0

گام ۸: علت اصلی چاقی چیست؟

علت اصلی چاقی
اندازه متن

علت اصلی چاقی موضوع مهمی است که درک آن می تواند پاسخ بسیاری از ابهامات ذهنی درباره چرا چاق شدن و لاغر نشدن را واضح می کند.

برای بسیاری از افراد چاق علت اصلی چاق بودنشان واضح نیست. آنها نمی دانند چرا چاق شدند. حتی اگر دلایل مختلفی برای چاقی خود داشته باشند اما نمی دانند واقعا علت اصلی چاقی آنها چیست!

سی و پنج سال چاق بودم و در این سال ها بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف اقدام کردم اما نتیجه نهایی همیشه چاقی بود.

علت اصلی چاقی من چیست!

همه ما دلایل مختلفی برای چاقی خود داریم و آنها معمولا از طریق شنیده های ما از دیگران یا دیدن نمونه های مشابه مانند خودمان در ذهن ما ایجاد شده اند اما این واقعیت ماجرا نیست.

من در سال هایی که چاق بودم مهمترین دلیل چاقی خودم را ژنتیکی بودن چاقی می دانستم چون بارها از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که ژنتیک خانوادگی ما چاقی است و من شبیه عموهایم هستم.

از همان کودکی در عین حال که چاق بودم اما درباره موارد دیگر مانند طاس شدن هم به من وعده می دادند که چون شبیه عموهایت هستی حتما طاس می شی.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای وضعیت خود دلایل مختلفی دارد که مجموع این دلایل باعث ایجاد انتظار چاقی و چاق تر شدن در ما می شوند.

هربار که برای لاغر شدن تصمیم می گرفتم از روش های لاغری استفاده کنم قبل از شروع می دانستم که من لاغر شدنی نیستم و حتی اگر لاغر شوم دوباره چاق خواهم شد اما رنج چاقی سبب می شد با تمام ناامیدی از لاغر شدن بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم.

نکته جالب توجه این بود که هربار تصمیم به لاغر شدن می گرفتم، از همان هفته اول مادرم از من سوال می کرد: تو که لاغر بشو نیستی چرا باز داری رژیم میگیری؟!

شنیدن این جمله از زبان مادرم و افراد دیگری که خودشان چاق بودند سبب شده بود که لاغر شدن در ذهن من کار واقعا سخت و دست نیافتنی باشد.

به لطف خدا زمانی که تصمیم گرفتم از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم اولین مطلبی که درک کردم کشف علت اصلی چاقی بود اینکه ذهن من چاق شدن را یاد گرفته بود و من برای یادگیری چاق شدن ذهنم کار خاصی انجام نداده بودم و اصلا از این موضوع اطلاع نداشتم.

اما در مفابل همیشه برای لاغر شدن این من بودم که تصمیم می گرفتم لاغر شوم و اتفاقا این تصمیم همیشه برای من با زجر و ناراحتی همراه بود.

همه ما در زندگی برای یادگیری موضوعات مختلف تحت آموزش قرار گرفته ایم. این کاملا طبیعی است که وقتی تحت آموزش قرار می گیری انتظار یادگرفتن در شما ایجاد میشود.

حالا تصور کنید شما چاق شدن را از اطرافیان خود یاد گرفته باشید. این طبیعی است که انتظار چاق شدن در شما ایجاد شود و در واقع علت اصلی چاقی همین آموزش دیدن چاق شدن است نه ژنتیک و سوخت و ساز و هر دلیل دیگری.

در جستجو برای درک قوانین ذهن به این درک رسیدم که ما می توانیم به ذهن خود موضوع جدیدی را آموزش دهیم و از طریق تکرار و تمرین آموخته ها را به مهارت خود در زندگی تبدیل کنیم اما هرچقدر تلاش کنیم نمی توانیم مهارت خود را از یاد برده و به طور کامل آن را فراموش کنیم.

علت اصلی چاقی

علت تدام چاقی چیست؟

ما نمی توانیم آنچه آموخته ایم را فراموش کنیم. این تنها علت تداوم چاقی و در واقع علت اصلی چاقی است.

روشی برای فراموش کردن آنچه یاد گرفته ایم وجود ندارد.

ذهن، مانند جاده ای یک طرفه است که فقط می تواند یاد بگیرید و نمی تواند فراموش کند.

توانایی مغز برای آموختن بی نهایت است اما نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که: ما انتخاب می کنیم چگونه از اطلاعات ذخیره شده در مغز خود استفاده کنیم.

شما می توانید بی نهایت اطلاعات در مغز خود ذخیره کنید اما از آنچه دوست دارید فقط استفاده کنید.

استفاده کردن از اطلاعات باعث در دسترس تر بودن آنها در مغز ما می شود.

به همین دلیل است که موضوعات تکرار شونده در زندگی را به خوبی به یاد می آوریم اما موضوعی که کمتر مورد استفاده قرار می گیرد را اگر بخواهیم به یاد بیاوریم باید مقداری فکر کنیم که این فکر کردن همان جستجو کردن در بین انبوده اطلاعات ذخیره شده در مغز است.

وظیفه ذهن در زندگی

وظیفه هدایت ما در زندگی به عهده ذهن است.

ذهن ما با استفاده از آموزش هایی که ما یاد گرفته ایم مسیر حرکت ما در زندگی را مشخص می کند.

چاق شدن موضوعی بوده است  که ما از گذشته آن را یاد گرفته ایم و در به کار گیری اصول آن به درجه استادی رسیده ایم و نتیجه این آموزش، جسمی است که الان مالک آن هستیم. پس علت اصلی چاقی خودمان هستیم حتی اگر اطلاع نداشته باشیم.

چاق شدن از معدود آموزش هایی است که نیاز به بازنگری و به روزرسانی ندارد، چون ذهن ما بر اساس همان آموخته های پیشین خود عمل می کند.

علت اصلی چاقی مداوم و مرحله ای این است که برای چاق تر شدن نیاز به آموزش جدید و یادگیری مهارت های بیشتر نداریم و تنها با تکرار همان آموخته های قبلی می توانیم بارها چاق تر شویم.

تنها راه ممکن برای لاغر شدن؟!

در تمام روشهایی که فرد چاق برای لاغری استفاده می کند تنها جسم خود را تحت فشار فیزیکی قرار می دهد چون تصور او این است که علت اصلی چاقی او جسم می باشد و با این کار تلاش می کند تا از طریق محروم کردن جسم خود از دریافت مواد غذایی یا تحت فشار گذاشتن جسم خود از طریق انجام فعالیت های ورزشی سنگین مقداری از وزن خود را کاهش دهد.

همانگونه که شما با تحت فشار گذاشتن خود نمی توانید رانندگی کردن، خیاطی کردن، نقاشی کشیدن و یا هر دانش دیگری را فراموش کنید، با تحت فشار گذاشتن جسم خود نمی توانید چاق شدن را به فراموشی بسپارید.

از آنجایی که برای کاهش وزن و سایز، لاغر شدن را یاد نگرفته اید مسلما بعد از اتمام مراحل رژیم یا ورزش به وزن قبلی خود بر می گردید چون مجددا بر اساس آموخته های قبلی خود برای چاق شدن رفتار خواهید کرد و سبب می شود که این سوال در ذهن شما ایجاد شود که با این همه تلاش و تحمل سختی برای لاغر شدن چرا لاغر نمی شم؟

یاد گرفتن یا آموختن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام می شود و جسم نمایش دهنده میزان مهارت شما در یادگیری است. همچنین از طریق جسم با تکرار و تمرین آنچه آموخته ایم مهارت خود را در اجرای آموخته ها بیشتر می کنیم.

بنابراین از طریق جسم به تنهایی نمی توان مهارتی را آموخت و حتما باید یادگیری از طریق ذهن صورت پذیرد و سپس با جسم آنچه آموخته ایم را تکرار و تمرین کنیم یا یادگیری ما کامل تر و مهارت ما در اجرای آموخته ها بیشتر شود.

در فرایند چاق شدن دقیقا این پروسه را طی کرده ایم.

علت اصلی چاقی ما افراد این است که ابتدا چاق شدن را از طریق ذهن و توسط اطرافیان یاد گرفته ایم سپس جسم ما با تغییر وضعیت دادن و چاق شدن آنچه آموخته ایم را به معرض نمایش و تمرین قرار داده است و با تکرار چاق تر شدن مهارت ما در چاق شدن هر روز بیشتر و بیشتر شده است.

پس اگر تمایل دارید لاغر شوید و مهمتر از آن لاغر بمانید باید لاغرشدن را ابتدا از طریق ذهن خود بیاموزید و سپس با جسم خود لاغر شدن را تمرین کنید و در این کار استمرار داشته باشید تا آنچه درباره لاغر شدن آموخته اید در جسم شما نمایان شود.

هیچ راهی دیگری برای لاغر شدن وجود ندارد.

همانگونه که همه افراد چاق، چاق شدن را از والدین، رسانه ها و … آموخته اند. این علت اصی چاقی است و اکنون باید لاغر شدن را یاد بگیرند.

با این تفاوت که لاغر شدن را خودمان باید یاد بگریم. آنهایی که به ما چا شدن را آموخته اند توانایی آموزش لاغر شدن به ما را ندارند.

با توجه کردن به تصاویر افرادی که با تصمیم گرفتن برای یادگیری لاغر شدن از طریق ذهن توانسته اند شرایط جسم خود را از وضعیت چاقی به لاغری تبدیل کرده و شگفتی سازان لاغری با ذهن شوند می توانید به اهمیت موضوع یادگیری لاغر شدن بیشتر پی ببرید.

اهمیت این موضوع سبب شد تا از طریق این فایل آموزشی مطالب مهمی درباره علت اصلی چاقی و چگونه یادگیری چاقی را با شما دوستان عزیز به اشتراک قرار دهم.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای درک بهتر علت اصلی چاقی باید به سوابق یادگیری مهارت های خود در زندگی رجوع کنید. چاقی مهارتی است که به مرور در زندگی آن را یاد گرفته ایم اما عدم آگاهی سبب می شود دلایل اشتباه برای چاقی خود داشته باشیم.

  • مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.
  • درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.
  • شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.
  • چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است.
  • دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید.
  • آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟
  • پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.08 from 130 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10111
برچسب ها:
270 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار asmagazban
      1399/11/10 18:16
      مدت عضویت: 1306 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 439 کلمه

      بنام خدا 🌸گام هشتم: چرا چاق شدیم وچرالاغرنمیشیم؟:درسی مدت زمانی که زندگی کردیم و زندگی کردن و یا گرفتیم ماچاق شدیم من یادگرفتم چاق بشم مثل زمانیکه بچه بودم و ازخانوادم یادگرفتم به صورت ناخودآگاه فارسی حرف زدن ومحلی حرف زدن رویادگرفتم دراین مواردمن انتخاب نکردم که چه زبانی روحرف بزنم وازخونوادم یادگرفتم به صورت ناخودآگاه ازاونهاالگوبرداری کردم درنحوه ی چاق شدن هم به همین شکل بوده من ازطریق الگوبرداری ازاون هاچاق شدم دراون زمان من باتوجه کردن به اونها من از اونها الگوبرداری میکردم به همین خاطر هم راحت چاق شدم و زمانی هم که بزرگ شدم با قرارگرفتن در سطح بزرگتروگسترده ترمن چاقی رویادگرفتم باتوجه کردن به افرادچاق و نتایج اونهابادیدن و پیگیری وتکرارکردن چاق شدیم ذهن به هر چیزی که توجهش جلب بشه به همون سمت منوهدایت می‌کنه درسی این همه سال من باتوجه کردن به چاقی درمسیرچاقی وچاقی بیشترقرارگرفتم همین هم دررفتارمن باغذاوباورهام صدق می‌کنه مثلامن از نشستن وکم تحرک بودن ترس داشتم چون باور داشتم که نشستن ادموچاق می‌کنه وبارهااینوشنیده بودم ازدیگرانکه نشستن ادموچاق می‌کنه وکم تحرک بودن اماباینکه کارهای خونه رو انجام میدم همینکه می‌نشستند وزمان می‌گذشت من وقتی به ساعت نگاه میکردم عذاب وجدان سراغم میومدکه من بااین نشستن چاق میشم در واقع اونفکرواونتوجهی که من به نشستن دارم باعث چاقی من شده نه نشستن من نمیتونم باذهنم بحنگم تالاغربشم بای باذهنم صلح کنم تالاغربشم ونبایدتسلیم واسیرچاقی خودم رو بدونم چاقی مزیت‌های زیادی داشته همون طور که معایب زیادی هم داشته پس باید برای صلح کردن باچاقی مزیت هاشوپیداکنم واین که طبیعی ندونم چاقیمووباعملی که انجام میدم تصویرذهنیمو تغییر بدم هربار که من باتوجه کردن به آدمهای چاق الگو برداری به صورت ناخودآگاه درمان شکل می‌گرفت ومن بیشترباورمیکردم من بیشتر رکسی چاقی راحتترقدم برمیداشتم وبانجام هرروزه ی کارهام واحساس بدداشتن نسبت به اون کارهامون تصویر ذهنی چاقیمووباعملی که انجام میدادم وپررنگترمیشدمثل زمانیکه تومدرسه نمره ی بدمیگرفتم وهربارکه ازمعلم حرف می‌شنیدم وسرزنش میشدم تصویری از شکست خورده بودن دراوندرس رودرذهنم تجربه میکردم واحساس بدکست خورده بودن روباتمام وجودلمس میکردم درچاقی هم به همین شکل بوده ومن الگوهاوتصویرهای ذهنی درمسیرچاقی بوده حتی زمانیکه غذامیخوردم وقتی که پنج تابشقاب غذامیخوردم وهرباراون کاررولنجام میدادم تصویر ذهنی مقدار غذای موردنیازدرذهن پنج بشقاب بودوبعدحتی ممکن بودبیشتربشه این شکلی هم تصویر ذهنی عادتهای غذای ورفتارغذای زیادهوردن روتجربه میکردم برای همین هم نمی‌تونستم لاغربشم چون ذهن من از اطلاعات چاقی پرشده بودپس برای لاغر شدن بایدازاطلاعات لاغری پربشه و اطلاعات لاغری جایگزین اطلاعات چاقی بشه مطمئن هستم که دیگه چاقی ارثی نیست بلکه این چاقی همش ذهنیه وبرای لاغرشدن بایدبیشترادامه بدم تابهتربتونم خودموبشناسم وبتونم مطلبودرست درک کنم تا بتونم بهترعمل کنم وایمان پیداکردم که جواب میگیرم و جسمم به اون چیزی که علاقمه تغییرشکل میده،،🌸🌸🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/02/09 10:31
      مدت عضویت: 1306 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 910 کلمه

      بنام خدا⁦❤️⁩ 

      چراچاق شدم چرالاغرنمیشم ؟

      درطی تمام زندگیم من مقصر هایی برای اضافه وزنم داشتم اول ازهمه ژنتیک و خانواده وبعدغذاهاوروغن های پرچرب وفست فودها درطی تمام زندگیم من به اندازه ی سالهای زندگیم هرچقدرکه بزرگترمیشدم من چاقترمیشدم چون دلایلم به مروروباگذشت زمان بیشتروکهنه ترمیشد درواقع بعدازشنیدن این فایل من به این باوررسیدم که من چاق شدم چون چاقی رایادگرفتم چاقی در من پیشینه داره ودلیل اونهم یادگیری من والگوبرداری من ازخونوادم بوده رفتارهاوواکنشهایی که میدن درواقع من ذهنم دربچگی آماده بودبرای دریافت همانطورکه حالاهم امادست امادربچگی چون ذهن من کاملاازفرمولهای دستی خالی بودوفقط ازفرمولهای  پیش فرض پربود وطبق اونهاعمل میکرد چاقی من به خاطر غیرطبیعی رفتارکردن من بود چون چاق شدن یاتپل شدن یعنی خارج شدن از محدوده‌ی طبیعی بدن که اون لاغری هستش. درطی این مدت که تقریباً یک هفته بودکه اینترنت نداشتم من فقط سه تافایل جدیدگوش دادم وتاگام یاز ده روانجام دادم و نکات طلایی روهم دوتاشونومرورکردم والان تصمیم گرفتم دیدگاه ها رو بنویسم و بعد به گام دوازده برسم. چون درطی این مدت فهمیدم که نوشتن دیدگاه چقدرموثره خواندن نوشته های استاد و دوستان شگفتی سازوهمه ی این سایت . درطی این مدت من یادگرفتم که چاقی طبیعی نیست بلکه برای ذهنم 🧠 طبیعی شده ودلیلش هم زندگی کردن با افراد واطرافیانم بوده که اونو طبیعی میدیدن .چون اونهاهم این جوری یادگرفتن وپذیرفتن .وحالاکه به رفتارهام درمورد مواد غذایی فکرمیکنم به این پی میبرم که من چاق شدم چون غیرطبیعی رفتارکردم  .من آدم طبیعی هستم امامن باچاقی خودم طبیعی رفتارکردم چون سالها چیزی غیرازاونویادنگرفتم  اینم فهمیدم که آدم چاق به خاطر این که سالها چاقی رومرورکردن وهرروز رفتارشونو تکرارمیکنن  چاقن چون ذهن اونها فقط فرمول‌های چاقی روداره وادمهای لاغرفقط فرمول‌های لاغری وتکرارکردن که لاغرن .واینم فهمیدم که دوستان عزیزی که شگفتی سازمیشن  چون هرروزفرمولهای لاغری روتکرارمیکنن وتمرین میکنن لاغرمیشن وبرای  همیشه لاغرمیمونن شایدبراتون عجیب باشه امامن تازه به این درک رسیدم وهروقت پرخوری میکنم  میگم به خودم که این رفتار طبیعی نیست بلکه رفتارجدیدی که دارم یادمیگیرم تمرینش کنم طبیعیه و اینم درخودم دیدم که لباسها م ازادشده وصورتم لاغرشده اوایل میخواستم برای مدت زمانی ومقدا ری که تعیین کرده بودم لاغربشم وبرای بچه دارشدن امابه خودم گفتم که نه بایدتغییرکنه همه چیز من وظیفه ندارم که ادمهاروازخودم راضی نگهدارم وتمام ادمهاروهرطورکه بشه نمیشه همشون.راضی کرد ⁦ومن خدانیستم من یک انسانم و. وظیفه دارم که برای خودم کاری انجام بدم  اینکه برای درموردم حرف نزن روزه بگیرم یاپشت سرم دیگه حرف نزنن لاغربشم ویا..‌..درواقع این فقط به خودم مربوط میشه ومن وظیفه ندارم کسی روازخودم راضی نگهدارم  وارامش پیدا کردم وادامه دادم حتی درانجام دادن ومرورتمربنات عجله نکردم چون فهمیدم که باید برای همیشه این تغییروجودداشته باشه و من برای همیشه لاغرمیمونم پذیرفتم  که همه چیز یواش یواش اماهمیشگی رخ میده وغصه ی جسممونخوردم  چون این من بودم که الان خواسته بودم .یادگرفتم که دیگرانومقصرندونم وچاقی فرموله واین فرمولهاهستن که مانع از لاغری من میشن وهرشب مشتاقانه قبل از خواب به لاغری واندام ایده آلی که بهش رسیدم فکرمیکنم وعجله ای درکارنیست حتی توی انجام تمرینات زندگی باطعم خداهم عجله ندارم و اززمانیکه به احساس آرامش رسیدم وتمریناتوباشورواشتیاق انجام میدم بهترتونستم خیلی چیزارودرک کنم دلم میخواد خیلی زیادازاحساس عالی که به دست آوردم صحبت کنم امسال ماه رمضان برای من خیلی فرق داشت ازهمه نظرمن حتی وجودخدا ودرخودم احساس کردم و افتخار کردم به خودم که خدادردرون منه وبیشتربه سکوت درونم گوش میدم اززندگی بیشترلذت میبرم واعتمادم به خداوخودم بیشترشدن بعدازمدتهادیرروزوشب گذشتش من ازخودم عکس گرفتم ودیدم چفدرتغییرکردم ولباسهام برام آزاد شد ه وحس سبکی دارم .یادگرفتم که همه چیز به ذهن برمیگرده واینکه حس وحالم بدمیشه به خاطر جمع شدن افکارمنفی درذهنم دراون لحظه هست تونستم  خودموبیشنربشناسم وباخداا تباط برقرا رکنم ولذت ببرم چاقی من آموزشی بود به دلیل تکراراین فرمول باور⁦⁩⁦⬅️⁩عمل ⁦⬅️⁩نتیجه که همه ی اینها باتکرارشدن حاصل شدن وحالا هربارکه تمرین میکنم میگم من مسول چاقی و مسول لاغری خودم هستم . دلیل اینکه چرالاغرنمیشم هم به این موضوع برمیگشت .

      ۱-چاقی برام طبیعی و عادی شده بودبه دلیل تکرارشدن واعتیادپیداکردن بهش 

      2-باهربارژیم گرفتن ومحدودکردن خودم وایجادجنگ وتضاد بین ذهن و جسم  یعنی من  خواسته اماین بودکه لاغربشم اما ازلاغری وشل شدن پوست بدنم میترسیدم ویادوست داشتم لاغربشم امافکرمیکردم که حامابایدفلان غذارونخورم وهمیشه چشمم دنبال غذابوداما یادم می اومدکه  من رژیم دارم واین نشون میداد که من ذهنم درمسیرچاقی وچاقترشدن بود.

      3-توجه نداشتن من به زمان ومقداروزنی که اضافه میکردم و به مرورطی میشدامامکمل اون که باعث پیشرفت اون میشداحساسی بودکه من بعدازدیدن خودم  پیدامیکردم درطی مدت برام طبیعی بود چون روندش داشت پیش می‌رفت و من به اون توجهی نداشتم اماواکنش احساسی من که ازنظرخوداگاه من طبیعی نبود اماناخوداگاه من فقط احساس منودرک میکردوبراش مهم نبود که این پیشرفت دادن به ضررمن هست و یابه نفع من ومن درمسیرچاقتر شدن راحت تر قدم میگذاشتم  .

      4.اعتیادپیداکردن به این احساس سنگینی وخفگی که برام طبیعی شده بودودرذهنم سیری تعریف نشده بودومن همیشه تابه حدی میخوردم که فشارمیومدوهمین حالت یعنی ازحالت طبیعی و اتوماتیک بیرون اومدن .همه ی مادرطی شبانه روزداریم زندگی میکنیم و بدن به صورت اتوماتیک خون‌رسانی وتنفس روانجام میده و سلولسازی صورت میگیره وهمه ی رفتارهای درونی که نیاز به مانداره داره شکل میگیره گرسنگی هم کاملااتوماتیکه واحساس سیری رسیدن ورفع شدن نیازبدن امافشاررسیدن واحساس درد طبیعی نیست و این جسم هم که باهاش مواجه هستم هم طبیعی نیست چون فشارازخوردن  طبیعی نیست و این ثابت میشه که چاقی طبیعی نیست .وبرای همین رژیم هم طبیعی نبودچون فقط غذاخوردنومحدودمیکردو هیچ چیز ی به ذهن آموزش داده نمیشد وبه همین خاطرهم برای همیشه لاغرنمیشدم.

       واین باورهان که کهنه ترمیشدن نه چربی هاوبه خاطرباوبودکه لاغرنمیشدم نه چربی های کهنه. پس لاغری هم یادگرفتنیه وبرای لاغرموندن بایدلاغری رویادگرفت .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/08/05 19:03
      مدت عضویت: 1306 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 590 کلمه

      بنام خدا 🌹

      موضوع مهمی که همیشه وجود داشته ومن به شخصه هیچ توجهی نداشتم بهش واون اینه که من چاقی رویا گرفتم  اززمانیکه دارم یاد میگیرم تمرین کنم برای اینکه چطور بفهمم  کی واقعا گرسنمه وکی فقط از روعادت دارم انجامش میدم و کی سیرمیشم . دارم درک میکنم که من چاقیو یادگرفتم وقتی به محتویات ذهن خودم رجوع میکنم گاهی وقتی فکرشو میکنم که من بایدواقعا تغییرکنم و موانع  توی ذهنم رو که می بینم ذهن من که بخش منفی هست بهم میگه اگه تغییر کردن انقدر سخته  بهتره ولش کنید اما یه چیزی بهم امید میده که برم جلو وقتی مقایسه میکنم باروشهای قبلی برای لاغری و جنبه های دیگه ی زندگی متوجه میشم این تنها راهه که بایدبمونم و ادامه بدم .

      من چاق شدن رو مثل زبان مادری یادگرفتم و همیشه درحال صحبت کردن در مورد چاقی بودیم توی خونه ودر روزمره  همیشه حرف ازچاقی بوده وبس . پس طبیعی هست که من چاقیو یادگرفتم و در اصل زندگیش کردم وچاقیوباتمام وجودم لمس کردم مشکلاتش رو واحساس بد وناامیدی رو .من مادرم چاق بوداماقبل ازدواجش کاملا متناسب بودوعکساشو دیدم  وحتی بعداز ازدواجش وچاقیش در بارداری دومش بوده وبعدتابه الان ادامه داشته من همیشه مادرم معتقد بود که من چاقم به خاطر اینکه بهم داروی مرتبط با مغزواعصاب میدادوچون ازبچگی تشنج میکردم مادرم منوشروع کرده بودین تقویت کردن و من ازاون زمان به بعددچارچاقی شدم پس  چاقی من ارثی نیست و من ازبچگی پرخوری کردن و اضافه خوردن رویاد گرفتم  وقتی دوروزپیش پست اینستای استاد رودیدم که فیلم اون دخترکوچولو روگذاشته بود یادخودم افتادم که چقدرادما به من نگاه میکردم ومنومسخره میکردن وقتی دیدمش یک آن انگار اون احساس خنده وتمسخر اطرافیان رو حس کردم . همه چیز جلوچشمم ظاهر شد چاقی استعداد نیست بلکه یک آموزش ذ هنیه یک الگوبرداری اشتباه در قالب درست ازرفتارپدرومادر واطرافیان  چاقی نه فقط جسم رو بلکه  میلیونها باربیشتر بر روان تاثیرمیذاره .من یادگرفتم که چطور برنج به ظاهرکم روبا نون بخورم که سیر بشم ویاد گرفتم که همیشه بدون احساس گرسنگی غذابخورم واونقدر بخورم که به فشارو حالت تهوع برسم و یادگرفتم فراتر از نیاز جسمم غذابخورم  این روزها دارم تمرین میکنم براساس نیاز جسمم بخورم و دارم یاد میگیرم سیر بشم  جالبه چندوفتی هست که رفتم خرید ومیوه خریدم نارنگی چیزی که واقعا دوستش داشتم اماازموقعی که خرید مش شایددوتا یاسه تا خوردم و سیب فقط دوتا خوردم منی که میوه رومه می‌دیدم همشوبایددوسه  روزه تموم میکردم الان خیلی وقته توی یخچا لن کمپوت که درست میکردم و بعدش اثری ازش نبود روفقط دوبار تاحالا خوردم امانه اونقدر یادمه حالم بد بشه و غذایی که همیشه می‌خوردم رو این روزها وقتی که تنها باشم برای یک نفرو وقتی همسرم بیاد خونه برای دونفر و چیزی که اضافه میمونه رو دیگه میل ندارم گرمش کنم و بخورم بلکه او نقدری درست میکنم که دیگه اضافه نیاد ودفعه ی بعد غذای دیگه درست می‌کنم و بیشتر غذای گرم رودارم تمایل پیدامیکنم که استفاده کنم .وبیشتربه تجربه کردن فایل هاو تمریناتشون  علاقه مندشدو بااین حال سایزکم کردم ودارم به اطمینان نسبت به خودم وبعدلاغری خودم میرسم  ویادگیری لاغری مثل یادگیری چاقی مرحله به مرحله است و جهشی نیست و پله به پله است اما لذتبخشه دیگه کمتربه فکر اینم که چی در موردمن میگن لاغر شدم یانه بلکه ملاک خودمم که من دارم حس سبکی رو احساس میکنم  و وقتی میخواد ذهنم بهم بگه که نه توکار سختی رو داری انجام میدید بهش یادآور میشوم که این کارا ییکه من الآن دارم میکنم خیلی راحتتر واسونترازر وشها ییه که قبلاً تو مسیرهای متفاوت انجام دادم .واین لذتشو بیشترمیکنه تجربه های جدید بانگرشی جدید. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/08/02 20:24
      مدت عضویت: 1306 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 198 کلمه

      باسلام خدمت شما دوست عزیز وهم مسیرم .من به شما تبریک میگم و همیشه شماودوستان شگفتی ساز رو به عنوان الگو درنظر گرفتم من هروقت نوشته های شما دوستان رو میخونم جاییکه ایراد دارم جوابش برام مشخص میشه  همین جملات آخری که درمورددخترتون گفتین که گفت کیک وقهوه خوردم اما چون سیربودم نرفتم بخورم و آگاهانه به خودم توجه میکردم من هم الان چندوفتی هست دارم تمرین میکنم و بدون سختی و رنج تونستم تغییروضعیت بدم و حتی نمیتونم مثل قبل دیگه اون اندازه بخورم و دارم یاد میگیرم مطالب سایت رو بخونم ویادبگیرموقتی درمورددخترتون خوندم جملات آخر فهمیدم که کاریکه دارم انجام میدم درسته چون من چندبار بهش فک کردم که نکنه اشتباه میکنم بااینکه سیرم ونمیخورم اماتوذهنم بود که نکنه به جایی من اشتباه کرده باشم اماحالا فهمیدم که نه اشتباه نکردم و اینهم تمرین میخواد وتامن بتونم بتونم این امنیت واعتمادروبرای خودم ایجاد کنم که میتونم لاغربشم ولاغر بمونم مثل تمام سالهاییکه اطمینان داشتم چاقم وتاابدچاق میمونم امااینبار برای همیشه لاغرمیشم و لاغرمیمونم ولاغری حق طبیعی من وهمه ی ماهست .از اینکه همیشه نکته دریابد مینوسید ازشما متشکرم وازخداوند سپاسگزارم که ماروین این مسیر هدایت کرد و ازایتادکه بهمون کمک میکنن .دراین مسیر باقی بمونیم.🌹🙏🙏🙏🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم