0

انتخاب عادت موردنظر (اول)

چالش من اینو نخوردم
اندازه متن

چالش من اینو نخوردم اقدام بسیار مهم و تاثیرگذار برای اصلاح یا تغییر عادت های چاق کننده یا عذاب آور است.

سال های زیادی از عمرم با اضافه وزن سپری شد.

در تمام این سالها تصور می کردم عوامل مختلفی باعث چاقی من هستند، از ژنتیک خانوادگی گرفته تا جامعه و در نهایت خداوند که مرا اینگونه آفریده است.

به لطف خدا در یکی از روزهای زیبای زندگی با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و پس از چند روز تصمیم گرفتم از آن برای لاغر شدن استفاده کنم.

تصمیمی که بارها گرفته بودم تا از طریق مختلف لاغر شوم اما هر بار شکست خورده بودم.

نتیجه شکست های مکرر برای لاغر شدن سبب شده بود تا انگیزه و توانایی لاغر شدن را در خود سرکوب کنم و باور کرده بودم که سرنوشت من چاق بودن و مواجه شدن با مسائل و مشکلات چاقی در زندگی است.

اما آشنایی شدن با قدرت ذهن و قوانین حاکم بر جهان هستی دریچه امیدی برای تغییر زندگی را به روی من باز کرد تا آنجا که تصمیم گرفتم یک بار دیگر با دیدگاه و نگرشی متفاوت برای لاعر شدن اقدام کنم.

تصمیم من برای لاغری با ذهن به ظاهر شبیه اقدامات قبلی من برای لاغر شدن بود اما در واقع تصمیمی متفاوت و بنا بر احساس توانایی و شور و اشتیاق بی حد و مرز برای لاغر شدن بود و نتیجه این تصمیم با نتایج اقدامات قبلی من برای لاغر شدن از زمین تا آسمان تفاوت داشت.

تصمیمی که در نهایت باعث متناسب شدن من شد و پس از آن به لطف خدا از طریق آموزش لاغری با ذهن به دیگران باعث متناسب شدن هزاران نفر از افرادی شد که رویای لاغر شدن داشتند و برای تحقق رویای خود از دوره های آموزشی لاغری با ذهن استفاده کردند.

آشنایی با موضوع چاقی ذهنی سبب شد که دریچه ای از آگاهی به روی من باز شود و هر روز به دنبال کشف رمز و رازهای بیشتری از قدرت ذهن و تاثیرش در لاغر شدن هستم.

چالش من اینو نخوردم مجموعه راهکارهای ساده برای تغییر فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاری است.

با استفاده از راهکارهای ذهنی چالش من اینو نخوردم به ساده ترین شکل ممکن و بدون تحمل هرگونه رنج و سختی شما قادر به تغییر عادت هایی در خود خواهید شد که شاید سال ها برای تغییر آنها تلاش کرده اید.

در چالش من اینو نخوردم شما ابتدا عادت هایی که سالهاست گرفتار آن هستید و بعد از هربار تکرار آنها دچار عذاب وجدان و احساس ترس از چاق تر شدن می شوید را شناسایی می کنید.

عادت هایی که تصور می کردید هیچوقت نمی توانید آنها را تغییر دهید.

عادت هایی که آنها را عامل چاق بودن و چاق تر شدن خود می دانستید.

عادت هایی که بارها تصمیم قاطع گرفته بودید که از فردا دیگر آنها تکرار نکنید اما هربار به دلایل مختلف موفق به ترک عادت های خود نشده بودید.

چالش من اینو نخوردم فرصتی برای پالایش افکار و باورهای چاق کننده ذهنی و پیدا کردن عادت های موثر در وضعیت چاقی است.

شما در این چالش نحوه برخورد با عادت های مخرب خود را یاد می گیرید و به شکل عملی خواهید آموخت که چگونه باید یک عادت را برای همیشه تغییر داد.

چاقی حاصل مجموعه افکاری است که در ما واکنش های رفتاری ایجاد می کند.

با تکرار کردن واکنش های رفتاری، آنها به عادت های ما تبدیل می شوند و در واقع شخصیت ما را می سازند.

شخصیتی که علاقمند به چاق شدن است.

لذا شناسایی این افکار و واکنشی که در ما ایجاد می کنند و جایگزین کردن آنها با افکاری که واکنشی متفاوت و البته متناسب کننده در ما ایجاد خواهند کرد گامی مهم و موثر جهت فاصله گرفتن از چاقی و حرکت به سمت لاغری است.

به دوستان عزیزی که تصمیم گرفته اند از طریق دنبال کردن جلسات آموزشی این چالش ذهنی قدرت ذهن خود برای تغییر افکار و رفتارها و در نتیجه لاغر شدن را محک بزنند توصیه می کنم هر فایل آموزشی را بارها گوش داده و تمرینات داده شده را به خوبی و با اشتیاق انجام دهند

طولی نخواهد کشید که نتایج این آموزشها را در احساس و رفتارهای خود مشاهده خواهید کرد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.00 from 99 votes

https://tanasobefekri.net/?p=19166
برچسب ها:
294 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/05 01:33
      مدت عضویت: 142 روز
      امتیاز کاربر: 11953 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 498 کلمه

      به نام خداوند همیشه حاضر و خواهان پیشرفت همیشگی ما ،

      و درود و رحمت  برمت و ثروت و سلامتی شادی آگاهی جاری هر لحظه زندگی شما استاد ارجمند و گرامی ،

      استاد:

      این سنسور عذاب وجدان یا دقت به حس و حال خوبمون چقدر م هم و معیار درست و قدرتمندی،

      همون قاضی با عدالت درونمون چقدر شگفت انگیزه!!!

      مارو خدا چقدر زیبا آفریده خدایا شکرت ،

      و حالا عادت‌هایی که دوست دارم تغییر بدم و تا حدودی تغییر دادم و و بازم واقعا هنوز جاداره  برای ارتقا کیفیت بهتر زندگیم به اینصورت  :

      و هم اکنون :

      من تینا با  یاری خداوند هدایتگر مهربانم و اموزشهای شما استاد عالیقدر و همکاری ذهن مهربان و  قدرتمندم،

       تعهد خواهم داد که لذتمندانه و با آسانی بیشتر و آرامش و حس خوب و عزتمندانه راه لاغریو و تناسب فکری  و سلامتیمو هم از نظر روحی هم جسمی تا اخر عمرم ادامه دهم ،

      استاد عادتهای بد من :

      من قبلا ولع و حرص داشتم و زمانی هم گرسنه هم نبودم مدام فکر میکردم باید بخورم،

       تعارف بهم میکردن فکر میکردم مجبورم تا صاحبخانه ناراحت نشه باید بخورم ،

      یا اگر چیزی را دیدم اصلا یادم‌ نمیره و مدام بهش فکر باید کنم تا برم بخورمش،

      یا من باید غذامو  تا اخرین لقمه بخورم و تمامش کنم هدر نره،

      ا ثبت تا میرسیدم خونه باید میخوردم خانه را مساوی خوردن می‌دیدم ،

      پای تلویزیون می‌نشستم باید میخوردم،

      دکتر ویتامین گفته بود بخور تا میخوردم قبلا  باورم بود که ویتامینو گفتن گرسنه می‌کنه پس ببین تا خوردم گرسنم شدم حتما باید چیزی بخورم ،

      یا بیرون میرفتم برای تفریح باید میخوردم ،

      کاری انجام میدادم بعد از اتمامش باید میخوردم ،

      مهمانی و جمع دوستانه باید میخوردم ،

      خوردن را مساوی شادی میدونستم 

      هیجانی میشدم ناراحت میشدم باید میخوردم ،

      تنها و بیکار میشدم باید غذا می‌خوردم ،

      چای با قند فراوان بود، 

       بعد از غذا شیرینی بود ،

       کلا ریزه خواری میکردم بدون اینکه گرسنم باش،

       قاطی پاطی غذاها رو روی همدیگه می‌خوردم،

      چیزی به نام تعادل وجود نداشت در خوردن یا نقطه سیری،

       ساعاتهای غذا خوردنهام‌ خیلی نزدیک‌ بهم بودن ،

      بدون اینکه گرسنه باشم بدون اینکه ببینم اون مواد غذایی  لازم برای بدنم یا  سلامتم و ایا نیاز واقعیمه گرسنمه واقعا من همینطوری فقط می‌خوردم ،

      با عجله غذا می‌خوردم بدون آگاهی و هیچ فکر و کنترلی و توجه به آلارم سیری می‌خوردم تا حالم بد بشه،

      و حالا سنگینم بخوابم بیدار شدم بخورم دوباره ،

      اومدم به خودم گفتم لاغریو چقدر دوست داری؟

      زیبایی ظاهری و  سلامتی طول عمر با عزت و با قدرت و با اعتماد به نفستو  چقدر دوست داری ؟

      باقی عمرتو چطوری دوست داری سپری کنی ،

      شغلتو چقدر دوست داری ؟

      ایا دوست داری راحت و آسان باش مابقی عمرت تینا؟

      و لذت خرید لباسهای زیبا و  انجام کارهاتو به اسانی توسط خودت در آینده انجام بدی چقدر دوست داری؟

      نگاه افراد و حساب باز کردن روی اینکه فرد محکم و منظمی و  قابل اعتمادی هستی چقدر برات مهم و  دوست داری ؟

      خدایا شکرت هزاران بار که مرا آگاهی دادی به رفتارها و عادتهام.

      استاد خدا خیرتون بده مارا بینا کردید ،

      چه فایل بی نظیری بود یکی از یکی عالیتره فایلهاتون با تشکر از استاد ارجمند و گرامی واقعا هزاران بار .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/09/23 21:49
      مدت عضویت: 302 روز
      امتیاز کاربر: 8465 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 497 کلمه

      باسلام به دوستان واستاد عزیزم 

      انتخاب عادت مورد نظر 

      درمسیر چاقی عادتهای دارم که باید تغییر دهم 

      برای تشخیص عادتهای ناخوبم،باید هر رفتار یکه بعد از آن احساس خوبی ندارم عادتهای نادرستی هستن و کنار بگذارم 

      پس اولین قدم توجه به احساسم هست 

      دومین قدم توجه به افکار در خصوص رفتارم (اول باید افکارم رو درست باشه ومثبت فکر کنم اگر هم جای عادت نادرست تکرار کردم نباید اجازه سرزنش کردن و ترس چاقی داشته باشم )چون چاقی قدرت بیشتری میگیره هم عادت نادرست داشتم وبعد ش افکار نادرست هم اضافه میشه 

      قدم سوم افکار لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست تکرار و باور کنم و فرمول لاغر رابیشتر در ذهنم تکرار کنم وبعد باور داشته باشم می توانم عادت های درست داشته باشم 

      سوال از خودم دارم چه طور برنامه های ذهنی را تغییر دهم ؟

      چطور عادتهای را تغییر دهم ؟

      باید لاغر شدن در ذهنمان آسون بدانیم چون ذهن تنها کاری راتکرارمیکنه که براش لذت بخش باشه از اهرم رنج ولذت باید استفاده کرد

      باید رنج چاق بودن وماند در چاقی رودر ذهنمون تبدیل به رنج کرده ولاغر شدن رو تبدیل به لذت’کنیم 

      وقتی لاغر باشی سبکتر هستی پاهای تو سالمتر و راحت تر 

       درانجام دادن کارهایت کمک می کند بدونه درد 

      لاغر که باشی اندام بسیار زیباتر شده وبادیدنت احساس خوبی داری 

      وقتی لاغری اعتماد به نفست بالاتر رفته واحساس جوانی خواهی داشت 

      لاغر که باشی با مواجه شدن با غذاها رفتار درست مثل ملکه ها خواهی داشت 

      لاغر که باشی آزاد و رها هستی ودر انتخاب پوشاک ولباس آزادی بیشتر داری وهر رنگی بخواهی می توانی استفاده کنی

      چاقی سرشار از احساس بد سرشار از نامیدی سرشا راز  بیمار ی و سنگینی ،نبود اعتماد به نفس سراسر محدویت در لباس و رنگهای زیبا در کل نبود آزادی……… حالا لذت بردن از عادتهای نادرست ارزش ادامه دادن دارن؟!

      منم امروز می خواهم لذت عادت جدیدم را بچشم عادتی که به راحتی می توانم انجام دهم آسون و راحت بعد از غذای هیچ را وارد معده ام نکنم وهر وقت ذهنم درخواست  خوردن دادمثل چای یا میوه یا تخمه به جای آنها آب بخورم  نه به خاطر ترس از چاقی بلکه به خاطر ترک عادتهای که در ذهن من یکی از دلایل چاقی است و مانع لاغر شدن میدانم خوب وقتی لاغر شدن آسانترین کار دنیاست ترک عادته هم آسانترین کار دنیاس من نمی خواهم رژیم بگیرم تا لاغر شوم بلکه می خواهم رژیم عادتها را بگیرم بسیار راحت تر اس باعث می شود حواسم به عادتها های نادرست بیشتر شده وآنها رو کنترل کنم به همین راحتی پس اولین ماموریت در لاغری با ذهن به غیر از تغییر فرمولهای ذهنی تغییر عادتهای که با فرمول ذهنی لاغری هم راستا نیست پس من مثل دوران قبل ازدواجم رفتار و عادات درست را شناسایی می کنم و مثل اون زمان عمل می کنم اون وقتا فقط وعده غذای می خوردم وبااحساس رفع گرسنگی نه لذت زیاد از غذا وبعد از آن هیچ میان وعده نمی خوردم نه چای نه میوه نه شیرینی حالا باید به روال قبل برگردم  به امید خدا ادامه میدهم دراین مسیر باید استمرار داشته باشم

      سپاس گذارم استاد عزیزم ❤🌹🙏 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/08/13 09:54
      مدت عضویت: 386 روز
      امتیاز کاربر: 23980 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,122 کلمه

      سلام استاد 

      خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/08/13 توانستم برای بار دوم این فایل را گوش بدهم و دانستم که خیلی از چیزها را برای با دوم کاملا درک کردم .

      موفقیت ها از تکرار عادت ها به دست میان چقدر این جمله معنا و مفهوم دارد که درنگاه اول متوجه نمیشویم همه ی کسانی که درهررشته و شغلی موفق شدند بر اثر تکرار عادتها و ذوق و شوق و لذت بردن درآن کار به آن موقعیت رسیدند چون اگر احساس خوبی درانجام و تکرار عادتها نداشتند به راحتی آن را رها میکردند حتی اگر خسته هم نمیشدند چون درهر کاری امید و انگیزه نباشد سرانجام با شکست مواجه خواهی شدمثل ورزشکاران با تمرینهای بسیار سخت بدنی 

      پرخوری درانسانهای چاق یک لذت است که این لذت و موفقیت برای بیشتر خوردن براثر تکرار این عادت به وجود آمده است و این موضوع با لذت خوردن برای انسانهای چاق باعث شده چندین برابر انسانهای متناسب بخورند حتی اگر بادرد شکم و سیری مواجه شوند و آن پیغامها را نادیده میگیرند و حتی بارها شده به خودمان سرکوفت بزنیم که چرا اراده نداشتیم که آن چیز را خوریم ولی چون عادت پرخوری همراه با لذت بوده و این فرمول پرتکرار ذهن چاق است ما نمیتوانیم درمقابل خوردن به اندازه تصمیم بگیریم چون این فرمان از مغز ما صادر شده و ما هیچگونه اختیاری از خود نداریم و مثل غول چراغ جادو باید بگویم چشم ارباب فرمانبرداریم پس باید فرمولهای لذت با تکرار را کم کم از ذهن خارج کرده و فرمولهای لذت متناسب شدن را جایگزین کنیم که براثر تکرار آنها هم برای ما لذت بخش تر شوند و فقط با تکرار و استمرار این فرمولها درذهن پررنگ تر و جایگزین فرمولهای چاقی خواهد شد .

      چون پرخوری برای ما لذت داشته ما هرروز این کاررا انجام دادیم  و دراین کار بسیار ماهر شدیم و مهارت کافی درخوردن انواع غذاها با انواع طعمها را بدست آوردیم انسانهای متناسب خیلی به مزه غذاها اهمیت میدهند ووقتی غذایی را دوست نداشته باشند نمیخورند حتی اگر گرسنه باشند و صبر میکنند تا غذایی که دوست دارند را پیدا کنند ولی ماشاالله انسانهای چاق  غذای شور- تلخ – شیرین – ترش – ملس – هرچه باشد میخورند تا بلکه صدای قارو قور شکم خود را به پایان برسانند و یکی دلیل دیگر فقط با خوردن لذت میبرندواین کاررا دوست دارند درحالی که خودشان هم نمیدانند و همیشه گله مند هستند من که چیزی نمیخورم و همیشه چاق هستم اگر ما دررفتار و عملکرد افراد متناسب دقت کنیم تفاوتهای زیادی را متوجه میشویم که قبلا اصلا به آنها توجه نمیکردیم . درحالی که ما از چاقی خودمان بدمان میآید ولی از خوردن زیاد لذت فراوانی میبریم .باید از امروز سعی و تلاش کنم درموقع خوردن ابتدا فرمول لذت خوردن را از خوردن حذف کنم تا دچار پرخوری نشوم و برای خود تکرار کنم که خوردن زیاد در نتیجه باعث چاقی خواهد شد و به اندازه خوردن باعث متناسب شدن می شود. حالا چند راه کار من 

       1- غذاها تمام شدنی نیستند و همیشه برای خوردن وجود دارند پس با حرص و ولع نخوریم و با آرامش غذا بخوریم چون استرس ما را زیاد میکند و این کار با خوردن غذا برای بدن مضر است 

      2- درهنگام خوردن تا جایی نخوریم که شکم  درد بگیرد و به حالت خفگی برسیم 

      3- خوردن برای گرفتن انرژی بدن است و زیادی خوردن در بدن ما تبدیل به چربی و اضافه وزن میشود پس به اندازه بخورم 

      4- وقتی درهنگام خوردن احساس ما دارد بد میشود دست از خوردن غذا بکشیم حالا درهر مرحله ای بود و به زمان دیگر که احساس خوبی درهنگام خوردن داشتیم موکول کنیم 

      5- از خوردن هیچ غذایی ترس نداشته باشیم از هرغذایی که ذهن ما خواست مقداری کم و به اندازه بخوریم تا نجوای ذهنی را خاموش کنیم که این فکر نخوردن به طمع و زیادخوردن  در بعد تبدیل نشود 

      6- هر موقع در سر سفره احساس سیری کردیم دست از غذا بکشیم کاری به دیگران نداشته باشیم هر کس مسئول بدن خودش است همسر من فردی متناسب است جالبه یک قاشق برنج اضافه بیاد اصلا نمیخوره میگه نمیتوانم بخورم ووقتی اصرار میکنم میگه بریز دور ولی افراد چاق علاوه بر تمام کردن ظرف غذای خودشان غذای باقی مانده دیگران و حتی ته قابلمه را با لذت میخورند و جالبه روی غذاها نوشابه را با گاز فراوان میخورند که سریعتر غذای معده آنها هضم شود و از فشار شکم و معده خلاص شوند 

      7- به نظر من بیایم و این تمرین که در سر سفره در منزل به یک نفر از اعضای خانواده بگیم که وقتی من بشقاب غذای خودم را خوردم و خواستم غذای دیگران و یا اضافه بر غذابخورم به من تذکر بده برای امروز تو بسه بلند شو از سر سفره و برویم ویک لیوان آب بخوریم ووقتی برگردیم حس سیری را دریافت کردیم 

      8- توجه درموقع خوردن به پیغام سیری چون این پیغام را بدن در موقع خوردن برای همه (افراد چاق – متناسب )میفرستند متاسفانه انسانهای چاق به خاطر لذت بردن از چاقی این پیغام را نادیده میگیرند و همچنان به خوردن ادامه میدهند 

      9- در هنگام خوردن به طمع غذا و تنوع غذا توجه بیشتری کنیم وقتی با صبر و حوصله همه حسهاو قسمت های بیشتری از  بدن را درگیر خوردن کنید روش خوردن برای شما لذت بخش تر خواهد شد تا خوردن مثلا برای خوردن قرمه سبزی ابتدا به بینی بوی قرمه سبزی را بو بکشیم با چند نفس عمیق و بعد برای خوردن با قاشق و چنگال این کاررا انجام دهیم تا زمان خوردن طولانی تر شود . برای خوردن هر لقمه قاشق و چنگال را درون بشقاب بگذاریم و با صبرو حوصله طمع غذای درون دهانم را حس کنیم . به آرامی غذارا بجویم و حتی میتوانیم توجه به بزاق دهان و زبان که عمل چرخش غذارا دردهان انجام میدهد توجه کنیم که چطور غذا را ازجلوی دهان برای خرد شدن به سمت دندانهای آسیابی برای خرد شدن میفرستد و حتی یکبار همراه لقمه غذا وارد بدن خودمان شویم که الان که من این غذا را خوب جویدم الان از حلق و روده من پایین رفت و جالبه الان معده کار خودرا شروع میکنه و روی غذا اسید میپاشه و برای هضم آماده میکنه و….

      و بعد با لذت و تفکر درخلقت خودمان توسط پروردگار لقمه بعدی را با قاشق و چنگال با کلاس برداریم نه اینکه ظرف زیاد را جلو خودمان بگذاریم و با قاشق شروع به خوردن و با عجله غذا را تند تند بخوریم ببخشید این  مثال را زدم مثل مرغی که تند تند نوک زمین میزند و بعد از طریق چناردانه غذایش هضم شود که اصلا دهان ما فقط راه ورود غذا به معده باشد و دندانها کاری روی غذا انجام ندهند و بعد با معده پر غذا کنار بنشینیم و احساس خفگی داشته باشیم و بعد از خوردن سرزنشها شروع شودوما  هرروز خود را چاق تر و مریض تر کنیم 

      استاد ممنون از مطالب آموزنده و پر کاربرد شما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/19 08:29
      مدت عضویت: 1035 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,750 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام به استاد عزیز  و دوستان عزیز سایت تناسب فکری

      چالش تغییر عادت‌ها،(انتخاب عادت مورد نظر)

      لاغر شدن فقط از مسیر لاغری با ذهن محقق میشه و این تنها روشیه که باعث میشه برای همیشه در حالت تناسب اندام ایده آلم باشم.شاید این سوال برام پیش بیاد که لاغری با ذهن چیه؟؟چطور در من تغییر ایجاد می‌کنه؟؟چطور باعث میشه جسمم از وضعیت فعلیش به وضعیت متناسبش تبدیل بشه؟؟برنامه‌ریزی مجدد ذهن یعنی چی؟؟تاثیر ذهن بر رفتار یعنی چی؟؟تغییر جسم بر اساس تغییر فرمول‌های ذهنی به چه معناست؟؟

      اگه به آموزش‌های این چالش عمل کنم، حتماً در پایان چالش ذهنی به شکل واضح درک میکنم که آموزش ذهنی برای لاغر شدن چیه و چطور میشه که ذهن بر جسمم تاثیر بذاره و لاغر شدن با آموزش ذهنی به چه صورت انجام می‌شه.

      هر اتفاقی در بدن من رخ میده بر اساس دستورات مغزی داره انجام می‌شه،حرکات دستم، حرکات صورتم، کلامی که به کار می‌برم، همه این‌ها منشعش مغز منه،تعادل بدنم، پلک زدن، تپش قلب، هر اتفاقی که در بدنم رخ میده فرمان‌های اون به عهده مغزه.

      هر موفقیتی، هر دستاوردی در زندگی بر اساس تکرار عادت‌ها صورت می‌گیره،بر اساس برداشتن قدم‌های متوالی صورت می‌گیره،مثلاً کسی که توی یه رشته ورزشی قهرمان شده سعی کرده که توی همون رشته مورد علاقش یک کاری رو هر روز تکرار کنه و سعی کرده که اون کارو بهتر انجام بده و نتیجه اون تکرار و استمرار هم شده موفقیت در مسابقات المپیک.

      اونیم که توی تحصیلات خیلی موفق بوده تونسته اون رشته مورد علاقش رو ادامه بده، هر روز تکرار کنه، مطالعه کرده، جستجو کرده، تحقیق کرده، علاقه داشته به اون رشته و چون علاقه داشته هر روز هم سعی کرده که اون کارو بهتر انجام بده و در نهایت نتیجه خیلی خوبی از این درس خوندن و ادامه تحصیلش گرفته.

      خیلی از افراد هم بودن که یه رشته تحصیلی رو ادامه دادن اما هیچ وقت اون رشته‌ای که ادامه دادن و در اون رشته تحصیل کردن نتیجه‌ای در زندگیشون نداشته.

      و خیلی برامون سوال پیش میاد که چرا یه فردی در یک مسیری که حرکت می‌کنه به موفقیت‌های بزرگی می‌رسه، اما یه فرد دیگه که در همون مسیر هست موفقیتی رو کسب نمی‌کنه و یه آدم معمولی می‌شه.

      همه این‌ها به خاطر تفاوت در برنامه‌ریزی ذهنه این افرادِ.چون تمام فعل و انفعالات جسمی، تمام رفتارها، تمام عادت‌هایی که منجر به کسب نتیجه میشه، قبل از اینکه از طریق جسم اعمال بشه و تکرار بشه،در ذهن برنامه‌ریزی شده.

      اونی که هر روز مشتاقانه یه سری تمرینات ورزشی که شاید از نظر من خیلی سخت باشه رو داره انجام میده، به خاطر اینه که قبل از اینکه وارد اون مسیر بشه، توی ذهنش رویایی رو پرورونده،در ذهنش رویای قهرمانی داشته،رویای نفر اول شدن رو داشته،و به خاطر اینکه ذهنش رو خوب برنامه‌ریزی کرده،یه سری عادت‌های تکراری و تکرار شونده در یک پروسه از زندگیش باعث میشه که اون نتیجه متفاوتی رو کسب کنه،

      پس من هم که اضافه وزن پیدا کردم هم همینطور بوده،ذهنم رو برنامه‌ریزی کردم،ذهنم رو برای چاقی برنامه‌ریزی کردم،بعد از اون به خاطر اون برنامه‌ریزی یه سری رفتارها و یه سری عادت‌ها در من شکل گرفته، بعد هم فقط اون رفتارها رو هر روز تکرار کردم،حالا این رفتار ممکنه گفتگوهای ذهنی باشه در مورد چاق شدنم،که چرا چاق شدم،ترس از چاق‌تر شدن،یا با خودم صحبت کردن که این چه اوضاعیه،از خودم حالم به هم می‌خوره،من چقدر آدم بی‌عرضه‌ایم،تموم این گفتگوهایی که پیرامون چاق‌تر شدن، ترس از چاق‌تر شدن، ترس از غذا خوردن،اینا توی ذهنم مرور میشه.و اون رفتارهایی که وقتی انجامش میدم باعث پشیمونیم میشه.از کجا بفهمم که چه رفتاری درسته چه رفتاری غلطه؟؟رفتاری که وقتی انجامش میدم بعدش در من احساس پشیمونی ایجاد می‌کنه اون رفتار ۱۰۰٪ اشتباهه،چون اونی که داره برای قهرمانی تمرین می‌کنه، هر روز از انجام تمریناتش احساس پشیمونی بهش دست نمیده.

      اون فردی که برای رسیدن به یک مقطع تحصیلی یا کسب علم و دانش، هر روز داره وقت صرف می‌کنه، تلاش می‌کنه، آخر وقت که میشه، احساس پشیمونی نمی‌کنه که چرا امروز این کارو کردم،

      پس منم اگه دارم یه سری رفتارها رو تکرار می‌کنم در مسیر چاق‌تر شدن و هر روز از رفتارم احساسم بد میشه،مطمئناً نتیجه اون تکرار، نتیجه مناسبی نخواهد بود برام.

      مثلا خیلی موقع‌ها تصمیم گرفتم که یه سری رفتارهام رو تغییر بدم،یا یه سری از کارها رو انجام ندم،تصمیم گرفتم که مرتب ورزشم رو شروع کنم،تصمیم گرفتم که لاغر بشم اما موفق نشدم،دلیلش چیه؟؟اینا همه به خاطر برنامه‌ریزی ذهنیه،

      وقتی که ذهنم در مسیر چاق‌تر شدن قرار می‌گیره، آموزش می‌بینه چاق‌تر شدن رو،در نهایت یه سری رفتارهایی رو در من ایجاد می‌کنه،و فقط کارش اینه که هر روز اون رفتارها رو تکرار کنه، مثل رفتار ناشی از پرخوری،مثلاً غذام رو خوردم، سیرم، بعد از غذا با شیرینی مواجه میشم، میگم نمیشه نخورد، باید بخورم و اونو خوردم.و این رفتار رو هزاران بار تکرار کردم و شاید عین هزاران بار بعد از انجامش هم احساس پشیمونی کردم، احساس عذاب وجدان کردم، که چرا من اینو خوردم،حالا اینو خوردم چاق می‌شم،حالا اینو خوردم فلان می‌شم،و تکرار تمام این رفتارها باعث نتیجه من شده،این فرمول توی تمام جنبه‌های زندگیم یکسانه،

      مثلاً اونی که به قهرمانی المپیک رسیده، یه سری رفتارها و یه سری عادت‌ها رو هر روز تکرار کرده،اون فردی هم که متناسبه، داره یه رفتاری رو هر روز تکرار می‌کنه و اون فردی هم که چاقه داره یه سری رفتارها رو تکرار می‌کنه،منشا این رفتارها فرمول‌های ذهنیه و این فرمول‌های ذهنی از آموزش ذهنی میاد و ما هم تمام این آموزش‌ها رو از خانواده، رسانه، اطرافیان، یاد گرفتیم و مغزمون هم این آموزش‌ها رو تبدیل کرده به یه سری عادت‌های تکرار شونده و منم هر روز این عادت‌ها رو تکرار کردم و نتیجه‌اش شده این چیزی که الان هستم.

      پس الان باید توی این چالش بیام یاد بگیرم که ابتدا برنامه‌ریزی ذهنم رو تغییر بدم تا یواش یواش اون عادت هم تغییر کنه،

      اگر توی ذهنم لاغر شدن سخت باشه هرگز لاغر نمی‌شم،چون ذهنم اصلاً علاقه‌ای نداره که یه کار سخت و طاقت فرسایی رو تکرار کنه،تنها کاری رو تکرار می‌کنه که براش لذت بخش باشه،اگر من چاق شدم، تکرار رفتار چاق کننده برام لذت بخش بوده،شاید بعد از انجامش احساس بدی در من ایجاد کرده،اما در زمان انجامش برام لذت بخش بوده،چرا؟؟چون فرمول‌های ذهنی اینجوری برنامه‌ریزی شده،شاید بگم که نه من از چاقی متنفرم، من اصلاً حالم به هم می‌خوره از چاقی،مهم نیست که من درباره چاقی چه نظری دارم،مهم اینه که در ذهنم چه فرمول‌هایی درباره چاقی نوشته شده،و چون دارم یه سری عادت‌ها رو تکرار می‌کنم مطمئناً اون رفتار برام لذت بخشه.

      شاید نتیجش لذت بخش نباشه،اما انجام اون رفتار برام لذت بخش بوده.

      مثل فردی که داره سیگار مصرف می‌کنه، شاید از نتیجه نهایی مصرف سیگار خیلی اذیت باشه، حالش بد باشه، دوست داشته باشه ترک کنه،اما از کشیدن هر نخ سیگار لذت برده،از انجام اون کار لذت برده و چون تکرار اون کار براش لذت بخش بوده، میبینیم که الان چندین ساله که داره این کارو تکرار می‌کنه، داره نابود میشه، داره اذیت میشه، اما چون فرمول اول در ذهنش بر اساس لذت نوشته شده، این کار تکرار می‌شه،هرچند که نتیجه، نتیجه مطلوبی نباشه،

      وقتی که توی ذهنم فرمولی نوشته بشه و انجام اون فرمول لذت بخش باشه، برای رسیدن به خواسته‌هام لذت بخش باشه، ذهن اون فرمول رو تکرار می‌کنه،کارهای لذت بخش رو تکرار می‌کنه، و اصلاً کاری نداره که نتیجه این تکرارهای لذت بخش چه خواهد بود.

      برای همه افراد چاق رفتار چاق کننده لذت بخش بوده،اون زمان‌هایی که شنیدیم اگه غذات رو بخوری قوی‌تر می‌شی، خوردن غذای بیشتر برامون لذت بخش بوده،اون زمانی که گفتن آدم‌های تپل، آدمای سالمن، لاغرها مردنی ان، ضعیفن،چاق شدن برامون لذت بخش بوده،اون زمانی که گفتن غذات رو بخور تا زودتر بزرگ بشی، قوی‌تر بشی، این کار برامون لذت بخش بوده،شاید نتیجش برامون رنج آور باشه که حتماً هست،اما چون فرمول اول که توی ذهنمون نوشته شده همراه با لذت بوده، تکرار میشه،اون در دستور فرمول‌های تکرار شونده مغزمون قرار می‌گیره و ما هر روز اون کارو تکرار کردیم و الان هم نتیجه‌اش رو برداشت می‌کنیم،و اصلاً هم برای ذهنمون مهم نیست که این نتیجه چه عواقبی برامون خواهد داشت،برای همینه که اون فردی که چاقه روند چاقیش ادامه داره،تا اونجایی که اون فرد رو به نابودی می‌کشونه،برای ذهن ما اهمیتی نداره نتیجه موفقیت ما خواسته ماست، یا ناخواسته‌مون،چاقی موفقیت ما توی تکرار عادت‌های لذت بخشه،پس اگه می‌خوام لاغر بشم هیچ راهی ندارم جز اینکه فرمول‌های چاق کننده رو تغییر بدم به فرمول‌های لذت بخش،هیچ راهی ندارم جز اینکه عادت‌های لاغر شونده رو برای ذهنم لذت بخش کنم،اون وقت خیلی راحت، بدون سختی، بدون رنج، یه سری عادت‌های جدید در من شکل می‌گیره، تکرار می‌شه، تکرار می‌شه، و در نهایت شرایط جسمیم هم تغییر می‌کنه.

      توی این چالش ذهنی باید سعی کنم عادت‌های تکرار شونده‌ام رو که خودم می‌دونم این عادت‌ها صحیح نیستن رو تغییر بدم،توی موضوع چاقی می‌تونه این عادت، مثلاً یه سری رفتارهای غذایی باشه،مثل پرخوری کردن،علاقه شدیدم به فلان چیز باشه،یا مثلاً خوردن حتماً کلوچه یا شیرینی با چای باشه،خوردن نوشابه با غذا باشه،باید سعی کنم اون رفتاری که فکر می‌کنم خیلی اذیتم می‌کنه،اون رفتاری که هر بار انجامش میدم حالم رو بد می‌کنه،احساسم رو بد می‌کنه،اون رفتار رو انتخاب کنم و تصمیم بگیرم که می‌خوام این عادتم رو تغییر بدم،این رفتارم رو تغییر بدم.

      این چالش مجموعه راهکارهای ساده برای تغییر فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاریه.با استفاده از راهکارهای ذهنی این چالش،  به ساده ترین شکل ممکن و بدون تحمل هرگونه رنج و سختی میتونم عادت هایی  رو در خودم تغییر بدم که سال ها برای تغییرشون تلاش کردم.در این چالش اول عادت هایی که سالهاست گرفتار اون هستم و بعد از هربار تکرارشون دچار عذاب وجدان و احساس ترس از چاق تر شدن میشم رو باید شناسایی کنم.عادت هایی که فکر میکردم هیچوقت نمیتونم اونها رو تغییر بدم‌.عادت هایی که اونها رو عامل چاق بودن و چاق تر شدن خودم می دونستم.عادت هایی که بارها تصمیم قاطع میگرفتم که از فردا دیگه اونارو تکرار نمیکنم،اما هربار به دلایل مختلف موفق به ترک عادت هام نمیشدم.این چالش فرصتی برای پالایش افکار و باورهای چاق کننده ذهنی و پیدا کردن عادت های موثر در وضعیت چاقیه.

      در این چالش نحوه برخورد با عادت های مخربم رو یاد می گیرم و به شکل عملی میفهمم که چطور باید یک عادت رو برای همیشه تغییر بدم.چاقی حاصل مجموعه افکاریه که در من واکنش های رفتاری ایجاد کرده.با تکرار کردن این واکنش های رفتاری، اونا به عادت های من تبدیل شدن و در واقع شخصیتم رو ساختن.شخصیتی که علاقمند به چاق شدنه.

      پس شناسایی این افکار و واکنشی که در من ایجاد میکنن و جایگزین کردن اونها با افکاری که واکنشی متفاوت و البته متناسب کننده در من ایجاد خواهند کرد گامی مهم و موثر جهت فاصله گرفتن از چاقی و حرکت به سمت لاغریه.

      استاد عزیزم بابت تک تک فایلهاتون از صمیم قلبم بی نهایت از شما سپاسگزارم..💖💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1402/04/31 16:40
      مدت عضویت: 1349 روز
      امتیاز کاربر: 7470 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 276 کلمه

      سلام به استاد عزیز و همراهان پرتلاشم

      من قبلا هم اینحا بودم.‌خیلی عالی بود.‌بعد مدتی میبینی اون فرمول ذهنی که سالها نتونستی تغییرش بدی براحتی تغییر میکنه…ایندفعه اومدم دو تا فرمول ذهنی که انجامش میدم ولی بعدش خیلی اذیت میشم و عذاب وحدان میگیرم رو تغییر بدم.‌یکی…خوردن موقع سیری.البته خیلی بهتر شدما ولی میخوام صفر بشه و فقط موقع گرسنگی واقعی و قار و قور شکمم بخورم و به اندازه سیری ناکامل بخورم.‌یه چند لقمه که اون حالت ضعف از بین بره…..دوم پرخوری عصبی که اینم خیلی بهتر شده.خیلی خیلی. گاهی تکرار میشه که میخوام تسلط کامل به ذهنم داشته باشم و دیگه تکرارنشه…یکی دیگه هم که اصلا مربوط به لاغری نیست کندن جوش های صورت و بدنمه که جاش لک میشه و بعدش خیلی ناراحت میشم و تموم تلاشمو میکنم که این لک رو از بین ببرم و باز در موقعیت دیگه تکرارش میکنم.‌اینقد ناراحت میشم.‌عذاب میکشم چرا خودبخود بدنمو لک میکنم.‌گاهی میبینم که حواسم پرت میشه و این کارو نمیکنم جوش ها به خودی خود خوب میشن و جاشون نمیمونه. خدایا اصلا این چه کاریه من میکنم الان میدونم که فرمولش درمغزمه و مطمینم با این راه مبتونم برای همیشه تمومش کنم و تکرارش نکنم….

      استاد من قبلنم این روش رو امتحان کردم.‌عالیه

       به همه دوستان توصیه میکنم از این روش تموم عواملی که فکر میکنین تاثیر داره در چاق شدن و چاق موندنتون و رفعش کمک میکنه به لاغرتر شدنتون رو از این راه از بین ببرین…بخدا بعد چند روز میبینبن دیگه انجامش نمیدین. به همین راحتی. 

      خدایا ممنونم که اینجام

      خدایا ممنونم که استاد رو انتخاب کردی تا ما رو از عذاب چاقی نجات بده

      خدایا ممنونم که منو فراموش نکرذی و کمکم میکنی

      استاد ممنونم….شما نظرکرده خدا هستین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/04/08 17:17
      مدت عضویت: 1656 روز
      امتیاز کاربر: 28211 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,202 کلمه

      سلام و درود به تمام همراهانم 

      من بعد از مدتها ی زیادی دوباره  وارد این دوره  از سایت شدم و چقدر من رو یاد اوایل آشنایی ام  با سایت انداخت و یه حسی  داشتم اما چون ارزش تک تک دوره های استاد رو میدونم  چه رایگان و  چه غیر رایگان و  چون از اون ها  کلی نتیجه گرفتم دوست داشتم بار دیگه از این آموزشها استفاده کنم برای رفع یه رفتاری که دارم و هم جهت با هدفم نیست .

      چون میدونم مغز فرمانروای جسم من هست و هر فعالیت در جسم من  مثل تنفس و پلک زدن و…تحت فرمان مغز هست   پس میدونم این رفتار من هم قطعا در ذهن من ریشه داره که  من دارم اون رو انجام میدم بعنی اون اوایل انجام این کار   شاید از  انجام این رفتار لذت بردم که بارها تکرارش کردم و اون شده عادت من و من برای ازبین بردن اون عادت باید اول در ذهنم اون رو درست کنم تا دیگه اون رو نداشته باشم .

      من این خطای رفتاری رو دارم که هر وقت میخوام برای اعضای خانواده غذا بکشم حتما باید یه ذره از اون بخورم و ناخنک بزنم حتی اگر سیر باشم و اگر در طول روز چند بار مجبور باشم این کار رو برای اعضای خانوادم انجام بدم همون چند بار این عادت رو همراه خودم دارم هر چند که  مقدار غذا ممکنه ناچیز باشه در حد خیلی کم   باشه اصلا گاهی که واقعا سیر باشم شاید دوست نداشته باشم بخورم و فقط ادای این کار  رو در میارم اما  این کار  رو در خودم ضعفی  میدونم و اون رو نمی‌پسندم و دوست ندارم این رفتار رو داشته باشم چون من رو یاد رفتار چاق ها میندازه برای همین اینجا هستم تا از طریق این دوره ها اون رو برطرف کنم .

      من در گذشته شاید از انجام این کار لذت می بردم و من رو به رویای خودم که چاقی بوده نزدیکتر کرده اما الان دیگه رویای من تغییر کرده و من رو از رویای خودم که لاغری هست دور تر میکنه پس دوست دارم این عادت رو ترک کنم چون تکرار این رفتار  در من حس بد و پشیمونی به بار میاره پس معلوم هست که نادرست هست و من رو در مسبر چاقی قرار میده پس چاره برای من چی هست ؟..

      من خیلی تصمیم گرفتم  اون رو انجام ندم و تا حدودی تونستم  اما بعضی اوقات هم نتونستم و این به خاطر برنامه ریزی ذهنی من هست چون ذهن اموزش چاقی رو در گذشته دیده  پس عادتها ی همسو با چاقی رو تکرار میکنه تا به سمت  چاقی حرکت کنه اما من دیگه از انجام این رفتارم حالم خوب نیست چون میدونم نتیجه ی این رفتارها خوب نیست .

      من شاید در هر بار خیلی کم بخورم اما  اگر همین  ذره ذره ها رو هر روز نداشته باشم کلی تغییر در جسم من حاصل میشه تکرار  رفتار های درست در هر روز باعث موفقیت من میشه یعنی باید بدونیم  اگر کسی در کاری حرفه ای شده و موفق شده به خاطر تکرار یه سری کارها هست که به اینجا رسیده و گرنه خیلی ها آموزش می‌بینند اما چرا همه ماهر و هنرمند و حرفه ای نمیشن  ؟؟ چون اون افراد خاص که پشتکار دارن و رفتارهای درست رو هرروز تکرار میکنن به موفقیت میرسن نه همه ی ادم ها  پس همینحا باید بگم برای چاق شدن هم همینطور هست اول اینکه باید به چاقی هم به عنوان یه موفقیت نگاه کرد  که خیلی ها دوست دارن اون رو داشته باشن اما نمیتونن ولی ما تونستیم در اون زمینه موفق باشیم  چرا ؟؟ چون در انجام رفتارهای چاقی هر روز استمرار و تکرار داشتیم و تونستیم این نتیجه  ی  چاقی رو کسب کنیم . حالا شاید از نتیجه ناراضی باشیم اما خب یک نتیجه هست که با استمرار و تلاش ما به دست اومده .اما افراد دیگه که این نتیجه رو به دست نمیارن چون اندازه ما در رفتارهای چاقی  استمرار نداشتن  اصلا در ذهن فرد لاغر چاق شدن سخت هست اما  ما به راحتی  به دستش اوردیم پس از همین راهی که چاق شدم باید لاغر بشم و اگر در ذهن فرد چاق لاغر شدن سخت هست  این به خاطر حرف بقیه هست و‌ گرنه سخت نیست همونطور که  ما به راحتی چاق شدیم به راحتی هم میتونیم لاغر بشیم من اگر چاق شدم چون تکرار رفتارهای چاقی برای من لذت بخش بوده و این به خاطر فرمولهای ذهنی ما هست مهم نیست تو از چاقی خوشت  میاد  یا نه اما چون فرمول چاقی در گذشته برای تو لذت بخش  بوده نتیجه از طریق  تکرار فرمولها به دست میاد و ممکنه نتیجه خوب نباشه اما برای ذهن  ما نتیجه مهم نیست مثلا در ذهن ما ثبت شده غذا بخور که قوی بشی و یا بزرگ بشی و یا گفتن چاق ها سالم تر هستند و لاغر ها مردنی هستند ویا گفتن غذا بخور که ….پس خوردن در ذهن ما کار لذت بخشی هست مهم نیست نتیجه اش چی میشه همون فرمولهای  قدیمی که در ذهن ما هستند بارها تکرار شدن و ما دچار کلی رفتار نادرست هستیم با جسم چاق که دوستش نداریم اما برای ذهن نتیجه  اهمیت نداره .

      چاقی موفقیت ما در تکرار رفتارهای چاق کننده  هست ومن باید  لاغری رو با تکرار. رفتارهای لاغر کننده به دست بیارم .باید بدون رنج وسختی عادتهای درست در من نهادینه بشه و تکرار بشه تا جسم من تغییر کنه .

      من هم اومدم در این چالش تا این رفتارم رو که دوست ندارم و بعد از انجامش حالم بد میشه رو  انجام ندم و من همراه استاد قدم به قدم جلو میرم تا این عادت رو ترک کنم و من از همین اموزش برای  رهایی از عادتهای دیگه هم استفاده کردم و کلی نتیجه گرفتم .

      پس هر کجا درست رفتار کردم میام می‌نویسم من این رو نخوردم. تقریبا هر روز این رفتار رو  دارم یا در هفته دارمش و هر بار از انجامش ناراحت میشم اتفاقا چند باری به اعضای خانوادم گفتم مقصر شما هستین که من این کار رو انجام میدم اگر شما هز کدوم خودتون برین غذا برای خودتون بکشین من دچار این رفتار نمیشم اما خیلی جالب که همزمان با این حرفم  یک فایل از  استاد گوش دادم که متوجه شدم دارم مسولیت رفتارم رو قبول نمیکنم و تقصیر رو گردن بقیه میندازم برای همین اومدم اینجا تا خودم رو درست کنم نا گفته نماند بعضی اوقات هم میشه که خودشون میرن و این کار رو انجام میدن و اتفاقا من هم دیگه این رفتار رو ندارم  اما اگر به هر دلیلی من برای اونها غذا بکشم این رفتار رو خواهم داشت وبه خودم نهیب میزنم شاید تعداد  افراد بیشتری در خانواده ی من بودند  پس من باید همین کار رو انجام بدم یعنی   من اینقدر ضعیف هستم ؟؟ که غذا ها من رو وادار به خوردن کنن ؟؟ حقیقتا  در این شرایط که قرار میگیرم  از کارم ناراضی هستم  پس اومدم اینجا تا بازم یک عادت دیگه رو تغییر بدم با لذت و شادی و اسانی میخوام اون رو تغییر بدم .

      رفتار آزار دهنده ی من  این هست که هر بار که میخوام غذا برای اعضای خانواده بکشم و یا غذاها. رو. مرتب کنم بزارم داخل ظرف کوچکتر یا یخچال  حتما سرپایی یه ناخنک میزنم شاید زیاد نخورم اما حسم از انجام این کار خوب نیست. و قول میدم از این به بعد کمترش کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/03/22 15:46
      مدت عضویت: 1133 روز
      امتیاز کاربر: 6160 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 664 کلمه

      بنام خالق یکتا و بی همتا 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      چالش عادت تغییر (قسمت اول)

      انتخاب عادت مورد نظر 

      چالش من اینو نخوردم یک شروع با اهمیت و مآثر برای اصلاح یا تغییر دادن عادتهای چاق کننده یا عذاب آور است 

      من سالهای عمرم را با چاقی سپری کردم و همیشه در افکارم این بود که چاقی من عوامل مختلفی مثل ارثی بودن و ژنتیکی خانواده گرفته تا جامعه و در آخر سر خدا بودکه می‌گفتم من رو به این شکل خلق کرده است 

      من با لطف و عنایت خداوندمهربان با این سایت و مسیر زیبا آشنا شدم و دارم دراین مسیر به راهم ادامه می دهم 

      من با تصمیم‌های که از روش‌های مختلف لاغری می گرفتم و انجامش می دادم هر دفعه شکست می‌خوردم نتیجه شکست‌های پی در پی در لاغر شدنهام باعث می شد که انگیزه و قدرت توانمندیم برای لاغرشدن را از دست بدهم و باورم این بود که من باید چاق باشم و چاق از دنیا بروم و همیشه با مشکلات چاقی دست و پنجه نرم کنم ولی وقتی با این سایت آشنا شدم دریچه‌ امیدی برای تغییر زندگی به روی من گشوده شد و این بار با تصمیم قطعی که گرفتم خواستم بار دیگر با دید و نگرش متفاوتی برای لاغریم اقدام کنم 

      این چالش من اینو نخوردم مجموعه راهکار های آسانی است که برای تغییر دادن فرمولهای ذهنیمان و واکنش های رفتارهایمان است ما در این چالش بدون هیچ رنج و سختی قادربه عادتهایمان در خودمان خواهیم بود که در سال‌های گذشته برای تغییر دادنشان تلاش کرده بودیم 

      ما در این چالش اول عادتهایی که سالها گرفتارش بودیم و هر دفعه با تکرار شدنشان عذاب وجدان و حس ترس داشتن از چاق تر شدن بودیم را شناسایی می کنیم 

      این عادتهایی که همیشه فکرمیکردیم هیچوقت نمی توانیم اونها رو تغییر دهیم 

      عادتهایی که همیشه اونها رو عامل چاقی خودمان می دانستیم و ما این عادتهارو هر دفعه با تصمیمی که می گرفتیم که دیگه تکرارش نکنیم اما هر دفعه به دلایل مختلف موفق نمی شدیم 

      این چالش من اینو نخوردم یک فرصت عالی برای افکار و باور های چاق کننده ذهنیمان است تا عادتهای که فکر میکردیم سبب چاقیمان شده است را پیداکنیم 

      ما می خواهیم در این چالش نحوه برخورد با عادتهای مخرب مان را ياد بگيريم و به صورت عملی می اموزیم که چطوری باید يک عادت را برای همیشه تغییر دهیم 

      چاقی محصول فکرهایمان است که در واکنشهای رفتاری بوجود می آورد با تکرار کردن این واکنشهای رفتاریمان اون ها به عادتهایمان تبدیل می‌شوند و شخصیت‌هایمان را می سازند شخصیتی که علاقمند به چاق شدن است 

      شناسایی این فکرها و واکنشهای که در ما بوجود می آیند جایگزین کردن اون ها با فکرهایی که واکنشهای متفاوتی و متناسب کننده در ما بوجود خواهند آورد و این گام پر اهمیت و اثر گذار در جهت فاصله گرفتن از چاقیمان و حرکت کردن به طرف لاغریمان است 

      من قبلا چندین مرتبه در این چالش شرکت کردم و نتایج عالی کسب کردم و امروز باز اومدم که یکی دیگر از عادتهایم رو شناسایی کنم و کم کم تغییرش کنم و این احساس گرسنگی است می خواهم تا زمانی که که کاملآ گرسنه نشدم غذا نخورم و بعد از گرسنگی کامل غذا بخورم اون هم در حد نیاز بدنم میخواهم حتی به نقطه سیری نرسیده دست ازخوردن بردارم 

      من عادت پرخوریهایم از بین رفته و به اندازه نیاز بدنم می خورم و من خیلی دوست دارم که هر چیزی را به اندازه نیازم استفاده کنم 

      من حالا میخوام برای باردیگه تعهد بدهم 

      من سوسن جودی متعهد می شوم در تاریخ ۲۲خرداد سال ۱۴۰۲عادت اینکه تا گرسنه نشدم غذا نخورم این عادت را تغییر دهم و در این راه از هیچ تلاش وکوششی سرباز نخواهم زد

      ما باید مثل عطای عزیزمان اینها را مد نظر قرار دهیم و همیشه در خودمان نهادینه کنیم 

      من نمی خورم چون سیر هستم 

      من نمیخورم چون کار دارم 

      من نمی خورم چون خسته ام ومیخواهم بخوابم 

      من نمی خورم چون  حوصله ندارم 

      من نمی خورم چون دوست دارم پیاده روی بکنم 

      من نمی خورم چون دارم می نویسم 

      من نمی خورم چون دارم فایل گوش می‌دهم و الی آخر 

      هميشه در پناه خداوندمهربان باشید

      یا حق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/25 12:16
      مدت عضویت: 468 روز
      امتیاز کاربر: 50920 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 450 کلمه

      سلام بر استاد ۲۴بهمن ۱۴۰۱ 

      من قبلاازشروع دروه ابنجا  بودم ولی راسشو بخوایی چیزی متوجه نشدم برام کنک بود صبحبتاهی شما 

      نمدونم چدا اصلا متوجه نمشدم شاید که نه حتماکا رخدا بود تا من درگام ۳۶دوره ۱۰۰ گام به این نقطه برگشت داشته با بشم.

       دیروز من۲ فایل تودو روز کا رکر م به خودم گفتم امروز باید فایل گوش ندیدی مرور کنی برحبس تصادف که رفتم قسمت داستان هدایت من کارخدا بی حکمت نیست اقای عطا اسم این قسمت برده بود اول ازتشکر میکنم وبخاط  اینکه پسوند فامیلی من عطا هستش ییحوری من با این اقا احساس پچه بر ادری دارم چون من براد ندارم .

      از خوندن نظراتش لذت میرم 

      عادتی که منو خیلی اذیت می کرد دربارشه فکر کردم از خوردن داخل اشپز خون هستش بارها بارها از این عمل به خودم میگفتم  مگه ازت گرفتن توی اشیزخونه غذا نخور برای خودت ارزش بزار ولی انجام می دادم

      دهی خودم سرزنس میکردم مگه ارت گرفتن خونه که تویی اشپزخونه غدا میخوری نمیدون چرا این رفتار انجام میدادم .

      هر چز به خودم مبگفتم نتیجه نداشت 

      تا تویی این مسیرهدایت شدم بازم هنوز با خوردن گم ولی تویی اشپز خونه بود تویگی ازفایل در دیگاه به خودم قلب ملکه دادم گفتم مثل ملکه ها غدا میخورم حالا بعداز حدود ۲ هفته یا سه هفته این کار خیلی کمتر انجام مبدم 

      شکر خدا امروزبا گشنگی زیاد غذام کشیدم ا زاشپزخون ببرون زدم وتوبی پذبرای باارامش غذام خوردم بعدازاون ابن قسمت پیدا کردم به خودم گفتم.خوب دیدی کار درست انجام دادی اینن‌پاداشت.

      دومش خیلی برام لذتبخشه خور ن ته دیگه برنج 

      به خودم میگم تونیاید ای قدر ته دیگ دوست داسته باشی حتی دخترام مبکن ته دیگ تو چشم مامان ا ز هر چیز ی واجب تره 

      ولی باوردم به سایتدارم کنترلش میکنم تو بعضی وقتها موفق عمل میکنم بیضی روزا نه 

      یگی دیگه عاشق ماهی هستم وفتی ببینم دیگه هیچی جلو نمتونه بگیره بخاطر همین برای جایزبن کردن به همسرم اسرا برای خرید ماهی نمکنم .

      هنوزتویی دوره ماهی تازه تهیه نکردم از  تن ماهی استفاده مینکم تویی خوردن تن ماهیموفق عمل کردم

      چون من خیلی دلم میخواست جای تویی سایت باشه  کارهایی که دارم انجام میدم بدونم درست با غلط روی خودم  دارم کارمیکنم 

      یی عادت دیگه که دارم خوده خوری مثلا د و قلمه نون یا 

      کمی خوردنی از هرنوع و عادت بدی که دارم کم یا نخورون میو ه بجای این تنقالات باید جاگزین کنم  بعضی روزها خوب انجام میدم ولی بعضی روزها خوب انجام نمیدم گاهی فراموش  میکنم .

      تابه امروزسعی دربر طرف کردرفتادهای اشتباه بودم

      بعضی موفق عمل کردم به خودم افربن میگم تا حسم خوب بشه تویی مسیر باشم.

      انسان باامیدزنده هستش من توی این ۴۱ زوزخیلی تغییرداشتم از لحظ فکریی وعملی وکم کردن وزن جایی که ۴۱ روز پیش ازش چیزی دستگیرم نشد حالاکاملا متوجه شدم پس پیشرفت کردم بازم خدارو شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/15 05:09
      مدت عضویت: 488 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,012 کلمه

      سلام  و درود .

      عملکرد امروز من 

      من تا ساعت ۲ و نیم چیزی نخوردم چون سیر بودم . 

      من از ساعت ۲ و نیم تا یک ربع به ۳  دوتا شکلات نخوردم . ۲ تا کاکائو نخوردم . ۲ تا آب نبات نخوردم ۳ تا شلغم نخوردم . خرما نخوردم . 

      قند و شکر پنیر با چای نخوردم .

      کیک نخوردم .

      میوه نخوردم . 

      نصف لیمو نخوردم . 

      ساعت ۴ نخوردم ساعت ۵ نخوردم . ساعت  ۶ نخوردم . سیر بودم 

      ساعت ۷ نصف سیب نخوردم . 

      شام ساعت ۹  یه مقدار گوشت کوبیده ته ظرفم نخوردم . یه مقدار خوراک مرغ نخوردم . برنج چند قاشق ته ظرفم نخوردم . ته دیگ چند تکه اضافه نخوردم . 

      نصف لیوان آب هویج نخوردم  . 

      نبات با دمنوش نخوردم . 

      عسل نخوردم . 

      ماست یه کاسه پر نخوردم . 

      میوه بعد از شام نخوردم .

      چای با چند حبه قند نخوردم .

      چند تا شکلات نخوردم . 

      شکر پنیر نخوردم . 

      ساعت ۱۰ نخوردم 

      ۱۱ نخوردم 

      ۱۲ نخوردم . 

      اما فعالیتهام . 

      امروز با این که بیمار بودم تو رختخواب نخوابیدم . 

      امروز حتی در مواقع نشستن هم بیکار نبودم و تنبلی نکردم . 

      ظرفهای شام رو خودم شستم . 

      من ساعت ۳ ننشستم .

      ساعت ۴ ننشستم . 

      ساعت ۵ ننشستم . 

      ساعت ۶ دوستم اومد سراغم تا من روز تعطیل باهاشون همراه بشم ولی روز اونا نبود ‌ . 

      برای همین به راحتی گفتم نمیام . ولی بهشون پیشنهاد کوهنوردی دادم . برای جمعه آینده . 

      البته گفتن هوا فعلا سرده و بزاریم برای یه روز دیگه فردا شب قرار شد بریم  فوتبال و من فردا  تصمیم دارم فقط جزء نیمکت نشینا نباشم و بتونم از خودم هم یه جنمی نشون بدم . 

      حالا نه به خاطر دیگران به خاطر خودم که میخوام تجربه جدید خلق کنم . 

      ساعت ۲ شب سه چهارم سیب نخوردم . 

      یک بیسکوییت نخوردم . 

      تغییر عادت از طریق لاغری با ذهن کار راحتیه . 

      چون من نمیخوام اعمال فشار و زور برای تغییر عادت کنم . 

      مثلا خود همین باور . اگه من باور داشته باشم که تغییر عادت سخته و یا تغییر عادت یعنی به زور کاری بر خلاف میل انجام دادن یا تغییر عادت یعنی اعمال زور و فشار .  این دو سه باور هرگز اجازه نمیده من در مسیر تغییر عادت موفق باشم . 

      پس خیلی مهمه این سه فرمول رو تغییرش بدیم . 

      تغییر عادت بدون اعمال زور بلکه بر اساس میل درونی و زبان بدن . 

      تغییر عادت یعنی  همسو و هماهنگ شدن با عادت اصلی جسم متناسب .

      تغییر عادت یعنی هماهنگ بودن با طبیعت بدن . 

      تغییر عادت خیلی راحت انجام میشه .

       تغییر عادت آسانترین کار دنیاست . 

      من تغییر عادت رو دوست دارم  .

      تغییر عادت برای من خیلی آسونه و باورهایی از این دست . 

      وقتی دیدگاهمون نسبت به تغییر عادت اینا باشه تغییر عادت رو به راحتی و مشتاقانه  انجام  میدیم .

      پس اگه جایی دیدیم تغییر عادت برامون سخت شد یا یه جورایی داریم از زیرش در میریم یا مشتاقانه انجامش نمیدیم ؛ بدونیم این فرمولا رو باید تغییر بدیم . چون وقتی فرمولها درست بشن تغییر عادت خیلی راحت اتفاق میفته . 

      بنای طبیعت  بر اینه که عادتها خیلی راحت تغییر کنند .

      لاغر شدن همسو با طبیعته پس عادت متناسب ایجاد کردن هم همسو بر طبیعته . پس کار راحتیه . 

      اصلا نیازی به زور نیست چون ما در لاغری با ذهن نباید به زور و فشار  خودمون رو لاغر کنیم . 

      ما فقط باید فرمولهای لاغری ایجاد کنیم تا لاغر شدن رو برای خودمون راحت راحت کنیم . 

      درسته که عادتها شخصیت متناسب رو میسازن ولی وقتی باور داشته باشم که اصل شخصیت من متناسبه به این باور میرسم که از انسان متناسب عادت متناسب به راحتی خلق میشه . 

      زمانی تغییر عادت کار سختیه که ما با شخصیت چاق بخوایم تغییر عادت رو ایجاد کنیم در این صورت عادت متناسب کننده خلاف شخصیت چاق ماست و براش کار سختیه . 

      پس اول باید این باور رو ایجاد کنم که من شخصیتی متناسب دارم . حالا برای شخصیت متناسب ؛ ایجاد عادت متناسب کننده خیلی راحته . 

      باور داشتن به شخصیت متناسب خیلی راحت ایجاد میشه . به محض اینکه باور می کنم من یک شخص متناسب هستم و خودم رو در حالت و شخصیت یک انسان متناسب میبینم ناخوداگاه دوست دارم رفتارها و عادتهامم مثل یک انسان متناسب باشه . 

      یادمه در یکی از نوشته هام نوشتم آیا وقت آن نرسیده خدای خودمون رو تغییر بدیم ؟ الان به پاسخش رسیدم . بله وقتش رسیده . وقتش رسیده من خدای خودم رو از خدای چاقی به خدای لاغری تغییر بدم . یعنی ایمان خودم رو از خدای چاقی بر دارم و به خدای لاعری بدم . 

      وقتی خدای من خدای متناسب کننده باشه تمام عادت من به راحتی تبدیل به تناسب میشه . خدای متناسب کننده خالق  شخصیت متناسب کننده ی من است . پس اگه من به خدای متناسب کننده ایمان بیارم  این خدا در من جاری میشه . پس  به حرف جلسه های اول شما در دوره صدگام میرسم . به لاغر شدن ایمان بیاریم راحت و آسون لاغر میشیم . 

      خدای من خدای متناسب کننده است . 

      شخصیت من شخصیت متناسب کننده است . 

      از خدای متناسب کننده شخصیت متناسب کننده خلق میشه . 

      و از شخصیت متناسب کننده ، افکار ، رفتار و عادات متناسب کننده خلق میشه . 

       ما در تناسب فکری یاد گرفتیم مسئولیت همه چیز رو به عهده بگیریم . 

      این منم که انتخاب میکنم چطور و در چه راهی زندگی کنم .

      پس با انتخاب خودم من خدای لاغری رو انتخاب میکنم و بهش ایمان میارم . با انتخاب خودم به خدای لاغری ایمان میارم . 

      خدای متناسب کننده ی من که اونم نوعی از  من هست ، شخصیت متناسب من رو خلق می کنه و از شخصیت متناسب من عادات متناسب کننده سر میزنه . همه اینها منم  و من در همه اینها جاری هستم . من دور از عاداتم نیستم . دور از شخصیتم نیستم . دور از خدام نیستم . 

      پس من به راحتی تغییر عادت میدم . فقط با ایمان به خودم . با ایمان به خدای متناسب کننده ام  و با ایمان به شخصیت متناسب کننده ام  تغییر عادت رو به راحتی انجام میدم .

      من فرمول ایمان به لاغری آسون رو در خودم قوی و قویتر میکنم تا با قدرت ایمان بهترین انتخابها رو در طی روز داشته باشم . 

      و با این باور درست دوباره از اول چالش رو با احساسی عالی شروع کنم . 

      تغییر عادت آسانترین کار دنیاست . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/14 11:34
      مدت عضویت: 488 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 878 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم .

      سلام و درود .

      امروز ۱۴ بهمن ماه من بعد از به پایان رسوندن این چالش در ترک عادت پرخوری دوباره برگشتم تا عادت کم تحرکی خودم رو تغییر بدم .

      اول نتایج حاصل از تغییر عادت پرخوریم رو بنویسم . 

      حدودا ۲۰ روز من با این چالش تمرین من اینو نخوردم رو انجام دادم و میتونم بگم من ۹۰ درصد عالی عمل کردم .

      تنها فرمولی که باعث شد من یکم دیشب در مصرف غذای سالم زیاد روی کنم فرمول این بود که اگه بیمار میشی چیزهای مقوی زیاد بخوری زودتر سالم میشی . 

      این  فرمول باعث شد من آگاهانه زیاده روی کنم و البته وقتی سنگین شدم  و خوابم نبرد به خودم گفتم ببین این فرمول یه فرمول اشتباه حتی در مواقع بیماری هم تو نباید زیاده روی در خوردن غذاهای سالم کنی فقط چون با احساس سالم شدن خوردم عذاب وجدان چاقی در من ایجاد نکرد فقط چون سنگین شدم و حال خوبی  برای خوابیدن نداشتم گفتم این فرمول صحیحی نیست و در بیماری هم لازمه تعادل حفظ بشه و باز هم اندازه ی نیاز مصرف بشه تا پرخوری در شرایط بیماری تحمیل اضافه نباشه روی بدن . خب این فرمول تا الان برای من خوب بوده و من تا الان دیگه نخوردم . شلغم نخوردم . لیمو شیرین نخوردم . دمنوش نخوردم . عسل آبلیمو نخوردم  . چیزی نخوردم و الان حالمم خیلی بهتره .  پس فرمول و کد صحیح اینه در مواقع بیماری هم زیاده روی جایز نیست بلکه اینجا هم نیاز جسم باید در نظر گرفته بشه . پس با پرخوری مواد سالم  به بدن زور و اجبار وارد نیاریم . 

      من دوباره اومدم و از اول دارم فایلها رو گوش میدم و این بار علاوه بر عادت من اینو نخوردم . من ننشستم من نخوابیدم من دراز نکشیدم رو انجام بدم و عادت کم تحرکی رو  ترک کنم . 

      من عادت پرخوری در هر شرایطی رو ترک کردم و فرمول جایگزینش خوردن بر اساس نیاز در هر شرایطی رو جایگزین کردم . 

      حالا حرکت بر اساس نیاز جسم رو جایگزین میخوام بکنم به جای فرمول کم تحرکی . 

      من دوباره که اومدم این متن و فایل رو گوش کردم انگار که بهتر دارم درک می کنم .  فهمیدم طریقه ساخت شخصیت مناسب چیه . 

      ابتدا فرمول و کد لاغری رو انتخاب می کنیم . تکرارش می کنیم . تبدیلش می کنیم به رفتار . بعد اون رفتار رو تکرارش می کنیم تا تبدیل بشه عادت و بعد عادت من شخصیت متناسبم رو میسازه . 

      خب حالا من میخوام فرمول حرکت بر اساس نیاز رو جایگزین بی تحرکی و  کم تحرکی کنم . 

      من اینجا ننشستم . 

      من  موقع فایل گوش دادن روی تختم ننشستم . 

      من موقع فایل گوش دادن دراز نکشیدم . 

      من موقع فایل گوش کردن پیاده روی کردم . 

      بعد از پیاده روی روی تخت نخوابیدم .

      بعد از پیاده روی دارم تمرینم رو انجام میدم و مینویسم . 

      پس من عادت دور دوم چالشم رو از همین امروز شروع کردم . 

      پیاده روی نمیکنم که لاغر بشم بلکه چون لاغرم و شخصیت متناسبم رو دارم پرورش میدم بر اساس شخصیت لاغر فعلیم از امروز تصمیم گرفتم مطابق شخصیت لاغرم فعالیت کنم . 

      چون فرمول حرکتی برای لاغری رو برای خودم ساختم . 

      انسان متناسب فعاله . 

      انسان سالم فعاله . 

      فعالیت طبیعت جسمه .

      فعالیت به اندازه ی نیاز مورد نیاز جسمه . 

      زبان بدن من بهترین الگو برای میزان فعالیتمه . 

      من هر وقت نیاز داشته باشم از جا بلند میشم و هر وقت جسمم خسته بشه مینشینم . یعنی حرکت من با توجه به نیاز بدنمه نه امر تحمیلی . نه حرکت کردن رو به خودم تحمیا می کنم نه نشستن و خوابیدن رو . حرکت کردن بر اساس نیاز بدن بهترین کد لاغری برای فعال بودنه . 

      آیا نیاز به خوابت پر شده ؟ بله . پس بلند شو . 

      آیا نیاز به نشستنت پر شده ؟ بله . پس بلند شو. 

      آیا نیاز به حرکت در وجودت هست ؟ بله پس بلند شو کارهای شخصیتو انجام بده . 

      آیا نیاز به حرکت در وجودت هست ؟ بله . پس اگه کارات هم تموم شده میتونی راه بری در طول اتاق .

      آیا نیاز به استراحت داری ؟ بله  . پس زمانی کع نیاز به استراحت پیدا کردی استراحت کن . 

      آیا نیاز به نشستن داری ؟ بله . پس زمانی که نیاز به نشستن داری بنشین و استراحت کن . 

      آیا نیاز به خواب داری ؟ بله . پس زملنی که نیاز به خواب داری با خودت مبارزه نکن . با خیال راحت بخواب . 

      پس حرکت کردن هم بر اساس نیاز بدن میشه تغییر کنه . 

      لاغر شدن آسانترین کار دنیاست . چون ما فقط  داریم رفتارهایی رو تغییر میدیم که احساس ترس از چاق شدن یا ترس از لاغر نشدن در ما ایجاد می کنه . 

      من دوست دارم این فرمول حرکتی رو درست کنم و البته دیدگاهم رو نسبت به فعالیت هم باید درست کنم .

      فعالیت لذتبخشه . 

      فعالیت باعث میشه گردش خون بهتر بشه .

      فعالیت بر اساس نیاز بدن خیلی حال مارو خوب می کنه و باعث نشاط بیشتر میشه . 

      من فعالیت کردن رو دوست دارم .

      من چون شخصیت متناسبی دارم فعالم . 

      من فعالیت نمیکنم که متناسب بشم بلکه چون متناسبم فعالترم و به فعالیت علاقه دارم . 

      شخصیت متناسبم فعالیت رو دوست داره . 

      فعال بودن ترس از چاقی رو از بین میبره . انتظار چاقی رو از بین میبره .   انتظار متناسب بودن رو در من قویتر می کنه . 

      اینا هم چند تا کد دیگه است که برای خودم ساختم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/22 23:36
      مدت عضویت: 488 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 567 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم . 

      من عطاعلی بزرگی متولد 1377/3/31  در وزن حدودا ۱۰۰ کیلو چند روزی است که وارد سایت تناسب فکری شده ام و میخواهم از این طریق به وزن ایده آل خود یعنی ۷۰ کیلوگرم برسم . بزرگترین عادتی که مرا آزار میدهد پرخوری کردن است که وقتی احساس پرخوری بر من غلبه می کند من فقط میخورم چه با لذت و چه بی لذت آنقدر میخورم که حسابی سیر شوم و تا چندین ساعت نیاز به غذا پیدا نکنم .‌بعد از این همه خوردن هم خودم را سرزنش می کنم و احساس حقارت شدیدی به من دست می دهد . من دلایل زیادی برای انجام این رفتار دارم از جمله تمام دلایلی که از کهن الگوها برای خودم آوردم  و البته برای خودم قابل توجیه است که چرا اینقدر میخورم اما برای وجدانم نه . وجدان من سخت گیر است و میخواهد من این کار را ترک کنم تا دیگر مرا سرزنش نکند .  من مثل مجرمی هستم که در دادگاه به خاطر جرمش حاضر شده و هرچقدر هم برای ارتکاب جرمش دلیل می آورد برای هیچ کسی قابل توجیه نیست و همه با دید حقارت آمیز به او نگاه میکنند . من در دادگاه خودم ایستاده ام . در پیش وجدان خودم و هرچقدر دلیل برای پرخوری ام می آورم فقط خودم را خسته می کنم و وجدانم و دیگران با چشم حقارت بیشتر به من نگاه می کنند . من یا باید به خاطر این جرم اعدام و حالا یکم سبکتر زندان  بشوم یا باید به طور کامل آن را ترک کنم  تا آزاد بشوم . 

      پرخوری فقط به من حس حقارت می دهد . مرا زمین میزند اعتماد به نفس مرا میگیرد و تمام موفقیتهای مرا زیر سوال میبرد . هیچ کسی از آدم پرخور خوشش نمی آید . آدم پرخور را کسی دوست ندارد  و در جمع او را طرد می کنند . در اجتماع به دید تحقیر به او نگاه می کنند و مهمتر از همه ی اینها خود انسان  تا مدتها پس از پرخوری حالش بد است . من  روزی یکبار پرخوری را تکرار می کنم البته جدیدا روزی یکبار شده . قبلا که در هر وعده این کار را تکرار می کردم همین که این چند روز به یکبار رسیده برای من قابل تحسین است . البته نمیخواهم به یکباره این عادت را کنار بگذارم . ابتدا می گویم یک روز در میان انجامش دهم و بعد از چند روز که عادت به انجام ندادنش در من قوی شد دوروز در میان . بعد ۳ روز در میان و بعد ۴ روز در میان و همینطور ادامه دهم تا به مرور زمان این عادت به طور کامل قطع شود . مثلا من امروز یک بار پرخوری ام را انجام دادم . فردا به خودم برنامه ریزی ذهنی میدهم که پرخوری نکنم . به نظرم اینطور به من فشار نمی آید و به مرور برای همیشه این عادتم را ترک می کنم . اما انگیزه ی من برای ترک این عادت ، رسیدن  ‌به احساس لیاقت بیشتر برای لاغر شدن و جلوگیری از تحقیر شخصیتم است . یکی از ویژگیهای انسانهای لاغر نیز دقیقا همین است . آنها احساس لیاقت لاغر شدن دارند و هرگز احساس حقارت چاقی و پرخوری را تجربه نکرده اند . امروز ۱۴۰۱/۱۰/۲۲ من  عطاعلی بزرگی تعهد میدهم در جهت ترک عادت پرخوری با استاد عطار روشن همراه باشم تا بتوانم با کمک  آموزشهای ایشان این عادت را ابتدا کمرنگ و بعد ترک کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/12/18 01:59
      مدت عضویت: 1656 روز
      امتیاز کاربر: 28211 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 961 کلمه

      سلام بر استاد گرامی  و دوستان هم مسیرم 

      باید اعتراف کنم استاد به حرفاتون گوش ندادم  که گفتین تا دو هفته  بدون فایلها زندگی کن و خودت رو محک بزن  پسیه معذرت خواهی به شما بدهکارم چون  واقعا تا آخر شب تو سایت نیومد و چیزی  ننوشتم  و  اما انگار چیزی رو گم کرده بودم و واقعا جای خالیش رو حس کردم و حالا که ساعت یک شب هست دیگه تحمل نکردم و دلم برای کامنت نوشتن  خودم و اون  احساس خوبم در اون لحظه تنگ شد و برای همین دوباره  دست به کار شدم. 

       من شاگرد موفق این راه هستم چون استمرار و تکرار دارم و همین تکرار در هر زمینه ای باعث موفقیت ما در اون زمینه میشه .

      خود من  در این مدت اشنایی باسایت در هر شرایطی که بودم از کارهام زدم اما از گوش دادن به فایل نگذاشتم چون علاقه داشتم چون از این کار لذت می‌بردم چون هدفم برام مهم بوده و همین استمرار باعث شد که ذهن من عالی برنامه ریزی بشه و یه سری عادتهای جدید در من شکل گرفته  و باعث شده اندام جدیدی داشته باشم .

      و در واقع عادتهای قبلی من طوری بودن که وقتی انجامشون میدادم بعدش پشیمون  میشدم ولی حالا که تغییر کردم این اتفاق خیلی کم پیش میاد و من خیلی کمتر اون احساس پشیمانی  رو دارم چون تصمیمات جدید  من  برای خوردن با برنامه ی  ذهنم هماهنگ بوده و باعث شده هر روز من رفتارهای جدیدی و درستی داشته باشم که همسو با هدفم بوده اما در گذشته یادم میاد وقتی غذایی رو دوست داشتم و یا بهش علاقه داشتم خیلی زیاد می‌خوردم و اما بعدش حالم بد میشد و پشیمون میشدم چرا ؟؟چون برنامه های ذهنی من در مسیر چاق شدن بودن بر خلاف تصمیمی  که برای لاغری داشتم .و همینطور این رفتارها داشت هر روز تکرار میشد چون منشأ اون رفتارها در ذهن من بود .

      و ذهن من از طریق خانواده و جامعه و دوستان و تلویزیون و رسانه ها و … ورودیش تغییر کرده و باعث شده بود که خروجیش هم که رفتارهای من هستن تغییر کنن و در نهایت جسم من  هم تغییر کرده .بود 

      من چون در گذشته بارها تلاش کرده بودم و اما لاغر نشده بودم فکر میکردم لاغر شدن واقعا سخت و غیر ممکن هست  و خب وقتی لاغر شدن و یا کاری در ذهن من سخت باشه  ذهن تمایلی به انجام اون کار نداره و در اون کار امکان نداره ما  موفق بشیم .

      پس اگر ما در گذشته  چاق شدیم چون تکرار اون رفتار های چاق کننده  برای ما لذت بخش بوده درسته که بعدش ناراحت شدیم   اما در زمان انجامش  برای ما لذت بخش بوده مهم نیست که من از چاقی بدم بیاد مهم اون هست که در ذهن من چاقی لذت بخش هست و اگر کاری برای ذهن لذت بخش باشه ذهن دایم اون رو تکرار می‌کنه  و اصلا کاری نداره  نتیجه‌ی تکرار  این رفتار چی میشه .

      من در گذشته  بارها از طریق اطرافیانم چاقی در ذهنم لذت بخش شده بود چطور ؟؟ 

      چون بهم میگفتن :

      با چاقی تمام عیبها ی صورت  محو میشن .

      با  زیاد غذا خوردن  ادم سالمتر  هست 

      با کمی تپل شدن اندام زیبا تر میشه. و تو دل برو تر میشم .

      با تپلی لباس به تنم قشنگتره .

      با تپلی صورتم زیبا تر میشه .

      با تپلی دست وپای من زیباتر میشه .

      با تپلی پوستم بهتر میشه .

      با تپلی رنگ صورتم روشن تر میشه 

      با تپلی بدنم قویتر میشه 

      با تپلی فرزندان قویتری به دنیا میارم .

      با تپلی جذاب تر میشم .

      و اتفاقا همین دیشب در مهمانی بودم که افرادی بعد از مدت زیادی من رو میدیدند  و بارها بهم گفتن خیلی لاغر شدی بهت نمیاد  دیگه نمی‌خوای صورتت  خیلی لاغر شده و … و اما وقتی در کنار خواهر بسیار لاغر خودم قرار میگرفتم میگفتن وای چقدر فلانی  لاغر  شده توخیلی بهتر ازاونی  دیگه تو هم مثل اون نشی  ؟ خیلی لاغر نکنی ! الان  تو خیلی بهتر از خواهرت هستی مراقب باش لاغر تر نشی و گرنه زشت میشی    و خلاصه اینکه همش ورودی   بد داشتم و اما من با بودن در این سایت  دیگه آگاه هستم که این حرفها چقدر میتونن تاثیر گذار باشن و من رو از هدفم دور کنن واما من  بدون  ذره ی  فکر کردن به اونها راهم رو ادامه میدم و  از تناسب  و از اندام جدیدم لذت میبرم و مطمعنم  به مرور بازم خوش استایل تر و زیبا تر خواهم شد پس ورودی خوب به خودم میدم و مرتب فایل گوش میکنم .

      چاقی هم برای چاقها یک نوع نتیجه. هست که  اونها راضی نیستن در واقع نتیجه‌ی انجام دادن یه سری اعمال هست و این نشون میده  چاقها انسانهای توانمندی هستن و اما اگر از نتیجه راضی نیستن  میتونن رفتارها رو تغییر بدن  و لاغر بشن .

      پس من باید عاداتهای لاغر شونده رو  لذت بخش کنم و با این دوره من به این توانایی میرسم .

      من می‌خوام رفتاری رو که خیلی اذیتم میکنه  رو دیگه انجام ندم و تغییرش بدم  یعنی یه   رفتاری   دارم  که وقتی انجامش میدم. بعدش حال خوبی ندارم  و الان دیگه نمی‌خوام تکرارش کنم  و این معجزه این دوره و این آموزشها هست و ما خیلی راحت لاغر شدن رو تجربه میکنیم .

      حقیقتا در گذشته که تازه وارد این دوره شده بودم خیلی زیاد عادت نادرست داشتم اما حال بعد از حدودا دو سال و نیم در مسیر بودن هر چقدر فکر کردم عادت خاصی که هر روز تکرارش کنم و   اذیتم کنه پیدا نکردم فقط دوست دارم رفتاره  به اندازه خوردنم ازهر مواد غذایی  رو در هر زمان و مکانی  که دارم  بازم  قویتر کنم .

      پس من بیشتر ازنیاز جسمم غذا خوردن رو دوست ندارم و اذیتم می‌کنه و می‌خوام همیشه و در هر شرایطی  هیچ لقمه ی اضافی نخورم  پس اون لقمه های اضافی رو در هر وعده ی غذایی که باعث سنگینی و حال بد من میشن رو  میخوام تغییرشون بدم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Afsaneh
      1400/08/12 10:56
      مدت عضویت: 1115 روز
      امتیاز کاربر: 2005 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 598 کلمه

      بنام خالق تغییرات

      سلام به استادو دوستان زیبانگرش

      عادات لاغر کننده : چه عاداتی افراد لاغر دارند که افراد چاق ندارند خیلی فکر کردم و مقایسه کردم رفتار افراد لاغر نزدیکانم و خودم یکیشون زن داداش خودم میبینم همیشه با لذت غذا میخوره هرچیم دوست داشته باشه میخوره اما به اندازه سیری بعد غذام هرچقدر که دوست داشته خورده اصلا عذاب وجدان نگرفته که من چرا اینقدر خوردم چون خیلی دیدم که با چه لذتی میخوره اما بعدش پشیمونی نداره اما من خودم شده یه غذای رو با ترس خوردم و کنارش بعد از خوردن عذاب وجدان هم داشتم که چرا اینو مثلا شیرینی رو خوردم یا چرا یه کم بیشتر خوردم یا اینکه زن داداشم وقتی سیر باشه دیگه بعدش غذا نمیخوره هرموقع حس کنه گرسنه هست میخوره اما من شده لحظاتی ک گرسنه هم بودم غذا نخوردم و خودمو گرسنگی دادم برای وعده بعد بعد با وله و اشتهای بیشتر غذا خوردم اما اگه هرموقع حس گرسنگی میکنم همون موقع در حد نیاز بخورم دیگه لازم نیس بعدش مثه قحطی زده ها بخورم یا من گاهی بعدغذا احساس سنگینی میکنم و خوابم میاد و میرم میخوام همیشه اینجوری نیستم اما گاهی این رفتارو دارم و در کنار همه این عادتها همیشه ترس چاق شدن بامن بوده و هست که من با رفتارم چاقترمیشم و بیشتر از هرچیزی این ترس و پشیمونی منو خیلی آزار میده چون میخوام از خوردنم لذت ببرم و آزاد و رها باشم و با انتخاب درست پیش برم میخوام این عادت و باور اشتباه که ترس و عذاب وجدان هست رو ازبین ببرم و برای خودم ارزش قائل باشم و نخوام با این باورهای اشتباه بیشتر از این بخودم ظلم کنم 

      و چرا برای ادامه دادن به لاغر شدن تنبلی میکنم متوجه شدم اینم بخاطر ذهنمه و واقعا به ایمان رسیدم ذهنم فرمانده جسم منه چون ذهنم از رنج فراریه و تو ذهن من لاغری مساوی شده با کم خوردن و غذاهای که دوست ندارم اما بخاطر رژیم باید بخورم و غذام با غذای خانواده یکی نیست و ورزشهای سنگین و همش مواظب باشم ک چقدر خوردم و این رنجهای که بهمون وارد شده برای لاغرشدن تو این سالها که خواستم خوش اندام باشیم اما بجاش سختی کشیدیم و الان دیگه ذهنمون از لاغر شدن فراریه و ذهن مون دوست داره بره سمته لذت بردن این خوبه که ذهنمون از رنج کشیدن فراریه و لذت بردنو دوست داره اما مشکل اینجاست که ناخوداگاهمون به نتیجه اون لذت توجه نمیکنه و کاری به نتیجه عادتهامون که باتکرارمستمر ایجادشدن نداره فقط میخواد تو لحظه آنی لذت ببره اما ما اگاهانه متوجه شدیم که خیلی از لذت های آنی برامون مفید نیستند بلکه مضرن مثه همینکه خودم دارم لذت خوردن با ولع مخصوصا غذاهای مورد علاقهم که گاها متوجه سیری نمیشم هرچند همیشه اینجوری نیستم اما این رفتارم دارم یا لذت بردن فیلم نگاه کردن از کتاب خوندن یا لذت چای با کلوچه که همون لحظه چه لذتی داره یا لذت خوابیدن بجای کارکردن رو خودم یا لذت شیرینی خوردن بجای میوه خوردن که خودم دارم همشون لذتهای انیه اما کتاب خوندن و کارکردن رو خودم یا میوه خوردن یا درحدنیاز غذا خوردن و خیلی از چیزها نتایجشون چون در مدت بیشتر ولذتشون دیرتر از لذتهای انی مشخص میشه ذهنمون میره سمت اونی که سریعتر بهمون لذت میده و میخوام دیگه اگاهانه کنترل ذهنمو دستم بگیرم چون دیگه میدونم لذتهای آنی همشون برام نتایجهای لذتبخشی ندارند 

      و در این دیدگاه به خودم تعهد میدم اگاهانه این رفتار و عادت ترس از خوردن و حس عذاب وجدان بعد از غذا رو ترک کنم و جایگزین کنم با لذت بردن از غذا در حده نیاز انرژی مثبتی  وارد جسمم میشه 

      درپناه حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/07/15 09:47
      مدت عضویت: 1607 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 920 کلمه

      سلام🙂

      اولین نکته ای که در نوشته ها نظرم رو جلب کرد تعریف چاقی بود

      چاقی حاصل افکار تکرار شونده است…

      چاقی ابتدا در سطح فکر اتفاق می افته قبل از اینکه تظاهری در جسم داشته باشه

      و این فکر ابتدا از چه طریق در ذهن ما کاشته شده؟؟؟؟

      ما که میگیم همه ما از بدو حلقت متناسب و سالم بودیم ….

      و میگیم ذات ما تناسبه 

      لاغری برای ما طبیعیه و چاقی غیر طبیعیه….

      پس این فکر از کجا اومده…؟؟

      از آموزش ها

      آموزشها گاهی ارادی و آگاهانه است و گاهی هم غیر ارادی و ناآگاهانه…

      ما برای یادگیری بسیاری از مهارتها آموزش دیدیم مثل رانندگی آشپزی دوچرخه سواری ….

      ولی در مورد بسیاری از چیزها هم ناآگاهانه آموزش دیدیم از جمله چاقی

      آموزش چطوری رخ میده؟؟؟؟ از طریق ورودیهای مغزی بخصوص چشمها و گوشها که دو تا ورودی اصلی مغز ما هستن 

      داده ها از محیط از این دو طریق وارد میشن و وقتی تکرار میشن تبدیل به شبکه های سیناپسی مغز میشن و اونوقت مغز با استفاده از اون شبکه ها دستورات لازم و مرتبط رو صادر میکنه…

      یعنی ما برای اولین بار میبینیم که آدم چاقی زباد غذا میخوره بعد در دفعات متعدد اینو میشنویم که آدمهای چاق زیاد میخورن یا جملات مشابهی مثل اینکه خوردنه که آدم رو چاق میکنه..‌یا ما آدمهای چاق اب هم بخوریم چاق میشیم یا کسی برای توصیه میگه کمتر بخور…یا در رسانه ها از متخصصین تغذیه میشنویم که غذاها کالری دارن و هرچه غذای پرکالری تری بخوری در معرض چاقی قرار میگیری …یا میشنوی که اونایی که مدلینگ کار میکنن خیلی کم غذا میخورن و بی اشتها هستن یا ایده ای درباره گیاه خواری میشنوی و تاثیر سریع و خوبی که در کاهش وزن داشته ….خلاصه اینها همگی شبکه خوردن مساوی چاقی رو در مغز ما ایجاد میکنه …این افکار تکرار میشه و ما رفتارهایی رو انجام میدیم که در راستای این فرموله‌..میخوریم تا قویتر بشیم میخوریم تا سلامت تر بشیم میخوریم تا لذت بیشتری ببریم غافل از اینکه این فرمول خوردن مساوی چاقی به مرور داره اثرش رو میذاره…

      حالا یه رفتارهایی رو روتین و روزانه انجام میدیم که برامون لذت بخشه مثل خوردن شیرینی با چای بعد از چرت عصر …خوردن شیرینی با نوشابه هنگام دیدن سریال مورد علاقه خوردن چیپس و پفک با دیدن فوتبال …و این لذت با خوردن رو هم ترکیب میکنیم و در ذهن این فرمول ساخته میشه که خوردن بیشتر مساوی با لذت بیشتره

      بعد از این فرمول در جاهای غیر مرتبط هم استفاده میکنیم برای اینکه لذت به خودمون بدیم مثلا ناراحتیم ….میخوریم…..اعصابمون خورده میخوریم

      شکست خوردیم میخوریم….میخوایم بیخیال بشیم یا به مساله ای فکر نکنیم میخوریم

      در واقع از ابزار خوردن استفاده میکنیم که در کنار لذت آنی ای که میده بار غم و ناراحتی و استرس رو کم کنیم… اوایل تاثیری در وزن و سایز ما نداره ولی

       این رفتارها هی تکرار میشن بعد از مدتی میبینیم کمی چاق شدیم حالا نگران میشیم و اولین فکرمون اینه که چون زیاد میخورم چاق شدم یا چون شیرینی میخورم چاق شدم و….و میخوام با روش نخوردن و رژیم و محدودیت و محاسبه کالری ها جلوی این اضافه شدنها رو بگیریم 

      در حالیکه چاقی در فکر ما بوجود اومده و اونجاست که باید عوض بشه ….یا حداقل آموزش جدید ببینیم و اونقدر تکرارش کنیم که شبکه سیناپسی جدید قویتر بشه و مغز طبق اون عمل کنه و فرمان بده….

      برای همینه که لاغر شدن با ذهن درست ترین روشه…چون برنامه ریزی ذهن رو عوض میکنه اونم با آموزش اونم با تغییر آروم آروم …

      حالا با استفاده از همون روش قبلی چاق شدن عادتهایی ایجاد میشه که لذت بخش باشه هیچ رنج و عذاب و سختی در کار نباشه چون عادتهای چاق کننده هم با لذت ایجاد شده بودن نه با ناراحتی و سختی …این اولین قدمه برای تغییر محتوای ذهن …‌اینکه بهش میفهمونیم که تغییرات لذت بخش هست چون ذهن برای سختی انرژی آزاد نمیکنه ما میخوایم راحتی و لذت بخش بودن رو همون اول بهش بفهمونیم تا همکاری کنه…

      تجربه اول خودمن از این چالش خیلی خوب وماندگار بوده و من بار اول عا د ت ترک شیرینی با چای رو به عنوان تمرین گذاشتم که خیلی خوب و راحت کنارش گذاشتم اصلا اجباری به خوردن چیزی با طعم شیرین با چای در من نیست هر جور میلم میکشه رفتار میکنم گاهی که میلم هست میخورم گاهی اصلا چای تنها میلمه گاهی حتی چایی هم میل ندارم و یه جوری انتخاب خودم رو دارم بدون احساس بد یا عذاب وجدان یا احساس رژیم گرفتن

      گاهی هم که میلم میکشه شیرینی با چایی به نظرم اصلا طعم خوبی که قبلا میداد رو دیگه نمیده  یا به نظرم خیلی شیرینه یا خیلی کم شیرینه جالبه که با این چالش یکسری رفتارهای مشابه هم کم شده مثل اینکه قبلا علاقه به چای نبات داشتم مخصوصا بعد از خوردن غذاهایی که اصطلاحا میگن سرد مزاجن مثل ماهی یا خورشت سبزی و جالبه من هم بعد از خوردنشون سردرد میشدم و بایست حتما چای نبات بخورم ولی الان اصلا سردرد نمیشم با این غذاها که بخوام چای نبات بخورم …نمیگم نمیخورم چرا گاهی همراه دمنوش کمی نبات میخورم ولی باز هم به خاطر اینه که میلم کشیده و انتخابش کردم…

      یا هله هوله خوردن وکیک وکلوچه و تی تاپ خیییییلی کم شده قبلا رقیب بلامانع پسرم بودم در خوراکی ولی الان هست همیشه ولی من یا اصلا نمیخورم یا در طول یه ماه یه دونه..‌فوقش

      شکلات بعد از ناهار مخصوصا عادت غالب من بود ولی الان مثل قبل شکلات هست روی میز ولی میلم نمیکشه و اینا همش با این چالش اتفاق افتاده و راحت عادتهام تغییر کرده بدون هیچ حرص و ولعی چون میدونم اگه بخوام میتونم بخورم…خیلی راحت

      این سری میخوام عادت توجه به نافرمیها رو بذارم کنار  ببینیم چطور پیش میره…🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار alirezamo4u@gmail.com
      1400/05/19 13:18
      مدت عضویت: 1001 روز
      امتیاز کاربر: 81
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,082 کلمه

      لاغر شدن تنها از مسیر لاغری با ذهن میسر است .  

      هر اتفاقی در بدن ما رخ میده بر اساس دستورات مغزیست .

       هر دستاوردی بر اساس تکرار عادت ها صورت میگیره بر اساس برداشتن قدمهای متوالی انجام میشه . 

      دلیل موفق نشدن در تصمیمات قبلی ما برای لاغر شدن برنامه ریزی ذهن برای چاقتر شدن و تکرار اعمالیست که در آن مسیر بود و نهایتا نتیجه ای که برای ما رقم میزد چاقی بیشتر بود . 

      نمونه ای از رفتار چاق کننده : پرخوری هایی که بعد از آن عذاب وجدان می گرفتیم . 

      فرد متناسب و یا چاق  دارن هر روز یک رفتاری رو تکرار میکنن که منشاء اون رفتارها فرمولهای ذهنی هستند و فرمولهای ذهنی هم حاصل آموزشهای ذهنی هستند . خانواده رسانه ها و اطرافیان معلم ما بودند . 

      چطور باید ابتدا برنامه ریزی ذهن رو تغییر بدیم و بعد یواش یواش عادت رو تغییر بدیم .

      تا زمانیکه لاغر شدن در ذهن ما سخت باشه ما لاغر نخواهیم شد . 

      اگر ما چاق شدیم چون تکرار عمل چاق کننده برای ما لذتبخش بوده شاید بعدش عذاب وجدان گرفتیم ولی هنگام انجامش اون کار برای ما لذت بخش بوده .

      شاید نتیجه برای ما لذتبخش نبوده ولی از انجام اون کار کار لذت بردیم . 

      ذهن کار لذتبخش رو تکرار می کنه . 

      ما باید عادت لاغر کننده ی لذت بخش در خودمون ایجاد کنیم . 

      قدم اول : یک عادت که تکرارش احساس شما رو بد می کنه  رو مد نظر قرار بدید تا تغییرش بدید . 

      وقتی خوب فکر می کنم میبینم من از رفتارهای خودم رنج نمی کشم . از نظر من هیچ کدوم از کارهای من بد نیست . چرا باید بعد از خوردن عذاب وجدان بگیرم . 

      مگه من بعد از شنیدن  عذاب وجدان می گیرم مگه از دیدن عذاب وجدان می گیرم . مگه از بوییدن عذاب وجدان می گیرم . پس چرا بعد از خوردن عذاب وجدان می گیرم . 

      پس عادتی که باید ترک کنم عذاب وجدان بعد از لذت هست . 

      من از غذا خوردن لذت میبرم . اما بعدش عذاب وجدان میگیرم . 

      من از عذاب وجدان حالم بد میشه نه از خوردن . پس چیزی که حال منو بد می کنه عذاب وجدان هست . 

      یا چیزی که حال منو بد می کنه ترس از غذا هست نه لدت بردن از غذا . 

      چیزی که حال منو بد می کنه قضاوت دیگران نسبت به  رفتارهایی هست که من به خودی خودم باهاشون هیچ مشکلی ندارم . پس چیزی که حالم رو بد می کنه و  باید در من تغییر کنه ترس از قضاوت شدن هست . 

      من برای لذت بردن بیشتر از زندگیم دوست دارم لاغر بشم . 

      من چاق نیستم  اما دوست دارم متناسب تر بشم . 

      در حقیقت هدف من رهایی از چاقی نیست . هدف من متناسب تر شدن و متناسب ماندن هست . 

      تناسب اندام از نظر من یعنی چربی به اندازه ی نیاز . حجم عضله برای زیبایی بیشتر . کمر و شکم تخت و بدون چربی . سالم بودن اندامهای داخلی و چربی نداشتن . 

      به نظر من چیزی که باید برای من تغییر کنه حسی هست که  خروجی اون شده آزاد نشدن انرژی چربیها . ما مثل رودخانه هستیم . انرژی الهی در ما جاریه . انرژی که همواره هست جاریه و از درون و برون در وجود ما جریان داره . این انرژی هرگز متوقف نمیشه . 

      اما ما یه فکر و الگوی فکر تکرار شونده داریم و اونم ترس تمام شدن این انرژی هست . 

      چون این ترس رو داریم به انرژی می چسبیم و نمیزاریم آزاد بشه ‌ . پس اینجا ما این باور رو داریم که انرژی تمام میشود . 

      وقتی این الگوی تکرار شونده ی ذهنی رو رها کنیم و به جای اون فراوانی رزق و برکت و غذا رو در نظر بیاریم کم کم ترس تمام شدن غذا ترس از ترک غذا ترس از رژیمها و محدودیتها ترس ازدست دادن انرژی از ما جدا میشه . اون وقت این چربیها که شکل بیرونی باور ماست خودبخود اصلاح میشه . رفتارهایی که مثل قحطی زده ها به جان غذاهای بدبخت می افتیم تمام میشه . چون انرژی رو همواره در دسترس میبینیم . 

      یه ترس دیگه هم هست . ترس از دست دادن لذت . 

      اینکه همواره افراد چاق رو از لذت خوردن محروم کردن و همواره بهش تلقین کردن که عذاب وجدان داشته باش . این چه هیکلیه . چرا انقدر تو میخوری . 

      به نظر من عادتی که باید تغییر کنه اینها هستند . 

      غذا همیشه هست . 

      غذا برای من همیشه هست . 

      هیچ کس نمیتونه این غذاهای خوشمزه رو از من جدا کنه . 

      من همواره اجازه دارم که غذارو بخورم و لذتشو ببرم . 

      دستگاه هضم من خیلی خوب میتونه این غذاها رو جذب و دفع کنه . 

      چرا فکر میکنیم هر کی بیشتر از غذا خوردن لذت ببره داره خودشو چاق می کنه . 

      اینا عاداتیه که حال آدم رو بد می کنند و بدن رو وادار می کنند که انرژی رو نگه داره . 

      باورهای محدود کننده سبب رفتار محدود کننده میشود . 

      رفتار محدود کننده چیست ؟ حمله بردن به سمت غذا 

      لذت بردن از غذا چیست ؟ آیا لذت بردن از غذا در ذهن ما با حس ولع تعریف شده است ؟ 

      حس ولع یعنی فقدان ، یعنی محدودیت و محرومیت . 

      در حایکه لذت بردن از غذا یعنی آزادی ، یعنی هر چقدر دلت میخواد بخوری بخور . 

      یعنی جسم تو قادره تمام این غذایی رو که خوردی خیلی راحت به انرژی تبدیل کنه و جاری بشه . 

      ما محل نگهداشت انرژی نیستیم . ما محل عبور انرژی هستیم . 

      خوردن رفتار زجر آوری نیست . خوردن رفتار لذت بخشیه . من خوردن رو دوست دارم . حتی چاقی رو هم ازش بدم نمیاد . چون چاقی یعنی نگهداشتن انرژی  برای مواقع مورد نیاز . خب وقتی من باورم اینه انرژی همیشه هست و من هر وقت بخوام میتونم به کائنات درونی و بیرونی متصل بشم و از منبع انرژی درونی و بیرونی بهره مند بشم دیگه احساس روز مبادایی در من شکل نمیگیره که بخوام انرژیها رو ذخیره کنم . 

      پس در ذهنم با احساس پر بودن دیگه حس محرومیت و محدویت ایجاد نمی کنم که ذهنم به خاطر جبران این حس بخواد انرژی رو نگه داره و جسم من متعاقب دستور ذهنم چربی اندوزی کنه . 

      طبیعت بدن همه ی ما متناسب شدن هست و هر لحظه این اتفاق داره میفته . 

      پس فقط باید به خودمون حس خوب بدیم و دست از قضاوت خودمون برداریم .  

      من در این چالش نمیخوام هیچ کدوم از عادتم رو تغییر بدم . چون  همش رو دوست دارم و از همشون لذت میبرم و دوست دارم لذت بیشتری  رو تجربه کنم . 

      من برای بیشتر  لذت بردن در این چالش شرکت کردم و برای بیشتر لذت بردن دوست دارم چیزای بیشتر یاد بگیرم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم