شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید.
این جمله را چند مرتبه بخوانید، به آرامی و کلمه به کلمه بخوانید.
اکنون به آنچه خوانده اید فکر کنید.
چه احساسی از فکر کردن به این عبارت در شما شکل می گیرد؟
این احساس، نشانگر قدرت اتصال شما به وجود لاغرتان است.
خوشحال باشید چون لاغر هستید
من عقیده دارم در وجود هر فرد چاق، یک فرد کاملا متناسب وجود دارد که از نظرها پنهان است.
البته آن فرد متناسب به خواست خودش پنهان نشده است بلکه به اجبار به دلیل افکار و فرمول های چاق کننده ای که ما در ذهن خود ذخیره کرده ایم، شخصیت لاغر خود را از نظرها مخفی کرده ایم.
وجود ما از خداست و خداوند چاق نیست، فقیر نیست، درمانده نیست، خشمگین نیست، حسود نیست.
هرچه انسان در شرایط بهتری زندگی کند به خداوند شبیه تر است.
شرایط بهتر شامل: سلامتی، ثروت، روابط عالی، شادی، احساس خوب، آراسته بودن، متناسب بودن و هر ویژگی پسندیده ای که سراغ دارید.
از آنجا که وجود ما از خداست، قطعا یک فرد کاملا متناسب و ایده آل در وجود ما نهفته است که ما به واسطه آموزش های اشتباه و سالها تلاش برای چاق شدن توانسته ایم، بخش متناسب وجود خود را از نظرها پنهان کنیم.
در سرزمین لاغرها به دنبال چه هستید
اکنون که اینجا هستید، مشخص است که قصد تغییر کردن دارید.
واضح است که از تماشای وجود چاق خود آزرده خاطر هستید و دلتان حسابی برای بخش لاغر وجودتان تنگ شده است.
دلتنگی لاغری سخت ترین دلتنگی است که در وجود افراد چاق خانه می کند.
هیچ راهی برای مقاومت در برابر دلتنگی لاغری وجود ندارد.
یا باید لاغر شویم یا غم دلتنگی لاغری زندگی ما را تباه خواهد کرد.
پس اگر اینجا هستید شما از گروه مشتاقان لاغری هستید و مطمئن باشید که شما لاغر هستید، مطمئن باشید که شخصیت لاغری در وجود شما نهفته است و منتظر فراخوان شما برای بیدار شدن است.
شما جزء گروهی هستید که تصمیم گرفته اند بخش لاغر و متناسب وجود خود را به معرض نمایش بگذارند.
بخشی که در وجود ما نهفته است و فقط باید آنچه با افکار و رفتار خود ایجاد کرده ایم . باعث مخفی کردن لاغری شده ایم را به مرور پاک کنیم تا آن بخش زیبا و دوست داشتنی فرصت خودنمایی پیدا کند.
رویای لاغرشدن را محقق کنید
اگر رویای لاغر شدن دارید باید به این نکته دقت داشته باشید که بخش چاق وجود شما دائما سعی می کند به شما یادآوری کند که:
تنها بخش وجود شما من هستم.
بخش لاغری در وجود شما نیست، به دنبال لاغری نباش، وجود ندارد.
در وجود تو فقط چاقی هست و تا ابد من با تو خواهم ماند.
این ها سر و صداهای بخش چاق است که نمی تواند تحمل کند که شما در جستجوی لاغری هستید.
بخش چاق وجود شما می داند مهمان ناخوانده ای است که همچون پرده ای سیاه، جلوی نمایان شدن بخش زیبای وجودتان را گرفته است.
چاقی می داند که، لاغری بخش همیشگی و اولیه وجود ماست و به همین دلیل همیشه سعی می کند خود را به جای لاغری به عنوان بخش همیشگی و دائمی وجود ما معرفی کند.
چاقی می داند که خلق شده افکار و فرمول های اشتباه ذهن فرد چاق است و هیچ اشتباهی دربرابر صحت و راستی خلقت خداوند قدرت ایستادگی ندارد.
خلقت خداوند، انسانی متناسب در حالت ایده آل بوده است و چاقی توان مقابله با آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است را ندارد.
هرچه سر صدای چاقی بیشتر و بلندتر باشد نشان از ترس و وحشت او دارد که فضای وجود خود را بر خود تنگ و تنگ تر می بیند.
او می داند که مسیر لاغری با ذهن، مسیر شکوفایی بخش لاغر وجود ماست و این مسیر راه به جایی جز لاغری و سلامتی و شادی و احساس خوب ندارد.
همه ما اراده لاغر شدن داریم
یکی از برچسب هایی که افراد چاق به خودشان می زنند این است که “من اراده لاغر شدن” نداریم.
سالها به دیگران می گفتم من اراده لاغر شدن ندارم و این در حالی بود که از روش های مختلفی برای کاهش وزن اقدام کرده بودم اما چون نتیجه نمی گرفتم تصور می کردم من ارادی لاغری ندارم و این در حالی بود که نمی دانستم روش هایی که برای لاغری انتخاب کرده ام راه به لاغری نمی برند و فقط مسیر چاقی را پهن تر و صاف تر می کنند.
- هرچه شما بیشتر برای لاغر شدن تلاش کرده باشی، نه تنها لاغر نشده اید بلکه به شکل آسان تری چاق تر شده اید.
- تلاش در مسیر اشتباه نه تنها راه به موفقیت ندارد بلکه ما را از هدف خود دور و دور تر می کند.
- وقتی در مسیر اشتباه تلاش می کنیم نه تنها به مقصد نمی رسیم بلکه انرژی و شوق و اشتیاق خود را از دست می دهیم.
هر فردی که از روش های مختلف برای لاغری اقدام کرده است این حرف مرا به خوبی درک و تجربه کرده است.
بارها با اشتیاق و انگیزه عالی برای لاغر شدن از روش رژیم گرفتن یا ورزش کردن یا … اقدام می کردم اما هر روز که از اجرای برنامه لاغری می گذشت من احساس ناتوانی بیشتر در ادامه دادن مسیر لاغری می کردم.
انرژی و شور و اشتیاق من به حدی کاهش پیدا می کرد که از ادامه راه منصرف می شدم و چاقی را به رنج لاغری ترجیح می دادم.
دوستانی که در مسیر یادگیری لاغری با ذهن قدم گذاشته اند به خوبی تفاوت این روش با سایر روش های لاغری را درک و تجربه کرده اند.
- هر روز که از شروع مسیر شما می گذرد شور و اشتیاق شما بیشتر می شود.
- انگیزه و امید شما برای لاغر شدن افزایش می یابد.
- اطمینان شما به صحیح بودن روشی که در پیش گرفته اید بیشتر می شود.
- مسیر لاغری با ذهن برای شما واضح تر و درک شما از موضوعات مطرح شده بهتر می شود.
اینها نشانه های مسیر صحیح تغییر کردن است.
در مسیر لاغری با ذهن شما هر روز احساس می کنی که از جایی که شروع کرده ای یک قدم دورتر شده ای.
همه افراد چاق با حالتی آشفته و درمانده از مبارزه با چاقی و با حالت تسلیم در برابر چاقی از طریق هدایت الهی در شروع مسیر لاغری با ذهن قرار می گیرند. می توانید داستان هدایت دوستان خود را در صفحه (داستان هدایت من) مطالعه کنید و داستان هدایت خود را به این مجموعه اضافه کنید.
آنان که هدایت شدن خود را باور می کنند و قدم در این مسیر می گذارند از همان لحظه شروع متوجه تغییر احساس خود می شوند.
اولین فایل آموزشی، همان دقایق اول مانند آبی است که بر آتش ریخته می شود.
احساس می کنید به جای امنی رسیده اید، آرامش را در وجود خود احساس می کنید.
به مرور ترس از چاقی به اشتیاق لاغری، ناامیدی از لاغر شدن به انگیزه و اشتیاق برای لاغر شدن و بی اراده بودن به تصمیمی قاطع برای تغییر کردن تبدیل می شود.
این معجزه قدرت ذهن شما در خلق شرایطی است که سال هاست رویای آن را داشته اید.
هر فایل آموزشی مانند تکه ای از پازل لاغری با قدرت ذهن است.
زمانی که از محتوای آموزشی استفاده می کنید، آگاهی لازم جهت شناسایی فرمول های اشتباه قبلی و همچنین اطلاعات لازم برای ایجاد فرمول های جدید را دریافت می کنید.
با انجام تمرینات در واقع در حال خط زدن فرمول های اشتباه چاقی و نوشتن فرمول های صحیح لاغری در ذهن خود هستید.
با خواندن نوشته های دیگران و تماشای تصاویر شگفتی سازان، ذهن خود را در فضای لاغری با ذهن قرار می دهید.گویی در جهانی هستید که همه در جستجوی لاغر شدن هستند و همسفران زیادی دارید.
این موضوع به ما احساس آرامش و اطمینان می دهد.
آنچه نوشته شد را با دقت بخوانید.
داستانی آشنا برای شما و صفحه ای از تجربه زندگی من در 35 سال چاقی بود.
به آنچه در فایل آموزشی این جلسه برای شما آماده شده است با دقت توجه کنید.
سرشار از آگاهی هایی است که به شما کمک می کند رویای لاغری خود را به واقعیت تبدیل کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
باور کردن دارا بودن توانایی لاغر شدن مهمترین نگرشی است که باید در خودتان ایجاد کنید. بنابراین هرچه بیشتر در استفاده از محتوای آموزشی اشتیاق داشته باشید و تمرینات را با دقت و تمرکز بیشتری انجام دهید به شکل گیری انتظار لاغر شدن در خودتان کمک کرده اید.
ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.
- چگونه با افکار و رفتار خود باعث تقویت چاقی در ذهن و جسمتان شدید؟
- استفاده از روش های مختلف لاغری چگونه باعث تقویت چاقی می شود؟
- در گذشته چه مهارت هایی را آموخته اید که ابتدا هیچ مهارتی در آن نداشته اید؟ شرح دهید.
- با شرح دادن و مثال زدن منطقی کنید که چاق شدن مهارتی است که از طریق آموختن و تمرین کردن آن را فرا گرفته اید.
- دیدگاه شما درباره اینکه همین الان حتی اگر چاق هستید وجه لاغری در وجودتان نهفته است چیست؟
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا لاغری نهفته در وجودتان را نمایان کنید.
- درک و برداشت خود از ویدیوی تصویری را به صورت شرح انشایی بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.46 از 68 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بنام خدا
فایل ۳۳ لاغر هستید حتی اگر چاق هستید
این جمله را وقتی تکرار میکنم حس امیدواری بیشتری میگیرم تو این فایل استاد از اراده گفتن چیزی که من همیشه هم در لاغری وهم در سایر مسائل زندگی میگم من آدم بی اراده ای هستم استاد منو یاد اراده های خودم گذاشت که چقدر برای لاغر شدن تلاش کردم و اراده داشتم چقدر از غذاهایی که مورد علاقه ام بود به خاطر لاغری گذشتم چقدر از وقتم را صرف پیاده روی کردم صرف باشگاه ک ورزشها ی سنگین کردم اینها همه اراده بودن اما من وقتی نتیجه نمیگرفتم میگفتم بابت من اراده ندارم که لاغر نمیشم آدم اگر در هر کاری اراده داشته باشه موفق میشه من این را باور کرده بودم نمیدونستم که هم اراده دارم و هم دارم با این کارها به چاقی خودم قدرت میدم تا اینکه با سایت فکری آشنا شدم و متوجه شدم اولا خیلی با اراده ام و با ارادهتر از ما چاق ها هیجا نیست و بعد مسیرم اشتباه بوده که نتیجه نگرفتم و الان دارم زبان لاغری را من یاد میگیرم اول اینکه حالم خیلی خوبه احساس آرامش میکنم با اینکه هنوز چاقم ولی اصلا چاق نیستم من ایطور فکر میکنم و خودم را یک متناسب کامل میدانم چون باور دارم که با اموزشهای لاغری با ذهن به وزن ایده الم میرسم باور دارم که دیگه چاقتر نمیشم باور دارم که مسیرم را انتخاب کردم و با تمرین وتکرار فایلهای سایت تناسب فکری تغییر خواهم کرد باور دارم خداوند خواست که من الان اینجا هستم ومنم به پاس سپاس از خداوند و استاد روشن هر روز تکرار و تمرین دارم و روزی به وزن ایده الم میرسم
امین .
سلام درگذشته اراده نداشتم لاغرمیکردم ولی برمیگشت وزنم حتی ورزش هم تاثیرانچنانی نداشت همیشه میگفتم اراده لاغری ندارم من چاق میشم یاپرخورم یاعاشق شیرینی وغذاهای پرحجم ولی ماها خیلی راحت میتونیم به تناسب اندام برسیم بقول استادفکرمون درگیرموضوعات اطرافیان نکنیم دنبال کنیم لاغری باذهن چون اسانترین روش لاغری به شرط گوش دادن به فایل وحل تمرینات وهرروز پیگیربودن ماروبه موفقیت میرسونه ازمسیر لذت ببریم ونزاریم زودناامیدبشیم
بنام خدا سلام گام33:لاغر هستید حتی اگر چاق هستیددر وجودهمه افراد چاق یک فرد متناسب وجود دارد که ما آن را در وجودمان با افکار رفتار نگرشمان پنهانش کرده ایم وبا افکار چاق کننده آن را در ذهن خودمان ذخیره کرده ایم وان لاغری رو پنهان کردهایم ووجود ما از خدا است ویک فرد متناسب در وجودمان نهفته است که ما سالهاست بااموزش اشتباه چاق شدهایم وان بخش لاغری رو پنهان کرده ایم فقط باید افکار رفتاری که ایجاد کردیم لاغری رو مخفی کردیم باید به مرور آن راپاکسازی کنیم ودر خودمان لاغری رو طبیعی کنیم وباید در مسیر لاغری باذهن باشیم وادامه دهیم وعجله نکنیم استمرار داشته باشیم تا اون لاغری که بخشی از وجودمان هست نمایان شود وباید افکار چاق کننده رو یکی یکی نقض کنیم لاغری رو در ذهنمون طبیعی کنیم وانتظار مون از خودمون لاغری میشودو شکر خدا که دراین مسیر هستم شور اشتیاقم بیشتر شده است وآرامش ذهنی دارم وایمان دارم به این مسیر زیبا چون به آسانی لاغر میشویم چون ازدرون تغییر میکنیم واینکه هیچ چیز از بیرون نیست همه چیز در درون ماست ممنونم استاد گرامی بابت این آگاهی ازشمندتون سپاس فراوان.
بنام خدایی که عمیق و عاشقانه دوستش دارم و چقدر سرشار از شور و شوق یادگیری ام این روزا
سلام استادروشن عزیز و دوستان همراهم
اون جسم لاغر در بدن من همین الآنم حضور داره و من خودمو یه فرد متناسب تصور میکنم و طبق اون فرد لاغر متناسب درونیم رفتار میکنم
من الان بیشتر از هر زمانی خودمو دوست دارم چون به آرامش رسیدم و تازه مزه ی لذت رو فهمیدم و از زندگیم لذت میبرم
لذت رو قبلا من در بیشتر خوردن میدیدم ولی الان به اندازه ی میل و نقطه سیری خوردن میبینم
پازلهای لاغری هر روز داره سر جای خودش قرار میگیره و من چقدر آگاه تر میشم چقدر یادگیری زبان لاغری برام شیرینتر شده ،هر روز تمریناتم رو در سایت انجام میدم و با شور و اشتیاق مینویسم توعمرم اینقدر که الان مینویسم ننوشته بودم همیشه هم از درس انشا تو مدرسه فراری بودم و نتیجه نوشتن تمریناتم خود به خود در من داره نمایان میشه و من هر روز دارم متناسب تر میشم
تمایلات غذایی من خود به خود تغییر کردند منی که هر روز عادت بستنی خوردن داشتم الان که زبان لاغری رو یاد گرفتم رفتارم تمایلاتم تغییر کرده
توجه من به سمت لاغری رفته
تموم شد دنبال کردن اخبار بد و جنگ و آشپزی و چی برای لاغری خوبه چی بده و کالری غذاها چیه و …من دیگه اخبار منفی دنبال نمیکنم دنبال فرکانس های مثبت تو زندگیم هستم و شادی رو هم انتشار میدم
من با اینکه هنوز کامل متناسب نشدم ولی الان دقیقا نگرش یک فرد لاغر رو دارم عادات لاغری جای خودشو به بستنی خوردن داده و داره خود به خود در من نهادینه میشه بدون اینکه من کاری خاصی بکنم
من هر شب تصویر لاغری تو ذهنم ساختم تا واقعیت پیدا کنه و بخش لاغری وجودمو بیدار کردم بهش بها دادم احترام گذاشتم و گفتم پاشو و به مهمان ناخوانده وجودیم چاقی گفتم لطفا از بدن من برو بیرون
کم کم دیدم چاقی به اون شکل اولیه ش از وجودم رفت و من الان دارم کم کم مزه شیرین تناسب رو میچشم امروز صبح جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳ بعد سالها تونستم کوه برم
این تغییرات شورو شوق آرامش برام میاره اشتهای من کم شده عوضش آرامش ذهنی سلامتی جسم و شادی درونیم بیشتر شده فرزتر و چابکتر شدم
و چقدر من دلتنگ این تناسب بودم مطمئنم متناسب ترم میشم چون مسیرم درسته چون افکار درست تو ذهنم ایجاد کردم که جای اون رفتارهای غلط قبلی رو گرفته قبلا ورودی های ذهن من اشتباه بود واسه همینم نتیجه نمیداد
الان هر چی بخوام میخورم هر زمانی بخوام میخورم و جالبه همیشه هم سیرم و پر از انرژی ام و مهمتر از همه حالم خوبه شادمانم
اینهمه سال همه ی تفریحاتم تو مسافرت به خوردن ختم میشد و توجیح میکردم که تفریح دیگری جز خوردن در ایران برای ما نمونده
این ذهنیت و باور اشتباه در من اصلاح شد اینهمه لذت و آرامش جدید پیدا کردم نجواهای فکری من ساکت شد من الان حتی از تنهاییم هم لذت میبرم
لذت بیداری درون در من شکوفا شد لذت شعر خوندن اشعار مولانا عطار لذت قرآن خواندن اینهمه لذت جدید
لذت شکر نعمت کردن لذت لبخند زدن به محض بیداری لذت تجسم لاغری شبانه و خواب راحت و با کیفیت
بمن دیگه ثابت شد که لاغری با ذهن ناخودآگاه آسانترین راه لاغری در دنیاست
همین که اینقدر شادم همین برای من کافیه
با اینکه من چیزی حدود دوازده کیلو تا اینجا وزن کم کردم و به سایز شلوار ۴۶ رسیدم و این مهمان ناخوانده چاقی از جسم من رفت بقیه شم بلطف خدا و استاد میره و من به گنج متناسب شدن میرسم با کنترل ورودی های ذهنم و ازش مراقبت میکنم با استمرار و استمرار و موندن و نوشتن در سایت و توجه هر روزه به لاغری
سلام دوست عزیز مژگان خانم دیدگاهت عالی بود براوووو از این همه شورو شوق موفق باشی دوست عزیز
ممنونم مریم جان کامنتت باعث شد یبار دیگه دیدگاه قبلم رو بخونم و کیف کنم از اینکه روز به روز دارم آگاهی های عمیق تری پیدا میکنم و لاغری رو باور میکنم و به اون آگاهی ها عمل میکنم این عمل هست که مهمترین عامل تغییره
من عمل کننده ام چون عمیقأ به باور رسیدم که میتونم و لاغری آسونه البته با این روش
سلام واقعا اراده ای که ماها داریم هیچ کس نداره از چه غذاهای رنگارنگی گذشتیم از چه خوراکیهای چشم نوازی گذشتیم بااین همه تحمل سختی که باتمام وجود جسممان آنها را می طلبید لاغر کردیم ولی پس مدتی از رزیم خسته شدیم وان را رها کردیم ودوباره بااعصابی داغون تر از قبل شدیم چاقتر از قبل اگه این اراده را در راه کندن کوه خرج کرده بودیم الان کوه تکه تکه شده بود و لی مایوس خسته از راه رسیدیم سرخط چاقی ناامید درمانده وحیران به دنبال راه چاره خدا راشکر که خدا مسیر درست را سر راهمان قرار داد تا بیشتر ازاین کلافه به دور خود نچرخیم وکم کم در مسیر حرکت کنیم تاان شالله به یاری خودش به هدف برسم واستمرار داشته باشیم
و خدایی که در این نزدیکیست
من با فکر کردن به چاقی باعث شدنم شدم همیشه داشتم به این فکر میکردم چیکار کنم چاق تر نشم.چی بخورم چاق نشم،چ ورزشی انجام بدم چاق نشم.این ترس از چاق نشدنه همیشه همراهم بوده.مدام درحال فکر کردن به لاغر شدن و نشدن فکر میکردم.
به نظرم مهمترین عامل توی روشهای لاغری،ترسیده شدن از چاقی هیت ک مجبور میشی به فکر لاغر شدن و وزن کم کردن باشیم.
مهارتهایی که قبلا نداشتم ولی الان با استمرار و تمرین کردن یادگرفتم،خیاطی کردن آموزش زبان انگلیسی،کار با برنامه های کامپیوتری مثه اکسل،ورد و … قبلا بلد نبودم نامه نگاری اداری کنم ولی الان خیلی عالی انجامش میدم،قبلا بلد نبودم کیک درست کنم ولی الان ب راحتی و خوشمزگی این کار رو انجام میدم.
قبلا بلد نبودم چجوری باید اشتباه غذا بخورم ولی به مرور با توصیه های اشتباه اطرافیانم شروع کردم به ریزه خواری و … و به کمک باورهای توی جامعه کم کم چاقی رو هم یاد گرفتم،یادمه بابام خدابیامرز میکفت غذا بخور بتونی درس بخونی غذا بخور بتونی کارهاتون انجام بدی و من فک میکردم برای انجام هرکاری باید مدام دهنم تکون بخوره و در حال خوردن باشم.
من عقیده پیدا کردم که خداوند همه ی ما رو یکسان و متناسب آفریده،خداوند هیچ چیزش با اسراد نبوده بلکه ما آدما باعث تغییر وزن و انداممون شدیم اونم با باورهای غلط.
لاغری با ذهن داره بهم آموزش میده که چطور ب ای بدنم ارزش قائل باشم،بهم یاد میده که باورهای غلط مثه حیفه،اسراف نکن،خدا قهرش میگیره و عروسیه بخور مهمونیه بخور رو عوض میکنه و لهم میگه عزیزم برای بدنت ارزش بذار و بدنت رو دوست داشته باش.غذا فراوونه،به اندازه ی نیاز بخوری عالیه…
سلام صبح بخیر
وای چه حس قشنگی داره این لاغری.وقتی تصور می کنم که لاغر هستم ناخودآگاه لبخند شیرینی می زنم وحس خوبی همه وجودم را می گیره.انگار که بدنم پر از انرژی می شه و سبکبال میشم واقعا این همان حس خوب خداوند هست من خداوند را در وجودم حس می کنم..
هروقت با ترس غذا می خورم این فرمول باعث می شود که ذهن و جسم من چاق شوند.
در روشهای کاهش وزن قبلی چون فرمول ها غلط هست باعث شکست میشد بعد آن احساس نا توانی میکردیم و جسم و ذهن چاق تر میشدند.
من خیاطی را حرفه ای یاد گرفتم و همچنین رانندگی را که هیچکدام را از اول بلد نبودم ولی با اشتیاق و علاقه و استمرار یاد گرفتم و در آن پیشرفت کردم.
چاق شدن من هم نوعی مهارت هست که با تکرار عادت های غلط یاد گرفتم و در آن پیشرفت کردم به خاطر کار و بچهها تند تند غذا خوردم مقدار زیادی مواد غذایی وارد بدنم کردم بدون لذت بردن از آن و ظرف غذای بچهها را می خوردم که اسراف نشود و خیلی چیزهای دیگر که همه عادت های غذایی غلطی بود که با تکرار آن ها روز به روز چاق تر شدم.
در روش لاغری با ذهن با گوش کردن به فایل ها لاغری را در ذهن مجسم می کنیم و ذهن که به خواسته ما پی میبرد آن را محقق می کند.
باسلام
وقتتون بخیر
شنیدن جمله ای ک لاغر هستیم در عین حال ک چاق هستیم خیلی ب من قوت قلب داد و امیدوار تر از قبلم کرد و بله من این جملاتو زندگی کزدم
چون یلدایه ۱۵ ساله ک دوره هارو استارت زد اول شرو ب تغییر احساسات کرد شذو ب حال خوب داشتن اجتماعی شدن بالاتر رفتن اعتماد ب نفس و کم کم قدم ب قدم ب سمت متناسب شدن رفتم و کم کم شگفتی ساز ضدم و الان ک برای بار دوم هست ک این دوره رو استارت میزنم پرقدرت اومدم اینجا تا به تناسب اندام ایده آل و مدنظرم برسمو بزرگترین موفقیت زندگیم رو تجربه کنم
بله بزرگترین چون این موضوع مهمترین و باررشترین و اولین اولویته .
سلام استاد. سپاسگزارم برای این صفحه فوق العاده.خدا قوت بهتون.امیدوارم عالی باشید.
چندتا نکته برای خودم:
✓ما هر روز یاد میگیریم و متوجه میشیم کدوم رفتار و افکار غلطه و تصحیح میکنیم. هر روز مسیرمونو بهتر میکنیم
✓باید قبول کنی،باور کنی، بپذیری که تو میتونی لاغر بشی و با احتمال۱۰۰درصد لاغر میشی.
✓اینقدر این مسیر و یادگیری باید ادامه پیدا کنه که ما هر روز مسلط تر بشیم بر افکار و ذهن خودمون.
✓همونطور که در سطح فکرت جسمتو میبینی جسمت به همون شکل خواهد بود
✓برای منطق ذهنت: تو اصلا دراز بکش .لاغر میشی
✓خودتو ببین در حالی که شگفتی ساز شدی. از همین الان براش اماده باش .هیجان داشته باش.قبولش کن.
خودتو ببین در حالی که نتیجه گرفتی و از خط پایان گذشتی .از الان پیروزیتو جشن بگیر.
✓من لاغرم حتی همین الان.
✓همه ما شخصیت لاغر و متناسب داریم.
✓من لاغر هستم و شخصیتی متناسب در وجود خودم دارم.
✓بخش چاق وجود شما دائما سعی می کند به شما یادآوری کند که:در وجود تو فقط چاقی هست و تا ابد من با تو خواهم ماند.بخش لاغری در وجود شما نیست، به دنبال لاغری نباش، وجود ندارد.
✓خلقت خداوند، انسانی متناسب در حالت ایده آل بوده است و چاقی توان مقابله با آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است را ندارد
✓همه ما اراده لاغر شدن و توانایی لاغر شدن و استعداد لاغر شدن داریم
✓با انجام تمرینات در واقع در حال خط زدن فرمول های اشتباه چاقی و نوشتن فرمول های صحیح لاغری در ذهن خود هستید
✓من قبل از چاق شدن شخصیت چاق رو در خودم ساختم و هر روز پرورشش دادم ،به اندازه رشد شخصیت چاق من چاقی منم رشد کرد.الان قبل از متناسب و ایده ال شدن باید شخصیت متناسب رو که اتفاقا دروجود هممون هست بیدار کنم و رشد بدم. و این مسیر خیلی راحت تر از چاق شدنه.چون هم شخصیت لاغر دروجود هممون هست هم طبیعت جهان و طبیعت و برنامه ریزی جسم ما لاغری و تناسبه.
✓ما چاقی رو چیزی جدا از خودمون میدونیم و مستأسلیم که با این چاقی چیکار کنم درحالی که چاقی خود ماهستیم. چاقی خود افکار ما احساس ما تصاویر ذهنی ماست چاقی خود ذهن ماست که تبدیل به وضعیت فیزیکی شده. ما خودمون هر لحظه هر ساعت هر روز داریم این چاقی رو ایجاد میکنیم و پرورش میدیم. دیگه اینقد ریشه چاقی در ما پهناور شده که الان تو مرحله ای هستیم فقط چاقی رو مرور میکنیم. قدم اول این مرور همیشگی رو باید هر بار کمرنگ تر کنیم تا قطع بشه.
لاغری هم خود ما هستیم. اطلاعات صحیح و باورهای درست هم جهت با لاغری و تناسب و سلامتی و احساس خوب، لاغری رو اول در فضای ذهنی ما ایجاد میکنه و بعد لاجرم نتیجشو در جسممون میبینیم.
باورها افکاری ان که ما مدام تکرارشون میکنیم و مرور میشن در ذهن ما.
همین افکار چاقی که فکر میکنیم اهمیتی نداره فکر کردن بهشون فقط دارن باورای چاقی مارو تقویت میکنند. حالا با حرکت کردن در مسیر لاغری با ذهن راحت تر میشه کنترل ذهن رو بدست گرفت و جلوی مرور این افکار گرفت
✓شخصیت لاغر ما بسیار قدرتمنده چون شخصیت اصلی ماست و چون هم جهته با جریان کائنات خیلی هم سریع رشد میکنه.
✓یه ازمایشی هست که بزنید تو اینترنت جزعیاتش میاد.ازمایش میلک شیک.
به طور خلاصه ثابت شد تو این ازمایش که باور ما حتی در سطح هورمونی و سلولی خودشو نشون میده و حتی روی گرسنگی و سیری ما اثر میزاره .
بر اساس نگرشی که به چیزی که میخوریم داریم مغز روی روده ها و دستگاه گوارش میاد اثر میزاره و هورمون گرسنگی مارو کنترل میکنه .
چیزایی که ازین تحقیق یاد گرفتم و برام منطقی تر شد:
•غذا کالری داره_قند مصنوعی یا طبیعی داره_چربی داره ،ولی این غذا تاثیری بر جسم من نداره.
•چیزی که میخوریم تاثییری بر جسم ما_چاقی و لاغری ما_سلامتی ما_حتی سیری و گرسنگی ما نداره.
•چیزی که میخوریم هیچ اثری روی هورمون ها و سلول های بدن ما نداره.
•هر خوراکی اثری بر جسم ما میزاره بر اساس باور ما نسبت به اون خوراکیه، نه مواد تشکیل دهنده خودش.
•فعالیت فیزیکی هیچ اثری بر جسم ما_میزان لاغری و چاقی _چربی_سلامتی بدن ما نداره.
•اون نگرش ما درمورد فعالیت فیزیکی تاثییر میزاره روی بدن ما سلامتی ما و وزن ما.
•مثل تحقیقات ماسارو ایموتو که ثابت کرد: شکل ذرات اب بر اساس انرژی محیط،افکار ما،احساس ما ،کلمات نوشته شده بر کاغذ تأیین میشه
✓باور ها واصطلاحات ما و نوع صحبت ما و کلام ما درمورد مواد خوراکی ،جسممون و ویژگی ها و توانایی جسممون، نوع شخصیتمون و توانایی های شخصیمون همگی روی ما و نتیجه ما اثر میزارن.
✓تو رژیم نگاه ما به غذاها با عینک چاق کننده بودن انجام میشه.این عادت و باور در ما شکل میگیره که هرچی خارج از رژیم چاق کنندست .برای همین بعد رژیم وزنمون میره بالا.و هرچی بخوریم چاقمون میکنه.
•تو رژیم ساعت خوردن، تعدا وعده های غذایی، فاصله بین وعده ها مهم میشه و هر رفتاری غیر از اون در ذهن ما ارتباط پیدا میکنه با چاق تر شدن.پس بعد رژیم که این فرمول بهم میریزه و ما متعدد در طول روز میخوریم به خاطر باورمون چاق میشیم.
•تو رژیم کالری و قند و اندازه غذاها دستمون میاد و نوع پخت غذا تغییر میکنه .بعد رژیم کالری و قند و مقدار غذای بیش از رژیم و تبخ متفاوت غذا مارو چاق میکنه.
تو پروسه رژیم این حرف زیاد تکرار میشه و این جمله رو ما یاد میگیرم و حفظ میشیم : نباید بخورم وگرنه چاق میشم.وگرنه رژیمم بهم میخوره،وگرنه لاغر نمیشم.
•بعد از اتمام رژیم این صدا تو ذهن ما ثبت شده و به طور خودکار در مواجه با هر خوراکی در ذهنمون این صدا اکو میشه که نباید بخوری وگرنه چاق میشی.این عبارت “چاق میشم“چه غذا بخوریم چه نخوریم تاثییرشو بر جسم ما میزاره و اگر هم بخوریم اونچه نباید میخوردیم رو این فرمول اجرا میشه و ما چون خوردیم چاق میشیم.
در صورتی که در ذهن یک فرد متناسب این تکرار میشه که بخام میخورم نخام نمیخورم.چه بخورم چه نخورم اتفاقی نمیفته برا جسم من
•کلا اشنایی با رژیم و مربی لاغری تمرکز مارو روی جسممون بیشتر میکنه.ما با ذره بین چربی های بدنمون رو پیدا میکنیم و فوکوس میکنیم روشون .اون فشار اضافه وزن و تنفر ما ازش میشه هزار برابر. پس وضعیتی برای جسممون رقم میزنیم که فشار و تنفر بیشتری تجربه کنیم. قبل اشناییمون با رژیم گرفتن ها اینقدر نگاهمون نسبت به جسممون بد نبود
✓هر بار که به چربی های اضافه بدنم نگاه میکنم و هر بار که تو اینه بدنمو چک میکنم چاقی رو تقویت میکنم.چون در ذهنم این تصویر ثبت میشه و احساسم بد میشه .چاقی رو گسترش میدم و اونو برای فردا و فرداها هم جذب میکنم و تبدیل به واضعیت اینده من میشه.
با تمرکز روی چاق کننده بودن مواد غذایی روی جسم تاثییر میزارم تا جسمم چربی سازی کنه.
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به تناسب اندام دائم دست پیدا کنم
سلام جناب استاد عطار روشن
در ابتدا علت غیبتم رو بگم من خسته شده بودم از حرفهای تکراری خودم. هیچ چیزی برای من جذابیت نداشت. خیلی دو سه روز قبل غیبتم فشار آوردم تا بمونم ولی نشد. ولی خب این سه هفته تمام مطالب رو توی ذهنم مرور میکردم و وزن به کمتر از ۷۰ که می خواستم رسید.
از دیشب پرخوری من شروع شد و ترس از چاق شدن دوباره اومد سراغ من. ترسیدم این همه زحمتم به فنا بره. ذهنم دوباره چاق شده و خودمو چاق میبینم در صورتی که من نتایج خیلی خوبی بدست آوردم
در رابطه با این گام باید بگم وقتی تمام تمرکز به سمت چاقی باشه، قطعا لاغری به مرور دیده نمیشه و کم کم فراموش میشه. ولی وقتی ما در مورد تناسب اندام حرف میزنیم توی ذهن ما این موضوع پر رنگ میشه و چاقی کم رنگ تر میشه. شبیه همین غیبت چند روزه خودم. چاقی کم رنگ شده بود ولی دوباره با رها کردن کلیپ ها و فایل و ننوشتن تمرین همه چی برگشت(چقد پرو هستم من که اینشکلی حرف میزنم). ولی خب دوباره میخوام ببینم بنویسم بخونم ، تا کمتر از یک هفته یه تغییر بزرگ داشته باشم. من به این مسیر مطمئنم و به مسیری چند سال قبل برنمیگردم. اون مسیرها جز گرسنگی اذیت شدن بدن ، هیچ دستاوردی برای من نداشت
به نام خدای مهربانم 🙏🏻
باسلام به استاد عزیزم و دوستان همراهم 🙋♀️🌹
شما لاغر هستید حتی اگه چاق باشید 👌👌👌
من لاغر هستم حتی اگه چاق دیده شوم 👏👏👏
من در درونم یک فرد متناسب هستم ولی متاسفانه با افکار چاقی باعث شد جسمم چاق بشه ولاغری من پنهان شده
و حالا امید وانتظارم از خودم لاغری شده و دارم نتیجه باور لاغری رو در جسمم میبینم و دیگه افکار چاقی رو رد میکنم و به چاقی وترس از چاق تر شدنم فکر نمی کنم وبه آرامش رسیدم
من قبلا خودم باور کرده بودم چاق میشم پس خودم بودم که چاقی رو برای خودم خلق کردم وقتی ورودی هام از خانواده و جامعه دریافت کردم وفرمولهای چاقی رو در ذهنم وارد کردم وانتظار چاقی در من شکل گرفت ومن خودم با باور کردن چاق شدنم به خاطر زایمان رو در خودم ایجاد کردم و بعدها با فکر کردن به این که غذاها چاق کننده هستن باعث شدم که من همش توجهام به چاق بودنم باشه وخودم رو هم بی اراده می دونستم در رژیم گرفتن و همین مورد رو دلیل چاق تر شدنم می دونستم و حالا دیگه درباره چاقی فکری ندارم وبه بی فکری رسیدم وهر گز درباره چاقی حرف نمیزنم انتظارم از خودم لاغری هستش ولاغری شدن برام به راحتی اتفاق می افته
برای هر فرد چاقی که از روشهای لاغری استفاده کردن بدتر اونها رو محکوم می کرد که فرد بی اراده وبی عرضه هستن
لاغر شدن سخت هستش وهیچ وقت لاغر نمیشن واین روشها بدتر نامیدی رو القا میکنن
من از زمانی که زیر دوسال بودم اول مهارت صحبت کردن رو یاد گرفتم دو زبان رو قبل از دبستان یاد گرفتم و راه رفتن رو با دیدن دیگران یاد گرفتم و بعدها رفتارها وعادتهای خانواده ام رو یاد گرفتم و بدونه سختی و رنج کشیدن یاد گرفتم و بعدها سواد خواندن ونوشتن رو یاد گرفتم و بعدها مهارت مادر شدن رو یاد گرفتم و بعدها خیاطی رو یاد گرفتم و مهارت های بافت تابلو رو یاد گرفتم و آشپزی رو یاد گرفتم و چاقی رو هم یاد گرفتم و حالا دارم لاغری رو هم یاد میگیرم والی آخر که هروز در حال یادگیری هستم وبرای یادگیری هر چیزی باید صبور باشی چون زمان میبری برای یاد گرفتن هر چیزی واقعا چاقی رو طی ۲۰ سال طول کشید که یاد گرفتم و چند کیلو در شکمم اضافه کردم برای چاقی زمان برد تا رمانی که من ازچاقی تر شدنم ترسیدم انتظارم از خودم چاقی بیشتر شد اون وقت بود که چاق تر شدم
پس برای متناسب شدن زمان خودش رو داره فقط باید حالم در این مسیر خوب باشه و عجله نداشته باشم چون برای یاد گیری هر یک از مهارتهام زمان برده تا عالی اجرا کنم
من باور دارم توانایی لاغر شدن رو در وجودم احساس می کنم
اگه در ظاهر متناسب نیستم ولی در درونم لاغریم رو میبینم و اصلا چاقی در ذهنم کم شده جا داره از ذهنم پاک کنم وباید لاغری درونم رو هر روز تجسم کنم فقط باید ادامه بدم
همون طور که با ذهنم خودم روچاق کردم چون فرمول چاقی واطلاعات چاقی رو وارد ذهنم کردم و زمان های زیادی درباره چاقی شنیدم وگوش دادم وحرف زدم وحرفهای دیگران رو باور کردم ودر ذهنم ،چاقی جسمم رو تصور کردم وبا ذهنم چاق شدم پس حالا بایدازلاعات درست درباره لاغری رو وارد ذهنم کنم ودر باره لاغری صحبت کنم ولاغری خودم رو در ذهنم تجسم میکنم انتظارم لاغری شده ودارم نتیجه میگیرم وبا تمام وجودم از خداوند سپاس گذارم برای هدایت م به راه راست راه کسانی که نعمت داده
راهی که نه احتیاج داره گرسنگی بکشم نه سختی داره بلکه به راحتی وآسونی لاغر میشم و من هم به زودی شگفتی ساز میشم
زهره فقط باید چند تا کار انجام بدی تا شگفتی ساز بشی
باور کنم لاغری در وجودم
توانایی لاغر شدن رو دارم
اراده من برای لاغری لازم نیست
چون من با اراده خدا همسو شدم واراده خدا برای من لاغری هستش
استمرار داشته باشم و ادامه بدم و صبور باشم
حال دلم رو خوب نگه دارم وفرکانس خوبی بفرستم
هروز دنبال درک بهتر و عمل به آگاهی ها باشم
سپاس فراوان از استاد عزیزم
سلام دوست عزیز
در نوشته شما دیدم ک گفتید ک ب شکمتون اضافه کردید در حالیک شما چیزی ب بدن اضافه نکردید بلکه از نظر من ک در درونم قبول کردم ما انرژی ک حاصل از فعالیت بدن هس در روند پاکسازی تناسب رو در بدنمون نگه داشتیم چیزی ک باید رها بشه ازاد بشه نگه داشتیم واین چاقیه والا سلولهای چربی محل دخیزه چربی نیستند محل سوخت چربی هستند پس هر چی ک وارد بدن میشه چ چربی چ هر چیزی دیگه موردنیاز نباشه قطعا دفع میشه اصلا نمیمونه اما ما فک میکنیم ک بدنمون یخچاله وهرچ ی چربی اضافه رو در خودش نگه میداره ی باور اشتباه بلکه بدن ما هر انچه ک وارد سیستم گوارش بشه رو دفع خواهد کرد
بیشتر احساس ماست ک این چاقی رو در بدن ما نگه داشته مثل اینک ما با ب خاطر داشتن گذشته همیشه سنگینه دقیقا با همین تصوراتم ما احساس سنگینی رو ب جسمون دادیم
رهایی جز ذات انسانه اما ما چ در سطح ذهن چ در سطح جسم این رو فراموش کردیم و زندان رو انتخاب کردیم
چاقی ی چیز اصافه هس ما در درون خودمون خلقش کردیم چیزی نیس ک از بیرون ب ما اضافه شده باشه ما ساختیمش با فکرمون با احساسمون
ولاغری ک در درون ما هس همیشه
فقط باید چاقی رها بشه
موفق باشید
باسلام به دوست عزیزم از راهنمایتون کمال تشکر و سپاس گذاری رو دارم واقعا حرف تون درسته خودم با فکرم چاقی رو خلق کردم و باید رها کنم
🙏🙏🙏🌹❤
با سلام ودرود خدمت استاد عزیز وهمراهانگرامی
استاد جان فایل بسیار عالی بود که گوش دادم چندین نکته داشت که واقعا من از این زاویه به مساله ی اضافه وزنم نگاه نکرده بودم ..
که لاغری گنجی ایست که در دل چاقی نهفته است..یعنی ذات من تناسب هست واین اصله منه که متناسب باشم چاقی یعنی از ریل خارج شدن ودور شدم
چاقی چیزی نیست فقط یه مهارته که من خودم به خودم واطرافیان بهم دادن
من همیشه هم گفتم به خدا من از بعد از دو تا زایمانم ۶۹ کیلو بودم الان کارت باشگاهم رو دارم من تو ۶۹ کیلو احساس چاقی زیادی داشتم
نمیدونم چرا ذهن من اینقد تونسته بود منو گول بزنه که تو بی ریخت شدی
الان که دارم فکر میکنم ..میگم شاید منو با دوران مجردی خودم یا دوستانی که داشتم واونا از من لاغر تر بودن مقایسه میکرد
میگم لامصب تو پرا منو اینقد ترسوندن از چند کیلو اَافه که بعد از این همه سال من افتادم تو تله ی چاقی وهر سال یه کیلو اضافه کردم
یادمه دفعه ی بعد که رفتم دکتر تغذیه من شدم ۷۳ کیلو که وقتی رفتم خودم رو کشیدم بعدش بهم رژیم داد
دیدم نمیدونم رژیم بگیرم اصلا بدم میومد یکی بهم بگه امروز چی بخور
چند قاشق بخور چقد ر بخور ..بعد دباره شدم ۷۵ کیلو این دفه رفتم دمنوش گرفتم ..بعد دباره باشگاه رفتم ثبت نام کردم بعد از شیفت سخت میومدم میرفتم باشگاه
البته من کلا ورزش رو الانم دوست دارم چون مزیتهای زیادی داره برا بدنمون
خلاصه که من با توجه بیخود وبیمورد به چند کیلو اضافه وزن الان وزنم بالاتر رفته وآرزوی همون ۶۹ کیلو رو دارم
زیادم غذا نمیخورم
پرخورم نیستم
وفقط چون اضافه وزنم داشت میرفت بالا کم کم ترس از مواد غذایی هم رفت بالا ومن هر روز بیشتر از خوردن ترسیدم
من خوردن رو میاوی چاقی دیدم
من کیک خوردن رو مساوی چاقی دیدم من مسافرت رو مساوی چاقی دیدم
من ماه محرم رو مساوی چاقی دیدم
من با توجه به این موارد ذهنم رو چاق کردم
به مواد غذایی مثل غول نگاه کردم
ولی
ولی
ولی
از اون موقع که به لطف خدای مهربون درونم که خدای لاغری من هست که اصل من هست که هدایتم کرد به این سایت
ایمان دارم
ایمان دارم .ایمان دارم
بهترین راهی هست که بهش وارد شدم
وتا لحظه ی آخر عمرم ادامش میدم
وبه نجواهای ذهن چاقم گوش نمیدم
من به خدای درونم گوش میدم
چون اون قدرت داره نه نان وغذاها وچربیها
من تسلیم هستم
تسليم هستم
تسلیم هستم
من نمیدانم
نمیدانم
نمیدانم
من به خدا سپردم
من بار مشکلاتم رو به اون خدای بینهایت میسپارم
من به درونم میرم وخودمو دوست دارم
عاشق خودم واضافه وزنم هستم
عاشق معصومه خانم پاک ودوست داشتنی
خوشگل ونازنین
چون من بهترین بنده ی ومخلوق عالم هستی هستم
خدا منو بینظیر آفریده..من مثل اونم ..من خالقم
من خالق معصومه لاغر ومتناسبم
خدایا دوست دارم
شکر
یه خاطر نعمت استاد
ممنوناز استاد عزیز
سلام معصومه خانوم. ممنون بابت اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتین و من هم مثل شما مطمئن هستم که در تنها مسیر لاغری صحیح قرار گرفتیم. بنده دو ماه هست که وارد سایت شدم و فعلا در حال زندگی با دوره های رایگان استاد هستم. نکته ای در نظر شما توجه منو جلب کرد که گفتم اشاره ای بهش بکنم شاید کمکی تو مسیرتون باشه. اینکه شما میگین بعد دو تا زایمان 69 بودین نشون میده اون فرمول اشتباه بچه داری باعث چاقی میشه تو ذهنتون هست همچنان. دوم هم اینکه میگین با دوستان مجردتون مقایسه میشدین، این هم یک باور اشتباه دیگه ست. مگه بدن انسان متاهل و مجرد از لحاظ کارکرد متفاوته؟! حواسمون باشه که نه بچه آوردن نه ازدواج دلیل بر اضافه وزن نیست. همیشه موفق باشین و در مسیر تعادل.
با سلام ودرود ممنون از راهنماییتون عزیزم
بسیار عالی بود
سلام
سرزمین لاغری این سایت دقیقا بهشت من هس بهشتی ک هر چقدر بخوام میتونم ازش بردارم با ادامه دادن با استمرار
واقعا با بودن تو این بهشت ک خودتو میسازی دنبال چی هستیم دنبال احساس رضایت ارامش خوشبختی سلامتی من همه این ها رو تو این سایت میبینم فقط باید باشی
انگار ک هیچکسی جز تو تو این دنیا نیس
باید رها کنی تا رها بشی
دیگران رو رها کنی از دیگران رها بشی
کلی استاد من درگیر زندگیم بودم اما همه این درگیری ها هم برام درس داشت همه وهمه انگار پازلهای درون من رو کامل میکردن
هرجای زندگیمون مشکل داریم صبور باشیم بخدا اون مشکل مارو بزرگ میکنه رشد میده مثل ی مساله ریاضی میمونه اومده تو حلش کنی سرنخی از درون تو هستش نترس بمون ادامه بده
بجایی رسیدم ک انگار اون خلا های درونی ام داره پر میشه خلا هاییک طی سالیان ایجاد شدن خلا هاییک من با خوردن پرش میکردم اما الان میبینم ک خوردن چاره ی کار نیس چاره ی کار تویی ک بشینی بببنی درونت چی میخواد چیو باید درست کنی بسه فرار کردن بسه پشت خوردنهامون قایم شدن
ی فرد متناسب هم درد داره مشکل داره مثل من مثل همه اما پشت خوردن قایمش نمیکنه حداقل با خوردن واحساس بد بعدش بیشتر ب خودش اسیب نمزنه
ن اینک این خوردن ما ور چاق میکنه ب هیچ عنوان احساس ما ست ک داره نتیجه ور رقم میزنه احساس بد بعدش احساس گناه سرزنش تحقیر عذاب وجدان انگار تو ی چاهی گیر افتادی بجای اینک طناب رو بگیری بری بالا داری بیشتر اون چاه رو حفر میکنی
بدن ما از انرژی الهی شارژ میشه انرژی الهی باعث حرکت اندامها میشه و هزاران کار دیگه قلب تنفس پلک زدن وهمه وهمه اینها با انرزی الهی کار میکنه این انرژی الهی از پس سه چهار لقمه اضافی برنمیاد البته ک میاد اما با احساسمون با باورهامون نمیزاریم این انرژی کارشو بکنه انکار بجای پناه بردن ب خدامون پناه میبریم ب غدا این غدا قدرت داره معلومه ک ن
ایا فریبا تا حالا این همه تو این مواقع عذا خوردی اروم شدی مشکلت حل شده معلومه ک ن
اما زمانیک پناه ببری ب خدا با خودت خلوت کنی مست میشی اروم اروم
اونقدر لذت بخش هس ک ذهن خودش ب یاد تو میندازه ک این کارو بکنی
من ی انسانی هستم ک همه جوونی مو پای چاقی ولاعر شدن گذاشتم چ مسافتها پیاده روی کردم فک کن از مدرسه دانشگاه وکتابخانه با اون همه خستگی و بیخوابی پاشی ۱و نیم ساعت هم پیاده رو ی کنی این توانایی نیس چیه
فک کن اون همه خونه تکونیو خسته باشی بعد ورزش کنی این توانایی نیس
فک کن چقدر گشنگی کشیدم چقدر خوردنهای بقیه رو دیدم غصه خوردم
من خیلی خیلی تلاش کردم تا لاغر بشم اگه همه اونها باعث شدن الان اینجا باشم راضیم
من ی قربانی نیستم من ی برنده ام
چن الان زندگیم با تموم چاقی مشکلاتم باز خودمو دارم پیدا میکنم باز ارامش رو دارم
بنای بدن ما ستون بدن ما برای تناسب طراحی شده همه جاهای بدن ما مدام در حال پاکسازی هس
اصلا خدا اینحوری طراحیش کرده و معده و روده ماهم هرچی توش بیار هضم وجذب ودفع میکنه هیچو نگه نمیداره
این ما هستیم با تکرار افکار با تکرار احساس مدام بهش این اجازه رو میدیم ک مارو چاق کنه این بدن فرمانبردار من هس این منم ک بهش اجازه نمیدم کارشو بکنه مدام دارم بهش دستور ذخیره میدم مشکل از بدن من نیس مشکل از منه از فکر من از باور من از احساس من از رفتار من
جوری در مسیر چاقی غرق شدم ک خودم نفهمیدم کی و چجور شد اونقدرنامحسوس باورهارو باور کردم ک نمیدونم چجوری شد
چقدر باور چقدر
چقدر ندیدم توانایی این بدن رو من الان ی نون رو بردارم توانایی این دارم ک خوردو خاک شیرش کنم پس یعنی این بدن توانایی اینک این اضافات رو هضم کنه بده بیرون نداره البته ک داره
فقط ما میگیم چرا چرا من ک اشرف مخلوقانم انرزی الهی درونم صرف کار بیهوده بکنم چرا ب اندازه نیازم نخورم و خودمو اونقدر ب فرکانسهای پایین ببرم ک حالم از خودم بهم بخوره
ماادمها با خودمون مهربون نیستیم اصلا
میبینم افرادی ک هی میگن شکمم نباشه بقیه جاها مشکلی نیس اخه چقدرم سخره هس خب عزیز جان شکم تو برحسب جاهای دیگه بدن اون اندازس چرا ما انقدر فکر نمیکنیم چرا فک میکنیم این بدن خودش نمیدونه چیکار کنه چرا رهاش نمیکنیم ما بزرگترین ظلمهارو بخودمون میکنیم ک چی فلانی ببینه من لاغرم همسرم دوسم داشته باشه انداممو
ایا همین همسر این کارو میکنه
من خودم درگدشته مدام گیرم میدام فلان جام لاغر بشه تو باشگاه ورزش مخصوص اونجاور انجام میدادم
واقعا مسخره ترین چیزیک دیدم انگارک خمیر بازی هستیم ک باید فلان شکل داشته باشیم ک جذاب باشیم واقعا مسخرس
اصل ول کردیم چسبیدیم ب فرع
امروز ی مانع رو پیدا کردم در خودم
اینک اگه من لاعر سم مثل بقیه افرادی ک لاعرمیشن ازشون پرسیده میشه ک چجوری لاعری شدی از منم میپرسن اون موقع من چی بگم ب اطرافیانم یجور ترس چن من نمیتونم دروغ بگم چن اینجا بهشت منه و من توس راحتم دلم میخواد این راحتی برام باشه و اون کنجی ک توش ارومم بدون هیچ مزاحمی
این ی مانع مسخره خدا میدونه ک چقدر مانع از لاغری من شده
فریبا جان درگیر نگاه قصاوت های دیگران نباش تو هیچ توضیحی ب دیگران بدهکار نیستی و هرکسی درمدار تغییر باشه هد ایت میشه میاد تو لازم نیس از دیگران زندگیت بترسی اونها هیچ قدرتی ندارند تو هستی ک بهشون ب همه چیزشون قدرت میدی اینجا باش وحال کن و لاعر شو حال کن بس نیس انقدر ب خاطر دیگران از لذتها محروم باشم زندگی نکنم ک چی ک از من میپرسن من چی بگم مگه مهمه لازم نیس ب همه سوالها جواب داده بشه تو خدای بقیه نیستی تو مسئول بقیه نیستی تو مستقل خلق شدی هر کسی دنیای خودش رو داره ودنیای هرکس مختص خودشه دنیای تو با دنیای مادرت فرزندت پدرت همسرت فامیلات فرق داره پس هیچ وقت دنیای دیگران رو قصاوت نکن و سعی کن رئیس جمهور وزیر و قاضی و معلم و همه وهمه چیز دنیای خودت باشی
من لایق لذت بردنم لایق احساس زندگی من شایسته این هستم ک لاغری رو تجربه کنم و میکنم واگه ک میتونم کمکی ب دیگران میکنم ولی دیگران هیچ قدرتی در تحت فشار گذاشتن من یا نابودی من یا گرفتن ی نعمتی از من یا اصلا صربه زدن ب من هرچی من ندارن
خدا محافط منه همیشه برام پا میشه همیشه حفطم یکنه از نوشته هایمن از همه و همه چیزهایی من ک بخوام حفط بشه پس راحتم پس اسوه ام چن خدا محافظ منه
همه ما انسانیم همه
هممون داریم دنیامونو زندگی میکنیم و میتونیم تغییرش بدیم و بدونیم ک ی همراه ب پشتیبان همچون خدا همیشه مواظبمون هس همیشه حواسش هس همیشه دستمون رو میگیره پس نگران هیچی وهیچی نباش ک بدون زندکی زیباست پس تا هستی زندگیش کن بدون تو کمکم خدا رو داری پس هیچ وقت تنها نیستی اون حواسش هس پس از اون راهنمایی بخواه ن از بقیه ک خودشون هم تو چاله های خودشون موندن
لاغری در بدن من هس همیشه وهمیشه
درجریانه والا من الان تو این خونه جا نمیشدم کل تلاشمم کل زور زدن من شده این همه اضافه وزنی ک دارم ایا برای انرزی الهی برای بدن تو ک اینهمه سال این همه اضافات رو بیرون انداخته کاری داره این چن کیلو رو هم دفع کنه
شاید ۳۰ در نظرمن زیاد باشه ولی برای بدنی ک رسالتش پاکسازی هس رسالتش تناسب هس کاری داره ن
لاغری سخت نیس لاغری همیشه هس اصلا بدن بلده ک چجور خودشو متناسب کنه بدون هیچ ورزش ورژیم و ممنوعیت و محدودیتی عزیز جان باور کن همانطور ک افراد متناسب دارند میخورند و متناسبند خوب این بدنها عین هم هستند پس چی تفاوت ایجاد کرده
جز فکر من جز اجازه های من
بخدا ذهن من موافق لاغری من هس چن من میبینم ک تا من ی فرمولی رو تغییرمیدم تا من احساساتمو پشت خوردن قایم نمیکنم خودمو میبینم دیدنی ک ی عمر از دیگران میخواستم از پدر مادر همسر خانواده همسر
میبینم ک چقدر زیبا با من همراه شده چقدر زیبا لدت واقعی رو تشخیص داده
فریبا ازد یگران رها شو تا رها بشی
تو خالق زندگی خودت هستی ودیگران زندگیت درگیر دنیای خودشون هستن خودت دنیای خودت صفا بده
درگیر صفادادن دنیای خودت باش تو فقط نسبت ب دنیای خودت مسئولی هرچقدر بیشتر صفاش بدی بیشتر حال میکنی
لاغری حق توهستش پس این اجازه رو ب این بدن بده تا کارشو بکنه چاقی وجود نداره این توهستی ساختی با چی با باورهات خودتو وصل کن ب بی نهایت بودن خدا
ایا خدای من قدرتمنده یا چاقی ک من ساختم معلومه خدا معلومه
لاغری چن لاغری از خداست پس کافیه تو بکشی کنار
ما انسانهای چاق یاد گرفتیم تا ی اتفاقی میافته وحشت کنیم و ب دنبال اون وحشت واحساس ترس از اون دنبال اروم کردن خودمون باشیم و پناه ببریم ب خوردن
اما باید بدونیم خوردن چاره کار نیس این احساسات ی سرنخ هستن لازم نیس از وحشتت بترسی بلکه کافیه ببینیش مثل ی مادری باش ک بچشو بغل کرده وداره باهاش حرف میزنه
تو فقط باش تو اون احساس
هیچ اتفاقی نمیافته
من عادت کردم ک دنبال لذت زیاد باشم و این لذت زیاد رودر زیاد خوردن یا کامل دیدن ی چیز یا کامل انجام دادن یچیز یا بی نقص بودن دیگران یا مهربون بودن دیگران ببینن
اما لذت واقعی فقط اینک تو خودتو ببینی احساستو حرفهاتو بشنوی و بپذیری ک همه مثل تو انسان هستن پس ببخشی و جاری باشی واز فکر اینک دیگران چی میگن بیای بیرون مهم نیس حرف دیگران نگاه دیگران قصاوت دیگران برداشت دیگران تو خودتو رها کن از این دیگران
و بزار اونها هر کاری ک دوس دارن بکنند ومن از هیچ کس انتظار ندارم
فقط وفقط روی خدای خودم حساب بازمیکنم
خدایی ک بی منت هس
حافظ اول واخر
پشتیبان اول و اخر
دوست اول اخر
عشق اول اخر
روزی رسان اول واخر
و بودن همیشه
همیشه هس همیشه میتونی روش حساب باز کنی چن اون همیشه هس همیشه منتظره تو بری سمتش لذت واقعی پناه بردن ب کنج اغوش خدا خدا هس پناهی بی منت
پناهی جاری
بسیار عالی بود ولذت بردم فریبا جون ….خدا رو شکر به خاطر این آگاهی وهمراهان سایت تناسب فکری شکر به خاطر بودن شما چقد عالی توصیح دادید ….وحرفاتون به دلم نشست موفق باشید وبرکت آرزو میکنم در بهترین حالت ممکن باشی وبرسی
با سلام
چه حس خوبیه که الان فک کردم لاغرم و در کمی چاقی گیر کردم.
خیلی حس امید بخشی هست ،از خودم خوشم میاد وقتی خودم رو لاغر تصور میکنم.
وقتی رژیم میگیرم یعنی باور دارم که چاق هستم و وقتی باور دارم چاق هستم ،خب چاق می مونم ذهنم چاق می مونه.
پس راههای لاغری با هر روشی به جز لاغری با ذهن داره هر روز به ما میگه بله تو چاقی! و همون اول شروع می کنه به مبارزه با چاقی،اما در لاغری با ذهن پذیرفتن چاقی رو داریم هیچ مبارزه و جنگ و تنفری در کار نیست.
در لاغری با ذهن فقط دوست داشتنه،خودت رو دوست داشته باش،اندامت رو دوست داشته باش .
اینجا فهمیدم که چاقی یه مهارته،اما مهارت منفی!
اما خب شرایط زندگی و خانواده باعث شده این مهارت رو خودبخود و ناخواسته یاد بگیرم .
وقتی دوران راهنمایی متوجه شدم که توی یادگیری زبان استعداد دارم بهش توجهی نکردم ،توی دبیرستان کافی بود نکته ای از درس زبان انگلیسی رو یه بار بگن تا من با جون و دل اونو یاد بگیرم و حتی به همکلاسی ام هم یاد بدم و رفع اشکال کنم .بزرگتر که شدم فهمیدم توی زبان انگلیسی استعداد ویژه ای دارم نسبت به هم سن و سالام و خواهر برادران ،پس رفتم یه موسسه و برای آموزش ثبت نام کردم .آنقدر علاقه داشتم که حاضر نبودم تحت هیچ شرایطی قید کلاس رفتم رو بزنم، هیچ غیبتی نداشتم،هیچ تکلیفی نبود که انجام ندم،حتی خودم وقتی میدیدم دارم یاد میگیرم لذت میبردم و آهنگ های انگلیسی رو دانلود میکردم که شاید بتونم معنی کنم .
آنقدر توی زبان از طریق آموزشگاه ها و نه دانشگاه پیش رفتم که تونستم مدرک ترجمه رو هم بگیرم.
یادگیری زبان لاغری هم به همین شکله ،فقط کافیه خسته نشی ،پا پس نکشی و ادامه بدی.
لاغری هم یه مهارت هست که باید یادش بگیرم، تمرین کنم، و زمان بذارم.
به نام خداوند همیشه حاضر و خیر خواه و خواهان پیشرفت همیشگی ما،
درود رحمت و برکت و سلامتی و شادی خداوند جاری هر لحظه زندگی شما استاد ارجمند و گرامی،
استاد نکات زیادی مرور شد در ذهنم با گوشدادن به این فایل ارزشمند :
۱)رها کنید بدن کار خودشو خوب بلده و شما باید فقط مدام باید در مدار و فرکانس لاغری حتی فقط با گوشدادن به فایلها باشید حتی بدون ورزش البته اگر همچنان نگرشتون به ورزش هنوز برای لاغریتون هست ورزش نکنید
۲ صبور باشید ممکنه چاقتر بشید اما شما مطمئن باشید تنها راه درست همینه ادامه بدید،
خود من ساعت ۱۳ ظهر در تابستانها راه میرفتم تا ۱۸ عصر استراحتی هم مابینش نبودو مدام ادامه میدادم ولی کافی بود شب غذایی بخورم یا یک روز برای پیاده روی نرم تمام دنیای من تمام میشد ،
من مربیم و دو بار در روز علاوه بر پیاده روی ورزش میکردم صبح و بعد ازظهر سنگین ولی حتی کمی هم لاغر نمیشدم .
بعد از مدتی صبح های زود هم می رفتم در خنکی و تاریکی میدویدم اما خبری از لاغری نبود.
۳ استاد واقعا درست فرمودید درددل ممنوع باید بشه هر نوع اخبار و چیزی که تمرکز را بهم بزنه و مارو از مدار لاغری دور کنه یا مرور گذشته چاقمون ،
یا ناامید کنه یا بترسونه و سبب رشد افکار منفی بشه و یا تکرار تصویر سازی چاقی را برای ما داشته باش،یا در مورد اخبار منفی وچاقی باش و نالیدن از زمانهای سخت گذشته و جواب نگرفتن و یا تو نمیتونی ،
من یادم با دوستم صحبت از چاقی مدام داشتم اما هیچی به هیچی نتیجه نمیشد و بدترم میشدم اصلا یادم میرفت تا غذارو میدیدم حمله میکردم.
اما میدونم با یادگیری زبان جدید لاغری با مراقبت از او و مدام تمرین و تکرارش و مدام در فرکانسش بودن و اشتیاق لاغری داشتن و فقط به او فکر کردن و تصویر سازی کردن و شجاع بودن بدون نقشه ای در مورد غذاها و دانستن مزایای غذاها و شناسایی ترمزهای چاقی و تبدیل آن به لاغری با دلیل درست با استمرار ما حتی جهان هم تسلیم ما میشود مطمئنم دنیا برای گسترش فقط خوبی برای ما هست و به خواسته ما نه نمیگوید
بدن ما بیشتر از ما میخواهد به تنظیمات درست قبل خودش برگرده اینکارو هم بهتر از ما و بیشتر از ما میدونه.
ایمان دارم اعتماد دارم تسلیم هستم و میدانم خدا کمکم کرده که اینجا هستم و بعد از این فقط مراقبت باید کنم و استمرار الهی به امید خدا داشته باشم اینکار اسان و شدنی وقتی یاد بگیریم در تمام زمینه ها مثل یک زنجیری که بهم وصل هست موفق میشویم به اسانی و
ممنونم از خدا و شما استاد بینظیر .
به نام خداوند بردبارم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات شما لاغر هستید حتی اگر چاق هستید
به نام خداوند بردبارم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات شما لاغر هستید حتی اگر چاق هستید
سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه
وقتی به گذشتم نگاه میکنم که با دستان خودم نهال چاقی رو کاشتم وبزرگش کردم خودم رو مستحق چاقی میدونم.
منی که افراد لاغر رو افراد ضعیف . خسیس. بیمار. نازیبا .استخوانی . رنجور .فقیر .و… میدانستم و افراد تپل روقوی . خنده رو .شاداب . دست ودلباز .و… میدانستم و وقتی مهمانی خونه عمو یا دایی میرفتم چون چاق بودن به من حس امنیت بیشتری میداد که من تو خونشون راحت ترم وکلی آدم رو تحویل میگیرن .
درحالیکه سلانتی . ثروت . روحیه عالی ارتباطی به چاقی . لاغری ندارد و به باورهای ذهنی اون طرف بستگی دارد ..الان دامادمون لاغره اما بسیار مهمان نوازه و مهربان و قوی
اما خواهرم چاقه اما جسمش پفکی هست وبا یک سرماخوردگی ساده از پا می افته و….
یا افراد لاغری رو افرادی میدونستم که به خودشان نمی رسند وافراد چاق خونشون تمیزه دست پختشان عالی هست صورت زیبایی دارند اما الان که دقت میکنم ویژگی های شخصیتی افراد ربطی به چاقی لاغری نداره مثلا درنزدیکی ما یک آقایی خیاط هست و کارتشک دوزی هم انجام میدهد و این آقا دوتا دختر لاغر داشت وما وقتی وارد حیاط خونشون میشدیم اثری از پنبه ونه و به هم ریختگی حیاط و خونه نبود و همش تو خونمون میخان مثال تمیزی فردی رو بزنند اسم دخترای اون آقا رومیگن .
یاهمکار لاغری هم داشتم که فرد لاغری بود اما همش میخندید .یا شوهر عمه ام خیلی لاغره اما مهربان . شاد
قوی . اما عمه ام چاقه همش این دکتر و اون دکتر .
یافرد چاق رو فکر میکردم در زندگیش دغدغه نداره و بی خیال و چاقه اما فرد لاغر همش نگران ومضطربه درحالیکه دوربریام خیلی ها هستند که کاملا متناسب هستند اما آرامش دارند .
وکلی باورهای دیگه همشون رو من شناسایی کردم و با دلیل ومنطق ردش کردم .
من متوجه شدم من زبان چاقی رو آرام آرام یاد گرفتم و با اون زبان صحبت کردم الان من دوباره باید زبان لاغری رو آرام آرام یادبگیرم وبا اون صحبت کنم و رفتارکنم و باهاش زندکی بکنم ..
درجهان همه چی دوقطبی هست خوب بد . چاق لاغر . زشت زیبا . فقیر وثروت . ومن با کانون توجهم قادرم هرآنچه رو میخام خلق کنم .
به نام خداوند بهترین آفرینم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
شما لاغر هستید حتی اگر چاق هستید
باور لاغر بودن در عین حال چاق بودن مثل ایمان داشتن به خدایی است که هرگز او رو ندیدیم اما از دیدن آثار وجودی او به بودنش ایمان آورده ایم یا حتی شبیه هوا و اکسیژن ،ما اکسیژن و نمیبینیم ولی این یعنی وجود نداره؟چون ما نمیبینیم؟ نه وجود داره از منطقهایی که بودنش و نمایش میده وجودش و باور کردیم .
درباره باور لاغری و متناسب بودن در اوج چاقی هم دقیقا همینه وقتی در مسیر تناسب فکری هستیم با تغییر افکار و نگرشهای ذهن چاق و تغییرات رفتاری به وجود تناسب مخفی وجودمون پی میبریم
دلیل ندیدن دلیل نبودن نیست
خیلی چیزها دیده نمیشن ولی وجود دارند و از نشانه ها میتونیم وجود اونها رو بپذیریم و باور کنیم .
اون مقاومت ذهنی و تلاش برای باور نکردن این موارد چیزیه که ما خودمون نمیخوایم بپذیریم چون اصل مقاومت ذهنی از خودمون میاد چیزیه که خودمون رشدش دادیم و نخواستیم باور کنیم که هر آنچه هستیم دست پرورده خودمونه ،هر چقدر تلاش کردیم برای لاغری و نشد در تمام این لحظات داشتیم چاقی رو قویتر میکردیم مدام داشتیم بهش بها میدادیم و اون دچار جو گرفتگی میشد و جلومون قد علم میکرد و حالا ما شاکی که چرا اینجور شده؟
من برای خودم اینجوری جا ميندازم ذهن چاق و ذهن متناسب من دو تا فرزند من هستند که دارم اونها رو بزرگ میکنم حالا هی به اون چاقه بها دادم و احترام گذاشتم و مراقبش بودم و اون گستاخ شده و طلبکار از آب در اومده و طفلک اون دختر بچه ذهن متناسبم مظلوم واقع شده و من حقش و ادا نکردم و اون هر روز ضعیف و سرخورده تر شده اما من تا حالا آگاهی نداشتم و مادر ناآگاهی بودم ولی جلوی ضرر و از هر جا بگیری منفعته مهم نیست چند ساله اشتباه کردم مهم اینه الان اشتباهم و پذیرفتم و تلاش میکنم جبرانش کنم و دختر کوچولوی ذهنم و به بهترین شکل پرورش میدم .
من طی سالها مهارت چاقی و عالی یاد گرفتم و با بها دادن به ذهن چاق و پرورش افکار و نگرشهای چاق کننده روز به روز مهارتم در چاق شدن و افزایش دادم و هر بار با دلیلی وجود چاقی و قدرت اونو برای خودم منطقی میکردم .
در سرزمین لاغرها دنبال چه هستید؟
من در سرزمین تناسب فکری دنبال آرامش و زندگی مطلوب هستم دنبال تغییر نگرشها و افکار و بدنبال اون تغییر رفتارهای اشتباه در کل زندگی و بدست آوردن چیزهایی که سالها با ندانستن کسبشون نکردم و الان انگار تازه متولد شدم و دارم چیزهایی و بدست میارم که سالها از وجودشون اطلاع نداشتم مثل همین تناسب اندام که سالها همراهم بوده اما من قادر به دیدنش نبودم .
درباره اخبارها و حواشی زندگی به شکر پروردگار متعالم از وقتی ورودی های منفی و حذف کردم حال روحیم عالی شده و به حمدالله زندگیم هم دستخوش تغییرات عالی شده من خیلی نسبت به ورودی ها نگرشهام تغییر کرد من قبلا تجربه این و داشتم که با دیگران همدردی میکردم و یا دلسوزی میکردم اما الان فهمیدم که این کارها اسمشون با خودشونه و فقط فرکانسهای منفی به همراه دارند
مثلا هم دردی یعنی من خود خواسته خودم و با درد دیگری مخلوط میکنم و زندگیم و داغون میکنم همون قدر که اون درد کشیده منم میکشم آخه مگه خود آزاری داری مصی؟
یا دلسوزی کردن منم پا به پای اون آدم دارم دل خودم و میسوزونم و غم وارد خودم میکنم .
چقدر از این رفتارهای اشتباه داشتم و خدا رو شکر الان در حال اصلاح اون نگرشهای اشتباهم .
اتفاقی که توی همین چند روز برام افتاد در تره بار خانمی طبق معمول اومد و درخواست کرد براش خرید کنیم اگر من اون مصی قبل بودم حتما خرید میکردم و با ارادت و فروتنی تقدیم میکردم و گاها شماره طرف و میگرفتم جهت کمکهای بیشتر اما این بار رفتارم متفاوت بود و باعث تعجب همسرم شد ،اون خانم از همسر من درخواست خرید کرد و من به اون خانم گفتم نه نمیخریم .
حتی نگفتم شرمنده نمیخریم آخه چرا من باید از اینکه پول زحمت کشی و خرج دیگران نمیکنم شرمنده باشم و اون خانم و زیر نظر گرفتم از لحاظ تیپ و سر و لباس که عالی بود حتی کلی اضافه وزن داشت و من گفتم خوب این اگه ندار بود این همه چاق نبود و این تیپ و قطعا نباید میداشت و دیدم مدام میره سراغ آقایون و از اونها میخواد براش خرید کنن ،بهش گفتم برو کار کن و تلاش کن نمیشه دستت توی جیب دیگران باشه که،تو باید تغییر کنی تا دنیات تغییر کنه،حیف شخصیتت نیست خرجش میکنی برای گدایی ،ما هم داریم کار میکنیم و زحمت میکشیم از آسمون که پول نمیاد برو دنبال مسیر درست زندگیت ؛
من اگر آدم قبل بودم قطعا برای اون خانم خرید میکردم و اصلا توجهی به تیپ و چاقیش هم نداشتم و اصلا فکر نمیکردم قبلش ؛اما الان اول آنالیز میکنم بعد رفتار میکنم و این تغییرات فقط بخاطر آموزشهاست .
من هر روز با عشق اینجام ،و تغییراتم من و هیجان زده میکنه ،من روی ذهنی که مملو از افکار منفی و چاقیه دارم کار میکنم و یقین دارم برای هر چیزی تلاش کنی بهترین نتیجه رو میگیری
به نظر من خداوند تو بشقاب هر کس به اندازه تلاشش غذا میزاره
یکی از دخترهای من میوه ای که ریز باشه یا حتی یه خال روش باشه اصلا نمیخوره و همین رفتارش باعث شده که ما همیشه در خرید میوه دقت ویژه داشته باشیم و بهترین میوه ها رو بخریم ؛این یه مثال ساده است که ما هر مدلی که فکر کنیم و باور کنیم جهان هستی همون باورها رو به سمت ما میاره این دختر من تا آخر عمر فقط خدا بهترین میوه ها رو به سمتش میاره چون اون بهترین میوه رو میخواد .
حالا نگاه کنیم اگر ما الان چاقیم چون خودمون خواستیم باورش کردیم و تسلیم قدرتش شدیم و وقتی کسی تسلیم میشه دیگه قدرتی برای دفاع از خودش نداره ،حتی زمانهای رژیم هم ما تسلیم چاقی و افکار منفی بودیم ،چون به بیراهه لاغری میرفتیم و همین بیراهه رفتنها قطعا ضررش از خود اون چاقی بیشتر بوده ،چون هیچ وقت مسیر اشتباه به مقصد اصلی نمیرسه ،خداوند ما رو هدایت کرد و وارد مسیر تناسب فکری شدیم ورود ما به این سرزمین همان و هجوم مشکلات و افکار منفی و دست به دست دادن زمین و زمان برای موفق نشدن ما همان ،اما ما باید با استمرار و تلاش و تفکر کردن از تک تک این موانع عبور کنیم
در این مسیر گاهی دچار پرخوری های قبل میشیم نباید نا امید بشیم بالاخره متوقف میشه فقط باید ادامه بدیم .
در این مسیر گاهی چاقتر میشیم یا استپ وزنی پیدا میکنیم نگران و نا امید نشیم بالاخره آب راه خودش و پیدا میکنه و درست میشه فقط باید ادامه بدیم .
در این مسیر چالش زیاده فقط و فقط باید قوی باشیم و مطمئن باشیم نتیجه چیزی است که داریم براش تلاش میکنیم و باید ادامه بدیم هر روز در مسیر بودن ما رو به مقصد مطلوب میرسونه .
به تغییرات رفتاری خودم دقت میکنم واقعا من شگفتی ساز خودم هستم من همون حیرت انگیز خودم هستم ،آنقدر تغییر کردم که همسرم هم دارن از فایلهای استاد استفاده میکنن اینقدر تغییر کردم که دیگران ازم میپرسن چطور این قدر تغییر کردی و این برای من شگفتی است من عاشق بهتر شدنم من همیشه بهترین ورژن و میخوام و از راکد بودن نفرت دارم من هر روز عاشق بهتر شدن از روز قبلم و اینجا همون جایی هست که من بهترین ورژن خودم میشم
در انتها سپاسگزار خداوند هستم برای هدایتم و قدردان استاد روشن ضمیرم هستم برای این آگاهی ها که به ما منتقل میکنند خداوندا از بهترینهای جهانت ما را نصیب بفرما .
الهی به امید تو
سلام استاد صبح شما بخیر
لاغر هستید حتی اگر چاق هستید
استاد چقدر این فایل شما به موقع بود چون من بعد از چند وقتی هست که دارم فایلها را گوش میدم و تمرینات را انجام میدهم با خودم میگفتم چرا وزن من اصلا بعد از 2 ماه کم نشده وقتی دکتررفتم و انجا وزن شدم چون به خودم قول داده بودم که خودم را وزن نکنم و داشتم کمکم از این مسیر لیز میخوردم و با خودم میگفتم همه میگن لاغر شدی ولی خودم باور کامل نداشتم چون وزنم کم نشده است و الان که شما گفتید هرکس تا اینجا از مسیر را آمده حتما لاغر خواهد شد و نوید ورود به سرزمین لاغرها رادادید و گفتید که ما افراد چاق اراده خیلی قویتر از لاغرها داریم من را امیدوار تر کرد که به این مسیر ادامه بدم .
و گفتید اولین گام برای لاغری این است به خودم بگویم من میتوانم لاغر شوم و با ذهنم به این باور برسم و جالبتر اینکه گفتید اگر فقط درازبکشید و این فایلها را با دقت گوش دهید و به تمرینات آن عمل کنید لاغر میشوید و در مورد این که برای بدن مشخص نکنیم کدام قسمت باید لاغر شود من همیشه روی شکم حساس هستم و وقتی مقابل آینه شکمم را میبینم که کوچک نشده به خودم میگم من بیشتر میخواستم شکمم لاغر بشه که نشده و اطرافیانم بهم میگن صورتت لاغر شده وداره زشت میشه و الان متوجه شدم که تمرکز کردن برای آب شدن شکم یکی از موانع لاغری است و من نباید اصلا به این قسمت بدن توجه کنم و جالبه من در یک هفته لپهایم کاملا کوچیک شدند به طوری که خودم هم کاملا متوجه شدم و میخواستم مثل قبل لپایم را بگیرم نمیتوانستم و جالبه که وزن من اصلا کم نشده و هنوز همان 89 هستم ولی بیماریهای من خیلی کمتر شده و دیگر چربی خون ندارم و تیروید و دیابت و کم خونی من بهتر شده
ولی من خیلی از خداوند متشکرم که من را با این سایت آشنا کرد چون برای لاغر شدن تلاش میکنم و دراین رابطه سلامتی – اعتماد به نفس – روابط بهتر – و خیلی از تواناییهایی که داشتم و از آنها استفاده نمیکردم را انجام میدهم و از شما استاد عزیز ممنون که فایل زندگی با طعم خداوند را گذاشتید من 20 تا فایل را گوش دادم و چقدر درزندگی من تاثیر گذار بود من قبلا زیاد با دیگران درددل میکردم و به قولی برای خودم شاهد جمع میکردم واز الان متوجه شدم که هرحرفی که احساس من را بد کنه از شیطان است و آنرا را نمیزنم و در جایی خواندم خداوند دوتا گوش به ما داده ویک دهان یعنی به اندازه 2 برابری که حرف میزنیم باید گوش بدهیم و درمورد صحبتهایی که گوش کردیم فکر و تفکر کنیم و بدانیم که کدام صحبتها از شیطان است و سعی کنیم آنرا به زبان نیاوریم .و وقتی ما با ایمان و توکل به خداوند سعی کنیم لاغر شویم و چون سرشت همه انسانها متناسب بوده پس ما هم به آن خواهیم رسید پس باید عجله نکنیم و دراین کار استمرار داشته باشیم ممنون از شما استاد عزیز که به موقع این فایل را گذاشتید چون من داشتم به قولی لیز میخوردم ممنون
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
این روزها بیشتر ذهنم درگیر لاغری شده و به این نتیجه رسیدم ک توجهم به لاغری و رفتار لاغرهای یه خرده کم تر از قبل شده بود الان آگاهانه توجه میکنم به غذا خوردنم و اون سبکی بعد از غذا خوردن خیلی لذت بخش برام
در این حالت چه اتفاقی برای بدن ما میوفته :
بدن ما هماهنگ با کل جهان قرار گرفته چرا بدنی ک هماهنگ با خودش احساس سبکی میکنه و رفتار لاغر هارو داره انجام میده و میبینه میچشه ک افراد لاغر واقعا چقدر عالی ب صورت کاملا ناخودگاه دارن برا خودشون سبک میخورن و سبک میگردن و این رفتار چقدر درست و حساب شدس
واقعا ما نباید از اولشم به وجود خودمون ک ساخته خداست شک میکردیم خدا کاراش حساب شدس
خدا یه سلول رو اشتباه در هیچ جای بدن نکاشه چه برررسههه به چاقی به این هجم چ یا بیماری
این همههه نعمت آفریده هر کدوم در نوع خودشون بی نقص هستن حالا انسانم ک کلا داستانش فرق میکنه و اشرف مخلوقات اگر چاقی یا بیماری هست
انسان خودش اونارو ساخته و پرورونده و به اونا شکل داده
نکته اصلی اینجاست انقدر ک انسان ها از جمله خودم حواسمون پرت ک متوجه درون خودمون نیستیم با این بدن ارتباط برقرار نمیکنیم و ولش کردیم به حال خودش خب بدن تقصیری نداره اگه چاق بشه
مخصوصا مایی ک تو این مسیر لاغری هستیم نباید لحظه ای غافل بشیم همون قدر ک لاغری رو از ته دلمون میخوایم باید به دنبال نشانه هایی ک استاد گفتن در خودمون باشیم و اونارو تحسین کنیم
مثلا من بعد سری ک خوردم با نگاه کردن به آینه و احساس بد فراموش کردم ک لاغری در من پنهان شده پس اون لاغری در درون منه و این منم که باید با افکارم و توجهم به لاغری اونا بالا بیارمش
این منم ک باید به خودم و همه اطرافیانم ثابت کنم که میشه بدون رژیم بدون ورزش به شکمی تخت و متناسب و باریک رسید
این منم که باید تبلیغات چاقی رو مهار و تبلیغات لاغری رو گسترش بدم و الگویی بشم مثل استاد عزیزم ک همه بگن چجوری به اینجا رسیدی
در حال حاضر حالم بهتر شده دیگه وقتی خودمو میبینم احساس بدی ندارم چون بدن من مدام در حال چربی سوزیه پس کاری ک فقط باید انجام بدم اینه که صبور باشم و نخوام یه روزه به هدفم برسم
هرچند هرچقدر ک بیشتر توجه کنیم به لاغری
اونم به سمت ما جذب میشه اونم برامون دست تکون میده
دوستان عزیزم جدیدا ی سریال خارجی دیدم
که یه تعداد آدمای زیادی رو داخل یه سیلو نگه میدارن و میگن اون بیرون رو زمین جای زندگی نیست و اگه برین میمیرید در صورتی ک دروغ میگن و فقط میخوان انسان هارو تحت کنترل و مدیریت خودشون در بیارن
خب من وقتی این فیلمو دیدم آگاهی های زیادی بهم داد و گفتم چه جالب مثل استاد عزیزمون ک انگار بیرون سیلو اومده و دیده این بیرون:
چقدر میشده به راحتی لاغر شد ولی رسانه ها و باورهای غلط اطرافیان نزاشتن ما باور کنیم ک این لاغری آسون ترین کار دنیاست
حالا خیلی دلش میخواد ک به ما بفهمونه ورود به سرزمین لاغرها چقدر لذت بخش و مارو تشویق میکنه تا مام بیایم و از این مسیر لذت ببریم
و خودمون در افکار چاقی حبس نکنیم و بیرون سیلو بیایم
این فیلم بهم نشون داد چقدر نعمات زیبایی مانند تماشای دریا آسمون آبی درختای طبیعی و سرسبز میتونن برای آدمای اون سیلو آرزو باشه
چیزی ک ما به راحتی استفاده میکنیم ولی از بس ک عادی شده توجه آنچنانی نداریم
درسته این یه فیلم ولی به من نشون داد چقدر زندگی سخت میشه اگر همین نعماتی ک داریم
نبودن
بیاین اون عینک چاقی ک به ما زدن رو برداریم
و با عینک لاغرها به همه چیز نگاه کنیم حس کنیم
من خیلی خوشم اومد از دقت و ریز بینی استاد راجب تبلیغ آگهی بازرگانی ک هیچوقت از زاویه نگاهش نکرده بودم اصلا برا من یکی سوال اینجاد نشده بود ک چرا خودشون انقد متناسب و بی نقص هستن
واقعا کسی ک متناسب براش مهم نیس چه بیسکویتی میخوره
اون فقط باور داره که این لاغری طبیعیه برا اون
و مال خودشه کسی نمیتونه باور یه فرد متناسب رو ازش بگیره چون تا چشم باز کرده متناسب بوده
اونکه هیچ وقت فرمول چاقی رو نچشیده و درک نکرده طوری ک بعد از زایمان در خانم ها
و پس از ازدواج در مردان هنوزم متناسبن و هیچکس نتونسته اونارو از اصل خودشون ک لاغریه جدا کنن
برای همین یه پدر مادر لاغر بچه های لاغر تربیت کردن و اغلب افراد چاق فرزندان چاق تر
سلام و درود ▪︎ گام ۳۳
عنوان این فایل : شما لاغرید حتی وقتی چاقید ▪︎
■●■●■●■●■●■●■
استاد گرامی سلام ، من امروز صبح خیلی زود بیدار شدم برای رفع احساس گرسنگی .. کم پیش می آد نیمه شب پاشم غذا بخورم بستگی داره آخر شب چیزی خورده باشم یا نه و اینم بسته به اینه چه ساعتی شام خورده باشم ..دیشب ساعت ۷ شام رو به اندازه کافی خوردم ساعت ۱۲ شب احساس گرسنگی ملایم داشتم ولی اهمیت ندادم در حالی که فایل گوش می دادم خوابم برد .نیمه شب ساعت ۳ از خواب بیدار شدم ضعف داشتم پا شدم چیزی خوردم خواب از سرمپرید .گوشیموبرداشتم و طبق عادت دو سال اخیر اول رفتم سراغ ایمیلهایی که از سایت برام می آد به این فایل هدایت شدم …..با خوندن این متن ، یکی از جملات خیلی به دلمنشست و احساس خوبی بهم دست داد …قسمتی که نوشته بود چون روح ما از خداست و خدا چاق نیست پس در درون ما تا ابد یک فردکاملا متناسب از نظرها پنهان شده وجود داره اون نه با خواست خودش بلکه با فشار افکار و فرمولها و رفتار اشتباه که طی سالیان متمادی بهش تحمیل شده از نظر پنهان شده … باز تکرار کردم روح من از خداست و خدا چاق نیست ،فقیر و بی پول و مستاصل نیست ، بیمار نیست ، ناشاد و افسرده نیست ، هر چه من در شرایط بهتری از هر نظر باشم به خدا شبیه ترم …من از این متن لذت بردم و تصمیم گرفتم دیدگاه کاملی برگرفته از اینمتن بنویسم ..
■●■●■●■●■●■●■
به عقیده استاد گرامی ، در وجود هر فرد چاق، یک فرد کاملا متناسب وجود داره که از نظرها پنهانه ▪︎
البته این فرد متناسب به خواست خودش پنهان نشده بلکه به اجبار افکار و فرمول های چاق کننده ای که ما در ذهن خود ایجاد کردیم، لاغری را از نظرها مخفی کرده ▪︎
هرچه انسان در شرایط بهتری زندگی کنه به خداوند شبیه تره ▪︎
شرایط بهتر شامل: سلامتی، ثروت، روابط عالی، شادی، احساس خوب، آراسته بودن و هر ویژگی پسندیده ای هست که سراغ داریم ▪︎
پس اگر اینجا هستم از گروه مشتاقان لاغری ام و مطمئنم که لاغرم ▪︎ ، گروهی که تصمیم گرفته بخش لاغر و متناسب وجودشو به معرض نمایش بگذاره▪︎بخشی که در وجودم هست اما پنهان از نظره و فقط باید انباشت چربی هایی که با افکار و رفتارم ایجاد کردم رو به مرور پاک کنم تا اون بخش زیبا و دوست داشتنی فرصت خودنمایی پیدا کنه ▪︎
بخش لاغری در وجودت نیست، به دنبال لاغری نباش، وجود نداره▪︎
فقط من هستم و تو تا ابد با من خواهی بود.▪︎
بخش چاق وجود من می دونه مهمان ناخوانده ای است که مثل پرده ای ضخیم و سیاه جلوی نمایان شدن بخش زیبای وجودم رو گرفته ▪︎
چاقی که خود شیطان درون منه می دونه که، لاغری بخش همیشگی و اولیه وجود همه ماست و به همین دلیل همیشه سعی می کنه خودشو به جای لاغری به عنوان بخش همیشگی و دائمی معرفی کنه ▪︎
خلقت خداوند، انسانی متناسب در حالت ایده آل بوده و چاقی توان مقابله با چیزی که خداوند برای انسان مقدر کرده نداره ▪︎
و این در حالی بود که نمی دونستیم روش هایی که برای لاغری انتخاب می کنیم راه به لاغری نمی برن و فقط مسیر چاقی رو پهن تر و صاف تر می کنن ▪︎
هرچی که ما بیشتر برای لاغر شدن تلاش کرده بودیم نه تنها لاغر نشدیم بلکه به شکل آسان تری چاق تر شدیم ▪︎
تلاش در مسیر اشتباه راهی به موفقیت نداره بلکه ما رو از هدفمون دور و دور تر می کنه ▪︎.
وقتی در مسیر اشتباه تلاش میکنیم نه تنها به مقصد نمی رسیم بلکه انرژی و شوق و اشتیاق خودمونو هم از دست می دیم ▪︎
هر فردی که از روش های مختلف برای لاغری اقدام کرده این حرف و نظر رو به خوبی درک و تجربه کرده ▪︎
بارها با اشتیاق و انگیزه عالی برای لاغر شدن از روش رژیم گرفتن یا ورزش کردن یا … اقدام می کردیم اما هر روز که از اجرای برنامه لاغری می گذشت احساس ناتوانی بیشتری در ادامه دادن مسیر لاغری می کردیم.▪︎
این کاهش انرژی و شور و اشتیاق به حدی اضافه می شد که از ادامه راه منصرف می شدیم و چاقی رو به رنج لاغری ترجیح می دادیم ▪︎
من و سایر دوستانی که در مسیر لاغری با ذهن قدم گذاشتیم به خوبی تفاوت این روش با سایر روش های لاغری رو درک و تجربه کردیم ▪︎
به عقیده استاد گرامی هر فایل آموزشی مانند تکه ای از پازل لاغری با قدرت ذهنه ▪︎
زمانی که از محتوای آموزشی استفاده میکنیم آگاهی لازم جهت شناسایی فرمول های اشتباه قبلی و همچنین اطلاعات لازم برای ایجاد فرمول های جدید رو دریافت می کنیم ▪︎
با انجام تمرینات در واقع در حال خط زدن فرمول های اشتباه چاقی و نوشتن فرمول های صحیح لاغری در ذهنم هستم ▪︎
■●■●■●■●■●■●■●■
استاد هر وقت به یکی از فایلهای صد گام هدایت میشم در حالی که مدتیست در دوره تکرار گام اول ورود به سرزمین لاغرها هم هستم تاکیدم بر این عقیده بیشتر میشه که دوره هدیه ۱۰۰ گام ، دوره ای است بسیار بسیار ارزشمند و حاوی نکات طلایی کاهش وزن و من تصمیم صد در صد دارم بعد از اتمام دوره تکرار که امروز جلسه ۳۱ اونو تمرین می کنم بیام دوره صد گام رو از مقدمه شروع کنم و دیدگاه بنویسم و لذت ببرم …این دوره مکمل دوره های خریداری شده است و بسیار با اهمیته …. از شما استاد عزیز و سخاوتمند و عاشق لاغری ذهنی بسیار سپاسگزار و قدردانم …خدا حفظتون کنه و هر آنچه که از خدا می خواهید بهتون عطا کنه ….آمین …
حالا میرم که فایل صوتی این گام رو هم گوش بدم و استفاده ببرم …. عقیده دارم فایلهای آموزشی دوره صدگام به قدری سرشار از آگاهیست که هم باید برای متنش دیدگاه بنویسم هم بعد از گوش دادن به فایل های صوتی هر جلسه … به امید خدا دوره تکرار رو تموم کنم این عقیده ارو که فعلا در سطح فکرمه به اجرا خواهم گذاشت …
سایه اتون مستدام …..
سلام و درود .
گام ۳۳ .
لاغر هستید حتی اگر چاق هستید .
برداشت من از این فایل و متن عالی این بود که کانون توجهم رو باید تغییر بدم .
دیگه نباید به جسم چاقم نگاه کنم بلکه باید به شخصیت لاغر نهفته در این جسم چاق توجه کنم .
من جسم چاقم رو توسط شخصیت چاقی که طی سالها ساختم در حالی ایجاد کردم که جسمم لاغر بود .
یعنی من در جسم لاغرم شخصیت چاقم رو با گفته ها و شنیده ها ساختم و کم کم این شخصیت در من شروع کرد به حرف زدن و من مطابق اون عمل کردم و کم کم شخصیت چاقم به نمایش دراومد و جسمم کم کم و آهسته آهسته در طی چند سال شروع به چاق شدن کرد .
من هرگز یهویی صدکیلو نشدم بلکه من شخصیت چاقم رو در طی سالها ساختم و گرم به گرم بدون اینکه حتی بخوام چاق بشم و خیلی وقتها اصلا نمیخواستم اما چاق شدم چون سالها قبل محصولی رو پی ریزی کرده بودم که حالا خودش داره خود به خود راه خودشو میره و حتی به جایی رسیده بود که دیگه نمیتونستم جلوش رو بگیرم و چه بسا هر چه تلاش میکردم اتفاقا به پیشروی اون کمک می کرد و تلاشهای من معکوس جواب میداد و چاقی برام راحت و راحتتر میشد .
واقعا با دونستن این روند عجله کردن برای لاغر شدن بی معناست . من دقیقا باید به همون طریق عمل کنم . گوش و چشم و فکر و ذکر و ذهنمو پر کنم از اطلاعات صحیح لاغری و تنها اطلاعات صحیح لاغری هم که همینجا و در این سایت به وفور یافت میشه از فرصت های کوچیک استفاده کنم و شده دو خط بیام لاغری با ذهن رو بخونم یا یه فایلی گوش بدم یا چند خط بنویسم تا شخصیت لاغرم رو بهتر و بهتر پرورش بدم .
یه نکته خیلی عالی گفتید وقتی کسی می گه چاقیم برگشته این فرمول اشتباهه چاقیت برنگشته تو برگشتی و این فرمول صحیحه . یعنی لابلای صحبتهاتون چه فرمولهای عالییی به ما یاد میدید . چاقی قدرتی نداره که برگرده این منم که از راه لاغری تغییر مسیر دادم و رفتم به سمت مسیر چاقی . پس من برگشتم به مسیر چاقی و دارم مطابق الگوهای چاقی دوباره حرکت می کنم . پس هر وقتم که بخوام هم میتونم برگردم سمت مسیر لاغری و دوباره حرکتم رو شروع کنم .
این خواست خودمه که در کدوم مسیر باشم .
علت اینم که رفتم مسیر چاقی این بوده که راه رفتن در مسیر لاغری رو کمرنگ یا متوقف کردم یا حواسمو به چیزای دیگه دادم و تمرکزمو از این مسیر برداشتم .
اما وقتی توجهمو فقط و فقط بزارم روی این مسیر و هیچ کار دیگه نکنم به قول شما اصلا فقط بخواب و گوش کن . بخواب و بنویس اما همین کار یعنی دارم روی فرمولهای ذهنی و صدای ذهنی و گفتگوهای ذهنی کار می کنم و اون رو میارم در مسیر لاغری .
من ۴۰ روزه وارد این مسیر زیبا شدم در طی این ۴۰ روز خب به خیلی تغییرات رسیدم درسته که هنوز خیلی قدرتمند نشده و هنوز قدرتی که به شخصیت چاقم میدم بیشتره . اما همین نگرشم اشتباهه . من در این چند وقت بیشتر به شخصیت لاغرم توجه کردم و بهش قدرت دادم و شاهدشم اینه حال من این چند وقت نسبت به قبل عالی بوده .
این حرفی که گفتم من و یاد خاله ام انداخت . خاله ام دوتا بچه داره . پسر اول و دوم کمتر از دو سال با هم تفاوت سن دارند . اما بچه کوچیکه برای خاله ام همیشه کوچیکه و بچه بزرگه همیشه اولیه و روش بیشتر حساب می کنه . اون رو بیشتر باور داره در حالیکه تفاوتشون فقط ۲ ساله اما بچه کوچکه ته تغاریه همیشه یه جور دیگه دوسش داره و خلاصه همین ۲ سال کلا شخصیت این دو تا رو تغییر داده . پسر بزرگه کلا یه شخصیت مردانه برای خودش ساخته و پسر کوچیکه هنوز لوس مامانشه . درسته که این بچه ها خودشون شخصیتشون رو ساختن اما خاله ام در ساخت شخصیتشون خیلی تاثیر داشته به خاطر همین تفاوت دید . خاله ام به اولی قدرت بیشتر داده و به دومی محبت بیشتر .
شخصیت چاق من و شخصیت لاغر من هم مثل پسرخاله هام هستند . ولی من نباید مثل خاله ام عمل کنم و این دو شخصیت رو اینقدر متغیر از هم بسازم . باید قدرت و محبت رو به دومی بدم و کم کم خودمو از پیوند با اولی خارج کنم .
البته الان یکم دلم میگیره با این حرف . انگار که دلم برای شخصیت چاقه میسوزه ولی من فعلا میخوام به شخصیت لاغرم توجه کنم چون سالها بهش بی مهری و بی محبتی کردم و از محبت پدرانه محرومش کردم .
من سالها فقط چاقی رو قدرتمند کردم و حالا دیگه میخوام شخصیت لاغرم رو قدرتمند کنم تا اون رو در جسم خودم مشاهده کنم و بعد این دو رو به یه تعادلی برسونم . قطعا در شخصیت متعادل هردو شخصیت به اندازه بهشون بها داده میشه و هردو شخصیت در اعتدال با هم زندگی می کنند .
من شخصیت لاغرم رو هم باید دقیقا مثل شخصیت چاقم بسازم . بهش هویت بدم . باورش کنم . بهش بها بدم . نگم این ضعیفه کوچیکه . نمیتونه . بلکه اون رو بزرگش کنم . بهش پر و بال بدم . قدرت شخصیت لاغرم رو هم مثل شخصیت چاقم پرورش بدم . بدونم همین حالا هم که اون تازه به دنیا اومده شاید به مراقبت من نیاز داشته باشه مثل یک برادر کوچکتر اما خودشم میتونه یه کارایی انجام بده .
من زورم و نزارم روی زور برادر بزرگه . زورم رو بزارم روی برادر کوچیکه تا اونم قوی بشه .
مرد تربیتش کنم . لوسش نکنم . اون قویه و شاید الان فقط یه بچه شیره و هنوز زورش به سگ چاقی نمیرسه اما در حال بزرگ شدن و قوی شدنه و من ۴۰ روزه دارم با همین تمربنات بهش آب و غذا میدم تا بزرگ بشه .
درسته من تنها هستم اما اول اینکه پشتم به خدا گرمه . دوم هم به استاد . پس این دو حامی بزرگ رو دارم و میدونم اگر جایی خودمم کم بیارم این دو به من کمک می کنند و منو در مسیر لاغریم هدایت می کنند .
تا اینجای کار فکر می کنم خوب عمل کردم . البته نمیگم صد درصد ولی خب اون قسمتهایی که شدیدا سرم شلوغ بود و تمرکزم کمتر شده بود ولی سعی میکردم درسهامو در اطرافیانم جستجو کنم و رفتارها رو نگاه کنم . گرچه صدای چاقی رو توی سرم میشنیدم که میگفت نه چون تو تمرکزت روی تمرین کم شده پس نمیتونی درست در مسیر قدم بزاری و فهمیدم دقیقا این مانعی بود که ذهن چاقم در مسیر من انداخته بود که من بگم خب دیگه فایده نداره و مسیرمو رها کنم . اما من ادامه دادم و حتی شده یه فرصت کوچیک پیدا می کردم و فایلم رو گوش میدادم و فرداش تمرینمو مینوشتم و تمرکز میزاشتم و الانم که خدارو شکر یه دوره دیگه هم به تمریناتم اضافه کردم و تونستم ۳ تا تمرین رو با هم انجام بدم .
برگردم به اصل مطلب امروز که توجه به شخصیت لاغرم در جسم چاقم بود .
کانون توجه من باید روی ساخت شخصیت لاغرم باشه . شخصیت لاغر میبینه . نگاهش با شخصیت چاق فرق داره . میشنوه . حرف میزنه و شنیده ها و گفته هاش با شخصیت چاق فرق داره . صدای لاغر وقتی خودمو تو آیینه میبینم نمیگه اه چقدر چاق شدی میگه دارم میسازمت منتظرم باش . به خودش امید میده . نشانه های کوچیک رو میبینه . توجهش روی قدم های کوچک و مستمرشه . اما شخصیت چاقی که اونم خودم ساختم تا میخواد شروع کنه و منو ناامید کنه بهش میگم صبر کن . اینجوری که تو میگی نیست . من از مسیرم راضی ام . حالم خوبه . این همه تغییر داشتم ولی مسیری که تو بهم نشون دادی فقط ناامیدی و ترس بود . رخوت و حال بد و وحشت . اما من الان حالم خوبه . شبا با آرامش میخوابم صبحها بدون فکر از خواب بیدار میشم . فهمیدم که دیگه ورزش کردن فقط مانع لاغری بوده و دیگه هی اینو به خودم دیکته نمی کنم بلکه به ورزش دیگه مثل زمان کودکیم نگاه می کنم برای نشاط شادی . حس خوب . لذت بردن و تفریح کردن . دیگه از دیدن ورزشکارها حسرت نمیخورم که اینا چجور این اندامها رو برای خودشون ساختن . بلکه نگاه می کنم و میگم اینا چه لذتی بردن . چه کیفی کردن . چه حالی با ورزش می کنند که انقدر عالی ادامه دادن . ورزشکارها هیچ وقت به ورزش برای لاغری یا لاغر موندن نگاه نکردن بلکه هدف اصلیشون لذت بردن بود . خب این تغییر نگرش نسبت به ورزش چقدر حال منو خوب کرده و مرور این افکار با خودم چقدر منو ترغیب می کنه که دسترسی به شخصیت لاغرم رو همین حالا در جسم چاق چقدر راحت تصور کنم و از طرفی دیگه تمرین تغییر عادت که صلح با پرخوری و ایجاد تغییرات کوچک در اون و استفاده از زبان بدن در برخوردبا مواد غذایی و کلا جدا کردن پیوند چاقی از غذاها . خوردنها و پرخوریها چقدر خیال منو راحت کرده که برای ساخت شخصیت لاغرم هیچ مانعی وجود نداره و من به راحتی می تونم شخصیت لاغرم رو متصور بشم و ببینم و در مسیرش گامهارو طی کنم .
سلام صبح بخیر
۲۲بهمن۱۴۰۱
نشانه مسیر صحیح تغییر کردن من روزهایی اول که شروع کردم هرچی فکر میکردم ذهنم یاریم نمی کرد ولی به مرور با گذست زمان هم بهترمتوجه شدم هم بهتر نوشتم مسیر لاغری با ذهن برای من واضحتر ودرک بهتری از موضوعات مطرح شده دارم.
با هرقدم وهر گامی که برمیدارم از چاقی دور شده به سر زمین لاغریی نزدیکتر میش امید انکگیزم بیشتر میشه.
مای جسم لاغر داریم که پوشش چاقی اون احاطه کرده مااین پوشش از درورش مبتراشیم وحسم لاغر خودمون بیرون میاریم.
ما وجودمان ازخداوندبزگ هستش خداوند چاق فقیرحسود
درمانده ضیف هرچیزیبدیکه فکرش کنی نیست
رژیمهای بی کیفبت که ما گرفتیم درما احساسن ناامیدی باور اینکه مابی ارده هستیم به وجود اورده در صورتی که مابا ارده ترین ادمهای هستیم.خوب که فکر میکنم کی به اندازه مابرای بدست اوردن لاغری چیزی که دروجودمابوده این چاقی از ما گرفته تلاش کردیم .
من با
شنیدن فایل امروز اون قسمت ورزشتون که شنیدم اول دلم سوخت که برای داشتن لاغریی چقور تلاش داشتید ولی بی نتییجه بوده .
به خودم گفتم این نشان ازارده قویی هستش فکرشم برام سخت تویی تهران زندگی میکنم تواون شرایط قرار داشته باشم واین همه تالاش کنم ولی نتیجه نداشته باشه هر کس دیگر بود ناامید میشد این فقط فقط ارده قویی هستش که شمارو به جلو هل میداده برای حرکت ونتیجه بهتر ابن ثابت میکنه افرادچاق باارده ترین افراد هستن
من خودم پسرم میبردم پیش دبستان ازاونجا میرفتم پارک
پیاده روی میکردم باوسایل ورزشی خودم میکشتم به خونه برمیگشتم کارهای خونه انجام میدادم نهارظهر درست میکردم چون همسرم نهارهامنزل میخوره دوباره برگشتن به کار دارن بخاطرهمین نهارباید سرساعت اماده باشه میرفتم پسرموم میاوردم وکارهای بعدازظهرانجام میدادم ولی کو لاغریی پس
پیادروی هم نتیجه نداشت
تو روش لاغریی با ذهن ماباارده ترین ادمهای حتمانتیجه میکیرم
کسانیکه ازنداشت ارده صبحت میکنن خودشون باوار ندارن که چقدر با ارده هستن کارهای اشتباه ورژیمهای بی کیفیت این حسو در اونهابوجود اورده.
باید باکارهایی انجام داده خودشون فکر کنن تاباور داشتن ادره درانها قوییبشن
“به نام ایزد منان”
درود و سلام ؛
گام سی و سوم : لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید ؛
به لطف خدای عزیز و مهربانم ، امروز یکشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ توانستم گام سی و سوم را بر دارم .“شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید .”چه جمله ی زیبا و در عین حال تامل برانگیز ی است و انسان را به فکر فرو می برد .من با فکر کردن به این جمله احساس خوبی بهم دست داد و حس سبکی و متناسب شدن را داشتم و چه حس قشنگی است . این جمله بیانگر این است که ما به طور ذاتی و طبیعی متناسب و لاغر خلق شده ایم و یک فرد متناسب و لاغر در وجود ما خانه دارد اما به وسیله ی باورها و فرمول های اشتباهی که خود ما در طول زندگی از طریق شنیده ها و دیده ها توسط خانواده ، اجتماع ،رسانه ها و … به ذهنمان داده ایم و ذخیره کرده ایم باعث زندانی شدن این فرد و حالت لاغر و متناسب ، در درون خود شده ایم و اجازه داده ایم که چاقی که وضعیتی غیرطبیعی و ناپایدار و نازیبا است در درون ما و ذهنمان رخنه کند و خود را در جسم و بدنمان نمایان کند و واقعا ما افراد چاق به حدی دل تنگ وضعیت لاغری خود می شویم که دچار تلاطم روحی و روانی شدیدی می شویم و دست به هر کاری میزنیم تا دوباره لاغر و متناسب شویم (البته قبل از آشنایی با لاغری با ذهن ) و بهبودی این وضع و اوضاع جز با آزاد کردن لاغری درون خود از طریق مسیر لاغری با ذهن میسر نمی باشد.خداوند متعال جهان هستی را سرشار از نعمت،فراوانی در هر زمینه ای مانند زیبایی ، سلامتی ، ثروت ، آگاهی ،امنیت ، حال و احساس خوب و … آفریده است و ما انسان ها تنها از طریق وصل شدن به این منبع هستی می توانیم خود را از این فراوانی ها سرشار کنیم و از زندگی خود لذت ببریم و در زمینه ی لاغری ، خود من باید با در مسیر بودن از طریق لاغری با ذهن و تکرار و تمرین در هر شرایطی خودم را بیشتر و بیشتر به لاغری و تناسب نزدیک کنم و حس خوب متناسب شدن را بچشم . چند شب پیش در خانه ی پدری عکس های قدیمی را نگاه می کردم و در چند عکس ،عکس خودم را تقریبا زمانی که سال اول یا دوم دبیرستان بودم ، دیدم که کاملا متناسب بودم و هیکل خوب و زیبایی داشتم اما الان که فکر می کنم من در آن زمان هم احساس چاقی می کردم و از شرایط جسمی خود راضی نبودم و از اندام خودم لذت نمی بردم و این سوال برای خودم ایجاد شد که چرا من با وجود تناسب اندام باز هم احساس چاقی می کردم؟! امروز با خواندن نوشته ی استاد و دیدن فایل مربوط به این گام به جواب سوال خودم رسیدم.چون چاقی یک مهمان ناخوانده در وجود من است و صاحب خانه ی اصلی لاغری و تناسب اندام است این چاقی من است که می خواهد از طریق ذهنم به هر شکل و قیمتی شده است در جسم من برای همیشه جا خوش کند و آن زمان هم برای اینکه من بیشتر و بیشتر به چاقی فکر کنم کاری می کرد که من از تناسب خود لذت نبرم و روز به روز در مسیر چاقی بیشتر گام بردارم تا بتواند هر چه بیشتر جایگاه خود را در ذهن و جسم من محکم تر کند و لاغری و تناسب ذاتی و طبیعی من را بیشتر و بیشتر به کنج عزلت بکشاند تا نتواند خود را نمایان کند . اما امروز خدا را شکر از طریق استاد گرامی و این گام آگاه شده ام و چاقی دیگر نمی تواند از هر راه و طریقی من را گول بزند و زمان بیشتری را در ذهن و جسم من سپری کند .دوران چاقی و چاق تر شدن دیگر به سر آمده است و دوران زیبا و سرشار از حس و احساس خوب لاغری و تناسب شروع شده است و هر روز من با در مسیر بودن و برداشتن گام ها به طور مرتب و منظم حالت ذاتی و طبیعی و زیبای لاغری و تناسب را در ذهنم و جسمم دوباره بارگذاری می کنم و این حالت زیبا را از اسارت افکار ، باور ها و فرمول های اشتباه چاقی ذهنی خودم رها و پاک می کنم تا هر چه بهتر و بیشتر خود را در ذهن و جسمم پیدا کند و خود را به نمایش بگذارد . من باور و ایمان دارم که دوباره لاغر و متناسب می شوم و طعم شیرین آن را با تمام وجودم خواهم چشید.” لاغر شدن راحت ترین و آسان ترین کار دنیاست .”
“یا حق ”
سلام خدمت استاد گرامی و هم گروههای گرانقدر. من در گام ۲۸ به قدری احساس لاغری میکردم که تصور م این بود که اگر الان یکی از مانتوهام رو بپوشم دو سه سایزی برام گشاد شده🙂ميدونستم آمار سایز فعلیم اينجوری نيست اما شگفت زده بودم منشأ آیت حس چیه.صحبتهای امروز استاد مسأله رد برام روشن کرد.با تشکر فراوان
با سلام
الان که فکرشو میکنم چه قدر خوب شد که پا درمسیری گذاشتم که میتونم موضوعات زندگی رو خودم وباقدرت ذهنم حل کنم . نمونش چاقی .
خدا میدونه اگه این مسیر ذهنی رو یادنگرفته بودم چقدر در موفقیتهام تاثیر نامطلوبی میزاشت وچقدر حس کم ارزشی میکردم .
یادم هست که همون اطرافیانی که بهم یاد دادن چاقی رو . همونا بهم کنایه میزدن که نمیخاد ورزش کنی کمتر بخور .و…لاغرمیشی .
من مثل یک تکه سنگ کوچک بودم که برفهای زمستان چاقی منو سفید پوش کرد ومن یک گوله برف کوچیک شدم که ناآگاهانه افتادم تو مسیر سراشیبی چاقی . وهرسری بزرگ وبزرگتر شدم. نزدیک بود ته دره بیافتم که گرمای دوره لاغری با ذهن آرام آرام ذوبم کرد ومن فقط خودم رو آرام آرام میکشیدم سمت اون گرمای آگاهیها.
وآرام آرام ذوب میشدم و کم کم همون تکه سنگی شدم که بودم .
زندگی من شبیه همین تکه سنگ بود باهرسری افکارهای چاقی چاق وچاق ترشدم و به مرز ۷۴ رسیدم واونجا بود که خیلی این در و اون در زدم فایده ای نداشت دیدم تنها خودم هستم و خودم وخدای خودم .
هدایت شدم به سمت سرزمین لاغرها . و دیدم فقط خودم میتونم به خودم کمک کنم یاعلی گفتم و شروع کردم به کارکردن روی خودم با آموزسهای بی بدلیل استاد .
بارها میشد ته دلم خالی میشد اما وقتی لایوها رومیدیدم . وقتی استاد رومیدیدم که تشویق میکرد ما رو به ادامه دادن دلگرم میشدم وادامه میدادم .
مرتب الهامات از طرف خدای یکتا بهم داده میشد که این فرمول رو توذهنت داری جابه جاش کن و منم این کار رومیکردم .
ادامه دادم ودادم تا به گنج متناسب شدن رسیدم .
گنجی که فقط منتظر من بود وبرای من بود و برای من کنار گذاشته شده بودتا بهش برسم .
الان قدرش رو بیشتر از هر فرد متناسبی میدونم وازش با کنترل ورودیهای ذهنم مراقبت میکنم .
سلام به استاد عزیز
من امروز به لطف خداوند گام ۳۳شما لاغرید زمانی که چاق هستید
این جمله بسیارزیباست یک کلیپ از یک مجسمه ساز دیدم که میگفت من از همان ابتدا درون سنگ مجسمه را میبینم بعد سنگ را میتراشم تا به آن مجسمه برسم حالا وجود ما هم متناسب است ومثل همون سنگ هستیم باید هرروز با فایل گوش دادن نوشتن تمرین انجام دادن درک کردن هر فایل یه مقدار تراشیده بشیم تا به هدف برسیم واگر مثل همون مجسمه ساز از همین الان وجود متناسب خودم را ببینم حتما به هدف متناسب شدن میرسم مثل همون مجسمه ساز که به هدفش میرسید
من میخواهم تغییر کنم وچقدر این کلام شما برای من تاثیر
گذار بود که فکر میکنید روز برای شما ۷۲ ساعت است شما برنامه ریزی درستی دارید واز زمان خود به بهترین شکل استفاده میکنید وچقدر لذت بخش است که هرکس بتواند در طول روز بهترین استفاده را از زمانش ببرد ومن میخواهم منظم تر ومتعهد تر باشم ومطمئنم هرکس در هر مسیری به اندازه کافی منظم ومتعهد وعاشق باشد به هدفش میرسد
وجود من از خداست وخداوندمنبع همه ی خوبیها ونیکی ها وخصایل نیکو وزیبایی است ومناسب بودن هم زیباست پس من متناسب میشوم به سادگی به زیبایی به عزتمندانه که در این مسیر متناسب شدن به همین صورت است نه مثل روشهای قبل که با سختی وزجروبیماری پوست کندن بود
من به این درک رسیدم که مرجان متناسب وجود دارد وحقیقت است واین چاقی یک دروغ وهمیشه حق برنده است ومن متناسب میشوم
سپاس فراوان از شما استاد گرامی
خدایا متشکرم دوستت دارم
با سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان چقدر جمله زیبایی شما لاغرید حتی زمانی که چاقید .چقدر پرمعنا چندین بار خوندم تا تونستم انداره ای اینوجمله رو درک کنم . درک من از این جمله اینکه چون حالت طبیعی بدن ما متناسب بودن هست و به گفته استاد خداوند چاق نیست حسود نیست خمشگین نیست و خداوند از روح خود در ما دمیده است پس با کنار زدن فرمول ها و پرده های چاقی که خودمان درست کردیم به راحتی و به لطف خدا با قدرت ذهن می توانیم من لاغر در زیر پرده چاقی تصور گرده و ببینم برای اولین بار بود همچنین تصوری از من لاغر در ذهنم داشتم . واقعا با گوش دادن به فایل ها و خواندن نظرات دیگران میتوانیم این پرده چاقی را از ذهن کنار بزنیم و من لاغر ببینیم و با تمام وجود درکش کنیم اول آن را در ذهن و بعد در جسم بسازیم من لاغر بخ راجتی با کمک قدرت ذهن که خداوند به ما عطا کرده به وجود میاد اسنتد ممنونم از تین فایل بسیار زیبا و آموزنده
سلام، سلام به همه دوستانم و استاد عزیزم من بعد از یه غیبت چند روزه برگشتم با کلی انرژی برای ادامه این مسیر زیبا
منم آدم با اراده ای هستم حالا که به گذشتم فکر میکنم، میرفتم سرکار تا 3 خسته و کوفته میومدم یه ناهار کوچولو میخوردم و میرفتم باشگاه 2 ساعت کار میکردم، تو تابستون که همه تا لنگ ظهر میخوابن من 7 بیدار میشدم و میرفتم باشگاه، بعد از ظهراش تو گرما ساعت 4 که هیچکی تو خیابون نبود من میرفتم باشگاه، در کل هفته فقط یه روز تعطیل بودم و اون یه روزم جای اینکه بخوابم 7 و نیم بیدار میشدم میرفتم باشگاه، انصافا نتیجه عالی هم میگرفتم ولی چون راه درستی رو برای لاغری انتخاب نکرده بودم اروم آروم برمیگشتم سر جای قبلیم ولی چرا این همه تلاش برای لاغری رو نمیبینم، چرا به خودم برچسب بی ارادگی میزنم، کدوم لاغری میتونه این کارا رو انجام بده، من اگه اون اراده رو در این مسیر بکار میبردم الان جزء آدم هایی بودم که بقیه حسرت اندامشو میخورن، حدود هفتاد و خورده ای روز دیگه وارد قرن جدید میشیم، از خودم میپرسم…. دوست دارم با این اندام وارد قرن جدید بشم؟؟؟ با رفتار های بد غذایی؟؟ با پرخوری؟؟؟ با همون نا امیدی ها و عذاب وجدان های همیشگی؟؟؟ با اندام چاق؟؟ ؟ یا با حس و حال عالی؟؟ با رفتارهای درست غذایی، با امید و انگیزه، با اندام زیبا و جدید؟؟ کدومش و میخوای؟؟؟ هر کدومش و که میخوای باید براش قدم برداری باید به سمتش حرکت کنی باید کاری برای خودت بکنی باید جور دیگه زندگی کنی، من تصمیم قاطعمو گرفتم، میخوام عادت های بد غذایی و پرخوریمو همینجا تو همین قرن دفنش کنم، این دو ماه و خورده ای باقی مونده فرصت خوبیه تا ایرادهای شخصیمو پیدا کنم برای بهبودش قدم بردارم و با یک شخصیت جدید وارد قرن جدید بشم
پس پرقدرت تر از همیشه به سمت خلق زندگی دلخواهم حرکت میکنم..
سلام من اومدم قرار عاشقی با خود لاغرم
درود به هم فرکانسی های ناب و متناسبم
من لاغرم حتی وقتی که چاق هستم..آخ جووون
چقدر عالی میتونم حسش کنم حالت طبیعی خودمو همونی که با روح الهی وجودم در هماهنگیه و همینطور کائنات همون زیبایی و نیکویی و دانایی که حقیقت ماجرای وجود منه و می خواد حضورش نمایان بشه ..اما یه بغضی کردم دلتنگش شدم من لاغرم بوده و هستم چون خدا فقط عشقه و شادیه ثروت و سلامتی و عزت و رهایی تمام زیبایی هاست و قدرتها و روحش در وجودم جاریست و هرچقدر من حالم خوب باشه و شرایط بهتری در زندگی داشته باشم یعنی به ذات خودم نزدیکترم …ولی اگر اینطور نیست چون با پوشش های فکرو باورهای غلط من پوشیده شدند مثل مامانی که صورتشو زیر چادر قایم میکنه و کودک گریه می کنه و وقتی چادر مامانشو از صورتش میزنه کنار شوق و ذوق میکنه که مامانش پیدا شد…خب یادگیری چاقی از کودکی باعث این پوشش و توهم در من شده و هر چقدر دارم در مسیر رسیدن به خودم با استمرار حرکت می کنم نجواهای ذهن چاق که ترسیده و متزلزل شده بیشتر میشه چون دائم میخواد به من بگه تو چاقی و نمی تونی لاغر بشی میخواد بگه واقعیت همینه چون میدونه هیچ قدرتی در برابر من لاغرم که قدرت الهی در اون جاریست نداره و برای بقا خودش در تلاشه که منو از مسیرم منصرف کنه و میدونه مسیر لاغری با ذهن مسیر شکوفایی و حقیقتی است که به آبهای آزاد اقیانوس می رسه …اینم بگم ذهن شخصیتی نیست بیرون من که قدرتی داشته باشه یا کاری از دستش بر بیاد فقط طبق آموزه های من عمل می کنه یعنی حدود ۳۰سال آموزش و تکرار و تمرین چاقی داشته هیچ ….تازه هر بار با هر روش لاغری که سعی داشتم جلوی چاقی را بگیرم اون را مقاومتر کردم و هر بار که با رژیم گرفتن و ورزشهای سخت و توجه به چاقی و صحبت در مورد چاقی خواستم لاغر بشم ناآگاهانه مسیر چاق شدن را اتوبان دوبانده کردم و الان برای خودش من من داره می کنه اما باید اینو درک کنم که ذهن یک وسیله است در اختیار من و باید طبق دستورات من عمل کنه و برای اینکه متوجه دستورات من بشه باید آموزش ببینه و روش آموزش ذهنی هم از طریق دیدن و شنیدن و نوشتن و البته صحبت کردن در مورد لاغری انجام میشه راه دیگری نیست و باید به قول شمس-تبریزی قاشق قاشق بهش غذا داد همانند کودک پس عجله کردن معنایی نداره و اگر در مسیر یادگیری لاغری با ذهن طبق برنامه ای که استاد در نظر دارند که تجربه ایشون از عملکرد خودشون هست ودانشی که در این مسیر کسب کردند حرکت کنیم حتما لاغر می شویم .
خیلی وقتها ما میگیم باور کردم که این مسیر لاغرم می کنه ولی نتیجه را هنوز ندیدیم چرا!؟چون باور صددرصدی نیست بنده خودم با توجه به اینکه مثل آب خوردن در کمتر از دوماه در ابتدای ورود به این دوره ۱۰کیلو از اضافه وزنم کم کردم و خیلی از روش آموزشهای ذهنی در جنبه های دیگر زندگیم نتیجه گرفتم امروز سروصدای ذهنم خیلی بلند بود به طوریکه از ساعت ۵سعی داشتم بیام سر تکلیفم اما برام زور بود انگار دلم نمی خواست نجوا می گفت یک روز اشکال نداره خودتو تحت فشار نزار انقدر توجهم رفته بود به چاقی و اصلا مغزم یه مدلی شده بود انگار تموم فرمولهای غیر صحیح باهم حرف می زدند و اون مار کژدم هفتصد سر ….ولی از اونجایی که به لطف تنها عشق جاودانه ام من اراده بسیار قوی دارم و بارها بهدخودم ثابت کردم هردوره ای که وارد شدم با تعهد تا آخر گذروندم والبته در رژیمهای لاغری هم متعهد بودم و نتیجه هم خیلی خوب می گرفتم ولی چون انتظارم لاغری ماندگار نبود و مسیر صحیح نبود اول با شوق و انگیزه شروع می کردم ولی بعد از مدتی که سختی می کشیدم مسیر را رها می کردم چون جدال ذهنی ام که مربوط به فرمول های ذهنی و فرمانهای مغزی ناهماهنگ با فشارهایی که من به جسمم وارد می کردم زیاد می شد و کار بالا می گرفت و مسیر را رها می کردم و منفی باف می گفت تو اراده نداشتی !…
ولی من متعهد به مسیرلاغری ام هستم آلبوم شگفتی سازان را دیدم و تصویر خودم هم که هست و شروع کردم به گوش دادن و این فایل برای امروز من بود خدای من این چه هوشی است شگفتااااا هرچقدر نجوای ذهن چاقت صداش بلندتر باشه یعنی ترسیده داره جوون می ده داره نابود میشه داره خاموش میشه داره ضعیف میشه و نشونه اینه که تو در مسیر صحیح هستی (در حال نوشتنم و وجودم سراسر از قدرت شده )خدایا شکرت عااشقتم
این منفی باف به همه ما آدمها میگه اراده نداری چون ناامید میشی و خدا گفته هشداره ناامید نشو که سلاحت از دستت میره و اتفاقا افراد چاق بسیار بسیار با اراده هستند چون بارها خوردن زمین اما باز بلند شدند زانوهاشون را از خاک و زخم پاک کردند و باز بسم الله گفتند و تلاش کردند برای لاغر شدن اگر فرد چاق اراده ای که در مسیر لاغرشدنش طی تمام سالها برای روشهای قبلی لاغری گذاشته را روی هر کدام از استعدادهاش می گذشت حتما اون کارش جهااانی می شد خب البته ما راه درست را بلد نبودیم و بیراه ها هم مقصدی ندارند ولی دیگه تموم شد…از الآن لاغریمون رو جشن میگیریم به قول شمس-تبریزی صوفی آن است که شب را ببیند اما خیال صبح را بکند و شاکر باشد نه آنکه وقتی به مراد دل خود رسید سپاسگزار باشد یعنی اصل ایمااان که من لاغر بودم و هستم همین الآن …ما را به چشم سر نبین ما را به چشم سر ببین مولانا
به لطف خداوند در عصر طلایی زمین هستیم و موج آگاهی هرروز بیشتر جاریست و جامعه بشری را با عشق نوازش می کند پس همه امکانات به آسونی برامون فراهم شده استاد و سایت و هزاران عامل دست به دست هم دادند تا من اینجا باشم تا به رویای لاغری خود برسم تا به جایگاه و شآن الهی ام نزدیکتر بشم نه سختی در کاره نه رنج نه رژیمی نه ورزشی نه محدودیتی مسیر سرسبز و لذت بخشیه حالا منفی باف هم اون گوشه کنارها یه خرده آتیش میسوزونه بالاخره که چی من انتخاب شده هستم هادی ام همراهمه چیکار می خواد بکنه همین امروز رفت رو مخ من ولی درنهایت من دستم تو دست خدا بود چون وکیلمه همه کارمه تمام اموراتم به دستشه منو آورد تو این مسیر الآنم دارم با حال خوب مینویسم و حتما عملکرد امروز من با دوسال پیش تفاوت داره و داره تغییراتی ایجاد میکنه در تمام جنبه های زندگیم.
من تناسب اندام آیده آل و ماندگار می خوام سازنده ام بهتر میدونه و البته جسم هوشمندم بنابراین باید بدونم که درخواست غیر معقول نداشته باشم فقط پهلوهام آب بشه و صورتم تکون نخوره نه عزیز دل چاقی تو هیچ عضوی قشنگ نیست و ایده آل بدن من هم سازنده و خالق من بهتر میدونه …
اینم خودش یک مانع لاغری هست که اگر من لاغر بشم صورتم زشت میشه و کوچیک میشه و پوستم بد میشه یعنی ترس از لاغری ….من پارسال داشتم ولی الآن کمی اصلاح شده اتفاقا صورت لاغر چشمها را درشت تر و بینی قلمی تری و البته گونه های برجسته تری نمایان می کنه !…و بسیار زیباست و خانمها رفتندتو رویا 😁و لاغری و تناسب بسیار زیباست مثل هر چه در طبیعت طبیعی دیده میشه …
من دیشب تصور میکردم معده من شبیه یک کیسه فریزره که داری پر آبش می کنی و از فشار آب زیاد سوراخ می شه یا پاره میشه میخواستم به ذهنم حالی کنم بیش از ظرفیت بخورم خسارته درده …یادم افتاد مادرم انقدر قشنگ وسایلو تو جعبه و چمدان یا محوطه ای جا میده …(یک استعداد و هوش هم میدونه و به منم یاد دادند ذوق می کنه )میگوند خانه داری کدبانو!…دقیق نمیدونم چه ربطی داره ولی افراد پرخور مهارت خاصی دارند تو جادادن وسایل یعنی فکرشم نمیتونید بکنید مثلا این همه وسایل چه طور تو صندوق عقب جا می شوند؟!ما یاد گرفتیم بیشتر از ظرفیت بخوریم و جا بدیم و اصولا پشت اینکار و ریشه اش در خشم و زور گفتن است فشار درونی …یکبار دیگه هم گفتم پرخوری میتونه نشانه زیاده خواهی باشه طمع با حرص …راستی بهتون گفته بودم یه چند روز با حال خوب رفتم تردمیل تفریحی برای شادابی و الآن چندروزه نرفتم چون اومدم نوشتم یک فرمولی اومد به سطح که ورزش کنی بعد از ول کردن چاق میشی البته نه که از ترس نرم نمی دونم سناریو چید نرفتم فرصتش نشد در کل خیلی پیچیده شدند این فرمولها مثل کاموای در هم پیچیده که سر نداره فقط هم کار منبع و سازنده است درستش کنه یک قسمتی از کار امر شده به من که بیام در این مسیر متعهد باشم و استمرار داشته باشم بقیه هم به خدا میسپارم .
سلام
من لاغر هستم حتی الان ک چاقم
ب نظر من این مثل ترازو میمونه ک ذهن انسان دوکفه داره و من اون کفه
چاقی پر کردم با چی با رژیم با ورزش با ورودی منفی با سرزنش با تحقیر و با هر دفعه رژیم گرفتم و ب نقطه ای رسیدم ک دیگه نمیشه
ی وزنه بیشتر گذاشتم اینطوری چاقی در من بیشتر و بیشتر شد
و من الان در مسیر لاغری باذهن با بودنم تو مسیر و انجام وظایفم هر روز ی وزنه میزام رو قسمت کفه لاغری و انقدر این کارو ادامه میدم ک برسم ب نقطه تعادل و بعدش اونقدر ادامه میدم ک کفه لاغری من بیشتر و بیشتر بشه
لاغری در وجود من هس من خودم خط خطیش کردم
ولی الان همینجا میگم بابا من چاقم من چاق شدم خودم کردم با نااگاهی
ومسئولیت لاغری خودمو ب عهده میگیرم و متعهد میشم ک همیشه ب نفع سمت لاغری وزنه بزارم
و میدونم ک موفق میشم چن خودم میخوام چن میدونم گیر کار کجاست
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
این قسمت برای من خیلی جالب بود که بخش منفی ذهنمون هم آدم خودش درست کرده دست پرورده خودمونه به همون اندازه که خودمون پرش کردیم بهمون می گه که نمی تونیم لاغر بشیم .لاغری با ذهن از طریق ذهنه کاری به عرق ریختن و نخوردن و اینا نداره. از بس ما این چند سال همش از چاقی حرف زدیم و می خواستیم چاقی و از بین ببریم همش توجهمون به چاقی بوده برای همین نتونستیم لاغر بشیم با این کارهای زیادی که انجام دادیم چه ورزشهای چه نخوردنهایی …. اگه حالا این همه همت و توجه و بزاریم روی لاغری با ذهن می فهمیم که این تنها روشه درسته تنها راه لاغر شدنه .
همین فقط فایلها و گوش بدیم تمرینات و انجام بدیم نظرات و بخونیم همه اینها توجهمون و به طرف لاغری می بره و یواش یواش ذهنمون می شه ذهن لاغر .اون جایی که دوستمون سوال کرده برای بار دوم لازمه که تمرین انجام ندیم فقط بخونیم من الان دیگه یادم نمیاد برای بار چندم دارم فایلها و گوش می دم ولی حتما نظر می نویسم بدون اون انگار انجام ندادم و به دلم نمی شینه چون هر بار هر دوره و تکرار درک آدم متفاوت می شه اگر هم نظرات خودشو آدم بخونه می بینه یه جور نیست .
باید آدم روی این موضوع تمرکز کنه الان که خونه مامانم بودم یه فایلی براش اومده بود مامانم همه رو گوش می ده گفت بیا ببین چی می گه گفتم من اصلا اینا رو باز نمی کنم الان خیلی کمتر برام میاد و فقط پاک می کنم اونهایی و هم که میاد.
مثلا امروز من سر زده رفته بودم خونه مامانم کوفته نخودچی درست کرده بود ناهار گفت تو هم بمون گفتم خوب خلاصه اونجا بودم می خواستیم ناهار بخوریم که همسایه شون پیتزا درست کرده بود براشون آورد که دیگه همون پیتزا و خوردیم خیلی هم خوب شده بود .
دیگه بعدش هم که چایی خوردیم و اومدم خونه که به کارام برسم تکلیف هام و انجام بدم و کارای خودم هر جا برم بعد از ظهر برای خودم باید آزاد باشه به کارای ذهنیم برسم .خدا رو شکر که اینجا هم ما نه گرسنگی کشیدیم نه سختی.
لاغر شدن آسانترین کار دنیاست!
سلام و درود .
تصویر شما در طبیعت در حالیکه لاغر شدین و در عین حال دارید از فضای طبیعت و پیاده روی و کوهنوردی لذت میبرید خیلی حس رضایتبخشی از مسیر لاغری در من پدید آورد .
با شرکت در دروه ورزش ذهنی خیلی تغییر نگرش نسبت به ورزش در من ایجاد شد و این تصویر شما هم حس منو به ورزش خوب کرد . ازتون ممنونم .
سلام براستادعزیز ودوستان همراه
امروز که یه بار دیگه فایل رو گوش دادم وبه سراغ باورهایم رفتم متوجه یه باور مخرب دیگه شدم :
باورها رو به چهاردسته تقسیم کردم :
باورهای کودکی :
۱_ غذاخوردن زیاد باعث چاقی میشه .
چون من ازکودکی بارها وبارها شنیدم ودیدم که عمه هام و عموم که خیلی زیبا رو هستند وخوش مشرب . وغذا زیاد میخورند وچاقیشون باعث زیبایی اونها شده وگرنه آدم لاغر رنگ و رویی نداره .
من درمحیط زندگیم طوری بزرگ شدم که غذا همش دراولویت اول بود و من با این نگرش زیادمیخوردم .و طبعا بایستی چاق میشدم .
۲_غم وغصه باعث لاغری میشه
وچون خودم اعتماد به نفسم پایین بود وکمبود محبت داشتم وهمش گوشع گیر بودم و ساکت و ناراحت .
نتیجه نهایی درجسم درکودکی
جسمی متناسب داشتم اما رفتارغذایی ام اشتباه بود چونکه یادم میاد بعد غذاخوردن سنگین میشدم ونمیتونستم ازجام بلندشم پای سفره خوابم میگرفت . تند تند غذا میخوردم .و…
باورهای نوجوانی
علاوه بر باورهای کودکی
۱_ درس خوندن چون ازآدم انرژی میگیره باعث میشه لاغرباشیم .
ومن هم تا مقطع کارشناسی پیش رفتم .
۲_ پولدار بودن و وضع مالی خوب باعث میشه غذای خوب بخورن و رفاه داشته باشن و شاد باشن و باعث چاقی میشه
وچون وضع مالی خانوادم ضعیف بود طبیعی میدانستم که لاغرباشم
نتیجه نهایی جسم در نوجوانی
متناسب بودم ویه کم مایل به لاغر .اما رفتارغذاییم اشتباه بود مثل کودکیم بود .
باورهای جوانی
علاوه بر باورهای بالا
۱_کم تحرکی وپشت میزنشینی باعث چاقی میشه
چون پسرهمسایه ای داشتیم که خیلی چاق بود و همش ازچاقیش گله میکرد و خودش رو بی عرضه میدونست که نمیتونه لاغربشه و سرکاربره . وهمش تو خونه بود .ومدام این رو ازمحیط خونه میشنیدم و چون خودم کارم پشت میز نشینی بود و دوم دیگه فارغ التحصیل شدم و درس نمیخوندم که انرژی ازم بگیره منتظر چاقی بودم .
۲_چون در باورهای نوجوانی فقر رو باعث لاغری میدونستم و چون بعد تحصیلات شاغل شدم و درآمد داشتم ووضع مالیم یه کم بهترشد به سمت چاقی حرکت کردم .
۳_چون دراجتماع قرارگرفتم و روابط عمومی واعتمادبه نفسم بالارفت و از گوشع گیری و غصه فاصله گرفتم از باور کودکی که غم وغصه باعث لاغری میشه فاصله گرفتم و به سمت چاقی حرکت کردم .
۳_ سن وسال بالاتر بره . بدن از سن ۲۵ سالگی به بعد رشدعرضی پیدا میگنه و آدم چاق تر میشه و این موضوع باعث شد هرساله یه کم هم به خاطر این باور وزنم اضافه تر بشه .
نتیجه نهایی جسم در جوانی
پیش به سوی چاقی و چاق ترشدن .
باورهای بزرگسالی وچاقی
که فعلن یادم نیست
اینکه چاقی رو یادگرفتیم من با این باورهام وکلی باورهای مخفی دیگه که هنوز شناساییش نکردم چاقی رو یادگرفتم .
با دیدن . شنیدن . صحبت کردن . توجه کردن و… مکرر و متوالی این موضوعات در ذهنم تبدیل به باور شد و این باورها باعث شد ذهنم به مغزم دستور بده که فرمانهای چاقی رو صادرکن و من هم کم کم با رفتارهای چاقی چاق بشم .
فهمیدم من همینطور که گام به گام چاقی رو یاد گرفتم بایستی گام به گام دیده هام و شنیده هام و توجهاتم که با تکرار مکرر به باور تبدیل شد با حوصله و آرامش دراطرافم نمونه هایی پیدا کنم که بتونه این باورها رو نقض کنه مثلا باورداشتم یا شنیده های تکراری زیادی داشتم که پشت میزنشینی آدم رو چاق میکنه پس چرا همکارای من که پشت میزنشینن و تقریبن هم سن هستیم پس چرا اونها یا متناسبن یا لاغر .
مرتب تو اطرافمون بگردم و نمونه هایی پیدا کنم که این شنیده های اشتباه منو رد کنه . بعد ذهن خود به خود درمسیر درست قرار میگیره ومن به رویای متناسب شدنم میرسم .
به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖
سلام به همه دوستان هم مسیرم🙋
مسیر لاغری من : گام سی و سوم (شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید )🌹
چاقی واقعیت وجود مون نیست بلکه تصویری ست که ما از خودمون در ذهن مون ساختیم و به مرور در جسم مون نمایان شده . حالا همون طوری که تصاویر چاقی از خودمون در ذهن مون ساختیم می تونیم تصاویر لاغری هم بسازیم تا واقعیت وجود مون بشه و این تصاویر لاغری در ذهن مون وجود دارند اما توسط تصاویر چاقی پنهان شدند و ما میتونیم و توانایی شو داریم که دوباره بخش لاغر وجود مونو آشکار کنیم با خوندن اون قسمت از متن (شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید ) و با تکرار چند بار خوندش خیلی حالم خوب شد و یک لحظه احساس کردم که دیگه اصلا هیچ اضافه وزنی ندارم و کاملا لاغر و متناسبم.حس کردم انگشتانم کاملا کشیده شدن ، شکمم تخت شده ، پاهام باریک شده ، …. و اون لحظه بهترین لحظه زندگیم بود .🥰🤩😍
وجود همه انسانها از خداوند و خداوند چاق نیست ،فقیر ، درمانده ، خشمگین ، بی چاره ، حسود …. نیست پس اگر ما داریم در این مدل شرایط زندگی میکنیم خداوند مقصر نیست و خداوند زندگی در این شرایط رو برای بنده هاش نمی خواد بلکه ما خودمون ندانسته و نا آگاهانه خودمونو در این شرایط قرار دادیم .
اگه میخواییم لاغری و تجربه کنیم باید افکار و رفتار های چاق کننده که در ذهن مون به وجود آوردیم و سال ها در انجام شون استمرار داشتیم به مرور پاک کنیم تا کم کم اون بخش زیبا و دوست داشتنی (لاغری) فرصت خود نمایی داشته باشه .🌹
حالا که از طرف خداوند متعال به مسیر درست هدایت شدیم و داریم اطلاعات صحیح به ذهن مون میدیم و آگاه شدیم که ما چاق نبوده و نیستیم فقط ما آگاهانه و به اشتباه در مسیر نادرست حرکت میکردیم بخش چاق وجود مون فهمیده که مهمون ناخوانده ست که مثل یک پرده ضمخت و تیره جلوی بخش زیبای وجود مون (لاغری ) و گرفته و دیگه دستش واسه ما رو شده و دیگه حناش برامون رنگی ندارن و دیر یا زود باید بار و بندیل شو جمع کنه و بره و چون میدونه که ما هم دیگه توجهی بهش نداریم خودش فهمیده که رفتنیه و نا پایدار بوده و هست چون واقعیت نداشته و نداره و میدونه که لاغری حقیقت داره و از اولم بوده و هست و خواهد بود و برای همیشه ماندگار ه بخاطر همین مدام ما رو تهدید میکنه که لاغری وجود نداره ، به دنبال لاغری نباش ، واقعیت منم ، وتا ابد من هستم ….و این سرو صداهای بخش چاقی ست که نمی تونه تحمل کنه که ما لاغر هستیم . حالا ما قبلاً چون از این موضوع آگاه نبودیم شاید این سرو صدا ها آزار مون میداد و میترسیدیم و هر روز چاق تر میشدیم ولی الان که در مسیر درست حرکت میکنیم و آگاه شدیم دیگه نباید از این سر و صدا ها بترسیم بر عکس اونه که باید بترسه چون بلاخره نابود میشه و شکست میخوره و لاغری پیروز میدان میشه و اگر تا الان مزه شیرین تناسب و نچشیدیم چون در مسیر نادرست بودیم و مسیر پر از تابلوهای اشتباه بود که مارو به مقصد که نمی رسوند هیچ کلافه و سر در گم مون کرده بود وگرنه ما ناتوان و بی اراده نبودیم بلکه همه مون انسان های توانا و قدرتمندی بودیم و هستیم و روش های سخت و طاقت فرسا یی که ما افراد چاق برای رسیدن به لاغری هفته ها ، ماه ها ، و بعضیا مون سال ها استفاده کردیم افراد لاغر حتی یک روز هم نمی تونن تحمل کنن پس مشکل از ما نبوده بلکه مشکل از روشهای نادرست و اشتباهی بوده که استفاده میکردیم ولی الان در مسیر درست🛤️ قرار گرفتیم واین مسیر یک راهنمای کار بلد و توانا مثل استاد داره که خودشونم مثل ما چاق بودند و هم درد ما هستند و از تمام مشکلات افراد چاق خبر دارند و تمام ایستگاه های این مسیر تابلو های درست نصب شده که ما رو مستقیم و بدون دردسر به مقصد میرسونه و اگر میخواهیم بفهمیم که در مسیر هستیم یا نه باید ببینیم که این نشونه ها رو داریم یا نه (شور و شوق ، احساس توانمندی ، صبر ، آرامش ، تغییراتی که در تمایلات درونی مون به وجود اومده ،کم شدن اشتها ،تعهد داشتن ، استمرار داشتن ، …….)اینا همش نشونه ست پسپس اگه این نشونه ها رو داریم یعنی در مسیر هستیم پس باید جا نزنیم و ادامه بدیم تا به مقصد برسیم .👏👏👏
ما افراد چاق همیشه برای افراد سودجو طعمه بودیم و افراد سودجو از طریق ما ثروت های کلانی بدست آوردند و هنوزم افراد چاق زیادی هستند که طعمه افراد سود جو هستند ان شا الله که همه افراد چاق به مسیر درست (لاغری با قدرت ذهن ) هدایت بشن افراد سودجو همیشه برای تبلیغ محصولات شون برای گول زدن افراد چاق از افراد متناسب استفاده میکنند و ما افراد چاق هم با دیدن افراد لاغر خیلی زود گول میخوریم و چون از چاقی متنفر هستیم و میخواهیم که هر چه زودتر از شر چاقی خلاص بشیم زود گول میخوریم و از اون محصول خریداری میکنیم و ، وقتی که استفاده کردیم و لاغر نشدیم اصلا به این موضوع فکر نمیکنیم که شاید اون روش و محصول مشکل داشته بلکه به خودمون انگ بی عرضه و بی اراده بودن میزنیم و خود مونو مقصر می دونیم در مورد محصولات خوراکی هم همین طوره همیشه برای فروش محصولات شون هدف شون افراد چاقه ولی برای گول زدن از افراد متناسب استفاده میکنند و افراد متناسب با لذت و شادی از اون محصول میخورند که ما یک وقتی فکر نکنیم که اون محصول چاق کننده ست و ، و خوردن با اون لذت و شادی با این تصور که چاق کننده هم نیست در ذهن مون نقش میبنده و زمانی که برای خرید وارد فروشگاه میشیم با دیدن اون محصول اون تصاویر تو ذهن مون مرور میشه و دستور خرید از سمت مغز صادر میشه و ما سریع از اون محصول تبلیغ شده خریداری میکنیم حتی اگه از خونه قصد خرید شو نداشتیم ولی اونجا فکر مون درگیر اون تبلیغات میشه و میخریم پس حواس مون باشه که دیگه از این به بعد طعمه نباشیم چون ما در مسیر درست هستیم
سلامتی پیش فرضی که خداوند برای همه انسانها در نظر گرفته سلامتی شامل تناسب اندام ،آرامش ذهنی ، شادی درونی سلامت جسم .ولی افراد چاق چون ذهن شون پر از فرمول های چاق کننده ست با افکار و رفتار و تکرار عادتهای نادرست چاق کننده این ویژگی های ارزشمند و از خودشون دور میکنن بنابراین خداوند منبع خیر و نیکی ست و برای همه افراد خیر و سلامتی میخواد فقط باید فرمول های نادرست مونو تبدیل به فرمول های درست کنیم ان شا الله .🌹
لاغری آسون ترین کار دنیاست اگه راه شو بلد باشیم 🌹🌹🌹
با تشکر از زحمات استاد گرامی 🌹🌹🌹🙏🙏🙏
با آرزوی بهترین ها برای خودم و همه دوستان 🌹
به نام خدا
شروع فوقالعادهای بود دوستان لاغری که چند وقتیه اضافه وزن پیدا کردید .درسته، من از ابتدا تا بیست سالگی خیلی لاغر و متناسب بودم و فقط ۱۵ ساله دچار اضافه وزن شدم.
من لاغری رو در وجود خودم دارم و فقط گرد و غبار چاقی روش نشسته و حالا دارم این گردها رو پاک می کنم تا کمکم تصویر لاغری در من پر رنگ تر و پررنگ تر بشه و خودش رو نشون بده. واقعا چقدر حسرت خوردم چقدر خودم رو سرزنش میکردم وقتی کسی رو می دیدم که لاغر شده کلی به خودم بد و بیراه می گفتم که من همت ندارم من اراده ندارم خوش به حالشون چه انسانهای با ارادهای هستن.خودم رو آدم بی ارادهای میدونستم در صورتی که در مسیر تناسب ثابت کردم که فوقالعاده هم با همت و با اراده هستم اون مسیرها واقعا خسته کننده و اشتباه بود ولی وقتی مسیر درست باشه شور و اشتیاقت هیچ وقت از بین نمیره و خسته نمیشی هر روز پر انرژیتر ادامه میدی. باید تمرکزمون رو خودمون باشه انقدر تو این مسیر باشیم تا باور کنیم که می تونیم لاغر بشیم هدف رسیدن به تناسب ایده آل و همیشگی .
پیش به سوی موفقیت
سلام به همه دوستان همراه! چاقی واقعیت وجود ما نیست بلکه صرفا تصویری است که توسط خودمان ایجاد کرده ایم و بعد جسم تحت تاثیر آن تصویر قرار گرفته است. تصاویر لاغری خوشبختانه همچنان در ذهن ما وجود دارند و فقط با تصاویر چاقی پوشانده شده اند و ما میتوانیم بار دیگر وجود لاغر خودمان را نمایان کنیم. من وقتی این جمله شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید را خواندم و به آن فکر کردم، این موضوع را تصور کردم که درون من چاق، یک من لاغر وجود دارد که توسط لایه های چربی حبس شده است و من میتوانم آن را آزاد کنم و این چهره از خودم را به نمایش بگذارم و در ذهنم با من لاغرم صحبت کردم که از من می خواست او را از جسمم بیرون بکشم و به من میگفت من چهره واقعی تو هستم به همین زیبایی و به همین جذابی! کاملاً توانستم به آن قسمت لاغرم متصل شوم.
از آنجایی که ما همه مخلوقات خداوند هستیم و در ذات خداوند هیچ کم و کاستی و ایرادی وجود ندارد بنابراین امکان ندارد در خلقت ما اشتباهی صورت گرفته باشد و از آنجا که خدا در وجود ما از روح خودش دمیده است بنابراین ما هرچه کاملتر و بی نقص تر باشیم به ذات ازلی خودمان نزدیکتر هستیم، پس اگر ما الان چاق هستیم قطعاً بخش لاغری هم داشته ایم که توسط آموزش های اشتباه و باورهای غلط آن را از نظرها پنهان کرده ایم و حالا دلتنگ بخش لاغر وجودمان شده ایم. دلتنگی ای که نه توان مقاومت در برابر آن را داریم و نه میتوانیم با آن زندگی کنیم و زندگی مان همواره با غباری از غم پوشیده است. بنابراین باید به وصالش برسیم تا خودمان را از این دلتنگی خلاص کنیم و با قدم گذاشتن در این مسیر و به شوق وصال هر روز با انگیزه تر حرکت می کنیم به سمت مقصدی که انتهایش در آغوش کشیدن محبوب است. محبوبی که دست یافتنی و درون خودمان است و نیازی نیست آن را از غیر طلب کنیم.
در این میان بخش چاق وجودمان، حسادت می کند و نمی خواهد ما به کسی غیر از او توجه کنیم و برای همین سعی میکند با نواهایی که در گوشمان زمزمه می کند ما را از رسیدن به وصال محبوب ناامید کند. او می خواهد ما باور کنیم که تنها بخش وجودمان است و تا ابد با ما خواهد بود و چیزی به اسم بخش لاغر در ما وجود ندارد. او میداند که جایگاهش متزلزل است و هر لحظه میتواند از بین برود و او بدن ما را به زور غصب کرده و صاحب خانه کس دیگری است و او توان مقابله با خواست خداوند را ندارد.
هر چه سر و صدا و نواهای شیطانی چاقی بیشتر باشد یعنی ما در مسیر درستی قرار داریم و او چون عرصه را بر خودش تنگ میبیند، تلاش میکند ما را از ادامه مسیر منصرف کند.
یکی از برچسبهایی که بخش چاق بدن ما برای اینکه ما را متوقف کند به ما می زند این است که تو اراده لاغر شدن نداری و همه دفعاتی را که تلاش کردیم و نتیجه نگرفتیم را هم به عنوان سند و مدرک به ما یادآوری می کند، اما باید بدانیم این مشکل از بی ارادگی ما نبوده است، بلکه به خاطر مسیر اشتباهی بوده که انتخاب کرده ایم. حرکت در مسیر اشتباه نه تنها ما را به مقصد نمی رساند بلکه برعکس انرژی، شوق و اشتیاق ما را میگیرد و ما را از هدفمان دورتر می کند. اینکه بخش چاقمان بر علیه ما شورش می کند به این دلیل است که خودمان با آن قدرت داده ایم و فرمولهای اشتباه ذهنی ابزار قدرتمندی است که در اختیارش گذاشته ایم تا بر ضد ما استفاده کند. به طور کلی در مقابل هر چیزی که مقاومت کنیم ناخواسته آن را قویتر میکنیم. هرچه در مورد آن بیشتر صحبت کردهایم و برای آن نگران شده ایم در حال پرورش دادن آن بوده ایم و حالا برای لاغر شدن هم باید همان مسیر را طی کنیم و تمام ابزارهای که تاکنون برای چاق شدن مان به کار میبردیم را در جهت لاغری استفاده کنیم. باور کنیم که هیچکس به اندازه ما اراده ندارد این را هم از همه تلاشهایی که کردیم و باز ناامید نشدیم و الان در این مسیر هستیم و داریم ادامه می دهیم، می توان ثابت کرد. در این مسیر باید تمرکز بر روی ذهن داشته باشیم و اجازه ندهیم موضوعات فرعی ما را از هدف اصلی دور کند. اصلاً درگیر موضوعات اجتماعی و درگیری های اطرافمان که به ما مربوط نیست، نشویم و مهمتر اینکه باور داشته باشیم می توانیم لاغر شویم. اینکه فقط بگوییم باور داریم دلیل بر درست بودن حرفمان نیست. زمانی میتوانیم ادعا کنیم که یک موضوع را باور کرده ایم که دیدگاه و نظرات مان هم راجع به آن موضوع تغییر کرده باشد و این کاملا به این بستگی دارد که چقدر روی خودمان تمرکز داشته باشیم و بدانیم اگر بتوانیم ذهنمان را از فرمولهای چاقی پاکسازی کنیم، تمام جنبه های زندگیمان به دنبال آن تغییر خواهد کرد و لاغری کمترین دستاورد ما خواهد بود، در مقابل مابقی چیزهایی که به دست خواهیم آورد.
اگر دنبال تغییر کردن شرایط هستیم باید خودمان تغییر کنیم و دنیای خودمان را بسازیم.
سلام وبا یاد خدا من اضافه وزن دارم اما با خودم فکر کردم که این اضافه وزن من از کجا اومده مسلما استعداد چاقی ندارم چون در خانواده ام هم آدم چاق داریم هم لاغر مریضی خاصی هم ندارم که ریزش بدم بهش و فعالیت زیادی را هم دارم وخیلی چیز های دیگه را که تا حالا ما چاقی خودمون را تقصیرش می گذاریم اما من هم به این پی بردم که فکر کردن به چاقی و تلاش برای چاق نشدن و حتی تحت تاثیر قرار گرفتن در برابر حرف های دیگران در مورد چاقی خودش عاملی می شود که فرمول های غلط در ذهن ما جمع شود وما هی رو به چاقی قدم بگذاریم ولی حالا فهمیدم که وقتی به لاغری فکر میکنم و انگیزه خودم را از لاغری در ذهنم بررسی می کنم وبا خودم دائما لاغر شدن راحت ترین کار دنیاست را تکرار می کنم و خودم را یک آدم فوق العاده متناسب تجسم می کنم این احساس ترش از مواد غذایی در من روز به روز کمتر می شه ومن احساس می کنم که مواد غذایی را برای رفع گرسنگی فقط استفاده می کنم واز زندگی هم لذت می برم وبرای لذت بردن از زندگی تلاش می کنم اما نه در راستای مو موضوعاتی که به خوردن مربوط مثل رستوران رفتن. من این اعتماد رابه خودم می دهم که در این مسیر موفق می شوم واز اینی که هستم لاغر تر می شوم خلاصه این که به ذهنم حالی می کنم که طبیعت من لاغری است و باید لاغر باشم .
سلام خدمت استاد عزیز و گرامی و دوستان خوبم
باید بگم منم چند وقتی هست که اضافه وزن پیدا کردم چند وقت که یعنی بعد از ازدواجم چاق شدم اما از وقتی که در این مسیر زیبا هستم تونستم عالی وزن کنم و برگشت وزن نداشتم چون هیچ دلیلی و مانعی و بهانه ای برای چاق شدن ندارم و برای اینکه من نمیتونم لاغر بشم هیچ بهانه ای ندارم .
و اگر در گذشته فکری داشتم که لاغری سخته و نمیشه به راحتی لاغر شد چون خودم بهش این اطلاعات رو داده بودم از طریق خانواده و اطرافیان و ….و این ذهن چاق من که پر از فرمولهای چاقی بود و شاید هنوزم باشه ولی خیلی کم دست پروده ی خودم هست و برای همین این ذهن اوایل ورودم به سایت مقابل من می ایستاد و میگفت تو نمیتونی به این راحتی که بخوری و بخوابی و آزاد باشی لاغر بشی .و اما من یواش یواش با آموزشها درستش کردم و من بارها بهش می گم لاعر شدن آسانترین کار دنیا هست .و نیاز به هیچ کار خاصی نیست که عرق کنی و ورزش کنی و یا محدودیت داشته باشی فقط با ذهن من لاغر میشم و باید روی ذهنم کار کنم که اونم از طریق گوش دادن و خواندن و نوشتن و دیدن هست .
من در گذشته هر بار ورزش و رژیم گرفتم فکر کررم دارم برای لاغری خودم کاری میکنم اما من داشتم به چاقی توجه میکردم و طبق قانون به هرچیزی توجه کنی در بدن تو گسترش پیدا میکنه و برای همین من هر ماه چاقتر می شدم و بارها به خودم می گفتم چقدر من آدم بی عرضه ای هستم حالا نگو روش و راه من غلط هست .
من سالها با سختی و مشقت ورزش میکردم و در کنار اون رژیم شدید و محدودیت داشتم و اما لاغر نمیشدم و فایده نداشت و فکر میکردم بدن من یه فرقی با بقیه داره که اینطور هست .
من بارها مورد تشویق اطرافیان و خانواده و دوستان حتی مربی باشگاه و کارشناس تغذیه ی خودم شدم که چقدر تو با اراده هستی و عالی خودت رو لاغر میکنی و حتی به خاطر پشت کارم جایزه گرفته بودم از طرف باشگاه و من خودمم باور داشتم که ما خانوادگی اینطوریم بخوریم چاق میشیم نخوریم لاغر میشیم بدن ما خیلی سریع واکنش نشون میده و اگر میخوام لاغر بشم باید نخورم اما این اواخر که کلی باور غلط داشتم و مانع ذهنی جدید داشتم هر چقدر رژیم و ورزش داشتم فایده نداشت همش به خودم میگفتم چقدر من بی عرضه و بی اراده هستم آخه چرا ؟همیشه حسرت لاغرها رو میخوردم
من اگر اون همه اراده ی خودم رو صرف هر کار دیگه ای میکردم قطعا بسیار موفق میشدم .
یادم میاد من وقتی پسرم کوچیک بود در حد سه چهار ماه و شیر خوار بود و هیچ مانتو و لباسی از گذشته ی من اندازم نبود به زور وقتی میخوابید با وجود کلی کار اما بعد از ظهر با خواهرم پیاده روی میرفتم در حالی که یادم میاد هیچ کدوم از کفشهای ورزشیم اندازم نمیشد اما به زور میبیستم میرفتم و یک چند وقت بعد که رفتم پیش کارشناس تغذیه بعد پسرم رو میزاشتم پیش مادرم و میرفتم باشگاه و یکم بعد که بزرگتر شد میبردم با خودم در حالی که دخترم کلاس اول بود و کلی کارها و رسیدگی خاص خودش رو داشت و چقدر من از وقتم از کلی از کارهام و استراحتم و .. میزدم و به خودم فشار می آوردم که فقط بتونم باشگاه برم و خیلیا میگفتن مگه مجبوری نرو ولی اره مجبور بودم آخه نمیرفتم پس چیکار میکردم ؟؟کار دیگه بلد نبودم هر روز داشتم چاقتر میشدم میرفتم که شاید جلوی چاقی بیشتر خودم رو بگیرم میرفتم شاید حد اقل در هر وزنی هستم ثابت بمونم و بیشتر نشم اما امکان نداشت هر ماه چاقتر میشدم و سایزم بیشتر میشد و من بسیار ناراحت تر و افسرده تر میشدم .
چقدر من نمیخوردم و محدودیتهام رو بیشتر میکردم وحرص ولعم هی بیشتر میشد و ناراحتی من بیشتر میشد هر جا میرفتم با خانواده و دوستان برای تفریح و پیک نیک من با مایتابه ی رژیمی میرفتم و اونجا برای خودم جدا غذای سوخته وبد مزه درست میکردم و میخوردم و همه با تعجب من رو نگاه میکردن که تو چقدر اراده داری اما چه فایده نتیجه ی دلخواهم رو نمیدیدم و همیشه وحشت داشتم از چاقی بیشتر و به خودم میگفتم من با این همه ورزش و رژیم اینطور دارم اضافه میکنم پس اگر ولشون کنم چی میشه و میترسیدم که غدذی معمولی خونه رو بخورم و یا باشگاه نرم و از روی ترس و اجبار من هر دو کار رو داشتم دنبال میکردم .
اما حالا که به گذشته ی خودم نگاه میکنم میبینم چقدر توانمند بودم چقدر بااراده بودم که فکر نکنم هیچ آدم لاغری یک صدم ما تلاش کرده باشه برای این موضوع یا موضوعات دیگه من دارم همون اراده و تعهد و اشتیاق رو وارد این مسیر میکنم و انصافا کلی شگفتی ساز شدم و از این بیشتر هم میشم مطعنم و باور دارم و نیاز به تایید هیچ کس ندارم چون بقیه از ذهن من که خبر ندارن چقدر تغییر کرده و فقط خودم میبینم چقدر رفتارهام و افکارم تغییر کرده مطمعنم همین ذهن جدیدم در نهایت نتیجه رو برام رقم میزنه .
من هر روز برای خودم مشخص کردم در چه ساعتی بیام و تمرنهام رو انجام بدم و گوش بدم و بنویسم بخونم و بسیار از این کار لذت میبرم و اصلا اگر انجام ندم حالم بد میشه و انگار چیزی گم کردم، شده جز کارهای روزانه ام مثل مسواک زدنم مثل خوابیدنم باید اول بیام داخل سایت و تکلیفم رو انجام بدم بعد بخوابم .
و من در کل روز تمام حواسم و تمرکزم روی موضوعات ذهنی هست و من داخل سایتهای دلخواهم هستم مو ضوعات مورد علاقم رو دنبال میکنم و کاری به حوادث و اخبار و … ندارم که اما متاسفانه از طرف اطرافیانم و از نگاه اونها بسیار بد کار ی میکنم و به من میگن این چه مدل زندگی که سرت رو تو برف کردی و هیچ جا رو نمیبینی و بارها به من میگن واقع بین تر باش و همه چیز رو ببین نمیشه چشمات رو به روی بعضی چیزها ببندی و بگی نیست من جوابم به اونها اینه که هست نمیگم نیست من نمیخوام ببینم اما اونها درکم نمیکنن و خیلی وقتها داخل جمعها ی اطرافم احساس تنهایی خاصی میکنم و شاید از نظر بعضیا چقدر ادم ****باشم ولی از نظر من تمام اونها در مسیر غلطن و من راهم درسته ولی چون در فرکانس دریافت این آگاهی ها نیستن هیچ نمیگم و فقط به راهم با اطمینان بیشتر ادامه میدم .
من مدتها هست باور کردم مسیر لاغری و سلامتی و ثروت و آرامش و … به آسانی در اختیار همه باید باشه و هست و اصلا چیز سختی نیست و فقط ما در مسیر غلط بودم و بیراه رفتم واون رو ندیدم و اگر سرم به جایی خورده و ضربه خوردم هی گمراه تر شدم اما حالا میدونم نباید در اون راه غلط باشم باید در مسیر درست باشم و هر روز قدم به قدم جلو برم .تا به مقصد برسم .
من جز افرادی هستم که در دوره ی اصلی استاد نیستم و چند دوره ی کوچیک خریدم اما هیچ وقت احساس خلا نکردم که چون اون رو ندارم پس لاعر نمیشم و همیشه به خودم گفتم اگر من مو به مو به همین حرفهای استاد عمل کنم چه رایگانها چه چند فایل خریداری شده من چه بخوام چه نخوام لاغر میشم و هیج وقت از استاد سوال نکردم استاد میشه یا نمیشه ؟؟اصلا کاری به این حرفها نداشتم گفتم میشه و رفتم جلو همینطور هر روز دارم مرور میکنم هر روز گوش میدم و مینویسم و میدونم لاغری به راحتی به سمت من میاد و من به زودی در سرزمین لاغرها ساکن میشم اتفا قا دیشب داشتم با دخترم در لپ تاب عکسهای گدشته رو میدیم و انصافا یه عکسی دیدم از همین دوسال پیش خودم متوجه شدم چقدر الان تغییر سایز و وزن داشتم و انصافا من متناسب تر شدم کمای اینکه هیچ کس از اطرافیان به من جدیدا نگفته اون اوایل دوره چرا همه میگفتن ولی الان مدتها هست هیچ کس نگفته ومن اصلا برام مهم نبوده و خودم به خودم دیروز گفتم ببین خودم میبینم که چقدر تغییر کردم و از درون احساس لاغر بودن و متناسب بودن زیادی دارم و مطعنم که به زودی من از بیرون هم هماهنگ با درون خودم میشم و جسمم در اون وضعیت دلخواهم قرار میگیره .من این دوره ها رو با تک تک سلولهام درک کردم و اینقدر برای من ارزشمند و مفید بودن که حتی اگر از این بیشتر هم طول بکشه من ناامید نمیشم و به راهم ادامه میدم تا به تناسب برسم و بعد از اون هم ادامه خواهم داد چون لذت میبرم از این کار حالم رو خوب میکنه .
من به محض وارد شدن به این سایت که موانع ذهنیم رو رد کردم قبول کردم که جسم من میتونه به راحتی متناسب بشه و هیچ مانعی برای رسیدن به تناسب نداره چون بارها دلیهای خودم رو آوردم و نقضشون کردم که همچین مانعی در من وجود نداره طوری که اگر همه بیان بگن فلان دارو که میخوری چاق میکنه من باور نمیکنم چون من باوجود خوردن همین دارو کلی وزن کم کردم پس میشه مابقی اضافه وزنم رو هم کنم و برای این اضافه وزنم توجیه الکی نمی ارم که دیگه نمیشه و بارها به خودم میگم اگه تونستم با این دارو یک کیلو کم کنم پس میتونم کیلوهای دیگه رو هم کم کنم پس اصلا این مانعی برای نرسیدن به تناسبم نیست .
من یک متناسب موفقم که هیچ چیزی مانع رسیدن من به تناسب من نیست مگر ذهنم چاق باشه و افکار و رفتار و باورعای غلط داشته باشم همینا میتونه من رو از هدف دور کنه .
ذهن من با استمرار در این مسیر از چاقی متنفر شده از زیاد خوردن متنفر شده از هیچ اندام چاقی خوشش نمیاد و دیگه اینها برای من لذت نیستن در گذشته که از راه غلط من وزن کم میکردم چون حرص و ولع شدید داشتم همیشه دوست داشتم خیلی لاغر بشم که بتونم هر چی میخوام زیاد بخورم اما حالا دست خودم نیست از پرخوری که الان میکنم که نصف غذای دوران رژیمم نیست متنفرم و احساس سنگینی و حال بد پیدا میکنم از دست و پای چاقم که قبلا دوست داشتم داشته باشم بسیار متنفرم و یا صورت چاق که قبلا میگفتم ای کاش راهی بود لاغر میشدم اما صورتم لاغر نمیشد حالا دیگه حالم بد میشه من عاشق ظرافت چهره و تناسب در تمام اندامها هستم و عاشق دست و پای کشیده و مانکنی با صورت ظریف هستم حتی قبلا از بچه های تپل خوشم میومد اما حالا فقط براشون تاسف میخورم که از سن کم اینطور گرفتار چاقی شدن چه اینده ی ناجوری دارن .خلاصه من نگاهم تغییر کرده.
من هم جز افرادی بودم که اون اوایل ورود به سایت جرات کامنت نوشتن نداشتم و فقط داخل دفترم کلمه به کلمه ی حرفهای استاد رو مینوشتم و تمرینها رو انجام میدادم اما جرا ت نوشتن در سایت رو نداشتم اما با تشویقهای استاد تونستم بیام و بنویسم و برای من کم کم این کار شد جز لذتهای من و هر چقدر بنویسم انگار هنوز حرف دارم و همین دیروز کامنتی نوشتم حدودا ۳۰۰۰ کلمه که متاسفانه پرید اما اصلا ناراحت نشدم و گفتم عیب نداره ادامه میدم و دست از تلاش برنمیدارم چون روز به روز دارم متناسب تر میشم و چقدر این آگاهی ها ارزشمند هست و تمام زندگی من رو دارن تغییر میدن و من مشتاقانه دارم روی خودم کار میکنم تا ذهنم تغییر کنه . من جز افراد متعهدی هستم که در هر راهی وارد بشم باید تا آخرش رو برم و وسط کار جا نمیزنم و حالا هم در این مسیر اشتیاق و استمرار و در کنار اونها تعهد من اومده و غوغایی شده که هر چقدر کار داشته باشم ولی از این کارم نمیزنم اگه تا نصف شب شده من تکلیفم رو انجام میدم .
من عاشق این حرفهای استادم که میگه لاغری با ذهن هیچ کار اضافه ای نداره نه تکونی بخور نه گرسنگی بکش تو بدون این دو کار و هیچ کار اضافه ای لاعر میشی وای چقدر این راه آسون و راحته و فقط ما باید روی ذهن خودمون کار کنیم و اون تغییر کنه همه چیز حل میشه .و من بارها به خودم میگم این راه هیچ کار اضافه ای نداره و لاغری با ذهن بسیار آسون هست .
خدا رو شکر که در چنین سایتی هستم و در کنار راهنمایی به نام استاد عطار روشن عزیز هستم .
سلام و درود هم فرکانسی عزیزم بسیار از نوشته شما لذت بردم انگار قلم من بود و حرف دلم عالیترینهای دنیا و آخرت پیش روی ماهتون 🕊🌹
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
آدمی معمولا توی یک برهه ای از زندگی توی ناز و نعمت زندگی میکنه و اینقدر این خوشی و ناز و نعمت داشتن براش عادی میشه که قدر شو نمیدونه و اینقدر توی گوشش می خونند که فلانی رو ببین سرش کلاه گذاشتن و الان بدبخت شده و دختر فلانی تصادف کرده و معیوب شده و فلانی ورشکست کرده و مفلس شده و… که کم کم باورش میشه روزی هم همین بلاها سر خودش میاد طوری میشه که منتظر بلا میمونه و رفته رفته از اون ناز و نعمت فاصله می گیره و یکم درهای سختی های زندگی به رویش باز میشه .
وقتی درها باز شد و وارد مرحله ی سختی های زندگی شد از اونجایی که ذهنش پذیرای این درد و رنج شده بوده اولش یه خرده سخت بهش می گذره ولی بعدش دیگه به این شرایط عادت می کنه و براش عادی میشه .
از اونجایی که تا قبل از این ماجراها برای خودش خیال بافی می کرده واین حوادث ها رو دنبال میکرده و نمونه بارز افراد به این بلا گرفتار شده دیده ، یه جورایی باورش شده که سرنوشتش اینه و دیگه توی ذهن ناخود آگاهش نمی گنجه که اگه بخاد می تونه به اون روزهای خوش زندگیش بر گرده .
همین جور هم میشه زندگیش هر روز بدتر از دیروز میشه .چون باور کرده و باور بدبختی رو مثل یه جوجه هر روز بهش آب و دونه داده تا بزرگ و بزرگتر بشه و الان یه پرنده قوی شده و حسابی واسه خودش جا خوش کرده.
اون وقت باور خوشبختی براش مثل یه تخم پرنده هست که باید ازش مراقبت کنه تا تبدیل به جوجه بشه و رشد کنه اما اینقدر به بودن با پرنده عادت کرده که خیلی به خوشبختی بها نمیده که یا تبدیل به جوجه نمیشه یا اگر هم بشه اینقدر بهش نمیرسه که جوجه نابود میشه .
داستان چاقی ما هم همین طوره روز اول ما متناسب بودیم و داشتیم خوش و خرم و با خیال راحت زندگی می کردیم اینقدر حرف شنیدیم که غذا باعث چاقی میشه ، ورزش و تحرک نداشته باشی چاق میشی ، طایفه ما ارثی چاق هستن ، ازدواج باعث چاقی میشه و… غافل از اینکه ذهن ما آموزش پذیره و کافیه فقط به یه موضوعی توجه کنیم برا ذهن مهم نیست که ما از اون موضوع خوشمون میاد یا نه ،ذهن بهش بال و پر میده و تا اونجایی که جا داره ما رو به سمت اون پیش می بره .
اینقدر پیشروی کردیم که تا قبل از آشنایی با سایت ، توی ذهن نا خودآگاهمون باور کرده بودیم که ما لاغر بشو نیستیم و چاقی سر نوشت همیشگی مون شده
اما الان که متوجه شدیم ما تنها وارد این مسیر اشتباه نشدیم و افراد زیادی بر اساس یک سری باورهای اشتباه به درد چاقی مبتلا شدن .و همه ی ما با چاق شدن از یک سری نعمت ها مثل اعتماد به نفس و شادی و روحیه فوق العاده و لذت داشتن و پوشیدن لباس های مورد علاقه مون و خوردن خوراکی های خوشمزه و رفتن به مهمونی ها و… محروم شدیم و اینکه هر چقدر تلاش کردیم تا لاغر بشیم و ولی لاغر نشدیم و نا امید شدیم که همه می تونند لاغر بشوند و مشکل از ما هست و ما نا توانیم همه و همه اشتباه بوده .
ما نا توان نبودیم بلکه در مسیر اشتباه قدم گذاشته بودیم .برای همین به نتیجه دلخواه نرسیدیم.
هرکی در مورد خودش یه استنباطی داره یکی اینقدر راه و روش لاغری امتحان کرده که باور توانمند بودن براش شاید ماه ها وقت ببره یکی برعکس انواع روش های لاغری رو باور نکرده و فقط لاغری خودش رو توی تحرک میدونسته مثل من ، الانم خیلی راحت پی به اشتباه خودم بردم و باور کردم که مسیر اشتباه بوده و خدا رو شکر توی مسیر درست قدم گذاشتم وهر روز بهتر از دیروز هستم .
من داستان چاقی خودم و دوستان رو مثل همون جوجه میدونم که هر روز بهش بها دادیم و رشد کرد و نیرومند شده و الان فهمیده که این همه سال زندگی کرده و لذتی پایدار برای خودش بر جا نذاشته و باید یک نسلی از خودش بر جا بذاره و توی این مسیر خودش هست و خودش و هیچکس پیشش نیست و اون جوجه الان یک ققنوس قوی شده و باید برای ادامه نسلش به خودش فکر نکنه و از خودش بگذره تا جوجه ای جدید متولد بشه .
چاقی همون ققنوسی هست که باید از این هیکل چاق و زیاده خواری دل ببریم و اصلا به چاقی فکر نکنیم و برای راحت زندگی کردن و داشتن آرامش خیال به فکر جوجه لاغری اون ققنوس باشیم .
در واقع جوجه لاغری در دل ققنوس پنهان شده و تا ققنوس از خودش نگذره هیچ وقت اون جوجه تشکیل نمیشه و این حکایت لاغر شدن ما هست.
ما خودمون چاقی رو برا خودمون ساختیم الانم می تونیم لاغری رو بسازیم.
لاغری با ذهن از طریق ذهنه نه از طریق بازو و ورزش
با هر بار تلاش درمورد لاغر شدن و شکست در اون راه ، باور ذهنی ما چاق هستیم و نمی تونیم لاغر بشیم در ما استوار تر می شد در مقابل هر چی بایستیم اون چیز قوی میشه .
اولین مانع لاغری بی اراده و بی عرضه دونستن خودمونه
چقدر جلو خودمون نگرفتیم و غذا ها نخوردیم چقدر ورزش کردیم و سختی کشیدیم چقدر دوستان روش های مختلف امتحان کردن و دنبال لاغری بودن .
این نشان از ناتوانی نیست .نشان از عیب مسیر بوده که ما نتیجه نگرفتیم.
اگه اراده چاقی برای لاغر شدن زبان و توی کسب و کار گذاشته بودیم الان استاد بودیم
اراده افراد چاق هر انسانی نداره
برا خودمون ارزش قائل باشیم و فکر زندگی و حال خوب خودمون باشیم .
اینجوری برنامه ریزی بهتری پیدا میکنیم و منظم میشیم دنیای خودمون تغییر بدهیم تا دنیا مون عوض نکنیم زندگیمون عوض نمیشه
ما می تونیم جسم مون هم بسازیم اونجور که خودمون دوست داریم نه اینکه دیگران بخواهند
با تغییر ذهن جسم عوض میشه. اگه اراده روی هر چیزی بگذاریم .قوی میشیم .
کمتر حواسمون پرت دیگران بشیم اخبار و اتفاق های دیگران دنبال کنیم
در برنامه لاغری با ذهن روی رها کردن موضع حاشیه ها کار کنیم .
به ما چه که فلانی این کار کرده و فلانی زندانه و فلانی مرده ، مگه همون فلانی ها براشون مهم بود که ما چقدر طعنه چاقیمون شنیدیم و چقدر افسردگی کشیدیم و چقدر با ناراحتی شب ها رو به صبح رسونیدم؟
نه. واقع بین باشیم حقیقته هیچ کس دلش به حال ما نسوخت که ما الان از خودمون بگذریم تا دلسوزش باشیم .
وقتی مسیر و کار اشتباه رو بشناسیم دیگه اون مسیر رو طی نمی کنیم و اون کار رو انجام نمیدیم و خیلی راحت توی مسیر لاغری گام برمیداریم .
برای لاغر شدن اولین گام قبول کردن اینکه من می توانم لاغر بشم.
به حرف نیست به عمله .باید فرمول ذهنیه تغییر پیدا کنه .
باید حرکت کنیم و باور کنیم اون وقته که خودمون درک می کنیم که تغییر کردیم .
تصمیم بگیریم و حرکت کنیم باید اینقدر استمرار داشته باشه تا باورمون بشه ما می توانیم
هدف باید رسیدن به تناسب اندام ایده آل و همیشگی باید باشه
ما باید مد نظرمون اندام ایده آل باشه .ذهن مثل یه ماهیگیر هست که خودش استاده فقط باید اول ماهیگیری نشونش داد
مسیر ادامه بدهیم مسلط میشیم بر افکار و رفتار خودمون و خیلی راحت توی مسیر لاغری حرکت میکنیم و چقدر لذت بخشه که خود به خود رفتارت مثل آدم های متناسب باشه تا بهش نرسی نمی فهمیم و من که الان تا حدودی بهش رسیدم با دل و جون شیرینیش رو حس میکنم. واقعا لذت بخشه.
با سلام
گام ۳۳
امروز صبح تصمیم گرفتم که فایل امروزمو زودتر انجام بدم تا بتونم به تکرارهای فایل قبلی هم برسم ،
ولی نمیدونم چجوری توضیح بدم🤔
امیدوارم با این مثال بتونم منظورم رو برسونم ،
چند ماه پیش که تو یوتیوب ویدیو های استاد و نگاه میکردم ،تو یکی از اون ها شنیده بودم که استاد گفته بود که بنویسیم
حتما بنویسیم، و من خودم بارها از جاهای مختلف شنیده بودم که اهداف و خواسته هاتون رو بنویسید
ولی هروقت که به واکنش خودم دقت میکردم ، میدیم، یهو یک خستگی وجودم و میگیره و یا حال ندارم که برم بنویسم و دستمم انگار قوتشو از دست میداد
وبیشتر وقتا که من میخواستم تمرینامو تو دفترم بنویسم ، ناخوداگاه بدبخت مینوشتم
مثل نسخه ی دکترا 🤦🏻♀️
و تو ادامه استاد گفته بودن که چون که ما میتونیم با نوشتن در مسیر خواسته هامون قرار بگیریم ، یعنییی خود ذهن میدونههه که ما با نوشتن میتونیم تغییر کنیم ولی نمیخواد که این اتفاق بیفته ،مارو گول میزنه که نه بابا نمیشه ، کی تونسته و….؟
و سعی میکنه واکنش هایی در ما ایجاد کنه که ما اون کارو انجام ندیم!
امروز من ، که از صبح ساعت ۶ که پاشدم ، گام ۳۳ رو خوندم ، فایلشو دیدم و دیدگاه های دوستان و خوندم ولی موقع نوشتن🤦🏻♀️
هی حواسمو پرت میکرد هی منو وادار میکرد تو گوشی هرکاری کنم جز انجام تمرینام ، و بقول خودم من در این مواقع میگم ، حال انجام دادن کاریو ندارم!
دروغ گووو چطور حال داشتی ۵/۶ ساعت بری اینستاو اسنپ چت و ….. بعد حال نداشتی به کارای روزت برسی؟😒
و الان ساعت ۴ بعد از ظهر خودش گفت که حالا بیا بریم بنویسیم
حتی بارهاا برام پیش اومده که وقتی میخوام فایلی رو نگاه کنم و قبل از اینکه تمرینمو بنویسم ، خوابم میگیره ! دست و پام شل میشه و رختخوابم خودشو گرم تر و دنج تر نشون میده 🤤و من همزمان با دیدن اون فایل چشمام گرم میشه و میگه حالا بخواب بیدار میشی بعدا مینویسی!😂( چون من همیشه در حالی که رو تختم لم دادم دارم فایلارو میبینم )
و امروز هم بعد از دیدن این فایل اون قسمت که گفتین ، حتی دراز بکشین و کاری هم نکنین لاغر میشین ، یاد خود افتادم و خندم گرفت!😂
در کل درسته، که هی میخواد منو از مسیر هل بده بیاره بیرون ولی من باهاش مقابله نمیکنم ، و خودش دوباره منو تو مسیر میکشونه، یزره لجوج شده دیگه😅!
درسته که ما ادم ها هم بعضی وقا باهم دعوا میگیریم ولی از هم کینه به دل نمیگیریم و همدیگه رو میبیخشیم❤️
در کل اگه کسی هم اینطوری نباشه، من اینطوریم .
و ذهن منم دقیقا اینطوریه ، بعضی وقتا دوست داره تلافی کنه ولی بعد پشیمون میشه و هوامو بیشتر داره.
هر فرد چاقی ، متناسب است . یعنی در اصل متناسب بوده ولی بخاطر اموزش های نامتناسب از طرف دیگران و تکرار ان ها مجبور شده که حالت متناسبشو از دید پنهان کنه ، با اینکه خودش هم نمیدونسته و نمیخواسته!
وجود انسان از خداونده و خداوند چاق نیست، کینه ای نیست، عصبانی نیست ، دروغگو نیست و …..
و ما یادگرفتیم که این صفاتی رو که دوستشون نداریم
. شاید بارها تو کتاب ها خونده باشید که میگن بچه ها پاک و صاف و ساده و بی ریا هستن، چون از روح خداوند متولد شده اند و کاملا خالص هستند و در هنگام رشد کردن تحت تاثیر محیط اطرافشون قرار میگیرن و یادمیگیرن .و کم کم ناخالص میشن وگرنه ما دیدیم که نوزاد متولد شده ، نمیدونه حسادت چیه، نمیدونه نفرت چیه و …
، و با دیدن و شنیدن، عمل کردن و تکرار کردن فرمولشو در ذهنشون ذخیره میکنن.
پس خوش به حال نوزادانی که مادران و پدران آگاه دارن!
وچون بخش چاق ما چون میدونهه که دیگه قراره بارو بندیلشو جمع کنه و بره و میبینه که ما دیگه علاقه ای بهش نداریم ،و میترسه!
و به نحوی میخواد که ما کاری کنیم که نزاریم اون از جسممون بره !
این هم جواب امروزم ! فهمیدم که چرا ۲ روز بود که فرمول کم کاری کردنم به شدت اومده بود رو و من شناساییش کردم و باید الان پاکش کنم 😊
الان چاقی من متوجه شده بود که من واقعیت و فهمیدم و گفت ای داد بیداددد، این فهمید کهه 😱الانم خیلی راحت میتونه منو بندازه بیرون و من باید یکاری کنمم! و اینطوری شد.
بنابراین چاقی خودش از واقعیت با خبر بوده و داشته برای سود خودش این همه مدت سر ما رو شیره میمالیده 😏
الان هم متوجه شدم امروز رفتارغذاییم هم ی مقدار تغییر کرده بود و اینطوری نیست که دیگه خودم موقع خوردن حواسم باشه !بلکه کاملا ناخوداگه بود و من کاملا فرقشونو حس کردم .
مثلا ی نمونش این بود که من وقتی غذا میخوردم و حتی کاملا سیر همبودم بازم چیز جدیدی و میدیدم ، میخوردم . یعنی باید بخورم ، راه تصمیم براش نزاشتم و میدونم که رفتارم درست نیست ، ولی دست خودمم نیست🤷🏻♀️
ظهر که از کلاس برگشتم و بعد از خوردن ی نوشیدنی و ی نان شکلاتی که اونارو هم نتونستم کامل بخورم، (در صورتی که چند مدت پیش طوری بودم که حتما باید یچیزیو تا اخر میخوردم تازه همین الان که داشتم مینوشتم متوجه تغییر در این رفتارم شدم،گرچه هنوز کاملا استیبل نشده ولی اتفاق افتاده ، خدایا هزاران مرتبه شکرت ❤️)
و وقتی رسیدم خونه دیدم ظاهرا خانواده باز هم رفتن خرید و یخچال پره و. پدرجونم اومده بود خونممون و ی عالمه موز گرفته بودو بستنی و …
ولی من در اون لحظه نمیخواستم چیزی بخورم و بعدتر که یزره احساس کردم گرسنم شده رفتم از هرکدوم به مقدار کمی خوردم ، ولی اگه من قبلی بودم همون لحظه با اون که سیرم بودم باید میخوردم که ببینم چیه! ( خونه ما همیشه تنوع و مقدار غذا زیاد هست و من هم یکی از فرمول های ذهنیم اینه که باید همه تنوع غذایی هارو امتحان کنم! ولی مطمعنم که به لطف خدااین هم برطرف میشه)
و امروز هم که به واکنش ها و رفتار های غذاییم دقت کردم و این فایل و هم گوش دادم ، شک کردم !
و الان اینجا دوتا تبصره وجود اومده:
۱_رفتارغذاییم واقعا داره تغییر میکنه ؟
۲_یا چون چاقیه ترسیده داره خودشو خوب جلوه میده تا حواس منو پرت کنه؟🤔
به هر حال مهم نیست ، بهش فکر نمیکنم و فکرم و درگیر نمیکنم ، چون جلوتر که برم متوجه میشم.
خب بنابراین ازاونجاا که حق همیشه بر باطل پیروزه و مسیر رسیدن به حق برامون مشخص شده ، باطل جاش تنگ شده و باید بره😝
من خودم ، خودمو هیچ وقت ادم بی اراده ای نمیدونم ، چون این فرمول تو ذهنم هست ، که چیزی و که میخوام به دست میارم ، و باید بدست بیارم وگرنه تو راه بدست اوردنش میمیرم!
و خیلی چیزهایی هم که میخواستم بدست اوردم و انسان توانمندی هستم و گاهی هم بخاطر سرسختیم از طرف خانواده سرزنش میشم که اهمیت نمیدم و گاهی هم تشویق میشم! و منو حمایت میکنن.
ولی گاها شنیدم که افراد به خوشون میگن اراده ندارم و نمیتونم و… و پیش خودم تعجب میکردم یعنی چی اراده نداری؟ اراده رو من در ذهن خودم نوعی خود کنترلی تعریف کردم
یعنی رو خودتون کنترل ندارین؟ نمیتونین تصمیم بگیرین که چی براتون خوبه چی بده؟ یعنی اگه یکی بیاد بهتون بگه خودتو از بالا ساختمون بنداز پایین ، تو اینکارو میکنی ؟، چون اراده نداری که خودت تصمیم بگیری چی برات خوبه ، چی بده؟
****************************************.
دیدیم که هرچی بیشتر برای لاغر شدن تلاش کردیم ، لاغر نشدیم هیچ، چاق تر هم شدیم .
تلاش برای رسیدن به هدف و خواسته از مسیر اشتباه ، نه تنها مارو به موفقیت نمیرسونت بلکه مارو دورتر هم میکنه!
اصلا زده میشیم ازش! خودم بودم دیگه!
بزوورررر خودمو تا ۵۱ کیلو رسونده بودم و دیگه حالم از هرچی لاغری و لاغر شدن بهم خورده بود. ولی بازم بدتر میکردم ،چون ( یا باید میرسیدم یا میمردم) ولی دیگه اون اشتیاقه رو نداشتم
فقط میخواستم سریع تر تموم بشه و لاغر بشم و این سختی زودتر به پایان برسه.
بنابراین تلاش در مسیر اشتباه نه تنها مارو به مقصد نمیرسونه ،بلکه شورو اشتیاقمون هم از دست میدیم.
مسیر لاغری با ذهن مسیر صحیح برای لاغر شدنه، چند تا از دلایلی که خودم دارم :
۱_ تو کدوم مسیر غیر از مسیر لاغری با ذهن ، رفتار های مشترکی که در همه ی افراد چاق وجود داشته و اومده گفته؟
یا تو کدوم مسیر اصلا اومدن افراد چاق رو درک کردن که این رفتارهاشون دست خودشون نیست؟
تو کدوم روش ، وقتی داری پرخوری میکنی، نمیتونی جلوی خودت و بگیری و کنترلش کنی تونستن تورو درک کنن که و تورو گناه کار نشان ندن؟
تو کدوم روش غیر از روش لاغری با ذهن ، تو دیگه لاغر شدن برات سخت نبوده؟ یا وقتی اسمش رو شنیذی دیگه دوباره از فکر این که نباید بخوری و فعالیت داشته باشی و…. حست بد نشده باشه ؟
اگه وجود داره همچین روشی به ما هم بگین ، ما هم بدونیم!😐
تو کدوم روش اختیار خوردنت و چقدر خوردنت دست خودت بوده و باعث بالا رفتن اعتماد بنفست نسبت به خودت شده ؟!
یا تو کدوم روش ، غیر از روش لاغری با ذهن اعصابت اروم بوده؟
و خیلی چیزهای دیگع که نشون میده که روش لاغری باذهن تنها روش لاغری درسته که مارو به نتیجه دائمی میرسونه .
پس ما زمانی که از محتوای آموزشی استفاده میکنیم، آگاهی لازم جهت شناسایی فرمول های اشتباه قبلی و همچنین اطلاعات لازم برای ایجاد فرمول های جدید را دریافت می کنیم.
و با انجام تمرینات در واقع در حال خط زدن فرمول های اشتباه چاقی و نوشتن فرمول های صحیح لاغری در ذهن خودمون هستیم .
همه میتونن لاغر بشن، اینایی که میان میگن، از بچگی چاق بودن و یا سنشون دیگه اون اجازه و اشتیاق و برای لاغر شدن و بهشون نمیده و یا هزاران دلیل دیگه میارن که بزور بگن نمیتونن لاغر بشن ، همه بهانه اس! و ذهن ما هم همش دنبال بهانه اس.
این بهانه ها خودمون بهش دادیم ، این فرمول هارو خودمون بهش دادیم و نمیتونیم باور کنیم که میتونیم لاغر بشیم.
خودمون بهش این باور دادیم و بزرگش کردیم، خودمون پرش کردیم ، چون از بس که راه های مختلفی رو برای لاغر شدن انجام دادیم و نمیدونستیم که اون راه ها اشتباهه و وقتی نتیجه نمیگرفتیم ،یزره هم شک نکردیم که شاید مشکل از اون مسیر باشه ، و صاف اومدیم چسبوندیم به خودمون که ما نمیتونیم لاغر بشیم! نه بقیه درست میگن ، بدن ما اشتباهه و فلان..😒
باید هم بیاد تو رومون وایسه و قیام کنه، دست پرورده خودمونه دیگه!
بنابراین اینا
مقاومت ذهنی نیست ،به اندازه ای که پرش کردیم، روبه روی ما وایساده!
چاقی در ذهنه افراده
، فرق کسی که ۳ کیلو اضافه وزن داره با اونی که ۳۰ کیلو داره در فشار ذهنیشه! یکی ممکنه با اون ۳ کیلو داغون بشه، یکی میتونه با اون ۳۰ کیلو کنار بیاد و یا حتی برعکس.
بنابراین این نشون میده که فشار چاقی بیشتر رو ذهنه
و چاقی یک بیماری ذهنیه.
این مثل این مثال میمونه که شاگرد زرنگ کلاس ۱۹/۷۵ شده باشه و بخاطر اون ۰/۲۵ داره خودشو میکشه و گریه و زاری میکنه در صورتی که همین نمره هم نمره عالیه ای . و ی کسی هم که شاگرد معمولیه و ۱۸ میشه و بازهم خوشحاله و وقتی یادم میاد اون زمان که بچه ها تو مدرسمون بخاطر نیم نمره یا ۰/۲۵ گریه میکردن ، دلم میخواست برم بگیرم با کتاب بزنم تو صورتشون 😂
بعد پیش خودم میگفتم که این الان ۰/۲۵ صدم نداره اینطوری واکنش نشون میده ، من باید برای ۱ نمرم چه واکنشی نشون بدم یا اصلا احتیاجی هست که واکنشی نشون بدم؟ 😂یا اونی که اصلا ۱۰ شده میخواد چیکار کنه؟😂😂😂
بابا این دراماتیک بازیارو بزارین کنار دیگه😂
ولی من فکر میکنم ، این به دلیل انتظار افراد نسبت به خودشون هم هست 🤔مثلا کسی که همیشه ۲۰ میگیره ، انتظار داره که همیشه ۲۰ بگیره . یا این فرمول ذهنی همیشه ۲۰ گرفتن درش هست و اگه یمقدار کمتر بگیره ، بهم میریزه.
لاغری با ذهن اونقدر ساده و اسونه که از سادگی زیاد ادم نمیتونه باورش کنه! البته به عقیده من همه چیز در دنیا اسونه ولی از اونجایی که افراد همیشه در اموزش دادن به ما ماشالله کم نزاشتن😂….
اومدن به ما اطلاعاتی دادن و فرمول های ذهنی در ذهن ما ساختن که نمیشه یک راه ساده و اسون رو باور کرد.
البته این باورها از قدیم بوده ها
، مثلا این باور که ادم برای اینکه بخواد درامد داشته باشه باید روزی ۸ ساعت کار کنه و اگه در غیر اینصورت نباشه ، پس دروغ و الکیه!
و گرنه دیدیم دیگه ، که طرف اصلا از خونش بیرون نمیاد، تازه درامدش هم بیشتر از حد نرمالش هست،چطوریه که؟
و این فرمول هم در ذهن خیلی افراد هست که اگه ی راهکار خیلی ساده ای بهشون نشون بدیم، فکر میکنن داریم بازیشون میدیم و یا مسخرشون میکنیم ! از بس که جدی بودن و همه چیز و جدی گرفتن و سخت کردن برای خودشون ، و این باورو دارن که موفقیت با سختی کشیدن به دست میاد! این خودش نشون میده که چرا تعداد افراد موفق خیلییی کمتر از افراد دیگس!
چون هیچکس حوصله سختی کشیدن نداره ، بنابراین تبدیل به پروانه نمیشه! و همیشه تو پیله خودش میمونه .
بعضی وقتا انقدر دلم میخواد بدونم که از اول اون شخصی که همچین چیزایی رو رواج داده در بین همه ، بگیرم ی چک و لقد حسابی نصیبش کنم!😂
و مطمعن باشید که اگه ماشین زمان وجودداشت ، همچین کاری میکردم!😒
بعضی وقتا برام واقعا جای تعجبه ، که ما از یک ویروس کمتریم؟؟؟ که هی داره پیشرفت میکنه و اپدیت های جدید ترو قوی تری به خودش میده و خودش مقاوم تر میکنه؟
مثلا اشرف مخلوقاتم هستیم!🤦🏻♀️
شیطان داره به ریشمون میخنده ب ولله
ما کمتر نیستیم که هیچ بلکه بیشتر هم هستیم ولی درارو به روی خودمون بستیم !
زندگی واقعا اونقدر سادس که انگار داریم بازی میکنیم ،
مثل بچه ها که عاشق بازی کردنن و هیچوقت از بازی کردن خسته نمیشن و اصلا هم براشون هیچی مهم نیست
ولی همون بچه ها وقتی بزرگتر میشن به دلیل باورهای خانواده مجبورن از بازی خودشون بیرون بیان و تغییر کنن و زندگیشون هم تغییر کنه .
ما در درون دنیا نیستیم، دنیا در درون ماست!
لاغری با ذهن همونطور که از اسمش مشخصه ،از طریق ذهنه !
و احتیاج به زور دست و بازو نداره
صحبت کردن درباره لاغری ادم و لاغر میکنه و همینطور صحبت کردن درباره چاقی هم مارو چاق میکنه
بارهاا و بارها شده که مادرم و مادربزرگم درباره ی چاقیشون ناله میکنن
وبا هم هی دلیل و برهان میارن و ازهمه مهمتر که چاق تر هم میشن
، سر سفره غذا بارها پیش اومده که گفتن ، وای خیلی زیاد خوردم ، چاق میشم! و چاق هم میشد.
این یعنی چی؟ خب بایدم چاق شی ! اگه چاق نمیشدی غیر طبیعی بود !
تو حتی اگه کمم میخوردی بازم چاق میشدی !چون فرقی نمیکنه بخوری یا نخوری ، چون خوردن و برای چاق کردن خودت میدونی!
یا چند مدت پیش که من اشپزی کرده بودم و پاستا الفردو درست کرده بودم که توش خامه هم هست ، بعد از خوردنش غذارو برای خودش کوفت نکرد هیچ، برای هممون کوفت کرد! از بس که ناله کرد که زیاد خورد ، توش خامه بود ، خامه فلان میکنه ، بسار میکنه و…
و بهم گفت که دیگه من اشپزی نکنم ،چون همیشه غذاهای خوشمزه درست میکنم و چون دست پختمم عالیه باعث میشم که چاق بشه! 😐😂؟؟؟
الان من هم برای مادرم فرمول ذهنی هستم که اگه غذاهایی که من درست میکنم رو بخوره ، ۱۰۰ ٪ چاق میشه!
و مادرم هم به شخصه عاشق خامه و کره هست و هر روز صبح باید بخوره و وقتی من بهش میگم تو که ی پاستا خوردی و هی گفتی خامه داره ، خامه داره، پرچربه و چاق میکنه و اعصاب مارو خورد کردی ، مگه نمیگی خامه چاقت میکنه؟ پس چرا هر روز صبحانه خامه میخوری؟؟😂
و بعد جوابمو با ی به تو ربطی نداره میده!😂 چون پذیرفته که چاق شدن در روند بدن اون طبیعیه!
در هر صورت ما درباره هرچی صحبت کنیم، تحقیق کنیم ، بهش بها بدیم داریم یادش میگیریم!
هرچقدر هم که با چاقی مبارزه کردیم شکست خوردیم🙂
در مقابل هرچیز بایستی اون چیز قوی تر میشه! راهشو پیدا میکنه که چطوری شکستمون بده.
حتی ویروس کرونا که با اینکه این همه واکسن براش تولید شده و خیلی ها هم زدن ، همینطوری داره پیشرفت میکنه!
وقتی که ما هرکاری میکردیم که لاغربشیم و چاق تر نشیم، چاقی رو در خودمون قوی تر کردیم !
خودمون هم نمیدونستیم .
و وقتی شکست میخوردیم ، مشکلات و به خودمون ربط میدادیم . در صورتی که مسیرمون اشتباه بود!
این مثال جالب تو ذهنم شکل گرفت که معمولا انسان ها از افراد قدرتمند و بزرگ میترسن ! و ترسیدن از اون ها نشان میداد که اون ادمی که ازش میتریم شخص قدرتمندیه و میتونه تو زندگیت تاثیر بزاره و …
فکر کنم منظورم رو متوجه شدین!
پس وقتی ما از یچیزی بترسیم داریم بهش میگیم که تو ازم قدرتمند تری و عزیزی و باید برات احترام بذاریم و …
خب اینجا اگه از چاقی بترسیم ، چاقی رو سر تر از خودمون میدونیم
و میدونیم که اون داره کنترلمون و میکنه و ما هم کاری ازمون سر زده نیست.
درصورتی که چاقی اصلا چیزی نیست، شاخ شده برامون😒😂
همه ی افراد چاق این مانع ذهنی رو دارن که به خودشون برچسب بی عرضه بودن و بی اراده بودن میزنن
در صورتی که خیلی وقت ها خودشون رو از خوردن خیلی مواد غذایی که دیدن و دوست داشتن بخورن ، محروم کردن و خودشون رو کنترل کردن
این خودش برای (من )سخت ترین کاربوده .
و من هم هنوز این رفتار اشتباه و دارم که هرچی میبینم دوست دارم بخورم .و باید فرمولش رو بیاد تا بشناسمش و تغییرش بدم ، تا رفتارم عوض بشه.
خداشاهده خودم الان از همین جا میگم اگه من الان این کارها و یا به گفته خودتون اراده رو داشتم تو درس خوندن ، الان ی شخصی بالاتر از پروفسور سمیعی بودم، میتونم قسم بخورم حتی!
روزی ۵ ساعت ورزش میکردم ، چه جاهایی که میلم رو در برابر خوردن ی کیک یا غذایی کنترل میکردم ، هایدروتراپی کردم ، ۱ روز کامل هیچی جز اب نخوردم، گیاه خواری کردم، میوه خواری ، طب سوزنی، بادکش، ورزش، تردمیل،روزه و …
ویا چله تابستون ساعت ۱۱ صبح ، تو اون هوای گرم و مرطوب ( ساکن شمال کشورم)
واقعا ببخشید اینو میگم
سگ از خونش بیرون نمیومد چه برسه بخواد بره تو اون گرما و دم هوا بدوعهه ولی من اینکار و میکردم
و عرق سوز میشدم وحشتناک ،طوری که ۲ روز کامل نمیتونستم راه برم ولی بعد از اون بازم میرفتم 🙂
چون هدف داشتم میدونی؟ عاشق لاغری بودم 🙂باید عاشق باشی تا بفهمی …..دیگه اراده رو به قول خودم ، پاره کرده بودم😅😂
اگه یزره از این اراده ای رو که برای لاغرشدن داشتیم ، در این مسیر لاغری با ذهن به کار بگیریم ، تضمینی بدون برگشت شگفتی ساز میشیم !
واصلا اراده هم نمیخواد،فقط یادگیریه و تکرار کردنه!
و الیته بستگی به خود افراد هم داره که تمرکزشون و در روز روی چه موضوعاتی میزارن.
من که انقدر کارای بهتری در روز دارم که تمرکزمو روشون بزارم و ازشون چیزی یاد بگیرم ، موضوعات دیگه اصلا برام مهم نیست و حتی اصلا اخبار هم نگاه نمیکنم!
که چی مثلا؟ نگاه کنم که چی بشه؟ چی ازش یادمیگیرم ؟ چ حسی بهم میده با دیدنش؟
من اصلا به موضوعات و حاشیه هایی که دراطرافم اتفاق می افته ، اهمیت نمیدم.
لیز خوردن تو مسیرمون بخاطر حاشیه هایی که اصلا ربطی بهمون نداره!
من ترجیح میدم که سرم تو برف بمونه تا الکی خودمو درگیر موضوعاتی کنم که به من اصلا هیچ ربطی داره!
باید اونقدر تکرار کنیم ، اونقدر اشتیاق داشته باشیم تا اون فرمول های جدید در ما استیبل بشه.
من خودم اول فقط میخواستم که این دوره رو ببینیم وسریع تر یادبگیرم و تموم شه و بعد نتیجه شو تو خودم ببینم، ولی جلوتر که اومدم دیدم نه اینطوری نیست، که تو اینارویادگرفتی تموم شد ، لاغر میشی و لاغر میمونی! اینا واقعیت های زندگیه و درس های کاربردی تو زندگیه! و الان دوست دارم که اصلا این دوره تموم نشه!
در ذهن همه ی افراد چاق مسیر درست وجود داره.در هر زمینه ای و ما داشتیم بیراهه میرفتم .
در این روش ما مسیر اشتباه رو تشخیص میدیم و دیگه اون مسیر و نمیریم، رفتارهای اشتباهمونو تشخیص میدیم و دیگه انجامش نمیدیم!و … با انجام ندادن اون ها خودبه خود لاغر میشیم.
(پس در وش لاغری با ذهن احتیاج داریم به دیدن فایل ها
باید بنویسیم تا رو موضوع تمرکز کنیم و فرمول هامون و افکار اشتباهمون و شناسایی کنیم
باید تکرارو تمرین داشته باشیم)
برنامه ریزی مجدد ذهن فقط با این چند ابزار صورت میگیره و راه دیگری ندارد و.انجام تمرینات خیلی اهمیت داره .
اولین گام و مهمترین گام برای رسیدن به لاغری ، باور کردنه. باور اینکه میتونی لاغر بشی
و این باور کردن به حرف نیست. خودم هردفعه که گام جدیدتری برمیدارم باورم حتی پررنگ تر هم میشه!
در واقع وقتی واقعا باور کنیم، میتونیم باورمون رو درک کنیم ، برای اینکه بفهمیم واقعا درک کردیم یانه ، باید ببینیم چه افکاری در ذهن ما درباره اون موضوع میگذره ، و وقتی افکارمون تغییر کنه ، میتونیم باور کنیم.
*بودن در مسیر لاغری باذهن به این معنا نیست که ما باور کردیم، بلکه تصمیم گرفتیم و در حال حرکت کردن هستیم.و باید اونقدر تکرار کنیم تا در ذهنمون تغییر ایجاد بشه
و معلوم نیست که چقدر زمان تا ایجاد تغییرات میبره، بستگی به خود فرد داره و تمرکزی که روی موضوعات مختلف داره میزاره.
پس این مسیر باید ادامه داشته باشد.
و نباید دنبال نتیجه سریع از لاغری با ذهن بود چون که شکست میخوریم!
و (هدف باید رسیدن به تناسب اندام ایده ال و همیشگی باشه)
یعنی تعیین نکن کجات درست شه، کجات بمونهو… بزاریم بدنمون خودش برامون درست میکنه.
من خودم صورتم استخوانیه و کشیدس و هر وقت که لاغر شدم واقعاا خودم از دیدن خودم تو اینه لذت میبردم.
ولی مادر من ، هروقت که لاغر میشدم ، بهم میگفت، بسه دیگه ، خیلی زشت شدی! شبیه مرده ها شدی! شبیه جادوگرا شدی!و ….
بعد من یادم میاد که مادرم از بچگی بهم زیاد غذاخوردن و یاد داده بود ، چطوری؟
شیر بخور ، استخونات قوی بشه!
غذابخور سالم بمونی!
دوستات صبحونه نمیخورن ، زود مریض میشن!
اونایی که مدرسه ساندویچ یا لقمه خونگی نمیارن، مامان باباشون پول ندارن و وضع مالیشون خوب نیست!😐؟ خداییی اینو دیگه از کجاش دراورده بود من نمیفهمم
و من چرا باور کرده بودمش اصلا🥲
لاغرا زشتن! نه که خودش با ۹۰ کیلو وزن فکر میکرد سوپر مدل ویکتوریاسکرته!
ینیییااا به هر دری میزد که ما غذا بخوریم!
و در تمام مواقع به فکر شکم ما بود!
واقعا شکر میکنم که خدا این مسیرو بهم نشون داد.🙏🏻
خیلی مواقع هم ی اشخاصی که اصلااا نمیشناختمشون کی بودن😐، ولییی انقدر فضول بودن که اعصابتو خورد میکردن، میومدن میگفتن
لاغر شدی صورتت خراب شد! تپل بودی بیشتر بهترمیومد!اولا که شما؟؟😂دوما که من از شما نظر خواستم و اصلا فکر میکنی که نظرت در احساساتم تغییری به وجود اورد؟؟😂 سوما که برای شما که اینکارو نکردم میخواستم لاغر بشم و اتفاقاااا خیلی از صورت های لاغر خوشم میاد اگه از نظر شما خراب شده ، قیافه و ذاته خودت خراب که اونطوری میبینی 😏😝😂
یا خیلی ها بهم میگفتن تپل شدی صورتت خیلی قشنگ تر شده! همه اینها توجیهه و اصلا هم قشنگ نیست! هیچ چیز چاقی قشنگی نداره
ولی من اصلا از صورت توپر خوشم نمیومد و نمیاد ، چون صورتم ت استخوانیه لاغر خیلی زیباتر و جذابتره و من هم نظر خودم همیشه الویتمه !
و یا حتی خیلی از این دخترایی که ران و ساق پاشون خیلییی ظریف و لاغره لذت میبرم واقعااا 😻که به لطف مادرم عزیزم الان پاهامم اونطوری نیست! 😒
ولی مطمعنم که اونطوری که میخوام میشه ! همینجا مینویسم و امضا هم میکنم .
هیچ چیز چاقی هم از نظر من قشنگی نداره! هرچیزی که از حالت طبیعی خارج بشه قشنگ نیست!
حالا هر چی میخواد باشه باشه،
من میخوام همچیم لاغر بشه🤩
براش تعیین نکنیم ، راهشو باز کنیم و بزاریم که ذهن خودش کارش رو انجام بده و سریع تر و راحت تر پیش میره و اون بهترین و زیباترین و ایده ال ترین بدن و فرم و نتیجه رو بهمون میده.❤️
من تو این دوره و تو این چند روز خیلی به نوشتن تو سایت علاقه پیداکردم و الان ۳۸۹۹ تا کلمه نوشتم ، چون واقعاااا پر از اگاهی بوده برام و منم دوست دارم هرچی درک کردم و بنویسم ، با اینکه قبل از اون تو دفتر مینوشتم ولی الان احساس میکنم اشتباق به نوشتن در من بیشتر شده و از نوشته های خودمم لذت میبرم چون وقتی که خودم نوشته خودمو میخونم لذت میبرم و بهم حس هیجان انگیزی میده
و میدونم که دیدگاه های من طولانی خواهد بود و اصلا هم از این بابت حس بدی ندارم و دوست ندارم که خلاصش کنم ، چون هرخطی که مینویسم پر از اگاهیی های که من از اون فایل دریافت کردم و اصلا قابل خلاصه نویسی کردن نیست!
پس به خودم افتخار میکنم که شخص توانایی هستم و درک بالایی دارم، و تازه تو این فایل که گفتید متوجه شدم و خبر نداشتم که همچین قدرت عالی دارم!😅
ایول به خودم ! حرف نداری دختر زیبا!😻🥰❤️
جایزت ورود به سرزمین لاغرهاست !
قطعا سال بعد من با امسال تفاوت دارم چون ادامه میدم!
واین دوره تو هر زمینه ای به ادم کمک میکنه ! درواقع با یک تیر چند تا نشون میزنیم!
وقتی فرمول های ذهنی درست بشه در تمام جنبه های زندگیمون تاثیر میزاره،
همون طور که وقتی فرمول های چاقی در ذهنمون ایجاد شد ، در تمام جنبه های زندگیمون تاثیر گذاشت در اعتماد بنفسمون ، در ارامشمون، در دوستی هامون ، در لذت در زندگی کردن و در شادیامون خیلی بهمون ضربه زد.
من خودم یسری برنامه ها و اهداف دیگه هم تو زندگیم داشتم و دارم که دوست دارم با اندام متناسب دلخواه و ظریف و لاغر خودم اون هارو هم داشته باشم یا بهشون برسم ! چون بهم ی مزه دیگه میده و ی لذت خاصی میده که تو متناسب باشی و بخوای به چیزهای دیگه ای هم که دوست داری برسی تا تو اون شرایطی که دوست نداری بهشون برسی ، درواقع اونطوری خیالت راحت تره و برام خیلی لذت بخش تر خواهد بود🙂🙃
کسیکه به یچیزی علاقه داره و مشتاقه منتظر اجازه نمیمونه و خودش میره سمتش ، احتیاجی به هل دادن کسی نداره.
دقیقا مثل خودم!
اگه دنبال یک نتیجه متفاوت در زندگی هستی ، نمیشه که اون ادم قبلی باشی و فقط نتیجه تغییر کنه!همه ی ادما ها اینطوری میخوان! فقط میخوان که دنیا تغییز کنه و همه چی طبق میل اونا بشه ، همچنین اتفاقی نمیافته ، دنیا برای ما تغییر نمیکنه ،ما باید تغییر کنیم .
دنیا یک شکل نیست، دنیای هرکسی با کس دیگه ای فرق میکنه .
دنیا شکلی است که ما در ذهنمون میسازیم.
در جسم افراد هم همینطوره ، جسم افراد همه یک شکله ولی شکل افراد درذهنشون فرق میکنه
در ذهن متناسب، شکل جسم افرادلاغره و در ذهن فرد چاق ، شکلش چاق شده و بنابراین در جسم هم تغییر میکنه و چاق میشه.
و در این مسیر اصلا احتیاجی نیست که ما کاری بکنیم و یا حتی گرسنگی بکشیم! اصلا کسی که تو این مسیر دازه گرسنگی میکشه اشتباه درک کرده!
درسته که بعضی وقتا ذهنم سعی میکنه منو از مسیرم منحرف میکنه و نمیزاره اشتیاق داشته باشم ، یعنی بی حالم میکنه و نمیزاره که من فایلامو گوش کنم و تمرینامو انجام بدم ولی میزاره که هرکاردیگهای و به غیر از اون انجام بدم 😅😂
درواقع مثل باتلاق میخواد منو بکشه تو خودش و من انگار تو مسیرم چاله های باتلاقی دارم که باید ازشون عبور کنم و پامو تو هر چاله ای که میزارم میخواد که منو بکشه تو خودش و من هردفعه گامم و محکم تر برمیدارم تا راحت از اون باتلاق بیام بیرون و ازشون عبور کنم.
ولی واقعا هدفم برام اهمیت داره داره و به خودم اجازه نمیدم که توش فرو برم از ساعت ۴ بعد از ظهر شروع کردم به نوشتم و الان ساعت۱۱:۲۸ شبه! خیلی کارهای دیگه ام داشتم که باید انجام میدادن و دارم که باید انجام بدم ولی اگه عاشق هدفت باشی حاظری از بقیه کارای زندگیتم بزنی! هدف جانسوز من لاغری!❤️
شاد و پیروز و متناسب باشید.❤️🙏🏻
سلام دوست متناسبم
از خوندن دیدگاه پر احساس شما بسیار لذت بردم خیلی بعضی جاها بامزه بود و من کلی خندیدم از شیرین زبانی شما و حس خیلی خوبی در من بوجود آمد ،درک شما از مطالب هم برایم بسیار دلنشین بود قلم شیوا و زیبایی دارید شاد و متناسب باشید
سلام گام سی سوم در مسیرلاغری من
ما افراد چاق سالها تلاش کردیم واسه متناسب شدن ولی بدلیل مسیر اشتباه رفتن به این نتیجه رسیدیم که من اراده لاغری ندارم
من خودم از زمانی خودم شناختم و برام حرف دیگران اهمیت داشت دانبال لاغری بودن همیشه در حال رژیم گرفتن بودم ورزش کردن پیاده روی تو گرما تابستان،صبح ها دویدن،ناشتا دمنوش تلخ خوردن ،سرکه سیب خوردن وهرکس هر راهی که میگفت انجام میدادم ولی جای تناسب اندام چاق تر از قبل میشدم چون مسیر اشتباه رفته بودم
اگه اراده نداشتم الان در این مسیر نبودم براثر تلاشهام واراده خودم رسیدم به مسیر صحیح لاغری با ذهن
وجود ما از خداست و وجود خداوند تناسب اندام ارامش شادی احساس عالی ثروت سلامتی رفاه اسایش ..است
اگر ما الان چاق هستیم فقط،بدلیل افکاری باورهایی است که خودمان در ذهن مان ایجاد کردیم چاقی زائیده افکار باورها ماست چاقی یک مهمان ناخوانده است در ذهن جسم ما
پس اگر میخواهیم لاغر بشیم باید از دورن شروع کنیم به تغییر با انتخاب به مسیر،صحیح و هر روز گام برداشتن در این مسیر صحیح بصورت خودکار متناسب میشیم
وقتی اموزش لاغری ببینیم ودر مسیر صحیح حرکت کنیم به همان صورت که راحت بدون هیچ تلاشی چاق شدیم به همان صورتم بدون تلاش فیزیکی محدودیت رژیم متناسب میشیم وبرای همیشه متناسب میمونیم
تناسب اندام اصل وجودمان است برای همین همیشه در حال تلاش بودیم واسه متناسب شدن پس مطمعن باشیم که ما اراده لاغری داریم اگه نداشتیم الان به این مسیر هدایت نمیشدیم اینقدر مسیر اشتباه رفتیم رها نکردیم تا اخر به مسیر صحیح هدایت شدیم این اگه اراده نیست چی هست
اگر ما توانایی متناسب شدن نداشتیم اراده لاغری نداشتیم که خداوند مارو هدایت نمیکرد به مسیر صحیح الان که هدایت شدیم مطمعن باشیم که خداوند مطمعن است ما توانایی متناسب شدن داریم فقط باید در مسیر صحیح استمرار داشته باشیم ذهن اموزش بدیم تا متناسب بشیم همین
ما بخشی از وجود خداوند هستیم و خداوند شامل نعمت ها است مث سلامتی،تناسب اندام ،ثروت ،روابط عاشقانه عالی،رفاه ،اسایش،شادی،
تفریح ،احساس خوش
اگه ما اینها نداریم چون خودمان با باورهای مان مانع ورود نعمت ها شدیم باید برای بدست اوردن حق طبیعی خودمان ذهن مان رو بازسازی کنیم و افکار باورها محدود مخرب بندازیم دور و از نو ذهنمان رو بسازیم با اموزش دیدن با باور ها قدرتمند که همچی بستگی به خودمان دارد باید بپذیریم همچی دست خودمان است فقط باید موانع ذهنی برداریم تا برسیم به اهدافمان همین
ما اراده لاغر شدن داریم توانایی لاغر شدن داریم اگه قبلا شکست خوردیم چون مسیر اشتباه رفتیم همین
اگه اراده نداشتیم الان در این مسیر نبودیم
بهانه هارو بزاریم کنار که سن من رفته بالا چندین سال چاقم اراده ندارم نمیتونم نمیشه همه اینها کلک ها شیطان است واسه اینکه به اصل وجود خویش نزدیک نشی که احساس قدرت ازادی سربلندی اعتماد بنفس خوشحالی نکنی
پس نهه دانبال نتیجه باش نه به نجواها ذهنت توجه کن بزار همه برعلیه تو حرف بزنند بزار هرکس هر راهی میخواد بره تو به مسیری که هدایت شدی برو و اموزش ببین و عمل کن به انچه اموختی بصورت خودکار بدون هیچ فشار محدودیتی متناسب میشی برای همیشه
باید همیشه این اصل در نظر بگیری که چقدر به اصل وجود حویش همان خداوند نزدیکی در هرجا کمبود داشتی مشکل داشتی کمبود نعمت بدون که مانعی نذاشته پس در خودت ذهنت افکارت دانبال حل مشکلت باش تا بدستش بیاری انچه میخواهی
چاقی موقتی است ولی تناسب اندام همیشگی است پس در مسیر گام به گام پیش برو که به اصل وجود خویش برسی
من اراده لاغری دارم توانایی لاغر شدن دارم وذهن قدرتمندی دارم ودرحال بازسازی ذهنم هستم و مطمعنن یکی از شگفتی سازان قرن جدید هستم
شاد شاد شاد باشید
سلام همگی دوستان
گام سی و سوم شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید:
ماها چند وقته که اضافه وزن داریم، چند وقت مهم نیس چندین ساله یا از بچگی، فقط باید بدونیم که چاقی یک مهمان ناخوانده در ذهن و جسم ما بوده که به زودی باید باروبندیلشو ببنده و بره چون اصل وجود ما طبیعیت وجود ما لاغریه خدا هیچ وقت انسانی را با نقص نمی آفرینه و مشکل فقط از وجود خود اون شخصه که در اون به وجود اومده پس خیلی راحته که برگردیم به اصل و طبیعت خودمون که لاغریه با آموزش و یادگیری نه هیچ کار سخت و رنج آوری!!
مقاومت ذهنی نداری به اندازه ای که خودت پُرش کردی جلوت می ایسته و میگه نمیتونی لاغر بشی افرادی که میگن ۳-۴ کیلو اضافه وزن دارن و نمیتونن کم کنن از بس رو این ۳ کیلو تمرکز کرده در ذهنش به اندازه ۳۰۰ کیلو شده و نمیتونه کم کنه ولی افراد چاقتر میگن که ۳ کیلو چیزی نیست میتونم و این رو فقط خودمونیم که پُرش کردیم بر علیه خودمون!
لاغری با ذهن هیچ فوت کوزه گری نیست همه اش همین آموزشاته!
صحبت کردن درباره لاغری شما را لاغر میکنه همون طوری هم چاق شدیم فکر کردیم تلاش کردیم صحبت کردیم!!! در مقابل هر چیزی بایستی اون قویتر میشه هرچی تلاش کنی اون هم تلاش میکنه و چاقتر میشی!!! آخرشم فکر میکردیم ما بی عرضه و ناتوان و بی اراده بودیم ولی فقط مسیر ما اشتباه بوده!
اگر ادم های چاق ارادشون در لاغر شدن را برای هرکار دیگه استفاده میکردن خدا میدونه به کجاها میرسیدن! مثلا توی یادگیری زبان یا بیزینس!
اراده ادم های چاق را هر انسانی نداره!!!
یه ذره از این اراده را در لاغری با ذهن بکار بگیری شگفتی ساز میشی!! اراده هم نمیخواد با یادگیری و تکرار کردن خیلی راحت لاغر میشین! فقط بعدش تمرکز روی لاغری هم مهمه و موضوعات اطراف را رها کرد مثلا با فوت فلانی برناممون را رها نکنیم! حاشیه هایی که ربطی به ما ندارن را رها کنید، به قولی سرتون رو مثل کبک بکنید توی برف خیلی هم خوبه!
وقتی میگی بخاطر درگیری با مسئله فوت فلانی پرخوریم برگشته این پرخوریت نیست که برگشته این تویی که برگشتی از مسیر خودت چرا میندازی گردن پرخوری؟! طبیعیه که وقتی تو برمیگردی نتیجتم برمیگرده هنوز استیبل نشده و جاده خاکی داری میری کو تا آسفالت بشه و تثبیت بشه مسیر لاغری!!! آدم های لاغر هم درگیر این موضوعات میشن چرا چاق نمیشن؟؟؟؟ اون مسیر ذهنش در مورد لاغری درسته!!
در ذهن همه آدم های چاق مسیر درست وجود داره چرا فکر میکنی برای لاغر شدن باید کار خاصی انجام بدی یا باید کوه بکنی؟! مسیر لاغری مسیر سلامتی و هر مسیر درست دیگه در وجود ما هست ما بیراهه رفتیم این همه سال، وقتی مسیر اصلی را گم میکنی خاکیه و تابلویی هم نیست یه دفعه زدیم به کوه یه دفعه زدیم به دره و رودخونه و نتونستیم پیش بریم، یه دفعه رژیم گرفتیم سرمون خورده به سنگ برگشتیم، یه دفعه ورزش کردیم دیدیم فایده نداره هی مسیر اشتباه تو مسیر اشتباه! ولی مسیر اصلی وجود داره و در لاغری با ذهن راه ها و رفتار ها و افکار اشتباه را شناسایی میکنیم و وقتی این کارا رو دیگه انجام ندیم خود به خود متناسب میشیم!
گوش دادن و تکرار فایل ها و به خصوص نوشتن تمرین ها خیلی مهمه تو روند تغییر فرمول ها و لاغری!
لاغر شدن اولین گامش اینه که بتونی قبول کنی که شما هم میتونی لاغر بشی! به حرف نیست که بگی من قبول کردم به تغییر این فرمول ذهنیه که یک شبه نیست و باید هر روز در این مسیر حرکت کنی و ادامه بدی تا یواش یواش درک کنی که میتونی! وقتی میخوای ببینی موضوعی را درک کردی یا نه باید ببینی درباره اون موضوع چه افکاری در ذهنت میچرخه وقتی این افکار تغییر کنه میفهمی که مثلا شما میتونی لاغر بشی! تا وقتی مملو از افکار نمیتونی هست یعنی باور نکردی که میتونی! انقدر باید ادامه داد تا ذهن تغییر کنه و زمانش برای هر کسی متفاوته! بستگی به تمرکزی که میذارید!
دنبال نتیجه سریع از لاغری با ذهن نباشید که شکست میخورید! همانطور که من این اشتباه رو قبلا سال ۹۶ کردم و شکست خوردم!
هدف باید رسیدن به تناسب اندام ایده آل و همیشگی باشه بعضیا میگن فقط میخوایم پاهامون لاغر بشه ، دستام لاغر بشه نمیخوام صورتم تکون بخوره فقط میخوام شکمم لاغر بشه!!!! تناسب اندام ایدهآل تعیین نکن کجام چی بشه بدنت خودش درست میکنه اگه میگی صورتم چاق قشنگه این یه توجیه برای چاقی هیچ چیز چاقی قشنگ نیست!!
نوشته بچه ها نشون میده که داره افراد توانمندتری در این راه قرار میگیرن و درک فوق العاده ای دارن نسبت به چندین سال پیش! قطعا امسال شما با سال بعدتون متفاوت خواهد بود اگر ادامه بدین!
برای انجام دادن فایل ها اهمیت قائل باشین در همه جنبه های زندگیتون هم تاثیر میذاره! به هرچیزی هم که فکرشو نمیکنید میرسید! خداروشکر اکثر دوستان مشتاق هستن و ادامه میدن و نیاز به هول دادن نیستن!!
اگه بخوای دنیا تغییر کنه باید خودت تغییر کنی!
مه تاب متناسب و لاغر ایده آل و همیشگی
سلام🙂
وااااای این جمله چقدر حال آدم رو خوب میکنه
شما لاغر هستین حتی وقتی که چاق هستین
یعنی خود این جمله به تنهایی کلی حس خوب داره کلی ایمان همراهشه کلی باور خوب همراهشه البته برای ماها اینطوریه ماهایی که در این مسیریم
چون اگه این جمله رو به یه فرد چاق که اصلا اطلاعی از لاغری با ذهن نداره بگیم فقط میخنده و ما رو مسخره میکنه😏
این جمله یعنی اگه من قبول دارم تکه ای از ذات خداوندم پس من متناسبم من ثروتمندم من در سلامت کاملم چون خدا فقیر نیست ،خدا چاق نیست ،خدا مریض نیست🙂🙂
خدا ناقص نمی آفرینه چون خودش کامله
چاقی یه نقصه و این نقص از ذات و اصل من نیست از خلقت من نیست از خالق من نیست
من این نقص رو بوجود آوردم من این نقص رو روی ذات کامل و متناسبم ساختم البته که ناآگاهانه بوده و الان که آگاه شدم میتونم این نقض رو برطرف کنم تا ذات و اصل و طبیعت متناسب و زیبای من خودش رو نشون بده
مثل اینه که من یه گوهر ناب و با ارزش و پر نور دارم در وجودم که روش رو با کلی پتو و فرش پوشوندم اگه الان چیزی از نور و جلوه اون گوهر نمیبینم دلیلی بر نبودنش نیست فقط باید لایه لایه این پوشش ها رو بردارم تا نور و تلالو اون گوهر نمایان بشه و زندگی من رو پر نور و زیبا کنه😍😍😍
خیلی با این فرمایش شما موافقم که در لاغری با ذهن بصورت مویرگی روی احساس خوب ،اعتماد به نفس،روی سلامتی،روی ایمان ،روی روابط با اطرافیان ،روی دوست داشتن خودت و خودشناسی و خدا شناسی و رابطه با خالق کار میشه👌👌👌
برای من اینطوری بوده که روابط عاشقانه ای که من با همسر جان این مدت تجربه کردم یکی از عاشقانه ترین دوران زندگیم بوده آنقدر از ایشون من محبت و عشق دریافت میکنم که یه جورایی خودم هم شگفت زده میشم
آنقدر نیاز به تایید دیگران برای من اهمیتش کم شده که به راحتی با هر پوششی که میل دارم و راحتم میرم سر کار اونم توی شهر کوچیکی که من دارم زندگی میکنم و یه عمر من شنیدم که این لباس رو نپوش زشته اون تیپ مناسب نیست مردم چی میگن واز این جور حرفها🙂
بدون اینکه به نزدیکترین آدمهای زندگیم بگم دوره لاغری رو دارم انجام میدم و فقط خودم میدونم که چقدر زندگیم هدفمند شده و چقدر کارهای مفیدتری دارم انجام میدم در طول شبانه روز و چقدر احساسم خوبه نسبت به مشکلات بقیه و جامعه چقدر آسون میگیرم وچندان درگیر مشکلات بیماری و مرگ و روابط داغون بقیه نمیشم به قول شما انگار یه پله بالاتر هستم و از اون پله دارم نگاه میکنم کاری از دستم بر بیاد انجام میدم براشون اونم از موضع توانایی نه از موضع دلسوزی که درگیر بشم🙂
راضی نگه داشتن بقیه برای من خیلی کم اهمیت شده اینجوری نیست که بی احترامی کنم ولی لزومی نمیبینم همه رو از خودم راضی کنم یه جورایی به قول استاد عباسمنش چرخ های زندگیم روغن کاری شده و خیلی روانتر و ساده تر همه چی پیش میره🙂
با خودم و با جسمم و با چهره ام خیلی بیشتر در صلحم و آونقدر مثل قبل درگیر ایراد گرفتن از خودم جلوی آینه نیستم🙂
افکار و باورهایی که توی ذهنم مرور میشه متفاوت شده و نسبت به قبل لاغری رویا و آرزوی دست نیافتنی و حسرتی که هرسال اول سال به عنوان هدف مینوشتمش نیست و میدونم که وقتی راه رو پیدا کردم و در مسیر هستم بالاخره میرسم اونم به یه تناسب اندام همیشگی 🙂👌👌
تنها بودن و فایل گوش دادن و کتاب خوندن رو به دور همی و مهمانی رفتن ترجیح میدم
نگرانیهام در مورد آینده خودم آینده فرزندم حتی مرگ خیلی خیلی کم شده و توی خیلی از این فکرها که به ذهنم میاد بلافاصله به خدا میسپارمش و کاری که علاقه دارم رو انجام میدم🙂
ارامشم خیلی حیلی بیشتر شده چون به صورت آگاهانه خودم رو درگیر اخبار مختلف نمیکنم و خودم انتخاب میکنم که به چه چیزی گوش بدم و چه چیزی رو ببینم 🙂
👌👌🤗🤗🤗🤗واقعا برای تمام این دستاوردها چقدر باید هزینه میکردیم چقدر پول مشاوره و دوره آموزشی میدادیم و چقدر اعصاب و روان و وقتمون رو هزینه میکردیم ولی الان به قول استاد در حالت دراز کش بدون حتی یه حرکت هم داریم لاغر میشیم اونم با یه سرعت منطقی و هم داریم آگاه میشیم و هم از زندکیمون لذت می بریم
بسیاری از ماها لذت رو به بعد از موفقیت و به بعد از بدست آوردنهامون موکول کرده بودیم ولی الان از همینی که هستیم و از هدر آنچه داریم و از همین لحظه داریم لذت میبریم و این خود خود خوشبختیه🤩🤩🤩🤩🤩🤗🤗🤗🤗
سلام دوست عزیز
خیلی عالی بود و برات خوشحالم😻
من هم موافقم باهاتون، زندگی بیشتر ما ها تحت تاثیر گفته های دیگران یا افکار دیگرانه !
انگار که ما داریم برای دیگران زندگی میکنیم، که چی بپوشیم ؟چی بخوریم؟ دیگران چی فکر میکنن؟ ابرومون میره و…
من خودم اصلا اینطوری نیستم ولی دقت کردم متوجه شدم نسل های قبل تر انگار واقعا داشتن برای حرفای دیگران زندگی میکردن و بیشترشون هم الان پشیمونن که چرا مثلا فلان فرصت عالی و بخاطر اینکه دیگران راجع بشون چی فکر میکنن، از دست دادن!
مثل مادر من!
اصلا دیگران راجع به ما فکر نمیکنن! همه به فکر خودشونن.
منم هروقت که یکی بهم همچین حرفی میزنه که ابرومون میره و اینکارو نکن و اونکارو بکن ، جوابشون و میدم و ساکتشون میکنم و اصلا هم برام مهم نیست که بدشون بیاد یا خوششون بیاد ، مگه من بهشون میگم ؟ پس اونا هم حق ندارن به من بگن!
هرکس برای خودش نفس میکشه، برای خودش غذا میخوره و مسئول تمام اعمال خودشه !
وقتی غذامیخوریم تو شکن بقل دستیمون که نمیره!
و از کجا معلوم که اونا به فکر سود خودشون نیستن!؟😏
موفق باشید ❤️🙏🏻
سلام به استاد وهمه کسایی که با انرژی دارن مسیر رو طی میکنند.گام۳۳ شما لاغرهستید حتی زمانی که چاق هستید:فکر کردن به این جمله و تکرار چند باره اش این احساس رو در من به وجود میاره که انگار من چند روزه از جسم لاغرم فاصله گرفتم و این منو خیلی خوشحال و آروم میکنه.
هرفرد چاقی یک فرد کاملا متناسب در وجود خودش داره که از نظر همه پنهان شده است البته به خواست خودش پنهان نشده است بلکه به اجبار اونم به دلیل افکار و فرمولهای چاق کننده ای که ما در ذهنمون ایجادش کردیم لاغری را از نظر همه مخفی کرده ایم.”وجود ما از خداست و خداوند چاق نیست،فقیر نیست،درمونده نیست،خشمگین نیست و حسود نیست”هرچه انسان در شرایط بهتری زندگی کند به خداوند شبیه تر است شرایط بهتر هم شامل:سلامتی،ثروت،روابط عالی،شادی،احساس خوب،آراسته بودن،خوشبخت بودن،بی نیاز بودن و هر ویژگی خوب و شایسته و پسندیده ای که سراغ دارین.پس از اونجا که وجود ما از خداست قطعا یک فرد کاملا متناسب و ایده آل در وجود ما نهفته است که ما به واسطه آموزشهای اشتباه و سالها تلاش برای چاق شدن توانسته ایم بخش متناسب وجود خود را از نظرها پنهان کنیم. الان که من اینجام مشخصه که قصد تغییر کردن دارم واز دیدن وجود چاق خودم آزرده خاطر شدم و دلم حسابی برای وجود لاغرم تنگ شده اونم حسابی.
دلتنگی لاغری سخت ترین دلتنگی است که در وجود افراد چاق هست و هیچ راهی برای مقاومت در برابر دلتنگی لاغری وجود ندارد یا باید لاغر بشم یا غم دلتنگی لاغری زندگی منو تباه خواهد کرد پس من اینجام که گزینه اول رو انتخاب کردم و مشتاق لاغری هستم و مطمئنم که لاغر میشم چون مسیر درست رو پیدا کردم فقط باید انچه که با افکار و رفتار خودم اونو ایجاد کردم رو به مرور پاک کنم تا اون بخش زیبا و دوست داشتنی وجودم که لاغری هست خودشو نشون بده.
باید دقت و توجه کنم که بخش چاق وجود من دائما سعی میکنه منو منصرف کنه با گفتن و تکرار این جمله ها:تنها بخش وجود تو من هستم بخش لاغری وجود نداره به دنبالش نگرد من فقط هستم وتا آخر عمر با من خواهی موند اینها اون صداهای بخش چاق وجود ماست که نمیتونه تحمل کنه که من دارم لاغر میشم بخش چاق وجود ما مهمان ناخوانده است که دیر یا زود باید بره مثل پرده سیاهه که جلوی دید مارو گرفته و نزاشته که وجود زیبا و ابدی وجودمون رو ببینیم این بخش میدونه که لاغری بخش ابدی و همیشگی وجود ماست برای همین سعی میکنه مارو منصرف کنه و خودشو به عنوان بخش ابدی معرفی کنه.
بخش چاقی وجود ما می داند که خلق شده افکار و فرمولهای اشتباه ذهن فرد چاق است و هیچ اشتباهی در برابر راستی و درستی خلقت خداوند ایستادگی ندارد.خلقت خداوند اینه که انسان همیشه متناسب و سالم و در حالت ایده آل خودش باشه و چاقی توان مقابله با آنچه خداوند که منبع تمام خوبی هاست برای ما مقدر کرده است را ندارد.
هرچه سر و صدای چاقی بیشتر و بلندتر باشه نشون میده که ترسیده و وحشت کرده از اینکه فضای کمتری براش مونده و داره تنگ تر میشه.او می داند من وارد چه مسیری شدم که شکوفابخش لاغر وجود ماست واین مسیر هدایت شده و ایجاد شده که راه رو به سلامتی و لاغری و شادی و احساس خوب برسونه فقط باید باورش کنی و ادامه بدی به اون عمل کنیم و در زندگی پیاده کنیم که اگه این کار بکنیم زندگی ما کامل زیر و رو میشه انگار اون بخش بد و ناراحت کننده و ناامیدکننده و سخت زندگی جای خودشو به بخش عالی و احساس خوب سلامتی پیشرفت در هر زمینه از زندگی تبدیل میکنه.یکی از برچسب هایی که افراد چاق به خودشون می زنند این است که ما اراده لاغر شدن نداریم وقتی بهش فکر میکنم میبینم که من چقدر با اراده هستم هیچکس به غیر از ما چاقها نیست که اون همه کارهایی که برای لاغری انجام دادیم باوجود سختی زجرهایی که داشته و غیرممکن بودن اون کارها برای دیگران من تونستم انجامش بدم به خودم افتخار میکنم که اگه این کارهارو در کار دیگه ای انجام می دادم الان در قله و اوج موفقیتش بودم فقط راهش اشتباه بود ولی باوجود راه اشتباه من همیشه تلاش خودمو میکردم هربار زمین میخوردم ولی بلند میشدم و به تلاشم ادامه می دادم و منو از هدفم که لاغری دورتر می کرد.وقتی در مسیر اشتباه تلاش می کنیم نه تنها به مقصد نمیرسیم بلکه هربار انرژی و اشتیاق خود را از دست می دهیم واین برام خیلی پیش اومده بود قبلا.دیگه خسته میشدم و طاقت تلاش کردن با یه روش دیگه رو نداشتم ولی بعد یه مدت دوباره ادامه میدادم. الان به خوبی فرق این روش رو با روشهای دیگه میفهمم مسیری که نه سختی داره نه گرسنگی داره نه درگیری ذهنی داره نه ورزش کردن داره فقط خیلی چیزا داره که روشهای دیگه نداشت مثل اشتیاق شور و هیجان امید و اطمینان صد درصد به رسیدن به نتیجه دلخواه واینکه هرروز که داری مسیر رو طی میکنی به شور و اشتیاقت اضافه میشه و وقتی یک تمرین رو به خوبی انجام میدی هی خدا خدا میکنی که فردا زود برسه تا بتونی گام دیگه رو برداری ویه مطلب جدید رو یاد بگیری انگار داری درس زندگی کردن رو یاد میگیری همیشه اطرافیان ازم میپرسن که این آقا چی میگه چی رو یاد میده منم بهشون میگم درس زندگی کردن رو بهم یاد میده و دارم یادش میگیرم و واقعا زندگیمو تغییر دادین.الان مطمئنم که این مسیر صحیح ترین و درست ترین مسیر برای لاغری هست واینها هم نشانه هاش هستند. حالا میفهمم که قدرت ذهن من واقعا یک معجزه است که خدا در وجود من قرار داده و به نظر من این چاقی برام این مزیت رو داشت که من بیشتر خودمو بشناسم و وارد مرحله جدیدی از زندگیم شدم وکلی چیزهای جدید و عالی یاد بگیرم.
موضوع آخر اینکه باید در مسیر ادامه دادن ذهن خودمون رو بزاریم روی خودمون و نباید دنبال خبر و موضوعات اطرافیان باشیم چون اصلا ربطی به ما ندارن و باعث میشه روحیه مون خراب بشه که خدارو شکر دارم انجامش میدم وخیلی آرامش دارم.
سلام بر مشتاقان مسیر تناسب اندام
آنچه دراین فایل امروز آموختم در مسیر تناسب اندام اول بایستی خودمون رو مجهز کنیم به زره اراده .
بله اراده . همون زره ای که بارها به تن کردیم و روشهای مختلف برای لاغر شدن رو امتحان کردیم . بارها و بارها خسته شدیم و حامی هم نداشتیم ولی باز قوی تر از سری قبل بلند میشدیم تا پیروز بشیم .منتهی چون مسیر چون اشتباه بود نتیجه نگرفتیم.
الان که به لطف الهی تو این مسیریم و حامی هم استاد بزرگوارماست و گام به گام با ماست دوباره این زره اراده رو می پوشیم و مهمات ما هم که فایل های آگاهی های ماست که هر زمان بخواهیم در اختیارماست. مطمئنا پیروز میشیم .
گام ۳۳ شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید .
به نام خدا
شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید .
شما لاغر هستید حتی زمانی، که چاق هستید .
دلم میخواهداین جمله رو هرچه میتوانم تکرارش کنم واقعا حالمو خوب میکنه .❤❤
در وجود هرفرد چاقی یک فرد کاملا متناسب وجود دارد که از نظرها پنهان است .
وجود مااز ⏪ خدا
خداوند ⛔چاق ، فقیر، بیمار ،خشمگین ،حسود و…نیست .
دلتنگی لاغری سخت ترین دلتنگی است که دز وجود افراد چاق خانه می کند .ما در مقابل این دلتنگی دو راه داریم ۱لاغرشویم ۲.این غم دلتنگی لاغری ما را تباه می کند .
مادر مسیر درست هستیم ⏪یعنی هدفمان تغییراست پس به آرزوی خودمان که لاغری است می رسیم .
اگررویای لاغرشدن دارید باید به این نکته دقت داشته باشیم که بخش چاق وجود شما دائما سعی می کند به ما یادآوری کند که تنها بخش وجود شما من هستم .
مانند آیینه زنگاری گرفته ایی که نمی توانیم خود واقعی خودمان را ببینیم یک تصویر مات وزشتی و غیرواقعی از خودمان را می بینیم .هرقدر این لکه ها بیشتر باشد وسعی و تلاش ما کم باشد پاک شدن طول میکشد ونیاز به صبر دارد وقتی توانستیم گوشه ای ازخود حقیقی رو ببینیم .میل و اشتیاق ما صدبرابر می شود .
✴لاغری بخش همیشگی و اولیه وجود ماست .
چاقی مهمان ناخوانده و مکار وفریبکاری است که می خواهد ما رافریب بدهد و بگوید من بخش همیشگی توهستم .
خلقت خداوند ، انسان متناسب درحالت ایده آل بوده است .و چاقی توان مقابله با آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است را ندارد .
🎈🎈🎈هرچه سروصدای چاقی بیشتر و بلندتر باشه نشانه خوبی است معلومه چاقی در مقابل تناسب احساس ترس و خطر کرده ودارد شکست میخورد🤛🤛
مسیر لاغری باذهن ⏪مسیری شکوفایی بخش لاغری وجود ماست که به لاغری وسلامتی و شادی وحال خوب می رسیم .
همه ما راه هالاغری و رژیم های سختی رو امتحان کردیم که درنهایت باعث کاهش سطح انرژی و شور واشتیاق ما می شد به حدی که از ادامه راه منصرف می شدیم .
اما مسیر لاغری باذهن هرروز شور واشتیاق ما را زیاد می کند و ازاینکه اکثر وقت را به این کار اختصاص بدهیم خسته نمی شویم بلکه لذت می بریم .
لاغری با ذهن ، در ذهن صورت میگیرد .ذهن من از اول دوره تغییر زیادی کرده اوایل فکر میکردم که باید روی خوراکم هم کار کنم ولی به مرور دارم میفهم که فقط باید ادامه بدهم و در این مسیر استمرار داشته باشم وکار کنم .خود به خود درست میشود .در این مسیر نباید گرسنگی بکشیم و حواسمون به خوراک پرت بشه .اول باید از کارخانه درست بشه بقیه خودش اوکی میشود .
برنامه ریزی لاغری با ذهن یعنی همین کاری که انجام میدهیم فایل گوش میدهیم فکر میکنیم و درکمونو بیشتر میکنیم و درمورد آن می نویسیم .پس در مسیر درست هستیم وکارمونو انجام میدهیم .
به فایل های شما گوش میدم و باخنده های شما میخندم و هرجمله رو اگه نشنوم دوباره گوش میکنم و سخنان شما رو تایید میکنم و ازاینکه اینگونه جمله های زیبا و شگفتی سازی میزنید تعجب میکنم .درخانه هنگام گوش دادن فایل منو مسخره میکنن😅میگن تو خیلی زود باور هستی .اولا هرچی تلاش میکردم که ثابت کنم اشتباه میکنن فایده نداشت .ولی الان سکوت میکنم و میگم من دلم میخواد زود باور باشم .خودم میدانم که سخنی که از دل برمیاید لاجرم بردل نشیند . اگه فعلا لاغر هم نشوم برایم مهم نیست مهم اینه که از صبح تا الان دارم این گام رو گوش میکنم و می نویسم .و این سه ساعت از همه مشکلات و ناکامی ها یادم نبود.به راحتی از هرنوع موادغذایی در هرزمانی استفاده میکنم پرخوری نمیکنم و همیشه سیرم و پرانرژی وشادمانم .همین ما را بس .
فقط بایدد باورم رو قوی تر کنم که من هم میتوانم شگفتی ساز شوم باید اینقدر ادامه بدهم که این باور در افکار من رسوخ کند و آنها رو تغییر بدهد .
سلام دوست عزیز
خوشحالم که احساس بهتری دارید
وقتی نوشته شما رو می خوندم به جمله ای رسیدم که خاطره ای در ذهنم مرور شد
“درخانه هنگام گوش دادن فایل منو مسخره میکنن😅میگن تو خیلی زود باور هستی .اولا هرچی تلاش میکردم که ثابت کنم اشتباه میکنن فایده نداشت .ولی الان سکوت میکنم و میگم من دلم میخواد زود باور باشم”
زمانی که تصمیم به تغییر گرفتم اطرافیان من همین برخورد رو داشتند و اتفاقا من تصمیم گرفته بودم زودباور باشم، ساده لوح باشم و از نظر اونها کبکی باشم که سرم رو کردم در برف و حواسم به دنیای اطرافم نیست
امروز فقط چند سال از اون روزها می گذره، زندگی که در رویای اونها نیست الان در واقعیت زندگی من جریان داره
چقدر زود به آنچیزی که آنها منو بابتش مسخره می کردند رسیدم و در این در حالی است که آنها همچنان در جستجوی خوشبختی هستند
باسلام قسمت ۳۳ درمسیر لاغری من شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستیدوقتی این جمله رو چند بار اهسته با خودم تکرار کردم ته دلم احساس ذوق خوبی داشتم واحساس کردم خیلی متناسب هستم ومثل دوره راهنماییم شکمم کامل به کمر چسبیده وپاهای لاغر واندام باریک ومتناسبم را دارم لحظاتی چند این احساس خوب وشوق به تناسب در وجودم بود ووقتی شروع به خواندن مقاله وبعد گوش کردن به فایل کردم با توجه ودقت بیشتری کلام به کلام را می خوندم ویا گوش میدادم .در هر کاری انسان نیاز به تذکر ویاد اوری مسیر درست وبرگشت به ان مسیر داره .وقتی توجه میکنی از بدو تولد هم چیز درست بوده و ما ورودیهای غلطی که اطلاع چندانی از انها نداشتیم اگاهیهای نادرست وارد ذهن خود کردیم ومسیر زندگی وسلامت خود راعوض کردیم مشتاق تر به پیگیری برای بدست اوردن اگاهیهای لازم برای درست کردن اشتباهات ودرمسیر درست حرکت کردن باشوق زیادتر را دنبال می کنی .چقدر لطف خداشامل حال همه انسانهاست وچقدر از زیباییهایش را درون ما بانظم وبه موقع قرارداده وتا وقتی نعمتهارو داریم درپی انها نمیگردیم وقتی ازدستشان دادیم اول تازه واقف میشیم چی داشتیم بعد بدنبال بدست اوردنش میشیم .بازم خداروشکر که بار دیگه لطف خداشامل حال همه شد که به دنبال بدست اوردن سلامتی جسم وتغییر در جهت عالی وبهترین ورسیدن به تناسبیم .بله در وجود هر فرد چاقی یک فرد متناسب بوده که به دلیل ورود وذخیره افکار واطلاعات و ورودیهای منفی ونادرست چاق کننده در ذهنمان ان فرد متناسب از نظرمان پنهان شده ودیگر اثری از تناسب جسم نمی بینیم والان این شخص وزن سنگین و جسم حجم دار را مشاهده می کنیم . ذهن تنبل ومنفی باف مرتب سرکشی میکنه ونجوای تو نمی تونی لاغر بشی رو بادلیل تلاشهای زیادی که کردی ورزش ورژیم وفعالیتهای سخت وزجر اور بازم سرجای اولی مسیر هدایت به سوی تناسب را برایمان غیر ممکن معرفی میکنه ومارا نا امید وخسته از ادامه راه. چون میدونه که چاقیه از ذهنه نه خوردن ومواد غذایی پس لاغر شدن هم باید از ذهن شروع بشه نه با فشار وسختی وترس وحرص از نخوردن وولع خوردن.برای خودم وقتی دراین مسیر امدم مرتب نجوای تو ۵۵ سال داری دیگه بدنت سفت شده وشکل گرفته وبیماری های زمینه ای هم داری ومصرف داروهای انها هم هست که هرکدوم از اینها دلیله این هست که لاغر نمیشی ونمیتونی چون این دلیل های محکم هست که مانع لاغری تو میشه مرتب در ذهنم مرور می شد اما با نمونه های مختلفی که عکس اینارو ثابت میکرد در ذهنم نجواهای منفی رو خاموش میکنم .لیز خوردن با توجه به افکارمنفی هم خیلی گول زننده است وذهن نا خوداگاه تنبل که حوصله تغییر کردن نداره هم مرتب سعی میکنه راه رو کج کنه واز مسیر دورم کنه که توفقط ۱۲ کیلو اضافه وزن داشتی دیدی تا حالا با ذهن هم نتونستی تغییر کنی پس تلاش نکن اونهایی که ۵۰ کیلو اضافه داشتن چون خیلی زیاد بوده تونستن شگفتی ساز بشن اما تو که کمتر از انها هستی دراین سه ماهه دوسایز کم کردی و چون نتونستی دوباره برگشتی به شکل اول .بهانه های ذهن تمامی نداره ولی بهش میگم هرکس براساس درکی که از خودش داره می تونه تغییر کنه من اول راهم همینکه تواین مسیر هدایت شدم ودوسایزم کم کردم یعنی میتونم .هم ارادشو دارم وهم توانشو امتحانمو با روشهای ورزش ورژیم های سخت وسه ماه روزه گرفتن همراه باباشگاه رفتن واب نخوردن وبعد افطار فقط یک تخم مرغ ویک لیوان شیر خوردن تا فردا افطار بعدی وکم کردن ۱۶ کیلو وزن در سه ماه راپس دادم واز این امتحان سربلند بیرون اومدم پس توان و ارادش رو دارم و می تونم پس خاموش باش و وزوز نکن . همه چاق ها تلاش زیادی کردند فقط مسیر اشتباه بوده وروش غلط که نادانسته برعلیه خود بکار می بردیم وبجای تلاش برای لاغر شدن نادانسته برای چاقی زحمت میکشیدیم 🏵.۲بهترین مسیر همین مسیر کار باذهن هست همین ذهن وعملکردش بوده که باعث اضافه وزنم شده از همین مسیر ذهن هم باید اورااموزش بدم تا به تناسب برسم .باید در مسیر لاغری با ذهن با گوش کردن دقیق به فایل های اموزشی رفتارهای اشتباه وغلطی رو که انجام میدادیم شناسایی کنیم ودیگر انجام ندیم وموقع گوش دادن به فایلها با دقت گوش کنیم وبه مطالب فکر کنیم ودرک کنیم که چه می گوید اموزشها در زندگی ما چگونه است وچطور باید عمل کنیم ونمونه های درست رابرای خودمثال بزنیم وبا تکرار واستمرار عمل به تمرین ها درک درست از اموزشها را ایجاد کنیم که کم کم بطور خودکار ذهن اموزشهای صحیح رو قبول وذخیره کند وتمرکز بر روی رفتارهای درست داشته باشه البته با صبوری، ما چندماهه اضافه وزن پیدا نکردیم که چند روزه یا چند ماهه ذهن قبول کنه که رفتارهای غلط گذشته را کنار بگذارد قطعا مقاومت می کند ونمی پذیرد ولی تغییر زمانبر است ووقت لازم دارد که با صبوری و عجله نکردن بلکه با اشتیاق میشه مسیر راهموار کرد وبا ارامش بیشتری اموزشها را درک کرد وپذیرفت. اینکه مرتب جلو اینه به اندام خود باحس بد نگاه کنیم وبگوییم بابا ببین چیزی نشدی تغییری نکردی ونا امید باشیم باید توجه کنیم که این همه سال مسیر وروش کار اشتباه رفتیم و حالا متوجه شدیم که در ذهن چاق ها مثل متناسبها مسیر درست وبهترین وعالیترین وسلامت ولاغری وهرچیز خوب بوده اما ما از انها به روش صحیح استفاده نکردیم چون بلد نبودیم الان که فهمیدیم ومی خواهیم یاد بگیریم پس باید به وسیله ذهن درمسیر درست اموزش صحیح قرار بگیریم وبا انجام تمرینات ارام ارام تفکرات واگاهیها را تغییر داده وذهن درست برنامه ریزی بشه ووقتی ذهن درمسیر درست اطلاعات واگاهی ها وپیدا کردن عادات صحیح رفتاری قرار بگیرد دیگه خودش خود بخود درست عمل می کند .باور به این مطلب که ما می تونیم وحتما با ذهن تغییر میکنیم نصف راه است وبار سنگین شروع کار، اگر ما باور کنیم واقعا توانمندیم وبا اراده واین روش تنها مسیر موفقیت ماست وراه دیگری جز متناسب شدن از طریق ذهن وجود ندارد حرکت درمسیر با ارامش وپیشرفت بهتری انجام می شود. پس باید باور کرد نه تصمیم گرفت که با ذهن تغییر کرد اگر باور کنیم تمام تمرکز وحواس خود رابر روی شناسایی و تغییر عادات غلط رفتارهای چاق کننده وایجاد رفتارها وعادات صحیح متناسب شونده می گذاریم ونه به انچه در محیط اطراف واتفاقها وخبرهایی که در اطراف ما میگذرد چون پرت شدن حواس ما از روی تمرکز بر روی خودمان به چیزهای دیگر مارا از مسیر دور وجدا می کند.وقتی تصمیم به متناسب شدن بگیریم فقط در مسیر امده ایم وممکن است هر موضوعی ما را از مسیر به بیرون بیاندازد اما اگر باور ویقین کنیم که این راه درست است ویقین به توانمندی خود هم داشته باشیم مطمئنا به مرور زمان وانجام تمرینات واستمرار در عمل ودرک درست از اموزشها حتما به نتیجه مطلوب میرسیم.
سلام متشکرم جواب دادید
سلام استاد دیدگاه این قسمت رو یک هفته است فرستادم اما هنوز در اینجا نیست
سلام دوست عزیز
دیدگاه هایی که روز شنبه هفته قبل در سایت نوشته شده متاسفانه به دلیل مشکل فنی ثبت نشده و موفق به بازگردانی اونها نشدیم
انشاالله این مساله پیش نمی یاد
بنام خداوند بخشنده مهربان .سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گلم .گام سی و سوم شما لاغر هستید حتی زمانی ک چاق هستید چقدر این جملات دلنشینن ک ی آدم متناسب در وجود ما هست و ناخواسته از نظر ما پنهان شده و ما افکار و فرمول لاغری رو از خود دور کرده ایم و دلنشین تر از اون ک وجود ما از وجود خداست و ما باید اعمالمون شبیه خداوند باشد ،چاقی ،حس بد ،فقر ،حسد ،خشمگین بودن اینها از صفات خداوند نیست و هر چقدر ما شرایط بهتری داشته باشیم ب خداوند شبیه تریم ،مثل سلامتی ،ثروت،شادی ،روابط ،احساس خوب .بحث اراده شد منم سالهاست در حال رژیم و ورزش کردن هستم نتیجه ی همه این سالها چیزی جز شکست برام نداشت و همیشه هم خودم و بی اراده و تنبل ذهنم منو خطاب میکرد بعد از اینکه دخترم ب دنیا اومد خیلی چاق شد ه بودام و خیلی رو اعصابم بود اضافه وزن چند ماهش ک شد تصمیم گرفتم برم باشگاه و رژیم خیلی سختی گرفتم ،شبا ک دخترم برای شیر خوردن بیدار میشد این بماند ک خواب خوبی نداشتم صبح از خواب ک بیدار میشدم کارامو انجام میدادم سه مدل غذا باید درس میکردم برای دخترم جداگانه ،برای خودم آب پز و برای همسرمم جدا بعدش همه کارام و میکردم دخترم و می خوابوندم ک همسرم و اذیت نکنه بعدش ساعت یک و نیم اینا میشد میرفتم باشگاه از لحظه ی ک وارد باشگاه میشدم تا زمانی ک تایمم تموم میشد من مدام در حال ورزش کردن بودم ک چربی بیشتری بسوزونم بعدش خسته و کوفته میومدم خونه حال نداشتم راه کنم ک دخترم سر حال بلند شده بود از خواب و فرصت استراحت دیگه من نداشتم ،حوصله نداشتم پر خاشگری میکردم ،یک سال و نیم من این کار رو همیشه انجام میدادم همه میگفتن مجبوری اینقد ب خودت و بچت سختی میدی چرا با خودت این طوری میکنی ولی دست خودم نبود انگار وزنم ی تن شده بود خیلی دوران سختی بود هم ب خودم بد گذشت هم ب دخترمم الان بهش فکر میکنم عذاب وجدان دارم واقعا خیلی خوب کم کردم ولی بعدش ک بریدام دیگه نرفتم دوباره روز از نو روزی از نو ،من خیلی دوس دارم ی زبان خارجه رو یاد بگیرم ب قول استاد اگه این اراده خودم ک درلاغری ب کار بردام در یادگیری زبان ب کار میبردم الان دکترا زبان خارجه مو گرفته بودم ولی باز خدا رو شکر ک ب مسیر صحیح هدایت شدیم و حسمون عالیه خدا رو شکر و در اخر مسیر اون فرد متناسب وجودمون خودشو نشون میده ان شاالله .
بنام ایزد دانا. .
گام 33 سلام خدمت دوستان خوبم واستاد عزیزم شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید چقدر خواندن این جمله برای من سرشار از احساس ناب است. حقیقت وجود ما از خداوند است خداوندی که نور است واز نور وجود خود در ما دمیده وما قطره ای از دریای وجود خداوندیم قطره دریایست همان خصوصیات دریا را دارد ماهم همان خصوصیات خداوند را به ارث برده ایم. زیبا بزرگ. متناسب. کامل وبدون نقص. خداوند چاق نیست. حسود. زودرنج وحساس نیست. اما علت اینکه ما از اصل وجود خودمان فاصله گرفتیم. در بنیاد وساختار کلی وجود ما خللی وارد نکرده. خداهمیشه خداست با همان ویژگی ها. اما این ما هستبم که با فرمول های اشتباه. رفتار اشتباه. افکار استباه. پرده ای روی این وجود بی همتا وبی نقص خودمون کشیدیم. واجازه خودنمایی ودرخشش رو از اون گرفتیم. سالهاست با دنبال کردن وتحقیق کزدن راجب چاقی. مصرف داروهای چربی سوز. رژیم های محدود کننده. ورزش های ومختلف سعی در پایان دادن چاقی بودیم ما غربت زدگانی هستیم که دلتنگی معشوق مارا به هر کاری وا داشته غافل از اینکه همبن کارهای بیهوده مارا از دیدن اون محروم کرده و ما روز به روز دلتنگ تر می شویم. دلتنگی افراد چاق در فراغ لاغری عمیق ترین نوع دلتنگی است مقاومت در برابر این دلتنگی فایده ندارد یا باید به او برسیم یا غم این دلتنگی زندگی ما را تباه می کند. از وقتی با کارکرد ذهن آشنا شدم واز وقتی اومدم توی سایت وفهمیدم با قدرت ذهن می شه به آرزوی لاغری رسید. بخش چاق وجودم به تقلا وتکاپو افتاده ترسبده از نقطه امنش خارج بشه. فریادش بلند شده. داره هرکاری می کنه منصرفم کنه. چون می دونه دارم به روشنایی می رسم. دارم این نقطه کور رو باز می کنم. اون می دونه حقیقت وجود من لاغریست. ترسبده داره می گه الهام باور نکن لاغری وجود نداره. اول وآخر من هستم وتو ما باهم هستیم تا آخر عمر دنبال چیزی نگرد. اما حتی خودشم هم این را باوز ندارد. می داند مهمان ناخوانده ای است که مدتی در جسم من سکنا کرده وحالا وقت رفتنش است. می داند زاییده افکار اشتباه است وهیچ اشتباهی یارای مقابله با راستی وحقیقت خداوند را ندارد می داند سرشت من اصل من لاغری وتناسب وسلامتی است. پس باید تصمیمش را بگیرد وبرود کجا؟ نمی دانم برایش آرزوی خوشبختی دارم🖐️. برچسب اشتباهی که افراد چاق به خودشان می زنند. ما اراده نداریم. تعریف اراده چیست مگر نه اینکه ما چندین سال از خیلی چیزهای گذشتیم خیلی کارها کردیم که حتی تصورش برای افراد متناسب دشوار است. ما بی اراده نیستیم اتفاقا اراده ی افراد چاق را هیچ کس دیگه ای ندارد. اگر این اراده را در زمینه های دیگه ای به کار می بریم مطمعنن جز افراد موفق در هر زمینه ای بودیم. اما واقعیت این است اول وآخر همه چی برای ما لاغریست حتی حاضریم یه روز با حسم لاغر زندگی کنیم وبعدش بگیریم. چون. در اشتباه داریم زندگی می کتیم وگمشده وجود ما لاغریست وما سرگردان رسبدن به اونیم که باید باشد ونیست. باید مراقب ورودی های ذهنمون باشبم مراقب باشیم چی وارد ذهنمون می کنیم ذهن اصل واز بدل تشخیص نمی ده وفتی ذهنمون منظم وپاکیره باشه دیده ها وشنیده های این سایت بی نظیر راحتر درکمی شن وبه فرمول در میان پس به خودمون کمک کنیم تا زودتر به هدفمون برسیم
همانطور که هدایت الهی در وجود تمام موجودات کره زمین وجود دارد لاغری نیز جزء وجودی ماست و در ابتدا همه ما متناسب بودیم ولی به دلیل افکار چاقی و تکرار اون رفتارها باور ما برای چاقی قوی شد و نتیجه این باور در جسم ما پدیدار شد و سپس تلاش ما برای لاغری با استفاده از روشهای بیرونی آغاز گردید هیچ انسانی از چاقی و محدودیتهای اون خوشش نمیاد چون چاقی جزء ذات ما نیست ولی ما سالها این جسم چاق رو تحمل کردیم و باهاش به طرق مختلف جنگیدیم و شکست خوردیم چون ما چاقی رو باور کردیم و اینقدر بهش توجه کردیم که چاقی قدرتمند شد و ما رو ناتوان کرد در صورتی که هر کدوم از ما حداقل یکبار در عمرمون با اراده قوی با چاقی مبارزه کردیم درسته راه ما اشتباه بود که ما به موفقیت نرسیدیم ولی اراده ما تحسین برانگیز است .اراده افراد چاق رو هیچ کسی نداره همینکه با رژیمهای سخت و ورزشهای سنگین و عمل های جراحی تا مرز لاغری پبش رفتیم نشان از اراده قوی ما داره ما به اشتباه جلوی چاقی ایستادیم و جلوی هر چیزی که بایستی اون قدرتمند خواهدشد و این امر واقعا تعجب آور هست که افراد چاق خودشون رو افراد بی اراده خطاب میکنن مگر افراد موفق در هر زمینه با اراده شون به موفقیت نرسیدن پس چرا اراده افراد چاق نشانه بی عرضگی اونهاست چون خودمون این رو به خورد ذهنمون دادیم و ذهن هم همین افکار.رو به باور ما تبدیل کرد و بقولی از کوزه همان تراود که در اوست . امکان نداره در زمینی بذر گندم بکاری و جو درو کنی سرزنش ،محرومیت و توهین افکاری بود که ذهنمون به ما تحویل داد چون ورودیهای ما اشتباه بود چند بار شد که ما خودمون رو تحسین کنیم اگر در عروسی بودم خودمو سرزنش کردم که جلوی خوردن خودتو نگرفتی شدی این هیکل زشت و بی ریخت یکم از فلانی یاد بگیر چقدر زیبا و متناسب و این در حالی بود که همون شخص که الهه زیبایی من بود از من بیشتر میخورد و من میدیدم ولی باز خودم رو مقصر میدونستم اگر خواستم مانتو بخرم توی اتاق پرو به خودم فحش میدادم که خاک بر سرت که مانتو اندازه تو نیست و چه جوری توقع داشتم که باور من لاغری و تناسب اندام باشه چون من هر لحظه به چاقی توجه میکردم و چاقی من گسترش پیدا میکرد در ریزه خواری ،در پرخوری و باز برای من ثابت میشد چاقی من از پرخوری و فکر میکردم با ورزش و رژیم من لاغر میشم و یکی از این باورها این بود که سوخت و ساز فلانی زیاده هر چقدر میخوره می سوزونه و چقدر به جسممون جفا کردیم و در محرومیت قرارش دادیم و نمیدونستم که تمام چاقی من از باورهای قوی ذهنم نشأت میگیره و درمانده و تسلیم چاقی شدم که خداوند عزیزم منو به مسیرلاغری با ذهن هدایت کرد و چه مسیر زیبا و پر از موفقیتی این مسیر لاغری با ذهن ، دنیایی سراسر امید ،آرامش ، آسایش ،اعتماد به نفس،سلامتی و شادی وهزاران خوبی که من در این مدت کوتاه به درکی از زندگی رسیدم که هیچوقت در تمام عمرم تجربه نکرده بودم اغراق نیست اگر بگم زندگی کردم بخاطر خودم و برای رسیدن به آرزوهایم که مطمئن هستم به همشون میرسم که در الویت زندگی من لاغری ایده آل قرار داره و هرروز یک قدم به طرفش برمیدارم آهسته و آرام و بدون داشتن هیچ عجله ای ، تا رسیدن به اندام زیبا و قشنگی که سالها از ایستگاهش فاصله گرفتم راه زیادی نمونده چون بدن من خودش داره به اصل وجودش برمیگرده و هرروز افکار.لاغر کننده به ذهنم میدم تا اون باور زیبای لاغری رو بمن هدیه بده و جسم متناسب من ساخته بشه من از چاقی خیلی ضربه خوردم در تمام مراحل زندگیم ولی محکوم نیستم تا آخر عمرم در این مسیر بمونم چون میدونم در ذهن من هم مسیر درست هست فقط کافیه روش تمرکز کنم و با احساس خوب ادامش بدم و از توجه کردن به حاشیه ها بپرهیزم و در مسیر لاغری با ذهن اگر همون اراده رو بکار ببرم که در مبارزه با باور چاقی بکار بردم شگفتی ساز خواهم شد و این بزرگترین پیروزی در تمام زندگی من خواهد بود اگر ادامه بدم قطعا موفق می شوم ،انشاءالله
سلام سلام😍😍شما لاغر هستید حتی زمانی که چاق هستید.خواندن چندباره ی این جمله احساس خیلی خوبی داشت و یاد دورانی افتادم که از رژیم استفاده می کردم تا لاغر بشم… اون موقع من حتی اگر لاغر میشدم هم چاق بودم…💎وجود ما از خداست و خداوند چاق نیست، فقیر نیست، درمانده نیست، خشمگین نیست، حسود نیست.
هرچه انسان در شرایط بهتری زندگی کند به خداوند شبیه تر است.💎 این جملات الماسی ، خیلی احساس آرامش دارند…همیشه شنیده بودم خدای درمانده ها ، خدای بی پناهان ،فقیران و…درسته که خداوند ، خدای همه است اما فرق داره بااینکه تو خداوند رو مخصوص چه دسته و گروهی بدونی….سال ها شنیدن اینکه پولدار ها بی خدا هستند و از این جور حرف ها باعث میشه که مجبور بشی بین این دو یکیش رو انتخاب کنی ..ولی اینکه خداوند رو همراه تمام خوبی ها ببینی یک احساس فوق العاده و ناب هستش.من لاغر هستم حتی الان که لاغر نیستم.باور اینکه لاغری بخشی از وجود من و حتی واقعیتِ من است باعث می شود با شور و اشتیاق بیشتری مسیر لاغری من را ادامه بدهیم..بخش لاغری وسعت خیلی زیادی در ذهن و وجود ما دارد چون در سال های چاقی هم زمزمه و درخواست روح ما برای لاغری وجود داشته است اما متناسب ها یا افرادی که لاغر می شوند دیگر زمزمه ای برای چاقی ندارند چون حقیقت و آنچه که باید باشد لاغری است.💎💎در مسیر لاغری با ذهن شما هر روز احساس می کنی که از جایی که شروع کرده ای یک قدم دورتر شده ای.💎
فایل تصویری💻🎧📖✏✅:✅صحبت کردن درباره ی لاغری، شما را لاغر می کند.✅با وجود بارها رژیم هایی که میگرفتم و محدودیت هایی که برای خودم اعمال می کردم و بعد از مدتی نتایج آشکار می شد اولین حرفی که می شنیدم این بود که باید اراده داشته باشی نگه اش داری.😑 بابا دیگه اراده بیشتر از این که شکست بخوری ولی باز بلند بشی و ادامه بدی؟؟؟✅تجربه ی من :دقیقا من هم گرفتار خبر” فوت فلانی ” شدم بعدش اصلا از اون فرد رد شدم رفتم در حاشیه های دیگه و نزدیک یک ماه طول کشید تا توانستم دوباره برگردم…اما خوشحالم که برگشتم و خداوند مرا دوباره به مسیر درست هدایت کرد..میدونید من از کجا می فهمم که مسیرم درسته؟از مقایسه الان خودم با گذشته ام و مقایسه ی خودم با دیگران…من دارم آگاهانه هرروز زمانی را صرف مطالبی می کنم که احساس خوبی به من میدهد و برای من مفید است..بنابراین من حتما در مسیر درستی هستم.✅لاغری با ذهن یعنی ۳ تا ت : تمرین کردن ، تکرار کردن، تمرکز بر موضوع.✅اولین گام برای لاغر شدن ، پذیرش این موضوع است که شما می توانید لاغر بشوید ..نه به حرف بلکه با حرکت در مسیر لاغری و تغییر ذهن ..تغییر ذهن و باور کردن با ادامه دادن ایجاد می شود.✅یک باور اولیه داریم که باعث میشه ما شروع کنیم و در مسیر حرکت کنیم و یک باور نهادینه شده در ذهن داریم که با ادامه دادن ایجاد میشه ونتیجه را رقم میزند.بستگی دارد که حواست در روز به چه چیزی است.✅هدف رسیدن به تناسب اندام ایده آل و همیشگی است ✅تو باید تغییر کنی تا دنیای تو تغییر کند..✅دنیا و یا جسم تو با همه ی انسان ها به یک شکل است،اما تصویری که در ذهنت از دنیا و جسمت میسازی را تجربه می کنی.✅اصلا دراز بکش فایل هات رو گوش بده 😅 تو لاغر میشی.💪🏻✅من یک فکری به ذهنم خطور کرد درباره ی تاثیر فرمول های چاقی.. الان هرکس ازدواج کنه یا شغل پشت میزی داشته باشه من هم ناخودآگاه انگار منتظرم ببینم که چاق میشه 🤦🏻♀️و این فکر اشتباه را امشب در وجودم شناسایی کردم…و گفتم همینطور که من طی سال ها چنان این باورها رو نهادینه کردم که درسته که برای خودم دیگه آن ها رو باور ندارم ولی درباره ی دیگران چاقی شان رو به شرایط بیرونی ربط میدم. اولا تصمیم گرفتم توجهی که به بقیه نداشته باشم و اون تمرکز رو از جسم دیگران بردارم و روی تغییر ذهن خودم بگذارم.
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
فایل “گام سی و سوم “:
الان که به موضوع چاقی فکر میکنم یادم میاید که نادانسته من سعی میکردم، گاهی بشقابم را تا اخر بخورم تا غذا حیف نشود و یا اینکه با همسرم که ازدواج کردم، همه تفریحاتمان به خوردن ختم میشد.
اینکه در مهمانیها بایست به همه غذا تعارف کنم ، زیاد غذا درست کنم تا کم نیاید و یااینکه ظرفها ی بزرگ انتخاب میکردم برای خوردن، تا زيباتر باشد.
الان که حدود 7 ماهه توی این سایت هستم ،میبینم چقدر به اسانی تونستم تا الان سایز کم کنم. من دیروز مجبور شدم لباس خانه برای خودم بخرم دوتا شلوار سایز M و یک بلوز سایز S و یک legging سایز S.
البته استاد گفته اند خرید نکنیم ولی خوب وقتی مجبور هستم، همیشه توی این طول دوره، بدون پرو کردن و با اطمينان خرید کرده ام، البته اگر نیاز به ان برایم ضرور ی بوده است.
من عکس چهره ام با لبخند روی گوشی موبایل ام است. هفته ای 5 تا 7 روز با فایلهای پیاده روی به پارک میروم. این دوره را همزمان با دوره پاکسازی انجام میدهم، ولی خوب من هم بعضی مواقع احساس میکنم که حس خوبی ندارم و شاید متناسب شدنم خیلی اروم شده ولی خوب ،شاید گاهی یکی دو روز یا چند ساعت طول بکشد ، و دوباره سریع به احساس خوب برمیگردم.
من قسم میخورم که در هفته های اخیر از همسرم و پسرم که همیشه متناسب بوده اند ،کمتر غذا میخورم و سالمتر غذا میخورم.
من همواره شادتر از انها هستم و اتفاقات بهتر و شادتر ی برای من میافتد. من تغییرات عالی ذهنی ، درونی و عملی خودم را در محیط کاریم و روابط ام با ديگران کاملاً مشاهده میکنم.
خودم که خودم را خوب میشناسم ، میدونم که بسیار تغییر کرده ام و ادعای تغییر را هم دارم و من الان نسبت به مادرم که همیشه میگفت از مادرش(مادربزرگم )سه برابر مرا اگهاهتر تربیت کرده ، معتقدم من پسرم را 100 برابر با اگاهی بیشتر تربیت میکنم.
جالب ترین نکته این است که این اگاهی پایانی ندارد و هر چه بیشتر یاد بگيری ، بیشتر جذب میشوی یاد بگيری.
من مدتها است که قبول کرده ام و باور کرده ام که من میتونم. من میتونم متناسب بشوم و به وزن دلخواهم که 50 کیلوگرم است، برسم.
من هر روز در این مسیر حرکت میکنم. من از دیدن مواد غذایی موجود در اطرافم هیجان زده نمیشوم ، ذهن من در حال تغییر است و این رامن کاملاً و به وضوح حس میکنم. من بسیار متعهد هستم.
من دنبال نتیجه سریع نیستم و دنبال هیکل و اندام ایده ال هستم و به ان میرسم. من احساس توانایی در لاغر شدن و یا بهتر بگویم متناسب شدن را در خودم کاملاً میبینم.
روز شنبه 28 فروردین ماه سال 1400
سلام
چقدر نوشته شما برام شیرین بود بااینکه ساده توضیح داده بودین کلی انرژی گرفتم .انشااله زودتر مجبوربشیدلباس بخرید باز 😉🥰
ممنونم ازشما که نظرتون من را دلگرم کرد. انتخاب اسم«متناسب موفق»هوش بالای شما را میرساند.سپاس مجدد.
با سلام ام ۳۳ لاغر هستی حتی زمانی که چاق هستید
آدمهایی که قصد تغییر دارند آدمهای بزرگی هستند
ادمهایی هستند که ایمان دارند—باور دارند—اعتقاد دارند—باید مانند رودخانه باشیم ،رود خانه از سرزمینهای زیادی می گذرد اما همچنان به راه خود ادامه می دهد
ذهن های چاق هم روش های زیادی را طی کردهاند اما همیشه به مرداب رسیدند چون مسیر را اشتباه می رفتند
رود خانه از میان مناظرها می گذرد و بدون آنکه وابسته یا دل بسته بشود می رود
می رود تا به دریا برسد چون هدفش رسیدن به دریاست از تمام سختیها و زیباییها می گذرد بدون وابستگی
و روان است اگر غیر از این بود به مرداب می رسید و مرداب هرگز به دریا نمی رسد فقط رودخانه است که به دریا می رسد
فقط روش لاغری با ذهن آست که به بهشت متناسب بودن می رسد فقط مشتاقانه لاغری مسیر لاغری هستند که می توانند به دریا برسند می توانند به لاغری برسند و از زیباییهای دریا لذت ببرند و از زیباییهای لاغری لذت ببرند
آدمهایی که جسم چاق دارند در وجود آنها فرد کاملا متناسبی هم وجود دارد که از نظرها پنهان است و به خواسته و رضایت خودشان هم پنهان نیست بلکه به دلیل افکار و فرمولهای چاق کننده ای که سال ها در ذهن خود ایجاد کرده اند باعث شده که لاغری از نظر پنهان گردد چون افکار مملو از فرمولهای چاق کننده است و اکنون که از مشتاقانه لاغری هستیم باید با تغییر فرمول ها بخش متناسب وجود خود را به معرض نمایش بگذاریم بخشی که در وجود ما نهفته است و ما از آن غافل بودهایم با ایجاد افکار و رفتار خود فرمولهای چاق را به مرور پاک می کنیم تا آن بخش زیبا ظهور کند -چگونه!؟باید باور داشته باشیم و خود را لایق متناسب شدن بدانیم باید مانند رودخانه باشیم تا به دریا برسیم نه به مرداب
بارها و بارها با ذوق و اشتیاق برای لاغر شدن از روش های مختلف مثل رژیم های مختلف یا ورزش کردن یا گوش کردن و اعتماد کردن به تبلیغات همه نوع روش ها را امتحان می کردیم و هر دفعه ناتوان تر و نا امید تر می شدیم چون بلد نبودیم نه اینکه اراده نداشتیم اتفاقا خیلی هم با اراده بودیم ولی مسیر را اشتباه می رفتیم و به جای دریا به مرداب می رسیدیم و اکنون که به این مسیر هدایت شده ایم و باور داریم متوجه تغییرات رفتاری و احساسی هم می شویم با ادامه دادن و استمرار داشتن به دریا می رسیم در بین راه نا رسیدن به دریا که زمان مشخص ندارد
باید روی باورهای خود کار کنیم تا باورهای ما قوی و قویتر بشوند و ذهن ما مملو از فرمولهای لاغری بشه مثال :باید باور داشته باشیم که غذاها چاق نمی کنند در واقع ترس از خوردن=چاقی که در ذهن ما نهادینه شده در صورتی که خیلی ها لاغرند یا ورزش و تحرک نداشتن =چاقی است
در حالی که خیلی افراد کار پشت میزی دارند و لاغر هستند نتیجه همه اینها با دلیل رد می شوند پس باید مرتب فرمولهای صیحیح را تکرار و جایگزین کنیم تا جزو شخصیت ما بشوند و آنگاه لاغر شدن آسانترین کار دیناست اول ذهن ما لاغر می شود و هنوز جسم ما چاق است و زمان می برد تا یواش یواش جسم ما شروع به تغییر کردن می کند نباید عجله کنیم و راه خود را به سمت دریا ادامه دهیم -🙏
نشان های دریافت شده
گام ۳۳ شما لاغر هستید حتی زمانیکه چاق هستید .
سلام .
یک فرد لاغر در درون من هست که این فرد لاغر برای به ظهور رسیدن نیاز به هیچ کاری نداره .
بخوابم و فایل گوش بدم و بخونم و بنویسم . چون من قراره لاغری با ذهن رو تجربه کنم که تغییرات رو در ذهنم بایدد اعمال کنم . باید از درونم تغییر کنم . وقتی تمرکزم روی درونم باشه هر چیزی که از من تراوش میشه لاغری هست .
از کوزه همان برون تراود که دروست .
و یا
رنگ رخسار نشان می دهد از سرّ درون .
ما اگه جسم چاقی داریم یعنی ذهن ما چاقه . اگه چاقی هنوز داره در جسم خودشو نشون میده یعنی کدهای چاق کننده هنوز دارن در ذهن کار می کنند .
اگر رفتار خودمون رو هنوز چاق کننده می دونیم یعنی فرمولهای چاق کننده هنوز دارن کار می کنند . اگر احساس چاقی داریم یعنی هنوز کدهای چاقی دارن کار می کنند . اگه افکار و گفتگوهای ذهنی در مورد چاقی داریم یعنی کدها هنوز دارن کار می کنند و اگر توجه و تمرکز روی چاقی داریم یعنی هنوز کدهای چاقی دارن کار می کنند .
خب تمام این چند خط بالا یعنی توجه و تمرکز من روی چاقیه حالا این توجه و تمرکز رو تغییر میدیم .
اگر فرد لاغری رو میبینیم و خوشحال میشیم از اینکه ما هم دیگه جزء این افراد هستیم یعنی کدهای لاغری دارن کار می کنند . اگر توجهمون از روی چاقی خودمون برداشته شده و کم کم داریم به لاغری توجه می کنیم یعنی کدهای لاغر کننده شروع به کار کردند . اگر افکار و گفتگوهای ذهنی ما بیشتر در مورد توانایی برای لاغر شدن و حل تمرینات و گوش دادن به فایلها و تفکر در مورد فایلهاست و لاغری با ذهن رو تنها راه لاغری دائمی میدونه و مدام افکار و نشونه هایی به ذهنش میرسه که حقانیت این راه براش تایید میشه و میفهمه در مسیر لاغریه یعنی کدهای لاغری دارن کار خودشون رو می کنند . اگر اشتیاق ما به متناسب شدن هر روز وجود داره و با اشتیاق فایلها و تمرینات رو انجام میدیم و مشتاق آگاهی و کشف و دریافت هستیم یعنی کدهای لاغری دارن کار خودشون رو انجام میدن . اگه رفتاری که انجام میدیم تغییر پیدا کرده و میبینیم رهاتر و آزادتر شدیم و فکرمون درگیر چی بخورم و چی نخورم و چیکار کنم و چیکار نکنم نیست و از انجام کارهای روزمره لذت میبریم و کاری که دوست داریم رو داریم به راحتی انجام میدیم یعنی کدهای لاغری دارن کار خودشون رو می کنند . تصویر لاغری داره نمایان میشه . کدهای لاغری آهسته آهسته دارن کنار هم قرار میگیرند و در مجموع تصویری از ما در ذهن ایجاد می کنند که تصویر یک شخص لاغر ۵۰ کیلویی هست که بچه هاش رو داره میبره پارک و داره باهاشون بازی می کنه . من دارم چنین تصویری رو میبینم و امید دارم این تصویر جون بگیره و در وجودم پررنگ بشه و از ذهنیت به عینیت برسه .
اگه میبینی تصویر لاغری و انتظار لاغر شدن داره در وجودت شکل می گیره یعنی کدهای لاغری و مادری دارن کار می کنند و نیروشون داره بزرگتر از نیروی چاقی ذهن میشه . اگه کم کم داره تصویر لاغری جون میگیره یعنی کدهای لاغری شروع کردن به اجرا و دارن تاثیر عالی خودشون رو بر عملکرد جسم ما نشون میدن .
کانال لاغری داره نمایان میشه . آنتن من داره با سیگنال لاغری همسو میشه و تصویر سیاه سیگنال موجود نیست داره به تصاویر رنگی تبدیل میشه .
من یه فرد لاغرم . من یک متناسب هستم و تناسب در وجود من جاری هست .
کدهای ذهنی من دارن تغییر می کنند و من دارم آهسته آهسته تصویر لاغری رو در مشاهده گر جسمم تماشا میکنم . انتظار من لاغر شدن هست .
وقتی دیگه تلاشی برای لاغر شدن نمی کنم و دیگه در صدد بر نمیام تا با چاقیم مبارزه کنم یعنی کدهای لاغری داره در وجودم اجرا میشه . چون لاغری با چاقی در صلحه . لاغری با چاقی مشکلی نداره ولی چاقی نه تنها با لاغری مشکل داره بلکه چاقی با خودشم مشکل داره .
وقتی به یه جایی میرسی که خودت با خودت مشکل داری یعنی راهت غلطه .
لاغری با هیچ کس هیچ مشکلی نداره . اون آروم و آهسته و در امنیت خاطر داره راه خودشو میره شاید بارها لگد کوبش کردیم ولی او دوباره جوانه زده و رشد کرده و تبدیل به درخت و شاخه و میوه شده .
الان که بهاره یه نکته ای هیلی توجهم رو جلب میکنه که سالهای قبل اصلا بهشون توجهی نداشتم . روی تنه ی خشک درختان جوانه میزنه . من تا حالا دیده بودم سرشاخه ها جوانه میزدن ولی امسال توجهم به این بود که تنه ی خشک و ضخیم درختان هم برگهای نازک دراورده . یعنی این برگ و جوانه ی نازک چطور روی تنه ی ضخیم و کلفت و خشک شروع به رشد کرده و جوانه زده ؟
از این مثال عالی استفاده کردم و با خودم گفتم حتی اگه درخت چاقی خیلی ضخیم هم شده باشه جوانه ی لاغری قادره این درخت عظیم و خشک رو بشکافه و از نو در دل همین چاقی متولد بشه . لاغری در وجود ما داره خودشو نمایان می کنه و اولین جوانه ها داره سربلند می کنه و حتی اگه به ظاهر تنه ی اصلی ما خشک و ضخیم و چاق باشه جوانه های لاغری از دل همین درخت ضمخت شروع به جوانه زدن می کنه و تازگی و برکت و جوانی رو به ما هدیه میده .
خداوند در آیه ی ۶۵ و ۶۶ سوره انفال میفرماید :
یا ایها النبی حرّض المؤمنین علی القتال ان یکن منکم عشرونَ صابرون یغلبوا مأتین و ان یکن منکم مائة یغلبوا الفاً من الّذین کفروا بانهّم قوم لا یفقهون…؛ «ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ تشویق کن! هر گاه بیست نفر از شما باشند بر دویست نفر غلبه می کند و اگر صد تن باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شده اند، پیروز می گردند؛ چرا که آنان گروهی اند که نمی فهمند. اکنون خداوند به شما تخفیف داد و دانست که در شما ضعف است. بنابراین هر گاه یکصد نفر مقاوم از شما باشند، بر دویست نفر چیره می شوند. و اگر هزار نفر باشند، به اذن الهی بر دو هزار تن غلبه خواهند کرد. (سوره انفال، آیات 65 و 66)
این آیه شاید در ظاهر تشویق به جنگ رو در وجود ما تقویت کنه . اما نکته ی جالبی که در این ایه هست اینه که سپاه مومنین حتی اگه تعدادشون کم باشه ولی چون به نیروی ایمان مجهز باشند بر تعداد کثیری از نیروی کفر پیروز میشوند .
یعنی درست مثل همون جوانه ی نازک که از دل تنه ی ضخین بیرون زده به خاطر نیروی ایمانی هست که همراهشه و به اذن الهی بر سپاه سر سخت و خشک تنه غلبه کرده و پیروز و نمایان شده است .
خداوند از تک تک موجودات داره پیروزی و موفقیت رو فریاد میزنه . حتی اگه در ظاهر باهم برابر نباشن یعنی حتی اگه چاقی تمام وجود ما رو فرا گرفته باشه لاغری به دلیل ایمان و اذن الهی که همراهشه موفق میشه و لاغر شدن رو به جسم هدیه میده . لاغر شدن یعنی نو شدن یعنی زندگی هر لحظه در حال تغییر و تبدیل است و رو به نو شدن هست و حتی اگر پاییز و زمستانی هم وجود دارد مقدمه ایست برای زندگی دوباره و دوباره از نو شدن .
پس طبق آیه قرآن ما لاغر هستیم حتی اگر چاق هستیم . چون قدرت لاغری در ما وجود داره و میتونه چاقی رو بشکافه و بیرون بزنه اونم نه به سختی به راحتی . جوانه برای اینکه از دل تنه ی درخت بیرون بیاد اصلا سختی نمیکشه طبیعتش بیرون اومدنه . وقتی صبر کنیم کم کم بزرگ میشه و اگه نشکنیمش تبدیل به شاخه میشه و اگه بازم ازش مراقبت کنیم تبدیل به میوه میشه . این نیروی حیات هست و لاغری در ما زنده است . منتها کار ما اینه این جوانه ها رو میشکنیم که اگه بهش کار نداشته باشیم و فقط سعی کنیم که آب و نور کافی (فایلها ومتنها و تمارین ) رو بهش برسونیم این جوانه ها رشد پیدا میکنه و اگه در این راه استمرار داشته باشیم کم کم تبدیل به شاخه و برگ و درخت میشه .
نکته ی دیگری که در فایل نظرم رو جلب کرد اراده بود . بله واقعا همینطوره اراده ی مارو هیچ کسی نداره . اتفاقا همین اراده مارو چاق کرد . ما ارادی چاق شدیم نه غیر ارادی . وقتی کسی تونسته تا وزن ۲۰۰ -۳۰۰کیلو بر خلاف جهت طبیعت اصلی شنا کنه ببینید چه دست و پایی زده برای چاق شدن و چطور تلاش کرده که چاق بشه و چطور اون رو برای خودش آسون کرده که به راحتی بر خلاف جهت طبیعت شنا کنه و چاقی رو طبیعت وجود خودش کنه .
حتی همین حالا که من ۷۰ کیلو هستم و میخوام به طبیعت ۵۰ کیلویی خودم برگردم واقعا چه اراده ای کردم تونستم بیست کیلو خلاف جهت مسیر طبیعی شنا کنم .
بله ما هممون اراده های قوی داریم چه برای لاغر کردن و چه برای چاق کردن .
من خودمو چاق کردم پس قادرم خودمو لاغر کنم .
من اراده کردم و خودم رو چاق کردم چون برای چاق شدن نیاز به اراده است . اما برای لاغر شدن نیاز به اراده نداریم . همین که دست و پا نزنیم و راحت سر جامون بشینیم و خودمون رو بسپریم به دست آب ( فایلها و متنها و تمارین ) به راحتی بدون دست و پا زدن و تلاش و اراده کردن به هدف میرسیم .
نکته ی بعدی فایل که توجهم رو جلب کرد همدردی کردن بود و سرمون رو لای برف کردن .
همدردی از خود کلمه اش پیداست یعنی در درد کسی شریک شدن . یعنی در حال بد کسی شریک شدن . پس صد درصد حال ما بد میشه و حال بد ایشون هم چند برابر میشه . پس همدردی یک فرمول کاملا اشتباه . دلسوزی فرمول کاملا اشتباهه . دعا کردن یک فرمول کاملا اشتباهه . خلاصه در غم کسی شریک شدن یک فرمول کاملا اشتباهه . باید جلوی این ورودیها رو گرفت . این باورها رو به جرات باید ریخت دور . باید فقط فکر خودمون باشیم . باید خودخواه باشیم . چون ما فقط مسئول خودمون هستیم نه مسئول کسی دیگه . این خودخواهی غرور نیست . احساس بد نیست . خود دوستی و توجه به خود و تغییر کردنه . ما دنیای خودمون رو فقط میتونیم تغییر بدیم و به دنیای دیگران نباید کار داشته باشیم . ما مسئول دنیای خودمون هستیم و لاغیر . پس سرمون رو از زندگی دیگران بیرون بیاریم و فقط به اهداف خودمون متمرکز بشیم به راه خودمون . به تمریناتمون و به تغییر ذهنیت خودمون در راستای اهدافمون . لاغری رو بیاموزیم . یادش بگیریم مثل تمام مهارتهای دیگه . لاغری یادگرفتنیه وقتی یاد بگیریم و تغییر کنیم کم کم واکنشهای ما تغییر می کنه و لاغری از ذهن به جسم میاد و خودشو نمایان میکنه .
ما لاغر هستیم حتی اگر چاقیم .
سلام فاطمه سادات عزیز خیلی دوست داشتم میتونستم باهاتون خصوصی صحبت کنم ولی فکر کنم میسر نباشه نن تمام نوشته های شما میخونم حتی عکس میگیرم و برای دوستام میفرستم فاطمه سادات جان شما خیلی خوب میفهمید مطالب و بازگو میکنید طوری که یکی از نوشته هاتون که گفته بودید غذا چاق نمیکنه به من خیلی کمک کرد و با اون نوشته خواهرم سه کیلو کم کرد
ممنون میشم من راهنمایی کنید تا هرچه زودتر مثل شما شگفت انگیز بشم انشاالله
نشان های دریافت شده
سلام عزیز دلم . خیلی ممنونم . چقدر با نوشته ات بهم انرژی دادی .
به خواهرتون خیلی تبریک بگید واقعا خوشحال شدم .
ممنون که با این نتیجه عالی سورپرایزم کردید . البته هنر اصلی کار شما و خواهرتون هست که این باورهای درست رو تبدیل به باور کردید . بله غذا چاق نمیکنه و باور صحیح تر از اون اینه که غذا لاغر می کنه . تمام محاسبه گرهای کالری فقط ورودی کالری ها رو حساب می کنند . هرگز خروجی کالری از طریق مدفوع رو حساب نمیکنند . هرگز اون نیرویی که هضم اون غذا از ما میگیره رو حساب نمیکنند . هرگز اون نیرویی که برای جویدن و بلع غذا به کار گرفته میشه رو حساب نمی کنند .
وقتی ما غذا میخوریم کل سیستم گوارش پ ما به حرکت در میاد تا اون غذا رو نابود کنه و انرژیشو بگیره . شما فکر کنید مثل کشتی یا مثل فوتبال . هردو طرف انرژی میزارن که بازی انجام بشه . بدن ما خیلی قوی هست وقتی غذا وارد بدن میشه از انرژی خودش اول میزاره قانون بها رو میده بعد انرژی غذا رو استفاده می کنه . تازه انرژی که میزاره فقط قسمتی از غذا رو جذب خودش می کنه مابقی رو به صورت مدفوع به چرخه طبیعت باز میگردونه که این کارم خدمت به طبیعت هست . یعنی بدن ما خودبخود برای چیزی که دریافت می کنه کلی انرژی به همه میرسونه هم به خودش هم به ما هم به طبیعت هم به خدا .
در هر حالی که اگه غذا نخوریم یا کم بخوریم این همه کار انجام نمیشه و انرژی از این طریق مصرف نمیشه . این همه توضیح دادم که بگم ما با خوردن غذا داریم به کل آفرینش خدمت می کنیم و مزد ما هم اینه که این غذا ما رو متناسب کنه چون با خودنش و تجزیه کردنش داریم چرخه ی آفرینش رو حرکت میدیم داریم لطف می کنیم . این غذا نیومده که ذخیره بشه نیومده که چاقمون کنه بر عکس اومده متناسبترمون کنه و کمک به چرخه ی طبیعت کنه .
خاصیت غذا اینه که مارو لاغر کنه چون ما با خوردنش کلی کار انجام میدیم . پس باور اصلی اینه . غذایی که میخوریم نه تنها مارو چاق نمیکنه بلکه لاغرمون میکنه . شاید باور این جمله برای خیلیهامون سخت باشه . ولی حقیقته . اصل آفرینشه اما ما انسانهای چاق با قدرت ذهنمون این روند رو بر عکس کردیم در حالیکه اصل آفرینش بر لاغری استواره . این باور باعث میشه ما حس خوب به غذا پیدا کنیم . بدونیم هدف اصلیش چیه . هی موقع خوردنش بهش قدرت چاقی ندیم . بهش احترام بزاریم نگیم وای دارم چاق میشم . بگیم خدایا شکرت که یه ابزار لاغری برام فرستادی . خدایا شکرت که با خوردن این غذا هم دارم به خودم خدمت می کنم هم به کل طبیعت . خدایا شکرت که با خوردن این غذا دارم لاغر میشم و این لاغری به من انرژی بیشتری میده برای اینکه بتونم خدمت بیشتری به اطرافیانم کنم . چون سبک میشم فرز میشم . ممنون که انرژیهام همه صرف خیر و نیکی میشه . ببین فقط این باور کافی نیست . باورهای مکمل هم میخواد . چون باور چاقی باورهای مکمل دیگه هم ساخته که اگه بخواین از این روش استفاده کنید باید باورهای مکمل اونم در ذهنتون بسازید . ولی در کل بهتون گفتم اصل باور غذا اینه که غذا لاغر میکنه . اما شاید خیلیهامون هنوز بهش نرسیدیم . ولی وقتی بیفتیم در مدارش دقیقا همین اتفاق برامون میفته .
داشتن این باور احساس بد ولع رو نسبت به غذا کم میکنه و آسیبی که از این طریق به جسممون میرسه کم میشه . باعث میشه تصورمون نسبت به عذا مثبت بشه . درونمون آروم بشه و با خودمون به صلح بیشتری برسیم .
من هر چی یاد گرفتم از استاد و سایت تناسب فکری هست . هر چی بهم الهام میشه از اینجا دارم .
ولی اگر استاد اجازه بدن میتونم شماره ام رو بدم که اگه خواستید با هم صحبت کنیم ولی همینجا بهترین جایگاهه . چون اینجا خونه ی خداست و همگی با هم با نیروی جمعی حرکت کنیم خیلی بهتره . اینجا انرژیش یه جور دیگه است عزیزم . انرژی الهی اینجا جاریه و حسم برای نوشتن اینجا خیلی بهتره . بازم بابت ابراز لطفتون سپاسگزارم دوست عزیزم .
سلام فاطمه جان مثل فرشته نجات وارد دوره شدین و با پاسخگوییتون من کلی راهنمایی کردید
دچار استپ وزنی شده بودم فکر کنم با خوندن متن شما به امید خدا از همین الان لاغریم استارت بخوره بله واقعا اینجا مقدس چون خیلیها اینجا نجات پیدا کردن نه تنها از چاقی بلکه ازخیلی موارد دیگه که باهاش یک عمر درگیر بودیم
ممنون از استاد گرامی
ممنون از شما
ممنون از تمام بچه های فعال سایت
در مقایسه عکستون باید بگم حتی از زمانی که در تابلوی شگفت انگیزانید لاغرتر شدید
موفق و سربلند باشید
نشان های دریافت شده
زنده باشید عزیزم .
بله من دیگه جسما لاغرم البته گمان نکنم هنوز ۴۴ کیلو شده باشم عدد ایده آلم ۴۴ بود . اما در کل که خودم رو میبینم لاغرم خوبم . ولی ذهنم هنوزم چاقی رو داره . بالاخره با باورهای چاقی زیاد زندگی کردیم وقتی اینجا هستم باورای لاغریم فعال میشن چون بهشون توجه میکنم ولی وقتی از اینجا دور میشم کم کم باورهای چاقی دوباره مسلط میشن البته از چاقی نمیترسم . چرا باید بترسم . وقتی لاغر شدن و یاد گرفتم .
وقتی میدونم برای لاغر شدن باید در مسیر لاغری حرکت کرد و در موردش صحبت کرد حسش کرد باهاش حال کرد نوشتش تفسیرش کرد تا کم کم جسمم بیاد در مسیر لاغری دیگه از چاق شدن نمیترسم .
خب چاقی هم همینه دیگه . یعنی در موردش حرف زدن حس کردنش تکرارش و ...
راهش یکیه .
ولی من دلم میخواد راه لاغری رو انتخاب کنم . چون دوسش دارم . چون دلم میخواد
دوست دارم انتخابش کنم . همین .
چاقی و لاغری به راحتی یک انتخابه .
من لاغری رو انتخاب می کنم چون دوسش دارم چون از نظر من زیباتره . چون اندام زیبا رو دوست دارم و هزاران پاسخ به چرایی برای خودم دارم .
برای همین این ۴ سال لاغریم حفظه . خیلی راحت . نه عذابی کشیدم نه سختی نه اندوه و ناراحتی خیلی راحت .
البته نمیگم خالص خالص بودم . باورهای چاقی هم می اومدن ولی باهاشون بازی میکردم مثل همون سرسره بازی ولی ازش نمیترسم چون میدونم و یقین دارم که اینجا راه درسته .
پس دوباره برمیگردم به سمت خدا . در خدا هم همیشه بازه . خدایا شکرت
گام ۳۳
سلام دوستان همراهم و استاد عزیز
هنوز مقاله این گامو نخوندم و فایلم گوش نکردم ،خواستم از کاری که مورده علاقمه بنویسم و بعد برم مقاله رو بخونم
یکی از کارهای مورد علاقه من که اگر وقت کنم دوست دارم هر روز انجامش بدم و تلاش میکنم هفته ای ۵ روز یا بیشتر انجامش بدم ،رفتن برای پیاده رویه همراه با باورسازی کردن و حرف زدن در تنهایی با خودمه ،همیشه تا برسم به پارک نزدیک منزلمون ۱۵ دقیقه ای پیاده میرم و خونه های ویلایی بسیار زیبارو نگاه میکنم ،تحسینشون میکنم،من عاشق تراس های بزرگ و گلکاری شده هستم یا حیاط های پر از گل و گیاه ،انقدر محو دیدن این زیبایی ها با صدای گنجشگ ها میشم که گاهی متوجه نمیشم رسیدم پارک مورد نظر😄
میدونم توجه بر زیبایی ها هم حس وحالمو خوب میکنه هم توجهمو بر خواسته ها و زیبایی میبره ،در کل مسیر رفت و برگشت و زمانیکه توی پارک هستم ،در حال صحبت کردن با خودم و مرور قوانینم، که حتما یکی از اون باورسازی ها لاغری با ذهنه ،امروز داشتم به خودم میگفتم ،ببین فریده ،قوانین جهان روی همه چیز کار میکنه ،مثلا اشخاصی که روی ذهنیت های ثروت سازشون کار کردن ،مثل استاد عطارروشن،مثل استادعباسمنش وووو و حتی خود من ،،مسیر فکری و ذهنی و مدل زندگی تغییر کرد ،مثلا استاد عباسمنش روی ثروت کار کرد وقتی باورش کرد شیفت کرد به دنیای فراوانی ،روی فرکانس ثروت بود،، که مدام تو چاله های فقر نمی افتاد ،همش پیشرفت های مالی داشت و داره ،همه افرادی که در مسیر ثروت ذهنی قرار گرفتند اگر باور کردند الان دارن فراوانیو تجربه میکنن ،پس منهم که در مسیر ساخت ذهنیت های لاغر کننده هستم باید لاغر شدن را تجربه کنم ،نه چاق شدن رو ،
اگر باور کنم تجربه هم خواهم کرد ،من این مدلی با خودم گفتگو میکنم که باورسازی هام قویتر بشه ،پس اولین قدم باور کردنه ،بعد تازه باید باورسازی کنی که این غذاها نیستن که چاق کننده هستن ،این ترس های منه که منو چاق میکنه وگرنه چرا خواهر من چاق نمیشه ،اینهمه آدم لاغرن؟
و با این روش کلی باورهام قویتر میشه ،انقدر به صحبت کردن در مورد قوانین با خودم عادت کردم که اگر یک روز با خودم چند ساعتی تنها نباشم حالم یجوری میشه ،یعنی نباید فقط فایلهارو گوش کنیم و از روشون رد بشیم باید ذهنمونو درگیرش کنیم ،باید در مورد آگاهی ها تفکر کنیم ،باید اون باورهای قدیمو بشکونیم تا در ما کمتر اجرا بشن ،منکه لذت میبرم از این موضوعات
حس قشنگیه که بدونم در وجود من هم یک فرد متناسب زیبا وجود داره ،منیکه فقط از خودم تصویر چاق دیده بودم ،حالا مطمئن بشم که در من یک خانم خوش اندام هم هست که زیر یک عالمه احساس بد و ناامیدی و چاقی پنهان شده
خداوند در وجود تک تک ما هست و آیا خدوند زشتی ست ؟ مسلما خداوند زیبایی است ،عشق است ،سلامتی است
واقعا که سالهاست دلتنگ خود متناسبم هستم البته متناسب دائمی نه ۵ماه متناسب ۶ سال چاق
با از بین رفتن آلودگی های ذهنم خود متناسبم میتونه نفس بکشه و وارد دنیای من بشه و این خیلی لذت بخشه
منکه همیشه تصور میکردم فقط بخش چاق دارم که ابدی و موندگاره
خودمم از فشاری که بخش سیاه چاقم این چند ماه اخیر روی من داشته ،متوجه شدم ترسیده و داره زورهای آخرشو برای موندن میزنه ولی نمیدونه که فایده ای نداره و باید بره تا روشنایی به زندگی و قلبم بتابه
قبلا که اعتقاد داشتم من تحمل سختی های رژیمو و ورزشو دارم و اراده م قویه ،میتونستم رژیم های طولانی بگیرم و مدام در ورزش باشم و لاغر هم میشدم ولی از ۷ سال پیش که خسته شدم و گفتم من دیگه تحمل رژیم و ورزش های سختو ندارم متوجه شدم اراده منهم از بین رفت و دیگه نتونستم رژیم بگیرم ،آخرین رژیمی که گرفتم ۱۵ روز قبل از ورودم به این دوره بود که کلا نتونستم اون رژیمو بیشتر از ۲۰ روز ادامه بدم ،رهاش کردم و اومدم اینجا و بلخره برای همیشه از شر رژیم راحت شدم
اطمینان من به این روش ۱۰۰۰ درصده و حاضر نیستم دیگه به مسیرهای قبلی حتی فکر هم بکنم
من احساس میکنم از جای قبلیم ،که چاقی بود ،خیلی دور شدم ،انگار نه انگار که من اون روزهارو تجربه کردم،انقدر غرق دنیای جدید خودم شدم ،انقدر احساس رضایت دارم
بقول استاد اولین فایلی که اینجا گوش کردم انگار آبی بود که بر آتش ریخته شد و تمام اون ترس هام از بین رفت و نور بزرگ امیدواری در من روشن شد ،با اینکه بدو ورودم به این سایت اینترنت در ایران برای ۱ هفته قطع شد و من چند تا فایل استاد را ضبط کرده بودم که برای دوستم بفرستم ،از همون چندتا فایل به تکرار استفاده میکردم و منتظر بودم نت وصل بشه تا بتونم دوره هارو بخرم و دوستم بشدت مخالفت میکرد و من اصلا توجهی به حرفش نداشتم و خیلی سریع دورها رو خریدم و وارد دوره ها شدم ،من هر جاییکه به الهامات دلم گوش کردم و اون فایل هارو خریدم یه تکون بزرگ به زندگی من داده ،عید ۹۹ هم بهم الهام شد دوره های یکی از اساتیدمو بخرم ،بازم دوستم گفت نه بابا نخر ،ولی من همشونو خریدم و انقدر تغییرات داشتم که در حال حاضر دوستم هم موافقشون شده و میگه خوب شد که به الهاماتت توجه کردی
من فرزند سوم خانواده هستم ،۲تا خواهر از خودم بزرگتر دارم که وقتی بدنیا اومده بودن ۱ کیلو بودن و همه فکر میکردن خواهران من خواهند مرد از ضعیفی و من وقتی بدنیا اومدم ۴ کیلو و نیم بودم که هم رکودو زده بودم هم خانواده خوشحال از بدنیا آوردن یه بچه تپل که اتفاقا خوش غذا هم بودم که مدام مورد تشویق خانواده و دیگران قرار میگرفتم که ببینید فریده همه چیز میخوره همیشه هم سالمه و اصلا دکتر نمیره ،دقیقا هم همینطور بود خواهرانم مرتب مریض میشدن و راهی دکتر بودن ولی من روز به روز چاقتر و سالمتر میشدم البته تا سنین کودکی مورد تشویق قرار میگرفتم و بعد از اون مورد سرزنش و شماتت دیگران و پدر و مادرم بودم و پدرم مرتب مراقب من بود که چیزی نخورم ،حتی در یخچالو قفل میکردن که من پنیر نخورم یا مرتب خورده خوری نکنم
اراده منم تو لاغر شدن انقدر زیاد بود که مادرم مسخره م میکرد میگفت برو جلوی ورزشگاهتون چادر بزن ،خونه نیا ،تو تا میایی خونه دوباره فرداش باشگاهی ،خواهرم هر وقت میخواست نماد پشتکارو مثال بزنه ،منو مثال میزد و این اراده در تمام کارهای من رسوخ کرده بود ،هر روز چندین تا ورزش و سالنو میرفتم،طبق رژیم غذایی مصرف داشتم ،محال بود یه حبه قند بخورم یا شکلات ،مو به مو موارد رژیممو رعایت میکردم،نون باگتمو سانت میزدم ،میوه مو روی کالری وزن میکردم به گرم میخوردم ،کارهایی میکردم که همه تعجب میکردن ،اونم نه ۱ سالو نه ۲ سال ،۲۰ سال کارم شده بود ورزش رژیم سالن واقعا اراده میخواست ،اگر روی هر کار دیگه ای تمرکز کرده بودم الان یه شخص مهمی شده بودم
خداور شکر از زمان ورودم به دوره ها هر روز تمریناتمو انجام دادم و جاهاییکه به کمک نیاز داشتم یا تو فایل بعد به جوابم رسیدم یا کامنت دوستانمو خوندم بهم کمک شده و یا از استاد پرسیدم و به زیبایی تو این مسیر موندم
این دوره تنها چیزی که نداره گرسنگی و سختی یا ورزش
اینجا جای تغییر دادن درونیات و شخصیت قدیم به یک هویت جدید که میخواد در راستای خواسته های جدیدش که یکی از اونها تناسب اندامه زندگی کنه
منکه با اشتیاق بیشتر ادامه خواهم داد تا باز هم در قسمت شگفتی سازان باز هم برای بار دوم شگفتی ساز بشم و زندگی متفاوت تر از قبلو برای خودم میسازم
سلام دوستان واستاد گرامی
گام ۳۳
منم چند وقتیه که چاق شدم وقتی بچه دومم بدنیا اومد چجوری مهم نیست چجوری مهم ابنکه چند وقتیکه فرمولهای ذهنیم تغییر کرده وبعدشم رفتارهای غذاییم تغییر کرد والان منو به این شکل دراورده تقریبا ۲۳ کیلو اضافه وزن والان ناراحت نیستم
مهم نیست چند کیلو چاقم مهم اینکه پا در مسیر درست گذاشتم وخدا منو انتخاب کرده هدایت کرده ومیدونم که تهش شگفتی ساز شدنه منم ذهن منفی باف دارم وخیلی اذیتم میکنه داعم بهم میگفت تو ۸ ماهه که تو این مسیر قرار گرفتی ولی هنوز هیچ تغییری نکردی البته جسمی
بالاخره امروز دخترم بهم گفت مامان شکمت یکم لاغر شده همین موضوع امید بهم داد شاید تغییرش کوچیک باشه ولی خوشحالم ومیدونستم که این مسیر درسته ومنتظد معجزه بودم که بالاخره رخ داد برای من
همین تغییر کوچیک معجزه هست وهر روز بزرگ وبزرگ و بزرگتر میشه وی روزی منم شگفتی ساز میشم من به دخترم چیزی نگفتم چون من اصلا به کسی نگفتم که پا در مسیر لاغری با ذهن شدم میدونم که قبول نمیکنه
چون قبلا بهش گفتم مامان هر جوری فکر کنی همون میشه گفت ول کن مامان این حرفا چیه پس چرا وقتی به پول فکر میکنم زیاد نمیشه منم حرف عوض کردم ورد کردم
وقتی ما رژیم میگیریم ورزش میکنیم سونا میریم و…همش درحال تلاش کردن برای چاق شدن هستیم وچاقی یاد گرفتنیه لاغریم یاد گرفتنیه وما با گوش دادن به فایل وتمرین نوشتن دارین یادش میگیریم لاغر شدنو واخرش ما فکر میکنیم که ما نمیتونیم لاغر بشیم ومن اراده ندارم چقدر رفتم بیرون از مغازه نون فانتزی رد شدم وبوی پیراشکی اومد وپا رو نفسم گذاشتم چقدر از سانویجی رد شدم و…نخوردم ومنم ی مدت تو تابستون ساعت ۴ بعد از ظهر میرفتم پیاده روی چون شنیده بودم تا عرق نکنی لاغر نمیشی از گرما حالم بد میشو تازه چقدر اب تو راه میخوردم ۴۵ دقیقه پیاده روی بعدش میومده خونه دیگه جونی برام نمیموند چقدر رژیم گرفتم اینو نخور وانو بخور داشت وچه غذاهای تکراری وبی مزه خورده اینا همه ثابت میکنه که من با اراده هستم ومن سعی میکنم کمتر حواسم بدم به حاشیه ها ولی نمیشه من در ماه یک هفته میرم تهران خونه پدرم چون پدرم مریضه ودیالیز میشه ومن نمیتونم تمرین انجام بدم چون به هیچ کس درباره لاغری با ذهن چیزی نگفتم وفق زمانیکه پدرم میبرم دیالیز میتونم تمرین بنویسم اونم یک روز در میون اونجا فایل قبل که چند بار گوش دادم نکته برداری میکنم ومینویسم تو سایت وفایل بعدی دانلود میکنم وگوش میدم خلاصه چهار ساعت تایم دارم این کارها رو بکنم وانجام میدم والانمدم عید وخونه تکونی دارم ولی بی توجهی نمیکنم چون من خیلی دوست دارم به ارزوی چندین وچند ساله ام برسم بخاطر خودمم شده تمرینات انجام میدم وسعی میکنم اول تمریناتو انجام بدم در لاغری با ذهن هر روز ی چیز اشتباهی فرمول اشتباه شناسایی میکنیم ووبا انجام دادن تمرینات به فرمول صحیح تبدیل میکنیم وقتی که فرمول اشتباه تکرار نمیکنیم خود به خود لاغر میشیم ِ
لاغری با ذهن نیاز داره به فایل گوش دادن وفکر کردن به محتوای فایل وتو زندگیمون جستجو کردن وقرار دادن ونوشتن در مورد همون فکر ای میشه برنامه ریزی ذهنی وباید لاغری با ذهن درک کنیم وبا تکرار درکمون بیشتر میسه اولین گامیکه باید برداریم اینکه باور کنبم که میتونیم از این روش لاغر بشیم ودرسته که به حرف نیست باید ذهنمون تغییر کنه فرمولاش وچطور بفهمیم که درک میکنیم یا نه باید ببینیم درباره اون موضوع چه فکری تو ذهنمون داریم فکر نکنیم که چون تو مسیر قرار گرفتیم مسئله حل شد ما فقط تصمیم گرفتیم که تو مسیر قرار بگیریم وادامه میدیم تا به نتیجه برسیم باید ببینی تمرکزت رو چیه باید تمرکزمون رو تناسب ایده ال باشه من قبل از اینکه با سایت اشنا بشم با nlpاشنا شدم وکلی اودیو درباره افزایش اعتماد بنفس ودور کردن افکار منفی احساس خوب داشتن وکلی فایل دیگه گوش دادم و من به کرار شنیده بودم که که لاغری با ذهن در تمام جهات تغییر میکنیم وامروز درکش کردم وخوشحالم که در فایلهای رایگانم این تغییرات هست وواقعا دنیا برای هر کسی متفاوته بستگی به افکاری داره که اون فرد تو ذهنش داره الان دارم با چشام میبینم که دنیای من چجوری ودنیای دختر م چجوری واین تفاوت عالیه چون دخترم با من ۳۱ سال تفاوت سنی داره اگه افکارمون یکی باشه خیلی بده
من هم جز اون افرادی هستم که چند وقتی هست که اضافه وزن پیدا کردم یعنی بعد از ازدواجم من چاق شدم و هر عکس و فیلمی رو که از گذشته ی خودم میبینم کاملا لاغر و متناسب بودم بدون هیچ رژیم و ورزش خاصی و خود به خود متناسب بودم و وقتی که بعد از ازدواجم چاق شدم هیچ وقت نگفتم چاقی من ارثی و یا ژنتیک من هست و هیچ وقت این افکار رو نداشتم و اما هیچ وقتم دلیل اضافه وزنم رو نمی دونستم ولی به وضوح میدیدم خوردنم بیشتر شده و خیلی بیشتر میخوردم و همیشه میگفتم اشتهام که زیاده من رو چاق کرده و بیشترین دلیل اضافه وزنم رو اشتهای زیاد خودم میدونستم.
مقاومت ذهنی که خیلی از افراد بارها میگن یه جمله ی خنده دار هست و اصلا همچین چیزی ما نداریم و اگر هر کس داره به خاطر نداشتن آگاهی و اطلاعات صحیح در اون زمینه هست .
پس من مقاومت ذهنی ندارم به اندازه ای که ذهنم رو از افکار اشتباه پر کردم من مقاومت دارم .( در واقع ذهن هر جا که نمیخواست از حیطه ی امنش خارج بشه چون اون موضوع رو نمیشناسه و از اون اگاهی نداره یا براش سخته و مورد رضایت ذهن نیست چون براش کار لذت آوری نیست همکاری نمیکنه و ما میگیم مقاومت داره در صورتی که اول باید خواسته و ذهن در هماهنگی کامل قرار بگیرین )
اشخاصی هستن که میگن من فقط ۳ کیلو یا ۵کیلو اضاقه وزن دارم و هر کاری می کنم این ۵ یا ۳ کیلو کم نمیشه ولی یه فرد چاق رو بگو تو میتونی ۳ یا ۵ کیلو کم کنی اون به راحتی میگه من میتونم ۳ یا ۵ کیلو کم کنم و چرا اون فرد نمیتونه کم کنه؟؟؟ چون روی اضافه وزنش تمرکز کرده و بارها گفته من نمیتونم این ۳ یا ۵ کیلو روکم کنم .(من خودم احساس میکنم در این مسیر ده کیلویی کم کردم شاید ها دقیق نمیدونم شاید کمتر و یا بیشتر ولی حالا که میخوام ۵ کیلو دیگه کم کنم بازم نمیدونم حدودی میگم یه نجوای منفی هست که میگه آخرهای اضافه وزنت رو سخته کم کنی و این ۵ کیلو رو دیگه نمیتونی کم کنی ولی من با صدایی بلند تر از اون منفی باف درونم ،میگم چرا نتونم من تغییر کردم خوردنم تغییر کرده رفتارهام و علایقم و شخصیتم تغییر کرده و همین تغییرات باعث شده کلی وزن کم کنم پس بقیه تغییرات هم به وجود میاد خود به خود و اصلا کار سختی نیست فقط من باید در مسبر باشم اگر تونستم یه کیلو کم کنم پس میتونم ۵ یا ۶ کیلو دیگه هم کم کنم و بسیار ساده و آسون هست )
لاغری با ذهن از طریق ذهن هست نه از طریق عرق کردن و ورزش کردن نیست .(این روش یه متد جدید هست که فقط روی افکار و ذهن من کار میکنه و نگرش من رو و رفتار های من رو تغییر میده و در آخر جسم لاغر رو رقم میزنه کار سختی نیست ولی آسون هم نیست البته از ورزش کردن و رژیم گرفتن بسیار ساده تر هست )
فکر کن ببین چقدر درباره ی چاقی تحقیق کردی و راه های رهایی از چاقی رو جستجو میکردی و چقدر برای رهایی از چاقی ورزش،و رژیم گرفتی در واقع داشتی برای چاقی تلاشی میکردی چون روش اشتباه بوده .
( من قبلا از صبح تا شب رژیم سخت داشتم و ورزش میکردم اما بی فایده بود و فکر میکردم من ناتوانم و بی عرضم چقدر من محدودیت داشتم چقدر من غذاها رو میدیدم و نمیخوردم و مسخره ی بقیه میشدم و همیشه خودم میگفتم تا کی اینجوری باید بخورم من دلم خیلی چیزا میخواد پس چرا وقتی چاق میشدم میگفتم بی ارادم ؟؟ چون راه من غلط بود برای همیشه جواب نمیداد و در نهایت ذهن چاقم بر من غلبه میکرد و من رو شکست میدادو چاق میشدم ولی من دوباره شروع میکردم به به رژیم دیگه و ورزش سنگینتر در کنار اونو اما چه فایده نتیجه ماندگار نبود و از همین اذیت میشدم )
اگر من این اراده رو در هر کاری دیگه مثل یادگیری زبان انگلیسی صرف میکردم الان بسیار موفق بودم پس اراده ی آدم چاق رو هر انسانی نداره اما این اراده رو ما بد استفاده کردیم .
(من یادم میاد چقدر هر روز تو گرما و گرد و خاک شدید خوزستان که اون موقع ها که من میرفتم اوضاع خاک خیلی ناجور بود که همسرم خواهش میکرد نرو ولی من با تعهد و ترس از اینکه چاقتر میشم میرفتم باشگاه و یا در ماه رمضان که در این چند سال اخیر افتاده بود در وسط تابستان خوزستان که من در این گرما ی خوزستان هم روزه بودم هم آشپزی میکردم هم باشگاه میرفتم که در این ماه رمضان تعداد بچه های باشگاه در حد ۳ یا ۴ نفر میشد اما من بازم میرفتم و باشگاه رو ترک نمیکردم و عید و سرمای سوز اینجا من میرفتم باشگاه بدون حتی یه جلسه غیبت مگر اراده چی بوده ؟؟؟چقدر غذاهای بدون روغن و بد مزه و محدود و … میخوردم دیگه اراده از این بالاتر من که سراغ ندارم )
من میخوام یه ذره از اون اراده رو بیارم داخل یادگیری لاغری با ذهن و هر روز جلو برم تا فضای ذهنی من عوض بشه و تمام تمرکزم رو میزارم روی این موضوعات
و خودم رو درگیر هیچ موضوع دیگه ای نمیکنم مثلا فوت فلانی و یا اخبار و حوادث و مریضیا .(چقدر در اطراف ما زیاد هست و همه در مورد این چیزا صحبت میکنن ولی من یاد گرفتم این ذهن من هست مال من هست و فقط مخصوص من هست و ذهنم رو در گیر مسایل بقیه نمیکنم و فقط روی مسایلی که خودم دوست دارم تمرکز میکنم و دقت میکنم و براشون وقت میزارم تا نتیجه رو بببینم اخه چرا ذهن من هست ولی بخوام با ذهنم به مرگ یه شخص دیگه فکر کنم ؟؟؟ و به اندازه ای که برای خودم وقت گزاشتم و روی خودم و مسایل خودم کار کردم تونستم نتیجه رو ببینم و موفق بشم )
من حواسم رو میدم که لیز نخورم چون مسیر لاغری به شدت لیز هست
چرا خیلی افراد لاغر چاق نمیشن چون ذهنشون خراب نشده و ذهنشون در مسیر درست هست .(مثل دختر خودم بسیار ذهنش درست و در مسیر هست و هیچ فرمول چاقی نداره و تحریک نمیشه و ترس نداره و به دنبال برچسب زدن به غداها نیست و اصلا بلد نیست پرخوری چیه و فقط در حد نیازش میخوره )
هیچ وقت فکر نکن برای لاغر شدن باید کار خاصی بکنی مسیر لاغری در وجود ما هست و لی ما بیراه رفتیم .( اصلا به قول استاد یه سری کارها رو انجام ندیدم خود به خود لاغر میشیم و نیار نیست کار خاصی بکنیم مثلا در مورد چاقی خودت با کسی حرف نزن و یا اینکه خودت رو وزن نکن و راه های لاغری رو پیگیری نکن و … خود به خود لاغر میشی )
در لاغری با ذهن من مسیرهای جدید رو شناختم و بیراه نرفتم و این مسیر جدید نیاز داره به فایل گوش دادن و نوشتن در مورد چیزی که از ما خواسته شده و فقط از این طریق بر نامه ریزی انجام میشه (ما بارها در مورد چاقی نا خواسته از خانواده و اطرافیان و دوستان و بقیه حرفهایی شنیدیم و حرف هایی زدیم و کارهایی دیدیم و به اون شنیده ها عمل کردیم تا چاق شدیم و اما برای لاغری با ذهن کسی نیست که باهاش حرف بزنیم و یا به حرفهای اون گوش بدیم پس تنها راهش اینه که آگاهانه داخل سایت بیاییم و همینجا چون همه در این مسیرن پس اول گوش بدیم و بعد بنویسیم و تبادل نظر کنیم و به حرفهای استاد عمل کنیم تا موفق بشیم )
ما میخواییم روی ذهنی که مملو از افکار چاقی هست کار کنیم پس زمان میبره تا ذهنمون رو وارد مسیر اصلی کنیم .(در هر کس این زمان متفاوت هست و هیچ وقت خودمون رو با بقیه نباید مقایسه کنیم هر کس به اندازه زمانی که میزاره و وقت صرف میکنه نتیجه میگیره )
بنابراین برای لاغر شدن اولین گامی که باید برداریم این هست که باید باور کنیم میتونیم لاغر بشیم و این به حرف نیست که ما بگیم من قبول کردم لاغر بشم نه باور کردن اینکه میتونی لاغر بشی به تغییر فرمول ذهنی هست که یک شبه نیست (واقعا به حرف نیست من دارم میبینم رفتارم و افکارم تغییر کرده پس میگم میتونم لاغر بشم در همین باغ رفتن های آخر هفته که با خانواده ام همیشه میرم در جمع ما هم آدم های متناسب هست هم آدم های لاغر هست که رفتارها ی اونها رو موشکافانه میبینم چاقها فقط میخورن و گله و شکایت هم دارن که این همه مواد غذایی هست که باعث چاقی ما میشه و یا میگن که اخر هفته که میشه و میاییم بیرون داخل فضا سبز دیگه انگار اشتهای ما زیاد میشه و ما به اندازه ی کل هفته پرخوری میکنیم و یه کلی غدا میخورن و بعد کلی شیرینی با چایی و بعد تخمه ولی متناسب به هیچ عنوان اینطور نیست و من تعجب میکنم خوب اگر گرسنه نیستی چرا میخوری اگر هستی خوب چه فرقی داره داخل باغ باشی یا داخل خونه اما میدونم مشکل اونها در افکار و ذهنشون هست اما من توجهم روی نیاز جسمم هست اونها روی محیط و مواد خوراکی و به خودم میگم تو میتونی لاغر بشی چون یادش گرفتی و به هیچ عنوان پرخوری نمیکنم و مواد غذایی مصرف نمیکنم مگر گرسنه ام باشه حالا هر جا که باشم )
با تغییر افکارم این تغییر فرمول رو درک میکنم باید ببینم در مورد اون موضوع چه فکری در ذهنم هست و چه فکری در ذهنم میچرخه .. واین زمان در افراد مختلف متفاوت هست و این بستگی به هر شخص داره که تمرکزش روی چه چیزی هست و به دنبال لاغری سریع نباشید و تمام تمرکزتون رو بزارید روی لاغری ایده آل و تناسب اندام خودش درست میشه
شما اگر فکر میکنید صورت چاق قشنگه این توجیح چاقی شما برای اون اندام هست وگرنه هیچ اندام چاقی زیبا نیست پس بزاریم تمام اندام ها ایده ال باشن و جسم ما به روند خودش برای تناسب ادامه بده خودش کار رو بهتر بلد هست .(وای منم قبلا خیلی از این حرفها و افکار داشتم ولی حالا دقیقا دقیقا بر عکس شدم و خیلیها و خودم هماز این تغییرات تعجب میکنم من همیشه بعد از رژیم از لاغری صورت و دست و پام گله داشتم و میگفتم صورتم زشت شده انگار بینی من بزرگتر شده و پوستم چروک و شل شده به همه میگفتم و همیشه حسرت صورتهای چاق با اندام لاغر رو داشتم ولی حالا از هر اندام چاقی حتی صورت حتی دست و پا بدم میاد و حالا که نگاه عکسهای گذشته ی خودم میکنم میگم چرا از صورتم بدم میومد چه صورت ظریفی داشتم این قشنگه و حتی در صحبتهام که میگم همه تعجب میکنن تو که بدت میومد میگم نه دیگه اصلا از چاقی در هیچ کجای بدن خوشم نمیاد و همه تعجب میکنن اما واقعا متوجه شدم در این مسیر لاغری افکار و علایقم و سلیقه ام و رفتارام حتی تغییر کرده در واقع شخصیت من داره تغییر میکنه و یه آدم متناسب شدم و این رو هم بگم با اینکه کلی وزن کم کردم و لی همه میگن چه پوست صورت خوب شده چه صورتت خوش فرم هست و لاغر نشده و من میدونم به خاطر این مسیر زیبا هست که غرق در آرامش،و شادیم زیبایی هم در کنار لاغری به من میده .)
فردی که در مورد هر موضوعی و یا فایلی زیاد کامنت میزاره یا کامنت با متن های طولانی میزاره نشون میده جقدر قشنگ موضوع رو درک کرده که تونسته اینقدر زیاد بنویسه و این فرد بسیار توانمند هست .
این مسیر شگفتی ساز شدن هست همین خوب گوش کردن و خوب نوشتن ما باعث میشه شگفتی ساز بشیم (من بعضیا رو میشناسم که میگن دیگه فایلها رو گوش بدیم لاغر میشیم یا فایلهای فلانی رو گوش بدیم پولدار میشیم و منم بارها گفتم بهشون نه اینطور نیست باید در کشون کنیم باید وارد ذهن ما بشن و جز آگاهی ما بشن و.برای اینکه آگاهی ما بشن هیچ راهی برای ما نیست مگر خوندن و نوشتن و گوش دادن که با استمرار در کنار اینها به موفقیت میرسی )
و هر کس با این پشتکار ادامه بده قطعا سال به سال پیشرفت میکنه و از سال پیش خودش متفاوت خواهد شد .
چون فرمولها داره درست میشه در تمام جنبه های زندگی تاثیر میزاره در روابط در احساس شادی د ر سلامتی در اعتماد به نفس و … ( من واقعا از وقتی که دارم داخل موضوعات ذهنی و کنترل ذهن روی خودم کار میکنم دنیام متفاوت شده از لحاظ اعتماد به نفس،و از لحاظ سلامتی و روابط و آرامش و شادی درونی و … بارها به خودم گفتم تمام اینها رو مدیون چاقی و اون اضافه وزنم هستم و چقدر خدا رو شاکرم که وارد این مسیر عالی شدم طوری که بعضی مواقع فکر میکنم به وزن دلخوااهم چه بخوام چه نخوام میرسم باید دنبال بقیه ی خواسته هام باشم در کنار لاغری ولی فعلا بیشترین تمرکزم روی لاغری هست ولی به لطف خدا به بقیه خواسته هام در کنار لاغری دارم میرسم )
چقدر جاها ما باید حاضر میشدیم اما نشدیم چون چاق بودیم و عقب افتادیم و خجالت کشیدیم
من برای خودم خیلی ارزش قایلم و هر روز یک گام بر میدارم ( من الان واقعا در گیر مدرسه ی فرزندم که کلاس اول هست هستم و دخترم هم که هست و همسرم و کارهای خونه هست و آشپزی هست و خیلی کارهای شخصی دیگه و …. هست ولی من از این راه جدا نشدم و راهم رو ادامه میدم چون برای خودم ارزش قایلم و من یه تایمی رو در روز و شب به فایل گوش دادن و نوشتن اختصاص دادم و به هیچ کار دیگه ای مشعول نمیشم چون برای خودم ارزش قایلم ) .
من نمیشه همون آدم قبلی باشم ولی نتیجه تغییر کنه نه نمیشه دنیا تغییر کنه تو باید تغییر کنی تا دنیات تغییر بکنه دنیای تو با بقیه ی افراد حتی افرادی که باهاشون زندگی میکنی ممکنه متفاوت باشه .(چقدر عالی بود واقعا همینطور هست من دقیقا خودم در حال تغییرم و گرنه اطرافیان من و دوستان من که هموناهستن و یا خدای من که همون خدای دیروز و پارسال و یه هفته ی پیش من هست یا شهرم و کشورم پس هیچ چیز من در اطراف من تغییر نکرده اما افکار من و باورهای من و نگرش من و اعتقادات من در حال تغییر هستن و نتیجه های جدیدی و متفاوتی هم دارم میگیرم چون من در حال تغییرم )
و تنها راه تغییر کردن فایل گوش دادن و خوندن و نوشتن هست .
پس این مسیر لاِغری با ذهن بسیار آسون هست فقط کافیه فرمولهای ذهنی ما تغییر کنه تا شگفتی ساز بشیم ( من عاشق این مسیر و دورهای عالی استاد عطار روشن عزیز هستم و خوشحالم که روز به روز بر آگاهی های من اضافه میشه و من هر روز از روز قبل در وضعیت بهتر فکری و بعد جسمی قرار میگیرم پس تا زنده هستم در این مسیر می مانم چون در این مسیر همه چیز عالیه و من بی نهایت لذت میبرم )
سلام خدمت استاد عزیزم وقتتون بخیر استاد جان خدا قوت
ببخشید استاد یه سوال داشتم کامنتهای این فایل الان 13 تا ثبت شده چرا 6 تاشو میاره بقیه رو نمیاره چون من تمام کامنت هارو میخونم نمیخوام یکیو از قلم بندازمبازم عذر خواهی میکنم ازتون
سلام دوست عزیز
تعداد دیدگاه ها شامل دیدگاه های اعضا + پاسخ به آن دیدگاه ها می باشد
6 تا دیدگاه اصلی + 7 تا پاسخ به دیدگاه ها ثبت شده است
برای خواندن پاسخ به دیدگاه ها در انتهای هر دیدگاه سمت چپ گزینه پاسخ ها قرار دارد
اگر پاسخی به هر دیدگاهی داده شده باشد با کلیک کردن بر روی پاسخ ها نمایش داده می شود
سپاسگزارم استاد عزیز و گرامی بابت راهنماییتون 🙏
واقعا دستمریزاد خدا قوت
سلام به همگی و استاد عزیزم.💖🌸
نوشته ابتدای فایل انقدر احساس خوبی بهم داد که تک تک کلماتشو نوشتم که بارها برای خودم وقتی گوشی دستم نیست بخونم . یه ذوق و شوقی توی وجود ادم ایجاد میشه وقتی میفهمه که یه اندام متناسب دروجودمون هست همونیکه که خداوند برامون درنظر گرفته فقط الان در معرض دید نیست . من که بینهایت از این فایل و متن اون لذت بردم و انگیزم باور کنید چندین برابر شد . و انگار یجورایی خیالم راحت تر شد نسبت به قبل که من قرار نیست چیز جدیدی خلق کنم که سخت باشه برام لاغری سرجاشه اون اندام ایده آلی که دلم لک زده براش😍😍😍سرجاشه فقط بقول دوستمون بالباس چاقی پوشوندیمش و براحتی فقط با موندن توی همین فضای قشنگ و مثبت لاغری باذهن که نه خستگی داره نه ناامیدی و نه نیازی به اون تلاش های بی سرانجامه سخت گذشته هست میشه این لباس که مهمون ناخوانده ی جسممون هست و برای همییییییییشه دور بندازیم .😊😊😊😊 چقدر من کیف کردم با جمله ی خداوند چاق نیست خدا فقیر نیست درمانده نیست …..پس چرا ما انقدر خودمون رو درمانده ببینیم برای لاغری یا هر مسئله دیگه ای . این خدا در وجود تک تک ماهاست فقط باید بهش ایمان صدرصد داشته باشیم همین خدایی که هدایتمون کرد به این سایت به توانایی ما باور داشته وگرنه ما کجا و اینجا کجا . باورهامون و هروز باید تقویت کنیم مخصوصا باور اینکه ما میتونیم لاغر بشیم ترسو ناتوانی رو بریزیم دور . ما اگه ناتوان بودیم اگه بی عرضه بودیم چندین و چندسال از عمرمون و صرف رژیمای سخت و اعصاب خورد کن که اگه به یه فرد لاغر میگفتی دوروز این مدلی غذا بخور تحمل نمیکرد یا ورزش هایی که عرق چکه میکرد از تمام تنمون رو انجام نمیدادیم . پس ما کوه اراده بودیم بخدا 💪👏👏ولی انکارش میکردیم چون نتیجه دلخواهمون و نگرفتیم هیچوقت برچسب بی اراده زدیم بخودمون . بیخبر بودیم که راهمون از ریشه اشتباهه شما توی جاده اشتباهی باشی باسرعت دویست تاهم بری تهش ناکجا آباده اما راهت درست باشه آرومم بری بالاخره میرسی . حالا باید با پوست و استخونمون باور کنیم که لاغری با ذهن همون راهه درسته و خیالمون که راحت باشه دیگه نیازی به عجله نیست چون ته دلمون قرصه که آخرش به تناسب ذهن و انداممون ختم میشه و به لطف لاغری بقیه جنبه های زندگیمونم خودبخود درست میشه دیگه نه خستگی حس میکنیم نه ناامید میشیم نه نگرانی به دلمون راه میدیم ازمسیر لذت میبریم با عشق تمام نکات و یاد میگیریم و درک میکنیم تمرکزمون و از حواشی و اتفاقات اطراف برمیداریم چون میدونیم که این کارا مارو دوباره از هدف قشنگمون دور میکنن . و یهو بخودمون میایم میبینیم عکسمون رفته تو اون کادر زیبا و شگفتی ساز شدیم .😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍حتی گفتنش هم قشنگه ادمو به وجد میاره چه برسه تجربه کردنش و خدارو صدهاهزارمرتبه شکر که ما قراره تجربش کنیم حسش کنیم. خیلی خوشحالم که درجمع دوستان عزیز و استاد مهربونی مثل شما هستم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام😊
نوشته ابتدای فایل انگار مسیر شروع لاغری با ذهن منو شرح داده بودین چقدر لذت بردم و خاطرات روز اولی که با این مسیر آشنا شدم برام مرور شد فایل اولی که نوشته بودین مثل آبی بر اتش هست واقعا برای من همینطور بود اون احساس کشف اون احساس پیدا کردن راه اصلی اون شور و اشتیاقی که توی فایلهای صوتی و نوشته های دوستان بود اون فایلهای تصویری پر انرژی شما ….هرگز از یادم نمیره و جزئ بهترین روزهای زندگی منه ….خدایا شکرت🙏🙏🙏
خوندن کلمه به کلمه جمله ابتدای فایل “شما لاغر هستید حتی الان که چاق هستین”رو نوش جان کردم از بس به دلم نشست
ذات من طبیعت من هسته وجودی من خداست و خدا چاق نیست،فقیر نیست،زشت نیست،خشمگین وناراحت ونگران نیست،…پس منم که از وجود خودشم و اصل کجود من تناسب ،زیبایی،جوانی،شاد بودن،ثروتمند بودن،ارام بودنه
😊😊😊😊
چقدر این مسیر لاغری رو دوس دارم مسیری که هر روز با اشتیاق توش قدم میزنم و با لذت فایلها رو گوش میدم صبح قبل از انجام هر کاری حتی صبحانه خوردن توی تختم فایلم رو گوش میدم و تجربه خودم رو مینویسم و اگه شرایطی بوجود بیاد که نتونم برنامه روزانه ام رو انجام بدم حتما تا قبل از خواب انجامش میدم چون متعهدم و میدونم که این وظیفه اصلی منه و این کاری هست که منو به خوشبختی و حال خوب و تناسب و ارامش و شناخت خودم و خدای خودم میرسونه و چه کاری من دارم واجبتر از اینکار بقیه کارهای فیزیکی و….حاشیه است وظیفه اصلی من رشد خودمه اونم با این مسیر من به بقیه کار ندارم و نمیخوام هم بقیه رو تغییر بدم و شرایط محیط و جامعه و مشکلات بقیه رو هم رها میکنم چون من کاری از دستم بر نمیاد براشون انجام بدم وفقط ناراحتی و استرس و نا امیدی اش برام میمونه و منو بی حوصله میکنه از گوش دادن به فایلهام …و میرم جاده خاکی و حال بد و بی حوصلگی ونا امیدی و کفر و شرک و…….😶😶😶😶
دیروز طرفای ظهرمن بابت یه مسئله ای واقعا ناراحت شدم وتا شب کما بیش ادامه داشت اخر شب به خودم اومدم و به خودم تلنگر زدم که تا کی میخوای این مسئله رو برای خودت بزرگ کنی و ناراحت بمونی از رفتار بقیه خودت که میدونی چقدر ارتعاشت مهمه چرا داری جهشی خودت رو پایین میاری تو برای اون هر کاری که از دستت برمی اومد انجام دادی بقیه اش رو هم بسپار به خدا چرا اعتماد کردن به خدا اینقدر برات مشکله ؟؟؟؟ همون حرفایی که به بقیه میزنی رو خودت الان مرد عمل باش انجامش بده …. بسپار به اون قدرتی که همه چیز دستشه و اینقدر یه مسئله رو توی ذهنت بزرگ نکن توی این شرایطه که عیار ایمانت سنجیده میشه فکر کن اگه با همین حال بد بخوای بخوابی …خوابت که نمیبره و ذهنت انواع و اقسام فکرهای هزار سال پیش رو هم برات میاره و تمام خاطراتی که توش حس قربانی بودن رو داشتی ….فردا هم با حال بد بیدار میشی و حال و حوصله فایل گوش کردن و نداری و دوباره تکرار همون افکار و رفتارهای قبلی و… رها کردن مسیری که ۱۳ ماهه ادامه دادی وچاق موندن و……..
مسئولیتش رو بپذیر هر ناهماهنگی در بیرون نشون از ناهماهنگی درون خودته ارام باش و توکل کن و ایمان داشته باش که اونی که کل کائنات رو داره اداره میکنه اداره کردن زندگیتو براش خیلی راحته😍😍😍
و این شد که راحت خوابیدم و صبح هم با انرژی شروع کردم و فایلم رو گوش دادم با اینکه توی لایو هم بودم اجازه ندادم ذهنم بهم بگه تو که اینو پریشب گوش دادی دیگه نمیخواد گوش بدی و با اشتیاق گوش دادم و تمرینم رو نوشتم😏😏😏
واقعا پیشرفت همسفران رو منم دارم حس میکنم و خوندن دیدگاههایی که مدال طلا گرفتن خیلی عالیه و به وضوح درک اون فرد رو نشون میده و پر از اشتیاق و انگیزه و بوی خداست👏👏👏👏
چند روز پیش داشتم با خودم میگفتم چقدر ماها توی سایت تناسب فکری از خاطراتمون از تجربه هامون از حالو هوای خوبمون از پیشرفتهامون نوشتیم چقدر به اشتباهاتمون اعتراف کردیم و چقدر هم رشد کردیم همه اینا در هرکامنتی که میذاریم به وضوح دیده میشه وچقدر داشتن همسفر حس خوبی داره🙂🙂🙂
همه ما راههای اشتباه برای لاغر شدن رو رفتیم و با وجودی که با اراده و انگیزه شروع کردیم بعد از یه مدت خسته شدیم و کم اوردیم و به خودمون برچسب بی اراده و ناتوان بودن زدیم غافل از اینکه مسیر اشتباه بوده و ما در واقع داشتیم مسیر چاقی رو هموارتر و پهن تر و دوبانده میکردیم راه درست اونی هست که هر روز از روز قبل مشتاقتر باشی برای ادامه اش،حالت بهتر باشه ،وساده و اسون تر بشه،تو رو با خودت رو به رو کنه،خودت رو بپذیری و دوس داشته باشی،و مطمینتر و قویتر گامهاتو برداری با امید با انگیزه ….💪💪💪 راه درست اونیه که نه فقط متناسبت کنه بلکه شادتر و مهربونتر و دوس داشتنی تر و با ایمانتر با اعتماد به نفس ترو آزادتر وزیباترت کنه و تنها یه مسیره که همه اینا رو با هم بهت میده اونم لاغری با ذهنه
من که عاشقشم و ادامه میدم چون میخوام هر روزم بهتر از قبل باشه وهر سالم بهتر از سال قبل🎁🎁🎁🎁😎😎😎
به نام خداوند مهربان
سلام سلام به استاد عزیزم و دوستان گلم یه روز دیگه با یک گام دیگه خداروشکر در این مسیر شگفتی ساز همراه هم هستیم در گام سی سوم به به سی سه تا گام برداشتیم واسه ساختن ایندمون چه جسمی چه روحی
خیلی خوب شرایط الان مادر هر زمینه ای مال افکار باور های که قبلا داشتیم و الان که خداروشکر مسیر درست یادگرفتیم داریم حرکت میکنیم هر روز گام ها محکم تر برمیداریم مطمعنن زندگی آینده ما هیچ راهی جز شگفت ساز شدن در همه زمینه ها 🤩😍🤗
خیلی خوب آنچه من شاگرد ابدی استاد عزیزم استاد خوش رو خندان از این گام دریافت کردم به اطلاع شما دوستان شگفتی سازام میرسانم
یکسری فرمول ها چاق کننده در ذهن افراد چاق است که نمیزارهذهن آموزش هایی روکه مبینهادامهبدهوجلو پیشرفت ذهن میگیرهاینمتقصیرهیچکس نیست جز خودمان خودمان باورهایی تو ذهنمانثبتکردیمکهجلو حرکتماروتوروشصحیحمیگیره.
اولین بار ذهن من مقاومت داره در برابر چاقی من نمیتونم لاغر بشم حالا اینها هم جالب است که خودمان به وجود آوردیم واسه خودمان که الان جلو حرکت مارو در مسیر صحیح مسدود کرده. اصلا مقاومت ذهنی وجود نداره این کاری است که خودت کردی حالا ذهنتم داره بازتاب افکارت میده ،
🤔تا حالا رفتی کوه وقتی صدا کنی فریاد بزنی اون صداکوه بهت برمیگردونه من که خیلی از این کارها کردم حالا یهو یادم افتاد دقیقا مث کار ذهن است هر صدایی بهش بسپاری تحویلت میده دقیقا با همون قدرت بهت بر میگرده 😀.
حالا ما افراد چاق زوم کردیم روی اون اضافه وزن خودمان و اینقدر بهش توجه کردیم که اگه ده کیلو اضافه وزن داشته باشیم فشارش به ذهن ما به اینکه قدرتش نداریم کم کنیم وزن اندازه صد کیلو است حالا اگه فردی سی کیلو اضافه داشته باشه بگی میتونی ده کیلو کم کنی میگه آره و راحته براش ولی وزن خودش براش بزرگه و تو ذهنش خودش ناتوان میدونه که میتونه سی کیلو کم کنه ….اینها تفاوت تفکر افراد چاق نسبت به وزن خودشون است باید چکار کنیم حالا باید واسه ذهنمونکوچیکشکنیمتاذهنمونواونسمت منفی بافمون نتونه صدا کنه اینجوری با گام ها کوچیک به موفقیت میرسیم مثلا اون فردی سی کیلو اضافه وزن داره بگه میخوام سه کیلو کم است اینجوری احساس فرد خیلی خوب میشه احساس قدرت توانایی میکنه و خیلی راحت وزن کم میکنه
لاغری با ذهن از ذهن است اموزش است هرچی تو این دنیا وجود دارد آموزشی است مث رانندگی مث آشپزی مث بچه داری مث فوتبال بازی کردن مث چاقی و مث لاغری خلاصه هر کاری الان میتونی انجام بدی آموزشش دیدی به همین راحتی قبلا در مورد چاقی حرف زدی فکر کردی باور کردی نمونه دیدی واسه باورهات و به طور ساده یهو چش باز کردی تا چاق شدی خب حالا لاغری هم همین شکل است یاد بگیر آموزشی است عمل کن ادامه بده با اشتیاق نمیخواد کار خاصی کنی تو بخواب فقط فایلت گوش بده تمرینات انجام بده و عملم کن در زندگیت بقیش حله راحت سریع غافلگیر میشی یهو میگی ای بابا چه راحت بود ما سختش کردیم
در مقابل هرچیزی بایستی اون چیز قوی تر میشه حالا ما قبلا با روش اشتباه خواستیم لاغر بشیم شکست میخوردیم وفک میکردیم ما توانایی لاغر شدن نداریم ما اراده لاغری نداریم ما عرضه نداریم خیلی از این حرفها حتی بدترشم به خودمون زدیم
ما خیلی اراده داشتیم بابا چقدر تلاش کردیم چقدر دمنوش ها تلخ خوردیم قرص خوردیم تو گرما تابستان دویدیم پلاستیک کردیم دور قدمون دویدیم چقدر ورزش ها سخت انجام دادیم چقدر صبح ها زود رفتیم پیاده روی یکم فک کن ببین چکارهایی کردی ولی نشد چون راه اشتباه بوده بعد میگیم ما اراده لاغری نداریم ما خیلی با اراده هستیم اگه همین تلاش در هر هدفی استفاده میکردیم الان تو اون هدف فوق العاده بودیم
حالا اگه این اراده قبلا رو در همین روش ده درصدش بکار ببریم تضمینی شگفت سازان آینده هستیم
حالا یک نکته بسیار مهم یک فرمول دیگه که باز باعث میشه تو این مسیر لیز بخوریم سقوط کنیم این است که توجه مان رو از روی مسیر هدفمندمون برمیداریم میذاریم روی موضوع ها بی اهمیت حاشیه ها اتفاقات بد و قتی واکنش نشان بدی به چنین اخبار اتفاقاتی ذهنت توجه اش از لاغری برداشته میشه باز میاد نقطه اول پس به خودمون اهمیت بدیم اگه خودمون برای خودمان هدفمان ارزش قایل نشیم هیچوقت موفق نخواهیم شد پس این فرمول اشتباه پاک کن از ذهنت این فرمول ها اشتباه که انسانیت کجا رفته فلانی دیدی طلاق گرفته آخی بچه اش چی میشه فلانی تصادف کرده کرونا زیاد شده این همه آدم مردن زلزله اومد دیدی فلانی کشتن خب این ها به ما چه چرا میآییم ذهنمونپر از این حوادثمیکنیمبعدمیگیماستادمن نتونستم تمرینم درس انجام بدمخباستاد چی بگه وقتی خودت به خودت اهمیتندیبریزدوراینافکارروکه اگه من اهمیت ندممنمسلماننیستممنانساننیستممنبایداحساستاسفناراحتیکنم تا خداوند من رومومن ببینه اینها همه باعث میشه مارومنحرفکنهوکلهپاهبشیمتواین مسیر پس حسابی توجه کن تو طول روز افکارت روی چی ها است
در ذهن همهادمهامسیرصحیحوجودداردنیازبه تلاشفیزیکینیستاگه اونشرایطنداریتقصیر.خودتهچوناولا خودت این شرایط برای خودتبهوحوداوردیبعدبازماز چاله در اومدیافتادیتو چاه چطوری واسه اینکه مسیراشتباهرفتیاومدی خواستی واسه لاغر شدن.فشاربهجسماوردیتلاش فیزیکیکردی….تا حالا نمیدونستی الان که به لطف خدا آگاه شدیمسیرصحیحروحالا بیا کارهایی که قبلا میکردی الان انجام نده من قبلامیترسیدم از خوردن حالا که فهمیدم خوردن ترس ندارهچونچاقنمیکنه با لذت به اندازه نیازم میخورم همین..به مرور همچی درست میشهلاغرمیشیاونم دائمیعجبلذتیداره. لاغری با ذهن نیاز داره به آموزشدیدنتوجهکردناستمرار داشتن عمل کردن دیگه هیچ کار خاصی نمیخاد انجام بدی همین فرمول پیش بریقرنجدید تو هم عکست میره تو آلبوم ومیشی افتخاری واسهخودت.
باید باور کنی که میتونی لاغر بشیاونمبهحرفنیستبهاموزشعمل کردن است به استمرار است و آرامآرام این باور در تو قویتر میشه چون داری تغییرات درونتممبینی اگه اون افکار قبلا نداشتی مطمعن باش باور کردی میتونی لاغر بشی و اینقدر ادامه بده که به این باور برسی.
اگه الان در مسیر هستی معنیشاین نیست که باور کردی تو انتخاب کردی حرکتکردیهمینوقتیباور میکنی که هر روز فایلت گوش بدی تمرینات انجام بدی عمل کنی و باور خودش به وجود میاد ومعلوم هم نیست چقدر زمان میبره این بستگی به تمرکزتون داره روی چی است روی خودتان روی هدفتون یا روی مشکلات بقیه خودت ببین در طول روز توجه آت روی چیه همونقدرم انتظار داشته باش از هدفت.
دانبال نتیجه سریع نباشیم که شکست میخوریم
قبلا چاقی چقدر روی اعتماد بنفس شادیتونقدرت خریدلباسکسب کار روابطتونثاثیرگذاشته وقتی لاغر بشی باز روهمه جوانب زندگی تاثیر میذاره وهمه چیبه شکل عالیدرست میشه کیف میکنی لذت میبرید.
به خودمون اهمیت بدیم ارزش قائل بشیم و ادامه بدیم تمرینات انجام بدیم خیلی مهمه انجام تمرینات عمل کنیم باور کنیم و شگفت ساز بشیم تا ما تغییر نکنیم از درون دنیا ماهم تغییر نخواهد کرد هرکس دنیای خودش را میسازد در ذهنش دنیا من با دنیا مامانم خیلی فرق داره دنیا هرکسی با افکارش ساخته میشه اگه میخواه دنیات تغییر کنه اول باید خودت تغییر کنی به همین راحتی خلاصه همچی به خودمان بستگی دارد همچی فایلت گوش بده تمرینات انجام بده هیچ کار خاصی نمیخواد کنی دراز بکش گوش کن بنویس درک کن بفهم خودت لاغر میشی نه گرسنگی میخاد نه ورزش میخواد نه هیچ کار دیگه این همین روش پیش برو همین فرمول انجام بده در حالت خوابیده هم لاغر میشی ،🤩😍🤩🤩🤩 راستی عکست آماده کن واسه اینکه در آینده میخواه بزاری تو آلبوم شگفتی سازان آره شگفت ساز خواهیم شد شک نکن بعد نگی چرا یکی به ما نگقت عکس بگیریم ها من عکسم میزارم تو آلبوم مطمعنم شما هم شگفتی ساز میشید کلا هرکه این مسیر ادامه بده هرچی استاد گفته درک کنه انجام بده شگفتی ساز است ،🙂😊🤭🤗😍🤩
عالی بود دوست خوبم ممنونم
سلااااام سلاااام وقتتون بخیر و خوشی حالتون چطور استاد و دوستان عزیزم..فایل ۳۳ از مسیر لاغری من (شما لاغر هستید حتی زمانی ک چاق هستید)!!!
و دیدن و تکرار این جمله چقدر دلچسب بود و لذت داشت برام تکراش خدایی..واونجایی ک گفته بودید ک وجودما از خداست ،خدایی ک ن فقیر ، ن چاق ، ن حسود ، ن خشمگین….بعله من از افرادی هستم ک مشتاقم برای تغییر، تغییر ذهنم ، تغییر افکارم ، تغیر رفتارم ، تغیر جسمم ک این تغییرات زندگی منو دگرگون خوب و عالی میکنه و صدر صد در روابط من تاثیر فوق العاده ای خواهد گذاشت .و من صاحب اعتماد بنفس ، عزیت نفس ،آرامش درونی میشم و چ لذت بخش این مسیر لاغرشدن ،،ک اسمش لاغر شدن هست در حالیکه کللللل جنبه های زندگی رو متناسب میکنه و من چ بنده ی خوش سعادتم ک دراین مسیر سبز همسفر دوستان عزیز و خاص خداوندم ،،،😍❤️🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸من با گوش دادن و شنیدن این فایل از استاد عزیز و بزرگوارم با درک و برداشتم ب این نتایج رسیدم ک محتوایی فایل امروز دربرگیرنده ی (باور ،اراده ،قشنگی چاقی و لاغری ، برنامه ریزی ذهنی ، راه شگفتی شدن ، حال خوب استاد نسبت ب ما 💃😊💪🤭 ، امیدواری و ادامه دادن )هست..ک هرکدوم در ادامه شرح مطلب تعریفی رو براش در نظر گرفتم…
لطفا با من همرا باشید🙏🙏🙏🙏
🔴موضوع اول #باور#
خب ما راجبه باور بارها حرف زدیم تحلیل کردیم و درک کردیم و ب این باور رسیدیم ک باور نقش مهم و خاصی رو در هرزندگی ازافراد ایفا میکنه…من ی فکری کردم امیدوارم ک درست باشه 🙏ما تو فایل های قبل یاد گرفتیم ک باید زبان لاغری رو یاد بگیریم…بعد من گفتم حالا ک میشه زبان لاغری رو یاد گرفت …چ خوب میشه اگ بتونیم ک زبان باور رو هم یاد بگیریم 😊بنظرتون میتونیم ؟؟؟!!🤔
من برای خودم اینجوری جاش انداختم ک من باور لاغر شدن رو ایجاد کنم بعدبا تکرار فایل ها و آموزش ها اون باور رو انقدر تکرار کنم ک ذهنم ب شنیدنش عادت کنه.و بعد بهش متعهد بشم حالا چطور متعهد بشم 🤔🤔گفتم بااستفاده ازون تکرار ها ک قرار عادی بشه برای ذهنم طوری ب اتفاقات نگاه کنم ک حس خوبی رو ب من بده و در کنارش متعهد ب باورهای مثبت بشم.چطور؟؟؟یعنی حالا ک من باور لاغرشدن رو در مسیر لاغری با ذهن رو ایجاد کردم و بهش متعهد شدم ک انقدر تکرارش کنم و ذهنم عادتش بشه حالا فکرای مثبت ایجاد کنم ک اگ افکار منفی و محدود سراغم اومدن و گفتن ک اگ نشد چی ؟؟اگ اتفاقی نیوفتاد چی ؟اگ نتیجه ای نگرفتی چی؟؟ تو نمیتونی !! کن بااون مثبت اندیشی به اون افکار توجهی نکنم و اونقدر خودمو غرق باورم (لاغر شدن),کنم ک اونا خود ب خود محو بشن.. انشاءالله 🙏 پس ما باید یاد بگیریم ک دراین مسیر باور کردن مراقب ورودی های ذهن و افکار و نجواهای منفی باشیم و تلاش کنیم آن چیزی باشیم ک نیستیم .استاد درست میفرمایید ک مالاغریم در حالی ک چاق هستیم …ما پیش فرضمون متناسب بوده …حتی اگ الان آرزوی وزن ایده آل رو داریم ی زمانی توی اون وزن بودیم حتی یک روز حتی یک ساعت بالاخره بودیم توی اون وزن ..پس ما لاغریم و الان ی لباس چاقی رو ب تن داریم ک باید یاد بگیریم ک ازین لباس رها بشیم و لباس خودمون رو دوباره ب تن کنیم حتما شنیدیم ک لقمه رو اندازه دهنت بردار ..حالا ما باید لباسمون رو اندازه خودمون برداریم😊💪🙏و تن کنیم این لباس چاقی خیلی بزرگه ب تن ما 😬🤭👊
خب این مراقبت از افکار و نجواهای منفی شاید سخت باشه ولی برای اراده ما چاقها حکم همون ۳ کیلو وزن کم کردن رو داره از اضافه وزن ۴۰.۵۰.کیلو..پس وقتی ک افکار و نجواهای منفی اومدن ما باید سراسر وجودمون رو پراز احساس خوب کنیم ..و این احساس خوب در ذهن ما کم کم عادت میکنه ک ناخودآگاه مثبت فکر کنه انشاءالله 🙏🌹
خب حالا بیاییم زمانی ک داریم باور اینک ما میتونیم در این مسیر (لاغری با قدرت ذهن)نتیجه بگیریم رو ایجاد میکنیم ،در کنارش ی کاره مفیده دیگ رو انجام بدیم .بیایید باورهای محدود کننده رو شناسایی کنیم ک تو نمیتونی ، اراده نداری ،بعد آنها رو پاکسازی کنیم تا خود ب خود از بین برن و این روند مانند یاد گرفتن زبان ادامه داره تااخرعمر.
باورهای ما در ضمیر ناخودآگاهمونه ک همون باید ها و نباید هارو تعیین میکنه تصمیم ها و رفتارای مارو کنترل میکنه و فرمان فعالیت های مارو ب عهده داره.ب این شکل ک ؛
باورهای ما 👈هدایت مغزماب ضمیرناخودآگاه.
باور ها اهمیت خاصی دارند چون ک لاورخاست ک ب زندگی هامون جهت میده.باور هااز جنس افکار ماهستن.افکارها از طریق ورودی های مغزماساخته میشن ورودی های مثل :(خاطرات گذتشته ، صحبتهامون ، شنیدها ، دیدهها ، نوشتهها ، مطالب مختلف ، )
مثلا وقتیک استاد تو فایل اشاره ب افرادی کردن ک درگیر مردن اشخاص دیگر هستن و از فایل و تمرینات عقب افتادن ،،اینا ورودی های منفی ذهن این افراد است.و حال بد آینده رو براشون رقم میزنه و باورهای محدود کننده ان.
من از حرفای استاد ک گفتن همه ی فایل ها ، تمرینات ، جزوه ها برای بچهای سرزمینها لاغرها یکی ولی بستگی بعمل کرد فرد داره ک با چ موضوعاتی درروز درگیرن اینو برداشت کردم ک :
طی روز ب هر موضوعی ک بیشتر توجه کنیم مغز ما آنرا بیشتر میپذیرد اون موضوع ب مرور ب باور ما تبدیل میشه …
وازین حرف ایشون ک با احساس و حس خوب تمرینات رو انجام بدیم و فایل گوش کنیم ب این نتیجه رسیدم ک وقتیک ما باوری رو ایجاد کردیم و در حال تکرار هستیم اگ حالمون و حسمون خوب نباشه ..اشتیاق و استمرار نداشته باشیم اون باور ب شکل جدی و تاثیر گذار شکل و ایجاد نمیشود.و کم کم برامون محو میشه و فراموش میکنیم..
گفتیم ک باورها در هر جنبه از زندگی مهم و خاصن این باور در مورد لاغری و چاقی هم هست ..اگر ما باور کرده باشیم ک ما نمیتوانیم لاغر شویم یقینا ما در بیشتر مواقع با مشکلات و مسایل لاغری رو ب رو میشویم..اما اگر باور داشته باشیم ک میتونیم دراین مسیر (لاغری با قدرت ذهن)لاغر شویم با تلاش ن چندان سخت و عمل ب آموزش ها میتوانیم ب آن برسیم ..فقط باید باورهامون رو ک ما نمیتوانیم رو ب باورهای ما میتوانیم تغییر بدیم 💪🙏👌👏
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴موضوع بعدی :#اراده#:
ما چند بار تصمیم گرفتیم بریم پیاده روی و میدونستیم ک پیاده روی حالمون رو خوب میکنه ولی تنبلی اجازه این کارو نداده و بجای رفتن ب پیاده روی یا چیزی خوردیم یا نشستیم پای تلویزیون…چند بار تصمیم گرفتیم رژیم بگیریم ، صبح زود بیدار بشیم ، اما اراده این کارو تو خودمون نمیدیدیم.چند بار با شوق و ذوق کاری رو شروع کردیم ولی نیمه تمام گذاشتیمش ؟؟اگ جواباتون منفی ناراحت نباشید ..ما میتونیم در مسیر لاغری باقدرت ذهن یاد بگیریم ک چطور این موانع رو از سرراه برداریم ..فقط باید هدف ، داشته باشیم توانایی ش رو تو خودمون ببینیم ، و برنامه ریزی کنیم..💪
راستش من قبلا اراده رو توی این جمله میدیدم ک اگ حالا میخاستم کاری رو انجام بدم یا تصمیمی داشتم ک خواستن توانستن است ..و من ی فکر مسخره ای داشتم ک چون این جمله رو گفتم دیگ لازم نیست ک کاری رو انجام بدم ..چون من میخام میشه بدون هیچ تلاش و کاری..در حالی ک تو این مسیر متوجه شدم ک تمام اون سالهایی م من رژیم میگرفتم و ورزش انجام میدادم این اراده من بوده ک از داشتنش غافل بودم….و همیشه خودم و بی اراده و بی عرضه میدونستم….
خب حالا با دونستن اراده ب این درک رسید م ک تواین مسیر لاغری ک من هدفی رو تعیین کردم (لاغر شدن )باید برای رسیدن بهش پشتکار ، اراده مستحکم ، داشته باشم و این اراده مستحکم نیاز ب علاقه و تمرین داره.
مثلا اگ میخاییم ورزشکاره با استعدادی و بشیم باید قدرتمند و بااعتماد ب نفس ورزش رو دنبال کنیم و با علاقه تمرین کنیم..این مثال درمورد لاغر شدن هم هست ک اگر میخواهیم لاغرشویم باید بااراده ، پشتکار ،پر قدرت ، بااعتماد ب نفس ، و علاقه تمرینات رو انجام بدیم و عمل کنیم..
🔴موضوع بعدی:استاد میگن ک بخواب و فایل گوش بده لاغر میشی 😊💃این حرف ب این معنی نیست ک فایل رو بعنوان قصه گوش کنیم ک خوابمون بره…یا بابی حالی و ب زور فایل ها رو گوش بدیم و تمرین ش رو انجام بدیم ک رفع تکلیف کرده باشیم…در کنار این دراز شدن و فایل گوش دادن باید حال خوب ، حس خوب. اشتیاق ، استمرار ، لذت از گوش دادن و تمرینات نوشتن ،آرامش ، اعتماد ب نفس بالا ، عزت نفس ، اراده ،شوق ، ذوق باید داشته باشیم ..هرکدوم لزین کلمات تعریفی داره برای خودش تواین مسیر ک من فقط از 2تاش تعریفی رو میکنم ک
اگ حالمون خوب نباشه حسمون خوب نباشه چیزی از فایل ها متوجه نمیشیم و با بی رمغی ممکنه خوابمون بره …ولون بی حالی و حس خوب نداشتن تو ذهنمون فرمول منفی باف رو تحریک میکنه ک بیاد سراغمون رو مارو از ادامه راه و فایل گوش دادن منع کنه منحرفمون کنه ..بهمون بگه دیدی نمیتونی دیدی علاقه نداری و ما کم کم رها میکنیم ..یکی دیگ ک موضوع مورد بحث امروزه اراده ست ک اگ اراده نداشته باشیم خسته میشیم ..نایی ک اون همه اراده داشتیم میدویدیم برای لاغری حالا فقط ۱۰ درصدش کافی ک ما رو ب هدفمون ب ایده المون برسونه فقط و فقط ۱۰ درصد…پس ارادمون رو قوی کنیم سر حال و قبراغ فایلها رو گوش و تمریناتمون رو انجام بدیم و مطمین باشیم و باور کنیم ک باهمین کار ما ب لاغری دست پیدا میکنیم (انشاءالله),🙏
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴موضوع بعدی :اینک تعیین میکنن ک کجا لاغر و کجا چاق بمونه😐😐اول ک لاغری برای من اصلا اصلا زشت نیست ….کمر باریک ، شکم ثاف ، پاها باریک ، دستها ظریف کی بدش میاد ،ی بدن این همه زیبایی میتونه داشته باشه حالا من بیام بچسبم ب لاغری صورت ..ک بنظر من لاغری صورت اصلا نمیتونه بد باشه تازه برعکس چشما بازتر و درشتر میشه ،، گونه ها برجسته تر میشه و صورت شادابت و جوونتر دیده میشه …😍😍😊💃خیلی دلم خواس😍❤️
افرادی ک اینجوری میگن از خودشون این سوال رو بپرسن ک موقع رژیم گرفتن حتی اون زمان ک حتی نتیجه میگرفتن رژیم فقط برای پا میگرفتن ،رژیم فقط برای دست میگرفتن ،،ی رژیم غذای بود کلی برای کل بدن…چرا ب اینجا ک رسید لاغری رو برای جاهای مختلف میخایید 😬😂😂😐☹️ورزش برای ی جایی بدن انجام میدادن…همه جا درگیر بوده،
🔴موضوع بعدی😊خداروشکر ک استاد راضید ..استاد جان درسته ک شما نمیگید تمریناتتون و انجام بدید یادتون نره…ولی این حرفاتون ک میگید راضید …این یعنی ی هول، ی پرتاب محکم و قوی ک حداقل این قدم ب قدم هروزه ی مارو هر چند کوچیک ۱۰قدم بیشتر هول میده ب جلو ، ب پیشرفت ، ب این ک آفرین تو میتونی ادامه بده ،و این خال خوب نوش جونتون گوارای وجودنتون ک اول خودتون بعد انشاءالله ما باعث و بانیش هستیم ..این راضی بودن شما لز ما بخش کوچکی از بهائ ما دراین مسیره…❤️🌹🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🙏
🔴موضوع بعدی :برنامه ریزی برای ذهن :تو زندگی باید هدف داشت…ولی فعلا من با یدهدف لاغر شدن و فعال تر کنم ک اول باید هدف داشته باشیم..بعد برای هدفمون برنامه ای منظم داشته باشیم ، و هروز مواظف باشیم برای هدفمون قدمی برداریم در صورت تخلف خودمون رو تنبیه👊🤭 و درصورت موفقیت دراجرا خودمون رو تشویق کنیم و بخودمون پاداش بدیم..🤩
من دوبار این فایل رو گوش دادم و بالای چندبار اون قسمت ک استاد میگفتن اون کادر در چند ماه آینده صفش پر میشه از شگفتی شدن ..باهر بار شنیدن این خرف بهدا اشک شوق توچشام جمع میشد و مو ب تنم سیخ…یخ میکردم…ک انشاءالله منم جروشون ….و خدارو بابت تواین مسیر بودنم روزی هزاران بار شکر میکنم .و سجده ی شکربجا میارم بخاطر انسانی شریف ، درستکار ❤️آقای عطاررشن ❤️عزیزرو سرراه زندگیم قرار داد..تا باحرفاشون انگیزه ی بشه برای تغییر ادامه زندگیم ک از نقطه زیر صفر من ب صفر رسیدم ….واقعا واقعا کمال تشکر و دارم ..و از خداوند میخام عمری باعزت بهشون بده و تا جهانی شدن این مسیر با خوبی و خوشی زیر سایه امام زمان ب خوبی و خوشی زندگی کنن و نگاه پراز عشق خدا بدرقه ی راه خودشون و خانواده گرامیشون انشاءالله 🙏
ب امید موفقیت همگی 🌹🙏
سلام خیلی عالی شرح دادین دوست عزیز حتما شما جزئ شگفتی سازاهای چند ماه آینده هستین👌👌
سلام دوست عزیزو همسیرم😊ممنون از انرژی تون 🌹 ب امید موفقیت و شگفتی خودتون و دوستان همسیر 🙏🌹😍
سلام . خیلی عالی درک میکنید فایل هارو از توضیحاتتون لذت میبرم و خیلی سپاسگزارم . امیدوارم همگی شگفتی ساز بشیم😍😍
سلام دوست عزیز…ممنون خوشحالم ک دیدگاهم رو پسندیدید و از انرژی تون انرژی گرفتم برای مراحل بعد …ب امید شگفتی شدن همه ی دوستان🌹🙏
سلام استاد…..من الان یه شگفتی ساز شدم برای اطرافیانم.. هر کس منو بعد چن وقت دوباره میبینه، شاهد تغییرات جسمی و روحیم میشه و خیلی جالبه که هرسری که منو میبینن لاغرتر از قبل به چشمشون میام، بااینکه من هنوز هیچ کدوم از دوره های اموزشیتون رو خریداری نکردم فقط هرروز فایل انگیزشی برای تغییر زندگی و فایل های رایگان لاغری رو نگاه میکنم و دیدگاه میخونم و مینویسم.. اما اینقدرتغییرات در من موج میزنه. اینقدر تغییرات در رفتار و عادت های من شکل گرفته. اینقدر تغییرات در خوردنم شکل گرفته، اینقدر صدای فرماد ذهنمو موقع خوردن میشنوم که میگه چقدر بخورم و چی الان بدنم نیاز داره یااینکه الان یه اشتهای کاذبه بهش توجهی نکن و حتی اگه میوه بخورم که به نگاه دیگران هیچ کالری نداره و چاق نمیکنه، من به محض سیری دست از خوردن میکشم و تا الان اصلا گرسنگی تجربه نکردم. چون به محض گرسنه شدن چیزی میخورم، نگاه به تایم خوردن بقیه نمیکنم و طبق خواسته ی بدنم، نیازشو برطرف میکنم…. تغییرات فکری که راجبه زندگیم داشتم هم برام شیرینه و قابل ستایش… اتفاقا منم استاد موقع دیدن فایل ها هم درازکشیده هستم،وگاهی هم نشسته، اما اینقدر برای دیدنش و انجام تمریناتش تعهد دارم که هرجایی باشم که نتونم فایل نگاه کنم، یه سر به سایت میزنم و گزری نگاه میکنم مطالبو. که ذهنم درگیر باشه همیشه. و همسرم خیلی منو تشویق میکنه توی این مسیر. چون اون از همه بیشتر شاهد تغییراتمه. به قول خودش شدم یه شگفتی ساز… من متعهد شدم روی برنامه هام و دیدن فایل های رایگان. و بعد از اتمام این فایل ها حتما قصد خرید از دوره هاتون رو دارم. مخصوصا خداهرگز دیر نمیکند و رسیدن به ارزوها با قدرت ذهن. امیدوارم هرکس لیاقت تغییر کردن داره به این مسیر هدایت بشه و معجزه ی قدرت خودش و ذهنش رو در زندگیشون تجربه کنه… خداروشکر که من هم یکی از این هدایت شدگانم. عمرتون بابرکت… یاعلی
سلام دوست عزیز…شگفتی شدنتون برای خانواده محترمتون رو بهتون تبریک میگم…گوارای وجودتون…خیلییی خوشحال شدم براتون. انشاءالله درآینده ای نزدیک و نزدیک تر شگفتی سایت استاد عزیزمون هم میشید….🙏🌹
سلام دوست عزیز.. ممنون از ابراز لطفتون…. خیلی خشحالم که درکنارشما بهترین ها دراین مسیر هستم و هممون شگفتی ساز برای خودمون و این مسیر هستیم. … انشالله بهترین ها براتون رقم بخوره و طعم های قشنگ خدارو بچشین. یاعلی
سلام استادعزیز
خیلی ممنون خیلی عالی بود از نوشته تون برای این فایل لذت بردم خیلی وقتها منفی بافم منو از خوندن مطالب فایل جدید باز میداره ولی ازین به بعلت سعی میکنم بخونم. واقعا نوشته تون عالی بود از خود فایل عالیتر بود.خیلی خوشم اومد از جایی که گفتین خدا چاق نیست خدا بدبخت نیست خدا فقیر نیست اگر زندگیت خوبه شبیه خدا هستی اگر تو زندگیت اتفاقات خوب میفته بیشتر شبیه خدا شدی اگر داری خوب زندگی میکنی خیلی شبیه خدا هستی. من از وقتی با دوره لاغری آشنا شدم واقعا احساس میکنم خیلی جهش داشتم خیلی رشد کردم از همه جهات خیلی به خدا شبیه تر شدم دوره لاغری وبعدش دوره خلق آرزوها منو به سوی خدا پرتاب کردن ومن مثل خدا شدم ومطنئم سال بعد بیشتر شبیه خدا خواهم شد. ممنون استاد از این تحلیل زیبا.