0

ترکیب احساس و رفتار (هفتم)

نقش احساس سیری در لاغر شدن
اندازه متن

لاغر شدن از تکرار افکار و رفتاری که در شما احساس لاغر شدن ایجاد می کند حاصل می شود.

هر تغییری از گام های کوچک شروع شده است.

هر موفقیتی از تغییرات کوچک آغاز شده است.

هر مسیر طولانی با برداشتن گام های کوچک طی شده است.

و زندگی ما از سپری کردن روزهایی که زنده بوده ایم شکل گرفته است.

چند روز دیگر تولد 40 سالگی من در این دنیای فیزیکی است.

40 عددی دو رقمی است که از بیش از 14.600 روز تشکیل شده است.

آنچه امروز هستم حاصل زندگی کردن در این چهارده هزار و ششصد روز است.

چاق شدن نتیجه زندگی کردن روزهایی زیادی است که افکار، رفتار و احساس چاق شدن داشته ایم.

نکته جالب توجه این است که ما خاطره چندانی از روزهایی که تازه مسیر چاق شدن را شروع کرده ایم در ذهن نداریم.

چرا؟

چون تغییرات کوچک برای ذهن ما اهمیتی ندارد. به این دلیل که از تغییرات کوچک احساس خاصی در ما ایجاد نمی شود.

ما از زمانی متوجه چاقی خود شدیم که تفاوت را احساس کردیم.

لباس های ما تنگ شده بود، جسم ما تغییر کرده بود و حرف های اطرافیان درباره چاق شدن خود را می شنیدیم.

در واقع ما زمانی متوجه چاقی شدیم که نتیجه آن همه روزهایی که در مسیر چاقی حرکت کرده بودیم مشخص شده بود.

سختی ماجرای تغییر کردن این است که تغییراتی که به صورت ناآگاهانه در ما شروع می شود و ما هر روز یک قدم در آن مسیر حرکت می کنیم برای ما قابل توجه یا شناسایی نیست تا زمانی که نتیجه آن را تجربه کنیم.

در واقع بی خیال مسیر تغییر هستیم و اهمیتی به تغییرات کوچک افکار و رفتار خود نمی دهیم تا اینکه با نتیجه روبرو می شویم.

و این روند به این دلیل است که ما آگاهانه تصمیم به تغییر نگرفته ایم.

اما زمانی که از تغییرات ناآگاهانه خود متعجب شده و در رنج و سختی قرار می گیریم و به صورت آگاهانه تصمیم قاطع برای تغییر شرایط و وضعیت خود می گیریم هر روز انتظار تغییرات بزرگ و رسیدن به نتیجه نهایی را داریم.

این چالشی است که بسیار از افراد را به سمت شکست خوردن هدایت می کند.

بارها درنوشته های شرکت کننده ها درباره عجله داشتن آنها برای لاغر شدن خوانده ام. عجله ای که باعث نادیده گرفتن تغییرات کوچک و انتظار برای رسیدن به نتیجه نهایی می شود.

از آنجایی که هر تغییری با سپری کردن گام های کوچک رخ می دهد این افراد از برداشتن گام های کوچک خسته شده و احساس شکست و ناتوانی برای لاغر شدن می کنند و مسیر لاغری را رها می کنند.

این مثال در جنبه های مختلف زندگی صدق می کند و به وضوح می توانید نمونه های آن را در زندگی خود پیدا کنید.

در مثالی مشابه من تا سن 35 سالگی در شرایط سخت شغلی و مالی بودم.

آن شرایط حاصل 35 سال ساخته شدن فرمول های ذهنی من و زندگی کردن بر اساس آن آموزش ها بود.

به لطف خدا با قدرت ذهن آشنا شدم و قصد کردم شرایط زندگی ام را تغییر دهم.

عجله برای تغییر کردن باعث شد در همان سال اول و دوم بارها احساس شکست و ناامیدی به من دست.

چرا که انتظار موفقیت و تجربه ثروت و خوشبختی و سایر شرایط در زمان خیلی کوتاه را داشتم و این انتظار سبب شده بود که برای تغییرات کوچکی که در زندگی ام ایجاد می شود ارزش و اهیمتی قائل نشوم.

به لطف خدا خیلی زود به این آگاهی رسیدم اگر قصد تغییر دادن زندگی ام را دارم باید همانگونه که 35 سال هر روز بر اساس آن فرمول های اشتباه ذهنی زندگی کرده ام اکنون نیز هر روز بر اساس فرمول های اصلاج شده ذهنی زندگی کنم.

تکرار زندگی بر اساس آگاهی های جدیدی که کسب می کنم مرا به نتایج عالی که انتظارش را دارم می رساند نه عجله کردن برای رسیدن به موفقیت.

این فرمول درمورد لاغری هم صادق است.

اگر نیت لاغر شدن دارید باید همانگونه که مدت ها بدون نیت چاق شدن در مسیر چاقی حرکت کردید و هر روز بدون نگرانی از اینکه پس چرا چاق نشدم؟ زندگی را ادامه دادید تا به نتیجه چاقی جسم خود رسیدید اکنون نیز هر روز بر اساس فرمول های جدید لاغری ذهن خود زندگی کنید و این روند را ادامه دهید تا به نتیجه لاغری جسم خود دست پیدا کنید.

برای رهایی از عجله کردن و ایجاد اشتیاق برای ادامه دادن در مسیر لاغری باید به تغییراتی که در افکار و رفتارتان ایجاد شده است توجه کنید.

آنها را بزرگ و ارزشمند بدانید و برای آن تغییرات به ظاهر کوچک خوشحال و سپاسگزار باشید و مطمئن باشید اگر همین تغییرات کوچک را ادامه دهید و هر روز تکرارشان کنید شما رابه نتیجه بزرگ که لاغر شدن است می رساند.

راهی جز این برای لاغری صحیح و ماندگار نیست.

برای آرام کردن ذهن نجواگر که همواره ما را از نتیجه نگرفتن و موفق شدن می ترساند و امیدمان را کمرنگ می کند باید از قدرت نوشتن و تمرکز بر خواسته ها (لاغری) است استفاده کنیم.

انجام تمرینات به خوبی می تواند شما را در مسیر لاغری با ذهن نگه دارد.

وقتی درباره آنچه آموخته اید، فکر می کنید و می نویسید شما به سادگی افسار ذهن ناآرام خود را گرفته و در مسیر لاغری با ذهن هدایتش می کنید.

به همین دلیل همیشه تاکید بر انجام تمرینات،‌ نوشتن تمرینات و خواندن نوشته های دیگران دارم.

این فرمول ساده اما بسیار تاثیرگذار در آرام کردن ذهن و قرار دادنش در مسیر تغییر کردن است.

زمانی که شما برای مدتی مشغول یادگیری،‌ فکر کردن و نوشتن باشید به مرور این فرمول در ذهن شما به عادت تبدیل می شود و به راحتی شما هر روز با اشتیاق این مراحل را انجام می دهید.

ذهن شما مشتاق تکرار کردن این مراحل شگفتی ساز می شود.

 تغییر کردن با زندگی کردن تمام روزهایی که شما این فرمول را اجرا کنید حاصل می شود.

قدم بعدی و بسیار مهم برای تثبیت فرمول های جدید ادغام کردن احساس با رفتار است.

هر رفتاری در ما احساس ایجاد کند در ذهن ما قابل ذخیره شدن خواهد بود.

تمام رفتارهای چاق کننده ما به این دلیل که در ما احساس خوب ایجاد کرده اند در ذهن ما ذخیره شده و به عادت تبدیل شده اند.

شاید امروز شما از برخی رفتارهای خود راضی نیستید و از تکرار آن احساس بد یا حتی عذاب وجدان داشته باشید اما مطمئن باشید در روزهای اول که این رفتار در شما شکل گرفته است حتما برای باعث شده شما در احساس بهتری قرار بگیرید و به همین دلیل به فرمول ذهنی شما تبدیل شده است.

برای این مرحله از چالش من اینو نخوردم می خواهیم احساس سیری را با رفتار خود ترکیب کنیم.

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند از جمله خودم احساس سیری را نمی توانیم تشخص دهیم.

نمی دانیم واقعا کی سیر هستیم و کی گرسنه هستیم.

به دلیل اینکه مدت هاست در حال تکرار و تقویت فرمول های اشتباه هستیم نشانه های تشخیص احساس سیری در ما کمرنگ شده است.

به همین دلیل بارها اتفاق افتاده که بعد از خوردن کامل غذا تمایل به خوردن شیرینی یا میوه یا هر چیز دیگری داریم.

این واکنش به دلیل عدم شناخت و توجه ما به احساس سیری است.

احساسی که افراد متناسب آن را به خوبی تشخیص می دهند.

توجه و عمل کردن افراد متناسب به احساس سیری باعث می شود که بارها از اینکه چرا یک فرد متناسب به راحتی میتواند در برابر شیرینی یا کیک یا هر غذایی که ما نمی توانیم از خیر خوردنش بگذریم به راحتی می گذرد و از آن نمی خورد تعجب کرده ایم.

این تفاوت در رفتار یک فرد متناسب با یک فرد چاق در برخورد با مواد غذایی ققط به خاطر شناسایی پیغام و احساس سیری است.

بنابراین از این جلسه سعی خواهیم کرد با ادغام احساس سیری با تغییرات رفتاری خود این فرمول تاثیرگذار را در ذهن خود پررنگ کرده و به مرور از نتایج عمل کردن به آن لذت ببریم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.69 از 42 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22681
99 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/09 14:27
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 357 کلمه

      سلام استاد عزیز
      خیلی عالیه من دیگه با این چالش یاد گرفتم انتخاب های جدید داشته باشم و به جای اشتها دارم جایگزین کنم انتخاب جدید دارم
      وبه جای میل ندارم بگم سیر هستم
      من سیر هستم
      من سیر هستم
      استاد منم در سفر چند روزه ای هستم که خیلی خوب دارم تو موقعیت جدید خودم رو محک میزنم همیشه تو مسیر مسافرت یه عالمه چیپس و پفک خوردم ولی ایندفعه در حد چند دونه از پفک بچها که داشتن میخوردن خوردم و همیشه از صبحانه ی مفصل خوردن وحشت داشتم ولی حالا خیلی راحت به مقدار مورد نیاز بدون ترس میخورم ویا اینکه دیشب شام فست فودی بودم در حالی که همه تعجب کردن انتخاب کردم شریکی با شوهرم نصف یه پیتزارو بخورم و کاملا سیر شدم در واقع استاد خیلی انتخاب های جدید دارم که همه شون رو بالذت انجام میدهم و خیلی جالبه من خیلی وقت این کار رو میکردم که به خودم میگم من سیر هستم مثلا :
      میخواستم شب برم خونه مادرم بارها برای جلوگیری از ریزه خوای به خودم گفتم تو که سیری داری میری اونجا پس برو برا دیدنشون فقط نه خوردن غدای روی گاز یا هرچی اونجا مواد غدایی دیدی بخوری .
      یا مثال دیگه :
      همین دیشب بود که رفتم فست فودی که خیلی علاقه دارم به پیتزا و همیشه یکی یا حتی بیشتر هم تونستم بخورم ولی چون در مسیر تغییرم دیشب خیلی راحت بارها به خودم گفتم تو که سیری داری میری اونجاو لی چون بچهام در خواست کردن میرم او نجا ولی میتونی سفارش ندی ولی دیدم خیلی اینکار خوب نیست حس رژیم داره بهم دست میده و پس بهتر که شریکی با شوهرم یه دونه سفارش بدیم و واقعا با همون انتخابم راصی و خوشحال و سیر بودم وخیلی لذت بردم از انتخاب های جدیدم

      من قبلا بارها این رفتار رو که به خودم بگم سیر هستم رو انجام دادم به صورت ناآگاهانه ولی حالا که فهمیدم شما هم همین موضوع رو دارین آموزش میدین با جدیت بیشتر ادامه میدم و تکرار میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/24 17:58
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 280 کلمه

      سلام
      من سیر هستم چقدر تکرار این جمله اثر عالی داره که خوب رفتار و انتخاب کنیم
      من همین الان قبل از گوش دادن به این فایل در فریزر رو باز کردم و بستنی سنتی شهرمون رو که خیلی عالیه داخل فریزر داشتم و با قاشق کوچیک چایی خوری اولین قاشق رو خوردم و دومی رو خوردم ولی سریع گفتم به خودم که من سیر هستم پس چرا میخورم و دیگه ادامه ندادم و اصلا دلم نخواست با همون دو قاشق کوچیک لذت بردم و جدیدا خیلی از این صداها رو میشنوم که تو ریزه خواری داری میکنی یا تو که الان سیری چرا میخوری یا اینکه نخور چون زیاده روی هست و حالت بد میشه و یا از همه مهمتر خیلی از طعم ها و مزها و خوراکی ها رو که قبلا دوست داشتم حالا دوست ندارم یا به نظرم مثل قبل خوشمزه نمیاد همین دیروز یه مشت کچیک پفیلا برداشتم انگار مثل قبل برام مزه اش خوب نبود نمیدونم یه تغییراتی هست و حسش میکنم و هر شیرینی رو اصلا نمیخورم چون اگه چیزی خیلی شیرین باشه حالم بد میشه و نمیتونم بخورم

      عبارت من سیر هستم رو من قبلا هم خودم قبل از شنیدن آموزشهای شما در موقیعیت مختلف تکرار میکردم برای خودم و حالا از این به بعد جز آموزشهای من میشه و هر جا بدون دلیل گرسنگی میخواستم بخورم میگم من سیر هستم من سیر هستم من سیر هستم من سیر هستم من سیر هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/07/12 19:10
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 173 کلمه

      سلام
      اینمهم جایگزینی عالیه
      به جای اینکه بگم چه چیزی رو کمتر خوردم بگم انتخاب جدیدی داشتم و این رو نخوردم چون سیر هستم چون وقتی کلمه ی کمتر رو استفاده کنیم که من برنج کمتر میخورم یا نون یا میوه یا هله هوله یا هر چی دیگه مغز ما واکنش نشان میده و ولع در ما ایجاد میکنه پس من باید بگم انتخاب جدید داشتم که دیشب در شام نون نخوردم چون میلم نکشید و سیر بودم
      پس باید بگم من سیر هستم اینطور که بگیم دهن ما ارام میشه و ما رو تحریک به خوردن که نمیکنه هیچ باعث همکاری بیشتر با ما هم میشه که من چون سیرم غذای اصافی نمیخورم

      این کلمه ی سیر هستم باید به عنوان فرمول جدید در ذهن ما پدیرفته بشه مثل متناسبها

      پس هر وقت تصمیم گرفتم یه انتخاب جدید داشته باشم در مقدار غدام باید به خودم بگم من سیر هستم
      من دیروز در مهمانی بودم وخیلی عالی رفتار کردم و برخوردم با مواد غذایی مثل متناسب ها بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/07/27 13:57
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 399 کلمه

      خیلی این جمله ی سیر هستم حس خوبی به آدم میده وقتی به زبون میارم انگار که الان یه متناسب فوق العاده هستم
      دوست دارم بیشتر از این جمله استفاده کنم
      و انصافا در دورهمی ها و داخل خونه خیلی وقتا ناخوداگاه میگم سیر هستم و تعجب میکنم از خوردن بقیه که چطور الان بعد از عذا این رو میخورن یا خود غدا رو چطور اینقد زیاد میخورن و حتی از فکرش هم حالم بد میشه و من از این جمله ی پر کاربرد زیاد استفاده میکنم اتفاقا در کنار عزیز متناسبی برای شام بودم که در دفعه های پیش موقع شام همیشه هم اون میگفت سیر هستم هم من چون واقعا قبل از عدا از خودم میپرسم سیر یا گرسنه هستم و حواسم به نیاز جسمم هست و اکثر مواقع تا گرسنه نباشم نمیخورم و زمان شام خوردن در اون روز برای من زود بود و من سیر بودم از این جمله ی من سیر هستم استفاده کردم
      و چون من و این متناسب زیاد همدیگه رو میبینیم و اکثر مواقع این جمله ی مشترک رو موقع شام میگیم به طور عجیبی چند روز پیش که هم من و هم اون گفتیم خندش گرفت و گفت چه جالب طبق معمول من و تو سیریم و بقیه گرسنه و من چقدر احساس متناسب بودن کردم که شبیه یه شخص متناسب دارم رفتارمیکنم و من برای یه لحظه به خودم اومدم که خیلی جالبه چقدر با گذشته ام فرق کردم برعکس قبلا که همیشه گرسنه بودم و حرص وولع خوردن داشتم حتی بعصی وقتها که میدونستم دیر شام میدن تو این مکان یا مهمونی یه ته بندی با خوراکی کم کالری میکردم که بتونم تحمل کنم ولی حالا دقیقا بر عکس شده من همیشه سیر هستم و دستور خوردن کمتر شده از طرف مغزم مگر واقعا جسم ام واکنش بده یا حالا نشه تو جمعی نشینم روی سفره که اون مواقع حواسم هست که اصافه وارد جسمم نکنم و قبل از سنگینی و دل درد و … دست بکشم و تحریک نشم به خوردن و با خوردن بقیه من کاری به هیچ کس ندارم و تمام توجهم روی نیاز جسمم هست و لدت تناسب رو از لذت هر خوردنی بالاتر میدونم

      من میخواهم به جای جمله ی کمتر بخورم بگم سیر هستم عالیه عالیه ادامه میدهم با این جمله های ناب از شما استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/08/19 15:17
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 292 کلمه

      من عادت ریزه خواری داشتم
      اما امروز که رفتم برای ناهار عدا درست کنم فقط یه لقمه خوردم پای گاز و دیگه نخوردم همونم بدون میل خوردم و به خودم گفتم من سیر هستم و همین جمله باعث یاد آوری شد که زور نخور طبق عادت همیشه که داع و داغ پای گاز خوردی و دیگه نخوردم چون سیر هستم پس من انتخاب کردم یه لقمه ریزه خواری داشته باشم اگه قبلا بود خیلی بیشتر شاید ۴ یا ۵ لقمه میخوردم ولی حالا انتخاب جدیدی داشتم
      و دو روز پیش هم رفتم بیرون در حالی که تازه عدا خورده بودم و کاملا سیر بودم و اونجا داشتن تازه عدا میخوردن و خیلی به من تعارف کردن حتی داخل یه طرف گرفت که بخور و ببین مزه اش رو ولی من گفتم من سیر هستم و نمیتونم و واقعا هم نمیتونستم بخورم و جا نداشتم و اگه میخوردم حالم بد میشد
      ذهن من داره با من همکاری میکنه و این نشون میده که ذهنم داره برنامه ریزی میشه برای لاغری
      پس من هم این عادت ریز ه خواری رو دارم که میتونم تغییرش بدم وبعد از هر بار تکرارش با یه راه جدید حسم خوب باشه پس عادتم تکرار میشه ولی با مقدار کمتر از قبل دقیقا الان من همینطور هستم

      من از اصطلاح من کمتر خوردم دیگه نمیخوام استفاده کنم چون عملا چیزی دیگه میشه و برعکس بیشتر میخوری
      پس بگو من سیر هستم که نشون بده به ذهنت که من برنامه ای برای خوردن ندارم
      من میخوام از این کلمه بیشتر استفاده کنم مثل متناسبها که زیاد و راحت میگن من سیر هستم
      من سیر هستم
      من سیر هستم
      من سیر هستم
      من سیر هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/12 16:42
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 927 کلمه

      من هر روز انتخاب میکنم چه چیزی بخورم و این فوق العاده هست و این یک تصمیم راحت برای من در گذشته نبوده و اما طی این مدت  که در دوره هستم به خوبی در رفتارم تغییرات دادم و ذهنم داره همکاری میکنه و برنامه ریزی انجام میشه .

      بارها شده با حرف زدن در مورد لیموترش بزاق دهانمان  ترشح  شده و یا با حرف زدن در مورد موضوعی حالمون خوب شده  پس معلوم میشه تصاویر  با احساس هماهنگ هست .

      ما خیلی وقت هست وقتی  که عادت نادرستی رو   داریم  انجام میدیم که   در ما احساس بد به وحود آورده در حالی که اوایلش با انجام   همین رفتار احساس خوب در ما  به وجود  می آمد .در واقع تکرار یه رفتار با احساس خوب در ذهن به صورت فرمول در میاد و اینقدر تکرار میشه  که دیکه این فرد از انجام اون کار خسته هست ولی نمی تونه ترکش کنه  .

       پس  اول باید رابطه ی خوب با اون عادت برقراررکنی و بعد تغییرش بدی 

      پس تعریف جدید برای حالتهای خودتون ایجاد کنید 

      پس نیاییدد بگیم من کمتر خوردم و یا این غذا رو کم کردم   چون  این کلمه ما رو حریص میکنه چون کمتر در ذهن ما یه  تعریفی داره  که هر وقت گفتیم بیشتر خوردیم .

      پس خیلی از ما عادتی رو که چند وقت بود تکرار  میشد حالا تکرار میشه اما با مقدار کمتر یعنی کیک با چایی رو به مرور کم کردم تا حذف شد پس هر وفت خواستی کمتر بخوریم بگو من سیر هستم و این رو به صورت فرمول در بیار و بگو من سیر هستم و هر وقت میل به خوردن ندارید و یا کسی چیزی تعارف کرد بگو من سیر هستم .

      من سیر هستم رو به عنوان یک تعریف حدید در ذهنت ثبت کن و بگو در مقابل تعارفهای بقیه و زمانی که تصمیم به خوردن نداری  پس بگو بارها بگو در مقابل واکنشهای بیرونی و خوب دقت کن  ببین لاغرها راحت میکن سیرم ولی ما سخت تر میگیم .

      پس هر وقت تصمیم گرفتیم این مقدار رو بخوریم بیاییم بگیم من این مقدار رو انتخاب کردم چون سیر هستم و بارها بگو من سیر هستم تا در ذهنت ثبت بشه .

      برداشت من از فایل:

      خیلی عالیه که هر حرفی رو نمیگیم که این ذهن  چموش رو آروم کنیم و حمله نکنه برای خوردن  در واقع ما داریم این ذهن منطقی رو آروم میکنیم که هیچ کمبود و نبودنی و هیچ نخوردنی در  کار نیست تو آرام باش،و هروقت  به غدا نیاز داشتی به اندازه بردار بخور ولی اضافه نخور (چون سیری ) و بارها باید بهش بگیم هیچ رفتار و عادتی در ما که داره بارها تکرار میشه بد نیست اگر نتیجه اش بد هست  دلیل نمیشه  که خود اون رفتار بد باشه قطعا در ما لدتی ایجاد کرده که بارها تکرارش کردیم پس باید  با اون رفتاری که بارها داریم تکرارش میکنیم در صلح باشیم که خوبه و هیچ ایرادی نداره و فقط ما میخواییم یک تغییر کوچک  در اون ایجاد کنیم  برای تنوع  چون ما انسان هستیم و قدرت انتخاب داریم  پس از این به بعد میتونیم اتتخابهای جدید داشته باشیم  و ما  اصلا نمیخواهیم  که اون عادتها رو حذف کنیم  پس از این به بعد ما انتخابهای جدید داریم و دیگه به راحتی هر غدایی رو به هر مقداری در هر زمانی که دوست داریم میخوریم و خیلی این کار به ما قدرت میدهد که ما میتونیمم تغییر کنیم  پس از قدم های کوچک این تغییرات رو شروع میکنیم مثلا هر روز یه لقمه یا دو لقمه بیشتر از سیری بخور و دست از خوردن بکش و به مرور کمترش کن تا دیگه هیچ لقمه ی اصافی نداشته باشیم و اما نباید بیاییم بگیم که من فلان موقع این چند چیز رو نخوردم چون با این اشاره کردن به نخوردنها ذهن حریص تر میشه و ما را وادار به خوردن میکنه نه بگو سیر بودم و نخو استم   بخورم یا هر وقت کسی چیزی تعارف کرد که قصد خوردن نداشتی  بگو من سیر هستم   و این  تعریف جدید در ذهن برای  کم خوردنهای خودت که تصمیم داری نخوری عالی هست و خیلی بهتر با ما همکاری میکنه .

      پس در صلح باش  با عادت همیشگی 

      به جای  اینکه بگی من اشتها دارم بگو من قدرت انتخاب دارم 

      به جای اینکه  بگی من این غذا رو امروز  نخوردم و یا امروز کمتر خوردم و کلا هر  تصمیمی که برای   نخوردن داری   بگو  من سیر هستم تا ذهنت راحت تر همکاری کنه 

      (پس من در هر وعده به محض،گرفتن پیغام سیری در حالی که هنوز  میل به خوردن هست به ذهنم میگم من سیرم و دیگه خوردن رو ادامه نمیدم تا تبدیل به فرمول بشه ممکنه روز اول  دو  لقمه اصافه بخورم و روز بعد  یک لقمه اصافه بخورم و روز بعد   اصلا   اضافه نخورم .

      هر وقت در مکانی بودم که تحریک به خوردن شدم به هر طریقی در حالی که کاملا سیر هستم میتونم  یه لیوان اب بخورم و بگم من سیرم که این هوس  و تحریک به خوردن بخوابه و یا  اگر ذهن همکاری نکرد در حد مزه چشی باشه  بگم اخه سیرم و ادامه ندم خوردنم رو .

      هر وقت در جایی بودم مثل مهمانی و یا خانه مادرم و یا دور همی و یا تفریحی و …و  بقیه خیلی تعارف کردن بخور و من واقعا سیر بودم در مقابل تعارف و اصرارهای بقیه من میگم من سیر هستم و به خوردن مشعول نمیشم .

      من باید به جای کمتر خوردنهام بگم به ذهنم چون سیرم اضافه نمیخورم چون سیرم نمیخورم چون سیرم با چایی کلی شیرینی نمیخوام  و هر وقت در وعده ای نیاز نداشتم و پیعام سیری رو گرفتم اضافه  بر نمیدارم چون سیرم .)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/12/28 16:46
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,083 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام بر استاد عطار روشن گرامی  و دوستان پر انگیزه ام .

      من تا به اینجای چالش به خوبی تونستم در عادتم یه راه ایجاد کنم که این برای من کم چیزی نیست و بسیار ارزشمند هست  و یا حتی با تکرار عادت انتخاب شده ام (که می‌خوام کمرنگ بشه ) دیگه حالم بد نمیشه و یا اگر هم بخواد حالم بد بشه با به یاد آوردن آموزشها سعی میکنم حالم رو سریع تغییر بدم و بگم خب  از این عادت که در من لذت آنی  ایجاد می‌کنه دیگه متنفر نیستم چون بهم که بد  نمی‌گذره و سریع شروع به خوب شدن حالم میکنم و اما جا داره بگم ذهنم به خوبی داره برای تناسب اندام ایده الم برنامه ریزی میشه چون من دیروز در یک مهمانی با پذیرایی مفصل و شام مفصل و بعد از  شام یک  تولد با کیک مفصل  و … بودم اما من بدون ذره ای فکر کردن اتوماتیک عالی رفتار میکردم مثلا روی سفره غذای دلخواهم رو انتخاب کردم و به اندازه نیازم خوردم و از دو مدل دیگه فقط یک  قاشق تست کردم و هیچ نوشیدنی هم که علاقه نداشتم و طبق معمول  نخوردم و بعد ازاون برای صرف  چای  باز هم از  انواع شیرینی تر و کاکا ییو و شکلات من فقط با چنگال به نصفه ازبک عدد شیرینی تر خوردم و ما بقیش در بشقابم موند و اتفاقا یک عدد کاکاییو بردم که اصلا بازش نکردم و تا عصر نسکافه بود یه ذره خوردم بازم دیدم انگار میلم نمیشه اصلا نخوردم  میوه بود و اما من فقط به نصفه موز خوردم و بقیه اش در بشقاب موند ویا کیک تولد بود و….. اما من لب به  کیکم نزدم و یا شب دوباره شام بود و اطرافیانم  مشغول خوردن شام شدن اما  من نخوردم  چون واقعا جسمم نیاز نداشت و خلاصه در کل بسیار بسیار خوب رفتار کردم که این رو مدیون آموزشهای سایت هستم .

      هر فکری که در ما احساس به وجود میاره در ذهن ما ذخیره شده .

      افرادی که چاقی دارند رفتارهایی دارند که خودشون هم اذیت هستن و دوستشون ندارند اما در اونها  تکرار میشه و با هر بار تکرار اونها ناراحت میشن و با ناراحتی اونها این رفتار بیشتر تکرار میشه و ترک اون عادت براشون سخت میشه 

      پس اگر قصد ترک عادتی رو داری باید با اون عادت  در صلح باشی و از اون متنفر نباشی  چونکه رفتارهای ما با احساس ما در ارتباط  هستند .

      و اینکه من نباید به‌دنبال واژه ی کمتر خوردن باشم چون همین تکرار این کلمه ما روحریص  میکنه و ما بیشتر میخوریم در حالیکه تصمیم گرفتیم کمتر بخوریم چون کار خوردن در ذهن ما تعریفی داره که ما رو وادار به خوردن بیشتر می‌کنه پس ما ازاین اصطلاح نباید استفاده کنیم 

      چون من خودم از گفتن این اصطلاح دقیقا همچین  تجربه هایی زیاد داشتم و دارم شاید مشخصه ذهن من سریع حس قحطی و کمبود وخطر می‌کنه و من رو وادار به انحام رفتارهای نادرست می‌کنه ولی یاد گرفتم همیشه به اون ذهنم احساس  آرامش بدم که همه چیز به مقدار زیاد در اطراف من هست و من هر وقت دلم خواست میتونم بخورم تا بهتر رفتار کنه .

      پس من  در این چالش یاد گرفتم و به ذهنم میگم علاوه بر سیری  تو میتونی چند لقمه ی اضافی بخوری ولی کوچیکتر از معمول باید برداری و حتما تو بشقاب یه لقمه رو بزار باشه تا احساس توانایی کنی  من باید علاوه بر این حرفها و تصمیم جدیدم که یک راه به عادتم اضافه کردم باید   به جای اینکه بگم می‌خوام کمتر بخورم باید بگم  من الان سیر هستم و این کلمه خیلی مهم هست که من از اون به عنوان یه واکنش رفتاری استفاده کنم که من سیر هستم  پس در موقع انجام عادتم به خودم میگم من می‌خوام دیگه تو رو حذف کنم و یا کمتر بخورم به جاش بگم من سیر هستم و دیگه اضافه بر نیازم  مصرف نکنم  پس من باید در انجام عادتم بارها بگم من سیر هستم  و من میل ندارم و اضافه بر نیازم نخورم حتی در هنگام تعارفات بقیه در مهمانی وقتی سیر هستم باید نخورم و به خودم بگم من سیر هستم در حالی که قبلاً وقتی  در مهمانی و رستوران و دورهمی و  جایی میرفتم محال بود همچین حرفی بزنم و فکر میکردم  فقط یه  ام شبه و دیگه تکرار نمیشه و من هر آنچه اونجا میبینم  باید بخورم و …..

      پس من خالا که فکر میکنم میبینم   بارها دیشب که در مهمانی بودم اتوماتیک  این تمرین رو انجام دادم یعنی به صورت خودکار انجام میدادم وقتی سیر بودم هیچ چیز حتی چایی هم نتونستم بخورم و اصلا هیچ چیز  بر نمی‌داشتم و یا اگر بر اثر عادت  برمیداشتم  اما با توجه کردن به نیاز جسمم داخل بشقاب میماند و نمی‌خوردم  و خیلی راحت از اون می‌گذشتم .

      من تصمیمی به خوردن ندارم 

      من نیازی به خوردن ندارم 

      من میل به خوردن ندارم 

      من سیر هستم 

      اینها عباراتی هستن که باید در موقع مواجه شدن با مواد غذایی وقتی که سیر هستم  از اونها  استفاده کنم و اونها باید یک واکنش جدید  در مقابل پارامترهای بیرونی که ممکنه ما رو تحریک به خوردن بکنند باشه  پس من باید این عبارت رو بارها در مغزم تکرار کنم  تا ملکه ی ذهن من بشه مثل دختر متناسب من که بارها با انواع مواد غذایی مواجه میشه ولی  وقتی سیر هست خیلی راحت میگه من سیر هستم و نمیخوره و در مهمانی دیشب و یا تولد حتی خیلی از مواد خوراکی رو ندیده بود و اصلا نمیدونست روی سفره بودن و یا روی میز بودن و با حرفه‌ای‌های بقیه  و یا با دیدن عکسها و یا اینکه میزبان ازش  پرسید از فلان چیز خوردی  ؟؟متوجه شده آهان اونم بوده من دقت نکردم و یا اگر کلی چیز باشه فقط غذای مورد علاقش رو میخوره و به دنبال تست کردن هیچ طعمی نمیره در حالی که من هنوزم گاهی اوقات دوست دارم   تمام مواد غذایی روی سفره رو تست کنم اگر شده یه نوک قاشق  پس این فرق  ذهن متناسب وذهن چاق هست  و من باید در مواقعی که سیرم ولی با مواد غذایی رو به رو میشم درست و عالی رفتار کنم و چیزی علاوه بر نیازم برندارم و به خودم بگم من سیر هستم  تابه صورت فرمول جدید در ذهن من ثبت بشه .

      پس من قول میدم هر وقت خواستم اضافه بر نیازم مواد غذایی بردارم به خودم بگم من سیر هستم و نیاز به اون ندارم و به زور چیزی وارد جسمم نکنم و بگم چون زیاد در اطراف من مواد غذایی هست من نمی‌خورم تا گرسنه بشم و هر وقت نیاز داشتم به راحتی از اون بردارم و بخورم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/05/31 23:31
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34496 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 512 کلمه
      1. به نام خدای مهربون که هر لحظه هادی و حامی من هست 

      سلام به همگی 

      من هر روز که آموزشهای سایت  یادم میاد  سعی میکنم  درست رفتار کنم و  همین باعث میشه من کلی چیز رو نخورم و اونها رو رها میکنم  در واقع باید بگم من  انتخابهای درست تری دارم 

      مثلا ظهر برای پسرم غدا بردم و مابقی اون رو که نخواست گذاشته بود روی میز اشپزخونه و من وقتی رفتم داخل اشپزخونه که اونجا رو مرتب کنم چشمم خورد به اون باقی مانده ی غذا ی ته ظرف یه قاشق خواستم بردارم یاد اموزشها افتادم همون یه قاشق  کوچک رو خالی کردم و در حد ذره ای  ته قاشق  برداشتم و دیگه رفتم دنبال کارم و چقدر تا عصر این شرایط بود که من ریزه خورای کنم اما من بقیه  ظرفها رو داخل زباله خالی کردم و لب به هیچ چیز نزدم . انتخاب های جدیدی داشتم  و این نشون میده من در مسیر درست هستم چون ذهنم داره با من همکاری میکنه و اما بازم  با استمرار در مسیر  یادگیری لا غری میخوام ذهنم رو با هدفم بیشتر هماهنگ کنم .

      تصاویر و احساس با هم هماهنگ هستن اگر تصویری در ما احساس به وجود بیاره میتونه به صورت کد در ذهن ما ذخیره بشه. 

      گاهی اوقات  یه رفتار با احساس خوب قاطی میشه و به صورت فرمول در ذهن ما ذخیره میشه و ااینقدر تکرار میشه تا ادم رو خسته می  کنه مثلا کشیدن سیگار اون اوایل در ذهن فرد  به عنوان یه رفتار که همراه با لذت هست ذخیره میشه اما دیگه به مرور زمان  با تکرار زیاد اون فرد رو خسته و ناراحت میکنه .

      من اولا باید رابطه ام رو با عادتم خوب کنم و بعد تغییرش بدم .

      من طبق آموزشها هیچ وقت  نباید بگم من کمتر میخورم چون این کلمه باعث واکنش در ذهن ما میشه و ما رو حریص تر میکنه که بیشتر بخوریم یعنی  این کلمه تعریفی در ذهن ما دارد که اصلا خوب نیست پس به جای اون  بگو من انتخابهای جدیدی دارم .

      من در گدشته عادت داشتم خیلی  ریره خواری کنم اما الان هر وقت میخوام این کار رو انجام بدم باید بگم من سیر هستم و این کار رو انجام ندم من از این جمله زیاد باید استفلده کنم من هر وقت کسی چیزی تعارف کنه اگر سیر باشم نباید چیزی بخورم و راحت باید بگم من میل ندارم یا سیر هستم اما چاق ها حتی این جمله رو نمیتونن به زبان بیارن .

      اما اگر من بارها این کارو انجام بدم دیگه در ابنده راحت خیلی راحت  در مواقع سیری میگم من سیر هستم و عذا نمیخورم مثل متناسبها .همین الان برای پسرم میگو سرخ کردم اما خیلی راحت گفتم من سیر هستم و لب نزدم و فقط یک عدد  میگو جهت تست مزه خوردم و این کار بعد از سالها تلاش برای من کار خیلی سختی نیست هر وقت سیرم و کسی چیزی تعارف میکنه و یا غذا هست خیلی راحت میگم من میل ندارم یا سیر هستم و غدا رو به زور وارد جسمم نمیکنم .

      من با انتخابهای جدیدم قطعا کمتر خواهم خورد و بارها باید به خودم بگم من سیر هستم ..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم