0

گام ۳۱: لاغر شوید، قبل از اینکه لاغر شوید!

تلاش کردن برای لاغر شدن
اندازه متن

35 سال از زندگی ام با چاقی گذشت. زندگی توام با تلاش کردن برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف لاغری. اما در کمال تعجب و ناباوری هر سال چاق تر می شدم.

چرا تلاش کردن برای لاغر شدن نتیجه نداشت

چند سال قبل که بستر اینترنت به شکل کنونی گسترش پیدا نکرده بود اطلاع از روش های لاغری بیشتر از طریق صحبت های افرادی که استفاده کرده بودند یا افرادی که شاهد نتایج افرادی که از روش لاغری استفاده کرده بودند انجام میشد.

تلاش کردن برای لاغر شدن

در این شرایط هروقت صحبتی درباره نتیجه روش رژیمی یا ورزشی برای لاغری می شنیدم کنجکاو بودم که من هم از این برنامه رژیمی یا ورزشی استفاده کنم.

هربار که در تلاش کردن برای لاغر شدن از روش های لاغری شکست می خوردم علاوه بر احساس بد و ناامیدی از لاغر شدن به این موضوع فکر می کردم که:

  • چرا من نمی توانم لاغر شوم؟
  • چرا هرچه تلاش می کنم لاغر نمی شوم اما بدون هیچ تلاشی چاق می شوم؟

برای توجیه کردن چاقی ام هزاران بار این جمله ها را به دیگران می گفتم تا بلکه مقداری از رنج و عصبانیت چاق بودنم کاسته شود.

ارتباط نتیجه و انتظار

هر انسانی در زندگی خود تصمیمات مختلفی میگیرد و کارهای زیادی انجام می دهد، اما در انجام فعالیت هایی به موفقیت می رسد که انتظار داشته باشد می تواند در آن موضوع به نتیجه عالی دست پیدا کند.

فردی که عقیده دارد به ریاضی علاقمند است به راحتی در حل مسائل ریاضی پیشرفت می کند، فردی که عقیده دارد نقاشی خوبی دارد به راحتی در این رشته هنری پیشرفت می کند.

بارها شده است که در زندگی  و مخصوصا دوران تحصیل مجبور به انجام فعالیتی شدیم که به آن علاقه نداشته ایم یا عقیده داشتیم که نمی توانیم در انجام آن کار عالی عمل کنیم و هیچوقت در آن کار پیشرفت نکرده ایم.

انتظاری که در ما در رابطه با هر موضوعی در زندگی شکل می گیرد تحت تاثیر شنیده ها و صحبت هایی است که از اطرافیان خود درباره آن موضوع می شنویم.

من از کودکی تحت تاثیر شنیده ها و دیدها درباره چاقی بودم و هزاران بار شنیدم که: رضا استعداد چاقی داره، رضا سوخت و سازش پایینه، رضا اشتهاش زیاده و عبارت های مشابه که همه به طریقی در من انتظار چاق شدن را تقویت می کرد.

فردی که به همین شکل تحت تاثیر گفته های دیگران درباره توانایی در نقاشی کردن قرار بگیرد به شکل خودبخود انتظار عالی بودن در نقاشی کشیدن در او شکل میگیرد.

انتظاری که در درباره هر موضوعی در ذهن ما شکل می گیرد مهمترین عامل موثر در رسیدن یا نرسیدن ما به هدف می باشد.

در مسیر لاغری با ذهن درک کردم که این موضوع مهمترین عامل لاغر نشدن من بوده است در حالی که من همواره در حال تلاش کردن برای لاغر شدن  بوده ام.

من تلاش می کردم لاغر شوم اما هرگز باور نداشتم می توانم لاغر شوم.

در واقع همیشه اطمینان من از چاق بودن و چاق تر شدنم صدها برابر بیشتر از احتمال لاغر شدنم بود.

به همین دلیل همیشه به دنبال روش یا فردی بودم که دست به دامان او شوم تا مرا لاغر کند. چون من باور داشتم نمی توانم لاغر شوم و باید روش یا فردی را پیدا کنم بلکه او بتواند مرا لاغر کند.

چگونه انتظار در انسان شکل می گیرد

نحوه شکل گیری انتظار در افراد به این صورت است که فرد به هر دلیلی فعالیتی را انجام می دهد و آن فعالیت مورد تایید و تشویق اطرافیان قرار می گیرد و باور توانمند بودن در آن فعالیت در فرد ایجاد می شود.

این باور سبب انجام آن فعالیت با اشتیاق و احساس بهتر می شود و نتایج بعدی بهتر و بیشتر مورد تایید قرار میگرد و به همین طریق ادامه پیدا می کند و فرد باور می کند در آن موضوع توانمند است.

فرایندی که توضیح داده شد معمولا برای ما رخ نداده است و با اینکه از کودکی تا به امروز بارها در موضوعات مختلف استعداد خود را کشف کرده ایم اما به دلیل عدم حمایت اطرافیان، باور و توانایی برای ادامه و به شکوفایی رسیدن در آن فعالیت در ما شکل نگرفته است.

نکته جالب توجه اینکه برای من و افرادی شبیه من که از کودکی دچار اضافه وزن هستند تمرکز و توجه اطرافیان بر موضوع چاقی به حدی بوده است که هرگز توانایی های ما در جنبه های مختلف زندگی دیده نشده و مورد توجه قرار نگرفته است.

من در دوران راهنمایی علاقه زیادی به رنگ آمیزی با مداد رنگی داشتم و این علاقه به حدی بود که در مسابقات مدرسه و شهرستان نفر اول شدم و برای مسابقات استانی معرفی شدم.

اما این توانایی من هرگز مورد توجه والدین و اطرافیانم قرار نگرفت و حتی وقتی صحبت از این توانایی من می شد با این گفتگو مواجه می شدم که: چه فایده که می تونی خوب رنگ آمیزی کنی اگه میتونی خودت رو لاغر کن.

همیشه ناتوانی من در لاغر شدن را در مقابل سایر توانمندی های من قرار می دادند و چون من هرگز نتوانسته بودم در موضوع لاغر شدن موفقیت قابل توجهی کسب کنم سایر توانایی های من بی اهمیت شمرده می شد.

در روابط اجتماعی به افرادی که به هر طریقی در موضوعی توانمند می شوند لقب با استعداد می دهند، در صورتی که آنها قبل تر از اینکه با استعداد باشند به باور توانایی در رسیدن به موفقیت در آن موضوع رسیده اند. و تنها دلیل آن مورد توجه قرار گرفتن توانایی آن فرد بوده است.

استعداد در همه افراد به یک اندازه وجود دارد ولی تفاوت بین افراد در باور آنها نسبت به ارائه و شکوفایی استعداد های خودشان است.

درباره لاغری هم دقیقا به همین شکل است، افراد چاق معمولا باور ندارند که می توانند لاغر شوند و زندگی جدیدی را شروع کنند. به همین علت با اینکه همیشه در حال تلاش کردن برای لاغر شدن هستند اما هرگز لاغر نمی شوند.

همه افراد چاقی که بارها برای لاغری از هر روشی اقدام کرده اند و نتایج اولیه را کسب کرده اند اما چون باور نداشتند که می توانند لاغر شوند کار را نیمه کاره رها کرده و به وضعیت قبلی خود برگشته اند.

درست است که روشهای مختلف لاغری، طریق صحیحی برای رسیدن به تناسب اندام نبوده است اما باور نداشتن فرد به اینکه می تواند لاغر شود دلیل مهم تری برای موفق نشدن (لاغر نشدن) آنها بوده است.

چرا من لاغر نشدم

به خاطر دارم زمانی که برای لاغر شدن به همراه دوستان وزنه بردارم در گرمای وحشتناک دزفول به پارک جنگلی خارج شهر می رفتم و یک ساعت می دویدم.

گرمای هوا به حدی بود که بطری های یخ زده آب تا رسیدن به محل دویدن کاملا آب می شد و همان نیم ساعت اول همه بطری های آبی که همراهمان بود تمام می شد.

در آن شرایط هر روز یک ساعت می دویدم.

کار از عرق کردن گذشته بود. غرق عرق می شدم.

همه لباس هایم از شدت عرق کردن خیس می شد.

در آن شرایط بارها به دوستانم می گفتم: “من که می دونم لاغر نمیشم ولی بخاطر دلخوشی خودم و حرف مردم که شده تلاش می کنم”

این عبارت نتیجه باور من درباره لاغر نشدن بود.

باور نداشتن به لاغر شدن به تنهایی کافی بود تا تمام دویدن ها، عرق کردن ها، نخوردن ها و … را بی اثر کند.

لاغری با ذهن و انتظار لاغر شدن

در روش لاغر با ذهن یکی از مهمترین پارامترهایی که مورد توجه قرار گرفته است ایجاد باور لاغر شدن در افراد است چرا که اگر این باور در فرد شکل بگیرد لاغر شدن بسیار ساده تر خواهد شد.

تمام سعی من در دوره های رایگان و همچنین دوره ورود به سرزمین لاغرها این است که این باور را در افرادی که اضافه وزن دارند ایجاد کنم.

باوری که چند سال قبل در خود ایجاد کردم و نتیجه آن شگفتی ساز شدن در لاغری با ذهن برای من بود و به لطف خدای مهربان در چند سال اخیر که به امر آموزش لاغری با ذهن پرداخته ام با ایجاد و توانمند کردن این باور در افرادی که در دوره لاغری با ذهن ثبت نام کرده اند سبب شد که دوستان زیادی به رویای لاغری خود دست پیدا کنند و در شرایطی متفاوت از چندماه گذشته خود زندگی کنند و شگفتی ساز لاغری با ذهن شوند.

باید بتوانید در همین شرایط فعلی که اضافه وزن دارید به باور لاغر شدن برسید.

در تمام سال هایی که اضافه وزن داشته اید بارها با دیدن خود در آینه یا عکس های دسته جمعی به احساس بد رسیده اید، از شنیدن صحبت های دیگران درباره چاقی خود عصبانی شده اید و به طریق مختلف چاق بودن را تجربه کرده اید.

هرچه تجربه شما از چاقی بیشتر باشد باور اینکه نمی توانید لاغر شوید در شما قوی تر است.

بنابراین لازم است برای ایجاد انگیزه لاغر شدن در خود تلاش مستمر داشته باشید.

باید بتوانید هربار که خود را می بینید به جای تمرکز کردن بر چاقی و وضعیت فعلی به شرایطی که می خواهید داشته باشید فکر کنید.

شاید در ابتدا این کار ساده نباشد اما مانند هر کاری به مرور برای شما ساده خواهد شد.

نیاز نیست تلاش خاصی برای رویاپردازی و تجسم لاغری داشتته باشید.

برای قدم اول فقط کافی است توجه و فکر کردن و نگران چاقی بودن را متوقف کنید.

وقتی به چاقی فکر نکنید، اهمیت ندهید، توجه نکنید، نگران نباشید و … به صورت خودبخودی توجه به لاغری در ذهن شما شکل می گیرد.

به دلیل انبوه افکار و نگرانی های ما از چاقی هیچ وقت فضای خالی در ذهن ما برای توجه کردن به لاغری وجود نداشته است.

در مواقع استفاده از هر روشی برای لاغری به هر شکلی شده فضای کوچکی برای توجه به لاغری ایجاد کرده ایم اما تجمع افکار و نگرانی های چاقی به راحتی دوباره آن فضای کوچک را از توجه به لاغری پس گرفته و تمام فضای فکری ما مملو از چاقی شده است.

بنابراین ایجاد فضای خالی در ذهن برای توجه کردن به لاغری از توقف توجه کردن به چاقی شروع می شود.

اکنون به لاغر شدن فکر کنید

باید قبل از اینکه لاغر شوید به لاغر شدن فکر کنید. باید از فکر کردن به لاغر شدن با احساس خوب و اشتیاق تجربه لاغری برسید.

اگر نمی توانید به لاغر شدن فکر کنید اصلا اهمیتی ندارد، می توانید از فکر نکردن به چاقی شروع کنید.

برای افرادی که سالهاست اضافه وزن دارند فکر کردن به لاغری کار ساده ای نیست اما توجه نکردن به چاقی را بهتر می توانند انجام دهند.

دلیل این امر این است که در طی سال های چاقی به قدری به چاقی توجه کرده اند که فضای ذهنی آنها از افکار چاق کننده مملو و متراکم شده است بنابراین با اندکی توجه نکردن یا نگران نبودن به راحتی احساس سبکی و رهایی را تجربه خواهند کرد.

از فکر نکردن به چاقی شروع کنید و به فکر کردن به لاغری برسید.

این طریق ساده لاغر شدن در ذهن قبل از لاغر شدن در جسم است.

در فایل آموزشی لاغر شوید، قبل از اینکه لاغر شوید به طور مفصل درباره این موضوع مهم برای دوستانم توضیح داده ام و امیدوارم با استفاده ازاین فایل ارزشمند گام مهمی در جهت حرکت مستمر و با انگیره به سوی متناسب شدن بردارید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

ایجاد انتظار لاغر شدن از اهمیت بسیار زیادی در کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری با ذهن برخورد است بنابراین لازم است از طریق استمرار در این مسیر و انجام تمرینات،‌ انتظار لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

زمانی که شما صرف خواندن محتوای نوشتاری جلسات آموزشی می کنید در حال ایجاد انتظار لاغری در ذهنتان هستید. چون مطالبی را می خوانید که نگرش شما درباره لاغر شدن را تغییر می دهد و لاغر شدن را در ذهن شما آسان می کند.

زمانی که شما صرف تماشای ویدیوی آموزشی می کنید از طریق دیدن و شنیدن محتوای که در شما احساس خوب لاغر شدن ایجاد می کند در حال ایجاد انتظار لاغری در وجودتان هستید .

زمانی که شما در حال فکر کردن به آنچه گفته شده است هستید و پاسخ سوالات را به شکل انشایی می نویسید در حال ایجاد انتظار لاغر شدن از طریق گسترش و مرور آگاهی لاغر کننده در ذهنتان هستید.

بنابراین مراحل آموزشی لاغری با ذهن را با اشتیاق عالی دنبال کنید چرا که در حال انجام موثرترین اقدام ممکن برای لاغر شدن هستید.

اکنون که مراحل ذکر شده را طی کردید به سوالات مطرح شده با شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.

  • در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن چقدر انتظار لاغری داشتید؟
  • آیا استفاده از روش های لاغری باعث افزایش انتظار لاغری در شما می شد؟
  • بعد از اتمام برنامه لاغری یا رها کردن آن چه تغییری در انتظار شما ایجاد می شد؟
  • در مدتی که اضافه وزن دارید انتظار چاق و چاق تر شدن در شما بیشتر بوده یا انتظار لاغر شدن؟
  • با توجه به انتظاری که در خودتان مشاهده می کنید آیا نتیجه جسمی فعلی شما درست و بر اساس انتظار شما می باشد؟
  • برای لاغر شدن چرا ایجاد انتظار لاغری اهمیت زیادی دارد؟
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا انتظار لاغر شدن در شما ایجاد شود.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.95 from 59 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14304
برچسب ها:
133 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/30 06:52
      مدت عضویت: 328 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 942 کلمه

      به نام خداوند جان آفرینم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات تلاش کردن برای لاغر شدن 

      • در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن چقدر انتظار لاغری داشتید؟
      • در تمام تلاش‌هایی که قبلا از روش‌های مختلف لاغری انجام می‌دادم هرگز انتظار من لاغری مد نظرم نبود چون می‌دانستم رسیدن به وزن دوران مجردی ام ،غیر ممکن است و من تمام آن ورزش‌ها و رژیم‌ها و داروها و ابزارهای مختلف ورزشی را استفاده میکردم فقط به امید اینکه کمی لاغر تر شوم و بتوانم جسمم را بپذیرم و از خودم اینقدر متنفر نباشم ،من در اصل برای آرامش خودم این همه فشار را تحمل میکردم و در مدتی آرامشم را با این روش‌ها به هم میزدم تا یک چند ماهی در آرامش بیشتری زندگی کنم ،در حالی که هیچ وقت موفق به کسب آرامش در هیچ دوره ای نشدم و فقط زور میزدم و تلاش میکردم آرامش داشته باشم ولی انگار گمشده من پیدا نمیشد 
      • آیا استفاده از روش های لاغری باعث افزایش انتظار لاغری در شما می شد؟
      • استفاده از روش‌های لاغری نه تنها باعث افزایش انتظار من نمیشد بلکه کاملا من را مطمئن می‌کرد که هیچ وقت انتظار نداشته باشم لاغر شوم چون لاغری در خون من نیست و سرنوشت من فقط چاقی است و آنقدر آرامش نداشتم که داروهای اعصاب میخوردم شاید کمی آرام شوم ،داروهای گیاهی آرام بخش مصرف میکردم شاید کمی آرام‌تر شوم 
      • اما آرامش گمشده ای بود که نمی‌دانم در کدام کوچه پس کوچه ی چاقی او را جا گذاشته بودم و حالا از هر روشی قصد لاغری میکردم شاید گمشده ام را پیدا کنم خبری نبود که نبود که نبود چه برسد انتظار لاغر شدن که بسیار دور و دراز آرزویی بود .
      • بعد از اتمام برنامه لاغری یا رها کردن آن چه تغییری در انتظار شما ایجاد می شد؟
      • من وقتی با روش‌های لاغری قصد لاغری میکردم انتظار داشتم چند کیلو و چند سانتی متناسبتر شوم ،بعضی از روش‌های لاغری انتظار من را به خوبی برآورده می‌کردند و بعضی دیگر از روش‌ها هیچ تاثیری نداشتند اما در نهایت چیزی که مهم بود این بود که بعد از پایان هر دو روش ،چه روشی که لاغری در پی داشت ،چه روشی که لاغرم نکرده بود به محض قطع دوره من انتظار داشتم وزنم برگردد یا حتی چاقتر شوم و همیشه هم به سرعت این اتفاق می افتاد و تلاش‌های من بر باد می‌رفت 
      • در مدتی که اضافه وزن دارید انتظار چاق و چاق تر شدن در شما بیشتر بوده یا انتظار لاغر شدن؟
      • در تمام مدت چاقی ام من هر روز ترس و انتظار چاقتر نشدن داشتم و دلیل اصلی استفاده من از روش‌های مختلف لاغری هم همین انتظار چاقتر شدن بود و من آنقدر این فرمول در ذهنم گسترش پیدا کرده بود که دیگر با هیچ روش لاغری وزنم پایین نمی آمد و من هر روز عصبی تر میشدم و با بی رحمی بیشتری با بدنم رفتار میکردم و دیگر از مصرف هیچ دارو و دمنوش و ابزار لاغری ترس و نگرانی نداشتم و مدام روش‌های مختلف را روی جسم نازنینم پیاده میکردم اما افسوس و صد افسوس که انتظارم فقط چاقی بود و من بدون تعارف و اغراق هر روز در حال رشد صعودی وزنم بودم .
      • با توجه به انتظاری که در خودتان مشاهده می کنید آیا نتیجه جسمی فعلی شما درست و بر اساس انتظار شما می باشد؟
      • از وقتی وارد سایت تناسب فکری شدم گمشده ام را پیدا کردم و الان محکم آن را بغل کرده ام ،آرامش داشتن بعد از نعمت سلامتی واقعا بزرگترین نعمت است 
      • خداوندا سپاسگزارم که به من آرامش و سلامتی عنایت کردی 
      • خداوندا سپاسگزارم که به فرزندان و همسرم و عزیزانم سلامتی و آرامش عنایت کردی 
      • خداوندا روزیمان کن نعمات بی نظیرت را و من را لایق معجزاتت قرار بده 
      • خوب من بعد از کسب آرامش در این مسیر زیبا ،انتظارم فقط و فقط لاغری بود و هر روز به لطف خداوند خالقم سبک و سبک‌تر میشوم ،نمی‌دانم حتی شاید جسمم چاق باشد اما ذهنم مثل پر سبک است و انتظار من سبکی و لاغری است و کاملا دارم بر اساس انتظارم جلو میروم و به حمدالله حالم عالی است 
      • خداوندا سپاسگزارم برای حال خوبم و برای حال خوب عزیزانم تو را سپاس می‌گویم 
      • خداوندا روزی ام کن حال بهتر با برآوردن دعایم و روزی ام کن معجزه ای که در نزدیکی من قرار دادی و مرا شاد کن به برآوردن آرزویم هر چند که آن آرزو در ذهن کوچک و محدود بشری من ناممکن باشد 
      • خداوندا ممکن کن ناممکن ذهن محدود مرا به نامحدودی ات یا کریم یا رب یا کریم و یا رب
      • برای لاغر شدن چرا ایجاد انتظار لاغری اهمیت زیادی دارد؟
      • انتظار لاغری نداشته باشیم لاغر نمی‌شویم،بر اساس قانون آفرینش جهان هستی هر باوری در ذهن ما باشد ،فرکانس آن باور ما را در مدار آن باور قرار می‌دهد حالا اگر انتظار ما لاغری باشد خوب ما دارای یک باور قدرتمند هستیم و آن باور این است که من می‌توانم لاغر شوم 
      • و قطعا تکرار بارها و بارهای این باور ما را در فرکانس و مدار این باور قرار می‌دهد و ما با لاغری همسو می‌شویم و از این نعمت بزرگ برخوردار می‌شویم 
      • جهان هستی به سرعت باورهای ما را گسترش می‌دهد و زندگی و سعادت ما را باورهای ما میسازند 
      • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا انتظار لاغر شدن در شما ایجاد شود.
      • لاغری با ذهن با شناخت فرمولها و موانع اشتباه چاقی ،و جایگزین کردن آنها با فرمول‌های صحیح لاغری و کوچک کردن و آسان کردن لاغری ،لاغر شدن را برای ما بارورسازی می‌کند و انتظار لاغر شدن را در ما افزایش می‌دهد و با همسو کردن انرژی‌های ما با انرژی‌های جهان هستی ما را به هدف لاغریمان می‌رساند بدون تحمل رنج و عذاب و در کمال آرامش و لذت 
      • پروردگارا سپاسگزارم بخاطر نعمتهای بی حد و اندازه ات که تو خدای بی نهایت بخشنده من هستی 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/06/27 18:43
      مدت عضویت: 264 روز
      امتیاز کاربر: 5650 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 768 کلمه

      به نام خدای زیبایی ها

      گام 31:لاغرشوید ، قبل از اینکه لاغر شوید

      چقدر این جمله به من حس خوبی میده و باعث امیدواری من میشه که برای رسیدن به لاغری باید ابتدا حس و حال لاغری بگیریم یعنی همین جایی که من هستم و گام بعداز اون لاغری جسممه ،اینکه حس میکنم چقدر به آرزوی لاغریم نزدیکم و دارم در راستای اون حرکت میکنم خیلی حالم خوب میشه اینکه آخر این راهی که من دارم میرم لاغریه!!!!!!!!!!!وای خدای من هزار بار شکرت . قبلاً وقتی رژیم می‌گرفتم روزای اول رژیم انتظار من از اون رژیم لاغری بود و خیلی خوب کم میکردم ولی هرچی جلوتر میرفتم انتظار من کم کم تر میشد تا جایی که دیگه وزن من استپ میشد و با خودم میگفتم که دیگه این روش برای من تاثیری نداره باید برم سراغ یه روش دیگه غافل از اینکه انتظار من تغییر کرده بود پس نتیجه هم به طبع باید تغییر می‌کرد و من اینو اون موقع نمی‌دونستم که اگه هم میدونستم چیزی رو تغییر نمی‌داد چون مسیر من اشتباه بود هرچند کیلویی کم میکردم محکوم بودم به چاقی چون راه غیر اصولی رفته بودم و فرمول های چاقی در ذهن من دست نخورده بود و ذهن من همچنان چاق بود . به محض کنار گذاشتن رژیم دوباره انتظار من از خودم چاقی بود و هر روز چاق  و چاق تر میشدم .

      حالا میخوام در مورد آشنایی خودم با سایت بگم که یکم طولانیه😁 من حدودا سال ۹۷-۹۸از لحاظ روحی بهم ریختم و یکسالی درگیر اون بودم در این مدت به هر دری میزدم که حال خودمو خوب کنم  از روانشناس گرفته تا سفر رفتن تا توسل کردن و غیره که شب و روز از خدا میخواستم که یه راهی جلوی پای من بزاره برای تغییر اوضاع و احوالم ، که به طور اتفاقی با قانون جذب و تاثیر اون در زندگی آدما وبا خواندن کتاب ها و یدیو های انگیزشی به مرور زمان با لطف خدا حال روحیم بهتر و بهتر شد حالا ناگفته نماند که من قبل از این بحران روحی چاق بودم و با تلاش فراوان و رژیم های سخت و ورزش تونستم ۲۰کیلو از وزن خودم رو کم کنم که در اون مدتی که حال روحیم بد بود چون تمرکزی به موضوع چاقی و لاغری نداشتم وزن من تغییر نکرد حتی دو سه کیلو کم کردم با اینکه دیگه رژیم نبودم ولی  مدت کوتاهی بعد از اینکه با روش قانون جذب حال روحیم بهتر شد یواش یواش انگار دوباره فرمول های چاقی من فعال شد که اون موقع من اینو نمی‌دونستم و شروع کردم به چاق شدن . بعد از مدتی خیلی اتفاقی ذهنم رفت سمت اینکه شاید بشه با قانون جذب هم لاغری شد که عین کلمه لاغری با قانون جذب رو سرچ کردم که سایت تناسب فکری برام بالا اومد کلیک کردم و یه کم از متن ش رو خوندم و خوشم اومد ولی همون جوری که استاد تو بعضی از فایلاهاشون میگن که باید برای روش لاغری با ذهن آماده باشین فقط همون روز همون تکه متن رو خوندم و دیگه پیگیر این قضیه نشدم تا اینکه گذشت گذشت و من هی چاق و چاق تر میشدم و به هر روشی چنگ میزدم که لاغر بشم و هر روشی رو امتحان کردم ولی هیچ تاثیری برای لاغری من نداشت ومن هرروز چاقتر میشدم تا اینکه امسال دیگه از چاقی خودم خسته شده بودم و بشدت ناامید بودم و باگریه و عاجزانه دوباره از خدا خواستم که یه راهی جلوی پای من بزاره که خیلی یهویی یاد دوسه سال پیش و سرچی که کردم افتادم و جرقه ای تو ذهن من زده شد دوباره رفتم تو اینترنت سرچ کردم و دوباره سایت تناسب فکری برام باز شد ولی اینبار با دفعه قبل فرق داشت و من برای اون آماده بودم و شروع کردم فایل های ۱۲ قدم رو شروع کردم امید و آرامش که مدت ها بود از دست داده بودم رو به دست آوردم و روزنه امیدی هرچند کوچیک در من ایجاد شد که من هم میتونم  و هر روز که پیش میرفتم انگیزه م و آگاهیم بیشتر شد و تعهد داشتم که هر روز فایل گوش بدم چون حالم خوب میشد و از فشار روحیم کمتر میشد ادامه دادم و ادامه دادم تا الان که گام ۳۱  دوره ۱۰۰گام لاغری هستم از لحظ جسمی هنوز تغییر در خودم احساس نمیکنم البته اینو هم بگم که من از همون روزهای اول دیگه ترازو رو کنار گذاشتم و خودم رو وزن نکردم ولی هنوز تغییر واضحی در جسم خودم ندیدم ولی از لحاظ روحی و آرامش تغییر داشتم و بعضی از فرمول های ذهنیم تغییر کرده ولی حالم خیلی خوبه چون می‌دونم الان جای درستی وایسادم و گام بعدی من لاغریه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/06/16 18:28
      مدت عضویت: 1437 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 461 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز و دوستان همراه

      لاغر شوید قبل از اینکه لاغرشوید

      من دوتا خواهر دارم که هر دوتاشون دارن از چاقی رنج می برن و همش گله وشکایت . آنها حتی حاضرنشدند حتی برای خواستشون یک رژیم یا ورزش یاهمین روشهای به ظاهر لاغری انجام بدن اما من چی ؟ من خودم رو داشتم به آب وآتیش میزدم مرتب سرم تو گوشی بود و سرچ میکردم روسهای لاغرشدن رو که نتیجه بخش باشه وچقدر پیاده روی های سخت در گرمای تابستان و باشگاه و رژیم و.. انجام دادم.

      درسته روشها اشتباه بود اما من نمیتونستم بپذیرم که سرنوشنم چاقی هست مرتب تو ذهنم بود و به لطف الهی به این سایت هدایت شدم و تمامی جوابها وابهاماتی که به خاطر چاقی تو ذهنم بود رو گرفتم . 

      بله من خواسته بودم اما اونها نخواستند .

      من باورداشتم که بالاخره یه روشی وجود داره هرچندسخت باشه اما من عشقم لاغری هست وبهایش رو میدم .

      من تسلیم چاقی نشدم . 

      بااینکه تواین مسیر چالشهای زیادی روتجربه کردم اما ادامه دادم و کم نیاوردم  و بالاخره نتیجه گرفتم .

      اما اونها منو دیدن و نتیجه رو دیدن اما بازهم باور نمی کنند .

      وهر روز دارن دردسرهای چاقی روتجربه میکنن.

      لاغری با ذهن نه تنها ارتباط بین ذهن و جسم رونشون میده بلکه با یادگیری عملکرد ذهن میتونیم خیلی از خواسته های خودمون روخلق کنیم .

      که من هم به خیلی ازخواسته هام با استفاده از این قدرت ذهن رسیدم .

      من با افکارم و باورهام با دست خودم سدی درست کردم در مقابل خواسته هام . بعدش یک عمر داشتم دیگران رو مقصر میدونستم و از خدا گله داشتم .

      لاغری با ذهن پیوند منو با خدا مستحکم تر کرد . بهم امید واشتیاق داد برای خلق خواسته هام ومن تولد دیگه پیدا کردن بعد اینکه تونستم به نتیجه قابل قبول درلاغرشدنم برسم .

      امیدمن به زندگی کردن بیشترشد و سرم بالاترشد و دیگه کسی رو توذهنم بزرگ نمیکنم . دیگه از حوادث وآینده نمی ترسم .شادی وعشق در زندگیم بیشترشد .

      الان که فروشگاهها اکثرا لباس فری میارن تو مغازشون اما من کلی باعشق میگردم دنبال لباسی که سایز داشته باشه .چون پوشیدن لباس سایز خودم بهم حس لاغری میده که وصف ناپذیره . واقعا حسش برای من یکی بی نظیره .

      من باور کردم لاغرمیشم و بعد لاغرشدم .

      من با دیدن آلبوم دوستان شگفت انگیزان لاغری و لایوها و استادعزیز باور  کردم میتونم لاغری ماندگار رو تجربه کنم و بعدش لاغرشدم .

      چقدر لاغر شدن و لاغر زندگی کردن لذت بخشه . 

      خدایا شکرت که منو هدایت کردی توسط یکی از دوستانی که در سایت نی نی سایت کامنت گذاشته بود در مورد لاغری ومنی که عاشقانه دنبال لاغرشدن  بودم که کدوم قهوه بیشتر لاغر میکنه هدایت شدم به سمت  اسم استاد عزیز  توسط دوست عزیز و الان اینجام و خدا روشکر میکنم .

      و تشکر میکنم از استاد عزیز بابت آموزشهای طلایی شون .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/05/31 16:42
      مدت عضویت: 328 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,213 کلمه

      به نام خداوند قادرم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید 

      دیگه از این جمله قشنگتر و واضح تر باید می‌شنیدم؟ 

      اگر باور نکنیم که توانایی انجام هر فعلی و داریم و باور اینکه ما نیروی خودمون  و از خدایی می‌گیریم که قادر مطلقه ،

      وقتی ایمان داشته باشیم که نور خدا در وجود ماست و ما شعله ای حتی کوچک از اون نور کامل هستیم ،

      پس میتونیم خیلی راحت به قدرت خودمون ایمان بیاریم ،هیچ کاری در جهان نیست که انسان نتونه انجام بده، فقط کافیه باورهاش تغییر کنه و اون موقع شاهد انجام چیزهایی میشه که روزی گمان میکرده ،نمیتونه ،انجام بده .

      درباره همین موضوع اگر سیری در تاریخ بشری داشته باشیم می‌بینیم که انسانها با باورها و تلاش کردن برای کسب اون باور کارهای خارق العاده زیادی انجام دادن مثل انواع اکتشافات (برق،تکنولوژی،هوا و فضا ،ماهواره،……….)

      قبلا که برادران رایت میگفتن انسان میتونه پرواز کنه خیلی ها، مسخره کردند و اونها رو سرکوب کردند ولی اونها باور داشتن و دست از تلاش نکشیدن و بارها شکست خوردن و از نو شروع کردند و تا به امروز این همه صنعت هوا و فضا پیشرفت‌های چشمگیری داشته که البته در برابر آنچه در آینده انسان بهش دست پیدا میکنه مثل قطره ایست در کنار دریا ؛

      پس کافیه باور کنیم و مطمئن باشیم که ما توانا هستیم اون وقته که هیچ کاری برای ما انجامش غیر ممکن نیست.

      در زمینه همین لاغری اگر به گذشته خودم نگاهی بندازم متوجه میشم که چه توانایی هایی در جسمم داشتم که میتونستم چنان رژیم‌ها و ورزش‌های طاقت فرسایی و انجام بدم و چون باور داشتم با اون روش‌ها لاغر میشم و تلاش میکردم برای بدست آوردن اون باور ،همیشه نتیجه لاغری بود و نتیجه مساوی بود با باوری که داشتم .

      و بعد از خسته شدن و رهایی روش‌هایی که باور داشتم که لاغری برام میارن ،چون باور داشتم با رها کردن اون روش‌ها دوباره چاق میشم آروم آروم وزن از دست رفته برمیگشته و نتیجه ناکامی و سرخوردگی و حس شکست بسیار آزار دهنده بود و در نهایت برای رها شدن از اون افکار منفی با تلقین به خودم که چاقی سرنوشت منه و من تمام تلاشم و کردم و نشده روز به روز احساس نا امیدی و افسردگی در من رشد می‌کرد و هزاران فرسنگ از رسالت انسانیت خودم فاصله میگرفتم چرا که خودم و انسانی بیچاره میدیدم که حتی قادر به تغییر جسم خودش نیست چه برسه توانایی رسیدن به خواسته هاش .

      همه این افکار و باورها باعث شد آزمون وکالت شرکت نکنم و خودم و ناتوان در این امتحان ببینم ،سر کار نرم ،عصبی و پرخاشگر باشم دچار افسردگی و بیماری شدم و باعث آزار خودم و خانواده عزیزم شده بودم .

      وقتی وارد سایت شدم و رمز و رازهای زندگی و تغییر و باورها و رو کم کم فهمیدم تغییراتی که داشتم برام احساس شادی می‌آورد و حالم هر روز بهتر و بهتر میشد ،در کامنتهای دوستانم میخوندم که بجز بهره گیری از صحبت‌ها و آموزش‌های ناب استاد روشن ،سراغ اساتید دیگری چون استاد عباس منش ،استاد سعیدی و یا حتی انجام روش‌های رژیمی کنار این آموزش‌ها بودند و بعد از مدتی چون از این شاخه به اون شاخه پریدن ،نتیجه خوبی هم نگرفتن و یا رها کردن آموزش ها رو یا نتیجه مطلوب نگرفتن ،

      من در همین سایت فقط هستم و از هیچ روش یا فرمول یا استاد دیگه ای استفاده نکردم و فقط به همین مسیر ایمان دارم و پایبندم حتی در همین سایت کلی فایل های دیگه وجود داره مثل چالش من این و نخوردم یا فایلهای بی نظیر دیگه اما من از این شاخه به اون شاخه نمیرم تمام تمرکزم روی همین یک گامی هست که دارم برمیدارم عجله ندارم خوب بعد صدگام موفق که طی کردم انشالله میرم و یکی یکی از اون فایلها هم استفاده میکنم مگه جنگه ؟من باید پایبند باشم به همین گامی که دارم برمیدارم برای من مثل اینه کسی که هنوز راه رفتن و یاد نگرفته ازش چطور میشه انتظار دویدن داشت قطعا اگر همچین آدمی که هنوز راه رفتن و بلد نیست شروع به دویدن کنه قطعا زمین میخوره و کلی آسیب میبینه و دیگه همون راه رفتن و هم نمیتونه انجام بده .

      اینقدر نکته و مطلب برای یادگیری هر گام وجود داره که بعضی گام‌ها مثل همین گام انجامش برای من چند روز طول کشید ،من فقط زمانی که احوالات روحی ام خوب نبود سراغ فایلهای ارزشمند رهایی از افکار منفی رفتم و با سومین فایل به لطف خداوند حالم عالی شد و دوباره به مسیر تناسبم رجوع کردم .

      ،ایمان بیاوریم قبل از اینکه ایمان بیاوریم

       بمیریم قبل از اینکه بمیریم 

      حسابرسی کنیم اعمالمان را قبل از اینکه به حساب ما رسیدگی کنند  

      و لاغر شویم قبل از اینکه لاغر شویم

      مفهوم این جملات چیه ؟

      از نظر من این جملات خیلی معانی دارند مثلا درباره همین جمله لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید من اینطور تفسیر میکنم که:

      ۱_این جمله میگه فقط کافی نیست که با زبان اعلام کنید که در مسیر تناسب فکری هستید و دارید برای متناسب شدن راهی و میرید برای اینکه فقط به خودتون بگید که خوب من دارم یه کاری میکنم تا لاغر بشم .

      ۲_میگه فقط گوش دادن و نوشتن کافی نیست باید روی هر فایل حسابی فکر کنید و باور کنید و رفتارتون و تغییر بدید تا نتیجه بگیرید . 

      ۳_میگه کسانی که خوب گوش میدید و خوب تمرین میکنید و خوب عمل میکنید دقت کنید که این مسیر خیلی پیچیده است و خیلی مطالب هست که باید یاد بگیرید و فکر نکنید با همین چند صباح یادگیری ملا میشید این آموزش‌ها مثل اقیانوس‌های بیکران هستند که هر روز چیزی از این اقیانوس‌های پهناور کشف میشه و هرگز دریچه کشف این رموز بسته نمیشه .پس با ایمان و عمل به چند مورد این حقایق کامل نمیشه باید آموخت و آموخت و آموخت 

      ۴- میگه ایمان و باوری که به روش تناسب فکری آوردید نه تنها الان بلکه در آینده هم بر اون پایبند باشید و به زندگی شما تبدیل شده باشه یعنی بخش مهم وجودتون شده باشه مثل رانندگی کردن که بدون تمرکز آنچنانی روتین شده برامون.

      ۵_در نهایت به نظرم خطاب به کسانی هست که ایمانشون کامل نیست و همزمان کنار این آموزش‌ها از چیزهای دیگه هم بهره می‌برند که من به این عزیزان اینجور توضیح میدم که مگه میشه به خدا ایمان آورد و به فرشتگان و قیامت ایمان نداشت کسی که به یکی از معارف دین و خدا کفر کنه اون شخص کافره هر چند که به بقیه ایمان داشته باشه ،زیاد دیدم کسانی که میگن ما خدا رو قبول داریم ولی نماز نمیخونیم در عوضش سعی داریم انسان خوبی باشیم دروغ نمیگم گناه نمی‌کنیم و فلان و بهمان ،آخه از نظر من انسان خوبی بودن که عالیه و اصلا رسالت ماست که انسان خوبی باشیم اما وقتی از همین نماز به عنوان ستون دین نامبرده شده مگه انسان بدون اسکلت یه تکه گوشت بیشتره؟یا امکان داره خونه ای بدون ستون و اسکلت پا برجا بمونه ؟

      خداوند هر چیزی رو برای ما واجب کرده قطعا خیر و صلاح ما بوده و هر چیزی رو حرام کرده قطعا ضرری برامون داشته چون خداوند عالمه ،قادره،رحمانه،کریمه،و در نهایت بخشنده ای بزرگه (صد بار گر توبه شکستی باز آی ).

      امیدوارم تونسته باشم حق این گام ارزشمند و ادا کرده باشم ،اسناد سپاسگزارم برای آموزش‌های بی نظیر شما و کلام شیواتون که چون از دل برمیاد بر دل هم میشینه براتون سلامت و سعادت و خوشبختی روز افزون خواستارم 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/25 14:57
      مدت عضویت: 479 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,249 کلمه

      سلام و درود .

      باور کنید قبل از اینکه باور کنید .

      لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید .

      شروع لاغری از ترک چاقیه . 

      ما با سه مسیر در ذهنمون آشنا شدیم .

      ۱- مسیر چاقی 

      ۲- مسیر لاغری دروغین

      ۳- مسیر لاغری واقعی 

      مسیر چاقی بارها و بارها تکرار شده و چون خوب آموختم و درکش کردم و سالها بهش عمل کردم  هنوزم برای من  راحتترین راهه .

      مسیر لاغری دروغین مسیر رژیمها و عملها و ورزشها و … است که من اصلا نمیتونم در  اون راه حرکت کنم . 

      مسیر لاغری واقعی که دقیقا مثل همون مسیر چاقی راحته تازه چه بسا راحتتر ولی چون من تازه باهاش آشنا شدم و کمتر تکرارش کردم هنوز مثل زبان چاقی یادش نگرفتم یکم نسبت به چاقی تمرکز کردن روش برام سختتره . 

      ولی اطمینان دارم هر روز که در این راه زیبا قدم بردارم راه برام راحت و راحتتر میشه . 

      اتفاقا با شناختی که نسبت به این راه پیدا کردم این راه از چاقی راحتتره .

      چون چاقی فقط زجر و عذاب بود . اما این راه لذت و تفریحه .

      تنها تفریح در چاقی با خیال راحت خوردن و خوردن و خوردن بود که من وقتی الان فکر می کنم خوردن زیاده از حد هیچ لذتی نداره و جز عذاب چیزی برام نداشت . دل درد و به هم خوردن حال و بالا آوردن و یا اگه تا این حد نبود در مرحله زجر روحی و عذاب وجدان و تحقیر .

      آخه زیاده خوری هم از نظر من درجاتی داره .

      چاقی بهمون فشار میاره و این فشار در سه سطحه .

      فکر . احساس . جسم . 

      وقتی غذا رو میخوریم و سیر میشیم و درجه اول سیری رو تجربه می کنیم اگه دیگه ادامه ندیم یعنی فشار چاقی رو در مرحله اول حذف کردیم و در آرامش روزمون رو سپری می کنیم . 

      اما اگه هنگام سیری خوردن رو متوقف نکنیم فشار چاقی شروع میشه . در مرحله اول فکر ما دچار حرف زدن میشه . چاقی در فکر آغاز میشه . یعنی من وقتی گرسنه ام و میخورم هیچ فکری ندارم . اما به محض اینکه فکری در من ایجاد میشه میفهمم مرحله اول سیری رسیده و البته برای تاییدش از جسمم کمک میگیرم میبینم غذا برام بی طعم شده . 

      مرحله اول چاقی در فکر در من با چنین کلماتی پدید میاد : 

      به به چه غذایی . 

      حالا اینو با یکم ماستم بخورم .

      حالا این لقمه رو هم بخورم . 

      اینم امتحان نکردم .

      دوست دارم بخورم . 

      بعد اگه ادامه ندم ادامه روند چاقی رو همینجا متوقف می کنم . 

      البته اگه بخوام قطعش کنم بازم افکار دیگه میاد  میگم تو دلم می مونه . دلم میخوادش . اگه نخورم وسوسه اش تو ذهنم هست هی میخوام برم بخورم .

      بعد با خودم میگم تو سیر شدی به زبان بدنت فکر کن . وقتی سیر شدی  دیگه سیر شدی ادامه نده چون طعمشو دیگه اصلا متوجه نمیشی بزار یه وقتی بخور که دوباره مزه خوبشو احساس کنی . الان بی مزه شده . 

      دیگه نمیخوامش .

      خوشم نمیاد . 

      لذتی توش نیست .

      میزارم برای بعد .

      ولی اگه به خوردن ادامه بدم درجه دوم سیری پدید میاد و درجه دوم پرخوری و زیاده روی شروع میشه . 

      احساس ترس می کنم . 

      نکنه چاق بشم . 

      اینا چاقم می کنند .

      بسه دیگه چه خبرته .

      الان بخورم یا نخورم . چرا خوردم 

      خلاصه احساس ترس و تردید و تحقیر و اندوه و نومیدی و عذاب وجدان و ملامت و سرزنش . 

      همین جا هم  میشه از راه چاقی برگشت . 

      حالا به مرحله دوم سیری رسیدی اشکالی نداره . نمیخورم که دیگه ترسی نداشته باشم .

      نمیخورم که دیگه خودم و تحقیر نکنم .

      نمیخورم که خودمو تحسین کنم که چاقی رو همینجا متوقف کردم .

      نمیخورم که  با نخوردنش حالم بهتره . 

      نمیخورم که خودمو سرزنش و تحقیر نکنم . 

      یعنی شروع مسیر لاغری با ذهن با ترک چاقیه . 

      وقتی بعد از سیر شدن نخوردن رو انتخاب کنم مسیر لاغری رو ادامه دادم 

       همونطور که خوردن در زمان گرسنگی مسیر لاغری با ذهنه  نخوردن در زمان سیری هم مسیر لاغری با ذهنه . 

      خب حالا میرسیم به زیاده روی و پرخوری درجه ۳ 

      اگه بعد از مرحله ۱ و ۲  باز هم ادامه بدم  فشار چاقی به جسم میرسه . یعنی مرحله ۳ 

      شکم درد و حالت تهوع و سنگین شدن و خواب و …

      اکثر انسانهای پرخور چاقیشون به این مرحله میرسه در حالیکه انسانهای لاغر در مرحله اول سیری معمولا دست از غذا می کشن .

      فرق غذایی  بین انسانهای چاق و لاغر  دقیقا همینجاست . انسانهای لاغر عادت کردن مرحله اول سیری دست از غذا می کشن و ادمهای چاق معمولا مرحله آخر سیری دست از غذا می کشن . 

      من یک شخصیت متناسبم پس لازمه عادت کنم مثل یک انسان متناسب مرحله اول سیری یعنی همون فکر دست از غذا بکشم . 

      و  گرسنگی هم چند مرحله داره .

      مرحله اول فکر 

      مرحله دوم احساس 

      مرحله سوم جسم . 

      انسانهای چاق معمولا در مرحله اول شروع به خوردن می کنند ولی انسانهای لاغر در مرحله ی آخر . 

      میشه کم کم این عادات رو تغییر داد و عادت رفتار یک انسان چاق رو تبدیل به عادت رفتار یک انسان لاغر کرد .

      یعنی با فکر غذا نخوریم . با احساس گرسنگی هم غذا نخوریم بلکه در مرحله سوم یعنی وقتی گرسنگی به جسم رسید غذا بخوریم . 

      این رو عادت خودمون قرار بدیم . 

      و عادت غذاییمون رو مثل یک انسان متناسب کنیم . 

      من وقتی مثل یک انسان متناسب رفتار غذاییم تنظیم بشه مابقی افکار و احساس چاقیم خودبه خود درست میشه . 

      یعنی دیگه فکر چاقی و لاغری نمی کنم . 

      ترس از غذا ندارم . 

      خودمو سرزنش نمی کنم . 

      لازم نیست دائم نگران باشم .

      حال و هوای لاغری در وجودم میاد . 

      فقط همین یه  عادت رو تغییر بدم اوکی میشم و  متناسب بودن در من جاری میشه . 

      در این ۴۰ روز بیشتر روزها خوب بودم . البته وقتی مریض شدم تا چند روز بعدش یکم  سبک رفتاریم رو شبیه زمان چاقی انجام دادم ولی راهم رو رها نکردم یعنی با اینکه رفتار چاق کننده داشتم ولی حواسم بود که الان دارم به شیوه چاقی عمل می کنم و باید تغییر مسیر بدم . همچنان فایلهام رو گوش می دادم . یعنی صد درصد مسیر چاقی نبودم . ۶۰ – ۴۰ بود .

      ولی الان دوباره اومدم در مسیر لاغری و رفتارهام مطابق شخصیت متناسبمه . هرچقدر بیشتر مطابق این شخصیت رفتار کنم شخصیت متناسبم فعالتر و عادات متناسبم راحتتر و همینطور شخصیت چاقیم کم کارتر و عادات چاقیم سختتر میشه . 

      من میدونم در این مسیر اونقدر ادامه میدم که دیگه عمل کردن به روش چاقی برام سخت میشه . 

      یعنی  ناخوداگاه دیگه مثل یک شخص متناسب رفتار می کنم و وقتایی هم که حواسم نیست اصلا چیزی نمیخورم . چشمم چیزی رو ببینه اگه گرسنگی درجه ۳ نداشتم اصلا نمیخورم . 

      من با فکر غذا نمیخورم .

      من با احساس گرسنگی غذا نمیخورم بلکه ب علائم جسمی غذا میخورم .  البته بازم علائم جسمی خودش چند مرحله است . 

      قار و قور شکم 

      سر درد 

      سر گیجه 

      غش و ضعف

      فعلا مرحله اولش خوبه . یعنی قار و قور شکم . 

      من خیلی تمرین می کنم که به این سبک زندگی عادت کنم چون راحته و هیچ فشاری بهم نمیاد . 

      حالم خوبه ملامت ندارم و خودمو سرزنش نمیکنم . خودمو دوست دارم و راحتتر زندگی می کنم .

      خدا میدونه زندگی به سبک لاغری چقدر راحته وقتی۳۰ کیلو اضافه بار اکسید بشن و برن چقدر من راحتتر حرکت می کنم چقدر فعالتر میشم . چقدر فرز میشم . چقدر حالم خوب میشه . چقدر مریضیهام شفا پیدا می کنه .

      هورمونام تنظیم میشه . 

      حالم عالی میشه . 

      خدایا میدونم همونطور که تو منو به این سایت هدایت کردی خودتم انگیزه ادامه دادن رو بهم میدی . چون سرزمین لاغری واقعی خیلی جذابتر از سرزمین چاقیه . 

      اما هدایت من به این سرزمین از طریق معرفی زنعموم صورت گرفت و من تونستم این مسیر جذاب رو یاد بگیرم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/20 10:32
      مدت عضویت: 459 روز
      امتیاز کاربر: 50135 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 557 کلمه

      سلام برناصر خسرویی فبادیانی قرن ۵ کسی که در زمان خودش شجاعت کرد پا تو میسری گذاشت که هیچ کس جرات حرکت تواون مسیر نداشت

      این اسمو من برای شما گذاشتم چون شما با شجاعت کامل تو مسیری حرکت کردی که دیگران اصلا در بودنش هم شک داشتن چه برسه به حرکت .

      شما برای ما سزمین لاغریی کشف کردید راضی نشید تنها خودتون از بودن دراین سرزمین لذت ببری ماروهم همراه کردی تشکر.

      گام امروز درباره لاغر شوید قبل ازینکه لاغر شوید 

      اول که من تویی متن این جمله دیدم قبل از خوندن متن گفتم یعنی چی

      متوجه شدم منظورتون چی بود 

      خواستید مافکر کنیم جمله انگیزشی خوبی خوب

      به نظر من ما دومدل گوش کردن داریم گوش کردن معمولی وگوش کردن مثل کسی که تشنه هستش توصحرا  به اب رسیده.اب خوردن تویی این شرایط هر قطره لذتی داره که فقط خود شخص میفهمه …

      گوش دادن به صبحت درمدل دوم ازجان دله نه فقط گوش کردن .

      قدر زر زرکر بدان قدر گوهر گوهریی 

       اگه این مدلی گوش کنی مثل من که دنبال راه نجات بودم درک کردن ابن فایلها لذت بخش میشه

      لذتی که تا قبل این تویی هیچ دوره رژیم  من به شخصه نجشیده بودم .

      باور من از ابن دوره ونتیجه که خواهم گرفت مثل زمانیکه بگیم خورشید صبح طلوع میکنه .وماه شب تویی اسمونه .

      جون باورکردم خداوند من تویی این سایت فرستاده چون بارها بارهاخدا خواستم راهی جلوی پا بزاره من ازاین وضعیت نجات بده واگرنجات نده باید تن به عمل کردن معده بدم با ترس خیلی زیادی که ازاین عمل دارم .

      خداوندمن تویی بدترین شرایط با بهترین جای تو میسر  درست قرار داده چون خداواوند در من توانای لاغریی دیده در این مسیر من قرار داده برای شک گزاری ازخداوند من گامهای خودم برمیدارم به نتیحه میرسم چون خداوند خواسته من بنده چکاره هستم گوش جان میدم نه گوش کردن  عمل میکنم به اموزشی دیدم تا نتیجه کامل

      ما اگه قانون برگشت از مسیر رفت انجام بدیم به نتیجه میرسبم .

      ما اسمشو نبر اول توی ذهنمون قبول کامل کردیم بعد تو 

      جسمون اسمشونبر شدیم 

      حال برای لاغریی ا ول باید تو ذهنمون لاغرشدن  قبول کنیم  بعدتو جسمون لاغرشیم.

      باور کردن هر  کاری = نتیجه عالی از اون کار

      پس اول باورمنون قویی کنیم تا یقین به دستب بیاریم در نتیجه عالی انجام کار

      بارم میگم       قدر زر زرگر بدان     قدر گوهر گوهری 

      شما تویی سایتی قرار گرفتی که باید قدرشو بدونی وازسش استفاده کنی خودتو ا این مشکل بزگ  زندگیت خلاص  کنی

      به سن من که برسی متوجه میشی که این اولین وسخترین مرحله زندگی بوده من اگه تو جوانی همچین جای داشتم این باره سنگین تا حالا با خودم نمی کشیدم هم جسم هم روحم وتوان هر کاری ازم گرفته شماهمه شانس اورید توشرایط بهتر ازمن توی این مسیرافتادید قدر بدونید واقعا قدربدونید من مثل تشنی که به اب رسیده درام عمل مبکنم چون میدونم این اخرین تیر که دارم پرتاب مبکنم باید وحتما به هدف بخوره 

      امبدوارم سماهم همین حس پیدا کنید.

      اقا ناصر خسروی قبادیانی شما باخوندن دیگاهای من ودادن  مدل طلای و وفنی  به دیگاهم چنان انگیزه وچنان احساسی درمن بوجود اوردید که من المپیگ زندگمون بدست اوردم هر مدل شما رو به گردن اویختم من المپیکی شدم تویی این ین 

      مسیر پای روی سکویی اول گذاشتم امید هزاربرابر شد

      انگیزم خیلی خیلی بیشتر شده من موفق میشم این به شما قول میدم کم کاری نکنم لیزنخورم درست انجام بدم تا دلسرد نشم  تا شماخوشحال شید جون منو واقعا واقعاشاد کردید با اشک مینویسم  تشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 476 کلمه

      سلام به استاد روشن میخواستم چگونگی آشنایی خودم با این دوره را بگم استاد گرامی من سالها ست دنبال روش‌های لاغری بودم از انواع واقسام رژیم‌ها استفاده کردم هرکسی که هر ایده یا هرچیزی که میگفتن لاغر میکنه رو انجام می‌دادم هرچند کمی از وزنم نیز کم میشد اما با ترک اون مواد یا رژیم دوباره به وزن اولم برمیگشتم واقعا دیگه خسته شده بود هروز سرکار یا تو خونه تو گوگل سرمیکردم بهترین روش لاغری یا چرا لاغر نمیشم واین جمله ها سرج میکردم وهر بار با یه روش یا رژیم خاصی آشنا میشدم یکماه استفاده می‌کردم بعدشم چون باورکرده بودم که من استپ وزنی دارم و یا چون.ز یاد رژیم گرفتم وبدنم با کم خوری عادت کرده دیگه لاغر نمیشم ول می‌کرد واقعا خسته بودم تا اینکه یه روز اتفاقی اینطوری سرج کردم خدایا من چه گناهی کردم که لاغر نمیشم یا چرا من لاغر نمیشم که یکی  نمیدونم یه فایل از 100 گام بود یا 12 گام تا لاغری بود به چشمم خورد پلی کردم وگوش دادم خیلی به دلم نشست بعد نوشتم لاغری با ذهن که سایت تناسب فکری رو مشاده کردم و ثبت نام کردم  وشروع کردم استفاده از 12 گام تا لاغری یه چند ممدتی گوش دادم ولی به علت مشغله زیاد ول کردم ولی به شکر خدای بزرگ. الان مدتی هست که مرتب فایلهارا گام به گام گوش می‌کنم ودرک کردم و مرتب تو ذهنم مرور میکنم مطالب سایت رو میخونم دیدگاه هارا میخونم وتمام سعیم براین هست که به مطالب گفته شده توسط استاد عمل کنم هرچند درنوشتن تنبلی میکنم ولی در خواندن گوش دادن واقعا سعی میکنم هرروز که میگذره بیشتر مشتاقم تا آدمه بدم دلم میخواد دوره شگفت انگیز رو تهیه کنم ولی به خاطر شرایط مالی فعلا نمیتونم ولی همچنان دوره های لاغری رو ادامه میدم از وقتی دارم دوره رو گوش می‌کنم و مطالب سایت دنبال میکنم واقعا حالم خوبه دیگه به چاقی فکر نمی‌کنم هرچند من اوایل یکم وزنم زیاد تر شد ولی هرگز این جمله استاد را فراموش نکردم که می‌گفت نترسین شاید 5 کیلو 10 کیلو هم اضافه کردین هیچ اتفاقی نمی افته اگه باور کنیم که لاغر میشیم پس حتما لاغر میشم من همان اوایل اضاف کردم ولی الان احساس میکنم دیگه چاقی استپ) شده وفکر میکنم دارم میفتم تو مسیر لاغری  وخیلی خوشحالم که با این سایت آشنا شدم وهر روز که میگذره بیشتر وبیشتر باور میکنم که این تنهاترین وبهترین راه برای تناسب اندام هست امید.و رام منم بتونم روزی از دوره های شگفت انگیز استفاده کنم و شگفتی ساز بشم چون من عجله ای ندارم برای لاغری پس با هیچ تبلیغی هم وسوسه نمیشم این پیام‌های تبلیغاتی هم که میاد بلافاصله نخونده حذف میکنم از زمانی هم که با این سایت آشنا شدم هرگز به رژیم ویا روشی غیراز تناسب فکری با ذهن فکر نکردم ممنون ازصحبتهای خوبتان به امید روزیکه  همه ما شگفتی ساز بشیم 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/19 19:49
      مدت عضویت: 1648 روز
      امتیاز کاربر: 27941 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,248 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد گرامی 

      چقدر این فایل رو که گوش کردم کار این هنر جوی  شما یا چی بگم دوست شما برای من هم خنده دار و مسخره بود دیگه چه برسه به شما استاد عطار روشن که راهنما ی  ما و استاد ما  بچه های سایت هستین واقعا  حرفهای ایشون عجیب و غریب و خارج از مسیر ما  بوده اتفاقا منم در این چند روز سفرم که با دوستانی همراه بودم تقریبا تمام اون افراد رژیم داشتن و در محدودیت شدید بودن و بعضیاشون که رژیم گیاه خواری داشتن   و  بعد میگفتن این سبک زندگی ما هست و اما در این چند روز سفر رژیم ما بهم خورده و من تعجب میکردم که این چه سبکی هست که با بیرون اومدن از خونه بهم می‌ریزه و اما یادم خودم در اون ایام رژیم ام میفتادم که همیشه مسافرت‌ها رو فرصتی برای استراحت از رژیم و خوردن میدونستم و همیشه میگفتم دیگه این چند روز نمیشه رژیم بگیرم شرابط مهیا نیست و نمیشه  و ..‌اما خدا رو شکر مدتها هست من با این سبک خوردن همیشه درست و عالی رفتار میکنم و اصلا زمان و مکان برای من مهم نیست من همیشه به یک مدل رفتار میکنم وواقعا لذت میبرم از  این راه که فقط ارامش و آزادی و لذت بیشتر رو به من هدیه داده .

      من این راه رو از همون روزهای اول آشنایی واقعا  درک کردم و متوجه اش  شدم و با تمام وجودم معنی تک تک کلمات استاد رو درک میکردم و به اونها عمل میکردم در حالی که نتایجی در جسم  خودم نمی‌دیدم اما دوست داشتم این مسیر رو  ادامه بدم چون در آرامشم ،در آزادی ،در خیلی از جنبه های من تغییراتی به وجود اومده بود که واقعا سالها بود اونها رو  به خاطر رژیم تجربه نکرده بودم و فقط به خودم سختی و زجر و ناراحتی و عذاب وجدان و محدودیت و حال بد و نگرانی و …. داده بودم . من بارها خدا رو سپاسگزاری کردم که من رو به این مسیر هدایت کرده چون میبینم که هنوز اطرافیان من چه زجری میکشن که خودشون رو متناسب کنن یا جلوی چاقی خودشون رو بگیرن و  نمیتونن  و برای همین همیشه عصبی و ناراحت هستن  و اما من چقدر راحت و ساده متناسب شدم و هنوزم دارم متناسب میشم خدا رو شکر که من لایق دریافت این آگاهیها بودم البته من کسی  بودم که از سال ۹۳تا ۹۸بارها پشت سر هم در رژیم و ورزش شدید و سنگین بودم و واقعا خسته و ناامید بودم چون این اواخر به خاطر خراب شدن باورهام توسط پزشکان  دیگه هر ماه شاهد اضافه وزنم بودم یعنی هر چقدر تلاش می‌کردم نتیجه نمیگرفتم و بلعکس چاقتر هم میشدم  دیگه ازیه جایی به بعد تسلیم شدم و  گفتم خدایا کاری از دست من بر نمیاد خودت شاهدی که چقدر تلاش میکنم و در اوج ناامیدی خدا خیلی جالب من رو به این راه هدایت کرد و من هنگامی که با این آگاهیها آشنا شدم انگار حلقه ی گمشده ی خودم رو پیدا کرده بودم و با تمام انرژی در مسیر گام برداشتم و خیلی هم عالی نتیجه گرفتم 

      اصلا انگار خدا گفته بود تو این همه تلاش کردی نشد بیا این دفعه ازاین راه که من میگم برو  و ببین  که میشه و به روبات میرسی  چون من عاشق لاغری بودم و انصافا شد و هنوزم که هنوزه  من قند در دلم آب میشه که در این مسیرم و کاری به هیچ کس ندارم که داره از چه راهی خودش رو لاغر می‌کنه چون میبینم تمام اون روشها دارن به جسم ما فشار میارن و تنها این روش هست  که روی ذهن ما کار می‌کنه و من عاشق لاغری با ذهنم چون چاقی از ذهن ما شروع شد حالا هم چاقی باید  از ذهن ما شروع بشه .

      من عاشق این روش هستم که خدا من رو به این راه هدایت کرده پس دیگه هیچ وقت به اون شک نمیکنم حتی اگر معتبر ترین فرد در اطراف من بیاد بگه این راه غلطه من کاری ندارم چون خود خدا دست من رو گرفته و وارد این مسیر کرده پس راهم درسته و هیچ ایرادی نداره 

      من زمانی که وارد این راه شدم در اوج ناامیدی و خستگی و محدودیت شدید غذایی  و درد کمر و زانو از ورزشهای سنگین و حال بد و …وارد شدم اما چون به محض آشنایی تمام این حس های من بر عکس شد دلم نمی‌خواست دیگه برگردم به گذشته ی خودم  در حالی که اطرافیان من میخندیدن که هیچ کس اینطور لاغر نمیشه اما من به این راه ایمان داشتم طوری ایمان داشتم که میتونم ازاین راه لاغر بشم که یک شبه من فروغ متعهد به رژیم و ورزش هر دو رو کنار گذاشتم و غذای معموای  میخوردم و هیچ فعالیتی نمی‌کردم و همسرم و بقیه نگران شده بودند که نکن داری چیکار می‌کنی اوضاعت خراب میشه اما من به حرف هیچ کس گوش ندادم  و تنها و یک تنه جلورفتم مثل لشکر یک نفره که استاد میگه و دیدم بعد از مدتی همه میگن فلانی لاغر تر شدی و اونجا بود که من متوجه شدم انگار تغییر کردم و با انگیزه  ی بیشتر ادامه دادم و هنوزم دارم ادامه میدم تا به رویای خودم برسم  در حالی که هیچ کس از اطرافیان من با این روش لاغر نشده بودند و اتفاقا  بر عکس اونها  همزمان با ورود من به سایت  شروع به رژیم های خاص و گران قیمت کرده بودند که کلی نتایج خوب هر ماه میگرفتن اما من از مسیر منحرف نشدم حتی میدیم که اطرافیان من که پزشک هستن بازم در صحبت هاشون  دم از کالری و ورزش ورژیم و .. برای لاغری خودشون  و بقیه  میزنن اما من منحرف نشدم و انگار من ازیه سطح بالا داشتم به این قضیه ی لاغری نگاه میکردم که اونها نمی‌دیدن ونمیدونستن  و اما زمانی که لاغر تر شدم با اطمینان بیشتر به راهم ادامه دادم بعنی من جز افرادی بودم که لاغر شدم قبل از اینکه للاغر بشم دقیقا مصداق همین حرف بودم مثل آیه ای که در قرآن کریم هست و میگه ای کسانی که ایمان آوردید ایمان بیارید این جا هم خدا منظورش همین هست که ایمان به حرف نیست در دلتون باید ایمان بیارید  منم دقیقا همینطور بودم لاغری رو باور کرده بودم در حالیکه لاغر نبودم و با عشق ادامه دادم  من اصلا افکارم و رفتارم و باورهایم و حالم و …تغییر کرده بود  من از درون احساس لاغری میکردم .

      من اینقدر در این مسیر میمانم تا ذهنم کاملا از چاقی پاک بشه .

      من باور دارم میتونم حتی  از الآنم زیباتر و خوش‌اندام تر بشم چون من با همین ذهنم چاق شدم پس با همین ذهنم هم میتونم تا بینهایت لاغر بشم فقط باید بدونم با آموزشهای سایت اول ذهنم رو لاغر کنم تا جسمم رو هم لاغر کنم .

      من باور دارم لاغری خیلی ساده و راحت برای من اتفاق میفته و واقعا  دیگه برای من  چاقی سخت هست  و لاغری اسان و لذت بخش هست .

      من خوشحالم که الگوی خوبی چون استاد در این مسیر دارم و بعد هم صوت و تصویر دوستان شگفتی ساز رو دارم .

      خدا یا تو اشتباه نمیکنی که من در این مسیرم من توانایی دارم پس اطمینان میکنم و صبر میکنم تا به ایده الم برسم هر چیزی نیاز به صبر داره پس عجله نکنید من یه سرما خوردگی ساده داشته باشم باید یه مدت  صبر کنم دیگه چه برسه به این اضافه وزن پس من یه شبه به نتیجه نمیرسم فقط،باید صبر کنم .و در این مسیر حرکت کنم و ایمان بیارم که میتونم لاغر تر و زیباتر بشم مثل دوران مجردی خودم که فردی بسیار لاغر و سلامت بودم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/15 22:29
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 12516 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,597 کلمه

      سلااام

      باور داشتن به لاغری خیلی خیلی مهمه . رسیدن به خود باوری خیلی اساسیه ، یعنی اگه ما تمام استعداد ها رو ذاتی درون خودمون داشته باشیم ولی همین یه باور کوچولو رو راجع به موضوعی داشته باشیم یعنی خودمونو باور نداشته باشیم ، میبینیم که نتیجه دقیقا برعکس چیزی میشه که انتظارشو داشتیم . برای هر شغلی ، هر موفقیتی ، هر نتیجه ای ، باید اول به این برسیم که ما میتونیم اون کارو انجام بدیم و برای این درک باید تموم تجربه های تلخ قبلی رو کنار بزاریم که اصلا کار راحتی نیست . برای لاغر شدن هم همینطوره نیاز نیست به این فکر کنیم که من از فردا شروع میکنم به تمرین و تکرار چون هیچ وقت این تصمیما به ثمر نمیرسن ما تنها کاری که بهتره انجام بدیم اینه که تجربه ی رژیم ها و ورزش ها و روش های قبلی لاغری رو بزاریم کنار ، نه خودشون رو بلکه احساسی که اونا در ما به جا گذاشتن از خودشون. مهمه که ما چند بار شکست خوردیم چون تمام شکست های ما نشون دهنده ی شجاعت ما هستن ، مهمه که چند بار توبه شکستیم و به عهدمون پایبند نبودیم چون به همون اندازه قراره ایمانمون بیشتر بشه . به نظر من این عالیه که ما راه های اشتباه رو تجربه کردیم ، حتی به نظرم این عالیه که ما هر جایی از دوره که احساس کردیم یه روش بهتر از لاغری با ذهن هست که مارو سریعتر و راحت تر به لاغری میرسونه رو بریم امتحان کنیم چون اگه قراره توی این دوره باشیم ، اینطوری به این سایت هدایت شده باشیم ، آلبوم شگفتی سازا رو هر بار دیده باشیم ، آگاهی های دوره رو یه بار شنیده باشیم و امتحان کرده باشیم و بازم چشممون به یه روش دیگه باشه ، همون بهتر که این دوره رو رها کنیم و بریم سراغ اون روش . ما لیاقتمون خیلی بیشتر از اینه که گرسنگی بکشیم . کسانی که این موضوع رو درک نکردن بهتر که برن دوراشونو بزنن و بعد که همچنان یه شکست به کارنامه ی لاغریشون اضافه کردن برگردن و ازین روش به شکل تمام و کمال استفاده کنن. همه ی مایی که اینجاییم لیاقت لاغر شدن رو داشتیم که به این سایت هدایت شدیم . لاغر شدن واقعا لیاقت میخواد ، متاسب شدن مثل بعثته . هر کسی به این درجه نمی رسه که بخواد یه زندگی جدید رو تجربه کنه ، همه باید با این سایت آشنا بشن ولی هنوز درخواستی نفرستادن که جوابی براش بگیرن و این به این دلیل نیست که بقیه افراد چاق لیاقت متناسب شدن رو ندارن بلکه به این معنیه که هنوز وقت مناسبش براشون پیش نیومده . چاقی یه درس بزرگ برای همه ی ما داشته ، یه پیامی از طرف بدنمون بوده که به ما آلارم داده که خودمونو بیشتر دوست داشته باشیم . کسانی که هنوز این درس رو نگرفتن به این سایت هدایت نشدن و وقتی زمانش برسه همه ی چاق های دنیا به ای آگاهی ها واقف میشن و خدارو شکر که این روش وجود داره و هر روز داره تعداد افرادی که به این روش ایمان میارن و با این روش آشنا میشن بیشتر میشه.

      منم خیلی زیبا با این سایت آشنا شدم و تا آخر عمرم میخوام توی این سرزمین باقی بمونم. منم حدود یکماه پیش دچار این حربه شدم که برم و یه روش دیگه رو امتحان کنم که زود تر لاغر بشم چون من یه مدت آگاهی های لاغری با ذهن رو دنبال نکردم و برای خودم کم گذاشتم و جسمم چاق شد چون فرمولای چاقی دوباره اومدن رو… بعد همش به این فکر میکردم که دوره رو برای یه مدت رها کنم و برم مثل قبلا که روزه میگرفتم و چیزی نمیخوردم رژیم بگیرم تا حداقل برگردم به زمان قبلم ، خیلی فشار روانی روی ذهنم بود و ازینکه میدیدم دکمه ی شلوارم به سختی بسته میشه اعصابم خورد شده بود چون این شلواری که از یه سال پیش دارم میپوشمش وسطای دوره برام خیلییی گشاد شده بود و اینکه میدیدم الان برام تنگ شده خیلی عذابم میداد ، خلاصه من به خودم میگفتم برو رژیم بگیر برو یه کاری کن لاغر شی ولی خدا بهم میگفت برو چند تا فایل گوش بده ، برو یکم بیشتر تو سایت دنبال چیزی که میخوای بگرد . منم همیشه میرم فایلای رایگان سایت رو به صورت رندوم انتخاب میکنم و موقع کارهای روزانم گوششون میدم ، اون زمان که حالم گرفته بود رفتم یه فایلی رو گذاشتم که تیتره فایل اصلا ربطی به ادامه دادن و استمرار داشتن نداشت و بیشتر میخورد که مال پرخوری و این چیزا باشه برای همین گذاشته بودم که گوشش بدم و وقتی پلی شد دیدم که تمااام حرفای استاد درباره اینه که این روش رو ادامه بدید و یا اگه تا حالا شروعش نکرید فقط یه بار امتحان کنید و ازین روش برای لاغری اقدام کنید . من خیلی شگفت زده شدم ولی همچنان هم شیطان درونم میگفت نه تو دیگه چاق شدی و اصن فایده نداره و طول میکشه بخوای دوباره از همین راه لاغر شی… بعد من با خودم گفتم تو خودتو توی اون دسته ای نبین که استاد بهشون میگه ادامه بدین ، تو فکر کن یه آدم چاقی با فرمول های چاق و الان تازه با این سایت آشنا شدی و فقط میخوای ببینی این سایت چی توش میگذره و خیلی جالب بود که استاد توی فایل همش میگتفتن فقط یکماه سعی کنید هر روز یه گام برای اصلاح فرمول های ذهنیتون بردارید و بعد اگه راضی نبودید برید هر کار خواستید بکنید . منم به خودم گفتم فقط یکماه به خودم فرصت میدم و هر روز فایلا رو گوش میدم و اگه تغییری کردم که همینو ادامه میدم ولی اگه نه اوکی میرم اصن دوباره رژیم میگیرم و خیلی جالبه که الان حدود دو هفته میگذره از تصمیمم و دوباره حالم خوب شده و حتی یه چیز شگفت انگیز اینه که دکمه ی شلوارم دوباره راحت بسته میشه و حتی راحت تر از قبل میره توی پام ، یعنی من حدود سه ماه طول کشید که از مسیر لاغری با ذهن منحرف بشم و جسمم تغییر کنه ولی از وقتی دوباره اومدم توی مسیر اصلی فقط دو هفته زمان برد که من برگردم به چیزی که قبلا بودم و حتی بهتر بشم. این شگفت انگیزه ، بدن من شگفت انگیزه و من به بدنم ایمان دارم ، میدونم که عاشق اینه که من یه اشاره ای بکنم و اون تا ته لاغری رو بره و منم یکی یکی دارم موانعو بر میدارم تا ذهنم راحت بتونه مثل یه زخم ، چاقی رو در بدنم درمان کنه و منو به حالت سالم و متعالی خودم برسونه. من عاشق بدنمم. 

      این تجربه ای بود که برای من توی همین یک ماه اخیر پیش اومد البته اینکه به خودم میگفتم میرم رژیم میگیرم مطمعنا یه جور شوخی ذهن منفی بافم با من بوده چون الان که بهش فکر میکنم حتی حاضر نیستم نظاره گر تصویر های رژیم غذایی باشم چه برسه به این که بخوام در زندگی واقعیم بهشون عمل کنم . واقعا وحشتناکه! اما به خودم حق میدم که بهشون فکر کردم چون حالم بد بود و دلم میخواست زودتر لاغر شم اما خیلی هم به خودم افتخار هم میکنم که به جای شیطان درونم ، به فرشته ی درونم گوش کردم و راه اونو انتخاب کردم. 

      اینا رو گفتم که به کسی پیامم رو میخونه و دلش هنوز به این روش گرم نشده بگم: فقط یکماه روش تمرکز کنید. واقعا ارزشش رو داره و هیچ چیز مهم نیست هیچ قضاوتی مهم نیست چون خود منم همش میترسیدم از قضاوت دیگران که نکنه بهم بگن پس چی شد این لاغری با ذهنت؟ تو که میگفتی دیگه چاق نمیشی؟ پس چی شد؟ ولی من اعتماد کردم و بدنم پاداش اعتمادم رو داد ، به بدنتون اعتماد کنید مطمعنا لیاقتش بیشتر از اینه که باهاش بد رفتاری کنید و بهش گرسنگی و سختی بدید.

      ….

      و اما موضوع این فایل که چقدر من عاشقش شدم. 

      همیشه توی ادبیات میخوندم که یه موضوعی بین شاعرا هست که میگن : بمیرید قبل از اینکه بمیرید. توی قرآن هم هست. حتی درباره ی حسابرسی هم میگه حاسبو ان تحاسبو یعنی به حساب خودتون رسیدگی کنید قبل اینکه به حسابتون رسیدگی کنن. اینا همشون یه معنی میدن چه توی قرآن باشه و برای زندگی باشه ، چه برای لاغری که اونم بخشی از زندگی هست. 

      توی قرآن میگه زیرک ترین مردم همین کسیه که خود حسابرسه و به حساب خودش رسیدگی میکنه ، توی ذهنش دادگاه عدل الهی رو تصور میکنه و کارهای خوب و بدشو سبک سنگین میکنه حالا ما که قیامت رو به اون صورتی که توی قرآن گفته نداریم و گفته های قرآن استعاری هستن اما میشه از همین الگو توی لاغری هم استفاده کرد ؛ ما اول باید در ذهن خودمون لاغر بشیم . من از این فایل اینو برداشت کردم که هر بار که میخوام رفتاری از خودم نشون بدم به حساب لاغری خودم رسیدگی کنم ببینم آیا این رفتار من صحیحه؟ و اینطوری به رفتار خودم آگاه میشم و از خودم راضی ترم ، این یعنی من قبل از اینکه به واسطه ی رفتار درستم لاغر بشم یه دور توی ذهن خودم لاغر شدم . 

      برای چاقی هم همینطور بود ؛ من رفتار های اشتباه رو اول توی ذهنم مرور میکردم ، مثلا با اینکه سیر بودم توی ذهنم اینو مرور میکردم که چقدر اون خوراکی خوشمزه به نظر میرسه و برم بخورمش و بعد اقدام به خوردنش میکردم یعنی درواقع اول توی ذهنم چاق شدم و بعد به واسطه رفتار ناسالمم این موضوع رو در جسمم تجربه کردم.

      این فایل عالی بود . رفت جزء اون فایل های که برای حال خوبم هر چند وقت یکبار گوششون میدم . 

      ازتون ممنونم استاد عزیز 

      خدارو شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/09/14 11:20
      مدت عضویت: 1614 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,728 کلمه

      روز ۵۳ تکرار

      سلام وقت بخیر 

      لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید

      خدارو سپاسگذارم برای روزهاییکه به ما هدیه میده و امروز هم برای بهتر شدن زندگی قدمی برمیداریم 

      یکی از سئوالات پر تکرار افراد چاق این بود که چرا زود چاق میشم ولی لاغر شدن سخت و دور از دسترسه؟

      و این نقل مجلس اون روزهای من بود که برام سئوال شده بود چرا براحتی در یک مسافرت ۳ روزه ۳ کیلو چاق میشم ولی همین ۳ کیلو رو باید ۳ ماه براش وقت بذارم و در انتها با تجمیع پاسخ های  افراد چاق به این نتیجه رسیدیم که ما توانایی لاغر شدن نداریم و فقط آپشن چاقی روی ما نصب شده و کلا از لاغر شدن دائمی ناامید شدیم و فقط میتونستیم مقداری لاغر بشیم و با فشار رژیم و ورزش های سخت یکمی نگهش داریم و اون شده بود ریتم زندگی ما

      باور کردن لاغری کار راحتی نیست برای فردی که ۳۰ سال به خودش برچسب *من چاق ناتوان هستم*  رو چسبونده ،تک تک سلول هاش به ناتوانی در لاغر شدن عقیده دارن و مسیریو طی میکنن که به رفتارها و عادت های چاق گونه شباهت داشته باشه و همین باور کردن لاغری  هم زمان میبره ،هم تمرین ،که خود تمریناتشم تکامل و فهم پلکانی داره

      دیشب مادرم رفته بودن خونه مادربزرگم و ۲ تا از عموهام هم اونجا بودن ،مادرم تعریف میکرد که عموت ۱۵ روز پیش ،عمل کوچیک کردن معده شو انجام داده  و انگار اون یکی  عموم هم میخواد عمل کنه

      مادرم میگفت عموت مدام نق میزد که من چجوری نون بربری نخورم ؟ چطوری این میوه های خوشمزه رو نخورم؟ و انگار اطرافیانش موقع خوردن غذا اجازه نمیدن عموم نگاه کنه که دلش نخواد و فقط میتونه فعلا  میکس آب میوه مصرف کنه 

      مادرم میگفت تو این چند روز ۲۰ کیلو وزن کم کرده و پوست بدنش آویزون شده و باید روزانه چقدر پیاده روی کنه ،در واقع یعنی زندگی با حال بد ، ،، این داستانو که شنیدم کلی پیش خودم راه و روش خودمون با راه و روش قبلیو تحلیل کردم ،مسیرهای قبلی یعنی درد ،رنج ،غم ،نخوردن،ضعف ،ورزش های سخت و اضطراب چاقتر شدن بصورت دائمی

      و روش الان خودمو تحلیل کردم کلی کیف کردم ،رهایی، شادی،خوردن با لذت، زندگی با آگاهی ،با عشق ،با انتخاب عمل و آزادی کامل ،بدون گرسنگی ،با حال خوب و یه عالمه آپشن های عالی  خدایا شکرت برای این سوادی که منو در مسیرش قرار دادی

      من الان آزادی دارم ،مثلا صبح زود که بیدار شدم گرسنه بودم ،دخترم که داشت شیرینی میخورد منم نصف تیکه کیک خوردم و رفتم برای تمرین متافیزیکی  اول صبحم

      و الان  که چند ساعت گذشته و مجدد گرسنه شدم صبحانه خوردم ،دیگه برای من ساعت و تایم معنایی نداره ،گرسنه موندن بی معناست ،بدنم هوشمنده  گرسنه میشه اعلام میکنه ،سیر هم بشه میگه من سیر شدم ،به همین سادگی و راحتی ،زندگی نرمال یعنی همین 

      حالا فهم و درک همین موضوعات هم بستگی به بودن و موندن و تکرار کردن داره ،نه اینکه صرفا به این اکتفا کنیم که ما فایل هارو گوش کردیم  و حفظ شدیم باید به زندگی روزانه ما تبدیل بشن 

      باور کردن اینکه ما میتونیم لاغر بشیم خودش به تنهایی میتونه مارو به مسیرهای لاغری آسان هدایت کنه چرا که وظیفه باورها اثبات خودشون به ماست و از بهترین راه ها مارو میبرن 

      تمام تلاشی که ما در قبل انجام دادیم با عقیده محکم و قوی (( من نمیتونم لاغر بشم )) بوده ،یعنی وارد کاری شده بودیم که مطمئن بودیم جواب نمیده و جواب محکمی هم نمیگرفتیم و حالا در این تمرینات  آرام آرام جوانه های باوری ما شکل گرفته که ما هم میتونیم با روش اصولی و دقیق تغییر محتویات ذهنی ،لاغر بشیم اونم بصورت ریشه ای و ماندگار 

      قدم اول باید توجه کردن ،فکر کردن و نگران چاقی بودن رو متوقف کنیم ،جمله بسیار قدرتمندیه ،چونکه ما ناخواسته به سبک گذشته خود فکر و توجه میکنیم و ذهن ما بیشتر دوست داره بسمت منفی ها حرکت کنه و با مرور کردن آگاهی ها به خودمون یادآور میشیم که برای رفتن در فرکانس تناسب یا هر خواسته دیگه ،اول توجه و نگرانی رو متوقف کنیم 

      بعد اعتقادات مربوط به لاغریو بسازیم ،تمرین و بعد زندگیشون کنیم ،اعتقاد به لاغری مارو میبره بسمت لاغر شدن ،بجای اینکه مدام تو فکر نتیجه جسمی باشیم ، تعریف هامونو تغییر بدیم ،نوع نگاهمون تغییر کنه ،اون وقت دیگه نیازی نیست ما فشار زیادی به خودمون بیاریم ،خودبخود وارد دنیای تناسب قرار خواهیم گرفت ،حالا یه جاهایی هم از ما کمک میگیره و یه رفتارهایی از ما تغییر خواهد کرد 

      بعد از گذشتن ۲ سال که در دوره لاغری با ذهن هستم بعضی از آموزش ها تازه برام درک قویتری پیدا کرده و یه جور دیگه میفهمم و میدونم سال آینده و آینده تر  درکم متفاوتر میشه ،هر چقدر آلودگی ها از مغزم پاک بشه ،درکم قویتر میشه و ذات الهیم نمایان تر میشه که فرمول های طبیعی بدن و وجودم به کار میفتن 

      اگر میخواییم خودمونو چک کنیم باید در مواجه شدن با ناراحتی های روحی که  در این مدت در ما بوجود میاد دقت کنیم ،زمانیکه منفی باف مدام حرف میزنه نشون میده که ما در کدوم قسمت ها هنوز باورهای محدود کننده داریم اینکه ما چقدر ازش تاثیر میگیریم نشون میده چقدر تغییر داشتیم‌ 

      اگر در طول این مسیر فقط ۱۰ درصد تغییر داشتیم‌ همون ۱۰ درصد رو ببینیم نه اون ۹۰ درصد که تغییر نکرده ،به تلاش هامون امتیاز بدیم نه به نتایجمون

      یه روزیکه خسته شده بودم از ۳۰ سال دویدن به دنبال لاغری و تمام راه هارو رفته بودم و به نتیجه ماندگاری نرسیده بودم ،عاجزانه تسلیم خداوند شدم ،خداوند هم میدونست که دیگه من آماده م 

      ولی من یه چیزی فراتر از لاغر شدن میخواستم ،خداوند هم منو فرستاد تو این مسیر ،راهی که بجای تمرکز کردن روی نتیجه ،بیشتر روی شخصیت ماندگار لاغری تمرکز داشت ، اینجا افکار ، عقاید ،باورها و شخصیت  ما یواش یواش تغییر کرد و اون عقاید جدید مارو برد بسمت لاغر شدن

      اونم لاغر شدن راحت و آسان ،بدون درد و رنج و سختی ،در کمال آرامش و آزادی ،اینها نشانه های درست و الهی بودن این مسیره ،مسیری که با ویژه گی های خداوند مطابقت داره 

      من در سایت استاد عباسمنش در قسمت عقل کل ،نوشتم آیا میشود با ذهن لاغر شد؟ و جواب هاییکه دوستان در اون سایت نوشته بودن در مورد سایت تناسب فکری و استاد عطارروشن بود ،منهم مطمئن شدم این مسیرو خداوند برام تدارک دیده پس سریع اومدم تو این سایت و هر ۳ دوره رو خریدم و الان بسیار به خودم افتخار میکنم و خوشحالم از این انتخابم

      بمیریم قبل از اینکه بمیریم ،یعنی برای رفتن به درجات بالاتر،به فرکانس قویتر ،برای رسیدن به فرمول های جدیدتر باید اول اون ذهنیات،منیت ها ،فرمول ها و باورهای قدیمی رو از بین ببریم ،اونها باید بمیرن تا ما از نو زاییده بشیم،در ما داده های جدید ذخیره بشه 

      همون قانون خلاء که اول یه چیزهایی باید تخلیه بشه تا جاش پر بشه ،خدارو شکر در این مسیر داریم همین تمرینو انجام میدیم و بعدش که تمرینات به عمل و زندگی تبدیل شدن نتایج و برکات عظیمی  یکی یکی سرازیر میشه در زندگیمون 

      کسی که لاغره احساسش متفاوته ،حس آرامش داره،رفتارهاش متفاوته ،با خودش مهربانتره ،با خودش و جهانش در صلحه ،نگرشش به جهان و خدا  زیباتره و چه دنیای امنیه برای متناسب ها جاییکه میتونن به دنیا اعتماد کنن و هر چقدر به دنیا اعتماد کنیم دنیا هم نتایج مطمئن تری به ما خواهد داد 

      احساس شادی،لذت،خوشحالی ،امید و آزادی ،احساسات طبیعی و نرمال جهان خداوند هستن اگر الان این شرایط رو تجربه نمیکنیم یعنی یه چیزایی خوب کار نمیکنه که باید تغییرشون بدیم و ما  ریتم طبیعی دنیارو بهم زدیم باید برگردیم به ریل اصیل خودمون که اگر بیفتیم تو جایگاه اصلیمون همه چیز میره سر جاش 

      من لاغری با ذهنو میخوام که عمیقتر باور کنم و حتما ادامه خواهم داد تازه داره مطالب برام آشنا و جالب میشه ،هر چقدر افراد بیشتریو میبینم که دارن از ناآگاهی رنج میبرن من بیشتر به آگاهی ها میچسبم 

      میدونم برای رسیدن به مدارهای بالاتر باید خودمو بدست خدا و جهانش بسپارم ،اول باید باگ هاییکه با جهان دارم شناسایی کنم ، دیگه با دنیا و اتفاقاتش نجنگم ،برعکس بهشون اعتماد کنم ،تا جهان هم اتفاقات زیباتری برای من تدارک ببینه

      اگر جایگاه های بالاتریو میخوام باید خودمو در اختیار خداوند  بذارم تا نقاط ضعف منو ترمیم کنه ،در واقع باید اجازه بدم جهان منو از نو بسازه ،برای بودن در موقعیت های بالاتر نمیتونم با همون شخصیت قدیمم وارد اونجا بشم اصلا قوانین جهان این اجازه رو بمن نمیده

      پس باید متفاوت فکر و عمل کنم ،باید نقاط ضعف خودمو شناسایی و تعمیرشون کنم و نقاط مثبتمو تقویت کنم ،باید بشم همونی که میخوام بشم ، باید نوع نگاه و نگرشمو تغییر بدم تا ریلم عوض بشه 

      برای لاغر شدن  هم اول به توانایی های خودم ایمان دارم و بعد خودمو در اختیار آگاهی ها و آموزش ها قرار میدم و از خداوند میخوام کمکم کنه تا پیدا کنم اون موانعی که سالها اجازه نداده من نرمال و طبیعی زندگی کنم 

      از چند جلسه پیش که روی نوع نگاه به خوراکی ها ، باور خوردن و فیلترها ،تمرین میکنم خیلی درونم آرومتر شده ،خیلی وقت بود که به غذاها توجه نمیکردم ولی احساس کردم شاید فرمول های چاقی هنوز هم در من وجود داره و گاهی که به یاد میارم به خودم میگم فریده این خوراکی شیرین، تورو چاق نمیکنه ،ترس های توست که تورو چاق کرده پس ،آروم باش و از این نعمت های خداوند استفاده کن و لذت ببر 

      حتی احساس کردم من هنوز با خوردن، ترس هایی در درونم دارم که خیلی مخفیه ،پس به خودم میگم اگر خوردن چاق کننده بود چرا خیلی ها زیاد هم میخورن ولی متناسبن؟ 

      الان مادرم داشت برای خواهرم جریان عمل کردن معده عموم رو تعریف میکرد و میگفت تازه عمه ت هم ناراحت بود که چرا خودشم اسلیو نکرده ،چونکه عمه م در عرض ۲ سال تمام بدنشو ساکشن کرد ولی هنوز هم موقع خوردن غذا رنگ و روش میپره و با ترس یه مقداری غذا میخوره و مدام میگه نکنه چاق بشم و گاهی هم قرص لاغری مصرف میکنه

      اینهارو که میشنوم ناراحت میشم براشون ،خیلی دلم میخواد بهشون بگم انقدر خودتونو اذیت نکنید ولی میدونم متوجه حرف های من نمیشن ،حتی پارسال که عمه م ازم پرسید چکار کردی لاغر شدی ،بهش گفتم با تمرینات ذهنی ،یجوری با تعجب نگاهم کرد ، خب  نمیشه و نمیتونم به این فرد بفهمونم که چه خبره 

      پس من خودمو نجات میدم اونهاییکه باید بیان تو مسیر خودشون راهشونو از هزاران راه پیدا میکنن ،مثل من و هزاران نفری که پیدا کردن

      سپاسگذار خداوند هستم برای هدایت شگفت انگیزش 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/10 22:15
      مدت عضویت: 1226 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,177 کلمه

      سلاااام و صد سلام بر هم فرکانسی های لاغراندام و طبیعی 

      لاغر شوید قبل از آنکه لاغر شوید ….

      یک حدیثی هم داریم در این باره بمیرید قبل از آنکه بمیرید پس خیلی حرف داره و باید فکر کرد 

      انقدر طی سالهای گذشته برای اینکه از شر این سنگینی جسم خلاص بشیم تلاش کردیم و هزینه کردیم و دردو رنج متحمل شدیم که باورمون شده که نمیشه آقا نمیشه که نمیشه !….

      خب فقط لین نیست ما از همون کودکی خیلی کارهای شگفت انگیزی می کردیم ولی تشویق نمی شدیم و کسی رفتارمون رو تأیید نمی کرد و در واقع استعداد و نبوغ درونی ما سرکوب می شد بعد یک سری افرادی پیدا می شدند که بهشون می گفتند با استعداد و نابغه و ما بیشتر احساس ضعف و بی لیاقتی می کردیم و در درون شاکی از خدا که چرا من نیستم و داستان از این قرار بوده که همه انسانها درونشان پر از گنجه پر از استعداد و نبوغ نهفته ولی بعضی افراد موردتشویق و تأیید قرار گرفتند و احساس توانمندی و قدرتمندی پیدا کردند و نبوغ درونشان شکوفا شده و همین باعث شده در خیلی از مسائل زندگی هم احساس توانمندی داشته باشند و به این خودباوری رسیدند که انسان توانمندی هستند ولی ما خودمون که در مسیرهای قبلی لاغری شکست خوردیم هیچ ….اطرافیان هم این ناتوانی را بیشتر به رخ ما کشیدند و ما یک باور قوی پیدا کردیم که نمیشه لاغر شد و اصلا به خاطر همین در همون روشها هم نتیجه ماندگار نداشتیم .

      همین نگرانی و شک و تردید نمیزاره ما لاغر بشیم ….

      در تمام مدت که تو آینه خودمون را می دیدیم و حسمون بد می شد و در مورد چاقیمون صحبت می کردیم داشتیم بیشتر به چاقی خودمون توجه می کردیم و خیلی وقتها داشتیم ورزش می کردیم ولی می گفتیم چه فایده دوباره بر می گرده !…یا چه فایده یه چیزی بخوریم سریع جذب می شه !…مادرم همیشه می گفت من سریع صورت و دستهام لاغر میشه ولی اصل کاریها تکون نمیخوره پهلو و شکم و باسن همونه و تمام این باورها که تو ذهن منم بوده و هست مسیر لاغر شدن را پیچیده کرده ….

      پس اینکه روی احساس توانمندی خود کار کنیم خیلی ضروریه (اینکه چقدر در کارهامون موفق بودیم و توجه به اونها )و از همه مهمتر اینکه اینبار ما انتخاب شده هستیم خداوند این توانمندی را در ما دیده و هدایت شدیم و خدا هرگز اشتباه نمی کنه و چه احساس قدرتی به آدم میده و یک احساس لطیف و صمیمانه و عالیه .

      داستان طوطی و بازرگان که درس آزادی درش بود و مردن قبل مردن یا در مسائل خودشناسی که می گویند بمیرید قبل از آنکه بمیرید یعنی برای آزاد شدن و رها شدن باید نو بشی و جدید از نظر افکار و بینش تا احساست تغییر کنه و این احساس مقدسه چون احساس تصویر ذهنی جدید به وجود میاره و خلق در واقعیت صورت میگیره …

      ما باید احساس لاغرشدن داشته باشیم یعنی تصویر ذهنیمون از خودمون لاغر بشه و این برای فردی که مدتی هست چاقه و تمرین نداشته سخته …ولی برای شروع بهترین کار اینه که به چاقی توجه نکنیم یعنی خودمون را در آینه میبینیم به آن اندامی که می خواهیم باشیم فکر کنیم و در مورد لاغری صحبت کنیم .ذهن ما مملو ازافکار ذهنی چاق و فضای خالی برای فکرکردن به لاغری یا تصویر لاغری نداره بنابراین بهترین کار اینه که توجه را کامل از چاقی بر داریم تا کمی فضای ذهن خالی بشه و خودبه خود توجه میره به سمت لاغری یعنی اون وقتی هم که رژیم می گرفتیم و یک کم تصویر ذهنی لاغر داشتیم چون ناآگاه بودیم باز توجه به نظرات دیگران می کردیم یا ترسهامون از بازگشت چاقی و ….و کم کم فضای ذهنی ما باز پر می شد از افکار چاقی …

      فوت کوزه گری همینه شما هر طوری بلدی احساس کن همین الآن لاغری و این احساس را گسترده کن یعنی هم عمیقتر بشه و هم زمانهای بیشتری در طول روز با این احساس همراه شو و به زودی در جسمت نمایان می شه ..

      داستان هدایت من این بود که پارسال این موقع ها خسته شدم و بریده از راه و روشهای سرکاری و پوچ ..بلند بلند گریه می کردم و می گفتم چقدر عذاب بکشم دیگه ورزش نمی کنم وطاقت تحمل تاولهای انگشتان پاهامو ندارم و دیگه رژیم نمی گیرم و خلاصه گذشت و من بیخیال شدم کلا رها کردم ….و درونی به خدا می گفتم شب یلدا نزدیکه منو سوپرایز کن و هرروز می گفتم من کاری ندارم من شب یلدایی می خوام و دوشب مانده بود به یلدا یکدفعه گوشی دستم بود و در حال سرچ موضوعاتی در اینستا بودم زدم لاغری با قانون جذب اینستا تعجب کرد !…بعد زدم لاغری با قدرت ذهن …و در نهایت مستقیم وارد سایت تناسب فکری شدم و همون لحظه یک فایل را باز کردم و تا صبح دیگه خوابم نمی برد فقط پشت سر هم فایل می دیدم و مات و مبهوت استاد شده بودم و قلبم میگفت با ایمان همینجاست …اول هم فکر نمی کردم انقدر مطالب گسترده باشه و سعی داشتم با یکی دونکته خودم راهشو پیدا کنم و تجربه هایی هم بود…و بعد وارد سایت شدم و شروع اصلی کار من دقیقا همراه استاد با شروع این دوره بود …یادمه صبح بعد از نماز شروع می کردم به قدم برداشتن برای هر گام و بعد چند صفحه تو دفترم مینوشتم ولی تو سایت نه !…واقعیت این بود که حدود یکسالی بود در پی اتفاقاتی خودمو گم کرده بودم و اعتماد به نفسش را تو اون مدت نداشتم …واینم از تغییر بزرگیست که الآن هرروز دارم بالای هزارتا کلمه مینویسم خدایا شکرت .

      امروز برای خرید شلوار رفتم مغازه چون لازم داشتم مغازه دار گفت چه سایزی ؟گفتم نمی دونم و چشمی گفتم این باید خوب باشه؟!پرسیدم چه سایزیه ؟منتظر بودم بگم ۴۲/۴۴؟!…گفت xxl..قبل رفتن این فایل را گوش کرده بودم منفی بافت اومدبالا دیدی لاغر نشدی یا خدا دو ایکس گفتم مهم نیست مسیرم صحیحه رفتم اتاق پرو انگار من نبودم …منفی باف خودتو ببین چقدر چاقی !..در صورتیکه چندروزه احساس لاغری دارم .،،جدال من و منفی باف :آرزو استاد گفت تو آینه اون را ببین که دوست داری …منفی باف لاغرم نشدی دلخوشی ….من :خدارا شکر به وقت بارداری که نیستم ….یعنی من و اتاق پرو و منفی باف …خلاصه در نهایت خریدیم و آمدیم خانه و من شلوار را پوشیدم  دیدم سایز ۴۶بود…و اینکه تو آینه خودم خیلی لاغرم و خودمو بغل کردم وگفتم خدا تا آخرش با منه ادامه می دهم .

      نکته/فرمولهای ذهنی چاق داشتند تصویرسازی ذهن چاق منو نشون می دادند و البته آزمون خودم بود چی باید اصلاح بشه ما گفتمان داشتیم ولی حالم بد نشد این یک تغییر بزرگ بود و خدارا شاکرم 

      بینش من !؟…

      ترس من طی سالها از اتاق پرو لباس باعث میشه تو اون اتاق کوچک و تنها خودمو غول ببینم 

      و اینکه به نظرم آینه های اتاق پرو را حالت بزرگنمایی قرار می دهند که فرد بتونه بهتر خودشو ببینه !…

      نظر با شما !…براتون پیش اومده !؟..برام بنویسید ممنون میشوم .

      بالاخره من یاد می گیرم مثل خیلی چیزها که یاد گرفتم الآنم از نظر خودم شاگرد خوبه هستم و به خیلی خوب و عالی هم می رسم .

      مسیرتون 🌱🕊🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5410 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 769 کلمه

      به نام خدای بخشنده و مهربان 

      روز ۱۴۹: روز ۵۳ تکرار، پنج شنبه ۱۴۰۰/۶/۱۸

      سلام

      “لاغر شوید، قبل از اینکه لاغر شوید”

      من از افراد خوش شانسی که هستم که همیشه مشوق های قدرتمندی در اطراف خود داشته ام و باور توانمند بودن در من تقویت شد. من قبل از ورود به مدرسه ، می توانستم مجله بخوانم. همواره رتبه برتر بودم و از همان کودکی پدرم مرا مشاور خودش معرفی می کرد. پس مسلم است که هر کاری را که شروع می کردم به نحو احسنت به انجام میرساندم. باور داشتم می توانم در هر کاری موفق شوم و خب نتیجه هم کسب موفقیت بود. 

      تا اینکه بعد از یک عمل جراحی در ده سالگی به مرور اضافه وزن پیداکردم ولی تا ازدواج هم خوب بودم ولی بعد از ازدواج و زایمان متناسب بودن برایم رویا شد. 

      با  رژیم و ورزش لاغر می شدم و به وزن ایده آل خودم می رسیدم ولی به محض بازگشت به زندگی عادی دوباره شاهد اضافه وزن بودم. این جدال با چاقی همراه همیشگی زندگیم شد و به مرور این باور را در من ایجادکرد که به تنهایی قادر به شکست دادن غول چاقی نیستم و به کمک احتیاج دارم با کمک گرفتن از یک مشاور تغذیه توانستم طی ۸ ماه حدود ۳۰ کیلو کاهش وزن پیدا کنم ولی در مدت سه سال کاملا برگشت و هرچه در این سه سال رژیم گرفتم یا ورزش کردم نتوانستم مانع چاقتر شدنم بشوم. باورم شد که ژنتیکی چاق هستم و آب هم بخورم چاق میشم. تا عید ۱۴۰۰ که واقعا ناامید از شیوه های مختلف لاغری باز هم در اینترنت بدنبال شیوه های لاغری بودم و البته با مطالعه کتاب محدودیت صفر شروع به عذرخواهی از بدنم کرده بودم و اینکه مرا ببخشد ولی نمی دانستم چرا ؟ مگر من با بدنم چه رفتار بدی داشته ام ؟ من که جز افرادی هستم که بیشترین مواظبت را بر آنچه می خورم دارم، پس چرا باید عذرخواهی کنم؟ حتی با خودم می گفتم جسمم باید از من عذرخواهی کند که جواب این همه مراقبت را اینگونه با چاق شدن می دهد….. خلاصه با سرچ قدرت ذهن + لاغری در گوگل با این سایت آشنا شدم و سریع به سراغ فایلهای رایگان مسیر لاغری من رفتم و حرفهایی که می شنیدم برایم بسیار جدید و جذاب بود :

      شما چاق هستید یا اضافه وزن دارید؟

      غذا خوردن نمی تواند سبب چاق شدن شما شود اما خوردن غذا شما را چاق می کند.

      خودت فقط خودت مسئول چاقی ات هستی نه مادرت و ژنتیک و تیروئید و دارو و ازدواج و …..

      …….

      با شنیدن این حرفها که تشنه اش بودم سریع وارد سرزمین لاغرها شدم و تاکنون ۱۴۹ روز است که با اشتیاق ادامه می دهم.

      کاملا اعتقاد دارم که ذهن ما بشدت قدرتمند است و هر آنچه را که بپذیرد در زندگی خود تجربه خواهیم کرد. ایمان دارم که باور موفقیت در تحصیل و …. سبب افزایش بازدهی من و در نتیجه تجربه طعم موفقیت در آن زمینه های زندگیم شده است.

      در زمینه تناسب اندام تجارب نا موفق زیادی داشته ام ولی هیچکدام از این تجربه ها نشانه ناتوانی من در متناسب شدن نیست،بلکه نشان میدهد از روشهای غلط برای متناسب شدن اقدام کرده ام و این مدت که با روش لاغری با ذهن آشنا شده ام و در حال کار کردن روی باورهای ذهنی خودم هستم با مشاهده تغییرات عالی جسمی و روحی خودم ایمان ۱۰۰٪ دارم که تنها راه تناسب اندام پایدار و همیشگی لاغری با ذهن است. 

      همان طور که نخست ذهنم چاق شد و سپس جسم متناسبم را برخلاف میل من به چاقی کشاند هم اکنون به عینه می بینم با متناسب شدن ذهنم ، جسمم آرام آرام در حال متناسب شدن است. از شگفت انگیز ترین مزایای این روش این است که قبل از متناسب شدن با وجود همان اندام چاق ، فشار چاقی از روی ذهنم برداشته شد و احساس سبکبالی و شادی را قبل از مشاهده تغییرات جسمی تجربه کردم و اکنون یقین دارم که من توانایی متناسب شدن را دارم چون قبل از لاغر شدن جسمم ، ذهنم شروع به لاغر شدن کرد.

      من ایمان دارم که هر روز سالم تر و متناسب تر می شوم.

      من مطمئن هستم دوران حسرت تناسب اندام در  زندگیم سپری شده است و دوران زندگی با لذت تناسب اندام آغاز شده است.

      من از ترازو استفاده نکرده و نخواهم کرد ولی می دانم تغییرات زیادی در این مدت داشته ام و جالب اینکه هیچکدام از عوارض کاهش وزن روشهای قبلی را که ندارم هیچ، فرم دهی بدنم هم بدون هیچ تلاش ویژه ای عالی است.

      مطابق جملات میثاق نامه هم اکنون کاملا ایمان دارم که: 

      من لایق بهترین ها هستم و به لطف خدای مهربان و تلاش خودم به آن می رسم.

      به امید دیدار همگی در جشن سرزمین لاغرها 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 50 از 10 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/15 16:37
      مدت عضویت: 1648 روز
      امتیاز کاربر: 27941 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,607 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

      ما باید این روش رو باور کنیم و بپذیریم و درکش کنیم  تا هیچ وقت سراغ هیچ روش دیگه نریم چون ما سالها با خوردن چاق شدیم و اگر در این مسیر نباشیم  بازم میخواییم  دوباره با خوردن قرص و یا دمنوش و…لاغر بشیم  یا  با رژیم خاص و کمربند لاغری و …. دوباره لاغر بشیم اما اگر درراین مسیر لاغری با ذهن باشیم  و به دنبال این راه های غیر اصولی  که در گذشته زیاد به ما گفتن انجام بدین تا لاغر بشیم ، بریم  خوب معلوم هست که هنوز ما هیچی از این روش درک نکردیم و متوجه نشدیم .و اما برعکسش هم هست خود من از روزی وارد این سایت شدم تمام راه و روشهای قبلی برام کار مسخره و غیر اصولی شدن و اصلا  هیچ تمایلی برای برگشت به اون دوران گذشته ی خودم که در رژیم و ورزش  و محدودیت بودم  رو در این مدت نداشتم و تازه از اوتها متنفر هم شده بودم  حتی  تا الان هر وقت ذهنم میخواد من رو منحرف کنه که نه انگار چاق شدی  من خیلی راحت جوابش میدم امکان نداره آخه در مسیرم و دارم آموزش میبینم و رفتارهام درست و همسو با هدفم هستن پس چه بخوام چه نخوام دارم لاغر تر میشم و خلاصه تحت هر شرایطی من فقط این روش رو درست و اصولی میبینم و به عنوان تنها راه لاغری بدون بازگشت قبولش دارم و این معلومه که خوب این راه و روش  رو درک کردم و  باور کردم و دارم استفاده میکنم چون در ته ته های ذهنم همین  هست و لایه های زیرین ذهن من هم تغییر کرده.

        چطور متوجه میشم  که  لایه های زیری ذهنم تغییر کرده  ؟؟وقتی که فکر منفی دارم و یا در شرایط بدی هستم که رفتار غلط غذایی داشتم  همین باورهای درستم خیلی بلند و پررنگ جواب اون افکار منفی من رو میدن  که تو فکر نباش  تو در مسیری درستی و در نهایت لاغر میشی و ..و  معلومه کاملا  این راه رو من  پذیرفتمش و دارم از اون استفاده میکنم و به قول استاد هر کس به جایی برسه که کاملا این روش رو باور کنه نصف راه رو اومده و ما بقی راه خیلی راحت اتفاق میفته اصلا همین  یکی دو روز پیش  که گفتم دو  تا رفتار غلط غذایی  بعد از مدتها پشت سرم هم داشتم که  فشار شکمی رو حس میکردم در هر وعده  ی غدایی ام این منفی باف ، من رو میخواست منحرف کنه که چون این طور بودی دیگه تو چاق میشی تو انگار همین الان هم وزنت بیشتر  شده ببین لباست تنگ تر شده و ….  من  کلی با خودم حرف زدم که این حرفها نیست چون که  در اون موقع فلان متناسب هم با من خورد  و اصلا هم فکر بد نکرد  پس  اصلا  چیز مهمی  نیست و اما اون  منفی باف دوباره میگفت چرا فشار شکمی داشتی ؟؟ اون کارت رو خراب کرده و من اما میگفتم بله اینحا خرابکاری کردم و کار زشتی کردم و قول میدم دیگه تکرارش نکنم و …و اما دقیقا در همین مواقع که افکار منفی زیادی  داشتم به خودم گفتم اصلا گیرم که رفتارم غلط بوده اول اینکه من امکان نداره  از این چاق تر  بشم   نهایتش این هست که  بیشتر زمان ببره تا به  هدفم که لاغری  هست نزدیک بشم و اصلا خبری از چاقی بیشتر و .. نیست و  در ضمن منفی باف خوب بدون هم اینکه کلی  از گذشته ی خودم متناسب ترم و هر چی  که میخوام  به اندازه میخورم و آزادی دارم  و  سلامتم و زندم  و کلی آگاهی جدید دارم و در این  مسیر هستم  برام یه دنیا می ارزه  و گفتم من از  جسمم معذرت میخوام که اذیتش کردم و  مطمعنم اگر دوباره تکرارش نکنم  این جسم من هوشمنده و خودش این پرخوری من رو دفع میکنه و خودش رو ترمیم میکنه و دوباره وارد مسیر میشه و با یاد آوری همین حرفها کلی حالم خوب شد و گفتم خدا رو شکر که در این مسیرم  و  دیگه ترس از چاقی بیشتر ندارم و اصلا نگران نمیشم و بسیار مثبت و عالی فکر میکنم و اینها همش به خاطر باور کردن همین مسیر و راه هست .و همین باعث شده که من در ۲۲ ماه بودن در سایت حتی یک بار از مسیر دور  نشم و لیز نخورم و با تعهد و اشتیاق ادامه بدم  و برای هیچ روش دیگه وسوسه نشدم  حتی یکی از نزدیکانم که  با خود من که وارد سایت شدم ایشون هم شروع به گرفتن رژیم خیلی گرون قیمتی کرد که هر هفته این فرد لاعر و لاغر تر میشد طوری که همه تعجب میکردن در حالی که من خیلی لاک پشتی و اروم حرکت میکردم طوری که بقیه و خودم خیلی متوجه تغییرات نمیشدیم و خیلی فشار روحی روی من بود که ببین فلانی چقدر عالی لاغر شده ولی تو انگار هیچ تغییر نمیکنی و اما با صدای بلند اون همه افکار منفی رو ساکت میکردم و به راهم ادامه میدادم و الان به لطف خدا  بعد از تقریبا دو سال من بسیار از ایشون لاغر تر هستم و هیچ محدودیتی ندارم و کلی ازادی و ارامش و حال خوب دارم و اما  ایشون مقدار زیادی برگشت وزن داشته و همچنان در رژیم هستن و کلی اعصاب خوردی و استرس و محدودیت شدید هم دارن و این میتونه یک مثال واضح دیگه باشه که من این روش رو و این راه رو با جون و دلم پذیرفتم من درکش کردم من باورش کردم و چه بخوام چه نخوام من لاغر میشم و حق من هست که من متناسب بشم و من لایق بودن در بهترین اندام هستم .

      من عاشق این جمله ی استادم که خدا شما رو به این سایت  هدایت کرده  چقدر لذت میبرم وقتی این جمله رو میشنوم پس حتما خدا  در شما توانایی دیده که شما رو به این سایت هدایت کرده پس من توانایی رسیدن به وزن ۵۹ کیلو رو دارم خدای من بیشتر از من ددست داره من به اون وزن دلخواهم برسم خدای من بیشتر از من  دوست داره من در سلامتی  کامل و تناسب باشم پس هر وقت اون پیغام رو در غذا خوردن گرفتم که دیگه بسه و ادامه نده باید ادامه ندم و مغلوب ذهن چاق خودم نشم که نه بخور  که دیگه غذا تموم بشه و چیزی نمونه آخه همین دولقمه هست یا بخور که اسراف نشه و یا بخور چون پولش رو دادی و …  من باید بارها به خودم بگم بابا عدا فقط برای یک چیز هست برای تامین انرژی جسم نه برای رسیدن به بقیه اهداف مثل تلافی کردن سود کردن و یا جبران کردن فلان چیز و …پس این دوره ها رو دنبال کنید هر وزنی داری مهم نیست ادامه بده و تمرین کن و بنویس و گوش بده و در واقع باورش کن تا نتیجه بگیری و اگر  این راه  رو باورش کنی تا تهش میری که نتیجه بگیری .

      واقعا چاقی و لاغری یک زبان مشترک هست و ما باید زبان لاغری رو یاد بگیریم و چیز پیچیده ای نیست  فقط مهم که باور کنیم .خداوند در قران آیه ای داره ای کسانی که ایمان اوردید ایمان بیاورید و خیلی جالبه خوب کسایی که ایمان آوردن دیگه آوردن چطوری ایمان بیارن؟؟. یعنی به زبان نیست ایمان آوردن باید به عمل ایمان بیاورید .و مشابه این ایه زیاد داریم بمیرید قبل از اینکه بمیرید و یا لاغر بشید قبل از اینکه لاغر بشید یعنی اول در ذهنتون لاغر بشید و بعد میبینید جسمتون لاغر میشه و من دقیقا الان همینطورم در ذهنم بسیار احساس تناسب و لاغری دارم احساس خوب دارم احساس توانمندی دارم که میشه من به زودی لاغری در وزن دلخواهم  رو تجربه خواهم کرد و از همه مهمتر من آرامش دارم پس من لاغری رو باور کردم و هر روز با اشتیاق یک گام برمیدارم و فایلها رو گوش میدم  .

      من بارها به خودم میگم چطور تونستم چاق بشم حالا هم میتونم لاغر بشم چون دهن توانایی بارها یاد گرفتن چیزهای مختلف رو داره ولی نمیتونه چیزی رو از  فراموش کنه پس جاقی رو یاد گرفتیم حالا هم لاغری رو یاد میگیریم و اینقدر  آموزشها رو تکرار  میکنیم تا چاقی در ذهن ما  کمرنگ بشه  من چاقی رو یاد گرفتم و در ذهنم کلی ترس و حساب و کتاب و افکار جدید پیدا کردم و واقعا چاق شدم بدون اینکه هیچ کار خاص دیگه ای بکنم و حالا هم باید با تغییر ذهنم و افکارم دوباره لاغر بشم پس باید اول ذهن من لاغر بشه و بعد جسم من لاغر میشه  همانطور که اول ذهنم چاق شد و بعد جسم من چاق شد پس به دنبال حلقه و عمل  معده و .. نباشید که فایده نداره باید تغییرات از ذهن ما شروع بشه .

      من باید صبر کنم تا نتیجه بگیریم و با عجله کردن   هیچ چیز درست نمیشه بارها به خودت بگو چطور برای خیلی از چیزها ما زمان رو پذیرفتیم مثلا برای بچه آوردن خوب میدونیم ۹ ماه طول میکشه تا این بچه به دنیا بیاد از روز اول خبر بارداری ما نمیگیم پس بچه کجا هست و یا اینکه برای مدرسه خوب میدونیم  ۹ ماه کامال باید بریم و بیاییم تا یک  مقطع  تحصیلی تموم بشه و وارد یه مقطع بالاتر بشیم و یا اینکه وقتی سرما میخوریم خوب میدونیم بستگی به بدن اون فرد مثلا ممکنه یک یا دو هفته طول بکشه تا خوب بشیم و از همون روز اول انتظار خوب شدن نداریم و  کلی مثال دیگه اما به لاغری که رسید عجله داریم  اخه چرا ما اینطوریم ؟؟؟یکم باید منطقی تر باشیم و بپذیریم هر کس بر اساس محتوای ذهنی خودش در زمان مشخصی نتیجه میگیره .پس درست فکر کنید و با عجله روحیه ی خودتون رو خراب نکنید خود استاد ۱۸ ماه طول کشیده تا لاغر شده پس ایمان بیارید که میتونید لاغر بشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/06/12 16:07
      مدت عضویت: 1515 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,123 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      بزرگترین خیانتی که هر کس میتونه به خودش بکنه اینه که بدونه مسیری که انتخاب کرده درسته ولی با این وجود وسط کار بی خیال بشه

       یک مطلب اگه یک نوشته باشه شاید گذرا بخونیم و رد بشیم اگه یه فایل باشه شاید گوش کنیم و رد بشیم برای فهمیدن یک مطلب باید به عمق اون مطلب توجه کنیم و به معنای واقعی اون مطلب رو درک کنیم  

      برای همه اتفاق افتاده بارها یک مطلبی رو گوش دادیم ولی تمام فکر و ذهنمون جای دیگه بوده و هیچی از اون فایل نفهمیدیم برای همین استاد فرمودند نکته برداری کنیم و هر چیزی که درک کردیم بنویسیم

      چون واقعا اینجوری میشه یک مطلب رو یاد گرفت و درک کنیم و مهمتر از یادگیری به کار بردن اون دانسته هست و باید دانسته هامون توی زندگی شخصی خودمون به کار ببریم تا مثمر به ثمر باشه .

      یادمه تو دانشکده حقوق که بودیم  استادمون میگفت یه  شاگردی داشتم که نمره اول کنکور شده بود و توی دانشگاه هم جز نفرات برتر بود و دانشگاهش تموم شد و شد وکیل ولی متاسفانه بلد نبود یه دونه دادخواست بنویسه .اونجا بود که علت رو جویا شدم و فهمیدم در تمام این سال ها شاگردم فقط مطالب رو حفظ کرده بوده و هیچ مطلبی رو درک نکرده بود تا بتونه  عملی به کار بگیره . تمام هنر یه وکیل اینه که بتونه از ماده های قانونی مطلبی رو استخراج کنه و به نفع موکلش به کار ببره تا بتونه حقش رو بگیره . کاری که این شاگرد اصلا بلد نبود.

      برای تغییر اساسی باید مطالب رو درک کنیم بهش عمل کنیم.

      افرادی که کنار مسیر لاغری با ذهن دنبال روش های دیگه هستند و اینا افرادی هستند که هنوز باور نکردند که اونا هم میتونند خیلی راحت لاغر بشن .اونا مطالب لاغری با ذهن رو فقط گوش دادند و رد شدن و درک نکردند که اونا توانمند هستند و میتونند به تناسب اندام دلخواه خودشون برسند.

      اما اونا هیچ اعتمادی  به  خودشون ندارند  و هنوز باور نکردند که من می تونم لاغر بشم و از اونجایی که ذهنشون راحت طلب هست و در تقابل با افکار های چاقی  این مسیر لاغری با ذهن  رو براشون سخت جلوه میده و با اولین تبلیغ وسوسه شون میکنه که این مسیر رو رها کن و بقیه روش ها  امتحان کن و همیشه منتظره این هستند که یک قرص بخورن و لاغر بشن یا باید معجزه بشه تا اونا لاغر بشن.

      تا وقتی افراد باور نکنند  که از طریق فرمول ذهنی میشه لاغر شد همیشه ذهنشون اون ها رو به سمت راه های دیگه راهنمایی میکنه

      دنیا ، دنیای باورها هست .

      هر انسانی توی زندگی خودش کارهای بسیاری رو انجام میده  که گاهی کارها از روی علاقه و عشق هست و گاهی هم از سر اجبار و بی حوصلگی هست .

      معمولا توی کارهایی موفق میشه که باور میکنه اون توانمند هست و میتونه اون کار رو به بهترین نحو ممکن انجام بده .

      توی اون مسیر خیلی محکم و استوار قدم بر می داره و با عشق و علاقه دنبالش میکنه .دیگران هم که شور و اشتیاق اون رو می بینند زبان تشویقشون به کار میگیرند و بهش روحیه می دهند اون فرد هم مصمم تر میشه و خیلی زود به نتیجه ی دلخواهش میرسه و یقین پیدا میکنه که توی اون کار استعداد و تبحر داره .

      همه ی این مسیر رو با لذت طی‌ میکنه چون باور‌کرده که توانمنده .یعنی قدرت باورش اون رو به موفقیت رسوند.

      خداوند همه ی ‌موجودات رو با استعداد آفریده است اینکه خیلی ها توی زندگی موفق میشن به خاطر اینه که باور کردند قدرت و توانایی دارند و در مسیر خواسته هاشون تلاش کردند تا به موفقیت های بزرگ رسیدند.

      قدرت باور اینقدر قوی هست که زمانی که دختر ۱۵ ساله سرطان گرفته بود و دیگه هیچ راه علاجی نداشت دکتر هم از عشق اون دختر به برادرش خبر داشت و برای  اینکه تیر نا امیدی به قلب دختر نزنه فقط برای دلخوشی روزهای آخر زندگیش رفت و به دختره  گفت تنها راه علاجت اینه که پیوند مغز استخوان داداشت بهت بزنیم تا خوب بشی . داداشش به ملاقاتش اومد و بهش روحیه دادن و قرار شد فردا به صورت صوری عمل بشه .چند تا آمپول بیهوشی به دختر زدند و دختر به خواب عمیق رفت و صوری جای عمل رو باند پیچی کردند. وقتی دختر به هوش اومد دنیایی از نور و امید توی وجودش روشن شده بود و باور کرده بود که مغز استخوان داداشش با دنیایی از عشق برادر و خواهری  وارد بدنش شده و اون رو خوب کرده و هر روز بهتر از دیروز شد تا اونجایی که الان سال هاست داره خوش و خرم زندگی میکنه .

      فقط باور کرد و روحیه گرفت و زندگی کرد.

      بارها شنیده ام که اگه خدا آرزویی رو به دلت انداخت بدان توانایی رسیدن به آن رو در تو دیده است.

      و چقدر این نوشته عالی بود باور کنیم که خدا خواسته ما با سایت آشنا بشیم و خداوند توانایی لاغر شدن رو در ما  دیده و ما رو به این مسیر راهنمایی کرده و الان وظیفه  ما هست باور کنیم و اشتیاق داشته باشیم و در این مسیر استمرار داشته باشیم تا به  نتیجه برسیم

      معمولا برای کارهایی  مهم که تخصص لازم نیاز هست و ما تبحر نداریم به دنبال افراد متخصص میریم تا کارمون به نحو احسن انجام بشه و عیب و ایرادی نداشته باشه .

      خداوند متخصص کلیه امور زندگی ما هست . خود خدا گفته بیا از این مسیر لاغر بشو خیلی راحت به رویاهات برس من خوش های زندگی رو برای تو آفریده ام بیا استفاده کن و لذت ببر.

      و چقدر شیرین و جذاب هست که باور کنیم ما انتخاب شده ی خدا هستیم و خدا خواسته لذت های زندگی رو بچشیم.

      مسیری که باور کردیم و اطمینان داریم نتیجه بخشه باید ادامه بدهیم.

      مثل ماجرای طوطی و بازرگان .طوطی باور کردو مطمئن بود باید بمیره تا رها بشه و همین کار هم کرد و رها شد.

      ما هم باید باور کنیم و اطمینان داشته باشیم که لاغر بشیم  قبل از اینکه لاغر بشیم .

      اول ذهنمون رو لاغر کنیم  کسی که لاغری رو  باور بکنه  رفتارش با خودش و مواد غذایی و … فرق میکنه خیلی راحت و به صورت نا خودآگاه به سمت لاغری حرکت میکنه .

      باور کنیم ما لیاقت لاغری رو داریم و ما می توانیم لاغر بشیم

      به سادگی میشه لاغر شد با باور کردن لاغری و اطمینان داشتن و عمل کردن به آموخته ها و عجول نبودن برای نتیجه  و صبر داشتن خیلی راحت لاغر می شویم.

      توی ذهنمون باور کنیم که میتوانیم لاغر بشیم اون وقت لاغر شدن بسیار ساده تراز قبل خواهد شد.

      وقتی به چاقی فکر نکنیم، اهمیت ندهیم، توجه نکنیم، نگران نباشیم به صورت خودبخودی توجه به لاغری در ذهن شما شکل می گیره

      یاد اون متن نوشته افتادم که میگه

      حال نداری ثواب کنی، گناه نکن .

      دقیقا همینه تو به چاقی فکر نکن خود به خود لاغر میشی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/04/27 00:11
      مدت عضویت: 1061 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 807 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام سی و یکم لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید:

      دوستی چند تا فایل برای استاد فرستادن و گفتن که نظرشون را بدن و با پلی کردن ۱۵-۲۰ ثانیه اولین فایل دیدن که درباره رژیم بوده و با تاکید بیان میشده که تنقلات ممنوعه برنج ممنوعه و یه سری چیزای دیگه!!! تعجب کردن و گفتن من اصلا نظری ندارم وقتی من سالها این روش ها را استفاده کردم و نتیجه ای نگرفتم!! از پرسیدن که از دوره استفاده کردین گفتن نه و فقط ۱۱ جلسه فایلهای رایگان را گوش دادن ولی چیز زیادی متوجه نشدم و استاد گفتن که به نظر من هیچ چیزیشو متوجه نشدین!! چطور ممکنه ۱۱ جلسه لاغری با ذهن گوش داده باشی بعد فایلهای رژیم غذایی برا من بفرستی؟!

      دوره ها را باید درک کرد نه فقط گوش کرد!

      این افراد دنبال راه های بیرونی هستن که بتونه لاغرشون کنه با قرصی روشی چیزی! تا وقتی باور نکنی با ذهن میتوان لاغر شد ذهن شما رو منحرف میکنه به راه های دیگه!!

      هدایت به این سایت هوشمندانه و توسط خدا بوده بله منو دوستام توی گروه رژیمی بودیم که دوستم مریم با این دوره آشنا شده بود و با ما در میان گذاشت و به این سمت هدایت شدیم! ما انتخاب شدگانیم و خداوند در ما توانایی لاغر شدن را دیده و هدایت کرده! و از اینجا به بعدش وظیفه ماست که به پاس قدردانی از خداوند گام ها را به ترتیب برداریم و اشتیاق داشته باشیم علاقه داشته باشیم و باور کنیم که این روش نتیجه میده! 

      مثلا شما میخواین یه کسب و کار راه بندازین میگین برم سراغ فلانی که چند ساله این کاره است و وقتی فردی به شما مشورت میده که خودش اینکاره است چقدر به شما اطمینان بیشتری میده و شما با اطمینان بیشتری روی حرفش حساب میکنی تا فردی که اصلا خودش این کار رو نکرده!

      انرژی نیرو خالق هرچی میخوای اسمشو بذار کسی شما را با این سایت آشنا کرده که خودش همه کاره است یعنی خودش اِند همه چیه ها، همه چی بلده، تمام قدرت دستشه، اون این مسیر رو به شما پیشنهاد داده و شما با این سایت آشنا شدین، اگه اینجوری به موضوع نگاه کنی شما چقدر این مسیر را باور میکنی؟! اگه باور کنی که خود خود خدا بهت این مسیر رو پیشنهاد داده، تا حالا خودت این همه سال تلاش کردی و سختی کشیدی با رژیم ها و روش های مختلف نشد حالا از من کمک خواستی این راهشه شروع کن تا به رویات برسی! اگه اینجوری موضوع را باور کنی خیلی تفاوت داره نگرش شما به موضوع لاغری و باید با این نگرش گام ها رو برداری! 

      طبیعیه در این مسیر به راه های وسوسه انگیز برخورد کنید ولی وقتی این روش را باور کردی اونا هست ولی تو راهی را میری که خدا هدایتت کرده!!

      استاد زمانی که به این مسیر هدایت شدن و فهمیدن که یه مشکلی در ذهنه که نمیتونن لاغر بشن هیچ فایل آموزشی وجود نداشت و خودشون تست و امتحان کردن و در ابتدا ۶-۷ ماه اول هم هیچ نتیجه جسمی را نمیدیدن ولی باور کرده بودن که میشه از این راه تغییر کرد!!! و در نهایت بعد ۱۷-۱۸ ماه نتیجه عالی گرفتن!

      چاقی و لاغری یک زبان مشترکه و در دوره ها زبان لاغری را یاد میگیریم اماااااا نیاز داریم که باور کنیم این روش را ادامه بدیم تا به رویامون برسیم.!

      خیلی مهمه که باور کنی اگه فقط گوش میدی فایده نداره باید گووووش بدی، گووووش دادن فرق میکنه با گوش دادن باید درک کنی! یه آیه ای هست در قرآن خدا میگه ای کسانی که ایمان آوردید، ایمان بیاورید!!!!! یعنی به زبان گفتن من ایمان آوردم زبانیه و تاثیرش در حد همون حرف زدنه، ایمااااان بیااارید خیلی فرق میکنه!!

      یه داستانی بود طوطی و بازرگان که خبر طوطی که گفته بود به دوستام در هند بگو من تو قفسم و به یادتون هستم را به طوطی ها گفت و یه طوطی یهو افتاد مرد و وقتی این خبر رو به طوطی خودش داد اونم یهو مرد و وقتی از قفس بیرونش آورد پرواز کرد و روی شاخه نشست بازرگان بهش گفت موضوع چی بود؟ گفت اون طوطی نمرده بوده به من اطلاع داده که این کار رو کنم تا آزاد بشم قبل از اینکه بمیرم الان باید بمیرم!!

      پس دوستان لاغر بشید (در ذهنتون) قبل از اینکه لاغر بشید!

      لاغر بشید اول یعنی باور کنید و گام ها را به ترتیب انجام بدین!! لاغری با ذهن را باور کنید و باور کنید که میتونید لاغر بشید، وقتی تونستید چاق بشید پس میتونید لاغر بشید! همه افرادی که اضافه وزن دارن قبل از اینکه چاق بشن (در ذهن ) چاق شدن!

      لاغر بشید قبل از اینکه لاغر بشید!!!

      چطور سرماخوردگی دوره درمان داره ولی متناسب شدن دوره نداره؟! لطفاً درست فکر کنید و عجله نکنید!! مسیر روشن و واضح شده نسبت به قبل کسی که در تاریکی حرکت کرده به نتیجه رسیده، ایمان بیار که میتونی به نتیجه برسی!

      مه تاب متناسب و مشتاق لاغری ذهنی و جسمی🥰🏅💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/04/26 13:16
      مدت عضویت: 1409 روز
      امتیاز کاربر: 2653 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,482 کلمه

      با سلام خدمت دوستان گرامی واستاد دلسوز خدارو شکر که امروز اول هفته شنبه خرداد ماه است وچه فایل مهم وپراز نکات در مورد لاعری بیان کردید فایل بسیار خوبی بود برای اول هفته ام خدارو شکر استاد فرمودند که نحوه اشناییتان را با سایت بیان کنید من تقریبا سال ۹۷ بود که اول در گوگل در مورد رژیم داشتم تحقیقات میکردم واصلا نمیدونستم که همچین دوره ای است واصلا نمیدونستم که با ذهن هم میسه لاغر شد خلاصه اولین بار رژیم پل مکنا رو دیدم وبا اون شروع کردم اون رژیم هم ذهنی تقریبا بود ولی اصلا توضیح نداد که روشش با ذهنه وبا ذهنم نبود الان که من فکر میکنم میگفت یواش بخورید لقمه هاتون رو کوچک بردارید ولی اون هم مواد غذایی خاصی رو نمیگفت بخورید من وقتی اونو دیدم خیلی خوشحال شدم چون در اون روش هم من مجاز وغیر مجاز نداشتم همه چیز میخوردم ولی طبق قوانینی خلاصه من با اون شروع کردم واز حق نگذریم بسیار لاعر شدم ولی در اون رژیم هم تقریبا به عرض پانزده روز عید دوباره برگشتم الان قشنگ میتونم بگم چرا موفق نشدم اخه فرمولهای ذهنی من اشتباه بود وهنوز عوض نشده بود ولی چون چیز جدیدی بود من خوشحال انجام دادم ومخصوصا که ذهن من طبق کد های اشتباهش مداوم دستور به خوردن میداد ودر اون روش هم گفته بود هر وقت گرسنه میشی بخور ولی کم ماشالله چون این فرمول طبق فرمول اشتباه ذهنم بود فک کنم روزی ۴یا۵ بار گرسنه میشدم خلاصه باز برمیگشت به کدها وفرمولهای اشتباه ذ هنم که همانطور فعال بودند ومن باز از طریقی دیگه داشتم به جسمم فشار می اوردم واین بار با ترفندی دیگر خلاصه موفق نشدم واونو گه گداری هی میخوندم واز اون روش خسته  شدم یک روز که همین طوری زدم باروش پل مکنا یک دفعه لاعری با دهن استاد عطار روسن نوشته شدم همین طور اتفاقی خوندم واول از اون رفتم توی تلگرامشون وکمی تلگرامشون رو بالا وپایین کروم وکمی خوندم وبعد رفتم بعداز یک مدت دیگه رفتم توی گوگل سایتسون رو زدم وعضو نشدم ویادم میاد فک میکنم دیگه شد اواخر سال ۹۷ دیگه دقیقا تاریخهاش یادم نمیاد ولی همانطور من ورزش سخت میکردم وروش پل مکنا رو هم انجام میدادم اونو روهم کم وبیش خلاصه اولش فایل رایگان ۱۲ جلسه رو گوش میکردم مثلا وقتی جارو برقی میکردم هند زفری رو میزاستم وبه قول استاد گوش میکروم ولی از نوع اینکه درک نمیکردم فقط احساس خوبی همون لحطات داستم همین ولی کار خودم رو میکروم یعنی همونطوری رزیم میگرفتم میگفتم اینکه چیزی نمیگه که من چی بخورم وچطوری بخورم میگفتم اگه به حرف این بکنم من چاقتر میسم این رو گوش میدم ولی کار خودم رو هم میکنم ولی خدایی بعضی از نکاتشون اونم کوچیک توی دهنم میموند خلاصه شد سال ۹۸ من  فایلهای با استاد عباس منش هم توی اینستا هم اشنا شد م به حرفهای ایشون برای تغییر زندگی گوش میدادم وبعد اومدم توی سایت اقای استاد وبیشتر حقیقت جذب تغییر زندگی شدم واونهارو بیشتر انجام میدام ناگفته نمونه که من فایلهای رایگان ۱۲ جلسه رو شاید سه دفعه گوش میکردم ودر یک روز بعد از سه دفعه که یک فایلی رو گوش کروم یک دفعه ای اسناد اسم ان ال پی رو اوردند گفتند علم ان ال پی انگار همه دنیا بهم گفتند برو توی گوگل در مورد این علم سرچ کن به همین صورتی که الان نوشتم نوشتم ان ال پی وبرام اومد توصیحاتش ومن با  سایت دکتر اسحاق سعیدی اشنا شدم ایشون هم مثل استاد بسیار دکتر خوبی بودند  ومن تقریبا با این دکتر عزیز از اول ان ال پی اسنا شدم وکلا دیگه معنی ضمیر ناخوداگاه وخوداگاه وفکر وهمه چیز رو خیلی خوب بیان کردند واز ریشه من این ها رو فهمیدم تلبته مطالبشون بسیار سنگینه اگه علاقه داسته باشی میفهمی وتقریبا سال ۹۸ دیگه تقریبا با سایت دکتر سعیدی بودم وفایلهای استاد عطار روسن در مورد تغییر زندگی وقتی صحبتهای دکتر رو گوش میکردم ومیومدم توی سایت استاد میدیدم استاد همونهن رو قابل فهمتر ما وروانتر وخلاصه انگار از زبون ما داره صحبت میکنه وخلاصه سال ۹۸ به اینصورت سپری میشد که شد اخر ۹۸ وکرونا لعنتی اونجا دیگه من استرس واضطربا شدیدی گرفتم واینها رو همه رو گذاشتم کنار وفقط میشستم ومیترسیدم به طوری که پوست دستم داعون شده بود وروحیه ام خراب واعصابم طکری بهم ریخته بود که دیگه لیوان اب رو برمیداشتم از اعصابم از دست میافتاد ومیشکست واوصاع خرابی بود وبعداز چندماه که به این صورت سپری شد ووشو سال ۹۹ از اویل سال ۹۹ دیگه من دیدم نمیشه باید خودم خودم رو جمع وجور کنم خلاصه دیگه باز سروع کردم به دیدن فایلهای دکتر سعیدی وخانم استرهیکس ومعنی قران رو شبها میخوندم وروشون فکر میکردم وفایلهای استاد رو در مورد تغییر زندگی گوش میکردم وبیشتر حواسم به تعییر زندگی بود وبه چاقی فکر نمیکردم جالب بدونید توی این مدت که فقط فکرم شده بود تعییر احساسم درمورد زندگی وفرار از فکر کردن درمورد ابن بیماری لعنتی هی لاعر ولاعرتر شدم واینجای نوسته های استاد که نوشته بودند اولش مهمه که بهش توجه نکنی ویک فضایی رو خال کنی برای موضوع جدید فهمیدم که اولش درسته باید توجه نکنی اصلا روش فکر نکنی واز حق نگدریم چه قدر من خوب شدم چه قدر وسواسم خوب شد وتقریبا امروز دیگه از هیچی وهیچ بیماری نمیترسم به قول استاد توی چند فایلشون همون موقع میگرفتند میگفتند این بیماریها که از اول بوده خلاصه زندگی ام چقدر تعییر کرد به خدا توی پول کار شوهرم این قدر خوب شدیم اخه گه گداری برای اونم توصیح میدادم خلاصه سال ۹۹ برای من خانواده ام به لطف الله برامون سال پردارامدی شد واون ماشینی رو که دوست داشتیم خریدیم وسایل خونمون رو عوص کردیم خلاصه توی همی دوران که همه میگفتند کرونا باعث ورشکیتگی شد برای ما خیلی خوب بود کرونا رو نمیگم سال ۹۹ رو میگم خلاصه از عید ۱۴۰۰ دوباره فرمولهای استباه دهنم باز فعال شد ووقتی من روحیه ام خوب شد ومن به روال عادی خودم برگشتم اونها هم دوباره فعال شدند وشروع به افکار کدسته تولید کروند ودستورات نادرستشون شروع شد ومن تقریبا از دوماه پبش دقیقا فک کنم از بعداز ماه رمصون با اصافه وزن جدید شروع کردم که حتی دیگه بعصی از لباسهایم داشت کوچبکم میشد وخودم حس میکردم وگفتم حالا که تونستم خودم بدون دکتر رفتن ومشاوره گرفتن منطورم از دکترها اخه همه بهم مبگفتند برو دکتر بهت قرص اعصاب میده بیخیال میشی چند باری هم به فکر افتادم برم  و نرفتم منکه تونستم خودم رو با این فایلها وحرفها روبراه کنم پس مسیر درست بار دیگر برمن ثابت شد واز دوماه پیش دیگه تمام فکر دهنم فقط همین روشه وفقط روی سایت استاد ولی از رایگانشون دارم استفاده میکنم وچون خودشون هم میگن وکاملا درسته هیچ سایتی اینقدر در مورد لاعری با ذهن اصلا توصیحات مختصری داره این سایت بسیار کامل وجامع هستشوتازه من از فایلهای رایگانشون استفاده کردم وبه خدا بچه ها اینقدر من فرق کردم که خودم قشنگ میفهمم ولی ناگفته نمونه که من واقعا میفهمم ودرک میکنم وفکر میکنم استاد هم فهمیدند که من مطالب فایلها رو میفهمم وبه بیشتر نوشته های من لطف داشتند ومدال طلا دادند ووقتی هر روز میبینم که دوباره مدال طلایی گرفتم از خوشحالی ذوقی میکنم که وصف نشدنیه نه برای مدال بلکه برای اینکه نوشته هایم که برگرفته از افکارم هستش درست بوده وهر روز به خودم میگم دوباره راهی رو که رفتی درست بوده واستاد مهر تاییدش رو زده پاش  وخیلی خوشحالم من از این فایل فهمیدم که باید توی هرکاری نه لاعری توی هر زمینه ای اگه نمیتونیم افکار مثبتی داشته باشیم لااقل اولش خوب اصلا به افکار منفی اون موصوع توجه وفکر نکنیم وبه اون افکار بالو پر ندهیم خودسون کمکم به مرور زمان توی یک گوشه جمع مبسن وبعداز یک مدت دیگه که مابتونیم افکار جدیدی وارد کنیم از کار میفتند وبه خاموشی میرن وتوی این فایل خیلی استاد تاکید دارند باور اینکه ما میتونیم لاعر بشیم رو توی دهن ما فعال کنند با این فایل دوفایل قبلی هم پیرامون این موصوع بود پس معلومه که این باور خیلی مهمه من که فکر میکنم کسی که تا اینجای این دورهرو اومده وهمه تمرینهاشو انجام داده وباشوق واشتیاق هر روز میاد توی سایت ومطالب رو میخونه وخوب هم عمل میکنه حتما باور داره دیگه وحتما نتیجه هم گرفته وهی باورش داره تقویت میشه من که اینطوری ام من خیلی خوب فهمیدم البته هنوز کار داره دهنم باید خیلی بیشتر کار کنم از خدا میخوام بتونم فایلهای دوره اموزشی رو بگیرم ان شالله ونکته اخر وخیلی مهم اینکه اول لاعر بشیم قبل از اینکه لاعر بشیم یعنی باور داشته باشیم که لاعر میشیم اخه اگه باور لاعر شدن رو داسته باشیم خودمون رو میتونیم لاعر تصور کنیم میتونیم افکار لاعر کننده رو توی دهنمون فعال کنیم  میتونیم به حرفهای تحریک کننده اشتباه دیگران علبه کنیم ومیتونیم اگه لیز خوردیم دوباره با انرزی بلند شیم میتونیم امنیت جسمی خودمون رو دوباره فراهم کنیم میتونیم دوباره سرپا بشیم خلاصه امیدوارم ههمون به باور لاعرشدن اعتقاد قلبی داشته باشیم الهی امین خدایا بار دیگر شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/01/11 19:58
      مدت عضویت: 1695 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,765 کلمه

      سلام .
      گام ۳۱
      لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید .
      چطور با این سایت آشنا شدم .
      من هم مثل تمام کسانی که خداوند به این سایت هدایتشان کرد به اینجا هدایت شدم . وقتی از همه ی روشهای لاغری ناامید بودم و دنبال روش جدید برای لاغری می گشتم . من یه تفاوتم با آدمای دیگه داشتم آدمای دیگه همیشه اراده شون از من قویتر بود و حالا اگه از روشهای غلط هم لاغری رو انتخاب می کردند اما اونقدر همت داشتند که مدتی ادامه بدن یعنی دیرتر از من ناامید میشدن ولی من اصلا نمیتونستم ادامه بدم . هنوزم همینطورم خیلی از جاها رو رها می کنم . خیلی از راهها رو رها می کنم و نه اینکه نخوام اصلا نمیتونم ادامه بدم . و روشهای لاغری هم یکی از راههایی بود که نصفه کاره رها می کردم و بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری فهمیدم دلیل همه ی این رها کردنها ذهن من بود . در ذهن من فرمولهایی هست که نمیزاره راهی غیر از اون راه رو انتخاب کنم . چراغ هدایتمه . نمیزاره من راهی غیر از اون چیزی که اون ازم میخواد رو ادامه بدم .

      خلاصه من در حال گشت و گذار در اینترنت بودم و در حال سرچ و لاغری با آر اف و لاغری با هیپنوتیزم هم بود که همراه لاعری با ذهن اومد بالا و من فکر کردم لاغری با ذهن هم همون لاغری با هیپنوتراپی هست . اولشم نمیخواستم بخونم چون قبلا سایت هیپنوتراپی رو خونده بودم ولی طبق معمول نتونسته بودم ادامه بدم .
      خلاصه دنبال اسم مدرس اون دوره ها می گشتم دیدم نام مدرس این دوره فرق می کنه . اسم رضا عطار روشن شباهت زیادی به اسم رضا عطاران داشت و خلاصه وارد سایت شدم و شروع کردم به خوندن و خوندن و خوندن . دقیقا یادم نمیاد همون روز بود ادامه دادم یا روزهای بعدش بود که شروع کردم به خوندن و هر چی پیش میرفتم مطالب برام جذابتر میشد . چراغ توی ذهنم میگفت خودشه من با این روشن میشم ادامه بده و من هی روشنتر میشدم . اینجا از رژیم خبری نبود . از ورزش خبری نبود . فقط ذهن . یعنی همون چیزی که برای من شده بود کوه سوال که یه چیزی در درون من هست که نمیزاره من لاغر بشم و همش با من مخالفت می کنه خدایا اون چیه . قبلا ها فکر می کردم جن هست 😁 ولی جن نبود . ساخته ی دست خودم بود . ذهنیتم بود . ذهنیتی که خودم در ساختش سهیم بودم و خودم انتخابش کرده بودم .
      خلاصه من اونقدر ذوق داشتم به تمام افراد فامیل خبر دادم واسه همه تعریف می کردم . اونقدر هم بیانم خوب بود که همه رو مشتاق می کردم . خواهرام خواهر زاده هام دختر خاله هام نوه خاله هام دختر عموم جاریهام همسر مادر پدر همه . واسه همه میگفتم و عشق می کردم . هنوزم حس خوبش باهام هست . پیاده روی برام یه معنای دیگه ای گرفته بود . کم خوردن برام یه معنی دیگه گرفته بود و من تا ۶ ماه عالی ادامه دادم . خیلی شیرین بود . خیلی . تا اینکه من در راهم با تضادهای ذهن چاقم روبرو شدم ‌ ذهن چاقم بهم فشار میاورد و خلاصه اونقدر بهم فشار آورد که من حضورم در اینجا کمرنگ شد گرچه مسیر ذهن رو در جاهای دیگه و اساتید دیگه ادامه میدادم و خیلی ها رو هم با روش ذهن آشنا کردم و به اساتید معرفی کردم اما دلم آروم نمی گرفت . دلم اینجا بود . من اینجا روشن شده بودم . خونه ام اینجا بود و دوباره توسط یکی از دوستان عزیزم به اینجا هدایت شدم و دوباره به طور مستمر اینجا رو ادامه دادم و کم کم از همه جا فاصله گرفتم . حالا دیگه همون شخصی که از همه راهها فرار میکرد هر روز میاد و مینویسه و نه تنها نمیتونه رها کنه اصلا نمیتونه ننویسه . نمیتونه تصویر استاد لاغریمون رو یه روز نبینه . نمیتونه ادامه نده . اون بار من هنوز به یقین کافی نرسیده بودم گرچه اشتیاقم خیلی زیاد بود و هنوزم هست اما یقینم به راههای دیگه هم بود و نمیتونستم باور کنم تنها راهی که میشه ازش لاغر شد فقط راه استاده فقط کلام استاده و باید اونقدر اینجا استمرار داشته باشی تا لاغری رو یاد بگیری . اما اینبار من با یقین کامل اومدم . الان اگه استاد بگه ماست سیاه میگم سیاهه . اینقدر که یقین دارم راه استاد درسته . کسی در درونم وسوسه نمیکنه که نه شاید راه دیگه ای باشه چون دیگه امتحان کردم هیچ راه دیگه ای جز این راه نیست .
      خلاصه من باز هم به اینجا بعد از تحقیق و بررسی هدایت شدم یعنی بازم خودم نیومدم . هدایت شدم . بچه ها بهم اطلاع دادن استاد دوره رایگان گذاشته منم عاشق فایل رایگان آروم آروم اومدم و دوباره جون گرفتم . من عاشق اینجا هستم . دل من اینجاست . دل من خیلی این طرف و اون طرف میره واسه همین انرژی رو پخش می کنه ولی اینجا رو از همه بیشتر دوست داره . راستش دیگه از این شاخه به اون شاخه پریدن خسته شدم و فکر میکنم دیگه باید در یک جا سکنی بگزینم و انتخاب مسکن من برای زندگی سایت تناسب فکریست . همونجایی که من ققنوس وار در اینجا متولد شدم و خودم رو از نو ساختم برای ادامه ی حیات نیز همینجا رو انتخاب می کنم . همه دنیا مال بقیه . من خونه ام رو پیدا کردم .
      اینم آشنایی من با تناسب فکری که هردوبارش من به اینجا هدایت شدم منتها بار اول هدایت من باید میرفتم و راههای دیگری رو هم امتحان می کردم ولی حالا دیگه همینجا می مونم و با کوله باری از تجربه فهمیدم تنها استادی که باورش دارم استاد عطار روشن هست . چون هم راهنمای خوبی هستم . هم همراه خوبی هستند . هم پشتیبان خوبی هستند . خلاصه در سفر با استاد پشتت خالی نمیشه خسته نمیشی و وقتی استمرار بدی به راهت ایمان داری که به نتایج عالی میرسی ضمن اینکه ذهن استاد بیشتر از ذهن خودم فعاله و این همه نوشته و فایل رو از درونش استخراج کرده در حالیکه اساتید دیگه هر کدوم رو از یه طریقی نمیتونستم باهاشون سازگار بشم . یه سریها خیلی از من بزرگتر بودن یه سریها کوچکتر
      یه سریها حامیان خوبی نبودند یه سری همراهان خوبی نبودند یه سری از جنس من نبودن و خلاصه هر کدوم از اساتید رو از یه نقطه ناسازگار بودم . ولی استاد عطار روشن از هر جهت ایده ال هستند . و سایت تناسب فکری برای من از هر جهت ایده آل . چون مثل تلگرام نیست که سرعت بالا بره . توقعم زیاد بشه . حرف و سخن زیاد بشه . به نوعی حرکتم خرگوش وار بشه . اینجا من لاکپشت وار حرکت میکنم . شاید حرکتم کند باشه ولی استمرار هست و یادمه استاد یه زمانی بهم گفتن رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود .

      و من بار اول حرکتم خرگوش وار میرفتم و بار دوم حرکتم لاک پشت وار حرکت می کنم و ایمان دارم لاک پشت به هدف میرسه چون رهرو هست .
      خلاصه الان هیچ عجله ای ندارم . اشتیاقم کنترل شده است . هیجان ندارم . به هیچ کسی هم نه خبر دادم نه کاری به کار بقیه دارم نه با کسی راجع به مسیرم حرف میزنم . خلاصه کلا نوع حرکتم رو تغییر دادم ‌ .

      و استاد در فایلی فرمودند باید شک نداشته باشیم از رسیدن ‌ .
      باید ایمان داشته باشیم که به هدف میرسیم .
      الانم در این فایل فرمودند
      لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید .
      به لاغری خود ایمان بیاوریم قبل از اینکه اون رو در جسم مشاهده کنیم .
      در متن هم فرمودید اگر نمیتوانید به لاغری فکر کنید حداقل فکر کردن و توجه به چاقی را متوقف کنید لاغری از اینجا شروع میشه و این عبارت چقدر درسته چون چاق شدن ما دقیقا از وقتی شروع شد که ما شروع کردیم به فکر کردن در مورد چاقی و بعد کم کم پله پله قدم به قدم تغییرات فکری ما مقدمه ی تغییرات رفتاری ما شد و کم کم آهسته آهسته جسم ما چاق شد .
      الان هم قدم به قدم محتوای دهنی ما و توجهات ما و توقف افکارو احساس چاق کننده کم کم باعث تغییرات فکری ما میشود طوری که حتی خودمان هم متوجه نمیشویم و این حالت اونقدر پنهانه که ما هرچقدر هم همه چیز رو آشکار کنیم باز هم لاغری ما پنهانی در ما صورت می گیره چون ما پنهانی چاق شدیم یعنی خودمون نفهمیدیم . کم کم و آهسته اهسته تغییر صورت گرفتو این تغییر دقیقا مثل تغییرات عددها یا تغییرات رنگها یا تغییر شب و روز به هم . ما به خودمان می آییم که متوجه میشویم عدد یا رنگ یا شب و روز به هم تبدیل شده اند .
      خلاصه که روند تغییر کاملا آهسته است و ما باید صبور باشیم و لدت ببریم اصلا میخوایم زود به هدف برسیم که چی بشه . بابا یکم از همین انداممون لذت ببریم . یکم با الان خودمون عشق کنیم . لذت الانمون رو ببریم که بتونیم لذت لاغریمونم ببریم . اندام ما همین حالا هم خیلی قشنگه . درسته یکم شکم داریم یا چربی اضافه ولی اینا قرار نیست با ما بمونند که بالاخره میرن . چون ما در مسیر لاغری هستیم و همون طور که این چربیهاگرم گرم اضافه شدن وقتی ما روند چاقی رو از درون متوقف کنیم این چربیها هم گرم به گرم از بین میرن . اگه میبینیم از بیرون از بین نمیرن و یا شاید بازم چاقتر میشیم چون چاقی ذهن در درون هنوز هست و شروع به کار می کنه . پس باید بهش توجه نکنیم بهش فکر نکنیم . از اون در زندگی روزمره استفاده نکنیم و کم کم با توقف چاقی درونی چاقی بیرونی خودبخود خلق نمیشه .
      ما خیلی شادیم . چی از این لذت بالاتر که ما میتونیم شاد باشیم . شاد بودن یه سعادتمندیه . هرکسی منو میبینه میگه تو انرژیت خوبه ما انرژیت رو دوست داریم . خب این انرژی داشتن واقعا سعادت نیست . البته من اصلا کار خاصی نمی کنما ولی گله شکایت نمیکنم فکر شادی می کنم از غم و غصه و مشکلات حرفی نمیزنم . نه اینکه نخوام اصلا مشکلی نمیبینم که بخوام ازش حرف بزنم . تمام تضادهایی که باهاش روبرو میشم ذهنم سریع اون رو حل و بررسی می کنه تا من دوباره حالم خوب بشه . یعنی چیزی که من در این دوسال و نیم بعد از تولدم تونستم در بیشتر روزها با خودم همراه داشته باشم همین شادی درونیست که خداوند و استاد و سایت تناسب فکری به من هدیه داد .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/10 23:59
      مدت عضویت: 1614 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 853 کلمه

      گام ۳۱

      سلام دوستان و استاد عطارروشن

      لاغر شوید قبل از اینکه لاغر شوید

      یکی از سئوالات پر تکرار من از خودم همین بود که آخه چرا من چاق هستم و چرا لاغر نمیشم ؟

      و هیچ وقت به جواب اصلی نمیرسیدم،یعنی فکر میکردم جواب اصلی ها همون علت های چاقی من هستند ،من باور کرده بودم که ژنم چاقه ،ارث ماست ،بدنم این مدلیه ،خدا خواسته ،کلی با خدا لج بودم که آخه چرا با من اینکارو کرد؟ چرا برای من تو همه قسمتها کم گذاشت ؟ فکر میکردم با من خصومتی داره ،یه مدت گیر میدادم به خوردن و خوراکی ها ،یه مدت گیر میدادم به ورزش و باشگاه ها و همینطور در اون لوپ تکرار میچرخیدم

      در کلیت خودمو آدم موفقی نمیدیدم و باور به توانمندی هام نداشتم و این منو بسیار اذیت میکرد

      باور لاغر شدن در من بسیار کمرنگ بود و زمان هاییکه لاغرتر میشدم مطمئن بودم مجدد به وزن قبلم برمیگردم و میدونستم این تناسب موقتیه ،همین حس باعث میشد همیشه در اضطراب دائمی باشم و مرتب خودمو با وزن کردن،با پرو لباس هام ،چک میکردم

      لقبی که به من داده بودن دقیقا برعکس توانمندی و داشتن استعداد بود،اتفاقا منو به این نتیجه رسونده بودن که تو هیچ زمینه ای به جایی نمیرسم و منم بصورت واقعی باورش کرده بودم ،حتی تو پی در پی لاغر شدنمم کسی تشویقم نمیکرد،هر زمان راه و رژیم جدیدی یاد میگرفتم و انجامش میدادم ،میگفتن فریده دوباره یه چیز جدید یاد گرفته ،حالا این راهم میری و برمیگردی جای الانت ،حرف و حدیث زیاد میشنیدم ولی من همچنان ادامه میدادم ،امروز دوستم بهم گفت فریده وقتی سرنوشت گذشتت تا الانتو برام تعریف کردی متوجه شدم که چقدر صبورانه پای خودت و اهدافت ایستادی (البته دوستم کاملا به قوانین جهان هستی اشراف دارن و تو دوره لاغری با ذهن هم هستن) گفت ،تو روزگاره پیچ در پیچیو گذروندی،تنها بودی ،سختی کشیدی،حالا چاقیت که دیگه داستان خودشو داره ،بهم گفت فریده تو بوی قدرتمندی میدی ،شاید خودت متوجه نباشی ولی تو توی هر کاری سمجی و ادامه میدی و کلی از من تعریف های صحیح کرد ،یه آن به خودم اومدم گفتم ،آره راست میگه ،من خیلی زمان ها ،موفقیت های قبلیمو فراموش میکنم و انگار دوست دارم برم تو لاک همون  ( من ضعیفم )

      من از بدو بدنیا اومدن تپل بودم و از ۱۰ سالگی چاقی من کاملا مشهود شده بود ،یعنی باور چاقی در من زیاده و باور لاغر شدن در من کمرنگه یا اصلا تا قبل از شروع دوره در من وجود نداشت ،دوست دارم با گوش دادن هر روزه و تکرار و استمرار بلخره اون قفل های ذهنی منهم کاملا شکسته بشه ،میدونم به اندازه ای که در مسیر چاق بودنم حالم بد بوده و رنج بردم حالا باید تلاش کنم و اون موانعو بردارم و مطمئنم بدنم در مسیر ترمیم کوشاتر خواهد بود چونکه میدونم جهان رو به خیر و سلامتی ست وبمن برای گسترش متناسب شدنم کمک میکند

      حتی فکر کردن به لاغری هم حالمو خوب میکنه ،من هر روز در دفتر سپاسگذاری هام میلیاردها بار شکر گذاری میکنم برای بودنم در مسیر تغییر و رشدم

      من همیشه به خودم یادآوری میکنم که زمانیکه من خواستم و تسلیم شدم و از خدا کمک خواستم یعنی هر روشیو انجام دادم و نشد ،دستامو بالا بردم و از خدا خواهش کردم کمکم کنه و خداوند هم انقدر زیبا منو هدایت کرد که گریه م گرفته بود ،قشنگ دست منو گرفت و برد تو سایت استاد دیگه ای که تو اون سایت از استاد عطارروشن نوشته بودن و تعریف کرده بودن ،انقدر مطمئن بودم که این راه مال منه که بصورت حمله ای وارد این سایت شدم و الان که ۱سال و خورده ای گذشته هنوزم هر روز حمله ای وارد سایت میشم😁 مثلا امروز رفته بودیم طبیعت گردی و نت نداشتم ،نتونستم فایلمو گوش کنم ،الان که دارم مینویسم ساعت ۱۲ شبه ،خوابم میاد ولی دوست دارم تکالیفمو انجام بدم ،یعنی بیدار بودنو و تمرین نوشتنم ارجعیت داشت به استراحتم و خودم هم از کارایی خودم راضی هستم

      استاد خداوند اونهمه شور و اشتیاق در وجود شما گذاشته بود که بتونید اون مسیرو برید تا به نتایج لاغر شدن خودتون برسید و هم ، آدم های زیادی این درخواستو داشتن ، که از طریق آموزش های شما به رویای خودشون رسیدن

      هدایت های خداوند حرف نداره ،امروز که رفته بودیم طبیعت گردی و داشتم با دوستم در مورد قوانین و خداوند صحبت میکردم ،یدفعه دیدم یه خانمی از چادری که در ۱۰ متری ما بود، اومد بیرون بسمت من ،ازم پرسید شما دکتر هستید؟ گفتم نه ،گفت حرف های شمارو بصورت تصادفی شنیدم،احساس کردم خداوند داره از طریق شما ، با من حرف میزنه ،حرفاتون بسیار قشنگ و آرامش بخش بود و کلی ازم تشکر کرد ،بهش گفتم اتفاقا این صحبت هارو خداوند در بیان من گذاشت که من بگم و بین اینهمه آدم فقط شما بشنوید ،این حرف ها مال شما بوده ،شما از قبل درخواستشو فرستاده بودید ،،،،بازم اونجا به صحیح بودن قوانین ایمان بیشتری آوردم، زمانیکه ما بخواهیم خداوند از یه طریقی کمکشو میرسونه

      منکه به این روش ایمان دارم چونکه انتخاب خداوند بوده

      و لذت میبرم از بودنم‌ در این مسیر زیبا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/06 20:08
      مدت عضویت: 1648 روز
      امتیاز کاربر: 27941 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,858 کلمه

      من دورها رو درک میکنم نه گوش میدم و همین درک کردن و باور کردن این روش باعث تغییر من شده و فقط شنیدن فایده نداره باید با قلبم بشنوم و درکش کنم ( دکتر تغدیه زیاد به من میگفت نخور و یا ریزه خواری نکن و اینقدر بخور و لی همیشه حرص و ولع خوردن داشتم و دوست داشتم بیشتر بخورم و هر مناسبتی رو مثل تولد و یا سفر و دورهمی و … رو فرصتی برای خوردن میدیدم و اما با این دورها هم استاد گفتن در مواقع سیری نخورین و پرخوری نکنین و قبلا اگر نمیخوردم اینکار رو از ترس چاق نشدن میکردم ولی حالا نمیخورم چون سیرم و هیچ نیازی به اون مواد غذایی ندارم که بخورم درک کردم سیری و گرسنگی چی هست و هیچ زمان و مکانی برای من فرقی نداره هر جا خواستم میخورم اگر هم نخواستم سیر بودم نمیخورم و فقط ادا در نیاوردم که نخورم و یا رژیم نگرفتم این موصوعات رو یاد گرفتم و باورش کردم و به عمل تبدیلشون کردم )

      .
      و خیلیها که وسط دوره میرن سراغ رژیم و قرصها و ورزشهای معجزه آسا و دنبال عوامل بیرونی هستن چون باور نکردن که میتونن از این طریق لاغر بشن .
      تا وقتی افراد باور نکنن که میتونن از طریق تغییر افکار لاغر بشن میرن سراغ انحرافات و فرعیها (من از همون بار اولی که حرفهای استاد رو شنیدم باور کردم و با قلبم و تمام وجودم حسش کردم که این حرفها درسته و این اصل موضوع هست چون میدیدم از خیلی متناسبها بیشتر ورزش میکنم و کمتر میخورم اما دارم همینطور چاقتر میشم و میدونستم یه جای دیگه ی من ایراد داره که در حرفهای استاد دقیقا متو جه شدم اشکال من در ذهن من هست و بسیار خوشحال شدم از پیدا کردن ایراد کارم و ازدورهای ایشون استقبال کردم )

      اول اینکه آشنایی ما با این سایت از چند دسته خارج نیست یا خیلی شاکی بود یم و از خدا در خواست راه چاره ای میکردیم که با این سایت آشنا شدیم و یا از طریق دوست و آشناایی که خیلی خوب با این روش ذهنی لاغر شده آشنا شدیم و یا از طریق فیلمی یا حرفی از استاد در گروه ی آشنا شدیم (من از سال ۹۴ تا ۹۸ خیلی بین چاقی و لاغری رفت و آمد میکردم با رژیم و ورزش سخت و هیچ وقت هم ماندگار نبود و یه عالمه سختی مبکشیدیم متناسب میشدم و بعد راحت چاق میشدم و همین ناراحتم کرده بود و همیشه می گفتم کاری از دستم بر نمیاد دیگه هر کاری باشه انجام دادم و دیگه از خدا میخوام کمکم کنه و همیشه میگفتم چرا اینطورم ؟؟تا اینکه یه روز تو اینستا میچر خیدم وپیج استاد رو دیدیم و فقط از روی آشنای فامیلی که با ما دارن وارد پیجشون شدم و هیچ چیز از لاغری با ذهن نمیدونستم اصلا از موضوعات ذهنی هم خبر نداشتم و تمام حرفهای ایشون رو گوش دادم و در دلم غوغا شد که چقدر حرفشون درسته و بلخره آبان ۹۸ من وارد سایت ایشون شدم و ا زدورهای رایگان شروع کردم و بعدم دوره ی ۱۳ گام تا ۱۳ به در رو خریدم و دارم فعالیت میکنم )

      هیچ وقت استاد نیومده برای کارش تبلیغ بکنه ما به این مسیر هدایت شدیم چون خداوند توانایی در ما دیده (به به خیلی این جمله حال دلم رو خوب میکنه و مشتاقتر میشم برای ادامه دادن ).

      و همیشه میگم کسی من رو با این سایت آشنا کرده که خودش همه کاره هست و میگم خدا این پیشنهاد رو به من داده و اصلا فکر کن خود خدا گفته دوست داشتی لاغر بشی بیا از این مسیر لاغر شو و اینم راهش هست و اگر اینطور فکر کنی خیلی فرق داره نگرشت و همیشه بگو این آخر خط هست با این نگرش راهت رو ا دامه بده (من همیشه میگم فکر کن به قول استاد رفتم ثبت نام کردم برای لاغری با ذهن که لاغری رو یاد بگیریم مثل هر هنر دیگه ای و دیگه از این بالاتر که لاغری رو آموزش ببینم که دیگه نیست آخه هر هنری رو که من در زندگی به دست آوردم اول اون رو آموزش دیدیم مثل آرایشگری مثل رانندگی مثل گلسازی مثل دیپلم گرفتن مثل …. پس لاغری رو هم یاد میگیرم و موفق میشم به همین راحتی )

      ممکنه خیلی روشهای وسوسه انگیزی باشه ولی ما باید به سمت روشی بریم که خدا معرفیش کرده پس چرا دیکه شک داری .و منحرف میشی و تصاویر استاد هست که با این روش لاغر شده (من شکر خدا از وقتی که وارد این مسیر شدم دیگه نمیتونم به هیچ روشی فکر کنم و به تمام روشهای گذشته خنده ام میگیره و مسخره هستن به نظرم حتی فکر کردنشون هم به نظرم کار غیر منطقی هست چه برسه بخوام برم سراغشون و همجنان از روز آشنایی در این مسیریم و هرکس از اطرافیانم که هنوز داره با زور و فشار رژیم و ورزش،و کالری شماری و … لاغر میشه واقعا براشون آرزوی هدایت به این مسیر آسون و زیباو سارسر آرامش رو دارم )

      زمانی که استاد با این روشهای کنترل ذهن آشنا شد استاد از این روش برای لاغری استفاده کرد چون باور کرده بود میتونه از این راه لاغر بشه بدون هیچ فایل آموزشی در این زمینه حرکت کردن و لاغر شدن (منم چون باور کردم که میتونم ا از این راه موفق بشم اصلا کاری نداشتم که دوره چون رایگان مالی هست آیا میتونم کم کنم یا نه ؟و هیچ کس از اطرافیان من در این راه نبودن و تازه مسخره هم میکردن ولی من چنان باور داشتم این راه رو که حتی از خود استاد هم نپرسیدیم که با دوره ی رایگان لاغر میشم یا نه و گفتم میتونم و شروع کردم و بعد از مدتی که همون وزن نکردن و نترسیدن از غذاها و چاقی رو عمل کردم و چند مورد دیگه همه بهم گفتن چقدر تغییر کردی و من هم در خودم خیلی تغییرات میدیدم حتی بچه های باشگاه هم میگفتن چقدر لاغر شدی و اتفاقا هنوز اون اویل دوره ی رایگان ذهنی که باشگاه هم میرفتم و مربی من میدونست چقدر روی وزن و خوردن حساسم طبق روال قبل میخواست هر هفته ما رو وزن و سایز بگیره که من چون در مسیر تغییر بودم قبول نمیکردم و مربی تعجب زده بود که چرا باید بیایی ولی من اصلا راضی نمیشدم چون متعهد به این روش بودم و باورش داشتم و چون تغییر کرده بودم مربی میخواست از این تغییراتم برای تبلیغ کلاسش استفاده کنه ولی من با افکار جدید داشتم حرکت میکردم و راضی نشدم و همین باور کردن مسیر باعث موفقیتم شده که بارها اومد گفت بیا علت وزن نکردنت رو بهم بگو ببینم چرا ؟؟و منم دوق زده ادرس سایت و دورهای سایت رو به ایشون دادم و اما میدونم هر کس که در مدارش نباشه این حرفها براش بی فایده هست .)

      چاقی یک زبان مشترک هست مثل فارسی که بین ما مشترک هست
      پس اگر این دورها رو شروع کردی و نتیجه گرفتی ادامه بده تا به ایده آل برسی(منم نزدیک ایده آلم هستم و یکم فاصله دارم اما به دستش میارم من میتونم من خالق جسم جدید خودم هستم من خلق میکنم هر انچه رو که دوست دارم فقط به شرط باور کردن و عمل کردن )
      .
      باور خیلی مهم هست و فقط گوش دادن تنها کافی نیست
      ما آیه داریم ای کسانی که ایمان آوردید ایمان بیارید یعنی ایمان به حرف نیست باید قلبا ایمان بیارید .
      مثل داستان طوطی و بازرگان
      بمیرید قبل از اینکه بمیرید
      لاغر بشید قبل از اینکه لاغر بشید
      کسی که لاغری رو باوررکرده رفتارش و افکارش و نگرشش و … تغییر میکنه
      و لاغر بشید اول یعنی باور کنید و گام ها رو به ترتیب بردارید
      لاغری با ذهن رو باور کنید و باور کنید که میتونید متناسب بشید چطور تونستید چاق بشید پس میتونید لاغر بشید (به قول استاد هر کس میگه نه من ناتوانم یا من نمیتونم لاغر بشم و یا اینکه من خنگم و یا دیر یاد میگیریم و یا هر برچسب دیگه ای میزنه به خودش پس بگو به خودت چطور تونستی چاق بشی و چاقی رو یاد بگیری ؟؟اما نمیتونی لاغر بشی ؟؟ نه این حرفها و نجواهای ذهنی و شیطانی برای این هست که وارد مسیر جدید نشی برای اینکه ذهن تو میترسه از حیطه ی امنش خارج بشه برای اینکه ذهن از کارهای سخت و رنج اور فرار میکنه برای اینکه ذهنت لاغری رو آموزش ندیده برای اینکه ذهنت در تعادل با خواسته ات نیست برای اینکه ذهنت چاقه و مملو از افکار چاق کننده هست پس باور کن میتونی هیچ چیز در این جهان یه سویه نیست فقط چاقی نداریم اگر چاق شدی لاغر هم میشی فقط بیا و قدم بردار )
      قبل از اینکه چاق بشی ذهن تو چاق شد و بعد جسم تو چاق شد ،که نکه این رو بخورم چاق بشم نکنه ماه آینده چاقتر بشم
      پس لاغر بشید قبل از اینکه لاغر بشید (گذشته ی من مصداق این حرف بوده از هر خوردنی که بخوام بخورم میترسیدم و حساب و کتاب میکردم که بخورم یا نه وقتی میخواستم برم مهمونی کلی چرتکه مینداختم صبح چی بخورم ظهر چی بخورم که چاق نشم هر مواد غذایی به دستم میرسید اول کالریش رو نگاه میکردم و هر ماه روی وزنه میرفتم که نکنه چاقتر بشم و ورزش میکردم که چاقتر نشم و…. همش در ذهن من چاقی بود و افکار چاق کننده بود و ذهنم چاق بود و انتظار لاغری از جسمم داشتم )

      همه ی ما اول چاق شدیم بعد چاق شدیم پس الانم باید اول لاغر بشید و بعد لاغر بشید
      پس دنبال روشهای دیگه نباشید و فقط از این روش لاغری رو تجربه کنید (پس من اول افکارم و نگاهم رو به خوردن و خودم تغییر دادم و از ذهنم شروع کردم لاغری رو و گفتم هیچ خوردنی ترس نداره و هیچ عامل بیرونی من رو لاعر نمیکنه و چاق هم نمیکنه مگر با قدرت ذهن خودم تغییر کنم و لاغر بشم و اول دارم به ذهنم آموزش میدم و بعد جسمم لاغر میشه )
      به خدا و خالقتون اعتماد کنید که خداوند اشتباه نمیکنه و این توانایی رو دارید فقط ا،طمینان کنید و عمل کنید و صبر داشته باشید
      چطور سرما بخوری دوره داره ته خوب بشی ولی این روش دوره نداره؟؟؟ عحله نکنید .
      ایمان بیارید که میتونید لاغر بشید (اصلا هر چیزی دوره داره میخوای درس بخونی خوب میدونی از همون اول که شسته و رفته باید چند سال صبر کنی تا بهت مدرک بدن و یا بیمار بشی میدونی باید یه مدت بگذره تا خوب بشی و یا دستت زخم میشه میدونیم یه مدت باید بگذره تا دوباره خوب بشیم پس لاغری با ذهنم یه دوره ای داره باید صبر کنی تا نتیجه اش رو ببینی )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/02 00:12
      مدت عضویت: 1204 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,039 کلمه

      سلام سلام 😍😍من اومدم💃😊💪آقایون داداشا ….خانمآ آبجیآ…خوبید خوشید سلامتید ؟؟؟انشائ الله ک در بهترین حالت ممکن زندگیتون باشید .خوشحال و پرانرژی ..
      وااای من ک انقدر حوشحال و پرانرژیمممم شکر خدای خوبم ک حد و حساب نداره…خبر دارید رسیدیم ب فایل سی و یکم بدون ذره ای درد و رنج و سختی برای من ک انگار دیروز بود شروع کردیم و ب لطف خدا امروز روز سی و یکم😍😍جای نوشته های دوستانی هم که ازاول مسیر باهم بودیم و الان نمیبینم نوشته هاشونم واقعا خالی ..نمیدونم شاید برای من نمیاد..خلاصه ک من عالیم و هر چقدر بگم ک ب چ اندازه خوشحالم که تواین مسیرم کم گفتم😊
      بریم برای شرح فایل سی و یکم (قبل از لاغر شدن لاغر شویم )👣👣👣
      ما تواین مدت زمانی ک باهم این مسیر و طی کردیم راجبه موضوع های مختلف صحبت کردیم یاد گرفتیم. آموزش دیدیم .و تاجایی ممکن عمل کردیم ..توجه ب تغییرات مون داشتیم ..اشتیاق و استمرار و حال خوب وکلییییییی اتفاق های عالی رورقم زدیم . خب بیایید ی نگاهی ب آنچه بر ما گذشت تاامروز ک چیا آموزش دیدیم و یادگرفتیم نگاهی بیندازیم..از عوامل چاقیمون چی بوده و رد ش کردیم.از پذیرفتن چاقی و مسئولیت لاغری .از توانایی هامون ازینک ما بی عرضه نیستیم .‌.از انواع اقسام رژیم های ک گرفتیم وورزش هایی ک کردیم …از ارث و ژنتیک از نترسیدن از غذاها و مواد غذایی .از ترس آینه و چاقتر شدن ..از اینک عاشق خودمون باشیم و چاقی مون رو خودمون بپذیریم ..از امنیت جسممون..ازموانع ذهنی برای لاغر شدن .از چاقی ناامن ..ازینک ما هدایت شده ی خداوندیم..انتظار لاغر شدن داشته باشیم …قله صعود یا دره سقوط و ..و بارهااا و بارهاااا راجبه باور و باورهااااا
      تو قسمت های قبل گفتیم ک :باور همون ذهنه ماست در ناخودآگاه مون…گفتیم باور ما باور میکنه هر چی باورشه و این طبیعتشه ….گفتیم باید ب باورهامون افکار درست ..رفتار درست .عمل درست .راه درست رو آموزش بدیم…ب طریقی یادآوری کنیم بهش آنچیزهایی رو ک کمرنگش کردیم براش بر اثر ی سری دیده ها ، شنیده ها، افکار،رفتارهای پرتکرار ….باور در هر جنبه اززندگی ما مهم است و تمام زندگی ما را باور در احاطه خودش قرار داده ..این باورها میتونست بار منفی داشته باشه یا بار مثبت ..حتی شامل افکار مثبت ، افکار منفی هم میشد…ک همه چیش ب افکار و رفتارهای و تکرار آن افکار و رفتارها ی روزمره ی ما بستگی داشت..ک از طریق فیلم ، موسیقی ، افراد منفی باف یا مثبت اندیش ،و کلن کارهایی ک درروز انجام میدادیم اطلاق میشد.اما حالا جدااز باور در هر جنبه اززندگی ک مهم ترین اساس هست من فعلا میخام از باور لاغری استفاده کنم ….
      پس همه ی هواس ها ب من ..بیایید فقط باورمون و رو روی لاغری متمرکز کنیم ..آماده اید دست تو دست با رعایت پروتکل های بهداشتی بزنید بریممممممم👣👣👣💪💪😊😊😊😊
      ما تو جلسه های گذشته گفتیم ک کسایی بودن که ازین راه (مسیر لاغری با ذهن)نتیجه گرفته اند و باز رها کردن 😐 این رها کردن برمیگرده ب باور طرف …یعنی هنوز این مسیر رو درک واقعی نکرده باورش نکرده ..و ترس از برگشت سایز ووزنی رو ک کم کرده داشته …خب پس ما نتیجه میگیریم ک اون شخص این مسیر رو مثل گرفتن یک رژیم دنبال کرده .و ب محض رها کردن این مسیر دوباره ب وزن و سایز قبلیش برگشته…در حالی ک شاید باور خوده فرد باور کرده ک تنهاازین مسیر میشه نتیجه گرفت ..اما خوده شخص با پرنگ کردن فرمول های چاقی خودش باعث برگشت ب شخص قبلی شده….اینا همه بستگی ب قدرت باور ذهن داره…یعنی من قبل از نوشیدن آب هیچ نظری راجبش ندارم همین ک میخام آب رو نزدیک دهنم کنم این فکر تو ذهنم میاد ک این آب منو چاق میکنه اگ باین دید آب رو خوردم باور من این میشه ک آون یک لیوان آب منو چاق میکه اما اگ باورم و آموزش داده باشم و یادگرفته باشم ک در برخورد با چیزی ک قبلا باور داشتم ک منو چاق میکنه این باور و بزارم ک هیچ نوشیدنی و هیچ مواد غذایی قدرت چاق کنندگی منو نداره ..اون ن تنها منو چاقتر نمیکنه بلکه میتونه لاغرمم کنه….
      تواین فایل استاد ب شخصی اشاره کرده بودن ک با گوش کردن ی دفعه فایل ها طرف ب نتیجه نرسیده و اصلا رفته دنبال ی رژیم و جالبه ک اومده افکار چاق کننده ی استاد مارو فعال کنه 😐👊👊🤭😂😂😂😂دوست عزیز حالت خوبه سر حالی رو ب رشدی..کجا بودی تاحالا…آخه دوست عزیز من روی چ حسابی اون ویس هارو فرستادی ….اونم چی برای کسی ک استادددد این رژیم و برنامه هاس …کسی ک صداش گرفت از بس داد زد بابا هیچچچچ نوعععع رژیم ، ورزش ، دارو ، دوا ،دمنوش ،قهوه ،قرص ، چربیسوز ،یونا ، جعکوزی ، پیاده روی ،ارث ،ژنتیک ، پدر ،خواهر هیچیییییی هیچیییییییییی جز ذهن خودمون ک باعث چاقیمون شده نمیتونه مارو لاغر کنه ،،آخه چرااینکارارو میکنید😂😔 باید روی باورهامون کار کنیم پرورش ش بدیم …اگه ما باور کنیم ک میتونیم در مسیر لاغری باقدرت ذهن لاغر بشیم شک نکنیم ک میتونیم …بعضیا فکر میکنن ک با گوش دادن ۱۲تا فایل میتونن لاغر بشن اشتباه میکنن..مگه ما با ۱۲تا رژیم گرفتن لاغر شدیم..مگه ما با ۱۲ تا خوردن یا ۱۲تا لذت یا ۱۲روزچاق شدیم…بیایید منطقی باشیم ..بیایید وجدان داشته باشیم کی ۱۲روزه تونسته درسی ، شغلی ،حرفه ای ،هنری ،رو یاد گرفته….مااگ باور کنیم این مسیر و ک میشه فایل هارو گوش نکنیم گوووووش❤️کنیم قلبن با پوست و استخونمون درکش کنیم چ بخایم چ نخایم لاغر میشیم..چرا بعضی هامون باور کردید ک برای لاغر شدن برای عرق ریخت..سختی کشید….گشنگی کشید عذاب بدیم خودمون رو….چرا باور کردیم لاغری سخته….چرا باور کردیم ک هر آسونی ..هر جنس ارزونی .هر چیز صلواتی حتی رایگان ایراد داره و فیکه😐 چراباور کردیم هرکی ی چیزی و میبخشه ی ریگی ب کفشه ..و قصاوتش میکنیم ک ببینم چیکار کرده اینجوری میخاد جبران کنه پیش خدای خودش….بیخیالللل این حرفاااااا💃💃💃💃شاد باشیم شاد حال خوب حس خوببببب…هر کی باور کرد این مسیر و خوش اومد و ب امید شگفتی شدنش ..هر کی هم باور نکرد بره دوراشو بزنه بعدد بیاد🙏🙏😍😍😍😐
      من ک باور کردم و عمری باشه انقدرررر ادامه میدم ک یا بمیرم یا لاغر بشمممم😊😊

      موضوع بعدی این فایل ارزشمند:خدا هدایتگر😍❤️
      قبلن من خدارو اینجوری میشناختم یعنی ازدیگران اینجوری شنیده بودم ک خدا تو آسمونه در خالی ک خدا همه جا هست قربونش برم…شنیده بودم دروغ گو دشمنه خداست ولی یجاهای ک میدیدم طرف داره دروغ میگه میگفت دروغ مصلحتیه 😐☹️بعد شنیده بودم و دیده بودم ک بنام خداوند بخشنده مهربان بعد اگ کسی براش مشکلی پیش میومد میگفتن چوب خدا صدا نداره😐😟شنیده بودم اگ کسی زیاد مشکل داشته باشه یعنی خدا خیلی دوسش داره..بعد من نشستم حساب کردم گفتم اگ اینجوری باشه خدا ک دیوونه منه 😂🤭(استغفرالله)در حالی ک میگفتن کسی ک نماز نخونه خدا دوسش نداره و ب حال خودش رهاش میکنه،،برای جبران گناهی باید توبه کنی انقدررر گریه کنی ، زجه بزنی ک عایا خدا میبخشه یا ن؟؟؟!!!!!🤔
      اما وقتیک وارد این مسیر شدم برای لاغر شدن من چیزایی دیگ دارم یاد میگیرم ک توجه م و کامل ن ولی کمتر کرده…من اشتیاق لاغری مو از دست ندادم …هدفمو یادم نرفته….هنوزم دنبال لاغر شدنم تو مسیر و راه درست …ولی دارم ی چیزایی و میفهمم راجبه خدا❤️
      خدایی ک برای رضایتش اونقدر نماز نخوندم…روزه ی خط درمیون گرفتم.اسمشو جاهای ب دروغ بردم ..اسمش و تو دعوا بردم…خدایی ک همیشه ازش طلبکار بودم در حالی ک هیچ کاری براش نکردم…همیشه گلایه و شکایت داشتم ازش ، در حالی ک هر چی ازش خواسته ام ی جاهایی هم نخاستم ولی بهتربنش و بهم داده…سلامتی ، تن سالم ،همسر خوب ، بچه سالم ، اگ من مستاجرم ، اگ ماشین ندارم ، اگ پس انداز ندارم اگ درآمد خوب ندارم ، اگ کاسبی خوبی ندارم …خدا چیکار کنه دیگ برام..وقتی عقل داده…عقل و داده ک ازش استفاده کنم برای راه و روش زندگی…حق انتخاب داده ک خوب و بد تشخیص بدم ..خدا چیزایی رو ک سهم خودش بوده رو بهترین ناب ترین ش و داده بهم ومن طلب کار بودم…اون بخشیش ک خودمون باید کاری میکردیم و داریم لنگ میزنیم تقصیر خدا نیست دیگ ….بازم ..بازم باین همه ناشکری و فلان بازم دم خدا گرم بازم هدایتگره….بازم لقمه رو میگیره میزاره تو دهنمون میگ حالا خودت بجو تا بره پایین….اینارو گفتم ک برسم ب اینک چطور هدایت شدم ب این مسیر…
      جدا ازون همه رژیم و ورزش کردن دمنوش و چربیسوز و غیره..من تو همین فضای مجازی داخل ی گروه بودم ک ختم صلوات میگرفتن و قران میخوندن..بعداز یکی دوهفته بودنم تواین گروه منم ک دیگ گریه میکردم از چاقی ب بن بست رسیده بودم و فقط گریه میکردم خال و حوصله نداشتم..با پسرم و همسرم بداخلاق شده بودم.و خلاصه یک آدم غیر قابل تحمل حتی برای خودم شده بودم ..بازم دم پسرو همسرم گرم ک میگفتن آروم باش چته درست میشه…اصلا نمیخاد رژیم بگیری .فقط خوبباش…خلاصه بعداز دوهفته درخواست کردم ک برای منم ختم صلوات بگیرن ک حالم خوب بشه..اون موقع مامان بزرگمم فوت شده بود تو سن ۵۶اصلا داغون بودم حسابی…بعدازچندروز دوستم اومد خونمون گف سَمی بیا باهم رفاقتی رقابتی رژیم بگیریم جایزه و تنبیه هم بزاریم ک جا نزنیم خلاصه قبول کردم و دوستم شروع کرد باز من دلم نبود ب رژیم هی بهانه میوردم هی میگفتم از فردا از فردا….خلاصه اون فردای من اومد و رفتم تخم کتان بخرم عطاری گفت بجای تخم کتان ک برای لاغرشدن میخای بیا ی پودری بدم خیلی خوبه…منم خوشحال قبول کردم ..اومدم خونه زدم گوگل ک راجبه اون پودرتحقیق کنم خنده داره خریده بودمش بعد میخاستم تحقیق کنم 😂😂🤭خلاصه نمیدونم بخدا چی شد چ کلمه ای و زدم هیچیش یادم نیست اومد روی فایل جلسه دوم استاد عزیزم دبگ نمیدونم کی پلی کرده بودم و دیده بودم اونم چند باااررر..اون شب تا صبح نخابیدم از ذوق نشستم از فایل بک تااا۵رو دیدم ….اصلااااا 😳😳😳😳😳😳اینجورییییی مونده بودم…فردای همون شب هر چی وسایل لاغری و چربی سوز بود هر چی جزوه رژیم بود حتی اون پودر عطاری و همه ریختم دوررر…بدون لحظه ای فکرکردن..شبش دوستم پیام داد چیکار کردی چون توی اون فایل ها گفته بودن استاد ک راجبش با کسی حرف نزنیم گفتم ک ن دیگ رژیم میگیرم ن میخام راجبش حرف بزنم اونجا دوستم ناراحت شد و منو دعوا کرد منم چون نمیخاستم حالم بد بشه اعصابم خورد بشه واتساپ و روبیکا و ایستا و همه و همه رو پاک کردم و تااااااینجا ک در خدمتتون هستم..البته همسرو پسرم میدونن همسرم یکی دوبار گفت بیخیال ولی گوش ندادم و گفتم هرکی باباور خودش کاری ب کاره من نداشته باش…😊💪😍 ..
      موضوع بعدی :مثال طوطی و بازرگان عجب دلچسب و بی نظیر بود ک اصلا داستانش خورا ک لاغریه….درسته ما اول باید از لحاظ فکری ،ذهنی ، روانی لاغر بشیم ،بعد افکارمون و رفتارمون مثل یک فرد متناسب باشه بعد ب امید خدانتبجه این لاغرشدن ذهن ورفتار و توی جسممون مشاهده میکنیم 🙏فقط باید باور کنیم ک میشه و ایمان قوی بیاریم ب این راه و نسیر و فایل و حرفای استاد و خودمون ک ما میتونیم …و اشتیاق و لستمرار داشتیم .صبر صبر صبر صبر صبر خیلیییی داشته باشیم عجله کاره شیطونه و ممکنه نارو از مسیر خارج کنه..و عمل ب آموزش هاااا…این نیست ک حالا ی گوشی کنیم و یه صفحه ای رو شرح بدیم و با بی بشیم …نتیجه توی عمل کردن ما ب آموزش و یادگیری هاست….پس ب خودمون ب راهمون باید امید و باور قوی داشته باشیم..
      من با باورم ب این مسیر ایمانمو رو قوی میکنم و با اشتیاق و استمرارم تو این مسیر و صبرم و عملم ب نتبجه دلخواهم میرسم و خلق میکنم آرزوی متناسب شدنم رو ..در کنار دوستان همسیر و استاد عزیزو بزرگوارم🌹🙏😍💪
      حرف آخر:اول ،،نقش باور و باورهاااا خیلییی مهمه از مهم م مهمتره..تا باوری شکل نگیره انجام کاری ممکن نیست….
      دوم ،،خدا خدای همه ی بنده هاشه فقیر و غنی نداره ،،بانماز باشیم ،،نباشیم خدامونه ،،همیشه هوامون و داره ،دوسمون داره ،زمانهایی ک ما یادمون میره خدایی هست خدا یادش نمیره بنده اش رو ،خدا هالق زیبایی هاست خدا مارو ب شکل عالی و فوق العاده خلق کرده پس حاصل الانمون فقط و فقط خودمون یم و افکارمون،،خدااز هر چیز بهترینها شو داده ب من ،،ولی ما غافلیم و نمیبینیم و خدا هدایتگره،،،
      سوم::قبل ازبنک لاغربشیم ،،،لاغر بشیم از لحاظ ذهنی فکری روانی افکار و رفتارهامون اونا رو تکرار کنیم فرمول های صخیح جایگزین فرمول های اشتباه کنیم و با عمل بهشون نتیجه لاغریمو رو رقم بزنیم از لحاظ جسمی…
      و کلییییی حال خوب ، احساس خوب ،،روزهای عالی رو براتون آرزو مندم دوستان همسیر و استاد عزیزم..ب امید موفقیت همگی ،🙏🌹



      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم