدید یاد میگیرن و حتی توی ذهنشون وقتی دارن با خودشون صحبت میکنن با اون زبان جدید حرف میزنن و براشون عادی شده که با اون زبان جدید فکر کنن ، چاقی هم همینطوره و قراره لاغری جاشو بگیره و هر روز فرمول های مربوط به چاقی کم رنگ تر میشن و فراموش میشن اگه من هر روز در مسیر تناسب اندام قدم بردارم و فرمول های جدید رو جایگزین کنم.

      • تفاوت های فرمول های ذهنی خود با یک فرد متناسب را بنویسید.

      من خیلی به رفتار آدمای متناسب اطرافم دقت میکنم و می بینم که همیشه چه رفتاری با غذا ها دارن؛

      زهرا همیشه با آرامش غذا میخوره و یه تیکه از نون رو بر میداره ولی به اندازه من که چهار تیکه نون میخورم ، خوردنش طول میکشه و هیچ وقت مثل من با هیجان با غذاها رفتار میکنه اما من یه طوریم انگار که بعد از چندین روز گرسنگی به غذا رسیدم و هر لحظه قراره اون غذا ازم گرفته بشه و از خود غذا خیلی لذت نمیبرم و فقط میخوام بخورمش که احساس سیری و آرامش سیری سراغم بیاد.

      سپهر به غذا اهمیت نمیده و مهم نیست براش که چی بخوره حتی وقتی میخواد بره فوتبال و کلی قراره بدوه و انرژی مصرف کنه اصلا به این فکر نمیکنه که قبلش چی بخوره و… اما من وقتی میخوام برم ورزش خیلی به این اهمیت میدادم که قبل و بعدش چی بخورم که موقع ورزش یا بعدش گرسنم نشه .

      سپهر احساس گرسنگی رو میپذیره و براش مهم نیست اگه یکم گرسنه باشه ولی من متنفرم ازینکه گرسنه باشم و تا یکم گرسنه میشم غذا میخوام حتی اگه تازه غذا خورده باشم.

      سارا از غذا ها نمیترسه و هر چقدر دلش بخواد غذا میخوره بعضی وقتا یه غذا رو بیشتر دوست داره و بدون توجه به مقدارش توی بشقابش میکشه و میخوره و خیلی هم آروم غذا میخوره ، هر غذایی رو نمیخوره و مزه غذا براش خیلی مهمه ، اما من هر چیزی که باشه حتی اگه مزشو دوست نداشته باشم ازش به مقدار زیاد میخورم و خیلی توی خوردن عجله دارم وهنوز لقمه قبلی تموم نشده لقمه بعدی رو میزارم توی دهنم و دوست دارم همیشه دهنم پر باشه ولی سارا صبر میکنه لقمه اش که تموم شد بعدی رو تازه میگیره و میخوره.

      یاسمن آروم و با لذت ، شیرینی میخوره و تیکه تیکه میکنه خوراکیش رو و بعد میخوره و بعد هر تیکه با تیکه بعدی صبر میکنه و موقع صحبت کردن غذا رو ول میکنه اما من غذا برام از همه چیز بیشتر اولویت داره و هیچ موقع وقتی دارم غذا میخورم کار دیگه ای که غذا خوردنمو به تعویق بندازه انجام نمیدم و همه چیزو گاز میزنم و توی یه لحظه همه خوراکیم تموم میشه.

      محدثه قلوپ قلوپ شیر کاکائو رو خورد ولی من با یه نفس ، تمام شیر کاکائومو تموم کردم و چیزی ازش باقی نگذاشتم.

      برای یاسمن خیلی مهمه که غذا رو با هم بخوریم و حتی اگه گرسنه باشه صبر میکنه همه بیان و بعد غذا بخوریم اما من دلم میخواد همون لحظه که 

      گرسنم شد غذامو بخورم و نمیتونم صبر کنم.

      …. … …

      روش های لاغر شدن تا کنون استفاده کرده اید را شرح دهید.

      من از رژیم دکتر “ک” استفاده کردم و شش ماه ادامش دادم حدود 2-3 کیلوگرم وزن کم کردم و 3-4 ماه هم نگهش داشتم اما این روش هیچ تاثیری بر فرمولی های ذهنی من نداشت ، با اینکه کنار برنامه غذایی یه سری کتاب درباره اراده و تغذیه سالم و… داشت و من همش رو خونده بودم اما باعث نشده بود که من توی فرمول ها ذهنیم تغییری پیدا بشه و من همچنان جلوی خودمو میگرفتم و کلی سختی کشیدم و اذیت شدم و همیشه باید مقدار کالری هامو حساب میکردم و یه ترازو هم همیشه دنبالم بود ؛ اما اینا باعث نشد من برای همیشه متناسب بشم و یا حتی به وزن ایده آلم برسم و در تمام مدت رژیم من حالم خوب نبود و لذتی نمیبردم و اصلا با مرور زمان برام راحت تر نمیشد و همیشه دنبال راهی بودم که رژیم رو بپیچونم.

      من از روش روزه گرفتن هم برای لاغری اقدام کردم و یک ماه هم ادامش دادم ، 4-5 کیلو وزن کم کردم و 2-1 ماه نگهش داشتم اما همیشه عصبی و بی جون بودم و نمیتونستم به کارای روزمرم برسم و همش دلم میخواست بخوابم و انقدر سخت تر میشد هر روز که من دل درد های عصبی گرفته بودم همش حالت تهوع داشتم و آب بدنم انقدری کم شده بود که اصلا دستشویی نمیرفتم و مثانم مشکل پیدا کرد بعد از یه مدت و بعد از قطع کردن رژیم دوباره برگشتم به حالت عادی خودم ؛ این روش اصلا و به هیچ عنوان روی فرمول های ذهنی من و عادت های من تاثیری نداشت و چون نمیتونستم برای همیشه ادامش بدم و مطابق با فرمول های ذهنی من نبود چند وقت بعد از رها کردنش دوباره همون آدم قبل میشدم و انگار نه انگار که انقدر سختی کشیده بودم تا لاغر بشم دوباره پرخوری هام شروع میشد و نمیتونستم جلوی ولع بیش از اندازم رو بگیرم.

      از رژیم 40 روزه باشگاه هم استفاده کردم و 1 کیلو کم کردم و تونستم فقط 20 روز از 40 روز رو انجام بدم و بعد از یه هفته رها کردن رژیمم برگشتم به حالت قبل با میل شدید به شیرینی و غذا ها و طوری پرخوری میکردم که نمیتونستم از جام بلند شم و راحت نفس بکشم . این رژیم کوچک ترین تاثیری روی فرمول های ذهنی من نداشت و باعث نشد که من مثل یه آدم متناسب رفتار کنم و اندامم مثل اونا بشه و هر روز که میگذشت سخت تر از روز قبل بود برام و هیچ لذتی از هیچ چیز نمی بردم ، همش عصبی بودم و حتی انقدری خودمو سرزنش میکردم که اگه طبق برنامه پیش نمیرفتم خودمو محکم نشگون میگرفتم و از خودم عصبانی بودم که چرا نمیتونم برنامه ای که بهم دادن رو درست انجام بدم.

      …. 

      ولی همین چند روز که دارم تمرینا رو انجام میدم اصلا دیگه اون میل شدید رو به غذاها ندارم و هیجانی باهاشون برخورد نمیکنم و از سه وعدم شاید یه وعدشو پرخوری کنم و این برای من عالیه همینکه آرامش دارم انگار که مهم نیست چی بشه من واقعا خوشحالم که اینجام و دارم روی مهم ترین اولویت زندگیم تمرکز میکنم و مراقبه لاغریم رو هر روز انجام میدم.

      خدایا شکرت

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1402/06/30 21:37
      مدت عضویت: 265 روز
      امتیاز کاربر: 6710 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 595 کلمه

      سلام

      جلسه قبل همه راههایی که برای لاغری استفاده کردیم رو نوشتیم تا توانایی خودمون در لاغر شدن اعتراف کنیم اما این جلسه، همون طور که می دانیم برای لاغری روشهای مختلفی وجود داره اما یکی از روش ها بهترین روش است مانند اینکه برای رفتن به یک شهر خاص راههای متفاوتی وجود داره اما یکی از راهها بهترین راه است برای لاغری با بهترین روش ابتدا باید دلایل چاقی رو شناسایی کنیم و بعد اونها را با مشاهدات خود در اطرافیان نقض کنیم و بعد از آن مسئولیت چاقی خودمون را بپذیریم و تعهد بدیم که خودمون هم مسئول لاغری خودمون هستیم که در جلسه قبل این کار رو انجام دادیم و باید مدام هم انجام بشه تا همه موانع شناسایی بشن

      همون طور که برای چاقی از روش خاصی استفاده نکردیم و حتی نمی‌دونیم چطور و چه زمانی چاقی ما شروع شده ولی برای لاغری روشهای مختلفی را امتحان کردیم و بعد از رسیدن به نتیجه دلخواه یا نسبی اون روش رو رها کردیم  و چون این روشها شیوه زندگی همیشگی ما نشده پس نتیجه ماندگاری هم نخواهد داشت و بعد از مدتی وزن از دست رفته برمی گردد اما ما هر بار خودمون رو سرزنش می کنیم که اراده نداریم و مشکل از ما بوده که وزنمون برگشته و بعد از مدتی دوباره میریم سراغ روش دیگه و همین داستان دوباره تکرار میشه حالا باید روی همه اون روشهای لاغری که خودمون و دیگران استفاده کردند و نتیجه همیشگی نبوده خط بکشیم و دیگر به گفته انشتین مثل آدم احمق نباشیم که یک کار رو بارها بارها انجام میده به امید کسب نتیجه ای متفاوت تر از قبل پس برای یک بار هم شده بیایم و از روش صحیح لاغر بشیم و این لاغری برای ما ماندگار باشه و اون روش باید مانند روش چاق شدنمون باشه یعنی نه از دارو نه ورزش نه رژیم و نه خیلی چیزهای دیگه خبری نباشه و مانند روش چاقی محصول افکار و رفتار ماست که مدام تکرار کردیم حالا با همون روش لاغری را تجربه کنیم ماچاق ها نمی تونیم به یک غذایی نه بگیم و حتی اگه سیر باشیم باز هم دوست داریم بخوریم ولی اگه به یک فرد لاغر دقت کنیم می بینم که اون غذاش رو می‌کشه و تا حدی میخوره که ملیش می‌کشه. اگر به حیوانات وحشی هم دقت کنیم می بینم که اون ها هم چاق نمیشن چون از شکارشون اون قدر که میلیون بکشه میخورن و شکار رو رها میکنن تا بقیه حیوانات استفاده کنند

      همه روشهای قبلی لاغری چون ما رو در خوردن محدود می کنند باعث میشن تا حرص و ولع خوردن در ما بیشتر بشه به همین دلیل بعد از رها کردن اون روش چاقی ما سریع تر از قبل بر می گردد

      از فرمول های ذهنی که بین خودم و یک فرد متناسب پیدا کردم مثلاً همسرم هر چقدر گشنه باشه اگه غذایی برای خوشمزه نباشه نمیخوره و میگه نمی تونن بخورم

      یا برادرم وقتی سیر باشه هر جور شیرینی برایش ببری نمیخوره و میگه سیرم و پسرم که قورمه سبزی رو خیلی دوست داره ولی غذاش رو تا حدی میخوره که سیر بشه و بعد اون به غذا نگاه نمیکنه و به این فکر نمیکنه که چه بلایی سر بقیه غذا میاد میریزیم دور یا نگه میداریم

      من از روش‌هایی که برای لاغری استفاده کردم گیاه خواری به مدت ده روز بود که سه کیلو لاغر شدم ولی بعد از یک هفته برگشت

      یک بار به مدت یک ماه با ورزش ایروبیک پنج کیلو لاغر شدم ولی بعد دو ماه برگشت 

      و آخرین بار با کالری شماری و ورزش ده کیلو کم کردم ولی بعد از یک سال پانزده کیلو اضافه کردم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1402/06/12 00:43
      مدت عضویت: 244 روز
      امتیاز کاربر: 4275 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 388 کلمه

      بنام خالق زیبایها

      سلام و ورود خداوند بر استاد عزیزم وتمام دوستان هم سفر در این مسیر زیبا

      من برای رفع اضافه وزنم یک رژیم گرفتم که شیرینی و قند وچربی و برنج و ماکارونی نباید میخوردم  وخیلی چیزای دیگه در حد کم باید میخوردم ومن در اواسط رژیم دچار افت قند شدم وهر روز قندم می افتاد وحالم بد میشد وهیچ نتیجه ای هم نگرفتم که پایدار باشه کمی لاغر شدم ولی بدنم به شدت دچار ضعف شد ویک بارهم با فعالیت شدید بدنی خودمو امتحان کردم وحدود دو ماه هر روز شدید کار میکردم ووزن زیادی کم کردم ولی به محض استراحت و تموم شدن فعالیتم در عرض دو هفته اضافه وزنم برگشت و ماه رمضان من به شدت لاغر میشوم ولی یک هفته بعد رمضان دوباره همون آش و همون کاسه ،یکی از آشناهامون خیلی چاق بود رفت عمل کرد وچربیاشو در آورد و متاسفانه نه تنها لاغر نشد بلکه اضافه وزن شدید گرفت بعد عمل به طوری که دیگه نمی تونست راه بره ،من چون اضافه وزنم در حد ده دوازده کیلو هست زیاد دنبال راه و روشهای آنچنانی نبودم ولی  دو چیز را امتحان کردم یکی فعالیت وورزش و دوم کم خوری که هر دو جواب پایدار نداد چون افکارم اشتباه بودن ،خواهرم و دوتا دخترش ۴ وعده غذا میخورن اندامی متناسب دارن ولی من سه وعده را هم به زور وخیلی کم میخورم و بیشتر سعی میکنم گیاه خواری بکنم ودر طول غذا خوردن چند ین بار بچه هام به بهانه های مختلف بلندم میکنند ولی همچنان اضافه وزن دارم فرق من با خواهرم اینه که اون با خیال راحت غذاشو میخوره ولی من همش میترسم‌که چاق بشم وفکر میکنم که اگه در حین غذا خوردن  بلند شم و راه برم و درباره بشینیم کمتر چاق میشم که اشتباه فکر میکردم ومن باقی مانده غذا رو میگم حیفه دور ریخته بشه پس سعی میکنم بخورمش با اینکه سیرم  و من همین جا اعتراف میکنم که خودم مقصر چاقی هستم و باید افکارم را درست کنم تا بدنم هم لاغر بشه وبه تناسب اندام برسم و عوامل بیرونی هیچ تاثیری بر اضافه وزنم نداره ،امیدارم خداوند که از روز اول بدنی سالم وبدون نقص را تحویلم داده بتونم دوباره سالم وخوش اندام کنم واز این نعمت بزرگ استفاده ولذت ببرم ،خدایا شکرت بابت استاد عزیزم که دستی از دستان توست برای هدایت من وامثال من

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/06/02 14:47
      مدت عضویت: 255 روز
      امتیاز کاربر: 5915 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 288 کلمه

      به نام شاه پرازعشق هستی عاشقانه عاشقتم که هستی ومراشاهانه وبه زیبایی آفریدی. روشهایی که من برای رهایی ازچاقی انجام دادم.1. رژیم غذایی کم کالری به مدت یکماه گرفتم 10کیلوکم کردم اماعرض2ماه به وزن اول برگشتم 2.رفتم باشگاه درمدت 2ماه11 کیلو کم کردم یک مسئله ای پیش آمد به مدت دوهفته نتوانستم برم باشگاه درهمین مدت وزنم برگشت وتازه اضافه ترم شدومن به وزن105 کیلوگرم رسیدم 3.ازطریق مجله خانواده بایک روش تضمینی درعرض یکسال40 کیلوگرم وزن کم کردم وبه وزن 65 کیلو گرم رسیدم وخیلی ازلاغریم لذت می بردم ومن برای  اولین بارلاغری رولمس کردم وبه مدت 9 سال درآن وزن باقی ماندم ولی دوباره یواش یواش چاق شدم4. شنیدم قرص لاغری آمده رفتم دکترنمی دونید وقتی نسخه روداد دستم انگار سند لاغریموگرفتم سریع ازداروخانه قرص هارا تهیه کردم وشروع کردم به خوردن ماه اول6کیلوکم کردم لی بعدازاتمام قرص ها وزنم برگشت5.دکترتغذیه رفتم وبابرنامه غذایی درعرض 2ماه12 کیلو کم کردم امابعداز3ماه وزنم برگشت6. تبلیغ لاغری باقهوه سبزرو دیدم سریع از عطاری تهیه کردم وطبق دستوراستفاده کردم به مدت 2ماه اصلاًاثری درمن نداشت7. توی ماهواره تبلیغ صندلی دراز ونشست رودیدم فوری آن راتهیه کردم وشروع کردم به ورزش کردن باآن بعدازیک هفته کمردردشدیدی گرفتم وآن راکنارگذاشتم8. رژیم بدون قندوچربی گرفتم عرض یک ماه فقط2کیلو کم کردم9.روزی 2ساعت راهپیمایی میکردم ودرکنارش رژیم میوه گرفتم ولی چاقترشدم وبه وزن99 کیلوگرم رسیدم. دیگه بریده بودم و بطور واضح دهن کجی چاقی روحس میکردم که به لطف خالق مهربانم هدایت شدم به سایت تناسب فکری دوره100 گام روانتخاب وباذوق وامیدشروع کردم به انجام تمرینات وبعدازاتمام دوره یعنی100روزمن 9 کیلو وزن کم کردم بدون رژیم بدون ورزش وفعالیت خیلی خوشحالم وبه این باورقلبی رسیدم که فقط وفقط ازمسیرلاغری باذهن به رویای لاغری دائمی میرسم چون راحت ولذت بخش وبدون بازگشته. باتشکرازاستادمهربانم مشتاقانه ادامه می‌دهم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/06/02 09:14
      مدت عضویت: 255 روز
      امتیاز کاربر: 5915 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 420 کلمه

      سلام به زیبای تماشایی وجودم. الهی عاشقانه سپاسگزارم که لحظه به لحظه به زیبایی درمن جاری می شوی وتمام ذرات هستی رابه سمت لاغرشدن من به حرکت درآوردی.  یکی ازآگاهی هایی که من دراین گام بدست آوردم اینه که من تمام مدت عمرم بافکرم غذاخوردم وکلاً بافکرچاقم زندگی کردم برای همین فرمول‌های چاقی روناخواسته درمغزم بوجودآوردم وتا این فرمولا عوض نشه وفرمان های مغزی من برنگرده به تنظیمات کارخانه من لاغر نمی شوم یک فردمتناسب تفاوتش بامن که چاقم اینه که باجسمش غذا میخوره نه بافکرش یعنی هروقت معده اش به قاروقور می افته وانرژی طلب میکنه غذامی خوره وهروقت هم علامت سیری روازجسمش دریافت می کنه دیگه حتی اگه یه لقمه هم مونده نمی خوره واینکه درحین خوردن غذاهیچ حس چاق شدن به غذاش نمیده فقط می دونه که گرسنه است وبه اندازه رفع گرسنگی اش غذا میخوره ولی یک فرد چاق اصلاًبه جسمش کاری نداره که سیره گرسنه است فکرش بهش میگه بخوراونم میخوره حالابه هردلیلی که فکرش بهش میگه میخوره چون فرمول چاقی هیچوقت پیام سیری نمی ده اون همش میگه بخوربخور چون ذات فرمولیش اینجوریه امایک فرد متناسب چون باجسمش میخوره خیلی سریع پیام سیری رودریافت میکنه یک فردچاق میخوره ولی باترس که نکنه چاقتربشم امافردمتناسب ترسی ازخوردن نداره وتنهاحس اون به غذا رفع گرسنگی ونیازبدنشه ولی ماقبل ازاینکه غذاروبخوریم فکری که راجب اون داریم رومی خوریم واون فکرغذاروبه شکل خودش درمیاره مثلاًمیگیم نکنه این غذا منو چاق کنه؟ اون غذابارنگ وچاشنی چاقی وارد بدن مامیشه ووقتی تمام مراحل دربدن ما طی کردانرژی رابه شکل چاقی به بدن مامنتقل می کنه وجسم ما به شکل انرژی دریافت شده میشه یعنی چاق میشه ولی یک فرد متناسب درموقع غذا خوردن فکر وحسی به غذاش نمیده درنتیجه فقط به اندازه تامین انرژی بدنش غذا میخوره وخیلی راحت پیام سیری رودریافت میکنه چون بدنش فقط درحدرفع نیازش غذارو قبول میکنه. فرق بین انسان باسایر موجودات اینه که انسان ذهن داره ولی سایرجانداران ذهن ندارند آنها غریزه دارندبرای همین چاق نمیشوندحالاشایدبعضی ها بگن کاش ماهم ذهن نداشتیم ولاغرمی موندیم! خداوندقدرت خلق کنندگی رودرذهن ماگذاشته تاماهم بتونیم مثل خودش خلق کننده باشیم ولی مابه جای خلق چیزای زیبا ومفید ضایعه مضری مثل چاقی روخلق میکنیم درسته ازدیگران باورشو گرفتیم ولی درنهایت ما خودمون چاقی روپذیرفتیم برای همین استادعزیزمون میگویندبایدمسئولیت چاقی خودتوقبول کنی چون درنهایت پذیرنده چاقی توبودی چاقی که به زور وارد تو نشده تواجازه حضوردروجودتوبه چاقی دادی پس وقتی مسئولیت چاقی ات  رابه عهده میگیری تمامه اختیارچاقی می افته دست خودت وبراحتی میتونی اونودرفکرت خنثی وبی اثرکنی وفکرزیبای تناسب اندام راجایگزین آن کنی. پس ادامه دهید واستمرارداشته باشیدبراحتی لاغری شوید. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ایوا
      1402/05/28 12:01
      مدت عضویت: 281 روز
      امتیاز کاربر: 2675 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 484 کلمه

      راه درست همیشه درسته،تو راه درست حتما عده ای به مقصد میرسن.راه غلط همیشه غلطه و هیچ کس تو راه غلط به مقصد نمیرسه.

      مقصد کجاست؟مقصد رسیدن به تناسب جسمیه.ناخوداگاه و ماندگار.

      همه ی ما براحتی و بدون هیچ تلاشی بطور ناخود اگاه چاق شدیم و چاقی در ما ماندگار شد.هدف ما اینه روشی پیدا کنیم که براحتی و ماندگار لاغر بشیم.

      ماهمگی یک راه رو رفتیم وچاق شدیم،اما صد راه رفتیم و لاغر نشدیم و جالبتر از اون بعد این همه شکست متوالی هنوز دنبال راه جدید هستیم.این قسمت زیباست و ثابت میکنه جسم ماتمایل شدید به تناسب اندام داره.اشتیاق جسم و البته خود ما برای تناسب اندام اینو میگه که گوشه ای از وجودمون یقین داره که ما میتونیم به تناسب برسیم و همگی ما دنبال همون کلید هستیم.

      موضوع مهم دیگه :ازموده را ازمودن خطاست.یا بهتره بگیم حماقته.

      به تمام راههایی که در این مدت برای رسیدن به هدفم استفاده کردم فکر میکنم کمربند لاغری،کمربند شن،ار اف،رژیم،ورزش،ژل،ماساژ،سونا،باشگاه،رژیم،رژیم،رژیم،بالون معده،بوتاکس معده،جراحی معده همگی اینا جسم مارو هدف گرفتن و موفق نشدن.غافل از اینکه سرچشمه ی تمامی این مشکلات باورهای ما بود.

      باور ما این بود که من استعداد چاقی دارم ،بنابراین ذهن ما جسم مارو شبیه باورمون میکنه.

      باورمون این بود که حتی اب مارو چاق میکنه،بنابراین ذهن ما مارو شبیه باورمون کرد…باورمون این بود ما ژنتیکی چاقیم،باورمون این بود حتی یه لقمه غذا منو چاق میکنه،باورمون این بود برنج و کره وخامه مارو وحشتناک چاق میکنه،باورمون این بود من در مقابل شیرینی قدرت ندارم همینکه ببینم باید بخورم،باورمون این بود بعد بلوغ چاق میشیم،بعد ازدواج چاق میشیم،بعدزایمان چاق میشیم،استرس ماروچاق میکنه وووهمه ی این باورها با قدرت ذهنمون جسممون رو شبیه باورمون میکنه و تمام.این هیکل دستپخت خودمونه.با قدرت بیکران ذهنمون.

      پس ما ذهن قدرتمندی داریم.ازطریق ذهن به همین اسونی وسرعت چاق شدیم پس از همین راه برمیگردیم وباهمین قدرت بی نهایت ذهنمون لاغر میشیم.وتمااااااام.

      در این راستا هرچقدر که ذهن و نحوه ی کارکردش رو بشناسیم بهتر میتونیم ازش استفاده کنیم.

      دیدن،شنیدن،پاسخ گرفتن از محیط،کسب اگاهی ها از هرطریق ذهن رو برنامه ریزی میکنه.این برنامه ریزی دستورات اجرا رو صادر میکنه.تکرار این روند باعث تکرار بیشتر عمل مورد بحث میشه و درنهایت یک عادت رفتاری در ما ظهور میکنه که این عادت درمسیر زمان در زندگی ما منشا اثر میشه.

      بعبارتی باورها عادتها رو میسازن و عادتهازندگی و شخصیت کنونی مارا.

      تو مسیر لاغری ذهنی قراره اگاهیهایی کسب کنیم که از زندان باورچاقی رها بشیم وباورهای درست رو جایگزین کنیم این اتفاق که افتاد ریزریز بدنمون میره رو لاغری ناخوداگاه.برای استاد این دوره۱۵ ماه طول کشیده.به میزان باوری که به این راه داریم تحت تاثیر این روش قرار میگیریم.باید برسیم به این نقطه ویقین کنیم که هیچ روش که تا به حال ما و دیگران انجام دادیم روش ماندگار و راحت لاغری نبوده.باید متقاعد بشیم .این یه قدم از همراه کردن ذهنه.باید یقین داشته باشیم که هیچ روشی که جسم رو نشانه بگیره کمکی به ما نمیکنه.جسم اکنون ما فرایندباور ذهنی تا الان ماست.جایی که باید تغییر کنه باور نشسته در ذهن ماست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 26882 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 862 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام به همه عزیزان

      فرمول‌های ذهنی آگاهی‌ها افکاری هستند که ما باور کرده‌ایم. با نمونه دیدن بیشتر و بیشتر، یک فکر برای ما باور پذیر میشه، بعد که باور کردیم برامون طبیعی میشه. برامون طبیعی میشه که اوکی اینکه طبیعیه، پس خیلی طبیعیه که منم اینجور بشم. بعد تبدیل میشه به فرمول، مغز هم بر اساس فرمول‌های ذهنی که ما بهش دادیم واکنش میده و به ما دستور میده.

      مثل باور بارداری که باعث چاقی میشه. نمونه‌اش هم بسیار زیاده. و یک فرد با دیدن بارها و بارها افرادی که در زمان بارداری چاق شدن و هیچوقت لاغر نشدن باور میکنه که این طبیعیه آدم زمان بارداریش چاق بشه. بعد وقتی اون فرد باردار میشه این فرمول استارت میخوره و فرد چاق میشه. 

      دیشب یک خانم باردار و دخترش و باهم دیدم که هردو نفر لاغر بودن. هم دخترش لاغر بود و هم خودش. این خانم دست‌هاش، پاهاش و صورتش همه لاغر بودن، فقط شکمش بزرگ بود. 

      مثال دیگه اینکه افراد چاق باور دارن بستنی آدم و چاق میکنه. این یک فرموله. حالا از کجا میفهمیم که این یک فرموله؟ از اینجا که وقتی با بستنی مواجه میشیم این فکر به ذهنمون میاد که بستنی چاق میکنه. حالا هم بستنی و میخوریم، هم فکرش مارو اذیت میکنه که آرههه حالا که بستنی خوردی چاق میشی. اما یک فرد متناسب وقتی بستنی میخوره هیچ فکری در رابطه با چاقی در ذهنش نیست. بلکه فقط از بستنیش لذت میبره و تموم میشه، هیچ عذاب وجدان و ناراحتی از خوردن بستنی نداره. درواقع در ذهنش بستنی مساوی با چاقی نیست. 

      من خودم بلوغ و بعد بلوغ و دلیل چاقی میدونستم. و خب بعد اون هم چاق شدم به خاطر این باور چون فرمولش استارت خورد و عمل کرد. اما کاملا اشتباه میکردم. چون این همه افراد در جهان بعد بلوغ همچنان متناسب موندن. اونا هیچ فرمولی در ذهنشون نداشتن که بلوغ باعث چاقی میشه. اصلا هیچ فکری در این رابطه نداشتن. 

      • دوستم یگانه بعد از بلوغ همچنان متناسب موند چون فکر نمیکرد که بعد از بلوغ چاق میشه. اما من چاق شدم چون این فکر و میکردم و ترس داشتم از زمان بعد بلوغم. این دلیل تفاوت فرمول‌های ذهنی من و یگانه‌ است.
      • دختر داییم نگار دو وعده‌ی نهار و شام و برنج میخورد. متوجه شدم هیچ ترسی از خوردن دو وعده برنج، مخصوصا در شب نداره. اما من بشدت از خوردن برنج برای شام میترسیدم. این از دلایل تفاوت فرمول‌های ذهنی من و نکار است. 
      • دوستم زهرا ورزش نمیکنه و اکثرا نشسته، زهرا هیچ ترسی از چاق شدم به خاطر ورزش نکردن نداره. اما من میترسیدم اگه ورزش نکنم چاق میشم. این دلیل تفاوت در فرمول‌های ذهنی من و زهرا است. 
      • دختر عموم رعنا ارثی بودن و دلیل چاقی نمیدونه چون خودش متناسبه. اما من میترسیدم به خاطر ارثی بودن چاق بشم. این دلیل فرجول‌های ذهنی من و زهرا است. 
      • من متوجه شدم دوستم زهرا وقتی سیره بیشتر غذا نمیخوره و همون مقدار کوچیکی که باقی مونده و نمیخوره. اما من همون مقدار و رو هم میخوردم که تموم بشه. در واقع به سیری اهمیت نمیدادم بلکه به تموم شدن و حیف نشدن اهمیت میدادم. 
      • متوجه شدم دوستم زهرا اگه سیر باشه کیک نمیخوره. اما من دربرابر کیک مقاومتی نداشتم و بعد غذا اگه سیر بودم حتما باید کیک یا یک چیز شیرین میخوردم. 
      • دختر داییم نگار بعد غذا چیزی نمیخوره. اما من همیشه بعد غذا باید یک بستنی میخوردم.
      • متوجه شدم دختر داییم نگار وقتی چیپس میخوره فقط مقداری که سیر بشه میخوره، و مابقی رو جمع میکنه میزاره کنار و بهش فکر نمیکنه. اما من در مقابل چیپس مقاومتی ندارم و تا کل بسته و تموم نکنم خیالم و فکرم راحت نمیشه. 
      • متوجه شدم همکلاسیم شکیلا از غذا خوردن هیچ ترسی نداره و بدون هیچ مقاومتی کلی غذا میخوره. اما من نسبت به غذاها ترس دارم و میترسم از یه مقداری بیشتر بخورم. این دلیل تفاوت فرمول‌های ذهنی من و شکیلا است. 

      من با رژیم کم خوردن و اما از همه چیز خوردن، و ورزش کردن هرروزه و اکثرا سرپا بودن. در مدت ۶ ماه، ۱۸ کیلو کم کردم. این مقدار وزن به محض رها کردن کم خوری خیلی سریع دوباره برگشت. یادم نمیاد چه مدت ثابت موند. اما این روش نتیجه‌های بد خیلی زیادی برام داشت. بشدت به مواد غذایی حریص شدم. منی که اصلا از شکلات و کیک و بستنی و چیزای شیرین خوشم نمیومد و به زور میخوردم، شدم دیوانه چیزهای شیرین. کلی باورهای اشتباه دیگه در رابطه با چاقی در ذهنم شکل گرفت. صدمات روحی و جسمی زیادی به همراه داشت. افسرده شدم. 

      تا چند سال بعد همینطور رژیم کم خوردن و ادامه دادم و هی کم میکردم و دوباره برمیگشت. هی ورزش میکردم ولی تاثیری نداشت. 

      دو سال پیش با ورزش شدید و کم خوردن ۲ کیلو کم کردم اما اونم خیلی سریع دوباره برگشت. 

      یک سال پیش با کم خوردن ۵ کیلو کم کردم، اما به محض رها کردن، دوباره به وزن قبلی برگشتم. 

      پس نتیجه میگیرم که این روش‌ها هیچ تاثیری روی تغییر فرمول‌های ذهنی من نداشتند چون با عذاب کشیدن و گشنگی مداوم و فعالیت سخت بدنی فقط بی‌‌صبر و کلافه و ناراحت شده بودم. تمام این روش‌ها بی‌فایده بودن چون به محض رها کردن همه‌ی مقدار وزنی که کم کرده بودم برمی‌گشت و اتفاقا بدتر هم میشد. و هر بار باعث عذاب بیشتر و کلافگی بیشتر در من میشد. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/04/31 16:03
      مدت عضویت: 1438 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 548 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      دوره لاغری با ذهن تخلیه افکار اشتباهه که نتیجه اولیش آرامشه . عبارتی که قبلا با اینکه چندین بار این فایل رو گوش دادم نشنیدمش وامروز با درک بهتر شنیدمش .

      آرامش 

      آرامش من همراه با چاقی همراه بود ملایم وار آهسته وار.

      سال قبل یکی ازمن پول قرض گرفت و قول داد زودی پرداخت کنه اما موضوعی براش پیش اومد وگفتش فعلن نمیتونم بوهیی رو به تو پرداخت کنم چون یه قضیه پیش بینی نشده برام پیش اومد باید اول اون رو رفع کنم .

       ومن استرس گرفته بودم اما بعد مدتی گفتش خورد خورد بهت میدم ومنم ناچارا قبول کردم . هرسری پرداخت انجام میشد کمی استرسم کم میشد وآرامش میگرفتم .

      بعدش روی عزت نفسم کار کردم وهرسری که با درونم هماهنگ تر میشدم آرامش پیدا میکردم .

      مهم تر از همه من مدتی که چاق بودم و با دوره لاغری با ذهن وزنم از ۷۴ به ۶۰ رسید همش توفکرم این بود که چرا لاغرتر نمیشم حالا متوجه شدم چون من با کاهش وزنم دغدغه چاقیم از بین رفت و آرامش پیدا کردم .

      وکد آرامش خودش تو ذهنم تعریف بود با چاقی . 

      ومن این طرف زور میزدم باور مخرب رو پیدا کنم نگو خود این آرامش بعد لاغری خودش مانع کاهش وزن بیشترم شده بود.

      امروز که استاد تا کلمه آرامش رو گفتش یهو به خودم اومدم .

      و دلیل استپ خوردن وزنم تو ۶۰ کیلو رو شناسایی کردم .

      استاد بی نهایت ازتون ممنونم .

      حالا روشهای قبلی که من قبل از دوره لاغری با ذهن انجام دادم و نه تنها لاغری پایدار نداشتم بلکه به جسم و روحم آسیب زدم رو عنوان میکنم قبلش اینو میخام بگم که 

      اینکه به نظرم تو دوره های ذهنی گفته میشه مرتب روی خودتان کارکنید برام یه کم شبهه داشت آخه چرا . من که مطمنم باورهای فبلیم پوچ شد چرا تکرار کنم .

      چون ما انسانها اجتماعی هستیم و مرتب با افراد و توجهات مختلف برخورد میکنیم و گاها ناخودآگاه ذهنمون برنامه ریزی میشه بدون اینکه حسش کنیم وبعد عارضه، تازه باید بیاییم و دوباره مغزمون رو عیب یابی کنیم .

      حالا متوجه میشم چقدر کنترل ورودی های ذهن وتکرار مهمه .

      روشهایی که خودم استفاده کردم ونتیجه نگرفتم :

      پیاده روی یک ساعته در ظهر تابستان و رفتن داخل اتاق بدون پتکه وکولر ورقصیدن و رژیم فقط ۵ کیلو کم کردم درحالیکه از قیافه افتاده بودم و بعد چند ماه ۷ کیلو بیشتر شدم .

      دستگاه دراز نشست خونگی خریدم و باشگاه چندین ماه رفتم اونم بعد چند ماه برگشت .

      دوستم رژیم کتوژنیک استفاده میکرد بعد چند ماه کلا که لاغرتر شده بود بعد چند ماهه دیگه که بازم داشت ادامه میداد میگفت چاق دارم میشم .

      اما وقتی خودم از دوره لاغری با ذهن ۱۴ کیلو وزنم رو کاهش دادم هرکی منو میدید میگفت خیلی جوان شدی و خواهرزادم که دستی تو باشگاه و کارهای ورزشی داره اومد پیشم و بازوم رو فشار داد خیلی تعجب کرد که پوستم سفته و شل نشده .

      داداشام اوایل فکر میکردن عمل زیبایی انجام دادم باور نمیکردن الانا میگن کرم چیزی زدی پوستت سفت شد .

      الان میخام دوباره مانکن شم . چون این کد آرامش رو برطرفش کنم که به چاقی ربطش دادم برطرف بشه از سری قبل هم لاغرتر میشم .

      چون این دوره آرامش میاره و دلیل نمیشه من آرامش پیدا کردم چاق شم .

      خدایا شکرت بابت الهامات بی نظیرت وتشکر از استاد عزیز و دوستان همراهم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلستان
      1402/04/18 11:11
      مدت عضویت: 348 روز
      امتیاز کاربر: 1265 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,237 کلمه

      الهی به امید  تو!

      سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!

      لازم میدونم یه اصلاحیه بنویسم در باره ی یه متنی که تو همین قسمت چند روز پیش نوشتم , که اطلاعات اشتباه منتقل نکرده باشم:

      مواد غذایی که ما میخوریم بعداز اینکه در سیستم و دستگاه گوارش هضم شد از طریق دیواره ی رگهای دستگاه گوارش وارد خون میشه واز اون طریق در سراسر بدن گردش میکنه وبنا به نیاز سلول ها در هر قسمتی از بدن وطبق یه فرایندهای انتقال که اون هم داستان خودش رو داره و یکی از میلیاردها معجزه ایه که خداوند در خلقت ما انجام داده، وارد سلول ها میشه  و در داخل سلول فرایند متابولیسم و استفاده از انرژی ذرات غذایی انجام میشه و انرژی مولکول های غذایی ؛ مثل گلوکز در میتوکندری سلول تبدیل به ( ای تی پی)  و یا همون ATP معروف وحیاتی میشه و سلول در انجام واکنش های شیمیایی خودش از اون به شکل های مختلف استفاده میکنه. 

      وآگاهی از این همه معجزه که هر روز در بدن ما رخ میده و حتی ما در لحظه به اون آگاه نیستیم فقط جای شکر گذاری داره برای تک تک سلول های بدنمون؛

      برای تک تک واکنش هایی که هر لحظه در بدن ما اتفاق میفته که اگر حتی یکیش از نظم خارج بشه وحتی یه مرحله اون درست انجام نشه و یا یه مولکول تغییر کنه ویا حذف بشه بدن بیمار میشه وکلی تخصص باید دست به دست هم بده که بتونه یه راهی برای برگردوندن سلامتی پیدا کنه و مشکل اون یه مولکول رو حل کنه و این هم جای شکر داره.

      پس هر کی بیاد بگه فلان عالم و دانشمند مشرک وکافره من قبول نمی کنم چون :

       بر سر در علم نوشته شده :” اگر ایمان نداری وارد نشو !

       کسی که علم داره خدا رو پیدا می کنه . علم لق لقه ی زبان نیست ، ادعا نیست، مدرک زورکی نیست ، به خاطر پز دادن و از کسی جا نموندن ،دانشگاه رفتن و مدرک گرفتن نیست.

      با  پول مدرک گرفتن ونمره خریدن نیست.فقط از یه جا حفظ کردن ویه جای دیگه نوشتن و نمره گرفتن و قبول شدن نیست. علم حرمت داره. علم مقدسه. عالم هم حرمت داره چون شعور داره . آگاهی داره .منش داره. 

      علم واقعی رفتار رو هم درست میکنه.  علم واقعی نشونه داره. علم واقعی لباس عالم رو هم متبرک می کنه همونطور که عطر فضا رو خوشبو میکنه.

      ادعا نیست علم خودش رو پشت کسی یا چیزی قایم نمی کنه. 

      علم واقعی برا خودش از اسم ورسم دیگرتان و شجاعت اون ها که هیچ ربطی به اون نداره استفاده نمی کنه تا برای خودش پله بسازه وبه هوس های دنیاییش برسه .

      علم تقلید نیست جستجوه. علم دنبال خدا می گرده پیداش میکنه .سنگ رو از پیش پای مردم وخلق خدا بر میداره .علم دردها رو شفا میده .مرهم زخم همنوعان میشه. گره ها رو اززندگی مردم باز می کنه علم مقدسه ؛ حتی بالاترین عبادته. علم خود عشق به خداس.

      وقتی می‌شنویم که محفل علم باغچه ای از باغ بهشته یعنی بالاترین نمازه. یعنی علم ، خود نمازه.نماز باعلم و آگاهی باعث افزایش درجه ی روحی من میشه.

       نه اینکه مثل کلاغ وجلوی این واون ادای آدم خوب ها رو در بیارم و نماز بخونم. دارم چیکار میکنم؟ کی رو میخوام گول بزنم؟ گیرم بقیه فکر کردن من آدم خوبیم، خب دو دقیقه بعد وقتی عملم وتصمیم هایی که گرفتم خلاف اون رو نشون داد می خوام چی بگم؟ هی با نماز رو گندهای خودم ماله بکشم که چی؟ درد کی رو درمون می کنه؟ به کجا میرسونه منو؟ چرا دارم پشت نماز  قایم میشم؟ چرا برا یکبار هم که شده به خودم نمیام ویه فکر درست ودرمون برا خودم نمیکنم؟ به خدا جایی نمیرم .هیچ پیشرفتی به من نمیده. رو به عقب دارم میرم. اون پسرفته.اون فاجعه س .اون  نماز نیست. اصلا معلوم نیست چیه ؟ در خلوت خودم هر کسی باشم غیر از اونی که در ظاهر دارم نشون میدم چه فایده ای داره؟! 

      دوست دارم دیگه تموم بشه . مردمم بیدار بشن . دنبال خدا تو بيراهه نگردن. خدا همین جاست .مثل خورشیده .همه جا رو روشن میکنه .ما باید چشمامونو بازکنیم . پرده رو کنار بزنیم .ما باید ظهور کنیم خودمون باشن . خود خداییمون .حرف های قشنگ زدن همه چیز رو درست نمی کنه . عمل کردن به اون حرف هایی که میزنیم وتعهدی که در قبال حرف هامون داریم اون ها رو ارزشمند میکنه وگرنه می‌شن حرف مفت . صد من یه غاز.

      میشه این که دیگه خودمون رو هم قبول نداریم .به هرجا هم می‌رسیم آرامش نداریم چون روحمون میدونه بیراه رفتیم ، ما گوش و چشممون رو بستیم.دیگه خودمون رو هم نمی‌شناسیم.سرگردون میشیم. همش دنبال اثبات اینیم که بقیه ما رو تایید کنن بگن ما خوبیم.در حالی که خودمون می دونیم خوب نیستیم .آرامش نداریم. زور میگیم . عقده هامونو تبدیل به خنجر میکنیم و به جون مردم میفتیم. زیاده خواه میشیم.قدرت طلب میشیم.

      این یه تفکر اشتباهه که در طول تاریخ هزاران ساله ی بشر همیشه بوده ، وجود داشته و آسیب زده به پیکره ی بشریت ، به انسانیت لطمه زده ، خیلی جاها جبران ناپذیر. 

      این همه مسائل و مصیبت های بشراز کجا سرچشمه می گیره؟ 

      از یه ذهن ناآگاه ، از یه فکر بیمار، از یه روحی که رو خودش کار نکرده، خودش رو تو دنیا گم کرده؛ در نتیجه از خدا جدا شده ، بلا شده ، آوار شده رو سر مردم؛ وگرنه انسانی که با قد کشیدن جسمش رو ذهنش و فکرش هم کار کرده وخودش رو رشد داده، ارتقا داده که اینجوری رفتار نمی کنه ، به هر جا برسه، اول آدمه، انسانه، بعد میشه رئیس ومدیر و هر نقشی که در اجتماع داره.

      همش منتظر معجزه از بیرونیم. منتظریم یکی بیاد همه چی رو برامون درست کنه. این جوری نیست . ما غایبیم. ما نیستیم .ما خودمون گم شدیم . اون حاضره. اون معجزه منتظر ماست تا اون رو به زندگیمون و به دنیامون دعوت کنیم .چطوری؟

       وقتی خودمون رو پیدا کنیم. وقتی خودمون باشیم. وقتی به حرف هایی که می زنیم عمل کنیم. وقتی هر خوبی که برای خودمون میخوایم برای بقیه هم بخوایم.وقتی نیت مون رو درست کنیم . وقتی شب که میخوایم بخوابیم به فکر انسان های دیگه در سراسر دنیا باشیم نه فقط به فکر گروه خاصی. وقتی انحصارطلب نباشیم.خودمون رو بالاتر از بقیه ندونیم. نژاد پرست نباشیم. آدم ها رو از روی ظاهرشون قضاوت نکنیم. دنبال درست کردن بقیه نباشیم، خودمون رو درست کنیم .

      چه قدر دنیامون قشنگ میشه. اون وقت ناجی میاد .خدا ناجی رو می‌فرسته. میگه دیگه وقتشه. دیگه مردم تغییر کردن. آگاه شدن. آخه خدا خودش گفته: اوضاع مردم تغییر نمیکنه تا وقتی مردم خودشون رو تغییر ندن. این تغییر تو تک تک ماست وباید خودمون بخوایم وآگاهانه باشه. زوری نیست . با قانون وبخش نامه نیست. از بالا نیست. توی خودمونه ،تو وجودمون باید تغییر کنیم. تفاوت ها روبپذیریم. نخوایم همه مثل ما فکر کنن. به عقاید هم احترام بزاریم. برادری فقط با حرف درست نمیشه. برادری همدلیه. یه روح بزرگواریه. شنیدن حرف هایی یه که ما دوست نداریم ولی درسته وباعث بهتر شدن ما میشه اگه بهشون فکر کنیم. خودخواهی رو کنار بذاریم .اشتباهاتمون رو قبول کنیم. عارمون نشه بگیم اشتباه کردیم .سختمون نباشه بگیم ببخشید تقصیر من بود اگه واقعا مقصریم. پذیرش مسئولیت از ما آدم بهتری می‌سازه. ما رو بزرگ میکنه.

      اینجوری چقدر دنیامون زیبا ودلنشین تر میشه وقتی از خوشبختی وسعادت بقیه ماهم احساس لذت بیشتری میکنیم.

      این دنیاییه که دوست دارم توش زندگی کنم ، توش نفس بکشم واز بودن در کنار همنوعان آگاهم مست لذت بشم . چه سعادتی بالاتر ازاین!!!!

      دوستتوندارم ! حالم عالییییه…پس بیاین با هم ادامه بدیم…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلستان
      1402/04/16 18:47
      مدت عضویت: 348 روز
      امتیاز کاربر: 1265 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 670 کلمه

      سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!

      من در طول ۲۳ سالی که اضافه وزن داشتم بارها برای کاهش وزن اقدام کردم .

      اتفاقا امروز یکی از دفترهای قدیمی خودم رو که برنامه هامو توش می نوشتم باز کردم ودر یک صفحه نوشته بودم که وزن هدفم ۵۸ کیلو بوده و وزن اون زمانم ۶۸ و به طور هفتگی کاهش وزنم رو با تاریخ ثبت کرده بودم.

        تاریخش سال ۱۳۹۰ بود وکاهش وزن هفتگیمو نوشته بودم ودر طول ۲ماه سه کیلو کاهش وزن داشتم.

      همینطور بارها کاهش وزن داشتم ولی تا کم خوری رو کنار می ذاشتم دوباره در عرض چند هفته به وزن قبلیم برمیگشتم حتی بعضی وقتها وزن قبلی رو هم رد میکردم و بيشتر چاق می شدم. از همه بدتر می دونید چی بود؟ اینکه بعد یه مدت که خودم رو منع میکردم از خوردن، بدنم حریص می شد و اونقدر ولع خوردن داشتم که حالمو بد میکرد و بعدش هم که نگم؛ اونقدر خودم رو سرزنش می کردم که از زندگی بیزار میشدم.

      سال ۱۳۹۴  بعد از اینکه پسرم رو از شیر گرفتم به مدت یک سال با کم خوری تونستم ۱۰کیلو کاهش وزن داشته باشم ؛ تامدتی خوب بودم احساس سبکی داشتم ولی خیلی طول نکشید وبعداز چند ماه بازم وزنم اضافه شد.

      کارهایی که برای کاهش وزنم انجام می‌دادم اسم خاصی نداشت ، هرچی رو می‌شنیدم اثر داره و هرکی از یه روشی نتیجه گرفته بود رو من انجام می‌دادم ولی موقتی بود. 

      کتاب دکتر کرمانی رو خوندم ، بحث هاش برام جالب بود ، خیلی رو حرف هاش فکر کردم ولی رژیمش رو انجام ندادم.

      یه بار هم سال ۱۳۹۴ پیش متخصص تغذیه رفتم ویه لیست هفتگی بهم داد ویه آنالیز رو بدنم انجام داد .

      وقتی برگشتم خونه ولیست رو خوندم ، اصلا نتونستم قبولش کنم حتی یک روزشو رو هم انجام ندادم. چون اصلا نمی تونستم قبول کنم که اون روش  ؛ درست باشه. 

      با این حال ؛ راه دیگه ای هم بلد نبودم ولی قانع نشدم وباز به جستجو ادامه دادم .

      اما یه جای کار می لنگید . یه قطعه از پازل همیشه به نظرم کم بود ولی نمی دونستم اون قطعه چیه؟ من که اراده ی خوبی تو ادامه رژیم داشتم ؛ بارها وزن کم کرده بودم، بارها فشار رژیم رو بر خودم وارد کرده بودم، جسمم طفلکی این همه با من راه اومده بود وگوش به فرمون بود . 

      الان که این جملات رو می نویسم خیلی دلم به حال جسمم می سوزه ؛ چه بی پناه بوده ، در مقابل اون همه بلایی که سرش آوردم. چه صبورانه ، ناآگاهی های منو تحمل کرده و انواع واقسام هر چیزی رو که می‌شد خورد ومی گفتن باعث لاغری میشه رو به خوردش دادم واون تحمل کرده و دم نزده. 

      در نهایت هیچ کدام از روش هایی که برای کاهش وزنم استفاده کردم ماندگار نبود و نتیجه ی دائمی نداشت وبه نظرم غیر طبیعی میومد ودر نتیجه هیچ کدوم رو باور ندارم از هیچ کدوم نتیجه ی دلخواهم رو نگرفتم ونتیجه نسبی هم که به دست آوردم به خاطر فشاری بود که به جسمم وارد کردم ولی نمی دونستم که باید ذهنم و مغزم رو هم در این مسیر با جسمم همراه میکردم.

      تازه جدای از این همه کاهش وزن های دوره ای چند وقت پیش به فکر افتاده بودم که پوست شکمم رو جمع کنم ولی از عوارض اون ترسیدم و بی خیالش شدم.

      با وجودی که کاهش وزن هایی که داشتم خیلی سریع نبوده با این حال باعث افتادگی و شلی پوست میشه که اون هم داستان خودش رو داره.

      حالا که گذشته رو مرور کردم به یقین رسیدم که هیچ روش کاهش وزنی در دنیا وجود نداره که کامل تر ، درست تر و منطقی تر از لاغری با قدرت ذهن باشه . 

      کاملا منو راضی میکنه ودلایل استاد قانعم کرد .

      هر جور که بهش فکر می کنم حرف های استاد درسته.

      قلبم گواهی میده راه و مسیر درست رو پیدا کردم، جوینده یابنده س.

       قسم میخورم که دیگه دنبال هیچ روشی غیر از روش لاغری با ذهن نرم و همین روش رو تا آخر عمرم ادامه میدم .خسته نمی شم و از بودن در این مسیر لذت می‌برم. 

      حس و حالم عالییییه …

      ادامه میدم….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلستان
      1402/04/16 17:55
      مدت عضویت: 348 روز
      امتیاز کاربر: 1265 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 488 کلمه

      سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!

      درمورد تفاوت  فرمول های ذهنی من با یک فرد متناسب: 

      یکی از تفاوت‌ها اینه که فرد متناسب دغدغه ای در مورد خوراکی‌ها نداره  وبیشتر از زمانی که‌ لازمه برا شون وقت نمیزاره و بهشون فکر نمی کنه ؛ گرسنه شد ، می خوره، لذتشو می‌بره وبه موقع دست میکشه و دیگه میره دنبال ادامه ی زندگیش ولی من چاق ( البته تا قبل از اینکه شناخت الانمو داشته باشم) حتی وقتی هم که به اندازه خوردم ، هنوزم  چشمم دنبال خوراکی هاست، انگار قراره قحطی بیاد. 

      حالا متوجه شدم که همش به خاطر دستورات مغزی من این حالت ها به وجود میاد.

      من چاق هستم چون با آگاهی هایی که خودم به ذهنم سپردم باعث ایجاد فرمول هایی در مغزم شدم که نتیجه ی اون چاق شدنمه .اما دوست متناسبم یا آگاهی های درستی در این زمینه به ذهنش داده یا به این موضوعات اصلا فکر نکرده وخود به خود رو تنظیمات کارخونه مونده وذهنش رو دستکاری نکرده.

      من چاق هستم چون توجه من در مسیر اشتباه  قرار گرفته وناخواسته اطلاعات وآگاهی های اشتباه وبه عبارتی فرمول های اشتباه در ذهن من شکل گرفته و در واقع چاقی من نتیجه ی اون اشتباهات فکری منه ؛ در حالی که دوست متناسبم در ذهنش فرمول های درست داره.

      چند سال پیش خونه ی یکی از اقوام مهمون بودم ، اون خانواده دوتا دختر داره که دقیقا نقطه ی مقابل هم هستن از نظر جسمی. یکیشون کاملا متناسبه و اون یکی کاملا چاق. حدود ۱۵۰ کیلو رو راحت وزنشه.

      سر سفره که نشسته بودیم  وخوراکی ها مشترک بود واین دو خواهر روبروی من و کنار هم نشسته بودن واین حالت باعث یه مقایسه در ذهن من شد که این موضوع چقدر عجیبه ! 

      این دو نفر از یه پدر و مادرن. سر یه سفره میشینن و غذاشون هم عین همه ؛ پس این همه تفاوت سایز ، دلیلش چیه؟ اگه بگم ژنتیک ، خب این دو نفر خواهرن ، ژنتیکشون شبیه همه.

      ولی چرا یکی چاقه و اون یکی متناسب؟ همین طور نامحسوس حواسم به رفتار هاشون بود؛ می دیدم فرد متناسب انگار یه کنترل درونی داره که نمیزاره حتی یه قاشق بیشتر غذا بخوره و از طرف دیگه هم ، فرد چاق انگار داره یه دستوراتی رو انجام میده در مورد خوردن که باز اونم دست خودش نیست وانگار یکی از درون بهش میگه ادامه بده ، بازم بخور.

      واین موضوع،  تفاوت در فکر و رفتار یک فرد چاق با یک فرد متناسب رو کاملا بهم نشون داد. 

      بعد از اینکه سفره جمع شد و چایی و شیرینی آوردن ؛ دختر خانمی که متناسب بود اصلا لب نزد وخیلی راحت گفت نمی خورم ؛ در حالی که دختر خانم چاق سه تا شیرینی برداشت و باز هم خورد.

      حالا بعد چند سال که از اون روز میگذره و من با آگاهی هایی که از آموزش‌های استاد کسب کردم متوجه میشم دلیل اون دو جسم کاملا متفاوت ودلیل اون دو رفتار متفاوت چیه؟ 

      ممنونم که وقت گذاشتید و دیدگاه منو خوندید .

      حالم عالییییه وبا اشتیاق ادامه میدم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلستان
      1402/04/14 11:59
      مدت عضویت: 348 روز
      امتیاز کاربر: 1265 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,048 کلمه

      سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!

      بعداز بارهاگوش دادن فایل صوتی وخوندن متن ‌گام‌ سوم:

      متوجه شدم که از وقتی که خاطره ها در ذهن من شروع به شکل گیری کرده ، یک سری حرف ها رو مدام وبه شکل های مختلف از زبان آدم های متفاوتی شنيدم و رفته تو ناخودآگاهم . فیلتر کردن بلد نبودم، مثل خونه ای که درش همیشه بازه وهر کسی می تونه وارد بشه و دربان نداره. 

      طی تمام سال های عمرم با این روش خیلی مطالب وحرف ها رو به خورد ذهنم دادم به طور ناآگاهانه. اگر تجربه ی الانم رو داشتم محال بود اين کار رو بکنم. 

      ولی خب زندگی خیلی چیزها به آدم نشون میده.

      الان که به‌ سال های گذشته فکر می کنم ، از وقتی که اومدم بیشتر به جسمم توجه کنم وبرام مهم شد که حواسم به خودم باشه ، تاثیر حرف ها و باورهای غلط هم روی من شروع به کار کرد و جسم من از تنظیم خودکار خارج شد . با دست های خودم و بهتره بگم با افکار اشتباهم این بلا رو سر خودم آوردم.

      وگرنه قبل از ازدواجم ، هم این جسم رو داشتم و غذا هم می خوردم ومتناسب هم بودم. از هیچ روش و فرمولی هم استفاده نمی کردم ، اصلا هیچی بلد نبودم . رو تنظیم کارخانه بودم . خورد و خوراکم سر جاش بود . اما از وقتی که فکر کردم باید در این مورد از دیگران یاد بگيرم و بی اطلاعی من از تشخیص حرف های درست و غلط باعث شد ذهنم تغییر کنه وسعی کردم بر اساس حرف های جدیدی که می شنیدم عمل کنم جسمم به سمت چاقی تغییر کرد.

      حرف های جدیدی در این زمینه می شنیدم و در ذهنم بارها و بارها اون رو تکرار می کردم واون رو برای خودم منطقی می کردم و درنتیجه برام تبدیل به باور می شد و ذهنم و مغزم سعی می کرد بر اساس اون باور های جدید دستورات جدیدی صادر کنه وجسم من فقط از مغزم اطاعت میکرد، در نتيجه تغییر شکل داد وخودش رو شبیه باور جدید کرد. 

      آخه جسم که قدرت تشخیص نداره ، مگه معده می تونه فکر کنه؟ مگه تا حالا شنیدیم بگن شکمم فکر میکنه. خنده داره،  حتی اگه به اون یه لحظه فکر کنیم. 

      این حرف ها رو جدید یاد گرفتم ، از استاد یاد گرفتم.

      قبلا بلد نبودم .مراحل تغییر رو این طور نمی دیدم که بخوام حواسم باشه کجا می شینم ؟ با کی میشینم ؟ به چی دارم گوش میدم؟  چی رو می بینم ؟ چه اطلاعاتی رو وارد ذهنم می کنم؟ حتی بلد نبودم تو ذهنم وبدون اینکه به طرف چیزی بگم اون حرف رو رد کنم و یا تحلیلش کنم . فکر می کردم بی احترامی میشه. چه فکر اشتباهی! فقط ورودی داشتم  چه درست و چه غلط .

      خب تمام این مراحل در وجود من خییییلی آروم و بی صدا انجام شده من حتی متوجه نشدم درونم چه خبره؟  وبعد يه مدت رفتم جلوی آینه ومتوجه جسمم شدم که

       ای بابا ! چرا اینجوری شدم ؟ چرا چاق شدم و تازه اون موقع  داشتم نتیجه ی اون همه مدت تغییرات رو میدیدم واز مراحلی که قبل از نتیجه طی کردم بی اطلاع بودم  وخودم هم شوکه شدم وترسیدم، هی به چاقیم قدرت دادم وخواستم به شکل های مختلف نتیجه رو تغییر بدم، چاقی رو که نتیجه بوده از بین ببرم وتازه پناه بردم به روش های اشتباه وافراد ناآگاه تر از خودم و مدام به طور ناخواسته بیشتر به جسمم آسیب زدم.

       ناآگاهی بد دردیه . تو هر زمینه ای ناآگاهی فقط زجر و عذاب ونارضایتی میاره. از خدا میخوام و در دوره ی زندگی با طعم خدا هم ، مهمترین خواسته‌ی من دریافت آگاهی های نابه. 

      آقا بلد نبودم ، هی چشمم به دهن این و اون بوده ببینم کی چکار کرده منم همون کار رو انجام بدم .واااااای الان که به‌ خودم اومدم دارم متوجه میشم تا لبه ی پرتگاه رفتم که یه دفعه خدا دست منو گرفته واستاد رو سر راهم قرار داده.

      خدا یا شکرت  بازم مثل همیشه به موقع به دادم رسیدی! 

      و در موقعی که شدیدا نیازمند کمکت بودم دستمو گرفتی!  ممنونم !

      من می شنیدم برنج چاق میکنه، باور کردم و هر بار که برنج خوردم به خودم گفتم : من دارم چیزی میخورم که منو چاق میکنه وجسمم گفته :” تو راست میگی” و خودشو شبیه باورم کرده و خودشو تغییر داده وچاق شده.

      هر وقت خواستم یه چیزی بخورم ، به ساعت نگاه کردم وچون از قبل شنیدم دیر وقت اگه چیزی بخورم ذخیره میشه و چاق میشم و باور کردم وجسم بیچاره ی من هم اطاعت کرده وچاق شده.

       ندونستم که ساعت رو آدم ها ساختن و وقت ها هم قرارداد ما آدم هاس . طبیعت ساعت نداره. من ساعت دوازده هم برای عروس هلندی دخترم غذا بزارم ، گرسنه باشه می خوره ، به ساعت کار نداره ، نمی گه نه الان نمی‌خورم، دیر وقته، چاق میشم .

      استاد!  گل گفتی ، طبیعت بزرگترین معلمه،  برای منی که بخوام چشمم رو باز کنم و دنبال حقیقت باشم و از اون الگو بگیرم. ممنونم که راهشو بهم نشون دادی! 

      ذهنت همچنان منور باد به نور آگاهی های زندگی ساز و چراغ مسیرت همواره روشن!  

      من شنیدم غذای چرب آدمو چاق میکنه ، باورش کردم و هربار که یه غذای چرب خوردم به خودم گفتم وای این غذا چربه و منو چاق می کنه ، جسمم باور کرده ، وگفته تو راست میگی ؛ آخه جسمم گوش به فرمان ذهنم و مغزمه وهرچی اونا بگن ، براش حجته و انجام میده وشک نمی کنه….

      وهمینطور ادامه پیدا کرده و دیده ها و شنیده هام تبدیل فکر وباور شده وبه شکل دستور های مغزی به جسمم صادر شده وجسم بی گناه من فقط مطیع اوامر مغز و ذهن منه و من بی خبر از همه جا ، این همه سال با جسمم دعوا داشتم ؛ جلوی آینه بد نگاهش کردم . تو اتاق پرو هر وقت لباسی که دوست داشتم ، اندازه ی من نبوده ، بهش حرف زدم. وقتی خواستم برم مهمونی قایمش می کردم ، موقع عکس گرفتن جوری می ایستادم که کسی اونو نبینه و به چشم نیاد و تازه هزار ویک جور بلا سرش آوردم که تغییر کنه و بيشتر از بقیه خودم ، مدام سرزنشش کردم.

        استاد عزیزم! تا اینجا جواب سوال اوله . امیدوارم درست متوجه سوال شده باشم و جوابم درست باشه.

      منتظرم بهم بازخورد بدین که درسته یا نه ، که بعد برم سراغ سوال دوم.

      حس وحالم عالیه …ادامه میدم….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلستان
      1402/04/13 12:22
      مدت عضویت: 348 روز
      امتیاز کاربر: 1265 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,068 کلمه

      سلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم!

      ازاینکه اینجا هستم وبه این مرحله رسیدم خیلی خوشحالم و

      وقتی حس و حال خودم رو با روز های قبل از ورود به سایت تناسب فکری مقایسه میکنم وبه حالت های احساسی و تغییرات رفتاری خودم دقت میکنم و حواسم بیشتر به خودم هست می بینم، اصلا قابل مقایسه نیست: از همون چند متنی که روز اول خوندم تغییر شروع شد. اصلا شیوه ی زندگیم عوض شده؛ 

      اولین نتیجه ای که شگفت زده کرد منو وهنوز ادامه داره اینه که ترس من از خوراکی ها ریخت ،مثلا؛  دیگه وقتی بستنی می بینم یا بچه ها پیشنهاد می دن که بریم بیرون بستنی بخوریم ، تو ذهنم نمیگم چاق میشم ، اصلا هیچ فکر بدی درباره ی اون نمی کنم اگه میل داشتم می خورم وگرنه میگم مثلا من یه چیز دیگه دلم می خواد ویا میارم خونه میگم بعدا می خورم. 

      تازه خیلی وقت ها به بچه ها میدم بخورن. یعنی دیگه حرص نمی زنم که حیفه ، آب میشه ویا هر چیز دیگه ای. 

      وقتی احساس غار و غور کنم و گرسنگی واقعی باشه هر چی دوست‌داشتم ومیل داشتم می خورم تا وقتی لذت داره برام میخورم ، بعد که از خوردن دست می‌کشم با لذت کنار می‌کشم ودیگه چشمم دنبال یه لقمه دیگه ویه قاشق بیشتر نیست و از این خود کنترلی بدون هیچ اجبار وفشار بیرونی ، کلی حالم خوب میشه.

      یه تغییر دیگه اینه که در این ماه اخیر من حتما روزی یه وعده برنج رو تو برنامه داشتم به شکل های مختلف و دیدم اصلا به خودم نمی گم زياد برنج میخوری چاق میشی.

      در عوض اینو به خودم میگم که ذهن من و مغز من که نمی دونه من دارم چی میخورم، اون انرژی رو میخواد به دست بیاره و جسم من و دستگاه گوارش من باشکستن مولکول های غذا اون رو در نهایت به گلوکز تبدیل میکنه و بعد در میتوکندری اون رو به ATP( ای تی پی) تبدیل کرده وبعد از اون از انرژی ATP در واکنش‌های مختلف استفاده میکنه ؛ 

      در نتیجه فرقی نداره من چی بخورم ، فقط باید به صدای جسمم گوش بدم و حالا ما به اصطلاح میگیم دلم خواست ولی به نظر من این خواستن در واقع اعلام نیاز بدن ما به اون نوع خاص از ماده ی غذایی  هست و وقتی ارتباط ما با بدنمون برقرار باشه ، صداشو بشنویم و به خواسته ی اون احترام بگذاریم خودش خود به خود نوع ومقدار نیازش رو به شکل من اینو دلم میخواد به ما اعلام میکنه.

      در این مدت خیلی حس سبکی دارم ،لباس هام برام راحت شده ، دیگه کلا ترازو رو برداشتم و از اون استفاده نمی کنم، آخه به خودم میگم ؛ مگه آدم عاقل با پای خودش میره روی مین جنگی ؟ نه دیگه، پس ترازو تعطیله.

      دیگه ورزش رو هم تعطیل کردم چون باور دارم که راه درست رو پیدا کردم واون راه مسیر تناسب فکریه و نه هییییچ راه دیگه ای .

      تصمیم دارم بعداز این که در دوره ی تناسب فکری ذهنم تثبیت شد با یه دید درست ونگرش جدید ورزش رو از نو شروع کنم ،  آخه من معتاد ورزشم . خودم اعلام می‌کنم، من معتادم . معتاد ورزش، مگه اعتیاد چیه؟ تکرار یه کاری که بهم لذت بده و حالمو خوب کنه ، من بهش میگم اعتیاد مثبت. آخه خیلی فایده ها در ورزش دیدم که نمی تونم ازش دست بردارم. فقط باید توقع درست از ورزش داشته باشم ؛ مثل اینکه نخوام توت فرنگی  مزه و فایده ی موز رو داشته باشه و از ورزش توقع لاغری نداشته باشم و  دیگه قطعا اون موقع از ورزش انتظار لاغری ندارم ( آخه یادمه که قبلنا مربیم می گفت ورزش ۳۰ درصد باعث لاغری میشه و  ۷۰ درصد دیگه تو آشپزخونه باید حواسمون به خوردنمون باشه ؛ و من همون موقع تو ذهنم گفتم این درصد از کجا اومده ؟ کی تحقیق کرده ؟ منبعت چیه ؟  وحالا هم یقین دارم که نه ورزش ونه آشپزخونه هیچ کدوم باعث چاقی و دلیل چاقی نیستن و این نگرش تهش بن بسته . من دیگه از این راه نمیرم و دیگه گول نمی خورم .

      همش خودمم و باید طرز فکرم درست بشه تا متناسب بشم و الکی به در و دیوار گیر ندم.

      آقا من چاقم ، قبول دارم ، خودم باعث چاقیم شدم ، اینم قبول دارم، 

      دلیل چاقیم چیه ؟ دلیلش اینه که خیلی دیگران رو قبول داشتم ، هرچی شنیدم فکر کردم درسته و اجازه دادم وارد ناخودآگاهم بشه و از خودم سلب مسئولیت کردم و فرمول های طبیعی ذهن من  تغییر کرد وحتی به درست و یا غلط بودن اون ها کار نداشتم . 

      چرا ؟ واقعا نمی دونم، 

      ولی بیشتر  به خاطر ناآگاهیم بوده ،   بدنم در راستای اطاعت از ذهنم واکنش نشون داده و چاق شده . 

      حالا هم مسئولیت تناسب خودم رو هم صد درصد می پذیرم . آقا یا می میرم یا متناسب میشم. هیچ راه دیگه ای نداره . من تسلیم. همش خودم بودم. هر چی به سر من اومده ، خودم بودم . مقصر منم که وقتم رو صرف کارهایی کردم که فایده ای برام نداشته ، همه در اولویت بودن غیر از خودم. از این که این اعتراف رو در محضر شما دوستان بکنم هم خجالت نمی کشم و شرمنده نیستم . 

      به اصطلاح ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س.

      واگه قرار باشه فقط آخرین روز عمرم به تناسب برسم من تا اون روز ادامه میدم وکوتاه نمیام تا تناسبم رو به دست بیارم و اگه شده همون یه روز رو لذت ببرم، برام ارزشش رو داره  .

      ( وقتی ورزش رو از نو شروع کنم)،  باشگاه میرم که در کنار دوستانم و مربیم از لحظاتم لذت بیشتری ببرم و تنوعی به اوقاتم بدم وسرحال و پر انرژی تر از قبل به خونه برگردم ودر کنار خانواده از گذر ایام لذت بیشتری  ببرم.

      خیلی به این موضوع دقت کردم که وقتی با همسرم برای خرید هفتگی میریم بازار روز ، با وجود تنوع زياد مواد غذایی و انواع و اقسام خوراکی ها ، من وهمسرم انتخاب میکنیم چی بخریم وهمیشه به این فکر میکردم که: خب اینها که همشو میشه خورد ولی خب من دوست ندارم از این نوع بخرم ومثلا دوست دارم هلو بخرم در حالی که میوه های دیگه هم هستن . چرا؟؟؟!!! 

       و به یه نتیجه ی جالب رسیدم.؛ واون اینه که من دارم به صدای جسمم گوش میدم ونیاز اون رو در نظر میگیرم ؛ پس اگه به جسمم اعتماد کنم وبه خدای درونم باور داشته باشم اون منو متناسب میکنه ومتناسب نگه میداره. یقین دارم.

      حس و حالم عالییییه .یقین دارم راهم درسته؛ …

      ادامه میدم….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 287 کلمه

      سلام و درود خدمت همه عزیران

      هر بار که این فایل رو گوش میدم یک نکته جدید برام پیدا میشه

      من باور دارم که ما با دستکاری کردن غرایز و دستکاری گردن راههای براورده کردن غرایزمون همه کارها رو خراب میکنیم

      من وقتی بچه بودم پدر و مادرم راهکاری داشتند برای فرزند پروری و اون این بود که نباید از بچه بپرسی چی میخوای  و هر چی پدر مادر میگن همون رو بچه باید انجام بده پدرم به مادرم میگفت از بچه نپرس غذا چی میخوری هر چی خودت خواستی بپز و بده اونها بخورند

      یادمه مادرم خودش غذای ما رو میکشید و ما هم همونو میخوردیم و من یادمه گاهی غذای بیشتری دلم میخواست ولی جرات نمیکردم بگم و خیلی وقتها ته دلم هتوز گرسنه بودم که از سر سفره بلند میشدم گاهی متتظر میموندم بابام بیاد غذاشو بخوره و از باقی غذای پدرم‌چیزی بمونه و من بخورم و جالب بود که مادرم همیشه برای پدرم اونقدر غذا میر یخت که همیشه از غذای اون باقی میموند 

      انگار منم از بچگی یاد گرفتم که به اون چیزی که بدنم میخواد درست جواب ندم و یادمه همیشه از ترس اینکه غذا تموم شه غذا میخورم از ترس اینکه شاید یک ساعت بعد چیزی نباشه بخورم با وجود گرسنه نبودن غذا میخورم

      همیشه به ما گفتند ته ظرف غذات نباید چیزی بمونه و من سر سفره عادت کردم که خیلی وقتها ته ظرف دخترم رو بخورم تا غذا هدر نره غافل از اینکه دارم با این کار اشتباه بزرگتری رو انجام میدم

      امام اول ما گفته راز سلامتی دست کشیدن از غذا قبل از سیری کامل و غذا خوردن در صورت گرسنگی کامل هست 

      ولی عملا من همیشه بنده غذا بودم و غذا من رو با خودش به هر سویی کشونده

      خد ایا شکرت برای این آگاهی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 569 کلمه

      سلام و دورود به آقای عطار روشن و عزیزان همراه

      از آقای عطار روشن تشکر میکنم بابت تهیه این فایلها و درمیون گذاشتن این آگاهیها

      من برای لاغر شدن اولین بار در سن ۱۶ سالگی بود که به شدت اشتهای من زیاد شده بود  بدون اینکه کاری کزده باشم و متوجه باشم و وزنم خیلی بالا رفت و این افزایش وزن در مدت کوتاهی انجام گرفته بود و من صبحانه و شام رو حذف کردم و فقط ناهار میخوردم و  ورزش هم روزی یک ساعت  انجام‌میدادم و هفته ای ۲ کیلو وزن کم میکزدم تا ایکنه وزنم به ۵۹ کیلو رسید

      بار دوم بعد زایمانم و در دوران شیردهی خیلی چاق شدم و بعدش رژیم گرفتم رژیم کم خوری بود از این رژیمها که همه چیز اندازه گیری میشد و چقدر عذاب میکشیدم  ولی اصلا موفق نبود و خیلی کم لاغر شدم چون ادامه ندادم

      سالها بعد به علت بیماریهای متعدد و به نیت پاکسازی بدن  رژیم گیاهخواری و رژیم خام گیاهخواری گرفتم که خیلی هیلی عالی بود و وزنم خیلی پایین اومد و تا مدتها اون وزن رو با کمی افزایش داشتم این بار چون بدنم پاکسازی شده بود خیلی شاداب و سبک بودم و باز هم دوست دارم اون حس رو تجربه کنم

      از بعد پاندمی گرونا  من باز افزایش وزن داشتم در واقع با غذا  خوردن انگار احساس امنیت میکردم و استرسهای ناشی از اون پاندمی رو کاهش میدادم و تا این لحظه نتوانستم به وزن حدود ۷۰ کیلو برگردم

       وقتی به تمام‌این سالها برمیگردم می بینم افزایش وزن من همیشه با میزان استرس و ترسهای من در ارتباط بوده

      و البته من با افزایش وزن انگار میخوام خودم رو محو کنم و دیده نشم  انگار میخوام از خودم‌توجه رو بگیرم 

      تمان این  چاق شدنها به من حس بدی به خودم داده و باعث شده مدام خودم رو سرزنش کنم و مدام از خودم ایراد بگیرم و این‌مساله باعث شده هر روز عزت نفس من پایینتر بره

      در خانواده من اندام زیبا یکی از ملاکهای انتخاب زن خوب و دختر خوب هست در خانوادهومت اولین‌ملاکی که در تعریف از یک دختر ارائه میشه زیبایی و اندام لاعر اوست و این‌ناخوداگاه در من تاثیر گذاشته

      یعنی چاق بودن حس بد بودن میده و بر عکس حس بد داشتن‌ خود به خود باعث چاق شدن میشه من همیشه در این‌چرخه اسیر بودم

      من در دوره ای که طبق برنامه یک متخصص طب سنتی و طب مکمل اصول درست غذا خوردن رو رعایت‌میکردم و غذاهای سالم میخوردم به شدت میل به ریزه خوری و پرخوری در من فروکش کرده بود یعنی اصلا بین وعده های غذایی معده ام چیزی رو طاب نمیکرد و خیلی احساس سرحالی میکردم و به این تنیجه رسیدم که رعایت اصول درست غذا خوردن در داشتن اندام متناسب خیلی موثر هست این اصول بسیار اصول ساده ای هستند:

      نخوردن غذای سرد

      جویدن به اندازه غذا

      نخوردن آب وسط غذا

      نخوردن بعضی غذا ها با هم

      خوردن شام موقع غروب آفتاب و حداقل ۳ ساعت قبل خواب

      نخوردن‌ بعضی مواد صنعتی به عنوان غذا

      و……

      من اعتقادی به یک میزان تایین شده غذا خوردن ندارم

      من بسیار باور دارم لاغری با ذهن واقعا جواب میده هر جایی که من چاق شدم یک باور ذهنی در اون نقش داشته باورهایی مثل:

      شیردهی باعث چاق شدن‌میشه

      دوران بلوغ آدم‌چاق میشه چون باید زیاد بخوری تا خوب رشد کنی

      استرس باعث چاقی میشه

      در واقع من هر وقت انتظار داشتم چاق بشم چاق شدم هر چند که نمیخواستم چاق بشم

      ما همیشه  اون چیزی رو که منتظرش هستیم یا انتظارش رو داریم تجربه می کنیم نه اون چیزی که میخواهیم 

      خدایا شکرت برای اینهمه آگاهی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/03/02 15:21
      مدت عضویت: 536 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,137 کلمه

                       “ به نام خالق زیبایی ها ”

      درود به دوستان هم مسیر و استاد گرامی ؛

      گام سوم : روش های لاغری ؛

      ای پروردگار خوبی ها و مهربانی ها ، از تو سپاسگزارم که مرا امروز ۲ خرداد ۱۴۰۲ یاری دادی تا گام سوم را بردارم ، خدایا شکرت .

      برای رسیدن به هر هدفی مطمئنا چندین راه وجود دارد اما بهترین راه ،درست ترین و صحیح ترین راه است .راه های اشتباه همیشه به هر شکلی آن را طی کنیم به هر حال نتیجه ی آن اشتباه است . اما راه های درست برای یک عده نتیجه ی درست دارد و برای یک عده دیگر نتیجه ی درست ندارد و این بستگی به نوع عملکرد افراد دارد.

      بهترین راهی که می تواند ما را متناسب کند ، برگشتن از مسیری است که ما را چاق کرده است .این ساده ترین و مطمئن ترین روش برای لاغری ماندگار و همیشگی است .چرا که از همین روش ، ما به راحتی سال ها چاق بوده ایم و چاقی در این روش ماندگار است .

      دلیل اینکه در تمام سعی و تلاش خود برای لاغر شدن شکست می خوردیم این است که روش هایی که استفاده می کردیم ، مسیر بازگشت روشی نیست که ما را چاق کرده است .

      اگر ما از روش های مختلف نتایج نسبی و غیر پایداری کسب کرده ایم نشان از :

      ۱) تمایل و علاقه ی جسم ما برای برطرف کردن اضافه وزن دارد.

      ۲) نشان از اشتیاق و علاقه ی ما برای لاغر شدن است .

      نکته : به دست نیاوردن نتیجه ی عالی و ماندگار به دلیل اشتباه بودن آن مسیر است .

      روش کار ذهنی این گونه است که فرمول های نادرست و غلط شناسایی می شوند و به جای آنها فرمول های درست و صحیح جایگزین می شود .

      توجه : همه ی افراد چاق برای چاق شدن از هیچ روشی استفاده نکرده اند و به راحتی چاق شده اند اما برای لاغر شدن از روش های مختلف استفاده می کنند و با سختی و رنج لاغر می شوند و در نهایت هم نتیجه نمی گیرند.

      ما با انجام تمرینات بذر لاغری را در ذهن خود می کاریم و باید با اداماه دادن این بذر را بارور کنیم .

      ما بارها و بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف استفاده کرده ایم و با توجه به نتیجه نگرفتن از آنها باز هم از همان روش ها به طریق دیگری استفاده کرده ایم . به گفته ی انیشتین : آدم احمق آدمی است که یک کار را بارها و بارها انجام می دهد به امید کسب نتیجه ی متفاوت و این دقیقا برای ما افراد چاق صدق می کند .اگر ما صد بار هم از یک مسیر اشتباه با هر سرعتی و هر وسیله ای برویم باز هم به مقصد نمی رسیم چون مسیر اشتباه و نادرست است .

      نکته : لاغری هم یک مقصد است و باید از یک روش درست و صحیح به آن برسیم .

      همه ی روش هایی که تا الان برای لاغر شدن استفاده کرده ام مانند : رژیم گرفتن ، حذف کردن وعده های غذایی ، نخوردن بعضی از مواد خوراکی مانند : برنج ، نان و … ، ورزش های سنگین ، خوردن انواع دمنوش و قرص های گیاهی و شیمیایی و … اشتباه بوده اند و تنها روش لاغر شدن ، لاغری  با قدرت ذهن خودم است نه ذهن کس دیگری .

      در این جا چند سوال پیش می آید مانند اینکه : 

      چرا روش های قبلی جواب ندادند؟! 

      چرا ما چاق شدیم و لاغر نمی شویم ؟! 

      چرا افراد لاغری که می خواهند چاق شوند ، چاق نمی شوند؟! و افراد چاقی که می خواهند لاغر شوند ، لاغر نمی شوند ؟! 

      نکته : چاقی محصول افکار و رفتار تکراری ما است .

      ما چاقی را از پدر و مادر و اطرافیان خود یاد گرفته ایم و با هر بار تکرار کردن آن چاق شده ایم و در واقع چاقی یاد گرفتنی است نه ارثی یا ژنتیکی .

      هر رفتار و فکری را چندین بار تکرار کنیم به عادت ما تبدیل می شود . عادت باعث می شود که ما یک سری کار را که می دانیم درست نیست و اشتباه است را نتوانیم انجام ندهیم .

      توجه : افکار ما توسط باورها شکل می گیرد و مغز ما آن را تبدیل به فرمول می کند و به آن عمل می کند و همین عمل تبدیل می شود به رفتار ما و عادت ما .

      نکته : منشاء همه ی عادت ها مغز ماست و در یک زمانی در مغز ما به وجود آمده است .مغز ، ما را تشویق می کند به تکرار هر چه بیشتر عادت های ما.

      به طور مثال باور اینکه ازدواج فرد را چاق می کند در ذهن کسی ثبت شده باشد به محض ایجاد شرایط و ازدواج کردن مغز به راحتی طبق آن فرمول عمل کرده و انسان را چاق می کند.

      توجه : چاقی و لاغری ذهنی است .

      اگر در کسی استارت چاقی زده شود و چون این کار دستی انجام شده است و با این کار در مسیر چاقی قرار بگیرد دیگر معلوم نیست تا کجا پیش خواهد رفت و ادامه پیدا می کند.

      با توجه به اینکه خداوند متعال تمام عملکردهای حیاتی جسم انسان مانند ضربان قلب ، گردش خون ، پلک زدن و … را غیر قابل تغییر خلق کرده است و انسان دخالتی در آن ندارد و هر کدام به نحو احسن کار خود را انجام می دهند و تنها عمل خوردن را ما می توانیم تغییر دهیم پس ما می توانیم به راحتی چاق یا لاغر شویم ، کافی است آن را یاد بگیریم .

      ما اگر به حیوانات جنگل دقت کنیم هیچ کدام از آنها خاصیت های انسانی مانند : چاقی ، افسردگی ، ناراحتی ، غمگینی و … را ندارند و در آنها نمی بینیم چون آنها ذهن ندارند و از روی غریزه ی خدادادی خود استفاده می کنند.افراد لاغر و متناسب هم دقیقا با غریزه طبیعی خود ، لاغر و متناسب هستند.

      نکته : ما با رژیم گرفتن و محدود کردن خود و منع خوردن از مواد غذایی ، در واقع به جسم خود فشار وارد می کنیم و هیچ تاثیری در تغییر فرمول های ذهنی ندارند و ما همچنان چاق می شویم و چاق باقی می مانیم .

      من تقریبا یک سال و سه یا چهار ماه است که از هیچ نوع روشی برای کاهش وزن و لاغری استفاده نکرده ام و حتی به آنها هم دقت ، توجه و فکر هم نکرده ام و تمام فکر و توجه و عمل من به روش لاغری با ذهن می باشد و کاملا به آن اعتماد و ایمان دارم هم خود روش و هم استاد عطار روشن.

      در آخر می خواهم به این نتیجه برسم که هیچ روشی نمی تواند فرمول های مغزی ما را برای جلوگیری از چاقی تغییر بدهد و ما را به سمت لاغری و تناسب سوق دهد و تنها با استفاده از روش لاغری با ذهن می توانیم لاغر و متناسب شویم با تغییر فرمول ها و باورهای مغزی و ذهنی خود.

      “ یا حق ” 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/01/26 05:36
      مدت عضویت: 430 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 615 کلمه

      سلام خدمت استاد عزيز عطار روشن گرامي

      درباره روش هايي چاقي كه حرف ميشه داغ دل همه ما كه اينجا هستيم تازه ميشه 

      هر كدوم ما حدااقل ده روش رو تست كرديم چند كيلو لاغر شديم ولي باز همون آش و همون كاسه بوده

      درباره روش آمريكايي گفتيد 

      خود من كسي هستم كه آخرين رژيم لاغريم ، كيتوژنيك بود

      وزن هم كم كردم ولي معايبي داشت كه ديگه رهاش كردم

      هنوزم هم توي آمريكا هم توي ايران ديدم طرفدارايي داره

      پدر و مادر چاق ، بچه چاق هم تحويل جامعه ميده 

      من هم از اين داستان مستثني نيستم 

      چاقي محصول اعمال و رفتار تكراري ماست

      براي من يكيش همين بود كه هميشه موقع سفر يا همين آخر هفته بيرون رفتن كلي با خودم خوراكي ميبردم 

      هميشه دوتا فلاسك كوچيك چايي و قهوه ميبردم با كلي كيك و خوراكي و آجيل 

      و توي ماشين كلا ميخوردم 

      تازه وقت ناهار ، ناهار ميخورم وقت شام ، شام ميخوردم وسطاش اگر به بستني فروشي برميخورديم اونم ميخوردم 

      اگر اين اعتياد نيست پس چيه 

      فرمول چاق شدن بعد از  ازدواج براي من هم فعال شد 

      من قبل از ازدواج لاغر بودم 

      روياي الانم اينه كه به اون وزن برسم 

      براي اينكه صداهاي توي سرمو خاموش كنم كه ميگه “ نه ديگه به اون وزن كه نميرسي تو به نزديك اون قانع باش”

      ولي من بهش ميگم دوستانم هستن كه از قبل از ازدواج لاغر بودن الانم كه سالهاست ازدواج كردن هنوزم همون وزن هستن 

      من شما رو نشون ذهنم ميدم كه از بچه گي چاق بودي ولي الان داري در روياي خودت زندگي ميكني

      اين يك تمرين قوي هست كه من در اين مدتي كه در سايت بودم دارم ازش استفاده ميكنم

      من با همين تمرين متوجه شدم كه ديگه با خودم خوراكي توي ماشين نميبرم

      موقع غذا خوردن يادمه كه ذهنمه كه هميشه گرسنه ست

      به خودم فرصت ميدم توي شكمم احساس گرسنگي كنم بعدش ميرم غذا ميخورم 

      همين امروز براي همسرم غذا درست كردم و خودم چون گرسنه نبودم با اون غذا نخوردم ولي يك ساعت بعدش گرسنه شدم و غذا خوردم 

      من اين تغييرات رو كه ميبينم به خودم ميبالم كه در اين سايت درست وارد شدم

      من حتي در دوراني كه رژيم ميگرفتم نميتونستم با اراده خودم به راحتي نخورم 

      رژيم رو رعايت ميكردم ولي نه با خوشحالي 

      البته بي خوشحالي هم نبود 

      همون خوشحالي موقتي من رو تا مدتي در رژيم نگه ميداشت ولي در نهايت عصبي ميشدم كه هميشه بايد جلوي خودمو بگيرم و نخورم 

      درباره حيوانات گفتيد 

      من چند سال پيش داشتم درباره گياه خواري ميخوندم و ديدم در اون مطلب ميگفتن كه شما به عضلات گاو توجه كن ، ببين فقط با خوردن علف اين عضلات رو ساخته 

      و البته به نظرم اونم مثل انسانه ، همينطور كه ما هم عضله داريم اون گاه هم عضله داره …فقط اون ماهيچه هاش درشت تره و به چشم مياد…همون گاو رو هم اگر بي اندازه بهش علف بديم چاق ميشه و عضلاتش كمتر مشخص خواهد شد

      و به نظرم اين مثال خوبي نبود براي اينكه بگن گياه خواري مفيده

      استاد من اعتراف ميكنم كه الانا كه توي اين سايت هستم ذهنم خيلي بيش از قبل داره از روش هاي ديگه اذيتم ميكنه 

      هي ميگه حالا فلان رژيمو بگير لاغر شو و اين مطالبم ادامه بده 

      ولي من ياد شما ميوفتم كه ميگي به هر رژيم ديگه اي فكر كنيد اشتباهه

      ياد رژيم هاي خودم ميوفتم كه موقتي بود

      يا ذهنم بهم ميگه “ نه بابا اين فايل هاي رايگان جواب نميده ”

      من بهش ميگم من رژيم پولي هم داشتم كه لاغريم موقتي بوده 

      و امروز شما اشاره كرديد كه اون فايل “راز لاغر نشدن افراد چاق” جز محصول سرزمين لاغرهاست 

      و من به ذهنم گفتم ببين اين محصولات هم دست كمي از اون محصولات نداره 

      ميخوام بگم ذهن من هم ساكت نميشينه 

      ولي من با هر روشي ساكتش ميكنم 

      كامنت دوستان رو ميخونم و ميبينم كه بايد استمرار داشته باشم در اين راه 

      اميد ميگيرم و هم چنان راهم رو در اين سايت ادامه ميدم 

      موفق باشيد استاد جانم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1401/12/20 20:19
      مدت عضویت: 1126 روز
      امتیاز کاربر: 6055 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 859 کلمه

      بنام خداوندمهربان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      آموزش لاغری باذهن روش‌های لاغری ( قسمت سوم)

      ماباید همیشه لاغری و روش‌های لاغرشدن اهمیت بدهیم 

      مابایداول موانع ذهنی لاغریمان را پیداکنیم و بعد از اون بااطمینان بیشتری برای لاغریمان ازبهترین وصحیح ترین روش لاغرشدن را انتخاب کنیم 

      مااگرازشهرخودمان به طرف هرشهری حرکت کنیم به مقصد مان می رسیم حالا صحیح ترین و بهترین راه بازگشت به شهر خودمان حرکت کردن ازراهی است که برای رفتن از اون مسیر حرکت کرديم درموردلاغرشدنمان 

      هم دقیقا به همین صورت است

      مابرای لاغرشدنمان بایدازمسیری برگردیم که چاق شدیم این آسان‌ترین و بااطمینان ترین روش برای لاغریمان است

      ماازتمام روش‌های لاغری بایدروش لاغری باذهن را که برایمان بهترین و راحت ترین

      روش لاغری است انتخاب کنیم 

      چون لاغرشدن آسان‌ترین راحت‌ترین بهترین زیباترین کار دنیا است

      ماهیچ کداممان برای چاق شدنمان از هیچ روشی استفاده نکردیم ولی برای لاغریمان خیلی سعی وتلاش کرديم و ازروش های مختلف استفاده کردیم 

      ماتمام تلاشمان را به کارگرفتیم ولی شکست خوردیم چون راه و روشمان ومسیرمان اشتباه بود 

      وامروزمن بااشناشدن بااین روش زیبافهمیدم جسم من برای اینکه لاغرشوم علاقه مند به برطرف کردن وزنم راداردچون جسمم علاقه و اشتیاق فراوانی به لاغری داردوبرای اینکه ماهیچوقت نتیجه خوبی بدست نیاوردیم اشتباه بودن راه و روش ومسیرمان بود

      وقتی تمام روش‌های مختلف را برسی کنیم خواهیم دیدهمه همه روشهامانندهم هستندومقصدشان هم یکی است 

      همیشه لاغرشدنمان تصمیمی بودکه خودمان میگرفتیم و این ذهن خودآگاهمان بودکه به مااین دستور رامیدادولی ذهن ناخوداگاهمان چنین تصمیمی را نداشت 

      ماچون میخواستیم ازچاقی رهاشویم همیشه به جسممان فشار وارد می کردیم و همیشه در حال محدود و محرومیت قراردادن بودیم

      مابامحروم کردن و محدود کردن وفشار آوردن به جسممان میخواستیم به لاغریمان برسیم 

      واین روشهابرایمان نتیجه نصبی

      وزودگذربرایمان به ارمغان می آورد ماهمیشه تازمانی به نتیجه می‌رسیدیم که در رژیم و محدودیت بودیم و کمی کاهش وزن و سايز بدست می‌آوردیم 

      من خودم اینقدر از این روشها استفاده کرده بودم که دیگه خسته شده بودم و همیشه فکرمیکردم که لاغرشدنم سخت و دشوار است و چاق شدنم راحت واسون است چون خیلی سخت لاغرمیشدم و مثل آب خوردن چاق میشدم 

      ماهمیشه باچاقیمان درحال چنگ بودیم ومیخواستیم هرطوری شده به لاغری برسیم و خودمان را لاغرکنیم 

      ماهاچرانمیدانستیم که یک رئیس دربدنمان داریم ماهمیشه این رئیس کله گنده رابه حساب نیاوردیم و همیشه به اون زورگفتیم واین رئیس ذهن ناخوداگاهمان است واین ذهن ناخوداگاهمان زورحالیش نیست وزورش از ذهن خودآگاهمان زیاد

      است وبه خاطر همین ذهن خودآگاهمان از ذهن ناخوداگاهمان شکست میخورد 

      من درتمام سالهای که برای لاغرشدن تلاش می کردم این لاغری رابرای خودم دشوارمیکردم چرا هیچ وقت از خودمان سؤال نکردیم که چرا چاق شدنمان اینقدر راحت و آسان بودچون هیچ کس اینگونه تصورنمیکرد 

      همه ماروشهای اشتباه زیادی رورفتیم هم خودم و هم دیگران این روش های اشتباه راانجام دادن واین باوری که داریم لاغرشدن سخته ولی چاق شدن آسان است درذهنمان ریشه دوانده 

      من فکر می کردم که بایدبرای لاغرشدنم رژيم بگیرم باید ورزش کنم بایدعرق بریزم باید سختی و عذاب بکشم باید جسمم روتحت فشارومحدودیت قرار دهم برای لاغریم فعالیتم را زیادوغذایم راکم کنم 

      مابرای چاقیمان هیچ یک از این کارهاراانجام ندادیم نه سختی نه عذاب نه محرومیت نه محدودیت نه فعالیت زیادنه هیچ کار دیگری. مابرای چاقیمان فقط وفقط لذت بردیم مابه راحتی واسونی وبالذت چاق شدیم مابرای لاغریمان سختی و دشواری کشیدیم و خودمان را اذیت کردیم

      ایاماباتمام این روش های سخت و دشوار بامحروم ومحدودیت کردن خودمان. ورزش کردن وهرچیزدیگری لاغرشدیم نه والاه نشدیم

      اگه لاغری برای زمان کمی باشد اصلآ بدرود نمی خورد مادرتمام این روش هااصلا لذتی نبردیم 

      مادرتمام مراحل‌ چاقیمان خیلی لذت‌ها بردیم وامروز میخواهیم درلاغرشدنمان لذت زیادتری ببریم من خودم خیلی دارم لذت میبرم چون هرروز لاغرترومتناسب ترمیشوم درسته به اون حالتی که می خواهم هنوزنرسیدم امامطمین هستم که میرسم و خواهم رسید 

      مادرچاقیمان برخلاف جریان آب شنا کرديم و این چاقی همیشه غیر طبیعی بودومااین چاقی راطبیعی می‌دانستیم ولی خیلی هم غیر طبیعی بود

      وامروزمن بااشناشدن بااین روش زیبافهمیدم که لاغرشدن آسان‌ترین و زیباترین و راحت‌ترین و بهترین کاردنیاست چون لاغرشدن مثل آب خوردن وبدنمان براي لاغرشدن شوقواشتیاق دارد

      لاغری سلامتی و بدنمان است

      واین لاغری حق منه و من لیاقت لاغرشدن را دارم و من به لاغری عشق می‌ورزم مااگر لاغرنشدیم چون راه و روشمان ومسیرمان اشتباه بود 

      وچاقیمان به خاطر رفتاراشتباه وتکرار کردن این راه اشتباه به صورت عادت دررفتارمان تبدیل شده است مادرروش لاغری باذهن فرمولهای اشتباه ذهن‌مان را شناسایی می کنیم و با دلیل و برهان به باور وفرمولهای صحیح ودرست تبدیل می کنيم مااول بایددراین روش لاغری باذهن بایدتمام روشهای اشتباه راکنار بگذاریم ودیگرهیچوقت سراغشان نرویم 

      من خودم خیلی روش‌هارا امتحان کردم و آخرین روشم خامگیاه خواری بود که اصلآ نباید پخته می خوردم واین روش را تادوسال انجام دادم حالا چه عوارضی داشت که نگم خیلی عذاب کشیدم اما لاغرهم شدم واون تناسب اندام راهم بدست اوردم ولی هیچ فایده ای نداشت لاغریم تادوسال طول کشید امادرعرض چندماه دوباره تمام اون وزنم برگشت

      وامروزدیگرذهنم هیچ محدودیتی وسختی را قبول نمی کند به خاطر اینکه بااین سایت تناسب فکریاشناشدم 

      من بااین به حس آرامش راحتی و احساس عالی رسیدم و به تناسب اندام دل‌خواه خودم هم می رسم

      چون لیاقت لاغرشدن رادارمولایق

      تناسب اندام رادارم من عاشق لاغرشدن و تناسب اندام هستم 

      خدایا برای هدایت شدنم ازطرف خودت ازت ممنونم و متشکرم 

      وازاستادعزیز و مهربان وخنده روکه اول خودش به نتیجه رسیده ودوم تمام ماکه آرزوی لاغری داریم رابه ارزویمان میرساندخداپشت پناه خودت خانواده ات

      ازخدا برای استادگرامی وهمراهان وخودم آرزوی سعادت خوشبختی ثروت. تناسب اندام وهرچیزی هرکس آرزو داردخواهانم خداقوت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 837 کلمه

      ✍با سلام خدمت همه آرزومندان خوش اندامی🧜‍♀️

      مسیر اشتباه برای همه اشتباه هست و در نهایت هیچ کس از اون مسیر اشتباه به مقصد نمی رسد.🙃

      اول دلایل چاقی رو بررسی کردیم و با استدلال ردشون کردیم بعد من موندم و چاقی🤷‍♀️، پس مسئولیت چاقی رو پذیرفتم. بعدش از اونجایی که خودمون مسئول چاقی مون هستیم پس مسئول لاغریمون هم خودمون هستیم. بعدش هم تعهد دادیم که به وزن دلخواهمون 😍برسیم.

      خوب گفتی👍 استاد هیچ آدمی واسه چاقی از هیچ روشی استفاده نکرده، از بس نعمت های خدا فراوون و زیباست و خوشمزه، واقعا برای چاق شدن نیاز به هیچ تلاشی نیست. 

      لاغر شدن تو ذهنمون سخته،🙄 چون باید اعراض کنیم چون باید پرهیز کنیم از این همه خوشمزگی، خب معلومه هی باید دنبال راه میان بر بگردیم. دنبال قرص و ورزش و غیره که البته هیچ کدومش جواب کار نیست و همه شاید شاید فقط و فقط برای یه مدت کوتاهی جوابگو باشند. هیچکدومشون نمیتونن شیوه ی زندگی باشند.

      رژیم 15 روزه 8 کیلو کم کردم که بعدش برگشت😫

      رژیم کتون 10 کیلو کم کردم که دوباره برگشت.😫

      همکار همسرم پیکرتراشی کرد بعد چندماه برگشت😫

      برداشتن مقداری از معده تا به امروز دراطرافیان جواب داده. که من واقعا اگه هزارکیلو هم باشم حاضر نیستم این عمل ترسناک رو انجام بدم. حتی اگه جواب بده اگه اگه مورد نقضی واسه اش توی زندگی ندیده باشم. دوستای گلم اگه کسی تو اطرافیانش تجربه برداشتن معده داشته ولی هنوزم چاق شده لطفا بگه که این مانع ذهنی برای همیشه برطرف بشه.🤐

      پیاده روی های سه ساعت در روز و یک ساعت و نیم استخر، کم کردن 5 کیلو، که به محض زمستان شدن و نرفتن به استخر دوباره برگشت. تازه متأسفانه بیشتر هم بر میگشت چون توی این مدت، اشتها زیاد شده بود ولی دیگه اون استخر و پیاده روی مداوم نبود که از بین ببره.😫

      مهم: ذهن زیبای من بفهم که تمامی روشهایی که تا به حال برای لاغری استفاده کرده ام، دائمی نیست و نتیجه ی پایداری ندارد. تنها روش صحیح لاغری استفاده از قدرت ذهن هست. پس ذهن زیبای من مرا یاری کن. این کار دست خودت رو می بوسه.

      چرا هربار که لاغر شدیم دوباره چاق شدیم؟

      چاقی محصول افکار و رفتار تکراری ماست. 😑چاقی ارثی نیست،😏 آموزشی هست🤩. واسه همینه بچه ها با دیدن پدرمادرشون الگو برداری میکنن و چاق میشن اونوقت فکر میکنیم ارثی است.

      رفتار تکراری عادات رو می سازد که برخی از این عادات میتونن خیلی خطرناک باشند.

      باید لاغر شدن رو برای ذهنمان طبیعی کنیم. (که متأسفانه الان چاقی برای ذهنمان طبیعی است.)

      یه جمله ی امیدوارکننده دیگه که فرمودید: وقتی تو مسیر چاقی قرار می گیرید دیگه مغز نمیدونه که میخواهید فقط 5 کیلو چاق بشید، دیگه الی ماشاءالله ادامه پیدا میکنه. نوید این رو به قلبم میده که وقتی با این آموزش های ارزشمندتون، توی مسیر لاغری قرار بگیرم دیگه مهم نیست هدف من چند کیلو باشه، می افتم توی سرازیری و به اندام ایده آل و سلامت می رسم.😌 خدایا شکرت که یه همچین سیستمی آفریدی. یه همچین قانونی داره که برای همه یکسان عمل میکنه. خدایا شکرت که این همه عادلی.

      دلیل عدم موفقیت ما در روش های گذشته، و عدم ماندگاری اندام خوش فرم و زیبا اینه که اون روش ها. چیزی رو در ذهنمون تغییر نمی دادند 😔همه اون روش ها تأثیر کوتاه مدت روی جسم ما میگذاشتند و ماندگار نبودند.

       چقدر زیبا، و طنزگونه بیان کردین،😁 خدا انجام همه چیز رو در ذهن ما اتوماتیک آفریده، پلک زدن اتوماتیکه، گردش خون اتوماتیکه، گوارش اتوماتیکه، ضربان قلب اتوماتیکه، تنفس و سلول سازی اتوماتیکه،  فقط یه خوردن رو در اختیار خودمون قرار داده که باهاش این بلا رو سر خودمون آوردیم. که البته البته در انسان های لاغر همچنان خوردن هم اتوماتیکه، چون اون ها با باور غلط هنوز اون ذهنشون رو به خطا ننداختند🤪.

      قطعا ما آدم های تپل😱 خیلی از این آدم های لاغری که غذاخوردنشون اتوماتیکه در اطرافمون داریم، یکی از دلایل چاقی ما هم، همون ها بودن، چون اغلب اوقات جور اونارو هم می کشیدیم (گوشه ی ذهنتون می دونین چی میگم.🙃)

      الهی همه مون به نگرش یک فرد لاغر برگردیم.😍 (الهی آمین) 🙌یعنی فقط کافیه ذهنمون رو ریست کنیم به تنظیمات اولیه ای که کارخونه خدا تولید کرده.

      ای خدا شکرت یه چیزی رو فهمیدم من و امثال من، هیچ مشکلی تو اراده هامون وجود نداره💪. دیگه با خودم سرجنگ ندارم ✌حالا فهمیدم فقط اون محدودیت ها منو نسبت به شیرینی خوردن حریص می کرده. خدایا شکرت که این آگاهی ها رو بهم رسوندی🙌.

      مطلب مهم: در مبارزه بین من و مغزم، 👈قطعا مغزم برنده است👉. خداروشکر فقط کافیه برنامه مغزم رو درست کنم. اونموقع نتیجه قطعی، تناسب اندام ماندگار هست👍.

      خدا خیرت بده استاد که با این فایل رایگانت میخواهی، فرمول های مغزم رو تنظیم مجدد کنی.

      تمرین: هر روشی که خودتون و اطرافیانتون انجام دادید و ماندگار نبوده رو بنویسید: باید به معنای واقعی کلمه از تمامی اون روش ها ناامییییید بشید.

      آقا من در پایان این جلسه به اطمینان رسیدم که هیچ روشی حتی بریدن معده جوابگو نیست برای لاغری ماندگار و همیشگی، چون چیزی رو در ذهن ما تغییر نمیده. بازم همچنان حرص و ولع نسبت به خوردنی ها وجود داره.

      سپاسگزارم، پرقدرت ادامه می دهم. سلامت و خوش اندام باشید.💖💖💖💖💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/11/06 02:22
      مدت عضویت: 1412 روز
      امتیاز کاربر: 8393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 483 کلمه

      سلام!

      چاقی محصول افکار ماست وتکرار رفتار یک فکر تبدیل به عادت میشه ومن نمیتونم اونو انجامش ندم حتی اگه از عواقبش آگاه باشم وخیلی هم خطرناک است

      ممکن کسی مثل من سالهای سال متناسب باشه (اینودوست دارم تکرارش کنم استاد چون حس خیلی خوبی بهم دست میده) 

      ومن فقط با شنیدن یک حرف مثلاً ازدواج وبارداری باعث چاقی میشه ومن ی نمونه از اطرافیانم رو ببینم که همین اتفاق براش پیش اومده باور میکنم

      ودقیقا بعداز ازدواج فرمول تو ذهنم فعال میشه

      استاد این حرفهای قشنگ رو تو دوره اصلی نمیگینا خیلی لذت بردم مرسی

      الان خیلی خوب متوجه شدم چرا خداوند گفته من از رگ گردن به شما نزدیکترم مگه من میتونم جلوی ضربان قلبم رو بگیرم یا جلوی پلک زدنم رو بگیرم استاد ی لحظه احساس کردم پس من وجودی ازخودشم و اون کنترل تمام زندگی منو دراختیار داره چقدر من ناچیز بودم

      خدای من خدای مهربونم چقدر تو بخشنده و مهربانی

      من متوجه شدم ی فرمول هایی توی ذهنم هست که اتوماتیک ومن اجازه استفاده از اونها رو ندارم وفقط خوردن من درحالت دستی قرار گرفته

      وقتی من جسمم زخمی میشه سیستم ایمنی بدنم کلی گلبولهای سفید اونجا میفرسته تا اون محل رو تمیز و ضدعفونی کنه بعد گذشت ۱۰روز تازه گلبول های قرمز برای ترمیم لایه های زیرین که اونم به دستور مغز صادر میشه جمع میشن و تحقیقات نشون داده ضایعه در لثه ها وقتی به شکل عجیبی باد میکنن و بزرگ میشن که خیلی برای من اتفاق افتاده از آب، گلبول های سفید مرده وعفونت تشکیل شده ودر این نبرد برای حفظ سلامتی بدن نهایت تلاشش رو کرده چون همه ی گلبول های سفید برای نجات اون قسمت به وسیله گردش خون جمع میشن اون قسمت به طرز عجیبی احساس گرما میکنی فقط در اون قسمت واین تلاش بدن برای برطرف کردن وترمیم زخم هست 

      ومن برای گذروندن مراحل تناسب و لاغری باید از همین مسیر چاقی عبور کنم ومانند گلبول های سفید برای پاکسازی اقدام کنم و تا رسیدن به لایه های زیرین ذهنم 

      وشناسایی باورهای اشتباه یعنی همون میکروب ها پادزهر به همراه داشته باشم (تمرین،گوش دادن به فایل های صوتی و ویدیویی وانجام تمرینات واستمرار) ودر این همه سیستمهای کنترلی از اون طرف باید دستور صبر و حوصله برای درست کردن رگ ها و مویرگ ها به سلول های غذا رسان وسلول حمل دفع دستور عجله نکردن هم بدم تا اختلال دراین سمت کامل برطرف بشه ودر مسیر سلامت قرار بگیره حالا همین زخم در ذهن من ایجاد شده ومن برای کسب سلامتی در اون قسمت ذهنم نباید عجله کنم 

      واو دخی 🙊

      چقدر جالب شد ممنون ذهن عزیزم بابت مثال های زیبایی که میزنی ومنو شگفت زده میکنی خیلی دوست دارم 

      و ذهن من دائما در بیشتر کردن و تشویق فقط باید انتخاب کنم

      چقدر کلمات قدرت دارن 

      سپاسگزارم خدای مهربونم 

      امشب دخترم وقتی عکستون رو درسایت دید گفت

      مامان معلمتون

      گفتم بله

      گفت مهربون

      گفتم خیلی

      واحساس کردم آرامشم در زندگی ،لذت ،زیبایی بیشتر شده و دخترم اینو احساس کرده و شما رو دلیل این حس خوب من دونسته بازم ممنونم استاد 🌼✨

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1401/09/15 21:36
      مدت عضویت: 1010 روز
      امتیاز کاربر: 35627 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 807 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خداوندا بی نهایت مشتاق متناسب شدنم و در این مسیر به رویای من برسان 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      ما برای رسیدن به یک شهر یک راه درست و راحت میتونیم پیدا کنیم 

      یک راه اشتباه نمیتونه برای یک نفر نتیجه درست داشته باشه و برای یک نفر نتیجه اشتباه داشته باشه 

      اما راه صحیح برای یک نفر میتونه نتیجه صحیح و برای یک نفر نتیجه نداشه باشه و فقط اون به چطور عمل کردن فرد بستگی داره

      ما در این روش باید فرمولهای اشتباه رو شناسایی کنیم و فرمولهای صحیح رو جایگزین کنیم 

      همه ادم های چاق از هیچ روشی برای  چاق شدن استفاده نکردن و برای لاغری کلی روش استفاده کردن و نتیجه نگرفتن 

      برای لاغر شدن پس چکار کنیم که لاغر بشیم 

      چه روشی اشتباهه و چه روشی درسته

      در تمام روشهای قبلی نا هیچ وقت به نتیجه دلخواه نرسیدیم و هر مدتی که انجام دادیم و همیشه که نمیشه به اون روش زتدگی کنیم دوباره به وزن قبلی میرسیدیم  و واین به خاطر این بود که روش مشکل داشته

      و بازم شکست میخوردیم و مشکل رو از خودمون میدونستیم نه روشی که استفاده میکردیم

      و هی دنبال روشهایی لز اینور اونور دنیا میگشتیم و بعضی غذاهاشم نداشتیم و بازم هی روشهای دیگه و باز رها کردن و این روند سالها ادامه داشت 

      چرا هیچ روشی برای لاغری ماندگار جواب نمیده

      انیشتن گفت ادم احمق کسی لست که بارها و بارها کاری رو انجام بده به امید کسب نتیجه بهتر 

      من در این دوره شرکت کردم تا به روشهلی احمقانم ادامه ندم 

      پس همه روشهلی قبلی من برای لاغری اشتباه بوده 

      و روش صحیح فقط با روش قدرت ذهن خودم هست 

      من از هر راهی که به شهری میرم بهترین نسیر راه برگشت است 

      من برای چاق شدن نه قرص و نه دمنوش و نه ورزشی نکردم و ارام ارام چاق شدم و حالا باید ارام ارام با روش صحیح لاغر بشم

      چرا چاق شدیم و چرا لاغر نمیشیم 

      چرا اینقد چاق شدین 

      چاقی محصول افکار و باورهای ماست 

      چاقی از مواد غذایی نیست چون مگر انسانی هست که غذا نخوره مگر انسانهای متناسب غذا نمیخورن

      چاقی ارثی نیست اموزشیه چون کودکی که در خانواده چاق هستن از دیدن والدین و شنیدن حرفها در مورد چاقی اموزش چاقی میبینن

      و لاغری هم اموزش دیدنی است 

      چاقی محصول افکار و باورهای تکراری است که به عادت تبدیل شده

      عادت خیلیخطرناکه چون وقتی ما عادت به کاری بکنیم نمیتونیم اونو انجام ندیم چون ذهن و مغز برنامه ریزی میشه برای انجام اون عادت و مغز ما  رو به سمت بیشتر تشویق میکنه و هر چی باشه و غذا هم شاملشه

      رفتار چاق کننده و افکار و باورها به وسیله اطرافیان و جامعه و خلنواده در ماشکل میگیره 

      و وقتی ما این افکار  و حرفها رو باور کنیم به عادت تبدیل میشه چون ما هی تکرارش کردیم  به عادت در ما تبدیل شده  و ننیتونیم در مقابلش مقاومت کنیم 

      مثلا من شنیدم بلوغ باعث چاقیه و خواهرم رو دیدم که بالغ شد و چاق شد و من به بلوغ رسیدم و نفهمیدم کی چاق شدم و با گفتن بقیه به خودن اومدم و دیدم بله چاق شدم و لباسام تنگ شد 

      ازدواج هم با دیدن خواهرم هم باعث شد من به سن ازدواج که رسیدم چاق شدم و بارداری هم همین طور و رسیدم به ۸۵ کیلو و همچنان چاق میشدم 

      من وقتی بچه بودن خیلی لاغر بودم که مادرم به زور غذا میداد که خیلی ضعیف بودم 

      شوهرم لاغره و یه مدت پودر گرفته بود یکم چاق شد مثلا ۵ کیلو ولی وفتی قطع کرد دوباره لاغر شد و دبگه چاق  نشد و ادامه ندادو  هنوز لاغره

      پس ما چرا لاغر نشدیم چون روشهای قبلی چیزی و فرمولی در ذهن و مغز تغییر نمیده و فدمان مغزمون برای چاقیه مثل فرمول تفس کشیدن و تمام کارهای بدن اتوماته 

      فقط خوردن در همه افراد اتوماته ولی در ما دست کاری شده ولی در افراد متناسب اتوماته و نمیتونه اضافه بخوره

      حیوانات وحشی هیچ وقت چاق نمیشن چون ذهن ندارن  و غریزه داره  و چاق نمیشن

      پس فرمولهایما عوض شده و مغز ما میگه بخور من میگم نمیخوام و عصبی و واکنشی و پرخاشگر میشم 

      هیچ کار بیرونی فرمولهامونو عوض نمیکنه 

      فقط کار ذهنی میتونه فرمولهای صحیح رو جایگزین کنیم 

      من از روشهایی مثل نخوردن و روزه گرفتن استفاده کردم و همیشه تحت فشار بودم و خیلی عصبی بودم و واکنشی بودم 

      بعد از چند وقت دمنوشها رو استفاده کردم و صبح باید از دمنوشهای بد مزه و ناشتا و زمان بندی نیم ساعت قبل و بعد از غذا میخوردم و خیلی وقتها برام سخت بود 

      همکارم امروز اومد اداره و چند سال قبل عمل معده انجام داده و الان حریص تر و با ولع بیشتر غذا میخوره و چاق تر از گذشته است 

      خواهرم از رژیم های سخت استفاده میکرد و بعد از رها کردن باز چاقتر از گذشته میشد 

      من به لین ایمان رسیدم که این روش صخیح ترین روش برای لاغری  است و در این دوره به چیزهایی رسیدم که حتی گمانشم رو هم نمزکردم من به ارامش و تناسب و حال خوب رسیدم و خداوند رو به خاطر این مسیر شاکرم 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/01/22 17:17
      مدت عضویت: 1649 روز
      امتیاز کاربر: 28021 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,585 کلمه

      سلام. به استاد گرامی و تمام دوستان بینظیرم .

      من در گذشته تنها راه لاغری رو ورزش و  رژیم با هم میدونستم و هیچ روش دیگه رو درست و صحیح نمی‌دونستم برای همین بارها من  در زمان چاقی خودم از همین  راه تونسته بودم به لاغری دلخواهم برسم یا نزدیک بشم و این اواخر که خیلی چاق شده بودم  دوست داشتم اصولی تر لاغر بشم برای رژیمم پیش کارشناس تغذیه میرفتم و مرتب از ایشون در خواست رژیم میکردم و با هر سختی بود به عشق لاغری  احراشون میکردم و نتیجه میگرفتم اما هیچ وقت نتیجه ماندگار نبود و همین مورد  من رو خیلی  اذیت  میکرد تا اینکه این اواخر در باشگاه  میخواستم  به سمت خوردن قرص و دمنوش  برم اما خدا رو شکر فرصت نشد و من وارد این مسیر الهی شدم .

      و زمانی که وارد این دوره شدم متوجه شدم هیچ عامل بیرونی باعث چاقی من نمیشه  و من خودم مقصر صد در صد چاقی خودم هستم .

      من در گذشته هیچ کاری برای چاقی خودم نکرده بودم و چاق شدم اما کلی کار برای لاغری خودم انجام میدادم و اما لاغر نمی‌شدم و یا اگر میشدم ماندگار نبود.

      و اما من اون اوایل چاقی خودم با حذف شام و یه سری خوراکیهای خاص   و به باشگاه رفتن و عرق ریختن خودم رو متناسب میکردم و اما بارها این کار رو میکردم تا آخرین بار که خیلی دیگه چاق شدن بالای صد کیلو چاق شده بودم دوست داشتم ازیه کارشناس  تغذیه کمک بگیرم و اون کمکم کنه تا سریع تر لاغر بشم و انصافا خوب هم جواب داد  و من سی کیلو اضافه وزن رو در کمتر از یک سال کم کردم و بسیار اندام زیبایی برای خودم درست کردم اما با سختی و اما با با چنگ و دندون و مبارزه  طوریکه اطرافیانم و خودم دیگه از این همه محدودیت شاکی شده بودیم  و چند وقت که  تحت فشار شدید روحی  بودم  رژیم رو رها میکردم  و اما خیلی راحت دوباره مثل اولم چاق میشدم و  دوباره سریع با گرفتن رژیم جدید من خودم رو لاغر میکردم و خلاصه من بارها از همین راه خودم رو متناسب میکردم  و مورد تشویق اطرافیانم  قرار میگرفتم  که چقدر تو عالی خودت رو لاغر میکنی عجب اراده ای داری آفرین و … اما واقعا از اینکه لاغری  دایمی رو به دست نمی‌اوردم  ناراحت بودم و همیشه با خودم میگفتم آخه تا کی باید به این صورت غذا بخورم و از غذاهای مورد علاقم دوری کنم ؟واقعا حرص  و ولع خوردن خیلی از خوراکی ها. رو داشتم اما به عشق لاغری. دست از رژیم و ورزش منظم خودم بر نمی‌داشتم یادم میاد  هر از گاهی یه روزی رو به خودم استراحت میدادم و یادم میاد در اون روزها وحشتناک می‌خوردم  اما میگفتم عیب ندارد همین امروز  هست و از فردا دوباره رژیم سخت رو شروع میکنم و انصافا شروع هم میکردم اما هیچ وقت نتیجه ی دلخواهم رو برای همیشه نداشتم طوریکه من از سال ۹۳ که سی کیلو کم کردم تا سال ۹۸ من مرتب و مرتب بارها وزنم کم و زیاد میشد و من رژیم دکتر رو میگرفتم تا به ایده الم برسم اما واقعا خسته شده بودم بماند که یکی دو سال آخر هم دیگه درگیر باورهای اشتباهی شده بودم که هر چقدر تلاش میکردم لاغر نمی‌شدم بلکه بر عکس چاقتر هم میشدم و کلی سوال در ذهن من بود که چرا باید با یک عدد قرص کم کاری تیرویید و هورمونی  این اتفاق  برای من بیفته  و اینکه چرا بعضی ها هر چی بخوان میخورند و لاغر هستند مگه بدن من با اونها چه فرقی داره و ..‌‌‌‌‌..تا وارد این مسیر شدم و متوجه شدم همه چیز رو خودم به وجود میارم و خودم خلق میکنم حتی جسمم رو و این چاقی رو خودم برای خودم خلق کردم با افکار و باورها و رفتارهای اشتباهم برای خودم خلق کردم و  خیلی این مورد برای من عالی بود که قدرت رو از همه چیز گرفتم و به خودم دادم انگار اطمینان پیدا کردم که من میتونم به لاغری دلخواهم برسم چون هیچ چیز در روند چاقی و لاغری من دخالتی ندارد  .

      من متوجه شدم چاقی به من تحمیل نشده  بلکه من اون رو یاد گرفتم و دچار اون چاقی شدم و الان تمام تلاشم این هست که فرزندانم و همسرم لاغری رو یاد بگیرن و تا به الان هم بسیار  خواسته  بر رفتار غذایی اونها تاثیر گذاشتم و دختر و پسر بسیار متناسبی دارم و همسرم هم متناسب هستن و فقط یه مقدار شکم داره که اونم به مرور درست میشه .

      من ازوقتی وارد این مسیر شدم دارم روی عادتهای و رفتارهای اشتباه ام کار میکنم واصلا خودبه خود خیلی از اونها از وجود  من حذف شدن بدون اینکه بدونم چه  اتفاقی در من افتاده و الان فقط در حال حاضر عادت های چاقی من خیلی کم شدند که به مرور بازم اونها رو از دست میدم ‌‌من در گذشته معتاد مواد غذایی بودم و میدونستم کار م غلط هست اما نمی‌تونستم انجام ندم چون برای چاقی برنامه ریزی شده بودم و رفتار و افکار چاقی در من شکل گرفته بود و چون چاقی  من بعد از ازدواج در من به وجود اومده  بود معلوم هست از سالهای قبل این افکار در من به وجود اومده بود ند  و در زمان مقرر فعال شدند و من با این فرمول‌ها زندگی کردم و مغزم هم دستور چاقی میداد   و من هر روز بعد از ازدواجم چاقتر میشدم بدون اینکه من خودم  بخوام کار خاصی برای چاقی بکنم   پس  دستور خوردن  از مغز من میومد  تا  من رو به باورهام  نزدیک بکنه  و چون من بارها از  این نمونه زیاد  دیده بودم که آدم  بعد از ازدواج چاق میشه و هم اینکه چون من  از زباان بقیه زیاد  شنیده بودم خیلی راحت برای خودم هم  اتفاق افتاد طوری که واقعا بیشتر می‌خوردم و همیشه میگفتم اشتهام زیاد هست  که چاق شدم و  ‌‌‌‌یا اینکه  زمانی که من در اوج تناسبم با رژیم  آزمایش دادم و متوجه شدم دو مشکل دارم و مجبورم قرص بخورم  که اما چون پزشک های زیادی گفتن این داروها تو رو چاق میکنن. و من هم باور کرده بودم  که چاقی حق من هست چون دارو میخورم پس هر چقدر تلاش میکردم فایده ای نداشت و من هر ماه خیلی راحت   چاق تر  میشدم و یا نهایتش یه ماه ثابت می‌ماندم اما دوباره اضافه میکردم و همینطور من داشتم اضافه میکردم تا جاییکه در عرض چند ماه من  از وزن ۵۹کیلو شدم ۷۴کیلو بدون اینکه هیچ کار خاصی بکنم  من شاهد چاقی در جسمم بودم ومن وحشت کرده بودم و ترسیده بودم و ناراحت و افسرده بودم که تا کی می‌خوام همینطور چاقتر بشم ؟؟اخه باید چیکار کنم ,؟؟ و واقعا در اوج ناامیدی و تسلیم وارد این سایت شدم .و با بودن در مسیر  اول اضافه کردن من متوقف شد و بعد من شروع به لاغر شدن کردنم طوری که بقیه هم میگفتن وای چیکار کردی جمع تر شدی خصوصا کلی  سایز کم کردم که واقعا خوشحالم و دقیقا متوجه میشم چاقی و  لاغری ذهنی هست و با رژیم من فقط به جسمم فشار آوردم پعنی  چیزی از درون من تغییر نکرده و من همچنان  دستور پرخوری از مغزم داشتم و میخواستم با اونها بجنگم اما نمیشد یه جایی دیگه کم میوردم .

      پس خوردن هم یه فعالیت درون جسم ما هست مثل سایر فعالیتهای دیگه ی جسم ما مثل پلک زدن و گردش خون و ضربان قلب و سلول سازی و …. که اتوماتیک انجام میشن خوردن هم باید اتوماتیک انجام بشه اما چون انحامش  توسط خود بشر هست  اون کلی  بلا سر خودش آورده البته آدمهای چاق اینطور هستن وگرنه در لاغرها خوردن هم مثل سایر فعالیتهای بدنشون اتوماتیک هست و به محض سیری غذا  نمی‌خورن وفقط در هنگام  گرسنگی غذا میخورند .اما آدمهای چاق علاوه بر دستور مغزی  خوردن ذهن اونها  هم  در خوردن دخالت می‌کنه و باعث میشه اونها بیشتر از نیاز بخورند و چاق بشن .

      پس برای برطرف کردن این مشکل نیاز نیست طبق برگه ی رژیم غذا بخوریم  باید به دنبال آموزشهای ذهنی باشیم تا ذهن ما در مسیر تناسب قرار بگیره و ما بهتر رفتار کنیم  پس ما با ورزش و رژیم نمیشه فرمول‌های ذهنی  رو عوض  کنیم  فقط از طریق همین روش من میتونم این کار رو بکنم و من به سمت لاغری دلخواهم  هدایت بشم .

      اتفاقا یکی از اشناهای  ما همزمان با من که وارد سایت شدم یه رژیم گران قیمت و خاص رو شروع کرد به انجام دادنش و بسیار عالی هم نتیجه گرفت خیلی زودتر از من نتیجه گرفت اما به محض رسیدن به وزن دلخواهش اینقدر تخت فشار بود و حرص و ولع داشت و از قیافه ی جدیدش ناراضی  بود که خیلی سریع وزنش بر گشت و الان بعد از مدتها من که اهسته و پیوسته حرکت کردم بسیار لاغر تر م و خوش‌اندام تر هستم و ارامش دارم حال خوب دارم و آزادی دارم و …و اما اون فرد عصبی و ناراحت هست محدودیت داره و برگشت وزن زیادی داشته و من مطمعنم هیچ روشی درست نخواهد بود مگر روش لاغری  با ذهن  من به شخصه هیچوقت عمل رو راه درستی نمی‌دونستم برای لاغری و هیچ وقت  حتی بهش  فکر هم نکردم  اما میبینم اطرافیان زیادی از  اطراف من جدیدا انجام دادن که یا منجر به مرگ اونها زیر عمل شده و یا اینکه عوارض داشته و یا از همه مهمتر دوباره  بعد از مدتی برگشت وزن داشتن .

      من فقط و فقط به این روش ایمان دارم و  تناسب الان خودم رو مدیون  این راه می‌دونم و مطمعنم به زودی به وزن  و سایز بهتری هم خواهم رسید .

      عاشق این  مسیر هستم که میتونم ازاین راه رویای خودم که تناسب اندام هست رو خلق کنم .

      .

       .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار milad.amay73
      1400/09/02 19:18
      مدت عضویت: 1407 روز
      امتیاز کاربر: 111 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 627 کلمه

      بنام خداوند عزیز و مهربان

      .

      سلام به استاد عطار روشن و خانواده لاغری با ذهن

      .

      در مورد روش های لاغری اول در مورد خودم بگم،

      والا استاد من شاید دوبار شروع کردم رژیم گرفتن ولی هیچکدومش رو هم لذت نبردم ازش

      باشگاه هم دو سه باری ثبتنام کردم ولی باز ادامه ندادم

      و

      صبح ها هم  ورزش میرفتم اونم دو هفته بعدش ول میکردم

      آخرین بار هم چای دمنوش لاغری در سال ۹۷ خریدم ولی اونم یه دونه خوردم دیگه مصرف نکردم.

      حالا بگم چرا استفاده نکردم اینا روو

      برای اینکه واقعیت خیلی از چاق بودنم اون موقع ها اذیت نمیشدم و میگفتم حالا یه مدت لاغر بودم الانم چاقم اشکال نداره،بعدش لاغر میشم حالا بیا لذت ببریم 

      و 

      در ذهن من انگار مسیر سخت مسیر زجر بود و میخواستم همه چی به آسانی اتفاق بیفته و الانم بخاطر همین به این مسیر هدایت شدم 

      و توی این مدت هم بازم چاقی برام سخت نبود 

      ولی تا اینکه این سری گفتم نه اول باید هرجور شده لاغر کنم و این دندون پوسیده چاقی رو بندازم بره 

      و درسته الان دارم لذت میبرم ولی میخوام بیشتر ازینا لذت ببرم 

      و با اهرم رنج و لذت 

      چاقی رو رنج کردم در ذهنم و لاغری رو لذت بخش کردم که هدایت شدم و تصمیم قاطع بر این شد که لاغر کنم

      حالا بریم سراغ انواع روش های لاغری:

      1. ورزش های اختصاصی مثل شنا رفتن یا زدن چوب بر روی شکم
      2. ورزش های هوازی سنگین
      3. نرمش های هوازی
      4. برنامه رژیمی متنوع لاغری در هفته
      5. شمردن کالری غذا خخخخ
      6. انواع بادی رپ ها
      7. لیپو ساکشن
      8. رژیم مدیترانه ای
      9. رژیم غذایی پارینه سنگی
      10. رژیم ۳٠ روزه

      رژیم خام گیاه خواری

      و…….

      خدایی من هیچ کدومشو انجام ندادم و اصلا هم لذتی برام نداشت با این روش ها وزن کم کنم  

      و ازونجایی که میگن 

      تنبل نرو به سایه،سایه خودش میایه

      منم متنظر موندم تا یه روش راحت و لذت بخش بیاد 

      واقعا نمیدونم چی بگم 

      بابا ما اومدیم در این جهان لذت ببریم نه سختی بکشیم بعضی ها چجوری تموم این سختی ها رو به جون میخرن نمیدونم واقعا،

      من نظرم اینه که خودمو باید هر جوری که هستم دوست داشته باشم چه لاغر چه چاق و هر موقع خواستم کاری کنم تصمیم قاطعانه بگیرم و براش قدم بردارم تا نتیجه بگیرم،

      واقعا

      با قدرت ذهنی که ما انسان ها داریم لاغری که جای خود داره، بی نهایت کاری میتونیم کنیم که فکرشو نمیکنیم الان

      فقط باید راه و روش ذهن رو بلد باشیم و با ذهن عاشقانه رفتار کنیم 

      چون ذهن ما مقصر چاقی ما  ، فقیر بودن ما، بدبختی ما که نیست بلکه ما بلد نبودیم باهاش چجوری برخورد کنیم 

      و اول از همه باید نحوه رفتار با ذهن رو یاد بگیریم و

      مشکل میدونی چیه دوستان؟

      مشکل اینه که ما فاصله میندازیم بین خودمون و ذهنمون 

      ولی این غلطه

      چون ذهن ما افسارش همیشه در دستان ماست چه زمانی که بدبختیم چه زمانی که خوشبختیم و کسی خارج از ما که افسارشو نگرفته که، حتی اگه بگیم رسانه تاثیر گذاشته یا حرفای اطرافیان بازم خودمون افسار رسانه و حرفای دوستان و جامعه رو باز گذاشتیم حاالا به صورت ناخودآگاه 

      و 

      خیلی از ماها وقتی میفهمیم یه قدرتی داریم بنام قدرت ذهن 

      بجای اینکه بیاییم باهاش عاشقانه رفتار کنیم میاییم یه چوب میگیریم دستمون و میخواییم این ذهن رو آدم کنیم 

      ولی در صورتی که بجای اینکه رام بشه وحشی میشه و همین کار باعث جدایی بین ذهن و خودمون میشه و انگار 

      من با ذهنم جدا هستم

      (اینو من باید هزاران بار به خودم بگما) 

      و

      خودم بارها در دامش افتادم که الان فهمیدم راهشو 

      و گفتم به شماها هم بگم

      راستی در مورد عمل لیپو ساکشن هم بگم که 

      زن پسر داییم  ،  اونقدر چاق بود که از در بیرون نمیرفت 

      و امسال عید دیدمش که لاغر کرده پرسیدم چطور گفت عمل کرده و بخدا اصلا صورتش خراب شده بود 

      دستاش پیر شده بود اصلا یه وضعی بابا این چکاریه آخه با خودشون میکنن 

      خدایا به تو پناه میبرم از هر عوامل بیرونی

      خدایا تو رو سپاسگزارم بخاطر این کامنتی که نوشتم و در این مسیر هستم

      عاشقتونم،

      شاد باشید چون شاد بودن بسیار مهم تر از هر چیزیه!  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/08/30 15:37
      مدت عضویت: 1227 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,611 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان پر انرژی 

      اهمیت اطلاع داشتن از روشهای لاغری !….و تفکر 

      ما همیشه وقتی قصد  سفر می کنیم بهترین مسیر را از چند مسیر پیشنهادی نقشه انتخاب می کنیم برای رسیدن به مقصدمون .

      که همون راه مطمئنأ بهترین راه بازگشت ما به خونه هم هست حتی یک کوهنورد هم برای صعود به قله بهترین مسیر را شناسایی می کنه در صورتیکه انتخابهای زیادی داره ولی همیشه یک راه بهترین راهه 

      مسیر چاقی بسیار آسون بوده و مسیر لاغری هم همون بازگشت از مسیر چاقی باید باشه 

      راههای اشتباه برای همه اشتباه هستند هیچ فرقی نمی کنه و نتیجه اونها هم همیشه اشتباه هستند ولی مسیر صحیح ممکنه برای افرادی نتیجه مثبت و یا برای  افرادی هم نتیجه منفی داشته باشه که مربوط میشه به عملکرد افراد در طی مسیر .

      برای اینکه فرمولهای ذهنی که مانع لاغر شدن ما هستند را بهتر بشناسیم باید افکار و باورهامون را شناسایی کنیم و درست و غلط را از هم جدا کنیم و بیاییم با دلیل و اثبات از طریق تجزیه و تحلیل فکر و آوردن الگو برای ذهنمون الگو و فرمول صحیح را جایگزین کنیم .

      همه افراد چاق برای چاق شدن از هیچ روشی استفاده نکردند و همینطوری خودبه خودی و راحت چاق شدند ولی همین افراد از روشهای مختلفی برای لاغر شدن استفاده کردند و همه این افراد نتیجه ماندگار هم نداشتند و برای همین الآن اینجا هستند 

      البته نتایج نسبی که از روشهای لاغری قبل گرفتیم به ما اثبات می کنه که جسم ما توانایی لاغر شدن داره و خیلی مشتاق هست که اضافه وزن خودش را رها کنه و اینکه ما خیلی توانمند و با اراده بودیم اما اگر نتیجه ماندگار نداشتیم چون مسیر صحیح نبوده در بیراهه بودیم و بیراهه هرگز به مقصد نمی رسه !…

      همه برنامه های رژیمی که در طی سالها ما استفاده کردیم بیس و پایه اونها یکی بوده محدودیت و منع غذایی و فقط ظاهر و رنگ و لعابش فرق می کرده و جالبه هر بار که ما خسته می شدیم و رژیم را رها می کردیم و در نتیجه باز چاق می شدیم فکر می کردیم خودمون مشکل داشتیم و هربار از خودمون عصبانی می شدیم و احساس ناتوانی می کردیم اما بعد از یک مدتی دوباره تلاش میکردیم یک روش به ظاهر خاص و متفاوت را امتحان کنیم و این چرخه بارها تکرار می شد و یکبار هم فکر نکردیم که همش یکیه پس اگر نتیجه ماندگار نمی گیریم این راهش نیست ؟!..

      انیشتین می گه :آدم احمق آدمی است که یک کار را بارها و بارها انجام میده به امید نتیجه متفاوت !؟🤔

      (درود استاد جمله طلایی امروزم (منفی باف میگه نه اینبار میتونی خیلی خیلی جای تأمل داره ؟!..

      (مثلا به پسرم یکساله میگم بیدار شدی تخت رو مرتب کن تا الان هم هیچ نتیجه مثبتی دریافت نکردم فقط روش جیغ زدن و سرزنش و تهدیدم را تغییر دادم )

      در مسیر اشتباه با هر سرعتی و هر وسیله نقلیه ای حرکت کنی به مقصد نمی رسیم چون مسیرش صحیح  نیست.

      بنابراین فکر می کنیم و تمام روشهایی که نتیجه ماندگار برای ما نداشتند را در ذهنمون خط میزنیم وگرنه اگر هنوز روزنه امیدی به اون روشها باشه دیگه این مسیر قدرتی نداره باید تمام قدرتی که به روشهای دیگه ناآگاهانه دادیم را پس بگیریم و بدیم به خودمون و قدرت ذهنمون فقط خودمون قرار این نتیجه را فوق العاده کنیم نه هیچ چیز و نه هیچ کس دیگری آموزش استاد فقط تابلوی مسیر هست (از سرعت خود بکاهید )سبقت نگیرید و به پیچ خطرناک نزدیک می شوید اما راننده منم به هوش باشیم 

      چرا ما اصلا چاق شدیم ؟اما لاغر نمیشیم و بعد جالبه یک سری افراد لاغر اندامم هستند خودشون را می کشند با هرروشی یک کم چاق بشوند ( یک کم)اما ای دل غافل اگر فرمول ذهنی دستکاری بشه دیگه معلوم نیست این گوی رها شده تا کجا و به کجا میره 

      هشدااااار برای متناسبها و لاغر اندامها…..

      چاقی محصول افکار و رفتار ماهست و وزارت بهداشت ایران آمار داده که نیمی  از افراد بین ۱۵تا ۶۵سال چاق هستند و این چاقی خانمان سوز خاموش هست که داره نا آگاهانه گسترش پیدا می کنه و عامل محرومیت افراد از دلخوشی و علاقه مندیهاشون و البته عدم خودباوری و اعتماد به نفس و سلامتی میشه .و این تغییر ما مقدسه و خیلی ارزشمند اطرافیانمون نتیجه ما را میبینند و مطمئن می شوند به مسیر درستمون و خانواده از رفتار ما الگو برداری می کنه و جلوی روند بی رویه چاقی گرفته میشه …

      تکرار رفتار ما شده عادتهامون و عادت به فکر و یا رفتاری می گویند که نمی تونم انجام ندهیم  حتی اگر بدونم نتیجه مضری داره و این خیلی خطرناکه 

      مغز ما روی بیشتر شدن و گسترش علاقه مندیهامون تنظیم شده است و مدام گسترش میده و براش فرقی نمی کنه اگر پرخور باشیم بیشتر و ورزشکار باشیم بیشتر تا مدال گرفتن پیش میره و اگر مصرف مواد باشه بیشتر .تا نابودی خود و خانواده 

      افکار از خانواده و جامعه و دوستان به ما ارث رسیدند(بسیار مهم افکار به ما ارث رسیدند نه چیز دیگری !؟)

       مثلا شنیدیم چاقی ارثیه یا ژنتیکیه فقط یک فکر بوده و با توجه ما در ذهنمون تبدیل شده به باور و گفتیم خب پس طبیعی هست و من قدرتشو ندارم که با ارث و ژنتیک مبارزه کنم و چاق شدیم و یا بعد از ازدواج افراد چاق می شوند یک شایعه است یک فکره دلیلش هم نمی دونیم فقط بهمون نمونه نشون دادند و ما پذیرفتیم و بعد ازدواج فرمول اجرایی شده و اشتها زیاد شده و رفتار چاق پیدا کردیم (تجربه داشتم و یک اضافه وزن شدید در مدت کم)یا مصرف دارو اعصاب یا هورمونی و یا هر چیزی که شنیدیم و باور کردیم …

      این همه سال که ما خودمون را منع غذایی می کردیم و یا اجبار به ورزش و خودمون هم می دونستیم بر خلاف خواستمون هست ولی ادامه می دادیم مثلا به زور جلو خودمون را می گرفتیم که نخوریم ولی از درون حرص داشتیم و می خواستیم بخوریم یا برای ورزش باشگاه ثبت نام می کردیم ولی دلمون میخواست تعطیل باشه نریم چرا ؟!..چون فرمان مغز با محدویت جسمی ما هماهنگ نبود مثلا من بخوام جلوی پلک زدنم را بگیرم یا ضربان قلبمو کمتر کنم نمیشه چون مغز دستور صادر میکنه به اندامهای ما  و فرمولهای اتوماتیک برای اندامهای داخلی ما قرار داده شدند و فقط خوردن دست خودمون بوده که زدیم خرابش کردیم دستی برنامه را به هم زدیم ولی افراد متناسبی هستند که فرمول خوردنشون اورجیناله روی پیش فرض کارخانه و به اندازه نیاز بدنشون غذا مصرف می کنند و برای فرد چاق قابل درک نیست وقتی میبینه فرد متناسب نیمی از غذای بشقاب را مصرف نمی کنه !…متعجب میشه و میگه بخور عالیه و اون میگه از گلوم پایین نمیره میگه نوشابه بریزم میگه نه میگه آب بخور !؟…عجب …..

      و اما فرد چاق همیشه جا داره مخصوصا اگر ادب باشه تا آخر غذای بشقاب مصرف بشه .

      من یادمه مثلا جایی میرفتیم مهمانی و وقت شام میزبان بود و اصرارمی کرد بفرمایید سر سفره و ما می گفتیم (الکی و تعارف 😄)سیریم ممنون بعد میزبان می گفت کدوم سیری هست که یک لقمه جا نداشته باشه ؟!..هیچی دیگه یک لقمه چیه ؟!….اینم تو ذهن من بوده که سیری معنایی نداره وااای خدای من نقطه سیری ام کجایی دقیقا کجایی !؟.

      در خیلی از رفتار و عملکرد ما شبیه حیوانات هستیم و جالبه حیوانی که در جنگل زندگی می کنه چاق نیست و افسرده نیست و بیمار نیست ؟!..منم تا حالا تومستندها ندیدم یه عقابی چاق باشه نتونه بپره یا شیر بی حوصله باشه اما گربه چاق تو محله دیدم یا سگهای خونگی که حامی با توجه به الگوی ذهنی خودش غذای بیشتر به حیوان داده و برنامه ریزی مغز حیوان به هم خورده است 

      به لطف خداوند و تلنگرهای استاد خیلی وقته متوجه شدم تنها مسیر صحیح برای لاغری آسون و ماندگار روش لاغری با ذهن است چون مدیریت تمام رفتارهای ما و عملکردمون از ذهن نشآت می گیره که الگوهای مغز هستند و مغز محل صدور فرمان است 

      دقیقا یک ماه قبل از اینکه با این سایت پارسال آشنا بشم شنیدم یکی از بستگان که خیلی چاق بود عمل معده انجام داده خیلی دلم خواست و حسودیم شد ولی هم پولشو نداشتم هم و هم گفتم دستکاری تو کار خداست و خلاصه ته بن بست افکار رسیدم همونجا که باید پرواز کنی و خدایی هست که همیشه آغوشش بازه و هدایت شدم به این مسیر عالی …ولی یادمه پارسال که برای بار اول این فایل را گوش دادم تماس گرفتم با یکی از فامیل که خواهرشون عمل کرده بود و گفتم چاق شده گفت نه این بدون بازگشته و اصلا چاق نمیشه و خلاصه یک کم منفی باف سرکارم گذاشت که بندازه من رو توی دام جراحی ولی چون مدتی بود از روشهای ذهنی نتایج دیگری دیده بودم مثلا دکتر گفته بود بهم خارپاشنه داری با قدرت ذهنم برطرف کردم خودم 🥰👏مسیر را ادامه دادم و خیلی زود چند دیدگاه خوندم از دوستانی که افراد نزدیکشون عمل کرده بودند و چاق شده بودند حالا به هر حال تضاد بود و باور به اینکه جراحی جواب میده در ذهنم شکسته شد و فرو ریخت خدارا شکر و خوشحالم که این روش عالی ذهنی  در تمام جنبه های زندگیم مؤثر هست و همیشه با منه هم در تولد هم تو مسافرت هم تو عروسی و همه جا و اینکه با فکر و آگاهی کار می کنیم لذت بخشه و با تخلیه افکار احساسمون عالی میشه و با ورودی ها و آگاهی جدید تغییراتی در الگوهای ذهنیمون به وجود می آید که در نهایت فرمانهای مغز تغییر می کنه و خودبه خودی تمایلات درونی و رفتاریمون تغییر می کنه و خیلی آسون و زیبا طبیعی و متناسب میشویم 

      خدایا هزاران با شکرت که ما جز انسانهای اندکی هستیم که در مسیر صحیح هستیم و نه اکثرهم ….و دعای خیر برای آگاه شدن بشریت و همسو شدن جز جز وجودمون با جز جز کائنات  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/06/17 11:03
      مدت عضویت: 1288 روز
      امتیاز کاربر: 555 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 735 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ی مهربان
      سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان
      من خودم به این نتیجه رسیدم که تغییر رفتار بدون تغییر ذهنی و ایجاد فشار بر جسم به هیچ عنوان نمیتونه ما رو لاغر نگه دارد، ممکن ما وزن کم کنیم و لاغر بشیم ولی هرگز نمیتونیم لاغر بمونیم، ما به اندازه ی چاقی ذهنمون چاقیم، و تغییر رفتار غذایی بدون تغییر ذهنی در اخر ما رو به جای اولمون یا بدتر از اون برمیگردونه چون بهرحال ذهن ما قدرت گسترش دادن همه چیز حتی چاقی رو هم داره، من خودم با روش ذهنی تا الان بعد از رها کردن رژیم و رها کردن ورزش به مدت یکماه چاقتر شدم و این جسم الانم نشان دهنده ی ذهن چاق من است که باید روش کار کنم، وگرنه همیشه باید در تلاش طاقت فرسا برای لاغر شدن باشم تلاشی که به محض کم شدنش من رو به جایگاه چاق قبلی برمیگردونه چون ریشه ای کار نکردم ، چون روی ذهنم کار نکردم و فقط رفتارهام رو به رفتارهای ادم متناسب نزدیک کردم. من الان از وقتی که رژیم غذایی و ورزش هوازی رو کنار گذاشتم برای لاغر شدن وزنم کمی بالاتر رفته و میتونم احساس کنم کمی چاقتر شدم ولی ناراحت نیستم میدونید چرا؟ چون الان دارم با روش ذهنی کار میکنم و مطمنم که اصولی و برای همیشه لاغر میشم، و شخصیتم داره عوض میشه و ذهنم داره لاغرتر میشه و وقتی ذهنم به اندازه ی کافی لاغر بشه جسمم به سرعت لاغر خواهد شد. از کجا میدونم ذهنم داره لاغر میشه؟ از ارامشی که الان دارم، از لذتی که بدون عجله دارم از مسیر خودشناسی خودم میبرم، و دنبال دلیل رفتارهام و پشت پرده ی دلایل ذهنی رفتارهام هستم و اینکه تلاش برای بهبود رفتارها با کمک ذهنم میکنم میتونم بفهمم که ذهنم داره لاغر میشه، وقتی دیگه مثل گذشته هجوم به سمت غذا نمیبرم، یا یک جعبه شیرینی رو بعد از کلی رژیم خالی نمیکنم، یا به بدنم و احساسش توجه میکنم یعنی ذهنم داره لاغر میشه، وقتی به خودم گرسنگی نمیدم و برای خودم احترام قائل هستم و نمیگم نه الان وقت گرسنگی نیست و نباید بخوری و به بدنم و خودم احترام میگزارم و نیازش رو برطرف میکنم بعنی ذهنم داره لاغر میشه، وقتی دیگه بدون ترس و محاسبه ی کالری هر غذایی رو که دوست دارم میخورم یعنی ذهنم داره لاغر میشه، وقتی دیگه راحت واقعا براساس علایق خودم غذا انتخاب میکنم نه توصیه های پزشکی و نظر متخصصان تغذیه یعنی ذهنم داره لاغر میشه، وقتی با اعتماد به نفس در مورد علایق غذاییم و دوست داشتن فلان غذا بدون احساس شرمساری و خجالت از انتخاب هام صحبت میکنم یعنی ذهنم داره لاغر میشه، وقتی کمتر خودم رو تو اینه چک میکنم، وقتی کمتر در روز صحبت های درونی منفی در مورد چاق شدن و مصرف کالری میکنم یعنی ذهنم لاغتر شده.
      خدا میدونه که چقدر الان ارامش من بیشتر شده، چقدر در رابطه با غذا اعتماد به نفسم بیشتر شده، چقدر شناختم از خودم بیشتر شده، چقدر کنترلم روی خودم بیشتر شده، چقدر شادتر و امیدوارتر شدم، چقدر سرزنش کردن های من کمتر شده، چقدر ذهنم ارامتر شده از فکر کردن بیست و چهار ساعته به خوراکی ها و اینکه ساعت چنده چی بخورم بعدش کی باید فلان چیز رو بخورم تا حالا چقدر کالری مصرف کردم چقدر دیگه میتونم مصرف کنم یا اینکه نصف روز رو در هوس یه تیکه ی کوچک کیک باشم و ذهنم همش درگیر اون باشه و در اخر با احساس شکست و بی لیاقتی و عذاب وجدان بخورمش و منتظر اضافه شدن وزنم باشم یا مجبور کنم خودم رو که یک ساعت روی تردمیل بدوم به خاطره بک تکه کیک. استاد من با این روش یه روزی لاغر میشم و برای همیشه لاغر میمونم، هر وقت نجوا میاد سراغم که داری چکار میکنی یا رژیم بگیر یا بیشتر ورزش کن و برو روی تردمیل با خودم میگم طاهره حاضری این خوشی و ارامشی که الان داری از مسیرت میبری رو بدی و به راههای گذشته که پر از محدودیت و درگیری ذهنی و سرزنش و عذاب وجدان و سختی بود برگردی؟ و جواب من قطعا هرگز است من نمیخوام بیست و چهار ساعته ی روزم رو به خوردن و نخوردن و غذا و کالری و تحمل گرسنگی فکر کنم من میخواهم ذهنم ازاد از غذا باشه و با کار کردن و تکرار رفتارهای درست و اموزش دادن ذهنم به صورت خودبه خودی لاغر باشم و بمونم. ممنون از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شقایق
      1400/06/03 18:05
      مدت عضویت: 1141 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,153 کلمه

      با سلام روشهای لاغری( گام ۲۲)

      تمام افرادی که تجربه ی چاقی را دارند حتی اگر یکبار هم شده باشه  بدنبال روشی برای لاغر شدن رفته اند و آن را  در زندگی پیاده کرده اند و شاید چند کیلویی لاغر هم شده باشند اما  دوامی نداشته و با رها کردن برنامه ی لاغریشون سریعا  این کاهش وزن جبران شده

      دقیقا مثل کسی که میخواهد  برای سفر به شهری برود شاید چندین راه وجودداشته باشه ولی مهم مسیر درست ، اسون و کم خطر هست ، که او را  راحت به مقصد برسونه که اگر  راه غلط رو هم بره باز باید برگرده  و از  مسیر اصلی و درست حرکت و آغاز کنه دقیقا برای لاغری هم همینه یک راه اشتباه همیشه اشتباهه و شما هر عملی در اون مسیر انجام بدی باز غلطه و سر انجامی نداره

      اما راه صحیح همیشه درسته و عملکرد هم  اگر درست و بی نقص باشه قطعا نتیجه درست خواهد بود

      خب بر میگردیم سر مسیرهایی که من برای لاغریم انتخاب کردم و همه را در قسمتهای قبل به خوبی شرح دادم البته به همراه مقدار کاهشی که با هر روش داشتم و تمام راه هایی که من رفتم کاهش بدنبال داشت و این کاملا ثابت میکرد بدن من تمام و کامل توانایی لاغر کردن منو داره برخلاف باور غلطی که همیشه داشتم و میگفتم حودم هرگز نمیتونم لاغر بشم و اون کاهش وزنا هم به دلیل داشتن رژیم بود ❎ ❎

      ولی حالا که خوب فکر میکنم می بینم در تمام آن مدت هم من بودم که در لاغری توانایی داشتم خدا رو شکر که اصلیترین و صحیح ترین فرمولو درک کردم و در حال پر رنگ کردن ش هستم

      دقیقا بیس کار ذهنی همینه ، شناسایی فرمولها و باورای غلط ،  دلایل اشتباه بودن این فرمول و باورها

      و سپس جایگزین کردن باورهای درست همراه با ذکر دلایل و پرورش دادن این باورهای جدید 👌👌👌

      یک باور صحیح دیگر که من در این مسیر شناختم قبول کردن مسئولیت چاقیم بود من خودم باعث چاقیم شدم پس قطعا خودم هم میتوانم لاغر شوم و چقدر این باور ای صحیح احساس آدمو خووب میکنن اینکه من میتونم به تنهایی چیزایی که خراب کردمو از نو بازسازی کنم با باورای صحیح م . تازه این باورا همه پیش فرض ذهن من بودن و طی سالها خودم کمرنگشون کردم پس طبیعیه که اگه باورای غلط و پاکسازی کنم این باورا خودبخود  نمایان خواهند شد

      یک باور دیگه که در این فایل راجع به اون صحبت میشه روشهای لاغری هست روشهای لاغری دقیقا مثل همان مثالیست که در اول نوشته هام گفتم رفتن به سمت یک شهر و خیلی مهمه که ما راه درست و انتخاب کنیم

      برای لاغر شدن هم خیلی مهمه که ما کدوم راه و انتخاب کنیم همه ی ما بارها راههای مختلفی را انتخاب کردیم که با شکست مواجه میشد

      چون این روشها طبق برنامه ی اصلی زندگی نبود ، بارها شده بود من به خودم میگفتم مگه میشه ادم تمام عمرش رژیم باشه یا دایما در حال ورزش؟؟ ، مگه میشه آدم همیشه تو مهمونیها یا عروسیها فقط حسرت خوردن غذاهای متنوع و  بکشه و دیگران و نگاه کنه ؟

      و با اینکه این سوالات مدام در ذهنم میچرخید بدلیل نا اگاهی از روش صحیح باز دوباره یک روش غلطه دیگه که از طرف کسی یا تبلیغی پیشنهاد میشد را امتحان میکردم و  باز خستگی و بدنبالش  شکست دوباره که همین شکستها کلی به من ثابت میکرد که ما بی اراده ایم و نا توانیم  در لاغر شدن اما وقتی به مسیر صحیح هدایت شدم وفایلا ها رو گوش دادم و  خوب فکر کردم دیدم  من برای چاق شدنم هرگز کار خاصی انجام ندادم نه قرصی خوردم نه فعالیتی ، نه طبق یه برنامه ی خاص ، نه تصمیم گرفتم ، نه تصمیم قاطعی  که مثلا من میخوام از شنبه چاق بشم 😊😊کاملا طبیعی و خودبخود به خودم می امدم می دیدم چاق شدم

      خب پس چرا همه ی ما  فکر میکنیم برای لاغری  هم باید یه کار خاصی انجام بدیم و این اشتباهترین باور و بدنبالش رفتارایی که میکردیم  اشتباهترین رفتارها بود . کسی که مسیر اشتباهی را برای سفر انتخاب میکنه با هر وسیله ی نقلیه و با هر سرعتی حرکت کنه باز به مقصد نخواهد رسید

      و به قول انیشتین نادانترین افراد کسانی هستند که از یک کار تکراری نتیجه ی متفاوت میخواهند و من چقدر این رفتارهای تکراری  را برای رسیدن به نتایج متفاوت انجام دادم و الان متوجه شدم که

      پرسه ی لاغری کاملا شبیه به همان پرسه ی چاقیست ، کاملا طبیعی و خودبخود اینه که درسترین روشه اینه که جوااب میده و رسیدن به هدفش ماندگاره

      لاغری با قدرت ذهن خودم  👌لاغری با توانایی خوووودم 👌

      و باید بدانم وقتی وارد این مسیر درست شدم باید تمام روشهای غلط را کنار بگذارم و کاملا فراموش کنم من بارها شده با خودم تکرار میکنم این روش صحیح دیگر رژیم نیست که ترس از محدودیتهایش داشته باشی یا ورزشهای سنگین نیست تا ترس از خستگیها و بهم خوردن برنامه های زندگیت و داشته باشی لاغر شدن با قدرت ذهن خیلی راحت و آسونه همانطور که ارام آرام و خودبخود چاق شدی حالا هم یاد میگیری لاغر بشی

      لاغری یک مهارته که باید کاملا آموختش چرا یک والدین چاق فرزندانی چاق دارند ؟ این اصلا ربطی به ژنتیک نداره این ثابت میکنه  که چاقی هم آموختنی بود که ما از افراد خانواده اموختیم

      و بر عکس والدین متناسب فرزندانی متناسب دارند چرا که فرزندان از رفتارها و آفکار والدین درس میگیرند وکاملا  خودبخود لاغری را می آموزند

      در اینجا لازم است بگویم چاقی و لاغری به خودی خود هیچی نیستند این دو فقط محصولند محصول یکسری افکار و بدنبالش یکسری رفتار که مرتب تکرار میشوند و تبدیل به عادت شدند

      و کاملا طبیعیست کهمحصول افکار و رفتار چاق  چاقیست محصول افکار و رفتار لاغر.    لاغریست

      افکار چاقی همان باورهای غلط ما بود که در اثر تکرار رفتار شد و تبدیل به عادات اشتباه ما شد در روشهای غلط لاغری ما فقط روی رفتار کار میکردیم و رفتارها رو تغییر میدادیم غافل از اینکه

      چاقی ما نشات گرفته از ذهن ما بود و تمام دستورات و فرمولای خوردن ما در ذهنمون نوشته شده بود . و تا وقتی این دستورات نا درست باشه هرگز  ما نمیتونیم جلوی رفتارمونو شاید موقت بگیریم ولی  دوباره اتوماتیک وار این رفتار بنا به دستورات مغزی عمل خواهد کرد

      پس رژیم هر گز نمیتونست  ما رو لاغر کنه . و در مورد افرادی که از اول عمرشون متناسب بودن این کدها و دستورات مغزی طبق پیش فرض بدنشون  کاملا درست و طبیعیه  پس دستورات خوردنشون هم کاملا درسته و به هیچ وجه بیشتر از حد نیازشون نمیتونن بخورن و این رفتار نشات گرفته از آن دستورات و کدهای درسته  

      اما متاسفانه بعضی از این افراد هستند  که کاملا نا آگاه فرمولای صحیح ذهنشون و برای  چند کیلو چاق شدن دستکاری میکنند  و چاقی در انها  شروع می شود و معلوم نیست این روند تا کجا ادامه  پیدا خواهد کرد

      و سخن اخر من به لطف خدای مهربان مسیر اصلی لاغریم را پیدا کردم و به سمتش هدایت شدم هر روز که میگذرد  با گوش دادن فایلای لاغری  و خوندن مطالب دیگر دوستان هم مسیرم فرمولها و کدهای غلطی را در ذهنم پیدا میکنم و انها را تبدیل به فرمولهای صحیح میکنم تا همین فرمولها با صادر کردن دستورات صحیح رفتار و عادتهای مرا صحیح و در جهت لاغری کنند

      ممنونم ای خدای خوبم 

      ممنونم استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/04/22 19:33
      مدت عضویت: 1027 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,284 کلمه

      با سلام به استاد عزیز آقای عطارروشن ودوستان سایت 

      لاغری با ذهن قسمت سوم💖💖💖

      در این قسمت می خواهیم روشهای لاغری رو بررسی کنیم برای هر هدفی روش‌های مختلفی میتونه وجود داشته باشه اگر می‌خواهید به شهری سفر کنید ممکنه چند راه برای رفتن به این شهر باشه 

      اما معمولاً یک راه از همه بهتره. راه‌های اشتباه یکی از ویژگیهاشون اینه که همیشه اشتباهن. یعنی یک راه اشتباه نمی تونه برای یک فردی نتیجه خوب داشته باشه، برای فردی دیگه نتیجه بد داشته باشه

       اما راه صحیح چرا 

      میتونه برای یک عده ای نتایج خوب داشته باشه برای یک عده ای نتایج خوب نداشته باشه. چون عملکرد این فرد از مسیر صحیح هم، تاثیر خیلی زیادی در نتیجه از این مسیر داره. اما درمسیر اشتباه شما به هر شکلی که عمل کنید در نهایت نتیجه اشتباه خواهد بود 🤪

      در روش کار ذهنی به این شکله که ما باید آگاهی هایی رو که داریم یعنی همون فرمول های ذهنی رو شناسایی کنیم و درست و غلطش رو جدا کنیم و انهایی که اشتباه هستن رو با استدلال و دلیل، به فکر به باور و به فرمول صحیح در مغزمون تبدیل کنیم 🥰

       برای لاغر شدن اول دلایل چاقی رو شناسایی کردیم و یکی یکی اون ها رو لغو کردیم .بعد مسئولیت چاقی خودمون رو

       پذیرفتیم و تعهد دادیم که خودمون رو مسئول لاغری خودمون هم بدونیم 

      یعنی یک وجه اشتباه رو شناسایی کردیم وجه صحیح رو جایگذاری کردیم .دلایل اشتباه رو شناسایی کردیم و دلایل صحیح را آوردیم. عدم مسئولیت‌پذیری خودمون رو شناسایی کردیم و در مقابل اون مسئولیت‌پذیری رو قرار دادیم .

      روش کار ذهنی اینجوریه 🤗یکسری فرمولهای اشتباه شناسایی میشه با فرمول‌های صحیح جایگزین میشه. همه آدم ها از هیچ روشی برای چاقی استفاده نکردن. خیلی خود به خود و ساده چاق شدن. اما همه این افراد خیلی روش های متفاوتی رو استفاده کردن برای لاغر شدن، و نتیجه هم نگرفتن. اما باید این توانایی رو در خودمون ببینیم و تاکید کنیم و در ذهنمون بذر لاغری رو بکاریم.

       ما برای لاغری بلاخره از روش‌هایی استفاده کردیم و می‌خواهیم این روش‌ها رو بررسی کنیم و به یک نتیجه واضح و به یک دسته بندی برسیم که چه روش‌هایی اشتباهان و چه روشی میتونه صحیح باشه🥳

       وقتی که راه صحیح رو پیدا کنیم با خیال راحت تر، با اطمینان بیشتر، با آرامش بیشتر، در این مسیر حرکت می‌کنیم و دیگه شک و تردید نداریم. در تمام روش هایی که تا الآن استفاده کردید فارغ از اینکه چه نتیجه‌ای داشته و چه مقداری از وزنت رو کم کرده هیچ وقت نتیجه مطلوب رو نگرفتی. شما یک روشی رو شروع می کنی و انجامش میدی، یک هفته، یک ماه ،

      یک نتیجه نسبی میگیری یا اصلاً نمی گیری. و چون نمیتونی برای همیشه با اون روش زندگی کنی، بر اساس اون برنامه زندگی کنی، دوباره برمیگردی به زندگی عادی خودت و دوباره به وزن قبلی برمی‌گردی.

       این اثبات می کنه که روش شما برای لاغری اشتباه بوده و یه مدت میگذره و دوباره وسوسه میشی که اون روشه نتیجه نداد این روشی که فلانی استفاده کرده یا این روشی که جدیداً تبلیغ می‌کنن، این دیگه فرق میکنه و خودت رو توجیح میکنی که این روش قبلی به چه دلیلی به درد نخورد یا برای من خوب نبود. ولی این روش جدید فرق میکنه.

       ما بارها این اتفاق برامون افتاده که یک مسیری رو رفتیم، یک روشی رو امتحان کردیم، شکست خوردیم ،ولی چند وقت بعد به طریق دیگه، به اسم دیگه، به شکل دیگه ،به اعتبار دیگه، دوباره رفتیم و از این روشها استفاده کردیم و باز هم شکست خوردیم.😢

       باید فکر کنیم چرا هیچ روشی برای لاغریه همیشگی جواب نداده و فقط مقطعی، برای مدتی جواب داده.

       اول اینکه باید یکی یکی این روش ها رو خط بکشیم. یعنی هر روشی که استفاده کردی و هر نتیجه‌ای هم گرفتی.

       اما اون روش رو به عنوان روش صحیح، به عنوان متناسب شدن، دیگه نباید بپذیری و روش خط بکشی و دیگه بهش فکر نکنی .هر روشی رو که هر کسی به شما داده، در هر جایگاهی که بوده، اگه برای خودت نتیجه نداده، بذارش کنار. هر روشی هم که شنیدی دیگران استفاده کردن و نتیجه نداده اونها رو هم بدون، جزو همین دسته نشدنی ها هستن و از این مسیر نمیشه.☺

       متاسفانه افراد چاق عادت دارن که بارها و بارها روش‌های مختلفی که همه معمولاً هم به یک شکله و بیسش یکیه رو استفاده کنن و نتیجه نگیرن.

       جمله معروف انیشتین: آدم احمق آدمیه که یک کار و بارها و بارها انجام بده به امید کسب نتیجه متفاوت🤗

       این مثل سفر کردن از یک مسیر اشتباهه، شما صد بار از یک مسیر اشتباه با هر سرعتی بخواهی به مقصد برسی، امکان نداره برسی. لاغری هم یک مقصده، شما از هر روشی با هر سرعتی بخواهی لاغر بشی، اگر روشت اشتباه باشه، شما هیچ وقت لاغر نمیشی. پس یک بار برای همیشه بیا به ذهنت این دستور رو بده، این فرمول جدید رو در ذهن خودت ایجاد کن که همه روش‌هایی که تا الان من برای لاغری استفاده کردم، اشتباه بوده. و روش صحیح روش لاغری با قدرت ذهن خودته نه قدرت ذهن دیگری، نه قدرت برنامه دیگری، نه قدرت داروی دیگری، نه قدرت هیچ عامل بیرونی، فقط قدرت ذهن خودت 💃💃

      چون با قدرت ذهن خودت چاق شدی، پس با قدرت ذهن خودت هم میتونی لاغر بشی. شما از هر مسیری به مقصد برسی، بهترین راه برگشت از همون مسیر برگشته. شما از مسیری که چاق شدی، باید لاغر بشی. اگر که می خواهی برای همیشه لاغر بمونی.

       شما اگه برای چاق شدن رژیم خاصی گرفته باشی الان هم میتونی با رژیم لاغر بشی، اگر برای چاق شدن داروی خاصی مصرف کردی شاید بشه با داروی خاصی لاغر شد اگر برای چاق شدن ورزش های خاصی انجام داده باشی میشه با ورزش های خاصی هم لاغر شد.

       اما اگر برای چاق شدن هیچ کدوم از این کارها رو نکردی بنابراین تصور باطلیه که بخوای با انجام این کارها لاغر بشی باید نسبت به این موضوع آگاهی پیدا کنی که چرا ما چاق شدیم و چرا لاغر نمی شیم؟ که موضوع بسیار مهمیه. چرا هر بار که لاغر شدی دوباره چاق شدی؟ چرا نمیتونی لاغر بشی؟ چرا اونی که لاغره چاق نمیشه؟ اونی که چاقه چرا لاغر نمی شه؟ چرا اینقدر راحت چاق شدیم؟

       چاقی محصول افکار و رفتار ماست و محصول داروها و مواد غذایی نیست. خیلی‌ها فکر می‌کنن چاقی به خاطر خوردن مواد غذاییه. مگه انسانی هست که غذا نخوره. پس وقتی خیلی از انسان‌ها متناسب هستن پس اشکال از مواد غذایی نیست. چاقی تبعات زیادی داره و بیماری های متفاوتی رو به وجود میاره و یک پدر و مادر چاق خیلی راحت میتونن فرزندان چاقی رو تحویل جامعه بدن. بنابراین هر انسانی که اقدام کنه برای لاغرشدن، نه تنها خودش رو رها کرده از این مشکل، بلکه فرزندانش رو هم از این مسئله رها کرده. یک حوزه امنیت رفتاری برای اونها به وجود آورده .چون فرزندان ما فقط نگاه به ما می کنن و عادت های ما رو آنها یاد می‌گیرن. و به این دلیله که خیلی‌ها فکر می‌کنن چاقی ارثیه در صورتی که ارثی نیست، آموزشیه.😊😊

       بچه ای که در خانواده‌ای که پدر و مادر، اضافه وزن دارن متولد میشه، همین طور که رفتارهای عادی پدر و مادرش رو میبینه، چاق شدن رو یاد میگیره .چاقی محصول افکار و رفتار تکراری ماست. تکراری یعنی چی ؟؟؟🤔🤔

      عادت ها اصلاً چی هستن؟؟ هر چیزی که عادت ما بشه تکراره

       شما هر رفتار، هر فکری رو چندین بار تکرار کنی خیلی راحت به عادت شما تبدیل میشه. عادت به چی میگن؟؟🤔 به فکر و یا رفتاری میگن که ما نمی‌تونیم انجامش ندیم. حتی اگه به عواقب خطرناک آن آگاه باشیم میشه عادت.

       عادت خیلی خطرناکه. عادت باعث میشه که ما یک رفتاری که ۱۰۰ درصد اشتباهه رو نتونیم انجام ندیم و در نهایت تکرار این رفتار اشتباه صدماتی رو به ما وارد میکنه. فردی که اعتیاد به مواد مخدر داره مطمئنا انسان عاقلی بوده  قبل از اینکه شروع کنه به مصرف مواد،

       به هر دلیلی شروع میکنه به مصرف مواد یه مدتی که تکرار میکنه بدنش، فکرش، مغزش برنامه‌ریزی میشه برای مصرف مواد و چون همیشه مغز ما روی بیشتر تنظیم شده، یعنی شما در مسیر ثروت هم قرار بگیری همیشه میگی باید بیشتر در بیارم بیشتر می خوام.

       در مسیر چاق شدن هم  قرار بگیری، همینه. شما رو تشویق می کنه به چاق تر شدن .در مسیر مصرف مواد مخدر قرار بگیری همیشه شما را تشویق می کنه به مصرف مواد بیشتر. در مسیر ورزش کردن قرار بگیری، همیشه شما را تشویق می کنه به قهرمانی بیشتر رتبه های بیشتر 

      و مغز ما کارش اینه ،که تشویق می کنه برو جلو و هیچ براش فرقی هم نمی کنه که این مسیری که شما رو در اون تشویق میکنه به نفعته یا به ضررته .اون فقط تشویق می کنه .اون فقط گسترش میده. وقتی که فردی به مواد مخدر معتاد میشه شروع میکنه به مصرف، مغزش بلافاصله بعد از چند روز که اون تکراره مصرف کردن به عادت تبدیل  میشه،شروع میکنه به تشویق فرد برای تکرار بیشتر عادت ،و چرخه عادت رو سریع تر میکنه و اون فرد بعد از مدتی می بینه که نیاز داره بیشتر مصرف کنه و مطمئنا همه افراد معتاد میدونن که این رفتارشون داره اون ها رو نابود میکنه اما نمی‌تونن انجامش ندن. چرا ؟؟؟

      چون دستورش در مغزه. یک فرد چاق نمیدونه از چه زمانی برای چاقی برنامه‌ریزی شده ،چه افکاری در اون به وجود آمدن، چون از زمان تولد شما تحت آموزش والدین قرار گرفتی بعد جامعه بعد دوستان. رفتار چاق کننده در شما شکل گرفته افکارش چه جوری شکل گرفته؟؟؟ با باورها، مثلاً همین که شما شنیدی چاقی ارثیه، یک فکره،شما  هنوز چاق نیستی اینو می شنوی، وقتی باورش می کنی، مغزتون اونو  تبدیل میکنه به یک فرمول و برات طبیعی میشه که چاق شدن طبیعیه چون ارثه و با ارث هم که نمیتونم مبارزه کنم.

       یا مثلاً کسی فکر میکنه چون من الان قرص مصرف می کنم من چون اعصابم خرابه و عصبی هستم و آدمهای عصبی چون دارو مصرف می‌کنن اشتهاشون زیاد میشه. اینها همه فرموله وقتی باورش کردی مغز شروع میکنه به عمل کردن، دستور دادن بر اساس اون فرمول ،و شما یواش یواش مصرف مواد غذاییت بیشتر میشه و چون مغز شما علاقمنده که تکرار کنه عادت های شما رو، شما به مرور تکرارت بیشتر و بیشتر میشه و چاق میشی.😭😱

       یعنی منشاء همه عادت ها، مخصوصاً عادت هایی که باعث چاقی ما شده در مغزمون از یک زمانی ثبت شده و نمی دونیم هم چه زمانیه. و به دنبالش هم نگردید چون مشکلی از ما حل نمی کنه. ما فقط الان می خواهیم باور کنیم و بشناسیم سیستم به چه شکل عمل میکنه. وقتی فکر چاق کننده، مثل اینکه خیلی ها شنیدن آدمها وقتی ازدواج می کنن چاق میشن، چرا چاق میشن؟؟

       کسی نمیدونه، این یک فکره، یک شایعه اس، یک حرفه، یک ضرب المثله، هرچی که میخوای اسمش رو بذار ولی وقتی شما بارها این رو شنیدی، احتمالاً نمونه‌هایی هم دیدی، مثلاً خودت متناسبی، ازدواج نکردی و کسی رو دیدی که ازدواج کرده و بعد از مدتی می بینی داره چاق میشه، قبلا اینو شنیدی و نمونه هم دیدی، اینها همه باعث میشه که شما ناخودآگاه باور کنی که ازدواج باعث چاقی میشه. و وقت ازدواج شما که برسه این فرمول فعال میشه. از قبل فرمول ایجاد شده، و وقتی ازدواج کنی فرمول فعال میشه. و شما بدون این که بدونی چی شد، اشتهات تغییرکرد. این یک فرموله، که وقتی باورش کنی،

       وقتی نمونه ببینی، برای ذهنت طبیعی میشه چاق شدن به دلیل ازدواج. و شما شروع می کنی به چاق شدن.🥺

       اگر مصرف دارو در ذهن طبیعی جلوه داده بشه، که کسی که دارو مصرف میکنه طبیعیه که چاق بشه، شما خیلی راحت شروع می‌کنی به چاق شدن. این ها همه باوره،

       کافیه شما به دلیل یک مشکلی به پزشک مراجعه کنی و مشکل شما تشخیص داده بشه و پزشک داروهایی رو تجویز کنه، کافیه که پزشک به شما بگه مراقب مصرف این دارو باش چون این دارو اشتها رو زیاد میکنه و باعث چاقی میشه، چون به پزشک اعتماد داری و حرفش برای شما سنده، شنیدن همون یک بار حرف برای شما، کافیه که باور کنی مصرف این دارو اشتها رو زیاد میکنه و ذهن باور میکنه و برات طبیعی میشه که مصرف این دارو من رو چاق میکنه و همین کافیه که مغزت دستورهای چاق کننده رو صادر کنه و می بینی که ناخودآگاه رفتار شما شروع میکنه به عوض شدن و نتیجه‌اش بعد از چند وقت اضافه وزنت میشه.🤯

       خیلی ها اضافه وزنشون اینجوری بوده، چاق نبودن از یک مقطعی به دلیلی که یک حرفی رو باور کردن، یک توصیه‌ی رو جدی گرفتن، یک مطلبی رو جای خوندن که خیلی باورش کردن، از طریق رسانه‌ها بهشون گفته شده و آنها در مسیر چاق شدن قرار می گیرن. و یکی از مشکلات چاقی اینه که وقتی در مسیرش قرار گرفتی، دیگه نمیدونی تا کجا پیش میره، یعنی شما نمیتونی تعیین کنی، می خوام چاق بشم و پنج کیلو اضافه کنم، نمیشه😬

       وقتی مغز در مسیر چاق شدن قرار گرفت و فرمولها رو ایجاد کرد، دیگه جلوش رو نمیشه گرفت و تا هر جایی ممکنه پیش بره، خیلی از افراد لاغر هم هر کاری می کنن که چاق بشن، اما چاق نمیشن. دقیقاً مثل افراد چاقن که لاغر نمیشن .به خاطر اینکه ذهنیه و ثابت میکنه که چاقی و لاغری ذهنیه و جسمی نیست.

       چون فردی که لاغره داره هرکاری میکنه که چاق بشه و نمی شه اونم توی ذهنش چنان باور کرده که من متناسبم و نمیتونم اضافه کنم. یک فرد چاق هم به خاطر چاقی زیادش چون که باور کرده نمیتونم لاغر بشم، هرکاری میکنه نمیتونه. فردی که لاغر و میخواد چاق بشه و پیش پزشکی میره که فکر میکنه کارش خیلی درسته و پزشک هم برایش تجویز میکنه و این فرد هم باور میکنه که مصرف این قرص اشتهاش رو زیاد میکنه، میتونه چاق بشه و دیدگاهش اینه که یه کم می خوام پر بشم یکم  میخوام اضافه کنم و می خوام فقط ۴ کیلو اضافه کنم و تلاش میکنه، قرص میخوره، دارو میخوره، ولی اگه استارت چاقی زده بشه ،چون این کار دستی انجام شده، چون فرد با مصرف دارو خودش دستی اومده فرمولهای ذهنش و مغزش رو تغییر داده برای چاقی، وقتی در مسیر چاقی قرار میگیره، دیگه معلوم نیست کجا متوقف بشه. مثل اینکه شما یک توپ رو در سرازیری حرکت بدید و رها کنید. معلوم نیست این تو کجا بره، به چی برخورد کنه، به صخره بخوره یا بیفته توی دره 🤨🤨

      و متاسفانه خیلی از افراد به این شکل، خودشون به اصرار، خودشون رو در مسیر چاقی قرار دادن و همه اینها هم می‌خواستن ۳ یا ۴ کیلو اضافه کنن ولی الان ۳۰ یا ۴۰ کیلو اضافه کردن. چون ذهنشون رو تغییر دادن. دلیل اینکه شما هر کاری کردی لاغر نشدی به خاطر اینکه تمام روش‌هایی که استفاده کردی چیزی رو در مغز شما تغییر نداده .وقتی شما رژیم می‌گیری خودتو از مصرف مواد غذایی منع می کنی. شما چیزی رو در مغزت تغییر ندادی. در واقع خودت رو از خوردن منع  میکنی. یعنی مغز دستور خوردن رو داده، مثل خیلی از آدم های چاق که میگه میدونم سیرم، ولی نمیتونم نخورم. چرا نمیتونی نخوری؟؟؟

       چون از مغزت فرمان صادر شده، شما نمیتونی جلوی پلک زدنت رو بگیری چون فرمانش توی مغزه. ضربان قلبم دستورش در مغزه، شما نمیتونی تلاش کنی بگی به جایی برسم، بتونم بدوم ولی ضربانم بالا نره. اصلا نمیشه. چون فرمولش در مغز ذخیره شده و این فرمول ها غیر قابل تغییرن. تنها فرمولی رو که میشه تغییر داد خوردنه. و تنها چیزیه که خداوند اختیارش رو  دست خودمون قرار داده. اما این بلا رو سر خودمون باهاش آوردیم. پلک زدن اتوماتیکه، تنفس گوارش، سلول سازی، هضم غذا، اتوماتیکه. هزاران فعالیت بدن شما اتوماتیک انجام می گیره و دستوراتش در مغز نوشته شده. فقط خوردنه، تامین نیاز بدنمونه که دستیه، اینم باز برای خیلی‌ها اتوماتیکه. فردی که از ابتدای تولد تا انتهایی که زنده اس متناسب میمونه، خوردنش هم اتوماتیکه. وقتی فرد لاغری رو میبینید که غذاش رو کشیده ولی همونم نمیتونه بخوره و میگه نمیتونم همه غذامو بخور چرا اینها نمی توانن بخورن؟؟؟🤔🤔

       مثل اینه که من چاق بخوام بگم ضربان قلبم رو دستی ببرم بالا، خوب نمی تونم و اون فرد لاغر هم نمیتونه زیادتر بخوره و خوردنش اتوماتیکه. چون فرمولهای مغزش رو درباره خوردن تغییر نداده و جزء غریزشه. حیوانات هیچ وقت چاق نمیشن. حیوانی که در جنگل ها زندگی می کنه. چیزهایی که در ذهن ما به وجود میاد، اونا ندارن. چون ذهن ندارن. چون قدرت ذهن رو ندارن. فرد لاغر که از اول تا آخر عمرش لاغره غریزش اینجوریه. دستکاری نشده. نگرشش با ما نسبت به مواد غذایی فرق میکنه.

       فردی که چاق شده فرمول هاش دستکاری شده. توسط والدین و اطرافیان، رسانه‌ها، فرهنگ .اگه الان نمیتونی لاغر بشی  واز هیچ روشی هم لاغر نشدی به خاطر اینه که هر روش رو استفاده کردی فرمولهات رو عوض نکرده، فقط شما رو در محدودیت قرار داده، و تازه محدودیت شما رو حریصتر کرده ،جنگ روانی به وجود آورده،🥵

       وقتی مغز دستور خوردن میده، شما نمی‌خواهی بخوری، چون در برنامه غذاییت نوشته تو ۵ قاشق باید بخوری، ولی مغز میگه باید ۲۰ قاشق بخوری. وقتی که تو نخوری، یه روز میتونی، دو روز میتونی.

       چرا یواش یواش عصبی میشی و اعصابت خراب میشه و پرخاشگر میشی. به خاطر این که تو میخوای با مغزت مبارزه کنی. اون دستور میده بخور تو میگی نمی‌خورم. مگه تو میتونی جلوی فرمول مغزت رو بگیری که تنفست رو تغییر بده نمیتونی، چون اینا اتوماتیکه.☺

       وقتی که تو دستی فرمول رو عوض کردی، فرمول های چاقی رو جایگزین فرمول های صحیح متناسب بودن کردی، دیگه نمیتونی جلوش رو بگیری با نخوردن، با ورزش کردن.

       دویدن، ورزش کردن، وزنه زدن، فرمول ها رو عوض نمیکنه برای مدتی خودت رو تحت فشار میذاری و نتایجی هم می‌گیری، اما چون فرمول ها عوض نشده، هیچ وقت نتایج ماندگار نیست. یک فرد لاغر فرمول های ذهنی اش دست نخورده است. درست به خاطر اینه که هیچ وقت چاق نمیشه 

      در این قسمت ما می‌خواستیم به این نتیجه برسیم که هیچ روشی نمیتونه فرمول های مغزی ما رو برای جلوگیری از چاق شدن تغییر بده و ما رو به سمت لاغری هدایت کنه. فقط و فقط روش لاغری با ذهنه که می تونه ما رو به سمت لاغری هدایت کنه.

       تمرین::

       هر روشی رو که می‌شناسید و خودتون استفاده کردید یا دیگران استفاده کردن رو دربارش تحقیق کنید و به این نتیجه برسید که، اون روش نتونسته اون فرد رو برای همیشه لاغر کنه. ما می‌خواهیم برای همیشه لاغر بشیم. و این کار نیاز داره که فرمول ها رو تغییر بدی. باید اول از همه ی  روش‌ها ذهنت رو پاک کنی. اون وقت از یک روش صحیح حرکت کنی نمیشه شما بخوای لاغری با ذهن  رو یاد بگیری، ولی گوشه ذهنت هم این باشه که حالا من رژیمم  و بگیرم و این روش رو هم داشته باشم. اصلا نمیشه.😅😅

       زمانی شما می تونی از روش لاغری با ذهن نتیجه بگیری که جرئت داشته باشی تموم روش های دیگه رو بذاری کنار. چطور میتونی اینکارو بکنی ؟؟؟

      وقتی که به خودت اثبات بشه که روشهای دیگه جواب نمیده پس دلیلی هم نداره که انجامشون بدم. این قدر باید مطمئن باشی که هیچ روشی برایلاغری جواب نمیده که با اطمینان و اشتیاق در این مسیر حرکت کنی. باید مطمئن باشی که این روش شما رو به لاغری نمی رسونه و آگاهانه در این مسیر حرکت کنی .حتی عمل جراحی هم تاثیری نداره چون در مغز ما تغییری ایجاد نشده باید به این باور و نتیجه برسی که هیچ روشی نمیتونه فرمول های مغزی شما رو تغییر بده که لاغر بشی مگر اینکه از روش لاغری با ذهن استفاده کنی. درباره روش‌های مختلف تحقیق کن، افرادی که استفاده کردن نتایج شون رو بررسی کن و بنویس که این روش‌ها جواب نداده و به این باور برس که روش لاغری با ذهن بهترین روشه که میتونه شما رو به تناسب اندام برسونه. در این روش هیچ برنامه‌ای به شما داده نمیشه. و همش تخلیه افکار اشتباه که نتیجه اولیه اون برای شما، آرامشه، احساس خودباوریه برای این که میتونی لاغر بشی.

       وقتی خودباوری در مغز شما شکل بگیره، در باور شما ایجاد بشه، ذهن شما به این خودباوری برسه که میتونم لاغر بشم، اون وقت می بینی ناخداگاه یکسری رفتارهای شما تغییر میکنه۰😊😊💃💃💃💃😊🙏🙏🙏💖💖💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/04/17 18:36
      مدت عضویت: 1649 روز
      امتیاز کاربر: 28021 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,499 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

      من مشتاق متناسب شدن هستم و تصمیم دارم از طریق لاغری با ذهن رویای خودم رو محقق کنم.

      من در  تمرین جلسه ی پیش نوشتم بارها از طریق رژیم و ورزش وزن کم کردم و بسیار عالی متناسب شدم .

      من اگر بخوام به شهر خاصی سفر کنم ممکنه چند راه  برای رسیدن به اون شهر باشه اما یک راه از همه بهتره هست و راه ایمن تر و ساده تر ی هست.پس هنون راه درست و صحیح هست  و اما  راه های اشتباه یکی از ویژگی هاشون این هست برای همه اشتباه هستن یعنی نمیشه برای یکی اشتباه باشن و برای یکی صحیح باشن اما راه های صحیح چرا ممکنه برای یکی  نتایج درست  داشته باشن و برای یکی نتایج درست نداشته باشه .

      ما همیشه باید یه سری آگاهی ها و باورها  رو  که داریم اونها رو شناسایی کنیم  و درست و غلطهاش رو شناسایی کنیم و اون غلطها رو با با دلیل و برهان به باور  و اگاهی درست تبدیل کنیم  تا موفق بشیم .پس ما باید تبدیل افکار و باورها  رو انجام بدیم . و اما تا حالا ما اومدیم دلیل های چاقی رو شناسایی و بعد یکی یکی  اونها رو لغو کردیم .

      و بعد تعهد دادیم و چاقی خودومون رو پذیرفتیم 

      یعنی یک وجه اشتباه رو شناسایی کردیم و دلایل صحیح رو جایگزین کردم .

      و اومدیم عدم مسولیت پذیری رو شناسایی کردیم و مسولیت پذیری ر و جایگزین کردیم .

      همه ی آدمها ی چاق  از هیچ روشی برای چاق شدن استفاده نکردن و خیلی ساده و خود به خود چاق شدن ولی همه ی این افراد از خیلی روشها استفاده کردن برای لاغر شدن و همشون هم نتیجه ندادن .

      و این خیلی نکته  ی مهمی هست درسته در جلسه ی قبل گفتیم ما بارها از چه روشی لاعر شدیم و نوشتیم اما در واقع این کار  برای این بود که توانایی خودمون رو درک کنیم و ببینیم که  ما آدم توانمندی  هستیم  .

      ولی اگر این روشها رو بررسی کنیم میبینیم چه راهی درست  هست و با اطمینان بیشتر در این مسیر حرکت میکنید .

      پس هر روشی رو که استفاده کردید بیایید بنویسید و ببینید که نتیجه دایمی از اون نگرفتید پس قطعا راه درستی نبوده 

      پس این اثبات میکنه روش شما برای لاغر شدن اشتباه بوده و بعد از یک مدت دوباره به خودتون میگید اون روش خوب نبود ولی این روش که فلانی استفاده میکنه فرق داره و جواب میده پس دلیل میاری که اون روش به درد نمیخوره و حالا این روش خوبه مثل استاد که رژیم آمریکایی رو پیدا کردن گفتن آهان این خوبه و چاره ی کار من همین رژیم هست و با بقیه این فرق داره و با کلی زحمت و … تهیه اش کرده بود اما بعد از مدتی  رهاش کرد و شکست خورد پس ما بارها از روشهایی استفاده کردیم که نتیجه نداده .

      پس تمرین جلسه  ی قبل خودت و دوستانت رو مرور کن و ببین چقدر از روشهای مختلف و مثل هم استفاده شده ولی جواب نگرفته  ایم ؟؟ممکنه مقطعی جواب گرفته باشیم اما دایمی نتیجه نگرفته ایم .

      پس روی هر روشی  که  در گذشته استفاده کردید  و  از اون نتیجه نگرفتید خط بکشید .

      هر بار یه سری افراد میان همون روشهای غلط رو با کمی تغییر رنگ و  لعاب دوباره  تحویل آدمها میدن و اینجا هست که به یاد  جمله ی معروف انیشتین میفتیم که  میگه ادم  احمق کسی که یک کار رو بارها و بارها انجام بده به امید کسب نتایج متفاوت .

      من خیلی این طرز رفتار رو داشتم و  بارها من رژیم و ورزش داشتم به امید لاغری ماندگار ولی هیچ وقت نشد و لی من بازم با انرژی بیشتر ادامه میدادم و این دقیقا مثل سفر کردن به شهر مقصد   از  راه اشتباه هست که به مقصد نمیرسی.

       پس من با هر سرعتی و با هر وسیله ی نقلیه ای در مسیر اشتباه حرکت کنم هیچ وقت به مقصد نمیرسم .

      پس یک بار برای همیشه بیا این فرمول رو در ذهنت ایحاد کن که روشهای قبلی برای لاغری  همه اشتباه بوده و فقط روش لاغری با قدرت ذهن درست هست و اینبار لاغری با قدرت ذهن خودت هست نه قدرت  اون رژیم و دارو و .. فقط قدرت ذهن خودت هست چون شما با قدرت ذهن خودت چاق شدی و حالا هم با قدرت ذهنت باید لاغر بشی  

      چون شما از  هر شهری  به شهر مقصد حرکت کردی بهترین راه بازگشت هم برای شما برگشتن از اون مسیر ی هست که رفتین و این منطقیه و بهترین مسیر هست .

      من باید از  هر راهی که چاق شدم حالا هم دوباره لاغر بشم اگر من با رژیم خاصی چاق شدم بله حالا هم میتونم با رژیم خاصی دوباره  لاغر بشم اگر من با داروی خاصی چاق شدم حالا هم میتونم با داروی خاصی لاغر بشم اگر با ورزش خاصی چاق شدید بله شاید  بشه با ورزش خاصی هم  لاغر شد ولی اگر هیچ کدوم از این کارها رو برای چاقی نکردید حالا هم نمیشه برای لاغری انجام بدید

      و اگر استاد سالها هست در تناسب هست به خاطر این هست از روش درست اقدام کرده و به راه درست هدایت شده .

      نتیجه مشخصه و گواه این حرف هست .

      و همه ی ما که قبلا  بارها  از راه غلط اقدام کردیم و شکست خوردیم نتیجه مشخصه .

      چرا فردی همیشه متناسب هست ولی فردی چاق میشه و دیگه نمیتونه متناسب بشه .؟؟؟؟

      چرا ما راحت چاق شدیم ؟؟؟چاقی محصول افکار و رفتار ما هست و  چاقی هیچ چیز دیگه نیست اما  خیلیا میگن  چاقی محصول داروها و غداهایی هست که میخوریم اما خیلیها از این مواد غدایی میخورن پس  چرا چاق نیستن .

      یک پدر و مادر چاق به راحتی فرزندان چاق تحویل جامعه میده .

      پس اگر ما خودمون رو لاغر کنیم فرزندان ما هم لاغر میشن چون اونها نگاه به رفتار ما میکنن به همین دلیل خیلیها فکر میکنن چاقی ارثی هست نه چاقی آموزشی هست و  بچه ها  از والدین چاقی رو یاد میگیرین .

      و اگر من متناسب بشم فرزندان من هم متناسب خواهن شد چون  طرز عمل من رو میبینن و خود به خود یاد میگیرین .

       پس لاغری رو یاد بگیریم  تا بر روی خیلیها تاثیر بزاریم و خیلیها مشتاق میشن و انگیزه میگیرین تا لاغر بشن و این خیلی کار رو زیبا میکنه .

      چاقی محصول افکار و رفتار تکراری ما هست .

      هر رفتار و هر فکری رو چندین بار تکرار کنید تبدیل به عادت میشه 

      عادت به چیزی میگن که ما نمیتونیم انجام ندیم حتی اگر به خطرهای اون کار آگاه باشیم پس عادت خیلی خطر ناکه .

      عادت باعث میشه ما یه رفتاری رو که صدر در صد اشتباه نتونیم انجام ندیم و اون باعث ضررهایی به ما میشه .

      یه فرد معتاد به مواد مخدر صدر صد یه فرد آگاه  بوده حدا اقل قبل از شروع به مصرف مواد ولی  بعد از یه مدت ذهنش برنامه ریزی میشه برای مصرف مواد .

      ذهن ما در هر مسیری قرار بگیره ما رو تشویق میکنه به بیشتر رفتن درراون مسیر و میگه  برو جلو و بیشتر برو و  ذهن ما هیچ کاری نداره که  این مسیر به نفع تو  هست یا به ضرر تو  اون فقط گسترش میده .

      افکار چطور شکل گرفته  اند از باورها ؟؟مثلا باور داریم چون قرص مصرف میکنیم باید چاق بشیم و چون باورش کردیم معز ما دستور خوردن بیشتر میده و چون مغز تکرار رو دوست داره واین  دستور خوردن  رو بیشتر  تکرار و تکرار میکنه  .

      وقتی فکر چاق کننده مثل این که آدمها وقتی ازدواج کنن چاق میشن رو بارها شنیدیم و علتش رو هم نمیدونیم فقط شنیدیم و نمونه هم دیدیم ناخود اگاه ما باور میکنه که ازدواج باعث چاقی ما باشه و در زمان موعد این باور فعال میشه و خیلیا میگن بعد از ازدواج خوردن ما بیشتر شد و اگر بگی چرا ؟؟میگن نمیدونیم چون فقط  باور کردن که اردواج باعث چاقی میشه .

      اگر  باور داشته باشیم که مصرف دارو باعث چاقی ما میشه ما خیلی راحت چاق میشیم . اینها همه باور  غلط هست کافیه ما به دلیلی به پزشک مراجعه کنیم و کافیه پزشک بگه این دارو باعث چاقی میشه چونکه ما به پزشک اعتماد داریم شنیدن یک بار اون جمله باعث میشه ما باور کنیم مصرف این دارو من رو چاق میکنه و مغزت دستورهای چاق کننده رو صادر میکنه .

      خیلیها از وقتی که یه حرفی رو باور کردن و یا جایی مطلبی رو خوندن و … در مسیر چاقی قرار گرفتن  و معلوم نیست انتهای این راه  چاقی تا کجا هست .؟؟؟و بسیار چاق شدن و آسیب دیدن .

      چاقی و لاغری ذهنی هست و اصلا جسمی نیست اون فردی که خیلی لاغر هست هر کاری میکنه که چاق بشه اما نمیتونه چون باور کرده من تاابد متناسب و لاغرم و نمیتونم چاق بشم و اون فرد چاق هم همین طور باور کرده  که تا ابد چاق و هر کاری بکنه نمیتونه لاغر بشه .

      افرادی که به زور خوشون رو چاق میکنن و به صورت دستی استارت چاقی رو بزنن کار بسیار خطرناکی هست و معلوم نیست تا کجا برن .

      دلیل اینکه تا حالا هر کاری کردیم و هر  رژیمی گرفتیم    و لاغر نشدیم چون چیزی در ذهن ما  با رزیم   تعییر نمیکنه و ماداریم فقط  محرومیت به خودمون می دیم ولی مغز ما  که فرمانهاش تغییر نکرده مثلا فرمان پلک زدن و ضربان قلب و … اینها هم مثل خوردن فرمانش در معز ما هست و ما هر کاری کنیم نمیتونیم جلوی پلک زدن و ضربان قلب خودمون رو بگیریم چون این فرمولها  ذخیره شدن در مغز و تنها فرمولی که در مغز ما هست و اختیارش دست ما هست خوردن هست و بقبه اتوماتیک هستن مثل هضم غدا و سلولسازی و … همه اتوماتیک هستن و فقط خوردن و تامین نیاز بدن به صوزت دستی هست ولی فرد لاغر همین  خوردنش هم اتوماتیک هست برای همین بارها دیدیم اونها نمیتونن عدا بخورن ولی ما همه چیز میتونیم بخوریم چرا ؟؟؟چون  فرد لاغر خوردنش هم   اتوماتیک هست و اون جز غریزه اش هست .و  دیدیم حیوانات هم که در جنگل هستن هیچ وقت  چاق نیستن و ما هیچ وقت بک عقاب و یا ببر چاق و یا شیر چاق و افسرده و خشمگین و عصبانی نداریم چون  او نها قدرت ذهن ندارن و خاصیت انسانی ندارن و فرد لاغر هم فرمولهاش دستکاری نشده و اما چاقها توسط اطرافیان و خانواده و دوستان دست کاری شده .

      من با رژیم هیچ کاری نکردم و فرمولها رو تغییر ندادم فقط به خودم  محرومیت دارم که من رو حریص تر میکنه و در نهایت ما رو عصبانی و حریص میکنه چون داریم با مغزمون میجنگیم ولی نمیتونیم در نهایت شکست میخوریم .

      وقتی  فرمولهای چاقی رو  با لاغری جایگزین کنی لاغر میشی پس با دویدن و ورزش شما لاعر ماندگار نخواهی  شد ..

      هیچ روشی فرمولهای مغزی رو تغیر نمیده فقط روش لاغری با ذهن هست که میتونه فرمولهای دهنی ما رو تغییر بده .

      تمرین این جلسه :

      هر روشی که خودتون  میشناسیبد برای لاعری نام ببریید و بگید که جواب ند اده تا فقط این روش رو در ذهنتون درست بدونید .و بگید  هیچ روشی من رو به لاعری داییمی نرسونده .

      حتی عمل جراحی نمیتونه ما رو لاغر کنه چون چیزی رو در ذهن ما تغییر که نمیده پس بعد از یه مدت یواش یواش فرمولها کار خودش رو انجام میده .

      به این باور برس هیچ روشی نمیتونه فرمولهای ذهنی من رو تعییر بده مگر روش لاغری با ذهن اگر کسی روشی رو انجام داده بیا بنو یس که جواب نداده .

      اگر خودباوری در مغزما ایجاد بشه که میتونم لاغر بشم ناخود آگاه یه سری رفتارهای ما تغییر میکنه 

      و اما برداشت من :

      من در جلسه ی قبل نوشتم که در دوران چاقی خودم بعد از ازدواجم  نزدیک به ده بار شاید هم کمتر که نه ولی بیشتر من رژیم  گرفتم  و خودم رو به زور رژیم و ورزش و محدودیت همیشه لاغر نگه  می داشتم و یه جاهایی که خسته  می شدم و دیگه کم  می آوردم سریع دوباره وزنم بر می گشت و دوباره تلاشهای من برای لاغر شدن از راه رژیم  ورزش هم بر میگشت و خلاصه همیشه در رفت و آمد بین چاقی و لاغری بودم و اما من همیشه تتها راه لاغر شدن رو رژیم و ورزش در کنار هم میدونستم و بارها من از این طریق اقدام به لاغری میکردم و خیلی عالی هم نتیجه میگرفتم و سربع متناسب میشدم اما هیچ وقت برام نتیجه ماندگار نبود و همیشه فکر میکردم این به خاطر جسمم هست که یه مشکلی داره و من خلقتم با متناسبها متفاوت هست و تا ابد باید در زجر چاقی و رژیم و … باشم که شاید کمی لاعر تر بشم و اما من همیشه خودم سرخود کم خوری میکردمو چیزی نمیخوردم  و ورزش شدید میکردم و عالی لاعر میشدم اما بار آخر که چاق شدم و دقیقا بعد از زایمان دومم بود  برای رژیم پیش بهترین کارشناس تغدیه  شهر م  رفتم که دکتری اون رو به من معرفی کرده بود و چنان عالی عمل کردم که در عرض ده ماه فکر کنم ۳۰ کیلو کم کردم و در باشگاه کلی جایزه و هدیه گرفتم که وزن زیادی رو در زمان کم  کم کردم اما اصلا نتیجه ماندگار نبود و همین باعث کلافگی و خستگی من شده بود و بارها از همون کارشناس تغذیه میخواستم کاری کنه که ثابت بمونم اما اون فقط محدودیتهای من رو بیشتر میکرد و من حریص تر و ادیت تر میشدم  و همیشه در دلم میگفتم تا کی نباید بخورم و غذای بدمزه و پخته بخورم  تا جایی که مجبور بودم به خاطر بودن در وزن دلخواهم سالی دو بار پیش ایشون شاید هم بیشتر دقیق یادم نیست برم و در خواست رژیم  جدید کنم که وزنم پایین بیاد و خلاصه اینکه حالا متوجه میشم گیر کار کجا بوده و این روش و هر روش دیگه نمیتونه فرمولهای ذهنی ما رو تغییر بده فقط به جسم ما فشار میارن و این غلطه چون من از این راه که چاق نشدم پس از این راه ام لاعر نمیشم و اینکه چرا چاق شدم ؟هم در جلسه ی قبل گفتم من بارها شنیده بودم آدم بعد از دواج چاق میشه و خواهر خودم و شوهر ایشون که بسیار بسیار لاعر بودن بعد از ازدواج بسیار بسیار چاق شدن و همیشه هر دوشون  میگفتن که  بعد از ازدواج ادم چاق میشه و من هم باور کرده بودم و نمونه های دیگه هم در اطرافم دیده بودم و خودم به محض ازدواج کردن شروع به چاق شدن کردم و انصافا میخوردم و اشتهام خیلی بیشتر شده بود و اما نمیدونستم چرا ؟ولی حالا میدونم چرا  دلیلش رو متوجه میشم و چون خواهرم و اطرافیان با ورزش و رزیم خودشون رو  دوباره بسیار عالی متناسب کرده بودن منم پدیرفته بودم تنها راه لاعر شدنم  همین هست ولی خوب هیچ وقت جواب دایمی نگرفتم و این اواخر میخواستم دمنوش لاعری بخورم که در باشگاه ما زیاد تبلیغ میشد اما ته دلم میگفتم اخه تا کی چطور یه دمنوش من رو لاعر کنه و اگر نخورم حتما دوباره  چاق میشم کمای اینکه میترسیدم مشکلات جسمی برام به وجود بیاد چون دارو مصرف میکردم تا اینکه با سایت آشنا شدم و  واقعا از ته دلم گفتم یافتم همین راه درسته و همین راه مشکل من رو حل میکنه چون اگر به رژیم و ورزش بود که من ته و اخر هر دو بودم حتی یک روز اونها رو رها نمیکردم در بدترین شرایط غذای رژیمی و ورزش رو از خودم جدا نمیکردم ولی واقعا این اواخر داشتم بلعکس نتیجه میگرفتم و هر ماه کمی اضافه میکردم و واقعا به اندازه تلاشم نتیجه نمیگرفتم و  ناراحت بودم (که اونم به خاطر باورهای غلط بود که این اواخر  با متوجه شدن دو مشکل جسمی پیدا کرده بودم چون کم کاری تیرویید دارم و قرص هورمونی میخورم وزنم هر ماه بیشتر میشه )و هیچ راهی نداشتم تا اینکه با استاد و سایت آشنا شدم و الان حدود یک و سال و نیم هست در این راهم کلی تغییرات عالی جسمی و رفتاری داشتم و واقعا هر روش دیگه برام خنده دار و چیز نادرستی هست و الان که میخوام این تمرین رو دوباره انحام بدم  برای من یه چیز کاملا طبیعی و منطقی هست که تنها راه لاعر شدن لاعری از طریق دهن هست چون من مدتها هست دارم روی خودم کار میکنم و اما بازم دلیل و مثال  مییارم که بقیه روشها علط هستن  مثلا :

      یه آشنایی از ما که هر هفته من ایشون رو میبینم با من که وارد سایت شدم ایشون وارد یه رژیم بسیار گران قیمت به قول خودشون شدن که حالا من چون در این راه بودم بر خلاف گدشته هیچ وقت از ایشون نپرسیدم چه رژیمی داری یا چیکار میکنی  که لاعر شدی و …و من فقط به این راه لاعری با ذهن پایبند بودم و دنبال هیچ راهی نبودم و اما میدیدم که ایشون هر هفته کلی ریزش،سایز و وزن دارن و من خیلی تغییر جسمی ندارم و ولی نجوای شیطانی داشتم که ببین تو هیچ کاری نمیکنی و لاعر نمیشی و ایشون چقدر عالی دارن لاعر میشن  و تعییر میکنن و میخواست من رو ناامید کنه و …و اما من چون سالها زجر رژیم و محدودیت و ورزش رو کشیده بودم خوب میدونستم  تهش منجر به  شکسته و به خودم  بارها میگتم خوب تا کی میخواد ادامه بده ؟بلخره خسته میشه(چون میدیدم خیلی از چیزها رو نمیخوره و عدای خودش رو به جای نون داخل کاهو می پیچونه و میوه نمیخوره و ….  )و خوب میدونستم  این راه درستش نیست و صدای منفی درونم رو ساکت میکردم و اما بارها میدیم که ایشون به خاطر موفقیتهایی که در لاعری کسب کرده داره برای بقیه از رژیمش میگه که فقط باید گوشت و چربی بخوره و نون و کبوهیدرات  و مواد قندی و …نباید بخوره و ….. که وقتی برام جور  میشد من جمع رو ترک میکردم که  حرفهای ایشون رو نشونم و اگر هم نمیشد و منفی باف باهام حرف میزد سریع ساکتش میکردم که امکان نداره دوام بیاره و خسته میشه و … و بلخره من داشتم در این مسیر خرکت میکردم و خیلی تغییرات جزیی در اندامم داشتم اما کلی تغییرات روحی و رفتاری داشتم و آرامش داشتم و حال خوب داشتم و امید داشتم که میشه اصولی هم لاغر شد و از اینکه خبری از رژیم و ..نبود کلی حالم خوب بود اما ایشون  خیلی سریع لاغر شد اما با حال بد و عصبی و ناراحتی و کلی حرص،و ولع و نگرانی از اینکه مبادا چاقتر بشم و بارها در جمع میگفت آرزوم که یه قاشق غدا بدون عداب وجدان بخورم و یا شب عید خودش  گفت کلی کار داشتم و کلافه و عصبی بودم  و پرخوری عصبی داشتم و کلی برنج خوردم که داخل رژیم ایشون ممنوع بود و حالا ایشون ناراحت بودن  یا همسر ایشون میگفت که ایشون   آرزو داره یه بار دیگه سمبوسه بخوره ولی نمیتونه و نباید بخوره و اقرار کردن که ایشون در زجر هستن و بارها ایشون رو دیدم که از غداهایی که نمیشد بخوره مثل رنگینک فقط بو میکشید و میگفت ای کاش میتونستم بخورم لعنت بر چاقی و من وحشت میکردم از این همه رژیم خاص ایشون بماند که چقدر هزینه های زیادی برای این رژیم باید میکرد چون فقط با گوشت بود و کربوهیدرات و قند ممنوع بود و آجیل و گوشت زیاد میخورد و هر وقت من ایشون رو میدیدم از ایشون دور میشدم وتا حرفهای اون رو نشنوم و اما حالا وضعیت جسمی  ایشون میشه گفت دوبرابر من هست و سایز ایشون هم بسیار از من بیشتر هست و ایشون  همچنان در محدودیت و حال بد هست و اما من در حال خوب و آزادی و تناسب بسیار زیبایی و آرامش،و … هستم و هر چیزی که دلم بخواد راحت میخورم و بارها به خودم گفتم ببین آخر و عاقبت رژیم و این روش ذهنی چی هست و یه رفتارهایی گاهی دارن این فرد که من وحشت میکنم و عمرا نمیتونم به اون مقدار بخورم و اما بازم در دلم شادم و لدت میبرم و میگم اینم نتیجه روش ذهنی هست و ایشون هم نتیجه محدودیت و نخوردن و محرومیت از مواد غدایی هست و چون حرص،و ولع داره باید اینطور رفتار کنه و بازم در دلم از خدا و استاد عطار روشن بازم سپاسگزارتر میشم که در این مسیر زیبا  هستم مثلا چند مدت قبل جعبه شیرینی خامه ای بود و من میل نداشتم و نخوررم و اما دیدم ایشون بعد از مدتها میخواست بخوره چندتا با هم خورد با چایی ولی من حتی یه دونه هم نمیخواستم بخورم نه که بخوام واقعا میلم نکشید و  کلی از این تفاوتهای دیگه که هر بار برام واصح تر میشد که راهم درسته روشم درسته و واقعا از این سبک زندگی و خوردن و لاغر شدن لذت میبرم که فقط با قدرت ذهن خودم دارم لاعر میشم و هیچ قدرت رژیم و قرص،و دارویی نیست که من رو لاعر کنه و این برای من بسیار ارزشمند هست که در کمال آزادی و اختیار و اراده ی خودم دارم متناسب میشم و من هرگز زمین نمیشینم تا متناسب کامل بشم .

      من خیلی وقته که در ذهنم این فرمول جایگزین شده که تتها راه درست و ماندگار لاعری ققط لاغری از طریق ذهن هست اما بازم یاد آوری شد بازم این فرمول قویتر شد که یادم باشه لاعری با ذهن تنها روش صحیح و درست هست .

      و من باید اول ذهنم رو لاعر کنم و بعد جسمم رو لاعر کنم برخلاف سایر روشها که میخواستن اول به جسم ما فشار بیارن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam
      1400/04/16 05:51
      مدت عضویت: 1685 روز
      امتیاز کاربر: 1590 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,051 کلمه

      💜💙💚 به نام آن که  تن را نور جان داد             💜💙💚 خرد را سوی دانایی عنان داد 

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراهم 💐💐💐 

      گام بیست و دوم : 

      چرا اهمیت دارد از روش های لاغری اطلاع داشته باشیم؟

      روش های لاغری موضوع بسیار مهمیه که آگاهی از اون به ما کمک میکنه که 

       ابتدا موانع ذهنی لاغر شدن خودمون رو کشف کنیم و سپس بتونیم با اطمینان کامل برای لاغر شدن بهترین روش رو انتخاب کنیم 😊😊😊 

       اگر از شهر محل زندگی خودتون به سمت هر شهری حرکت کنید و به مقصد برسید ، بهترین مسیر برای بازگشت به شهر محل زندگی شما ،  حرکت از مسیریه که برای رفتن از اون استفاده کردید ! 

      در مورد روش های لاغری هم دقیقا به همین شکله ! 

       بهترین راهی که می‌تونه شما رو لاغر کنه ، برگشتن از مسیریه که شما رو چاق کرده 

      این ساده ترین ، و مطمئن ترین روش برای لاغری همیشگیه ! 

      چرا که از همین روش، ما به راحتی سال ها چاق بودیم و چاقی در این روش ماندگاره

      بهترین روش لاغری رو چطور می تونیم انتخاب کنیم ؟ 

      اگر در بین روش های لاغری به دنبال بهترین روش هستید ، لاغری با ذهن می تونه پاسخ مناسب برای شما باشه 

      چون که لاغری با ذهن مثل چاقی با ذهن ماندگار خواهد بود

      همه افرادی که اضافه وزن دارند برای چاق شدن از هیچ برنامه ای استفاده نکرده‌اند اما برای لاغر شدن تلاش می‌کند از روش های لاغری استفاده کنند ! 

      دلیل اینکه در تمام سعی و تلاش خود برای لاغر شدن شکست می‌خورند اینه که روش‌هایی که استفاده می‌کنند ،

       مسیر بازگشت روشی نیست که اون ها رو چاق کرده ! 

      اون ها از روشی کاملا متفاوت با طریقی که چاق شده اند میخوان متناسب بشن و این امکان نداره ! 

      چرا سعی و تلاش ما برای لاغر شدن بی نتیجه بوده ؟

      نتیجه من، شما و همه افرادی که اضافه وزن دارند و از روش های لاغری مختلف استفاده کردند ثابت می‌کنه که روش های انتخابی ما برای لاغرشدن اشتباه بوده ! 

      نتیجه نسبی و غیرپایداری که همه ما با استفاده از روش های محتلف کسب کردیم نشان از :

      تمایل و علاقه جسم ما که برای برطرف کردن اضافه وزن داره

      نشان از اشتیاق و علاقه ما برای لاغر شدنه

      اما به دست نیاوردن نتیجه عالی و ماندگار به دلیل اشتباه بودن اون مسیره

      در بررسی روشهای مختلف لاغری همه ی روشها مثل هم هستند و مقصدشون یکیه ! 

      چون در تمام روشهای قبلی لاغری تصمیم لاغری از سمت ذهن خودآگاهمون بود اما ذهن ناخودآگاهمون چنین تصمیمی نداشت ! 

      ❌ و هدف ما برطرف کردن اضافه وزن بود 

      ❌ و از طریق فشار آوردن به جسم 

      ❌ و محدود کردن جسم 

      ❌ و محروم کردن جسم 

      می خواستیم به لاغری برسیم که کاملاً واضحه که از تمام این روشها نتیجه ی نصبی و زود گذر نصیبمون میشد و فقط تا زمانی که طبق رژیم و محدودیت و محرومیت و فشار آوردن به جسم عمل می کردیم نتیجه می گرفتیم و مقداری از وزن جسممون رو کاهش می دادیم ! 

      مثلاً یکی از رژیمهایی که خودم گرفتم رژیم اتکینز بود که فقط باید پروتئین می خوردم و خوردن تمام کربوهیدرات ها برای من ممنوع بود قبل از شروع رژیم از خواهرانم و نت تحقیق کرده بودم در موردش و همه گفته بودند در هفته ی اول رژیمت بین ۳ تا ۵ کیلو کم می کنی و کاهش سایز ناگهانی داری 

      ولی بعدش دیگه روند لاغریت ممکنه دچار استپ وزنی بشه و لی اگه ادامه بدی توده های چربی بدنت شکسته میشه و یکم زمان بره ! 

      این رژیم یکی از رژیمهای خیلی گرون بود چون فقط باید گوشت می خوردم و گوشت مصرفی منزل ما هم فقط گوشت بره نر بود و ما به هیچ عنوان گوشت گاو و … نمی خوریم و من  زمانی که می خواستم این رژیم رو شروع کنم خواهر کوچکم که به هر دری میزد برای لاغری به حالم غبطه می خورد 

      چون هنوز مجرد بود و چنین امکانی نداشت که بتونه این رژیم رو بگیره 

      خلاصه من همون طوری که شنیده بودم در هفته اول ۳ کیلو و ۷۵۰ گرم کم کردم و کاهش سایز ناگهانی داشتم ولی بعدش که به مدت ۳ هفته این رژیم رو ادامه دادم حتی یک گرم هم کاهش وزن و سایز نداشتم و چون فقط باید گوشت می خوردم زود خسته شدم و دیگه ادامه ندادم 

      اما از آنجایی که لاغری در ذهن من کار بسیار سختی ذخیره شده بود و چاقی خیلی راحت وقتی رژیمم رو قطع کردم کل اون سه کیلو و ۷۵۰ گرم در عرض ۲ روز برگشت 😳😳😳 

      باعث شد خیلی بیشتر از قبل باور کنم که لاغر شدن خیلی سخته و چاق شدن خیلی راحته ! 

      اما این رژیم دو تا آسیب جدی به من زد اول اینکه شکمم افتاده شد دوم اینکه مدتها یبوست داشتم و برای درمانش دست و پا میزدم 😑😑😑 

      از اونجایی که این روش ها همه سخت و طاقت فرسا بودند و با همه ی این روش ها داشتیم با ذهن خودآگاهمون به ذهن ناخودآگاهمون در واقع زور می گفتیم و باهاش می جنگیدیم تا جسممون رو لاغر کنیم 

      اما ذهن ناخودآگاه ما رئیس بدنمونه و یک رئیس عادت به زور شنیدن نداره ! و برای اینکه به هیچ عنوان زور تو کتش نمیره و زورشم بیشتر از ذهن خودآگاهه پس در نهایت ذهن خودآگاه ما از ذهن خودآگاهمون شکست می خورد 

      و دهن ناخوآگاه تلاش می کرد که سریع بدن رو به حالت اول خودش برگردونه چون از تغییر خوشش نمیاد ! 

      در تمام این سال ها و در تمام روشهای قبلی ما مشغول تکرار همین کار بودیم و هر بار شکست می خوردیم چون نمی دونستیم قبل از انجام هر کاری باید اول بریم پیش رئیس بدنمون یعنی ذهن ناخوآگاه و عزت سرش بگذاریم و ازش اجازه بگیریم 

      و شرایط جدیدی که می خوایم رو براش توضیح بدیم و وقتی ذهن ناخوآگاهمون اجازه رو صادر کنه بدون اینکه ما تلاشی بکنیم و کوچک ترین سختی بکشیم خیلی راحت به هدفمون که لاغری همیشگی هست می رسیم 

      چون ذهن ناخودآگاهه که کل سیستم بدن ما رو هدایت و فرمانروایی می کنه و وقتی با کاری موافق باشه کل بدن ما رو با خواسته ی خودش همسو می کنه 

      یعنی همون کاری که در زمان چاق شدن ما انجام داد و ما اصلاً سختی نکشیدیم و خیلی راحت و بی درد سر چاق شدیم اینبار در جهت لاغر شدن انجام میده و ما لاغر میشیم 

                     🥰 به همین راحتی و خوشمزگی 🥰 

      ما به تعداد سالهایی که برای لاغری تلاش کردیم لاغر شدن رو برای خودمون سخت تر کردیم ! 

      آیا وقتی می خواستیم چاق بشیم یکبار فکر کردیم که چاقی سخته ؟؟؟ 

      ابداً چنین تصوری نداشتیم و اگر از تک تک ما می پرسیدند آیا چاق شدن سخته همه یک جواب مشترک داشتیم : 

      ما از ته دلمون اعتقاد داشتیم چاق شدن راحت ترین کار دنیاست ! به راحتی آب خوردن ! 

      پس چرا الان فکر می کنیم که لاغر شدن سخته ؟؟؟ 

      چون راه های اشتباه زیادی رو خودمون و اطرافیانمون انجام دادند و این باور در جان و ذهن ما ریشه دواند که 

      ❌ برای لاغر شدن باید عرق ریخت ! 

      ❌ برای لاغر شدن باید سختی کشید ! 

      ❌ برای لاغر شدن باید عذاب کشید ! 

      ❌ برای لاغر شدن باید خودت رو محروم کنی ! 

      ❌ برای لاغر شدن باید ورزش کنی ! 

      ❌ برای لاغر شدن باید جون بکنی ! 

      ❌ و این این جور جملات زیاد به زبان آوردیم و شنیدیم و باور کردیم ! 

      ✅ اما ما برای چاق شدن عرق نریختیم ! 

      ✅ ما برای چاق شدن سختی نکشیدیم ! 

      ✅ ما برای چاق شدن عذاب نکشیدیم ! 

      ✅ ما برای چاق شدن خودمون رو محروم نکردیم ! 

      ✅ ما برای چاق شدن ورزش نکردیم ! 

      ✅ ما برای چاق شدن جون نکندیم ! 

      ✅ بلکه ما برای چاق شدن فقط لذت بردیم و لذت بردیم و لذت بردیم ! 

      ✅ برای چاق شدن از غذاها وسیله ای ساختیم برای خوش گذراندن و تفریح کردن و لذت بردن و هی بیشتر خوردیم تا بیشتر لذت ببریم !!! 

      و خیلی راحت تر از اونکه فکرش رو بکنیم چاق شدیم ! 

      حالا چرا فکر می کنیم که برای لاغر شدن باید اینهمه سختی بکشیم و خودمون رو اذیت کنیم ؟ 

      آیا با اینهمه رژیمهای طاقت فرسا و تحت فشار قرار دادن ها و کنترل کردن ها و محروم کردن ها و ورزش ریختن ها و عرق ریختن ها لاغر شدیم ؟؟؟ 

      جواب منفیه چرا ؟ چون لاغری که برای مقطع کوتاه باشه به درد ما نمی خوره ! 

       چون در هیچ کدوم این روشها لذتی نبود ! 

      ✅ پس اگر برای چاق شدن لذت بردیم برای لاغر شدن باید بیشتر لذت ببریم 😍😍😍 

      ✅ اگر برای چاق شدن تفریح کردیم برای لاغر شدن باید بیشتر تفریح کنیم و لذت ببریم 😍😍😍 

      ✅ اگر چاق شدن راحت بود لاغر شدن خیلی خیلی راحت تره 

      چون برای چاق شدن داشتیم خلاف طبیعت و جهت باد حرکت می کردیم چون چاقی غیر طبیعیه یک بیماری و ناهنجاریه ! چاقی ما اصلاً طبیعی نبود بلکه خیلی هم غیر طبیعی بود ! 

       لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست 😍 

      لاغر شدن مثل آب خوردنه 😍 

      لاغر شدن و لاغر ماندن طبیعت بدن ماست و برای لاغر شدن باید در جهت باد حرکت کرد 😍 

      لاغری یعنی سلامتی 😍 

      ما خیلی خیلی راحت تر از اون چیزی که فکرش رو بکنیم لاغر میشیم 😍 

      لاغر شدن حق مسلم و طبیعی ماست 😍 

      پس اگر ما در روش های دیگه لاغر نشدیم مشکل از ما نبود بلکه اون روشها اشتباه بودند ! 

      اگر راه و روش اشتباه باشه هر چقدرم که تلاش کنیم بازم نتیجه مون ناکامی و شکسته 

      اما اگر راه و روش درست باشه نتیجه افراد به نسبت تلاش و وقتی که میذارن متفاوت خواهد بود و مصداق هر چقدر بیشتر پول بدی بیشتر آش می خوری ! 

      در روش صحیح هر چه بیشتر مایه بذاری نتیجه ات عالی تر و شگفت انگیز تر خواهد بود 

      حالا ما تا اینجا متوجه شدیم که سایر روشهای لاغری اشتباه و غلط بودن و در روشهای قبلی خانه از پای بست ویران بود ! 

      نمی دونم چرا ذهنم هی ضرب المثل رو می کنه ؟ 😁😁😁 الانم گفت اینم بنویس که تکمیل بشه :

       خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج 

      ما روش هامون غلط بود انتظار نتیجه ی درست داشتیم !!! 

      حالا اینو هم متوجه شدیم که روش صحیح برای لاغری فقط و فقط روش لاغری با  ذهنه پس بسم الله این گوی و اینم میدون برو جلو ببین به چه نتیجه ی عالی و فوق العاده ای می رسی 😍😍😍 

      در روش ذهنی ما باید فرمول های غلط و اشتباهی که از سالها پیش در ذهن خودمون ذخیره کردیم و به شکل باور و الگوی رفتاری در ما ظاهر شدند رو شناسایی کنیم و با دلیل و منطق اونها رو برای خودمون رد کنیم تا باعث شکست در ذهنمون بشه و به جای آن فرمولهای صحیح لاغر کننده رو جایگزین کنیم تا خیلی زود اون فرمول ها به شکل باورهای صحیح در رفتار ما و سپس در جسم ما ظاهر بشن 🥰🥰🥰 

      چاقی ما به خاطر رفتار اشتباه و تکرار این رفتار اشتباهه که به شکل عادت در رفتار ما تبدیل شده ! 

      ما هر کاری رو که تکرار کنیم به شکل عادت در ما تبدیل میشه 

      و عادت همون فکر و رفتاریه که ما نمی تونیم انجامش ندیم ! و خیلی از رفتار ها به شکل عادت ممکنه در خیلی از افراد وجود داشته باشه و این افراد با وجود اینکه می دونن این رفتار باعث میشه به خودشون صدمه بزنن یا مریض بشن

      ولی نمی تونن انجامش ندن ! مثل کسی که عادت داره به غذاش نمک زیاد بزنه 

      این فرد می دونه که نمک زیاد باعث بیماری فشار خون میشه ولی بر حسب عادت نمی تونه غذاش رو بی نمک بخوره ! 

      یا فردی که سیگار می کشه یا اعتیاد به هر گونه مواد مخدر داره می دونه که با این کار داره به خودش و خانواده و اطرافیانش آسیب می رسونه و باعث آزار و اذیت خودش و خانواده اش میشه ولی نمی تونه انجامش نده ! 

      چون سیستم بدن این افراد به مصرف این مواد عادت کرده و ترک عادت موجب مرض است ! یعنی اگر سر وقت این مواد به بدنشون نرسه باعث بدن درد و استخوان درد و ضعف در بدن میشه و تحمل ترکش خیلی سخته 

      و از اونجایی که ذهن ما در انجام هر کاری رو به بیشتر شدن تنظیم شده در تکرار رفتارهای روزانه نیز این حالت رو داریم یعنی شخصی که از خوردن لذت می بره مرتب تحریک میشه که بیشتر بخوره تا بیشتر لذت ببره ! 

      شخصی که چاقه تشویق میشه به چاقتر شدن ! 

      شخصی که ثروتمنده تشویق میشه به ثروتمندتر شدن ! 

      م باید خوشحال باشیم و از بودن در مسیر تناسب فکری لذت ببریم تا این لذت و شادی بیشتر بشه و بتونیم در تمام جوانب زندگی ازش بهره ببریم 🥰🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/04/14 11:46
      مدت عضویت: 1062 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,716 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام بیست و دوم روش های لاغری:

      برای هر هدفی میتونه روش های مختلفی وجود داشته باشه مثلا برای رفتن به یک شهر ممکنه چند راه وجود داشته باشه اما معمولا یک راه از همه بهتره یا مثلا برای صعود به قله چند راه وجود داره اما یکی از اون راه ها مطمئناً بهتر از دیگر راه هاست راه ایمن تریه راه ساده تریه که شاید خیلی ها از اون استفاده کردن و به قله رسیدن!

      راه های اشتباه یکی از ویژگی هاشون اینه که همیشه اشتباهن یعنی یک راه اشتباه نمیتونه برای یک فردی نتیجه خوب داشته باشه و برای یک فردی نتیجه بد داشته باشه اما راه صحیح چرا، میتونه برای یک عده ای نتایج خوب داشته باشه و برای عده ای نتایج خوب نداشته باشه چون عملکرد فرد در مسیر صحیح هم تاثیر زیادی در نتیجه از اون مسیر داره اما مسیر اشتباه شما به هر شکلی عمل کنی در انتها نتیجه اشتباه خواهد بود و اون چیزی که میخوای در نمیاد!

      در روش ذهنی آگاهی های اشتباه که همان فرمول های ذهنی هستند را باید شناسایی و با دلیل و استدلال به باور و فرمول های صحیح تبدیل کنیم!

      همه آدم های چاق از هیچ روشی استفاده نکردن برای چاق شدن و خیلی خود به خودی و خیلی ساده چاق شدن اما همه این افراد خیلی روش های متفاوتی را استفاده کردن برای لاغر شدن و نتیجه هم نگرفتن!!! و همه این افراد چاق خیلی کارهای متنوعی را انجام دادن تا لاغر بشن ولی هیچ کدوم هم نتیجه نگرفتن!

      در تمرین قبل که نتایج لاغر شدن ها را نوشتیم برای این بود که باور کنیم جسم ما توانایی لاغر شدن را داره و بذر لاغری را در ذهنمون کاشتیم!

      در این تمرین روش ها را بررسی میکنیم و راه صحیح را پیدا میکنیم، در روش های پیشین هیچ وقت نتیجه مطلوب نگرفتیم و بعد از مدتی به وزن قبلی برگشتیم و این اثبات میکنه که روش ما برای لاغری اشتباه بوده ولی بعد از مدتی یه روش دیگه را شروع میکردیم و میگفتیم این بار این دیگه جواب میده!!! مثال استاد برای رژیم آمریکایی که فکر میکرده دیگه این آخرشه و لاغر میشه و با اینکه ۴-۵ ماه هم ادامه داده و مقدار زیادی از وزنش کم شد ولی بعد از آن دوباره به وزن قبلی برگشته! ما ها همگی این راه ها را رفتیم و شکست خوردیم ولی بازم چند وقت بعد به طریق دیگه به اسم دیگه به شکل دیگه به اعتبار دیگه دوباره رفتیم از اون روش ها استفاده کردیم نه فقط ما خیلی از اطرافیان ما که اضافه وزن دارن به همین شکل عمل کردن!

      فکر کن ببین چرا هیچ روشی برای لاغری جواب نمیده؟ لاغری همیشگی؟! اول اینکه یکی یکی باید این روش هاتون را خط بکشین و اگه شنیدی که روشی هم برای دیگران هم نتیجه نداده اون هم بذار کنار! متاسفانه افراد چاق عادت دارن بارها روش های مختلفی که بیسشون یه شکله را استفاده کنن و نتیجه نگیرن، هر بار افراد میان همون روش های اشتباه را به طریق دیگه مطرح میکننولی در واقع همه اون روش ها اشتباه هستند!

      انیشتین: آدم احمق آدمیه که یک کار را بارها و بارها انجام بده به امید کسب نتیجه متفاوت ! 

      مثل سفر کردن در مسیر اشتباهه صد بار توی این مسیر و با هر سرعتی بری امکان نداره به مقصد برسی! لاغری هم یک مقصده و با هر روش اشتباه و هر انگیزه و سرعتی پیش بری به مقصد نمیرسی!

      تنها روش صحیح روش لاغر با ذهن خودمه !

      شما با قدرت ذهنت چاق شدی پس با قدرت ذهنت میتونی لاغر بشی! شما از هر مسیری که به مقصد برسی بهترین مسیر بازگشت همون مسیریه که رفتی! شما از مسیری که چاق شدی باید لاغر بشی تا برای همیشه لاغر بمونی!

      چرا چاق شدیم و چرا لاغر نمیشیم؟ چرا اونی که چاقه لاغر نمیشه و اونی که لاغره چاق نمیشه؟ چاقی محصول افکار و رفتار ماست و ربطی به مواد غذایی نداره چون همه انسان ها غذا میخورن! هر انسانی که اقدام کنه برای این مشکل فرزندانشم از اون رها کرده چون فرزندان ما به ما نگاه میکنن و عادت های ما را یاد میگیرن برا همینه که فکر میکنن چاقی ارثیه در صورتی که ارثی نیست آموزشیه! افرادی که در دوره شرکت میکنن فرزندانشون هم بدون اینکه در دوره شرکت کنن متناسب میشن!!

      چاقی محصول رفتار و افکار تکراری ماست، هرچیزی که عادت ما بشه تکراره شما هر فکر و رفتاری را چند بار تکرار کنی به عادت شما تبدیل میشه! عادت: فکر یا رفتاری که ما نمیتونیم انجامش ندیم حتی اگه از عواقب خطرناک اون آگاه باشیم! عادت خیلی خطرناکه، عادت باعث میشه که ما یک رفتاری که میدونیم صد در صد اشتباهه را نتونیم انجام ندیم و در نهایت تکرار اون رفتار اشتباه صدماتی را به ما وارد میکنه!

      فردی که اعتیاد به مواد مخدر داره مطمئنا ادم عاقلی بوده و به هر دلیلی شروع میکنه به مصرف مواد یه مدت که تکرار میکنه بدنش و فکرش و مغزش برنامه ریزی میکنه برا مصرف مواد و چون همیشه مغز ما رو بیشتر تنظیم شده یعنی شما در مسیر ثروت قرار بگیری همیشه میگه من بیشتر میخوام در مسیر واقی قرار بگیری همیشه شما را تشویق میکنه به چاقتر شدن در مسیر مصرف مواد مخدر در مسیر ورزش کردن همیشه تشویق به بیشتر شدن میکنه  کاری هم نداره که این مسیر به نفعته یا به ضررته! فرد معتاد وقتی در ابتدا مصرفش تکرار میشه و تبدیل میشه به عادت مغز تشویق میکنه به مصرف بیشتر و چرخه عادت را سریع تر میکنه! مطمئنا همه افراد میدونن که این کار داره خودشون و خانوادشون را نابود میکنه اما نمیتونن انجامش ندن چون دستورش توی مغزشونه!

      فرد چاق نمیدونه از چه زمانی برای چاقی برنامه ریزی شده، چه افکاری در اون به وجود اومدن چون از زمان تولد تحت آموزش والدین هستیم و بعد جامعه و بعد دوستان، رفتار چاق کننده در شما شکل گرفته افکارش و رفتارش، افکارش همان باور هان مثلا همین ک شنیدی چاقی ارثیه، یک فکره و هنوز شما چاق نیستی وقتی باورش کنی مغز اون را تبدیل میکنه به یک فرمول و چاق شدن برات طبیعی میشه و میگی من با ارث که نمیتونم مبارزه کنم!

      منشأ همه عادت ها و مخصوصا عادت هایی که باعث چاقی ما شده در مغز ما از یک زمانی ثبت شده! وقتی فکر چاق کننده مثلا شنیدن ادم ها وقتی ازدواج کنند چاق میشن چرا چاق میشن؟ کسی نمیدونه! یک فکره یک شایعه اس یک حرفه یک ضرب‌المثله هرچی که میخوای اسمش را بذار ولی وقتی شما بارها اینو شنیدی و احتمالا نمونه هایی هم دیدی، اینا همه باعث میشه که ناخودآگاهت باور کنه که ازدواج باعث چاقی میشه! وقت ازدواج شما که بشه این فرمول فعال میشه، عادت تکرار تکرار تکرار میشه و بدون اینکه بفهمی چیشد اشتهات بیشتر میشه و خیلی راحت چاق میشی!! یکی از مشکلات چاقی اینه که وقتی در مسیرش قرار گرفتی دیگه نمیتونی بگی که تا کجا میخوام پیش برم و جلوشو نمیشه گرفت! 

      دلیل نتیجه نگرفتن از روش های قبلی اینه که چیزی را در مغزتون تغییر نداده با رژیم فقط خودت را منع میکنی از خوردن یعنی مغز دستور خوردن داده خیلی از آدم های چاق میگن میدونم سیرم و لی نمیتونم نخورم، چرا؟ چون از مغز فرمان صادر شده!!! شما نمی‌تونی جلوی پلک زدنتو بگیری چرا؟ چون فرمانش در مغزه، میشه آگاهانه چند ثانیه پلک نزد ولی بازم خسته میشی و اتوماتیکه! ضربان قلب دستورش اتوماتیکه شما نمیتونی بگی میخام تلاش کنم بدوم ولی ضربان قلبم بالا نره ، فرمولش در مغز ذخیره شده و غیر قابل تغییرن، تنها فرمولی که میتوان تغییر داد خوردنه یعنی تنها چیزیه که خداوند اختیارشو دست خودمون گذاشته و ما این بلا را باش سر خودمون اوردیم! 

      پلک زدن اتوماتیکه تنفس اتوماتیکه گوارش اتوماتیکه سلول سازی اتوماتیکه هضم غذا اتوماتیکه هزاران فعالیت بدن شما اتوماتیک انجام میشه و فقط خوردن تامین نیاز بدنمونه که دستیه! حالا اینم باز برای خیلیا اتوماتیکه، فردی که از ابتدای تولد تا اخر متناسب میمونه خوردنش هم اتوماتیکه! وقتی یه فرد لاغر غذاشو میکشه همونم نمیتونه بخوره میگی بخور عجب کبابی میگه نمیتونم بخورم از گلوم پایین نمیره و تعجب میکنی چون اصلا نمیدونی یعنی چی! مثل اینه که منه چاق ضربان قلبمو نمیتونم دستی ببرم بالا فرد لاغرم نمیتونه چون اتوماتیکه حالا اون خوردنشم اتوماتیکه و جز غریزه اونه مثل حیوانات توی جنگل که هیچ وقت چاق نمیشن مثلا ببر چاق نمیبینی که بگن ببره از چاقی نمیتونه راه بره یا یه عقاب چاق نمیبینی که نتونه پرواز کنه یک شیر افسرده نمیبینی یک آهوی خشمگین نمیبینی خصوصیات انسان ها را اونا اصلا ندارن چون قدرت ذهن را ندارن غریزه است! 

      هیچ کدوم از روش ها فرمول ها را تغییر نمیدن و در واقع جنگ به مغزه و در نهایت مغز پیروزه!! 

      یک فرد لاغر فرمول‌هاش دست نخورده است و بهش بگی چاق میشی میخنده و میگه چرا چاق بشم چطور چاق بشم و اگه به یه فرد چاق هم بگی تو لاغر میشی هم میخنده میگه چطور مگه قراره معجزه بشه؟!!! همه این ها بخاطر فرمول هاست و من بهتون یاد میدم که فرمول ها را عوض کنید!

      تمرین روش ها را بررسی کنید و بنویسید که نتیجه ای نداشته و ذهنت را از همه روش ها پاک کنی، نمیشه که توی مسیر لاغری باشی و گوشه ذهنت بگی بیام رژیممو بگیرم این روشم داشته باشم!

      زمانی میتونی با این مسیر به تناسب برسی که جرأت داشته باشی بقیه روش ها را بذاری کنار!

      من روش کالری شماری استفاده کردم و باید وزن هر چیز را میدونستم و وارد برنامه میکردم کار سخت و بدی بود گاهی مورد تمسخر قرار میگرفتم و اصلا روش صحیحی نیست چرا که هر کاری که با سختی همراه باشه راه صحیحی نیست خدا دنیا را به اسونی افریده!!

      من روش ۵-۲ را به مدت کوتاهی انجام دادم و اصلا خوب نبود ۵ روز در حد خفگی بخوری و ۲ روز نخوری اخه این چه کاریه پس این روش هم اصلا خوب نبوده و نیست!!

      من از افرادی بودم که بعد از اشنایی با دوره رها کردم و دو تا رژیم دیگه را تست کردم و با آگاهی کاملتر الان اینجا هستم و به این باور رسیدم که این راه تنها راه درسته!

      رژیم لیمومی و رژیم نگار را تست کردم و هیچ کدوم نتیجه ماندگار نداشتن و به وزن قبلی برگشتم و اصلا ذهنم دیگه هیچ محدودیتی را قبول نمیکرد چون با دوره ذهنی آشنا شده بود و الان واقعاً حسم خوبه ذهنم آرامه و منو به تناسب دلخواهم میرسونه🥰

      مه تاب لاغر و دوست داشتی و همسو با راه ذهنی💖🏅

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/04/10 09:34
      مدت عضویت: 1599 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 747 کلمه

      سلام🙂

      صحیح ترین روش لاغری روشی هست که لاغری ماندگار و همیشگی ایجاد کنه

      همون روشی که چاقی موندگار برای ما ایجاد کرده

      همون روشی که ما رو چاق کرده

      آیا ما از رژیم یا برنامه غذایی مخصوصی استفاده کردیم و چاق شدیم؟؟؟؟ یا خیلی خود به خود و طبیعی چاق شدیم؟؟؟؟؟ انقدر خود به خود که از هر روشی برای جلوگیری از چاقتر شدن استفاده میکردیم باز هم نمیتونستیم جلوی روند چاقتر شدن رو بگیریم🤨🤨🤨🤨

      بسیاری از ما هنوز نمیدونیم چطور چاق شدیم و چیزی از روند چاقتر شدنمون روبه یاد نمیاریم😮

       آنقدر که چاقی گرم به گرم و آروم  آروم به جسم ما اضافه شده تا مدتها نمی خوایم قبول کنیم که ما  هم چاق شدیم با اینکه از لباسهامون میفهمیم با اینکه از دیدن خودمون در آینه حس خوبی نداریم با اینکه میفهمیم دکمه ها سخت بسته میشه ولی باز هم باور نداریم تا بالاخره بقیه هم بهمون میگن فلانی مثل اینکه چاق شدیا😬😬😬

      همه ما از روشهای مختلف در مقاطع مختلف زمانی استفاده کردیم و مقداری از سایز و وزنمون کمتر شده و این خودش ثابت میکنه که جسم ما چقدر مشتاق لاغریه و چقدر توانا است برای کم کردن چربیها👌👌👌

      و اینکه اون برنامه غذایی و ورزشی و… مباعث لاغری ماندگار ما نبوده به دلیل اشتباه بودن اون روش بوده نه به خاطر بی ارادگی ما یا به خاطر ناتوان بودن جسم ما …..🙂

      لاغری ای ماندگار هست که در اون مغز ما تغییر کنه و دستورات اتوماتیک برای نخوردن و سیری صادر کنه مثل سایر فعالیتهای جسممون

      چطوره که ما نمیتونیم تنفس ضربان قلب پلک زدن ساخت سلولها ترمیم و باز سازی و…. بدن رو آگاهانه تغییر بدیم چون فرمانهای مغزی برای تمام این فعالیتها اتوماتیک هست و چطور باور میکنیم که بدنی که تمام فعالیتهاش اتوماتیک و طبق برنامه ریزی عالی پیش میره در قسمت خوردن متفاوت عمل میکنه؟؟؟؟؟

      آیا خدایی که ما رو خلق کرده فراموش کرده این یه قسمت رو هم اتوماتیک کنه؟؟؟؟؟ یا ناتوان بوده ؟؟؟؟؟

      نه اینطور نیست چاقی و اضافه وزن و اشتهای زیادمون رو به گردن خدا و نحوه خلقتمون نندازیم …

      .این کفره   این بی ایمانیه ..این از زیر مسئولیت شونه خالی کردنه…

      .این مقصر ندونستن خودته…. این یعنی ما هیچ تقصیری نداریم و ژنتیک  مقصره 

      همینم باز به خاطر تلاشهای زیاد ما از روشهای مختلف برای لاغری و نتیجه نگرفتنهامونه…که هر بار ما رو ناتوانتر کرده  ما رو ضعیف تر کرده اینقدر که دیگه باور کردیم ما خلقمون مشکل داره خدا برامون اینطوری خواسته …اون ما رو در خانواده چاق قرار داده که ژن چاقیشونو بهمون منتقل کنن…… واقعا که این روشهای اشتباه نه تنها ما رو لاغر نکردن اینهمه ضربه روحی و روانی و معنوی هم به ما زدن آنقدر که ما رو به خدای خودمون هم بدبین و کافر کردن😑😑😑😑😑😑

      عاشق این حرف شمام که میگید مسیر اشتباه با هر روشی هم که باشه در نهایت به مقصد نمیرسه…

      . چرا تا حالا کسی فکر نکرده که این روشهاست که اشتباهه چزا فقط رنگ ولعاب روشها رو عوض میکنن و دوباره به خورد آدمهای چاق میدن و ما باز هم فریب میخوریم؟؟   چرا بعد از اینکه اینهمه روش برای رفع چاقی اومد اتفاقا چاقی گسترده تر شد؟؟؟؟یه مقاله دیروز میخوندم که چاقی سه برابر افزایش پیدا کرده 

      که به نظرم اصلا لازم به خوندنش هم نیست خودمون داریم میبینیم

      فیلمها و عکسها قبل از انقلاب رو ببینین چقدر همه خوش تیپ و خوش هیکل بودن

      فیلمهای اون ور آب هم همینطوره 

      کلا چاقی در همه جهان گسترده تر شده

      هزاران رژیم هزاران مدل ورزش هزاران دستکاه لاغری هزاران روش جراحی  برای چاقی اومده هیچ کدوم هم نتونستن لاغری دائمی بسازن این دیگه آخرش بود که دیشب توی استوری گذاشتین قفل دارن میزنن به دندانهای عقبی افراد چاق که دهان از یه مقدار بیشتر باز نشه😮😮😮😮😑😑😑😑واقعا ناراحت شدم برای افراد چاقی که تن به این روشهای مسخره و عذاب دهنده میدن😶😶😶😶

      و خدا رو هزار بار شکر میکنم که با روشی آشنا مون کرد که به سادگی و به زیبایی و عزت مندانه لاغری رو یاد بگیریم و همیشه لاغر و متناسب بمونیم🙏🙏🙏🙏🙏 و آررو میکنم لاغری با ذهن در تمام جهان گسترده بشه و تمام افراد چاق با این روش به رویای تناسب اندامشون برسن که هیچی زیباتر از کاهش رنج آدمها نیست👌👌👌👌👌👌😍😍😍😍

      چقدر شگفت انگیزه وقتی میفهمیم ایراد از ما  از نحوه خلقتمون از جسممون از ژنتیکمون نیست فقط ما چاقی رو یاد گرفتیم به همین سادگی ….‌ و از اون ساده تر اینکه میتونیم لاغری رو یاد بگیریم اگه یه نفر تونسته پس همه میتونن حالا که هزاران نفر تونستن پس دیگه شکی باقی نمیمونه 👌👌👌👌فقط کافیه ادامه بدیم  و تا زمانی که جسم جدیدمون رو خلق نکردیم کوتاه نیایم😊😊😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/12/22 21:34
      مدت عضویت: 1696 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,469 کلمه

      گام ۲۲
      روشهای لاغری .
      شرح انشایی برای محتوای آموزشی امروز .
      خب من در گذشته تمرین دقیقه اول این فایل رو انجام دادم البته بار دیگه هم اومدم انجام بدم ولی متاسفانه موقع ارسال گوشیم زنگ خورد و وقتی دوباره به صفحه رجوع کردم همش پاک شده بود . امروز میخوام یکم متنوع تر بنویسم تا نوع دیگری از نوشتنم لذت ببرم .
      تصمیم گرفتم به جای نکته برداری به شرح انشایی در مورد فایل آموزشی بپردازم .
      به نام خدا
      میخوایم مطمئن بشیم هیچ روشی مارو لاغر نمی کنه . چون وقتی ما طبق هیچ روشی چاق نشدیم پس قاعدتا باید خودبخودی هم لاغر بشیم .
      در ذهن تمام افراد چاق فرمولی هست به عنوان ( برای لاغر شدن نیاز هست که از روشهای خاصی استفاده کنیم ) و استاد خیلی عالی این فرمول ذهن چاق رو شناسایی و دلایلی برای رد کردن این فرمول آوردن ‌.

      اولین نکته اینکه ما باید بدونیم وقتی به سمت یک مقصدی حرکت می کنیم معمولا از همون راهی که رفتیم از همون راهم بر میگردیم . درسته که شاید راههای دیگه هم برای برگشت وجود داشته باشه ولی ما چون برای رفتن معمولا کوتاهترین راه رو انتخاب می کنیم برای برگشت هم کوتاهترین راه رو انتخاب می کنیم .
      راههای دیگه مطمئنا به جاهای دیگه میخوره که ما باز برای برگشت به خونه ی خودمون باید برگردیم و از همون راهی که رفتیم ادامه بدیم . این قاعده ی سفر هست و سفر ما هم که از چاقی به سمت لاغریست دقیقا باید همینطور باشه .
      اما خیلی از ما نمیدونیم چطور چاق شدیم . هیچ کدوممون نفهمیدیم . شاید واکنشهای ذهنمون رو یادمون بیاد که مثلا پرخوری کردیم و هرچی پرخورتر شدیم فعالیتمون کمتر شد و حوصله نداشتیم کار کنیم ولی دقیقا نمیدونیم چرا و چه وقت اینجوری شدیم . از کی اینجوری شدیم .
      اما همه ی این راهها در ذهن هست و وقتی جی پی اس رو روشن کنیم و فقط از ذهنمون بخوایم که راه صحیح رو بهمون نشون بده اون وقت شروع می کنه به نشون دادن راه . جی پی اس روشن کردن یعنی اومدن توی این سایت و از مطالب استاد استفاده کردن . اون وقت میبینیم چطور ذهن خودمون به راحتی در مسیر لاغری با خیال راحت و بدون ترس از گم شدن حرکت می کنه و به امید خدا در بهترین شرایط به هدف می رسه .
      ما قبلا هیچ وقت نخواستیم بدونیم چطور چاق شدیم در مسیر آگاهی نبودیم اما از وقتی وارد مسیر آگاهی شدیم روز به روز درهای بیشتری از این مسیر سربسته ی بر ما گشوده میشه .
      ما جی پی اس رو روشن کردیم و حالا آگاهی پشت اگاهی داره میاد .
      خب سوال اول اینه که ما گفتیم مسیر لاغری باید همون مسیر چاقی باشه که ازش برمیگردیم اما مسیر چاقی
      چه ویژگیهایی داشته که ما با شناخت اون ویژگیها بدونیم از همون راه داریم برمیگردیم ؟
      خب دونه دونه ویژگیهارو طبق مطالبی که تا حالا آموختیم بررسی می کنیم .
      ⭕ما خیلی راحت چاق شدیم
      ⭕ذهنمون دستور میداد بخور و ما میخوردیم و میگفت ولش کن نمیخواد کار کنی اه سخته ولش کن و ما می نشستیم

      ⭕ما با خودمون یگانه بودیم رفتار درونی ما در راه چاقی با رفتار بیرونیمون یکی بود
      ⭕ما در راه چاقی آرام بودیم
      ⭕ما یواش یواش چاق شدیم خیلی آرام و آهسته
      ⭕ما در راه چاقی استمرار داشتیم چون راه لذتبخشی بود
      ⭕ما در راه چاقی در حال مبارزه با خودمون نبودیم و همواره با صلح درونی چاق شدیم اونقدر صلح بودیم که اصلا نفهمیدیم چطوری چاق شدیم
      ⭕چاقی ما کاملا خودبخودی بود
      ⭕مسیر چاقی ما سرپایینی بود . سُر میخوردیم و پایین می اومدیم
      ⭕مسیر چاقی برای ما طبیعی و عادی بود چاقی رو برای خودمون طبیعی می دونستیم .
      ⭕مسیر چاقی متنوع بود . گرچه یک سری فرمولها رو تکرار میکردیم ولی همون فرمولها برامون متنوع بود
      ⭕ هیچ وقت از چاق شدن خسته نشدیم تا زمانیکه دیگه دلمون میخواست لاغر بشیم .
      ⭕ما با چاقی مشکلی نداشتیم اگه چاقی رو بد نمیدونستیم و کم کم نمیخواستیم راه لاغری رو در پیش بگیریم هیچ وقت از چاقی خسته نمیشدیم .
      ما چاقی رو برای خودمون زیبایی می دونستیم شاید خندمون بگیره از این جمله و بگیم نه ولی این فرمول ذهنی رو خیلی وقت پیش پیدا کردم . سه سال پیش رفته بودم دریا . زمانی بود که چاق بودم و نمیدونستم چطور لاغر بشم . با خانومی مشغول صحبت کردن شدیم و خانومه آی صحبت میکرد . خلاصه بحثمون به چاقی و لاغری رسید و خانومه گفت میدونید چرا ما لاغر نمیشیم چون چاقی زیباییه .
      وقتی این جمله رو گفت من وجودم سرشار از شادی شد . منی که همش چاقی رو توی سر خودم میزدم وقتی اون خانوم گفت چاقی زیباییه ذهن من خوشحال شد و انگار که چاقیم توجیه میشد . البته من اون وقت نمی دونستم این فرمول ذهنی منه ولی وقتی الان میفهمم که بله دقیقا این فرمول توی ذهن منم بود . این فرمول از زمان قاجار به دست ما رسیده .
      ⭕ زمان قاجار تازه چاقی رو برای خودشون موهبت می دونستند
      خانوما هر چقدر لایه های چربی در غبغبشون بیشتر بود بیشتر مورد پسند شوهراشون بودن . یادم میاد یکی از همکارانم در زمانیکه تدریس می کردم خانومی بود که جای مادر من بود و در زمان ایشون چاقی هنوز یک موهبت بود میگفت من برای چاق شدن گریه می کردم میگفت خیلی لاغر بودم و دوست داشتم چاق بشم . ولی در جوانی همسرشو از دست داد و بعد از مدتها به ارزوش رسید و چاق شد و فقط افسوس می خورد که چرا همسرش نیست تا چاقی اون رو ببینه .
      واقعا ما با چنین پیشینه ای بزرگ شدیم تازه این خانوم یه خانوم فرهنگی بودن و قاعدتا می بایست چاقی رو برای بدنشون مضر می دونستن ولی یادمه در یک فایلی شما گفتید ذهنِ یه ادم چاق حتی اگه دکتر هم باشه با یه ادم معمولی که چاقه هیچ فرقی نداره . چون فرمولهای ذهنی یکی هست .
      خلاصه میخوام اینو بگم که چاقی یک موهبت بود .

      🏴و بالاخره چاقی به ظهور رسید . وقتی اومد در نمایشگر جسم
      🔻 در فکر به صورت امر دهنده و مرور سناریوها و فرمولها و خاطرات مختلف
      🔻در رفتار به صورت پرخوری و تنبلی
      🔻 در عادات به صورت پرخوری و تنبلی تکرار شونده
      🔻در شخصیت به صورت شخص پرخور و تنبل
      🔻 در جسم به صورت لایه های چربی .

      اما اینها همه ظهور چاقیه و اصل اون فضای چاقی در ذهن بود .
      فضای چاقی در ابتدا از طریق دیده ها و شنیده ها و ورودیها در ذهن ما به صورت بذر شکل گرفت و بعد خودمون شروع کردیم به ساختن و پرداختن این اطلاعات و اونها رو در وجودمون و ذهنمون تبدیل کردیم به درخت تنومند .
      همین حالا خاطره ای که در بالا از همکارم گفتم تصویری بود که چاقی رو به منم انتقال میداد .
      قبل از ازدواج مامان و بابام و خواهرام و بعد هم خودم شنیده ها و دیده های چاقی رو به همدیگه یاد دادیم و وقتی ازدواج کردم و فهمیدم همسرمم با چاقی در حد معمول مشکل خاصی نداره بازم گستره ی چاقی در ذهنم بیشتر شد .
      ⭕پس یکی دیگه از ویژگیهای چاقی یادگیری چاقی بود .
      و حتی
      استفاده از روشهای اشتباه لاغری فقط تصاویر چاقی رو برامون بزرگتر کرد .

      و ذهن ما با هر اطلاعاتی چاق و چاقتر شد طوری که دیگه خودش خدای چاقی شد و لاغری رو به هر شیوه ای در وجودمون از بین میبرد .
      روزی که همه ی ما ناامید از هر راهی به اینجا اومدیم روزی بود که خدای ما مارو از بی نهایت طریق هدایت کرد تا طعم شیرین لاغری را بچشیم .
      ⭕ یکی دیگر از ویژگیهای چاقی ما طعم شیرین و دلچسبی بود که زیر زبون ذهن گیر کرده بود و هیچ جوره راضی نمیشد برگرده .
      ⭕ ما چاقی رو تقدیر خودمون می دونستیم .
      ⭕ ما چاقی رو ژنتیک خودمون می دونستیم .
      تا خداوند مارو هدایت کرد تا از چاقی توبه کنیم و برگردیم به خانه .
      خداوند تناسب اندام رو برای جسم ما در نظر گرفته بود .
      سبکی، زیبایی، راحتی، لذت، امید، یقین، راه راست، ایمان، صداقت، آرامش، اعتماد به نفس، سلامتی
      ⛭⛭تقدیر ما لاغر شدن هست و ما این تقدیر رو برای خودمون می نویسیم و خداوند هم از ما حمایت میکنه
      . ⛭⛭
      همه ی آدما فکر میکنند خداوند تقدیر مارو چاقی نوشته در حالیکه تقدیر ما دست خودمونه . تقدیر یعنی اندازه . یعنی قدر . اگر خداوند تقدیری برای بندگانش در نظر گرفته چیزی نیست جز سیستم قوانینش که اون رو با عدل و مساوات بین همه قسمت کرده و تناسب اندام یکی از همون قوانینه .
      خداوند همواره بر خودش نعمت بخشیدن به بندگان رو نوشته و این ما هستیم که هر اندازه و قدری که میخوایم برای خودمون از این نعمت بر میداریم .
      ما یه زمانی چاقی رو نعمت می دونستیم ولی از اونجایی که نیروی الهی دائما بر خیر جاریه همواره در حال برطرف کردنش بود ولی ما در جهت عکس می کوشیدیم و در نهایت هم وقتی از ته دل خواستیم که تغییر کنیم او هم راه تغییر رو به ما نشان داد .
      لا یغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم .
      نعمت و تقدیر و سیستمی که خداوند برای همه ی بندگانش در نظر گرفته سیستم تناسب اندام هست .
      چربی سوزی و چربی سازی تا حدی در بدن جاری میشه که نیاز بدن باشه و او رو زیبا نگه داره ولی وقتی زمانی چربیهای زیاد رو زیبا می دونستند خب همه تمام تلاششون رو می کردند که چربی سازی رو بیشتر کنند . خب خودشون خواستن و خدا هم در اون مسیر ازشون حمایت میکرد . انتخاب خودشون بود و خیلی ها هم دلشون میخواد چربی سوزیشون اونقدر زیاد بشه که هیچی چربی توی بدنشون نباشه خب اینم یه انتخابه و از سیستم الهی در این راستا استفاده کردند و خداوند در این راستا هم ازشون حمایت می کنه . چون خداوند انسان رو آزاد آفریده .
      چیزی که واضحه اینه چه اون زمان که ما راه چاق شدن رو در پیش میگرفتیم و چه حالا که داریم برمیگردیم به خونه این ما هستیم که حق انتخاب داریم اینکه در همون چاقی بمونیم یا برگردیم وقتی دیگه از جون و دل خواستیم برگردیم خداوند به ما راه صحیح رو نشون داد . اصلا عقیده ی من بر اینه کسی که از سایر روشها برای لاغر شدن استفاده می کنه دلش میخواد چاقتر بشه واسه همین دوباره توی مسیر چاقی می مونه و فضای ذهنش پر میشه از چاقی بیشتر . اونا جزء دسته ی اول چاقی هستند که در درس گذشته خوندیم و با چاقیشون کنار اومدن و راه اشتباه تنها چاقیشون رو بیشتر میکنه . اونها رژیم میگیرند و لاغر نمیشن تا به همه ثابت کنند که بگن ببین من خواستم لاغر بشم اما نشدم پس با رژیم ، چاقی رو در وجود خودشون گسترده تر کردند تا دیگه کسی ملامتشون نکنه تازه دلشونم به حالشون بسوزه که آخی طفلکی هرکاری می کنه لاغر نمیشه . چاقیش دست خودش نیست .
      آها پس ویژگی دیگه ی چاقی این بود که ما معتقد بودیم که چاقی دست خودمون نیست در حالیکه دست خودمون بود و ما فقط بلد نبودیم .
      ⭕مسیر چاقی تکرار بود و تکرار بود و تکرار
      خب حالا ما میخوایم برگردیم . مسیر ما چه ویژگی هایی داره ؟
      همون ویژگیهای رفت .
      دقیقا مو به مو همون ویژگیها

      خب دونه دونه ویژگیهارو طبق مطالبی که تا حالا آموختیم برای لاغری در نظر میگیریم .

      ما اول چاقی رو از طریق شنیده ها و دیده ها و گفته ها و اطلاعات دیگران یاد گرفتیم بعد اونها رو در زندگی روزمره به کار گرفتیم و تکرار کردیم و بعد خودبخود چاق شدیم پس حالا هم اول باید از طریق دیدن فایل شنیدن بارها و بارهای فایلها و اطلاعات متنی و انجام تمرین ها محتوای آموزشی رو تکرار کنیم و بعد در زندگی روزمره اونها رو به کار ببریم تا خودبخود لاغر بشیم .

      ⭕ما خیلی راحت لاغر میشیم

      ⭕ذهنمون دستور رفتاری لاغر کننده میده و ما هم باهاش همسو حرکت میکنیم .

      ⭕ما با خودمون در راه لاغری یگانه میشیم و رفتار درونی ما در راه لاغری با رفتار بیرونیمون یکی هست .

      ⭕ما در راه لاغری آرام حرکت می کنیم .

      ⭕ما یواش یواش لاغر میشیم خیلی آرام و آهسته

      ⭕ما در راه لاغری استمرار داریم چون راه لذتبخشی هست .

      ⭕ما در راه لاغری در حال مبارزه با خودمون نیستیم و همواره با صلح درونی لاغر میشیم و اونقدر صلح میشیم که اصلا نمیفهمیم چطوری لاغر میشیم .

      ⭕ لاغری ما کاملا خودبخودی هست .

      ⭕مسیر لاغری ما سرپایینی هست .یعنی مثل آب خوردن راحته . سُر میخوریم و پایین می آییم .

      ⭕مسیر چاقی برای ما طبیعی و عادی هست . لاغری رو برای خودمون طبیعی می دونیم .

      ⭕مسیر لاغریمون متنوع هست . پر از فایلها و فرمولها و متنها و تمارین مختلف .

      ⭕ هیچ وقت از لاغر شدن خسته نمیشیم

      ⭕ما با چنین لاغری آسان و راحت و لذتبخش هیچ مشکلی نداریم . تازه عاشقش هم هستیم و هیچ وقت ازش خسته نمیشیم .

      ⭕لاغری برای ما زیباییه .

      ⭕ لاغری برای ما موهبته . نعمته .

      خب راه لاغری ما این ویژگیها رو داره حالا بر میگردیم سر محتوای اصلی فایل آموزشی : روشهای لاغری . حقیقتا کدوم یک از روشهای لاغری این ویژگیها رو داره به جز لاغری با ذهن .

      بله چاقی برای ما از هیچ روشی به دست نیومد بلکه تنها و تنها از طریق ذهن ما برای ما ایجاد شد و قطعا ویژگی راه لاغری ما هم همین هست .

      ما لاغر شدن رو یاد میگیریم و اون رو در زندگی روزمره به کار میبریم و درست مثل چاقی اون رو در زندگی روزمره تکرارش میکنیم تا بهشون عادت کنیم .

      ما خالق عادات خودمون هستیم و عادات لاغر کننده ی ذهن در خودمون ایجاد می کنیم نه چاق کننده .

      وزن کردن ذهن رو چاق می کنه پس وزن کردن راه لاغری نیست .

      رژیم ذهن رو چاق می کنه پس رژیم راه لاغری نیست .

      ورزشهای سنگینی که به قصد لاغری انجام میشدن ذهن را چاق می کنه پس راه لاغری نیست .

      قرص ها و دمنوشها ذهن رو چاق می کنند چون اجازه میدیم فرمولهای چاق کننده به راحتی به عملکردمون وارد بشن و چه بسا عادات چاق کننده ی جدیدی در ما ایجاد بشه پس راه لاغری نیست .

      عمل جراحی راه لاغری نیست چون محتوای ذهنی رو حتی چاقتر از قبل میکنه چون شخص میگه لاغر شدم دیگه پس با خیال راحت به چاق کردن خودش ادامه میده و اتفاقا خیلی هم بدتر از قبل چاق میشه یا اگر لاغر بمونه مرتب حالش بده چون با خودش در جداله مگر اینکه به سختی تن بده به رژیم . این شخص دائما در زندگیش در حال عذابه پس ذهنش داره مرتب چاق و چاقتر میشه .

      خلاصه که تمام روشهای لاغری فقط سبب چاقی ذهن میشن و ذهن رو تبدیل به یک حیوان افسار گسیخته ای می کنند که فقط منتظر فرصته تا صاحبش رو بدره .

      در حالیکه در لاغری با ذهن فقط سود است سود است و سود است .

      همه چیز هست . راحتی و امنیت و ارامش و لذت .

      خدایا سپاسگزارم که منو به مسیر لاغری با ذهن هدایت کردی.

      استاد بابت اینکه همواره در مسیر لاغری با ذهن هستید و لاغری رو به ما آموزش میدید ازتون سپاسگزارم .

      فاطمه ازت ممنونم که دوباره اومدی و داری کسب آگاهی می کنی .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1399/11/30 13:43
      مدت عضویت: 1255 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,733 کلمه

      بنام حق
      آنچه که گذشت…😊
      گام1️⃣ شناسایی عوامل چاقی خودمان
      گام2️⃣ پیدا کردن نمونه های مشابه و رد عوامل چاقی
      پذیرفتن مسئولیت چاقی خودمان
      پذیرفتن مسئولیت لاغری خودمان و تعهد به انجام به آن

      گام3️⃣ شناسایی انواع روش های لاغری
      ✅برای رسیدن به هر هدف و مقصدی ممکنه راه ها و روش های مختلفی وجود داشته، اما معمولا یکی از راه ها از بقیه مطمئن تر،ساده تر، تاثیرگذارتر، کم هزینه تر، امن تر و بی خطرتر هست، و اینکه راه اشتباه همیشه اشتباه هست و با هر سرعت و قدرت و توان در اون حرکت کنیم هیچوقت ما رو به مقصد نمی رسونه، اما راه درست همیشه درست هست و هر شخصی ممکنه نتایج متفاوتی از همین راه درست بدست بیاره که بستگی به رفتار و عملکرد هر شخصی داره…💯

      تمرین گام3️⃣ شناسایی و رد انواع روش های لاغری که خودمان تجربه اش کردیم یا نتایج دیگران رو دیدیم و شنیدیم
      ✅رد بکارگیری روش های متنوع لاغری من در گذشته:من از بچگی چاق بودم و از همون دوران ابتدایی و راهنمایی توسط خانواده به دکتر تغذیه ارجاع داده شدم و هر چه بزرگتر شدم با اضافه کردن دلایل چاقی برای خودم از طرفی هم به روش های لاغری ام هم اضافه میکردم، بارها بارها انواع روشها رو بکار بستم و هر دفعه نتایج موقت و نسبی بودند و همیشه به اراده خودم، بدن خودم تهمت زدم و ناسزا گفتم و خودم رو مقصر دونستم و یکبار به اون روش ها شک نکردم که شاید اونا اشتباه باشه نه من و بدن من، چرا؟🤔 چون خانواده، دوستان،مربی های باشگاه،پزشک ها، کتاب ها… از منابعی که بهشون اعتماد داشتم تزریق شده بودم…
      1️⃣ انواع برنامه ها و رژیم های غذایی:📜📰🍱از انواع رژیم های دکترهای تغذیه، رژیم بر اساس طبع و مزاج بدن و سردی و گرمی، رژیم جنرال موتورز، رژیم گیاهخواری،رژیم کانادایی، رژیم پروتئین،رژیم شیر و خرما،رژیم خام خواری و… استفاده کردم ولی هیچوقت نتیجه دلخواه و دائمی نگرفتم پس من کاملا این روش لاغری رو رد میکنم⛔
      2️⃣ انواع ورزش و تحرک جسمی:🤽‍♀️🚵‍♀️🏋‍♀️🏊‍♀️⛹‍♀️🤸‍♀️🏌‍♀️🤾‍♀️🏃‍♀️💃🧗‍♀️🏀🎾🥊🤿🏑👣خیلی سالها باشگاه میرفتم و از انواع ورزش ها مثل بدنسازی و استفاده از انواع دستگاه ها و وزنه ها، کلاس دوچرخهexpelling ، ایروبیک، TRX، شنا و سونا، کلاس رقص، تردمیل، چرخونک، حلقه، درازنشست، پیاده روی استفاده کردم مواقعی که استفاده میکردم به همراه رژیم و روش های دیگه وزن کم میکردم ولی وقتی رها میکردم چاق تر هم میشدم پس من روش لاغری بر اساس ورزش رو رد میکنم🚫
      3️⃣ استفاده از انواع دمنوش های گیاهی و قهوه ها:🥃🍵☕🥛🍶🥤از انواع دمنوش های گیاهی چه بصورت شرکتی مثل نیوشا و… و چه بصورت خرد و آسیاب شده مثل زنجبیل،دارچین،چاق سبز،زیره، گل محمدی،به لیمو،بلوبری،رزماری،فلفل سیاه، سیاه دونه،تخم کتان و….از عطاری تهیه میکردم و مصرف میکردم، همچنین از انواع قهوه ترک، قهوه سبز لاغری استفاده کردم و هیچکدوم نتیجه مورد نظرم و ماندگاری نداشت و من این روش رو هم رد میکنم📛
      4️⃣ استفاده از انواع قرص و کپسول و آمپول لاغری: 💊💉من انواع قرص ها و کپسول های لاغری رو استفاده کردم هم گیاهی و هم شیمیایی، چه اونایی که پزشک‌ها و مشاوران تغذیه معرفی میکردند و چه اونایی که توی شبکه ها و رسانه ها یا داروخانه ها تبلیغ میشه و یا کسب بهم معرفی می‌کرد، انواع مختلف چه برای لاغری، کاهش اشتها،افزایش سوخت و ساز بدن،کاهش جذب چربی و مواد غذایی، شکستن و دفع چربی و این اواخر قرص قند و قرص قهوه، یه سری قرص های آرامبخش و اعصاب که دکتر مثلا برای کاهش اشتها و جلوگیری از پرخوری عصبی داده بود مثل فلوکستینو حتی این اواخر و آخرین دکتر تغذیه ایی که رفتم هفته ای ۲بار خودش بهم آمپول لاغری توی قسمت های چاق بدنم تزریق میکرد و به اضافه یه آمپول دیگه معرفی کرد بنام ساکسندا که مثل سرنگ و آمپول انسولین هر روز و آخرهای روزی ۲بار زیرپوستی باید تزریق میکردم، من این روش لاغری رو هم رد میکنم چون هیچوقت نتیجه پایداری برام نداشته⛔
      5️⃣ استفاده از دستگاه های لاغری و چربی سوز:🛷🥌🩺من ۲ سری با دو دستگاه مختلف برای لاغری استفاده کردم اما نتیجه دلخواه و چشمگیری نداشتم بنابراین این روش لاغری رو هم من رد میکنم🚫
      6️⃣ بکارگیری طب سوزنی و کاشت نخ یا همون امبیدینگ:📍📌🧵🪡
      دو سری از این روش استفاده کردم اما بازم نتیجه و لاغری دائمی برام به همراه نداشته پس این روش رو هم من رد میکنم
      7️⃣ انواع ماساژ لاغری و بادکش:💆‍♀️🧖‍♀️🧘‍♀️
      دو سری هم از ماساژهای لاغری استفاده کردم که اصلا تغییر چشمگیری همون موقع در خودم ندیدم من این روش لاغری رو هم قبول ندارم⭕
      8️⃣ استفاده از سرکه سیب و آبلیمو:🍋🍎🍇🥃🍷🍯صبحها به صورت ناشتا سرکه سیب، آب جوش و عسل و آبلیمو استفاده کردم اما فقط بخاطر اسید بالای که داشتند معده ام حساس شد و من این روش رو برای لاغری رد صلاحیت میکنم📛
      9️⃣‌ بکارگیری کمربند و شلوارک و گن لاغری:🎽🩱🩳 کمربند حرارتی خریدم و یه مدت طولانی استفاده کردم و همچنین شلوارک و گن لاغری که موقع انجام کارهای خونه و رقص و پیاده روی میبستم ولی بازم نتیجه دلخواه حاصل نمیشد و من این روش لاغری رو هم رد میکنم⛔
      🔟 استفاده از ژل و کرم های لاغری:🧫🧴
      از انواع ژل و کرم های لاغری استفاده میکردم مخصوصا قبل از باشگاه و پیاده روی و روش نایلون میبستم یا گن یا شلوارک لاغری میپوشیدم به امید لاغرشدن، این روش رو هم نمی‌پذیرم 🚫
      1️⃣1️⃣ بکارگیری روش کالری شماری:🧮⚖📱۲سری هر بار هم به مدت چند ماه از ۲برنامه مختلف بنام های کرفس و زیره به صورت جدی کالری شماری میکردم، یه ترازو کوچیک داشتم هم کالری های دریافتی رو حساب میکردم و هم کالری های که با ورزش و پیاده روی و… میسوزندم، بماند که توی جمع بعضی از دوستان مسخره میکردند،واقعا کار سختیه که همیشه و هر جا ترازو توی کیفت باشه و هر چیزی میخوای بخوری اول به کالری فکر کنی و اونو وزن کنی و حساب کنی و بعد وارد برنامه کنی… لاغری دائمی برام نداشته پس اینو هم رد میکنم❌و در نهایت رسیدم به خطرناک ترین روش های لاغری
      1️⃣2️⃣ بکارگیری روش لیپوساکشن و اسلیو معده و انواع عمل های جراحی:🗡✂️🩺
      خودم به شخصا این روش های رو بکار نگرفتم یعنی خونه آخر رسیدیم به این روش ها و تنها و فقط همین روش رو مناسب خودم میدیم و حتی به پزشک برای اسلیو معده هم مراجعه کردم اما شوهرم مخالفت کردند، ولی خواهرم لیپوساکشن انجام دادند اول که وزنش در حد۲کیلو کم شد و سایزش تغییر کرد و اونم بعد از یه مدتی دوباره برگشت، و دکتر تغذیه رفتم یه خانومی دیدم که اسلیو معده انجام داده بود و به قدری چاق بود کسی میدیدش باورش نمیشد که اون عمل کرده بود خودش گفت که فقط برای ۳سال خوب بودم بعدش دوباره کم کم اشتهام زیاد و زیادتر شد و و در نهایت شده بود یه فرد خیلی چاق که من میدیدمش و خیلی افراد دیگه رو توی باشگاه و مطب دکتر و… دیدم یا از جاهای مختلف شنیدم که دوباره برگشتند سر خونه ی اولشون، پس این روش هم نمیتونه لاغری دائمی به همراه داشته باشه و ردش میکنم⛔حالا سلیمه موند و حوضش🤣 🤔چرا با وجود سعی و تلاش بسیار ما و به کار بستن انواع روش های لاغری، نتیجه (لاغری دائمی) نگرفتیم⁉️
      من توی تمام روش های لاغری که بالا ذکر کردم که خودم شخصا به کار بستم یا جراحی ها که دیگران استفاده کردند هیچوقت نتیجه دلخواه ام رو نگرفتم حتی با اینکه بارها و بارها تکرارشون کردم یا اینکه به صورت همزمان از چندتاشون استفاده کردم وزنم به صورت نسبی کم میشد ولی هیچوقت به وزن تناسب و ایده آلم نرسیدم و همون قدری هم که کم شد پس از مدتی برگشت، چون من فقط داشتم روی جسمم کار میکردم نه ذهنم
      با بکارگیری تمام این روش ها من فقط داشتم به جسمم آسیب میرسوندم
      ✅تمام افراد چاق بصورت خیلی ساده و خودبخود و بدون انجام هیچ روشی چاق شدند ولی برای لاغر شدن انواع روش های متنوع رو به کار گرفتند و در نهایت نتیجه دلخواه و مطلوب نگرفتند. چرا❓
      بخاطر اینکه راه و روشی که انتخاب میکردیم اشتباه بوده که یا نتیجه نمیگرفتیم یا نتیجه نسبی میگرفتیم که ماندگار نبود.
      ⏪و ما همیشه انواع روش های اشتباه رو به طریق و سبک های متنوع انجام می دادیم و در پی شکست های متوالی، خودمان رو مقصر دونستیم نه اون راه و روش ها و بارها اونا رو توجیه کردیم و دوباره و دوباره و دوباره همون روش ها رو امتحان کردیم🔚شکست،چاقی،عدم اعتماد بنفس…
      🔴چون چاقی ذهنی هست و ناشی از فرمول های ذهنی است و وقتی روش های دیگه رو بکار می بریم ما فرمول های ذهنی خودم رو عوض نکردیم در نتیجه به سمت لاغری هدایت نشدیم.
      پس⬅️ چاره چیه❓ باید با همون راه و روشی که چاق شدیم با همون راه و روش رو برگردیم و لاغر بشیم، و اون راه که تنهاترین،بهترین،ساده ترین و…راه لاغری بر اساس ذهنمون هست اونم ذهن خودمون، باید فرمول های ذهنمون رو تغییر بدیم…
      ✅چاقی ام بر اساس یه سری رفتار و عادات اشتباه من بوده، بخاطر تکرار اون عادات و رفتار اشتباه
      چاقی ام بخاطر دستور و فرمول های چاقی که ذهنم بوده
      در نتیجه افکار و باورهای خودم
      در نتیجه تکرار رفتار و عادات اشتباه، افراد معتاد میدونن مصرف مواد بد و مضر هست و به بدنشان آسیب میزنند، یه فرد چاق، و منم میدونم مصرف مواد غذایی ام بیشتر از حد نیاز بدنم هست و به بدنم ضربه میزنم ولی در اثر همون فرمول و دستورات چاقی و رفتار و عادات اشتباه
      رو هی تکرار و تکرار کردم
      پس همه چیز در نهایت بر میگرده به ذهن خودم…💯
      ✅ یه چیزی که برام خیلی جالب هست اینه که توی این مدت کوتاهی که با سایت آشنا شدم و فایل ها رو گوش و تمرینات رو انجام میدم متوجه یه سری تغییرات توی خودم شدم، من قبل از رسیدن به گام 3️⃣ و گوش دادن این فایل پیش خودم روش های لاغری رو رد کرده بودم، برنامه کالری شماری رو از گوشیم حذف کرده بودم، آخرین برنامه رژیم غذایی رو که چسبونده بودم به در یخچال برداشته بودم، تردمیل رو جمع کردم و دو بار به اصرار مادرم که چرا تردمیل نمیزنی یا نمیری پیاده روی رفتم پیاده روی اونم فقط واسه هواخوری و تازه شدن روحیه ام نه به نیت لاغری، حلقه ام خیلی وقته همسایه مون قرض خواست بهش دادم رفت، دمنوش های نیوشا که گرفتم و یه سری مواد خام و آسیاب شده از عطاری تهیه کردم رو دیگه بصورت روزانه و مرتب مصرف نمیکنم بلکه یوقت هایی اونایی که طعمش رو دوست دارم و میلم کشید استفاده میکنم
      🔚من به این نتیجه رسیدم بهترین و تنهاتربن روش لاغری دائمی، روش لاغری با
      ذهن هست و مطمئنم با این روش میتونم لاغر بشم اونم بصورت دائمی💪💪💪🙏🙏
      به امید تناسب اندام و افکار برای تمامی دوستان در این مسیر🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/11/26 21:05
      مدت عضویت: 1649 روز
      امتیاز کاربر: 28021 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,089 کلمه

      اگر شما بخوایی به یه شهری سفر کنید ممکنه چند راه برای رسیدن به اون شهر باشه ولی یه راه از بقیه راه ها ایمن تر و ساده تر و بهتر هست که اون راه صحیح هست و راه اشتباه همیشه نتیحه اش اشتباه هست ولی راه صحیح ممکنه برای بعضی ها نتیجه اش خوب باشه برای بعضیها خوب نباشه و این بستگی به عملکرد اون شخص داره ولی راه اشتباه برای همه اشتباه هست .
      همه ی آ د م های چاق از هیچ روشی استفاده نکردن برای چاق شدن و خود به خود و ساده چاق شدن ولی همه ی این افراد چاق از روشهای مختلف استفاده کردن برای لاغر شدن و در نهایت نتیجه ی همه ی چاقها مشابه هست و هیچ کدوم هم نتیجه نگرفتن(من هم هیچ وقت از راه خاصی استفاده نکردم و خود به خود و خیلی ساده چاق شدم ولی از بینهایت رژیم و ورزشها ی مختلف استفاده کردم برای لاغر شدن که هیچ وقت ماندگار نبوده ) .
      همه ی ما وقتی راه صحیح رو پیدا کنیم با اطمینان و آرامش بهتر و بدون تردید حرکت میکنیم (مثل من زمانی که با این مسیر آشنا شدم خیلی با اطمینان و آرامش و بدون شک و تردید راه رو دنبال کردم و گفتم همین حلقه ی گمشده ی من هست و تمام حرفاا ی استاد رو با تک تک سلولهای وجودم حس میکردم ).
      ما هیچ وقت از هیچ روش لاغری نتیجه ی مطلوب رو نگرفتیم ممکنه چند ماه رژیم و ورزش رو ادامه بدیم و یه نتیجه ای هم بگیریم ولی چون نمیتونی برای همیشه این روش رو ادامه بدی میای روی سبک قبلی زندگیت و چاق میشی (من خودم به شخصه بارها با رژیم و ورزش تونستم عالی وزن کم کنم اما هیچ وقت ماندگار نبوده و دوباره چاق شدم و همیشه گفتم تا کی رژیم اخه چرا اینطورم ؟؟؟ و برای همین همیشه به دنبال راهی بودم تا تونستم با این مسیر لاغری با ذهن آشنا بشم که واقعا آموزش لاغری هست و لاغری رو ما یاد میگریم و زندگی کنیم و همین هست که این روش با ارزش هست و ماندگار ).

      ممکنه وسوسه بشی که روشی که فلانی داره استفاده میکنه این خیلی فوق العاده هست و من هم امتحانش کنم و انگار این روش فرق میکنه و حتما جواب میده ولی بی فایده هست و هیچ نتیجه ای نداره .(مثل استاد که قبلا رژیم آمریکایی گرفته بود ولی برای همیشه عمل نمیکرد و نتیجه نگرفت من یا شروع فعالیت خودم در سایت آشنای ما هم رژیم سختی گرفته بود و اون هر ماه لاعر تر میشد و من شاهد این لاعریش بودم ولی هیچ وقت نخواستم به سمت رژیم و ورزش برگردم چون در دلم میگفتم آخرش چی تا کی در محدودیت و این راهش نیست و کلی اطرافیان ازش سوال میکردن ولی من هیچ وقت حتی وسوسه برای پرسیدنش هم نشدم که رژیم ت چی هست چون به این روش ذهنی مطمعنم و در آزادی کامل دارم لاغر میشم لذت میبرم و روحم و خودم مشتاق این مسیر هستیم و ارزش این دوره رو بسیار میدونم و هر چقدر برای من طول بکشه تا متناسب بشم اصلا مشکلی نیست چون دارم اصولی لاغر میشم و بدون برگشت و همون اشنای ما با حسرت به همه جیز نگاه میکنه و تازه جدیدا یه رفتارهای غذایی داره که من نمیتونم هرگز به این مقدار بخورم و میگه هر از گاهی شیرینی و چیزهای دلخواهم رو میخورم ولی مطمعنم این عزیز با این رفتارها به زودی مثل قبلش میشه و بازم در دلم برای خودم و راه لاغریم از خدا و استاد عزیز تشکر میکنم )
      و من بارها از یه روش لاغری شکست خوردم ولی دفعه های بعد هم رفتم ولی به اسم های دیگه از همون روشها استفاده کردم و در نهایت هم نتیجه نگرفتیم
      چرا هیچ روشی برای لاعری داییمی جواب نمیده ؟؟؟
      باید از هر روشی که تا حالا استفاده کردی روش خط بزنی و دیگه استفاده نکنی .
      انیشتین یه جمله ی معروف داره که آدم احمق آدمیه که یک کار رو بارها و بارها انجام میده به امید کسب نتایج بهتر و من خیلی رژیم گرفتم به امید کسب نتیجه ی بهتر ولی نتیجه نداده در در بقیه ی جنبها ی زندکیم هم همینطور هست .
      و فرض کن از شهر محل سکونت خودت با هر سرعتی به سمت شهر مقصد حرکت کنی و از راه اشتباه بری هیچ وقت نمیرسی و لاغری هم همین طور هست(من خودم رژیم های مختلف داشتم و یا کم خوریهای خودم و حذف وعده های غدایی و محدویتای غذایی رو داشتم و ورزشهای مختلف رو داشتم اما هیچ وقت نتیجه ی ماندگار نداشتم )

      و باید بگی همه ی روشهای که تا حالا استفاده کردی برای لاغری اشتباه بوده و فقط لاغری از طریق قدرت ذهن خودت هست چون من با قدرت ذهن خودم چاق شدم و با اونم لاغر میشم و من از هر راهی به سمت مقصد حرکت کردم برای برگشت هم باید از همون مسیر به مبدا بر گردم اگر برای چاقی قرص خاصی خوردی و یا ورزش خاصی کردی و یا رزیم خاصی داشتی با همون روشها هم میتونی دوباره لاغر بشی ولی اگر هیچ کدوم رو استفاده نکردی حالا هم بدون هیچ روشی خاصی باید لاعر بشیم ( من از هیچ روشی استفاده نکردم برای چاقی همیشه لاعر بودم و تا ازدواج کردم و بعد از اون چاق شدم و حالا هم مطمعنم از هیچ روش خاصی نمیخواد لاعر بشم فقط از طریق قدرت ذهن خودم چاق شدم و حالا هم از طریق قدرت ذهن خودم لاغر میشم ) ونتیجه برای من مشخص هست .
      چرا ما چاق شدیم؟؟؟ و چرا لاغر نمیشیم ؟؟؟

      چاقی محصول افکار و رفتار ما هست و خیلیها فکر میکنن چاقیشون به خاطر مواد غدایی هست ولی مگر میشه همه ی آدمها از این مواد غدایی مصرف میکنن(من همیشه گفتم چون مواد غدایی چرب و شیرین و پرکالری و فست فود و برنج میخورم چاقم و باید غذای رژیمی و کم چرب بخورم و یه سری چیزا رو حذف کنم که لاغر بشم ولی واقعا ردش میکنم چون خیلیها در اطراف من هستن که همه چیز مصرف میکنن ولی لاغر هم هستن پس این دلیل چاقی من نیست ) و یه فرد چاق خیلی راحت میتونه یه فرزند چاق تحویل جامعه بده و نه تنها خودشون رو بلکه فرزندانشون رو چاق میکنن و بچها که رفتار پدر و مادر ها رو میبینن چاق میشن (پس چاقی ارثی نیست چاقی آموزش دیدنی هست و از یه نسل به نسل بعد با دیدین و شنیدن از اطرافیان به خصوص پدر و مادر انتقال پیدا میکنه ).
      خیلیها وقتی شما رو لاغر میبینن خیلی انکیزه میگرن و این ارزش داره (منم دوست دارم لاعر بشم و یه لاعر شگفتی سار بشم که روی همه تاثیر بزارم )
      عادت به فکر و یا رفتاری میگن که نمیتونیم انجامش ندیم و در واقع عادت باعث میشه که رفتاری رو که اشتباه نتونیم انجامش ندیم و در نهایت تکرار اون رفتار اشتباه به ما صدمه میزنه(مثلا من هم عادت داشتم بعد از صرف صبحانه حتما شیرینی و کیک بخورم و یا قبل از نهار حتما هر چیزی سرخ میکردم پای گاز داغ وداغ چند لقمه بخورم و یا یه مقدار غدا بکشم بخورم تا همسرم بیاد و یا هنگام جمع کردن میز از غداهای اصافه بخورم که اسراف نشه و یا بعد از ظهر که شد سرپایی چند قاشق کوچیک غدا بخورم و شبها معمولا چیپس و پفک بخورم و …که همین برام عادت شده بودن و تکرار همین رفتارها من رو چاق کرده بود و کلی رفتارهای دیگه که داخل دورهمی و سفر و تفریح و فضا سبزو خونه مادرم و ایام عید و ماه رمصان من باید زیادتر بخورم که بهم بیشتر خوش بگدره و عادت شده بودن برای من طوری که هر وقت خونه ی مادرم میرم خود به خود هر چی روی گاز بود من میخوردم ،ولی دیشب خونه مادرن غذا بود و من نخوردم چون سیر بودم چقدر عالیم من که به سیری و گرسنگی خودم واقفم و آگاهانه میخورم و انتخاب میکنم )

      فردی که اعتیاد داره قطعا اول انسان عاقلی بوده ولی یه مدت که مصرف کنه بدنش نیاز پیدا میکنه به اون مواد و شما در هر مسیری قرار بگیری ذهن همیشه شما رو تشویق میکنه به رسیدن بیشتر در اون زمینه چه درس چه ورزش وچه موفقیت چه اعتیاد مغز کارش این هست و چرخه ی عادتش رو سریعتر میکنه و همینطور سریعتر و تمام افراد معتاد میدونن که این رفتارشون اونها رو نابود میکنه اما نمیتونن انجامش ندن اما چرا ؟،چون دستورش از مغز میاد .(من قبلا عادتم شده بود هر روز عصر با چایی کلی شیرینی و یا شکلات و یا بیسکوییت و یا خرما بیارم و بخورم ولی دارم این عادتم رو با آموزشها کمتر میکنم البته یه روز ممکنه با شیرینی بخورم و یه روز با خرما حالا هر چی که میلم شد ولی اینجور نیست که همیشگی باشه خیلی وقتها با یه قند کوچیک میخورم )
      یه فرد نمیدونه از کی چاق شده ؟؟
      فردی ممکنه فکر کنه چاقی ارثی هست مغز این رو میپذیره و تبدیل میشه به یه فرمول و براش طبیعی میشه و میگه چاقیم ارث هست و من که با ارث نمیتونم بجنگم و ما به مرور عادتهامون رو بیشتر و بیشتر میکنیم تا چاق می شیم .
      اصلا مهم نیست ما از کی چاق شدیم
      و یا یه فرمول غلط دیگه اینکه آدمها وقتی ازدواج میکنن چاق میشن چرا ؟؟هیچ کس نمیدونه علتش رو و چون نمونه هم در اطرافیانت دیدی پس باور میکنی و وقتی ازدواج کردی رفتارهای اشتباهت زیاد میشه و تو زیادتر میخوری و تو شروع به چاق شدن میکنی چرا چون باور کرده بودی(من خودم دقیقا بعد از دواج چاق شدم و اینقدر بیشتر میخوردم که نگو ولی علتش رو نمیدونستم هر هفته رستوران هر شب یه عالمه چیپس و پفک و هر روز کلی شیرینی واقعا بیشتر میخوردم و اما حالا میدونم چون فرمول غلط که بعد از ازدواج آدمها چاق میشن داشته در مغز من کار میکرده و چون من اون فرمول رو قبول داشتم و حالا که ازدواج کردم و موقعش شده بود دقیقا اون فرمول غلط بالااومده بود و من رو داشت چاق میکرد ) حالا کافیه به پزشک بری و اون به تو بگه اگه از این دارو استفاده کنی تو چاق میشی و چون اون پزشک حرفش برای شما تایید شده هست و چون قبولش داری کافیه و مغزت دستورهای چاق کننده رو صادر میکنه و تو شروع به چاق شدن میکنی و خیلی از یه مقطعی به بعد اینطور بودن (من خودم در اخرین بار که پیش دکتر تغدیه رفتم و رژیم داشتم تونستم ۳۵ کلیو کم کنم و اما در ماه های آخر رزیم که متوجه شدم کم کاری تیرویید دارم و باید قرص مصرف کنم و دکتر و اطرافیانم به من گفتن این قرص و بیماری باعث چاقی تو میشه و تازه یه قرص هورنونی هم استفاده میکردم که بازم اون دکتر گفت مواطب باشه چون ممکنه تو چاق بشیم و انگار دیگه روند لاعری من متوقف شد و شروع کردم بلعکس به چاق شدن چون باور کرده بودم چون حرف پزشک رو یبول داشتم و میگفتم انگار چاقی من طبیعی چون دارو مصرف میکنم ولی ته دلم قبول نداشتم و به دنبال راهی بودم )

      همه به خاطر فرمولهای اشتباه بودن وقتی مغز در مسیر چاق شدن باشه ما چاق میشیم پس چاقی و لاغری ذهنی هست و اگر طرف در ذهنش فکر کنه نمیتونه لاغر بشه لاغر نمیشه و یا بگه نمیتونه چاق بشه نمیتونه چاق بشه و هر کاری بکنه نمیتونه چاق و یا لاغر بشه مگر اینکه این افراد از کسایی مثل پزشک که مورد تایید هستن و قابل قبول هستن بفهممن که میتونن با قرص و یادارو و یا رژیم میتونن لاغر و یا چاق بشن که چون این فرد دستی داره ذهنش رو دستکاری میکنه معلوم نیست چقدر میتونه تغییر کنه و خیلی لاغرها هستن که دوست دار ن چاق بشن و با این کارخیلی چاق شدن .(من خودم به شخصه وقتی پیش دکتر میرفتم و رژیمی به من میداد و میگفت با این رژیم در ماه میتونی ۴کیلو کم کنی دیگه انتظارم از خودم لاغر شدن بود و یا وقتی ورزش هم میرفتم میگفتم دیگه این دو در کنار هم من رو صد در صد ایده ال و لاعر میکنه و چون بارها از زبان اطرافیان و پزشک و مربی ورزش میشنیدم با رژیم و ورزش خودتون رو لاغر کنید و خودم هم لمسش کرده بود باورم شده بود و برام اتقاق هم میفتاد )
      وحالا چرا نمیتونی نخوری ؟؟چون فرمان خوردن از مغز صادر شده چون دستورش اتوماتیک صادر میشه مثل پلک زدن و ضربان قلب و چون خوردن تنها فعالیت بدنمون هست که اختیارش دست ما هست وبقیه فعالیتها اتوماتیک هست و برای تامین نیاز های بدن هستن البته در لاغرها خوردن اتوماتیک هست و وقتی میبینی در کنار یه آدم لاغر هستی واون نمیخوره و میگه جا ندارم و نمیتونم چون این فعالیت خوردنش هم اتوماتیک هست و اون فرد لاغر نمیتونه زیاد بخوره مثل این هست که فردلاغر بخواد دستی ضربان قلبش رو ببره بالا ولی نمیتونه پس خوردنش رو هم نمیتونه بیشتر کنه (نمونه اش دختر خودم واقعا نمیتونه بیشتر بخوره در حد چند لقمه که خورد میگه سیر هستم و هیچ وقت با هیچ خوردنی هیجان زده نمیشه و زیادتر نمیخوره و واقعا به اندازه ای که جا داره میخوره ولی من هنوزم که در این مسیرم اگر عدای مورد علاقه ام باشه تحریک میشم یه ذره بیشتر بخورم و یا هر چقدر هم سیر باشم اگر مواد غدایی خاص رو ببینم که دوست دارم آخرش یه ذره ممکنه بخورم ولی دخترم به هیچ عنوان اینطور نیست و هیچ فرقی براش نداره چه غدایی رو در چه زمانی و در چه مکانی داره میخوره فقط به نیاز جسمش توجه میکنه و منم تمام سعیم این هست بیشتر شبیه متناسبها رفتار کنم که این کار به ادا دراوردن و فیلم بازی کردن نیست واقعا باید یاد بگیریم با گوش دادن حرفهای استاد و تبدیل کردن اونها به عمل منم شبیه متناسبها میشم )
      .
      حیوانات وحشی در طبیعت هم همه طبق غریزه غدا میخورن و خاصیت انسانی ندارن و قدرت ذهن ندارن و خوردنشون طبق غریزه هست و نگرش اون به مواد غدایی با ما فرق داره و ما چاقها نگرشمون در مورد غذا به نسبت لاغرها متفاوت هست (من هم قبلا کلی نگرش داشتم به غدا ها که بخور دیگه گیرت نمیاد بخور حیف و یا بخور چون پولش رو دادی و یا بخور خاصیت داره و یا بخور چون خسته ای و بخور چون تا شب خبری از غدا نیست بخور چون سالی یه بار هست یا بخور چون خسته ای یا بخور چون مال فلان رستوران هست ولی لاغرها به هیچ عنوان اینطور نیستن میخورن چون گرسنه هستن و در حدی میخورن که نیازشون بر طرف بشه و گرسنه نباشن نمیخورن و اونها کلی دلیل دارن برای نخوردنش برعکس ما چاقها که هر مواد غذایی در اطرافمون ببینیم فکر میکنیم باید بخوریم من دخترم چون استرس داره نمیخوره جون خوابش میاد نمیخوره چون هوا گرم نمیخوره چون غدا مورد علاقه اش نیست نمیخوره چون خیلی خوب نیست نمیخوره و ….).

      وتا حالا در هر روشی استفاده کردیم اون فرمولهای ذهنی من رو تغییر نداده فقط محدودیت در ما ایجاد کرده و ما رو پرخاشگر میکنه چون داریم در مقابل دستورهای مغزی مقاومت میکنیم و این سخته نمیتونیم و با ورزش کردن و رژیم ما این فرمولها رو تغییر ندادیم و نتیجه ماندگار نیست (من هم اواخر رزیمم دلم خیلی چیزا میخواست و همش منتظر بودم که دیگه وزنم ایده آل بشه و من بتونم یه ذره بخورم و از یه ذره شروع میشه و همینطور بیشتر میشه تا دوباره به جای اولمون برمیگردیم ).

      ما باید تمام روشهای گدشته رو با جرات کنار بزار یم و بگیم فقط این روش هست که ما رو لاغر میکنه .
      باید مطمعن باشی هیچ روشی من رو برای همیشه لاعر نمیکنه حتی جراحی کردن باعث میشه یه مدت فرد کمتر بخوره و اما یواش یواش بیشتر میشه و فرمولها ی چاقی میاد بالا .تا میتونی در روشهای لاغری تحقیق کن که کی استفاده کرده و جواب نداده :
      و من از خودم میگم یه بار در سال ۸۳ رژیم گرفتم و تونستم ۸ کیلویی کم کنم فقط با حدف شام و کم خوری
      و یه بار دیگه در سال ۸۶ بوده حدود ۲۶ کیلویی کم کردم با رزیم گرفتن و ورزش کردن
      و یه بار دیگه در سال ۹۰ بوده در حدود ۱۶ کیلو کم کردم بازم از طریق رژیم های خودم که نخوردن و محدودیتها بوده و ودر کنار ش هم ورزش بوده
      و یه بار دیگه سال ۹۳ بوده حدود ۳۵ کیلویی کم کردم با رژیم دکتر و ورزش در کنار اون .
      و بعد از اون در سال ۹۵ دوباره رزیم گرفتم و ۸ کیلو کم کردم ودر کنار ورزش
      و بعد از اون در سالهای بعد من به صورت مکرر در حال رژیم و کم کردن وزن و دوباره برگشت وزن بودم و در حد ۸ کیلو در حد ۱۰ کیلو یا ۱۲ کیلو داشتم و بارها من کم و زیاد میشد وزنم
      و در سال ۹۸بود که با تناسب ذهنی آشنا شدم
      پس مصداق فردی بودم که بارها رژیم و رزشهای مختلف رو اجرا کزدم و تونستم چند کیلویی عالی کم کنم و اما ماندگار نبوده و برگشت شده و من هیچ رژیم و ورزشی رو قبول ندارم و اطرافیان من هم همینطور اونها هم مرتب در حال رژیم ورزش هستن و گله و شکایت دارن که چرا لاغر نمیشن برای همیشه ودر سختی و زجر هستن و من این اواخر میخواستم از دمنوش استفاده کنم که دلم راضی نمیشد جون میدونستم استفاده ی اونها برای بدن ضرر داره و کار درستی نیست و هر کس هم خورده دوباره برگشته و تنها راه صحیح آموزش لاغری از طریق ذهن هست مثل هر آموزش دیگه ما باید اون رو یاد بگیریم و با اون زندگی کنیم و به فشار و زور به جسم خودمون نیست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم