0

گام ۶: با رژیم لاغری می توان لاغر شد؟

رژیم لاغری
اندازه متن

رژیم لاغری گرفتن بیشترین اقدامی است که افراد چاق برای لاغر شدن انجام می دهند.

همه افراد چاق در زندگی برای یک بار هم که شده از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده کرده اند و طعــم تلــخ آن را چشیده اند.

از آنجایی که خودم و همه افرادی که در این سالها عضو سایت تناسب فکری شده اند برای لاغر شدن از رژیم لاغری استفاده کرده اند و نتیجه دائمی نگرفته اند، در این مطلب آموزشی درباره رژیم لاغری و تاثیر آن در لاغر شدن توضیح داده می شود.

رژیم لاغری و تاثیر آن بر لاغری

اگر از هر انسانی در دنیا سوال کنید به نظر شما چطور باید لاغر شد؟ احتمالا جواب خواهد داد باید از برنامه رژیمی به همراه ورزش کردن استفاده کرد.

اهمیتی ندارد از یک فرد چاق یا لاغر این سوال را بپرسید، در هر صورت حتما پاسخ او شامل استفاده از رژیم غذایی و برنامه ورزشی خواهد بود.

دلیل اهمیت استفاده از برنامه رژیم لاغری به همراه برنامه ورزشی به دلیل تمرکز احتمالا صدها یا حتی هزاران ساله مردم دنیا بر این روش برای لاغر شدن بوده است.

البته از حق نگذریم به نظر منطقی هم می آید که فردی که چاق است برای لاغر شدن باید میزان خوراک خود را کاهش و همچنین میزان فعالیت خود را افزایش دهد تا بتواند به تناسب اندام دست پیدا کند.

این نگرش نشات گرفته از یک دیدگاه و باور قوی دیگری است که در ذهن بشر برای چاق شدن شکل گرفته است و آن ارتباط بین چاقی و خوردن غذاست.

از آنجا که در ذهن بیشتر انسانها مهمترین دلیل چاقی خوردن غذاست پس چندان هم غیرمنطقی نیست که بهترین روش لاغری در ذهن آنها استفاده از برنامه های رژیمی باشد.

چرا لاغر نمی شم؟

چرا لاغر نمی شوم؟!

ریشه بسیاری از دلایلی که نمی توانیم لاغر شویم، نگرش و افکاری است که نسبت به کلمه رژیم لاغری داریم.

همه افرادی که اضافه وزن دارند و برای لاغر شدن از برنامه های رژیمی استفاده کرده اند اطمینان دارند که از این طریق نمی توان لاغر شدن اما نگرش و باوری که در سطح جهانی برای رهایی از چاقی وجود دارد سبب می شود که بارها برای لاغر شدن از رژیم های غذایی محتلف استفاده کنند.

قدم اول برای لاغر شدن پذیرش این موضوع است که با استفاده از رژیم لاغری نمی توان لاغر شد و تا ابد لاغر ماند.

نکته قابل توجه درباره پذیرش این موضوع این است که زمانی می توانید مطمئن شوید که به این نگرش باور دارید که هرگز برای لاغر شدن به فکر استفاده از رژیم لاغری نباشید.

مهمتر از آن باید به رفتار و عملکرد خود در زندگی روزمره توجه کنید و بررسی کنید که آیا برخورد شما با مواد غذایی و موضوع خوردن به صورت رفتارهای مرسوم در ٰرژیم های غذایی است یا خیر.

اگر از افراد چاق درباره توانایی خود در لاغر شدن سوال کنید اکثر آنها عقیده دارند توانایی لاغر شدن را دارند اما توانایی نگه داری از مقدار کاهش یافته را ندارند.

این اتفاق زمانی رخ می دهد که در ذهن ما فرمول (لاغری = رژیم لاغری) ثبت شده باشد. به این ترتیب ما تا زمانی که از برنامه های رژیمی استفاده می کنیم با هر ضرب و زوری قادر به مراقبت از لاغری خود خواهیم بود اما به محض خارج شدن از برنامه رژیمی به سرعت برق و باد مقدار کاهش یافته به حالت قبل برگشته و ما دوباره چاق می شویم.

بنابراین به شما دوست خوبم که به هر علتی دوست داری مقداری از وزن خود را کاهش دهید و شرایط جسم تازه ای برای خود خلق کنید و زندگی جدیدی را ادامه دهید توصیه می کنم از امروز به هیچ وجه به دنبال امتحان کردن رژیم های لاغری مختلف نباشید چون علاوه بر اینکه نتیجه ای برای شما به همراه نمی آورد بلکه باعث ناامیدی شما برای لاغر شدن می شود.

در این فایل آموزشی توضیحاتی درباره رژیم لاغری و نتایج مخرب آن که تجربیات سال های چاقی خودم و کار کردن با افراد چاق بسیاری بوده است را به اطلاع شما می رسانم.

نوشته تاثیرگذار نگار عزیز در بخش نظرات

شناسایی  باورهای مخفی چاقی و اصلاح آنها 😍

کلمه وحشتناک و محدود کننده (رژیم لاغری) احساس اسارت و دردو رنج به همراه دارد.

در تمام سالهایی که از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده می کردم این باور غلط در ذهنم به وجود آمد که تنها راه لاغر شدن رژیم گرفتن است.

اگر قرار باشه با این باور در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم از اضافه های وزنم کم نمیشه چون طبق فرمول ذهنی (دستورالعمل صادر شده جهت کاهش وزن هست و ذهن سعی می کنه منو هدایت کنه که باز رژیم لاغری بگیرم و دلیلش همینه که سناریو میچینه و به شکلهای مختلف منو با پیشنهادهای رژیمی مختلف روبرو میکنه !…🤔)

جهت اطلاع دوستان!… هر بار که رژیم لاغری گرفتیم ما تصمیم داشتیم خودمون رو محدود کنیم ولی جنگی در ذهن داشتیم که بخورم حالا از فردا! چرا نخورم؟ کمتر بخورم؟! جایگزین کنم!

این جنگ و جدال باعث می شد بالاخره ذهن پیروز بشه و ما شکست بخوریم و هر بار بیشتر نا امید شدیم و به طوریکه در تصمیم گیری سست شدیم و به خود ثابت کردیم ما ضعیف هستیم و انسانی که دائما در تصمیمش شکست بخوره به خودش و شخصیت و توانمندی و قدرتش ضربه محکمی می زنه تا جایی که اراده برای شروعی و تغییری جدید نداره.

بنابراین رژیم لاغری و روش های لاغر شدن خیلی بیشتر از آنچه فکر کنیم برای ما هشدار دهنده و مضر و خطرناکه و حصاریست که من قدرتمند را می بلعد

به لطف خداوند من به این باور رسیدم که تنها راه ماندگار لاغری استفاده از روش لاغری با ذهن است🌟

 وقتی فشار رژیم لاغری از روی ذهن برداشته بشه به طور ناخودآگاه با لذت غذا می خوریم و حرص و ولع و ترس ما نسبت به خوردن کمتر میشه بنابراین تمایل به مصرف غذا در ما به اندازه نیاز بدنمون میشه و این عالیه 😍 و به خاطر احساس آزادی و شادی است که درما به خاطر بینش و نگرش درستمون ایجاد شده است .

چاقی ما به خاطر خوردن غذا نیست بلکه به خاطر عادت و رفتار غذایی اشتباهمون است .

رژیم لاغری
ترس از خوردن

باور ترس از خوردن باید متزلزل شود و ریشه هایش قطع کردد. 

در طی سالها به اشتباه ذهن ما آموزش دیده است که غذاها چاق می کنند به ما گفتند نخور و یاچی بخور و چی نخور تمام محرومیت غذایی در رژیم ها برای سلامتی و کاهش وزن در ذهن ما ترس از مواد غذایی به وجود آورده است به طوریکه شیرینیجات و سرخ کردنی را جز غذاهایی می دانیم که قدرت چاق کنندگی دارند.

ولی تمام مواد غذایی نعمت خدا هستند و برای نیاز بدن ما و لذت بردن خلق شده اند و این ما هستیم که قدرت خودمون رو به غذاها داده ایم اگر اینطور بود بسیار افراد متناسبی دیده ایم که هر طور و هر مقدار بخواهند می خورند پس تفاوت در نگرش و فرمول ذهنی فرد چاق با متناسب هست. حالا که متوجه شدیم این باور ریشه عمیق در ما داره با آگاهی و مرحله ای ریشه هاشو قطع می کنیم.

🌸اولین قدم اینه که با ترس غذا نخوریم این یک گام مهم و اساسیه (از غذا نترس قدرت تویی) 

🌸دومین قدم اینه که موفقیت و شکستهامون رو در طول روز از بابت به موقع  و به اندازه خوردن ثبت کنیم تا پرخوری هامون  و آشغالخوریهامون را بتوانیم شناسایی کنیم .

شناسایی پیغام سیری ذهن

افراد چاق این پیغام را دریافت نمی کنند مگر بعداز فشار و درد در ناحیه شکم 

پیغام بدن از دو طریق شکل می گیره 

احساس درونی مثل ناراحتی و شادی و دلتنگی که اگر ادامه دار بشه در بدن واکنش می ده مثل گریه کردن و دیگری از طریق عصبها وقتی دستمون با چاقو میبره درد را تجربه می کنیم.

احساس گرسنگی اگر ادامه دار بشه و غذا نخوریم تبدیل به واکنشهایی در بدن میشه مثل صدای غار و قور شکم  یا مورمورشدن بدن یا لرزش بدن و ضعف و سستی

حالا اگر نقطه سیری درک و احساس نشه تبدیل میشه به تهوع و شکم درد و ناراحتی بعد از اون

🌟گرسنگی و سیری نباید از عوامل بیرونی پاسخ داده بشه بلکه با احساس درونی باید درک بشه.. 

برای درک احساس گرسنگی و نقطه سیری باید توجه به احساسمون داشته باشیم و تمرکز و توجه کنیم تا به صورت اتوماتیک ذهنمون یاد بگیره و دستور به مغز صادر کنه که به طور ناخودآگاه دست از غذا بکشیم

 (((همین یکدونه تمرین تمام صدگامه))))👌👌👌

بنابراین حداقل یک هفته این تمرین را انجام می دهیم با اولین حس گرسنگی غذا نمی خوریم بلکه اجازه می دهیم این حس تبدیل به واکنش بدنی بشه و این حس بسیار بسیار بسیار لذت بخشه 😇 برای فردی که تا به حال این حس را تجربه نکرده و همیشه از روی عادت غذاخورده.

 برای درک نقطه سیری به اندازه ای غذا مصرف می کنیم که واکنش بدنی قطع بشه و توجه به این احساس هم بسیار لذت بخشه و تکرار و تمرین می خواهد …به نظرم یک ماه با عشق این تمرین انجام بشه خیلی از مسیر رفتیم   😊

حالا ممکنه منفی باف بگه تو که رژیمی و کم خوردی و زیاد خوردی و شب شد و غذا ماند و زشته ها و ما را بندازه تو وسواس که نکنه زیاد شد و چی شد اصلا بهش توجه نکنیم چون تمام تغییرات رفتاری و عملکرد ما به طور ناخودآگاه صورت گرفته و این پیام خوش آشنایی است با خود. به به 😇

باید برای این تغییر ناخودآگاه الگو غذایی و احساس خوب روحی و عملکرد ذهن سپاسگزار باشیم و به بدن هوشمندمون احترام بگذاریم صلح و آشتی بعد از مدتها چقدر بدنمون سخاوتمنده و زود می پذیره بنابراین از خوردن هر چقدر که حسمون میگه لذت میبریم.

فکر کردن به خوردن هم یا چقدر خوردن چاق کننده است و اصلا حجمش مهم نیست پس باید بر این ترس غلبه کنیم 💪🏻💪🏻

فکر کردن به مسیر آسون لاغری و احساس خوب و رهایی و آزادیمون باعث تغییر بینش ما میشه که در نهایت در جسم خودشو نشون میده خدایا شکرت.

من یه خودم قول می دهم که به مدت یک هفته این احساس گرسنگی و سیری گمشده را پیدا کنم و حس کنم و لمس کنم و تجربه کنم.

پارسال این تجربه را تا مدتها داشتم البته یه وقتی هم پرخوری می کردم اما یاد حرف استاد می افتادم میگفتم دوباره تصمیم میگیرم و حالمو خوب می کردم خیلی بهم نتیجه داد ولی این بار بهتر درک کردم صحبتهایی شنیدم که انگار بار اول بود .

یک نتیجه کلی گرفتم وقتی می خواهیم عوامل بیرونی رو تغییر دهیم انگار از چند طرف داره به ما حمله میشه و در قفس می افتیم و محدود می شیم ولی وقتی از درون و افکار تغییرات ایجاد می شه حس می کنم قدرت منم فقط من در مرکزیت و دستورات من اعمال میشه و من مسلطم بر شرایط چقدر فوق العاده🦋 

و با خود زمزمه می کنم تنها قدرتی که تکان می دهد وهرگز تکان نمی خورد قدرت خداست و من جزئی از او هستم .👸🏻

  • من امروز توانستم لقمه اضافه دخترم را بندازم سطل زباله 😊
  • من امروز توانستم وقتی دختر۴ساله ام گفت سیر شده ام به گفته اش احترام بگذارم و اصرار نکنم😊
  • من امروز توانستم بر حسب ساعت غذا نخورم😊
  • من امروز توانستم یکبار از خو بپرسم واقعا گرسنه ای؟
  • من امروز توانستم به وقت چک کردن بدنم در آینه خودم را بغل کنم واز فکر رها شوم😊
  • من امروز توانستم قبل از درد شکم دست از غذا بکشم 😊
  • من امروز توانستم به وقت گرسنگی میوه مصرف کنم😊
  • من امروز توانستم بدون تفاوت قایل شدن بین خوراکی ها صبحانه کره عسل مصرف کنم .

وااای خدای من حالم خیلی خوبه مسیر مستقیم و هموار و پرنعمت اصلا تو فکر چاقی لاغری نیستم حالم خوبه شادم😇 

ممنون استاد جان حتما با این اموزشها روزهای عالیتری را خواهم دید …

همه چیز آرومه من چقدر خوشحالم 

خدایا عاشقتم ❤️دیوونتم خودت میدونی بزن قدش🙌❤️❤️❤️

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.92 from 130 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10012
برچسب ها:
312 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/04/20 23:42
      مدت عضویت: 1122 روز
      امتیاز کاربر: 5975 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 972 کلمه

      بنام خداوندبخشنده ومهربان 

      سلام به استادخوب وبا شخصیت 

      ودوستان تناسب فکری 

      گام ششم.

      رژیم گرفتن مارالاغرمیکند

      رژیم یعنی چی ؟

      اصلارژیم چگونه‌است باید ان راتفصیرکنیم

      رژیم یعنی سختی دیدن .یعنی کمبود ویتامینها. یعنی ریزش مو یعنی سستی بیحالی  ییعنی پرازاسترس اضطراب یعنی عصبانیت کلافه شدن رژیم یعنی هیچی نبودن

      ولی چراماازرژیم هیچ‌وقت نتونستیم 

      دست بکشیم

      همیشه وهمه جاهمراهمان بود یعنی اگه یک روزاین رژیم ازمادورمیشداحساس می‌کردیم درزندگیمان یک جیزی کم داریم

      وقتی رژیم میگرفتم حرص خوردن زیادمیشدچون همیشه بعدازخوردن یک وعده منتظروعده بعدی بودیم که زودبرسه وما اون چیزی که قراربود بخوریم ومیخوردیم چون کم خوردن باعث می‌شد که نتونیم صبر کنیم وهیچوقت نتونستیم بالذت جیزی روبخوریم همیشه ترس داشتیم

      درست است که من موقع رژیم گرفتن

      اشتهام کم می‌شد ومن اصلا کرسنگیم

      رانمی فهمیدم اما حالا میفهمم که من خودم بودم که خودم روکنترمیکردم

      وهمیشه فکرمیکردم که این رژیم است که نمیزاره زیادی بخورم

      هروقت هم شکست می‌خوردم هرباربایک رژیم جدیدی ادامه می‌دادم حالا فکر میکنیم که من چقدربااین رژیم‌هاانس گرفته بودم

      واگریک ماه ازرژیم می گذشت فکرمیکردم یک چیزی گم کرده ام

      ووقتی رژیم جدیدمیگرفتم می‌گفتم دیگه اینباراگه لاغربشم برای همیشه است 

      غافل ازاینکه همه این رژیم‌ها سرابی بیش نبود

      من یادم میاد که خیلی زیادرژیم گرفتم چون حسابش ازدستم خارج شده

      رژیمهایم ازقبیل رژیم بادکترتغذیه. رژیم شیربابیسکویت ساقه طلایی.رژیم سیب زمینی باگوچه فرنگی.رژیم مواد آب پز وخیلی رژیمهای طاقت فرسای دیگروهیچکدومش تاثیرگذار نبودوتا۱۰روز یایکماه دوام نداشتند

      تقریبا۲۵سال قبل بود که تازه اسم رژیم رومیشنیدیم ولی خیلی کم وپیش.

      وفقط بلد بودن که بگن کم بخور این روبخوراون رونخور فقط همین من یکروزبامادرم رفته بودیم دکترو مادرم به دکتر گفت که دخترم چکار کنه که کمی لاغربشه ولی اینروهم بگم دکتر خودش هم همچین لاغرنبودولی برای من هم یه رژیمی داد که ازاون رژیمهای سخت طاقت فرسا

      گفت که نان .برنج.ماکارونی. ازشیرینیجات کیک.بیسکوییت. پشمک.وازمیوه هاموز.خربوزه.تنقلات 

      دیگر.همه روباید حذف می‌کردم موقعی که به خانه اومدیم توخونه گفتیم یه زنداداش داشتم وقتی شنید

      گفت طفلکی چطوری می‌تونه ازاین 

      مواد بگذره چون همه میدونستم من عاشق کیک وشیرینی وتنقلات بودم

      گفتم من میتونم آخه من عاشق لاغری بودم سنمم کم بودومیخواستم

      هرطوری است لاغربشم پس من تمام رژیم‌های گوناگون وورزش کردن را شروع می‌کردم با شوق وذوق انجام

      میدادم وخیلی خوب هم جواب میگرفتم .

      ولی طولی نمی کشید دوباره به وزن

      قبلی  برمیگشتم واین برام همیشه عذاب آوربود

      خواهر جاریم یک کتاب داشت به اسم لاغری سریع خیلی رزیمهارونوشته بودوکالری بعضی موادروومن بااونهم خیلی ازرژهارو گرفتم اماهیچوقت موفق نشدم.

      وبعدازگذشت چندین سال من به ۱۱۰ کیلوگرم رسیدم .

      وبه دکترتغذیه رفتم وشروع به گرفتن رژیم کردم من اون موقع خیلی احساس بدی داشتم واسترس واظطرابی شدیدی داشتم 

      وقتی استرس می‌گرفتم اشتهای کاذبی پیدامیکردم که حدنداشت هرچیزیکه می‌خوردم مینوشیدم نمیدونمکجامیرفت چه می‌شد ومن اصلا سیرمونی نداشتم اینقدرمیخوردم وازاینکارم خیلی بدم می اومد وهمیشه خجالت میکشیدم

      دکترهرماه برام رژیم می‌داد ومن ضمن این‌که رژیم دکتررومیگرفتم 

      هفته ای سه بارهم آب درمانی میکردم چون می‌خواستم زودتر لاغربشمواولین ماه من هفت کیلوگرم

      کم کردم وخیلی خوشحال بودم

      وبعدیک ماه شروع به ورزش سبک انجام دادن کردم و خلاصه بعدچندماه سی و شش کیلوگرم کم کردم ومن فکر میکردم که دیگه وزنم 

      برنمیگرده.آخه اولین باربود که من سی وشش کیلوگرم کم کرده بودم فکرمیکردم که دیگه وزنم برنمیگرده

      اما بطورشگفت انگیزی بعدچندماه سریعترازلاغرشدن دوباره چاق شدم

      وبازبه دکتر مراجعه کردم ودکتر میگفت که باید همیشه  رژیم خودم رو ادامه بدم.

      درسته وقتی از صدوده به هفتادوسه کیلوگرم رسیده بودم مثل پرندههامی‌خواستم پروازکنم خیلی سبک شده بودم احساس میکردن موقع راه رفتن دارم میدوم واین برام خوشایندبود

      و دوباره شروع کردم به رژیم گرفتن

      واینبار وزنم خیلی کم پایین اومد

      ومیگفتم که بدنم مقاوم شده وجواب نمیده.

      ولی حالا اینقدرازرژیم گرفتن بدم میاد که هرکی ازرژیم حرف می‌زنه دیگه خندم می‌گیره 

      درضمن من این‌قدر رژیم گرفته بودم 

      همیشه آرزو می‌کردم که یکروزبخوابم

      ودرعالم خواب یکی یه قرص تودستم بزا رن وبگن اگه اینو استفاده بکنی دیگه مانکن میشی.

      وحالابهترازاون جیزی که فکرمیکردم اتفاق اوفتاد 

      واون سایت تناسب فکری استادبود که سرراهم قرارداد

      استاد انسانی به مانندفرشته مهریان وفوق العاده عالی ودست خداوند برای مادرروی زمین قراردادکه بتونیم باروشهای استادوبامطالب وفایل های بسیارمفیدی که ارائه میدهدومارا شبانه روزراهنمایی می کندتا بتوانیم 

      فرمولهای ذهنیمان را عوض کنیم

      واین ذهن ناخود‌آگاه ما هست که ازهرروشی بهتر است

      اون که ماراوادار به خوردن وحریص بودن میکردوفکرهای مخرب راهنمائی میکرد

      ذهن ناخوداگاه بودکه همیشه توی سرمان نجوا می‌کرد که بخورمگه چی می‌شه اینکه چیزی نیست

      من یادم هست که وقتی کیک وشیرینی داشتیم من هیچوقت جلوی خودم را ومیتونستم بگیرم

      حتی اگه رژیم بودم دورازچشم همه باعجله کمی می‌خوردم چون ذهنم دستور میدادوتشویقم بخوردن میکرد

      ولی حالا من چندماه است که دیگررژیم نگرفتم وحرص وولع دیگر ندارم پرخوری ریزه خواری ندارم یعنی اون چیزهای مخرب که درمن وجود داشت تمامشان از ذهنم پاک شدن

      ورفتن خدایاشکرت

      حتی دوماه پیش برای ثبت نام به بهداشت رفته بودیم منرو وزن کردن 

      ومن پنچ کیلو اضافه کرده بودم

      وبه من گفتن که اینجا دکتررژیم داریم میتونی برای گرفتن رژیم بهش مراجعه بکنی

      ولی من قبول نکردم وگفتم که من خودم میتونم وزنم روکم کنم ودکترباپوز خنده گفت برو ببینیم چطور میتونی وزنت روکم کنی.

      امامن راهم رومسیرم رو پیدا کردم

      ومن دراین مسیرباتمام تلاش 

      وکوششم جلو می‌روم ومیدان دیریازودداره اماسوخت وسوز نداره

      من هستم که نتیجه عالی  راکسب خواهم گرفت

      چون من باهیچ روشی اینقدر راحت 

      نبودم وازخوردن لذت نبردم

      همیشه باترس خوردم.باحرص خوردم

      اگرهم جلوی خودم رو گرفتم

      خودم،خودم روکنترل کردم وهمیشه

      چشمم دنبال غذابود

      اماازوقتی دراین سایت تناسب فکری هستم دیگه غذا.شیرینی.وجیزهای دیگردرنظرم هیچ اهمیتی ندارد

      وبرایم مهم نیست اگه خواستم میخورم اگه نخواستم نمی خورم به همین راحتی حتی نگاهم نمیکنم

      منی که اگه توی یخجال کیک یا شیرینی داشتیم باید حتما می‌خوردم 

      وتمام میکردم ولی حالا اصلا برام مهم نیست حتی فکرشم نمیکنم

      من دیگه بخوردن فکرنمیکنم 

      خیلی وقتها احساس میکنم که اصلاگرسنه نیستم ونمیخورم نه اینکه

      خودم رو کنترل کنم احساسم وذهنم میگن که تو سیری احتیاج بخوردن نداری

      ولی قبلا ازاین احساسهارونداشتم 

      وهمیشه هرچیزیکه جلوم می‌اومد می‌خوردم 

      ویرام فرقی نداشت چه چیزی است یاچقدراست فقط می‌خواستم خوردنی باشه

      وحالابه خودم افتخار میکنم که توانستم اول به کمک خداوند مهربان وبعدبااموزشهاوفایلهاومطالبآموزنده 

      ومفیداستادعزیزمان ودیدگاهای دوستاگرامی وخوبم

      وخداروشکرمیکنم که دیگه ازهیچ رژیمی پیروی نمیکنم وازهیچ رژیمی سازگاری ندارم ودیگر حتی نمی‌خواهم اسمش روبشنوم وهمیشه می‌خواهم ازش دوری کنم

      چون هربلای سرم آورد این رژیم بود

      آرتروزشدیدزانوی پاهام.آرتورزمچ دستم .کم خونی.کمبودویتامینها بدن.از دست دادن دندانهام کم پشتی مو هام. ازدست دادن  انرژی 

      بدنم.وهمه اینها بخاطر گرفتن رژیم‌های گوناگون  است 

      ودیگرازاین به بعد دنبال هیچ رژیمی نخواهم رفت وازاین بابت ازخدای مهربان ممنون متشکرم سپاسگزارم خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/07/26 17:10
      مدت عضویت: 1122 روز
      امتیاز کاربر: 5975 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,141 کلمه

      بنام خداوندمهربان و پروردگارعالمیان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری من گام ۶

      با رژيم لاغری می توان لاغر شد 

      همیشه بیشترین اقداماتی که برای لاغریمان انجام دادیم گرفتن رژیم‌های لاغری بود 

      همه چاقها برای لاغرشدنشان فکر و ذکرشان این بود که رژيم بگیرند. ورزش کنند تا بتوانند کمی از وزن وسایزشان را کم کنند که من خودم یکی از اون ها بودم که همیشه سفت و سخت رژیم‌هایم را انجام می دادم و این رژيم گرفتن هایمان چه سخت و دشوار وچه راحت واسون همیشه تلخ ترین طعم در زندگیمان بود 

      حتی حالا هم از شنیدن اسم رژيم برایمان آزار دهنده هستش 

      همه ما که اینجا هستیم حتی استاد عزیزمان که این سایت را ایجاد کرده اند برای لاغرشدنمان از این رژیم ها استفاده کردیم و هیچوقت نتیجه دائمی و ماندگاری را کسب نکردیم 

      ما هر موقع صحبت از لاغر شدن و متناسب شدن می کردیم توصیه همه برایمان این بود که باید رژيم غذایی بگیرید و فعالیت ورزشی داشته باشید 

      اما حالا بودنمان در این سایت برایمان آموزش می دهد که ما نمی توانیم با استفاده از رژيم لاغری، لاغر شویم و برایمان ماندگاری و دائمی شود ما باید همیشه این را بپذیریم و اطمينان و باور داشته باشیم که هیچوقت برای لاغرشدنمان فکر اینکه باید رژيم بگيريم نباشیم فقط باید به رفتارهایمان وعملکرد خودمان در زندگی روزمره مان توجه کنیم 

      من از سال ۱۳۹۹/۱۱/۲۷در این سایت زیبا وشگفت انگیز هستم و از همون روزهای اول تعهد

      دادم که دیگه اصلآ سراغ هیچ رژیمی نروم و مهم تر از اون حتی فکرشان را هم نکنم 

      چون من یاد گرفتم که فقط روی 

      نگرش و رفتارهایم عمل کنم نه برروی رژیم‌های بیهوده و بی اساس. 

      ما همیشه طبق برنامه های رژیمی که بهمون می دادند عمل می کردیم. بايد غذایمان را اندازه گیری می کردیم یا با قاشق یا با ترازو. بايد کالری شماری می‌کردیم. 

      ما باید با برنامه ای که برایمان تنظیم می کردند غذایمان را می خوردیم 

      من همیشه هم در حال رژيم گرفتن بودم و هم در حال وزن کردن خودم بودم اون هم نه یک بار نه دو بار بلکه چندین بار خودم را وزن می کردم و این عادت یک عادت خیلی اشتباهی بود 

      وقتی اقدام به رژيم گرفتن می‌کردم همیشه فکرمیکردم که باید با رژيم گرفتن وورزش و پیاده روی هم انجام دهم و همیشه یادم هست که صبح ها در خانه و عصرها از ساعت ۶عصر تا ساعت ۹شب پیاده روی می کردم ولی حالا تفاوت گرفتن رژيم با بودن دراین سایت برایمان آشکار شده که ما اصلآ نمی خواد که غذایمان را اندازه گیری کنیم. کالری شماری کنیم. کی بخوریم. چی بخوریم. چقدر بخوریم. 

      ما تنها باید به بدنمان توجه کنیم تا نقطه سیری و گرسنگی خودمان را متوجه شویم 

      ما باید خودمان بفهمیم که کی گرسنه می شویم غذایمان را بخوریم و وقتی سیر شدیم دست از غذاخوردن بکشیم 

      من از زمانی که وارد این مسیر شدم با خانواده سر سفره می‌نشینم و با لذت در کنارشان غذایم را میل می کنم و هیچوقت غذایم را از آنها جدا نکردم و این برایم لذت‌بخش‌تر است درست است که بعضی مواقع نمی خورم چون در اون موقع گرسنه نیستم و نمی خورم نه اینکه با اونها نخورم

      وحالا من به اندازه ای غذایم را میخورم که حس سیری میکنم و اون نیاز جسمی ام را برطرف کنم 

      بعضی مواقع میشه که اون فرمولهای قبلی بالا می آیند و نجواهایی شروع به گفتن می کنند که بخور خوشمزه است. بخور که تمام میشه. ولی داره کم کم کمرنگتر میشه و خیلی زود خودم رو جمع وجور می کنم و به مسیرم ادامه می دهم و اینقدر غذا مصرف می کنم که همیشه احساس سبکی می کنم و اون فشار شکمی سراغم نمی آید و هیچگاه حالم بد نمی شود 

      ما باید فرمولهای ذهنیمان راشناسایی کنیم و تغییرشان دهیم و هیچ چیزی در بیرون مان وجود ندارد که ما بتوانیم فرمولهای ذهنیمان را تغییر دهیم همه چیز در درون ما نهفته است 

      ما باید همیشه بتوانیم این را بفهمیم که کی گرسنه هستیم و کی سیرمیشویم و این رو ذهن ناخوداگاهمان خیلی خوب می فهمد کافیه که ما به واکنشهای بدنمان توجه کنیم 

      ما همیشه با رژيم گرفتن هایمان خودمان را در سختی و دشواری قرار می دادیم وبه جسممان فشار وارد می کردیم 

      و هیچگاه نفهمیدیم که رژيم گرفتن نمی تواند فرمولهای ذهنیمان را تغییر دهد و این را هم نفهمیدیم که رژيم گرفتن هردفعه وزنمان را افزایش می دهد و ما را سنگین تر و ناامیدتر می کند 

      چون همیشه ما بودیم که تصمیم می گرفتيم که باید رژيم بگيريم و ورزش کنیم در واقع ما داشتیم از عوامل بیرونی استفاده می کردیم و به جسممان فشار وارد می کردیم و با سختی ودشواری چند کیلو از وزن وسایزمان کم بشه ولی ذهن ناخوداگاهمان نمی دانست که ما چکار می کنیم و همیشه این ذهن خودآگاهمان بودکه بر ما پیروز می شد چون اون دستور می داد بخور و ما نافرمانی می کردیم و جلوی خودمان را می گرفتیم و از خوردن امتناع می کردیم و وقتی خسته می شدیم رژيم را رها می کردیم و ذهن ناخوداگاهمان هم با خیال راحت کار خودش راانجام می داد و ما را به وزن قبلیمان بر می گرداند 

      ما هیچوقت از هیچ رژیمی فایده ای ندیدیم و همیشه شکست خوردیم اما چون هممون عاشق لاغرشدن بودیم نمی توانستیم از رژيم گرفتن وورزش کردن دست برداریم و همیشه ادامه می دادیم و همیشه با یک روش جدید وبا یک اسم جدید وارد رژيم گرفتن میشدیم و می گفتیم اون قبلی فایده نداشت اما اين دفعه کار تمامه 

      من آخرین روشم خامگیاه خواری بودومن توانسته بودم که خودم را از ۹۳کیلوبه۶۳کیلوبرسانم و نزدیک به دو سال ونیم طول کشید و همیشه باخودم فکرمیکردم که این دیگه آخرشه من دیگه لاغر میشم وتمام 

      حالا بماند که چه عذاب‌هایی را متحمل شدم و چه زجر هایی کشیدم دو ماه فقط برون ریزی داشتم درسته خیلی خوب لاغر شده بودم اما انگار چند سال پیرتر شده بودم چون خیلی اندامم و صورتم افتضاح شده بود 

      وحالا من خیلی عالی دارم دراین مسیر حرکت میکنم و پیشرفت خوبی دارم و خدایم را شکر می کنم که توانستم که روش و مسیرم را پیداکنم و خیلی با آرامشی که پیدا کردم به راهم ادامه می دهم و دو سال و نیم است که در این مسیرزیباقرارگرفتم واقعاکلی تغییرات زیادی در افکار و رفتارم داشتم و هر روز که میگذره من به خواسته ام نزدیک ونزدیکتر می شوم و اطمينان دارم و مطمئن هستم که با ادامه دادنم به وزن ایده آلم برسم نه فقط به وزنم بلکه در تمام جنبه های زندگیم به ایده آل ترین خودم برسم 

      به امیدواری اول خداوندمهربان و دوم استادگرامیمان و سوم پشتکاری خودمان به خواسته هایمان برسیم چون فقط با یادگیری ذهن می‌توانیم به هر خواسته وارزویمان برسیم همه چیز در درونمان نهاده شده است نه در بیرون ما 

      ما فقط با ذهن. با افکار درست. وبا رفتار صحیح خودمان می توانیم به هر آن چیزی که خواسته وارزویمان است برسیم 

      خيلی عاشقانه دوستتان دارم 

      و تا نوشتن دیدگاه جلسه بعدی همه را به خداوندمهربان و یکتا می سپارم

      شاد و سلامت وموفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم