0

توقف بیزاری از چاقی (قسمت دهم)

بیزاری از چاقی
اندازه متن

بیزاری از چاقی باعث لاغری نمی شود اما صد در صد می تواند باعث چاق تر شدن شما شود.

بیزاری از چاقی باعث افزایش احساس ناتوانی برای لاغر شدن در ما می شود و این احساس در نهایت سبب چاق تر شدن ما خواهد شد.

تاثیر بیزاری از چاقی بر چاق تر شدن

سال های زیاد از عمرم با چاقی سپری شد و در تمام آن سالها تلاش من برای لاغری بی نتیجه بود.

هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم و بیزاری از چاقی در من بیشتر و بیشتر می شد.

بیزاری از چاقی
  • بیزاری از چاقی سبب شده بود از خودم متنفر باشم. خودم را آدم ضعیف و بی عرضه ای بدانم که توانایی رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارد.
  • بیزاری از چاقی باعث شده بود از حضور در جمع ها خودداری کنم و به قدری احساس خود کم بینی و بی ارزش بودن می کردم که نسبت به هر حرف و حرکتی قادر به دفاع کردن یا پاسخ مناسب دادن نبودم.

از آنجا که خانواده ام را مقصر چاق بودنم می دانستم همیشه با آنها مشاجره داشتم و آنها را سرزنش می کردم که بخاطر ژنتیک آنهاست که من چاق هستم.

  • بیزاری از چاقی سبب شده بود از همه انسانهایی که درباره چاقی من صحبت می کردند متنفر باشم.
  • بیزاری از چاقی باعث شده بود در هر جمعی حضور پیدا می کردم احساس خوبی نداشته باشم و تصور می کردم همه به چاقی من توجه می کنند و درباره وضعیت من با همدیگر صحبت می کنند.
  • بیزاری از چاقی تمام جنبه های زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود و سبب شده بود از زندگی بی زار باشم.

به خاطر دارم روزی که برای ملاقات انسانی دوست داشتنی که بر اثر صدمات ناشی از دوران جنگ به بیماری سختی مبتلا شده بود به بیمارستان رفتم در عین حال که از دیدن آن فرد در آن شرایط که بسیار نحیف و لاغر شده بود متاثر شده بودم اما در ذهنم دوست داشتم من هم برای مدتی به آن بیماری مبتلا شوم تا بلکه از این طریق از شر چاقی رها شده و طعم لاغری را تجربه کنم.

اینها بخشی از تاثیرات نفرت از چاقی در زندگی من بود که برای هر فردی که اضافه وزن دارد قابل درک است چرا که آن فرد نیز به شکل های مختلفی آن را تجربه کرده است.

لاغری با ذهن و پذیرش چاقی

به لطف خدا زمانی که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم به اهمیت پذیرش مشکلات به منظور مواجه شدن با آنها پی بردم چرا که تا وقتی با مشکل خود مواجه نشویم قادر به حل کردن و عبور از آن نخواهیم بود.

مشکل من چاقی بود در حالی که ۳۳ سال از قدمت آن می گذشت اما من آن را نپذیرفته بودم و همواره با چاقی مبارزه می کردم و از چاق بودنم متنفر بودم.

پذیرفتن چاقی کاری سخت و غیرممکن بود چرا که چاقی را مقصر تمام ناکامی ها و رنج های زندگی ام می دانستم و پذیرفتن و آشتی کردن با آن کار ساده ای نبود.

اما از آنجایی که سالها برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگرفته بودم تصمیم گرفتم هرطور که شده با چاقی آشتی کنم و آن را بپذیرم و امیدوارم باشم با وارد شدن از در دوستی با چاقی بتوانم تغییری در وضعیت جسمی خود ایجاد کنم و این دوستی نافرجام را پس از سی و چند سال تحمل کردن آن به اتمام برسانم.

پذیرفتن و آشتی کردن با چاقی فقط مربوط به کنار آمدن با شرایط فعلی جسم خودم نبود بلکه شامل بخشیدن و آشتی کردن با تمام افرادی که آنها را مقصر چاقی خودم می دانستم و همچنین آنهایی که به واسطه صحبت کردن درباره چاقی من باعث رنجش من شده بودند می شد.

هرچه بیشتر وضعیت جسمی خودم را می پذیرفتم و با آنهایی که چاقی باعث ایجاد نفرت از آنها در من شده بود آشتی می کردم احساس آرامش بیشتری در من ایجاد می شد.

احساس آرامش باعث تقویت توانایی تغییر شرایط در من می شد.

به مرور احساس کردم توانایی لاغر شدن را دارم و امید دوباره ای برای زندگی کردن در من ایجاد شده بود.

ذوق و شوق من برای یادگیری بیشتر لاغری با ذهن و عمل کردن به آنچه می آموختم بیشتر شده بود و در عین حال که از لحاظ جسمی چاق بودم اما از لحاظ ذهنی احساس سبک بالی و لاغر شدن پیدا کرده بودم.

لذت خوش احساس لاغری مرا برای ادامه دادن و ماندن در آن شرایط ذهنی تشویق می کرد.

نتیجه استمرار در یادگیری لاغری با ذهن نه تنها ذهن مرا از بیزاری از چاقی خالی کرد بلکه اشتیاق و دوستی با لاغری را در ذهنم گسترش داد تا جایی که این تغییر ذهنی در جسم من نمایان شد و وضعیت چاقی من شروع به تغییر کرد و لاغر شدن من آغاز شد و به لطف خدا همچنان ادامه دارد.

نتایج بیزاری و نفرت

یادگیری لاغری با ذهن به من آموخت که هرچه بیشتر از چاقی یا هر موضوعی که مورد رضایت من نیست نفرت داشته باشم نه تنها باعث بهبود شرایط من نخواهد شد بلکه باعث گسترش آن موضوع در تمام جنبه های زندگی من خواهد شد.

بیزاری از هر موضوعی به معنای تایید و تاکید بر بودن، وجود داشتن و تمایل به استمرار آن است.

هرچه بیشتر از موضوعی متنفر باشیم در ذهن ناخودآگاه خود توجه و تمرکز بیشتری بر آن موضوع ایجاد می کنیم و تمرکز بر هر موضوعی باعث گسترش آن خواهد شد.

  • بیزاری به معنای نخواستن است و نخواستن تاکید بر وجود داشتن است.
  • آنچه مورد تاکید و تایید ما باشد در ذهن ناخودآگاه ما بعنوان موضوع مورد علاقه ما ثبت و ذخیره می شود.
  • ذهن ناخودآگاه همواره تلاش می کند تا موضوعات مورد علاقه ما را گسترش و توسعه دهد.

به همین علت موارد زیادی در زندگی ما وجود دارد که سال هاست مورد رضایت و خواسته ما نیست و هزاران بار درباره آنها با دیگران صحبت کرده ایم و اعلام کرده ایم که آن موضوعات باعث رنجش ما شده اند و مورد خواسته ما نیستند اما همچنان در زندگی ما وجود دارند و باعث رنجش و نفرت ما از خود می شوند.

این فرمول تاثیرگذار را در جنبه های مختلف زندگی خود می توانید مشاهده کنید.

تصور کنید شما از رفتار همسرتان، خانواده همسرتان یا هر فرد دیگری ناراحت هستید.

بارها از آنها رفتاری مشاهده کرده اید که باعث تشدید نفرت شما از آنها شده است.

شدت نفرت در شما به حدی رسیده که توان تحمل آن را نداشته و شروع به بیان کردن آن با دیگران می کنید.

بارها برای دیگران درباره رفتار زشت و ناراحت کننده آنها صحبت می کنید و اعلام می کنید که از آنها نفرت دارید.

نتیجه نفرت شما نه تنها باعث بهبود شرایط نشده است بلکه سبب شده که آنها رفتاری از خود نشان دهند که بارها به شکل شدیدتری باعث رنجش شما شده اند تا جایی که بارها به این موضوع فکر کرده اید که چرا آنها با شما فقط این رفتار را دارند و این حق شما نیست که با شما اینگونه رفتار شود.

نکته قابل توجه این است که هرچه از شرایطی که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است بیشتر نفرت داشته باشید ذهن ناخودآگاه، نفرت و عصبانیت را، عشق و علاقه شما به آن موضوع تلقی میکند و همواره تلاش می کند از آن موضوع بیشتر وارد زندگی شما کند.

در نتیجه جهان هستی که پاسخ فرکانس های ذهن ناخودآگاه شما را به شکل همزمانی های هوشمندانه می دهد. شما را در شرایطی قرار می دهد که از آن جنس رفتار و تجربیان بیشتر وارد زندگی شما شود.

این طریق عملکرد جهان هستی را به وضوح می توانید در سلامتی، روابط، کسب و کار و سایز جنبه های زندگی خود مشاهده کنید.

  • بیزاری از چاقی، چاقی بیشتری وارد زندگی شما خواهد کرد.
  • نفرت از بی پولی، بی پولی و شرایط سخت تری را به زندگی شما دعوت می کند.
  • نفرت از رفتار دیگران، رفتارهای نفرت انگیز بیشتری را به سمت شما جذب می کند.
  • نفرت از هر موضوعی، سهم بیشتری از آن موضوع را وارد تجربه زندگی شما خواهد کرد.

بنابراین برای ایجاد تغییر در هر جنبه از زندگی پذیرش آن جنبه با تمام مسائل و مشکلاتی که ایجاد کرده است شرط اول و مهم برای پذیرش مسئولیت و حرکت به سمت تغییر آن شرایط است.

آرزوی لاغری

نتایج آموزش لاغری با ذهن

نتایج آموزش های لاغری با ذهن ابتدا از تغییرات حالت های درونی شروع شده و به مرور در جسم به وجود می آید

تغییر فرمان های مغزی برای خوردن مواد غذایی نتایج اولیه آموزش ذهن برای لاغر شدن است.

به مرور شما می توانید تصمیماتی بگیرید که قبل از آشنایی با این روش به راحتی نمی توانستید بگیرید

در جلسات قبل درباره موانع لاغر شدن صحبت کردیم و موارد مهمی را برسی و برای رفع آنها راهکار مناسب درنظر گرفتیم

برای جلسه امروز یکی دیگر از موانع مهم متناسب شدن را بررسی و برای رفع آن اقدام می کنیم.

بیزاری از چاقی بعنوان مانعی بزرگ در مسیر متناسب شدن است.

به اندازه ای که فرد نفرت از چاقی داشته باشد در عین حالی که در سطح فکر فرد او از چاقی و چاق تر شدن نفرت دارد اما برای مغز او نفرت از چاقی به معنای علاقه به چاق تر شدن است و دلیل واضح این ادعا روند چاق شدن افرادی است که سالهاست نفرت از چاقی دارند و خیلی تلاش کرده اند که لاغر شوند اما در نهایت آنها چاق تر شده اند و این دلیل اثبات می کند که:

قدرت بیزاری از چاقی در چاق تر شدن خیلی بیشتر از قدرت تصمیم گیری برای لاغر شدن است.

در تمام لحظاتی که شما در زندگی روزمره چاقی خود را مرور می کنید در واقع دارید علاقه خود به چاق تر شدن را به ذهن خود اثبات می کنید و نتیجه این سعی در علاقمندی به چاقی سبب می شود که مغز شما دستورات منظم تر و متداوم تری برای چاق تر کردن جسم شما صادر کند.

توجه به این نکته و سعی در برطرف کردن بیزاری از چاقی سبب می شود که توجه شما به چاقی کمتر شود و به مرور مغز شما دستورات چاق کننده کمتری را صادر کند

 توضیحات فایل آموزشی امروز بسیار مهم و تاثیرگذار است و توجه به آن و سعی در عمل کردن به راهکارهای ارائه شده سبب میشود گام مهمی برای حرکت بهتردر مسیر متناسب شدن بردارید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مرحله اول:

برای کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن نیاز است که به شکل کامل با وضعیت فعلی خود در صلح و آرامش قرار بگیریم. بنابراین لازم است که برای بهبود احساسی که نسبت به خودمان داریم اقدام کنیم.

برای انجام این فرایند مهم لازم است ابتدا میزان نفرت و بی زاری از چاق و وضعیت خود را تعیین کنیم.

  • نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟

نفرت از چاقی در بیشتر مواقع به صورت افکار تکرار شونده در ما ایجاد شده اند.

من با مرور کردن (من لاغر نمیشم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.

من با مرور کردن (چرا چاق هستم) باعث ایجاد نفرت از چاقی در خودم شده بودم.

شما هم فکر کنید و مواردی را پیدا کنید که با فکر کردن به معایب چاقی باعث ایجاد نفرت از چاقی در خود شده اید.

مرحله دوم:

برای کم رنگ کردن نفرت از چاقی نیاز است که با توجه کردن به مزایای لاغری احساس خوب درباره لاغر شدن در خود ایجاد کنیم.

خیلی از افراد چاق به دلیل بارها تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن احساس حسرت نسبت به لاغر شدن دارند. بنابراین باید با توجه کردن به مزایای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در ذهن ناخودآگاه خود بیدار کرده و حسرت لاغری با به اشتیاق لاغری تبدیل کنید.

بنابراین لازم است تا جایی که امکان دارد با شرح دادن درباره لاغری و مزایای آن فرمول های جدید در ذهن خود ایجاد کنید.

برای اینکار می توانید به مزایای لاغری در افراد متناسبی که در اطراف خود می بینید اشاره کنید.

به عنوان مثال: من وقتی می بینم دوستم پیمان بدون ترس و نگرانی از چاق شدن غذا می خورد لذت می برم.

من وقتی می بینم ثمانه به راحتی لباس مورد علاقه اش رو می پوشه لذت می برم.

  • مزایای لاغر بودن را در رفتار اطرافیان خود که متناسب هستند پیدا کنید.
  • مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید به این صورت که اگر لاغر شوم ….

هرچقدر دلایل بیشتری برای علاقه خود به لاغر شدن پیدا کنید اشتیاق و انگیزه در ذهن ناخودآگاه شما برای حرکت کردن به سمت لاغر شدن بیشتر خواهد شد.

از اولین نشانه های تغییر احساس حسرت لاغری به اشتیاق لاغری رسیدن به آرامش و اطمینان از لاغر شدن است.

احساس می کنید شما هم می توانید لاغر شوید و مانند گذشته نه تنها لاغر شدن را دور از دسترس نمی بینید بلکه ذوق و شوق دارید که در مسیر صحیح لاغر شدن قرار گرفته اید و با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به راحتی برای همیشه لاغر خواهید شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


نتایج برخی از هنرجویان لاغری با ذهن

خانم لیلا جعفری نیا از تهران      دانلود

هنرجوی لاغری با ذهن      دانلود

خانم نگین از کرج     دانلود

خانم ریحانه از قم       دانلود

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.99 from 112 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11477
برچسب ها:
101 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار yas
      1403/01/30 15:19
      مدت عضویت: 80 روز
      امتیاز کاربر: 905 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 581 کلمه

      از وقتی یادم میاد از چاقی متنفر بودم اگر می نشستم متنفر بودم از اینکه در ناحیه شکم احساس چاقی کنم ، اینکه نتونم توی جمعی بدوم یا بدون نفس تنگی ورزش کنم ، از اینکه لباس های دلخواه ام را نمیتونستم بپوشم از اینکه در جمع هایی حاضر نمی شدم بخاطر چاقیم یا عکس نمی گرفتم یا در عکس ها از دیدن خودم متنفر بودم ، اینکه وقتی کنار بقیه می ایستادم جثه بزرگتری داشتم باعث نفرت از خودم می شد . بقیه هم مرا خیلی مسخره میکردند.

      تا به حال تمامی افرادی که در زندگیم دیدم همگی متناسب بودند و جالب تر اینکه هیچکدام تا به حال رژیم نگرفتند حتی برای لاغری ورزش نکردند یا قرص و دمنوش نخوردند تا به حال به این فکر نکردند که شیرینی یا تنقلات یا کمی غذای بیشتر چاقشان کند یا تا حالا یک وعده 5 قاشق برنج پیمانه نکردند یا دائم به این فکر نمیکنند چاق میشوند انان در ارام ترین حالت روانی به سر میبرند با بدنی متناسب و نرمال از چیزی یا اتفاقی ترس ندارند و به مسائل مهم زندگیشان باخیال راحت می رسند به راحتی در مسابقات ورزشی و دو میدانی بدون نفس تنگی برنده میشوند حرکات ورزشی در مدرسه را به راحتی انجام می دهند هر ورزشی بخواهند انجام می دهند هر لباسی با هر مدل و رنگی میخرند لازم نیست کمی ازادتر یا گشادتر بخرند دائم رنگ تیره نمی پوشند با اعتماد به نفس تر هستند و با عزت نفس هستند بدون ترس وارد هر جمعی که بخواهند می شوند لازم به سرزنش خودشان نیست به راحتی عکس میگیرندو حتی بعنوان بک گراند تلفن خودشان میگذارند بدون قضاوت و نگرانی خودشان را در اینه می بینند .

      اگر من لاغر شوم اولین کاری که میکنم لباس های مورد علاقمو میخرم ، لباس های مناسب برای باشگاه میخرم جلوی آیینه می ایستم با همگی عکس میگیرم همگی را چاپ میکنم و در آلبومی مخصوص قرار می دهم با لبخند البوم را ورق میزنم . هر روز صبحگاهی میرم می دوم هرگاه دلم خواست میرم استخر ، اگر به مهمانی دعوت بشم بدون استرس میرم و بدون نگرانی بر صندلی میشینم بدون دغدغه اینکه نکنه شکمم بزرگ باشه یا لازم به لباس رنگ تیره نیست شاد ترنی لباس ها را میپوشم با لبخند و افتخار وارد مجلس میشم لازم نیست خودم را از دید کسی قایم کنم با همگی سلام و احوالپرسی میکنم زمان عکس گرفتن اولین من جلوی دوربین باشم اگر عروسی دعوت باشم از یک ماه قبل لازم نیست برم دنبال روش لاغری تا بتونم کمی لاغر کنم تا لباسم اندازم بشه . مهم ترین مزایای لاغری اینه که هیچ احساس حسرت و غمی در ذهنم راجب هیکلم ندارم لازم نیست قبل از خوابم با خودم کلنجار برم کاش لاغر بودم یا توی دفتر خاطرات روزانه ام نمی نویسم خدایا چرا منو لاغر خلق نکردی هروز بنویسم خدایا شکرت بابت این بدن سالم و متناسب که بهم هدیه دادی . لازم نیست همیشه احساس ضعف و گرسنگی کنم چون وعده هم فقط 5 قاشق برنج بوده از نظر بقیه مسخره نمیشم دیگه.

      من میدونم اسان ترین کار دنیا لاغری است پس چرا باید همش به چاقی فکر کنم تمام انرژی و فکرم را تلف کنم که نکنه چاق بشم روی این تمرکز میکنم که من با اون وزنی که میخوام به اکثر ارزو هام میرسم و دیگه حسرتی راجب بدنم ندارم یک جورایی از بند چاقی خودم را رها و ازاد میکنم چون من باید از بند چاقی رها باشم تا بتونم بقیه ارزو هامو به واقعیت تبدیل کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/10/09 17:31
      مدت عضویت: 272 روز
      امتیاز کاربر: 6060 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 735 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      کائنات به کانون توجهات ما پاسخ میده اون رو به عنوان خواسته ما در نظر میگیره و تمام شرایط رو برای به وجود آوردنش برای ما فراهم میکنه . حالا ما ممکنه به چیزی که اصلا مورد رضایت مون نیست توجه کنیم و این توجه رو لازمه تغییر دادن اون شرایط بدونیم ولی در اصل خواسته و علاقه ما تلقی میشه . حالا این توجه  با نفرت از چاقی هم به وجود میاد هرموقع که ما برای خرید کردن رفتیم و جمله ناامید کننده ای از فروشنده شنیدیم یا گفته سایز شما رو نداریم یا یه سری محدود لباس رو به ما نشون دادن که این ها سایز شما میشه این گفته همانا و سیل افکاری که به ذهن ما سرازیر میشه همانا :تو بی عرضه ای ، توچاقی ، چرا نمتونی لباس باب میل ت رو بپوشی، چرا باید انتخابت اینقده محدود باشه ، اصلا به چه حقی اومدی لباس بخری برو بمیر یا لاغر شو بعد بیا لباس بخر ، خاک تو سرت نمیتونی جلوی خوردنتو بگیری ، اراده نداری ، بدبختی ، بیچاره ای ، اصلا چرا زنده ای وقتی نمیتونی از زندگی لذت ببری و…. هزارتا فکر جور وناجور که باعث نه تنها نفرت از چاقی باعث نفرت از خودمون میشه و این ها همه کل توجه مارو به خودش جلب میکنه و این همه توجه از نظر ذهن ما یعنی خواست و آرزو یعنی ما خواسته آرزومون چاقی و ذهن مون اطاعت میکنه و برامون فراهم ش میکنه .

      چند روز پیش بخاطر احساس درد در قسمت چپ قفسه سینه و درد در دست چپم رفتم دکتر قلب که چکاب بشم که نکنه از قلبم باشه . از همون ابتدا که وارد شدم و دکتر گفتن که بفرمائید مشکل تون چیه و من دردمو گفتم یه نگاهی به هیکل من انداخت گفت ماشاالله چاقم که هستی پالتوتو دربیار ببینم مال لباسته یا واقعا تا این حد چاقی پالتوم رو دراوردم لبخندی زد ،گفت ورزش میکنی گفتم نه اهل ورزش کردن نیستم گفت کارت چیه گفتم کافی نت دارم گفت پس کارت پشت میزیه ، بعدش گفت برو رو تخت دراز بکش تا ازت اکو بگیرم که ببینم مشکلی داری یانه در حین انجام اکو ازم پرسید وزنت چقدره و من هم گفتم حول و حوش 90 واینو با خجالت و کمی تفره رفتن گفتم و دکتر در جواب من گفت واقعا متاسفم برات!!!!! ،این حرف دکتر باعث شدکمی حالم خراب بشه ولی بعد از چند دقیقه به طور ناخودآگاه دیگه بهش فک نکردم و کارم تموم شد و از مطب اومدم بیرون و دیگه اصلا بهش فک نکردم .  الان که بهش توجه میکنم اگه در گذشته بود خیلی حالم منو بد میکرد این قضیه و حداقل یکی دو روز درگیر افکار ناشی از مرور اون لحظاتی که پیش دکتر بودم میگذشت ولی در کمال ناباوری درحد دو سه دقیقه کمی حالم بد شد و خیلی سریع و به صورت خودبخودی دیگه بهش توجه نکردم تا امروز به طور خیلی اتفاقی تجزیه و تحلیل اون روز اومد توی ذهنم . اول از هر چیزی متوجه شدم که باور دکتر اینکه ورزش نکردن من باعث چاقی و بیماری من شده این دو باور اشتباه بعد چون کارم پشت میزیه پس تحرک ندارم و کار پشت میزی و کم تحرکی باعث چاقی میشه این دوتا باور اشتباه دیگه و اینکه دکتر خودش کاملا متناسب بود که به احتمال زیاد ذهن متناسب داشته که متناسب بود چرا میگم به احتمال زیاد چون ممکنه از اون دسته از افراد متناسب باشه که دائم مراقب خودشه و به قول استاد از دسته متناسب های فابریکی نیست ، پس به دلیل متناسب بودنش اصلا از دنیای چاق ها خبر نداره که با شنیدن عدد وزن من گفت که برات متاسفم یعنی اون منو در ذهن ش یه فرد پرخور که اصلا سلامتی و ظاهرش براش مهم نیست تصور کرد ومعلوم بود که اصلا از ذهن چاق خبر نداره. و من چرا باید از گفتن عدد وزنیم خجالت بکشم پس معلومه هنوز به طور کامل با  چاقیم کنار نیومدم ولی مطمئنم که از میزان نفرت من نسبت به چاقی خیلی کمتر شده اینو از رفتار ناخودآگاه اون روزم فهمیدم که حرف های اون روز دکتر که همش میتونسته باعث حال خرابی چند روز من بشه ولی من تونستم اینو حال خرابی رو به حداقل برسونم و مطمئم اگر در این مسیر استمرار داشته باشم و ادامه بدم این حال خرابی به حد صفر میرسه و اینو مدیون بودن در سایت تناسب فکریم .   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/09/15 15:16
      مدت عضویت: 336 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 669 کلمه

      به نام خداوند  بزرگم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      قسمت دهم 

      ما زمانی در مسیر ذهنی لاغری موفقیت صد در صدی پیدا میکنیم که بتوانیم آموزش‌ها را به عمل در خودمان تبدیل

       کنیم .

      زمانی که با عشق و انگیزه و درک بالا بیاموزیم و تلاش کنیم ذهنمان را پاکسازی کنیم و آموخته هایمان را جامه عمل بپوشانیم ما وارد سرزمین بی نظیر لاغر شدن خواهیم شد آن هم با راحتی و لذت فراوان فقط کافیست در مسیر بمانیم و ادامه دهیم .

      همت کنیم و نا امید نشویم ما در حال حرکت در مسیر بازگشت از چاقی هستیم و باید یقین داشته باشیم مسیر درست حتما مقصد درستی در پی خواهد داشت .

      در تمام سالهایی که از هر روشی تلاش میکردم تا لاغر شوم از بس از چاقی ام متنفر بودم همیشه حالم بد بود و اصلا آرامش نداشتم و از زندگی لذت نمیبردم .

      اکنون من جسمم را پذیرفته ام و خودم را مسئول چاقی ام می دانم و تلاش میکنم به جای نفرت از چاقی و نا امیدی از لاغر شدن و ترس از چاقتر شدن ،به خودم عشق بورزم و هر روز کاری در جهت متناسبتر شدنم انجام دهم و در مسیر درست در حرکت باشم.

      من  هرگز لاغری را چیزی دور از واقعیت زندگی ام نمی بینم .

      به تمام تغییرات ریز و درشت خودم توجه میکنم و خودم را تشویق میکنم و برای خودم هدیه میخرم .

      من مطمئن هستم، اگر درست بیندیشم و درست رفتار کنم جسم دوست داشتنی من به حالت طبیعت و سلامت غریزی اش برمیگردد .و من به راحتی لاغر میشوم .

      تمرین شماره ۱

      نفرت از چاقی در ذهن شما به چه شکل هایی وجود دارد؟

      نفرت از چاقی در گذشته همیشه در من وجود داشت .و در مکان‌ها و موقعیت‌های مختلفی رخ می‌داد. 

      و من اصلا اعتماد به نفس نداشتم .

      مثلا :موقع خرید لباس من پذیرفته بودم که چاقم و حق انتخاب ندارم و زمانی که برای خرید میرفتم سوال من این بود .

      سلام:سایز من چی دارید؟

      و زمانی که در اکثر موارد چیزی سایز من نداشتند من حالم بد میشد و حتی زمانی که از مدلی خیلی خوشم می آمد و فروشنده میگفت آخرین سایز را امتحان کنید شاید اندازه باشد من در اتاق پرو در تلاشی مثال نزدنی سعی می‌کردم خودم را در آن لباس جا بدهم .نفرت من از خودم و چاقی ام بیشتر می‌شد. 

      یا وقتی میخواستم با خانواده ام برای تفریح بیرون بروم و نمی‌توانستم پا به پای آنها راه بروم و هر چند قدم که میرفتم ضربان قلبم به شدت بالا می‌رفت و سرم گیج می‌رفت و می ایستادم و حتی گاهی می‌نشستم چقدر خجالت میکشیدم و از خودم و چاقی ام متنفرتر میشدم .

      • مزایای لاغر بودن را در رفتار اطرافیان خود که متناسب هستند پیدا کنید

      افرادی که در اطراف من هستند اکثرا همگی متناسب هستند .

      و من میبینم که آنها چقدر راحت فعالیت‌های روزمره خودشان را انجام می‌دهند. هر جور دلشان می‌خواهد بدون ترس از چاقی می‌خورند. اصلا نگران پیدا نکردن لباس دلخواهشان نیستند .همیشه خوش پوش و خوش تیپ و خوش استایل هستند .چهره آنها زیباتر و جوانتر از سن‌شان به نظر می‌رسد. و در تمام لحظات زندگی در حال لذت بردن از نعمات بی نهایت خداوند هستند و شاد و خوشحال هستند .کمتر بیمار می‌شوند و تر و فرز هستند . 

      • مزایای لاغر شدن را در زندگی خود بنویسید به این صورت که اگر لاغر شوم 

      من حتما لاغر میشوم چون وقتی لاغر شوم اعتماد به نفسم بالاتر می‌رود 

      من حتما لاغر میشوم چون وقتی لاغر میشوم صورتم زیباتر می‌شود

      من حتما لاغر میشوم چون وقتی لاغر میشوم چابکتر میشوم 

      من حتما لاغر تر میشوم چون وقتی لاغرتر میشوم خودم را بی اندازه دوست دارم و از انجام تمام کارهایم لذت میبرم از دیدن خودم از عکس گرفتن از ارتباط گرفتن با دیگران بسیار لذت بیشتری میبرم .

      من حتما لاغر میشوم چون وقتی لاغر هستم لباس‌های زیبایی می‌توانم بخرم و تیپهای مورد علاقه ام را به راحتی می‌توانم داشته باشم و خوش استایل و شیکتر باشم .

      خدای عزیزم از تو سپاسگزارم که مرا یاری میکنی تا درست عمل کنم و لاغری را در آغوش بگیرم .

      استاد ممنونم برای تلاش‌های شما ،پاینده باشید 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار امنه سالاری
      1402/09/11 18:41
      مدت عضویت: 189 روز
      امتیاز کاربر: 1680 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 313 کلمه

      سلام و تشکر از فایل بسیار زیبا و آموزنده و دلنشین شما استاد گرامی وامادر باره بیزاری از چاقی :آنقدر زیاد بود که احساس ناتوانی در برابر لاغر شدن داشتم وبخاطر همین ترس از غذاهایی که بیشترشان به غلط چاق کننده بودند منو چاقتر میکردومن هر روز متنفرتر میشدم ازش طوری که اگه کسی به علت بیماری لاغر شده بود آرزو میکردم بیماریش رو بگیرم تا لاغر بشم واین بیزاری از چاقی روی تمام مسائل زندگیم اثر گذاشته بود و به زور و مجبوری به جشن ودورهمی های دوستانه میرفتم در انتخاب لباس هم که نگو رنگ و مدل وبفیه…….به لطف خدا از وقتی که با سایت شما آشنا شدم و به این مرحله رسیدم مسئولیت چاقی خودم رو پذیرفتم وباجسم خودم کنار اومدم وخیلی راحت تو آینه با همدیگه صحبت ودرد دل میکنم و به اش قول دادم تا با کمک خودش به تناسب اندام برسیم وحس ذوق و شوق اون لحظه را با تمام وجودم حس میکنم واحساس آرامش بیشتری در من ایجاد میشه زیرا که چاقی ام رو پذیرفتم وباجسم تعهد کردم برای بهبودیش ومثل ابتدای خلقتش که متناسب بودیم به تناسب اندام میرسیم متناسب شدن لاغر شدن آسانترین کار دنیا است وبا جان ودل پذیرفتنش وبا لذت تمام برای  رسیدن به اش آنچه را که می‌آموزم عمل میکنم و به آنچه بدنم میگوید گوش میدم هر وقت سوخت خواست به اش سوخت میرسونم و به دنبال کارهای روزمره خودم میرم دیگه دغدغه برای اینکه چی بخورم رو ندارم وراحت شدم و اینارو مدیون زحمتهای شما استاد بزرگوار هستم چون ذهن منو افکار منو خیلی خیلی نسبت به دید غذا ها عوض کردید وامیدوارم بتونم این حس واشتیاق رو تا رسیدن به تناسب اندام حفظ کنم دیدگاه منو به غذاها کاملآ عوض کردید دیگه از خوردنشون نمی‌ترسم وولع هم ندارم موقع لازمه میخورم ممنونم وسپاس از سایت خوبتون ان شاالله که در پناه خدا همیشه سلامت و موفق باشید یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1402/02/27 17:43
      مدت عضویت: 562 روز
      امتیاز کاربر: 5255 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      سلام

      با دیدن این فایل گذشتم جلو چشمام مرور شد چن روز فیلمهای بررسی رژیمها رو میبینم و اینو قشنگ درک کردم ک چقدر افراد چاق از بدنشون متنفرند چقدر با خودشون بد حرف میزنند چقدر احمقانه است ک در گذشته فکر میکردم این جسم من هس ک بده این جسم من هس ک خودش چاق میشه واقع چرا فکر نمیکردم کمنن این چاقی در خودم ب وحود اوردم یک عمر یاد گرفتم ک ب همه عشق بدم اما خودم چی همیشه تو کتابها میخونم ک باید جلوی اینه با خودمون حرف بزنیم همیشه یجوری از زیرش در میرم 

      ب گذشتع ک نگا میکنم میبینم چقدر در گذشته با خودم بد بودم در هر لحظه از زندگیم چقدر خودم خودمو تحقیر کردم چقدر با خودم جسمم بد حرف زدم 

      هر موقعک میرفتم مهمونی عید خرید بارداری زایمان چقدر از خودم بدم میومد حالا میفهمم ک چرا این هنه سال فقط مریص ونریض میشدم 

      من عشق ب خودم ندادم

      من عتشق خودم نبودم 

      ی مادر هر جوری ک بچش باشه معتاد مریض وچاق ولاعر خلافکار بچشو دوس داره هرجوری ک باشه بهش عشق میده 

      من اون مادره برا خودم نبودم من خودمو از خودم گزفته بودم 

      من یاد نگرفتم ب خودم عشق بدم یاد نگرفتم حرفهامو بشنوم فقط بلد بودم بد حرف زدنمهام مال خودم باشه 

      هنیشه در برابر دیگران فک میکردم کمم

      الان میفهمم ک در بین همه اینها من خودمو نداشتم 

      نمیدونم این همه نفرت از کجا میاد 

      چرا 

      اما الان ورق تازه ای در زنگدیم باز شده من تصمیم گرفتم با عشق پرش کنم 

      عین دکترها هر ۶ ساعت یکبار برل خودم تجویزش میکنم چن اونقدر نفزت ب خودم دادم ک نگو

      تصمیم گرفتم هر روز برا خودم نامه بنویسم 

      نامه ب عشقم

      سلام عشق من 

      حالت چطوره ؟ 

      من حتی عشق ب خودم دادنو بلد نیستم 

      نمیدونم چجوری از کجا شروع کنم 

      ولی میگم دوستت دارم منو ببخش برا امو سالهایی کنبودم ندیدمت نشنیدمت من دوست دارم هر جوری ک باشی هر شکلی ک باشی تو زیبایی 

      استاد جالبه ک عشق دادن ب خود را بلد نیستم 

      ارزو میکنم ی فایل در مورد عشق ب خود از شما داشته باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 684 کلمه

      سلام به همه دوستان عزیز و استادجونم 

      ج سوال اول : من چون نمیتونستم لباس هایی ک میخوامو بپوشم از چاقی متنفر بودم از وقتایی ک میرفتم حموم و شکم خودمو ک جلو زده غمگین بودم اصلا دوست نداشتم نگاهش کنم قبولش نداشتم همیشه به افراد لاغری ک شکمی صاف داشتن ولی در عین حال تازه خیلی بیشتر از مام میخوردن ولی همچنان لاغر بودن حسرت میخوردم میگفتم خوش ب حالتون

      ج سوال دوم : خب بریم سراغ اینکه اگه من لاغر بشم چه مزایایی داره من میتونم هر لباسی بپوشم هم خودم و هم  همسرم از اندامم لذت ببره 

      واقعا هیچی اندام متناسب و سبک نمیشه من این راهو قبلا رفتم پاهام سبک شده بودن حال خیلی خوبی داشتم 

      از نگاه کردن به اندام خودم لذت زیادی میبردم 

      من عاشق لاغریم و به خودم و به همه ثابت میکنم ک چقدر راحت میشه عالی ترین و خوش فرم ترین اندام رو داشت 

      من عاشق این اندام لاغرم عاشق پاهای کشیده و دستای کشیده عاشق اینم ک استخونای گردنم کمی مشخص باشه 

      وقتی من لاغرشم دیگه چیزی از بازیگرای هالیوودی کم ندارم و اعتماد به نفسم ب اوج خودش میرسه از زندگیم بیشتر راضیم و لذت زیادی میبرم به آسمون ک نگاه میکنم انگار برا من آفریده شده 

      به زمین نگاه میکنم انگار برا من آفریده شده احساس سبک بالی بی نظیری دارم 

      انقدر سبک شدم ک مثل یه پروانه ام سبک و زیبا ک میتونه هر کجا ک دلش بخواد میتونه بره 

      وقتی لاغر شم وقتایی ک پله هارو بالا پایین میکنم سریع نفس نفس نمیزنم 

      احساس میکنم انرژی خیلی زیادی دارم 

      احساس میکنم از پس هر کاری برمیام 

      وقتی لاغر بشم همه ازم راز لاغریمو میپرسن و منم میگم لاغری با ذهن 

      یکی دیگه فواید لاغری اینه که چون من احساس خوبی دارم در نتیجه خدا و جهان هستی دست ب کار میشن و وسایل مربوط به خوشبختی من رو فراهم میکنن چون جهان جهان قانون هاست 

      هر عملی یه عکس‌العملی داره مثلا منو میوفتم تو جاده ثروتمند ها و زندگی بهتر و راحت تری رو تجربه میکنم 

      چون خدا و جهان هستی خیلی دوس دارن من ثروتمند بشم

      یکی دیگه از فواید لاغری اینکه به من سلامتی میبخشه و مهم ترین و بزرگترین نعمت خداونده 

      فواید سلامتی رو برا خودم و شما دوستای عزیز مینویسم اونم اینه که آرامش داری 

      بله چی بهتر از آرامش دیدی تو زندگی طاقت ی سردرد ساده رو نداریم 

      انقدر بزرررررگ و مهم این سلامتی که 

      هرچی بگم کم گفتم الهی شکر میکنم ک خدا منو هدایت کرد به این مسیر لاغری زیبا 

      الان خدای من مینویسه نه من چون همه از ذهن و قلبم میاد  

      خب عزیزان مطلب بعدی ک استاد بهش اشاره کردن گفتن ک بگردین و دوره اطرافتون ببینید چه کسانی ب راحتی لاغر شدن بدون هیچ رژیم و ورزش خاصی 

      من دو ماه اولی ک بدن سازی رفتم ی دختر خانمی اونجا بود ک من عاشق اندام ایم خانم شده بودم پاهای کشیده دستای کشیده شکم تخت و سفید 

      ی بار ک خیلی ذهنم درگیر ارتباط ورزش با لاغری بود پرسیدم چجوری انقدر لاغر و متناسب و اینکه ایا بدن سازی لاغرش کرده یا ن گف ک از اندامی ک قبلا داشته بیشتر راضی بوده چون پر بودن ن چ ا ق 

      گف هیچ ربطی به هیچ ورزشی نداره بدن خود ب خود لاغر میشه و گف بدون هیچ رژیمی به این اندام رسیده  

      و این الگو خیلی خوبیه ک ب راحتی لاغر شدن ، و دوباره ی خانمی بهم گف بدون رژیم ۱۵ کیلویی وزن کم کرده 

      پس برای چندمین بار میگم باور من اینکه لاغری فقط با رژیم امکان پذیره برای همیشههههههه رد میشهههههه 

      چون من خیلی افراد دیگه ام دیدم ک خیلی میخورن ولی لاغرن  

      من تصمیم قاطعی گرفتم ک به سرزمین رویایی  و اما واقعی لاغرها پا بزارم سرزمینی ک توش میشه از هر مواد غذایی خورد ولی ب شرط اینکه نترکید مهم اینه میتونم هر وقت میل داشتم 

      توجه کنید هر وقتی ک میل داشتم و به اندازه احساس سیری از هر مواد غذایی ک هست بخورم حالا هرچی بستنی باشه بیسکوییت خوراکی غذاهای سرخ شده خامه کره  و لذت خوردن رو در خودم افزایش بدم و احساس بهتری نسبت ب زندگی خودم داشته باشم در نتیجه !!!!

      احساس خوب مساوی اتفاقات خوب رو تجربه کنم 

      الهی شکر برای تمام این حس های خوب و عالی 😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 599 کلمه

      سلامی دوباره 

      من با گوش دادن چند باره این فایل دریافتم که تمام این مدت ، تمام کارهایی که میکردم و فکرهام و تلاش هام نه تنها برای لاغر شدن موثر نبوده بلکه همه اونها ناشی از نفرت درونی و عمیق من از چاقی بوده که به جای تاثیر گذاری برای حرکت من به سمت لاغری فقط و فقط توجه من به چاقی رو بیشتر میکرده و حرکت هر روز من به سمت چاقی بیشتر و سریعتر میشده و زمانی که من با گرفتن رژیم ها و سرزنش خودم و عقب کشیدن از فعالیت های اجتماعیم سعی در مبارزه باچاقی و ایجاد انگیزه در خودم داشتم ؛ نه تنها انگیزه ایجاد نمیشد بلکه نفرتِ عمیقی در من شکل میگرفت که باورهای غلطی رو با خودش داشت و باعث میشد ذهن من فرمول های غلط تری رو ایجاد کنه و فرمان چاقی من صادر بشه انگار که من میخوام به سمتی حرکت کنم که باد شدیدی از اون سمت می وزه من به خیال خودم دارم پیش میرم و قدم برمیدارم اما اون باد شدید من رو به سمت مخالف هل میده و من هرچه بیشتر تلاش میکنم کمتر نتیجه میگیرم و درنهایت یه ذهن و روح زخمی و درگیر میمونه و جسمی که به خاطر فشار زیاد خسته و بیمار شده و خدا میدونه تو این حالت چه بلایی بر سر روح و روان انسان میاد …

      من فهمیدم تا امروز درونم یه جدال نابرابر بوده یکی میخواسته که لاغر بشه اما هر کاری که میکرده دُرست تو جهت عکس بوده و اون یکی از رفتارها پیام چاق تر شدن رو دریافت میکرده و دستور چاقی بیشتر رو میداده و  چه کشمکش بیهوده ایی !

      من یاد گرفتم چاقی رو به عنوان یه مشکلِ قابل حل ببینم که خودم با نادانسته ها باعث به وجود اومدنش شدم و حالا از راه درستِ ذهنی باید حلش کنم ممکنه کمی طول بکشه اما حل میشه !

      تُرک ها در مورد بیماری یه مثلی دارن که ترجمه اش این میشه( درد خروار خروار وارد بدن میشه اما موقع خروج ذره ذره خارج میشه ) و حالا که من بدنم رو به  خروار خروار درد متحمل کردم باید با راه حل درست پیش بروم و منتظر خروج ذره ذره آن باشم ….

      چاقی یک مشکل قابل حله ولاغر شدن آسانترین کار دنیاست !

      روزی که من به تناسب اندام برسم اعتماد به نفس پایمال شده ام برمیگرده ، تو دنیای تناسب اندام خبری از تحقیر و سرزنش نیست و هرچه هست آرامشه ، من به تناسب که برسم دیگه خبری از گوشه گیری و خجالت نیست میتونم با اعتماد به نفس خرید برم با دیگران ارتباط بگیرم و توجمع ها با سرِ بالا شرکت کنم …

      میتونم با بچه هام تو فعالیت های دلخواهشون شرکت کنم و دیگه احساس شرمندگی ندارم …

      قطعا این درس بزرگی برای بچه هام خواهد بود که خواستن توانستن است و هر بار که من رو ببینن به مادرشون افتخار خواهند کرد …

      میتونم لباسهای دلخواهم رو تهیه کنم 

      میتونم حضوری خرید کنم نه مجازی !

      از شر نگاه های ترحم آمیز دیگران راحت میشم !

      مطمئنما باعث آرامش خاطر مادرم و عزیزانی که مدام غصه من رو میخوردن میشم !

      از تحقیر های همسرم خلاص میشم و میتونم بهش ثابت کنم منم توانمندم !

      میتونم شنا برم و دخترمو همراهی کنم بدون خجالت !

      میتونم دوچرخه سواری کنم که ورزش مورد علاقه بچگیم بود و هنوزم عاشقشم !

      میتونم دوباه کوه برم !

      میتونم بدون ترس و خجالت غذا بخورم !

      دیگه از چاقی نمیترسم ! و نگران آنچه میخورم یا نمیخورم نیستم ! 

      محدودیت و محرومیت نیست!

      میتونم زندگی رو دوباره زندگی کنم اما این بار با آرامش خاطر و احساس خوب و آرامش ! به امید رسیدنم به اون روز با تمام وجود تلاش میکنم 

      یاعلی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/04 20:29
      مدت عضویت: 1445 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 273 کلمه

      سلام

      همانطور که استاد فرمودن ما با اضافه وزنمون مشکل آنچنانی نداشتیم وهرچی بود مسایل روحی ما بود که اذیتمون میکرد اینکه وقتی یه فروشگاهی برای خرید میرفتم وبرای گرفتن مانتو فروشنده میگفت بارداری🥺

      یا مورد سرزنش دوستام قرار میگرفتم که خیلی بد چاق میشی🥺🥺

      یا مجبور میشدم لباسهای بلندتر و آزادتر بپوشم که کمتر چاقیم نشون بده .

      یا مرتب لباسهام تنگ میشد وبا اینکه لباسهام نو بودن مجبور بودم بندازمشون دور.

      اینکه اعتمادبه نفسم رو تخریب میکرد و اینومیدونستم که راه حل دایمی نداره وباید بپذیرمش وافزایش سن و رشدعرضی بدن رو درچاقیم طبیعی میدونستم .

      وازعکس العمل اطرافیان خیلی ناراحت میشدم چون آدم زودرنجی هم هستم .

      تا اینکه با آموزشهای این دوره تونستم خیلی وزنم رو بیارم پایین والان با رویای متناسب شدن خودم زتدگی میکنم .

      متناسب شدنی که بهم آزادی میده آزادی درخوردن غذا . آزادی درانتخاب لباس . آزادی در مجالس های مختلف.  احساس نشاط . احساس آرامش بیشتر . احساس توانمندی . احساس نزدیکی با خدای خودم . آشتی با خودم . آشتی با اطرافیانم . باارزش دانستن خودم واهمیت دادن به جسمم.  کنترل بر هوای نفسم که برده غذاهام نباشم . مهارکردن هیجانات بی اساس که میخاستم باغذاها لذتشو بیشتر کنم .

      تجربه متناسب شدن بهم آموخت که هرچیزی رو چشم بسته قبول نکنم خصوصا مواردی که یک پزشک میگه .

      تحربه متناسب شدن بهم آموخت قدر داشته هام خصوصا سلامتی رو بدونم وشکرگذارباشم .

      تجربه متناسب شدن به من آموخت میتونم زندگی دلخواهمو با قدرت ذهنم خلق کنم .

      میتونم هرجا دلم خاست پیاده روی کنم و بدون درد پا وخستگی .  جوان ترباشم و شادتر و سبک تر مسیر زندگیمو ادامه بدم .

      تشکر از استاد بزرگوار و آرزوی متناسب شدن برای فرزندان سرزمین لاغرها.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/11/12 17:12
      مدت عضویت: 1044 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 611 کلمه

      سلام نفرت از چاقی باعث لاغری نمیشود بلکه باعث احساس ناتوانی ما در لاغری میشود ک این احساس درنهایت سبب چاقتر شدن ما میشود

      من تلاشهای زیادی کردم برای لاغر شدن رژیمهای متنوع وورزشهای سخت
      همه وهمه من ب لاغری نرسوند بیشتر باعث شد از خودم وزندگی و جهان بدم بیاد باعث احساس بد در من شد
      باعث شد معدم سلامت نباشه پاهام درد بکنه دوران بارداری سختی داشتم باعث شد من با اینک شیر میدادم رژیم بگیرم
      تو اون دوران سخت با اذیتهای دخترم من میرفتم باشگاه
      باعث شد هر کسی اجازه توهین و تحقیر توصیه ب من بده
      باعث شد خودم از چشم خودم بیافتم
      لباسهایی ک دوس داشتم نخریدم باعث میشد همسرم ی حرفهایی بزنه ک دلم بشکنه
      اما من بخشیدم همه اونهایی ک منو ب خاطر چاقی اذیت کردن باعث حالت بد شدم اره میبخشم و من خودمو از این حس بد رها میکنم خودمو میبخشم چقدر نظر دیگران برام مهمه میبخش
      و میپذیرم ک من چاقم شکم دارم پاهام اما در مسیر درستم دارم یاد میگم لاغری رو
      و خواهم رسید ب لاغری ن برای بقیه بلکه بخاطر خودم
      چاقی یک مهمان ناخوندس ب زودی میره هرچقدر ک من بیشتر گردگیری کنم اونم میره چن صباحی مهمونه خواهد رف

      نفرت از هر موضوعی تاکید ب بودن وجود داشتن ان است
      من در هر لحظه و ثانیه چاقی حس میکردم تنفر از چاقی حرفهای بقیه
      اما الان دادم ب لاغری توجه میکنم چن دوستش دارم و می دونم توجه ب هر چیزی در ذهن من گسترش داده میشه .
      عجله ندارم چن میدونم من خیلی خیلی بیشتر توجه داشتم ب چاقی غول چاقی هنوز بزرگه
      پس باید با بزرگ کردن لاغری اونو کوچک کنم تا اینو بره
      لاغری باذهن عالی ترین مسیری بود ک توش قرار گرفتم فهمیدم برای لاغر شدم نباید با خودم بقیه جنگ ونم بلکه بید یاد بگیرم اموزش ببینم همین
      لاغری با ذهنم خیلی مزایا داره اولینش احساس خوبی دارم شادی دوست داشتن خودم سبک بالی انگار حس میکنم کوله بری از فکر وخیال وغم وغصه رو رها کردم
      ومن در حالت چاقم سبک بالترم جونترم وزیباترم شادترم خوشحالتر م شیک پوشترم سلامتترم میتونم هرچه دوس دارم بخرم وبپوشم با هر رنگی وتیپی
      لاغری زیباترین حس دنیاست ب یکی از خواسته های دیرینه خودم میرسم
      میتونن شلوارهای زیبا بپوشم شلوار لی
      میتوتم پیراهن های خوشگل بپوشم میتوم لباسهای خونگی زیبا بپوشم
      تنوم لباسهای خوشگلم ک اندازم نیستن بپوشم
      میتونم کاپشن های خوشگلی دوس داشتم بپوشم
      ب طبیعت خودم برمیگردم
      ی کسی مریضه وقتی سلامت میشه شادابتره زیباتره بیشتر کیف میکنه میشار حال میکنه بیشتر ازاده رها هستش بیشتر دنبال تفریح وگردشه
      طبیعتا هم لاغریه
      لاغری من روست دارم و میگم دارم میام بسمتت و با تموم وجودم پذیرای تو هستم
      اونقدر بهت میرسم ک خودتو نشون بدی
      من بی وفایی کرد م و ب تو بی توجهی کردم و چاقی توجه کردم ولی الان یاد گرفتم ک ب توتوجه کنم ن ب مهمان ناخوانده
      اونی ک برام میمونه تو هستی ن چاقی
      لاغری جانم میدونم ک چقدر دنبالت گشتم ب هر کوچه ای سرزدم سراغتو گرفتم چ زجرها کشیدم اما فهمیدم از این مسیر ب تو میرسم
      من توانمندم همونطور ک از پس خیلی کارها اومدم در این مسیرم موفق میشم چن من مخلوق خدام چن من قدرتمندم
      جسم عزیزم تو در حالت لاغری چقد زیبا میشی چقدر نحیف و باریک میشی چقدر چربی های اضافه از تو خالی شن راحتتر مبشی سبکتر میشی چقدر دوست داشتنی میشی چقدر لباس بهت میاد چقدر خوشگل میی چقدر راحتتر میتونی بشینی پاشی چقدر جونتر دیده میشه چقدر راحت میشی . سلامت میشی
      به به عالی عالی میشی پس بیا کمکم کنیم تا برسیم ب ایستگاه مورد نظر
      ایستگاهی ک با دوری ازش بهاهای گرانبهایی دادم
      جونیم زیبایم وسلامتیم اعصابم روانم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1400/07/03 04:04
      مدت عضویت: 1715 روز
      امتیاز کاربر: 15295 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 531 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      من چند وقتیه که نتونستم ادامه بدم حالا یا عقب افتادم یا بهانه اوردم نمی دونم ولی از امروز دوباره شروع کردم این چند وقته مسافرت رفته بودم و دیشب اومدم این مسافرت آخر با ماشین رفته بودیم و دو روز تو راه بودیم موقع رفتن و برگشتن دیشب دیگه پاهام خیلی خشک شده بودم صبح بلند شدم رفتم یه خورده پیاده روی کردم که پاهام یه خورده نرم بشه .

      قبل از این مسافرتها که مامانم و دیدم بهم می گفتن پونه چقدر صورتت ظریف شده برانداز می گردن منو از دور البته جایی رفته بودیم همگی مهمونی اون دوستانی که منو خیلی وقت بود ندیده بودن یه خانمی که به من گفت بلند شو و بچرخ که ما ببینیمت که البته من اونروز هم لباسم تونیک و شلوار بود ولی مدلش گشاد با اینکه انقدر گشاد بود متوجه لاغری من شدن  و من هم سایت و معرفی کردم باز هم اون شب ا نگاه کردن ببینن من چی می خورم شام من اون شب دلم نمی خواست برنج بخورم از غذاهای دیگه خوردم ولی می گفتن ببین برنج نمی خوره گفتم اتفاقا من هر روز برنج می خوریم الان نمی خواستم و خلاصه ببین نوشابه می خوری اتفاقا نوشابه هم خوردم من راستش تا قبل از دوره نوشابه خور نبودم مثلا هر وقت بیرون می رفتیم من از نوشابه همسرم یه کم می خوردم اونم با ترس و لرز ولی این مسافرتی که رفته بودیم من خیلی تشنه می شدم و نوشابه هم خیلی خوردم ولی نه با ترس بلکه با لذت .

      این خیلی نکته جالبی هستش که واقعا آدم از هر چیزی بدش بیاد سرش میاد من هم همش این ترس و داشتم و بدم میامد از خودم مخصوصا این آخری که از پشت کامپیوتر هم یکی از فامیلها به من گفت چه چاق شدی فکر کنم ۸۰کیلو باشی .

      من هم خیلی بدم میامد از چاقی خودم هر وقت می رفتم یوگا یا زومبا بیشتر همه لاغر بودن لباسهای ورزشی قشنگ می پوشیدن من باید همش یه جوری می پوشیدم که چاقیم تو چشم نزنه.

      حالا کم کم اون تمرینات دوره و انجام دادیم و با چاقی دوست شدیم حالا داره دیگه از پهلومون می ره خدا رو شکر ًو من اصلا دیگه فکر نمی کنم چی بخورم کی بخورم درست مثل یه فرد متناسب عمل می‌کنم .

      من هم زمان تعیین نکردم برای لاغر شدنم و همینطور دارم ادامه می دم اتفاقا با دوستم صحبت می کردم اون کی گفت خیلی رژیم کالری همه می گیرن تو ایران من هم قبل از دوره از اینکارا زیاد کردم هی بشمرم کالری ها رو ولی الان خدا روشکر دیگه این مسایل و نداریم .

      و من واقعا لذت می برم که چند تا کار و که تو لیست تمرینات نوشته بودم که به خاطر چاقی نمی تونستم انجام بدم ولی الان دیگه می‌توانم همینطور تو مسافرت که تونستم انجام بدم ، همسرم هی می گفت چاق شدم اومدم مسافرت هیچ کار نکردم خودشو می گفت می گفت برگردم باید پیاده روی کنم ولی متناسبه وهیچ وقت از این حرفا نمی زد .

      هر چیزی که باعشق باشه سریع به نتیجه می رسه .بایدخودمون و بپزیریم همونطور که هستیم دوست داشته باشیم تا بتونیم بهتر بشیم و متناسب تر هر روز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/06/30 19:03
      مدت عضویت: 1606 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 732 کلمه

      سلام🙂

      همه ما از چاقی متنفریم

      به خاطر فشار جسمی که به خاطر چاقی تحمل میکنیم زانو درد ،کمردرد ،یا دیابت و فشار خون

      به خاطر اینکه نافرمیهای بدنمون ما رو از زیبایی انداخته

      به خاطر اینکه لباس مورد علاقمه مون رو نمیتونیم بپوشیم چون نافرمیها خیلی مشخص میشن

      چون توی رنگهای روشن یا طرحهای چهارخونه و راه راه افقی چاقتر به نظر میایم

      چون کمد لباسهامون پرشده از لباسهای مشکی و سورمه ای و رنگهای تیره که کمی ما رو جمع تر نشون بدن

      چون هر لباسی رو پسندمون بوده رو سایزمون نداشتن

      چون توی اتاق پرو این چاقیها واضحتر و عذاب آورتر و زشت تر بودن و همه مون خاطرات بدی از اتاقهای پرو داریم خاطراتی که پر از خجالت و شرمندگی و نا زیبایی و نافرمی بوده

      چون از دیدن خودمون در آینه حالمون بد میشده

      چون زیباییها و استعدادها و تواناییهامون زیر سلطه این چاقی قرار گرفته و هرگز اونطور که لایقش بودیم نتونستیم خودمون رو ابراز کنیم

      چون بارها به خاطر خریدن لباس سایزمون همه مغازه های شهر رو گشتیم

      چون رنج خیاطی رفتن و دردسرهای پارچه خریدن و دکمه خریدن و مدل پیدا کردن و….رو بارها تحمل کردیم فقط برای اینکه اون مدلهای بدردنخور بازار رو دوس نداشتیم

      چون از نزدیکان و عزیزانمون بارها تذکر شنیدیم

      اعتماد به نفسهامون له شده 

      توی خوردن زیر نظر بقیه بودیم توی انتخاب لباسی که تنگ و کوتاه نباشه و نافرمیهات بیرون نزنه مورد انتقاد بقیه بودیم

      اصلا انگار برای خودمون زندگی نکردیم همش به خاطر بقیه و کم کردن حرف و حدیثهاشون یا از لذت مهمانی و عروسی و دورهمی گذشتیم یا اگه هم رفتیم همواره در عذاب بودیم از نگاهها از پچ پچها از تذکرها از گفتن این جمله لعنتی”چاقتر شدیا”….

      ما چاقها یه عالمه زندگی نکرده داریم

      یه عالمه لذت نبرده

      یه عالمه ابراز وجود نکرده

      یه عالمه مهماتی نرفته

      یه عالمه خرید با دل خوش نکرده

      یه عالمه حرف نزده

      یه عالمه لبخند نزده

      یه عالمه خندیدن از ته دل نکرده

      یه عالمه لذت از خرید نبرده

      ……

      برای همینه که اینقدر تنفر داریم از چاقی برای همینه اینقدر عجله داریم برای لاغری

      برای همینه که هزار راه رو امتحان کردیم برای خلاص شدن از شر چاقی

      برای همینه که ۱۰۰ گرم و ۲۰۰ گرم کاهش وزن در عدد ترازو خوشحالمون میکنه و ۱۰۰ گرم ۲۰۰ گرم افزایش وزن حسابی به هممون میریزه

      ما خییییلی به خودمون بدهکاریم بابت تمام حرص خوردنامون 

      تمام حسرت خوردنامون

      بابت تمام دلخوریهامون

      بابت تمام خودخوریهامون

      بابت تمام عذاب وجدانهامون

      بابت تمام سرزنشهایی که به  خودمون کردیم

      بابت تمام غصه هایی که تنهایی خوردیم

      بابت تمام اشکهایی که به خاطر چاقی ریختیم

      …..

      و ته همه اینها رسیدیم به اینجا که میگن جایی برای حسرت نیست چون تو هم میتونی لاغر بشی

      جایی برای غصه نیست چون تو هم میتونی لذت تناسب رو تجربه کنی

      جایی برای تنفر نیست چون اولین کار اینه که با خودت با جسمت با چاقیت دوست باشی و باهاش به صلح برسی

      جایی برای عمل جراحی و لیپوساکشن قرص و دمنوش و ورزش و رژیم نیست چون همه این چاقی در ذهنته و میتونی با تغییر ذهنت جسمت رو لاغر کنی

      اصلا وقتی شما میگید تمام روشهای قبلی که برای لاغری امتحان کردین اشتباه بوده وگرنه جسم شما که تقصیری نداره جسم شما که با بقیه فرقی نداره توانایی شما که کمتر از بقیه نیست و این جملات مثل آبی هست بر آتش حسرت ما….

      اصلا یه جوری ته دلمون قرص میشه که میخوایم یه شبه و یه هفته و یه ماهه همه فایلها رو گوش بدیم تا لاغر بشیم چون نمیدونیم که اصلا این فایلها نیستن که ما رو لاغر میکنن این خود ماییم که با گوش دادن فایلها و درک اونا و نوشتن تمرینات و عدم توجه به هرآنچه در بیرون حال ما رو بد میکنه(چه چاقیمون چه اوضاع اقتصادی چه جنگ چه بیماری چه ناراحتیها و درگیریهای اطرافیان)و نگه داشتن خودمون در حال خوب اونم با اولویت قرار دادن خودمون و ذهنمون و جسممون و زندگیمون در رتبه اول اهمیت لاغر نه تنها لاغر میشیم اعتماد به نفسمون هم ترمیم میشه حال و احوال روحیمون هم خوب میشه شاد و پر انرژی میشیم و زیبا و جوان …و چی بهتر از این…..

      لاغری که با سرعت خود جسم اتفاق بیوفته دیگه نه ریزش مو داره نه افتادگی پوست نه چین و چروک نه افسردگی بلکه چهره زیبا و شاداب و جوان میشه پوست زیبا و براق میشه چشمها یه برقی می افته که ناشی از شادی و ارامش درونیه اندام هم مثل یه پیکرتراشی عالی تراشیده میشه اونم آروم آروم اینقدر آروم که فقط خودت متوجهش میشی و لذتش رو میبری که ذهنت داره تغییر میکنه و جسمت برای لاغر شدن داره همراهی میکنه و این خیییییلی زیباست😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1400/05/04 05:58
      مدت عضویت: 1371 روز
      امتیاز کاربر: 18502 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 350 کلمه

      فایل “گام هشتادو هفتم : توقف نفرت از چاقی”:

      بگذارید این تمرین را اینطوری شروع کنم. من تا حالا معنای نفرت را دقيقا نمیدونستم.اینکه بیشتر به چیزی مثل چاقی فکر کنیم، به معنای نفرت از ان است چون ذهن ما کلمات را خوب میشناسدو میتواند تشخيص بدهد، ولی جملات ما را نمیفهمد.

      به دو مثال زیر توجه کنید:

      “من عاشق لاغری هستم” و کلمه لاغری را ذهن من از جمله من برداشت میکند.  “من لاغر هستم و از خودم راضی ام.” باز ذهن من کلمات لاغر و راضی را برداشت میکند.  

      پس نگفتن حتی جملاتی درباره چاقی ، یاافراد چاق ، یاتجربه واشتباه چاقی ؛خودش عاملی کمک کننده است به لاغری و متناسب شدن ما.

      من دیروز یک تک پوش سایز Small با  یکLegging سایز Small پوشیدم.  از دیدن خودم خیلی لذت بردم.  خیلی خوب و عالی شده بودم.

      مرتب از جلوی اینه رد میشدم و قربون صدقه خودم میرفتم. من ديوانه نشده بودم بلکه برای اولین بارعاشق تیپ خودم شده بودم.

      اتفاقا انروزهیچ کس هم بهم نگفت چه خوش تیپ شدی ، ولی خودم از دیدن خودم یک روز کامل لذت بردم.  این عالی است.

      منتظر ديگران نباشید که جمله ای به شما بگویند. این مهم بودن قضاوت ديگران درباره ما ،در همه جای فرهنگ ما به طریق مثبتی جا افتاده است. به نظرم کاملاً اشتباه است چون ما برای خودمون زندگی میکنیم نه برای ديگران.

      دوستان ، وقتش است جهان را ببینید ، برای خودتون زندگی کنید فقط گذر عمر را مشاهده نکنید.Living better OR living longer

      ما کدام از موارد فوق را دنبال میکنیم ؛زندگي با لذت بیشتر و مسافرت و شادی و هیجان و خنده و دعا و توکلLiving better را یا زندگی باعمر طولاني تر و در یک خانه ساکن بودن و یک شغل داشتن ویک روتین و زندگی تکراری را دنبال کردن Living longer.

      مزایای لاغری و تناسب اندام مورد دلخواهم چیست ؟

      1.من هر لباسی را دوست دارم میخرم و بدون پرو کردن میخرم. 2.من عکسهای قدی بیشتری از خودم میگیرم. 3.من اعتمادبه نفس بالاتر ی پیدا میکنم. 4.من در رفتن به مهمانی یا مجلس عروسی پیشقدم میشوم. 5.من احساس بهتری نسبت به خودم پیدا میکنم. 6.من بیشتر خودم را دوست میدارم. 7.من زیباتر به نظر میایم.

      شاد و متناسب باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار f1362badremonir@gmail.com
      1400/04/05 11:17
      مدت عضویت: 1169 روز
      امتیاز کاربر: 133 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 651 کلمه

      باسلام.

       خدمت شما استاد گرامی و دوستان عزیزخداوند منان راسپاسگزم که مرا در مسیر هدایت  قرارداد وازاستادعزیز به خاطر این آموزش های جامع و کاملشان تشکر و قدردانی می کنم و همیشه نصیحت این بزرگوار رااوازه گوش قرار می‌دهم که فرمودند به آنچه در پیرامون خود میبینید خوب فکر کنید و بنویسید دست به قلم بودن به قول استاد واقعاً معجزه می‌کند.وقتی فکر می کنی سپس شروع به نوشتن،گویی دریچه‌ای از الطاف الهی به رویت باز شده و هنگامی که افکار اشتباه به وسیله نوشتن از ذهنت خارج می‌شوند احساس درونی توأم با آرامش و معنویت رادرخودنظاره گر هستی.تنفرازچاقی زمانی درماشکل میگیرد که از رسیدن به لاغری کاملاً ناامید شده بودیم و آنرا مسأله ای بدیهی و دوراز ذهن تلقی می کردیم.وقتی افکار و رفتار مابه سمتی هدایت شدند که ماپذیرفتیم چاق هستیم با دلایل مختلف وسپس به چاق بودن خود توجه نمودیم و دراین مسیراستمرار داشتیم در واقع ذهن ناخودآگاه خودرا تشویق به برنامه ریزی برای چاق شدن بیشتر نمودیم و موقعیکه به چاقی رسیدیم این باور ذهنی درماشکل گرفت که لاغر شدن کاری سخت وبی فایده است چون نتیجه‌ای که از رژیمها،ورزشهابایدونبایدهای خوردن نگرفته بودیم ناخودآگاه رفتارمان تغییر کردو باعث شد درزمینه های مختلف احساس ترس از چاقی در مابیشتر شود و در واقع نوعی نفرت از چاقی برایمان پیش آید.خصوصازمانهایی که به واسطه چاقی مورد سرزنش دیگران قرار گرفتیم یادر جاهایی که در انتخاب خود برای خرید،دنبال کردن ورزش مورد علاقه،انتخاب دوست و…به مشکل برخوردیم که نتیجه‌ی همه‌ی این ها سرزنش کردن خودونخواستن چاقی ودرنهایت نفرت از چاقی شدوهرچه این نفرت بیشتر میشد بیشتر در معرض چاقی قرار گرفتیم.اماامروز به یاری خدا می‌خواهیم به گونه‌ای دیگر با این مهمان ناخوانده برخورد کرده و آنرا برای همیشه از خود دور کنیم.درابتداشایدکاری دشواربه نظر آید چون چاقی به عنوان عضوی ازوجودما پذیرفته شده و جایگزین کردن چیزی که وجود ندارد یعنی( لاغری)باچاقی که در ذهن ما رخنه کرده کمی دوراز ذهن است.اما باتزریق فرمول‌های صحیح وپذیرش آنها و استمرار درانجام دادن تمرینات مربوط به آن موضوع لاغری برای همیشه تحقق میابد فقط کافیست موانع ازسر راه آن برداشته شود که در جلسات قبل به یکی از آنها که توقف چاقی بود اشاره کردیم و راهکارانرادرتکراراینجمله شگفت انگیز قرار دادیم که (لاغری آسانترین کار دنیاست)وانرابا دلیل ثابت کردیم وقرارشددرباره ی چاقی صحبتی نکنیم خودرا سرزنش نکرده ودرعوض به خود احترام بگذاریم که نتیجه‌ی اینا میشه تغییرافکارذهنی و نهایتاً تغییررفتاروتغییرجسم وارامشی که برایمان به دنبال دارد. چاقی بعنوان یک مهمان ناخوانده است که برای همیشه با ما نخواهد بودولاغری تولد دوباره است به شرطی که برای رسیدن به آن زمان رادر نظر نگیریم همانطور که نمی‌دانیم درچه زمانی وبه  چه اندازه چاق شده ایم این اضافه وزن به صورت گام به گام در ما ایجاد شده وحتی تداخلی باکارهای روزمرگی ما نداشته مانیز همانند دیگران کارو فعالیت داشتیم نفس میکشیم هرچند ممکنه هراز گاهی مشکلاتی برایمان پیش آید اما روند زندگی ادامه داردوتنها چیزی که اعصابمان را خورد میکندتفکرات ذهنی مااز چاقی و فاصله ای است که در نوع روابطمان با دیگران ایجاد کرده یادم میاد خواهر کوچکم هیچ وقت به طور مستقیم بهم نمی‌گفت چاقی ولی اگه کسیو میدید که رژیم گرفته ولاغرشده به من گوشزد می‌کرد ببین چه خوب شده و همین سرزنش کردن منو اذیت میکردیا زمانی که برای خرید لباس به مغازه میرفتم وار نوع انتخابم راضی نبودم و انگیزه برای خرید را ازدست میدادم وازحضور در جمع فاصله می‌گرفتم فردی گوشه نشین شده بودم.اینهااسیبهایی بود که چاقی برایم بدنبال داشت.پس با تغییر تفکر، لاغری تا ابد درکنارمان خواهد ماند فقط کافیست

      نسبت به آن اشتیاق داشته وموانع را از سر راه آن برداریم و تصویری از لاغری خود رادر ذهن تجسم کرده وبنویسیم که لاغری چه مزایایی دارد که در اینجا به چند مورد آن اشاره میکنم.حس خوب نشاط و سرزندگی -حس آرامش درونی -حس انتخاب چیز دلخواه-بالارفتن اعتمادبه نفس-تقویت انرژی مثبت-بالارفتن سطح علم و آگاهی در برخورد با موضوعات مختلف -حس نزدیکی به خدا-حس خوب بخشش دیگران _احساس امنیت -شکرگزاری -خوشبختی وموارددیگری که وجودت راشگفت زده خواهد کرد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 87
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 2,049 کلمه

      سلام دوستان واستاد گرامی گام ۸۷ اگر به این نکته توجه کنید نتایج اموزشهای ذهنی برای لاغری از تغییر فرمولهای ذهنی شروع میشه از تغئر حالتهای درونی شروع میشه وقتی شما خیلی خوب روی اموزشها کار کنید برای لاعر شدن‌نتایج اول ایجاد احساس خوب ارامش شادی که قراررلاغر بشم امیدواری که منم میتونم لاعر بشم ترس از چاقیراز بین میره اشتیاق لاغری بیشتر میشه همه چیز درونی وقتی بیشتر تکرار بشهدتغییرات فکری به تغییرات رفتاری تبدیل میشه خیلی از دوستانی که پیام میدن ومیگن چند روز که ی جعبه شیرینی اومد تو خونه چند روز تو یخچال ومن میل ندارم به شیرینیداگر قبلا من بود که اصلا چیزی نمیموند که بره تو یخچال اما الان میل ندارم به خوردنش چرا میل نداره چون چند روزیه دارهدروی اموزشهاش کار میکنه افراد چاق نمیتونن به راحتی صرف نطر کنن شایدم اصلا نتونن صرف نطر کنن وقتی میل خوردن نداری هیچ فشاری ذهنی هم نداری والان ما داریم موانع ذهنی برمیداریموکه در جلسه قبل کار کردیم که لاعر شدن اسانترین کار دنیاست وباید بدنبال اثبات این باشید خود استاد نمونه اشکار که ما با چشمهامون میبینیم وهمین طور دوستانی که شگفتی ساز شدن عکسشونو فرستادن ومهمتر اینکه خیلیی ها هم بودن عکسشونو نفرستادن واینا همشون ثابت میکنن که لاعر شدن اسونترین کار دنیاست یکی دیگه از موانع ذهنی که نمیذاره ما لاعر بشیم وهمین طور باعثدچاق تر شدن ما هم مبشهووقتی یاد بگیریم چجوری این مانع برداریم دو تا اتفاق میافته یکی اینکه روند چاقتر سدن ما متوقف میشه دوم اینکهوبه مرور در مسیر متناسب شدن قرار میگیریم وقتی موانع برداشته میشه هودبه خود حرکت به سمت متناسب شدن شروع میشه اشتیاقت بیشتر میشه واگر تمرین جلسه قبل انجام داده باشی اشتیاقت بیشتر میشه من تمرینشو انجام دادم فقط یادم رفته بود که این عبارت ی جایی بذارم که همیشه ببینم ویا هر روز ی صفحه بنویسم که ذهنم این فرمول جایگزین فرمول قبلی کنه که اشتیاق من بیشتر بشه وامروز اینکارو حتما انجام میدم چون الان یاداشت کردم که یادم نره ویکی دیگر از موانع لاعری نفرت از چاقی که خکشو بصورت ترس از چاقیم نشون میدهوونتیجه این تغییر چیه چاقی لیشتر از هر سنی که چاق شدیربالاخره هر کس ی دلیلی برای چاق شدنش داره یکی وقتی ازدواج کرده چاق شده یکی وقتی باردار شده چاق شده مثل منکه بچه دوممو باردار شدم چاق شدم ویکی هم از بچگی چاق شده ی زمانی متوجه اصافه وزنت شدی در این مسیر هر چقدر شما بیشتر به محدودیتهای اضافه وزن مواجه بشی ی حس بدی در شما ایجاد میشه وچون تکرار وتکرار میشه تبدیل میشه به نفرت یا ترس از چاقی نفرت از چاقی چجوری بوجود میاد خیلی از کارهاییکه میخوای انجام بدی ونمیتونی بعلت چاقیت وخیلی حرفها که شنیدی بخاطر چاق بودنت خیلی از موقعیتها که میتونی انجام بدی از دست میدی همه اینا باعث نفرت از چاقی میشه وچون استمرار داره وتکرار میشه باعث نفرت بیشتر میشه حالا موقع لباس خریدن باشه مراسم رفتن باشه خواستگاری باشه وهر چیز دیگه اینا باعث نفرت بیشتر میشهدبعصی ها جسمشون با چاقی زیاد مشکل ندارن چون از بچگی چاق شدن به مرور عادت کردن ومیتونن کارهاشونو بکنن حالا یکم سختی داره ولی مال ما که بعد از ازدواج بعد از بارداری چاق شدیم خیلی بیشتر تاثیر داره رو جسممون چون یهو چاق شدیم برامون خیلی سخت میشه که کارهای روزمرمونو انجام بدیم برای منکه اینجوری بود طوری بود که من به کارهای خونه هم نمیرسیدم وزود خسته میشدم ونفس کم میاوردم واضافه وزن روی اعصاب ما خیلی بیشتر اثر میداره یا روی جسممون تصمیم گیری مختل میکنه اعتماد به نفس کلا از بین میبره شخصیت ما رو از بین میبره در واقع وجود ما رو تغییر میده و همین خرید کردن لباس چقدر اعصابمونو خورد کرده باشه خوبه هربوتیکی که میرفتی نه تیشرت اندازت داشت نه شلوار نه مانتو وبوتیک های دیگه هم همین طور حالا یکیشونم ی مانتو قدیمی گشاد یکه هیچ کس نمیخرید ومیفروخت به من واین خیلی خیلی رو اعصابم اثر میداشت منکه به راحتی میرفتم مانتو مورد علاقه مو با اولین بوتیک میخریدم حالا باید ساعتها بگردم اخرشم مجبوری یکی بردارم حق انتخابم که ندارم دیکهدوما خیلی از کارها که قبلا میکردیم دیگه میتونیم انجام بدیم مثل شنا کوه نوردی دویدن وخیلی کارهای دیگهدهمینها اعصابمون فشار میاورد واین فشارها باعث نفرت از چاقی بشه در ما ودر نهایت باعث پدیرفت چاقی واحساس ناتوانی در ما ایجاد میشد که من نمیتونم لاعر بشمکچرا مانع میشه چون هر چیزی رو که باور کنی در جسم وزندگیت تجربه میکنی اگر باور کردی که نمیتونی لاعر بشی  خوب هر کاریم کنی نمیتونی لاعربشی اگر باور کنی که میتونی لاعر بشی میتونی خیلی راحت لاعر بشیرونکته مهم اینکه از لحاط دهنی خودتو اماده لاعر شدن کنی بپدیری که میتونی لاعر بشی در مورد میزان نفرت از چاقیت فکر کن ببین چقدر ز چاقیت نفرت داریرچه جاهایی از چاقی سرزنش شدی چقدر بخاطر اصافه وزنت تحقیر شدی چقدر حرف شنیدی وقتی فکر کنی احساس نفرت در خود ایجاد میشه واز امروز باید از چاقیت نفرت نداشته باشی چاقی مثل ی میهمان نا خانده بپدیری وسعی کنیم چاقی از خودمون دور کنیم این شکل نامتناسب وعیر طبیعی رو از بین ببریم دیگه چاقی اسمشو نداریم درستکه باید بپدیریم که چاقی مال ماست خودمون بوجودش اوردیم اما با تکرار نکردن اسم چاقیرمیخوایم خودمواز سلطه چاقی خارج کنیم چاقی ی چیزیکه در ما اشتباهی ونا خواسته بوجود اومده وما میخوایمواز بین ببریمش وذهن ما نقدر قدرت داره که همون طور که مارو چاق کرده همون طورم لاعر کنه وما نباید برای لاعر شدن عجله کنیم چون ما گرم به گرم اصافه کردیم وباید هم گرم به گرم کم کنیم واین زمان میبره وتوجه کنیم که اصافه وزن در بعصی از افراد که از بچگی چاق شدن ارام ارام شکل گرفته اما در ما که با بادراری وازدواج چاق شدیم یهو شده در عرص نه ما نوزده کیلو اصافه کردموودر تبلیعاتم از این نطقه ظعف ما هم استفاده میکنن ما که چاقیم دوست داریم سریع لاعر بشیم واونو از نطقه ضعف ما استفاده میکنن ومیگن این دارو بخوری در عرص یکماه ده کیلو وزن کم میکنی واینکا امکان پدیر نیستدبرای لاعر شدن نمیشه زمان تایین کنیم وشنیدیم که بعصی ها میرن با عمل جراحی چربیهای بدنشونو برمیدارم وبا مشکلاتی مثل افتادگی پوست ریزش مو وخیلی مشکلات دیگه مواجه میشن چون اینا میخواستن با عوامل بیرونی لاعر بشن واین امکان نداره وقتی با دهن لاعر میشیم ذهن خودش میدونه وهمه چیز به نوبت انجام میده وما هیچ وقت دچار مشکل نمیشیم که هیچ وقتی لاعر بشیم زیباتر جوانتر شادابتر پر اندژیتر با نشاطتر وارامش بیشتر احساس خوب عالیتر وهزار تا چیز دیگه میشیم چون ما داریم اموزش میبینیم وذهن ما انفور قدرت داره وتوامنده که میدونه چه کاری رو باید چه وقت انجام بده ما هرگز دچار افتادگی پوست ریزش مو از این مشکلات نخواهیم شد پس مورد مهم امروز اینکه تنفر از چاقی بود که باعث میشه که احساس ناتوانی در برابر چاقیربهمون دست بدهدباعث میشه انگیزه نداشته باشیم باعث میشه که ما نتونیم باور کنیم که میتونیم لاغر بشیم واز امروز باید این تغییر به اشتیاق تبدیل کنیم نفرت در ما چجوری شکل گرفته با توجه کردن به حرفهایی که شنیدیموموقعیتهای که در اون بودیم وخیلی بهش فکر کردیم وناراحت شدیم خودمونو تحقیر کردیم این باعث شد که نفرت پیدا کنیم از امروز باید به نقطه مقابل اونو انجام بدیم مرحله اولش اینکه دیگه درباره چاقی صحبت نکنیمودنبال مسایل چاقی نباشیم وصحبتهای دیگران در ما تاثیر نذاره در گفتگوها شرکت نکنیم وبه هیچ وقت خودتونو سرزنش نکنیم ونکته مهم اینکه به لاغری ومزایای لاعری فکر کنیم بشین فکر کن وقتی که لاعر شدی چه شرایطی پیدا میکنی چه احساسی خواهی داشت چه تغییراتی در جسمت خواهی داشت چه سلامتی بدست میاری سلامتی چه تغییراتی در زندگی شما بوجود میاره وخداوند در قران میگه مومن کسی که به چیزی که نمیبینه ایمان بیارهداگر بتونی به لاعری ایمان لیاری اطمینان میدم که لاعر بشی تمرین امروز اینکه تا جاییکه میتونی درباره لاعری بنویس وتمرین اولش اینکه درباره چاقی فکر کن ببین چه مشکلاتی داشتی که باعث نفرتت شده وتمرین دوم به تناسب اندامت فکر کنوببین چه تغییزاتی بوجود اومده در روابطت در کسب کارت در سلامتی در احساست بنویسید وهر روز یکبار از اونیکه نوشتی بخون که نفرتت به عشق تبدیل بشه یاد بگیرید نطقه مقایل نفرت عشق فکر کنید از نفرت نگاهتو بردار به عشق بده که میتونی به سلامتی به احساس خوبربه تناسب اندام وهر انچه که میخوای برسی این روش شمارو وارد سرزمین لاعرها میکنن که مملو از ارامش سلامتی خودباوری شادی نشاط اعتماد به نفس موفقیت ثروت وهر چیزی که میخوای اگر شما از این روش استفاده کنی ومتناسب بشی به شما اطمینان میدم که در هر زمینه دیگه هم به موفقیت برسی تمرین اول درباره چاقی بنویسید مشکلات درباره چاقی که زیاد داشتم چون من وقتی بچه دومم بادار شدم چاق شدم یعنی در عرض ۹ ماه ۱۹ کیلو اضافه کردم اولش برام سخت نبود عادی بود چون فکر میکردم بعد از اینکهبچه بدنیا بیاد همه چیز برگرده سر جای اولش اما وقتی بچه بدنیا اومد دیدم اینجوریکه فکر میکردم نبود ۱۹ کیلو اضافه وزن برای کسی  که لاعر بود خیلی سخت بود نمیتونستم ی همچین چیزی رو هضم کنم بعد از اینکه چهام ۴ ماهش شد رژیم شروع کردم هر کسی هر چی گفت گوش دادم اما فایده نداشت لباسهام تنگ که چه عرص کنم کوچیک شده بودند وقتی میرفتم لباس بگیرم دیگه اون حق انتخاب ندآشتنم ی رنگ تیره ی مدل قدیمی مجبور بودم بخرم که باعث نفرت من از چاقی میشد دیگه سنگین شده بودم نمیتونستم خوب راه برم ازپ له برم بالا بچه رو زیاد نمیتونستم بعل کنم‌نفسم کم میاوردم دیگه نمیتونستم از پس کارهای روزانه ام بر نمیومدم واینا باعث نفرت من از چاقی میشد وهر بار که من سعی میکردم از ی روشی برای لاعر شدن استفاده کنم ونمیشد نفرتم بیشترمیشد وقتی دارو تیروئید مصرف کردم چاقیم بیشتر شدم باغث شد نفرتم خیلی بیشتر بشه وخلاصه تمام این کارها باعث شد ه من نفرتن ارز چاقی بیشتر بشه واما مزایای لاعریوقتی یکم تغییر روتو جسمم احساس کنم خوب طبعا شاد تر میشم امیدم بیشتر میشه با اشتیاق بیشتر جلو میرم وقتی یکم بیشتر تغییر تو جسمم ببینم اطمینانم خیلی بیشتر میشه وامیدوارتر میشم که منم دارم شگفتی ساز میشم با اینکه میدونم که خدا انتخابم کرده ولاعری در من یده میونم که خدا اشتباه نمیکنه واطمینان دارم که خداوند پای قراردادمن مهر وامصا کرده ولی اگر یکملاعری تو جسمم ببینم این اطمینانم صد در صد میشه یعنی فکر میکم الانم اطمینلنم صد در صد وقتی لاعر بشم ی دنیای دیگه رو تجربه میکنم ی دنیای جدید ی دنیای پور شور وهیجان ی دنیای متفاوت تجربه میکنم وکلا تغییر میکنم وی انسان جدید ی فرزانه جدیدمیشم که این فرزانه با فرزانه ده ماه قبلکاملا تفاوت داره ادمی شده که سلامتیشو بدست اورده دیگه از اون بیماریها خبری نیست دیگه نیازی نیست دارو مصرف کنه وکاملا شفا گرفته روابطتم عالی شده با کل خانواده وی کسب وکار عالی راه انداختم با اموزش دیدن خیاطی واموزش دیدن  لاعری با دهن که تونست زندگی منو متحول کنه دیگه ی ادمی شدم سرشار از اعتماد بهنفس واحساس خوب ارامش امید توکل به خدا ثروت شدم دیگه انقدر ثروتمندشدم که نیازنیست پول جمع کنم تا دکره تهیه کنم تصمیم میگیرم وسریع اقدام میکنم برای خرید وبا انرزی بیشتر شوق لیشتر انگیزه بیشتر اشتیاق بیشتر گام به گام طی میکم وقتی لاعر شدم  احساسم خوب شده ارامش دارم دیگه ترس از خوردن ندارم دیگه میتوم برم جلوی اینه اماهنوز از جسمم لدت نمیبرم دیگه سلامتیم بدست اوردم درستکه گاهی م بیمار میشم ولی از اول که اومده سلامتیم زمین ا اسمونتغییرکرده اعتماد به نفسم خیلی بالا رفته ترس از خوردن ندارم  ترس ز چاق شدن ندارم تیشرتی که بهم داده بودند توی تنم میره خیلی تنگ ولی تونستم بپوشم از وقتی لاغرشدم کلا همه چیزتغییر کردم واینو مدیون استاد عزیزم هستمکه به من اموزش داد یاد داده چکار کنم چکار نکنم تا تونستم لاعر بشم ومن سپاسگزارم از استاد وخدای مهربونم‌ومن نمیدونم چقدر نقشه زندگیم ترسیم شده ومن کجای کارم  وقتی لاعر شدم ی دنیایی که فکرشم نمیکردم تجربه میکنم‌از همه لحاط پیشرفت میکنم از لاغری با ذهن خیاطی کسب وکار روابط ثروت سلامتی وهمه چیز تغئر میکنه ببخشید اگر جمله بندیهام هم قافیه نیستن برای اینکه حالم خوب نبوده الان که بهتر شدم اوممدم تاتمرینمو بنویسم ومن بسیار بسیار از ستادم سپاسگزارم بابت تک تک انرزیهاییکه به من داده بابت گوش دادن به فابلها وفایلهای صبهگاهی بالاخره پیداشون کردم             

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/01/31 10:16
      مدت عضویت: 1606 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 797 کلمه

      سلام🙂

       نفرت از چاقی مانعی بر سر راه تناسب

       در این فایل باز  تکرار شد که لاغری از تغییر فرمولهای ذهنی شروع میشه و علامت این تغییر احساس خوب و آرامش درونی  

      هست  ،احساس اینکه منم میتونم متناسب بشم

      احساس زیبای آزادی و رهایی از بند چاقی

      همه ما  خاطراتی در ذهنمون داریم از چاقی که مثل باری بر روان ما است که خیلی سنگین تر و بدتر از بار اضافه وزن بر جسم هست 

      این بار عاطفی باعث ایجاد نفرت از چاقی 

      در ما شده که خیلی از اوقات به صورت ترس از چاقی 

      خودش رو درما نشون میوه 

      من برای تمرین به یاد آوردن ریشه این نفرت وقتی به خاطرات چاقیم مراجعه کردم کلی حرف و حدیث از دیگران و نزدیکان خودم رو به یاد اوردم که انگار هر کدوم یه زخم بر روح من زده بودن 

      کلا که بارها و بارها از مادرم درباره اینکه لباسی که خریدم یا دوختم برام تنگ و جلفه شنیدم و هنوز هم دارم میشنوم😶 

      یا یه بار پارسال از خاله بزرگم شنیدم که گفتن قشنگتر شدیا ولی چاقتر شدی😑

      یا یه بار توی باشگاه  یه خانومی بهم گفت من تا حالا دکتر ندیدم به اندازه شما چاق باشه😑

      یا برادرم که یه بار به من گفت که تو و مامان وقتی لباس تنگ میپوشین براتون عین لباس غواصی میمونه همه چینهای بدنتون پیداست(تازه اون موقع من ۶۸ کیلو بودم😶)

      یا همسرم که یه بار گفتن خانم مواظب خودت باش خیلی شکم اوردیا😑

      و کلی حرف و حدیثهایی که الان یادم میاد حالم بد میشه😶😶😶

      در مورد اعتماد به نفس و حضور در جمعهای خانوادگی یا کاری بالاخره خود این اضافه وزن باعث میشد که خیلی خوب نتونم خودم رو پرزنت کنم و احساس میکردم همه توی ذهنشون دارن درباره چاقی من صحبت میکنن

      عاشق رنگهای روشن هستم و دوست دارم توی کمدم پر از مانتوها و لباسهای رنگی رنگی باشه و هر روز یکی رو انتخاب کنم و بپوشم ولی به مرور که چاقتر شدم رنگ لباسهای کمدم به سمت سورمه ای و مشکی رفت😑

      کلا از حضور در جمعهای جدید تا جایی که بشه امتناع میکنم چون باز هم در حمعهای آشنا راحت ترم 

      در دوران بارداری از اینکه اینهمه اضافه وزن پیدا کرده بودم ناراحت و خسته بودم و از دیدن اندام خودم که روز به روز داشت چاقتر میشد بدم می اومد در اون دوران مانتوی مشکی مدل پانچ خریدم با کفش اسپورت دوتا مدلی که هرگز تا قبل از بارداری نپوشیده بودم و دوسشون نداشتم ولی در اون دوران مجبور بودم به خاطر شرایط بارداری بپوشم

      یه بار یکی از همکاران مرد درمونگاهی که کار میکردم گفت که اینجا فقط یکی از خانمها متناسبه واندامش خوبه بقیه همه اضافه وزن دارن😑

      خلاصه اینکه برای من تنفر از چاقی بیشتر به خاطر حرفهای دیگران بوده وگرنه تا وزن ۸۷ که رسیدم که مشکلی جسمی نداشتم و به راحتی فعالیتهام رو انجام میدادم همون تنفر از دیدن جسمم در آینه هم باز به خاطر دیگران بود خودم اونقدر ها هم درگیر اضافه های بدنم نبودم

      بله این تنفر از چاقی هم از اونجاییکه در واقع توجه و تمرکز بر چاقی هست از نظر ذهن ناخودآگاه من معادل علاقه به چاقی هست و همین ناهماهنگی بین احساس و توجه باعث چاقی بیشتر در من شد 😑😑😑

      به لطف خدا از سال قبل در این مسیر قرار گرفتم و تمام این رنجها و ناراحتیها و نا امیدیها برام تبدیل به امید و آزادی و رهایی  شد

      فکر میکنم منم احتمالا یکی از اون حلبهای ۴ کیلویی روغن رو از جسمم جدا کردم 

      و هر روز با اشتیاق رسیدن به اون جسم ایده آلم یه قدم برمیدارم 🤩🤩

      شرایطی که در اون متناسب با شکم تخت بازوها و رانهای خوش فرم و کمر باریک  هستم و صورتم زیبا تر و جوانتر شده و هر بار که ارز جلوی آینه رد میشم از دیدن این اندام زیبا بی اختیار لبخند میزنم و به خودم افتخار میکنم که پای هدف تناسبم موندم  و بالاخره بهش رسیدم🤩🤩🤩

      اون موقع تمام لباسهایی که سایزشون برام زیاد شده رو بخشیدم و آماده هستم که برای جسم جدیدم لباسهای زیبا و رنگ شاد و سایز ۴۰ رو بخرم🤩🤩🤩

      با حال خوب در مهمانیها عروسیها و جلسات با همکاران شرکت میکنم ودر جسم جدید بسیار خوش تیپ تر و با اعتماد به نفس بالاتری هستم🤩🤩🤩

      زیبایی و جوانی در عین تناسب خیلی عالیه و برای ما خانمها بسیار مهمه🤩🤩🤩

      خودم رو عاشقانه دوس دارم و از  اینکه از این توانایی ذهنم   که خداوند در وجودم قرار داده  به بهترین شکل استفاده کردم بسیار خوشحالم و خدا رو شکر میکنم🤩🤩🤩

      موفقیتهای بعدی من بعد از متناسب شدن یکی یکی از راه میرسه چون چاقی که برای ذهنم اینقدر بزرگ بود رو راحت رفع کردم بقبه هدفها که در مقابل اون چیزی نیست🤩🤩🤩

      شادی، ارامش ،احساس خوشبختی  ،رضایت از زندگی، رابطه عاشقانه با خودم و نزدیکانم ، رابطه عاشقانه و دوستانه با خالقم ،زیبایی ،سلامتی و اعتماد به نفس  هدیه های پایان این مسیر زیبا و فوق العاده است که به تمام افرادی که ادامه میدن تعلق میگیره🎁🤗🤩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم