0

گام ۹۰: چرا لاغری سخت تر از چاقی است

اراده برای لاغری
اندازه متن

بسیاری از افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما از آنجا که عقیده دارند اراده برای لاغری ندارند اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را از دست داده اند.

آنها چاقی را پذیرفته اند اما رنج و ناراحتی چاق بودن فرصت لذت بردن از زندگی و داشتن احساس خوب را از آنان گرفته است.

اراده برای لاغری

در این چند ساله که به واسطه آموزش های لاغری با ذهن نوشته های افراد زیادی را مطالعه کرده‌ام همواره یکی از دغدغه های افراد چاق نداشتن اراده برای لاغری بوده است.

سوالات زیادی در ذهن افرادی که چاق هستند درباره اراده برای لاغری ایجاد می شود:

  • چرا نمی توانم لاغر شوم؟
  • چرا اراده برای لاغر شدن ندارم؟
  • چطور انگیره برای لاغر شدن پیدا کنم؟
  • چرا به راحتی چاق می شوم ولی برای لاغر شدن باید آنقدر سختی بکشم؟
  • چطور انگیزه لاغری را در خودم ایجاد کنم؟

و بسیاری سوالات دیگر که ناشی از عدم توانایی برای در لاغر شدن در ذهن افراد ایجاد می شود.

چرا لاغر شدن سخت است

هر بار که فردی برای لاغر شدن اقدام کند و به هر دلیل نتواند مسیر خود برای لاغر شدن را ادامه دهد احساس یاس و ناتوانی برای کاهش وزن در ذهنش پررنگ تر می شود.

هر بار که شما تصمیم بگیرید لاغر شوید و از هر روشی اقدام کنید اگر نتیجه نگیرید یا روش لاغری خود را رها کنید علاوه بر اینکه انگیزه لاغری در شما کم رنگ تر می شود اعتقاد و باور شما نسبت به این که چاق شدن آسان است ولی لاغر شدن سخت است پررنگ تر می شود.

علت اینکه افراد چاق اراده برای لاغری ندارند این نیست که واقعا انسان های ناتوانی هستند بلکه به این دلیل است که از نحوه عملکرد ذهن و جسم اطلاعی ندارند.

همه افرادی که چاق هستند برای چاق تر شدن عجله نداشته اند بلکه بسیار نگران و مضطرب بوده‌اند که مبادا چاق‌تر شوند اما همه این افراد برای لاغر شدن به شدت عجله دارند.

عجله برای لاغری داشتن به شکل قابل ملاحظه ای اراده برای لاغری شما را تخریب و باعث رها کردن روش لاغری خواهد شد.

از آنجا که ما برای چاق شدن از روش خاصی استفاده نکرده ایم یا تصمیم قاطع نگرفته ایم که باید تا فلان تاریخ به چه وزنی برسیم،‌ عجله ای برای رسیدن به خواسته خود نداشته ایم و به همین دلیل خیلی آسان و بدون توجه به زمان چاق شدن به مرور چاق تر شده ایم.

اما هر بار که تصمیم گرفته ایم لاغر شویم چون از روش که برای ما تعیین کرده اند اقدام کرده ایم،‌ عجله داشتیم که زودتر نتیجه بگیریم تا درستی روش لاغری برایمان ثابت شده یا احساس خوشایند موفقیت در لاغر شدن را تجربه کنیم.

چرا چاق شدن آسان است

از آنجایی که جسم ما برای چاق شدن و لاغر شدن از سیستم هوشمندانه خودش استفاده می کند توجهی به عجله ما برای لاغر شدن ندارد.

عدم آگاهی ما از نحوه عملکرد جسم برای لاغر شدن سبب می شود که بعد از چند روز که برای لاغر شدن تصمم گرفته ایم و سعی می‌کنیم روش لاغری که در پیش گرفته ایم را به خوبی انجام دهیم،‌ چون نتیجه خاصی از تلاش روزانه خود کسب نمی کنیم به مرور اراده برای لاغری را از دست داده و لاغر شدن را رها می کنیم.

هربار که فرد چاق برای لاغر شدن اقدام می کند و نتیجه مطلوب کسب نمی کند بیشتر احساس می‌کند اراده برای لاغری ندارد. و این در حالی است که برای لاغر شدن نیاز به اراده نداریم همانطور که برای چاق شدن توجهی به اراده خود برای چاقی نداشتیم.

وقتی صحبت از اراده برای لاغری می شود به این معنی است که فرد باید تلاش کند بر خلاف میل و علاقه خود رفتار کند.

تلاش کند بر خلاف میل و اشتهای خود برای خوردن غذا، گرسنگی را تحمل کند.

تلاش کند بر خلاف علاقه خود برای ورزش کردن و عرق ریختن،‌ تا می تواند تحرک داشته باشد و عرق کند.

تلاش کند تا برخلاف علاقه خود برای خوردن دارو یا دمنوش های لاغری هر طور که شده در روز چند مرتبه از دارو یا دمنوش استفاده کند.

اراده برای لاغری در ذهن بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند به معنی محروم شدن از علایق یا مبارزه با غریزه و تمایل درونی خود است.

از آنجایی که محروم کردن خود از لذت بردن از زندگی کار سخت و طاقت فرسایی است،‌به هر مقدار که افراد اراده برای لاغری در خود ایجاد کرده باشند و از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کنند نمی توانند به رویای لاغری خود دست پیدا کنند.

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری بدون اراده

لاغری با ذهن تنها روشی است که برای لاغر شدن با آن نیاز به اراده برای لاغری ندارید.

در دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها شما از همان مسیر و طریقی که ذهن و جسم شما برای چاق شدن استفاده کرده است برای لاغر شدن استفاده می کنید.

اگر عقیده دارید که چاق شدن آسان است و لاغر شدن سخت است به این دلیل است که روشی که برای چاقی در پیش گرفته اید کاملا ذهنی و بر اساس عملکرد جسم شما بر اساس دستورات مغزی شما برای چاق شدن بوده است به همین دلیل خیلی ساده و بدون تحمل رنج و سختی چاق شده اید.

  • جسم ما برای انجام هیچ عمل مربوط به خود سختی و رنج متحمل نمی شود.
  • جسم شما برای طپش قلبتان که در تمام لحظات عمر شما تکرار می شود سختی و رنج نمی کشد.
  • جسم شما برای میلیاردها بار پلک زدن در طول عمر شما متحمل سختی و رنج نمی شود.
  • جسم شما برای میلیارها سلولی که در طول عمر شما تولید میکند سختی و رنجی متحمل نمی شود.

به دلیل اینکه جسم شما برای چاق شدن متحمل سختی و رنج نمی شود شما عقیده دارید چاق شدن آسان است چون پروسه ای کاملا درونی و هوشمندانه است.

وقتی شما تصمیم می‌گیرید با استفاده از روش هایی بیرونی مانند رژیم گرفتن،‌ ورزش کردن،‌ دارو خوردن یا هر طریق دیگری جسم خود را وادار به لاغر شدن کنید،‌ تلاش ما برای محبور کردن جسمتان برای لاغر شدن کاری سخت و طاقت فرسا و البته بی هوده است به همین دلیل شما تصور می‌کنید اراده برای لاغری ندارید در حالی که لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به اراده ندارد.

لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به برنامه ریزی ذهن برای لاغری دارد.

مسیر صحیح لاغری

برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن

وقتی ذهن شما برای لاغر شدن برنامه ریزی شود،‌مغز شما دستورات چاقی خود را متوقف و سپس دستورات لاغری را صادر می‌کند و به همین دلیل به مرور رفتارها و واکنش های شما تغییر می‌کند و در نهایت این تغییرات سبب متناسب شدن شما می شود.

و در آن صورت است که شما حتما خواهید گفت لاغر شدن چقدر آسان است،‌ چقدر لذت بخش است و چقدر سریع اتفاق افتاد.

چرا که در این روش شما می آموزید توجه خود از چاقی را بردارید و به رویای خود که لاغری است توجه کنید.

وقتی به آنچه اکنون از بودنش رنج می کشید توجه نکنید،‌ خودبخود اراده برای لاغری در شما تقویت می شود.

به راحتی هر روز مراحل لاغر شدن را طی می کنید و پس از مدتی متوجه می شوید که بدون شما بدون سختی و رنج در حال تغییر وضعیت از چاقی به لاغری است.

این تجربه لذت بخش را همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای لاغر شدن اقدام کرده اند تجربه کرده اند و اگر شما هم از اضافه وزن و چاقی رنج می کنشید می توانید از این مسیر ساده و لذت بخش که نیاز به هیچگونه اراده برای لاغری ندارد اقدام کنید و مانند دوستان زیادی که تصاویر برخی از آنان در آلبوم شگفتی سازان موجود است به رویای لاغری خود برسید.

همچنین برای ایجاد اشتیاق و انگیزه در خود می توانید توضیحات تصویری دوستانی که از این مسیر ساده و لذتبخش به رویای لاغری خود رسیده اند بارها تماشا کنید تا باور کنید میشود همانطور که ساده و راحت چاق شده اید،‌ این بار ساده و راحت لاغر شوید.

اراده برای لاغری داشتن موضوع بسیار مهمی است که مانع ذهنی بسیاری از افراد چاق برای لاغر شدن می شود.

توضیحات مفصل فایل آموزشی اراده برای لاغری سخت از اراده برای چاق است به شما کمک میکند تا درک بهتری از عملکرد ذهن و جسم در چاق شدن و لاغر شدن پیدا کنید و باور کنید لاغر شدن نیاز به اراده برای لاغری ندارد بلکه نیاز به آموزش صحیح و دقت در انجام تمرینات و استمرار دارد.

نتیجه لاغری با ذهن

چرا اراده برای لاغری سخت تر از چاقی است؟

اراده برای لاغری یعنی عدم توانمندی در لاغرشدن حالا از کجا به وجود اومده!؟

همون روزهایی که با روشهای مختلفی سعی داشتیم لاغر بشیم و نتیجه ما مقطعی و کاملا رضایت بخش نبود و اول انگیزه و اشتیاق را از دست می دادیم و بعد ناامید می شدیم با یک عالمه سئوال تو ذهنمون که چرا لاغر نمی شم؟ چرا انگیزه ندارم؟چرا لاغر شدن سخته ولی چاقی آسون؟! و در نهایت شکست می خوردیم و هربار بیشتر باور می کردیم که لاغر شدن سخت است.

ما برای چاق شدن عجله نداشتیم فقط مضطرب و نگران بودیم از چاق تر شدن ولی برای لاغر شدن خیلی عجله داریم و عجله کردن اراده لاغری را تخریب می کند و باعث می شه نتونیم روش لاغری را ادامه بدهیم و در نهایت رها می کنیم.

برای چاق شدن تصمیم قاطع نگرفتیم ولی برای لاغری تصمیم می گرفتیم چون عجله داشتیم و دلیلش این بود که برای چاقی با یک روش خاص و هوشمندانه آسون چاق می شدیم (روش ذهنی) اما برای لاغر شدن دیگران برای ما یک روشی در نظر می گرفتند و ما می خواستیم ثابت کنیم که در این روش موفقیم و تصمیم می گرفتیم و عجله می کردیم و چون مسیر اصولی و صحیح نبود وبعد از مدت کوتاهی نتیجه ای هم رخ نمی داد ما ناامید می شدیم و باز باورمون قویتر می شد که لاغر شدن سخته!

چاق شدن یا لاغر شدن ما ربطی به اراده برای لاغری یا چاقی ما نداره فقط ربط به شناخت خودمون نسبت به عملکرد ذهن و جسممون داره.

اراده در ذهن ما یعنی تلاش برای اینکه خلاف علاقه مندی هات رفتار کنی یعنی برخلاف میل و اشتها یا علاقه مندیت با محدویت زندگی کنی !…و حس بدی منتقل می کنه حس فشار و به زور جابه جا کردن چیزی یا جنگ و مبارزه …

و اینکه بخوای اراده کنی که لذت نبری خیلی کار سختیه !..

جسم ما بسیار هوشمند هست و طی تمام سالهایی که زنده هستیم برای تپش قلبمون یا میلیاردها بار پلک زدن در روز یا نفس کشیدنمون خسته نمیشه و رنج نکشیده با همون برنامه ذهن ما  چاقی به راحتی در جسم ما شکل گرفته است .

در برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن توجه از چاقی برداشته میشه و میره به سمت لاغری و وقتی به آنچه که هم اکنون از بابت بودنش رنج می کشی اصلا توجه نمی کنی خودبه خود اراده لاغری در ما تقویت میشه .

اما همین موضوع اراده برای لاغری داشتن در ذهن افراد مانعی است که نمی زاره لاغر شوند و باید اصلاح بشه باید بدونیم ما اصلا برای چاقی اراده نکردیم و در روش ذهنی هم به هیچ عنوان نیاز به اراده برای لاغری نداریم و فقط باید ذهنمون برای لاغری برنامه ریزی بشه و موانع ذهنی برای لاغر شدن را برداریم خودبه خودی و خیلی آسون ما لاغر میشیم.

نقشه ذهنی لاغری از قبل در ذهن ما وحود داره مثل سلامتی و شادی که اورجیناله و جسم ما هربار در تلاشه که خودش را به حالت طبیعیش برسونه بارها جراحت های پوستی را ترمیم کرده و یا سلولسازی صورت گرفته و حتی خیلی از باکتریها را بدون اینکه متوجه بشیم از بدن ما دفع می کنه ولی این ما بودیم که نادانسته و ناآگاهانه دلالیلی برای چاقیمون در ذهنمون طبیعی کردیم و در بخشهای وجودیمون و به خصوص جسممون اختلال ایجاد کردیم.

بارها با همون رژیمهای سخت با روزه گرفتن بدون سحری با پیاده روی های دو ساعته با خوردن افشرده لیموو زیره ۵ کیلو از اضافه وزنم را با تلاش فراوان طی دو تا سه هفته کم می کردم اما در عرض سه روز تا یک هفته سریع به جایگاه اولم بر می گشتم هربار تصمیم محکمتری می گرفتم (تصمیم کبری😄) و بیشتر خودم را وزن می کردم که کنترل بیشتری داشته باشم ولی نتیجه همون بود واقعا چرا !؟…

چون تو ذهن من چاقی برنامه داشت و آسون بود چون در ذهنم مدتها برنامه ریزی شده بود و آموزش دیده بودم بارها تکرارش کرده بودم و دستورات از مغز برای چاقی صادر می شد .چون هر سایزی که بودم آینده را نمی دیدم که خودمو با چاقتر شدنم مقایسه کنم و توجهی نداشتم و روند چاقی بهتر پیش می رفت و خیلی راحت چاقتر می شدم  .

اما برای لاغر شدن هرروز این جسم را بارها میبینی تو آینه تو حمام موقع لباس پوشیدن و موقع خرید لباس به وقت قدم زدن توی شیشه مغازه ها یا سایه ای که باهاته و تمام خاطرات و نظرات دیگران .دائم باهاش برخورد داری و دائم داری توجه می کنی که چی شد ؟پس چرا تغییر نکردم!؟ و این چرا چراها آدمو داغون می کنند. اگر زمان هم دخیل بشه که هیچی دیگه!.. چندروز گذشته ! چندروز مونده؟!؟ خسته میشی و مسیر را رها می کنی.

دلیل اینکه خیلی از افرادی که اضافه وزن دارند و باشگاه می روند و اما خسته می شوند و ادامه نمی دهند همینه که بارها هرروز تو آینه خودشون را میبینند یا میروند روی ترازو و خودشون را محک می زنند و وقتی میبینند هیچ تغییر جسمی نداشتند خسته می شوند و ناامید و مسیر را رها می کنند.

اشتباه اینه که من به چیزی که نیست فکر کنم یعنی انتظارم خیلی از خودم بالا باشه و این باعث میشه از جایگاه امروزم ناراضی باشم و موفق نمی شم مخصوصا افرادی که روی خودشون کار می کنند باید اختلاف سرعت ذهن را با جهان مادی در نظر بگیرند وگرنه از خودشون شکست می خورند .سرزنش ها و خودتخریبی ها و جنگ با خود عامل بارها شکست خوردنه.

مثلا همینی که امروز هستم تا مدتی قبل آرزوم بوده اگر هم بهم می گفتند که شما دیگه چاق تر نمیشی از خوشی بال در میاوردم اما الآن هرروز منتظرم باربی بشم و دائم به خودم چرا چرا می کنم ؟!و این یعنی تنفر از چیزی که هستم و یعنی نارضایتی و حال بد .. قدرت دادن به چاقی و توجه به چاقی  خیلی خطرناکه چون باعث میشه خسته بشم راضی نباشم و ذهنم لذت نبره همکاری نمی کنه و مسیر را رها می کنم 

باید بتونیم توجهمون را از جسممون بر داریم و نگاهی به وضعیت فعلی نداشته باشیم .

هر چقدر هم نیروی امید داشته باشیم یا تصور و تجسم، این نیرو زورش به واقعیت که هرروز جلو چشممونه نمی رسه.

من چند روزه با خودم میگم فکر کن داری تحقیقات علمی انجام می دی و لذت ببر از آموزش مثل همون روزایی که برای درس و مدرسه یه موضوعی که علاقه داشتیم و انتخاب می کردیم و تحقیق می کردیم و اصلا به نتیجه اون تو زندگیمون کاری نداشتیم.

ذهن ما هر لحظه میتونه جهش داشته باشه به حال خوب یا فلان تصویر اما جسم برای تغییر پروسه را باید طی کنه زمان لازم داره.

اگر هر روز افکار مناسب داشته باشیم و محتویات آموزشی دریافت کنیم تآکید می کنم هر روز و هر روز چه بخواهیم و چه نخواهیم لاغر می شیم.

مثل زمان چاقی که هر روز و هر روز افکار و رفتار مناسب چاقی داشتیم و خودبه خودی و آسون چاق شدیم.

هر چقدر از زمان آموزشهای ذهنی بگذره چرخه لاغری آروم آروم از حالت کند به حالت روان در میاد.

پس اراده بی اراده برای لاغری 😉

با لذت و رضایت حتما لاغر میشیم 

خدایا شکرت عاااشقتم  ❤️ سپاس و درود بر شما 🍃🌸

(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی اراده برای لاغری توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره لاغری چیست؟ آیا لاغری سخت تر از چاقی است؟!
  • نگرش عموم افراد درباره لاغر شدن چیست؟ درباره نگرش اطرافیان خود بنویسید.
  • برای لاغر شدن از طریق روش های لاغری در گذشته چقدر عقیده داشتید باید اراده برای لاغری را در خود تقویت کنید.
  • در گذشته درباره نداشتن اراده برای لاغری برای دیگران توضیح داده اید؟!‌ شرح دهید.
  • نگرش شما درباره چاق شدن بدون داشتن اراده چیست؟
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری به چه میزان اراده برای لاغری داشتید؟
  • استفاده از محتوای تناسب فکری چه تاثیری در نگرش شما درباره اراده برای لاغری داشته است.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.05 از 37 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22109
برچسب ها:
85 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/21 20:48
      مدت عضویت: 346 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,075 کلمه

      به نام خداوند جاویدانم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      چرا لاغری سخت تر از چاقی است ؟

      لاغری در صورتی ماندگار است که از ذهن ما شروع شود.  بدن ما به خوبی کار خودش را طبق طبیعت و غریزه اش خوب بلد است.

      مثلا ما بارها بیمار می‌شویم و بدن ما تلاش میکند که ویروسها و بیماریها را از بدن ما دفع کند و مجدد  سلامت شویم .

      یا وقتی بدن ما زخم میشود بدون دخالت ما جسم خودش را ترمیم می‌کند.و همیشه سیستم بدن ما بصورت اتوماتیک مشکلاتش را رفع می‌کند .یعنی کل سیستم بدن در حال تلاش شبانه روزی برای اصلاح کردن خودش است برای بهبود بخشیدن به خساراتی است که ما به بدن می‌زنیم.چاقی هم  یک خسارت است که ما به جسممان زده ایم و دلایل و موانعی در ذهنمان ثبت کرده ایم که ادامه کار را برای ما سخت می‌کند

      مثلا موانع ذهنی پایین بودن سوخت و ساز بدن ،یا ژنتیک و ….را به شکل برچسب روی خودمان زده ایم و حتی قبول نداریم که این عوامل هیچ کدام وجود خارجی ندارند و فقط توهمات ذهنی ما هستند 

      ما باید تلاش کنیم از طریق یادگیری اصول ذهنی موانع ذهنی مان را شناسایی و رفع کنیم .

      اگر در ذهنمان موانع داشته باشیم. این موانع نمی‌گذارند که جسم ما لاغر شود. حالا هر چقدر از روشهای مختلف لاغری تلاش کنیم ،ورزش کنیم و رژیم بگیریم و جراحی کنیم و…. باز هم بخاطر وجود موانع ذهن ما نمی‌گذارد ما به سمت لاغری حرکت کنیم.

      و بین ما و ذهنمان جنگی به پا میشود که قطعا برای ما چیزی جز شکست به همراه ندارد.

      اینکه ما هدف لاغری داشته باشیم اما موانع ذهنی مانند ترمز هایی جلوی حرکت ما در مسیر لاغری را بگیرد ،شبیه رانندگی کردن است تصور کنید همزمان هم پای ما روی ترمز باشد و هم روی پدال گاز چه اتفاقی می افتد ؟!!

      مشخص است که برای توان ادامه حرکت باید پای خود را از روی ترمز برداریم .

      حالا موانع ذهنی هم دقیقا مثل ترمز عمل می‌کنند.که ما با آموزش صحیح و تقویت افکار و باورهای درست می‌توانیم این ترمزها را رفع کنیم و انگار با رفع هر باور اشتباه و جایگزینی آن با باور صحیح ما پای خودمان را از روی پدال ترمز برمی‌داریم. 

       ترمزهای ذهنی یک سری افکار و باورهای مخرب هستند که خیلی موزیانه در ذهن ما نجوا می‌کنند 

      این ترمزها موانع رسیدن ما به خواسته لاغریمون هستند.

      مثلا :

      نکند لاغر نشوم!!؟؟

      نکند لاغر شوم دوباره چاق شوم ؟؟!!

      نکند موهایم بریزد؟؟!!

      نکند این دوره ها روی من تاثیر نداشته باشد؟؟!!

      نکند باز هم دارم گول میخورم و پولم هدر برود؟؟!!

      نکند دوره بخرم و انجامش ندهم ؟؟!!

      نکند وقتی دوره خریدم پشیمان بشوم ؟

      شاید خیلی گذری این نجواها در ذهن ما  آمده باشند و ما دقتی به آنها نکرده باشیم . ولی نگرانی های کوچیکی در دل ما بوجود می آورند و احساس ما را بد می‌کنند و ما دچار نا امیدی و دلسردی می‌شویم و ادامه نمی دهیم و از مسیر خارج می‌شویم. 

      هر ترمزی که به ذهنمان خطور کرد ،باید سریع با ورودی مناسب آن را کنترل کنیم و با طرح پرسش و پاسخهای منطقی  از خودمان آن نجوا را در نطفه خفه کنیم .

      مثلا:

      به چه دلیلی می‌گویی که نمی‌توانی نتیجه بگیری ؟؟!!

      این همه آدم نتیجه گرفته اند پس چیست؟؟!!

      چرا فکر میکنی بدن تو با بقیه انسانها فرق دارد؟؟!!

      مگر تا همینجا مسیر کم تغییرات ریز و درشت کسب کرده ای ؟؟!!

      ما در این مسیر باید توجه خودمان را از روی جسم چاق موجود برداریم و حواسمان را به تغییرات درونی مان بدهیم .

      علت اینکه چاق شدن آسان است؛

       این است که ما چاقی بیشتر، که در آینده در انتظار ماست، را نمی‌بینیم و به آن توجه نداریم .و به راحتی چاق می‌شویم. 

      اما زمانی که میخواهیم لاغر شویم تمام حواس و توجه ما به چاقی موجود خودمان است و هر لحظه وجود چاقی را احساس می‌کنیم. 

      موقع بالا و پایین رفتن از پله ها

      موقع نشستن و بلند شدن 

      موقع خوابیدن

      در آیینه

      در عکس

      در پوشیدن لباس 

      در همه جا چاقی همراه ماست و ما روی آن فوکوس کرده ایم و دیدن چاقی بالاخره ما را از ادامه مسیر نا امید و مأیوس می‌کند، و ما مسیر را رها میکنیم .

      با عجله ای که داریم، می‌خواهیم در کمترین زمان ممکن از شر چاقی خلاص شویم .

      اما این چاقی یک شبه نیامده ،که یک شبه هم از بین برود .

      اصلا سرعت تغییر ذهن بسیار بالاتر از سرعت تغییر جسم است و ما نباید خودمان را اسیر این عجله کردن‌ها و توجهات و چسبندگی های به خواسته بکنیم .

      ما باید به هدفمان توجه کنیم و دیگر همه چیز را به خدا بسپاریم .

      زمانبندی خداوند کاملا درست است .

      خدای ما خدای فراوانی و نعمت است .

      می‌ترسیم لاغری تمام شود و به ما نرسد !!!؟؟؟

      یا ثروت‌های جهان تمام شود و ما فقیر بمانیم ؟؟!!!!

      نه خدای ما جهان را بر مدار فراوانی خلق کرده است .همه چیز به اندازه و زیاد هست این ذهن محدود ماست که همیشه ترس تمام شدن دارد و همیشه عجول است .

      ترس از کمبود باعث ایجاد عجله در ما میشود .

      ما باید به تغییرات درونی خودمان توجه کنیم نه به جسم 

      چطور؟

      اگر از دیروز آرام تریم و آرامش بیشتری داریم .

      اگر مفاهیم بیشتری را درک میکنیم.

       اگر رنج کمتری به خودمان و اطرافیانمان می‌دهیم.

      اگر توانسته ایم ورودی های ذهنمان را کنترل کنیم .

      اگر قدرت را از چاقی و خوراکی ها گرفته ایم و قدرت در دستان ماست .

       اگر تعداد اشتباهات و حماقتهای ما کمتر شده است.

      اگر راحتتر میتوانیم واقعی تر باشیم و خودمان باشیم.

       اگر بیشتر از قبل خودمان را محترم میشماریم .

      اگر جایی که دلمان نمیخواهد برویم که  قبلا میرفتیم اما الان راحت نه می‌گوییم و نمی‌رویم. 

       اگر قبلا از ما سو استفاده میشده اما الان اجازه نمی‌دهیم کسی از مهربانی ما سو استفاده کند .

       اگر قبلا سو استفاده میکردیم اما الان نمیکنیم.

       اگر قبلا از خودمان متنفر بودیم.اما الان خودمان را دوست داریم.

      اگر قبلا از تعداد آدمهای زیادی نفرت داشتیم اما الان کمتر شده است.

      اگر رفتار غذاییمان تغییر کرده است.

      اگر صبورتر و شادتر شده ایم. 

      اگر تمام این چیزها در  درونمان حتی روزی یک درصد در حال پیشرفت باشد .

      معنی آن این است که در مسیر درستی هستیم پس بدون ترس و بدون نگرانی به مسیرمان ادامه بدهیم .

      و بدانیم اگر در این مدت کوتاه زندگیمان در این سایت چنین دست آوردهای بزرگی کسب کرده ایم هر چه زمان جلوتر برود ما به چه خوشبختی های بزرگتری میرسیم. فقط باید از اکنون خودمان لذت ببریم و ادامه دهیم با حال خوب ادامه دهیم .

       پروردگارم از تو سپاسگزارم که نجواهای ذهنی ام را آرام‌تر کرده ای .

      خدای خوبم از تو می‌خواهم به من پذیرشی بدهی تا بتوانم به کمال برسم .

      استاد سپاسگزارم برای کلید خوشبختی که در این گام به ما هدیه دادید 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85
      1402/07/27 16:51
      مدت عضویت: 1202 روز
      امتیاز کاربر: 5717 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 525 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️

      سلام

      خدایا حالمو بهتر کن

      چرا لاغری سخت تر از چاقی است 

      تمرین آموزشی ✍️

      منم در گذشته همیشه فکر میکردم که چاق شدن خیلی خیلی راحت و آسونه ولی لاغر شدن خیلی سخت و مشکله و برای لاغر شدن باید حتماً اراده‌ی آهنین داشته باشی 

      از بس که چاق شدن و برامون راحت و آسون تعریف کردند مثلاً من بارها از زبون مادرم و همچنین همه‌ی افراد چاق فامیل شنیدم که ما چاقی مون ارثیه و حتی اگه آبم بخوریم چاق میشیم خب این یعنی چی ؟ یعنی چاق شدن و اضافه کردن وزن برای ما هیچ کاری نداره مثل خوردن آب راحت و آسونه 

      ولی در عوض کلی دلیل و برهان داریم برای لاغر نشدن مون و بارها شنیدم که ما چاقی تو خون و ریشه مونه و هر کاریم بکنیم حتی اگه جون بکنیم و هیچی نخوریم و از گرسنگی هم بمیریم بازم لاغر بشو نیستیم خب این یعنی چی ؟ یعنی ما رو تفهیم کردن که لاغر شدن برای افراد چاق سخت ترین کار دنیاست 

      و بازم بارها و بارها دیدم که افراد چاق برای لاغر شدن دست به هر کاری زدن حتی عمل جراحی و بسیار از زبون همه هم افراد چاق و هم افراد لاغر شنیدم که برای لاغر شدن باید همیشه رژیم غذایی داشته باشی و به شدت عرق بریزی تا لاغر بشی و اراده قوی داشته باشی تا صاحب یک اندام زیبا شوی 

      ومن هر وقت افراد متناسب با اندام زیبا رو جایی می‌دیدم تو دلم با خودم میگفتم حتماً خیلی بااراده ست و همیشه همه چیز و رعایت می‌کنه و سبزیجات می‌خوره و همچنین به صورت منظم ورزش می‌کنه و عرق می‌ریزه که همچین اندامی داره 

      و خودم چون از گرسنگی و محدودیت و عرق ریختن به شدت بدم میومد همیشه به دنبال راهکار های ساده و راحت برای لاغر شدن بودم 

      البته که از راهکارهای سخت زیادی هم برای لاغری استفاده کردم و همچنین بسیار عرق ریختم با اینکه از عرق ریختن به شدت بدم میاد ولی به عشق لاغری بسیار این کار و انجام دادم حتی بارها موقع پیاده روی از گن های تنگ و چسبان نایلونی استفاده کردم ولی هیچ وقتم اون لاغری که به دست  می‌آوردم  برام ماندگار نبود 

      تا اینکه به این مسیر زیبا هدایت شدم و در این مسیر به این آگاهی رسیدم که لاغر شدن هیچ ارتباطی به تصمیم و اراده افراد نداره و چاقی و لاغری فقط مربوط به ذهن افراد میشه 

      و در این مسیر دارم فرمول‌های نادرست موجود در ذهن مو شناسایی میکنم و مطمئن هستم که وقتی موانع ذهنیم شناسایی بشن و ازبین برن ذهنم لاغر میشه و اون زمان جسمم خود به خود لاغر میشه 

      همانطور که در زمان چاقیم چون ذهنم چاق بود جسمم خود به خود به سمت چاقی حرکت میکرد و در مسیر چاقی بودم و بدون اینکه خودم متوجه بشم چاق می‌شدم

      الانم در مسیر لاغری همین اتفاق برام می یوفته و بدون اینکه خودم متوجه بشم یه روز به خودم میام میبینیم که لاغری رو هم رد کردم 

      و لاغر شدن برای هر کسی که در این مسیر باشه و هر روز یک قدم به سمت مقصد برداره محفوظه 

      لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست 🌹

      چاق شدن سخت ترین کار دنیاست 🌹

      با تشکر از زحمات تون استاد 🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/03/04 16:36
      مدت عضویت: 497 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,387 کلمه

      سلام و درود .

      هر چقدر بیشتر برای لاغری زحمت کشیده باشیم لاغری برای ما سختتر و سختتر است .

      هربار که رژیم گرفتیم نتایج از دفعه ی قبلی بدتر شد  چون باور لاغری سخت است در ما تقویت شد .

      رژیم ها نه تنها جسم مارا لاغر نکردند بلکه ذهن مارا چاق تر کردند . برای همین ما هربار چاقتر از دفعه ی قبل میشدیم و هربار دنبال رژیمی میگشتیم که بیشتر روی ما اثر کند .

      البته من خودم چون باور لاغری سخت است رو داشتم و باور اینکه اراده ی لاغری ندارم رو داشتم اصلا این دوتا باور نمیزاشت من سراغ رژیم برم . حداقل ذهنم نسبت به دوستانی که رژیم گرفتن لاغرتره و صحبتهای لاغری با ذهن رو ودتر باور می کنم .

      باور کردن باورهای لاغری با ذهن برای من خیلی دلچسب است چون باورهای لاغری و گسترش آنها برای خودم روان مرا از  سختی اضافه وزن رها می کنه .

      جالبش اینه دیگه خود ذهنم ایده هایی بهم میده که روند لاغریم راحتتر بشه .

      مثلا من  یه فرمولی داشتم که اذیتم میکرد چشمم به غذا میخورد یا بوش به مشامم میرسید حتی اگه گرسنه نبودم ولی دلم میخواست . حتی اگه نمیخوردمشم تودلم میموند خیلی گشتم که چه فرمولی به خودم بدم که این میل و نیاز رو برانگیخته نکنم و غذا برای من با دیوار و مبل و صندلی فرقی نداشته باشه 

      عشق به لاغری اولین فرمولش بود . کسی که عاشق لاغریه همه جا لاغری میبینه و همه فرمولها رو تبدیل به لاغری می کنه . 

      اما من عاشق لاغری آسان بودم . کاری بر خلاف میلم انجام دادن به فرمایش شما یعنی اراده کردن رو دوست نداشتم . بارها گفته بودید لاغر شدن اراده نمیخواد . اراده در معنای ذهن چاق . لاغر شدن خلاف نیاز و زبان بدن حرکت کردن نیست . پس من وقتی چشمم میبینه دلم میخواد و میدونم این اضافه است  یه جای کار غلطه . . 

      بعد نشستم و خوب واکاوی کردم و به نتایج خوبی رسیدم . 

      من فهمیدم این  تحریکات هم یه نوع نیاز جسمی محسوب میشن . البته نیاز جسمی که ذهن سرمنشاء اون هست .  من این نیاز ذهنی رو پذیرفتم و بهش اهمیت دادم و جالبش اینه وقتی این نیازمم شناختم و اون رو بهش رسمیت دادم و از دایره چاقی خارجش کردم دفعات بعدی واکنشهام بهتر و دلخواهتر میشد . 

      من نیازهام رو شناختم . من تا جلسات قبلی نیازهام رو فقط نیاز جسمی می دونستم . ولی از وقتی فهمیدم نیاز ذهنی من هم با غذا خوردن راضی میشه و دیدم وقتی ذهنم راضی میشه دفعه ی بعدی دیرتر واکنش میده فهمیدم با تمام نیازهای ذهنیم به غذا هم باید به صلح برسم تا ذهنم سیر بشه . تا چشم و دلم سیر بشه . 

      مثلا من وقتی عصبانی میشم و میخورم  خب قبلا میگفتم اگه جسمت نیاز داره بخور اگه نداره نخور . ولی من وقتی عصبی میشم میخوام یه چیز بخورم تا به ارامش برسم . در حقیقت به خاطر اون آرامشه میخوام بخورم . پس بدن من حالا به هر دلیل از ارامش خارج شده و نیاز به چیزی داره که ارومش کنه و البته یادگیری مدیریت افکار خیلی کمک کننده است اما خوردن هم خیلی ارام کننده است و راحتتر ذهنم اروم میشه و قتی این حق رو به خودم میدم که این خوردن هم جزء نیاز منه آروم میشم دفعه ی بعدی که عصبانی میشم ذهنم وسوسه دیگه نداره چون میدونه اگه بگه من بدون سرزنش میرم میخورم 

       یعنی من با این روش نیاز ذهنیم رو هم  متعادل کردم و اراده ام رو از چاق کردن خودم برداشتم . در حقیقت ما همیشه اراده داشتیم . منتها در چاقی با دهن ما اراده برای چاق کردن خودمون داشتیم در لاغری با ذهن اراده رو از چنگ چاقی آزاد می کنیم و برای لاغری ازش استفاده می کنیم . 

      من اراده ام بر لاغری آسانه و تا میتونم روی فرمولهام کار می کنم تا خود به خود و بدون سختی لاغر بشم . خیلی راحت و خود به خود میل من تنظیم بشه . 

      در حقیقت نیاز جسم همه ی ما یه حد نرماله . نیاز ذهنیمون با هم متفاوته . وقتی نیاز ذهنیمون پر میشه دیگه خلاء عاطفی نسبت به غذا نداریم   با صلح رسیدن با تمام نیازهام چشم دلم سیر شده . پس. هر چی که دوست دارید و میلتون میکشه بدون ترس میخورم  .  نیاز بدنمه . با نیاز بدنتون نمیجنگم  .نیاز بدم رو برابر با چاقی نمیدونم.چیزی که ذهن من دستور میده به خوردنش از آگاهی درونی من به بدنتون نشاءت میگیره .به بدنم اعتماد میکنم و زبانش رو تشخیص میدم . فرقی نمی کنه چه نیازی هم نیاز جسم هم نیاز ذهن به آرامش سرگرمی لدت و تفریح خوشحالی و … رو براورده می کنم . من سیری تمام وجودم رو پیدا کردم . من چشم و دلم رو با پیدا کردن نیازهام پر کردم  .

      دوستان افراد چاق به علت فرمولهای ذهنی چاق کننده  بدنشون به شدت نیازمند به مصرف مواد غذاییه برای همین دائما وسوسه دارن دائما میخوان بخورن . تا این نیاز رو بهش نرسونی اروم نمیشه

      پس از ولع زیادت نترس .از بیشتر چاق شدن نترس نیاز بدنت که رفع بشه بدن همه رو رها می کنه .

      ما  باید به بدنمون و ذهنمونم که جزئی از ماست ؛ با خیال راحت انرژی برسونیم تا اون خیالش راحت باشه که غذا همیشه هست و غذا خوردن براش عادی بشه مثل همه نعمتهای دیگه .

      ما میخوایم به لاغری خود به خودی برسیم .

      پس تا ذهنت به آرامش نرسه رها نمی کنه .

      ما میخوایم چشم و دلمون نسبت به غذا سیر بشه پس باید هر وقت که میخواد بهش بدی . بدون ترس از چاقی . با لذت .بدون اکراه .بدون اینکه بخوای از درون خودتو سرزنش کنی . بعد واکنشهاتون رو ببینید . اگه واکنشهاتون همچنان ولع آمیزه یه جایی دارید اشتباه می کنید . یه محدودیتی دارید به خودتون میدید .

      لاغری ما در کمال آرامش به دست میاد .

      میل ما در کمال آرامش تنظیم میشه .

      وقتی عصبانی میشی میخوری این نیاز بدنته بعدا نگو چرا خوردم اگه نیازت نبود مثل هزاران افراد لاغری که موقع عصبانیت دهنشون قفل میشه و نمیتونند چیزی بخورن تو هم دهنت قفل میشد .

      این نیازها رو بهش بها بدین تا کم کم چاله های ذهنیمون پر بشه . بعد به لاغری طبیعی دست پیدا می کنید .

      ما با افکارمون دائما به خودمون حس خلاء و کمبود دادیم دائما خودمون رو تحقیر و توهین کردیم که نخور چه خبرته چرا انقدر میخوری ؟ چرا انقدر میلم زیاده چرا همش میخوام بخورم و …

      در حالیکه غافل بودیم  همین کلمات چاله های ذهنی ما و بعد از اون نیاز بدن ما رو بیشتر کرد و چند برابر به سمت غذا حمله می کردیم .

      پس با خیال راحت بدون ترس از چاق شدن بخورید . حتی اگه چاقم بشید به خاطر فرمولهای قبلیه فرمولای جدید که با تکرار جایگزین بشن  لاغرتون می کنند .

      افکار شما لاغرتون می کنند . مطمئن باشید و فکر چاقی رو از همین حالا کنار بزارید .

      فرمولهای جدید اینه :

      چاق شدن تو ربطی به غذایی که نیاز بدنته نداره .

      هر غذایی که میلت می کشه نیاز بدنته

      هر غذایی که میبینی و دلت میخواد نیاز بدنته

      نیاز بدنت که رفع بشه اضافه ها رو دفع می کنه .

      نیاز بدنت متناسب کننده است .

      نیاز بدنت تو رو سالم و متناسب می کنه چون سلولها دیگه از تحریم نجات پیدا می کنند و دست از ذخیره مواد غذایی بر میدارن .

      ما غذا هم که به بدنمون نرسونیم و بدن رو با کمبود مواجه کنیم او شروع می کنه به ساخت چربی . چربیهایی که بدن میسازه جواب تحریمهای ماست .

      پس دست از تحریم کردن خودتون بردارید تا بدنتون هم باهاتون به صلح برسه و از حالت جنگ خارج بشه .

      من با گفتن چنین جملاتی به خودم به چنان ارامشی رسیدم که فعالیتم خیلی خوب و عالی شده . 

      با خومون به صلح برسیم . ما استعدادهای زیادی داریم که به خاطر سرزنشها و سرکوبها خاموش موندن .  ذهنمون که آروم بشه یواش یواش تمام استعدادهامون میان در سطح خوداگاه و ما با دنیای جدید لاغری آشنا میشید .

      در دنیای لاغری چی میبینید ؟  ذهنمون که آزاد بشه چنان تصاویر دلخواهی از لاغری بهمون نمایش میده که خودمون تعجب می کنید .

      خبر خوش اینه نیاز هر چقدرم زیاد باشه بالاخره یه جایی پر میشه و وقتی پر بشه لاغری ما شروع می شه .

      چون دیگه دلیل برای چاقی تموم میشه . چون دیگه دلایل لاغری شروع میشه . 

      بدن خودشو رها می کنه نیازها رو به تعادل میرسونه و ما خود به خود لاغر شدن رو تجربه می کنیم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/02/13 11:25
      مدت عضویت: 553 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,186 کلمه

         “ به نام او که زیباست و زیبایی را دوست دارد ”

      درود و سلام ؛

      گام نود : چرا لاغری سخت تر از چاقی است ؟!!

      پروردگار عزیزم ، تو را شکر گزارم که همواره و در همه حال مرا یاری میدهی و امروز ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ به من کمک کردی تا بتوانم گام نود این دوره را بر دارم، خدایا سپاس .

      خود من هم هر بار که تصمیم می گرفتم که برای لاغر شدن رژیم غذایی بگیرم و ورزش کنم با شور و شوق و امید فراوان شروع می کردم و البته مانند خود استاد من هم ، زمان و ساعت و روز دقیق شروع رژیم را تعیین می کردم و تا آن زمان به قول خودم دلی از عزا در می آوردم و تا جایی که می توانستم از هر چیزی می خوردم چون در حین رژیم نمی توانستم بخورم و هر روز که از رژیم گرفتن و ورزش کردن من برای لاغر شدن می گذشت این کار برای من سخت تر و سخت تر می شد و بالاخره بعد از مدت کوتاهی آن را رها می کردم ، چرا ؟! چون سخت بود و نتیجه خاصی از آن نمی گرفتم و بعد از اینکه آن روش را رها می کردم به شدت خود را سرزنش می کردم که من اراده ی لازم را برای لاغر شدن ندارم و هر روز چاق تر از دیروز می شوم و اوضاع من بدتر می شود و این به خاطر بی اراده بودن و بی عرضگی خودم است و با خودم می گفتم چرا چاق شدن بسیار راحت و آسان است اما اگر بخواهی یک کیلو کم کنی باید این همه زجر و سختی بکشی ؟! من در حین رژیم گرفتن به طور وسواسی دائم خود را هر روز صبح ناشتا بعد از اینکه به سرویس بهداشتی می رفتم بدون لباس و هر چیزی مانند طلا و کلبس مو را هم از خودم جدا می کردم و ترازو را در جای مسطح و صاف قرار می دادم و خود را وزن می کردم که مثلا وزن دقیق و واقعی من را ترازو نشان بدهد و ببینم و با دیدن عدد روی ترازو به شدت نا امید می شدم و با نا امیدی و حال بد رژیم و ورزش را ادامه می دادم و در نهایت آن را رها می کردم.در ذهن ما افراد چاق و دارای اضافه وزن این باور وجود دارد که اراده داشتن یعنی بر خلاف میل و علاقه ی خود رفتار کردن می باشد یعنی من چاق چون خوردن را دوست دارم و به آن علاقه دارم پس اگر بتوانم دیگر نخورم یا خیلی خیلی کم بخورم پس من با اراده هستم و با این کار باعث می شدم که مغز من دستور خوردن می داد و من از آن امتناع می کردم و این کار زیاد طول نمی کشید چون من با زور و اجبار می خواستم به جسم خود فشار وارد کنم و این جسم مدت زیادی نمی توانست در برابر دستور خوردن که از مغز صادر می شد مقاومت کند.من در روش لاغری با ذهن به این درک و آگاهی رسیدم که چاقی من ربطی به خوردن و نخوردن من ندارد چون جسم من برای انجام فعالیت های خود به نیرو و انرژی نیاز دارد و آن را از طریق خوراکی ها و خوردنی ها به دست می آورد و غذا چیزی نیست جز منبع نیرو و انرژی لازم برای جسم ما.من به این درک رسیدم که چاقی من با اراده ی من به وجود نیامده است که حالا بخواهم با داشتن اراده  لاغر شوم بلکه چاقی من با تکرار بارها و بارها افکار و باورهای چاق کننده در ذهن من و تبدیل شدن آنها به رفتارهای غذایی تکرار شونده ی من در طول دوران چاقی ام به وجود آمده است و اکنون هم با برداشتن موانع ذهنی خود مانند اینکه من اراده ندارم لاغر شوم و یا چاقی راحت است اما لاغر شدن سخت است و … و ایجاد باورهای درست مانند اینکه اتفاقا لاغری راحت و آسان است چون نقشه ی لاغری به طور پیش فرض و طبیعی در ذهن و مغز ما وجود دارد و تنها کافی است که از آن استفاده کنیم و این که لاغر شدن هیچ ربطی به داشتن اراده ندارد بلکه من باید به نحوه ی عملکرد جسم و ذهن خود آگاه باشم و بدانم که تغییر ذهنیت بسیار سریع و ناگهانی ایجاد می شود یعنی من خیلی سریع و آسان می توانم از حال خوب به حال بد تغییر پیدا کنم چون ذهن سرعت بالایی در تغییر وضعیت خود دارد و سریع است در صورتی که تغییر جسم بسیار کند تر و آرام تر پیش می رود و ایجاد می شود به همین دلیل است که افراد چاق و دارای اضافه وزن بارها و بارها گول می خورند که چرا من با وجود اینکه در حال رژیم گرفتن و ورزش کردن هستم زود لاغر و متناسب نمی شوم و روشی را که در پیش گرفته اند را رها می کنند و نا امید می شوند .من در این روش به خوبی به این درک رسیدم که روند لاغری من تا حدودی زمان می برد چون جسم من روند طبیعی خود را طی می کند و نباید در این روش عجله به خرج بدهم و تنها کافی است به یادگیری لاغری خود ادامه دهم و هر روز یک گام را بر دارم و تمرینات لازم را انجام دهم و موانع ذهنی خود را بر طرف کنم با دیدن و شنیدن فایل های مربوطه و اینگونه من چه بخواهم و چه نخواهم لاغر و متناسب می شوم .

      نکته ی دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که افراد چاق با اضطراب و نگرانی از چاق تر شدن خود به راحتی خود را چاق می کنند چون دائما در حال توجه و دقت به وضعیتی که در آن هستند می باشند و چاقی خود را در همه حال می بینند و احساس می کنند و هر چه قدر به وضعیت خود دقت ، توجه و تمرکز داشته باشند بیشتر آن را در خود ایجاد می کنند .ما برای اینکه بتوانیم راحت و آسان لاغر و متناسب شویم باید توجه ، دقت و تمرکز خود را از وضعیت اکنون خود بر داریم و با تکرار و تمرین به راحتی می توانیم این کار را انجام بدهیم و تمرکز و توجه خود را بر روی تمرینات و تکرار آنها و به عمل در آوردن آنها باید معطوف کنیم و با این کار بدون اینکه متوجه شویم خیلی راحت و آسان لاغر و متناسب می شویم .

      نکته : متناسب شدن به دلیل تکرار هر روز افکار متناسب و انجام تمرینات متناسب کننده می باشد .

      نکته : زور تجسم ما به زور واقعیت ما نمی رسد اگر دقت نکنیم پس باید آگاه باشیم که امید و انگیزه ی خود را با تمرکز بر وضعیت کنونی خود از دست ندهیم و همچنان با شوق و شور باید ادامه دهیم .

      نکته : ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که روند لاغری در ابتدا کند پیش می رود اما به مرور زمان با تسلط و آگاهی بیشتر ما در پیدا کردن و رفع موانع ذهنی خود این روند روز به روز سریع تر پیش خواهد رفت و ما هر روز متناسب تر از روز قبل خواهیم بود.

      “ یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/13 23:05
      مدت عضویت: 478 روز
      امتیاز کاربر: 35376 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 611 کلمه

                سلام بر شما اقای عطار روشن وهمسیران 

      تو مسیر لاغریی با ذهن نه نیاز به ارده ونه نیاز به عجله ونه نیاز تلاش فیزیکی ونه نیاز به هر گونه رژبم وکارهای اشتباه هست فقط وفقط باید کارهای سختی که قبلا برای نتیجه گرفتن ولاغریی بود رو اصلا بهش بها ندیم فقط اسون وراحت در نظر بگیریم کارهای سخت رو ذهن قبول به انجامش نداره

      کناربزاریم 

      لاغر شدن مثل چاقی شدن نیاز به برنامه ذهنی داره 

      لاغر شدن خیلی اسون هست 

      در ذهن موانع وجود داره که با شناسی با   ورفع اون  لاغری میشویم 

      یکی ارز موانع بزرگ چاقی اسون ولاغریی سخت است تو ذهن افراد چاق هست که یی مانع برای لاغر نشدن است 

      چاقی رو ما خودمون بوحود اوردییم وباعثش عوامل  بیرونی میدونستم در صورتی که همه درونی بود وبرطرف باید میشده 

      اگه ما کارهایی که برای رسیدن به چاقی رو انجام بدیم ولی در مسیر برگشت باعث لاغریی میشه وزن کشی اونم هر روز باعث میشه که با وزن کردن هم استرس وهم ناامیدی درفرد 

      بوجود میاره افکارش خراب ترس ونگرانی بهش اضافه واز خودش عصبانی شده وجنگ خودمون باخودمون شروع میشه

      هی روی ترازو رفته فکر که چرالاغر نشدم یی ساعت دیگه وزن کشی انگار تویی یی ساعت موجزه میشه وما لاغرتر میشویم 

      ایندفعه عصانیتر وحیه رو داقون تو ذهن روحمون تاثیر میزاره خدایا شکرت که من از ۲۱/ ۱۰ /۱۴۰۱  این عذاب رو دیگه از خودم گرفتم راحت شدم دیگه وزن کشی ندارم انگار مامور شکنجه خودم شده بودم ار دیدن شماره روی ترازو باره سر درد شدید میگرفتم حتی حسم بسیار خراب میشد امیدوانگیزه به صفر میرسید دعوا بین خودم با خودم شروع میشد ساعتهای درگیری ادامه داشت بازم ذهن پیروز شده بود ومن پرچم سفید در دست گرفته قبول میگردم که شکست خوردم وکل رژیم وکارهایی اشتباه رو دیگه انجام نمیدادم 

      چاق شدن تکرا ر افکارچاق  ورفتار چاق کننده با یاد گیری لاغریی وتکرا افکارورفتا لاغر کننده باعث میشه لاغر بشیم 

      حرکت به سمت چاقی اسون هست چون چاقی رو نمیبنی ولی در لاغریی چون چاقی هرلحظه میبنم فشارچاقی بقدری زیاد هست که بادیدن ولمس کردن ودیدن وحسش خراب وفکر میکنه لاغرشدن سخت است  واگه وزن کشی داشته باشه کار خرابرتر میشه جون چاقی در وجودش هست امکان لاغر شدن رو نداره وخسته ورها کرده 

       تمرکز و توجه از چاقی براشته بشه وتمرکز وتوجه شو به لاغریی داشته باشیم وحواس به یاد گیر ی وتوجه هر لحظه به چاقی رو نداشته باشن لاغر شدن برای ما اسون میشه 

      تو همین مسیر که شروع شد تا کامهای ۴۰ من هر روز خودم هم این سختی رو داشتم روزی که لاغر شدن رو  برای خودم

      واقعا اسون دیدم وباور کردم دیگه این جنگ در وجودم کم رنک وکم کم ازبین رفت وراحتی خیلی  خوبی در وجودم به لطف خدا ارامش پیدا کردم ارام شدم مرحله خیلی سختی هست که با استمر در  یاد گیری این سختی به اسونی تبدیل شد باید دل سرد نشده از مسیر خارج نشیم من ادمه ددم تا این مرحله گزروندم با بودن تو مسیر هر وز یی کی از مشلات خودمون کشف میکنیم گنج پنهانی که باعث چاقی ماشده ارهدخودمون ما خودمون چاق کردیم با خودمون جنگیدیم این روسختی  خودمون متوجه میشیم نه افراد متاسب انوفتاینافراد متناسب به زبون میگن متوجه هستن ولز از درکش واقعا غافل هستن تازه روش هم میدن برای لاغریی وتاکید که انجام بدی لاغر میشی ابنجاش دیگه سختره 

      اکه تصمیم گرفتیم لاغر بشیم باید نگاه خودمون ازچاقی برداریم کار سختی هست ولی با انجام این کار یی مرحله سخت رعد کنیم نگاه خودمون از وضعیت فعلی  برادریم چون پرسه لاغریی تو ذهن انجام میشه وسرعت زیاد هست  ولی در جسم سرعت ارام واهسته هست ولاغر شدن و وارام کم هست با اذمه دادن مسیر در سرعت کاهس وزن هم شتابش بیشتر میشه وما لاغرمیشیم رمزش فقط استمرا هسته

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 704 کلمه

      سلام استاد عزیزم خسته نباشید.

      خیلی مطلب عالی بود استاد خیلی خیلی بدردم خورد دوباره با گوش دادن به یه فایل دیگه از شما اشتباهاتم رو متوجه شدم.

      استاد من تا این فایل رو دیدم دو دستی تو سر خودم زدم گفتم خاک تو سرت این همه با لذت سایز کم کردی لباسات آزاد شدن و تصمیم گرفتی همشون رو کامل تنگ کنی یه تعدادی هم بدی بره چون مطمئن هستی دیگه چاق نمیشی پس چرا هر دو هفته یکبار میری روی ترازو یا چرا هر سه روز یکبار متر برمیداری و خودت رو چک می‌کنی این کار چیزی نیست جز توجه کردن به چاقی و کند شدن روند لاغری اینقدر این فایل منو آگاه کرد که از یک طرف خوشحال شدم که شما اینقدر باسواد هستید و کنار ما هستید و از یک طرف از خودم به شدت عصبانی شدم که بعد از گذر 90 گام این کارا یعنی هیچ چیزی از لاغری با ذهن درک نکردم اما خداروشکر میکنم خیلی سریع میتونم اشتباهاتم رو قبول کنم اصلاحش کنم و دوباره با قدرت ادامه بدم استاد من فکر میکنم خیلی مغرور شده بودم و توقعم از خودم بالا رفته بود چرا چون من یه کت و شلوار داشتم برای سال 98 که سایز 48 بود و چند مدت پیش پوشیدمش خیلی گشاد شده بود و در عوضش یه کت بسیار تنگ و اندامی برای سال 94 داشتم اونو پوشیدم دیدم عه خداروشکر تنم رفت و خوب خودشو نشون داده خیلی خوشحال شدم چون سایز این کت 42 هست و گفتم که باید حتما هر هفته مقدار زیادی از دور شکم و پهلوهای کم بشه اینجوری که داره پیش میره زودی لاغر میشم و استاد چند گام قبل فایلی دیگه دیدم اشتباهی دیگه داشتم اونو برطرف کردم چون شهریورماه با خودم عهد بسته بودم اگه این لاغری با ذهن جواب داد پس تا عید باید اینقدر کم کنم الان این اشتباه رو کنار گذاشتم و برگشتم به افکار گامهای اوایل با همون حس و حال گفتم دیگه عجله ای نیست و به مرور به اندام متناسبی خواهم رسید اما همچنان به وزن و سایز کردنم ادامه داده بودم و از امروز با دیدن این فایل تصمیم گرفتم نگاهمو از روی وضعیتم برمیدارم چرا چون تا الان نتیجه خوب گرفتم تا آخر عمرم هم نتیجه عالی خواهد داشت پس وقتی خوب متناسب بشم مشخصه نیاز نیست مدام وزن کنم و اندازه بگیرم و خداروشاکرم که در این مسیر هستم و هر روز به آگاهی هایم اضافه میشه و حتی حتی حتی حتی لحظه ای پشیمون نشدم و نمیشم از این که در این مسیر هستم و دارم با لذت ادامه میدم چرا با لذت؟چون همه چی میخورم محدودیت ندارم فشار ورزش رو ندارم خوردن دمنوش های بدمزه رو ندارم استرس دوباره چاق شدن و کالری شمار کردن رو ندارم عذاب وجدان ندارم و خیلی راحت میتونم در مقابل نخوردن چیزی که دوست ندارم و سیر هستم بگم نه میییییییییل نداااااااااااارم.

      استاد یه چیزی تعریف کنم همعروس من ورزشکار هست یعنی مربی فیتنس هست مدام هم مشغول خوردن چایی سبز و تخم کتان و غذاهای کم کالری هست و مدام ورزش داره چند شب پیش منو دید گفت خوب جمع و جور شدی میگم اگه داری رژیم میگیری بی‌خیال شو بیا باشگاه من ثبت نام کن چون مشخصه 15 کیلویی هنوز اضافه داری با ورزش راحت تر لاغر میشی گفتم نه من از همین روشی که خودم هستم راضیم و خداروشکر از سایز 50 و 48 به سایز 42 رسیدم و همچنان تا رسیدن به سایز 38 ادامه داره گفت چه روشی یه مکسی کردم گفتم هیچی همه چی میخورم اما کم به ندای ذهنم گوش میدم هر اندازه ذهنم اجازه بده و بتونم میخورم یکم هنگ بود گفتش متوجه نشدم چی میگی اما تا کی میخوای کم بخوری بلاخره خسته میشی بعدم باردار بشی باز چاق میشی گفتم نه من دیگه باردار هم بشم چاق نمیشم روشمو دوست دارم و موفق هستم باهاش گفت یعنی چی قرص میخوری کم اشتها شدی گفتم نه دارم میگم که به نجوای لاغری ذهنم توجه میکنم خندید گفت چی داری میگی چون شما گفته بودین برای هیچکس توضیحی ندین من هم مجبور شدم بخندم و بگم هیچی ولش کن آره دارم رژیم میگیرم.

      استاد هر روز بیشتر از روز قبل سپاسگزارم از خداوند و شما بخاطر این مسیر زیبا خسته نباشید حق نگهدارتون.

      \"🌷\"/
      \"🌷\"/
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/10 12:36
      مدت عضویت: 1406 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 444 کلمه

      سلام و درود 

      لاغر شدن اراده نمی خواد  اما   آموزش و درک کردن و به اجرا درآوردن اونا  حتما اراده  می خواد ، حتما تصمیم قاطع می خواد حتما عشق و انگیزه می خواد .

      یک‌مفهومی از دیروز به اینور  خیلی قوی در ذهنم  داره  گسترش پیدا می کنه .

      اونم اینکه  بدن هوشمند من در هر لحظه داره  چربی پس میده ۲۴ ساعته  داره  کار می کنه خسته هم نمیشه  کافیه من توجهمو  از چاقیم بردارم  به آینده هم فکر نکنم  چون آینده من  با افکار ، حالات ، احساسات و اعمال زمان اکنون من  شکل می گیره ….اینکه بدن من دایم در حال سوخت و ساز چربی های انباشته شده اس خیلی احساس خوبی بهم میده  یعنی بدن من به طور اتوماتیک و هر روز در حال لاغرتر کردن منه ….من می بینم و متوجهم که دایم پوست و‌موی من چرب میشن  همیشه هم به همه  هم اینو می گفتم که  من پوست خیلی چربی دارم  یکروز در میون باید موهامو بشورم  بدنمو بشورم  حتی گوشم چند وقت یکبار پر از جرم میشه و می گیره حتی بارها برای شستشوی گوشام  دکتر رفتم پرسیدم چه کنم این اتفاق نیفته  میگه کاریش نمیشه کرد پوستت از نوع خیلی چربه  اما وقتی چندین سال پشت سر هم گوشمو بخاطر گرفتگی  شستشو دادم  خسته شدم و دنبال یه راه طبیعی و خونگی گشتم تا اینکه یک بار کیلیپی دیدم از یکی از اساتید طب سنتی که نسخه رفع گرفتگی گوش رو توضیح داد و‌گفت کافیه سه شب پشت سر هم دو قطره روغن زیتون توی هر گوش بچکونی   جرمهای ناشی از چربی و آشغال  رو در خودش حل می کنه و گوش باز میشه  وقتی اجرا کردم نتیجه گرفتم اولها عصبی بودم‌از چرب بودن و چرب شدن زود بزود پوستم چون اینو عامل گرفتگی گوشهام می دونستم و با تنفر و خشم از این حالتم یاد می کردم  ولی حالا میفهمم که  بدن من چه سیستم راحت و آسونی داره برای دفع چربی های زاید زیر پوست ….

      حالا احساس خوبی دارم  می دونم که هر روز دارم لاغرتر میشم چربی ها با تنفس ۲۴ ساعته ،  با چرب شدن ۲۴ ساعته پوست و‌موهام  و دفع چربی ها از طریق سیستم گوارش داره از بدنم خارج میشن  فقط کافیه  به اندازه بخورم و چشم از خوردن های احساسی بردارم  و رفع هر مشگلی رو نخوام با خوردن جبران کنم  فراموش نکنم غذا منبعی است‌از انرژی که  اگر برای رفع گرسنگی به اندازه خورده بشه  همه اش تبدیل به انرژی میشه و مصرف میشه و چیزی ذخیره نمیشه  پس بدون اینکه گرسنگی بکشم و یا از خوردن بترسم فقط و فقط با به اندازه خوردن کمک بزرگی به دفع چربی های زائد می کنم و براحتی لاغر میشم‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/10 09:19
      مدت عضویت: 1406 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 347 کلمه

      سلام و درود 

      موضوع :  سختی اراده کردن برای لاغر شدن

      برداشت من :

      توضیحات مفصل فایل آموزشی اراده برای لاغری سخت از اراده برای چاق است به من کمک میکنه تا درک بهتری از عملکرد ذهن و جسم در چاق شدن و لاغر شدن پیدا کنم و باور کنم لاغر شدن نیاز به اراده برای لاغری نداره بلکه نیاز به آموزش صحیح و دقت در انجام تمرینات و استمرار داره  .

      من یاد گرفتم  :

      اراده برای لاغری داشتن موضوع بسیار مهمیه که مانع ذهنی بسیاری از افراد چاق برای لاغر شدن می شه .و سپس یاد گرفتم که  لاغر شدن  اراده  نمی خواد که ما بخاطر نداشتنش خودمونو  سرزنش کنیم ،لاغری  آموزش لازم داره  یک آموزش  مرتب و منظم با احساس خوب  با توجه نکردن به جسم فعلی و چشم برداشتن از نتیجه نهایی …

      آموزش لاغری با ذهن به من میگه  در زمان حال زندگی کن  همین اکنون نه به گذشته نگاه کن نه به آینده ….

      در صورتی که ما عادت کردیم که غم گذشته ارو بخوریم و به نواقصش فکر و توجه کنیم هی مرتب در زندگیمون تکرارش کنیم و بخاطر این توجه منفی  از بدبختیای گذشته، باز هم از همون جنس  برامون اتفاق میفته   من نوعی پنجاه و خورده ای عمر از خدا گرفتم و همیشه یا غم گذشته ارو خوردم یا ترس از آینده داشتم  که چی ما بخوا بشه ….

       چاقی فعلی   نتیجه اعمال و رفتار و افکار گذشته ی منه  …و نباید بهش کاری داشته باشم باید به حال خودش رهاش کنم .

      توجه به لاغری تمام و کمال و یک‌جسم کاملا متناسب  رو هم باید رها کنیم اون در آینده اتفاق میفته  و باید پروسه اش طی بشه   می مونه  توجه به اکنون و زمان حال ،    این حالت مهمترین‌چیزیه که  باید بهش برسیم  که خیلی هامون موفق نمیشیم که توجهمونو بدیم به اکنون و زمان حال …اسمشم به خودشه  زمان حال ،زمان حال یعنی عشق دنیارو کن و حالشو ببر وگرنه اسمش می شد یه چیز دیگه …

      هر کی موفق بشه که در زمان اکنون زندگی کنه  و حالشو ببره  برگ برنده دستشه و به هدفش صد درصد می رسه …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/09 13:56
      مدت عضویت: 1406 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,542 کلمه

      کنفرانس یکی از موضوعات لاغری با ذهن در قسمت هدیه سایت تناسب فکری  با عنوان :

                 ♤♡♤♡♤♡♤

      چرا اراده برای لاغری سخت تر از چاقی است؟

                ◇♧◇♧◇♧◇

      استاد از طرح سوال به این شکل و توضیح مفصل می خوان آخر سر به ما ثابت کنن که لاغر شدن هیچ نیازی به اراده نداره  بلکه نیاز به آموزش و استمرار در این مورد داره ▪︎

        خوب حالا می ریم برای اثبات این‌موضوع مهم ▪︎

                      ●○●○●○

      بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارن از اینکه اراده برای لاغری ندارن احساس بدی پیدا می کنن.▪︎سوالات زیادی در ذهن افرادی که چاق هستن درباره اراده لاغری نداشتن ایجاد می شه

      چرا نمی توانم لاغر شوم؟

      چرا اراده برای لاعر شدن ندارم؟

      چطور انگیره برای لاغر شدن پیدا کنم؟

      چرا به راحتی چاق می شم ولی برای لاغر شدن باید انقدر سختی بکشم؟

      چطور انگیزه لاغری را در خودم ایجاد کنم؟

      و بسیاری سوالات دیگر که ناشی  از احساس  عدم توانایی در لاغر شدن افراد است▪︎

                  □●□●□●

      چرا برای فرد چاق لاغر شدن سخته ؟

                  □●□●□●

      هر بار که برای لاغر شدن اقدام کنم و به هر دلیل نتونم مسیر خود برای لاغر شدن را ادامه بدم احساس یاس و ناتوانی برای لاغر شدن در ذهنم پررنگ تر می شه▪︎هر بار که تصمیم بگیریم لاغر بشیم و از هر روشی اقدام کنیم اما نتیجه نگیریم یا از ادامه دادن روش لاغری خود خسته بشیم علاوه بر اینکه انگیزه لاغری در ما کم رنگ تر می شه اعتقاد و باور ما نسبت به این که چاق شدن آسونه ولی لاغر شدن سخته  پررنگ تر می شه▪︎

      علت اینه چاقها احساس می کنن اراده برای لاغر شدن ندارن  این نیست که  انسانهای ناتوانی هستن بلکه از عملکرد ذهن و جسم بی اطلاعن ▪︎

      همه افرادی که چاقن برای چاق تر شدن عجله نداشته اند بلکه بسیار نگران و مضطرب بوده‌اند که مبادا چاق‌تر شوند اما همه این افراد برای لاغر شدن به شدت عجله دارند.▪︎

                   ○○●●○○●●

      هر بار که فردی برای لاغر شدن اقدام کنه و به هر دلیل نتونه مسیر خود برای لاغر شدن رو ادامه  بده احساس یاس و ناتوانی برای لاغر شدن در ذهنش پررنگ تر می شه ▪︎

      هر بار که شما تصمیم بگیری لاغر بشی و از هر روشی اقدام کنی اما نتیجه نگیری یا از ادامه دادن روش لاغری خود خسته  بشی  علاوه بر اینکه انگیزه لاغری در شما کم رنگ تر می شه  اعتقاد و باور شما نسبت به این که چاق شدن آسانه ولی لاغر شدن سخته پررنگ تر می شه▪︎

      علت اینکه افراد چاق اراده برای لاغری ندارن این نیست که واقعا انسان های ناتوانی هستند بلکه به این دلیل است که از نحوه عملکرد ذهن و جسم اطلاعی ندارند.▪︎

      همه افرادی که چاق هستند برای چاق تر شدن عجله نداشته اند بلکه بسیار نگران و مضطرب بوده‌اند که مبادا چاق‌تر شوند اما همه این افراد برای لاغر شدن به شدت عجله دارند.▪︎

                  ☆☆☆☆☆☆

      عجله برای لاغری داشتن به شکل قابل ملاحظه ای اراده لاغری شما را تخریب و باعث رها کردن روش لاغری شما خواهد شد.▪︎

                    ☆☆☆☆☆

      از  اونجا که ما برای چاق شدن از روش خاصی استفاده نکرده ایم یا تصمیم قاطع نگرفته ایم که باید تا فلان تاریخ به چه وزنی برسیم،‌ عجله ای برای رسیدن به خواسته خود نداشته ایم و به همین دلیل خیلی آسون و بدون توجه به زمان چاق شدن به مرور چاق تر شده ایم.▪︎

      اما هر بار که تصمیم گرفته ایم لاغر بشیم چون از روشی که برای ما تعیین کرده اند اقدام کرده ایم،‌ عجله داشتیم که زودتر نتیجه بگیریم به دو دلیل :

       درستی روش لاغری برایمان ثابت شده یا احساس خوشایند موفقیت در لاغر شدن را تجربه کنیم.▪︎

                       ◇◇◇◇◇

      چرا برای جسم ما چاق شدن آسونه؟

                      ◇◇◇◇◇◇

      از آنجایی که جسم ما برای چاق شدن و لاغر شدن از سیستم هوشمندانه خودش استفاده می کنه توجهی به عجله ما برای لاعر شدن نداره ▪︎

      عدم آگاهی ما از نحوه عملکرد جسم برای لاغر شدن سبب می شه که بعد از چند روز که برای لاغر شدن تصمیم گرفته ایم و سعی می‌کنیم روش لاغری که در پش گرفته ایم به خوبی انجام بدیم  ،‌ اما چون نتیجه خاصی از تلاش روزانه خود کسب نمی کنیم به مرور ،  اراده برای لاغری را از دست داده و لاغر شدن را رها می کنیم.▪︎

      هربار که فرد چاق برای لاغر شدن اقدام می کنه و نتیجه مطلوب کسب نمی کنه بیشتر احساس می‌کنه اراده برای لاغری نداره ▪︎. و این در حالیه که برای لاغر شدن نیاز به اراده نداریم همانطور که برای چاق شدن توجهی به اراده خود برای چاقی نداشتیم.▪︎

      وقتی صحبت از اراده برای لاغری می شه  به این معنی است که فرد باید تلاش کنه بر خلاف میل و علاقه خود رفتار کنه ▪︎تلاش کنه  بر خلاف میل و اشتهای خود برای خوردن ،  گرسنگی رو تحمل کنه ▪︎.تلاش کنه  بر خلاف علاقه خود برای ورزش کردن و عرق ریختن،‌ تا میتونه  تجرک داشته باشه و عرق کنه ▪︎تلاش کنه تا برخلاف علاقه خود برای خوردن دارو یا دمنوش های لاغری هر طور که شده در روز چند مرتبه از دارو یا دمنوش استفاده کنه ▪︎اراده برای لاغری در ذهن بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارن به معنی مبارزه با علایقشونه▪︎ از اونجایی که محروم کردن خود از لذت بردن از زندگی کار سخت و طاقت فرساییه ،‌به هر مقدار که افراد اراده برای لاغری در خود ایجاد کرده باشن و از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کرده باشن نمی تونن به رویای لاغری خود دست پیدا کنن▪︎

                      ♤♤♤♤♤♤

      لاغری با ذهن تنها روشی است که برای لاغر شدن با آن نیاز به اراده برای لاغری ندارید.▪︎

                     ♤♤♤♤♤

      در دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها شما از همان مسیر و طریقی که ذهن و جسم شما برای چاق شدن استفاده کرده برای لاغر شدن استفاده می کنید.▪︎اگرعقیده داریدکه چاقشدن آسونه  و لاغر شدن سخته به این دلیله که روشی که برای چاقی در پیش گرفته اید کاملا ذهنی و بر اساس عملکرد جسم شما بر اساس دستورات مغزی شما برای چاق شدن بوده به همین دلیل خیلی ساده و بدون تحمل رنج و سختی چاق شده اید.▪︎

      جسم ما برای انجام هیچ عمل مربوط به خود سختی و رنج متحمل نمی شه ▪︎

      جسم شما برای طپش قلبتون که در تمام لحظات عمر شما تکرار می شه  سختی و رنج نمی کشه▪︎

      جسم شما برای میلیاردها بار پلک زدن در طول عمر شما متحمل سختی و رنج نمی شه▪︎

      جسم شما برای میلیارها سلولی که در طول عمر شما تولید میکنه سختی و رنجی متحمل نمی شه.▪︎

      به دلیل اینکه جسم شما برای چاق شدن متحمل سختی و رنج نمی شه شما عقیده دارید چاق شدن آسونه  چون پروسه ای کاملا درونی و هوشمندانه اس▪︎

      وقتی شما تصمیم می‌گیری با استفاده از روش هایی بیرونی مانند رژیم گرفتن،‌ ورزش کردن،‌ دارو خوردن یا هر طریق دیگری جسم خودتونو  وادار به لاغر شدن کنید،‌ تلاشتان  برای محبور کردن جسمتان برای لاغر شدن کاری سخت و طاقت فرسا و البته بی هوده اس به همین دلیل شما تصور می‌کنید اراده برای لاغری ندارید در حالی که لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به اراده نداره ▪︎

      لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به برنامه ریزی ذهن برای لاغری دارد.▪︎

                   ♧♧♧♧♧♧♧

      برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن چگونه است؟

                       ♧♧♧♧♧

      وقتی ذهن شما برای لاغر شدن برنامه ریزی بشه  ،‌مغز شما دستورات چاقی خود را متوقف و سپس دستورات لاغری را صادر می‌کنه  و به همین دلیل به مرور رفتارها و واکنش های شما تغییر می‌کنه و در نهایت این تغییرات سبب متناسب شدن شما میشه ▪︎

      و در آن صورت است که شما حتما خواهید گفت لاغر شدن چقدر آسونه ،‌ چقدر لذت بخشه  و چقدر سریع اتفاق افتاد.▪︎چرا که در این روش شما می آموزید توجه خود از چاقی را بردارید و به رویای خود که لاغری است توجه کنید.▪︎وقتی به آنچه اکنون از بودنش رنج می کشید توجه نکنید،‌ خودبخود اراده برای لاغری در شما تقویت می شه ▪︎ به راحتی هر روز مراحل لاغر شدن را طی می کنید و پس از مدتی متوجه می شید که بدن شما بدون سختی و رنج در حال تغییر وضعیت از چاقی به لاغریه ▪︎این تجربه لذت بخش را همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای لاغر شدن اقدام کرده اند تجربه کرده اند و اگر شما هم از اضافه وزن و چاقی رنج می کشید می تونید از این مسیر ساده و لذت بخش که نیاز به هیچگونه اراده برای لاغری نداره اقدام کنید و مانند دوستان زیادی که تصاویر برخی از آنان در آلبوم شگفتی سازان موجود ه به رویای لاغری خود برسید.▪︎

      همچنین برای ایجاد اشتیاق و انگیزه در خود می تونید توضیحات تصویری دوستانی که از این مسیر ساده و لذتبخش به رویای لاغری خود رسیده اند بارها تماشا کنید تا باور کنید میشود همانطور که ساده و راحت چاق شده اید،‌ این بار ساده و راحت لاغر شوید▪︎

      اراده برای لاغری داشتن موضوع بسیار مهمی است که مانع ذهنی بسیاری از افراد چاق برای لاغر شدن می شه ▪︎

      توضیحات مفصل فایل آموزشی اراده برای لاغری سخت تر از اراده برای چاقیه به شما کمک میکنه تا درک بهتری از عملکرد ذهن و جسم در چاق شدن و لاغر شدن پیدا کنید و باور کنید لاغر شدن نیاز به اراده برای لاغری نداره بلکه نیاز به آموزش صحیح و دقت در انجام تمرینات و استمرار داره.▪︎

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/11/18 23:28
      مدت عضویت: 1245 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,181 کلمه

      سلام و درود دوستان پرانرژی و شاد و متناسب 

      چرا اراده برای لاغری سخت تر از چاقی است ؟

      اراده برای لاغری یعنی عدم توانمندی در لاغرشدن حالا از کجا به وجود اومده!؟همون روزهایی که با روشهای مختلفی سعی داشتیم لاغر بشیم و نتیجه ما مقطعی و کاملا رضایت بخش نبود و اول انگیزه و اشتیاق را از دست می دادیم و بعد ناامید می شدیم با یک عالمه سئوال تو ذهنمون که چرا لاغر نمی شم ؟چرا انگیزه ندارم ؟چرا لاغر شدن سخته ولی چاقی آسون ؟!و در نهایت شکست می خوردیم و هربار بیشتر باور می کردیم که لاغر شدن سخت است .

      ما برای چاق شدن عجله نداشتیم فقط مضطرب و نگران بودیم از چاق تر شدن ولی برای لاغر شدن خیلی عجله داریم و عجله کردن اراده لاغری را تخریب می کند و باعث می شه نتونیم روش لاغری را ادامه بدهیم و در نهایت رها می کنیم 

      برای چاق شدن تصمیم قاطع نگرفتیم ولی برای لاغری تصمیم می گرفتیم چون عجله داشتیم و دلیلش این بود که برای چاقی با یک روش خاص و هوشمندانه آسون چاق می شدیم (روش ذهنی)اما برای لاغر شدن دیگران برای ما یک روشی در نظر می گرفتند و ما می خواستیم ثابت کنیم که در این روش موفقیم و تصمیم می گرفتیم و عجله می کردیم و چون مسیر اصولی و صحیح نبود وبعد از مدت کوتاهی نتیجه ای هم رخ نمی داد ما ناامید می شدیم و باز باورمون قویتر می شد که لاغر شدن سخته !…

      چاق شدن یا لاغر شدن ما ربطی به اراده ما نداره فقط ربط به شناخت خودمون نسبت به عملکرد ذهن و جسممون داره.

      اراده در ذهن ما یعنی تلاش برای اینکه خلاف علاقه مندیهات رفتار کنی یعنی برخلاف میل و اشتها یا علاقه مندیت با محدویت زندگی کنی !…و حس بدی منتقل می کنه حس فشار و به زور جابه جا کردن چیزی یا جنگ و مبارزه …

      و اینکه بخوای اراده کنی که لذت نبری خیلی کار سختیه !..

      جسم ما بسیار هوشمند هست و طی تمام سالهایی که زنده هستیم برای تپش قلبمون یا میلیاردها بار پلک زدن در روز یا نفس کشیدنمون خسته نمیشه و رنج نکشیده با همون برنامه ذهن ما  چاقی به راحتی در جسم ما شکل گرفته است .

      در برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن توجه از چاقی برداشته میشه و میره به سمت لاغری و وقتی به آنچه که هم اکنون از بابت بودنش رنج می کشی اصلا توجه نمی کنی خودبه خود اراده لاغری در ما تقویت میشه .

      اما همین موضوع اراده داشتن در ذهن افراد مانعی است که نمی زاره لاغر شوند و باید اصلاح بشه باید بدونیم ما اصلا برای چاقی اراده نکردیم و در روش ذهنی هم به هیچ عنوان نیاز به اراده لاغری نداریم و فقط باید ذهنمون برای لاغری برنامه ریزی بشه وموانع ذهنی برای لاغر شدن را برداریم خودبه خودی و خیلی آسون ما لاغر میشیم .

      نقشه ذهنی لاغری از قبل در ذهن ما وحود داره مثل سلامتی و شادی که اورجیناله و جسم ما هربار در تلاشه که خودش را به حالت طبیعیش برسونه بارها جراحت های پوستی را ترمیم کرده و یا سلولسازی صورت گرفته و حتی خیلی از باکتریها را بدون اینکه متوجه بشیم از بدن ما دفع می کنه ولی این ما بودیم که نادانسته و ناآگاهانه دلالیلی برای چاقیمون در ذهنمون طبیعی کردیم و در بخشهای وجودیمون و به خصوص جسممون اختلال ایجاد کردیم .

      بارها با همون رژیمهای سخت با روزه گرفتن بدون سحری با پیاده روی های دوساعته با خوردن افشرده لیموو زیره ۵ کیلو از اضافه وزنم را با تلاش فراوان طی دو تا سه هفته کم می کردم اما در عرض سه روز تا یک هفته سریع به جایگاه اولم بر می گشتم هربار تصمیم محکمتری می گرفتم (تصمیم کبری😄)و بیشتر خودم را وزن می کردم که کنترل بیشتری داشته باشم ولی نتیجه همون بود واقعا چرا !؟…

      چون تو ذهن من چاقی برنامه داشت و آسون بود چون در ذهنم مدتها برنامه ریزی شده بود و آموزش دیده بودم بارها تکرارش کرده بودم و دستورات از مغز برای چاقی صادر می شد .چون هر سایزی که بودم آینده را نمی دیدم که خودمو با چاقتر شدنم مقایسه کنم و توجهی نداشتم و روند چاقی بهتر پیش می رفت و خیلی راحت چاقتر می شدم  .

      اما برای لاغر شدن هرروز این جسم را بارها میبینی تو آینه تو حمام موقع لباس پوشیدن و موقع خرید لباس به وقت قدم زدن توی شیشه مغازه ها یا سایه ای که باهاته و تمام خاطرات و نظرات دیگران .دائم باهاش برخورد داری و دائم داری توجه می کنی که چی شد ؟پس چرا تغییر نکردم !؟و این چرا چرا ها آدمو داغون می کنند .اگر زمان هم دخیل بشه که هیچی دیگه!..چندروز گذشته !چندروز مونده ؟!؟ خسته میشی و مسیر را رها می کنی .

      دلیل اینکه خیلی از افرادی که اضافه وزن دارند و باشگاه می روند واما خسته می شوند و ادامه نمی دهند همینه که بارها هرروز تو آینه خودشون را میبینند یا میروند روی ترازو و خودشون را محک می زنند و وقتی میبینند هیچ تغییر جسمی نداشتند خسته می شوند و ناامید و مسیر را رها می کنند .

      اشتباه اینه که من به چیزی که نیست فکر کنم یعنی انتظارم خیلی از خودم بالا باشه و این باعث میشه از جایگاه امروزم ناراضی باشم و موفق نمی شم مخصوصا افرادی که روی خودشون کار می کنند باید اختلاف سرعت ذهن را با جهان مادی در نظر بگیرند وگرنه از خودشون شکست می خورند .سرزنش ها و خودتخریبی ها و جنگ با خود عامل بارها شکست خوردنه .

      مثلا همینی که امروز هستم تا مدتی قبل آرزوم بوده اگر هم بهم می گفتند که شما دیگه چاق تر نمیشی از خوشی بال در میاوردم اما الآن هرروز منتظرم باربی بشم و دائم به خودم چرا چرا می کنم ؟!و این یعنی تنفر از چیزی که هستم و یعنی نارضایتی و حال بد .. قدرت دادن به چاقی و توجه به چاقی  خیلی خطرناکه چون باعث میشه خسته بشم راضی نباشم و ذهنم لذت نبره همکاری نمی کنه و مسیر را رها می کنم 

      باید بتونیم توجهمون را از جسممون بر داریم و نگاهی به وضعیت فعلی نداشته باشیم .

      هر چقدر هم نیروی امید داشته باشیم یا تصور و تجسم ،این نیرو زورش به واقعیت که هرروز جلو چشممونه نمی رسه .

      من چندروزه با خودم میگم فکر کن داری تحقیقات علمی انجام می دی و لذت ببر از آموزش مثل همونروزایی که برای درس و مدرسه یه موضوعی که علاقه داشتیم وانتخاب می کردیم و تحقیق می کردیم و اصلا به نتیجه اون تو زندگیمون کاری نداشتیم 

      ذهن ما هر لحظه میتونه جهش داشته باشه به حال خوب یا فلان تصویر اما جسم برای تغییر پروسه را باید طی کنه زمان لازم داره .

      اگر هرروز افکار مناسب داشته باشیم و محتویات آموزشی دریافت کنیم تآکید می کنم هرروز هرروز چه بخواهیم و چه نخواهیم لاغر می شیم 

      مثل زمان چاقی که هرروز و هرروز افکار و رفتار مناسب چاقی داشتیم و خودبه خودی و آسون چاق شدیم .

      هر چقدر از زمان آموزشهای ذهنی بگذره چرخه لاغری آروم آروم از حالت کند به حالت روان در میاد .

      پس اراده بی اراده 😉

      با لذت و رضایت حتما لاغر میشیم 

      خدایا شکرت 

      عاااشقتم  ❤️

      سپاس و درود بر شما 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/10/14 11:50
      مدت عضویت: 1455 روز
      امتیاز کاربر: 6767 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 670 کلمه

      سلام استاد عزیز ودوستان همراه

      اینکه چه وقت یه موضوعی هدفمون وآرزومون میشه ؟

      جواب : وقتی که اون رو نداریم ونمیتونیم احساس خوبی که بهمون میده رو تجربه کنیم .

      مثلا :  چه وقت متناسب شدن آرزومون میشه :

      جواب :وقتی اون رو نداریم 

      واحساسمون در موقع نداشتن چیه ؟

      احساس خوبی نیست .باعث میشه بیشتر به چیزی که داریم یعنی چاقی توجه کنیم و هرتوجهی یعنی که بیشتر خواستن از جهان .

      حالا میخواهیم متناسب بشیم باید چی کارکنیم؟

      بهش توجه نکنیم تادراثر بی توجهی ما کمرنگ بشه و بره.

      حالا چطور با این وضعیت چاقیمان که همه جا همراه ماست توجه نکنیم ؟

      حتی تو آینه میخاهیم سر ووضع خودمان رو درست کنیم میبینیمش. از تنگ شدن لباسها میبینمش . احساس سنگینی بعد غذا میبینیمش. از حرف و حدیث دیگران میبینیمش و ناخواسته حواسمون سمتش میره .وبهش توجه میکنیم 

      خوب حالا که توجه یه لخظه سمتش میره . بلافاصله توجه رو از روش برداریم و به چیز دیگه فکر کنیم .

      چون از یک طرف داریم وقت میزاریم وفایل های لاغری با ذهن رو گوش میدیم تمریناتمون روانجام میدیم و…

      نمره توجهمون مثلا میشه ۲۰

      بعدش به وضعیتی که الان هستیم و با چالش هایی که درطول روز با این چاقی داریم برمیخوریم و اگه توجه مون بره سمت چاقی وازش بدمون بیاد  نمره توجهمون میشه ۲۰_

      وتمامی تلاش اون روزمون رو خنثی میکنه .

      بعدش اون موقع میگیم که یا من بی ارادم اینهمه لاغر شدن و من نتونستم . یا میگین این دوره هم بیخوده و جواب نمیده .

      ولی اگر هوشیار باشیم و در طول روز توجهمون رفت سریع هوشمندانه حواسمون رو ببریم سمت یه چیز دیگه .توجه به چاقی کم میشه و ما کم کم به هدفمون میرسیم .

      من وقتی خودمو تو آینه میبینم خوب ناخواسته توجهم یک آن میره که هنوز چاقم . سریع حواسم رو میبرم به قسمتی از اعضای دیگم میگم خدایا شکرت که موهای سرم پرپشته .

      خدایا شکرت بدنی سالمی دارم . خدایا شکرت قدم بلنده و..

      از بس این کارها رو میکنم باورتون نمیشه عاشق خودم شدم منی که ازخودم بدم میومد الان عاشق خودم شدم .وبه هر بهونه ای برای خودم کادو میخرم😃

      همین چند روز پیش که خواهرم هیچ کس رو قبول نداره در زیبایی وهمش ایراد میگیره . جلوی من پیش مامانم از زیبایی من میگه و هی میگه . ومن از هرکسی میشنیدم باورم میشد الا خواهرم . 

      پس برمن ثابت شد که این خودمون هستیم که به خودمون برچسب میزنیم . 

      وگرنه خاهرم هرموقع منومیدید اول ازهمه به شکمم نگاه میکرد وایراد میگرفت ولی همون آدم الان میشینه یه ساعت ازم تعریف میکنه .واصلا از چاقیم هم هیچی نگفت . 

      پس اگه میخایم لاغربشیم بایستی افکار چاقی رو که سراغمون میاد ودرجسم ماهم هست سریع عوضش کنیم واین کار رو مرتب انجام بدیم کم کم راه حل های مختلف میاد سراغمون که بهمون کمک میکنه چطور به چاقی کمتر توجه کنیم و متوقفش کنیم .

      ما که تواین مسیرهستیم واستاد داره با جون ودل کمکمون میکنه پس خودمون هم یه کم همت کنیم و به نتیجه برسیم و لذتشو ببریم .

      به خدا منم که اوایل سه چهار ماه اول دوره لاغری بهم خیلی از طرف اطرافیانم فشار وارد شد متلک میشنیدم من فقط تلاشم رو کردم احساسمو خوب نگه داشته باشم و اصلا واکنشی به حرفاشون نشون ندم . وسکوت کردم .

      چون هرچی میگفتم اونها هم چیزی داشتن که بگن و این باعث توجه بیشترم میشد.  فقط سکوت . سخته اما میشه .

      کم کم همون آدمها بعد سه چهار ماه دیگه هیچی بهم نگفتن و الان از زیبایی و جوان ترشدن من میگن .

      داداشم میگه راستشو بگو چی کارکردی ؟ ومن هرچی میگم من هیج کاری نکردم باورشون نمیشه که نمیشه .

      البته پیش خودمون باشه همون کاری که جلو آینه میکردم همون کار رومیکردم و میکنم .یا

      هرخواننده ای وصف عشق میکنه احساس میکنم خطابش به منه .همین کارها . 

      الان خیلی سایز کم کردم واین رو از لباسهام متوجه میشم و من لایق این کاهش وزن بودم چون خودم آگاهانه افکارم رو تغییر میدادم .وآموزشها رو دنبال میکنم

      آموزش امروز مثل همیشه فوق العاده بود استاد .

      مرسی که اینهمه وقت میزارین .

      اینها همش چگونه زیستن هست . 

      چون میشه همین آموزشها رو درجنبه های دیگه زندگی هم پیاده کرد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/09/02 17:28
      مدت عضویت: 1666 روز
      امتیاز کاربر: 28551 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,646 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیزم 

      تمام تلاش استاد در این دوره ها این هست که  به ما بگه لاغر شدن آسان هست  البته .لاعری زمانی آسان هست که از طریق ذهن شروع بشه و موانع رو بردارید .

      کلا جسم ما همیشه در حال تلاش برای بهبود شرلیط خودش هست و برای بهبود خسارتی هست که به ان وارد شده و چاقی خسارتی هست که نادانسته به بدن خودمون وارد کردیم دررواقع نادانسته  منظور این هست که هر کدوم از ما کلی دلیلی بیرونی اوردیم که به خاطر کم تحرکی و اشتها و ارث و ژنتیک و تیرویید و … پذیرفتیم که   طبیعیه   ما چاق بشیم و کار اینطور برای ما خیلی سخت میشه چون میگیم دیگه کاری از دست ما برنمیاد تقصیر فلان عامل هست مثلا مزاجم سرد هست و یا …. ولی اینها نیست اینها همه عواملی هست که درذهن ما  وجود داره و مانع لاغری ما میشه .

      در ذهن خیلی از افراد چاق شدن  آسان و لاغری  سخته  هست(وای  حتی نوشتن این جمله  برام سخته و بارها تصحیحش کردم تا نوشتم  چون من یاد گرفتم چاقی سخته و لاغری اسونه و حالا برعکس باورم باید بنویسم یه مقدار  برام سخته و اشتباه تایپ میکنم ) و  اما من در گذشته با کلی رعایت و محدودیت لاعر میشم اما راحت در طی یکی  دو هفته اون مقدار برمیگشت اخه چرا ؟؟؟چطوری هست ؟؟؟این فقط به فرمول داره که باید بشناسیمش .

      من وقتی در روند چاق شدن هستم میخوام به چیزی برسم که اصلا  وجود نداره و جسم ما چون میخواد به سمت چاقی حرکت کنه که در ذهنش وجود نداره راحت میرسه چون به سمتی میره که اون رو نمیبینه راحت میرسه و راحت مسیر رو  طی میکنه تا اینکه بعد از چند وقت متوجه میشه کلی وزن اضافه کرده ولی بازم برای چاق تر  شدن حرکت اسون هست چو ن نمیبینه و حرکت میکنه ولی همین فرد برای لاغر شدن به خاطر اینکه چاقی جلوی چشمش هست حرکت به سمت متناسب شدن براش سخت میشه چون در هر لحظه داری چاقی رو با چشم  و گوش و پوست تنت لمس میکنی پس وقتی هر روز چاقی رو  در ایبنه میبینی و یا خودت رو وزن میکنی و همش داری به وضعیت چاقی توجه میکنی خب لاعری برات سخت میشه  و  حرکت کردن  به سمت تتاسب سخت میشه ..

      من خودم  یادم میاد این اواخر که همش رژیم سخت و ورزش سنگین داشتم  و شده بودم پایه ی ثابت در ورزشهای ایروبیک و زومبا و فیتنس  در خونه ترازو  نداشتم و با  ترازو ی باشگاه هر از گاهی  خودم رو وزن میکردم و متوجه میشدم اضافه کردم  و  سریع میرفتم سراغ محدودیت و رژیم سخت تر از طرف کارشناس و کلی با زجر کم میکردم و این اواخر که بیشتر  میخو استم مراقبت کنم چون خیلی نوسان وزن داشتم کارشناس تعدیه گفت باید داخل خونه ترازو داشته باشی و هر هفته خودت رو وزن کنی و اگر وزنت تغییر کرده بود سریع فلان رژیم رو با شدت بگیر و هر چقدر بیشتر این کار رو میکردم لاغری بیشتر از من دور میشد و زجر و ناراحتی من بیشتر میشد .و من واقعا خسته شده بودم و در ذهنم این نقش بسته بود که چاقی آسونه و لاعری  سخته .و هر چقدر زمان میگدشت من راحت تر چاق میشدم اما به لطف خدا از وقتی وارد این دوره ها شدم تمرکزم رو از روی چاقی اندامها و خودم برداشتم و خیلی راحت با لذت و شادی  و ارامش و حال خوب و ازادی من کلی ریزش سایز و وزن داشتم و واقعا نمیدونم جی شد که اینچنین متناسب تر شدم اتفاقا چند روزی هست من لباس های جدیدی داخل خونه میپوشم که تازه خرید کردم و هر کدوم رو میپوشم تقریبا از بالاتنه چسبان هست ولی از روی شکم کاملا آزاد هست و شکم من داخل اونها  پیدا نیست و اتفاقا داشتم فکر میکردم چی شد که من اینطور شدم واقعا سایزم اینقدر تغییر کرده ؟؟؟؟اخه در گذشته شکمم از تمام قسمتهای بدن من جلوتر بود و همیشه در لباسها حس میشد حالا خدا رو شکر خیلی جمع شده نمیگم نیست ،هست  ولی بسیار کوچیکتر شده و نمیدونید چه حسی دارم  سراسر شوقم و بارها در ایینه از دیدن خودم لدت بیشتری میبرم که اینقدر قشنگ جسمم رو دارم خلق میکنم و  بارها میگم چقدر لاغر شدن به این روش آسان هست و لذت بخش هست چقدر من آروز داشتم همچین اندامی داشته باشم تازه  الان من در کمال ازادی و لدت و حال خوب و شادی این اندام زیبا رو دارم که واقعا چیزی فراتر از ارزوی خودم هست که فقط این به خاطر لطف خدای عزیزم هست که من رو وارد این مسیر کرده اتفاقا  من به عنوان شخصی که بعد از مدتها  در سایت هستم به جرات میگم چاقی الان برای من خیلی سخت تر هست چون دیگه نمیتونم زیاد بخورم و هر وقت یکم حتی یک یا دو لقمه بیشتر خوردم بدنم به شدت واکنش نشون میده حالم بد میشه  و سنگینم و انگار غدا ها داخل گلوی من گیر میکنن و  حتی نمیتونم حتی یه لیوان چایی بخورم و همش احساس بدی دارم و حتی  درد شکمی اونم در معده ی خودم دارم و اینها واقعا از سخت بودن چاقی و رفتارهای چاق کننده هست که به شدت از اونها بدم میاد اما  هر وقت به اندازه  نیازم میخورم حالم خوبه و سبکم انگار هیچ فشاری در هیچ نقطه از بدنم حس نمیکنم و از اینکه  خیلی  با خودم خوب رفتار کردم خوشحالم و لدت میبرم .

      البته بگم من از وقتی وارد این دوره ها شدم اینطور تعییر کردم تا قبل از اینکه وارد سایت بشم همیشه پرخوری میکردم و همیشه هم انگار گرسنه بودم و بیشتر اوقات هم دجار شکم درد میشدم اما ربطش میدادم به اینکه معدم کوچیک شده و همیشه میگفتم چیکار کنم  اشتهای من زیاده که همیشه من میل به خوردن هم دارم و اینقدر پرخوری میکنم و جالبه همیشه این رفتارهای خودم رو توجیه میکردم ولی حالا اگاهم که خودم مسول چاقی خودم هستم و با رفتارها و عادتهای و باورهای  نادرستم  باعث چاقی خودم شدم  و  اما الان تمام تلاشم این هست که بهتر رفتار کنم .

      برای منی که دارم روی خودم کار میکنم  باید بدونم بین تغییر 

      حالات جسمی از چاقی به لاعری خیلی فرق هست تا بین تعییر حالات روحی از عصه به شادی و یا از نگرانی به ارامش و …. پس بدونید اگر داری روی خودت کار میکنی و  حالت بهتر شده ولی نتایج در زندگی تو هنوز نیست خسته نشو و ناامید نشو  بدونید که این اختلاف سرعت هست و نباید شما رو گول بزنه و نباید به چیزی  که هست توجه کنیم تا ناامید بشیم  و به شدت این شرایط برای افرادی که میخوان لاعر بشن هست پس  با این کار خودت از خودت شکست میخوری چون همش داری به چاقی خودت در ایینه توحه میکنی و یا به چاقی خودت  در لباسها توجه میکنی یا در حرف مردم توجه میکنی ولی شکست میخوری اگر میخوایی موفق بشی باید این نگاه رو از روی خودت برداری باید بدونی با این کار  فقط از لاعری دور تر میشی حالا هی تجسم کن ولی زور تجسم به این حال تو که  با دیدن خودت در ایینه بد میشه نمیرسه حالا هی تو تجسم کن فایده نداره پس آگاه باشید به چیزی که نیست ایمان داشته باشید و بدونید به اون میرسید و امیدوار باشید .من خودم  دوباره میگم که باورم قویتر بشه  این اندام الانم رو  با این همه ازادی و رهایی و حال خوب و اسانی و لدت  اگر کسی در گدشته میگفت  باور نمیکردم و حتی در ذهنم نمیگنجید و اصلا فکرش رو هم نمیکردم ولی الان به لطف خدا و استاد دارمش پس میشه هنوزم لاعر تر بشم هنوزم ایده ال تر بشم هنوزم با عشق و لدت و خوشحالی به لاعری بیشتر برسم تا به وزن دلخواهم برسم تازه در کنار تمام اینها که به دست اوردم برخلاف گدشته ی خودم چهره ام رو از همیشه بیشتر دوست دارم و صورت بسیار زیباتر و شاداب تر و وجوانتر ی دارم که نه تنها خودم بلکه اطرافیان هم به من میگن و خودم در  عکسها میبینم که چقدر خوش فرم و زیباتر شده واقعا تناسبی و جسمی و چهره ای که الان دارم فوق العاده برای خودم رویایی هست بماند که موهای پرشت و بلند و عالی هم دارم که واقعا در کنار تمام این محسنات بینظیر هست و پکیج من رو رویایی تر کرده بازم خدا رو شکر به خاطر همه چیز و این راه عالی و بینظیر که با اون اشنا شدم .من تمام تلاشم همین هست که  فقط نگاهم بر روی زیباییها و اندامهایی از خودم باشه که در این مسیر لاعر تر شدن من بارها به لباسهام که از ناحیه ی شکمم ازاد هستن نگاه میکنم و خداوند رو شکر میکنم و از شدت  خوشحالی در پوست خودم نمیگنجم من به این راه ایمان صد درصد دارم و با حال خوب و تمام انرزی که دارم در این مسبر حرکت میکنم هنوزم دوست دارم متناسب تر بشم مخصوصا از قسمت رانها ی خودم ولی میدونم نباید روی اونها تمرکز کنم و مدام در ایینه بهشون توجه کنم همینطور که شکمم و بقیه ی اندام های من لاعر تر شدن اونها  هم لاعر میشن اگر بهشون توجه نکنم و فقط باید  اهسته و پیوسته مسیرم رو ادامه بدم  در  این صورت چه بخوام چه نخوام من لاعر تر میشم .

      متناسب شدن به دلیل تکرار هر روز افکار مناسب و تمرینات داده شده  هست وای من عاشق این سبک  خوردن و زندگی کردن و فکر کردن و .. هستم .

      و اما چاقی حاصل تکرار هر روز افکار نامناسب و رفتار نامناسب هست پس هر چقدر ناراحت باشی و گریه کنی فایده نداره خودت باید تعییر کنی تا جسمت تعییر کنه و هیچ ربطی به هیچ چیز نداره .

      بازم میگم عاشق  این راه  هستم و برای رویاهای خودم ارزش قایلم و تا زندم تلاش میکنم تا به اونها برسم و از خدا میخوام اینقدر زنده بمونم تا  بهشت  رو در این دنیا  هم تجربه کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/06/18 22:28
      مدت عضویت: 1277 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 654 کلمه

      با سلام به استاد عزیز ودوستان گرامی ، 

      خوب خیلی خوشحالم که دوباره به جمع دوستان برگشتم ،وفرصت دوباره دست داد که شروع کنم به نوشتن ،البته مدت یک ماهی کنار دخترم در سفر بودم واونو در به دنیا آوردن فرشته کوچکش همراهی می کردم وبا داشتن فرزند دیگرش واقعا زمان کم می آوردم ولی با اینحال از گوش دادن به فایلها وخواندن نوشته دوستان غافل نبودم وخودم را جدا نمی دیدم فقط کمی کندتر شده بودم وهمچنان حال واحساسم خوب بود.خوب علت این رفتارم هم ،تعهدی بود که از بدو ،ورودم به این دوره به خودم داده بودم که به وظایف وتکالیفم برای رسیدن به هدفم کوتاهی نکنم ، وچقدر خوب است که ما همیشه به قول وقرارهایمون پایبند باشیم واین یکی از رموز موفقیت است. 

      امروز با گوش دادن به این فایل استاد عزیز ،باخودم فکر می کردم که من برای رسیدن به خواسته هام ،اراده نکردم بلکه نقطه امید واطمینان واشتیاقم ،قوت من بود دررسیدن به خواسته هام ،همه ما هرزمان که دارند وسختی خواسته ای را دنبال کردیم بیشتر از آن دور شدیم ولی هرزمان که درارامش وسکون گذروندیم بیشتر موفقیت نصیبمون شد.! وخوب که فکر کنید همینطور بوده، بطور مثال من خیلی همیشه سعی می کردم که از سن نوجوانی برم آمریکا ، وهرچه سعی می کردم نمیشد که نمیشد ! چون حرص می زدم بی تاب بودم، انگار می خواستم تمام زور خودمو بزنم که برم ولی راه‌ها به روی من بسته تر می شد ! ویادوست داشتم خانه ام را بکوبم ومشارکت کنم وشبانه روز حرص می خوردم وفکر می کردم وباخودم شب تاصبح قدم می زدم وفکر می کردم ،وبا افراد درجه یک قرار می ذاشتم وباز یک مشکلی پیش می آمدو نمیشد! و خیلی از این مثال‌ها در کل زندگی نه تنها من بلکه درزندگی خیلی‌ها اتفاق افتاده وحاصل هم نداشته چون در همانحال وروزگار  خوب که توجه کنیم ،ترس وناامیدی از نشدنها ونداشته هابیشتراز داشته هاوشدنیها بوده!

      در رسیدن به لاغری  هم ما با عذاب ورنج چون تلاش می کردیم نتیجه ای هم نمی گرفتیم واگر هم نتیجه می گرفتیم هیچ وقت ماندگار نبوده ! 

      من آنقدر از زمانی که با کارذهن ناخودآگاه در این دوره آشنا شدم وحس وحالم خوب شده وروزبه روز آگاهتر وامیدوارم وشادتر شدم و در آرامش بیشتری سی می کنم ،اتفاقهایی که برام می افته باورنکردنیه ، از همه لحاظ چه مالی ،چه شغلی وچه در امر لاغری  ،واین بگم که داشتن حال واحساس خوب راز موفقیته 

      توجه نکردن به شرایط بد وگذر کردن وصبوربودن ،انسان را به راحتی به مقصد دلخواه می رسونه، من برای اینکه چشمم به اندامم نخوره در هنگام خواندن میثاق نامه سعی می کردم بیشتر به چشمام توجه کنم وببینم که اشتیاقم در چشمانم برای لاغرشدن موج می زنه؟ ویا ازدیدن خودم دراینه لذت می برم یا نه، ؟!

      تنها چیزی که بیشتر درطی روز توجه می کردم ومی کنم احساس خوبم هست که هیچ موضوع وشرایط ویا حرفی آنرا خدشه دار نکنه ،خیلی با خودم درصلح وآرامش سر می کنم ،وخیلی امیدوارم که این چندکیلوی باقیمانده را که دقیقا نمی‌دانم چقدر است ! از بین خواهد رفت ،چون حق طبیعیه منه که سالم ومتناسب وزیبا باشم ، بهرحال خواستم بگم به قول استاد برای لاغرشدن  نیاز به هیچ اراده ای نیست حتی برای ثروتمند شدن ،موفق شدن ،ویا هرکاری اگر آروم وصبور باشی و ویارویایی هم درسر داشته باشی با تکرار این آموزش‌ها وفایلها ونوشته های بسیار آموزنده اش مطمئن باش به هدفت می رسی ، کافیه که باور کنی وباورکنی که تولایق بهترینها هستی ،وخودتو دوست داشته باشی وبه خودت عشق بورزی ،

      استادعزیز من این حال خوبم وآرامشم را مدیون شما هستم باگوش دادن به فایلهای ارزشمندتان ،هر چه بیشتر به اعماق ذهنم فرو می روم ،در می یابم که به حق من خودم درهر جایی از زندگیم ودرهر حالتی که هستم ،خودم وتنها خودم خالق آن زندگی هستم . پس تمام سعی وکوشش من دراینست که با احساس خوبم بدوراز هر ترس ونگرانی امیدوار باشم که هرآنچه که بخواهم می شود .

      روزو روزگار برشما وهمگی دوستان خوش!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هانیه
      1400/06/01 00:37
      مدت عضویت: 1130 روز
      امتیاز کاربر: 12738 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,062 کلمه

      به نام خدایی که راه رو نشونم میده

      سلام به استاد عزیز و دوستان همراه

      چه فایل عالی و خوبی بود…دیدن این فایل بعد از فایل “چرا لاغر نمی شوم؟” واقعا بی نظیر بود…تکمیلش کرد و توی ذهنم کلی چراغ روشن شد..کلام شما انگار حرف دل منه…همه چیزش قابل لمس و قابل فهمه و با پوست و گوشت و استخونت درکش می کنی …چه گره ها که باز نمیشه …خدایا شکرت…

      استاد این جمله تون توی متن قبل از فایل “وقتی صحبت از اراده برای لاغری می شود به این معنی است که فرد باید تلاش کند بر خلاف میل و علاقه خود رفتار کند.” همه داستان لاغر نشدن منه بخدا…خب طبیعت و سرشت خدایی ما میخواد که از زندگی لذت ببره و حس و حالش  خوب باشه.. میل و علاقه ش به سلامتی، زیبایی, عشق و احترام و همه خوبی هاست…یکی از لذت های دنیا هم خوردنه خب…لذتی که بهمون گفتن تا ازش لذت ببری لاغر نمیشی…و باید اراده کنی که نخوری، اراده کنی که پیاده روی کنی، ورزش کنی، عرق بریزی، اون کارهایی که دوست داری رو انجام ندی و اون کارهایی رو که دوست نداری انجام بدی…در این صورت کلی لیبل با اراده و با همت بهت می خوره و حس غرور بهت دست میده…اما تا کی میشه با سرشت و طبع جنگید؟ تا کی میشه مخالف آب شنا کرد؟ یه جا می بری و کم میاری…حتی اگه نصف مسیر رو شنا کرده باشی ، یه جایی خسته میشی و برمیگردی به مسیر راحت و روتین و در جهت آب شنا می کنی و میگی: به جهنم که به اون مقصد نمیرسم…مقصدم رو کلا عوض می کنم…به جاش جون نمی کنم تو مسیری که دوسش ندارم و هموار نیست

      قبلا توی کامنتها نوشته بودم که نجاتم دادین از سالها سرزنش خودم که من بی اراده و ضعیفم که نمی تونم به هدف نهایی لاغریم برسم…اما حرف شما به جونم نشست که ما اگه ضعیف و بی اراده بودیم اونهمههههه رژیم های سخت نمی گرفتیم…مشکل از اراده ما نیست…مساله از نگاهمون به اراده ست…درست گفتین اراده یعنی تلاش برای رفتار برخلاف میل و علاقه که خب انصافا هم سخته دیگه که مثلا دلت پیتزا میخواد اما مجبور باشی سالاد بخوری…وای که چقدررر هم بخاطر این رفتارهای برخلاف میل انجام دادن، از اطرافیان امتیاز و تشویق گرفتم…هربار که غذای جمع رو نخوردم و زود پاشدم از سر سفره و یه پاتیل سالاد رو به جای غذایی که بقیه داشتن، می خوردم کلی توجه و تحسین می گرفتم که باریکلا! چه اراده ای داری تو!! یادمه مادر شوهرم به شوهرم گفت: یاد بگیر از هانیه چه اراده ای داره!! و همین تشویق شدن، این مساله رو توی ذهن من جا انداخت که میخوایی توجه و تحسین بگیری، پس پا بذار روی امیالت و قحطی بده به بدنت و مدال بااراده ترین فرد فامیل و دوست و آشنا و همکار رو بنداز گردنت! چه خوب که نوشتم و به این پی بردم…یکی از ترمزهای ذهنیم پس همینه! من باور کردم که باید با سختی و تحمل کردن خیلی چیزا لاغر بشم تا از طرف دیگران این جملات رو دریافت کنم….اون سالهایی که لاغر میشدم خیلی زیاد این جمله رو از اطرافیان و همکارا می شنیدم…و باورم شده بود که منی که بجای ناهار یک لیتر آب هویج می خورم واقعا کار خارق العاده ای می کنم و انسان توانمند و با انگیزه و با اراده ای هستم که برای رسیدن به هدفم چشمم رو بستم به غذاها …توی سفر هرچیزی نمی خورم و صبح پا میشم ورزش می کنم و ….چقدر من رو مثال می زدن…یادمه من یه جراحی داشتم و توی رژیم هم بودم و به مشاورم گفته بودم شرایطم رو و توی دوران نقاهتم که تونستم موارد رژیم رو رعایت کنم و تونستم به کاهش وزن مدنظر مشاورم برسم، همکارام می گفتن: واقعا افتخار می کنم بهت که توی این شرایط هم پایبند بودی و استاد خدا میدونه من چقدررر کیف می کردم…البته که می دونم این میل به دیده شدن و تایید و تحسین گرفتن از کمبود عزت نفسه

      و خب حالا که دارم یاد می گیرم: هرچی دلت میخواد بخور و لذت ببر، مغزم ارور میده دیگه! چی شد؟ اینجوری میخوای لاغر بشی؟ اینجوری که هیشکی تحسینت نمی کنه، هیچکس نمی بینه کم بخوری و سالاد و خرما و غذای سالم بخوری…هیچکس نمی بینه که تو گشنگی بکشی و بگی: نه مرسی، رژیمم! تازه بهت میگن: واسه همین آشپزی هاته که چاق میشی دیگه …این فرمون پیش بری، نه لاغر میشی نه تحسین از کسی می گیری…وای چه کشفی کردم تو خودم و همه ش هم از همین یه جمله ای که توی متن نوشتین بود..استاد ممنونم..خدای مهربونم ممنونم

      و اما درباره حرف های بی نظیرتون باید بگم این فایل و فایل قبلی درد بزرگ منه … منی که امید به لاغری دارم اما هربار که جلوی آینه رد میشم و چشمم به خودم میفته یا در حین کارهام شکمم رو می بینم آه می کشم و تو ذهنم میگم: آب میشه؟؟ کوچیک میشه؟ لاغر میشم؟ و ذهن محدود من که قدرت تصویرسازیش خیلی ضعیفه و چه خوشحال شدم که گفتین زور تصور کردن کمتر از اونیه که در واقعیت می بینی …من در طول روز فایل گوش میدم و می خونم و می بینم و می نویسم…چندین بار یه فایل رو می بینم و می خونم و گوش میدم و بعد کامنت میذارم اما هنوز نتونستم با اندامم به صلح برسم و توجهم رو از چاقیم و هیکلم بردارم و اون چیزی که میخوام رو تصور کنم….این به صلح رسیدن با خودم پاشنه آشیلمه که حتما درستش می کنم…مغز و ذهنم رو با فایلها بمباران می کنم تا فرصت مرثیه بافی و فکر کردن و دیدن چاقیم رو نداشته باشم..استاد دریافت هام زیاد بود از این فایل و بی نهایت ازتون ممنونم بابت کلام موثرتون…باید تلاش کنم که نگاه و توجهم به چاقیم نباشه..و بسیار خوشحال شدم که لازم هم نیست تصویرسازی کنم خودم رو تو هیکل موردنظرم..چون این کار برام سخته و کلا ذهن رویاپرداز و تصور خلاقی ندارم…من چون ایده و تصوری از چاقی نداشتم راحت بهش رسیدم و عجله ای برای رسیدن و دیدن نتیجه نداشتم…الانم باید بدون داشتن تصور از لاغری آروم اروم بهش برسم و میرسم…من به بدنم احترام می ذارم و اجازه میدم مسیر رشد و تغییرش رو به موقع طی کنه و تو این مدت من با ذهنم جلو میرم و به قدرت ذهنم ایمان دارم

      خدایا شکر بی پایان بخاطر استاد عزیز …. خدایا شکر بابت آگاهی هایی که دریافت می کنم و ذهن و قلب پذیرام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/03/20 23:34
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,646 کلمه

      گام ۹۰ ،،، سلام عطارروشن و دوستان قدرتمندم در مسیر لاغری با ذهن ،،،، چرا اراده برای لاغری سختر از چاقی ست ؟کلمه اراده برای من یک واژه کاملا آشناست که در خودم به کرات تجربه ش کردم و داشتن این اراده ی  قوی خودمو مدیون چاق بودنم میدونم ، اون روزها هر کسیو میخواستن مثال بزنن میگفتن طرف خیلی اراده داره که تونسته این رژیمو بگیره ،منم که بخاطر شرایط ضعف شخصیت ناتوان درونیم ،دوست داشتم همیشه خودی نشون بدم‌ و بگم که من توانمندم ، با خودم فکر کردم و تصمیم گرفتم آدم پر اراده ای باشم در ورزش کردن ،در رژیم‌ گرفتن و چونکه مدام از طرف دیگران مورد تشویق قرار میگرفتم که آفرین فریده تو چجوری میتونی همش تو رژیم باشی ؟ تو چطور میتونی همش تو ورزش های سخت باشی ؟ و من بهشون میگفتم اراده م قویه و بعد از اون ،شخصیت با اراده من به بیشتر قسمت های زندگیم رخته کرد ، مسئولیت پذیریم بیشتر شده بود ،توی هر کاری ممارست داشتم ،توی تمریناتم پشتکارم قویتر شد ،اوایلش فقط ادای یک فرد با اراده رو در میوردم و بعد به هویت من تبدیل شد ،سالها این راهو ادامه دادم ، و به یک انسان با پشتکار تبدیل شدم ،خواهرم هر وقت میخواد به دوستانش در مورد پشتکار بگه ،* میگه پشتکار یعنی خواهر من * خودم هم میدونم تو این کار موفق هستم ، ولی آخرین بارهاییکه در رژیم و ورزش های سخت بودم ،مثلا ۸ سال پیش که دیگه خسته شده بودم از وضعیت بد جسمی خودم ،ناامید بودم ، از خودم بدم اومده بود و یک آسیب حسابی به دیسک کمر و زانوهام زده بودم  در اثر زیاد کوهنوردی رفتن و ورزش های زیاده  متنوع که اصلا اجازه استراحت به بدنم نداده بودم ،از بس میترسیدم که مبادا چاقتر بشم و دکترم هر گونه تحرکو برام ممنوع کرد و اجازه داشتم فقط تا حمام و سرویس بهداشتی حرکت داشته باشم ، فکر کنید چه بلایی سر من اومد ،شخصی که از صبح زود سالن و باشگاه های متفاوتی میرفت تا غروب و برای خودش برنامه ریزی مشخصی داشت ،به یکباره خونه نشین بشه،  تازه اون موقعی که من بستری شدم برای استراحت توی خونه اردیبهشت ماه بود و من ۱ خرداد امتحان و آزمون مربی گری بدمینتون داشتم ،۸ سال زحمت کشیده بودم برای  ۱ خرداد که آزمون بدم   ولی  مجبور شدم ، خونه بمونم و  استراحت  کنم و بخاطر شرایط سنی م ،اون سال آخرین سالی بود که من میتونستم کارت مربی گریمو بگیرم  و از همون موقع رویایی مربی بودن من تمام شد و همه چیز به دستور پزشگم تعطیل شد ، بخاطر سر شدن شصت انگشت پاهام و هشدار داد برای عمل جراحی دیسک کمر ، دیگه واقعا ترسیدم و همه چیزو رها کردم و ۹ ماه از خونه نتونستم بیرون بیام ، حال روحیم اصلا خوب نبود ،پارتنر های  ورزشیم همگی بهم فشار میوردن که بیام مجدد ورزشگاه ،وقت مسابقات تهران بود ولی من نمیتونستم شرکت کنم😒 از همون زمان دیگه ورزش کردن من تعطیل شد( که البته الان ۲ ساله مجدد ورزشمو شروع  کردم ) و به همراهش رژیم هم کنار گذاشتم و منکه باور به رژیم و ورزش داشتم ، اضافه وزنم شروع شد ،ترس ها در من غوغا میکرد ولی نمیتونستم راهی براش پیدا کنم ،پس تصمیم گرفتم بزنم بر طبل بی عاری ،انگار تمام اون اراده من برای شروع رژیم و ورزش جدید در من کشته شده بود ،مسائل جانبی بیشماری ،فشارهای زیادی بمن تحمیل میکردن و انگار ذهن من قفل شده بود روی ناراحتی ها، تو همون دوران وارد دوره های روان درمانی،ان ال پی و کتاب خریدن و کتاب خوندن شدم ، تضادها اذیت کننده شده بود و منو  هول میدادن برای تغییر ،،، دلم اصلا نمیخواست وارد رژیم خاصی بشم ،دلم آزادی میخواست ،دلم نامحدودی میخواست ،دلم یه وجود آروم میخواست که میدونستم در رژیم و محدودیت یافت نمیشه ،پس به چاقتر شدنم ادامه دادم ، تا ۱سال و نیم پیش که دیگه دوستانم بهم میگفتن فریده چاق شدی😐 یجورایی لجبازی میکردم با خودم و تن نمیدادم به راه و کار زور ،ولی بلخره مغلوب چاقی شدم و به پیشنهاد دوستم وارد رژیم سختی شدم 😭 دوست کلاس رقصمم باهام همراه شد و با هم رژیمو شروع کردیم ،انقدر حال و احساسم بد بود که شب قبل از اینکه رژیمو شروع کنم رفتم شیرینی فروشی ، ۲ کیلو زولبیا، بامیه و شیرینی خامه ای خریدم ،گفتم بخور فریده که میدونم حالا حالا ها باید زجر بکشی ،۱۵ روز از رژیم گذشت ،دیدم وزنم داره میریزه ولی حالم خوب نبود ،هر روز باید غذای خاصی میپختم ،دتاکس های مختلف باید سر ساعت های متفاوت درست میکردم و میخوردم ،همه جا باید غذامو میبردم وووووو یه روز به خدای خودم گفتم خدایا من هیچ اراده ای برای ادامه این راه تکراری ندارم ،حتما راهی هست که تو میدونی که مسئله من چیه ،چرا هر کاری میکنم بازم چاق میشم‌،کمکم کن ،  بدلیل اینکه من از قبل هم در دوره های ذهنی بودم و اون زمان هم،  داشتم کتاب شکستن عادت های کهنه از دکتر جودیسپانزا رو میخوندم که بصورت علمی توضیح میده در مغز ما چه میگذره  که ارتعاشات ما تغییر میکند ، انگار تو مغزم دینگ کرد که اگر همه اینها علمیه و درسته و من میتونم با تغییر نورون های مغزی م ،مسیرهای جدید نورونی بسازم و با تکرار، این نورون ها در مغز من چسببده میشن‌ ، پس من میتونم مسیرهای جدید لاغری هم بسازم 😊 یدفعه از جام پریدم  گفتم آره باید راهی باشه و بعد سرچ کردم و نوشتم آیا میشود با ذهن لاغر شد ؟ و در انتها هدایت شدم به این سایت ،، تمام این داستان هارو نوشتم که بگم ،اراده من تو اون ۸ سال واقعا عمل نمیکرد ،یعنی قدرت اراده من هم خسته بود از اونهمه شکست و تکرار شکست و اون اشتیاق  خاموش من در این دوره ها مجدد بیدار شد ، وقتی میخواستم وارد دوره بشم سراسر اشتیاق بودم از حال خوبم مشخص بود راهم درسته ،همیشه میگن راهی که توش حالت خوبه و بوی عشق ،امید و آزادی میده بدونید اون راه درسته ،  اون روز که میخواستم اون رژیم کذاییو بگیرم حالم اونقدر بد بود که کاملا مشخص بود اون راه اشتباهه،،،، ، ،، عجله کردن موردیه که باید از ذهنمون کمرنگش کنیم ،اینکه مدام خودمونو تو آینه چک میکنیم ، مدام لباس هامونو چک میکنیم ،گاهی دوست داریم‌ افراد دیگه ای بهمون بگن که لاغر شدیم وووو  رفتاریه که در ما وجود داره و   باید باهاشون آگاهانه برخورد داشته باشیم و گول عجله رو نخوریم ،به خودمون زمان بدیم ،انقدر روی اضطرار نباشیم ،وقتی در حس اضطرار هستیم یعنی یه چیزی در ما خرابه و باید درست بشه  ،یعنی من خودمو الان دوست ندارم بعدا که لاغر شدم دوست دارم ،یعنی از خودم راضی نیستم  وقتی از خودم راضی نباشم یعنی تو جنبه های زندگیمم مشگل دارم و راضی نیستم ،  وقتی روی اضطرارم دارم به جهان میگم‌ که اتفاقای اضطرار شکل برام بفرست ، وقتی میگم چیزی در من خرابه دارم به جهان میگم برای من هر چی اوضاع خرابه  بفرست ،وقتی حس دوست نداشتنی بودن به جهان میفرستم جهان هم موقعیت های دوست نداشتنی برای من میفرسته ،وقتی به جهان میگم الان از خودم راضی نیستم بعدا که لاغر شدم راضی میشم جهان هم شرایط نارضایتیو میفرسته و میگه هر وقت راضی بودی ،موقعیت های رضایت بخشو برات  میفرستم ووووو  و توجه کنیم که هر لحظه در حال ارسال چه پیامی به جهان هستیم ،آیا راضی هستیم یا ناراضی ،در هر دو صورت ،جهان ،آینه است و همان چیزهارو وارد زندگی ما میکند ، اگر لباس سیاه بپوشیم آینه رنگ سیاه را نشان میده ،پس مراقب احساسات خود باشیم، ، ،،،به چه نکته کلیدی استاد اشاره کردن ،👈اگر عقیده دارید که چاق شدن آسان است لاغر شدن سخت است به این دلیل است که روشی برای چاقی در پیش گرفته اید کاملا ذهنی و بر اساس عملکرد جسم شما بر اساس دستورات مغزی شما برای چاق شدن بوده است ،به همین دلیل خیلی ساده و بدون تحمل رنج سختی ،چاق شده اید 👉 تو این چندین ماه که در حال نوشتن و گوش دادن فایلها هستم ،هزاران بار این جملاتو خوندم و درک کردم ولی گاهی وقتی اگاهیو میشنوم یا جمله ایو میخونم ،یه درک تازه ای ازش میگیرم که با خودم میگم ،آهان ،اینه ،چرا تا حالا بهش این شکلی نگاه نکرده بودم و الان به اون حس رسیدم و میگم آره چاق شدن آسون بوده چونکه برنامه ریزی ذهنم بوده و لاغر شدن سخته ،چونکه راه های قدیم برای من رنج آور بوده و نکته مهمش اینه 👈👈 ****  که اگر برنامه ذهن ما تغییر کنه بسمت لاغری،   ما میتونیم راحت لاغر بشیم ،بدون دخالت عوامل  بیرونی **** فقط کافیه ،مسیرهای نورونی اونها ساخته بشه ،موندگار بشه و به کار بیفته ،اونوقت انگار گوله برفی که میفته تو سرازیری کوه و بزرگ و بزرگتر میشه،، ،چقدر فهم همین آگاهی میتونه درونیات مارو متحول کنه 🤔👌برم امروز باز هم بهش تفکر کنم 😴، اگر ذهنم بپذیره و باور کنه همین مسیرو ، میفتم تو سرازیری 👍 واقعا مگه ما چقدر در طول شبانه روز بفکر نفس کشیدنمون هستیم ،چقدر نگران بودیم و گفتیم بریم یه گالن بزرگ نفس قایم کنیم برای روز مبادا ، چقدر برای قلبمون نگران بودیم و گفتیم آیا قلبمون امروز هم با ما همکاری میکنه ؟ آیا امروز کلیه های من و هزاران ارگان بدن من ،کار میکنن؟ ما به هیچ کدومشون حتی فکر هم نمیکنیم ،    برای چاق شدن خودمون هم نگران نبودیم که مبادا چاق نشیم ،چونکه برنامه ریزی شده داشتیمش ،برامون کار میکرد ،، اون برنامه ریزی به ما فرمان میداد،به ما مشاوره میداد ،که امروز اینو بخور که چاقت  نکنه ،اینو نخور که حتما چاقت میکنه ، الان میتونی بیشتر از حد نیازت بخوری ، وای تمام غذاها چاق کننده هستن حتی اگر کم بخوری ،تو که آب هم بخوری چاق میشی ، تو که ژنتیکت چاقه ،تو استخون بندیت درشته ،تو ۴ سال شیر مادرتو خوردی چاقی ،به  تو دیگه امیدی نیست ، خجالت بکش ببین چقدر چاق تر شدی ، حالا همه نگاهت میکنن و مسخره ت میکنن ، اصلا هیچ کس دوست نداره ، بازم شام خوردی که انقدر بدهیکل تر شدی ، برنج و نون خوردی  وای 😱 ووووووو و هر روز مثل این نجواها در گوش ما خونده و هر لحظه اسم چاقی ،حس چاقی و ترس های بیشتریو در وجود ما تزریق کرده ، با تغییر ذهنیت های متناسب کننده ، مدل مشاوره دادن های درون ما تغییر میکنه ،مثلا اینکه ، ولع خوردن هر چیزیو نداری ،خوردن دیگه  برات موضوع خاصی نیست ، همه خوراکی ها برات یکسان میشن ،میدونی آزادی داری و میتونی انتخاب کنی ، مدام بهت فرمان خوردن نمیده ، گرسنه میشی براحتی غذای مورد علاقتو میخوری و تمام ،دیگه مدام به خوراکی ها فکر نمیکنی ، خوراکی هارو مقایسه نمیکنی، ترس نداری ، حالت خوبه،آرامش داری، گرسنگی نمیکشی که خیلی مهمه  ،لذت میبری ،با خودت آشتی میکنی ،بدن زیبا و نازنینتو نوازش میکنی بجای سرزنش ،صلحه در درونت به بیرونت سرایت میکنه و دنیای جدیدیو تجربه میکنی ،،،توجه نکردن به مراحل چاقی باعث میشه سکان زندگی ما بسمت تناسب اندام حرکت کنه ،،،پیش فرض بدن ما سلامتیه ،تناسب اندامه ،حاله خوبه ،سلول های ما هر روز در حال ترمیم خودشون هستن و این تجربه رو در زندگیمون زیاد داشتیم که هر جای بدن آسیب دیده ،خودش ترمیم شده ،این نشان دهنده سیستم قوی بدن ماست ، بیس بدنمون لاغریه و ما با افکار و عقایدمون روی اون تمیزی هارو آلوده کردیم ،با تمیز کردن ذهن ،شکل متناسب وجود ما نمایان میشه ،،،، تله روزمرگی و بدیهی شدن اتفاقات زندگی ،یکی از اون  تله هاییکه من   زیاد در اون گیر کردم و نمیدونستم چطور باید باهاش برخورد کنم ، یروزی دلم میخواست به خونه و ماشین برسم ،شاید تو رویای خودم هم نمیدیدم ،اتفاقا صاحب خونه و ماشین هم شدم بعد از یه مدت کوتاه برام تازگی نداشتن و دلم یه شرایط بهترو خواسته و مدام از شرایطم گله داشتم  و غر میزدم ،مرتب زندگی خودمو با دیگرانی که بهتر از من بودن مقایسه کردم ، خودمو سرزنش کردم و از خودم و شرایطم راضی نبودم‌، در کل که از جسم و وزنم و مدل بدنم ناراضی بودم و  به بهبودش امیدوار نبودم،،همین الان هم که در شرایط بهتر سایزی هستم متوجه میشم گاهی ذهنم بهم هشدار میده و میگه ،چرا سایز ۴۰ نمیشی ؟ چرا یه تغییر خیلی بزرگ نمیکنی ؟ بجای اینکه از جا و جایگاه سایزی که رسیدم لذت ببرم گاهی منفی بافم منو متوجه سایزهای پایین تر میکنه و موفقیت الانمو نمیذاره ببینم ، همینطور تو شرایط زندگی هم همینطور ،گاهی به خودم میام متوجه میشم منو برده تو اعماق ناخوداگاهم و داره شماتتم میکنه که چرا تو هنوز نتونستی ماشین مدل بالاتری بخری ،یا  همین ماشین و مسائل رفاهیمو بی اهمیت جلوه میده و میگه حالا انگار زندگیت چی هست 😶 و گاهی که میشینم برای خودم فاصله ای که از نقطه مبداء و شروعم گرفتمو میگم و میگم ،ذهنم ساکت میشه و حال من عالی میشه ،یعنی درمانش فقط یادآوری موفقیت هامونه وگرنه ذهن بلده چجوری خوابت کنه و کارشو براحتی انجام بده ،یجوری درگیر یه مسئله ت میکنه که وقتی به خودت میایی میبینی چند ماهه گیری ،، یه روزی اگر بمن میگفتن تو به سایز مورد دلخواهت خواهی رسید ،اونم براحتی و شادی ،بدون رژیم و ورزش ،اصلا باور نمیکردم ولی الان که دقیقا دارم زندگیش میکنم داره برام عادی میشه ،،باید نگاهمونو از روی وضعیت الانمون برداریم و مدام به جسممون توجه نکنیم ،ببینیم یکمی لاغر شده یا نه ،که بازم با نشدنش حالمون بدتر بشه ،انتظار بدتر شدن رو نداشته باشیم ، راه خودمونو با آرامش بریم ،بذاریم بدن هم کار خودشو بکنه ،دخالت نکنیم ،خدارو شکر سیستم  بدن ما بسیار هوشمنده و میتونه به بهترین نحو کار خودشو انجام بده ،، درس امروز :: به جسم و بدن خود توجه بد نکنیم ،دست از سر جسم برداریم ،با وضعیت کنونی ،نتایج آینده مونو پیش بینی نکنیم ،دنبال نتایج نباشیم ،روی اضطرار نباشیم ،حس خوب به خودمون بدیم ،چشم از این بدن برداریم که سالها نابودش کردیم‌، بخدا وقتی که به سایز پایین تر هم میرسیم هیچ گلی بسر این بدن نمیزنیم ،باز هم دنبال چیز دیگه ای میگردیم که باهاش حالمون بد بشه ،این خاصیت ذهنه که هیچ وقت از ما راضی نیست ،پس راهمونو بریم ،اگر با دیدن خودمون در آینه حالمون بد میشه ،فقط صورت خودمونو نگاه کنیم ،به بدنمون نگاه نکنیم ،انقدر کودک درونمونو تحقیر نکنیم ، به خودمون احترام بذاریم ،به خودمون افتخار کنیم که مثل همه آدم ها فکر رفتار و عمل نمیکنیم ،اگر به خودمون افتخار کنیم جهان هم مارو به مسیرهای عالیتر میبره ، ما خیلی متفاوتیم ،پس بفهمیمم که متفاوتیم ،براحتی از تغییرات درونیمون نگذریم ، من ۱ ساله ساعت کوک کردم از ۱۰ صبح تا ۱۰ شب ،هر ۲ ساعت یکبار آلارمش میزنه و من هر دو ساعت یکبار خودمو میبوسم،نوازش میکنم ،به خودم  میگم که بهش افتخار میکنم ،میگم که داره کار خاصی انجام میده ،داره کل  خود قبلیشو خاموش میکنه و یه خوده جدید میسازه که کار هر کسی نیست ،آره کار هر کسی نیست که ساعتها بشینه پای فایل ،نوشتن و خوندن ،کار هر کسی نیست که مثل دیگران فکر نکنه ،کار هر کسی نیست که درک کنه که یه مغز جادویی داره که میتونه مثل کت جادویی براش پول بسازه ،براش بدن متناسب بسازه ،بدن سالم بسازه ،رابطه عالی بسازه ،درک و فهم اینها راحت نیست ولی ما فهمیدیم ،ما درک کردیم و به زودی نتایج ما از در و دیوار برامون میریزه ،اون زمانیکه ما وسیع شدیم ،اون زمانیکه ظرف وجود ما گنجایش اونهمه نوازشو و موفقیتو داشت و چه خوبه عجله نکنیم ،بذاریم اول هویت ما بزرگ بشه ،رشد کنه ،اونوقت ما دیگه کار زیادی نداریم ،شخصیت جدید، مارو میبره اونجاییکه باید ببره ،فقط صبره با آگاهی میخواد که خدارو شکر ما داریم و میدونیم گنج ها منتظر ما هستند 😊 این بود درس امروز من و الان ساعت ۱۱:۳۰ شبه ،من همچنان در تراس نشستم و دارم مینویسم و لذت میبرم از این بارش افکارم 😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/02/14 01:05
      مدت عضویت: 1666 روز
      امتیاز کاربر: 28551 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,163 کلمه

      لاغر شدن خیلی آسان  و راحت هست و اگر موانع لاغری رو برداری روند لاغری  شما خیلی راحت   میشه   اگر ذهنتان مملو باشد از موانع لاغر شدن هر چقدر دارو و قرص و رژیم داشته باشی  اما شما نمیتونید لاغر بشید و به سمت لاغر شدن حرکت کنید .(موانع لاغری من :

       وقتی پیام سیری رو میگیرم ولی ذهن منطقی من میگه کم  خوردی هنوز بخور اینقدر کم که نمیشه  و مجبور به خوردن  چند قاشق اضافه بیشتر از حد سیری  خودم میشم  ولی  مدتی دارم  بهش میگم من چند قاشق  اضافه تر بر نیاز بدنم رو نمیخوام  و اون فشار شکمی رو  بعد از غذا نمیخوام و بهش میگم بدن به شدت کم مصرف هست و با همون مقدار غذا که من احساس سیری میکنم مثلا ۶ قاشق برنج یا ۷ قاشق برنج من تمام انرزی جسمم و سلامتی جسمم  تامین میشه 

       ذهن منفی باف به من میگه برو داخل ایینه ببین لاعرتر شدی و اما من رو محبور به چک کردن مدام خودم در آیینه و لباسها کرده بود اما چند روزی بهش میگم این کار از بی اعتمادی به لاغری خودم به وجود میاد من که اطمینان دارم هر روز دارم لاعر تر میشم چون در مسیر درستم و کلی تغییرات غذایی و رفتاری دارم و تا حالا کلی تغییر سایز و وزن داشتم  پس  این کار رو نمیکنم و برای ذهنم تصویر ذهنی فول اچ دی از چاقی و نافرمی اندام هام درست نمیکنم .

      و یا منفی باف میگه انگار روند لاغری من استپ شده ولی من بهش،میگم  امکان نداره چون این روند لاغری مثل هر روند دیگه در بدن من جریان داره اگر من به جسمم فرصت بدم  با افکار و رفتار درست اون من رو به زودی متناسب میکنه و این حرف خیلی علطه  مثل این هست که بگی ضربان قلب من متوقف شده امکان نداره البته اگر فشار خاصیو یا ضربه ی خاصی  به اون قلب وارد نشه اون کارش رو انجام میده و همچنان ادامه داره پس  اگر با رفتار  و افکار غلط به جسمم ضربه نزنم اون به راحتی لاعر میشه  و لاعری حق من هست و طبیعی جسم من هست .)

      لاغر شدن خیلی راحت و طبیعی و ماندگار هست اگر  از طریق ذهن شروع بشه

      پیش فرض ذهن ما این هست که ما سالم و سلامت باشیم و هر ویروسی وارد بدن ما  میشه و  ما خبر نداریم اون  رو بدن ما رفع میکنه و جسم ما تمام تلاشش رو میکنه برای بهبود و ضعیت  جسمی ما و اون خسارتی که به جسم ما  وارد شده و چاقی هم یک خسارت هست که نادانسته به جسم وارد کردیم چرا نا دانسته چون گفتیم چاقی ما به خاطر  قرص  هست که میخوریم یا  ارث ویا  کم کاری تیرویید هست که  داریم و یا گفتیم  بدن من اینطور تنظیم شدا که چاق باشه اما اینها هیچ کدوم دلیل چاقی ما  نیست اینها همه موانع لاغری من هستن و یکی از این موانع که خیلی مهم هست این هست که در ذهن افراد چاق شدن آسان و لاغر شدن سخت هست و من بارها گفتم من پدرم در میاد تا لاغر میشم و اما  خیلی راحت و یه هویی ۳ یا ۴ کیلو اصافه میکنم و بارها من این بلا رو تجربه میکردم و همیشه  میگفتم  چرا ؟؟( طبیعی ما انسانها این هست که در بهترین حالت جسمی و روحی و  روابط و سلامتی و اعتماد به نفس و ایمان و ارامش و حال خوب و … باشیم و خدا برای ما فقط خیر و خوبی میخواد و هدف ار خلقت ما انسانها این نبوده که  غرق در مشکلات و سختی و بیماری و چاقی و … باشیم پس اگر مشکل  داریم یه جای کار میلنگه چطور ؟در اون زمینه ما باورها ی اشتباه و افکار اشتباه و رفتارهای اشتباه داریم مثل چاقی و باید از ریشه این مشکل رو حل کرد )

       .

      خیلیا خیلی سریع وزن  اضافه میکنن و در ذهن افراد چاق معمولا سوال هست که  چرا چاق شدن سخت و لاعر شدن آسان هست .

      وقتی فرد در روند چاق شدن هست میخواد به چیزی برسه که وحود نداره و اصلا مهم نیست در چه سایز و وزنی هست چون جسم میخواد از وضعیت لاغری  حرکت کنه به سمت  چاقی و چون چاقی رو نمیبینه خیلی راحت به اون میرسه و تمام افراد چاق که از چاقی خودشون ناراحت هستن و از چاقی بیشتر خودشون استرس دارن اما چون اون چاقی رو نمیبینه خیلی راحت هست حرکت به سمت  چاقی و هر روز توجه نمیکنه و خودش رو نگاه نمیکنه تا میبینه بعد از چند روز چاقتر شده  پس برای چاقتر شدن حرکت آسان هست چون نمیینی اون رو  و داری به سمتش حرکت میکنی .

      ولی همین فرد وقتی میخواد لاعر بشه چون چاقی جلو چشمش هست و هر لحظه  اون رو داره میبینه با داخل اینه رفتن و وزن کردن و … در واقع داره چاقی رو با پوست و استخوان لمس میکنه و اینقدر فشار چاقی زیاد هست که تو رو خسته میکنه و ناامید میکنه و برای همین ول میکنه دلیل اینکه افراد باشگاه میرن برای لاغر شدن و اما رها میکنن چون هی داخل ایینه خودش رو نگاه میکنه و میبینه همان طور هست و خسته میشه و رها میکنه و فکر میکنه لاعر شدن سخت هست اما اشتباه میکنه چون خودش داره هر روز به چاقی تو جه میکنه و انگار تکون نمیخوره .ممکنه این فرد چاق چون هنوز لباس براس تنگ نشده و کمربند تنگ نشده راحتتر چاق میشه ولی فرد چاق سخت لاعر میشه چون هر روز به چاقی خودش توجه میکنه و خودش رو وزن میکنه امکان نداره لاغر بشه و خسته میشه و دلیل اینکه در ذهن افراد چاق شدن  راحت هست و لاعر شدن سخته چون برای لاغری  کارهای   های سخت و رنج اور رو  انجام دادیم  چون مدام به چاقی توجه کردیم با وزن کردن و داخل ایینه رفتن و اما ما باید توجهمون رو از چاقی برداریم و روند متناسب شدن  عالی انجام بشه .(سخت ترین مرحله ی لاعری همین قسمتش هست که ما از هر شرایطی که راضی نیستیم و دوستش نداریم  مثل چاقی و یا بیماری و یا فقر و ….روی برگردانیم و به اون  توجه نکنیم و به جاش تمام تمرکز و دقت و حواسمون رو به سمت شرایط دلخواه و خواسته مون ببریم و در اون زمینه اگاهی پیدا کنیم و تجسم کنیم و رفتارهایی مطابق با خواسته داشته باشیم و کلی افکار درست داشته باشیم  در مورد خواسته مون  حر ف بزنیم بنویسیم ویا فایل گوش بدیم   در  واقع باید به چیزی که دوست داریم  توجه کنیم و نمیشه همزمان به دو  سمت مخالف هم  توجه کرد اگر میخواهیم به لاغری توجه کنیم باید به سمت مخالف اون که چاقی هست توجه نکنیم با وزن نکردن با ارام ودن وبا اطمینان داشتن که من میتونم با چک نکردن خودم در آیینه و لباسها با توجه نکردن به مقدار خوردن و کالری شماری نکردن و تفکیک نکردن غذاها و ….. من میتونیم فقط در یک جهت و به سمت لاعری حرکت کنیم و به هدف برسم)

      جسم سرعتش کندتر از ذهن هست و اگر من از امروز تصمیم بگیریم لاغر بشم و انکیزه و اشتیاق پیدا کنم برای لاعری اما جسم که به اون سرعت تغییر نمیکنه و این اختلاف سرعت نباید شما رو گول بزنه مخصوصا برای افرادی که دارن روی خودشون کار میکنن باید اگاه باشن در هر جنبه ای که  مشگل  دارن مثل ثروت و روابط و  کسب و کار و …همین طور هست باید عجله نکنم و  باید به چیزی که نیست توجه کنم و به چیزی که هست و دوستش نداری توجه نکن تا موفق باشی  و پیشرفت کنی .(من باید به این نکته خیلی توجه کنم سرعت تغییر ذهن خیلی زیاد هست و در یک لحظه من میتونم از فکری به فکر دیگه و از حال بد به حال خوب برم اما در جسمم هر اتفاقی بیفته و خسارتی به جسم زده بشه  پروسه ی خودش رو داره تا ترمیم بشه و  نباید عجله کنم چون زمان میبره این قضیه ی  ترمیم کردن   و در این دوره اولین تغییر در احساس ما هست اما شاید زمانها طی بشه تا من به اون اندام دلخواهم برسم و هیچ وقت نباید ناامید بشم )

      تغییر روابط و جسم و … زمان میبره و ما نباید به شرایط فعلی هی نگاه کنم و خسته بشیم که چرا تعییر نمیکنه چرا بهتر نمیشه و  این کار ما رو ناامید میکنه و این شرایط برای ما عداب اور میشه و ما رو خسته و ناامید میکنه ولی یادت باشه این شرایط جسمی تو الان خیلی عالی هست و حالا دوست داری بهتر بشی پس گول نخوری و شکست نخوری البته  از چاقی شکست نمیخوری از خودت شکست میخوری من تصمیم دارم لاغر بشم اما روزی سه یا  چهار بار برم داخل آینه و در لباسها به اندام چاقم توجه کنم باعث میشه از خودم شکست بخورم (من خودم قبلا در اون روزهای سخت رژیم  ارزوم این بود در هر وزنی که هستم حد اقلش ثابت بمونم بارها به اطرافیانم میگفتم و گریه میکردم چرا هی دارم چاقتر میشم با این همه زجر و سختی که میکشم کاش حداقلش این بود که من ثابت میموندم اونم مثلا در اخرین وزن که با این راه اشنا شدم ۷۳ کیلو  بودم و سایز ۴۴  فکر کنم  ارزو میکردم دیگه در این وزن باشم و بیشتر نشم اما امکان نداشت و حالا که دارم  در این مسیر هر روز یک قدم برمیدارم   و تلاش میکنم نمیدونم دقیق در چه وزنی هستم و به نظر خودم در حد ۶۴  کیلو  هستم شاید هم کمتر هستم و هر بار میرم خرید سایز لارج و ۴۰ و یا اگر کشی باشن مدیوم و سایز ۳۸ هم بهم میخوره ولی دوست دارم  بازم متناسب تر باشم و اگر من زرنگ و اگاه باشم تمام تمرکز خودم رو میارم روی این همه تغییر عالی و این همه متناسب شدن تا به نتایج بزرگتر هم برسم )

      اگر تصمیم داری لاغر بشی باید بتونی نگاهت رو از چیزی که الان هست و چاقی  که هست از اون برداری و نمیشه هر روز به سختیهاو رنچ چاقی نگاه کرد و لاعر شد زور تجسم به واقعیت لاعری نمیرسه پس ممکنه تو اینه و یا لباس اندام چاقت رو ببینی و حالت بد بشه و از خودت متنفر بشی 

      ادم میخواد هی نگاهش به وضعیت فعلی باشه و سخته جسم تغییر اینکه  در ذهن خیلی راحت میشه جابه جاشد از حال بد به حال خوب و لی سرعت جسم مثل ذهن نیست و به چاقی توجه نکنید آرام و پیوسته عمل کنید و چه بخواهید چه نخواهید لاغر میشه ( این  یک مانع هست که مدام من به اندام های چاقم مثل رانها و شکمم توجه کنم و اونها رو لمس کنم و بعد تمرینها رو  انجام بدم و اگاهی پیدا کنم و هر چقدر جلو برم اما نتیجه نمیگیریم چون دارم به چاقی تو جه میکنم و میخوام لاعر بشم امکان نداره من هر چقدر تجسم کنم و تمرینها رو انجام بدم ولی زور این کارها به زور  لاعری  نمیرسه و در نهایت من شکست میخورم و مغلوب چاقی میشم من باید بگم هر چقدر رانها و شکم من  چاق هستن هیچ چیزی نیست و چاقی در بدن من زوری نداره و به زودی از جسم من بیرون میره و متناسب شدن همه ی جسم من رو میگیره حتی رانها  و شکم من رو هم متناسب شدن میگیره و من یک متناسب فوق العاده میشم و باید رفتارهام رو با افکارم همسو کنم و برای همچین فکری من مدام داخل ایینه نرم و یا نافرمیهای خودم رو لمس نکنم تا به زودی شگفتی ساز بشم )

      متناسب شدن به دلیل تکرار هر روز افکار متناسب و تکرار هر روز تمرینات هست  .

      چاقی حاصل تکرار افکار و رفتار نامناسب هست حالا هی دعا کن و التماس کن فایده نداره خدا جلوی این رو نمیگره باید خودت  درستش کنی .

      لاعری هم نتیجه ی افکار و رفتارهای لاغری هست با این دوره ها 

      هر چقدر موانع رو برداری آسانتر حرکت میکنید (لاعری من هر روز پر رنگتر میشه چون هر روز دارم به ذهنم میگم من هر عذایی میخورم هیچ قدرتی نداره تو فقط قدرت داری و من رو متناسب میکنی 

      به ذهنم میگم خوردن ترس نداره و زمان خوردن هم ترس نداره و فقط رفتار غذایی  ما ترس داره که چطور رفتار میکنیم 

      من به ذهنم میگم من هر روز  به اندازه نیازم میخورم تا فرصت کنی من رو متناسب کنی 

      من هر روز به ذهنم میگم تو ببین من دارم به سمت لاعری حرکت میکنم چون رفتارهام کلی تغییر کردن پس جسمم رو هم  هماهنگ با رفتارهام کن 

      من به ذهنم میگم  چقدر عالی که لاعر شدن اینقدرراسان هست و خود به خودی بدون سختی و زجر هست مثل نفس کشیدین هست و واقعا من تجربه کردم لاعری از طریق دهن رو که چقدر راحت بوده بدون یختی حالا یه کارهایی داره اما می ارزه به هر روش گذشته ی ما که انجام میدادیم 

      من به ذهنم میگم  لاغر شدن  روند طبیعی جسم من هست و من هر روز دارم با سرعت زیاد به سمت اون میرم و هیچ مانعی بر سر راهم نیست نه قرصها نه کم کاری تیرویید نه اشتهام هیچ مانعی ندارم فقط خودم  مسول جاقی و لاعری خودم هستم  

      من به ذهنم میگم …)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1400/01/30 16:22
      مدت عضویت: 1449 روز
      امتیاز کاربر: 22553 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,450 کلمه

      سلام و درود , استاد عزيز& دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن😊 روز صد و دوم تكرار , فايل چرا اراده براى لاغرى سخت تَر از چاقى است⁉️چاق شدن آسان‼️لاغر شدن سخت‼️🤔 🌟من مى تونم  لاغر بشم , در صورتى كه موانع لاغرى رو در ذهنم بردارم  , و با يادگيرى مداوم , راه و مسير لاغرى با ذهن هموارتر مى شه .🌟 فرمول  چاقى = افكار و باورهاى اكتسابى كه طبق ديده ها و شنيده ها , الگو بردارى كرديم + تكرار  هر روز افكار نامناسب و رفتار هاى نامناسب . لاغرى با روشهاى باى پس معده , دمنوش ها , رژيم هاى غذايى ورزش و خيلى روشهاى ديگه = كار نفسانى = خستگى و كلافگى و تلاش بيهوده در هر كارى , لاغرى بر اساس ذهنى مملوّ از ديده ها و شنيده ها , و بدون هماهنگى و همسو شدن با ذهن ناخودآگاه مثال دور كوه چرخيدنه ! 🌟فرمول لاغرى = افكار و باورهاى طبيعى و خدادادى كه بالفطره در ذهن من وجود داره .  متناسب شدن , بخاطر تكرار هر روز  افكار مناسب + تمريناتى كه در اين دوره ى آموزشى داده شده ,  وقتى هر روز هر روز  , هر روز , با اشتياق , استمرار و تمركز , فايلها رو گوش مى كنم , و تمرينات ش رو انجام مى دم , پيامد آن افزايش روز به روز درك و آگاهى من از قدرت شگفت انگيز ذهنم هست . 🌟تفاوت سرعت جسم با سرعت ذهن رو در نظر داشته باشيد .  ذهن من براى هر چيزى نياز به زمان كافى داره تا با خواسته هاى من هماهنگ و همسو بشه . ذهن جهشى عمل نمى كنه , و شايد يه ذهن آشفته با افكار و باورهاى اكتسابى فراگرفته از اينو اون درست عمل نكنه و از اين شاخه به اون شاخه بپره , در نتيجه بدن هم در روند لاغرى طبيعى قرار نمى گيره , و در مقابل ذهنى كه در مسير  لاغرى با ذهن قرار داره , به طور طبيعى و خودكار بدن  رو در روند سلامتى و لاغرى طبيعى قرار مى ده .  🌟حالا چگونه و چطور باور كنم كه لاغرى آسان ترين كار دنياست !!!بخاطرِ اينكه فرمول هاى لاغرى به صورت طبيعى و خدادادى در ذهن من وجود داره , ولى فرمولهاى اكتسابى چاقى فراگرفته از ديده ها و شنيده ها باعث ضعيف شدن باورهاى ذاتى من شده و حالا من دوباره با رفع موانع ذهنى و محيطى , باورهاى لاغرى م رو احيا مى كنم و  به مرور زمان , آرام آرام پر رنگ تر و قوى تر مى شن .🌟چطور از طريق ذهن , لاغرى شروع مى شه⁉️فقط كافيه موانع ذهنى م  رو بردارم . من فكر مى كنم عدد روى ترازو براى ذهن من مفهومى نداره , اون سالها كه لاغر بودم , هر از چند گاهى خودمو وزن مى كردم , اما وقتى كه خودمو وزن مى كردم , كلمه چاقى , لاغرى , و اضافه وزن در ذهنم نبود , و نگرانى و واكنشى هم نسبت به عدد روى ترازو نداشتم , چون همه چى طبيعى به نظر مى رسيد , فقط مى خواستم بدونم كه چند كيلو هستم , نه براى سنجش چاقى – لاغرى , همين و بس . اما از وقتى كه از مسير لاغرى طبيعى م خارج شدم , هر بار كه خودمو وزن مى كردم , بخاطر اين بود كه ببينم چقدر كاهش وزن داشته ام و حتى اگه 100 گرم يا بيشتر كاهش وزن داشتم , دلخوش بودم , و بر عكس حتى اگه 100 گرم و يا بيشتر , برام عجيب بود و كمى نگران هم مى شدم , همش مى خواستم باور كنم كه  عدد كمتر درسته , و استدلالهاى ذهنى م شروع مى شد كه ممكنه بخاطر ضعيف شدن باترى هاى ترازو باشه , كه عدد ثابتى رو نشون نمى ده ! ممكنه بخاطر اين باشه كه ديروز اون شيرينى ها و بيسكوييت ها رو خوردم , اگه زيادى نخورده بودم , و رعايت مى كردم الان كاهش اضافه وزن داشتم ,  و از اينگونه فكرا …و براى كاهش وزنم بدون شناخت ذهن كه در واقع همه كاره ى بدن است , با نقشه ى ذهنى كه در سر داشتم , در مسير كاهش اضافه وزنم ادامه مى دادم , كه خود اين مسئله يعنى توجه به كاهش وزن براى لاغرى , يكى از موانع ذهنى ست !فقط روى بدن خودم توجه داشتم . نقشه ى ذهنى من خوب پيش مى رفت , اما وقتى مسئله اى مى شد , وقتى نگران بودم وقتى حالم خوش نبود و احساس بد داشتم , وقتى تعطيلى مى شد , وقتى … وقتى … ديگه من ورزش نمى كردم , و رفتارهاى غذايى م هم مناسب نبود . اما در اين مسير با اينكه كلاساى ورزشى م دوباره موقتا بسته شده و من در خونه تمرين مى كنم , اما ذهنم آروومه , و ديگه نگران بسته شدن كلاساى ورزشى نيستم بخاطر اينكه من در مسير لاغرى با ذهن هستم .   🤍 از نشانه هايى كه ذهنم در اين مسير با من همراهى مى كنه , اينه كه خداروشكر وسپاس  در اين مسير طبق تعهد نامه ام از ترازو استفاده نكرده ام , چون معيار لاغرى و خوش اندامى من , عدد كاذب روى ترازو نيست . اگرچه من با ديدن عدد دلخواهم خوشحال مى شم اما ممكنه عدد نشان داده شده بخاطر حالات روحى – روانى من ,  نوسان داشته باشه . پس بهتره كه پاهامو از روى مين بردارم🙃 ذهنم با من ياره چون به من يادآورى مى كنه كه هر روز ساعتى رو در وقت مناسب ورزش كنم .   🤍يكى ديگه از موانع ذهنى م اين بود كه خودمو با افراد چاق مقايسه مى كردم  و همين توجه و مقايسه با افراد چاق تَر از خودم , مانع از توجه به لاغرى و لاغر شدن بود . تازه جالبه كه من قبل از باردارى اولين فرزندم لاغر و متناسب بودم و حتى سالها تصميم مى گرفتم و مى خواستم كه دوباره به همون لاغرى خودم برگردم , اما موانع ذهنى م , توجه و مقايسه ى خودم  با افراد چاق مانعى در ذهن من بود كه منو از لاغرى طبيعى خودم دور مى كرد , خب وقتى مى بينى كه افرادى هستن كه از تو , چاق ترن , و ذهنِ منفى بافم  هم سالها مى گفت , تو كه خوبى ! فلانى رو ببين , اون كه از تو چاق تره , تو خووب موندى🙃و حالا در اين مسير من توجهم به آدماى لاغر اندام و خوش اندام است , و اونا به من  يادآورى مى كنن كه لاغرى بهترين انتخاب است و نه چاقى . 🌟چاق شدن آسونه⁉️  لاغر شدن سخته⁉️اگه هر روز در مسير نباشم ! اگه درست زندگى نكنم ! اگه باورهاى ذهنى مو تغيير ندم ! اگه با اشتياق و استمرار ادامه ندم ! اگه خودمو وزن كنم  ! و به تعهدم پايبند نباشم , چاق شدن آسونه , و لاغر  شدن سخت‼️🌟نكات طلايى اين فايل , من تصميم قاطع گرفته ام كه لاغر بشم , اما بايد بتونم نگاهم رو از روى چاقى بردارم تا با اشتياق و استمرار از مسيرم لذت ببرم . با اجراى ميثاق نامه , ديدن و گوش دادن به فايلهاى اين دوره ى آموزشى , و انجام تمرينات متنوع , توجه و تمركزم رو از روى چاقى بر مى دارم ( چاقى هست , وجود داره ) از نشانه هاى در مسير بودن اينه كه من ديگه نگران چاقى و اضافه وزنم نيستم  و خودم رو هر روز چك نمى كنم ( البته  اين مورد رو تا حدودى رعايت مى كنم )🙃🤍جسم سرعتش كندتر از ذهنه . پروسه ى تغيير جسم با ذهن تفاوت داره , مثال مزرعه , و مراحل كاشت ~~~ داشت🌱~🌱~🌱~ و  بردااااااااااشت🪴🌾كه طى يك فرايند از مرحله ى كاشت , به مرحله  ى داشت مى ريم و زمان بردااااااااااشت مستلزم زمان كافى ست , و  زمان برداشت هر محصولى متفاوته . وقتى طبق برنامه ى مسير ادامه بدم , محصول خوبى خواهم داشت . در صورتى ذهن من با بدنم هماهنگ و همسوست كه افكار و باورهاى من در اين مسير تغيير كرده و در حال اصلاح  باشن , اما در اين ميان بايد مراقب آفت هاى ذهنى م هم باشم , اگه من بخوام به چيزى كه نيس ( لاغرى ) هى فكر و توجه كنم , و اون چيزى كه هست ( چاقى ) باعث نگرانى م بشه ! من موّفق نمى شم با اشتياق و استمرار ادامه بدم . حتى در مسائلى كه در زندگى پيش مى ياد , من تمرين مى كنم ,  به خدا اعتماد كنم و نگرانى مو رها كنم و به خدا بسپارم , و برم دنبال كارايى كه بايد انجام بدم , نه اينكه دور مسئله م بچرخم و همش نگران باشم , نگرانى از آفت هاى ذهنى ست , نگرانى از ذهن منفى باف ( شيطان ) است و آرامش از خداوند . با تشكر فراوان , در آرامش خداوند باشيد🥰💜💙

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1400/01/12 19:02
      مدت عضویت: 1725 روز
      امتیاز کاربر: 15798 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,613 کلمه

      چرا اراده برای لاغری سخت تر از چاقی است ؟ 

      وقتی چاقی واضاافه وزن در فردی نمودار میشود فرد برای کم کردن وزن اضافه قصد واراده میکند چون بطور طبیعی جسم انسان متناسب آفریده شده واین اضافه وزن مثل باری اضافه بر روی جسم میماند وجسم تحمل این بار اضافه را ندارد بنابراین مغز تصمیم به اراده مبگیرد تا این وزن اضافه را از جسم خارج کند اما در این زمان ذهن وارد عمل میشود چون ذهن با این حالت پرخوری به راحت طلبی وآسایش رسیده است وتغییر وضیعیت برای ذهن سخت است اینجاست که جسم وذهن وروح در هماهنگی کامل با هم نیستند وهرچقدر مغز اراده وخواست لاغری کند جسم نمیتواند این اراده را اجرا کند بنابراین فرد چاق اراده برای لاغری را پیدا نمیکند در این موقع روح یا من خود برتر خود را سرزنش میکند ودچار احساس بد وتنفر از خود میشود 

      چه موقع انسان میتواند اراده کند ؟ 
      زمانی که ذهن وجسم وروح در هماهنگی کامل باشد انسان میتواند هر خواسته واراده ایی را جامه عمل بپوشاند  

       زمانی که فرد چاق احساس ناتوانی برای لاغر شدن میکند ‌و فکر اینکه اراده لاغر شدن را ندارد  سوالهای زیادی را در ذهن خود مرور میکند وداشتن این سوالات باعث افسردگی و ناامیدی بیشتر برای فرد میشود 

      چرا نمیتوانم لاغر شوم ؟ 

      چرا برای لاغر شدن اراده ندارم ؟ 

      چطور انگیزه لاغر شدن را پیدا کنم ؟ 

      چرا چاق شدن برای من آسان است ولاغر شدنم اینقدر سخت است ؟ 

      طور انگیزه لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم ؟  
      وبسیاری از این دست سوالات که فرد به ناتوانی بیشتر خود برای لاغر شدن پی میبرد و نا امید میگردد 

      چرا لاغر شدن برای یک فرد چاق سخت است ؟ 

      افراد چاق بارها از روشهای مختلف اقدام به لاغر شدن میکنند ولی هر بار که از روشی شکست میخورند این شکست در ذهن آنها پر رنگ تر میشود ولاغر شدن را امری سخت میدانند چون خود را ناتوان احساس میکنند و بعد از مدتی خسته و فرسوده روش های لاغری را رها میکنند وباز هم دچار یک شکست دیگر برای لاغر شدن میشوند 

      به چه علتی افراد چاق اراده لاغری ندارند ؟  علت لاغر نشدن افراد چاق بخاطر ناتوانی آنها نیست بلکه علت آن این است که این افراد از عملکرد ذهن وجسم آگاهی ندارند وبرای همین شکست میخورند و فکر میکنند اراده لاغری را ندارند 

       زمانی که یک فرد رو به چاقی میرود چون این پروسه به تدریج اتفاق میافتد این فرد برای چاق شدن عجله ایی ندارد  چون این روند کم کم انجام میگیرد وفرد تا مدتی متوجه چاق شدن خود نمیشود ولی بعد از مطلع شدن از چاقی خود بسیار مضطرب ونگران از چاق شدن میشود ومیخواهد خیلی سریع وباعجله این چاقی را ازبین ببرد اما نمیدانند که همین عجله کردن برای لاغر شدن بشدت اراده آنان را تخریب میکند وباعث رهایی آن روش لاغری میگردد 

      کمی برگردیم به زمان گذشته ویاد آوری این که چطور چاقی ما شروع شد 

      زمانی که ما چاق شدیم  از روش خاصی استفاده نکردیم ویا تصمیم قاطع برای رسیدن به وزن بالاتر و تاریخ رسیدن به آن را نداشتیم وخیلی آسان وراحت به مرور زمان چاق شدیم نه به زمان توجه کردیم ونه عجله ایی برای چاق شدن داشتیم اما برای لاغر شدن دقیقا عکس آن را اجرا کردیم اقدام به روشهای گوناگون که دیگران برای ما تعیین میکردند وعجله داشتیم زود لاغر شویم تا درستی مسیر برایمان ثابت شود وبخاطر دیگران میخواستیم لاغر شویم تا به آنها ثابت کنیم که چقدر با اراده هستیم  

      وقتی تصمیم به لاغر شدن میگیریم ومیخواهیم با عجله از روشهای مختلف زودتر به هدف امان برسیم  برای ذهن ما عجله کردن معنایی ندارد  چون بدن ما بر طبق یک سیستم هوشمند کار میکند  منتها چون ما از این عملکرد سیستم هوشمند آگاهی نداریم ومتوسل به روشهای فیزیکی برای لاغر شدن میشویم بعد از مدتی جسمی که تحت فشار این روشها قرار گرفته خسته و فرسوده میشود ودر نهایت روش لاغری را رها میکنیم وآنگاه است که میگوییم ما اراده لاغر شدن را نداریم چون با وجود تلاش های روزمره خود نیتجه دلخواه امان را نمیگیریم وهمین باعث نا امیدی و یاًِس در ما میشود واراده خود را ناتوان میپنداریم 

      افراد چاق فکر میکنند برای لاغر شدن باید تلاش زیادی انجام بدهند بنابراین رو میآورند به تلاشهای فیزیکی مثل ورزش های سنگین رژیم های سخت مصرف داروها وجراحی های مشکل ساز  که تمام این روشها فقط روی فشار گذاشتن جسم کار میکند و جسم باید متحمل این همه آسیب که به آن وارد میکنند بشود وتمام این روشها مبارزه با علایق فرد میشود و فرد باید از خواسته های قلبی خود بگذرد تا نشان دهد چه آدم با اراده ایی است 

      اما حالا روشی وجود دارد که نیاز به اراده نداشته باشد و لاغر شدن آسان بدست بیاد ؟ 

      بله تنها روشی که هیچ به اراده نیاز ندارد وخیلی آسان میشود لاغر شد فقط لاغری با ذهن است  

      در روش لاغری با ذهن ما تحت آموزش های صحیح لاغری با ذهن قرار میگیریم وطبق این آموزش ها اول به آرامش واحساس خوب میرسیم وبعد از یافتن این آرامش میتوانیم به شناسایی فرمولهای چاقی بپردازیم وآنها را پیدا کنیم وبا فرمولهای درست لاغری جایگزین کنیم  وخودبه خود بدون اراده دستورات مغزی ما در رابطه با خوردن مواد غذایی تغییر پیدا میکند وبعد از مدتی به تدریج آرام آرام بدون عجله لاغر میشویم بدون هیچ سختی ورنج لاغر میشویم درست مانند چاق شدنمان که سختی ورنجی برای چاق شدن متحمل نشدیم راه درست لاغر شدن هم این است که هیچ سختی ورنجی را متحمل نشویم وبه راحتی لاغر شویم ما در چاق شدن از قبل  ذهن ما با شنیدها ودیده هایی که داشت برنامه ریزی ذهنی شد وما کم کم چاق شدیم و حالا برای لاغر شدن باید یاد بگیریم برای لاغر شدن از برنامه ریزی ذهنی که در پیش فرض ذهن ما موجود است استفاده کنیم تا لاغر شویم پس برای لاغر شدن احتیاج به برنامه ریزی ذهنی داریم 

      برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن چگونه است ؟ 

      زمانی که تحت آموزش ذهنی قرار میگیریم  ومتوجه میشویم علت چاقی ما در ریشه افکار ماست نه در جسم ما  بواسطه این آموزشها شروع به شناسایی فرمولهایی میکنیم که از اوان کودکی به گوش وچشم ما رسیده است واین دیده ها وشنیده ها به صورت فرمول در ذهن ما جای گرفته وبه صورت کد های تعیین کننده دستواراتی برای مغز ما صادر میکنند وبعد تصاویری از چاقتر شدن در ذهن ما شکل میگیرد واین تصاویر عادت ورفتارها غذایی را تغییر میدهد و چاقی در جسم بوجود میاید  همین روند برای برنامه ریزی ذهن لاغر ی هم میتواند تاثیر گذار باشد زمانی که ذهن را تحت آموزش قرار میدهیم فرمولهای درست را به جای فرمولهای اشتباه میگذاریم وآنقدر باید در این کار تکرار واستمرار داشته باشیم تا این فرمولها از ذهن آگاه وارد ذهن ناخودآگاه ما شود بعد از آن مغز دستور توقف چاقی را میدهد و با تکرار واستمرار در آگاهی های جدید ذهنی فرمولهای بیشتری را وارد ذهن ناخودآگاه میکنیم به مرور این فرمولها کد بندی میشود وطبق آن کدها دستوراتی به مغز صادر میگردد و مغز تصاویر لاغری از ما را در خود شبیه سازی میکند وطبق این دستورات وتصاویر دستور خوردن ها تغییر پیدا میکند بدون هیج اراده کردنی برای نخوردن به راحتی ما نمیخوریم چون دیگر حرص و ولع خوردن نداریم و به راحتی وآسانی جسم شروع به لاغر شدن میکند  وذهن برنامه ریزی میشود برای لاغری به همین راحتی 

      تمام سعی در آموزش لاغری با ذهن براین است که باور لاغر شدن آسانترین کار دنیاست در ذهن فرد چاق به جای لاغر شدن سخت است جای بگیرد وبا بزداشتن موانع لاغری به راحتی میتوان لاغر شد 
       زمانی که موانع لاغری در ذهن زیاد باشد با هیچ روشی نمیتوان لاغر شد ولاغر ماند فقط از طریق ذهن میتوان این موانع را از میان برداشت چون نقشه لاغری از پیش در ذهن ما وجود دارد و روح ما دوست دارد که ما متناسب باشیم  ودلایل زیادی برای ذهن میاوریم که چاقی را منطقی وطبیعی کنیم وهمین دلایل میشود موانع لاغر شدن  وما از تناسب که خواسته روح ماست خارج میشویم  وبه سمت چاقی پیش میرویم  

      بارها ما به مشقت ورنج لاغر شدیم ولی بعد از رهایی آن روش دوباره به راحتی چاق شدیم   چون چاق شدن را آسان میدانیم 

      وقتی فردی  از تناسب به سمت چاقی میرود  چون قبلا چاق نبوده وخبر از تصویر چاقتر خود را ندارد  به راحتی چاق میشود  ودچار استرس و نگرانی میشود لباسها تنگ میشود ولی چون بازم تصویر آینده چاقی را ندارد راحتر وآسانتر چاق میشود 

      ولی برای لاغر شدن چون آخرین ورژن چاقی را از خود میبینم خیلی لاغر شدن سختر برای فرد جلوه میکند چون مرتب خود را در آینه میبیند وچاقی را هر روز در اینه نگاه میکند  لاغر شدن را سخت میبیند وامیدش به لاغر شدن کمتر میشود وبه دنبال روشهای گوناگون میرود که لاغر شود ودر تمام این مدت تمام توجه اش به چاقی است وامکان ندارد که لاغر بشود ولاغر بماند  مسیر چاقی را راحت طی میکند اما مسیر لاغری را به سختی طی میکند وزمان برایش دیر میگذرد چون اولا روشهای انتخابی اش سخت وطاقت فرسا وبا گرسنگی وسختی وزجر همراه است دوما لاغر شدن برایش یک امر محال جلوه میکند وکارش سخت میشود اما در روش لاغری با ذهن تمام توجه از چاقی برداشته میشود وبه سمت لاغری میرود وتحت آموزش های ذهنی به اهداف دیگر توجه میکنیم  ولاغر شدن دیگر در نظرمان سخت نمیشود  

      سرعت ذهن از سرعت جسم بیشتر است  واین اختلاف سرعت نباید ما را فریب دهد و دچار عجله کند  ذهن سریع تصمیم میگیرد واقدام میکند ولی جسم سرعتش کم است و برای نشان دادن تصمیم زمان خود را لازم دارد تا ترمیم شود واین اختلاف سرعت نباید باعث خستگی ودلزدگی شود چون این آکاهی را الان داریم که ذهن سرعتش از سرعت جسم بیشتر است پس باید مراقب این تله ذهنی باشیم وگول نخوریم  چون برای لاغر شدن نباید به چاقی توجه کنیم و از خودمون شکست نخوریم 

      اگر تصمیم قاطع برای لاغر شدن دارید باید به چاقی هیچ گونه توجه نکنیم ومرتب جسم خودمان را در آینه چک نکنیم وبه چاقی توجه نکنیم  چون همین توجه کردن به چاقی مانع بزرگی برای لاغر شدن است  و چون ذهن به سرعت میتواند جهش کند واز حال خوب به سمت حال بد برود ولی جسم نمیتواند به سرعت از چاقی به سمت لاغری برود واگر بخواهیم تفاوت سرعت ذهن وجسم را درک نکنیم به سرعت نا امید میشویم ودست از لاغری با ذهن میکشیم وآن را رها میکنیم 

      تنها راه موفقیت در این مسیر فقط و فقط ادامه دادن است وهر روز در هر شرایط باید اولویت با انجام تمرینات وگوش کردن فایل ها باشد تا ذهن مورد تربیت صحیح قرار بگیرد وتکرار این تمرینات باعث نهادینه شدن فرمول های جدید لاغری میشود و جسم که نمایشگر این افکار است به سمت لاغر شدن پیش میرود ودر نهایت لاغر میشود واز همه مهمتر لاغر میماند 

      با تشکر از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم