0

گام ۲۹: امنیت جسم نیاز به مراقبت دارد

امنیت جسمی اضافه وزن
اندازه متن

چاقی مهمترین موضوعی است که امنیت جسم افراد را تهدید می کند.

امنیت یکی از مهمترین موضوعاتی است که بشر به دنبال دستیابی به آن است و به همین دلیل بسیاری از پیشرفت های بشر در زمینه افزایش امنیت است.

اهمیت امنیت

این موضوع در جنبه های مختلف زندگی تعریف می شود:

امنیت ملی، اجتماعی، پرواز، اطلاعات، فردی،  سلامتی و بسیاری موارد دیگر

بالابردن امنیت به معنی مسدود کردن راه های نفوذ عوامل مخرب است، به همین دلیل طبیعی است که به اندازه ای که راه های دسترسی محدودتر می شود، عوامل مخرب هم به شیوه های جدیدتری مجهز می شوند.

عامل تهدید کننده امنیت اطلاعات، ویروس ها و هکرها هستند.

عامل تهدید کننده امنیت ملی، جاسوس ها هستند.

عامل تهدید کننده در هر موضوعی، جزئی از همان بخش است که به دلایل مختلف قصد تخریب کردن آن موضوع را دارد.

عامل تهدید کننده جسم ما، عوامل مختلفی است که در مورد چاقی این عوامل، رفتارها و افکار ما هستند.

امنیت جسمی

چاقی عامل اختلال امنیت

فرد چاق به دلیل داشتن افکار و رفتارهای اشتباه در مورد جسم خود مبتلا به اضافه وزن شده است و چنانچه می خواهد در شرایط متناسب به زندگی خود ادامه دهد باید افکار و رفتارهای اشتباه خود را تغییر دهد.

چاقی یکی از مخرب ترین عوامل تهدید کننده زندگی انسان است چرا که علاوه بر آسیب های جسمی تاثیر بسیار زیادی بر اعصاب و روان فرد دارد.

چاقی باعث برهم خوردن تعادل بین ذهن و جسم فرد می شود و به همین دلیل بسیاری از افراد چاق نه تنها از نظر جسمی در شرایط مطلوبی نیستند بلکه در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی تحت تاثیر چاقی قرار گرفته اند.

چاقی در روابط اجتماعی آنها تاثیرگذار بوده است، در پیشرفت شغلی و تحصیلی، در اعتماد به نفس، در میزان شادی و بسیاری از جنبه های زندگی، عامل تهدید کننده چاقی تاثیرگذار بوده است.

بنابراین افرادی که اضافه وزن دارند و خیلی دوست دارند که شرایط خود را تغییر دهند باید آگاه باشند که باید امنیت خود را افزایش دهند.

با افزایش سطح امنیت افکار و رفتار می توان گام مهمی در جهت بهبود شرایط جسمی و تغییر وضعیت از حالت چاقی به تناسب اندام برداشت..

در این فایل آموزشی ارتباط بین چاقی و پایین بودن امنیت سطح افکار و رفتار را به شکل عالی توضیح داده شده و امیدوارم با استفاده از این فایل تصمیم جدی برای بالا بردن امنیت جسمی خود بگیرید.

ارتباط خوردن با چاقی

ارتباط رفتار با امنیت جسم

تا زمانیکه به آموزشها عمل نکنیم نتیجه خاصی نمیگیریم.  

ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده معمولا به خاطر ترس از چاقی، نفرت از چاقی، حسادت و حسرت به انسانهای متناسب ایجاد میشود. 

در حالیکه ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملا دلخواه باشد.

ما عمل متناسب کننده را نباید به خاطر ترسها، حسرتها یا نفرت از چاقی و … انتخاب کنیم  چون زمانیکه به حدی از تناسب برسیم و از ترس، حسرت و نفرت عبور کنیم اشتیاق و انگیزه برای ادامه دادن تا رسیدن به تجربه جسم ایده آل را از دست می دهیم.

انگیزه لاغر شدن نباید به خاطر ترس باشد. بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملا دلخواه باشد تا به صوت دائمی لاغر شویم.

امنیت جسم ما به واسطه متناسب شدن باید در سطحی بالاتر از حد رها شدن از ترس از چاقی یا نفرت از چاقی قرار بگیرد.

ما باید خودمان را تا آخر عمر بیمه لاغری کنیم. 

نقطه ی مقابل امنیت داشتن ترس و واهمه داشتن است.

امنیت داشتن یکی از ویژگی های ورود به سرزمین لاغرهاست

پس بیمه کردن تا آخر عمر برای لاغری لازم و ضروریست.

لاغر شدن را تا آخر عمر زندگی کنیم. 

آموزش لاغری با ذهن

لاغری با ذهن برای امنیت جسم

دیروز من  اصلا فرصت نکردم تمرین را بنویسم البته فایلها رو گوش کردم اما فرصت نوشتن نداشتم. سرم خیلی شلوغ بود. 

 با اینکه یکم از غلبه افکار منفی ترس داشتم اما گفتم من به مسیرم متعهدم و به رفتارهای انسانهای لاغر و چاق توجه میکردم تا به نوعی دیگه تمرینم رو انجام داده باشم.

وقتی به آنها نگاه میکردم موقع تعارف کردن شیرینی انسانهای چاق دو دسته میشدن.

یکی از آنها جلوی خودش را میگرفت که شیرینی نخورد و به خود زجر نخوردن میداد و دیگری دلش شیرینی میخواست و به شیرینی میخندید و همه ما میدانیم در ذهنش کلی فکر برای خوردن مرور میشد و میخورد.

شیرینی رو دوست داشت.

دو سه تا بر میداشت حتی یه نفر که از بقیه چاقتر بود وقتی به او شیرینی تعارف کردم یکی برداشت اما بعد که از او عبور کردم برگشت و یکی دیگه هم برداشت تا آخر جشن هم  ظرف شیرینی را جلوی خودش گذاشت و دیگر نفهمیدم چند شیرینی خورد. 

اما یک انسان لاغر واقعی وقتی به او شیرینی تعارف کردم او یکی برداشت و وقتی به او بازهم تعارف کردم و گفتم از این یکی مدل بردارید گفت: نه ممنون یکی کافیه. فرقی نداره. همشون یه مزه هستن. 

فهمیدم ذائقه آنها دچار تنوع نشده. و شیرینی های مختلف برای او یک مزه را میدهد فقط شیرین است و اینکه با تعارف من سست نشد، اما چاق ها با یکبار تعارف کردن سست می شدند.

شیرینی در ذهن چاق با مزه های مختلف تعریف شده است که در نتیجه شیرینی را در ذهن او خوشمزه تر و جذاب تر کرده و خودش نیز تنوع طلب تر شده و دوست دارد همه نوع شیرینی را امتحان کند. 

اما یک انسان لاغر دیگر هم دیدم. با اینکه لاغر بود ولی کبد چرب داشت این شخص ولع عجیبی برای برداشتن شیرینی داشت. او باور نداشت که شیرینی چاق می کند می گفت من به پدرم کشیدم اصلا چاق نمیشم ولی کبدم چرب میشه. او حدودا ۶۰ سال داشت و  اندامش دقیقا مطابق باورش بود. 

تاثیر افکار بر رفتار

زمانیکه بتوانید در همین وضعیتی که هستید لاغری خود را در فکر خود تصور کنید لاغر می شوید.

همه ی ما تا بحال با سعی فراوان غذای مصرفی خود را تغییر داده ایم و البته این کار موقت بوده است.

ما زمانیکه گرسنه هستیم میخوریم و زمانی که سیریم نمیخوریم این طبیعت همه ی ماست.

مابقی آن به فکر ما بستگی دارد که انسانها را دو دسته می کند. 

انسانهایی با فکر لاغر و انسانهایی با فکر چاق.

انسانهای با فکر لاغر، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود نمیدانند.

انسانهای با فکر چاق، غذا و خوردن غذا  را عامل چاقی خود می دانند.

ما به یک سری از غذاها علاقه داریم و آنها را بیشتر می خوریم ولی واقعا وقتی سیر میشویم همانها را هم نمیتوانیم بخوریم.

چون فرایند گوارش آغاز شده است و میل بدن صرف گوارش غذای مصرفی است. 

باید به قدرت هضم و جذب و دفع بدنمان برای تبدیل انرژی ایمان بیاوریم.

نوشته هنرجوی لاغری با ذهن

هر روز که می گذرد از این که توانستم یک گام دیگر را بر دارم خدا را شاکر هستم.

“امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد.”جمله ای زیبا و قابل تامل است.

همان طور که ما هر گاه احساس درد و ناخوشی در جسم خود داشته باشیم بلافاصله به فکر درمان آن می باشیم و به پزشک مراجعه می کنیم در واقع احساس ناامنی می کنیم در زمان بیماری و برای به دست آوردن امنیت و آرامش دوباره ی بدن و جسم خود تلاش می کنیم.

الان که دارم می نویسم این فکر به نظرم آمد که ما افراد چاق و دارای اضافه وزن در واقع همیشه بیماریم به دلیل چاق بودنمان و احساس نا امنی می کنیم و تقریبا همیشه در حال تلاش و کوشش برای به دست آوردن سلامتی و امنیت جسمی و روحی و روانی خود بوده ایم با گرفتن رژیم های گوناگون و انجام ورزش و فعالیت های سخت و زجر آور.

البته نتیجه ای جز شکست و ناامیدی و در پی آن احساس بد و نا امنی در خود، هیچ نتیجه ی دیگری برای ما نداشته است.

پس نتیجه می گیرم که هر چند ما با افکار و رفتار های اشتباه و تکرار شونده و باورهای غلط و نادرست باعث چاقی خود شده ایم اما دلیل بر آن نمی باشد که ما به فکر امنیت جسمی خود نبوده ایم اتفاقا ما افراد چاق و دارای اضافه وزن بیشتر از هر کسی به فکر سلامتی و امنیت جسمی خود بوده ایم اما راه و روش نادرست انتخاب کرد ه ایم و مسیر را اشتباه رفته ایم .

من کاملا مخالف این نظر هستم که افراد چاق، افرادی تنبل، بی اراده، ضعیف و ناتوان، بدون اعتماد به نفس، ساده لوح، سنگ دل و … هستند.

اتفاقا افراد چاق با گرفتن رژیم های مختلف و گوناگون و ورزش های سخت نشان داده اند که بسیار با اراده، قوی و محکم هستند چون بارها و بارها شکست خورده اند اما دوباره و چند باره از اول شروع می کنند و باز ادامه می دهند.

من افراد چاقی را دیده ام که بسیار باهوش و زیرک هستند و حتی با جثه ی بزرگ خود بسیار فعال و پر جنب و جوش بوده اند پس ما نباید تنها به صرف اینکه یک فرد یا شخصی چاق است و اضافه وزن دارد تمام شخصیت او را زیر سوال ببریم و همه ی جوانب شخصیتی او را مورد نقد مغرضانه قرار بدهیم من کاملا مخالف این دیدگاه هستم.

ما باید چاقی را مانند اعتیاد که  به آن به عنوان یک بیماری نگاه می کنیم، نگاه کنیم و سعی در درمان و برطرف کردن این بیماری از طریق یک روش و مسیر درست باشیم که این روش و مسیر، مسیر لاغری با ذهن می باشد.

نظر من در مورد عکس مورد نظر: به نظر من طراح این عکس خودش لاغر و متناسب است و در زندگی احتمالا با فرد یا افراد چاقی در ارتباط بوده است که حس خوب و خوشایندی نسبت به آنها نداشته است.

همچنین مانند خیلی از ما که قبل از ورود به این مسیر این باور را داشتیم که بی تحرکی و پشت میز نشینی باعث چاقی می شود را باور دارد و همچنین نشان از تنبلی فرد دارد که می خواهد بدون هیچ زحمتی از طریق کار نشستنی دست در جیب مردم و کسب و کار آنها داشته باشد و از این طریق امرار معاش کند و کسب درآمد کند.

درست است که چاقی زیبا نیست و زشت است، حالت طبیعی بدن ما نیست، موجب رنج و عذاب جسمی و روحی ما می باشد، مانند یک اعتیاد، خانمان سوز است و …

اما این تنها یک حالت و شرایط است که ما همان طور که چاق شده ایم خیلی راحت تر و آسان تر از آن، از طریق مسیر لاغری با ذهن دوباره می توانیم لاغر و متناسب شویم و به حالت طبیعی جسم و بدن خود دست پیدا کنیم و امنیت جسمی و روانی خود را تامین کنیم.

همچنین البته خود را از پیش داوری ها و زیر سوال بردن شخصیت واقعی و حقیقی مان توسط اطرافیان جلوگیری کنیم و ذهنیت و عینیت زیباتری برای خود خلق کنیم انشاالله.

✍️ تمرین آموزشی 📖

از طریق دیدن،‌ نوشتن و خواندن می توان هر مهارتی را یاد گرفت و لاغری هم از این قانون مستثنی نیست. بنابراین هر روز باید زمان مناسب صرف تماشای محتوای آموزشی، خواندن نوشته های آموزشی و انجام تمرینات آموزشی کنید تا به مرور افکار و نگرش ذهن شما درباره لاغر شدن تغییر کرده و لاغر شدن خودبخودی را تجربه کنید.

  • باتوجه به توضیحات ویدیوی آموزشی دیدگاه شما درباره استفاده از فرد چاق بعنوان هکر و فردی که مخلل امنیت است استفاده کرده است؟
  • نگرش شما درباره امنیت جسم چیست و آیا مراقب امنیت جسمی خود هستید؟
  • ارتباط چاقی با امنیت جسمی را شرح دهید.
  • علاوه بر امنیت جسمی نگرش شما درباره امنیت ذهنی چیست؟
  • چگونه باید امنیت ذهن و جسم خود را برقرار کنیم.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا امنیت ذهن و جسم خود را تامین کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.16 from 44 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14211
برچسب ها:
126 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار abirozeh
      1403/02/15 17:09
      مدت عضویت: 1506 روز
      امتیاز کاربر: 919 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 433 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیز وهمراهان‌گرامی 

      استاد این که شما به این تصاویر دقت میکنید خیلی جالبه ونشون میده شما دنبال تفاوت افراد چاق ولاغرید 

      به نظر منم مفنیش همینه که یه فردی که خودش امنیت رو رعایت نکرده وسلامتی به خطر افتاده ..همچین فردی مناسبه اینه که امنیت سایت وهم به خطر بندازه واین یه نماد هست وبرای باورپذیری ذهن خیلی بهتر عمل میکنه ..مثل نمادهایی که ما می‌شناسیم وازش مفهوم رو درک میکنیم..

      وامنیت ذهنی وجسمی بسیار مهم است ..حتی بغصی افراد چاق رو من میبینم که دیگه رد دادن واصلا امنیت وسلامتی ..دیگه براشون مهم نیست از اون ور ۱۲۰ کیلو هستن از این طرف هم ناراحت وضعیتشان نیستن ..

      نه تنها مواد غذایی زیاد استفاده می‌کن بلکه افتخارم میکنن. وحتی بعد از غذا گاهی مشروب هم میخورن 

      اینا دیگه واقعا نماد همین تصویر امنیت سایت هستن به نظرم 

      ولی من به نوبه ی خودم خیلی برام مهمه که جسمم وذهنم متناسب باشه چون این نشون دهنده ی اینه که من در درونم یه جایی مشکل هست که بیرونم اضافه وزن داره ..ومن از ریل سلامتی خارج شدم البته من هم ورزش میکنم حالا این ورزش شاید ۵۰ درصدش یا بیشتر به خاطر کاهش وزن بوده ولی به سلامتی هم کمک کرده وعصلات قویتری دارم ودرد زانو وکار ودست وپا وگردن خدا رو شکر ندارم …..

      ولی همیشه برام مهم بوده که امنیت جسمم به هم نخوره ..ودستگاه های داخل بدنم تا زنده هستم سالم باشن ومن در این دنیا لدت ببرم وشاد باشم 

      هر دفه که میام تو سایت انرژ ی خوبی میگیرم از حرفای استاد ..ولی بعدش دباره ذهن چاقم منو ناامید میکنه 

      وزمزمه های منفی میکنه ..میگه آخه کی دیگه تو تاثیر میگیری ..فلانی هم نتیجه گرفت تو چی..دیدی فلانی رژیم گرفته چقد متناسب حالا کمتر بخور حداقل تا زودتر ِاعر شی..حالا شام نخور تا لاغر شی..حالا نهار نخور تا لاغر بشی ..حالا فستینگ رو انجام بده هم برا سلامتیت خوبه هم برا کاهش وزنت …دیدی دیشب گفتی شام نمی‌خورم وخوردی پس تو هنوز کار داری..تو چقد میخا اینا رو بخونی …وکی میخا تغییر کنی ..

      که خدا رو شکر امروز استاد گفت همانطور که باور نکردی وچاق شدی همانطور هم باورنکردنی لاغر میشی ..من میمونم تو این سایت واز محصولی که خریدم دباره استفاده میکنم وبارها وبارها تکرار تکرار تکرار میکنم تا ناخودآگاهم رو تغییر بدم ومدام الاعمر خودم رو بینه میکنم …ونمیدونم میشه ..چرا ..چون چاق شدم 

      پس لاغرم میشم دو روی یه سکه است من به ذهن چاقم قدرت دادم حالا به ذهن لاغرم قدرت میدم 

      ذهن هم که من اربابش هستم ومن دستور میدم پس اونم اجرا میکنه ..نمیدونم چطوری ولی میشه 

      میشه 

      میشه 

      میشه 

      میشه 

      میشه 

      میشه 

      میشه 

      مطمئنم

      مطمئنم

      مطمئنم 

      ایمان دارم 

      ایمان دارم 

      ایمان دارم 

      باور دارم 

      باور دارم 

      خدا رو شکر به خاطر این آگاهی ناب 

      سپاس از استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/12/05 20:33
      مدت عضویت: 246 روز
      امتیاز کاربر: 6475 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 229 کلمه

       با سلام 

      استفاده از افراد چاق برای جلب نظر عموم معمولا استفاده میشه،مثلا افراد بانمک توی فیلم ها و کارتون ها معمولا چاقند.

      ممکنه طراح قبلا با یه هکر چاق مواجه شده باشه و همچین طرحی زده ،بنظر من دلیل خاصی نداشته .

      و اما در مورد امنیت جسم ؛

      من همیشه مراقب جسمم بودم و از موقع مریضیم بیشتر هم مراقبم.

      حتی همیشه مراقب وزنم و تناسب اندام بودم . و همین ترسی که ازش صحبت میکنم خب باعث مراقبت میشه و باعث میشه رفتارهایی داشته باشی که از چاقی پیشگیری کنی مخصوصا وقتی خودت رو از طریق ارث در معرض می بینی،و خب بلاخره این چاقی به ترس و مراقبت و همه چی در من غلبه کرد و من چاق شدم.

      امنیت ذهنی از امنیت جسمی خیلی مهمتره.

      وقتی مراقب جسمت باشی ولی از افکاری که وارد ذهنت میشن مراقبت نکنی ،لاغری و سلامتی جسم برات بی ارزش میشه.

      در امنیت برای هر چیزی ورودی خیلی مهمه.

      خیلی باید مراقب ورودی های ذهن و جسم باشیم.

      اینکه ورودی ها سالمن،مثبتن…کم نباشن زیاد نباشن .

      چطوری وارد بشن ،مثلاوقتی عصبانی هستیم صلاح نیست تصمیم بگیریم صلاح نیست چیزی بخوریم.

      لاغری با ذهن خیلی خوبه استاد،یه جور خود مراقبتی هست،یه جور خودشناسی، خب وقتی با خودشناسی بیشتر و خود مراقبتی خودت رو به سمت خوبی ها و به سمت مثبت ها هدایت می‌کنی ،جسم هم وادار میشه از ذهن تبعیت کنه و به سمت خوبی ها و دلخواه تو در بیاد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1402/10/25 17:04
      مدت عضویت: 141 روز
      امتیاز کاربر: 11948 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 379 کلمه

      به نام خداوند همیشه حاضر و خواهان پیشرفت ما،

      و درود خدا بر استاد ارجمند و گرامی و انشاالله همواره به زندگی شما نور خدا حال خوب برکت و سلامتی جاری باش،و 

      همچنین برای دوستان همراهم در این راه زیبا برای اینکه میفهمیم چقدر فوق‌العاده آفریده شده این و قدرتمند و رها و آزاد و شاد و توانا در همه زمینه ها ،

      همواره تا آخر عمرم ،از خداوند 

      خواهان:

      تغییرات مثبت و امنیت و سلامتی برای جسمم هستم،

      .هر روز که بیدار میشوم به خودم میگویم:

      تینا به !به!

      . تو تا آخر عمرت هر روز با یک نور زیبا امید و خوشحالی که به دل تو میتابد بیدار میشی و او همان مراقبت از ذهنت و جسمت و رسیدن به خود کمال یافته ات هست،

      . من خوشحالم که  این مراقبت را 

      همراه:

       با ازادی رهایی شادی حس خوب و تمرین تکرار و آموزشی هدفمند و یادگیری مداوم با تمرین و تکرار و تمرکز بر کارم و با توجه به زیباییهایی دلخواهم و انتخابات عالیم و ازادم و

       با کیفیتم و با شناخت قدرت و  تواناییهایم بیشتر از قبل انجام میدهم،

      . الهی شکر که هر لحظه را با :

      حس شاد و خوب 

      آرامش 

      با تفکر 

      وآگاهی 

      و خویشتنداری درست و لذت بخش 

      با آزادی تا محدود در انتخاباتم نه تنها در غذا در همه کارهایم بدون هیچ ولع و حرصی صبور شدم ،

      با رهایی 

       و لذت 

      و با انتخابهای نامحدود و آزادی 

      و بدون هیچ فکری به افکار اشتباه و ترسناک و یا موانع و ترمزها 

      و شجاعانه 

      و با تصویر عالی از خودم ازسلامتیم‌از اندامی زیبا از شادی و حال خوبم 

      و حتی :

      از پیشرفتم‌در تمام مراحل زندگیم که من قابل هستم و لایق هستم با استعداد و با اراده و قدرتمند و مسلط به ذهنم هستم 

      و من از روحیه عالیم و اعتماد به نفسم و تواناییهایم باخبر شدم 

      و 

      حالا با آگاهی و هماهنگی عالی بین ذهن و جسمم کاملا آزاد و درست  رفتار میکنم 

      با دانستن اینکه قدرت اصلی درون من هست و او با من همگام هست برای اینکه زودتر و بهتر و عالی‌تر قویتر سریعتر کافی تر لازمتر عالی‌تر تا بینهایت که میخواد من پیشرفت کنم و طبیعت عالی خودم برگردم،

      همان ذهن من که خداوند مهربانم به من عطا و هدیه کرده 

      خداوندا از تو ممنونم بابت این آگاهی ها آموزشها 

      و دستان یاری دهنده ای چون استاد ارجمند و دوستان همراهم در این راه که قوت قلب ما هستید خداوند سلامتی زیبایی همیشه برای شما نثار کند الهی آمین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/06/14 08:44
      مدت عضویت: 1033 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,772 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی سایت تناسب فکری

      گام ۲۹: امنیت جسم نیاز به مراقبت دارد،

      چاقی مهمترین موضوعیه که امنیت جسم رو تهدید میکنه،امنیت یکی از مهم‌ترین موضوعاتیه که بشر به دنبال دستیابی به اونه و به همین دلیل بسیاری از پیشرفت‌های بشر در زمینه افزایش امنیته،

      مثل امنیت ملی، اجتماعی، پرواز، اطلاعات فردی، سلامتی،بالا بردن امنیت به معنی مسدود کردن راه‌های نفوذ عوامل مخربه،پس این طبیعیه که به اندازه‌ای که راه‌های دسترسی محدودتر میشن عوامل مخرب هم به شیوه‌های جدیدتری مجهز میشن.

      عامل تهدید کننده در هر موضوعی جزئی از همون بخشه که به دلایل مختلف قصد تخریب کردن اون موضوع رو داره،

      عامل تهدید کننده جسم هم عوامل مختلفیه که در مورد چاقی این عوامل رفتارها و افکارم هستن،

      من به خاطر داشتن افکار و رفتارهای اشتباه در برابر جسمم مبتلا به اضافه وزن شدم،

      و اگه میخوام در شرایط متناسب به زندگیم ادامه بدم باید افکار و رفتارهای اشتباهم رو تغییر بدم،

      چاقی یکی از مخرب‌ترین عوامل تهدید کننده زندگیمه، که علاوه بر آسیب‌های جسمی، تاثیر زیادی هم بر اعصاب و روانم  میذاره،چاقی باعث برهم خوردن تعادل بین ذهن و جسمم میشه،چاقی در روابط اجتماعیم تاثیر میذاره،در پیشرفت شغلی و تحصیلی، در اعتماد به نفس، در میزان شادی و بسیاری از جنبه‌های زندگیم عامل تهدید کننده چاقی تاثیرگذار بوده،

      پس اگه می‌خوام شرایط خودم رو تغییر بدم باید امنیت خودم رو افزایش بدم،با افزایش سطح امنیت افکار و رفتارم میتونم گام مهمی در جهت بهبود شرایط جسمی و تغییر وضعیتم از حالت چاقی به تناسب اندام بردارم.

      ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده، معمولاً به خاطر ترس از چاقی، نفرت از چاقی، حسادت و حسرت به انسان‌های متناسب ایجاد میشه،در حالی که ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملاً دلخواه باشه،من عمل متناسب کننده رو نباید به خاطر ترس‌ها، حسرت‌ها، یا نفرت از چاقی انتخاب کنم،چون وقتی که به حدی از تناسب برسم و از ترس، حسرت و نفرت عبور کنم، اشتیاق و انگیزه برای ادامه دادن تا رسیدن به تجربه جسم ایده آلم رو از دست میدم.

      انگیزه لاغر شدنم نباید به خاطر ترس باشه،بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملاً دلخواه باشه تا به صورت دائمی لاغر بشم،امنیت جسم من به واسطه متناسب شدن باید در سطحی بالاتر از حد رها شدن از ترس از چاقی، یا نفرت از چاقی قرار بگیره،باید خودم رو تا آخر عمر بیمه لاغری کنم،نقطه مقابل امنیت داشتن ترس و واهمه داشتنه،امنیت داشتن یکی از ویژگی‌های ورود به سرزمین لاغرهاست،باید لاغر شدن رو تا آخر عمر زندگی کنم.

      زمانی که بتونم در همین وضعیتی که هستم لاغری خودم رو در فکرم تصور کنم لاغر میشم.

      در بعضی از سایت‌ها تصویری رو میذارن و در مورد امنیت سایت توضیح میدن که مراقب امنیت سایتتون باشید و از تصویر یک فردی که اضافه وزن زیادی داشت استفاده کرده بودن که این شخص نشسته بود پشت لپ تاپ و داشت با لپ تاپ کار می‌کرد،یعنی داره سعی میکنه که وارد سایت افراد دیگه بشه.

      اون شخصی که این رو طراحی کرده خودش اضافه وزن نداره وگرنه اصلاً امکان نداره کسی که خودش اضافه وزن داشته باشه یه همچین تصویری رو بخواد طراحی کنه.

      افرادی که کارشون طراحیه یا اونایی که سینما کار می‌کنن، اینا یه سری ارتباط بین شخصیت افراد و ظاهر افراد توی ذهنشون هست،توی فیلم‌های ایرانی خیلی دیده شده که هر وقت میخوان یه فرد ثروتمند رو نشون بدن همیشه از اسامی خاصی استفاده می‌کنن،مثل داریوش، کیارش،آرش،ولی وقتی میخوان از یه آدم فقیر و مذهبی، آدمی که میخوان نشون بدن ناتوانه، اسامی دینی استفاده می‌کنن،مثل محمد، علی.

      اشخاصی که میخوان نشون بدن خیلی مذهبی‌ان یا آدم‌های خوبی هستن رو با اسامی دینی نامگذاری می‌کنن،اونایی رو که میخوان نشون بدن مثلاً ثروتمندن، آدم بدی ان، ظالمن، با اسامی خاص دیگه اونها رو نامگذاری میکنن و همه این‌ها پشتش تفکر داره و همینجوری نیست،

      قبلاً تصویری که از هکرها میخواستن نشون بدن که این یک هکرِ که میخواد این کارو بکنه و داره سعی میکنه وارد سایتی بشه و امنیت سایت رو از بین ببره یا مخدوش کنه، میومدن اون اشخاص رو نشون می‌دادن که یک چشم بند روی صورتشون بود و مثلاً مثل رابین هود چشم بند داشت و نشون میداد که چاق هم نبود، آدم متناسبی بود و چابک و فرز بود.

      ولی در یکی از این سایت‌ها این تصویر این هکر رو به شکل یک آدم چاق نشون دادن،

      حالا این چه اهمیتی داره؟؟اولین اهمیتش اینه که آدم‌هایی که اضافه وزن دارن خودشون درباره خودشون یه سری افکار دارن، یه سری نظرها دارن،یه سری برداشت‌ها از شخصیت خودشون دارن به واسطه چاقیشون،حالا اینو به صورت فرکانس داریم در جهان متساعد می‌کنیم،یعنی اینو از خودمون خارج می‌کنیم این فرکانسی که درباره خودمون داریم،و این به راحتی توسط افراد دیگه هم دریافت میشه و اونا هم می‌بینی با اینکه خودشون چاق نیستن اما درباره چاق‌ها همچین نظری دارن.

      شاید اینو بارها تجربه کرده باشیم که مثلاً افرادی به ما حرف‌هایی زدن که اتفاقاً خیلی هم ما بدمون اومده،درباره چاقی ما یه چیزی گفتن که بهمون برخورده،

      چرا؟؟چون ما قبل از اینکه اون فرد اصلاً به ما این حرف رو بزنه، بارها و بارها به اون موضوع فکر کردیم،یعنی از موضوع چاقی خودمون بدمون اومده،به همین دلیله که وقتی یه فردی اشاره می‌کنه به موضوع چاقیمون، ما خیلی حالمون بد میشه،چون خودمون قبلاً بارها به این موضوع فکر کردیم و نگران این بودیم که نکنه بقیه هم بهمون بگن،خب اون‌ها هم میگن و ما خیلی بهمون برمی‌خوره،

      چرا میگن؟؟به خاطر اینکه اون‌ها فرکانس ما رو دریافت می‌کنن،وقتی نظری رو من در مورد خودم داشته باشم  دیگران  هم در مورد من میگن،

      پس این تصویر هم نشون میده که افراد چاق اینقدر دیدگاهشون درباره خودشون منفیه که این به راحتی داره در جهان گسترش پیدا می‌کنه و یک طراح به راحتی این به ذهنش میاد که مثلاً می‌خواد یک هکر رو نشون بده، میاد از تصویر یک فرد چاق استفاده می‌کنه که این تصویر هم چند تا از باور افراد چاق رو هم نشون میده،

      یکی از باورهای افرادی که اضافه وزن دارن اینه که چون کار من پشت میزیه، من اضافه وزن دارم، تحرکم کمه اضافه وزن دارم،و تصویر هم فردی رو داره نشون میده که پشت کامپیوتره.

      و این باور افراد چاق رو نشون میده که من چون کارم پشت میزیه یا خیلی پشت کامپیوتر می‌شینم و فعالیت ندارم، پس من چاقم،

      قبلاً افراد هکر رو میومدن با نقاب نشون میدادن، یه چشم بند روی چشمشون نشون میدادن، عکس رو اینجوری می‌کشیدن که این فردی که نقاب داره هکرِ،ولی الان یک فرد چاق رو اونا تصویر کردن و اونو ربط دادن به امنیت سایت و این کاملاً درسته،چون فردی که اضافه وزن پیدا کرده در درجه اول برای امنیت خودش ارزش قائل نبوده،یعنی کسی که نگران امنیت خودش نیست خب مطمئناً نگران امنیت افراد دیگه هم نیست،و یه جورایی میتونه فرد خطرناکی باشه، برای همین این طراح اومده از یک فرد چاق برای نماد خطر، برای نماد اینکه ناامنی به وجود میارن استفاده کرده،یعنی ناامنی سایت رو میخواسته با یک فرد چاق اونو نشون بده.

      و بازم این نشون میده که فردی که اضافه وزن داره برای بدن خودش ارزش قائل نیست، امنیت خودش براش مهم نیست، و این فرد اومده این ناامنی که در وجود یک فرد چاق هست رو به امنیت سایت ارتباط داده و نشون داده که اگه میخوای مراقب امنیت سایتت باشی، باید از این خدمات استفاده کنی و یک فرد چاق رو نشون داده برای اینکه بیشتر به فرد بیننده القا کنه که ببینید مثلاً اینجوری اینا ناامنی به وجود میارن،برای سایت شما هم میتونه ناامنی به وجود بیاره.

      افراد چاق در واقع یک نماد ناامنی هستن،چون آدم از خودش مهمتر که چیزی در دنیا نباید براش وجود داشته باشه،طبیعیش اینه که هر کسی مهم‌ترین موضوع زندگیش باید خودش باشه،پس فردی که اضافه وزن داره و در این شرایط جسمی داره زندگی میکنه و از لحاظ روحی به شدت تخریب شده و داغون شده، خب مشخصه که این فرد برای امنیت جسم  و روح خودش ارزش قائل نیست که به این شرایط رسیده.

      پس وقتی که به سایت لاغری با ذهن هدایت شدیم دیگه باید به فکر خودمون باشیم، باید امنیت خودمون برامون مهمترین موضوع زندگیمون باشه،و وقتی تصمیم گرفتیم دیگه باید ادامه بدیم تا به اون چیزی که می‌خواهیم برسیم،خیلی از افراد هستن که اینقدر اضافه وزن واسشون رنج‌آوره که اصلاً توان و امید حرکت کردن به سمت متناسب شدن رو ندارن،

      چرا؟؟چون چاقی رو خیلی بزرگ کردن توی ذهنشون،اینقدر این وزن چاقی در ذهنش سنگینه که اصلاً توان حرکت کردن رو از این فرد برای متناسب شدن گرفته،

      پس اصلاً مهم نیست که در چه شرایط وزنی هستم،اصلاً مهم نیست چند کیلو هستم یا استاندارد جهانی میگه من باید چند کیلو باشم،مهم اینه که دیگه از امروز تصمیم بگیرم و اقدام کنم برای لاغر شدن.

      و نباید دیگه همش به این فکر کنم که چرا چاقم، یا تقصیر پدر و مادرم بوده، ژن من اینه و باید تصمیم بگیرم و بگم که امروز اینی که من هستم درسته قبوله، من اینو می‌پذیرم،حالا هرچی شده، هرکی مقصره اشکال نداره،اصلاً این هست،حالا من میخوام اینو عوض کنم،بالاخره این جسمِ منه،من که نباید بگم خب چون در ذهنم اینه که تقصیر اطرافیانم  بوده، یا ژنتیک من چاقی بوده،یا تقصیر مواد غذایی،یا چون نمیتونم به روش قانون سلامتی عمل کنم پس بایدم چاق بشم، یا هر چیز دیگه‌ای، 

      نباید این‌ها دلیل بشه که من این جسم رو بپذیرم،هیچ چیزی به من تحمیل نمیشه،همه چیز در ذهنه،وقتی اینو تنظیم کنم نتیجه عوض میشه،پس اصلاً به گذشته خودم فکر نکنم که به خاطر این بود یا به خاطر اون بود.

      فقط باید به خودم بگم که من هم میتونم لاغر بشم.

      درسته شاید الان یکم باورش برام سخت باشه، ولی اگه یه زمانی  بهم میگفتن که یه روزی ۳۰ کیلو اضافه وزن پیدا می‌کنی و امکان نداشت باورش کنم،ولی یه سری افکار نگران کننده هم داشتم و ناخودآگاهم داشت برنامه‌ریزی میشد واسه چاقی و خیلی راحت چاق شدم،الان هم قراره ناخودآگاهم رو برنامه‌ریزی کنم برای لاغری،پس مطمئن باشم که حتماً لاغر میشم و اگر همش این سوال در ذهنم اومد که یعنی منم می‌تونم لاغر بشم،فقط به این فکر کنم که وقتی تونستم چاق بشم، خب می‌تونم لاغر هم بشم، 

      هیچ چیزی در جهان یک وجهی نیست.

      اگه الان روزِ مطمئناً شبی هم بوده که اون شب گذشته و الان روز شده و هیچ چیزی در جهان یک وجهی نیست، چپ هست راست هم هست،بالا پایین،شیرین تلخ،پس چاق داریم لاغر هم داریم،منی که تونستم چاق بشم، مطمئناً میتونم متناسب هم بشم.

      و اصلاً به این فکر نکنم که می‌تونم فقط در یک جنبه موفق بشم،مثلاً بگم دیگه چاق شدم همینه که هست،نه اون ورش هم هست،لاغری هم هست،فقط اطمینان میخواد،اشتیاق میخواد،استمرار میخواد،این سه پارامتر خیلی مهمه،اطمینان یعنی اینکه خودم باور کنم که میتونم لاغر بشم و این باور کردن یک گام بسیار مهمه،اشتیاق میخواد،یعنی اینقدر باید علاقه داشته باشم برای لاغر شدن که وقتی باور کردم دیگه زمین نشینم تا لاغر بشم و ادامه بدم،

       و استمرار هم میخواد تا یواش یواش فرمول‌های جدید جایگزین فرمول‌های قبلی بشه و من در شرایط جدیدی قرار بگیرم.

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز💖💖💖🌺🌺🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/17 13:12
      مدت عضویت: 466 روز
      امتیاز کاربر: 50795 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 289 کلمه

      سلام وظهز شما بخیرامروز گام ۲۹ 

      وموضوع امنیت هستش 

      خوب که فکر کردم دیدم اولین فکری که بادیدن این تصویر تو ذهنم امد این بود که فرد چاق امنت سایت میتونه بخوره جرا؟

      جونکه اگه به خودش ارزش قائل بود اولبه وجود خودش امنیت می داد وفتی طرف برای خودش تره خورد نمیکنه چطوربرای شما کاری بکنه 

      یی مثل ساده وفتی شماداخل اتاقی باشی ودر اتاق خودت بسته باشی ازنظر فکر وامنیت خیالت اسوده است ولی اگه همین در یی فرد ببنده وبفهمی دیگه نمتونی ا  ز در جارج بشی همین ادم شروع به تلاش برایرهایی ا این وضعیت میکنه تا مورد ناامنی قرارنگیره 

      فردچاق هنوزاز امنیت خوش خبرندار که تلاش کنه برای بهتر و

      بیشترامنیت .شاید وحتما امنیتش در خطر هست ولی خبر نداره از چه لحاظ بدنی ازلحاظ  حرکتی  مریضی نا امنی خودش .

      مابادر نظر گرفتن جسم خودمون وارزش قرا ر دادن به خودمان برای امنیت روح جسمان بایدتلاش کنیم برای کم کردن چاقی وبه نتیجه رسیدن مسیر لاغریی .

      فرد چاق موضوع زندگیش خودش بایدباشه برای امنیت جسم

      وروحش ازش قائل نمیشه مشکل در فرمولهای ذهنی فرد چاقه.

      فردچاق وفتی که میکه  میشه یا نمشه لاغر شد برای خوشون امنیت قائل نیست تصویر مسیرروبرو رو که چاق شدن بوده باعث دلسردی خودش میدونه واقدام نمی کنه برای لاغریی.

      این فرد امیدنداره  وزنشو زیاد میبینه  توان حرکت تویی این مسیر ازخودش گرفته

      اول باید تصمیم بگیره بعد اقدام کنه برای لاغریی بعد قبول کردن وضعیتش  خودش یاد گرفتن و عوض کردن فرمولهای چاقی وحالا میتونه لاغربشه چون در دنیا چیزی یک وجحی نداری هر چیزی مخالف داره مخالف چاقی= لاغریی

      تویی این مسر اول اطمینان + اشتیاق +استمرا = لاغریی

      فومولهایذهنیافراد چاق بایدشناسای بشه دوره این مسیربایدپربارباشه که باعث شوق وانگیزه بشه برای فردچاق برای ادامه دادنویی این مسیر کسی که اضافه وزن دارره امنیت بدنش برای خودش قائل بشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/08 20:52
      مدت عضویت: 1044 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 668 کلمه

      سلام
      دیروز ی فیلمی دیرم ی صحنه از فیلم ک دوبار برام تکرار شد من تو آشپزخونه داشتم کارمو میکردم ک همسرم فیلم میدیم اون صحنه رو دیدم و دیدم ک همسرم میخنده دوتا بچه ک یکی لاغر و باهوش بود و اون یکی چاق این بچه باهوشه از اون چلقه جدول ضرب میپرسیداون جوابهای غلط ومسخره ای میداد من واقعا ی ان ناراحت شدم ک منظور چیه اینجا
      یعنی چاق ها خنگن یا چون فقط ب خوردن فک میکنن دیگه ب چیز دیگه ای فک نمیکنن
      یا چاقها فقط خوردن براشون مهمه ن چیز دیگه
      چاقها فک نمیکنن اگه فک میکردن ب خودشون فک میکردن
      درحالی ک خواهر اون شخص گف اینک مدرسه نرفته ولی من از اون تصویر اینو گرفتم
      در بخشهای دیگه این فیلم این بچه کله پاچه دوست داره این تصویر ب ذهن مخاطب میرسونه ک کله پاچه چاق میکنه مدام خوردنش چاق میکنه
      یا بچه رفته بود بستنی بگیره ب جای ۳ تا ۳۰ تا گرفته بود خب یعنی چی
      یعنی چاقها سیر نمیشن از همه چی میگن زیاد باشه تصویری پرخوری رو دارن ب معرض دید میزارن اینک با یک صحنه ک پرخوری داره نشون میده خنده رو ب طرف مقابل بده
      ودر صحنه های دیگه این بچه هی از همسایشون شکلات میخواد
      خب یعنی چی یعنی چاقها خجالت احترام هیچی نمیفهمن
      همه اینها تحت تاثیر فرکانسهای منفی هس ک منو هزاران افراد چاق ب جامعه ب اطرافیانمون دادیم
      منی ک هربار درمهمونی ها فک میکنم همه دارن ب من نگا میکنن یا درمورد من حرف میزنن درمود چاق شدنم
      اینا
      اینک فرد چاق ب فکر خودش نیس همش ب فکر خوردنه در حالی ک ی فرد چلق همیشه ب فکر رفع این حالت چاقی از خودشه
      همیشه اطرافیانم بخصوص مادربزرگم ک خودشم چاقه نصحیت میکنه یعنی فک مبکنه داره ب طرف درس میده ولی میزنه اعصاب طرف داغون میکنه چاق نشو حیفه باز چاق شدی چ خبرته اونو نخور چاق میکنه داری چاق میشی وهزاران حرفهای دیگه فک میکنن من ب فکر خودم نیستم و اونها میان ب من میگن بفکر خودتت باش
      اینجا مهم بودن خوردن برای فرد چاق ب تصویر کشیده شده بود ک فرد در هر شرایطی فقط و فقط شکمش براش مهمه

      در حالی ک ما انسانهای چاق بیشتر ب فکر اینیم ک دیگران چی میگن فلانی میگه باز دوباره چاق شدی
      در کل جنبه ها چاقها مورد بررسی هستن ک یک فردی هس ک ب فکر خودش نیس
      یک فردی هس ک زشته
      فقط میخوره
      در حالی ک بچه من ک لاغره هم شکلات دوس داره
      در مهمونی ها خودمن بارها دیدم ک این رفتار رو بچه منم اثر کرده ک مادرها بین بچه ها مسابقه میز ارن هرکی زودتر بخوره اون برندس یک رفتار اشتباه
      هی من ب بچم میگم ن عزیزم غذا برنده شدنی نیس اروم بخور وقتی سیر شی نخور
      اما بارها دیدم ک مادرشوهرم گفته هرکی زودتر تموم کنه اون برندس
      و بارها بچم تو خونه یجوری گفته مامان بشقابم تموم شده و بقیه تشویقش کردن افرین خب اینها اموزشه
      یا بچه من بیشتر تنقلات میخواد تا غذا من بهش گفتم ک تو وقتی تنقلات میخوری دیگه میلی ب غذا نداری تنقلاتم هر از گاهی میخورن واینا میبینم بچم‌هی مبگه بببن مامان غذامو خوردم میتونم تنقلات بخورم از این مسائل ک ما چاقی از بچگی ب بچمون یاد میدیم ک پسر برادر شوهرم ی بچه ای بود ک میخورد همون لاغر بود اما یکم بزرگ شده و اطرافیان اون ب خاطر خوردنش تشویق کردن ک متفاوته با نون میخوره و این مسائل پدر شوهرم میگه مثل مرد غذا میخوره یعنی داره ب بچه آموزش میده این بچه وقتی غذا میبینه انگار از اسیری اومده اصلا نمیدونه چجوری حمله کنه از بس ک دیگران بهش توجه کردن ب خوردنش ب طرز خوردنش
      این بچه الان یکم چاق شده
      ما بچه اام۹ونو خودمون چاق میکنیم بعد ک بزرگ شد مورد حمله قرارش میدیم ک کم بخور چاق شدی فلانی

      چاقی چیز ی جز آموزش و یاد گرفتن نیس منم یاد گرفتم چاقی رو اما با باورهای غلط پس میتونم لاغری یاد بگیرم با باورهای درست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1400/08/13 00:36
      مدت عضویت: 1714 روز
      امتیاز کاربر: 15295 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 474 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      فردی که اضافه وزن پیدا کرده نگران امنیت خودش نیست خیلی یاداوری خوبی بود برای من که آدم وقتی مواظب خودش نیست چطور می تونه مواظب خانوادش باشه .

      همیشه اول باید خود آدم حال و احوالش خوب باشه تا بتونه به دیگران کمک کنه و به اونها برسه .آدم باید قبل از هر چیز روی خودش کار کنه که کار سختیه چون توی فرهنگ  ما خودخواهی محسوب می شه .

      حالا یه چیزی بگم که من اون موقع ها خیلی متناسب بودم خواهرم یه کم تپل بود و جالبه که همیشه خالم اینا که از خارج میامدن برامون خیلی خوراکی میاوردن شکلات های مختلف هم می فرستادن هم وقتی میامدن بعد تقسیم می کردن بین ما حالا موضوع امنیت اینجاست که خواهرم همه چیزهاش قایم می کرد مامانم اینا هم همینطور  ولی من تند تند مال خودم و می خوردم حالا اون موقع یادمه سال اول دانشگاه بودم ولی غذا یادمه زیاد نمی خوردم ولی هله هوله چرا این شکلاتهای اسنیکر تو برو تا من بیام که الان نمی تونم یه ذره می خورم دلم و می زنه خلاصه مال خودم که تموم می شد می رفتم می گشتم مال خواهرم و مامانم اینا رو همه رو به مرور خورده بودم بعدا اونها اومده بودن بخورن دیدن هیچی نیست اخه خواهرم همیشه عادت داشت مثلا ته دیگ اش هم می ذاشت آخر سر می خورد .بعد چند سال پیش یه بار مامانم گفت بهم این چاقی الان تو به خاطر همون شکلاتهاست حالا مال بیست سال پیش !یدیروز همونجوری که نشسته بودم به فکرم افتاد که بلند شم مربای هویج درست کنم خیلی دوست دارم همیشه می خریدم حالا گفتم درست کنم اولین بارم بود خیلی هم خوب دراومد مامانم صبح می پرسید چه جوری بعد هم تایید کرد از بس مامانم اینا نمی زاشتن من کاری بکنم همیشه ایراد می گرفتن من الان هم همچنان اعتماد به نفسم پایینه ولی خوب درست کردم و دیگه گفتم یه کارایی که نکردم تا حالا می خوام شروع کنم .

      مقصودم به اینایی که هنوز تصمیم نگرفتن شروع کنن و امروز و فردا می کنن هر چی به ذهنم میاد من دیگه شروع می کنم معطل نمی کنم . من دیروز باور کردم که کاری ندار ه مربا درست کردن من هم می تونم البته از توی یوتوپ نگاه کردم و شروع کردم باور کردم که می تونم چون همیشه مامانم اینا یادمه همه کار رو سخت می کنن مثلا می گیم فلان چی می گن مگه بی خودیه این خیلی کار می بره اینطور اونطور خیلی همه چی رو سخت می کنن تجربه دارن خوب خیلی ولی اسون نمی گیرن .

      حالا مطمینم دفعه بعد که درست کنم بهتر و بهتر می شه ایشالله این هم همینطوره شروع کنه آدم یواش یواش دستش میاد چیکار کنه که بهتر عمل کنه ایشالله چون خدا ما رو هدایت کرده پس می دونسته از پسش بر میایم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/07/13 16:03
      مدت عضویت: 1024 روز
      امتیاز کاربر: 6412 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 868 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! آدم ها نسبت به دارایی‌هایی که خودشان به دست آورده‌اند بسیار حساس هستند اما نسبت به جسمشان که هدیه خداوند است بسیار بی مسئولیت رفتار می‌کنند و در نگهداری و حفظ آن تلاش چندانی ندارند. چاقی مهمترین تهدید برای جسم است. در جوامع کنونی امنیت یک عامل مهم برای افراد در زمینه‌های مختلف زندگی شان است و همزمان با پیشرفته روش های امنیتی عوامل مخرب هم پیشرفت می‌کنند و نیاز به افزایش امنیت و توسعه روشهای امنیتی بیشتر احساس می‌شوند. عوامل تخریب کننده هر بخش در واقع جزئی از همان بخش است که به نیتی، قصد تخریب کردن آن موضوع را دارند. مثلاً عامل تهدیدکننده امنیت اطلاعات، ویروس‌ها و هکرها هستند که به خوبی می‌توانند با توجه به اطلاعاتی که از کامپیوتر دارند در آن نفوذ کنند. یعنی چه خود اطلاعات و چه ویروس‌ها هر دو در همان بخش کامپیوتر فعال هستند. عواملی که با ایجاد چاقی می توانند جسم ما را تهدید کنند در واقع رفتارها و افکار ما هستند کسی که اکنون در وضعیت چاقی قرار دارد به دلیل داشتن افکار و رفتارهای اشتباهی که داشته باعث شده جسمش در وضعیت چاقی باشد و اگر بخواهد به شرایط تناسب برگردد، باید این افکار و رفتارهای اشتباه را اصلاح کند. چاقی علاوه بر تاثیری که روی جسم دارد روی سیستم عصبی فرد چاق هم تاثیر می گذارد و حتی بیشتر از تاثیری که بر روی جسم دارد و تعادل بین ذهن و جسم فرد را به هم می ریزد و این موضوع روی تمام جنبه‌های زندگی فرد چاق از جمله اعتماد به نفس، روابط اجتماعی، پیشرفت شغلی و تحصیلی و غیره اثرگذار است. بنابراین خیلی مهم است که فرد چاق بتوانند امنیت جسمی خود را بالا ببرد و ذهن خود را از هک شدن توسط افکار منفی و کدهای مخرب حفظ کند و این کار را تنها با آموزش دادن ذهن می توان انجام داد و اصلاً نباید چاقی را در ذهن خود بزرگ کرد چون هر چیزی در دنیا دو جنبه دارد اگر جنبه چاقی وجود دارد در مقابل لاغر شدن هم وجود دارد و اگر کسی توانست یک جنبه از آن را انجام دهد حتماً می تواند جنبه دیگرش را هم با موفقیت انجام بدهد. بنابراین نگران میزان اضافه وزن خود نباشید، فقط کافی است که تصمیم بگیرید و این مسیر را شروع کنید و در این راه استمرار داشته باشید تا اولاً فرمول ها و کدهای غلط دیگری ذهن تان وارد نشود و با بالا بردن امنیت خودتان از ورود هرگونه عامل مخرب به ذهنتان خودداری کنید و بعد فرمول هایی که تاکنون در ذهنتان بوده است را با فرمول‌های صحیح جایگزین کنید. قطعاً هر آدمی در مورد خودش افکار و تصوراتی دارد و همین افکار را از طریق امواج و فرکانسها به اطرافیان و کسانی که با آنها در ارتباط است منتقل می‌کند. به طور مثال اگر من خودم را فرد نالایق و بی عرضه ای بدانم، دیگران هم همین تصور را از من خواهند داشت. 

      در مورد تصویری که یک فرد چاق را نشان می‌دهد که پشت میز نشسته و با لپ تاپ کار میکند، استاد برداشتهایی را ارائه دادند از جمله اینکه فرد چاق نماد بی امنیتی است چون بدنش نشان دهنده این است که از خودش محافظت نکرده است و به راحتی توسط فرمول‌های اشتباه هک شده است و همین طور باعث تهدید برای دیگران است و بقیه ممکن است خوراکی های خودشان را از جلوی آن شخص بر دارد، چون احساس می کنند به داشته های آنها، چشم دارد! تمام این تعابیر به نوبه خود جالب و درست بود اما برداشت من کاملاً متفاوت است. چیزی که ما تاکنون شنیده بودیم این است که افراد چاق نماد مهربانی و بی آزاری هستند و زندانی های کمتری در دنیا وجود دارند که موقع ارتکاب جرم چاق بوده باشند یا فرد چاقی را ندیده ایم که روی بقیه اسلحه کشیده باشد و خیلی از چیزهای دیگر را به چاق ها نسبت نمی‌دهد و بیشتر شنیده ایم که چاق ها مهربان و با نمک هستند. در اینجا این فردی که نشان داده شده است علاوه بر چاق بودن چند عامل دیگر هم دارد از جمله اینکه کچل است و ابروهای پرپشتی دارند و با پوزخندی که زده ترکیب چهره اش یک حالت خبیث بودن را نشان می‌دهد. چیزی که اصلاً در چهره افراد چاق به چشم نمی‌آید و معلوم است طراح عمدا این حالت چهره را طراحی کرده است، اما یک مورد که دلیل استفاده از چاقی برای نشان دادن شخص هکر است می‌تواند این باشد که اشخاص چاق نماد تنبلی هم هستند و همین طور درست است که افراد چاق اکثراً فکر می کنند کم تحرکی و پشت میز نشینی باعث چاقی آنها شده است بنابراین طراحی این شخص چاق را انتخاب کرده که بگوید چون هکرها افراد تنبلی هستند به جای اینکه خودشان تلاش کنند حاصل دسترنج افراد دیگر را می دزدند و دنبال پول ها و منافع بدون زحمت هستند و همین طور در اکثر فیلم ها چاق ها نمایانگر افراد پولدار و پول پرست و طماع هستند. مثلاً آقای محمدرضا شریفی‌نیا که اضافه وزن دارند در سینمای ایران نمایانگر پولداری، ریاست و تجدید فراش است و ممکن است انتخاب این فرد در این تبلیغ هم نماد کسب پول‌های بادآورده و ثروت زیاد باشد. در هر صورت نظر همه دوستان محترم و قابل تامل است. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/04/24 16:56
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 502 کلمه

      سلام سلام گام ۲۹درمسیرلاغری من 😊

      ما انسان ها همواره در تلاش هستیم که امنیت خود را حفظ کنیم در همه جنبه ها زندگی 😊☺

      وقتی تازه وارد یک شهر میشیم واسه زندگی کردن اولین سوال این است این منطقه این خیابان امنیت دارد یا نهه 

      وقتی یک سرویس برای مهد کودک ،یا مدرسه فرزند خود میگیریم اولین سوال امنیت دارد فرزند خود را به این بسپاریم 

      برای اموال پول ماشین خونه فرزند کوچک خود شهر محل کار مخصوصا وقتی یک زن بخواهد در جایی مث شیرینی پزی ،لباس فروشی،و هرجا بیرون کار کند دانبال امنیت خود هست ایا صاحب کارم میشه بهش اعتماد کرد امنیت دارد خطری دانبال ام نمیکنید 

      پس همواره انسان ها در هرجایی مکانی دانبال امنیت خود هستند و امنیت بالاترین ارزش رو دارد برای انسان 

      ولی هیچوقت مراقب امنیت جسم خود نبودیم چون جسم ما رو خداوند بی هیچ تلاشی داده بود واسه همین دانبال حفظ امنیت جسم خود هیچوقت نبودیم 

      چاقی یک عامل قوی در تخریب امنیت جسمی هست 

      ما انسان ها همواره تلاش میکنیم امنیت خود را حفظ کنیم تا ارامش داشته باشیم که موفق بشیم در همه جنبه ها زندگی 

      ولی چاقی امنیت روح و جسم ما رو  برهم زده و در همه جنبه ها تاثیر گذار بوده و تاثیر منفی گذاشته این چاقی چه جسمی چه روحی 

      چاقی باعث شده اعتماد بنفس ما بیاد پایین ،قدرت انتخاب از ما گرفته بشه،ازادی نداشته باشیم ،قدرت خوردن از ما گرفته بشه ،تفریح شادی ما روز به روز محدودتر بشه و خلاصه امنیت از ما گرفته شده با چاقی 

      چاقی باعث برهم زدن تعادل بین ذهن وجسم شده است چاقی از ذهن ماست ما سالها تلاش کردیم تا لاغر بشیم و هر راه روش فیزیکی رفتیم و شکست خوردیم تا فهمیدیم که چاقی ذهنی است و باید از ذهن شروع کنیم برای لاغر شدن 

      ما با چاقی امنیت جسمی از خود گرفتیم و باعث شدیم در همه جنبه ها روحی روانی جسمی تاثیر منفی بگذاره  

      پس الان با هدایتمان به این مسیر عالی روش لاغری با ذهن با ادامه دادن متعهد بودن و اموزش دادن ذهن امنیتی که از دست دادیم دوباره به دست میگیریم چون وقتی ذهن اموزش لاغری ببینه متناسب بشه در همه جنبه ها تاثیر مثبت خودش میذاره ☺😊

      چاقی در بین همه مردم یک چیز زشت بوده همیشه مورد سرزنش تحقیر قرار گرفته حتی تو برنامه ها کودک افراد بدجنس و کلک باز چاق طراحی میکنند در فیلم سریال هم همین جوره 😍😉

      پس الان که هدایت شدیم به مسیر صحیح ادامه بدیم و خودمان رو از این شرایط غیرطبیعی رها کنیم با اموزش هایی که میبینیم تعادل بین ذهن وجسم خود ایجاد کنیم تا متناسب بشیم  حق طییعی ماست متناسب شدن 😉☺

      لاغر شدن اینقدر بزرگ نکنیم در ذهن خودمان همین ذهنی که تحت اموزش فرمول ها چاقی به این شکل تبدیل شده و اضافه وزن پیدا کرده با اموزش و باورها صحیح و عمل کردن به ان متناسب میشیم پس باید این مسیر صحیح طی کنیم و ادامه بدیم تا امنیت خود رو پس بگیریم باید مراقب جسم خود باشیم امنیت جسمی یعنی متناسب شدن ☺😊😍

      شاد شاد باشید و مراقب امنیت جسم خود باشیم 😊☺😉😍😍😉☺😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/04/21 12:34
      مدت عضویت: 1416 روز
      امتیاز کاربر: 2673 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 630 کلمه

      با سلا م دوستان گرامی واستاد عزیز در مورد فایلی که صحبت شد میتونم بگم که چرا از این هکر چاق استفاده شده چه احساس نا امنی طراح این هکر در ذهنش داسته است حتما این طراح خودش لاعر هست اخه ما که چاق هستیم ناراحت شدیم اونم اگه چاق میبود این کار رونمیکر د پس اون لاعره ولی حتما با ادمهای چاق زیادی در ارتباط بوده وهمه اونها  یک جورهایی به طراح احساس نا امنی دادند سک ندارم که به ابنصورت بوده حتما اون یک تصاویری از نا امنی در ذهنش بوده که اومده از ادم چاق استفاده کرده  الان توی تلویزیون حتی برای تبلیع شامپواز زنان ومردان متناسب استفاده میکنند مگه بخواهن که یک مورد مواد عدایی رو تبلیع کنند که میان واز ادمهای چاق پرخور استفاده میکنند اخه فک میکنم در مورد خوردن مردم به چاقها بیشتر اطمینان میکنند چون در یک نگاه میگن ادمهای چاق همه چیز رو میخورند وحتما این مواد غذایی رو خوردند وخوب بوده حالا بیاییم در مورد احساس نا امنی که یک ادم چاق بوجود میاره صحبت کنیم چرا اینطوریه اخه ما چاق ها از همون اول وقتی فک میکنیم نماد نا امنی بودیم وقتی حق غذای دیگران رو میخوردیم وقتی تقریبا ته یخچال رو در میوردیم اینها همه یعنی نا امنی دیگه وقتی توی تاکسی یا وسیله نقلیه میشینیم وجای دونفر رو اشغال میکنیم وقتی روی مبل میشینیم وجای دونفر رو میگیریم وقتی توی اتوبوس وایستادیم جای دونفر رو میگیریم روی میز مدرسه جای دونفر رو میگیریم وقتی … اینها هنوز چیزی نیستند که وقتی پارچه میخواهیم باید دوبرابر بخریم یعنی حق افراد خانواده رو داریم تضعیی میکنیم وقتی به رستوران میریم ودوپرس میخوریم حق بقیه افراد خانواده که یک پرس میخورند روضایع میکنیم  کلا افرادچاق در ذهن همه به این صورتند که همه گوشه گیر واعتماد به نفس صفر وهمیشه توی یک گوشه میشینن وفکرهای بیهوده ومتفی در مورد خودشون واندامشون مبکنند به همین خاطر همیشه منزوی هستند وممکن در این گوشه گیری ودراین افکار منفی از این کارهای نادرست انجام بدن وچرا وقتی میخوان یک ادم با کلاس ورییس جایی رو ویک دکتر رو نشون بدن یک ادم متناسب وداری تناسب اندام رو نشون میدن اخه هرچی فک میکنم اینها رو خودمون به سر خودمون اوردیم خودمون این افکار واین ارتعاشات رو به جهان پیرامون خودمون میفرستیم ودیگران بازخوردش رو به خودمون میکنند وناراحت میشیم وما خودمون اینها را با خودمون میکنیم وقتی برای امنیت خودمون ارزش قائل نیستیم پس برای خودمون در حقیقت ارزش قایل نیستیم ودر نتیجه مردم هم برای ما ارزش قایل نیستند وچاقها رو ادمهایی بدون اعتماد به نفس ونشانه بی امنی میدونند پس بیاییم خودمون هم یک بار که شده به خودمون اهمییت واحترام بزاریم وخودمون امنیت جسممون رو برقرارکنیم ولی اگه در اول امنیت ذهنی رو نتونیم برقرار کنیم امنیت جسمی نمیشه چون این نا امنی جسمی به خاطر نا امنی ذهنی بوجود اومده وقتی مانتونستیم سدی برای ایجاد امنیت در ذهنمون بوجود بیاریم یعنی نتونستیم مواظب ورودی ذهنمون باشیم وهر گونه اطلاعات وافکار نادرست رو در ذهنمون راه دادیم واصلا فیلتری جلو ورودی نزاستیم که هر اطلاعاتی نیاید وارد ذهن من بشه وهمه راهش باز بود ووارد میشد وماهم که از خدا خواسته حسابی بهش فکر میکردیم وحتی چه بسا که تصویر سازی میکردیم واحساس بدی هم بوجود میارودیم همه اینها باعث میشد که نتیجه اش بشه نا انی جسمی وچاقی اخه چاقی خودش یک ناامنی جسمی بوجود میاره وهزار مشکل جسمی بوجود میاره ووقتی چاق مبشیم اعتماد به نفسمون کم میسه هزاران مورد دیگه که در بتلا گفتم پس همش تقصییر خودمونه فقط باید مواطب ورودی اطلاعات در ذهنمون باشیم تا امنیت جسم برقرا بشه باید خودمون دیگه از این حالت بیرون بیاییم یک بار برای همیشه وروی افکارمون کار کنیم واستمرار فراوان واشتیاق زیتدی داسته باشیم کم کم خودش حل میسه این مشکلات ان شالله دوباره وهزار بار خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/02/15 09:19
      مدت عضویت: 1157 روز
      امتیاز کاربر: 13514 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 918 کلمه

      به نام خدا .

      به خودم قول دادم که اصلا برای گام ها عجله نکنم بذارم قشنگ بفهمم و با فایل ومقاله های دیگرسایت در ذهنم نهادینه بشه .

      با خودم فکر میکردم بببینم تا الان چی فهمیدم ، دیدم تا الان آرامش نسبی داشتم در دو مرحله که برای من سختترین مرحله بود یکی عید نوروز یکی ماه رمضان .اسمش چاقی برام داشت ناامنی و استرس ولی امسال زیاد نگران نبود .نمیگم اصلا نگران نبودم که هنوز اول راه هستم و خیلی گیج و منگم ولی میدانم وباور دارم که تنها راه رسیدن به تناسبم همینه .دیگر هرکار بکنم نمی توانم رژیم بگیرم و نمی خواهم که بگیرم .

      یاد گرفتم کمتر به چربی های شکم وکمرم توجه کنم ، یا هی جلو آینه بروم و منتظر لاغری باشم .

       از گذشته،که رژیم داشتم بیشتر میخورم و هم شکمم و هم چشمم سیر میشود . بیشتر وقتها سعی میکنم به اندازه نیازم بخورم بعضی وقتها هم که بیشترمیخورم سعی میکنم عذاب وجدان نداشته باشم .توی این مدت هی به خودم میگفتم خوب نگران نباش الان این وعده اینو نخوردی یا کمتر خوردی پس حتما لاغر میشویم ولی تازگی فهمیدم که باید حتی به نخوردنهایم هم فکر نکنم .من کار خودمو بکنم بقیه رو بدنم خودش مهارت لازم رو داره که ببینه چه کار کنه .برای همین تمام سعی خودمو کردم که ذهنمو از روی جسم و خوراکم بردارم وبه انجام تمرین بپردازم .

      دنبال یک عکسی بودم که درآن متناسب باشم .قبلش میگفتم منکه اصلا تناسب نداشتم هیچ وقت 🤔🤔

       آلبوم عکس سالهای پیش رو ورق زدم سالهای دانشگاهم حتی لاغر لاغر بودم .بعد ازدواجم هنوزم متناسب بودم حتی تا شیردهی بچه دوم خوب بودم فقط موقع بارداری که بعدش درست میشدم .

      چرااااا ؟ تمام این مدت احساس چاقی میکردم ؟ چراااا تمام مدت پشت افراد قایم میشدم منکه تا ۱۰ پیش متناسب بودم 😭چرااا از عکس بدم میامد ؟ چرا من از خودم متنفر بودم چرا همیشه عکس رو نگاه میکنم اگه بد باشم سریع پاک میکنم و هیچ وقت هم خوب نبود .من اصلا امنیت جسمی نداشتم طفلک بدن من از دست من چه میکشید .من همیشه هیکلمو از اون چیزی که بود بیشتر تصور میکردم عکسهای که شوهرم میگرفت رو قایم میکردم که نبینم .الان بعد دوماه که درمسیر هستم میبینم من با عزت نفسم چه میکردم حتی از سایه خودم هم متنفر بودم سایه من درست مانند همون هکر بود در صورتی که عکسها نشون میداد که اینطور نبودم ولی ذهن من از جسمم متنفر بود .توی این چند روز فکر کردم چرااا اینطور شدم منکه اینطور نبودم .منکه عمه هام ازتیپ و قدم که بلند بود تعریف میکردند .

      توی عکسها بیشتر کنکاش کردم اکثرا خانواده شوهرم قد کوتاه و خیلی ریزنقش بودند و خیلی لاغرررر، جالبه من اینو نمیدیدم فکرمیکردم که مشکل از منه .

       شوهرم بارها از تیپم تعریف کرده بود وگفته بود مواظب باش وزنت بیشتر نشه .اینقدر توی این ۲۰سال زندگی بامقایسه خودم با خانواده شوهرم استمرار داشتم تا آخرش بعد ۱۰سال اضافه وزن من شروع شد .صحبتی که شوهرم بهم گفته بود مواظب باش هم توی ضمیر ناخودآگاهم بود هی میگفتم آره دیدی آخرش وزنم بالا رفت هی از شوهرم میپرسیدم که من چطوریم اونم میگفت خوبی و من اینطوری دوست دارم .خلاصه شدم ۸۰کیلو وبچه سوم رو حامله شدم و تا ۹۲رفتم .و حالا واقعا همون هکری بودم که چندسال پیش به استقبالش رفته بودم همیشه نگران قضاوت دیگران بودم که جسم منو همانطور چاق ببینن .یا دررستوران موقع صرف ناهار فکرمیکردم بقیه فکر میکنن من دارم از غذاهادیگران  میدزدم .

      درصورتی که من از جسمم از سلامتی از عزت نفسم از اعتماد به نفسم از شادی و نشاط خودم میدزدیم و روز به روز افسرده ترمیشدم .تصمیم به رژیم سخت گرفتم و وزنمو تا ۶۹ کیلو بردم و اون موقع خوسحالی شوهرمو دیدم و فهمیدم همه اش الکی برای دل من میگفته که همینطوری که هستی دوستت دارم 

      حالا ترسم صدبرابر شد با چنگ و دندان یکسال این وزن رو نگه داشتم ولی آخرش برگشتم به ۸۰😢

      قبلا اصلا نمیگفتم ۸۰ کیلو هستم ولی الان که در مسیر هستم میگویم و از داشتن این بدن خدای خوبم رو شاکرم وخیلی خوشحالم .

      این هکر و غولی که از خودم ساختم روز به روز متناسب تر میشود و از آن متنفر نیستم و همواره دوستش دارم برای من زحمت زیادی کشیده و بازهم با من همراه است .ولی اینبار خیلی خوشحال وهمراه است چون میداند آخرش من راه خودمو پیدا کردم و به راحتی به تناسب وسلامتی که تنظیمات کارخانه ماست برمیگردم .چاقی که خلاف جهت بدن ما بود وخیلی از لاغرشدن سخت تر بود در آن مهارت پیدا کردم .دراین راه که مطمئن هستم و ایمان دارم موفق میشوم چون انسان توانمندی هستم که باچاقی کنار نیامدم اینقدر سعی وتلاش کردم تا آخر کلید اصلی رو پیدا کردم.

      سعی میکنم به امنیت جسمم احترام بگذارم اینقدر از مواد غذایی نترسم مواد غذایی که چاق کننده نیست این باور قوی منه که در من اثر میکنه باعث میشه فکر کنم با خوراک چاق میشم و این به خاطر ارث منه جالبه از عمر۴۰ساله من ۳۰ساله اش ارث اثر نداشت .البته برای انهم باور درست کردند چون از ۳۰ رد شدیم سوخت وساز پایین آمده .

      طفلک بدن ما چاقها چقدر باور زیادی برایش درست کردند وقتی درمسیر رژیم قرار گرفتم فکر میکردم اطلاعاتم زیاد میشه و مرتب مطالعه میکردم غافل از اینکه اینها باور های دیگری میشد و در جسم من نفوذ میکرد و امنیت آن را بد وبدتر میکردم .

      دراین مسیر بدن ما امنیتی را که ذره ذره نابود شده رو دوباره احیا میکند فقط باید بهش وقت بدم تا زخم هایش التیام یابد وباور درست کسب کند .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1400/01/28 17:45
      مدت عضویت: 1542 روز
      امتیاز کاربر: 9088 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 840 کلمه

      سلام سلام😍😍  . امروز اولین روزی هستش که روزه می گیرم، بعد از ساعت ۱۰ صبح هم کلاس داشتم ،امتحان هم داشتم الان که مینویسم تازه کلاسم تمام شده و ساعت یک ربع به پنج هستش..خیلی خسته بودم🥴 و میخواستم بخوابم🥱 اما تا یادم افتاد گام امروزم رو باید بردارم انگار خون در بدنم به جریان افتاد و سرحال شدم 🤩😌.پس بریم که یک روز عالی رو برای خودمون بسازیم.

      امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد.عنوان گام امروز ، من را به یاد فایل سرعت ترمیم و تخریب انداخت .این مراقبت کردن انگار همان کنترل و کم کردن سرعت تخریب است تا جسم بتواند خودش را ترمیم کند.با ارزش ترین سرمایه ی ما در زندگی که بدون آن هر ثروتی بی ارزش است همین وجود ماست..زنده بودن و جسمی که بواسطه ی آن در این دنیا زندگی می کنیم بزرگ ترین سرمایه های ما هستند و اولین و مهم ترین هدف ما باید تلاش برای ایمنی و سالم بودن این جسم باشد.الان هدفم از متناسب شدن خیلی تغییر کرده و ۱۰۰٪ درونی و به خاطر خودم شده اما خجالت می کشم وقتی روزهایی را به یاد می آورم که به خاطر حرف مردم، یا یک عروسی میخواستم لاغر بشوم.😑😔چاقی به دلیل اینکه مادر بیماری ها معرفی شده بزرگترین تهدیدی است که جسم با آن مواجه است البته جسم که نه ذهن..چون الان میدانم که جسم بسیار قدرتمند در مصرف و یا دفع مواد عمل میکند و آنچه که از دفع میزان ناچیزی تحت عنوان اضافه وزن،جلوگیری می کند ذهن است..قدرت ذهن چاق و آگاهی های اشتباهی که باعث شده دچار توهم چاقی بشود و آن را در جسم هم نمایان کند.💡 عامل تهدید کننده در هر موضوعی ، جزئی از همان بخش است ..خیلی جمله ی عمیق و درستی است ..عاملی که تهدید چاقی محسوب می شود همان ذهنی است که بواسطه ی آن می توانی از چاقی رها شده و متناسب بشوی.به طور معمول ، انسان ها از روی ظاهر قضاوت می شوند و من در اطرافیانم اینطور دیده ام که فرد متناسب نماد اقتدار است و این احساس را القا می کند که بسیار توانمند است و فرد چاق نماد وابستگی و بی اختیار بودن و ناتوانی است.و ناخودآگاه این احساس بی ارزشی از دیدن فرد چاق به ما هم الهام می شود..به نظر من این موضوع اثبات می کند که همه ی ما در عمق وجودمان باور داریم که متناسب بودن درست ترین شیوه ی زندگی و انتخاب خداوند برای ماست و این احساس بی اعتمادی به افراد چاق از همین باور نشات می گیرد..چون درک می کنیم که آن فرد به امانت خداوند وفادار نبوده و آن را دستخوش تغییر زشت و خطرناک چاقی کرده است.

      فایل تصویری💻🎧📖✏:۱.فرکانسی که ما از خودمان ساطع می کنیم توسط دیگران  قابل دریافت است.تجربه ی من :✅مواقعی که احساس خوبی نسبت به خودم دارم بارها شده که این احساس را از کلام دیگران دریافت کرده ام .مثلا یکبار به آرایشگاه رفته بودم ناگهان دختر کوچولویی به مادرش من را نشان داد و گفت : مامان ببین چه قدر خوشگله ..آن لحظه من تعجب کردم چون آرایشی هم نداشتم ولی این بازخورد مثبت را گرفتم..یا مثلا بارها که در فواصل کوتاه به من می گفتند لاغر شدی دقیقا زمانی بود که من قبلش خودم را تحسین کرده بودم..حتی یکبار با دوستانم به میهمانی رفته بودیم .بعد که دوستم عکس ها را به مادرش نشان داده بود او گفته بود که فاطمه(من) از همه ی شما زیباتر است ..حتی به دختر خودش نگفته بود و من کاملا متوجه هستم که احساسی که به خودم داشته ام را توسط کلام فردی دیگر دریافت کرده ام.😊

      ۲.باور کم تحرکی و یا شغل پشت میزی باعث چاق شدن می شود.من از مادرم شاید میلیون ها بار (😅) شنیده ام که: چون همیشه نشستی چاق میشی و یا لاغر نمیشی ..بنابراین این موضوع در اثر تکرار پذیرفته شده ..اما با فایل چاقی هیچ چیز نیست و مثال تردمیل این باور در وجود من منفجر🌋 شد و اثری از آن نیست ..خیلی فایل خوبی بود و باوری بسیار قوی و متناسب کننده در من ایجاد کرد.۳.چطور تونستی چاق بشی همونطور هم لاغر میشی چون هیچ چیزی در جهان یک وجهی نیست.باز هم میخواهم از فایل چاقی هیچ چیز نیست وام بگیرم(خیلی از این فایل لذت میبرم😊) و بگم که به نظر من چاقی خیلی خیلی خیلی سخت تر از لاغر شدن هستش …چاقی ،شرایطی غیرهمسو با طبیعت جسم ما هستش ولی ما  بهش رسیدیم .پس رسیدن به لاغری که اولا طبیعت ماست ،دوما همسو با حرکت جسم در جهت ترمیم و بهبود روند کیفیت هستش ، ۱۰۰ هزار برابر آسان تر از چاق شدنی هستش که ما میگیم به راحتی در ما اتفاق افتاده ..لاغر شدن به قدری آسان است که به صورت خود به خودی در ما اتفاق می افتد ،اتفاق می افتد مطمئن باشیم.😊😊۴.سه پارامتر مهم در لاغری : 😌😍🏃🏻‍♀️اطمینان : یعنی که خودت باور کنی که میتوانی لاغر شوی.اشتیاق:یعنی انقدر شما بایدعلاقه داشته باشی به لاغر شدن که وقتی باور کردی،دیگر زمین ننشینید تا لاغر شوی،ادامه بدی.استمرار هم میخواهد تا یواش یواش فرمول های جدید جایگزین فرمول های قبلی شود و شما در شرایط جدیدی قرار بگیرید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1400/01/23 20:54
      مدت عضویت: 1362 روز
      امتیاز کاربر: 217 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 451 کلمه

      چند روز پیش رفته بودم داروخانه که دارو بخرم پشت گیشه متوجه آقای دکتری شدم که بسیار چاق بودن و با دیدن این تصویر که شما نشون دادین یاد اون آقای دکتر افتادم ولی این فکر در ذهنم مرور شد که وقتی یک فردی سالها تلاش کرده که پزشک بشه چرا تا حالا برای خودش کاری انجام نداده در صورتیکه در روز به افراد مختلف برای سلامتیشون دارو و مشاوره میدن و متوجه شدم که ما افراد چاق برای خودمون ارزش قائل نشدیم خودمون را رها کردیم  در صورتیکه افراد چاق توانمندیهای بسیار زیادی دارن ولی راه درست رو بلد نبودن و راه رو اشتباه طی کردن و خسته و ناامید چاقی خودشون رو پذیرفتن وگرنه افراد چاق خیلی از راهها رو امتحان کردن و رنجهای زیادی کشیدن ،اما در مورد این تصویر نظرم اینه که وقتی یک فرد چاق نمی تونه ورودیهای بدن خودش رو محافظت کنه و به بدن خودش ضرر و آسیب میرسونه دیگه قابل اطمینان نیست چه چیزی در دنیا از جسممون ارزشش بیشتره ولی وقتی با بی توجهی بهش صدمه زدیم وبا انواع فشارها ، بیماریها رو براش به ارمغان آوردیم ما به خودمون چه خواسته و چه ناخواسته رحم نکردیم من با دیدن این تصویر یاد فیلم زورو افتادم که یک آدم بسیار شجاع و چابک و متناسب رو نشون میداد که خیلی باهوش بود و یک دستیار لال داشت که همیشه کمکش میکرد که نقشه هاشوعملی کنه و در مقابل یک گروهبان چاق و بی ریخت و بسیار شلخته بود که همیشه از زورو شکست میخورد و به بیننده تداعی میکرد که این فردچاق دست و پا چلفتی و غیر قابل اطمینان و شکست میخوره، یا اگر در بعضی فیلمها دیده باشین وقتی یک پسر چاق دروازه بان یک تیم فوتبال و خیلی راحت گل میخوره و همه حرص میخورن ولی اون بیخیال ،فقط دستهایش به نشانه تسلیم بالا میبره ، ما تسلیم چاقیمون شدیم به چاقی عادت کردیم و پذیرفتیمش،، این حرفها یعنی اینکه درسته که فرمولهای ذهنی چاق شونده در بچگی بدون اینکه ما بخواهیم  در ذهن ما نقش بستن ولی ما آگاهانه تکرارشون کردیم ولی باید راه درست و اصولی که لاغری با ذهن هست رو که خداوند ما رو هدایت کرد رو اول باور کنیم و سپس با استمرار و اشتیاق فراوان دنبال کنیم ما خیلی خوش شانس هستیم که در این مسیر قرار گرفتیم چه بسا افراد زیادی هستن که هنوز دارن با انجام روشهای معمول به جسمشون فشار میارن و هنوز گریبانگیر چاقی هستن امیدوارم که اونها هم هدایت بشن ، قدر این نعمت الهی رو بدونیم ما راه درست رو پیدا کردیم حتی یک لحظه غفلت سالها ما رو از هدفمون دور میکنه پس عجله کنیم که راه هموار و سر منزل مقصود نزدیک است،،خدایاااااا شکرت  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/08 20:56
      مدت عضویت: 1621 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 768 کلمه

      گام ۲۹

      سلام دوستان و استاد عطارروشن

      توی کارتن های قدیم ،وقتی میخواستن یه شخصیت بد و بدجنسو نشون بدن اول سایه اون شخصو روی دیوار نشون میدادن که اتفاقا چاق و گنده بود که احساس ترس و دلهره رو به وجود تماشاچی بیاره ،شاید نماد چاقی در این عکس بخاطر بدجنس بودن شخص هکر ،کلاهبردار بودنه ،من بیشتر افراد کلاهبرداری که دیدم چاق و گنده بودن یا شاید نمادی از مفت خور بودنه ،یا افراد چاق حاله تکون خوردن ندارن پس ترجیح میدن کلاهبرداری کنن ،چاقی نماد بی تحرکی هم هست ،هر چند که برای من اینجوری نبود ،به هر کسی میگفتم من در روز چندین ساعت ورزش میکنم ،پیاده روی میکنم ،باورش نمیشد ،ازم میپرسیدن پس چرا تپلی ؟

      اولین بار که از دوستم پرسیدم چرا چاقی؟ گفت چونکه کار من مدام پشت میز نشینیه و از صبح تا شب با کامپیوتر کار میکنم ،دلیل چاقیشو بی تحرکیش میدونست،هر چند باور من و خیلی از افراد هم بود ،

      اینکه آدم چاق مراقب امنیت بدنش نیست درسته ،دیروز که رفته بودم عید دیدنی ، که دیروز در مورد خانم میزبان و چاقتر شدنش نوشتم ،با شوهر این خانم هم چند جمله ای صحبت کردم ،خانمش ناراحت بود که شوهرش هر روز چندین وعده نوشابه یا نوشیدنی شیرین بصورت بی رویه مصرف میکنه ،حتی من اونجا بودم، برای منهم ۱ لیوان نوشابه تعارف کرد که من گفتم میل ندارم وقتی من نوشابه رو نخوردم ،شوهرش خوشحال تمام لیوانو سر کشید ،ازش پرسیدم چیه نوشابه رو دوست داری ؟ گفت شیرینی و گازشو ،همه اطرافیان از مریضی دیابت و چاقی میترسوندنش ،اونم میگفت میخوام هر روز چندتا بطری نوشابه بخورم چونکه از ماه دیگه میخوام رژیم بگیرم ،،،متوجه شدم هم اعتیاد به خوردن نوشابه داره و هم ترسیده که نکنه محدودش کنن ،ازش پرسیدم بدنت برات مهمه ؟ آیا دوست داری تخریبش کنی ؟ بهش گفتم آب یک نوشیدنی بسیار مفیدیه ولی اگر زیاد مصرفش کنی دل درد میگیری و عوارض داره ،هر زمان خواستی اضافه بر نیازت بخوری از خودت بپرس خوردن این خوراکی باعث تخریب بدنم میشه یا ترمیم ؟ بهش گفتم تعداد و حجم خوردنتو آروم اروم کمتر کن ، گفت اصلا امکان نداره بتونم و برامم مهم نیست بدنم چی میشه ،اونجا متوجه شدم طرف اصلا برای بدن خودش ارزش قائل نیست و گفتگو باهاشو رها کردم ،بهش گفتم تا جاییکه دوست داری ادامه بده

      منم با تجربیاتی که از خودم و رژیم هام داشتم متوجه شده بودم که ایرادی چیزی در درون منه و من به اشتباه داشتم با عوامل بیرونی تصحیحش میکردم ،امروز با دوستم رفته بودیم  درکه  برای کوهنوردی و تفریح ،پارسال قبل از ورودم به دوره لاغری با ذهن ،وارد یک رژیم سختی شدم که این دوستمم با من وارد شد و تا چند ماه پیش در اون رژیم بود ،ولی من ۱۵ روز بعد اونجا رو رها کردم و بدو بدو اومدم اینجا ،همون روزها یادمه چندتا فایل سایتو برای همین دوستم فرستادم‌ و بهش پیشنهاد دادم بیادو استفاده کنه که ایشون ترجیح داد اونور بمونه ،،امروز داشتم از محسنات این متد براش میگفتم و متناسبتر شدن راحت و آسونه منو دیده ،مجابش کردم بیاد تو سایت و از دوره ۱۰۰ گام استفاده کنه ،تا اون ترس هاش کمرنگتر بشه ،بهش گفتم وقتی این مهارتو یاد میگیری انقدر احساس آرامش و خیال راحت خواهی داشت که قبلا اصلا نداشتی ،بهش گفتم تا کی میخوایی ترس از خوردن داشته باشی ؟تا کی میخوایی رژیم باشی ؟پس کی زندگی میکنی ؟ دوستمم پذیرفت و قرار شد ایمیلش که ساخته بشه خودم ثبت نامش کنم توی سایت ،خوشحال میشم آدم های نگرانو کمک کنم که به مسیرهای بهتری هدایت بشن،البته دوستم تا حدودی این مطالبو میشناسه از بس من بهش گفتم

      یه باور سنگینی داشتم قبلا ،اینکه من براحتی چاق میشم ولی لاغر شدنم کار بسیار سخت و دور از انتظاریه و من پذیرفته بودمش ،برای همین با یک مسافرت ۳ روزه ۳ کیلو چاق میشدم و همون ۳ کیلورو ۶ ماه هم نمیتونستم کم کنم ،البته این باور وصل بود به باور افزایش سن ،مثلا من تا ۳۵ سالگی سریعتر وزن کم میکردم هر چی به ۴۰ نزدیکتر میشدم روند لاغریم کندتر میشد

      باور کردنه این که منم میتونم لاغر بشم خیلی مهمه ، یکی از دوستانم که خیلی چاق هستن و در دوره مقدماتیه ،باور اینکه ایشونم میتونه لاغر بشه خیلی کمرنگه ،میگه من باید ۷۰ ۸۰ کیلو کم کنم و دور از ذهنه براش ،حق هم داره ،یه عمر باور کرده نمیتونه ،حتی خود منهم که چندین ماهه در دوره هستم هنوز این باورم قویتر نشده وگرنه که من فقط ۲ سایز اضافه دارم باید تا الان ریخته بود بلخره موانعی هنوز هست که مرتفع نشده ،پس بودن در مسیر به من کمک میکنه به این باور قویتر برسیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/01/08 14:37
      مدت عضویت: 1702 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,483 کلمه

      امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد .

      چقدر این فایل عالی و دقیق بود . وقتی میخوام شروع کنم به نوشتن واقعا نمیدونم میخوام چی بنویسم ولی با دست به قلم شدن به ذهنم اعلام میکنم دریچه های اطلاعات رو باز کن تا بتونم بهترین اطلاعات رو از درونت بیرون بکشم .

      اتفاقا هکرها نیروی خیلی زیادی دارند و اونقدر توانمند هستند که قادرند اطلاعات مخفی و شخصی دیگران رو استخراج کنندو در برنامه های او دخل و تصرف دلخواهشون رو انجام بدن .
      باور کنید ما هم هرکدوم به نوعی هکر البته از نوع خیر هستیم و به راحتی با کمی تفکر می تونیم به اطلاعات مخفی درون ذهن افراد پی ببریم بدون اینکه اونها بخوان به ما چیزی بگن .

      به نظر من قدرت هکری قدرت خوبی هست اما اشکالش اینه استفاده ی نابجا ازش می کنند که باید هدایت بشه .
      درست مثل فرد چاق . فرد چاق نیروی زیادی داره چون تونسته با این نیرو خلاف طبیعت اصلی بدن حرکت کنه . یک فرد چاق درست مثل یک هکر دست به برنامه شده و کلی برنامه های ذهن رو تغییر داده که اگه این نیرو هدایت بشه از این انرژی در جهت انجام کارهای خوب خیلی میتونه استفاده کنه .
      به نظر من قدرت هکری
      به نوعی همون قدرت الهیه . اصل نیرو خوبه و نشان از قدرته اما این قدرت خلاف جهت آفرینش و عدل الهی داره حرکت می کنه و برای همین نتایج مطلوبی برای دارندگانش به همراه نخواهد داشت .

      در این تصویر چاقی و هکری در یک نقطه قرار داده شده و علاوه بر تمام مطالبی که شما در مورد این تصویر بیان کردید میشه موارد دیگری رو هم در تصویر جستجو کرد که نشان از ارتباط بین عدم امنیت و کار هکری و چاقی باشه .

      چاقی یعنی بی ایمانی . با یک مثال عرض میکنم . من دیشب دندون درد گرفتم من میدونم هر وقت دردی میاد سراغم یه فکر نابجا داره توی سرم دور میزنه که در من تولید درد می کنه اون فکر رو پیدا می کنم جایگزین میکنم و بعد کم کم درد خوب میشه .

      دیشب وقتی دندون درد داشتم هر چی افکار مختلف رو زیر و رو کردم به فکر نادلخواهی نرسیدم . هرکاری کردم ریشه رو پیدا نکردم حتی گفتم فیلم ببینم شاید حواسم پرت بشه ساکت بشه . خلاصه خوب نشد . دیگه شب که همسرم اومد و دید تصمیم گرفتیم امروز به دکتر بریم .

      منم که کلا دکتر بیرونی رو علاج دردم نمیدونم با اکراه قبول کردم و شب با درد خوابیدم و صبح با درد از خواب بیدار شدم . ولی جستجو رو ادامه دادم و یهو پیداش کردم .

      از همانجا که رسد درد همانجاست دوا .

      به درد عمیق شو درد اونیه که تو دنبالش می کنی به شکل درد اومده . ببینش خودش دواست . خودش دکتره . ببینش و تبدیلش کن . اول ذهنم مخالفت کرد گفت نمیتونم درد دارم دارم میمیرم چی رو تبدیل کنم ولی خودم فهمیدم گمشده ام همین نقطه است . پیگیر خودم شدم . به خودم گفتم همین حالا درد رو تماشا کن ببین این یک نیروست . ما طبق باورهامون پذیرفتیم این نیرو دردآفرینه . یعنی ما به خودمون ایمانِ وارونه داریم .

      نیرویی که درد رو به این قدرت می آفرینه همین نیرو دوا آفرینه . همینه . خودشه . دوا همینجاست . دوای من خود درده .

      ذهنم هی دست و پا میزد که منصرفم کنه ولی منصرف نشدم و تابع شد و درد من آرام آرام ساکت شد و الان حدودا سه ساعتی هست درد من تبدیل به دوا شد و قدرت تخریب تبدیل به قدرت ترمیم شد .

      این مثال رو برای خودم زدم که چاقیم رو تحلیل کنم . چون وقتی بدن ما داره واکنش چاقی از خودش نشون میده یعنی ذهن خودمون رو هک کردیم و داریم برنامه ی چاق کنندگی در اون اجرا می کنیم . ما با این کار در امنیت بدن اختلال ایجاد کردیم . چاقی ایمانِ وارونه داشتن به خودمونه . چاقی امنیت جسم مارو به هم میزنه
      امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد .
      چاقی برای بدن ایجاد احساس ناامنی می کند . چه بسا زمانهای زیادی شده است که ما به خاطر چاقی از خیلی از موقعیتها اجتناب کرده ایم . مثلا پالتوهایی را که نظرم را جلب میکردند تنها از ترس اینکه حجم مرا بزرگتر از سایزی که هستند نشانم میدهد انتخاب نمی کردم .
      یا مثلا از نردبان بالا رفتن از ترس اینکه وزن سنگینم نردبان را بشکند بالا نمیرفتم یا سوار دوچرخه ی خواهرزاده هایم از ترس وزن زیادم سوار نمیشدم .
      یا تفریحات مختلف . خیلی از تجربیات را از ترس چاقی انجام نمیدادم یا مثلا لباسهای زیبا و دلخواه در عروسی از ترس مسخره کردن دیگران نمی پوشیدم چاقی در ما ایجاد ترس و وحشت زیادی کرده است .
      همین حالا از ترس لاغر نشدن فعالیتی را که دوست دارم انجامش دهم متوقف می کنم .
      نقطه ی امن ما چاقی نیست . حتی ترس از خوردن را نیز چاقی در ما ایجاد کرده است .
      چاقی با احساس ترس و وحشت همراه است .
      چاقی امنیت جسمی مارا به خطر می اندازد . چون ذهنیت مخرب در ما ایجاد می کند و این ذهنیت مخرب سبب تولید احساسات نادلخواه میشود و احساسات نادلخواه رفتار نادلخواه در ما ایجاد می کند و رفتار نادلخواه در ما تولید بیماری می کند و چاقی بیشتر = بیماری بیشتر را برای ما رقم می زند .
      چاقی جنگل آرزوها را ویران می کند .
      عادت کردن به چاقی سبب میشود ما نتوانیم با رضایت خاطر زندگی کنیم .
      چاقی امنیت جسمی و روحی مارا از بین میبرد مراقب امنیت جسم و روح و روان خود باشیم .
      چاقی خود بیماریست و وقتی سلولهای بدن در اثر انتخاب افکار و رفتار و احساس نامتناسب توسط ما سالم ساخته نمیشوند نمیتوانند چربی های موجود در خود را بسوزانند .
      اگر خوب دقت کنیم میبینیم چربیها فقط سلولهایی هستند که انرژی را در خود ذخیره می کنند و به مصرف اندامها نمی رسانند . یعنی از طرفی هر چه چاقی از طرف ما بیشتر میشود احساس ضعف و ناتوانی برای انجام کارهای درونی و بیرونی در ما کم میشود و از طرفی خود سلولهای چربی یا اندازه ی شان بزرگتر میشود . یعنی چاقی از دو طرف برای امنیت ما خطر ایجاد میکند هم خودش بیشتر میشود هم مارا ضعیفتر میکند .
      ما میدانیم هر سلول هوشمند است و هوش مخصوص به خود دارد و برای بقای خود تلاش می کند ‌. اما ما با افکار و رفتار نامتناسب در کارکرد سلولها خلل وارد کرده و آنها را دچار بیماری می کنیم و جسممان را از امنیت خارج می کنیم . در حالیکه اگر مسئولیت چاقی خودمان را بپذیریم و مسئولیت بیماری خود را بپذیریم این پذیرش به سلولهای جسم ما نیز القا میشود و برنامه ای خلاف برنامه ی اصلی و طبیعی به آنها نمیدهیم و انها طبق برنامه ی اولیه ی خود کم کم چاقی و بیماری را از بدن رفع می کند .
      ما برای لاغر شدن اصلا نیازی نیست کار خاصی انجام دهیم همین که مراقب امنیت جسمی خود باشیم و افکار و رفتار چاق کننده انجام ندهیم و کدهای چاقی به خودمان ندهیم کم کم طبیعت اصلی بدن به حالت تعادل پیشفرض خود بر می گردد و ما خودبخود لاغر می شویم .
      متناسب شدن در بدن ایجاد احساس امنیت می کند .
      افراد چاق به خاطر افکاری که دارند فرکانسهایی به جهان هستی می فرستند که افراد دیگه هم به راحتی اونها رو دریافت می کنند . اگر خلق کننده ی اون تصویر ، فرد چاق رو هکر اعلام کرد با اینکار میخواست زشت بودن کار هردوشون رو که در نظرش بودند جلوه بده . هکر و فرد چاق هردو در برنامه های اصلی خلل ایجاد می کند و برنامه های پیشفرض رو به هم زدند . پس هر دو به نوعی دزد برنامه ها هستند و هردو دارن کار شیطانی انجام میدن . هر دو در گمراهی هستند و هر دو دارن شان انسانی رو زیاد سوال می برن . هردو از نیروی درونشون دارن در جهت منفی استفاده می کنند و هردو دارن خلاف طبیعت الهی حرکت می کنند .
      هکر و فرد چاق خیلی به هم شبیهن ولی ما می تونیم این قدرت رو هدایت کنیم و در جهت خیر ازش استفاده کنیم . ما با کارایی ذهن آشنا هستیم و فقط باید سعی کنیم از این نیروی بی نظیر در جهت الهی وجودمون حرکت کنیم تا بهترینها رو خلق کنیم .
      لاغر شدن آسونترین کار دنیاست .
      لاغر شدن کاملا خودبخودی و راحت به دست میاد .
      برنامه های چاقی رو که انجام ندیم کم کم توجهمون از روش برداشته میشه و چاقی دیگه خلق نمیشه وقتی چاقی خلق نشه لاغر شدن خودبخود ایجاد میشه .
      در متناسب بودن بین دهن و جسم تعادل و هماهنگی برقراره و این دو در راستای هم حرکت می کنند .
      لاغر شدن طبیعت اصلی بدن است .
      ما با لاغر شدن با نیروی ذهن نه تنها هیچ رنجی رو به خودمون متحمل نمیشیم بلکه تنها و تنها لذت میبریم و لذتمون از درک لاغری و استفاده ی آسون از اون در زندگی روزمره بیشتر لذت میبریم ‌ .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/01/03 21:19
      مدت عضویت: 1379 روز
      امتیاز کاربر: 10052 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 973 کلمه

      سال نو بر استاد گرامی و همه دوستان مبارک باد
      گام ۲۹ با سلام
      خداوند ما را متناسب آفریده و به ما مغزی داده که با آن فکر کنیم تحلیل کنیم زندگی کنیم آنچه را که به مغز می دهیم و تکرار کنیم از مغز ما صادر می شود و تکرار آن باعث می شه که جزه شخصیت ما بشه به نظر من دشمن ما انسان‌ها همون منفی باف ذهن ماست که در مورد هر مسله ای اگر منفی باف را توسعه و گسترش دهیم هر روز ما را بدتر و بدتر می کند .
      چگونه گسترش می دهیم ؟با تکرار های مداوم و بالا و پایین کردن آن در ذهن خود توسعه آش می دهیم
      در سال‌های گذشته خیلی افکار مثبتی داشتم و به منفی ها اصلا توجه و اهمیتی نمی دادم و اگر موضعی مرا آزار می داد آن را روی کاغذی می نوشتم تا آروم بشم ولی متاسفانه چند سالی است رها کردم و گاهی منفی باف مرا گلاف می کند تصمیم دارم دوباره آن روش را انجام بدم می خوام بگم خیلی مهم است که چه غذایی به مغز خود بدهیم همانطور که چگونه خوردن برای جسم ما مهم است چکونه فکر کردن هم برای مغز ما مهم است
      در مورد چاقی و لاغری هم ذهن مثبت و منفی نقش مهمی دارد و اونون ذهن منفی باف آست که باعث می شه ایمان و باورمون در مورد هر موضوعی تغییر کند و شک و تردید، همون ذهن منفی باف است
      بربم سر اصل مطلب ::امنیت جسم نیاز به مراقبت دارد:امنیت جسم ما هم بستگی دارد که منفی باف چقدر بتواند در ذهن افراد موفق بشه اگر در مسیر لاغری با ذهن صبور نباشیم باخته ایم اگر دانش آن را داشته باشیم که جسم ما نیاز به مراقبت دارد صبور خواهیم بود و جای خوشبختی است که همه ما داریم توسط استاد این دانش را می اموزیم🙏
      چاقی یک نوع ناامنی است و این چاقی را خود افراد برای خود ساخته اند .چگونه!!!؟؟
      ثوسط والدین رسانه ها تبلیغات و…با وجود مغز هوشیاری که داریم گول خورده‌ایم چون کورکورانه تقلید کرده ایم و باورهای اشتباه به مغز خود داده‌ایم که نتیجه آن جسم چاق با ذهن چاق و یا ذهن چاق با جسم لاغر (که دومی شامل من می شه جسم لاغر با ذهن چاق )و فکر می کردیم شانس ما همینه و همه چی را مقصر می دانستیم بجزه افکار خودمون چون آگاهی نداشتیم و بلد نبودیم به دکترها و رسانه ها و والدین اعتماد داشتیم و خدا را شکر که توسط آموزش های استاد مسیر درست را می اموزیم و باید صبورانه ادامه دهیم تا دانش ما نسبت به روش لاغری با ذهن جزه شخصیت ما بشه .
      چند روزی است که مجددا در سفر هستم بین ما یک دختر ۲۵ساله بسیار خوش اندام و متناسب هست متوجه شدم که این دختر خانم خیلی کم غذا می خورد و اصلا غذا براش در مرحله اول نیست هر موقع که وقت شد می خورد .یک روز صبح که بیدار شد کفت خیلی گرسنه ام و من حواسم بهش بود که ببینم حالا که گرسنه است چکار خواهد کرد فکر کردم خیلی گرسنه است بلافاصله خواهد رفت چیزی بخورد اما !!!! مشغول کارهای دیگر شد و چند ساعت بعد یک قهوه خورد و چند ساعت بعد یک کوچولو چیزی خورد ازش پرسیدم نظرت راجع خوردن غذا چیست ؟گفت:همانقدر می خورم که سیر بشم اما به یک نکته کلیدی اشاره کرد!!!!گفت:خیلی سخت است که خوردن را stopکنی یعنی تا سیر شدی رها کنی !!!!؟نکته کلیدی کجاست؟؟ذهن چاق !ترس از چاقی مانع خوردش می شه (درست مثل خودم قبل از شروع لاغری با ذهن) و خیلی انتقاد داشت از افرادی که بی رویه می خورند و متوجه خوردن خودشون نیستند (شکر خدا که این روزها من با آرامش غذا می خورم)و اما مادر این دختر خانم چاق بود و بدنی خیلی ناهموار بخاطر چربیهای اضافی و اعتقاد داشت بخاطر تیرویید که دارد اینچنین چاق است و مشخص بود خیلی از این وضعیت ناراحت است چون خودش شروع کرد که چرا چاق است و از دخترش دستور رزیم لاغری را می گرفت که دوست دخترش در حال انجام دادش است و دارد نتیجه می بیند و من در دلم حس خوبی داشتم که دیگر سراغ این برنامه ها نیستم .به نظر من این خانم در خوردن زیادروی داشت تا موقع غذای اصلی دایم در حال خوردن بود قهوه آجیل و می پرسید از کجا این آجیل ها را گرفته اید و موقع غذا خوردن هم کلی غذا خورد و بعد هم یک تکه کیک .
      پدر این خانم شیرینی نخورد که معده آش ترش می کند و آجیل در حد خیلی کم ‌غذایش را تا آخر نخورد و کفت غذا خیلی خوشمزه بود زیاد خوردم و جا برای کیک ندارم بعد دخترش گفت چشمت بزرگ‌تر از شکمت بوده برای همین بیشتر از شکمت داخل بشقاب غذا گذاشتی و از نظر جسمی متناسب هم بود می خوام بگم به وضوح روشن بود که تفاوت در افکار است دوست داشتم طرز رفتار این سه نفر در خوردن را برای دوستان به اشتراک بزارم
      روش لاغری با ذهن اول ذهن خود را آموزش لاغری می دهیم و بعد لاغر می شویم و می دانیم که همچی در این جهان دو وجهی است مثل راست با چب—بالا با پایین—-شب و روز —-چاقی با لاغری و برای هر کدوم از این دو وجهی ها دانش لازم را داریم پس بهتره که در مورد چاقی و لاغری هم دانش لازم را داشته باشیم تا راحت و آسان لاغر بشیم و لاغر بمانیم —اول باید ذهن منفی. را آرام کنیم چگونه ؟؟با استمرار و صبور بودن —ایمان و باور داشتن تا بتوانیم راحت فرمول های لاغری را جایگزین فرمول های چاق کنیم —دانش کافی در مورد خوردن غذاها داشته باشیم-
      در مورد تصویر چاق پشت کامپیوتر —به نظر من شخصی که از این تصویر استفاده کرده ذهن چاقی داشته که نشون می دهد چون پست میز نشسته و فرصت برای ورزش کردن ندارد چاق شده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 421 کلمه

      (َشرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر)
      .
      سلام
      چاقی میتونه متاسفانه نماد مسائل مختلفی در جامعه باشه مثلا تو فیلمها و سریالها بچه های تنبل رو با بچه های چاق معرفی میکردن و یا افراد ساده لوح یا خانمهای بدجنس یا افرادی که گیج و منگ هستن اینها تصور افراد جامعه هستند که اونها رو مرتبط رو به چاقی میدونستن برای مثالی که استاد زدن شاید منظور طراح این بوده که کسانی که با کامپیوتر طولانی مدت کار میکنند چاق هستند چون بی تحرک هستند این یکی از باورهایی هست که خودمون زیاد در موردش صحبت میکنبم‌و به جامعه القا میکنیم مثلا یادمه مادر هم کلاسی پسرم میگفت چون کلاسها مجازی شده پسرم چاق شده چون تحرک نداره و ما ندانسته با این فرمولها ذهن خودمون و بچه ها رو میسازیم و شکل میدیم این باورها خودش مانع بزرگی برای لاغری هست قطعا برای به تصویر کشیدن ادمهای مثبت و باهوش از انسانهای متناسب استفاده میشه البته مثالهای ناقض این اصل بسیار زیاده ولی تصور و میل عموم مردم به این سمت هست
      این تصورات شکل دهنده باورهای کلی ما در زندگی هستن و از اونجایی که ما در معرض بمباران اطلاعات قرار داریم این اطلاعات رو به عنوان واقعیت میپذیریم و به سمت اون حرکت می‌کنیم مثلا همیشه معلمها ادمهای لاغر تا حدی بداخلاق و قد بلند نمایش داده میشن آشپزها ادمهای چاق و خوش مشرب و خوش خنده ادمهای پولدار هم اصولا از تناسب فاصله دارن و در عوض ادمهای فقیر لاغر و استخونی با چشمهای بیرون زده این باورها حتی در مثل ها و داستان ها هم نفوذ کرده
      به نظر من عکسی که استاد دیده بودن نماد آدمی بود که کار پشت میزی و طولانی مدت انجام میده و به خاطر عدم تحرک دچار چاقی هست یا اینکه آدمی که مراقب ورودی های بدنش نیست و دروازه ورودی اش به روی همه خوراکی های سالم و نا سالم بازه و هیچ محدودیت و خط قرمزی برای آنچه که باید وارد بدنش کنه وجود نداره پس در معرض ابتلا به بلایای مختلفی قرار داره افرادی که این روش رو دارن برای بالاترین موهبتی که خدا بهشون داده یعنی اندام و سلامتی شون اهمیتی قائل نیستند و راحت اون رو در معرض خطر میگذراند در عوض افرادی که متناسب هستند برای هر آنچه می‌خورند و مهمتر از همه هر آنچه که به بدن نازنین و محترمشون وارد میشه یک حریم امنیتی در نظر میگیرن اونها تناسب و زیبایی و سلامت خودشون رو به راحتی در خطر نمی اندازند و بدنشون رو تبدیل به زباله دانی مواد خوراکی رنگارنگ نمیکنند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1399/11/30 23:22
      مدت عضویت: 1432 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 476 کلمه

      سلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان .
      این فایل حقیقتش اول کمی احساسم رو بد کرد چون یاد تلاشای بیش از حد گذشتم و بی فایده بودنشون افتادم ولی خب حقیقت تلخه دیگه ! البته خداروشکر ما این پیچ سخت و رد کردیم و دیگه اجازه نمیدیم نگرانی و ترسمون فرکانس نامناسب به جهان ارسال کنه ذهنمون، چون ارزش خودمون رو درک کردیم خودمون رو دوست داریم رفتارامون و تغییر دادیم با استمرار لیاقت خودمون و نشون دادیم .بریم سراغ هکر چاق!!! این عکس هکر چاق شاید دیدگاه افراد متناسب در مورد افراد چاق رو نشون میده .همونطور که افراد چاق رو آدمای کم تحرک و تنبل میدونن درحالیکه که بیشتر چاق ها تمام روش ها رو رژیم و ورزش و …رو امتحان کردن ولی بازم مورد سرزنش قرار میگیرن که تو تنبلی تحرک نداری یا قده دونفر میخوری سهم بقیه رو هم خوردی که انقد چاق شدی یعنی یه ادم که وزنش بالاست قسم هم بخوره که بابا من هرروز ورزش میکنم رژیم میگیرم باز بقیه میگن اگه ورزش میکردی که وضعت این نبود . خلاصه که این عکس میگه یه هکر مثل یه فرد چاق میخواد بدون تلاش و هیچ تحرکی بشینه پشت میزش تکون نخوره و پول بقیه رو اطلاعات بقیه رو سرقت کنه . و یک موردم که شما فرمودید که وقتی فردی برای خودش امنیتش ارزش قائل نباشه برای امنیت دیگران هم ارزشی قائل نیست . برداشت های زیادی میشه داشت ازاین تصویر . حتی توی خونه یا مدرسه اگه خوراکی خوشمزه ای ناپدید بشه اولین نفر به اون ادم تپلی که تو اون جمع هست شک میکنن که اون حتما خورده چون خوش اشتها و پرخوره . که همون نماد ناامنیه دستبرد زدن به حریم خصوصی افراده! باید تمام تلاشمون رو کنیم که اول جسممون رو همه جوره حتی اگه باب میل دیگرانم نیست و نظرات حکیمانه میدن درمورد جسم ما باز ما عاشق خودمون باشیم باخودمون در صلح باشیم بگیم ما این وضع و بوجود اوردیم خودمونم رفعش میکنیم کسی که ازبیرون این اضافه وزن و به ماتحمیل نکرده فقط خودمون این قدرت و داریم که تغییر درشرایطمون بوجود بیاریم خدارو هم صدهزار مرتبه شکر که هر چیزی درجهان نقطه مقابلشم هست مثل شب و روز سلامتی و بیماری فقر و ثروت و از همه مهمتر چاقی و لاغری.خداوند راهکار هر مسئله ای رو درون خود اون مسئله قرار داده اینا ایات قرآنه که باهرسختی آسانی هست نگفته بعد هر سختی گفته باهرسختی این یعنی اگه چاقی سختی بوده برای ما لاغری درون خوده همین مشکل چاقیه . مثل تک تک ماها که از چاقی به لاغری داریم میرسیم بدون سختی و مشقت . وتازه هرچی بیشتر ادامه بدیم بهتر و بهتر میشیم تاجاییکه به حالت فابریک جسم خودمون که تراشیده و متناسب دنیا اومدیم میرسیم😍خداروشکر با نوشتن نظرم به خطای آخر که رسیدم احساس بدم رفع شد 😊سپاس استاد بابت یه آگاهی جدید دیگه🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/11/30 10:23
      مدت عضویت: 1605 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 666 کلمه

      سلام
      من برای دومین بار هست که این فایل رو میبینم و دفعه اول خیلی ناراحت شدم و به قول شما بهم برخورد که چرا هر تصویری رو به چاقی ربط میدید و نظرم این بود که طراح میخواسته یه شکل متفاوتی از هکر بزنه که با بقیه شکلها که فرد لاغر با چشمبند بوده فرق داشته باشه
      ولی امروز با وجود پیش زمینه قبلی وقتی به حرفاتون فکر کردم دیدم که چقدر درسته و با این حرفا موافق بودم اتفاقا علاوه بر هیکل درشت این فرد هکر به صورتش رو توجه کردم که ابروهای پهن دماغ قرمز و لب و لوچه اویزون و ناراحت و سر کچل داشت با خودم گفتم حتی تصویری که از این ادم هست هم یه تصویر زشت و ناراحت هست همون تصویری که خیلی از ماها از خودمون داریم و به خاطر چاقی توجهی به زیباییهامون نداریم و به خاطر چاقی اکثر اوقات ناراحتیم و حالمون بده
      متوجه شدم که اولین باری که ناراحت شدم دلیلش این بوده که منم یاد همه زمانهایی افتادم که کسی چاقی منو بهم یاد اوری کرده بود و من به شدت ناراحت شده بودم که این خاطره بارها و بارها تکرار شده بود توسط نزدیکان و عزیزان و همکارای سابق،دوستای قبلی،فروشنده ها و….. و الان میفهمم که دلیلش هم بازم خودم بودم که بارها به چاقیم توجه کرده بودم و حالم از نافرمیهای بدنم بد بود وچون این فرکانس رو از خودم ساطع میکردم بقیه هم اینو دریافت میکردن و بهم باز میگردوندن حالا میفهمم که میگن دنیا آینه توست یعنی چی 👌👌👌
      من خودم رو دوس نداشتم من نازیباییهای بدن خودم رو نمیپذیرفتم من خودم رو در برابر چاقیم ناتوان میدیدم من خودم رو قربانی چاقی ناشی از ارث و تیرویید و بارداری و… میدونستم من اندام خودم رو دوس نداشتم و همواره توی عکسها زوم میکردم روی شکمم روی بازو هام و روی پهلوها که چقدر بیرون زده یا یه جوری عکس میگرفتم که اینا کمتر مشخص باشه متنفر بودم از عکس از پهلو و میگفتم همیشه عکسهای منو از جلو بگیرید چون این جوری کمتر چاقیها دیده میشد من خووم رو در مقابل شیرینی ها ناتوان میدیدم در مقابل غذای خوشمزه ای که خیلی علاقه داشتم توی مهمانیها عروسیها ودورهمیها و سفرها در برابر تنوع ناتوان بودم و همه این فرکانسهای ضعف و ناتوانی و قربانی بودن و اعتماد به نفس نداشتن و دوست نداشتن خودم فرکانسهتی ضعیفی از من ساطع میکرد و هاله انرژی اطراف من کوچیک بود و از اونجاییکه همه ما انرژی هستیم انرژیهای همدیگه رو هم خیلی راحت درک میکنیم پس اینجا هم مسئولیت این بازخوردهای منفی رو میپذیرم و با تغییر این احساسات انرژیهای خودم رو بالا میبرم
      واین تنها مسیری هست که اول شما احساستون تغییر میکنه انرژیتون بالا میره با دوس داشتن خودتون با پذیرش خودتون با آگاهی ای که درک میکنید هیچ کدوم از عوامل محیطی مثل ارث و تیرویید وبارداری و غذاها مقصر چاقی شما نیستن فقط یه سری فرمول هستن که منجر به چاق شدن ما شدن و به راحتی میشه با جایگزین کردن اونا با فرمولهای متفاوت جسم لاغر و متناسب هم داشت و اینجاس که احساس قدرت میکنید در خلق جسم خودتون در خلق انرژیهای ساطع شده از خودتون و اینجاس که حرف و نظر بقیه براتون کم اهمیت میشه و خیلی اوقات هم بی اهمیت
      این فرمول طلایی لاغری با ذهنه
      باور به اینکه من میتونم لاغر بشم +علاقه و اشتیاق برای یادگیری لاغری+استمرار 🤩🤩
      هر کدوم از این اجزا نباشه لاغری رخ نمیده و جمع اینا باعث لاغری میشه که البته به نظرم لاغری فقط یکی از نتابج این مسیره اعتماد به نفس ،زیبایی،جوانی،شادی درونی،ارامش،عشق به خود،پذیرش خودت و شرایطتت،ایمان و اعتماد به خدا،شناخت عالی خداوند،توجه به خودت و بی توجهی به شرایط جامعه و اطرافیان و تمرکز بر زندگی خودت و حاااااال خوب هم از دیگر نتایج این مسیره🤩🤩🤩🤩🎁🎁🎁🎁
      سپاسگزارم از خدا بابت هدایتم به این مسیر سبز
      و سپاسگزارم از شما استاد بابت به اشتراک گذاشتن همه این آگاهیها
      و سپاسگزارم از همه دوستان هم سفر که خوندن کامنتهاشون کلی به من انرژی میده و درس داره برام🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/11/29 21:08
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 784 کلمه

      به نام خدا سلام گام بیست نهم
      فرد چاق نماد فرد ناموفق از نظر شرایط جسمی روحی است و چون خودش این باور افکار درباره خودش دارد به راحتی این افکار به عنوان فرکانس بقیه افراد دریافت میکنن و ما نگران هستیم که نکنه یکی به ما بگه فلانی چاق شدی واسه همین میایم رفتارهایی از خودمان جلو بقیه نشان میدیم که کمتر دیده بشه چاقی ما. وخیلی استرس ترس داریم و همش توجه ما به چاقی است و انتظار داریم انگار به طور ناخواسته و وقتی یکی میگه ما زود ناراحت میشیم جهبه میگیریم جلو اون فرد و خیلی زور می‌زنیم که بگیم مقصر فلان دارو یا بیماری است و الان در حال انجام روشی واسه رفع چاقی هستیم پس ما افراد چاق اینقدر دیدگاهمون در مورد خودمان منفی است که به راحتی در جهان گسترش پیدا می‌کنه
      چرا یک طراح بخواد برای‌بالا بردن امنیت سیستم و جلوگیری از هکر برنامه بیاد هکر در نقش یک فرد چاق نشون بدهد. نظر من اینه چون فرد چاق در ذهن همه افراد چه متناسب چه چاق یک فرد ناموفق است و خیلی ضعیف که اجازه داده مواد غذایی عوامل پرخوری باور ها اشتباه مانند یک هکر در سیستم ذهنش وارد شده و ذهن اون فرد از سیستم طبیعی خودش خارج کرده و اون فرد به طور رسمی مختل کرده. وکارهایی که حق طبیعی اون فرد است این اضافه وزن که به اسم هکر اسمش میارم جلو روند طبیعی یک فرد گرفته و نمیزاره فرد پیشرفت و قتی فرد چاق اینقدر ضعیف باشه که چند تا فرمول باور جلو رشد طبیعیش در کسب کار در روابط در سلامتی در قدرت خرید لباس خوردن گرفته و فرد چاق اینقدر خودش ضعیف قربانی میدانه که خودش شکسته خورده اعلام کرده و خیلی دیدگاه منفی راجب خودش دارد و خودش خیلی دست کم مبینه‌ من که از این تصویر فهمیدم فرد موفق در ذهن این آقا طراح یک فرد متناسب است چون فرد متناسب در ذهن همه نقش آدم موفق است خوشبخت خوشتیپ باسواد با کلاس باهام معلومات زیاد و کلی پیشرفت داره وادم خوبه است.
      ولی فرد چاق در ذهن این آقا طراح مث یک هکر میمونه چون خودش اینجوری این همه ظلم به خودش کرده با اضافه وزن و همیشه خودش ضعیف دیده و بفکر خودش نبوده به فکر امنیت جسمش نبوده که گذاشته این همه باور مخرب وارد ذهنش بشه و روند طبیعی زندگی فرد مختل کنه دقیقا مث یک هکر عمل کرده و نتیجه شده اضافه وزن که باش دست پنجه نرم می‌کنه و هرکار فیزیکی می‌کنه نمیتونه این هکر از ذهنش پاک کنه و فرد طراح این ناامنی در ذهن فرد چاق رو رو تشبیه کرده به هکر ما به خودمان اهمیت ندادیم که شدیم این باید امنیت جسم خودمان رو ببریم بالا در برابر هکر ها حالا هکرها چی هستن افکار باور رفتار مخرب واشتباه است که به اسم اضافه وزن در جسم ما نمایان میشه و جلو خوشبختی مارو میگیره در همه جوانب زندگی
      حالا قبلا نمیدونستی با روش ها اشتباه پیش رفتی وشکستم خوردی حالا که بهترین روش ازش آگاه هستی شروع کن اگه تا الان شروع نکردی بخاطر اینه امنیت جسمت برات مهم نبوده و ذهنت مث سطل آشغالی رها کردی که هرکسی اومد اشغالی مواد زایدش توش بریزه پس بیاییم خودمان رو از این هکر ذهنی رها کنیم و شروع کنیم مهم نیست چندبار شکست خوردیم تو چه سنی هستی چون قبلا روشت اشتباه بوده الان که دیگه راه از چاه تشخیص میدی حرکت کن همچی در ذهن ما است وقتی ذهن تنظیم بشه نتیجه عوض میشه به گذشته خودت فکر نکن بگو منی که این اضافه وزن خودم برای خودم به وجود آوردم منم میتونم لاغر متناسب بشم چون ذهن توانایی آموزش دیدن دارد هیچی تحمیلی نیست همش زایده ذهن ما است شرایط الان ما اطمینان داشته باش که این بهترین راه است اشتیاق داشته باش وقتی مطمعن شدی اشتیاق یعنی علاقه واسه ادامه دادن به وجود میاد استمرار داشته باش یعنی افکار جدید جایگزین فرمول ها قبلی کن تا شرایط جدید به وجود. بیاد به همین راحتی مراقب امنیت جسم خودمان باشیم و نزاریم این هکر ها که به اسم فرمول ها چاق کننده است بیاد ذهن مارو مختل کنه و نتیجه طبیعی از دست ما خارج کنه
      به امید موفقیت همه دوستان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1399/11/29 13:26
      مدت عضویت: 1233 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 453 کلمه

      سلام روزتون پر از اگاهی .
      درود برهادی مسیر لاغری من 🌹
      بسیار جالب هست فکر طراح هکر …چقدر این شخص عصبانیه و خشمگین به نظرم کسی که احساس بد داره خشمگین میشه و اینو انتقال میده به جهان و کسی احساس بد میکنه که کنارمنبعش نیست یعنی افکار و رفتارش طبیعی نیست و تمام از شناخت خود میاد ..اینکه ندونی و نتونی درک کنی تو اشرف مخلوقاتی و ارزشمند باعث احساس بد میشه و یک فرد چاق کلی از روند طبیعیش که تناسبه و سلامتیه وزیباییه دور شده و در بیراهه ها عصبانی دنبال خودشه و احساس امنیت نداره و تمام تصورات ذهنیش که دیگران چی می گند باعث تصویر سازی ذهن دیگران میشه و این شخص در نظر دیگران بی ارزش میشه چون خودش نااگاهانه انچه را که با چاقی از دست داده مرور می کنه و بیشتر این موضوع گسترش پیدا می کنه .تصور یک فرد چاق اینه که من سنگینم و نمی تونم فعالیت داشته باشم و احساس خفگی و تنگی نفس داره و این باعث میشه دیگران هم فکر کنند انسانهای چاق تحرک ندارند و تمام این ناامنی ذهنی در روابط اجتماعی و کسب و کار و جسم ما تاثیر گزاره ..تصور بر اینه که چاقها سهم دیگران رو می خورند و الان که فکر می کنم میبینم منم تا زمانی که وارد مسیر لاغری با ذهن نشده بودم نسبت به افراد خانواده سهم بیشتری می خوردم گاهی هم خوراکی ها رو قایم می کردم بعد یواشکی می خوردم احساس بدی هم داشتم ولی انجام می دادم و همین فرکانس باعث می شد از دیگران حرفهای ناراحت کننده ای بشنوم …
      اما روزی که تسلیم حق شدم و گفتم با دست و پا زدن به هیچ جا نمی رسی به طرز شگفت انگیزی این مسیر برام باز شدم هدایت شدم و همون روز باور کردم که من برای همیشه متناسب می شم اونم در یک روش متفاوت ساده اشتیاق خیلی مهمه اینکه با چند کیلو اضافه وزن رو کم کردن هدفت یادت نره که چندسال منتظر همچین روزهایی بودی و تفکر هم خیلی مهمه چون نهادینه میشه در ذهن و واقعاا استمرار هم باید باشه چون خودم در این دوره متوجه تغییرات رفتاریم شدم که یهو به هم می ریخت و این تعهدم به استمرار نجات بخش بود .من با خودم فکر می کنم مقدستر از من نیست و اگر میخوام ردپای خوبی در این جهان بزارم و رسالت بندگی ام رو به جا بیارم باید خودمو بشناسم فرمولهای ذهنیم رو اصلاح کنم تا با فرکانس ذهنم انسانهای دیگر را الوده نکنم و ناامنی رو گسترش ندهم و این یعنی کار پسندیده نزد خدا و عالم ….یک الگوی متناسب که احساس امنیت و حال خوب رو با شادی و ارامش وثروت و اگاهی فرکانس ذهنی خود و دیگران قرار می دهد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم