0

جلسه ششم: طبیعی بودن لاغری

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

زمانی که آرزوی لاغر شدن را از طریق ورود به ذهن ناخودآگاه ابراز می کنید، تا زمانی که لاغر شوید وابسته به این است که از نظر شما لاغر شدن تا چه حد آسان و در دسترس باشد.

بدین معنی که اگر آرزوی لاغر شدن و تحقق آن برایتان عادی و طبیعی باشد، بی شک خیلی زودتر لاغر می شوید.

اگر احساس می کنید لاغر شدن سیری طبیعی و باورپذیر ندارد، بی تردید هرگز لاغر نخواهید شد.

مهم نیست چه میزان اضافه وزن دارید یا چند سال است درگیر چاقی هستید حتی اهمیت ندارد چند سال دارید یا از نظر وضعیت حرکتی در چه شرایطی هستید، اگر بتوانید این نگرش که (لاغر شدن امری ساده و طبیعی می باشد) را وارد ذهن ناخودآگاه خود کنید، تردید نداشته باشید نه تنها لاغر می شوید بلکه به تناسب اندام ایده آل می رسید.

هماهنگی احساس و منطق

اگر در حال خواندن این مطالب هستید بدین معنی است که نیروی درون شما به طبیعی بودن لاغر شدن ایمان دارد، اگر چنین نبود به این سایت یا این دوره هدایت نمی شدید.

بنابراین از نظر درونی به طبیعی بودن لاغر شدن ایمان دارید اما ناهماهنگی بین احساس و منطق شما که عقیده دارد چاقی ژنتیکی است، چاقی بخاطر کم تحرکی است، چاقی به خاطر مصرف مواد غذایی و …. است سبب شده است که با اینکه سالهاست برای لاغر شدن تلاش می کنید اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکنید.

در روش لاغری با ذهن ایجاد هماهنگی بین احساس طبیعی بودن لاغر شدن با منطق غیرعادی بودن لاغر شدن رمز موفقیت و شگفتی ساز شدن است.

برای این منظور ابتدا لازم است درباره لاغر شدن خود فکر کنید، که با انجام تمرین پاسخ به پرسش های روزانه خودبخود به لاغر شدن فکر می کنیم.

سپس باید پای تخیلات را به مسیر لاغر شدن باز کنیم که از طریق تجسم شبانه و قبل از خواب لاغر شدن بر اساس تصویر انتخابی خود به شکل عالی این مرحله را انجام می دهیم.

بدین شکل ما احساس لاغر شدن را در خود گسترش می دهیم تا جایی که میزان احساس طبیعی بودن لاغر شدن بر منطق غیرطبیعی بودن لاغر شدن غلبه کند.

در این صورت تصاویر ذهنی چاقی که از گذشته به واسطه طبیعی بودن چاق شدن در ذهن ناخودآگاه خود ایجاد کرده ایم با تصاویر تناسب اندام که از طریق تجسم و پاسخ به پرسش ها ایجاد کرده ایم جایگزین شده و مغز برنامه چاقی جسم را متوقف کرده و در مقابل برنامه لاغری جسم را آغاز می کند.

اهمیت احساس لاغری

اگر خودتان احساس کنید که آرزوی لاغر شدن تان غیرطبیعی است، هرگز نمی توانید لاغرشدن را تجربه کنید.

مهم نیست چقدر تا کنون تلاش کرده اید یا بعد از این چند بار دیگر از طریق روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام خواهید کرد، به یک دلیل ساده، شما هرگز لاغر نخواهید شد.

همه افراد چاق، احساس چاقی را درک و تجربه کرده اند. همه ما بارها احساس چاق تر شدن را تجربه کرده ایم و بعد از مدتی چاق تر شده ایم. پس واضح است که چاق تر شدن ما در گرو شکل گیری احساس چاقی در ذهن بوده است.

بنابراین برای لاغر شدن نیز باید قبل از اینکه از نظر جسمی لاغر شوید احساس لاغری را در ذهن خود ایجاد و گسترش دهید.

شاید تصور عموم این باشد که برای لاغر شدن باید میزان یا تنوع غذای مصرفی را تغییر داد اما واقعیت این است که برای لاغر شدن تنها باید احساس لاغری را جایگزین احساس چاقی در ذهن ناخودآگاه کنید.

به محض اینکه احساس لاغری وارد ذهن ناخودآگاه تان شود هر تغییر یا اصلاحی در رفتار، واکنش های و ترغیب های شما نیاز باشد به سادگی و خودبخودی ایجاد خواهد شد تا رفتار و اعمال شما هماهنگ با آرزوی تان شود.

بنابراین برای لاغر شدن فقط توجه خود را بر ایجاد احساس لاغری در ذهن ناخودآگاهتان متمرکز کنید.

تصویر تناسب اندام ایده آل خود را هر شب از طریق تجسم در معرض ورود به ذهن ناخوداگاه قرار دهید و هر روز از طریق پاسخ به پرسش های لاغری به رشد و گسترش احساس لاغری در منطق ذهنی بپردازید. به این ترتیب احساس لاغری را در وجود خود گسترش می دهید و تحقق رؤیای لاغری برای شما طبیعی خواهد شد.

طبیعی بودن لاغری

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

زمانی که دیدگاه های ثبت شده در این جلسه به ۱۵۰ دیدگاه برسد جلسه بعدی قرار داده می شود.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.62 از 63 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45244
172 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهره قادرنیا
      1403/08/30 16:27
      مدت عضویت: 6 روز
      امتیاز کاربر: 595 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 98 کلمه

      سلام یکی دیگر از برتریهای انسان ذهن وکارکردهای برتر ذهن انسان نسبت به سایر موجودات ومخلوقات خداوند هست که این ذهن هم بسیار قدرتمند هست که ما انسانها میتوانیمبا فرمولهایی که در زندگی به ذهن میدهیم باعث ساخت یا تخریب زندگیمان شویم چاقی ولاغری هم یکی از موارد فرمولسازی ذهن میباشد حالا ما چاقها با فرمولهای چاقی زندگی مان را برنامه ریزی برای چاقی کرده ایم حالا با تغییر این فرمولها حتما حتما موفق به لاغری خواهیم شد یکی از این فرمولها باور چاقی یا لاغری ست من با باور لاغری ولاغر شدن حتما به لاغری خواهم رسید🤩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/08/17 00:43
      مدت عضویت: 115 روز
      امتیاز کاربر: 3580 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 123 کلمه

      سلام همنطور درمورد لاغری باذهن باگوش دادن به فایل هاوحل تمرین ومرور انها باعث میشم اول اون اطلاعات یافرمول جدید لاغری واردذهن خوداگاه شده دراثرتکرارواردذهن ناخوداگاه یاهمون خدای درون میشه وان روتکرارمیکنه وبه واقعیت تبدیل شده ومالاغرمیشیم باقدرت ذهن به راحت وقتی میشه لاغرشده جسم رو تخریب باذهن اونو ترمیم یایه جسم متناسب تبدیل میشه وقتی ما یک عکس روانتخاب ورواون تمرکزمیکنیم بعدمدتی مثل اون اندام انتخایی میشویم پس مایه خواسته وارزویی داریم باقدرت تجسم بعدمدتی میبینیم با اون ارزوی موردنظرمیرسیم من هرزمان به اون چیزی که خواستم بهش فکرکردم رسیدم خدای مهربان یک قدرت بی پایانی به انسان داده اونم قدرت ذهن وقدرت تخیل مابالاست ما بارویاپردازی میتوانیم به هدف نزدیک حتی. درمورد ثروت یا علم یا خیلی ارزوها دست یافتنی میباشد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1403/08/08 23:17
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 8755 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 211 کلمه

      به نام خدا

      سلام به همه دوستان 

      با گوش دادن به این فایل خاطراتی به ذهنم اومد که به هر چیزی باور داشتم  خیلی راحت به اون دست پیدا میکردم حتی اگه با تمسخر و اینکه از عهده انجام این کار برنمیایی اما اون کار ممکن میشد اطرافیانم تعجب میکردن و گاهی هم میگفتن شانس بهت رو آورده

       لاغری هم تا زمانی که باور نکنیم و برامون لاغری طبیعی و حق مسلم نباشه هر کاری کنیم حتی خودمون رو حبس ابد با اعتصاب غذا هم بدونیم باز هم لاغر نخواهیم شد‌. 

      همین دیروز یه سریالی از تلویزیون نگاه میکردم که در مورد آفریقایی ها بود من همش فکر میکردم که چطور این آفریقایی ها همچنین هیکل‌های درشتی دارند در حالی که خورد و خوراک درست و حسابی ندارند و بعد از گوش دادن به این فایل به خودم میگم که تا لاغری رو باور نکنم مثل آفریقایی ها غذای درست و حسابی نداشته باشم و تمام روز هم هر کار سنگینی رو انجام بدم لاغر نمیشم که نمیشم

      تجسم شبانه یکی از کارهای راحتی هست که وقت زیادی ازم نمیگیره و بعد پاسخ به سوالاتی که اشتیاق و هیجان زیادی در وجودم سرازیر میکند پس این مسیر رو ادامه میدم و اصلا هیچ عجله ای هم ندارم و فقط از تجسم هام نهایت لذت رو میبرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ابراهیمی
      1403/08/07 09:03
      مدت عضویت: 1019 روز
      امتیاز کاربر: 15630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 567 کلمه

      سلام و درود فراوان 

      سلام خدای مهربانم سلام خدای بینظیر و بی همتا 

      ممنونم از این قدرت تخیل ممنونم از قدرتمندی ذهن ممنونم از وجود بدن و اندام شگفت انگیز و هوشمندی که به من عطا کردی .ممنونم از جسمی که خودش تمایل به لاغر شدن و تناسب اندام طبیعی اش را دارد.

      استاد عزیز ممنونماز این تمیرین و تجسم شبانه 

      تجسم و تخیل  شبانه کمک زیادی به من  در طبیعی شدن لاغر شدن داشته  باعث شده تناسب اندام ۳۰ سال میش رو بخاطر بیاورم من کاملا فراموش کرده بودم که زمانی متناسب بودم طوری باور کرده بودم که من  همیشه چاق بودم و هیچ وقت متناسب و لاعر نبودم که حتی تصور لاغری خودم رو هم نمی تونستم در ذهنم بگنجانم خیلی سعی می کردم یه نقاشی از لاغری خودم بکشم واقعا نمی تونستم اما به لطف خدا تو این چند روز که استاد عزیزم  که دستان  خداوند مهربان می باشد این تمرین شگفت انگیز شبانه رو  در سایت به اشتراک گذاشتند تازه دارم تصویر و نقاشی لاغری خودم رو در ذهنم ترسیم کنم امادهنوز خیلی کم رنگ و در ذهنم پر رنگ نشده با این تمرین فهمیدم که چقدر موانع ذهنی دارم. فهمیدم من که حق انتخاب دارم هنوز به صوزت ناخودآگاه دلرم بر اساس ذهن چاق انتخاب هام رو انجام میدم و من هنوز بلور نکردم میتونم به آسانی لاعر بشم در واقع این تمرین داره به من کمک میکنه خطاهام رو شناسایی کنم . 

      احساس طلیعی شدن لاغر شدن 

      احساس طبیعی شدن لاعر شدن 

      احساس طبیعی بودن لاغر شدن 

      را باید با تخیل شبانه در ذهنم ایجاد کنم 

      با تجسم لاعری خودم در آیینه و تصور اینکه با همان تناسب وولاعری به بازار می رم به مهمانی  می رم چقدر حالم رو خوب میکنه تصور اینکه فرز و سبک دارم از پله ها بالا می رم سبک و راحت ورزش میکنم پیاده روی میکنم احساس  خوبی به من میده و انگیزه رسیدن به هدفم  رو در طی روز در درونم افزایش داده و از خدای مهربان خواستن من رو همراهی کنه و مدام این تمرین  رو انجام بدم تا له اهدافم برسم خدای مهربان این تمرین رو به من هدیه داد

      از این فایل یاد گرفتن برای هر خواسته ای تجسم آن خواسته رو در ذهنم انجام میدم اما واقعا خیلی برام سخته چون تو اسن چند سال زندگی هیچ وقت تصور و تحسم خواسته ای رو نکردم وقتی فکر میکنم میبینم فقط تجسم اتفتقات بد در ذهنم بوده مثلا همین الان حین تجسم شبانه ذهنم در لحظه تصویر سازی بحث و جدال و نزاع با یکی از اقوام رو انجام داد تجسمش طوری بود که خودم هم باورم شد که به زودی این نزاع  انجام میشه . خیلییییی بران  عجیب بود و آگاهانه سعی کرد فکر بهش نکنم و فراموشش کنم در کسری از ثانیه تجسم شدد و باور شد بنابراین نباید انتطار داسته باسم تو چند روز تجسم خواسته هام به اون ها برسم فقط و فقط باید این تمرین رو ادامه بدم تا تصور و تجسم خواسته هام در کسری از ثانیه در ذهنم صورت بگیره تا انشا اله به واقعیت تبدیل بشه ..

      لاعرشدن و تناسب اندام و ثروت و موفقیت و خانه آنچنانی  امری بسیار طبیعی و عادی است .

      زینب قدرت تخیل که موهبتی الهی ست رو تقویت کن برای تمام خواسته هاست تجسم کن لاعر شدی تجسم کن پولدارترین فرد هستی تجسم کن موفق ترین فرد هستی تجسم کن بهترین منزل با تمام امکانات ‌رو داری تجسم کن بهترین ماشین ستسی بلند پلاک ملی رو داری. خدایا شگرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghanbarimahbobe92
      1403/07/29 23:36
      مدت عضویت: 1573 روز
      امتیاز کاربر: 4798 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      وقتی خواسته و ارزویی در ذهن نا خوداگاه داریم و اگر اون خواسته عادی و طبیعی و قابل اجرا باشه ما زودتر به اون می رسیم .

      فهمیدم که تحقق ارزو ربطی به شرایط پیرامون نداره و باید با خودمان به صلح برسیم و خودمون رو باور کنیم   و باور کنم به لاغری و وزن ایده الی که دوست دارم .

      باید احساس طبیعی بودن در ذهنمان تلقین کنیم و حکش کنیم و تخیل شبانه انجام دهیم .

      اگر ارزو غیر طبیعی باشه به ان نمیرسیم 

      سلامتی و خوشبختی و موفقیت و ثروت و باهوش بودن از نظر خودمون اگر غیر طبیعی باشه هرگز به خواستمون نمی رسیم چون از نظر مغز ما از لحاظ غیر طبیعی رسیدن به ان محاله .

      تجسم در لاعری بهترین راه است و لاغری را باید در ذهنمون آسون کنیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/07/25 12:58
      مدت عضویت: 667 روز
      امتیاز کاربر: 9930 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست.

      به اندازه ای که در ذهنمون رسیدن به خواسته هامون عادی و طبیعی باشه به همون اندازه سرعت رسیدن بهش بیشتره و شدنیه.مهم اینه که من چطور ببینمش،از دیدگاه جامعه و اطرافیان نباید باشه باید از منظر من راحت و ساده باشه.وقتی منطق ازم سوال میکنه که چطور قراره تو به این خواسته ات برسی؟؟من فقط میگم من نمیدونم خدا خودش میدونه پس اون برام انجامش میده.

      تحقق آرزو فقط با به صلح رسیدن خودمون امکان پذیره.خدا از همه چیز اگاهه پس اتفاق میفته.

      باید باور پذیر بشه برامون رسیدن به آرزوهامون.

      باید با تکرار و تجسم کردن و یا تجسم خلاق و بودن توی این سایت می‌شود که زودتر به خواسته ها رسید.

      استاد من تمرین‌های ضمیر ناخودآگاه رو دارم هر روز انجامش میدم هم نوشتاری و هم با خودم توی ساعت‌هایی که کار ندارم مرور میکنم ولی شبها از سر عادت بدی که دارم گاهی گوشی دستم میگیرم و با اینکه گوشیمو خاموش میکنم و میخوام بخوابم و خواسته هامو مرور میکنم ولی دیشب با تصویر بدی که توی چند لحظه ی آخر توی ذهنم مونده بود خوابیدم صبح که بیدار شدم یادم اومد که خواب همون تصویر آخر رو دیدم و حالم اصلا خوب نبوده از صبح ولی دارم تلاش میکنم مودم رو عوض کنم.و از امشب برای خودم هدف گذاری میکنم که از موبایلم آخر شب اصلا استفاده نکنم.امیدوارم بتونم توی مسیرم بمونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 965 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      وقت بخیر عزیزان 

      امروز من صبح زود تقریبا بیدار شدم و گشنم شد صبحونه نون و پنیر و چایی خوردم مقداری از نونم اضافه اومد بعد رفتم کلاس یوگا و بعد با دوستم رفتیم قهوه گرفتم و مقداریشو نخوردم .بعدش رفتم خونه مامانم یه خوشه کوچولو انگور خوردم و نهار کوفته برنجی درست کرده بود که سایزس هم معمولی بود خیلی بزرگ نبود من یه کوفته خوردم با نون . طبق معمول سالاد گذاشته بود ماست سبزی خوردن من با سبزی خوردم و چند تا قاشق هم ماست . عصری هم چایی آورد با نصفه خرما خوردم اومدم خونه تا الن که ساعت 5:30 بعد از ظهره من یه چند عدد چیپس خوردم بی خودی و الان هم چند تا قاشق ماست و خیار خوردم .

      اگر آرزوی لاغر شدن و تحقق آن برایتان عادی و طبیعی باشه بی شک خیلی زودتر لاغر می شوید .اگر احساس می کنید لاغر شدن سیری طبیعی و باور پذیر ندارد بی تردید هرگز لاغر نخواهید شد .

      اگر بتوانید با این روش که لاغر شدن امری ساده و طبیعی می باشد را وارد ذهن ناخوداگاه کنید تردید نداشته باشید که نه تنها لاغر می شوید بلکه به تناسب اندام ایده ال می رسید .

      از نظر درونی به طبیعی بودن لاغر شدن ایمان دارید اما ناهماهنگی بین احساس و منطق شما که عقیده دارد چاقی ژنتیکی است . کم تحرکی و…. سبب شده که با اینکه سالهاست برای لاغر شدن تلاش می کنید اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکنید .

      در روش لاغری با ذهن ایجاد هماهنگی بین احساس طبیعی بودن لاغر شدن با منطق غیر عادی بودن لاغر شدن رمز موفقیت و شگفتی ساز شدن است .اگر خودتان احساس کنید که آرزوی لاغر شدن تان غیر طبیعی است هرگز نمی توانید لاغر شدن را تجربه کنید .

      بنابراین برای لاغر شدن نیز باید قبل از اینکه از نظر جسمی لاغر شوید احساس لاغری را در ذهن خود ایجاد و گسترش دهید وشاید تصور عموم این باشد کن برای لاغر شدن باید میزان یا تنوع غذای مصرفی را تغییر داد اما واقعیت این است کن برای لاغر شدن تنها باید احساس لاغری را جایگزین احساس چاقی در ذهن ناخوداگاه کنید.به محض اینکه احساس لاغری وارد ذهن ناخودآگاهشان شود هر تغییر یا اصلاحی در رفتار و واکنش ها و ترغیب های شما نیاز باشد به سادگی و خود به خودی ایجاد خواهد شد تا رفتار و اعمال شما هماهنگ با ارزوهایتان شود .بنابراین برای لاغر شدن فقط توجه خود را بر ایجاد لاغری در ذهن ناخوداگاه متمرکز کنید .هر چقدر این تجسم سازی ساده تر باشد نتیجه بهتر خواهد شد .مزایای تجسم با افکار خودت بخوابی و مسیولیت افکار قبل از خوابت رو به عهده بگیری.

      همه ما توانایی تجربه خواسته ها و آرزوهایمان را داریم .چرا بعضی زودتر می رسن بعضی دیرتر .

      به اندازه ای که تحقق این ارزو در ذهن خودمون عادی و طبیعی باشه زودتر به آرزومون می رسیم .تا اینکه رسیدن به آرزومون رو به عوامل مختلف ربط بدیم .

      اخواسته ای داری ولی از نظر خودت عادی و طبیعی نیست راههاش و دریافت نمی کنی .چون از نظر خودت محاله که بشه .یادمه قبلا قبل از اینکه داروخونه کار کنم چند وقت می گشتم برای کار ولی نمی شد بعد مربی یوگام گفت تجسم کن اون موقع هم من والا آشنا نبودم می گفتم تجسم کن که تو داروخونه کار می کنی منم یه کارایی کردم حالا درست یادم نمیاد که بالاخره یه روز تلفن زنگ زد و گفتن بیا برای مصاحبه من گفتم پاره وقت می تونم و شبها نمی تونم … ولی گفتن حالا بیا حضوری و همون موقع هم استخدام شدم .

      تحقق ارزو ربطی به امکانات و شرایط پیرامونم ندارن فقط خودم با خودم به صلح برسم که می تونم و به اندازه ای که برام باورپذیر باشه و شرایط و بپذیرن و بعد خدا منو هدایت می کنه و ایده ها در من شکل می گیره . چطورش و نمی دونم خدا برای هر کاری بی نهایت راه داره که ما بی خبریم .

      احساس طبیعی بودن لاغر شدن رو در ذهن خودت القا کن .حک کن .ایجاد کنی .و تخیل شبانه به این موضوع کمک می کنه .وقتی به خواسته ای می رسی یعنی از اول رسیدن به اون خواسته امکان پذیر بودن .تفاوت در زمان ربطی به وضعیت و توانایی و استعداد نداره فقط ارتباط دارن به میزان طبیعی بودن و حس امکان پذیر بودن رسیدن به اون خواسته ها .در تخیل منطق وجود ندارد .ذهن ناخوداگاه کاری به منطق نداره .و اتفاقات رقم می خورد .از نظر مغز رسیدن به چیز غیر طبیعی محاله .به خواسته ات نمی رسی حتی اگر خیلی تلاش کنی .انقدر باید در ذهنتون لاغر شدن اسون باشه که لاغر شدن با خوردن سیب یکی باشه .

      متناسب بودن چه حسی داره ؟

      متناسب بودن حس خیلی عالی داره برای من همش خودم و توی ایینه می بینم و لذت می برم 

      با متناسب بودن احساس سبکی و چالاکی می کنم .

      با متناسب بودن احساس شادی بیشتری می کنم .

      از چه تغییراتی در جسم خود لذت می برید؟

      از اینکه می بینم صورتم کوچیکتر شدن لذت می برم 

      از اینکه غبغبم لاغرتر شدت بی نهایت لذت می برم آز اینکه می بینم شکمم و بالاتنم تخت تخت شده و مثل عکس شده لذت می برم .

      چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی ؟

      از اینکه می بینم مربی یوگام می گه چقدر لاغرتر شدی واقعا لذت می برم 

      از اینکه می بینم ارایشگرم و خانم عسگری همیشه توجه می کنن به تغییراتم بی نهایت لذت می برم 

      چه تغییری در افکار و رفتار جدید خود مشاهده می کنی ؟

      مثلا امروز قهوه ام و کامل نخوردم 

      از سه تا چاشنی روی میز من از دو تاش خوردم 

      امروز توی اینه خودم و نگاه می کردم رو هم رفته زوم نکردم روی قسمت خاص 

      چه اصلاحاتی باید انجام بدی ؟

      همون هل و هوله خوردن بی خودی و باید روش کار کنم . و دیگه هی لباسهام و بی خودی سایز نکنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1403/07/24 22:04
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,957 کلمه

      به نام خدای مهربان. جلسه ششم از دوره ورود به ضمیر ناخودآگاه عنوان این جلسه :  طبیعی بودن لاغری 

             »»»»»»»»»»»»»««««««««««

      لاغر شدن وقتی اتفاق می‌افته که این رویداد رو آسان و در دسترس بدونیم لاغر شدن رو یک امر عادی و طبیعی بدونیم ولی اگر حس کنیم لاغر شدن سیر طبیعی و باورپذیر نداره هیچ وقت لاغر نمی‌شیم. 

      اصلاً مهم نیست که چند ساله چاق هستیم مهم نیست چند کیلو اضافه داریم مهم نیست چند سالمونه رها شدن از بند چاقی وقتی امکان پذیره که اونو امر ساده و طبیعی بدونیم. 

      من نوعی که چند ساله در این مسیرم و می‌خوام با روش ذهنی لاغر بشم دلیل این هست که نیروی درونی من به طبیعی بودن لاغری ایمان و اعتقاد داره وگرنه که من هیچ وقت نشد که یک روش لاغری رایج رو در پیش بگیرم و بیش از دو هفته ادامه بدم اما حالا سه سال و نیم هست که دارم روی ذهنم کار می‌کنم تا با خواندن گوش کردن و نوشتن ،   اصول لاغری طبیعی رو یاد بگیرم حالا اینکه در مرحله عمل به این دانش خوب عمل نکرده باشم بماند بستگی داشته به قدرت من در ترک عادت‌های چاق کننده و تغییر دادن افکار و باورهای اشتباه….

      در این چند سال اعتقاد پیدا کردم که لاغر شدن در اصل یک کار طبیعی و عادی برای بدن انسانه که فقط باید به کارکرد ذهن پی ببریم و بفهمیم که چطور باید عمل و رفتار کنیم… اگر تاکنون نتیجه دلخواه رو من نوعی نگرفتم چون هنوز که هنوزه نتونستم بین احساس طبیعی و عادی بودن لاغری و منطق ذهنی خودم هماهنگی ایجاد کنم منطق ذهن چاق میگه  :  با ذهن نمیشه لاغر شد چون چاقی ژنتیکیه چون زیاد خوردی خوابیدی تحرک نداشتی چاق شدی حالا باید برعکسش رفتار کنی تا لاغر بشی   لاغری ذهنی دیگه چه صیغه‌ایه؟….

       فرمول‌های چاق کننده پر از تناقض هستند  باوری رو در ما به وجود میارند که میگه شما نمی‌تونی لاغر بشی با ژنتیک که نمیشه جنگید کمتر از نیاز که می‌خوری سیر نمی‌شی و دچار پریشانی افکار  روح و روان میشی دوباره برمی‌گردی به خوردن و دوباره چاق میشی پس تو نمی‌تونی لاغر بشی… این منطق اونقدر قوی هست که جلوی احساس طبیعی  و آسان بودن لاغری رو می‌گیره…

      استاد تمرینی در این باره گذاشتند با عنوان پرسش و پاسخ روزانه در جهت منطقی کردن ذهن در جهت لاغری که با انجام این تمرین می‌تونیم خود به خود به لاغر شدن فکر کنیم پس باید از قوه تخیل کمک بگیریم و با تجسم شبانه بر اساس تصویر انتخابی خود به شکل عالی این مرحله رو هم انجام بدیم و به این شکل احساس لاغری رو در خود گسترش بدیم تا جایی که میزان احساس طبیعی بودن لاغری بر منطق غیر طبیعی بودن اون غلبه کنه…

      در این صورته  که می‌تونیم تصاویر ذهنی چاقی که از گذشته به واسطه طبیعی بودن چاقی در ذهن ناخودآگاه شکل گرفته ارو با تصاویر تناسب اندام جایگزین کنیم و از این به بعد مغز برنامه چاقی جسم رو متوقف و برنامه لاغری جسم رو شروع می‌کنه…

      (ناگفته نماند که قبل از لیز خوردنم از مسیر سه سایز کم کرده بودم اما بعد از اینکه یک چند ماهی اصلاً به سایت سر نزدم دوباره فرمول‌های چاق کننده کار خودشو کرد و من به وزن اول دوره برگشتم… )

      تصور عموم اینه که برای لاغر شدن باید میزان و تنوع غذای مصرفی رو تغییر بدیم اما واقعیت اینه که برای این منظور   فقط باید احساس لاغری رو جایگزین احساس چاقی در ذهن ناخودآگاه کنیم …

      به محض ورود این احساس به ناخودآگاه هر تغییر یا اصلاحی در رفتار و واکنش‌ها نیاز باشه به سادگی خود به خود ایجاد خواهد شد…

      بنابراین باز هم یادآوری میشه که برای لاغر شدن فقط باید توجه را بر ایجاد احساس لاغری در ناخودآگاه متمرکز کرد تصویر اندام متناسب ایده‌آل را هر شب با تجسم در معرض ورود به ذهن ناخودآگاه قرار بدیم و هر روز از طریق پاسخ به پرسش‌های لاغری به رشد و گسترش احساس لاغری در منطق ذهنی بپردازیم..

      جناب استاد عطار روشن در پیام صوتی این جلسه باز هم به ساده بودن تجسم شبانه‌ای که بر عهده ما گذاشتند تاکید دارند اینکه اصلاً تمرین تجسم‌هایی که تا به حال شنیدیم  که مثلاً باید حتماً در حالت آلفا باشه یا از نظر محیطی کار خاصی انجام بشه نیست خیلی ساده اس… از نظر استاد فکر کردن به هر چیزی همون تجسم کردنه… همین فکر کردن‌هایی که ما هر شب موقع خواب به سرمون می‌زنه…. قبل از همه گیر شدن اینترنت و استفاده از شبکه‌های اجتماعی شب‌ها قبل از خواب افکارمون دست خودمون بود و بدون اینکه چیزی از هنر تجسم برای رسیدن به خواسته‌ها بدونیم به هر چیزی که می‌خواستیم فکر می‌کردیم.. اما با گسترش شبکه‌های اجتماعی افکارمون قبل از خواب تحت تاثیر چیزهاییه که می‌بینیم و می‌خونیم  و چون شبکه‌های اجتماعی اطلاعات کاملاً متفاوتی رو در اختیار می‌گذارند قبل از خواب ناآگاهانه انبوهی از اطلاعات غیر ضروری و برهم زننده آرامش را وارد ناخودآگاه می‌کنیم و بعد می‌خوابیم در نتیجه اکثراً صبح‌ها کسل و خسته از خواب پا میشیم انگار انرژی خوبی اول صبح نداریم و دلمون می‌خواد بازم بخوابیم و  آشفته‌ایم و بد خلق …

      اما این تمرین شبانه خیلی می‌تونه برامون مزایا داشته باشه….

      اولین حسنش این هست که از این به بعد گوشی موبایل رو قبل خواب کنار می‌ذاری و مجبور می‌شی با افکار خودت بخوابی و مسئولیت مرور افکارت رو قبل از خواب به عهده بگیری  این ترتیب خواب آرام و عمیق‌تری رو تجربه می‌کنی خواب آرام و عمیق می‌تونه فقط دو یا سه ساعت باشه نیازی نیست که حتماً ۸ الی ۹ ساعت بخوابی تا سر حال و پر انرژی بشی وقتی خواب با کیفیتی داشته باشی همان سه ساعت کفایت می‌کنه فردا سرحال  شاداب و با انرژی از خواب پا میشی و آماده‌ای که یک روز پر انرژی رو برای انجام کارها شروع کنی…

      اگر استاد بر این موضوع تاکید دارند که برای تمرین شبانه نتیجه خاصی در مدت زمان خاص در نظر نگیریم به این دلیله که هم از مزایای متعدد انجام این تمرین بدون در نظر گرفتن زمان و نتیجه محروم میشیم و هم تحت فشار روانی قرار می‌گیریم….

      باید آزادانه فقط و فقط به فکر انجام این تمرین باشیم و تکرار کنیم اون وقت نتایج عالی اون رو در زندگیمون خواهیم دید…

      استاد من اینجا یک پرانتز باز می‌کنم (  از وقتی دارم  تمرین تجسم رو انجام میدم به طرز ملموسی احساس لاغری و سبک شدن دارم ترسم از خوردن به طور کل از بین رفته تونستم به راحتی از عصرونه خوردن رو کنار بزارم در صورتی که مدت‌ها بود به شکل یک وعده غذایی برام درآمده بود…. و مدت‌ها بود که از این مسئله رنج می‌بردم چون می‌دیدم که لاغرها به سه وعده غذایی اکتفا می‌کنند و اهمیتی به میان وعده و عصرانه نمی دن ولی من نمی‌تونستم حذفشون کنم و این فشار روانی برام ایجاد کرده بود و احساس چاقی بهم می‌داد…. اما حالا حدود یک هفته‌ای می‌شه که  عصرانه خوردنم  کاملاً حذف شده نه اینکه گرسنه نشم و هیچی نخورم بلکه این احساس رو به راحتی با خوردن سبزیجات و میوه در حد نیاز و رها شدن از درگیری ذهنی برطرف می‌کنم و هیچ احساس فشار و ناراحتی ندارم انرژی بدنمو‌ تامین می کنم و می‌تونم تا وقت شام به راحتی صبر کنم شام خوردن من ساعت خاصی نداره ممکنه سر شب این اتفاق بیفته ممکنه ۱۰ شب باشه بستگی داره که چه وقت احساس گرسنگی کنم حساسیتی روی این موضوع ندارم و احساسم از خوردن خوبه فکر می‌کنم که رفتار غذا ییم شبیه متناسب‌ها شده و از خودم انتظار کاهش وزن دارم…. دیگه نیمه شب یا اصلاً بیدار نمی‌شم یا اگه بیدار بشم و تمایل به خوردن داشته باشم غذایی نمی‌خورم باز هم به خوردن یک عدد میوه یا مثلاً یک عدد هویج  اکتفا می‌کنم اما هنوز نتونستم عادت آب خوردن رو جایگزین این‌ها کنم   استاد اگر نوشته‌های من یادتون باشه در تمرین جلسه ۲۱ دوره کنترل اشتها در مغز من دائماً با خوردن عصرانه و یا خوردن در نیمه شب‌ها درگیر بودم اما الان به راحتی این موضوع حل و فصل شده برام… وقتی که شام می‌خورم دیگه نگران گرسنگی آخر شب و قبل از خواب نیستم چون یا این احساس رو ندارم یا اگر داشته باشم به خوردن کمی میوه با چای با دو تا خرما اکتفا می‌کنم موردی برای نگرانی وجود نداره  راحت می‌خوابم و از اجرای تجسم شبانه با اندام متناسب و تماشای یک انیمیشن لاغری  قبل از خواب لذت می‌برم و به خوابی خوش فرو میرم….

      حالا بشنویم چند نکته برای انجام بهتر تمرین تجسم شبانه از نظر استاد :

      استاد می‌فرمایند که همه ما توانایی تجربه کردن خواسته‌ها و آرزوهامون را داریم خیلی وقت‌ها بوده که چیزی رو خواستیم و یه مدت در ذهنمون مرورش کردیم و بهش رسیدیم مثلاً خواستیم مهاجرت کنیم یا به شکل خاصی از تناسب اندام برسیم یا ماشین و خونه بخریم اما چند سال طول کشیده تا به این خواسته‌ها برسیم چرا؟؟

      چرا اینقدر طول کشیده چون آدما به شکل عادی از قدرت ذهن خودشون برای رسیدن به خواسته‌هاشون اطلاعی ندارند… ما نوعاً به شکل درست و اصولی بلد نیستیم از قدرت ذهن استفاده کنیم و کسی هم بهمون یاد نداده…… اما حالا در این دوره با استفاده از این اصول و کار کردن روی نکات گفته شده خیلی راحت‌تر و سریع‌تر می‌تونیم به آرزومون برسیم…..

      اگر خوب فکر کنیم به این نتیجه می‌رسیم که ما به یک سری آرزوها و اهدافمون خیلی سریع‌تر و راحت‌تر رسیدیم اما به یک سری از اون‌ها نه….. این تفاوت یک دلیل علمی داره خوب گوش کنید :

      وقتی ما خواسته و آرزویی داریم و این خواسته رو به ذهن ناخودآگاهمون منتقل می‌کنیم به اندازه‌ای که تحقق این آرزو در دنیای فیزیک و ماده به نظرمون و در ذهن خودمون عادی و قابل اجرا باشه ما راحت به اون خواسته می‌رسیم…. ولی اگر رسیدن به یک خواسته را در ذهنمون به عوامل مختلف ربط بدیم و سختش کنیم یا بهش نمی‌رسیم یا در طولانی مدت بهش می‌رسیم…

      یک مثال:    همه ما دوست داریم به درآمد بالا برسیم و پولدار بشیم و برامون یک آرزوست ولی وقتی بهش فکر می‌کنیم کلی دلیل داریم برای نشدنش و برای نرسیدنش… گفتگوهای ذهنی زیادی در این مورد داریم از جمله  : 

      نمیشه….. چطور ممکنه من که  روزی ۸ ساعت ۱۰ ساعت کار می‌کنم و  مثلا 15 میلیون بیشتر در نمیارم بتونم با کار کردن بیشتر به دو برابر این درآمد برسم من که نمی‌تونم بیشتر از ۱۰ ساعت کار کنم پس رسیدن به درآمد دو برابری محاله و نشدنیه…. وقتی من با خودم اینطوری صحبت می‌کنم و نرسیدن رو برای خودم منطقی می‌کنم پس من هرگز درآمدم بیش از این نخواهد شد…. چون در ذهن ما درآمد ارتباط داره به زمانی که به شکل فیزیکی به کار کردن اختصاص میدیم و وقتی با دو دوتا چهارتا کردن به این نتیجه می‌رسیم که عادی و طبیعی نیست به این سطح از درآمد برسیم پس در نتیجه ایده‌ها و موقعیت‌های افزایش درآمد رو نمی‌تونیم دریافت کنیم و ببینیم…

      اما وقتی درک کنیم که درآمده بیشتر ربطی نداره به توانایی‌هام و شرایط پیرامونم و فقط ربط به این داره که خودم با خودم به صلح برسم باورپذیر بشه برام که منم می‌تونم به اون سطح درآمد برسم حتی اگه ندونم که چطوری و چه جوری….اما راه‌ها و ایده‌هایی جلوی روی من گذاشته می‌شه که به تدریج به درآمدم اضافه میشه بدون اینکه بخوام کار آنچنانی و بیشتری کرده باشم درآمدم دو برابر  یا  حتی چند برابر  می رسه…

      حالا میایم سر بحث لاغری … سوالی که باید هر شب به تکرار بهش جواب بدیم اینه که سر چه حسابی می‌تونی به این حد از تناسب اندام برسی ؟جواب‌هایی که به  این سوال در ذهن مرور می‌کنیم یا به زبان میاریم منطقی کردن رسیدن به این حد از تناسب اندام را هموار می‌کنه برامون عادی و طبیعی و راحت جلوه اش میده… یکی از جواب‌ها که می‌تونه لاغری رو برامون منطقی کنه اینه که ما قبلاً بارها لاغر شدیم کاری به این نیست که بعداً دوباره چاق شدیم ولی همین نشون میده که بدن ما توانایی لاغر شدن داره…. وقتی لاغر شدن با دلایلی که به نظر منطقی میاد عادی و طبیعی و آسان شد خیلی راحت‌تر و زودتر کاهش وزن رو تجربه خواهیم کرد…. پس احساس طبیعی و راحت لاغر شدن رو به ذهنت تلقین کن….. تکرار تجسم شبانه حتی به مدت ۵ دقیقه و حتی کمتر به این موضوع کمک می‌کنه ، با شنیدن این حرف‌ها ، و با گوش دادن به این فایل‌های صوتی این موضوع برامون باورپذیر می‌شه… در تجسم و تخیل شبانه خود لاغرت رو ببین که میری خرید و با افراد برخورد می‌کنی و حرفاشونو می‌شنوی خودتو ببین که رفتی برای خرید پوشاک صحنه‌ها رو پیش چشمت بیار و تماشا کن…

      استاد پیشنهاد میدن که تجسم شبانه لاغری رو به حالت یک ‌ انیمیشن ببینیم به شکل تصاویر متحرک که بیننده‌اش خودتی و می‌خوای وقتی فردا بیدار شدی اونو برای دوستانت شرح بدی و روی کاغذ بیاری…

      یک نکته مهم آموزشی :

      وقتی یه چیزی از طریق تجسم و تصویر به تکرار وارد ذهن ناخودآگاه بشه دیگه ذهن ناخودآگاه کاری نداره که منطق ذهن آگاه شما چی میگه ….. با وجود منطق ذهنی برای غیر طبیعی بودن رسیدن به خواسته  یا آرزو‌با تصویرسازی و تمرکز بر آن و تکرارش زمینه تحققش فراهم میشه …. چون با تکرار تجسم انتظار تحقق اون خواسته در منطق خودآگاه شکل می‌گیره و این انتظار است که معجزه می‌کنه و به طرز شگفت‌انگیزی ما رو به خواسته خودمون می‌رسونه.. 

      باید همواره به یاد داشته باشیم که دو چیز می‌تونه به تاثیرگذاری سریع‌تر و راحت‌تر تجسم شبانه کمک کنه :

      —  تجسم روزانه در بیداری —  پاسخ دادن به سوالات منطقی کردن لاغری….

      می‌پرسید تجسم روزانه چیه ؟ یعنی اینکه مثلاً نشستی روی مبل و داری محیط آشپزخونه رو تماشا می‌کنی جسم لاغرت رو ببین که داره ظرف می‌شوره غذا می‌پزه به راحتی می‌شینه و پا میشه  و یا کارهای دیگه انجام میده… این در نوع خودش یکی از بهترین تجسم‌های لاغری می‌تونه باشه….

            ««««««««««««««»»»»»»»»»»»

      به نام خدای مهربان.   23  مهر …..سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟ 

                     &&&&&&&&&&&&&&&&&&

      متناسب بودن  همه اش احساس لذت و سرخوشیه ….اما به طور قطع احساسات سرشار از لذتی که ما  بعد از رها شدن از جسم چاق درک و تجربه می کنیم لاغرهای طبیعی درک و تجربه نمی کنند … پس من الان در جسم متناسبم  لذت یک انسان متفاوت رو دارم  ..اون  که همیشه لاغر و خوش اندام بوده چه می فهمه از کسی که در خرید پوشاک مورد نیازش زجر کشیده  تحقیر شده  از خودش بدش اومده  احساس ناتوانی کرده … چه درکی داره از انسانی که خواسته غذای مورد علاقه اشو بخوره  گفتن نخور یا کم بخور چاقتر میشی  و همیشه در حس گرسنگی به سربرده وحسرت کشیده ….اما حالا من یک متناسبم  که با  این زجرها و  دردها  خداحافظی کرده  و غرق در شادی ام …من لذت می برم  از حس داشتن  شخصیتی متناسب و غرور آفرین …من لذت می برم  از داشتن حس آزادی در انتخاب  مدل  رنگ و  سایز لباسهام موقع خرید …من لذت می برم از اینکه  جوری لاغر شدم که برگشت ناپذیره و با اطمینان از بیشتر نشدن سایزم برا خودم  پیراهن و شلوار می خرم … 

                  &&&&&&&&&&&&&&&&&&

      بازخورد اطرافیانم آنقدر لذت بخش و روح افزاست که نگو  …  مخصوصا از طرف اونایی که قبلا که چاق بودم   با خنده تیکه مینداختن که توی شکمو  لاغر بشو نیستی .. من روح و روانم سرشار از شادی میشه وقتی از طرف اونایی بازخورد می گیرم تحسین و تشویق میشم و  بهم تبریک میگن  که عاشقانه منو دوست داشتن و گاهی که منو می دیدن  از سر نگرانی از بابت سلامتیم بهم تذکر می دادن هر جور شده وزنتو بیار  پایین اینجوری پیش بری چربی خون می گیری سکته می کنی دور از جون..خدارو از این بابت شکرگذارم  که  خیال این عزیزان رو از وضعیت خودم  راحت کردم  دلشاد شون کردم و حالا خودم ازاونا  شادترم ..الهی شکر ….

                      &&&&&&&&&&&&&&&&&

      من از تغییرات  عالی در  جسمم خیلی خدارو  شکر می کنم  شکم تخت باسن کوچیک و سفت رانها و ساق پای باریک  نافی که از گودی خارج شده بازوها خوش تراش صورتم  صاف و  روشن که غبغبش ناپدیدشده   جای هزاران شکر و سپاس داره ….

                     &&&&&&&&&&&&&&&&&

      افکار لاغر کننده   =    رفتار  لاغر کننده   =   جسم متناسب   ….این فرمول پروسه اش طی شد و  من  درحال حاضر  نتیجه اشو دارم می بینم ..

      وقتی من فکرم  در مورد  توانایی و لیاقتم برای لاغر شدنم  تغییر کرد تبدیل شد به  انتظارم  از خودم که لاغر بشم  تغییرات فکری اینچنینی  مقدمه و جاده صاف کن تغییرات متعدد  رفتار غذایی من شد …در حال حاضر  قبول کردم که خوردن  سه وعده غذای کافی  حق من به عنوان یک انسانه  و من برای  تثبیت وزن نیازی به هموار کردن حس ناخوشایند گرسنگی ندارم اصلا من  برای  لاغر شدن گرسنگی نکشیدم چه  برسه به حالا که بخوام برای تثبیت وزن کار خاصی انجام بدم ….

      من دیگه  آب خوردن برام یک معظل نیست حال تهوع نمی گیرم  براحتی 8  لیوان آب رو  به تدریج از موقع بیدارشدنم  تا  وقت خواب  می نوشم  و نتیجه این رفتار صحیح  کاهش قابل توجه اشتها و میلم به خوردن  شده….و این خیلی فوق العاده  و  ارزشمنده   قبلنا  چقدر پول بی زبان رو  دادم به پای  قرصها و دمنوشهای کاهش اشتها….

                        &&&&&&&&&&&&&&&

      در حال حاضر  جسم متناسبی که دارم نشون میده رفتار درستی دارم  . فقط باید  ادامه اش بدم وهر روز تکرارشون کنم . کدام رفتارها ،؟یک   نمونه از این رفتارهارو شرح  میدم  :

      بین  حس گرسنگی کاذب و  واقعی تفکیک قائل میشم علائم نوع کاذب رو بخوبی می شناسم و بهش بهایی نمی دم اصلا اینجور وقتها عمدا  و   آگاهانه حواس پرتی ایجاد می کنم  با خوندن کتاب ، تماشای فیلم و سریال مورد علاقه ،  انجام نوعی کار مثلا خیاطی که مورد علاقمه ،  یادگیری نوعی هنر  مثل بافتنی  و حتی  رقصیدن و  حرکات ورزشی  راحت   رسیدگی به  گل و  گیاه  ،   دوش گرفتن     …و و و  فقط کافیه عزممو  جزم  کنم برای حواس پرتی   خودبخود  خیلی کارا  از ذهنم  بهم  پیشنهاد  داده  میشه …. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/07/25 12:58
        مدت عضویت: 460 روز
        امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 85 کلمه

        سلام و عشق به شهربانو جان عزیزم چه کامنت عالی و کاملی ممنونم ازت به نکات خیلی خوبی اشاره کردی و برای تغییراتت خیلی خوشحال شدم و بسیار بهت تبریک میگویم گوارای وجودت واقعاً حقته چون داری خیلی خوب روی خودت کار میکنی مخصوصاً تمرینات تجسمی شبانه ات  فوق العاده است و خیلی تو انتخاب لباس خوش سلیقه ای و خیلی خوب به جزئیات اشاره میکنی امیدوارم خیلی زود عکس تناسب اندام زیبایت را تو آلبوم شگفتی سازان ببینم دوست خوش قلم و با استعدادم🌟🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1403/07/27 00:30
          مدت عضویت: 1594 روز
          امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 201 کلمه

          عزیزم خانم سحر سلام…. ممنون از کامنت پر از احساس و پر از انرژی که برام فرستادی  با خوندن نظر زیبات بسیار خوشحال شدم خیلی لطف کردی و از حسن نظرت بسیار سپاسگزارم…وقتی کامنتت رو خوندم تشویق شدم که یک بار دیگه دیدگاهم را بخونم و همین تکرار در خواندن دیدگاه باعث شد که دوباره بهم یادآوری بشه که نیازی به سخت‌گیری به خودم برای لاغری از نظر رفتاری  ندارم نباید خیلی روی رفتارم حساسیت نشون بدم چرا که فقط کافیه احساس لاغری رو با تجسم شبانه و پاسخ به سوالات روزانه  جایگزین احساس چاقی کنم وقتی این جایگزینی در ناخودآگاه انجام بشه رفتارهای من خود به خود بدون سخت‌گیری و حساسیت تغییر خواهد کرد در جهت متناسب شدن…. البته سخت‌گیری نکردن به این معنا نیست که هر چیزی رو که از نظر رفتاری   در جهت متناسب شدن یاد گرفتیم عمداً بی‌توجهی کنیم.. باید آگاهانه اصولی که  یادگرفتیم‌ رو به مرحله اجرا بگذاریم و از انجام دادنش لذت ببریم چرا که عملاً در جهت متناسب شدن داریم اقدام می‌کنیم و همین تجسم شبانه و پاسخ دادن به سوالات روزانه هر دو کارهایی هستند در جهت متناسب شدن با نتایج فوق العاده شگفت انگیز…

          درود بر شما دوست عزیز باز هم سپاسگزارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرجان
      1403/07/24 11:10
      مدت عضویت: 438 روز
      امتیاز کاربر: 1025 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 115 کلمه

      هوالرزاق 

      سلام خدمت استادودوستان گرامی

      استادوقتی تازه ازدواج کرده بودم خیلی دوست داشتم یه دوربین فیلمبرداری داشته باشم

      وسرهراتفاق کوچیکی اگر کسی میگفت یه ارزوکن میگفتم دوربین فیلمبرداری

      وخیلی جالب زیریک سال خریدیم

      واون موقع من این قوانین روبلدنبودم 

      امابه واسطه توجه به اون موضوع اونوکسب کردم

      سال ۹۸هم که لاغری روشروع کردم همینطوربودمدام لاغری روتصورکردم امااینبارقوانین روبلدبودم

      وکمتراز۶ماه به لاغری رسیدم وازسایز۴۸به سایز۴۰رسیدم

      الان این تصویرسازی خیلی راحت ترشده برام 

      وباتصویرسازی .متناسب بودن .خونه موردعلاقه ام .ماشین موردعلاقه ام روهم تصورمیکنم

      من ازمسیرخارج نشدم امادوست دارم همه رفتارهام مثل

      آدمهای متناسب باشه

        وچون این دوره رودوست دارم بازهم شرکت کردم تامدارهای عصبیم ضخیم تربشه وتمامی رفتارام مثل انسانهای متناسب بشه

      واینکه میدونم اگرمن رفتارهام درست بشه کل خانوادم تغییرمیکنندپس پیش به سوی تغیرات عالی

      خداقوت تشکرازفایلهای عالیتون 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/07/23 23:15
      مدت عضویت: 129 روز
      امتیاز کاربر: 3050 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 83 کلمه

      سلام استاد گفتند باید لاغری راطبیعی کنیم تا روند سریعتر بشه یاد این افتادم که شیمی هم وقتی می خواستیم فرایند شیمیایی تسریع پیدا کنه به ان کاتالیزور  اضافه می کردیم حالا توی اینجا طبیعی کردن لاغری برای روند لاغری دقیقا نقش کاتالیزور راداره آنجا توی شیمی کاتالیزور سرعت را بالا میبرد  وزمان  را کاهش می داد واینجاهم طبیعی کردن لاغری روند لاغری را سریعتر می کنه وزمان را برای ما کاهش میده باید تمام تلاشمون رابرای طبیعی تر کردن لاغری انجام بدیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/07/23 16:37
      مدت عضویت: 1247 روز
      امتیاز کاربر: 13186 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 808 کلمه

      به نام یکتای بی همتا 

      با عرض سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم و دوستان همراهم. 

      طبیعی بودن لاغری 

      مهمه که لاغر شدن رو چه مقدار آسون و راحت بدونیم .

      شرایط فیزیکی ما مثل سن و وزن و ..مهم نیست فقط کافیه لاغر شدن رو طبیعی و آسون بدونیم .

      منطق وجودی ما دلایلی داره برای چاقی ما،مثل ژنتیک،غذاها ،….

      پس با دلایل استوار و محکم میگه شما لاغر نمیشی .

       یک تضادی بین منطق و احساس بوجود میاد که ما باید این تفاوت رو رفع کنیم .

      چطوری ؟

      برای هماهنگ کردن این دو باید به لاغری فکر کنیم و تمرین روزانه ی پرسش و پاسخ رو انجام بدیم ،باید از تجسم شبانه کمک بگیریم این تمرینات احساس لاغری ما رو بیشتر می کنه. 

      اینقدر در سال‌های زندگی تلاش بدون نتیجه برای لاغری انجام دادیم که حالا تصور لاغری برای ما سخت شده .

      تنها عامل موفقیت ما احساس لاغر بودنه .

      کافیه حس لاغری رو به ذهن ناخودآگاه بسپاریم تا خودش  تغییرات رو در رفتار و واکنش های ما انجام بده و ما فقط بشینیم و نتیجه رو ببینیم .

      ما فقط باید بخوایم و قدم برداریم ، نتیجه خودش به موقع اتفاق می افته .

      تجسم شبانه و تمرین روزانه راه رسیدن ما به تناسب اندام و رویای سالیان دراز عمرمونه .

      تجسم شبانه بسیار آسون و راحته چون همه ی ما قبل از خواب فکر های مختلف می کنیم و گاهی افکار پراکنده و پر از آشوب باعث میشه خواب خوبی رو نداشته باشیم .

      و این آشفتگی باعث میشه فردا هم روز خسته کننده و کسالت باری رو تجربه کنیم .

      این تجسم شبانه و آگاهانه که همراه با لذت و حس خوب و خوشایند هست کمک می کنه به خواب خوب و فردای دل انگیز .

      نکته فوق‌العاده اش برای من اینه که با خواب کمتر حس سرحال تری دارم .

      همیشه دوست دارم یک عالمه از زمان رو برای خودم ذخیره داشته باشم تا با خیال راحت به علایقم بپردازم .

      یادمه روز شروع این دوره استاد گفتن به نتیجه فکر نکن و فقط انجام بده .

      این اولین نتیجه ی فوق‌العاده اش هست .

      و اینکه دنبال نتیجه بودن همیشه باعث اضطراب و دل نگرانی میشه .

      فقط انجامش بده خودش اتفاق می افته .

      گاهی وقتها می بینیم که ما هم در انجام بعضی امور توانایی انجام دادنش رو داشتیم و به نحو احسنت انجامش دادیم .

      ما خواستمون رو در ذهنمون مرور کردیم با اینکه شاید انجامش برامون محال بوده ولی دیدیم که اون خواسته بعد از مدتی انجام شده و ما بهش رسیدیم .

      این کار با ذهن ناخودآگاه انجام شده ولی چون ما  نمی شناختیمش از لطف و کرم پرودگار خودبه خود انجامش دادیم .

      همه ی خواسته های ما در ذهنمون ثبت میشن و به اندازه ای که خواستمون برامون عادی و قابل دسترسی باشه راحت تر بهش می رسیم .

      خواسته های ما به هیچ چیز و هیچ کس ربط نداره. 

      فقط و فقط از نظر خودمون باید رسیدن بهش آسون و راحت باشه .

      تنها کاری که باید انجام بدیم اینه که رسیدن به خواستمون برامون شدنی باشه .

      مطمئن باشم حتما انجام میشه و من حتما می رسم .

      وقتی میدونی و مطمئن هستی می رسی با اینکه ندونی چطوری،تو تمام الهامات کائنات رو دریافت می کنی و رسیدن برات سرعت پیدا می کنه .

      هیچ کدوم از خواسته های ما ربطی به توانایی و امکانات و شرایط فعلی زندگی ما نداره و فقط به پذیرفتن ما ربط داره که شدنیه و حتمیه .

      باید بدونیم که ما همه چیز رو نمیدونیم شاید خواسته ای داریم و راهش رو بلد نیستیم ،اشکال نداره فقط باید بپذیریم که بهش می رسیم و آگاه باشیم که خداوند دانا و حکیم و عزیز راهش رو می دونه و به موقع سر راه ما قرار میده .

      هر وقت بپذیری ،زمان رسیدن ایده های ناب بهت میشه، تو سرشار از ایده های جدید و فکرای نو میشی که بهت کمک می کنه به خواسته ات برسی .

      برای تمام خواسته ها همینه ،حتی برای تناسب اندام .

      فقط بپدیر شدنیه پس میشه .

      سوالی که می پرسی چرا فکر می کنی ، می تونی لاغر بشی ؟

      برای همین موضوع طرح شده .

      وقتی جواب میدی من بارها لاغر شدم فقط بخاطر راه اشتباه برگشتم ،متوجه توانایی لاغر شدن جسمت میشی .

      احساس طبیعی بودن لاغری رو باید در ذهن خودمون ایجاد کنیم .

      ما با تلقین شبانه این کار رو انجام میدیم .

      تفاوتی که در زمان رسیدن به هدف برای هر کدوم از ما در زندگی بوجود میاد فقط بخاطر همین موضوعه .

      اینکه چقدر لاغر شدن برات طبیعیه .

      با انجام تمرینات انتطار تجربه ی لاغری در ما شکل میگیره و قدرت منطق ذهنی کمرنگ میشه و قدرت باورمون رشد می کنه و نتیجه حاصل میشه .

      فقط باید احساس کنیم که به خواسته ی خودمون می رسیم ،غیر از این نمی تونیم برآورده اش کنیم .

      پس بدونید که :

      اول تجسم شبانه .

      دوم تجسم روزانه موقع انجام کارهات ،خودت رو متناسب ببین .

      جواب پرسش ها رو با حس خوب بده .

      هر وقت حست درگیر بشه ،تو موفق میشی.

      با سپاس فراوان از استاد گرامیم 🙏🌷

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/07/23 08:43
      مدت عضویت: 460 روز
      امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 873 کلمه

      سلام و عشق به خدای لاغری و استاد لاغری و عاشقان لاغری💖

      صحبت‌های طلائی استادم:

      تکرار هر احساس برای ذهن شما به معنی علاقهٔ شما به آن احساس است این روند کار ذهن است و از آنجا که ما در انتخاب احساس آزاد هستیم بنابراین سیستم ذهنی ما به گونه ای طراحی شده که احساس ما را بررسی و قضاوت نمی‌کند سیستم ذهن ما به شکلی تنظیم شده که هر احساسی تکرار شود آن احساس به عنوان یک موضوع مهم و مورد علاقهٔ ما ثبت و در دستور کار گسترش ذهن قرار می‌گیرد👌 

      هرگز بر اساس آنچه میبینید عمل نکنید بلکه همیشه بر اساس آنچه میدانید عمل کنید👌

      دربارهٔ آنچه هست صحبت نکنید دربارهٔ آنچه که می‌خواهید صحبت کنید👌

      همیشه بگو من بهترینم من بینظیرم و همه چیز برای من فوق العاده است و من نگران هیچ چیز نیستم و از خداوند برای ویژگی‌های فردیت تشکر کن و جلوی آینه از خودت تعریف و تمجید کن خودت را بخاطر تمام اتفاقات بدگذشته ببخش و سرزنش نکن تا بتوانی عاشق خودت باشی👌

      من هر روز تمرینات را می‌نویسم ممکنه بعضی روزها شبیه هم باشد اشکالی ندارد وقتی هر روز مینویسم برای ذهنم جدیده چون ذهن زمان و مکان ندارد👌

      تمرین روزانهٔ امروزم:

      متناسب شدن چه حسی دارد و چه تغییراتی را در جسم و افکار و رفتارت مشاهده میکنی؟ 

      احساس میکنم فکرم آرام‌تر شده و افکار سنگین چاقی در ذهنم خیلی کمرنگ شده و از احساس رهایی از بند ذهنیت چاقم لذت میبرم و از اینکه افکار سمی چاقی توی ذهنم جولان نمیزنند و خودنمایی نمی‌کنند لذت میبرم از اینکه قدرت انتخاب دست خودمه لذت میبرم از اینکه در این مسیر سبز بهشتی دارم آرام آرام با طبیعت وجودم همسو میشوم لذت میبرم از کم شدن وزن و سایزم لذت میبرم از راحت و سبک راه رفتنم از فرز و چالاک حرکت کردنم لذت میبرم از آب شدن و محو شدن چربیهای اضافی بدنم لذت میبرم از زیبا و جوان شدن جسم و خوش فرم شدن اندامم لذت میبرم از اینکه تمام لباسها به تنم خوش استایل و زیبا هستند و هر مدل و هر رنگ و طرحی را که دوست دارم میتوانم بپوشم لذت میبرم از اینکه ذهن متناسبم فعال شده و احساس لاغری در من قوی‌تر شده و دارد با لذت و احساس شادی در من رشد میکند و گسترده میشود لذت میبرم از احساس سیریم لذت میبرم از اینکه فقط تمرکزم روی احساس سیری و گرسنگی است و دیگه قدرت را به غذاها نمی‌دهم لذت میبرم و غذا را یک نیاز طبیعی میدانم که هر وقت  بدنم به آن نیاز داشته باشد مغزم پيام گرسنگی را می‌دهد و هر وقت نیاز بدنم برطرف می‌شود مغزم پیام سیری و بکش کنار را میدهد از اینکه موقع غذا خوردن فقط از طعم غذایم لذت میبرم و هیچ فکر و احساس چاقی به آن نمی‌دهم لذت میبرم از پرپشت شدن موهای سرم و ابروهایم لذت میبرم از اینکه لبخند لاغری ساکن لبانم شده لذت میبرم و همهٔ این تغییرات که من تعدادی از آنها را نوشتم سبب شده خانواده ام و تمام اطرافیانم تحسینم کنند و مهمتر از تحسین دیگران خودم از این جسم زیبایی که با قدرت ذهنم برای خودم خلق کردم خیلی لذت میبرم و عاشقانه خودم را تحسین میکنم و کادوهای زیبای غیر خوراکی برای خودم میخرم

      چه اصلاحاتی میتوانی در جهت بهبود روند متناسب شدنت ایجاد کنی؟ 

      اینکه از تغییر کردن نترسم و از تغییر رفتار و افکار و عملکردم در جهت تناسب استقبال کنم و عادت‌ها و رفتارهای صحیحی که در خودم ایجاد کردم را با تکرار و استمرار آنقدر در خودم گسترشش دهم که به عنوان باور غالب در ناخودآگاهم ثبت و قابل اجرا شود و نکتهٔ مهم این است که چشمم به نتیجه نباشد و از نظر من نتیجه ایی وجود ندارد و من توسط انرژی درونم هر لحظه در حال تغییر و تبدیل شدن هستم فقط لازم است فکر دلخواهم را جوری احساس و مدیریت کنم که مغزم همواره مرا در شرایط تجربهٔ آن قرار دهد

      و این سؤال‌ را خودم به تمرینات روزانه ام اضافه کردم و احساس میکنم در روندرشدم به سمت خواسته هایم خیلی تاثیرگذار است

      سؤال:دوست داری خودت را امروز چطوری تجربه کنی؟

      دوست دارم امروز خودم را در یک جسم متناسب و شاداب تجربه کنم دوست دارم امروز آرامش فکری داشته باشم و از غیر خودم رها باشم دوست دارم امروز با خودم در صلح باشم و با پذیرش تمام خصوصیات خودم این اجازه را به خودم بدهم که از بودنم لذت ببرم دوست دارم امروز با تمرکز روی زیباییهای وجودم و جهانم و شکرگزاری داشته هایم، انرژیی درونم را در جهت همسویی با بهترین خودم تقویت و گسترش دهم دوست دارم امروز هر آنچه را که به من حس خوب می‌دهد را جذب و تجربه کنم دوست دارم امروز آگاهی‌های دریافتی را بهتر درک و راحتتر درونی کنم دوست دارم امروز بیشتر از احساس سیریم لذت ببرم دوست دارم امروز رها و پذیرا باشم و از اشرف مخلوقات بودنم و عاشقانه های خالق جانم نهایت لذت را ببرم

      من آنقدر از پاسخ به این سؤال در ادامهٔ سؤالات تمرینیم لذت میبرم که اصلاً گذشت زمان را احساس نمیکنم و بوضوح تاثیر شگفت انگیزش را در طول روز میبینم

      سپاسگزارم استاد جان بابت تمرینات قدرتمندی که برای رشد ما به سمت خواسته مان طراحی میکنید که ما را به تکرار و گسترش دادن آن وامی‌دارد عشق بی نهایت خدا همواره همراه روح بزرگ و دل مهربانت باشد🙏❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/07/23 07:58
      مدت عضویت: 667 روز
      امتیاز کاربر: 9930 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 191 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست.

      باور پذیری برای رسیدن به خواسته هام مهم ترین و اصلی ترین موضوع هست.

      احساس طبیعی شدن، لاغر شدن و باردار شدن منو به خواسته م میرسونه.من باید بتونم برای باورپذیر شدن باردار و یا لاغر شدن انیمیشن بسازم یا خودمو توی موقعیت‌های مختلف ببینم.من باید بتونم حسم رو عالی نگه دارم.هرچقدر این احساس عمیق و راحت باشه رسیدن به خواسته هام هم به همون مقدار ساده و راحت میشه.

      توی این مدتی که دارم تمرین‌های راحت انجام میدم و در طول روز سعی میکنم به سوالات توی ذهنم جواب بدم برام دیدن باردار بودن و لاغر بودنم برام راحت تر شده خیلی نمیخواد که زمان بذارم و تمرکز کم فقط کافیه از خودم سوالات رو بپرسم و خیلی آسون و خوب و مسلط به سوالها جواب میدم و تصویر سازی میکنم.الهی شکر..از نظر من باردار شدن و لاغر شدن راحت ترین کار دنیاست.من نمیدونم چطور کی میخواد اتفاق بیفته چون من کاری به این حرفا ندارم چون توی دنیا و اطرافم هر روز چند بچه به دنیا میان و یا خانم باردار میبینم پس فراوانی وجود داره و این فراوانی برای منم هست.الهی به امید تو.

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 162 کلمه

      به نام خدا

      سلام

      روز ۲۱

      ۱ـمتناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهم احساس زیبایی جوانی جذابیت رهایی آزادی ارزش قدرت تسلط اعتماد بنفس عزت نفس اراده و لیاقت میده .

      از اینکه می تونم هر لباسی در هر رنگی دلم می خواد بپوشم لذت میبرم .

      همسرم ، مادرم ، دوستم زینب برادرانم خواهرم خواهرزاده هام ، همشون تعجب کردند و گفتند آفرین بهت نشمیل لاغری خیلی بهت میاد ، بسیار زیباتر شدی .

      میبینم که شخصیتم دقیقا مانند یه فرد کاملا متناسب با افکار و رفتار صحیح شده است .

      باید هر روز تمرینات و تجسم لاغری رو انجام بدم تا در من حس لاغری بیشتر بشه و انتظار لاغری از خودم رو افزایش بدم .

      « خدایا ممنونم برای برآورده کردن تمام آرزوهایم »

      « استاد گرامیم خسته نباشید »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/22 23:28
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 240 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

      افکار تبدیل میشوند به اجسام

      اگر این جسم را بدنمان در نظر بگیریم:

      «ذهن انسان تنها عامل شکل دهنده جسم او است»

      یعنی همان طور که با فکر کردن و توجه کردن به یک جسم، مثلا دوچرخه و تداوم در آن و حرکت در مسیرش، به دوچرخه می‌رسی، در مورد جسمت هم با فکر کردن و توجه کردن به لاغری و تداوم در آن و حرکت در مسیر درست (مسیر درستی که به مرور با درست شدن باورها پیداش میکنی) به جسم دلخواهت و تناسب اندام می‌رسی.

      این توجه کردن و فکر کردن برای تاثیر نیاز به یک سری کاتالیزور داره تا زودتر به نتیجه برسیم:

      احساس، این که ما در توجه مان به لاغری احساسمان را هم دخیل کنیم، وقتی داریم به لاغری فکر میکنیم، در موردش حرف می‌زنیم یا می نویسیم، احساسمان را هم درگیر کنیم و با اشتیاق این کار را انجام دهیم.

      از تصور و تجسم شبانه استفاده کنیم تا اطلاعات با سرعت و کیفیت بهتری در ذهن ناخودآگاه حک شود.

      تناسب اندام و لاغری را برای خودمان باور پذیر کنیم، از نظر ذهن ما باید لاغری طبیعی و شدنی باشه، باید انتظار لاغری داشته باشیم تا این انتظار و این توجه و این تفکر تبدیل بشه به جسم، به یک اندام متناسب.

      تخیل روزانه و مستمر، یعنی خودمان را در وضعیت تناسب تخیل کنیم و در آن وضعیت زندگی کنیم و تناسب را برای خودمان شبیه سازی کنیم.

      به تناسب فکر کنیم تا تبدیل شود به جسم متناسب.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/07/22 08:17
      مدت عضویت: 1913 روز
      امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 782 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      چطور میتونم لاغری رو باور کنم یا لاغری رو برای ذهنم طبیعی جلوه بدم 

      خدایا کمکم کن تا لاغری رو برای ذهنم باور پذیر کنم

      این پله ی اوله اگر این پله رو رد نکنیم به نظرم به لاغری نمی‌رسیم هر چقدر لاغری رو برای ذهن منطقی مون باور پذیر کنیم به همون اندازه لاغر میشیم یادمه یه بار اوایل شروع دوره ی لاغری از استاد پرسیدم چطور انتظار لاغری به وجود بیاریم من این همه فایل گوش دادم نوشتم خوندم چرا انتظار لاغری به وجود نیومده چرا نتيجه نگرفتم؟ استاد گفت انتظار لاغری با فایل گوش دادن ونوشتن به وجود نمیاد اونموقع من نفهمیدم استاد چی گفت تو این چندسالم نفهمیدم ولی به نظرم الان وقتشه بفهمم من خوب فایل گوش دادم خوب نوشتم ولی خوب باور نکردم لاغری رو لاغری هنوز در ذهنم غیر قابل باور ودور از دسترسه لاغری برام غیر طبیعیه 

      حالا باید فکر کنم ببینم چطور میتونم باور طبیعی بودن لاغری رودر ذهنم گسترش بدم چطور میتونم لاغری رو برای ذهنم باور پذیر کنم چطور میتونم لاغری رو برای ذهنم ساده وراحت و امکان پذیر کنم؟

      این جلسه خیلی مهمه به نظرم کاش دوستان بیان بنویسن چطور میتونیم لاغری رو برای ذهن طبیعی کنیم روی موضوع طبيعي کردن لاغری تمرکز کنیم این جلسه و سوالات منطق لاغری رو تو همون جلسه ی خودش جواب بدیم.

      چطور لاغری رو برای ذهنم طبیعی وباور پذیر کنم؟

      چیزهایی رو که به ذهنم میرسه رو مینویسم. 

      لاغری طبیعی هست چون طبیعت بدن بر تناسب استوار هست .

      طبیعی اینه که لاغر باشیم چون خیلی ها تو این دنیا متناسبن .

      طبیعی اینه که لاغر باشیم چون سیستم بدنی تمام انسانها برابره وفقط تفاوت در ذهن افراد هست

       ‌

      چرا لاغری طبیعیه چون خداوند بدن انسان رو در تناسب افریده خداوند چیز نامتناسب خلق نمیکنه.

      چرا لاغری طبیعیه چون من هم سیستم بدنم مثل یک فرد متناسب هست .

      چرا من میتونم لاغر بشم چون بارها تونستم لاغر بشم .

      بدن من توانایی لاغرشدن داره چون بارها باورزش و حتی با رژیم متناسب خوری تونسته لاغر بشه حتی ذهنی هم تونسته لاغر بشه پس این بار هم میتونه .

      چون خیلی وقتها خواهر برادرهام ومادرم تونستن لاغر بشن .

      مادرم سالها چاق بوده ولی الآن متناسبه چون مادرم تونسته منم میتونم چون خواهرم سارا تونسته من میتونم چون برادرم تونسته پس منم میتونم .

      چون ما از یک خانواده ایم به راحتی میتونم باور کنم که منم میتونم چون هم خونیم چون ژنتیکمون یکیه چون تو یه سفره بزرگ شدیم چون هممون به طور یکسان آموزش دیدیم ویاد گرفتیم چاقی رو اونها تونستن منم میتونم .

      چرا لاغری راحته چون لاغری یه چیز کاملا درونیه چون لاغری یه مسئله ی شخصیه فقط خودتی وخودت به دیگران به عوامل دیگه ربطی نداره پس من به راحتی میتونم این مسئله ی شخصی مو حل کنم حتی به کمک دیگران هم نیاز ندارم .پس من میتونم یه مسئله ی شخصی وخصوصی خودمو خودم حل کنم همه چیز تحت اختیار وتسلط منه .

      چطور باور کنم منم میتونم لاغر بشم؟

      همونطور که چاقی مو باور کردم ‌چطوری ؟هیچی شب تا صبح راجع به چاقیم فکر کردم ترسیدم از چاقی چاق تر شدن همش احساس چاقی داشتم فکر روز و شبم چاقیم  بود ترس بود نا امیدی بود غم بود استرس بود ناراحتی بودحالا هم میتونم برعکس به لاغریم فکر کنم حس لاغری داشته باشم خوشحال باشم امیدوار باشم از زندگیم لذت ببرم دیگه به چاقیم فکر نکنم رها باشم خودمو اسیر چاقی نکنم زندگیمو بکنم فکرمو آزاد کنم.

       آموزش‌های خودمو دنبال کنم واز رفتار غذاییم سعی کنم رضایت داشته باشم ودیگه به لاغری نچسبم برم دنبال اهداف دیگه برم دو روزه دنیا خوش باشم برم کیف دنیا رو ببرم چون معلوم نیس تا کس زنده ام عمرمو تباه نکنم تلاشمو بکنم ولی خوشبختی وحال خوب و شادی قلبیمو به لاغری گره نزنم .

      گور پدر لاغری اگر به خاطر لاغر نشدن زندگی مو تباه کنم من این لاغری رو نمی خوام ‌.

      هر چی غصه خوردم به خاطر چاقی بسمه هرچی گریه کردم بسمه هرچی فکر کردم به چاقی بسمه .

      میخوام زندگی کنم اصلا لاغری رو هم رهامیکنم به هر چی بچسبی ازت فرار میکنه دیگه من به لاغري نمی‌چسبم رهاش میکنم خودش میاد دنبال من 

      همانطور که به همسرم چسبیده بودم واون از من فرار میکرد دیگه رهاش کردم و زندگی مو کردم  الان خودش میاد با پای خودش من کاری نکردم فقط رهاش کردم خودش دنبال من اومد پس من لاغری رو هم رها میکنم وزندگی مو میکنم خودش میاد دنبالم.

      خدایا شکرت که بهم گفتی که رها کنم لاغری رو تا لاغری برام طبیعی بشه خدایا خودت کمکم کن تا هر آنچه را که باید رها کنم به راحتی رها کنم .خدایا من در برابرت اظهار عجز و ناتوانی میکنم وسر تسلیم فرود می آورم خدایا خودت کمکم کن. خداوندا تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میجویم‌ مرا به راه راست هدایت کن . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1403/07/22 11:01
        مدت عضویت: 666 روز
        امتیاز کاربر: 52321 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 509 کلمه

        به ناخدایی مهربان 

        سلام به دوست هم  مسیر الهام خانم عزیز 

        برای من  لاغری مثل رفتن تویی ممهانی هست که حتما   اول من دعوت کردن اصلا برام‌ تشریفاتی رو اماده گردن که واگه من نرم‌ به اون مهمانی انها برای من‌ نیست میشه  میز اماده  با کلی احساسهای کامل نه فقط تو بخش مصرف تو هربخش اون حس رضایت از بودن  تواون ممهمانی که نیاز روحی وجسمی من ازبودن توجهان هست برایی من‌ ایجادنمیشه

         پس حس لایقت وازدریافت که وتوهرجنبه ارام‌ ارام در من‌ ایحاد شد وکل  ازهرتجسم اون به شکلی که این بخش چزویی هر وجودم  همین‌امروز هست نیاز  به اینده برای  داشتن ندارم‌

        همین لحظه دارم‌ از انجه که خواهم داشت کیفی به نهایت  با احساسی فراتراز انتظارم رو بهش میرسم برای کسی دیگه واگه ااستفاده نکن‌ میشه سهم حق زندگی منو  که مال من بود که  من‌اصلا نگاه بهش نکردم چه برسه اون لمس ودرک‌کنم  وفابل استفاده برای هیج‌ کس نیست 

        یعنی نعمت بزرگی که برای من درنظر گرفته شده ومن فقط دارم‌طی مسیر  میکنم شرایط اون برای دریافت برای خودم‌ بازسازی میکنم‌ من باره تو هرجنبه تو تناسب  به این بخش رسیدم‌که همه جیز حاضر اماده هست من‌با طی کردن مسیر جلو راه انهای رو بر داشته جزوی ازتجربه کارها وتمرینها وانجام خوب هرتمرین با حس عالی رو بهش رسیدن اون‌ تمرین‌کردم وحالا دارم از مسیرم انها رو برداشته جزویی  از وجودم‌ وتجربه جدیدم ازمسیر  میشه 

         بقدری تونگاه دوست داشتنی وبا عشق هست که فابل وصف نیست که خدا عزیزم برام‌چیده اون ارتباط با خودش که دیگه حد حسابی ازحسش نیست پروز از روی ابرها هست به سبکی پر وشایداز اون سبکتر که توذهنم‌ من نیست راحتی تو هر بخش وبزرگی کاری که خدای عزیزم براپی هر بنده انجام‌داده و میده از اول تولد تا لحظه اخر بی هیج چشم داشتی هیج برکشتی 

        تواخلاص خالص وبدون هیچ جشم داشتی و با کلی مهر عطوفت مهربان وبخشندگی وگذشت بی حدتو. بخش خدا توحد کامل وحدی براش اصلا نیست تو هربخش اون‌بی نهایت مطلق که هیج وبنده ومخلوق قادر به انجامش نیست

        ایندوبخش واقعا لذتی  بی مثال رو ازبودن ودرک‌ طبیعی وحود که بوده  که درکنارش حنما تناسب که یی  بخش ناجیز خزکل هست که مال جسم من‌هست این‌هموه کمال  واین همه توان هست بی هیج وشکی دریافت شده هست واسون راحت جزویی ازحسم هربنده هست حق هر بنده داشتن‌این‌جسم ازطرف خالق هست چیزی عجب  غربب نیست جون ونفس میکشم  وزنده هستم من حق تناسب دارم‌به همین راحتی اب خودرن 

        خداوند این‌حس زیبار رو به هربنده عنایت‌کنه که‌واقعا داشتن‌و این‌حس نهایت لذت از بودن درمن به وحد داره  از یی گرم  وزن‌ کم‌ گردن به اندازه میلیون کلیو حس عالی وبی نهایت از تناسب رو درک  هر روز تازه تر وبا شکوهتر میکنه جون‌همه وهمه  بی هیج وشکی به بخش خدا قادر  انتقال داده وفقط کاره بی مثال  خداوند  توبخش افرینش بی مثال خودش میدونم‌که تو وبخش مخلق  اصلا وجود بی هیج اشکالی داره تو کمال نظم‌ ترتبیب  وقانومتدی وسیتمی داره هی کسترش پیدا گرده وجهان رو تو این‌ حالت به پیش میبره 

        خدایا به توامندی  خودت که این‌ هم  زیاد وبا شکوه  هست انی و کمتر ازرنی هیج بنده رو ازپناه امنت دور نباشه امین 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/22 13:08
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 276 کلمه

        سلام به شما

        سوال خوبی پرسیدی:

        چطور میتونم لاغری رو باور کنم یا لاغری رو برای ذهنم طبیعی جلوه بدم؟

        از وقتی که تو این دوره وارد شدم برای من با خوندن کامنت های بچه ها و گوش دادن به حرف استاد لاغری باورم شد( ولی  پاشنه اشیل من مربوط به خوردن بود نه نوع ماده غذایی و یا کالری که هر ماده غذایی چقدر کالری داره حتی خوردن اب برای ذهن من باعث چاقی بود) تا اینکه استاد یک فایل یک دقیقه و نیم گذاشتن تو اینستاگرام و من دانلود کردم تو گروه هم گذاشتم و تقریبا ۵۰۰باری گوش دادم و کم کم پاشنه اشیلم شکست خورد و شروع به ریختن کرد و تصویر چاقی خودم از ذهنم تقریبا رفته و حالت متناسب خودم رو دارم میبینم و تاثیر خیلی فوق العاده ای روی من داشته و داره طوری شدم که دارم غذا میخورم مثلا برنج یهو وسط خوردن ذهنم قفل میکنه نمیزاره بخورم دارم میگم بدون دخالت من حتی سر سوزن مقاومت برای نخوردن ندارم خود ذهنم جلوی گلو رو میگیره نمیزاره بره پایین جالب بود برام دیروز خیلی گشنم بود خودم میگفتم حسابی میخورم یه اندزه ای غذا کشیدم و گفتم سیر نشدم دوباره میکشم نه بخاطر اینکه کم بخورم نه اصلا، و شروع کردم به خوردم یه اندازه ای که خوردم بدون تعیین مقدار ذهنم یدفه قفل کرد و از بوی غذا و نشستن توی سفره حالم داشت بد میشد و مجبورم کرد پاشم و برم کنار و اونجا فهمیدم که هیچ زور و یا اختیاری نباید برای کم خوردن یا نخوردن داشته باشم خود به خودی و به اسانی باید نتونم بخورم.

        حالا این حالت برای من بود که اتفاق افتاد و به اشتراک گذاشتم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار لیلا کشاورز
          1403/07/22 23:41
          مدت عضویت: 95 روز
          امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 104 کلمه

          سلام

          چه تجربه خوبی، ممنون که به اشتراک گذاشتید. چقدر پیشرفت خوبیه، ذهن خودش نرم نرم، بدون اینکه بهش فشار بیاد یا لجش را دربیاریم، داره یاد میگیره، داره می‌فهمه چی به چیه. حالا به جایی میرسه که دیگه ظرفیتش پر شده از افکار متناسبامه، حالا میخواد تصمیماتش را بر اساس تناسب بگیره و طبق معمول، ذهن همه کاره است و کسی نمیتونه جلوش رو بگیره ولی این بار در جهت مثبت، در جهات تناسب. و چه چیزی طبیعی تر از تناسب. 

          واقعا که سیستم بدن ما هوشمنده، کافیه بهش اطلاعت غلط و خوراک اشتباه ندیم، خودش روی اتو پایلوت که باشه، بلده کارش رو بکنه.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار رها یاری
        1403/07/22 21:22
        مدت عضویت: 184 روز
        امتیاز کاربر: 2065 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 63 کلمه

        سلام درود 

        از خواندن دیدگاهتون خیلی لذت بردم  عالی بود

        دقیقا به نکته های خوبی اشاره کردید 

        اول اینکه رسیدن به تناسب و لاغر شدن را باورپذیر  کنیم

        و دوم اینکه  رها کنیم 

        رها کردن یک قانونه و به هر آرزویی که بچسبیم و مدام دغدعه ی ذهنمون بشه ازمون فراری میشه

        تمرینها را انجام میدیم و به نتیجه نمی چسبیم و رهاش می کنیم 

          بهترینها را براتون آرزومندم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/22 23:36
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 92 کلمه

        سلام الهام عزیز

        عجب کامنتی

        چقدر زیبا، چقدر زیبا‌. این که برای طبیعی شدن لاغری، لاغری رو رها کنیم. دیگه به نظرمون یه چیز عجیب یا خاص یا دور از دسترس نیست. انقدر طبیعیه که اصلا لازم نیست هی بهش بپردازیم. یه چیز خود به خودیه پس من رهاش میکنم تا خود به خود انجام بشه.

        استاد روز اول گفتن از نتیجه رها باشید، نتیجه ای برای این دوره در نظر نگیرید و همین نتیجه در نظر نگرفتن هم خودش رهاییه.

        خیلی جالب بود

        خدایا کمکم کن هر آنچه را باید رها کنم، رها کنم

        الهی آمین

        ممنونم ازت

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/22 07:54
      مدت عضویت: 1833 روز
      امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 55 کلمه

      به نام خدای خوب ونازنینم،لاغری چه حسی داره؟ حس خوشحالی،حس امیدواری داره حس اینکه بلخره برامنم میشه،بلخره برامنم شد،همیشه شعبون،یه بارم رمضون،همیشه سختی ونشدن،یه بارم راحتی وشدن،

      خدا رو شکر واکنش اطرافیان داره میاد امروز همسرن گفت لاغر شدیا،ومن انگار دنیا رو بهم دادن وخوشحالترینم تغیرات منم شروع شده،فقط باید حواسم باشه ،عجله نکنم ولیز نخورم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1403/07/22 00:42
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 47 کلمه

      متناسبی چه حسی بهت میده

      حس ازادی حس برنده شدن حس خوشبختی

      بازخوردت از دیگران

      وای چی کار کردی عالی شدی

      چه تغییری در افکارو رفتارت

      پرخوریهای الکیم کم شده و بعد خوردن فقط و فقط حس ارامش و لذت از سیری دارم

      چه تغییریاتی رو در بدنت دوست داری

      اب شدن تمام چربیهام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/21 21:26
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 349 کلمه

      دوستان نمی‌دونم چقدر صحبتم علمی باشه ولی حسی هست یعنی می‌خوام بگم کاملاً احساسش کردم 

      اونم اینه که 

      فکر کن مغز ما یه گنجایشی داره مثلاً عدد ۱۰ رو براش در نظر بگیر 

      یعنی تو در روز می‌تونی به ۱۰ تا چیز به عنوان مشغله فکری فکر کنی 

      حالا این مثاله واقعیت که نیست 

      حالا اینکه امروز چی بپوشم بعد غذا چی درست کنم بعد فلان مشکلو چه جوری حل کنم به درس بچه برسم خونه رو تمیز کنم سر کارم فلان موضوع رو مدیریت کنم 

      تصمیمات ریز و درشتی که ما می‌گیریم ازمون انرژی می‌گیره 

      حالا من یه چیزی فهمیدم مقدار بسیار زیادی از انرژی ذهنی و مغزی من صرف این می‌شد 

      که تصمیم می‌گیرم که اینو بخورم یا اینو نخورم و بشینم کالریش رو حساب کنم و بهش فکر کنم 

      و بعدش بشینم عذاب وجدان بگیرم که کاش فلان چیز رو نخورده بودم 

      یا اینکه اگر خودم را از خوراکی محروم می‌کردم مقدار زیادی از انرژی و حال خوب من حتی صرف این می‌شد که بشینم فکر کنم که کاشکی من هم متناسب بودم می‌تونستم فلان چیز رو بخورم 

      یعنی انگار چاقی باعث شده بود که من از خیلی چیزها محروم باشم غافل از اینکه خودم دارم خودم رو محروم می‌کنم 

      الان که در مسیر تناسب اندام هستم خیلی احساس خوبی دارم 

      اون انرژی زیاد ذهنی که صرف چیزهای بی‌ارزشی مثل چی بخورم چی نخورم چقدر بخورم چند کالری بخورم چه ورزشی بکنم چقدر بسوزونم چند دقیقه ورزش بکنم 

      دیگه صرف چیزهای با ارزش میشه صرف گوش دادن به فایل‌هایی که برام فرمول‌های لاغری رو به ارمغان میاره صرف گوش دادن به فایل‌های انگیزشی استاد که حالم رو خوب می‌کنه صرف زندگی 

      راستش اون فایل استاد هست که گفته بود اگه دوست دارین قبل از خواب گوش بدین 

      همون فایل ۱۰ دقیقه منظورمه 

      من اون فایل خیلی دوست دارم حتی بعضی وقتا طول روزم گوش میدم 

      ولی یه تیکش هست که خیلی حالمو خوب می‌کنه اونجا که میگه همسرت بهت میگه چقدر خوش اندام شدی چقدر خوش اخلاق‌تر شدی چقدر بیشتر به زندگیمون می‌رسی 

      واقعا من وقتی که اون انرژی ذهنی رو صرف چیزهای منفی نمی‌کنم صرف فکر کردن به وسواس‌های غذایی نمی‌کنم خیلی حالم بهتر شده و خیلی وقت بهتر و بیشتری برای زندگیم می‌ذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار منیره.ف
        1403/07/22 22:55
        مدت عضویت: 1887 روز
        امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        عزیزم چه نوشته پر انرژی موفق باشی

        میخوام از تجربم بگم من هم قبلا مدام درگیر خوردن و نخوردن بودم اگر بدونی الان چه قدر فعال شدم واقعا انژیمون رو میگیره چاقی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 598 کلمه

      به نام‌ خداوند مهربان

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      روز۲۰

      ۱ ـمتناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهترین حس تمام زندگیم بوده .متناسب بودن حس رهایی و آزادی از افکار مربوط به چاقی و خوردن بهم میده .متناسب بودن حس قدرتمندی و تسلط بر ذهن و زندگیم بهم میده .متناسب بودن بهم حس سبکی ، سلامتی ، زیبایی ، جذابیت ،جوانی ، اعتماد بنفس ، عزت نفس ، اراده ، ارزش و لیاقت میده .متناسب بودن سرشار از خوبی هاست .

      از اینکه عاشق اندامم شدم و با دیدن خودم ذوق میکنم لذت میبرم .از اینکه ۶۵ کیلوگرم شدم به خودم افتخار می کنم چون من این تغییرات بی نظیر رو در خودم ایجاد کردم و لذت میبرم .از اینکه می تونم با خیال راحت کلی پیاده روی کنم چون سبک شدم ،لذت میبرم .از اینکه همه ی کارهام رو راحت و بدون سختی در تایم کمتری انجام میدهم لذت میبرم .از اینکه هر لباسی در هر رنگی که دلم بخواد میتونم بپوشم لذت میبرم .

      همسرم با دیدم شوکه شد و گفت چقدر لاغری بهت میاد ، خیلی جذاب تر شدی ، مبارکت باشه .مادرم اشک از چشماش جاری شد وقتی من رو دید و خدا رو شکر کرد که به آرزوم رسیدم و گفت خیلی زیباتر شدی عزیزم .دوستم زینب گفت آفرین نشمیل خیلی خوبه این همه تغییرات عالی داشتی و کلی سایز و وزن کم کردی ،من همیشه به قدرت ذهن ایمان داشتم .برادرانم ،خواهرم و خواهرزاده هام همه با دیدنم تعجب کردند و گفتند عالی تغییر کردی چقدر لاغر شدی و خیلی زیباتر ، لباسها به تنت خیلی زیبا شدن .

      افکار و رفتارم درست مثل یه شخص کاملا متناسب با افکار و رفتار صحیح شده .میبینم که راحت میتونم از یه وعده بگذرم ، مثل امشب که چون نهار رو خیلی دیر خوردم و وقت نداشتم ، شام اصلا گرسنه نیستم و نمی خورم .قبلا تصورم این بود که حتما باید بخورم چون همه داشتن شام می خوردن منم وسوسه میشدم و فقط تحریک بینایی و گرسنگی کاذب بود وگرنه گرسنه نبودم .میبینم که میلم به خوردن مواد غذایی مخصوصا شیرینیجات خیلی کمتر شده .میبینم کن افکار منفی در ذهنم خیلی کمتر شده و مثبت اندیش شدم .

      باید بیشتر روی خودم کار کنم ، باید وقت بیشتری ایجاد کنم و فایل ها رو گوش بدم .باید تمریناتم رو مثل همیشه مرتب و با عشق و علاقه انجام بدم .باید هر روز حال خودم رو خوب نگه دارم .باید احساس لاغری رو در خودم بیشتر ایجاد کنم چون حس لاغری من رو به لاغری میرسونه .باید تجسم لاغری رو هر شب قبل خواب حتما حتما انجام بدم .

      ✓و اما اگه بخوام از تغییراتم حرف بزنم باید بگم که دیشب یه شلوار پوشیدم برای خواب که خیلی وقت بود خریده بودم اما موقع خواب نمی پوشیدمش چون احساس راحتی نداشتم ، اما دیشب خیلی راحت باهاش خوابیدم و احساس کردم مثل قبل تنگ نیست و صبح خیلی احساس خوبی داشتم از این موضوع✓

      ✓امروز بعدازظهر یه نوع کلوچه خریدم که معمولا همراه روغن کره و ماست می خوریم و قبلا این یکی از چیزهای مورد علاقه ی من بود ، اما امشب با اینکه گرم گرم خریده بودم اصلا میل نداشتم بخورم و چون همسرم خواست خریدم،هنوزم میل ندارم و گذاشتمش داخل یخچال ، این تغییرات رفتاری و سلیقه ای در خوردن رو که میبینم ایمان و باورم به لاغری با ذهن خیلی بیشتر میشه✓

      « خدایا شکرت »

      « استاد گرامیم سپاسگذارم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/21 18:43
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 248 کلمه

      واقعا وقتی که به پسرم نگاه می‌کنم ازش درس می‌گیرم چون هنوز فرمول‌های چاقی براش فعال نشده 

      و امیدوارم هیچ وقتم فعال نشه ولی خب خواسته یا ناخواسته حتی اگه من جلوی گفتارم رو بگیرم صحبت‌های دیگران یا چیزی که تو جامعه می‌بینه و می‌شنوه روش اثر داره 

      اما وقتی نگاهش می‌کنم واقعاً بهش غبطه می‌خورم 

      چیزی که دوست داره رو اونقدی که دوست داره زمانی که گرسنه است می‌خوره 

      اصلا بهش فکر نمی‌کنه این چیه خوبه بده چربه شوره شیرینه 

      اگه دوستش داره می‌خوره اگه دوستش نداره نمی‌خوره و کاری به کالری غذاها نداره 

      خیلی چیزا هست که در روز  استفاده می‌کنیم یا انجام میدیم خیلی از وسایل که ازشون استفاده می‌بریم 

      اصلا به این فکر نمی‌کنیم که این چه جوری کار می‌کنه از چه اجزایی درست شده 

      چه جوری قطعات مختلفش کنار هم قرار گرفته 

      مثلاً یه آدم معمولی رو در نظر بگیرین که سواد یک مهندس رو نداره 

      خب این آدم که نمی‌دونه ماشینش از چه قطعاتی تشکیل شده هر کدوم از قطعات چه نقشی داره 

      فقط از اون ماشین استفاده می‌بره لذت می‌بره رانندگیش رو می‌کنه 

      حالا واجب بدون کدوم قسمت مربوط به چه کاریه 

      اگه ندونه دیگه نمی‌تونه رانندگی کنه؟؟؟

      اگه ندونه موتور آبمیوه گیری با چی ساخته شده دیگه نمی‌تونه آبمیوه بگیره؟

      وقتی که ما بچه بودیم و سوار ماشین پدرمون می‌شدیم و مسافرت می‌رفتیم و لذت می‌بردیم آیا از مسافرت لذت می‌بردیم یا از اینکه می‌دونستیم الان کدوم تیکه از ماشین داره کار میکنه؟

      آدم‌های متناسب هم همینجورین اصلاً لزومی نمی‌بینه که بشینه فکر بکنه که این الان از چی تشکیل شده چه اثری روی بدنم می‌ذاره!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 50 از 10 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/07/21 13:57
      مدت عضویت: 460 روز
      امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 862 کلمه

      به نام خالق جانم❤️

      سلام و عشق به استاد گرانقدرم و عاشقان لاغری

      از وقتی در کنار تمرینات دورهٔ اصلی تمرین تجسمی شبانه را به روش استاد عزیزم انجام می‌دهم روز به روز انجام آن برایم راحت‌تر و لذتبخش تر و تاثیرش واضحتر میشود و همیشه این توصیهٔ ارزشمند استادم در گوشم تکرار میشود که آرام و بدون توجه به نتیجه به سمت هدفتان حرکت کنید و سعی کنید از مسیر انتخابی تان لذت ببرید و همیشه تا جایی که از شما استاد عزیزم حرف شنوی داشتم تاثیرش را به وضوح در تغییراتم احساس کردم و در مورد تغییرات فکری و رفتاری و حتی تغییرات جسمیم همواره سعی کردم قانون تکامل پلکانی را رعایت کنم مثلاً در مورد تغییر جسمم از اول خودم را در یک جسم کاملاً لاغر و متناسب تجسم نکردم بلکه تجسم کردم که یه کم لاغرتر و جمع و جورتر شدم و بعد از اینکه در واقعیت تجربه اش میکردم دوباره تجسم میکردم یه مقدار متناسب تر شدم و باز در فاصلهٔ زمانی کوتاهی آن را تجربه میکردم و به همین ترتیب ادامه دادم برای همین روند کاهش وزنم آرام و یکنواخت است و من بدون هیچ سختی دارم به آرامی وزن کم میکنم و با وزن ایده آلم فاصلهٔ زیادی ندارم اما با وجود این تغییرات چشمگیر اوایل که تمرینات مراقبهٔ تجسمی این دوره را انجام میدادم به وضوح مقاومت ذهنیم را احساس میکردم و قبل از خواب هر وقت شروع میکردم به تجسم کردن ذهنم میرفت روی یک موضوع دیگه و من بدون حساسیت دوبارهٔ توجه ام را می آوردم سمت تجسم تناسب دلخواهم اما یه کم بعد دوباره ذهنم بطور نامحسوس حواسمو پرت می‌کرد و من خیلی تعجب میکردم که با وجود اینکه هر روز دارم متناسبتر میشوم چطور ذهنم در پذیرش لاغری بازم مقاومت دارد و در ادامه سعی کردم به این مقاومت ذهنیم توجه نکنم و به تجسمات دلخواهم توجه کنم و با صبوری ادامه دهم و بعد از اضافه شدن تمرینات پرسش و پاسخ یواش یواش مقاومت ذهنیم کمتر شد و من شبها براحتی می‌توانستم با جسم سبکم در تخیلات اینور و آنور بروم و سبکی جسمم را راحتتر احساس میکردم اما اندام ایده آلم را نمی‌توانستم بطور کامل و بدون پرش ذهنی تجسم و احساس کنم حتی وقتی میخواستم لباسهای مورد نظرم را بپوشم تجسم کردن کامل اندام متناسب ایده آلم در آن لباسهای اندامی و زیبا کار آسانی نبود اما من بدون توجه به این واکنش های ذهنیم با آرامش ادامه دادم و حدود دو هفته به همین منوال گذشت و ذهنم همچنان موقع انجام این تمرین مقاومت می‌کرد و من تصورم این بود که حالا حالاها باید درگیر مقاومت ذهنیم باشم و اتفاقی که افتاد این بود که بعد از این مدت وقتی تجسم شبانه را انجام دادم براحتی توانستم تناسب اندام دلخواهم را بطور کامل تجسم واحساس کنم و نکتهٔ جالبش این بود که ذهنم نه تنها مقاومت نمی‌کرد بلکه براحتی با من در انجام این تمرین همکاری هم می‌کرد و من وقتی در عالم خیالم خودم را در یک جسم ظریف و لاغر تجسم میکردم براحتی به قالب این جسم در می آمدم و در ادامه برای امتحان خودم را لاغرتر و باریکتر تجسم کردم دیدم در آن واحد جسمم به همان سایز و اندازه تبدیل شد و از یک طرف شگفت زده شده بودم و از طرفی از همسویی و همکاری ذهنم لذت می‌بردم و در آن لحظه یاد توصیهٔ استادم افتادم که همیشه تاکید می‌کنند که به مقاومت و موانع ذهنی تان توجهی نکنید و فقط تمرکزتون روی انجام اصلاحات و تکرار تمرینات باشد و بدون خیره شدن به نتیجه با احساس خوب و صبوری فقط ادامه دهید سپاسگزارم استاد جان واقعاً که هر کلامت کلید رهایی از یک مانع بزرگ ذهنی است و هر کدام از راهنماییهای ارزشمند شما اگر به عمل تبدیلش کنیم سبب تغییرات بزرگی را در ما میشود و الان توی تجسمات شبانه ام براحتی جسمم به هر اندازه و سایزی که بخواهم در یک چشم بهم زدن تبدیل می‌شود و هر لباسی را براحتی به آن میپوشانم و در هر مکانی که دوست دارم به آسانی حضور پیدا میکنم و خیلی از تجسمات شبانه ام لذت میبرم و با آرامش خوابم می‌برد و با حس زیبای لاغری از خواب بیدار میشوم و با نوشتن تمرین پرسش و پاسخ در تمام روز حواسم متمرکز میشود روی تناسب اما نکتهٔ مهمی که نظر مرا جلب کرده این است که با وجود اینکه من به تناسب اندام ایده آلم نزدیک شدم و احساس غالبم لاغری است اما ذهنیت چاق هنوز در من فعال است و این نشان می‌دهد که با تکرار چاقی در سال‌های زیاد چقدر ذهنیت و باور چاقی در من ریشه دار شده و من وقتی به جسم ایده آلم برسم تازه میتوانم جسم متناسبم را جایگزین جسم چاقم کنم اما برای ریشه دار شدن لاغری در ذهنم باید آنقدر آموزش‌های ذهنی و تمرینات عملی آن را تکرار کنم و با صبوری ادامه دهم تا به مرور ریشه های چاقی ضعیف و فرمول‌های چاقی در ذهنم به حالت خنثی در آیند و با قوی کردن باور لاغر شدن آسان‌ترین کار دنیاست وحق طبیعی من است تناسب را در خودم تبدیل کنم به یک حالت طبیعی و دائمی آنوقت است که میتوانم هر روز با تجربهٔ حس زیبای تناسب، بودنم را جشن بگیرم 🌷💗🌷

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/07/21 21:20
        مدت عضویت: 87 روز
        امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 9 کلمه

        بسیار عالی بود واقعاً استفاده کردم از صحبت‌های شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/22 13:02
          مدت عضویت: 460 روز
          امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 39 کلمه

          سلام مری خانم

          بسیار از لطف شما دوست گُلم سپاسگزارم و خوشحالم که نوشته ام براتون مفید بوده منم از خواندن دیدگاه های شما مخصوصاً مثالهای خوبی که میزنید خیلی لذت میبرم و استفاده میکنم

          امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید🌹

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار رها یاری
        1403/07/22 08:38
        مدت عضویت: 184 روز
        امتیاز کاربر: 2065 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        سلام و درود 

         مطالبتون عالی بود ممنونم بابت اشتراک تجربتون

        بهترینها را براتون آرزومندم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/22 13:18
          مدت عضویت: 460 روز
          امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 39 کلمه

          سلام رهای عزیزم

          از محبت و نگاه زیبایت بسیار تشکر میکنم و خوشحالم که تجربه ام برایت مفید بوده منم همیشه از خواندن نوشته های زیبایت حس خوبی را دریافت میکنم و امیدوارم همواره در حال تجربهٔ بهترین خودت باشی💖

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      من تمرین تجسم رو انجام میدم و ازش لذت می برم 

      متناسب بودن چه حسی رو به من میده : حس لذت حس ارزشمندی حس دوست داشتن خودم حس مهربان بودن با خودم حس پذیرفتن خودم 

      از چه تغییراتی در بدن خود لذت می بری : از سبکی از فرز و چابک شدن خودم از احساس خوبم لذت می برم 

      چه بازخودی از اطرافیان دریافت می کنی : به من میگن چه با ارداره چه جوان شدی چه پوستت خوب شده چقدر خوش اندام شدی چقدر هیکلت فرق کرده 

      چه تغییری در افکار و رفتار جدیدت می بینی : من افکار الانم رو دوست دارم باور به فراوانی که باعث میشه پرخوری نکنم باور به مهربانی خداوند و این که خداوند یاور و پشتیبان من هست باعث میشه که با حال واحساس خوب و توکل تو مسیر تناسب پیش برم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 130 کلمه

      خواستم از استاد عزیز تشکر کنم که باعث شدن من نگرشم نسبت به چاقی واضافه وزن تغییر کنه و خودم رو بتونم بزرگتر از چاقی بدونم من اگه این اموزش ها رو ندیده بودم این همه قدرتمند نمیشدم 

      الان قشنگ درک می کنم که چرا میگن بزرگترین دشمن ادم جهل و نادانی هست 

      من واقعا نمی دونستم یه باغ زیبا هست به اسم تناسب اندام که کلیدش دست خودم هست کلیدش هست احساس خوب داشتن استمرار داشتن به اندازه نیاز خوردن تجسم تناسب جسم خودم نقش و فیلم بازی کردن و نترسیدن از نعمتهای خدا که یه بخشی از این نعمتها در قالب غذاوخوراکی به انسان هدیه داده شده 

      سپاس از خداوند بابت این که روزی من کرد این همه اگاهی رو و سپاس از استاد عزیز بابت بیان شیوای این اگاهی ها 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 256 کلمه

      با سلام به دوستان عزیز

      ادم در راه رسیدن به هدفش یا رویاش باید گاهی برگرده عقب و یه نگاه جدید و دلگرم کننده به هدفش داشته باشه با خودش حساب و کتاب کنه که برای رسیدن به هدفش تا حالا چه کارهای رو انجام داده و چه نتایجی رو گرفته حتی کوچک ولی باعث میشه ادم دلش قرص بشه  و بدونه که راهی که داره میره درسته و با دقت و انگیزه بیشتر به راهش ادامه بده من دیروز با ماشین شخصی خودم رفتم به یه شهر دیگه برای دیدن مادرم با این که تو ماشین تنها بودم وهمراه نداشتم و حدودا 5 ساعت هم رانندگی کردم تا به منزل مادرم برسم 

      و کلی هم خوراکی تو ماشین داشتم چای قهوه میوه کیک کلوچه ولی انتخاب کردم که مثل یه خانم متناسب رانندگی کنم و فایل اموزشی گوش کنم موسیقی گوش کنم از هوای پاک لذت ببرم از جاده ازمناظر زیبای جاده لذت ببرم یه چند بار هم توقف کردم هم بنزین زدم هم یه کم راه رفتم تا خستگیم بره دوباره رانندگی کنم ولی روی انتخابم موندم و اصلا پرخوری نکردم چند بار چای خوردم با یه دونه خرما 

      از خودم رضایت داشتم و حالم خوب بود 

      واقعا تغییرات ارام ارام میان مثل قد کشیدن مثل بزرگ شدن یه بچه که ارام و زمان بر هست 

      من مطمن هستم اگه استمرار داشته باشم و از راه خسته نشم حواسم به احساس خوبم باشه و خودم به خودم انگیزه بدم 

      رسیدن به تناسب اندام می تونه خیلی اسان و لذت بخش باشه 

      ممنونم از تمام دوستان و استاد عزیزم بابت اموزشهای خوبشون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/07/21 21:21
        مدت عضویت: 87 روز
        امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 21 کلمه

        دوست عزیز به شما تبریک می‌گم که تونستین اینقدر روی خودتون مسلط باشید و با اراده باشید موفق و پیروز باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 302 کلمه

      به نام خدا 

      سلام

      ۱ـمتناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهترین حس تمام زندگیم بوده .متناسب بودن بهم حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن میده .متناسب بودن بهم حس قدرتمندی و تسلط بر ذهن و زندگیم بهم میده .متناسب بودن بهم احساس سبکی ،سلامتی ، زیبایی،جذابیت ،جوانی ، اراده،ارزش،اعتمادبنفس و لیاقت میده .

      از اینکه سبک و سلامت همه کارهام رو زودتر از قبل انجام می‌دهم لذت میبرم .از اینکه اندامم کاملا متناسب شده و از دیدن خودم خوشحال میشم لذت میبرم .از اینکه هر لباسی بخوام بپوشم، می تونم ،لذت میبرم .

      همسرم ، مادرم ، دوستم ،برادرانم ،خواهرم ،خواهرزاده هام همه با دیدن من بسیار تعجب کردند و براشون خیلی جالب بود تغییرات من ، گفتند آفرین بهت خیلی زیباتر شدی ،باغری بسیار بهت میاد و جوانتر به نظر میرسی .

         

      افکارم و رفتارم بسیار عوض شده و خوشبختانه مثل یه فرد کاملا متناسب افکار و رفتار صحیح دارم .خوردن برام خیلی کم اهمیت تر شده ، همین امشب یه رفتار خیلی عالی داشتم ، دخترم و همسرم شام خوردند ولی من میل نداشتم و احساس سیری میکردم دقیقا بعد ۲ ساعت گرسنه شدم و شام خوردم ، این یعنی تغییر شخصیت 🙂افکار منفی در ذهنم خیلی کمتر شدند و مواظب ورودی های ذهنم هستم .مثبت اندیش شدم .

      باید هر روز عاشقانه مطالب رو دنبال کنم و تمریناتم رو انجام بدم .باید مواظب حس لاغریم باشم و کاری کنم همیشه حس لاغری داشته باشم ،چون حس لاغری من رو به لاغری میرسونه .باید تجسم لاغری رو حتما هر شب قبل خواب انجام بدم .

      خدایا شکرت ، استاد گرامیم خسته نباشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا
      1403/07/20 22:56
      مدت عضویت: 111 روز
      امتیاز کاربر: 18411 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      سلام به همگی دوستان همراه

      چقد روز به روز با آگاهی هایی که از طریق فایلها به دست میارم لاغری رو به خودم نزدیک و نزدیکتر میبینم و چقد خوشحالم که واقعا بهترین و آسونترین راه رو انتخاب کردم .

      همیشه در دنیای چاقی به دنبال راهی برای تناسب اندام میگشتم امید داشتم که روزی برسه که دارویی پیدا بشه که با خوردنش بشه یک شبه تمام چربی های خودم رو آب کنم و لاغر بشم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم راهی بهتر و بی ضرر باشه که بتونم راحتتراز دارو خوردن به نتیجه برسم و اون هم  فکر کردن و خیال پردازی به تناسب اندام باشه آخه اصلا قابل باور نیست . 

      واقعا وقتی به عمق حرفهای استاد فکر میکنم  به تمامشون ایمان میارم و میبینم که لاغری پیش فرض همه ما انسانها بوده و همونطور که روزی من در تناسب اندام بودم الان هم قادر خواهم بود باز اون رو تجربه کنم.

      من افکار لاغری رو جایگزین افکار چاقی میکنم.

       من با فکر کردن به لاغری و تصویر سازی شبانه و پاسخ به سوالات باید  حالم رو خوب کنم و در مسیر باشم تا روز به روز به هدفم نزدیک بشم.

      متناسب بودن بهترین حال دنیاست تناسب اندام به من حس زندگی و شادی و آرامش و جوانی میده .

      من با دیدن خودم در آینه و دیدن چشمام که حس سر زندگی در اونها  موج میزنه  با دیدن اندامم که تراشیده تر شده و متناسب تر شدم لذت میبرم. 

      دیروز در مراسمی دو نفر از آشنایان رو دیدم که بدون هیچ حرفی سر توی گوشم گذاشتند و گفتند باز لاغر شدی و من هم لبخند زدم و با خودم گفتم دیگه لاغری همیشه با منه.

      من سعی میکنم هر روز بدون هیچ بهانه ای تمرینات رو انجام بدم .

      من سعی میکنم تصویر سازی شبانه و جواب دادن به سوالات تناسب اندام رو انجام بدم.

      من سعی میکنم افکار لاغری رو در ذهنم روز به روز بیشتر کنم

      من با احساس خوب سعی میکنم در مسیر بمانم و نتیجه خوبی رو برای خودم رقم بزنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/20 18:48
      مدت عضویت: 1833 روز
      امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      به نام خدای خوب ونازنینم،متناسب بودن چه حس قشنگی داره،حس امیدواری داره،امروز داشتم فایل چرا چاق شدم چرا لاغر نمیشم رو گوش میدادم،واقعا توی اون لحظه چقدر حس امیدواری کردم،چقدر خیالم راحت شد،یه لحظه توی ذهنم اومد که دیرو زود داره ولی سوختو سوز نداره،واقعا هم همین طور هست،بستگی به این داره که شما چقدر ایمان داشته باشید،وچقدر قبول داشته باشید این مسی رو،بستگی داره به این که شما چقدر آموزش ها رو به عمل تبدیل میکنید،امکان نداره نتیجه نگیرید،چرا؟چون این همه آدم نتیجه گرفتن،پس  باید روی این راه تمرکز لیزری بزارم،وهر جوری شده بیشتر وقت خالی کنم وبیشتر ویس ها رو گوش کنم،خدا رو شکر میکنم که خیلی بیشتر از گذشته درک میکنم وبیشتر آموزش ها رو میفهمم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/20 18:17
      مدت عضویت: 1833 روز
      امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 365 کلمه

      به نام خدای خوب ونازنینم، باعرض سلام خدمت دوستان گرامی،تجربه دیروزم رو میخوام تعریف کنم،من توی یکی از شهرستانهای اصفهان زندگی میکنم منطقه سردسیری هستیم،وتوی منطقه ما گرمیجات خیلی استفاده میشه،دیروز یکی از همسایه ها اومد مغازه وازم خواست براش قوتو گرمیجات درست کنم،وبعد گفت که مغزیجاتم بگیرم ببرم قاطیش کنم ،من تو ذهنم زنگ خورد ،گفتم یا ابلضل این هم گرمی با مغزیجات چه شود؟دوسه تا مشتری دیگه هم بودن وشروع کردن از خوردن نخوردن حرف زدن،این خانم خیلی خوش اندام هستن،شروع کرد از خوردن هر روز روغن حیوانی با نون به همراه چایی شیرین گفت،ما هممون حالمون بد شد گفتیم کی اینارو باهم میخوره وقسم خورد که ما همیشه کارمونه،اگه مرغو گوشت نداشته باشیم طوری نیست ولی باید روغن گل داشته باشیم،وشاکی بود که بچه هاش اینقدر می خورن،گفتم خب بزار بخورن من یه عمره حسرت به دلم که روغن حیوانی بخورم،گفت نه دیگه ،آخه اینو میخورن دیگه گشنشون نمیشه دیگه غذا نمیخورن،من گفتم اگه من بخورم روغن گل،سرم درد میگیره ،گفت نه،مگه چقدر میمالم رونون؟ یه ذره که مزه بگیره، تا چند ساعت سیرم،اینجا بود که یاد حرفای استاد افتادم که گفتن متناسبا به اندازه میخورن،اصلا فکر چاقیشون نیستن ،ووقتی سیر هستن هیچ غذایی رو نمیخورن،دیروز که اون خانم همسایه تعریف میکرد یه مقدار دوباره مثل گذشته منفی باف شروع کرد حس حسرت خوردن رو به من بده،که سریع خودمو جمعو جور کردم وگفتم نه،من الان دارم یاد میگیرم چجوری باید زندگی کنم ،من قول دادم که به افراد متناسب توجه کنم،بعد این خانم که در همسایگی من مغازه فروش لوازم خانگی داره،شروع کرد از اینکه چجوری به روحیش میرسه تعریف کرد گفت،وقتی بچه ها میرن مدرسه من آهنگ میزارم میرقصو ۷تا۸ البته شبا تمام کارامو میکنم واز اینکه سعی میکنه از زندگی لذت ببره گفت،واصلا با کسی کاری نداره وتمام سعیش اینه که فقط با خودش زندگی کنه،وبا دوستاش بگرده چون وقتی با دوست هستی دیگه کسی از غمو غصه حرف نمیزنه،امروز داشتم فایل دوره ورود به سرزمین لاغر ها رو گوش میدادم،فایل زندگی کنید بود،چقدر قشنک استاد همینارو میگفتن این فایل جزئ فایلهایی شد که باید هر روز گوش کنم،ممنونم استاد بابت این همه لطفی که دارید واینجا به جز لاغر شدن برادرانه بهمون خوب زندگی کردن رو یاد میدید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/07/21 18:36
        مدت عضویت: 87 روز
        امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        دقیقاً منم بعضی وقتا حرف خوردن که میشه یکم می‌ترسم و بعد یادم میفته که این‌ها فرمول‌های چاقی منه که دوباره بیدار شده 

        و اینکه متناسب‌ها اصلاً به این چیزا فکر نمی‌کنند

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار زهرا
        1403/07/30 21:00
        مدت عضویت: 470 روز
        امتیاز کاربر: 7979 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        سلام

        من  تصویر سازی شبانه را انجام دادم  حس 

        خوب وعالیبه به من دست داد خدا راشکر

        که دراین دوره هستم

        سپاس فروان از استاد عزیز

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/07/20 17:28
      مدت عضویت: 1626 روز
      امتیاز کاربر: 11393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 363 کلمه

      بنام خدا سلام جلسه ششم :طبیعی بودن لاغری زمانی که آرزوی لاغر شدن رااز طریق ذهن ناخوداگاه ابراز کنیم زمانی لاغر می‌شویم که از نظر ما لاغر شدن تا حدی آسان باشد اگر احساس ما برای  لاغر شدن طبیعی وباور پذیر نباشید هرگز لاغر نمی‌شویم مهم نیست چقدر اضافه وزن داریم وچند سال هست که چاق هستیم ودر چه شرایطی هستیم باید نگرش ما درباره لاغر شدن یک امر طبیعی باشد وان را وارد ناخوداگاهمون کنیم نه تنها لاغر می‌شویم وبه تناسب اندام دلخواهمون می‌رسیم اگر به نیرو درونمون وطبیعی بودن لاغر شدن ایمان داشته باشیم لاغر می‌شویم اگر به نیروی درونی وطبیعی بودن ولاغر شدن ایمان داریم اما ناهماهنگی بین احساس ومنطق ما عقیده دارید که چاقی ژنتیک است وبه خاطر کم تحریکی چاقی به خاطر مصرف مواد غذایی وغیراست وبرای لاغر شدنمون تلاش می‌کنیم ونتیجه کسب نمی‌کنیم ولی در مسیر لاغری باذهن ایجاد هماهنگی بین احساس وطبیعی بودن لاغر شدن بامنطق خودمون لاغر شدن موفقیت شگفتی است و ودرباره لاغر شدن فکر کنیم وبا انجام تمرین پرسش پاسخ هاروزانه خودبه خود لاغر شدن فکر کنیم وباید تخیلات رابه مسیر لاغر شدن باز کنیم واز طریق تجسم شبانه قبل از خواب لاغر شدن وتصویر انتخابی خود به شکل‌های عالی این تمرین انجام دهیم واحساس خوب لاغر شدن رودر خود گسترش دهیم تا جایی که این  احساس رودر خود طبیعی کنیم در این صورت تصاویری در ذهن چاق از گذشته به طبیعی بودن چاق شدن در ذهن ناخوداگاه خود ایجاد کردیم باتصاویر تناسب اندام که از طریق تجسم وپاسخ به پرسشهاایجاد کردیم جایگزین شده مغز برنامه چاقی رامتوقف کرده ودر برنامه لاغری جسم را آغاز می‌کند باید لاغر و احساس کنیم وطبیعی کنیم واحساس لاغر رادر ذهن خود ایجادوگسترش دهیم اگر احساس لاغری وارد ذهن ناخوداگاهمون بشه هر تغییر اصلاحی در رفتار واکنش ما نیاز باشد به سادگی وخودبه تو ایجاد شده لاغر شدن فقط توجه خودمون ایجاد احساس لاغری در ذهن ناخوداگاهمون است باید تصویر تناسب اندام خودرا هر شب تجسم ودر معرض ورود ذهن ناخوداگاهمون قرار دهیم وهر روز باید بااشتیاق به پرسشها پاسخ دهیم لاغری در ما گسترش پیدا می‌کند ولاغر در ما طبیعی می‌شود وبه لاغر دائم میرسیم  خدایا شکرت بابت این مسیر زیبا وپر شورشوق ممنونم استاد گرامی. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/07/20 11:58
      مدت عضویت: 1913 روز
      امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 535 کلمه

      به نام خدای مهربان

      این قسمت طبیعی کردن لاغری در ذهن 

      استاد در این قسمت در باره ی طبیعی کردن لاغری در ذهن سخن گفت وگفت که هر چقدر لاغری در ذهنتان غیر طبیعی وسخت وغیر قابل دسترس باشد به لاغری نمی‌رسید.

       هر چقدر فایل گوش بدیم هر چقدر بنویسیم هر چقدر بخوانیم هرچقدر رژیم بگیریم هر چقدر ورزش کنیم وهر چقدر تخیل کنیم  تا زمانی که لاغری در ذهنمان آسان وطبیعی وامکان پذیر و در دسترس نباشد ما لاغری دائمی را تجربه نمی‌کنیم مرحله ی اول لاغری باور طبیعی بودن لاغری هست .

      ما طبیعی این هست که لاغر باشیم .طبیعی این هست که ثروتمند باشیم .طبیعی این هست که روابطمان عالی باشد طبیعی اینه که در جهان صلح باشد طبیعی اینه که بارون بیاد طبیعی اینه که سلامت وتندرست باشیم طبیعی اینه که بچه دار بشیم به راحتی. طبیعی اینه که شغل مورد علاقه مون رو انجام بدیم .طبیعی اینه که شاد وخوشحال باشیم. 

      چیزی که طبیعی نیست چاقیه، فقره، بیماریه ،روابط ناجالبه ،جنگه، خشکسالیه ‌و…

      چرا چاقی برای بدن غیر طبیعی هست چرا واقعا؟چون همانطور که طبیعت بدن بر سلامتی استوار هست لاغری هم طبیعت بدنه خیلی از انسانها از اول تولد بیشتر روزهای عمرشون سالم وتندرست هستن و در موارد خیلی کم در طول سال شاید دچار بیماری‌های خیلی سطحی وساده بشن.

       این طبیعی نیس که ما در طول سال همش بیمار ومریض باشیم و تو تخت باشیم پس چاقی هم برای بدن مثل یک بیماریه و طبیعی نیس که ما در اکثر سال‌های عمرمان چاق باشیم. 

      بدن ما تمام تلاش خودش را می‌کند که روند چاقی ما رو متوقف کنه وما بتونیم لاغری رو تجربه کنیم ولی ما تا به حال نداشتیم بدن روند طبیعی خودش را به راحتی طی کند در ذهن ما لاغر شدن خیلی سخت شده و غیر طبیعی وهر چه را که ذهن باور کند اون رو ما در دنیای واقعی تجربه می‌کنیم. 

      ما برای لاغری باید برای ذهن لاغری رو باور پذیر وطبیعی بکنیم. لاغری یک چیز کاملا درونی و اختیاری وکلا واس ماس برآی همین ما به راحتی میتونیم به این خواسته مون برسیم برای رسیدن به سایر خواسته هامون مثلا ماشین خونه گوشی یالب تاپ یا لباس یا طلا و…باید پول این چیزها رو داشته باشیم لاغری که دیگ پول نمیخواد برای لاغری باید روی ذهنمون کار کنیم نیاز به هزینه نداره اکثر ماها دوره های استاد رو خریدیم  ومیتونیم تا آخر عمر استفاده کنیم ویا فایل های رایگان لاغری هست که بدون پرداخت‌ هزینه میتونیم ازین فایلها استفاده کنیم و به لاغری برسیم برای لاغر شدن به نظرم هیچ بهانه ای قبول نیس دیگه نمیتونیم بگیم شوهرم نمیزاره یا مادرم نمیزاره یا بچه ام نمیزاره یا اجازه نمیده .برای لاغر شدن اولین کار اینه که در ذهنمون لاغری رو طبیعی بکنیم ما باید به یاد بیاریم روزهایی که مریض شدیم و خوب شدیم ما باید به یاد بیاریم روزهایی رو که موهامون رو کوتاه کردیم و دوباره رشد کرد ما باید به یاد بیاریم روزهایی که تونستیم لاغر بشیم و مدتی هم لاغر بمونیم ما باید افرادی رو ببینیم که از اول عمرشون تا به الان لاغر ومتناسب هستم وسایز ووزنشون سالهاست تغییری نکرده ما باید افرادی رو ببینیم که خیلی  چاق بودنو تونستن لاغر بشن ولاغر بمونن تا لاغری رو در ذهنمون طبیعی وراحت واسان وامکان پذیر کنیم.

      ادام دار د 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/20 11:43
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان جان

      باور پذیری لاغری

      برای رسیدن به لاغری و تناسب ذهنی باید برای خودمان باور پذیر کنیم که ما توانایی لاغر شدن و متناسب شدن را داریم.

      ثابت کنیم ما توانایی این را داریم با استفاده از آموزه های تناسب ذهنی که در این سایت به مرور میخوانیم و میشنویم و تمرین میکنیم، میتوانیم لاغر شویم.

      ما میخواهیم باور پذیر کنیم که ما توانمندی لازم برای این کار را داریم.

      «باور کردن توانمند بودن در هر موضوعی باعث میشه ما باور کنیم در موضوعات دیگر هم توانمندیم»

      پس ما برای اینکه به خودمون نشون بدیم برای متناسب شدن توانمنتیم، و میتوانیم «لاغری را یاد بگیریم»، میتوانیم توانمندی های دیگران را به یاد بیاریم، و ببینیم قبلا هم کلی چیز را یاد گرفتیم، پس من توان یادگیری لاغری را هم دارم.

      اول از همه اینکه ما قبلا زبان چاقی را به راحتی، حتی بدون اینکه براش زحمتی بکشیم یا روزانه ویس گوش کنیم یاد گرفتیم، پس توان یادگیری لاغری را خیلی خیلی راحت تر داریم.

      من رانندگی را یاد گرفتم، ممکنه اولش که داشتم آموزش میدیم کند بودم و به نظرم خیلی سخت میومد، ولی وقتی دستم اومد و پشت فرمان نشستم، دیگه تخته گاز رفتم، دیگه افتادم توی سرپایینی، حالا برای تناسب اندام هم اول ممکنه کمی زمان بر باشه و نتایج رو نوشت نده، ولی یاد که گرفتم میوفتم توی سرپایینی و دیگه بقیه عمرم رو با اون چه یا. گرفتم ادامه میدم. مگه من الان نگران دور دو فرمان و پارک دوبل و دنده عقبم؟! نه، فقط ازش در رانندگی استفاده میکنم. زبان لاغری را هم که یاد بگیرم، ازش همیشه و همیشه در زندگیم استفاده میکنم، پس می ارزه که الان صد خودم رو بذارم که یادش بگیرم.

      میتونیم یه لیست بلند بالا تهیه کنیم از توانمندی هایی که یادشون گرفتیم و هی این باورمون قوی بشه که من میتونم یاد بگیرم و یادگیری لاغری برام باورپذیر و امکان پذیر و طبیعیه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/07/21 18:33
        مدت عضویت: 87 روز
        امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 94 کلمه

        دقیقاً همینه روزهای اول که رانندگی یاد می‌گیری حتی مجبوری به خودت یادآوری کنی که کدوم کلاج کدوم ترمزه کدوم گازه…

        بعضی وقتا کم میاری خیلی وقتا خاموش می‌کنی 

        بعضی وقتا موقع دنده عوض کردن صدای آبمیوه گیری در میاد 

        حالا برای من یادگیری زبان انگلیسی اینجوری بود یه زمانی باید می‌نشستم به فارسی فکر می‌کردم بعد جملات رو می‌چیدم تا تبدیل به جمله انگلیسی بشه و بعد یاد گرفتم به انگلیسی فکر کنم 

        و بعد به جایی رسیدم که گاهی در خواب انگلیسی حرف می‌زدم یعنی انقدر برای من عادی شده بود که انگار زبان مادریم بود

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/19 19:58
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 71 کلمه

      چند روز پیش یکی از دوستان گفت من سعی میکنم نقش بازی کنم مثلا نقش یک آدم متناسب 

      این پیشنهاد عالی بود و من دارم ازش توی بخش های مختلف زندگی خصوصا لاغری با ذهن استفاده میکنم 

      چون همیشه می‌گفتم این بار دیگه یواش غذا بخور یا خوب بجو یا هول نباش و فایده نداشت

      اما الان نقش بازی میکنم 

      می‌گم تو یه خانم متناسب و با شخصیت هستی 

      آروم باش و مثل اون رفتار کن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/21 00:36
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 68 کلمه

        سلام

        خیلی فکر خوبیه

        تازه میتونی بگی من یه ملکه ام یا حتی بهتر بگی من یه پرنسسم. پرنسس ها تا جایی که دیدیم همه هم متناسبن هم رفتارشون متناسبامه است. وای فکر کن نقش بازی کردنش هم جالبه.

        ضمنا هر حسی که خودت به خودت داشته باشی، دیگران هم همون حس رو نسبت بهت دارن.

        میبینی همه دارن مثل یک ملکه یا پرنسس باهات رفتار میکنند. حتی فکر کردنش هم قشنگه.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/07/19 18:22
      مدت عضویت: 184 روز
      امتیاز کاربر: 2065 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 117 کلمه

      با سلام و درود 

      برای رسیدن به لاغری و  تناسب نیاز هست، وارد ضمیر ناخوداگاه بشویم و 

       برنامه های چاقی که از گذشته با  تصاویر چاقی از طریق دیدن و شنیدن و خواندن و احساسمان در ناخوداگاه ایجاد شده را کمرنگ کنیم

      و برنامه های لاغری را جایگزین کنیم

       با استفاده از انتخاب تصویر متناسب و تجسم آن قبل از خواب و 

      با پاسخ به پرسشهای منطق ساز لاغری و در طول روز بارها با  توجه ذهنی به لاغری با مرور پرسش و پاسخها برای ایجاد احساس لاغری و تکرار آن تا بر منطق چاقی غلبه کنیم 

      انوقت 

      می توانیم به خواسته و آرزوی لاغری برسیم و بدون اینکه در چه سنی هستیم و چقدر اضافه وزن داریم و تحرکمان چقدر باشد

      شگفتی ساز بشیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/19 12:17
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 351 کلمه

      سلام خدمت همه

      استاد عطار روشن و استاد بزرگ دیگرم میگن چیزی که میخوای و مد نظرته، با شرایط الانت نسنجکه بگی مگه میشه؟تو خواسته ت رو بخواه و تصورش کن و قدم اول را بردار و کاری با شرایط الانت نداشته باش.توی سوره طلاق هم آمده:تو نمیدانی، شاید خداوند بعد از این وضع جدیدی پدید آورد.یعنی هم ما نمیدونیم، چی توی سر خدا میگذره، چون ما به اندازه خدا دانا و بخشنده نیستیم. و هم اینکه نمی‌دونیم چطوری، چون ما فقط با واقع بینی خودمون و کمبودهای شرایط فعلی مون داریم به قضیه نگاه میکنیم.خیلی برام جالب بود، این حرفها همینطوری الکی و ذوقی یا انگیزشی نبوده، اینم آیه شه.باز توی همون سوره طلاق میگه اگر تقوا پیشه کنی از جایی که حسابش را نمیکنی بهت رزق میده، بازم میگه به شرایط و حساب کتاب الانت نیست، از جایی که فکرش را نمیکنی درست میشه.فکر ما محدود به شرایط الانمونه.

      چون ما خدا رو مثل خودمون میبینیم، چون ذهن ما محدوده، چون ما انسانیم، خدا که نیستیم، ولی میتونیم ببینیم خدا چه وعده ای به ما داده و وعده خدا هیچ وقت نقض نمیشه.

      باز هم توی همین سوره میگه اگر تقوی پیشه کنید، خداوند لغزش هاتون رو میپوشاند و پاداش بزرگی عطا میکند، یعنی آنقدر فکر نکنید تا قبل از این چه راهی رفتید یا چه اشتباهاتی ممکنه بعد از این بکنید، همین که شروع کنید خدا کمکتون می‌کنه.

      استاد میگن من میگفتم بلاخره منم یه مهارت های دارم و می توانم پول دربیارم، درسته الان نمیدونم چی، ولی خدا که می‌دونه. و این چقدر دیدگاه درستیه.

      و ما با این دیدگاه و این توکل همه چیزهای حلال و خوب و زیبای خدا رو میتونیم داشته باشیم. یعنی باید داشتنشون برای خودمون و در ذهن خودمون امکان پذیر باشه. دیگه لاغری که چیزی نیست، مثل گاز زدن و خوردن یک سیبه.

      دیروز قرآن کوچیکم رو دست گرفتم رفتم پارک، توی راه هم درس استاد رو گوش دادم، نشستم که تمرینم رو انجام بدم، این چند خط قرآن رو خواندم و انگار مهر تایید همون گفته ها بود. خدا رو شکر به خاطر این آگاهی و شکر بابت این محیط خوب. و تشکر از استاد عزیزم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/07/20 21:43
        مدت عضویت: 87 روز
        امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 17 کلمه

        خیلی جالب بود ممنونم که با ما اشتراک گذاشتید باز هم از این آیات امید بخش بگذارید 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 649 کلمه

      به نام خداوند بخشنده

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      روز ۱۸

      ۱ـمتناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم هست .متناسب بودن بهم حس جذابیت ،زیبایی،جوانی،سبکی،سلامتی،اراده ،ارزشمندی،اعتماد بنفس،عزت نفس و لیاقت میده .متناسب بودن بهم احساس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن میده .متناسب بودن بهم احساس قدرت و تسلط بر ذهن و زندگیم میده .

      از اینکه با آرامش کامل راه میرم ، می‌شینم ،می‌خوابم ،چون سبک شدم ، خیلی لذت میبرم .از اینکه هر لباسی دوست داشته باشم در هر رنگی که بخوام به تنم زیباست و می تونم بپوشم لذت میبرم .از اینکه میتونم پیاده روی کنم در مدت طولانی خیلی لذت میبرم .از اینکه با دخترم بازی های پرتحرک میکنم بی نهایت لذت میبرم .از اینکه عاشق جسمم شدم و هر لحظه میبینمش خوشحال میشم ، لذت میبرم .از اینکه اندامی دارم که سالها در فکرش بودم و دوست داشتم داشته باشم لذت میبرم .از اینکه سلامتی رو با تمام وجودم حس می کنم از وقتی لاغر شدم ، لذت میبرم .

      وقتی همسرم من رو دید شوکه شد گفت واقعا تغییر کردی ،چقدر خوبه که این بار دیگه چاقیت برگشت نداره ، واقعا جذاب تر شدی ، عالیه .مادرم اشک شوق ریخت گفت مبارکت باشه گلم ، خیلی زیباتر شدی عزیزم ، خدا رو شکر می کنم که به آرزوی لاغر شدنت رسیدی .دوستم زینب رو در خیابان وقتی که مانتو شلوار و شال و کفش سفیدم رو پوشیده بودم با هیجان اومد جلو ،گفت وااااااای چقدر خوشگل شدی نشمیل ، واقعا عالیه این همه سایز و وزن کم کردی ، خیلی جوون تر شدی ، آفرین بهت ، من همیشه به قدرت ذهن ایمان داشتم .رفتیم خونه ی مامانم از در کن وارد شدم برادرانم ، خواهر و خواهرزاده هام همه با تعجب نگام کردند گفتن چقدر زیباتر شدی ، لباسها خیلی به تنت زیبا شدن ،آفرین بهت ، ما رو هم راهنمایی کن چیکار کنیم لاغر و خوش اندام بشیم مثل خودت ،آخه چند نفرشون اضافه وزن دارند ،منم کلی حرفهای قشنگ در مورد سایت تناسب فکری و استاد عزیزمون براشون گفتم .

      میبینم که خوردن برام خیلی کم اهمیت تر شده ،همین دیشب که داداشم اومد ، من فقط یه دونه قند با چاییم خوردم آخه سیر بودم ،نه خرما خوردم نه ویفر و خیلی عادی بدون اینکه بهش فکر کنم و در ذهنم درگیری ایجاد بشه نخوردم و این حالت تا حدی جدیدا در من ایجاد شده و لذت میبرم از رفتارهای جدیدم ، می دونم که هر روز بهتر میشم و شخصیت متناسبم قوی تر میشه .میبینم که علاقه م به شیرینیجات خیلی کمتر شده .میبینم که افکار منفی در ذهنم خیلی کمتر شده و راحت رهاشون می کنم و مثبت اندیش شدم .میبینم احساس لاغری در من خیلی بیشتر شده ، همین امروز صبح پقتی بیدار شدم یکم با آهنگ شاد رقصیدم و لذت بردم از این کار چون مدت ها بود نرقصیده بودم .

      باید حتما کاری بکنم که احساس لاغری در من بیشتر بشه ، چون حس لاغری من رو به لاغری میرسونه .باید تمریناتم رو همونجوری که استاد فرمودند انجام بدم هر روز ، با ذوق و شوق.باید خوردن از طریق تحریک بینایی،شنوایی ،بویایی،لامسه ،چشایی و حافظه ای رو کلا حذف کنم و فقط مواقعی که کاملا گرسنه هستم و کاذب نیست گرسنگیم ، موادغذایی بخورم ،اونم تا جایی که ممکن باشه مواد غذایی که نیاز بدنم رو تامین کنند ، اون تنقلات و هله و‌ هوله چون جنبه ی تفریحی دارند باید به حداقل برسند ، چون من تصمیم دارم مواد غذایی رو به عنوان تفریح و لذت نخوردم .باید مواظب ورودی های ذهنم باشم .باید همیشه کنترل ذهنم دست خودم باشه .

      « خدایا شکرت برای تمام نعمت هایت …»

      « استاد بزرگوارم سپاسگذارم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/21 00:40
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 101 کلمه

        سلام

        ممنون از کامنت خوبتون.

        من هم این چند وقته از این که با هر بار تعارف کردن خرما برای چایی، خرما رو بر نمیدارم و حتی بهش فکر هم نمیکنم که بردارم خوشحالم. هر بار که برنمیدارم به جای فکر به خوردن خرما به این فکر میکنم که عه چقدر خوب، الان که دلم نمی‌خواد بر نمیدارم. به قول استاد از نخوردنمون هم لذت می‌بریم.

        برعکس افراد چاق که نه تنها از نخوردن زجر میکشن، از خوردن هم به خاطر عذاب وجدان بعدش زجر میکشن.

        این است تفاوت این روش طبیعی و سازگار با انسان با روش های دیگه که واقعا ظلم به بشریته!

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 176 کلمه

      انگاری من خودم شدم کارگردان زندگیم هرجا اتفاقی می افته که خراب کاری می کنم خودم به خودم دلداری میدم میگه دفعه بعدی بهتر عمل می کنی دارم تمام تلاشم رو می کنم که اولین گزینم احساس خوب تو انجام هر کاری باشه دومی هرکار ی که انجام میدم تو ذهن این که من متناسب داره اون کار رو انجام میده و سومی هم انجام این کار برای من متناسب بسیار اسونه و مثل اب خوردن 

      یادمه همیشه مادر بزرگم میگفت دروغ نگو می پرسیدم چرا میگفت وقتی خیلی دروغ بگی دیگه راست و دروغ خودت هم تشخیص نمیدی برای همین میگن دروغگو کم حافظه و فراموش کار میشه 

      خب پس این تمرین بازیگری عالیه انقدر انجامش میدم که باورش کنم چی رو باور کنم این که مدیریت احساساتم دست خودمه و من همیشه سعی میکنم احساسم خوب باشه هر روز یه کم بیشتر بشه 

      بعدیش باور کنم که لاغر شدم وقتی  باور کنم که لاغر شدم یعنی قبلش پذیرفتم که لاغر شدن اسون ترین کار دنیا که من تونستم انجامش بدم 

      خدایا سپاس که هستی و کمکم می کنی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 291 کلمه

      چقدر قشنگه این پروسه اول گفتیم ما هر احساسی  رو در طول روز  بیشتر داشته باشیم دنیا از اون احساس بیشتر به ما میده بعد گفتیم ذهن تفاوت بین واقعیت و خیال رو تشخیص نمیده بعدش گفتیم تخیل همه چیزه الان هم میگیم که لاغری خیلی کار اسونی هست خب حالابا  این دونسته ها چه تمرینی درست کنم برای خودم 

      بذارید بگم من  صبح که از خواب بیدار میشم نماز صبحم رو می خونم و دفترم رو میارم لیست کارهای روز م رو مینویسم و تو ذهن خودم یه بار کارها رو انجام میدم و سعی میکنم به هر کار یه کم چاشنی و طعم لاغری بدم و فیلم نامه رو بنویسم وقتی ده دقیقه یه ربع مونده به حجم کارام برای تجسم و تخیلم وقت گذاشتم می رم سراغ کارام 

      حالا کارا رو طوری انجام میدم که طعم لاغری و طعم اسون بودن رو داشته باشه بذار مثال بزنم من میرم کتری رو میذارم برای صبحانه روی گاز خودم تو اتاق قدم میزنم و فکر می کنم متناسبم و کنار دریا قدم میزنم حتی صدادریا و بوی دریا رو حس می کنم بعد شروع می کنم به دویدن تا کتری بجوشه چای رو دم می کنم میز صبحانه رو می چینم یه پادکست اموزشی یا انگیزشی میذارم با همسرم صبحانه می خورم در حالی که فقط حس لاغری دارم و به لاغریم توجه می کنم و از هرچی که سر میز بود به اندازه می خورم خونه رو جمع می کنم تمام کارهام با حال خوبه 

      هر کاری که می خوام انجام بدم تو دلم خودم رو تشویق می کنم میگم افرین دختر خوب همین الان انجامش بده لذتش بیشتر افرین که این همه خوش اندام شدی افرین که این همه حالت خوبه افرین که بلدی احساستت رو کنترل کنی ادامه بده عالیه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 205 کلمه

      سلام دوستان عزیز 

      امروز صبح بعداز نماز صبح داشتم تو گوشیم به عکس لاغری خودم نگاه میکردم بعد یه فکری از ذهنم گذشت با خودم گفتم تناسب اندام داشتن خیلی طبیعه تو ذات ادم اصلا ادم وقتی به دنیا میاد با خودش تناسب اندام رو میاره این مثل سلامتی ادم هست من هر وقت تلفنی با همسرم حرف میزنم از من می پرسه حالت خوبه میگم اره ولی تا حالا نشده من تو جواب همسرم برگردم بگم که من امروز سلامت تر از دیروز هستم یا امروز سلامتی دارم من همیشه سلامت هستم و خیلی از ادم های دیگه مثل من همیشه سلامت هستن اگه یه روز جای از بدنشون درد کنه بر میگردن میگن من مریض شدم یا امروز بیمارم 

      یعنی بیشتر روزها ما سلامتیم و سلامتیم رو حق خودمون میدونیم ولی درمورد تناسب اندام این فکر رو نداریم 

      وقتی اون رو درک کردم امروز اومدم تو ادامه جمله لاغری برای من اسانترین کار دنیاست نوشتم مثل سلامتی که همیشه دارم تناسب اندامم هم همیشه همراه منه 

      وقتی یه چیزی رو داری که همیشه همراهت هست فقط کافی دستت رو ببری جلو برش داری پس منم لاغری و تناسب اندام رو با چاقی و اضافه وزن جایگزین میکنم 

      استاد روشن میگه همه باورها به هم ربط دارن راست میگه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/21 00:45
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 42 کلمه

        سلام پروین خانم عزیز

        ممنون که کامنت های خوبی گذاشتی. و حوصله کردید برامون چندین کامنت بذارید.

        به قول استاد باورها مثل بافتنی میمونن، هر زنجیره به زنجیره بعدی وصله. بعد هم باورها همدیگه رو تقویت میکنن و برخی باعث برخی باورهای دیگه میشن. 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1403/07/19 08:31
      مدت عضویت: 449 روز
      امتیاز کاربر: 5525 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 432 کلمه

      سلام بر استاد عزیز وتمام دوستان

      خدایا شکرت بابت حضورم در این فضای پر انرژی

      امروز تصمیم گرفتم تمرینم را به جای دفترم در سایت بنویسم 

      ۱_ متناسب بودن حس زیبای جوانی دارد

       متناسب بودن حس زرنگی وسبکی دارد 

      متناسب بودن حس ارزشمندی ولیاقت دارد

      متناسب بودن حس احترام ومهم بودن دارد 

      متناسب بودن حس سلامتی و تندرستی دارد 

      متناسب بودن حس ملکه ولاکچری بودن دارد

      ۲- از اینکه متناسبم وشکمم تخت شده کلی خوشحال و سپاسگزارم 

      ازاین کم ه کمربند چربیم ازبین رفته وکمرم باریک شده شاد و سپاسگزارم 

      از اینکه پوستم شفاف شده خیلی خوشحال و سپاسگزارم 

      از اینکه رانها وپاهام تراشیده شده وکشیده هستند خوشحال و سپاسگزارم

      ۳- بازخورد اطرافیان ،همسرم بسیار خوشحال هست ومنو تشویق می‌کنه وبرام لباسهای سایز ۳۸ میگیره وبچه هام هم خیلی خوشحالم و اطرافیان بهم میگن سکینه بزنم به تخته چقدر خوشتیپ وجوانتر شدی مگه چکار می‌کنی ومن لبخند شیرین لاغری میزنمواز ته دلم خودمو تحسین میکنم و سپاسگزارم خالقم هستم

        خدا یا بابت تناسب اندام سپاسگزارم🙏

      ۴- تغیرات رفتاری زیادی دارم من  از وقتی متناسب شدم خیلی سپاسگزارم. ومهربانتر شدم وبه اطرافیانم عشق می ورزم چون از درون خوشحالم 

      ،برای خودم ارزش قائلم وهر غذایی را نمی‌خورم پس مانده غذاومیوه را به بهانه اصراف بودن نمی‌خورم آخه مگه‌من سطل آشغالم ،دیگه در یخچال را باز میکنم چشم دنبال میوه خوراکی نیست وسعی میکنم با آب خوردن جلوی گرسنگی کاذبم را بگیرم و،تا گرسنه نشدم غذا نمی خورم ،وقتی سیر شدم دست از غذا میکشم حتی اگر یه لقمه مونده باشه نمیخورمش، پیش غذا نمی‌خورم صبر میکنم تا غذا آماده بشه وغذا مورد علاقه ام را بخورم اون هم اندازه نیاز بدنم،

      ۵- اصلاحاتی که باید انجام بدم،،پس مانده غذا ها را دور بریزم  ،سر یخچال میرم چشم دنبال آب باشه که کالری نداره وپوستم را هم شفاف می‌کنه ،با بچه‌ها که در طول روز چند بار غذا می‌خوان من چیزی نخورم ،با همسرم که دیر از سر کار میاد ومن غذا خوردم با ایشون هم نخورم،با چایی خرما وسوهان …نخورم،تمرینات استاد را همچنان بدون توجه به نتیجه انجام بدم ودر سایت باشم وورزش رادر برنامه روزانه ام داشته باشم ،خوابم را تنظیم کنم و بیشتر به فکر سلامتیم باشم وقدر این بدنم را بدانم

      ۶- من میتونم لاغر بشم ولاغر شدن حق طبیعی  و خدادادی من هست من تصمیم گرفتم واز خدا خواستم که متناسب شوم‌وخداوند به خواسته من صد در صد  جواب میده  ومن هم قدم اولم‌که موندن در سایت و استفاده از آموزه های استادمهربونم هست را برداشتم و نتیجه را به خالقم میسپارم ومطمئنم بهترینها را برام رقم می‌زند پس بدون نگرانی وچطور وچگونه متناسب بودن را حق خودم میدانم وبه زودی بهش میرسم خدا یا بابت اینکه منو در مسیر تناسب اندام زیبایم قرار دادی سپاسگزارتم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/18 20:48
      مدت عضویت: 1603 روز
      امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 124 کلمه

      سلام به دوستان

      الان که ساعت 20:۳۵دقیقه شب چارشنبه هستش جایی شام دعوتیم اطراف من سر سفره یه چی خیلی جلب توجه کرد منو، اینکه هر چی ادم دارن غذا میخورن همه متناسب همه لاغر همه شکم تخت 

      بدون فکر و راحت غذا خوردن خیلی هم خوردن سر ریز هم ریختن تو بشقابشون نوشابه تا قطره اخر خوردن وای عاشق دیدن این مدل ادما هستم خیلیاشون رو میشناسم عجیب غذا خور هستن اونم به اندازه دو سه نفر میخورن روزه هم نمیگیرن اینو گفتم که عین ۱۲ماه سال میخورن ولی لاغرن متناسبن گفتم این جلب توجه رو به اشتراک بزارم و بگم همین ادما تمام رژیم های لاغری رو نقض میکنه که خوردن باعث چاقی نمیشه مگر اینکه با ذهنت بهش قدرت بدی همین و بس.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/07/19 08:55
        مدت عضویت: 636 روز
        امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 61 کلمه

        سلام و درود

        منم از پارسال كه وارد اين سايت شدم خيلي توجه ميكردم به  خوردن افراد لاغر و هميشه مثل شما مات ميموندم از خوردنشون 

        و چون هنوز معتقد بودم من اول لاغر شم و بعدش بيام با اين روش ذهني ادامه بدم نميخواستم بپذيرم كه با همه چي خوردن هم ميشه متناسب شد

        البته همه چي خوردن به اندازه نياز بدن

        موفق باشيد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مری خانمی
        1403/07/20 21:45
        مدت عضویت: 87 روز
        امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        دقیقا من هم آدمهای متناسب رو دیدم که هرچی دوست دارند میخورند ولی به ذهنشون هم خطور نمیکنه این ها چاق کننده هستند

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1403/07/18 20:33
      مدت عضویت: 1216 روز
      امتیاز کاربر: 38232 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,182 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خدایا یاریم کن تا دراین مسیر بمانم و ادامه هم تا به کمال برسم 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      لاغر شدن ذهنی چجوریه ؟

      من نمیخوام در این روش جسمم رو تحت فشار قرار بدم من در این روش میخوام ذهنم رو و فرمولهای ذهنیمو اصلاح کنم تا بعد رفتارم و در نهایت جسمم اصلاح بشه 

      در کار ذهنی هر چی اون هدف برامون ساده تر باشه و رسیدن به اون راحت تر باشه ما زودتر به اون هدف میرسیم 

      مثلا من اگه لاغری برام راحت باشه وطبیعی باشه که من طبیعیه که لاغر بشم چون طبیعت وجودی من و اصل من لاغره پس زودتر به لاغری مورد نظرم میرسم 

      این درسته که با حرف سادس ولی یکم سخته باید از ته دل ایمان داشته باشم که این کار راحته باید برای ذهن دلیل قانع کننده بیارم که میتونم به اندام مورد نظرم برسم باید اگه نجواها رو میشنوم بهشون توجه نکنم باید به ذهنم ثابت کنم که من اصلم تناسبه من رفتم تو البومم و عکس های عروسیمو اوردم  و به ذهنم نشون دادم که من یک زمانی 45 کیلو بودم حتی ازعکسی که الگو قراردادم هم لاغر تر بودم پس دلیل خیل محکمی به ذهنم دادم که من دوباره هم میتونم در اون وزن باشم وبرای همیشه در اون وزن باشم 

      مهم نیست که من الان 5کیلو دیگه دارم یا 50کیلو مهم اینه که باید برای ذهنم لاغری رو اسون و ساده و طبیعی وارد ذهن ناخود اگاهم کنم و بعد بی شک به اندام دلخواهم میرسم 

      در طول سالیان زندگیم باورهایی مثل چاقی ارثی است و یابه خاطر کم تحرکی چاقم و یا استعداد چاقی دارم که همه اینها از منطق سرچشمه میگیره باعث شد که با وجود این که همیشه در حال روزه بوده بازم نهایتا با رها کردن اون دوباره چاق میشدم و نتیجه دلخواهم رو نمیگرفتم 

      پس باید بین احساس طبیعی بودن لاغر شدن و منطق غیر عادی بودن لاغر شدن هماهنگی ایجاد کنیم و این هماهنگی رمز موفقیت هست 

      اول باید پرسش وپاسخ ها رو انجام بدیم با این کار به لاغری فکر میکنیم 

      دوم تخیلات هم به این بازی راه پیدا میکنه به وسیله تخیلات و تجسم های اخرشب 

      باید احساس لاغری رو هر طور شده در خودمون گسترش بدیم تا جایی که بر منطق لاغر نشدن و غیر طبیعی بودن لاغر شدن غلبه کنه 

      اگر من همیشه در تلاش باشم که لاغر بشم ولی احساس طبیعی بودن لاغری رو نداشته باشم بازم لاغر نمیشم 

      همونطور که قبلا چاقی طبیعی بود خب من در خانواده چاق به دنیا اومدم خواهر بزرگترم رو میبینم که به بلوغ رسید چاق شد پس طبیعیه که منم در این سن چاق بشم خواهرم ازدواج کرد و باردار شد و 90کیلو شد پس طبیعیه که من هم چاق بشم و خیلی راحت با قبول شنیده و دیده ها چاقی رو برای خودم طبیعی کرده بودم 

      ولی حالا باید همه این کارها رو خودم انجام بدم به جای دیدن خواهر و مادرم عکس مورد نظرم رو ببینم و لاغری رو طبیعی کنم و به جای شنیده های دیگران دراین دوره ها و گوش دادن فایلها باشم و لاغری رو ساده کنم وبرای خودم طبیعی کنم که طبیعیه که من به وزن دلخواهم برسم و تا اخر عمرم در این وزن بمونم 

      وقتی من احساس لاغری رو جایگزین احساس چاقی کنم به محض ورود این احساس به ذهن نا خود اگاه رفتار و واکنش های من تغییر میکنه و اصلاح میشه و رفتارم همسو با احساس لاغری من میشه 

      هر چی ساده تر بتونم این کار رو انجام بدم همون تصویر سازی و تخیلاتم رو نتیجه بهتری میگیرم 

      من قبلا همش فکر و خیال بد میکردم و با این فکر وخیالها به خواب میرفتم  و همیشه صبح به زور از خواب بیدار میشدم و خسته بودم ولی فایلهای شبانگاهی معرکه هست و حالا هم که این تخیلات اخر شب باعث میشه که هم خواب راحت تری دارم وهم گاهی همه این تخیلات رو در خواب میبینم ووقی بیدار میشم هم خوابم کامله با وجود این که من ساعت 6صبح هر روز بیدارم که حاضر شم و تمریناتم رو انجام بدم بعد برم اداره و احساس خوبی دارم 

      تجسم اخر شب باعث میشه که ما به ارزوهامون برسیم حالا اگر این تجسم مستمر باشه ما به اون ارزو دست پیدا میکنیم ولی اگر پراکنده باشه دیرتر به اون میرسیم 

      به اندازه ای که تحقق ارزو در دنیای مادی و فیزیکی به نظرمون عادی و قابل اجرا باشه راحت تر به اون خواسته میرسیم 

      زمانی که بچه بودم اصلا فکری برای براورده نشدن خواسته هام نداشتم و فقط میخواستم مثلا یادمه که یک عروسک دوست داشتم و با خودم میگفتم که من مث اون عروسک تو کارتن دوست دارم و یک هفته بعد پدرم که رفته بود تهران به دیدن پدربزرگم وقتی اومد تو دستاش همون عروسک رودیدم و کلی ذوق کردم 

      اصلا کاری نبود که برام غیر ممکن باشه ولی به مرور که بزرگ شدم و باید و نباید ها و بد و خوب ها رو شنیدم و خواستم مث اونا باشم و پدر و مادرم رو میدیدم که میگفتن پولمون نمیرسه یا نمیتونیم بخریم منم این افکار در ذهنم حک شد و دیگه تحقق رویاهام به سادگی در ذهنم نبود ولی بازم مثلا قبولی دانشگاه برام طبیعی بود میگفتم باخودم که نتیجه درس خوندنم حتما قبولی دانشگاه است و همون سال اول قبول شدم 

      ولی سر کار رفتن رو فکر میکردم به همین راحتی نیست چون تجربه ندارم و سابقه ندارم و همینطور هم شدو چندین سال بعد موقعیت کار برام جور شد تازه اونم به این خاطر بود که اون یک سال وضعیت اقتصادیم بد شده بود و من به اون مدام فکر میکر دم و کار برام خیلی معجزه وار جور شد 

      پس هر چی ارزوم عادی تر و طبیعی تر باشه در ذهنم رسیدن به اون سریعتر محقق میشه 

      بر اورده شدن ارزوی من به اطرافیان و دیگران ربطی نداره به اوضاع مملکت و جامعه ربطی نداره فقط به این که من چقد رسیدن به اونو راحت و طبیعی بدونم ربط داره و هر چی بتونم این طبیعی بودن و راحت بودن رو برای خودم قابل هضم تر کنم بهتر به ارزوم میرسم 

      من نمیدونم چجوری ولی ایمان دارم به تناسب اندام دلخواهم میرسم 

      نمیدونم چجوری ولی میدونم خیلی راحت به وضعیت مالی عالی میرسم 

      من میپذیرم که طاهره فروغی هم میتونه به راحتی در اندام مورد نظرش باشه 

      من میپذیرم که طاهره فروغی هم میتونه به راحتی در وضعیت مالی مورد نظرش باشه 

      خدایا من ازتو براورده شدن ارزوهامو میخوام نمیدونم چجوری ولی میدونم که به راحتی من بهشون میرسم 

      پس به اندازه ای که من با خودم به صلح برسم خدا میتونه نمیدونم چجوری منو به خواستم برسونه 

      من برای رسیدن به لاغری نیاز به استعداد خاصی ندارم فقط به اندازه ای که احسا س طبیعی بودن لاغری رو در ذهنم ایجاد کنم به همون اندازه نتیجه میگیرم 

      اگر خودم رسیدن به خواسته هامو غیر طبیعی بدونم هر چی هم تلاش کنم به خواستم نمیرسم پس خیلی طبیعیه که من لاغر بشم 

      لاغرشدن برای من طبیعیه همونطور که من از بچگی لاغر بودم و طبیعی بود که لاغر باشم 

      لاغر شدن برای من طبیعیه چون قبلا هم تا 45کیلو لاغر شدم 

      من میتونم به اندام دلخواهم برسم و این کار خیلی راحته و لاغر شدن اسان ترین کار دنیاست 

      خدایا نمیدونم چجوری ولی یاریم کن تا من به این کار ساده دست پیدا کنم و 45کیلو بشم 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/07/19 09:00
        مدت عضویت: 636 روز
        امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 60 کلمه

        درود طاهره جانم 

        ما بايد هر روز با خودمون تكرار كنيم كه همين الانم در وزن ايده ال هستيم ولي اون بخش اضافه نميزاره ببينيمش

        ما كه قرار نيست اين بدن رو به صفر برسونيم بعدد بياريمش تا وزن متناسب خودمون 

        همين الانم درون ما اين وزن هست

        فقط بايد همون چند كيلو كه اضافه هستن مرخص بشن برن رها بشن در طبيعت

        موفق باشي

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/18 19:58
      مدت عضویت: 1603 روز
      امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 247 کلمه

      سلام سلام

      به استاد عزیزم

      سلام سلام

      به بچه های این سایت

      پاسخ به سوالات و توجه به متناسب بودن

      1– متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن حس ازادی ذهن داره

      متناسب بودن حس ازادی ذهن

      متناسب بودن حس رهایی از افکار چاقی

      متناسب بودن حس ازاد شدن از دست اسارت ذهن

      متناسب بودن حس فوق العاده رهایی

      متناسب بودن حس ازادی

      متناسب بودن حس سبکی 

      متناسب بودن حس فوق العاده زندگی کردن

      حس اینکه براحتی زندگی میکنی و براحتی فکرت ازاد شده و فرصت پیدا میکنه که به کارهای دیگه فکر کنیم.

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      لذت میبرم از لباس پوشیدن

      لذت میبرم از شلوارهای اسپرت پوشیدن

      لذت میبرم از پوشیدن لباس های اسپورت 

      لذت میبرم از اینکه براحتی لباس سایز مدیوم یا لارج میپوشم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      نقل هر مجلس شدم

      یکی از فامیل ها هر وقت منو میبینه میپرسه حسن اقا چکار کردی اینقدر لاغر شدی همه چی هم که میخوری چرا اینقدر تراشیده شدی ، چرا تو هر کاری میخوای میتونی انجام بدی، بابا دمت گرم

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      افکارم از فکر کردن به اینکه چی بخورم کی بخورم چقدر بخورم راحت شدم 

      براحتی مواد غذایی میخورم

      فقط به این فکر میکنم که مواد خوراکی مورد نیاز بدنم هست که میخورم

      فقط ذهنم رو روی متناسب بودن متمرکز کنم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      بدون قضاوت بخورم

      بدون قدرت دادن به مواد غذایی براحتی و به اندازه بخورم

      فقط به متناسب بودن توجه کنم

      فقط توجه کنم به شکم تخت

      فقط توجه کنم به اندام صاف و تراشیده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ارامش
      1403/07/18 19:50
      مدت عضویت: 543 روز
      امتیاز کاربر: 11820 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 242 کلمه

       به نام خالق زیباییها.                                        متناسب شدن حس رهایی وآزادی بهم میده حس خوشحالی وشادی میده حس قدرتمند بودن بهم میده حس زیباتر شدن وجوانتر شدن بهم میده.                   ازاینکه شکم و پهلوهام تخت و صاف شده لذت می برم از اینکه پاهام کشیده و خوش فرم شده لذت میبرم از اینکه لباسهای سایز ۳۸ می پوشم لذت میبرم ازاینکه راحت از پله ها بالا و پایین میام لذت میبرم.               افکارم خیلی تغییر کرده دیگه به چاقی و چاقتر شدن فکر نمی کنم دیگه ترسی از غذا خوردن ندارم دیگه ترسی از ورزش و پیاده روی نکردن ندارم دیگه فکر نمی کنم سوخت و ساز بدنم پایینه رفتارهای غذاییم هم تغییر کرده ریزه خواری ندارم دیگه مدام سر یخچال نمیرم که چیزی بخورم چون قبلا همیشه رژیم بودم و همیشه گرسنه بودم مدام سر یخچال بودم چیزی بخورم ولی الان که دیگه وعده غذاییم و میخورم که سیر میشم دیگه ریزه خواری ندارم حرص و ولع خوردن ندارم.                      من باید مرتب توی مسیر باشم باید فایلها رو گوش کنم وبهشون عمل کنم باید عادتها و باورهای جدیدی که یاد گرفتم و تکرار و تکرار کنم تا دیگه عادتم بشه وناخوداگاه بهشون عمل کنم و به تناسب اندام دلخواهم برسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/07/19 09:03
        مدت عضویت: 636 روز
        امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام و درود آرامش جان

        چقدر توي همه كامنت ها ميخونم كه قبلا چقدر زجر كشيديم از غذا نخوردن هامون 

        به قول استاد ميخورديم زجر ميكشيديم چرا خورديم حتما چاق ميشم 

        نميخورديم كلي غصه ميخورديم كه اين چه زندگيه ايه كه همه اش بايد رژيم باشيم

        و خدا رو شمر راحت شديم از اون روزگار سياه رژيم

        موفق باشي

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 879 کلمه

      به نام خداوند خوبم

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیرم

       روز   ۱۷

      ۱ـمتناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم بوده .متناسب بودن بهم حس رهایی و آزادی از افکار مربوط به خوردن و چاقی میده .متناسب بودن بهم حس قدرتمندی و تسلط بر ذهن و زندگیم میده .متناسب بودن بهم حس سبکی،سلامتی،زیبایی،جذابیت ،جوانی،اراده ،اعتمادبنفس،ارزشمندی و لیاقت میده .متناسب بودن بهم حس با کلاس بودن و تمیز بودن میده .

      از اینکه ۶۵کیلوگرم شدم و اندامم کاملا متناسب و خوش فرم شده لذت میبرم .از اینکه احساس آرامش درونی دارم لذت میبرم .از اینکه راحت و سبک میتونم همه ی کارهام رو در زمان کمتری انجام بدم لذت میبرم .از اینکه هر لباسی در هر رنگی که دلم می خواد میتونم بپوشم و به تنم زیباست لذت میبرم .از اینکه راحت و بدون هیچ مشکلی پیاده روی طولانی میتونم برم با دوستم ،لذت میبرم .از اینکه هر وقت اندامم رو میبینم خوشحال میشم و لبخند روی لبهام میاد و عاشق خودم شدم ،لذت میبرم .

      ✓امروز وقتی وارد خونه ی مامانم شدم ، همه ی خانواده نشسته بودند ،برادرانم ،خواهرم ،خواهرزاده هام ،با تعجب نگام کردند و گفتند آفرین نشمیل چقدر زیباتر شدی ،واقعا لباسها به تنت زیبا شدند ، چیکار کردی به ما هم بگو ،منم با لبخند گفتم خیلی راحت و آسونه لاغرشدن ، سالها من این رو نمی دونستم،فکر می کردم که تنها راهش ورزش و رژیم گرفتن هست ، اما الان چند ساله  با سایت تناسب فکری آشنا شدم و کلی تغییرات عالی داشتم .برای رسیدن به هر آرزویی که دارید باید خواسته تون رو در ذهنتون تکرار کنید ،بهش مدت ها توجه و فکر کنید ، مخصوصا شب ها قبل خواب چند دقیقه به اون چیزی که می خواید فکر کنید و حس خوب داشتنش رو همون لذت بچشید ، وقتی با این حس خوب بخوابی ، وارد ذهن ناخوداگاه میشه ، دروازه ی ذهن ناخوداگاه شب ها باز میشه و صبح هم که بیدار میشی همون احساس خوب داشتن آرزوت رو داری ، یعنی آخرین فکر شب و اولین فکر روزت همون میشه .مهمترین موضوع رسیدن به خواسته اینه که برات باورپذیر باشه ، برات طبیعی و راحت باشه ،مثلا برای داشتن یه ماشین خوب ، باید تو ذهنت منطقیش کنی که خیلی ها دارند منم می تونم داشته باشم ،خیلی عادی و طبیعی ست و منم لایق داشتن اون ماشین هستم ، دیگه کاری به این ندارم چجوری خدا برآورده ش میکنه ، از هر راهی که خواست بهم برسونه .

      بعد که با همسرم رفتیم خرید تو راه دوستم زینب رو دیدم ، خیلی خوشحال شد گفت چقدر عالی تغییر کردی ، این همه سایز و وزن کم کردی ، آفرین ، من همیشه به قدرت ذهن ایمان داشتم .

      رفتیم مغازه ی مورد نظرم و یه دامن کوتاه آبی رنگ با یه تاب آبی روشن قشنگ دیدم ،بسیار ذوق کردم و رفتم پرو کردم اشک از چشمام جاری شد و گفتم خدایا شکرت این من هستم در این اندام کاملا متناسب و زیبا ، خیلی بهم میومد و با خوشحالی به همسرم گفتم می‌خوامش.همسرم گفت شلوار اسکینی یخی که دوست داشتی چی ؟رفتم اونم پرو کردم ،دیدم یه سایز بزرگ هست برام ، برای اولین بار بود که این حالت ایجاد میشد و برام یه سایز کوچکتر رو آوردن، با یه پیرهن دکمه دار ، به همسرم گفتم از کنار در من رو ببینه ،اونم با تعجب گفت وااای چقدر تغییر کردی ، خیلی جذاب تر شدی ،واقعا لاغری بهت میاد، خیلی زیباست  ،منم از خوشحالی همش تو دلم میگفتم خدایا شکرت 🙂خرید رو کردیم و با لبخند روی لب از مغازه رفتیم بیرون .وقتی داشتیم پیاده میرفتیم خونه ، بسیار حس خوبی داشتم ، خیلی سبک ،سلامت و با اعتمادبنفس بالا راه میرفتم ، تمام وجودم پر شده بود از ذوق و شوق لاغری .رسیدم خونه با دخترم بازی های پرتحرک انجام دادیم،خیلی خوشحال شد میگفت مامان چقدر خوبه که می‌تونی این همه باهام بازی کنی ، می دونی مامان شبیه پرنسس شدی ، خیلی جالبه که زیباتر شدی ،مامانم هم خونه ی ما بود ، چشماش پر اشک شد از خوشحالی گفت خدایا شکرت که نشمیل تونسته به آرزوش برسه ، خیلی زیباتر شدی عزیزم .✓

      من از نظر فکری بسیار تغییر کردم و کلی افکار جدید و لاغرکننده در ذهنم جای گرفتن و یه شخصیت قوی و کاملا متناسب در وجودم رشد کرده .من رفتار غذاییم بسیار عوض شده ، خیلی توجهم به مواد غذایی کم شده ، مخصوصا شیرینیجات .میبینم که افکار منفی رو راحت رها می کنم و شکر خدا مثبت اندیش شدم .تا زمانی که واقعا گرسنه نباشم چیزی نمی خورم و اگر با دیدن ، شنیدن ، بوییدن ، لمس و چشیدن ماده ی غذایی تحریک بشم ، نمی خورم .

      باید هر روز تمرینات سایت تناسب فکری رو انجام بدم .باید راحت و با ذوق و شوق ادامه بدم .باید کاملا عادی و طبیعی باشه از نظرم ، لاغر شدنم .باید شخصیت کاملا متناسب از نظر رفتاری و افکاری در وجودم برای همیشه شکل بگیره و در همه مواقع اون تصمیم بگیره ، که چه افکار صحیح و رفتار صحیحی داشته باشم .

      خدایا شکرت

      استاد گرامیم خسته نباشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      سلام دوستان عزیز 

      وقت شما  به خیر و شادی باشه 

      من دارم تلاش می کنم که باور لاغر ی اسانترین کار دنیا رو برای خود تو وجودم نهادینه کنم برای این کار یه تمرین برای خودم درست کردم یه عکس از گذشته خودم که خوش اندام بودم رو گذاشتم تو دفترم که تمرین هاو فایلها رو توش می نویسم و هر وقت می رم سراغ دفترم اول به عکسم نگاه م یکنم و به خودم سلام میکنم و میگم سلام به دختر خوش اندام و متناسب بعد باهاش حرف میزنم خیلی باحاله کلی از این تمرین لذت می برم انگار تمرین اینه رو انجام میدم فقط با این تفاوت که تمام تمرکزم به خوش اندامی خودم هست 

      چقدر این تمرینات ساده رو دوست دارم واقعا از صمیم قلبم ارزو می کنم تک تک دوستان به خواسته های قلبیشون برسن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/18 14:55
      مدت عضویت: 1833 روز
      امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 124 کلمه

      سلام سحر خانم عزیزم،ممنون که جواب دادین،من کلا زیاد ضعف میرم،بعد از خوردن میوه هم غش میکنم،یه چیزی رو تازه بهش پی بردم،این که،چند روزی هست که وقتی موقع غذا خوردن میشه من میگم پیش خودم که من فعلا سیرم،تا گشنم نشه نمیخورم،مثلا ساعت ۱۲ هست ومن تازه چایی با دوتا تیکه ویفر خورده بودم،وپیش خودم گفتم که خب من که گشنم نیست،الان که پسرم اومد باهاش ناهار نمیخورم وصبر میکنم هر وقت گشنم شد اونوقت میخورم،دقیقا وقتی این فکرها رو میکنم چنان گرسنم میشه که انگار دوروز هست چیزی نخوردم،من حتی ده دقیقه بهد از خوردن غذا هم همین جوری میشم گشنم نیست چون سیر خوردم،ولی ضعف میکنم انگار یه عالمه قره قوروت خورده باشی یا یه عالمه رب انار ترش خورده باشی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/07/19 08:28
        مدت عضویت: 460 روز
        امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 410 کلمه

        سلام شادی عزیزم خواهش میکنم دوست گلم خوشحالم که براتون مفید بوده علت ترش کردن بهم ریختگی تنظیمات گرسنگی و سیری است که مصرف چای زیاد و مواد خام و شیرین و ریزه خواری آن را تشدید میکند من فکر میکنم شما هنوز هم مواد غذایی را عامل چاقی یا لاغری میدانید و بخاطر ترس از چاقی سعی میکنید عمل خوردن تان را کنترل کنید و اینکه برای رفع تشنگی به جای آب چای و دمنوش استفاده میکنی و هنوز هم تمرکزت روی مزایا و مضرات مواد خوراکی است سعی کن وقتی پیام گرسنگی را دریافت میکنی بدون در نظر گرفتن ساعت و عنوان و همراهی دیگران و غیره از هر غذایی که میلت میکشه و دوست داری با حس خوب و شکرگزاری و بدون توجه به مزایا و مضرات آن به اندازهٔ رفع نیاز بدنت بخوری حالا میخواد نون خالی باشه یا چلو و خورشت چرب باشه یا هر غذایی که انتخاب خودته اما وقتی احساس کردی سیر شدی دیگه ادامه نده و کلاً از فکر خوردن بیا بیرون و به خودت بگو بدنم نیاز به انرژی غذا داشته و من هم نیازشو برطرف کردم همین تمام. و اگر دیدی با وجود سیری بازم احساس ضعف داری بدون که واقعی نیست و تا جایی که میلت بود آب خالص بنوش براحتی ضعف معده ات آرام می‌شود و سعی کن مصرف آب خالص را جایگزین چای و نوشیدنی های طعم دار کنی اکثر ما فکر میکنیم آب خالص طعمی ندارد اما از نظر من آب طعم سلامتی و آرامش دارد و در رفع استرس و ضعف معده معجزه می‌کند من حتی همراه غذام هم آب مینوشم و در مورد میوه اگر میل به خوردن آن نداری نخور من خودم شاید چند روز میلم به میوه نباشد خب نمیخورم و یه موقع هم هست که میلم میکشه به جای یه وعدهٔ غذا میوه میخورم و براحتی سیر میشوم منم قبلاً این مشکل رو داشتم که وقتی میوه میخوردم دلم ضعف می‌کرد اما در دورهٔ اصلاح پُرخوری و اشتها بوسیلهٔ تمرینات بینظیر جلسهٔ 38 با برطرف کردن این مانع ذهنی که فکر میکردم میوه غذا نیست، الان براحتی با خوردن میوه هم پیام سیری را دریافت میکنم و شما دوست عزیزم اگه به خوردن میوه علاقه داری قبل از خوردن میوه و بعد از آن یک لیوان آب خالص بنوش ضعف معده ات آرام می‌شود و بعد سعی کن با تمرین و تغییر نگرشت این مانع ذهنی را برطرف کنی ببخشید طولانی شد دوست داشتم به شما دوست نازنینم کمکی کرده باشم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/18 14:38
      مدت عضویت: 1833 روز
      امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 319 کلمه

      به نام خدای خوب ونازنینم،چند وقت بود توی اینستا پستهایی برام میومد از سقوط کابین آسانسور،ومن برا بچه هام میفرستادم که مواظب باشید هر وقت میخواید برید تو آسانسور کابین آسانسور خالی نباشه،اول خودتون رو ببینید تو آینه وبرید داخل آسانسور،امروز رفتم آزمایشگاه ،سوار آسانسور شدن،گفتم خب اول خودمو ببینم تو آیینه،دیدم ووارد شدم در که بسته شد بین طبقات برق رفت برا ۵ ثانیه واومد چنان طپش قلبی گرفتم که نگو،رفتم فیش آزمایش رو دادم واومدم دوباره سوار آسانسور شدم،فک کنم اتصالی داشت،برق رفتو اومد ،در آسانسور دوسه بار بازو بسته شد،منم گفتم،بنده خدا این نشونس ،این میخواد سقوط کنه،از بس تو فکرش بودی،در آسانسور باز موند منم فرار کردم،اومدم بیرون ورفتم از پله اومدم پایین،این یه درس بود برام که توجهم به مسایل چجوری اونها رو به زندگیم دعوت میکنه،ویاد تمرین های سایت افتادم،که توجه به چاقی،چاقی رو به زندکیم آورده،وتوجه به لاغری ،لاغری رو به زندکیم میاره،بعد اومدم مغازه،یه مشتری اومد گفت خانم شما آویشنو گل گربه میخرید؟خودم رفتم صحرا آوردم،نگاش کردم یه خانم با قد نسبتا بلند بود کاملا متناسب،جوری از کار کردن وصحرا رفتن حرف میزد که شور وشوق رو توچشماش میدیدم،گفتم صحرا رفتن شخته؟گفت نه،من خیلی دوست دارم،من برا باغ های مردم هم میرم،آلو میچینم،خیلی باصفاس،خیلی کیف میده،الانم فصل گردو چینی هست،میخوایم بریم گردو بچینیم،چقد دلم خواست منم متناسب بودم،منم از کار کردن ورفتن به طبیعت لذت میبردم،نذاشتم حسم بد بشه،تودلم گفتم عیب نداره،حالا دیگه شروع شده تغییرات منم،اشکال نداره،منم لاغر میشم،زانو دردام خوب میشه،انشالله دیگه بهار منم میرم طبیعت،شاید برا زمستون بتونم برم پیست اسکی،فقط نذاشتم احساسم بد بشه وخودمو با اون خانم همراه دیدم قبلنا تو این طور بحثا گیر میکردم،حالم بد میشد خودمو ناتوان میدیدم،احساس میکردم گیر کردم تو این بدن ،انگار زندانی این کالبد بود ولی امروز خودمو امیدوار دیدم،ومصمم تر شدم که بیشتر بچسبم به دورم،این آموزش ها گنجن،من باید بیشتر قدرشونو بدونم،خدایا ممنونم بابت این جایی که هستم ممنونم به خاطر این حالو هوایی که دارم شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/07/19 09:09
        مدت عضویت: 636 روز
        امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 28 کلمه

        سلام عزيزم

        دقيقا چيزي كه شما گفتيد درسته هر كجا فكر و توجه ما بره همون برامون رخ ميده در زندگي

        واسه همين خيلي بايد احتياط كنيم كه چي ميگيم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/23 08:30
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 80 کلمه

        سلام به شما

        دنیا اینه تمام نمای توجه ما هستش به هر چی توجه کنیم از اصل و اساس همون به سمت ما میاد اگر برگردیم به عقب و از زمانی که کلمه چاق رو تو ذهن ما کاشته شد پشت سرش مضراتش رو هم فهمیدیم و بعدش توجه کردن شروع شد و بعد از اون با ترس ابیاری شد و شدیم چاق و حالا باید همون روند فقط با توجه به لاغری و عادی کردن برای خودمون براحتی متناسب میشیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/18 14:24
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 150 کلمه

      دوستان من یه چیزی فهمیدم :من مدام میگم من پرخوری عصبی دارم همیشه قصدم خیر بود که مثلاً با گفتنش خودم رو اصلاح کنم .ولی الان فهمیدم داشتم باور می‌ساختم!باور به اینکه ضعیف و بی اراده ام.چون ذهن من متوجه نمیشه من قصدم اصلاح خودم بوده…

      بلکه فکر می‌کنه من این رو می‌خوام و همه اش بیشتر بهم میده.

      دوستم خوبم لیلا خانم گفت برو گام سی رو بخون و دیدم استاد اونجا چقدر عالی توضیح دادند

      که متاسفانه به توانایی لاغر شدن خود باور نداشته ایم…

      و فکر نمی‌کردیم ما هم می توانیم لاغر شویم.

      به قدرتمان برای ایجاد تغییر  باور نداشتیم…که بسیاری از ما ناآگاهانه برچسب های مختلفی به خودمان می چسبانیم. مثلا من نشستم برچسب های که به خودم میدم رو پیدا کردم.

      من…… هستم 

      پرخور 

      عجول 

      پر حرف 

      حریص 

      ترسو 

      افسرده 

      مادر بد 

      شلخته 

      دست و پا چلفتی 

      همسر بد 

      زود جوش

      و….

      خب وقتی من به خودم بگم پرخور یا حریص یا اینکه بگم پرخوری عصبی دارم یا مضطربم مغز هی برام بیشتر جور مبکنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/18 13:53
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 421 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      دلایل منطقی برای امکان پذیری و طبیعی بودن تناسب:

      در فایل صوتی استاد فرمودند ما با تصویرسازی و تخیل به ذهن مان ثابت میکنیم که تناسب شدنی و طبیعی است، و هر گاه خودمون باور کنیم که خواسته ما شدنی است، به سمت نتیجه هدایت میشویم. حتی در زمانی که ممکن است رسیدن به خواسته از نظر منطق متن محال باشد میشود منطق را دستکاری کرد.

      با چه منطقی متناسب شدن شدنی و طبیعی است؟

      اول از همه باید دلایلی که میگه چاق بودن طبیعیه شناسایی کنیم و از بین ببریم.

      ما چرا فکر می‌کنیم چاق بودن طبیعیه چون فکر می‌کنیم چاق بودن ارثیه چون فکر می‌کنیم سوخت و سازمون پایینه چون فکر می‌کنیم مواد غذایی ما را چاق می‌کند چون فکر می‌کنیم کم تحرکیم و باید چاق باشیم. 

      خوب ما قبل از این درس، این دلایل را رد کردیم. ما ثابت کردیم چاقی ارثی نیست عادتی است. ما ثابت کردیم چیزی به اسم سوخت و ساز پایین و بالا وجود ندارد. ما ثابت کردیم برای متناسب بودن نیاز به تحرک نیست.

      چون در یک فامیل هم افراد چاق بودند و هم لاغر. کلی آدم متناسب می‌شناسیم که تحرک خاصی ندارند. کلی آدم متناسب می‌شناسیم که از همین غذای سفره می‌خورند، پس این دلایل منقضی است.حالا چرا میگیم لاغری طبیعی است چون کلاً تناسب طبیعی است همه چیز در این دنیا متناسب آفریده شده است مه چیز بر اساس قوانین فیزیک و شیمی و ریاضی کار می‌کند اگر قرار بود هر چیز نام اگر قرار بود هر چیز نامتناسب باشد هیچ وقت علمی وجود نداشت پس تناسب طبیعی است. حالا چرا می‌گوییم تناسب شدنیست؟ چون قبل از ما دوستان بسیاری از راه تناسب فکری به تناسب اندام رسیدند و فقط کافیست به صفحه شگفتی سازان برویم. آنها هم مثل ما هستند، هموطن ما، همشهری و هم سن ما هستند. آنها از کره ماه نیامده‌اند. آنها هم همین ترکیب بدنی را دارند. آنها هم از همین غذاهای موجود خورده‌اند. برای آنها شده است پس برای ما هم می‌شود و بسیار طبیعی  آسان‌تر از آن چیزی است که ما فکرش را می‌کنیم. لاغر شدن آسان‌ترین کار دنیاست.

      تا وقتی فکر کنیم و باور داشته باشیم که کاری نشدنی است و برای ما محال است ر چقدر تلاش کنیم نتیجه نمی‌گیریم اصلاً وقتی بدانیم کاری محال است کمتر تلاش می‌کنیم چون تلاشمان را بیهوده می‌دانیم. وقتی باور کنیم کاری برای ما سخت است خود به خود بهانه داریم که به نتیجه نرسیم ولی وقتی باور داریم یک کار شدنی است همه تلاش خودمان را می‌کنیم و به اندازه ای که باور داریم آن کار شدنی است موفق  می‌شویم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/07/19 09:10
        مدت عضویت: 87 روز
        امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 61 کلمه

         وقتی باور کنیم کاری برای ما سخت است خود به خود بهانه داریم که به نتیجه نرسیم ولی وقتی باور داریم یک کار شدنی است همه تلاش خودمان را می‌کنیم و به اندازه ای که باور داریم آن کار شدنی است موفق  می‌شویم.

        عالی بود.این کامنت شما رو گذاشتم جزو علاقمندی‌هام تا همیشه در دسترس باشه و بتونم بخونم و انگیزه بگیرم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار لیلا کشاورز
          1403/07/19 20:51
          مدت عضویت: 95 روز
          امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 46 کلمه

          سلام مریم عزیز

          چقدر عالی

          خوشحالم که براتون جالب بود. من از روزی که این درس اومده، کارهای روزانه ام را هم که لیست میکنم، کنار هر کارش می‌نویسم آسان، یا آسان و لذت بخش یا خیلی آسان، و واقعا خیلی راحت تر اون کارها برام انجام میشه.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/07/18 12:50
      مدت عضویت: 667 روز
      امتیاز کاربر: 9930 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 88 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست.

      هرچقدر رسیدن به خواسته هام در ذهن خودم نه دیگران،فقط خودم عادی و راحت باشه ،زودتر به اون خواسته م میرسم.

      یادم میاد منم خواسته های زیادی داشتم و بدون حرکت اضافه ای به خواسته هام رسیدم.از نظر مغز رسیدن به خواسته های غیر طبیعی،رسیدن بهش غیر ممکنه.پس یاید برای رسیدن به خواسته هام یا سناریو نویسی کرد یا اینکه مدام با خودم درباره ش حرف بزنم و احساس عالی داشته باشم.باید سوالها رو دارم جواب میدم با حس خوب و عالی جواب بدم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/18 11:18
      مدت عضویت: 1603 روز
      امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 144 کلمه

      سلام 

      کل دنیا به عدد تمام ادما باور وجود داره مثل اثر انگشت یکتا هستش نتیجه در خصوص باورها یکی میشه ولی راهها مختلفه که از طریق باورها ساخته میشه و حالا راهی که اسون و راحت به نتیجه برسه خدایی هستش و اینکه نتیجه موندگار باشه.

       یکیش همین لاغر شدن، همه ما هزار راه امتحان کردیم که لاغر بشیم لاغر هم شدیم ولی بعد لاغری ترس از بازگشت دوباره میاد سراغمون و توجهمون میره سمتش و بعد از مدتی دوباره اضافه وزن میگیریم ولی باور متناسب شدن با ذهن و این سایت عملا ترس بعد از لاغری که دوباره چاق بشیم نداره و با قدرت میتونیم باور لاغری از طریق این راه رو تقویت و پررنگ کنیم و صد در صد مطمین باشیم به نتیجه میرسیم یعنی طوری باشیم که خاطر جم به نتیجه رسیدیم فقط مسیر رو یاد بگیریم و با لذت ادامه بدیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1403/07/18 09:50
      مدت عضویت: 449 روز
      امتیاز کاربر: 5525 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 387 کلمه

      سلام و درود خداوند بر الگو لاغری برای من وتمام دوستانم در این سایت بی‌نظیر

      خدایا این فضای پر انرژی را سپاس ،سپاس،سپاس

      من در تمرینات صبحگاهیم سعی میکنم توی دفترم به شش سوال پاسخ بدم سوال ششمم چرا من میتونم لاغر بشم هست که در این فایل هم استاد تاکید دارند که لاغر شدن را برای خودمون باید عادی و دست یافتی کرد تا بتونیم بهش برسیم  که من اینطوری با توجه به آنچه تا حالا یاد گرفتم وباماندن در سایت وبالا بردن اطلاعاتم اونو برای خودم باور پذیر   میکنم،خداوند پایه و اساس این جهان را بر آسانی قرار داده و طبیعی آن است که ما به راحتی به همه خواسته هامون برسیم و خداوند از روز اول ما رو با آگاهیهای درست و متناسب آفریده وما خودمون با افکار وباورهای اشتباهی که از سر نادانی باور کردیم درپوشی را روی اطلاعات اولیه وخدادادی خودمون گذاشتیم والان هم داریم خروجی همون باورهای اشتباهمون را در جسم ودر دنیای اطرافمان تجربه می‌کنیم وما باید با صبر و حوصله واستمرار داشتن ودادن اطلاعات درست به ذهنمون باورهای نادرست ذهنمون را کنار بزنیم تا آگاهیهای خداوند برامون رو بشن ولازم نیست زجر بکشیم یا کاری اضافه انجام بدیم بلکه همون اشتباهات خودمون را پس بگیرم وبپذیریم که اشتباه بودن کافیه تا بدن ودنیای اطرافمان در مسیر مستقیمی که خداوند برامون در نظر گرفته قرار بگیرن واز زندگیمون لذت ببریم  به راحتی وعین آب خوردن متناسب میشویم‌ وزندگیمون تغییر می‌کنه پس ما باید قبول کنیم که متناسب شدن حق طبیعی وخدادادی ماست وما برای بدست آوردن این حقمون که خودمون از خودمون گرفتیم تلاش کنیم من مسولیت  اضافه وزنم را به عهده میگیرم ودنبال مقصر ( ژنتیک ،غذاها،بارداری،ازدواج،بی تحرکی،…) نمیگردم ومیپذیرم که خودم بودم  و خودم هم با توکل بر خداوند وراهنمایهای استاد عزیزم میتونم اونو درست کنم خداوند منو خالق وتوانا آفریده پس من میتونممممم ،خداوند منو ارزشمند وبا لیاقت آفریده پس من لیاقت متناسب بودن و استفاده از لذت های تناسب اندام را دارم ، همان طوری که من قبلاً در وزن ایده آلم بودم پس الان هم‌میتونم دوباره در اون موقعیت باشم ولی این بار با حس زیبای سپاسگزاری اونو برای خودم ماندگار میکنم 

      خدایا شکررررررت 

      ممنونم استاد عزیزم که برادرانه وبا مهربانی ما را در مسیر درستی که خداوند به لطفش سر راهمون قرار داده راهنمایی میکنید

      برای خودم وهمه دوستان عزیزم تناسب اندام دلخواهمون را از خالق زیبایها خواستارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/18 14:01
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 184 کلمه

        سلام خانم سکینه عزیز

        چقدر کامنت تون عالی بود.

        «خداوند پایه و اساس این جهان را بر آسانی قرار داده و طبیعی آن است که ما به راحتی به همه خواسته هامون برسیم.» دقیقا همینه دقیقا همینه. ما چه خدایی داریم و هی فراموش میکنیم. هی فراموش میکنیم که خدا به طور طبیعی و خودبخودی همه خوبی ها و آسایش ها و زیبایی ها را برای ما قرار داده. کی بهتر از ما برای خدا، کی عزیز تر از ما برای خدا؟! ما رو که عزیز کرده خودش و اشرف مخلوقاتش قرار داده. به قول شما این خود ما بودیم که روی آگاهی های ناب خدا درپوش گذاشتیم و چند وقتی ندیدمش. خدا همه چیزهای خوب، مثل تناسب و زیبایی رو برای ما قابل دسترس گذاشته و فقط کافیه که ما ازش بخواهیم و از خودمون بخواهیم. اصلا فقط کافیه سکوت کنیم و هر آنچه مطلب آلوده به مغز و ذهن خودمون دادیم را کنار بذاریم. رهنمون رو پاکسازی کنیم از ویروسها و بعد اجازه بدیم با آگاهی های درست پر بشه. اون چیزی که میخواهیم، نه اون چیزی که ازش می‌ترسیم.

        ممنونم بابت کامنت خوبتون 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار بی همتا
        1403/07/18 14:38
        مدت عضویت: 1741 روز
        امتیاز کاربر: 12378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 94 کلمه

        با سلام دوست عزیز.

        دقیقا این مهمه که هرروز بیشتر باور کنیم که لاغر شدن بسیار ساده است و اصلا باید جسم من لاغر باشه اینکه الان از تناسب خارج شده غیر طبیعی هست و از اونطرف شرایط فعلی خودمون رو عجیب و غریب و غیر قابل تغییر ندونیم . بلکه همین جسم فعلی هم به هر حال یک تناسبی رو داره و بارها کاهش وزن داشته پس هم توانایی دوباره لاغر شدن رو داره و هم این بار برایش خیلی آسان و لدت بخش انجام میشه چون از روش درست داریم اقدام میکنیم .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سکینه
          1403/07/19 07:50
          مدت عضویت: 449 روز
          امتیاز کاربر: 5525 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 20 کلمه

          سلام بر شما دوست همفرکانسی

          ممنونم بابت وقت گرانبهاتون که صرف خوندن وپاسخ به دیدگاهم کردید

          براتون بهترینها را می‌خوام دوست عزیزم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 666 کلمه

      به نام خالق هستی بخش

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      روز ۱۶

      ۱ـمتناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

       متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم بوده .متناسب بودن بهم حس آرامش میده .متناسب بودن لبخند رو روی لب هایم جاری میکنه .متناسب بودن باعث میشه احساس سبکی،سلامتی ،اراده ،ارزش ، زیبایی،جوانی،جذابیت و لیاقت داشته باشم .متناسب بودن باعث رهایی و آزادی از افکار مربوط به چاقی و خوردن بهم میده .متناسب بودن حس قدرتمندی و تسلط بر ذهن و زندگیم به میده .

      از اینکه هر روز ، هر لحظه از دیدن اندامم خوشحال میشم ، عاشق خودم شدم ، لذت میبرم .از اینکه هر لباسی در هر رنگی که دلم بخواد میتونم بپوشم لذت میبرم .از اینکه سبک و راحت همه ی کارهام رو در تایم کمتری انجام میدهم لذت میبرم .از اینکه خواب راحت تری دارم بخاطر لاغریم لذت میبرم .از اینکه نشست و برخواست راحت تری دارم از وقتی که لاغر شدم ، لذت میبرم .از اینکه پیاده روی برام کاملا راحت و لذت بخش شده ، خیلی لذت میبرم .

      همسرم با دیدن من شوکه شد و گفت چقدر لاغری بهت میاد ، مبارکت باشه ، خیلی جذاب تر شدی .مادرم اشک شوق از چشمانش جاری شد وقتی جسم متناسب من رو دید و خدا رو شکر گفت که تونستم به آرزوم برسم و گفت خیلی زیباتر شدی عزیزم .دوستم زینب گفت آفرین نشمیل خیلی عالی شدی ،چقدر خوبه این همه سایز و وزن کم کردی ، خیلی جوون تر به نظر میای ، من همیشه به قدرت ذهن ایمان داشتم .برادرانم ،خواهرم و خواهرزاده هام  وقتی وارد خونه شدم با تعجب بهم نگاه کردن و گفتند چقدر زیباتر شدی ،لباسها به تنت خیلی زیباتر بنظر میان ، آفرین بهت ،به ما هم بگو چیکار کردی با خودت .

      میبینم که مثبت اندیش شدم و افکار منفی رو راحت تر رها می کنم .میبینم که رفتار غذاییم خیلی تغییر کرده و انگار یه فرد دیگه شدم .(بارها شده یه چیزی در یخچال داشتیم و گفتم بعدا می خورمش ، اما فراموش کردم ، این فراموشی من رو خیلی خوشحال میکنه ، چون قبلا اصلا خوردنی ها یادم نمی رفت ،اما الان چون خیلی توجهم به خوردن کم شده بخاطر همین یادم میره .)میبینم که فقط زمانی که واقعا گرسنه باشم می خورم .(مثلا در مورد صبحانه قبلا هر وقت بیدار میشدم می خوردم اما الان وقتی بیدار میشم دقت میکنم ببینم گرسنه م هست یا نه ،اگر نباشم نمی خورم،تا وقتی واقعا گرسنه باشم  .)

      میبینم که از نخوردن خیلی لذت میبرم .

      میبینم که لاغر شدن برام کاملا عادی شده و بنظرم کاملا طبیعی ست لاغر بمانم .میبینم که افکار لاغری در ذهنم خیلی بیشتر  از افکار چاقی ست .

      باید هر روز تمریناتم رو ادامه بدم ، فایل گوش بدم بنویسم و حالم رو خوب نگه دارم .باید به حس لاغریم اهمیت بدم ، کاری کنم شخصیت لاغر درونم رشد کنه و قدرتمند بشه .باید تجسم شبانه رو حتما انجام بدم خیلی ساده و راحت تصویر مورد نظرم رو ببینم و لذت ببرم از اینکه متناسب هستم .باید خوردن با تحریک کانالهای عصبی رو کلا کنار گذاشته و فقط زمانی که واقعا گرسنه هستم بخورم .(مثل امشب که همسرم موقع شام در مورد یه خوردنی که در یخچال داشتیم صحبت کرد و گفت این با غذای امشب خیلی میچسبه ، با اینکه میل داشتم بخورم اما وقتی سیر شدم ، با خودم گفتم ببین این غذا هنوز هم هست و فردا می تونی بخوری پس اضافه خوری لازم نیست و نخوردم و بسیار خوشحال شدم که تونستم نخورم ، لذت بردم،حتی بعد شام همسرم گفت با غذات خوردی ،گفتم نه ، اگر قبلا بود حتما می خوردم ولی الان اگر میاوردمش قطعا دچار پرخوری میشدم و این کار رو نکردم و خوشحالم ، اونم گفت آفرین تغییر کردی .)

      « خداوند مهربانم ممنونم برای تمام نعمت هایت »

      « استاد گرامیم سپاسگذارم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/18 14:04
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 86 کلمه

        سلام نشمیل عزیز.

        دقیقا فراموش کردن خوراکی ها.

        من قبلا اصلا بعضی خوراکی ها مثل کیک و شیرینی و دسر را به هیچ وجه فراموش نمی‌کردم. نه تنها یادم بود که اصلا کلا ذهنم مشغولش بود. الان ولی هم فراموش میکنم، و هم ممکنه ببینمش، ولی میلی به خوردنش ندارم، ضمن اینکه کاملا به خودم آزادی دادم که هر وقت دلم چیزی خواست بخورم.

        خدا را شکر از این همه تغییر خود به خودی، برعکس رژیم ها که همه اجبار از بیرونه و مثل یه زندانی باید چشم گفت.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1403/07/17 22:57
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 56 کلمه

      ۱

      متناسب بودن به من حس رهایی میده و حس ازادی

      ۲

      از اینکه سبکم و درد ندارم شکمم تخت و پاهام کشیده و لاغر حس خوبی میگیرم

      ۳

      بتزخوردی که از اطرافیان میگیرم نشون محبت و عشقشون و هیجان زدگی و امیدشون از لاغری منه

      ۴

      تغییری که در رفتارم ترسم از مواد غذایی کم شده و بی علت خوردنم تموم شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1403/07/17 22:40
      مدت عضویت: 816 روز
      امتیاز کاربر: 33244 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 511 کلمه

      ب نام پروردگار زیباییها 

      در مورد طبیعی بودن خواسته ها.همون قدر ک فقر غیر طبیعی است ثروتمندی طبیعی است همون قدر ک نداشتن یک خونه مورد علاقه غیر طبیعی هست داشتن یک خونه با هر مدل ک خودمون دوست داریم طبیعی هست.همون قدر ک نداشتن یک ماشین مورد علاقه غیر طبیعی است داشتن یک ماشین زیبا طبیعی است.همون اندازه ک بیماری غیر طبیعی است داشتن سلامتی طبیعی است.

      همون قدر ک فکرهای منفی و خراب غیر طبیعی است فکرهای خوب طبیعی است.

      همون اندازه ک نداشتن ی شغل خوب و پردرآمد غیر طبیعی است داشتن یک شغل پر درآمد طبیعی است، همون اندازه ک نداشتن ی همسر مورد علاقه غیر طبیعی است.داشتن ی همسر خیلی خوب و عالی طبیعی است.همون اندازه ک نداشتن یک فرزند غیر طبیعی است،داشتن یک فرزند خوب و صالح طبیعی است.همون قدر ک نداشتن ی تحصیلات عالی غیر طبیعی است داشتن تحصیلات عالیه ی چیز خیلی طبیعی است 

      همون قدر ک نتوانستن ب مسافرت داخل و خارج رفتن فیر طبیعی است .رفتن ب مسافرت‌های دلخواه طبیعی است.هرچه ک داشتن غم‌های بسیار بسیار زیاد غیر طبیعی‌ است شاد بودن طبیعی است.همون طور ک نداشتن دوستان خوب و همدل و مهربان غیر طبیعی است.داشتن دوستان خیلی خوب و همراز و مهربان طبیعی است.همون طور ک نداشتن رابطه خوب و متقابل در خانواده غیر طبیعی است داشتن یک رابطه خوب و منطقی طبیعی است.همون طور ک نداشتن آرزوهای زیاد و مورد علاقه غیر طبیعی است داشتن آروزهای مورد پسند طبیعی است.همون قدر ک ترس غیر طبیعی است شجاعت داشتن ی چیز کاملا طبیعی است.همون طور نداشتن اعتماد ب نفس غیر طبیعی است داشتن اعتماد ب نفس،کاملاطبیعی است.همان قدر ک عصبانیت زیاد غیر طبیعی است داشتن آرامش ی مورد کاملا طبیعی است.

      همون قدر همون انداره همان میزان ک چاقی و اضافه وزن غیر طبیعی است لاغری ولاغر بودن بسیار بسیار طبیعی است.پس همه چیز بستگی ب فکر و نظر ما دارد اگه هر مورد از خواسته ها رو برای خودمان دور از ذهن و غیر طبیعی و غیر ممکن بدانیم پس اون ایده برایمان غیر ممکن می شود ولی اگر رسیدن ب هر خواست خودرا طبیعی بدانیم پس ب اون خواسته می رسیم.

      پس باید مثلا بگوییم لاغری آسان ترین کار دنیا است لاغری مثل آب خوردن است و ب قول استاد ک فرمودند ما یک سیب رو چطور ب راحتی گاز می زنیم،لاغری باید برای ما ب راحتی ی گاز زدن سیب باشد لاغری باید در نظر ما ب راحتی خوردن یک انار باشد لاغری بلید در نظر من ب راحتی ی عطری ک ب لباسم میزنم باشد لاغری برای من باید ب راحتی بوییدن یک گل خوشبو باشد لاغری در نظر من باید ب راحتی مشاهده کردن گلهای زیبا باشد لاغری در نظر من باید مثل یک خواب عمیق و راحت باشد ک بعدش از خواب بیدار میشوم.لاغری در نظر من باید مثل دیدن خنده یک کودک ناز و خوشگل باشد.لاغری در نظر باید مثل اون عشقی باشه می بینم یک زن نسبت ب شوهر ویک شوهر نسبت ب همسرش انجام میده.لاغری در نظر من باید مثل نگاه عاشق خداوند ب من ک بنده اش هستم باشد.

      امضای خداوند پای تک تک آرزوهای خوشگلتون باشد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/18 14:11
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 112 کلمه

        سلام دوست عزیز

        بسیار بسیار ممنووون

        کامنتتون واقعا زیبا بود، خیلی لذت برم. ممنون که با ما به اشتراک گذاشتین.

        هی می‌خواندم میومدم پایین میدیم همه زیبایی ها را گفتین، یه متن خوب برای افزایش باور فراوانیه واقعا. ما باید به قدری زیبا بین باشیم و به قدری برای خودمون لیاقت در نظر بگیریم که همه این چیزهای خوبی که شما نوشتید برامون طبیعی باشه. همه خوبی ها، زیبایی ها، راحتی ها برای ما طبیعی و امکان پذیر باشه. و به قول استاد در مقابل این همه خواسته (که البته در مقابل بخشندگی و دهندگی خدا هیچه) لاغری خیلی هم آسانه.

        خدایا به ما باور فراوانی و احساس لیاقت بهترین نعمت ها را بده. الهی آمین.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار mrmr19791357@gmail.com
          1403/07/19 19:58
          مدت عضویت: 816 روز
          امتیاز کاربر: 33244 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 17 کلمه

          سلام ممنون دوست عزیزم،خیلی لطف کردین کامنتم رو خوندید.موفق باشید.منم ب دعای شما می گویم الهی آمین.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/17 21:02
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 380 کلمه

      با سلام و ادب

      ما در این درس قرار است تلاش کنیم، در ادامه درس ها و تمرین های قبل به ذهن مان و به خودمان بقبولانیم که تناسب و لاغر شدن برای ما شدنی است، امکان پذیره و اصلا طبیعیه که ما متناسب باشیم.

      وقتی می‌خواهیم لاغری را در ذهن مان امکان پذیر کنیم، از تصور لاغری، تجسم لاغری، و قرار گرفتن در نقش یک فرد لاغر بهره میگیریم. تا برای ذهن مان باور پذیر بشود که لاغری طبیعی است. حتی منطقی هم بهش میگیم، مثلا اینکه من قبلا هم در آن وزن ایده آل بوده ام، یا توانایی لاغر شدن دارم چون قبلا لاغر شدم، یا صدها نفر با این روش لاغر شده اند و …

      در این بین باید حواسمان باشد، خودمان به خودمان برچسب های چاقانه نزنیم. 

      استاد توی گام ۳۰ که به درس این هفته هم مرتبط و نزدیکه میگن به هیچ وجه به خودتون برچسب نزنید. همین برچسب زدن باعث میشود تغییر کردن بسیار سخت تر باشد و اصلا باعث میشود در ناخودآگاه به خودتان حق بدهید که به خواسته تان نمی‌رسید.حتی در این حد که بگید ذهن من مقاومت داره، من در یادگیری ضعیفم، من عصبی بشم باید بخورم، من فراموشکارم و …برچسبی به خودمون می‌زنیم که از گذشته ایجاد شده، خودمون رو به یک سری ویژگی میشناسیم که به ضرر ماست. اگر ذهنت عوض شود میبینی میتوانی دقیقا برعکسش باشی.استاد میگن بدن ما با هر فکری سازگاره، اگر فکر میکنی جارو برقی ای، میگه اوکی من سازگارم.پس باید آگانه حواسمون باشه هیچ برچسبی که ضعیف کننده است به خودمون نزنیم.❤️هر تصوری در مورد خودت داری که تو رو ضعیف می‌کنه اشتباهه ❤️وقتی شیطان درون ما میخواد ما رو ضعیف کنه از هر فکری (برچسبی) استفاده می‌کنه.(پیشنهاد میکنم همه دوستان گام سی را بخوانند و گوش بدهند)

      وقتی ما در مورد رفتارها و عادتهای چاقانه خودمان با دیگران و حتی با خودمان صحبت میکنیم، در واقع داریم توجه عینی و ذهنی به چاقی میکنیم.ما وقتی داریم در نقش یک فرد متناسب بازی میکنیم، کار میکنیم، ظرف میشوریم، غذا میخورم و … یعنی داریم به ذهنمون میگیم من یک فرد متناسبم. اگر با زبان مون چیزی مخالف اون بگیم عملا ذهنمون رو گیج میکنیم. میگه اون نقش بازی کردنت را باور کنم یا این صحبت کردن در باره چاقی را؟! دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس را؟!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/17 20:51
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 354 کلمه

      مریم متناسب می‌شود.🥹👏🏻متناسب بودن برای من یک چیز ساده نیست. درست است که بابت آن گرسنگی نکشیدم اما برای رسیدن به آن دوره‌های زیادی گذراندم و فایل‌های زیادی گوش دادم فایل‌هایی که باعث شد نه تنها به تناسب اندام برسم بلکه تبدیل به انسان دیگری شوم.🌹🌹🌹🌹🌺انسانی که اعتماد به نفس بیشتری  دارد🌺🌷انسانی که به خودباوری رسیده🌷🌈انسانی که به خوددوستی رسیده و دائماً به دیگران نیاز ندارد تا مورد تایید آنها قرار بگیرد🌈متناسب بودن برای من احساس آزادی و سبکی دارد 🌟

      اینکه می‌توانم هر لباسی که دوست دارم را بپوشم و اینکه دیگر احساس سنگینی نمی‌کنم 👏🏻اعتماد به نفس من خیلی بالا رفته و به خودم افتخار می‌کنم از اینکه در جامعه حضور پیدا کنم خجالت نمی‌کشم با اعتماد به نفس قدم برمی‌دارم🍁من نه تنها از تغییرات جسمی خودم لذت می‌برم بلکه تغییرات روحی بسیار زیادی پیدا کردم که از آنها هم لذت می‌برم🌾

       اطرافیان من مدام از من می‌پرسند که از چه رژیم یا ورزشی استفاده کردم و دوست دارند از تجربیات من استفاده کنند من هم عاشق این هستم که آنها را راهنمایی کنم و برای آنها از راهی که آمده‌ام صحبت کنم… اینکه من از خودشناسی به تناسب اندام رسیدم نه رژیم یا ورزش خاص…

      تناسب اندام، بیشتر از اینکه روی خورد و خوراکم اثر گذاشته باشد روی خیلی چیزهای دیگر اثر گذاشته مثلاً اینکه من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم که دنبال آرزوهایم بروم و برای خودم وقت بگذارم حتی قبلاً می‌گفتم من خانه‌دار هستم و بچه دارم و هیچ وقتی برای خودم ندارم اما یاد گرفتم چطور می‌توانم برنامه‌ریزی کنم تا به خودم که مهمترین آدم زندگی خودم هستم هم برسم.

      تنها اصلاحاتی که دوست دارم در این روند داشته باشم این است که :

      *پرخوری گاه و بیگاه خودم را ترک کنم و وقتی که اضطراب دارم ناراحتم استرس دارم نگرانم خوشحالم هیجان زده هستم راه دیگری برای تخلیه احساساتم پیدا کنم راهی به جز خوردن …*ضمناً اینکه استمرار داشته باشم .نه اینکه یک روز فایل گوش بدهم یک روز تمرین انجام بدهم و بعد ۱۰ روز انجام ندهم چون من فهمیدم که سایت تناسب فکری، صحبت‌های استاد و راهنمایی‌های دوستان برای من مثل یک داروست که باید هر روز مصرف شود🌷 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/18 14:14
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 35 کلمه

        سلام

        ممنون مریم عزیز

        دقیقا چیزی که استاد اول دوره گفتن و ما اون موقع متوجه نمیشدیم، این که از این دوره نتیجه خاصی رو در نظر نگیرید، الان میبینیم که نتایج قراره خیلی بزرگتر باشه 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار امیره شهیبی
      1403/07/17 17:05
      مدت عضویت: 315 روز
      امتیاز کاربر: 7405 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 413 کلمه

      با سلام وخسته نباشیدبه همسیران واستادعزیز

      من اگه بخوام به نتیجه برسم باید فقط به لاغری فکزکنم وسوال وپاسخ هرروزتمرین کنم وبه تجسم شبانه که حال منو عالی می کنه ونمی فهمم چطور خوابم می بره ووقتی بیدارمیشم خودم می بینم که سیرخوابم خدایا شکرت من قبلا نمی دونستم که اینها تاثیر دارن ولی الان که توی ای سایتم فهمیدم که چطوری ازذهنم استفاده کنم من خودم وقتی ازدواج کردم لاغربودم همش ۴۵ کیلو بودم والان هم می تونم با فکر وبا تمرین کردن با توجه به نکته سیری دست ازغذا بکشم توجه ام به لاغری کنم من می تونم چون من خیلی اعتماد به نفس بالایی دارم وهرچیزی که ازخدا خواستم خداکمکم کرده وبه بیشتر ارزوهام رسیدهام الان لاغری به خدامی سپارم واین ازدوش خودم برمی دارم چون خدا خیلی راحت یه شبه می تونه من به ارزوهام برسونه اون ارحم الراحمین وهیچ کاری سختی براش نمشه لاغری اسانترین کاردنیاست 

      متناسب شدن چه حسی داره؟متناسب شدن حس ازادی درلباس پوشیدن حس ارامش حس اعتماد به نفس حسی که وقتی میرم خودم تواینه می بینم احساسم عالی میشه ودیگه به چاقی فکرنمی کنم 

      ۲ازچه تغییرات درجسم خودت لذت می بری؟

      شکمم وپهلوام اب شدن وکمرباریک وجذابی دارم وهرلباسی که می پوشم عالی توتنم دیگه حرص ولع به خوردن غذا ندارم دیگه ریزه خواری ندارم احساس سبکی وراحتی درراه رفتن دارم زانو دردم وخارپاشنه ام خوب شدن وزنم به ۶۰ کیلورسیده ومی تونم ساعتها راه برم

      چه بازخوردی ازاطرافیانت دریافت کردی؟دوستم دیدم دوماه منو ندیده بودوقتی منو دید گفت کمرت چقد لاغرشده خیلی خوب شدی گفت قبلا خیلی چاق بودی ومن این شبنم که تازه جوانه زده حساب کردم وخوشحال شدم ودوست دارم چندتا شبنم دیگه اضافه بشن

      ۴-چه تغییری دررفتارخودت می بینی

      دیگه به چاقی فکرنمی کنماحساس درونم عالی شده فقط به لاغری فکرمی کنم احساسم خیلی خوب شده دیگه راحت بدون استرس چیزی که دوست دارم به اندازه نیازه بدنم می خورم ونمی ترسم که چاق بشم چون غذا چاق نمی کنه این فکرمه که منوچاق کرده دیگه حرص ولع به غذا ندارم 

      ۵- چه اصلاحاتی درجهت بهبودروندمتناسب شدن خودت می تونی ایجادکنی؟

      من عصرانه که ازخواب بلندمیشم  نبایدچیزی بخورم چون تازه نهارخوردم وگرسنه ام نیست وبه ندای فرشته درونم توجه کنم وبه خانم منفی باف توجه نکنم بهم میگه بخور حتی اگه گشنم نیست کیک وشیرینی جات وقتی میرم تولدیاجشنی خانم منفی باف بهم میگه بخور دیگه گیرت نمیاد من نبایداسیرحرفاش بشم وبه ندای فرشته نجات بخشم گوش بدم اوصلاح منومی خادخانم منفی باف اون شیطان ومی خوادداعم منوگول بزنه ولی من دیگه اهمیتی نمی دم به حرفاش تازه شناختمش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/18 21:15
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 32 کلمه

        سلام دوست عزیز

        چه کامنت خوبی گذاشتید.

        اونجا که گفتید لاغری رو به خدا سپردید و اینطوری بارش رو از روی دوستون برداشتی خیلی خوب بود و واقعا به دلم نشست.

        ممنونم از شما 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 163 کلمه

      من سوالات شما رو تو دفترم نوشتم در طول روز می رم به سوالات جواب میدم و سعی میکنم هر روز یه جواب جدید بدم چون هر روز احساسم بهتر میشه 

      سوال اول متناسب شدن چه حسی به من میده حس عالی مثل پز دادن مثل خوش بو ترین عطر رو استفاده کردن به نظرم متناسب شدن خودش خیلی خوش عطره 

      سوال دوم از چه تغییراتی در بدن خودتون لذت می برید از این که لباس تو بدنم قشنگ میشنه عالیه دوسش دارم خیلی به ادم حس خوبی میده 

      سوال سوم چه باز خوردی از اطرافیانت دریافت می کنی همه من رو می بینن میگن چی کاری کاری لاغر شدی نه جدی چه کارکردی تو که وقت نداری بری ورزش من فقط لبخند میزنم میگم بشینم میگم برات 

      سوال چهارم چه تغییری در رفتار و افکارت جدیدت می بینی اولین تغییر من لذت بردن از غذا هاست دومی که خیلی دوسش دارم ارامش که دارم عجیب ذهنم اروم شده انگار دنیا روی در کند واهسته ش نشسته 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/18 21:27
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 40 کلمه

        سلام خانم شرفی عزیز

        چقدر از اون جا گفتین حس پز دادن و عطر خوشبو زدن رو خیلی دوست داشتم. دقیقا توی ذهنم و تجسم خاک همچین چیزی بود من میگفتم حس قد بلندی ،از فردا اینا رو هم می‌نویسم 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 169 کلمه

      من هر شب دارم تلاش می کنم که تمرین تجسم رو انجام بدم بعضی شبها خیلی خسته ام زود خواب می برم همون اولش حالا چند شب می رم تو تخت قبل از دراز کشیدن سعی می کنم که تصویر لاغری رو تو گوشی م دارم برای چند دقیقه نگاه کنم تا اخرین تصویر تو ذهن من باشه 

      یه کار دیگه که می کنم و خودم اسمش رو گذاشتم تجسم زنده در طول روز سعی م کنم وقتی دارم کارها رو انجام میدم خودم رو متناسب ببینم 

      سعی می کنم فیلم بازی کنم و برم تو جلد یه خانم متناسب و خوش استیل خب من چندتا از این خانم هار و می شناسم واقعا اخلاق و رفتارشون هم خیلی متناسب و باشخصیت هست 

      منم سعی می کنم تو فیلمم مثل اون هم خوش برخورد باشم هم خوش سخن باشم دلم می خواد از طریق زبان احساسات با دنیای غیب و ماوالطبیعه ارتباط بگیرم و تناسب م رو از دنیا غیب با کنترل کردن افکار و احساساتم بیارم تو دنیای مادی تو جسسمم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3025 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 161 کلمه

      سلام دوستان عزیز 

      به نظرم برای رسیدن به هر هدفی ادم باید یه مسیری رو طی کنه و یه زمانی رو هم صرفش کنه تا بهش برسه حالا جاده رسیدن به تناسب اندام هم همینه و برای رسیدن بهش ادم باید لیاقتش و شایستگی ش رو تو خودش به وجود بیاره حالا این لیاقت و شایستگی از کجا میاد از همین تمرینات که استاد میدن یکی ش اسان جلوه دادن انجام کار یا رسیدن به هدف – تمرین تجسم شبانه -جواب دادن به سوالها 

      انگار وقتی ادم این تمرین ها رو انجام میده یه پله میره بالاتر و روی پله بعدی لیاقت و شایستگی می ایسته من باید برای خودم بابت تمرین امروز چندتا مثل بزنم تا تو ذهنم حک بشه و هر وقت ذهنم از من پرسید چطور لاغر شدن با ذهن اسانترین کار دنیا تند تند مثالها رو نشونش بدم و بگم اینا رو نگاه کن چقدر راحت انجامش دادم پس متناسب شدن رو هم می تونم به راحتی انجام بدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/17 11:04
      مدت عضویت: 1833 روز
      امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

      سوال ۱:متناسب بودن به من حس تونستن میده،حس قدرت میده حس میکنم منم اختیار زندگیم رو دارم،من میتونم زندگیم رو درست کنم،من میتونم خودم پازل قشنک زندگیم رو بچینم، بهم حس اعتماد به نفس میده،دیروز ویدیو شگفتی سازان رو که میدیم  میگفتن چقد رو اعتماد به نفس من تاثیر گذاشته،که میتونم به راننده بگم از این مسیر برو،قبلا اینجوری نبودن،الان که فکرشو میکنم،من توخیلی از جاها ،پیش خیلی از آدما،دهنم بسته بوده،خیلی جاها حقم پایمال شده وعلتش فقط اعتماد به نفس پایین وعزت نفس پایینم بوده ،من در کنار لاغر شدن،عزت نفسم رو به دست میارم،یکی از چیزهایی که خیلی این وسط تاثیر داره خوندن وگوش دادن میثاق نامس،که هر روز مرهمی روی دردهای دل منه،انگار یه نفر وکیل منه وهمش داره این رو به دنیا میگه ،هر چی تو میثاقنامس،حق منه ،که نتونستم ازش استفاده کنم،چون چاق بودم،ودیگران ازش سو استفاده کردن،وچون هیچی نمیگفتم دیگران میگفتن فاطمه دل مهربونی داره،گذشت میکنه ،نه من گذشت نمیکردم،چون عزت نفس پایینی داشتم،از حق خودم دفاع نمیکردم اصلا حقی برا خودم قائل نمیشدم ،توخانواده خودم هم همین طور بودم،خودم اصلا برا خودم ارزشی قایل نمیشدم،اگه گوشت بود برا بقیه میزاشتم،بهترین میوه ها رو برا بقیه میزاشتم،نه اینکه نباشه ها،بود،من خودمو لایق بهترین چیزها نمیدونستم،سوال ۲:از چه تغیراتی در بدن خودت لذت میبری؟ازین که هر وقت میرم جلو آینه خودمو دوست دارم لذت میبرم،ازین که وقتی شونه میکنم موهامو خودمو دوست دارم لذت میبرم،من برای اولین بار تو سن ۴۴ سالگی چند روز پیش موهامو خرگوشی بستم،اینقدر بهم میومد،این قدر خندیدم،واشک حسرت توی چشمم اومد که ای دل غافل من زندگی نکردم،بعد که خودمو سیر دیدم ددیوانه بازی در آوردم ،خودمو جمعو جور کردمو رفتم مغازه، ازین که وقتی میرم جلو آینه یه نمه غبغبم رفته تو خوشحالمسوال ۳:چه باز خوردی از اطرافیان دریافت کردی؟یکی از مشتریا گفت لاغر تر شدی،حدودا یک ماهم نیم بود نیومده بود مغازم،فکر کرد چون اوتمیل میخورم یا گرمی جات دارم لاغر میشمسوال ۴:چه تغیری در رفتار وافکر جدیدت میبینی؟نمیدونم چرا،ولی تمایل عجیبی پیدا کردم به خوردن نون،شاید به خاطر این باشه که مشتریا که حرف میزنن،همش مثال میزنن که فلانی لاغره،همش داره میخوره،تمام غذاهاشم میگه تا با نون نخورم سیر نمیشم،شاید به خاطر اون باشه،چون من یه عمر نون وبرنج رو عامل چاقیم میدونستم یه مطلب دیگه ای هم که برام پیش اومده اینه که هر وقت با غذا ماست میخورم ،قشنگ احساس سیری میکنم ،زود تر سیر میشم،ولی اگر سالاد بخورم  ویا سبزی خوردن بیشتر غذا میخورم ودیر تر احساس سیری رو میفهمم،نکته دیگه ای که تو رفتارام اومده اینه که من وقتی گرسنه میشم کمتر دوست دارم میوه بخورم بیشتر میلم به غذا میره یعنی دوست دارم به محض گرسنگی غذا بخورم چون هر وقت میوه میخورم احساس گرسنگی شدید بهم دست میده،لطفا بگید عملم درسته یا نهسوال ۵:تا میتونم تو سایت باشم،تو گروه باشم،هرچه تو این فضا باشم آروم تر وامیدوارترم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/07/17 13:56
        مدت عضویت: 460 روز
        امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 242 کلمه

        سلام شادی جانم

        ممنون که برامون مینویسید اینکه شما با خوردن میوه یا سبزی احساس ضعف داری و سیر نمی‌شوی بخاطر اینه که ذهن چاق میوه و سبزی و تنقلات و هله و هوله رو غذا حساب نمیکنه که اینم خودمون برنامه شو به ذهنمون دادیم وقتی رژیم می‌گرفتیم، بجای غذا میوه و سالاد و سبزیجات استفاده میکردیم و فکر می‌کردیم اینا غذا نیستند و تازه به هضم غذا و چربی سوزی هم کمک می‌کنند در صورتی که اینا همش اطلاعات اشتباهی است که ما برای لاغر شدن از محیط بیرون دریافت کردیم و واقعیت این است که هر چیزی قابل خوردن باشد برای مغز ما غذا حساب میشود و مغز نمیدونه این خوراکی که میخوری غذاست یا میوه یا… و ما خودمون این اطلاعات را بهش دادیم این بار وقتی چیزی خوردی و احساس ضعف کردی دقت کن ببین معده ات ضعف داره یا ته گلویت ضعف میکنه اگه دیدی ضعف گلو داری بدون که این ضعف گرسنگی کاذبه و به جای خوردن غذا و خوراکی دو لیوان آب بنوش و اهمیتی بهش نده براحتی برطرف میشه مورد دیگه اینه که هر وقت گرسنه میشوی از هر غذایی که میلت میکشه بخور لازم نیست همراه غذایت حتماً سبزی یا سالاد یا ترشی و غیره بخوری اینا همه اضافه خوری هایست که در رژیم‌ها به اسم چربی سوزی و هضم کننده غذا به ما آموزش دادند همه رو رها کن و فقط تمرکز کن روی نقطهٔ سیری و گرسنگی واقعی

        شاد و سلامت باشی🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 575 کلمه

      به نام خداوند مهربانم

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیرم

      از قسمت ششم دوره ی ورود به ذهن ناخوداگاه خیلی لذت بردم .

      در مورد مزایای تجسم شبانه باید بگم کمترین سودش اینه که همون لحظه حس و حال خیلی خوبی پیدا میکنم و چه چیزی بهتر از این که حالم خوب باشه 🙂

      با افکار خوبم در مورد خودم ، می خوابم ، به جای  این همه فکر منفی و این باعث میشه خوابم عمیق تر و لذتبخش تر بشه 🙂صبح هم سرحال بیدار میشم .

      یادم باشه که کاری به نتیجه نداشته باشم و نتیجه ای برای این تجسم در نظر نگیرم .

      {من یادمه که بارها چیزی رو خواستم و با مرور اون فکر د. ذهنم ،به دست آوردمش ،مثل داشتن خونه در وسط شهر ، یعنی جایی که به همه چیز نزدیک هست و برای رفتن به مکانهای ضروری مثل بانک ، باشگاه ، مدرسه و … نیازی به تاکسی گرفتن نیست .این یه آرزو بود در ذهنم ، درسته سالها طول کشید اما الان می دونم که رسیدن به آرزو هم راه حل خودش رو داره و باید یادبگیرم چیکار کنم و این باعث میشه خیلی زودتر به آرزوهام برسم .}

      ✓وقتی آرزویی در ذهنم ثبت بشه به اندازه ای که تحقق اون آرزو در دنیای واقعی ، راحت و قابل اجرا باشه ، من راحت تر بهش میرسم .✓

      « از نظر من چون لاغر شدنم راحت و عادی ست پس لاغر میشم و به آرزوی لاغریم میرسم .»

      مثلا برای من مدت هاست که طرز فکرم در مورد درآمد داشتن عوض شده ،نگرشم تغییر کرده ، اینکه درآمد زیادی داشته باشم ربطش نمی دهم به کار کردن یا بیشتر کارکردن ،من خواسته ام را گفته ام ، خداوند هر جور خواست به درخواستم پاسخ بده .دیگه دلیل نمیارم در ذهنم که چطور میشه ، ممکن هست یا نه ،فلان درآمد رو داشته باشم ،به نظر من خیلی عادی و طبیعی ست ، چون خیلی ها هستند که درآمد زیادی کسب می کنند ،این دنیا فراوانی نعمت هست ، هر چقدر بخوایم وجود داره فقط باید عاشقانه طلب کنیم و در ذهنمون همش بهش فکر کنیم و باور و ایمان داشته باشیم که میرسه .

      ✓✓✓وقتی من پذیرفتم که راحت لاغر میشم،راحت ثروتمند میشم  ، خدا خودش راه رو نشون میده ، ایده شکل میگیره ، یواش یواش شرایط عوض میشه✓✓✓

      [ از نظر من لاغر بودنم ، ثروتمند بودنم ، داشتن بهترین همسر ، بهترین ماشین ،بهترین خونه و بهترین زندگی ،کاملا طبیعی ست و من لایقش هستم ]

      « من لاغر میشم چون کاملا راحت ،عادی و طبیعی ست کسی لاغر باشه »

      ✓ تفاوت در زمان رسیدن اون خواسته ، ربط داره به میزان طبیعی بودن اون خواسته و حس امکان پذیر بودن اون خواسته ✓

      / این تجسم ها باعث میشه باورپذیر تر بشه یعنی از نظر منطقی ممکن میشه/

      این مثال استاد خیلی جالب بود برام :متناسب شدن خیلی راحت تر از خرید همچین خونه ای هست که استاد خریدند با تمام وسائل ،چون متناسب شدن همش به خودمون ربط داره( دست خودمه )، نه به دلار و نه به این همه اما و اگر که در خریدن خونه وجود داره .

      ✓ پس اگر در ذهن خودم آرزوهام طبیعی بشن حتما بهشون میرسم ✓

      ✓✓✓ یه تجسم عالی :هر کاری که انجام میدم همون لحظه با خودم میگم الان این کار رو اگر ۶۵ کیلو و کاملا متناسب بشم انجام میدم چقدر راحت تر ، بهتر و لذت بخش تر خواهد بود ✓✓✓

      « خداوندا شکرت »

      ✓ استاد گرامیم ممنونم برای این دوره ی لذت بخش و فوق العاده مفید ✓

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/17 23:20
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 45 کلمه

        سلام نشمیل عزیز

        برای من هم انجام تمرین پاسخگویی به ۵ سوال در همون لحظه احساس بسیار خوبی بهم میده، احساس شعف میکنم و واقعا انگار توی موقعیت هستم و دارم اون چیزهایی که می‌نویسم را به چشم میبینم و احساس میکنم و لذت میبرم 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 29 کلمه

          سلام لیلا خانم عزیزم 

          خوشحالم که اون احساس خوب رو شما هم تجربه می کنید:)

           و امیدوارم به صورت واقعی لحظات زیبای اندام متناسب رو برای همیشه داشته باشید .

          خداوند نگهدارتون 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/17 08:28
      مدت عضویت: 1833 روز
      امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 592 کلمه

      به به نام خدای خوب و نازنینم ان مع العسر یسرا همراه هر سختی آسان است هر وقت به سختی رسیدید فقط باید آسونیهاش رو ببینید،مسائل زندگی مثل یه سکه میمونه که دورو داره یه روش سختیه،یه روش هم آسانیه بستگی به دید شما داره،مثلا  وقتی میخوای کارای خونه رو انجام بدی ،هم میتونی بازجر کشیدن کارهات رو انجام بدی وهم میتونی کاری کنی که همون کارها رو بالذت انجام بدی،کاری میخوای انجام بدی همونه ولی توهستی که تعیین میکنی سختش کنی وزجر بکشی ویانه لذت ببری،وزن کم کردن ورسیدن به تناسب فکری هم همینه،تو میتونی بازجر کشیدن ورژیم گرفتنو ورزش کردن وزنتو کم کنی ویانه،میتونی با یاد گرفتنِ یه روش راحت وزن کم کنی،اینجاما روش راحت رو یاد گرفتیم،فقط باید این رو یاد بگیریم که لاغری راحته وپیش خودمون تکرار کنیم ومثال بیاریم که راحته،من از بچگی این مشکل رو داشتم که خیلی تو انجام دادن کارهام سخت میگرفتم،مثلا اگه میخواستم ظرف بشورم ،برام یه غول بود،یه بار یادم نیست که چه کاری بود میخواستم انجام بدم،خیلی سختم بود،وانجامش نمیدادم،یه روز که خونه مادر شوهرم بودیم بحث همین کار شد ومادر شوهرم گفت ،اینکه کاری نداره ،خیلی راحته که،من اصلا همین جوری موندم،پیش خودم گفتم من با اینکه سواد دارم وجووونم این کار چقد برام سخته ولی مادر شوهرم که سواد نداره وبراش واقعا سخته ،خیلی راحت میدونه این کار رو،نه این که فکر کنید که الکی حرف میزنن،نه ،واقعا انجام هر کاری براشون اسونه ،چون این کار رو همیشه انجام میدن ومیگن خب اینکه کاری نداره،در واقع آدم عملگرایی هستن،چند وقته که منم همین جوری شدم وقتی میخوام کاری کنم وزورم میاد سریع این کلمه رو به کار میبرم،کاری نداره که،مثلا میخوام ظرف بشورم وخستم،پیش خودم میگم کاری نداره که،فقط ۵ دیقه میرم انجام میدم یه فقط میرم فلان جا رو تمیز میکنم ،اصلا خودمو خسته نمیکنم فقط چندتا ظرفو جابه جا میکنم،وقتی این قدر برا خودم ظرف شستن رو راحت میکنم،دیگه انگار یه مانعی از جلوی پام برداشته میشه وکارهام سریعتر وراحت تر انجام میشهتواین مسیرم همینطوری شدم وقتی نجوای ذهنی میاد سراغم ومیگه الان چند ساله توذاین مسیری پس چرا لاغر نشدی،این مسیر سخته،تو این قدر مشغله ذهنی داری ،نمیتونی با ذهنت لاغر بشی،اینایی رو که میبینی اینجان ودارن لاغر میشن فکرشون آزاده،تو نمیتونی،اونوقته که من میگم کاری نداره که لاغری باذهن فقط باید اصل نقطه سیری وگرسنگی رو رعایت کنی وبه هر مقداری که خوردی توجه نکنی ،همین،ومطمئن باشی وحرف های استاد رو ۱۰۰ در۱۰۰ قبول کنی وهیچ حرف دیگه ای رو قبول نکنی،اگه تا حالا نتیجه نگرفتی فقط به خاطر این بوده که حرف استاد رو باور نکرده بودیهرکی اومد هرچی گفت تو گوش کردی،یکی گفت قانون سلامتی تو بدو بدو رفتی،هر کی گفت رژیم کتو تو بدو بدو رفتی،هر کیگفت نون نخور بیا با بادومو کنجدو هر چیز دیگه بخور رفتی،هر کی گفت،بیا دمنوش بخور رفتی، وخلاصه واینستادی سر یه خونه،واز این شاخه به اون شاخه پریدی،دیروز رفتم گفتگو باشگفتی سازها رو دیدم توی هر سه تا ویدیو گفته شده بود که من حرفهای استاد رو به عنوان وحی منزل دونستم،ولی من چکار کردم،؟هیچی،باور نکردم،وپشیمونم،والان دیگه حرف هیچ کس رو باور نمیکنم وبه راحت بودن این مسیر ایمان دارم،وقتی بقیه به این راحتی لاغر شدن پس منم میشم،وهر وقت استاد چیزی رو میگن که من قبول ندارم ،دیگه نمیام باهاشون مخالفت کنم،سریع دهن منفی باف رو میبندم،بهش میگم ساکت شو استاده که داره درست میگه،این همه رو لاغر کرده،توداری چی میگی؟لاغری آسونترین کار دنیاست؟چرا؟چون راه وروش داره،دقیقا مثل اینه که یه آشپز حرفه ای که سالها کار کرده،میگه پختن یه قرمه سبزی عالی خیلی راحته،چرا میگه؟چون راه وروش پختن یه قورمه سبزی عالی رو بلده،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/17 09:53
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 212 کلمه

        سلام شادی عزیزم

        ممنون بابت کامنت خوبت

        یه کامنت دلی بود واقعا و پر از نهیب. من هم قشنگ این دو حالت رو تجربه کردم. یه زمانی کار خونه مثل ظرفدیا جارو برام عذاب الیم بود. بچه بودیم بین من و خواهرم نوبتیذبود، یه روز من ظرف خواهرم جارو و برعکس. نمیدونم چرا برام آنقدر دردناک بود. و از یه جایی که باز نمیدونم چرا، دیگه کار کردن، مخصوصا ظرف شستن برام نه تنها سخت نیست بلکه اگه بخوام موقت از کار دیگه ای فرار کنم میرم سراغ ظرف شستن. و کلا این راحت کردن کارها واقعا داره کارم رو راه میندازه. این که از اول اون مار رو راحت و شدنی بدونی و پیش بینی خوب و موفق ازش داشته باشی.

        شما هم حالا که نکته اصلی را فهمیدی که چرا تا بحال روی وزن نتیجه کامل را نگرفتی (چون مطمئنا نتایج خیلی خوبی از بودن توی این سایت گرفتی و روی باورها و آرامش و … خیلی پیشرفت کردی) و فهمیدی که دلیلش عدم تمرکز روی همین یک روش خاص است، الان که متوجه شدی کلی کار برات آسان تر شده. خدا رو شکر. ان شالله که هممون بتونیم از این امکانات و این آگاهی ها در جهت ارتقای رفتارمون و بهتر شدن احساسمون و رسیدن به تناسب دلخواهمون استفاده کنیم.

        قربان شما 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/19 22:52
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 162 کلمه

        سلام به شما 

        اتفاقا منم چند وقت هست عملگرا شدم تو کارهام که تو این دوره هم تاثیر گذاشته مثلا تنبلی میاد که نزاره کامنت بخونم یا بنویسم سریع انجام میدم تا ذهنم دیگه بی خیال بشه و بزاره تو این سایت بیام

        یه قانونی هست به اسم 5ثانیه که تو فقط 5ثانیه فقط داری حرکت کنی و حالت فیزیکیتو عوض کنی اونم از 5به پایین بشماری 54321حرکت خیلی قانون خوبیه نویسندش هم یه خانم خارجی به اسم مل رابینز هستش حالا خلاصه قانون اینه:

        قانون ۵ ثانیه: لحظه‌ای که غریزه‌ای برای اقدام کردن در راستای هدفی را دارید، باید در عرض ۵ ثانیه به‌طور فیزیکی حرکت کنید وگرنه مغز شما مانع می‌شود و ایدۀ شما را از بین می‌برد. قانون ۵ ثانیه به سه دلیل موثر است؛ اول اینکه این قانون از طریق قدم‌های کوچک شجاعانه، ترس شما را کمتر می‌کند و بهانه‌ها را از ذهن شما دور می‌کند.

        قانون فوق العده ای هستش پیشنهاد میکنم تو متناسب بودن و کنترل ذهن بکار میشه گرفت

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/07/17 08:10
      مدت عضویت: 309 روز
      امتیاز کاربر: 6570 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 240 کلمه

      سلام خدمت استاد و سایر دوستان .انشالله که حال دلتون خوب باشه ..من اول ازهمه میخواستم موضوعی رو یادآور بشم که در صحبتهای استاد به این نتیجه رسیدم .دوستان وقتی که  رژیمهای مختلف رو میگرفتم مربی اون رژیم خودشون در تناسب اندام بودن و طوری صحبت میکردن که انگار خدا توجه ویژه ای به آنها داشته و از اول متناسب وخوش اندام بودن وما برا اینکه مثل اونا باشیم باید مو به مو برنامه ای که اونا میدن رو اجرا کنیم واگر اشتباه کنیم ووزنی کم نشد مقصر اصلی ماییم .اصلا وابدا خودشونو در کنار ما نمیدیدن ولی وقتی با استاد واین روش آشنا شدم این حسو نداشتم همیشه استاد در حرفاشون میگن ناراحت نباشید من خودم هم اینطور بودم و با این حرفشون چقدر دلگرم میشم ..استاد واقعا ممنون وسپاسگزارم .و اینکه چقدر شما نکاتی رو بیان میکنید که در هیچ رژیمی گفته نشده .یکی از این نکات طبیعی جلوه دادن لاغریه ..من وقتی از خدا چیزی رو طلب میکنم باید تمام وکمال خواسته ام رو از دوش خودم بردارم وبسپارم به ذات الهی ونگران چگونه انحام شدنش نباشم .ذات مقدس میدونه از چه راهی منو به خواسته ام برسونه .وخودش راههارو نشونم میده .مثل همین سایت که به طور اتفاقی هدایت شدم وحالم بسیار خوب هست خدایااااااشکرت.من یاد گرفتم که مانند یک فرد متناسب غذا بخورم و.فکر کنم من یاد گرفتم و یادم دادید که برای خدا هیچ غیر ممکنی وجود نداره .لاغری که آسانترین کار دنیاست.با تشکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شادی
        1403/07/20 18:34
        مدت عضویت: 1833 روز
        امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 80 کلمه

        سلام بله دقیقا همین طوره که شما فرمودین،ماهروقت رفتیم باشگاه یه آدم خوش هیکل مربیمون بود که هی دم میزد از اراده داشتن،اون خانم یا همیشه متناسب بود یا یه زمان کوتاهی مثلا تو بارداری چند کیلویی اضاف کرده بود واون رو هم بعد از زایمان کم کرده بود اون خانم فقط یه فرمول اشتباه داشت که تو بارداری چاق شده بود مثل ما نبود که این همه باور های چاق داشتیم،خدا رو شکر میکنم که خدا مارو هدایت کرد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 382 کلمه

      به نام خداوند بخشنده

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      روز ۱۵

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟ 

      می دونید من چرا مطمئنم به اون اندام ایده آل مورد نظرم می رسم ؟چون من در مسیر لاغری هستم ، هر روز آگاهی مربوط به لاغری کسب می کنم ، ذهنم پر شده از افکار و فرمولهای مربوط به لاغری ،افکار چاق کننده در ذهنم هر روز کمرنگ تر میشن ، چون بهشون فکر نمی کنم و ازشون استفاده نمی کنم .من لاغر میشم چون حس لاغری دارم ، حس لاغری من رو به لاغری می رسونه ،من از خودم انتظار لاغرشدن دارم ، پس لاغر میشوم .

      متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم بوده .متناسب بودن بهم حس قدرتمندی و تسلط بر ذهن و زندگیم میده .متناسب بودن بهم حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن بهم میده .متناسب بودن بهم حس سبکی،سلامتی،جوانی،جذابیت،اراده ،اعتماد بنفس،عزت نفس، ارزشمندی و لیاقت میده .

      از اینکه ۶۵کیلوگرم شدم و خیلی اندامم زیبا و متناسب شده لذت میبرم .از اینکه عاشق خودم شدم و با دیدن خودم خوشحال میشم لبخند میزنم و خدا رو شکر می کنم  ،لذت میبرم .از اینکه رفتار غذاییم مثل افراد متناسب شده لذت میبرم .از اینکه شخصیتم کلا عوض شده لذت میبرم.از اینکه هر لباسی از هر رنگی دلم بخواد می تونم بپوشم لذت میبرم .

      همسرم ،دوستم زینب،مادرم ،برادرانم ،خواهر و خواهرزاده هام وقتی از در رفتم تو بسیار براشون جالب بود ،گفتن آفرین نشمیل ،خوشحالیم برات ،لاغری خیلی بهت میاد ،واقعا زیباتر و جوان تر شدی ، لباسها به تنت خیلی زیبا شدن ،به ما هم بگو چیکار کردی .

      میبینم که توجهم به مواد غذایی خیلی کمتر شدن .میبینم میلم به خوردن خیلی کمتر شده .میبینم مثل افراد متناسب با افکار و رفتار غذایی صحیح ، فکر و رفتار میکنم .

      باید هر روز با عشق ادامه بدم ، سعی کنم یهترین رفتار غذایی رو داشته باشم، همچنین مواظب ورودی ذهنم باشم ، افکار مثبت و کننده ، من رو به لاغری میرسونه ،پس همون ها رو وارلاغرد ذهنم می کنم .باید تمرینات و تجسم رو عالی هر روز انجام بدم .

      خدایا شکرت

      استاد سپاسگذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شادی
        1403/07/20 20:19
        مدت عضویت: 1833 روز
        امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 89 کلمه

        به نام و نازنینم چقدر قشنگ بود جوابتون به این سوال که می‌دونید من چرا مطمئنم که به اون اندام ایده آل مورد نظر می‌رسم چقدر دلنشین بود جوابتون من هم به این امیدواری رسیدم که به اندام ایده آل حتی به زندگی ایده آلم می‌رسم چون من در مسیر لاغری هستم هر روز آگاهی مربوط به لاغری را کسب می‌کنم اون را عمل می‌کنم ذهنم پر شده از افکار فرمول‌های لاغری و تناسب و اون فرمول‌های اشتباه چاقی دارن روز به روز کمرنگ‌تر میشن ممنون از کامنت قشنگتون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/07/16 17:37
      مدت عضویت: 313 روز
      امتیاز کاربر: 1825 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 183 کلمه

      به نام خدای بزرگ و مهربان 

      با سپاس از استاد عزیزم که زحمت میکشن برای ما 

      هر چیزی رو باور کنیم برامون اتفاق می‌افته من خوم این رو بارها امتحان کردم مثلا انتقالی خودم رو برای خودم طبیعی کردم و باور کردم یا اینکه همسر خوبی در آینده برای من هست رو تصور کردم و درست هم بود برای لاغری هم باید اون روطبیعی بدونیم یعنی لاغری رو سخت نکنیم و به ذهن بگیم دیگه از این راحت‌تر هم هست برامون ایجاد کن 

      از وقتی این فایل رو گوش کردم لاغری رو برای خودم راحت کردم و شک ندارم بهش میرسم 

      الان هم برای خودم رفتن به یک شهر بزرگ رو باورش کردم و حتی میدونم میخوام برم کدوم محله زندگی کنم و خودم رو توی خیابون های اون شهر تصور می‌کنم انشاله درست میشه و من میرم 

      برای لاغر شدن که آسان‌ترین کار دنیاست بهترین لباسها رو تصور کردم با بهترین رنگها رو که پوشیدم و با خیال راحت همه جا میرم 

      و با خودم میگم این لاغری که راحت بود چرا جلوش رو گرفته بودی چرا نمیزاشتی ذهنت انجامش بده چرا براش بهونه میاوردی دیدی لاغر شدی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 4765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 69 کلمه

      سلام مثل همیشه عالی من الان که توی این دوره هستم و تمرین ها رو انجام میدم خیلی لاغری برام طبیعی شده قبل از این دوره میگفتم لاغری آسونه ولی انگار حالت عبارت تاکیدی بود و خیلی عمقی نبود ولی با این دوره خیلی راحت ذهنم قبول کرده و خوب طبیعتا رفتارهام هم خیلی بهتر شده مطمئنم که همه ی ما به تناسب اندام می‌رسیم ممنون از استاد  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/19 22:31
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 40 کلمه

        سلام به شما هم مسیر گرامی

        منم قبل از دوره همش تکرار میکردم که اسانترین کار دنیا لاغریه بدون اینکه بفهمم چی میگم ولی تو این دوره متوجه شدم چکار باید کرد امیدوارم تناسب اندام نتیجه عمل به این دوره باشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/07/16 16:53
      مدت عضویت: 460 روز
      امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 944 کلمه

      به نام عشق مطلق هستی❤️❤️❤️

      سلام و عشق نثار استاد بی‌همتایم و عاشقان لاغری

      سپاسگزارم استاد جان واقعاً آگاهی این جلسه تیر خلاص رو زد به منطق و باورهای مخرب ما و دوباره این اصل را به ما یادآوری کرد که همه چیز دست خودمونه و ما خالق زندگیه خودمان هستیم بنابراین برای رسیدن به هر آرزویی فقط کافی است موجود بودنش را با تمام وجودمان احساس کنیم و توی تخیلاتمون باهاش زندگی کنیم و طوری رفتار کنیم که احساس کنیم واقعاً بهش رسیدیم و داشتنش برامون عادی بشه و وقتی احساس کنیم اونو داریم‌ توی زندگی واقعی مون براحتی خلق میشه و من بارها و بارها به تکرار در زندگیم بطور ناخودآگاه این اصل رو در خیلی موارد تجربه کردم اما به اهمیت و قدرتش توجهی نداشتم و آگاهی این جلسه ضمن یادآوری این اصل این نکتهٔ کلیدی را توی مغزم حک کرد که کل قانون خداوند برپایهٔ راحتی و آسانیه و این منطق منه که آسان بودن خدا را برای ما سخت جلوه میدهد و من اگر بتوانم همین یه اصل را خوب بفهمم و درکش کنم، براحتی میتوانم خدا را به هر آنچه که می‌خواهم تبدیل کنم. به همین سادگی به همین آسانی 

      یادمه سالها پیش موقعی که توی یک خانهٔ یک طبقه زندگی میکردم داشتن این خونه ای که الان توش زندگی میکنم را آرزو کردم و شبها موقع خواب شروع میکردم به رویا پردازی یه خونهٔ دو طبقهٔ بزرگ با نور و روشنایی فراوان و وسایل شیک و مدرن توی یکی از خیابان‌های اصلی و در کوچه ای آرام با همسایه هایی خوش قلب و مهربان … و آنموقع وقتی به برادرم گفتم میخوام این خونه رو بفروشم و با پولش یه همچین خونه ای بخرم بهم خندید و گفت سحر توچقدر خوش خیالی این خونه قدیمیه و تو با پولش شاید بتونی یه آپارتمان بخری اما من خونه رو فروختم و برای تخلیه از خریدار دو ماه مهلت گرفتم و بچه هام مرتب سرزنشم میکردند که چرا خونه رو فروختی با این پول یا باید یه آپارتمان کوچیک بخریم یا باید بریم مستاجری اما من به حرفشون گوش نمی‌دادم و هر بنگاهی میرفتم میگفتم من یه خونهٔ دو طبقه با این شرایط میخوام اون بنده خداها هم که فکر می‌کردند من پول کافی برای خرید دارم خونه های دو طبقه زیادی نشونم دادند اما هیچ کدام مورد پسندم نبود و یک ماه به همین منوال گذشت و دیگه همهٔ اطرافیانم سرزنشم می‌کردند و برادرم با تمخسر میگفت شتر در خواب بیند پنبه دانه … اما من بدون اینکه قانون را بدانم دلم قرص بود که به این خونه میرسم دو هفتهٔ دیگر هم گذشت و من وقت چندانی نداشتم و خانه هایی را که میدیدم مورد پسندم نبود و اصلاً به این توجه نمیکردم که پولم برای خرید خونهٔ ایده آلم کمه و فقط تمرکزم روی این بود که خونهٔ مورد نظرم را پیدا کنم و دیگه تقریباً هیچ بنگاهی  نمونده بود که من سر نزنم و بچه ها هم مرتب غر می‌زدند و میگفتند مگه خونه بزرگ خریدن باین پول شوخیه و توی همین اوضاع و احوال یکی از دوستانم که میدانست من دنبال خونهٔ دوطبقه میگردم بهم زنگ زد و گفت پسر خاله ام بخاطر شرایط شغلیش مجبور شده بره یه شهر دیگه زندگی کنه و قصد داره آپارتمانی که نزدیک محل کارش هست رو بخره و از صاحب آپارتمان مهلت گرفته تا بتونه خونه شو بفروشه برای همین خونهٔ دو طبقه اش رو زیر قيمت میفروشه و وقتی با دوستم برای بازدید خانه رفتم دیدم این خانه بزرگتر و زیباتر از اون چیزیه که من تجسم میکردم و چون به پول برای خرید خونهٔ مورد نظرش نیاز داشت حاضر شد به همون مبلغی که من داشتم خونه رو بفروشه و من با ذوق و شوق فردای آنروز خونه رو قولنامه کردم و قرار شد هفتهٔ بعدش همزمان با سند زدن پول آن را پرداخت کنم و بچه ها هم تعجب کرده بودند و هم خوشحال بودند که یه همچین خونه ایی رو با مبلغ کم خریدیم دو روز بعدش از بنگاه تماس گرفتند و گفتند یه مشتری برای خونه پیدا شده که حاضره ضمن مبلغ پشیمون کرد با قيمت بیشتری خونه رو بخره و صاحب خونه هم راضی شده و این خبر روی پسر کوچیکم سهیل که آنموقع سال اول دانشگاه بود خیلی تاثیر گذاشت و با ناراحتی گفت مامان سحر ما شانس نداریم گفتم ما نیازی به شانس نداریم چون ما خدا رو داریم و همون خدایی که این خونه رو تا این مرحله رسونده بقیهٔ شم خودش درست میکنه و روز بعد صاحبخانه زنگ زد و گفت امکانش هست قبل از آماده شدن سند برای انتقال، پول خونه رو بریزی به حسابم گفتم چطور شما که میخواستی خونه رو با مبلغ بیشتر بفروشی گفت درسته ولی طرفه معامله پولش آماده نیست و گفته یه ده روزی طول میکشه تا بتونم پول خونه رو تهیه کنم و از این طرفم برای آپارتمانی که میخوام بخرم مشتری پیدا شده و صاحب آن گفته اگه امروز و فردا نتونی پول آپارتمان رو جور کنی اونو میفروشم به مشتری جدید و به این ترتیب من صاحب خانهٔ رویایی ام شدم و با عشق و شوق فراوان شروع کردم به نقاشی و طراحی خانه ام و زیباترین و مدرن ترین وسایل را برای آن تهیه کردم و تبدیلش کردم به بهشت کوچکی که هر کس وارد خانه ام میشود فقط تحسین می‌کند و الان که چندین ساله توی این خانه زندگی میکنم عادت هر روزم شده که برای داشتنش با حس خوب شکرگزاری کنم و حتی همسایه هایم هم کپی برابر اصل همون همسایه هایی هستند که توی تخیلات داشتنشون رو احساس میکردم و بقول استاد عزیزم مهم نیست که از نظر دیگران و منطق من امکان پذیر نیست مهم اینه که من دوست دارم خواستهٔ مورد علاقه مو تجربه کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/19 22:28
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 26 کلمه

        سلام

        خداروشکر تونستید خونه دلخواهتون رو بخرید و از زندگی کردن داخلس لذت ببرید امیدوارم تناسب رو هم با تجسم بدست بیارید و لذتتون چندین برابر بشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/20 05:01
          مدت عضویت: 460 روز
          امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 33 کلمه

          سلام دوست خوبم بسیار از لطف و محبت شما سپاسگزارم امیدوارم شما هم بزودی در خانهٔ رویایی خودتان ساکن شوید و براحتی به تناسب اندام ایده آل و هر آنچه دوست دارید برسید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شادی
        1403/07/20 20:36
        مدت عضویت: 1833 روز
        امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام سحر خانم عزیز چقدر کامنتتون زیبا ودلنشین بود،یکی از آرزوهای من اینه که یه خونه خوب با امکانات خوب بخرم،ازین به بعد توی تجسم هام وخواسته هام همیشه یاد داستان شما میافتم،وبرای ذهن خودم امکان پذیر میکنم وعادیسازی میکنم،وبهش میگم چون سحر خانم رسیده به خواستش پس منم میتونم برسم،ممنون از کامنت قشنگتون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/21 15:13
          مدت عضویت: 460 روز
          امتیاز کاربر: 8156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 92 کلمه

          سلام دوست عزیز و مهربانم 

          بسیار ممنون و سپاسگزارم از محبت قلبی و ابراز احساسات زیبایتان و خیلی خوشحالم که تجربهٔ خانه خریدن من انگیزهٔ شما دوست عزیزم برای رسیدن به خانهٔ دلخواهت را بیشتر کرده و مطمئن باش که بهش میرسی به شرط اینکه، به چرا و چطوریش فکر نکنی و فقط تمرکزت را بگذاری روی شرایط و امکاناتی که دوست داری خانهٔ ایده آلت داشته باشد و با حس خوب تجسمش کنی و امیدوارم براحتی خانه ای فراتر از انتظارت را جذب کنی و زیباترین خاطرات را در آن تجربه کنی👌💖

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/16 15:58
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

      چرا من باید بتونم لاغر بشم؟ روی چه حسابی؟

      چرا لاغری برای من امکان پذیره؟

      من می‌خوام به وزن ۵۸ کیلو برسم، چون وقتی در این وزن بودم از نظر خودم در بهترین شرایط بودم.

      برام امکان پذیره چون قبلا این وزن رو داشتم و فقط کافیه راهی که اومدم رو برگردم عقب.

      چون وزن ایده آل و متناسب من اینه، این دنیا هم که بر اساس تناسبه، اگر یک هزارم هم نسبت ها در فیزیک به هم بخوره، کار این دنیا ساقط میشه، پس تناسب طبیعیه.

      میتونم ۵۸ بشم و برام امکان پذیره، چون همین الان سهم ۵۸ هستم و فقط چندین کیلو روش گوشت و چربی اضافه اومده که رفتنیه. من الان ۵۸ رو در درون خودم دارم، فقط باید سیقلش بدم.

      امکان پذیره چون برای یه عالمه آدم انجام شده. فقط کلی دوست عکسشون توی شگفتی سازان هست و مطمئنا کسایی که نتیجه گرفتن چندین برابرند.

      شدنیه چون خیلی ها با کار کردن روی ذهن ناخودآگاهشون به خیلی چیزها رسیدن که تناسب اندام در مقابل اونا خیلی راحته.

      امکان پذیره چون احساسم میگه این راه درسته، چون از وقتی اومدم توی این مسیر، احساسم و حالم و وجدانم کلی به آرامش رسیدن، پس این مسیر درسته.

      لاغری با ذهن برای من امکان پذیره، چون از همین راه، یعنی ذهنی وزنم زیاد شده، کافیه ذهنم را درست کنم و راهی که رفتم را برگردم.

      امکان پذیره چون من الان نقطه سیری خودم رو تشخیص می دم و به همون میزان غذا میل میکنم، و اون هم صرف انرژی مورد نیاز بدنم میشه، پس چیزی برای اضافه وزن باقی نمی‌مونه.

      خیلی دلیل هست که لاغری امکان پذیره، و برای من امکان پذیره، و باور پذیره. من که بی صبرانه انتظارش را میکشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شادی
        1403/07/20 20:42
        مدت عضویت: 1833 روز
        امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 41 کلمه

        سلام لیلا جان ،واقعا امکان پذیره چون استاد تمام شرایطی رو که یه آدم میتونه برا چاقی داشته باشه رو داشتن والان تونستن از همین مسیر لاغر بشن وبه تناسب برسن،فقط باید به شدنش امیدوار باشیم ،نه به نشدنش،تا لیز نخوریم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1403/07/16 15:42
      مدت عضویت: 687 روز
      امتیاز کاربر: 4740 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 429 کلمه
      • به نام خداوند بخشنده مهربان سلام خدمت استاد مهربان                                                           ما توی زندگیمون خیلی کارها رو بر اساس نیاز جسممون انجام میدیم وانجام اون کارها برای ما خیلی طبیعی هستند وبدون هیچ سختی اون کارها رو انجام میدیم مثلا من هر زمان احساس خواب آلودگی کنم میرم ومیخوابم هروقت احساس سرما کنم لباس گرم میپوشم یا هر وقت به دست شوی نیاز داشته باشم دست شوی میرم واین کارها کارهای طبیعی هست ولی چرا وقتی  بخوام فقط زمانی که احساس گرسنگی داشته باشم سراغ غذا برم باید برام غیر طبیعی  باشه در صورتی که این رفتار هم یه رفتار طبیعی هست ومگر من وقتی خوابم نمیاد میرم میخوابم پس چرا باید وقتی گرسنه نشدم برم غذا بخورم این رفتار غیر طبیعی  هست اینکه مدام ریزه خواری کنم  غیر طبعی هست یاو قتی سیر خواب شده باشم مگه دوباره میخوابم نه پس چرا وقتی از غذا خوردن سیر شدم بخوام اضافه خواری کنم واین کارهم غیر طبیعی هست  من میخوام به‌این نکته برسم که وقتی میگم متناسب شدن پراز حس زیبای.، نشاط، شادی، اعتماد به نفس، داشتن افکار مثبت وتسلط داشتن بر افکار ورفتار م هست همه این حسها باید برای من طبیعی باشند یعنی خداوند من رو خلق کرده که همه این حس هارو تجربه کنم ودر شادی زندگی کنم واگر غیر از این حس هارو دارم تجربه میکنم یه جای کار من اشتباه هست چون داشتن احساس بد شاد نبودن نداشتن تسلط بر افکار وگفتار ورفتارم همه این ها غیر طبیعی  هسنتد وباید برای تغیرشون کاری انجام بدم تا به اصل وطبیعی بودن خودم برسم ووقتی رفتار های چاق کننده رو انجام میدم واقعا اون رفتارها غیر طبیعی هستند چرا وقتی سیرم باید غذا بخورم این عمل من واقعا غیر طبیعی  هست ودرپاسخ به اینکه و قتی متناسب شدم چه تغیراتی در من به وجود آمده من جواب میدم دیگه ریزه خواری نمیکنم دیگه اضافه خواری نمیکنم دیگه به کالری مواد غذای توجه نمیکنم دیگه ترسی از غذا خوردن ندارم وهر روز بر اساس نیاز بدنم غذا میخورم  والان باید در ذهن خودم انجام این تغییرات برایم یه کار عادی طبیعی باشد واز نظرم یه کار بسیار آسان وقابل اجرا و این باور رو داشته باشم که انجام رفتار درست یک واکنش طبیعی هست اینکه من لاغر باشم اینکه رفتارهای متناسبی داشته باشم اینکه جسم خوش اندامی داشته باشم این ها اصل واقعیت من هستند واگر غیر از این ها باشم باید کاری کنم تا به اصل و واقعیت خودم برسم
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 59 کلمه

        سلام و درود
        از خوندن نوشته شما لذت بردم
        این نوشته و طریقه منطقی کردن رفتار و افکار درست فوق العاده است
        (چرا وقتی بخوام فقط زمانی که احساس گرسنگی داشته باشم سراغ غذا برم باید برام غیر طبیعی باشه؟!!)
        خیلی عالی از مثال های مشابه و پرتکرار در زندگی روزمره برای منطقی کردن رفتار صحیح استفاده کردید.
        متشکرم
        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/07/18 16:02
        مدت عضویت: 1892 روز
        امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 75 کلمه

        سلام و درود خدمت استاد و فاطمه جان عزیز شگفتی ساز تمرینتون و برداشتتون   عالی بود خیلی لذت بردم از خوندن دیدگاهتون و خیلی تاثیر گذار بود برای منم خیلی شیوا و رسا 

        ایول داری خیلی درک مطلب بالا بود و به شدت تاثیر گذار متشکرم دوست عزیز خیلی چسبید دوست عزیزم فاطمه جان کاملا طبیعیه و آسون که یک شگفتی ساز محشری موفق و موید باشی عزیز دلم بهت تبریک میگم و احسنت   

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/18 20:15
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 86 کلمه

        سلام به شما

        لذت بردم نه لذت بردم

         چقدر فوق العاده نوشتید 

        موقع خوندن احساس متناسب شدن کردم انگار در جا وزنم متناسب شد خیلی منطق های عالی اوردید بابا چقدر خوب توضیح دادید یه لحظه ذهنم وایساد متوقف شد و گفت همینه اصل همینکه گفتی چقدر مدارتون بالا رفته که اینقدر ساده و منطقی نوشتید .

        زندگی روزانم تجسم شدکه راحتر متناسب بشم

        یعنی راحترین کار لاغری با ذهن هستش

        یعنی دیگه رفت تو ناخوداگاه که انجام بدم

        کامنتتون رو باید هزار بار خوند تا حک بشه تو افکارم

        خیلی خیلی خیلی سپاسگزارم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/18 20:53
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 55 کلمه

        سلامی دوباره

        یعنی اگر بپرسن تنها دلیل منطقی کردن متناسب شدن با ذهن چیه من به جرات میگم این کامنته

        باید طلایی فنی همیاری هر چی مدال بود میگرفتی بسکه برای من جالب و منطقی بود اگر کل بچه های این دوره پاسخ میدادن به کامنتتون بازم کم بود.

        چقدر ذوق زده شدم خوندم کامنتتون رو سپاس فراوان

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شادی
        1403/07/20 21:10
        مدت عضویت: 1833 روز
        امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 33 کلمه

        فاطمه جان سلام،چقدر کامنت محکم ومنطقی بود،یعنی یه جواب محکمه پسند بود ،کامنتتون رو سیو میکنم جزو علاقه مندیهام تا همیشه داشته باشمش،واقعا ارزش چندین بار خوندن رو داره،ممنونم از کامنتی که گذاشتید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 498 کلمه

      به نام خدا

      سلام

      ✓ بسیار سپاسگذارم از استاد بزرگوارم که جلسه ی ششم رو هم واسمون گذاشت 🙂 ✓

      امروز با دقت فایل رو گوش دادم و در دفترم نکات مهم رو یاداشت کردم ، در روزهای آینده بعد از اینکه مجدد بهش گوش دادم در موردش در دیدگاهم می نویسم .

      روز ۱۴

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم بوده .متناسب بودن بهم حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن میده .متناسب بودن بهم حس قدرتمندی و تسلط بر افکار مربوط به ذهن و زندگیم میده .متناسب بودن حس سبکی ، سلامتی،جذابیت ،جوانی،زیبایی، خوش اندامی،اعتماد بنفس،عزت نفس، اراده ، ارزشمندی و لیاقت بهم میده .

      از اینکه عاشق خودم شدم و وقتی خودم رو میبینم خیلی خوشحال میشم و میگم این منم در این اندام زیبا و متناسب ، خدایا شکرت ، لذت میبرم .از اینکه تا این حد اعتماد بنفس پیدا کردم و هیچ نگرانی ندارم ، لذت میبرم .از اینکه خودم رو لایق بهترین زندگی می دونم لذت میبرم .از اینکه کاملا متناسب شدم و الان ۶۵ کیلوگرم هستم لذت میبرم .از اینکه هر لباسی در هر رنگی که دلم بخواد می تونم بپوشم لذت میبرم .از اینکه سبک و سلامت شدم و راحت کارهام رو در تایم کمتری انجام میدم لذت میبرم .

      همسرم ، مادرم ، دوستم زینب ، برادرانم ، خواهرم و خواهرزاده هام همه خونه بودند وقتی من وارد شدم خیلی تعجب کردند و گفتند آفرین نشمیل چقدر زیباتر شدی ، لاغری خیلی بهت میاد ، عالیه که این همه سایز کم کردی ، لباسها خیلی به تنت زیبا شدند ، بهت تبریک میگیم .

      نگرشم خیلی عوض شده ، دیگه اون فرد گذشته نیستم ، شخصیتم مثل یه فرد کاملا متناسب با رفتار غذایی  صحیح و افکار صحیح شده .خیلی کم اهمیت میدم به خوردن . 

      [ مثلا همین امروز همسرم چون سرماخوردگی داشت ، ازم خواست برم پای سیب براش بخرم از قنادی معروفمون ، گفت میل داره ،منم گفتم اگر نرم خیلی بهتره ، قبلا هم باهاش قرار گذاشته بودم زمانی که خودش میل به خوردن شیرینی داره دیگه من رو نفرسته و خودش اقدام کنه .اگر هم پیشنهاد از طرف من بود خودم میرم .میدونستم واسه یه کاری میره بیرون گفتم پس از همونجا برو هر چی میل داری بخر ،خوشحالم که من نرفتم ،اتفاقا بعد یکی دو ساعت خودش هم نرفت و گفت دیگه میل ندارم 🙂 ]

      افکار منفی رو راحت تر رها می کنم و خوشبختانه مثبت اندیش شدم .

      اینکه هر روز تمریناتم رو عاشقانه انجام بدم .اینکه خوردنم فقط براساس نیاز بدنم و گرسنگی واقعی باشه و به محض سیری دست بکشم از خوردن .اینکه تجسم کنم آرزویم را .مهمترین مطلب اینه که لاغر شدن رو آسان و راحت ببینم و کاملا برام طبیعی باشه که لاغر بشم.

      {خدایا شکرت }

      « استاد گرامیم ممنونم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/18 20:03
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 27 کلمه

        سلام به نشمیل خانم

        کامنتت اینقدر طلایی بود که لذت بردم و منو برانگیخت رفتم کامنت نوشتم 

        واقعا از شما سپاسگزارم بخاطر کامنت هایی فوق العاده ای که مینویسید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 23 کلمه

          سلام هم مسیر گرامی

          لطف دارید ، خوشحالم که دیدگاهم رو جالب نوشتم ،

          امیدوارم هممون بهترین نتایج رو بگیریم و شگفتی ساز بشیم .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/15 22:14
      مدت عضویت: 1603 روز
      امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 242 کلمه

      با سلام

      خدمت استاد عزیز

      و دوستان هم مسیر

       راحت ترین کار لاغر شدن هست چرا راحته

      چونکه راه و روش راحت ترین کار که چاقی بود رو بلد هستیم  میلیون ها بار در هر ثانیه شبانه روز تمرین کردیم که چاق بشیم ناخوداگاه خواستیم چاق شیم و توجه کردیم چاق شیم و بصورت خیلی نرم و باحوصله چاق شده بودیم ،پس باید برعکس عمل کنیم و حالا توجه کردن به متناسب بودن رو خیلی نرم و میلیون ها بار تو ذهنمون مرور کنیم تا اول چاقی استب بشه و بعد روند متناسب بودن شروع بشه ،فقط خبر خوب اینکه چونکه متناسب بودن راه درست و خداپسندانه هستش خیلی زودتر از زمانی که چاق شدیم به نتیجه میرسه چرا اینو میگم چونکه از زمانی که این دوره رو استارت زدم تغییرات خیلی واضحی تو بدنم تو ذهنم تو افکارم رخ داده و نتیجه هر روزم داره شگفت انگیز تر میشه دو سه روز پیش از پله های محل کارم میرفتم بالا چند تا پله رو میپریدم خیلی سبکتر شده بودم قشنگ احساسش میکردم و چقدر ذوق زده میشدم و قشنگی این مسیر اینکه به خودم خیلی روحیه میدم به خودم خیلی انرژی میدم حتی اگر یکی بگه شکم داری با بی توجهی خیلی راحت و بدون مقاومت از ذهنم میزارمش کنار و به کارم ادامه میدم .

      از استاد عزیز خیلی سپاسگزارم که نحوه درست فکر کردن رو به من یاد داد و مثل یه رفیق خوش اخلاق و خنده رو داره پا به پای من میاد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/07/15 21:34
      مدت عضویت: 584 روز
      امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 724 کلمه

      سلام استاد 

      در مورد تجسم کردن تصاویر لاغری قبل از خواب دقیقا زیاد طول نمی‌کشه چون بعد از چند دقیقه یا خواب می روم ویا افکار دیگری جای آن را می گیرد بایدبا دقت و توجه بیشتر این کار را انجام دهیم تا توجه ما بین جسم و روح و ذهن بیشتر شود و ذهن ناخودآگاه ما این کاررا یاد بگیرد که تصاویر از متناسب بودن ما در ذهن را ذخیره کند که به صورت الگوی ذهنی فردا بتواند ازآن استفاده کنیم 

      ما باید لاغر شدن را در ذهن خود آسان کنیم حالا در هر وزنی باشیم . چون اگر لاغر شدن در ذهن ما به صورت یک باور خوب و شدنی در نیاید ما هرگز لاغر نخواهیم شد .ما هرگز نباید چگونه و چطور لاغر شدن خود را در ذهن مرور کنیم و از خود سوال کنیم من چطور این ۵۰ کیلو اضافه وزن را باید از بین ببرم چون وقتی از خود سوال می کنیم ذهن منطقی ما جواب می دهد که تو نمی توانی ، سخته ، این روش هم مثل روش‌های دیگه رها می کنی ، و…

      اگر از خودمان سوال نکنیم و با اطمینان بگوییم من ۱۰۰ درصد از این روش لاغر می شوم چون تا الان که فرد شجاعی بودم و این مسیر را رها نکردم و نتایج بسیار خوبی علاوه بر لاغری در دیگر امورات زندگی کسب کردم پس لاغری برای من آسان است و من باید با افکار اینکه من لاغر میشوم در این مسیر بمانم  فقط دو تا شرط داره یک عجله نکنم دو طبق تعهد هرروز در این مسیر باشم و تمرینات را با درک بالا انجام دهم 

      در روش لاغری با ذهن ایجاد هماهنگی بین احساس لاغر شدن به آسانی  با منطق غیرعادی بودن لاغر شدن رمز موفقیت و شگفتی ساز شدن است

      ما باید ابتدا لاغری با ذهن رابا تصویری که قبلا داریم در  ذهن تجسم کنیم تا ورودی برای ذهن ناخودآگاه ما باشد و داشتن احساس خوب یکی از رمزهای موفقیت ما در این مسیر است اگر برای داشتن هر آرزویی احساس ما شاد و خوب نباشد و نتوانیم آن آرزو را در ذهن ناخودآگاه با احساس خوب تجسم کنیم هرگز به آن آرزو نمی رسیم و برای رسیدن به آن آرزو نباید از خود و خداوند سوال کنیم چطور و چگونه من می توانم با این درآمد به خواسته های خود برسم چون ما فقط باید آرزو کنیم و دیگر به چطور و چگونه برآورده شدن کار نداشته باشیم 

      من قبل از خواب برای متناسب شدن تصویری را در ذهنم دارم که می خواهم به آن برسم با همان ظاهر تجسم کنم رفتم مهمانی و چقدر از اطرافیان تشویق می شوم و چقدر از داشتن چنین جسمی من لذت می برم و یا با همین ظاهر عالی برم خرید و لباس‌های زیبا بخرم و یا در منزل با این ظاهر عالی تمام کارهای خانه و خودم را به راحتی انجام می دهم در این بین چقدر احساس ما عالی می شود و چقدر خوشحال هستیم که من در این شرایط هستم و با این کار یک هماهنگی همزمان بین روح و جسم و ذهن ایجاد می شود و این قبول کردن این باور باعث می شود این واقعیت زندگی ما شود 

      ما باید دراین مسیر فقط به احساس خود توجه کنیم که همیشه شاد باشد و با اطمینان به اینکه من هم مثل دیگر دوستان لاغر می شوم در این مسیر بمانم و هر شب قبل از خواب تصویر لاغری را که دوست داریم در ذهن خود تجسم کنیم و از فرشته ی درون خود غافل نشویم و هرروز با او صحبت کنیم و از کمک بخواهیم که دراین مسیر مارا کمک و یاری کند ووقتی بدانیم کسی هست که در این مسیر پشت و پناه ما باشد احساس قوی داریم و با احساس بهتری مسیر را ادامه می دهیم و موفق می شویم چون احساس خوبی داریم و دراین مسیر استرس و یاس دگر جایی ندارد 

      چطور وقتی ما می خواهیم بعضی از چیزها را داشته باشیم باور اینکه من آن چیز را می خواهم باور پذیر است و به راحتی آن را بدست می آوریم مثل خرید بعضی از لوازم شخصی در کمترین مدت 

      پس ما باید لاغر شدن را یک چیز طبیعی بدانیم و احساس شادی از این لاغر شدن داشته باشیم و با این لاغری در ذهن زندگی کنیم و این احساس باعث تقویت لاغری در ذهن ناخودآگاه ما می‌شود و ما کم کم و به آسانی لاغر می شویم 

      چون لاغر شدن آسان‌ترین کار دنیاست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شادی
        1403/07/20 21:26
        مدت عضویت: 1833 روز
        امتیاز کاربر: 10821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 34 کلمه

        سلام واقعا لاغری آسانترین کار دنیاست،این که فرمودین نباید سوال کنیم چجوری۵۰ کیلو رو کم کنم چون ذهن سریع جواب میده تو نمیتونی،درسته فقط باید عجله نکنیم ودر مسیر باشیم،ممنون از کامنت پر محتواتون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار زهرا
          1403/07/21 10:22
          مدت عضویت: 584 روز
          امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 90 کلمه

          سلام شادی خانوم 

          ممنون از شما بابت پاسختون چون اشتیاق را برای ادامه دادن دراین مسیر زیاد میکند با بودن دوستان هم مسیر 

          دقیقا افرادی دراین مسیر موفق و شگفت انگیز میشوند که اضافه وزن را برای خود سخت و دشوار نبینند و با کم جلوه دادن مقدار اضافه وزن برای ذهن ان را کاری اسان درنظر بگیرند تا ذهن نیز متناسب شدن را به عنوان یک نقشه ذهنی برای خود ترسیم کند و طبق این نقشه و بدون عجله کردن مسیر را ادامه بدهد 

          پس لاغر شدن با ذهن آسانترین کار دنیاست 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/07/15 18:54
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 2310 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 440 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز وهم مسیران جان دل 

      خوب وقتی تیتر موضوع جلسه ششم رو با متنش مطالعه کردم بنظرم موضوع تکراری می آمد واین در ذهنم تداعی شد که در مورد این موضوع آگاهیه نسبی دارم وکمی اطلاعات دراین زمینه دارم  و مخصوصا طبیعی جلوه دادن خواسته ایی برای خودم و ذهن خودم

       ودر زمینه تناسب استاد خیلی صحبت کرده بودند که سخت نگیرییدلاغری هیچی نیست چاقی خودش بار شو میبنده ومیره خیلی راحت وآسون  وجمله مشهور لاغر شدن آسانترین کار دنیاست 

      اما راستش وقتی فایل روکامل ودقیق  گوش دادم  اصلا حکایت فرق کرد واینکه استاد به این خوبی وروشنی توضیح کاربردی وپایه ایی رو دادند که کلا زمان وتایم رسیدن به خواسته از لحظه درخواست تا اجابتش بستگی به طبیعی بودن وباور پذیری ما دارد واین یک جمله کلیدی شاهکار وبینظیر بود که درواقع هرآنچه در ذهن ما امکان رسیدن به آن خواسته طبیعی آسان قابل دسترس باشد زمان رسیدن کوتاه وکوتاهتر خواهد شد ونکته مهم چطوروچگونه وبراساس چه منطق وشرایطی را باید رها کرد چون ذهن منطقی وخودآگاه به این راحتی کوتاه بیا نیست وشمارو به چالش میکشه حتی مسخرتون میکنه که چی میگی یا بقول بچه های امروز چی میزنی  واینجاست که میبایست با انتقال بیش ازحد و مستمر  تصویر و خواسته ها در زمانهای مختلف ومناسب به ذهن ناخودآگه ذهن منطقی را تسلیم کنیم که آرام آرام آن را بپذیردوکوتاه بیاید دیگر کار حل است  زیاد جدی نگیرییم طبیعیش اینه که من متناسب باشم و بوده ام ودوباره خواهم شد خیلی راحت مگه کاری داره اینهمه آدم متناسب مگه آپولو هوا کردن یا اصلا زحمتی میکشن منم خیلی راحت و زیبا و عزتمندانه متناسب میشم 

      بدون هیچ تقلایی 

      امان از این اعتمادواطمینان  نکردن به خدا هر چی میکشیم از این عدم اطمینان و اعتماد بخداست 

      سال ۹۵ در تدارک خرید وتعویض خونه بودم  یعنی در محله ایی خونه خریدم که اصلا از ۱۰۰متریش هم رد نمیشدم که پول من کجا اینجا کجا اصلا جرات نداشتم به املاکیها بگم که تو این محله خونه داری بعدها فقط یادم افتاد  سال۸۴که دراین محله مستاجر بودم هرزگاهی ازذهنم میگذشت که یعنی میشه منم اینجا خونه بخرم   بله شد اونم بطرز معجزه آسایی شد 

      یا اینکه همین  چندروز پیش ماشینم رو تعویض کردم فردی  که بنظرم فرشته آسمانی بود مبلغ قابل توجهی از تتمه پول ماشین رو که مانده بود باهام کنار اومد بدون هیچ چشمداشتی و هیچ کارمزدی که در خریدوفروش ماشین اینروزها کاریست طبیعی

       چی بگم اماافسوس که مافقط چندروز ولحظه ایی این الطاف و معجزات رو بیاد میارییم وذوق وشوق دارییم وسپاسگزارییم 

      بعد میریم سر خط اول که چجوری مگه الکیه مگه میشه روچه حسابی و الی آخر 

      مهربان استاد تشکر ویژه بابت همه زحماتی که میکشید وآگاهیهای نابی که ارائه میکنید سپاس سپاس سپاس

      \"🙏\"/
      \"❤\"/
      \"🙏\"/
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 60 از 12 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/16 17:48
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 64 کلمه

        سلام

        وقت بخیر

        ممنون از کامنت زیبا و آگاهی بخش شما

        دقیقا همین هست که گفتید، ما خیلی زود یادمون می‌ره چه نشدنی هایی برای ما شدنی شد و چه معجزاتی در زندگی برامون رخ داد. و بعد معجزات بعدی را خیلی نشدنی و دور از ذهن میدانیم.

        میخواهیم ولی امکان پذیر نمیدونیم، میگیم روی چه حسابی قراره بشه؟! روی همون حساب که تا بحال خواستیم و شده.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار اکبر
          1403/07/19 21:35
          مدت عضویت: 467 روز
          امتیاز کاربر: 2310 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 5 کلمه

          ممنون از لطف شما 🙏🙏

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار اکبر
          1403/08/05 21:59
          مدت عضویت: 467 روز
          امتیاز کاربر: 2310 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 3 کلمه

          سپاس خانم کشاورز

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1403/07/15 15:52
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      سلام استاد گرامی جناب عطار روشن 

      فایل این جلسه رو گوش دادم آگاهی‌هایی که در این جلسه به ما منتقل کردید حقیقتاً ارزش طلا و دلار و سکه داره   حرفهاتون برام کاملاً باورپذیره…

      از اینکه در این فایل  از انیمیشن لاغری صحبت به میان آوردید خیلی خوشحال شدم …من انیمیشن سازی رو در چند دیدگاه تا حالا تهیه و تنظیم کردم و فرستادم خودم که احساس خیلی خوبی از این نوشته‌ها پیدا می‌کنم بازخوردی که از دوستانم می‌گیرم هم این رو تایید می‌کنه  یعنی این احساس خوب به آنها هم منتقل میشه …

      دانستن این آگاهی که ناخودآگاه ما کاری به منطق ما در زمان تصویرسازی و ساخت انیمیشن‌های ذهنی نداره جای بسی امیدواریست تصویرسازی‌ها و تجسم‌های شبانه می‌تونه بر منطق ذهنی غلبه کنه و اونا رو از اعتبار خارج کنه..

      و چیزی که جالب توجه است در تصویرسازی‌های ذهنی اینه که اگر به این کار مداوماً ادامه بدیم اون تصاویر کم کم تبدیل میشن به منطق ذهنی در بیداری .. یعنی زمانی که بیدار هستیم و ذهن منطقی شروع به کار می‌کنه به تدریج رسیدن به اهداف ذهنی باورپذیر می‌شه و امکان اجرایی شدنش پذیرفته می‌شه…و این همان معجزه ذهن تصویری انسانه ذهنی که خلاقه و می‌آفرینه و غیر ممکن‌ها رو ممکن می‌سازه  آگاهی های این فایل جای کار ونوشتن چندین دیدگاه دیگه رو داره…انشالله در طی روزهای آینده ارسال خواهد شد…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/16 17:53
        مدت عضویت: 95 روز
        امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 62 کلمه

        سلام خانم شهربانوی عزیز

        نظر من هم راجع به این جلسه همین است.

        خیلی آگاهی بخش و مهمه. من تمام ویس را پیاده سازی کردم و می‌خوام بارها بخوانم، همین طور که می‌خوام فایل را بارها بشنوم. به نظرم این جلسه خیلی مهمه و ما میتونیم توش به خیلی مهارت ها دست پیدا کنیم.

        من که منتظر نظرات و برداشت های متفاوت شما هستم 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1403/07/25 12:09
          مدت عضویت: 1594 روز
          امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 74 کلمه

          سلام دوست عزیزم خانم لیلا کشاورز 

          از حسن نظرت نسبت به دیدگاهم خیلی ممنونم 

          بعد از شنیدن فایل این جلسه و خوندن متن اون به نظرم رسید که چندین دیدگاه رو باید به ثبت برسونم اما متاسفانه کارهایی پیش آمد کرد که نتونستم به این ایده عمل کنم اما دیروز موفق شدم که دیدگاهی بنویسم با نزدیک به ۳۰۰۰ کلمه و به این ترتیب چند نظر رو یکجا کردم و فرستادم…. امیدوارم مفید بوده باشه…. سپاسگزارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/15 15:42
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

      لاغر شدن امری ساده و طبیعی است

      احساسمون میگه لاغری طبیعیه

      منطقمون میگه لاغری تو غیر طبیعیه، روی چه حسابی باید لاغر بشی؟ مگه رژیم گرفتی یا ورزش کردی؟

      حالا کاری که باید بکنیم اینه که منطقمون رو با احساسمون هماهنگ کنیم.

      چه دلایلی میتونیم برای منطق نازنینمون بیاریم؟

      چطور بهش ثابت کنیم که لاغر شدن به راحتی خوردن یه سیبه. یه سیب برمیداری، با پوست بهش گاز میزنی و تا آخر بالذت می‌خوریش. خیلی سخت بود؟! لاغری مثل همینه. باید به منطقمون ثابتش کنیم که لاغری طبیعیه و چون طبیعیه رسیدن بهش هم طبیعیه و شدنیه و آسانه.

      برای لاغر شدن ما باید احساس لاغری را جایگزین احساس چاقی کنیم، چون در چاق شدن هم اول احساس ما چاق شده و بعد مغز دستور داده جسم هم باهاش هماهنگ بشه. پس ما باید احساس لاغری را در خودمون ایجاد کنیم و استمرار داشته باشیم تا ذهن متقاعد بشه که به جسم فرمان لاغری بده.

      چه منطقی میتونیم برای امکان پذیری لاغری بیاریم؟

      اینکه ما اصلا از قبل لاغر بودیم، مثلا اگر الان ۷۶ کیلوایم و می‌خوایم ۵۸ کیلو بشیم، ما قبلا توی این وزن بودیم، ما مطمئنا قبلا توی وزن ۵۸ بودیم، پس بودن ما توی این وزن غیرممکن نیست و کافیه به قبل خودمون برگردیم.

      چرا لاغری امکان پذیره؟

      چون اون همه دوستان شگفتی ساز قبلا اقدام کردن و بدون زجر کشیدن و گرسنگی کشیدن لاغر شدن. حتی یکی از دوستان رو دیدم که ۶۰ کیلو وزن کم کرده بود، از ۱۵۰ به ۹۰. شدنی بوده که شده دیگه. اونا که از فضا نیومدن.

      دیگه چه دلیل منطقی ای میشه آورد؟!

      برم بیشتر فکر کنم و باز فایل رو گوش کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/15 14:21
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 410 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز

      و تشکر ویژه برای آپلود کردن فایل جدید

      من گفتم اگر کسی کامنت نذاره، خودم ۲۵ کامنت باقی مانده را به مرور میذارم تا هم مطالب برای خودم درونی تر بشه هم به حد نصاب برسه، صبح که دیدم قسمت جدید شروع شده کلی خوشحال شدم 🥰

      من فایل صوتی رو گوش کردم و چقدر برام جالب بود، دوست نداشتم تموم بشه. من می‌خوام تناسب ذهنی رو یاد بگیرم تا سایر موفقیت های ذهنی رو یاد بگیرم، چون الگوی ذهن یکیه.

      استاد یه جمله قشنگی گفتند که طولانی بود ولی اینش یا نه که فاصله ما با آرزوهامون به اندازه آیه که چقدر داشتن اون آرزو رو باور پذیر بدونیم و من توی زندگی خودم واقعا به این رسیدم. به قول استاد من که خودم این رو تجربه کردم دیگه ازش مطمئنم، حالا بذار همه مردم بگن غلطه.

      من مطمئنم که میزان رسیدن به آرزوهامون برابر باور پذیر بودن اون آرژو برای ماست.

      یعنی اینکه برای خود لیلا چقدر باور پذیره. خیلی وقتها ما خیلی خواسته ها رو باورپذیر میدونیم، ولی نه برای خودمون، برای دیگران. مثلا الان که استاد میگن من یه خونه با وسایل گیرم اومد، من باور میکنم میگم خب گیرتون اومد، ولی باز اگه بخوام یه خونه با وسایل برای خودم داشته باشم، این خواسته برام باورپذیر نیست، میگم آخه چطوری؟ من که درآمدم معلومه، قیمت خونه های محل هم که مشخصه، آخه چطوری؟ ارثی هم که بهم نرسیده. این در حد خواب و خیاله.

      ما باید در خودمون احساس لیاقت رسیدن به خواسته مون رو داشته باشیم. باید بدونیم که ما لایق یک بدن متناسبیم.

      لایق یک وزن نرمالیم، چرا که قلب ما برای یک وزن نرمال طراحی شده، ما لایق اینیم که با یک قلب سالم زندگی کنیم. پاهای ما برای یک وزن نرمال طراحی شده، نه اینکه بیست کیلو اضافه بار رو برای همیشه تحمل کنه. پای من لایق تحمل وزن طبیعیه. من لیاقت دارم با سبکبالی حرکت کنم و راه برم. من برای بارکشی آفریده نشدم.

      چرا باید شبانه روز بی مزد و مواجب ۲۰ کیلو بار رو با خودم حمل کنم؟!

      متناسب بودن طبیعیه چون خدا همه چیز رو متناسب آفریده و در همه علوم تناسب رو رعایت کرده. وگرنه آنقدر علوم پیشرفت نمی‌کردند و آذمی با خیال راحت هواپیما رو نمی فرستاد توی هوا یا فضا پیما رو توی فضا.

      ما به تناسب در محیط اعتقاد داریم این تناسب در جسم ما هم طبیعیه و اگر الان به هم خورده، اگر درست رفتار کنیم به جای خودش برمیگرده.

      برم متن رو بخوانم

      من به این درس خیلی خوشبینن 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/18 09:51
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 158 کلمه

        سلام به شما دوست گرامی

        تو این قسمت کامنت که نوشته بودید:

        استاد یه جمله قشنگی گفتند که فاصله ما با آرزوهامون به اندازه آیه که چقدر داشتن اون آرزو رو باور پذیر بدونیم و من توی زندگی خودم واقعا به این رسیدم. به قول استاد من که خودم این رو تجربه کردم دیگه ازش مطمئنم، حالا بذار همه مردم بگن غلطه.

        دقیق نوشتید تا متناسب بودن برامون باور پذیر نباشه ،شدنی نیست من تو رژیم گرفتن قبلیم واقعا میدونستم جواب میده خیلیم دقیق جواب داد و از اون موقعی که باور پذیریم دچار مشکل شد تو رژیم دوباره وزنم برگشت به حالت قبل ولی اون حس باور داشتن تو لاغری رو یادمه چطور بود الان تو تناسب فکری اون حالت باور پذیری در وجودم داره فعال میشه و بدون برگشت به حالت قبلی یعنی چاقی

        تناسب فکری خوبیش اینکه وقتی نهادینه بشه دیگه فکرهایی که تو رژیم های قبلی داشتیم نداریم چونکه همه چی میخوریم و مقاومتی تو فکرمون ایجاد نمیکنیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار لیلا کشاورز
          1403/07/18 12:24
          مدت عضویت: 95 روز
          امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 39 کلمه

          سلام خدمت شما

          ممنون که کامنت را خواندید.

          دقیقا من که به این قضیه رسیدم، فقط باید خودمون رو آسان کنیم، همه چیز آسانه. این ماییم که سختش کردیم توی ذهنمون.

          ان شالله به زودی تصویر شما را در شگفتی سازان میبینیم.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/15 13:37
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 154 کلمه

      الان یاد یه چیزی افتادم که خودم جذبش کردم و مربوط میشه به یک ماه اخیر 

      اولاً که توی عمرم خدا خیلی بهم لطف داشته و خیلی جاها چیزهایی خواستم که خداوند متعال هم من رو توی اون مسیر هدایت کرده 

      یکی از مهمترین‌هاش هم اومدن به این سایت بود 

      حالا موضوعی که دنبالش بودم یه چیزی بود که ذهنم رو مشغول کرده بود و دنبالش بودم که دوره‌ش رو بگذرونم 

      هم هزینه‌اش زیاد بود هم کسی رو پیدا نکرده بودم که بخوام اون کارو انجام بدم 

      خلاصه توی اینستاگرام یکی از همکلاسی‌های قدیمم رو پیدا کردم و فالوش کردم  وسط این همه کاری که داشتم نمی‌دونم چرا رفتم اصلاً تو هایلایت های اون 

      خلاصه اون موضوعی که دنبالش بودم رو در موردش صحبت کرده بود و باور کنید دوره‌ای رو که دنبالش بودم رو با قیمتی مناسب به دست آوردم 

      هنوز که هنوزه بعد از گذشت دو هفته فکر می‌کنم خواب دیدم من کجا اون دوستم کجا اون دوره کجا…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/15 13:21
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 516 کلمه

      سلام یه مدت دور شده بودم و تنبلی می‌کردم و چون بی‌برنامه بودم نمی‌رسیدم بیام سایت و کامنت بذارم.من پرتوان برگشتم 😁تا امروز فکر میکردم تنها مشکل من در مسیر لاغری با ذهن نداشتن استمراره. اینکه گاهی تمرین‌ها را انجام نمی‌دادم یا فایل‌ها رو گوش نمی‌دادم. اما این فایل رو که گوش دادم اصلا انگار یه پرده از جلو چشمم کنار رفت. فهمیدم به جز استمرار چیز دیگه‌ای هم هست که خیلی مهمه. اونم اینه که:اگر آرزوی لاغر شدن و تحقق آن برایتان عادی و طبیعی باشد، بی شک خیلی زودتر لاغر می شوید و برعکس رسیدن به چیزی که غیر ممکن میدونیم غیر ممکن میشه…خب من فهمیدم با اینکه خیلی در مورد لاغری صحبت می‌کردم و بهش فکر می‌کردم یک آرزوی محال و دست نیافتنی بوده برام..یعنی اگرچه یکسره جلو آینه بودم و تو هر محفل و هر مجلسی و حتی تو گفتگو با خودم یکسره به لاغری فکر می‌کردم یا در موردش حرف می‌زدم اما چیزی دور از دسترس می‌دانستم یعنی با خودم می‌گفتم من کجا ۶۷ کیلو کجا من کجا ۵۷ کیلو کجا من ۸۲ کیلوییباید ۲۰ کیلو کم کنم…اما همونطور که استاد هم فرمودند باید باور کنم: ( لاغر شدن امری ساده و طبیعی می باشد)اگر خودتان احساس کنید که آرزوی لاغر شدن تان غیرطبیعی است، هرگز نمی توانید لاغرشدن را تجربه کنید.این باور هم مربوط به خودتان است خود خودتان نه دوستتان نه خانواده‌تان کسی نمی‌تواند توی مغز شما برود.مثلاً اگر مامان من باورش این باشه که لاغر شدن آسونه یا لاغر شدن سخته رو مغز من اثری نداره من باید باور خودم رو درست کنم کسی نمی‌تونه این کارو به جای من انجام بده حتی استاد حتی این همه دوستانی که توی این گروه با همیم.برای لاغر شدن تنها باید احساس لاغری را جایگزین احساس چاقی در ذهن ناخودآگاه کنید.به محض اینکه احساس لاغری وارد ذهن ناخودآگاه تان شود هر تغییر یا اصلاحی در رفتار، واکنش های و ترغیب های شما نیاز باشد به سادگی و خودبخودی ایجاد خواهد شد تا رفتار و اعمال شما هماهنگ با آرزوی تان شود. و این خیلی عالیه کافیه تو احساس لاغری رو وارد ناخودآگاهت بکنی کافیه به این باور و به این اعتقاد ایمان به این فرمول ذهنی برسی دیگه بقیه‌اش اتوماتیک انجام می‌شه دیگه راهش سر راهت قرار می‌گیره بهت نشون داده می‌شه. کما اینکه خیلی از ما این تجربه رو داریم چیزی رو واقعاً قلباً خواستیم و خدا راهش رو جلوی پای ما گذاشته همین که توی این سایت هستیم یعنی ما واقعاً خواستیم و خدا واقعاً ما رو هدایت کرد.به خودم گفتم:همش فکر اون نتیجه خاص نباش فقط انجام بده اگر خواسته و آرزویی داری به اندازه ای که از نظر خودت رسیدن به خواسته عادی باشه رسیدن بهش راحت میشهو اینکه احساس می‌کنم اگر این خواسته در وجودم قرار داره پس هم شدنیه و هم من از پسش بر میام گرنه به ذهنم خطور نمی‌کرد. …

      تصمیم من اینهاز امشب با یک اشتیاق جدید کار ها را انجام میدم واقعا تصورش میکنمنه نه اینکه تصور ذهنی رو یه جوری انجام بدم مثل یک تکلیف اجباری که باید انجام بشه که لاغر بشم و.. نه بلکه قلباً و با اشتیاق و با لذت انجامش میدم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/07/15 13:09
      مدت عضویت: 666 روز
      امتیاز کاربر: 52321 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,338 کلمه

      به نام‌. الله که بزرگتر نام خدا وقویتزی اسم خدا درنزد من وهربنده هست الله کلمه هست که توامندی وقدرت بی حد رو توذهن من جای داده است وانچنان قویی هست که حدی براش نمیشه درنظر کرفت این کلمه اون خالق قدرت خالقم وتوامندی  تو هرجنبه و افرینش هست تو نگاهم وافکار  کفتار من کلمه با شکوهنر ازاین وحود نداره که با گفتنش احساس قدرتی بی انتتها رو حس ودرک میکنم این‌ نام چنان تغیبر درافکار من میده که فلبم  ار تپش گقتن اون به حسی از ارامش از شدن واز بودن  واز کم شدن هر صدای که از نبودن و نشدن رو کلا خاموش میکنه 

      برای امروزم‌که این اجازه به من داده شدم که بزرگترین نام خدای خودم تودیدگاهم بنوسم از خدایی عزیزم تشکر وسپاس بیکران دارم 

      سلام براستاد عطار روشن وهمه خدا  پرستان که برای برکشت به اغوش خدایی بزرک دارن تلاش خسته ناپزیز رو انجام میدن 

      خدایا برای حسی که امروز برام ایجاد شده بی نهایت ازت ممنوع هستم انشالله که برای من با این  حس قدرت باقی باشه که بسیاردل نشین ودوست داشتی وحالی عالی رو برای من ایحادکرده اصلا دلم‌نمیخواد به هیج‌ چیزه دیگه فکر کنم ارامشی که درش هستم بی انتها هست 

      وفتی من‌ با طی کردن این مسیر که ازهدایت وحمایت خدای عزیزم‌ میدونم‌ اون پزبرفتم که نشدنی کل  عمر اشتباه بوده وشدنی بوده که من‌اون نشدنی تصور داشتم‌ توهرجنبه واون تفاوت و فرقی بین هربنده نزد خالقم‌ تو ذهنم‌ از بین بردم اون طی مدتها داشتم ولی کامل شد نه ناقص خوب جذب کردنی هست هر تفکر درست وحتی نادرست پس چه بهتر که توبخش درست باشه 

      متو جه شدم  بابد امادگی درخودم ایحادکنم‌که هرانچه میخوام‌ برای من چه پیامدی رو داره  وبعد اون رضایت واطمینان واون حس تقوا وایمان که وفتی دریافت شد ایا توبخش رضایت خالقم‌هست یا فقط اوبخش رضایت  من که درستی کارم برام قوی ومحکم و کامل جلوه کنه  واون زمان ازدریافت کاملا لذت بهر ببرم 

      این بخش اخر بیشتزین حد رضایت ازکارم  رو برای من  داره این بخش بی حد دوست دارم‌که تو. هرجنبه اون داشته باشم این نیاز از درستی کار چنان ارامشی درمن ایحاد میکنه که حد جسایی براش نیست 

      این جند روز که توبخش ورد به ذهن ناخداگاه واردم شدن و تو بخش دوره ام هم هم زمانی عالی برام ایجاد شده اون اموزش دیده شده داره تو ذهنم‌ تکمیل میشه چنان حال هوایی عجبی از تجسم دارم‌ که برام‌ واضح دلنشین هست که تجربه عالی از هر تجسم برام ایحاد شده اون یی بخشی از وقعیت اینده رو برام ساخته که تمایل دارم بهش،برسم به یادم ندارم‌ هیج زمانی این چنین تجربه جلوتر از زمان رو لمس کرده باشم برای من سفر به اینده هست که ازدریافت با یقین صحبت میشه دورنش وفتی امروز داشتن اول فایل رو میخواتد وفتی بخش حرکت مطرح شد به خودم‌گفتم این فالی مال توست بهش بها بیشتری بده بد به فالی گوش کن هنوز فالی باز نکرده که وبینم استاد  چی جیزی رو مطرح کردن این دریا فت خودم ازحسی تو این چند مدت از وردم هست مراحل این کاره دارم هی برام‌ بزرکتر واضحتر عمیقتر جلوه میکنه 

      چون‌ من‌ دارم بخش سلامتی بهش بهای بی اندزه دادم‌ وجنبه ازدریافت این بخش رو برای خودم  دارم هی پر رنکتر میکنم‌ چون تو بخش،سلامتی  ازاول کار کردن ولی نه به این قدرت توان که اون مال خودم حساب کنم با تجسم های و دورهای واموزشهای  و تمرین های که هر روز انها رو انجام میدم  بهش ارزش که با بودن دربخش من  اون چه قدرتی  برای من ایحاد میکنه برای مسیرم بهش نگاه میکنم 

      جون کاره توهیچ بخش توگوشیم جز سایت وبرنامه  در

      دوره ام ندارم و اون وارامش تو این بخش رو به شکر خدا دارم هیج و برنامه رو اصلا دنبال نمی کنم ونتیحه براش درنظر نمیکرم چوم من میدونم انچه که من انتظازم دارم و انچه که خدا برام در نظر گرفته بی اننتها هست پس انتظار رو تو این بخش،بردم 

      خواسته من به اندزه که برای رسیدن به اون خواسته به اندزه که رسبدن به خواسته  عادی وراحت باشه بهش ،میرسم  

      تحقق هر اروز خودم  با خودم به  صلح برسم من هم میتوانم اون به من ومیرسه ازجانب خدا به هربنده میرسه 

      احساس،طبیعی وراحت لاغر شدن وسلامتی رو تو ذهم باید راحتش کنم ازنظر خودم راحت باشه راهکار ایده از طرف خدا هم به من میرسیه ایده  داده میشه این بخش دریافت رو من خودم مانع جلوش قرارمیدم وبه من‌ نرسه  

      وفتی راحت اسون درنظر بکیرم که هم لاغر شدن و سلامتی خیلی راحت توذهنم جاش بدم  وموانع رو ازاین بخش ازش بیکرم 

      (زمان بین خواسته و تحققش وجود ارتباط مستقیم به طبیعی بودن اون خواسته هست تو ذهن من   ) این جمله شما برای  من کلی افکار عالی وتحلیل خوب رو ایحاد کرد 

      من دوست داشتم این‌ مسیر روکاملتر اموزش بینم‌و اون طبیعی دونستم‌که اول اموزشم‌ کامل بشه هم زمان  لاغر بشم واین زمان متوجه شدم من‌ اون راحت اسون‌ ندیدم‌ توبخش سلامتی اون اوبل  اموزش کاملتری رو بهش دادم و با اینکه توبخش رایگان  هم من‌ تغیبر تو وزنم‌ رو هم داشتم  وهنوز هیج دوره ای رو هم اموزش ندیدم‌ درست من سطح اموزشم بالا رفت ولی بخش اول خواسته و دریافت رو کمی دورنش سختی قرار داد و پس من‌ حالا که که اموزشم تو بخش کاملش قرار کرفته اون متوجه شدم اگه من هنوز اون‌ تناسب کامل رو دریا فت نکردم‌ مسئله اموزش کاملتری دارم رو مانع تراشی کردم 

      چون این بخش،تحصیل که توش اون موفقیت نداشتن با این طی کردن  دورها اون تو ذهنم تکمیل کردم  اون  نیاز بخش،تحصیلات رواول تکمیل کردم که اون بخش ناقص رواول پوشش  دادم که دانش واموزش این دوره اوبا تمکیل کردم  تا راحت اسون دیدن لاغری وسلامتی رو تو خواسته های رو چون دوست داشتم تحصیلات عالتری رو به ذهنم بدم و این مسیر ر اول تواین بخش قرارش دادم

       بد اون خواسته اولی و لاغر شدن  وسلامتی هست که اون دارم بهش قوت بیشتری رو به خودم  دادم واین مدت ازاموزشهای اون درک واون توانی ناقص روتکمیلش کردم که خودم. خواهان این شکل کار بود چون باره برای ادامه ندادن تحصیلات که نشدخودم رو سرزنش میکردم که جرا توزمانش کارم رورناقص انجام دادم  که چرا انجامش نداد من با این اموزشهای  این حسرت رو ازخودم‌گرفتم که تومسیری قرار گرفتم‌که واین‌ نیاز روهم پوشس دادم واین یادگیری برام جلوه عالتری به من داد 

      وحالا اون توبخش تناسب وسلامتی  طبیعیش کردم 

      چون چیزی رو یادگرفتم که برام شده دانشی که دوست داشتم اون داشته باشم وحالا که توبخش،پیش،رفته قرار دارم اون تازه دارم  با ارامشی خیلی راحت دارم کارمی کنم و دارم  بخشهای دیگه رو دارم‌ توش خودم  راحت اسون جا دادم وتجسم به شکلی شده ازحس تجسم  حسی خو شایندی تو ذهنم‌ یی سردی یی خنگی یی نشاط ذهنی ورحی روحسی خوشایندی رو به شکل کامل تجربه میکنم وتازه من روز گذشته من فاصله این بین رو خیلی کمتر دیدم چون بخش اسون کردن داره برام ابحاد میشه  که که اسونتر ازاونی هست که من  توذهنم ازش ساختم  این با گفتن نمیشه با تمرین وکار روی  هربخش وجودی من بودکه اون اسون وساخت و با اون همه باوره اشتباه  اون همه مانع اون همه ترس امکان نداشت  برای من اصلا نبود با تکمیل دورهای کاری روی و هر تمرین  این اسون وشدن با برطرف کردن وایحادشد

       من‌ هر جی میگفتم‌داسون وهست ومثل نوشتن  یخ گفتن واب  میشد ولی حال گفتن میگم‌ اسون هست مثال مهری هست که روی اهن با گرم زده بشه  وجاش باقی باصه وهرزمان اون هی واضح ترعیق تر بیشتر دیده بشه من‌این اسون شدن روبه  این شکل تو ذهنم بهش عمق میدم سطحی نینم حالا که توبخش سلامت قرارش دادم 

      برای شدنی واقعی شده نه یی حرف ساده  اون  دریافت شدنی شده تو تجسم‌گل لباسهای توکمد انقدرکوجک سایزکوجک هست‌که‌وفتی توتجسم‌دستم  دار میکنم ازکمد برشون دارم خودم مکیم‌جقد سایزاین لباسهای کوجک هست ازدیدن دست گرفتم تو تجسم هم‌گلی کیف میکنم وفتی مپوشم که کیف اون صد برابر میشه وبا نگاه کردن دراینه ودیدن حس اطرافم  از بودن تواون‌ تجسم وتناسب اینده کلی اننتظارم توبخش دریافت قرار میگره می پزیم‌که با ادامه دادن و استمرار زمان این دریافت کم‌ شده وتجسم  که حالا دارم با این همه احساسی که درگیر میشه واقعیت اینده من‌ هست انشالله به امید خدایی عزیزم 

      خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/15 13:09
      مدت عضویت: 78 روز
      امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,779 کلمه

      سلام استاد روشن عزیز امروز اولین روز دومین ماه حضور من در سرزمین لاغرهاست بهشته بهشت 

      استاد به شرافتم قسم اونقدر این لاغر شدن و ماندن الان تو ذهن من راحت شده که  یقیین دارم به یکسال  نمیکشه من این چهل کیلو اضافه وزن یا به قول شما ده حلب روغن چهار کیلویی رو به راحتی آب خوردن زمین میزارم همون طوری که الان دو حلب شو تو این یکماه حضورم پیش شما زمین گذاشتم 

      استاد روشن عزیز وقتی داشتید داستان اون خونه رو تعریف کردید با تمام وجود یاد خودم و اتفاقی که در مورد خرید ویلایی در لاهیجان شمال برای خودم افتاد افتادم

      این داستان مو به مو که تعریف میکنم واقعیه و تجربه ی شخصی منه

      سال ۱۳۹۹ بود و من در بدترین حالت جسمی در میان جلسات شیمی درمانیم برای درمان سرطان سینه گرید دو از نوع بدخیم بودم 

      سالها بود که تک برادر من پول ارث ما خواهرا رو نمی‌داد و خونه پدریم رو بزور تصاحب کرده بود از سال ۷۱

      یه مدت هم من ازش شکایت کردم و مأمور بردم ولی زورم بهش نرسید خلاصه گذشت یهویی اون سال نمی‌دونم چی شد برادرم تصمیم گرفت خونه دو طبقه پدری مارو در تهران بفروشه و سهم ما خواهرا رو بده خودشم دو سهم میبرد چون پسر بود 

      خلاصه یه مبلغ ناچیزی به هر کدوم از ما رسید این مبلغ اونقدر ناچیز بود که نمیشد باهاش حرکت خاصی زد 

      منم بهتون گفتم بعد دوار شدن به سرطان کلا دیدگاهم و نوع نگاهم به لذت بردن از زندگی تغییر کرده بود و همیشه دوست داشتم و بعد این بیماری بیشتر دوست داشتم که یه خونه ی هر چند کوچک تو یه روستا که یک طرفش دریا باشه و یک طرفش جنگل با کلی مرغ و خروس درحیاطش بگیرم 

      فکر کنم جلسه چهارم شیمی درمانیم هم بود و من خیلی نمی‌تونستم تو ماشین تو سفرهای طولانی بشینم و همش حالت تهوع و استفراغ و اسهال بهم دست میداد 

      خلاصه به همسرم گفتم ببین من می‌خوام یا این پول یه چنین ویلایی تو شمال بخرم و اون فقط خندید و منو مسخره کرد گفت تو دیوونه ای مژگان با این پول حتی اندازه ی یک دستشویی  هم نمیتونی بخری 

      و بمن و پسرم گوشزد. کرد که ببینید  من به یه شرطی میبرمتون شمال که دیگه همین رو جای مسافرتی که قرار بود ببرمتون بزارید و دیگه از من انتظار مسافرت نداشته باشید

      اولش هر چی ویلا نزدیک رودبار و شفت بود و نشون کرده بودم تو دیوار و شیپور رفتیم اونجا ،چون برای من نزدیکیش به کرج خیلی مهم بود 

      یکی هم تو شفت پیدا کردیم ولی شالیزار برنج دقیقا کنارش بود و شدیداً بوی برنج میومد بعدش رفتیم شهر رشت اونجا هم چند تا دیدم ولی تو دل شهر بود و با آنچه تو رویاهام دیده بودم و تصور کرده بودم فرق داشت من دنبال زندگی شهری نبودم اگه بودم که همین الانشم خونه تو کرج داشتیم 

      من از شهر گریزون بودم و دلم یه جای دنج روستایی میخواست 

      همونجا بود که یهو چشمم به یه آگهی سمت روستای اطراف لاهیجان درست روبروی دریا و جنگل خورد ولی مبلغش بالاتر از موجودی ما بود 

      در ضمن بگم این وسط چون مدت زمان زیادی تو ماشین و جلوی آفتاب بودم حالت تهوع استفراغ و اسهال گرفته بودم و به شدت حالم بد بود و همه جا رو تیره و تار می‌دیدم و رنگم مثل گچ سفید شده بود ولی سعی میکردم به روی خودم نیارم که همسرم پشیمون نشه و مارو اونجا هم ببره چون من ته ذهنم یقیین داشتم من بدون خرید ویلا تو این سفر به خونه برنمی‌گردم 

      خلاصه بدون توجه به این اختلاف مبلغ موجودی ما با مبلغ ویلایی که تو آگهی دیوار دیدم  به همسرم گفتم میشه بریم اونجا رو هم ببینیم ازونجایی که همسرم هم مثل من همیشه عاشق لاهیجان و تمیزی این شهر بود راضی شد که بریم و این آخرین گزینه ی دیدن ما بود چون همسرم و خودم و پسرم هم  خسته شده بودیم 

      خلاصه رفتیم و من به محض دیدن ویلا و موقعیتش دیدم این دقیقا همون ویلای تصورات من بود که قبلا تو ذهنم دیده بودمش حتی وسایل داخل ویلا هم همگی لوکس و خوشگل بودند و نمی‌دونید چه ذوقی اون لحظه بهم دست داد 

      صاحب ویلا مرد ثروتمند و متمکنی از اصفهان بود و من نذاشتم همسرم خیلی صحبت کنه و خودم با صاحب ویلا در حضور همسرم صحبت کردم و بهش گفتم که چقدر من این ویلا و این آرامش رو نیاز دارم و مبلغمون بزور به این حد میرسه و من مقداری طلا دارم اونارو هم بفروشم نهایت به این مقدار پول میرسم ولی گفتم پولم نقده نقده

      صاحب ویلا که خودش سازنده ی ویلا های بسیاری اون اطراف بود پرسید برای چی اینجا رو میخوای همون موقع دستمال سرم رو بدون ترس برداشتم و اون آقا کله کچل بدون یه تار موی من رو  دید و بهش گفتم من سرطان دارم و دکترم گفته زندگی در چنین جای آرامش بخشی در روستا برات خیلی خوبه و به روند درمانی کمک میکنه

      همونجا بود که یهو به طرز معجزه آسایی اون آقا  گفت من این ویلا رو با تمام وسایل داخلش به شما میدم فقط اون mp3 روی ماهواره رو برمیدارم همه چیز از تلویزیون یخچال فرشها مبل دو تا کولر گازی دو تا بخاری کوچک و کمد ها و پرده ها تخت تشک بالشت‌ها  حتی تمام ظرف و ظروف که همه برند دسینی بودند تا قابلمه و .‌…همه و همه رو برای ما گذاشت یک خونه ویلایی کاملا مبله 

      اونقدر فرش اون خونه قشنگ بود که من ساعتها محو دیدن فرش شده بودم یه فرش شبیه دستبافت سرمه ای رنگ پر از نقش و نگار خوشگل با مبلهای سرمه ای راحتی مخمل براق

      من همون موقع مبلغی بعنوان بیعانه به اون آقا دادم که دیگه خونه رو به کسی نشون نده 

      حالا مدام همسر من با آرنجش میزد پهلوی من و یواشکی به من می‌گفت مژگان اینقدر سریع اعتماد نکن پول بیعانه رو نده ولی من کار خودم رو میکردم من تو چشمای اون آقا و طرز حرف زدنش حس اینکه میتونم بهش اعتماد کنم داشتم

      اون آقا هم شدیداً برای از دست ندادن خرید یک ویلای بزرگتر دیگری پول نقد  لازم بود منم پول رو تو سفر بعدی برایش بردم و معامله جوش خورد و من صاحب خونه ای  قولنامه ای شدم که حتی بعد تحویل خونه به آقاهه گفتم این کلید تا هر زمان که دوست داشتید اینجا باشید تا جای دیگر ساکن بشید و اون آقا ازین پیشنهاد من کلی ذوق کرد و گفت اگه فقط همسرتون بود هرگز این معامله رو انجام نمی‌دادم چون خیلی بدبین بود همسرم نسبت به این آقا و فکر میکرد کلکی در پس  این معامله خواهد بود

      چند وقت بعدم یکی از همسایه ها که خدا خیرش بده دنبال گرفتن سند برای خونه ی خودش بود گفت می‌خوابید من که این راه رو میرم برای همه ی همسایه های اون شهرک که خونه هاش یک متراژ و همه شبیه هم بودند سند بگیرم و ما هم قبول کردیم و گروه تشکیل دادیم و مبلغی به اون آقا دادیم و اون برای همه سند گرفت 

      با گرفتن سند یهو خونه ی ویلایی من که ویوی ابدی به چمنزارها داره قیمتش چندین برابر شد 

      و اینگونه شد که من الان خونه ی ویلایی سند دار نقلی با همه ی امکانات و وسایل داخلش رو دارم و پولی که بابتش دادم حتی پول وسایلش هم نبود چه برسه به ویلایی نوساز که دقیقا حتی پنجره هاش همونه که من همیشه آرزوش رو داشتم پنجره های بلند یکدست ایستاده که کشویی هستند و براحتی بدون برخورد به پرده کرکره ای که داره باز میشه 

      ویوی اتاق خوابم به یه مرغزار پر از مرغ و خروس و اردک هست که من با صدای اینا از خواب پا میشم و با اجازه همسایه وقتایی که اونجام من بهشون غذا میدم و همش مرغ و همسایه ها میان تو حیاط ما 

      درست در پنج قدمی دریا هستیم و پشت سرمون جنگل هست همون چیزی که تو رویاهام آرزوی داشتنش رو داشتم 

      و بعد همسرم به من چی بگه خوبه گفت مژگان تو خر شانسی 

      خریدن چنین ویلایی با اینهمه وسیله داخلش محال بود عین معجزه میمونه و منم بهش گفتم که من همیشه بهت میگم آدم خوش شانسی هستم 

      حتی همسرم اومد با دوستای بنگاه دارش صلاح مشورت کرد و همه میگفتن یه ریگی اون آقا تو کفشش داره مگه میشه با این قیمت 

      الان چهار پنج سال از خرید ویلا میگذره 

      جالبه من هنوز با همسر اون آقای فروشنده تو اینستاگرام دوستم و همش میگه ترو خدا مژگان اصفهان اومدید به ویلای ما تو اصفهان بیایید ما خوشحال میشیم 

      و قراره ما یکروز به خونه شون بریم و دوستی مون ادامه داره

      این بود رسیدن به تصور من از داشتن خونه ای روستایی با مرغ و خروس نزدیک دریا و جنگل که با تجسم ذهنی بهش به راحتی تو یک سفر یا مبلغ ناچیز رسیدم 

      الان لاغری با ذهنم برای من همچین حالتی رو داره 

      این ماه هفت کیلو لاغر کردم یقیین دارم ماه بعدم که از امروز شروع شده همین خواهد بود و من براحتی آب خوردن متناسب میشم اصلا این لاغری با ذهن تو ذهن من شده یکی از آسانترین و لذت بخش ترین کارهای دنیا 

      دارم باهاش عشق میکنم لذت میبرم کیف میکنم سر خوشم سبک بالم سبک شدم روحم میخواد پرواز کنه بعضی وقتا از خوشحالی این تناسب که دارم بهش روز به روز میرسم میخوام بلند فریاد بزنم 

      میخوام بلند از خدا از ته وجودم تشکر کنم

      بگم خدا من نوکرتم تو چقدر خوبی تو چقدر عشقی 

      من بنده ی گناهکار تو که خیلی هم خطا و اشتباه تو زندگی داشتم رو دستمو گرفتی و داری راه نشونم میدی

      خدا تو اومدی تو قلبم تو روحم تو وجودم من تورو تو همه چیز میبینم 

      خدایا این بیداری روحی خدایی رو تو در وجودم جوونه زدی تو دستمو گرفتی گذاشتی تو این بیداری همیشگی قلبی 

      که الان لاغر کردن که همیشه برام سخت‌ترین کار دنیا بود شده سهل ترین کار دنیا 

      دارم به سرعت رو جنبه های خدایی روحم کار میکنم 

      اصلاکم کم تنها هدفم تناسب نیست فهمیدم من کلی کار دارم رو خودم رو روحم رو ذهنم باید کار کنم و باید به خدا نزدیک و نزدیکتر بشم 

      و همه ی این اتفاقات و این معجزه ها تو زندگیم بعد از دست دادن عزیزانم بعد گرفتن  سرطان بعد کلی بالا پایین شدنها تو زندگیم بعد احساس افسردگی غمگینی ناامیدی داره رخ میده 

      وا داده بودم خسته بودم یهو گفتم خدا تو همه کسم رو ازم گرفتی منو همه جوره امتحان کردی 

      دست منو بگیر خدااا گریه میکردم و فریاد میزدم تو خونه تنها بودم 

      یهویی بعد اون بود که معجزه های خداوند یکی یکی تو زندگیم ظاهر شد و من الان اینجام 

      شاید حضورم هم در اینجا باید می‌بود که هم خودم درست بشم هم روحم هم جسمم 

      هم نقطه نور و مشوق و جرقه ای برای کسی بشم 

      باورتون نمیشه قبلا نوشتن برای من اونقدر سخت بود هیچ وقت نمی نوشتم 

      و الان کلمات خود به خود جاری میشن 

      و تو تلگرام بارها شما دوستان بهم پیام دادید مژگان نوشته هات بسیار زیباست به دلمون میشینه و یا به کسی امید دادم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 39 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 7085 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 47 کلمه

        سلام مژگان عزیزم

        خوشحالم که شما از  تغییرات خود راضی هستین 

        ودعا میکنم براحتی واسانی وخیلی شیرین ودلپذیر به همه اهداف خود برسین

        خدا را شاکرم که همراهانی مانند شما مهربان سر راهم قرار داده

        وآرزو میکنم خداوند بنده راهم دراین راه موفق بفرماید

        واز استاد عطار روشن ممنونم ودعاگوی ایشان هستم

        ارادت

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/17 09:11
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 82 کلمه

        سلام

        مژگان خانم

        بابا اشکم در اومد پا به پای نوشتت تجسم کردم تجسم کردم دقیقا همون خونه ای که دوست دارم لذت بردم سپاسگزارم 

        امیدوارم حالتون خوب خوب خوب شده باشه اگر امکان داره از ویلایی که تجسم کردید چندین عکس تو گروه بزارید لذتمون چندین برابر بشه

        کامنت نوشتن شما مثل فیلم در حال پخش زنده هستش باور پذیری رو صد برابرا میکنه خیلی خیلی سپاس فراوان

        اینقدر حالم رو خوب کردید که تو دفتر شکر گزاریم نوشتم از خانم نوحی سپاسگزارم بابت کامنت زیبا

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مژگان نوحی
          1403/07/17 18:46
          مدت عضویت: 78 روز
          امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 85 کلمه

          سلام آقای شهبازی 

          واقعا تو دفتر شکرگذاریت از من تشکر کردی

          خدایا شکرت ،حسن آقا نمیدونید چقدر با این پیامتون منو خوشحال کردید اصلا نمی‌تونید تصورش رو هم بکنید 

          انرژی مضاعفی تو قلبم تو روحم تزریق شد ذوق کردم 

          دو تا عکس از حیاط ویلایی که خریدم در حال غذا دادن به مرغ و خروسها تو گروه تلگرامی فرستادم ولی اگه کمه تو گروه بگید که از داخل ویلا هم براتون عکس بفرستم 

          تا تصورتون کامل بشه من برای اینکه ریا نشه یوقت از وسایل و داخل ویلا  عکس نفرستادم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار حسن شهبازی
            1403/07/18 10:36
            مدت عضویت: 1603 روز
            امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            محتوای دیدگاه: 58 کلمه

            سلام به شما دوست گرامی

            بله دقیقا یه بند تو دفترم از شما سپاسگزاری کردم واقعا موقع خوندن کامنت شما اشک ذوق تو چشمام جم شد از خوشحالی اینکه تونستید ویلا رو بخرید 

            من خودم عاشق زندگی روستایی هستم و مرغ و خروس و حیونای دیگه داشته باشم و دقیقا ویلایی که شما نوشتید یکی از ارزوهای خودمه

            خیلی خیلی سپاسگزارم

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار مژگان نوحی
              1403/07/19 10:13
              مدت عضویت: 78 روز
              امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 33 کلمه

              حسن آقا حتما رویای زندگی روستایی رو دنبال کنید 

              خیلی زندگی تو چنین جایی آرامش بخشه 

              پر از حس خوب ،طبیعت طلوع و غروب خورشید صدای مرغ و خروسها و اردک‌ها و غذا دادن بهشون 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار الهام خضرلو
        1403/07/21 08:33
        مدت عضویت: 1913 روز
        امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 139 کلمه

        سلام مژگان عزیزم 

        با خوندن کامنت بینطیرتون ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد واین نوشته هارم با اشک براتون مینویسم .چقدر خالصانه از خدا خواستین و به ارزوتون رسیدین.

         به نظر من خداوند در لحظه ی آخر نزدیکتر میشه لحظه ی آخر یعنی اینکه دیگه تسلیم میشی و به خودش پناه میبری و میگی من نمیدونم تو میدونی تو هدایتم کن تو بگو تو منو ببر من هیچی دیگه نمیدونم باید به خلوص برسی تا خداوند دست به کار بشه 

        من با خوندن دیدگاهتون ایمانم به خداوند وبه معجزات خداوند بیشتر شد نمیدونم چی بنویسم فقط دوست دارم اشک  بریزم.

        دوره زندگی با کمک خداوند رو حتما دنبال کنید خیلی بهتون بیشتر کمک میکنه واین داستانتونو اونجا بنويسيد تا دوستان هم به معجزات الهی ایمان بیاورند. 

        براتون آرزوی بهترین ها رو دارم واز خداوند میخواهم همینطور با ایمان این مسیر رو ادامه بدید .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مژگان نوحی
          1403/07/21 10:51
          مدت عضویت: 78 روز
          امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 244 کلمه

          سلام الهام جان عزیزم هم مسیر من در این بهشت که نمی‌دونم چطوری به اینجا یهویی هدایت شدم 

          بازم در اوج گریه و تنهایی تو خونه بودم که شروع کردم با خدای خودم دردو دل کردن و حتی گله مندی 

          که خدا بسه دیگه مگه من چه گناهی کردم که پدرو مادرم منو تو پیری بدنیا آوردند و خیلی زودم ازم گرفتیشون 

          من هنوز بوی پیراهن گل گلی مادرم رو بو میکنم الهام جان 

          چون من از مادرم سیر نشده بودم که خدا ازم گرفتش 

          هنوز تو چند تا مشکلی بزرگ پیراهنش رو گذاشته بودم تا بوش نره و به وقت دلتنگی بوش میکردم البته نمی‌دونم چی شد تصمیم گرفتم اون لباس رو بندازم بره 

          آره تو راست میگی خدا دقیقا جایی معجزاتش رو نشون میده که تسلیم محض خودش شده باشی معمولا هم لحظه ی آخر یهو میاد دستتو میگیره 

          من یکبار دیگه م اینو در رسیدن به عشقم همسرم تجربه کرده بودم که خدا دستمو گرفت و مارو بهم رسوند 

          الهام اتفاقا تنها دوره ای که وقتی اسم دوره ها رو دیدم خیلی مشتاقش شدم همین دوره ی زندگی با کمک خداوند بود اگه شرایط مالی م یه روزی اجازه بده حتما خیلی ذوق شو دارم فعلا نمیتونم از همسرم درخواستی بکنم طفلک فروش مغازه ش و دخل و خرج زندگی و گذروندن درمان من بهش خیلی فشار آورده و صلاح نمی‌دونم 

          خیلی خوشحال و شاد شدم الهام جان که پیامم خیلی ها رو به معجزه الهی ایمان بخشیده 

          ایکاش استاد خودش این متن رو اگه صلاح می‌دونه همون بخش براتون بزاره

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار الهام خضرلو
            1403/07/22 07:35
            مدت عضویت: 1913 روز
            امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 171 کلمه

            سلام مژگان عزیزم

            دوره ی زندگی با کمک خداوند رایگان تو بخش تغییر زندگی هست میتونید به راحتی استفاده کنید.این دوره معجزه میکنه براتون وحال دلتو خوب میکنه که نیازی به بو کردن لباس های مادرتون نخواهید داشت بهترین کار رو کردین که لباس‌های مادرتون رو دور انداختید مرگ حقه هم دیر یا زود میمیرن پدر منم در سن 57سالگی فوت کرد جوون بود ومن نتونستم بهش خدمت کنم خواهرم هم 15سالگی پس مرگ ربطی به سن نداره زن دایی همسرم پدرش 93سالشه ولی نمرده من دیگه از مرگ آدمها ناراحت نمیشم قبلا از مرگ افراد آشنا هم ناراحت میشدم وغمگین بودم ولی حالا نه خداروشکر مرگ رو هم پذیرفتم و مرگ اصلا چیز بدی نیس شروع یه تولد دوباره در جهان دیگره 

            مرگ آدمها به ما هشدار میده که ما هم از زندگی مون لذت ببریم که شاید نفر بعدی ما باشیم. 

            موفق باشی دوست عزیزم براتون آرزوی سلامتی بینهایت میکنم خانم فرزانه ابوالحسنی هم در سایت دچار بیماری شما بودن وشفا یافتن می‌تونید فالوشون کنید و دیدگاهاشون رو بخونید 

            به خدای مهربان میسپارمتون

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار مژگان نوحی
              1403/07/22 10:58
              مدت عضویت: 78 روز
              امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 81 کلمه

              ممنونم الهام جان 

              چقدر همیشه بمن لطف داری و همیشه وجودتون و همراهی تون رو در کنارم احساس میکنم و چقدر این حس لذت بخشه که دوستانی پیدا کردم که حواسشون به من و نوشته ها و احساسات من هست و راهنما ی من و با تجربه تر از من هستند و از حرفاشون آگاهی محض بمن دست میده و لذت میبرم از این همنشینی با اعضای اینجا 

              بابا اینجا اگه بهشت نیست پس کجاست 

              من خوابم یا بیدارم الهام جان 

              شک میکنم بعضی وقتا 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1403/07/15 11:40
      مدت عضویت: 1469 روز
      امتیاز کاربر: 19315 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,010 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      روح من کاملا اگاهه و میدونه که رسیدن به هر خواسته ای امکان‌پذیر و راحته 

      و البته منی که مغزم رو پر از اطلاعات نمیشه کردم با کلی منطق ،که نمیتونم خونه بخرم چون گرونی هست، توانایی مالیش رو ندارم،نمیتونم لاغر بشم چون ارثی هست چون اشتهام زیاده چون اراده اش رو ندارم ،ناهماهنگی بین روح و جسمم ایجاد کردم 

      و حالا باید خودم رو با اصل وجودم هماهنگ کنم ،باید برای خودم باورپذیر کنم که میشه ،میتونم 

      و برای اینکه برام منطقی بشه که منم میتونم متناسب بشم ،باید تجسم شبانه رو ادامه بدم و سوال و جوابها رو بنویسم ،وقتی دارم سوالات رو جواب میدم تصویر مورد نظرم رو در ذهنم مرور کنم و احساسم رو درگیر کنم و اینطوری میشه که تاثیر گذار میشه 

      احساس لاغری داشتن خیلی مهمه ،همونطوری که ما احساس چاقی داشتیم و مرتب چاقتر می‌شدیم الان هم باید حس لاغری داشته باشیم تا لاغرتر بشیم 

      باید تجسم کردن رو برای خودمون بسیار ساده کنیم 

      ما همیشه در حال فکر کردن هستیم حتی موقع خوابیدن ،حالا فقط کافیه به اون چیزی فکر کنیم که میخوایم یعنی فقط افکارمون رو هدایت کنیم که اینم خیلی راحته 

      چقدر برام لازم بود که دوباره بشنوم که آقا، نتیجه رو رها کن ،منتظر نتیجه نباش ،فقط با حس خوب انجام بده ،چرا میای نتیجه رو محدود میکنی شاید تو قراره از این تمرینات ،نتایج نامحدودی بگیری که حتما هم همینطوره پس دیگه به نتیحه فکر نکن 

      من که نمیتونم در طول روز بیکار و یا بیفکن باشم پس انتخاب می‌کنم فکرها و کارهایی رو انجام بدم که حس بهتری بهم بده ،پس این تمرینات رو انجام میدم چون حس بهتری بهم میده ،سعی میکنم به خواسته هام فکر کنم چون حس بهتری بهم میده و دیگه به نتیجه فکر نمی‌کنم، اصلا فکر میکنم من اینکارو انجام میدم امروز که حالم امروز خوب باشه ،دیگه بقیه اش رو رها میکنم 

      همه ما توانایی تجربه خواسته هامون رو داریم ،بارها و بارها خواسته ای داشتیم که تجربه اش کردیم ولی اینکه از زمانی که خواسته در ذهن ما شکل میگیره تا زمانی که تجربه اش کنیم چقدر طول میکشه بستگی به آگاهی ما از کارکرد ذهنمون داره و اینکه چطور ازش استفاده کنیم 

      رسیدن به یکسری از ارزوهامون برای ما باور پذیر هست ،مثلا خرید یه کفش یا لباس تو ذهن من راحته ،عادیه،طبیعیه ،پس زمان کمی طول میکشه تا خواسته ام رو تجربه کنم 

      ولی خریدن یه خونه برام باورپذیر نیست چون فکر میکنم من که پولش رو ندارم و خیلی برام منطقی هست که وقتی پولش رو ندارم نمیتونم بخرم پس نمیتونم تجربه اش کنم ،حالا باید برای خودم منطقی کنم که میشه ،چطوری ،با تجسم و تخیل ،تخیل که پول نمیخواد باید اونقدر تو ذهنم پرورشش بدم و با خودم راجع بهش فکر کنم ،مثلا ببینم که خیلی از آدمها خونه مورد نظر منو دارن پس منم میتونم داشته باشم ،من نمیدونم چطوری ولی خداوند که به همه چیز اگاهه میدونه چطوری راهش رو بلده وقتی برای من منطقی بشه که منم میتونم خونه داشته باشم همزمانی ها توسط خداوند ایجاد میشه و من پولش رو می‌سازم و خیلی راحت میتونم‌ تجربه اش کنم 

      من بارها وزن کم کردم شاید صد کیلو ،صد و پنجاه کیلو پس بدن من قابلیت و توانایی لاغر شدن رو داره ،من میتونم لاغر بشم جالبه که من بارها وزن کم کردم و تقریبا به حدود وزنی که الان دارم رسیدم و برام خیلی منطقی بود که مثلا تا ۸۰ کیلو میرسم ولی چون در بزرگسالی وزن ۶۰ کیلو رو تجربه نکردم ،شاید ۱۳ ،۱۴ سالم بود ،۶۰ کیلو بودم و دیگه به اون وزن نرسیدم الان برام خیلی باورپذیر نیست که میتونم ۶۰ کیلو باشم 

      من باید تجسم و تخیل و سوال و جوابها رو با حس خوب ادامه بدم تا ذهنم پر از تصویر لاغری بشه و حس کنم لاغری آسونه، من میتونم لاغر بشم ،من میتونم ۶۰ کیلو بشم ،اون حس لاغری بیاد سراغم و من یواش یواش عملکردم طوری بشه که متناسب شدن رو تجربه کنم 

      الان باید فکر لاغری رو در ذهنم گسترش بدم حتی زمانی که دارم کارهای روزمره ام رو انجام میدم تصور کنم ،فکر کنم که لاغر هستم و چقدر وقتی لاغر بشم راحت‌تر و پرانرژی تر کارهام رو انجام میدم ،تا تو ذهنم لاغر شدن آسون بشه مثل گاز زدن یه سیب ،لاغر شدن برام طبیعی بشه ،اصلا روند این دنیا بر اساس بهتر شدن هست ،جسم من روند طبیعیش اینه که بهتر بشه ،پس اگه من با افکارم اجازه بدم بدنم به سمت لاغر شدن میره خیلی راحت 

      من اینو تجربه کردم زمان هایی که توی دوره ها مستمر کار کردم ،حس لاغری در من ایجاد شده و رفتارم با حسم هماهنگ شده و من خیلی راحت لاغر شدم ولی هر جا افکار منفی در من بیشتر شده و حس چاقی در من ایجاد شده روند لاغری من متوقف شده و حتی به سمت چاقی رفتم ،پس این توضیح استاد عزیز کاملا درسته و من باید لاغر شدن رو برای خودم طبیعی و راحت بدونم و حس لاغری رو در خودم ایجاد کنم تا رفتارم با حسم هماهنگ بشه،جسمم با روحم هماهنگ بشه اون موقع تمایلاتی در من ایجاد میشه و رفتارم تغییر میکنه و منو به سمت لاغری میبره 

      من مسئولیت افکار خودم رو می‌پذیرم، سعی میکنم افکارم رو توسط آگاهی ها اصلاح کنم و اول لاغری ،سلامتی،ثروت،رابطه خوب رو در ذهنم بسازم و بعد در این دنیا خلق کنم 

      اینکه چطوری خواسته های من در این دنیا ساخته میشن رو من نمیدونم ولی خداوند آگاه بر کل کائنات خودش راه رو بلده و ما رو هدایت میکنه و من قدم به قدم انجام میدم و خواسته ام رو خلق و تجربه میکنم پس مهم نیست که منطقم چی میگه ،مهم اینه که خواسته من هست ،خیلی ها دارن تجربه اش میکنن پس منم میتونم با کمک خداوند تجربه اش کنم 

      این جلسه رو خیلی دوست داشتم ،لازم داشتم که بشنوم و قصد دارم که علاوه بر تمرینات دیگه فایل این جلسه رو هر روز گوش کنم 

      استاد عزیزم بی نهایت ممنونم تک تک صحبتهای شما و مثال‌های شما در این فایل برای من کارگشا بود ،شاد و موفق باشین

      خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم و خوشحالم که به هدایت‌هات لبیک گفتم و الان اینجا هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/15 14:16
        مدت عضویت: 78 روز
        امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 100 کلمه

        سلام مریم جان 

        اونجا که گفتی مهم نیست خواسته ی من چطوری در این دنیا ساخته میشه من نمی‌دونم ولی خدای آگاه بر کل کائنات راه خودشو باز می‌کنه 

        خیلی خیلی قشنگ بود همینه 

        تو بخواه خدا خودش راه رو برات باز می‌کنه 

        من لاغری دائمی  رو خواستم خدا منو اینجا فرستاد 

        من ویلا خواستم خدا بهم داد

        من عاشق پسر داییم که سطح زندگیشون زمین تا آسمان از ما بالاتر بود شدم و بعد ده سال جنگیدن به عشقم رسیدم و الان بیست و پنج ساله  باهاش دارم  با عشق زندگی میکنم 

        فقط کافیه که قلبا بخواهیم و به خدا. توکل کنیم و حرکت کنیم نشینیم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مریم رمضاني
          1403/07/15 20:57
          مدت عضویت: 1469 روز
          امتیاز کاربر: 19315 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 225 کلمه

          سلام دوست عزيزم مژگان جان 

          خوشحالم كه ديدگاه منو خوندين و پاسخ دادين 

          ما اگه بتونيم به اون چيزي كه نميبينيم ،مطمئن باشيم ،ايمان به خدا داريم 

          درسته كه لاغري الان نيست ولي اگه مطمئن باشيم كه ميتونيم تجربه اش كنيم ،به واقعيت تبديل ميشه 

          خيلي از ادمها براي رسيدن به خواسته هاشون تلاش ميكنن ولي اوني ادامه ميده كه تو دلش مطمئنه به خواسته اش ميرسه و در نهايت چه زود چه دير خواسته اش رو تجربه ميكنه 

          و اگه ما اينجا هستيم چون يه اطمينان قلبي داريم كه ميشه ميتونم لاغر بشم و راهش همينه و اينكه ما چطور به هدفمون ميرسيم كار خداست ما طبق هدايت خداوند حركت ميكنيم  و خواسته مون رو تجربه ميكنيم 

          پس ما ميتونيم لاغري رو تجربه كنيم حالا اينكه چه مدتي طول ميكشه دقيقا برميگرده به افكار و احساس ما ،برميگرده به اينكه چقدر باور كرديم ميشه ،چقدر برامون طبيعي شده كه منم ميتونم لاغر بشم 

          البته كه عجله اي هم نيست من اگه همين الان هم كاملا متناسب بشم بازم دوست دارم اينجا غرق در اگاهي هاي خدايي و حال خوب كن باشم ،بين دوستان صميمي و اگاه باشم

          در واقع بودن در مسير لذتبخش و شيرينه ،نه صرفا بدست آوردن نتيجه ،به هر حال نتيجه هم بدست مياد و اونوقت ميريم سراغ هدف بعدي و اين مسير تا بينهايت ادامه داره 

          سلامتي و شادي و موفقيت و تناسب رو براي همه دوستانم ارزو ميكنم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/17 08:44
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 101 کلمه

        سلام به شما

        سپاسگزارم بابت کامنت زیبایی که نوشتید

        فقط باید تو مسیر بود فقط باید شش دانگ حواس جمع و تمرکز لیزری به حرفهای استاد گوش داد و عمل کرد کامنت های شما دوستان رو خوند که باور پذیری این راه رو خیلی راحت میکنه من به جرات میتونم بگم وقتی حس چاقی تو ذهنم فعال میشه مپرم تو کامنت ها و شروع میکنم به خوندنشون و چند تا کامنت که میخونم ذهنمم اروم میشه و میره سمت توجه به متناسب بودن 

        واقعا تمز و توجه به متناسب بودن همه چی همه چی

        مسیر متناسب بودن همون مسیر چاق بودنه ولی با ذهن متفاوت

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/07/15 11:15
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 8365 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 418 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      خداروشکر میکنم که باز یه روز دیگه تونستم باشم و آگاهی جدیدی دریافت کنم و میخوام برای اولین بار از خودم بابت ادامه دادن این راه تشکر کنم که تونستم با وجود پستی بلندی های زیادی که توی این راه حس کردم باز هم ادامه بدم و به اینجا برسم که این راه رو درست ترین راه بدونم به طوری که جزئی از وجودم شده و با تمام وجودم باورش داشته باشم و اینو مدیون راهنمایی های برادرانه استاد می‌دونم که همیشه با وجودشون امید بخش و الهام بخش بودن .خیلی ممنونم ازتون استاد

      استاد کاملا درست میگن که ما باید با تخیل مون به سراغ خواسته هامون بریم اگر بخواهیم با منطق مون به سراغ خواسته مون بریم خیلی موفق نخواهیم بود  مگه اونی که توی خونه آنچنانی زندگی می‌کنه یا ماشین آنچنانی سوار میشه چقدر بیشتر کار می‌کنه که با چارچوب منطق ما جور دربیاد؟ مثلا اگه خواسته ما خرید خونه باشه منطق ما میگه خوب درسته خواسته تو اینه اتفاقا خواسته خیلی خوبیه ولی به اینجاش فک کردی که چطوری میخوای بهش برسی ؟با این حقوقی که تو داری ونبود پس انداز چطور میخوای خونه بخری؟حالا گیرم تونستی پولشو جور کنی مطمئن باش با این اوضاع بازار و نوسان ملک تا تو پولو جور کنی پول تو دیگه ارزشی نداره و نمیتونی خونه بخری در واقع داری تلاش بیخود میکنی چون پول بیشتر تلاش بیشتر میخواد مگه تو چقدر بیشتر میتونی کار کنی بعدشم مگه یه کارمند یه کارگر یه مغازه دار …….. چقدر می‌تونه بیشتر پول دربیاره که بخواد با این اوضاع بازار مبارزه کنه و به خواسته ش برسه پس بهتره بیخیال خواسته ت بشی چون وقت تلف کردنه 

      ولی در مقابل ما در تخیل مون میتونیم تا بی نهایت پیش بریم اصلا خونه قصر گونه تصور کنیم ماشین آنچنانی تصور کنیم بدون هیچ محدودیتی حتی میتونیم باهاش زندگی کنیم و حس داشتنش و تجربه کنیم توی تخیل مون خبری از دو دوتا چهارتا نیست اصلا چارچوب قائده و قانون نداره میتونی کارگر باشی ولی به خونه توی بالاشهر فک کنی میتونی ماشین پراید داشته باشی ولی به لندکروز فک کنی حتی سوارش بشی و باهاش رانندگی کنی حتی میتونی رنگش و روکش های صندلیشو ببینی .

      حالا خبر خوشحال کننده اینه که اگه اینایی که میتونی تخیل شون کنی داشتنش رو هم به آسونی همین تخیل کردنش بدونی ،میتونی توی زندگی واقعی هم داشته باشی فقط به شرط اینکه واسه داشتنش چرتکه نندازی که سر چه حسابی، تو به چطورش کاری نداشته باش فقط بخواه و مطمئن باش که میشه !!!!!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/17 08:20
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 203 کلمه

        سلام 

        کامنت زیبایی نوشتید یاداوری و دوره این قسمت از دوره بود سپاسگزارم از شما 

        واقعا همه چی ذهنیه دقیقا این قسمت از کامنت قشنگتون رو دوباره اینجا میزارم برام یاداوری بشه

        «حالا خبر خوشحال کننده اینه که اگه اینایی که میتونی تخیل شون کنی داشتنش رو هم به آسونی همین تخیل کردنش بدونی ،میتونی توی زندگی واقعی هم داشته باشی فقط به شرط اینکه واسه داشتنش چرتکه نندازی که سر چه حسابی، تو به چطورش کاری نداشته باش فقط بخواه و مطمئن باش که میشه !!!!!»

        واقعا همینه من از بچگی به سربازی رفتن فکر نمیکردم همیشه توجهم به این بود که من نمیرم نه اینکه فرار کنم نه چونکه بابام طوری نبود که نزاره برم دنبال چندین راه معافی رفتم ولی نشد و همیشه تو ذهنم معاف بودن رو میدیدم تا اینکه یه قانونی تو ایران تصویب شد و براحتی و براحتی کارت معافیتم موقع تحصیلم اومد در خونم ینی خواسته من رو اگر میخواستم رییس جمهور رو هم بسیج کنم که این قانون رو تصویب کنه نمیشد ولی با تخیل خودم خدا چنان معافم کرد که همه میگفتن چقدر خوش شانسم

        حالا تمام خواسته ها ذهنیه چه خوب بخای چه بد بخای الانم که برای متناسب بودن تجسم میکنیم و قطع به یقین موفق میشیم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهیمه حیاتی
          1403/07/17 12:28
          مدت عضویت: 470 روز
          امتیاز کاربر: 8365 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 63 کلمه

          سلام خدمت شما برادر عزیز و هم مسیرم

          بله دقیقا همینطوره همه آنچیزی که ما در زندگی تجربه کردیم یه روزی با توجه کردن و تخیل اونو به زندگی مون دعوت کردیم ولی چون از این قدرت مون آگاهی نداشتیم متأسفانه اکثر اوقات باعث رقم خوردن اتفاقات ناخوشایند در زندگی مون شدیم .

          منم هم از شما سپاسگزارم که وقت گذاشتین و نوشته منو خوندید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 7085 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 324 کلمه

      بنام خدا 

      شبها قبل از خواب تمرین شبانه کمک میکند تا افکارمان قبل ازخواب بدست خودمان باشد وما را به آرامش میرساند و نتایج عالی برایمان رقم خواهد خورد

      البته برای مسیری که در نظر گرفته ایم نتیجه وزمان را نباید محدود کنیم بلکه اجازه دهیم که طی مسیر برایمان نتایج خوبی به ارمغان بیاورد هرچند زمانبر باشدو ازادانه فقط باید تمرینات را انجام دهیم

      همه ما توانایی تجربه خواسته هایمان را داریم در حالی که گاهی به نظرمان غیر ممکن بوده وچند سالی طول کشیده وزمانیر بوده 

      ولی الحمدلله با استفاده صحیح ار ذهن ناخودآگاه میتوان به نتایج خوب در زمان مناسب رسید

      وقتی ما آرزو وخواسته ای داریم ودر ذهن ناخودآگاهمان این ارزو ثبت میشه به اندازه ای که تحقق ان در دنیای عادی وفیزیکی به نظرمان قابل اجرا باشه ما راحت تر به ان خواسته میرسیم و نباید تحقق ان خواسته رادر ذهن خودمان به عوامل مختلف ربط بدیم فقط در ذهن خودمون

      به اندازه‌ای که ان خواسته در نظر خودمان راحت وعادی بنظر برسه به همون اندازه راحت به خواستمون میرسیم

      اگر سیر طبیعی برای خواسته در نظر بگیریم راحت تر به ان خواسته میرسیم

      تحقق بک ارزو ربطی به امکانات اطراف فردوتواناییهای فرد ندارد بلکه شخص باید با خودش به صلح برسه وبرایش تحقق ان خواسته عادی وطبیعی باشه

      آن خداوند است که ایده ها را سرازیر میفرماید وراهها را باز میکند به شرطی که شخص کار را عادی وراحت ببیند واسان وباورپذیر بداند

      پس باید احساس طبیعی بودن لاغر شدن را در ذهن خودمان ایجاد کنیم

      از طریق 

      تکرار وتلقین

      تجسمهای شبانه

      گوش کردن فایلها

      زمانیکه بین خواسته وتحقق ان خواسته میتونه وجود داشته باشه ارتباط مستقیم داره با عادی و طبیعی بودن ان خواسته در ذهن و حس امکان پذیر بودن آن خواسته

      طبیعت و منطق نمیپذیره ولی تخیل امکانپذیرش میکنه

      وقتی خواسته ای وارد ذهن ناخودآگاه میشه حتی میتونه منطق را دستکاری کنه

      قدرت تجسم وقدرت باورپذیر بودن زمان را وسختیها را بر کم وگاهی هیچ میکند.

      پس راحت ترین کار لاغر شدن هست 

      چون ما استعداد متناسب بودن را داریم 

      پس لایق متناسب بودن هم هستیم

      ارادت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/15 14:46
        مدت عضویت: 78 روز
        امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 84 کلمه

        سلام پروین جان 

        واقعا از دیدگاه قشنگت نسبت به تناسب و زندگی خوشحال شدم 

        چقدر قشنگ گفتی رسیدن به اون تخیل باید عادی و طبیعی باشه تو ذهن ما 

        مثل همین لاغری که اینقدر برای خودمون تو ذهنمون آسانش کردیم 

        از زمانی که تو ذهنم لاغر شدن آسان شد و اینو باور قلبی کردم که لاغر شدن با ذهن آسانترین کار دنیاست 

        و از بس این جمله رو استاد روشن تکرار کرده 

        رفته تو مخم و باورش کردم 

        باور همانا و رسیدن به لاغری هر روزه همانا 

        به همین راحتی و آسانی 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 7085 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 46 کلمه

          سلام مژگان عزیزم

          خوشحالم که شما از  تغییرات خود راضی هستین 

          ودعا میکنم براحتی واسانی وخیلی شیرین ودلپذیر به هدف خود برسین

          خدا را شاکرم که همراهانی مانند شما مهربان سر راهم قرار داده

          وآرزو میکنم خداوند بنده راهم دراین راه موفق بفرماید

          واز استاد عطار روشن ممنونم ودعاگوی ایشان هستم

          ارادت

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/15 23:20
        مدت عضویت: 1603 روز
        امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 25 کلمه

        سلام به شما

         «راحت ترین کار لاغر شدن هست»

         این جمله قشنگترین زیباترین دل انگیز ترین  پرانگیزه ترین جمله ای هستش که تو کامنتتون به چشم میاد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 7085 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 55 کلمه

          سلام

          شنیدن از شما که زود تر از من وارد این مسیر شده اید ومقدار زیادی از راه را پیموده اید(که راه راحتی را انتخاب کرده ام ) برای بنده باعث خشنودی هست 

          و ممنونم که به من انگیزه ودلگرمی میدهید

          امید وارم شاهد روزی باشم که روی قله تناسب اندام ایستاده اید وپرچم فتح را نشان میدهید،باشم

          ارادت

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار حسن شهبازی
            1403/07/22 12:48
            مدت عضویت: 1603 روز
            امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 90 کلمه

            سلام به شما

            من خیلی وقت هستش تو ساعت عضو هستم تاکید میکنم عضو هستم ولی از موقعی که این دوره شروع شده فعالیت اصلی من استارت خورده و خیلی خیلی نتایج فوق العاده ای گرفتم فعلا که برای خودم شگفتی ساز شدم ولی تا تو سایت بیام بالا مشخص نیست اعلام کنم یا نه باورام نسبت به خوردن و چاقی شخم حسابی خورده و فقط منتظر نشستم ناظرم هر روز تغییرات داره رخ میده و لذت پشت سر هم لذت که به راحترین روش ممکن در حال متناسب شدن هستم

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم