0

رهایی از افکار منفی (قسمت اول)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید! و این مسیر از رهایی از افکار منفی آغاز می شود.

اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست اشتباه می کنید.

من هم چند سال قبل این تصور را داشتم که زندگی را باید سپری کرد و نمی توان زندگی را به شکلی که مورد علاقه ات است سپری کنی.

به عنوان فردی که توانسته‌ام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید اگر مهارت رهایی از افکار منفی را کسب کنید.

زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه‌ی او خوشبخت شوید…

سالهای زیادی از زندگی ام را با افکار منفی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته خودم بودم، به دنبال مهم‌ترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان شروع به آموزش خودم برای تغییر زندگی کردم.

کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روی دست یافتم که به تغییر زندگی را برایم آسان کرد و توانستم درک کنم چگونه خالق زندگی خود باشم.

دوره رایگان چگونه زندگی خود را تغییر دهیم  حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است  برخی از آن در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.

مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.

زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم.

ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همه‌ی زیبایی‌های جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.

زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم. و مسیر رسیدن به این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما وظیفه داریم از  توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا  در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که می‌توانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.

تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعی‌ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.

خدا را شکر می‌کنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.

خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

“هدفی مقدس تر از تغییر برای یک زندگی بهتر نیست

اگر بخواهیم تغییری در روند ناخواسته های زندگی امون بدهیم چاره ایی نداریم مگر این که افکار و باورهاهمون را تغییر دهیم برای یک زندگی بهتر نیاز به آموزش بهتر داریم

چرا افرادی در جامعه هستند که کاملا از هر نظر احساس خوشبختی ویا حتی بدبختی دارند؟

تمام خوشبختی و یا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها و باورهایی است که در ذهن خود دارند.

این باورها میتواند مثبت و یا منفی باشد و در نتیجه این باورها می توانند انسان را به سمت خوشبختی و یا حتی بدبختی ببرد چون ریشه این افکار در ذهن انسان است و برای تغییر آن باورها نیاز به آموزش دیدن دارد تا با جایگزین کردن باورهای صحیح به سمت آرمان خود گام بردارد.

با آموزش درست حتی می تواند شرایط خانواده خود وانسانهای پیرامون خود را تغییر دهد.

خداوند جهان هستی را بر طبق قانون زیبایی سلامتی خوشحالی ثروت و خوشبختی بنا کرده و ما هم به عنوان انسان از این قانون نه تنها مستثنئ نیستم بلکه هم سو با این قوانین آفریده شدیم پس حق طبیعی انسان خوشبختی خوشحالی سلامتی وثروت و…. است.

چه موقعی انسان از حق های طبیعی خود محروم می شود؟

زمانی انسان از این حق های طبیعی محروم می شود که افکارش هم سو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی گردد ودر یاس ونامیدی بسر برد

چه زمانی انسان موفق می شود؟

زمانی انسان موفق می شود که افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد یعنی دارای افکاری از جمله عشق امید خوشحالی و شادی و احساس خوب داشته باشد یعنی انسان به لیاقتی که خداوند در آن نهادینه کرده پی میبرد و طبق این لیاقت به توانایی هایی که حق طبیعی اش است دست پیدا میکند. در این صورت انسانی موفق در امور زندگی خود می شود. اولین قدم برای تجربه این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما در قبال این هدیه الهی چه وظایفی داریم؟

ما در قبال هدایای خداوند وظیفه داریم از این توانایی ها به نحو احسنت استفاده کنیم و آنها را به کار گیربم و خوشحال باشیم تا تجربه های شادی در زندگی داشته باشیم اگر روزی از این دنیا رفتیم حسرت کارهای نکرده که آرزوش را داشتیم نداشته باشیم و در آرامش و زیبایی این دنیا را بتوانیم ترک کنیم.

خوب زندگی کردن و خوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی است که خداوند به انسانها هدیه کرده وباید قدر این نعمت را دانست واز این حق استفاده کرد

چه وقت می شود زندگی متفاوتی را تجربه کرد؟

جهان هستی دارای مدارها و یا طبقاتی است که انسان ها در آنها قرار دارند و زندگی خود را طبق همان مدار و یا همان طبقه تجربه می کنند.

مثلا هر کدام از ما در یک طبقه از این مدارها قرار داریم و شرایط و اتفاقات هم طبق همان برای ما بوجود میاید.

وقتی ما در یک طبقه ساکن هستیم نمیتوانیم شرایط طبقات بالاتر را تجربه کنیم مگر این که افکار ما تغییر کند تا جایگاه ما عوض شود و بتوانیم به طبقه و یا مدار بالاتر راه پیدا کنیم.

این براساس عدالت خداوند است چون عدالت حکم میکند که هرکسی در شرایطی که هست در طبقه ایی حضور داشته باشه که حق اش است.

باید بپذیریم که این شرایطی را که داریم حق ماست چون خداوند عادل است و به همه نظارت دارد و حواسش به فقیر و غنی هست ولی عدالت اش حکم میکند که در اون شرایط باشیم.

همیشه به ما گفتند عدالت خدا با عذاب کردنه و قدرت خدا را در آن میبینم عدالت خدا در همه چیز است حتی در شرایطی که داریم و ایمان به خدا یعنی ایمان داشتن به عدالته خداست.

برای تغییر زندگی اول باید بپذیریم که الان در هر شرایطی که هستیم حق ماست ولی خداوند این حق را نیز به ما داده تا با تغییر افکار خود را به طبقات بالاتر برسانیم و طبقه خود را عوض کنیم و این سرنوشت ما نیست خداوند شرایط ما را درست نکرده بلکه ابن طبقات و مدارها را درست کرده و تصمیم ما مهمه که می خواهیم در چه طبقه ایی زندگی کنیم.

این طبقات از صفر تا بی تهایت است باید بپذریم انرژی و انگیزه و تلاش کنیم تا به طبقات دیگر برویم و این مستلزم توانایی است که انسان خودش را با تلاش وخواستن طبقه خود را تغییر دهد.

افرادی که نمی توانند طبقه خود را تغییر دهند و مدام در یاس و نا امیدی بسر میبرند و اتفاقات را به گردن دیگران و خدا می اندازند نمی توانند از حق طبیعی خوشبخت شدن در طبقات بالاتر سود ببرند و همیشه در همان جا می مانند.

طبقات در جهان هستی چگونه تعیین می شوند؟

طبقات در جهان هستی براساس پارامترهایی تعیین می شود که تماما ذهنی است این افکار ماست که زندگی ما را می سازد وقتی افکار مثبت تری داشته باشیم می توانیم به طبقات بالاتر برویم ولی اگر افکار منفی و محدود کننده داشته باشیم در طبقات پست جهان هستی زندگی کنیم.

با آموزش درست و انجام تمرینات میتوانیم ذهن خود را مملو از افکار مثبت کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند و بالعکس آن هم امکان پذیر است.

افکار منفی مثل خشم، کینه و نفرت، انتقام و خشونت اگر در ذهن زیاد شود انسان به طبقات پایین جهان هستی سقوط می کند.

پس ذهن مثل یک مخزن می ماند که یک ورودی و خروجی دارد حالا اگر ورودی آن را پر کنیم از افکار مثبت خروجی آن می شود عشق و محبت لذت و خوشبختی.

اگر وردی منفی باشد خروجی می شود فقر بدبختی فلاکت

این مهم به عهده خودمان است که کدام را انتخاب کنیم و بخواهیم در چه شرایطی زندگی کنیم.

تمام موضوعات در جهان هستی دارای دو وجه است، روز و شب، بالا و پایین، سرد و گرم

پس شرایط هم در زندگی دو وجه است شادی و غم، ثروت و فقر و غیره

این خود ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه شرایطی می خواهیم باشیم می خواهیم در شادی باشیم پس جایی برای غم نداریم چون ظرفیت ذهن به سمت آن افکاری است در ذهن بیشتر موج میزند.

اگر ثروت باشد جا برای فقر در ذهن کم می شود و ذهن به یک موضوع می تواند توجه بیشتری نشان دهد اگر افکار ما مثبت تر باشد و وارد مخزن ذهن شود خروجی آن شادی و خوشحالی است و اگر ورودی ذهن ما افکار منفی بیشتر باشد خروجی آن هم بالطبع یاس و ناامیدی است.

اگر انتظار داشته باشیم که شرایط فعلی ما با این افکاری که داریم تغییر کند بسی خیال بیهوده است چون ۸۰٪ آن با افکار منفی است و همش در این شرایط منتظر شانس می مانیم تا به شرایط بهتر و یا طبقه بالاتر برویم و زهی خیال باطل و این راهی ندارد جز رهایی از افکار منفی و تغییر افکار منفی به افکار مثبت.

در آن صورت موفق می شویم و زندگی به سمت خوب می رود اگر ما می خواهیم تغییر کنیم باید از ورودی ذهن مراقبت کنیم تا افکار کینه، انتقام، خشم، حسادت و حسرت وارد ذهن نشود باید از دیدن اخبار، اتفاقات بد، غیبت کردن و غیره پرهیز شود و وارد ذهن نشود به جایش از افکار مثبت بیشتر وارد ذهن شود تا ذهن مملو از این افکار خوب شود و خروجی های خوب مثل عشق دوست داشتن وخوشبختی داشته باشد”

نوشته خانم سهیلا در بخش نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.16 from 107 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11052
برچسب ها:
128 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/06/13 17:39
      مدت عضویت: 1034 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,993 کلمه

       به نام خدای مهربان

       سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری

       رهایی از افکار منفی قسمت اول

      انسان‌ها در جهان هستی در طبقه‌های مختلفی دارن زندگی می‌کنن،و من در حالت فعلی خودم در یک طبقه‌ای هستم که تمام شرایطی که در زندگی تجربه می‌کنم مربوط به این طبقه است،تا وقتی که در این طبقه هستم نمیتونم شرایط طبقه دیگه رو تجربه کنم،تغییر دادن طبقه زندگیم در جهان تنها با تغییر افکارم امکان پذیره،برخلاف هر تغییری در جهان هستی که نیاز به تلاش و صرف انرژی داره،این تغییرِ جایگاه و رفتن به طبقه بالاتر نیاز به کار جسمی نداره و فقط از طریق تغییر ذهن و افکار میتونم این کارو انجام بدم.

      جایگاه من و طبقه من در زندگی بر اساس شرایطی تعیین میشه و عدالت الهی حکم میکنه که هر کسی در نهایت عدالت در طبقه‌ای که حقشه حضور داشته باشه،

       باید اینو بپذیرم که الان در هر شرایطی که هستم حق من همینه و اشتباهی رخ نداده.

      اگه خدا رو به عنوان حاکمی قدرتمند و عادل در جهان پذیرفتم و می‌دونم که برگی بدون اذن اون از درخت جدا نمیشه،

       پس باید بدونم که حتماً حواسش به بنده‌ای که سر چهارراه داره  شیشه ماشین پاک می‌کنه هم هست،

       به اونی که بچه‌اش رو توی پیاده رو روی زمین خوابونده تا پول به دست بیاره هم هست،

       حواسش به اونی که در بدترین شرایط در حال زندگی کردنه هم هست،

      پس باید بپذیرم که هر کسی رو در هر وضعیتی که می‌بینم، اون در بهترین وضعیت خودشه،

       عدالتش اینو حکم می‌کنه که جهان تحت امر او اینطوری باشه.

      خیلی از ما  خدا رو قبول داریم ولی حد و حدودش رو نمی‌دونیم،

       چون از بچگی بهمون یاد دادن که عدالت خدا در عذاب دادن و به سزای اعمال رسوندن بنده‌هاشه،

       برای همینه که همیشه عدالت خدا رو در این موضوع جستجو می‌کنیم،

       باید بدونم که عدالت خدا در همه چیزه و وضعیت زندگی افراد هم جزء این عدالت محسوب میشه،

      پس باید بپذیرم جایگاه هر شخصی در زندگی عین ایمان به خدا داشتنه،

       و اگه نسبت به جایگاه فردی دلسوزی کردم یا شک کردم که چرا این شخص در این وضعیته، من به عدالت خدا شک کردم و این اصلاً کار صحیحی نیست،

      پس برای تغییر دادن جایگاهم و طبقه خودم در زندگی باید اینو بپذیرم که الان در هر جایگاهی هستم حق من همینه و عدالت الهی این رو حکم می‌کنه،

       ولی بازم این حق بهم داده شده که من می‌تونم طبقه خودم رو تغییر بدم و این طبقه‌ای که الان هستم برای من از اول نوشته نشده که تا آخر باید همین باشه، سرنوشت من این طبقه نیست،

      اگه مثلاً دارم در طبقه سوم زندگی می‌کنم، اینو خدا برام تعیین نکرده،

       خدا فقط طبقه‌ها رو تعیین کرده،

       ولی تصمیم نگرفته که من در این طبقه باشم، باید اینو بپذیرم تا توان و انرژی و انگیزه جابجا شدن در طبقات جهان هستی رو پیدا کنم،

      خیلی‌ها اینو فرض محال میدونن که بشه خودت رو ارتقا بدی و میگن امکان نداره، خدا اینجوری برام خواسته، چه جور با خدا مبارزه کنم،

       من که نمی‌تونم سرنوشتم رو عوض کنم،

       تقدیر من این بوده، من که انتخاب نکردم توی این کشور به دنیا بیام،

       توی این شهر، توی این خانواده،

       این‌ها به هیچ وجه نمیتونن طبقه خودشون و جایگاه خودشون رو در جهان هستی تغییر بدن،

       چون خودشون رو ناتوان می‌بینن،

      پس قدم اول برای ایجاد توانایی در خودم جهت تغییر طبقه و سطح کیفیت زندگیم پذیرفتن این مسئله است که عدالت خداوند ایجاب می‌کنه که من در بهترین شرایط خودم باشم و حقم رو از دنیا بگیرم و عدالت خداونده که ایجاب می‌کنه که هر انسانی بخواد و تلاش کنه بتونه طبقه خودش رو تغییر بده.

      اگه تلاش‌هام، انگیزه، تفکر و هدفم برای جابجا شدن در طبقات جهان هستی بی فایده و بدون نتیجه باشه، اینم از عدالت خداوند به دورِ،

       که من تلاش کنم، ولی چون خداوند نمی‌خواد تغییری در زندگیم ایجاد نشه.

      طبقه و جایگاهم در جهان هستی به واسطه پارامترهایی تعیین میشه که تمامی اون‌ها ذهنیه،

       این افکار منه که در زندگی طبقه منو تعیین می‌کنه ،

      نکته مهم اینه که من می‌تونم با داشتن افکار مثبت، افکار متفاوت، افکار بهتر، طبقه بالاتری در جهان هستی رو انتخاب کنم،

       و باز میتونم با داشتن افکار منفی، افکار بدتر، افکار محدود کننده، در طبقات پایین‌تر جهان هستی زندگی کنم و محدودیتی خدا براش قرار نداده،

       من تا بی‌نهایت می‌تونم طبقه خودم رو پایین ببرم در فقر، بیچارگی، فساد و بدبختی زندگی کنم،

       و تا بی‌نهایت می‌تونم طبقه خودم رو بالا ببرم، در خوشبختی، در ثروت، در سلامتی زندگی کنم و این عدالت خداونده که هر بنده‌ای هر جوری که بخواد زندگی کنه،

       باید شرایط برای اون مهیا بشه.

      مسئله خیلی مهم‌تر این فرایند اینه که اگه من ذهنم رو از مجموعه افکار مثبت پر کنم جا برای حضور افکار منفی باقی نخواهد موند،

       و اگه از افکار منفی پر کنم، جا برای حضور افکار مثبت نخواهد بود،

       احساس گناه، خشم، شک، نگرانی، نفرت، کینه، غیبت، نمونه‌هایی از افکاریه که تعیین کننده طبقه من در جهان هستیه،

       و به هر اندازه از فضای ذهنم رو با این افکار پر کنم، جا برای حضور افکار مثبت کمتر خواهد بود.

      باید ذهنم رو مثل یک مخزن بدونم که یک ورودی داره و یک خروجی،

       ورودی رو من براش تعیین می‌کنم خروجی رو جهان هستی مشخص می‌کنه،

       یعنی شرایطی که من در جهان هستی تجربه می‌کنم، خروجی همین ورودی‌های ذهن منه.

      اگه ورودی ذهنم مثبت باشه، خروجی اون در زندگیم میشه لذت، آرامش، ثروت، اعتماد، خلاقیت،

       و اگه ورودی ذهنم منفی باشه خروجی اون در زندگیم میشه ناراحتی، استرس، شک، تردید، شکست، فقر،

      خداوند همه شرایط رو به صورت دو وجهی در این جهان قرار داده و این خودم هستم که انتخاب می‌کنم کدوم وجه از هر شرایط وارد زندگیم بشه،

       دو وجهی یعنی هم روز داریم هم شب،

       بالا پایین،

       زوج فرد،

       چپ راست ،

       همه چیز دو وجهیه، هیچ چیزی توی این جهان یک وجهی نیست،

       سرد با گرم، خشم با محبت،

       شرایط هم همینه،

       ثروت با فقر، شادی با ناراحتی، گریه و خنده، همه چیز دو وجهیه،

      پس این منم که می‌تونم انتخاب کنم کدوم وجه باید وارد زندگیم بشه،این عدالته،

       اگه من در انتخاب مختار نباشم و قابل تصمیم گیری نباشه زندگیم، من در جبر زندگی خواهم کرد، و این با گفته خداوند منافات داره که یه نفر دوست داشته باشه شاد باشه ولی شرایط زندگیش همیشه طوری باشه که اونو غمگین کنه، این برخلاف عدالت الهیه،

       اگه من اجازه بدم نگرانی وارد زندگیم بشه، خود به خود آرامش در زندگیم محو میشه، از آرامش محروم میشم، این یکی از شرایط این مخزنه، محدوده،

      نمی‌تونم دو عامل مخالف همدیگه رو با هم در مخزنم داشته باشم به یک اندازه،

       اینجوری نیست،

       وقتی که اجازه بدم ناامیدی وارد مخزنم بشه دیگه فضای کافی برای داشتن امید وجود نخواهد داشت، چون پر شده، دیگه ظرفیتش محدوده،

       وقتی وجودم رو از احساس گناه و پشیمونی پر کنم دیگه نمی‌تونم انتظار داشته باشم که اعتماد به نفس داشته باشم، اینا ضد هم هستن و نمیشه هر دو رو با هم داشت،

       به هر مقدار که هر کدومش بیشتر بشه سمت مخالفش کمتر می‌شه،

      پس شرایط من در زندگی که در حال تجربه کردنش هستم ارتباط مستقیم داره با مخزنم،

       اگه مخزنم رو با افکار نامناسب پر کرده باشم و در مقابل انتظار شرایط خوب در زندگی رو داشته باشم این تنها یک تصور باطله،

      خیلی از انسان‌ها ۲۰ درصد مغزشون رو با نگرانی پر کردن،

       ۱۰ درصد استرس از آینده،

       ۱۰ درصد احساس گناه،

       ۱۰ درصد حسادت،

       ۱۰ درصد کینه،

       ۱۰ درصد پشیمانی از رفتار گذشته و فقط ۳۰ درصد از مخزن اونها باقی مونده برای پر شدن با سایر افکار مثلاً افکار خوب،

       در این شرایط انتظار حضور داشتن در طبقه‌های بالای جهان هستی فقط یک رویا می‌تونه باشه و تا ابد هم در حد یک رویا باقی می‌مونه،

      خیلی‌ها توی زندگی منتظر یک اتفاقن، یک شانس، برنده بشن توی قرعه کشی، خدا بهشون رحم کنه، زندگیشون از این رو به اون رو بشه، یه دری به تخته بخوره، یعنی اینجوری فکر می‌کنن و منتظر یک اتفاقن که مثلاً یه خونه‌ای رو برنده بشن، یه ماشین رو ببرن، یه سفری رو ببرن، و اصلاً نمی‌تونن فکر کنن که خودشون میتونن به این خواسته‌ها برسن ،

      و این‌ها همه تصورات بیهوده است، خیال‌های واهیه،

      شاید خیلی از افرادی رو در زندگی دیدیم که با بدبختی زندگی کردن و در شرایط بدی هم از دنیا رفتن و با خودمون گفتیم چرا خدا با این فرد اینجوری رفتار کرده، چرا این شرایط رو داشت توی زندگیش،

       در صورتی که با توجه به گفتار و رفتار اون می‌تونیم به راحتی به محتویات مخزنش دسترسی داشته باشیم،

      خداوند بارها توی قرآن ما رو به یاد خدا بودن دعوت کرده و مومن  و شخص با ایمان رو فردی معرفی کرده که نه غم داره و نه اندوه،

       و گفته که برای برخورداری از یک زندگی خوب، از یک شرایط ایده‌آل در دنیا باید مخزن رو با چی پر کنی،

       اخلاق نیکو، عمل صالح، انفاق، گذشت،

       اصلاً نگفته اضطراب آینده رو داشته باش تا نعمت‌های بیشتری به تو داده بشه،

       نگفته احساس گناه و پشیمونی داشته باش تا سعادتمند بشی،

       هیچ عبارت منفی رو به کار نبرده و عدالت الهی حکم می‌کنه که من اختیار پر کردن مخزنم رو داشته باشم، یعنی انتخاب کنم که چه چیزی وارد بشه، چه چیزی وارد نشه،

      خودم انتخاب می‌کنم که ناراحتی وارد بشه، ترس، نگرانی، شک، احساس بد، اون وقت در نهایت انتظار دارم که زندگی خوبی داشته باشم و فکر می‌کنم که مورد غضب خدا هستم که زندگی پر از مشکلات و سختی رو دارم سپری می‌کنم،

       اصلاً اینجور نیست،

       این خودمم که انتخاب می‌کنم چه چیزی وارد مخزن زندگیم بشه و خروجی مخزن  هم مطابق با ورودی انتخاب منه،

       و همین خروجی‌های مخزنِ که طبقه منو در جهان هستی تعیین می‌کنه.

      پس اگه می‌خوام زندگیم رو تغییر بدم باید تصمیم بگیرم که محتویات مخزنم رو تغییر بدم، تنها راهش همینه،

       باید آگاه باشم که به حسادت، غم، خشم، کینه، نفرت، استرس، فضای با ارزش مخزن خودم رو اختصاص ندم، باید از ورودی مخزنم محافظت کنم، باید اینقدر کنترلم بر ذهنم زیاد باشه که بتونم مانع از ورود افکار منفی به مخزنم باشم.

      خیلی از انسان‌ها سال‌هاست که مخزنشون رو با این گونه افکار پر کردن،  سالها کینه داره از یه نفر،

       با چند نفر قهره، مشکل داره، ناراحتی داره، فرزندش رو از دست داده، سال‌هاست ناراحته، غم و اندوه داره، مشکی پوشیده، مخزنش رو با این چیزا پر کرده، اخبار بد، حوادث، اتفاقات ناگوار و با توجه کردن به این موارد داره مخزنش رو پر می‌کنه،

       باید خیلی مراقب باشم در روز توجهم به چه چیزهاییه، چه اتفاقاتی بر من اثر میذاره،

       منو تحریک می‌کنه،

       تحریک احساسی می‌کنه،

       اون لحظه دارم مخزنم رو پر می‌کنم،

      باید بتونم مانع از ورود افکار منفی به مخزنم بشم و اجازه ندم هر فکری وارد مخزنم بشه،

      برای تمرین این قسمت باید هر روز افکار منفی که وارد ذهنم میشه رو یادداشت کنم،

       انجام این تمرین به تنهایی باعث ایجاد آرامش در من میشه،

       چون هر فکر منفی رو وقتی یادداشت می‌کنم یه جورایی درگیری ذهنیم با اون فکر رو کاهش دادم،

       خروجی شده رفته،

       نوشته شده روی کاغذ،

       دیگه لازم نیست توی ذهنم ذخیره‌اش کنم،

       مخزنم رو نمیخواد باهاش پر کنم، ثبتش کردم ،

      پس تمرین این قسمت نوشتن افکار منفیه که در طول روز بهم هجوم میاره،

       هر فکری رو که در ذهنم مرور کردم، دنبال کردم و بهش توجه کردم رو بنویسم، با توضیحات

       که اون فکر منفی چی بود ،

      مثلاً بنویسم من درباره صحبتی که هفته قبل همکارم بهم گفت فکر کردم و احساس بدی بهم دست داد، دوست داشتم اون روز جواب دندون شکنی بهش می‌دادم، حیف شد بهش نگفتم،

       به این ترتیب افکاری که در ذهنم مرور می‌کنم رو یادداشت کنم.

      ممکنه فکر منفیم در برابر همسرم باشه، شک داشته باشم به همسرم،

       دائم یه فکری توی ذهنم میاد نکنه داره خیانت می‌کنه، نکنه با کسی ارتباط داره، نکنه منو دوست نداره، این فکرها رو بنویسم،

       یکی از مزایای این تمرین توجه من به شناسایی افکار منفیه،

       چون در حالت عادی ما تفکیکی برای افکارمون  و برای ورودی‌هامون قائل نیستیم و به عبارتی هرچه پیش آید خوش آید با موضوع برخورد می‌کنیم،

       ولی وقتی تصمیم بگیرم که افکار منفی رو شناسایی و ثبت کنم، آگاهی من بیش از پیش خواهد بود،

      و قدم اول که شناسایی افکار منفی هستش رو به خوبی برمی‌دارم،

      دیوانه و دلبسته اقبال خودت باش

       سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش

       یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری

       راضی به همین چند قلم مال خودت باش

       دنبال کسی باش که دنبال تو باشد

       این گونه اگر نیست به دنبال خودت باش

       پرواز قشنگ است ولی بی‌غم و منت 

      منت نکش از غیر و پر و بال خودت باش 

      صد سال اگر زنده بمانی گذرانی

       پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش

      سپاسگزارم از شما استاد مهربانم💖💖💖🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 233 کلمه

      سلام خدمت همه عزیزان همراه

      خدایا شکرت برای موفقیت امروز

      یک آرایشگاه هست که صاحبش مثل من متارکه کرده و شرایطی شبیه من داشته هر وقت میرم پیشش ناتوداگاه خودم صحبت از خاطرات تلخ اون دوران به میون می اوردم و تا وقت خدا حافظی در یک فضایرپر از رنجش و حس قربانی صخبت می کردیم و همیشه بلافاصله بعد خداحافظی و بیرون اومدن از آرایشگاه خودم رو سرزنش میکردم که چرا این کار رو کردم و خلاصه کلی انرژی منفی برلی خودم ایجاد میکردم

      خدایا شکرت امروز وقتی رفتم آرایشگاه دیدم یک مشتری دیگه غیر من هم هست اون خانم داشت با گوشیش در اینستا چرخ میزد تا آرایشگر کار من رو شروع کته رفتم به گلدونهای کنار پنجره نگاه انداختم و و جوونه های تازه اونها رو دیدم و کلی ذوق کردم  و  به آرایشگرم خبر دادم که گلهات جوونه تازه زدند 

      یه دفعه اون مشتری دیگه یه خبر قتل اومد بخونه که من بلافاصله صحبت از گلها رو بدوباره ه میون اوردم و چند دقیفه دیگهم از گل و گل کاری حرف زدیم

      بعدش دوباره اون خانم یه خبر دیگه رو مطرح کرد که این دفعه یک جوک بود بعدشم  صحبت از گربه های پسر آرایشگر و ….شد وقتی داشتم از آرایشگاهدخارج میشدم در پوستم نمی گنجیدم چون اولین بار بود که صحبت از گذشته و رنجشهای قدیم نکرده بودیم و به جاش انرژی نثبت هم گرفته بودم

      خدایا شکرت این پیروزی خیلی بهم مزه داد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      سلام خدمت همه عزیزان همراه

      خدایا شکرت برای این فرصت و این آگاهی ها

      سپاس ویژه از آقای عطار روشن و دوستان همراه

      به دنبال کار روی خودم و باورهام متوجه شدم که جز جز هر چیز و هر مفهومی در این دنیا دارای فرکانس هست

      مدار ما رو فرکانس اجزای زندگی مون تعیین میکنه هر عمل واحد  فرکانس های مختلفی داره از صفر تا صد هر فکر هم  فرکانس های مختلف داره از صفر تا صد

      مثال میزنم:فعل غذا خوردن یک فعل واحد هست به ظاهر ولی اینکه این عمل چگونه و با چه کیفیتی انجام بشه فرکانسش و نتایجش متفاوت هست.اگر غذا رو از مواد بی کیفیت تهیه کنیم با عجله و بی توجه بپزیم و تند تند بخوریم خوب این عمل عملی با ارتعاش پایین هست و انرژی و تفاوتی که از این غذا نصیب بدن و روح  ما میشه خیلی ضعیفه بر عکس اگر غذا رو با عشق تهیه کنیم بامواد متاسب تهیه کنیم  با حوصله بپزیم  و با سلیفه در ظرف بچینیم و در یک زمان مناسب به دور عجله و ….بخوریم خوب این غذا تبدیل به نور میشه و بدن ما رو تقویت میکنه

      حالا هر کدوم از کارهایی که در طول روز انجام میدیم فرکانسش رو‌ با هم‌جمع کنیم و معدل بگیریم میشه فرکانس وجودی ما در اون  روز و این عدد فرکانسی مدار ما رو تعیین میکنه

      برای تغییر مدار باید افکار و کانون توجه رو تغییر بدیم و در عمل هم کیفیت رو در همه جای زندگیمون تغییر بدیم

      من امروز متوجه شدم که خیلی وقتها هر چند ساعتها فایل و آموزش گوش میدم ولی در طول روز با انجام بی کیفیت کارها تاثیر اون فایلها رو خنثی میکنم.مثلا کلی روی باورهام کار میکنم و با خودم و خدای خودم صحبت میکنم و…. ولی یه دفعه میرم با عجله یک چای میریزم و داغ داغ و بدون توجه به طعم و مزه اش میخورم و….بعد بلافاصله بعد خوردن چای داغ متوجه میشم دهانم سوخته و هیچی از خوردن‌چای نفهمیدم و این مساله کلی ذهنم رو میگیره و میرم سراغ سرزنش خودم و کلی حس متفی پیدو میکنم

      هر چقدر بیشتر دقت میکنم در کارهام می بینم همه کارهای من از خیاطی غذا پختن نوشتن خرید کرد ن و …. فرکانس بالایی ندارند  و این مساله علت بسیار مهم در نتیجه خوب نگرفتن از آموشهام هست

      البته با بدست اوردن این آگاهی باید تلاش کنم کیفیت رو در همه جای زندگیم بالاتر ببرم

      فقط هر روز تلاش کنیم یه کم بهتر عمل کنیم

      امروز یه کم زیباتر حرف می زنم

      امروز یه کم با دقت تر غذا می پزم

      امروز یه کم با تمرکز بیشتر حمام میکنم

      امروز یه کم مرتب تر خواهم بود

      امروز به گم بهتر موهایم را شانه میزنم

      امروز  یه کم بهتر خواهم بود 

      دقت کردین  طعم غذایی که در خانه با عشق پخته شده یه طعمی داره که شاید نتونی بر اش کلمه پیدا کنی ولی حسش میکنی .

      خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/01 12:35
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 50815 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 294 کلمه

      سلام صبخ اسفند ماهتون بخیر شادی 

      گام اموز درباره تغییر طبقه قرار گرفته ما ورفت به طبقه بالاتر هستش 

      خدواند انسان را در انتخاب بالاتر رفتن طبقه خود ازاد گذاشته است به شرطی که ما روی وردهایی مغز خودمان کار کنییم واطلاعات درست وبه دردبخور وارد ذهن خو د بکنیم 

      برای این منظور اول شخصی که میخواد به طبقه تغییر داشته باشه خودش لایق رفتن به طبقه دیگه بدونه وباور کنه که خداوند برای هر کسی که بخواد طبقات بالا در نظر داره  براش اطلاعات جمع کنه اطلاعات درست وکاربردی  وبعد   ذهنشون از افکارمنفی   حسد  غیبت  دشنام اثژی منفی  پاک کنه وروی ذهنشون مواظبت کنه از ورد اخبار منفی .

      با انجا م ابن کاره تغییر در زندگی طبقات زندکی د  جهان هستی تغییر انجام میدهیم درجهان هستی هر کاری که میخواهی دووجهی هستش شب   روز   شادی   غم 

      با وردافکار متفی به ذهن دیگر انتظار شرایط خوب نیست 

      اگه مامخزن ذهنمون پر کنیم ا  افکار منفی  جای کمتریبرای افکار مثبت میمونه با ورد افکار مثبت دیگر جاز برای افکار منفی نمیمونه .

      ورد افکارمنفی = فقر  ناراحتی   شک   بد بینی 

      ورد افکار مثبت = لذت   ارامش    خلاقیت   

      تغییر متوایت ذهنی =تغییر زندگی 

      با ورد افکارمنفی نیاید انتظار شرایط خوب داشته باشیم 

      مجزن ذهن ما

       ۱۰ در صد کینه + ۱۰ درصد نفرت+ ۱۰درصد غیبت +۱۰درصد حسد + ۱۰درصد دروغ  اگه پر شده باشه جای کمتری  برای افکار مثبت میمونه 

      با توجه به گفتار ورفتار هر کس می توام به مجزن دست رسی داشت 

      فرد مومن نه غم داره نه اندوه   اگه وردی ذهن ما اخلاق خوب   انفاق    گذشت   باشه 

      برای کنترال ذهن از ورد افکار متفی در طی یی هفته هر چیزی که مارو ناراحت می کنه رو باید یا داشت کنیم تا وردی ذهن خود اطلاع داسته باشیم ووردی ذهن خودمان رو شناسی کنیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/11/24 19:20
      مدت عضویت: 552 روز
      امتیاز کاربر: 15020 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 389 کلمه

      با سلام 

      من یک انسان کاملاً ارام هستم ولی گاهی وقتا با شنیدن حرف های منفی کسی بهم میریزم و از مسیر ذهنی خودم دور میشم، بابد برای مخزن ذهنمون ورودی و خروجی داره یک سری قانون های داره و اینکه به هرچی فکر کنی جای دیگه برای افکاری دیگه نداری مثلا اگر به افکار منفی ذهت و مخزنت برای افکار مثبت پر میشه و جای نداره در ذهن ، باید برای ورودی ذهنت و افکارت ارزش قائل باشی،

      در نتیجه پایتخت طوری زندگی کنیم که دوست داریم و لذت ببرید و برای ورودی ذهن از افکار خوبی استفاده کنیم تعیین کننده طبقه مو در جهان مشخص شود به هر اندازه که فضای ذهنی ما از افکار منفی پر شود برای افکار مثبت ندارد. انسان موفق و شاد به دنبال شانس و حرفهای جوری نیست و با افکار مثبت درباره زندگی خودش به خواسته هایش می رسد،افکار خوبی داشتن با تلاس برای رسیدن به اهداف و تغییر مسیر زندگی و درست فکر کردن درباره ی انچه در اون طبقه ای که قرار داریم مهمه و خوبه که همه ی ادم ها به این اگاهی داشته باشند که به هر چیزی در زندگی توجه کنیم و هرچی افکار تو مثبت باشد به آن می رسی و خروجی ذهنت در دنیا لذت بردن از زندگی میشود و اگر افکار تو منفی باشد خروجی ذهنت لذت بردن است انسانهایی که آگاهی دارند از ذهن شان مراقبت می کنند و به حرف های مردم توجه نمی کنند و پروبال می دهند و مسیر ذهنی خودشان را با آرامش درونی دارند و انسانهای هستند که در زندگی یکنواخت هستند و همیشه آرامش خاص خودشان را دارند و بیشتر مخزن ذهنی آنها افکار مثبت است،افکار بر این افراد مسلط نیست و افراد بر این افکار مسلط هستند و به خواسته هاشون میرسند و تلاش میکنن در راه هدفشون ،

      یک انساس خوب و مومن اندوهگین نیست و غم نداره با شادی و حس خوب از خدا یاد میکنه و از احساس خوبی برخورداره و از خدا با احساس خوب خواسته هاشو میخواد ، و تمام این دوره بر این بود که انسان قدرت انتخاب داره برای زندگی که خوب و خوش و با افکار مثبت زنذگی کنه با برعکس پس تمام قانون جذب بر اساس فکر و تصمیم و انتخاب ماست درباره افکار و باید در راه هدفت تلاش کنی و باور داشته باشی میشه 

      با تشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1401/09/24 08:31
      مدت عضویت: 1311 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 745 کلمه

      بنام خدا,:

      رهایی از افکار منفی: 

      افکار منفی افکاری هستند که نه فقط در ذهن که در جسم ماهم تاثیر مثبت میذارن وافکار مثبت هم افکاری هستن که نه فقط در جسم بلکه در تمام شرایط زندگی تغییر ایجاد میکنن .  این تفاوتی که   از نظر شرایط جسمی و شرایط کسب و کار وشرایط زندگی خانوادگی و…وجوددارد که یه سری افراد رواز افراد دیگه متمایز می کنه همون  قدرت ذهن هست .اون نجواهایی که در ذهن به وجود میاد اون احساس که بایک فکر یک تصویر ی که ازشرایط زندگی در ذهن داریم باعث تاثیر کردن برام جنبه های زندگی افراد شده به خاطر همین هم هست که تفاوت   وجودداره  در بین افراد یک دسته از آدمها چاقن یه دسته لاغر .یه دسته فقیر ویه دسته هم ثروتمند و…و… در واقع این نجواگر ذهنی در هر سمتی قدرتش بیشتر باشه   اون در واقع قدرتی ندارد بلکه این ماهستیم بهش توجه میکنیم وباتوجه کردن بهش   یواش یواش  تومسی. تجربه کردنش قرارمیگیریم  واین به راحتی در ما به شکل نجوابه وجود میاد از طریق دیدن .وشنیدن وتوجه کردن که البته این روهم ما یاد گرفتیم برنامه ریزی ذهن ما به شکلی شده که مارودر اون سمت هدایت کنه  چون از بچگی افرادی رودیدیم که  نسبت به خیلی چیزها.  همیشه سمت منفی رو  بیشتر توجه میکنن وماهم یادگرفتیم مثل اونها دراین مسیر گام برداریم.   مثل خیلی از چیزهای دیگه  .وحتی در رسانه ها هم این به صورت کاملا .واضح داره نشون داده میشه و حتی در کتابهای رمان  .و….. موضوع این هست که این افکار وقتی بارها و بارها مروربشن به جای اینکه ما به  زندگیمون به شکلی که میخوایم زندگی کنیم اونوقت   مادر اون افکار زندگی می کنیم اونوقت دیگه نه تنها در ذهن که روهمه چیز زندگی  تاثیر میذارن .حتی اگر اتفاقی نیفتاده باشه از همون اول مدام توفکرشی که نکنه اتفاق بیفته نکنه اون لحظه کاری از دستم برمیاد ودقیقا زندگی فعلی خودتو نابود می‌کنی فقط به خاطر ترس از اینکه چه خواهدشد واونو مدام زندگی می کنیم مثل کاری که توی چاقی انجام می‌دادیم  و کالا این نجواهای ذهنی آنقدر باعث میشن که احساس افسردگی و مرارت داشته باشیم که فقط بخوایم روزها سپری بشه نمونه ی واضحش خودمن .   واین افکار تمام سلامتی و سیستم ایمنی فرد روبه خطر میندازن  یه جایی توی فیلم بود و یه کتابی هم فکر کنم بود که می گفت  افرادی که دچار ام اس میشن  اونها بیشتر به دلیل قرارگرفتن در موقعیت ها واحساس ترس و استرس توهر جنبه ای وقتی زیاد بشه روسیستم ایمنی افراد تاثیر میگذاره  واین افراد به این شکل دچار این مریضی میشن   وافراد مبتلا به صرع .و خیلی از بیماری های قلبی و خیلی خیلی چیزای دیگه که بدن از پادر میاد فقط به خاطر همین نجواگر ذهنی منفی هست که باعث این میشه که آنقدر قدرت پیداکنه که باعث تخریب سیستم ایمنی بدن  بشه و همچین بلایی سر آدمها بیاره  واونوقت ما درتمام طول روز و شب قبل از خواب هم به این مسائل فکر میکنیم و باعث شدیم که این اتفاق بیفته واین دست ماست که بخوایم تغییر ش بدیم تابتونیم یه زند کی جدید روتحربه کنیم  درطی این همه سال تازه دارم این مسأله هارودر ک میکنم . تفکیک کردن افکار خودمون باعث میشه که بهتر بتونیم مسیر درست روانتخاب کنیم  انتخاب کردن چیزی که ما به واسطه‌ی عادت کردن به افکارمنفی  از خودمون گرفتیم وبراساس اونها وترس از اتفاقات وخیلی چیزهای دیگه خودمون رواز تجربه‌های جدید ولذت بخش محروم کردیم  .میشه گفت که خوب وبد رومادرم ذهن خودمون ایجادمیکنیم یعنی ما میتونیم شکل دیگه ای افکار روهم تجربه کنیم . افکار مثبت در مقابل ودر مقابل چاقی لاغری ودر مقابل مریضی سلامتی  در واقع میشه گفت که مامیتونیم شکل دیگه ای از فکر و فتاررو تجربه کنیم چون عدالت اینه که  چیز دیگه ای روتجربه کنیم اگر که همه ی ما براساس یک فکر مثلا اینکه همه  باید از یک چیز استفاده کنند ‌واز اون چیزی که دوست دارند استفاده نکنند یعنی فقط یک عقیده وفکر داشته باشد که حق انتخابی وجودنداشت پس به خاطر همین هم جهان دووجهی هست این که ما نتخاب کنیم چه وجهی رو انتخاب کنیم درمعنی یک آیه ای نوشته شده بود که ما  به حقیقت راه  (حق و باطل ) رابه اون نشان دادیم  حال خواهد  هدایت پذیرد وشکر این (نعمت ) کند وخواه  نعمت رانپذیر د و خواهد آن  (نعمت) را کفران کند  یعنی حق انتخاب به ماداده شده پس این ما هستیم که باید انتخاب کنیم که چطور زندگی کنیم ودر چه حالتی .

      باتشکر…..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/05/03 17:40
      مدت عضویت: 1185 روز
      امتیاز کاربر: 10663 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 244 کلمه

      سلام 

      فایل ۴۱ 

      رهایی از افکار منفی 

      این ۵ فایل واقعا معجزه هست برای تغییر زندگی برای رهایی از از افکار منفی برای من که معجزه شد من سال ۴۰۰ به یه بن بست رسیده بودم هر جی افکار منفی،تو دنیا بود اومده بودن سراغم شک داشتن شدید به همسرم خیلی بهش گیر میدادم زندگی من همش جرو بحث بود احساس نا امیدی و غم نفرت داشتن به همسر و دیگران و خیلی موارد دیگه در همین هم پدرم فوت شد همه چیز تشدید شد فشار روحی از،طرف اطرافیان نزدیک که،با من در این غم همدردی نکردند ازشون نفرت گرفته بودم همش مرور این افکار منفی انگار دیوانه شده،بودم با همشون قهر کردم تا اینکه یه روز تو سایت چشمم افتاد به افکار منفی و اونا را باز کردم و گوش کردم انگار حرف های دل مرا میزد یواش یواش ۵ فایل را گوش کردم حالم هر روز بهتر میشد تمرینات را انجام می‌دادم هر روز بهتر میشدم و دیگه مطمئن‌ شده بودم این هدایت خداوند بود که می‌خواست مرا نجات بده وگرنه دنبال راهی بودم که زندگیم را ترک کنم اما یهو همه چی تغییر کرد دیگه اطرافیان برام مهم نبودند به شوهرم شک نداشتم حسرت نمیخوردم و ورودی های خودم را کنترل کردم و هنوز که هنوزه آنها را گوش می‌کنم و به لطف خدا فایلهای خدا هرگز دیر نمی‌کند را خریدم و الان فایل ۲۲ هستم واقعا معجزه هستن چون من خیلی راضی،هستم از خداوند بی نهایت سپاسگزارم و همچنین استاد روشن عزیز ‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zahrakasaeipour@gmail.com
      1400/12/11 13:26
      مدت عضویت: 810 روز
      امتیاز کاربر: 658 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 445 کلمه

      سلام و درود بر همه همسفران و سلام و درود براستاد گرامی 

      از ارسال این فایل بسیار ارزشمند بی نهایت سپاسگزارم. 

      بار بزرگی از روی دوشم برداشته شد. با همین یک جمله که بپذیریم (هر کس هر جایگاهی و هر طبقه ای را دارد یعنی در بهترین وضعیت خود تا کنون است و با وجود تغییر به عنوان بهترین ودیعه الهی امکان جابجایی در طبقات برای همه هست)

      این یعنی بهترین استراتژی در مقابل بازی ذهن که هر وقت میخواستم قدمی برای خودم بردارم تصاویر زیادی از افراد ضعیف، رنجور و… را جلوی چشمم به نمایش در میآورد و میگفت نگاه کن اینهارو چرا دلت نمی سوزه چرا نگران این افراد نیستی مگر تو انسان نیستی چرا به فکر شون نیستی و من میماندم با دنیایی از سوالات، با حالتی از افسردگی،  شک به عدالت خدا، عصبانیت از ناعدالتی و مهمتر از همه خشم نسبت به خداوند و عدالتش بعد وقتی ذهن خاطرش جمع میشد که مخزن ذهنم پر شده از افکار منفی و من دیگر به فکر برداشتن قدمی برای خودم نیستم ، به اندازه کافی بین خودم و خدای خودم فاصله انداختم ،با خیال راحت میرفت کنار و من میماندم با افکار  منفی 

      حالا انگار پرده های ضخیم کنار رفت :

      اولا فهمیدم هیچ کس مهربانتر از خداوند برای بندگانش نیست.

      دوما سیستم آفرینش به قدری زیبا ،دقیق و بدن نقص است که فرصت برای رشد و تعالی هر موجودی هست انسانها که به عنوان خلیفه خدا جای خود را دارند،

      سوما آیا داشتن افکار منفی در من و باز نگهداشتن خودم از رشد و تعالی کمک میکند به رفع مشکلات دیگران؟یا رشد آگاهی و افکار مثبت و احساسات شاد زمینه ساز فراوان شدن شادی و گسترش آگاهی در جهان است؟

      چهارما آیا من که در خصوص چاقی و مقوله تناسب اندام این همه مملو از باورهای اشتباه بودم، میتوانم ادعا کنم که در سایر امور زندگی باورهای درست دارم و نباید به خروجی زندگی خودم نگاه دوباره بکنم؟

      پنجما آیا جایگاه واقعی خودم را در زندگی ، کسب و کار، ثروت ، اجتماع پیدا کردم؟ آیا طبقه ای که الان هستم حق منه؟ کافیه برای من؟ بهتر نیست تغییر طبقه بدم برم طبقه بالاتر ؟

      من از امروز تصمیم دارم به بهترینها دست پیدا کنم چرا که بهترین هستم و لایق بهترینها.من الگوی زیبایی خواهم شد از لطف و مهربانی خدا از توانمندی و قدرتش از شادی و نعمت های

      بی نهایتش . 

      من که در بازار زندگی همیشه دنبال بهترینها هستم چرا از این همه قدرت انتخاب دنبال چیزهای پست و منفی باشم من بهترین دنبال بهترین ها خواهم بود و چی بهتر از شادی ، سلامتی ثروت، ارامش، تیزهوشی، نواوری، تناسب اندام، زیبایی ، خوش رویی، امید ……خداروشکر که این سلسله بی پایان و پر از زیبایی است.

      استاد عزیزم سپاسگزارم. 

      خداوند مهربان سپاسگزارم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hosynzadh66@gmail.com
      1400/07/09 11:42
      مدت عضویت: 990 روز
      امتیاز کاربر: 81
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 413 کلمه

      سلام به استاد عزیز

      و دوستان خوبم

      گام ۴۱ رهایی از افکار منفی 

      من از گام ۲۰ هیچ دیدگاه نفرستادم چون فرصت نداشتم شاید بهانه بود ولی چند روزی دیدم غذا بیشتر میخورم تا به استاد ایمیل فرستادم و راهنمایی کردند منو که تشکر میکنم .دیشب یه فایل گوش کردم در مورد اینکه استادگفتند که من نمیتونم شب فایلا سید کنم صبح بفرستم اول باید خودم سحر خیز باشم یه دفعه یه چیزی تو ذهنم اومد که منم تا گام ۲۰ که عالی بودم و تغییرات خوبی داشتم فایل صبح گوش میکردم تا شب به فایل فکر میکردم و در مسیر بودم 

      اما این ۲۰جلسه دیکه شب قبل خواب بود و میخوابیدم صب فراموش میکردم و از مسیر دور بودم حالا مجدد طبق عادت قبلی میرم به امید خدا اینم یه عادت اشتباه باشه برای رسیدن به این مسیرم

      حالا بریم سراغ گام ۴۱

      نمی توان هدفی مقدس تر از تغیر در زندگی تان را جستجو کنید و در این مسیر  رهایی  از افکار منفی آغاز نشود 

      حالا افکار منفی چیه از کجا میاد ؟؟افکار منفی میشه نگرانی ترس نا امیدی ختم حسرت که همه اینا میشه ورودی ذهن ما و خروجی اون چی میشه ناراحتی بیشتر استرس فکر وخیال بد همش نگران همش اتفاقات بد 

      حالا از کجا میاد ؟؟از بی ایمانی از این که خدا رو عادل مطلق نمی دونیم از این که دنیا فقط خیر و خوبی 

      حالا باید چکار کنیم ؟؟

      اولین کار باور کنیم که خدا عادل مطلق و برای ما خیر و خوبی میخواد

      دومین که باور کنیم ما خالق شرایط زندگی خودمون هستیم با افکار خودمون مدار و طبقه خودمونو انتخاب میکنیم 

      حالاکه خودمون طبقه مشخص میکنیم دوست داریم کجا باشیم طبقه شادی خوشحالی عشق دوست و همه خوبی ها 

      یا طبقه ترس نگران حسرت و ناراحتی 

      خوب من به عنوان انسانی که خالق شرایط خودشو داره میخواد  زندگی جدید تجربه جدید شادی آرامش عشق و لذت وارد زندگیش کنه 

      برای این کار میام از امروز ورودی ذهن یا همون افکاری که همیشه با خودم تکرار میکنم شناسایی میکنم و یاد داشت میکنم تا اون فکر از ذهنم بیرون کنم 

      و بجاش ورودی مناسب بزارم 

      من عاشق این شعر آخر م

      دیوانه و سرگرم اقبال خودت باش سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش

      یک لحظه نخور حسرت ان که را نداری راضی به همین چند قلم مال خودت باش

      دنبال کسی باش که دنبال تو باشد اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش

      پرواز قشنگ است ولی بی غم و بی منت منت نکش از غیر پروبال خودت باش

      صد سال اگر زنده بمانی گذرانی پس تشکر هر لحظه و هرسال خودت باش

      سپاس از این فایل بی نظیر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/05/18 01:09
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,171 کلمه

      سلام 

      گام چهل یکم در مسیر لاغری من 

      استاد واقعا از شما ممنونم که دقیقا به دادم رسیدید قبل اینکه لیز بخورم در مسیر لاغری من هم یه هفته ای هست که خیلی باز توجه میکنم به حرف بقیه که چاق شدی خودمم باز روحیه ام از دست داده بودم و همش فک میکردم اره انگار باز چاق میشم و همش به خوردن به لباسهام و چاقیم توجه میکردم و حتی امروز که غذا میخوردم یه نجوایی در ذهنم میگفت تو باز برگشتی روال اول و خیلی ناراحت شدم با اینکه میدونستم دارم اشتباه میکنم ولی ورودی ها نامناسب ناراحتی ها مختلف انگار توجه من برده بود روی مشکلاتم و کلا من ست شده بودم تا اینکه امروز،این فایل دیدم که استاد گفتن در هر شرایطی هستید اگه ناراحتی اگه از حرف دیگران ناراحت شدی اگه متوجه شدی تغییری نکردی یا چاق تر شدی یا کسی بهت گفته چاق تر شدی در هر شرایطی که باشی فقط فقط فقط ادامه بدید رها نکنید وقتی ادامه بدی عواملی که باعث لیز خوردنت میشه ضعیف تر میشه و توانایت در لاغر شدن بیشتر میشه از وقتی دیدم توضیحات استاد رو احساسم خیلی بهتر شد و یجوری اروم شدم و مانع لیز خوردنم شد خیلی ممنونم استاد که برای من مث معجزه بود حرفهاتون و خیلی بهم کمک کرد 

      ما افراد چاق بدلیل بار چاقی شکست هایی که خوردیم حرفهایی که خوردیم از دیگران اعتماد بنفس پایین احساس بی لیاقتی کم ارزشی خودمان رو ناتوان همیشه دیدیم واسه همین خیلی مانع در ذهن مان است واسه متناسب،شدن و حالا با ورودی ها نامناسب از موضاعات دیگه در زندگیمون باعث شدیم خودمان ضعیف دل نازک ببینیم یک فرد چاق بار،سنگین چاقی داره حمل میکنه و وقتی ورودی ها نامناسب وارد ذهنش کنه اون فرد ضعیف میکنه به قول معروف از پاه در میاره و فرد خسته میشه رها میکنه و ما به این نتیجه میرسیم که ما توانایی لاغرشدن نداریم ما لاغر نمیشیم و خسته میشیم رها میکنیم حالا باید چکار کنیم ورودی ها ذهن کنترل کنیم و ورودی مناسب وارد ذهن کنیم با رهایی از افکار منفی ذهن مان رو کنترل میکنیم و وقتی ذهن کنترل کنیم ورودی مناسب وارد ذهن کنیم قدرت ذهن هم افزایش پیدا میکنه احساس ماهم خوب میشه و بیشتر احساس قدرت میکنیم که میتونیم لاغر بشیم یا به هدف ها دیگه خودمان برسیم 

      من از بچگی از خدا ترسوندن و همیشه خداوند اینجور برام تعریف شده بود که خدا فقط بنده هایی دوست داره که در فقر فلاکت بیماری بدبختی زندگی کنند و افرادی که پول دار هستند در رفاه اسایش این افراد خداوند دوست نداره و از مال مردم رسیده اند به اینجا و در اون دنیا مجازات میشوند 

      این زندگی که من و خانوادم و بقیه دارند سرنوشتی هست که خداوند نوشته برای بنده هاش و قابل تغییر نیست و نمیشه با قسمت سرگذشت خود جنگید باید راضی باشی به این سرنوشت و اگر میخواهی یکم شرایطتت تغییر بدی باید خیلی تلاش فیزیکی کنی تا بتوانی جایگاهت تغییر بدی و من با اینجور عقاید حرفها که خداوند بنده ها فقیر بیمار بدبخت دوست داره بزرگ شدم و همیشه دلم میخواست من در شرایط بهتری باشم ولی همش میگفتم خدا نمیخواد میتونم چکار کنم خوشبحال فلانی شانس داره مهره مار داره

       ولی من چی و از این حدفها تا اینکه امروز این فایل گوش دادم و به عدالت خداوند که شک داشتم که چرا زندگی من تغییر نمیده چرا کاری واسم نمیکنه چرا به فلانی این همه نعمت داده به من نهه و شک داشتم در عدالت خداوند تازه فهمیدم که خداوند خیلی عادل است و همچی گذاشته دست خودمان و این خود ما هستیم که شرایط مان رو میسازیم و طبقه خودمان در جهان تعیین میکنیم خداوند جهان طبقه بندی کرده مثلا از صفر تا بی نهایت این ما هستیم که خودمان تعیین میکنیم در چه طبقه ای زندگی کنیم 

      حالا ما چطوری طبقه خودمان در جهان تعیین میکنیم با ورودی هایی که به ذهن مان میدهیم ذهن هدایت میکنیم به طبقه ای که می خواهیم و حالا باید چطور بفهمیم چه ورودی به ذهن میدیم خوب است یا بد از احساس مان متوجه میشیم داریم چه ورودی به ذهن میدیم داریم به خواسته خودمان توجه میکنیم که در این صورت احساس ما خوب است یا داریم به ناخواسته ها توجه میکنیم ورودی منفی که احساس مان بد است و ناراحت ناامید غمگین هستیم 

      احساس ما راهنما ورودی هایی است که به ذهن مان میدهیم پس بر سر احساس خودمان میفهمیم داریم ورودی مثبت میدهیم یا منفی داریم به خواسته خودمان توجه میکنیم و احساسمان خوب است یا به ناخواسته واحساس مان بد است 

      ذهن مانند یک مخزن است یک ورودی داره یک خروجی حالا وقتی تو داری به بی پولی فقر گرونی نداری بدبختی توجه میکنی حرفش میزنی کلیپ مبینی بحثش میکنی جایی برای ثروت خوشبختی رفاه نمیزاری و خروجی ان در زندگیت میشه بی پولی فقرمشکلات مالی از این قبیل مشکلات 

      خداوند همچی دو وجهی افریده مث لاغری چاقی،شادی غم،ثروت فقر،متهل مجرد،شب روز،سرما گرما،بیماری سلامتی،زیبایی زشتی،همچی در جهان تو وجهی افریده شده حالا این خودتی ببینی به چی توجه میکنی چی وارد مخزن ذهنت میکنی همون در زندگیت دریافت میکنی پس اینجا میشه فهمید مسئولیت زندگی هرکسی دست خودشه خودش مسئولش هست خداوند تقدیر هرکسی داده دست خودش و خداوند خیلی عادل است و الان در هر شرایطی که هستیم در بهترین شرایط خود داریم زندگی میکنیم و این عدالت خداوند هست 

      پس از الان دیگه هیچ گله شکایتی از خداوند نمیکنم و مسئولیت تمام شرایط زندگیم میپذیرم و من سازنده شرایط الانم هستم خداوند جهان بر پایخ عدالت ساخته و هرکسی در هر شرایطی که هست در بهترین شرایط خودش به سر میبره نباید بگیم خدایا چرا این زندگیش اینجوری شد یا این اتفاق براش افتاد و ناراحت باشیم براش و شک کنیم به عدالت خداوند 

      خداوند دوست داره تمام بنده هاش در شرایط ایده ال خودشان زندگی کنند و از تمام نعمت ها خداوند استفاده کنندو این بنده هاست که خودش تعیین مبکنید  من چه شرایطی میخوام من میخوام در فقر زندگی کنم یا ثروت من میخوام متناسب باشم یا چاق …ـ 

      همیشه از خداوند گله میکردم شکایت همیشه همه رو مقصر میدونستم خانواده شهر مدرسه و همیشه مینالیدم که خدایا چرا کمکم نمیکنی مگه نمبینی شرایطم کمکم کم و همیشه دانبال تلاش فیزیکی بودم واسه تغییر دادن شرایطم 

      و تازه فهمیدم من کلا از ریشه اصل و منبع همه این خوبیها نعمت هارو بد شناختم وقتی من خدا رو اینجور باور کروه بودم که خداوند فقر بدبختی چاقی شکست همه این ها به من داده چطور میخواستم نعمت هاش دریافت کنم وقتی من شبانه روز به ناخواسته ها توجه میکردم ورودی منفی میدادم به ذهن چطور منتظر ظهور معجزه شرایط مثبت بودم اشتباه از من بوده و منم میپذیرم که من مسئول شرایط صدرصدی زندگی خودم هستم و برای تغییر کردن باید ورودی مناسب مثبت هماهنگ با خواسته ام وارد ذهنم کنم تا خروجی ان در زندگی بشه دریافت نعمای ها که میخواستم رسیدن به هدف هام 

      من تمرین انجام میدهم به مدت یک هفته و هرچی افکار منفی وارد ذهنم میشه بهش فک میکنم مینویسم به مدت یک هفته و میخوام این بار تغییر کنم وشراطم تغییر بدم و به خواسته هام برسم 

      شاد شاد شاد باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/05/01 11:10
      مدت عضویت: 1606 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 639 کلمه

      سلام🙂

      استاد چقدر ایده فوق العاده ای هست که این فایلها رو گذاشتین جزئ فایلهای صدگام 

      چون همه ما هم در موضوع لاغری و هم در موضاعات دیگه زندگیمون پر از افکار منفی هستیم چون از بچگی هر فکر و صحبتی رو وارد مخزن ذهنمون کردیم و الان بالای ۹۰ درصد افکاری که مرور میکنیم منفی هست واین رو میتونیم از حال و احوال خودمون و اطرافیانمون بفهمیم که همه ناراحت ،نگران و افسرده و دلمرده هستن و شادی در جامعه ما کم شده

      چون افکار باعث ایجاد واکنشهای شیمیایی میشن که یه سری هورمونها و مواد شیمیایی در بدن ساخته میشه که اینها احساس رو میسازن مثلا فکر منفی در مورد آینده منجر به ایجاد هورمونهای استرس مثل کورتیزول میشه و احساس نگرانی و ترس ایجاد میکنه و جالبه که احساس هم دوباره فکر های شبیه به اون احساس رو بوجود میاره و به قولی احساس منفی_فکر منفی در یه لوپ منفی گیر می افته و مرتب همدیگه رو تشدید و تقویت میکنن و از اونجاییکه اکثر ما به ذهنمون آگاه نیستیم که الان داره چه افکاری رو دنبال میکنه به راحتی در تله این افکار می افتیم و چون جنس افکار از انرژی هست و انرژی هم فرکانس داره و طبق قانون هم فرکانسها همدیگه رو جذب میکنن این افکار در جهان میچرخه و تمام شرایط و اتفاقات مشابه و هم فرکانس با خودش رو پیدا میکنه و همراه خودش میاره به زندگی ما ،مایی که خودمون منبع و سرچشمه این افکار بودیم 😬

      به قول استادی هر فکر کاروانی از انرژیهای مشابه رو در کائنات به راه میندازه و شما مدیر این کاروان هستی و همه این کاروان گوش به زنگ تو هستن و به هر جایی که تو دستور بدی اونا حرکت میکنن حالا انتخاب با توست که این کاروان رو کجا ببری ؟؟؟؟ اگه آگاه باشی و خودت اونا رو هدایت کنی به سمت عشق وثروت و تناسب و فراوانی و اعتماد مقصد این کاروان هم اتفاقات و شرایط پر از عشق و فراوانی و ثروت و تناسب خواهد بود ولی اگه بدون آگاهی باشی چون این کاروان معمولا پر از فکرهای منفی هست تو رو با خودش میبره به مقصدی که بیماری وفقر و نداری و چاقی ونامهربانی است و تو هم همینها رو در زندگیت تجربه میکنی😶😶😶😶

      اکثر آدمها به افکار و ذهنشون آگاه نیستن و به همین دلیل از نتایج زندگیشون هم راضی و شاد نیستن ولی آگاه هم نیستن که خودشون انتخاب کردن این نتایج رو 👌👌👌

      از طرفی برداشت ما از خدا هم با اون اصل و ذات خداوند میلیونها سال فاصله داره 

      ما خداوند رو مسئول تمام اتفاقات زندگی میدونیم و اگه کسی خوشبختی و فراوانی و تناسب رو داره تجربه میکنه میگیم خدا براش خواسته

      و اگه کسی فقر و چاقی و بیماری رو داره تجربه میکنه باز هم میگیم خدا براش اینطور خواسته

      بیاین فکر کنیم ما همگی خدا رو به عادل بودن میشناسیم پس چطور ممکنه خدای عادل برای یکی خوشبختی رو بخواد برای یکی دیگه بدبختی رو؟؟؟؟؟ اینکه اصلا با عدل خداوند سازگار نیست🤨🤨🤨🤨

      از طرفی معتقدیم خداوند انسان رو مختار افریده که باز هم اگه اختیار داریم با اینکه خدا برای ما اینطور خواسته یا نخواسته همخوانی نداره!!!!🤨🤨🤨

      چطور ممکنه من در شرایط جبر و اراده و سرنوشت از قبل نوشته شده من اختیار داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!🤨🤨🤨

      ما باید تمام تعریفها و دیدگاههامون رو هم نسبت به خدا و هم نسبت به عدالت خدا و هم نسبت به اختیار خودمون تغییر بدیم تا بتونیم تمام این کلمات رو در جای خودش قرار بدیم

      خداوند اختیار و قدرت انتخاب رو به ما داده که  مخزن ذهنمون رو پرکنیم اونم با ورودی ها مون که دیده ها و شنیده هامون هستن ورودی مثبت … فکر مثبت….کاروان مثبت……نتیجه مثبت….خوشبختی👌👌👌

      ورودی منفی….فکر منفی….کاروان منفی.‌‌‌..‌نتیجه منفی.‌‌‌‌بدبختی😑😑😑

      پس اولین کار اینه که ورودی رو کنترل کنیم و به هر حرف و تصویر و ایده و طرز تفکری اجازه ندیم وارد ذهنمون بشه این اولین کار و سخت ترین و مهمترین کار برای تغییر نتیجه زندگیمونه👌👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/03/16 18:31
      مدت عضویت: 1158 روز
      امتیاز کاربر: 13514 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 672 کلمه

      گام ۴۱ رهایی از افکار

      به نام خدا 

      در این مسیر ناراحتی و نگرانی نداریم.

       در این مسیر فاصله‌ای با نتیجه نداریم چون راه های دیگه مسیر های دیگه همه اشتباه بود. ولی در این مسیر نتیجه خیلی زود و دست یافتنی است.

      ❇❇گفته وتوصیه مهم وهمیشگی استاد عطار : حالت خوبه ادامه بده حالت بده ادامه بده کلافه هستی ادامه بده ناامیدی ادامه بده وقتی ادامه بدی زور و تمرکز شما زیاد میشه.

      کنترل ذهن از لحاظ افکار منفی خیلی به ما کمک می‌کند که مسیر لاغری باذهن رو بهتر طی کنیم .

      🔴 کنترل افکار در این مسیر خیلی بهتر میشه 

      ❇❇هدف فقط لاغری نیست ما باید اول تناسب فکری برسیم. 

      طریق تغییر ذهن این جورییه که هرچی بیشتر فایل گوش بدهیم ورودی های ذهن ما بیشتر میشه .

      ✴موقع گوش دادن فایل به چیز دیگه ای فکر نمی کنی خود به خود آرامشت بیشتر میشه 

      ✴تکرار فایل باعث مرور حرفها در ذهن میشه 

      ✴باید بتوانیم از این خود را تمیز و پاکیزه کنیم 

      هدفی مقدس تر از تغییر کردن در زندگی نیست آیا تصور میکنید زندگی شما هم مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست اشتباه می‌کنید.

       اگر مهارت رهایی از افکار منفی را کسب کنیم می توانیم زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه او خوشبخت شوید.

       توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب وعشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم ولی رسیدن به این شرایط رهایی از افکار منفی است و ما وظیفه داریم از توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا در لحظه مرگ  بدون حسرت و در آرامش اینجا را ترک کنیم.

       ⛔چه موقع انسان از حق طبیعی خود محروم می‌شود ؟ زمانی انسان از این حق طبیعی محروم می‌شود که افکارش همسو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی گردد در یاس و ناامیدی به سر برد.

      🔴 چه زمانی انسان موفق می‌شود وقتی افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد یعنی دارای افکاری از جمله عشق و امید و خوشحالی و شادی و احساس خوب داشته باشد.

      ❇ خوب زندگی کردن خوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی است که خداوند به انسان ها هدیه کرده باید قدر این نعمت را دانست و از این حق استفاده کرد.

      افرادی که نمی توانند طبقه خود را تغییر دهند مدام در یاس و ناامیدی به سر می‌برند و اتفاقات را به گردن دیگران و خدا می‌اندازند نمی توانند از حقوق طبیعی خوشبخت شدن در طبقات بالاتر سود ببرند و همیشه در همان جا میماند.

       احساس بهتر ⏪⏪طبقه بهتر 

      ❇برای تغییر دادن جایگاه خودت باید اول بپذیری که بودن دراین جایگاه عدالت الهییه ولی می‌توانیم تغییر کنیم .

      خداوند طبقات را تعیین کرده ولی تصمیم نگرفته که ما در کدام طبقه باشیم قدم اول برای ایجاد توانایی و تغییر زندگی خود اینکه قبول کنیم عدالت خداوند بر اینکه ما در بالاترین و بهترین طبقات باشیم .

      طبقات و جایگاه ما در جهان هستی به وسیله پارامترهایی تعیین میشه که هم ذهنی است .

      ما می‌توانیم با افکار مثبت و خوب طبقات بالاتر را انتخاب کنیم این عدالت خداوند است که هر بنده هر جور که بخواهد زندگی کنه شرایطش مهیا بشه .

      مسئله خیلی مهم اینه که اگر شما ذهن خود را از افکار مثبت پر کنید جایی برای افکار منفی نمیمونه و برعکس 

      ✅ذهن ما مانند یک مخزن است که یک ورودی داره یک خروجی دارد اگر ورودی مثبت باشه خروجی میشه لذت سلامتی تناسب شادی 

      ☑اگر ورودی منفی باشه خروجی میشه نفرت بیماری چاقی ناراحتی.

       همه در جهان هستی دو وجهی است همه چیز با همه ثروت وفقر. شادی و غم. وبیماری و سلامتی اگر اینطور نباشد بر خلاف عدالت الهی است که انسان در جبرزندگی بکنه.

      شرایطی که داری زندگی می کنی ارتباط مستقیم دارد با باورهای ما .

      خدا برای مومن مشخص کرده که مخزن را چگونه پر کنیم با انفاق شادی سلامتی لبخند وثروت …..

      اگر میخواهی زندگی خود را تغییر بدهید باید محتویات ذهن خود را تغییر دهیم .

      ⛔باید کینه نفرت حسادت غم و اندوه اخبار بد حوادث ناگوار توجه نکنیم

       چه اتفاقاتی بر ما اثر می گذارد این لحظه ،لحظه پر شدن مخزن ماست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/03/05 18:58
      مدت عضویت: 1379 روز
      امتیاز کاربر: 10052 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 798 کلمه

      سلام به استاد و دوستان گرامی 

      بالاخره برگشتم از مسافرت طولانی و دوهفته آخر موفق نشدم دیدگاه بنویسم ولی هر روز مطلبی می خوندم که برام تمرین باشد 

      گام ۴۱ رهایی از افکار منفی 

      وقتی خوب به گذشته فکر می کنم متوجه می شوم که تمام آگاهی هایی که نسبت به جهان هستی و نعمت هایش آموختم کاملا با چیزی که این مدت یاد گرفتم متفاوت است —و این افکار و باورهای اشتباه را از خانواده و محیط آموخته‌ام -بارها با خود می کفتم که خداوند که عادل و مهربان است پس چرا بعضی آدم‌ها فقیر و بعضی ثروتمند هستند خدا که همه را می بیند و ناظر بر همه است .پس چرا؟ از هیچکس و هیچ چیز نفهمیدم که این خود من هستم که همه چی را رقم می زنم —افکار من —باورهای من—ذهن منفی و مثبت من—-آدم‌های ثروتمند را همیشه طور دیگری برای من تعریف کرده بودند می گفتند این همه ثروت از راه حلال بدست نیامده پس همه خرج مریضی و…خواهد شد یا آدم‌های ثروتمند بخاطر پول و ثروتی که دارند نمی توانند بچه های خوب و سالمی تحویل جامعه بدهند—هیچ افکار مثبتی نسبت به افراد ثروتمند به گوش من نخورده بود و متاسفانه این افکار در ما جزوه باورهای ماشده و هنوز که هنوز است گاهی همسرم می گوید که پول فراوان بچه ها را فاسد و لوس می کند ولی من اعتقاد ندارم به این گفته چرا؟چون افکار است که باعث می شه چکونه فرزندان را تربیت کنیم نه پول و ثروت .خوشحالم که به این آگاهی رسیدم که انتخاب با خودمون است واین خودمون هستیم که تعیین می کنیم چگونه زندگی کنیم -خدا راشکر—

      چگونه از این افکار منفی رهایی یابیم .

      قطعا احساسات منفی اذیت کننده هستند و باعث از دست دادن بسیاری از عوامل موفقیت امیز در زندگی فردی و اجتماعی خواهند شد تغییر کردن یعنی رهایی از افکار منفی  خدایا شکرت که مرا یاری و کمک می کنید تا زندگیم را به شکلی که مورد علاقه من است سپری کنم باید بدانیم که باورهای منفی و مثبت هستند که انسان را به سمت خوشبختی و بدبختی می برد .هر چه بیشتر منفی فکر کنیم به جایی می رسیم که فقط ذهن ما منفی ها را می گیرند وجایی برای مثبت نمی ماند و منفی باف چنان قدرت پیدا می کند که حتی دکتر روانشناس یا مشاوره هم نمی تواند این گونه افراد را یاری و کمک کند به جایی می رسد که این گونه افراد فقط ‌فقط متقعد هستند که خودشان می فهمند و بقیه هیچی نمی فهمند و زندگی خود را به سوی نابودی می کشند و همه را مقصر می دانند به جزه شخص خود را —-و تا جایی که امکان دارد باید از این گونه اشخاص دوری کرد همانطور که استاد نوشتند خداوند جهان هستی را بر طبق قانون زیبایی سلامتی خوشحالی و خوشبختی بنا کرده و ما هم به عنوان انسان از این قانون نه تنها مستثنی نیستیم بلکه هم سو با این قوانین آفریده شدیم—پس حق طبیعی ماست که خوشحال سالم ثروتمند باشیم و زمانی که افکار ما به سوی منفی باشد با این قوانین همسو نیست ‌تنها راه رسیدن به این قوانین رهایی از افکار منفی است —-و اکنون در هر شرایطی که هستیم حق ماست اما خداوند این حق را هم به ما داده تا با تغییر افکار ،خود را به وضعیت بهتر برسانیم و این تصمیم ماست که در چه شرایطی یا طبقه ای زندگی کنیم —-و اگر مدام در حال منفی باف باشیم و همه کس و همه چیز را مقصر بدانیم و مدام سوره یاس و نا امیدی سر بدهیم هیچ وقت قادر نخواهیم بود از حق طبیعی خوشبخت شدن درطبقات بالاتر را بهره ببریم و همیشه به سمت پایین خواهیم رفت  و این افکار ماست که زندگی ما را می سازد و افکار مثبت ما را به سوی بالاتری سوق می دهد و افکار منفی و محدود کننده ما را در طبقات پست جهان هستی قرارمی دهد باید تلاش و تمرین کنیم تابتوانیم ذهن خود را از افکار مثبت پر کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند باید همیشه ورودی مثبت باشد تا خوشبختی به سمت ما بیایید و این به عهده خودمون می باشد که کدوم را انتخاب کنیم و این ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه شرایطی می خواهیم باشیم در شرایط شادی یا غم —برای رهایی از افکار منفی تمرین و استمرار داشته باشیم تا کم کم جزه شخصیت ما بشه و دیگر برای منفی جایی در افکار ما نباشد آن موقع به حق طبیعی خود که شادی و خوشبختی است دست می یابیم باید از ورودی ذهن مراقبت کنیم تا افکار منفی مثل کینه انتقام خشم حسادت و حسرت وارد ذهن ما نشود و از شنیدن و گفتن حوادث و اتفاقات بد پرهیز کنیم و به جاش ورودی های مثبت عشق مهربانی دوست داشتن و خوشبختی به ذهن خود وارد کنیم تا نتیجه همین خوشبختی باشد🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/01/25 14:47
      مدت عضویت: 1702 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 697 کلمه

      سلام 

      گام ۴۱ رهایی از افکار منفی 

      ذهن ما همانند مخزن است . ورودی و خروجی دارد . 

      ورودی آن افکارها و رفتارهایی که میبینیم  شنیده ها و دیده ها و گفته ها و احساساتیست که خودمان را در معرض آن قرار میدهیم .  مطالبی که میخوانیم . کتابها و ….و خروجی آن نیز انچه است که از ما تراوش می کند . 

      چیزهایی که میگوییم افکار و رفتارهایی که انجام میدهیم . احساسات و قضاوتهایی که از  خود بروز میدهیم . 

      چرا محتوای ذهن اینقدر مهم است . چون ذهنیت ما سرنوشت ما را تعیین میکند . چون ذهنیت ما کوله باری از انتخابهای ماست که آنچه دلخواه ماست در آن جمع کرده ایم و با آنچه در کوله جمع کرده ایم سرنوشت خود را میسازیم . 

      آنچه در ذهن ماست موجب واکنش در فکر ، جسم و رفتار  میشود و کم کم  عادات خود را مطابق این محتویات شکل می دهیم و با  عادات خود شخصیت خود را میسازیم و با شخصیت خود سرنوشت خود را رقم میزنیم . 

      به آنچه در ذهن ذخیره شده باور می گویند . 

      برای اینکه بخواهیم زندگی خود را تغییر دهیم باید بتوانیم این باورها را شناسایی کرده و آن را با دلیل و منطق رد کرده و باور صحیح را جایگزین کرده آن را با شاهد آوردن برای خود منطقی کنیم . آن را در زندگی تکرار کنیم و در زندگی روز مره از آن استفاده کنیم ‌ 

      وقتی که  محتوای ذهن خود را با تغییر ورودیها تغییر دهیم آنچه در فکر ما جاری میشود مطابق باورهای جدید است . 

      افکار منفی  افکاری هستند که از ذهنیتهای گذشته حاصل میشود وقتی ما افکار منفی داریم یعنی باورهای ما هنوز صد درصد خالص نشده اند بنابراین افکار ما دوگانه میشوند . افکار واکنش ذهنیت ماست . اگر باورهای ما خالص شوند افکار منفی سراغ ما نمی آیند . خداوند بارها در قرآن به اخلاص اشاره کرده . وقتی ما افکار شک آفرین را در ذهن مرور می کنیم این شک و شبهه از طرفی نشان از ناخالص بودن باورهای ما دارد و از طرفی باز هم به عنوان ورودی سبب دوگانه ماندن ذهن میشود . 

      به عنوان مثال ما باور داشتیم لاغر شدن سخت حاصل میشود . از طرفی در سایت تناسب فکری آموختیم برای اینکه بتوانیم  به هدفی برسیم باید آن هدف را برای خود ساده کنیم . یاد گرفتیم لاغر شدن خیلی ساده و آسونه . چون خودبخود به دست میاد . چون ما فقط کدها رو تغییر میدیم و براش دلیل میاریم . من خودم ۲۰ کیلو راحت کم کردم . همین حالا خیلی راحت دارم به ایده آلم نزدیک میشم . نمیگم کم میکنم میگم ایده آل میکنم . به ایده آلم دوست دارم برسم . 

      خب حالا این باور جدید در من قویه هرچقدر بیشتر به این باور توجه کنم ساده تر شدن و لذتبخش شدن این هدف برام بیشتر فراهم میشه و شرایطی رو جذب می کنم که این باورم رو قویتر کنه . حالا اگه هنوز به باور قبلی اعتقاد داشته باشم خب اون باورهم واکنشهای مخصوص به خودشو داره . پس در زمانهایی اونم خودشو نشون میده و من طوری فکر و یا عمل میکنم که نشان از سخت بودن لاغر شدن داره . پس راهکار برای رها شدن از افکار نا همسو چیه . راهکار رسیدن به درجه ی خلوص هست . چطور به خلوص نزدیک میشویم . با تغییر کانون توجه . هر چقدر ذهن خود را با باورهایی که در ما ایجاد لذت و شادی می کنند بیشتر مشغول کنیم و تحلیل کنیم و حتی افکار منفی را نیز دشمن خود ندانیم بلکه انها را نیز دوستانی بدانیم که آمده اند به ما بگویند که باور ما چیست و آمده اند راه را نشانمان دهند تا خلوصمان را در باورهای جایگزین بیشتر کنیم و شک و تردید را کنار بگذاریم پس از آنها دیگر رنج نمی کشیم و وقتی ما نها را شناسایی کرده و در جایگزین کردن  باور های جدید حرکت کردیم آنوقت اصلا افکار منفی سراغ ما نمی آید . 

      افکار منفی  اولین واکنش ذهن منفیست . 

      پس با تغییر ورودیها میتوان از افکار منفی نیز خلاص شد . 

      خلوص از راحتی می آید . هر چقدر ما ساده تر ببینیم رهاتر باشیم . شک ها و دوگانگیها را در راهمان کنار بگذاریم واکنشهای ذهن ما بهتر و راحتتر میشود . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/20 20:09
      مدت عضویت: 1621 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 933 کلمه

      گام ۴۱سلام وقت دوستانم بخیر و استاد عزیزمشخصه که این مسیر بسیار راحتر و لذت بخش تر از روش های قبلیه ،آخه اون روش ها که فقط رنج و سختی بود ،دقیقا من همون شخصی هستم که سالهای زیادی در رژیم و سختی بودم‌، از ۱۰ سالگی رژیم اصلی من شروع شد تا ۲۵ سالگی یعنی ۱۶ سال نان استاپ در رژیم بودم ،از ۲۵ سالگی تا ۳۸ توی رژیم های مقطعی بودم‌،مثلا ۲ سال رژیم سخت بودم ،۳ ماه رها میکردم ولی همچنان در ورزش و خوردن قرص های لاغری و دم نوش بودم ، و در انتها از ۳۸ سالگی تا ۴۴ سالگی بدون هیچ گونه رژیمی بودم  که البته پر از ترس از خوردن بودم ،انگار با خودم لج کرده بودم ،بابا شوخی نیست یه آدم از ۱۰ سالگی تخریب شخصیت بشه هم پیش خودش هم از طرف دیگران ،تازه لذتی هم نبره از زندگیش ،نتونه راحت غذایو مصرف کنه ،همش تو رژیم و محدودیت باشه،رنج ببره ،در آخر به  نتیجه درست درمونی هم نرسه ،خسته بودم و ناامید ،آخه مگه من چه گناهی کرده بودم که نمیتونستم مثل مردم عادی زندگی کنم👉 این سئوالی بود که هر لحظه از خودم میپرسیدم،خودمو آدم  شکست خورده  و قربانی میدیدم و نمیفهمیدم چرا در تمام جنبه های زندگیم‌ بدبیاری داشتم ،حالا متوجه شدم تمام اون سالها که در حال خودتخریبی خودم بودم داشتم این پیغامو هر لحظه با احساساتم به جهان میفرستادم  که (من بدبخت هستم و بدبختی بیشتر را میخواهم)معلومه الان دارم کیف میکنم ،انگار عمر دوباره گرفتم۱۵ ماه پیش که متوجه شدم سایزم نزدیک ۴۸ شده ،اونم از پرو پالتویی که میخواستم بخرم متوجه شدم،فهمیده بودم که چاقیم بیش از حد شده ولی به روی خودم نمیوردم ، اون روز اون پالتورو نخریدم و از مغازه با بغز اومدم بیرون ،با خودم میجنگیدم و به بدنم میگفتم ،فریده دوباره میبرمت تو رژیم سخت ،انقدر بهت غذا نمیدم که بمیری ،،اتفاقا چند روز قبلش یکی از دوستانم پیج لاغریو بهم معرفی کرده بود که بر اساس سوخت و ساز بدن بهت رژیم میداد،مرتب هم استادش میخواست تلقین کنه که شماها سوخت وساز بدنتون پایینه ،وارد دوره شون شدم ،وای که چه رژیم سختی بود ،تازه اونجا متوجه شدم من دیگه نمیتونم خودمو در سختی بذارم ،با هر فشاری بود ۱۵ روز رژیمو گرفتم و یکمی مریض حال شدم و بدنم سریع عکس العمل نشون داد ،بدنم بسیار هوشمندانه اون رژیم مزخرفو پس میزد ،در حین انجام همون رژیم و درگیری باهاش ،عاجزانه از خداوند هدایت و کمک خواستم و من هدایت شدم به این سایت و معجزه خداوندو دیدم ،انقدر با ولع وارد دوره ها شدم ،انقدر خوشحال شدم و هیچ وقت هم نه استاد نه به سایتشون شک نکردم و خیلی سریع همه دوره های لاغری خریدم،خدا هرگز دیر نمیکند و الان هم که در دوره ۱۰۰ گام تا لاغری من و خلق آرزوها با قدرت ذهن هستم و خدارو سپاسگذارم که در مسیر صحیح قرار گرفتم ،اتفاقا ماها که همه عمرو در سختی و رژیم و ترس بودیم برامون این دوره جذابتر و دلنشین تره ، چونکه به یک دفعه تمام اون ترسها از بین رفته و به یک آرامش عمیقی رسیدیم‌ ،مثل شخصی که بیماری داشته و دکترا جوابش کردن و اون شخص به شفا میرسه ،چقدر حالش خوبه ،عمر دوباره میگیره و تازه از زندگیش لذت متفاوتی میبره منکه در هر شرایطی فقط به مسیرم ادامه دادم ،منفی باف که همیشه هست و هنرنمایی میکنه ،گاهی حالم خوب بوده یا بد بوده بازم ادامه دادم ،من یه عهدی با خودم بستم از چندین سال پیش که در دوره های ذهنی فعالیت میکنم‌ که من باید در هر شرایطی فایل هامو گوش کنم  و تمریناتشو انجام بدم فرقی نمیکنه کجا باشم ،چجوری باشم ،و این تمرینو از چندین ماه پیش  که در دوره لاغری شرکت کردم هم اجرا میکنم ،مثلا الان صبح جمعه است ،بعد از صبحانه ،من دارم فایلو گوش میکنم و مینویسم ،با اینکه منزلمون مهمان هم داریم ولی اولویت من تمریناتمه ،یجوری برنامه ریزی میکنم که بتونم به همه کارهام برسم ،با اینکه هر ۳ شنبه و جمعه ها عصر ،کلاس آن لاین دارم ، به خودم قول دادم که تغییرات بزرگیو در زندگیم بوجود بیارم و دارم تلاش خودمو میکنم ،چونکه میخوام جور دیگه ای زندگی کنم اشغال بودن ذهن از عوامل بیرونی ، یکی از موانعیه که حرکت  مارو در مسیر کندتر میکنه ،وقتی ذهن درگیر مسائل خونه و بچه ها و اطرافیانه و گاهی هم مردم ،جای زیادی به اون مسائل تعلق میگیره و وقتی احساس پر بودن داشته باشیم ،یعنی ظرفمون پر باشه ،آگاهی های جدید وارد ذهن ما نمیتونه براحتی بشه ،پس بهتره ذهن خودمونو خالیتر کنیم برای مسائل شخصی خودمونفایل های رهایی از افکار منفیو پارسال گوش کردم ولی خوشحالم که مجدد در این مسیر گوش میکنم چونکه میدونم امسال با یک درک بهتری متوجهشون خواهم شد و عمل خواهم کرد که گوش کردن به فایلی که عمل نیاورد کار بی فایده ایه زود رنج بودنمون هم برمیگرده به سرزنش هاییکه از طرف دیگران شدیم و بعد از اون هم خودمون اون مسیر سرزنش گری رو برای خودمون در درونمون ادامه دادیم و منتقد درونیمون مدام ازمون ایراد گرفت ،حالمون بد شد و یه حس ضعف درونی داشتیم ،احساس کم بودن ،ناکافی بودن ،نادرست بودن ،زشت بودن، دوست نداشتنی بودن و تمام این احساسات بد همراه ما بوده و حمل این بار سنگین به ذهن و جسم ما آسیب های زیادی وارد کرده که بصورت خشم ،استرس ،عصبانیت و عزت نفس و اعتمادبنفس پایین خودشونو نشون داده و حالا که در حال یادگیری علوم ذهنی هستیم چه بهتره که در راه آرامش ذهن هم قدم برداریمکامنت در رهایی از افکار منفی رو هم در قسمت کامنت های مخصوص خودش خواهم نوشت ممنونم برای این مسیر زیبا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/20 19:59
      مدت عضویت: 1621 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 909 کلمه

      گام ۴۱ رهایی از افکار منفیسلام وقت بخیرپارسال هم این فایلهارو گوش کردم و حتما کامنت هم نوشتم و امسال میخوام با درک جدیدم مجدد بنویسم و لذت آگاهی های جدید رو ببرم من در قدیم زیاد شنیده بودم که سرنوشت ما از قبل نوشته شده و ما هیچ دخالتی در تعیین کیفیت زندگی خودمون نداریم ،ولی من از بچگی زیاد به رویاهای خودم فکر میکردم ،با اینکه در شرایط استرس زایی زندگی میکردم و اصلا خودمو  نزدیک به زندگی مورد دلخواهم نمیدیدم ولی در درون من یک خواسته قدرتمندی وجود داشت که منو خیلی آروم هل میداد بسمت خواسته هام ،با اینکه من دوست داشتم برم بسمتشون ولی در خودم اون توانمندیو نمیدیدم تا اینکه با قدرت ذهن و مسائل روانشناسی آشنا شدم و متوجه شدم که در این زمینه بسیار علاقه دارم چیزی که در گذشته در مورد زندگی بمن گفته بودن ،این بود که ما به این دنیا اومدیم که رنج ببریم ،یه مدتی  زندگی کنیم و بمیریم که ما هیچ دخالتی در زندگی خود نداریم و باید این زندگی رو قبول کنیم و منهم باور کرده  بودم با ورودم به اگاهی های ذهنی ،متوجه شدم که من خالق زندگی خودم هستم ، اوایل متوجه نمیشدم که من چطوری خالق هستم؟ و با بودنم در مسیر و تمرین و تکرار ،این آگاهی ها در من دانلود شد ،که من میتونم با کانون توجهم ،هر چیزیو که میخوام به زندگیم دعوت کنم ،قبلا ناراحتی دعوت کرده بودم به زندگیم‌ و الان میتونم خواسته هامو دعوت کنمباورهای ریشه ای ما زندگی حال حاضر مارو میسازن ،تمام شنیده ها و دیده هاییکه در کودکی دیدیم و شنیدیم ،زندگی مارو خلق کردند  ،باورها آمده اند که خود را به ما ثابت کنند ، من در کودکی و تا الان مدام از الگوهای خودم شنیدم که  جهان جای ناامنیه ،آدم های بد زیادن ،همه دزد شدن ،نباید به مردم اعتماد کرد ،همه کلاهبردارن ، تو این جهان یا باید بخوری یا خورده میشی وووووو  و منهم چونکه این باورها رو قبول کردم ،در طول زندگی فقط با باورهای خودم مواجهه شدم ،و همیشه غر میزدم و گلایه میکردم که چرا این اتفاق ها رو تجربه میکنم و وقتی که با مباحث ذهنی آشنا شدم ،تازه متوجه شدم دلیل تمام تجربیاتم چی بوده و ما از حق های طبیعی و الهی خود بی اطلاع بودیم ،مثلا ما حق طبیعی خودمون میدونیم که چشم داشته باشیم و ببینیم،بینی و دهان داشته باشیم که نفس بکشیم،دست و پا داشته باشیم که راه بریم  و کارهامونو انجام بدیم ولی اگر بخواییم در مورد زندگی مرفه و ثروت ، فکر کنیم ،یه عده ،اجوز مجوز ،در ذهن ما با هم مارو میترسونن،دعوامون میکنن، سرزنشمون میکنن و بهمون میگن ،آخه چجوری میخوایی پولدار بشی؟ مگه پول در اوردن راحته؟ ووووو ما هم با شنیدن اون صداها ،باور میکنیم‌که حق ما پولدار بودن نیست ،اگر میخواییم به سلامتی برسیم ،بازم همون صداها از درونمون بهمون یادآوری میکنن که سلامتی حق الهی تو نیست و ما هر خواسته ای داشته باشیم ،اون صداها ،به اندازه ،باورهای ما ،صداشون قویتر یا ضعیفتر خواهد بود، هیچ وقت به این فکر نکردیم که پول در آوردن هم میتونه مثل نفس کشیدن راحت باشه و تمام اینها برای برنامه ریزیه ذهن ناخوداگاه ماست که تا ۱۰ سالگی در ما صورت گرفته و ما اون ۱۰ سال ،برنامه ریزیه ذهنو ،به تکرار ،زندگی کردیم  ،یعنی هر روز همون کارهای تکراری،افکار تکراری ،عادت های تکراری و جالبه از خودمون انتظار زندگی متفاوتی رو داشتیم که این زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که بصورت ریشه ای تغییر در باورهارو شروع کرده باشیممقوله مدار و  طبقه رو من خوب در این چند سال متوجه شدمتا قبل از آشنایی با مطالب ذهنی و رفع موانع ذهنی،من مدام در کارهایی ،در مسیرهایی و در شرایط و موقعیت هایی قرار میگرفتم که مدام تجربیات ناخوب رو میدیدم ،در شرایطه از دست دادن پول و آسایشم قرار میگرفتم،مدام آدم هایی در کنار من میومدند که منو ضعیف تر میکردند عزت نفس منو تخریب میکردن،پولمو از دست میدادم و شاهد اتفاقات بدی بودم و دقیقا بعد از ۶ ماه که وارد دوره های کنترل ذهن شدم مسیر من تغییر کرد و وارد طبقه راحتی ،آسایش و رفاه رفتم ،با آدم های بهتر ملاقات کردم ،پول بیشتری وارد زندگی من شد ،البته که با طی کردن مراحل تکاملم ،دیگه اون آدم های ناامن وجود نداشتن و ندارن و من در مدار و طبقه ای هستم که شاهد فراوانی های بیشتر هستم و هر چقدر بیشتر باور میکنم ،بیشتر تجربه میکنم ما با کانون توجهمون هر لحظه به جهان هستی اعلام میکنیم که چه طبقه و مداری را میخواهیم ،اگر مراقب ورودی های ذهنمون باشیم ،اخبار منفی نبینیم، نشنویم ،با کسی درد دل نکنیم ،به ذهنمون گوش نکنیم و بر عکس ،گفتگوهای قدرتمند کننده با خودمون داشته باشیم،مثبت تر تفکر کنیم، موانع ذهنی خود را شناسایی کنیم ،میتونیم زندگی با کیفیت تری برای خودمون بسازیم و منهم به اندازه ای که این مطالبو باور کردم و در زندگیم اجراشون کردم تونستم نتیجه بگیرم ،اگر در مواجه شدن با مسائل زندگی ،از همون فکر های قدیمم استفاده کنم یعنی هنوز هم دارم از ذهنیت های گذشتم مصرف میکنم ولی وقتی توی مسئله یا حرفی قرار میگیرم و به اون فکر یا به اون اتفاق تفکر میکنم وبعد عکس العمل نشون میدم ،یعنی از فکرهای اولم یا قدیمم استفاده نمیکنم و با تفکر جدید عمل جدیدی انجام میدم ،اونوقت نتیجه جدیدتر از قبل و بهتر خواهم گرفت و هرچقدر در این مسیر تمرین کنم ،ماهیچه های ایمانم قویتر خواهد شد و من به مکان ها شرایط و موقعیت های بهتر هدایت خواهم شد  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/12/13 09:46
      مدت عضویت: 1606 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 903 کلمه

      (َشرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای شرح بهتر)
      .
      سلام🙂
      چقدر عالیه که این فایلها رو در مسیر لاغری من قرار دادید چقدر حال و هوای خوبی داشت شعر انتهای فایل که کلا در مورد خودشناسی و خودسازی بود و کلا به موضوع ذهنی لاغری مربوطه چون همه ما که در این مسیر هستیم در واقع داریم ذهنمون رو با ورودیهای جدید میکوبیم و و از نو میسازیم و جسم جدید هم حاصل این ذهن جدید خواهد بود😊👌
      خوب هر چیزی در جهان دو وجه داره خوب بد ،بالا پایین ،زشت زیبا،
      خداوند جهانش رو اینطور خلق کرده
      از طرفی همه ما رو با ختیار خلق کرده و هیچ جبری در کار نیست این ما هستیم که انتخاب میکنیم کدوم وجه از هر چیزی رو با دیدن شنیدن و سایر حواس انتخاب کنیم
      خداوند به همه ما ذهنی داده که مثل یک کامپیوتر بزرگ با حافظه بسیار زیاده از زمان تشکیل نطفه ما و شروع دوران جنینی ما با شنیده هامون از پدر و مادر و اطرافیان با لمس و توجه مادر با احساس مادر در شرایط بارداری حتی با خواسته یا ناخواسته بودن بارداری …ذهن ما کم کم شکل میگیره و بعد از به دنیا اومدن هم باز همین ها ادامه داره با اینکه ما بزرگترها فکر میکنیم بچه چیزی نمیفهمه ولی در واقع ورودی از طریق چشمها گوش ها لمس و سایر حواس به اون کامپیوتر ذهن داده میشه
      در واقع ورودی ذهن همینهاست که از طریق حواس از محیط درک میکنیم تا یه سنی این ورودیها ناخواسته بوده و توسط اطرافیان به ذهن ما داده شده ولی از یه سنی به بعد ما میتونیم آگاهانه تصمیم بگیریم چه چیزهایی رو وارد زهنمون کنیم
      خوب وقتی زیبایی هست ما میتونیم زیبایی رو انتخاب کنیم و بهش توجه کنیم همینطور ثروت رو ،سلامتی رو،شادی رو،عشق رو،وفاداری رو،محبت رو،ارامش رو،
      و از اونجاییکه هر ورودی که به ذهنمون میدیم خروجی هم همون میشه اگه ما ورودیهای مثبت بدیم زندگیمون هم مثبت میشه
      ولی اکثریت آدمها یا به طور ناخودآگاه یا از سر عادت همون ورودیهای منفی رو وارد میکنن و نتیجه زندگیشون هم که مشخصه 😶
      ذهن ما مثل یه مخزن بی نهایت بزرگه که ما دائما با توجه مون داریم بهش تزریق میکنیم حالا اگه بیشتر توجه ما بر نازیباییها و جنگها و بیماریها و شکستها و خیانتها و تجاوز ها واین قبیل موارد باشه که همگی جزئ افکار منفی هستن بیشتر فضای ذهن میشه این منفی ها از اون طرف خروجی هم میشه یه زندگی در ترس نگرانی بیماری ناراحتی غصه و…
      حالا اگه بیایم آگاهانه توجمون رو بیاریم روی زیبایی سلامتی عشق مهربانی بخشش صلح ثروت …
      خروجی هم میشه یه زندگی در ارامش رفاه سلامتی تناسب اندام و…
      خوب حالا با این سیستم که اختیار ما فقط درش دخیل هست و ما هر لحظه با توجهمون داریم خلق میکنیم هر آدمی در هر شرایطی باشه خودش اونو خلق کرده یا خدا براش اونو خواسته از ازل؟؟؟؟؟ خدا که این سیستم اختیار رو داده خوب دیگه چه عدالتی بالاتر از این که من خودم با توجهم زندگیم رو میسازم و وقتی اینهمه وجه خوب در جهان هست خوب اونو ببینم و اونم خلق کنم…😊👌👌
      سیستم دیگه ای که خداوند بر اساس عدالتش خلق کرده سیستم مدارها است جهان هستی بی نهایت مدار داره در مدارهای پایینتر فقر بیماری خیانت تجاوز جنگ افسردگی و…. هست و هرچه مدارها بالاتر میره ثروت رفاه عشق سلامتی وفاداری مهربانی ارامش بیشتر میشه و این ها تا بی نهایت وجود داره یعنی هر سطحی از ثروت رو تصور کنید بالاترش وجود داره هر سطحی از ارامش رو دارین تجربه میکنید ارامش بیشتر وجود داره و به همین ترتیب
      خوب طی کردن این مدارها حالا یا به پایین یا به بالا فقط از طریق ذهن و افکار امکانپذیره
      ذهن هم که گفتیم با ورودیهایی که خود ما بهش میدیم زندگی ما رو میسازه پس در نهایت میبینیم که این خود ما هستیم که مشخص میکنیم در کدوم مدار باشیم
      باز هم سرنوشتی از پیش تعیین شده وجود نداره همش دست خود ما است با کانون توجهمون 😏پس باز هم ثابت میشه که عدالت خداوند کاملا درسته و هیییییچ بی عدالتی در کار نیست
      هرکس هر جای این دنیاس جای درستش همونجاس و هیچ بی عدالتی ای نشده
      اولین باری که این جمله رو شنیدم خیلی ناراحت شدم و مقاومت داشتم که نه چطور میشه یه نفر تو سومالی از گرسنگی بمیره یه نفر هم اینقدر در ناز و نعمت و ثروت باشه نه این غلطه پس خدا کجاس ببینه خدا اون سومالیه رو فراموش کرده از اونطرف هم نعمت زیاد به اون ثروتمند داده برای اینکه بعدا در اون دنیا بیشتر باز خواستش کنه و…خلاصه این مزخرفات که از قبل من باور کرده بودم و حالا داشتیم با همونا توجیه می کردم😁
      حالا خیلی بهتر درک میکنم این سیستم رو و اینکه میگن شما خالق زندگیتون هستین یعنی چه ؟
      و باز هم خیلی بیشتر میفهمم که برای تغییر شرایط اینهمه اساتید مختلف روی کنترل ورودیها تاکید دارن برای چیه….
      چرا باید تلویزیون رو حذف کنیم چرا باید ادمهای منفی رو حذف کنیم چرا باید بیشتر تنها باشیم و روی خودمون کار کنیم چرا باید در جمعهایی که غیبت درش هست حداقل سکوت کنیم چرا همیشه گفتن اولین قدم برای تغییر، پذیرفتن مسیولیت زندگی خودته و چرا حتی در موضوع چاقی هم اولین قدم پذیرفتن این مسئله است که من خودم چاقی رو بوجود اوردم 👌👌👌👌
      استاد خیلی ممنونم از شما و از اینکه فضایی رو فراهم کردین که ما بیایم و با نوشتن نظراتمون هم خودمون بیشتر یاد بگیریم وهم آگاهیها رو با دوستان همسفر به اشتراک بذاریم🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم