0

گام ۹۱: اهمیت پذیرش چاقی برای لاغر شدن

پذیرش چاقی
اندازه متن

همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما عدم اطلاع از اهمیت پذیرش چاقی برای لاغر شدن سبب می شود که آنها از وضعیت فعلی خود که چاقی است متنفر باشند.

متنفر بودن از چاقی باعث ایجاد تمرکز و توجه بیش از حد به چاقی می شود و یکی از مهمترین موانع تغییر کردن و لاغر شدن می باشد.

اهمیت موضوع تغییر کردن

تغییر کردن یکی از اصول تغییر ناپذیر جهان هستی است.

همه موجودات همواره در حال تغییر کردن هستند اما به واسطه کند بودن سرعت تغییر کردنشان مشاهده آن برای ما انسانها دشوار است.

شاید در تصاویر ویدویی دیده باشید که تغییر شرایط در یک شبانه روز را با سرعت بسیار بالا در چند ثانیه نمایش می‌دهند.

تغییر کردن

در این صورت است که ما می‌توانیم حرکت ابرها را ببینیم،‌ تغییر رنگ آسمان را مشاهده کنیم، طلوع و غروب خورشید به صورت نواری در زمان را ببینیم.

جسم انسانها نیز در هر لحظه تغییر می‌کند اما به واسطه کند بودن سرعت آن مشاهده تغییرات جسم برای ما امکان پذیر نیست.

البته برخی از تغییرات را می‌توانیم مشاهده کنیم مانند تغییر در اخلاق یا احساس خودمان یا دیگران چون سرعت اتفاق افتادن آن قابل مشاهده و درک است.

به عنوان مثال بارها دیده‌ایم که خودمان یا فرد دیگری با قرار گرفتن در موقعیتی خاص واکنش نشان می‌دهد و عصبانی می‌شود. این تغییر کردن از حالت آرامش به حالت عصبانیت است که برای ما قابل مشاهده است.

بیمار شدن تغییری است که از حالت سلامتی به بیماری صورت می‌گیرد و در مقابل سلامتی هم نوعی تغییر کردن به حساب می آید.

چاق شدن تغییری است از حالت متناسب به چاق و لاغر شدن هم تغییر وضعیتی است از حالت چاق به متناسب.

مثال های زیادی می‌توان بیان کرد که همه نشان از اهمیت تغییر کردن دارد.

تغییر کردن

مقاومت در برابر تغییر کردن

نکته قابل توجه این است که بسیاری از انسانها به واسطه آنچه آموخته اند تمایل به تغییر کردن ندارند. این در حالی است که در جنبه های مختلف زندگی نیاز مبرم و شدید به تغییر کردن دارند و اگر از آنها سوال شود که دوست دارید در فلان جنبه یا موضوع در زندگی شما تغییر ایجاد شود با اطمینان پاسخ می دهند که صد در صد موافق این تغییر هستند اما در ذهن ناخودآگاه خود تمایلی به تغییر کردن ندارند.

البته تمایل مغز انسان به تکرار کردن فرایندهای روزمره و مقاومتش در برابر تغییر کردن عامل موثر در تقویت مقاومت ما برای تغییر کردن است.

شاید شنیده باشید یا حتی خودتان بارها گفته باشید: چه کسی به وسایل من زده است، من گفته بودم کسی دست به وسایل من نزند. این مثالی از عدم تمایل مغز نسبت به تغییر کردن است.

شاید این تجربه را داشته باشید که مسیری که هر روز برای رفتن به محل کار،‌ دانشگاه یا هر مقصد دیگری طی می‌کنید به هر دلیل مسدود شده باشد و شما مجبور باشید از مسیر دیگری به سمت مقصد خود حرکت کنید. چه احساسی داشته اید؟

نسبت به تغییر دکوارسیون محل زندگی یا کار خود چقدر علاقمند هستید؟

نسبت به تغییر رنگ لباس هایی که استفاده می کنید چقدر حساسیت دارید؟

اینها نمونه هایی از واکنش های ما نسبت به تغییر کردن است.

شاید در مثال پیدا کردن از زندگی خود مواردی که شما نسبت به تغییر کردن مشتاق نبوده اید یا حتی مقاومت داشته اید متفاوت باشد اما در واقعیت همه آنها به واسطه ایجاد یک فرمول در ذهن صورت می گیرند.

من از تغییر کردن خوشم نمی آید.

تغییر نکردن مانع تحقق آروزهاست

مقاومت نسبت به تغییر کردن مانع بسیاری از پیشرفت ها و تجربه آرزوهای ما می‌شود.

همه انسانها آروزهایی دارند و اتفاقا خیلی دوست دارند به آرزوی‌های خود برسند اما هر آرزویی برای محقق شدن نیاز به ایجاد تغییراتی در زندگی ما دارد و از آنجا که ما تمایلی به تغییر کردن نداریم امکان رسیدن به آرزوهایمان را مسدود کرده‌ایم.

تصور کنید شما دوست دارید شغل بهتری داشته باشید با درآمد بالاتر.

این شغل وجود دارد و می‌تواند در زندگی شما محقق شود.

اما مسیر رفت و آمد به محل کار جدید با مسیری که شما هر روز طی می‌کنید متفاوت است. شاید مقداری دورتر باشد یا نیاز باشد از دو مسیر حرکت اتوبوس یا مترو یرای رفتن به محل کار جدید استفاده کنید.

اگر شما با تغییر پیدا کردن مسیر حرکت خود مشکل داشته باشید و تمایلی به این کار نداشته باشید خواسته شغل جدید در زندگی شما محقق نخواهد شد.

این مثال برای واضح کردن چگونگی تاثیرگذاری مانع علاقه به تغییر نکردن در رسیدن به خواسته ها بود.

بر اساس این فرمول می توانید موارد زیادی در زندگی خود پیدا کنید که بخاطر نیاز به تغییر پیدا کردن تمایل به تجربه شرایط جدید نداشته اید.

بسیاری از افراد بخاطر ترس از کار کردن در محل کار جدید و روبرو شدن با همکاران جدید سالها در شغل و محل کاری که مورد علاقه آنها نیست کار می کنند و تنها دلیل این واکنش رفتاری، مقاومت در برابر تغییر کردن است.

وقتی فرمول علاقه نداشتن به تغییر کردن در ذهن ما ثبت می شود در تمام جنبه های زندگی ما تاثیرگذار خواهد بود.

رابطه پذیرش چاقی با لاغر نشدن

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند خیلی علاقه دارند لاغر شوند و اتفاقا تلاش زیادی برای کاهش وزن انجام می دهند اما به دلیل عدم پذیرش چاقی از تلاش های خود نتیجه مطلوب نمی گیرند.

پذیرش چاقی مهم ترین قدم برای لاغر شدن است چرا که تا وقتی با وضعیت فعلی خود که چاقی است کنار نیایید نمی توانید احساس بهتری نسبت به خود و امیدواری نسبت به تغییر شرایط و لاغر شدن داشته باشید.

اصلاح تنفر از چاقی و پذیرش چاقی یکی از اساسی ترین تغییراتی است که باید برای رسیدن به آرزویتان که لاغر شدن است در خود ایجاد کنید.

باید با پذیرش چاقی نسبت به وضعیت فعلی خود احساس تنفر یا نفرت نداشته باشید.

باید با پذیرش چاقی انگیزه حرکت کردن و امیدواری برای لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تنها با پذیرش چاقی می توانید آسیب های روحی و جسمی ناشی از چاقی را نادیده گرفته و ذوق و شوق لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

باید با پذیرش چاقی نگاهی که نسبت به جسم خود و توانایی جسم تان را تغییر دهید تا توانایی لاغر شدن را در جسم خود تقویت کنید.

در این صوت است که ذهن توانمند شما روی دیگرش را به شما نشان می دهد و همسو با شما در جهت لاغر شدن تلاش می کند.

خیلی آرام و پیوسته تغییرات خوب در احساس،‌جسم و سایر جنبه های زندگی شما رخ می‌دهد.

شرایط شما در تمام جنبه‌های زندگی به آرامی تغییر می‌کند و شما از کیفیت بالاتری در زندگی برخوردار می شوید.

 آنچه در گذشته ما رخ داده است و شرایط امروز ما که چاقی است را رقم زده قابل تغییر است اما نه با نفرت و جنگ و کینه بلکه با پذیرش چاقی بعنوان نتیجه ای که ناآگاهانه برای خود رقم زده ایم می توانیم توانایی و قدرت لاغر شدن را در ذهن خود فعال کنیم.

اگر بپذیرید همانطور که افکار و رفتار گذشته شما شرایط امروز شما را رقم زده است،‌ افکار و رفتار امروز شما شرایط آینده شما را رقم خواهد زد برای ایجاد تغییر در شرایط امروز خود اشتیاق خواهید داشت و در این صورت پذیرش چاقی کار بسیار آسان تری خواهد شد.

در ذهن ما چاق شدن با لاغر شدن برابر است و اگر امروز در وضعیت چاقی هستیم به دلیل انتخاب چاقی توسط خودمان بوده است.

این انتخاب در بسیاری از افراد به صورت آگاهانه صورت نگرفته است. البته عده ای از افرادی که امروز چاق هستند در گذشته نه چندان دور کاملا متناسب بوده اند و به دلیل افکار و عقاید اشتباهی که عموما تاثیر گرفته از اطرافیان بوده است چاق شدن را آگاهانه انتخاب کرده اند.

ار دیدگاه محتویات ذهنی، لاغر شدن همان چاق شدن است که باید تغییر کند.

چاقی امروز ما نتیجه انبوهی از افکار چاق کننده متنوع و رفتارهای عادت گونه ای است که بارها تکرار شده‌اند و سب شکل گیری اضافه وزن امروز ما شده اند.

آنچه در گذشته رخ داده است و باعث چاقی شما شده است را سرنوشت یا تقدیر خود ندانید.

این سرنوشت را خودمان ساخته ایم، تقدیر را خودمان رقم زده ایم و اکنون با پذیرش چاقی اولین قدم برای رقم زدن سرنوشت جدید برای خودمان را برمی داریم.

اگر مسئولیت آنچه هستیم را بپذیریم و هر عاملی را که باعث چاقی خود می‌دانیم رها کنیم و باور کنیم از امروز می‌توانم با تغییر افکار و رفتارم در شرایط جسمی جدیدی قرار بگیرم،‌ اشتیاق و انگیزه شما برای لاغر شدن بیشتر خواهد شد.

در این صورت خود را اسیر گذشته نمی دانید.

گذشته شامل افکار و تصمیماتی است که هر روز اتخاذ کرده ایم و امروز نتیجه تکرار آنها است.

آینده شما هم می‌تواند مشابه امروز شما که نتیجه گذشته شماست باشد و هم می‌تواند شرایطی جدید که حاصل تغییراتی که از امروز در افکار و رفتار خود ایجاد می‌کنید باشد و هیچ ارتباطی به گذشته و حتی امروز شما نداشته باشد.

پذیرش چاقی

آینده را از گذشته جدا کنید

به قدری که احساس کنید اسیر گذشته یا چاقی خود هستید خود را از قرار گرفتن در شرایط جدید یا لاغری محروم می کنید.

اگر ارتباط امروز خود را با گذشته رها نکنید، تلاش امروز شما برای لاغر شدن اهمیتی نخواهد داشت.

اگر خود را حاکم بر زندگی تان بدانید و احساس توانمندی در ساختن شرایط جدید را در خود ایجاد کنید. در این صورت آینده شما هیچ ارتباطی به گذشته شما نخواهد داشت.

وقتی خود را اسیر گذشته بدانید انتظار شما برای آینده زندگی مشابه همان بود که امروز تجربه کرده اید و این چرخه معیوب تا روزی که زنده هستید می تواند ادامه داشته باشد.

اما اگر گذشته را با همه مسائلی که برای شما به همراه داشته و نتایجی که در زندگی امروز شما ایجاد کرده است رها کنید و تصمیم قاطع بگیرید که زندگی خود را تغییر دهید.

به مرور انتظار شما از زندگی تغییر خواهد کرد و جسم شما دنباله رو انتظار شما خواهد بود و به مرور چاقی را رها کرده و به سمت تناسب اندام حرکت خواهد کرد.

اهمیت زیاد تاثیر گذشته ما در شرایط امروز و آینده ما سبب شد تا در این فایل آموزشی توضیحات مفصلی درباره چگونه چاق شدن و لاغر شدن برای دوستانم آماده کنم.

اطمینان دارم استفاده از فایل های آموزشی و نوشتن درباره آنچه دریافت میکند و خواندن نوشته های افرادی که مانند شما در این مسیر هستند باعث خواهد شد به مرور فضای ذهنی شما تغییر کند و خود را از گذشته رها کرده و به ساختن آینده خود امیدوار خواهید شد و نتیجه این امید و اطمینان باعث حرکت شما در مسیر لاغری با ذهن خواهد شد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی اهمیت پذیرش چاقی برای لاغر شدن توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره تغییر کردن چیست؟‌ چقدر مشتاق تغییر کردن هستید؟ شرح دهید
  • در گذشته مواردی را پیدا کنید که با دلیل اشتیاق برای تغییر کردن نتایج عالی کسب کرده اید.
  • در زندگی گذشته خود یا اطرافیان مواردی را شرح دهید که فرد به دلیل مقاومت داشتن برای تغییر کردن شرایط عالی را از دست داده است.
  • به نظر شما لاغر شدن می تواند نوعی تغییر کردن باشد و نگرش شما درباره این تغییر کردن چیست؟ شرح دهید.
  • در گذشته تصور شما درباره لاغر شدن چه بود؟ فکر می کردید کاری سخت و طاقت فرساست یا آسان و راحت است؟ شرح دهید
  • به نظر شما توجه به وضعیت فعلی (چاقی) چه تاثیری بر انگیزه و اشتیاق شما برای لاغر شدن دارد؟
  • نگرش خود درباره اهمیت پذیرش چاقی بعنوان یک قدم مهم برای لاغر شدن را شرح دهید.
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری نگرش شما درباره پذیرش چاقی و لاغر شدن چگونه بوده است؟
  • استفاده از آموزش های سایت تناسب فکری چه تغییری در نگرش شما نسبت به پذیرش چاقی و همچنین لاغر شدن داشته است.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی پذیرش چاقی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.63 از 32 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22272
برچسب ها:
77 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/25 18:14
      مدت عضویت: 1679 روز
      امتیاز کاربر: 29086 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,162 کلمه

      یکی از موانع ذهنی لاغر شدن این هست که چاقها نمیتونن باور کنن که میتونن تغییر کنن و یک جسم و زندگی دیگه داشته باشن و چون همیشه رسانه ها و اطرافیان دارن میگن که اوضاع داره روز به روز بد تر میشه دیگه برای ما سخت میشه که زندگی خودمو ن رو تغییر بدیم و خوب زندگی کنیم و ما چون بارها شنیدیم نمیشه خوب زندگی کرد و او ضاع بد هست باعث بی انگیزگی و ناامیدی در ما میشه .
      حالا هر چقدر باور کنی گذشته ی من تا الان این هست و من نمیتو نم تغییر کنم کار سختتر میشه اما بدونید گدشته ی ما حاصل افکار و رفتار ما هست و چیزی نیست که خدا برای ما در نظر بگیرد که تو باید اینجوری زندگی کنی در چاقی و در فقر و بدختی و … زندگی کنی و من قبلا فکر میکردم هدف خدا از دادن این همه رنج و سختی و مشکلات این بوده که من رو امتحان کنه ببینه من آدمی هستم که قناعت میکنم یا گله و شکایت میکنم ؟ همانطور که استاد در فایل ارزشمندی گفتن میشه سرنوشت رو از سر نوشت پس سرنوشت هر انسان دست خودش هست و قابل تغییر هست .
      زندگی گذشته ی من حاصل انتظار من از زندگی بوده مثال : الان که استاد کلی تغییرات داشته هیچ عامل بیرونی برای اون تغییر نکرده نه شهر نه کشور و نه … ولی طرز فکر و انتطارش تغییر کرد و زندگیش تعییر کرد و ایشون پدیرفته بود که هر چیز بدی باهاش نیست و بهش چسبیده نیست و میشه از خودش جدا بشه .

      پس در حالی که چاقی رو به یدک میکشی
      باید بیتونی لاغرتر بشیی.
      چون روشهای بیرونی مثل رژیم و ورزش نمیتونه به اندا زه زیادی در شما ذوق و شو ق ایجاد کنه که شما تحمل کنید تا این چاقی از شما جدا بشه پس وسط راه ول میکنید و خسته میشید ولی لاعری با ذهن خیلی انگیزه و اشتیاق در ما ایجاد
      میکنه و ما ادامه میدیم تا لاغر میشیم پس این اشتیاق ما برای لاغری با ذهن بر رنج چاقی غلبه کنه و ما لاغر میشیم .
      هر وقت ما درمورد چاقی حرف میزنیم انگار واقعی هست ولی در مورد لاغری که حرف میزنیم انگار خیال پردازی میکنیم و این به خاطر نقشه ی ذهنی ما هست که ما اینطور فکر میکنیم .
      هر چقدر آگاهی شما از عملکردت بهتر بشه به راحتی میفهمی دار ه چه اتفاقی میفته که شما چاق میشین و الان داره چه اتفاقی میفته که دارین لاغر میشین.
      برای فر دی که چاق نقشه ی ذهنیش روی چاق شدن هست درسته یه سال یا یه مدت محدود لاغر میشه اما نتیجه چاق شدن هست .
      ادامه دادن و فایل گوش دادن و تمرین نوشتن باعث میشه شما در فضای لاغری قرار بگیرید .
      ما به هر چیزی همش توجه کنیم میشه نقشه ی ذهنی ما و ما به مسیرهایی هدایت میشیم که بر میخوریم به چیزهایی که از نظر ما میشه مشکلات.
      پس اگر کسی سالها داره چاق میشه نقشه ی ذهنی اش چاق شدن هست . افکار شما تبدیل میشه به واکنش های جسمی شما .
      حرص و ولع شما برای خوردن بر اساس نقشه ی ذهنی شما ایجاد شده که برای چاقی هست و اگر نقشه ی ذهنی تغییر کنه حرص،و ولع شما هم تغییر میکنه .
      ما باید بپذیریم این چاقی شاید الان با ما باشه ولی باید مطمعن باشم که این چاقی قابل رها شدن هست .وقتی من تغییر کنم و یه آدم دیگه بشم تمام این چاقیها از ما جدا میشه و این چاقیها همراه اون شخصیت شما شده و اگر شخصیت تو تغییر پیدا کنه این چربی ها از شما جدا میشه پس میشه رها کرد و جدا کرد وقتی که من تغییر کنم و چطور من تغییر کنم با دادن ورودی جدید به ذهنم و نقشه ی ذهنی من تغییر میکنه و من چه بخوام چه نخوام لاغر میشم اما باید در این مسیر حرکت کنم و برای این فایلها وقت بگذارم و گوش بدم و تمرین کنم پس چاقی هیچ اصراری نداره با ما باشه ماباید دست از سرش برداریم و به محص اینکه تعییر کنیم چربیها دست از سر ما برمیدارن ولی تا وقتی آدم گدشته ایم پاداشت ما چاقی هست .
      چه بخو ام چه نخوام لاغر میشم وقتی که هر روز اطلاعات صحیح بدیم و خودمون رو در فضای تناسب اندام قرار بدیم .
      پس همه ی ما میتونیم از شر چاقی خلاص بشیم در حالی که چاق با ما همراه ما هست ولی ما باید ادامه بدیم در این مسیر پس در عین حالی که چاقی با ما همراه هست کار کنید تا چاقی از شما جدا بشه و این خیلی لذت بخش هست .
      من هم احساس لیاقت و توانمندی و احساس خلق کردن اندام ایده الم رو دارم و ادامه میدم .
      منم تا حالا کلی جمع تر شدم کلی از چربی های اصافه ی خودم رو از دست دادم نمیدونم چند کیلو واقعا نمیدونم فقط از روی لباسهام و تغییر سایز لباسهام متوجه میشم که تغییر کردم به نطرم در حد ۲ یا ۳ حلب روغن چهار کیلویی از خودم جدا کردم ولی هنوزم جا داره که از خودم جدا کنم شاید یکی یا دوتا دیگه دقیق نمیدونم والا شاید کمتر شاید بیشتر ولی میدونم از این ایده ال تر باید بشم و خدا رو شکر که دارم به دستش میارم چون من دارم تغییر میکنم من داره شخصیتم تغییر پیدا میکنه یه شخصیت آدم متناسب با کلی تعییرات دیگه داره در من به وجود میاد و من ورژن جدید خودم رو دارم میبینم و بعضی جاها تعجب میکنم از فلان حرکت خودم که چه جالب حرف زدم یا رفتار کردم چقدر تغییر کردم مثلا :من داشتم بسکوییت مورد علاقه ام رو میخوردم که یکی از اطرافیان گفت خیلی کالریش بالا هست گفتم چی کالری ؟این چه حرفیه اگه واقعا میلت کشیده بخور و تو فکر نباش .
      و یا یه روز در پیک نیکی که رفته بودم آش رشته درست کردم و یکی گفت نمیخورم چون چند ساعت بعد من گرسنه میشیم و انگار هیچی نخوردم و منم خیلی راحت گفتم خوب بدنت حتما نیاز داره وقتی گرسنه شدی بخور و یا چند ماه پیش شلواری لی خریدم که یه مقدار برای من تنگ بود نه اونطور که پام نره نه رفت پای من ولی یکم سخت پای من رفت ولی چون میدونستم در مسیر لاغر شدن هستم خریدم و گفتم من قرار هست از این لاعر تر هم بشم پس عالیه میخرم بعدا برام آزاد هم میشه و کلا خیلی چیزها برام بدیهی شده و کلی تغییر افکار و باورها در من ایجاد شده که در نهایت چه بخوام چه نخو ام لاغر میشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/02/14 19:01
      مدت عضویت: 1679 روز
      امتیاز کاربر: 29086 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,765 کلمه

      یکی از موانع چاقی  این هست که  فرد نمیتونه باور کنه  زندگی و جسم گذشته ی اون فرد  تا به الان قابل تغییر کردن هست و میشه یک جسم و یک زندگی  جدید داشت و میشه تغییر کرد (من همیشه  گفتم میشه ادم تغییر کرد و ناخواسته بدون اشنایی با این مسایل ذهنی و قانون جدب همیشه در کانالها و گروه هایی بودم با عنوان انرژی مثبت و حال خوب  روانشانسی خیلی از جنبه ها مثل روانشناسی کودکان و یا  روانشناسی زندگی مشترک و همسر  داری و  همیشه میخواستم چیز جدید  یاد بگیریم  و اگاهی پیدا کنم و سبک زندگی کردنم و خودم همیشه در حال تغییر به سمت بهبودی و بهتر شدن و عالیتر شدن  باشه  از لحاظ جسمی هم که بارها گفتم  من همیشه با زور رژیم و ورزش بعد از ازدواحم در حال تغییر  وصعیت اون و بهبود دادن  جسمم به سمت لاعری بودم و خدا رو شکر  همیشه هم تونستم عالی   لاعر بشم و لی چه فایده که ماندکار نبوده در کل میشه بگم آدمی بودم که دوست داشتم تغییر کنم و برای خودم کاری انجام دادم و همیشه از تغییر کردن استقبال کردم )

      وقتی یه فکر ی یا  فرمولی در ذهن  شما ثبت بشه در همه ی جنبه ها  ی زندگی شما اثر  خواهد گذاشت مثلا  هر کس  فکرکنه نمیشه با این اوضاع خراب مملکت و کشور  تغییر کنیم چون اوضاع جامعه بده و کاری نیست و  … واقعا نمیشه هر چقدر این رو باور کنی توان کمتر و انگیزه ی کمتری داری برای تغییر کردن .

      گدشته ی شما حاصل افکار و رفتار شما هست و من قبلا بارها میگفتم خدا من رو این طور خلق کرده که هر چی بخورم چاق میشم و همیشه باید در ژجر و سختی باشم تا کمی لاعر بشم و دوباره  سریع بدون سختی چاق میشم و کلی زجر بیشتر تا دوباره لاعر بشم (من قبلا از این افکار زیاد داشتم و نتیجه هم همیشه برای من چاقی بیشتر بود اما الان خیلی راحت با خوردن خودم برخورد میکنم و خیلی لذت میبرم که من باید بخورم که زنده باشم و سلامت باشم و از طرف دیگه هم   قبول کردم باید در حد سیری بخورم نه بیشتر که فشار شکمی رو حس کنم چون بدنم به شدت کم مصرف هست و  دخترم رو میبینم چقدر به مقدار دلخواهش که خیلی کم هست همیشه در هر زمانی میخورهو بسیار لاعر اندام و زیبا هست  و بیشتر باور میکنم بدنم کم مصرف هست و منم دارم با لذت  میخورم و  متناسبتر هم میشم و اما قبلا که اصلا این حرفها نبود و این افکار رو نداشتم و چاقی هم نتیجه افکار و رفتار و باورهای من بود و حالا هم لاغری و تناسب اندام نتیجه ی همین افکار و باورهای من هستن چون دارم لاعری رو یاد میگیریم و زندگی میکنم پس لاعری حق من هست ) 

      اما کلی طول کشید تا فهمیدم زندگی گدشته ی من حاصل افکار و باورهای من بوده و همین تغییر انتطار و باورها داره زندگی من رو تغییر میده .(وقتی با سایت اشنا شدم و با همین اموزشها جلو رفتم کلی ربزش سایز و وزن داشتم اطمینانم و ایمانم چندین برابر شده که واقعا این افکار و باورهای ما و انتطارهای ما هستن که زندگی ما رو در هر جنبه رقم میزنن و ما و جسم ما فقط تجربه کننده هستیم پس چه عالی میشه اگر بهترینا رو تجربه کنیم با قدرت ذهن خودمون   نه  با هیچ عامل بیرونی دیگه ای  مثل  غداها ی رژیمی و ورزش کردن  چون اینها هیچ قدرتی برای لاغری من ندارن فقط ذهنم قدرت داره و من رو متناسب میکنه  )

       و استاد که تونسته در همه جنبه ها پیشرفت  کنه فقط به خاطر این هست که استاد خودش تغییر کرده هم افکارش هم انتطارش و گرنه نه شهر نه کشور نه هیچ چیز دیگه ی اون تغییر نکروه .(واقعا استاد یه نمونه ی عالی و الگو برای من در زمینه ی قانون جدب و لاعری اندام و موفقیت هستن چون من فقط به حرفهای افرادی دوست دارم گوش بدم که خودشون کلی نتیجه گرفته باشن و بعد حرفی برای گفتن داشته باشن و استاد در هر زمینه ای کلی نتیجه ی عالی گرفتن و تغییر کردن  و من به حرفهای ایشون واقعا ایمان و اعتماد دارم و پیرو راه  استاد هستم )

      فردی که اضافه وزن داره  و تصمیم داره لاغر  بشه هر روز چاقی با او  همراه بوده و هست  و هر وقت رفتی روی ترازو میخواستی ببینی چقدر چاقی رو  از خودت دور کردی و هیچ وقت فکر نکردی این چاقی میشه از  تو جدا بشه .و این مرحله  ی چاقی بسیار سخت هست که باور کنی میتونی لاعر بشیم (ولی من تمام  سعی و تلاش،خودم رو برای لاعری از راه رزیم و ورزش کرده بودم و دیگه ته تمام این کارها بودم و نتیجه هم نمیدیدم و همیشه میگفتم چیکار کنم من که دیگه کاری از دستم بر نمیاد و زمانی که با این سایت آشنا شدم تمام وجودم خوشحال شد و گفتم دقیقا این مشکل من هست و من میتونم لاعر بشم و جسم جدیدم رو به وجود بیارم و من از روز اول باور کردم میتونم و ایمان دارم منم میتونم مثل تمام متناسبهای اطرافم باشم در جسم عالی بدون زجر و سختی و ناراحتی و انتظارم از خودم همین بوده در طول دوره  مخصوصا وقتی اون پاد کست صوتی خدای لاعری من رو گوش میدادم فقط اشک میریختم که چقدر من خودم رو زجر دادم و به خودم بد کردم در صورتی که این راه من نبوده و خوشحال و ذوق  زده و با اشتیاق راه رو ادامه می دادم و میدهم چون این راه درست هست چون این راه منطقی هست و این راه بدون بازگشت هست و این راه اصولی هست و بسیار جداب و عالی )

      روشهای بیرونی  مثل رژیم و ورزش و قرص و دمنوش و …نمیتونن در ما  اینقدر ذوق و شوق ایجاد کنن که بتونیم رنج چاقی رو تجمل کنیم تا چاقی از ما جد ا بشه ولی در این مسیر به راحتی میتونیم به شوق عالی برسیم و اشتیاق داشته باشیم برای ادامه دادن و  اصلا خسته نمیشیم .(اما من نزدیک به ده بار تونستم با تعهد  به رزیم و ورزش خودم رو لاعر کنم حالا در کنار اون تعهد کلی زجر و سختی بود اما چون عاشق لاعری بودم تحمل میکردم و خودم رو لاغر میکردم حتی صدمه در ورزش میدیدیم و یا در رژیم میدیدم اما ادامه میدادم به عشق لاعری اما در نهایت شکست میخوردم و نمیدونستم مشکل من چیه ولی از وقتی که وارد دوره ها شدم متوجه شدم ذهنم هیج وقت لاعر نبوده و همسو با خواسته ام نبوده و از این شکست خوردم واقعا خوشحال شدم و اشتیاق پیدا کردم که دلیلش رو پیدا کردم و از اون جدابتر برام این بود که فقط خودم مقصر چاقی خودم بودم نه مربی ورزشم نه دکتر تغدیه ام نه غذاهایی که میخورم نه قرصی که مصرف میکنم نه کم کاری تیرویید م نه اشتهای زیادم فقط خودم مسول جسم خودم هستم و همین بی نهایت به من قدرت و انگیزه داد و همین جمله باعث شد خودم که خودم رو چاق کرده بودم حالا بتونم  لاغرش کنم )

      نقشه ی ذهنی  خیلی در لاغری تاثیر داره و اول باید اون به وجود بیاد تا لاعری خیلی راحت برات به وجود بیاد .

      هر چقدر اگاهی تو از عملکرد ذهن بیشتر بشه پس امید و انگیزت بیشتر میشه چون میدونی با ذهن چاق شدی و حالا  میخوایم با ذهن لاعر بشیم و کلی حالت خوب میشه و تلاش میکنی  و تعهد داری و نتیجه ی بلند مدت این فرد لاغری هست .(من حدود یک سال و نیم هست در سایتم و با حال خوب و اشتیاق هر روز دارم  یک قدم بر میدارم و هر روز دارم نقشه ی ذهنی لاعری خودم رو پرررنگتر  میکنم و  بسیار عالی نتیجه گرفتم و این نتیجه رو هم فقط از روی لباسهام موقع  پوشیدن وخرید کردن متوجه میشم و حرفهای اطرافیان که میگن خیلی عالی شدی و گرنه هیچ وقت خودم رو وزن نکردم و نمیدونم در چه وزنی هستم ولی من قبل از این همه نتیجه میدونم شخصیتم تغییر کرده و مثل متناسبها رفتار میکنم و به هیچ عنوان نمیتونم پر خوری کنم و اصلا در مواقع سیری هیچ چیزی نمیخورم و راحت میگم میل ندارم و از هیچ خوردنی لدت نمیبرم در موقع سیری و وواقعا رفتارهایی دارم که بعدا متوجه میشم چقدر عالی تغییر کردم و واقعا از این همه تغییر بیتهایت خوشحالم و خودم رو تحسین میکنم و همیشه میگم مگر میشه همچین رفتارهایی داشته باشم و لاعری دلخواهم رو نداشته باشم عیر ممکن هست مکر مانع های فکری در این راه ایجاد کرده باشم که باید اونها رو پیدا کنم و از بین ببرم )

      ترسیم نقشه ی ذهنی دستی نیست با تکرار هر روز فایلها هست و نقشه ی ذهنی تو ترسیم  میشه .(من هر روز روی خودم کار میکنم هر روز و نتیجه اش  عالی بوده بدون اینکه بخوام فیلم بازی کنم و ادا در بیارم نمیتونم بخورم و من عاشق همین یه تیکه از خودمم که نمیتونم بخورم برام جالبه که نمیتونم بخور اخه قبلا هر چیزی در اطرافم بود میخوردم و میتونستم و اگر کسی میگفت نمیتونم بخورم میگفتم یعنی چی ؟؟.خوش به حالت که نمیتونی من چون اشتهام زیاده همه چیز میتونم بخورم و همیشه حسرت  لاغرها رو میخوردم اما خودم الان طوری رفتار میکنم که باعث حیرت خیلیا میشم  حتی در آشپزی کردن چقدر تغییر کردم همینطور دارم هر روز حجم غداها رو کمتر درست میکنم و چقدر کمتر اسراف میشه و خودم لدت میبرم  چون داخل ذهنم اینه که حالا که میتونه این مقدار رو بخوره وای زیاد و قبلا همش نگران بودم نکنه کم بیام و نکنه نخورم و یا چون از بچه هام و همسرم  خیلی انتطار داشتم  عدا بخورن زیاد درست میکردم و بعدش زور میگفتم بخورین و به زور به بچه ام میدادم ولی الان محال همچین کاری بکنم  ،خورد که خورد نخورد میزارم برای یه دفعه دیگه اش یا میریزم برای پرند ه ها انگار دیگه  درکش میکنم وقتی بچه ام  میگه جا ندارم مامان نمیتونم بخورم حتی یه لقمه گداشته باشه دیگه عصبانی نمیشم میگم عیب نداره مامان جان هر چقدر میتونی بخوری و بقیه اش رو بدون اینکه خودم بخورم یا بر میدارم یا میریزم برای پرنده ها و خودم از این همه تغییر لدت میبرم و انصافا الان هر چهار نفر ما از قبل هم لاغر تر شدیم در حالی که بچه هام و همسرم و حتی خودم به شدت متناسب هستیم و هیچ اصافه وزنی نداریم همسرم یه کوچولو شکم داره و گرنه بسیار لاعر اندام هست از دخترم و پسرم هم نگم که عالین و بینطیرین و اینها همش به خاطر همین دوره های ناب استاد هستن بازم از استاد عزیز سپاسگزارم )

      خیلی از گفت و گو ها و دغدغه های  ما به مرور  داره تغییر میکنه و با خواندن و نوشتن های ما در سایت  ما در فضای لاغری قرار میگیریم .

      ممکنه موضوع مورد علاقه ی تو اخبار و حوادث باشه و هر روز با دنبال کردن اونها تبدیل به نقشه ی ذهنی تو میشه و در زندگی  همه ی اونها رو تجربه میکنی چون خودت اونها رو داری ذخیره میکنی .

      پس نقشه ی ذهنی خوب دخیره کنید  تا  ذهن شما رو هدایت کنه  به مسیرهای خوب  چون افکار شما تبدیل میشه به واقعیت زندگی شما .

      من نقشه ی  ذهنی لاغری رو داشته باشم دیگه عکس العمل من تغییر میکنه و دیگه من حرص و ولع ندارم و من دیگه پر خوری ندارم چون نقشه ی دهنی من داره تغییر میکنه و همش بر میگرده به ذهن من و  نقشه ی ذهنی من 

      این چاقی من که با من همراه هست ولی قرار نیست تا همیشه با من باشه و قابل رها کردن هست و گذشته ی من قابل تغییر کردن هست .(من چاقی رو به قول استاد مثل یک مهمان ناخوانده میدانم که در یک جاهایی از جسم من هنوز هست و من هیچ ترس و نفرت و هیچ استرسی از اون ندارم که بهش قدرت بدم خیلی  عادی باهاش برخورد میکنم  و به اندام کلی خودم که کلی لاعر شده نگاه میکنم و یا به تغییراتم نگاه میکنم  و میگم من  چقدر عالی تونستم تغییر کنم و حتی  از این متناسبتر هم  میشم و عاشقانه خودم رو دوست دارم و فقط لبسهای رن.شاد و به روز و جداب میپوشم و به خودم افتخار میکنم که اینقدر عالی دارم این مسیر رو یاد میگیریم و جلو میرم و من قبلا ارزوم این بود که دیگه وزنم  ثابت بمونه و بالا نره و حالا که در این شرایط عالی جسمی هستم چقدر خوشحالم اونم در کنار این همه آزادی و این همه  حال خوب پس به اینها تو  جه  میکنم و لدت میبرم تا به وزن ۵۹ کیلو و سایز ۳۸ برسم که هیچ فاصله ای با من نداره )

      من  فقط یک حلب روغن باید از خودم اضافه کنم شاید نمیدونم شاید ولی من به زودی این یکی رو هم رها میکنم و لاغر میشم و این گدشته ی من بوده که ۳ تا حلب داشتم و اونها رو رها کردم فقط یکی مونده .(تحسین میکنم ذهنم رو و خودم رو که تونستم اینقدر عالی عمل کنم و این راه رو با اشتیاق هر روز جلو برم و نتیجه اش برام این بوده که دو حلب رو عن تا حالا از خودم جدا کردم و سومی  رو هم به زودی زمین میزارم و بدون هیچ چیز اضافه بقیه مسیرم رو ادامه میدم )

      اگر بخوای تغییر کنی  میتونی تغییر کنی و این حلب هم از دست   تو گداشته میشه زمین  چون من یک ادم دیگه دارم میشم و این حلبهای روغن همراه اون شخصیت و عادتها و رفتارهای من هست ولی اگر افکار و رفتار و شخصیت من تغییر کنه این یه دونه حلب رو هم زمین خواهی گذاشت .(من از درون دارم تغییر میکنم و من از درون خیلی متناسبترم و به زودی این درون و بیرون من با هم هماهنگ میشن و نتیجه رو خواهم دید  من از درون متناسبم چون غدا رو برای رفع نیاز بدن میخورم چون در هر زمانی و مکانی من میخورم فقط برای رفع نیاز جسمم بدون اینکه بخوام بگم نه دیر وقت هست یا الان نباید بخورم و خیلی راحت میخورم مثل نفس کشیدنم و اما همین دیشب دلم خواست  نصف  کلوچه با چایی خوردم اما چند شب پیش  هر چقدر میخواستم بخورم نمیتونستم و میلم نمیکشیدو سیر بودم و جا نداشتم که بخورم و نمیخوردم  اما دیشب تونستم و راحت خوردم اگر قبلا بود که یه دونه کلوچه چیه چندتا باهام میخوردم ولی حالا با همون مقدار سیر شدم و لدت بردم و با چایی راحت خوردم 

      پس میشه حلبها رو کامل زمین گداشت ولی کی وقتی که من تغییر کنم با دادن ورودی حدید به ذهنم از طریق سایت و نفشه ی ذهنی من تغییر میکنه و من چه بخوام چه نخوام تغییر میکنم )

      من هر روز از کارهای بی اهمیت کم میکنم و وقتم رو صرف گوش دادن این فایلها میکنم و من به زودی میام داد میزنم استاد من هیچ حلبی همراهم نیست و همه رو زمین گداشتم من نمیخواهم  حلبی همراه من  باشه  پس باید تغییر کنم چاقی هیچ علاقه ای نداره همراه من باشه و اگر من تعییر کنم زود  از من دور میشه ولی تا وقتی آدم  قبلیم  پاداش من چاقیه 

      پس من تغییر میکنم و چه بخوام چه نخوام لاعر میشم 

      چه بخوام چه نخوام لاعر میشم اگر هر روز در این مسیر قدم بردارم 

      من الان یک حلب دستم هست و اونم نزدیک زمین هست و دارم میزارم زمین و با دستان خالی از چاقی خواهم بود چون من دارم عوض میشم چون اموزشها رو باور دارم و اونها رو انجام میدم با وجود اینکه از اول دوره چاقی همراه من بوده ولی من  این راه رو باور  کردم حتی همین الانم کمی چاقی با من هست ولی من ادامه میدم اینقدر ادامه میدم تا موفق بشم تا افکارم تغییر کنه و چاقی از من دور بشه و همین یه دونه رو هم زمین بزارم .

      من عاشق این سبک و این روش زندگی  هستم .

      من دارم جسم خودم رو خلق میکنم به خودم تبریک میکم و به استاد عزیز و اموزشهای عالی هم تبریک میگم

      (من چه بخوام چه نخوام متناسب میشم چون دارم روی خودم کار میکنم هر جا باشم هر کاری داشته باشم هر حالی داسته باشم اولویت برای من بودن در سایت تناسب فکری  هست حتی اگر شده تا نصف شب بیدار موندم تا فایل گوش دادم و دیدیگاهم رو نوشتم و جهان قطعا پاسخ این همه تعییر من رو خواهد داد و نقشه ی ذهنی من تغییر خواهد کرد چون واقعا برام اهمیت داره چون واقعا دارم عمل میکنم من عاشق این سبک زندگی کردن و خوردن هستم و همچنان ادامه میدم تا این حلب اخر روعن رو هم زمین بزارم و بسیار نزدیک به زمینم که این حلب رو رها کنم و سبک سبک بشم )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/09/04 01:20
      مدت عضویت: 1679 روز
      امتیاز کاربر: 29086 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,221 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند و  دوستان خوب و پر تلاش و موفقم 

      تعییر جسم یعنی  حرکت  جسم از یه حالت نامناسب به حالت  مناسب هست و یا  تغییر بیماری حرکت جسم از حالت بیماری به سلامتی هست و چیز پیچیده و سختی نیست اگر ما در این روند اختلال ایجاد نکنیم  .

       گذشته ی شما حاصل افکار و باورهای شما هست و هیچ سرنوشتی در کار نیست و  شما به راحتی  میتونید شرایط فعلی خودتون رو تغییر بدید اگر تصمیم به تغییر کردن داشته باشید  .

      تغییر انتظار من از زندگی باعث شده شرایط الان  من کلی  تغییر کنه وگرنه شرایط بقیه ی افراد اطرافم که تغییر نکرده پس من تغییر کردم  که زندگیم تغییر کرده .

      من باید باور کنم که میشه  چاقی از من جدا بشه و یکی از سخت ترین مراحل لاغری  با ذهن همین ایجاد  باور هست و اگر تونستی  باور کنی به راحتی بر تمام چاقی علبه میکنی و اون رو از جسمت بیرون میکنی و تو لاغر میشی .

      من در گذشته اینقدر شوق و علاقه به  لاعری رو داشتم که بارها  سختی رزیم و ورزش سنگین رو تونستم تحمل کنم تا به لاغری ایده الم برسم و چاقی از من جدا بشه .اما چون اونها  راه ها  اشتباه بودن  من رو برای همیشه لاغر نمیکردن  و من همیشه در حال رفت و امد بین چاقی و لاغری بودم   و همین من رو خسته و ناامید کرده بود  که انگار من به خاطر فلان دلایلی که دارم نمیتونم متناسب بشم و متناسب بمونم تا با این راه آشنا شدم .و من با همون اشتیاق و  علاقه به لاغری  در این راه قدم گداشتم و باورهای صحیح هم ایحاد کردم و خدا رو شکر  تونستم تا حالا نتایج عالی بگیرم و از خودم راضی هستم .

      من  هر وقت در  سایت بخوام مورد لاعری خودم حرف بزنم خیلی با اطمینان و با ایمان بسیار  بیشتر از قبل خودم حرف میزنم چون دو سال دارم روی خودم  مرتب کار میکنم و باور کردم که میتونم به تناسب دلخواهم برسم و هیچ مانعی بر سر راهم نیست .و من دارم دقیقا از همون مسیر چاقی ولی در باند مخالفش حرکت میکنم و ارام و اهسته حرکت میکنم و به زودی به ایستگاه لاغری میرسم .

      من هر روز در سایت میام و فایل گوش میدم و مینویسم و تا   الان خیلی تغییرات  خوبی داشتم  اتفاقا من همین دو هفته پیش خیلی اتفاقی با  خوردن پفک نمکی مینو  مواحه شدم  و خیلی به نطرم مزه اش عالی اومد چون من قبلا عاشق انواع مارکها ی پفک خصوصا چی توز بودم به جز این مارک مینو و حالا  مدتی هست برعکس از این مارک  خیلی خوشم میاد و از بقبه مارکها خوشم‌نمیاد و دیگه نمیخرم و از دو هفته پیش تا حالا نزدیک چهار بار  پفک نمکی مینو خریدم و خوردم و این طور پفک خوردن در کل دو سال که در سایتم واقعا کم سابقه بوده و یا  اصلا همچین کاری نداشتم  چون مثل قبل میلم  به پفکها و چیبس نمیکشه و حتی بارها شده جلوی من بودن و من نخوردم و اون موقع احساس قدرت عالی کردم که واقعا تغییر کردم برای همین از این رفتار جدیدم  دخترم و همسرم خیلی تعجب کردن و همش،میگن تو چرا دوباره اینطوری شدی بابا  نکن چاق میشی کارت اشتباه برگشتی به دوران قدیم و ….  اما خبر ندارن و بهشون میگم نگران نباشین  برای جسم من وقتی گرسنه هستم نوع مواد غدایی فرق نداره میخوام سالاد بخورم یا پفک بخورم این چیزا اهمیت نداره  مهم به اندازه خوردن هست و در ضمن در این چند بار که پفک خریدم واقعا گرسنه بودم و دلم هیچ چیز دیگه نخواست حتی انواع شیرینی جلوی من بوده لب نزدم و انواع خوردنی بوده برای شام من نخوردم  و انتخابم خوردن یک پفک بوده نه اینکه  از روی ترس نخورم اصلا  فقط با خودم میگفتم اگر شام بخورم و سیر بشم ممکنه که نه  صد در صد دیگه جا برای خوردن اون ندارم و نمیخورم  برای همین  در زمانهایی که واقعا جا داشتم اون رو انتخاب کردم و خوردم و اصلا پرخوری نکردم و اتفاقا همین امشب شام خورده بودم و سیر بودم و دوباره چشمم به همون پفکهای مینو در سوپر مارکت  افتاد ولی انتخابش نکردم چون سیر بودم یعنی میخوام بگم هرگز زیاده روی نکردم تازه همون یه پاکت رو هم نتونستم تنهایی بخورم با دخترم و همسرم سه نفری خوردیم و واقعا بعد از خوردن هم حسم خوب بوده و اصلا پرخوری و فشار شکمی نداشتم و بارها به ذهن ترسوی خودم که میگفت وای پفک خوردی حالا چاق میشی گفتم نه رفتار تو اشتباه نبوده کاملا صحیح  بوده و هرگز تو با این کار چاق نمیشی تازه اگر من دلم میخواست اما از ترس جاقی نمیخوردم اون موقع چاق میشدم و یا  اون لقمه های اضافه که بعد از ناهار  یا شام و یا صبحانه میخورم و  فشار شکمی دارم اونها  من رو چاق میکنه پس خیالت راحت دباشه پفک خوردن من ربطی به چاقی من نداره  افکار و رفتار نادرستم من رو چاق میکنه و گرنه مواد عدایی که با هم فرقی ندارن و اونها قدرتی ندارن   .

      من نقشه ی ذهنیم واقعا تغییر کرده متوجه میشم و اما هنوزم باید ادامه بدم تا بازم بهتر رفتار کنم  و  بعد از سیری چند لقمه اضافه تر  بر نیازم نخورم من اینقدر این اگاهی ها رو تکرار میکنم تا واقعا درست تر رفتار کنم یعنی در موقع گرسنگی به سمت مواد غذایی برم و  فقط برای رفع نیازم از اونها استفاده کنم و زیاده روی نکنم .

      من دیگه اون حرص و ولع گدشته رو ندارم مثلا من قبلا که در رزیم بودم چون خوردن هر گونه شیرینی جات برای من ممنوع  بود و  من فقط،میتونستم ۳ عدد خرما بخورم  یادمه همیشه تلافی شیرینی خوردن که واقعا هوس خوردن اون رو داشتم روی خرما که مجاز بودم در میاوردم و تا میتونستم خرما جایگزین  وعده های میوه ام  میکردم و یا بیشتر از حد  مجاز خودم  میخوردم  چون واقعا دلم میخواست و اگر فصل زمستون میشد و ارده هم اضافه میشد من واقعا زیادتر  میخوردم و حتی یادم یه وقتهایی به جای شام داخل برگه ی رژیمم من کلی خرما و ارده با نون میخوردم چون واقعت حرص،و ولع شیرینی خوردن داشتم و  در اون رژیم من همچین چیزی نبود و نباید میخوردم و وقتی میرفتم پیش کارشنایس و میگفتم این کار رو کردم تعجب میکرد و میگفت نه نمیشه  کارت رو خراب نکن هم ارده چرب و پرکااری و روعن حساب میشه هم خرما به این حجم نباید بخوری و من حریص تر میشدم  و علاوه بر وعده ی  صبحانه که با شیر و گردو میخوردم میان وعده هم میخوردم و بیشتر شبها هم شام خرما و ارده میخوردم و اما امسال که سال دوم هست من در سایتم و  الان هوا ی دزفول  تقریبا سرد شده  به همسرم گفتم خرما و ارده تهییه کنه خدا شاهده اصلا میل و رعبتی به خوردن  اونها ندارم چرا ؟؟. چون آزادم  چون هر شیرینی بخوام میتونم بخورم اما من دیگه علاقه به شیرینی ندارم و فقط من  هر روز صبح با شیر یه تکه شیریتی از مدل  دلخواهم رو میخورم و الان نزدیکه یه هفته هست همسرم خرما و ارده  خریده  من  فقط روز اول سه دونه خوردم و دیگه نخوردم تا  اینکه امروز چند عدد با ارده و کنجد و گردو  خوردم  و تازه خیلی هم میام نشده بود و اینقدر برام سنگین بودن که نتونستم دیگه  شام بخورم  و هر چقدر مادرم اصرار کرد بیا شام بخور نخوردم و اما چون دیگه برام سرخ کرده بود من  یک تکه   ماهی کوچیک خوردم و  با این کار واقعا فشار شکمی داشتم و گفتم ای کاش نمیخوردم و میدونم همین کار نادرست میتونه من رو چاق کنه ولی پفک خوردن چند شب پشت سر هم من که به اندازه خوردم و اصلا فشار شکمی نداشتم من رو چاق نمیکنه در حالی که همسرم با هر دیدن من در حال پفک خوردن بهم می  گفت دوباره چاق مبشی ها نکن ولی نمیدونه به مواد عذایی نباید برچسب زد و  نباید اونها رو  تفکیک کرد  و نباید به اونها  قدرت داد و …..ولی عیب نداره برای امشبم  که فشار شکمی داشتم  بازم بهتر عمل میکنم  و اما یادم هست   شب اول که همسرم خرما و ارده خریده بود من  سه دونه  ارده و کنجد و گردو  با هم قاطی برای  شام  خوردم  و دیگه صلا نتونستم هیچ چیز بخورم    و تا فردا هم انگار اشتها برای ناهار نداشتم  اینقدر برام  سنگین هستن و  من دفعه پیش  درست رفتار کردم و به زور عذا وارد جسمم نکردم واقعا میخوام  بگم حرص،و ولع من بر ای خوردن  هر  شیرینی و بیسکوییت و  حتی خوردن خرما و ارده و کنجد و گردو  که قبلا عاشقشون بودم  واقعا تغییر کرده و دیگه مثل قبل نمیتونم بخورم  و اتفاقا چند ساعت قبل موقع خوردن خرما  داشتم به همسرم همین تغییرات رو  میگفتم که یادم قبلا چطور رفتار میکردم  و الان چطور م  و اتفاقا بهش گفتم  همش به خاطر محدود کردن دوران رژیم بود که از من اون رفتارها سر میزد و الان  این رفتارهای قشنگم به خاطر آزادی در این مسیر هست .

      پس این چاقی من که الان با من هست قرار نیست برای همیشه با من باشه و من یه جایی اون رو رها میکنم و اون قابل رها شدن هست و قابل تغییر کردن هست من به خودم میگم چاقی  مثل لباسی هست  که قبلا خریدم و به تنم کردم و  دیدم انگار مدلش و رنگش به من نمیاد پس رهاش میکنم و یا لباسم رو تغییر میدم و لباس دلخواهم رو میپوشم که تناسب اندام هست و قرار نیست من تا اخر عمر با اون لباس چاقی زندگی کنم من قدرت تغییر دادن لباسم رو دارم .

      اصلا من وقتی یاد گذشته ی خودم میفتم که چطور پرخوری میکردم وحشت میکنم و میگم چطور من اینقدرر زیاد میخوردم من اگر همین الان بهم بگن مثل قبل بخور نمیتونم بخورم حالم بد میشه فشار شکمی بسیار شدید بسیار شدید خواهم داشت من الان فک کنم اندازه یه بچه کوچیک  غذا میکشم تازه  چند لقمه اخرش رو هم  اگر بخورم فشار شکمی خواهم داشت و اذیت میشم که فکر کنم  این مقدار غدای الان من یک سوم گذشته ی خودم هست حالا اگر بخوام مثل اون موقع ها بخورم فکر کنم از شدت درد  شکم گریه کنم و به خودم بپیچم و یا استفراع کنم و من  بارها میگم این گذشته ی من  بوده ولی حالا دیگه اون رفتارها با من نیست و جدا از من هست پس این رفتار م رو که هنوز بعضی جاها شاید یکم اضافه تر بخورم رو هم به زودی با استمرار بهتر خواهم کرد یا حتی ترس از خوردن در بعضی مواقع خاص رو به مراتب بهتر خواهم کرد  اگر با تعهد  و اشتیاق همچنان ادامه بدم و تمام این رفتارها ی نادرست من  زمین میمونه و دیگه همراه من نخواهند بود چون من آدم دیگه ای  میشم و اون رفتارها از من جدا میشن 

      ولی با تکرار اموزشها ذهن من و شخصیت من که تغییر کنه رفتار و عادتهای من هم تغییر میکنه و در نهایت جسم من هم تغییر خواهد کرد و وقتی من خودم یاد گدشته ی خودم میفتم واقعا از الان خودم  لدت میبرم که نمیتونستم  سه چهار تا   خرما ارده  با  گردو  بیشتر بخورم تازه بدون نون اونم برای شام من نه میان وعده و یا اینکه من  تونستم انتخاب کنم از بین کلی مواد خوراکی که من پفک بخورم هر چقدر در اطرافم مواد خوراکی باشه من پس بزنم که برم  پفک بخرم تازه چند نفری با هم بخوریم این نشان از قدرت انتخاب من و امیر بودن من بر مواد خوراکی داره که واقعا کم تغییراتی نیستن و من حتی برای یک لحظه نمیتونم مثل  گذشته ی خودم عذا بخورم اهان یادم رفت حتی امروز من ناهارم رو دوست داشتم بدون نون بخورم در حالی که نون  بود ولی انتخاب کردم خالی بخورم واقعا مسلط تر شدم بر انتخاب  مواد عدایی  در حالی که قبلا غذای امروزم  رو  بدون نون محال بود  بخورم پس میشه تغییر کرد با دادن ورودی جدید به ذهنم نقشه ی ذهنی من تغییر میکنه و من چه بخوام چه نخوام لاغر خواهم شد اگر در این مسیر استمرار داشته باشم و تعهد داشته باشم خود من هر روز عصر بعد از کلاس انلاین پسرم میام تو سایت و تمرینات رو انجام میدم اما امروز علاوه بر کلاسش جلسه هم داشتیم و واقعا طول کشید و بعدم برای انجام کاری بیرون رفتم و خلاصه  عصر نشد  انجام بدم ولی حالا که ساعت دوازده شب هست با اشتیاق دارم فایل گوش میدم و مینوسم چون هدفم برام مهم هست چون  انگیزه دارم چون اشتیاق دارم چون تعهد دارم و من اگر همینطور ادامه بدم به زودی رفتارها و باورهای بهتری خواهم داشت و جسم بهتری هم خواهم داشت پس من باید اول تغییر کنم و قدم بردارم برای خودم  تا جسم من هم تغییر بکته و من اگر چاقی رو نمیخوام و یا این چند کیلو اصافه رو نمیخوام باید خودم عوض بشم تا جسم من عوض بشه پس من تعییر میکنم تا چه بخوام چه نخوام من لاعر بشم و من فکر کنم یک حلب و نصفی  روغن با خودم هست شایدم بیشتر یا کمتر نمیدونم  ولی به زودی اون رو زمین میزارم و  دیگه با من همراه نیستن   پس من با وجود بودن چند کیلو چاقی در جسمم ولی به راهم ادامه میدم تا موفق بشم من اینقدر کار میکنم تا حلبهای روغن از من جدا بشه و این خیلی لدت بخش هست برای خودم چون عاشق تغییر کردن هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم