0

گام ۸۲: چطور لاغر بشم؟ با رنج یا آسانی

چطور لاغر بشم
اندازه متن

چطور لاغر بشم؟ سوالی است که بارها در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند مطرح می شود و برای یافتن جواب آن روش های مختلفی را اجرا کرده اند اما پاسخ مناسبی برای سوال خود پیدا نکرده اند.

واکنش ما به مسائل زندگی

همه ما در زندگی به مسائل و مشکلاتی برمی‌خوریم و سپس به چگونگی برطرف کردن آن فکر می کنیم.

زمانی که با چاقی مواجه می‌شویم به چطور لاغر بشم فکر می‌کنیم.

وقتی به مشکلات مالی برمی‌خوریم به چگونه ثروتمند شدن فکر می‌کنیم. و زمانی که در رابطه‌ای احساس شکست و ناامیدی می‌کنیم به چگونه داشتن رابطه‌ای عاشقانه فکر می‌کنیم.

حل مسائل زندگی

مواقعی هم در زندگی هست که با مشاهده شرایطی که فرد دیگری در زندگی دارد به چگونه رسیدن و داشتن آن شرایط فکر می کنیم.

وقتی فردی را می بینیم که هرچه دلش می خواهد می خورد اما متناسب است، دوست داریم در شرایط آن فرد باشیم و با خود درباره چطور لاغر بشم؟ فکر می کنیم.

نکته قابل توجه در پیدا کردن پاسخ مناسب برای چگونه‌هایی که در ذهن ما شکل می‌گیرد این است که ما برای برخی از چگونه‌های ذهن خود می‌دانیم که باید آموزش ببینیم.

به عنوان مثال:

اگر این سوال در ذهن ما شکل بگیرد که چگونه نوازنده شوم؟ شاید اولین پاسخی که در ذهن ما شکل می‌گیرد این باشد که باید در کلاس آموزشی شرکت کنم.

اگر بخواهیم مکانیک شویم می‌دانیم باید نزد فردی که تخصص در تعمییر خودرو دارد مشغول کار شویم یا در کلاس‌های آموزش مکانیک شرکت کنیم.

اما هر بار که این سوال در ذهن ما شکل گرفته است که چطور لاغر بشم؟ پاسخ های متفاونی در ذهن ما ایجاد شده است.

  • باید برنامه رژیم غذایی برای لاغر شدن داشته باشم.
  • باید ورزش کردن را شروع کنم و در باشگاه ثبت نام کنم.
  • باید از داروهای چربی سوز استفاده کنم.
  • باید فعالیت بیشتری داشته باشم تا سوخت و ساز بدنم بیشتر شود.
یادگیری موضوعات مختلف

یادگیری موضوعات مختلف در زندگی

اگر شما برای پاسخ هر چگونه ای که در زندگی با آن مواجه شده باشید اقدام کرده باشید،‌ حتما مقداری در رسیدن به پاسخ آن موفق بوده اید.

اگر در زندگی به چگونه رانندگی یاد بگیرم، برخورد کرده باشید، احتمالا در کلاس های آموزش رانندگی شرکت کرده‌اید و به اندازه علاقه و استمرار خود رانندگی را یاد گرفته اید.

اما چرا برای پاسخ چطور لاغر بشم؟ موفقیتی کسب نکرده‌اید!!

چون هر بار که به دنبال پاسخ چطور لاغر بشم؟ بوده ایم از روش هایی استفاده کرده‌اید که لاغر شدن را به ما آموزش نداده‌اند بلکه سعی و تلاش کرده‌اند چاقی ما را برطرف کنند و از آنجایی که مرکز یادگیری جسم ما مغز است،‌ بنابرین تلاش برای یاد دادن لاغری به جسم بی فایده خواهد بود.

همانطور که یادگیری هر موضوعی در زندگی مثل نواختن گیتار،‌ رانندگی،‌ آشپزی،‌ خیاطی،‌ مکانیکی و هرچیزی از مغز شروع شده و پس از یادگیری از طریق جسم می‌توانیم آن را تجربه کنیم،‌ یادگیری لاغری هم باید از مغز شروع شود و سپس نتیجه آن در جسم نمایش داده می‌شود.

به همین علت است که رژیم گرفتن پاسخ مناسب به سوال چطور لاغر بشم؟ نیست. چون انواع رژیم‌ها را گرفتن و پیروی از برنامه غذایی به ما لاغر شدن را آموزش نمی‌دهد بلکه سعی می‌کند با محدود کردن جسم از خوردن باعث لاغری جسم شود و چون شروع هر فعالیتی از مغز شروع شده و به جسم ختم می‌شود،‌ بنابراین نمی‌توان به صورت معکوس این روند را انجام داد.

رژیم گرفتن به امید لاغر شدن دقیقا مانند این است که بخواهیم جسم را آموزش دهیم تا مغز یاد بگیرد یا در مثالی مشابه تصمیم بگیریم به دست خود گیتار زدن را بیاموزیم بدون اینکه مغز را در امر یادگیری دخالت دهیم.

همه چیز از مغر شروع می‌شود و ما این تجربه را در جنبه های مختلف زندگی تجربه کرده ایم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

چطور لاغر بشم؟!

از تجربه چاق شدن برای لاغر شدن استفاده کنیم.

همه ما در مورد چاق شدن این تجربه را داریم.

قبل از اینکه جسم ما به اضافه وزن مبتلا شود،‌ انتظار چاقی در ذهن ما شکل گرفته است،‌ و برای ما طبیعی شده است که چاق شویم. این انتظار از طریق شنیدن حرف‌اطرافیان و یادگیری رفتارها و عادت های دیگران صورت گرفته است.

سپس انتظار چاقی به دستورالعمل های مغزی تبدیل شده و در مغز ما ذخیره شده است و ما بر اساس دستورات مغزی رفتارمان تغییر کرده است و نتیجه این پروسه در مدت زمانی چند ماهه یا حتی چند ساله اضافه وزن شده است.

اگر به پروسه چاق شدن خود توجه کنید به وضوح به این اطمینان می‌رسید که ابتدا احساس چاق شدن،‌ نگرانی از چاق شدن، انتظار چاق شدن در ذهن شما شکل گرفته است و بعد از مدتی چاقی را در جسم خود تجربه کرده‌اید.

بنابراین اگر با این سوال در ذهن خود مواجه شده‌اید که چطور لاغر بشم؟ باید بدانید که فقط از طریق یادگیری لاغری می‌توانید لاغر شوید.

هیچ طریق دیگری برای لاغر شدن ساده و دائمی وجود ندارد.

سیستم عملکرد ذهن

چرا برای یافتن پاسخ چطور لاغر بشم، تاکید به لاغر شدن ساده می‌کنم؟! چون ما برای چاق شدن سختی و زجر نکشیده‌ایم. بنابراین روشی برای لاغری ماندگار، صحیح است که ما را در سختی و رنج قرار ندهد.

چون ذهن ما به شدت با رنج کشیدن مخالف است و انجام هرکاری که با سختی و رنج توام باشد را نمی‌پذیرد و انقدر مقاومت می‌کند تا ما را از انجام دادن آن منصرف کند.

این تجربه را در بارها اقدام کردن برای لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن،‌ دمنوش خوردن و هر طریقی که برای لاغر شدن انجام داده ایم، داریم.

چون برای ذهن ما رژیم گرفتن،‌ ورزش کردن و … برای لاغر شدن سخت و رنج آور بوده است، آنقدر در انجام آنها مقاومت کرده است که ما نتوانسته ایم برای مدت طولانی برنامه لاغری خود را ادامه دهیم.

و این تجربه را در جنبه های مختلف زندگی داشته‌ایم که اگر انجام کاری برای ما سخت و رنج آور شده است از انجام آن منصرف شده‌ایم چون ذهن ما طاقت تحمل سختی و رنج را ندارد.

تصمیم صحیح برای چطور لاغر بشم

تا وقتی از روش‌های سخت و رنج آور برای لاغر شدن استفاده کنید،‌ شما لاغر نخواهید شد و همچنان چاق و چاق‌تر می‌شوید.

چون در ذهن شما لاغر شدن سخت و رنج آور اما چاق شدن سهل و آسان است.

بنابراین طبیعی است که ذهن شما چاق شدن را انتخاب و ادامه می‌دهد.

اگر می‌خواهید به پاسخ مناسبی برای چطور لاغر بشم؟ برسید، باید روشی را انتخاب کنید که برای ذهن شما ساده،‌ لذت بخش و آسان باشد.

 لاغری با ذهن تنها روشی است که تمام ویژگی های مورد علاقه ذهن را دارا می‌باشد.

دوره ورود به سرزمین لاغرها از طریق یاد دادن لاغری به شما با روش‌هایی ساده،‌ جذاب و لذت بخش،‌ ذهن شما را به راحتی متقاعد می‌کند که لاغر شدن آسان‌تر از چاق شدن است.

از آنجا که سیستم ذهنی انسان به گونه‌است که تمایل به مصرف انرژی کمتر دارد،‌ بنابراین هر روشی که ساده و آسان‌تر باشد را برای ادامه حیات خود انتخاب می‌کند.

تمام پیشرفت‌های بشر به دلیل همین سیستم شگفت انگیز ذهن است.

چون ذهن انسان تمایل به انجام کارها به شکل ساده تر و لذتبخش تر دارد بنابراین ایده هایی به ذهن انسان‌ها داده می‌شود که با کشف و تولید کردن وسایل و ابزار گوناگون زندگی را ساده تر کند.

اگر به اطراف خود توجه کنید،‌وسایل زیادی در زندگی شما وجود دارد که در چند سال قبل در جهان وجود نداشته است و همه آنها در جهت ساده‌تر کردن مساله‌ای از زندگی ما تولید شده‌اند.

پس به راحتی می‌توان به این نتیجه رسید که پاسخ سوال مهمی که در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند شکل گرفته است،‌که چطور لاغر بشم؟ فقط باید روشی ساده و لذتبخش برای لاغر شدن باشد.

تا زمانی که انجام روش‌ انتخابی شما برای لاغر شدن،‌ سخت‌تر و رنج‌آورتر از چاق شدن باشد،‌ امکان ندارد شما لاغر شوید. اما به وضوح امکان دارد که شما چاق‌تر شوید. چون انتخاب چاق شدن برای ذهن شما ساده‌تر،‌ لذت‌بخش‌تر و آسان‌تر است.

این نوشته را بارها بخوانید و به آگاهی مطرح شده درباره چاقی و لاغری در آن فکر کنید و با آنچه در زندگی در حال تجربه کردن هستید مقایسه کنید.

به راحتی به صحیح بودن آن پی خواهید برد و در گام بعد می‌توانید تصمیم صحیح برای رسیدن به پاسخ سوال خود که چطور لاغر بشم؟ است را اتخاذ کنید.

چطور لاغر بشم لاغری آسان با قدرت ذهن

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن

چطور لاغر بشم!؟ با رنج و سختی یا به آسانی؟!

تنها سوالی که در طی تمام سالهایی که چاق بودیم و هیچ پاسخ درستی براش پیدا نکردیم چگونگی لاغری ما بود!!؟ برای هر کاری از خود می پرسیدیم چگونه رانندگی یا شنا یا خیاطی یا آشپزی را تجربه کنم؟ یک جواب کاملا مشخص داشتیم باید آموزش ببینم و تکرار و تمرین داشته باشم.

اما برای چگونگی لاغری همیشه جوابهای متفاوت و زیادی از ذهن خود و دیگران دریافت می کردیم که اصلا علاقه ای هم به انجام دادن اون کارهای پیشنهادی نداشتیم ولی یه جورایی مجبور بودیم آنها را انجام دهیم.

وقتی به ما می گفتند باید برای لاغر شدن رژیم غذایی داشته باشی و یا بالاجبار ورزش کنی حالمون بد میشد اما چاره ای نداشتیم که برای رسیدن به رویای خود این سختی را بپذیریم و با امید به نتیجه لاغری قبول می کردیم و در نهایت بعد از مدت کوتاهی خسته می شدیم از این اسارت و محدودیت و دردو رنج و مسیر را رها می کردیم.

همه پزشکان یا نزدیکان ما سعی داشتند چاقی ما را برطرف کنند بدون اینکه بدونند ریشه و مشکل اصلی چاقی کجاست !؟ یا اصلا اطلاعاتی از پرونده ای بخشهای مختلف وجودمون در رابطه با چاقی نداشتند و خیلی از اون افراد خودشون متناسب بودند و اصلا درکی از چاقی و آنچه ما هرروز تجربه می کردیم، نداشتند و فقط با اعداد و ارقام و دانش خود می خواستند چاقی ما را رفع کنند و در نهایت هربار ما با شکست روبرو شدیم.

روش مورد علاقه من

تنها روش لاغری که تمام ویژگی های مورد علاقه ذهن ما برای چطور لاغر بشم را دارد روش لاغری با ذهن است.

روشی آسان که هیچ خبری از ورزش و رژیم و محدودیت در آن نیست و البته که بسیار هم لذت بخش است چون با آرامش و شناخت و صلح با بخشهای مختلف وجودیمون در این مسیر حرکت می کنیم.

طی تمام سالهایی که چاق بودیم فرمولهای ذهنی چاق بسیاری در ذهن ما ذخیره شده اند که به صورت خودکار دستورات را از طریق مغز ما به اندامهای ما صادر می کنند و به صورت خودکار رفتارهایی از ما سر می زند که باعث چاقی ما می شود چون بینش خود ما نسبت به اون رفتارها نتیجه چاقی دارد.

در مسیر آموزش ذهنی ما فرمولهای چاقی را شناسایی می کنیم و بعد فرمولهای صحیح لاغری را جایگزین می کنیم ولی این جایگزینی کمی زمانبر هست چون صفحه سفید ذهن ما سالها قبل با فرمولها و انبوه فکر و تجربه چاقی، خط خطی شده است و حالا باید بین خط و خطوط ذهنیمون، فرمولهای صحیح لاغری را پررنگ کنیم و این سیستم خودکار ذهن هست که ما با تکرار رفتاری خودمون مجوز صحیح بودن صادر کردیم و به طور ناخودآگاه یک سری رفتارها به صورت عادت در ذهن ما شکل گرفتند و هرروز بارها اجرا می شوند.

بارها شده الگوی رمز ورود به گوشی را تغییر دادیم و بعد از اون چندین بار الگوی قبلی را تکرار کردیم با اینکه می دونستیم و خودمون رمز جدید وارد کردیم یا وسایل داخل کابینت را جابه جا کردیم و چندین بار به جای قبلی رجوع کردیم و حالا نسبت به قدمت هر موضوعی در ذهن ما زمان نیازه که این جایگزینی انجام بشه.

مثلا استاد که حدود ۳۰ سال عینک بر چشم داشتند بعد از عمل چشم چندین ماه زمان برده تا حرکات مربوط به عینک را ترک کنند بنابراین در مسیر لاغری با ذهن هم ممکنه ما بارها اشتباه کنیم و همون لحظه یا بعد متوجه بشیم و این عالیه، یعنی هر بار متوجه شدن خودش درخواست رد فرمول چاقی و قبلی هست (یعنی فکر و ایجاد دستور جدید) و شاید چند ماه طول بکشه اما هر بار فاصله بین اشتباه کردن ما بیشتر میشه و اگر در این مسیر استمرار داشته باشیم به کارگیری فرمولهای قبلی و غیر صحیح چاقی شاید به ندرت اتفاق بیفتند ولی در عوض به صورت ریشه ای این مسئله درمان میشه.

بارها شنیدم افرادی  به اراده و خواسته خودشون از این طور چالشها در زندگی روزمره خود ایجاد می کنند مثلا روزانه تایمی را به صورت عقب عقب راه می روند یا با دست چپ غذا می خورند یا ساعت خوابشون را تغییر می دهند تا ذهنشون قدرتمند بشه یعنی هم تسلط بیشتری روی ذهن و کارایی اش پیدا می کنند و حتما تجربه هایی کسب می کنند و هم اینکه می پذیرند که تغییر یک پروسه زمانبر هست و به نوعی انعطاف پذیری می رسند.

از استادی شنیدم که می گفتند: حداقل ۶ ماه برای تغییر پایه ای یک رفتار زمان لازمه شاید شما ۱ ماه هرشب مسواک بزنید و خوشحال باشید اما نه! هرگاه ۶ ماه هرشب مسواک زدید این تغییر در ناخودآگاه شما اتفاق افتاده است و به صورت خودکار دیگه بدون مسواک زدن خوابتون نمی بره!

خب نتیجه تغییر بینش من در مسیر این دوره در طول هفته پیش به اینجا رسید که گفتم باید هر طور شده تصویر ذهنی خودم را عوض کنم. عکسهای کودکی و  نو جوانی خودم را پیدا کردم و هرروز نگاهشون کردم و گفتم من این هستم خیلی احساسی شدم و عجیب در طول چند روز داشتم تغییر می کردم کاملا متوجه بودم اما یهو نمی دونم چی شد یهو تصویر قدیمی اون هم تیکه تیکه باز در ذهنم نقش بست یعنی انگار تصویر ذهنی من یک پازله که تشکیل شده از یک تنه با بازو و با شکم و با پهلو و ران !؟

دائم تصویری که نمی خواستم و دوسش نداشتم در ذهنم نقش می بست (همون فرمول قدیمی و تصویرش) و البته تو کوچه خیابان یا اتفاقی هم این نوع اندام را می دیدم البته اتفاقی که نداریم چون تو ذهنم اومده بود خودم کائنات اجرا می کرد و می دونم چرا!؟

چون بارها و بارها از کودکی از مادرم و خانواده مادری ام شنیده ام که ما زود لاغر میشیم ولی قسمتهای چاق بدنمون تکون نمی خورند !..و همین باعث یک تصویر ذهنی نامتناسب و بدفرم در ذهن من شده است. و توجه من دوباره باعث شد که من چاق بشوم در این قسمتها! تجربه کردم به نوعی یک تصویر و فرمول شناسایی شد که مشکل کجاست!؟

تصویر ذهنی من تیکه تیکه است کلی فکر کردم که آخه کدوم گل و گیاه یا حیوانی چاقی شکمی دارند!؟ اصلا مگه میشه کار خدا نقص داشته باشه!؟ عکسهای کودکی هم که کاملا متناسب هستند!؟ مگه میشه یه قسمت لاغر بشه بعد یه قسمت نشه!؟ این فرایند به صورت کلی هست سراسر بدن من سلولهای هوشمند داره در یکپارچگی. اصلا جدا کردن کار شیطانه! من یک عضو هستم از هستی تمام عضوهای من باهم یک اسم دارند به نام انسان.

خب عصبانی شدم و کلافه و سردرگم شدم و صدای منفی باف هم بالا (که سخته و نمی تونی و ول کن و غیره …) داشت باز منو محتاج لاغری می کرد و دور از خود.

اما درسش اینه فقط ادامه بدهم، تصویر ذهنی هم خودبه خودی باید ایجاد بشه و به زور نمیشه! ولی فکر کردم من خیلی تغییر بینش داشتم مثلا به راحتی صدای روغن داغ را می شنوم و میبینم و آرومم یا مثلا دیروز که احساسم بد بود از این موضوع تصویر ذهنی وقتی ناهارم را خورده بودم و سیر بودم رفتم که یک ساندویچ دیگه و اضافه برای خودم آماده کنم که بخورم ولی قبل خوردن گفتم اینم بخورم حالم از اینم بدتر میشه و نخوردم و بعد همون باعث شد دستان خودم را نوازش کنم بگم آفرین تو داری عالی عمل می کنی.

ترسهات از خوردن کمتر شده یا به بچه هات اجبار نمی کنی اضافه بخورند یا اینکه من قبلا در هفته چند بار نان شیرین تو خونه می پختم همسرم هم خیلی استقبال می کرد، عصرون می خوردیم اما دیروز متوجه شدم من حدود دو ماهه دیگه شیرینی نپختم!؟ یا اینکه صبحانه وقتی گرسنه باشم غذا می خورم نه طبق ساعت، بارها شده لقمه اضافه داخل دهانم را متوجه شدم انداختم سطل زباله و خیلی خیلی تغییرات شگفت انگیزدیگه

 از قدیم می گفتند عقل به چشمه! عقل من جسمم را میبینه و دائم می گه چی شد پس؟! و این در حالیست که هیچ راه دیگری هم نیست هیچ راهی! اما تغییرات بینشی بسیاری در این مدت داشتم که قابل به دیدن نیست و من امروز باز امیدم به خداست و هدایتش و لطفش و می دانم که ذهنم داره پالایش میشه و فرمولهای زیرین ذهن هم اصلاح می شوند

خدایا شکرت، خدایا عاشقتم ❤️ همواره در مسیر کسب آگاهی شادمانه حرکت کنید 🍃🌸 

(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی چطور لاغر بشم؟ توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • تجربه شما از شروع با ذوق و اشتیاق روش های مختلف لاغری را شرح دهید.
  • آیا شما هم بعد از شروع رژیم لاغری، ورزش یا هر روش دیگری به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادید؟ شرح دهید.
  • چرا در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادیم؟!
  • تجربه خود از ادامه دار بودن ذوق و شوق در جنبه های مختلف زندگی را شرح دهید که چگونه شد که مدتها با اشتیاق موضوعی را دنبال می کردید؟
  • تجربه خود از رها کردن دنبال کردن هر موضوعی در زندگی را شرح دهید و عنوان کنید چه عواملی باعث از بین رفتن انگیزه شما شده است.
  • چه عاملی در روش لاغری با ذهن سبب شده که ذوق و شوق خود برای ادامه دادن را حفظ کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.88 from 26 votes

https://tanasobefekri.net/?p=21332
برچسب ها:
78 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/12 19:34
      مدت عضویت: 335 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 709 کلمه

      به نام خداوند صبورم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات چطور لاغر بشوم ؟

      • تجربه شما از شروع با ذوق و اشتیاق روش های مختلف لاغری را شرح دهید.
      • در گذشته که از روش‌های رژیمی و ورزشی جهت رسیدن به لاغری تلاش میکردم از قبل شروع روش جدید پر از ذوق و شوق و انگیزه بودم و فکر میکردم این بار دیگر با دفعات قبل یک فرق حسابی دارد و من حتما حتما با این روش لاغر میشوم و با کلی انرژی و سرسختانه و اراده قوی شروع میکردم .
      • آیا شما هم بعد از شروع رژیم لاغری، ورزش یا هر روش دیگری به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادید؟ شرح دهید.
      • بعد از شروع روش رژیمی و ورزشی ابتدا پر از هیجان و انگیزه بودن اما به مرور هر چه جلوتر میرفتم ادامه مسیر براین سخت تر و طاقت فرساتر میشد و دیگر از آن شوق و انگیزه ابتدایی خبری نبود و گمان میکردم مشکل از من است که از آن روش‌ها نتیجه نمیگیرم و با ملامت کردن خودم اوضاع را بدتر میکردم .
      • چرا در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادیم؟!
      • در روش‌های مختلف رژیمی و ورزشی از بس این روش‌ها تحملشان برایم سخت بود که دیگر ذوقی برایم باقی نمی‌ماند و حتی اگر به زور و سرسختی و نیروی اراده هم دوره را تمام میکردم چون نتیجه مورد نظر من رقم نمی‌خورد و به آن کاهش وزن مد نظرم نمیرسیدم حالا بدتر میشد و کلا انگیزه خودم برای حفظ وزن کم شده را هم از دست میدادم و به دنبال آزادی و رهایی از آن روش‌ها بودم و بدلیل کاهش انگیزه و اشتیاق با کوچکترین لغزشی همه چیز را به یکباره میبوسیدم می‌گذاشتم کنار .
      • تجربه خود از ادامه دار بودن ذوق و شوق در جنبه های مختلف زندگی را شرح دهید که چگونه شد که مدتها با اشتیاق موضوعی را دنبال می کردید؟
      • خواسته هایی که در زندگی داشتم و تا انتهای مسیر رسیدن به آن خواسته و یا حتی بعد از آن خواسته شوق و ذوقم برقرار ماند زیاد هستند
      • مثلا من با اشتیاق زیادی رانندگی کردن را یاد میگرفتم و بر تمام ترسهایم غلبه میکردم و الان هم هر روز از رانندگی لذت میبرم مثل همان اوایل شروع آموزش رانندگی و حتی چون به مهارت بالایی در رانندگی رسیده ام خدا را شکر لذتهایم هم بیشتر شده اند و رانندگی یکی از علایق و لذتهای من است.
      • تجربه خود از رها کردن دنبال کردن هر موضوعی در زندگی را شرح دهید و عنوان کنید چه عواملی باعث از بین رفتن انگیزه شما شده است.
      • من برای رها کردن ادامه تحصیلم همیشه ناراحت بودم اما تصمیم گرفتم در ترم جاری مجدد برای خواندن فوق لیسانسم اقدام کنم ،و اگر شرط سن را برای آزمون وکالت بردارند حتما در این آزمون شرکت میکنم .
      • اما تا قبل اینکه به این تصمیمات بالا برسم را می‌گویم:
      • من داشتم با اشتیاق بالا درس می‌خواندم و اصلا قصد رها کردن تا دکترا را نداشتم و خیلی خستگی ناپذیر و با عشق ادامه میدادم تا اینکه کرونا آمد و دانشگاه تعطیل شد و مجازی شد و من مجبور شدم سرکار نروم و زندگی ام کلا متحول شد ،بخاطر شلوغی شهر و کرونا  به مدت دو سال به حاشیه شهر ، جای خوش آب و هوایی رفتیم برای زندگی که خلوت بود و امکانات مرکز شهر را نداشت و کلا زندگی من طوری پیش رفت که بیمار شدم و کلی چاق شدم و تمام انگیزه هایم از بین رفت ؛البته بارها تلاش کردم در آن دو سال که برای آزمون وکالت آماده شوم و کلی درس خواندم اما چون باورهای من درباره این آزمون اشتباه بود هرگز آزمون ندادم .
      •  
      • چه عاملی در روش لاغری با ذهن سبب شده که ذوق و شوق خود برای ادامه دادن را حفظ کنید.
      • در روش لاغری با ذهن تنوع آموزش و عدم یکنواختی و لذت یادگیری و آرامشی که حضور در سایت به من می‌دهد و تغییرات بی نظیر من از حضور در این دوره ها و تغییرات جسمی ام و کلی تغییر و تحول بی نظیر سبب شده اشتیاق من و انگیزه ام حفظ شود
      • خدای خوبم سپاسگزارم که به من اجازه دادی زندگی کنم و به این مسیر هدایتم کردی
      • خدای خوبم انگیزه و اشتیاق من را در مسیر تناسب فکری هر روز بیشتر بفرما الهی آمین
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/12 18:51
      مدت عضویت: 335 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,508 کلمه

      به نام خداوند پاینده ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      چطور لاغر بشویم ؟

      همیشه دیده ایم که وقتی چیز جدید یا کار جدیدی به روند روتین زندگیمان افزوده میشود دچار یک شور و شوق عجیبی نسیت به آن مطلب میشویم ،ولی بعد از مدتی دیگر از آن اشتیاق خبری نیست و همه چیز برای ما مثل قبل عادی و روتین می‌شود 

      مثلا وقتی یک لباس جدید می‌خریم کلی ذوق و شوق داریم مراقبیم که خراب نشود ،هر جایی آن را نمیپوشیم و کلی در شست و شو و نگهداری اش با دقت عمل میکنیم.

       اما بعد از مدتی آن لباس هم مثل سایر لباسهایمان می‌شود و حالا آن لباس صرفا فقط یک لباس است و ما برای حفظ آن تلاش خاصی انجام نمی‌دهیم و بعد مدتی لباس را کلا از چرخه پوشاکمان خارج می‌کنیم .

      من هم در طی دوره رایگان و یا حتی دوره ی غیر رایگان تعجب کردم که چرا بعضیها با ذوق و شوق شروع کرده اند و آرام آرام هدفشان را فراموش کرده اند و تمریناتشان را به خوبی گذشته انجام نمی‌دهند ؛

      دنبال دلیل و چرایی آن بودم .

      چون من یک اخلاقی دارم همیشه در مسیر اهدافم ،نگاه به دیگران میکنم و رفتارهای آنها را تجزیه و تحلیل میکنم تا خودم دچار آن اشتباه نشوم .

      البته این طرز تفکر و نگرش من است و شاید تمام موارد شامل حال یک نفر نباشد ،من قصد قضاوت یا توهین به دیگران را ندارم اینها مواردی است که من گمان کردم سبب مشکل شود برای خودم و تلاش کردم آنها را انجام ندهم .فقط طرز تفکر من است.

      در این واکاوی من متوجه شدم که :

      داشتن هیجان ابتدایی 

      دوستانی که ابتدا با ذوق و اشتیاق قدم در مسیر یادگیری اصول ذهنی گذاشته اند ،چون از روش‌های قبلی لاغری و سختی و رنج آن ها و چاقی خود به ستوه آمده بودند .

      دنبال هر روزنه امید بخشی بودند تا لاغر شوند و چون از سختی بیزار بودند در ابتدا با شنیدن اینکه در مسیر تناسب فکری خبری از سختی و محدودیت و رژیم و ورزش نیست کنجکاو و مشتاق به حرکت شدند .(خودم هم ابتدا با هیجان و اشتیاق شروع کردم ،چون دیگر تحمل روشهای لاغری و چاقی خودم را نداشتم .)

      امتحان کردن مسیر لاغری با ذهن 

      آنها گفتند حالا ببینیم چه میشود؟!!!!!!!!!!!!ما که همه راهها را رفته ایم ببینیم این روش چقدر و چه زمانی ما را لاغر میکند. (خود من به قصد امتحان نیامدم بلکه می‌دانستم مشکل من ریشه در مغزم دارد و  از همان ابتدا ایمان آوردم و زمانی که استاد فرمودند ورزش و رژیم را کنار بگذارید کاملا عمل کردم و حتی قرص لاغری که خریده بودم را مصرف نکردم و با نام خدا شروع کردم به عمل به آموزشها)

      وجود باورهای منفی نسبت به لاغری

      آنها به مرور که جلوتر آمدند، چون باورها و اطلاعات ذهنیشان درباره لاغری تغییر نکرده بود، نمی‌توانستند بپذیرند که بدون انجام کارهای فیزیکی بتوان لاغر شد و لاغر شدن را مصادف میدانستند با نخوردن و تحرک و بر همان باورهای منفی گذشته خود پافشاری داشتند .بعضا عده ای از خودشان سبک و رژیم اختراع میکردند و یا فکر میکردند در این روش با کنترل ذهن و هیپنوتیزم دیگر نباید غذا بخورند و در همین فایل چیز عجیبی در کامنتها خواندم که دوست عزیزی نوشته بودند من ۲۴ ساعت به ۲۴ ساعت گرسنه نمیشوم و نمیخورم .چی بگم شاخ درآرودم مسیر ذهنی اصلا این چیزها نیست (خودم اعتماد کامل کردم به این مسیر هر چند گاهی دچار نا امیدی بخاطر وجود باورهای منفی میشدم اما ادامه میدادم و به مرور آن مشکلاتم هم رفع شدند،از خودم سبک و رژیم اختراع نکردم و واقعا لاغری را زندگی کردم مثل یک شخص متناسب.گاهی هم پرخوری کرده ام اما وا ندادم و ادامه دادم)

      یک باور منفی دیگر این است که آنها گمان می‌کنند از دوره های رایگان نمی‌توان نتیجه گرفت 

      باور دارند،چیزی که راحت بدست می آید ارزشی ندارد و این باعث میشود موقعیتهای خوب را از دست بدهند.(اما خود من با همین دوره های رایگان کلی نتایج بی نظیر کسب کرده ام)

      توجه به چاقی موجود 

      آن دسته از دوستان باز هم ادامه دادند و چند وقتی گذشت اما دیدند لاغر که نشده اند هیچ ؛چاقتر هم شده اند و گفتند بی خیال خودمان را گذاشته ایم سر کار و این روش جواب نمی‌دهد یا حداقل ما بلد نبودیم و جواب نگرفتیم و نا امید شدندو رها کردند . (من هم لاغر نشده ام اما همچنان با عشق ادامه می‌دهم و یقین دارم تا ذهنم متناسب نشود جسم متناسب فایده ای ندارد این روش نیاز به اراده یا تخصص خاصی ندارد فقط کافیست دل بدهیم و بمانیم و لذت ببریم )

      کمالگرایی 

      راستش این کمالگرایی پدر ما انسانها را در آورده است .

      این دوستان بخاطر کمالگرایی که داشتند و دلشان میخواست در کوتاهترین زمان بهترین نتیجه را بگیرند و یا اینکه چون به خودشان و قدرت‌های درونیشان و خدای مهربان ایمان کافی نداشتند لاغر شدن را سخت می‌دانستند و مدام کار کردن روی فایلها را به زمان دیگری موکول می‌کردند 

      آنها بدلیل همان کمالگرایی چون دوست دارند همه کارها به نحو احسن انجام شود کار را متوقف می‌کردند و انجام تمریناتشان را پشت گوش می انداختند ،آنها متوجه ارزش و اهمیت استمرار در رسیدن به هدف نیستند؛

       یا شاید اصلا هدف لاغری آنقدر ها هم برایشان حائز اهمیت نیست . مثلا کلی بهانه که :”الان بیمارم،امروز احساسم خوب نیست استاد گفتند با احساس خوب انجام دهم،مهمان دارم،مسافرت هستم و………به راحتی آنها را از ادامه تمرینات باز می دارد .

      (من به جای کمالگرایی در مسیر تناسب فکری به جریان تکامل خودم توجه می کنم  و به تغییرات ریز و درشتی که در افکار و احساسات و به طبع آنها در رفتارم بوجود آمده تمرکز می کنم .

      آیا من همان مصی قبل از شروع دوره هستم؟ 

      خیر من بسیار بسیار تغییرات فوق العاده و مثبتی داشته ام این تغییرات حتی در نوشته های من هم مشخص است وقتی نوشته های اوایل دوره را می‌خوانم متوجه میشوم چقدر تغییرات داشته ام 

      من کسی بودم  که به پوچی رسیده بودم و هر روز دلم می‌خواست بمیرم و خلاص شوم از زندگی ؛اما به شکر خداوند هدایتگرم و استاد خردمندم الان با چنان عشق و اشتیاقی بیدار می‌شوم و روز را به شب میکنم که کلی وقت برای اهدافم کم می آورم سرشار از زندگی و دوست داشتن شده ام .

      آرامش عجیبی دارم و از تک تک لحظاتم لذت میبرم 

      گذشته را رها کردم و کاملا در زمان حال زندگی میکنم و آینده رویایی خودم را تصور می‌کنم. 

      قدرت کنترل ورودی های زندگی ام دست من است 

      قدرت انتخاب با من است 

      برای خوش آمد دیگران خودم را قربانی نمیکنم 

      اینها فقط تعدادی از دست آوردهای زیبای من است 

      حالا در جنبه لاغری هم کلی دستاورد زیبا دارم مثلا:

      ترسم از خوردن موادغذایی رفع شده دیگر تفکیک و کالری شماری ندارم از هر نعمتی که خداوند بخشنده ام خلق کرده برایم به اندازه نیاز جسم زیبایم میخورم و لذت میبرم و خداوندم را شکر میکنم )

      ورودی های منفی

      آن دوستان توانایی بستن ورودی های منفی را نداشتند و غرق در روزمرگی شده بودند و آنقدر افکار مزاحم و پریشان سر راهشان می آمد که حتی گوش دادن به فایلها هم نمی‌توانست دردی از آنها دوا کند .

      یا درگیر مسایل و مشکلات اجتماعی و پیگیری حوادث و بحرانهای جهان و خانواده و دوستان بودند و یا حتی مسائل سطحی تر که حامل کلی ورودی منفی ذهنی و احساسی است آنها را دچار چالش و توقف می‌کند.

       مثلا :”به جای تمرینات میگویند بزار اول یه زنگ بزنم خواهرم بعد تمرینات و انجام بدم  “

      حالا با همان یک تلفن ذهنش پر می‌شود از افکار و اطلاعات و تمرکزش از هدف پرت می‌شود 

      دقت کردم دیدم در بیشتر تماس‌های تلفنی یا گفتگوهای احوالپرسی روزانه، ما خودمان اصلا مرض داریم و طبق عادات اشتباه وارد یک سری مکالمات اشتباه می‌شویم و کلی ورودی منفی برای خودمان بوجود می آوریم 

      چطور ؟

      مثلا در مکالمه اولیه می‌گوییم:

      “سلام حالت خوبه ؟

      سلامتی؟

      چه خبر؟

      رو به راهی؟”

      کافیست شخص مخاطب حالش خوب نباشد ،رو به راه نباشد و شروع کند به شکایت و نالیدن و کلی احساس و فکر منفی در ما بوجود آورد 

      واقعا مگر مرض داریم که چنین مدلی احوالپرسی کنیم 

      همین یک تلفن یا گفتگوی کوتاه منجر می‌شود به کلی حال بد و تازه بعدش کلی به آن فرد و مشکلاتش فکر می‌کنیم و غصه میخوریم دیگر به کنار .

      باید سعی کنیم حتی گفتگوهای اشتباهمان را هم کنترل کنیم تا ورودی های منفی را جذب نکنیم .

      (من تمام ورودی های منفی ام را بسته ام ،اخبار و حوادث را دنبال نمیکنم ،ارتباطات من با دیگران محدود شده به احوالپرسی سبک خودم ،زمان‌های هرز ندارم و بیشتر دنبال کسب دانش در زمینه اصول ذهنی هستم و با بودن در سایت و یا خواندن مقالات و کتابهای زیبا زمانم را پر میکنم )

      و اما 

      من هر روز یک قدم با تمرکز برمیدارم و می‌دانم باید استمرار داشته باشم و می‌دانم افکار و باورهایم در حال اصلاح شدن هستند .همچنین فرکانس و مدارهای زندگی ام در حال ارتقا و پیشرفت صعودی هستند .

      ذوق و اشتیاق من در ادامه مسیر از درونم میاد و ربطی به مسائل فیزیکی پیرامونم نداره .

      چاقی موجود نمیتونه دلیل کم شدن انگیزه من بشه چون من تمام توجه و تمرکزم بر تغییرات درونی ام است و از این تغییرات بسیار بسیار لذت میبرم 

      پروردگارا سپاسگزارم برای نعمت زندگی که امروز دوباره به من عنایت کردی 

      پروردگارا دوستت دارم و تنها از تو یاری می‌جویم. 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/02/14 02:07
      مدت عضویت: 486 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,373 کلمه

      سلام و درود .

      لاغر شدن آسان را انتخاب می کنم . 

      من عادات چاق کننده ام رو مینویسم . بعد رفتارهای جایگزین رو هم مینویسم . بعد تمرین می کنم تا بتونم این رفتارهای جدید رو جایگزین کنم .

      من در دوره تغییر عادت خیلی خوب عمل کردم ولی چون دوره خیلی کوتاه بود بعد از تمام شدن دوره دوباره هم تکرارش کردم ولی باز هم نیاز به تکرار داشت چون عادتهای جدید رو دو تا ۱۷ روز تکرار کردم یعنی ۳۴ روز  و ۳۴ روز در مقابل سالها تکرار عادت چاق کننده زمان کمیه و من بعد از پایان دوره عادات جدیدم رو دیگه تکرار نکردم . 

      اما الان که به پایان این دوره دارم نزدیک میشم دارم میبینم ذهنم داره میپذیره که خودش هگعادات جدید ایجاد کنه . یعنی فقط من نیستم که دوست دارم عادات جدید ایجاد کنم . ذهنمم با من موافقت کرده . 

      چون من واقعا رنج چاقی رو چشیدم . 

      چاقی برای من اولش آسون بود لدتبخش و ساده بود ولی وقتی جسمم چاق شد دیگه چاقی برام آسون نبود  . چاقی برام زجر اور شد . پرخوری برام زجر اور شد . 

      شاید من هنوز خیلی به طور جدی با اسیبهای جسمی پرخوری روبرو نشدم که البته اگه فکر کنم دارم ولی بیشتر از جسمم این روح و روانمه که از پرخوری دچار آسیب شده . 

      من واقعا زجر روحی کشیدم . اما وقتی رفتارهای متناسب کننده و آرامش ذهنم رو دیدم خب دیدم این متعادل خوردنه چقدر درون من رو آروم کرده . البته متعادل با جسمم غذا خوردن . یعنی الگوی فکریم از زمان دوره ی من این و نخوردم تغییر کرد و نیاز جسممو فهمیدم . 

      خوردن بر اساس نیاز جسم عادت جدیدی بود که من اون رو ایجاد کردم و به من آرامش روحی و روانی زیادی داد و البته سبک شدن جسمم هم خیلی بهم حال میداد حتی ۳ کیلو هم وزن کم کردم . البته دیگه بعد از اون نکشیدم ولی تاثیر گزار بودن چالش تغییر عادت رو در ۳۴ روز دیدم . برای همین  تصمیم دارم چنین تمریناتی برای خودم بسازم که آسون و راحت باشه . 

      شاید شما تمریناتی دارید که راحت و آسون باشه و خوردن بر اساس زبان بدن رو برامون راحتتر کرده باشه ولی فعلا که من در این دوره هستم شاید خودم بتونم برای خودم تمریناتی بسازم که در جهت لاغریم باشه تا بهش عادت کنم . 

      پس اول عادات چاقیم رو مینویسم بعد رفتارهای جایگزین رو .

      اولین عادتم اینه هرچی میبینم دلم میخواد بزارم دهنم . این فرمول تو ذهنمه حالا شاید بعضی وقتها انجام ندم ولی معمولا انجام میدم 

      هرچی میبینم دلم میخواد بخورمش . 

      دومین عادتم اینه خیلی تند غذا می خورم . 

      سومین عادتم اینه بعد از خوردن معمولا عذاب وجدان میگیرم تا چندین ساعت  . یعنی به خوردنهام فکر می کنم .  حالا چه کم چه زیاد چه اندازه فرقی نداره حالا میزان عذاب وجدانش بنا به خوردنم کم و زیاده . اگه کمتر خورده باشم عذاب وجدانم کمه اگه بیشتر خورده باشم عذاب وجدانم زیاده . 

      چهارمین عادتم اینه بنا به نیاز جسمم غذا نمیخورم بلکه بنا به خوشمزه بودن غذا میخورم. 

      پنجمین عادتم اینه وقتی به کسی میگم غذا بخور و اون نمیخوره خودم میخورم . این رفتارم به عینه تقلید از مادرمه . یعنی قشنگ میبینم الگوم ایشون بوده . 

      ششمین عادتم اینه  بعد از شام که تو مغازه میخورم  وقتی  میام خونه هم باز دلم میخواد بخورم  و معمولا هم میخورم  مگر اینکه بخوام رفتار متناسب انجام بدم ولی به این کار عادت دارم که آخر شب میام خونه دوست دارم بخورم . 

      هفتمین عادتم  دقیقا همینه هر وقت از بیرون میام خونه دوست دارم بخورم و بلافاصله هم میخورم . حالا کم و زیاد فرقی نداره . اینایی که میگم فرمول های ذهنمه  که بارها و بارها تکرارشون کردم . 

      هشتمین عادت چاق کننده ام اینه وقتی سیرم هم میخورم . 

      نهمین عادت اینه غداهایی که دوست دارم و خیلی زیادتر از حد معمول میخورم . 

      دهمین عادتم اینه با چایی حتما یه چیز شیرین میخورم . 

      یازدهم : از هر چی سر سفره باشه دوست دارم شده یه لقمه از هر کدوم بخورم و چون الگوی پرخوری رو هم دارم خب مسلما گاهی این دو فرمول رو با هم اجرا می کنم . 

      دوازدهم : از چاقیم ناراحت و متنفر میشم .

      سیزدهم : بعد از پرخوری از خودم ناراحت و متنفر میشم . 

      چهاردهم : با پرخوری می جنگم .

      پانزدهم : اگه کسی بهم بگه اینو نخور یا کمتر بخور یا متعادل بخور ناراحت میشم . عصبی میشم وقتی کسی در مورد غذام حرفی می زنه  و قضاوتم می کنند . 

      خب من اگه بخوام بازم بنویسم کلی عادت چاق کننده دیگه هم دارم . 

      ولی اینا خب آشکارتر بودن . مابقی رو خیلی باید دنبالش بگردم . به نظرم اگه شروع کنم و هفته هفته سعی کنم این تمرینات رو انجام بدم و این فرمولها رو در ذهنم تغییر بدم و یک هفته تکرارشون کنم بتونم  رفتارهای جدید رو جایگزین کنم . 

      مسلما آگاهانه رفتار کردن در اول هر عادت به من کمک می کنه تا با انگیزه ی بیشتری ادامه بدم . 

      وقتی به خودم میگم خودم دارم این تغییرات رو ایجاد می کنم نه شخصی از بیرون خب انگیزه ام بیشتر میشه برای تغییر کردن . 

      خب حالا برم سراغ رفتارهای جایگزین . 

      رفتار اول جایگزین عادت اول : 

      اولین عادتم این بود که  هرچی میبینم دلم میخواد بزارم دهنم و بخورمش . 

      رفتار جایگزین : هر خوردنی میبینی  اول فکر کن ببین گرسنه ای دلت قارو قور می کنه یا نه . یکم مکث کن . بهتره این کار رو کنی چشماتو ببند تا ۵ بشمار و از خودت بپرس چقدر گرسنه ای . از ۱ تا ۱۰ در نظر بگیر . اگه گرسنگی از ۱ تا ۵ بود خب گرسنگی شدید نیست اگه از ۵ بیشتر بود میتونی بخوری . 

      پس رفتار جایگزین برداشتن غذا و گذاشتن در دهان اینه : 

      چشماتو ببند تا ۵ بشمر . درجه گرسنگی و سیری  جسمیتو تشخیص بده  از ۱ تا ۵ سیر و از ۵ تا ۱۰ گرسنه . اگه درجه از ۵ بیشتر بود میتونی برداری بخوری تا درجه گرسنگی بیاد زیر ۵ یعنی سیری . 

      عادت ۲: تند غذا خوردن 

       رفتار جایگزین عادت دوم :  آرام غذا خوردن ، با دست چپ غذا خوردن ، با تمرکز غذا خوردن . نقطه ی سیری رو پیدا کردن . با دست چپ غذا خوردن تمرکزمو روی لقمه ها بیشتر می کنند و جلوی تند غذا خوردنمو میگیره . این رفتار به نظرم تمرین خوبیه برای اینکه عادت کنم آروم غذا بخورم .  

      عادت ۳ :  عذاب وجدان و سرزنش خود بعد از خوردن

      رفتار جایگزین : فکر نکردن به رفتار قبلی . فکر نکردن به خوردن . دوباره انگیزه پیدا کردن برای انجام رفتار متناسب کننده بعدی . به فکر روح و روان خود بودن . سپاسگزاری کردن از تک تک لقمه هایی که خوردم .

      به نظرم رفتار جایگزین این باشه بعد از خوردن  ۱۰ مزیت غذایی که خوردم رو بنویسم و سپاسگزاری کنم تا عادت کنم بعد از خوردن عذاب وجدان نگیرم بلکه سپاسگزاری کنم . 

      فعلا این ۳ تا رو تمرین می کنم . برای مابقی عاداتم هم رفتار جایگزین و اسان و لذتبخش پیدا می کنم . اون رو تکرار می کنم تا عادت کنم بیشتر از اینا استفاده کنم .

      من بیشترین علتی که میخوام تغییر کنم روح و روانمه 

       دیگه طاقت فشار چاقی رو ندارم . هر چقدرم که حسمو نسبت به چاقی بی تفاوت کنم که فرکانس چاقی ندم میبینم فایده نداره . من از چاق بودنم اعتماد به نفسم گرفته شده . احساس حقارت می کنم . چاقی از من خیلی چیزا گرفته و من با تغییر همین چندتا فرمول کوچیک میخوام روح و روانمو به ارامش برسونم . چاقی مانع آرامش من میشه . اما در مسیر بودن رنج چاقی رو از من کم می کنه و امید و ایمان به لاغری رو در من زیاد می کنه و مهمتر از همه روح و روانم آرومه . 

      من میخوام تغییر کنم نه به خاطر کسی به خاطر خودم. چون من لایق آرامشم . چون من لایق زندگی در شرایط بهتری هستم . چون من باهوشم . چون من جوونم ‌. چون من توانا هستم . چون من خوشبختم . دیگه نمیخوام چاقی مانع احساس خوشبختیم بشه .میخوام لذتم دائمی بشه . 

      بیش از اندازه غذا خوردن هیچ لذتی نداره این اندام متناسبه که لذتش ماندگاره .  این همه خوردم کدوم لذتش الان با من مونده ؟ اما رنج چاقیه که با منه . من میخوام رنج چاقی رو با لذت لاغری جایگزین کنم  . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/02/04 15:03
      مدت عضویت: 542 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,156 کلمه

                              “به نام خالق یکتا “

      درود به همگی ؛

      گام هشتاد و دوم : چگونه لاغر شویم ؟ با رنج یا آسانی .

      پروردگار مهربانم ، سپاس گوی تو هستم که همیشه یار و یاورم هستی و امروز دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ به من کمک کردی تا بتوانم گام هشتاد و دوم را بردارم ، خدایا شکرت .

      سوالی که بارها در ذهن افراد چاق و دارای اضافه وزن تکرار و مطرح می شود این است که “ چگونه لاغر شوم ؟ “

      نکته قابل توجه در پیدا کردن پاسخ مناسب برای چگونه هایی که در ذهن ما شکل می گیرد این است که ما برای برخی از چگونه های ذهن خود می دانیم که باید آموزش ببینیم به عنوان مثال : اگر این سوال در ذهن ما شکل بگیرد که چگونه نوازنده شوم؟ شاید اولین پاسخی که در ذهن ما شکل می گیرد این باشد که باید در کلاس آموزشی شرکت کنم .اما هر بار که این سوال در ذهن ما شکل گرفته است که چگونه لاغر شوم ؟پاسخ های متفاوتی در ذهن ما ایجاد شده است :

      باید برنامه ی رژیم غذایی برای لاغر شدن داشته باشم .

      باید ورزش کردن را شروع کنم و در باشگاه ثبت نام کنم .

      باید از داروهای چربی سوز استفاده کنم .

      باید فعالیت بیشتری داشته باشم تا سوخت و ساز بدنم بیشتر شود .

      توجه : چرا برای پاسخ چگونه لاغر شوم ؟ موفقیتی کسب نکرده ایم ؟!!

      چون هر بار که به دنبال پاسخ چگونه لاغر شوم ؟ بوده ایم از روش هایی استفاده کرده ایم که لاغر شدن را به ما آموزش نداده اند بلکه سعی و تلاش کرده اند چاقی ما را بر طرف کنند و از آنجایی که مرکز یاد گیری جسم ما مغز است بنابراین تلاش برای یاد دادن لاغری به جسم بی فایده خواهد بود .

      همه ی ما در مورد چاق شدن این تجربه را داریم :

      قبل از اینکه جسم ما به اضافه وزن مبتلا شود ، انتظار چاقی در ذهن ما شکل گرفته است ، برای ما طبیعی شده است که چاق شویم . این انتظار از طریق شنیدن حرف اطرافیان و یاد گیری رفتارها و عادت های دیگران صورت گرفته است . سپس انتظار چاقی به دستورالعمل های مغزی تبدیل شده و در مغز ما ذخیره شده است و ما بر اساس دستورات مغزی رفتارمان تغییر کرده است و نتیجه ی این پروسه در مدت زمانی چند ماهه یا حتی چند ساله اضافه وزن شده است .

      اگر به پروسه ی چاق شدن خود توجه کنید به وضوح به این 

      اطمینان می رسید که ابتدا احساس چاق شدن ، نگرانی از چاق شدن ، انتظار چاق شدن در ذهن ما شکل گرفته است و بعد از مدتی چاقی را در جسم خود تجربه کرده ایم.

      نکته : از تجربه چاق شدن برای لاغر شدن استفاده کنیم .

      بنابراین اگر با این سوال در ذهن خود مواجه شده ایم که چگونه لاغر شویم ؟ باید بدانیم که فقط از طریق یادگیری لاغری می توانیم لاغر شویم .هیچ طریق دیگری برای لاغر شدن ساده و دائمی وجود ندارد.

      باید روشی را انتخاب کنیم که برای ذهن ما ساده ، لذت بخش و آسان باشد .لاغری با ذهن تنها روشی است که تمام ویژگی های مورد علاقه ی ذهن را دارا می باشد .

      نکته : ذهن ما به شدت با رنج کشیدن مخالف است و انجام هر کاری که با سختی و رنج توام باشد را نمی پذیرد و آنقدر مقاومت می کند تا ما را از انجام دادن آن منصرف کند.

      دوستان عزیز ما باید توجه داشته باشیم که اضافه وزن و چاقی ما با درد و رنج و سختی به وجود نیامده است بلکه کاملا راحت ،آسان و لذت بخش بوده است پس ما باید روشی را برای تناسب اندام و لاغری انتخاب کنیم که راحت ،آسان و لذت بخش باشد نه سخت و رنج آور .

      با توجه به گفته های استاد در فایل تصویری من به درک و آگاهی خوبی دست پیدا کردم .در این فایل به این نکته آگاه شدم که تمامی فرمول های ذهنی و مغزی ما کم کم و آرام آرام با تکرار و استمرار مداوم و همیشگی و زمان لازم ،در ذهن ما و مغز ما به وجود آمده اند و ثبت شده اند و سپس به رفتارهای تکرار شونده ی ما یا همان عادت های ما تبدیل شده اند و ما هم باز با تکرار هر چه بیشتر آنها وضعیت کنونی را برای خود رقم زده ایم یعنی مغز و ذهن ما اینگونه توسط خود ما برنامه ریزی می شود و بر حسب همان برنامه ها عمل می کند پس ما نباید در مسیر لاغری با ذهن با چند بار تکرار کردن و مدت کوتاهی که در مسیر هستیم از نتیجه نگرفتن خود دلسرد و نا امید بشویم چون جایگزینی فرمول های جدید و ثبت آن در ذهن و مغز ما نیاز به زمان دارد و احتیاج به تکرار بسیار و استمرار زیاد .ما با تکرار و استمرار زیاد و هر روز یک گام یک گام بر داشتن در مسیر لاغری با ذهن می توانیم آرام آرام این فرمول های صحیح و جدید را در ذهن و مغز خود ثبت کنیم و در نتیجه ی آن رفتارها و عادت های جدید ما شکل خواهد گرفت و بالاخره به تناسب اندام مورد نظر خود خواهیم رسید.

      نکته ی قابل توجه و خوشحال کننده ای که وجود دارد این است که ذهن و مغز ما این قابلیت را دارند که هر چند بار که بخواهیم می توانیم آنها را از نو برنامه ریزی کنیم تا بر اساس همان برنامه ریزی ما عمل کنند تنها کافی است ما فرمول ها و باور های صحیح و لاغر کننده را یکی یکی و بدون هیچ عجله ای در ذهن خود بارور کنیم و با تکرار و استمرار بسیار آنها در مغز و ذهن خود برای همیشه ثبت کنیم.

      اگر ذهن و مغز ما درباره ی چیزی برنامه ریزی بشود حتی با تغییر آن برنامه باز هم تا مدت ها همان برنامه ی قبلی خود را انجام می دهد .استاد مثال خوب صفحه کلید خود را بیان کردند و من می خواهم مثال خود را بیان کنم : در منزل پدر شوهرم در یکی از اتاق ها بر روی طاقچه یک ساعت قدیمی قرار داشت که در این چند سال که من عروس آنها هستم هر وقت می خواستم ببینم ساعت چند است به همان قسمت نگاه می کردم و ساعت را می دیدم اما چند وقتی است که آن ساعت را از آن قسمت بر داشته اند و من با وجود اینکه میدانم دیگر در آن جا ساعتی وجود ندارد اما با گذشت چند ماه باز هم برای دیدن وقت و زمان به همان نقطه توجه می کنم و این نشان واضحی است که ذهن ما تا مدت ها کاری را که قبلا بارها و بارها انجام داده است را به راحتی فراموش نمی کند و احتیاج به زمان و تکرار دارد .

      بیایید همچنان با شور و شوق در مسیر زیبا و لذت بخش لاغری با ذهن بمانیم و با تمرین و تکرار و استمرار به آنچه که می خواهیم برسیم ، انشاالله.

      یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/11 03:57
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 50815 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 456 کلمه

      سلام اقا عطار روشن وهمسیران 

      چگونه لاغر شویم 

      برای چاقی اول گلی اموزش دیدیم از شنیدهها دودیها یا گرفتیم بعد به مرور عادت بهش اضافه شد ودر مرحله بعدی از  عادتها لذت بردبم با تکرار عادتها در دفعات زیاد اضافه وزن پیدا کردیم به مرور م دنبال ا جاره  گشتیم چندین مدل رژیم جندین مدل ورزش چندین مدل دمنوش  هی تکر ارکردیم به این امید لاغرشدن ابنجا دیگه ترس از چافتر هم بهش اضافه شد  چون با هر با  شکست از هر رژیمی باوره ابنکه برکشت چاقی بیشترخواهد بود ودر نتیجه هرچه تلاش کردیم برای لاغری محو شد تازه مقداری به کم کردمون اضافه شد وبرکشت چاقی بیشتری هم داشتیم در صورتی که برای همین وزن ما زمان بیشتری کشیده بود تا به این وزن برسیم ولی با رژیم برگست وزن چندین سال به چند ماه ویا کمتر از ماه هم کشید تازه با گذشت سن دوباره چندین مشکل  به چاقی اضافه وان مریضهای که همش بخاطر چاقی بود انواع نریضی که ریشش جاقبود وبس 

      جون ذهن ما از سختی گشیدن لذت نمیبره وکاری کار ذهن ازش لذت نبره وتوس سختی باسه قبول نمی کنه وبخاطر   وهمین کل هر رزیم = شکست بود 

      سالهی زیاد در پی راه حل بودم برای داشتن یی هنر باید اول اون هنر رو یاد گرفت وبعد با تکرارش تو اون زمینه ادم موفق

      بشیم 

       فشا ر جاقی که هن برجسم وهم بر  ذهن بود   با دیدن افردا لاغر به خودمون گفتم چطور لاغر شیم 

      کاری که ما برای چاقی انجام دادیم در حقیقت ما هنر جاق شدن رو درست کامل بی نقض یاد گرفتبم از عر حسهایخود باقدرت زیاداستفاده کردیم وچاقیرو درست کامل اموزش دیدم بعدتبدیل به رفتا وبعداز اون به عمل کردن به اون رفتارها وتکرار هزار با این رفتارها در ذهن فرمول چاقی درست شد 

      به مرو طیسالیانزیاد بر تعداد ابن فرمولهایاضافه شد وگسترش پیدا کرد کار به جای رسید که دیگه ترس ونگرانی که ازاین  هم چافترخوام شد پیجاره ودرمانده جطورلاغر شم درما بوحود امد تا با مسیر لاغریی با ذهن رسیدیم اموزش دیدیم تو هر مرحله داریم یاد میگیریم وکم کم از مشکلات که خودمون بوحود  اوردیم مرحله به مرحله داریم کم نیکنیم تو این زمان نشه فرمولهای ذهنی که طی سالیان زیاد در ما شکل گرفته روعوض کنیم این کار بیهوده هست ما باید فرمول جدید درست کنیم با استفاده ازفرمولهای حدید وکمتر کارکردن  با فرمو لهای قبلی ا ول در رفتاروبعد درعادتها ماتغییربوحود میاد با تکراراین عادتهی صحیح دیگه کمتر سراغ فرمولهاز چاقی نمیریم یا کمتر میریم درنتیحه دراستمرا داشتن به نتیحه میرسیم تغییر فرمولهای ذهنی زمان زیادی کار دارا با تکرار واستمرا وازمون وخطا درست میشه فقط به خودمون زمان بدیم کار کنیم تلاش کنیم وبه خودمون  وفت بدبم با تکرار اگاهی جدید ودرست رفتارکردن به نتبجه که للاغریی هست مرسیم انسالله 

      خدا پست وپتها هتون یاحق حق نگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/08/13 21:55
      مدت عضویت: 1702 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 738 کلمه

      سلام . 

      چقدر این مطلب  عالی بود . 

      سوال : چگونه لاغر شوم ؟ 

      پاسخ : لاغری را یاد بگیرم لاغر میشوم . 

      روش لاغر شدنی من را لاغر می کند که ساده تر ، لذتبخشتر و آسانتر  از چاق شدن باشد . 

      لاعری با ذهن تنها روشی است که ساده تر و لذتبخش تر و آسانتر از چاق شدن است . 

      لاغری با ذهن یعنی استفاده از نیروی یادگیری ذهن برای اموختن لاغری . 

      چاقی خیلی سخته . ما سالها برای یادگیری آن آموختیم و بعد از سالها آموزش در طی سالها اونها رو اجرا کردیم و بعد چاق شدیم ‌ 

      مثلا برای خود من ۱۶ سال پروسه ی چاق شدنم طول کشید . 

      چون تا ۱۱ سالگی فقط  آموزش ناآگاهانه بود و از ۱۱ سالگی تا ۱۶ سالگی ترس از چاقی در من ایجاد شد و از سن ۱۶ سالگی به بعد دیگه چاقتر شدنم ادامه پیدا کرد تا سن ۳۴ سالگی  که وزنم به ۹۱ کیلو رسید ولی با یادگیری لاغری در عرض ۴ ماه من توانستم به وزن ۶۸ کیلو برسم و بعد در ۴ سال توانستم وزن خودم را ثابت نگه دارم و مدتیست تصمیم گرفتم که کاهش وزن بیشتری را تجربه کنم پس نیازمند یادگیری بیشتر است . 

      من در دوره تکرار اموزش لاغری با ذهن گام اول توانستم ذهن خودم را متقاعد کنم که آگاهانه رفتار متناسب را انتخاب کند و لذت از رفتار متناسب و نخوردن  را جایگزین  لذت از رفتار  نامتناسب و خوردن کند . 

      من توانستم به خودم اثبات کنم دیگر خوردن برای من لدتی ندارد و البته که در این ۴ سال این بزرگترین مانع من برای لاغری بود هربار که میخواستم آن را بشکنم میدیدم ذهن من مانع دیگری بر سر راهم می گذاشت . 

      اما این بار گمان نمیکنم دیگر لذت از نخوردن و ررنج از خوردن را با لذت از خوردن و رنج از نخوردن جابجا کنم . 

      من آنقدر نوشتم و خواندم تا بالاخره ذهنم متقاعد شد من از خوردن لذتی نمیبرم . 

      خوردن برای من کلی رنج به بار آورد 

      انقدر نوشتم تا بالاخره به این درک رسیدم که من از نخوردن بسیار لذت میبرم . 

      فهمیدم من در نخوردن آگاهانه توانمند هستم . میتوانم رفتار متناسب آگاهانه را انجام دادم . 

      آنقدر نوشتم تا توانستم نیروی خوداگاه خودم را هم با لاغری ناخوداگاهم همسو کنم . 

      آنقدر تجزیه و تحلیل کردم که بالاخره به درکش رسیدم . 

      لاغری من دوباره آغاز شده . چون به معرفت بیشتر لاغری رسیدم . 

      چون با گوش دادن و خواندن و نوشتن دارم باز هم یاد میگیرم . 

      میدانم شاید تا دو سه ماه دیگر به راحتی به وزن ایده آلم برسم . 

      چون این مانع هم برداشته شد . عمیقا هم برداشته شد . 

      چند روز است دارم سبک سنگین می کنم شاید حدودا یک هفته ده روز طول کشید تا بالاخره توانستم این الگو را درک کنم و با لذت از آن عبور کنم . 

      حالا دیگر راه خود را تا رسیدن به وزن ایده آلم  باز میبینم . 

      چون توانستم به درک لذت آسان لاغر شدن برسم . 

      ذهن من همیشه در مقابل نخوردن مقاومت ایجاد می کرد  و همیشه حالم بد میشد . 

      رنج از نخوردن به راحتی انسان را چاق می کند ولی من با استفاده از تمرینات دوره لاغری با ذهن گام اول توانستم به راحتی رنج از نخوردن را به لذت نخوردن تبدیل کنم . 

      ذهنم دیگر دستور به خوردن نمیدهد . 

      فقط باید بیشتر و بیشتر عمل کنم . 

      عملش راحت است چون الگوها برای انجام بسیار راحت هستند . 

      من به راحتی توانستم با دادن الگوهای لذت به ذهنم آگاهانه به انجام رفتار متناسب دلخواهم اقدام کنم . 

      عملی که  بووسیله ذهن چاق حتی یک ساعت هم نمیتوانستم آن را اجرا کنم اما آگاهانه و با کمک ذهن لاغرم توانستم با کمک نوشتن به راحتی الگوی متناسب کننده دلخواهم را به ذهنم نشان دهم و رنج از نخوردن را به لذت از نخوردن و لذت خوردن را به رنج از خوردن تبدیل کنم . 

      خیلی شادم که بالاخره موفق شدم . حالا تنها لازمه این کار استمرار است . 

      من با استمرار در این کار به راحتی به وزن ایده آلم میرسم . 

      شاید باورتان نشود من به راحتی توانستم  چندین روز ۲۴ ساعت به ۲۴ ساعت چیزی نخورم و  چندین ساعت بدون خستگی  پیاده روی کنم . 

      کاری که برای ذهن چاق بسیار عذاب آور و تلخ است اما وقتی متقاعد شود همان ذهن چاق به راحتی به ذهن لاغر تبدیل میشود و تمام این کارها را به سادگی انجام میدهد . 

      معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا 

      کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا 

      ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد

      باز آنِ سلیمان شد تا باد چنین بادا

      خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/11/10 21:18
      مدت عضویت: 1234 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,369 کلمه

      سلام و درود دوستان هم فرکانسی 

      چگونه لاغر شویم !؟با رنج و سختی یا به آسانی؟!

      تنها سئوالی که در طی تمام سالهایی که چاق بودیم و هیچ پاسخ درستی براش پیدا نکردیم چگونگی لاغری ما بود!!؟برای هر کاری از خود می پرسیدیم چگونه رانندگی یا شنا یا خیاطی یا آشپزی را تجربه کنم ؟ یک جواب کاملا مشخص داشتیم باید آموزش ببینم و تکرار و تمرین داشته باشم .

      اما برای چگونگی لاغری همیشه جوابهای متفاوت و زیادی از ذهن خود و دیگران دریافت می کردیم که اصلا علاقه ای هم به انجام دادن اون کارهای پیشنهادی نداشتیم ولی یه جورایی مجبور بودیم وقتی به ما می گفتند باید  برای لاغر شدن رژیم غذایی داشته باشی و یا بالاجبار ورزش کنی حالمون بد میشد اما چاره ای نداشتیم که برای رسیدن به رویای خود این سختی را بپذیریم و با امید به نتیجه لاغری قبول می کردیم و در نهایت بعد از مدت کوتاهی خسته می شدیم از این اسارت و محدودیت و دردو رنج و مسیر را رها می کردیم .

      همه پزشکان یا نزدیکان ما سعی داشتند چاقی ما را برطرف کنند بدون اینکه بدونند ریشه و مشکل اصلی چاقی کجاست !؟…یا اصلا اطلاعاتی از پرونده ای بخشهای مختلف وجودمون در رابطه با چاقی نداشتند و  خیلی از اون افراد خودشون متناسب بودند و اصلا درکی از چاقی و آنچه ما هرروز تجربه می کردیم ، نداشتند و فقط با اعداد و ارقام و دانش خود می خواستند چاقی ما را رفع کنند و در نهایت هربار مابا شکست روبرو شدیم .

      اما تنها روش لاغری که تمام ویژگی های مورد علاقه ذهن ما را دارد روش لاغری با ذهن است .

      روشی آسان که هیچ خبری ازورزش و رژیم و محدودیت در آن نیست و البته که بسیار هم لذت بخش است چون با آرامش و شناخت و صلح با بخشهای مختلف وجودیمون در این مسیر حرکت می کنیم .

      طی تمام سالهایی که چاق بودیم فرمولهای ذهنی چاق بسیاری در ذهن ما ذخیره شده اند که به صورت خودکار دستورات را از طریق مغز ما به اندامهای ما صادر می کنند و به صورت خودکار رفتارهایی از ما سر می زند که باعث چاقی ما می شود چون بینش خود ما نسبت به اون رفتارها نتیجه چاقی دارد .

      در مسیر آموزش ذهنی ما این فرمولهای چاقی را شناسایی می کنیم و بعد فرمولهای صحیح لاغری را جایگزین می کنیم ولی این جاگزینی کمی زمانبر هست چون صفحه سفید ذهن ما سالها قبل با فرمولها و انبوه فکر و تجربه چاقی ،خط خطی شده است و حالا باید بین خط و خطوط ذهنیمون ،فرمولهای صحیح لاغری را پررنگ کنیم و این سیستم خودکار ذهن هست که ما با تکرار رفتاری خودمون مجوز صحیح بودن صادر کردیم و به طور ناخودآگاه یک سری رفتارها به صورت عادت در ذهن ما شکل گرفتند و هرروز بارها اجرا می شوند.

      بارها شده الگوی رمز ورود به گوشی را تغییر دادیم و بعد از اون چندین بار الگوی قبلی را تکرار کردیم با اینکه می دونستیم و خودمون رمز جدید وارد کردیم یا وسایل داخل کابینت را جابه جا کردیم و چندین بار به جای قبلی رجوع کردیم و حالا نسبت به قدمت هر موضوعی در ذهن ما زمان نیازه که این جایگزینی انجام بشه مثلا استاد که حدود ۳۰سال عینک بر چشم داشتند بعد از عمل چشم چندین ماه زمان برده تا حرکات مربوط به عینک را ترک کنند بنابراین در مسیر لاغری با ذهن هم ممکنه ما بارها اشتباه کنیم و همون لحظه یا بعد متوجه بشیم و این عالیه، یعنی هر بار متوجه شدن خودش درخواست رد فرمول چاقی و قبلی هست (یعنی فکر و ایجاد دستور جدید )و شاید چندماه طول بکشه اما هر بار فاصله بین اشتباه کردن ما بیشتر میشه و اگر در این مسیر استمرار داشته باشیم به کارگیری فرمولهای قبلی و غیر صحیح چاقی شاید به ندرت اتفاق بیفتند ولی در عوض به صورت ریشه ای این مسئله درمان میشه .

      بارها شنیدم افرادی  به اراده و خواسته خودشون از این طور چالشها در زندگی روزمره  خودایجاد می کنند مثلا روزانه تایمی را به صورت عقب عقب راه می روند یا با دست چپ غذا می خورند یا ساعت خوابشون را تغییر می دهند تا ذهنشون قدرتمند بشه یعنی هم تسلط بیشتری روی ذهن و کارایی اش پیدا می کنند و حتما تجربه هایی کسب می کنند و هم اینکه می پذیرند که تغییر یک پروسه زمانبر هست و به نوعی انعطاف پذیری می رسند و البته که از استادی هم شنیدم که می گفتند:حداقل ۶ماه برای تغییر پایه ای یک رفتار زمان لازمه شاید شما ۱ماه هرشب مسواک بزنید و خوشحال باشید اما نه !.،،هرگاه ۶ماه هرشب مسواک زدید این تغییر در ناخودآگاه شما اتفاق افتاده است و به صورت خودکار دیگه بدون مسواک زدن خوابتون نمی بره !…

      خب نتیجه تغییر بینش من در مسیر این دوره در طول هفته پیش به اینجا رسید که گفتم باید هرطور شده تصویر ذهنی خودم را عوض کنم عکسهای کودکی و  نو جوانی خودم را پیدا کردم و هرروز نگاهشون کردم و گفتم من این هستم خیلی احساسی شدم و عجیب در طول چند روز داشتم تغییر می کردم کاملا متوجه بودم اما یهو نمی دونم چی شد یهو تصویر قدیمی اون هم تیکه تیکه باز در ذهنم نقش بست یعنی انگار تصویر ذهنی من یک پازله که تشکیل شده از یک تنه با بازو و با شکم و با پهلو و ران !؟…دائم تصویری که نمی خواستم و دوسش نداشتم در ذهنم نقش می بست (همون فرمول قدیمی و تصویرش)و البته تو کوچه خیابان یا اتفاقی هم این نوع اندام را می دیدم البته اتفاقی که نداریم چون تو ذهنم اومده بود خودم کائنات اجرا می کردو  می دونم چرا !؟چون بارها و بارها از کودکی از مادرم و خانواده مادری ام شنیده ام که ما زود لاغر میشیم ولی قسمتهای چاق بدنمون تکون نمی خورند !..و همین باعث یک تصویر ذهنی نامتناسب و بدفرم در ذهن من شده است .و توجه من 

      دوباره باعث شد که من چاق بشوم در این قسمتها !….(خب تجربه کردم به نوعی یک تصویر و فرمول شناسایی شد که مشکل کجاست!؟)تصویر ذهنی من تیکه تیکه است کلی فکر کردم که آخه کدوم گل و گیاه یا حیوانی چاقی شکمی دارند !؟اصلا مگه میشه کار خدا نقص داشته باشه !؟عکسهای کودکی هم که کاملا متناسب هستند !؟مگه میشه یه قسمت لاغر بشه بعد یه قسمت نشه !؟این فرایند به صورت کلی هست سراسر بدن من سلولهای هوشمند داره در یکپارچگی .اصلا جدا کردن کار شیطانه !من یک عضو هستم از هستی تمام عضوهای من باهم یک اسم دارند به نام انسان .

      خب عصبانی شدم و کلافه  و سردرگم شدم و صدای منفی باف هم بالا (که سخته و نمی تونی و ول کن و غیره …)داشت باز منو محتاج لاغری می کرد و دور از خود !..،

      اما درسش اینه فقط ادامه بدهم تصویر ذهنی هم خودبه خودی باید ایجاد بشه و به زور نمیشه !..ولی فکر کردم من خیلی تغییر بینش داشتم مثلا به راحتی صدای روغن داغ را می شنوم و میبینم و آرومم یا مثلا دیروز که احساسم بد بود از این موضوع تصویر ذهنی  وقتی ناهارم را خورده بودم و سیر بودم رفتم که یک ساندویچ دیگه و اضافه برای خودم آماده کنم که بخورم ولی قبل خوردن گفتم اینم بخورم حالم از اینم بدتر میشه و نخوردم و بعد همون باعث شد دستان خودم را نوازش کنم بگم آفرین تو داری عالی عمل می کنی ترسهات از خوردن کمتر شده یا به بچه هات اجبار نمی کنی اضافه بخورند …یا اینکه من قبلا ها در هفته نان شیرین تو خونه می پختم همسرم هم خیلی استقبال می کرد عصرون می خوردیم اما دیروز متوجه شدم من حدود دوماهه دیگه نون نپختم !؟..یا اینکه صبحانه وقتی گرسنه باشم غذا می خورم نه طبق ساعت بارها شده لقمه اضافه داخل دهانم را متوجه شدم انداختم سطل زباله و خیلی خیلی تغییرات شگفت انگیزدیگه .

       از قدیم می گفتند عقل به چشمه !..عقل من جسمم را میبینه و دائم می گه چی شد پس ؟!و این درحالیست که هیچ راه دیگری هم نیست هیچ راهی !….اما تغییرات بینشی بسیاری در این مدت داشتم که قابل به دیدن نیست و من امروز باز امیدم به خداست و هدایتش و لطفش و می دانم که ذهنم داره پالایش میشه و فرمولهای زیرین ذهن هم اصلاح می شوند .

      خدایا شکرت 

      خدایا عاشقتم ❤️

      همواره در مسیر کسب آگاهی شادمانه حرکت کنید 🍃🌸 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/08/23 17:31
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28151 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,255 کلمه

      سلام  خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و پر تلاشم .

      فرمولهای ذهنی با تکرار و استمرار و تعهد عوض میشن و با یک روز و ده روز   و دو ماه عوض نمیشن  و انصافا  این تغییر کار میبره و من خودم کسی هستم که دو ساله در سایت هستم و انصافا دارم خوب ر وی  خوم کار میکنم حالا  از کجا متوجه میشم خوب دارم روی خودم کار میکنم و فرمولهای ذهنیم داره تغییر میکنه  ؟؟؟از تغییر رفتارهام متوجه میشم همین دو شب پیش من مهمان داشتم و اونها رو برای شام دعوت کردم که بریم  بیرون شام بخوریم و اتفاقا انتخاب همه فست فود بود و من اون شب من  یه دونه پیتزا به ناچار سفارش دادم (چون مدتها هست من و دخترم اشتراکی یک دونه با هم میخوریمو بیشتر نمیتونم بخورم )  ولی خیلی راحت دیدم  نصف اون پیتزا رو گذاشتم  و به خوردن ادامه ندادم  و کلی از مابقی پیتزاهای بچه ها هم موند که اوردم خونه اما شب اصلا دوست نداشتم بخورم و یا دست دست کنم در واقع باید بگم میلم نکشید که بخورم در حالی که اگر گذشته بود رحم نمیکردم علاوه بر اینکه یه پیتزای خودم رو در رستوران کامل میخوردم شب هم باقی مانده ی اونها رو  هم میخوردم .و از طرف دیگه فردای اون روز من کلی تنقلات در خونه داشتم که به خاطر مهمانی تهییه کرده بودم که همه مونده بودن  که من هیچ وقت برای خودم این همه تنقلات  با هم تهییه نمیکنم مثلا شیرینی قنادی و تخمه و میوه خشک و آجیل و کاکاییو و … بود .ولی من  الان به حدی رسیدم و بر خودم در خوردن مواد غذایی کنترل دارم که خیلی راحت انتخاب  میکنم  که من نباید از تمام اونها  با هم در زمان سیری بخورم من هر وقت نیاز داشتم  در زمان گرسنگی از هر مواد غذایی که انتخاب کنم میتونم  به اندازه نیازم بخورم و هر وقت بخوام برم پرخوری کنم ذهنم الارم میده فعلا نخور تا گرسنه باشی و من راحت از خوردنش صرف نظر میکنم این از تغییرات عالی خودم بماند که همین دوستم بعد از چند ماه دیدنم  بارها میگفت چقدر تو  لاغرتر  شدی و همش میگفت اخه دخترت  رو چیکار کردی که اینقدر عالی لاغر شده و تعجب میکردن از روند لاغری دخترم و اتفاقا گفت توکه اینقدر  لاغر تر شدی چرا صداش رو در نمیاری ؟؟ و همینجا بود که بازم بیاد آموزشها افتادم که لاغری با ذهن واقعا  بی سر و صدا هست و خیلی آسان هست و نه تنها خودم بلکه خانوادی منم دارن همینطور لاغر تر و متناسب تر میشن و این کم نعمتی نیست و بارها از خدا برای بودن در این مسیر سپاسگزاری کردم و اتفاقا خود این دوستم و دخترش و همسرش سالها هست رژیم دارن و ترس از خوردن دارن و کلی مراقبت غذایی دارن و اما دختر ایشون یه کم تپل بود و این دختر ناز ایشون با وجود کلی مهارتهای بالا که داره مثل مسلط بودن به چندین ساز زیبا و زبان خارجی و کلی کارهای هنری و …. کلی مقامهای بالا ی  علمی در سطح کشور داشتن ولی به خاطر یه مقدار تپلی اعتماد به نفس لازم رو نداشتن و بسیار خجالت میکشیدن و بارها همین دخترش به زبون میاوردکه من چاقم و اصلا خوب نیستم و به دختر من حسرت میخورد و همین جا بود که  من به خاطر این اگاهی ها که دارم دوباره متوجه شدم  که یه مقدار چاقی در این دختر خانم ناز باعث شده که اعتماد به نفس خوبی  ند اشته باشه چون مرتب در رژیم بود و بارها مادرش تذکر میداد که نخور و حواست رو بده و …معلوم بود تحت فشار هست و خودش رو با وجود اون همه موفقیت عالی که داره  فردی موفق نمیدونه و من در دلم افسوس خوردم و اتفاقا من قبلا همین راه رو به دوستم معرفی کرده بودم اما چون خوشش نیومده بود پیگیری نکرد و دیگه دنبالش نکرد برای همین دوباره بهش حرفی نزدم .

      پس با استمرار در مسیر فرمولهای ذهنی ما تغییر میکنن و حالا اگر جایی  در رفتارمون  اشتباهی داشتیم و از ما خطایی سر زد که خطا نیست همون فرمولهای گذشته هستن که بالا مبان پس نباید من نگران بشم و ناامید بشم و یا عصبانی بشیم  که انگار فایده نداره نه  باید  بازم ادامه بدیم تا در مسیر درست قرار بگیریم و  به هدف برسیم  دقیقا مثل  چالش جابه جایی دکمه های کیبورد در لپ تاب استاد که به جای عصبانی شدن  استاد  داره سعی میکنه که این تغییر رو برای ذهن خودش عادی کنه و دیگه بدون تقلا اون رو بپذیره  اتفاقا خود من زمانی که  تازه مایکرو ویو رو تهییه کرده بودم چون عادت نداشتم بارها میرفتم که غدا رو  روی اجاق گاز گرم کنم و بعد که یادم میفتاد با بشقاب خودش خیلی راحت داخل مایکرو گرم میکردم و برعکس الان اینقدر بهش عادت کردم که وقتی خونه ی مادرم و یا جایی میرم که باید غذا رو  روی گاز گرم کنم اما من طبق عادت  به دنبال مایکرو هستم که سریع و راحت با بشقاب خودش گرم بشه و اما به ناچار باید دنبال تابه و قابلمه برم یعنی میخوام بگم ذهن ما آدمها به شرایط جدید و فرمولهای حدید   عادت میکنه فقط کافیه استمرار داشته باشیم .

       من خودم با وجود این همه رفتار صحیحی که در این مدت  داشتم همین الان یه خطایی داشتم که میگم  ولی ناامید نمیشم من بارها گفتم عاشق انجیر خشک و توت خشک و  میوه  ی خشک هستم (که این غلطه و من نباید  به  مواد خوراکی خیلی  برچسب بزنم که این رو  دوست دارم و نباید از اونها خاطره داشته باشم )و حالا که بعد از مدتها به خاطر مهمانی میوه ی خشک  خریدم  به خاطر همین تعریفها که در ذهنم  از مواد خوردکی داشم  چند دونه با هم میوه ی خشک خوردم و  الان یکم فشار شکمی رو حس میکنم ولی  به خودم میگم بازم عالی رفتار کردم چون این همه شیرینی و کاکاییو اجیل و بستنی و تخمه و . .. بود میلم نشد چند دونه انجیر خشک دلم خواست خوردم بازم این خودش یه تعییر بزرگ هست  و همینکه زودی احساس سیری و یا فشار شکمی رو حس میکنم این خودش یک تغییر بزرگ هست و باید خوشحال باشم و به مرور  با تکرار دوره ها این فرمولهای جدید لاغری قویتر میشن و من بازم بهتر رفتار میکنم آخه وقتی من در مسیر چاقی بودم فرمولهای چاقی سالها تکرار شدن تا من چاق شدم و من میلیونها بار رفتار های چاق کننده رو تکرار کردم تا چاق شدم  پس حالا در این راه هم استمرار خواهم داشت و فرمولهای جدید رو  تکرار میکنم تا موفق  بشم .

      من با رژیم و عمل و قرص نمیتونم فرمولها و رفتارها و تصاویر چاقی رو درر ذهنم تعییر بدم پس  شکست میخورم .

      من در این مسیر باید صبور باشم تا فرمولهای جدید جایگزین فرمولهای قدیم بشن و من لاغر بشم پس ادامه میدم و تمرین میکنم تا همچنان تعییراتم بزرگتر و پررنگتر بشه همین  منی که عاشق چیپس و پفک خوردن بودم و باید هر روز میخوردم حالا خیلی راحت میتونم نخورم اگر جلوم نباشه و نبینم اصلا میل به خوردن اونها ندارم و دیگه نمیرم پفک و چیبس بخرم ولی حالا اگر به بارم هوس کردم خوردم اصلا از خودم ناامید نمیشم میگم  با تکرار کردن بازم بهتر میشم  و فرمولهای ذهنیم تعییر میکنن پس با تکرار کردن روند تغییر فرمولهای ذهنیم  سریعتر میشه .

      من هر روز یک قدم برای خودم برمیدارم با گوش دادن  به فایلها و انجام تمرینات من مطعنم به هدفم میرسم و به وزن ۵۹ کیلو میرسم فقط باید استمرار و تعهد و انگیزه و داشته باشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/06/23 11:38
      مدت عضویت: 1606 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 905 کلمه

      سلام🙂

      ذهن ما طاقت تحمل رنج و سختی رو نداره و هر چیزی که برای ذهن سخت و رنج آور باشه زیر بار انجامش نمیره و اون کار رو رها میکنه.

      تغییر کردن هم برای ذهن سخته و تمایل به انجامش نداره ولی اگه مسیری رو طی کنیم که از راه آسون و راحت و لذت بخش باشه میتونیم به مرور این تغییر رو ایجاد کنیم.

      حالا چرا اینجوریه؟ چون زندگی ما محصول عادتهای ما است عادتها چطور بوجود اومدن؟ با تکرار 

      یعنی ما برای انجام کاری اون رو یادگرفتیم از طریق دیدن و شنیدن و انجامش دادیم.و انجام دادن رو بارها تکرار کردیم .اوایل برای یادگیری و انجام اون انرژی صرف میشد ولی وقتی تکرار کردیم به ضمیر نا خودآگاه سپرده شده تا دیگه انرژی ای هم نخواد و اینجوری عادتها بوجود اومدن که خیلی ساده و راحت و بدون ذره ای فکر کردن و مصرف انرژی انجام میدیمشون.

      پس رمز اینه….. تکرار 

      برای تغییر هر عادتی فقط اوایلش ممکنه سخت باشه ولی وقتی اون رفتار متفاوت رو تکرار کردیم و ذهن اونو به ناخودآگاه سپرد رفتار جدیدت عادت میشه و خیلی راحت و ساده انجامش میدی.

      وقتی ما یاد میگیریم کا چاقی حاصل تکرار عادتهای ما است میفهمیم که باید عادتهای متفاوتی رو ایجاد کنیم و اونوقت لاغری رو آموزش میبینیم با دیدن فایلهای آموزشی و سعی میکنیم عمل کنیم به تمریناتی که داده شده اونوقت هر روز این آموزه ها رو تکرار میکنیم تا به ذهن ناخودآگاه سپرده بشه و تصاویر لاغری جایگزین تصاویر چاقی بشه و جسم هم کم کم طبق دستورات مغزی که تحت تاثیر ذهن ناخودآگاه هست تغییر کنه و متناسب بشه‌

      حتی مرور این روند هم لذت بخشه واقعا…

      مثال شما بسیار عالی هست فقط یه حرف قراره تغییر کنه ولی طبق عادت شما همچنان کلید قبلی رو برای حرف پ میزنین با اینکه میدونین و یادگرفتین که کلید دیگه ای رو باید بزنین پس یادگیری فقط مرحله اوله و تا تکرار نشه بی فایده است برای همینه که میگن ما برای تغییر به آموخته های بیشتر احتیاج نداریم فقط همون قبلیها رو باید تکرار کنیم و بهشون عمل کنیم که البته خود تکرار باعث میشه عمل کنیم چون به ذهن ناخودآگاه سپرده شده.

      توی کتاب  اثر مرکب دارن هاردی نوشته شده اینکه در یه سال ۹ تا کتاب بخونی مهم نیست اگه همون یه کتاب رو ۹ بار بخونی ارزش داره و این میشه اثر مرکب…ترکیب تکرار…معجزه میکنه…

      بله درسته رفتن از یه شهر به شهر دیگه با پای پیاده فقط تکرار هزارا باره همون یه قدمه….ولی اثر مرکب میگه تکرار همین یه قدم تو رو به مقصد میرسونه….

      عاشق این هستم که شما اینقدر مسیر لاغری با ذهن رو آسون و لذت بخش میکنید بارها از شما شنیدم که لاغری رو آسون کنید فقط هر روز یه فایل گوش بدین و تمرینش رو انجام بدین بذارین جزئ روتین روزانه تون نمیخواد mp3و پرفشار فایلها رو گوش بدین نمیخواد زندگیتونو تعطیل کنین برای یادگیری لاغری نمیخواد لذت بردن از زندگی رو موکول کنید به بعد از لاغر شدن بارها گفتین حال خوبتون مهمترین هدفتون باشه بارها گفتین به چیزهایی که حالتون رو بد میکنه توجه نکنین به نافرمیهای بدنتون به چاقی شکمتون به اینکه پس چرا من لاغر نمیشم به اینکه مقایسه کنین خودتونو با بقیه ..بارها گفتین اصلا اشکالی نداره یه وقتهایی مثل قبل رفتار کنین اصلا اشکالی نداره یه وقتایی پیغام سیری رو دریافت نکنین اصلا اشکالی نداره در شرایطی حتی فایلتون رو گوش نکنین ناراحت نشین از خودتون عصبانی نباشین خودتون رو سرزنش نکنین اتفاقی نیوفتاده شما از لاغری عقب نیوفتادین حتی دوستانی که مدتی مسیر رو رها میکنین و دوباره برمیگردن رو هم شما با آعوش باز و با روی گشاده میپذیرین و سرزنش نمیکنین خودتون از زندگیتون از غذا درست کردنتون از سرخ کردنها از کیک پختن ها از لذت خوردن بارها فیلم و عکس میذارین که الگویی باشه برای ما که نترسیم از غذاها از شیرینیها لذت ببریم از خوردن از لحظات زندگیمون بارها گفتین این مسیر یه ذره عرق کردن هم نداره یه ذره پیاده روی نداره نیازی به هیچ تحرکی نیست حتی فایلهای پیاده روی شما به منظور افزایش متابولیسم نیست برای هماهنگی ذهن و جسمه….

      خدایا چه مسیری راحت تر و ساده تر و لذت بخشتر از اینجا برای لاغر شدن 

      اینجا هم یادمیگیریم زندگی کنیم هم خودمون رو دوست داشته باشیم هم با خدا ارتباط نزدیکتر و صمیمانه تری بگیریم و هم لذت ببریم از تک تک لحظات زندگیمون هم از آشپزی کیف کنیم و هم از خوردن غذاهایی که درست کردیم ،هم بعد از غذا خوردن حسمون خوب باشه سبک و پر انرژی باشیم عذاب وجدان و سنگینی و فشار شکم که همشون حس های بد هستن رو تجربه نکنیم و اینجا همون صراطالمستقیم هست پر از نعمت پر از حسهای خوب پر از ایمان و چقدر خوشبختیم که هدایت شدیم و در این مسیر داریم پیش میریم 

      اگه این مسیر پر از نعمت رو نخوایم ادامه بدیم عجیبه..‌‌ دیگه راحت تر از اینم مگه داریم …دیگه چی میخوایم واقعا….اگه این نعمت رو درک کنیم هر روز با حس خوب و عالی و با اشتیاق ادامه میدیم 

      برای من نوشتن تمرینات یه جور مراقبه است حس در لحظه بودنه و پر از حال خوب و لبخند و آگاهیه طوری که واقعا متوجه گذر زمان نمیشم و اصلا توجه نمیکنم چقدر کلمه تایپ کردم اصلا هیچ کاری من نمیکنم کلمات خودش جاری میشه روی صفحه کیپورد موبایل و بعد که میخونمش خودم هم خیلی لذت میبرم و به قول یکی  با خودم میگم من اینا رو نوشتم …واقعا کجا بریم بهتر از اینجا مرسی استاد خیلی ممنونم بابت فراهم کردن چنین فضایی …🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/03/11 23:08
      مدت عضویت: 1621 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,347 کلمه

      گام ۸۲ ،،، سلام وقت بخیر ،،چگونه لاغر شویم ؟ با رنج و سختی یا به آسانی ؟چجوری لاغر بشم ؟ این سئوالی بوده که یادم نمیاد اولین بار کی و در چه سنی از خودم پرسیدم ، چونکه من از کودکی چاق بودم و ۱۰۰ درصد در ابتدا پدرم این سئوالو از خودش پرسیده که فریده چجوری میتونه لاغر بشه و بعد نسخه شو برای من  پیچیده ، از ۱۰ سالگی که با کلمه رژیم از طرف پدرم آشنا شدم ، که برام توضیح داد ،رژیم یعنی شام نخوردن ،یعنی نهار هر چی دلت میخواد بخور ولی وعده شام ممنوعه ، پس در ذهن من جواب این سئوال که من چطور میتونم لاغر بشم ، داده شد ، من با نخوردن شام میتونم لاغر بشم ،من با نخوردن برنج،نون،شیرینی،چربی،تنقلات،فست فود ووووو میتونم لاغری موقت داشته باشم و به محض خوردن این خوراکی ها مخصوصا در وعده شام بسرعت چاق خواهم شد ، حالا هر وقت میخواستم لاغر بشم اون کد در من روشن میشه که خوراکی های ممنوعه رو نخور ،اونم در شب که دیگه فاجعه بود 😱 نخوردن شام و برنج ووووو  آیا برای من دلنشین بوده یا رنج آور ؟  خب جواب مشخصه ،رنج آور بوده ،،،آیا نخوردن ها ،ممنوعیات و رژیم ها برای من سخت بوده یا آسان؟ خب معلومه سخت و ناراحت کننده بوده ،،،  پس در ذهن من لاغر شدن سخت و غیر ممکن  تعریف شده بود  و کاری که لذت بخش نباشه ذهن انجامش نمیده ،،، در زندگی به  چالش هایی که برخورد میکنیم باعث رشد و ارتقاء ما میشه ، دلمون خواسته لاغر بشیم ،راه های مختلفو رفتیم ،از دیگران مشاوره گرفتیم ، دلمون پول بیشتر و رفاهو خواسته ،بدنبالش رفتیم،حالا چقدر به موفقیت رسیدیم و از چه راه هایی رفتیم بستگی به درونیات و اعتقادات ما داشت و داره ،، حالا که به موضوعات نگاه میکنم ،میبینم ما برای انجام هر کاری دوره گذروندیم ،کلاس رفتیم تا بتونیم در اونها مهارت کسب کنیم ، ولی برای لاغر شدن ،هر کسی ،هر نسخه ای ،درمانی و رهیو پیشنهاد داد پذیرفتیم و رفتیم تو اون مسیر ، بعضی اوقات هم دست به دامن  متخصصین تغذیه شدیم ، در واقع ما در حال پردازش و ساخت پوسته مسئله مون بودیم ،خبر نداشتیم مشگل در هسته است ،مدام رنگ و روی خودمونو عوض کردیم ، نمیدونستیم این درخت از ریشه خرابه ،نیاز داره از اول بازسازی بشه ، سالها به میوه های پلاسیده ش ،سم زدیم و تعجب کردیم که چرا باز هم به نتیجه اصلی نرسیدیم ،چرا به آرامش نرسیدیم ،چرا باز هم پر از ترسیم ،اگر مشکلمون حل شده چرا حالمون خوب نیست ،چرا مجدد چاقی ما برمیگرده ؟ و علامت سئوال های بیشماری در ما بوجود اومدن که هر کدومشون بوسیله دیگران به اشتباه به ما جواب داده شد ،  ما سالها یاد گرفتیم با جسممون بجنگیم ،دعواش کنیم ،گرسنه نگهش داریم ، اذیتش کنیم تحقیرش کنیم ووووو  و بلد نبودیم که مغز ما فرمان دهی کل وجود ماست ، کلید اصلی برای دستیابی به هر آنچه میخواهیم در دست مغز ماست ، آب در کوزه و ما تشنه لبان میگشتیم ، سالها مغز ما در خدمت ما بود ولی ما به بدترین شکل تربیتش کرده بودیم ،حالا داریم یاد میگیریم که اونجوری که دلمون میخواد ذهنو تربیت کنیم ، دلمون تناسب، رفاه ،سلامتی و ووووو میخواد ،ذهنو برنامه ریزی کنیم تا ببینیم که اون چقدر قدرتمنده ،، چقدر امسال معنی این مقالاتو بهتر درک میکنم😊  ما نمیتونیم به دستمون یاد بدیم گیتار بزنه ،اول مغز آموزش میبینه ،تکرار میکنه و بعد به دستان ما فرمان درست نواختنو میده ،،اول مغز تناسبو یاد میگیره و بعد به جسم یاد میده که باید متناسب باشه ، اول مغز ثروتمند میشه و مارو به مسیر درامد بیشتر و رفاه بیشتر هدایت میکنه ،،فهم همین موضوع میتونه مارو به مدارهای بالاتر هدایت کنه ،، اینکه همه چیز در منه ،در برنامه ریزی های ذهن منه ،،،، الان هر کسی ازم بپرسه چجوری لاغر بشم ،میگم اول ذهن متناسب برای خودتون بسازید ،ذهن ،خودش بلده جسم متناسب بسازه ،،  در واقع ما هیچ رنجی برای چاق شدن نبردیم ، در طی مراحل زندگی ،چاقتر شدیم بدون اینکه حتی متوجه باشیم ،با همون روش چاق شدن میتونیم لاغر بشیم ،بدون رنج و با لذت ،،، چند روز پیش در حمام و سرویس بهداشتی خونه یه تغییرات و تعمیراتی انجام دادم و کل دیزاین حمام تغییر کرده ،جای سطل زباله در حمام هم تغییر کرده ،تقریبا ۱۵ روزه این تغییرات انجام شده و من هر زمان میخوام از سطل استفاده کنم ،میرم بسمت همون جای قبلی سطل ، و بعد متوجه میشم سطل به جای دیگه ای منتقل شده ، یعنی هنوزم به جای جدیدش عادت نکردم و این موضوعو تو خیلی موارد امتحان کردم ،مثلا با تغییر جای کاما در کیبورد   گوشیم ،کل نوشتنم بهم خورده ،مدام دستم میره بسمت همون جای قبلی ،  ناخوداگاه ما برای سهولت کارهامون ،تمام دانسته هاشو سیو میکنه و بصورت یک نوار ضبط شده در ما صبح تا شب اجرا میکنه ،برای همین به تکرار نیاز داره تا یک مموری جدید ضبط بشه و جای قبلیو بگیره ،، مثال جالبیه برای عادت ها و باورهای ذهنی لاغری ، ذهن ما سالها برنامه ریزی شده برای چاقی، فقر،بیماری وووو  پس زمان میبره تا اون عادت ها کمو و کمتر بشه و فرمول های جدید جایگزین بشن ،تمرین  ، تکرار وصبر میخواد ،،، دیروز در حین تمرینات ورزشیمون ،مربی م به یکی از بچه ها گفت ،فلانی ،رژیم گرفتی که لاغر شدی ؟ همکلاسیم گفت بله ،گفت چجوریه رژیمت ؟ همکلاسیم گفت ،همه چیز میخورم ولی به اندازه ای که متخصصم میگه ،،از کلاس اومدم بیرون با خودم فکر کردم که ما سالها ،مسئولیت انتخاب نوع غذا ،حجمش و زمان خوردنمونو به عهده دیگران و متخصصین گذاشتیم ،اون به بدن ما فرمان خوردن بده ،که کی چی بخوریم و مهمتر  از همه چقدر بخوریم، چند قاشق برنج بخوریم وووو  آخه مگه متخصص تغذیه میدونه من چقدر غذا نیاز دارم ؟  مگه از احساسات من با خبره ؟ مگه علایق منو میسناسه؟  ووووو   و ما سالها از اون مسیر خواستیم که به لاغری دائمی برسیم ،تازه اون همکلاسیم نگران داشتن یه کوچولو شکمش بود ، و اطلاع دارم که مدام میگه در رژیم هستم و این کارهارو ما هم انجام دادیم ،با اینکه توی کلاسمون ،تا حدودی بچه ها میدونن من دارم ذهنی متناسب میشم ولی انگار با مسیرهای قدیم خودشون راحترن ،یا شاید باور نمیکنن که میشه بدون درد و رنج لاغر شد ، باید حتما سختی کشید تا لاغر شد ،مثل قدیمی ها که میگفتن باید سختی بکشی تا پول در بیاری ،پدر بزرگم میگفت مرد اونیه که میزنی روی شونه هاش ،خاک ازش بریزه تا مشخص بشه این مرد کاریه ،ولی حالا میبینیم که پول در آوردن راحته ،مثل نفس کشیدن ،طرف خوابه ثانیه به ثانیه داره دلار به حسابش واریز میشه ، قبلا با  اون باورها اون مدل زندگیو تجربه میکردیم الان با باورهای جدید ،زندگی راحتریو میبینیم ، چند روز پیش داشتیم با دوستم در رابطه با گذروندن دوره های ذهنی و اتفاقاتی که برامون افتاده تو این ۳ سال صحبت میکردیم ،میگفت من قبلا باور داشتم حتما باید ۵ صبح برم دنبال کارهام و شب خسته فقط بیام بخوابم ،تازه باور داشتم که کارمند خوب هم که پیدا نمیشه ، ولی الان خودم متوجه نشدم که چجوری اومدم تو مسیری که ،اصلا بیرون نمیرم برای پول بدست آوردن ، انقدر که تفریح میکنم کار نمیکنم با توجه به اینکه الان‌کارمندی هم ندارم و نمیفهمم چجوری اینجوری شد ،بهش گفتم مگه فهمیدیم که چجوری داریم لاغر میشیم؟ ما اومدیم تو مسیر ،موندیم تو مسیر ،خودش ،خودبخود داره میره تو جاده  صحیح ، و باید مدام به خودمون یادآوری کنیم که این مسیر مثل قبل نیست ،درسته هدف هر دو لاغری بوده ولی قرار نیست ما تجربیات قبلیو داشته باشیم ،،،، اینکه تو این راه ما گاهی رفتارهای گذشته مونو  انجام میدیم طبیعیه تا کلید های جدید لاغریو پیدا کنیم و بهشون عادت کنیم یک زمانی میبره و هر چقدر ما بیشتر تمرین کنیم زودتر به کلیدهای جدید عادت خواهیم کرد ،، هدف من ،هر روز یک قدم بسمت بهتر زندگی کردن است ، هر روز گوش دادن فایل هام،نوشتن ،خوندن و تفکر کردن به افکار جدیدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/02/04 21:03
      مدت عضویت: 1655 روز
      امتیاز کاربر: 28151 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,855 کلمه

      فرمول ذهنی به این راحتی عوض نمیشه و شمایی که با یه هفته و ده روز کار کردن مبخواید لاعر بشید به این راحتی نیست  زمان میبره .(من حدود ۱۸ ماه هست که داخل سایتم و هر   روز  دارم روی خودم کار میکنم رفتارهای بسیار عالی و متناسب گونه ای دارم که خودم رو شگفت زده میکنه و اما افکارم هم خیلی تغیر کرده ولی  خیلی وقتا منفی باف میاد که من رو اذیت کنه و اما من باید هنوزم  روی باورهام کار کنم و هیچ وقت معلوب اون نشم )

      مثال اینکه :

       در صفحه کلبد استاد جای ژ و پ تغییر کرده و هر بار استاد میخواد  تایپ میکنه به مشکل بر میخوره اما  استاد عصبانی نمیشه و میگه این کار ذهن من هست که در ناخود اگاه من  ذخیره شده کلید ژ اینجا هست و زمان میبره تا ذهن به حای جدید عادت کنه و خیلی از این مثالها در زندگی ما هست  که به ذهن ناخود اگاه ما سپرده شدن و هر بار ما تکرار میکنیم  بدون اینکه فکر کنیم مثل تغییر  استاد از عینکی بودن به عینک نداشتن تا چندین ماه بعد از عمل استاد تمام کارهای همیشگی و عا تها رو انجام میداد تا فرمولهای جدید در ذن استاد ثبت شده که تغییر کرده و عینک نداره .

      پس با تکرار کردن  یه عمل و یا رفتار ذهن متوجه  تغییرات میشه.(من خودم قبلا خیلی عادتها و رفتارها داشتم که الان دیگه ندارم  من چون سالها رژیم بودم در رژیم به من تاکید میشد با خوردن عدا فقط سالاد و یا سبزی خوردن باشه وحتی  ماست رو با هر عذایی نخوری من عادت کردم غدای خودم رو بدون هیچ دسری و یا نوشیدنی خالی بخورم و گاهی که میلم بکشه ماست بخورم سریع شکمم پر میشه و به اون حالت سیری میرسم و هر گز خوردن رو ادامه نمیدم من هم به خاطر همین  فقط غدا رو انتخاب میکنم   میخورم و هر سالاد و ماست رو اگر هوس کردم به عنوان میان وعده استفاده میکنم و عادت کردم هیچ دوغ و یا نوشیدنی نخورم و این هم یه تغییر در رفتارهای من هست که سالها رژیم داشتم )

      ممکنه یه سری رفتارهای اشتباه داشته باشیم که قبلا هزاران بار اونها رو  داشتیم و حالا هم اگر برمیگردیم به اون اشتباه ها نگران نباشید و زمان میبره تا ما تغییر کنیم .(هر وقت رفتار غلطی از من سز بزنه  اصلا خودم رو سرزنش نمیکنم و تحقیر نمیکنم و می گم  این کار  توجه به چاقی هست  و این رفتارهای غلط  من  بسیار کم و محدود هستن و اما چندین فکر و باور غلط دارم که باید اونها رو برطرف کنم  مثلا بارها بگم :هر روز جسم من داره از روز قبل لاعر تر میشه و من متناسب تر میشم و این متناسب شدن من فقط از طریق ذهنم داره اتفاق میفته نه فعالیت و یا خوردنم .

      من هر مواد عذایی که میخورم برای رفع نیاز جسمی من هست  و برای  سلامتی بدن من ضروری  هست و هیچ قدرت چاق کنندگی نداره .

       جسم من مشتاقانه دوست داره من افکار همسو با خواسته ام پیدا کنم  تا من رو هر روز به لاغری نزدیکتر بکنه )

      رفتارهای چاقی در ما سالها تکرار شده پس با چند ماه گوش دادن انتطار نداشته باش تغییر کنی چون قبلا میلیون بار تکرار میکردی و حالا ذهن سریع تغییر نمیکنه  باید بارها تکرار کنید .

      من اگر میخوام با رژیم لاعر بشم این تصمیم خودم هست تصمیم ذهنم نیست پس سخته  لاعر شدن  و لاغر ماندن با روشهای دیگه مگر سالها رژیم داشتی تبدیل به عادتهایی در شما بشه .(ذهن ما اگر تغییر کنه جسم ما هم تغییر میکنه  و اصلا جسم ما نشانده افکار وباورها و  رفتارهای ما هست من خودم تا به الان  کلی وزن کم کردم و هنوزم دارم تغییر میکنم اما دوباره به ذهنم میگم تو به راحتی این اصافه رو از دست میدی چون در مسیر درستی چون داری لاعری رو اموزش میبینی چون باورهای درستی داری که لاعر شدن اسانترین کار دنیا هست و یا لاعر شدن خود به خود در جسم ما اتفاق میفته و یا اینکه لاعر شدن  حق طبیعی من هست که باید در اون وضعیت باشم و اگر نیستم اون غیر طبیعیه من باید باور کنم هر روز میتونم وزن کم کنم و در چند وقت اینده لاعر بشم و متناسب  بشم همانطور که قبلا بودم و از دستش دادم بدون زجر و سختی من در وزن ۵۹ کیلو بودم )

      حتی با عمل معده هم نمیشه ذهن رو تغییر بدیم و دوباره از چاقی  شکست میخوریم .

      هر چیزی رو در خونه جاش رو تغییر بدی مثل ساعت خیلی زمان میبره تا دهن ناخود اگاه اون رو بپذیره و ثبت کنه .

      فرمولهای چاقی ما باعث اعصاب خوردی و افسردگی و بیماری و درد و ..شده و این همه تاثیر منفی گزاشته به راحتی در ما از بین نمیرن و تکرار میخوان .

       اگر اشتباه کردی بهم نریز  و با حس خوب بگو من میدونم در مسیر تغییر هستم و زمان میبره تا فرمولهام تغییر کنه و اینجور نیست با ده جلسه تغییر کنی استمرار میخواد تا فرمولهای جدید جایگزین فرمولهای گدشته بشه .(من هنوزم بعد از این همه مدت ذهنم مقاومت داره که لاعر لاعر بشم مثل قبلا چند سال پیشم در وزن نرمال ۵۹ کیلو باشم میترسه زشت بشم میترسه سختی بکشه و یا اینکه میگه چطور تو که کاری نمیکنی ولی من بارها بهش گفتم من اون چهره رو بسبار دوست دارم و زیبا هستم و دیگه برعکس گذشته ام  از هیچ اندام و جهر ی چاقی خوشم نمیاد و لدت نمیبرم حتی وقتی عکسهای گدشته ی خودم رو که لاعر بودم میبینم میگم چقدر زیبا بودم چطور گفتم صورتم لاعر  هست ؟من میخوام به این چهره برسم و یا میترسه  با سختی و رنج باشه ولی همیشه ارومش میکنم ببین هر چی بخوام میخورم به اندازه نیازم در هر زمانی پس نگران نباش با خیال راحت برو جلو هر وقت دیدیم گرسنه هستم حتما غدای مورد علاقه ام رو میخورم پس تو فقط به سمت لاعری برو و یا هر وقت میگه بدون هیچ سختی و رزیم و ورزش من تو رو به این وزن  که سالها پیش  در اون بودی  برسونم مگه میشه؟ بهش  میگم اره من دارم درست رفتار میکنم و درست فکر میکنم و به این نیاز  درست جواب میدم و هر چیزی میخورم حق  این بدن من هست که احتیاج داره و من بیشتر که نمیخورم پس باید به اون لاعری برسم که دارم رفتار میکنم و اصلا برای تو چیز سختی نیست که من رو هماهنگ کنی با اون رفتارهام و خواستم چون از درون متناسبم و اگر گاهی هم اشتباهی دارم مهم نیست به مرور بهتر میشم  ) 

      با تکرار  کردن حرص؛ ولع تو کمتر میشه و خیلی از چیز ا که قبلا عشق تو بوده و باید هر روز میخوردی حالا دیگه اگر نخوردی اصلا بهم نمیریزی و  تمایل نداری .

      فرمولهای ذهنی با تکرار فرمولهای جدید عوض میشن .

      با اشتیاق و احساس خوب ادامه بده و تمرین بنویس و بخون  تا روند جایگزینی بهتر بشه .

      اگر در مسیر  متناسب شدن هستی  باتکرار کردن روند تغییر کردن فرمولهای ذهنی بهتر میشود .

      من از شهر محل سکونت به هر شهری بخوام برم باید یک قدم بردارم و فقط اون قدم رو باید یک میلیون بار تکراررکنی تا به شهر دیگه برسی .

      پس هر روز بیا داخل سایت یک قدم بردار و بنویس و خودت رو موظف و متعهد کن تا قدم برداری .

      و از تکرار این کار شما به هدف میرسی .(خیلی از رفتارهای جدید که در من به وجود اومده رو میگم :

      قبلا  قبل از ناهار باید تمام ته دیگ رو خالی میخوردم و یا دو کاسه خورشت خالی میخوردم ولی حالا در حد چند تکه ته دیگ به زور با عدا میخورم و ۹۹ در صد روزها میندازم برای پرندگان چون  جز خودم هیچ کس  علاقه نداره و نمیخوره و منم دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم در حد یک لقمه از اون کفایت میکنه .

      قبلا باید بعد از صبحانه حتما کیک و بسکوییت میخوردم حالا به هیچ وجه بسکوییت دلخوام رو به راحتی به اندازه نیاز با شیر صبح میخورم و دیگه هیچ چیز نمیخورم .

      قبلا هر بار که به پسرم غدا میدادم باید نصفش رو خودم میخوردم و اما مدتها هست حالم بهم میخوره  وقتی که خودم سیرم کسی جلوم عدا بخوره و یا پسرم رو غدا بدم و اگر هم بخوام نوک بزنم اگاهانه صدایی رو میشنوم که میگه این کار رو نکن چون سیرم و نمیتونم بخورم و اگر اضافه موند میمونه برای وعده ی بعدی پسرم  یا عدای پرنده ها میشه .

      قبلا موقع جمع کردن سفره هر چی داخل بشقاب ها میموند من میخوردم  ولی حالا چون سیرم اصلا همچین کاری نمیکنم  چون سیرم و میزارم تا دوباره گرسنه بشم  و بعد عذا میخورم .

      قبلا هر وقت میرفتم خونه مادرم باید حتما از عدای اونجا میخوردم حالا التماس میکنه بخور میگم آخه سیرم جا ندارم و خیلی وقتا  حتی لب نمیزنم و میام خونه و بعصی وقتا یه  قاشق میخورم و میلم نمیکشه و ادامه نمیدم .

      قبلا هر وقت میرفتم سوپری کلی چیپس و پفک میخریدیم و یه جا همه رو به تنهایی میخوردم اما حالا یه بسته  پفک ویا  چیپس رو در دودفعه میخورم و  مثل قبلا میلم نمیکشه  که هر روز بخورم و هر چیزی رو نمیخورم هر وقت میلم  شد میخورم .

      قبلا موقع درست کردن عدا کلی خالی خالی میخوررم حالا اصلا نمیتونم این کار رو بکنم یا شاید در حد یه نوک زدن باشه و اگاهانه انجام نمیدم .

      قبلا وقتی دورهمی و تفریحی بود فقط میخواستم بخورم حالا به دنبال  لذت بردن از هوا  و آدمها و اون تفریح و مکانشو مناظرش  هستم و به دنبال خودم هستم که  حالم رو خوبتر کنم  و به حد نیازم غدا میخورم و بس و اگر قبلا بود فقط باید از طریق خوردن لدت میبرم و تا خوراکی بود به من خوش میگذشت  .

      و یا قبلا هر کس هر چیزی میخورد  من هم دلم میخواست بخورم ولی حالا به راحتی میگم نه سیرم و من میل ندارم و نمیخورم  و یا هر کس هر چیزی تعارف کنه من بر نمیدارم و کاملا اگاهانه و جواب به نیاز بدن رفتار میکنم 

      قبلا بسیار نسکافه و شیرینی و بیسکوییت و … میخوردم حالا اصلا علاقه ای به شیرینی ندارم و زود دلم رو میزنه مگر یه نوع خاصی هست  که صبح هامیخورم و اگر عصر خواستم چایی بخورم فقط با خرما در حد یک دونه شایدم نخورم بستگی داره و بسیار شیرینی خوردنم کم شده و دلم رو میزنه  .

      و این همه تغییرات عالی در من به وجود اومده فقط در اثر تکرار و تکرار مداوم و به خودم و به ذهنم میگم اگر من لاعر نشم پس کی لاغر بشه؟؟؟…  از من  لایق تر  مگر  هست .؟؟؟؟؟.

       حق من لاغری هست  و لاعری به این راحتی  که تغییر رفتار داشتم به این راحتی در جسمم هم به وجود میاد لاعری هر روز در من پر رنگتر میشه و من  فقط با قدرت ذهنم  میتونم  هر اضافه وزنی رو از بین برم و این مقدار کم مثل یه قطره هست در مقابل دریا چون تا حالا هر خوردنی که وارد جسم من شده یا دفع شده یا سوخته و از بین رفته و فقط این ۵ کیلو مانده که به زودی از بین میره و من متناسب میشم .من هر روز یک قدم برمیدارم .

      من به زودی یک شگفتی ساز خواهم شد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1400/01/07 10:24
      مدت عضویت: 1438 روز
      امتیاز کاربر: 22493 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 752 کلمه

      سلام و درود , استاد عزيز & دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن😊 روز نود و هشت تكرار , 
      فايل , چگونه لاغر شويم ؟ با رنج و سختى يا به آسانى ؟ 
      ❄️ ما جدول ضرب رو با رنج و سختى ياد نگرفته ايم بلكه بارها و بارها حتى شايد به صورت شعر , تكرار و تكرار كرديم تا در ذهن مون نقش بسته , طورى كه در هر شرايطى بدون فكر و حساب كردن , مى تونيم جدول ضرب رو در لحظه بيان كنيم . به همين سادگى ,  9 & 9 =⁉️🙃
      بدون رژيم غذايى , و بدون استفاده از روشى براى لاغرى , من به طور طبيعى لاغر و خوش فرم بودم , و البته شاد بودم و مى خنديدم , تا اينكه بعدها , كم كم در مدار اخبارا و شنيده ها از اينو اون حتى از تلويزيون و مجله ها و … قرار گرفتم و كم كم از مسير اصلى زندگيم منحرف شدم , و خداروشكر و سپاس بعد سالها با هدايت خداوند دوباره به مسير اصلى م برگشتم , و اين يه معجزه و فرصت طلايى براى من در زندگيم بود . آگاه هستم كه هدفم بلند مدت هست و لازمه ى موّفقيت و لذت بردن از زندگيم در اين مسير , اشتياق , استمرار , ديدن و گوش دادن به فايلهاى اين دوره ى آموزشى و حتى تكرار اونا , صبر كه لازمه ى ايمان به خداوند است , و اعتماد به خداوند كه زير بناى هر هدفى ست . همچنين آگاه هستم كه من در لاغرى با ذهن به صورت طبيعى , آرام آرام در روند تغييرات رفتارى – احساسى هستم و همه ى اين تغييرات , مستلزم زمان كافى ست , مثال كاشت 🌱~~~ دااااااشت ~~~ 🌱🌿☘️🍀و بردااااااااااشت🪴🌾
      در يكى از فايلهاى صبحگاهى , اين جمله ى الهام بخش بيان شد >>> 
      ” تنها راه تغيير عادتها , تكرار رفتارهاى تازه هست ”  در اين مسير , من با ديدن و گوش دادن به فايلها , رفتارهاى تازه رو ياد مى گيرم و به مرور زمان اين رفتارهاى تازه جايگزين رفتار هاى قديمى م مى شن , و با تكرار و تكرار , عادت هميشگى من مى شن . چند روز پيش , بعد از مدتى , من دوباره طبق عادت قديمى م رفتار كردم و همينجورى هل و هوله خوردم در حالى كه آگاه بودم كه ممكنه هر از چند گاهى عادتها و رفتارهاى قديمى م تكرار بشه , جاى نگرانى نيست و من احساس بدى نكردم و فقط آگاه بودم كه عادت قديمى م تكرار شده ! با خودمون مهربان باشيم و به خودمون فرصت و زمان بديم تا آرام آرام عادتها و رفتارهاى تازه جايگزين رفتارهاى نامناسب گذشته و قديمى بشن و در روند تغيير قرار بگيرن . من براى رسيدن به هدفم و ايجاد احساس خوب در خودم , هر روز در مسير با اشتياق و استمرار ادامه مى دم . ذهن ما هوشياره , و مى تونم درك كنم كه ما با ذهن مون زندگى مى كنيم و خيلى بايد مراقب ورودى هاى ذهن مون باشيم , جالبه كه امروز صبح كمى ذهنم نجوا داشت كه ناگهان صدايى در ذهنم گفتش , بسه ديگه✋ و اين نشون مى ده كه باورها در حال تغيير هستن . تصميماتى كه اغلب , من در زندگيم مى گرفتم بيشتر بر اساس ترس و نگرانى و بى اعتمادى به خداوند بود . آگاه نبودم , و بايد با هدايت الهى در زندگيم جلو مى رفتم و تصميماتى مى گرفتم كه , همسو و هماهنگ با ذهن ناخودآگاهم باشه , تا از زندگيم بيشتر لذت ببرم . من به خدا اعتماد مى كنم , چون با خداوند همه چى نيكوست . وقتى من خودم بدون ايمان به خدا تصميم مى گيرم حاصل آن كلافگى , خستگى و سرگردانى ست و نتيجه ى چندانى در بر نداره ! اما وقتى به خداوند اعتماد مى كنم , اون چيزى رو دريافت مى كنم كه در ذهنم , تصورش رو هم نمى كردم , زير بناى لاغرى با ذهن ايمان و اعتماد به خداوند است . 
      و حالا پاسخ به اين سوْال ,
      چگونه لاغر شويم ؟ با رنج و سختى يا به آسانى ؟ 
      ❄️ با اشتياق و استمرار , و با تكرار و تكرار فايلها , با صبر , تمركز , و توجه به چيزاى خوب , اعتماد به خداوند و اعتماد به خودم بخاطر خدايى كه در من هست و وجود داره و من به منبع جهان هستى وصل هستم , و با لذت بردن از مسير به آسانى مى شه لاغر شد , نه به سرعت , بلكه آهسته و پيوسته بايد در مسير ادامه بديم .
      با تشكر فراوان , زندگيتون شاد و بهارى🥰🌺🌸🌼

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1400/01/04 14:55
      مدت عضویت: 1713 روز
      امتیاز کاربر: 15378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 853 کلمه

      چگونه لاغر شویم ؟ 

      سوالی که بارها در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند تکرار میشود وبخاطر این سوال بارها از روشهای متفاوت برای رسیدن به لاغری استفاده میکنند ولی باز هم نتیجه دلخواه اشان را از این روشهای گوناگون نمیگیرند چون مسیرشان را به اشتباه انتخاب میکنند اغلب افراد چاق میخواهند کوتاه ترین مسیر را برای رسیدن به لاغری پیدا کنند وبخاطر همین موضوع به اشتباه جسم خود را تحت هر شرایط سختی قرار میدهند از رژیم های متفاوت گرفته تا ورزشهای سنگین وقرص های لاغری ودمنوشهای های گوناگون استفاده میکنند بلکه به هدف لاغری دست پیدا کنند  این افراد چاق بخاطر نا آگاهی از پدیده چاقی اغلب راههای اشتباه را انتخاب میکنند 

      راه ومسیر درست لاغری چیست ؟ 

      مسیر اصلی وراه درست لاغر شدن فقط مسیر آموزش لاغری با ذهن است 

      بارها از خودمون پرسیده ایم که چگونه لاغر شویم ؟ چگونه ثروتمند شویم ؟ چگونه خوشبخت شویم ؟ چگونه رابطه ایی خوب داشته باشیم ؟ 

      از این قبیل سوالات وقتی در ذهن ما پیش میاید که ما با مشکلاتی در راستای این سوالها قرار بگیریم وناخودآگاه این پرسشها در ذهن ما مطرح میشود ومیخواهیم راه حلی برای این سوالها پیدا کنیم  حالا راه حل چیست ؟ 
      راه حل فقط آموزش صحیح ذهنی است در برابر تمام سوالهای ذهنی راه حل آموزش ومسیر درست را طی کردن از طریق ذهن است  
      ممکن است در این رابطه شرح مبسوطی بدهید ؟ 

      بله در این رابطه ذهنی کمی فکر کنیم ببینید برای هر کاری ما نیاز به آموزش داریم مثلا یاد گرفتن رانندگی تا آموزش نبینیم آیا میتوانیم رانندگی کنیم ویا مکانیکی آرایشگری خیاطی  ویا هر رشته دیگر حتی فضا نوردی باید برای اینکه کاری را به درستی انجام دهیم در رابطه با آن کار آموزش ببینم تا ذهن ما با آموزش درست بتواند آن کار را دنبال کند تا به نتیجه دلخواه برسد پس برای لاغر شدن هم باید آموزش دید تا ذهن لاغر شدن را یاد بگیرد وتکرار واستمرار میتواند بهتر شدن وماهر شدن را در هر جنبه از زندگی را فراهم آورد 

      چرا افراد چاق اکثرا نتیجه دلخواه را از لاغر شدن پیدا نمیکنند ؟ 

      چون اکثر افراد چاق هنوز با موضوع لاغری با ذهن آشنا نیستند ویا اگر هم آشنا باشند هنوز آن را خوب درک نکرده اند وبیشتر به همان روشهای قبلی اعتقاد دارند و هنوز نتوانستند درک کنند که دنیا تغییر کرده  ولی قوانین دنیا تغییر نکرده  وثابت است درک آگاهی های جدید را پذیرا نیستند این افراد مانند افرادی هستند که در قرآن کریم  که برای آنان پیامبری میآمد  تا به آنان آموزش صحیح زندگی را بدهد ولی آنان میگفتند ما به دین پدران خود هستیم ودین شما را نمیپذیریم  وهمچنان بر افکار اشتباه خود پایدار بودند واز رستگاری دور می مانند  

      آیا رژیم گرفتن راه حل لاغری است ؟ خیر بارها رژیم گرفتیم چه بدست آوردیم کمی لاغری ولی همراه اعصاب خراب چرا چون فقط جسم را تحت فشار قرار دادیم و با ذهن خود کاری نداشتیم در صورتیکه باید موافقت ذهن را جلب میکردیم وذهن را قانع میکردیم  که میخواهیم تغییر کنیم وراه درست را طی میکردیم نه این که رژیم میگرفتیم وجسم را تحت فشار نخوردن قرار میدادیم وخودمان را از نعمت های خداوند محروم میکردیم چون در آن رژیم ها ما فقط به چاقی توجه میکردیم  وروند چاقی را دنبال میکردیم نه لاغری را بخاطر همین بعد از مدتی که لاغر میشدیم ورژیم را رها میکردیم چون ذهن موافق نبود ودوباره ما را به تصویری که در ذهن داشت میرساند ودوباره ما چاق میشدیم  پس رژیم راه حل لاغری نیست 

      چه راهی برای لاغر شدن مطمعن وماندگار است ؟ 
      لاغری با ذهن تنها روشی است که تمام ویژگی های مورد علاقه با ذهن را دارد وتنها روشی است که به موفقیت میرسد 

      برای روش لاغری با ذهن اول باید سیستم ذهنی را شناخت وبا چگونگی آن آشنا شد تا بتوان ذهن را درک کرد تا با خود ذهن مسیر را طی کرد در هر جنبه از زندگی میتوان از قدرت ذهن استفاده کرد به شرطی که با ذهن وکارکرد آن آشنا باشیم  

      سیستم ذهنی چگونه است ؟ 
      سیستم ذهنی به شکلی است که تمایل کمتری به مصرف انرژی دارد  به گونه ایی که یک سری رفتار ها را به شکل عادت کد نویسی میکند تا انرژی کمتری برای  آن رفتارها مصرف کند  بنابراین به سختی تغییر میکند وفقط در صورت تکرار واستمرار میتوان رفتار جدیدی را به ذهن آموزش داد تا آن رفتار جدید را جایگزین رفتار قدیم کند مثال استاد که با نصب اپلیکیشن جدید جای حرف پ را روی کیبورد کامیپوترشان تغییر کرد ومدتی زمان برد تا جای پ جدید را فرا بگیرند ودر این مدت دست روی کلید قبلی پ میرفت چون ذهن اشان تغییر را نمی پذیرفت  و با تکرار آموزش جدید توانستند این کلید جدید را جایگزین کلید قبلی بکنند بنابراین نتیجه میگیریم که ذهن با آموزش وتکرار تربیت پذیر است  چون ذهن نمیخواهد از حالت فعلی خود که در آن آرامش وامنیت دارد خارج شود وبرای تغییر کردن ذهن نیاز به تکرار واستمرار آموزش جدید داریم تا ذهن قانع به همکاری با من خود شود  ذهن دوست دارد کارهای ساده وراحت ولذت بخش را ادامه دهد کاری که از آن لذت میبرد را دوست میدارد بنابراین آموزش لاغری با ذهن چون برخواسته ومطابقت با ذهن است برای ذهن لدتبخش است وتکرار واستمرار در جایگزینی فرمولهای درست وصحیح به جای فرمولهای اشتباه را میپذیرد وراه موفقیت را آسان طی میکند 

      تمام آموزش لاغری با ذهن برآسانی راه تاکید موکد دارد که این مسیر با احساس خوب همراه باشد ودرک از قوانین هستی وبوجود آوردن فرمولهای درست که مطابق با قوانین هستی باشد وچون جسم ما هم مطابق با این قوانین در جهان هستی پدید آمده پس بهترین راه برای لاغر شدن همان آموزش لاغری با ذهن است ،،،تمام م م م م م 

      با تشکر از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم