0

رهایی از افکار منفی (قسمت اول)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید! و این مسیر از رهایی از افکار منفی آغاز می شود.

اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست اشتباه می کنید.

من هم چند سال قبل این تصور را داشتم که زندگی را باید سپری کرد و نمی توان زندگی را به شکلی که مورد علاقه ات است سپری کنی.

به عنوان فردی که توانسته‌ام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید اگر مهارت رهایی از افکار منفی را کسب کنید.

زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه‌ی او خوشبخت شوید…

سالهای زیادی از زندگی ام را با افکار منفی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته خودم بودم، به دنبال مهم‌ترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان شروع به آموزش خودم برای تغییر زندگی کردم.

کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روی دست یافتم که به تغییر زندگی را برایم آسان کرد و توانستم درک کنم چگونه خالق زندگی خود باشم.

دوره رایگان چگونه زندگی خود را تغییر دهیم  حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است  برخی از آن در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.

مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.

زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم.

ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همه‌ی زیبایی‌های جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.

زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم. و مسیر رسیدن به این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما وظیفه داریم از  توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا  در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که می‌توانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.

تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعی‌ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.

خدا را شکر می‌کنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.

خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

“هدفی مقدس تر از تغییر برای یک زندگی بهتر نیست

اگر بخواهیم تغییری در روند ناخواسته های زندگی امون بدهیم چاره ایی نداریم مگر این که افکار و باورهاهمون را تغییر دهیم برای یک زندگی بهتر نیاز به آموزش بهتر داریم

چرا افرادی در جامعه هستند که کاملا از هر نظر احساس خوشبختی ویا حتی بدبختی دارند؟

تمام خوشبختی و یا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها و باورهایی است که در ذهن خود دارند.

این باورها میتواند مثبت و یا منفی باشد و در نتیجه این باورها می توانند انسان را به سمت خوشبختی و یا حتی بدبختی ببرد چون ریشه این افکار در ذهن انسان است و برای تغییر آن باورها نیاز به آموزش دیدن دارد تا با جایگزین کردن باورهای صحیح به سمت آرمان خود گام بردارد.

با آموزش درست حتی می تواند شرایط خانواده خود وانسانهای پیرامون خود را تغییر دهد.

خداوند جهان هستی را بر طبق قانون زیبایی سلامتی خوشحالی ثروت و خوشبختی بنا کرده و ما هم به عنوان انسان از این قانون نه تنها مستثنئ نیستم بلکه هم سو با این قوانین آفریده شدیم پس حق طبیعی انسان خوشبختی خوشحالی سلامتی وثروت و…. است.

چه موقعی انسان از حق های طبیعی خود محروم می شود؟

زمانی انسان از این حق های طبیعی محروم می شود که افکارش هم سو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی گردد ودر یاس ونامیدی بسر برد

چه زمانی انسان موفق می شود؟

زمانی انسان موفق می شود که افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد یعنی دارای افکاری از جمله عشق امید خوشحالی و شادی و احساس خوب داشته باشد یعنی انسان به لیاقتی که خداوند در آن نهادینه کرده پی میبرد و طبق این لیاقت به توانایی هایی که حق طبیعی اش است دست پیدا میکند. در این صورت انسانی موفق در امور زندگی خود می شود. اولین قدم برای تجربه این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما در قبال این هدیه الهی چه وظایفی داریم؟

ما در قبال هدایای خداوند وظیفه داریم از این توانایی ها به نحو احسنت استفاده کنیم و آنها را به کار گیربم و خوشحال باشیم تا تجربه های شادی در زندگی داشته باشیم اگر روزی از این دنیا رفتیم حسرت کارهای نکرده که آرزوش را داشتیم نداشته باشیم و در آرامش و زیبایی این دنیا را بتوانیم ترک کنیم.

خوب زندگی کردن و خوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی است که خداوند به انسانها هدیه کرده وباید قدر این نعمت را دانست واز این حق استفاده کرد

چه وقت می شود زندگی متفاوتی را تجربه کرد؟

جهان هستی دارای مدارها و یا طبقاتی است که انسان ها در آنها قرار دارند و زندگی خود را طبق همان مدار و یا همان طبقه تجربه می کنند.

مثلا هر کدام از ما در یک طبقه از این مدارها قرار داریم و شرایط و اتفاقات هم طبق همان برای ما بوجود میاید.

وقتی ما در یک طبقه ساکن هستیم نمیتوانیم شرایط طبقات بالاتر را تجربه کنیم مگر این که افکار ما تغییر کند تا جایگاه ما عوض شود و بتوانیم به طبقه و یا مدار بالاتر راه پیدا کنیم.

این براساس عدالت خداوند است چون عدالت حکم میکند که هرکسی در شرایطی که هست در طبقه ایی حضور داشته باشه که حق اش است.

باید بپذیریم که این شرایطی را که داریم حق ماست چون خداوند عادل است و به همه نظارت دارد و حواسش به فقیر و غنی هست ولی عدالت اش حکم میکند که در اون شرایط باشیم.

همیشه به ما گفتند عدالت خدا با عذاب کردنه و قدرت خدا را در آن میبینم عدالت خدا در همه چیز است حتی در شرایطی که داریم و ایمان به خدا یعنی ایمان داشتن به عدالته خداست.

برای تغییر زندگی اول باید بپذیریم که الان در هر شرایطی که هستیم حق ماست ولی خداوند این حق را نیز به ما داده تا با تغییر افکار خود را به طبقات بالاتر برسانیم و طبقه خود را عوض کنیم و این سرنوشت ما نیست خداوند شرایط ما را درست نکرده بلکه ابن طبقات و مدارها را درست کرده و تصمیم ما مهمه که می خواهیم در چه طبقه ایی زندگی کنیم.

این طبقات از صفر تا بی تهایت است باید بپذریم انرژی و انگیزه و تلاش کنیم تا به طبقات دیگر برویم و این مستلزم توانایی است که انسان خودش را با تلاش وخواستن طبقه خود را تغییر دهد.

افرادی که نمی توانند طبقه خود را تغییر دهند و مدام در یاس و نا امیدی بسر میبرند و اتفاقات را به گردن دیگران و خدا می اندازند نمی توانند از حق طبیعی خوشبخت شدن در طبقات بالاتر سود ببرند و همیشه در همان جا می مانند.

طبقات در جهان هستی چگونه تعیین می شوند؟

طبقات در جهان هستی براساس پارامترهایی تعیین می شود که تماما ذهنی است این افکار ماست که زندگی ما را می سازد وقتی افکار مثبت تری داشته باشیم می توانیم به طبقات بالاتر برویم ولی اگر افکار منفی و محدود کننده داشته باشیم در طبقات پست جهان هستی زندگی کنیم.

با آموزش درست و انجام تمرینات میتوانیم ذهن خود را مملو از افکار مثبت کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند و بالعکس آن هم امکان پذیر است.

افکار منفی مثل خشم، کینه و نفرت، انتقام و خشونت اگر در ذهن زیاد شود انسان به طبقات پایین جهان هستی سقوط می کند.

پس ذهن مثل یک مخزن می ماند که یک ورودی و خروجی دارد حالا اگر ورودی آن را پر کنیم از افکار مثبت خروجی آن می شود عشق و محبت لذت و خوشبختی.

اگر وردی منفی باشد خروجی می شود فقر بدبختی فلاکت

این مهم به عهده خودمان است که کدام را انتخاب کنیم و بخواهیم در چه شرایطی زندگی کنیم.

تمام موضوعات در جهان هستی دارای دو وجه است، روز و شب، بالا و پایین، سرد و گرم

پس شرایط هم در زندگی دو وجه است شادی و غم، ثروت و فقر و غیره

این خود ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه شرایطی می خواهیم باشیم می خواهیم در شادی باشیم پس جایی برای غم نداریم چون ظرفیت ذهن به سمت آن افکاری است در ذهن بیشتر موج میزند.

اگر ثروت باشد جا برای فقر در ذهن کم می شود و ذهن به یک موضوع می تواند توجه بیشتری نشان دهد اگر افکار ما مثبت تر باشد و وارد مخزن ذهن شود خروجی آن شادی و خوشحالی است و اگر ورودی ذهن ما افکار منفی بیشتر باشد خروجی آن هم بالطبع یاس و ناامیدی است.

اگر انتظار داشته باشیم که شرایط فعلی ما با این افکاری که داریم تغییر کند بسی خیال بیهوده است چون ۸۰٪ آن با افکار منفی است و همش در این شرایط منتظر شانس می مانیم تا به شرایط بهتر و یا طبقه بالاتر برویم و زهی خیال باطل و این راهی ندارد جز رهایی از افکار منفی و تغییر افکار منفی به افکار مثبت.

در آن صورت موفق می شویم و زندگی به سمت خوب می رود اگر ما می خواهیم تغییر کنیم باید از ورودی ذهن مراقبت کنیم تا افکار کینه، انتقام، خشم، حسادت و حسرت وارد ذهن نشود باید از دیدن اخبار، اتفاقات بد، غیبت کردن و غیره پرهیز شود و وارد ذهن نشود به جایش از افکار مثبت بیشتر وارد ذهن شود تا ذهن مملو از این افکار خوب شود و خروجی های خوب مثل عشق دوست داشتن وخوشبختی داشته باشد”

نوشته خانم سهیلا در بخش نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.16 from 107 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11052
برچسب ها:
128 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا فروغی
      1402/08/07 14:43
      مدت عضویت: 551 روز
      امتیاز کاربر: 15020 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 561 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز 

      افکار منفی من:

      مدتی بود که در ذهنم برای طرز برخورد رفتار و حرف زدن دوست خودم در ذهنم به شکل واقعاً پررنگی فکر من مشغول شده بود و مدتی افکارم در این زمینه منفی شده بودند اما رفته رفته و با کمتر فکر کردن به اون و بیشتر فایل گوش دادن و برای خودم زندگی کردن فهمیدم و نتیجه گرفتم که فقط با نه گفتن افکار منفی می‌تونم جلوشون رو بگیرم که به ذهن من هجوم نیارند و هرگاه حس بدی داشتم خودم رو در فایل‌ها مشغول کنم و گوش بدم تا احساس خوبی به دست بیارم،

      بعد از اون تصمیم گرفتم کمتر و کمتر فکر کنم و هر روز با این تمرین که با خودم قول داده بودم که اسم اون فرد رو در ذهنم حال بهتری پیدا کردم و به مسیر خودم برگشتم،

      مشکل ما انسان‌ها در زمینه افکار منفی اینه که بیش از حد روی انسان‌ها پیله می‌کنیم و گیر می‌دیم و رها نمی‌کنیم و در گذشته باقی می‌مانیم،

      اگر یاد بگیریم که هر روز از همان لحظه زندگی کنیم و از همان ثانیه دقیقه و ساعت لذت ببریم دیگه هجوم افکار منفی که مربوط به گذشته ما آدم‌ها هست کمرنگ تر و از بین میره،

      اگر به جهان هستی خوب دقت کنیم می‌بینیم که خورشید هر روز طلوع می‌کند و غروب می‌کند هوا روشن و تاریک می‌شود و دنیا بر اساس تکرار ها و سال‌ها می‌گذرد پس به گذشته خودان نباید برگردیم زیرا که جهان هستی هم طبیعت به گذشته خودشون برنمی‌گردند،

      افکار منفی که در من این مدت  باعث شد که حواسم است زندگی خودم و نعمت‌هامو هدف‌هام پرت بشه و به هر انسانی می‌رسیدم درباره افکار منفی خودم می‌گفتم،

      و بیشتر از همه در ذهن خودم اون رو مرور می‌کردم و حرفش رو با خودم در ذهنم می‌زدم که دیدی چه رفتاری با تو شده و چه حرفی به تو زدن در صورتی که هیچ کدوم  از این افکار مربوط به لحظه حال نبود و در گذشته رخ داده بود اما من پیگیر اونا بودم و مقصر خودم بودم و حقم بود که در اون شرایط بودم‌،

      تا اینکه به خودم قول دادم دست بکشم بسه خسته شدم چقدر برای حفظ این دوستی و رابطه تظاهر کنم و نقش بازی کنم من از این آدم رنجیدم و دیگه نمی‌خوام این ادم در ذهنم و زندگی من و بین حرف هام جایی داشته باشه،

      پس با تمرین و گوش دادن این فایل مصمم‌تر از قبل شدم که به دنبال حال خوب خودم و در پی خودم باشم اگر کسی پیگیر من نیست من هم زندگی خودم رو با افکاری خوب مثبت زیبا شاد در طول روز لذت بردن رو تجربه کنم

      اما یک فرصت دوباره حق آدم‌هایی هست که پشیمون میشن و از رفتار بدشون درس می‌گیرند اما گاهی انسان‌ها درک این رو ندارند که شاید میتونن تغییر کنند و دوباره مثل قبل خوب و زیبا رفتار کنند،

      پس من اینجوری بود که آگاه‌تر از همیشه تصمیم گرفتم امروز خودم رو فقط به حال خوب خودم اختصاص بدم و فقط به خودم فکر کنم به هدف‌هایی که می‌خوام بدست بیارم ،

      و از هیچ انسانی توقع این رو نداشته باشم که پیگیر من باشه زیرا که من یاد گرفتم که فقط به دنبال حال خوب خودم باشم و برای لذت بردن از زندگی خودم و افکاری خوب اتفاق‌های خوب رو خلق کنم و هر لحظه سپاسگزار نعمت‌های زندگی باشم و در نهایت افکاری جدید در هر روزی که شروع می‌شه رو داشته باشم،

      باتشکرازشما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/05/14 16:55
      مدت عضویت: 335 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 670 کلمه

      به نام خالق هدایتگرم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      دیوانه و دلبسته ای اقبال خودت باش 

      سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش

      یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری

      راضی به همین چند قلم مال خودت باش

      دنبال کسی باش که دنبال تو باشد

      اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش

      پرواز قشنگ است ولی بی غم و محنت

      محنت نکش از غیر و پروبال خودت باش

      صد سال اگر زنده بمانی، گذرانی

      پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش

      (اقبال لاهوری)

      عجب شعر زیبایی عجب فایل بی نظیری و باز هم عجب هدایتی و چه آگاهی الهی شکرت استاد واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم و چطور شکر گزار هدایت امروزم باشم چند روزی بود که احوالات روحی ام به هم ریخته بود و امروز در سایت دنبال یک چیزی بودم تا احوالم تغییر کنه و به این فایل رسیدم چقدر حالم بهتر شد من در این مدت حس‌های بد زیادی و وارد مخزن خودم کرده بودم و خروجی اون هم مسلما حال بد و خوابهای پریشان بود ؛

      چقدر قشنگ یاد گرفتم که دلسوزی برای دیگران شرک و شک کردن به عدل الهیه ،تا قبل ورودم به سایت همیشه تلاش میکردم تا حد امکان مشکلات اطرافیانم و رفع و رجوع کنم و یه جورایی خودم و موظف میدونستم برای یاری دیگران ،و خودم و قربانی کرده بودم و واقعا اذیت بودم و معتقد بودم خوب خدا خواسته که من بتونم به بنده اش کمک کنم و کلی درگیری ذهنی پیدا میکردم و به آب و آتش میزدم خودم و تا مشکل اون آدم حل بشه و الان که اومدم تو سایت و دارم یاد میگیرم فهمیدم چقدر در گذشته رفتارها و افکار و نگرش‌های اشتباه داشتم ،

       همسرم و دخترام همیشه بهم میگفتن که اینقدر نزار بقیه از مهربونی تو سو استفاده کنند ولی من احساس گناه میکردم که اگه الان کسی کمک بخواد ازم من رد کنم و به داد اون آدم نرسم گناه کردم و خداوند و از خودم ناراحت کردم ؛

      این ماجراها اینقدر ادامه پیدا کرد تا کمک کردن‌های من تبدیل شد به وظیفه و اگر زمانی بیمار هم بودم اونا درک نمیکردن و به فکر خودشون بودن فقط و فقط، و من باید با حال بد مشکل اونها رو حل میکردم ؛

      حتی زمان که جلوتر رفت من تبدیل شدم به پرستار به پزشک و حالا دیگه مریض هم میشدن من باید خوبشون میکردم و بارها شد که یک ماه ،یک ماه پرستاری میکردم از اطرافیان و هیچ کس درک نمی‌کرد من هم خسته میشم آیا ثروت من به معدنش وصله که این همه انتظار دارید ؟آیا به این فکر نمی‌کنید که من بیمار بشم کی میخواد مراقب من باشه ؟زیر فشارهای اطرافیان له له له شدم و اینها فقط گوشه ای از این ورودی های منفی زندگی منه ؛

      خونه ما همیشه پر از مهمان بود و پذیرایی های آنچنانی که من از مهمانهام میکردم و به کل جای صاحب خانه و مهمان عوض شده بود و مهمان های من زیر یک هفته از خونه ما نمی رفتن و من مدام در حال قربانی کردن خودم برای دیگران بودم اما الان دارم یاد میگیرم دو ماهه دو درجه دو درجه دارم تغییر میکنم به کمک آموزش‌های استاد و تغییر نگرشهام و جالبه همه اونهایی که بار گرفتاری هاشون و روی من خالی میکردن براشون خیلی خیلی سخته پذیرش این من جدید و دارن آزارم میدن، میدونن من چقدر مهربونم و دارن اذیتم میکنن تا من دست از تغییر بردارم و همون خر مهربون قبل بشم اما من پا پس نمیکشم من یاد میگیرم انجام میدم و تبدیل میشم به انسانی که معقول و منطقی رفتار میکنه و اجازه نمیده دیگران از مهربونی و قلب و ذات پاکش سو استفاده کنند من به یاری خدا بهترین ورژن خودم و می‌سازم هنوزم دیر نیست برای تغییر ،من مخزن خودم و پر از عشق و شادی میکنم و اجازه نمیدم مخزن من و با غم ،ترس،بیماری،….خراب کنند من میخوام زندگی خودم و تغییر بدم تا از بودن در کنار همسر مهربونم و دخترای نازنینم اوج لذت و ببرم من عاشق این من جدیدم الهی شکرت  

      چرخ فلک چه بچرخد چه نچرخد،توبخند

      مشگلی گرسرراه توببند،توبخند

      غصه هافانی،باقی،،توبخند

      گردلت ازستم غصه برنجد،،،توبخند

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 11335 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 824 کلمه

      با سلام و درود فراوان 

      از خدای مهربانم که با دستان خودش  استاد عز یز و بزرگوار  این همه اطلاعات عالی در اختیار من قرار میدهد سپاسگزارم و همیشه از خودش در انجام تمریناتم کمک میگیرم.

      من از وضعیت فعلی خودم راضی نیستم که میخوام به لطف خدای مهربان با این سمینار و دوره خدا هرگز دیر نمیکند در این سال جدید تغییرش بدم 

      خداوند به بنده ای که بچه اش رو سر چهاراه خوابونده هست  حواسش به کسی که داره کنار چهاراه شیشه ماشین پاک میکنه  هم هست .خیلی جالبه من همبشه میگفتم خدایا چرا راضی میشی بنده ات بچه اش رو سر چهاراه بخوابونه خودت راهی رو جلوش بزار که این کار رو نکنه نمیدونستم دارم با این افکار در عدالت خدا شک میکنم یا اینکه مگه فلانی چکار کروه که اینقدر وضع مالیش خوبه اما من مرتب باید زجر بی پولی در کل ماه بکشم باید چکار کنم تا به من هم توجه کنی و دستم رو بگیری و به من هم پول بدی تا هر بار که به سفر میخوام برم پول قرض نکنم وام نگیرم برا رفتن به سفر که هنگام برگشت تا یکسال بعدش باید قسط خرج سفر رو بدم و پشیمون بشم که رفتم تا مشهد یا اصفهان .

      همیشه  با ناراحتی میگفتم با اینکه خودن و همسرم کارمند هستیم اما  لیاقت من فقط سفر به مشهد و یا قم و یا اصعهان  اون هم قسطی هستش !!!!!!!!!!

      الان که با این فایل خدا توفیق داده  فکر کنم میبینم تمام ذهنم رو  افکار  منفی گرفته بوده و انتظارم رو خودم  سرکوب کردم

      بله استاد واقعا عدالت خداوند رو در عذاب کردن و به سزای اعمالم رسوندن میدونستم و گاهی به خدا میگفتم من که اومدم عذاب بکشم و برم پس این دنیا عذاب و اون دنیا هم عذاب پس چه کسانی میرن بهشت و راحت هستن یعنی واقعا همه خوبن به جز من من چکار کنم آرامش داشته باشم فقط باید بشینم و نماز بخونم و گریه کنم خوب نمیشه وووووو من همیشه تلاش میکردم اما میگفتم چون خدا نمیخواد وضع مالی من خوب نمیشه لابد من نباید خونه و ماشین داشته باشم اگه داشته باشم ممکن غرور بگیرم و خیلی خوشحال بشم و خودم رو گم کنم و فقرا رو فراموش کنم . در حالی که میدیدم اون هایی که این آموزش ها رو به من دادن خودشون چند خون و چند ماشین دارن و حتی عروسی هم میرفتن در حاای که به من گفته بودن عروسی نباید بری چون موسیقی که اونجا میزنه حرام . لعنت به همه شون خدا لعنتشون کنه که یک عمر من رو با این آموزش ها از زندگی انداختن  اببته چرا من چشم و گوش بسته میپذیرفتم و خودم تحقیق نمیکردم و قرآن رو فقط روخوانی کردم تا فقط چند بار ختم کنم نمیدونم!!!!

      مخزن من تماما ناامیدی و احساس گناه و پشیمونی از رفتار گذشته و نگرانی از آینده گرفته بود یادم نیست افکار خوب من چی بوده اصلا افکار خوب در ذهن من بوده یا نه ؟ از هر کی هم که ناراحت و گلایه داشتم برای اینکه همه چی مثلا فراموش بشه  مرتب خرج میکردم و دعوتی میدادم شام و ناهار که همه از من راضی باشن وای وای وای چه کار با خودم کردم !!! بیشترین ظلم و بدی رو در حق خودم داشتم !!!!خدایا خودت توفیق تغییر در افکار و شرایط زندگی ام را به من بده و در این مسیر کمکم کن .

      نوشتن افکار منفی  بهترین و عجیبترین تمرین

      من از رفتار خانواده همسرم بخصوص خواهر شوهرام بسیار بسیار بسیار منقلب و داغون میشم به طوری که دقیقا و به تمام معنا من رو از پا درمیاره و بیمارم میکنه اما متاسفانه چون رودروایسی دارم نمیدونم شاید هم توان جواب دادن رو ندارم تو صورتم همه چی بهم میگن اما من فقط گوش میدم و بعدش ناراحتی برا خودم و زندگی خودم میمونه و باز سری بعد که با آن ها روبرو میشم مثلا جواب آماده کردم اما باز نه تنها جواب نمیدم بلکه حرفهای دیگه ای رو هم باید تحمل کنم و گوش بدم و  همین منوال چند سال هست ادامه داره تا اینکه تصمیم گرفتم دوری کنم و الان که دوری کزدم تا حدودی ایندفعه حرفهای دیگه اونها داره اذیتم میکنه که همین الان دارم این دوران رو سمری میکنم و همین امروز صبح روز جمعه مورخ  ۱۴۰۲/۱/۱۸ با افکار گذشته و حرفهایی که به من زده بودن و من  به قول و نظر خودم توان وعرضه جواب دادن رو نداشتم بیدار شدم با اعصاب خورد بعد مرتب با خودم تکرار کردم فکری که تکرار نشود نابود میشود و  به فرشته مهربون گفتم تو رو خدا بزن تو سر منفی باف . به لطف خدا با این فایل مواجه شدم هر چی فکر میکنم به جز این افکار منفی و رفتار خواهر شوهرام چیز دیگه ای به ذهنم نمیاد یعنی کاملا در ذهنم غالب شدن چون چند ساله دارم باهاشون دست و پنجه نرم میکنم .وقتی پیش اون ها مبشنم حتی حرف هم نزنن انرژی و توانم رو از من میگیرن امیدورام بتونم برا همیشه از اون ها دور بشم.

      .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/01/18 00:41
      مدت عضویت: 436 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 419 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزیز

      من امروز که به یک مانع برخورد کردم توی زندگیم اومدم توی سایت و شروع کردم این فایل رو دیدم 

      کاملا حق با شماست که ما ممکنه به موانع  و تضادهای دیگری برخورد کنیم ولی چون زورمون به اونا نمیرسه ،میام ناراحتیمونو سر یک موضوعی که احساس میکنیم زورمون بهش میرسه خالی میکنیم 

      مثلا اینکه ما توی محل کار با رئیس بحثمون میشه ،و میام خونه ناراحتی رو سر بچه مون خالی میکنیم 

      یا اینکه الان که ما در مسیر تغییر و تناسب اندام هستیم ،تا از یه چیزی ناراحت میشیم که خیلی برامون اون موضوع ناراحت کننده بوده و تاثیرش برامون خیلی بزرگ بوده میاییم و کلا این سایت و لاغری و تغییر فکر و انرژی رو میزاریم کنار 

      همین امروز من و همسرم به موضوعی برخورد کردیم که ابعاد مختلفی از زندگی ما از اون تاثیر میگرفت اگر امروز انجام میشد

      خوب امروز انجام نشد 

      من توی اون لحظه که اون خبر نشنیدن اون کار رو شنیدم ،، هر چی درباره قانون شنیده بودم مثل قطار از توی ذهنم گذشت 

      گفتم خوب حالا باید چیکار کنیم 

      باید ببینیم میوه این تضاد چیه 

      و گفتم ،این درس بزرگی بود از طرف جهان هستی که ما شادی رو به وقت دیگه موکول نکنیم 

      چون ما خیلی از کارهامون رو موکول کرده بودیم به بعد از این موضوع 

      و بلند شدم شروع کردم به نظافت خونه 

      و میخوام کارهایی که قرار بود بعد از این کار انجام بدم رو الان انجام بدم و منتظر نمونم تا بعد از اون اتفاق 

      یاد حرف شما افتادم که توی دوره بی نظیر زندگی با طعم خدا گفتید که ،بیاییم کاری رو انجام بدیم که یه پله از شرایط فعلیمون بهتره 

      و همینطور یه پله یه پله شرایط رو به سمت چیزی که میخواهیم تغییر بدبم 

      زندگی سرشار از تضاد هست 

      که هر چی ما روی خودمون کار میکنیم ،قوی تر میشیم و دیگه با هر تضادی به هم نمیریزیم و راحت حلش میکنیم 

      اصلا ما برای حل کردن این تضادها به این دنیا اومدیم 

      چون با حل کردن هر تضاد ما بزرگتر میشیم 

      بزرگ شدن ما اعتماد به نفس ما رو افزایش میده و افزایش اعتماد به نفس در ما ،منجر خواهد شد که دست به تصمیم های بزرگتری بزنیم

       و خوب این تصمیم قطعا در گسترش جهان تاثیر خواهد داشت 

      من امروز متوجه این تغییر بزرگ و ارزشمند توی خودم شدم که چطور کسی که داره آموزش میبینه ،میتونه در مقابله با مشکلات عملکرد بهتری داشته باشه نسبت به کسی که این آموزش ها رو نمیبینه و اصلا خودشو نمیشناسه 

      این فایل سند محکمی بود برای من که امروز بهترین تصمیم رو گرفتم 

      استاد عطار روشن سلامتی و شادیتون مستدام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/07 16:28
      مدت عضویت: 486 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,033 کلمه

      سلام و درود .

      من در هر طبقه ای هستم حقم بوده و عدالت خداست 

      عدالت خدا در همه چیزه .

      دلسوزی یعنی تو به عدالت خدا شک کردی .

      سرنوشت من این نیست که در طبقه ی خاصی بمونم .

       عدالت خداوند ایجاب می کنه  من در بهترین طبقه باشم پس  این اختیار به من داده شده . 

      افکار ما طبقه ی ما رو تعیین میکنه .

      اگر ذهن خودمو  با افکار منفی پر کنم جا برای افکار مثبت کم میشه  و برعکس …

      همه چیز در جهان دو وجهیست 

      نوشتن و شناسایی افکار منفی 

      اصلا افکار منفی چی هست ؟ 

      فکر منفی یعنی گفتگوهای ذهنی که با خودمون داریم و حالمون رو بد می کنند . 

      باید یاد بگیریم به خودمون امید بدیم . به خودمون عشق بدیم . 

      خودمون رو با دیگران مقایسه نکنیم .

      بدیها رو نبینیم .

      هیچ کاری رو سخت ندونیم و اگه واقعا کاری برامون سخته اون کارو به خودمون تحمیل نکنیم .

      خودمون رو با تمام عاداتی که داریم دوست داشته باشیم . 

      در این صورت فکر منفی هی در ما ایجاد نمیشه .

      اگه مدام کاری رو به خودمون تحمیل کنیم واکنش فکر ما میشه اه این چیه چرا سخته نمیخوام انجامش بدم دوسش ندارم حوصله ندارم و خلاصه در کاری که دلخواه ما نیست ما مرتبا افکار منفی داریم .

      باید یاد بگیریم در هر لحظه مطابق دلخواهمون عمل کنیم تا همیشه افکار عشق آفرین داشته باشیم. 

      در عین حال کار دلخواهمون رو به حضور و وجود شخص دیگه وابسته نکنیم چون در شورت نبود اون شخص ما باز دچار افکار منفی میشیم . 

      باید روی پای خودمون بایستیم . عزت نفس بزرگترین حامی ماست . ما باید خودمون رو دوست داشته باشیم . 

      وقتی افکار منفی اومد سراغمون باهاش نجنگیم . ما یه کاری با خودمون کردیم که فکرمون منفی شده اون کار رو دیگه نکنیم . یا اگه مربوط به دیگرانه سعی کنیم ازشون دور بشیم اخبار منفی نبینیم . 

      فکر ما در شرایط عادی مثبته . قطعا یا خودمون یا عوامل بیرونی یه کاری کردن که فکر منفی شده و حسمون بده . 

      باید سعی کنیم کاری کنیم که حالمون خوب بشه . 

      پس اگه خودمون عاملشیم دست از لجاجت با خودمون برداریم اگه دیگران عاملشن ازشون دور بشیم . 

      به همین راحتی میشه فکر رو مثبت نگه داشت . 

      با کنترل کانون توجه  میشه افکار منفی رو از سرمون دور کنیم . 

      چرا وقتی چیزای خوب هست به چیزای بد فکر کنیم ؟ 

      چرا وقتی میشه بازی قشنگتری کرد بازی اعصاب خوردکنی رو انتخاب کنیم ؟ 

      چرا ارامش خودمون رو وابسته به حضور دیگران کنیم که تازمانیکه خودشون هستن فکرمون مثبته اما وقتی پیشمون نیستن فکرمون منفی میشه . 

      سعی کنیم در شرایط عادی و بدون وابستگی به چیزی  همیشه خوبیها رو در هر شرایطی ببینیم . 

      شناسایی افکار منفی 

      افکار منفی توی هر سری هست . من خودم اونها رو  برانگیخته می کنیم توسط ورودیهای منفی که به خودم میدم .

      خب خشم همیشه در من هست . 

      یا نفرت 

      یا کینه 

      یا حسادت 

      خودکم بینی 

      و …

      ولی من خودم یه کاری می کنم که اونها رو برانگیخته می کنم . 

      مثلا وقتی زیاد غذا میخورم حس نفرت رو برانگیخته می کنم چون باور دارم از پرخوری متنفرم . 

      یا وقتی خودمو جلو آیینه نگاه می کنم از اندام چاقم متنفر میشم چون باور دارم از چاقی متنفرم . 

      من با چاقی و پرخوری همیشه جنگ دارم و همیشه هم بیشتر انجامشون میدم و گرفتارشونم . 

      انگار که هر چی بیشتر باهاشون میجنگم و میخوام بردارمشون بیشتر تکرارشون می کنم . 

      خب من خودم اینا رو برانگیخته می کنم و کار من اینه هم با پرخوری و هم با چاقی به صلح برسم . 

      آخه بدیش اینه وقتی هم از در صلح باهاش وارد میشم انگار که پررو میشم و بیشتر پرخوری رو تکرار می کنم .

      یعنی در هر دوصورت چه جنگ چه صلح پرخوری برای من تکرار میشه چون من بهش توجه دارم . 

      این درس درمورد شناسایی افکار منفیه . 

      پس من با خیال راحت از افکار منفیم می نویسم .

      من از  خاله ی دومم خیلی بدم میاد . اون رو مسبب چاقی خودم می دونم . اون مامان منو مجبور می کرد که تو کوچیکی بده بخورم . 

      انقدر حسش منفیه هرکی پیشش میشینه ازش حس منفی میگیره . 

      خودشم بدبخت عالمه . داره توی بدبختی غوطه میخوره ولی  هر وقت میریم پیشش میخواد مارو نصیحت کنه . 

      ازش بدم میاد و این نفرت در وجودم نسبت بهش هست . 

      حتی یه لحظه نمیتونم فکر کنم که دوسش داشته باشم  و به خاطر همین افکار منفی که بهش دارم هر وقت حرف باهاش میزنم حسم بد میشه . 

      از دو نفر دیگه هم خیلی بدم میاد . ازشون حس منفی می گیرم . و نسبت بهشون دیدگاهم منفیه . 

      اونا هم خیلی رو مخم هستن و تا جاییکه میتونم ازشون دوری می کنم .

      از هر سه شون . 

      حالم بد میشه وقتی بهشون فکر می کنم . 

      از ماشین بابام خیلی بدم میاد یه پراید داغون که دلش نمیخواد ببره تعمیرش کنه . تودوزیش افتضاحه . 

      انقدم همه چی گرونه همین یه پراید داغون حدودا ۴۰۰ -۵۰۰میلیون شده .

      از سران مملکت بیزارم با اینکه فردی نسبتا  مذهبی هستم ولی هیلی ازشون بدم میاد معلوم نیست چه کار می کنند . کی میشه از یه طریقی  ارزش پول ما زیاد بشه  تا انقدر هر روز  شاهد گرونی و بی ارزش شدن واحد پولمون نباشیم .

      سکه شده ۳۰ میلیون . خب خواسته ی دخترا هم که فراوون . من ۱۴ سکه هم بخوام مهر یه دختر کنم بازم ۴۰۰ میلیون هزینه اش میشه فعلا . خب با این گرونی من چجوری فکر ازدواج کنم . 

      استاد اوضاع خیلی بیریخته . اگه بخوام منفی باشم یعنی به نظرم بهتره همین الان خودکشی کنم . چون منفی ها خیلی زیادن . 

      من افکار منفیمو شناسایی کردم ولی ترجیح میدم توجهم رو ببرم سمت مثبتها . 

      چون دلم نمیخواد با تفکر روی نبودن چیزهایی که میخوام فکر منفی رو در وجودم بیشتر کنم . 

      سعی می کنم حال خودمو در هر شرایطی خوب نگه دارم و به مسائل منفی توجه نکنم . 

      سعی می کنم خوش بگذرونم برم طبیعت  کارای مورد علاقمو کنم . به نقطه سیری و گرسنگی فکر کنم . به این فکر کنم که من یک انسان متناسبم . 

      خودمو متهم به پرخوری و چاقی نکنم . من واقعا از رفتار متناسب لذت میبرم . دوسش دارم . پس همین نشون میده شخصیت من یک شخصیت متناسبه و با همین شخصیت آروم آروم شخصیت چاقمو  و عادات چاقیمو کنار میزارم . 

      من  سعی می کنم همیشه با خودم و اطرافیانم در صلح زندگی کنم  و از زندگیم لذت ببرم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/11/24 13:12
      مدت عضویت: 542 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,169 کلمه

       “به نام او که عادل است و به عدالت حکم می کند.”

      درود به رهروان تناسب فکری و استاد ارجمند ؛

      گام چهل و یکم : رهایی از افکار منفی (قسمت اول)؛

      خداوند عزیز و مهربانم ، میدانم که میدانی تو را دوست دارم و همیشه سپاسگزار و شاکر تو بوده ام در همه حال و باز هم از تو ممنون و سپاسگزارم که مرا یاری دادی تا امروز ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ گام چهل و یکم را بردارم .استاد عزیز ، از شما هم بسیار ممنونم بابت تمام آگاهی هایی که بی منت در اختیار من و امثال من قرار داده اید ، مطمئنم نتیجه ی آن را در زندگی خود خواهید دید و خداوند همیشه به شما با رحمت و لطف خود نگاه خواهد کرد.گام چهل و یک ، خیلی گام آگاهی دهنده و روشنایی بخشی بود برای من و از دیدن فایل تصویری و به خصوص شنیدن فایل صوتی رهایی از افکار منفی لذت بردم و آگاهی بیشتری کسب کردم .قبلا من هم مانند خیلی از آدمهای دیگر هر وقت در جایی کسی را می دیدم که با مشکلات و ناخوشی های زیادی درگیر است و زندگی می کند مثل افراد سر چهار راه یا بعضی از اقوام و یا آشنایان که در شرایط بد جسمی و مالی بودند با خودم می گفتم : یعنی خدا این ها را با این وضعیت نمی بیند و یا اینکه خداوند آنقدر قدرت ندارد که شرایط آنها را تغییر دهد؟!پس این همه درباره ی خصوصیات زیبای خداوند شنیده ایم و خوانده ایم، کجاست؟! چرا در رحمت خود را برای این انسان ها باز نمی کند ؟! برای او که خداست کاری ندارد!!! یا اینکه از این که همیشه می گفتند خداوند به انسان اختیار داده است ، گاهی سر در گم می شدم که هیچ انسانی دوست ندارد در شرایط بد و اسفناکی زندگی کند و اگر اختیار دارد پس چرا انسان های زیادی در جهان وجود دارند که در بدبختی و فقر کامل زندگی می کنند؟! آیا این نشان دهنده ی جبر خداوند بر انسان نیست ؟!! در پاسخ به این سوال ها اکثر اوقات پاسخ قانع  کنند ه ای نداشتم و با گفتن اینکه خدا خودش هر جوری که بخواهد و میل داشته باشد به هر بند ه ای زندگی خوب می دهد و به دیگری نه !!! غافل از اینکه واقعا و به تمام معنا خداوند عزوجل به ما انسان ها که اشرف مخلوقات او هستیم کاملا اختیار داده است چون ما انسان ها دارای ذهن پر قدرتی هستیم که خود خداوند به ما عطا کرده است که از طریق آن بتوانیم به چیزهایی که در زندگی خواهان  آن هستیم با استفاده ی درست و صحیح از آن ،دست پیدا کنیم.درست است که ما انسان ها نمی توانیم تعیین کنیم که در چه کشوری ،چه شهری ،چه خانواده ای و با چه شرایطی و چه زبان مادری و خیلی چیزهای دیگر ، متولد شویم اما این خود ما هستیم که به محض آگاه شدن از قدرت های درونی خود در چه شرایط و موقعیتی به زندگی خود ادامه دهیم و در واقع نوع زندگی خود را انتخاب می کنیم پس کاملا اختیار زندگی خود را داریم.حالا این سوال پیش می آید که چگونه ما می توانیم نوع زندگی خود را تعیین و انتخاب کنیم؟! با توجه به گفته های استاد و همچنین فکر کردن در مورد این موضوع من آگاه شدم که خداوند بزرگ ، در جهان هستی طبقات مختلفی به وجود آورده است که از طبقات پایین به بالا تشکیل می شود و هر کس با طرز فکر و نگرش خود از طریق ذهن خود می تواند در هر طبقه ای که بخواهد قرار گیرد و جایگاه خود را تغییر دهد و شرایط مربوط به آن طبقه را در زندگی مادی و معنوی خود تجربه کند و این نشان از عدل الهی دارد که هر انسانی به خودش بستگی دارد که در کدام طبقه باشد.در اینجا باز این سوال پیش می آید که ما چگونه می توانیم با ذهن و فکر خود طبقه ی خود را تغییر دهیم ؟! ما انسان ها در طول زندگی خود دائما در حال فکر کردن در مورد زندگی خود هستیم و در واقع با دادن اطلاعات و افکار مختلف به ذهن خود ، مسیر خود را در زندگی مشخص می کنیم و در آن راه حرکت می کنیم.این اطلاعات و افکار به دو نوع تقسیم می شوند :۱) افکار مثبت ۲) افکار منفی .هر یک از ما اگر یک روز از زندگی خود را در نظر بگیریم در طول آن روز با افکار مثبت یا افکار منفی ذهن خود را پر می کنیم و بسته به نوع افکار ما ، حال و رفتار ما نیز مشخص می شود مثلا اگر من در طول روز نسبت به زندگی خودم خوش بین باشم و با خودم فکر کنم که هر روز نسبت به روز قبل شرایط من بهتر و بهتر می شود با این فکر حال خوبی پیدا می کنم و سرشار از شادی و انگیزه می شوم و همین باعث می شود من در مدار شادی و خوشحالی قرار بگیرم و هر چیز مربوط به آن را به خود جذب کنم و اما اگر من در طول روز مدام به این فکر کنم که این چه شرایط مزخرف و افتضاحی هست که من در آن دست و پا میزنم و هر روز نسبت به روز قبل بدتر و بدتر می شود ، با این طرز فکر من حال بدی پیدا می کنم و از حس ناراحتی ،غمگینی و بدبختی سرشار می شوم و همین باعث می شود من در مدار بدبختی و ناراحتی قرار بگیرم و هر چیز مربوط به آن را جذب زندگی خود کنم.حال بیاییم این حالت ها را به کل زندگی خود تعمیم دهیم یعنی ما هر روز و هر روز با افکار خوب و مثبت سپری کنیم نتیجه ی آن یک زندگی خوب و دلچسب می  باشد و ما خود را در طبقات بالا قرار می دهیم و اگر عکس آن ما هر روز و هر روز با افکار بد و منفی و نا امید کننده سپری کنیم نتیجه ی آن زندگی تلخ و ناراحت کننده ای می باشد و خود را در طبقات پست و پایین جهان هستی قرار می دهیم و شرایط مربوط به آن طبقات را تجربه می کنیم.“این افکار ماست که طبقه ی ما را در جهان هستی تعیین می کند.” “این عدالت خداوند است که هر بنده ای هر گونه که بخواهد زندگی کند همان شرایط را برایش فراهم می کند .” نکته ی دیگری که باید به آن توجه داشت این است که ورودی ذهن توسط خود ما تعیین می شود اما خروجی را جهان هستی با توجه به ورودی تعیین می کند.”پس من از این مباحث نتیجه می گیرم که باید در طرز فکر و نگرش خود با افکار مثبت و خوب تغییر ایجاد کنم تا بتوانم با کمک افکار مثبت خود ، خود را به طبقات بالاتر برسانم و از شرایط خوب و عالی آن طبقه بهره و لذت ببرم و زندگی خود را در تمامی جنبه ها ارتقا دهم و این یعنی سپاس گزاری به تمام معنا از پروردگار هستی به خاطر نعمت زیبا و شگفت انگیزش به نام زندگی.

      “یا حق”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/19 02:19
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28151 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,093 کلمه

      سلام بر استاد عطار روشن گرامی.

      چقدر در این لحظه به این فایل نیاز داشتم و فکر کنم تا مدتها  بهش نیاز داشته باشم  که بتونم قوی و قوی تر به راهم ادامه بدم 

      من سالها هست در این مسیرم و با پشت کار دارم راهم  رو  ادامه میدم وواقعا لذت میبرم اما چند روزی هست یه فکر منفی داره من رو اذیت می‌کنه و من با تمام قوا دارم از این آموزشها استفاده میکنم تا شرایط ام رو بد نکنم 

      یعنی اینکه  من می‌دونم هر چقدر من این فکر رو مرور کنم حالم بدتر میشه و طبقه ی من در جهان پایین میاد و من تمام تلاشم رو میکنم افکار و ذهنم رو تغییر بدم هر چند اطرافیان من ممکنه مثل من فکر نکن و بلعکس با هر تماس و حرفی من رو به سمت این افکار هل بدن اما من می‌دونم مرور این افکار چه نتایجی  داره بنابر این به خودم بارها  میگم هر کس در هر وضعی هست در جای  درست خودش هست  پس من نباید بیشتر ازخدا برای اون فرد که مدتی هست فکر من رو درگیر خودش کرده و براش ناراحتم دلسوزی و ناراحتی کنم چون با این کار دارم در کار خدا دخالت میکنم و بسیار. کار ناپسند و نادرستی  هست .

      پس من جایگاه هر شخص در زندگی ام   رو  دارم سعی میکنم  بپذیریم چون این کار عین ایمان به خدا هست پس اگر عزیزی از اطرافیان من بیمار و ناراحت هست یا مشکلی داره من نباید خودم رو ناراحت کنم باید بارها بگم این فرد در جای درست خودش هست هر چند که سخته اما قانون جهان اینطور هست  و من برای تغییر جایگاه خودم در زندگیم هم باید همینطور فکر کنم که من در هر جایی هستم در جای درست خودم هستم و این عین عدالت هست و اما نکته ی مهمش این هست که چه من چه اطرافیانم  میتونیم تغییر کنیم و وارد مدارهای بالاتر بشیم اگر خودمون بخواییم تغییر کنیم و باید بدونیم  هیچ سرنوشتی در کار نیست که برای تو یک چیز مشخص رو از قبل   خدا نوشته  باشه  نه این با عدالت خدا سازگار نیست نه خدا برای  ما تصمیم نمیگیره که من الان در چه طبقه ای  باشم ؟.

      نه خدا طبقه ها رو در هر جهان خلق کرده اما این من هستم که انتخاب میکنم در چه طبقه ای  زندگی کنم .

      من با تلاش های خودم میتونم جایگاهی رو تغییر بدم همین  دو سه روز اخیر که یه فکر ناراحت کننده دارم با تمام وجودم دارم تلاشم میکنم بهش فکر نکنم و حالم رو بد نکنم و به خودم بگم  خدایی هست که در هر لحظه مراقب من هست قطعا این مشکل به‌زودی حل خواهد شد پس من سعی میکنم طبقه ی  خودم. رو پایین نبرم من با ایمان به خدا و توکل به خدا هر لحظه دارم عالی زندگی میکنم .

      من نمی‌خوام با حال بد خودم رو در فقر وبد بختی و بیچارگی و  بیماری و…. ببرم. من بر عکس تا زندم با آگاهی های ناب خودم سعی میکنم در مسیر درست حرکت کنم تا نتایج ارزنده ای به دست بیارم .

      من چند روزی هست یکی از نزدیکانم دچار مشکلی شده که هر بار ایشون رو میبینم باعث ناراحتی و زجر و عذاب من میشه اما هنر من این هست با حال خوب و آرامش و ایمان به خدا در مسیر بمانم .

      حالا علاوه بر این اطرافیان نزدیک من بارها با من حرف میزنن و درباره این مشکل ابراز ناراحتی میکنن و من کارم سخت تر میشه چون باید از دوباره روی خودم کار کنم و حال خوب خودم رو ایجاد کنم اما چقدر خوبه در این مسیر هستم چون میدانم  فایل رهایی از افکار منفی رو باید اینجا در این موقعیت ها  استفاده کنم  و اینجا باید خودم رو محک بزنم  که ببینم چقدر میتونم به آموزشها عمل کنم .ذهن من مثل مخزنی هست که باید ورودی خوب بدم تا خروجی خوب بگیرم اما اگر ورودی بد باشه خروجی هم بد میشه و حالا این من هستم که باید انتخاب کنم چه ورودی به خودم بدم تا چه خروجی بگیرم  خدایا کمک کن نگرانی و ناراحتی و ناامیدی رو در این مدت کنترل کنم تا زندگیم و شرایطم بد  نشه .

      من می‌خوام مخزن ذهنم رو با افکار مثبت و ارامش بخش و شادی و…پر کنم پس نگرانی از آینده و ناراحتی ازشرایط فعلی یکی از نزدیکانم  رو  رها میکنم و با حال خوب به زندگیم ادامه میدم برای کمک به خودم در این شرایط بحرانی فایل گوش میدم به همراه دخترم قرار  فردا صبح به خرید برم  پس من قدم برمیدارم مطمعنم  خدا هم کمکم می‌کنه من در طبقه های بالا زندگی کنم و هر گز پایین نیام من میتونم .من باید مومن واقعی باشم پس من باید نه غم داشته باشم نه اندوه پس من نباید اظطراب از آینده ی خودم یا کسی رو داشته باشم پس این کار شیطان هست من باید در راه درست بمانم و فکرهای منفی رو به ذهنم راه ندم تا خروجی بد نداشته باشم  باید  یاد بگیرم از ورودی ذهنم محافظت کنم همانطور که تا حالا داشتم پس بازم باید درست در مسیر ادامه بدم من باید مراقب باشم از این اتفاقها که من رو تحریک عصبی میکنن دوری کنم شاید نشه  از این فرد دوری کنم ولی بلخره باید افکارم رو کنترل کنم وبد به ذهنم راه نیازم چون این کار امکان پذیره و من توانایی اش رو دارم  و همین کار باعث تغییر سطح کیفیت زندگی  من میشه 

      من کاری به هیچ کس ندارم که نگران و ناراحت هستن چون اونها در این مسیر نیستن و نمیدونن که دارن با خودشون و زندگیشون چی میکنن اما من که آگاهم  هرگز نباید اینطور حرف بزنم و یا فکر کنم و…

      من نمیتونم ذهنم رو خرج کس دیگه ای بکنم چون ذهن من مال خودم هست پس اگر من هر لحظه از زندگیم رو با افکار ناراحت کننده برای آینده ی کسی زندگی کنم فقط دارم خودم رو و زندگی خودم رو در این دنیا تباه میکنم و واقعا به خودم ظلم کردم و هم این دنیا رو برای خودم  جهنم  کردم هم اون دنیا  رو جهنم کردم و  اصلا من جز بندگان مومن خدا نیستم و دیگه بالاتر از سیاهی رنگی نیست و من  دیگه هیچ حرفی با خودم ندارم .

      پس  من همینجا  به خودم قول میدم  از این به بعد با این چالش جدید قوی و پر از آرامش و حال خوب برخورد کنم و هیچ فکر نگران کننده و بیخودی رو دنبال نکنم تا این موضوع ختم به خیر بشه و این شخص عزیزم از مشکل جدیدش رها بشه .

      من قوی هستم 

      من مومن واقعی هستم 

      من غم و اندوه ندارم 

      من خدا رو دارم 

      من پر از حال خوبم 

      من پر توان در مسیر میمانم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ریحانی
      1400/11/30 12:35
      مدت عضویت: 824 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 507 کلمه

      سلام بر همه ی دوستان عزیز و استاد ارجمند

      فایل بسیار ارزشمندی بود و نمیدونم استاد چه جوری ازتون تشکر کنم، خود من چند روزیه که ذهنم مدام درگیر گفته های استاد هستش،فکر میکنم میبینم چقدر زندگی رو بیهوده سختش کردیم،اینقدر وردی و خروجی های نامناسب وارد ذهن کردیم ک جایی برای درست اندیشیدن و مناسب رفتار کردن باقی نذاشتیم،ما این ورودی ها رو هم خودمون کسب کردیم هم از دیگران زیاد شنیدم، مثلا ک تو چاقیت ارثیه،تو توانایی لاغر شدن نداری و… وقتی ذهن من پر از ذهنیت تو نمیتونی نمیشه هستش، نمیشه ک خروجی من تناسب اندام باشه،چند مدتیه ک احساس میکنم به گذشته برگشتم،دیگه قبل از سیر شدن دست نمیکشم حتی بعد سیر شدن هم میخورم،دیگه مثل گذشته نمیتونم به غذا بی تفاوت باشم خصوصا زمانیکه در مهمونی یا جایی به جز خونه قرار میگیرم نمیتونم خودمو کنترل کنم البته نه به فاجعه ی سابق، ذهن من بعد ی مدتی برگشته به ورودی های زشت گذشتش و الان خروجی یس و ناامیدی داده،اینکه من توانایی لاغر شدن ندارم،همیشه به خودم میگفتم همه از گرونی نالانن اما قدرت خرید چقد بالا رفته خب این چطور ممکنه؟اگه قدرت خرید کم شده پس باید واسه همه اینجوری باشه پس چرا ی عده میتونن ی عده نمیتونن متوجه شدم ذهنیت نمیتونم، ندارم در اینها بشدت زیاده و همیشه ی خدا فقط نیمه ی خالی لیوان رو میبینن خب این چه توقعی میتونه داشته باشه، خواهر من با اینکه شاغل نیست ۲برابر من خرید میکنه ولی من میگم نه ولش کن گرونه نخرم، بزار پولمو پس انداز کنم، پس انذاز ندارم هیج نصف خواهرم لباس ندارم، چون همیشه بهم میگه نمیدونم چه جوری اما چیزی نشده من از خدا ی بخوام خدا بهم نداده باشه و من همیشه شاهد این بودم که هر چی میخواست رو میخرید،الان هم تو لاغری از من جلوتر هستش چون خیلی تلاش کرد ک ورودی های ذهنشو کنترل کنه و پیگیر سایت هستش،ما دوقلو هستیم نمیشه ک بگم خدا با خواهرم خوبه با من مشکل داره، مشکل از خوده منه، من با این ورودی ها مشخص کردم ک جایگاه من در کدوم طبقه هستش،چند مدتیه ک ناامیدم و نمیتونم سرخوشی چند مدت قبل رو بدست بیارم،انگیزم رو از دست دادم،ولی با گوش دادن این فایل دوباره حس خوبی در من ایجاد شد دارم تلاش میکنم ک ذهنم رو با پاکن افکار مثبت پاکشون کنم،به محض اینکه میخواد ی فکر اشتباه بیاد میگم مواظب ورودی هات باش،اول باید گذشته رو پاک کنم بعد ورودی خوب و تمیز رو وارد ذهنم کنم،چیزی ک متوجه شدم من همیشه یادداشت میکنم اما در دفتر تمرین درست ندارم یعنی چی؟یکی از ورودی های مثبت خوب اینکه هر فکری ک منو اذیت میکنه درستش رو به قلم در بیارم و در دفتر بنویسم اگه ذهن اشتباهم میگه تو توانایی لاغری رو نداری برم تو دفتر بنویسم که تو خالق خودتی و توانایی هر کاری رو داری تا اون حس خوب در من ایجاد بشه که بتونم قدرتمند به راهم ادامه بدم،به لطف خدا قطعا در مسیر توانمند شدن و خلق رویاهامون هستیم

      خیلی استاد بابت این ایده ی هوشمندانتون ممنونم،خیلی موثر بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/07/30 11:18
      مدت عضویت: 978 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,406 کلمه

      تغییر کردن ، مقدس ترین هدفیه که یک انسان میتونه داشته باشه .

      زندگی به ما تحمیل نشده که ما تو همین شرایطی که هستیم باقی بمونیم و نشه تغییرش داد!

      من خودم تا دوسال پیش همینطور  فکر میکردم که من بدبخت افریده شدم ! چون هیچ چیزی هیچ وقت طبق خواسته من  پیش نمیرفت و  میگفتم خدایاا چرا من ؟ چرا زندگی من باید اینطور باشه؟  داستان خیلییی جالبیه که من واقعااا از شرایطی که داشتم حالم بهم خوردهبود  ، هم اضافه وزن داشتم ، هم مریض بودم و هم … و کلا شرایط بدی بود  و من خیلییی خسته شده بودم  و حتیی فکر کردن به این کهباید تا اخر عمرم همینطوری بمونم ،  اتیشم میزد ، زندگی بقیه رو میدیم واقعا حسرت میخوردم که  چرا بقیه انقدر  زندگیشون خوبه و مناینطوریم ؟و اصلا دوست نداشتم که باقی عمرم رو هم همینطوری بمونم ، و اگه اینطوری بود ، کاملا الکی داشتم زندگی میکردم ! وکارهای خیلی زیادی هم برای ایجاد تغییر ات انجام داده بودم  و هیچوقت هم جا نزدم ، سخت ترین راه ها رو هم رفته بودم و ولی نتیجهای  نمیگرفتم  و واقعا دلم میشکست و گریه میکردم ولی نمیخواستم هم که جا بزنم و تغییر نکنم!

      انگار که گم شده بودمم ، انگار رو لبه ی پرتگاهی بودم که میخواستم تغییر کنم اما هر کاری میکردم نمیشد و حتی نمیخواستمم که برگردمو همونطوری بمونم ، و همونطوری اویزون شده بودم از پرتگاه

      به هرحال ی روز که تمام گریه هامو کرده بودم ، و با خدا صحبت کرده بودم و  فکر میکردم که  جهان  برای همه یکجوره ، یعنی همه غذامیخورن ، اب برای همه همون ابه و …. همه چیز برای همه یچیه !

      پس مشکل باید از من باشه ، ایراد از منه ، من یچیزی و اشتباه دارم عمل میکنم که اینطوریه

      معمولا ادم هایی که بیخیالن و چیزی و سخت نمیگیرن  ،  راحت تر و شاد ترن ، من جوری بودم که همه چیز باید اونطور که میخواستمپیش میرفت و خیلییی حساس بودم !

      و همیشه هم افکار منفی و کلام منفی داشتم پس با خودم گفتم بیام اول این دو تارو تغییر بدم ، به خودم قول دادم که دیگه به این افکارمنفی پر و بال ندم و بجاش تلقین مثبت بکنم ، حتی شده الکی! و هراتفاقی هم که افتاد ، سخت نگیرمش و به حکمتی که قراره بعد از اوناتفاق بیفته خوشبین باشم ، که شاید این اتفاق باید میفتاد تا یچیز بهتر و عالی تر برای من باشه و یا قرار بود من رو از خطری حفظ کنهوحتما خیر و صلاحی پشتش هست .

      بعد از ۳ روز با این دید زندگی کردن ، استارت تغییرات و معجزه رو در خودم دیدم ! یک ارامش عجیبی داشتم و شادی خیلییی زیادی درمن ایجاد شد ، اینجا بود که دیدم همه چیز براساس اون چیزیه که ما تو ذهنمون جمع اوری کردیم و داریم باهاشون زندگی میکنیم ! منتا دوسال پیش فکر میکردم بدبخت ترین ادم دنیام و ولی الان که ۱ ساله همچین دیدی ندارم ، انگار واقعا دوباره متولد شدم و  دوبارهاگاهانه در حال یادگیری امد !

      ۱۸ سال زندگیم مثل عقیده م بود ، اما ۱ سال ، یا تو ۳ روززززر!!! احساسات درونیم کاملا تغییر کرد

      میخوام بگم که ۱۸ سال بد زندگی کردم ، اما  نباید که ۱۸ سال هم بگذره تا من تغییر کنم !

      طبیعت واقعی زندگی، حقیقت زندگی و روند طبیعی زندگی خیلییی سریع ترو زودتر اتفاق میفته !

      باید اون صد شکسته بشه !

      مثلا درسته که شاید سال ها زمان ببره که راه یک رودخونه ، با چوب یا اشغال های کوچیک کوچیک کنارهم حمع بشن و جریان رودخونه واروم اروم ببندن و جلوش سد بزنن ولی تو ی حرکت میشه اشغالا رو برداشت و دوباره ر‌ودخانه به جریان بیفته

      رودخانه که خودش اشغال نبوده ، یدفعه یکی اومده توش زباله انداخته و این زباله تا یجایی ، ی مسیری توسط رودخونه حرکت کرده وبالاخره یجایی گیر کرده و اولین مانع رو ایجاد کرد که اشغال های دیگه ای هم که میان به اون گیر کنن و همینطوری انباشته بشن وبالاخره تبدیل به یک مانعی بشن که دیگه راه رو خانه رو سد کنن !این اشغالا طی یک روز همه جمع اوری نمیشن که بتونن مانع رودخونهای به اون بزرگی بشن ! اما رودخانه اگه توسط باران یا حالا هر عامل دیگه ای ، جریانش شدید تر بشه و یا ابش بیشتر بشه ، میتونه اوناشغالا رو یدفع بشوره ببره! هر چقدر که زیاد باشن!

      پس درسته که این باورهااا رو طی ۱۸ سال جمع اوری کرده بودم و برای خودم  مانعی به طول ۱۰۰۰ متر ایجاد کرده بودم که نمیتونستمازش بپرم ! اما میتونم از پایین بهش ضربه بزنم که بشکنه و بریزه ! و اولین ضربه رو زدم که چون پایش شل شد از اون بالا ها هم مانعریخته شد !

      من هم خیلیی از دیواری که مانع بزرگی برام بود ریختم و ممکنه الان ۵۰۰ متر شده باشه ! همینطوری ادامه میدم که کاملا بریزه و من بهاون طرف مانع که خوشبختی و سعادت و زیبایی الهیه پناه ببرم !

      پس دیگه نیازی نیست که به زندگی دیگران با حسرت نگاه کنیم ، چون ما هم میتونیم یک زندگی فوق العاده تجربه کنیم ، چون قانونطبیعته ، روند طبیعیه زندگیه ما با اشغال های که همون اخبار بد و توجه کردن به چیزایی که ناخوشاینده و اموزش های بد جلوی رودخانهسعادتمون سد بستیم !!! باید سد و بشکنیم !

      هیچ کس اونقدر خوشبخت نیست که ما نتونیم به اندازه اون خوشبخت باشیم !

      هممون میتونیم تغییر کنیم و زندگی رو اونطوری که خداوند برامون مقدر کرده است تجربه کنیم ، چون ما به این جهان فرستاده شدیم تازیبایی هارو تجربه کنیم ، و ازادانه برای خودمون زندگی در رفاه و ارامش و اسایش و …  داشته باشیم . این لیاقت و توانایی به همه ماداده شده است .

      خداوند روح خودش رو در ما انسان ها دمید که بتونه خودش هم به نوعی زندگی رو روی زمین تجربه کنه ! خداوند هیچوقت از چیزی کهخودش افریده بد استفاده نمیکنه  !

      تنها راه دستیابی به این مسیر و رسیدن به این شرایط، رهایی از افکار منفی است.

      ما وظیفه داریم که از قدرتی که خداوند در وجود ما قرار داده ، استفاده کنیم تا در لحظه مرگمون ، حسرت نخوریم که میتونستیم کاری وانجام بدیم ، اما ندادیم ! و در ارامش و زیبایی این جهان رو ترک کنیم

      خوب زندگی کردن ، نه تنها بسیار اسانه ، بلکه طبیعی ترین نوع زندگیه ، زیرا که ما ذاتا و طبیعتا خوشبخت هستیم . چون بنده یخداوندهستیم .

      من خودم واقعا از خداوند متشکرم که به مسیر حقیقت زندگی هدایت شدم و در این مسیر قرار دارم  .

      هدفی مقدس تر از تغییر برای یک زندگی نیست !

      تنها راه و چاره ی تغییر کردن هم اینه که افکار و باورهامون رو تغییر بدیم ، همونطور که من کردم و نتیجه رو هم دیدم ! اما برای یکزندگی بهتر نیاز به اموزش داریم .

      تمام خوشبختی و یا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها و باورهایی است که در ذهن خود دارند.

      که این باورهامیتونه مثبت یا منفی باشه  و درنهایت  این باورها می توانند انسان را به سمت خوشبختی و یا  بدبختی ببرد.

      ریشه این افکار در ذهن انسان است و برای تغییر آن باورها نیاز به آموزش دیدن هست تا تغییرات اتفاق بیفتند

      زمانی انسان از این حق های طبیعی محروم می شود که افکارش هم سو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی بگردد ودر یاسونامیدی بسر ببرد

      زمانی انسان موفق می شود که افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد یعنی دارای افکاری از جمله عشق امید خوشحالی و شادی واحساس خوب داشته باشد

      جهان هستی دارای مدارها و یا طبقاتی است یا به نوعی هستند که انسان ها در آنها قرار دارند و زندگی خود را طبق همان مدار و یاهمان طبقه تجربه می کنند.

      هر کدام از ما در یک طبقه از این مدارها قرار داریم و شرایط و اتفاقات هم طبق همان طبقه برای ما بوجود میاید.

      پس وقتی ما در یک طبقه ساکن هستیم نمیتوانیم شرایط طبقات بالاتر را تجربه کنیم مگر این که افکار ما تغییر کند تا جایگاه ما تغییر کندو یا به طبقه و یا مدار بالاتر راه پیدا کنیم یا پایین تر !

      این براساس عدالت خداوند است چون عدالت حکم میکند که هرکسی در شرایطی که هست در طبقه ایی حضور داشته باشه که حق اشاست.

      این شرایطی که داریم حق ماست !چون خداوند عادل است و به همه نظارت دارد و حواسش به همه   هست .

      من همیشه بهم گفته میشد که این سختی ها ، امتحان خداونده! و من پیش خودم میگفتم، که چقدر باید دیگه امتحان بشم عاخه؟!مگهچیکار کردم؟ یا چی یادگرفتم که باید امتحانشو پس بدم ! بفیه هم مگه انقد امتحان میدن؟! چرا خدا منو با چیزای خوب امتحان نمیکنه ؟و…. همیشه به ما گفتند عدالت خدا با عذاب کردنه و قدرت خدا را در آن میبینم در صورتی که عدالت خدا در همه چیز است حتی درشرایطی که داریم و ایمان به خدا یعنی ایمان داشتن به عدالته خداست.

      پس برای تغییر زندگی اول باید بپذیریم که الان در هر شرایطی که هستیم حق ماست

      ولی خداوند این حق را نیز به ما داده تا با تغییر افکار خود طبقه خود را عوض کنیم . و این سرنوشت ما نیست خداوند شرایط ما را درستنکرده بلکه ابن طبقات و مدارها را درست کرده و تصمیم ما مهمه که می خواهیم در چه طبقه ایی زندگی کنیم.

      افرادی که نمی توانند طبقه خود را تغییر دهند و مدام در یاس و نا امیدی بسر میبرند و اتفاقات را به گردن دیگران و خدا می اندازند نمیتوانند از حق طبیعی خوشبخت شدن در طبقات بالاتر سود ببرند و همیشه در همان جا می مانند.

      طبقات در جهان هستی براساس پارامترهایی تعیین می شود که تماما ذهنی است این افکار ماست که زندگی ما را می سازد وقتی افکارمثبت تری داشته باشیم می توانیم به طبقات بالاتر برویم ولی اگر افکار منفی و محدود کننده داشته باشیم در طبقات پست جهان هستیزندگی کنیم.

      با آموزش درست و انجام تمرینات میتوانیم ذهن خود را مملو از افکار مثبت کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند و بالعکس آن همامکان پذیر است.

      افکار منفی مثل خشم، کینه و نفرت، انتقام و خشونت اگر در ذهن زیاد شود انسان به طبقات پایین جهان هستی سقوط می کند.

      پس اگر ورودی آن را با افکار مثبت پر کنیم خروجی آن می شود عشق و محبت لذت و خوشبختی و…

      و اگر وردی منفی باشد خروجی می شود فقر بدبختی فلاکت و…

      و همه بستگی به خودمان داره که کدام را انتخاب کنیم و بخواهیم در چه شرایطی زندگی کنیم.

      تمام موضوعات جهان هستی دو وجهی  است، روز و شب، بالا و پایین، سرد و گرم و.بیماری و سلامتی،شادی و غم، ثروت و فقر و …

      این خود ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه شرایطی می خواهیم باشیم می خواهیم در شادی باشیم پس جایی برای غم نداریم چونظرفیت ذهن به سمت آن افکاری است در ذهن بیشتر موج میزند.

      پس اگر ما می خواهیم تغییر کنیم باید از ورودی ذهن مراقبت کنیم تا افکار کینه، انتقام، خشم، حسادت و حسرت وارد ذهن نشود باید ازدیدن اخبار، اتفاقات بد، غیبت کردن و غیره پرهیز کنیم  به جاش از افکار مثبت بیشتر وارد ذهن کنیم تا ذهن مملو از این افکار خوب شودو خروجی های خوب مثل عشق دوست داشتن وخوشبختی داشته باشد”

      بنابراین تنها طریق تغییر کردن اینه که افکارمون رو تغییر بدیم و این تغییرات بر خلاف بقیه تغییرات ، نیاز به تلاش و صرف و انرژی و کارجسمی نداره ، و تنها طریق تغییر ذهن و افکار امکان پذیره .

      هرکس تو هر وضعیتی که هست ، در بهترین شرایط خودش هست و حقشه ! عدالت اینو حکم میکنه . این حق رو داریم که طبقمون روتغییر بدیم .

      این طبقه برای ما از اون اول نوشته نشده که تا اخر همین باشه .سرنوشت ما همین طبقه نیست!

      عدالت خداوند ، ایجاب میکنه که در بهترین طبقه باشیم و حقمون رو از دنیا بگیریم

      و دقیقا هم همین عدالت خداوند ایجاب میکنه که هر انسانی که بخواد تغییر کنه و تلاش کنه که طبقشو تغییر بده امکان نداره که نتیجه اینگیره !

      و قبول کنیم که خواست خداوند یا قسمت و سرنوشت ما اینگونه است ! من هم اصلا چنین چیزی رو قبول ندارم و نخواهم کرد.

      پس این عدالت خداوند است که هر بنده ای هرجور که دلش خواست زندگی کنه و باید شرایط برای اون محیا باشه .

      پس جدی بگیر ، انجام بده و نتیجه بگیر .

      مهم اینه که ادامه بدی .

      فقط مثبت فکر کن تا سراغ افکار منفی نری.

      من بخودم میگم هر وقت خواستیم کاریو انجام بدیم و افکار منفی اومد سراغمون که فلانه ، نمیشه، نمیتونی و اینطوری فکر کنیم که اگهبهتر از چیزی که من میخوام بشه چی؟

      اینجوری قشنگ تر و بهتر نیست؟ هر دو حالت داریم بهش توجه میکنیم ، اما در این حالت با حس بهتر

      مثبت و منفی نمیتونن کنار همدیگر باشه نمیشه هر دو را داشت

      به هر مقدار هرکدوم بیشتر بشه ، سمت مخالف کمتر میشه

      اگر انتظار شرایط خوب داری ولی افکارت هنوز داغونه ، متاسفانه بهش نخواهی رسید ! چون خیلی از افراد هستند که میگن ما انتظارداریم که همچین شرایطی برامون اتفاق بیفته ، اما نمیشه !پس اینا همه دروغ و الکیه !  انتظار باید در کنار افکار و باور مثبت باشه ، درعیر اینصورت معلومه که نمیشه

      خیلی از افراد اینطوری فکر میکنن که منتظرن ی اتفاقی بیفته ، که زندگیشون و تغییر بده مثلا برنده قرعه کشی یا … بشن

      البته اینم بگم که منم خودم خیلی دوست دارم برمده یک قرعه کشی بشم اما اگه نشدم هم ناراحت نمیشم یعنی اونو بهانه ای نمیدونم کهمن مثلا قرعه کشی برنده بشم تا زندگیم تغییر کنه و یعنی محتاج اون نمیدونم ، در توانم هست که چنین چیزی و برای خودم تهیه کنم ولیخب دوست دارم که شرکت کنم و برنده بشم .

      شخص با ایمانکسیه که هیچ غم و غصه  و اندوه و نگرانی نداشته باشه ، نگران اینده بودن و … هیچ سعادتی برای ما نمیاورد، پس درلحظه شاد زندگی کن ، و حسرت گذشته رو نخور چون هرثانیه ، یک ثانیه جدیده و هیچوقت هم مثل قبلی نیست و تکرار نمیشه ، پس اگهاشتباهی کردی اصلا مهم نیست ، ادامه بده ، هر لحظه جدیده ، لحظاتو خودت بساز با شادی و افکار مثبت

      اگه ما داریم زندگی سختی میکنیم این نیست که مورد غضب و خشم الهی هستیم و یا داریم توسط خداوند امتحان میشیم . ما خودمونانتخاب میکنیم که چه طور زندگی کنیم

      ما هرچی وارد ذهنمون کنیم ، خروجی زندگی هم بر اساس همون ورودی هست .

      پس مواظب ورودی ها باشیم .

      اخبار بد، توجه به حوادث و انفاقات ناگوار

      باید بتونیم مانع از ورود افکار منفی به مخزن مون بشیم . چون تواناییشو داریم

      این کار امکان پذیره ، اما نیاز به آموزش داره

      ما در درون دنیا نیستیم ، دنیا در درون ماست !شاد و پیروز و متناسب باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/07/27 12:42
      مدت عضویت: 978 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,554 کلمه

      با نام و یاد خداوند بزرگ 

      استاد عزیز ، اول از همه خواستم بگم که دو روز بود که کاری برام پیش اومده بود که اصلا نمیتونستم تو این دو روز سراغ سایت بیام ، ولی تمام فکر و ذهنم پیش سایت و فایل ها بود، یعنی اینطوری نبود که بهانه ای باشه تا نخوام فایلا رو گوش بدم ، از قصد نبود . 

      هرکسی که تو مسیر لاغری با ذهن هست، شگفتی سازه.

      چقدر این حرف حال و احساس منو خوب کرد. بخاطر اینکه من در مدتی که در این مسیر هستم بیشتر اوقات برام پیش اومده که هرچقدر تلاش کردم به اضافه وزن و قسمت های پر بدنم دقت نکنم ولی همش برام پیش اومده که  این پاهارو ، ران ها رو …. کی قراره لاغر و مدلی بشه؟! یا ال و بل و …

      ولی بزار اینجوری فکر کنیم که 

      فاصله ی ما با متناسب شدن خیلی کمتره! 

      نسبت به اون تلاشا و زحمت هایی که ما تو مسیر های قبلی میکشیدیم . 

      پس در مسیر لاغری با ذهن نسبت به تمام کارهایی که برای لاغر شدن انجام دادیم ، خیلی راحت تر و اسان تر و سریع تره !

      چون ‌مشکل از مانبوده بلکه مسیر قبلی ما اشتباه بوده ! ما در مسیر اشتباه هرطور که حرکت کنیم ، به مقصد نمیرسیم‌.

      من هم دو سه باری بود که برام سوال پیش اومده بود که چطور من تو این سایت نظر مخالف نمیبینم ؟!

      عاخه از اونجایی که یک عده همیشه خودشون و پروفسور میدونن، باید مخالف باشن !😂

      ولی این نشون میده که اون افرادی که کمک میخوان و میتونن با این سایت متوجه میشن پس افرادی که مخالف این مسیر هستن اصلا نمیدونن که همچین سایتی وجود داره ! 

      خب طبیعیه که در ذهنمون به اندازه ای که ما تلاش کردیم که لاغر بشیم و نشدیم ، لاغر شدن برامون سخت باشه .

      تو تمام جنبه های زندگی اینطوریه!

      اما مسیر درست الان هست و ما باید تو هر شرایطی  ادامش بدیم، حالمون خوبه ادامه بدیم ، حالمون بده ادامه بدیم با اشتیاق حرکت کنیم ، چرا؟

      چون وقتی که ادامه دادن همیشگی باشه ، مواردی که باعث ضعف و لیز خوردن ما در مسیر میشه، بادشون میخوابه و ضعیف تر میشن و زورشون کمتر میشه چون که ما قوی تر شدیم و توانایی و تمرکزمون بیشتر میشه.

      مثلا استاد اینطور بگم که تو مسیر کسب و کارم ، طوریه که در مدت زمان کوتاهیی ، تحولات مالی خیلی فوق العاده ای به همراه داره و حتی افرادی رو دیدم که در این مسیر به درآمد های زیاد و عالی و رسیدند اما من فقط نتونستم هیچ کاری توش بکنم فعلا !

      چون ۱۰۰٪احتمال اینو میدم که بخاطر فرمول هاییه که من در ذهنم نسبت به این کسب و کار جمع اوری کردم ، چون مدتی پدرم در این کسب و کار بود و چون  آموزش ندیده بود ، بلد نبود ، توش به هیچ پیشرفتی نرسیده بود و حتی ضرر هم کرده بود، انقدر  دیدگاه و باورش نسبت به این شغل و حرفه بد بود که وقتی فهمید من رفتم تو این کار یک عالمه با من دعوا گرفت و چرت و پرت گفت ، نمیدونم پولتو میخورن ، فلانن ، بسارن و دروغ گو هستن و… منم مجبور شدم به دروغ بهش بگم که دیگه نیستم اونجا !

      مسئله اینه که دلیل نمیشه که چون تو نتوستی ، بقیه هم نتونن ! تو درست انجامش ندادی، چون اگه مسیرش اشتباه بود، هیچکس نمیتونست ! نه فقط تو!

      خیلیی ها تو این مسیر عالی بودن ، پس من این رو نقص میکنم که این شغل الکیه و دروغگو و… هستن 👎🏻 

      من چون قبلا از تجربه پدرم و باورهای منفی که همش درباره این شغل داره و هر دفعه هم به ما میگه در ذهنم ثبت کردم یکی از دلایلی بود که مانع شده برای کسب درامدم ! 

      به هر حال مثال های نقضشو دیدیم و حداقل الان باورهای اشتباه و غلط رو کاملا شکستم و موانعش هم به زودی برطرف میشن .

      خیلی مهمه که مواظب افکارمون باشیم !

      توجهمون رو ، روی چیزهای بیخود و اخبار بد و چیزهایی که دوست نداریم نزاریم و فکرمون و تمرکزمون رو درگیرش نکنیم ، چون لیز میخوریم ، بدم لیز میخوریم!!!

      چون افراد چاق معمولا ادم های زودرنجی هستند ، انقدر که به اندازه کافی از لحاظ روحی خسته و از لحاظ روانی بهم ریخته اند ، چون از بس که تلاش کردند و نشده و اضافه وزن در ذهن انها بزرگ شده که احساس ناامیدی و ناتوانی در برابر اون دارن و از درون با خودشون درگیرن . 

      و برای خودشون خیال بافی میکنن و همش منتظرن که ناراحت بشن و حالشون بد بشه و اماده اند که همش اذیت بشن!

      حالا بیان در مقابل چیزهایی هم قرار بگیرن که حالشونو بدتر هم بکنه دیگه ادم خب کاملا روانی میشه و جا میزنه ، دیگه ادامه نمیدهد، 

      یک شخص چاق خودش به اندازه کافی کول و بارش سنگین هست تو این مسیر از حرف و حدیث ها ، نمیتونم ها و…. حالا ایناهم بیاد روش هیچی دیگه کمرش میشکنه !

      من خودم ۶ /۷ سال از عمرم و درگیر بیماری بودم و بخاطر همین هم با هیچکس هیچ ارتباطی نداشتم جز خانوادم و در کل خونه میموندم و حتی چند سال از مدرسه رو هم تو خونه خوندم و هیچ اعتماد بنفسی هم نداشتم و هر ریکشنی و که از کسی میدیدم ، سریع به خودم و بیماریم نسبت میدادمش و بعد از مدتی که حالم بهتر شده بود و با خانواده بیرون میرفتیم ، دورهمی، مهمونی، وقتی دو نفر با هم صحبت میکردند و پچ پچ میکردند به خودم میگفتم ببین دارن به ریش تو میخندن و مسخرت میکنن، انقد که بدبختی همه دارن بهت میخندن و … هزارتا داستان برای خودم درست میکردم و دیگه هم نمیخواستم که جایی برم ! 

      و اصلا نمیدونستم که دارت درباره ی چی صحبت میکنن ! فقط به خودم نسبت میدادمش .ولی الان اصلا اینطور نیستم ، از وقتی با قدرت ذهن اشنا شدم بدترین چیزها هم نمیتونن منو ناراحتم کنن 

      پس خیلی ها بخاطر این که به دلیل اضافه وزن و چاقیشون ، زودرنج شدن به همین دلیل رها میکنند 

      چون انقدر زود تحت تاثیر قرار میگیرند و با کوچک ترین چیزها اخبار و حوادث و حاشیه های دور و بر اطرافشون درگیر میشن که سریع انحراف پیدا میکنن ! 

      بنابراین داشتن کنترل ذهن خیلی به ما در مدیریت افکار منفی در همه ی جنبه های زندگی کمک میکنه . 

      به ما کمک میکنه که این مسیر رو با احساس خوب سپری کنیم . 

      البته که هدف فقط لاغری نیست ! هدف فقط این نیست که ما از نظر جسمی لاغر بشیم! بلکه هدف اینه که ما اول باید فکرمون متناسب بشه.

      و وقتی به تناسب فکری رسیدیم ، تناسب جسمی کاملا خودبخودی ایجاد میشه .

      باید در عمل کردن به آموزه ها کوشا باشیم ، چون فقط دیدن و شنیدن فایده نداره 

      استاد بزارین از تغییراتم براتون بگم این مدت

      من قبلا بچه ای بودم که از زرشک و کشمش در غذاها بیزار بودم و غذاهایی مثل زرشک پلو … رو نمیتونستم به هیچ وجه بخورم ولی ی مدتی بعد از اینکه فرمول های چاقی در من ایجاد شده بود ، خیلیی به  این غذاها علاقه پیدا کرده بودم . اما الان چندروزه که مادرم خورشت آلومسما درست میکنه و تو خورشت کشمش هم ریخته بود و من بعد از اینکه کشمش رو زیر دندونام حس کردم، حالم بد شد و ی حس خیلی بدی در من ایجاد شد که  نتونستم بدمش پایین 😖 و مجبور شدم  که  از دهنم بیارمشون  بیرون و بقیه کشمش هارو از غذام جدا کردم 

      خیلیییی برام عجیب بود! یا چند فایل پیش که به خودم قول داده بودم که هر وقت خونه مادربزرگ رفتم حق ندارم سر یخچالشون برم ، خدای من چقد اونو عالی و فوق العاده دارم عمل میکنم ! 

      اما الان فرمول های چاق کننده برادرم فعال شده و دارم در اون پرخوری ها و رفتار های چاق کننده میبینم و وزنش هم داره میره بالا برادرم الان که ۱۳ سالشه ۷۶-۷۷ کیلو وزن داره و حتی مطمعنم اوضاع خرابتر از این هم خواهد شد! و بهش گفتم که بیا تو سایت و…ولی متاسفانه از اونجایی که تو سن بلوغه و حرف گوش نمیده زیاد بهش اصرار نمیکنم ، چون اگه خودش بخواد ، هدایت میشه .

      همینطور هم مادرم وقتی خودش خواست هدایت میشه. 

      اینم بگم که من چندروز پیش یکی از دوستامو به این مسیر و مسیرهای دیگه که موفقیت ها و زندگی عالی براش میسازن هم هدایت کردم و خیلی خوشحال شد و من هم خیلی خوشحال بودم که بهش کمک کردم ! از ته قلبم .

      به هر حال من چندمدتی بود که میومدم سراغ فایل ها ذهنم خاطراتی رو مرور میکرد که خیلیییی وقت پیش این ها برام اتفاق افتاده بود و من حتی اصلا تو زندگی روزمرم با موضوعاتی که شبیه اون خاطرات باشه که بخواد تو ذهنم برام مرور بشه مواجه نشده بودم و برامم خیلی عجیب بود و فقط شما میدونید که کدوم فایل رو باید کجا و کی بزارید و خودتون میدونید که موضوع بعدی که ما تو این مسیر قراره باهاش مواجه بشیم چیه ! این نشان از تجربه شماست استاد عزیز.

      در  مسیر چاقی و همچنین الان لاغری که  هستید  این آگاهی هارو دارید که کدوم موضوع رو کجا باید بیان کنید . پس این چند مدت که این خاطرات برام مرور میشد ، باید میدونستم که مانع جدیدی بودند که خودشون رو نشون میدان و باید برطرف میشدن، به نوعی بیرون ریزی داشتم . 

      پس باید مهارت کنترل کردن دهن رو داشته باشیم . 

      و اتفاقا خیلی هم به لاغری ربط داره ! 

      و صد در صد نتایج فوق العاده ای داره.

      ادامه دارد…… 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/07/26 13:19
      مدت عضویت: 1024 روز
      امتیاز کاربر: 6412 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,444 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! همه ما به لحاظ سال‌ها تلاش بی ثمر در مسیر لاغری و نرسیدن به مقصد نهایی دچار خستگی و افسردگی شده ایم که روی تمام جنبه های زندگی ما اثر گذاشته و باعث شده که آدمهای زودرنج و دل نازکی بشویم و تحمل خستگی و فشار های اضافه را نداشته باشیم، به همین دلیل هر چیزی می تواند باعث شود که ما از ادامه دادن هدف و برنامه زندگی مان مصرف شویم و به عبارتی خودمان را ببازیم. 

      برای اینکه از این حالت خارج شویم باید بتوانیم روی ذهنمان کنترل داشته باشیم و بر افکارمان مسلط شویم تا با شنیدن اولین حرف منفی از طرف دیگران یا اولین ناملایمات زندگی، ناامید نشویم و مسیرمان را نیمه کاره رها نکنیم. برای این کار باید آموزش ببینیم و افکار منفی را از خودمان دور کنیم و به نحوی ذهنمان را پاکسازی کنیم.  به مرور زمان در این کار قدرتمند می شویم و دیگر به راحتی تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار نمی گیریم. بر همین اساس، مهمترین هدف زندگی ما باید تغییر کردن باشد و این را بدانیم که در هر شرایطی می‌توانیم تغییر کنیم و انسان به گونه ای خلق نشده که مجبور است از ابتدا تا انتها به یک صورت باشد. برعکس توانایی خلق زندگی اش را در هر زمانی دارد. باید از این توانایی مان استفاده کنیم تا نه تنها خودمان به خوشبختی برسیم بلکه در نهایت با تغییر اطرافیان و تغییر تک‌تک افراد، جهان را تغییر بدهیم و به جهان ایده آلی برای زندگی، همان گونه که خداوند در نظر داشته از اول خلقت، دست پیدا کنیم. 

      اینکه افراد در زندگی احساس خوشبختی یا بدبختی می کنند، کاملاً به نگرش آنها بستگی دارد. بر اساس اینکه آنها در ذهنشان باور مثبت یا منفی ایجاد کرده باشند، اکنون مشخص می کند که چه احساسی دارند و کلاً ریشه هر نوع تفکری در ذهن ما است و ما اگر بخواهیم شرایط خودمان را تغییر دهیم باید از شر افکار منفی ذهنی مان خلاص شویم. 

      خداوند در آفرینش خود هیچ کم و کاستی ندارد و چیزی در جهان هستی نیست که خداوند خلق کرده و دچار عیب و نقص و کاستی باشد. دنیای ما دنیای فراوانی ها، عشق، زیبایی، لذت، شادی، امید و…  است. استفاده از آنها حق طبیعی همه ماست، اما کسانی که نمی توانند خود را با جریان هستی همسو کنند و در خلاف جهت آن شنا می کنند و در ذهنشان کم و کاستی، تنفر، زشتی، سختی، ناراحتی و ناامیدی جای گرفته است، نمی‌توانند از این مواهب بهره مند شوند و جزو افرادی قرار می گیرند که در زندگی احساس بدبختی می‌کنند، اما برعکس انسان های خوشبخت کسانی هستند که در مسیر جریان هستی قرار دارند و به راحتی از تمام نعمتهای الهی سود می‌برند. 

      وظیفه همه ماست که از الطاف الهی استفاده کنیم. خداوند در بسیاری از آیات قرآن می فرماید که خود را بی جهت از چیزهایی که برایتان حلال کرده‌ام، محروم نسازید و به دنبال باورهای غلط، حلالم را حرام نکنید. 

      متاسفانه در کشور ما این باور غلط را به اسم دین و مذهب به ما القا کرده اند که با ناراحتی و گریه و زاری به خداوند نزدیک تر هستیم و دنیا جای لذت بردن نیست. در حالیکه کلام خدا به صراحت می‌گوید از نعمت‌های الهی استفاده کنید و شکرگزار باشید و اگر قدر آنها را ندانید و کفران نعمت کنید، آن موهبتها از شما گرفته می‌شود. بنابراین وظیفه اصلی ما در زندگی این است که از آنچه خداوند برایمان قرار داده بهره ببریم و شکرگزار باشیم و به حق طبیعی خودمان برسیم.

       الان در هر شرایطی که هستیم قطعاً حق ماست و این چیزی بوده که ما از جریان هستی به دست آورده ایم. اما خداوند جهان را در مدارهای مختلف آفریده است در هر مداری که اکنون باشیم مدارهای دیگری بالاتر یا پایین‌تر از ما قرار دارند. ما با بالاتر بردن درک و لیاقت خودمان می توانیم به مدارهای بالاتر نقل مکان کنیم. البته زمانی به این خواسته می‌رسیم که واقعاً برای مدار جدید مناسب باشیم و اینها فقط با رهایی از افکار منفی قابل دسترسی است. 

      هر چه انسان مثبت اندیش و بهتری باشیم، می توانیم خودمان را به طبقات بالاتر برسانیم، اما کسی که از رحمت خدا ناامید است و ذهنش را با افکار منفی مثل خشم، کینه، انتقام و حسادت پر کرده است، این افکارش مثل غل و زنجیر، او را در مدارهای پایین که همان بدبختی و فلاکت است، نگه می‌دارد و اجازه اوج گرفتن و رفتن به طبقات بالاتر را نمی‌دهد. 

      حالا که دقیق فکر میکنم، سیستم بهشت و جهنم هم در واقع همین است که بار گناهان می‌تواند ما را به قعر جهنم ببرد، اما کوله بار خوبی‌ها و خالی بودن از همه حس های منفی و ایمان و عشق به خدا داشتن، ما را تا بهشت و بالاترین طبقات آن، سوق می دهد. 

      این را بدانیم که خودمان شرایط زندگی مان را تعیین می کنیم. امکانات برای همه انسان‌ها فراهم است این به نحوه استفاده ما بستگی دارد و اگر ما خوب زندگی کردن را انتخاب کنیم، دیگر بد زندگی کردن جایی در برنامه‌های ما ندارد. یعنی چه بخش خوب و چه بخش بد را انتخاب کنیم فقط یک بخش را در زندگیمان خواهیم داشت و دیگری را حذف کرده ایم. 

      یکی از صفات خداوند عادل بودن است. ممکن است ما خیلی وقت ها به عدالت خداوند شک کنیم. مثلاً کودکی که در یک کشور آفریقایی به دنیا آمده و از سوء تغذیه رنج می‌برد با یک کودکی که در سوئیس بهترین جای دنیا با بهترین شرایط به دنیا آمده و هیچ نقشی در انتخاب خودشان نداشته اند، چه فرقی باهم دارند؟ این چطور عدالتی است که این همه تفاوت باید بین این دو کودک وجود داشته باشد؟ اما باید بدانیم خداوند بر اساس یک سری پارامترها که خودش در وجود هر انسانی دیده آنها را در جایی قرار می دهد که حق طبیعی آنهاست، اما این حق را هم برای آنها قائل می‌شود که بتوانند زندگی خودشان را تغییر بدهند. عدالت خداوند برای کسی که بخواهد شرایط زندگی اش را تغییر بدهد، در دسترس است و امکان ندارد شخصی بخواهد تغییر کند و از شرایط کنونی اش راضی نباشد و نتواند. برعکس اگر بپذیریم شرایطی که داریم برایمان در نظر گرفته شده و ما نقشی در تغییر آن نداریم، قطعاً همیشه در همان شرایط باقی خواهیم ماند. 

      خداوند برای ما انسانها یک بخش ویژه و متمایز از سایر مخلوقاتش قرار داده که آن اراده است، یعنی ما مجبور نیستیم چیزی که هست را بپذیریم و می توانیم چیزی که خودمان انتخاب می‌کنیم را در زندگیمان انجام بدهیم. بنابراین باید مخزن وجودی خودمان را که اتفاقاً محدود هم هست، با افکار و ایده‌های خوب و مفید و کارهای خیر پر کنیم تا خروجی آن هم برایمان خیر و شادی باشد. همه اینها دست خودمان است و به شانس و اتفاق ربطی ندارد و اگر تلاش نکنیم همیشه در جایگاه کنونی خودمان باقی خواهیم ماند. 

      در شرایط فعلی ۷۰ درصد ذهن اکثر ما را افکار منفی اشغال کرده است و اگر آموزش نبینیم به هیچ وجه با این افکار نمی توانیم به طبقات بالاتر راه پیدا کنیم. 

      اولین قدم کنترل همه ورودی های ذهنمان است. باید جلوی ورود اطلاعات منفی و ناامید کننده به ذهنمان را بگیریم و برعکس تا می‌توانیم افکار و اخبار امید بخش و شادی آور به ذهنمان تزریق کنیم. 

      در مورد تمرین امروز من چون حدود سه ماه است که با سایت آشنا شده ام، سعی کرده ام ورودی افکار منفی را خیلی کم کنم. قبلا هر روز کانال خبر فوری را میخواندم یا آمار کرونا را پیگیری می کردم یا توی کانال های تلگرامی مطلبی می خواندم که بیشتر مسائل ناامیدکننده و شکست عشقی را منتشر می‌کردند، اما الان با وجود اینکه هنوز هم عضو هستم ولی مطالب آنها را دنبال نمی‌کنم و حتی متن هایی که خودم در شبکه های اجتماعی می‌گذارم، خیلی نسبت به قبل تغییر کرده است، اما با این حال یکی از ورودی های منفی امروزم، شنیدن اخراج ایرانی‌ها از آذربایجان و احتمال جنگ با آذربایجان بود. بعد به خودم گفتم ۹۰ درصد چیزهایی که نگرانش بودی هیچ وقت اتفاق نیفتاده، پس نگران چیزی نباش. 

      مورد دوم هم در مورد شرایط کاری مان است که از مدت‌ها قبل اینجا شروع به ضرر دادن کرده و به عنوان حسابدار  حتی از رئیس شرکت هم نگران تر هستم و امروز به این فکر می کردم که شاید پول برای کرایه رفت و آمد و پرداخت حقوق این ماه را نداشته باشیم. 

       همین طور چند روز است نگران کم شدن آب پشت سد ها هستم و اینکه می‌گویند تا پاییز بیشتر جواب نمی‌دهد و بعدش با خودم می گویم خدای من خدای فراوانی است و برایش کاری ندارد که به ابرها دستور بدهد و باران ببارد. 

      البته الان که من این متن را مینویسم ظهر است و ممکن است تا آخر شب افکار منفی دیگری هم به ذهنم برسد، اما سعی می‌کنم آنها را به حداقل برسانم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/07/21 09:53
      مدت عضویت: 1522 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,160 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      هدفی مقدس تر از تغییر برای یک زندگی بهتر نیست

      چقدر این فایل دلچسب بود و  تاثیر گذار.

      یه چند وقتی بود که یه کمی پریشان احوال بودم و نیاز به یه حال خوب داشتم و این فایل چقدر به من آرامش داد

      اصلا خیالم از هفت دولت راحت شد

      واقعا همین طوره یه ورودی منفی می تونه ساعت ها از ذهنت رو درگیر خودش بکنه و باعث اعصاب خردی و سردرد ت  بشه و روزت رو خراب بکنه و توی این حال بد ممکنه خیلی ها از دستت دلخور بشوند و رابطه ها شکر آب بشود .

      چیزی که من چند روزه درگیر ش هستم و یه ورودی منفی باعث شده ساعت ها بهش فکر‌ می‌ کنم‌ و حیرون که چه اتفاقی قراره بیافته و حسابی ذهنم مشغول خودش کرده اما الان که دارم این متن رو می نویسم  خیلی حالم خوب هست و پر از امید و انرژی هستم و پی به اشتباهات افکاری خودم بردم ، که با بیشتر ‌فکر ‌کردن به اتفاق ها‌ی نیافتاده و گذشته فقط توی اتفاق ها غرق می شوم‌ و خبرهای خوب به سراغم نمیاد در واقع من دارم برای خبرهای بد کارت دعوت می فرستم که قدم رنجه کنید و در ذهن و زندگی‌ من حضور به هم رسانید و این کاملا اشتباه هست .

      آدمی تا خودش ‌رو لایق اتفاق های خوب ندونه و باور نکنه که می تونه به سعادت و‌ خوشبختی  برسه هیچوقت به اون لذت های واقعی زندگی نمی رسه

      خداوند در وجود ما کلی انرژی قرار داده و ما رو هدفمند آفریده تا بتوانیم  یک زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم.

       مسیر رسیدن به این زندگی سر شار از لذت ، رهایی از افکار منفی است.

       

      تمام خوشبختی و یا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها و باورهایی است که در ذهن خود دارند.

      این باورها می تواند مثبت و یا منفی باشد و در نتیجه این باورها می توانند انسان را به سمت خوشبختی و یا حتی بدبختی ببرد چون ریشه این افکار در ذهن انسان است.

      خیلی جالب بود من این فایل رو دیشب گوش دادم وبا خودم عهد کردم امروز تمرین کنم و تمام ورودی های منفی رو یاد داشت کنم و اجازه ندهم در ذهنم بمانند

      صبح که از خونه میرفتم دعای خیر پیش‌ مادرم مثل هر روز همراهم شد و قدم که توی کوچه گذاشتم با خودم گفتم امروز هیچ ورودی‌ منفی وارد زندگی من نمیشه و هرچه خیر و خوبی هست به سمت من جاری میشه

      خیلی روز خوبی بود همه چی خوب پیش رفت و معامله ای که طرف امید انجام ش نداشت بهش امید دادم و راحت انجام شد کلی کار مردم به راحتی انجام شد و هر کس میومد مثل همیشه با رضایت از پیشمون می رفت

       بین رفت و آمد ها یکی از مشتری ها  که ۶۰ ساله  بود ساکن شهر دیگه و شاید همش پنج دقیقه با من هم کلام شده بود حرفی بهم زد که خیلی جالب بود برام .بهم گفت من خیلی ها رو دیدم ولی تو فرق میکنی  تو خیلی دختر فهمیده ای هستی و درکت بالاست مطمئنم زندگی موفقی خواهی داشت .

      خیلی حس خوبی بهم داد و واقعا روحم شاد شد . من تازه روز اولی بود که شروع کرده بودم و افکار مثبت رو فقط به سمت خودم خوندم  و از افکار منفی دوری‌ کردم و  یکی اینجوری بهم انرژی مثبت داد و ازم تعریف کرد .چقدر لذت بخشه وقتی دنیا م  پُر بشه از  افکار مثبت .اون موقع  خود به خود اعمال و رفتار و گفتارم مثبت گونه و پر از انرژی برای خودم و اطرافیانم میشه .

      زمانی که ما دنبال افکار مثبت مثل شادی و امید و انرژی مثبت باشیم جهان هستی هم همسو با خواسته های ما میشه و تمام خوشی ها به سمت ما جاری میشه

      خوب زندگی کردن و خوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی ما هست که خداوند به انسانها هدیه کرده و باید قدر این نعمت را بدونیم  و از این حق استفاده کنیم.

      جهان هستی دارای مدارها و یا طبقاتی است که انسان ها در آنها قرار دارند و زندگی خود را طبق همان مدار و یا همان طبقه تجربه می کنند.

      دقیقا مثل ساکنان یک واحد آپارتمانی با ویو های مختلف که توی هر طبقه یک سری امکانات و منظره هایی هست که فقط ساکنان اون طبقه قادر به استفاده از اون امکانات هستن و سایر طبقه ها از دیدن و لذت بردن ش محروم هستن

      وقتی ما در یک طبقه ساکن هستیم نمی توانیم شرایط طبقات بالاتر را تجربه کنیم مگر این که افکار ما تغییر کند تا جایگاه ما عوض شود و بتوانیم به طبقه  بالاتر راه پیدا کنیم.

      این براساس عدالت خداوند است چون عدالت حکم می کند که هر کسی در شرایطی که هست در طبقه ایی حضور داشته باشه که حق اش است.

      خداوند همیشه بهترین نعمت ها رو برای بنده هاش می خواهد اما این ما هستیم که بر اساس یک سری از باورهای اشتباه خودمون رو لایق نعمت های بهتر نمی دونیم و فکر میکنیم که اون نعمت ها برای ما نیست و نمی توانیم به اون نعمت ها برسیم .

      چند وقت پیش داشتم یک کتابی می خوندم در مورد زندگی یک شخصی بود که ۳ دقیقه توی کما رفته بود و عالم برزخ مشاهده کرده بود طرف می گفت همیشه تصور ما از بهشت باغ های زیبا و نهرهای همیشه روان  و قصرهای مجلل و حوری های بهشتی بود میگفت توی اون عالم دوست داشتم زندگی دوستان شهیدم رو ببینم میگفت رفتم دیدم اصلا این چیز ها نبود و دنبال حوری بهشتی نرفته بودن و همه ی لذت زندگیشون دیدار با ائمه بود و اینقدر شور و اشتیاق برای رفتن پیش ائمه داشتن که سر از پا نمی شناختن و دارای انرژی فوق العاده ای بودند

      میگفت توی بهشت افراد طبقه های بالا فقط این حق رو دارند که به دیدار ائمه بروند و افراد طبقه پایین این حق رو ندارند و فقط حق دیدار دوستان خودشون توی طبقه ها ی  خودشون یا پایین تر دارند

      الان قشنگ این طبقه بندی ها رو درک کردم که افرادی که خودشون رو لایق بدونند و تلاش کنند به درجات بالا ارتقا پیدا میکنند و لذت های بی نهایت کسب می کنند

      این طبقه ها دارای دو عدد آسانسور هستن که افکار مثبت ما رو به طبقه های بالاتر هدایت میکند و نعمت های فراوان جدیدی نصیبمون میشه و آسانسور دوم افکار منفی هست که ما رو به طبقه های پایین تر هدایت و از یک سری نعمت ها محروم میکند

      با آموزش درست و انجام تمرینات میتوانیم ذهن خود را مملو از افکار مثبت کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند و بالعکس آن هم امکان پذیر است.

      افکار منفی مثل خشم، کینه و نفرت، انتقام و خشونت اگر در ذهن زیاد شود انسان به طبقات پایین جهان هستی سقوط می کند.

      حالا این ما هستیم که باید طالب چی هستیم و دنبال چی می گردیم و حق انتخاب با خودمون هست که سوار بر کدام آسانسور زندگی شویم.

      ورودی های منفی اگر در زندگی حذف بشه دنیایی سرشار از شادی و خوشی نصیبمون میشه. پس پیش به سوی خوشبختی های همیشگی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/28 16:22
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28151 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,414 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوبم 

      چقدر عالی  که بپذیریم هر کس هر جایی هست دقیقا حقش هست همونجا باشه و این نهایت عدالت خداوند هست و هیچ ناعدالتی صورت نگرفته پس هر کس در هر وضعیتی هست در جای درست خودش هست .من تا  قبل از اومدنم به این سایت و شنیدن این آگاهی ها  این دید و نگاه رو به جایگاه  افراد و خودم در زندگی  نداشتم .

      و من در گذشته که این آگاهی  ها رو نداشتم  عدالت خدا رو در چیزهای دیگه جستجو میکردم و نمیدونستم هر کس در هر جایی هست با نهایت عدالت خداوند سازگار هست که اون شخص در اون جا یگاه هست و همیشه   وقتی از نزدیک افراد بد بخت و بیچاره رو میدیدم میگفتم پس چرا خدا کمک فلانی نمیکنه ؟؟؟ پس عدالت خدا کحا رفته ؟؟؟ و برای اونها بسیار ترحم و دلسوزی میکردم  که میدونم این کار خلاف قوانین جهان هستی هست در واقع با این کارم داشتم خدا رو زیر سوال میبردم که کار درستی  نبوده   چون خدا از من بسیار  بسیار دلسوزتر و نزدیکتر و آگاه تر و عاشق تر   به بنده هاش هست و اگر اون فرد  در فقر هست حتما در مدار فقر اگر بیمار هست حتما در مدار بیماری هست و اگر بدبخت هست حتما در مدار بدبختی هست و خود اون فرد  تمام اینها رو در زندگی خودش   رقم زده و خلق کرده چون ما انسانیم و توانایی خلق زندگیمون رو به هر شکلی که بخواهیم داریم   .

      من اگر الان  در هر جایگاهی هستم حق من هست اگر از جایگاه خودم راضی نیستم طبق عدالت الهی میتونم اون جایگاه  رو تغییر بدم و چیزی از قبل برای من نوشته نشده هست که باید تا اید در این مدار باشم چیزی که به غلط زیاد اطرافیان  به ما گفتن سرنوشت هر فرد از قبل روی پیشونی اون فرد نوشته شده هست و قابل تغییر نیست  و هر مشکلی بود ما هم میگفتیم دیگه سرنوشت ما این هست و ما امکان نداره اون رو تغییر بدیم و یا بارها به ما گفتن در شب قدر سرنوشت آدمها  رو برای یک سال  مینویسن پس این شب رو از دست ندید و منم همیشه در این شب بیدار می موندم و کلی گریه و زاری  به درگاه خداوند  میکردم که   شاید سرنوشت خوبی برای  یک سال اینده ی من رقم بزنه و گناهان من رو ببخشه و  …..

      اما خداوند در نهایت عدالت این جهان رو برای ما آماده کرده چطور ؟؟   در این جهان کلی مدار قرار داده که نگفته  و تعیین نکرده چه شخصی در   کدوم  مدار باشه   هر کس به خاطر ویزگی انسان بودنش میتونه  با  قدرت اختیار  و  اراده و انگیزه و ایمان و تعهد و پشتکار  و … که داره  بین این مدارها جابه جا بشه و در مدارهای  بالا  قرار بگیره نمونه اش استاد عطار روشن که اون جایگاه قبلی  خودش رو اگر پایین بود و دوست نداشت نپذیرفت و تلاش کرد و در مدارهای بالاتری قرار گرفت و کلی تجربه های جدید رو کسب کرد .

      من  به عنوان انسانی که آزاد هستم و قدرت اختیار و اراده  دارم و سرنوشتم دست خودم هست میتونم با افکار خوب و مثبت در مدارهای بالایی  قرار بگیریم و یا میتونم با افکار منفی و بد در مدار پایین قرار بگیریم به قول قران که میگه کلا نمد هولا و هولا  ما به همه کمک میکنیم هم کسانی که میخوااهند پیشرفت کنن  و در راه درست هستن هم کسانی که میخواهند پسرفت کنن  و در راه نا درست هستن  و این سنت الهی هست .

      پس من باید ذهنم رو از افکار مثبت پر کنم تا به مدارهای بالا برم و اصلا جایی برای افکار منفی مثل خشم و کینه و نفرت و حسادت و … نمیزارم تا نتیجه اش برای من ارامش و شادی و سلامتی و ثروت و خوشبختی و …. بشه و در واقع  من خودم اگاهانه دارم انتخاب میکنم چه ورودی به ذهنم بدم تا پیشرفت کنم و اصلا کار اسانی نست وقتی بین مردمی هستی و در کنار این همه ادم باشی که افکارشون و ذهنشون برروی چیزهای منفی هست و من به تنهایی یک نفره  اصلا نخوام مثل اونها فکر کنم و یا حرف بزنم و یا اون ها رو دنبال کنم   در همین شرایط حال حاضر جامعه ی ما که همه ادعای مسلمونی و ایمان داشتن رو دارن حاضرم به جرات بگم  افکار اونها  و رفتار اونها و اعمال اونها با حرفهای اونها تناقص داره  طرف ادعا داره مسلمونه ولی ترس از اینده داره  و غم ار گدشته داره و یا اینکه  همش به دنبال  افکار منفی و کمبودها و نبودها و .. هست که من وقتی کنار این افراد قرار میگیریم که مخاطب اونها باشم  با این اگاهی هایی که الان دارم به خدا شکنجه میشم برای همین در اولین فرصت اگر امکان داشته باشه اون محل رو ترک میکنم و اگر نشه ترکش کنم فقط به ظاهر گوش میدم ولی از اون گوشم بیرون میکنم  .چون ما انسانیم و قدرت اختیار داریم و خودمون باید انتخاب کنیم که میخواهییم چه ورودی به ذهن خودمون  بدیم و همه چیز در این جهان دو وجهی هست هم فقر هست هم ثروت هم سلامتی هم بیماری هم چاقی هم لاعری و …. و به هر چیزی توجه کنم همون وارد زندگی من میشه پس این در نهایت عدالت خداوند هست که من خودم انتخاب کنم چه ورودی به ذهنم بدم و چه خروجی در زندگی داشته باشم من قادرم مدار خودم رو تا بینهایت بالا ببرم یا اینکه تا بی نهایت پایین بیارم به واسطه ی همین افکار مثبت و منفی که در ذهنم دارم .

      من اگر به دنبال ترس و نگرانی و استرس باشم خو د به خود وجه مقابلش که آرامش هست حذف میشه اگر ناامیدی داخل زندگیم پررنگ بشه خود به خود امید در زندگی من کمرنگ میشه اگر احساس گناه داشته باشم خود به خود اعتماد به نفس در زندگی من از بین میره   و….

      چقدر در گذشته خودم اینطور بودم چقدر از این افکار و احساس بد داشتم و همیشه میگفتم چرا من اینطورم چرا فلانی باهام اینطور برخور کرد چرا من مثل فلانی موفق نیستم و یا چرا مثل فلانی ثروت ندارم و یا اعتماد به نفس ندارم و اما نمیدونستم خودم با داشتن کلی افکار منفی این مدار پایین  رو انتخاب کرده بودم که در اون زندگی کنم  و در اون مدار زندگی کردن نتیجه اش چیزی بود که در زندگی داشتم و اما حالا که آگاه شدم و در این مسیرم و دوست دارم در مدارهای بالاتر باشم که کلی نعمت جدید  و رحمت و برکت و …. رو تجربه کنم  هر گز اجازه نمیدم هر چیزی رو وارد مخزن ذهنم کنم و کنترل ورودی ذهن دارم و کلی هم نتیجه ی متفاوت تری در زندگیم دیدم و کلی به مدارهای  بالاتر رفتم اما هنوزم میخوام بهتر و بالاتر باشم و تا آخر عمرم  دست از تلاش برای تغییر  دادن  خودم  برنمیدارم .

      خداوند بارها در قران گفته مومن کسی هست که  نه غم  داره نه اندوه پس هیچ وقت استرس و نگرانی و ناراحتی نداشته باش  فقط  ارام باش و ارامش داشته باش تا نعمتها به تو داده بشه و زندگی خوبی داشته باشی .

      هر کس زندگی خودش گواه افکار و باورهای اون هست در واقع جهان ایینه ی باورهای ما هست اگر زندگی خوبی دارم اما سلامتی ندارم یعنی باورهای سلامتی خوبی ندارم اگر زندگی خوبی دارم اما ثروت ندارم حتما باورهای مالی خوب ندارم اگر زندگی خوبی دارم اما روابط خوبی ندارم  یعنی باورهای روابط شما مشکل داره  حتی استاد در جایی گفتن جسم هر کس نشانده طرز فکر و رفتارهای اون فرد هست پس زندگی هر کس هم نشانده ی طرز ی فکر و رفتارهای اون فرد هست .جهان مثل آیینه هست .

      من الان آگاه هستم  مخزن خودم رو با خشم و کینه و حسادت و  عصبانیت و نگرانی و ترس و …. پر نکنم و کاملا مواظب مخزن خودم هستم و مانع ورود افکار منفی به ذهنم هستم و تمام  سعی من این هست که توجهم رو بر روی نکات مثبت اطرافم بزارم تا سطح کیفیت زندگیم چندین برابر بهتر  بشه .

      من از تمام آموزشهای استاد دارم استفاده میکنم و واقعا لدت میبرم از بودن من در این سایت و از استاد به خاطر تمام اموزشهاشون سپاسگزارم  .

        من میخوام افکار منفی که در طول روز به من هجوم میاره رو روی کاعد بنویسم تا تبدیل به خروجی بشه و از بین بره افکاری مثل  انتقام از فلانی و یا حسادت و یا  نگرانی از آینده ی  فرزندم و یا …..

      من عاشق این دیکلمه ی اخر فایل هستم  چقدر زیبا و قشنگ بود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1400/06/15 00:32
      مدت عضویت: 1582 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,091 کلمه

      به نام خدای مهربانبا سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان پرتلاشم.________جهان هستی به طبقاتی تقسیم بندی شده و هر کدوم از ما در یکی از این طبقات زندگی می کنیم و همه ی شرایطی که در زندگی داریم مربوط به همین طبقه ای هست که توش زندگی میکنیم اگر بخوایم شرایط زندگی مون تغییر کنه و شرایط بهتری را در زندگی تجربه کنیم باید تلاش کنیم تا طبقه مون را تغییر بدیم و به طبقات بالاتر بریم.اما تغییر طبقه نیاز به تلاش و فعالیت فیزیکی و رنج و زحمت و سختی کشیدن نداره بلکه برای رفتن به طبقات بالاتر و شرایط بهتر باید افکارمون را تغییر بدیم باید فرمول ها و باورهای غلط ذهنی مون را با باورها و افکار صحیح جایگزین کنیم…باید بپذیریم هر کدوم از ما در هر شرایطی که هستیم حق مونه و اشتباهی رخ نداده و این عین عدالت الهیه….خداوند قدرت مطلق جهان هستی است و همه کارش از روی عدالته. پذیرش جایگاه هر کس در زندگیش عین ایمان به خداست اگر نسبت به شرایط کسی گله و شکایت کردیم یعنی به عدالت خدا شک کردیم و این از ایمان بدوره…برای تغییر دادن جایگاه و طبقه مون اول باید بپذیریم الان در هر جایگاهی که هستیم حق ما همینه و این عین عدالت الهیه ولی طبق همین عدالت این حق به ما داده شده که بتونیم طبقه مون را تغییر بدیم.این طبقه از اول برای ما نوشته نشده بوده که تا آخر هم همین باشه….اگر الان در هر طبقه ای هستیم اینرا خدا تعیین نکرده، خداوند فقط طبقات را تعیین کرده و این که ما در چه طبقه ای هستیم به عهده ی خودمونه…باید این را بپذیریم که توان و انرژی جابجا شدن در طبقات هستی را داریم فقط باید انگیزه پیدا کنیم و توان و انرژی خودمون را بکار بگیریم..خیلی‌ها محال می دونن که بتونن خودشون را ارتقا بدن و میگن این امکان نداره و اینرا خدا برای من تعیین کرده و من چطور می تونم با خدا مبارزه کنم و سرنوشتم را عوض کنم این تقدیر من بوده چون…من که انتخاب نکردم توی این شهر توی این کشور توی این خونواده بدنیا بیام…این افراد هرگز نمی تونن طبقه و سرنوشت خودشونا در جهان هستی تغییر بدن چون خودشون را ناتوان می بینن.نباید خودمون را اسیر سرنوشت بدونیم چون ما می تونیم سرنوشت مون را خودمون بدست بگیریم و به قول معروف « سرنوشت را باید از سر نوشت»قدم اول برای اینکه بتونیم طبقه و سطح زندگی مون را ارتقاء بدیم باید بپذیریم که عدالت خدا ایجاب می کنه که من در بهترین شرایط زندگی باشم و باز هم عدالت خدا ایجاب می کنه که هر کس بخواد و تلاش کنه بتونه طبقه ی خودش را ارتقاء بده…اگر عقیده ی ما این باشه که نمی تونیم زندگی مون را تغییر بدیم و تلاش مون بی نتیجه س این از عدالت خدا بدوره…طبقه و جایگاه ما در جهان هستی بستگی به افکار ما داره. با افکار مثبت می تونیم تا بی نهایت زندگی مون را بسوی عالی شدن ارتقاء بدیم و برعکس افکار منفی می تونه تا بی نهایت ما را سقوط بده…ذهن ما مثل یک مخزنه که ورودی و خروجی داره.ورودی ذهن بدست خودمونه و خروجی اون را جهان هستی مشخص میکنه…اگر ورودی ذهن مثبت باشه نتیجه در زندگی مون میشه لذت آرامش ثروت اعتماد خلاقیت و همه چیزهای خوب دیگه….باید مراقب ورودی های ذهن مون باشیم افکار منفی و مخرب را به ذهن مون راه ندیم که خروجیش میشه فقر و استرس و نگرانی و شکست و…

      خداوند همه چیز را در جهان دو وجهی آفریده مثل سرد و گرم /خشک و تر/ خشم و محبت /فقر و ثروت/ غم و شادی و ما مختاریم که کدوم را انتخاب کنیم و اجازه ورودش را به ذهنمون بدیم و نتیجه ی مثبت و منفیش را در زندگی تجربه کنیم چون ما مختار آفریده شده ایم نه مجبور….شرایطی را که در زندگی مون تجربه میکنیم ارتباط مستقیم با ورودی های مخزن مون داره ورودی افکار مثبت نتیجه ش شادی آرامش ثروت روابط خوب و…ورودی های منفی نتیجه فقر بدبختی عصبانیت نگرانی استرس و…و این کاملا به دست خودمون هست که چه چیزی وارد ذهنمون کنیمخداوند هم در قرآن شخص مؤمن را اینگونه معرفی کرده که نه غم و اندوه گذشته را داره و نه ترس و نگرانی از آینده…‌خدای مهربون مشخص کرده که برای داشتن یک زندگی خوب و شرایط ایده آل در دنیا باید مخزن مون را پر کنیم با اخلاق نیک عمل صالح اتفاق گذشت و همه ی صفات خوب هیچ جا در قرآن گفته نشده که نگران آینده باش یا از گذشته پشیمان باش تا سعادتمند بشی یعنی قرآن هیچ عبارت منفی بکار نبرده.بطور خلاصه اگر می خوایم سعادتمند بشیم و زندگی آروم و عالی داسته باشیم باید مراقب ورودی های ذهنمون باشیم استرس خشم حسادت غم و اندوه زندگی تلخ و بدی را برامون رقم می زنه و برعکس شادی امید عشق ورزی و ایمان به خدای مهربان روابط ثروت رهایی زیبایی و آرامش را رقم می زنه….به امید اینکه بیاموزیم مراقب ورودی های ذهنمون باشیم مراقب افکرمون باشیم#موفق باشید

      راستی چه تجربه عالی و خوبی بود اینکه افکار منفی مون را بنویسیم چون هر چقدر هم که تلاش کنیم آخرش افکار منفی بسراغ مون میان و حال مون را خراب می کنن..

      دفتری برداشتم و تا جایی که می تونستم فکرای منفی که از صبح تا شب بسراغم می اومد را می نوشتم تا زمانی که داشتم می نوشتم حالم گرفته بود ولی بعدش احساس آرامش میکردم انگار از شرشون نجات پیدا کرده بودم گرچه شیطان دست بردار نیست چون قسم خورده که نذاره ما طعم آرامش را بچشیم باز هم به مناسبت های مختلف افکار منفی را روانه ی ذهن ما میکنه و ذهنمون را مشغول و درگیر می کنه…افکاری مثل پشیمانی از خطاهای گذشته، حسرت و اندوه موقعیت هایی که از دست دادیم،حسرت شرایط زندگی دیگران،احساس نفرت از کسانی که ی زمانی بهمون بد کردن، حتی احساس نفرت از خودمون بخاطر اشتباهات گذشته، غم و اندوه از دست دادن عزیزان، نگرانی برای شرایط کشور و بیماری و هزاران فکر منفی دیگه که اگر حواسمون نباشه و درگیرش بشیم همون شرایط بد را در زندگی مون تجربه خواهیم کرد.بنابراین باید مواظب ورودی های ذهن مون باشیم و همواره سعی کنیم ایمان مون را به خدای قادر توانا که کل نظام هستی را به زیباترین شکل آفریده و به بهترین شکل مدیریت میکنه قوی و قویتر کنیم ،حال و احساس مون را خوب نگه داریم ، دائم شکرگزاری کنیم بخاطر نعمت های بیکرانی که داریم تا خداوند مهربان اونها را در زندگی مون محقق کنه و بیشتر و بیشترشون کنه. و ما بهترین ها را در زندگی مون تجربه کنیم ان شاء الله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/05/14 23:46
      مدت عضویت: 1068 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,352 کلمه

      سلام مجدد ادامه گام چهل و یک:

      مسئله خیلی مهم در این فرایند اینه که اگه شما ذهن خودت رو از مجموعه افکار مثبت پر کنی جا برای حضور افکار منفی نخواهد بود و اگر از افکار منفی پر کنی جا برای حضور افکار مثبت نخواهد بود، احساس گناه خشم شک نگرانی کینه نفرت غیبت نمونه ای از افکاریه که تعیین کننده طبقه شما در جهان هستی و به هر اندازه از فضای ذهن خودت را با این افکار پر کنی جا برای حضور افکار مثبت کمتر خواهد بود، ذهن خودتون را مثل یک مخزن فرض کنید که یک ورودی داره یک خروجی، ورودی را شما براش مشخص میکنی و خروجی را جهان هستی یعنی شرایطی که شما در جهان هستی تجربه میکنی خروجی همین ورودی های ذهن شماست، اگر ورودی ذهن شما مثبت باشه خروجی اون در زندگی شما میشه لذت آرامش ثروت اعتماد خلاقیت و از اینجور ویژگی ها برای شما به ارمغان خواهد آورد و اگر ورودی ذهن شما منفی باشه خروجی اون در زندگی شما میشه ناراحتی، استرس، شک، تردید، شکست، فقر و موارد این چنینی، خداوند همه شرایط رو به صورت دو وجهی در این جهان هستی قرار داده و این شما هستین که انتخاب میکنید کدوم وجه از هر شرایط وارد زندگی شما بشه دو وجهی به این معنی که مثلا ما روز داریم شب دایم، بالا پایین،زوج فرد، چپ راست، همه چیز دو وجهیه و هیچ چیزی یک وجهی نیست، سرد و گرم خشم و محبت پس شرایط هم همینه ثروت با فقر، شادی با ناراحتی،گریه و خنده همه چیز دو وجهیه پس این شما هستی که میتونی انتخاب کنی که کدوم وجه وارد زندگیتون بشه این عدالته اگه شما در انتخاب مختار نباشی شما در جبر زندگی کردی و این با عدالت خدا منافات داره که یک نفر دوست داشته باشه شاد باشه ولی شرایط زندگیش طوری باشه که اون را ناراحت کنه این بر خلاف عدالت خداست! اگر شما اجازه بدی نگرانی وارد زندگیت بشه خود به خود آرامش در زندگیت محو میشه از آرامش محروم میشی،این یکی از شرایط این مخزنه محدوده نمیتونی دو عامل مخالف هم را باهم در مخزنت داشته باشی به یک اندازه وقتی اجازه دادی ناامیدی وارد مخزن بشه دیگه فضای کافی برای داشتن امید وجود نخواهد داشت چون پر شده دیگه و ظرفیتش محدوده وقتی وجود خودت را از احساس گناه و پشیمونی پر کردی دیگه نمیتونی انتظار داشته باشی که اعتماد به نفس داشته باشی اینا باهم ضد هستن نمیشه هر دو رو باهم داشت، به هر مقدار هر کدوم بیشتر بشه سمت مخالفش کمتر میشه، شرایط شما در زندگی که در حال تجربه کردنش هستی ارتباط مستقیم داره با مخزن شما، اگر مخزن خودت را با افکار نامناسب پر کرده باشی و در مقابل انتظار شرایط خوب در زندگی را داشته باشی تنها یک تصور باطله که متاسفانه خیلی از انسان ها درگیر این تصور هستن اون ها ۲۰ درصد مغزشون را با نگرانی پر کردن ۱۰ درصد استرس از آینده ۱۰ درصد احساس گناه ۱۰ درصد حسادت ۱۰ درصد کینه و ۱۰ درصد پشیمانی از رفتار گذشته و تنها ۳۰ درصد از مخزن اون ها باقی مونده برای پر شدن با سایر افکار حالا فرض کنید افکار خوب! در این شرایط انتظار حضور در طبقات بالاتر تنها یک رویا میتونه باشه و تا ابد هم در حد رویا باقی میمونه و دیدین که خیلیا در زندگی منتظر یک اتفاق هستن، ای شانس برنده بشن در قرعه کشی، خدا بهشون رحم کنه زندگیشون از این رو به اون رو بشه، خیلیا اینجوری فکر میکنن منتظر یک اتفاقن!!

      اینا تصورات بیهوده ایه خیال های واهیه که انسان ها دارن همه شما افرادی را دیدین که در تمام عمرشون با بدبختی زندگی کردن و در شرایط بدی هم از دنیا رفتن و با خودت گفتی چرا خدا با این بنده اینجوری رفتار کرد چرا این شرایطو داشت بنده خدا طفلکی، درصورتیکه با توجه به گفتار و رفتار این فرد به راحتی میتونید به محتویات مخزنش دسترسی داشته باشید خداوند بارها در قرآن انسان را به یاد خدا بودن دعوت کرده و مومن و شخص با ایمان رو فردی معرفی کرده که نه غم داره نه اندوه خدا مشخص کرده که برای برخورداری از یک زندگی خوب از شرایط ایده آل در دنیا مخزنت رو باید از چی پر کنی اخلاق نیکو عمل صالح انفاق گذشت و موارد این چنینی در قرآن ذکر شده هیچ جا نگفته اضطراب آینده را داشته باش تا نعمت های بیشتری به تو داده بشه نگفته احساس گناه و پشیمانی داشته باش تا سعادتمند شوی هیچ عبارت منفی را بکار نبرده و عدالت الهی حکم میکنه که ما اختیار پر کردن مخزن خودمون را داشته باشیم یعنی انتخاب کنیم که چه چیزی وارد بشه چه چیزی وارد نشه ، خودمون انتخاب میکنیم که ناراحتی وارد بشه ترس نگرانی شک احساس بد و غیره وارد بشه اونوقت در نهایت انتظار داریم که زندگی خوبی داشته باشیم و فکر میکنیم مورد غضب خدا هستیم که زندگی پر از مشکلات و سختی را داریم سپری میکنیم نه اینطور نیست این شما هستی که انتخاب میکنی که چه چیزی وارد مخزن زندگیت بشه و خروجی مخزن زندگی شما مطابق با ورودی انتخاب شماست و همین خروجی های مخزنه که طبقه شما در جهان هستی را تعیین میکنه اگر میخوای زندگی خودتو تغییر بدی باید تصمیم بگیری که محتویات مخزنت رو تغییر بدی تنها راهش همینه باید آگاه باشی که به حسادت غم خشم کینه نفرت استرس و دیگر موارد فضای با ارزش مخزنتو اختصاص ندی باید یاد بگیری که از ورودی مخزن خودت محافظت کنی باید انقدر کنترل بر ذهنت زیاد باشه که بتونی مانع ورود افکار منفی از مخزن خودت بشی، خیلی از انسان ها سالهاست که مخزنشون با اینگونه افکار پر شده طرف ۲۰ ساله که کینه داره از یک نفر با چند نفر قهره مشکل داره ناراحتی داره فرزندشو از دست داده سالهاست که ناراحته غم و اندوه داره مشکی پوشیده مخزنشو با این چیزا پر کرده اخبار بد حوادث اتفاقات ناگوار توجه به این موارد داره مخزن شما را پر میکنه خیلی باید مراقب باشی در روز توجهت به چه چیزاییه چه اتفاقاتی بر شما اثر میذاره شما را تحریک احساسی میکنه اون لحظه شما داری مخزنتو پر میکنی باید بتونی مانع ورود افکار منفی به مخزن خودت بشی این توانایی را داری این کار امکان پذیره ولی نیاز به آموزش و یادگیری نحوه برخورد با افکار منفی رو داره!

      تمرین: هرروز افکار منفی که وارد ذهنت میکنی را یادداشت کن!! کار بسیار لذتی بخشیه، انجام این تمریم به تنهایی باعث ایجاد آرامش در شما میشه چون هر فکر منفی را وقتی یادداشت میکنی یه جورایی درگیری ذهنیت با اون فکر رو کاهش دادی خروجی شده دیگه وقتی نوشته شده رو کاغذ، دیگه لازم نیست تو ذهنت ذخیره اش کنی مخزنت رو نمیخواد باش پر کنی، ثبتش کردی!!

      هر فکری را که در ذهنت مرور کردی دنبال کردی و بهش توجه کردی رو بنویس با توضیحات بنویس که اون فکر منفی چی بود مثلا من درباره صحبتی که هفته قبل همکارم به من گفت فکر کردم و احساس بدی بهم دست داد دوست داشتم اون روز جواب دندون شکنی بهش میدادم حیف شد بهش ندادم! به این ترتیب افکاری را که در ذهنت مرور میکنی یادداشت کن ممکنه فکر منفیت دربرابر همسرت باشه، شک داشته باشی دائم فکریتو ذهنت میاد نکنه داره خیانت میکنه نکنه منو دوست نداره، این فکرا رو بنویس! مزایای این تمرین توجه شما به شناسایی افکار منفیه چون در حالت عادی تفکیکی برا افکار خودمون و ورودیامون قائل نیستیم به عبارتی هر چه آمد خوش آمد با موضوع برخورد میکنیم! ولی وقتی تصمیم گرفتی که افکار منفی را شناسایی و ثبت کنی آگاهی شما بیش از پیش خواهد بود و قدم اول که شناسایی افکار منفی هستش را به خوبی بر میداری!!

      افکار منفی من:

      استرس از ازدواجم و آینده ام که نکنه مشکلی پیش بیاد 

      جدایی یه سری افراد از هم

      افکار منفی بیماری و کرونا که این روزا زیاد شده

      مردن یه سری افراد نزدیک که تغییر احساسی در من ایجاد کرد و ناراحت شدم 

      لاغر نشدنم که نکنه لاغر نشم دوباره چاق بشم 

      که تصمیم دارم همه افکار رو دیگه دور بریزم و به وجه مثبت زندگیم توجه کنم و مخزنم رو با افکار مثبت پر کنم به امید خدا 

      مه تاب متناسب با افکار مثبت و لاغری🥰🏅

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/05/14 19:41
      مدت عضویت: 1068 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 930 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام چهل و یکم رهایی از افکار منفی:

      با اموزشات این فایل زندگی متفاوتی را تجربه خواهی کرد!! شما با عمل کردن به این گفته ها طبقه خودتون در جهان هستی را تغییر میدین، در نظر بگیرید که انسان ها در جهان هستی در طبقه های مختلفی دارن زندگی میکنن و شما در حالت فعلی خودت در طبقه‌ای هستی که تمام شرایطی که در زندگی تجربه میکنی مربوط به این طبقه است و وقتی در این طبقه هستی نمیتونی شرایط طبقه دیگه را تجربه کنی، تغییر طبقه خودتون فقط با تغییر افکار امکان پذیره!! برخلاف هر تغییر در جهان هستی که نیاز به تلاش و صرف انرژی داره این تغییر جایگاه و رفتن به طبقه بالاتر نیاز به کار جسمی نداره و تنها از طریق تغییر ذهن و افکار میشه این کار را انجام داد!

      جایگاه شما و طبقه شما در زندگی بر اساس شرایطی تعیین میشه و عدالت الهی حکم میکنه هر کسی در نهایت عدالت در طبقه‌ای که حقش هست حضور داشته باشه، این موضوع را باید بپذیریم که شما در هر شرایطی که هستی واقعاً حقت همینه و اشتباهی رخ نداده!! میدونم که درک این موضوع میتونه تا حدودی برات سخت باشه و تا همین الانم شاید عصبی شده باشی ولی پیشنهاد میکنم که صبور باشی و تا انتهای فایل صوتی را گوش بدی!!

      اگر خداوند را به عنوان حاکمی قدرتمند و عادل در جهان بپذیری که احتمالا پذیرفتی ولی با حد و حدودش مشکل داری باید این مسئله را بپذیری که همین خدایی که میگه برگی بدون اذن من از درخت جدا نمیشه حتماً حواسش به بنده ای که سر چهار راه داره شیشه ماشین پاک میکنه هست، به اونی هم که بچشو توی پیاده راه روی زمین خوابونده تا پولی بدست بیاره هم هست و حواسش به اونی که در بدترین شرایط در حال زندگی کردنه هم هست، باید بپذیری که هرکسی رو در هر وضعیتی میبینی اون در بهترین وضعیت خودشه!! عدالتش این رو حکم میکنه که جهان تحت امر او اینگونه باشه!

      حالا چرا گفتم قدرتش رو قبول داری ولی حد و حدودش را نمیدونی؟ چون از بچگی به ما گفتن عدالت خداوند در عذاب کردن و به سزا رسوندن بنده هاست و ما معمولا عدالت خداوند را در این میبینیم!! به همین دلیل شاید یادمون رفته که عدالت در همه چیزه و وضعیت زندگی افراد هم جزء این عدالت محسوب میشه!! پذیرفتن جایگاه هر فرد در زندگی عین ایمان به خدا داشتنه و اگر نسبت به جایگاه فردی دلسوزی کردی یا شک کردی که چرا این شخص در این وضعیته شما به عدالت خدا شک کردی و این اصلا کار صحیحی نیست!!

      برای تغییر دادن جایگاه و طبقه خودت در زندگی باید این را بپذیری که الان در هر جایگاهی که هستی حق شما همینه و عدالت الهی این رو حکم میکنه ولی باز این حق به شما داده شده بازم طبق همون عدالت الهی که شما میتونی طبقه خودت رو تغییر بدی، این طبقه از اول برای شما نوشته نشده و تا آخر همین باشه، سرنوشت شما این طبقه نیست، اگر شما به فرض در طبقه سوم داری زندگی میکنی اینو خدا تعیین نکرده خدا طبقه ها رو تعیین کرده از طبقه صفر در نظر بگیر تا مثلا هزار، این طبقه ها را خدا در این جهان تعیین کرده ولی اون تصمیم نگرفته که شما الان در این طبقه باشین، باید این را بپذیری که توان و انرژی و انگیزه جا به جا شدن در طبقات جهان هستی را پیدا کنی چون خیلی ها این رو فرض محال میدونن که بشه خودت رو ارتقاء بدی میگن اصلا امکان نداره خدا اینجور برا من خواسته چجوری من با خدا مبارزه کنم، منکه نمیتونم سرنوشتم را عوض کنم، تقدیر من این بوده، منکه انتخاب نکردم تو این کشور به دنیا بیام تو این شهر تو این خانواده ، این افراد به هیچ وجه نمیتونن طبقه و جایگاهشون رو در جهان هستی تغییر بدن چون اصلا ناتوان میبینن خودشون رو!!!

      قدم اول برای ایجاد توانایی در خودت جهت تغییر طبقه و سطح کیفیت زندگیت پذیرفتن این مسئله است که عدالت خداوند ایجاب میکنه که من در بهترین شرایط خودم باشم و حقم را از دنیا بگیرم، ولی بازم عدالت خداوند ایجاب میکنه که هر انسانی بخواد تلاش کنه بتونه طبقه خودش رو تغییر بده اگر تلاش ما انگیزه ما تفکر ما هدف ما، برای جا به جا شدن در طبقات جهان هستی بی فایده باشه و بدون نتیجه باشه اینم از عدالت خداوند به دوره که منه بنده تلاش بکنم ولی چون خدا نمیخواد تغییری در زندگیم ایجاد نشه من اینو نمیپذیرم و از زمانی که این را نپذیرفتم و سعی کردم طبقه خودم را در جهان هستی تغییر بدم بیشتر به این باور رسیدم که بله میشه نشانه هاش را دیدم تغییرات را دیدم!!!

      طبقه و جایگاه ما در جهان هستی به وسیله پارامتر هایی تعیین میشه که تمامی اون ها ذهنیه، این افکار ماست که در زندگی طبقه ما رو معلوم میکنه نکته مهم اینه که شما میتونی با داشتن افکار مثبت افکار متفاوت و افکار بهتر طبقه بالاتری را در جهان هستی انتخاب کنی و میتونی با داشتن افکار منفی افکار بدتر و محدود کننده در طبقات پایین تر جهان هستی زندگی کنی، محدودیتی خدا براش قرار نداده شما تا بی نهایت میتونی طبقه خودت رو پایین ببری در فقر بیچارگی و فساد زندگی کنی و تا بی نهایت میتونی طبقه خودت را بالا ببری در خوشبختی در ثروت در سلامتی زندگی کنی این عدالت خداونده که هر بنده ای هر جور بخواد زندگی کنه باید شرایط براش محیا بشه و امروز شما با این حق خودت بیشتر آشنا میشی و روش های استفاده از اون را آموزش میبینی!

      ادامه این فایل رو در دیدگاه بعدی میفرستم…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5882 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,362 کلمه

                  بنام خداوند بخشنده ومهربان

                       گام 41🎊🎊🎊🎊🎊

                    🥀رهایی از افکار منفی🥀

      با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گل هم مسیر

      ♦️هیچ هدفی مقدس تر از تغییر کردن نیست♦️

      🌷اگر تصور شما این است که زندگی مانند کالایی آماده به شما داده شده وقابل تقدیر نیست اشتباه فکر می کنید. 🌷

      از وقتی یادم میاد اطرافیانم از سرنوشتی برام تعریف می کردن که از پیش تعیین شده است ومن هر کاری هم بکنم باید تسلیم سرنوشتم باشم مگر اینکه خدا به من رحم کند وتقدیرم را بد رقم نزند 

      همیشه تو کتاب های درسی، معلم های مدرسه، کارشناس های برنامه های تلوزیونی می گفتن سرنوشت ما در شب قدر تعیین می شود وبرنامه یک سال ما نوشته وامضا می شود 

      در شب های قدر تا می توانستم گریه می کردم وتت هر وقت می شد بیدار می ماندم تا بتوانم برای یک سال پیش رو تقدیر خوبی را برای خودم رقم زده باشم 

      همیشه حسرت زندگی همکلاسی هایم را می خوردم که شرایط بهتری از من را تجربه می کردن بعد از ازدواجم هم حسرت زندگی بقیه را می خوردم می گفتم خدا به بعضی ها نظر ویژه دارد همیشه در جستجو در زندگی آنها سیر می کزدم تا دلیل کار ویژه ها را بفهمم بفهمم اونها چه کاری کردن که خدا بهشون نظر کرده 

      💖 اگر مهارت رهایی از افکار منفی را داشته باشید دیگر نیازی نیست حسرت زندگی دیگری را بخورید

      💖هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه ی او خوشبخت شوید

      شنیدن این صحبت ها یعنی چی یعنی من چطوری می تونم به این حسرت پایان بدم چطور اونقدر می شه خوشبخت شد که دیگه حسرتی نداشت؟؟؟ 

      چگونه خالق زندگی خود باشیم؟  

      خداوند با یک هدفی جهان هستی را خلق کرده است با هدفی خاص انسان را خلق کرده است  ما به عنوان انسان به عنوان اشرف مخلوقات خداوند وظیفه داریم برای رسیدن به این هدف تلاش کنیم 

      باید  تغییر  کنیم. خداوند توانایی ولیاقت تجربه یک زندگی شاد وسراسر خوشبختی وسعادت را به ما داده است. ما باید از این توانایی وشایستگی استفاده کنیم. ما وظیفه داریم هدف خداوند را اجرا کنیم باید اونقدر شاد زندگی کنیم اونقدر خوشبخت زندگی کنیم تا موقع ترک این دنیا حسرتی نداشته باشیم جایی برای پشیمانی باقی نزاریم رها وآسوده به جهان دیگری برویم 

      ♦️چیزی که من از هدف خلقت انتظار خداوند از بندش برای من تعریف شده بود با چیزهایی که الان می شنوم غیر تفاوت دارد خیلی 

      با اینکه می دونم هدف خوب زندگی کردن بوده به سعادت رسیدن بوده اما نحوه تعریف آن شکل واقعی آن خیلی سخت ودست نیافتنی برای من جا افتاده بود 

      جلب رضایت خداوند را تحمل سختی وفقر وبیماری وغم وغصه می دانستم. اینکه می گفتن نشانه مومن واقعی اینکه همیشه شاد باشه اصلا برای من معنایی دیگر داشت 

      من همیشه سعی می کنم تمام دیدگاه ها را بخونم حتی اگه شده چند روز روی یک گام بمونم ولی خیلی با دقت نظرات بقیه رو می خونم چیزی که تو این مدت چند ماه که توی سایت بودم متوجه شدم اینکه 👈همه ما که به خواست خداوند به اینجا هدایت شدیم هر حرفی که استاد می زنند را با جان ودل می پذیریم وقتی تحلیل ایشون رو راجب موضوعی می شنویم همه بدون استثنا می گیم اره همینه 👍درستش همین بوده اصلش همین بوده 

      دلیلشو این می دونم که ما چون هدایت شدیم خودمون خواستیم وخواستمون به اجابت رسیده خیلی سریع می پذیرم این حرفها عجیب ساده وبی آلایش به دل می شینه این حرفها پرده از واقعیت های زیادی بر می داره 

      💓 خوب زندگی کردن نه تنها آسان بلکه طبیعی ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتا طبیعتا خوشبخت هستیم چون بنده خداوند هستیم💓

      ⛔اگر بخواهیم روند نا خواسته های زندگی را تغییر دهیم ناچاریم افکار وباور های خود را تغییر دهیم 

      ؟؟؟ چرا عده ای کاملا خوشبخت وعده ای کاملا بدبخت؟؟؟ 

      تمام بدبختی وخوشبختی انسان ها بسته به نگرش آنها وباور هایی است که در ذهن خود دارند  این باورها می تواند مثبت یا منفی باشد ودر نتیجه انسان را به سمت خوشبختی ویا حتی بدبختی برسانند چون ریشه افکار در ذهن است باید برای تغییر این باورها وافکار نیاز به آموزش وتمرین داریم تا افکارمثبت را جایگزین افکار منفی کنیم

      خداوند جهان هستی را برا اساس قانون شادی وسعادت بنا کرده وما به عنوان انسان از این قانون مستثنانیستیم وهمسو با این قانون آفریده شده ایم 🌹حق طبیعی ما به عنوان انسان خوشبختی وسعادت وشادمانی است 🌹

      حالا چه وقت ما از این حق طبیعی محروم می شیم؟؟؟ 

      انسان ها زمانی از حق طبیعی خود محروم می شن که افکار وباور هاشون با قانون جهان همسو نباشه یعنی دچار یاس وناامیدی می شوند وافکار منفی در ذهن آنها زیاد می شه 

      چه زمانی انسان موفق می شود؟؟

      انسان زمانی موفق می شود که افکارش را با قانون جهان هستی همسو می کند واز اون توانایی وشایستگی که هدیه خداوند است استفاده می کند وبه حق خود که سعادت وخوشبختی وثروت است دست پیدا می کند

      🎊ما در مقابل این هدیه خداوند چه وظیفه ای داریم؟؟؟ 

      ما باید این حق الهی که خداوند شایستگی وتوانایی رسیدن به اون رو بهمون داده رو بهش برسیم وظیفه داریم خوشبخت وسعادتمند  زندگی کنیم وبا حسرت واندوه دنیا را ترک نکنیم

      ♦️ خوب زندگی کردن وخوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی است که خداوند به انسان هدیه داده است♦️

      چه وقت می شود زندگی متفاوتی را تجربه کرد؟؟؟ 

      خداوند جهان هستی را به شکل طبقه ها ومدارهایی خلق کرده است این مدارها از صفر تا بی نهایت ادامه دارند هر کس در هر طبقه ومداری هست اتفاقاتی را تجربه می کند که مختص همان طبقه است. اکنون هر کدام از ما در طبقه ای از جهان هستی زندگی می کنیم آنچه که ما تجربه می کنیم شرایطی که ما داریم مختص طبقه ای است که در آن هستیم. 

      اگر بخواهیم به طبقات بالاتر برویم باید تغییر کنیم این تغییر جسمی نیست تماما ذهنی است پس اولین قدم برای رفتن به طبقه بالاتر  تغییر افکار منفی است 

      ⛔اینکه ما بخواهیم بدون تغییر افکارمون شرایطمون رو تغییر بدیم وبه طبقات بالاتر بریم کاری محال ونشدنی است ⛔

      این عدالت خداوند است که هرکس در طبقه ومداری که حق اوست قرار بگیرد 

      عدالت خداوند فقط در عذاب کردن ومجازات دیگران نیست عدالت او در تمام جوانب زندگی جریان دارد 

      اگر به عدالت خداوند ایمان داریم نباید احساس کنیم شرایطی را که داریم حق ما نیست. یا برای خودمان یا اطرافیانمان دلسوزی کنیم. 

      خداوند عادل است وحواسش به همه جهان هستی وهمه موجودات وانسا ن ها است. هیچ کس مهربان‌تر از خداوند به بندگانش نیست حتی خود آنها  برای همین است که خداوند این حق را هم به بندگانش داده که بتوانند انتخاب کنند بتوانند خودشان طبقه وجایگاهشون رو پیدا کنند 

      پس در عدالت خداوند چه اونی که گوشه خیابان تکدیگری می کند چه اونی که در بهترین شرایط رفاهی است نباید شکی داشت

      ❣️اگر ذهن انسان را یک مخزن در نظر بگیریم  این مخزن یک ورودی ویک خروجی دارد 

      تمام موضوعات جهان هم دو جه دارن مانند شب وروز یا بلند وکوتاه این قضیه در شرایط زندگی انسان هم دخیل است وجه دیگر غم شادی ووجه دیگر فقر ثروت است. 

      در مخزن ذهن ما فقط یک موضوع جایی می گیرد یعنی اگر با شادی پر شد جایی برای غم نیست واگر با ثروت پر شد جایی برای فقر نیست 

      همیشه ذهن به سمت افکاری است که بیشتر در ذهن موج می زنند  پس اگر افکاری مثل محبت دوست داشتن کمک به دیگران گذشت در اون جای بگیره خروجی اون شادی وآرامش وثروت وسعادت 

      اگر ورودی کینه وخشم ونفرت وانتقام وغیبت باشه خروجی فقر وکسالت وبیچارگیست 

      ♦️♦️نتیجه می گیریم ما به عنوان یک انسان که اشرف مخلوقات خدا ندیم وهمسو وهم جهت با قانون جهان هستی که قانون خوشبختی وسعادت وشادی است زندگی می کنیم. اگر می خواهیم به هدف خلقت که خوشبختی است دست پیدا کنیم باید به ذهن که شبیه ترین عضو ه خداوند است آموزش وتمرین بدیم که حول افکار منفی نباشد باید ورودی درست به ذهن بدهیم باید از اخبارناراحت کننده غیبت وهرچه احساس ما خراب کند دوری کنیم به جای افکار منفی به افکار مثبت توجه کنیم تا خروجی ما زندگی سعادتمون وسرشار از خوشبختی باشد 

      استاد بزگوار وعزیزم خیلی خیلی خیلی ممنونم بابت این آگاهی ها ای کاش خیلی زودتر از اینها متوجه می شدم که خودم خالق زندگیم هستم 

      من تازه الان متوجه می شوم که خداوند به ما حق انتخاب داده یعنی چه 

      پر از احساس خوب هستم 

      ازتون ممنونم استاد 🌷🌷🌷🌷

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1400/02/13 05:03
      مدت عضویت: 1542 روز
      امتیاز کاربر: 9088 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,201 کلمه

      گام چهل و یکم :

      سلام سلام 😍😍 ..

      چه انتخاب هوشیارانه ای برای گام هایی که دارند به میانه ی راه می رسند..

      راه ما از این شروع شد که اول انتخاب کردیم بدانیم چرا چاق هستیم در پی جستجو برای دلیل چاقی بهانه هایی که سال ها داشتیم یکی یکی رد شدند.. و آنچه باقی ماند “من “بودم حالا نوبت آن بود که “من” باور کند تواناست .باور کند می تواند به رویایش برسد نه مقطعی بلکه برای همیشه…

      در مسیر باور کردن ،روش هایی که برای لاغری استفاده کرده بودیم را مرور کردیم، با فرمول های چاق کننده و تاثیر آن ها در چاقی آشنا شدیم، نقش ورزش و پیاده روی را بررسی کردیم ،عاشق متناسب بودن را تمرین کردیم و فهمیدیم که “چاقی ، هیچ چیز نیست”.الان به مرحله ای رسیده ایم که باید روی نجواهای منفی باف و افکار منفی کار کنیم تا هم مسیر را راحت تر طی کنیم و هم به آرامش و اطمینان بیشتری برسیم.

      فکر منفی شاید در یک جنبه از زندگی ایجاد بشود اما اگر اجازه ی گسترش به آن بدهیم احساس ناامیدی و خستگی از کل زندگی را به ما می دهد..

      مثلا من از چاق بودن احساس بدی دارم اگر حواسم نباشد باعث می شود که در تحصیلات، شغل، روابط ، اعتماد به نفس و… نیز مرا تخریب کند…

      ۱.باید بدانیم که این افکار منفی می آیند و می روند و میزان توجه ما به آنهاست که ماندگاری شان در وجود ما را مشخص می کند.باید مدتی اجازه بدهیم که خیلی زود از ما خارج بشوند و این روند هم  باعث کاهش ورود افکار منفی می شود و هم از اثرگذاری آن ها بر ما می کاهد.

      ۲.افکار منفی بر اساس موضوعات مورد توجه ما بوجود می آیند..مثلا من هیچ وقت فکر منفی درباره ی کاهش سود صید آبزیان نداشتم و ندارم😅 چون که هیچ بخشی از زندگی من به این شغل اصلا مربوط نیست . ولی این موضوع برای عده ای می تواند یک فکر منفی باشد..بنابراین فکر منفی از بیشترین نگرانی هایی که در زندگی داریم ناشی می شود.

      ۳.گاهی این نگرانی ها اصلا مربوط به ما نیستند ولی ما را درگیر می کنند یا بهتر بگویم ما خود را درگیر آن ها می کنیم مثلا از خانه ی یکی از آشنایان دزدی می شود و ما تمام جوانب آن اتفاق را می سنجیم ، دلسوزی میکنیم،دلداری می دهیم ، به بقیه با آب و تاب بیشتر اطلاع می دهیم، خودمان را جای او گذاشته و واکنش خود را می سنجیم و افکار منفی و اطلاعات نگران کننده را در فکر خود گسترش می دهیم و احساس بدی پیدا می کنیم. این ها همه در صورتی است که آن اتفاق روزی برای ما رخ نداده است.

      ✅جالب است که اگر اتفاق خوشایندی برای کسی بیفتد مثلا با شرایط خیلی عالی ازدواج کند  نهایت کاری که می کنیم این است که شاید به دو سه نفر اطلاع بدهیم…

      آیا به این فکر می کنیم که من هم میتوانم این اتفاق خوب را تجربه کنم؟ یا می گوییم عجب شانسی داشته/خدا شانس بده ، ما که از این شانس ها نداریم و…؟؟!

      آیا خودمان را جای آن شخص گذاشته تا دقایقی احساس خوشبختی او را تجربه کنیم؟؟

      آیا خداوند را برای شرایط خوبی که به یکی از بندگانش اعطا کرده سپاسگزاری می کنیم؟ یا از آنچه اتفاق افتاده حسرت خورده حسادت می کنیم و با هم طبقان خود غیبت آن فرد را می کنیم؟

      ⚪به نظر من پاسخ این سوالات طبقه ی ما در جهان هستی را تا حدودی مشخص می کند..

      ۴.در مورد چاقی چگونه بوده ایم؟؟

      👈🏻من با دیدن افراد متناسب همیشه حسرت این را داشتم که کاش من میتوانستم جای آنها باشم .یعنی دیدن فرد متناسب همان و شروع طوفان افکار منفی در ذهن من همان.مثل رعد و برق امشب تهران ،افکار نگران کننده و ناامیدکننده با خودم مرور می کردم..شاید می توانستم باور کنم که روزی صاحب معدن الماس 💎بشوم اما اینکه لاغر بشوم اصلا…

      مرور این افکار باعث می شد در جنبه های دیگر هم احساس ضعف و بی لیاقتی بکنم ..

      خودم را لایق دوست خوب داشتن، نمره ی خوب گرفتن و موفق بودن ندانم چون قبل از آن من در شخصی ترین موضوع زندگی ام ضعیف بودم و از خودم ناراضی…

      من بعد از تناسب فکری: 

      از یک روزی آموختم حسرت لاغری برای ذهنت یعنی اینکه تو عاشق چاقی هستی و این توهمی بیش نبود من عاشق لاغری بودم بنابراین از آن روز این احساس را متوقف کردم با متناسب ها دوست شدم و ارتباط برقرار کردم سعی کردم در جمع آن ها احساس کنم من هم متناسب هستم و هیچ درگیری و توجهی به جسمم نداشته باشم و متمرکز باشم روی حرف زدن با آنها، با دیدن افراد متناسب خداوند را سپاسگزاری کردم که خواسته ی من به فراوانی در جهان وجود دارد و چیز عجیب و غریبی نیست، برای افراد متناسب آرزوی سلامتی کردم و خوشحال بودم و مطمئن بودم که من هم همچین تناسب اندام ایده آلی را تجربه خواهم کرد.

      ۵.توجه به نکات مثبت راهی موثر برای جلوگیری از پیشرفت روند افکار منفی:

      مثلا یک فکر منفی می آید و می گوید : نگاه کن خودت را، همانی هستی که بودی ، چاق و زشت ..

      راه مقابله🟡: تغییراتی که کسب کردی را برای خودت لیست کن مثل این:

      ۱.من در حال آموزش ذهنی هستم و این باعث می شود هرروز احساس خوبی داشته باشم.

      ۲.من جز اقلیت افراد جهان هستم که برای زندگی و آینده ی خود برنامه دارند.😎

      ۳.من از دسته ی افرادی هستم که تغییر را اولیت زندگی خود قرار داده اند.

      ۴.من یک سرنوشت مشخص را برای خودم نپذیرفته ام و برای تغییر آن و ساخت زندگی که دوستش دارم اقدام می کنم.

      ۵.من به این توانایی رسیدم که هرروز برای خودم زمان بگذارم و تمرین کنم و بنویسم.

      ۶.من برای تغییر کردن بهای مالی ، زمانی و احساسی می پردازم و ایمان دارم که نتیجه به من بازمی گردد.

      ۷.من نتایجی مثل افزایش اعتماد به نفس، دوست داشتن خودم،کنترل افکار و منفی باف نبودن کسب کرده ام.

      ۸.من آموخته ام که قربانی نیستم.بلکه مسئول زندگی ام هستم.

      ۹.من آموخته ام که همه چیز در ایده آل ترین حالت آن در درون من قرار دارد.

      ۱۰.من یاد گرفتم که برای خوشبخت شدن وابسته و نیازمند هیچ چیز و هیچ کس نیستم.

      ۱۱.من در این مسیر بود که باور کردم من هم لایق متناسب شدن هستم.

      ۱۲.من در این مسیر حق طبیعی خودم را متناسب شدن یافتم.

      ۱۳.من یادگرفتم که چاقی ۱۰۰٪ ذهنی است و دارم برای ریشه کن کردن چاقی ذهن آموزش میبینم ، تمرین میکنم و عمل می کنم.

      ۱۴.من درک کردم که جسم من بسیار بسیار توانمند است و تاکنون مقدار زیادی یعنی خیلی زیادی از اضافات را دفع کرده است و اکنون هم با همان قدرت در حال ترمیم و اصلاح است.

      15.من هرروز تلاش می کنم برای بهتر شدنم کاری انجام بدهم .مثل امشب که اتاقم را تمیز کردم و به مادرم کمک کردم و باعث با احساس خیلی عالی گام امروز را انجام بدهم.✅بازگویی و مرور این حرف ها، تاثیر آن فکر منفی را خنثی کرده و به ما احساس بهتری می دهد..

      مرور افکار مثبت به صورت مداوم و مستمر ، طبقه ی ما را در جهان بالا برده و باعث تجربه ی مطلوب ها می شود و ادامه دادن این تمرین باعث می شود که همیشه در حال تغییر و بهتر شدن باشیم..

      🌹اصلا فکرش را هم نمی‌کردم بتوانم این قدر درباره ی این موضوع بنویسم .خدایا شکرت .از عملکرد و گام امروزم خیلی راضی هستم 😊🥰.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/19 02:23
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28151 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,501 کلمه

      گوش دادن به این فایلها باعث میشه که اگر از وضعیت فعلی خودت راضی نیستی شرایطی رو تجربه کنی که از الان خودت خیلی بهتر بشه چون با این فایلها یاد میگیری که طبقه ی خودت رو در جهان هستی تغییر بدی تمام انسانها دارن داخل طبقه های مختلفی زندگی میکنن تغییر طبقه با تغییر افکار امکانپذیر هست و نیاز به تلاش فیزیکی نداره (من از وقتی که با این قوانین آشنا شدم آرامش پیدا کردم چون دیگه برام مهم نیست اطرافیان و جامعه در جه وضعی هستن و آینده ی من چی میشه همیشه به خودم میگم من طبق این قوانین اگر به مدارهای بالاتر برم خوشبختی سلامتی و سعادت و ثروت و ارامش و … در زندگی من چندین برابر بیشتر میشه فارغ از شرایط پیرامونم که چه بیماری و یا چه اوضاع اقتصادی و …. هست و من اگر همت کنم و طبقه ی خودم رو ارتقا بدم همینطور همه چیز برای من ارتقا پیدا میکنه و خوشحالم که این قوانین ثابت هستن و تغییر نمیکنن و من فرصت دارم روی خودم کار کنم و طبقه ی خودم رو تغییر بدم پس همیشه شکر گذار خدای خودم به خاطر این قوانین ثابت و حاکم بر جهان هستی هستم که هر وقت بخواهیم شروع کنیم میتونیم پیشرفت کنیم و بریم بالاتر به به منم منتظرم که برای من کلی اتفاقهای خوب رقم بخوره چون مدارم در حال تغییر کردن به سمت بالا هست )

      جایگاه شما در زندگی برا اساس طبقه ی که هستین اداره میشه و من در هر شرایطی هستم حقم همین هست و اشتباهی رخ نداده و عدالت خداوند همین رو حکم میکنه (من هیچ وقت به لطف خدا جایگاهی بدی نداشتم اگر هم یه جاهایی کمبودی بوده از ضعف خودم بوده و در این مدت که روی خودم کار میکنم چنان زندگی با کیفیت و فوق العاده ی رو دارم تجربه میکنم که خودم لوت میبرم و میدونم نتیجه ی کار کردن روی خودم هست و حق من هست و چند سال پیش هم در هر وضعی بودم حق من بوده و الانم من باید در این شرایط باشم چون برای خودم ارزش قایلم چون ایمان و توکل واقعی به خدا رو تا حدودی که تونستم تحقیق کنم و پیگیر باشم پیدا کردم چون خودم رو شناختم پس حق من همین زندگی الانم هست که بسیار راضی و خوشحالم و لذت میبرم از همه چیز )

      اگر خداوند رو به صورت حاکمی قدرتمند پذیرفتی پس باید بپذیری همین خدایی که میگه برگی بدون ا ذن من به زمین نمیفته حواسش به بچهای کار بر سر چهار راه ها هست و به اون فقیر سر کوچه که گدایی میکنه هست و هر کس رو در هر وضعیتی میبینید در بهترین حالت خودش هست
      عدالت خدا اینطور حکم میکنه وعدالت خدا در عذاب کردن و به سزا رسوندن ادمها هست و همیشه عدالت رو در اینها جستجو میکنیم(من معتقدم هر کس در هر جنبه ی زندگیش مشکل داره در اون زمینه ایمانش به خدا مشکل داره و خدا رو دست کم گرفته و خدا رو ناتوان دیده که حرکت نکرده برای اون مشکل که قدم با ایمان محکم و باور های درست توحیدی برای حل اون مشکل بر نداشته و قطعا چون ایمانش،و باورش و اعتقادش مشکل داشته نتیجه اش هم به مشکل بر میخوره حالا میخواد یه گدا باشه در نداشتن پول یا یک بیمار باشه در نداشتن سلامتی و هر کس نتیجه ی افکار خودش رو میگیره و این رو باید بدونیم که خداوند رو تا بی نهایت میتونیم بزرک کنبم تا نتیایج بزرگ ببینیم و یا میتونیم به واسطه ی افکار و باور های غلط خدا رو کوچیک کنیم که همون افکار شیطانی هستن و نتیجه های ی کوچک ببینیم و این همون عدالت خدا هست.)

      پذیرفتن جایگاه هر شخص در زندگی عین ایمان داشتن هست و اگر به جایگاه هر شخصی دلسوزی کردی به عدالت خدا شک کردید و این درست نیست .(من مدتها هست این کار رو نمیکنم چون اگاهم ولی قبلا چقدر این کار ،کار درست و انسانی بود برای من و چقدر این چنین افرادی رو که میدیم تحسین میکردم که چقدر انسان دل رحم و مهربونی هست که به فکر همه هست و خودم قبلا بسیار به حال ،آدمهای صعیف و بیمار و یا آسیب دیده و بی پول دلسوزی میکردم و ناراحت میشدم ولی الان دیگه به هیچ عنوان چون به عدالت خدای خودم شک ندارم این دنیا مثل یه رستوران سلف سرویس هست که یه ورودی میدی میای داخل و هر چیزی که بخوایی میتونی بخوری و حالا اگر من روی میزم کلی خوراکی خوشمزه باشه و بخوام بخورم اما یه نفر دیگه هیچ بر نداره و با حسرت من رو نگاه کنه من تعجب خواهم کرد و میگم دوست عزیز برو بردار همه چیز هست چرا حسرت بخوری ؟؟اگر تو دستت رو دراز نمیکنی و بر نمیداری پس باید هم گرسنه بمونی و حق تو هست و گرنه همه غذایی هست بردار و بخور )

      باید بپذیری در هر جایگاهی هستی حق شما همین هست و این حق به شما داده شده که میتونید شما تغییر کنید و خداوند بینهایت طبقه تعیین کرده ولی تضمین نکرده شما در چه طبقه ای باشی باید انگیزه و توان جابه جابی در طبقها رو داشته باشی ولی بعضیا میگن امکان نداره خواست خدا این بوده تقدیر من این بوده در این شهر و خانواده و این افراد خودشون رو ناتوان میبینن (من هم قبلا چنین دیدی داشتم که دیگه سرنوشت هر آدم از قبل تعیین شده و قابل تغییر نیست و هر کس باید سرنوشتش رو بپذیره ولی حالا میگم نه بابا این چه فکری بوده آخه این دید و این افکار که با عدل خدا سازگار نیست پس باید قدرت و انتخاب دست ما باشه که در چه جایگاهی میخواییم باشیم و هیچ اجباری در کار نیست این درسته و این عدالت هست )

      عدالت خداوند ایجاب میکنه من هر وقت بخو ام و تلاش کنم طبقه ی من میتونه تغییر بکنه و من میتونم جابه جا بشم (من خوشحالم که همچین نعمتی هست و همچین عدالتی هست و من میتونم کلی جا به جا بشم اما نه با تلاش فیزیکی که فقط به دنبال یه سری کارها باشم بلکه فقط از طریق کنترل افکار و ورودیها ی ذهنم من میتونم تغییر کنم پس مراقب باشید ‌ که هر فکری و هر ورودی ارزش وارد شدن به ذهن ما رو نداره چون مدار ما رو تغییر میده)

      بعضیا میگن چون خدا نمیخواد من هم تغییری در زندگیم ایجاد نمیشه ولی من نپذیرفتم و تونستم تغییر کنم و نشانه هاش رو دیدیم
      طبقه ی ما در جهان هستی به وسیله پارامترهایی تعیین میشه که همه ذهنی هست (منم چاقی خودم رو نپدیرفتم و گفتم امکان نداره من چاق بمونم آخه چرا اینطوری هست که یکی با آسانی و لدت لاغر باشه و من در زجر و سختی باشم و چاقتر هم بشم و همیشه به دنبال راهی بودم تا با این مسیر آشنا شدم و در مسیر تغییر کردن هستم و از نشانه ی خیلی واضح اون تغییر جسم من هست که واقعا ایده آل شدم و همین اثبات میکنه که مشکل من چاقی من فقط ذهنی بوده و هیچ ربطی به هیچ چیز دیگه نداشته و همین ذهن رو در هر جنبه با خواسته هماهنگ کنیم نتیجه عالی میشه پس اول باید از ذهن تغییر کنیم تا نتیجه رو در زتدگی ببینیم پس اول تناسب فکری و بعد تناسب جسمی )

      ما میتونیم با افکار مثبت طبقه ی بالاتر رو تجربه کنیم و میتو نیم با افکار منفی طبقه ی پا یینتری رو تجربه کنیم من میتونم تا بی نهایت طبقه ی خودم رو بالا ببرم و در خوشبختی زندگی کنم و میتونم طبقه ی خودم رو پایین بیارم و در فقر و بدبختی زندگی کنم (اگر هر کس به این آگاهی برسه دیگه گله و شکایتی نداره دیگه به دنبال مقصر نمیگرده دیگه هیچ عامل بیرونی رو در زندگیش دخیل نمیدونه و خودش رو مسول صد در صد زندگیش میدونه و اگر خوشبخته خودش مسول این خوشبختی هست و اگر بد بخته خودش رو مسول این بدبختی میدونه در صورتی که این ادم ها هر وقت مشکلی ندارن و خوبن میگن خودمون تونستیم و موفق شدیم و اگر مشکلی پیدا کردن در زندگی میگن خدا نخواست و نشد و یا خدا صلاح نمیدونست و یا اینکه اینم سرنوشت ما هست و نمیشه کاری کرد و همه چیز رو گردن خدا میندازن )

      مساله ی خیلی مهم این هست که ذهن خودم رو اگر از افکار مثبت پر کنم جا برای افکار منفی نمیمو نه مثل احساس گناه و یا خشم یا کینه یا نفرت و یا غیبت نمونه ای از افکار منفی هست که جا برای افکار مثبت دیگه نمیمونه پس ذهنتون رو مثل یه مخزن فرض کنید که ورودی رو من تعیین میکنم و خروجی رو جهان هستی تعیین میکنه اگر ورودی مثبت باشه نتیجه میشه لذت و خوشبختی و اکر ورودی منفی باشه خروجی میشه ناراحتی و فقر و شکست (ما یاد گرفتیم افکار خوب اتفاقهای خوب رو به دنبال میاره و افکار بد اتفاقهای بد رو به دنبال میاره پس همیشه کنترل افکار مهم هستن چون خروجی مطابق هست با ورودی و شکی در این نیست و هر وقت ورودی بد بدیم اولین ضررش برای خود ما هست که حال و احساس بد پیدا میکنیم و ارامش ما از بین میره و احساس ناامیدی و یاس و ترس و دلهره به وجود میاد و دیگه ما نمیتونیم تصمیم درست بگیریم چون درون ما آشوب هست و قطعا هیچ کشتی در دریای طوفانی و ناآرام به خوبی نمیتونه به ساحل زندگی برسه و اولین ضربه رو خودمون میخوریم از جهان و حالمون بدتر میشه و اتفاقهای بدتر رو هم میبینیم و این پروسه تکرار میشه )

      خداوند تمام شرایط رو دو وجهی قرار داده و من تصمیم میگیریم کدوم وجه وارد زندگی من بشه مثلا در جهان شب و روز و یا سرد و گرم و ثروت و یا فقر و … وجود دارن و من باید انتخاب کنم کدوم وجه وارد زندگی من بشه این عدالت هست و اگر من مختار نباشم من در جبر زندگی میکنم و این منافات داره با گفته ی خداوند
      پس من اگر اجازه بدم نگرانی وارد زندگی من بشه خود به خود آرامش از زندگی من محو میشه ( در این جهان همه چیز دو وجهی هست چون باید یه تضادی باشه که از دل اون خواسته های ما شکل بگیره و اگر همه چیز یک وجه داشت که دیگه قدرت اختیار و انتخاب ما چه به درد میخورد و این اشرف مخلوقات بدون ما برای همین هست که ما قدرت داریم بین دو مورد یکی رو انتخاب کنیم اما در اون دنیا هیچ تضادی نیست و همه چیز یک سویه هست )
      و اگر مخزن رو پر از افکار منفی کردم پس ظر فیت ذهنم پر میشه مثلا اگر وجودم رو از ترس و نگرانی و ناامیدی پر کنم دیگه امکان نداره ارامش بیاد چون مخالف هم هستن .

      شرایط الان من ارتباط مستقیم داره با مخزن من
      اگر بیست در صد مغز رو با نگرانی و ده در صد رو با استرس وده در صد رو کینه و ده در صد پشیمانی و ده در صد رو با خشم و عصبانیت و .. . پرکنیم و فقط ۳۰ در صد خالی بمونه برای پر کردن مخزن با افکار خوب دراین شرایط رفتن به طبقه های بالا یک رویا میشه و این افراد همیشه منتظر یه اتفا ق هستن تا دری به تخته بخوره و اونها پولدار بشن چون فکر نمیکردن خودشون میتونن و منتظر شانس نباشن اینها همه خیالات هستن(ذهن هر کس یه اندام غیر فیزیکی بسیار قدرتمند هست در خدمت انسان و مختص خودش هست که هر شخص رو به سمت هدف و خواسته ها و خوشبختی میتونه ببره و به سمت بد بختی و فقر هم میتونه ببره بستگی داره با چه چیزهایی مخزنت رو پر کنی اگر فقط به دنبال حوادث و اتفاقهای بد و فیلم و عکس و اهنک های غمیگن باشی ورودی منفی داری میدی و نتیجه هم منفی میشه در صورتی که نیاز نیست به فلان اخبار و فیلم و حادثه که مر بوط به من نیست و مربوط به شخصی در اون طرف دنیا یا فلان گوشه ی کشور هست من توجه کنم من فقط باید تمرکزم رو بزارم روی خواستهای خودم و به اونها توجه کنم تا موفق بشم چون ذهن من هست و در خدمت من هست )

      مومن کسی هست که نه غم داره نه اندوه پس باید مخزنت رو با عمل نیکو و انفاق و گذشت و …پر کنی وخدا ند هیچ عبارت منفی رو نگفته مثل احساس گناه و ناراحتی و ترس و یا دلهره پس خودمون انتخاب میکنیم چه وارد این ذهنمون کنیم
      مثلا ترس و نگرانی وارد مخزنمون کنیم نمیشه درنهایت بخواییم زندگی خوبی داشته باشیم ولی این ما هستیم که انتخاب میکنیم چی وار بشه و این ورودیها هستن که خروجی های زندگی من رو تعیین میکنن باید آگاه باشی به حسادت و غم و نگرانی و کینه و فضای با ارزش ذهنت رو اختصای ندی باید کنترلت بر ذهنت زیاد باشه که مانع ورود او نها به ذهنت بشی
      خیلیا از این افکار دارن مثلا طرف ۲۹ سال از کسی کینه داره و یا فرزندش رو از دست داده چند سال ناراحت هست و یا اخبار بد و حوا د ث و …
      توجه به این موار مخزن ما رو پر میکنه
      چه اتفاقهایی داره ما رو تحریک عصبی میکنه اون موقع هست که ما داریم مخزن رو پر میکنیم باید بتونیم جلوی اونها بگیری (خیلی وقتها یه فکر منفی میاد ولی اگر جلوش رو نگیریم هی اون بیشتر و بیشتر میشه تا اینکه ممکنه حتی اشک ما رو هم در بیاره و نگران بشیم و ناراحت بشیم و اینجها هست که چون هم ورودی منفی داشتیم هم احساس قاطی اون شده خیلی زود ما به اون میرسیم و خیلی خطر ناک هست و چقدر خوبه ما در جهت عکسش اینطور استفاده کنیم وردی مثبت بدیم و بهش فکر کنیم هر بزرگترش کنیم تا جایی که دوق زده بشیم حتی از شدت خوشحالی هم گریه کنیم و اون وقت خیلی سریعتر به خواسته میرسیم)

      باید ورودی مخزن خودتون رو کنترل کنید و اجازه ندید هر حرفی وارد زندگی شما بشه
      هر روز افکار منفی که وارد زندگی شما میشه رو یادداشت کنید
      و وقتی نوشتی دیگه خروجی شده و دیگه مخزن خالی میشه
      افکار منفی که در ذهن من هست :

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/12 01:05
      مدت عضویت: 1211 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,927 کلمه

      سلام ب استاد عزیز و دوستان همسیر 😍😍
      قسمت ۴۱از مسیر لاغری من (رهایی ازافکار منفی)
      بااجازه استاد عزیزم ی شرح کوتاهی بدم راجبه فایل اولیه 😊
      منم ب نوبه ی خودم خیلی خوشحالم ک دراین مسیر هروز گام ب گام درخدمتتون هستم و بالذت و آرامش فایل هارو گوش میدم و با عشق تمریناتم رو انجام میدم ،،،چون همیشه شنیدم ک اگ هر کاری رو با عشق انجام بدیم و ب سرانجام برسونیم شک نکنیم ک تو ی اون کار حتما موفق خواهیم شد انشاءالله 🙏
      استاد جان بارها گفتم ک هدایت من ب این مسیر ب چ شکلی بوده ، و جا داره اینجا بگم ک وقتیک وارد این مسیر شدم مثل همه ،شایدم مثل همه ن .ولی با کوله باری از نامیدی ، ناراحتی و غم واندوه ،درد و رنج و کاملا خسته و بی جون ادامه دادم مثل گنجشکی ک از شدت سرما و زخمی شدن ب گوشه ای پناه برده و میلرزه…اما ب لطف خدا هرساعت ک گذشت ،هروز ک سپری میشد کم کم ناامیدی من ب امید ، غم و اندوه من ب شادی ،خستگی من ب انرژی زیاد تبدیل شد و شما هروز بااموزش های عالیتون ب من ، ب ما پرو بال دادید ،امیدوارمون کردید ک بازم زندگی جریان داره ،باید زندگی کرد ، نفس کشید ،خدایی شد ،عاشق بود ،لذت داشت ،آرامش ، و کلیییی اتفاقات و حال خوب ،و حالا داریدمسیر پرواز کردن رو بهمون آموزش میدید جدااز فایل های آموزشی حرفای عالی تون ،بلکه این فایل های جدایی رو ک دوباره ظبط میکنید .ک این یعنی یادتون نره من هستم ، یادتون نره شما میتونید ،یادتون نره این مسیر دست انداز داره ، ی وقتایی خسته میشید ،کلافه میشید ، حرف میشنوید و فقط شما باید ادامه بدید ،کم نیارید ،،،من پشتتونم تآخرش ،،،،خوشبختی این نیست ک بی دغدغه و مرفه زندگی سر کنیم …خوشبختی یعنی کسی ک مثل جونش مراقبه ک مازندگی کردن رو یاد بگیریم ک زندگی کنیم با عشق ، با محبت ، بعد بی دغدغه و مرفه،،،و من بارها و بارها گفتم و باز بارها و بارها میگم ک من چ بنده ی خوش سعادتیم ک دراین مسیرک اسمش مسیر لاغریه در حالی ک مسیر و راه و روش خوشبخت شدن هست حضور دارم کنار عزیزان دلی ک با وجودشون این مسیر و سبز وپرنور میکنن برای من و امثال من😍🌹👌

      ما هر کدوم هدفهای زیادی توی زندگی هامون داشتیم .هدفهای کوچیک ، هدفهای بزرگ ،هدفهایی از جنس منفی ها ، هدفهایی از جنس مثبت ها….
      هدفهای کوچیک :مثل گرفتن گواهینامه ،خیاطی ، قبول شدن مثلا در امتحان دادن زبان انگلیسی ،ریاضی و غیره…
      هدفهای بزرگ :مثل دادن کنکور ک قبول شدنش شغل آینده مون رو رقم میزنه..
      هدفها از جنس منفی :خراب کردن بعضی اززندگی ها ، بد کردن شخصی ، راه انداختن دعوا….
      هدفهای از جنس مثبت ها:کمک خیری ب کسی ک ضعیفه ، دست پیری رو از خیابون گرفتن…. و بعدش حالمون خوب بودن و احساس غرور داشتن …
      خب حالا چرا راجبه انواع هدفها گفتم چون میخام برسم ب ی هدف خیلیییی بزرگ ترازین حرفا ، این بحث ها،،،
      هدف ،تغییر کردن درزندگی
      بعضی از افراد تغییر کردن درزندگی رو توی اخلاق خوب ، درآمد ،،،..آرامش ، رفاه ، پول ،و خیلی چیزایی دیگ میدونن..و هرساله مخصوصا ایام عیدو دید و بازدید شنیدیم از افراد ک برای امسال سعی کردم ک زندگی رو ی خورده تغییر بدم ک میپرسیدیم ک چیا بوده یا مبل خونه رو تعویض کردن ، یا وسیله ای اضاف کردن ،یا ماشینی خریدن خلاصه این تغییر کردن تو هر جنبه اززندگی تاثیر داره..درسته این تغییرات بد نیستن خیلی هم خوبه و عالین…اما امروز ما میخاییم راجبه تغییرزندگی مون صحبت کنیم ک نتیجه ی افکار و باورهای ماست…و ی مسیری هست ک باید طی کنیم…واین مسیر از :رهایی از افکار منفی شروع میشه😊👌
      هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست ک ما نتونیم ب اندازه ی او خوشبخت باشیم..
      افراد جامعه خوشبختی و توی چی میبینن(خونه ، ماشین ، شغل ، درآمد عالی ، داشتن فرزند ، آرامش ، لذت از داشته ها ) اما خیلی از افراد هستند ک همه ی اینها رو دارن ولی خوشبخت نیستن .اما دربیرون افرادی هستن ک بانگاه کردن ب زندگی این نوع ازافراد حسرت خوشبختیشون رو میخورند.‌بدون اینک بدونن ک طرف باداشتن اینهاا اصلا خوشبخت نیست…حالا باتوجه ب مشکلاتی ک دارن،شاید بیمارن ، همسرشون بدله ، شکاکه ، وخیلی دیگ از مسایل…و خیلیی از افراد هم هیچکدوم ازون (خونه ، ماشین ، شغل ، درآمد خوب و عالی ، فرزند ، آرامش و لذت رو ندارن )اما خوشبختن ..
      خب اونی ک همه چی داره و احساس خوشبختی نمیکنه بخاطر ورودی های مخزنش هست ک انبوهی از افکار منفیه…و اون دسته از افراد ک هیچی ندارن و خوشبختن ورودی افکارش ون میتونه مثبت باشه ، میتونه بگ خدا اینجوری برام خواسته….
      ما ب این جهان فرستاده شدیم ک بتونیم همه ی زیبایی های جهان رو تجربه کنیم….
      خب قبل از آشنایی من باین مسیر زیبایی هارو تو چی میدیدم ؟؟🤔🤔
      اون بالا اشاره کردم همون خونه ، ماشین و فلان ک من فقط ازون همه زیبایی فقط داشتن فرزند ش رو داشتم و از بقیه ی زیبایی ها محروم بودم چراا؟؟چون فکر و باورم این بود ک خدا برای من اینجوری خواسته ، همین ک دامنم سبزه و ی بچه دارم باید خدامو شکر کنم ، خدا دوسم داشته ک بهم بچه داده ، و اگ خونه و ماشین ندارم و دارم برای زندگی میدوام ب هیچ جا نمیرسم خدا برام خواسته ک امتحانم کنه ، ک ببینه چقدر صبر دارم ، و همیشه تو گوش ما خوندن گر صبر کنی ز قوره حلوا سازی ، یا گر زحکمت ببندد دری گشایدزرحمت در دیگری،،و ما همیشه میدوییدیم هی میگفتیم خدایا حکمتت شکر ک ب فلانی دادی ک تو ناز و نعمته ..مایی ک حق کسی و نخوردیم همیشه شاکرتیم این پایین مایینا باهات بای بای میکنیم..یا خداا دررحمتت و برای ما هم باز کن ، ی گوشه چشمی ، و همیشه التماس ، وناله بوده..😐
      ولی زمانی ک ب لطف خدا ب مسیر لاغری با قدرت ذهن آشنا شدم ..متوجه شدم ک ن تنها افکار و باورهای ما از بدو تولد اشتباه بوده و هست بلک خانواده واطرافیانمون هم درگیره این افکار و باورهان و الان چندین و چند ساله ک دارن در جا میزنن و عمرشون رفت ب باد ..کاش میشد کاری براشون کرد و حداقل یک روز توی یکی از آرزوهاشون غَلت میزدن🙏🤲
      وقتی خدای ما خالق زیبایی هاست و ما بنده ی خدای زیبایی ها هستیم پس چرا تو انتخاب زیبایی های جهان انقدر محدود بودیم در حالی ک ماآزاد بودیم آزادانه برای خودمون زندگی کنیم ،تا تجربه یک زندگی از رفاه و آسایش تجربه کنیم.چون این توانایی و لیاقت ب همه ی ما داده شده است تا بتونیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه ب خود و دیگران رو داشته باشیم.و مسیر رسیدن ب این شرایط رهایی از افکار منفی است.

      موضوع بعدی :چرا افرادی در جامعه هستند ک کاملا از هر نظر احساس خوشبختی یا بدبختی میکنن ؟؟؟
      تمام خوشبختی و یا بدبختی انسانها بسته ب نگرش و باورهای آنها در ذهنشان است ، این باورها میتونن مثبت باشن یا منفی ک نتیجه این باورها میتونه انسانها را ب سمت خوشبختی و یا حتی بدبختی ببرد.چون ریشه این افکار درذهن انسان است و برای تغییرباورها نیاز ب آموزش دیدن دارد تا با جایگزین کردن باورهای صحیح ب سمت آرمان خود قدم بردارن.و باین آموزش ها زندگی خود و اطرافیان رو تغییر بدهند..
      موضوع بعدی :حق طبیعی انسانها خوشبختی ، سلامتی ، و ثروت است..چون خالق ما خداوند، جهان هستی را بر طبق خوشبختی ، سلامتی ، و ثروت و زیبایی بنا کرده و ماانسانها ن تنها مستثنی نیستیم بلکه همسوییم بااین قوانین🤸🤾💃
      موضوع بعدی : چ موقعی انسان از حق های طبیعی خود محروم میشوند؟زمانی ک افکارش همسو باجهان هستی نباشد.و دچار افکار منفی گردد ودر یاس و نامیدی ب زندگی خود ادامه دهد😬😐
      موضوع بعدی :چ زمانی انسان موفق میشود؟زمانی ک همسو با قوانین جهان هستی باشد و لیاقت شاد بودن ،خوشبختی ،حال خوب و شاد و باانرژی بودن رو در خودش دیده باشه و باور ب توانایی هاش داشته باشه..
      موضوع بعدی :چ وقت میشود زندگی متفاوتی را تجربه کرد؟جهان هستی دارای طبقاتی است ک انسان ها در آنها قرار دارند.و زندگی خود را طبق همان طبقه تجربه میکنن..مثلا هر کدام از ما در یک طبقه قرار داریم و شرایط و اتفاقات هم طبق همان برای ما بوجود میاد.وقتی ما دریک طبقه ساکن هستیم نمیتونیم شرایط طبقات بالاتررا تجربه کنیم مگر این ک افکار ما تغییر کند تا جایگاه ما عوض شود و بتونیم ب طبقه بالاتر راه پیدا کنیم ،این براساس عدالت خداوند است چون عدالت فکر میکند ک هر کسی در شرایطی ک هست در طبقه ایی حضور داشته باشد ک حق اش است.
      ما باید شرایطی ک الان توش هستیم رو بپذیریم ک بر اثر افکار و باورهای خودمون بوجود اومده.پس حق ماست..در کنار این حق بودنمون خدا بهمون قدرت و انتخابی داده ..ک ما بتونیم باقدرت ذهنمون افکارمون رو تغییر بدیم و ب طبقات عالی و بالتر دست پیدا کنیم…دراین تغییر افکار و باورها باید مواظب ورودی های ذهنمون باشیم ک افکار منفی از جمله خشم ، کینه ، نفرت ، غم و غصه ، ناراحتی رو وارد مخزنمون نکنیم ،،در عوض ورودی های مثبت ، انگیزشی ، حال خوب ، انرژی ،شاد ،آرامش ،صبر رو در مخزنمون وارد میکنیم ک خروجیش بشه شکل زندگی کردن موفق ما….

      حرف آخر این قسمت::ما باید تلاش کنیم طبقه خودمون رو در طبقه جهان هستی پیدا کنیم…این افکار ماست ک درزندگی طبقه ما رو تعیین میکنه…این افکار می‌تونه منفی باشه ، میتونه مثبت باشع..ک ورودی های ما ب مخزنمون میشه،پس بهتره ک مخزنمون رو پر کنیم از افکار مثبت انقدری ک جای برای افکار و باورهای منفی نمونه
      ورودی افکار مثبت خروجیش میشه پاسخ جهان هستی ب ورودیهای مثبت ما ک لذت ، شادی ، آرامش رو برای ما ب همراه داره…
      ورودی افکار منفی میشه پاسخ جهان هستی ب ورودی های منفی ما ک ناراحتی ، استرس ، شک و تردید رو برای ما ب همراه داره..پس خیلی مراقب ورودی های ذهنمونیم باشیم…
      خداوند همه شرایط رو بصورت دو وجهی قرار داده مثل شب و روز.بالا و پایین .خشمومحبت .تاریک وروشن .فقیروثروتمند..
      هیچی یک وجهی نیست..پس این ماه هستیم ک انتخاب میکنیم ک چ چیزی رو وارد مخزنمون کنیم ک تو زندگیمون ب شکل موفق یا شکست خودشو نشون بده …مثلا اگ ما دوست داشته باشیم ک شاد باشیم ولی آهنگ های غمگین گوش بدیم .فیلمای غمانگیز ببینیم و با دوستانی ک فاز غم دارن و دبرسن معاشرت کنیم ..هیچ وقت نمیتونیم فرد شادی باشیم..
      تمرین این بخش: شناسایی افکار منفی از جمله شکست ، خاطرات تلخ ، منفی باف هاا..ک تمرین فوق العاده ای ک ماافکارمون رو شناسایی کنیم و بشناسیم و مراقب باشیم ک کجاهااازش استفاده میکنیم و سعی کنیم ک دیگ ازشون استفاده نکنیم ..واین شناسایی کار یک روز یک هفته ای نیست ..باید صبر و استمرار داشته باشیم…

      و من دراین فایل این جمله رو برای خودم رد میکنم ک عقل مردم ب چشمشونه….و جمله ی عقل انسانهاا ب باورشون هست رو جایگزین میکنم…اون جمله برای افرادی هست ک آشنایی با قدرت ذهن ندارن…

      تغییرات این هفته من :من ب مرحله ای رسیدم ک هر کی منو میبینه میگ چراا انقدر چاق شدی ☹️😬🤭😳در حالی ک من کاملا احساس سبکی میکنم…و برای من تجویز رژیم وورزش میکنن ک من اصلا ب حرفاشون اهمیت نمیدم..چون میدونم در مسیر برگشت ب تناسب اندامم هستم….راستش اولش ک شنیدم از چند نفر مختلف انگار ی آب سرد ریختن تو سرم ..اما بعداز اون ریختن آب تو سرم ی لبخندی زدم و گفتم بعله😊 انشاءالله درست میشه….باینکه اهمیت ندادم ..ولی کلافه و عصبانی بودم …ولی توی اون عصبانیت و کلافگی قربون صدقه جسم و ذهنم رفتم ک نگران من نشن ..من خوبم ..و من همچنانن عاشق جسمم..ذهنمم و روانمم هستم …

      ب امید موفقیت همگی🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1399/11/29 17:17
      مدت عضویت: 1713 روز
      امتیاز کاربر: 15378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 973 کلمه

      رهایی از افکار منفی  

      هدفی مقدس تر از تغییر برای یک زندگی بهتر نیست 

       اگر بخواهیم تغییری در روند ناخواسته های زندگی امون بدهیم چاره ایی نداریم مگر این که افکار و باورهاهمون را تغییر دهیم برای یک زندگی بهتر نیاز به آموزش بهتر داریم   

      چرا افرادی در جامعه هستند که کاملا از هر نظر احساس خوشبختی ویا حتی بدبختی دارند ؟؟؟ 
       تمام خوشبختی ویا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها وباورهایی است که در ذهن اشون دارند این باورها میتواند مثبت ویا منفی باشد ودر نتیجه این باورها میتوانند انسان را به سمت خوشبختی ویا حتی بدبختی ببرد چون ریشه این افکار در ذهن انسان است وبرای تغییر آن باورها نیاز به آموزش دیدن دارد تا با جایگزین کردن باورهای صحیح به سمت آرمان خود گام بردارد وبا آموزش درست حتی میتواند شرایط خانواده خود وانسانهای پیرامون خود را تغییر دهد .. 
      خداوند جهان هستی را بر طبق قانون زیبایی سلامتی خوشحالی ثروت و خوشبختی بنا کرده  وما هم به عنوان انسان از این قانون نه تنها مستسنئ نیستم بلکه هم سو با این قوانین آفریده شدیم پس حق طبیعی انسان خوشبختی خوشحالی سلامتی وثروت و…. است  
      چه موقعی انسان از حق های طبیعی خود محروم میشود ؟؟؟ زمانی انسان از این حق های طبیعی محروم میشود که افکارش هم سو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی گردد ودر یاس ونامیدی بسر برد 

      چه زمانی انسان موفق میشود ؟؟؟؟ 
      زمانی انسان موفق میشود که افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد یعنی دارای افکاری از جمله عشق امید  خوشحالی وشادی واحساس خوب داشته باشد یعنی انسان به لیاقتی که خداوند در آن نهادینه کرده پی میبرد وطبق این لیاقت به توانایی هایی که حق طبیعی اش است دست پیدا میکند در این صورت انسانی موفق در امور زندگی خود میشود 

      ما در قبال این هدیه الهی چه وظایفی داریم ؟؟؟؟ 
       مادر قبال هدایای خداوند وظیفه داریم از این توانایی ها به نحو احسنت استفاده کنیم وآنها را به کار گیربم  وخوشحال باشیم تا تجربه های شادی در زندگی داشته باشیم اگر روزی از این دنیا رفتیم حسرت کارهای نکرده که آرزوش را داشتیم نداشته باشیم ودر آرامش وزیبایی این دنیا را بتوانیم ترک کنیم 
      خوب زندگی کردن وخوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی است که خداوند به انسانها هدیه کرده وباید قدر این نعمت را دانست واز این حق استفاده کرد 

      چه وقت میشود زندگی متفاوتی را تجربه کرد ؟؟؟ 
      جهان هستی دارای مدارها ویا طبقاتی است که انسان ها در آنها قرار دارند و زندگی خود را طبق همان مدار ویا همان طبقه تجربه میکنند  
      مثلا هر کدام از ما در یک طبقه از این مدارها قرار داریم وشرایط واتفاقات هم طبق همان برای ما بوجود میاید وقتی ما در یک طبقه ساکن هستیم نمیتوانیم شرایط طبقات بالاتر را تجربه کنیم مگر این که افکار ما تغییر کند  تا جایگاه ما عوض شود وبتوانیم به طبقه ویا مدار بالاتر راه پیدا کنیم واین براساس عدالت خداوند است  چون عدالت حکم میکنه که هرکسی در شرایطی که هست در طبقه ایی حضور داشته باشه که حق اش است  وباید بپذیریم که این شرایطی را که داریم حق ماست چون خداوند عادل است وبه همه نظارت دارد وحواسش به فقیر وغنی هست  ولی عدالت اش حکم میکنه که در اون شرایط باشیم  همیشه به ما گفتند عدالت خدا با عذاب کردنه وقدرت خدا را درآن میبینم  عدالت خدا در همه چیز است حتی در شرایطی که داریم وایمان به خدا  یعنی ایمان داشتن به عدالته خداست  
      برای تغییر زندگی اول باید بپذیریم که الان در هر شرایطی که هستیم حق ماست ولی خداوند این حق را نیز به ما داده تا با تغییر افکار خود را به طبقات بالاتر برسانیم و طبقه خود را عوض کنیم واین سرنوشت ما نیست  خداوند شرایط مارا درست نکرده بلکه ابن طبقات ومدارها را درست کرده وتصمیم ما مهمه که میخواهیم در چه طبقه ایی زندگی کنیم این طبقات از صفر تا بی تهایت است باید بپذریم انرژی وانگیزه وتلاش کنیم تا به طبقات دیگر برویم واین مستلزم توانایی است که انسان خودش را با تلاش وخواستن طبقه خود را تغییر دهد 
        
      افرادی که نمیتوانند طبقه خود را تغییر دهند و مدام در یاس ونا امیدی بسر میبرند واتفاقات را به گردن دیگران وخدا میاندازند نمیتوانند از حق طبیعی خوشبخت شدن در طبقات بالاتر سود ببرند وهمیشه در همان جا میمانند 

      طبقات در جهان هستی چگونه تعیین میشوند ؟؟؟ 
      طبقات در جهان هستی براساس پارامترهایی تعیین میشود که تماما ذهنی است این افکار ماست که زندگی ما را میسازد وقتی افکار مثبت تری داشته باشیم مبتوانیم به طبقات بالاتر برویم ولی اگر افکار منفی ومحدود کننده داشته باشیم در طبقات پست جهان هستی زندگی کنیم 
      با آموزش درست وانجام تمرینات میتوانیم ذهن خود را مملو از افکار مثبت کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند وبالعکس آن هم امکان پذیر است افکار منفی مثل خشم کینه ونفرت  انتقام خشونت اگر در ذهن زیادشود انسان به طبقات پایین جهان هستی سقوط میکند  

      پس ذهن مثل یک مخزن میماند که یک ورودی وخروجی دارد  حالا اگر ورودی آن را پر کنیم از افکار مثبت  خروجی آن میشود عشق و محبت لذت  وخوشبختی 

      اگر وردی منفی باشد خروجی میشود فقر بدبختی فلاکت   

      این مهم به عهده خودمان است که کدام را انتخاب کنیم وبخواهیم در چه شرایطی زندگی کنیم  

      تمام موضوعات در جهان هستی دارای دو وجه است روز شب  بالا پایین سرد وگرم 

      پس شرایط هم در زندگی دو وجه است شادی غم ثروت فقر وغیره  این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم در چه شرایطی میخواهیم باشیم  میخواهیم در شادی باشیم پس جایی برای غم نداریم چون ظرفیت ذهن به سمت آن افکاری است بیشتر در ذهن موج میزند  اگر ثروت باشد جا برای فقر در ذهن کم میشود  وذهن به یک موضوع میتواند توجه بیشتری نشان دهد اگر افکار ما مثبت تر باشد  و وارد مخزن ذهن شود خروجی آن شادی و خوشحالی است واگر ورودی ذهن ما افکار منفی بیشتر باشد خروجی آن هم بالطبع یاس ونا امیدی است 

      واگر انتظار داشته باشیم که شرایط فعلی ما با این افکاری که داریم تغییر کند بسی خیال بیهوده است  چون ۸۰٪ آن با افکار منفی است  وهمش در این شرایط منتظر شانس میمانیم تا به شرایط بهتر ویا طبقه بالاتر برویم وزهی خیال باطل  واین راهی ندارد جز تغییر افکار منفی به افکار مثبت   در آن صورت موفق میشویم وزندگی به سمت خوب میرود  اگر ما میخواهیم تغییر کنیم باید از ورودی ذهن امون مراقبت کنیم تا افکار کینه انتقام خشم حسادت حسرت وارد ذهن نشود باید از دیدن اخبار اتفاقات بد غیبت کردن  وغیره پرهیز شود ووارد ذهن نشود به جایش از افکار مثبت بیشتر وارد ذهن شود تا ذهن مملو از این افکار خوب شود وخروجی های خوب مثل عشق  دوست داشتن وخوشبختی داشته باشد  

      با امید موفقیت برای استاد عزیز و دوستان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1399/11/29 03:44
      مدت عضویت: 1261 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 917 کلمه

      بنام حق❤
      ممنون استاد عزیز🙏 مثل همیشه این فایل هم عالی و بی نظیر و پر از نکات ارزشمند و تکان دهنده ریشتر بالا😊
      ✅واقعا همینطور است خداوند به هر انسانی این توان و اختیار و حق انتخاب رو داده که خودش انتخاب کنه که در کدوم طبقه از جهان هستی میخواد زندگی کنه و تا زمانی که خودش نخواد، تا زمانی که خودش رو تغییر نده، تا زمانی که افکارش رو تغییر نده و تا زمانی که برای دست یافتن به طبقات بالاتر تلاشی نکنه هیچوقت به طبقات بالاتر هم دست پیدا نمیکنه و همیشه براش یه آرزوی محال و دست نیافتنی میشه…💫
      🔴هر انسانی در هر وضعیت و شرایطی که هست، حقش همان هست چون خودش انتخاب کرده و اونو خواسته و اینکه اکنون در طبقه خودش در بهترین وضعیت ممکن هست، خداوند حواسش به تمام بندگانش هست، حتی کسی که سر چهار راه گدایی میکنه یا شیشه ماشین مردم رو پاک میکنه و… افکار و ورودی های ذهنی اون شخص تعیین و مشخص کرده که الان در چه شرایط و طبقه ای از جهان هستی باشه…
      🎭خداوند همه چیز رو در جهان دو وجهی آفریده، بطور مثال شب و روز، گرم و سرد، تاریک و روشن، زن و مرد، شادی و غم، خنده و گریه و…. این انسان ها خودشان هستند که تعیین و انتخاب می‌کنند که کدوم وجه رو میخواهند…
      🔮زندگی ما، شرایط و وضعیت ما، طبقه ی که ما در اون قرار داریم چیزی نیست که خداوند به ما مثل یه 🎁 داده باشه یا بهمون تحمیل کرده باشه و سرنوشت و تقدیر ما رو از روز اول توی اون شرایط و طبقه نوشته باشه، و ما هیچ اختیاری نداشته باشیم و بگیم خدا اینو برامون خواسته، تقدیر و قسمت و سرنوشت ما همین هست و ما که نمیتونیم جلوی تقدیر و سرنوشت بگیریم و…بلکه این فقط خود خود ما هستیم که انتخاب میکنیم و یه مورد خیلی مهم و ارزشمند که اینم جزو عدالت های خداوند هست اینه که مثلا وقتی من طبقه ۳ از جهان هستی رو انتخاب کردم به این صورت نیست که دیگه محدود و مجبورم تا آخر عمرم در همون طبقه از جهان هستی بمونم بلکه خداوند به من بازم این اختیار و حق رو دادند زمانی که خودم بخوام خودمو تغییر بدم افکار منفی رو از خودم دور کنم،ایمانم رو قوی تر کنم، و تصمیم بگیرم و همت کنم که خودم رو جابه جا کنم و به طبقه بالاتر 🔝(و یا حتی پایین تر تنزل و کاهش بدم) این اختیار و توانایی و قدرت رو دارم و این یعنی ✅عدالت خداوند😍
      ❓حالا چجوری میتونیم طبقه خودمان رو در جهان هستی جا به جا کنیم⁉️🤔
      ✅خیلی روشن و واضح هست، همه چیز بر میگرده به خودمون و ذهن و افکارمون🧠🫀
      به ورودی هایی🔌💾💽📀🎶 که وارد مخزن مون میکنیم⚱
      ✅بازم خدا بهمون این اختیار رو داده که با هر چیزی که خودمون دوست داریم و انتخاب و جذب شون🧲 میکنیم این مخزن مون رو پر کنیم و فقط 1️⃣ شرطی گذاشته و این اینه که خاصیت این مخزن اینه که نمیتونه دو تا چیز مخالف هم یا همون دو وجه بودن های جهان هستی رو مثل غم و شادی، امید و ناامیدی و شک و اعتماد و… رو به یه اندازه داخل خودش نگه داده
      پس ⬅️ باید خیلی حواسمون باشه که هر روز و هر لحظه داریم چه چیزهایی رو وارد مخزن مون میکنیم، نمیشه که همش افکار منفی و شک، نفرت و کینه،یاس و ناامیدی،استرس،غم و ناراحتی و… رو وارد این مخزن کنیم و از اون طرف انتظار داشته باشیم که عشق، مهربانی،شادی،خوشبختی،اعتمادبه نفس،شادی و… هم به همون اندازه داخل مخزن مون باشه🙄 انتظار داشته باشیم توی طبقه خوب و عالی باشیم…
      💯ورودی هایی که ما به این مخزن میدیم خروجی اش 🔚میشه اون چیزی که الان هستیم،شرایط و وضعیت الان ما،سطح طبقه ما…
      خیلی از انسان های ورودی های که وارد این مخزن میکنند پر از افکار ➖ و اونوقت توقع دارند خروجی که دریافت میکنند ➕ باشه آخه مگه همچین چیزی میشه ‼️🤔 به همین اندازه مسخره و خنده دار هست که ما یه درخت 🍎 بکاریم و اونوقت توقع داشته باشیم محصول 🍌 برداشت کنیم
      در نتیجه⬅️ باید خیلیییییی حواسمون به ورودی ها باشه، هر چیزی رو نشنویم، هر چیزی رو نبینیم، هر چیزی رو باور نکنیم و….
      🤔چجوریه که اکثرا ماها وقتی میخواییم یه موادغذایی بخریم خیلی برامون مهمه که اول و حتما سالم و تازه باشه، فاسد و خراب نباشه، به تاریخ مصرفش نگاه میکنیم،شرکت و کارخانه اش سالم و معتبر باشه و… اگه همه ای موارد اوکی بود بعد میخریم و مصرفش میکنیم و گاهی اگه پیش بیاد که یه نفر بهمون بگه فلان ماده غذایی حتی احتمال ۴۰٪ فاسد هست، یعنی احتمالی کمتر از نصف ما باز این ریسک رو نمیکنیم و از اون غذا استفاده نمیکنیم، ولی وقتی نوبت به روح و ذهن و باورهایمان میرسه، هر چیزی رو بدون بررسی، سریع قبول میکنیم،باورش میکنیم، رشد و پرورش میدیم و… واقعا چرا❓
      تمرین1️⃣
      اینه که هر روز هر چی افکار منفی میاد به ذهنمون هر چیزی از هر نوع و شکلی، افسوس و شکست و کارهای گذشته، موارد حال، استرس و نگرانی و…از آینده، هر چیزی رو✍📕
      😇بنظرم خیلی تمرین عالی و تاثیر گذاری میتونه باشه، و وقتی مینویسی اول اینکه افکار منفی ات رو یجا نوشتی و تخلیه کردی و سبک شدی و وارد ذهن ات نمیکنی و افکارت دسته بندی میکنی و تلاش برای برطرف کردنش، و بعد اینکه بنظرم تازه میفهمی که چقدررررر در روز ورودی های منفی به مخزن ات وارد میکردی که خودت هم ازش غافل بودی…
      با آرزوی خوشبختی و شادی و سلامتی و حال خوب و ارتقا طبقات عالی در جهان هستی برای استاد عزیز و تمامی دوستان🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم