چاقی امروز ما نتیجه عمل کردن به آموزش هایی است که به صورت ناخودآگاه درباره چاقی در ذهن ما ذخیره شده است. اگر رویای لاغری دارید باید لاغر شدن را بیاموزید. سپس به آنچه آموخته اید عمل کنید.
در این صورت چه بخواهید چه نخواهید شما لاغر می شوید.
تاثیر آموزش و عمل کردن به آموزشها
داستان یادگیری و آموزش دیدن ما و البته عمل کردن به آموزش ها از دوران کودکی آغاز شده است.
از همان روزهای اولی که توانایی حرکت کردن پیدا کردیم، تمرین کردن برای بهتر انجام دادن را شروع کردیم.
بارها دستمان را به اشتباه وارد چشم خود کردیم اما از تلاش برای رساندن دست به دهان منصرف نشدیم.
بارها تلاش کردیم تا توانستیم در حالت خوابیده غلت زده و حالت خود را تغییر دهیم.
صدها بار بلند شدیم و زمین خوردیم اما از تلاش برای بلند شدن و راه رفتن منصرف نشدیم.
مثال های زیادی از تلاش ما برای عمل کردن به آنچه خداوند از بدو تولد به ما آموخته بود در زندگی خود داریم.
- بعد از آن به مرحله یادگیری از والدین خود رسیدیم.
نحوه حرف زدن، چگونه رفتار کردن و بسیاری از روش های زندگی کردن را از آنها آموختیم و با عمل کردن به آنجه می دیدیم و می شنیدیم شخصیت ما شکل گرفت و ما شبیه والدین خود شدیم.
- مرحله بعد ورود به محیط مدرسه و آموزش های مختلف بود.
خواندن و نوشتن، شمارش اعداد، جمع و تفریق، آشنایی با محیط پیرامون و صدها موضوع دیگر در دوران مدرسه به ما آموزش داده شد. و برای یادگیری بهتر بارها می نوشتیم، می خواندیم و تمرین می کردیم تا بتوانیم امتحانات را با موفقیت پشت سر گذاشته و وارد کلاس بالاتر شویم.
سابقه ما در یادگیری و عمل کردن به آنچه آموخته ایم به اندازه سال هایی است که در این جهان زندگی می کنیم.
عمل کردن به آموزش ها در قوانین جهان هستی
همیشه سعی می کنم با پیدا کردن شباهت های رفتار انسان با سایر موجودات به قوانین ثابت خداوند در هدایت موجودات پی ببرم و با پیدا کردن تفاوت بین انسان و سایر موجودات، توانمندی ها و اختیار عملی که خداوند برای انسان قائل شده را به شکل واضح تری درک و تجربه کنم.
همه موجودات از بدو تولد به آنچه خداوند به آنها آموخته است همواره عمل می کنند و این ویژگی برای انسان هم صدق می کند.
شاید دیده باشید که نوزاد بسیاری از موجودات از بدو تولید تلاش برای روی پا ایستادن را شروع می کند و تلاش می کند راه برود. و شاید فقط چند ساعت زمان نیاز داشته باشد تا به توانایی کامل در حرکت کردن و غذا خوردن برسد.
اما تفاوت نوزاد انسان با سایر موجودات این است که روند تکامل در انسان بسیار کندتر از سایر موجودات است.
به نظر من دلیل این تفاوت برنامه الهی برای تجربه کردن مراحل تکامل است.
خداوند این شرایط را برای انسان فراهم کرده که مراحل رشد و نمو را از بدو تولد به آرامی طی کرده و هر مرحله را تجربه کند.
هرچه از روزهای تولد ما می گذرد جسم ما کامل تر می شود و توانایی های ما افزایش می یابد.
این روند یادگیری و تجربه کردن تا زمانی که زنده هستیم ادامه دارد.
نقش یادگیری و عمل کردن به آموزشها در زندگی
همه انسانها تا روزی که زنده هستند در حال یادگیر و عمل کرده به آموخته های خود هستند.
در این مرحله تفاوتی بین انسانها وجود دارد که آنها را به دو دسته تقسیم می کند.
- عده ای از انسانها آگاهانه و از روی اشتیاق و علاقه به دنبال یادگیری و آموزش هستند و تجربه های لذبخشی از زندگی در جهان مادی کسب می کنند.
- عده ای دیگر به صورت ناآگاهانه در حال یادگیری،عمل کردن و تجربه کردن جهان پیرامون خود هستند. آنها از طریق برخورد با مشکلات و تضادهای زندگی و تلاش برای حل کردن مشکلاتشان به کسب تجربه مشغول هستند.
نکته جالب توجه درباره این دسته از افراد که شاید همه ما عضو این گروه باشیم این است که همیشه از مشکلاتشان کوچکتر هستند و در تمام طول عمر خود در حالا تقلا و تلاش برای حل و فصل مسائل زندگی خود هستند.
اما عده ای که آگاهانه به دنبال یادگیری و عمل کردن به آموخته های خود در مسیر علایق خود هستند به مرور بزرگ و بزرگتر می شوند و به راحتی مسائل زندگی خود را برطرف کرده و پیش می روند و از زندگی لذت بیشتری می برند.
یادگیری آگاهانه و ناآگاهانه
نکته قابل تامل در مورد آموزش هایی که کسب کرده ایم این است که آنچه به ما آموزش داده شده است بر اساس علایق و انتخاب ما نبوده است.
والدین،رسانه ها، معلمین و … هر آنچه به نظرشان درست بوده است را به ما آموزش دادند و برای عمل کردن به آنچه به ما آموخته بودند ما را تحت فشار قرار می دادند.
تکرار این طریق آموزش ها و اجبار به عمل کردن به آنچه مورد علاقه ما نبود سبب شد تا این فرمول در ذهن ما ایجاد شود که یادگیری و عمل کردن یک کار تحمیلی و سخت است.
به همین دلیل به صورت ناخودآگاه نسبت به یادگیری مقاومت ذهنی داریم.
بیشتر ما تمایل به یادگیری نداریم.
دوست داریم به جای یادگیری نتیجه نهایی به ما داده شود.
شاید بسیاری از ما آرزوی ثروتمند شدن را داشته باشیم اما اصلا به این موضوع فکر نکرده ایم که باید ثروتمند شدن را بیاموزیم و به آنچه آموخته ایم عمل کنیم تا ثروتمند شویم.
همه ما دوست داریم اتفاقی رخ دهد، شانس به ما رو کند، خداوند درهای رحمت را باز کند و یک شبه و یه هویی ثروت بیشماری وارد زندگی ما شود.
من در دوران چاقی و بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند در مورد لاغر شدن همین نگاه را داریم.
تغییر زندگی با عمل کردن به آموخته ها
سالها دوست داشتم لاغر شوم و بارها گفته بودم چقدر خوب بود یه راهی وجود داشت همین فردا لاغر می شدم.
به خاطر همین علاقه به زود لاغر شدن حاظر بودم تمام زندگی ام را که چندان هم قابل عرضه نبود را هزینه کنم و یک شبه لاغر شوم.
اما این رویا با اینکه 30 سال در ذهن من هیچوقت به واقعیت تبدیل نشد.
در مورد بهبود شرایط مالی،روابط با همسر و اطرافیان و حتی سلامتی جسمی همین عقیده را داشتم.
همیشه به این فکر می کردم خدا به من لطف کند و راهی به من نشان دهد که با یک معامله خیلی پرسود وضعیت مالی من تغییر کند.
تصور میکردم چقدر عالی میشه اگر در قرعه کشی بانک برنده بشم و صد میلیون به من جایزه بدن تا تمام اقساط و بدهی هایم را پرداخت کنم و مقداری را در بانک گذاشته و هر ماه سود بانکی دریافت کنم.
این ها و بسیاری موارد دیگر رویای سی و چند سال زندگی من بود که هیچکدام به حقیقت تبدیل نشد.
نه در قرعه کشی برنده شدم، نه معامله پر سودی انجام دادم و نه حتی خداوند به من لطف کرد و اوضاع مالی من را تغییر داد.
امروز در شرایطی هستم که فاصله زیادی با نقطه شروع یادگیری قوانین حاکم بر جهان هستی و قدرت ذهن دارم و به وضوح می دانم که نتیجه ای که در زندگی ام در حال تجربه کردم هستم نه ارتباطی با شانس دارد، نه تحصیلات، نه ارثی به من رسیده است، نه در قرعه کشی برنده شده ام و نه خداوند نظرش درباره من تغییر کرده و روی خوشش را به من نشان داده است.
بلکه آنچه امروز هستم نتیجه آموختن و عمل کردن به آموزشها بوده است.
- به اندازه ای که به آموخته های خود در جنبه های مختلف موردعلاقه ام عمل کرده ام نتیجه وارد زندگی من شده است.
- به اندازه ای که به آنچه درباره لاغری با ذهن آموخته ام عمل کرده ام در شرایط تناسب اندام قرار دارم.
- به اندازه ای که به آنچه درباره ثروتمند شدن آموخته ام عمل کرده ام در شرایط مالی بهتری قرار دارم.
- به اندازه ای که به آنچه درباره کسب و کار اینترنتی آموخته ام عمل کرده ام سایت تناسب فکری در شرایط خوبی قرار گرفته است.
در تمام جنبه های زندگی به اندازه ای که به آنچه آموخته ام عمل کرده ام نتیجه گرفته ام.
بدانید و باور کنید، آنچه هستید نتیجه آموزشهایی است که به شما داده شده است.
به اندازه ای که به آنچه از والدین و معلمین و … آموخته اید عمل کرده اید شما نتیجه گرفته اید و شرایط امروز شما به خاطر عمل کردن شما به آموخته های شماست نه شانس و اقبال و خواست خدا و …
چاقی شما نتیجه عمل کردن به آموزش های ذهنی شما درباره چاقی است.
شرایط روابط شما با همسر و دیگران نتیجه عمل کردن به آموزش هایی است که در زمینه روابط زناشویی و ارتباط با دیگران دیده اید.
شرایط مالی شما نتیجه عمل کردن به آموزش هایی است که در زمینه پول و ثروت به شما آموخته شده است.
شاید ما انتخاب نکرده ایم چه چیزی به ما آموزش داده شود و حتی شاید تا به امروز ناآگاهانه به آنچه به ما آموخته شده است عمل کرده ایم اما این پایان ماجرا نیست.
این سرنوشت ما نیست که در این شرایط باقی بمانیم.
ما حق انتخاب داریم.
ما توانایی یادگیری داریم.
ما توانایی انتخاب یادگیری در زمینه مورد علاقه خود را داریم.
من و همه دوستانی که عضو سایت تناسب فکری هستیم انتخاب کرده ایم که لاغر شدن را بیاموزیم.
این قدم اول است که باید به خوبی و با دقت برداشته شود.
اما قدم اول شما را به مقصد که لاغر شدن است نمی رساند.
قدم دوم عمل کردن به آن چیزی است که برای لاغر شدن با ذهن می آموزیم.
قدم دوم ما را در مسیر متناسب شدن قرار می دهد اما باز نمی تواند ما را به هدف نهایی که لاغر شدن است برساند.
قدم سوم استمرار داشتن است.
استمرار در قدم اول (یادگیری) و قدم دوم ( عمل کردن ) به آنچیزی است که یاد گرفته ایم.
با رعایت این سه گام مهم شما به آرامی به سمت هدف خود حرکت می کنید.
به عبارت ” به آرامی “ توجه داشته باشید.
تاکید می کنم اگر شما هر سه گام را به خوبی اجرا کنید ” به آرامی “ به سمت هدف خود حرکت می کنید.
حرکت به سمت هدف ( لاغر شدن ) چگونه خواهد بود.
لاغری با ذهن چگونه انجام می شود
در ابتدا که یادگیری و عمل کردن به آموزشها را اجرا می کنید احتمال اینکه همچنان احساس چاق تر شدن داشته باشید کاملا طبیعی است.
چرا که فرمول های چاقی ذهن شما با تصمیم شما برای یادگیری لاغری با ذهن خنثی یا بی اعتبار نمی شوند.
اعتبار آنها به قوت خود باقی است و تاثیرشان در جسم شما نمایان خواهد شد.
کاملا طبیعی است اگر شما تصمیم گرفته اید از طریق یادگیری لاغری با ذهن به رویای خود رنگ واقعیت بدید اما همچنان رفتار های چاق کننده و عذاب آور را تکرار کنید.
این رفتارها نتیجه فرمول های چاقی ذهن شماست که یک شبه و یک هفته ای و یک ماهه تغییر نخواهند کرد.
به اندازه ای که شما در گام اول (یادگیری) و گام دوم (عمل کردن) به آموخته ها عالی عمل کنید به مرور فرمول های لاغری در ذهن شما ایجاد می شوند.
در این حالت اگر شما گام سوم (استمرار در گام اول و دوم) را به خوبی اجرا کنید بر فرمول های لاغری ذهن شما افزوده می شود.
افزایش فرمول های لاغری ذهن سبب کند شدن چاقی شما می شود.
کند شدن چاقی ادامه پیدا می کند و شما توقف چاق شدن را تجربه می کنید.
مدتی چاق تر نمی شوید.
بعد از آن روند متناسب شدن جسم آغاز می شود.
این روندی است که شاید بسیاری از شما نمی دانند یا می دانند و اهمیتی برای آن قائل نیستند و دوست دارند به محض اینکه آموزش های لاغری با ذهن را شروع می کنند روند لاغر شدن جسم را تجربه کنند.
نکته قابل توجه که برای شما نشانه ای است از عملکرد صحیح شما و جریان داشتن ایجاد فرمول های لاغری در ذهن شما را واضح می کند احساس شما در مسیر لاغری با ذهن است.
- اگر بعد از شنیدن آموزش های لاغری با ذهن احساس شما از حالت ناامیدی و یاس تغییر کرد و به احساس امیدواری و ذوق و شوق برای لاغر شدن رسیدید بدانید که نشانه خوبی برای صحیح بودن عملکرد شماست.
- اگر از احساس بد شما نسبت به چاقی خودتان کاسته شد و نگاه منصفانه تری به جسم و وضعیت خودتان پیدا کردید بدانید در مسیر صحیح لاغری با ذهن هستید.
- اگر حالت های عصبانیت و خشم شما از چاقی فروکش کرد و به احساس بهتری رسیدید و آرامش بیشتری را تجربه کردید نشانه خوبی برای صحیح بودن روندی است که در پیش گرفته اید.
اینها مثال هایی واضح از صحیح بود عملکرد شما و بودن در مسیر صحیح یادگیری لاغری با ذهن است.
تنها کاری که باید انجام دهید بهتر کردن عمل کردن به آموزشها و استمرار داشتن است.
اگر مراحلی که توضیح داده شد را طی کنید مطمئن باشید ” چه بخواهید چه نخواهید متناسب می شوید”.
منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 4.12 from 33 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام به همگی
من به خاطر یک ماه غیبتم بیشتر از قبل متوچه شدم که تنها جایی که من میام و در اون زمان که اونجا هستم واقعا کنترل ذهن دارم همین جا هست به شدت از بودن در این فضا لذت میبرم و با تمام وجودم دوست دارم اموزش ببینم و به آموزشها عمل کنم در واقع من باید هرآنچه رو مینویسم به تمام معنا به ان عمل کرده باشم وگرنه مثل عالم بی عمل میمانم .
من باید این اگاهی های جدید رو که در سایت پیدا میکنم پذیرا باشم چون قطعا با اگاهی های گذشته ی من در تضاد هستند و این باعث میشه،من به یک ادم دیگه تبدیل بشم .مثلا در گذشته به من میگفتن باید عادتهای نادرست رو حذف کنم واما اینجا استاد میگه نه بزار عادتت باشه فقط یه تعییر کوچک داخل اون ایجاد کن اینطور با اون عادت در صلحی و حال تو بهتر هست و نتیجه بهتر رقم میخوره . پس من در این چالش عادتی رو که میخواستم تعییر بدم رو عنوان کردم تا با اموزشها تغییر بدم و اگر من همین عادت رو تغییر. بدم اعتماد به نفسم بیشتر میشه و خود باوریم بیشتر میشه که من میتونم تعییر کنم .
من باید اگاهی های گدشته در مورد اون عادت رو تعییر بدیم تا عادت من تعییر کنه پس اگر قبلا گفتم ریزه خورای بد هست حالا باید بگم نه این کار بدی نیست چون لذت میبرم که انجامش میدم و گرنه اگر لذت نمیبردم انجامش نمیدادم .پس از داشتن این عادت ناراحت نباش فقط داخل اون یه تعییر کوچک ایجاد کن .
هر کس هر عادتی داره قطعا اولش بهش لذت داده که تکرارش کرده و عادت شده ممکنه فرد بعد از یک مدت از تکرار اون کار خوشحال نباشه اما قطعا اون اوایل که انجام میداده لدت میبرده که دوست داشته تکرارش کنه پس برای تک تک عادتهای خودم که فکر میکنم بد هست باید بدونم قطعا اون عادت اولش،برای من لذت داشته که تکرارش کردم چون نمیشه من از کاری خوشم نیاد و هی تکرارش کنم مثلا یه چیز داغ بزارم روی دستم قطعا دردم میگیره و دیگه دوست ندارم اون رو تکرار کنم اما یه رفتار غدایی که در گذشته در من به وجود اومده و هنوز با من هست به خاطر اینه که به من لذت می داده و من هی اون رو تکرار کردم .اما الان اگر از نتیجه اش راضی نیستم چطور میتونم من عادتم رو تغییر بدم ؟
باید به این اگاهی ها گوش کنم و به اونها عمل کنم .تا شخصیت من تغییر کنه پس اگر عادت ریزه خواری در طول روز زیاد دارم باید تعداد دفعات اون رو کم کنم و دقیقا این راه ایجاد شده در عادت من هست
باید بدونم نوشتن باعث تمرکز بهتر من میشه و من اگر هدفم برام مهم هست باید در مورد اون فایل گوش بدم و بنویسم و بعد کامنت ها و … رو بخونم و بعد عمل کنم به هررانچه که که یاد گرفتم .
مثلا من در این چند جلسه یاد گرفتم راهی باید به عادتم اضافه کنم طوری که نه علاقه ام صدمه بخوره و هم یه تغییر کوچک ایجاد کرده باشم .
مثلا در گدشته من ریزه خورای در خیلی از ساعتهای شبانه روز داشتم اما الان سعی کردم هر وقت زمینه برای انجام این کار فراهم بود انجام ندم مثلا گر سه موقعیت برای انجام اون دارم دو تا رو رد کنم یک بار انجام بدم تا همون هم به مرور انجام نشه پس من نمیخوام کامل اون عادت رو کنار بزارم که ذهنم بترسه بلکه میخوام اون عادت باشه ولی،با یه تغییر کوچک باشه .
من باید به تک تک آاگاهی های هر جلسه عمل کنم و نباید یکی رو نادیده بگیرم و من باید در عمل به اگاهی ها استمراز داشته باشم تا شگفتی ساز بشم من باید اینقدر ادامه بدم تا به عادت من تیدیل بشه و شخصیت من تغییر کنه پس راه موفقیت همین هست تکرار و استمرار باعث موفقیت میشه .
من میخوام یه انسان متفاوت تر از قبلم بشم پس بازم میخوام تغییر کنم و با تمام وجودم به دنبال کسب این اگاهی ها و تکرار اونها هستم حتی اگر برای بار هزارم باشه من بازم گوش میدم و مینویسم .
من عاشق،این حرفهای اخر فایل استادم که میگه من انتخاب شده ی خداوند هستم پس،شاد و پرانرژی ادامه میدم .
سلام و درود .
عمل کردن به آموزش ها .
من چه عادتهای چاقی دارم ؟
⛦❌اول توجه : توجه به چاقی . به آیینه نگاه می کنم . چاقیمو نگاه می کنم . به شکمم توجه می کنم . بازوهامو و رونهامو چک می کنم .
به نفس نفس زدنم بعد از طی یه مسیر توجه می کنم . به سایه چاق خودم تو خیابون توجه می کنم . به بالا پایین پریدن شکمم سوار موتور توجه می کنم
⛦❌دوم فکر : دائم به خودم میگم خسته هستم . نمیتونم . دلم میخواد بخوابم . سخته . این کار چیه . چرا من چاقم ؟ اصلا چرا باید تغییر کنم . عمل کردن سخته . من نمیتونم . چطور حواسم باشه که هر روز یه عادت اضافه کنم و قبلیها رو هم انجام بدم . حواسم پرت میشه یادم میره .
⛧❌سوم : احساس . احساس چاقی دارم . وقتی یه مقدار غذا میخورم استرس میگیرم که نکنه زیاد خوردم . از افکار چاقیم میترسم . از خودم متنفر میشم . تحقیر می کنم خودم رو . نسبت به دیگران حس کم آوردن دارم . من کم آوردم . خودمو سرزنش میکنم . احساس ناتوانی دارم برای لاغرشدن .
⛦❌چهارم : عمل : وقتی سیرم میخورم . با دیگران حرف از چاقی میزنم . همش نشستم یا خوابیدم . هرچیزی که میزارن جلوم میخورم . وقتی میرم خونه یه راست میرم سمت در یخچال . تا ته ظرفم غذا میخورم . خوراکی که میاد خونه سریع میخورم . غذای اضافه دیگران رو میخورم . کارامو نشسته انجام میدم . در یه جمله میخورم و میخوابم .
حالا میریم سراغ عادتهای لاغر کننده که دارم در خودم ایجاد می کنم .
🚩⛧✔ توجه : به تغییرات کوچکم که در طول روز انجام دادم توجه می کنم . سعی می کنم تا توجهم میره سمت اندام چاقم سریع توجهمو بر میگردونم میارم سمت شخصیت لاغری که دارم میسازم . سمت تمرینات و مرور اونها . چون میدونم هر وقت مرور من در سرزمین لاغری کم میشه توجه من میره سمت چاقی . آگاهانه توجه خودمو دوباره میارم سمت گوش دادن فایلها . تمرین نوشتن یا عمل کردن به روش لاغری . مثلا میخوام یه بسته کامل بیسکوییت بخورم ۳ تاشو میخورم . توجهمو میبرم روی نخوردنهام . یا روی گوش دادن و نوشتن و تمرین فایلها
🚩⛧✔ فکر : به خودم میگم آفرین عطا تو خیلی عالی داری یاد میگیری . خیلی خوب عمل می کنی . خیلی جاها حواست هست که بهتر عمل کنی . داری تلاش می کنی که عادتهای خوب جایگزین میکنی . آفرین که این لقمه رو نخوردی . بهتره این غدا رو تا ته نخوردم . خب سیر شدم .دیگه نمیتونم بخورم . دیگه دلم نمیخواد بخورم . ورزش مانع لاغریه . ورزش فقط لذت و تفریح و حال خوبه . اگه دلت خواست هر وقت خواستی میتونی انجامش بدی .
تو لایق لاغری هستی . خدا تو رو به این مسیر آورده . پس استمرار در این مسیر تو رو به هدفت میرسونه و سال دیگه حوالی زمستان قطعا تو با امروزت متفاوتی مثل الان که با روز اول ورودت متفاوتی . اون زمان تمام توجهات و افکار و احساس و رفتارت در چاقی بود ولی الان این همه توجهات و فکر و احساس و عمل لاغری به خودت اضافه کردی و هر چی میگذره انجام این کارا برات راحتتر میشه .
🚩⛧✔ احساس : من احساس لاغر شدن دارم . تونستم بپذیرم هیچ مانعی سر راه لاغریم نیست . از لاغر شدن نمیترسم . از لاغر نشدن نمیترسم از چاق شدن نمیترسم . از چاقتر شدن نمیترسم . چون علت همه اینها رو پیدا کردم و علت همه اینها خودم هستم . اگه از اینا بترسم یعنی از خودم میترسم . خب من که ترس ندارم . پس از هیچ کدوم از اینا هم نمیترسم . دیگه از خودم متنفر نیستم . حتی وقتی پرخوری می کنم به نسبت قبل از خودم متنفر نمیشم ناامید نمیشم میگم خب خودت خواستی و به روش چاقی عمل کردی . بعد همونجایی که متوجه شدم برمیگردم ادامه نمیدم مسیر چاقی و نومیدی و میگم من لایق لاغری و حال خوبم هستم و دوباره برمیگردم سمت مسیر لاغری . به خودم حق میدم و دوباره اگاهانه تلاش می کنم در مسیر لاغری .
احساس امید و انگیزه دارم . هدفمندم . حس پویایی دارم . حس رضایت بیشتری نسبت به قبل از خودم دارم . از خودم خیلی متوقع نیستم . میگم تغییرات بزرگ بخوای بدی زود قطع میشه پس از تغییرات کوچیک شروع کن که برات موندگار باشه . وقتی میخوای یه کوه رو جابجا کنی زورت به یه کوه نمیرسه . اما زورت میرسه که سنگریزه سنگریزه از کوه برداری و انتقال بدی یه جای دیگه . تغییرات کوچک اما مستمر . همین تغییرات حال منو خوب می کنه . حالم خوبه در مسیر لاغری . ایمان و توکلم بیشتر شده . حس احترامم بیشتر شده . دیگه حوثله کارهای اضافه ندارم از کارهای بیهوده میزنم و فقط کارای واجب رو انجام میدم تا فرصت کنم که تمرینات رو گوش بدم و عمل کنم . یعنی این روزا تنها کار من شده لاغری .
چندتا هدف با هم رو انجام نمیدم که یهو سردرگم بشم . سعی می کنم بدونم دارم چیکار میکنم و همین به من حس خوبی میده .
🚩⛧✔ عمل : من دارم تغییرات کوچک در تمام سطوح وجودم ایجاد می کنم . دارم فایل گوش میدم دارم تمرین مینویسم . دارم تو خوردنهام تغییر ایجاد می کنم . بر اساس زبان بدنم میخورم . گرسنگی رو تونستم تشخیص بدم . زمان گرسنگی میخورم . زمان سیری نمیخورم . زمان سیری برای من زمانیه که دیگه مزه غذا رو نمیفهمم پس تا رسیدن به اون مرحله با خیال راحت میخورم . به زبان بدنم اعتماد می کنم . فرقی نداره در کدوم ساعت شبانه روزه گرسنه نباشم نمیخورم . سیرم باشم نمیخورم . اینجوری دیگه ریزه خواری هم ندارم . نگاه میکنم گرسنه باشم میخورم سیر باشم نمیخورم . حالا هر ساعتی باشه . صبحانه ناهار شام من شده زبان بدنم . در مورد فعالیتم سعی می کنم کارایی رو انجام بدم که بهشون علاقه دارم . هیچ حرکتی رو به خودم تحمیل نمیکنم . آگاهانه میخورم و خوردن یا نخوردن رو هم به خودم تحمیل نمیکنم . زمانی که نمیخورم واقعا انتخابمه و دوست دارم که این رفتار رو انتخاب کنم نه اینکه به زور جلوی خودمو بگیرم که نخورم . هر وقت به این کار علاقمندم و نیازمه دیگه نمیخورم یعنی نخوردن برای من یه رفتار انتخابی شده نه یه رفتار اجباری .
خب اینا تغییراتیه که من در همه ی سطوح اعمال کردم و هر روز سعی می کنم اینها رو تکرار کنم .
در مجموع عملکرد خوبی دارم و خودم از این عملکرد احساس رضایت دارم و دارم یواش یواش جایگزین رفتارهای چاقی می کنم .
چون لذت این عادات جدید بیشتره . ۰
سلام .
من امروزم تا اینجا خوب عمل کردم . یک هفته است که پرخوری رو ترک کردم و عادت جدید خوردن هنگام گرسنگی و نخوردن در هنگام سیری رو انتخاب کردم . واقعا به این نتیجه رسیدم که اگه میخوام عملکردم خوب باشه حتما و حتما باید فرمولهای ذهنی لاغری رو جایگزین کنم . یکی از این فرمولها عمل کردن به آموزشها هست . این فرمول رو اول باید بپذیرم که جزء فرمولهای لاغریه . پس اولش یه فرمول ذهنیه که (برای لاغر شدن حتما باید به آموزشها عمل کنیم . ) نکته ی خیلی مهمیه که با پذیرفتنش ابتدا در سطح فکر باعث میشه ما بتونیم در بیرون هم خوب عمل کنیم .
اگه این تغییر دیدگاه رو نداشته باشیم مسلما نمیتونیم در بیرون خوب عمل کنیم و در نتیجه در بیرون عملی انجام نمیدیم که نتیجه کاهش وزن رو برامون بیاره .
عمل کردن در من به این طریقه که مثلا یکی از آموزشها که من امروز در فایل صدگام شنیدم این بود که نباید به غذا قدرت چاقی بدم . چون یه جورایی قدرت چاقی رو به گردن غذاها انداختن مثل همون اشتهاس . ولی وقتی بگم من اون غذا رو انتخاب کردم که بیش از حد سیری هم بخورم ،یعنی به خودم بگم خودم خواستم و رفتاری رو انتخاب کردم که باعث چاقیم شده . در این صورت میتونم در خودم تغییر ایجاد کنم .
در حقیقت فرمول عمل کردن به آموزشها در ادامه درس قبلی میخواد اینو بگه که تو فهمیدی قدرت انتخاب داری حالا عمل کن و چیزی رو انتخاب کن که لاغرت کنه .
راهی رو انتخاب که که لاغرت کنه . از این آموزشها استفاده کن و مهمتر از اون یک بار و دو بار نه . همیشه انتخاب کن . آگاهانه انتخاب کن .
آگاهانه هر روز تغییرات کوچیک رو ایجاد کن . در تمام این فایلها قدرت به دست من داده شده نه چیزای دیگه . قدرت به دست غذا نیست که تورو چاقت کنه چرا که همین غذا رو انسانهای متناسبم میخورن . منتها اونا با توجه به گرسنگی و سیری جسم میخورن یا نمیخورن و مابقی فرمولهای ذهنیشون هم همه درسته و اینکه اونا هیچ وقت نمیگن غذایی چاق می کنه و ترس از غذا ندارن برای همین لاغرن .
عمل کردن به آموزشهای لاغری باعث میشه (شخصیت لاغر من روز به روز بیشتر در وجود من گسترده بشه و از وجود من به سطح جسمم بیاد و من اون فرمولهای ذهنی رو ببینم . در حالیکه اگه عمل نکنم این شخصیت بدون کارایی باقی می مونه و نمیتونه در جسم من خودشو نشون بده .
پس عمل کردن مرحله ای هست که باعث میشه شخصیت لاغر من اول وارد جسمم بشه و تکرار این عملکرد و استمرار در اون باعث میشه عمل جدید تبدیل به عادت من بشه و در نتیجه شخصیت من به صورت مکرر وارد جسمم بشه و شروع کنه به لاغر کردن جسمی من و تغییرات جسمی آرام آرام خودشو نشون بده .
ولی اگه ما عملکردن رو نپذیریم این آموزشها کجا میخوان خودشون رو نشون بدن . پس همونجور که در تمام فایلهاتون گفتید فرمولهای لاغری + تغییر در سطح رفتار = کاهش وزن پس عمل کردن جزء لاینفک لاغری با ذهنه .
من امروزم عالی عمل کردم و پرخوری نکردم و کاملا بر اساس زبان بدن غذا خوردم .
آخه با آموزشهای شما من عمل پرخوری رو کاملا درک کردم .
من فشار پرخوری رو کاملا درک کردم . حسمو بهش خوب کردم و ازش فاصله گرفتم و کنارش گذاشتم .
من عمل کم خوری مثل رژیمها رو کاملا درک کردم .
من فشار کم خوریها رو هم کاملا درک کردم حسمو بهش خوب کردم و ازش فاصله گرفتم و کنارش گذاشتم .
من انتخاب کردم که آگاهانه انتخاب کنم .
من گرسنگی و سیری جسمم رو کاملا درک کردم .
من خوردن در هنگام گرسنگی و نخوردن در هنگام سیری رو کاملا درک کردم .
من لذت خوردن و لذت نخوردن رو کاملا درک کردم .
خوردن فقط موقع گرسنگی لذت داره . اگر سیری بخوری اون خوردن باعث رنج میشه و پرخوری رو به وجود میاره .
نخوردن موقع سیری لذت داره . اگه گرسنه ای نخوری اون نخوردن باعث رنج میشه و رژیم یا کم خوری رو به وجود میاره .
من اینا رو درک کردم .با همشون به صلح رسیدم .
اینا همش فرمولای چاقیه و من انتخاب کردم که دیگه این راهها رو انجام ندم .
چون بزرگترین فرمول اینه لاغر شدن کاملا رفتاری اختیاری و انتخابیست .
من رفتار لاغریمو انتخاب کردم . رفتاری که میتونم تکرارش کنم تا به عادتم تبدیل بشه . نه به خاطر مردم . نه به خاطر اینکه چاقی رو دوست ندارم . به خاطر خودم . چون من لایق رفتار متناسب کننده هستم . چون من حق انتخاب دارم .
چون رفتار لاغر کننده رو یاد گرفتم .
و وقتی یاد گرفتم و بهم احساس خوبی داد به عمل دراوردمش و بیش از یک هفته است که دارم اجراش می کنم .
نکته ی اصلی همینه و تفاوت عمل کردن به روش لاغری با ذهن رو با عمل کردن در رژیم و عمل کردن در چاقی نشون میده .
عمل کردن به روشهای لاغری با ذهن هم حالمو خوب می کنه مهمتر از اون قابل استمراره . یعنی میشه ادامه اش داد . ولی عملکردن به شیوه ی رژیم رو نمیشه ادامه داد . عملکردن به شیوه چاقی هم دیگه نمیشه ادامه داد چون به نهایت چاقی خودم رسیدم و دیگه دوست دارم زندگی در تناسب اندام رو تجربه کنم .
عمل کردن در لاغری با ذهن پایداره . من الان یک هفته است که دارم عمل می کنم و انرژیم تموم نشده خسته نشدم . میتونم دیگه برای خودم رویای لاغر شدن رو بپرورونم .
مثلا قبلا وقتی میخواستم به لاغری فکر کنم آقا سگه تو گوشم میگفت برو بابا تو لاغر نمیشی که . تو روز به روز چاقتر میشی ولی الان آقا شیره تو گوشم میگه آره تو لاغر میشی خوبم لاغر میشی . خیلی هم اندامت عالی میشه . چون عمل کردن به روش لاغری با ذهن رو یاد گرفتی و فهمیدی که قابل استمراره . پس به راحتی حتی میتونی از الان بری و برای خودت لباس سایز کوچکتر سفارش بدی .
راستش امروز من میخواستم یه پارچه بدم خیاطمون برام لباس بدوزه . ولی تو ذهنم اومد تو داری لاغر میشی نمیخواد الان لباس بدوزی
بزار دوسه ماه دیگه که وزنت کمتر شد لباس بدوزی .
خب من از این تغییر فکری خیلی خوشحال شدم در حالیکه قبلا همیشه تو گوشم گفته میشد الان که میخوای بخری گشادتر برای خودت بدوز که چون چاقتر میشی تنگت نشه .
من الان دارم رویای لاغری رو در سرم می پرورونم و این برای من یه موفقیت عالیه .
گرچه زیادم ذوق زده نمیشم . طبیعیه که من لاغر بشم . خب دارم خوب یاد میگیرم و خوب عمل می کنم نتیجه برام تناسب اندامه و مهمتر از همه این یادگیری و عمل برام قابل استمراره و میتونه یه وضعیت پایداری رو در من ایجاد کنه . پس عمل کردن باعث میشه شخصیت لاغر من بیشتر و بیشتر خودشو نشون بده تا به پایداری در وجودم برسه . پس لازمه هر روز آگاهانه یاد بگیرم و آگاهانه عمل کنم .
نکته ای که من امروز به عادت قبلیم اضافه می کنم آگاهانه عمل کردنه .
راهی که علاوه بر راههایی که روزهای قبل به عادتم اضافه کردم و امروز میخوام به عادتم اضافه کنم . آگاهانه عمل کردن .
فایل ” عمل کردن به اموزشها (قسمت پنجم – 2):”
متن این فایل بسیار زیبا شروع شد. همه ما یاد گرفتیم که ناخودآگاهانه از والدین خود الگو برداری کنیم و از انها چگونه رفتار کردن و بسیاری از روشهای دیگر را یاد بگیریم.🙂
مادر من در یک روستای کوچک در خانواده ای که پدرش کشاورز بود، به دنیا امد.
از زمانیکه به یاد دارم؛ مادرم همیشه برایم تعریف میکرد که مادربزرگم، مادرم را بابت مدرسه رفتن تنبیه میکرده.
برخلاف اینکه مادرم عاشق درس خواندن و سواد دار شدن بوده است ، اینقدر مادربزرگم با درس خواندن مادرم مخالفت میکند که کار به جایی میرسد که مادربزرگم، خانم معلم روستا را نفرین میکند وحتی تهدیدش میکند که دست از سر دخترش بردارد.
شنیدن این خاطرات از مادرم خیلی برایم همیشه ناراحت کننده بود، ولی خوب مادربزرگ من سنتی فکر میکرده است و فقط دوست داشته است که دخترش، غذا درست کردن ، قالی بافتن ، بچه داری و غیره را یاد بگیرد.
چون مادربزرگم فکر میکرده که یک خانم، با اموزشهای خانه داری و شوهر داری، به موفقيت میرسد.
جالب است که مادر من همیشه من و خواهران دیگرم را همیشه، تشویق به درس خواندن میکرد و به ما میگفت:” من فرصت درس خواندن را نداشتم و شرایط اش برایم فراهم نشد، ولی شما درس بخوانید تا درک بالاتری از زندگی پیدا کنید و زندگی راحتتری داشته باشید و موفقیتهای بیشتری را در زندگی تجربه کنید.”🙂
همه ماکه شامل خودم و خواهرانم است، الان بدون استثنا؛ مدرک لیسانس به بالا داریم، به غیر از یکی از خواهرانم که او هم دو سال پیش دانشجو ی رشته روانشناسی شد.
اینکه من خودم همچنان عاشق یادگیری هستم، خیلی برایم لذت بخش است.
روز هفتم عید تولدم بود و امسال از همسرم خواستم که هدیه و کادوی من، خریدن چند فایل از سایت تناسب فکری باشد.
همسرم به برادرش در ایران تلفن زد، چون باهاش حساب داشت و از او خواست که پای تلفن، مبلغ سه فایلی را که من دوست داشتم را در سایت تناسب فکری، برایم پرداخت کند.
الان من خیلی خوشحال هستم، چون امسال با گرفتن سه فایل از سایت تناسب فکری؛ احساس میکنم که باارزش ترین کادوی تولدم را در طول عمرم گرفته ام.🙂
الان با افتخار و اشتیاق و خوشحالی زیاد به خودم میگویم که تولدم خیلی مبارک باشد.
ما همه همواره دنبال یادگیری بوده ایم و چه بهتر که، کادوی ما در این زمینه باشد. در زمینه اموزش و یادگیری و تکامل ما باشد.
من دوست دارم به همه ارزوهایم با اموختن و عمل کردن به اموزشها برسم.
هر چه بیشتر در دوره های مختلف شرکت کنم و بیشتر بیاموزم و بیشتر اموخته های خودم را در جنبه های مختلف وارد زندگيم کنم، نتیجه ان اموزشها بیشتر وارد زندگیم میشوند.
هر چه بیشتر به انچه راجع به اموزشهای لاغری ذهن عمل کنم، در شرایط تناسب اندام بهتری قرار میگیرم.
وقتی به لباسم که در عکس تولدم در روز هفتم فروردین که به تاریخ اینجا 27 مارچ میشود، نگاه میکنم؛ بیشتر به خودم و اموزشها ایمان میاورم.
اندام من قبلا در این لباس به این زیبایی نبود، ولی واقعاً الان که به عکسها نگاه میکنم، بسیار زیبا شده ام.
بسیار از خودم در روز تولدم و عکسهایم راضی بودم و واقعاً لازم نبود، عکسها را به خاطر چاق بودن اندامم زیر ذره بین بگذارم و انها را پاک کنم.
الان با اعضای خانواده ام 52 عکس دارم که من در وسط انها بسیار زیبا، در کنار هفت سین فرهنگی ما ن میدرخشم.🙂
چقدر خوب است و به خودم افتخار میکنم که توانستم سه دوره ابتدایی تناسب فکری و دوره رايگان قبل از ان دوره ها و دوره صد گام را زمانیکه در اختیار عموم بود، بگذرانم.
الان دوست دارم این دوره بی نظیر را که هر فایل کوتاه ان، شامل هزاران نکته و مطلب است بگذرانم تا بتوانم ان سه دوره ای را که هدیه گرفتم را بعد از اتمام این دوره، شروع کنم.
این جمله را با اب طلا در ذهن خود حک کنید چون بسیار پر معنا و زیبا است :” بدانید و باور کنید، انچه هستید، نتيجه اموزشهایی است که به شما داده شده است.”🙂
من اینجا هستم، چون به دنبال “یاد گیری درست و صحیح لاغری” بوده ام؛ چون سالها ی بیشتر عمرم، \”لاغر\” بوده ام و ان لاغر بودن را عاشقانه، دوست داشتم و ازش لذت میبردم.
الان “ انتخاب” کرده ام که لاغری را یاد بگيرم که تا برای همیشه لاغر شوم و برای همیشه لاغر بمانم.
من ميخواهم، مصمم و باانگیزه به “ اموزشهای لاغری” عمل کنم.
من ميخواهم “ استمرار” داشته باشم. من ميخواهم قدم به قدم به لاغری برسم.
من به دنبال یک جهش و پرش بزرگ نیستم و دوست دارم؛ “ گام به گام و به ارامی” به لاغری دست پیدا کنم.
من به لطف خدای مهربان ایمان دارم که چه بخواهم و یا چه نخواهم متناسب میشوم. باز هم از استاد خوبمان سپاسگزار ی میکنم چون این دوره بی نظیر است.
سلام به استاد گرامی و دوستان پر انگیزه ام
من تا به اینجای چالش در هر قسمت از اون شرکت کردم و نظر خودم رو نوشتم و اما باید به خودم بگم فروغ اگر به این همه آموزشها و نکته ها که یاد میگیری عمل نکنی شرکت در این چالش هیچ فایده ای برای تناسب اندام تو ندارد .
پس دوست دارم به عمل کننده ی خوب باشم. مثل خیلی از دوستان هم مسیرم تا منم نتیجه ی فوق العاده ای بگیرم .
و اما در این مسیر اموزش ذهنی پروسه به این شکل هست که در مرحله ی اول من هر روز یه آگاهی جدید پیدا میکنم که در تضاد با اگاهی های قبلی من هست و در مرحله‌ی دوم باید من این آگاهی ها رو هر روز تکرار کنم تا ملکه ی ذهن من بشن و در مرحله ی سوم :من تبدیل به یه آدم جدید میشم و این تمام این پروسه ی ذهنی هست .
پس منم در این چالش یه عادت رو که به من لذت آنی میده. رو انتخاب کردم و بعد کم کم در اون. تغییری ایجاد کردم و اما من باید بدونم و بارها به خودم بگم این عادت در زمان انجامش قطعا به من لذتی میده که انجامش میدم و اگر میگی نه و این حرف رو قبول نداری یه امتحان ویا اینکه یه آزمون و خطا انجام بده چطور ؟
خب کاری که باعث زجر و ناراحتی تو میشه مثل گذاشتن به چیز داغ روی دستت که هر بار باعث حال بد تو میشه و درد آور هست اآیا این کار میتونه عادت همیشگی تو بشه ؟؟قطعا نمیتونه پس هر عادتی که ما داریم حتما در ما باعث تجربه ی یک لذتی آنی میشه که اون رو انجام میدیم پس از داشتن عادت‌هایی که نتیجه ی بدی دارند ناراحت نباشید مثل عادت اضافه بر سیری خوردن من ، پس اگه من هنوزم گاهی و یا هر روز این عادت رو تکرار میکنم ناراحت نیستم چون لذت آزادی و در محدودیت. نبودن و خوشحالی و شادی و در چهار چوب هیچ مقدار و هیچ حرفی نبودن رو میده و اما چون نتیجه اش رو دوست ندارم یه تغییر کوچیک در اون ایجاد کردم که هر روز لقمه های اضافه و یا همون لقمه های آخر غذام رو کوچیک بردارم تا هم به اون لذت آنی برسم هم لذت تناسب اندام همیشگی رو تجربه کنم مثال :
من امروز ظهر ابگوشت بسیار لذیذی برای ناهار داشتم و اول خواستم موادش رو بخورم بعد ابش رو بخورم اما در همون چند لقمه گوشت و نخود خوردن اولیه اش احساس سیری کردم و سریع یادم اومد لقمه هام رو کوچیک کنم چون انگار دارم طبق عادت این چند لقمه رو اضافه میخورم و اما خیلی راحت گفتم نه اصلا خوبه نون نخورم خالی این چند لقمه ی آخر رو بخورم و خوردم. دیگه حتی سراغ ابش و بقیه ی مخلفاتش هم نرفتم به همین راحتی ذهنم با من همکاری کرد و من چند لقمه ی اضافه رو بدون نون خوردم و چقدر لذت بردم که هم سیر بودم و هم عادته با من بود که ذهنم نترسه اما با یه تغییر کوچیک و هم برای تناسبم یه قدم برداشته بودم .و اما الان که مینویسم بهتر متوجه میشم که ظهر موقع ناهار چقدر عالی رفتار کردم بدون ذره ای سختی و محدودیت و گرسنگی من دارم به سمت تناسبم حرکت میکنم روندم خیلی آرام و آهسته هست اما مطمعنم در مسیر درستم و نتیجه های عالی خواهد داشت .
من نباید از نوشتن در سایت غافل بشم چون باعث تمرکز من بر موضوع دلخواهم میشه و حتی خواندن نوشته های بچه های سایت و یا استاد باعث تمرکز من بر موضوع دلخواهم میشه و اما در کنار این کار باید از ابزار عمل کردن استفاده کنم تا نتیجه ی دلخواهم رو بگیرم پس من قول میدم اون عادت رو داشته باشم اما با ایجاد کردن یه تغییراتی در عادتم من باید جلو برم تا نتیجه ی جدیدی بگیرم .
و من به خودم قول میدم در هر لحظه با آموزشها زندگی کنم و به اون ها عمل کنم و در عمل کردن به اونها استمرار داشته باشم تا تبدیل به یک فرد عملگرا بشم و من باید در عمل کردن تدوام داشته باشم تا نتیجه بگیرم و شگفتی ساز بشم و باید بدونم با یکی دو روز عمل کردن به اموزشها هیچ نتیجه ی خوبی من نمی‌گیرم .
من اینقدر اموزشها رو تکرار و به اونها عمل میکنم تا تبدیل به شخصیت و عادتهای من بشه و هر فرد موفقی همینطور هست به تمام آموزشها باید عمل کنه نه فقط به یک چیز که یاد گرفته.
تدوام در عمل کردن به تمام آموزشها باعث موفقیت من میشه
تدوام به عمل کردن به تمام آموزشها باعث موفقیت من میشه
من از طرف خداوند به این سایت هدایت شدم پس خداوند من رو در تمام لحظات حمایت میکنه و مطمعنم من توانایی لاغر شدن رو دارم که الان اینجا هستم چون مطمعنم که خدا اشتباه نمیکنه و من یک شگفتی ساز هستم چون من انتخاب‌شده ی خدا هستم .
.
به نام خدا
سلام بر استاد عزیزم و همه ی دوستان
خوب خلاصه ای از انچه تاکنون درک کردم.
اول ما اومدیم عادتی رو که قصد تغییرش رو داشتیم مشخص کردیم که برای من خوردن کیک و شیرینی در عصرها و یا خوردن این خوراکی ها بی دلیل و از روی خستگی یا بی حوصلگی یا کلا بی دلیل چون خیلی خوشمزه اند بود. من از نتایج و حسی که از این عادت میگیریم راضی نیستم و میخواهم تغییرش بدهم.
بعد اومدیم مزایای عادت مورد نظرمون را نوشتیم و متوجه شدیم که ما چون این عادت رو خیلی دوست داشتیم مرتب تکرارش میکردیم، چون از انجامش لذت میبردیم و در حین انجامش حس خوبی رو به ما میداده، وگرنه هرگز تکرارش نمیکردیم تا به یک عادت در ما تبدیل بشه، چون ذهن هر آنچه را که برایش لذتبخش باشه گسترش میده و پی لذت بیشتر است، و با درک این آگاهی دیگه از خودمون عصبانی نباید بشیم برای انجام دوباره ی عادت مورد نظر و حس سرزنش و عذاب وجدان نداشته باشیم چون انسان در عصبانیت و خشم و سرزنش قدرتی نداره و نمیتونه تصمیمات درست بگیره و قدرتش رو از دست می دهد، پس با توجه به درک اینکه چرا ما یک عادت نادلخواه رو مرتب تکرار میکنیم دیگه نباید از تکرارش ناراحت و عصبانی بشیم بلکه به صلح باهاش برسیم و ممنونش باشیم برای تمام حس های خوبی که به ما داده است، خوب حالا ما دوست داریم تجربه های دیگه ای داشته باشیم مثل خوش اندامی، مثل رها بودن از خوردن و عادات تکراری، مثل قدرتمند بودن در انتخاب های غذایی و حق انتخاب داشتن و اسیر عادت ها نبودن. راستش الان من به مرحله ای رسیدم که از خوردن کیک و شیرینی نمیترسم، فکر نمیکنم انها قدرت چاق کنندگی من رو داشته باشند تا مادامی که من ازشون به اندازه ی نیاز میخورم و رد میشوم و میگذرم، ولی میخواهم از بند عادت هایی که قبلن فکر میکردم دلیل اصلی چاق شدن من هستند و خودم رو کاملا ناتوان در مقابلشون میدیدم رها بشوم، من قبلن و الان مقدار زیادی کیک و شیرینی نمیخوردم و همیشه مقدارش انقدر ها زیاد نبود که بخواد باعث چاقی من بشود ولی همون مقدار قبلنا من رو چاق میکرد چون من فکر میکردم نباید هیچ مقداری از این مواد مصرف کنم و انقدر در ذهنم به چیزی که خوردم فکر میکردم و خودم رو سرزنش میکردم و عذاب وجدان میگرفتم تا واقعا هم من رو همون مقدار چاق میکرد، و باور من به قدرت چاق کنندگی این مواد بیشتر و بیشتر میشد و نتیجه هم که چیزی جز تجربه باورها نیست، اما الان دیگه ترسی از این مواد خوراکی ندارم انها هم مثل بقیه مواد خوراکی هستند و قدرت بیشتری در چاق کنندگی ندارند بیشتر دوست دارم به بدنم در مصرف و مقدار خوردن این مواد اعتماد کنم نه اطلاعات تغذیه ای، ولی الان میخواهم این عادات رو تغییر بدهم چون میخواهم به خودم ثابت کنم این من هستم که دست به انتخاب میزنم و هر عادتی رو که بخواهم تغییر میدهم و قدرت دست منه، البته الان چند روزی هست که به این درک رسیدم که اصلا بابا تو اونقدر ها که فکر میکنی کیک و شیرینی نمیخوری فقط خیلی ازشون میترسی و همین ترس از انهاست که باعث چاقی تو شده است ولی میخوام همین مقدار مصرف هم کمتر بشه چون همیشه دوست داشتم ازاد باشم از خوردن مواد شیرین، بهر حال پس ما اومدیم به صلح رسیدیم با عادت مورد نظر و مرحله ی بعد خط خطی کردن عادت مورد نظر بود مثل اگه داریم یک تکه کیک میخوریم یک مقدار کوچکش رو در ظرف بزاریم برای نماد حس خوبی که از خوردن اون کیک گرفتیم، یا اگه ناگهان هوس خوردن کیک کردیم با چای یا قهوه بلافاصله نریم بخوریم و مثلا یک ساعت بعدش بخوریم و این مقدار و زمان ها رو بیشتر و بیشتر کنیم تا کاملا بتونیم عادت مورد نظر رو حذف کنیم و در این جلسه هم استمرار در انجام دانسته ها رو یاد گرفتیم و تکرار و تکرار و تکرار و عمل و عمل و عمل تا رسیدن به نتیجه ی دلخواه ان شاالله.
سلام🙂
همه ما همواره در حال یادگیری هستیم بعضی به صورت آگاهانه وارادی آموزه هایی رو وارد ذهنمون میکنیم که همون هم دو صورت داره بعضیهاش علایق ما هست بعضی هم به اجباره
بسیاری از آدمها هم آموزه ها رو غیر ارادی و نا آگاهانه وارد زهنمون میکنند و چون از تاثیر این اموزه ها در خلق زندگیهاشون آگاه نیستن هر چیزی رو از ردی عادت تکرار میکنند
مثال اول در مورد خودمن اینه که برای تمدید پروانه مطب هر ۵ سال یه بار باید ۱۲۵ امتیاز باز آموزی رو از طریق یه سری آموزشهای حضوری و غیر حضوری باید کسب کنیم برای اینکه پزشکی یه علمه همواره در حال پیشرفته و تمام پزشکان موظفند که علمشون رو به روز کنن این آموزشها از نوع اجباری هستن که من آگاهانه کسبشون میکنم
یه سری مباحث هم هستن که علاقه خودم هستن مثل مباحث روانشناسی و تربیت فرزند و آموزشهای ذهنی و قانون جذب و…که ارادی و آگاهانه و از سر علاقه دنبال میکنم
در مورد دوم که غیر ارادی و غیر آگاهانه هستن ولی باز هم آموزش محسوب میشن و بسیاری از مردم دران انجامش میدن هر روز گوش دادن به اخبار و دیدن سریالها یا سرچهایی هست که توی فضای مجازی دارن انجام میدن…
در هر حال ما با ورودیهامون مخصوصا ورودی دیدن داریم به ذهنمون آموزش میدیم و با تکرار اون آموزشها داریم اونو به نا خود آگاه میسپاریم و ذهن ناخوداگاه هم به کائنات متصله و شبیه به آنچه خودمون ذخیره کردیم و به اصطلاح باور ما شده رو برامون میاره تا این باور ما بیشتر بهمون اثبات بشه چون دنیا دنیای فرکانسه افکار و باورهای ما هم فرکانس دارن و وقتی به دنیا ساطع میشن اتفاقات و شرایط مشابه اون فرکانس رو برامون میارن فقط یه فاصله زمانی بینشون هست و به همین دلیل بسیاری از آدمها متوجه نیستن که هر اتفاقی و هر شرایطی رو دارن تجربه میکنن حاصل افکار و باورهای خودشونه که مدتی قبل فرستادن
در ضمن یه سری افراد دیگه هم که آشنا میشن و قبول میکنن بعد از مدتی از کار کردن روی خودشون خسته میشن چون نتیجه ای نمیبینن و متوجه نیستن که این تغییرات زمان میبره در حالیکه افکار قبلی دارن اثر خودشون رو میذارن…
جالبه که ما از بچگی برای به انجام رسیدن یه هدف بارها تلاش کردیم و اگه نتیجه نمیگرفتیم ناامید نمیشدیم اونقدر تکرار میکردیم تا بالاخره میتونستیم غلط بزنیم یا وایسیم یا چند قدم برداریم ….چون این توانایی از طرف خداوند در ما قرار داده شده و ما در این توانایی شک نداشتیم
ولی به مرور که بزرگ میشیم این تواناییهامون رو ندید میگیریم و راحت ازش میگذریم درحالیکه اگه آرزویی داریم به این معنی هست که هم خلق اون آروز در مسیر زندگی ما قرار داده شده و هم توانایی و استعدادش رو وجودمون قرار داده شده پس فقط کافیه که اعتماد کنیم به خدایی که ما رو هدایت کرده و مسیری که بهش هدایت شدیم و به خودمون و ادامه بدیم و کوتاه نیایم تا بالاخره اونو در دنیای خودمون تجربه کنیم.
مراحل اموزش ذهنی یادگیری…عمل کردن به آموزه و استمرار در این مسیره و تمام اینها باید کنار هم قرار گیرند تا هدف رو تجربه کنیم
یادگیری به تنهایی فقط افزودن اندوخته ذهنی است و تا به عمل در نیاد نتیجه ای رو نمیبینیم
همیشه میگن ما به یادگیریهای جدیدتر نیاز نداریم به عمل به انچه تا حالا یادگرفتیم خیلی بیشتر نیاز داریم
بسیاری ادمها رو دیدم که فقط با خوندن یه کتاب یا شرکت در یه دوره زندگیشونو متحول کردن ولی آدمهای زیادی هم هستن که سالهاست از این آموزش به اون آموزش میرن و از این استاد به اون استاد …و ته اش هم میگن اینا رو که بلد بودیم و تکراری بود….
چون این عمل به آموزشهاست که نتیجه رو برامون میاره
و مرحله مهم بعدی که استمراره….و نکته ای که شما گفتین و خیلی جالب بود اینه که در مسیر ادامه دادن هر اگاهی به آگاخی قبلی اضافه میشه نه اینکه اگاهی قبلی کنار گذاشته بشه و عمل کردنهامون هم در هر مرحله به عملهای قبلی اضافه میشه و اینطور نیست که فقط اون چیزی رو عمل کنیم که در آخرین آموزش یادگرفتیم چون آگاهی ها تکمیل کننده همدیگه هستن و اتفاقا وقتی در این مسیر استمرار داریم درکمون حتی از آموزشهای قبلی هم بیشتر و عمیقتر میشه
من خودم مدتی هست تصمیم گرفتم که به جای خوندن کتاب جدید همون کتابهای خوب قبلیم رو دوباره مرور کنم و انصافا درکی که الان دارم از آموزشها خیلی عمیقتر از قبله که گاهی با خودم میگم قبلا هم اینا رو خونده بودم یا برای اولین باره….
ادامه بدیم که این مسیر پایانی نداره و واقعا یادگیری لذتی داره که با هیچ چیز دیگه ای قابل مقایسه نیست😊
با سلام
طبق قوانین جهان هستی تمام موجودات این جهان طبق آموزه های الهیشون که بعنوان غریضه درونشون وجود داره عمل میکنند مثلا درختان طبق برنامه و اموزشی که درونشان هست عمل کرده بهار شکوفه میکنند و تابستان میوه میدهند و پاییز برگشان زرد میشود و هرسال طبق همین برنامه ی الهی عمل میکنند یا در مورد حیوانات شاید بارها آهویی را دیده ایم که به محض بدنیا امدن سعی و تلاش میکنه تا روی پای خودش بیاسته و با کمی تمرین او بعد از ساعتی بدنبال مادرش در دشت میدود
با کمی تامل در وجود خودمان پی میبریم که ما هم مجزا از قانون آفرینش نیستیم .ما هم از بدو تولد بدنبال عملی کردن انچه توسط خداوند در نهادمان قرار داده شده بودیم
برای راه رفتن چقدر سعی کردیم شاید بارها زمین خوردیم اما بلاخره ارام ارام راه رفتن را عملی کردیم و با تکرار در این کار ماهر شدیم
انسان بواسطه ی قدرت. نا محدودی که در اختیار دارد میتواند علاوه بر آموزهای فطریش چیزهای بیشتری از پدر و مادر ، مدرسه ، محیط پیرامونش اموزش ببیند . سابقه ی اموختن ما و عملی کردن آنها در زندگی به اندازه سالهاییست که ما در حال زندگی هستیم ، یعنی ما هر لحظه در حال آموختن هستیم
اما سوالی اینجا پیش می آید چرا نحوه ی عملی شدن آموخته های انسان نسبت به سایر موجودات آرامتراست ؟؟؟
یعنی مثلا نوزاد اهو به محض تولد میتواند روی پاهایش بیاستد و بدود اما در مورد نوزاذ انسان این موضوع شاید طی چند ماه و با تکرار و سعی و تلاش و پیگیری اتفاق بیافتد
این فقط به این دلیل است که خداوند میخواهد انسان نحوه ی رشد و نمو و کامل شدن خود را کاملا تجربه کند ،
در بین انسانها دو گروه وجود دارند
یکسری که آموزهای خود را آگاهانه انتخاب میکنند😆😆
و با ذوق و شوق ادامه میدهند و تجربه های لذت بخشی را به وجود می اورندانها به مرور رشد میکنند و بزرگ و گسترده میشوندانقدر که اگر چالشی برایشان پیش می آید اصلا برایشان بزرگ نیست و براحتی میتوانند برآنها پیروز شوند ،و اتفاقا از این چالشها درس میگیرند و برای ادامه ی زندگی تجربه های بهتری کسب میکنند اینها کسانی هستند که خودشان انتخاب میکنند تا چه اطلاعاتی را بیاموزند و به هیچ وجه زیر بار اطلاعات نا صحیح نمیروند .پس زندگی لذت بخشی برای خودشان می سازند
اما گروه دیگر که اکثریت جامعه را شامل میشود
آنهایی هستند که اموزشهایشان با علاقه و انتخاب خودشان نبوده 😔😔
از محیط اطراف ما کلی اموزش به دلیل اینکه برای ما مفید است و در زندگی ما کارساز است بر ما تحمیل شد و از آن بدتر این بود که ما برای اجرا و عمل کردن به این اموخته ها تحت فشار هم قرار می گرفتیم
تکرار این طریق اموزشهای اجباری در ذهن مابطور نا خوداگاه یک مقاومت ایجاد کرد و یک فرمول ذهنی غلط بوجود امد که یادگیری و عمل کردن به یک اموزه ی اجباری خیلی سخت است پس اکثر ما اصلا تمایلی به آموختن نداریم و بیشتر مایل هستیم به سرعت نتیجه ی کار را ببینیم ❌❌
اما غافل از آن هستیم که تجربه ی ما نتیجه ی عملکرد ما از اموزشهایی است که آموختیم
مثلا منی که الان اندامم ،
مورد دلخواهم نیست فقط و فقط بدلیل اطلاعات نا صحیحی بود که سالها اموختم و ان ها را در زندگیم عملی کردم و نتیجه شد چیزی که الان هستم
البته شاید من این اموزشها را خیلی نا اگاهانه انتخاب کردم ، یاد گرفتم و با تکرار و تمرین و ممارست به تجربه ی زندگیم تبدیل کردم
اما این پایان راه من نیست ، من هر گز این سرنوشت اجباری را نمیپذیرم
چون من حق انتخاب دارم و میتوانم اموزه های زیادی را یاد بگیرم و اینبار با عشق و علاقه لاغرشدن صحیح را انتخاب میکنم
🔴 من همه وقت و همه جا توانایی یاد گرفتن موضوع مورد علاقه ی خودم را دارم و این *اولین قدم* من در مرحله ی لاغریست ست اما این قدم نمیتواند به تنهایی مرا لاغر کند
🔴 قدم دوم *عمل کردن به اموزشهای لاغری در زندگی ست* اما باز قدم اصلی نیست
🔴و قدم سوم *استمرار داشتن* در دو قدم اول و دوم است
من انتخاب کردم که توانایی اموختن لاغری را دارم و میتوانم هر انچه اموختم را در زندگیم پیاده کنم
من باید این عمل کردن مطالب و اموخته های لاغری را جزو سبک زندگیم کنم و ان را چیزی جدای از زندگیم ندانم
ان موقع است که باید ایمان داشته باشم در مسیر درست هستم و ارام ارام مراحل تکامل را تجربه میکنم
البته باید حواسم باشد که شاید ابتدا چون هنوز اموزه ها و فرمولهای چاقی در ذهن من هست اموخته های جدید لاغری را خنثی کنند و مانع لاغر شدن من شوند چون این فرمولها در ذهن من بسیار قدیمی و دیرینه اند پس شاید ابتدا مقداری هم چاقتر شوم
اما هرگز نباید نا امید شوم
چون هر چقدر در یادگیری لاغری و پیاده کردن انها در زندگیم ممارست و تمرین و مداومت داشته باشم کم کم. فرمولهای لاغریم افزایش میابند و باعث کند شدن چاقی من میشوند
و این کند شدن روند چاقی وقتی ادامه دار شود من توقف چاق شدن را تجربه خواهم کرد
و برای مدتی چاق نخواهم شد *و بعد از آن است که روند متناسب شدن اغاز میشود*
«این پرسه ی لاغری با ذهن است»
اما خیلی وقتها شده که من این پرسه را نا دیده می گیرم و می خواهم با عجله روند لاغریم را طی کنم که بسیار اشتباه است البته این عجله بازتاب همان فرمول غلطی است که از اموزشهای اجباری که در ابتدای مطالبم اشاره کردم در ذهنم ایجاد شده بود که اموختن خیلی سخت است ❌❌
در مسیر لاغری با ذهن من یک راهنما یا جی پی اس دارم و آن هم احساس من است
اگر در این مسیر احساس من خوب است و از نا امیدیم کم شده باشه
اگر دیگر از اندامم رنج نمی برم و سر خورده و منزوی نیستم
اگر امیدوارم و با عشق و شور و شعف پیگیر مطالب اموزشی هستم
اگر با دیدن اندامم در ایینه و یا حتی شنیدن جمله ی نا خوشایندی ازدیگران تغییر احساسی در من ایجاد نمیشود و من همچنان به راهم مطمین هستم
باید بدانم که در مسیر صحیح هستم و عملکردم کاملا درست است
اگر ایمان دارم پرسه ی لاغری من به خوبی در حال انجام است
پس باید مطمین باشم من در حال متناسب شدن هستم
سلام بر هم مسیرانم
نتیجه چاقی امروز ما مربوط به آموزشهایی هست که در گذشته از خانواده و اطرافیان و حامعه به دست آوردیم .و در تمام زمینه ها و جنبه های زندگیمون ما در حال یادگیری هستیم همانطور که از زمان تولد برای اینکه دستمون رو به سمت دهان ببریم بارها دستمون به چشممون می رفت و ما تلاش می کردیم برای یادگیری و عملی کردن آموزشمون و یا برای راه رفتن بارها زمین خوردیم ولی باز بلند شدیم در مسیر زندگی هم این روند رو باید ادامه بدیم حتی در موجودات دیگر هم به همین صورت هست که در زمان تولد برای اینکه حیوان بتواند به روی پا بایستد چند ساعت زمان میبره و حیوان در تلاش هست و بارها زمین می خوره تا بتونه ایستادن رو یاد بگیره اما این تکامل برای انسان در مقایسه با حیوانات بسیار کندتره و به این دلیله که خداوند می خواسته روند تکامل انسان به آرامی صورت بگیره و این تکامل رو تجربه کنه .همه ی انسانها در حال یادگیری هستند و میشه گفت به طور کلی انسانها به دو دسته تقسیم می شوند انسانهای آگاه که با شوق و ذوق آموزشهای آگاهانه به ذهنشون می دهند تا تجربه های جدید همسو با علایقشون رو خلق کنند و از زندگی لذت بیشتری ببرند و انسانهایی که ناآگاهانه از پیرامون خود آموزش می بینند و هر روز با تضادها و مشکلات بسیاری سرو کله می زنند و در درد و رنج قرار می گیرند .
مراحل یادگیری :🌟
۱/یادگیری از طریق دیدن و شنیدن فایلهای آموزشی
۲/عمل کردن به آگاهی دریافتی
۳/استمرار داشتن در مورد ۱و۲
در مرحله یادگیری با شنیدن و دیدن تصاویر ویدیویی و یا شگفتی سازان و مخصوصا خواندن نوشته های سایت به این دلیل که ذهن ما تصویری هست آگاهی ها وارد ذهن ما می شوند درست مثل زمانی که کلمه ی موز رو میبینیم و تصویر اون در ذهن ما نقش می بنده و وقتی آگاهی جدید وارد ذهن ما میشه ما به تضاد برمی خوریم یعنی اطلاعاتی وارد ذهنمون میشه که با اطلاعات ذخیره شده قبلی تفاوت داره و باعث فکر کردن ما میشه .و چشم یک ورودی بسیار مهم و قدرتمند هست برای ذهنمون حتی تأثیر خواندن خود کتاب خیلی بیشتر از گوش دادن به یک کتاب صوتی است و نوشتن هم باعث تمرکز و توجه بیشتری در ما میشه .
در مرحله ی دوم ما با عمل کردن به آگاهی ها اون اطلاعات جدید رو قدرتمند می کنیم یعنی تغییری در رفتار ما صورت می گیره ادر صلح و به سادگی
و در مرحله ی سوم با استمرار داشتن در دریافت اگاهی و تبدیلش به عملکرد به صورت خود به خودی نتیجه میگیریم و این در تمام جنبه های زندگی کاربرد داره و به اندازه ای که اموزش های مربوط به ثروتمند شدن رو ببینیم شرایط مالیمون بهتر میشه ولی قبلا اینطور فکر می کردیم که با تغییرات شرایط بیرونی مثل برنده شدن در قرعه کشی و حمایت مالی خانواده و گرفتن وامهای سنگین و راه انداختن کسب و کاری می توان شرایط رو تغییر داد ‼️در مورد چاقی هم ما به صورت نااگاهانه از پیرامون خود آموزش دیده بودیم و نتیحه ی آن وجود انبوه فرمولهای ذهنی چاق در ذهن ما شده بوده که بهشون عمل کردیم و هرروز تکرارش کردیم ولی به لطف خداوند با آموزشهای لاغری اولین اتفاقی که می افته اینه که روند چاقتر شدن ما کند میشه و بعد متوقف میشه و به آرامی در مسیر متناسب شدن حرکت می کنیم 😍
عادتهای ما رفتارهای لذت بخشی بودند که تکرار شدند ممکنه یک فردی که دائم با دیگران درگیره و دعوا می کنه خودش هر بار ناراحت بشه اما به هر حال اون دعوا ها با لذت شروع شدند یا احساس قدرت می کرده و یا خودباوری بیشتر و …ما باید عادتمون رو دوست داشته باشیم و مرحله به مرحله با فایلهای آموزشی پیش بریم بعضی از دوستان تمرین هر مرحله رو به خوبی انجام می دهند ولی با قدم بعدی آموخته ها رو رها می کنند ‼️بهتره در آموزش اولیه فقط یک عادت رو تغییر بدیم و راه راه کنیم تا کامل آموزش ببینیم و بعد می توانیم بسیاری از عادتهای رفتاریمون رو که بهمون احساس خوبی نمی دهند تغییر بدیم و راه راه کنیم ما در هر مرحله آموزشهایی و تمریناتی داریم که باید به صورت عملکرد در ما بشند و هر بار آموزشها و تمرین های جدید به مهارت ما اضافه می شوند و به این صورت نیست که تمرینهای قبلی از اعتبار خارج بشوند کلا برای رسیدن به مهارتی خاص باید مجموعه ای از آگاهی ها دریافت بشند و بعد از تجزیه تحلیل به صورت رفتار و شخصیت جدیدی در ما ظاهر بشوند بنابراین عمل کردن به آگاهی ها ی جدید باعث تغییر و تحول در زندگی ما میشه .دقیقا مثل فوتبالیسی که در هربار آموزش تکنیکی رو یاد میگره مثل سانت/شوت زدن یا پاسکاری و برای بازی کردن در تیمش و مسابقه به تمام این تکنیکها نیاز داره تا شخصیتی جدید از خودش رونمایی کنه 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فایل صوتی امروز :
من باید به آموزشها عمل کنم و این بخش عمل کردن به آموزشها رو خیلیا بلد نیستن و فقط از این فایلها خوشم بیاد کافی نیست باید عمل کننده ی خوبی باشم .
نتایج افرادی که عمل میکنن فوقالعاده هست .
آموزش ذهنی خلاصه اش این هست که در مرلحه ی اول من یک آگاهی جدید دریافت میکنم که در تضاد با آگاهی قبلی خودت هست و مرحله ی بعد باید به این آگاهی عمل کنیم تا جایگزین آگاهی های قبلی بشه و مرحله ی سوم تبدیل به یک آدم جدید میشیم .
من میخوام داخل این چالش چند لقمه اضافه بر سیری رو نخورم و در حالتی که هنوز میل به غدا دارم اون رو رها کنم (یعنی به محض گرفتن پیغام سیری هست ) .
و من کلی آگاهی پیدا کردم که با این عادت چطور برخورد کنم و چطور بهش نگاه کنم و تا حالا که هر وقت تکرارش میکردم و ناراحت میشدیم رو تغییر دادم به اینکه نه این عادت بدی نیست و نباید ناراحت بشم چون حتما برای من لذت بخش بود که من تکرارش کردم و اگر لذت بخش نباشه قطعا من تکرارش نمیکردم و حالا کاری به نتیجه ی عادتتون ندارم که شما رو تنبل و چاق و … کرده فقط بدون این عادت روزی لذت شما بوده که تبدیل به عادت شده و اون فردی که اهل دعوا هست و هفته ای چند بار دعوا میکنه درست خودش و همه ناراحتن که چرا اینطور هست و هنیشه دعوا میکنه ولی مطمعن باش یه روزی از این دعوا کردن احساس لذت میکرده که هی تکرارش کرده تا تبدیل به عادتش شده و حالا درسته اذیتش میکنه ولی شروعش با لذت بوده .
هر رفتاری رو که از اول به ما احساس بد میده رو نمیشه تبدیل به عادت کرد امتحان کن .
چندتا عامل خیلی مهم هست که شما عمل کننده به آموزشها میشید و نه فقط شنونده و یا نویسنده .
وقتی عمل کردن رو یاد بگیرید شخصیت شما عوض میشه
پس نوشته های سایت رو بخونید چون ذهن تصویری هست خیلی روی ذهن تاثیر گذار هست و با هم این دو یعنی چشم و ذهن هماهنگ هستن پس با خوندن از طریق چشم روی ذهن خیلی اثر میزاره ..
نوشتن باعث تمرکز بیشتر میشه و هر فایلی کلی نوشته های ناب در بالای اون هست .
عمل کردن به تمرینها شما رو به نتیجه میرسونه
یعنی اگر در فایلی گفته شده راهی به عادت اضافه کن واقعا باید اون رو ایحاد کنی
حالا فکر کن این همه تغییرات عالی تا اینجا داشتی ولی اگر روی برگه دکتر تغدیه به تو بگه نباید کیک و شیرینی بخوری چطور میشی ؟حالت گرفته میشه و جنگ و دعوا میشه درون تو ولی وقتی خودمون برای خودمون تصمیم بگیریم خیلی این راحت و ارزشمند هست پس اگر باید یک تغییر کوچک در عادتت ایجاد کنی باید ایجاد کنی و تدام داشته باشه و هر روز انجامش بدی و آموزشهای جدید رو به اون آموزشهای قبلی اضافه کن و ادامه بده و نه تمرین قبلی رو رها کنی و با این کار تبدیل به یک فرد عملگرا میشی
پس عمل کنید و عمل کردن رو ادامه بدید تا شگفتی ساز بشید .
پس هر آموزشی رو باید ادامه بدیم تا تبدیل به عادت ما بشه و شخصیت ما عوض بشه و تمام موفقیتهای ما همینطور هست مثلا یک فوتبالیست به تمام آموزشها عمل میکنه تا فوتبال بازی کنه .
به همه ی اون چیزی که یاد گرفتی عمل میکنی تا بتونی به موفقیت برسی .
تداوم و تلفیق این آموزشها شما رو متفاوت میکنه .
من هدایت شدم به اینجا از طرف همون نیرویی که داره جهان رو اداره میکنه و مطمعن باش خداوند در انتخابهاش اشتباه نمیکنه و حتما من لیاقت و توانایی برای لاغر شدن رو دارم .
پس من انتخاب شده هستم و توانایی شگفتی ساز شدن رو دارم .
من شاد و در مسیر تغییر کردن هستم .
برداشت من از فایل صوتی :
استاد من خوب متوجه شدم عمل کردن ابزار بسیار مهمی در آموزشهای ذهنی هست و به اندازه ای که ما عمل کنیم به آموزشها نتیجه وارد زندگی ما میشه و فقط به گوش دادن و یا نوشتن و یا خریدن دوره ها نیست باید اهل عمل باشیم و به آموزشها عمل کنیم .
بعنی اگر من میگم میخوام به محض سیری غدا رو رها کنم باید کم کم گام بردارم و تغییر ایجاد کنم مثلا روز اول اگر تونستم یکم بیشتر بر نیاز بخورم و روز بعد یکم کمترش کنم تا به مرور به اون اندازه ی دلخواهم بخورم و هیچ فشاری رو احساس نکنم .
همین دیشب موقع شام گرسنه نبودم میخواستم اون اولش به زور بخورم ولی دیدم واقعا نمیخوام دوست ندارم بخورم اون غدا دلخواه من نبود و به راحتی از اون گذشتم و گفتم‌نمیخورم تا یازده شب یکم احساس ضعف کردم و یه دونه کلوچه خوردم .
یا امروز ظهر شروع به خوردن کردنم و دیدم هنوز کلی از غدای من مونده و من سیر شدم و به خودم گفتم بسه هر چقدر خوردی و هر چقدر مونده اما ذهنم راه نیومد فکر کنم دو قاشق هم بیشتر خوردم ولی از همیشه مطمعنم یه قاشق یا دوتا کمتر خوردم و من به همون کمتر خوردن توجه کردم و گفتم عالیه که تونستم بازم به اندازه بخورم و این نشان از توانایی و قدرت تسلط من بر مواد عدایی هست و عمدا انجام میدم که ذهنم باور کنه و ببینه من میخوام تغییر کنم و میتونم حتی اگر شده یه لقمه کمتر بخورم و کم کم با همکاری ذهنم تغییراتم رو بیشتر میکنم
و من مطمعنم هر رفتاری در ما که تبدیل به عادت شده یه روزی در ما احساس خوب و لدت ایجاد کرده که ما حاضر شدیم دوباره تکرارش کنیم و گرنه امکان نداره تبدیل به عادت ما بشه مثلا هر رفتار غدایی که ما الان داریم مطمعنم قبلا در ما احساس خوب و لذت به وجود اورده که تکرارش کردیم درسته نتیجه اش رو دوست نداریم ولی نتیجه ای که الان ما داریم محصول همون عادتها ی ما هست و ما باید عادتها رو تغییر بدیم تا نتیجه تغییر کنه.
پس عادتها ی ما قبلا خیلی خوب بودن مثلا اضافه خوردن باعث شده بود من احساس کنم رها هستم از هر محدودیتی و نخوردن و میتونم هر چقدر میخوام بخورم و این خیلی خوبه و تمام سدهای رژیم و محدودیت و ممنوعیت رو با این کار انگار میشکونم و اما به مرور باعث شد من نتیجه ی دلخواهم رو نگیرم وحالا میخوام یکم تغییری در اون ایجاد کنم و هیچ از انجامش نه حالم بد میشه نه از اون متنفر هستم نه خیلی هم خوبه ولی دیگه اون لدت گدشته رو انگار نداره چون با این دوره ها من در خوردن رها هستم و آزاد و هیچ محد دیتی در کار نیست پس به زودی با عمل کردن به آموزشها کنار گذاشته میشه .
من زمانی شگفتی ساز میشم که عمل کنم به اموزشها و اگر عمل نکنم تبدیل به فردی میشم که فقط میام اینجا حرف مفت میزنم .