0

زندگی با اراده خداوند (قسمت بیست و سوم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

در قسمت قبل درباره تاثیر قدرت اراده خداوند در ارتباط با انسانها توضیح داده شد. درک رابطه بین ما و خداوند و دیگر انسانها به ما کمک می کند تا در زمینه ارتباط با دیگران روش متفاوتی را در پیش گرفته و از نتایج عالی آن بهره مند شویم.

به اندازه ای که روابط شما با دیگران تغییر کند به همان اندازه رابطه شما با خداوند بهبود پیدا می کند و احساس آرامش و در صلح بودن با خود را تجربه خواهید کرد.

تاثیر روابط با دیگران بر زندگی شخصی

بسیاری از انسانها به اشتباه تصور می کنند قانع کردن دیگران یا برتری بر دیگران باعث پیروزی و ایجاد احساس خوب در آنها می شود. درحالی که این افراد همیشه درگیر مسائلی هستند که نه تنها باعث آرامش آنها نمی شود بلکه روابط آنها با افراد دیگر را خدشه دار می کند.

تصور کنید امروز با فردی مواجه شده اید که از نظر شما رفتار درستی نداشته است. با او وارد بحث شده و سعی کرده اید او را متوجه رفتار اشتباهش کنید چون نیروی اراده شخصی به شما اصرار می کند نباید جلوی اشخاصی که به شما بی احترامی می کنند کوتاه بیایید، اراده شخصی تاکید می کند باید او را سرجایش بنشانید والا تصور می کند شما انسان ضعیف و نادانی هستید.

در پیروی از گفتگوهای ذهنی اراده شخصی زمانی را صرف جر و بجث کردن با آن فرد می کنید. با فرض براینکه شما موفق به اثبات ادعای خود شده باشید و احساس پیروزی و رضایت از عملکرد خود داشته باشید میزان قابل توجهی از انرژی ضعیف و پست آن رابطه را در ذهن خود ذخیره و با خود حمل کرده اید.

جهت واضح شدن موضوع تصور می کنیم ظرفیت ذخیره انرژی منفی در وجود ما عدد 20 باشد. به این معنی که هرگاه میزان انرژی منفی وجود ما از عدد 20 عبور کند به صورت ناخودآگاه از طریق واکنش دادن نسبت به محرک های بیرونی مقدار اضافه بر عدد 20 را از ذهن خود خارج می کنیم.

با مشاجره ای که با شخص داشته اید شما به مقدار 18 عدد از ظرفیت ذخیره انرژی منفی ذهن خود را پر می کنید.

چند ساعت بعد در شرایط دیگر فرزند شما یا هر فردی رفتاری انجام می دهد که میزان انرژی منفی آن فقط عدد 3 می باشد اما به این دلیل که از قبل 18 عدد از مخزن خود را پر کرده اید با اضافه شدن تنها 3 عدد انرژی منفی که در مقایسه با انرژی منفی شخص قبل قابل ملاحظه نیست سیستم ایمنی ذهن شما وارد عمل شده و از طریق واکنش دادن به رفتار نفر دوم میزان اضافه بار مخزن ذخیره انرژی منفی را خارج می کند.

شما به صورت ناخودآگاه کل فشار مخزن انرژی منفی خود را در واکنش به فرزند خود یا هر انسانی که از هر نظر شایسته این برخورد نبوده است خارج می کنید.

بارها این تجربه را دارید که در برابر رفتار نه چندان مهم همسر، فرزند یا اطرافیان خود واکنش تندی از خود نشان داده اید به گونه ای که چند دقیقه بعد از نحوه برخوردتان متعجب شده اید که چرا من این برخورد را کردم؟ او که چیز خاصی نگفت!!!!

واکنش ناخودآگاه شما به محرکت ها بر اساس میزان فشار انرژی منفی ذخیره شده در ذهنتان صورت می گیرد. عدم اطلاع از این مکانیسم به سادگی می تواند باعث بروز واکنش های جبران ناپذیری شود.

بسیاری از قتل ها به همین دلیل ساده رخ می دهد به شکلی که قاتل پس از ارتکاب جرم از عملکرد خود در آن لحظه متعجب است و آن را بی سابقه می داند.

برای داشتن ذهنی آرام و تجربه آرامش درونی لازم است که از ذخیره انرژی های پست و ضعیف در ذهن خود جلوگیری کنید.

مشاجره با دیگران به هر دلیل باعث ذخیره انرژی پست در مخزن وجود شما می شود.

فکر کردن و مرور خاطراتی که احساس بد در شما ایجاد می کند به منزله تقویت کردن انرژی پست ضعیف شده ای است که از سالیان قبل در مخزن شما ذخیره شده است.

بسیاری از انسانها لحظات زیادی از زندگی روزمره خود را صرف فکر کردن، مرور کردن و صحبت کردن درباره موضوعی می کنند که سالها از وقوع آن گذشته است و حتی ممکن است فرد مخاطب اکنون در قید حیات نباشد اما بارها از طریق مرور خاطرات انرژی های پست چند سال قبل را دوباره در ذهن خود فعال کرده و قدرت می بخشد.

تا آنجا که می توانید به پیشنهادات قدرت اراده شخصی خود برای پرداختن به موضوعاتی که باعث ذخیره شدن انرژی های پست و ضعیف در وجود شما می شود پاسخ منفی بدهید.

برخی از انواع پیشنهادات قدرت اراده شخصی جهت آشنایی به شرح زیر است:

1- مشاجره با دیگران برای اثبات بی گناهی.

2- بحث کردن با دیگران برای اثبات مقصر بودن آنها.

3- صحبت کردن درباره موضوعات ناراحت کننده ای که هیچ تغییری در آن نمی توانیم ایجاد کنیم.

4- فکر کردن به موضوعاتی که قبلا رخ داده و باعث ناراحتی ما شده است.

5- فکر کردن به موضوعاتی که رخ نداده اما بیم رخ دادن آنها را داریم.

6- درد و دل کردن با دیگران درباره مشکلات خود و گوش دادن به درد و دل دیگران.

7- پیگیری اخبار مربوط به حوادث، بیماری ها و هر موضوعی که برای دیگران رخ داده است.

8- فکر کردن درباره دیگران به گونه ای که تمرکز ما بر رفتارهای ناشایست او باشد.

9- غیبت کردن و بیان رفتار و عملکرد نادرست افراد برای دیگران.

10- فکر کردن به رفتارهایی که ممکن است در مواجه شدن با فرد خاصی از او سر بزند.

این لیست را می توان تا اعداد 2 یا سه رقمی ادامه داد. با توجه به همین ده ردیف متوجه می شوید که تقریبا همه افکار و رفتار ما نامناسب بوده و در جهت ذخیره انرژی پست و ضعیف در وجودمان است.

اکنون بیشتر برای شما دلیل تمام نشدن مشکلات زندگی خود و اطرافیانتان واضح شده است.

اکثر انسانها در بیشتر اوقات زندگی در حال تکرار افکار و رفتاری هستند که انرژی های ضعیف را در وجود آنها ذخیره می کند.

سیستم جهان هستی در پاسخ به میزان انرژی ذخیره شده در هر فرد اتفاقات و شرایط را وارد زندگی او می کند.

این کامل ترین و ساده ترین تعریف قانون جذب است.

بسیاری از افراد تصور می کنند قانون جذب راهکار یا روشی شگفت انگیز است که اگر به آن دست پیدا کنند زندگی آنها گلستان می شود. این در حالی است که همه ما در هر لحظه در حال استفاده از قانون جذب هستیم و خود خبر نداریم.

قانون جذب یاد گرفتنی نیست بلکه عمل کردنی است.

وقتی بدانید قانون جذب همان سیستم هوشمند جهان هستی است که بر اساس نوع و میزان انرژی ذخیره شده در مخزن وجود هر فرد اتفاقات را در زندگی او رقم می زند.

اگر باور کنید قانون جذب به این شکل عمل می کند به جای جستجو برای درک و یادگرفتن قانون جذب تمام تمرکز خود را صرف ذخیره انرژی مثبت در وجود خود می کنید.

میزان انرژی مثبت وجود شما به حد مناسب که برسد اتفاقات به صورت خودبخود در زندگی شما رخ می دهد.

شب گذشته با فردی درباره همین موضوع صحبت می کردم.

او درباره مشکل خود از من راهکار می خواست و من بعد از ارائه چند دقیقه توضیحات و ذکر مثال که همه مورد تایید او بودند تمرینی برای او درنظر گرفتم و گفتم این تمرین را به مدت 10 روز انجام بده و ببین چه نتیجه ای خواهد داد.

اولین سوالی که مطرح کرد این بود:

اگر من این تمرین را انجام بدم مثلا چطور این اتفاق در زندگی من رخ خواهد داد؟

پاسخ دادم:

نمی دانم چطور اتفاق خوب رخ خواهد داد اما همانطور که هر روز اتفاقاتی رخ می دهد که حال تو را بد می کند اتفاقاتی رخ خواهد داد که حال تو را خوب می کند.

این اشتباهی است که اکثر افرادی که با مباحث قانون جذب مواجه می شوند مرتکب می شوند.

اینکه اگر من تغییر کنم چگونه شرایط، افراد، موقعیت مالی یا هر موضوع دیگری در زندگی من تغییر خواهد کرد.

همه ما در زندگی شاهد اتفاقاتی بوده ایم که احساس ما را بد کرده است، با افرادی مواجه شده ایم که موجب ناراحتی ما شده اند، معاملاتی کرده ایم که بعدا متوجه شدیم مورد کلاهبرداری قرار گرفته ایم، موقع رانندگی با افراد بی احتیاط مواجه شده ایم که موجب ترس و وحشت ما شده اند و هزاران مورد دیگر.

هیچکدام از ما دلیل و چگونگی رخ دادن این اتفاقات را نمی دانیم اما همه ما به خوبی از میزان سطح انرژی و نوع انرژی ذخیره شده در ذهن خود اطلاع داریم.

پس می توان تشخیص داد این اتفاقات باعث آزاد شدن انرژی در وجود ما می شوند که هم نوع انرژی ذخیره شده در وجود ما هستند.

پس اگر نوع انرژی ذخیره شده در وجود خود را تغییر دهیم، قطعا اتفاقاتی در زندگی ما رخ خواهد داد که انرژی همسو با انرژی ذخیره شده در وجود ما را گسترش خواهد داد.

چگونه این اتفاقات رخ خواهند داد؟ هیچ کسی نمی داند. فقط خدا می داند.

نقش خداوند در زندگی ما

خداوند هیچ نقشی در زندگی شما ندارد. این شما هستید که در زندگی خود ایفای نقش می کنید.

شاید اولین بار باشد که این جلمه را می شنوید و احتمالا موجب ترس، نگرانی و سردرگمی شما شود.

دوباره تکرار می کنم:

خداوند هیچ نقشی در زندگی شما ندارد.

بارها شنیده ایم که خداوند سرنوشت ما را رقم می زند. او اگر صلاح بداند خواسته ام را اجابت می کند و اگر صلاح نداند مانع اجابت خواسته ام می شود و در عوض خواسته ای که به صلاح من باشد را برای من اجابت می کند.

خداوند خواسته است که …..

خداوند نخواسته است که ….

خداوند دوست دارد …..

خداوند دوست ندارد …..

همه آنچه درباره خداوند شنیده ایم و می دانیم را می توانید در ادامه 4 عبارت بالا بنویسید.

این تمام آنچیزی است که درباره خداوند می دانیم.

با نهایت احترام برای تمام آنچه در این سالها درباره خداوند شنیده اید و باور کرده اید تمایل دارم دوباره تکرار کنم: خداوند هیچ نقشی در زندگی شما ندارد.

بسیاری از انسانها تصور می کنند خداوند هر روز مراقب آنهاست و از صبح تا شب آنها را زیر نظر دارد و درباره هر انسان به شکل جداگانه ای فکر و تصمیم گیری می کند.

درباره یک موضوع مثلا قبولی در کنکور، عده ای عقیده دارند خدا برای آنها خواسته که قبول شوند و همان لحظه عده ای قبول دارند که خدا برای آنها نخواسته است که قبول شوند.

همان افرادی که عقیده دارند خدا برای آنها خواسته در صحنه دیگری از زندگی نظرشان تغییر کرده و عقیده دارند این بار خدا برای آنها نخواسته است.

اگر به زندگی خود و اطرافیانتان توجه کنید همیشه درگیر این ماجرا بوده اید که کجا خدا برای شما می خواهد کجا برای شما نمی خواهد.

این نگاه به عملکرد خداوند به دلیل داشتن نگاه انسانی به خداست.

نگاهی که تقریبا همه انسان های جهان به خداوند دارند.

این درحالی است که خداوند همین لحظه به هیچ کدام از ما نگاه خصوصی و شخصی ندارد.

خداوند نیاز ندارد بداند من در این لحظه مشغول چه کاری هستم یا می خواهم چه تصمیمی بگیرم و لازم نمی داند در تصمیمات من دخالت کرده و خوب یا بد بودن آن را به من گوشزد کند.

او مرا آزاد آفرید و وارد این دنیای مادی کرد و به من فرصت داد تا هرآنچه می خواهم در این دنیای مادی تجربه کنم و پس از مهلت مقرر مرا به سوی خود باز می گرداند و گزارش عملکرد مرا بررسی می کند.

خداوند جهان هستی را هوشمند آفریده است. از این جهت لازم نمی داند در هر لحظه چشم به مخلوقات خود داشته باشد و آنها را زیرنظر بگیرد.

توضیحات مرتبط با عملکرد قانون جذب در ابتدای همین نوشته را به یاد بیاورید.

خداوند سیستمی در جهان قرار داده است که به صورت اتوماتیک پاسخ درخواست های انسانها را می دهد.

درخواست ها بررسی نمی شوند. صلاح یا شر بودن آنها سنجیده نمیشود و درخواست هیچ بنده ای تغییر پیدا نمی کند.

درخواست ها از طریق فریاد زدن یا گریه زاری کردن توسط خداوند دریافت نمی شود بلکه هر انسان به واسطه سیستم ذهن خود درخواست هایش را ارسال می کند.

زمانی که شما مشغول گریه زاری به هر دلیل برای اجابت دعای خود هستید، گوش خداوند صدای شما را نمی شنود بلکه احساس شما را دریافت می کند.

اگر هنگام گریه کردن در احساس بد باشید، خداوند دریافت می کند این بنده نیاز به تجربه اتقاقات بد بیشتری دارد.

اگر هنگام گریه کردن در احساس خوب باشید و فقط جهت برآورده شدن دعای خود گریه می کنید خداوند دریافت می کند این بنده نیاز به تجربه اتقاقات خوب بیشتری دارد درحالی که شما گریه می کنید.

احساس شما در هر لحظه به منزله دعا و درخواست شما از خداوند است.

خداوند به همه چیز آگاه است و حتی نیاز نیست برای او تعیین کنید که چه چیزی می خواهید شما فقط کافی است با احساس خوب و رضایت از بودن در دنیای مادی به زندگی خود ادامه دهید.

تمام نکات ارائه شده در قسمت های قبل نوشته های باورساز در جهت تغییر نگرش شما درباره خداوند می باشد. آگاهی که سبب می شود شما آگاهانه از همسو بودن با قدرت اراده شخصی دست برداشته و با قدرت اراده خداوند همسو شوید.

قدرت اراده شخصی شما در نهایت به قدرت اراده الهی ختم می شود. زمانی که شما بر اساس قدرت اراده شخصی خود فکر و عمل می کنید، نتیجه آن به شکل احساس در شما ذخیره می شود. اگر احساس منفی را در خود ذخیره کرده باشید سیستم قدرتمند اراده خداوند به انرژی ضعیف ذخیره شده در شما پاسخ داده و اتفاقاتی که انرژی همسو با آنچه در خود ذخیره کرده اید را وارد زندگی شما می کند.

نوشته های باورساز به شما کمک می کند تا از همسو بودن با قدرت اراده شخصی دست بردارید. به این شکل شما به مرور انرژی ضعیف کمتری را وارد مخزن وجود خود می کنید. به اندازه ای که از میزان انرژی منفی وجود شما کاسته شده و در مقابل انرژی قدرتمند الهی جایگزین شود، اتقاقات و شرایط جدید و متفاوت در زندگی شما رخ می دهد. اتفاقاتی که انرژی همسو با انرژی تازه ذخیره شده در مخزن وجود شما هستند.

اگر فردی به دلیل همسو بودن با ارده شخصی همواره در احساس بد باشد و مخزن وجود خود را از انرژی های ضعیف پر کرده باشد اهمیتی ندارد به چه میزان برای جلب رضایت خداوند از طریق انجام اعمال و رفتار نمایشی تلاش می کند، خداوند تغییری در شرایط او ایجاد نخواهد کرد تا زمانی که او خودش بخواهد و تصمیم بگیرد و خود را همسو با قدرت اراده خداوند قرار دهد.

همسو شدن با قدرت اراده خداوند از طریق رفتارهای نمایشی از قبل توصیه شده بدون ایجاد تغییر در احساس و نگرش فرد رفتار کننده انجام نمی شود. بلکه همسو شدن با قدرت اراده خداوند یک طریق و روش نگرش و زندگی است و هیچ شباهتی به آنچه به ما گفته شده است ندارد اما نتیجه آن صدها برابر قوی تر و تاثیرگذارتر از روش های قبلی است.

میزان همسو بودن با قدرت اراده خداوند یا اراده شخصی، احساس شما در هر لحظه از زندگی است.

اگر احساس بدی دارید به هر اندازه نیایش کنید اما احساس شما تغییر نکند تاثیری در بهبود شرایط زندگی شما نخواهد داشت.

اگر احساس خوبی دارید و مانند دیگران یا گذشته نیایش نکنید تاثیری در خراب شدن یا مورد عذاب الهی قرار گرفتن شما نخواهد داشت.

به این نکته توجه کنید:

احساس بد همیشه دلیل دارد اما احساس خوب می تواند هیچ دلیلی نداشته باشد.

دلیل اینکه ذهن انسان به طور خودبخودی تمایل به احساس بد دارد این است که ما موجوداتی منطقی هستیم و باید برای هر حالت در زندگی دلیل داشته باشیم. چون به راحتی می توانیم برای احساس بد خود دلیل داشته باشیم به صورت ناخودآگاه ترجیح می دهیم در احساس بد باشیم چون برای آن دلیل داریم و این برای ما منطقی تر است.

وجه مقابل احساس بد، احساس خوب است.

اگر شما در احساس بد نباشید، خودبخود در احساس خوب خواهید بود. از این رو ممکن است دلیل قانع کننده ای برای احساس خوب نداشته باشید، از این رو به صورت ناخودآگاه تصور می کنید یک جای کار ایراد دارد که من حالم خوب است چون دلیلی برای آن ندارم.

از آنجایی که قدرت اراده شخصی همیشه با منطق سروکار دارد ترجیج می دهد در احساس بد باشد چون منطقی و قابل قبول است.

بسیاری از ضرب المثل ها و پندهایی که از گذشته به ما رسیده و وعده ناراحتی و غم و غصه را می دهد به این دلیل است که آنها هم دلیل قانع کننده ای برای احساس خوب و خوشحال بودن نداشته اند اما انبوهی از دلایل منطقی برای بودن در احساس بد سراغ داشته اند.

بنابراین وعده نگران بودن، ناراحت شدن و اتفاقات بد را داده اند.

در قسمت بعدی درباره عملکرد خداوند در واکنش به انرژی درونی انسان توضیح داده می شود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.48 از 21 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30434
برچسب ها:
11 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 438 کلمه

      سلام خدمت همه عزیزان همراه

      ضمن سپاس از خداوند حکیم و تشکر از آقای عطار روشن

      اکثر اوقات بازیهای ذهن و گفتگوهای درونی  اونقدر برای ما واقعی  جلوه میکنند که ما آنها رو با حقیقت های زندگی اشتباه میگیریم و دلیلش هم این ست که شیطان همیشه از خود ما بر ما حمله میکنه.

      راست و نا درست بودنش رو نمی دونم ولی  من قبلا شنیده بودم که وقتی خدا گل آدمی را شکل داد   اون رو ۴۰ روز در بهشت به حال خودش گذاشت و بعد ۴۰ روز از روح خود در او دمید و…. در این مدت شیطان کنجکاو بود که این‌چه خلقتی ست که این قدر برای خدا خاص هست و به همین دلیل تصمیم گرفت که به درون این موجود عجیب بره و اون رو بشناسه.شیطان به شکلی خودش رو در می آورد و به درون این کالبد گلی می رود و تمام اجزا و درون اون را می گردد و…ولی نمی تواند به قلب او راهی پیدا کند

      فکر کنم این تفسیر را در یکی از تفاسیر قران خواندم 

      خلاصه میگویند به همین دلیل هست که شیطان خوب بلد هست که هر کس را چگونه فریب دهد و وسوسه کند ولی از آنحایی که قلب هر انسان جای خداست او به قلب آدمی نمی تواند راه پیدا کند شیطان ما را با محتوای مخزن خودمان وسوسه و فریب می دهد

      دیشب که داشتم از سر کار به خونه بر میگشتم خسته از وسوسه ها و هجوم افکار منفی و تلاش خودم برای مثبت کردن افکارم بودم.انگار منیت من خیلی خودش رو درخطر می دید و و داشت هر چه در چتته داشت خرج میکرد تا ترس و نگرانی را در وحودم زنده  تر کنه. کمی نا امید شده بودم و ته دلم میگفتم پس کی خلاص میشم تا کی باید …..

      واقعا من گاهی وقتها کم میارم .افکار متفی از نوع ترس و نگرانی مدام به من حمله میکنند و هر چه میخوام‌حسم را بهتر کنم موفق نمی شم.

      یکباره ندایی در درونم گفت یگانه تو غیرت نداری؟تو به خاطر خودت و آرزوهات غیرتی نشده ای؟تو میخوای اونهایی که تنهات گذاشتند به خاطر  متارکه کردنت رو شاد کنی؟اونهایی که دارند میگویند یگانه بیچاره تو زندگی خیر ندید رو تایید کنی؟میخوای زبون و خوار  از دنیا بری؟

      تنم لرزید از این صحبت درونی

      تصمیم گرفتم فقط مطالب سایت رو بخونم و تمرینات رو انجام بدم و فقط با خدا حرف بزنم و تمرکزم روی خوبیها باشه

      تصمیم گرفتم‌هر چند سختمه ولی بنویسم هر لحظه بنویسم

      میخوام اون دنیا برای خدا کسی باشم که تا اخرین‌تفسم جهاد کردم با متیتم  میدانم قدمهایم  اولش ضعیف هست ولی خدا حواسش بهم هست

      خدیا غیرتم را برای اصلاح زندگیم خدایا غیرتم را برای شبیه تو شدن هر لحظه بیشتر کن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم