0

عملکرد ذهن و قلب در زندگی

عملکرد ذهن و قلب
اندازه متن

آگاهی از عملکرد ذهن و قلب سرآغاز تحولی عظیم در زندگی ما خواهد بود.

در این کارتون ذهن همان واحد ناخودآگاه است که توسط روزمره تنظیم شده و فعالیت میکند و قلب نماد روح انسان که طالب شادی و آزادی و لذت بردن است.

در این فیلم به وضوح به قدرت و تسلط ذهن بر رفتار انسان پی خواهید برد و در صحنه ای از فیلم زمانی که فرد در حال خوردن است تصویر ذهنی اون پیغام چاقی و خطر را نشان می دهد.

دقیقا همین حالت در تمام زندگی ما جاری شده که سبب اضافه وزن ما شده است و همانطور که در این فیلم نمایش داده شد میشود ذهن را با قلب در هماهنگی قرار داد و از زندگی لذت برد و شاد بود و به همه امورات رسیدگی کرد.

با برنامه ریزی ذهن می شود از زندگی لذت برد، از غذا خوردن لذت برد و متناسب بود.

“این انیمیشن نشون داد که این آدم خیلی کارها را دوست داره انجام بده اما از ترس بقیه و از ترس و نگرانی های بیجایی که خودش داره نمیتونه انجام بده و همیشه در حال بد و افکار منفی هست چرا ؟؟

چون تمام ما آدمها از سه بخش روح و ذهن و جسم تشکیل شدیم که اینجا قلب همان نماد روح ما هست و روح ذاتش آزادی و شادی و لذت بردن و آرامش و هر چه خیر و خوبی هست را دوست دارد.

اما ذهن را باید مثل یه موجود زنده دران خودمون در نظر بگیریم که بسیار ترسو هست و این موجود فقط با فعالیت در گذشته و آینده میتونه زندگی کنه و زنده بمونه و در حال نمیتونه زنده باشه و فعالیت کنه.

چون این موجود ترسو هیچ شناختی از آینده نداره و همه چیز براش گنگ و مبهم هست پس همیشه کارش این است که انسان را بترسونه و استرس و نگرانی بده تا این اندازه در نگرانی و استرس میره جلو که حتی ما مرگ خودمون و یا حالا عزیزانمون را هم میبینیم.

حتی گاها به خودمون میاییم میبینیم که اشک ما را هم در آورده و ما ساعتها هست غرق در افکار منفی هستیم.

پس تا میتونیم با درک عملکرد ذهن و قلب در لحظه ی حال باید زندگی کنیم و لدت ببرییم اما روح ما از جنس خود خالق هست به همه چیز آگاه هست و به دنبال ارامش و شادی و لذت بردن و حال خوب و هر صفت خدا گونه ی دیگر هست.

ما یه تیکه از خود خداییم ما جانشین خدایبم ما شاهزاده هستیم روی زمین پس هدف از خلقت ما این بوده که ما غرق در آرامش، و شادی و سلامتی و لذت و ثروت و …. باشیم پس به خودت بها و ارزش بده و به خودت توجه مثبت کن و خودت را دوست داشته باش.

هر چند که این شیطان قسم خورده تا زمانی که ما زنده هستیم ما را گمراه کنه ولی هیچ وقت گول شیطان را نخور فقط به خدای درونت توجه کن و در هر لحطه از زندگیت با خودش باش و اون را درون خودت حس کن تا مثل خورشید درون ما طلوع کند و همیشه وجود ما را گرم و روشن نگه داره و ما را به مسیرهای درست هدایت کنه و ما گمراه نشیم و تسلیم شیطان با اون افکار منفی نشیم.

زمانی ما موفق میشیم و به تمام این چیزهای خوب میرسیم که ذهن را آموزش بدیم و افکارمان را کنترل کنیم و هماهنگ با خواسته هایی که داریم بکنیم و با هماهنگ کردن عملکرد ذهن و قلب از قید و بند تمام نگرانی ها و استرسها خارج بشیم و به هیچ کدوم فکر نکنیم و حالمون را بد نکنیم مثلا ترس و نگرانی از خوردن نداشته باشیم.

  • ترس و نگرانی از حرف مردم نداشته باشیم.
  • ترس و نگرانی از قصاوت شدن نداشته باشته باشیم.
  • ترس و نگرانی از آینده نداشته باشیم و..
  • ترس و نگرانی از شاد بودن نداشته باشیم
  • ترس و نگرانی از رفتارهامون نداشته باشیم

در واقع هر طور که قلبمون میگه و گواهی میده باید زندگی کنیم که همون شهود و الهام الهی هست که برای رسیدن به اینها باید یه سری ورودی ها را کنترل کرد و یه سری کارها را انجانم نداد و یه سری کارها را انجام داد تا اون خدا را درون خودمون پیدا کنیم و به حرفهاش گوش بدیم.

اون وقت هست که ما شادیم و آرامش داریم و همین حال خوب ما باعث میشه ما فرکانس و انرژی مثبت را به جهان بفرستیم و تمام اطرافیان ما هم با ما هماهنگ و در اون فرکانس قرار میگیرن و ما نه تنها روی خودمون بلکه اطرافمون هم تاثیر میزاریم و همه چیز در جهان ما زیبا و نیکو میشود.”

نوشته خانم فروغ عزیز در بخش نظرات این فایل

“كارتون اين فايل , خيلى زيبا و تاثيرگذار بود.

خيلى شنيده بودم وقتى مسئله اى دارى, سكوت كن و به نداى درون ت (قلبت) گوش كن, من هم شناخت سطحى از ذهن و قلب داشتم و احساس ش نمى كردم‼️

در اين مسير بهتر مى تونم اينو درك كنم كه چگونه ذهنم با قلبم هماهنگ باشه و عملکرد ذهن و قلب💕 به چی گفته میشود.

من فكر مى كنم اصلاح افكار, باورها و الگوهاى ذهنى ( فرمولها ) مستلزم زمان كافى ست, حالا مى فهمم كه اصلاح باورهاى اشتباه ذهنى, خودبخود و به سرعت انجام نمى شه, و به همين سادگى نيست!

بايد قدم به قدم با استادى آگاه انجام بشه.

هر روز كه مى گذره, من بهتر هماهنگى ذهن و قلبم رو درك مى كنم.

امروزه بمباران اخبار رسانه ها و شبكه هاى خبرى, اوضاع اقتصادى ايران و جهان, وضعيت دلار و … ذهن رو به هر سو, مى كشه و من دريافتم كه بهتره براى آرامش و ايجاد احساس خوبم نگاهم رو از همه ى اينا (نگرانى ها & ترسها) بردارم.

فقط نگاهم و اعتمادم به خدا باشه ( البته تمرين مى كنم )😊👍 و اينكه من تصميم دارم هر روز در اين مسير قدم به قدم جلو برم و حال و آينده اى اميدوار براى خودم بسازم . 🚶🏻‍♀️-🚶🏻‍♀️-🚶🏻‍♀️

به لطف خداوند مهربان, من نعمتهاى زيادى در زندگيم داشته ام و دارم اما از اين نعمتها لذت نمى بردم و شاد نبودم و بخاطرِ خودم و خدا زندگى نمى كردم, و اين نشون مى ده كه ذهن و قلب من بخاطرِ افكار منفى و باورهاى اشتباه ذهنى م در تعادل و هماهنگى و همسو با هم نبوده اند.

درباره ى داشتن هدف در زندگى زياد شنيده بودم اما نمى دونستم چگونه و چطور مى شه هدف رو دنبال كرد⁉️

و خدا رو شكر و سپاس , نه فقط براى اين دوره ى آموزشى بلكه براى هميشه در زندگيم هدفم رو دنبال مى كنم و باور مى كنم تا وقتى كه در اين مسير هستم زندگيم روز به روز بهتر مى شه.

با توجه به اين كارتون دريافتم كه قلب من به طور طبيعى رقص و شادى و آرامش و لذت بردن از زندگى رو دوست داره.

هر كارى كه به من احساس خوب بده رو دوست داره, ورزش كردن حال منو بهتر مى كنه, البته خيلى كارا ى ديگه هم حالم رو بهتر مى كنه اما انجام نمى دم.

تابستون تمام شد اما من به طبيعت, پارك, ساحل فقط يكى دوبار رفتم با اينكه همه چى در دسترس بود!

خريد لباس هم همينطور, يكى دوبار بيشتر نرفتم!

اتفاقا با خودم هم فكر كرده ام كه چرا اينطور هستم‼️🤔

اما پاسخ درستى نداشتم! و در اين مسير دريافتم كه ذهنم با قلبم هماهنگ نبوده!

من فكر مى كنم بايد نگاهم رو از موضوعات و مسائل پيرامون خودم بردارم و به خداوند اعتماد كنم.

خداوند مهربان هم, در اين مسير با من و همراه منه.

لازمه ى هماهنگى عملکرد ذهن و قلب حال خوب و احساس خوبه 💞🥰

همين كه من در اين مسير با ديدن و شنيدن فايلها, حال و احساس خوبى در لحظه دارم, سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .

من وقتى در youtube و سپس اينستاگرام , دوره ى لاغرى با ذهن رو ديدم , احساس خيلى خوبى داشتم و چندين ماه بعد در دوره ى آموزشى شركت كردم.

بخاطرِ همين احساس خوبم ذهنم با قلبم هماهنگ بود 😍

من دريافتم كه هر كارى رو بايد با هماهنگى ذهن و قلبم انجام بدم تا حالا زندگى مى كردم اما حالا من مى خوام, با شادى و سلامتى از زندگيم لذت ببرم .😇

خداروشكر و سپاس اين اولين پاييز زيباى من در اين مسير است 🍁🍁🍁

با تشكر فراوان , شاد و پيروز باشيد🧡🧡”

نوشته خانم شادی عزیز در بخش نظرات این فایل

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.85 from 59 votes

https://tanasobefekri.net/?p=17177
برچسب ها:
79 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 350 کلمه

      به نام خداوند مهربان با سلام خدمت استاد گرانقدر و دوستان همراه.

      انیمیشن بسیار آموزنده ای بود و به من آگاهیهای زیادی داد و برخی آگاهی هارو برام پر رنگ تر و واضح تر کرد.ازتون بسیار سپاسگذارم . بعد از چند بار دیدن این کارتون فهمیدم چیزی که ما رو از احساسات خوب و الهی منع میکنه فقط احساس ترس هست.

      تمام احساسات منفی تمام بیماریهای جسمی نشات گرفته از ترس هستند : ترس از خدا باعث میشه توبه نکنیم ،ترس از عشق باعث میشه تنها بمونیم،ترس از غذا باعث میشه چاق بشیم، ترس از بیماری باعث بیماری میشه و غیره

      در تمام جنبه های زندگیمون  این ترس باعث تجربه ی شرایطی میشه که خواست روحمون نیست .

      روح ما خواسته هایی داره که میخاد اونها رو از طریق جسم تجربه کنه مثل عشق شادی و تمام صفات خداوندی رو.

      اما ذهن ما با افکاری که در طول زندگیمون از اطرافیانمون یاد گرفتیم مانع این تجربه شده .همیشه مارو ترسونده از این که دیگران راجع به ما چی فکر کنن و یا در نظر خداوند بنده ی گناهکاری باشیم.

      حالا میفهمم چرا من از کودکی تا به الان ترسو تر شدم چون ذهنم هر روز بیشتر از دیروز پر از افکار منفی شده و  وقتی نوجوان بودم شجاعتر بودم در نتیجه زندگی شادتری داشتم. 

      من حتی از این که عضو سایت بشم میترسیدم از نوشتن در سایت میترسیدم وقتی به لطف و اراده ی خداوند عضو شدم و دیدگاهم رو نوشتم روحم به تجربه ای که میخاست رسید وچنان شادی و ذوق و شوق احساس کردم که فقط خدا میدونه.من فهمیدم اگه ترس رو کنار بذارم تجربه ی شگفت انگیزی رو خواهم داشت و این رو همیشه به یاد خواهم سپرد.

      خداوند در قران میفرماید: ای انسانها نه از چیزی بترسید ونه از چیزی نگران شوید.به همین یکی بتونیم عمل کنیم خوشبختیم.

      پس ما به این سایت هدایت شدیم که ذهنمون رو با افکار جدید و صحیح پر کنیم تا با روحمون همسو و هماهنگ بشه تا نه تنها متناسب بشیم بلکه در تمام جنبه های زندگی متناسب فکر کنیم حرف بزنیم و رفتار کنیم .

      عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید

      نا خوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/01/18 03:45
      مدت عضویت: 487 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 764 کلمه

      سلام و درود . 

      چقدر قشنگ بود این انیمیشن . 

      ذهن همان ضمیر ناخوداگاه است که توسط المانهای روزمره برنامه ریزی میشود . 

      روح همان بعد الهی وجود ماست که همیشه توصیه به شادی و لذت بردن از هر لحظه از امور زندگی می کنه ‌.

      ما هر روز باید خودمون رو با روحمون همسو کنیم تا ذهنمون با برنامه های مثبت پر بشه و از تک تک لحظات لذت ببریم . 

      در درس قبل آموختیم ذهن به خودی خودش مقاومتی نداره . مقاومت خود ماییم که بهش برنامه مقاومت میدیم تا در مقابل همه چیز مقاومت کنه .  

      من یه چیزی فهمیدم جنگ با چاقی جنگ با لاغریه هیچ فرقی نداره . 

      چون وقتی من حس مبارزه دارم فرکانسم مبارزه است و این فرکانس ارتعاش داده میشه . بدن من این ارتعاش رو دریافت می کنه و اونم در حالت جنگ قرار میگیره . خب در حالت جنگ واکنش چیه ؟ نیاز بیشتر ذخیره انرژی بیشتر . ذخیره مهمات . میل بیشتر برای دریافت آذوقه . صرفه جویی در مصرف انرژی . خب این فرکانس جنگه . جنگ بیرونی هم همینه . هرکی وارد جنگ میشه شروع می کنه به نگهداری از ذخایر خودش و حتی دستبرد به منابع دیگران . 

      دقیقا در ما هم همین وضعیت پدیدار میشه و تمام کانون توجه ما روی خوردن تنظیم میشه . 

      خب این فرکانس جنگ با چاقیه که داره این ارتعاشات و این رفتارها رو تولید می کنه . من با یه تفکر خیلی کوچولو میتونم سریعا خودمو از این حالت خارج کنم و در مدار صلح و دوستی با خودم قرار بگیرم . به خودم عشق بدم . خودمو ببوسم . دستامو ببوسم . حالمو خوب کنم . به طبیعت عشق بدم . به آدما عشق بدم . محبت کنم تا در فرکانس دوستی و صلح قرار بگیرم . حالا فرکانس دوستی چه واکنشی داره . آدما وقتی با هم دوستن به هم میبخشن . با هم لذت میبرن . رها وآزادن . خیلی با هم راحتن . به مهمات و ذخایر جنگی نیازی ندارند . نیازشون کاملا طبیعیه و در این ارتعاش بدن هم در حالت صلح و دوستی قرار داره و خیلی راحت انرژیهای غیر ضروریشو آزاد می کنه . در حقیقت نیازش به مصرف انرژی کم میشه و برعکس در  حالت و فرکانس بخشندگی قرار می گیره . 

      خیلی راحت توجه ما از غذا برداسته میشه تازه به جایی میرسه انسان دوست داره ببخشه تا حال خوبش گسترده تر بشه . چون بخشش خیلی لذت داره . 

      این بخشش به زور و حالت تحمیلی نیست کاملا دلخواهه و واکنشه . 

      همینطور فرکانس کمبود و فراوانی هم همینطورن . 

      وقتی در فرکانس کمبود و محدودیتیم واکنش میشه ذخیره انرژی ولی در فرکانس فراوانی واکنش میشه رها کردن انرژی . 

      خیلی جالبه واقعا ما نمیتونیم کار خوب و بد رو به خودمون تحمیل کنیم . چون در این صورت ارتعاش ما تحمیل هست و تحمیل یعنی ارتعاش منفی  و بدن در حالت ذخیره نیرو میره . 

      ما مختاریم و با این اختیار فرکانس خودمون رو طوری تنظیم می کنیم که واکنش بشه رها کردن انرژی . 

      وگرنه اگه بخوایم مستقیم انرژی رو ازاد کنیم بدن در حالت جنگه و بر عکس شروع می کنه به ذخیره نیرو . 

      من کاملا بحث مدارها و فرکانس رو درک می کنم و کاملا معنای ارتعاش و تولید احساس و رسیدن پیامهای عصبی به سلولها و واکنش اونها رو درک می کنم . 

      کاملا درک کردم چه الگوهایی در من چه احساساتی تولید می کنه 

      مدار ترس و امنیت هم دقیقا همینه .

      مدار ناراحتی و شادی . مدار اجبار و اختیار . مدار استرس و آرامش  و …

      چقدر قشنگ میشه درک کرد . 

      ما اختیار می کنیم و در فرکانس مثبت قرار میگیریم تا واکنشهای بدنمون کم کم اصلاح بشه . 

      ما هر لحظه میتونیم ضمیر ناخوداگاهمون رو رصد کنیم . 

      در هر لحظه میتونیم از روی احساسمون بفهمیم روی کدوم موج تنظیم شدیم . 

      حالمون خوبه یا حالمون بد . 

      اگه حالمون خوبه بدن هم در فرکانس صلح و رهاییه و انرژی رو حبس نمی کنه و انرژی خیلی راحت جریان داره و نیاز بدن در حالت طبیعیه ‌ 

      ولی اگه حالمون بده بدن هن در فرکانس جنگ و ذخیره انرژیه و انرژیها رو آزاد نمی کنه و  بدن نیازش  غیر طبیعیه . 

      ما هر لحظه با افکارمون و حالا انجام یه سری رفتارهای دلخواه میتونیم فرکانسمون رو همیشه روی مداری نگه داریم که بدن در حالت طبیعی انرژی رو ذخیره یا آزاد کنه . 

      و این به دست ماست و ما خیلی راحت می تونیم ذهنمون رو در جهت مثبت دوباره برنامه ریزی کنیم و بهش عادت کنیم . چقدر این فایل به جا قرار داده شده بود در امتداد درس قبل و من واقعا این دو درس رو خیلی خوب و عالی درک کردم و ازش استفاده می کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zahrakasaeipour@gmail.com
      1401/03/31 18:19
      مدت عضویت: 810 روز
      امتیاز کاربر: 658 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 413 کلمه

      سلام و درود بر همه همسفران عزیز و سلام و درود بر استاد گرامی 

      خیلی از شما سپاسگزارم که با روش های مختلف در این مسیر به ما آگاهی می دهید. انصافا خوشحالم که در تمام دنیا انسانهای درست اندیشی هستند که با کشف قوانین الهی و تهیه انواع کتابها و فیلمها دگر انسانها رو همی اموزش می دهند و شما استاد عزیز هم یکی از این انسانهای نیک اندیش هستید.

      خیلی کارتون جالبی بود از تمام نمادها و تکنیک های هنری برای رساندن پیامها استفاده کرده بود جعبه آهنی و بسته ذهن در مقابل قلب سرخ خوش رنگ و شاد، ذهن خموده و بی رنگ در مقابل قلب شاداب پرتحرک، ذهن ترسوی ضعیف در مقابل قلب شجاع و بی باک، مغز و ذهن تنها و دور از سایرین در مقابل قلب مهربان که دوشادوش همه اعضا بود، ذهن تک افتاده و امر کننده در مقابل قلب همراه و همگام که به همه یاری میرساند،  خلاصه  خداوند را سپاس که  ااین نیروی الهی در وجودمان هست هرچند که ذهن با وظیفه بزرگ خودش در محافظت از انسان سهم زیادی داره و اگر اطلاعات غلطی هم در ذهن هست حاصل ورودیهایی نادرستی هست که ما در اون تلنبار کردیم و الان هم روز تولد هر انسان همون روزی است که با ندای قلبش ترسها رو از ذهنش بگیره، سرنوشت انسانهای شجاع رو ببینه آنهایی که دوست نداشتن هر لحظه بمیرند و دایم تصویر ذهنشان مرگ باشه اونها دست قلب و ذهن رو تو دست هم گذاشتند از نیروی بی نهایت هر دو کنار هم در جهت الهی بهره بردند و اسطوره زندگی خودشون شدند . و چقدر این مراحل ساده و در دسترسه با دیدن این انیمیشن به این فکر کردم که اگر قرار بود ما برای خریدن روح الهی اقدام کنیم چقدر باید هزینه میکردیم اصلا میشد هزینه کنیم چه بازار سیاهی درست میکردند انسانهای انحصار طلب در حالی که خداوند مهربان از خزانه غیبش این  نعمت را به رایگان در وجود همه ما قرار داده ما قرار نیست هزینه کنیم تا روح الهی را در خودمان نصب کنیم قرار نیست هزینه کنیم تا اون در ما فعالیت کنه ما فقط باید گوش بدیم به حرفهاش   ااعتماد کنیم به دانش اون که از خداوند کسب کرده و بسازیم زندگی رو و از هر لحظه لذت ببریم . دیگه چی از این بهتر که در درون خودمون و به خودمون اعتماد کنیم و موفق بشیم.تو تمام امور که یکی از اونها هم لاغری و تناسب اندام هست.

      استاد عزیزم بی نهایت ممنونم.

      خداوند مهربانم بی نهایت سپاسگزارم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/10/28 00:51
      مدت عضویت: 1622 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,335 کلمه

      جلسه ۶۹ تکرار 

      عملکرد ذهن و قلب در زندگی روزمره 

      سلام‌ و درود به استاد گرامی و دوستان همراهم ،خدارو شکر میکنم برای بودنم در مسیر هماهنگ کردن ذهن و قلب

      اول این کارتون با یک شادی و حال خوب این فرد در حمام  شروع میشه که بعد از چند ثانیه به ترس از لیز خوردن  و مردن ختم میشه ،یه مدتیه ذهنم به شدت با من همین برخوردهارو میکنه  ،یعنی تا میام یکمی از موقعیتم راضی باشم‌ سریع برام پیش بینی های ترسناک میکنه و بهم گوشزد میکنه که اگر از پیش بینی های من نترسی و نگران نباشی نمیتونی مراقب همه چیز باشی و باید دائم النگران باشی

      و هر لحظه منو با یه چیزی میترسوند مخصوصا روی مرگ مخصوصا مرگ عزیزانم مدام مانور میداد ،تا جایی که به حالت اضطراب و دلشوره دائمی رسیده بودم و هر آن منتظر یک خبر بد بودم و اتفاقا هم خبرهای بد یکی پشت دیگری برام‌ میرسید 

      تا اینکه واقعا از شرایط درونیم  خسته شدم و خواستم که تغییر جهت افکاری بدم و مدام از پیش بینی های ذهنم نترسم و به خودم گفتم ،ببین تو اگر از حرف های ذهنت نترسی هیچ اتفاقی نمیفته ولی اگر باز هم به ترس هات ادامه بدی فقط نگرانی هاتو افزایش میدی 

      و به خودم گفتم‌ که این ذهن تا زمانیکه مخاطب داره به حرفاش و ترسوندانش ادامه میده ،اگر گوش نکنی و حساس نباشی رها میکنه واین تمرینو انجام دادم‌ 

      آگاهانه هر زمان شروع میکرد، من همراه با حرفاش احساستی نمیشدم اوایل به خدا پناه میبردم و مدام با خودم تکرار میکردم من به خدا اعتماد دارم و از خدا کمک میخواستم که بهم آرامش بده 

      و آروم آروم صداش کمرنگتر شد ،اوایل ثانیه ای  بهم ضربه میزد و غیر قابل کنترل شده بود جوری که صورت و بدنم سر میشد ولی خدارو شکر الان خیلی بهتر میتونم از دستش در برم و خودمو به خدا بسپرم 

      هر چقدر بهش توجه نکنیم آرامش بیشتری خواهیم داشت ،اون مدام از نشدن ها میگه چونکه وظیفش محافظت از ماست و تصور میکنه راه مواظبت از ما پیش بینی های ترسناکه 

      ذهن یجورایی مخبره و همیشه اخبارهای ناهنجار داره و راه محافظتش ،ترسوندنه که در ادامه اون حجم ترس و نگرانی ،دیگه شادی نمیمونه ،اگر بتونیم صداشو خفه کنیم ،شادی ذاتی ما بیدارتر میشه 

      شادی و اعتماد بنفس درون که زیاد بشه خودبخود ترس ها و دلهره ها کمرنگتر میشه 

      تو این انیمیشن ،نشون داد که در راه و مسیر خونه تا محل کارش ،چقدر مسائل تفریحی و شادی هاییکه دلش میخواست بود  ولی ذهنش اجازه نمیداد و از عاقبتش میترسوندش 

      یاد خودم افتادم که سالها به حرفاش گوش کردم و مدام از خواسته هام دور و دورتر شدم ،همین امشب که رفته بودم کنسرت بهنام بانی با اینکه تقریبا کنسرت شادی بود ولی ذهن من مدام به یادم میورد که برای چی تو خوشحالی وقتی این مسئله مهم غمگین فعلا تو زندگیته 

      هر چند منم یاد گرفتم به محض گفتنش ،سرکوبش کنم ولی بلخره چند باری نیششو زد و من تا بیام برگردم به حال بهتر، هم زمان میبره هم باعث درگیری درونم میشد و اجازه نمیداد لذت بیشتری ببرم 

      در این انیمیشن بسیار آموزنده دقیقا زندگی بعضی از ما به نمایش کشیده شده ،چه لذت هاییکه نبردیم ،چه کارهاییکه دوست داشتیم انجام بدیم‌ ولی ترسیدیم و به شکل یک رویای دست نیافتنی در اومد ،چه پیشرفت هایی میتونست برای ما پیش بیاد که نشد

      همین امروز یکی از دوستان قدیمی روانشناسم  بهم پیشنهاد انجام یک کار گروهیو داد که قبلا خیلی هم دلم میخواست انجامش بدم ولی این ذهن منفی من از صبح تا حالا چندین بار به من خواسته یادآوری کنه که تو نمیتونی از پسش بر بیایی ،هر چند من جور دیگه ای با خودم صحبت کردم و صحبت میکنم ولی اونم‌ ساکت ننشسته ،در انتها من برنده میشم چونکه من دیگه اون شخصیت سابق نیستم که بخوام کوتاه بیام ، اتفاقا اگر آگاه باشم این چلنج ها باعث رشد اعتماد بنفسم خواهد شد و پیشرفت  عالی خواهم داشت 

      و جالبه توی کارتون نشون داد که وقتی به ندای قلبش گوش کرد ،یه انرژی بزرگی در ماهیچه های دست و پاهاش ایجاد شد که میبردش بسمت هدف ها و لذت هاش 

      و بهش نشون داد که اگر از قلبت فرمان نگیری مثل اون پیرمردها انقدر دل مرده میشی که خودت با پاهای خودت وارد قبرت میشی 

      انگار یه هشداری هم به من بود که بیشتر به حال خوب و خواسته هام‌ توجه کنم تا به مسائلم وگرنه یه روزی میرسه که خیلی دیره و تایمم برای جبران کوتاهه

      و در انتهای کارتون ،اون فرد با توجه به علایق قلب و روحش ،زندگی بسیار لذت بخش تریو برای خودش و آینده خانواده ش ساخت ،زندگی همراه با ندای قلب زیباتر از گوش دادن به صدای ناراحت کننده ذهنه که فقط بلده غمگینت کنه و بترسونتت

      آخه ترسوندنش عواقب داره ،وقتی مدام به دنبال حرف های منفی ذهنت هستی ،فرکانس های ترس و نگرانی هم ارسال میکنی ،احساساتت هم بد میشه که به دنبالش اتفاقات بد ادامه دار رخ میده 

      باز هم میخوام به خودم تاکید کنم که مراقب افکارم باشم و دل به دل ذهنیت هام ندم ،اون اگر بلد بود که منو به جاهای خوب برسونه تا الان رسونده بود ،پس آگاهانه برم بسمت حال و هوای بهتر و شادی آور 

      امروز توی کلاس رقصم که بودم و آخر کلاس  مربیمون  ازمون پرسید کی میدونه خوشبختی یعنی چی ؟ هر کسی یه جوابی میداد ،از من پرسید فریده خوشبختی بنظر تو یعنی چی ؟

      بهش گفتم  منم قبلا میگفتم صرفا اگر پول زیاد داشتم و خیلی ثروتمند باشم خوشبختم ،الان هم نمیگم پول و ثروت دوست ندارم ،اتفاقا خیلی هم عاشقشم 

      ولی اگر صرفا خونه و ماشین و طلا و سفرهای خارجی وووو خوشبختیه پس چرا من بعد از اینکه همه اینهارو هم تجربه کردم و حتی الان تجربه میکنم حالم خیلی هم خوب نیست ؟

      خوشبختی بنظر من یعنی لذت بردن از همه چیزهاییکه الان داری ولی نمیبینیشون و به دنبال یه چیز بزرگتری ،اگر امروز تونستم از لحظاتی که در کلاس رقصم هستم لذت ببرم میتونم بگم من خوشبختم 

      اگر بتونم از خونه ی الانم راضی باشم و حالم باهاش خوب باشه و مدام غر نزنم ،میتونم در آینده هم در خونه بزرگترم خوشحال باشم 

      اگر از زندگی کردن در کنار مادرم حالم خوب باشه و مدام شکایت نکنم میتونم در آینده هم به موقعیت های بهتری برسم 

      اگر همین الان خوشحال باشم از اینکه دارم مینویسم ،میخونم ،گوش میکنم ،یعنی تمام اجزای بدن من سالمه ،یعنی من میلیاردها میلیارد دلار ثروت معنوی دارم ،قیمت کلیه ،چشم ،قلب،ریه ،کبد ،دست وپا ،مو، انگشت ،ناخن وووو چنده ؟

      آیا قابل حساب کتابه ؟ نه ،اصلا نمیتونیم سلامتی بدنمونو قیمت بذاریم ،حالا بیشتر فکر کنیم ،آیا ما خوشبخت نیستیم ؟ جایگاهی که الان ما داریم رو خیلی ها آرزوشو دارن، پس یکمی بیشتر ببینیم و درک کنیم   

      و اینکه مهم الان منه ،آیا حالم با داشته هام خوبه ؟ پس من خوشبختم ولی اگر حالم خوب نیست و مدام به دنبال یه عامل بیرونی بهتری هستم تا خوشحال باشم ،مطمئن باشم که وقتی به موقعیت عالیتر هم برسم راضی نخواهم بود ،چونکه من وقتی پولدارتر بشم همه چیز در من تر میشه

      اگر الان ناراضی م ،پولدار بشم ناراضی تر میشم ،اگر خسیسم ،خسیس تر میشم‌، اگر عصبانی م عصبانی تر میشم ،اگر خوشحالم خوشحالتر میشم ،اگر حس خوشبختی دارم اون زمان هم حس بیشتر خوشبختی دارم

      هنوز درک این موضوع برای خودم هم واضح نشده و باید لحظه به لحظه به یاد خودم بیارم که فریده هوشیار باش و ببین نعمت های زندگیتو 

      اول تمرینه و اگر ادامه بدم یه روزی به زندگیم تبدیل میشه و دیگه فکر نکرده با خودم و داشته هام حالم خوبه ،اون موقع است که میتونم لذت بخش تر زندگی کنم ،پس تا اون موقع تلاش میکنم‌ از لحظاتم لذت بیشتری ببرم بجای اینکه به حرف های منفی ذهنم گوش کنم که هر روز داره منو با مرگ خودم و عزیزانم و اتفاقات ناخوشایند میترسونه

      بدونم که اون یک نوار ضبط شده ست که صبح تا شب در مغزم پخش میشه که اگر من بهش توجه نکنم کمرنگ و بیصدا میشه

      دست بردارم از رفتارهای ناسپاس گونه قبلیم ،جور دیگه ای به زندگیم‌ نگاه کنم ،بیشتر لذت ببرم تا در مسیرهای شادی آور قویتری قرار بگیرم 

      خدارو شکر میکنم برای دیدن مجدد این انیمیشن که منو بیدارتر کرد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/10/16 22:50
      مدت عضویت: 1234 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 920 کلمه

      خالق تو را شاد آفرید آزاد آزاد آفرید 

      سلام و درود دوستان اهل دل همواره در مسیر مستقیم و پرنعمت خداوند در حال لذت بردن از زندگی باشید …

      عملکرد ذهن و قلب …

      زندگی خیلی از ما آدمها و البته خیلی از ساعتهای روزمون داره طبق برنامه ذهنیمون میگذره یک زندگی بی روح و رباطی !…ذهن موجودی نیست که بیرون ما باشه و در واقع عضوی از وجود ما هست وجود ما از سه بخش تشکیل شده روح که در این انیمیشن همون قلب ما میشه (جایگاه روح الهی ما)و ذهن و البته جسم …ذهن ما از کودکی توسط والدین و جامعه و رسانه و غیره برنامه ریزی شده یعنی همیشه توجه شده به ذهن ما بارها گفتند عقلتو به کار بنداز یا احساسی نباش وگرنه شکست می خوری !…

      ما ناآگاهانه و به صورت تقلیدی یادگرفتیم که از اول صبح که بیدار میشیم برای زنده ماندنمون یک سری برنامه های روتین را انجام بدیم و هرروز تکرار و تکرار…یاد اون بزرگواری افتادم که انقدر لذت بردن را حرام کرده بود که یه وقتهایی با وسواس شدید باید یک چایی می خوردیم که خدایی نکرده لذت بردن از اون چایی گناه و حرام نشه!…😁….

      زندگی بدون ❤️عشق یعنی تکرار یک تکرار (فاضل-نظری)

      قلب ما جایگاه روح الهی ما هست و لبریز از عشق و شادی و آرامش است و ما را به سمت کارهایی هدایت می کند که لذت بخش باشند و احساس خوبی به ما منتقل کنند روح ما به دنبال تجربه کردن زیبایی و عشق و مهربانی و شادی و شوقه ولی برنامه هایی که در ذهن ما ذخیره شدند متضاد خواسته قلب ما هستند و ما در مسیر زندگیمون یا در مورد انجام یک سری از کارهامون دچار دوگانگی و خشم و جدال قلب و ذهن میشیم و نتیجه کار میشه احساس ناامیدی و افسردگی

      ذهن ما یک موجود ترسو هست که هویتش یک آلبوم خاطره است که اصولا غم و اندوه و حال بد بهمون منتقل می کنند و البته چون آینده هم براش ناشناخته و مبهمه همیشه چرتکه پردازش او نتیجه ترس داشتن داره ….تمام فرمولهای ذهن به ترس و ناامیدی ختم می شوند و در واقع داره از ما محافظت می کنه و نسبتش به تجربه های قبلی که در ذهنمون داریم و البته اطلاعات ذخیره شده ما را از تجربه خیلی از کارها منع می کنه و حالا قراره آروم آروم ما آموزشش بدیم و تجربه هایی کوچک داشته باشیم تا ترسش کم بشه و این مراحل زمانبر هست    

      به لطف خداوند به مسیر خودشناسی هدایت شدیم برای اینکه بخشهای وجودیمون را بهتر بشناسیم و و این بخشها را با هم هماهنگ کنیم تا بتونیم در صلح با خودمون و هستی و دیگران تجربه یک زندگی لذت بخش را داشته باشیم برای اینکه هر دوبخش از وجودمون یعنی هم ذهن و هم قلب با هم هماهنگ باشند باید توجه به احساس قلبیمون داشته باشیم و به خواسته های قلبیمون بها بدیم و کارهای ذهنی خودمون که آگاهانه انتخاب کردیم برای زندگی بهتر را با لذت و شوق انجام بدهیم باید از لحظه هامون نهایت لذت را ببریم وقتی همه حواسمون را جمع کنیم می توانیم از خوردن یک چایی لذت ببریم گرمای چایی را لمس می کنیم و البته با حس بویایی بوی آن را استشمام می کنیم با چشمانمون به رنگ چایی توجه می کنیم و از خوردن چای تلخ جرعه جرعه با حس چشایی لذت می بریم یعنی کاملا رها از زمان و مکان می شویم و ما در حال عالیترین تجربه خود از لحظه حال هستیم ….

      خیلی وقتها منفی باف کلی بهونه میاره که حال ما بد بشه !…

      من در زندگی چیزهایی بسیاری هم مادی و هم معنوی دارم که میلیاردها انسان دوست دارند به جای من باشند خواهران نوری و اساتید عشق و مهر و یک عالمه هدیه که هر آن و هرروز از کائنات دریافت می کنم ولی امروز منفی باف فقط توجه منو برده بود به خواسته هام که باید دریافت کنم و  دائم داشت می گفت تو باید بری مسافرت ولی الآن تمام هزینشو نداری و همسرت مرخصی نداره !… تو باید بری خانواده ات را ببینی اما اونجا حالت بد میشه و ورودیهات شدید مسموم می شوند !…تو باید در خونه ی دلخواهت زندگی کنی ولی باید پولش جور بشه و سپردی به خدا و منتظری !…تو باید تا الآن لاغر می شدی و لباسهات سایزت می شد … ….خلاصه انقدر این جهنم و توهم که خودم انتخابش کردم و در دامش افتادم گسترده بود که امروز که رفتم استخر و لذت بخش ترین کار هفتگی من هست نتونستم لذت ببرم به نوعی تپش قلب می گرفتم و تمرکز نداشتم با خودم می گفتم یک عالمه چیزهایی دارم که می تونم ازشون لذت ببرم ولی مغزم هنگ بودم حتی به یادم هم نمی اومد….

      تجربه این احوالات را زیاد داشتم می دونم پوچه و توهم و تمام میشه ولی در نهایت متوجه شدم ناامیدی از شیطانه و نداری از نجوای همیشگی او ….

      و من تنها یک هدف دارم تغییر کردن برای حقیقی تر زندگی کردن آزاد بودن و باید در لحظه زندگی کنم باید از چیزهای به ظاهر کوچیک لذت ببرم مثل کودکان شوق داشته باشم برای خودم گل بخرم و مراقب قلبم باشم اگر احساسم خوب باشه موفق میشم در هر کاری و خودمو توانمند میبینم ….

      ذهن من قدم به قدم هماهنگ میشه با قلبم و انصافا تا الآن هم خیلی خوب باهام همکاری کرده ولی فکر می کنم برای تفریحم باید وقت بیشتری بزارم برای ارتباطی بیشتر با طبیعت و البته ارتباط احساسی بیشتری با خودم .

      این کارتون را خیلی دوست داشتم و چندبار دیدم و حالم خوب شد 

      سپاس از نشر آگاهی 

      دوستان متناسبم شاد و آرام باشید😇🌈    

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/08/01 20:31
      مدت عضویت: 1656 روز
      امتیاز کاربر: 28201 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 761 کلمه

      سلام خدمت استاد  ارجمند  و دوستان خوب و پر تلاشم 

      اول از همه جا داره تولد شما استاد گرامی رو تبرییک بگم .و بعد بریم سراغ موضوع این جلسه که در مورد هماهنگی ذهن و روح هست که ما اگر به خواسته های خودمون توجه کنیم و به اون حرفهای دلمون رسیدگی کنیم زندگی شادتر و پر نشاط تری و سالمتری  رو خواهیم داشتم تا اینکه فقط به دنبال نجواهای شیطانی باشیم  که از  سمت ذهن منفی باف   ما میاد   و همیشه ما رو نگران و افسرده و ترسو و مضطرب میکنه و نمیزاره  ما هیچ لذتی از این دنیا و تجربه های جدیدش داشته باشیم   واقعا اگر بخوام در قالب زندگی خودم اون رو بررسی کنم  باید بگم من از وقتی وارد این مسیر شدم خب خیلی تغییر کردم خیلی بیشتر  خود خودم شدم در واقع کمتر نگران قضاوتها و حرفهای بقیه هستم و سعی میکنم تا جایی که امکان داره بیخیال همه چیز باشم و خود خودم باشم اما انصافا  هنوزم جای کار دارم و هنوزم خیلی وقتها برام سخته که مثل گذشته رفتار نکنم و یا از هر چیزی نترسم و مضطرب و نگران نباشم و به دنبال هر فکر و حرف  منفی نزم و به دنبال وقایع و اخبار منفی نرم و  سریع توجه خودم رو بزارم روی نکات مثبت اطرافم و بیخیال اون افکار و حرفهای منفی باشم .چند مورد از تغییرات وچند مورد از ترسهام رو بگم .

      حقیقتا در زمینه ی  تربیت و پرورش بچه هام نسبت به قبل خیلی  بهتر عمل میکنم و دیگه خیلی نگران آینده و یا وضعیت درسی و جسمی و روحی و … اونها نمیشم  .

      در زمینه ی اعتماد به نفس و حرف زدن در جمع خیلی بهتر عمل میکنم  و نگران حرفهای بقیه نیستم و راحت تر حرفهام رو میزنم .

      در زمینه ی پوشش و ظاهر خودم خیلی از قبل راحت ترم و نگران حرف بقیه کمتر هستم و رنگهای شاد و دلخواه و مدلهای دلخواهم رو میپوشم .

      در زمینه ی روابط با بقیه و حتی  همسرم خیلی زیبا تر و بهتر عمل میکنم .و از هر حرف و رفتاری نراحت نمیشم و از ایشون کینه به دل نمیگیریم و یا حسادت و عصبانیت و …..در  روابطم خیلی کمتر شده .

      در زمینه ی شنا کردن تونستم واقع بر ترسم غلبه کنم و بعد از سالها شنا کردن بدون جلیقه رو تجربه کنم که واقعا  برام لدت بخش بود و کلی چیزهای دیگه ..‌‌…

      اما هنوزم نگرانم و خجالت میکشم که در هر  جا و هر مکانی به هر صورتی که دوست دارم شادی کنم میترسم مسخره بشم و یا از نظر دیگران سبک باشم حتی در کنار همسرم هنوز نمیتونم اونطور که میخوام شادی و خوشحالی کنم و خود خودم باشم .

      من هنوزم نگرانم اگر شیوه ی ارتباطم با خدا رو تغییر بدم ازنظر  خیلیها انسان بی دین و ایمانی باشم .

      من هنوزم نگرانم اگر لباسهای خاصی بپوشم و طرز پوششم تغییر کنه  از نظر خیلیها انسان بی حجاب و افراطی باشم .

      من هنوزم نگرانم اگر لاک ناخن داشته باشم از نظر بقیه  اطرافیانم  قضاوت بشم .

      من خیلی جاها هنوز مثل این آقای انیمیشن خودم نیستم و بین ذهن منطقی و نجواگرم و خواسته های خودم گیر کردم و اما امیدوارم در نهایت مثل این اقای انیمیشنی بتونم خود خودم باشم و کلی تجربه های جدید داشته باشم و بیخیال هرچه ترس و نگرانی و افکار منفی  هست بشم و  کلی از زندگی بیشتر لدت ببرم و انسان شادتری باشم وروی اطرافیانم و انسانهای اطرافم هم تاثیر بزارم و یا اینکه با افراد هم فرکانس خودم در تماس باشم و لذت های زیادتری از زندگی ببرم .

      خلاصه اینکه واقعا این انیمیشن مثال خیلی از ما ها هست که مدتها هست به صدا و خواسته های درونی و دلمون توجه نمیکنم و پشت گوش میندازم و اسیر این ذهن نجواگر و شیطان درونمون شدیم که فقط کارش ترس و نگرانی و استرس و غم و اندوه به ما هست و در نهایت چنین انسانی طبق قانون  هرگز موفق و شاد و سلامت  و آرام و .. نخواهد بود مگر اینکه تغییر کنیم من خودم کسی هستم که در تمام جنبه های زندگیم تغییر کردم ولی هنوزم میخوام تغییر کنم و بهتر بشم پس تا  زندم  در مسیر تغییر خواهم بود و از خدا میخوام هیچ وقت  و در هیچ زمانی   اسیر و برده ی نجواهای ذهن منفی خودم نباشم و یه انسان شاد و سلامت و آرام  و موفق در تمام جنبه های زندگیم باشم مثل همون تعریفی که خداوند در قرآن  از مومن گفته.که مومن شخصی هست که نه ترس داره نه غم و اندوه پس میخوام جز مومنان واقعی باشم و پاداشهای بزرگ دریافت کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/07/09 16:19
      مدت عضویت: 1295 روز
      امتیاز کاربر: 555 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,082 کلمه

      به نام خدا
      سلام بر استاد عزیزم و همه ی دوستان
      همه ی ما انسانها از سه بخش روح، ذهن و جسم افریده شده ایم، روح بخش متعالی و خداگونه ی ماست، تمام ارزوها و خواسته های ما، ارزوها و خواسته های روح ماست که دوست داره در این دنیا انها رو تجربه و احساس کنه. روح ما به دنبال تجربه ی شادی، خوشی، سلامتی، روابط عالی، ثروت و دریافت نعمت هاست، روح ما به دنبال ارامش و صلح و دوستی و دوست داشته شدن، مهم بودن، خدمت کردن و باارزش بودن و زیبا و باشکوه بودن است و میخواهد تمام این تجربه ها رو داشته باشد روح عاشق زیبایی و تناسب است برای همین همه ی ما دوست داریم لاغر و زیبا و جوان باشیم و ذهن ما مجموعه ی اطلاعات، تجربه ها و ترس ها و توانایی های حال حاضر ماست، ذهن وسیله ای برای حفظ بقا و محفوظ داشتن ما از خطرات احتمالی است، مثلا شاید ما دوست داشته باشیم از جایی نسبتا بلند بپریم پایین، ذهن ما برای حفاظت از ما میزان بلندی را براورد میکنه و با توجه به توانایی حال حاضر بدن ما و خطرات احتمالی مثل شکستن یا در رفتن پا ما رو از انجام اینکار منصرف میکنه یا از ما میخواهد که برای جلوگیری از صدمه اینکار را با احتیاط انجام دهیم ذهن ما به شدت منطقیست و منطق ان براساس اطلاعات و تجربه های قبلی است که ما رد زندگی بدست اوردیم و بسیار محتاط و ترسو است، و جسم ما هم صفحه ی نمایش هماهنگی ذهن و روح است، اگر چاق هستیم یعنی ذهنمون در هماهنگی با روح و خواسته ما نیست ، اگر ثروتمند و سلامت نیستیم یعنی باز ذهنمون با روحمون در هماهنگی نیست، کار ذهن ترساندن ماست، ترساندن از چاقی، ترساندن از فقر، ترساندن از بیماری، ترساندن از تنهایی و نداشتن روابط خوب. البته ذهن به خیال خودش از ما محافظت میکند ولی ذهن چوش و رام نشده تنها کاری که میکند ترساندن ما از حرکت کردن به سمت خواسته ها و تجربه ی شادی هاست. ذهن مخالف هر تغییر و حرکت جدید است چون از ناشناخته ها میترسد و میخواهد ما به منوال گذشته و بی خطر رفتار کنیم و به هرانچه که داریم قانع باشیم ولی روح عاشق تغییر و حرکت به سمت ناشناخته ها و کشف چیزهای جدید و تجربه های جدید است، برای رسیدن به هر خواسته ای تنها باید روی ذهن کار کرد باید او را قانع به حرکت و تغییر کرد، روح که خودش کارش درست است برای روح انتهایی نیست و هیچ روحی نیاز به کار کردن و متعالی شدن ندارد چون خودش کامل و متعالی است تفاوت انسان های خوشبخت و موفق با بقیه تنها در تفاوت ذهن انهاست، هر چه بیشتر روی ذهن کار کنیم بیشتر موفق میشویم، باید ذهن را قانع به تغییر و حرکت کنیم باید بهش اموزش بدهیم از کمترین چیزی که میترسد شروع کنیم مثلا در چاقی از اسانترین تغییری که هم اکنون میتوانیم در خودمون بوجود اوریم شروع کنیم، تغییری که برای ذهن ترسو هم خیلی بزرگ و وحشتناک نباشد برای من اینگونست که قبل از خوردن هر چیز شیرینی از خودم بپرسم چرا میخوای بخوری؟ ایا خسته ای؟ ایا بی حوصله ای؟ یا فقط چون گذشته در این ساعت مثلا کیک و قهوه میخوردی روتینت شده و میخوای بخوری؟ تنها یک وقفه ی کوچک و ارام بودن و پرسیدن از خودم کاری است که ذهن من از انجامش نمیترسد و در هماهنگی با من یا روح من قرار میگیرد، حالا یا من ان کیک را میخورم یا نه؟ به فرض من از خوردن بی دلیل ان کیک منصرف میشوم و ان را به ساعتی دیگر یا زمانی که واقعا نیاز داشتم موکول میکنم، این موفقیت در ذهن من به عنوان یک تجربه ی شیرین و توانایی به نه گفتن به کیک ثبت میشه، ذهن من متوجه میشه که میتونه نه بگه و اصلا هم اتفاقی نیوفته و همه چیزم خوب باشه، یک تجربه ی شیرین و موفقیت امیز.
      خوب در روزهای بد که دوباره بخوام بی دلیل چیزی بخورم یا از روی نیازهای دیگر به جز خوردن برای ذهن من نه گفتن و میل ندارن راحتتر میشه چون در تجربیات قبلی خودش ان را به عنوان یه موفقیت و کار انجام شده و اشنا داره و اینطوری میشه که یه عادت اشتباه در من کمرنگ و عادت درست جایگزین میشود ولی در رژیم ها از همون اول به ذهن ترسو گفته میشود که حق خوردن هیچ چیز شیرینی را نداری، این کاری نیست که اون قبلا انجام داده باشد و در ذخیره ی اطلاعاتش همچین چیزی وجود ندارد اینکار برای او بزرگ و وحشتناک است، پس قد علم میکند و با تمام توان با خواسته ی تو مبارزه میکند تو را به یاد طعم نرمی و خوشمزگی و حال خوبی که از خوردن ان ماده ی غذایی داشتی میاندازد، انقدر اینکار را میکند تا تو تسلیم شده و لب به شیرینی یا کیک یا هر چیز ممنوعه ای بزنی ، او پیروز شد و بعد تجربه ی ناکامی و شکست را در پرونده ی ذهن تو به ثبت میرساند دفعه ی بعدی که دوباره خواستی به سمت رژیم بروی ذهن بیشتر ترسیده به خاطره تجربه ای که از قبل به ثبت رسانیده و با تمام قوا در مقابلت می ایستد. او رام نشده و میداند با انجام اینکار کلی لذت را از دست میدهی و همچنین کلی تجربه ی شکست دیگر خواهی داشت، اطلاعات قبلیش این را میگوید پس باز برای حفظ تو از تجربه های ناخوشایند بعدی در مقابل خواسته ی تو می ایستد و از تو میخواهد ادامه ندهی، برای همین باید اول از تغییرات کوچک که برای ذهن ترسناک نیست شروع کرد بعد با انجام انها برای ذهن تجربیات موفقیت امیز و شادی اور کسب کرد بعد با نشان دادن ان تغییرات موفقیت امیز برای ذهن از او خواست برای موفقیت بعدی هماهنگ با تو و روح تو شود، برای همین است که باید کوچکترین موفقیتی رو برای خودمون بزرگ کنیم درموردش صحبت کنیم و بهشون توجه کنیم تا ذهن ترسو و محافظه کار و منفی باف ما قانع شود که نه پس میشود در تجربیات قبلیم بوده امکانش هست، خطری نیست، امکان پذیر هست، بزن بریم😃😃 برای همین هست که میگن با ذهن نجنگید قانعش کنید شجاعش کنید ورودی خوب بهش بدهید، و در اخر میبینید که عادت ها و رفتار های اشتباه شما یک به یک تغییر کرده و اصلاح شده و به شکل یک بدن زیبا و متناسب به عنوان خروجی هماهنگی ذهن و روح نمایش داده میشود، ممنون استاد عزیزم خودم الان بیشتر درک کردم و اگاهتر شدم ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/06/13 13:15
      مدت عضویت: 1380 روز
      امتیاز کاربر: 10052 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 919 کلمه

      سلام:گام ۶۵

      عملکرده ذهن و قلب در زندگی روزمره

      ایا این درسته که می گویند برای تصمیم گیری بهتر آست به فکر مون یعنی به ذهن مون رجوع کنیم چون قلبمون احساسی برخورد می کند و منطق تو احساسات نیست بهتره به قلب توجه نکنید !!؟؟

      گوش دادن به قلب به آدم خیلی انرژی و آرامش می دهد. تمام رفتارهای خوب و محبت امیز از گوش دادن به قلب ماست .قلب تمام اطلاعات را حتی زودتر از مغز دریافت می کند قلب می تواند با ارسال مداوم سیگنالهای مربوط به ادراک. شناخت و احساسات ،مغز را تحت تاثیر قرا. دهد 

      عملکرده مغز و قلب چیه؟در مغز اطلاعات زیادی داریم مثل ترس از تنهایی. مثل ترس از اتفاقات ناگوار و پیش بینی نشده ترس از چاق شدن ترس از اضطراب ترس از عصبانی شدن ترس از مریضی تمام ترس ها و نگرانی ها و …در مغز ما ذخیره شده از طریق های مختلف در صورتی که قلب ما مشتادق شادی و لذت بردن است و همیشه اطلاعات ذخیره شده در ذهن مانع لذت بردن ما می شود 

      در این روش یاد می گیریم که محتویات ذهن خود را با خواسته های قلبی خود همسو کنیم تا زندگی کردن همراه با آرامش و شادی همراه باشد

      همسو شدن ذهن با قلب باعث شادی در وجود ما می شود و ما را از ترسی که برای رسیدن به هر هدفی داریم منع می کند اگر توجه کنیم ترس یک موانع عمده ذهنی است که اجازه به ما نمی دهد که از زندگی لذت ببریم .مثلا:چرا بعضی از افراد اصلا ازدواج نمی کنند و یا خیلی دیر تن به ازدواج می دهند هر وقت که از آنها می پرسید کلی دلیل و برهان می آورند و از آخر می گویند این زمونه می ترسم ازدواج کنم .پس ترس مانع از ازدواج آنها می شود و اعتقاد دارند ذهن منطق دارد و باید به ذهن گوش کرد اما قلب احساسی است و در تصمیم گیری اشتباه می شود !!!!…

      خیلی ترس ها هست    ترس از کم سوادی و حس کمبود. ترس از گرفتن حق و حقوقت در مقابل دیگران. ترس از حرف های مردم. و این ترس‌ها همیشه هست و مانع خیلی از خواسته ها و اهداف می شود چه خوب آست که ترس ها را شناسایی و آگاهآنه با آن برخورد کنیم  ترس یک نوع واکنش طبیعی آیت که بر اثر عادت و تکرار زیاد در ما طبیعی و تقویت شده فرمولی که سالها به عناوین مختلف به ذهن خودمون دادیم و ..انرا یاد گرفتیم مثلا در مورد خدا :هر چه به ما آموزش دادن ترس از خدا بود تا می شنیدیم کسی کار خلاف و غیر اخلاقی انجام داده اولین جمله که هر کی می کفت :این بود:؛از خدا نمی ترسند که مورد خشم او قرار بگیرند و یا اینکه می گفتند اگر مردم از خدا به ترسند  هیچ کار خلاف و     انجام نمی دهند یعنی از خدا به عنوان یک فردی انتقام گیر و خشن به ما معرفی شده بود و کلی حرف و حدیت   

      باید یاد بگیریم که ورودیهای مخرب به خودمون ندیم فرمول های ذهنی ذخیره شده در ذهن خیلی مهم آست و ..

      مثلا:غم یعنی چه؟توقع!!!توقع ریشه تمام غم هاست .فرمولی که در ذهن ما نهادینه شده 

      مثلا:ترس از خوردن برای بدن ما طبیعی نیست ترس از خوردن یک واکنش است که در اثر فرمولهای اشتباه در ذهن پدید آمده   ترس از چاقی ترس  از خوردن را در ما ایجاد کرده .نترسیدن از خوردن طبیعی آست وقتی به اندازه نیاز بخوریم هم لذت می بریم هم آرامش داریم هم احساس خوب داریم همه اینها طبیعی است !چرا؟چون به مواد غذایی نیاز داریم باید بخوریم ،پس خیلی مهم است در مقابل مواد غذایی چه عملکردی داشته باشیم فکر نکنید که باید کم بخورید باید به اندازه نیاز بدن بخوریم هر موقع گرسنه شدیم و اجباری در کار نیست و زمان مشخصی تعیین نکنیم لحظه ای که گرسنه شدیم حالا می خوار ظهر باشد یا ساعت ۱۲شب 

      بدون ترس و نگرانی در آرامش کامل.   فرمولهای مربوط به ترس است که لذت صیحیح غذا خوردن را از ما می گیرد و مواقعی که آرامش داشته باشیم ترس از بین می رود 

      لاغری زجر و عذاب نیست لاغری تغییر باورهای ذهنیه که باعث واکنشهای لاغر کننده می شود فقط کافی است که ادامه بدهیم تکرار کنیم تا عادت کنیم به روش و سبک جدید بر اثر تکرار و تمرین فرمول های ذهن ما همسو و هم جهت با سایر اعضای بدن شده و لاغر شدن راحت و آسان می شود .یک نتیجه ای که از   تغییراتی که در روند روزانه من ایجاد شده متوجه شدم که بدن ما اصلا به غذای زیادی نیاز ندارد حتی کاهی با خوردن چند میوه تا ساعت‌های احساس سیری دارید 

      وقتی فکر می کنم به قبل از دوره خیلی رفتار و برخورد من با مواد غذایی تغییر کرده و همراه با آرامش است خیلی با لذت است .سپاسگزارم استاد

      اما اگر ادامه ندهیم چون فرمول ها را جدیدا وارد ذهن کردهایم خیلی زود و بطور اتومات فراموش می شود و ذهن بر می گردد به روند قبلی ،در نظر داشته باشید تصمیم می گیرد تغییراتی در وسایل آشپزه خود بدهید بعد از تغییرات تا مدتی بطور اتوماتیک مغز می ره جای قبلی و سریع متوجه می شویم که جاه تغییر کرده در مورد فرمولها هم دقیقا همین اتفاقا می افتد برای همین مرتب باید تمرین وتکرار انجام شود تا ذهن ما یاد بگیرد صبور باشیم استمرا. داشته باشیم تا فرمولهای صیحیح و جدید در ذهن ما نهادینه بشه همانطور که تا الان کلی  تغییرات داشتیم باید ادامه بدهیم و دست از تمرین و تکرا. بر نداریم تا در ذهن ناخودآگاه ما ریشه کند .سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/05/30 08:59
      مدت عضویت: 1607 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 678 کلمه

      سلام🙂

      چقدر ساده و عالی و کاربردی میشه مفاهیم کاملا علمی رو در قالب انیمیشن نشون داد طوری که برای همه جذاب و قابل فهم باشه  و بارها از دیدنش لذت برد…

      مغز در اینجا به عنوان رییس و هماهنگ کننده سایر سیستمها است و طبق برنامه ریزی ای که بر اساس قانون بقا در طی سالها انجام شده بدن رو از خطرات دور نگه میداره و حواسش هست که کاری انجام نشه که منافی این برنامه ریزی حفظ بقا باشه و باعث مردن و از بین رفتن ما بشه

      پس اولین نکته ای که یاد میگیریم اینه که مغز کارش حفظ بقا است و چون از ابتدای خلقت ما انسانها ما یاد گرفتیم که برای بقای خودمون همواره مراقب و هوشیار باشیم و هر تغییری در امنیت محیط به معنی خطر هست سیستم ذهن اینطور برنامه ریزی شده که به محض ایجاد تغییر احتمال مرگ وجود داره و برای همینه که همه ماها در برابر تغییر اینقدر مقاومت داریم و دوست داریم در حاشیه امن خودمون بمونیم

      حتی تغییرات کوچیک برای ما ترس و نگرانی داره و سیستم سمپاتیک ما رو که همون سیستمی هست که در موقع خطر فعال میشه و هورمونهایی مثل کورتیزول در بدن زیاد میشه و بر سایر سیستمها تاثیر میذاره رو فعال میکنه 

      در انسانهای اولیه این سیستم باعث حفظ گونه انسان در برابر خطرات محیطی مثل حیوانات وحشی و…. میشد ولی به مرور که امنیت بیشتر شده این سیستم همچنان کار حفظ بقا رو انجان میده و با استرس فعال میشه و بدن رو در حالت حمله،فرار یا مخفی شدن قرار میده 

      اما حالا دیگه اون ترسهای اولیه وجود نداره ولی با استرسهای ما با موضوعات خیلی کوچیک و سطحی این سیستم فعال میشه و بدن رو در آماده باش قرار میده …بسیاری از ما همیشه در حالت استرس مزمن قرار داریم و این حالت پیش فرض و پس زمینه مغز و ذهنمون هست با اینکه دیگه اون خطرات اولیه که بقا رو تهدید میکردن دیگه وجود ندارن ولی ما بدنمون رو به نوعی شرطی سازی کردیم که همواره در این حالت بمونه….

      سیستم برعکس سمپاتیک سیستم پاراسمپاتیک هست که در مواقع آرامش و غیر استرس فعال میشه و ضربان قلب و تنفس آروم میشه و هورمونهای این سیستم فعال میشن و کار ترمیم و باز سازی تمام سلولها انجام میشه …

      وقتی ما همواره در استرس مزمن هستیم به نوعی همواره سیستم سمپاتیک فعال هست و پاراسمپاتیک غیر فعال پس ترمیم و باز سازی خیلی کم انجام میشه و به همین دلیله که منشا بسیاری از بیماریها سرطانها بیماریهای خود ایمنی و افسردگیها …رو استرس میدونن چون ترمیم و باز سازی که کار سیستم پاراسمپاتیک هست در استرس مختل میشه یعنی اصلا انجام نمیشه یا خیلی کم و کند هست….

      ما آینقدر ذهنمون رو با استرسهای خیلی ساده محیط تحریک کردیم که حتی لیز خوردن روی صابون در حمام یا خوردن غذاهای با کالری زیاد یا مسخره شدن توسط دیگران یا امکان اخراج شدن به خاطر تاخیر ….همه اینها ما رو میترسونه و برامون امکان مرگ رو متصور میشه …این البته فقط در مورد خودمونه و در مورد تک تک نزدیکان و جامعه و کشور …و جهان هم همچین امکانهایی رو متصور میشیم و این میشه که همواره در استرس و حالت بقا زندگی میکنیم

      در صورتیکه قلب ما که جایگاه روح هست و محل ایجاد احساسات عالی مثل شکر گزاری و ستایش و شادی اگه کنترل رو بدست بگیره سیستم پاراسمپاتیک همواره فعاله و بدن در شرایط ترمیم و باز سازی هست و نتیجه هم میشه سلامتی روحی ،جسمی و تناسب فکری و جسمی

      کاری که ما باید انجام بدیم اینه که بیشتر روی قلب و احساسات متعالی کار کنیم و اونا رو پرورش بدیم تا احساسات بقا محور و علم جدید داره به این سمت میره تا با پرورش این احساسات با مراقبه و….هم سلامت جسمی و هم سلامت روحی و هم موفقیت و در پی اون شادی و شکر گزاری رو بیشتر و بیشتر کنه و دیگه بعد از اون حتی نیاز به دارو هم کم میشه و انسانها در آرامش صلح شادی خواهند بود و این انرژی تک تک انسانها بر انرژی جمعی هم اثر خواهد گذاشت و دنیای سالمتر و آرامتر و زیباتری رو خواهیم داشت😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/04/16 16:10
      مدت عضویت: 1158 روز
      امتیاز کاربر: 13514 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 756 کلمه

      گام ۶۵ عملکرد ذهن و قلب در زندگی روزمره

      به نام خدا 💞💞

       آگاهی از عملکرد ذهن و قلب سرآغاز تحول از این در روزگار ما خواهد بود.

       این کارتون دقیقا حال منه من آدم ترسویی هستم که برای کوچکترین کارها می ترسم همیشه در حال تذکر دادن به بچه هام هستم حتی موقع حمام هم نگران سرخوردن آنها بودم.ازبیرون رفتن با رفیق ناجور ، نت گردی های بی مورد ،حوادث و بیماری ها برای عزیزانم… میترسیدم.این ترسهادر ذهن من رژه می رود.ترس هایی در مورد خودم مثل ترس از قضاوت نادرست ترس ازرانندگی ترس از تصادف ، ترس از قضاوت نادرست .ترس از رقصیدن… 

      درسته حتی از رقصیدن هم می ترسم بعضی وقتا که آهنگی می گذارم و بادخترم میرقصیم  فکر می‌کنم کار اشتباهی کردم خداوند را ناراحت کردم.

      درصورتی که قلبا آدم شادی هستم و دلم می‌خواهد مسافرت بروم دلم مجلس رقص و عروسی و شادی می خواهد. شرکت دردورهمی هایی که بگو بخند داشته باشند می خواهم .گشت و گذار در باغ وکوه را می خواهم عاشق آب بازی در دریا وا ستخرم.از پیاده روی صبحگاهی در جاده های سرسبز به وجد می آیم.عاشق گل و پرنده و حیوانات هستم .

      ولی نمی‌دانستم پس چرا یه دفعه عصبانی می شوم سر چیز کوچک با بچه ها دعوا می کنم چرا وقتی میگن ناهار و شام بریم بیرون من قبول نمیکردم .چرا هرچه میگذرد ترسوتر می شوم .چرا انگار در یک جدال قرار می گرفتم. دوست داشتم بیرون برم  دوست داشتم خرید کنم ولی یکدفعه منصرف مبشدم .این دلایل نشان عدم هماهنگ بودن عملکرد قلب و ذهن منه 

      با انجام این تمرین ها سعی می کنم بتوانم قلب و ذهنم را هماهنگ کنم مخزن ذهنم از افکار منفی خالی کنم ولی در این مسیر کودک نوپایی  بیش نیستم .تلاش می‌کنم تا بتوانم این ذهن جایگاه شیطان و افکار منفی رو با قلب و روحی که خواستار شادی و سلامتی و آرامش است هماهنگ کنم تا بتوانم زندگی خود و خانواده‌ام را تجربه کنم.

      ذهن ناخودآگاه است که توسط روزمره تنظیم شده و فعالیت می‌کند قلب نماد روح انسان که طالب شادی و آزادی و لذت بردن است.

      این فیلم نشان دهنده قدرت و تسلط ذهن بر رفتار انسان است و نشان دهنده خوردن برابر با تصویر ذهنی پیام چاقی و خطر است. ذهن با قلب هماهنگ شود از زندگی لذت می‌بردو شاد است به همه امورات زندگی می رسد.

       با برنامه ریزی ذهن می شود از زندگی لذت برد از غذا خوردن لذت ببرد و متناسب بود .

      آدم خیلی کارها دوست دارد انجام دهد ولی از ترس و نگرانی های بیجا که خودش داره نمیتونه انجام بده وهمیشه درحال بد و افکار منفی است چرا ؟چون ما انسان ها از سه بخش روح ،ذهن و جسم تشکیل شده قلب همان نماد روح ماست .

      ✳روح ، آزادی و شادی و لذت بردن وآرامش و هرچه خیر و خوبی هست را دوست دارد.✳اما ذهن مثل موجود زنده که بسیار ترسو است می‌ماند این موجود فقط با فعالیت در گذشته و آینده میتونه زندگی کنه زنده بمونه.⛔درحال نمیتونه زنده باشه و فعالیت کنهچون هیچ شناختی از آینده نداره به خاطر ترس همه چیز براش گنگ و مبهم است پس همیشه کارش این است که انسان را بترسونه و استرس و نگرانی بده اینقدر استرس نگرانی جلو میره که  حتی مرگ خودمون یا عزیزانم رو هم میبینیم.ما را غرق در غم و ناراحتی و گریه سرایی می کند.

      ✳پس با درک عملکرد ذهن و قلب در لحظه ی حال باید زندگی کنیم و لذت ببریم .

      اما روح ما از جنس خود خالق است و همه چیز آگاه است به دنبال آرامش و شادی و لذت بردن و حالا خوب و هر صفت خدا گونه‌ای دیگر است .

      🔴ما جانشین خداییم  ما شاهزاده ایم. پس جانشین شاهزاده باید غرق آرامش و شادی و سلامتی و لذت ثروت ….باشد نه بیماری ، ترس ،فقر ، نگرانی و بی پولی…

      هرچند دشمنی  قسم خورده به نام شیطان داریم ولی با توجه به خدای درون خودمان می‌توانیم گول شیطان رو نخوریم و تسلیم شیطان با افکار منفی اش نشیم .

      وقتی موفق می شویم و به همه خوبیها می رسیم که ذهن را آموزش بدهیم و افکارمان را کنترل کنیم وهماهنگ با خواسته هایی که داریم بکنیم.

      ✅  با هماهنگ کردن عملکرد ذهن و قلب از قید و بند تمام نگرانی ها و استرس ها خارج یشیم وبه هیچ‌کدام فکر نکنیم و حالمون رو بد نکنیم .

      اون موقع ما شادی و آرامش داریم .همین حال خوب ما باعث میشه ما فرکانس و انرژی مثبت را به جهان بفرستیم وتمام اطرافیان  ما هم با ما هماهنگ و دراون فرکانس قرار می‌گیرن نه تنها روی خودمان بلکه از اطرافیان هم تاثیر میذاریم و همه چیز در جهان ما زیبا و نیکومی شود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1400/03/31 01:40
      مدت عضویت: 1583 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 853 کلمه

      به نام خدای مهربان🌸با سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان پرتلاش🪴انیمیشن عالی و آموزنده ای بود راستش وقتی که داشتم انیمیشن را می دیدیم همش یاد کارای خودم در طول عمرم افتادم که چه زمانهایی دوست داشتم کارهایی را که ازش لذت میبرم انجام بدم و بعد با افکار بیهوده و غلط اون شادی ها و لذت ها را بر خودم حرام میکردم، مثلا همیشه وقتی می خواستم چیزی بخورم اول ی ترس و دلهره ای توی دلم می افتاد که الان این شیرینی را بخورم چاق میشم، این غذا چاق کننده س، این نوشابه منو چاق میکنه، وای هم دلم می خواد بخورم و هم میترسم چاق بشم و بعد یا با دلهره و استرس شروع به خوردن میکردم و بعدش بشدت دچار عذاب وجدان و استرس بیشتر میشدم که خودش عامل مهم چاقی بود و یا از خوردنش صرف نظر کردم ولی همیشه حسرت خوردنش را داشتم….با دیدن این انیمیشن فهمیدم که ذهن چه نقش عجیب و غریبی در زندگی ما داره!!!!!!! همیشه بدترین اتفاقات را در نظرمون میاره تا نگران مون کنه و ما را به همون سمتی که خودش می خواد ببره… دقیقا برای خوردن تصور چاقی و بیماری و در نتیجه مرگبرای شادی و تفریح تصور اتفاقات خطرناک و درنتیجه مرگبرای لذت بردن از لحظه ها باز هم تصور قضاوت های مردم و اینکه مردم چی میگن؟؟!!! و آبروت میره و….و همه ی اینها یک حسرتی شد بر دلمون و در عوض دلمون را پر کرد از استرس و نگرانی و دلشوره و در نتیجه یک زندگی ناآرام و پر از غم و غصه و نگرانی و دغدغه و به دور از هر نوع شور و نشاط و آرامش و آسایش…..من نمیدونستم که همه ی این رفتارها تاثیر منفی باورهای ذهنی غلط و اشتباهه که طی سالها آموختم و مرا از شاد بودن و لذت بردن و درست زندگی کردن دور میکردن…

      تازه متوجه شدم که چقدر همیشه قلب و ذهنم با هم در تعارض بودن و همین تعارض وناهماهنگی بین و قلب و ذهن زندگی منو پر از استرس و دغدغه و فشار و نگرانی کرده بود….هر کار خوب و درستی را که قلبا دوست داشتم و می خواستم انجام بدم ذهنم اینقدر درباره ی اون صحنه های نگران کنند و استرس زا ایجاد میکرد که من منصرف می شدم یا اگر هم انجام میدادم با کلی نگرانی و دلشوره همراه بود که نه تنها لذت نمی بردم بلکه بیشتر رنج می بردم و خسته و پشیمان می شدم….چون ذهن ما همیشه یا به زمان گذشته میبره و با یادآوری خاطرات و اتفاقات تلخ گذشته روح و روان ما را پریشان میکنه و ی عالمه استرس به ما وارد میکنه و یا ما را به زمان آینده میبره و نگران مون میکنه و ما را می ترسونه که نکنه این اتفاق بیفته یا نکنه فلان مشکل پیش بیاد و کارش ایجاد استرس و نگرانیه..انگار کلا قصد داره ما را از زمان حال و زندگی کردن در اکنون و لذت بردن در همین زمانی که هستیم غافل کنه و ما را از  لذت های زندگی محروم کنه…خداوند در قرآن چقدر زیبا می فرماید «مؤمنین کسانی هستند که نه غم و انده گذشته را دارند و نه ترس از آینده» چون فکر کردن به گذشته ما را اندوهگین و ناراحت و غمزده میکنه و فکر کردن به آینده ما را می ترسونه و دلشوره و استرس در ما ایجاد میکنه…بخاطر همین من خیلی وقتها مدت طولانی غرق در خاطرات تلخ گذشته میشدم و غمگین و ناراحت و افسرده و همیشه ی دلشوره ی بی مورد و بی دلیل داشتم وهمیشه فکر میکردم هر کس از پله میره بالا حتما می افته، اگر بره خیابون حتما تصادف می کنه، اگر بره پارک یا تفریح دیگه حتما می افته دست و پاش می شکنه یا توی رودخونه غرق میشه، اگر فلان غذا را بخوره مریض میشه، فلان شیرینی را بخوره چاق میشه.یا مثلا خودم بارها بوده که مبلغی پول داشتم تصمیم گرفتم قطعه زمینی بخرم و بعد با خودم گفتم نکنه بخرم زمین ارزون بشه یا روی دستم بمونه یا روش ضرر کنم و یا ماشینی را دوست داشتم اما گفتم نکنه تا من بخرم ارزون بشه یا نکنه تصادف کنم و سرمایه م را از دست بدم و همین افکار غلط باعث می شد که خیلی موقعیت های عالی را از دست بدم.و کلا همش اسیر افکار منفی بودم و رنج می کشیدم…و الان فهمیدم که همه ی این افکار منفی تاثیر آموزش باورهای ذهنی منفی و غلط بوده و میشه ذهن را آموزش داد با باورهای صحیح و درست و احساس خوب و در این صورت می تونیم بین ذهن و قلب مون هماهنگی بوجود بیاریم و افکار غلط را از خودمون دور کنیم هر کاری را که دوست داریم و قلب مون فرمان میده با خیال راحت و با احساس خوب انجام بدیم و لذت ببریم…آنچه را که دوست داریم با آرامش بخوریم و لذت ببریم و چاق نشیم …از شادی نترسیم از خوردن غذاهایی که دوست داریم نترسیم بلکه با احساس خوب شاد باشیم و از خوردن غذاهای دوست داشتنی لذت ببریم.می تونیم با ساختن باورهای صحیح در ذهن مون زندگی شاد و آروم و زیبایی را با اندامی متناسب و زیبا تجربه کنیم.به امید آن روز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/24 17:52
      مدت عضویت: 1703 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,363 کلمه

      سلام 

      گام ۶۵ 

      عملکرد مغز و قلب در زندگی 

      در مغز اطلاعاتی مثل 

      ترس از مرگ

       آینده نگری منفی (کشیدن نقشه ی ذهنی منفی)

      ترس ازچاق شدن 

      ترس از طرد شدن 

      ترس از غرق شدن 

      ترس از کمبود وقت

      و … 

      ذخیره است و این ترسها حتی یه درب ساده رو نمیزاره باز کنیم . 

      قلب و تمام اعضای بدن ما مشتاق لذت بردن هستند اما محتویات ذهن ما نمیزاره ما به لذت برسیم .

      ما اگه لاغری با ذهن رو خوب یاد بگیریم متوجه میشیم باید ذهنمون رو از محتویاتی پر کنیم که با خواسته ی قلب و تمام اعضای بدنمون همسو بشه . 

      وقتی ذهن ما با بقیه ی اندامهای ما همسو بشه اجازه میده شادی در وجود ما گسترده بشه . اجازه میده دست به کارهایی بزنیم که قبلا ترس ؛ مانع رسیدن به اون شده بود . کارهایی که با انجامش احساس بهتری در وجود ما جاری میشه . 

      ترس یکی از موانع ذهنیه که اجازه نمیده ما از زندگیمون لذت ببریم . مثلا

       ترس از بیماری 

      ترس از ازدواج نکردن

       ترس از بچه دار نشدن 

      ترس از کم سواد بودن و مورد تمسخر واقع شدن

       ترس از برخورد نامناسب دیگران

       ترس از استرس

       ترس از حتی همین گوشیها و وای فای ها و امواج الکتدو مغناطیس 

      ترس از کمبود وقت و تمام نکردن کارها

       ترس از آشفتگی . 

      ترس از رانندگی ترس از حرف مردم  و ….

      این مانعِ ترس در وجود ما خیلی عظیمه .

       اما اگر یاد بگیریم چطور با ذهنمون عمل کنیم که عکس العملش بشه شجاعت خیلی از این ترسها از بین میره . 

       یکی از راههاش اینه بپذیریم این ترس ها فقط توهم هست و واقعیت ندارند . خیلی از ترسهای ما اصلا اتفاق نمی افتند   . ترس رو ما با خودمون حفظ می کنیم چون فکر می کنیم برامون لازمه . یا حتی فکر می کنیم  طبیعت بدن ماست . اینها الگوهای اشتباه ذهنیه . ما هیچ نیازی به ترس نداریم . ترس از نبودن ایمانه . وقتی ما ایمانمون رو زیاد کنیم ترس از بین میره . ترس برای ذهن و بدن ما غیر طبیعیه . 

       ترس یه عادته و چون زیاد تکرارش کردیم چرا فکر می کنیم طبیعیه؟  ‌ چون علت ایجادش فرمولهای ذهنیست و اونم به خاطر ورودیهاییست که ما به خودمون دادیم و آموختیم و یادگرفتیم . یعنی اونقدر ورودیهایی به خودمون دادیم  که ترس برای ما شد یه چیز خیلی خوب که طبیعیه که در زندگی هممون باشه . معنی تقوارو هم ترس از خدا معنی کردند . خدای من به خدا دلم میخواد از این آموزشها  گریه کنم . ذهن ما رو از چه اطلاعاتی پر کردند مخصوصا ورودیهای دینی که اگه از خدا بترسی خوبه . خوف و رجا همیشه با همه و هزاران آموزش مزخرف دیگه که کتابهای دینیمون سرشار از این مفیددانستن و طبیعی دانستن ترسهاست . مثلا دیشب من فیلم شبکه ۱ رو دیدم . یعنی واقعا اونقدر مزخرف بود که حیفم اومد چرا وقت خودمو دادم به این فیلم . باورهای بیخود ترسهای الکی اطلاعات دینی ناصحیح . واقعا چقدر ذهن ما آدما از وردیهای اشتباه پر میشه و آخرش میخوان به چه نتیجه ای برسن  ‌ هیچی . ترس بیشتر . انحرافات بیشتر و ناامنی بیشتر و گسترش فساد بیشتر .

      وقتی ما ورودیهای مخرب به خودمون ندیم  ترس ها در ومود ما تکرار نمیشن کم کم عادت به این کار از وجودمون میره و یاد میگیریم باید لذت ببریم و لذت بردن از زندگی رو برای خودمون حلال بدونیم نه رنج کشیدن رو . واقعا دین ما پر از اطلاعات خلاف افرینشه . البته مفسرین و نویسندگان و تحلیل کنندگان دینی کلا در راه اشتباه رفتند و به بقیه هم این راه اشتباه رو انتقال دادند . همه ی اونها مرتب با ترسها زندگی میکنند و مرور این همه ترسها وجودشون رو اینقدر طالب گناه و فساد کرده و آقازاده های فاسد زیادی رو برای ما ایجاد کرده . 

      چقدر این فایل تناسب بین ذهن و تمام اندامهای بدن رو زیبا نشون داده بود . چقدر فرمولهای ذهنی ذخیره شده در ذهن مهم هستند . چقدر در انتخابهای  ما تاثیر گزارن . 

      خدا رو شکر که ما راه رسیدن به آرزوهامون رو پیدا کردیم . 

      اگه احساس خلاء و ناتوانی میاد این احساس واکنش به باورها و فرمولهای ذهنیه . 

      اگر ما رفتار ولع آمیز و پرخوری رو ایجاد می کنیم این رفتار واکنشیه به فرمولهای ذهن . 

      وقتی فرمولهای ذهنی با کل بدن همسو بشه  فرمولهای الهی شروع به کار می کنند . اون وقت واکنشهای ما متفاوت میشه . 

      پاکسازی کنیم حالا که شناختیم پاکسازی کنیم فرمولهایی که نا همسو با اصل آفرینش ما هستند . ترسها روبا دلیل و مدرک به خودمون ثابت کنیم که اشتباهن . در تغییر فرمولهای ذهنی  حرکت کنیم . 

      پرخوری برای بدن ما طبیعی نیست . پرخوری فقط یه واکنشه که در اثر  فرمولهای اشتباه ذهن پدید میاد 

      اندازه خوردن هست که طبیعت بدن ماست . 

      اندازه  خوردن  یعنی اونقدری که ما  احساسمون خوبه . این که ما احساس خوبی نسبت به مواد غذایی داشته باشیم طبیعت بدن ماست . چاقی برای جسم ما غیر طبیعیه . تنبلی برای بدن ما غیر  طبیعیه . اگه ایجاد میشه به خاطر فرمولهای ذهنیه . اگه میخوایم واکنشهامون تغییر کنه باید عادت کنیم که طور دیگری ببینیم نگرش کنیم بشنویم و  عمل کنیم . لاغری کم خوردن نیست . فرمولهای  لاغری (در موردن خوردن ) صحیح خوردنه . اگر در غذا خوردن عجول هستیم چون فرمولهای ذهنی چاق شدن از این مواد غذایی ، نخوردنهای به اجبار ، محدودیت و کمبود در ذهن ما ذخیره شده اونا میاد جلوی چشممون و احساس مارو فوق العاده بد می کنه و  مارو به زیاد خوردن می کشونه وقتی بدونی این غذا همیشه هست اصلا کسی نمیخواد اینارو از تو بگیره . فراوانی همیشه هست . کم کم دوست داریم مواقع بیشتری در کنار سفره بمونیم نه اینکه تند و تند بخوریم . ما از فرمولهای ذهنیمون موقع غذا خوردن میترسیم و برای اینکه فرمولها شروع به کار نکنند سریع فقط میخوریم و عبور میکنیم . 

      ما به خاطر فرمولهای اشتباه مربوط به ترس به خودمون اجازه نمیدیم  لذت صحیح از غذا ببریم و سبب واکنش غیر طبیعیه تند خوردن و زیاد خوردن و …. میشیم . 

      لاغری زجر دادن نیست . لاغری لذت بردنه . لاغری تغییر باورهای ذهنیه که منجر به ایجاد واکنشهای لاغر کننده میشه . ما فقط کافیه مرور کنیم تا  عادت کنیم به سبک زندگی جدید . سبک زندگی جدید ناشی از تغییر فرمولهاست . وقتی فرمولهای ذهن ما همسو و هم جهت و همگام با سایر اعضای بدن بشه و همگام با کل آفرینش بشه ما خیلی راحت لاغر میشیم . 

      خودمون مشتاق لاغری میشیم . تنها علتی که برخی از دوستان هنوز از این فایلها و دوره ها نتیجه نگرفتن اینه که اونا هنوز یاد نگرفتن مسیر لاغری رو . یا اگه یاد گرفتن چون دیگه ادامه نمیدن یادشون میره و دوباره مسیر غیر طبیعی اما آشنای چاقی رو انتخاب می کنند . ما باید با لاغری آسان آشنا بشیم هرچقدر بیشتر تکرار و تمرین و ممارست داشته باشیم نقشه های ذهنی ما متفاوت تر از قبل میشه ‌ . با تغییر نقشه های ذهنی و استمرار در ثبت این آموزشها و ثبت  نقشه های جدید  خروجی ما و نمایشگر ما که رفتارهای بیرونی هستند تغییر می کنه . چه رفتارهای مربوط به خوردن و چه رفتارهای مربوط به احساس و افکار . 

      من الان گام ۶۵ رو دارم طی می کنم خدا میدونه چقدر درکم نسبت به قبل از آغاز این دوره تغییر کرده چقدر عملکردم متفاوت شده . چقدر گفتگوهای ذهنیم متفاوت شده . خدا میدونه چقدر بهتر از قبل فهمیدم که چه کار کنم که واکنش بدن و رفتار من بشه لاغری . 

      فقط هم به دلیل داشتن استمرار در گوش دادن به آموزشها و خوندن متنها و نوشتن ها و بعد هم استمرار در نوشتن تمرینات بود . من تغییر ذهنیتم رو احساس می کنم و میبینم الان که گام ۶۵ هستم چقدر احساسها و عملکرد من نسبت به قبل بهتر شده حالا از فردا که همراه با استاد گرامی دوره ورود به سرزمین لاغرها رو هم شروع کنم چه شود . و پس از پایان دوره چه نتایج عالیی نصیبم بشه . البته من این صد گام رو بازهم ادامه میدم تا دوره تموم بشه . و فردا هم به امید خدا دوره ی ورود به سرزمین لاغرها رو شروع میکنم . در تمامی این زمانها ذهن من داره اطلاعات صحیح واردش میشه و خدا میدونه چه نتایج عاااالیییییی در انتظار من هست . 

      خدایا سپاسگزارم 

      استاد ازتون ممنونم 

      فاطمه سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/01/17 19:03
      مدت عضویت: 1656 روز
      امتیاز کاربر: 28201 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,387 کلمه

      من باید عمیقتر به این انیمیشن نگاه کنم و برداشت خودم رو بنویسم .
      انسان از سه بخش که جسم و روح و ذهن هست تشکیل شده و ذهن انسان جایی هست که شیطان در اونجا نشسته و قلب ما یا روح ما جایی هست که فقط خداوند در اون هست و جسم ما که فقط تجربه کننده هست .

      ذهن انسان بسیار قدرت داره چونکه شیطان اونجا رو انتخاب کرده چرا جای دیگه رو انتخاب نکرده مثلا دست یا پا ؟چون میدونه افکار ما چقدر قدرت دارن و میتونن ما رو خوشبخت یا بد بخت بکنن.حالا هر چقدر به صدای قبلت گوش بدی اون نجواهای منفی صداشون کمتر و ضعیفتر میشه و بلعکس هر چقدر به صداهای ذهنت گوش بدی اون نجوا های مثبت صداشون کمتر و ضعیفتر میشه تا جایی که دیگه ممکنه ما اصلا صدایی از اون نشنویم .

      پس هر فکری رو مرور نکن و هر فکری ارزش مرور کردن نداره اگر دیدی فکری حالت رو بد میکنه اون رو رها کن و بدون اون فکر از طرف شیطان هست و چون نتیجه ی مرور هر فکر از اولش مشخص هست و اصلا چیز پوشیده ای نیست پس میتونید تصمیم بگیرید مرورش کنید یا نه ؟حالا تصمیم با خودتون هست .

      این آقا در اول انیمیشن برده ی ذهنش و افکار و باورها و اندیشه هاش بود و همان طور زندگی میکنه که اون ذهن منفی بافش بهش میگه و خیلی نگاه سطحی و غیر درستی به همه چیز داره و ما بار ها گفتیم برای رسیدن به خواستها و تجربه کردن خواسته ها باید ذهن و روح در هماهنگی با هم باشن و اگر ذهن و اون خواسته های روح ما با هم در تضاد باشن ما دچار سردرگمی و ناراحتی میشیم .دقیقا مثل این آقا دلش یه خواسته هایی رو میخواد اما ذهنش به خاطر افکار منفی اجازه ی تجربه کردن بهش رو نمیده (نمونه ی واضح این انیمیشن برای همه ی ما این بود که وقتی ورژیم داشتیم دلمون میخواست مثل بقیه بخوریم غداهای خوشمزه و رستورانی و انواع دسرها رو بخوریم اما ذهن منفی باف و چاق ما میگفت نخور چون نتیجه اش کلی اضافه وزن هست و واقعا هم اگر من مجبور به خوردن غذاهای غیر رژیمی میشدم مثلا در سفر یا رستوران و یا عید نوروز و ….با اون افکار منفی که داشتم تجربه اش کلی چاقی قابل لمس میشد و ترس و وحشت بیشتر از غذا خوردن میشد )

      پس ذهن رو باید ما با آموزش دادن و دادن آگاهی ها پرو رش بدیم تا با روح ما در هماهنگی کامل باشه و ما به سمت موفقیتها و سعادتها و نعمتها حرکت کنیم اما اگر ذهن رو رها کنیم با هر چیزی از اطراف ما پر بشه و ورودی غیر مناسب به اون بدیم دیگه هماهنگ شدن با روح و رسیدن به خواسته ها کار سختی میشه .چون اکثر مردم جامعه افکار و سطح فکر و باورهای غلطی دارن و زندگی سختی دارن اگر ما میخواییم زندگی مثل اونها رو تجربه نکنیم پس باید اگاهانه خودمون بهش ورودی بدیم نه هر چیزی رو از اطراف وارد ذهنمون کنیم .

      روح ما یا همون قلب ما یک تیکه از وجود خدا هست پس هر چه صفات خدا گونه هست ما هم باید داشته باشیم مثل شادی و آزادی و سلامتی و خوشبختی و دانایی و آگاهی و ثروتمند بودن و بخشنده بودن و مهربان بودن و …..و اگر نداریم هم مطمعنا دوست داریم داشته باشیم و اینها در وجود ما هستن که حالا بر اثر تربیت و شرایط و یا جامعه و یا اطرافیان و یا رسانه ها ممکنه ما از اونها دور شده باشیم اما با قرار گرفتن در مسیر صحیح آموزش میتونیم به همه ی این صفات برسیم و اینها رو باید حق طبیعی خودمون بدونیم و برای رسیدن به اونها تلاش کنیم البته نه فقط تلاش فیزیکی باید اول تلاش ذهنی کنید و خودتون رو از قید و بند تمام افکار منفی و کمبودها و بیماریها و مشکلات و نداریها و ….. رها کنید و فقط بر روی خولسته ها تمرکز کنید و به سمت اونها حرکت کنید همانطور که این فرد نمیتونست به هیچ کدوم از خواسته هاش برسه و اونها رو تحربه کنه چون ذهنش پر از افکار منفی بود و این فرد در اون اوایل فقط جسمش زنده بود اما با مرد ه ها هیچ فرقی نداشت چون از زندگیش لذت نمیبرد و حال دلش خوب نبود پس اگر زنده هستید و زندگی میکنید به پاس قدردانی از خدای خوبمون به خاطر زنده بودنمون باید از هر لحظه ی زندگی لذت ببریم اونطور که خودمون دوست داریم و بی خیال حرف مردم و افکار اونها باشیم و فقط و فقط در لحظه ی حال برای خودمون باید زندگی کنیم که آرامش داشته باشیم و بتو نیم لذت ببریم و گرنه با ترس و نگرانی از آینده و و افسوس از گذشته هیچ وقت زندگی خوبی رو تجربه نخواهیم کرد و راضی نخواهیم بود .

      رمز و راز مو فقیت هر انسان احساس خوب داشتن و لذت بردن از زندگی هست و این خودش بالاترین نوع سپاسگزاری از خداوند هست اگر اینها باشه به دنبالش آرامش،و موفقیت و سعادت و خوشبختی هم میاد و اگر ما موفق و شاد و خوشحال باشیم قطعا بر روی دنیای اطرافمون هم تاثیر خواهیم گذاشت و اونها هم در حال بهتری خواهند بود .(مثل قسمت آخر انیمیشن )

      پس همگام و هم صدا با قلب خودتون باشید نه ذهنتون و به ندای درونی قلبیتون گوش بدید تا به بهترین راه ها هدایت بشین و اگر به صدای اون منفی باف و یا شیطان درون که جایگاهش در ذهن ما هست گوش بدیم نتیجه جز افسردگی حال بد و مشکلات و بیماری و … نخواهیم داشت
      چون این شیطان قسم خورده نزاره اب خوش از گلوی ما پایین بره پس تا زنده هستیم اون تمام سعی و تلاش خودش رو میکنه از طریق افکار و اندیشه و باورهای محدود و منفی ما رو منحرف و گمراه کنه و اما باید ما هم تا زنده هستیم آگاه باشیم و روی خودمون کار کنیم در واقع ورودیهای ذهن رو کنترل کنیم و هر فکر و حرف و باوری و اندیشه ی رو وارد ذهنمون نکنیم تا بتونیم صدای قلبمون رو گوش گنیم و گمراه نشیم و به بهترین مسیرها هدایت بشیم .

      خداوند خودش بارها در قران به مخلصون اشاره کرده و گفته به اونها پاداش عظیم میده مگر مخلصون چه کسانی هستن ؟افرادی هستند که عاری از هر گونه نا خالصی مثل خشم کینه و نفرت و حسادت و عیبت و تهمت و افکار منفی و استرس و نگرانی و … هستن و بارها خداوند در قران گفته مومن واقعی کسی هست که نه غم داره نه اندوه پس بازم اگر فکر کنی میبینی غم و اندوه از همون ناخالصیها میان و ناخالصیها هم برای فردی هستن که در گذشته و آینده زندگی میکنه و در لحظه ی حال نیست و همچین فردی آرامش نداره و قطعا حال خوب نداره و قطعا نمیتونه حتی خداوند رو درست عبادت کنه و به یاد خدا باشه و قطعا دچار مشکلات و دردسرهای زیادی میشه .چون خداوند بارها در قرآن گفته یاد کنید مرا تا یاد کنم شما رو

      این آقا بسیار افکار بد و حال بد داشت و اما بلخره یه روزی به ندای درونی اش که به دنبال شادی و آرامش و لذت بردن بود گوش داد و تمام خواسته های روح رو تجربه کرد من هم به دنبال تجربه کردن خواسته های روحم هستم مثلا تجربه ی :
      آزادی در این دنیا
      شادی درونی و بیرونی
      آرامش در تک وک لحظه هام
      سعادت و خوشبختی
      سلامتی کامل
      ثروت بی نهایت
      عمر طولانی
      اندام زیبا و لاغر
      جوانی و شادابی
      موفقیتهای زیاد
      شخصیت زیبا و جذاب
      بودن در کنار همسر و فرزندانم و دیدن موفقیتها و خوشبختی و سلامتی و آرامش،و شادی کامل اونها
      عزت نفس و اعتماد به نفس عالی
      روابط عالی با همه
      ایمان و تو کل واقعی و قوی به خداوند
      زندگی کردن با ورهای توحیدی قوی و رفتن به مدارهای بالاتر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 1 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم