0

تصویر ذهنی چاق (قسمت هشتم)

تصویر ذهنی چاق ادامه مسیر لاغری
اندازه متن

مغز انسان تمام اطلاعات دریافتی را به صورت تصویر ذهنی ذخیره می‌کند.

تصویر ذهنی بر اساس اطلاعاتی که از پیرامون خود دریافت می‌کنیم در ذهن ما شکل می‌گیرد و آینده زندگی ما را تعیین می‌کند.

در واقع انتظاری که از زندگی کردن داریم یا پیش بینی که برای آینده خود می‌کنیم بر اساس تصاویر ذهنی است که در جنبه‌های مختلف زندگی در ما ایجاد شده است.

تاثیر تصویر ذهنی

 ذخیره اطلاعات در مغز به صورت تصویری است.

شاید این تجربه را داشته باشید که چهره فردی برای شما آشنا باشد اما نام او را به خاطر نیاورید. یا در مکانی قرار بگیرید و با خود فکر کنید قبلا اینجا بوده‌اید اما زمان و چگونگی آن را به خاطر نیاورید.

حتی ممکن است در بیان خاطرات خود از آخرین سفری که رفته‌اید خیلی خوب ویژگی‌های آن منطقه را بیان کنید اما اسامی‌شهر ها یا مناطقی که بازدید کرده‌اید را به خوبی به خاطر نداشته باشید.

شاید برای شما پیش آمده باشد که خواندن یک رمان را شروع کرده باشید و ساعت ها بدون خستگی مشغول مطالعه آن بوده‌اید. بدون تردید نویسنده آن رمان در تصویر سازی ذهنی مهارت زیادی داشته است که به سادگی شما را غرق داستان موردنظر کرده است.

این مثال ها و مثال‌های متعدد دیگری که حتما با خواندن این مواد در ذهن شما مرور می شود اثبات می‌کند که مغز ما به صورت تصویری اطلاعات را ذخیره می‌کند و صحبت کردن درباره خاطرات بر اساس تصویر ذهنی برای ما کار ساده و لذت بخشی است.

 تصاویر ذهنی چگونه ایجاد می‌شوند

داده‌هایی که از محیط پیرامون خود در جنبه‌های مختلف زندگی دریافت می‌کنیم در ذهن ما تحلیل و پردازش می‌شوند و در نهایت به تصویر ذهنی ما تبدیل می‌شوند.

اگر شما اطلاعاتی درباره نبودن شغل مناسب یا سخت بودن پیدا کردن کار و یا نیاز به داشتن پارتی برای به دست آوردن شغل مناسب دریافت کرده باشید و برای مدت طولانی این اطلاعات در ذهن شما تکرار شده باشند در نهایت در موضوع داشتن شغل مناسب تصویر ذهنی شما شکل میگیرد که توصیف کننده شرایط نامساعد کار می‌باشد.

در این صورت انتظار شما برای داشتن شغل مناسب تغییر می‌کند و منتظر روبرو شدن با شرایطی خواهید شد که کار مناسب پیدا نمی‌کنید یا باید برای داشتن شغل مناسب حتما پارتی داشته باشید.

به این ترتیب زندگی به شما اثبات خواهد کرد که کار پیدا کردن سخت و غیرممکن است.

چرا؟

چون کار جهان همسو کردن اتفاقات زندگی هر انسانی با تصویر ذهنی آن فرد در جنبه‌های مختلف زندگی است.

 نقش تصویر ذهنی در چاق شدن

اطلاعات درباره چاق شدن از طریق مختلف وارد ذهن شما می‌شود. برخی از آنها را با هم مرور می‌کنیم.

  • اطلاعاتی که درباره مزایای چاق شدن دریافت کرده‌اید.

انسان‌های چاق قدرت بیشتری دارند، افراد چاق سالم تر هستند، وقتی چاق بشی بیشتر مورد توجه دیگران قرار می‌گیری.

  • اطلاعاتی که درباره ارثی بودن چاقی دریافت کرده‌اید.

چاقی در خانواده ما ارثی است. وضعیت جسمی‌شما شبیه فلانی است که چاق است.

  • اطلاعاتی که درباره ارتباط چاقی با نحوه زندگی خود دریافت کرده ایم.

چاقی تو بخاطر کم تحرکیه، چاقی تو بخاطر خوابیدن زیاده،‌ چاقی تو بخاطر سریع غذا خوردنه،  چاقی تو بخاطر مزاج سرد داشتنه

  • اطلاعاتی که درباره طبیعی بودن چاقی به هر دلیلی دریافت کرده ایم.

چاق شدن بخاطر کار پشت میز داشتن، چاق شدن بخاطر ورزش نکردن، چاق شدن بخاطر فلان بیماری،‌ چاق شدن به دلیل مصرف فلان دارو، چاق شد به دلیل بالارفتن سن، چاق شدن بخاطر بارداری در خانم ها و …

هر گونه آگاهی و اطلاعاتی که درباره مزایا یا معایب چاقی دریافت می‌کنیم در ذهن ما پردازش شده و در نهایت به صورت تصویر ذهنی چاق در مغز ما ذخیره می‌شود.

مغز بر اساس تصویر ذهنی ایجاد شده الگوهای رفتاری جدید را ایجاد می‌کند که نتیجه تکرار الگوهای جدید تغییر کردن جسم از وضعیت فعلی به وضعیت مطابق با تصویر ذهنی جدید است.

فردی که اضافه وزن ندارد و به طریق گوناگون اطلاعات مختلف درباره چاقی دریافت می‌کند پس از مدتی آن اطلاعات به تصویر ذهنی چاق در مغز فرد تبدیل می‌شوند.

مغز بر اساس تصویر ذهنی جدید ایجاد شده،‌ فرمول‌های جدید ایجاد می‌کند و از طریق ایجاد میل به عمل کردن بر اساس فرمول‌های جدید به مرور وضعیت جسمی‌فرد از حالت متناسب خارج شده و به حالت چاق تبدیل می‌شود.

فردی که چاق است و به طریق گوناگون اطلاعات درباره ترس از چاقی بیشتر و مشکلات چاقی دریافت می‌کند پس از مدتی آن اطلاعات به تصویر ذهنی چاق تر از قبل در مغز فرد تبدیل می‌شوند.

مغز بر اساس تصویر ذهنی چاق‌تر ایجاد شده اقدام به ایجاد فرمول‌های جدید رفتاری می‌کند و در فرد میل به عمل کردن بر اساس فرمول‌های جدید ایجاد می‌کند و سپس فرد با تکرار عمل بر اساس فرمول‌های جدید به وضعیت چاق‌تر جسمی‌ می‌رسد.

این توضیح مختصری از چگونگی ایجاد تصویر ذهنی و تاثیر آن بر تغییر رفتار و در نهایت تغییر وضعیت جسمی‌فرد است.

چرا لاغر نمی شم؟

 چرا با روش‌های لاغری نمی‌توان لاغر شد

همانگونه که توضیح داده شد چاقی نتیجه تغییر افکار و رفتار فرد است.

نقطه آغاز تغییر افکار و رفتار ما مغز می‌باشد و مغز اطلاعات خود را از طریق حواس پنجگانه دریافت می‌کند.

نحوه عملکرد مغز به این شکل است:

  • اطلاعات در موضوعات مختلف را دریافت می‌کند.
  • اطلاعات پردازش شده و تصویر ذهنی ایجاد می‌شود.
  • بر اساس تصویر ذهنی فرمول‌های رفتاری ایجاد می‌شود.
  • میل و رغبت در فرد برای عمل کردن به فرمول‌های جدید شکل می‌گیرد.
  • وضعیت زندگی فرد به مرور با عمل کردن بر اساس فرمول‌های جدید تغییر می‌کند.

 هر زمان که ما برای لاغر شدن از هر روشی اقدام کرده‌ایم در حال طی مسیر بر خلاف جهت عملکرد مغز بوده‌ایم.

ما با استفاده از روش‌های مختلف مانند رژیم غذایی، ورزش کردن،‌ مصرف دارو و … سعی کرده ایم رفتار خود را تغییر دهیم.

  • با رژیم گرفتن سعی کرده ایم پرخوری‌های خود را مهار کنیم.
  • با ورزش کردن سعی کرده ایم سوخت و ساز بدن را افزایش داده و میزان چربی ها را کاهش دهیم.
  • با مصرف دارو یا حتی عمل جرحی سعی کرده ایم تغییر در نحوه عملکرد جسم خود ایجاد کنیم.
  • با این روشها سعی در تغییر عمل کرد خودمان داشته ایم که در تشریح عملکرد مغز در رتبه آخر قرار داد.

درواقع ما با استفاده از روش‌های مختلف سعی کرده‌ایم اطلاعات مورد نیاز برای لاغر شدن را به صورت معکوس به مغز خود منتقل کنیم و تلاش کرده‌ایم که با تحت فشار قرار دادن جسم باعث تغییر وضعیت از حالت چاق به لاغر شویم.

و این در حالی است که جسم ما دستورات را از مغز دریافت می‌کند نه از سایر عوامل بیرونی.

به عنوان مثال زمانی که شما فعالیت بیشتری دارید،‌ به دلیل بالارفتن فعالیت عضلانی، حرارت جسمی‌شما افزایش پیدا می‌کند و مغز برای جلوگیری از افزایش بیشتر دمای جسم دستور عرق کردن را صادر می‌کند و با مرطوب کردن سطح بدن حرارت جسم را کاهش می‌دهد.

این فرایند کاملا درونی است اما تصور ما این است که بخاطر افزایش فعالیت بدنی یا ورزش کردن ما سوخت و ساز بدن را افزایش داده ایم بنابراین تلاش می‌کنیم با عرق کردن بیشتر لاغر شویم و این تلاشی بی هوده است.

 تغییر کردن چگونه است

برا ایجاد تغییر در هر جنبه از زندگی باید از دادن آگاهی جدید به مغز شروع کنیم. آگاهی که منطبق با تغییری که می‌خواهیم ایجاد کنیم باشد.

استمرار در دادن اگاهی جدید باعث پردازش آن و ایجاد تصویر ذهنی جدید در مغز می‌شود. و مغز بر اساس تصاویر ایجاد شده فرمول‌های جدید ایجاد می‌کند و در نهایت میل و تمایل در ما برای عمل کردن بر اساس فرمول‌های جدید را ایجاد می‌کند.

مهمترین موضوع که سبب چاق شدن یا لاغر شدن ما می شود تصویر ذهنی است که درخود ذخیره کرده ایم.

این تصاویر به صورت ناخودآگاه در ذهن ما ثبت شده است و تکرار این تصاویر سبب پررنگ شدن آنها در ذهن ما می‌شود و تصاویر پررنگ شده بعنوان الگوی صدور فرمان های مغزی قرار می‌گیرد.

اگر رویای لاغری دارید باید ابتدا تلاش فیزیکی برای لاغر شدن را متوقف کنید.

سپس آگاهی جدید همسو با لاغر شدن را به ذهن خود بدهید.

لاغری با ذهن بدون ارائه برنامه های غذایی، ورزشی یا دارویی اجرا می شود.

در این روش ابتدا فرمول های اشتباه که سبب چاق شدن ما شده است را شناسایی می کنیم و سپس فرمول های متناسب کننده را جایگزین آنها می کنیم.

تغییر فرمول های ذهنی

تغییر فرمول های ذهنی سبب تغییر رفتارهای غذایی روزمره ما می شود و در نهایت جسم ما نیز تغییر می کند.

بنابراین خیلی مهم است که فایل های آموزشی تکرار شوند تا اطلاعات صحیح درباره لاغری را بارها بشنوید و به آن فکر کنید و سعی کنید به نکته های مطرح شده عمل کنید.

محتوای سایت تناسب فکری به شما کمک می‌کند تا آگاهی مناسب برای متناسب شدن را به ذهن خود انتقال دهید.

در انتقال آگاهی جدید استمرار داشته باشید تا تصمیم جدید شما برای تغییر کردن بعنوان دستور کار جدید ذهن شما تعیین گردد.

در این صورت آگاهی جدید به ذهن ناخودآگاه منتقل می‌شود و سبب ایجاد تصویر ذهنی لاغری در شما می‌شود.

مغز شما بر اساس تصویر ذهنی جدید ایجاد شده اقدام به ایجاد فرمول‌های جدید رفتاری می‌کند.

سپس در شما میل و رغبت برای عملکردن بر اساس فرمول‌های جدید را ایجاد می‌کند.

به طور ناخودآگاه و خیلی آسان شما قادر خواهید بود رفتارهای قبلی (پرخوری و … )که بر اساس فرمول‌های چاق کننده و تصویر ذهنی چاق بودند را تکرار نکنید.

تکرار نکردن رفتارهای قبلی نقطه شروع شکل گیری رفتارهای جدید شما هستند.

به اندازه ای که شما رفتارهای قبلی را تکرار نکنید در تثبیت رفتار جدید در خود موفق عمل کرده‌اید.

طولی نخواهد کشید که رفتارها و واکنش‌های رفتاری شما در جهت متناسب شدن تغییر می‌کند و استمرار این روند باعث تغییر وضعیت جسمانی شما خواهد شد.

این طریق صحیح تغییر کردن (لاغر شدن) بر اساس طریق صحیح عملکرد ذهن است که به طور مفصل و واضح در دوره‌ ورود به سرزمین لاغرها به آن پرداخته شده است.

تاثیر مغز بر چاقی

تاثیر تصاویر ذهنی بر چاق شدن

افراد چاق به این دلیل چاق شده اند که قبل از اینکه چاق شوند تصویر ذهنی چاقی از خود در ذهنشان ایحاد شده است.

تکرار تصویرسازی چاقی سبب الگو شدن آن برای عملکرد مغز می شود و فرمان های صادر شده از سوی مغز ما در راستای چاق شدن بوده است و تکرار این فرمان ها در نهایت سبب چاق شدن فرد می شود.

برای لاغر شدن از طریق ذهن باید تصویر ذهنی خود را از حالت چاق به حالت متناسب تغییر دهیم.

استمرار در تصویرسازی متناسب شدن مغز ما فرمان های متفاوتی نسبت به قبل صادر می‌کند و واکنش های ما به مواد غذایی تغییر می‌کند و در نهایت جسم ما نیز تحت تاثیر قرار گرفته و متناسب شدن شروع می‌شود.

توجه به توضیحات فایل فوق العاده این جلسه به شما کمک می‌کند تا آگاهی کاملی در رابطه با تصویر ذهنی و تاثیر آنها در چاقی کسب کنید و همچنین چگونه تغییر دادن تصویر ذهنی آموزش داده می شود و شما به راحتی با تکرار مواردی که گفته می شود ذهن خود را در مسیر متناسب شدن هدایت می کنید.

اطمینان دارم آگاهی این جلسه و جلسات قبل به شما کمک میکند تا اطلاعات جدید پیرامون متناسب شدن را به ذهن خود بدهید و با استمرار در این مسیر به راحتی آگاهی جدید به تصویر ذهنی لاغری تبدیل شده و در پی آن رفتارها و عادت‌های شما تغییر می‌کند و در نهایت جسم شما بر اساس عملکرد جدید شما تغییر خواهد کرد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مرحله اول:

تصاویر ذهنی بر اساس افکاری که در ذهن ما مرور می شوند ایجاد شده و انتظار چاق تر شدن را در ما بوجود می آورند.

افکار به وسیله شنیدن و گفتن در ذهن ایجاد می شوند.

زمانی که فردی درباره چاقی ما صحبت می کند افکار در ذهن ما شروع به ایجاد شدن و مرور شدن می کند و زمانی که ما در پاسخ به نصیحت یا توصیه یا صحبت دیگران واکنش داده و شروع به صحبت کردن درباره چاقی و گله و شکایت از لاغر نشدن می کنیم در حال تشدید افکار چاق کننده در ذهن هستیم.

بنابراین برای جلوگیری از ایجاد تصاویر ذهنی چاق تر در ذهنمان باید استفاده از ابزاری که باعث تقویت افکار چاق کننده در ذهن می شوند را متوقف کنیم.

  • از این لحظه تصمیم بگیرید هرگز درباره چاقی خود یا دیگران صحبت نکنید.

مسلط شدن بر گفتار نیاز به تمرین و استمرار دارد بنابراین هربار که شرایط صحبت کردن درباره چاقی فراهم بود و شما موفق به صحبت نکردن درباره چاقی شدید بعنوان تمرین در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید که من امروز در فلان موقعیت توانستم درباره چاقی صحبت نکنم.

هرگونه صحبت کردن درباره چاقی، رژیم گرفتن، لاغر نشدن،‌ حسرت لاغری، روش های لاغری و … باید متوقف شود.

صحیت نکردن درباره چاقی

این تصویر را بخاطر بسپارید تا در زمانی که تحریک به صحبت کردن درباره چاقی شدید با بخاطر آوردن این شکلک متوجه شوید که وقت بستن زیپ دهان و صحبت نکردن درباره چاقی است.

مرحله دوم:

یکی دیگر از اقدامات موثر در ایجاد تصاویر چاقی ذهن تحقیق کردن درباره روش های لاغر شدن است.

هرچه شما بیشتر درباره روش های لاغری تحقیق کنید در همان زمان که در حال دریافت اطلاعات درباره لاغر شدن هستید احساس خوبی ندارید. احساس خوب نداشتن درباره لاغر شدن منجر به تقویت تصاویر ذهنی چاقی و تشدید انتظار چاقی خواهد شد.

تصور کنید درباره برنامه رژیمی لاغری در حال تحقیق و مطالعه هستید. هرچه بیشتر آگاهی کسب می کنید بیشتر مطمئن میشوید که نمی توانید این روش را اجرا یا ادامه دهید. احساس عدم توانایی انجام روشهای لاغری برای ذهن ناخودآگاه به منزله اعلام عدم ناتوانی شما برای لاغر شدن است.

هرچه بیشتر درباره لاغر شدن تحقیق کنید و از آن مهمتر هرچه بیشتر سعی کنید از طریق روش های مختلف لاغر شوید به همان اندازه خود را برای چاق تر شدن آماده می کنید.

  • تصمیم قاطع بگیرید که هرگز درباره روش های لاغری تحقیق نکنید.

تصمیم خود را در قابل تعهد نامه در بخش نظرات همین جلسه بنویسید.

  • نباید درباره روش لاغری دیگران سوال یا کنجکاوی کنید.

عادت رایج در بین افراد چاق پرس و جو کردن و کنجکاوی درباره چگونه لاغر شدن دیگران است. این کار نه تنها باعث برهم خوردن تمرکز شما در مسیر لاغری با ذهن خواهد شد بلکه حسرت لاغری را در ذهن شما تقویت میکند.

از اینکه فردی توانسته لاغر شود اما شما نتوانسته اید احساس یاس و ناامیدی می کنید و این به منزله تقویت فرمول های چاقی ذهن است. پس لازم است این عادت را متوقف کنید.

برای انجام بهتر این تمرین در بخش نظرات بنویسید که آیا شما عادت به تحقیق درباره روش های لاغری یا کنجکاوی درباره چگونه لاغر شدن دیگران داشته اید؟ با انجام این کار چه احساسی در شما ایجاد شده است؟

به این ترتیب ارتباط بین احساس و رفتار یا عادت های ذهن چاق را درک خواهید کرد و متوجه می شوید که با انجام این تمرینات به چه صورت در حال تغییر فرمول های چاقی ذهن از طریق تغییر عادت های مخرب ذهن هستیم.

مرحله سوم:

جهت جلوگیری از تقویت فرمول های چاقی ذهن باید سعی کنیم در معرض تحریک های احساسی قرار نگیریم.

عضویت در کانال های آشپزی، تستری غذا، مشاهده تبلیغات فست فود، تبلیغات رسانه ای درباره غذا ها و هر اطلاعاتی که درباره غذاها،‌ محل سرو غذا و تجربه افراد از خوردن غذاها باعث تقویت فرمول های چاقی ذهن می شود.

بنابراین لازم است خود را از معرض اطلاعات اینچنینی دور کنید.

اگر در کانال های آشپزی عضو هستید حتما عضویت خود را لغو کنید.

از صحبت کردن درباره غذایی که خورده اید برای دیگران خودداری کنید.

از تبادل اطلاعات درباره غذاهای جدید، فست فودهای تازه تاسیس شده و … جددا خودداری کنید.

با این اقدامات قدم های بسیار موثر برای کمرنگ کردن تصاویر چاقی ذهن خود برداشته اید.

  • لیستی از عادت های خود درباره موارد ذکر شده تهیه کنید و شرح دهید به چه شکل خود را در معرض اطلاعات پیرامون غذا و خوردن قرار داده اید.
  • تصمیم قاطع بگیرید تا جایی که امکان دارد منابع دریافت اطلاعات درباره مواد غذایی،‌خوردن، طعم ها و … را کاهش دهید.

درباره تصمیمات خود در بخش نظرات شرح دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


نتایج برخی از شرکت کنندگان

خانم مریم مصطفی نژاد از تهران      دانلود

خانم ندا معتمدنژاد از زنجان      دانلود

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.13 from 127 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11464
برچسب ها:
161 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/10/06 10:12
      مدت عضویت: 263 روز
      امتیاز کاربر: 8610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 423 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      تمام اتفاقات زندگی ما براساس تصاویر ذهنی ما به وجود میاد و بستگی داره که چه اطلاعاتی باعث به وجو اومدن این تصاویر میشن اطلاعات مثبت باشه یا منفی مثلا همون جوری که استاد اشاره کردن وقتی یک دانش اموز توسط معلم و والدین مورد تشویق قرار بگیره و اونها دانش آموز رو فرد باهوش و استعداد خطاب کنن این تصویر ذهنی در ذهن دانش آموز ثبت میشه و خودش رو یک فرد باهوش تصور میکنه و در مقابل اگه اطرافیان دانش اموز اونو کند ذهن و تنبل خطاب کنن تصویر ذهنی دانش اموز از خودش فرد کند ذهن هستش و این استارت کار هست و بعد از اون هربار که شکست بخوره و دوباره از اطرافیان اون کلمه رو بشنوه اون تصویر ذهنی از خودش پررنگ تر میشه و تا جایی که دیگه خودش خودش رو سرزنش میکنه و این تصاویر هی پررنگ تر میشه. حالا در مورد چاقی هم این اتفاق برای ما افتاده یه زمانی بر اساس اطلاعاتی که از اطرافیان دریافت کردیم که در افراد مختلف فرق میکنه یکی ژنتیکهف یکی ازدواج، یکی بلوغ، یکی بارداری یکی کم تحرکی و ……… تصویر و انتظار چاقی در ما ایجاد میشه و ما هرچه بیشتر در این زمینه اطلاعات دریافت کنیم و نمونه ببینیم این تصاویر پررنگ تر میشه و به دنبال این پررنگ تر شدن تصاویر چاقی در ما به وجود میاد حالا اطلاعات دیگران رنگ و بوی دیگه ای میگیره و به حالت تذکر درمیاد که فلانی داری چاق میشی حواست باشه و این استارت ترس از چاقیه و هی تصاویر چاقی پررنگ و پررنگ تر میشه و چاقی روندش سریعتر میشه تا جایی که ما به فکر چاره میوفتیم و به دنبال جست و جو برای روش های لاغری و انواع رژیم و ورزش و غافل از اینکه با اینکارمون داریم تصاویر چاقی رو قدرت میدیم و این چاقی ادامه پیدا میکنه .پس برای لاغری اصولی اولین کاری که باید بکنیم اینه که روند چاق تر شدن رو متوقف که برای این کار باید مانع پررنگ تر شدن تصاویر چاقی بشیم و اینکار با حرف نزدن و دریافت نکردن اطلاعات از دیگران در مورد چاقی انجام میشه و دیگه نباید دنبال روش های لاغری باشیم چون این یعنی اینکه چاقی وجود داره و ما میخوایم اونو از بین ببریم و میخوایم به جنگ با چاقی بریم و ذهن طرفدار جنگ و جدال نیست ذهن ما آرامش و صلح رو دوس داره ، ذهن ما خواهان راحتی و اسونی هستش . باید از هرچیزی که باعث توجه ما به چاقی مون میشه فاصله بگیریم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار امنه سالاری
      1402/09/07 19:31
      مدت عضویت: 180 روز
      امتیاز کاربر: 1680 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 332 کلمه

      سلام و تشکر از خدای مهربونم که منو به این مسیر هدایت کرده و حمایت هم خواهد کرد تا مسیرهای اشتباهی رو که تا حالا قدم گذاشتم رو با کمک شما استاد گرامی شناسایی کنم وبرای رفع آنها با راهنمایی‌های شما تلاش کنم تا به آرامش بهتر در زندگیم برسم خوشحالم که در این مسیر هستم و متوجه شدم که با تمرکز کردن بر روی هر چیزی چاقی و…….به معنی این هست که من میخواهم اون رو به زندگیم راه بدم و همراه خودم کنم پس من به اطلاعاتی که وارد ذهنم میشه توجه بیشتری میکنم وتمام توانم رو برای داشتن احساس خوب وپیشرفت خواهم گذاشت وممنونم از شما استاد بزرگوار که با راهنمایی‌های شما راه صحیح لاغری رو به امون نشون میدین من با شنیدن این فایل بخودم تعهد میدم که از این لحظه به بعد هرگز در باره چاقی وچاق شدنم با هیچ کسی صحبتی نکنم و هرگز خودم رو سرزنش نکنم و هرگز به دنبال روش های فرار از چاقی نباشم ونروم وهم اکنون تصمیم گرفتم تا از گروه‌های آشپزی و شیرینی پزی لفت بدم و دیگه دنبال عوامل تحریک کننده نباشم تا تحریک به خوردن نشم با اینکه من نقطه شروع هستم و سه هفته هست که با سایت شما آشنا شدم ومطالب هاشو خوندم خیلی پیشرفت خوبی دارم الان براحتی و بدون هیچ ترسی غذامو میخورم وواقعا میل به غذا خوردن در من کم شده و گرسنه نمیشم نمی‌دونم چرا حتی برنج و ماکارونی وغذاهای چرب میخورم وترس ندارم ویقین پیدا کردم که همه مواد غذایی برای بدن مفید هست تا لحظه ای که بدنم گرسنه بشه آنوقت میخورم قبلاً بخصوص زمان رژیم گرفتن همه اش دنبال غذا وساعت که بایستی بخورم بودم و اینکه گرسنه هم بودم ولی الان نمی‌دونم چرا اون احساس هارو ندارم و کاملا ریلکس و آرام و راحت هستم واینو مدیون زحمتهای شما استاد عزیز و فایلهای ارزشمندتون هستم که نگرش و رفتار و فکر منو در باره رژیم گرفتن ولاغر شدن عوض کرد ممنونم خداوند مهربون خیر دوعالم رو نصیبتون کنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبآ
      1402/08/15 11:23
      مدت عضویت: 1318 روز
      امتیاز کاربر: 12476 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 649 کلمه

      سلام 

      همین چند روز پیش یکی از دوستام رو دیدم که تا 7-8 ماه پیش از من خیلی چاق تر بود و دوتامون داشتیم سعی میکردیم که لاغر بشیم و الان که دیدمش بعد از چند ماه ، حدود 20 کیلو وزن کم کرده بود و من تا این رو شنیدم دنیام رو سرم خراب شد جمله هایی که با خودم تکرار میکردم مخرب و عذاب آور بودن همش به خودم میگفتم ببین زهرا چقدر با اراده ست اون حاضر شد به خاطر پیشرفتش از لذت های زیادی بگذره زهرا هم عاشق غذا بود ولی تونست خودشو کنترل کنه و هیچی نخوره و تحرک داشته باشه و لاغر شد ولی تو خیلی بی عرضه ای توی این چند ماه سعی کردی هزار تا کار انجام بدی اولش لاغری با ذهن بود بعدش عجله داشتی رفتی سمت ورزش و پیاده روی و رژیم و گرسنگی کشیدن و روزه و هزار تا روش دیگه و هر کدومو شروع میکردی میرسیدی به اینکه نه من هیچ کاری رو نمیتونم تا آخر پیش ببرم و شکست میخورم و ولش میکردی تو لیاقت نداری که بهترین باشی چون نیستی و به اندازه ی بهترین ها تلاش نمیکنی و همون بهتر که هر روز چاق تر شی اصلا کی به تو اهمیت میده چرا اصلا رویا های بزرگ داری وقتی قرار نیست به هیچ کدوم برسی تو اشتباه کردی تمام عمرت و لایق هیچ احساس خوبی نیستی تمام مدت اینا توی سرم مرور میشد و به احساسی که دوستم داشت حسادت میکردم خیلی زیاد . دلم میخواست من الان اون احساس سبکی رو تجربه میکردم و اینکه با خیال راحت لباسای جدید با سایز جدید بگیرم و از اطرافیانم این جمله رو بشنوم که چطوری این همه لاغر شدی چقدر خوب شدی این طوری خیلی بهتری و احساسم عالی میشد و بر میگشتم خونه با خیال راحت غذا میخوردم و به کار هام میرسیدم بدون صداهای اذیت کننده توی سرم که بهم میگن هیچ بازیگر حرفه ای بدنش اضافه وزن نداره ولی تو داری پس حرفه ای نیستی و در حد متوسط می مونی و خیلی فرصت ها رو قراره به خاطر شکل بدنت از دست بدی و و و 

      خواستم چند روز دیگه که بازم دوستمو دیدم ازش بپرسم که دقیقا چیکار کرده که لاغر شده ولی امروز این مطالب رو اینجا توی سایت خوندم و یاد گرفتم که هر چقدر بیشتر درباره ی روش های دیگه لاغر شدن تحقیق کنیم احساس بد ما بیشتر میشه و نباید دنبال روش های لاغر شدن دیگران باشم چون احساس حسرت هم بیشتر خواهد شد. پس من همین الان به خودم قول میدم که دنبال جستجو کردن درباره ی روش های لاغری نباشم و به تنها مسیر لذت بخش لاغری توجه کنم و به جای اینکه وقتم رو بزارم برای شنیدن پاسخ دوستم ، بیام و یه دیدگاه از هنرجوهای موفق لاغری با ذهن بخونم و کفه ی ترازو ی لاغری خودم رو سنگین تر کنم.

      . . . . 

      من چند تا کانال و پیج آشپزی رو دنبال میکنم بیشتر به خاطر احساس خوبی که از آشپزی کردن بهم دست میده ولی همین امروز همه اونا رو از لیست دنبال شده هام در میارم و سعی میکنم به غذا و خوراکی ها توجه کمتری نشون بدم ؛ چون در واقع وقتی من این چیزا رو ببینم دارم به ذهنم میگم که غذا برای من خیلی خیلی اهمیت داره و باید جز الویت های من باشه در صورتی که آدمای متناسب به غذا توجه چندانی ندارن و برای رفع کردن نیاز جسمی بدنشون اونو مصرف میکنن پس منم یه آدم متناسب هستم که توجهم به چیز های مهم تری نسبت به غذا ست.

      ….

      خوشحالم که در این مسیر هستم و متوجه شدم که توجه کردن من به معنی این هست که من میخوام قدم بعدی توی زندگیم چه شکلی و کجا باشم ، پس من به اطلاعاتی که وارد ذهنم میشه توجه میکنم و تمام توانم رو میگذارم تا چیزایی بهش بدم که باعث پیشرفت و احساس خوب من میشه .

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/06/18 00:35
      مدت عضویت: 238 روز
      امتیاز کاربر: 6280 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 217 کلمه

      باسلام من چند روزه که با این سایت آشنا شدم و بنظرم معرکه ست،چون هم لاغری رو تجربه کردم و هم چاقی رو مثالها و صحبت های آقای عطار روشن برام واقعا ملموسه برای همین با دیدن فقط یه فایل از ایشون سریع توی پیج ثبت نام کردم و الان هر روز مطالب رو میخونم و از همین الان منتظر لاغری دوباره ام هستم.

      اولین تلاشم گذاشتن یکی از عکسای زمان لاغریم جلوی چشمم هست 

      همیشه فکر میکردم از وقتی بچه دومم رو از شیر گرفتم چاق شدم و دارم شبیه مامانم و بقیه خانومای فامیل که این اعتقاد رو دارن میشم و یه جورایی از همون اول این چاقی رو پذیرفتم .

      اما با خواندن فقط هشت گام از همین دوره رایگان متوجه شدم ترس از چاقی باعث شده من چاق بشم.

      آنقدری که موقع نفس کشیدن سعی میکردم از شکم نفس نکشم و فقط از قفسه سینه نفس می‌کشیدم و تنفسم همیشه نصفه نیمه بود،چون  حس میکردم این کار باعث بزرگ شدن شکمم میشه ،یعنی تا این حد وسواس بودم و از چاقی ترس داشتم

      اما الان بعد از خواندن گام هشتم حس خوب آزاد و رها نفس کشیدن رو تجربه میکنم

      و چقدر خوشحالم که با هربار خواندن مطالب سایت خودم رو بیشتر می شناسم و اطلاعات جدید راجع به خودم و درست زندگی کردن بدست میارم

      ممنون از استاد بزرگوارمون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/11/18 00:25
      مدت عضویت: 1409 روز
      امتیاز کاربر: 8393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 376 کلمه

      سلام! 

      گام اول درمورد چاقی پیش هیچکس صحبت نکنم

      گام دوم تحقیق کردن درباره ی روش های چاقی یا لاغری ممنوع

      گام سوم قرار نگرفتن در معرض عوامل تحریک کننده چاقی

      ذهنم استاد نمی‌ذاره به چیزای دیگه فکر کنم همش میبینم اینجام یا دارم گوش میکنم یا دارم مینویسم

      یا میخونم یا میبینم واین خیلی برام لذتبخش

      خودمو زیاد درگیر کارای دیگه یا احساسات و مشکلات نمیکنم

      اصلأ دلم میخاد ازاین به بعد فقط خودمو ببینم به خودم توجه کنم این همه سال بخاطر نظر همسرم ،خانوادم، اطرافیان یا جامعه زندگی کردم و استرس ونگرانی از گرونی وتورم و رئیس جمهور و… 

      الان به لطف خدا انقدر آرامش دارم 

      وقتی من استرس و نگرانی وحال بد دارم یعنی تصاویر ذهنم از چاقی پررنگ تر میشه

      وقتی آرامش احساس خوب ولذت دارم یعنی استارت فرمول و تصاویر تناسب در ذهنم زده و فعال شده 

      چقدر خوب مثال میزنین استاد خیلی برام جالب و شگفت‌انگیز اصلأ اگه وقت هم نکنم فرصت وایجاد میکنم تا ازگفته هاتون نهایت استفاده رو ببرم

      سروته من هم اینجاست قید آهنگ ،رانندگی ، مهمونی ، 

      خوشگذرونی و… همه چیز رو زدم

      فقط میخام دیگه باخودم آشتی کنم 

      موبه مو هرروز با استمرار و تداوم وتمرین گام های تناسب رو برمیدارم واشتیاق من درمسیر رسیدن به هدفم پررنگ تر میشه

      انگار هرروز دارم جوونتر میشم ،چالاک تر میشم ، سبک تر میشم ،متناسب تر میشم ، احساسمم به لطف خدا وشما عالی 

      بزرگترین دستاورد انسان مغز ما تصویری

      آرامش من در مواجه با غذا با تنقلات وبستنی و…

      بهم اثبات میکنه که فرمول های ذهنم تغییر کرده وبه سمت تناسب با لذت ادامه میده

      نقش تصاویر در ذهن

      اگرمن توجهم رو به لاغری، افراد متناسب ،تجسم خودم درلباس های دلخواهم ،در محیط خاص با لباس مجلسی در اندام ایده آلم ، و صحبت درباره احساس لذت بعد متناسب شدن ،برنامه ریزی وانجام کارهای مورد علاقه م که الان نمیتونم انجام بدم ، انتخاب کنم و بالذت بخورم ،بپوشم ، گشت وگذار کنم،

      هرچی که منو به تناسب وخلق اندام رویاییم برسونه توجه کنم تا تصاویر ذهنم تغییر کنه و به تصاویر متناسب تبدیل بشه و به مرور احساس خوبم باعث ایجاد رفتار غذایی مناسب درمن میشه و مغزم دستور صادر میکنه وجسمم چاره ای جز لاغری نخواهد داشت 

      وهمه ی اینها فقط در سرزمین لاغرها اتفاق میفته

      ومن اطمینان دارم که ازطریق تغییر باورهای ذهنی میتوانم متناسب بشم

      وخداوند رو سپاسگزارم که من رو به این مسیر هدایت کرد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 588 کلمه

      سلام و درود 

      فایل هشتم و سه گام خیلی مهم !

      گام اول من دیگه هرگز در مورد چاقیم با کسی حرف نمیزنم ، خوب که فکر میکنم با خودم میگم واقعا چرا باید تا الانم در موردش حرف میزدم ؟! این بلایی هست که خودم سر بدنم آوردم و خودمم باید با روش درست ، درستش کنم ، پس چه نیازی هست که دائم در حال عجز و ناله وگفتن و ثابت کردن به دیگران باشم ؟! وقتی نه تنها اونا کاری برای من نمیتونن بکنن بلکه من فقط باعث سرزنش بیشتر خودم و حسِ زشتِ ترحم برای خودم میشم و هر بار فقط و فقط حس و حالم رو بد میکنم ! پس حرف زدن با دیگران در مورد چاقی ممنوع راستش من تصمیمم گرفتم برای حفظ عزت جسمِ نازنینم دیگه با خودمم در مورد چاقی حرف نزنم و فقط تلاش کنم تا درستش کنم …

      گام دوم تحقیق کردن  در مورد روش های دیگه لاغری و کلا چاقی ممنوع ! من سالهای سال راه های مختلفی رو طی کردم شاید بتونم کمی از وزنم کم کنم هر بار البته با شکنجه کردن خودم و آزار روحی تونستم وزن کم کنم اما فقط برای مدتی و بعد دوباره همون آش و همون کاسه ، وقتی من این همه سال راهی نمونده نرفته باشم ، و الان مطمئن شدم و مثل روز واسم روشن شده که تنها راه لاغر و متناسب شدن روش ذهنی هست چرا باید وقت عزیز و گرانبهام رو صرف روشهای بیهوده کنم ، روش هاییی که واقعا از لحاظ روحی منو داغون کردن چون هر بار خودم رو به بی عرضگی متهم کردم و اعتماد به نفسم رو له کردم ….الان من با شروع این روش هیچی اتفاقی هم نیافتاده باشه اما به آرامشی رسیدم که فقط خدا میدونه چقدر برام ارزشمنده و مطمئنم هر چیزی که حال انسان رو خوب کنه و آرامش بده قطعا نتیجه خواهد داد…

      گام سوم از دیدن هر چیزی که باعث تحریک دیداری میشه خود داری کنم ! 

      واقعادرسته ما که آشپز حرفه ایی نیستیم که هر روز بخواهیم دستور جدیدی رو امتحان کنیم در ضمن با تکنولوژی جدید هر زمان که شما دستوری رو بخواهی میتونی با یه سرچ ساده پیداش کنی پس نیازی به عضو بودن تو کانالهای خاص آشپزی و یا پیگیری کلیپ های اون نیست …

      البته قطعا کسایی که مثل من فرزند کوچیک دارن نیاز دارن دستورهای جدید برای بچه ها داشته باشن اما واقعا با یه سرچ ساده حل میشه نیاز به دنبال کردن و پر کردن چشم و ذهن از این تصاویر تحریک آمیز نیست ….

      در مورد فرزندان یه تجربه شخصی من این بود که تا وقتی بچه سرحاله و بازی میکنه یعنی سالمه حتی اگه یه وعده غذایی رو نخورده باشه چون بچه به هر حال غریزی گرسنه میشه و میخوره و نیازی به اجبار و وارد کردن انبوهی از مواد غذایی اونم   هر بار و هر بار به بدن نحیف بچه نیست واقعا اگر بعضی مادرها دخالت نکنن تو فرمول ها خیلی از بچه ها متناسب رشد میکنن شکر خدا بچه های منم متناسبن به خاطر اینکه من هیچ وقت دنبال تپل بودنشون نبودم و نیستم چون همیشه اعتقادم این بود تپل بودن یعنی بیماری ! 

      الانم هم بزرگترین دستاورد این دوره برای من اصلاح رفتارم با فرزندانم هست که اون ها هم مثل من رنج چاقی رو در آینده متحمل نشن …

      الان دارم رو احساس سیری و گرسنگی کار میکنم و اصلا مجبورشون نمیکنم که سر ساعت خاصی غذا بخورن و میبینم چقدر عالی شده و این ها چیزهایی هست که من میتونم براشون به یادگار بزارم یه زندگی با سبک درست……

      یا علی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hassanradin105@gmail.com
      1400/06/21 01:55
      مدت عضویت: 973 روز
      امتیاز کاربر: 78
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 605 کلمه

      عاقل آن است 

                      که 

                         اندیشه کن  

                                      پایان را 🥰

      تصویر سازی ذهنی بزرگترین و پُر کار آمدترین قدرتی است که انسان میتواند به آن دست پیدا کنند. 

      چند روزی هست که عضو این کانال شدم و توی این چند روز خیلی چیزها یاد گرفتم و خیلی طرز فکرم نسبت  به اضافه وزن و باورهایی که داشتم تغییر کرده و من در این چند روز نمیگم وزن کم کردم ، شاید وزن هم  اضافه کرده باشم  ولی این رو قاطعیت میتونم بگم دیگه مثل گذشته نمیگم من چاقم ،یا نمیگم فلانی بیشتر میخوره ولی از من لاغرتره ،دیگه به هیچ عنوان حتی توی ذهنم هم نمیگم از بارداری ، بی‌تحرکی ،ارثی و غیره انسان رو چاق می‌کنه.

      و با خیال راحت غذام رو میخورم ، وقتی سیر میشم دست از غذا خوردن میکشم و پیش خودم میگم بیشتر بخورم که چی بشه، وقتی معده ام نیاز بیشتری نداره .

      به خودم بیشتر مطمئن شدم و امیدوار. بیشتر از همه این که احساس آرامش میکنم و این یعنی من تونستم فرمول‌های ذهنم رو تغییر بدم.🥳💃

      تاثیر تصاویر در چاق شدن و لاغر شدن ما 

      ما همه از بچگی مداد دیدیم و یا خرگوش ،گاو رو حداقل اگه از نزدیک ندیده باشیم توی تلویزیون یا کتابهامون اونقدر دیدیم که دیگه توی ذهنمون تصویر خیلی پر رنگی ازشون داریم ،و وقتی میگن مداد،گاو،خرگوش خیلی سریع باتصویری که از اونها در ذهنمون داریم آنها رو به یاد می‌آوریم .حالا اگه کسی از ناخن زیر میکروسکوپ برای ما توضیح بده من خودم به شخصه چون هیچ تصویری از اون ندیدم و ندارم پس تصویر سازیش برام خیلی سخته ولی اگه چند بار ببینم که چه شکلی است دفعه بعد که کسی بخواد برام تعریف کنه سریع یاد اون تصویری که ازش قبلاً دیدم می افتند و میگم آره می‌دونم چی میگی .

       پس این یعنی تصویر سازی از موضوعی در ذهن.

      در مورد چاقی و اضافه وزن هم به همین گونه است ما هر وقت در مورد چاقی خودمون چه در فکر و چه در آن واحد حرف بزنیم سریع تصویری از چاقیون در ذهن مون ایجاد میشه. و هر چی بیشتر در معرض سخن گفتن از چاقی و فکر چاقی و درگیر چاقی باشیم تصاویری که در ذهن مون هست رو پررنگ تر از قبل میکنیم و هی رنگ و لعاب بیشتری بهش میدیم و این باور رو در ذهن خودمون مثل فرمولی حکاکی میکنیم که ما چاق هستیم و همین باعث میشه خودمون رو به طرف چاقی سوق بدیم. 

      باید چکار کنیم؟؟؟🤔🤔🤔 

      ۱. به هیچ عنوان در مورد چاقی حرف نزنیم.

      ۲.دنبال راهکارهای رفع چاقی نباشیم.

      ۳.پیگیر تصاویر و اطلاعات تحریک کننده برای خوردن نباشیم

      عوضش باید 

      فکر کنم در مورد لاغری و متناسب شدن فکر کنیم. من می‌خوام توی ذهنم خودم را لاغر  تصور کنم. حس خوبی که لاغر شدن بهم میده تصور کنم.وقتی میرم جلوی آینه و دیگه شکم ندارم. وقتی پیر میشم و خیلی سرحالم چون سبک هستم. با خیال راحت غذا میخورم.آخ وقتی میرم لباس بخرم و با خیال راحت هر لباسی که دوست دارم رو انتخاب میکنم چه لذتی داره. کفش های اسپرتی که می‌پوشم و دیگه همسرم نمیگه نمی‌خواد اسپرت بخری کوتوله نشونت میده رو تصور کنم.کفش پاشنه بلند بپوشم و با غرور راه برم و کیف کنم. وقتی لاغر بشم جوانتر به نظر میام.میخوام فکر کنم لاغر شدم و  همسرم می‌تونه بلندم کنه🤭🤣🤣🤣

      و دیگه مجبور نیستم لباسهای گل گشاد بپوشم. 

      با تصویرهایی سازی چیزهایی که دوست دارم در ذهنم ،تصاویر غلط گذشته رو کم رنگ و کم رنگ تر میکنم تا دیگه هیچ اثری ازشون نباشه . و خواه ناخواه خودم رو در معرض لاغری میکشونم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikian4040@gmail.com
      1400/05/13 22:04
      مدت عضویت: 1072 روز
      امتیاز کاربر: 210 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 499 کلمه

      وقتی یک نوزاد بدنیا میاد اسمش توسط پدرومادر انتخاب میشه ملیت او بخاطر مکانی که درآنجا متولد شده تعیین میشه و نگرش  و عقاید او در محیط خانواده و مدرسه شکل میگیره و حتی خوردنش توسط خانواده او مشخص میشه و من در خانواده ای متولد شدم که بچه تپل رو دوست داشتن وچون ته تغاری خانواده بودم بالتبع توجه اطرافیان بمن بیشتر بود وعکس هایی که از کودکی دارم تصاویر چاقی بودولی کم کم که در حال رشد بودم لاغر شدم  طوری که بمن قرص اشتها میدادن من تا قبل از ازدواجم بسیار متناسب بودم و کم‌کم نزدیک ازدواجم زمزمه ها شروع شد که فرشته بمحض ازدواج و بارداری چاق میشه وقتی این حرفها رو می شنیدم خودم رو مجسم میکردم که بسیار چاق شدم در اون زمان همه اطرافیان من چاق بودن و چاقی باصطلاح  مد بود و خیلی طبیعی بود و من مشکلی با چاقی نداشتم و این در حالی بود که مادر همسرم و کلا خانواده همسرم چاق بودن وبسیار پرخور و من الگوهای زنده‌ای در زندگیم داشتم چون خانواده همسرم با من فامیل بودن و همه اینها تصویر ذهنی من رو بسیار ماهرانه تشکیل داده بود طوری که من سر بارداری اولم ۱۳ کیلو اضافه وزن پیدا کردم و کم کم متوجه شدم اوضاع خرابه و من بسیار چاق شدم و بفکر لاغری افتادم از کمربند لاغری و باشگاه و شنا بگین تا قرص و رژیم چندروزه و با هیچ کدوم از این روش‌ها لاغر  نشدم و بعد دوباره بارداری دوم من پیش آمد و وزن من بیشتر شد خلاصه با ۴۰ کیلو اضافه  وزن سالها دارم زندگی میکنم تا اینکه یک سال قبل به صورت تصادفی و درحالیکه بسیار ناامید بودم به این مسیر هدایت شدم و از هفته های اول تغییرات روحی من به حدی زیاد بود که همسرم فرزندانم منو میدیدن تعجب میکردن که اینقدر شاد شدم ترس به موادغذایی من از بین رفت حرص وولع من کم شد و کبدچرب گرید ۳ من به گرید۱ تبدیل شد و من فهمیدم تمام این سالها من با اطلاعات نادرستی که به ذهن خودم میدادم تصاویر چاقی رو در مغزم ذخیره میکنم وذهن من با الگوبرداری و تکرار هر روزه اون رو به رفتار وعادت من تبدیل کرده و من هرروز اون عادت رو تکرار میکردم و چاق تر شدم و تمام داستان همینه که باید ورودی های جدید به مغزم بدم آگاهی های جدید وبعد تصاویر جدید و بعد رفتار و تکرار و تکرار تکرار تا بشه عادت من و اونوقت جسم من تغییر خواهد کردو این  پروسه به زمان وصبر احتیاج داره و اشتیاق و استمرار ،پس من باید از تغییر استقبال کنم و تصاویر ذهنی من عوض بشه در مسیر تغییر حسم خوب باشه تا بتونم ادامه بدم از مسیر لذت ببرم و تغییرات آهسته و آروم توی جسم من خودش رو نشون میده و من متناسب میشم یک شگفت انگیز سایت تناسب فکری و هزاران بار خداوند رو شکر میکنم به این سایت هدایت شدم و و از استاد عطارروشن سپاسگزارم که راه درست رو بمن نشون دادن،خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/04/03 11:25
      مدت عضویت: 1436 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 613 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه لاغری با ذهن

      حالا که تا این گام پیش اومدم و فهمیدم که صحبت کردن و توجه چاقی خود باعث چاقی میشه و این رو تو ذهنم جستجو کردم که شروع صحبت و توجه من از چاقی کجا بود 

      که فهمیدم من هم از ۱۲.۱۳ سالگی استارت چاقی من شروع شد .

      من یه عمویی دارم که سفید و چاق و خوش اخلاق هستش و در نانوایی کار میکنه و هر موقع که اون رو می دیدم چه موقع هوای سرد وبرفی زمستان و چه هوای گرم تابستان مرتب یه تی شرت زرد و رنگ روشن می‌پوشید و هرجا هم میرفت همینطور.

       همش وقتی به خونواده میگفتم که عمو سردش نیست تو این برف و سرما تی شرت میپوشه واونها می گفتند که عمو چاق و تپل هست وسرما اذیتش نمیکنه. سالها اون رو می دیدم و همش همینطور صحبتها . 

      کم کم پسر همسایه ای داشتیم که اون هم مرتب از چاقی خودش پیش همه گله میکرد که من چاقم نمیتونم کار کنم و یه عده ای دلشون می سوخت و یه عده ای هم میزاشتند به حساب مریضی که اون حتما مریضه که نمیتونه خودشو لاغر کنه و عده ای هم میزاشتند به حساب تنبلی اش. 

      منم دلم براش می سوخت. 

      یه مدت هم همکارانی داشتم که خیلی چاق بودند و تحت نظر پزشک تغذیه بودند و موقع ناهار خوردنشان من توجه ام به سمتشون میرفت و مرتب از چاقیشون می گفتند 

      خواهرم که بعد بارداری اضافه وزن پیدا کرد و مرتب از چاقیش میگفت منم که بی خبر ازهمه جا پای درد ودل همشون میشستم. 

      یه مدت هم دفتر آشپزی گرفتم و تمام پخت غذاها رو از کانال تلویزیون و اینترنت و دوستام میگرفتم و توش می نوشتم. دیگه تصویرسازی ذهنم شکل گرفت  و

      کم کم پروسه چاقیم شروع شد و من بی خبر گذاشتم به حساب کم تحرکی . ارثی بودن از عمه ام . ورزش نکردن و …

      وهمین باورهای غلطم روز به روز بیشتر و بیشتر شد تا اینکه به ۱۸ کیلو اضافه وزن رسیدم .

      با پیاده روی سنگین و رژیم و قهوه و کلاسهای رقص و هیپاپ  یه مدت ۵ کیلو کم کردم و و یه مدت بیخیال شدم ویهو ۷ کیلو بالاتر رفت . 

       و داشتم درمورد اثر قهوه بر لاغری مطالعه میکردم و تو سایت های مختلف سرک میکشیدم یهو یه آقایی که کلی متن درمورد لاغری نوشت لابه لای متنش گفت لاغری با ذهن آقای عطار روشن خوبه .

      نمیدونم چی شد من سریع این اسم و سرچ کردم و وارد سایت شدم سال۹۹ بود .

      مطالب سایت رو کمی مطالعه کردم چیزی دستگیرم نشد  و اصلا نه دوره ای دیدم نه مطالب آموزشی اینجوری .

      نمیدونم شاید بود و من ندیدم و کنارگذاشتمش.

       ‌ماه رمضان۱۴۰۰ بود گفتم که ماه رمضان تموم بشه تمرینانت مرگبار رو شروع میکنم و حسابی وزن کم میکنم چند روز مونده بود که ماه رمضان تموم بشه یهو داشتم تو اینترنت سرچ میکردم به یاد این سایت افتادم بازش کردم انگار پنجره خوشبختی به رویم باز شد و هرچی بیشتر مطالعه میکردم مشتاق تر . 

      اینهمه مطالب و فایل کجا بود . چرا من سال۹۹ ندیدمش. 

      اصلا نمیدونم .

      خدا رو شکر میکنم که با این دوره آشنا شدم و استادی که همش کنارمونه و کمکمون میکنه . 

      تصمیم گرفتم تا لاغرنشدن این دوره رو کنار نزارم چون معتقدم که اگه نتیجه نگیرم خودم کوتاهی میکنم وگرنه مطالب استاد نظیر نداره وهم مطالبش و هم پشتیبانیش.

      استاد جان از بابت مطالب چشم زخم هم بسیار سپاس گذارم 

      که ایمانمون رو قوی تر و محکم تر کردید به خدای یکتا . آرامشمون در زندگی بیشتر . ولذت بردن از داشته هامون رو بیشتر . 

      آنقدر اون فایل ها رو دوست دارم که عصرها همش گوش میدم و کلی بهم انرژی میده و خیالم رو از بابت کلی نگرانیهای بیهوده ای که داشتم راحت میکنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/02/28 22:47
      مدت عضویت: 1613 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,747 کلمه

      گام ۷۰ ،،سلام وقت بخیر ،،،تصویر ذهنی چاق ،،خدارو شکر میکنم که ۷۰ روزه با ۷۰ گامه  بینظیر در حال قدم زدن در سرزمین لاغرها هستم ،لذت میبرم‌ و از آگاهی های نابش استفاده میکنم ،، در واقع همه اتفاقات زندگی ما ربط داره به اون تصویری که از دوران کودکی در ما شکل گرفته ،،تصاویر ذهنی ما بر اساس دیده ها و شنیده هایمان شکل گرفته اند که باعث بوجود آمدن تجربیات ما میشوند ،،همیشه تصویر یک خاطره و اتفاق در ذهن ما ماندگار میشه ،،وقتی میخواییم از شخصی صحبت کنیم ،چهره اون شخص بیادمون میاد ،جاهاییکه سفر میکنیمو با تصاویرشون بخاطر میاریم ،اگر تو اون تصویرها ،حس هم بوده باشه که دیگه بیشتر تو ذهنمون نقش میبنده ،مخصوصا حس های بد بیشتر موندگارن ،، تجربیاتی که الان در حال دیدنشون هستیم ،نتایج اون تصویرهای ذهنی کودکی ماست ، اینکه در مورد چاقی  و لاغری چه چیزهایی شنیدیم  و دیدیم و پذیرفتیم ،،پذیرفتنش مهم بوده ،چرا تمام اون شنیده هاییکه در خانواده گفته شد ، در مورد چاقی روی من اثر کرد ولی روی خواهرم اثری نداشت ویا خیلی کمرنگ بود؟ چونکه من بی چون و چرا حرف های الگوهامو قبول میکردم ،یکی از آپشن هاییکه من داشتم این بود که فریده ،بچه حرف گوش کنیه و مدام با خواهرام که کمتر از من حرف گوش کن بودن ،مقایسه میشدم و تشویق میشدم ،منم برای اینکه ،از پدرم ،تشویق بگیرم ،شدم دختر حرف گوش کن ، مدام میگفتن ،فریده رو ببینید هر چی بهش میدیم میخوره ،نه نمیگه ، آدم باید سنگم بخوره ،،از اون به بعد من مجبور بودم برای تایید دیگران مدام ،هر چی میگنو انجام بدم ،من یادمه ۱۰ سالم بود ،مهمان که داشتیم ،چنان ظرف میشستم و کارهای آشپزخونه رو انجام میدادم و کف زمینو دستمال میکشیدم که پدرم میگفت ،بیایید فریده رو ببینید ،یاد بگیرید ازش ،چجوری کار میکنه ،با اینکه من دختر سوم خانواده بودم و خواهرای دیگم ازم بزرگتر بودن ولی من همیشه کاندیدای کار کردن بودم،،،در طول گذران زندگی ،مرتب شنیدم که فریده مدل بدنش چاقه ،کاریش نمیشه کرد، پرخوره ، استخون بندیش درشته ،۴ سال شیر مادرشو خورده ،تحرک نداره ،سوخت و سازش کمه ووووو  و به اندازه میلیاردها بار که شنیدم ،برای خودم باورسازیش کردم که من یک دختر چاق هستم ، تصویر یک شخصیت چاق در من ساخته شد و با اون تصویر ،وارد زندگی روزمره شدم ،بزرگ شدم و با بزرگتر شدنم ،منهم چاقو و چاقتر شدم ، تو اون شخصیت درونم ،چاق شدن ،طبیعی بود ،در مدار چاقی ،لاغری وجود نداشت و نداره  ، در دیتای مغز من ،اطلاعات چاقی سیو بوده ،نتیجه شم ،چاقی بود ،،من انتظار داشتم از دیتای چاق ،جسم لاغر بوجود بیاد ،اگر سیب در آبمیوه گیری بریزیم آب سیب خواهیم داشتم ،ولی ما انتظار آب پرتغال داریم و سالها ،نشستیم نگاه کردیم به آبمیوه گیری و غر زدیم و گفتیم ،پس چرا آب سیب میده ؟ مدام آبمیوه گیریمونو دستکاری کردیم ، حتی به فکرمون هم نرسید ،میوه مونو اشتباه انتخاب کردیم ،،،تصویر ذهنی ما در مورد پول ،سلامتی ،عشق ،روابط و خداوند ،هر چیزی که باشه ،به همون شکل ،الان ما در حال تجربه کردن همون ها  هستیم ،اگر قبول کرده باشیم که ،پول کمه ،آدم ها بد هستند،شغل و درامد های بالا برای ما ‌نیست ،همه جارو بیماری گرفته ،عشق و عاشقی دروغه ،مرد خوب و زن خوب گیر نمیاد ،جهان جای نا امنیه وووو   تمام اون باورهای ذهنیمونو ،الان تجربه میکنیم ،وظیفه‌باورها فقط اثبات خودشون به ماست و برای اثباتشون ،نیازی نیست ما تلاش خاصی کنیم ،ما در مسیر باورهامون ،قرار خواهیم گرفت ،بخواییم ،نخواییم ، همونجوری که باورهای مخرب  و شکست مالی در ذهن داشته باشیم ،باورهامون مارو میبرن  بسمت ،آدم های کلاهبردار که همه پولمونو   ببرن ،یا بلخره یجوری اون پول از زندگیمون خارج میشه ،،به همون صورت ،زمانیکه باورهای قوی داشته باشیم ،بازم ،اون باوره ،مارو میبره تو مسیر ،ثروت ،پول و فراوانی ،،همه چیز باوره ، ،،   ذهن قدیم من که تصاویر زیاد و قوی ،چاقیو در خودش داشت ،تمام دستورات مغزی منو بر اساس چاقی برنامه ریزی میکرد و فرمول ها صادر میشدند ،(فرمان چاقی بیشتر) و من با  چه اصراری داشتم با فرمان های مغزم میجنگیدم ،، جالبه که سالهای طولانی من در رژیم های مختلف بودم ،مثلا در آخرین رژیمم که قبل از ورودم به  دوره لاغری با ذهن بود  ، که فقط ۱۵ روز انجامش دادم و بعدش اومدم اینجا ،،صبحانه یه دونه نون تست داشتم با پنیر ،یادمه چه عذابی میکشیدم که چرا من نمیتونم بیشتر بخورم ،من که سیر نمیشم و مدام غر میزدم ، امروز   که نون تست برای صبحانه م ،استفاده کردم  ،متوجه شدم من فقط ۱ دونه نون تست ،خوردم  ،کاملا هم سیر شدم‌ ،حتی امروز که متوجه این موضوع شدم ،گفتم خب بذار یکمی بیشتر بخورم ،دیدم  نمیتونم ، با خودم فکر کردم ،دیدم ،اون زمانها ،فرمان مغزیم بیشتر بخور بوده ،الان گاهی با ۱ دونه نون تست هم سیر میشم ،گاهی هم با ۲ تا سیر میشم ،ولی این کجا و اون کجا ،،،،،  با بودن در دوره لاغری با ذهن و شنیدن آگاهی های جدید و عمل کردن به آنها ،آرام آرام ،فرمان های مغز ،تغییر خواهند کرد و دستورات لاغری جایگزین ،دستورات چاقی میشود ،، بعد از انجام تمرینات گفته شده و عمل کردن به آنها ،متوجه تغییرات درونی و رفتاری خود خواهیم شد،،ولع ها، ترس ها و  استرس ها کم و کمتر میشوند و جایشان را به آرامش ،حال خوب ،شادی ،امیدواری ،لاغر شدن و تناسب فکر و اندام میدهند ،، با شناسایی موانعی که باعث چاقیمان شده و نقض کردنشون ، اون آلودگی ها کمرنگ میشوند و ذات و فطرت طبیعی ما که پر بوده از سلامتی و تناسب ،نمایان میشود و با تکرار و استمرار ،فرمول های جدید جایگزین قبلی ها میشوند و روند لاغری ما آغاز خواهد شد که این نیاز داره به زمان و ساخته شدن ،مسیرهای مغزی جدید ،،، وقتیکه ذهنتیت های جدید در ما ساخته میشه ،فرمان های متفاوتی به ما میده که اذیت کننده نیست و من در این دوره کاملا درکش کردم ،قبلا دلم رژیم و محدودیت نمیخواست ،حقم داشتم ،من از ۱۰ سالگی در رژیم بودم تا ۴۰ سالگی ،نهایتا شاید مابین این ۳۰ سال رژیمم ،۵ سال ،جسته گریخته ، رژیمو رها کرده باشم‌ ،در واقع میانگین من ،۲۵ سال در رژیم بودم ،که دوز رژیم هام با هم فرق داشت ، واقعا خسته بودم از وزن کردن یه دونه پرتغال ،نون،،  سانت زدن نون باگت ،کالری شماری ،ورزش های سخت ووووو  دلم آزادی میخواست ،اگر اون زمانها در رژیمم مجبور بودم مثلا ۷ قاشق برنج بخورم عصبی میشدم ،دوست داشتم خودم انتخاب کنم و انتخاب هام هم از روی ترس بود ،یه زمانی هیچی نمیخوردم ،یه روزایی خودمو خفه میکردم، بالانس نبودم ،در صلح نبودم ، فرمان ذهنم بخور بود ولی اجازه نداشتم ،الان فرمان ذهنم بخور تا سیر  بشیه ولی بدون ترس ،بدون ولع ،قبلا به فشار میخوردم ولی انگار سیر نمیشدم ،الان تا سیر شدنم میخورم و متوجه میشم شاید همون ۷ قاشق باشه ولی ناراحت نیستم ،چشمم سیر شده ، حق انتخاب دارم ،وای که چقدر این حسو دوست دارم ،آزادی چه حس خوبیه ، خدایا شکرت ،،راضی م ازت خدا جونم ،،،انگار از بند ۴۵ ساله آزاد شدم ،،،، اتفاقا من متنفرم از برنامه غذایی که صبحانه چی بخورم ،چقدر بخورم ،نهار چی و چقدر بخورم ،اگر تو این دوره از اینجور برنامه ها بود که من شرکت نمیکردم ،بزرگترین آپشنش ،نداشتن محدودیته ،بنظر من افرادی که هدایت میشن به این متد ،آدم های خسته ای هستن که راه های بیشمار سختیو گذروندن و دیگه تحمل یه راه سخت دیگه رو ندارن ، من احساس میکنم ،ما ها مثل آدم های کوهنوردی هستیم که هفته ها در کولاک و سرمای کوهستان ،کوهپیمایی کردن و خسته ن ،حالا به یه کلبه گرم ،میان راهی ،رسیدن و دلشون  میخواد ،فقط خودشونو رها کنن و استراحت کنن  ،دلشون  آرامش میخواد و یه جای گرم ،یه غذای داغ که تمام خستگی راهو ازشون  بگیره و من الان همون حسو دارم ، تمام اون عقده های گذشته در من ،فروکش کرده ،احساس خوب و آزادی دارم و هر چقدر میگذره و من در تمرینات میمونم  این تجربیات برام شیرین تر میشه ،امیدوارم همه دوستانی که در این مسیر هستند ، طعم این لذتها رو بچشن ، حالا که فکرشو میکنم میبینم ،سال اول ،فقط تو فورس  لاغر شدن و نتیجه بودم ،تقریبا ۱ ماهی میشه ،رفتم تو فاز رلکس شدن ، من راهمو میرم و لذت میبرم ،محتویات ذهنیم تغییر میکنه و نتایج پایدار ،خودبخود وارد زندگی من خواهد شد ،،استاد منکه تازه احساس میکنم یه چیزایی متوجه میشم  و کلام شمارو یجور دیگه ای درک میکنم ،،، من تا ۳۰ روزه دیگه ،برای بار دوم میرم ،دوره مقدماتیو تکرار کنم ،مطمئنم مطالب اون دوره هم برام یه درک دیگه ای خواهد داشت و چه کدهایی که اونجا برام باز بشه ، ،     من دختر سوم خانواده هستم که بعد از ۲ تا خواهر بسیار لاغر بدنیا اومدم که پدر و مادرم  تلافی اون ۲ تارو روی من خالی کردن 😊 من ۴ کیلو ونیم بدنیا اومدم و خانواده بسیار خوشحال شدن و بقیه ماجرا هم که کاملا مشخص بوده که چه به روز من اوردن  ، من ۴ ساله بودم که خواهر چهارمم بدنیا اومد ،ایشون ۶ کیلو ونیم بود، یادمه مادرم با یه ذوق خاصی میگفت که: همه توی بیمارستان ازشون میپرسیدن ،آخه چجوری دختره  به این  تپلی  بدنیا اوردی ؟ ،پدرمم با افتخار میگفته  ،من به خانومم به اندازه موهای سرش ،پسته و بادوم دادم خورده که بچه ی به این چاقی بدنیا اورده ،چه افتخاری میکردن 😄 ،، یادمه پارسال که این فایلو گوش کردم و هنوز درکم نسبت به این دوره قوی نبود ،با خودم فکر میکردم ،نکنه منم نتونم کیک بپزم و بخورم ، انگار یه شکل دیگه میشنیدم ،یعنی من طبق ،باورهام میشنیدم ولی الان مثل پارسال فکر نمیکنم ،اگر کیک هم بپزم با لذت میخورم ، در کل با هیچ خوراکی و غذایی مسئله ای ندارم و باهاشون راحتم ،شاید هم در  اعماق وجودم ،ترس هایی باشه ولی در ظاهر که نشونم نمیده ،،خدارو شکر ۱سال ونیمه در مورد چاقی خودم و دیگران صحبت نمیکنم نه با خودم نه با دیگران ،،تو کانال آشپزی و شیرینی پزی خاصی نیستم ،اوایل دوره که حتی به طرز پخت غذاها هم نگاه نمیکردم ،ولی الان اگر دوست داشته باشم‌ ،مرحله پخت غذارو نگاه میکنم ،یعنی انقدر مثل قبل ،سفت و سخت نمیگیریم چونکه متوجه شدم ،حسم‌ تغییر کرده ، که البته این کارو شاید ماهی یکبار هم انجام ندم ،،     این فایل هم عالی بود و با مرور کردن آگاهی ها و نفوذشون به ذهن ناخوداگاهم ،  نتایج عالی هم‌ رقم خواهند خورند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,219 کلمه

      سلام دوستان واستاد گرامی گام ۷۰روش لاغری با ذهن کاملا ذهنیه وما میام اول مشخص میکنیم چه فرمولهایی چه اطلاعاتی در ذهن ما وجود داره که باعث شده ما چاق باشیم ما در لاغری هیچ برنامه ورزشی رژیم واینا رو نداریم فقط تغییر فرمولهایذهنی وقتی تغییر رفتار از ذهن شروع بشه واکنشها ما نسبت به مواد غذایی کمتر میشه وبه هیچ وجه ما دچار استرس وعصبانیت ذهنی نمیشیم که چرا نمیتونم کم بخورم یا چرا نمیتونم زیاد بخورمواین رفتارها رو نداریم چون قبلا رفتار ما عوص شده ومنشع اون عوض میشه خیلی ساده تر تغییر رفتار پیدا میکنیم وقتی ما فایل گوش میدیم وباور میکنیم یواش یواش طرز فکرمون بسبت به خودمون نسبت به اضافه وزنمون ونسبت به لاغری عوض میشه وارامش بیشتری میگیریم وهر زمان که ارامش مون نسبت به لاعری بیشتر شد احساس اطمینان بیشتری کردیم ما میتونیم لاغر بشیم واز اون موقع مطمین باشیم که استارت لاغری در ما زده شده ویکی از نشانه هاش آرامش بیشتری داری م وترس ونگرانی نداریم واحساس ایمان وامیدواری در فرد بوجود میاد ونشون میده که فرد به شکل صحیحی داره فرمولهای ذهنیش تغییر میکنه وموضوع امروز تاثیر تصاویر ذهنی در چاقی ولاعری وما هیچ چیز یک وجهی نداریم وقتی تصاویز ذهنی ما باعث چاقی ما میشه ا پس همون تصاویر دهنی هم میتونه باعث لاغری ما بشه با تنطیم کردن اون میتونیم لاعر بشیم وهمه ما موقیکه نبدنیا اومدیم رفتارهای غذایی متناسبی داشیتیم یعنی وقتی گرسنه میشدیم غذا میدان ومیخوردیم وقتیهم سیر بودیم نمیخوردیم واون روزا مادریکه فرزند تبل داشت میگفتن مادر با کفایتیه واگر بچه لاعری داشت میگفتن مادر بیکفایتیه البته نه همجا وهر کس بعصی ها این اعتقاداتو داشتن ومنم دیدم وسعی میکردن به زور یا ترفند تماشا تلوزیون به بچه غذا بدن چون باورشون این بود که بچه در حال رشد نیاز به غذای بیشتر داره وباور داشتن بچه باید تپل باشه وبرای اینکار بهش غذای زیادی میدادند ومغز هم وقتی این عمل تکرار میشد فکر میکرد که این مقدار غذا نیاز بچه ست واز اون به بعد دستورات بر اساس این فکر بود وبچه هم بر اثر تکرار پرخور مبشد وغذای بیشتر طلب میکرد تصویر ذهنی به این شکل در ما ایجاد میشه وقتی از بچگی در معرض رفتارهای اشتباه قرار میگیریم کانالهای عصبی تکامل پیدا میکنن وما رفتارهای والدین رو یاد میگیریم و واکنش میدیم نسبت به رفتار والدین واینا همش تصویر ذهنی ایجاد میکنه ی بچه بارها با عنوان تپل خوشگل باید غذا بخوری بزرگ بشی به بچه گفته میشه به مرور تصویر ذهنی چاقی از خودش ایجاد میکنه وذهن کاملا تصویری وما از ی سنی تشویق شدیم برای خوردن بخور تا قوی بشی بخور تا بزرگ بشی  اینا همه تصویر چاقتر از ما در دهنمون ایجاد میکنه وذهنمونم تلاش میکنه ما رو به اون تصویر برسونه واین موضوع در تمام جهات زندگی تاثیر داره در تحصیل کافیه ی نمره خوب بگیریم واز طرف معلم واطرافیان تشویق بشیم همون وقت تصویر ذهنی از موفق تر شدن در دهنت ایجاد میشه وشما دوست داری دفعه بعد نمره بهتر بگیری اینا بخاطر تصویر ذهنیه که ی فرد موفق تو ذهنش داره وبرعکس اگر ما به هر دلیلی نمره خوبی نگیریم بخاطر سرزنشها بخاطر تنبیها که شدیم ترسهایی در ما ایجاد میشه که تصویر ی فرد نا موفق در ذهنمون ایجاد میکنه وبه مرور هم روند در س خوندنمون بد وبدتر میشه شاید هم خیلی تلاش کنیم اما نتیجه رو تصویر دهنی رقم میزنهدر مورد افراد چاق که بارها تلاش کردن از روشهتی مختلف وبه متیجه نریدن هم تصاویر ذهنی بوده که نذاشته به متیجه برسه وتصاویری که از سالیان قبل داریم از چاق وچاقتر شدنومن باعث شده که موفق نشیم ومنم ی دختر دارم از سن ۸سالگی روند چاق شدنش شروع شد ومنم وقتی میرفتم براش لباس بخرم میکی دوسایز بزرگتر میگرفتم ونمیدونستم با این کار تصویری از چاقتر شدنش تو دهنش میذارم خوب منم اون موقع چیزی نمیدونستم وهمین تصویر دهنی باعث میشه رفتار ما تعییر کنه وما دچار پرخوری بشیم وفکر کنیم ما ادم پرخوری هستیم در واقع معز دستور خوردن میده وما هر چی تصمیم گرفتیم که پرخوری نکنیم نشد وباید برای پرخوری نکردن در مسیر درست قرار بگیری اموزش ببینی بعد تصویر دهنیت عوص بشه واون موقع دیگه مغز فرمان خوردن نمیده وما با فایل گوش دادن تمرین نوشتن تصویر دهنی لاعری رو در خود ایجاد میکنیم که نتیجهش لاعری درجسم ما میشه وفرد رفتار عذاییش تغییر میکنه شوق واشتیاق پیدا میکنه وبا اشتیاق بیشتر میره وفایلهارو گوش میده ورفتارهاش تعییر میکنن وجسمش تغییر میکنه لاعر میشهدجالا چطور باید تصویر دهنی متناسب تعییر بدیم که معز ما به مرور رفتارهای متفاوتی بده ورفتارما تغییر کنه باید همیشه برای تغییر دادن هر مسیله اول تشدید شدن اونو جلوگیری کنیم ومانع از پر رنگتر شدن تصویر ذهنی چاقی بشیم بعد میتونیم تصویر لاعری ایجاد کنیم اول باید حرکت به سمت چاق تر شدن متوقف کنیم بعد حرکت به سمت لاعری  شدن شروع کنیم وبرای ااینکه از حرکت کردن به سوی چاق شدن جلوگیری کنیم چند راه باید انجام بدیم اول اینکه به هیچ وجه نباید از این لحطه به بعد درباره چاقیمون صحبت کنیم اگرم کسی به ما گفت که داری چاقتر میشی اصلا ناراحت نشیم وتوجه به حرفش نکنیم   وخودمونو سرزنش نکنیم واگر خودت و سرزنش کنی تصویر چاق شدن در دهنت پررنگتر میکنی مرحله دوم نباید دنبال راهکارهای رفع چاقی باشیم وهر چه دنبال روشهای مختلف بباشی که چطور چاقیتو بر طرف کنی داری تو دهنت تصویر چاقتر شدنتو ایجاد میکنی وباید ارامش خودمونو حفط کنیم‌اگر فکر میکنی وارد مسیر درست شدی وبه روش لاعری با دهن ایمان داری پس از تحقیق وبرسی روشهای دیگه رو متوقف کن واصلا در مورد چاقی تحقیق نکن سوم اینکه در معرض اطلاعات تحریک کننده قرار نگیر عصویت در کانال اشپزی وشیرینی پذی رو دنبال نکنید واگر این سه روش انجام بدید ارامش پیدا میکنید و ونشانه کمرنگ شدن تصاویر دهنی چاقی چیه اینکه نگرانی ما ازچاقتر شدن کمتر میشه ونگرانی که ککم بشه ارامش بیشتر میشه واسترس کم میشه یعنی تصاویر دهنی داره تعییر میکنه ونشانه خوبیه موفق باشید  ومن تصمیم گرفتم از این فرمول برای بیماریم وسرگیجه ام استفاده کنم دیگه در مورد سرگیجه هیچ حرفی نمیزنم استاد خیلی سخته زنگ میزنن احوال میپرسن وخلاصه این کارو میکنم در مورد سرگیجه دیگه حرفی نمیزنم وپیگیر بیماری نمیشم فیلمهای که توش بیماری ودکتر وپزشکی رو تماشا نمیکنم وعصو هیچ سایت پزشکی هم نیستم وهیچ موضوع پزشکی دنبال نمیکنم به امی اون روزیکه دیگه دیگه دیگه سرگیجه نگیرم وبیمار نشم من قبلا سال به سال مریض نمیشدم حالا ی سردر و دل درد واینا نه جزعی الان ۱۰ ماهه که اسیر سرگیجه هستم ونمیذاره من به ارزوی چندین وچند سالهام برسم اینم‌ی مانع برای من چون وقتی سرگیجه میگیرم دیگه حالم بد میشه وبیحال مشم وبماند از این به بعد تصمیم گرفتم که از این فرمول استفاده کنم ومطمینم که میتونم موفق بشم وقتی سطح فکرم با سطح باورم با هم همسو وهماهنگ باشه حتما موفق میشم راه دیگه ای وجودنداره من از امروز دیگه مریض نمیشم دیگه سرگیجه حالت تهوع وفشار خون پایین نمگیرم پیش بسوی سلامتی وشفا ممنونم اسناد بخاطر این فایل وممنونم از خدا بخاطر این ایده که به من داد خدایا شکرت یعنی هیچ چیز بهتر از سلامتی نیست وقتی پول داشته باشی حتی لاعرم بشی اما سلامت نداشته باشی زندگی معنی نداره ببخشید نمیخواستم ادیتتون کنم فقط درد دلکردم دلم پره   ولی دیگه تموم شد من تو تمرینم تاریخ میزنم که از امروز ۸ اردیبهشت ۴۰۰دیگه مریض نمیشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار faridehhasani5455
        1400/02/28 13:17
        مدت عضویت: 1613 روز
        امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        مدال طلایی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 795 کلمه

        سلام دوست عزیز

        بهتون تبریک میگم که مصمم در مسیر صحیح ،تمرین میکنید و بدنبال اهدافتون هستید ، دلیل اومدن همگی ما ممکنه در ابتدا ،لاغری بوده ولی ما به بینهایت ،تناسب فکر رسیدیم و خواهیم رسید که هر کدوم از اون بخش ها که اصلاح بشه ،قسمت های دیگه رو پوشش میده ،تمام اون باورهای قدیمی ما بصورت زنجیر بهم وصل هستند و ما اگر بتونیم ۱ دونه باورمونو قوی کنیم ، باورهای دیگه هم در مسیر درست قرار خواهند گرفت و تکرار این پروسه که البته دوره  تکامل خودشو داره ، باعث میشه ،در بیشتر جنبه ها ،تغییر و پیشرفت داشته باشیم ،این آگاهی ها مثل اسکن کردن عمل میکنن ،میچرخن در کل وجود ما و جاهایو که آسیب زدیم ،ترمیم میکنن و بعد از یه مدت متوجه میشیم ،حالمون بهتر شده ،خیر و برکت بیشتری وارد زندگیمون میشه ،سلامت تریم،لاغرتر شدیم ،پول بیشتری وارد زندگیمون میشه ،افراد مثبت تری با ما ارتباط میگیرن ووووو  و این بخاطر تغییر باورها و رفتارهای ماست ،،از اونجاییکه من بعضی از کامنت هارو میخونم و کامنت شما رو هم خونده میشه ،به تکرار در نوشته های شما میخونم که من سرگیجه دارم و گفتن و تکرار کردن این جمله ،باز هم به خود شما بیشتر ثابت میکنه که شما بیمار هستید و چونکه کانون توجه شما بر بیماری ها میره ، ذهن تصور میکنه شما بیماری را دوست دارید ،برای ذهن فرقی نداره شما دارید در سایت مینویسید ،به کسی میگید ،به خودتون میگید ، به هر صورت کانون توجه شما بر سرگیجه است ،پس شما در مسیر بیشتر بیماری ها قرار خواهید گرفت ،مثل اکسپلور اینستاگرام ،وقتی من چند بار به دنبال مطالب علمی و ذهنی ،سرچ میکنم ،از اون به بعد هوش مصنوعی اینستاگرام برای من مطالب علمی و ذهنی بیشتری رو میاره ،،ذهن هم همینطور ،به بیماری فکر کنیم بیماری بیشتر میاره ،به پول توجه کنیم پول میاره ،البته به فراوانی پول توجه کنیم نه به نداری هامون ،،اولین قدم ،ننوشتن ،حرف نزدن، نه با خودتون نه با دیگران در مورد بیماری تونه ، در ابتدا به کودک درونتون بگید و بپذیرید که شما فعلا این بیماری را دارید و مسئولیتشو بپذیرید ،برای خود مادری و محبت کنید  (البته نه حالت قربانی به خود بگیرید) قوی و قدرتمند در کنار خودتون باشید ،تمام مطالب ذهنیو که دارید آموزش میبینید رو در قسمت سلامتی هم بکار ببرید ،زیاد هم نمیخواد بگید من در سلامتی هستم  ، اونجوری دارید یجورایی از نبود سلامتی میگید ،،مگر الان که ما دست و پا داریم ،مدام به همه میگیم وای ما دست و پا داریم ؟ چونکه داریم مدام نمیگیم  ،ما چیزهایو که نداریم دام میگیم ،در اصل  برای گفتن هر چیزی و انجام هر کاری ،یه سئوال از خودتون بپرسید ، چرا من دارم این کارو انجام میدم ؟  چرا من دارم مدام از بیماریم میگم؟ آیا گفتن این حرف ها بیماری منو بهتر میکنه یا بدتر ؟  آیا این کارو که انجام میدم به نفع منه ؟ منو تخریب میکنه یا ترمیم ؟  اگر گاهی احساس درد ،ترس ویا ناراحتی از این بیماری تون دارید ،ازش فرار نکنید ،آگاهانه ببینیدش ، بهش بگید من خودم خلقت کردم حتما هم به کمک خداوند  رفعش میکنیم ،وقتی پذیرفتید و رهاش کردید و در مسیر سلامتی قرار گرفتید ،خودتونم متوجه نمیشید که کی سلامتیتون کامل شد ،این اتفاق برای خودم رخ داده ، مسئله من بدتر بود ولی رفع شد ،، به قول استاد وقتی ما طبقه اول هستیم هر آنچه که در طبقه اول هست رو میبینیم ، وقتی بریم طبقه دوم دیگه طبقه اولو نمیبینیم ،طبقه دومو میبینیم ،بیماری مال طبقه اول بود ،در طبقه دوم سلامتی وجود داره ، وقتی مدارت عوض میشه ،در مدار جدید فقط چیزهای جدید هست ،بدن ما سلامت بوجود اومده ما با افکارمون تخریبش کردیم ،حالا متوجه شدیم ،با آموزش ترمیمش میکنیم ،مراقبش میشیم،نوازشش میکنیم ،بیماری ها میان که به ما بگن درونمون تخریبه ،به خودمون بیاییم ،به خودمون توجه کنیم ،انقدر دورمونو شلوغ نکنیم ،ما تنها در زمانی به خودمون نزدیک میشیم که بیمار بشیم یا تنها بشیم یا به تضاد بخوریم ،،،میدونم در مسیر آموزش هستید و خودتون این مطالبو بهتر از من میدونید ،ولی گاهی ،تکرار یک مطلب از بیرون از خودمون یک راهیه برای پیشرفت ،من یه دوست دکترای روانشناسی دارم گاهی براش از قوانین جهان هستی میگم ،خوشش میاد میگه ،فریده من خودم آدم هارو مشاوره میدم ولی گاهی نیاز به یه تلنگر برای خودم دارم ،،

        امیدوارم که در مسیر سلامتی و تناسب بیشتر قرار بگیرید ،همونجوری که الان هم قرار دارید ،،هیچ موردیو در رابطه با بیماری سرچ نکنید به تمریناتتون ادامه بدید و من مطمئنم افرادی که در مسیر تمرینات ذهنی قرار دارن ،تغییرات بزرگ وپیشرفت های بزرگی در انتظارشونو ،فقط باید اجازه بدیم این آگاهی ها بشینه در ذهنمون و یکی یکی به تجربیات عالی تبدیل میشن 

        براتون سلامتی و آرامش آرزو دارم دوست عزیز🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 986 کلمه

      سلام دوستان واستاد گرامی گام ۷۰روش لاغری با ذهن کاملا ذهنیه وما میام اول مشخص میکنیم چه فرمولهایی چه اطلاعاتی در ذهن ما وجود داره که باعث شده ما چاق باشیم ما در لاغری هیچ برنامه ورزشی رژیم واینا رو نداریم فقط تغییر فرمولهایذهنی وقتی تغییر رفتار از ذهن شروع بشه واکنشها ما نسبت به مواد غذایی کمتر میشه وبه هیچ وجه ما دچار استرس وعصبانیت ذهنی نمیشیم که چرا نمیتونم کم بخورم یا چرا نمیتونم زیاد بخورمواین رفتارها رو نداریم چون قبلا رفتار ما عوص شده ومنشع اون عوض میشه خیلی ساده تر تغییر رفتار پیدا میکنیم وقتی ما فایل گوش میدیم وباور میکنیم یواش یواش طرز فکرمون بسبت به خودمون نسبت به اضافه وزنمون ونسبت به لاغری عوض میشه وارامش بیشتری میگیریم وهر زمان که ارامش مون نسبت به لاعری بیشتر شد احساس اطمینان بیشتری کردیم ما میتونیم لاغر بشیم واز اون موقع مطمین باشیم که استارت لاغری در ما زده شده ویکی از نشانه هاش آرامش بیشتری داری م وترس ونگرانی نداریم واحساس ایمان وامیدواری در فرد بوجود میاد ونشون میده که فرد به شکل صحیحی داره فرمولهای ذهنیش تغییر میکنه وموضوع امروز تاثیر تصاویر ذهنی در چاقی ولاعری وما هیچ چیز یک وجهی نداریم وقتی تصاویز ذهنی ما باعث چاقی ما میشه ا پس همون تصاویر دهنی هم میتونه باعث لاغری ما بشه با تنطیم کردن اون میتونیم لاعر بشیم وهمه ما موقیکه نبدنیا اومدیم رفتارهای غذایی متناسبی داشیتیم یعنی وقتی گرسنه میشدیم غذا میدان ومیخوردیم وقتیهم سیر بودیم نمیخوردیم واون روزا مادریکه فرزند تبل داشت میگفتن مادر با کفایتیه واگر بچه لاعری داشت میگفتن مادر بیکفایتیه البته نه همجا وهر کس بعصی ها این اعتقاداتو داشتن ومنم دیدم وسعی میکردن به زور یا ترفند تماشا تلوزیون به بچه غذا بدن چون باورشون این بود که بچه در حال رشد نیاز به غذای بیشتر داره وباور داشتن بچه باید تپل باشه وبرای اینکار بهش غذای زیادی میدادند ومغز هم وقتی این عمل تکرار میشد فکر میکرد که این مقدار غذا نیاز بچه ست واز اون به بعد دستورات بر اساس این فکر بود وبچه هم بر اثر تکرار پرخور مبشد وغذای بیشتر طلب میکرد تصویر ذهنی به این شکل در ما ایجاد میشه وقتی از بچگی در معرض رفتارهای اشتباه قرار میگیریم کانالهای عصبی تکامل پیدا میکنن وما رفتارهای والدین رو یاد میگیریم و واکنش میدیم نسبت به رفتار والدین واینا همش تصویر ذهنی ایجاد میکنه ی بچه بارها با عنوان تپل خوشگل باید غذا بخوری بزرگ بشی به بچه گفته میشه به مرور تصویر ذهنی چاقی از خودش ایجاد میکنه وذهن کاملا تصویری وما از ی سنی تشویق شدیم برای خوردن بخور تا قوی بشی بخور تا بزرگ بشی  اینا همه تصویر چاقتر از ما در دهنمون ایجاد میکنه وذهنمونم تلاش میکنه ما رو به اون تصویر برسونه واین موضوع در تمام جهات زندگی تاثیر داره در تحصیل کافیه ی نمره خوب بگیریم واز طرف معلم واطرافیان تشویق بشیم همون وقت تصویر ذهنی از موفق تر شدن در دهنت ایجاد میشه وشما دوست داری دفعه بعد نمره بهتر بگیری اینا بخاطر تصویر ذهنیه که ی فرد موفق تو ذهنش داره وبرعکس اگر ما به هر دلیلی نمره خوبی نگیریم بخاطر سرزنشها بخاطر تنبیها که شدیم ترسهایی در ما ایجاد میشه که تصویر ی فرد نا موفق در ذهنمون ایجاد میکنه وبه مرور هم روند در س خوندنمون بد وبدتر میشه شاید هم خیلی تلاش کنیم اما نتیجه رو تصویر دهنی رقم میزنهدر مورد افراد چاق که بارها تلاش کردن از روشهتی مختلف وبه متیجه نریدن هم تصاویر ذهنی بوده که نذاشته به متیجه برسه وتصاویری که از سالیان قبل داریم از چاق وچاقتر شدنومن باعث شده که موفق نشیم ومنم ی دختر دارم از سن ۸سالگی روند چاق شدنش شروع شد ومنم وقتی میرفتم براش لباس بخرم میکی دوسایز بزرگتر میگرفتم ونمیدونستم با این کار تصویری از چاقتر شدنش تو دهنش میذارم خوب منم اون موقع چیزی نمیدونستم وهمین تصویر دهنی باعث میشه رفتار ما تعییر کنه وما دچار پرخوری بشیم وفکر کنیم ما ادم پرخوری هستیم در واقع معز دستور خوردن میده وما هر چی تصمیم گرفتیم که پرخوری نکنیم نشد وباید برای پرخوری نکردن در مسیر درست قرار بگیری اموزش ببینی بعد تصویر دهنیت عوص بشه واون موقع دیگه مغز فرمان خوردن نمیده وما با فایل گوش دادن تمرین نوشتن تصویر دهنی لاعری رو در خود ایجاد میکنیم که نتیجهش لاعری درجسم ما میشه وفرد رفتار عذاییش تغییر میکنه شوق واشتیاق پیدا میکنه وبا اشتیاق بیشتر میره وفایلهارو گوش میده ورفتارهاش تعییر میکنن وجسمش تغییر میکنه لاعر میشهدجالا چطور باید تصویر دهنی متناسب تعییر بدیم که معز ما به مرور رفتارهای متفاوتی بده ورفتارما تغییر کنه باید همیشه برای تغییر دادن هر مسیله اول تشدید شدن اونو جلوگیری کنیم ومانع از پر رنگتر شدن تصویر ذهنی چاقی بشیم بعد میتونیم تصویر لاعری ایجاد کنیم اول باید حرکت به سمت چاق تر شدن متوقف کنیم بعد حرکت به سمت لاعری  شدن شروع کنیم وبرای ااینکه از حرکت کردن به سوی چاق شدن جلوگیری کنیم چند راه باید انجام بدیم اول اینکه به هیچ وجه نباید از این لحطه به بعد درباره چاقیمون صحبت کنیم اگرم کسی به ما گفت که داری چاقتر میشی اصلا ناراحت نشیم وتوجه به حرفش نکنیم   وخودمونو سرزنش نکنیم واگر خودت و سرزنش کنی تصویر چاق شدن در دهنت پررنگتر میکنی مرحله دوم نباید دنبال راهکارهای رفع چاقی باشیم وهر چه دنبال روشهای مختلف بباشی که چطور چاقیتو بر طرف کنی داری تو دهنت تصویر چاقتر شدنتو ایجاد میکنی وباید ارامش خودمونو حفط کنیم‌اگر فکر میکنی وارد مسیر درست شدی وبه روش لاعری با دهن ایمان داری پس از تحقیق وبرسی روشهای دیگه رو متوقف کن واصلا در مورد چاقی تحقیق نکن سوم اینکه در معرض اطلاعات تحریک کننده قرار نگیر عصویت در کانال اشپزی وشیرینی پذی رو دنبال نکنید واگر این سه روش انجام بدید ارامش پیدا میکنید و ونشانه کمرنگ شدن تصاویر دهنی چاقی چیه اینکه نگرانی ما ازچاقتر شدن کمتر میشه ونگرانی که ککم بشه ارامش بیشتر میشه واسترس کم میشه یعنی تصاویر دهنی داره تعییر میکنه ونشانه خوبیه موفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/01/14 10:49
      مدت عضویت: 1597 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 749 کلمه

      سلام🙂

      👈تصاویر ذهنی👉

      در لاغری با ذهن ما اطلاعات ذهن خودمون رو شناسایی میکنیم و با تکرار آموزشهای جدید فرمولهای متفاوتی در ذهنمون ایجاد میکنیم و تغییر رفتار غذایی رخ میده و تکرار این رفتارهای متفاوت میشه جسم متفاوت👌👌

      واین تغییر رفتار اجباری و همراه با محدودیت نیست ریشه رفتارها در مغز عوض میشه و میل به خوردنهای اضافه ورفتارهای چاق کننده تغییر میکنه😊

      و روشهای قبلی کم کم از ذهنتون خارج میشه😏

      هر موقع که آرامش داشتین استارت لاغر شدن زده شده و دیگه اون ترس و نگرانیها دیگه وجود نداره🤗🤗

      ✍ تاثیر تصاویر ذهنی در چاقی و لاغری

      همه ما از زمان تولد تا ۶ ماهگی رفتار غذایی درست داریم و موقع گرسنگی نیاز رو با گریه کردن نشون میدیم و در موقع سیری هم هر گز بیشتر شیر نمیخوریم

      چون ذهنمون پاک هست و فرمولهای خوردن کاملا صحیحه😍 در افراد متناسب این رفتار تا پایان عمر ادامه داره👏👏

      به مرور که بچه ها بزرگتر میشن از اونجایی که کانالهای ارتباطیشون با محیط کاملتر میشه

      و مادرها دغدغه تپل بودن بچه ها رو دارن و این رو نشونه لیاقت مادر میدونن با مشغول کردن بچه ها با کارتونها و..‌‌ غذای بیشتری رو به خورد بچه ها میدن و وقتی جحم بیشتری داده میشه و اونوقت مغز این مقدار غذا رو میذاره به عنوان میزان ورودی😑

      و به مرور خود بچه ها درخواست غذای بیشتر میدن😮

      در صورتیکه اصرار مادرها به دادن غذای بیشتر باعث تغییر فرمولهای ذهنی بچه ها میشه🤨🤨

      به این صورت طبیعت خوردن بچه ها رو تغییر میدن😶

      و حالت طبیعی بچه میشه پرخوری و جسم هم میشه جسم چاق😶😶

      وقتی ما رو با عناوین تپل ،خوشگل صدا کردن و همیشه این جملات رو گفتن که ؛ بیشتر بخور زودتر بزرگ بشی هرکی بیشتر بخوره قویتره این کلمات تبدیل به تصاویر ذهنی میشه 🤔و ذهن هم بر اساس اون فرمولها دستور خوردن صادر میکنه تا جسم تبدیل بشه به اون تصویر ذهنی👌👌

      در مورد درس خوندن هم هر بار که تشویق شدی تصویر موفقتری از خودت در ذهنت ساختی و دفعه بعد نمرات بهتری گرفتی واگه نمره پایین گرفتی سرزنشها و تحقیرها باعث ایجاد تصویر ذهنی ناموفق از خودت شده ودفعات بعد نمره کمتری گرفتی

      چقدر کلمات قدرت دارن واقعا🤔🤔

      در مورد لاغری هم همینطوره وقتی که از هر روشی لاغر شدیم چون تصاویر ذهنی ما تغییر نکرده ما دوباره برمیگردیم به همون تصویر ذهنی چاقی که در ما وجود داره😏

      پرخوری دستور مغزی ما است و مغز بر اساس تصویر ذهنی داره این فرمان رو صادر میکنه و به زور و اجبار و تصمیم و اراده نمیشه فرمان پرخوری مغز رو متوقف یا کم کرد👌👌

      ولی در آموزش لاغری ذهنی فرمانهای مغزی برای خوردن تغییر میکنه و اونوقت اون فرد در موقعیتهای مختلف رفتارهای صحیحتری از خودش نشون میده و هر چه رفتارهای صحیح گسترده تر بشه جسم هم تغییر میکنه و متناسب میشه😍😍

      مثلا وقتی ذهن ما روی چاقی تنظیم میشه و میل ما به خوردن شیرینی زیاد تر میشه و میریم دنبال پیج ها و کانالهایی که کیکها و شیرینیها رو اموزش میدن و کم کم خود مون علاقمند میشیم به درست کردن شیرینیهای دست پخت خودمون که هم حجم بیشتری بخوریم و هم متنوعتر باشه و هم هزینه ها بیاد پایین🤭😏😁

      چون ما خاطرات خوبی از خوردن شیرینی و کیک داریم و همین خاطرات ما از خوردنها باعث ایجاد تصاویر ذهنی میشه😮

      👈 در لاغر شدن با قدرت ذهن اولین کار اینه که ابتدا حرکت به چاقی رو متوقف کنی و بعد حرکت به سمت تناسب رو شروع کنی👌👌👌

      پس اول باید تصاویر قبلی چاق رو کمرنگ کنیم و از ایجاد تصاویر ذهنی چاق بیشتر جلوگیری کنیم که تمرین اش ایناس؛

      👈👈۱-به هیچ عنوان درباره چاقیتون حرف نزنید

      سرزنش خودتون رو متوقف کنید

      در موقع تذکر دادن دیگران  سکوت کنید

      ممنکه هم بعضی روزها اشتباه کنی و حرف بزنی ولی به مرور کمتر اینکار رو انجام میدی😉

      👈👈 ۲-نباید دنبال سایر روشهای رفع کننده چاقی باشی

      چون وقتی بیشتر میخوای از چیزی فرار کنی داری تصاویر ذهنی اون رو پر رنگتر میکنی

      اگر فکر میکنی این روش مطمئنه تحقیق درباره سایر روشهای لاغر شدن رو کنار بذار👌👌

      👈👈۳-در معرض اطلاعات تحریک کننده قرار نگیر

      عضویت در کانالها و پیج های آشپزی و شیرینی پزی رو کنسل کن

      پیگیری روشهای پخت هر غذایی ما رو تحریک میکنه به خوردن بیشتر

      اینجوری همیشه ذهنت دنبال یه چیز جدیدتر و متنوعتر میگرده🤨

      ✍✍ نشانه اینکه پر رنگ شدن تصاویر چاقی کم شده اینه که آرامشت بیشتر شده و دیگه نگران چاق شدن نیستی🙂

      اونوقت یواش یواش ادامه مسیر چاقی متوقف میشه و آماده تر میشی برای حرکت به سمت تناسب🤩🤩🤩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم