0

گام ۶: با رژیم لاغری می توان لاغر شد؟

رژیم لاغری
اندازه متن

رژیم لاغری گرفتن بیشترین اقدامی است که افراد چاق برای لاغر شدن انجام می دهند.

همه افراد چاق در زندگی برای یک بار هم که شده از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده کرده اند و طعــم تلــخ آن را چشیده اند.

از آنجایی که خودم و همه افرادی که در این سالها عضو سایت تناسب فکری شده اند برای لاغر شدن از رژیم لاغری استفاده کرده اند و نتیجه دائمی نگرفته اند، در این مطلب آموزشی درباره رژیم لاغری و تاثیر آن در لاغر شدن توضیح داده می شود.

رژیم لاغری و تاثیر آن بر لاغری

اگر از هر انسانی در دنیا سوال کنید به نظر شما چطور باید لاغر شد؟ احتمالا جواب خواهد داد باید از برنامه رژیمی به همراه ورزش کردن استفاده کرد.

اهمیتی ندارد از یک فرد چاق یا لاغر این سوال را بپرسید، در هر صورت حتما پاسخ او شامل استفاده از رژیم غذایی و برنامه ورزشی خواهد بود.

دلیل اهمیت استفاده از برنامه رژیم لاغری به همراه برنامه ورزشی به دلیل تمرکز احتمالا صدها یا حتی هزاران ساله مردم دنیا بر این روش برای لاغر شدن بوده است.

البته از حق نگذریم به نظر منطقی هم می آید که فردی که چاق است برای لاغر شدن باید میزان خوراک خود را کاهش و همچنین میزان فعالیت خود را افزایش دهد تا بتواند به تناسب اندام دست پیدا کند.

این نگرش نشات گرفته از یک دیدگاه و باور قوی دیگری است که در ذهن بشر برای چاق شدن شکل گرفته است و آن ارتباط بین چاقی و خوردن غذاست.

از آنجا که در ذهن بیشتر انسانها مهمترین دلیل چاقی خوردن غذاست پس چندان هم غیرمنطقی نیست که بهترین روش لاغری در ذهن آنها استفاده از برنامه های رژیمی باشد.

چرا لاغر نمی شم؟

چرا لاغر نمی شوم؟!

ریشه بسیاری از دلایلی که نمی توانیم لاغر شویم، نگرش و افکاری است که نسبت به کلمه رژیم لاغری داریم.

همه افرادی که اضافه وزن دارند و برای لاغر شدن از برنامه های رژیمی استفاده کرده اند اطمینان دارند که از این طریق نمی توان لاغر شدن اما نگرش و باوری که در سطح جهانی برای رهایی از چاقی وجود دارد سبب می شود که بارها برای لاغر شدن از رژیم های غذایی محتلف استفاده کنند.

قدم اول برای لاغر شدن پذیرش این موضوع است که با استفاده از رژیم لاغری نمی توان لاغر شد و تا ابد لاغر ماند.

نکته قابل توجه درباره پذیرش این موضوع این است که زمانی می توانید مطمئن شوید که به این نگرش باور دارید که هرگز برای لاغر شدن به فکر استفاده از رژیم لاغری نباشید.

مهمتر از آن باید به رفتار و عملکرد خود در زندگی روزمره توجه کنید و بررسی کنید که آیا برخورد شما با مواد غذایی و موضوع خوردن به صورت رفتارهای مرسوم در ٰرژیم های غذایی است یا خیر.

اگر از افراد چاق درباره توانایی خود در لاغر شدن سوال کنید اکثر آنها عقیده دارند توانایی لاغر شدن را دارند اما توانایی نگه داری از مقدار کاهش یافته را ندارند.

این اتفاق زمانی رخ می دهد که در ذهن ما فرمول (لاغری = رژیم لاغری) ثبت شده باشد. به این ترتیب ما تا زمانی که از برنامه های رژیمی استفاده می کنیم با هر ضرب و زوری قادر به مراقبت از لاغری خود خواهیم بود اما به محض خارج شدن از برنامه رژیمی به سرعت برق و باد مقدار کاهش یافته به حالت قبل برگشته و ما دوباره چاق می شویم.

بنابراین به شما دوست خوبم که به هر علتی دوست داری مقداری از وزن خود را کاهش دهید و شرایط جسم تازه ای برای خود خلق کنید و زندگی جدیدی را ادامه دهید توصیه می کنم از امروز به هیچ وجه به دنبال امتحان کردن رژیم های لاغری مختلف نباشید چون علاوه بر اینکه نتیجه ای برای شما به همراه نمی آورد بلکه باعث ناامیدی شما برای لاغر شدن می شود.

در این فایل آموزشی توضیحاتی درباره رژیم لاغری و نتایج مخرب آن که تجربیات سال های چاقی خودم و کار کردن با افراد چاق بسیاری بوده است را به اطلاع شما می رسانم.

نوشته تاثیرگذار نگار عزیز در بخش نظرات

شناسایی  باورهای مخفی چاقی و اصلاح آنها 😍

کلمه وحشتناک و محدود کننده (رژیم لاغری) احساس اسارت و دردو رنج به همراه دارد.

در تمام سالهایی که از رژیم لاغری برای کاهش وزن استفاده می کردم این باور غلط در ذهنم به وجود آمد که تنها راه لاغر شدن رژیم گرفتن است.

اگر قرار باشه با این باور در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم از اضافه های وزنم کم نمیشه چون طبق فرمول ذهنی (دستورالعمل صادر شده جهت کاهش وزن هست و ذهن سعی می کنه منو هدایت کنه که باز رژیم لاغری بگیرم و دلیلش همینه که سناریو میچینه و به شکلهای مختلف منو با پیشنهادهای رژیمی مختلف روبرو میکنه !…🤔)

جهت اطلاع دوستان!… هر بار که رژیم لاغری گرفتیم ما تصمیم داشتیم خودمون رو محدود کنیم ولی جنگی در ذهن داشتیم که بخورم حالا از فردا! چرا نخورم؟ کمتر بخورم؟! جایگزین کنم!

این جنگ و جدال باعث می شد بالاخره ذهن پیروز بشه و ما شکست بخوریم و هر بار بیشتر نا امید شدیم و به طوریکه در تصمیم گیری سست شدیم و به خود ثابت کردیم ما ضعیف هستیم و انسانی که دائما در تصمیمش شکست بخوره به خودش و شخصیت و توانمندی و قدرتش ضربه محکمی می زنه تا جایی که اراده برای شروعی و تغییری جدید نداره.

بنابراین رژیم لاغری و روش های لاغر شدن خیلی بیشتر از آنچه فکر کنیم برای ما هشدار دهنده و مضر و خطرناکه و حصاریست که من قدرتمند را می بلعد

به لطف خداوند من به این باور رسیدم که تنها راه ماندگار لاغری استفاده از روش لاغری با ذهن است🌟

 وقتی فشار رژیم لاغری از روی ذهن برداشته بشه به طور ناخودآگاه با لذت غذا می خوریم و حرص و ولع و ترس ما نسبت به خوردن کمتر میشه بنابراین تمایل به مصرف غذا در ما به اندازه نیاز بدنمون میشه و این عالیه 😍 و به خاطر احساس آزادی و شادی است که درما به خاطر بینش و نگرش درستمون ایجاد شده است .

چاقی ما به خاطر خوردن غذا نیست بلکه به خاطر عادت و رفتار غذایی اشتباهمون است .

رژیم لاغری
ترس از خوردن

باور ترس از خوردن باید متزلزل شود و ریشه هایش قطع کردد. 

در طی سالها به اشتباه ذهن ما آموزش دیده است که غذاها چاق می کنند به ما گفتند نخور و یاچی بخور و چی نخور تمام محرومیت غذایی در رژیم ها برای سلامتی و کاهش وزن در ذهن ما ترس از مواد غذایی به وجود آورده است به طوریکه شیرینیجات و سرخ کردنی را جز غذاهایی می دانیم که قدرت چاق کنندگی دارند.

ولی تمام مواد غذایی نعمت خدا هستند و برای نیاز بدن ما و لذت بردن خلق شده اند و این ما هستیم که قدرت خودمون رو به غذاها داده ایم اگر اینطور بود بسیار افراد متناسبی دیده ایم که هر طور و هر مقدار بخواهند می خورند پس تفاوت در نگرش و فرمول ذهنی فرد چاق با متناسب هست. حالا که متوجه شدیم این باور ریشه عمیق در ما داره با آگاهی و مرحله ای ریشه هاشو قطع می کنیم.

🌸اولین قدم اینه که با ترس غذا نخوریم این یک گام مهم و اساسیه (از غذا نترس قدرت تویی) 

🌸دومین قدم اینه که موفقیت و شکستهامون رو در طول روز از بابت به موقع  و به اندازه خوردن ثبت کنیم تا پرخوری هامون  و آشغالخوریهامون را بتوانیم شناسایی کنیم .

شناسایی پیغام سیری ذهن

افراد چاق این پیغام را دریافت نمی کنند مگر بعداز فشار و درد در ناحیه شکم 

پیغام بدن از دو طریق شکل می گیره 

احساس درونی مثل ناراحتی و شادی و دلتنگی که اگر ادامه دار بشه در بدن واکنش می ده مثل گریه کردن و دیگری از طریق عصبها وقتی دستمون با چاقو میبره درد را تجربه می کنیم.

احساس گرسنگی اگر ادامه دار بشه و غذا نخوریم تبدیل به واکنشهایی در بدن میشه مثل صدای غار و قور شکم  یا مورمورشدن بدن یا لرزش بدن و ضعف و سستی

حالا اگر نقطه سیری درک و احساس نشه تبدیل میشه به تهوع و شکم درد و ناراحتی بعد از اون

🌟گرسنگی و سیری نباید از عوامل بیرونی پاسخ داده بشه بلکه با احساس درونی باید درک بشه.. 

برای درک احساس گرسنگی و نقطه سیری باید توجه به احساسمون داشته باشیم و تمرکز و توجه کنیم تا به صورت اتوماتیک ذهنمون یاد بگیره و دستور به مغز صادر کنه که به طور ناخودآگاه دست از غذا بکشیم

 (((همین یکدونه تمرین تمام صدگامه))))👌👌👌

بنابراین حداقل یک هفته این تمرین را انجام می دهیم با اولین حس گرسنگی غذا نمی خوریم بلکه اجازه می دهیم این حس تبدیل به واکنش بدنی بشه و این حس بسیار بسیار بسیار لذت بخشه 😇 برای فردی که تا به حال این حس را تجربه نکرده و همیشه از روی عادت غذاخورده.

 برای درک نقطه سیری به اندازه ای غذا مصرف می کنیم که واکنش بدنی قطع بشه و توجه به این احساس هم بسیار لذت بخشه و تکرار و تمرین می خواهد …به نظرم یک ماه با عشق این تمرین انجام بشه خیلی از مسیر رفتیم   😊

حالا ممکنه منفی باف بگه تو که رژیمی و کم خوردی و زیاد خوردی و شب شد و غذا ماند و زشته ها و ما را بندازه تو وسواس که نکنه زیاد شد و چی شد اصلا بهش توجه نکنیم چون تمام تغییرات رفتاری و عملکرد ما به طور ناخودآگاه صورت گرفته و این پیام خوش آشنایی است با خود. به به 😇

باید برای این تغییر ناخودآگاه الگو غذایی و احساس خوب روحی و عملکرد ذهن سپاسگزار باشیم و به بدن هوشمندمون احترام بگذاریم صلح و آشتی بعد از مدتها چقدر بدنمون سخاوتمنده و زود می پذیره بنابراین از خوردن هر چقدر که حسمون میگه لذت میبریم.

فکر کردن به خوردن هم یا چقدر خوردن چاق کننده است و اصلا حجمش مهم نیست پس باید بر این ترس غلبه کنیم 💪🏻💪🏻

فکر کردن به مسیر آسون لاغری و احساس خوب و رهایی و آزادیمون باعث تغییر بینش ما میشه که در نهایت در جسم خودشو نشون میده خدایا شکرت.

من یه خودم قول می دهم که به مدت یک هفته این احساس گرسنگی و سیری گمشده را پیدا کنم و حس کنم و لمس کنم و تجربه کنم.

پارسال این تجربه را تا مدتها داشتم البته یه وقتی هم پرخوری می کردم اما یاد حرف استاد می افتادم میگفتم دوباره تصمیم میگیرم و حالمو خوب می کردم خیلی بهم نتیجه داد ولی این بار بهتر درک کردم صحبتهایی شنیدم که انگار بار اول بود .

یک نتیجه کلی گرفتم وقتی می خواهیم عوامل بیرونی رو تغییر دهیم انگار از چند طرف داره به ما حمله میشه و در قفس می افتیم و محدود می شیم ولی وقتی از درون و افکار تغییرات ایجاد می شه حس می کنم قدرت منم فقط من در مرکزیت و دستورات من اعمال میشه و من مسلطم بر شرایط چقدر فوق العاده🦋 

و با خود زمزمه می کنم تنها قدرتی که تکان می دهد وهرگز تکان نمی خورد قدرت خداست و من جزئی از او هستم .👸🏻

  • من امروز توانستم لقمه اضافه دخترم را بندازم سطل زباله 😊
  • من امروز توانستم وقتی دختر۴ساله ام گفت سیر شده ام به گفته اش احترام بگذارم و اصرار نکنم😊
  • من امروز توانستم بر حسب ساعت غذا نخورم😊
  • من امروز توانستم یکبار از خو بپرسم واقعا گرسنه ای؟
  • من امروز توانستم به وقت چک کردن بدنم در آینه خودم را بغل کنم واز فکر رها شوم😊
  • من امروز توانستم قبل از درد شکم دست از غذا بکشم 😊
  • من امروز توانستم به وقت گرسنگی میوه مصرف کنم😊
  • من امروز توانستم بدون تفاوت قایل شدن بین خوراکی ها صبحانه کره عسل مصرف کنم .

وااای خدای من حالم خیلی خوبه مسیر مستقیم و هموار و پرنعمت اصلا تو فکر چاقی لاغری نیستم حالم خوبه شادم😇 

ممنون استاد جان حتما با این اموزشها روزهای عالیتری را خواهم دید …

همه چیز آرومه من چقدر خوشحالم 

خدایا عاشقتم ❤️دیوونتم خودت میدونی بزن قدش🙌❤️❤️❤️

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.92 from 130 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10012
برچسب ها:
312 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار mv.abtahi
      1399/09/11 23:52
      مدت عضویت: 1630 روز
      امتیاز کاربر: 2887 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,262 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان
      سلام
      اول میخوام بی نهایت به خاطر عشقی که برای تهیه ی فایل های توضیحی و نوشته های جدید می گزارید تشکر کنم .چقدر در شخص من تاثیر گزاره چقدر احساس حمایت می کنم و از دوره ی تکرار متنوعی رو میگذرونم
      فایل شماره 29 که یادآور نیاز بدنی یک انسان هست و تفاوت بی ذهنی در حیوانات و داشتن ذهن و تصمیم گیری در انسان ها رو نشون میده خیلی برای من در شروع دوره فکر برانگیز بود
      همیشه در کش مکش با خوردن و نخوردن زندگی می کردم
      و اینکه بخوام دیدمو به خوردن تغییر بدم و چیزی که همیشه ازش سواستفاده می کردم و رفتار معتادگونه ای بهش داشتم و تا حدودی دارم رو عجیب می دونستم
      بعضی وقتا زمانی که به یاد یه ماده ی غذایی میافتادم و چون سیر بودم ولی دوست داشتم بخورم ، این فایل به این صورت به من کمک میکرد که فکر کن آب خوردی دوباره می خوای آب بخوری؟ و میدیدم من به خاطر تنوع و لذت جوری مخرب می خوام به سمت اون خوراکی ها برم. یا اینکه بخوام بیشتر نفس بکشم یا اینکه بیشتر خودمو در معرض نور قرار بدم
      نمی خوام بگم این طرز تفکر همیشه همراه من بوده ولی واقعا خیلی وقتا به کمکم اومده
      در مورد فایل ارزشمندی که به این هفته اضافه کردین واقعا ممنونم …….من با اینکه تصمیم گرفته بودم به حالت رژیم فکر نکنم ، تا زمان تکرار دوره ، فراموش کرده بودم باید ترسم از خوردن رو کنار بزارم و به خودم اعتماد کنم و بدون کنترل غذامو بخورم
      فرمول های چاقی ذهنم باهام چونه می زنند و تلاش می کنند و تمام تلاش ذهنیمو می کنم که بهشون توجه نکنم و از فرمول های متناسب کننده استفاده کنم
      مثل بجه ی نق نقویی شدند که از بس مورد اهمیت بیش از حد قرار گرفتند داره مادر رو ضعیف و خسته و بی رمق می کنه ….این که میگم دیدم که میگم ……..مادر و کودکی رو میشناسم که مادر از زمان تولد کنار بچه بوده تا حالا که بچه یک و نیم ساله شده و مادر هم به این وابستگی کودک و کنارش بودن عادت کرده و در عین حالی که خیلی خسته می شه ولی دائم بچه رو بغل می کنه و شبا کنارش میخوابه و زندگی بی انگیزه ای رو برای خودش ساخته ولی طبق باورهایی که من مادر خوبی هستم و باید هر طور می تونم به بچم محبت کنم، پشت این نقاب خودش داره از پا درمیاد.
      قرآن اسم این احساساتو میگزاره جهل …….همون غلبه احساس به عقل و چقدر زیبا و به جا به پیامبر تذکر میده که احساساتی نشو
      امیدوارم همیشه به لطف خدا بتونم به یاد بیارم که این همون احساسات مخربه که با یه چهره ی دیگه داره میاد…….
      الان داشتم متنی که برای فایل رژیم گذاشته بودین رو می خوندم یدفه دستم خورد به لینک آبی روی متن ” عدم توانایی کنترل اشتهای خودشان” که وارد صفحه ای شدم با این تیتر ” اشتها رو جدی نگیرید”
      چقدر به من کمک میکنه این طرز تفکر
      چون از بچگی با هر گرسنگی جزئی ما باید می رفتیم یه چیزی می خوردیم که نکنه خدایی نکرده غش نکنیم ولی من یادمه که من دقیقا در سن تکلیفم به خاطر خانواده ی بسیار مذهبی که داشتم تمام 30 روز رو در سن 9 سالگی روزه گرفتم
      الان که یه بچه 9 ساله می بینم که باید روزه بگیره با خودم میگم چقدر خانواده می تونه و قدرتمنده که باورهای سازنده ای برای بچه هاش بسازه……..ولی خب افطار تلافی می کردیم چون خب بچه بودیم و پدر و مادر می خواستند که ما مشتاق تر بشیم و یادمه آخر ماه رمضان پدر عزیزم منو خواهر بزرگترمو برد طلا فروشی و برامون گوشواره طلا خرید.
      در اوج گرمترین زمان ماه رمضان دیدم کودکی که خانواده اش بسیار مقید به روزه بودند اون دختر با اینکه بسیار ریزه بود ولی تمام روزه هاشو بدون هیچ مشکلی گرفت…..چقدر ذهن در بچگی پذیرش آموزش های زندگی ساز رو داره
      در مورد رژیم هم من خیلی در سن پایین درگیر این آموزش سرکوب کننده قرار گرفتم یعنی بسه دیگه نخور……کم بخور………….. چقدر می خوری…….. درست بخور……… چرا اینجوری می خوری……….حالا برای لاغری اینجوری بخور …….اینقدر بدو……..این مقدار بخور……..ووو یعنی تا بیاد فرمول ها ی متناسب کننده جاگیر بشه زمان می بره میدونم
      همین امروز تجربه ای داشتم از یه فرمول جاقی که به لطف خدا تونستم مچشو بگیرم و با جواب منطقی رضایتشو برای انجام ندادن الکی خوردن و تشویق نکردن به این لذت جویی کسب کنم
      همسرم یک هفته هست که ایران نیست و من رسمم این بود که باز هم در نقاب چهره ی معصومی به نام احساس لیاقت یه زمانی به رستوران رفتن تنهایی برای خودم اختصاص بدم و خودمو مهمون کنم
      نمی گم این کار نادرسته ولی این فرمول باعث میشه من بخوام همیشه به این فکر کنم که هر زمان تنهایم رو به رستوران یا فست فودی برم و در ناخودآگاهم همیشه انتظار رفتن به قصد خرید خوراکی رو بکشم و این باعث میشه فرمول های متناسب کننده در من قدرت نگیره …….یه جورایی این بند میثاق نامه که میگه من تمام موانع ذهنی و محیطی خودمم رو برای رسید به تناسب اندام از بین می برم رو نقض می کنه…….
      من می تونم زمانی رو برای رفتن تنهایی به کافی شاپ یا رستوران اختصاص بدم ولی نباید براش نقشه ی انتظار یا تصویرسازی هایی رو ترسیم کنم که اونو تو ذهنم تثبیت کنم ………با خودم بگم خب حال میرم یه وقتی خیلی هم که مهم نیست تاز ه غذای خودم تو این اوضاع خیلی امن تره و درست تره
      امروز رفتم هم یه پولی کارت به کارت کنم هم برم از خیابونی که تو تهران بورس رستوران های رنگارنگه یه نهاری برای خودم تهیه کنم یعنی واقعا به عشق تهیه ی یه پیتزای گیاهی زدم بیرونا
      قبل از اینکه به مسیر اون خیابون برسم باز هم از خودم سوال کردم واقعا با خریدن یه پیتزا احساس لیاقت می کنی؟
      حالا نمیشه بری برای خودت یه کتاب بخری و احساس لیاقت کنی ؟ مزه نداره نه؟
      تا این حالتو دیدم که این اشتیاق در مورد پیتزا داره منو دنبال خودش می کشونه به خودم گفتم یعنی الان اختیارمو بدم دست یه پیتزا که چی بشه اونوقت
      نه
      اونوقت پایبندیم به بند میثاق نامه که میشه من از امروز سعی می کنم توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم چی میشه پس؟
      اینجوری که تمام توجهم امروز شده مواد غذایی
      خلاصه که متفکرانه سمت مخالف اون خیابون رو در پیش گرفتم و به خودم گفتم خداییش هوا خوبه ها ببین این پیاده روی لذت خوبیه
      اگه می رفتم به اون خرید حالا بایدکلی راه با یه جعبه جلوی چشم مردم این همه راه با خجالت از این که حالا مگه واجبه جعبه به این گندگی رو دست بگیری تا خونه بری ، کلی باید پیش خودم خجالت می کشیدم و خلاصه هزارتا شرمندگی بعد از تهبه ی اون غذارو در آنی جلوی چشمام آوردم و یه نفس راحت کشیدم و اومدم خونه …..
      راستش عملی کردن فایلا واقعا همت عالی میخواد
      خدا کمکون کنه
      بعضی وقتا مثل یه گنجیشک که میخواد به دام بیافته وقتی به یه غذای هوس انگیزی می رسم سعی می کنم نمیگم همیشه یادمه سعی می کنم دعا کنم و از خدا کمک بخوام و از اون غذا فاصله بگیرم تا به قوله شما هوس و اشتها رو جدی نگیرم

      در مورد تمرین و فرمول عملی جدید هم بی نهایت سپاسگزارم
      احساس گرسنگی احساس لذت بخشیه که دوست دارم به خودم هدیه بدم و بعد با غذای به اندازه از خودم بابت اون تشکر کنم و تشکر دیگه ی من وقتی باشه که بگم خب گرسنگی برطرف شد خوبه دیگه اوکیه…….بقیه اش دیگه همون اشتها و هوسه که بهتره وباید الان جدیش نگیرم
      خیلی ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم