مسیر لاغری من – مقدمه

به نام خداوند شفا دهنده و معجزه گر 🙏🏻

سلام استاد عزیزم و دوستان همراهم 🙋‍♀️🌹💪🏻

                       گام اول مقدمه 

مهمترین مانع لاغری در ذهن عجله کردن است 

عجله کردن در این مسیر ممنوع است 

با آرامش و مرحله به  مرحله باید در این مسیر ادامه دهم

اول نوشتها رو بخونم 

دوم فایل آموزش رو بار اول تصویری ببینیم 

سوم نوشتهای دوستان رو بخونم 

چهارم  دیدگاهم روباید بنویسم 

حقایق در روند یاد گیری ذهن  انسان 🤔

هر مطلبی که می خونیم ۱۰درصد در ذهنمون ذخیره میشه  🤔

هر مطلبی که می شنویم ۲۰ درصد در ذهنمون ذخیره میشه 🤔

هر مطلبی که میبینم ۳۰ در صد در ذهنمون ذخیره میشه🤔

هر مطلبی که میبینیم ومیشنویم  ۵۰در صد در ذهنمون ذخیره میشه 🤔

وهر انچه که می گویم ومی نویسم به راحتی ۷۰ در صد در ذهنمون  ذخیره میشه 🤔

ودر آخر کاری که انجام میدم ۹۰ در صد در ذهنم ذخیره میشه 

🤔

پس ذهن، عجله سر ش نمیشه

 باید پرسه یاد گیری رو قدم به قدم  تکرار کرده و استمرار داشته باشم ودر آخر رفتار وعادتهای من عوض میشه وعادتهای ورفتار درست را انجام می دم وبعد که استمرار داشته باشم 

ذهنم ۹۰ در صد ایادون عادتهای درست یاد  می گیره ودر ذهنش ذخیره می کنه وبعد جسمم لاغر میشه😄

یکی دیگه از موانع لاغری ترس😬 است چه ترس از چاقتر شدن 🥺چه ترس از لاغر نشدن🥺 وچه ترس از لاغر شدن 🥺

قدم اول دراین مسیر باید با شجاعت💪🏻 باترس هایمان روبرو شویم 

در این مسیر باید اطمینان لاغرشدن را  در خود ایجاد کنیم و شور و اشتیاق در خود😃 ایجاد کنیم 

از چاق ترشدن ترس دارید ؟ چرا؟

قبلا ترس داشتم واز زمانی که در این سایت عضو شدم ترس ی ندارم چون ترس  برای من نتیجه خوبی  نداشته ترس از چاقی در من مانع از چاقی نشد بلکه باعث چاق تر شدم شد وچه ترس از لاغر نشدن هم مانع از تلاش برای لاغر شدنم نشد وهر بار دنبال روشی برای  لاغری بودم واکنون ترس را رها می کنم و اطمینان لاغری را در خودم قوی کردم و دراین مسیر هستم و خواهم بود

از لاغر نشدن ترس دارید؟چرا؟

 قبلاترس داشتم ولی دیگر ترسی از هیچ چیز ندارم بلکه ایمان و اطمینان به لاغر شدنم دارم وهر روز دارم به خواستم نزدیک تر می شوم ترس در هر زمینه ای برای انسان ،نتیجه خوبی نداره وبی ایمانی فرد نشون می ده اون شجاعت و اطمینان هست که نتیجه رو فوق العاده می کنه چون نشانه ایمان فرد هست 

ترس از چاقتر شدن مانع چاق شدن شما شده است ؟خیر تازه باعث ،چاقی بیشتر در من شده بود چون ترس نمی تونه جلو چاقی من بگیره ترس،باعث،

 احساس بد در فرد میشه واحساس بد در بدن اتفاقات بد ایجاد می کنه و توجه مارو روی ناخواسته ها متمرکز تر می کنه باعث چاقی بیشتر میشه و نا خودآگاه عادتها و رفتارهای  ازمن سر میزنه وباعث چاقی در من میشه 

ترس از لاغر نشدن مانع اقدام برای لاغر شدن شده است ؟

خیر چون با وجود ترس از لاغر نشدن باز من برای لاغری اقدام می کردم وترس،باعث نمیشد به لاغر که خواسته خداوند برایم هست رو بی خیال بشم ترس نه در لاغر نشدن ونه،در چاق تر شدن فایده ای نداشته پس ترس رو از افکار حذف می کنم وشجاعت رو جایگزین ترس می کنم 

من تعهد میکنم که از این لحظه تمام کارههایی که برای لاغر شدن انجام می دهم را متوقف کرده وبا تمام تمرکز و توانم در مسیر لاغری با ذهن متمرکز شوم واز این لحظه ترس از لاغر نشدن را رهامی کنم وبا اطمینان از لاغر شدن در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود تا کسب نتیجه عالی ادامه خواهم داد 

برای شعله ور کردن اشتیاق وانگیز درونی لاغرشدن باید از هر  طریق ممکن به خودم انرژی و انگیزه بدم واز این طریق به قدرت لاغری نهفته در وجودم انرژی وقدرت بیدار شدن و غلبه بر چاقی را وارد کنم 

چقدر اطمینان داری که توانایی لاغر شدن دارید؟

 من اطمینان ۱۰۰در صد دارم که به آسانی و راحتی لاغر خواهم شد و لاغر شدن اصل و اساس وجودم است خوب وقتی سلامتی در وجودم هست وفقط باید صدا کنم ودر خواستم بدم و ایمان انتظارم لاغری باشه خودشو به من نشون میده پس من باید لاغری وجودم باور داشته باشم وقتی باورش کنم ودر آرامش و اطمینان در حال لذت بردن از تمام لحظه هایم باشم و به ذهنم آگاهی درست درباره سیستم آفرینش جسمم

واز خوبی های مواده غذایی وارد ذهنم کنم و ذهن رو با جسم همسو کنم لاغر شدنم حتمی است 😃🙏🏻

استاد ازتون سپاس گذارم🙏🏻 ومن با لاغر شدنم می خوام بهای دوره را پرداخت کنم 😍

خدایا به امید تو 🥰🙏🙏🙏

سلام .

اعتماد به نفس در این راه یعنی موفقیت دیگران در این راه مانع موفقیت من نمیشه 

اعتماد به نفس یعنی تمام کائنات از من برای لاغر شدن حمایت می کنند . 

اعتماد به نفس یعنی ایمان به توانمندیهای خود 

اعتماد به نفس یعنی اگر یک نفر تونسته از این راه نتیجه بگیره قطعا منم میتونم بهترشو نتیجه بگیرم . 

اعتماد به نفس یعنی من راه خودم رو برم و خودم رو با کسی مقایسه منفی نکنم 

اعتماد به نفس یعنی خودم رو سرزنش و تحقیر نکنم تا به مدار حسادت نیفتم 

اعتماد به نفس یعنی خودمو باور کنم خدای خودمو باور کنم 

اعتماد به نفس یعنی من خودم رو لایق بهترینها بدونم 

اعتماد به نفس یعنی من قدر همین لحظه که اینجام رو بدونم 

اعتماد به نفس یعنی با کلمات و گفتگو با خودم به خودم انرژی بدم 

اعتماد به نفس یعنی پرورش احساسات مثبت درونی تا قدرت انرژی بخشی داشته باشم 

اعتماد به نفس یعنی نترسم از بخشش نترسم از رها کردن چرا که در قبال چیزی که میدی ۱۰ برابر به سمتم بر میگرده . 

اعتماد به نفس یعنی به چیزهایی که به دست آوردم توجه کنم .

اعتماد به نفس یعنی جاری شدن در طبیعت بدن 

طبیعت بدن همه ی ما متناسب شدنه 

تناسب داره هر لحظه رخ میده 

حتی زمانهایی که چاق میشدیم هم تناسب اندام بود و  داشت کارشو میکرد .

هیچ قدرتی برتر از قدرت تناسب اندام نیست .

من نهایت زور چاقیم افزایش ۳۰ کیلو اضافه وزن بود که در ۲۵ سال به دست اوردم اما قدرت تناسب اندام در عرض ۱ سال همه آنچه که من در ۲۵ سال ذخیره کرده بودم رو در من به تناسب رسوند .

واقعا نیروی تناسب اندام خیلییییییییی قویتر از نیروی چاقیه . 

به خودم افتخار می کنم که وارد این راه شریف شدم و دارم از استاد بزرگوار و همه ی دوستان یاد میگیرم و از تجاربشون استفاده می کنم . 

به نام قانون گذار هستی

چاقی از تغییر وضعیت حالت متناسب به چاق ایجاد شده و این تغییر به خاطر استمرار در افکاری که به چاقی مرتبط میشن و رفتاری که به چاقی مرتبط میشن و واکنشهای ما به هر موضوعی که ربط پیدا میکنه به چاقی شکل گرفته

کسایی که در روابط خودشون هم دچار مسائلی میشن و از شرایط راضی نیستن هم در خردسالی بسیار روابط عالی و شادی داشتن و این تغییر وضعیتشون به خاطر استمرار در افکار و رفتار و واکنش های منفی شکل گرفته 

اگه به هر جنبه از زندگیمون نگاه کنیم میبینیم چیزهایی که خیلی در زندگیمون پر رنگ هستن از استمرار ما به وجود اومدن 

لاغری هم همینطوری شکل میگیره با استمرار داشتن توی مسیر علم لاغری    اگه خوب به گذشته فکر کنیم میبینیم سالهاست که روی افکار و رفتار و واکنش های چاقی متمرکز هستیم و استمرار داریم  بنابراین عجله چیزی نیست که ما رو جلو بندازه   توی مسیر لاغری هرروز با شرایط چاقیمون مواجه هستیم اما اگه بخوایم دقیق به روند چاقی نگاه کنیم به خاطر میاریم که وقتی متناسب بودیم و خبری از چاقی نبود هم ما با استمرار چاق شدیم حالا بایداین استمرار رو با اینکه برامون اولش سخت به نظر بیاد روی لاغری بزاریم لازمه تغییر با مسیر لاغری با ذهن استمرار داشتن و ارامش داشتنه 

انتظار بیجا فقط مارو پسرفت میده و هرررر چقدر ارومتر و بهتر قدم برداریم نتیجه عمیقتری از اموزشها میگیریم

یکی از چیزهایی که خودم هم باید بهتر رعایت کنم اینه که با یادگیری و مهارت اموزی توقع نداشته باشم که سریع لاغر بشم  چون ما هر مهارتی رو یادمیگیریم خیلی زمان میبره که حرفه ای بشیم ما با هر اموزشی که میبینیم بهتر یادمیگیریم اما نتیجه عمیق زمانی در جسم ما نمود پیدا میکنه که استاد بشیم توی مهارتی که شروعش کردیم حرفه ای بشیم  درست مثل هنرمندی که بعد از سالها اموزش بهترین نتیجه رو میگیره   همون هنرمند که سالها تلاش کرده قطعا در سالهای قبلی کارش هم تابلو های قشنگ زیادی خلق کرده قطعا یه جاهایی مسیر اشتباه رو طی کرده و باز دوباره یه مسیر دیگه رو رفته اما نتیجه استمرار در این هنر شده موفقیت و رسیدن به نتیجه عالی      ما هم در مسیر لاغری تجربه هایی رو پشت سر میذاریم خداروشکر مسیر لاغری واضح هست و نیازی به ازمون و خطا نیست و در طی مسیر نتایج کم کم به وجود میان ولی بازهم عجله نکنیم و با ارامش حرکت کنیم هر چقدر این ارامش درونی واقعی تر باشه طی کردن مسیر دلچسبتر میشه   یکی از چیزهایی که به ما این ارامش درونی رو میده اطمینان به این روشه ما با دیدن نتایج شگفتی سازان با خوندن و دیدن و شنیدن نتایج همراهان لاغری و… اطمینان پیدا میکنیم و در هر صورت میدونیم نتیجه این حرکت ما صد در صد لاغری خواهد بود 

وقتی به گذشته نگاه میکنم همه روشهایی که برای لاغری تجربه کردم یا شنیدم برای جسم من برنامه ریزی شده بود اما توی مسیر لاغری با ذهن    قراره با ساز و کار ذهنم اشنا بشم 

روند کلی تغییر و رسیدن به رویای لاغری  تغییر افکار و فرمولهای ذهن هست که باعث میشه لاغری توی ناخوداگاه به شکل ارزو و خواسته شکل بگیره و بعد از اون جسم دستورات رو دریافت میکنه و اروم اروم لاغری درجسم نمود پیدا میکنه  

همه اونچه در حال تجربه اش هستیم سرچشمه اش به نگاه ما برمیگرده

لاغر شدن با قدرت ذهن نیاز به تغییر نگرش داره

این تغییر نگرش با دیدن خوندن نوشتن و عمل کردن به اموزشها به وجود میاد**

بهتره فایلهای تصویری رو اول تصویری ببینیم تا اثر بهتری برامون بزاره و باید مطالبی که در هر بخش هست بخونیم و چه بهتر که  دیدگاه ها روهم بخونیم  این ها زمان بره و به همین دلیل خیلی خیلی بهتره فقط یک قدم رو در یک روز انجام بدیم 

ما وقتی توی این مسیر زمان میزاریم و حرکت میکنیم ازش جواب میگیریم اما باید اگاه باشیم که عمل کردن به اموزشها تمرین کردنشون نیاز به زمان زیادی داره و ما باید همین اول مسیر بدونیم قراره تحت چه شرایطی به نتایج عالی برسیم

هدف از نوشتن تمرین اینه که  ما خودمون رو برای دریافت اطلاعات جدید اماده میکنیم و ذهنمون رو پذیرای فرمولهای درست و حذف فرمولهای اشتباه میکنیم 

ما وقتی یه فایل رو گوش میدیم ممکنه گریزی به خاطرات زده بشه در هر فایل ما با نوشتن خاطرات گذشته و ارتباط اون با لاغری با ذهن میتونیم درک بهتر از روشمون داشته باشیم و با همین اعمال ذهنمون برای لاغری برنامه ریزی میشه

ابزار برنامه ریزی ذهن نوشتن و دیدن و شنیدنه ما وقتی چیزی رو یادمیگیریم اون رو در ذهنمون تحلیل میکنیم که خیلی بهتر در ذهنمون گنجونده میشه  درست مثل وقتی که مدرسه میرفتیم و وقتی معلم درس میداد توی خونه تمرین میکردیم که خیلی عالی در ذهنمون حک میشد و اون درس رو خیلی خوب یادمیگرفتیم

ما وقتی روی اموزشها تمرکز میکنیم خود به خود  خودبه خود یه سری چیزها در رفتارمون عوض میشه و این خیلی نامحسوس و اروم هست اول از همه  هم  تمایلات ذهن ما عوض میشه  که چیزی جسم ما رو به سمتی که چاقی هل میداد هل نده  این روند خیلی ارومه در حدی که اولش درکش نمیکنیم ولی کم کم میفهمیم که عهه من اون ادم سابق دیگه نیستم

 از چاقتر شدن نترس از لاغر شدن هم نترس

و روشهای گذشته ات رو بریز دور همه رو بریز دور و بعد بیا سراغ این روش  

خوبیه این روش اینه که نمیشه وعده داد نمیشه بگیم بعد اینکه شروع شد کی نتیجه میگیریم  نتیجه از زمانی شروع میشه که اطمینان کنیم به این روش   زمانی که بتونیم روشهای دیگه رو انجام ندیم 

ما به اندازه اطمینانمون برای لاغر شدنمون از این مسیر لاغر میشیم پس پایه موفقیتمون اطمینان ب این روشه

اگر خیللیلیییییییییییی بیش از حد زور بزنیم و فایلها رو خیلی خیلی تکرار کنیم صب تا شب یعنی ته دلمون اینه که این روش جواب نمیده مگر اینکه بیش از حد ممکن تلاش کنم و نتیجه اش میشه چاقی    چرا؟ چون به خاطر اینکه میترسیم نکنه چاق بشم پس خیلی گوش کنم و همون نگرش نکنه چاق بشم بهمون تاثیر میزاره

لاغر شدن نیاز به پرداخت بها داره هر خواسته ما نیاز به پرداخت بها داره هر چیزی که ما در زندگیمون برای خودمون میسازیم به قشنگتر شدن زندگیمون کمک میکنه 

من تصمیم گرفتم لاغر شدن رو با اصول درست یادبگیرم و تجربه اش کنم و زمان رو از همین الان برای خودم حذف کنم نمیدونم کدوم روز میشه تاریخ شگفتی ساز شدنم ولی من تا اون روز و حتی بعدش به مسیرم وفادار میمونم

چون چیزهایی رو لمس کردم که با دنیا عوض نمیکنم :)))

 بسم الله الرحمن الرحیم 

شروع مسیر لاغری من 

من یه مدت پیش شروع کرده بودم ولی رها کردم

امروز کا شروع کردم به خوندن مقدمه و گوش دادن فایل حس عجیبی بود انگار بعد یه مدتی دوباره اومدم سرکلاس یادگیری و تاثیر  مثبت توی زندگیم 

نمیدونم این حس مثبت دقیقا از کجا نشات میگیره ولی خیلی خوشحالم 

یه مدتی تو فکر یه سری عادت‌های رفتاری جدای تناسب اندام توی خودم بودم اما یه چیزی بهم میگفت تو چجوری بعد یه عمر ی جور دیگه زندگی کردن میخای اینقدر عوض بشی؟ 

ولی جواب توی متن مقدمه بود که من سالها با پیش‌فرض ذهنیم مبارزه کردم و اونقدر توی جاقی استمرار پیدا کردم که از حالت تناسب در اومدم   همین نکته بهم میگه سارا یادبگیر و زندگی کن 

درست همونجوری که گفتین ۹۰ درصد یه کار رو زمانی یادمیگیری ک بهش عمل کنی با خودم میگم یاد بگیر و انجام بده   شاید اونقدر پرفکت و کامل انجام ندی ولی رها نکن سر کلاست بشین و شاگرد گوش به زنگی باش 

من با مدت زمان کوتاهی که با آموزش های شما همراه بودم نتیجه اش رو هم دیدم  حس میکنم یه چیزایی قابل توضیح نیست  ما اون لحظه خوب رو زندگی کردیم ولی وقتی ازش فاصله میگیریم انگار یادمون میره دقیقا تو چه فضایی بودیم الان نمیتونم خیلی چیزها رو توصیف کنم ولی فهمیدم که اون لحظات رو خیلی بیشتر از شرایط قبلی دوست دارم و احساس خوشبختی میکنم اینکه میگین با نوشتن ذهن رو متقاعد به تغییر میکنیم رو یه جورایی درک میکنم چون وقتی مینویسی تازه میفهمی که اصلا قبلش تمرکز نداشتی و وقتی قبل از اینکه بخوای بنویسی ذهنت رو آماده تمرکز روی اون موضوع کرده باشی خیلی بیشتر جواب میده البته این از تجربه و حس منه 

من خیلی موارد مثل اعتماد به نفس عزت نفس کمال‌گرایی احساس خوب روابط بی وابستگی و … رو اسمشونو شنیدم اما خیلی تفاوته بین شنیدن و زندگی کردن یه جاهایی بدون اینکه بدونی داری اونجوری عمل میکنی و این به نظرم خیلی ارزشمندتر و کاربردی تر توی زندگی میتونه باشه چون ما خیلی از درسها رو یادمیگیریم ولی دلیل نمیشه ک بهشون عمل کنیم 

دوست دارم وقتی یادمیگیرم فقط نشنوم باهاش زندگی کنم و زندگی من با اون روش ها جدای از هم نباشه 

استاد واقعا دوره شما رایگان نیست من تاحالا چندباری تلاش برای تولید محتوا انجام دادم درک میکنم چقدر زمان‌بر و نیاز به تلاش داره واقعا هر فایل که آماده میشه کلی ارزشمنده و عالیه واقعا دستتون درد نکنه اینهمه زکات علم رو میدین 

جایی باشیم که حالمون رو درک کنن 

نمیدونم کجاها میشه حال هم رو درک کنیم ولی این لحظه اینجا مثل خونه امن میمونه 🙂

وقتی میگین عجول نباش با خودم میگم منکه عجول نیستم آهسته و پیوسته حرکت میکنم ولی وقتی بیشتر میگین که واسه کم شدن وزنت واسه تغییر سبک غذاییت واسه تغییرات پایدار  تازه میبینم توی این موارد عجله کردم  شاید اولش گفتم عجله نمیکنم ولی انگار عملم با رفتارم متناقض شده نمی‌خوام خودمو سرزنش کنم به جاش دوست دارم  بهتر عمل کنم شاید اینا الان برام ملموس‌تر شده چون قبلا انجامش دادم و نتیجه اش رو دیدم و اگه انجامش نمی‌دادم همینم نمیفهمیدم 

یه موضوعی هست که من گاهی ترس برم میداره  ترس از چاقتر شدن ترس از نشدن ترس از عقب موندن چه میدونم کلی افکار پسرفت دهنده 

اما یه چیزی ته دلم همیشه هست اونم اینکه اینا ک بهشون فکر میکنی فقط توهمن تو وقتی داری قدم برمیداری ن نگران گذشته و نه آینده نباش 

به قول شما کسی سر کلاس گیتار نگران این نیست که دقیقا چه زمانی حرفه ای بشه  ادامه میده با عشق و علاقه و اشتیاق  ااز این راه خوشش میاد دوست داره حرکت کنه و خب انجامش میده   

واقعا وقتی به جای نگران نتیحه بودن روند یادگیری رو ادامه بدیم خیلی بهتر و حتی سریعتر به نتیجه می‌رسیم و شاید یادمون نیاد جوری تونستیم اون زمان رو بگذرونیم ولی وقتی چشم باز میکنیم می‌بینیم اونجایی هستیم ک یه روزی آرزوش رو داشتیم 

استاد دو دلی و تردید گاهی خیلی مخفی تر از اونی هست که بفهمیم یا حتی واضح هست ولی نمیتونیم واقعا باورش کنیم من تازه دارم حس میکنم که ی تردیدی توی دلم بوده و واسه همون گیج شده بودم  نمیخوام بگم یکی خوبه کی بد ولی خیلی مهمه وقتی سر  ی کلاس میشینی دیگه نری سراغ کلاس دیگه یا حداقل یه کلاس و دوره رو کامل کنی بعد  بری سراغ بعدی    چچون اینجوری بهتر میتونی تمرکز کنی و یاد بگیری  ب خودم قول میدم که دنبال دوتا خرگوش نرم حداقل یکی رو تموم کنم بعد برم سراغ بعدی اینجوری میتونم درست بسنجم عملکردم و آموزشی ک دیدم    

چه زمانی این روش لاغری جواب میده؟؟؟

هرچقدر بیشتر سراع روش های دیگه نری و توی این مسیربمونی همونقدر بیشتر نتیجه اش رو میبینی 

خدای من شاید کاملا نتونم با منطقم درک کنم که چجوری انتخاب شدم که اینجا باشم ولی میدونم تو انتخاب کردی تو به اصل وجود  ممن جواب دادی ن به حرفام وقتی ته ته ته قلبم چیزی خواستم اون لحظه تو این جواب رو به من دادی امیدوارم روزی بتونم درک کنم که چجوری اینجوری جواب قلبم رو دادی  خدای من خیلی دوستت دارم و مایه آرامشمی 

خدا به قلب ما تسلط داره 

ما با قلبمون با خدا ارتباط میگیریم 🙂

استاد یه پی نوشتم بگم که من الان ۵ کیلو وزن کم کردم و این برام خیلی ارزشمنده و دارم ادامه می‌دم که به وزن ایده الالم برسم و مطمئنم که میرسم بهش 😍😍😍😍😍

سلام به استاد عطار روشن عزيز

جونم براتون بگه من توي داستان هدايتم گفتم كه چرا محصولات رو تهيه نكردم و از اينجا دارم شروع ميكنم

من به جريان هدايت ايمان دارم و ميدونم اين جايي كه هدايت شدم ارزش بسيار بسيار زيادي براي من داره و زندگي من رو قراره تحت تاثير قرار بده

شروعي بسيار قوي خواهد بود به اميد الله مهربان

و اين براي من كه فك ميكنم بايد پول پرداخت كنم براي همه چيز تا نتيجه بگيرم ، يك درسي هست كه تا بفهمم ارزش همه چيز به پول نيست و همونطور كه استاد عطار روشن در يكي از فايل هايي نمونه از محصولات كه در تلگرام قرار دادن گفتن كه اين مبلغي كه براي دوره لاغري دريافت ميكنند واقعا فقط ميشه به عنوان هديه بهش نگاه كرد و ارزش اون بي نهايت بالاست چون هم اعتماد به نفس براي فرد به همراه مياره هم خدا رو بيشتر ميشناسن هم باعث ميشه افراد شكر گذار تر و شادمان تر باشن. 

از خداوند ميخوام كه در اين مسير كه من رو قرار داده هدايتم كنه به جاهايي كه الان در تصورم هم نمي گنجه 

اين نكته كه استاد عطار روشن درباره ديدن فايل هاي تصويري براي بار اول عنوان كردن رو من كاملا قبول دارم .. محصولاتي رو كه اولين بار تصويري مي بينم كاملا متفاوت از محصولاتي هستن كه فقط صوتيش رو گوش ميدم

اين نكته اي هست كه بسيار ظريفه و من قبلا بهش دقت نمي كردم و فقط فايل صوتي محصولات رو گوش مي كردم اما بعدا هدايت شدم به اينكه اول فايل تصويري رو با دقت ببينم 

نكته بعدي اينكه نظرات بقيه بچه ها رو هم بخونيم رو هم بسيار قبول دارم كه در جاگذاري باور ها كمك كننده هستش …و مسير رو ميتونه كوتاه تر كنه برامون

ممنونم از استاد عطار روشن عزيز كه انقدر مطلب رو واضح و شفاف توضيح دادن كه براي هر كسي قابل درك هست.

سخن آخر را چقدر جالب گفتيد در متن همين فايل : 

“ هرآنچه برای چاق شدن بعنوان بهای چاقی پرداخت کرده ایم را در مسیر لاغری من بعنوان پاداش دریافت می کنیم. ”

سلام به شما استاد عزیز . 

بار سومی هست که دارم فایل امروز رو گوش میدم . 

یعنی بار سوم هم باز به مطالبی رسیدم که دو دفعه ی قبل به گوشم نرسیده بود . مثلا  این که گفتید با گوش جان بشنوید این حرفارو . با گوش جان یعنی چی ؟ 

یعنی از دل و جون ؟ یعنی با دقت  ؟ یه مطلب دیگه اینکه گفتید نتیجه ما تغییر شخصیته . همه ی این مطالب رو گوش دادیم ولی وقتی شخصیت ما تغییر نکرده باشه ما بازم همون انسان چاق هستیم . تغییر شخصیت چه معنایی داره ؟ یعنی من راه و روش دیگری غیر از چاقی در پیش بگیرم . یعنی لایف استایلم و تغییر بدم . الان لایف استایل من زندگی کردن  به شیوه ی چاقی هست . مرتب یکی تو گوشم میگه گشنمه بخور . خب من امروز تا بعد از ظهر این صدا رو نمیشنیدم . کسی نبود که بگه گشنمه بخور . اما از بعد از ظهر به بعد من بازم این صدا رو شنیدم . بعد که دوباره برای بار سوم اومدم این فایل رو گوش دادم دوباره صدا خاموش شد . من حس می کنم وقتی فایل شما رو گوش میدم این صدا تو گوش من کمتر تکرار میشه . دیگه صدایی نمیاد که بگه گشنمه بخور . من حس می کنم این صدا در گوش انسانهای چاق زیاد شنیده میشه  و اونها رو وادار به خوردن می کنه . 

من احساس می کنم با شنیدن فایل این صدا کمتر میشه . امروز حداقل این صدا کمتر بود گرچه بعد از ظهر بازم بود . من تا بعد از ظهر چیزی نخوردم چون صدایی نداشتم . از حدودای ساعت ۲ اومد ولی کنترل شده بود . برای شام هم یه بشقاب خوردم ولی صداهه بود . تا ساعت ۱۱ که رفتم باز چند قاشقی برنج خوردم و مقداری آجیل و یدونه میوه . بعد اومدم فایل رو برای سومین بار گوش دادم . احساس می کنم در پایان این دوره شخصیت من تغییر می کنه . یعنی شخصیت من به نسبت الان بیشتر لاغر میشه و این صدا کمتر تو گوشم طنین انداز میشه .اما چه چیز باعث میشه این صدا تحریک بشه ؟ چرا گاهی هست ؟ گاهی نیست ؟ من  با ایمان و امید و اعتماد حرکت می کنم . اما هنوز اطمینان ندارم . دوست دارم این صدا به طور کامل قطع بشه و لاغری با ذهن به نظرم قادره این کارو برای من انجام بده . دوست دارم هوس خوردن مواد گوناگون از سرم برداشته بشه . اون اشتهایی که وقتی بر من غلبه می کنه نمیتونم جلوشو بگیرم . اصلا چرا فرد چاق اینجوریه ؟ چرا صدا تو گوشش برای خوردن داره ؟ چرا اشتهای زیادی برای خوردن داره ؟ 

امیدوارم تا پایان این دوره به این سوالام پاسخ داده بشه . زنعموم میگفت . سوال نپرس . همه سوالاتت پاسخ داده میشه و من به این حرف اعتماد می کنم . اما ذهن من پر از سواله . این صدا از کجا میاد ؟  چرا وقتی فایل گوش میدم در طول اون مدت و همینطور مدتی بعد از اون صدا قطع میشه ؟ اشتهام میره ؟ دوست دارم تکرارمو بیشتر کنم . هر بار که گوش میدم قسمتهای جدیدی از فایل رو میشنوم که دفعه ی قبل بهش دقت نکرده بودم . مثلا اعتماد به نفس . از دیشب به خودم اعتماد بیشتری پیدا کردم . میتونم به خودم اعتماد کنم که من هم میتونم تبدیل به یک انسان لاغر بشم . به شخصیت یک انسان لاغر 

 ولی واقعا انسانهای لاغر چه شخصیتی دارن ؟ اونا شخصیت متفاوت دارن . ولی ما چاقها اغلب شبیه به همیم . البته اونا هم ویژگیهای مشترک دارن . اما تا حالا بهشون دقت نکرده بودم . حتی دقت نکرده بودم آدمای چاق هم اکثرا یه مدلن . من چجور میتونم شخصیتمو تبدیل کنم به شخصیت یک انسان لاغر ؟ من کلی سوال تو ذهنمه . امیدوارم به همش برسم . 

فردا روز دوم این دوره شگفت انگیزه . لاغری با ذهن واقعا شگفت انگیزه و من نمیدونم قراره چی بشه . انگار که وارد داستانی شدم که تهش معلوم نیست . فقط میخوام مسیر رو طی کنم تا ببینم به کجا میرسم . 

شبتون بخیر 

به نام خداوند روشنی بخش قلبها . به نام خداوند هدایتگر .سلام من عطاعلی بزرگی هستم . متولد سال ۱۳۷۷ . لیسانس برق .   دیشب که در مهمانی بودم و حرف از چاقتر شدن من به میون اومد زن عمویم به من گفت سایتی در اینترنت هست که ذهنیت چاقی رو تغییر میده و تو با نوشتن و خوندن و شنیدن و دیدن در اون سایت  می تونی مسیر چاقی رو از مبداء تولیدش تغییر بدی .راستشو بخواین خیلی درک درستی نکردم . اومدم  وخوندم و گوش دادم اما هنوزم یکم گنگم آخه مگه میشه ؟ یه ایمانی ته قلبم می گه من میتونم . ایشون خودشونم از همین طریق لاغر شدن و به نظر من تفاوتی که از حرفهای زن عموم و بقیه گرفتم اینه که بقیه با ناراحتی و یا به خاطر ترس از بیماریشون مثل دیابت یا ترس از چاق تر شدن یا ترس از حرفای دیگران شروع کردن و لاغر شدن اما زن عموم میگفت این راه روی ناخوداگاه تو تاثیر داره و میتونه از درون تو رو متحول کنه . فکرتو تغییر میده و بعد تو تصمیمهای مختلف میگیری برای عملکردت . میگفت خوردن به خودی خود دلیل چاق شدن نیست و بار ذهنی که تو از طریق مغزت بارها و بارها به این غذا دادی چاقت کرد . اینو متوجه شدم چون رشته ام برق هست تونستم درک کنم که فرایند القاء بار الکتریکی به اجسام چگونه صورت میگیره و من با نیروی حرکتی در مغزم که بیشتر در مسیر چاقی هست بار الکتریکی چاقی قبل از خوردن  به هنگام خوردن و بعد از خوردن  القا کردم و چه بسا در طول روز این فرایند القا رو بارها و بارها انجامش دادم . در نتیجه کل بار ذهنی من تغییر پیدا کرده و تمام عملکرد من بار چاقی رو گرفتن و من با نوشتن در سایت و گوش دادن به فایلها دارم مغناطیس این فرایند  رو تغییر میدم . خب من حرفهای شما رو درک کردم و با منطقم جور دراومد . دیشب زنعموم کلی توضیح داد و من تا حدودی تونستم درک کنم که البته می گفت این درک مهمه و تا درک لاغری با ذهن اتفاق نیفته شما به این مسیر ایمان نمیاری . تصمیم گرفتم وارد سایت بشم و گوش بدم تا به اون درک برسم .شما از اطمینان به لاغر شدن صحبت کردید . خب مسلما من که از این طریق تا بحال عمل نکردم هیچ پیش زمینه ای از این مسیر ندارم ولی خب شما رو دیدم که لاغر هستید و زنعموم  هم که دیدم لاغر شده و راحت لاغر مونده و نه با زجر و عذاب ‌خب پس منم میتونم با عمل کردن به حرفای شما بار الکتریکی ذهنم رو تغییر بدم . نکته خوبی که در فایل گوش دادم این بود که عجله نکنیم و این منو آروم میکنه که آرام و آهسته از این مسیر عبور کنم . زنعموم گفت یادت باشه هیچ سوالی در طی مسیر نپرسی . چون سوالات خودبه خود پاسخ داده میشه . راستش من نفهمیدم . خب باید سوال بپرسم که پاسخ داده بشه . فعلا که بزرگترین سوالم اینه چطور میشه از طریق ذهن به لاغری رسید که خب پاسخشم در فایلتون توضیح دادید . از طریق بینایی و شنوایی و نوشتن ما تغییراتی رو در ذهنمون ایجاد می کنیم که تمایلات مارو تغییر میده . من مثل هر فرد چاق واقعا نمیتونم جلوی خوردنمو بگیرم . با رژیم و ورزش میونه ی خوبی ندارم . هم تو مهمونی ها و هم خونه و هم با دوستام علاقه ی زیادی به خوردن دارم و کلا خوردن خیلی در زندگی من نقش داره ولی دیشب و امروز که دارم به حرفهای شما و زنعموم فکر می کنم احساس میکنم حرفای جدید  میل  منو به خوردن داره کم می کنه . همون دیشب که زنعموم داشت صحبت میکرد متوجه تغییرات شدم همین که خودتونم گفتید تمایل تغییر می کنه و این نکته برام جالب بود . من دیشب وقتی بهم گفتن چاقتر شدی خب خیلی ناراحت شدم ولی وقتی اومدم و مطالب سایت و نوشته ها رو خوندم اون رنج از وجودم رفت و اتفاقا خدا رو شکر کردم که بهم گفتن چاق شدی که من به خودم بیام برای تغییر خودم . همین که اینجا رژیم و ورزش نداره برای من جای بسیار امیده . همین که خودبه خود تمایلم تغییر می کنه برای من امید بخشه .پا توی مسیری گذاشتم که فعلا درک روشنی ازش ندارم ولی خب با مطالعه و دیدن و گوش دادن تونستم فعلا به درک جزئی برسم . دیشب موقعی که روی مبل نشسته بودم کسی بهم نگفت چاق شدی ولی وقتی اومدم روی زمین نشستم یهو عمو گفت عطا داری چاق میشی . این چه وضعه برای خودت درست کردی . یه کاری کن پاشو برو بدو رژیم بگیر که زنعموم گفت به رژیم نیست اینطوری هم باهاش صحبت نکن ‌. اینطور صحبت کردن بیشتر چاقش می کنه و بعد از لاغری با ذهن گفت .حالا دیگه توکل به خدا من امیدوارم که بتونم از این مسیر لاغر بشم . اول راهم ولی دوست دارم ۱۰۰ روز به جای کنترل غذام فکرمو کنترل کنم و در طی روز کمتر به چاقی فکر کنم بیشتر به صحبتهای شما فکر کنم که هم تمایلم به خوردن کم بشه هم دیدگاهم نسبت به چاقی و لاغری تغییر کنه و من در پایان مسیر عطای امروزی نباشم . نمیتونم بگم ایمان دارم که از این طریق لاغر میشم ولی میتونم با اطمینان بگم به لاغرشدنم امید پیدا کردم و حداقل از دیشب تا الان حالم خوبه و امیدوار شدم که میتونم مثل شما و بقیه منم از این طریق لاغر بشم . 

 سلاااااام به همه دوستای هم تپل !

رفقا … من همین الان اولین قدم برای لاغری  رو برداشتم . به خودم تبریک میگم . قبل ترا هر کی حتی به شوخی بهم میگفت تپل !!! شاید تو روش چیزی نمیگفتم ، ولی بعدش اینقدر ناراحت میشدم که خیلی اوقات حتی به طریقی خیلی نامحسوس و سوسکی ،  ارتباطم رو با اون آدم قطع میکردم ! یا اگر کسی بود که نمیتونستم ارتباطم رو باهاش قطع کنم منتظر یه بهانه خیلی ظریف و دم دستی میشدم . بعد آنچنان  سونامی اون خشم سرخورده از توهین چاق بودن به من !!! رو روش هوار میکردم ، آره دیگه من چاق نبودم به دید خودم . یا اگه هم بودم اونقدری نبود به چشم بیاد یا یکی بکوبونه تش به صورتم !!!  که نه تنها در مورد اضافه وزنم بلکه در مورد تمامی مسائل مربوط به من ، دیگه به خودش اجازه ی اظهارنظر نمیداد . میدونم که این چیزی جز نشانه ی عزت نفس پایین من و  دست کم گرفتن خودم و احساس نقص از چاقی نبود که هنوز هم همراهم هست .

ولی من امروز خودم دارم  میگم :” آقا، خانم ، آی ایهاالناس …من چاقم ! من تپل ام ! من اضافه وزن دارم ! خیلی هم دارم !  واسه همین هم هست  که الان اینجام ! واسه همینه که انتخاب شدم !

 منِ چاقِ ، با شکم چین خورده از چاقی و  لایه لایه گوشت و چربی اضافه در پهلو و پشت و بالای کمرم ، که مدام با لباس های گل و  گشاد و چین دار و پف دار سعی در مخفی کردن شون داشتم و تازه چاقتر و بزرگتر از سایر اصلیم به نظر میومدم ، الان اینجام . پیش شماهام . پیش کسایی که باهاشون درد مشترک دارم . کسانی که همه مون با  هم چاقیم و اتفاقا همه مون با هم اومدیم به سرزمین  لاغری . همه مون فراخوانده شدیم  ، همه مون گلچین و انتخاب شدیم  . همه مون قراره با هم تغییرات دوست داشتنی  و هیجان انگیزی رو کنار هم ببینیم و تجربه کنیم  .

چه غصه هایی خوردیم . چه تحقیرهایی که شدیم . چه نگاه های سرزنش آمیز رستوران دار و گارسون که یه نگاه به سفارش غذامون مون و یه نگاه به هیکلمون انداختند .  چه بوتیک دار و لباس فروش که با نگاه به بدن بزرگ و بی گناه مون باعث شدن از خجالت آب بشیم . چه دلسوزی های کشنده ای از طرف خانواده که شنیدیم . چه محرومیت  هایی که تو هر جشن و مهمونی از میز غذای هوس انگیز و کیک و شیرینی های تازه و خوشمزه به خودمون دادیم . چه رنج هایی که از ناتوانی در بازی با دوستانمون کشیدیم . چه مقایسه های بی ربطی که بدون  توجه به هوش و سایر توانایی های خدادادی مون فقط بخاطر جثه بزرگ و بدن  چاق  مون با سایر هم سن و سال هامون شدیم  . چه فریادهایی که مربی تو باشگاه سرمون  نکشید که چرا با کم کاری و پرخوری زحماتش رو  به باد دادیم  . و خیلی چه و چه و چه…های دیگه که خودتون میدونین و از نزدیک لمس  شون کردید و باهاشون مواجه شدید .

ولی دیگه تموم  شد . من چاقی رو  می پذیرم و  از اینکه من چاق قراره لاغر و متناسب بشم نمیدونین ، چرا حتما میدونین ، چه ولوله و ذوق و شوقی تو دلم برپاست .

با این فکر که من چه بخوام  چه نخوام دیگه لاغر میشم ، بدن من عاااااشق لاغریه . اصلا لاغری آسونترین کار دنیاست . بدن من مشتاق  کم کردن  سایز و وزن هست تا به اون ساختار اندام اصلی من که درون خودش داره برسه .  هیچ چیز دیگه قدرت چاق کردن منو نداره  . دیگه از هیچ غذایی نمی‌ترسم که وقتی میخورمش مثل یه تیکه موکت سفت از داخل بچسبه به  بدنم و سایز و اندازه ام رو بزرگتر کنه  . 

امروز صبح لذت خوردن نون بربری تازه با پنیر لیقوان رو که اصلا یادم نیست آخرین باری که خوردم کی بوده رو چشیدم . با این فکر که دیگه امکان نداره چاق بشم  . تصور کردم از این به بعد هر غذایی که میخورم هرچقدر انرژی وارد بدنم بکنه چند برابرش رو بدنم صرف میکنه تا چشیده بشه ، جویده بشه ، بلع بشه ، خورد بشه ، هضم بشه ، جذب بشه و … به این شکل کلی انرژی ذخیره شده از قبل توی سلول‌های آزاد میشن و سلول هام هم حجمشون کم میشه و کوچیک میشن و بقول معروف بدنم یه پرده جمع و جورتر میشه .هر زمان هم که بدنم حس کنه کافیه فرمان سیری میده و میگه بسه !

تازه مازاد انرژی و پسماند غذا هم از بدنم خارج میشه تا دوباره به طبیعت برگرده و مورد استفاده سایر موجودات و  جانداران و گیاهان دیگه قرار بگیره .

 ضمن اینکه اون انرژی هایی هم که غذا با خودش آورده مثل تیم اسکورت ، با ویتامین و املاح و پروتئین و …بقیه چیزهای حیاتی که با غذا وارد بدنم شدن همراه میشن و اونا رو به سلول ها و بافت هاو استخوان ها و پوست و مو و قلب و مغز و … هزار جای دیگه بدنم میرسونه و دیگه وقتی هم رسیدن انرژی ها هم تموم شدن و دیگه چیزی برای ذخیره و انبار کردن و چربی سازی باقی نمیمونه . اینجوری میشه که هررررر چی بخورم تازه منو لاغرتر هم میکنه . پس بخور و لذت ببر و حال کن .

خیلی چیزای دیگه تو ذهنم هست که تو قدم  های بعدی و دیدگاه های بعدی می نویسم .ماچ به کله ی همه رفیقای گلم ،  لاغرای بعد از این ! 

برقرار باشید .