0

ترکیب رفتار با عادت (ششم)

رفتار جدید لاغری
اندازه متن

ترکیب رفتار جدید با عادت قبلی نیاز به زمان و تکرار دارد چرا که تغییر عادت ها فرایندی مبنی بر زمان است.

عادت های ما در واقع رفتارهایی هستند که به واسطه تکرار در زمان به عادت تبدیل شده است.

رفتارها را نباید به دو گروه خوب یا بد تقسیم بندی کرد چرا که هر رفتار به نوبه خود نه خوب است و نه بد بلکه بخاطر تکرار شدن آن در زمان طولانی با نتیجه ای که ایجاد می کند مشخص می شود رفتارما که به عادت تبدیل شده است خوب یا بد می باشد.

این ما هستیم که اگر از نتیجه تکرار یک رفتار رضایت نداشته باشیم آن را عادت بد و اگر رضایت داشته باشیم عادت خوب می نامیم. و این درحالی است که شاید همان عادتی که از نظر ما بد است از نظر فرد دیگری عادت خوبی باشد.

دلیل تفاوت در نگرش ما به عادت ها بخاطر نتیجه ای است که از آن عادت برای خود متصور هستیم.

در واقع نتیجه ای در زندگی خود را به آن عادت ارتباط می دهیم و از آنجا که از نتیجه راضی نیستیم مقصر آن را عادت خود می دانیم و کاسه کوزه ها بر سر آن عادت شکسته می شود.

به عنوان مثال خوردن نان در هر معده غذایی عادتی است که برخی آن را بد و عامل چاقی خود می دانند و برخی آن را خوب و عامل سیر شدن خود می دانند.

پس این نان نیست که خوب یا بد بودن تکرار خوردنش را در هر وعده غذایی تعیین می کند بلکه تعریفی که شما از خوردن نان در ذهن خود دارید تعیین می کند که این عادت خوب و مفید است یا بد و مضر.

رفتارهای ما

اگر رفتارهای خود را بخشی از مجموعه رفتارهای قابل انتخاب توسط هر فردی بدانید دیگر خود را بخاطر رفتاری که دارید سرزنش نمی کنید.

چون سرزنش کردن خود بخاطر رفتاری که به نظر شما صحیح نیست و عامل چاقی شما شده است باعث توجه بیشتر به آن رفتار می شود.

بیشتر شدن تمرکز بر رفتار باعث می شود درباره رفتار خود با دیگران صحبت کنید،‌آن رفتار را عامل و دلیل چاقی خود معرفی کنید و … و همه این موارد باعث قدرت گرفتن آن رفتار ذر شما می شود و ترک آن رفتار کاری دشوار و غیرممکن خواهد بود.

تجربه تصمیم گرفتن برای ترک برخی عادت های خود را داریم که با تصمیم قاطع تصمیم به ترک عادت خود گرفته ایم اما شاید فقط چند روز موفق به تکرار نکردن آن عادت شده ایم و با اولین فشار عصبی یا بهم ریختگی روحی آن عادت را تکرار کرده و موفق به ترک آن نشده ایم.

صلح کردن با عادت ها

به صلح رسیدن با هر عادتی به صورت منطقی برای اصلاح یا تغییر آن لازم است که در چالش من اینو نخوردم به شکل عالی و بسیار ملایم مراحل به صلح رسیدن با عادت موردنظر خود را سپری کردیم.

تصمیم ما برای ایجاد تغییر در عادت مورد نظر در واقع ترکیب کردن انتخاب رفتاری جدید با عادت قبلی است.

به عنوان مثال  اگز شما مقداری رنگ زرد را با رنگ قرمز ترکیب کنید. رنگ قرمز متمایل به رنگ نارنجی خواهد شد.

هرچه میزان رنگ زرد را افزایش دهیم تمایل رنگ جدید ایجاد شده به رنگ نارنجی بیشتر خواهد شد.

در این ترکیب نه رنگ قرمز رنگ نامناسبی است و نه رنگ زرد انتخاب بسیار مناسبی است. بلکه فقط انتخاب رنگ ها نشان دهنده علاقه ما برای انتخاب از بین تنوع بی نهایت رنگ ها دارد.

ترکیب عادت جدید با عادت قبلی

شما با انتخاب رفتاری تازه برای ادغام با عادت قبلی در واقع یک واکنش جدید خلق کرده اید که تجربه متفاوتی برای شما به ارمغان می آورد.

تجربه ای که نه دقیقا مشابه تجربه عادت قبلی است و نه تجربه ای کاملا نو و جدید برای شما می باشد.

از آنجایی که ذهن ما علاقه شدید به تنوع طلبی دارد با تصمیم شما جهت ترکیب رفتار جدید با عادت قبلی قطعا موافقت خواهد کرد چرا که خواسته روح تجربه کردن است و روند تجربه کردن روح از طریق ذهن می گذرد و به جسم می رسد.

در واقع پردازش خواسته ای که روح شما تمایل به تجربه آن دارد در ذهن انجام شده و نتیجه آن در جسم به صورت فیزیکی و قابل لمس قابل مشاهده می شود.

حتما در زندگی موارد زیادی را سراغ دارید که از ایجاد تنوع استقبال کرده اید.

تنوع در مکان موردنظر برای سفر کردن،‌ تنوع رفتن به رستوران، تنوع در تفریح کردن و بسیاری موارد دیگر

دلیل تمایل ذهن نسبت به تنوع طلبی ایجاد فرصت های بیشتر برای تجربه های متفاوت است.

بنابراین همانگونه که در سایر جنبه های زندگی بارها از ایجاد تنوع، احساس خوب و رضایت داشته ایم این بار سعی کنیم از همین روش که سال هاست مورد رضایت و استقبال ما بوده است برای تنوع در عادت های خود استفاده کنیم.

رفتار جدید “من اینو نخوردم” می تواند انتخابی بسیار متنوع را برای ما خلق کند.

من اینو نخوردم بعنوان انتخابی جدید می تواند تنوعی لذت بخش در رفتار تکراری “من اینو خوردم” بوجود آورد و سبب ایجاد احساس بهتر از خوردن مواد غذایی و برطرف کردن ترس از عدم کنترل خود در مواجه شدن با مواد غذایی باشد.

بنابراین از امروز با انتخاب رفتار جدید “من اینو نخوردم” سعی کنیم در هر رفتار تکرار شونده ای که برای احساس بد و عذاب وجدان ایجاد می کند تنوعی لذت بخش ایجاد کنید.

لازم به ذکر است که چنانچه عادت مدنظر شما مربوط به رفتارهای غذایی نمی باشد می توانید رفتار “من اینو نخوردم”‌را به هر عبارتی مرتبط به عادت موردنظر خود تغییر دهید و از ایجاد تنوع در رفتار تکراری و خسته کننده قبلی لذت ببرید.

اگر عادت انتخابی شما تغییر عادت خوابیدن می باشد می توانید از رفتار “من امروز نخوابیدم” استفاده کنید.

من امروز ریزه خواری نکردم

من این نخ سیگار رو نکشیدم

من این رفتار رو نداشتم

به سلیقه خودتان می توانید رفتاری جدید برای ایجاد تنوع در عادت قبلی خود ایجاد کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.33 از 36 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22587
78 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1401/10/30 19:49
      مدت عضویت: 687 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      سلام . 

      من امروز دو قاشق سمنو ته ظرف رو نخوردم .

      من امروز شکلات نخوردم .

      قند با چای نخوردم .

      نصف پرتغال نخوردم . 

      نصف نارنگی نخوردم . 

      با آبگوشت نان نخوردم .

      اضافه آبگوشتم رو نخوردم .

      گوشت کوبیده نخوردم . 

      من صبحانه نخوردم .

      ناهار نخوردم . 

      آبگوشت سرد شده نخوردم .

      این خیلی برام جالب بود و خودم خنده ام گرفت . 

      من  حدودا یکی دو ساعت پیش  خب گرسنه شدم و مقداری که آب گوشت خوردم سیر شدم و مابقی آب گوشت رو نخوردم . گفتم دوباره که گرسنه میشم میخورم حدودا یه ساعت بعد احساس گرسنگی کردم رفتم بقیه آبگوشت رو بخورم دیدم سرد شده و گفتم دوست ندارم . نخوردم . رفتم گرمش کردم بعد خوردم . 

      این یه واکنش جدید بود که خلق کردم  . من در شخصیت چاقم اصلا برام فرقی نداشت که آبگوشت گرم باشه یا سرد . هر چی بود دم دستم میخوردم . این واکنش جدید از شخصیت لاغرم سرزد . خوشحال شدم که شناختمش . فهمیدم  شخصیت لاغرم  غذایی که سرد شده باشه رو دوست نداره و حتی اگه یکم زحمت داشته باشه ولی اشکالی نداره  یکم گرسنه میمونم ولی  گرمش می کنم بعد میخورمش .

      این  یه رفتار جدید بود که خودبه خود ایجاد شد و من فهمیدم از  شخصیت لاغر وجودمه  . پس این رفتار رو تو دفترم یادداشت میکنم که جزء رفتارهای خودبه خودی منِ لاغرم بود. 

      من دیشب شام نخوردم دوتا کیوی  خوردم . من سه تا کیوی نخوردم . ساندویچ بندری نخوردم . 

      من امروز صبحانه  نخوردم . 

      فکر می کنم غیر از سیر بودن یا گرسنه نبودن خوبه یه دلایلی هم برای نخوردنم اضافه کنم . 

      مثلا همون رفتاره که گفتم نخوردم چون سرد شده بود . 

      پس خوبه این تنوع ها رو در نخوردن ایجاد کنم . 

      نخوردم نه فقط به این دلیل که سیر بودم . نخوردم چون سرد شده بود . 

      مثلا چیزایی که میشه اضافه کرد :

       نخوردم چون وقت نداشتم . 

      نخوردم چون غذای مورد علاقه ام نبود . 

      نخوردم چون …. 

      میبینید الان زیاد دلیل ندارم برای نخوردن . 

      ولی ذهن چاق کلی دلیل برای خوردن داشت . 

      خوردم چون نذری بود .

      خوردم چون مامانم گفت .

      خوردم چون خوش میگذشت .

      خوردم چون پولشو دادم .

      خوردم چون حیف بود .

      خوردم چون خوشمزه بود .

      خوردم چون نرم بود .

      خوردم چون عصبی بودم . 

      خوردم چون خیلی کار کرده بودم

      خوردم چون جدید بود .

       و همین تنوع طلبی که شما در فایل فرمودید در خوردنهامون خیلی به کار بردیم . 

      خوردم چون طعمش با اون یکی فرق میکرد . میخواستم امتحان کنم هردو طعم رو .

      خوردم چون رستوران جدید بود .

      خوردم چون تعارفم کردن . 

      ذهن چاق ما دلیل برای خوردن زیاد داشت . 

      خب ما میتونیم از همین ویژگی استفاده کنیم و تنوع طلبی رو در لاغری هم بیاریم . 

      من اینو نخوردم چون …. 

      الان فقط دلیل سیریه . 

      نخوردم چون سیر بودم .

      نخوردم چون گرسنه نبودم . 

      امروز یه دلیل پیدا کردم نخوردم چون سرد بود .

      آها بازم میشه گفت 

      نخوردم چون مونده بود . 

      نخوردم چون مثلا دنبه داشت و من دنبه رو دوست نداشتم . 

      نخوردم چون ادویه داشت . 

      نخوردم چون تکراری بود . 

      نخوردم چون دوسش نداشتم . 

      فعلا اینا به ذهنم میرسه . 

      راستی امروز یه رفتارهای دیگه هم اضافه کردم . 

      رختخوابمو خودم جمع کردم . 

      همش روی تخت دراز نکشیدم . 

      یه وقتایی بلند شدم حرکت کردم و نشستم .

       یا وقتی زیاد نشسته بودم میگفتم خب خسته شدم چیکار کنم مثلا بلند شدم رفتم توی آشپزخونه پیش مامانم و شیر آب رو درست کردم . 

      ظرف ناهارمو خودم شستم . 

      دلم میخواد فردا که برم سرکار با موتور نرم پیاده برم راه زیاد نیست ولی میترسم یکم عجله کنم . 

      حالا اگه دیدم خوشم اومد و هوا خوب بود فردا به جای موتور پیاده میرم سرکار . 

      امروز به مامانم کارامو نگفتم . 

      نگفتم مامان یه لیوان آب بیار .

       نگفتم مامان حولمو بیار . 

      نگفتم مامان لباسامو بیار . 

      خودم حولمو بردم .

       خودم آب خوردم . 

      خودم لباسامو گرفتم و بردم حمام . 

      حالا سرکارمم یه سری تغییرات میخوام بدم  . ولی عجله نمی کنم آروم آروم . 

      در این درس یاد گرفتم  که رفتار جدید در عادت قبلی کلی واکنش جدید خلق می کنه  که باعث میشه من تجربیات جدیدی رو به وجود بیارم . این تجربیات امروزم بود که دیروز نداشتم . 

      برام جدیده دوست دارم ادامه بدم . شیرینه . یاد گرفتم از این به بعد تنوع طلبی رو در لاغری به کار ببرم . مثل همون نیروی انعطاف. 

      همونطور که یاد گرفتم از نیروی انعطافم برای چاقی استفاده نکنم و  برای لاغری استفاده کنم از نیروی تنوع طلبی هم برای لاغری استفاده کنم . 

      درس خوبی بود . عمل کردنش شیرینه . البته الان نمیدونم چی کار میخوام بکنم ولی این فرمول ذهنی جدیده کم کم به ذهنم میاد که چیکار کنم . 

       فرمول قبلی : تنوع طلبی در چاقی . 

      فرمول جدید : تنوع طلبی در لاغری . 🤗🤗🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/28 13:46
      مدت عضویت: 687 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 809 کلمه

      سلام و درود ‌. 

      من دارم تمرین می کنم که به عادت قبلی خودم راههایی اضافه کنم . 

      اول اینکه  دلایل خوردن رو از ذهنم بردارم . دوم اینکه دلایل نخوردن رو به ذهنم  اضافه کنم . 

      مثلا یکی از دلایل خوردن من به جز نیاز جسمی خوردن برای سرگرمی و باز شدن حوصله است . 

      خب در تمرین امروز صدگام این فرمول رو پیدا کردم و در اینجا ابن فرمول رو پاکسازی می کنم . 

      امروز برای رفع سر رفتن  حوصله غذا نمیخورم . این رفتار رو تغییر میدم . البته این همیشگی نیست . بیشتر روزهایی که تعطیلم و خانه هستم این عادت رو تکرار می کنم . 

      از امروز این عقیده رو تغییر میدم . 

      موقع سر رفتن حوصله نمیخورم . 

      بهش فکرم نمیکنم . 

      مثلا یه عقیده دیگه اینکه وقتی نخورم احساس گم کردگی دارم . 

      خب آخه این چه عقیده ایه . چی گم شده ؟ غذا که همیشه هست . چرا حس خلاء بکنی . 

      عجب باور  مسخره ای دارم . الان پیداش کردم . 

      خب دلیل این عقیده ام علاقه به خوردن غذاست . خب این علاقه  نیست . این اعتیاده . وابستگیه و میشه ترکش کرد . 

      اتفاقا از ترکش لذت ببرم و علاقه به ترکش رو در ذهنم پررنگ کنم . 

      تغییر عقیده عملکرد رو تغییر میده . 

      پس میتونم روی این عقیده کار کنم و بگم من عاشق جسم خودمم . علاقه ی من به جسم و روح و روان خودمه . 

      من با اینا خودمو پیدا کنم و پیدا کردم . عشق به مواد غذایی رو با عشق به بدنم و روانم و روحم جایگزین کنم . 

      اینجوری باعث میشه اعتماد به نفسم بیشتر بشه .

      چون عشق و انرژی  که دارم به مواد غذایی میدم رو برای خودم نگه میدارم . 

      پس این عقیده رو پررنگش کنم . 

      من خودم رو دوست دارم .

      چون بدن من جایگاه خداست .

      چون بدن من جایگاه منه . 

      چون من من هستم .

      پس خودمو حالمو دوست داشته باشم و برای خودم ارزش قائل باشم .

      من نمیخورم چون برای خودم ارزش قائلم .

      نمیخورم چون خودمو دوست دارم .

      نمیخورم چون نمیخوام آشغال وارد بدنم کنم .

      نمیخورم چون جسم من خونه خداست .

      نمیخورم چون میخوام سرگرمیهای دیگه برای خودم درست کنم .

      نمیخورم چون میخوام قدرت خلاقیتم رو در سایر علاقمندیهام به کار ببرم . 

      نمیخورم چون حالم بد میشه از زیاده خوردن .

      نمیخورم چون نیازم نیست .

      نمیخورم چون دوست ندارم .

      نمیخورم چون فرقی ندارن با هم .

      نمیخورم چون همشون یه مزه میدن .

      نمیخورم چون سبک بمونم . 

      نمیخورم چون خوابم میاد و میخوام بخوابم . 

      نمیخورم چون میخوام برم بیرون . 

      نمیخورم چون خوردن سخته . 

      نمیخورم چون نخوردن آسونتره . 

      نمیخورم چون حوصله ندارم همش برم دسشویی . 

      نمیخورم چون حوصله خوردن ندارم .

      نمیخورم چون خوردن بیش از اندازه نیازم  گناهه  

      نمیخورم چون حالم رو بد می کنه .

      اینها هم تمرینات امروز منه کار روی عقاید و ایجاد کردن دلایل نخوردن در ذهنم و توجه کردن به عقاید جدید و جستجو کردن این عقاید در انسانهای متناسب . 

      خیلی واقعا این تمرینات رو دوست دارم . تمرین کردن روی عقاید باعث میشه رفتار من خود به خود صحیح بشه و این خیلی کار منو راحتتر می کنه . 

      یعنی یه جورایی از تمرکز کردن روی نخوردن راحتتره . وقتی به  دلیل نخوردن توجه می کنم ناخوداگاه نمیخورم . ولی وقتی آگاهانه میخوام نخورم انگار انرژیش بیشتره . 

      البته من هردوتاش رو تمرین می کنم .

      همشون مثل شاخه گل هستند . هر کدوم یه بویی دارن و من دوست دارم از نیروی تنوع طلبی ذهنم استفاده کنم و هر چی که به ذهنم میرسه در راه لاغریم امتحانش کنم . 

      نمیخورم چون دوست دارم . 

      نمیخورم چون حال می کنم .

      نمیخورم چون میخوام بنویسم . 

      نمیخورم چون میخوام برم سر کار .

      نمیخورم چون گرسنم نیست . 

      نمیخورم چون میخوام راه برم . 

      نمیخورم چون میخوام کتاب بخونم 

       نمیخورم چون کار دارم . 

      نمیخورم چون اسرافه .

      نمیخورم چون مال من نیست .

      نمیخورم چون نمیدونم پولش حلاله یا نه .

      نمیخورم چون مال من نیست . 

      نمیخورم چون اضافه خوردن حرامه . 

      نمیخورم چون فلان ماده غذایی رو دوست ندارم .

      نمیخورم چون به دهنم مزه نمیده .

      نمیخورم چون دیگه عشقی به خوردن ندارم .

      نمیخورم چون دیگه با خوردنش حال نمی کنم .

      نمیخورم چون  نمیخوام انتخابش کنم ‌ . 

      ترکیب این رفتارها با عادت قبلیم کلا عادت جدید در من ایجاد می کنه و باز هم انتخاب خودمه و ناخوداگاه باعث میشه من عادتم تغییر کنه و همون عادت رنگ و بوی دیگه ای به خودش بگیره . 

      دقیقا مثل حرکت در طیف رنگ هست . من آرام و آهسته در طیف رنگ حرکت می کنم و رنگهای جدید رو تجربه میکنم . 

      چون بودن در یک رنگ دیگه خسته کننده میشه و من دوست دارم زندگیم متنوع باشه . 

      ایجاد تجربه جدید در زندگی خیلی لذتبخشه و اینکه من ابعاد جدیدی از ذهنمو و زندگیمو کشف می کنم . 

      خود متنوع تری از خودم رو میشناسم . چون من محدود نیستم و میتونم همه چیز رو تجربه کنم . فقط لازمه از قدرت خلاقیتم استفاده کنم و ببینم چه تغییراتی میتونم ایجاد کنم که هم آسون باشه هم دوستداشتنی  . فعلا همینا برای امروز  خوبه و من باهاشون حال می کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم