0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 132 votes

https://tanasobefekri.net/?p=9247
برچسب ها:
310 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا
      1403/01/24 13:24
      مدت عضویت: 552 روز
      امتیاز کاربر: 4710 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 541 کلمه

      سلام

      لایق بودن

      چقدر معنی این کلمه حسی ک بهش دارم وبرداشتی ک الان نسبت ب این واژه دارم فرق داره 

      قبلا ک این فایل رو گوش میدادم میومدم مینوشتم مم لایق اینم وانم اونهارو تکرار میکردم 

      اما الان این برام ی چیز مسخره هس 

      لیاقت رو باید درونی حس کنی بدن میفهمه حس میشه الکی نیس 

      اما هرکسی در مداری ک هس برداشت میکنه

      من ی مثال میزنم من زمانی  بچه بودم یکی از فامیلهای ما عرق میخورد  وهمه درموردش حرف میزدند و من عرق خوردند واقعا ی چیز منفور جتی با واژه ها نمیتونم بنویسمش 

      من میدم ک چقدر زن وبچش اذیت میکنه میزنه زور میگه زن وبچش ی چشموشون همش اشک بود ومن الان هزاران نفر بیاند میلیارد میلیارد پول بزارن جلوم نمیخورم چن خودمولایق چنیین رفتاری چنیین حالی نمیدونم درجالی ک الان درک میکنم میفهمم ک رفتار اون شخص ربطی ب عرق خوردن نداشت وذهن اون شخص باورهاش ودیدگاهش نسبت ب جوونی قدرت همسر اونو وادار ب چنیین رفتاری میکرد اما من فک میکردم اون عرقه اونو وادار ب چنیین رفتاری میکنه عرق فقط باعث میشد اون جرات پیدا کنه واون کار ها 

      ااما چرا غدا بیتر از نیاز یا مازاد خوردنه در ذهن من انقدر بلد نیس ک بابا این عدا خوردن اضافه اینهام همین کاروباهات میکنند توییک خودتو لایق اون حسهای ورفتارهای عرق خوردن نمیدونی چس چرا خودتو لایق اون رفتاریها حسهای پرخوری مازاد خوری میدونی 

      چن هیچ وقت این در ما نقش نبسته ک اقا لازم نیس جشنهامونو با فقط باخوردن جشن بگیرم غمممون با خوردن بشوریم 

      یادمه همیشه مامانم خالم همینکه با همسرشون دعوا میکردند ب ما پول میدادن ک برید شیرینی بگیرید بیایم بخوریم واین در ذهن من نقش بست ک برای شادی باید خورد باید شیرینی خوردم واسه همونه ک تا عمگین میشم تا نازاحت میشم درون مم فریاد میزنه شیرینی خوردن تنقلات 

      من یاد نگرفتم از غم ناراحتیم نترسم فرار نکنم بمونم ببینم این ذهن چی میگه 

      چرا پرخوری میکنم چرا ب خوردن پناه میبرم 

      چن حس تنهایی خفم میکنه و من میام میخورم تا بگم ببین تنها نیستی

      اما چرا 

      تا حالا کی بعدش حالم خوب بوده 

      کسی ک خودشو لایق لاغری و حس خوب وارامش بدونه 

      میگه چ عرق چ مواد چ خوردن غدا هرچی ک بهت داره حس بد میده نمیره سمتش میگه من لایق این حسها نیستم من لایق این رفتارها نیستم من لایق این تجربه ها نیستم درونن لمسش میکنم فرار نمیکنن با اینها از خودم از حسهام میمونم حلش میکنم و پناه میبرم  بخدا اونه ک کمک میکنه ن عدا ن دوست ن بچه ن مادر ن همسر فقط خودم و خدا خدا همیشه هس این منم ک نمیبینمش این من صداش نمیکنم 

      کسی خودشو لایق بدونه میره دنبال اصل کاری برا خودش کاری میکنه مفید پس الان عمل ما میزان لیاقتی ک درونن حس میکنیم رو نشون میده کجا فریبا خودتولایق تمیدونی 

      ی انسان لایق حس بهتره ارامشه حال خوبه شادیه لبخند راحتی اسودگی …هس

      اگه الان اینها رو تجربه نمیکنی خودتت با رفتارو عمل و افکار ت باعثش میشی 

      هیچکس ب دادت نمیرسه غیر خدا

      چشمتو ب دیگران ببند

      بگو الان چیکارکنم الان چیکار میتونم برا خودم بکنم ک لیاقت تجربشو دارم مطمئن باش خدا دستش تو دستته تویی ک ول میکنی زمانی ک حس کردی تنهایی بدون دستتو ول کردی اونه ک میتونه کاری برات بکنه اما زمانی ک دست در دستش جلو بری تو لایق اینی

      تو لایق رهایی هستی رها بودن رو زندگی کن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/11/07 17:58
      مدت عضویت: 291 روز
      امتیاز کاربر: 8150 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,316 کلمه

      به نام خداوند لیاقت ها 👌🙏🏻

      سلام به دوستان عزیزم واستاد گرامی 🙋‍♀️🥰🌹

                     گام ۵: لایق لاغر شدن باشید 👌

       زهره، عزیز دلم امروز فهمیدی که چرا تا کنون،به لاغری نرسیده بودی وچرابه خواسته هات نمی رسیدی و همیشه دنبال جواب بودی چرا هر چی می خوام بهش نمیرسم وبرعکس شو برام محقق میشه و شاکی بودی که خدا صدای تورو نمی شنوه وبه خواسته هات نمی رسی ،مقصر خداوند نبود مقصر باور اشتباه خودت نسبت به لایق بودنت بود خودتو لایق اونها نمی دونستی وبعد با نرسیدن به خواسته هات نامید می شدی وروز به روز خواسته هات کوچک تر شد وحتی زمانی رسید انگار خواسته ای نداشتی چون باورت شده بود که رسیدن به خواسته ها دست تو نیست چون خداوند برات نمی خواد، می خواد تو رو امتحان کنه وباید صبور وقانع باشی واین سرنوشت توهست حالا امروز آگاهی نابی به تو رسید که جواب سوالت داد وتو فهمیدی باید اول احساس لیاقت لاغری رو در خودت ایجاد کنی وباور داشته باشی که تو لایق لاغری هستی حالا باید راه شو پیدا کنی   

      چون لیاقت داشتن مهم ترین  موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است وبنابراین لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن لاغری در وجودم است 

      اهمیت لیاقت داشتن 

      ۱.لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است🤔 

      ۲.هر فردی به اندازه لیاقت خود، از جهان ونعمتهای آن سهم میبره 🤔

      ۳.جهان مادی ،جهان لیاقت هاست 🤔

      پس لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت داره _همون طور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد

      اگه اضافه وزن پیدا کردم به خاطر بوجود آمدن لیاقت چاقی در من شکل گرفت به صورته نامحسوس وآروم آروم .اول باورم رو نشونه گرفت باور کردم چاق میشم وبعد احساس لیاقت رو از لاغری به چاقی تغییر داد وبعد احساس ترس،رو در من ایجاد کرد وقتی افکار پر از چاقی شد و استمرار هم داشتم و انتظار چاقی رو می کشیدم وروز به روز به عادتهای چاقی بیشتری از خودم نشون می دادم درواقع لیاقت چاقی در من قوی تر می شد تا جایی که دنبال لا غر کردن خودم ازطریق نخوردن و رژیم گرفتن بودم هیچ نتیجه ای برام نداشت

        چون خودمو لایق لاغر شدن نمی دیدم چون باور کرده بودم لایق چاقی هستم چون دلایل دروغین چاقی رو باور کرده بودم ودر خودم آن ها رو پیدا کرده بودم پس چه طور لاغر شوم ؟

      باورکردم چون بچه دار شدم وسزارین شدم محکوم به چاقی شکمی هستم 

      چربی هام سفتن آب شدنی نیست 

      یا این که معده ام سرد مزاج است 

      یا غذاها ایراد دارن 

      ازدواج و آسایش و آرامش باعث چاقی

      بی تحرکی باعث چاقی  

      و ژنتیک تو به خاله هات رفته

       وغیره 

      روز به روز دلایل چاقی افزایش پیدا می کن خوب این حرف هاو دیدن افراد چاق در من این احساس ایجاد می کنه که من هم محکوم به چاقی هستم از یافتن چاقی در درونم

       لیاقت چاقی در من درونی شد وبعد با رفتارها وعادتهای چاقی به این موضوع،چاقی من دامن زد و لیاقت چاقی در من بیرونی هم شد 

      احساس لیاقت لاغری رو خودم باید نسبت به خودم داشته باشم نه اون چیزی که دیگران نسبت به من میگن که تو که لاغر هستی در من احساس لاغری ایجاد نمی کنه باید خودم ازدرون احساس لیاقت لاغر شدن داشته باشم و بعدش از طریق تغییر دادن عادتهای چاقی احساس لیاقت لاغری رو در بیرون از خودم نشون بدم 

      هرگاه خودمو لایق کسب لاغری بدونم لاغر میشم 

      هرگاه خودمو لایق امکانات جدید و راحت بدونم بهش می رسم 

      هر گاه خودمو لایق تجربه کردن روابط فوق العاده بدونم بهش میرسم 

      هرگاه خودمو لایق بهترین هدایا بدونم بهش میرسم 

      هرگاه خودمو لایق بهترین شرایط مالی بدونم بهش می رسم 

      هرگاه خودمو لایق اتفاقات خوب بدونم بهش می رسم 

      هرگاه خودمو دوست داشته باشم و مراقب ورودی ها ذهنم باشم در این صورت لایق اتفاقات خوب میشوم و تجربه می کنم 

      خدارو شکر🙏 به ما احساس لیاقت داده ای هر کجا باورش کنیم به خواست هایمان می رسیم وهر کجا ودر هر زمینه ای باورش نکنیم به خواسته،هایمان نمی رسیم

      خدایا کمکم کن برای رسیدن به خواستهایم اول احساس لیاقت رو درک کنم و باور کنم که منم لایق بهترین های دنیا آخرتت هستم 🥰

      برای لاغر شدن باید احساس لیاقت درونی و بیرونی مو تقویت کنم 

      با بودن در سایت تناسب فکری وبا شنیدن فایلها و باور کردن اونهاومنطقی کردن آگاهی ها در ذهنمان و بعدش تغییر رفتار ها از چاقی به لاغری با هر بار دیدن مواد غذای دیگر نگرش چاق کنندگی آنها رو نداشته باشیم و مثل متناسب ها رفتار کنم با نعمتهای پروردگارم درست بر خورد کنم وبه فراوانی آنه اعتقاد داشته باشم آن موقع اس احساس لیاقت بیرونی هم رو بدست میارم به همین آسونی جسمم  لاغر میشه 

      با دیدن این فایل و بودن در مدت ۲۰۰روز در سایت تناسب فکری و تکرار استمرار م باعث شده به لطف پروردگارم نگرشم نسبت به خودم وتوانمندی هام تغییر کنه و لیاقت لاغر شدن رو در من ایجاد کنه آنقدر ادامه میدم تا رفتارهام عوض بشه واحساس لیاقت بیرونی هم در من شکل بگیره 

      تمرین 

      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن رادر خود ایجاد کردید ؟ 

       با شنیدها ودیده ها در دوران کودکی در من باور چاقی ایجاد شد که اگر به زمان مورد نظر برسم من هم چاق خواهم شد  در من انتظار چاقی بعد از ازدواج و زایمان بود وقتی بچه ام بدنیا آمد شکمم خیلی کم بود که اگر من باورم درست بود خودش ناپدید میشد مثل خواهر هایم ولی من باورم عوض شده بود و احساس لیاقت چاقی درمن شکل گرفته بود و همین باعث شد فکر کنم من دیگر لایق لاغری نیستم و محکوم به چاقی هستم چون هر کی بعد زایمان و ازدواج چاق میشد هرگز دیگر لاغر نمی شد مگر بیماری بدی گرفته باشه و لاغر بشه 

      با توجه با توضیحات فایل در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی،به ایجادلیاقت لاغر شدن در خود داشته اید ؟

      قبلا من اصلا دلیل چاقی و لاغری رو در داشتن احساس لیاقت نمی دیدم و چنین چیزی نشنیده بودم ولی الان که متوجه شدم فهمیدم من احساس لیاقت چاق شدن رو داشتم و باور لاغرشدن در من نبود وترس از چاق شدن درمن بود و خودمو توانمند در چاق تر شدن میدیم و توانایی لاغری رو نداشتم 

      روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یاسبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند؟

      تمام روشها باعث ایجاد افزایش لیاقت چاق تر شدن دارن چون اولش تو باور می کنی که لاغر شدنی نیستی وتو لایق چاقی هستی تنها باید دیگران به تو کمک کنن تا لاغر شوی با رژیم هایشان و برنامه های ورزشی وقتی در وجود تو لاغری غیر ممکن ورسیدن به اون سخت هست در واقع تو،خودتو رو لایق لاغری نمی بینی ومیری از این روشها استفاده می کنی وقتی نتیجه ی ماندگار رو در جسمت بوجود نمیاد برات بیشتر واضح میشه که تو لاغر نمی شی و لیاقت چاقی داری واین روشها رو رها می کنی چون از اول خودتو لایق لاغر نمی دونستی

      پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر  شدن را در خودت بنویس ؟

      حالا که قضیه چاقی خودم فهمیدم باید ونگرشمو نسبت به خودم عوض کنم که من لایق لاغری هستم به راحتی وآسونی

      با بودن در سایت و ادامه و استمرار داشتن 

      با تغییر دادن رفتارها با چالش من اینو نخوردم 

      و بعدش می  خواهم دوره های استاد رو بخرم و مرتب و اصولی کار کنم  

      من لایق لاغری هستم بدونه شرط 

      من لایق ثروت فراوان هستم بدونه شرط 

      من لایق بهترین روابطم بدونه شرط 

      من لایق بهترین فرزندم بدونه شرط 

      من لایق استقلال مالی هستم بدونه شرط 

      من لایق عشق کیهانی و عشق خداوندی هستم بدونه شرط 

      من لایق شنیده ها و دیدنیهای شگفت انگیز هستم بدونه شرط 

      من لایق بهترین مکانها وبهترین زمان ها هستم بدونه شرط

      من لایق سلامتی هستم بدونه شرط 

      من لایق امکانات بروز هستم بدونه شرط

       من لایق دوستان عالی هستم بدونه شرط 

      من لایق بهترین خونه و ماشین هستم بدونه شرط 

      خداوند بدونه شرط خواسته هایمان را اجابت می کنه تنها به خودت وخدای خودت ایمان داشته باشی وبا احساس خوب از او بخواهی 👏👏👏🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      خدایا به امید تو   🙏🙏🙏

      سپاس گذارم استاد عزیزم 🙏❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/22 08:52
      مدت عضویت: 375 روز
      امتیاز کاربر: 21860 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,131 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که درتاریخ 1402/9/22 این فایل لیاقت لاغر شدن را گوش کردم 

      تفاوت بین افرادی که لاغر میشوند و جزء شگفت انگیزان میشوند با افراد دیگر که سعی و تلاش میکنند ولی لاغر نمیشوند درافرادی است که لیاقت لاغر شدن را درخود میبینند و هرروز آن را تقویت میکنند 

      افراد برای لاغری به دو دسته تقسیم میشوند 

      1- افرادی که سعی و تلاش میکنند و نتیجه میگیرند چون لیاقت لاغری را درخود ایجاد میکنند و هرروز آن را تقویت میکنند چون لاغری ارتباط مستقیم با لیاقت و احساسی که خودت نسبت به خودت داری دارد نه احساس دیگران نسبت به شما پس احساس لیاقت = نگاه و نظری است که هرفرد نسبت به خودش دارد نه نگاه و نظر دیگران در مورد خودش چون نظر دیگران هیچ تاثیری درلاغری من نمی گذارد و برای من بالابرنده نیست 

      2- افرادی که سعی و تلاش میکنند ولی نتیجه نمیگیرند این افراد درخود لیاقت میبینند .میگویند حق دارند زندگی بهتری داشته باشند و دوست دارند شرایط زندگی آنها بهتر شود و عملا” کاری را انجام نمیدهند سعی نمیکنند که مهارت و لیاقت بیرونی خود را افزایش دهند پس این افراد نتیجه خوبی نمیگیرند مثل افراد چاقی که بارها سعی کردند لاغر بشوند و نشدند 

      پس ما نتیجه میگیریم برای موفقیت درهرکاری درزندگی باید هم احساس لیاقت درونی و هم مهارت و احساس لیاقت بیرونی خود را افزایش و تقویت کنیم این دو مکمل یکدیگر هستند مثل دوبال یک پرنده عمل میکند اگر یکی از بالها ضعیف باشد و یا نباشد پرنده نمیتواند پرواز خوب و عالی داشته باشد و درنتیجه به مقصد هم نخواهد رسید 

      درتمرینات دراین سایت استاد سعی کردند هم احساس لیاقت درونی و بیرونی که همان رفتار و عملکرد ما نسبت به خوردن مواد غذایی است کار شود چون این کارها باعث میشود که از باورهای اشتباه قبلی که باعث چاق شدن ما شده فاصله بگیریم و باورهای خود را نسبت به لاغری بازسازی کنیم و کم کم سعی دراصلاح رفتار و عملکرد و باورها میشود و ما روزبه روز بدون هیچ گونه سختی لاغر خواهیم شد اگر این دو لیاقت درونی و بیرونی را تقویت کنیم .

      بنابراین برای لاغر شدن میبایست احساس لیاقت لاغر شدن را درخود ایجاد وافزایش دهیم و درهمه ی جنبه های زندگی به کار ببریم چون لاغر شدن اولین قدم برای هر موفقیتی است وقتی شما لاغر شوی زندگی شما دگرگون خواهد شد چون به دنبال علاقمندیهای خودتان خواهی رفت . لاغر شدن احساس (اعتماد به نفس بالا- روابط خوب با خانواده – انسانیت – روابط با دیگران – کسب و کار – خداشناسی و سپاسگزاری – لذت استفاده از خیلی از چیزها و…) را درشما افزایش خواهد داد و از همه مهمتر وقتی ما دریک خانواده یاد بگیریم که چاقی به خاطر ارثی و کم تحرکی و خیلی از موارد دیگر نیست و با ذهن افراد چاق میشوند این زنجیره چاقی را قطع خواهیم کرد و چقدر این کار برای جامعه و نسلهای بعد مهم و حیاتی است .

      ماقبلا با این که زیاد برای لاغری سختی میکشیدیم ولی چون باور نداشتیم که لاغر میشویم هرگز لاغر نمیشدیم اگر از فرد لاغر بپرسند آیا شما با خوردن این غذا چاق میشوید یا خیر میگوید اصلا چاقی به من ربطی ندارد من هرگز چاق نمیشوم چون لیاقت لاغر شدن را درخود تقویت کرده است و کیفیت زندگی خود را باافزایش لیاقت درونی و بیرونی هرروز بهتر کرده است .

      • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
      • لیاقت چاق بودن را با تقویت باور اینکه من ارثی چاقم من اگرآب هم بخورم چاق میشوم و من هرگز با انواع رژیمها وورزشها و سختی لاغر نخواهم شد هرروز لیاقت چاق شدن را در ذهنم تقویت میکردم 
      • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟ خیر چون باور نداشتم که من هم روزی میتوانم لاغر شوم واگر لاغر هم میشدم دائم با خودم زمزمه میکردم این وزن من برگشت خواهد کرد و با سرعت و بدون سختی به وزن قبلی برمیگشتم چون لیاقت لاغری را درخود نمیدیدم و به چاق بودن عادت کرده بودم 
      • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.لیاقت چاق تر شدن چون بعد از رها کردن دوباره من چاق تر میشدم و این باور که من هرگز لاغر نمیشوم درمن تقویت میشد 
      • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
      • من لیاقت دارم مثل دیگران لاغر بشوم 
      • من لیاقت دارم اعتماد به نفس خود را بالا ببرم 
      • من لیاقت دارم درروابط – کسب و کار – با خانواده و… خیلی بهتر از قبل عمل کنم تا نتیجه عالی کسب کنم 
      • من لیاقت دارم با لذت به دنبال علاقمندیهای خود بروم 
      • من لیاقت دارم رنگهای روشن انتخاب کنم 
      • من لیاقت دارم مثل دیگر افراد جامعه متناسب باشم 
      • من لیاقت دارم هنگام دیدن مواد غذایی با مهارت داخلی و بیرونی با آن برخورد کنم 
      • من لیاقت دارم حرص و ولع هنگام خوردن را درخود ازبین ببرم و با لذت غذا بخورم
      • من لیاقت دارم درهنگام خوردن انتخاب کنم و دیگر کلمه ی اشتهای من زیاد است و نمیتوانم کاری کنم را از صفحه ی ذهنم پاک کنم 
      • من لیاقت دارم درمهمانی ها مورد تشویق واقع شوم و باعث انگیزه دیگر افراد چاق شوم که با ذهن میتوان لاغر شد 
      • من لیاقت دارم به راحتی و بدون نفس نفس زدن و عرق کردن پیاده روی کنم و از طبیعت لذت ببرم 
      • من لیاقت دارم زمان کمتری را به خوردن مواد غذایی فکر کنم 
      • من لیاقت دارم دیگر نگران خوردن غذا دروعده های بعد نباشم چون به اندازه میخورم 
      • من لیاقت دارم دردورهمیها درمورد موضوعی به غیر از چاقی صحبت کنیم 
      • من لیاقت دارم بدنی سالم و پرانرژی داشته باشم و کمتر بیمار شوم 
      • من لیاقت دارم هرروز درزندگی شادتر وبا نشاط تر زندگی کنم 
      • من لیاقت دارم بهترین زندگی را دردنیا داشته باشم 
      • من لیاقت دارم با یادگیری نسل چاقی بعد ازخود را قطع کنم 
      • من لیاقت دارم درجمع اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم و سخنوری کنم 
      • من لیاقت دارم بهترین مادر و همسر باشم و بیشتر درکنار خانواده باشم 
      • من لیاقت دارم هرروز درتمام زمینه ها پیشرفت کنم مثل لاغر شدن 
      • من لیاقت دارم از نجوای منفی باف بعد از خوردن غذا خلاص شوم 
      • من لیاقت دارم دیگر خودم را سرزنش نکنم و به خودم افتخار کنم 
      • من لیاقت دارم دراین مسیر لاغرو متناسب شوم 
      • من لیاقت دارم درسایت تناسب با ذهن خداوند را بهتر بشناسم 
      • من لیاقت دارم درمورد طبیعت و کائنات و نقطه جذب بیشتر بدانم و عمل کنم 
      • من لیاقت دارم دراین مسیر استمرار داشته و عجله نکنم تا به سرزمین لاغرها برسم 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.ما برای لاغر شدن احتیاج به 2لیاقت بیرونی و درونی داریم که باید هردو را تقویت کنیم تا هم مهارتها و هم باورهای خود را تغییر دهیم و دراین مسیر لاغر شویم
      •  چون لاغرشدن آسانترین کار دنیاست 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1402/09/16 08:36
      مدت عضویت: 1302 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      بنام خدا:

      بارژیم های سخت و طاقت فرسا بادردوفشار جسمی لاغر میشدم اما بعداز اون .من دوباره چاق میشدم .واین  نگرش درون ایجاد میشد که من نمیتونم لاغربشم . توانایی لاغرشدن روندارم . پذیرش  دلایل مختلف  درباره ی  علت چاق بودن هم بیشتر این موضوع روتشدید میکرد که من نمیتونم لاغربشم چون .من کلی تا حالا زحمت کشیدم ونشدم وو قتی این دلایل روهم کنارشون میزاشتم مثل یه پازل کنارهم  قرار میگرفتن ودلیل چاقیمو منطقی میکردن.ودراساس من باور م بود که من چاقم ونمیتونم لاغرباشم چون راه دیگه ای ندارم  راهی باقی  نمونده وانقدر بهش فکر میکردم .ومنطقیش میکردم باترس از خوردن. باترس از اینکه تحرک ندارم پس چاق میشم وچون نمی‌تونستم همیشه در رژیم و ورزش باشم 

       من باورم این بود که من نمیتونم لاغربشم .چون  من واقعا برای اتمام رژیم لحظه شماری میکردم. ذوق داشتم برای رسیدن به زندگی وروش قبلی . چون چاقی آسون بودی باخوردن غذا در هر ساعت تنوع غذایی و تونستن فعالیت روزمره انجام دادن بدون هیچ فعالیت اضافه همراه بافشار یادمه میگفتن وهنوزهم میگن که اگه  ورزش نمیکنی ظرف شستن و کارهای خونه رو انجام بده لاغرمیشی ومن حتی از انجام کار خونه متنفربودم وبه خاطر همین نفرت تصاویری درمغزمن ایجادمیشدکه  این نفرت از روی ترس  هست ترس از قرار گرفتن دوباره توشرایط رژیم و ورزش درصورتیکه من کاری  دیگه انجام نمی‌دادم اما همین طرزفکر هم درمن اثرگذاشت ومن رو درمسیر. چاق موندم قرار می‌داد ومن حتی از کارخونه هم دیگه متنفربودم چون مدام شنیده بودم انجام کارهای خونه روبه عنوان یه ورزش در نظر بگیر و باتجربه ای که ا ورزش ودوباره چاقی داشتم مدام تواین فکربودم چونکه من این کارهای خونه رو انجام نمیدهم هم چاقم ومدام احساس حقارت احساس گناه احساس یه آدم بی ارزش و غیر کاربردی روداشتم و این شکل یا چاق میشدم . یاچاقتر ویا چاق میموندم که بعداز مدتی من درمسیر چاق موندم قرار می‌گرفتم براینکه  وزنم کم میشد ولی شکل ظاهریم تغییر نمی‌کرد و همین رفتن روی وزنه وسرزنش کردن خودم باعث میشد که من در مسیر چاقی هروز وحتی هر لحظه قدم بردارم .مرور خاطرات چاقی خاطرات تلخ حرف و حدیث دیگران . نفرت از خود همه‌ی اونها باعث میشد تصویری ازمن درمن شکل بگیره که از خودم در ذهنم یه انسان ناتوان وبدشانس وچاق و تغییرناپذیر داشته باشم ومن درخودم این طور لیاقت چاقی رواضافه کردم.

      ۲ . دروشهای قبلی    بیشتر. من به این فکر میکردم که چاقتر نشم ویا وقتی رژیم می‌گرفتم هم همین موضوع بود. به ظاهر برای لاغری بود اما باعملی که من انجام میدادم  الان درک میکنم که من براتر س از چاق شدن ویا چاق موندنم  این روش ها و انجام میدادم وعملابرایب لاغرشدن نبود.  لیاقت لاغرشدن خودم ازبین می‌بردم ولیاقت چاق شدن رو در ذهنم پرورش میدادم .در ذهن من تصویر چاقی خیلی پررنگ تراز تصویرلاغری بود وذهن من درهر. صورتی از رفتارهای چاق کننده لذت میبرد . وچون مسیر دوباره چاق شدن بدون رنج بود بنابراین  لیاقت چاقی من بیشتر میشد چون شکست خوردن هم در رژیم باعث میشد که باور کنم لیاقت لاغری ودرست بود ن رفتارهای روندارم واز اونجایی که درمورد رفتارهای لاغرکننده هیچ  پیش زمینه ای نداشتم درنهایت من چاق میشدم چون تصویر چاقی ورفتارهلی اون تبدیل به پیش فرض شده بودن ومن به صورت کاملاً ناخودآگاه اشتیاق انجامش روداشتم واین هم زمانی بیشتر برام مشخص شد که وقتی بهش فکر میکنم درک میکنم ازانتظارم برای دوباره برگشتن برای اتمام روش های قبلی وزندگی براساس قبل از رژیم واین درمن خیلی بیشتر از اون تصمیمی بود که برای لاغرموندنم داشتم وبهش فک میکردم. پس بعداز دوباره هروعده ی غذایی وهر رفتاری وهر نشستن وخوابیدن من درخودم با پشیمانی واحساس گناه وعذاب وجدان دوباره مسیر چاق موندن و  احساس لیاقت چاقی روقوی تر میکردم .

      همه ی روشهای لاغری تنها یک نتیجه داشتن وشکست بود و به همین خاطر هیچ نتیجه ای جز محکم ترشدن باور چاقی و محکم کردن دلایل چاقی وچاق موندن. رو درمن نداشتن و نتیجه همیشه همین بود وهر چه  تلاش بیشتر باورمحکم تر میشد.

      توجه کردن به افکارودوباره باز بینی اطلاعات واعتمادبه جسم فکرکردن به دلیل چرایی انجام  روشهای رژیمی واعتماد به خود همگی برای طی مسیر لاغری ورها کردن  وبا  غیرطبیعی نشون دادن  چاقی  غیر طبیعی نشون دادن چاقی وقوی کردن این موضوع در ذهن ودرتتیجه پذیرش غیر طبیعی بودن  میتونم این لیاقت رودر خودم با تمرین کردن مرور کردن ودر مرور جستجو در افکارم  به ترسهام غلبه کنم. ودر مسیر لاغری برسم و ادامه بدم وباتعهدداشتن یه ادامه دادن این مسیر که به سمت لاغری هست  رودر  خودم بانجام  نوشتن ودیدن وتوجه کردن به نمونه هاوخیلی چیزهای دیگه این لیاقت درون به صورت اتوماتیک ایجاد میشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/07/19 09:36
      مدت عضویت: 1122 روز
      امتیاز کاربر: 5975 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,319 کلمه

      بنام خداوندمهربان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری من 

      گام ۵:لایق لاغرشدن باشید 

      لایق بودن برای داشتن هر موفقیتی برای همه لازم است وهمچنین برای لاغرشدن هم احتیاج به لیاقت داریم 

      لیاقت داشتن برای لاغرشدنمان. گرفتن رژيم. انجام دادن ورزش های دشوار وطولانی و مصرف کردن دارو و یا انجام دادن جراحی در ما بوجود نمی آید چون هیچکس برای لیاقت داشتن چاقیشان هیچ کار خاصی انجام ندادند و رنج و سختی نکشیدند 

      ما برای هر موفقیتی به لیاقت داشتن نیاز داریم و این جهان هستی برای هر کسی به اندازه لیاقت خودش نعمت می دهد. این جهان مادی، جهان لیاقت هااست 

      ما برای لاغرشدنمان وهر کاری نیاز به لیاقت داریم و ما لیاقت چاق شدن داشتیم که چاق شدیم ما در چاقیمان استمرار و پشت کار زیادی انجام دادیم 

      ما همیشه رفتارها و عادتهای اشتباه خودمان را بارها و بارها تکرار کردیم و جسم خودمان را به این شکل دراوردیم 

      ما با متنفر بودن از جسم خودمان به چاق شدنمان توجه کردیم به ذهن‌مان امر و نهی کردیم که دوست داریم چاق و چاق تر شویم 

      چون همیشه عوامل بیرونی را چاقی خودمان می دانستیم و همیشه هم اینها را شنیده بودیم و باور کرده بودیم وبه واسطه اینها چاق می‌شدیم مانند؛چون معده ام گشاده و غذای زیادی می خورم چاق میشوم. 

      چون من ژن چاقی دارم ،چاق میشوم 

      چون سوخت وساز پایینی دارم چاق میشوم وکلی عوامل دیگری را دلیل چاقیمان می دانستیم اما اثر گذار ترین موضوع در چاقیمان ذهن ناخوداگاهمان است که هیچ وقت به اون توجه نکردیم و خیلی ها هم هستند که توجه نمی کنند 

      با متنفر بودن از موضوعی یا عشق ورزیدن به اون موضوع اصلآ برای ذهن‌مان فرقی نداره چون ذهنمان در هر دو حالت حس می کند که ما عاشق اون موضوع هستیم و اون را دوست داریم و ذهن‌مان تلاش می کند که اون موضوع را در زندگیمان گسترش دهد چون خاصیت ذهن‌ ناخوداگاهمان است .

      همیشه به ما گفته بودند که به هر چیزی که توجه کنی به سوی تو کشیده می شود چون ذهن تصور می کند که ما اون موضوع را دوست داریم و اون را در زندگیمان گسترش می‌دهد 

      ما همیشه به چاقی خودمان توجه کردیم حتی زمانی که رژیم می گرفتیم یا ورزش می‌کردیم و …ما همیشه به چاقی خودمان توجه داشتیم و چاقی را لایق خودمان می دانستیم 

      من هیچ وقت خودم را لایق لاغری نمی دانستم چون همیشه در فکر و تصورم این بود که وقتی رژيم یا کار خاصی برای لاغرشدن انجام می دادم را رها کنم دوباره چاق میشوم چون همیشه خودم رو لایق چاقی می دانستم نه لاغری. 

      چون بعد از رهاکردن رژيم به ولع پرخوری می افتادم تا دلتان بخواهد می خوردم و همیشه خودم را سرزنش می کردم که دیدی بازنتونستی جلوی خودت را بگیری و لاغر بمانی چون لیاقتت چاقی هستش اینقدر بخور تا چاق تر بشی و بمیری بی لیاقت. 

      و از سرزنش کردن دیگران هم ناراحت می شودم و به خودم نهیب می زدم 

      چون من چاق شدنم را بخاطر پرخوری کردن مواد غذایی می دانستم چون با آموزش‌هایی که به ذهنم می دادم، که من باید چاق باشم چون من نمی توانم جلوی غذاخوردنم را بگیرم و خودم را لایق چاقی می دانستم 

      و حالا می فهمم که چقدر من به این چاقی لیاقت می دادم که جسمم رو به این شکل و شمایل درآورده بودم چون آدم هر چیزی را که لایق خودش بداند به هر صورت می رسد و ما به چاقی لیاقت نشان داده بودیم و به چاقی رسیده بودیم 

      چون من همیشه به جسمم توجه می کردم که چرا چاق میشوم چرا لاغر نمی شوم و اگر لاغر می شوم این لاغری برایم نمی ماند و اون موقع داشتم به چاقی توجه می کردم 

      من همیشه درحال خوردن بودم وقتی می دیدم که متناسب ها به خوردن فکر نمی کنند حسوديم می شد و حتی دخترخودم اصلآ به خوردن توجه نمی کرد و همیشه متناسب بود چون اون موقع این چیزا رو نمی فهمیدم وفکر می کردم که به باباش رفته و متناسب هستش و من چون به خانواده پدریم رفتم چاقم و نمی توانم جلوی خودم را بگیرم 

      و همیشه حسرتشان را می خوردم که چرا اون ها می توانند به راحتی نه بگویند اما من نمی توانم نه بگویم حتی زمانی که سیر بودم اگه بهم چیزی تعارف می شد خجالت می کشیدم نه بگویم و تعارفشان قبول می کردم و می خوردم با این که می دانستم که سیرم و نباید بخورم 

      همیشه ما از خوردنمان لذت بردیم و از طعم. رنگ. بو.ونرمی مواد غذایی فریب خورده و بیشتر خوردیم و هیچ وقت پیغام سیریمان را نفهمیدیم 

      چون گفته بودند که باید غذا را به آرامی بخوریم چون مغزمان درطول ۲۰دقیقه پیغام سیری را ارسال می کند 

      ولی من ۲۰دقیقه چیه  من در طول ۲۰دقیقه غذایم رو می‌خوردم حتی بیشتر از نیازمم می خوردم و بعد از ۲۰دقیقه که پیغام سیری دریافت می شد تازه فشار شکمی سراغم می آمد. چون همیشه خیلی تندوسریع غذایم را می خوردم و به حرف هیچکس هم توجه نمی کردم و حالا می فهمم که متناسب بودن را لایق خودم نمی دانستم اما همیشه در حال رویا بافی لاغری و تناسب اندامم بودم 

      من هیچ وقت خودم رو انسان با اراده‌ ای نمی دانستم با این که همه من رو با اراده می‌دانستند اما خودم، خودم را بی اراده می دانستم چون هیچگاه خوردنم را نتوانسته بودم کنترل کنم 

      وحالا بودن دراین سایت به من یاد داد که هیچ موادغذایی قدرت چاق کنندگی ندارند و باور داشته باشم که اونها برای تأمین و انرژی رساندن به بدنم هستند مانند آبی که می خوردیم. نفسی که می کشیم که لازمه و نیاز بدنمان است 

      ما همیشه از خوردنمان لذت بردیم با این که معده مان پر بود ولی همیشه ولع خوردن داشتیم چون نه ذهن‌مان سیر می شد نه چشممان.

       ذهن دستور می داد به خوردن و چشممان می دید و ما همیشه با لقمه های اضافی مواجه می شدیم ما همیشه یک عادت اشتباهی که داشتیم تندوسریع غذاخوردنمان بود و هیچ وقت طعم. مزه. غذا نتوانستیم بچشیم فقط می خواستیم بخوریم 

      من هر آدم متناسبی که دیدم حتی همسرم ودخترمم همیشه خیلی آرام و آهسته و اصولی غذا می خورند و هر وقت سیر می شدند دست ازخوردن برمی‌داشتند حتی اگه یک قاشق هم می ماند دیگه نمیخورند یادم است که باهاشون دعوا می کردم که فقط اين يک قاشق اضافه بود اون رو هم 

      می خوردین دیگه،

       ولی اونی که می خورد من بودم نه اونها. 

       حالامن با هدايت شدنم به این سایت دانستن این که من لایق لاغرشدن هستم و همیشه آرزویش را داشتم را فهمیدم چون خداوند همه را با لیاقت و متناسب آفریده و این مابودیم که از این قافله دور افتاده بودیم حالا دیگر باید توی ذهن و جسممان این لیاقت را کشف کنیم حالا بودن دراین سایت برایمان لیاقت داشتن را آموزش می دهد 

      پس باید با اطمینان و اعتماد به این مسیر راهمان را با احساس و با حال خوب وانرژی مثبت ادامه دهیم و من ادامه می دهم و خواهم داد.

      درست است زمان بر است ام یک بار برای همیشه هستش. 

      ما با اطمینان و ایمان کامل و توجه کردن و باور داشتن، لیاقت را در خودمان گسترش می دهیم 

      چون من لایق بهترین و زیباترین زندگی هستم 

      من لایق بهترین تجربه کردن از زندگی را دارم 

      من لیاقت بهترین روابط با خانواده و اطرافیانم را دارم 

      من لیاقت زیباترین تناسب اندام و لاغری را دارم 

      من لیاقت توانایی در بهتر کردن زندگی ام را دارم 

      من پوشیدن لباس های اندامی. رنگی. و زیبا را دارم 

      من لیاقت سلامتی و تندرستی و زیبایی را دارم 

      من لیاقت به اندازه خوردن موادغذای را دارم 

      من لیاقت عشق و دوست داشتن خودم را دارم 

      وحالا بودن دراین سایت و راهنمایی های استاد عزیزمان ،من به تمام لیاقتهایی که آرزو داشتم و دوست داشتم که داشته باشم یکی یکی می رسم و خواهم رسید 

      با گوش کردن فایل های آموزشی. خواندن مطالب آموزنده و با انجام دادن تمرینات. استمرار داشتن ادامه دادن وتکرار کردن بوجود می آید و من لیاقت اینها را دارم و خودم را لایق همه اینها می دانم 

      استاد گرامی ازت ممنونم که ما رو به این همه آگاهی می رسانی 

      خدایا ازت ممنونم متشکرم وسپاسگزارم خدایا شکرت 

      همیشه در پناه خداوندمهربان باشید یا حق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/07/16 10:56
      مدت عضویت: 327 روز
      امتیاز کاربر: 4650 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 640 کلمه

      به نام خدای مهربان شما لایق لاغر شدن هستید تیتر هم گام خودش یه باور تقویت کننده قدرتمنده لیاقت داشتن توی هر موضوعی مهمترین فاکتور برای موفق شدن هست خدایا چقدر به موقع پاسخ میدی چند روزی بود از خدا می‌پرسیدم بهم بگو ایراد کارم کجاست با اینکه خیلی خوب رو فایل ها کار میکنم تمریناتم رو انجام میدم ورودی های مخرب رو حذف کردم تا حدود خیلی زیادی اما چرا نتایجم خیلی کوچیک و اون چیزی که دلم میخاد رو نمیگیرم و امروز هدایت شدم به این فایل و پاسخم رو گرفتم حالا دیگه میمونه کار کردن من رو این موضوع و اونم احساس لیاقت من خوب کار میکنم رو خودم و متعهد هستم به فایل هایی که گوش می‌کنم یعنی برام رایگان عیر رایگان فرقی نداره وقتی یه فایلی رو گوش کنم دیگه توجه نمیکنم رایگان یاد هزینه بابتش پرداخت کردم ایمان دارم خدا این فایل رو برام فرستاده‌اما یه حای کار ایراد داشت و اونم اینکه من احساس لیاقت نمیکردمهنوزم این باور تو وجودم بود که تو باید یه کار فیزیکی کنی حتما والا نتیجه ای ساعت نمیاد حتی سمت کار فیزیکی رفتم ولی بازم نتیجه دلخواهم رو نگرفتم برای لاغر شدن هم همین بود فایل گوش میکردم ولی چون خودمو لایق لاعری با ذهن و به این آسونی نمیدیدم سراغ کم خوری و ورزش میرفتم و تعجب میکردم که چرا هم دارم رو خودم کار میکنم هم ورزش میکنم ولی نتیجه نمیاد و خبر  از این مانع بزرگ نداشتم یعنی فهمیده بودم آبشخور کجاست و باید رو احساس لیاقت کار کنم ولی خیلی جدی نگرفته بودم من درونی احساس لیاقت رو در خودم نساخته بودم البته که با فایل گوش کردن خیلی بهتر شدم ولی اینبار تصمیم گرفتم خیلییی جدی تر و متعهد تر رو این زمینه کار کنم وقتی این فایل رو گوش کردم و از خدا هدایت خواستم امروز به یه فایلی هدایت شدم که توی اون در مورد احساس لیاقت گفته شده بود و در مورد این صحبت شد که شما با حل هر مساله ای میتونید احساس لیاقت خودتون رو افزایش بدید داشتم به این فکر میکردم که هر بار یه مانع رو شناسایی میکنم یه جورایی حل مساله است و احساس لیاقت دارهدافزایش پیدا میکنه هر بار که احساس امید میکنم که من میتونم متناسب بشم دارم لیاقت لاعری رو تقویت میکنم اون جمله که توی متن این فایل نوشته بودید افراد چاق لیاقت چاق شدن رو دارناولش مقاومت داشتم یعنی داشتم بهداین فکر میکردم که اگر من به یه  آدم چاق بگم تو خودت لیاقت چاقی رو ساختی چطوری به سمتم حمله ور میشه خخخولی واقعیت همینههمه آدم های چاق لیاقت چاقی رو دارنپس لاغری هم لیاقت میخادبا نگرانی در مورد چاقی ،خجالت از خود،گله و شکایت ،سرزنش کردن خودمون داریم لیاقت چاقی رو بیشتر میکنیم حالا برای لیاقت لاغری باید برعکس عمل کنیمچطوری ؟احساس امید داشته باشیم برای داشتن اندام زیبا عشق ورزیدن به خودموندوست داشتن خودمونشکر گزاری برای اندام سالموناحساس لیاقت لاعری رو در خودمون افرایش میدیمذهن ما براش مهم نیست اون جیزی که داریم بهش توجه میکنیم عاشقش هستیم یا متنفر هستیم ازش در هر صورت فک میکنه چون ما داریم توجه میکنیم پس مورد علاقه مونه و از اون جیز توی زندگیمون گسترش پیدا میکنه .من قبلا فکر میکردم برم جلو اینه خودمو سرزنش کنم که آه چه اندام بدی داری خجالت میکشم از پرخوری و ب این همه تحقیر کردنا به خودم میام و دست از پرخوری میکشم و بالاخره لاعر میشم ولی خبر نداشتم با  همین کارها دارم لیاقت چاقی رو بیشتر میکنم و این جهان به اندازه لیاقت به من میده به کانون توجه من کار داره 

      حالا عاشق اندامم هستم و میدونم من لایق بهترین هام من همینطوری هم که‌ هستم دوست داشتنی هستم و لایق بهترین اندام هستم 

      استاد راست میگید  که این مسیر لاغری فقط تغییر سایز و کاهش عدد رو ترازو نیست این مسیر عشق این مسیر لدت این مسیر تغییر شخصیت و علاقه به خودرسیدن به خود و خداست این مسیر خود خود عشق خدا رو شکر میکنم به صدای درونم گوش کردم و الان اینجام واقعا از ته قلبم میگم خدایا شکرتتتتت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/09 19:00
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 27891 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,654 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      سلام به همگی من شاد و پرانرژی در مسیر تغییر کردن هستم 

      من عاشق فایل قدیمی این قسمت از مسیر صد گام هستم و این فایل  بسیار برای من  اموزنده هست و هر دفعه که اون رو گوش میدم بیشتر  به خودم میام تا  در مسیر درست باشم .

      در این جلسه استاد  در مورد احساس لیاقت حرف زدن و من ولقعا فکر کردم و به خودم گفتم من چقدر خودم رو لایق بهترین نعمتها در این جهان می دانم  ؟؟؟

      ایا تا به حال من خودم رو لایق لاغری و تناسب اندام  کامل دونستم ؟؟ همینجا باید بگم من همیشه در زندگی  خودم رو لایق بعضی چیزها دونستم و لایق بعضی چیزها ندونستم با توجه به نتایجم در زندگیم این حرف رو می زنم .

      در مورد لاغری باید بگم   از گذشته تا چند سال پیش که در این راه نبودم خیلی  برای جسمم تلاش فیزیکی  میکردم اما هیچ وقت نتیجه نمی گرفتم چون خودم رو لایق یه جسم لاعر نمیدونستم و همیشه به هزار علت در ذهنم  میگفتم باید چاق باشم مثالا چون ازدواج کردم چون بچه دار شدم چون قرص میخورم چون سنم بالاتر رفته چون فعالیت ندارم و کلی حرفهای دیگه اما از وقتی وارد این دوره شدم و حرفهای استاد رو گوش دادم و خصوصا دوره ی  زندگی با طعم خدا خودم رو به خدا نزدیکتر حس کردم و خودم رو لایق دریافت خیلی از نعمتها دونستم مثل لاغری و سلامتی و بارها گفتم خدا من رو انتخاب کرده که در این مسیر باشم پس قطعا من به لاعری دلخواهم میرسم و توانایی به دست اوردن اون رو دارم و تا حدود زیادی اون حس لیاقت  لاغری رو که در دوران چاقی از دست داده بودم با این مسیر ترمیم کردم و خودم رو اماده ی دریافت نعمت های زیادی کردم و حرکت کردم و خدا هم من رو کمک کرد و من به هدفم نزدیک شدم و حالا متوجه میشم این حس لیاقت واقعا در رسیدن به هدف چقدر  اثر گذار هست .

      من  دیگه اگاهم اگر در هر جنبه ی  زندگیم هنوز می لنگم چون خودم در احساس لیاقت در  اون زمینه مشکل دارم مثلا اگر روابطم با اطرافیان دلخواهم  هنوز خوب نیست چون در اون زمینه احساس لیاقت نمیکنم که با افراد سطح بالا و عالی و مثبت دوستی کنم .

      اگر در جنبه ی مادیات  مشکل دارم چون خودم در این زمینه احساس لیاقت ندارم که باید در این جهان ثروتمنداته زندگی کنم .

      اگر در سلامتی ام مشکل دارم چون خودم احساس لیاقت در سلامتی کامل با توجه به افکار نادرستم ندارم .

      من هنوز خودم رو لایق خیلی از چیزها نمیدونم و باید این لیاقت نداشتن رو از سر راه موفقیتم بر دارم چون بی لیاقتی مانع رسیدن من به هدفم میشه .

      من  باید بارها بگم من لایق رسیدن به تناسب اندام دلخواهم هستم 

      من لایق تناسب اندام دلخواهم هستم 

      من در ناخو داگاه ذهنم خودم رو لایق تناسب اندام میبینم ؟؟؟

      شاید،،،  باید جواب بدم این حس لیاقتم شاید بهتر شده باشه اما هنوزم کار داده هنوزم باید درست بشه و من خودم رو با وجود همین مقدار خوردن عالی و به انداره و این غداهای سفره لایق لاغری بدونم مثل دخترم مثل خواهرم مثل همسرم و ….

      من همینجا با فکر کردن به گذشته ی خودم که چقدر برای لاغری تلاش کردم واقعا ناراحت میشم و دلم برای خودم میسوزه که چقدر خودم رو زجر میدادم .اما مهم نیست مهم  الان من هست که در مسیر درست هستم و باعشق لاعر میشم .

      من میخوام با نگاهی به گذشتم که چقدر بارها از راه های نادرست تلاش،کردم و لاغر شدم به خودم بگم فروع تو توانایی تو میتونی تو چقدر زرنگ بودی چقدر استمرار داشتی که بارها تونستی لاغر بشی و به وزن بسیار زیبای دلخواهت برسی من میخوام  به خودم بگم :

      من میتونم متناسب بشم 

      من لیاقت متناسب شدن رو دارم 

      من لیاقت  پوشیدن بهترین لباسهای دنیا رو دارم 

      من لیاقت خوردن  بهترین عداهای دنیا  رو دارم 

      من لیاقت بهترین زندگی رو دارم 

      من لیاقت دریافت  تمام خیر و خوبی های خدای مهربانم رو دارم 

      من لیاقت زندگی کردن مثل ملکه ها رو دارم 

      من لیاقت درست رفتار کردن رو دارم 

      من لیاقت …

      من  دیگه دنبال بهانه برای عدا خوردن نیستم چون احساس لیاقت برای تناسب اندام دارم اگر هنوزم  گاهی اوقات دنبال ریره خواری هستم اگر هنوزم گاهی اوقات در هر شرایطی میخوام بخورم که لذت ببرم من خودم رو لایق تناسب اندام نمیدونم .

      مثلا یادم میاد در گدشته اگر کمی حالم بد میشد عدا میخوردم اگر  ناراحت میشدم عدا میخوردم اگر حوصلم سر میرفت عدا میخوردم اگر  خوشحال میشدم غدا میخوردم  اگر کمی مریض بودم غدا میخوردم و خلاصه در هر موقعیت به دنبال خوردن بودم بخورم چون مهمانی اومدم بخورم چون خانه مادرم هستم بخورم چون پولش رو دادم بخورم چون اومدم تفریح و سفر و بخورم چون اسراف نشه بخورم و ….اما دیگه این دوران بی لیاقتی در وجود من تمام شده  یعنی باید تمام بشه  پس فروع هیچ راهی نداری جز خودت رو لایق بهترینا بدونی بهترین اندام بهترین سلامتی و بهترین خانواده و  … برای رسیدن به این هدف از هر کاری که همسو با هدفت نیست باید بگذری و انجام ندی و مطمعنم این کار رو باید در عمل نشون بدم که به جهان احساس لیاقتم رو نشون بدم 

      مثلا دیشب خانه مادرم پیتزا درست کردیم اما من در اوج گرسنگیربه اندازه نیازم خوردم و دیگه وسوسه نشدم بیشتر بخورم پس من احساس لیاقت کردم 

      من امروز ناهار اسنگ گوشت و قارچ داشتم اما به اندازه نیازم خوردم و بیشتر نخوردم پس احساس لیاقت کردم .

       پس اگر هنوزم دنبال رفتارهای نادرستم یعنی  خودم رو  لایق اضافه وزن میدونم اگر در ذهنم هنوزم میگم کی میشه من مثل فلانی لاغر بشم یعنی  با این افکار به جهان میگم من حس لیاقت برای لاغری ندارم .

      نه دیگه بسه من بایدحس ارزشمندی کنم و باید هر اشغالی رو نخورم و باید در هر زمانی با وسوسه ی شیطان غدا نخورم من اینقدر باید به خودم بها بدم که هر عدای سر و مانده رو نخورم من باید از خوردن  ته مانده ی غداها رها بشم و بعد فروغ  بببین چطور جهان به این افکارت واکنش نشون میده .

      من هرگز نباید دنبال سرزنش کردن خودم باشم  من هرگز نباید خودم رو با بقیه مقایسه کنم من هرگز نباید به خودم ناسزا بگم که چرا من اینطور لباس پوشیدم فلانی اونطور پوشیده با این کارها و افکار خودم رو نابود میکنم .و حسم بد میشه و قطعا در مسیر درست نمیتونم حرکت کنم 

      ذهن چاق دایم فرد رو تحریک به خوردن میکنه اما دهن فرد لاغر اینطور نیست ؟؟؟ مگر ذهن ما چه فرقی با هم دارن ایا ذهن اونها اصلی هست مال من فرعی هست ؟؟  نه فرد لاعر لیاقت متناسب شدن رو داره اما من ندارم و این برمیگرده به دوران چاقی ما که چقدر ما باورهای نادرست داخل ذهنمون گذاشتیم .

      همینجا بگم من دیگه جز مادریهایی نیستم که دنبال بچه ی چاق باشم دقیقا برخلاف گدشتم که فکر میکردم از همون بارداری باید تغذیه ام زیاد باشه که بچه ای قوی به دنیا بیارم و بعدش هم به زور به بچه غدا میدادم که خوب رشد کنه و …. اما الان بچه هام کاملا رها و ازاد هستن که هر وقت میخوان بخورن و هر وقت میخوان نخوزن  من خودم از بچگی تپل نبودم اما زمانی که چاق شدم کلی باورهای نادرست در ذهنم داشتم که چون ازدواج کردم چون اشتهام زیاده چون رزیم ندارم چون ورزش ندارم لیاقت لاغری و تناسب اندام ندارم و این اواخر هم به خاطر قرص هایی که میخوردم بقبه  بارها میگفتن تو بابد چاق باشی چون دارو میخوری و من احساس ناتوانی در این قضیه ی تناسب اندام میکردم و اما دیگه خودم رو لایق متناسب شدن میدونم و بارها میگم کی از من بهتر و تواناتر که به تناسب اندام برسه من خودم رو باور دارو توانایی هام رو باور دارم چون از سال ۸۳ تا سال ۹۸ من بارها از طریق مختلف برای لاعری تلاش کردم و وزن کم کردم .

      من  با مرور توانایی هام ارزش خودم رو بیشتر حس میکنم .

      من با انجام اون همه کارهای سخت برای لاغری دیگه خودم رو لایق لاغری میدونم .

      من باور کردم میتونم به تناسب اندام برسم و ذهنم داره با من همکاری میکنه و به من رفتارهای جدید هدیه داده و چقدر از ذهنم تشکر میکنم که هماهنگ با هدف من شده .

      من همینجا میگم خودم مسول چاقی خودم هستم نه مواد غدایی و قرص و اشتها و فعالیت و … من بارها بلید بگم من مسول زندگی خودم هستم و با این حرف دیگه برده ی ذهنم نیستم که هر چیزی رو گفت من بخورم .

      من بارها به خودم میگم من لایق تناسب اندام هستم من تعهد میدم من مسول چاقی خودم هستم .و همیتجا اعتراف میکنم اگر فلان روز اون لقمه های اصافه رو نمیخوردم اگر اون روز به خاطر تعارف بقیه نمیخوردم اگر اون روز به خاطر مجانی بودنش اون قدر غدا نمیخوردم راگر اون روز به خاطر بودن در مهمانی بیشتر نمیخوردم همین مقدار کم اضافه وزن رو هم الان نداشتم .

      من به خاطر سرنوشتم و جسمم نیست که من چاقم من به خاطر مواد عدایی نیست که چاقم این خودمم که دارم خودم رو با حس بی لیاقتی نایود میکنم و بیشتر از نیاز میخورم و خودم رو چاق میکنم اما همینجا به خودم میگم من لیاقت بهترین اندام رو دارم 

      من لیاقت بهترین مواد عدایی رو دارم 

      من لیاقت بهترین رفتارهای عدایی رو دارم 

      من لیاقت بهترین ادمها رو دارم 

      من لیاقت خوردن  غداهای گرم و خوشمزه رو دارم 

      من لیاقت بهترین لباسها رو دارم .

      من دنبال رزیم و قرص و دمنوش و جراحی نیستم من دیگه نمیگم اشتها دارم  بابا اشتهایی در کار نیست اشنها خود من هست من باید حس لیاقت کنم تا ببینم‌متناسب شدن چقدر اسون و لدتبخش هست و متناسب شدن حق من هست .

      من میبینم  که افراد لاغر خودشون رو لایق متناسب شدن میدونن هر وقت سیر هستن نمیخورن هر وقت گرسنه هستند میخورن و این یعنی احساس لیاقت در تناسب اندام 

      همین ذهنی که من رو چاق کرده میتونه من رو لاغر کنه و این جمله ی اخر استاد برای من  بسیار عالی هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,182 کلمه

      سلام وقت بخیر استاد و همه دوستان سایت

      لیاقت داشتن در هر چیزی به اهمیت دادن و توجه کردن به هدف هست من توی زندگیم به بیشترین چیزی که در 30 سال سنم توجه کردم چاقیم بوده یعنی فکر میکردم دارم تلاش میکنم لاغر بشم اما بیشتر با اهمیت دادن به چاق بودنم اونو توی ذهنم پررنگ تر کردم و لیاقتش رو توی خودم به وجود آوردم من از سن خیلی پایین یعنی از ابتدایی که بودم این لیاقت رو پررنگ کردم و بهش پر و بال دادم چون هیچوقت خودمو دوست نداشتم اندامم رو دوست نداشتم ولی همش تلاش می‌کردم که رژیم بگیرم ورزش کنم هر روش سختی رو امتحان کنم که لاغر بشم چطور ممکنه چیزی رو دوست نداشته باشی و ازش متنفر باشی ولی سعی کنی اونو خوش فرم کنی من با متنفر بودن با بد اومدنم از اندامم بیشتر بهش توجه میکردم و به جای لایق دونستن خودم در لاغری در چاقی خودم را لایق میدونستم وقتی بارها به خودم میگم من نمیتونم لاغر بشم من همیشه قراره چاق بمونم من بی اراده هستم من خیلی پرخورم نمیتونم مقابل غذاها خودمو کنترل کنم بیشتر دارم خودمو در همون مسیر چاقی نگه میدارم و این خودش یعنی تو لایق این هیکل هستی لایق این حال بد هستی اگر نبودی بهش فکر نمیکردی توجه نمیکردی ازش متنفر نبودی ازش فرار نمیکردی سعی میکردی دلیلش رو بفهمی نه ازش دوری کنی اینقدر بهش فکر نکنی وقتی داری بهش فکر می‌کنی حتی اگه اون فکرت همراه با تنفر باشه بازم خودت رو لایقش می‌دونی که داری توی ذهنت اونو مرور میکنی یکی دیگه از اون کارهایی که من کردم که خودمو لایق چاق شدن دونستم و روز به روز چاق تر شدم من بیشترین کاری که مدام میکردم این بود که روبروی آینه می ایستادم و میگفتم خاک تو سرت این چه هیکل زشتی هست خدا برای تو آفریده گاهی وقتا از اینکه روبروی آینه لباس عوض کنم حالم بد میشد از اینکه زیر شکمم رو ببینم عصبی میشدم هیچوقت هم سعی نمیکردم لباس های که توی کمد یکمی تنگ هستن رو امتحان کنم چون گوشت و چربی هام داخلش نمایان میشد و من دیگه هیچوقت حتی سمت اون مدل لباس هم نمیرفتم خودمو مدام اندازه میگرفتم و به خودم فحش میدادم من تا به امروز نمی‌دونستم همه این ها یعنی توجه کردن به چاقی یعنی لایق چاق تر شدن بودم من لایق چاقی بودم چرا چون هرررررربار که رژیم می‌گرفتم همون اولش میگفتم من که لاغر نمیشم من خیلی چربی هام سفت شدن حالا بازم امتحانش میکنم چرا میگفتم من لاغر نمیشم چون من خودمو بیشتر لایق چاق شدن میدونستم نه لاغری پس نتیجه اش هم چاقی بود استاد این لاغری من در یه موضوع دیگه هم صدق میکنه من پارسال که تازه با روش این سایت به مقداری تناسب خوب رسیده بودم تعهد دادم که حتما ثبت نام کنم برای گرفتن گواهینامه و به لطف خدا شرایطش فراهم شد ومن تونستم ثبت نام کردم از اولین جلسه ای که داشتم کلاس های عملی میرفتم و رانندگی میکردم و خیلیم به گفته خود آموزشگاه خوب رانندگی میکردم هی به خودم به همسرم به مادرم میگفتم آخه من با این همه ترس چطوری راننده بشم به مدرس هم میگفتم استاد یعنی من میتونم گواهینامه بگیرم میخندید می‌گفت ای بابا هزاران خانم تو این چند سال از آموزشگاها مدرک گرفتن اینا حتی بلد نبودن سوئیچ رو بپرخونن ولی الان ماشین اتومات رانندگی میکنند من مدام توی تنهایی با خودم میگفتم وای خیلی سخته من چقدر خنگم و در نهایت تاسفم من چهار باره که تا الان رد شدم و انگار امیدم از دست رفته بود با دیدن این فایل انگار توی ذهنم یه جرقه زده شد و فهمیدم راننده نشدن هم مثل چاقی لایق خودم دونستم من دیگه نمی‌خوام خودمو لایق این بدونم که هیچوقت راننده نمیشم من لیاقت اینو دارم بدون استرس خیلی راحت قبول بشم..

      من در همه روش های که برای لاغر شدن امتحان کردم تنها هدفم این بوده که از شر این چاقی و اضافه وزن خلاص بشم از این هیکل گرد رها بشم بتونم لباسهای که اندازه ام نبودن رو امتحان کنم میخواستم از چیزی که متنفرم دور بشم و حین اینکه شروع میکردم به رژیم و ورزش ته ته دلم میگفتم امتحان کنم ولی اگه رهاش کنم چاق بشم چی و با هر زحمتی بود مقداری کم میکردم حتی یکبار 16 کیلو کم کردم که واقعا عالی بود همه رو متعجب کرده بود اما هیچکس نمیدونست که با خوردن شبها ماست پنج تا قاشق برنج بدون روغن خشک با چه حس بدی لاغر کرده بودم و همه استرسم این بود که چاق نشم و زحمتهام هدر بره و این خودش همین معنی رو میده با اینکه داشتم لاغر میشدم اما بازم خودمو لایق این اندامی که شده بودم نمی‌دونستم و همش تو فکر این بود بهتر بگم منتظر این بودم که با رها کردنش چاق بشم روزی یک ساعت پیاده روی خیلی سریع داشتم بدون مکث باید حتما این یک ساعت تمام می‌شد تا من بعدش یه قطره آب بخورم و در حالی که داشتم با این پیاده روی عرق میریختم و در کنار رژیم خیلی سخت و سرخودی هم داشتم برام کم کردن 20 کیلو خیلی طاقت فرسا و زبان بود و میگفتم با این روش یعنی من میتونم هر ماه دو کیلو هم شده کم کنم ولی این که خیلی زمان میبره 10 ماه تلاش کنم وزنم بیاد پایین ولی خیلی راحت تو دو سه هفته برگرده و با اینکه به اون چیزی که پایبند بودم عمل میکردم ولی فکرهای بیخود انرژی زیادی رو ازم می‌گرفت و من در نتیجه حتی در زمان تست روشهای لاغری هم به چاقی فکر میکردم و لایق لاغری نبودم.

      من پیشنهادی که به خودم میتونم بدم که برام نتیجه بخش هست اینه که دیگه جلوی آینه از خودم بد و ناسزا نگم از موندن روبروی آینه بیزار نباشم از پوشیدن لباسهای یکمی تنگم خودداری نکنم و این قول رو به خودم بدم که من لایق این لباس هستم و به جای فرار کردن ازش با حس و حال خوب تلاش میکنم تمرین میکنم تا بتونم به سایزش برسم اگه کسی در مورد هیکلم صحبت کرد عصبانی نشم چون من هدفی دارم که توی مسیرش باید موفق بشم چرا خودخوری کنم چرا متنفر باشم وقتی همسرم از سرکار میاد و گرسنه هست من با وقتی سیر هستم پا به پاش غذا نخورم همان طور که باور دارم من ژن چاقی ندارم من سوخت و سازم پایین نیست من بی اراده و تنبل نیستم باید با حس و حال خوب و امیدواری اثباتش کنم خدشه به باورهام نزنم وقتی توی مهمونی میرم با اصرار میزبان و اطرافیان با شکم پر سیر دوباره سعی نکنم چیزی بخورم چون بعدش با فشار شکم مواجه میشم من اونقدر باید خودم رو باور داشته باشم قبول کنم که وقتی بدون هییییبییچ روشی فقط با توجه کردن به چاقی و مسائلش توی ذهنم تصویر چاقی رو پررنگ کردم الان هم بدون هیییییچ روشی فقط با توجه کردن به لاغری لایق دونستن خودم در لاغری حس و حال درونی خوب تصویر لاغری رو به ذهنم بسپارم و به خودم پیشنهاد میکنم وقتی برای چاقی عجله نکردی برای لاغری هم صبور باش پاداش صبرت یعنی لایق اون چیزی که هستی میشی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/18 12:32
      مدت عضویت: 1024 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,682 کلمه

       به نام خدای مهربان🌹

       سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری

       گام پنجم : لایق لاغر شدن باشید.

      احساس لیاقت داشتن خیلی تفاوت ایجاد می‌کنه بین شگفتی سازان و اونایی که شکست می‌خورن،خیلی ازافراد هستن که خیلی خوب حرکت می‌کنن، تلاش می‌کنن و نتیجه عالی می‌گیرن،ولی بعضی از افراد هم هستن که خیلی خوب حرکت می‌کنن، تلاش می‌کنن، ولی نتیجه نمی‌گیرن،عده‌ای که نتیجه عالی می‌گیرن،و عده‌ای که نتیجه دلخواهشون رو نمی‌گیرن، یا برای نتیجه گرفتن اذیت میشن.تفاوت اینا فقط مربوط میشه به احساس لیاقتشون،اینکه اونا چقدر خودشون رو لایق لاغر شدن می‌دونن،این موضوع خیلی اهمیت داره،شاید به ظاهر بگیم که چه اهمیتی داره؟ چه ارتباطی هست اصلاً بین لاغر شدن و لیاقت داشتن؟؟ولی باید بدونیم که ارتباط مستقیم و تنگاتنگی داره،موفقیت من توی لاغری با میزان احساس لیاقتیه که خودم در خودم می‌بینم، نه احساسی که دیگران در من می‌بینن و بهم میگن.ممکنه که من توی تمریناتم و توی نوشته‌هام استاد منو تشویق کنه، تحسین کنه، یا تاییدم کنه، یا مدال به نوشته‌هام بده،این مهم نیست،ممکنه که من جوری نوشته باشم که خیلی مرتب و منظم باشه،اما این تایید استاد یا تایید دیگران تعیین کننده میزان احساس لیاقت من نیست. احساس لیاقتم رو خودم تعیین می‌کنم، احساس لیاقت هر فردی نگاه و نظریه که خودش نسبت به خودش داره، نه دیگران نسبت به او.

      به اندازه‌ای که من نسبت به خودم احساس لیاقت و توانمندی و نگرش درست داشته باشم پیشرفت می‌کنم، نه چیزی که دیگران درباره من میگن،پس وقتی که صحبت از احساس لیاقت میشه این نیست که دیگران درباره من چه نظری دارن و نظر دیگران تعیین کننده احساس لیاقتی نیست که من نسبت به خودم دارم، یا بالا برنده اون نیست.

      چطور احساس لیاقت میتونه باعث موفقیت یا شکست من در لاغری بشه؟؟

      احساس لیاقت داشتن برای رسیدن به هر هدفی به دو شکل در من به وجود میاد،یه وقت‌هایی هست که برای رسیدن به هدفم تلاش می‌کنم، تمرین می‌کنم، اگه نتیجه نگرفتم بازم سعی می‌کنم، اگه شکست خوردم دوباره ادامه میدم، سختی‌هاش رو به جون می‌خرم، و به حرکتم ادامه میدم.اما به اون نتیجه دلخواه نمی‌رسم. در این صورت من احساس لیاقت درونی نداشتم که نتیجه نگرفتم.یعنی اون چیزی که در ناخودآگاهم هست، اون نگرشی که درباره خودم هست رو ندارم،یعنی احساس لیاقت ندارم که به یه همچین موفقیتی برسم.در عین حالی که دارم خیلی تلاش می‌کنم، این نمونه از عدم احساس لیاقت رو می‌تونم در اطرافیان و در جامعه هم ببینم،مثلاً افرادی که خیلی دارن تلاش می‌کنن، اما نتیجه دلخواهشون رو نمی‌گیرن،توی کسب و کار خیلی دارن از صبح تا شب کار می‌کنن، بدو بدو می‌کنن که کسب و کارشون رو رونق بدن،اما هرگز نتیجه مطلوبی در زندگیشون نمی‌گیرن، چرا؟؟چون دروناً احساس لیاقت ندارن که به یک جایگاه مناسب برسن،به یک درآمد خوب برسن،دلیلش اینه که اونا احساس لیاقت نمی‌کنن،لیاقت اینو نمی‌بینن در خودشون که من بتونم پولدار بشم،دروناً میگن نه چطور ممکنه آخه،سر چه حسابی درآمد من خیلی بیشتر بشه،پس  سعی کنم که احساس لیاقت رو در خودم افزایش بدم،لیاقت تجربه نعمت‌های بیشتر، لیاقت تجربه شرایط بهتر، لیاقت تجربه درآمد بالاتر، موقعیت اجتماعی بهتر،اینا احساس لیاقت می‌خواد.خیلی از افراد دنبال رشد و پیشرفت هستن اما تجربه‌اش نمی‌کنن،چون درونن خودشون رو لایق شرایط بهتر نمی‌دونن،شاید چون در اطرافیانشون نمونه ندارن، یا اطرافیانشون همه در سطح پایین‌تر هستن و یه جورایی براشون سخته که شرایطشون بهتر بشه.سعی کنم اگه احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کردم و شرایطم بهتر شد، زندگیم راحت‌تر شد، مسائل و مشکلاتم حل شد، دیگه به هیچ وجه احساس ناراحتی نکنم که مثلاً من از خانوادم جدا شدم، از اطرافیانم فاصله گرفتم،نگم چرا اونا توی این شرایط هستن، سر چه حسابی من راحت زندگی می‌کنم،

      سعی کنم که این طرز فکرها رو اصلاً نداشته باشم، چون این‌ها یعنی اینکه من احساس لیاقت درونی برای زندگی در شرایط بهتر رو ندارم،اگه احساس لیاقت درونی رو در خودم ایجاد نکنم شرایط بهتری رو تجربه نمی‌کنم.

      در مورد لاغری با ذهن هم دقیقاً همینه،اگه دارم تمریناتم رو انجام میدم، دنبال می‌کنم، خوب می‌نویسم، گوش می‌کنم، اما نتیجه عالی کسب نمی‌کنم، ارتباط مستقیمی داره فقط با احساس لیاقتم،یعنی خودم رو لایق اینکه لاغر بشم نمی‌دونم، و هنوز توی فکرم اینه که لاغر شدن خیلی کار سختیه.خیلی از افراد هستن که خودشون رو لایق اینکه لاغر بشن نمی‌دونن، فکر می‌کنن که لاغر شدن خیلی کار سخت‌تر از اینه، و فکرشون اینه که اینجوری نیست که من چهار تا فایل گوش بدم، تمرین کنم و لاغر بشم، ولی خیلیا رو می‌بینم که صبح تا شب در فکر لاغر شدنن، ورزش می‌کنن، رژیم می‌گیرن، اعصابشون به هم ریخته است به خاطر لاغر شدن، ولی لاغر نمی‌شن،پس سر چه حسابی.و نمی‌تونن بپذیرن به همین سبک و طریق میشه لاغر شد.چون توی گذشته تلاش‌های زیادی رو انجام دادن ولی شکست خوردن هنوز براشون قابل باور نیست که با تغییر فرمول‌های ذهنی میشه لاغر شد.این باعث میشه که احساس عدم لیاقت داشته باشن برای لاغر شدن،با اینکه دارن تمرینات رو انجام میدن، خوب می‌نویسن،ولی نمی‌تونن بپذیرن،نمی‌تونن قبول کنن که میشه لاغر شد  همینجوری،چون خودشون قبلاً خیلی سختی کشیدن، خیلی ها رو هم دارن می‌بینن که سختی می‌کشن و لاغر نمی‌شن، و یه جورایی هنوز توی ذهنشون این جا نیفتاده که به همین شکل، به همین سادگی هم میشه لاغر شد. و این هم یه مدل از احساس عدم لیاقته.

      یه نمونه دیگه هم از احساس عدم لیاقت اینه که خیلی‌ها احساس لیاقت درونی دارن، به زبون هم میارن و همش میگن که من لایق شرایط بهتر از اینم،اما عملاً کاری انجام نمیدن،هیچ تلاشی برای اینکه وضعیتشون رو بهتر کنن انجام نمیدن،مطالعه نمی‌کنن، تحقیق نمی‌کنن، سعی نمی‌کنن مهارتشون رو بالا ببرن، سعی نمی‌کنن کارشون رو بهتر انجام بدن،

      احساس توانایی یا احساس لیاقت برای اینکه شرایط بهتر رو داشته باشن دارن،اما کاری انجام نمیدن،یعنی فکر می‌کنن همین که احساس لیاقت داشته باشن کافیه،مثل اینه که من احساس لیاقت لاغری رو داشته باشم، واقعاً دوست داشته باشم که لاغر بشم، بگم حق من نیست که چاق باشم، این همه آدم لاغر هست چرا من چاقم،اما اقدام صحیحی انجام ندم،هیچ حرکت خاصی نکنم،پس هرگز موفق نمی‌شم.پس به این نتیجه می‌رسم که برای موفق شدن در هر کاری لازمه که هم احساس لیاقت درونیم رو ارتقا و بهبود بدم،هم احساس لیاقت بیرونیم رو،که شامل مهارت‌هامه و هر چیزی که نیازه برای رسیدن به شرایط بهتر اونو بهبود بدم.ممکنه ادامه تحصیل باشه،ممکنه کسب مهارت‌های بیشتر باشه،ممکنه دوره شرکت کردن باشه،کتاب خوندن باشه،هر کسی در هر حوزه‌ای که به دنبال موفقیته، بالاخره یه سری کارای جدید، یه سری برنامه‌های جدید، یه سری پروژه جدید رو باید اجرا کنه تا بتونه به سمت بالاتر برسه.

      پس برای لاغر شدن باید احساس لیاقت لاغر شدن رو در خودم افزایش بدم،هم از نظر درونی،هم از نظر بیرونی.

      پس وقتی که دارم از محتواها استفاده می‌کنم، فایل‌ها رو گوش میدم، برای خودم می‌نویسم، دیدگاه می‌خونم،این دو تا کار انجام می‌شه.یعنی من وقتی که فایل‌ها رو گوش می‌کنم و متوجه می‌شم که اگه این چند ساله از لاغر شدن، از تلاشم، نتیجه نگرفتم، این به خاطر عدم توانایی من نبوده، این به خاطر بی‌لیاقتی من نبوده، به خاطر ناتوانی من نبوده، بی‌ارادگی من نبوده، به خاطر روش‌های اشتباه بود،

      گوش دادن این فایل‌ها باعث میشه که احساس توانمندی در من ایجاد بشه، یه جورایی احساس خودم رو بازیابی کنم، روحیه خودم رو برگردونم، روحیه خودم رو به دست بیارم و این میشه ترمیم احساس لیاقت درونی،یه سری جاها هم هست که نیازه به شکل عملی یه اقداماتی رو انجام بدم،مثلاً یه فایلی رو گوش میدم که یه توضیحاتی داده که باید به این شکل رفتار کنم، یا اینجوری رفتار نکنم، یا رفتار صحیح اینه،بعد من بر اساس این آموزش‌ها سعی می‌کنم که از این به بعد رفتارم رو اصلاح کنم.

      خیلی از افراد هستن که یه سری عادت‌ها رو دارن و دوست دارن تغییرش بدن،اولین حس بدی که در اونا هست اینه که من نمی‌تونم،من دوست دارم این عادت رو ترک کنم ولی نمی‌تونم،می‌خوام پرخوری عصبی نداشته باشم ولی واقعاً نمی‌تونم،وقتی عصبی میشم دیگه دست خودم نیست،این دست خودم نیست یعنی اینکه کاملاً پذیرفتن که توانایی تغییر این موضوع رو ندارن و این حس لیاقت درونی رو ندارن  برای اینکه بتونن یک عادتی رو تغییر بدن.

      پس برای لاغر شدن نیاز دارم که احساس لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم و افزایش بدم.

      لاغر شدن رو فقط به اینکه بتونم وزنم رو بیارم پایین، یا بتونم فلان لباس رو بپوشم ندونم،با لاغر شدن واقعاً زندگیم دگرگون میشه،لاغر شدن شخصیتم رو تغییر میده، احساسم رو دگرگون می‌کنه،توانمندی‌هام رو می‌شناسم،خانوادم رو تحت تاثیر قرار میدم،چقدر می‌تونم تجربیات مختلفی رو کسب کنم در حوزه سلامتی، در حوزه رسیدن به علایقم،اعتماد به نفسم، آرامشم،چقدر ذهنم از غذاها راحت می‌شه، چقدر ترسم از غذاها راحت می‌شه،چقدر می‌تونم لذت بیشتری ببرم از غذا خوردن،لذت ببرم از حضور در مهمانی، از خرید کردن لذت ببرم.پس لاغر شدن برام مهم‌ترین موضوع زندگیم باشه و بدونم که لاغر شدن لیاقت می‌خواد،باید احساس لیاقت کنم در خودم برای لاغر شدن،وگرنه تلاش فقط برای لاغر شدن نتیجه نمیده،چقدر واقعا سال‌ها تلاش کردم، ورزش کردم، رژیم گرفتم،پس چرا لاغر نشدم؟؟چون احساس لیاقت نمی‌کردم برای لاغر شدن،چون فکر نمی‌کردم که بشه لاغر شد، درونن مطمئن بودم که لاغر نمی‌شم و  تلاش می‌کردم که از طریق ورزش کردن لاغر بشم،نتیجه نهایی هم اون نگرشیه که خودم دارم،نه اون رفتاری که انجام میدم،اگه باورم این باشه که چاقی ارثیه، هرگز احساس لیاقت برای لاغری رو ندارم.اگه باور داشته باشم که سوخت و ساز بدنم پایینه، هرگز لاغر نمی‌شم،اگه  باور کنم می‌تونم لاغر بشم اون وقت دیگه نمیرم سمت رژیم و ورزش،اگر دارم لاغری با ذهن کار می‌کنم، ولی نیم نگاهی هم دارم به روش‌های دیگه، که لاغری با ذهن کار کنم و یه روش دیگه هم استفاده کنم،معلومه که احساس لیاقت درونی ندارم.

      موقعی می‌تونم باور کنم که میتونم لاغر بشم که اگه ردیف صف ببندن روش‌های لاغری جلوی من، و کلی نتایج عالی بهم نشون بدن که این نتیجه این روشه،بگم که من نیازی ندارم، من خودم دارم لاغر می‌شم،

      یک فرد متناسب واکنشش به روش‌های لاغری و نتایج لاغری چیه؟؟اصلاً واکنشی نداره،چرا؟؟چون مسئله‌ای نداره توی ذهنش،چون خودش عقیده داره که من همینجوری متناسبم،حالا هر روشی هر نتیجه‌ای داشته باشه، چه ربطی به من داره،اینو میگن باورِ لاغر بودن.پس باید این باور رو در خودم ایجاد کنم،

      هرگز فایل‌ها رو فقط برای لاغر شدن گوش نکنم،برای بهبود کیفیت خودم این محتواها رو استفاده کنم،اون وقت هم لیاقت درونی و هم لیاقت بیرونی در من اضافه میشه و نتایج منو شگفت انگیز می‌کنه.

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز🌹🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/17 17:00
      مدت عضویت: 1024 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,759 کلمه

       به نام خدای مهربان 

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری

       گام پنجم: لایق لاغر شدن باشید🪴

      لیاقت داشتن مهم‌ترین موضوع توی رسیدن به هر موفقیتیه،و لاغر شدن هم نیاز داره به لیاقت داشتن،

      لیاقت داشتن برای لاغرشدن، با رژیم گرفتن، ورزش‌های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در من ایجاد نمی‌شه،

      چون من برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام ندادم، یا زحمت و رنج زیادی رو متحمل نشدم،لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه،من به اندازه لیاقتم از جهان و نعمت‌های اون سهم می‌برم،جهان مادی جهان لیاقت‌هاست،لاغر شدن هم مثل هر کار دیگه‌ای نیاز به لیاقت داره، همون طوری که چاق شدن هم لیاقت می‌خواد و همه افراد چاق حتماً لیاقت چاق شدن رو داشتن، من برای چاق شدنم استمرار و پشتکار داشتم، بارها رفتار و عادت‌های اشتباه رو تکرار کردم تا جسم خودم رو به این شرایط رسوندم، پس لیاقت تغییر کردن رو داشتم،هرچند که این تغییر در جهت چاق شدنم بوده،بارها از شرایط جسمیم متنفر شدم، و به چاقیم توجه کردم و با این کارها به ذهنم دستور دادم که دوست دارم بیشتر چاق بشم.

      خیلی‌ها معده، سوخت و ساز و ژنتیک رو عامل چاقیشون میدونن،ولی تاثیرگذارترین موضوع توی چاقی ذهن ناخودآگاهه، که هرگز هم مورد توجه قرار نگرفته.توجه به اون چیزی که ازش متنفرم،با توجه به اون چیزی که عاشقشم برای ذهن من فرقی نداره،ذهن من در هر دو حالت تصور می‌کنه که من اون شرایط رو دوست دارم و سعی می‌کنه اون شرایط رو توی زندگیم گسترش بده.اینکه سال‌ها از چاقی متنفر بودم اما هر سال چاق‌تر شدم برای اینه که ذهن ناخودآگاهم فرقی بین تنفر یا عاشق بودن رو نمی‌دونه،از نظر ذهن ناخودآگاهم توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن، همه به یک معنیه و اونم علاقمند بودنه.

      در واقع ذهن ناخودآگاهم به این شکل عمل می‌کنه که به هر چیزی توجه کنم تصور می‌کنه که من عاشق اون موضوعم، و اون موضوع رو توی زندگیم گسترش میده،پس باید بدونم الان که توی این وضعیت چاقی هستم به شکل‌های مختلف به چاقیم توجه کردم و با توجه کردن، لیاقت چاق شدن رو در خودم افزایش دادم و چاق‌تر شدم.اون موقع که نگران چاقی بیشتر بودم من در حال پرورش لیاقت چاقی در خودم بودم.وقتی که از شرایط خودم خجالت می‌کشیدم، گله و شکایت میکردم، خودم رو سرزنش می‌کردم، رژیم می‌گرفتم، به بدن خودم با ورزش‌های سنگین فشار میاردم، من در حال افزایش لیاقت چاق شدن خودم بودم.پس باید بدونم که تموم اون کارهایی که برای لاغر شدنم انجام می‌دادم، اون موقع هایی که به شدت از چاقی متنفر می‌شدم، بارها برای دیگران درباره چاقیم گله و شکایت می‌کردم، زمان‌هایی که از چاقی به حدی متنفر می‌شدم که آرزوی مرگ می‌کردم، همه اونها تلاشم برای چاق‌تر شدن بوده

      شاید الان درک این موضوع برام آسون نباشه که چطور ممکنه که من از چیزی متنفر باشم اما اون موضوع توی زندگیم گسترش پیدا کنه، اما این موضوع اساس قانون جذبه،اگه آگاهی بیشتری از این قانون به دست بیارم اون وقت متوجه می‌شم که چرا از هرچی بدم میاد، سرم میاد.اون وقت می‌فهمم که چرا به هر موضوعی که علاقه نداشتم، همیشه باهاش درگیر بودم،پس الان دیگه باید بدونم که ذهن ناخودآگاه من فرقی بین دوست داشتن و نداشتن قائل نیست و به هر دلیلی اگه موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و به اون توجه کنم، اونو به عنوان موضوع مورد علاقم در نظر می‌گیره و در زندگیم گسترش پیدا می‌کنه،پس اگه می‌خوام لاغر بشم باید لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم،تا وقتی که  تغییری توی نگرشم نسبت به جسمم ایجاد نکنم هرگز موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خودم نمی‌شم، باید توی ذهنم لیاقت لاغر شدن رو جایگزین لیاقت چاق شدن کنم.باید فرمول‌های لاغر کننده ذهن ناخودآگاهم رو مجدداً فعال کنم،  واستفاده از اونا رو جایگزین استفاده از فرمول‌های چاق کننده کنم.باید مانع از توجه افکارم به چاقی بشم و در مقابلش به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی منه توجه کنم.

      پس باید بدونم سال‌ها با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم‌های سختی که می‌گرفتم، با ورزش‌های سنگینی که انجام می‌دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش خودم، سرزنش دیگران، در حال پرورش لیاقت چاق‌تر شدن خودم بودم،الان هم باید توی مسیر لاغری با ذهن اول لیاقت متناسب شدن رو در خودم ایجاد کنم.

      باور احساس لیاقت داشتن می‌تونه توی همه جنبه‌های مختلف زندگیم تاثیر بذاره و زندگیم رو متحول کنه.باوری که نه تنها در تناسب اندام، بلکه در تحصیلات، کسب و کار، رابطم با دیگران، درآمد، دارایی، سفرهای تفریحی، و توی هر زمینه دیگه‌ای از زندگیم تاثیرگذاره.

      همیشه این سوال رو از خودم بپرسم که چقدر خودم رو لایق بهترین‌ها می‌دونم؟؟ بهترین زندگی، بهترین همسر، بهترین فرزند، بهترین تناسب اندام،باید سعی کنم اولویت اولم متعادل شدن از لحاظ روحی باشه، بعد متناسب شدن.

      یعنی اینکه اول شاد باشم، آرامش داشته باشم، برخورد خوبی با همسر و فرزندم داشته باشم، شرایط خوبی در محیط کارم داشته باشم و خیلی چیزهای خوب دیگه،

      خیلی‌ها نمی‌تونن انتخاب صحیحی داشته باشن و فکر می‌کنن چون اضافه وزن دارن یه سری مشکلات بعدی هم براشون به وجود اومده،باید بدونم که واقعیت اینه که من به خاطر شرایط روحی بدی که برای خودم ایجاد کردم مشکلات رو به سمت خودم جذب می‌کنم،و عدم رسیدن به تناسب اندام هم یکی از این مشکلاته،پس اگه می‌خوام نتیجه مطلوبی بگیرم در درجه اول باید به روحیه بهتری دست پیدا کنم،هر پیشرفتی ارتباط مستقیمی با میزان لیاقتی داره که در خودم احساس می‌کنم، اگه ادامه تحصیل ندادم خودم رو لایق سطح بالاتری ندیدم،اگه دنبال کاری با حقوق خیلی بالاتری نبودم خودم رو لایق اون شغل و درآمد ندیدم،اگه داشتن یه ماشین خیلی خوب برام فقط یک رویاست، چون خودم رو لایق داشتنش نمی‌دونم.و اگر هم مدت‌هاست که اضافه وزن دارم و نتونستم کاری برای خودم انجام بدم چون خودم رو لایق متناسب شدن ندیدم،

      لیاقت نداشتن مانع حرکت کردن میشه

      لیاقت نداشتن مانع ادامه دادن میشه

      احساس بی‌لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف‌هام میشه.اگه تا حالا چندین بار اقدام کردم برای رژیم گرفتن و کاهش وزن و یک ماه طبق برنامه رژیمی غذا خوردم و رفتار کردم و چند کیلو از وزنم کم شده و توی فکرم این بوده که همیشه اولش آدم خوب کم می‌کنه، چون بدن هنوز عادت نکرده، ولی هرچی بیشتر پیش برم چون بدن مقاوم میشه دیگه به سختی می‌تونم وزن کم کنم،اون وقت می‌بینم که در اون ماه فقط ۳ کیلو کم می‌کنم و باز به این فکر قدرت میدم و ماه بعد یک کیلو به زحمت کم می‌کنم و نهایتاً خسته می‌شم و رها می‌کنم،و ماه بعد هم همه کاهش وزنم دوباره برمی‌گرده،چرا این اتفاق میفته؟؟چون در ناخودآگاه ذهنم خودم رو لایق رسیدن به تناسب اندام ندونستم،وقتی ۵ کیلو کم کردم به خودم گفتم طبیعیه همیشه اول رژیم بدن زود واکنش نشون میده، ولی از اونجا به بعدش سخت میشه و لیاقت خودم رو کمتر دیدم و ماه بعد باز لیاقت خودم رو کمتر دیدم، تا بالاخره رها کردم،

      باید سعی کنم خودباوری رو در خودم ایجاد کنم، باید در گذشته خودم کنکاش کنم و موفقیت‌ها و دستاوردهای خودم رو بنویسم، به خاطر بیارم که من همونی بودم که چند سال پیش این کارهارو کردم، وقتی که از تلاش‌های خودم برای رسیدن به یک موفقیت رو بنویسم، از موانعی که پشت سر گذاشتم تا به یک خواسته‌ای برسم،وقتی که از شکست‌هام و شروع دوباره‌ای که برای رسیدن به هدفم می‌نویسم، اون وقت می‌فهمم که چقدر انسان توانمندی بودم،توی زندگی به خواسته‌هایی رسیدم که اول لیاقتش رو در خودم دیدم،پس الان در هر شرایطی که هستم در بهترین شرایط خودم هستم،داشته‌های من مطابق با لیاقت‌های من در هر زمینه‌ای هستش.

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دونستن خودم برای رسیدن به وزن ایده آلمه،باید احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کنم،باید حرف‌هایی که از قبل شنیدم که تو نمی‌تونی، تو تنبلی، تو از بچگی آدم پرخوری بودی، تو ژنتیکی چاقی، تو سرنوشتت همینه،  تمام حرف‌های این چنینی رو از ذهنم بریزم بیرون، و فقط بگم من می‌تونم.من لیاقت متناسب شدن رو دارم.من لیاقت به تن کردن لباس‌های شیک و خوشرنگ رو دارم.من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت رو دارم.من لیاقت زندگی در شرایط کاملاً سالم رو دارم.من لیاقت آزادی و آرامش رو دارم.من لیاقت لذت بردن از زندگی رو دارم.من لیاقت داشتن آزادی در خریدن لباسهای زیبا رو دارم.باید برای خودم جمله بسازم در وصف شرایط جدیدی که لیاقتش رو دارم و دوست دارم بهش برسم.وقتی که در خودم احساس لیاقت کنم، اون وقته که اقدام می‌کنم،اونوقته که از انجام تمرینات دلسرد نمی‌شم،اون وقته که دیگه حرص و ولع برای خوردن ندارم،اون وقته که دیگه دنبال بهانه‌هایی نمیرم که باید با غذا خوردن برطرف بشه،اون وقت دیگه اگه سرم هم درد بگیره دیگه نمی‌گم حتماً گشنم بوده،اگه سرگیجه داشته باشم نمیگم حتماً قندم افتاده برم شیرینی بخورم،اگه خوابم نگیره نمیگم چون شکمم خالیه،اگه بی‌حوصله شدم نمیگم برم یه چیزی بخورم انرژی بگیرم،اون وقت دیگه از هر بهونه‌ای واسه خوردن استفاده نمی‌کنم،پس اگه الان داره وزنم اضافه میشه، چون من لیاقت اضافه وزن رو دارم،چون خودم باعث شدم که به این وزن برسم،فکر کنم به اون زمانهایی که چقدر در ذهنم خودمو مسخره کردم، که این چه هیکلیه تو داری،چقدر در ذهنم خودم رو ناتوان جلوه دادم که من چطور می‌تونم مثل فلانی لاغر بشم،چقدر یقه خدا رو چسبیدم که این چه سرنوشتیه که برای من رقم زدی،وقتی که به هر دلیلی خودمو ناتوان شمردم و خودمو سرزنش کردم،رسماً داشتم اعلام میکردم که من لیاقت چاق‌تر شدن رو دارم و جهان هستی و بدنم جواب این لیاقتم رو به بهترین شکل ممکن داده.پی به همون ترتیبی که خودم رو تحقیر کردم، خودم رو تشویق کنم،خودم رو ارزشمند کنم،اینقدر ارزشمند که هر آشغالی رو نخورم، اینقدر ارزشمند کنم که برای ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودم نخورم،این قدر به خودم بها بدم که هر غذایی رو که چند روزه مونده تو یخچال من نخورم،خودم رو از بند آشغال خوری‌ها رها کنم،انقدر برای خودم ارزش قائل باشم که به زور و به هر بهانه‌ای هر غذایی رو وارد جسمم نکنم،اینقدر برای خودم ارزش قائل باشم که برای اینکه غذا مجانیه بیشتر از نیازم وارد بدنم نکنم،برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم نخورم، به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اونو به زور وارد بدنم نکنم، اگه غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم. اینقدر به خودم بها بدم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم. هر غذای اشغال و بی‌کیفیتی رو نخورم.

      به هر دلیل و بهونه ای غذا رو انتخاب نکنم.موقع  شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی غذا نخورم. 

      اون وقت میبینم همین بدنی که اینقدر ازش ناراحتم، به افکار و رفتار جدیدم واکنش نشون میده و با چه سرعتی وزن خودش رو پایین میاره.

      اگر که میرم مهمونی و همش خودم رو مسخره می‌کنم و سرزنش می‌کنم و میگم خاک تو سرت، همه رو ببین چقدر خوشتیپ اومدن، تو رو ببین چه شکلی هستی، روت نمی‌شه یه تکونی به خودت بدی، همش فکر می‌کنم الان غش غش بهم می‌خندن،سر میز غذا اگه همش حواسم به اینه که کسی منو زیر نظر داره که چقدر می‌خورم یا نه، هی با خودم میگم وای چقدر غذا اضافه اومده، خدا رو خوش نمیاد، حیفه حروم بشه، بزار یکم دیگه بخورم، تازه ظرف هم می‌گیرم واسه ناهار فردام هم ببرم.وقتی من رفتارم با خودم اینه، انتظار دارم بدنم پاسخ چه چیزی رو بهم بده؟؟

      چرا ذهنم دائماً منو تحریک می‌کنه که بیشتر بخورم،؟ ولی یه فرد متناسب همچین مشکلی با ذهنش نداره؟یعنی ذهن اون اصلیه ذهن من بدلیه؟؟نه،اون لیاقت متناسب بودن رو داره و من در خودم این لیاقت رو ندارم، نمی‌بینمش.

      و این بی‌لیاقتی من برای نامتناسب شدن برمی‌گرده به سال‌های قبل، زمان‌هایی که بچه بودم، زمانی که خانواده به اشتباه باورهام رو شکل دادن،هیچ انسانی در بدو تولدش اضافه وزن نداره.

      هر کسی با یه سری از رفتارهای اشتباه والدینش به یه شکلی در میاد،خیلی از مادرها توی دوران بارداری شروع می‌کنن به چاق کردن نوزادشون، فکر می‌کنن چون باردارن باید به اندازه دو نفر غذا بخورن، خیلی از مادرها هم فکر می‌کنن که بچه هر چقدر تپل‌تر بشه خوشگل تره،فکر می‌کنن بچه ی لاغر نشون دهنده بی‌لیاقتی مادره، یا اینکه فکر می‌کنند، بچه توی سن رشده، باید خوب غذا بخوره، و خلاصه هر کسی با یه سری از این رفتارهای اشتباه والدینش به یه شکلی در اومده،وقتی هم که بزرگ شدیم و دیگه خودمون تونستیم غذا بخوریم و طبق عادت زیاد می‌خوردیم، یواش یواش اوضاع جسمیمون بدتر شده، تا جایی که همه از دیدنمون بدشون میومد و پدر مادرمون رو نصیحت می‌کردن،خودمون رو نصیحت میکردن،پدر و مادر هم برای اینکه از خوردن ما رو منع کنن ما رو تحقیر کردن که خاک تو سرت ببین چقدر شدی، اینجوری پیش بری از در رد نمی‌شی، بچه فلانی رو ببین چقدر خوشتیپه، آرزوم بود تو هم مثل بچه فلانی میشدی و کلی از این حرف‌های مخرب.و تکرار این حرف‌ها هم باعث شد که ما باور کنیم که ناتوانیم، باور کنیم که زشتیم، باور کنیم که مشکل داریم، باور کنیم که لیاقت متناسب شدن رو نداریم،و این باورها الان در ذهن ماست،پس باید اول خودمون رو لایق تناسب اندام داشتن بدونیم،باید اول خودم رو لایق تناسب اندام داشتن بدونم،باید اول لیاقت خودم رو بشناسم،بدونم که در گذشته چه کارهایی کردم، چه کارهای مهمی رو انجام دادم، چه کارهای سختی رو انجام دادم، تا به خودباوری برسم که می‌تونم تناسب اندام هم داشته باشم.وقتی که توانایی‌های قبلی خودم رو مرور کنم، یواش یواش ارزش خودم رو بیشتر حس می‌کنم، متوجه می‌شم که چه کارهای مهمی رو انجام دادم و اون وقت برای رسیدن به تناسب اندام، اگر الان توی ذهنم خیلی بزرگ و سخته،اون وقت دیگه خیلی ناچیز میشه،که من کارهای سخت زیادی رو انجام دادم که شاید خیلی سخت‌تر از متناسب شدن بوده.

      پس برای متناسب شدن در هر شرایطی که الان هستم اهمیتی نداره،اول باید در خودم لیاقت رسیدن به وزن ایده‌آل رو به وجود بیارم،برای اینکه خودم رو لایق بدونم باید اول بپذیرم که خودم مسئول شرایط فعلی خودم هستم،اگه فکرم اینه که ژنتیک من ایراد داره، مواد غذایی مشکل دارن، آدم استرسی هستم، آدم افسرده‌ای هستم، دارو مصرف می‌کنم چاق می‌شم، تحرکم کمه و هزار تا بهانه برای وضعیت خودم دارم،

      باید ایناها رو دیگه تمومش کنم،

      با بهانه تراشی نمی‌تونم به نتیجه برسم،

      یک بار برای همیشه به خودم بگم که من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم، اون وقته که دیگه می‌تونم ذهنم رو کنترل کنم،وقتی خودم مسئول نباشم هرچی ذهنم گفت انجام میدم،هر چقدر تشویقم کرد به خوردن می‌خورم،ولی وقتی مسئولیت بپذیرم، دیگه سعی می‌کنم برده ذهنم نباشم، اختیار رو به دست می‌گیرم،پس قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام ایجاد لیاقت در خودم برای رسیدن به هدف هستش.و برای ایجاد لیاقت باید اول مسئولیت چاقی خودم رو به عهده بگیرم،باید اینقدر این جمله رو بنویسم تا ذهنم آروم بشه،چون هر بار که این جمله رو میگم ذهنم مقاومت می‌کنه میگه نه تو چه گناهی کردی، همه اینجورین، تقصیر کودهای شیمیایی که به میوه‌ها میدن،به خاطر روغن‌های غیر استانداردیه که توی کشور تولید می‌شه،به خاطر تقدیر توئه،تو نمی‌تونی با تقدیرت مبارزه کنی،هر بار که بگم من مسئول چاقی خودم هستم اون یه بهونه‌ای میاره که منو منصرف کنه،ولی باید اینقدر تکرار کنم که اون ساکت بشه،اینقدر باید به خودم بگم من مسئول چاقی خودم هستم تا باور کنم که این خودمم که دارم خودم رو نابود می‌کنم.

      بعد هم برای خودم جمله هایی رو بسازم که نشون بده من لایق متناسب شدن هستم،من لیاقت پوشیدن لباس‌های شیک و رنگ شاد رو دارم،من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم، من لیاقت خوشتیپ بودن رو دارم،من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم،هر چقدر که بیشتر برای خودم جمله بسازم خودم رو در شرایط ایده‌آل بیشتری تصور می‌کنم و تکرار این کار باعث می‌شه که ذهنم باور کنه که من لایق بهترین‌ها هستم،اون وقته که برای جسمم فرمان  کاهش وزن رو صادر می‌کنه و خود به خود می‌بینم که طوری رفتار می‌کنم که به کاهش وزنم کمک می‌کنم،مثل همین الان که خود به خود دارم طوری رفتار می‌کنم که دارم خودم رو نابود می‌کنم،دارم وزن خودم رو اضافه می‌کنم،

      به رفتارهای فعلیم نگاه کنم ببینم چه جاهایی هست که نباید غذا بخورم و دارم می‌خورم،چه ته مونده‌های غذایی رو نباید بخورم ولی می‌خورم،به هزار بهونه دارم غذای اضافه می‌خورم.

      پس اینو باور کنم که فقط خودمم که می‌تونم به خودم کمک کنم،منتظر یه روش خاص نباشم،منتظر یه داروی خاص نباشم،دنبال جراحی لاغری نباشم،دنبال داروی کاهش اشتها نباشم،اشتها خودمم،اشتها درونمه،اشتها یک عفونت نیست که با یک دارو از بین بره،اشتها توی ذهنم لونه کرده،باید لونه رو پیدا کنم،باید باورهایی که باعث چاقی و بی‌لیاقتی در من شده رو در ذهنم پیدا کنم و اون‌ها رو با باورهای متناسب کننده و قدرتمند کننده جابجا کنم،اون وقته که می‌بینم متناسب شدن چقدر آسونه،اون وقته که می‌بینم متناسب شدن چقدر لذت بخشه،باور می‌کنم که متناسب شدن حق منه.

      پس همین ذهنی که تونسته منو به این شکل در بیاره، میتونه منو به شکل ایده آلم هم در بیاره.

      سپاس فراوان از شما استاد عزیز.🦋🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/16 14:58
      مدت عضویت: 1435 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 572 کلمه

       سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      من خودم وقتی به عقب برمیگردم یعنی زمانی که تازه با سایت تناسب فکری آشنا شدم ومیخاستم با دوره پیش برم این نجوای ذهنی هم در من خیلی زیاد بود که نمیشه .سخته .و حتی انتظار لاغری رو هم نداشتم .

      اما مرتب یه حس درونی میگفت تو که راههای دیگری رو امتخان کردی جواب نگرفتی بیا این رو هم امتحان گفت اگه جواب نگرفتی فردا پشیمون نیستی که چرا امتحان نکرده عقب کشیدی .

      و ویس های استاد رو که گوش میدادم بهم دلگرمی میداد و خاطرات چاقیش مثل خاطرات چاقی من بلکه حتی شدیدتر بود ومن به خودم میگفتم نگاه این تونست توهم میتونی .

      و روزها ادامه میدادم وبا جدیت تمارین رو در زندگیم اجرا میکردم .

      کم کم حس نومیدی کم وکمتر شد و با خودم میگفتم اشکالی نداره یه ۳ تاچهار کیلو هم کم کنم بازم خوبه . و انتظارم رو پایین میاوردم .

      و بعد مدتی امیدم بیشتر شد برای لاغری . چون دوستانی مثل فریده جان بودند که کامنتهای خوبی مینوشتن و کلی دوستان دیگه که احساس تنهایی نمیکردم و گفتم نگاه اینهمه دوست و رفیق دارم باهم پیش میریم بهم کمک میکنیم بهم انگیزه میدیم ودست همو میگیریم خداهم کمک میکنه .

      آرام آرام دوره برام شیرین شد و در روز زمانهای بیشتری اختصاص میدادم  و استادعزیز وقتی سوالات روکه برام مبهم بود پاسخ میدادن و مدال بندی میکردن  اشتیاقم بیشتر میشد وادامه میدادم .

      کم کم حس لیاقت کردم و دلم میخاست مونکن بشم. 

      و انتظار لاغرشدن برام کم کم بالاتر رفت و هرچه بیشتر تمرکز میکردم نتایج بیشتری میگرفتم باورهای کهنه قدیمی برام آشکار میشد و من روش تمرکزی کار میکردم .

      لایوها رو گوش میدادم ونتایج دوستان رو بارها وبارها میخوندم و ویس هاشون رو گوش میدادم و آرام آرام رفتار غذایی متناسب ها رو نگاه میکردم و تازه متوجه شدم چه رفتارهایی دارم که با متناسب ها فرق داره و رفتار صحیح چیه .

      مثلا برادرم متناسبه نگاش میکردم که عجله داشت جایی بره و غذا اگه سرد بود حتمن گرم میکرد بعد میخورد . ولی من کلی وقت هم که داشتم حوصله نداشتم و غدا رو سرد میخوردم .

      اون اگه غذا یه طعمی بود که مثلا با روغن مرغ داخل یخچال بود واضافه بود اگر نیمرویی درست میشد نمیخورد وغر میزد .

      اما من نه . 

      کم کم این رفتارهاش رو که دیدم درست رفتار میکردم  و تغییرات درجسمم نمایان تر شد .

      من آرام آرام با کار کردن روی خودم و پوچ دانستن عوامل بیرونی در چاقیم تونستم احساس لیاقت متناسب شدن رو ایجاد کنم و ۱۴ کیلو وزنم بیاد پایین .

      یعنی ۱۴ کیلو لیاقت متناسب شدنم رو ایجاد کرده بودم .

      و باز هم ادامه میدم چون آگاهیهای این دوره نه تنها به تناسب اندامم بلکه به تناسب فکرم کمک کرد چون آرامشی رو دارم تجربه میکنم که وصف ناپذیره . و چقدر خودباوری واعتماد به نفسم بیشتر شد . چقدر به من درحل مسایل زندگیم کمکم کرد .

      الان متوجه میشم خوب  و راحت زندگی کردن آسونه اما من با عدم کنترل ذهنم سختش کردم و این رو واقعا الانا دارم تجربه میکنم .

      وهرچقدر تواین مسیر روی خودم کار کنم بازهم جا داره برای رشد فکری بهتر و راحت تر زندگی کردن .

      دوره تناسب فکری پکیج کاملی هست برای تغییر زندگی به سبک راحت و لذت بردن از زندگی . نه تقلاهای الکی مثل چاقی که همش تو در و دیوار بودم آخرش هیچی به هیچی .

      خدا روشکر بابت هدایتم به این مسیر زیبا .

      تشکر از استاد عزیز بابت انتشار این آگاهیهای ناب وآموزنده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/03/18 10:39
      مدت عضویت: 375 روز
      امتیاز کاربر: 21860 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 468 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی 

      من با گوش دادن به این فایل متوجه شدم به قول استاد افراد برای داشتن لیاقت به دو دسته تقسیم میشوند

      1- افرادی که تلاش میکنند حرکت میکنند و نتایج عالی میگیرند 2- افرادیکه تلاش میکنند حرکت میکنند ونتایج عالی نمیگیرند 

      چون افراد دسته دوم احساس لیاقت لاغر شدن درخود را نمیبینند پس لاغر نمیشوند و به سرزمین شگفت انگیزها هم راه پیدا نمیکنند 

      این خیلی خیلی مهم است که خودت خود را لایق لاغر شدن بدانی و میزان لیاقت و لایق بودن را برای خودت بیشتر تصورکنی تا احساس خیلی خوبی داشته باشی این لیاقت می تواند شامل خیلی از موارد درزندگی شما باشد چون اگر فردی خیلی تلاش کند که مثلا به ثروت برسد و وقتی رسید حالش خوب نباشد و نداند که ثروت خود را چگونه خرج کند دچار سرخوردگی خواهد شد .

      افرادیکه احساس عدم لیاقت میکنند برای متناسب شدن شرایط ذیل را دارند 

      1- فکر میکنند هرگز نمیتوانند لاغر شوند و این یک فرمول ذهنی محسوب میشود که خیلی خطرناک است برای افراد چاق 

      2- عملا” کاری را انجام نمیدهند که آن عادت را تغییر بدهند 

      3- تلاش نمیکنند برای اینکه عادت قبلی را حذف و عادت جدید برای متناسب شدن را جایگزین کنند  

      افراد چاق به علت چاقی و عدم اعتماد به نفس در طول دوران زندگی خود خیلی از کارهایی را که دوست دارند انجام دهند را نمی توانند انجام دهندو همیشه بعضی از کارها برای انها یک آرزو به حساب می آید .

      مثل  لیاقت من در راه رفتن سریع در پیاده روی با دوستان 

      لیاقت من در دویدن در مسابقات دو – پینگ پنگ و ….

      لیاقت من در شنا کردن به راحتی 

      لیاقت من در تحرک زیاد در بازیهای جمعی و اطمینان به برنده شدن در مسابقات 

      لیاقت من در انتخاب سایز لباس دلخواه 

      لیاقت من در انتخاب مکان دلخواه  در مهمانی ها برای نشستن در جمع دوستان 

      لیاقت من در انتخاب منوی غذای دلخواه بدون استرس و با لذت خوردن 

      لیاقت من در انتخاب رنگ لباس شاد پوشیدن 

      لیاقت من در داشتن اعتماد به نفس بالا 

      لیاقت من در داشتن ثروت زیاد 

      لیاقت من در انتخاب انواع خوراکیها در فروشگاهها در هنگام خرید 

      لیاقت من در داشتن روابط با دوستانم 

      لیاقت کار برای انجام دادن کارهای شخصی خودم با لذت و دقت و سرعت زیاد

      لیاقت من در گرفتن پست های بالاتر در محل کار 

      لیاقت من در داشتن سلامتی بیشتر 

      لیاقت من برای مادر و همسری نمونه در کنار فرزندانم 

      لیاقت من در داشتن وزن ایده ال و متناسب شدن برای همیشه 

      پس من باید با تغییر عادتها بتوانم تمام این لیاقتها را برای خودم فراهم کنم چون فقط خودم مسئول چاق شدن خودم بودم و فقط خودم هم میتوانم به این لیاقتها بعد از متناسب شدن دست پیداکنم . 

      به امید روزی که من هم مثل یکی از دوستانی باشم که  عکس خود را درآلبوم شگفت انگیزان می بینم 

      از استاد عزیز ممنون که با این وسواس و ریزبینی مطالب را برای ما توضیح میدهند .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/02/31 10:04
      مدت عضویت: 1238 روز
      امتیاز کاربر: 11372 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,561 کلمه

      سلام حضور عزیزان 

      لیاقت : 

      من با رفتارم با عملم و‌کارهایی ک انجام میدم و افکارم ب جهان میگم ک لایق چ چیزی هستم ؛

      من سالها تلاش کردم ک ب لاغری برسم ولی هیچوقت خودمو لایق لاغر و‌متناسب بودن نمیدونستم و کلی هم‌دلیل برای نداشت این لیاقت داشتم مثلا من ژنتیکی چاقم و یا سوخت ساز پایین ، معده بزرگ ، تحرک کم ، غذاها و‌نوعشون ، و‌مقدار غذایی ک مصرف میکردم ، استخون‌بندی درشت ، و هر چقدر ک از بیرون تلاش میکردم و‌کلی رژیم میگرفتم و‌ورزش های سخت انجام میدادم ولی در درونم و افکارم خودمو لایق لاغزی و تناسب نمیدونستم و حتی اگه مقداری کم میکردم خودمو لایق موندن در اون سایز و‌وزن نمیدونستم ، و چون این لیاقت رو‌در خودم نمیدیدم هیچ وق نمیرفتم سراغ لباس های سایز پایین و یا رنگی و یا رفتار درس با غذا، بارها از خودم متنفر شدم هیچوق خودمو دوست نداشتم کلی برخودم بدو بیراه میگفتم و فشار و‌عذابش میدادم و اونو لایق زیبایی و‌تناسب نمیدونستم با اینکه همیشه تلاش میکرذم و هیچوقت حتی وقتی ک‌متناسب بود و در ظاهر چاق نبودم ولی اونقدر فرمول های چاقی داشتم و افکار و باورهای چاق کننده داشتم ک جسممو فقط میبرد ب سمت چاق شدن و‌لیاقت چاقی رو‌در من افزایش میداد؛ این در حالی بود ک من و‌جسمم بارها کلی از اضافات رو از خودمون جدا کرده بودیم ، بارها من با ورزش چندین کیلو وزنم رو‌اورده بودم پایین ، بارها رژیم گرفته بودم و هر باز چندین سایز رو پایین اومده بودم و جسم‌من نشون داده بود ک توانایی اینو دازه ک لاغر و متناسب بمونه ولی راه و روشش درست نبود ؛  من کلی باور چاقی داشتم کلی اطلاعات ک همه در مسیر چاق شدن بود، من با ورزش و رژیم خودمو لاغر میکردم ولی لیاقت لاغر زنذگی کردم رو در خودم بوجود نیاورده بودم ، هر بار ک به بهونه ی اصراف نشدن تا ته بشقابمو کامل تموم میکردم و توجهی ب حس سیری نداشتم و توجهی ب فشار شکم نداشتم لیاقت چاق شدن رو در خودم افزایش میداد ؛ هر بار ک جلوی اینه از جسم عزیزو هوشمندم کلی ایراد میگرفتم و تحقیر و توهین میکردم بهش ک توانایی هاشو زیر سوال میبرد ب جهان ارتعاش اینو میدادم ک من لایق اندامی زیبا نیستم ، وقتی بسته ی خوراکی رو باز میکردم و تا اخرش میخوردم و فکرم این بود ک پولشو دادم حیفه توجه ب سیری و اشغال هایی ک وارد بدنم میشن نداشتم لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد میکردم ، وقتی ب هر بهونه ای میرفتم سراغ مصرف خوراکی و غذا و‌میگفتم الان عصبانیم ، استرس دارم ، ناراحتم ، یا شادم ، یا اومدم تفریح و مهمونی و هزار تا دلیل برای خوردن پیدا میکردم و جسممو با اشغال ها تخریب میکردم لیاقت چاقی رو‌در خودم افزایش میدادم ؛ 

      ولی هیچوقت دست از لاغر شدن بر نمیداشتم با اینکه روش هام غلط بود ولی همیشه در فکز تناسب و‌لاغری دائمی و همیشگی بودم و همیشه در رویاهام ب این فکر میکردم ک چطوری میتونم برای همیشه باشم و لاغر زندگیم کنم ، در همون روش های غلط و‌بیرونی هم من کلی پشتکار داشتم ، بارها رژیم های سخت میگیرفتم و هر بار هم‌کای لاغر میشدم ، سالها ورزش های سخت و‌پیاده‌روی رو‌ ادامه میدادم و دست بردار نبودم هر روش و‌راهی ک برای تناسب و لاغری میگفتن رو‌من امتحان میکردم و بیشتر وسایلی ک تبلیغ میشد برای تناسب و لاغری رو‌من خریداری میکردم واستفاده میکردم همه ی اینها نشان از این داشت ک من لاغری و‌تناسب رو با تمام وجودم میخواسم و خودمو لایقش میدونستم فقط راه درستش رو‌نمیدونستم. ، من باید در ذهن و فکرمم هم این لیاقت رو برای خودم ایجاد میکردم باید با رفتار و‌عملم این لیاقت رو ب جهان و‌کائنات نشون میدادم باید افکار و عملم همسو میشدن تا لایق چیزی ک میخواستم ( تناسب ) میشدم ؛من‌هدایت شدم ب مسیر ذهنی این سایت ارزشمند، اینجا فهمیدم ک اول باید چیزی رو ک‌خودمو لایقش میدونم رو‌زندگی کنم حتی اگه الان وجود نداشته باشه باور کنم ، من خودمو لایق تناسب دونستم چون باورهای قبلی رو با مثالهایی ک اطرافم پیدا کردم نقض و رد کردم ، و جسمم دوست داشتم و فهمیدم ک چقد توانمند بوده ک در مسیر مخالف تونسته اون همه سال اضافات داشته باشه، تناسب رو‌حق طبیعی خودم دونستم ، هیچ چیزی نمیتونه این لیاقت رو‌از من بگیره مگر خودم با افکارم ؛ 

      من لایق ارامش و برخوزد خوب و در شأن یک انسان با غذا بودم و هستم ؛ 

      من لایق پوشیدن لباسهای زیبا با سایز ۳۶ هستم ؛

      من لایق پوشیدن لباس های رنگی و زنگ روشن هستم ؛

      من لایق اندامی کشیده و متناسب و رو فرم هستم ؛ 

      من لایق چهره ای ظریف و‌کشیده و زاویه ها هستم ؛

      من لایق سبکی و فرزی هستم ؛ 

      من لایق جسمی سالم و زیبا هستم ؛ 

      من لایق ارامش روحی و رابطه عاطفی خوب هستم ؛

      من این لیاقت ها رو باید در خودم ببینم حسش کنم و با تمام وجود اینهارو برای خودم بدونم و در این شرایط بودن رو حق مصلم خودم بدونم و براش دلیل بیارم ؛

      وقتی دست از تخریب جسمم برداشتم و اضافات و‌اشغال واردش نمیکنم ، نشون میدم ک بدنمو لایق  بهترین ها زیبایی ها تناسب میدونم ، 

      وقتی بهش اطمینان میکنم و اعتماد دارم بهش و مدام زیر نظر نمیگیرمش یعنی اونو لایق تناسب و لاغری میدونم ؛

      دوستش دارم و عاشقشم و میدونم ک هر چیم ک قبلا بوده من مسئولشم و من بوجود اوردم ، و اون لایق سبکی و لاغری و سلامتیه ؛

      وقتی میرم بیرون چشمم دنبال لباس های رنگی و سایز ۳۶ هستش چون خودمو لایق پوشیدن همچون لباس های زیبایی  میدونم ؛ 

      من چند وقت پیش از یه پیرهن سفید بلند سایز ۳۶ خیلی خوشم اومد و با اینکه یکم زیپش برا ب سختی بسته شد ولی خودمو لایق پوشیدنش دونستم و خریدمش ، و میدونم ک به وقتش ک میپوشم خیلی توی تنم شیک و ازاد و زیبا میشه ؛

      من پریروز توی باغ از بین کلی خوراکی فقط چنتا دونه تخمه برداشتم و خوردم و میلی برای بقیه نداشتم و نخوردم چون خودمو دوست داشتم چون برام مهم بود ک وقتی سیرم آشغال خوری نکنم و این رفتارها یعنی خودمو لایق تناسب دونستم ، ولی اگه قبلا بود من فقط دنبال بهونه برای خوردن بودم مخصوصا توی گردش و باغ و اصلا برای خوراکی ها چیزی ب اسم میل  ندارم و گشنم نیست نداشتم و خوراکی رو ماده سیر کننده نمیدونستم و نمیدیدم .

      همه چیزو خودم در مغزم ایجاد کردم با اطلاعات و ورودی هایی ک بهش دادم قبلا خودمو لایق چاقی میدونستم ولی الان با این مسیر زیبای تناسب ولاغری ذهنی فقط خودمو لایق لاغری و تناسب میدونم و هر روز متناسب تر و زیباتر و سالم تر از روز قبل ؛و با رفتار و عملم این رو ب جهان انعکاس میدم ک من لایق چی هستم ، هر چیزی ک الان هستم رو روزی در ذهن و افکارم برای خودم لایق دونستم و الان دارم زندگیش میکنم ؛

      من بارها خودمو لایق روابط بهتر میدونسم و بارها تلاش کرده بودم ک روابط عاطفی خوبی داشته باشم ولی راهشو بلد نبودم و اطلاعات و ورودی هام منو لایق ی رابطه اشفته میدونس ، ولی من با ورودم ب سایت و تغییر و شناسایی اون افکار و ایجاد باورهایی برای داشتن روابط خوب و لایق دونستن خودم برای یه زندگی با عشق و‌احترام در این این شرایط قرار گرفتم و اروم اروم همون وارد زندگیم شد و الان تجربه ی ی زندگی با شرایط عاطفی خوب و پر از محبت و احترام رو‌دارم ؛

      من ب دلایلی چند سال از تحصیل دور افتادم ولی همیشه خودمو لایق تحصیلات بالا میدونسم برای خودم تصورات مدارک بالای دانشگاهی رو‌داشتم ، و در این مدتی ک دور بودم از تحصیل همیشه درباره رشته ای ک دوست داشتم مطالعاتی  انجام میدادم و هیچوقت از کتاب دور مطالعه دور نیودم هر چند ک در اون موقعیت هیچ جوره شرایط رو برای ادامه تحصیل مساعد نمیدیدم ولی این لیاقت رو در خودم با تمام وجودم میدیدم و خیلی معجزه اسا من در مسیر تحصیل قرار گرفتم و با بهترین نمرات تحصیلمو ادامه دادم و‌رشته حقوق رو ک همیشه در ذهن و‌تصوراتم بود رو خوندم ؛

      من حتی زمانی ک هنوز گواهینامه نداشتم خودمو لایق رانندگی و با ماشین خوب رو‌مید‌ونسم و همیشه توی تصوراتم خودمو ی راننده خوب و با دس فرمون خوب میدیدم ، و وقتی دو بارم توی امتحان رد شدم باز خودمو لایق میدونسم و با جدیدت تمرین کردم و بار سوم قبول شدم ، مقدارپول کمی داشتم ک ب زور ی پراید مدل پایین میشد خرید ولی با همون شروع کردم و همیشه خودمو لایق بهترین میدونسم و طی اون دوسال ک پرایدو داشتم همیشه تلاش میکردم ک بهترین راننده باشم و هم ب ماشین رسیدگی میکردم و‌همه چیشو یاد میگرفتم و کارهای مربوط بهش رو‌انجام میدادم و پیگیر ودنبال این بودم ک ماشین بهتر رو‌داشته باشم و بعد دوسال هم تونسم چون خودمو لایقش میدونستم ؛ 

      من لیاقت داشتن هر چیزی رو‌یا افکارم و عملم و رفتارم ب جهان و ذهنم نشون میدم و اول در ذهنم برای خودم اون رو تصویر سازی میکنم و الانم ببینم ک در ذهنم چ افکاری رو مرور میکنم راجب مسائل مختلف چ دیدگاه هایی دارم همون ها برام رقم میخوره چون خودم اون لیاقت رو برای خودم بوجود میارم ؛

      من لایق بهترین هام ،من لایق ی جسم زیبا و متناسب و روفرمم ؛

       من لایق بهترین زندگیم ؛ من لایق بهترین امکانتم  ؛

      خدایا سپاس ک این لیاقت رو در من دیدی ک ب مسیر درست هدایتم کردی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1401/12/23 21:28
      مدت عضویت: 427 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 492 کلمه

      سلام خدمت استادم

      من متوجه شدم انساني هستم كه خيلي خوب بلدم احساس لياقت را در خودم پرورش بدم در بعضي موارد و بعضي خواسته هام تونستم به يك خواسته اي در كمتر از دو روز برسم …چون فركانسي كه ارسال ميكردم به جهان هستي براي داشتن اون خواسته انقدر با اشتياق سوزان همراه بوده كه جهان هستي من رو وسط اون خواسته ام گذاشته..

      درباره چاقي و لاغري هم بگم …من سالهاست هر روز  تاكيد ميكنم هر روز روي احساس لياقت چاقي كار كردم ونتيجه اش اين شده كه من الان اضافه وزن دارم…در يكي از فايل هاي استاد عطار عزيز در دوره زندگي با طعم خدا بود اگر اشتباه نكنم..ايشون توضيح ميدن كه خدا خيلي رحيم و مهربونه و وقتي ما درخواست اشتباهي داريم خداوند همون لحظه به درخواست ما جواب نميده و منتظر ميشه ببينه ما از درخواستموم منصرف ميشيم يا نه 

      بعد كه اصرار ما رو ميبينه ، اون خواسته رو براورده ميكنه گرچه ميدونه به نفع ما نيست .. و اين عدالت خدا رو ميرسونه 

      و ارتباط اين توضيح با اين موضوع لياقت همينه كه ، من سالهاست لياقت چاق شدن رو داشتم در خودم افزايش ميدادم و خداوند كه مثل يك پدر مهربون هست براي من هي منتظر وايساده كه من لياقتم رو از چاقي به لاغري تغيير بدم ولي چون هر روز اصرار من رو در لياقت چاقي ديده …چاره اي نداشته كه به درخواست من پاسخ بده و الان چاق هستم 

      و نكته اش اينه كه اگر خداوند به تمام اون احساس هاي گناه كه از چاقي داشتم قرار بود پاسخ بده الان من بايد دو تن وزنم باشه ولي مهربوني خدا بي حد هست و من در حال حاضر كمتر از بيست كيلو اضافه وزن دارم

      من اين فايل رو عميق گوش كردم چون يه جاهايي نجواهاي ذهني اومد كه گمراهم كنه …ولي همون موقع صدايي از درونم گفت اين همون پاشنه آشيلت هست و بايد روش وايستي تا كامل بفهميش و تكرارش كني تا نتايجت تغيير كنه 

      در ادامه بگم كه از اونجايي كه من به تازه گي دارم ميفهمم كه خداوند به من نگاه مهرباني داره و هر وقت صداش كنم پيشم هست ، پس من انسان با لياقتي هستم كه رب رو پيش خودم دارم

      من خانه رو براي رب مرتب مبكنم ..اضافات رو دور ميريزم …آنچه بيش از حق طبيعي بدنم از طبيعت گرفتم رو به طبيعت برميگردونم …به بدنم احترام ميزارم و اجازه ميدم در سبكي و آرامش نفس بكشه …

      من براي اينكه احساس لياقت رو در خودم افزايش بدم ، فقط به اين فكر ميكنم كه خداوند سالها تعلل كرده در اون احساس هاي چاقي و بد تيپي من …اين يعني خداي من نميخواد من چاق باشم و اين چاقي من تنها يك درصد از اون حسي هست كه من به جهان فرستادم…..پس…من لايق هستم كه حالا روند معكوس فرستادن احساس رو داشته باشم و ايندفعه با سرعت خيلي زيادي به تناسب خواهم رسيد

      اميدوارم بتونم اين فكر رو بچسونم به قلبم و هر روز تكرارش كنم …چون اينها رو خداوند داره ميگه و من مينويسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1401/12/18 10:17
      مدت عضویت: 1302 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 595 کلمه

      باور لیاقت داشتن یک باور ریشه ای هست که در من وجود داره برای  اولین بار هست که  درست متوجه شدم که من در طی این همه سال چطور زندگی کردم .پذیرش چیزی که درمن وجود داشت خلاف اون چیزهایی که شنیده بودم و دیده بود م و گفته بودم در واقع چاقی من به خاطر همین پذیرش پایدارموندن روی یک زندگی هست و اونهم زندگی چاقی در واقع در طی این همه سال  من فقط پذیرفته بودم که من باید این شکلی باشم هیچ راه دیگری وجود نداره من  به این فکر میکردم که هیچ آدم چاقی قادر به لاغرشدن نیست لاغری که بشه توش لاغرزندگی کرد من فقط چاقی خودم رومیدیدم و این یک پذیرش بود برای من تبدیل به یک سرنوشت یک چیزی حتما باید توش زندگی کنم بود و اصلا گزینه لاغری و تناسب اندام همیشگی اصلا تعریف شده نبود من از کلمه ی تغییر هم  چیزی به عنوان یک کلمه وجود نداشت کلمه ی تغییر یعنی عوض شدن شرایط اما فقط در سطح فکربود و عملا ب این  واژه‌ هیچ  آشنایی نداشتم  فقط میدونستم یه کلمه هست نه مفهوم یک شرایط مخالف اون چیزی که هست نه شخصیت مخالف شخصیت قبلی واین در تناسب اندام همیشگی که برخلاف چاقی همیشگی هست . وپذیرش عدم تغییر یعنی عدم باور توانایی واین  ریشه یابی ها کمک می کنه تابه خیلی چیزها برسم . برای من توذهنم غیرقابل پذیرش بود که فقط بشه یافایل گوش دادن و نوشتن لاغرشدوبعد با تغییر افکار جسم تغییر کنه چون همیشه تنها چیزی که می‌دونستم وشنیده بودم رژیم گرفتن. فعالیت بیشتر و گرسنگی کشیدن وحذف غذاها بوده . واین در ذهن من ثبت شده بود که هیچ روشی نمی‌شه لاغرشد. من اصلا توفکر لاغرموندن نبودم فقط توفکر این بودم که برای یه مدتی لاغربشم و بعد بتونم اون تعریف و تمجید واون لذت مربوط به فلان زمان روببرم برای یه مدتی هرچند کوتاه اون لباس روبپوشم و بعد لاغربشم و هیچ وقت وزن ایده‌آل خودم که واقعا علاقه به رسیدن به اون رو داشتم نتونستم اصلا به این فکر کنم بهش برسم من وزنی که دوست دارم داشته باشم 54کیلوعست اما بارژیم بهش نرسید م  همیشه من تاوزن 66کیلورسیدم وتازمانی که تونستم حفظش کنم که توی اون روش بودم .امادرموردلاغری همیشگی بهش اصلا فکر نمی‌کردم چیزی به اسم تناسب اندام همیشگی در ذهن من اصلا تعریف نشده بود با این که حتی زمانیکه لاغری باذهن وارد این مسیر شدم هم بااینکه می‌نوشتم اما هیچ باور اینکه بتونم به اون چیز برسم اون تناسب همیشگی در من وجود نداشت و به خاطر همین هم من تومسیر چاقی ادامه دادم حتی امروز هم به این فکر ونتیجه رسیدم که چرا بعداز اینکه وارد یه مسیر میشم سریع شروع به سایز و وزن کردن میکنم تا اگه نشد برم سراغ یه  روش دیگه واین فقط به خاطر این بود که نمیتونست ذهنم بپذیره که میشه بدون انجام ورزش سخت و ورزش سنگین بهش برسم اونم برای مدت‌کوتاهی چه برسه به لاغرموندن  وحالا تونستم در کنم که چراتابه الان لاغرنشدم چون من براساس یک سری افکار ورفتارهای پایدار زندگی کردم که اصلا برام توذهنم قابل پذیرش نبود حتی اعتماد کردن به خودم واینکه یک  فکر یارفتاری روانجام بدم که مورد تایید دیگران نباشه در ذهنم نمیشد پس این نشون میده که من چرانتونستم  لاغربشم ولاغربمونم چون پذیرش  اون در ذهنم به عنوان یک چیز ناموجود بود که دنبالشم نمیگشتم چون باورداشتم پذیرفته بودم که نیست همون قصه ی  گشتم نبود نگرد نیست.. واین  برای من یک چیز کاملا محکم و پایدار بود به خاطر همین هم هست که من سالها چاق موندم و چاقیو زندگی کردم. چون زندگی من بود.،

      باتشکر فراوان…🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/12/17 00:23
      مدت عضویت: 1408 روز
      امتیاز کاربر: 8393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 876 کلمه

      سلام و عرض ادب

      امروز که با دوستم تماس تلفنی داشتم

      بهم درباره رژیم دکتر شیما قاسمی صحبت میکرد و کلی تعریف و تمجید

      بهش گفتم من نیازی ندارم بهش من الان در مسیر تناسب هستم

      کلی باشوق و ذوق بهش توضیح دادم هیچ محدودیتی وجود نداره کلی فایل های رایگان و ارزشمند داره میتونی بیای استفاده کنی

      اولین پیامدش رفع استرس بعدش آرامش ذهنی

      درمورد زندگی باطعم خدا صحبت کردم مات و مبهوت پشت گوشی گوش میداد چون یقین میدونستم که هیچ جا این صحبت ها رو نشنیده چون خودمم همین شکلی بودم

      وخداوند منوبه این مسیر هدایت کرد

      یادمه قبلاً کلی گله شکایت داشتم از همه و حتی خدا

      از همه گله میکردم همه رو مقصر میدونستم

      کلی گریه میکردم که من مورد ظلم و ستمی قرار گرفتم که هیچکسی اون رو تجربه نکرده

      گاهی آرزوی مرگ میکردم حتی یعنی نگاه من نه تنها احساس لیاقت نمیکردم بلکه داغون بودم

      بعدش که به لطف خدا بااین دوره آشنا شدم 

      اولین قدم باید خودم و دوست داشته باشم

      اصلاً استاد همه ی نکات مثبت زندگیم رو از اینجا یاد گرفتم

      یاد گرفتم توجه کردن خیلی مهمه

      اگه من به چاقی ، کالری ، پیاده‌روی وپرخوری و…

      توجه کنم ذهنم که متوجه نمیشه من بدم میاد منو میندازه توهمون مسیر و د برو که رفتیم

      ولی من اگه توجهم رو بذارم روی تناسب ،موفقیت، سلامتی، آرامش ، زیبای ، رویاهای قشنگی که همیشه دارم و احساس خوب هم مثل استارت ماشین و طی کردن مسیر

      حالا این طی کردن مسیر لازمه ش چیه

      داشتن احساس لیاقت

      برای داشتن احساس لیاقت لازمه تا کارایی انجام بدم

      مثل اعتماد به نفس بالا ،ارتقا شرایط احساسی از وضعیت الانم و پیاده کردن نکات ریز طلایی که در خوب کردن احساسم کمک میکنه

      قدم دوم برای داشتن احساس لیاقت بیرونی

      انجام تمرینات و گذروندن دوره آموزشی و مطالعه و تجربه های شگفت انگیز برای طرح هایی که ذهنم در طول مسیر بهم ارائه میده

      چه بسا که معیار درستی انجام کار و ترازوی موفقیت من در اینجا احساس خوب منه

      یعنی هرچقدر احساسم عالی تر باشه یعنی من هرروز دارم یک گام در جهت رسیدن به تناسب اندامم نزدیک تر میشم

      نسبت به لاغر شدن چقدر خودت رو لایق میدونی؟

      من در تمرین نوار زمان برای اولین‌بار یک که خواسته هایی رو نوشتم 

      والان دارم بااینکه در دوره اصلی از موفقیت هام صحبت کردم دوست دارم اینجا هم ازشون صحبت کنم تاشاید به درد دوستان بخوره

      گرفتن گواهینامه رانندگی

      اون زمان که اشتیاق بی نهایتی داشتم چون از بچگی آرزوی رانندگی داشتم و الان مهارت بی نظیری دارم فکر میکنم که موفقیت من از کسب مهارتم

      همش بخاطر طی کردن ازطریق گفته های شما بوده استاد

      چون بعدمن هم بودن کسانی که گواهینامه گرفتن

      اولی دوران پراسترسی رو در حین رانندگی و افکار مخربشون از رانندگی تصاویری در ذهنشون ترسیم میکرد که اتفاقات ناگواری براشون رقم میزد

      چون اونا هیچ شناختی از احساس و عملکرد ذهن ناخودآگاه نداشتن

      مثلاً نمیدونستن که ذهن ناخودآگاه به هرچی توجه کنی همون رو گسترش میده و چه بسا که الان هم نمیدونن

      واین موفقیت در کسب تجربه ناب ولذت بخش من از رانندگی بود

      یکی دیگه ش روکش دندونم بود

      اون روز که در درمانگاه مصلی بودم دکتر رضایی گفتن دندونات و لمینیت کردی؟

      خیلی ذوق زده شدم و پیش خودم گفتم یعنی انقد خوشگل و شیک دیده میشن که دکتر دندونپزشک تشخیص نداد کامپوزیت

      چون لمینیت ی طیف آبی زیبایی داره

      ومن گفتم نه کامپوزیت

      گفتن کجا انجام دادی

      تهران ،دنتال ماکان زعفرانیه

      کلی تعجب کرد

      برای خودمم تعجب برانگیز چون من تااون موقع تهران رو ندیده بودم

      واگز کسی هم بهم میگفت که در فلان روز میری تهران و کار زیبایی انجام میدی می‌خندیدم

      ومن بیشتر خواسته هامو بدست آوردم

      کلی طلا خریدم پولامو جمع کردم

      ماشین به اسمم دراومد فروختم و ی تیکه زمین خریدم

      بعدش هم طبقه دوم خونه مو ساختم و یکم ریزه کاریاش مونده

      وحتی خود همسرمم متعجب و شگفت زده س

      چون همون شرایط از زندگی رو دقیقا بقیه اعضای خونواده خودم وهمسرم داریم تجربه میکنیم

      ولی یه فرق اساسی هست واونم همین شرکت من در دوره شگفت انگیز سرزمین لاغرهاست

      حالا که بااین نگرش به خودم نگاه میکنم استاد

      میبینم نه تنها من لیاقت رو درخودم میبینم بلکه گام های موثری هم برای خلق زندگی خودم برداشتم و کسب کردم

      کاری که برای افراد معمولی مثل من برای خیلی ها غیر قابل باور

      احساس لیاقت درونی و بیرونی من نگرش نهایی خودم از زندگی و جهان هستی ،کارها و برنامه ریزی های ذهنی که در رسیدن به اهدافم دارم انجام میدم

      من خالق لیاقت بهترین شرایط از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین تجربه از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین موقعیت اجتماعی از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین روابط از اطرافیانم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین تناسب اندام از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین درآمد در زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین زیبایی و سلامتی از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین توانمندی و قدرت در زندگیم هستم

      من خالق لیاقت بهترین آگاهی از سطح زندگیم هستم

      من خالق لیاقت بهترین مهارت و دانش از سطح زندگیم هستم

      من بیشترین لیاقت و شایستگی رو زمانی بدست آوردم که دورم خلوت شد دیگه خودمو با کسی مقایسه نمیکردم و احساس خوب تنهایی و آرامش رو کسب کردم 

      دیگه سرم تو لاک خودم بود

      شرایط و اهداف خودمو داشتم و خداوند منو در مسیری از سطح کیفیت قرار داد که فقط با افراد موفق در ارتباط باشم

      کسانی که در سطح زندگی ،درآمد، دانش و خیلی چیزهای دیگه بالاتر از آدمهای عادی قرار داشتن 

      و به لطف خدای مهربان و استاد دلسوز و زحمتکش و باوجدان موفقیت هایی کسب کردم که فراتر از انتظارم بود

      بی نهایت سپاسگزارم استاد 🙏🥲🌼🌹👑

      الهی شکر 🌼🌼🌹👑✨💐

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/09 07:49
      مدت عضویت: 444 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 821 کلمه

      استاد وقتی اول فایلتون از اهمیت زیاد احساس لیاقت به نسبت امتیازات و جوایزی که میتونیم بگیریم گفتین  به خودم اومدم تا حواسم رو جمع کنم که تو این تله نیوفتم که از اصل دوری کنم و در حاشیه بمونم امتیازات و جوایز و … خیلی به انگیزه کمک میکنن ولی اصل اون خودباوری و دیدن توانایی تناسب اندام در خودمون هست امیدوارم بهتر بتونم روی اساس تناسب اندامم کار کنم 

      من وقتی سنم کم بود حدودا ۸_۹سال اندام ظریفی داشتم  اما یه فرمول که تازه کشفش کردم از همون دوران در ذهنم شکل گرفت که خانم ها به مرور هر چقدر سنشون بیشتر میشه به همون میزان اضافه وزنشون افزایش پیدا میکنه  فکر میکردم این یه روند طبیعیه چون دور و بریام هم همین ایده من رو اثبات میکردن  و همین باعث شد با خودم بگم خب طبیعیه منم  افزایش وزن داشته باشم  و یه فرمول دیگه ای بود که من افزایش وزن داشته باشم زیباترم و اگه وزنم زیاد باشه مثل  مامانا مهربون میشم   که البته کاملا خلافش ثابت شد  و اینقدر این موضوعات رو باور کرده بودم که خب الان هیچ کدوم از دلایلم به ریشه داری این دلایل مخصوصا دلیل اول نمیرسه  که از وقتی روی دلایل نقض این باورها کار کردم خیلی ذهنم آزادتر شده  و لج نمیکنه  اینها چیزهایی بود که موجب احساس لیاقت درمورد اضافه وزن در من شد

      من تلاش خاصی برای کاهش اضافه وزنم نکردم   یعنی معمولا خیلی زود ول میکردم  مثلا باشگاه فقط یه بار رفتم ولی زود رها کردم یا رژیم یکم گرفتم که بازم سریع رها کردم آخه من قبلترش یکی دوبار حسابی تلاش کرده بودم یا ماه رمضان روزه گرفته بودم و اینا  فقط در حد نیم کیلو یا یک کیلو کم کرده بودم و دیگه باورم شده بود که هر کس که وزن اضافه داشته با هزار جور روش نتونسته متناسب بشه یا اگرم شده زود برگشته واسه همونم دیگه کلا بیخیال شدم 

      من فک میکردم مشکل از ژن ها هست که در افراد دارای اضافه وزن تا ابد هست و  همینجوری می‌مونن  و این باعث شد در خودم کاهش وزن رو اصلا نبینم 

      من دیگه اونقدر مطمئن شده بودم که لاغری برای من یه رویا میمونه دیگه دنبالش نرفتم چون میترسیدم کلی تلاش کنم و باز بیشتر شه یا اینکه میترسیدم هیچی نتونم بخورم  چون معمولا برای افراد دارای اضافه وزن کلی ممنوعیت غذایی قرار میدن

      من باور نداشتم که میشه لاغر شد پس هیچ تلاشی نکردم 

      امااااا!!!

      وقتی سایت شما رو دیدم انگار نیمه گم شده امو پیدا کردم😍

      یه عالمه خانم و آقایی که وزنشون کم شده بود   و علی الخصوص خودتون که دیگه جایی برای شک و تردید نزاشت 

      اینجا که اومدم خیلی برام جالب شد که قضیه چیه   من قبلش هم از قوانين جذب یه چیزایی سر در می‌آوردم ولی هیچوقت یه دوره منظم و قدم به قدم نداشتم اونم در خصوص یکی از مهمترین مسائل من که فکر میکردم تا ابد همینجوری می‌مونم ولی حالا اومدم اینجا  و میبینم که هم دوره ۱۲ گام لاغری باذهن   هم دوره ۱۰۰گام لاغری با ذهن رو دارین و این برام خیلی ارزشمنده  چون حتی اگه مباحث به کیفیت دوره فروشی نباشه بازم کلی نکته مهم داره که همونا رو اگه انجام بدم و نتيجه بده  نور علی نور میشه 

      من نشستم با خودم فکر کردم چه چیزهایی بهم کمک میکنه تا در این راه احساس لیاقت بیرونی و درونی رو در  خودم افزایش بدم یکی از مهمترین کارهایی که میتونم بکنم یاد آوری نمونه های نقض کننده دلایل افزایش وزنم  حالا از توی اقوام دوستان  از آلبوم شگفتی ها و …. که باعث قرص محکم کردن دلم میشه 

      تمرکز روی عملکرد های ناخودآگاهم در مورد برخورد با مواد غذایی و به خصوص در یخچال چون وقتی  روی خودم کار نمیکنم گاهی سر از یخچال در میارم البته خداروشکر  که با اینکه در یخچال رو باز میکنم  بازم بلدم ذهنم رو کنترل کنم و میبینم واقعا چیزی دلم نمیخواد  و چون اصلا گرسنه ام نیست بیخیال میشم حتی شده مامانم بشینه تخمه و شکلات و غذا و هله هوله و خلاصه سرش با انواع واقسام مواد غذایی گرم باشه ولی من دیگه برام مهم نیست 

      و یه چیز عجیب که جدیدا برام اتفاق میوفته از این لحاظ میگم عجیب چون  انگار معدم تنظیم شده فقططططط اونقدری که لازمه بخوره بیشتر از اون گلاب به روتون حالت تهوع میگیرم و اصلا به مذاقم خوش نمیاد  

      حتی ممکنه یه چیزی رو هوس کنم بعدش یادم میره   یا اینکه جدیدا تمایلم خیلی به میوه ها و غذا های سبک رفته   

      برای افزایش لیاقت در لاغر شدن  یکی  تکرار الگو های مناسب  یکی پرهیز از روش های نادرستی که هم خودمون هم دیگران ازشون گول خوردن   یکی گوش نکردن به حرف های دیگران حالا نصیحت باشه یا هر چیزی    حرف نزدن درمورد شرایط اضافه وزن حالا چه به شوخی چه با عصبانیت چه با ناراحتی با هرچی

      یکی آرامش و احساس رضایت بیشتر از خودمون و تصور روند کاهش وزن با هر قدمی که در این مسیر برمی‌داریم تا به سرزمین لاغر ها برسیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1401/11/01 20:34
      مدت عضویت: 1385 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,093 کلمه

         سلام  و   درود ▪︎

      گام  پنجم  برای متناسب شدن .▪︎

      لیاقت لاغر شدن با رژیم گرفتن،و ورزشای سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و  عمل جراحی در من ایجاد نمی شه. چرا که من برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام ندادم  یا زحمت و رنج زیادی متحمل نشدم …. 

      من  به اندازه لیاقت خودم از جهان و نعمت های اون سهم می برم .

      جهان، جهان لیاقت هاست. 

      لاغر شدن مثل هر کاری  لیاقت می خواد  همونجور که چاق شدن هم لیاقت می خواد و من حتما لیاقت چاق شدن رو داشتم که چاق شدم.  

      من اینو در این مدت آموزش  در سایت و دوره ها متوجه شدم که هر فردی که اضافه وزن داره برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته …چه اونایی که دوست داشتن چاق بشن  چه اونایی که تحت تاثیر باورهای اشتباهشون به شکل ناخودآگاه  علیرغم میل باطنیشون چاق شدن … چطوری ؟؟

      به این شکل که بارها رفتار و عادت های اشتباه رو تکرار کردیم   تا جسم ما به  این شرایط رسید▪︎

      پس لیاقت تغییر کردن رو داشتیم ، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده ….

      بارها از شرایط جسمی خود مون متنفر شدیم  و به چاقیمون توجه کردیم  و به ذهنمون  دستور دادیم  که دوست داریم بیشتر چاق بشیم ….

      من بایدبه این جمله خیلی توجه کنم :

      توجه به اون  چیزی که از اون  متنفر یم با توجه به اون چیزی که عاشقشیم  برای ذهن ما تفاوتی نمی کنه …

      ذهن ما در هر دو حالت تصور می کنه که ما اون  شرایط رو دوست داریم و سعی می کنه    شرایط رو  در زندگی ما گسترش بده …

       استاد میگن  سال ها از چاقیم متنفر بودم  اما هر سال چاق تر شدم  به این دلیله  که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودنو  نمی دونه …

      از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه یک معنی میده  و اون علاقمند بودنه …

      عملکرد ذهن ناخودآگاه من  اینطوره که :

      به هر چیزی توجه کنم  تصور می کنه  من عاشق اون موضوعم و اون موضوع رو در زندگی من گسترش می ده.

      من  نوعی  به شکلای مختلفی به چاقیم  توجه کردم  و با توجه کردن ،  لیاقت چاق شدن رو در خودم افزایش دادم و چاق تر شدم …

      زمانی که نگران چاقی بیشتر بشم  در حال پرورش لیاقت چاقی خودم هستم 

      زمانی که از شرایطم  خجالت بکشم ، گله و شکایت کنم   خودمو  سرزنش  کنم ، رژیم بخوام بگیرم  و به بدنم با ورزش سنگین فشار بیارم  من در حال افزایش لیاقت چاق شدن  در خودم هستم . 

      یادم می آد  زمان هایی که به شدت از چاقی متنفر شدم  و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کردم  ،

      اینا تلاش من برای چاق تر شدن بوده….

      استاد خوشبختانه  من هیچوقت به اون شدت از چاقیم متنفر نشدم که خدای نکرده آرزوی مرگ کنم …وضعیت من یه حالت خاص از چاقیه  چون از اول دوست داشتم چاق بشم  و لیاقتمو هم در این مورد به اثبات رسوندم …پس حالا که می خوام لاغر بشم  باید هر کاری برای لیاقت چاقیم انجام دادم واسه  لاغریم هم انجام بدم  منتها با اندکی تفاوت …

      اگر من به چاقیم وقتی از حد گذشت  توجه منفی کردم  ، متنفر شدم ، گله شکایت کردم ، غمگین و افسرده شدم  خودمو سرزنش کردم و سمت رژیم و ورزشای نسبتا سخت رفتم اما  ، 

       حالا باید به لاغری ، لاغرها  و جسم متناسبی که در آینده انشا الله نزدیک در من به ظهور می رسه توجه کنم ، خوندن  میثاق نامه ارو   در مرکز توجه قرار بدم‌ خودمو دوست داشته باشم  ،  شاد باشم و احساسمو خوب کنم و هر چیزی احساس خوبمو  ازم می گیره دوری کنم‌ به نشانه های موفقیت توجه کنم  و خوشحال و سپاسگزار باشم طی زندگی کاملا عادی به رفتار غذاییم توجه کنم و تا می تونم کمترش کنم  ..تمریناتمو در سایت بخوبی انجام بدم  تا به این شکل  لیاقت  لاغری رو به دست بیارم و اگر ضعیفه  قدرت بهش بدم ..

      شاید درک این موضوع برام آسان نباشه که چگونه ممکنه من از چیری متنفر باشم اما اون  موضوع در زندگی من گسترش پیدا کنه .

      استاد می فرمایند  که  این موضوع اساس قانون جذبه  و درکش  نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن داره ،استاد اضافه کردن :

      سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش اونچه در زندگیم‌  نمی خوامشون   پی بردم و اون  “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و بهش توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر می گیره  و در زندگی من گسترش پیدا می کنه 

      استاد  من اینو درک کردم   اگر می خوام  لاغر شم باید لیاقت لاغر شدنو در خودم ایجاد کنم .

      می بایست همیشه به یاد داشته باشم تا زمانی که در نگرش به جسم و زندگیم  تغییر ایجاد نکنم موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خودم نخواهم شد ….

      بنا به توصیه استاد باید در ذهنم لیاقت لاغر شدن رو  جایگزین لیاقت چاق شدن کنم …

      باید فرمول های لاغر کننده در ذهن ناخودآگاهمو   مجددا فعال کنم  و استفاده از اونهارو  جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنم .

      باید مانع از توجه افکارم به چاقی بشم‌ و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزومه توجه کنم‌… مثلا با تمرین تجسم  و چسباندن عکس متناسبهای مورد علاقه ام به جاهای پرتردد …. به اندام چاقم توجه نکنم و راجع بهش با کسی حرف نزنم .. 

      وقتی که با قدرت ذهنم در متناسب شدن بیشتر و بیشتر  آشنا بشم  معنای لیاقت متناسب شدن رو یاد می گیرم  و از این به بعد   مسیر زندگیم از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر  می کنه …

      استاد در پایان توضیح دادن  و یادآور شدن رمز شگفتی ساز شدن افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغریشون  رسیدن اینه که  برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقتشو  در ذهن خود ایجاد کردن ….. ما به هر آنچه در جسم و زندگی برسیم  لیاقتشو داریم … اگر چاقم لیاقتشو دارم اگر می خوام لاغر بشم باید روی  لایق شدن برای لاغر شدن خیلی کار کنم ….مثلا لازمه  فایلهای صوتی این جلسه  ارو بارها و بارها گوش بدم  و توجه کنم و سپس بهش عمل کنم ….

      من با انجام‌تمرینات  دوره ها به بهترین نحو  لیاقت بیرونی  خودمو به اثبات رسوندم  هر اشکالی هست در احساس شخصی درونی من  نسبت به لیاقت لاغر شدنمه …وقتی بدونم  پاشنه آشیل موفقیتم چیه  صد در صد  روی اون تمرکز بیشتری می کنم  و در حد توان در رفع اشکال تلاش خواهم کرد …..

      استاد من به شما قول می دم  که در این زمینه  خیلی کار کنم  بارها فایل این جلسه ارو گوش بدم  و از فرشته درون خودم با طرح سوال مثبت  در این جهت کمک  بگیرم  و اقدام کنم‌…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/22 21:09
      مدت عضویت: 477 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 716 کلمه

      فایل شنیداری نسخه قبلی چقدر فرمول جدید داشت ولی لحن فایل جدید ملایمتره ‌ . افکار و رفتار ما حتما باید تغییر کنه . ما نیاز به تغییر داریم به نظرم میاد همونطور که ما بهانه های خوردن رو پاک می کنیم  برای نخوردن باید بهانه پیدا کنیم زیاد نخور چون برات ضرر داره . زیاد نخور چون چاقت می کنه . زیاد نخور چون مریضت می کنه . زیاد نخور چون هرچی بخوای بیشتر بخوری بیشتر دلت میخواد بخوری و میلت قویتر میشه . زیاد نخور چون نیازت نیست . زیاد نخور چون سیر شدی . زیاد نخور چون میخوای لاغر بشی . زیاد نخور چون شکم میاری . زیاد نخور چون حالت بد میشه . زیاد نخور چون معده ات بزرگ میشه . زیاد نخور چون به زانوهات فشار میاد . زیاد نخور چون همش مال تو نیست . زیاد نخور بی ادبیه . زیاد نخور چون تحقیرت می کنند .  . زیاد نخور چون تو یه انسان شریف هستی . زیاد نخور چون اینجوری سبکتری . زیاد نخور چون اعصابت خورد میشه .  زیاد نخور چون بیشتر میتونی از خوردنت لذت ببری . ما وقتی زیاد نخوریم از همون لقمه هایی که نیازمونه واقعا لذت میبریم ولی وقتی زیاد میخوریم دیگه هیچ لذتی در خوردن نداریم . من دوست دارم در خوردن میانه رو باشم  باید تمرین کنم که میانه روی رو جایگزین زیاده روی کنم . من از زیاده روی در رنجم . زیاده روی حال منو بد می کنه . زیاده روی اعصابم و خورد می کنه . 

      1- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      من در مسیر چاق شدن همیشه تشویق به خوردن شدم . همیشه تحقیر شدم . حالا اینجا میخوام خودمو تشویق به  اندازه خوردن  کنم . من میخوام لیاقت از دست رفته ی خودم رو دوباره زنده کنم . تا کی سرزنش تا کی تحقیر چه توسط خودم چه توسط دیگران . وقتی زیاد میخورم دارم کار بدی انجام میدم و انجام کار بد شخصیت انسانی منو تحقیر می کنه . من با چاق شدن خودم رو تحقیر می کنم . من میخوام لاغر بشم . چون لایق لاغری هستم . 

      2- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟

      نه توجهی نداشتم . چون به زور رژیم و ورزش می کردم . من  وقتی بتونم عزمم و جزم کنم که عادت پرخوری خودمو ترک کنم پس لاغر میشم و رها میشم از حس بد تحقیر شدن . من با رژیم و ورزش اتفاقا به حقیر بودن خودم بیشتر اذعان دارم و بیشتر اون رو به خودم ثابت می کنم . چون به خودم ثابت می کنم که خودم نمیتونم لاغر بشم و برای لاغری نیاز به نسخه پزشک دارم . ولی من الان خودمو لایق لاغری میدونم . فقط باید بیشتر یاد بگیرم و بیشتر تمرین کنم تا عادت زشت پرخوریمو کنار بزارم . 

      3- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.

      افزایش لیاقت چاق شدن . من با کارهایی که انجام دادم چه رژیمها و چه ورزشها و چه پرخوریها لیاقت چاق شدن رو در خودم  قویتر کردم . 

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

      نمیدونم فعلا  پیشنهادی ندارم . از نظر فکری که مطالب اینجا رو مرور می کنم و از نظر عملی هم سعی کنم میانه رو باشم و عادت زیاده روی در خوردن رو ترک کنم . به نظر خودم باید برم و دوره تغییر عادت رو هم انجام بدم . چون از نظر فکری کامل میتونم قول بدم که تمرینات رو عالی انجام بدم . ولی از نظر عملی هنوز قول صد درصد نمیتونم بدم . چون فرمولهای چاقی روی عملم خیلی قویه . حتما باید دوره تغییر عادت رو شرکت کنم . اون وقت میتونم صد درصد بگم میتونم لاغر بشم و احساس لیاقتم رو بیشتر کنم . انگیزه من برای ترک پرخوری همین بس که در هنگام پرخوری من پیش خودم احساس حقارت وحشتناکی می کنم . انسانیتم زیر سوال میره و من انسان زاییده شدم نه حیوان . که به خدا حیوانا در این مورد به ما شرف دارن چون هیچ وقت زیاده روی نمی کنند . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/22 14:49
      مدت عضویت: 477 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,769 کلمه

      سلام . این فایل در مورد احساس لیاقت بود . فعلا فقط فایل تصویری رو گوش کردم . پادکست صوتی قبلی رو گوش نکردم . اونم ان شاء الله تا شب گوش می کنم و تا شب برداشتمو میزارم . درسته من احساس لیاقتم کمه . من خودمو لایق لاغری نمیدونستم . در عوض همیشه خودمو لایق چاقی می دونستم . هر وقت که لباس میخریدم هر وقت که پرو می کردم و اندام چاق خودمو در لباس می دیدم خودمو کمتر از لاغری دور میدیدم . لاغری یک آرزوی دست نیافتنی برای من بود . در این فایل یاد گرفتم احساس لیاقتم رو تقویت کنم . اصلا احساس لیاقت چی هست ؟ یه سرچی که کردم به پاسخهای خوبی رسیدم .  احساس لیاقت همان باوری است که فارغ از داشته‌ها و دستاوردهای فعلی‌تان، به شما تلقین می‌کند که آدم ارزشمندی هستید یا نه. همان تکه گمشده پازل‌تان که باعث می‌شود امکانات عالی بخواهید اما به آن‌ها نرسید، درآمد بیشتر بخواهید اما نداشته باشید.اگر احساس لیاقت نمی کنید یعنی اینکه خود را دوست ندارید. شاید از خود بپرسید از کجا بدانم آدم ارزشمندی هستم؟  عموماً عزت نفس هر کسی به دوران کودکی هر فردی بر می گردد و دلیل آن این است که ذهن یک کودک معمولاً در دو سال ابتدایی زندگی، پیش از اینکه به سن درک عمومی برسد، باز، پاک و آزاد است. هر ایده ای که در این سنین، توسط یک فرد مورد اعتماد، در ذهن فرد کاشته شود، در آن ریشه می دواند و رشد می کند. اما با همه این تفاسیر در زمان بزرگسالی تنها کسی که مسئول عزت نفس شماست، کسی جز خود شما نیست. توسعه اعتماد به نفس با غلبه بر شیطان پلیدی به نام ترس آغاز می شود؛ این شیطان بروی شانه انسان می نشیند و در گوش او می گوید: «تو نمی توانی این کار را انجام بدهی- تو از نظر مردم می ترسی- تو از نالایق بودن می ترسی». خبر خوب این است که هر کسی ظرفیت بهره مندی از احساس لیاقت یا عزت نفس را دارد. شما اگر خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، خودتان را تحقیر نکنید،  می توانید احساس لیاقت و ارزشمندی کنید.

      احساس لیاقت نقطه ی مقابل احساس حقارته . ما چاقها بیشتر از اینکه احساس لیاقت داشته باشیم خودمون رو تحقیر می کنیم  . خودمون رو شایسته تحقیر می دونیم . حتی قبل از اینکه دیگران مارو تحقیر کنند خودمون بارها و بارها این کار و می کنیم . انگار که با تحقیر کردن خودمون احساس گناه رو از روی دوش خودمون بر میداریم . آخه چرا انقدر ما خرابیم ؟ 😟 یه جرقه ی خوبی در فیلمتون گفتید اینکه دوره تغییر عادت دارید تا اقدام  بیرونی رو بتونیم تغییر بدیم . به نظرم میاد حتما اون دوره رو هم برم گوش بدم و تمریناتش رو انجام بدم . ولی فعلا تمرکزم اینجاست . عجله نمی کنم . ولی حس میکنم نیاز دارم . شایدم بتونم فرصتشو برای خودم جور کنم که در کنار این احساس لیاقت درونی داشتن احساس لیاقت بیرونی هم در خودم پرورش بدم . من حس می کنم تا زمانیکه پرخوری رو ترک نکنم احساس لیاقت بیرونیم درست نمیشه . اما احساس لیاقت درونیم رو میتونم روش کار کنم و خودم رو همینطور که هستم شایسته لاغر بودن بدونم . من نیازی به رژیم یا ورزش برای لاغر شدن ندارم خودم همینطوری می تونم لاغر بشم . تنها چیزی رو که این چند روز هنوز باهاش درگیرم میلم به پرخوریه . من دوست دارم به اندازه بخورم ولی میلم مخصوصا آخر شبها بهم غلبه می کنه . نمیدونم علتش نیاز بدنمه یا فرمولهای ذهنی چاقم . شایدم نیازه که دوره  تغییر عادت رو حتما انجام بدم . چون به خاطر همون کهن الگوها که در نوشته قبلم بهش اشاره کردم پرخوری در نظر همه ی ما بده . سیب ممنوعه است . فارغ از نتیجه ای که به بار میاره .فعل خوبی نیست . من لایق پرخوری و حس بد پرخوری نیستم . من لایق این نیستم که اون حس در من مثل آتش زبانه بکشه و همه چیز و بخوره تا آروم بشه . ولی واقعا وقتی اون حس میاد هر چی حس لیاقته در من از بین میره . نه حسم به خودش خوب میشه نه میتونم ترکش کنم . . من آدم لایقی هستم . من برای هر کاری تلاش کردم اما هوشمند هم هستم وقتی ببینم کاری نتیجه نمیده زیاد تکرارش نمی کنم . خب اگه بتونم ادامه اش بدم یعنی برام نتیجه بخشه . مثلا شاید خیلیها دنبال رژیم و ورزش برای لاغری هستن ولی من فقط چند باری امتحان کردم شایدم کمی نتیجه گرفتم ولی وقتی نمیتونم ادامه اش بدم رهاش میکنم . یعنی شرط استمرار من در هرکاری اینه که بتونم اون کار و ادامه بدم . در غیر این صورت اونا راه من نیستن . نمیدونم شاید یه جورایی خودمو شایسته رنج رژیم و ورزش نمیدونم . هر چقدرم با خودم میگم خب رژیم که یعنی اصلاح رفتار با مواد غذایی یا ورزش که برای سلامتی و تناسب اندامت خوبه ولی موقع انجامشون بهم سختی وارد میشه . میانه روی رو انتخاب کردم ولی وقتی ولع و حس پرخوری بهم حمله می کنه تمام زحمات من رو به باد میده . اما در کل استفاده از میانه روی رو دوست دارم . بهم حس شایستگی میده .  چیزی که نمیزاره من در رژیمها و یا ورزشها موفق باشم  حس ولعی هست که بهم حمله میکنه و دلم میخواد فقط بخورم  و از طرفی باور به اینکه این کار نهی شده است منو اذیت میکنه . من لایق پرخوری نیستم . من لایق اینم که غذا رو با متانت  بخورم . من لایق چاقی نیستم . حق منه که بتونم لاغر بشم . زندگی در لاغری حق منه . من لاغر بودن رو در کمال راحتی دوست دارم . دلم نمیخواد برای لاغر شدن زجر بکشم . من لایق زجر نیستم . من لایق راحتی هستم . غذا خوردن برام راحته ولی چرا ؟ چون از کوچیکی برای پاداش دادن بهمون ازش استفاده کردن  و یا برای تنبیه فلان خوراکی خوشمزه رو برامون نخریدن . خب غذا برای من همیشه تبدیل شده به یک امر لذت بخش که زمانیکه ناراحتم برای پاداش به خودم از اون استفاده می کنم و اون میل در من پدید میاد و زمانیکه خوشحالم برای شادی بیشتر بازم از غذا استفاده می کنم . و هنگامی که پرخوری می کنم برای تنبیه خودم از نخوردن استفاده می کنم . خب اینا مفاهیم ذهن منه . در حالیکه نمیدونم این مفاهیم در ذهن لاغر چجوریه . ولی فارغ از این افکار من لایق لاعر شدنم . چیزی که دلم میخواد اینه راحت لاغر بشم . بدونم وقتی می گم می مثلا ۲ کیلو توی این ماه کم کنم پارسهای سگ چاق ذهنم نگه غلط کردی من نمیزارم . سگ چاق ذهن من دائما توی گوشم پارس می کنه . دیروز در تمام  طول روز عالی بودم و صدای سگ رو نمیشنیدم . میانه رو بودم ولی آخر شب سگه بهم حمله کرد و حال منو گرفت . وقتی حمله می کنه نمیتونم جلوشو بگیرم . انگار که اونم برای بقا نیاز داره به خوردن . دلم میخواد بکشمش از دستش راحت بشم ولی اون مثل سرطانه وقتی سرشو بزنی بزرگتر میشه . هر چقدر باهاش جنگیدم بیشتر حمله کرد . من دیروز در طی روز کاملا احساس لیاقت می کردم . میگفتم میانه روی خوبه . چون  نه رنج پرخوری رو داره نه رنج کم خوری رو . ولی آخر شب دیدم بهم فشار اومد . یعنی دیدم فقط با پرخوری اروم میشم . نمیدونم شایدم نیازم بوده ولی چون من تفسیر بدی از این رفتار دارم حسم نسبت بهش بد میشه . ولی من لایق لاغر شدن هستم . تنها روشیه که حس می کنم دوست دارم ادامه اش بدم  . همین روش منو لاغر می کنه  . راههای قبلی رو دوست نداشتم . من لایق اونا نیستم . من لایق رشد و پرورش خودم هستم . من لایق اینم که شخصیتم رشد کنه و اینجا شخصیتم تغییر می کنه .  راستی قضیه مدال رو نفهمیدم . شما برای نوشته هامون مدال میدید ؟ پس برم نوشته هامو از اول ببینم که آیا مدال گرفتم یا نه . برام جالب شد . اگه من لایق مدال گرفتن باشم  خوشحال میشم . خب خیلی شیرینه مدال گرفتن . یه جورایی شاید مفهوم پاداش و تنبیه رو در ذهن من با غذا جابجا کنه . امیدوارم بتونم از مدال گرفتن در جهت تقویت احساس لیاقتم استفاده کنم . من لایق لاغر شدنم . خدا منو به اینجا هدایت کرده . این خدارو من دوست دارم . ولی خدایی که منو نهی می کنه رو دوست ندارم . وای چقدر حرفا تو ذهنمه دلم میخواد بنویسم . راستی من دوست دارم مفهوم پاداش و تنبیه هم توی ذهنم تغییر بدم . مفهوم پاداش در ذهن من یعنی غذا خوردن مفهوم تنبیه یعنی محرومیت از غذا . ولی نمیدونم چه مفاهیمی رو جاش بزارم  که لذت و رنجش به همون اندازه باشه . حالا پیدا می کنمش . به مرور . من تازه وارد سایت شدم . هنوز خیلی چیزا باید یاد بگیرم . به هر حال توی این فایل تصویری یاد گرفتم احساس لیاقت خودمو برای لاغر شدن تقویت کنم . هم از نظر درونی . هم از نظر بیرونی . به جای احساس حقارت و سرزنش احساس لیاقت رو در خودم جایگزین کنم و البته از نظر بیرونی هم سعی کنم رفتارهایی انجام بدم که در من تولید احساس حقارت نکنه . بلکه در من تولید احساس لیاقت کنه . من بعد از پرخوری شدیدا حس حقارت میکنم. به دلیل اینکه در ذهن من اینکار مفهوم بدی داره .شاید اگه مفهوم بدی نداشت احساس حقارت نمیکردم . ولی به خاطر کهن الگویی که خدا قرار داده که بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید این کار در نظر ما بده ولی میل من به خاطر همون حس پاداش و تنبیه به سمت پرخوری زیاده . پس باید فقط تمرین کنم که یا پرخوری رو حداقل کمتر انجامش بدم یا در موقعیت هایی قرار نگیرم که میدونم میلم برانگیخته میشه و یا کلا مفهوم پرخوری رو در نظرم تغییر بدم و پرخوری رو بد ندونم که بعد دچار احساس حقارت بشم . یا روی هردو مورد کار کنم . به هر حال کار زیاده . من دیروز خیلی عالی عمل کردم و شاید برای همین شب برای پاداش دادن به خودم یه پرخوری رو اوردم  بعد از پرخوری دیشبم حالم بد شد و احساس حقارت کردم . ولی در این فایل یاد گرفتم که احساس لیاقت درونی داشته باشم و از نوشته های بچه ها هم فهمیدم مفهوم پاداش و تنبیه رو برای خودم تغییر بدم و از فایل شما هم متوجه شدم میتونم از مدال به جای غذا استفاده کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/22 06:34
      مدت عضویت: 477 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,588 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم . 

      من کلی کامنت خوندم تا بفهمم جمله ی خودتو لایق لاغری بدون یعنی چی ؟ قبل از اینکه کامنت مربوط به لیاقت رو نویسم به نظرم نیازدارم یه چیزایی رو بنویسم که مطلب برام روشنتر بشه . توی مطلبی میخوندم میگفت یکی از روشهای تربیتی زمان ما این بود که هر وقت بچه ها کار بدی انجام میدادن برای تنبیه اونا پدر و مادراشون بهشون کلی کار میدادن انجام بدن تا خسته اش کنند . مثلا جارو کردن ظرف شستن و … چیزی شبیه جریمه نوشتن . معلما هم همینطوری تنبیه میکردن . یا توی زندانها هم همینطوری تنبیه می کنند و مثلا دستشویی شستن رو بهشون میدن . می گفت اما  پدر و مادر من روش دیگه ای برای تنبیه ما داشتن و اونم  این بود که ما هر وقت کار بدی می کردیم بهمون کار منزل نمیدادن انجام بدیم . یعنی می گفتن تو تا دو روز حق نداری دیگه تو شستن ظرفها کمک کنی . یا مثلا حق نداری دست به جارو بزنی . حق نداری به پدرت کمک کنی و …  اینجوری باعث میشدن ما کمک کردن رو یه  امر خوبی ببینیم که وقتی کار بدی انجام میدادیم ما رو از کار کردن و کمک کردن  محروم میکردن و برعکس وقتی ما کار خوبی انجام میدادیم به ما اجازه میدادن که بیشتر کمکشون کنیم . منظورم اینه که به نظر من مفاهیم کار بد و کار خوب یا  پاداش و تنبیه برای فرد لاغر و چاق با هم متفاوته . یه فرد چاق پرخوری رو کار بدی می دونه . بارها خودشو به خاطرش تنبیه می کنه . بارها نخوردن رو تنبیه و جبران کار بدش می کنه اما میل به انجام اون کار در وجودش بیشتر میشه . اینجوری غذا در نظر ما پررنگ تر میشه و اتفاقا غذا میشه مفهوم خوب در ذهن ما که  چون کار بدی کردیم خودمون رو ازش محروم کردیم . ما همیشه به غذا به عنوان یک پاداش نگاه می کنیم که اگه کار بد انجام بدیم خودمون رو ازش محروم می کنیم . خب اینجوری غذا برای ما خیلی جذاب میشه  نمیدونم چطور بگم ولی وقتی برای فهمیدن و درک کردن موضوع لیاقت کامنتا رو خوندم دیدم اکثر بچه ها پرخوری رو یه کار بد می دونند که خودشون رو ازش پرهیز می کنند و با به اندازه خوردن خودشون رو تشویق می کنند . ولی آیا مبنای رژیم این فرمول نیست ؟ خب رژیم هم همین و می گه . برای ما حد و اندازه گذاشته که کار خوب اینه که تو به اندازه بخوری و کار بد اینه که تو خلاف این برنامه عمل کنی . یعنی غذاهای موجود در این رژیم رو فقط بخوری و به اندازه ای که گفته شده و اگه خلاف این انجام بدی کار بدی انجام دادی . خب این الگوی تکرار شونده هنوزم در بین تمام کامنتایی که خوندم بود . یعنی اونا ناخوداگاه خودشون رو متعهد به انجام کاری میدونستن که اگه خلاف اون رو انجام بدن کار بدی کردن . خب آیا این ها از همون ذهن چاق نمیاد ؟ حالا فقط اسمش نسبت به رژیم فرق کرده . اصطلاح اینجا اینه بخور ولی به اندازه بخور . پرخوری کار بدیه . میانه روی کار خوبیه . ترس از غذا نداشته باش ولی به اندازه بخور و خب رژیمم همینو می گه . فقط تفاوتش اینه اینجا این مفهوم رو دارن از سطح افکار  تغییرش میدن ولی در رژیم در سطح رفتار  . اما شیوه انسانهای لاغر برای غذا خوردنشون چیه ؟ در حالیکه  اطرافیانم همه چاق بودن و مفاهیم خوب و بد در ذهن ما معمولا یه جوره . اندازه خوردن خوبه . پرخوری و کم خوری بده . وقتی پرخوری می کنی برای جبرانش یه کاری انجام بده . و معمولا همه حذف یه سری از مواد غذایی رو انتخاب کردن . یعنی حذف خوراکی رو کار خوبی می دونند . مثلا در هنگام خوش گذرونی در صورتی که گرسنه نبودم کار خوب اینه که چیپس و تنقلات رو حذف کنم . تپلها بیشتر میخورن . پس اگه بخوای لاغر بشی باید به اندازه بخوری . برای تنبیه کار بد پرخوری ،  خودمون رو از غذا منع می کنیم . پس غذا برای ما حکم پاداش رو داره که اگه پرخوری کردیم پس باید مدتی نخوریم تا جبرانش کنیم . به نظر من بزرگترین تفاوت یه انسان چاق و یه انسان لاغر اینه که انسان چاق به واسطه همین خوب و بدها و همین تنبیه ها و پاداشها غذا رو برای خودش  جذاب کرده و نخوردن غذا رو تنبیه می دونه . لاغر شدن و نخوردن یا کم خوردن غذا رو زجر می دونه . در حالیکه چاق شدن همیشه با لذت بوده تنبیه و محرومیتی توش نبوده .پس مفهوم غذا شده پاداش و نبودنش تنبیه و رنج . در چاقی غذا هست پس پاداش هست و در لاغری غذا به اندازه هست پس پاداش به نسبت چاقی کمتره پس تمایل من به سمت لذت بیشتر یعنی چاق شدن میره . میخوام اینو بگم ما چاقها غذا برامون تبدیل به بت شده . یه کار ممنوعه جذاب . همون سیب حوا . چرا خدا با اینکه خودش می دونست نهی کردن انسان رو حریص تر می کنه  ولی به آدم گفت از اون سیب نخور و چرا شیطان بعد از خدا  اون سیب رو برای آدم کانون توجه کرد در حالیکه اون همه نعمت در بهشت برای آدم بود و جالبش اینه  قبل از شیطان خدا این کار و برای آدم کرد . خدا با نهی اون سیب کانون توجه آدم و حوا رو برد سمت خوردن سیب و بعد وسوسه شیطان شروع شد. درسته ؟ بعد بیرون راندن از بهشت و این مسخره بازیها شروع شد .خب خدا چرا خودش سیب رو آفریدکه آدم بره بخوره ؟حالا آفرید چرا نهیش کرد که نخور ؟ مگه اون سیب چی داشت ؟ واقعا غیر از اینه که قبل از شیطان خدا خودش آدم رو اغوا کرد ؟ در حالیکه اگه هیچ وقت به آدم نمی گفت که اون سیب و نخور آدم هیچ وقت توجهش جلب نمیشد که بره سمت اون سیب و تازه وقتی شیطان به خدا گفت رب بما اغویتنی  اون رو ملعون همه ی عالم کرد . در حالیکه شیطان درست می گفت حقیقت رو می گفت . خدا قبل از شیطان آدم رو اغوا کرد . پس خدا خودش اولین و بزرگترین اغوا کننده عالمه . من این خدا رو دوست ندارم . یه وقتایی کل مفاهیم دینی برام زیر سوال میره چرا ما برای خوب و بد و یا  پاداش و تنبیه مفاهیم رو عوض نمی کنیم ؟ پر خوری در نظر همه ی ما بده ولی میل و اشتیاقمون نسبت بهش اونقدر شدیده 

      که همش باید کلی ترفند به خودمون بزنیم که انجامش ندیم . خب اگه کار بدیه و به نوعی همون سیب ممنوعه است  چرا برای انجام دادنش میل داریم ؟  آیا همین باور به بد بودن این کار باعث تمایل بیشتر ما نشده ؟ آیا برای بازگشت به بهشت امنیت و ارامش و آزادی باید از انداختن گناه به گردن خودمون استفاده کنیم تا خدای بزرگ  دوباره ما رو به آرامش بهشت برسونه ؟ در حالیکه شیطان گناه رو به گردن خدا انداخت و گفت تو منو اغوا کردی و خدا بیرونش کرد . یعنی به آرامش خدا نرسید . خدا شیطان رو به خاطر نگاه بدش به خدا بیرون کرد و انسان رو به خاطر نگاه خوبش به خدا دوباره پذیرفت . در حالیکه شیطان به خودش نگاه خوب داشت ولی آدم به خودش نگاه بد داشت و گناه خودشو دید . خب اکثر بچه ها در این سایت دارن از روش خدا استفاده می کنند . یعنی پرخوری رو بد می دونند . خودشون رو مسئول چاقی خودشون می دونند . برای تنبیه خودشون خودشون رو از بهشت بیرون می کنند و تمام رژیمها هم همین روش رو دارن . اما چرا باز کار بد تموم نمیشه ؟ چون شیطان تو گوشمون نشسته و می گه این راهش نیست . شیطان می گه پرخوری بد نیست . برو انجامش بده و من انجامش میدم . از بهشت آرامش رانده میشم . بعد مثل آدم پشیمون میشم و گناه رو به گردن خودم میندازم تا دوباره ارامشم رو بعد از مدتی به دست بیارم و اگه این کار و نکنم مثل شیطان تا ابد در رنج و جهنم  چاقی  زندگی می کنم . یعنی کل فرایند شبیه همون اتفاقیه که برای آدم و حوا و شیطان افتاد و این الگو در ما تکرار میشه . آیا نیاز نیست این کهن الگوها رو تغییر بدیم ؟ 

      بد دونستن پرخوری کار خداست (نهی سیب)

      دعوت به پرخوری کار شیطان (امر به خوردن سیب)

      انجام پرخوری کار من (خوردن سیب آدم) 

      سرزنش و پشیمونی و گناه رو به گردن خود انداختن کار من  (توبه آدم )

      توبه نکردن از پرخوری (کار من شیطان ) 

      گناه رو به گردن نگرفتن کار من شیطان . 

      تکرار پرخوری  کار من شیطان

      و دوباره تکرار این فرآیند . 

      و چرا این فرآیند تغییر نمی کنه ؟ چون اصول اولیه رو خدا گذاشته . اگه خدا سیب نمی آفرید یا حالا افرید حداقل نهیش نمیکرد که کانون توجه آدم بره سمتش گناه تکرار نمیشد . اصلا دیگه گناهی خلق نمیشد . اون وقت شیطان بیچاره رو متهم می کنه و اون رو مطرود دو عالم می کنه . خب میل به گناه در من هست . میل به پرخوری در من هست . من بارها خواستم این میل رو در خودم تغییر بدم ولی تا حدی موفق میشدم و از یه جا به بعد دوباره تکرارش می کردم و این مفاهیم همیشه تکرار شده و آیا برای تغییر نباید از منبع تولید آغاز کرد ؟ منبع تولید خداست . آیا وقتش نرسیده خدای خودمون رو تغییر بدیم ؟  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولیکا
      1401/10/12 12:50
      مدت عضویت: 1156 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 510 کلمه

      با درود فراوان به دوستان و استاد عزیزم.

      گام ۵لایق لاغر شدن باشید:یادم میاد قبلاً که برای اولین بار وارد این سایت شدم و چند وقتی بود که از این مطالب استفاده میکردم توی یه فایلی استاد گفته بود اگه شجاعت دارید روشهای دیگه لاغری رو بزارید کنار و من هم چون اون موقع ترامپولین خریده بودم و ازش استفاده میکردم تصمیم گرفتم که بزارمش کنار وقتی میخواستم جمعش کنم همه منو سرزنش میکردن مخصوصا مادرم که تو فقط با ورزش کردن و کم خوردن میتونی لاغر بشی چرا میخوای بزاری کنار و همه نصیحتم‌میکردن که این کار رو نکن ولی من خوب نمی‌تونستم به اونا بفهمونم که من دارم از این روش استفاده میکنم برای همین بهشون نگفتم ولی جمعش کردم و گذاشتمش توی چمدون و از اون لحظه به بعد احساس راحتی کردم و احساس کردم که من میتونم لاغر بشم حتی دیگه رژیم هم نگرفتم و تو اینستا هم که کلی روش لاغری گذاشته بودن من عین خیالم نبود و میگفتم‌با خودم من که دارم لاغر میشم اینا به من ربطی نداره که و اصلا به چشمم نمیومدن.قبلا که رژیم می‌گرفتم و یکم لاغر میشدم و دیگه به دلیل درگیری ذهنی نمی‌تونستم انجامش بدم و رها میکردم همه نصیحتم‌میکردن و مخصوصا خونواده خودم که بهم میگفتن تو لیاقتت همون چاقی آنقدر چاق شو تا بترکی و من هم اینو باور کرده بودم که لیاقتم چاقی هست و وقتی لاغر هم میشدم بازم درگیری داشتم که چه فایده بازم چاق میشم و همش نگران چاق بودن بودم که وای حالا چیکار کنم که این وزن رو نگه دارم و همش به چاقی فکر میکردم که این باعث تقویت لیاقت چاقی در من میشد اما خدارو شکر از وقتی وارد این مسیر شدم هر روز گام به گامش رو انجام دادم همه کارها و تمریناتی که استاد گفتن رو انجام دادم و با خودم گفتم خوب وقتی به این مسیر پایبندم من چرا باید چاق بشم خوب مسلما من لاغر میشم چون هر روز به لاغری فکر میکردم و از مزیت‌های لاغری می‌نوشتم و تمام کارهای بیهوده قبلی رو گذاشتم کنار و بیشتر توجهم روی این سایت بود و ورودی های مثبت به ذهنم میدادم هروقت بیکار میشدم یا دیدگاه بقیه رو میخوندم یا دوباره فایل گوش میدادم یا تو فکر لاغری بودم و وقتی دیدم که دارم لاغر میشم خوب احساس لیاقت لاغریم بیشتر شد و به این اطمینان رسیدم که من هم لاغر میشم و لاغر میمونم کافی که تو این مسیر باشم کار سختی نیست و وقتی  راحتی این مسیر رو با روشهای قبلی مقایسه میکردم برام باور پذیرتر بود که چقدر راحته لاغر شدن خود به خود دارم لاغر میشم و برام خیلی لذت بخش این مسیر چون هم با این روش من لاغر میشم هم شخصیتم عوض میشه هم‌تو جنبه های دیگه زندگیم پیشرفت میکنم و هم اعتماد به نفسم می‌ره بالا مخصوصا آرامش روحی که برام خیلی مهم بود.استاد راست میگن برای ما افراد چاق لاغری رو آنقدر سخت و دست نیافتی کردن که اگه لاغر بشیم بعد اون همه کار میتونیم انجام بدیم حتی اگه سخت باشه.چون‌که صد آید نود هم پیش ماست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1401/10/10 09:51
      مدت عضویت: 722 روز
      امتیاز کاربر: 898 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 717 کلمه

      سلام ، به استاد و دوستان سایت تناسب فکری 

      فایل متنی رو خوندم در مورد لیاقت داشتن ،

      بله من اون زمان هایی که چاق بودم اصلا به چیزی به اسم لیاقت لاغری فکر نمی کردم ، بلکه هر زمان پر خوری میکردم و شکمم بخاطر پر خوری درد میگرفتم و متوجه چاقیم میشدم میگفتم لیاقتت همینه چاق بشی و کلی خودم و سر زنش میکردم ، چون مواد غذایی و اولا تاثیر گذار بر چاقی میدونستم و دوما چون فکر میکردم روی چاقی تاثیر دارن پس هر وقت بیشتر میخوردم باور داشتم که باعث چاقیم میشه 

      اما هیچ وقت به طور صد درصد برای چندین ماه تلاش نکردم به اندازه بخورم ،با این وجود که این باور اشتباه و فاکتور اشتباه چاق کننده لاغر کننده به مواد غذایی چسبونده بودم به هر دلیلی ، 

      و من اینجوری روز به روز ذهنمو اموزش میدادم که لیاقت چاقی داره جسمم ، بعدشم ناراحت بودم که چرا من چاقم ولی دیگران هستن که خوش اندام ان ، یا چطور من با زیاد خوردن لذت میبرم ولی افراد متناسب و لاغر به همون چند لقمه لذت میبرن و زود دست از خوردن میکشن 

      حسرت میخوردم ، گاهیم میگفتم حیف نیست نمی خورین 

      پر خوری بخاطر لذت بیشتر بردن از طعم و رنگ و بو و ظاهر غذا توی این سالها فریبم داد که بیشتر از نیاز و پیغام سیری بدنم بخورم ، 

      خودمو لایق اندام متناسب نمی دونستم اما آرزشو به دلم بود 

      و فکر میکردم من انسان بی اراده ای هستم ،

      که نمیتونم خوردنمو کنترل کنم در. حالی که نمیدونستم اصل چیز دیگه اس ، کنترل خوردن وقتی میتونه اتفاق بیفته که اولا مواد خوراکی رو برچسب چاق و لاغر و دشمن خودم ندونم بلکه باورکنم اونا اومدن نیاز جسم منو برای زنده موندن مثل خوردن آب و نفس کشیدن رفع کنن نه دشمنی ،

      اما نکته بعدی اینکه لذت بردن از غذا برای بیشتر خوردن وولع بیشتر با اینکه معده ای من پر شده نیازی به خوردن نداره اما ذهنم چشمم وذهنم همه اش میگه بخور لذت بخشه یه لقمه دیگه ، 

      واقعا این نشون از فراموش کردن لیاقت تناسب فکری خودم هست که این عمل ناشایستو دارم با دستم انجام میدم و بیشتر از نیازم به بدنم غذا میدم که خفه بشه ذهنم و اشباه بشه از لذت خوردن بیشتر ، اما یه کار دیگه هم انجام میدم اونم اینه عادت اشتباه به سرعت خوردن ، مزه رو خوب نچشیدن ،هست لقمه پشت لقمه اعتراف میکنم هر آدم خوش اندام که دیدم اصولی غذا میخوره ، کم میخوره ، و سیر میشه ، خیلی هم به سرعت لقمه هاشو نمی جوه ، حتا قاشفشو زمین میزاره تا لقمه ای بعدی ، یعنی کاملا رفتار یه فرد متناسب با یه فرد چاق متفاوته توی خوردن ، 

      اگه هم ازشون بپرسی عمدی برای ترس از چاقی این کارو میکنی میگه نه ، من کلا رفتارغذاییم اینجوریه و بخاطر ترس از چاقی نیست وحتا وقتی میخورم هم به این موضوع نه قبلش و نه بعدش فکر هم نمی کنم ،

      از بحث لیاقت دور نشم خب به هر حال امروز که اینجا هستم به این دلیل هست که خودمو لایق اندام متناسب و آرزوی تناسب اندام چندین سالمو که به دل دارم دونستم ، خدا هم همه ای ماانسان هاشو لایق تناسب اندام میدونه یادمون باشه ما ارزشمندیم و به راحتی این لیاقت رو به زودی زود توی ذهن و بعدشم جسممون میبینیم ، فقط استمرار لازمه و من ادامه میدم ، چی راحت تر از این روش که واسه همیشه فرمول تناسب اندام به ساده ترین روش و یاد بگیری و لایق و شایسته اش بشی 

      با اطمینان میگم به هر چی که توجه کنیم و حس باورش درما ایجاد بشه لایقش میشیم ، 

      چون سیستم جهان به این شکله به احساس وتوجه ما پاسخ میده نه چیزی که صرفه خواستمونه ولی حس داشتنش و لیاقت داشتنشو توی وجودمون درک و احساس و مال خودمون نمیدونیمش

      مثل زمانی که من وارد بازار فروش شده بودم و‌بع عنوان یه فروشنده لوازم و تحریر کار میکردم اما نزدیک ترین مغازه لوازمو تحریری به خونه ای ما ساخته شد ولی من اونجا کار نمیکردم اما خودمولایق دونستم که حق من هست اینجا که نزدیکترینه کار کنم ، و بعد یه مدت کوتاه واقعا هم جهان جوری سیستمشو چید که مال من شد و اومدن

      م توی نزدیک ترین لوازمو تحریر شروع به کار کردم ، این فرمول الان میفهمم باید برای هر کاری بکار ببندمش ، فرمول همینه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 837 کلمه

      به نام خالق شگفتی ساز سلام . 

      1- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      خوب من هر وقت شیرینی باشه با ناهار کردن بهش و فکر به این که چه قدر خوش مزه و عالی و هرچی بیشتر بخورم میتوانم لذت بیشتری ببرم به سمت خوردن شیرینی بیشتر جذب میشم نه تنها شیرینی بلکه هر خوراکی و غذای دیگه ای .و همین پرخوری و بیش از حد نیازم خوردن . یا وقت هایی که غذا زیاد میاد دوست دارم بیشتر بخورم تا تموم بشه . با توجه کردن به چاقی شکم بزرگ افراد و صحبت راجب اون ها با قضاوت کردن افراد و نظر دادن در رابطه با چاقیشون . با هر بار که خوش حال و عصبی میشم و با ای لذت بیشتر به سراغ خوردن میرم در واقع این نیاز بدن به مواد غذایی تبدیل شده به یه تفریح ناسالم در من . با هر بار فکر کردن به این که لاغری بد و چاقی خوب این احساس لیاقت چاقی در خود ایجاد کردم با قراردادن چاقی هم راستا با سلامتی و تندرستی  

      2- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟ بله با پیدا کردن الگو های متناسب و لاغر که بدن ورزش یا داشتن رژیم غذایی همچنان متناسب اند با دیدن افراد متناسب و بررسی رفتارهای آنها.  یک مدت با توجه به بدنم و درک نیازش و حتی تهیه بورد از اندام های زیبا و تحسین انها .

      3- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند. 

      ورزش کردن و دنبال ورزش های شکم و چربی سوزی به چاقی بیشتر توجه کرده با تحقیق بیشتر در مورد چاقی به چاقی بیشتر توجه کرده با گشتن به دنبال راهی برای گرفتن نتایج بهتر اون هم با احساس کلافگی ودرماندگی که نشان از این دارد که خود را لایق لاغری نمی دانم و به دنبال راهی برای فرار هستم اما فرار فایده ای ندارد طبق قانون از هرچی فرار کنی به سمتت می‌آید چرا که به آن چیز توجه میکنی و با کانون توجه آن را به زندگیم دعوت کرده ام با هر بار احساس ناراحتی بخاطر شکمم که از لباس کاملا معلوم هست یا با فکر به پوشیدن لباس های که مشخص نباشد شکم دارم یا شکم را جمع کند یا هر بار که مغازه رفتم به دنبال سایز بزرگ تر که اگه بعدا وزن اضاف کردن اندازم باشه و امثال این خودم لایق چاقی دونستم 

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

      تجسم خودم به عنوان فردی لاغر . تحسین افراد متناسب و دیدن آنها و قضاوت نکردن افراد چاق و فکر نکردن به چاقی اون ها و ندادن راهکار به افراد . لذت برد از وزن فعلی م و به یاد بیارم که من بدون این که بفهمم دقیقا چی شد که از ۷۸ به وزن ۶۱ رسیدم خودش نشان از لیاقت من برای لاغری و تناسب انداره همین که الان در سایت هستم و تمرین هارو انجام میدم نشان میده من خودم لایق لاغری میدونم . همین که یه زمانی متناب بودم پس من لایق لاغری و متناسب شدن و  متناسب،ماندن هستم همون ربی که من به این سایت و نوشتن تمرین ها هدایت کرد همون ربی که من آفرید خودش این بدن جوری ساخته که متناسب باشه لاغر باشه اگر نیست به خاطر عدم باور و شک من به خودم به خاطر فرمول های غلط کافی باورش داشته باشم ایمان به ربم داشته باشم نداشتن ایمان و نگران بودن یعنی من کافرم یعنی نعمت و عظمت رب نمیبینم رب هیچ اشتباهی هیچ نخث و خطایی حتی به اندازه یه ریز اتم در کارها و ساخت و کارش نیست همه چی دقیق این بدن ساخت خودش خودش از ساز و کارش باخبر خودش میدونه چه جوری بدن به حالت پیش فرضش  متناسب و لاغر دربیاره خودش هدایتم میکنه به سمت انجام دادن تمرین ها با احساس عالی همین طور که به سمت ایمان و یقین به خودش هدایتم کرد ربم باب الحوائج بی همتای من .

      فواید لاغری رو هر روز بنویسم. وقتی در مسیر لاغری هستم باعث میشه ذهنم بهتر بشناسم و بتوانم بهتر مدیریتش کنم حتی میتوانم به عنوان الگو و یه تجربه عالی ازش استفاده کنم برای موفقیت های دیگم . درسته من لایق متناسب بودن و داشتن شکم تخت هستم . خدا جونم متشکرم .

      وقتی چاقی به دنبال لباس های گشاد و آزادی تا شکمت معلوم نباشه هی لباسی میخوای که جمع تر نشونت بده و این خودش به معنای دعوت چاقی و تشویق خود به چاقی بیشتر و دور شدن از تناسب اندام  ‌ این یعنی من خودم لایق چاقی میدونم نه لاغری این مدت همه افرادی که من می‌بینند میپرستد چی کار کردی و من هیچ جوابی ندارم چون خودم هم نمیدونم اما اومدم اینجا تا بفهمم بازی چه جوری هست تا قواعد یادبگیرم و در این مسیر لذت ببرم از حرکت کردنم خدایا شکرت شکر . 

      یاحق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم آقای عطار روشن و دوستان سایت تناسب فکری.

      استاد من خیلی نمیتونم با کلمات بازی کنم یا حرفای قلمبه و خاص بزنم اما قبل از جواب دادن به تمرینات میخوام این حرفو که از ته ته ته درونم اومده و شروع به نوشتن کردم بگم که من اینقدر حس و حال خوبی دارم اینقدر انگیزه و انرژی مثبت و خوب اینقدر افکار خوب توی ذهنم اومده اونم تو این مدت کم نه تنها در مسیر لاغری بلکه حرفای شما تو مسیر زندگی شخصیم هم داره تاثیرات خوبی میذاره و واقعا مطمئن شدم که شما از سمت خدا هدایت شدین برای آرامش خیلی از انسان های زیادی که مثل خودتون رنج چاقی و اولویت داشتنش در زندگی چاقی بوده است و حتی یک درصد هم شکی تو وجودم نمیبینم که نتونم لاغر بشم مطمئنم که میشم و برای همیشه لاغر خواهم ماند به درونم اعتماد دارم.

      خب بریم سراغ تمرین و سوالات این گام.:؛

      من چگونه لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم اینطور که هیچوقت هیچوقت تلاش نکردم بفهمم چطور میتونم مثل لاغرها زندگی کنم فقط متنفر بودم از چاقی از دیدن خودم  تو آینه با شکم و پهلوهای چاق با چربی اطراف بدنم متنفر بودم بیشتر حس مرگ میکردم تا زندگی کردن از اینکه تو جمعی برم که همه لاغرن احساس شکست میکردم خصوصا تو مراسم ها و جشن های فامیلی همیشه تلاش کردم رژیم های سرخودی و خیلی فشرده بگیرم یا ساعت ها راه برم و برقصم که فقط عرق کنم و مدام هم به مادرم یا همسرم میگفتم حالا من تلاشمو میکنم هرچند بار اولم نیست حداقل یکم لاغر بشم فلان لباسو بتونم بپوشم میدونستم دوباره چاق میشم چون داشتم خودمو لایق چاق شدن بیشتر میدونستم حتی وقتی حلقه ازدواج خریدیم یه خورده آزاد خریدم به همسرم گفتم که شاید بعد از ازدواج و بارداری چاق تر شدم حلقه تنگ شد این خودش نشون از این بود که من خودمو لایق میدونستم که چاق بشم و من تو این همه سالی که خودمو تو اندام چاق دیدم لحظه ای ثانیه ای از فکر چاق بودنم رها نشدم همیشه تنفری نسبت به چاق بودنم داشتم که انگار فقط از روی اجبار دارم زندگی میکنم هرشب با این فکر که فردا میخوام فلان رژیم که تو فلانجا خوندم رو انجام بدم و حس خیلی بدی داشتم که وای باز محدودیت شروع شد استرس شروع شد رنج شروع شد اما انجامش میدادم که به خودم ثابت کنم دیدی تلاش کردی و نتیجه نداد چون من لایق چاق شدن بودم و انگار به قول خودتون تنفر از چاقی همون عشق به چاقی در ذهن هست.

      در مورد سوال دوم باید بگم که من این همه سال که وزن کم میکردم لیاقت لاغر شدن رو هم داشتم چون تلاشهام و لاغر شدن هام قول دادنام به خودم دوری کردن از غذاهایی که نشون میداد برای من مضرره خودش نشونه اینه که من لیاقت لاغر شدن رو داشتم و دوست داشتم که لاغر بشم اما هیچوقت نمیتونستم در زمانی هم که 12 کیلو کم کردم ترس رو از خودم دور کنم چون بازم لایق چاقی بودم و به اون اندازه ای که تنفر داشتم نسبت به چاقی و بهش فکر میکردم به لاغری فکر نمی‌کردم فقط تلاش می‌کردم که لاغر بشم و میشدم اما زود برمیگشتم سمت همون چیزی که بیشتر بهش تنفر داشتم.

      سوال سوم:همه اون‌ روش ها که به ظاهر وزنمو کم میکردن نه تنها لیاقت لاغر شدن رو کمتر میکردن بلکه بیشتر ثابت میشد که من لیاقت چاق تر شدن داشتم چون اگه لیاقت لاغر شدن همون وقتا با این همه روش در من شکل گرفته بود الان متناسب بودم و اصلا به این سایت هدایت نمیشدم.

      سوال چهارم: پیشنهادی که به ذهنم اومده برای لیاقت لاغر شدن اینه که عاشق خودم باشم عاشق این مسیر باشم عاشق لاغل بودن باشم و هیچ تنفری نسبت به چاقی یا غذاهای چاق کننده نداشته باشم مطمینم وقتی من به جای سرزنش کردن خودم و ادامه دادن به نفرت چاقی عاشق خودم و سلامتی خودم و لاغر بودنم باشم خود به خود لایق لاغری میشم.

      و در آخر استاد خیلیییییییی خیلیییییییی خوشحالم که چاقیم تا حدی ادامه داشت که با این سایت آشنا بشم خیلی حس خوبی دارم خیلی از خودم راضیم خیلی مصمم هستم و از همه مهمتر خیلی عذاب وجدان و افسردگیم کمتر شده دیگه لازم نیست قاشق برنجو بشمارم نونم رو اندازه بگیرم فلان چیزو بخورم فلان چیزو نخورم خودم حس میکنم آگاه شدم چی رو الان دوست دارم چیو دوست ندارم از خدا برای شما و همه دوستان تناسب فکری و همچنین خودم سلامتی و عمر با عزت و شادی در کنار لاغری همیشگی رو دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1401/06/19 21:33
      مدت عضویت: 1257 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 665 کلمه

      بانام پرودگارنوروعشق

      عرض سلام وادب حضور استاد عزیز ودوستان گرامی 

      شکرمیکنم پروردگار مرا که مرا درمسیر زیبای لاغری با ذهن قرارداد.

      شکر می کنم پروردگار مهربانم را که من را شگفت انگیز و زیبا آفرید . 

      شکر می کنم پروردگار مهربانم را،که من درمسیر آگاهی وبیماری هستم.

      شکر می کنم  پروردگار م را که من را متناسب ولاغر آفرید.

      شکر می کنم پروردگار مهربان که به من نورو عشق عطا کردی تا تورا بیشتر بشناسم.

      شکر پروردگارم که مرا لایق بهترینها کردی

      شکر برای وجود تک تک شما عزیزان واستاد گرامیم

      واما سوال اول: نسبت به لاغر شدن چقدر خودت را لایق می دانی؟

      من باور دارم که لاغر و متناسب هستم . به دلیل اینکه خداوند من را لاغری متناسب آفریده است .من را ثروتمند وتعالی آفریده است ،زیرا که من اشرف مخلوقات هستم ،وقدرت آفرینندگی را به من داده است واین حق طبیعی من است که لاغر و متناسب با شم.زیرا نظام جهان هستی برمبنای نظم وقانون وهماهنگی قرارداردواین را می توان از نظمی که در کائنات وجود دارد به خوبی مشاهده کرد.

      تغییر فصل‌ها وبرامدن خورشید وفرورفتن آن در شب وروز ،رشدونمو گیاهان ودرختان وجانوران وجانداران ،نشان از یک نظم بی نظیر وبی بدیع درکائنات می دهد.

      ما دریک دنیای قانونمند زندگی می کنیم واگر در سبک زندگی هایمان کمی وکاستی وجود دارد باید بپذیریم که خود خالق آن هستیم ومسئولیم..

      باداشتن باورهای اشتباه ،،ورودیهای غلط وقرارگرفتن در محیطهای ناهمگون،معاشرتهای بی اساس ،خود زمینه مشکل چاقی را فراهم کرده ایم.،باتوجه کردن به ناراستی ها روز به روز آنهارا بیشتر به زندگی خود وارد کرده ایم .پس باتوجه به آگاهی‌های برگرفته از آموزش‌ها وآگاهی مان دیگر باید بدانیم که سعادت وخوشبختی وسلامتی وتناسب اندام حق مسلم ماست ،واین را یقین میدانم که پروردگارمن را دوست دارد وخواسته برحق دلم را براو رده می کند .

      من سعی می کنم تنها به زیباییها توجه کنم ،هرچند دراین دنیای هستی زشتی وجود ندارد .

      من بادیدن افراد متناسب والگو گرفتن از آنها بیشتر به این‌ باور می رسم که حق طبیعی من است که لاغر ومتناسب باشم ولیاقت لاغر شدن را دارم..همانطور که لیاقت بهترینهارا دارم وبه لطف پروردگار وتلاش خودم به آن می رسم.

      ۲- درگذشته نسبت به لاغرشدن چقدر احساس لیاقت می کردی؟

      من درگذشته هربار که رژیم های سخت با ورزش‌های طاقت فرسا انجام می دادمبیشتر به رنج چاقی که می کشیدم فکر می کردم وان را دوست نداشتم ، از خودم ناامید بودم ومی خواستم با فشار ر آوردن به جسمم از آن رهایی پیدا کنم.دست یافتن به لاغری و تناسب لاغری  برایم رویایی بیش نبود واگر هم زمانی لاغر میشدم آنرا باورنداشتم وخودم را لایق لاغری  نمی‌دانستم ، چون هیچ آگاهی وشناخت درموردخودم وقدرت ذهنم نداشتم، من درمقابل چاقی ضعیف وشکننده بودم.وهیچ باوری نداشتم که می توانم لاغر شوم ولاغر بمانم..چون در ذهن من چاقی حک شده بود وتصویری از لاغری در ذهنم نبود تنها تصویر ذهن من چاقی بودوبه همین خاطر خودرا لایق لاغری  نمی دیدم.وهرچه تلاش می کردم بی نتیجه وموقتی بود

      واما بپردازیم به سوال سوم : بنویس چه تصمیمی داری که احساس لیاقت کنی؟

      من با آموزش‌هایی که دراینجا فرا گرفتم وخودرا بهتر شناختم،تصمیم گرفتم که خودم را دوست داشته باشم وبه خودم عشق بورزم وازدیدن خودم لذت ببرم ،تا به اعتماد به نفس بیشتری دست یابم که می توانم با قدرت خدای درونم می توانم لاغرشوم وبا انجام تمرینات ذهنی حس لیاقت لاغری را درخودم بیشتر وبیشتر کنم..

      بطور مثال:۱- من سعی می کنم که به اندازه نیاز بدنم غذا بخورم وبه پیام‌های سیری در بدنم توجه بیشتری بکنم وتحت تاثیر کانالهای عصبی کمتر قرار بگیرم.

      ۲- من سعی می کنم که خوردن غذارا لذت وتفریح ندانم بلکه برای رفع نیاز جسمی ام غذا بخورم .

      ۳- من سعی می کنم که احساسم را برمبنای داشتن اندامی متناسب قوی وعالی نگهدارم وبر لیاقت داشتن اندامی زیبا باورهای محکم‌تری را در ذهنم بسازم.

      زیرا که من باوردارم که خود خالق تمام اتفاق های زندگیم هستم واین یقینی است که با آموزش‌های ذهنی به آن دست یافته ام.

      ودراخر من سعی می کنم که نظم وهماهنگی را در افکارم بوجود بیاورم واز آشفتگی افکار م بپرهیزم..

      عاشقتون هستم وخداروشکر که باشما عزیزان همراه وهم مسیرم..

      با آرزوی اندامی زیبا برای همگی دوستان ولایقم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/17 19:41
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 27891 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 850 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز 

      من کسی هستم که رویای تغییر کردن دارم 

      من جز افرادی هستم که عاشق مسیر لاغری با ذهن هستم چون هر روز دارم فایل گوش میدم و می‌نویسم و  با تمام وجودم سعی میکنم  به اونها عمل کنم .

      و اما خیلی از افراد هستن که در بعضی از زمینه ها  مثل کسب و کار و یا تناسب اندام و….خیلی تلاش میکنن ولی نتیجه نمیگیرین چرا  ؟ چون این افراد  احساس لیاقت نمیکنن  ما با احساس لیاقت داشتن   تجربه ی نعمتهای بهتر و بیشتر خواهیم داشت .ما با احساس لیاقت تجربه ی موقعیت اجتماعی بهتر  رو خواهیم داشت و……

      ما در زمینه ی لاغری هم همینطور هستیم اگر احساس لیاقت  کنیم به راحتی لاغر میشیم من باید بپذیرم به راحتی وبا همین سبک لاغری با ذهن میشه راحت  لاغر شد و به وزن دلخواهم برسم .و حالا شاید کسی باشه که احساس لیاقت هم بکنه  اما عملا هیچ کاری انجام نده حالا از طریق کتاب خواندن و یا فایل گوش دادن …. نمی‌خواد توانایی خودش رو بالا ببره و این فرد هم هرگز به موفقیت نمی‌رسه .

      پس هم باید احساس لیاقت کنی هم برای رسیدن به هدف قدم برداری تا به موفقیت برسی  من اگر احساس لیاقت  کنم به راحتی رفتارهام رو تغییر میدم تا به تناسب اندام  برسم .

      من اگر نتونم چاقی رو برطرف کنم نمیتونم به موفقیت‌های دیگه هم برسم اول باید این مشکل شخصی و برطرف کنیم تا به احساس خود باوری برسم و هر کاری رو به راحتی انجام بدم. چون درنظر افراد چاق این کار خیلی سخت. هست درحالی که خیلی راحت میشه لاغر شد .

      لاغر شدن باعث میشه زندگی من  دگرگون بشه و من با اعتماد به نفس،و با آرامش بیشتر زندگی کنم و….

      من سالها برای لاغری تلاش می‌کردم اما هیچوقت نتیجه ی دایمی نگرفتم چون من احساس لیاقت نمی‌کردم هرگز به لاغری دایمی نرسیدم .

      اگر داری با لاغری  با ذهن کار می‌کنی باید تمام راه های دیگه رو بندازی دور یعنی باید احساس لیاقت کنی که من دارم هر روز با این راه لاغر میشم .

      من هر روز در سایت فایل گوش میدم تا کیفیت  تناسب من تغییر کنه .

      تمرین این جلسه :

      نسبت به لاغر شدن چقدر  خودت  رو لایق می‌دونی ؟

      در گذشته نسبت به لاغر شدن چقدر احساس لیاقت میکردی ؟

      بنویس چه تصمیمی داری که احساس لیاقت کنی ؟

      من  وقتی در گذشته ی خودم که دچار چاقی شدم  نگاه میکنم  میبینم من همیشه به دنبال راهی برای از بین چاقی در جسمم بودم حتی زمانی که عقد کردم و شاهد اولین چاقی درجسمم بودم که درحد ده کیلو یی بود که من چاق شدم سریع  رفتم باشگاه که برای  شب عروسیم لاغر کنم اما چون هنوز خیلی چاق نبودم و از نظر بقیه هم زیبا تر شده بودم   خیلی جدی کار نکردم و فقط یک ماه کار کردم و دیگه ولش کردم و خلاصه این  تلاش  برای لاغری  از سال ۸۱تا سال  ۹8 ادامه داشت و این نشون میده من احساس  لیاقت  برای لاغری داشتم هم از درون هم از بیرون چون اقدام میکردم و عملی قدم برمیداشتم اونم چه قدم های که  واقعا هرکس توان برداشتن نداشت اما من به عشق لاغری اجراشون میکردم و باعث حیرت خیلی‌ها میشدم همینکه من دوبار بعد از بارداری که چاقی وحشتناک زیادی داشتم اما سریع برای لاغری اقدام میکردم و  یک بار در حد بیست و پنج کیلو و یک بار در حد سی  کیلو لاغر میشدم نمی‌دونید چقدر باعث حیرت اطرافیانم میشدم  و این نشان از توانمندی جسم من واحساس لیاقت در وجودم هست که بارها برای لاغری اقدام کردم اما چون راه درستش  رو نمیدونستم بارها از راه نادرست برای لاغری اقدام کردم و قدم عملی برداشتم و جهان پاسخ این همه تلاش من رو با هدایت به این راه الهی داد و من با تغییر رفتارهای عالی که در این مدت داشتم مشخص هست از درون تغییر کردم و شخصیت من تغییر کرده  و من از درون و بیرون  احساس لیاقت برای رسیدن به لاغری رو دارم اما مطمعنم بازم باید بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم و این حس رو بیشتر  کنم تا دقیقا اون جسم لاغر رو که دوست دارم بهش برسم .

      و من همیشه با توجه کردن به اینکه من از همین راه تونستم  کلی وزن و سایز کم کنم به خودم میگم پس میتونم با ادامه دادن این راه بازم ایده آل بشم و من با تکرار همین دوره ی صد گام و دوره‌ی های خریداری شده ی خودم در مسیر میمانم تا به ایده آل زیباتری برسم 

      من لایق بهترین اندام هستم 

      من لایق آزادی در خوردن هستم 

      من لایق آزادی در خریدن هستم 

      من لایق آزادی در پوشیدن هستم 

      من لایق رفتارهای غذایی درست و زیبا هستم 

      من لایق اعتماد به نفس عالی برای حضور در جمع هستم 

      من لایق روابط عالی با همه و خودم هستم 

      من لایق خود باوری بیشتر هستم 

      من لایق  حرکت کردن و رسیدن به تمام خواسته هام هستم.

      من لایق هدایت به راحت ترین و آسان ترین راه لاغری که لاغری  با ذهن  هست ،هستم .

      من لایق نزدیک شدن به خدای خودم و ایمان و توکل  بیشتر  هستم 

      من لایق لاغری همیشگی  درجسمم هستم اونم خیلی راحت بدون دغدغه.

      من لایق لذت بردن از غذاها هستم .

      من لایق آرامش و شادی درونی و همیگش  هستم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/13 23:34
      مدت عضویت: 1385 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 507 کلمه

      سلام و درود فراوان ،

      چه کسی  لایق لاغر شدنه ؟

                    ●●●●●

      لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه .و هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های اون سهم می بره ،

      .چرا که‌جهان ، جهان لیاقتهاست .

      لاغر شدن یک‌موفقیته و مثل هر کار دیگه ای نیاز به لیاقت و شایستگی داره .

      اولین عامل کسب لیاقت برای هر کاری  توجه کردن به اون کاره ،

      برای ذهن انسان فرقی نمی کنه که شما به چه چیزی توجه می کنی عاشقی یا متنفر ؟

      از روی عشق داری توجه می کنی یا از روی تنفر ؟

      ذهن در هر دو حالت ، تصورش اینه که شما آن شرایط رو  دوست داری .   بنابراین سعی می کنه اون شرایط رو برای شما گسترش بده .

      اگر دقت کنیم‌ما سالها از چاقی متنفر بودیم ولی هر سال هم چاقتر شدیم .این به این دلیله که ذهن ناخودآگاه ،تفاوت بین عاشق بودن یا متنفر بودن را  تشخیص نمی دهد

      برای ذهن ناخودآگاه ، عشق و تنفر ، خواستن و نخواستن  همه به معنای علاقمند بودنه 

      توجه به هر چیزی در دایره المعارف  ذهن ، عشق تفسیر میشه و اون موضوع رو در زندگی ما گسترش میده ،

      وقتی چاقها به اشکال مختلف به چاقی خود توجه  کردن لیاقت چاقتر شدن رو در خود افزایش دادن 

      اشکال مختلف  توجه به چاقی چی می تونه باشه ؟

      خجالت کشیدن از شرایط خود همراه با حس بد و حتی تنفر از جسم خود تا به حدی که گاهی آرزوی مرگ کردیم 

      گله و شکایت پیش این و آن و حتی به درگاه خدا  با اشگ و آه و ناله  همراه با حس بد نسبت به خدا و زیر سوال بردن عدالت خداوند 

      رژیم‌گرفتن و ورزشهای سنگین 

      باید این موضوعو  بخوبی درک کنیم که تنها دلیل گسترش آنچه را که‌می خواهیم یا نمی خواهیم‌ ، توجه  کردنه .

      پس اگر می خوایم که لاغر بشیم‌و از مزایای اون بهره مند بشیم باید با توجه به لاغری و‌موضوعات آموزشی لاغر کننده  لیاقتمون رو به اثبات برسونیم  ……  حد اعلای توجه به لاغری  نوشتن هست …حالا به هر مدلی که راحتیم و حس بهتری به ما میده .

      اشکال مختلف توجه به لاغری چی می تونه باشه ؟

      در نگرش خود به جسم‌و زندگیمون تجدید نظر کنیم 

      مجددا  فرمولهای لاغر کننده موجود در ذهن را فعال  و استفاده کنیم‌

      تا می تونیم مانع فکر کردن به چاقی بشیم‌و در مقابل به موضوعات مربوط به لاغری که مورد علاقه و آرزومونه توجه کنیم 

      مثلا  خوندن  روزانه  و مرتب میثاق نامه ، شرح ایستگاههای  نوار مثبت زمان   ،   گوش دادن به فایلهای  صبحگاهی   ،،،   گوش دادن مکرر به فایلهای آموزشی  ،   طراحی  عدد وزنی دلخواه و چسباندن به  جاهای مورد توجه    .    انتخاب  بشقابهای غذا خوری  بر خلاف شکل رایج اونا که  دایره ای شکل هستن  ،   قرار دادن  تصویر یک فرد متناسب و خوشرفتار  در محل دید  ،،،   نوشتن  دیدگاه و خواندن دیدگاههای دوستان و نظر و لایک دادن …

      اینا نمونه هایی از توجه به لاغری بود ممکنه دوستان  راههای دیگه ای بلد باشن یا به یادشون بیاد  خواهش می کنم  اطلاع رسانی کنن    با تشکر فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1401/05/10 21:21
      مدت عضویت: 1705 روز
      امتیاز کاربر: 18818 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 655 کلمه

      من لیاقت متناسب شدن رو دارم  چون دارم روی اصلی ترین وریشه ای ترین عامل چاقیم که ذهنم هست کار میکنم ودر آن استمرار دارم و دارم ادامه میدم تحت هر شرایطی که باشم و باور دارم که کارم بی نتیجه نیست و نتایج عالی جسمی در انتظارم هست هر چند من نتایج عالی دیگه ازین روش گرفتم.

      به قول استاد ما در حال متناسب بودیم ولی داشتیم بذر چاقی رو در ذهن میکاشتیم و پرورش میدادیم و بعد چاق شدیم وحالا هم چاقیم و داریم بذر لاغری میکاریم وبهش می رسیم وبالاخره میوه لاغری رو برداشت میکنیم آخر این راه لاغری هست فقط باید باور کنیم که ما هم لیاقت متناسب شدن و متناسب موندن رو داریم .

      هر کس به اندازه لیاقتش نتیجه میگیره درسته خیلی از ما خیلی خوب داریم کار میکنیم ولی به قول استاد هنوز باور ولیاقت لاغر شدن در وجود ما رشد نکرده ما باید روی این موضوع خیلی کار کنیم باید خودمون رو تشویق کنیم واز تغییرات خوشحال بشیم .

      لیاقت لاغری با حال خوب میاد با احساس خوب نسبت به خود میاد با عشق به خود میاد با پذیرفتن تمام کمی وکاستی هات میاد با صلح درونی با خود میاد .

      لیاقت یک امر درونی هست هیچ کس نمیتونه این حس رو بهت القا کنه هیچکس جز خودت

      خیلی ها فکر میکنن با خوب نوشتن وبازی با کلمات و مدال گرفتن میتونن کسب لیاقت کنن لیاقت با خویشتن دوستی میاد نه چیز دیگه

      این کارها هم از عدم لیاقت میاد چون اینم یه جوری خودت رو به دیگران ثابت کردن هست یه جوری جلب توجه هست یه جوری تایید گرفتن از دیگران هست

      نوشتن وگوش دادن باید برای خود خودت باشه  برای یادگیری بهتر نه ثابت کردن خود به دیگران

      خیلی ها تو این دوره ها شرکت کردن و اصلا چیزی ننوشتن ولی نتایج عالی گرفتن چون اهل خودنمائی نبودن لیاقت داشتن ودر سکوت روی خود کار کردن وبرای خودشون نوشتن و شگفتی ساز شدن

      خوب نوشتن خیلی عالیه ولی اگه به کسب نتیجه ات کمک نکنه و همش دنبال تایید دیدگاهت باشی ودنبال مدال گرفتن نه بهتره در تنهایی وسکوت کار کنی

      منم شاید بعضی وقتها اینطور رفتار کرده باشم ولی سعی میکنم رها باشم برای دل خودم بنویسم یا اگر حسم  درونیم گفت بنویسم .

      لیاقت با گفتن و نوشتن نمیاد لیاقت با تکرار جملات نمیاد لیاقت یه چیز درونی هست لیاقت حس درونی هست

      لیاقت از ارزشمند دونستن خود میاد از این که تو ارزش خودت رو به قد وسن وزیبایی وکار و درآمد خانواده خوب وابسته اش نکنی

      در هر شرایطی که هستی باید خودت رو لایق همه چیزهای خوب بدونی لایق بهترین ها

      حتی تو چاقیت هم خودت رو لایق پوشیدن بهترین لباسها بدونی چاقی نباید ارزش مارو تعیین کنه

      ما اشرف مخلوقات هستیم اگر من لایق نیستم پس کی لایق باشه من که چندین ساله در مسیر رشد و تغییر شخصیت درونی ام میلیونی هزینه کردم

      من که پول برای دوره ها پرداخت کردم و برای خودم خرید نکردم یا خیلی کم خرید کردم  وپولم رو جمع کردم برای خرید دوره ها پس من خودم رو لایق زندگی بهتر اندام متناسب تر میدونم که بها پرداختم

      من که سالها ست دارم گوش میدم درسته فراز ونشیب داشتم و این رو هم طی دوران تکاملم  میدونم من که برای آرامش روحم دارم روی ذهنم کار میکنم من خیلی مهم ارزشمند هستم ولایق خوباگر نتیجه دلخواه کسب نشده برای اینه که آگاهی ها هنوز به قدر کافی نفوذ نکرده هنوز ریشه ها رو نتونسته آبیاری کنه میدونی سی وپنج سال با حال بد زندگی کردم حالا اگر تو این چند سال حالم چهل درصد بهتر شده باشه من عالی عمل کردم

      35سال حس بی لیاقتی رو در دو سه سال نمی تونی از بین ببری لیاقت ایجاد کردن هم تکامل خودش  رو میخواد

      پس من همواره باید حس لیاقت داشته باشم تا لیاقت در من رشد کنه .

      ممنونم استاد فایل عالی بود کاش فایل قبلی ها رو حذف نکنید اونها خیلی انرژی خوبی دارن استاد درین فایلها جدید اون انرژی وتن صدای قوی رو ندارید .فایلهای قدیمی رو خیلی با انرژی و عشق بیشتر ضبط کردین .

      عاشقتونم یا حق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1401/05/09 21:24
      مدت عضویت: 1704 روز
      امتیاز کاربر: 4227 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 721 کلمه

      فایل فوق‌العاده‌ایه 

      به نظرم باید هر یکی دو هفته یک‌بار  ازش استفاده کرد تا بهمون یاداوری کنه که خودمونو لایق لاغر شدن بدونیم.

      من کاملا قبول دارم که خودم به شخصه از این نظر مشکل داشتم چون برای سالیان دراز لاغری رو برای خودم غیر ممکن میدونستم. تغییر این نگاه زمان‌بره. الان حس می‌کنم به بلوغ کافی در این مورد رسیدم. من قبلا مدام مینوشتم و میگفتم که لاغر شدن آسون‌ترین کار دنیاست اما اینکه در اعماق وجودم و در زمان‌هایی که حواسم نیست هم اینطور فکر می‌کنم یا به نظرم میرسه لاغر شدن واقعا کار سختیه بحثش جداست.

      خیلی به این موضوع فکر می‌کردم تا اینکه چند وقت پیش متوجه  شدم من کاملا قبول کردم‌که برای لاغر شدن فقط باید باور و ورودی‌های ذهنیمونو کنترل کنم اما بازم به نظرم لاغر شدن سخت میاد چون فکر می‌کنم که کنترل ورودی‌های ذهن برای همه‌ی عمر کار  سختیه. فکرم مملو از تضاد بود و رفع هر کدومش انرژی زیادی میطلبید و واقعا حس می‌کردم مغزم پر شده. فعالیت شدید ذهنی خیلی انرژی‌بر و خسته‌کنندست. تا یک فکر رو به نتیجه میرسوندم یک فکر دبگه مثل قارچ سبز  میشد.  مدتی در ابن کش و قوس بودم تا اینکه برای حلش از عشق کمک خواستم و به صدای بلند ازش درخواست کردم که این ولوله‌ی ذهنی رو اروم کنه و عاقبت راه‌حل خودشو نمایان کرد.

       راهکاری که براش در نظر گرفتم تمرکز در حال حاضره و رها کردن نتیجه. البته این رو هم بارها استاد بهش تاکید داشتن اما بازم  اینکه خود ادم از درون خودش به این نتیجه برسه خیلی مهمه. نه اینکه فقط این اموزش‌ها رو بشنوه و تایید کنه. 

      به نظرم شنیدن و تایید کردن تازه اول راهه. تازه بعدش این اطلاعات بابد پردازش بشن. باید ادم به اون تجربه‌ی درونی برسه که مانع دقیقا همون مسئله‌است تا تغییر صورت بگیره. 

      از وقتی تصمیم گرفتم به آینده فکر نکنم. خواسته‌مو در بطن افرینش جهان هستی رها کنم  و فقط به فکر لذت بردن از هر لحظه باشم دیگه لاغر شدن به نظرم سخت نمیرسه چون تا فکر مخربی به سرم میزنه بلافاصله به خودم میگم این منم که دارم نقشه‌ی راه آینده رو رسم می‌کنم هر اتفاقی که تا حالا افتاده من در لحظه‌ی اکنون این فرصت رو دارم که هر طرحی رو که می‌خوام برای آینده بریزم از خودم می‌پرسم که خب من دلم می‌خواد این مسئله چطور پیش بره؟ چه اتفاقی بیفته منو خوشحال می‌کنه؟ و اونوقت افکارمو میتونم در مسیر صحیح هدایت کنم. 

      وقتی یادمه از این راهکار استفاده می‌کنم وقتی هم یادم نیست خب یکم در مسیر اشتباه پیش میرم و تا یادم میفته بر‌میگردم به مسیر اصلی. 

      خوبیش در اینه که مدتیه بیشتر وقت‌ها یادمه و هشیارم. درست مثل اوایلی که وارد مسیر لاغری ذهنی شده بودم و هیجان کشفیات جدیدم مثل جریان الکتریسیته یه شوک قوی بهم وارد کرده بود. باعث میشد حالم عالی باشه و باور توانمندی در لاغر شدن اونقدر در من قوی بود که هنوز دوره  رو به شکل رسمی شروع نکرده من نتایج جسمی در خودم دیدم. الان با ارامش بیشتر و با احساس خوب در حال ادامه دادنم و از وقتی دیگه مرحله‌ی بعدی لاغر شدنمو دور از دسترس و سخت نمی‌بینم مطمئنم که در حال وزن‌ کم کردنم و بزودی نتایج جسمی رو هم خواهم دید.

      وقتی به نشانه‌های غیر فیزیکی از تغییر نگرش و نشانه‌های تغییر رفتارم به کمک عشق توجه می‌کنم اطمینان پیدا می‌کنم که در حال لاغر شدنم. 

      چند روز  پیش در اینستا یه پست دیدم در مورد یک وزنه بردار که برای گرفتن مدال طلای المپیک تلاش می‌کرد. برای گرفتن نتیجه‌ی دلخواهش در چهار المپیک  شرکت کرد. یعنی  ۱۶ سال برای رسیدن به هدفش زمان گذاشت . حتی وقتی مدال نقره گرفت قانع نشد و بازم ادامه داد تا در دور چهارم موفق شد به مدال طلا دست پیدا کنه در حالیکه میدونیم معمولا ورزشکارا حداکثر دو دوره اونقدر رو فرم هستن که بتونن تو المپیک شرکت کنن چه برسه به فاینال هم برسن.

      ولی خب وقتی چیزی رو از صمیم قلب بخوای و براش از روی عشق تلاش کنی و  در خودت احساس لیاقت موفقیت رو ایجاد کنی حتی جهان در مقابل خواست تو سر تعظیم فرود میاره و تو رو به خواسته‌ات میرسونه.

      در مقابل سال‌ها تلاش اون ورزش‌کار برای موفقیت در کاری که فقط تعداد محدودی از افراد در جهان به اون جایگاه دست پیدا می‌کنن، اینکه من سعی کنم از زندگیم لذت ببرم که چیزی نیست. خییییلی آسونه،  خییییلی! به آسونی اب خوردن….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1401/05/08 11:13
      مدت عضویت: 1519 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 479 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان متناسبم 

      باید لایق لاغر شدن باشید 😍😍😍

      از اونجایی که من خیلی عاشق لاغری هستم و دوست دارم تجربه اش کنم اون احساس سبکی رو اون زیبایی رو اون حال خوب اون آرامش اون توانمندی هام رو 

      و هر روز تمرینات و فایل ها رو دنبال میکنم و تصویر سازی های عالی از خودم رو دارم در طول شبانه روز و اون انتظاری که از خودم دارم که به وزن ۵۳کیلو گرم برسم و مطمئنم که میرسم و مطمئنم که خداوند هدایتم میکنه به سمت هدفم و از اونجایی که هیچ برنامه و کاری رو برای لاغری انجام نمیدم به جز از طریق ذهن 

      پس من  خودم رو لایق متناسب شدن میدونم 

      متناسب شدن برای من شادی احساس خوب توانمندی هام آرامش روابط به ارمغان میاره و آورده 

      و از اونجایی که ما باید خودمون رو لایق متناسب شدن بدونیم چون خداوند ما رو لایق دونسته 

      چون در وجود ما خداوند نهادینه اش کرده که ای بنده من تو لایق بهترینا هستی بهترین زندگی بهترین سلامتی بهترین عشق بهترین تناسب بهترین روابط 

      بهترینای دنیا 

      و کافیه خودت بخواهی و باورش کنی که چه چیزهای در انتظار تو قرار دادم 

      منم باور دارم در همه ی زمینه های زندگی پیشرفت میکنم لاغری همه چی رو به دنبال داره تناسب حال خوب آرامش لذت بردن از همه جی 

      خوشحالم که الگوی خوبی برای  فرزندانم هستم برای خانواده ام برای اطرافیانم 

      و منو تشویق میکنن که چقدر توانمندی 

       خوشحالم برای خواسته هام  که دست بردار نیستم از سال ۹۴تا الان دارم این دوره ها رو دنبال میکنم و بر تعهد خودم پایبند بودم و خودم و وزن نکردم و دنبال روش‌های دیگه نرفتم تمام اون استرس ها و سرزنش ها ازم دور شده در آرامشم ترس هام ریخته تغییرات کوچیک کوچیک در من به وجود اومده که به خودم افتخار میکنم

      خیلی خوبه اینا بک توانمندیه که بخواهی اینقدر تغییر کنی 

      چون دوست دارم تغییر  کنم این خودش یک توانمندی

      بعصی ها هنوز هیج اقدامی نکردن برای خودشون و دست رو دست گذاشتن که زندگی اونا رو ببره جلو 

      همین که من هر روز فایل گوش میدم تمرین مینویسم با دفتر و قلم دوستم همین که در حال تغییر هستم و روز به روز بر آگاهی هام می افزایم یعنی سعادت یعنی خوشبختی یعنی لایق دونستن 

      من  تنها تو فکر این نیستم که بخوام لاغر کنم که یه لباس خوشگلی بپوشم و لذت ببرم نه 

      من الان هم ،از پوشیدن لباس هام لذت میبرم 

      همسرم همیشه بهم میگه که تو خیلی خوش لباسی 

      همه چی بهت میاد 

      همین که از خودم راضیم و از الان خودم لذت میبرم خیلی برام ارزش داره ولی باز هم در حال تغییر و دنبال  آگاهی ها جدید هستم که بتونم بیشتر پیشرفت کنم و بیشتر لذت ببرم 

      و بیشتر اعتماد به نفسم و عزت نفسم رو بالا ببرم 

      متناسب شدن یک پکیج کامله که میتونی با لایق دونستن خودت به اونا دست یابی 

      پس من مریم لایق متناسب شدن هستم چون من متناسب به دنیا اومدم و متناسب هم از دنیا میرم 

      🙏🙏🙏خدایا شکرت الحمدالله 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1401/03/14 01:19
      مدت عضویت: 1705 روز
      امتیاز کاربر: 18818 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 761 کلمه

      سلام خدای مهربان سلام استاد عزیزسلام دوستان گرامی

      فایل لیاقت لاغر شدن رو من خیلی دوس دارم هر دفعه که به این فایل در دوره میرسم با خودم قرار می زارم حتمآ این فایل و هر روز گوش کنم از بس این فایل تاثیر گذارهو تکان میده آدمو

      حتما چیزی داره دیگه حتما نکته ضعف داریم دیگه این‌قدر این فایله رو دوست داریم همیشه گوش بدیم

      حتما حس بیلیاقتی داریم دیکه حتما باید زیاد کار کنیم تو باور لیاقت دیگه حتما پاشنه آشیل مون هست دیگه حتما هنوز باور لیاقت تناسب اندام نداریم دیگه

      حتما  بیلیاقتی مون باعث شده ازین روش هم نتایج دلخواه نگیریم یا اگر گرفتیم برگشته دیگه حتما باید زیاد کار کنیم  دیگه

      حتمآ باید زیاد تکرار کنیم که من لایقم من لایق تناسب اندامم دیگه حتما بازم بیلیاقتی داریم دیگه

      حتما بازم مسؤولیت چاقیمون رو نپذیرفتیم دیگه حتما بازم داریم آشغال خوری میکنیم دیگه حتما بازم تفریحی غذا می خوریم دیگه

      حتما بازم از خودمون بدمون میاد دیگه حتمآ از عکسمون هم خوشمون نمیاد دیکه حتمآ حسرت چاقی رو می خوریم دیگه حتما غصه چاقی مون رو داریم دیگه

      حتمآ ناراحت لاغری هستیم هنوز حتما از بیرون رفتن خجالت میکشیم هنوز  حتما بازم لباسهای رنگی اذیت مون میکنه

      حتمآ بازم ترس از چاقتر شدن داریم دیگه حتما بازم توانایی و قدرت لازم برای لاغری رو در خودمون نمی بینیم دیگه

       حتمآ بازم عجله داریم زود لاغر بشیم دیگه  حتما بازم از انداممون بدمون میاددیگه

       حتما بازم از چاقی مون با خودمون و دیگران حرف میزنیم دیگه حتما بازم لاغری رو سخت میدونیم دیگه و دهها حتما دیگه ی دیگه

      حالا چه کار کنیم برای این حس بیلیاقتی وجودمون

      اولین کار به نظرم آشتی با خدای درونمون هست آشتی یعنی اینکه به راهنمایی هاش توجه کنیم بهش گوش بدیم پشت گوش نندازیم راهنمایی هاشو بی اعتنایی نکنیم به حرفهاش به تذکراتش گوش بدیم هر چی بیشتر گوش بدیم لیاقت لاغری بیشتر ی میکنیم

      دومین نکته به نظرم صلح با خودمون آشتی با خودمون دوست داشتن خودمون این مورد حساسه همیشه باید کار بشه همیشه باید روی دوست داشتن خود کار کنیم نباید ول کنیم میدونید مقطعی نباشه مقطعی باشه باز حس بد نسبت به خود اندام به توانایی ها مون دوباره سراغمون میاد ومارو بی ارزش تر میکنه نسبت به خودمون بازم حس نفرت وحس خود زشت بینی قد علم میکنه

      سومین نکته توجه به احساس خودمون هست هر جا داره احساسمون بد میشه بیشتر حس بیلیاقتی سراغمون میاد سعی کنیم تو حال بد نمونیم سعی کنیم خودمون حسمون رو خوب کنیم تمریناتی که مورد علاقه مون هست انجام بدیم یا فایلی که دوست داریم یا کسایی که لاغر شدن رو ببینیم

      چهار اینکه نخوایم یه شبه لاغر بشیم نخوایم یه شبه پولدار بشیم زندگی دو روزه فردا باشیم نباشیم معلوم نیس سعی کنیم در حال زندگی کنیم و هر روز برای اون روز زندگی کنیم سعی کنیم هر روز بهترین استفاده ولذت رو از اون روز ببریم کارهایی که دوست داریم رو انجام بدیم هر روز یک کاری برای شادی ورضایت درونی خومون انجام بدیم نزاریم روزها و ساعات عمرمون الکی هدر بره ته خوشی رو هر روز در بیاریم کارهای عقب افتاده رو کردن خیلی حس خوبی داره برنامه داشتن ونوشتن  برای هر روز عالیه

      پنجمین نکته برای حس لیاقت نوشتن توانایی ها وموفقیت هامون و  یادآوری به خودمون ونوشتن ویژگی های مثبتمون و توجه به تغییرات مثبت درونی و بیرونی و تشویق خودمون. توجه به تغییرات زندگی وافکار ورفتارعالی هست آدم مطمئن میشه مسیر درسته فقط باید ادامه بده ادامه بده موفقیت نزدیکه رها نکنه نشانه هارو ببینه دنبال کنه تائید کنه تا به خودش و راهش اعتماد بیشتر داشته باشه و ناامید نشه و عجله رو در خودش به صفر برسونه .

       راهکار بعدی حضور در اجتماع به بهانه های مختلف رفتن به بیرون  .تو خونه زیاد موندن حس بیلیاقتی به ادم میده تو اجتماع راه بری باشی ادم احساس خود ارزشی میکنه دیگه خجالت نمیکشه از خودش من چند وقته با پای پیاده نرفتم بیرون شهرمان هم کوچک هست ترس دارم از نگاه‌های آدمها به خودم به اندامم خانمهای خانه دار چاق این حسو دارن به نظرم تو خونه خود رو حبس کردن ادم رو از اجتماع دور میکنه سخت میشه دیگه بیرون رفتن تو شهر کوچک هم بیشتر این موضوع حس بیلیاقتی رو القا میکنه به ادم

      ;نکته دیگه به نظرم خیلی مهم هست عدم توجه به حرف مردم به حرف مردم اهمیت قائل نشیم.تره هم خورد نکنیم برای حرف دم دهن مردم رو نمیشه بست عمرا پس برای خودمون زندگی کنیم از حرف آدمها ناراحت نشیم .بیخیال حرف مردم بشیم زندگی برامون لذت بخش تر میشه با آدمهای مثبت اندیش نشست برخاست کنیم با هر خاله زنکی وارد صحبت یا دوستی نشیم سرمون تو زندگی خودمون باشه تا دیگران هم سر از زندگی ما بردارن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/12 00:48
      مدت عضویت: 1238 روز
      امتیاز کاربر: 11372 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 940 کلمه

      ب نام نامیه الله 

      سلام خدمت عزیزانم 

      لیاقت داشتن ، ب هر آنچه ک لیاقتش را داشته ام رسیده ام اگه چیزی هست ک تا الان نتونستم بهش برسم و تجربش کنم حتما خودم در پشت پرده های ذهنم خودمو لایق اون ندونستم وگرنه خداوند عادل است ، من در زندگی خودمو لایق رسیدن ب اون هدفی ک سالها براش زحمت کشیده بودم و درس خونده بودم ندوستم و نرسیدم ودرست در یک قدمی خواسته ام موفقیتم متوقف شدم چون خودمو لایق وکالت و وکیل شدن ندونستم واز آزمود ها ترسیدم ،من خودمو لایق ی رابطه خوب عاطفی نمیدونستم ،چطوری ؟؟؟ با تلقین باور های غلط ،و یا وابستگی های بی حد ،اگه خودمو لایق ی ربطه خوب و عالی میدونستم دیگه هر لحظه نگران این نبودم ک چرا الان دیر پیام داد یا توجهش کمتره یا هزار تا ریز بینی وگلایه ک همه نشانه ی نالایق بودن من برای داشتن ی رابطه اروم و خوب عاطفی بود، هر چه که بود مسئولش من بودم منی ک خودمو لایق نمیدونستم ،منی ک یه ادم متناسب بودم ولی خودمو لایق اون اندام ندونستم ومدام توجه ب چاقی کردم متنفر شدم ترسیدم پریشون شدم وجسممو لایق چاقی دونستم ار لاغرها متنفر شدم چون فکر میکردم من تمام عمرم باید حسرت بخورم وسختی بکشم و اخرشم بی نتیجه ، از ی جایی ب بعد وقتی ب خودم ارزش قائل نشدم خودم دوس نداشتم ب خودم احترام قائل نبودم خودمو لایق بدترین حالات دونستم وجهان هم هموناروبهم نشون داد،وقتی لباس رنگ شاد میدیدم با حسرت نگا میکرذم و یا گاهی اصلا توجه نمیکردم میگفتم این ب درد من نمیخوره وانداممو بزرگتروچاق تر  نشون میده من خودمو لایق چاقی میدونستم وقتی مدام تلاش میکردم از هر راهی وزن کم کنم باز میگفتم نمیشه وتمام عمر من بایداینجوری وب سختی ومحدودیت بگذره و خودم لایق چاقی میدونستم،از وقتی با سایت اشنا شدم فهمیدم ک همه چیز از من شروع میشه وهبچ سرنوشت از قبل نوشته ای وجود نداره و همه چیز با ذهن من و افکار وتوجهات من شروع میشه ،فهمیدم ک منم میتونم رایق بهترین زندگی بهترین رابطه وبهترین جسمی ومیخوام وایده الم هست بشم،در دوره های رسیدن با ارزوها با قدرت ذهن ،با ذهن قدرتمند و خلق کنندم اشنا شدم فهمیدم ک باید خودمو لایق ارزوهام و خواسته هام بدونم باید چیزایی رو ک میخوام بهشون توجه کنم اونایی ک نمیخوام خود ب خود بدون ابنکه متوجه بشم از زندگیم خارج میشن، وقتی ب روابط خوب توجه میکنم تحسین میکنم باورهای خوب ودرست در اون مورد رو ب خودم میگم بس خودمو هم لایق همچین روابطی میدونم وچقدرهم ب زیبایی در زندگیم نمایان شد ،وقتی خودمو لایق رسیدن ب خواسته هام دونستم .همسو شدم با خواسته اروم اروم وارد زندگیم شدن وحتی وضعیت مالی خوب،هر چند راه بسیار دارم وکلی باورهای مخالف ولی من هر روز قدمی برمیدارم واستمرار دارم وایمان دارم ک خدا هم فراتر از انتظارم پاسخ میده ، در این یکسال ونیم ک توی سایت هستم دوست داشتم ک سایز ۳۸ رو بتونم راحت بپوشم ولذت ببرم و الان مدت هاست ک من لباس هام سایزش ۳۸هستش ،وقتی برای خرید میرفتم گاهی لباس های سایز ۳۶ میشدن ک خیلی خوشگل بود وبیشتر لباس های ترک سایزهای پایین داشتن من هم دلم میخواست بتونم از اونام بپوشم ب خودم گفتم خب اینبار بیا وبرا خودت سایز ۳۶رو انتخاب کن،ولی الان با این ک همیشه فایلی گوش میدادم ومدام تو سایت وپیجم دیدم هیچ تغییری نمیکنم ک هیچ ،گاهی احساس های بدی هم بهم دس میده الان میبینم ک من خودمولایق اون سایز نمیدونسم،اون پشت پرده ذهنم میگف تو کجا واون سایز ۳۶ کجا،اگه بیشتر از این کم‌کنی شاید مریض بشی یا اندامت خیلی لاغرتر بشه وعشقتم ک دوست نداره زیاد لاغری ،یادته قبلنا ادمای لاغر ومسخره میکرد یا نکنع پوستت خراب بشه ،لباسا ب تنت زار بزنه ،نکنه بخوای باز لاغر شی و نتونی توی سایز ۳۶ بمونی وکمتر بشی وبدتر بشه ، یعنی اونقد این باورهای مخالف لاغری در ذهنم مرور میشد ک من خودمو لایق سایز ۳۶ نمیدیدم ،الان ب خودم میگم ببین اغلب دخترای زیبا وسلیریتیا سایزهای پایینی دارن صورتاشوت زیباس لباس ب تنشون زیباس چ ملی ادم ک دوستشان دارن وتحسینشون میکنن بس ترسی نداره تو هم لایق بهترین اندامی اندامی ک ایده ال توست ،بس حرکت کن ب سمت چیزی ک لایقشی بس همسو باش ،نترس ،تو خودت لایق سایز ۳۸_۴۰میدونی یا سایر ۳۶،توی کدومش شادتری و از خودت بیشتر لذت میبری و میبینم ک من با سایز پایین تر لذت بیشتری میبرم ،بس می‌خوام قدم هامو محکم در مسیرم بردارم توجه ب کسایی ک در وزن وسایز ایده ال من هستن توجه ب لاغری برای خودم لیاقت سایزهای کمتر وبوجوذ بیارم ،من میخوام بعد این ک مراکز خرید رفتم دنبال لیاس های سایز ۳۶ برای خودم باشم برم ببینم لدت ببرم از زیبایی سایز کوچیک ،میخوام برای ایجادو گسترش لیاقت لاغر شدن در خودم سرچ کنم افرادی ک سایزهای کوچیک دارن عکساشونو ببینم تحسینشون کنم ویا برای خودم عیارت هایی روجلو اینه بگم تا شور بیشتری برای مسیرم یرای خودم بوجود بیارم من همین الانمو دوست دارم عاشق جسم زیبام هستم ولی من لیاقتم بهتر و بیشتر از اینه بس قدم برمیدارم ب سمت بهترین ها، من لیاقت بهترین زندگیو دارم ،من لیاقت متناسب زندگی کردن رو دارم ،من لیاقت پوشبدن لباسهای زیبای سایز ۳۶رو دارم ،من لیاقت سبک بودن و سالم بودن رو دارم ، من لیاقت فرز بودن رو دارم، من لیاقت داشتن ی رابطه خوب رودارم، من لیاقت رسیدن ب ارزوها وخواسته هامو دارم ،و

       این لیاقت رو خدا در من قرار داده،

      خدایا یاریم کن تا خلیفه ای با کفایتو با  لیاقت در زمینت باشم ،خدایا شکرت که لایق این هدایتم گردانیدی و سپاس تو را ک لایق دانستن و اموختن  این آگاهی های زیبای شدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/09 22:59
      مدت عضویت: 1385 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,402 کلمه

      سلام و درود ▪︎

      مقاله امروز رو با ضمیر متکلم وحده  برای خودم بازنویسی کردم ▪︎

      عنوان مقاله :

      باید لیاقت لاغر شدن داشته باشید ▪︎

               □□□□

      لیاقت لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در ما ایجاد نمی شه ▪︎. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیادی متحمل نشده ایم.▪︎لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه▪︎هر فردی به اندازه لیاقت خودش از جهان و نعمت هاش سهم می بره▪︎

      جهان، جهان لیاقت هاست.▪︎

      جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شه ▪︎

      لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت داره▪︎

      همانطوری که چاق شدن هم لیاقت می خواد و همه افراد چاق حتما لیاقتشو  را داشتن ▪︎هر فردی که اضافه وزن داره برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته ▪︎بارها رفتار و عادت های اشتباه رو تکرار کرده  تا جسم خودشو  به این شرایط رسونده ، پس لیاقت تغییر کردن را داشته ، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده است▪︎بارها از شراط جسمی خود متنفر شده  و به چاقیش توجه کرده  و به ذهن خود دستور داده  که دوست داره بیشتر چاق بشه ▪︎

      به این عبارت دقت کنید:

      توجه به اون چیزی که از ش متنفرم با توجه به آن چیزی که عاشق اون هستم برای ذهنم تفاوتی نمی کنه ▪︎

      ذهن من در هر دو حالت تصور می کنه که من اون شرایط را دوست دارم و سعی می کنم اون شرایطو در زندگیم گسترش بدم ▪︎

      اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده اما هر سال چاق تر شدم‌ به این دلیله که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن رو نمی دونه  ▪︎از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و اون علاقمند بودنه ▪︎

      در واقع ذهن ناخودآگاه به این شکل عمل می کنه :

      به هر چیزی توجه کنم تصور می کنه  من عاشق اون  موضوعم  و اون موضوع رو در زندگی من گسترش می ده ▪︎

      پس همه افراد چاق به شکل های مختلف به چاقی خود توجه کردن و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش دادن و چاق تر شدن ▪︎

      زمانی که نگران چاقی بیشترم  من در حال پرورش لیاقت چاقی خودمم ▪︎

      زمانی که از شرایط خود خجالت می کشم، گله و شکایت می کنم  خودمو سرزنش می کنم، رژیم می گیرم و به بدنم با ورزش های سنگین فشار وارد می آرم من در تمام این موارد در حال افزایش لیاقت چاق شدن  در خود هستم▪︎

      اگر اضافه وزن دارم  و این نوشته رو می خونم به خوبی درک می کنم دقیقا منظور استاد  چیه ▪︎

      من  به خاطر می آرم  چه کارهایی برای لاغر شدن انجام دادم ▪︎

      به خاطر می آرم  زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شدم  و بارها برای دیگران درباره اش گله و شکایت کردم ▪︎

      استاد میگن حتی به خاطر دارم‌ زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شدم که آرزوی مرگ کردم ▪︎

      اینها تلاش  من برای چاق تر شدن بوده ▪︎

      شاید درک این موضوع برام‌  آسون  نباشه که چگونه ممکنه من از چیری متنفر باشم اما اون  موضوع در زندگی من گسترش پیدا کنه▪︎

      این موضوع اساس قانون جذبه  و درکش نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن داره ▪︎

      تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچی بدم می آید سرم می آد▪︎ متعجب و خشمگین می شدم.▪︎

      هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با اون درگیرم▪︎

      سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خوام در زندگی ام پی بردم و اون  “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل ، موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و به اون  توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کنه ▪︎

      به این ترتیب اگر می خوام‌ لاغر بشم  باید لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم▪︎

      تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارم تغییر ایجاد نکنم   موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهم شد▪︎

      باید در ذهنم  لیاقت لاغر شدن رو جایگزین لیاقت چاق شدن کنم▪︎

      باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خودمو   مجددا فعال کنم و استفاده از اونهارو  جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنم ▪︎

      باید مانع از توجه افکار م به چاقی بشم و در مقابل، به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزومه توجه کنم ▪︎

      سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.▪︎

      استاد همچنین  گفتن :   با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدن ، در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام▪︎

      اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.▪︎

      آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدنه ▪︎

      آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادیه که دوست دارن در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنن و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرن▪︎

      همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیدن  برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقتشو در ذهن  ایجاد کردن ▪︎

      امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درونم  شعله های متناسب شدن رو سوزان تر کنم و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظرم  بردارم‌▪︎

      [  برگردوندن افعالها به متکلم وحده  برام لذت بخشه حس می کنم استاد اینو فقط برای من نوشته  حس خوبیه ▪︎ امیدوارم مورد توجه علاقمندان قرار بگیره و خودم هم بتونم از اون برای پیشبرد هدفم  بهره برداری  لازم رو داشته باشم  ] ▪︎

             _____________

      پاسخ به این سوالات برداشت من از این مقاله ارزشمند خواهد بود ▪︎

                   _____________

      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      ●  پاسخ :

      جالبه که من تا ۳۰ سالگی کاملا متناسب بودم اگر چه موقع تولد یک نوزاد ۵ کیلویی به دنیا اومدم و بسیار سنگین وزن و توپول بودم و تا قبل مدرسه خیلی توپول بودم ولی در طی این مدت من صاحب یک خواهر دیگه شدم و مادرم توجهش برای زیادی غذا دادن به من برداشته شد و من  به فطرت اولیه خودم کهومتناسب شدن بود برگشتم و به تدریج لاغر شدم و همینجور کاملا متناسب بودم تا سی سالگی  ..اما از ده سال قبل  یعنی از بیست سالگی  با فکر کردن به خانومهای چاق و توپول   بی لیاقتی رو برای لاغر موندن کلید   زدم  و کم کم خودمو لایق چاقی کردم …من چطور برای چاق شدن به کسب  لیاقت  رسیدم ؟   از توجه به خانومای چاق .شدیدن به پاهای چاقشون  علاقمند شدم و فکر می کردم اگر چاق بشم محبوبتر  و زیباتر میشم  به همه نشون می دم منم دارم که بخورم و‌چاق بشم شوهرم می آره می ریزه زیر دستم چون از وقتی چاق شدم بیشتر دوستم داره و برام خرج می کنه  منم قوی تر و سالمتر شدم  و از پوشیدن جوراب مشگی که دهه شصت مدبود  پاهام خوش فرم به نظر می آد و دیگه کسی از فرط لاغری  بهم‌نمیگه پلنگ‌صورتی …تازه با چاقتر شدن معایب جسمی بعد از زایمان بچه هام برطرف میشه …یعنی با یکچنین  عقاید مسخره ای به همین راحتی خودمو  مستعد لیاقت برای چاق شدن کردم …اصلا  کسی نبود بگه تو مثل مامان بزرگت میشی که چاقه  و وقتی می خوابه  انگار یه کوه زیر پتو خوابیده نه یک زن …اصلا کسی توی  نخ چاقی من نبود  فقط گاهی مادر و‌پدرم  بهم توجه می کردن می گفتن خیلی لاغر شدی  .▪︎.

      قبل ازدواج شاید ۴۵کیلو بودم با قد یک و‌پنجاه که داشتم وبعد از زایمان و شیردهی  شده بودم‌۴۰ کیلو  یعنی کلی وزن کم کرده بود  استخوانها و رگهای دستم کاملا بیرون زده بود که به نظرم خیلی قیافه فقیر فقرارو  پیدا کرده بودم .همیشه فکر می کردم چاقی علامت لیاقت و ثروته  ….  فکر می کردم من خوراکم کمه  و لاغرم  پس باید پرخوری کنم  تا چاق بشم …من‌با این افکار لایق چاقی شدم ..و فرمولهای لاغری  رو در خودم غیر فعال کردم …ولی حالا متوجهم که فرمولهای ذهنی در هر زمینه ای  به هیچ وجه از بین‌نمی رن اما می تونن غیر فعال  بایگانی بشن و به محض فراهم شدن شرایط دوباره فعال بشن …من در درونم  فرمولهای لاغری رو دارم که با اصرار بر افکار چاق کننده  لیاقت لاغرموندن رو از دست دادم و اون فرمولها غیر فعال شدن  اما حالا دوباره می تونن فعال بشن …چطوری ؟  با  توجه مجدد به لاغری و افکار و رفتار لاغر کننده  و استمرار داشتن ▪︎

      2-   ۳   با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟●  پاسخ

      از وقتی فهمیدم‌چاقی آش دهن سوزی نیست و باید  زیادیشو از بدنم خارج کنم  به سمت روشهای متداول  کشیده شدم ▪︎  

      اما این روشها که دیگه همه امون می دونیم‌چیا بودن   ذره ای از لیاقت چاقتر شدن‌من کم نکرد و‌من هر کاری برای کاهش وزنم انجام دادم همه منو بی لیاقت تر از قبل برای لاغر شدن می کرد …چون در تمام اون موارد  من روی چاقتر شدن فوکوس می کردم  پس روی لیاقتم برای چاق موندن  تاکید بیشتری می کردم  و هر چه بیشتر زمان میگذشت و من‌چاقتر می شدم ترس و نگرانیم از اون بیشتر می شد و هیچ‌چیز مثل ترس و‌نگرانی  به کانون توجه به یک‌چیز منفی یا مثبت تبدیل نمیشه …مثلا ما می خواستیم لاغر بشیم ولی چون عملا توجهمون با ترسی که ازش داشتیم  همچنین ترسی که از خوردن داشتیم و قصد می کردیم آگاهانه با قرص و دمنوش و فشار عصبی کمترش کنیم و‌نمی شد و فکر می کردیم‌ما عورضه اشو نداریم و خودمونو سرزنش می کردیم در واقع داشتیم بیش از پیش لایق اضافه وزن بیشتر می شدیم و شدیم …و فرمولهای لاغری همچنان غیر فعال باقی موندن فقط بخاطر توجه بیش از حد به چاقی خودم و تلاش برای دور شدن از این شکل متناسب ، در ذهن من به عنوان دوست داشتنش معنا می شد و گسترش پیدا می کرد …ذهن من به نوعی داشت جریمه ام می کرد که وقتی راهو اشتباه داری میری و به چاقیت توجه می کنی پس جریمه ات میشه اضافه وزن بیشتر ▪︎ اما حالا که به مسیر درست آمدم اگر بتونم‌در عین نبود لاغری و بودن در جسمی چاق ، به لاغری و تناسب اندامی که خواهم داشت  فکر و‌توجه کنم‌نه تنها جریمه نمیشم  بلکه  پاداش من  کسب لیاقت درجه یک‌برای متناسب شدن  خواهد بود ▪︎

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.▪︎

      خوب حالا که فهمیدم چطور لیاقت چاق شدن پیدا کردم  خیلی کار راحته  برای لاغر شدن … در تمام اون کارها و افکار باید  توجه به چاقی رو حذف و توجه به لاغری و افراد لاغر  و موضوعات مربوطه سرلوحه کارم قرار بگیره  از هر فکری و از هر رفتاری که ذره ای توجه به چاقی در خودش داره بپرهیزم  ▪︎ …و نمونه این توجهات اینه که  جلو آینه به هیچ وجه به اندام های چاق و نامتناسب که همیشه دل‌پری ازش دارم توجه نکنم .. این یعنی پرورش مجدد لیاقت برای لاغر شدن مجدد خودم ▪︎چون توجه منفی همراه با یکنوع از احساسات منفی یعنی توجه به چاقی در نتیجه لایقتر شدن برای ادامه چاقی در جسمم ▪︎

      نباید درباره چاقی خودم ودیگران اظهار نظری کنم حتی یک کلمه  این میشه برنامه ریزی برای احراز لیاقت ▪︎تمام کارهای عملی توصیه شده در دوره ، تک به تک یعنی  ایجاد لیاقت بیشتر برای متناسب شدن  ،

      نمونه این‌کارها به این شرحه :

      نقاشی درشت از عدد وزنی دلخواه روی مقوایی بع رنگ دلخواه  و برش دادن و چسبوندن در جای مناسب ▪︎انجام‌تمرینات روزانه با اشتیاق و احساس خوب در سایت ▪︎

      گوش به فایلها ▪︎انجام  تمرین تجسم عملی  با رفتن به مراکز خرید لباس و پرو کردن لباس در سایز دلخواه  برای وقتی که لاغر میشم‌▪︎

      اینکه من از یه تیکه  طلا گذشتم و دوره  منظم و کاربردی  گام اول رو خریدم و با شوق و علاقه  شروع  به تمرین کردم  در واقع  قدمی برای اثبات لیاقتم برای لاغری بوده که این قدم رو برداشتم ▪︎

      اگر بخوام حقیقت رو بگم  اینکه‌منو خدا انتخاب کرد و آورد در این‌مسیر این مدال لیاقتی بوده که خدای مهربون به گردنم انداخته ..▪︎من‌ترازو وزن کشی رو از محیط زندگیم  دور انداختم و لیاقتم برای لاغر شدن رو نشون دادم ▪︎

      من با خوندن با علاقه دیدگاهها  لایق تناسب اندامم ▪︎من با تغییر دادن رفتارهای غذاییم  و با به اندازه خوردن و‌پرهیز از خوردنهای احساسی،  نخوردن همه محتویات بشقاب غذام ،  نخوردن ته مانده  بشقاب  دیگران ،  کوچکتر کردن ظرف غذاخوریم و‌کمتر کشیدن غذا ،  سحر خیزی برای زمان بیشتر خریدن برای انجام بهتر و بیشتر تمرینات لاغری ،  سر ساعتی خاص غذا نخوردن ،  اهمیت ندادن به تعارفات میزبان  در صورتی که میل ندارم ،،غذا خوردن فقط وقتی گرسنه ام   ، اهمیت ندادن به کالری غذاها و پیدا کردن نقطه سیری ،، تماماً  لیاقتمو برای متناسب شدن افزایش دادم ▪︎من وقتی سفر میرم که فقط پنج ساعت  با شهر مقصد فاصله داره  و با خودم ساندویچ برنمی دارم و به لیوانی چای و کمی میوه و کمی آجیل اکتفا می کنم این یعنی لایق متناسب شدنم ▪︎

      خلاصه هر کاری به منظور توجه به لاغر شدن از خودم نشون میدم یعنی کسب لیاقت بیشتر برای متناسب شدنم  و اگر تاکنون  لاغر نشدم چون باید زمینه  کسب لیاقت بیشتر رو برای خودم فراهم کنم…. چطور ؟ با استمرار در این‌مسیر ، با آرامش و بها ندادن به عجله و چشم برداشتن از نتیجه نهایی ، و انجام تمرینات  همونجوری که استاد سفارش کردن  و عدم توجه به موضوعات نامناسب با متناسب شدن که هر موضوعی می تونه باشه ، حتی فکر و توجه کردن به مشکلات فرزندانمون  ،  اخبار منفی در رسانه ها ، بحث و‌جدل بیهوده با همسر که باعث برهم زدن تعادل  و آرامش در زندگی میشن  ،  سرگرم شدنهای بیهوده در گروهها  و اینستاگرام  و تلگرام  ،  در صورتی که اگر وقتمونو تا جای امکان برای فوکوس کردن روی لاغری اختصاص بدیم و زمان براش بخریم‌ و از سرگرمی ها  صرف نظر کنیم  لیاقتمون برای متناسب شدن رو افزایش می دیم و لاغر میشیم‌▪︎

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/08 22:01
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 27891 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,067 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      باور لیاقت و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده و من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین هابرسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان ،بهترین زمانها ،بهترین مکانها ،بهترین افراد ،بهترین اندام ،بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و  خلاصه  بهترین هر چیزی رو به من بده.

      من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

      من   اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

      من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

       اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق متناسب شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم .

      لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه واما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

      من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های ه استاد  روی  باور لیاقت کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم  و در مورد خودم در اون وزن کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست حالا شاید گاهی نحوای منفی  باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده .

      من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم  با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده  دوام آوردم  و من  در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس  من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد ازازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود .که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

      من در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 

      درسال ۸۶با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 

      درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 

      در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 

      در سال 94بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 

      در سال 95بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 

      و از سال 95تا 98من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

      و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

       من لایق متناسب شدن رو دارم 

       من میتونم لاغر بشم 

       من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 

      من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 

      من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 

      من لیاقت زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.

      من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 

      من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی. رو دارم 

      من لیاقت امیر بر مواد غذایی بودن رو دارم 

      من لیاقت بهترین رابطه با خودم رو دارم 

      من لیاقت بهترین حالت روحی رو دارم 

      من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 

      من لیاقت رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 

      من لیاقت بهترین روابط با همه رو دارم 

      من لیاقت یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 

      من لیاقت آزادی در خریدن رو دارم 

      من لیاقت آزادی در فعالیت رو دارم 

      من لیاقت بودن در بهترین شرایط و زندگی رو دارم 

      من لیاقت لباس رنگ شاد رو دارم 

      من لیاقت اعتماد به نفس عالی رو دارم 

      پس من برای این همه احساس  لیاقت هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم همین دیشب من به یه تاتر  طنز عالی رفتم چقدر برام جالب بود قبلا که میخواستم برم تاتر از یه ساعت قبل میرفتم در اون مکان تا ازبوفه ی اونجا کلی چیبس و پفک و کرانچی بخرم و اما دیشب خیلی راحت شام دلخواهم رو  در خانه به اندازه خوردم و دیگه هوس  خوردن هیچ چیز رو در اون مکان نداشتم م و خیلی راحت گفتم من می‌خوام برم شادی کنم و بخندم چرا این همه خوراکی بخرم و بخورم ؟؟؟

      پس خیلی راحت بدون تقلا و سختی  نخریدم و نخواستم و به راحتی گذشتم و از فرزندانم پرسیدم اونها هم گفتن ما نمی‌خواییم و هیچ چیز نخریدم  به جزیه بطری آب و یه کیک برای پسرم برداشتم  که اگر گرسنه شد بخوره  چون شام نخورده بود  اما  پسرم هم هیچ چیز  نخورد وفقطدر اون تایم کلی خندیدم و خوش گذروندیم  اما خواهر زاده ی  من که کمی تپل هست رفت و کلی  چیبس و  پفک و با طعم های مختلف خرید و تا میتونست خورد و اما من حتی دلم نخواست یه دونه بردارم  و این کارم واقعا برای خودم تحسین برانگیز هست و من واقعا لیاقت تناسب اندام رو دارم چون در مسیر درست رفتار میکردم 

      اما در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

      من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

      یعنی برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 

      یعنی برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 

      یعنی برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 

      یعنی  من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم مثلا در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

      و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رومیده  و من هر روز متناسب تر میشم .

      اما در گذشته که من  زیادتر میخوردم و به هر دلیلی که فقط یه  امشبه و من مهمانم و یا اینکه چون غذا خیلی زیاد هست و ….من فقط به سمت چاقی بیشتر حرکت میکردم و اون رو به جسمم دعوت میکردم و من اعتماد به نفس لازم رو نداشتم که در هر مکانی حاضر بشم و یا اینکه شادی کنم  و…همیشه ذهن من ،من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت برای تناسب اندام رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم .

      من خودم  مادریی بودم که در گذشته به شدت  برای چاقی هر دو فرزندم تلاش  می کردم حتی از دوران بارداری هم همینطور بودم زیادتر غذا می‌خوردم که فرزندم تپل به دنیا بیاد و با این کار صاحب کلی اضافه وزن شدید شدم و اما خدا رو شکر همیشه  فرزندانی با وزن ایده آل داشتم و هنوزم دارم و  تا حدی در گذشته من باعث  چاقی  خیلی کم مقطعی   در اونها  شدم اما ماندگار نبود و خدا رو شکر موفق نشدم که اونها رو  برای همیشه چاق کنم و الان دختر و پسرم بسیار متناسب و عالی خوش‌اندام هستند و از وجود نازنینشون خیلی لذت میبرم و ازخدا سپاسگزارم .

      من از درون احساس لیاقت برای تناسب اندام میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم متناسب تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم .

      بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم . پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم .

      من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رورقم میزنم  نه هیچ مورد دیگه ای من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم وکاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم .

      و تمام سعیم این هست که به اندازه بخورم چون من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم 

      من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم من کاری به نوع مواد غذایی ندارم من کاری به هیچ چیز ندارم فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

      من خودم دارم به خودم کمک میکنم و به دنبال  هیچ روش خاصی نیستم و حاضرم قسم بخورم که به دنبال هیچ روش دیگه ای نیستم و به تمام روش‌های  بیرونی که به جسم ما فشار میارن خندم میگیره و اونها رو غلط و غیر اصولی میدانم و بارها به خودم میگم من با یه قرص  چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و ….من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم .

      من مدتها هست  تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

      اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه ؟؟ من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/22 23:21
      مدت عضویت: 1224 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,275 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد🥰

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم…🦋

      سلام و درود دوستان لایق تناسب فکری 

      باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید…تکرار(۲)

      اول از همه بگم که بارها وبارها شده من متنم را نوشتم خیلی متفکرانه و از نظر خودم رضایت بخش و عالی و گاهی حدود دوهزار کلمه وبعد یا دستم خورده یا گوشی و یا سایت دچار مشکلی شده و در یک آن متن پریده و قبل از ارسال پاک شده!…

       انگار اون لحظه یک سطل آب یخ ریختند روی سرم!… ولی بلافاصله به خود اومدم و گفتم مهم اینه که من فکر کردم و نوشتم متعهد بودم و استمرار داشتم و اشکال نداره و همین دیشب هم این موضوع پیش اومد ولی یه خوبی داره با خودت روراست میشی من برای چی تمرین انجام می دهم ؟!برای نشان گرفتن از سایت یا اینکه در لیست فعالان سایت باشم ؟!

      با رژیم گرفتن و ورزش کردن با سایز کردن خود و هرروز وزن کردن با تنفر داشتن از جسم خود لیاقت لاغری حاصل نمیشه ما برای اینکه لایق چاقی باشیم کارخاصی انجام ندادیم !(فقط هربار بیشتر به چاقی خود توجه کردیم ).

      لیاقت داشتن برای رسیدن به هر هدفی لازمه !…

      هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن استمرار داشته است در عادتها و رفتارهای اشتباه و بر آنها تمرکز کرده است .

      لیاقت یعنی تمرکز و توجه به موضوع ذهن!…

      تنفر و عشق هردو به منزله خواسته و تمرکز و توجه ما برای ذهن ناخودآگاهمون هست 

      هر موضوعی در ذهن ما قابل توجه باشه یا باهاش درگیر باشیم یعنی درخواست و لیاقت داشتن آن خواسته و گسترش آن در ذهن و خلق شدن آن .

      هر زمانیکه در آینه از خود فرار کردیم یا در مورد چاقی صحبت کردیم یا خودمون را با افراد چاق تر یا لاغر مقایسه کردیم وقتی به خاطر چاقی خودمون را محروم از تفریح یا جمع یا پوشیدن لباسهای شاد کردیم حتی وقتهایی که عکسی از خود نگرفتیم چون از چاقی متنفر بودیم هربار لیاقت چاق بودن در ما بیشتر شده .

      دقیقا مار از پونه بدش میاد دم خونش سبز میشه !…

      چرا از هر چی بدم میاد سرم میاد؟!

      دقیقا تموم نکنه ها و مبادا ها را سالها در زندگی تجربه کردیم چون هیچ شناختی از روش کار ذهنی خود نداشتیم نه والدین به ما آموختند و نه معلمان و شاید درصد بالایی از این افراد خودشان هم ناآگاه از این موضوع بودند .

      باور به لیاقت داشتن ما مربوط به سالهای بسیار دوری است .همون موقع هایی که اسباب بازیمون را خراب می کردیم و بهمون می گفتند تو لیاقت نداری و دیگه نمی خریم وقتی می خوردیم زمین و لباسمون پاره می شد باز می گفتند تو لایق لباس زیبا و نو نیستی !

      اگر اشتباهی ازمون سر می زدو می خواستیم از محدوده قوانین پامون را فراتر بزاریم که تجربه ای جدید کسب کنیم باز می شنیدیم تو لیاقت آزادی نداری !…

      داشته های زندگی امروز ما سطح لیاقت و باورمون را در این امر نشون می دهد.

      آیا خود را لایق عالیترین زندگی یا همسر و فرزند و شغل می دونیم .؟

      آیا خودمون باور داریم که لایق عالیترینها هستیم ؟

      و خیلی افرادی که اضافه وزن دارند انقدر لیاقت چاقی را در خود پرورش داده اند که باور به لاغری خود ندارند.!…

      آیا اطمینان داریم که ما لیاقت لاغر شدن را داریم ؟!

      تغییر نگرش خود به جسممون باعث ایجاد لیاقت لاغری در ما می شود !… 

      باور به لیاقت داشتن در هر موضوعی مؤثر هست و یکی از اصلیترین باورهاست که برای موفقیت باید در ذهنمون اصلاح بشه .

      زمانیکه یکی از روشهای رژیم غذایی را برای لاغر شدن انتخاب می کردیم ماه اول مثلا ۵کیلو کم می کردیم بعد با خود میگفتیم اولش آسونه و بدن عادت نداشته انقدر به این فکر توجه می کنیم که ماه بعد میشه ۳کیلو و هر چقدر ما لیاقت چاقی را در خود پرورش می دهیم و کار را برای خود سخت می کنیم و به اصلاح بدن استپ می کنه و از ادامه دادن مسیر خسته میشیم و مسیر را رها می کنیم ….

      منم در این مورد لیاقت چاق شدن را داشتم حرف پزشک و کارشناس تغذیه را باور کردم هربار برام سخت تر شد و جالب اینکه انقدر این باور در ذهنم ریشه داشت به در ابتدای ورودم به این دوره پارسال در دوماه حدود ۱۰کیلو از اضافه وزنم رها شد و تا به امروز تغییری حس نمی کنم !؟..و دائم می گفتم بدنم استپ کرده و داشتم لیاقت چاقی را در خودم پرورشمی دادم در واقع تمرکز ما به سختی ها یا نگرشمون از چاقی و مقاومت در مورد آن، لیاقت چاقی بیشتری در ما به وجود میاره.

      بارها از اشتها شنیدیم اشتها تو افکار و ذهنمونه نیرویی نیست که بخواد ما را به دام بیندازه و به زور چاقمون کنه هر بار که به موضوع اشتها توجه کردیم یا افشرده زیره و لیمو برای کم کردن اشتها مصرف کردیم یا اون روزهایی که قهوه تلخ ناشتا می خوردیم داشتیم لیاقت چاق بودن را در خود افزایش می دادیم یعنی هرجا می خواستیم مبارزه کنیم با چاقی که نباشه بیشتر توجهمون به چاقی می رفت و لایق چاقی می شدیم 

      درس عملی امروز نوشتن موفقیتهام از سالهای دور و توجه به توانمندی هام و ساختن باور لایق بودن هست . تمام آشغالخوری های ما از ته مانده ظرف غذای فرزندانمون با توجیه حیفه و اسرافه خوردن غذاهای چندروز مانده در یخچال و زمانهایی که برای ضربه زدن به دیگران با خوردن به خودمون خسارت وارد می کنیم و به هر دلیلی ناآگاهانه می خوریم و می خوریم تمرکز و تکرار ما بر رفتارهای چاق کننده است و درخواست ما چاقی و ما لایق چاقی هستیم 

       (جمع بندی موضوع:لیاقت داشتن یعنی تمرکز و توجه به خواسته و اطمینان به توانمندی خود )

      گام اول لایق شدن باور به توانمندی خود است با دوری از سرزنش کردن خود و تحقیر و خودتخریبی و خجالت کشیدن از خود و نادیده گرفتن  (احساس گناه انسان را بی لیاقت می کند و در واقع از کودکی به ما آموختند که آدم ابوالبشر به خاطر دست زدن به میوه ممنوعه به زمین تبعید شد و در واقع بشریت از آن روز به دنبال دلیل گناهان خود می گردد و با یک اشتباه روانی دچار وهم و خیال گشته است )

      ✨تشویق کردن خود حمایت از خود تأیید کردن خود نقطه ایجاد پذیرش و باور به لایق بودن است از جهتی که خداوند از روح خودش در ما دمیده است و از طرفی دیگر آسمان و زمین و هر آنچه مابینش بود تا ابد رام آدم کرد و آدم را نورچشمی خودش در زمین قرار داد.😍

      پذیرش مسئولیت زندگی خود با این آگاهی که من با توجه به موضوعاتی که ازشون متنفر بودم بیشتر لیاقت و درخواست آنها را در ذهنم گسترش دادم یعنی کنترل ذهن یعنی ارباب منم و اختیار با من هست .

      🪶نوشتن تعهد نامه و پذیرش مسئولیت چاقی به صورت کتبی با امضا و اثر انگشت بسیار برای ذهن با اهمیت هست چون در قوانین زمین کارهای قراردادی و جدی به اینگونه انجام می شوند .

      جمله سازی برای خود و نوشتن من لایق لاغری هستم 

      من لایق حالت طبیعی جسم خود هستم و من لایق تعادل روح و روانم هستم من لایق پوشیدن لباسهای مورد علاقه ام با سایز و رنگ مورد نظر هستم 

      من لایق زیباتر بودن و جوانتر شدن هستم من لایق سلامتی و سبک بالی هستم .

      امروز که به لطف خداوند دوسال است در مسیر خودشناسی و خودسازی در حرکتم و بارها اینگونه فایلها را شنیدم باز احساس نیاز می کنم برای گوش کردن نوشتن و فکر کردن حتما در این مدت لولو سطح پذیرش و لیاقت من بالاتر شده است اما همیشه این فایلها خودشون را به موقع به من می رسونند و خداوند هادی من است و تلنگر های آن همانند به آغوش کشیدن مادری است که تازه فرزندش متولد شده است . 

      خداوند را سپاسگزارم بابت روزی های آسمانیش 

      دوستان متناسبم همواره مانا و آرام باشید  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh
      1400/10/15 22:15
      مدت عضویت: 987 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 769 کلمه

      سلام درود 

      گام پنجم در مسیر لاغری من 

      هرنگرشی که در مورد خودت داشته باشی داری لیاقت خودت در جهان هستی تعیین میکنی 

      ما الان در هر شرایطی که هستیم خودمان آن شرایط برای خودمان رقم زدیم اونم فقط با لیاقت دانستن خودمان که در چه سطحی باشیم 

      شاید اصلا متوجه نشدیم چجوری لیاقت چاقی در خودمان به وجود آوردیم و به طور ناخواسته در خودمان این لیاقت به وجود آوردیم که من لایق چاقی هستم و چاقی در ما شکل گرفت 

      با سرزنش کردن خودمان تحقیر خودمان خجالت کشیدن از خودمان درجمع نگاه نکردن به خودمان در اینه موقع خرید لباس خریدن لباسهایی که اصلا باب دل ما نبود فقط چون که چاقی مارو کمتر نشون بده خریدیم با رژیم گرفتن ورزش کردن دمنوش خوردن در مورد چاقی خودمان حرف زدن این لیاقت به وجود آوردیم که من لایق چاقی هستم سرنوشت من چاقی است و راهی دیگه نیست و پذیرفتیم که لایق چاقی هستیم 

      نکته طلایی قانون جذب میگه به هر چیزی به هر نحوه ای توجه کنی آن خواسته وارد زندگیت میکنی حالا چه از روی دوست داشتن باشه چه از روی تنفر در هر صورت به هر خواسته ای توجه کنی برای ذهن یک مفهوم دارد که این فرد علاقه دارد به این خواسته  وارد زندگیش میشه 

      حالا ما به طور ناخواسته از روی تنفر سرزنش خودمان انجام دادن رژیم ها سخت ورزش ها سخت به چاقی توجه کردیم درصورتی که خودمان فکر میکردیم داریم از چاقی خلاص میشیم با این کارها ولی چون ذهن قدرت تشخیص نداره برای ذهن یک مفهوم دارد که علاقه داره به چاقی و همین جور چاقی وارد زندگیمان کردیم و لیاقت چاقی در خودمان افزایش می‌دادیم به طور ناخواسته و چاق میشدیم و حالا از اون طرف می‌گفتیم چرا هر کاری میکنیم لاغر نمیشیم چون ما اصلا به لاغری توجه نکردیم کل توجه مان روی چاقی بوده و چاقی در خودمان افزایش دادیم 

      الان میپذیرم که خودم مسئول چاقی خودم هستم با انجام دادن کارهایی که کردم حرفهایی که زدم نگرشی که داشتم در مورد غذاها با سرزنش کردن خودم تحقیر خودم حرص خوردن پرخوری خودم رنج دادن واسه فرار از چاقی و هر کاری که کردم که چاقی از بین ببرم در همه این صورت داشتم لیاقت چاقی در خودم افزایش میدادم به چاقی توجه میکردم به نحوه های مختلف و لیاقت چاقی در خودم بیشتر کردم چاق شدم 

      من مسئول چاقی خودم هستم خودم این چاقی در ذهنم ودر جسمم شکل دادم خودم لیاقت چاقی در خودم افزایش دادم با انجام دادن چنین کارهایی مثل خوردن غذاهای مونده دیگران /مث زیاد خوردن که مبادا گرسنه بمونم/با تحقیر خودم جلو بقیه که من هرکاری میکنم لاغر نمیشم دیگه خسته شدم از این جسم اندام /هنگام خرید کردن خودم تحقیر کردن خجالت کشیدن از خودم خریدن لباسها رنگ تاریک و گشاد /با ترس خوردن 

      من با انجام این کارها لیاقت چاقی در خودم به وجود آوردم 

      الان هم مسئولیت چاقی خودم میپذیرم و خودم لایق لاغری می‌دونم.👇

      1. چون طبیعت وجود من تناسب اندام است اگه الان متناسب نیستم بخاطر این است خودم از مسیر صحیح رشدم خارج شدم و با تغییر فرمول ها ذهنم و تغییر لیاقتم این چاقی در جسمم شکل دادم و الان از مسیر صحیح حرکت میکنم و خیلی ساده راحت بدون ذره ای محدودیت متناسب میشم 
      2. خداوند من لایق تناسب اندام دیده که من الان در این مسیر هستم و خداوند از توانایی ها من آگاه است پس وقتی خداوند من هدایت کرده به این مسیر یعنی من لایق تناسب اندام هستم 
      3. من آفریده شدم که از تمام نعمت ها خداوند نهایت لذت ببرم پس من لایق بهترین اندام هستم 
      4. من لایق پوشیدن لباسها رنگ شاد هستم 
      5. من لایق خوردن بهترین مواد غذایی هستم 
      6. من لایق تفریح ها جذاب مث شنا کوهنوردی هستم 
      7. من لایق اعتماد بنفس بالا هستم 
      8. من لایق تحسین تشویق دیگران هستم 
      9. من لایق عکس گرفتن از خودم هستم در جمع 
      10. من لایق زیبایی جوانی انرژی بالا هستم    
      11. من لایق بهترین احساس در مورد خودم هستم 
      12. من لایق بهترین اندام هستم 
      13. من لایق جسم روح سالم هستم 

      من لایق بهترینهام و بهترین هارو جذب میکنم   

      برای لیاقت لاغری در خودم :خودم به خوردن بیشتر تشویق نمیکنم /خودم تحقیر نمیکنم /خودم سرزنش نمیکنم /خجالت نمیکشم از جسمم در جمع /خودم لایق لباسها رنگ تاریک گشاد نمی‌دونم و رنگها شاد میخرم میپوشم و با احساس عالی از خودم عکس میگیرم /با لذت غذا میخورم و به اندازه نیاز بدنم      

      من مسئول چاقی خودم هستم و از امروز مسئول لاغری خودم هستم و به همان صورت که خودم لایق چاقی دونستم چاقی در خودم به وجود آوردم به همان سادگی راحتی هم لیاقت لاغری درخودم به وجودمیارم و با احساس عالی در مورد خودم و با استمرار تعهد در این مسیر پیش میرم 

       

      من لایق بهترین تناسب اندام هستم لایق بهترین هام و بهترین هارو جذب میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/11 19:35
      مدت عضویت: 1224 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,235 کلمه

      سلام و درود بر خدایی که اختیار در من نهاد و قدرت و عزت خودش را در من متجلی کرد 🙏🏻❤️

      من چقدر خودم را لیاقت بهترینها می دونم ؟

      بهترین زندگی و بهترین اندام و بهترین درآمدو بهترین فرزند و بهترین دوستان و ….ذهنم می گه خیلی لایقی ولی عملکردم اینو نشون نمی ده 🤔….

      (اولویت من متعادل شدنه چون متوجه شدم از کوزه آن تراود که در درون دارد )اگر افکار متعادلی داشته باشم حتما اندامم هم متناسب می شود.

      لیاقت نداشتن مانع حرکت و مانع ادامه دادن و رسیدن به هدف و خواسته میشه !…

      پارسال که این فایل رو گوش کردم خیلی بهم برخورد از اینکه استاد گفتند تو لیاقت چاقی رو داری …و بیشتر این فایل برام رنج از چاقی بود ولی الآن که برای بار دوم این مسیر را عاشقانه و متعهدانه طی می کنم چندبار گوش کردم و تازه متوجه کلمه لیاقت شدم 

      جهان به لیاقت ما پاسخ می دهد و خود لیاقت یعنی خودباوری یعنی احساس توانمندی و ارزشمندی که درونی هست اما عملکرد ما هم از خودباوری هامون سرچشمه میگیره …🤔

      تمام روزهایی که با ورزشهای سخت و رژیمهای عجیب و ناکارآمد و خوردن قرص و دمنوش و عرقیجات تلخ و افشرده های زیره و آویشن می خواستم لاغر شوم و به نوعی با تنفر و شکایت و گله از خداوند و به زور برای تأیید شدن نزد دیگران می خواستم لاغر شوم داشتم لیاقت چاقی را در خود افزایش می دادم وزن کردن خودم گرم به گرم و سایز کردن لباسها و سانتیمتر کردن دور شکم و بازو و ران همه حکایت از احساس بد ناتوانی و شکست و ناامیدی داشت که باور چاقی را در من تقویت می کرد فکر کردن به مسخره کردن اطرافیان و مقایسه کردن خودم با متناسبها و مقصر کردن والدین برای ارث دادن و شکایت از خداوند هم باور و لیاقت چاقی را در من تقویت می کرد 

      استپ بدنی که باعث شد من چندماه این مسیر را رها کنم نیز از باور و لیاقت چاقی در ناخودآگاهم بود که الآن متوجه شدم …چرا انقدر به این گفته کارشناس بها دادم چرا قدرت خودمو داادم به چند جمله ؟!چرا پذیرفتم که بدنم اول به راحتی وزن کم می کنه و بعد براش عادی میشه؟ناگفته نمونه (گاهی فرمول های اشتباه را شناسایی می کنم ولی ریشه عمیقی دارند و برای اصلاح  نمی دونم چه کنم؟همین الآن متوجه شدم اینم از لیاقت چاقیه باید محکم و قدرتمند پای خواسته ام بایستم و انقدر تکرار کنم فقط یک قدرت وجود دارد که از آن خداست و من هم جزئی از او هستم 💪🏻💪🏻که راهی و نشونی از باورهای اشتباه نمونه 

      وقتی خودمون رو لایق لاغری ندونیم خواسته خود را با شک و تردید بیان می کنیم در هر زمینه ای مثلا اگر بخوام بگم من یک میلیاردر می شم اگر خودمو لایق ندونم خندم میگیره یا تعجب می کنم منفی باف من میگه ذکر خیال باطل کارشه دیگه میشناسمش اما برای خودش میگه …

      تمرین خودباوری عالیه 😍من هر شب قبل از خواب حداقل ۲۰کاری که توانستم در طول روز انجام بدهم که ازش راضی هستم را می نویسم خیلی حالمو خوب می کنه یک دفترم دارم از روزی که در مسیر آشنایی قوانین جهان هستی قرار گرفتم تغییرات و توانمندی هامو داخلش نوشتم اصلا رکورد می زنم یه کاری که میگه نمیشه را انجام بدم و بشه و بگم باید بشه چون من می خوام 😇💪🏻🙏🏻❤️ 

      سرزنشها و تحقیر شدن ها را یک کم از ذهنم بیرون ریختم و اطرافمو خلوت کردم و بارها نوشتم و با خود تکرار کردم می خواهم ،می توانم ،می شود

      من لایق تناسب اندام هستم و تمام قدرتی را که به شرایط و مواد غذایی و دیگران دادم ازشون پس می گیرم چون ارباب منم فقط من 👸🏻

      من لایق زیبایی هستم چون جلوه حضور معشوقم 

      من لایق تناسب هستم چون هماهنگ با طبیعتم 

      من لایق شادی هستم چون تمام ذرات عالم در رقص هستند 

      من لایق سلامتی هستم چون سلامتی جریان حضور پروردگار است 

      من لایق عزت نفس هستم چون جزئی از خداوند هستم 

      من لایق آرامشم چون جریان حضور خداوند آرامش است 

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      (تمام بهانه های آشغالخوری من از لیاقت چاقی در ذهنم سرچشمه گرفته است )

      برای سردرد خوردم وقتی سرم گیج رفته خوردم وقتی از موضوعی عصبانی بودم خوردم وقتی شبها خوابم نمی برد می گفتم از گرسنگی هست و می خوردم وقتی حوصله نداشتم می گفتم حالم بهتر بشه خوردم وقتی بهم تعارف کردند خوردم گفتم زشته وقتی خوراکی جدید دیدم خوردم گفتم ممکنه دیگه فرصتش نشه وقتی نزری آوردن خوردم وقتی گرسنه نبودم روی عادت و ساعت خوردم برای اینکه سهمم و حقم خورده نشه خوردم وقتی مریض بودم خوردم برای تفریح خوردم و غذای بشقاب را تا آخر خوردم ادبه آخه؟!..ته مانده غذای بچه ها را هم خوردم از لج اینکه اونها نخوردند و اسراف نشه؟!!!🤔 وهربار احساس بدی تجربه کردم و پشیمان شدم از خوردنم واااااای چقدر من خوردم🤢😵‍💫🤮

      بعد همه این کارا خودمو مسخره هم کردم از خودم متنفر شدم گوشتهای اضافه بدنمو چنگ زدم گفتم کاش نبودین و همه اینها از باور لیاقت چاقی در ذهن من است که دستورات خوردن به مغز صادر شده است و نتیجه در عملکرد و رفتارم نمایان شده است . 

      لیاقت یعنی توجه توجه توجه 

      و فرقی نمی کنه به چه چیزی توجه داری میتونه خواسته باشه و میتونه نخواسته باشه این یک فرموله تمرکز و توجه در ذهن به منزله خواسته است و هر چه پررنگ تر باشه به صورت لیاقت در ذهن ثبت شده و فرمانها به مغز می رسه و دستور عملها با توجه به خواسته اجرایی میشه در رفتار و عملکرد .

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      مراحل ساخت لیاقت لاغری در ذهن ناخودآگاه 

      (اولین گام پذیرش چاقی است) 

      با شجاعت و قدرت تکرار می کنم و می پذیرم 

      (من مسؤل شرایط فعلی خود هستم )

      (من مسؤل شرایط به وجود آمده در اندام خود هستم)

      همین شجاعت باعث میشه احساس قدرت و توانمندی کنم و خودم برای خودم و تغییراتم و رویاهام کاری انجام دهم اگر نپذیریم و دیگران را مقصر بدونیم هیچ انگیزه ای پیدا نمی کنیم برای تغییر 

      واقعیت و حقیقت اینه که ما مسؤل تغییر خویشتنیم و هیچ عامل بیرونی نمی تواند کمک کننده باشد👌

      اشتیاق برای انجام تمرینات و استمرار و تکرار و نوشتن با باور به اینکه من می توانم قدرت با منه و با تجزیه و تحلیل فکری و پیدا کردن مثالهایی در زندگی خودمون لیاقت متناسب بودن ایجاد می شود و نوشتن جملاتی مثل من لایق زیبایی و تناسب اندام هستم 

      من لایق خوردن مواد غذایی عالی با احساس خوب هستم 

      من لایق پوشیدن لباسهای اندامی و شیک و رنگ های شاد و روشن هستم 

      من لایق شناکردن در استخر هستم 

      من لایق عکس گرفتن در آتلیه هستم 

      من لایق خواب راحت هستم 

      من لایق سلامتی هستم 

      من لایق شاد زندگی کردن هستم 

      من لایق اعتماد به نفس بالا هستم 

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      اشتها در ذهن منه در وجود منه و نیرویی نیست که می خواهد مرا در دام بیندازد!… 

      تمام آن قدرتی که ناآگاهانه به غیر می دهیم از باور لیاقت چاقی است

      سالها شنیدم و دیدم و یادگرفتم که اشتها باعث چاقی می شود نظر کارشناسان تغذیه یک طرف و تجویز دارو و عرقیجات برای کنترل اشتها و لذت گفتن و تعریف کردن دیگران از اینکه ما مسافرت می رویم اشتهامون باز میشه هم یک طرف !… 

      و توجه به این موارد باعث شد اشتها را نیرویی قدرتمند بدانم و هر بار خود را ناتوان تر دیدم و هر بار لیاقت چاقی را در خود قویتر کردم

      خدایا🍃🌸🍃🌸🍃🌸 

      متأسفم 

      لطفا مرا ببخش 

      سپاسگزارم 

      دوستت دارم

      من به خودم قول می دهم قدم به قدم لیاقت لاغری و خودباوری و احساس توانمندی و ارزشمندی را در خود قویتر کنم با انجام تمریناتی که برای موفقیت در تمام جنبه های زندگی به من داده می شود و برای رسیدن به خواسته هام 

      خدایا شکرت 

      خدایا عاشقتم ❤️ 

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/07/26 12:01
      مدت عضویت: 1024 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,397 کلمه

      سلام به استاد عزیز ودوستان سایت تناسب فکری

      گام پنجم:باید لیاقت لاغر شدن رو داشته باشید
      باوری که امروز در موردش صحبت می‌کنیم باور لایق دونستن خودمونه شما چقدر خودتو لایق بهترین‌ها میدونی بهترین زندگی بهترین‌همسر بهترین فرزند بهترین سطح تحصیلات بهترین درآمد بهترین دوستان و بهترین های دیگه در زندگی و به خصوص بهترین تناسب اندام

       باوری که به جرات میتونم بگم مهمترین باوریه که مانع از کسب نتیجه مطلوب توسط برخی از دوستان میشه. خیلی از دوستان میگن که مشکل اضافه وزن دارم و خیلی از این موضوع ناراحتم که زندگی خوبی ندارم و بداخلاق شدم گوشه گیر شدم و شرح اوضاع خیلی بدی دارم. همیشه از آنها سوال کردم که آیا اولویت شما متناسب شدنه یا متعادل شدن؟ متعادل شدن از لحاظ روحی یعنی اینکه شادباشی آرامش داشته باشی برخورد خوبی با همسر و فرزندان داشته باشی شرایط خوبی در محیط کار داشته باشی و در بیشتر مواقع دوستان نمیتونن انتخاب صحیحی داشته باشن و فکر می‌کنن چون اضافه وزن دارن، یک سری مشکلات بعدی براشون به وجود آمده واقعیت اینه که ما به خاطر شرایط روحی بدی که برای خودمون ایجاد کردیم این مشکلات رو به سمت خودمون جذب می‌کنیم و عدم رسیدن به تناسب اندام یکی از این مشکلاته چون من تا حالا ندیدم شخصی فقط مشکلش اضافه وزن باشه یعنی آدم شادی باشه آرامش داشته باشه از زندگیش راضی باشه اعتماد به نفس داشته باشه فقط چاق باشه

       اونهایی در این دوره نتیجه مطلوب می‌گیرند که در درجه اول در این دوره به روحیه بهتری دست پیدا کرده باشن هر پیشرفتی ارتباط مستقیمی با میزان لیاقتی داره که شما در خودتون احساس میکنید اگه ادامه تحصیل ندادی خودت رو لایق سطح بالاتری ندیدی اگه دنبال کاری با حقوق خیلی بالا تری نبودی خودت رو لایق این شغل و درآمد ندیدی اگه داشتن یک ماشین خیلی خوب برات فقط یک رویاست چون خودت رو لایق داشتنش نمیدونی و اگه مدتهاست اضافه وزن داری و نتونستی کاری برای خودت انجام بدی چون خودت رو لایق متناسب شدن نمیبینی

       لیاقت نداشتن مانع حرکت کردن میشه لیاقت نداشتن مانع ادامه دادن میشه احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف میشه

       وقتی فردی خودش رو لایق رسیدن به تناسب اندام نمیبینه اولین کسی که خندش میگیره از حرفش، خودشه

       مطمئنا تا حالا رژیم های زیادی گرفتین برای کاهش وزنتون یک ماه طبق برنامه‌ای غذا خوردی و رفتار کردی و مثلاً ۵ کیلو از وزنت کم شده، واسه ماه بعد میگی همیشه اولش آدم خوب کم میکنه چون بدن هنوز عادت نکرده ولی هر چه بیشتر پیش بریم چون بدن مقاوم میشه دیگه به سختی می شه وزن کم کرد و می بینی که در اون ماه شما فقط سه کیلو کم می کنی و باز به این فکر قدرت میدی و ماه بعد یک کیلو به زحمت کم می‌کنی و نهایتاً خسته میشی و رها می کنی و در یک ماه بعد همه کاهش وزنت دوباره برمیگرده

       چرا این اتفاق میافته چون در ناخودآگاه ذهنت شما خودت رو لایق رسیدن به تناسب اندام نمیبینی وقتی ۵ کیلو هم کم می کنی به خودت میگی طبیعیه همیشه ابتدای رژیم بدن زود واکنش نشون میده ولی از اینجا به بعدش سخته ولیاقت خودت رو کمتر میبینی وماه بعد باز لیاقت خودت رو کمتر میبینی تا بلاخره رها می کنی

       من همیشه تاکید زیادی در خود باوری در شرکت کنندگان دارم شما باید در گذشته خودت کنکاش کنی و موفقیت ها و دستاوردهای خودت رو بنویسی و به خاطر بیاری که من همونی هستم که چند سال پیش فلان کار رو کردم وقتی از تلاش خودت برای یک موفقیتی مینویسی از موانعی که پشت سر گذاشتی تا به خواسته خودت برسی از شکست‌های خودت و شروع دوباره برای رسیدن به هدف مینویسی خودت اشکت جاری میشه که چه انسان توانمندی بودی

       شما در زندگی به خواسته هایی رسیدی که لیاقت اون رو در خودت دیدی شما الان در هر شرایطی که هستی در بهترین شرایط خودت هستی داشته‌های شما مطابق با لیاقت های شما در هر زمینه ای هستش

       قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دونستن خودت برای رسیدن به وزن ایده‌آل هستش باید احساس لیاقت را در خودتون ایجاد کنید باید حرفهایی رو که شنیدی از قبل که تو نمیتونی تو تنبلی تو از بچگی آدم پرخوری بودی تو ژنتیکی چاق هستی تو سرنوشت اینه و هر حرف این چنینی رو که شنیدی از ذهنت بریزی بیرون فقط بگی من میتونم من لیاقت متناسب شدن رو دارم برای خودت باید جمله سازی کنی 

      من لیاقت به تن کردن لباس‌های شیک و خوش رنگ رو دارم من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت را دارم من لیاقت زندگی در شرایط کاملاً سالم رو دارم و باید برای خودت جمله بسازی در وصف شرایط جدیدی که لیاقتش رو داری و دوست داری بهش برسی 

      وقتی در خودت احساس لیاقت کردی اون وقته که اقدام می کنی اون وقته که از انجام تمرینات دلسرد نمیشی اون وقته که دیگه حرص و ولع برای خوردن نداری اون وقته که دیگه دنبال بهانه هایی نیستی که باید با غذا خوردن برطرف بشه چون خیلی ها اینجورین

       طرف سرش درد میگیره میگه حتما گرسنمه، سرگیجه میگیره میگه حتما قندم افتاده باید شیرینی بخورم، خوابش نمیبره میگه حتماً شکمم خالیه که خوابم نمیبره، بی حوصله میشه میگه یه چیزی بخوریم انرژی بگیریم و خلاصه از هر بهانه ای واسه خوردن استفاده می کنن

       همه دوستانی که این متن رو میخونید اگه وزن شما اضافه میشه شما لیاقت اضافه وزن  رو دارید به این حرف فکر کنید چقدر در ذهنت خودت رو مسخره کردی که این چه هیکلیه تو داری چقدر در ذهنت خودت رو ناتوان جلوه دادی که من چطور می تونم مثل فلانی لاغربشم، چقدر یقه خدارو چسبیدی که این چه سرنوشتیه که برای من رقم زدی وقتی به هر دلیلی خودت رو ناتوان بشماری و خودتو سرزنش کنی رسماً داری اعلام می‌کنی که من لیاقت چاق تر شدن رو دارم و جهان هستی و بدن خودت جوابت رو به بهترین شکل ممکن میده به همین ترتیبی که خودت رو تحقیر می کنی خودت رو تشویق کن خودتو ارزشمند کن اینقدر ارزشمند باش که هر آشغالی رو نخوری اینقدر ارزشمند باش که واسه ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودت نخوری اینقدر به خودت بها بده که هر غذایی رو که چند روز مونده توی یخچال، تو نباید بخوری خودت رو از بند  آشغال خوری ها رها کن اون وقت ببین همین بدنی که اینقدر ازش ناراحتی چطور به افکار جدید شما و به رفتار جدید شما واکنش نشون میده و به چه سرعتی وزن خودش رو پایین میاره

       خیلی ها وقتی تو رژیم هستن هم خودشون رو سرزنش می‌کنن طرف رفته مهمونی به خودش میگه خاک تو سرت همه رو ببین چقدر خوش تیب اومدن تو رو ببین چه هیکلی چه شکلی هستی روت نمیشه یه تکونی به خودت بدی و فکر می کنی الان همه به تو می خندن هی میخوای برقصی همش میگی بشین تو رو چه به رقصیدن بشین خجالت بکش سر میز غذا همش حواست به اینه که کسی تو رو زیر نظر داره که چقدر میخوری یا نه، هی با خودت میگی چقدر غذا اضافه اومده خدارو خوش نمیاد حیفه حروم بشه بذار یکم دیگه بخورم تازه ظرفم میگیری واسه نهار فردات هم با خودت ببری 

      وقتی رفتارت با خودت اینه انتظار داری بدنت پاسخ چه چیزی رو بهت بده چرا ذهن شما دائما شما رو تحریک میکنه که بیشتر بخور ولی یه فرد متناسب همچین مشکلی با ذهنش نداره

       یعنی ذهن اون اصله مال شما بدلیه؟؟ نه اون لیاقت متناسب بودن رو داره و شما در خودت این لیاقت رو نداری نمیبینیش 

      بی لیاقتی ما برای متناسب شدن برمیگرده به سال های خیلی دور زمانی که خانواده به اشتباه باورهای ما رو شکل دادن  هیچ انسانی در بدو تولدش اضافه وزن نداره متاسفانه بعضی از مادرها در دوران بارداری شروع می‌کنن به چاق کردن نوزادشون فکر می‌کنن باردار هستن باید به اندازه دو نفر غذا بخورن بنابراین باید به اندازه ۳ نفر غذا بخورن چون بچه قوی باشه سالم بشه و همین روند را هم در ابتدای خردسالی بچه بهش آموزش میدن به اصرار به بچه غذا میدن از هر ترفندی استفاده می‌کنن که غذای بیشتری به بچه بدن برای اینکه تپل بشه و از دیدنش کیف کنن

       چون فکر می‌کنن بچه لاغر نشانه بی لیاقتی مادرشه فکر می‌کنن بچه باید تپل باشه که خوشگل باشه وقتی بزرگ شد لاغر میشه. بچه تو سن رشده باید خوب غذا بخوره هر کسی با یکسری از این رفتارهای اشتباه والدین به شکلی در میاد یکم که بزرگتر شدیم و خودمون تونستیم غذا بخوریم و طبق عادت زیاد می خوردیم و یواش یواش اوضاع جسمی ما بدتر شد تا جایی که این بار همه از دیدن ما بدشون میومد و هر کسی یه نصیحتی به پدر و مادر ما می کرد

       باید اول خودت رو لایق تناسب اندام داشتن بدونی باید به خودباوری برسی که میتونی تناسب اندام هم داشته باشی بعضی ها فکر میکنن فقط نوشتن این ها مشکل رو حل میکنه این تمرین ها رو که شما انجام میدین هرکدومش برای تقویت توانایی در ذهن شماست برای مرور توانایی گذشتتِ وقتی شما توانایی قبلیت رو مرور میکنی یواش یواش ارزش خودت رو بیشتر حس می‌کنی متوجه میشی که چه کارهای مهمی رو انجام دادی و اونوقت برای رسیدن به تناسب اندام اگه توی ذهنت خیلی سخت و بزرگه، برات ناچیز میشه چون شما کارهای سخت زیادی را انجام دادی که شاید خیلی سخت‌تر از متناسب شدن بوده

       پس برای متناسب شدن در هر شرایطی که الان هستی هیچ اهمیتی نداره اول باید در خودت لیاقت رسیدن به تناسب ایده آلت رو به وجود بیاری برای اینکه خودت رو لایق بدونی باید اول بپذیری که خودت مسئول شرایط فعلی خودت هستی اگر فکرت اینه که ژنتیکه من ایراد داره، مواد غذایی مشکل دارن، آدم استرسی هستم، آدم افسرده ای هستم، دارو مصرف می کنم چاق میشم، تحرکم کمه و خلاصه هزار تا بهانه برای ذهنت و خودت داری، دیگه بهتره تمومش کنی با بهانه تراشی نمیتونی به نتیجه برسی

       یکبار به خودت بگو من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم شجاعت به خرج بده و این مسئولیت را بپذیر اون وقته که ذهنت رو میتونی کنترل کنی وقتی خودت مسئول نباشی هرچی ذهنت گفت انجام میدی هرچقدر تشویقت کرد به خوردن تو میخوری ولی وقتی مسئولیت بپذیری دیگه سعی می کنی برده ذهنت نباشی اختیارت رو به دست میگیری

       قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام ایجاد لیاقت در خودتون برای رسیدن به هدف هستش و برای ایجاد لیاقت باید ابتدا مسئولیت چاقی خودت رو به عهده بگیری تعهد بده و بنویس که من مسئول چاقی خودم هستم این جمله رو بنویس و امضا کن اینقدر این جمله رو بنویس تا ذهنت اروم بشه چون هر بار که تو این جمله رو بگی اون مقاومت میکنه میگه نه تو چه گناهی کردی همه این جورین تقصیر کودهای شیمیایی هستش که به میوه‌ها می‌زنن به خاطر روغن های غیر استانداردی هستش که تولید میشه به خاطر تقدیر توست تو نمیتونی با تقدیرت مبارزه کنی و هر بار که بگی من مسئول چاقی خودم هستم اون یه بهانه‌ای میاره که شما را منصرف کنه ولی اینقدر باید تکرار کنی که اون ساکت بشه این قدر باید به خودت بگی من مسئول چاقی خودم هستم تو باور کنی که این خودتی که داری خودت رو نابود می کنی

       و مرحله بعدی برای خودت جمله‌هایی بساز که نشون بده شما لایق متناسب شدن هستی

       من لیاقت پوشیدن لباس های شیک و رنگارنگ رو دارم

      من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم 

      من لیاقت خوشتیپ بودن رو دارم 

      من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم 

      هر چه بیشتر برای خودت جمله بسازی خودت رو در شرایط ایده‌آلی تصور می‌کنی و تکرار این کار باعث میشه که ذهنت باور کنه که شما لایق بهترین ها هستی و اونوقته که برای جسم شما فرمان کاهش وزن را صادر میکنه و خود به خود می بینی که طوری رفتار می کنی که به کاهش وزنت کمک می کنی

       مثل همین الان که خود به خود داری طوری رفتار می کنی که خودت را نابود کنی وزن خودت رو اضافه کنی به رفتارهای غذایی فعلی خودت نگاه کن ببین چه جایی شما نباید غذا می خوردی و داری میخوری چه ته مانده های غذایی رو نباید بخوری ولی میخوری به هزار بهانه شما غذای اضافه داری میخوری اینو باور کن که فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی منتظر یک روش خاص نباش منتظر یک داروی خاص نباش دنبال جراحی لاغری نباش دنبال داروهای کاهش اشتها نباش اشتها خودتی، اشتها درون توست، اشتها یک عفونت نیست که با یک دارو از بین بره اشتها در ذهنت لونه کرده باید لونه رو پیدا کنی باید باورهایی که سبب چاقی و بی لیاقتی درون شما میشه رو در ذهنت پیدا کنی و آنها را با باورهای متناسب کننده و قدرتمند کننده جابه جا کنی

       اون وقت میبینی که متناسب شدن چقدر آسونه میبینی که متناسب شدن چقدر لذت بخشه و باور می کنی که متناسب شدن حق شماست 

      لیاقت داشتن برای هر موفقیتی لازمه هر فردی به اندازه لیاقت خودش از جهان و نعمتهای اون سهم  میبره افرادی که اضافه وزن داشتن برای چاق تر شدن خودشون استمرار داشتن

       بارها رفتارها و عادت های اشتباه رو تکرار کردن تا جسم خودشون رو به این شرایط رسوندن بارها از شرایط جسمی خودشون متنفر شدن و به چاقی خودشون توجه کردن وبه  ذهن خودشون دستور دادن که دوست دارن چاق بشن

       توجه به اون چیزی که از اون متنفر هستید با توجه به اون چیزی که عاشق اون هستین برای ذهن شما فرقی نمیکنه ذهن شما در هر دو حالت تصور میکنه که شما این شرایط رو دوست دارین و سعی میکنه که این شرایط را در زندگی شما گسترش بده 

      ذهن ناخودآگاه تون به هر چیزی که توجه می‌کنید تصور میکنه شما عاشق اون موضوع هستین و اون رو براتون گسترش میده 

      وقتی که نگران چاقی بیشتری هستی شما در حال پرورش دادن لیاقت چاقی خودت هستی زمانی که از شرایط خودت خجالت میکشی، گله و شکایت می کنی، خودتو سرزنش می کنی، رژیم میگیری و به بدن خودت با ورزش های سنگین فشار وارد می کنی در حال افزایش لیاقت چاق شدن خودت هستی 

      ذهن ناخودآگاه مون تفاوتی بین دوست داشتن و نداشتن قائل نیست و به هر دلیلی موضوعی مورد توجه ما قرار بگیره و به آن توجه کنیم به عنوان موضوع مورد علاقه مون در نظر گرفته میشه و در زندگی ما گسترش پیدا میکنه

       اگر که میخواید لاغر بشید باید لیاقت لاغر شدن رو در خودتان ایجاد کنید تا زمانی که در نگرش خودتون به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خودتون نخواهید شد باید مانع از توجه افکار خودتون به چاقی بشید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه  وآرزوی شماست توجه کنید

      سپاسگزارم استاد عزی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/07/19 18:34
      مدت عضویت: 1302 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 804 کلمه

      بنام خدا 🌹

      باسلام خدمت دوستان عزیز سایت تناسب فکری و استادگرامی

      لیاقت لاغرشدن رود خودمون ایجاد کنیم . بااینکه چندبار اینو گوش دادم و تمرینشو حل کرده بودم . اما هیچ وقت تابه الان این طور از نوشتنش  ذوق زده نشده بودم .  کلمه ی لیاقت مساوی است با کلمه ی مسولیت  .  من   اول نباید ازغذاخوردن بترسم . دوم باید فقط یک روش رومه اونم لاغری ازطریق ریشه یابی فرمول های ذهنی هست و هیچ روش دیگه ای رو انتخاب نکنم و یک مسیرر و  پیش برم  سوم اینکه من باور کنم که انتخاب شدم و به انتخاب خودم نبوده که وارداین مسیر شدم  .وچهارم دلیل چاقیه من  خودمم پذیرفتن  وپنجم ایجاد لیاقت  درخودم برای زندگی دوباره  برای لاغری  .لاغری باذهن .

      در تمام زندگی ام حتی زمانیکه باقدرت ذهن داشتم تمرین میکردم همیشه منتظر بودم که ازطریق فایل گوش دادن وتمرین حل کردن لاغربشم .ومنتظر این بودم که فقط این دوتا منوبه لاغری برسونه . .ولاغر بشم  موضوع من فقط لاغرشدن بود  نه  لاغر موندن  اماحالا که شروع کردم به فکرکردن وتمرین حل کردن و سعی بر عمل کردن می بینم که این کارزمین تااسمون بااون کاریکه  من انجام می‌داد م  فقط برای لاغرشدن فرق داره دلیل اینکه من به لاغری نرسیدم به خاطر این بود که من عجله داشتم برای لاغرشدن وهربارکه درگیر عجله میشدم شکست ونامیدی  پشت سر ش میومد.اماحالابرای لاغرشدن ولاغر موندن  برای همیشه بایدلیاقت لاغری روبه خودم بدم وقتی فایل پنجم که استادتاکیدمیکرد سعی کن برده ی ذهنت نباشی من خواستم که تغییردررفتارغذاییم  ایجادبدم  وباتغییرایجادکردن دررفتا م غذابخورم مثل زمانیکه رژیم میگرفتم تاظهر احساس کردم که داره بهم فشار میاد اونوقت یادحرف استادافتادم  که می‌گفت اگه دیدی بهت فشارمیاد باید تمومش کنی چون حتما یه  جای کاراکال داره  نشستم دوباره به این که بعدازاینکه لاغربشم چه اتفاقی قراره  بیفته  فکرکردم اینکه چه لباسایی می‌پوشم چه غذاهایی میخورم چطوررفتا رمیکنم  وچه لذتی میبرم  وبعد به رفتارادمای لاغرفک کردم اینکه چرااونهابامن فرق  دارن  اونها مثل موجودات جنگل که ازخونوادشون آموزش می بینند و تبدیل به غریضه شون میشه درموردادمهای لاغر تبدیل به عریضه ی اونها میشه  برای بقا .ودرواقع ادمهای چاق هم به همین شکل هستن آنهاییکه که از بچگی   اموزش  دیدن  چاق شدن رو . ولی ماادمها میتونیم  اموزش ببینیم ویاد بگیریم چون حق انتخاب داریم .ومن به این موضوع داشتم. فکرمیکردم  که بهتره به جای اینکه بشینم رویاپردازی بکنم درمورد اینکه   لاغربشم. چه میکنم  باخودم گفتم بهتره اون آدمی که وقتی لاغرشدم دوست دارم باشم. رو اونو زندگی کنم  زندگی کنم  شکلی که هرروز توفکرشم  اون رفتاری رو که خودم دوست دارم انجامش بدم و مدام بهش فکر میکنم  درسته که هنوز اون اندام رو ندارم  امامیتونم خوشحال. باشم و مثل کسیکه همیشه. خواستم باشم زندگی کنم بدون رژیم بدون دمنوش . حالا که مسولیت پذیرفتم  بایدتاا خرش  ادامه بدم .نمیشه که  رهاکنم  اونم این آدمی روکه سالها دوست داشتم باشم . من لیاقت پوشیدن لباسهای شیک ورنک شادودارم  من لیاقت عاشق خودم بودن ولذت برد نودارم  من لیاقت مادربودنو دارم  من لیاقت داشتن حال خوب رودارم من لیاقت سلامت زندگی کردنو دارم  من لیاقت وزن دلخواهمو  دارم من لیاقت پوشیدن لباس های کمرباریک رودارم من لیاقت عاشقانه زندگی کردن با همسرم رودارم من لیاقت دارم. لیاقت خوب زندگی کردن.🌹🌹🌹🙏

      من درطی این مسیربارها سرخوردم اماهربار برگشتم  من قبل از آشنایی با این مسیر بارهاو بارها چه قبل از ازدواج و چه بعداز ازدواج  ازچاقی خودم متنفر بودم از خودم  متنفر بودم  که چرا انقدرچاقم  ؟؟وبی اراده م  همیشه آدمها به من میگفتن من استعداد چاقی  دارم وازخدا ناراحت بودم  ودر کمال  شرمندگی ازخدامتنفر چون  همیشه فکرمیکردم استعداد چاقی  به من تحمیل شده و از اینکه با همچین استعدادی و به دوش می‌کشیدم وهمچین ژنی داشتم ناراضی وناراحت بودم . من سالهاتحقیر شنیدم  وتحمل کردم خودم هم خودمواز درون تخریب  مبکردم  شخصیت  خودمو و وجودمو  خیلی ناراحت وافسرده بودم رژیم هایی میگرفتم  که فقط جسم منو تخریب  میکرد و درونمو بیشتر هرچقدربیشتر بهش نگاه  میکنم میبینم که چاقی واقعا غیر طبیعیه واقعا به قول استاد هیچ کس ازبدوتولد  چاق  نبوده   پس من چطوری اینطور شدم  من روازحالت  طبیعی درآوردن وقتی داشتن بهم آموزش  میدادن  چاقی زندگی منوتغییرداد وحالا من بایدلیاقت لاغری رودرخودایجادکنم 

      روشهای زیاد من  امتحان کردم اماهیچکدو مشون لیاقت لاغری. درونم ایجاد نکردن وبیشر  منوبه  صورت یک آدم نالایق نشون دادن. .

      پیشنهاد من برای ایجاد لیاقت در خودم اینه که اون طوری که تو  ذهنمه زندگی کنم مثل شخصی که همیشه خواستم باشم اونو زندگی کنم و ادامه بدم تا بتونم باشم همون چیزی که واقعا میخوام.من یاد گرفتم  تو زندگی  برای همه چیز صبر کنم و ادامه بدم مثل نقاشی کردن بدون معلم ویاد گیری  طراحی مثل زندگی کردن در شرایطی که دست خودم نبود اما ادامه دادم و بالاخره ازاون شرایط اومدم بیرون .امابالاخره هرجوریم بوده ادامه دادم و زندگی کردم پس ادامه میدم و زندگی می کنم و لاغر میشم ولاغرمیمونم . واین مسیرزندگی ادامه  دارد…….. باتشکر از شما دوستان عزیز سایتواستاد وازخداوندمنان. سپاسگزارم.🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/07/19 11:35
      مدت عضویت: 1385 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,466 کلمه

      با سلام و درود به خوانندگان دیدگاههای سایت تناسب فکری 

      ●●●●●●●●●●●

            گام پنجم از دوره صدگام 

                       قسمت دوم 

      عنوان این فایل صوتی :

            《 لیاقت لاغر شدن 》 

         ●●●●●●●●●●

      دوستان و همراهان گرامی  دیشب دیدگاه لیاقت قسمت اولشو نوشتم و امروز دنباله این دیدگاه رو  از دقیقه ۱۲ به بعد می نویسم .

      امیدوارم  در درجه اول برای خودم و سپس برای شما مفید فایده باشه 

              آمین 

          ●●●●●●●●●

      خیلی ها وقتی که در رژیم هم هستن خودشونو  سرزنش می کنن .

      می ره مهمونی میگه :

      خاک برسرت بقیه ارو ببین چطور خوش تیپ اومدن نشستن خودتو ببین چه شکلی هستی .

      روت نمی کنه یه تکونی به خودت بدی فکر می کنی همه متوجهت میشن قش قش بهت می خندن ،

      می خوای پاشی یه خورده برقصی یه خودی نشون بدی  شادی کنی میگی :    نه بابا بشین سر جات آخه تو رو چه به رقصیدن .

      سر میز میره غذا بخوره فکر می کنه همه چشمشون به ظرف غذای اینه که ببینن چقدر می خوره  معذب می کنه خودشو .

      می بینه چقدر غذا اضافه اومده میگه   وای چقدر غذا اضافه اومده  حیفه حروم میشه  من بیشتر بخورم ظرفم بگیرم واسه ناهار فردام ببرم .

      وقتی رفتارت با خودت اینه انتظار داری بدنت پاسخ چه چیزی رو بهت بده ؟

      چرا ذهنت دایم‌تحریکت می کنه به  بیشتر خوردن ؟.ولی ذهن یه فرد متناسب همچین مشگلی نداره آیا فکر می کنی ذهن اون اصلیه مال تو بدلی ؟

      نه .خیر .به هیچ وجه .بلکه اون لیاقت تناسب اندامو داره ولی تو نداری . دوستان از این حرفهای  بی پرده و به ظاهر گزنده ناراحت نشید .باید واقعیت رفتارهای زشت چاق کننده خودمونو قبول کنیم ،خجالت بکشیم و به دنبال اصلاحش باشیم .

      و البته اینم باید بگیم که این بی لیاقتی کنونی که بهش گرفتاریم برمی گرده به سالهای خیلی قبل ،زمانی که بچه بودیم کودک بودیم .

      زمانی که خانواده به اشتباه باورهای مارو شکل دادن .

      هیچ انسانی در بدو تولد اضافه وزن نداره .متاسفانه خیلی از مادران از هنگام بارداری شروع می کنن به چاق کردن نوزادشون .فکر می کنن چون باردارن پس باید اندازه دو سه نفر غذا بخورن . بهش میگن باید جوری بخوری که بچه وزن بگیره ،قوی باشه سالم باشه.

      و همین روش در ابتدای خردسالی به بچه آموزش داده میشه .

      به اصرار به بچه غذای اضافی می دن  چون اعتقاد دارن بچه سن رشده باید غذا اضافه بخوره برا اینکه توپول و خوشگل بشه و نشانه ای باشه از لیاقت مادرش .براشون مهم نیست بچه زیادی چاق و توپولو بشه میگن بزرگ میشه خودش لاغر میشه . دیگه متوجه نیستن باورهای چاق کننده از همین حالا دارن شکل می گیرن  حال و آینده بچه  اشونو می سازن .

      هر کودکی با این رفتارای اشتباه والدین به یه شکلی چاق میشه .بزرگتر که میشه عادت پرخوری سرش می مونه و چاقتر میشه .اون وقته که همون کسانی که وقتی بچه تر بود بخاطر توپول شدنش تشویقش می کردن و مورد توجه و محبت قرار می دادن ، همونا حالا به یه چشم دیگه بهش نگاه می کنن .

      پدر و مادر  حاضر نیستن بپذیرن این شکل نامتناسبی که بچه داره پیدا می کنه دستپخت رفتار و افکار اشتباه خودشونه .بچه بیچاره ارو می گیرن به باد تمسخر و تحقیر و سرزنش و مقایسه کردن به اون بچه و این بچه .و تکرار حرفای سرزنش بار به بچه باعث میشه   فکر کنه زشته ،به دردنخوره ،ناتوانه ،مشگل داره و لیاقت تناسب اندام نداره .

      بله این احساس بی لیاقتی که در حال حاضر داریم و مانع بسیار جدی در عدم موفق شدنه ریشه اش در کودکی ماست .

      و البته نمیشه از پدر و مادرها هم خشم و کینه به دل گرفت چون اونا هم به نوبه خودشون قربانی افکار و رفتارهای اشتباه  خانواده خودشون بودن .

      ولی حالا که به درک و آگاهی رسیدیم باید باور لایق بودن در تناسب اندام رو با کمک آموزشهای استاد در این سایت در خودمون به وجود بیاریم .روی نشانه ها دقت داشته باشیم  خوبهارو تقویت و بدهارو کمرنگ کنیم و کنار بذاریم .

      خیلی ها ۹ هفته دوره ارو میگذرونن و تمرینات از حد روی کاغذ نوشتن فراتر نمی ره  .خودش فکر نمی کنه بتونه لاغر شه .فکر می کنه با فرستادت تمرین توی سایت مشگلش حل میشه .

      باید اول خودتو لایق یک جسم متناسب بدونی .تمام تمریناتی که در هفته های اول گذاشته شده برای اینه هنرجو ها لیاقت خودشونو بشناسن .به خودباوری برسن .با پاسخ دادن به یکسری سوال اساسی یادشون بیاد که در گذشته چه کارهای مهمی رو به سرانجام رسوندن و چه سختی هایی رو پشت سر گذاشتن چه موانعی رو بر خود هموار کردن و موفق شدن .این تمرینها هر کدوم‌ برای تقویت یک توانایی در ذهن شماست برای مرور توانایی گذشته ات که به تدریج ارزش خودتو بیشتر حس کنی متوجه بشی و یادت بیاد چه کارهای مهمی رو انجام دادی و چقدر آدم با ارزشی هستی .و رسیدن به تناسب اندام و لاغری آسون بشه براتون  .و به شکل محسوس و قابل لمس به این نتیجه برسی که لاغر شدن آسانترین کار دنیاست .که بگی متناسب شدن در مقابل کارهای مهمی که تا حالا انجام دادم که چیزی نیست از عهده اش برمی آم .

      نظر استاد اینه از نوشته و دیدگاههای هنرجوها کاملا مشخصه که چه کسی خودشو لایق می دونه و چه کسی نمی دونه .از اشتیاقی که برای انجام تمرینات داره از پیدا کردن و تغییراتی که در خودش می بینه می تونه به لیاقتش پی ببره .

      هنرجوهایی بودن که بعد از گذراندن ۹ هفته دوره و انجام تمرین پیام دادن که خوردنم هیچ تغییری نکرده چکار کنیم ؟

      یکچنین اشخاصی خودشونو لایق رسیدن به هدف ندونستن که هیج تغییری در خودشون نمی بینن .اصلا باور نکردن که می تونن به تناسب اندام برسن ، ذهن باور نکرده که بتونه راهنمایی کنه  نگهشون داره و رفتار جدیدی در اونها ایجاد کنه .

      برای متناسب شدن و به وزن دلخواه رسیدن هیچ اهمیتی نداره که در حال حاضر در چه شرایطی هستید چون اونی که اهمیت داره و تعیین کننده اس احساس لیاقت داشتن برای رسیدن به وزن ایده آله .

      وقتی خودت اختیار رفتارتو نداری ،انتظار داری  استادت براتون چکار کنه ؟اگر می خوای لایق رسیدن به هدفت بشی باید اول از همه مسیولیت شرایط فعلی خودتو بپذیری باید قبول کنی که خودت مسیول این وضعیت هستی نه ژنتیکت نه غذایی که می خوری نه استرسی و افسرده  بودن نه تحرک نداشتن  نه داروهایی که می خوری نه میزان اشتها که دایم هم بگی زیاده و من زورم بهش نمی رسه وقتی بیاد دیگه اومده  کاریش نمیشه کرد کنترل از دستم خارح میشه و من محکوم به خوردن میشم . از این بهانه جویی ها و هزارتا مثل اینا فاصله بگیر  .بهتره تمومش کنی و همه ارو  دور بریزی .

      با بهانه تراشی به جایی نمی رسی نتیجه نمی گیری .یک بار برای همیشه به خودت بگو :

      من مسیول چاقی خودمم .

      من مسیول شرایط فعلی زندگیمم .شجاع باش و این مسیولیت رو بپذیر .

      وقتی  خودتو مسیول دونستی اونوقت می تونی ذهنتو کنترل کنی و هر دستوری بیش از نیازت میده اجرا نمی کنی .و می تونی برده یک ذهن‌چاق نباشی  و خودتو از اسارتش رها کنی .

      کنترل ذهنتو به دست می گیری و دوباره تحت تربیت صحیح قرار می دی .

      پس تعهد بده و بنویسش و امضاء کن که من مسیول چاقی خودم هستم و اینقدر این جمله ارو بنویس تا ذهنت آروم شه .

       کار ذهن مقاومت کردن نسبت به ادای این جمله اس هر بار که بگی با حرفای بی اساس می خواد منصرفت کنه از پذیرش مسیولیت .بهت میگه چاقیت بخاطر کودای شیمیایی ،روغنای غیر استاندارد ،و یا تقدیر و سرنوشتته  تو نمی تونی کاریشون کنی .مگه میشه با سرنوشت جنگید و پیروز شد .؟

      خلاصه هربار که بگی من خودم مسیولم نه هیچ چیز دیگه بهانه ای می آره که شمارو منصرف کنه .

      ولی اینقدر باید تکرار کنی تا ذهن ساکت بشه تا باور کنی که این خودتی که داری خودتو نابود می کنی و در مرحله بعد ،جملاتی بساز که نشون بده لایق متناسب شدن هستی .

      اگر به رفتارهای غذاییت در حال حاضر نگاه کنی می بینی کلی رفتار اشتباه داری جایی که نباید غذا بخوری ولی می خوری ،نباید ته مونده غذاهای دیگران حتی بچه هاتو بخوری که می خوری . نباید غذایی که چند روزه تو یخچاله و ممکنه فاسد شده باشه بی ملاحظه می خوری .

      اینو باور کن که فقط خودت می تونی به خودت کمک کنی .منتظر یک روش خاص ،یک داروی خاص ،یک‌عمل جراحی لاغری نباش .

      دنبال داروی کاهش اشتها نباش،.اشتها خودتی در درونته یک عفونت نیست که با خوردن دارویی خاص درمانش کنی ،اشتها در درونت لونه کرده.لونه ارو پیدا کن .

      باورهایی که سبب چاقیو احساس بی لیاقتی در تو شدن پیدا کن .و اونارو با باورهاب متناسب کننده و قدرتمند جابجا کن اونوقت می بینی که متناسب شدن چقدر آسون و لذت بخشه و باور می کنی متناسب شدن حق شماست .

                    پایان 

      ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۰ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/07/19 01:59
      مدت عضویت: 1385 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,010 کلمه

      سلام و درود به خوانندگان سایت تناسب فکری ،

      من‌خانم شهربانو هستم‌از بچه های دوره ورود به سرزمین لاغرها.۵۴ سالمه و ۱۵ کیلو اضافه وزن دارم و قصد دارم با پی گیری مباحث شیرین و‌جذاب و جالب تناسب فکری خودمو به وزن ۶۵ کیلو برسونم .

      تا به اینجای کار که جلو آمدم و در چند دوره غیر رایگان هم شرکت کردم به این نتیجه رسیدم که مطالب آموزشی در بخشهای مختلف سایت که با همت و تلاش خستگی ناپذیر استاد گرانقدرمون جناب عطار روشن تهیه و تنظیم و گرد آوری شده  تماما ،مکمل یکدیگرند .

      مثلا کسی که از دوره های پولی استفاده می کنه بی نیاز از مطالب آموزشی دوره های رایگان نیست .

      به همین دلیل من در کنار آموزش دوره ای که اخیرا تهیه کردم سعی می کنم سری هم به فایلهای دوره رایگان بزنم و دیدگاه خودمو بنویسم .

      خیلی دلم می خواد از زحمات خودم به نتیجه دلخواه برسم و دقت می کنم ببینم چه موانعی از همه موانع دیگه مهمتر و تاثیر گذارترن روی اونا بیشتر کار کنم .

      و بحث لیاقت یکی از اون مباحث بسیار مهم و کلیدی در نتیجه گرفتن از این دوره ها و تمریناته .

      و اهمیتش رو هم از توصیه ها و روشنگری های  خود استاد یاد گرفتم .

      خیلی دوست داشتم که بدونم نشانه های لیاقت داشتن یا نداشتن  در تناسب اندام‌ چه مواردیست  که دیشب در کانال تلگرام سایت به این پیام ۲۳ دقیقه ای استاد در مورد لیاقت هدایت شدم و به دلیل اهمیتش کلمه به کلمه به نوشتار تبدیل کردم و هم اکنون خدمت دوستان و علاقمندان  ارایه می کنم 

      امیدوارم زحمتی که براش کشیدم بتونه درجه لیاقتمو برای متناسب شدن و رسیدن به وزن ۶۵ کیلو ،بالاتر ببره  و در ذهنم این نشانه ها ثبت و ضبط بشه و نقطه عطفی باشه برای کاهش وزنم .     

             آمین 

      آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدنه.

      آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

      همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

      امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنیم و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود برداریم.

               به نام خدا 

      مهمترین باوری که نه تنها در تناسب اندام ،بلکه در تمام جنبه های زندگی ما تاثیر می ذاره ،باور لیاقت داشتن است .

      شناسایی این باور ،می تونه زندگی مارو از هر جهت ،به شکلی عجیب متحول کنه .

      سوال :

      شما چقدر خودتو  لایق بهترینها می دونی ؟

       بهترین زندگی ،

      بهترین دوستان،

      بهترین همسر،

      بهترین رابطه ،

      بهترین خانه و شغل،

      بهترین فرزند ،

      بهترین سطح تحصیلات ،

      بهترین سطح سلامتی ،

      بهترین سفر ،

      بهترین خوراک و‌پوشاک ،

      و بالاخره  بهترین تناسب اندام .

      اینجا به طور اختصاصی در مورد لیاقت تناسب اندام می خوایم صحبت کنیم .

      نشانه های لایق بودن و نبودن رو یاد بگیریم .خودمونو به نشان های لیاقت نزدیک کنیم و عالی ترین نتیجه ارو بگیریم .

      بزرگترین مانع برای کسب نتیجه مطلوب برای هنرجویان عدم باور لیاقت داشتن برای لاغر شدن و تناسب اندامه 

      خیلی ها به استاد پیام می دن که خیلی وقته مشگل اضافه وزن دارن و به همین دلیل زندگی درست و حسابی ندارن بداخلاق و بهانه گیر شدن و شرحی بلندبالا از اوضاع بسیار بدشون می نویسن و می پرسن آیا شرکت در دوره بیندیشید و به تناسب اندام برسید می تونه برای اونا مفید باشه ؟ 

      و استاد قبل از هر جوابی ازشون می پرسه که اولویت شما در زندگی متناسب شدنه یا متعادل شدن از لحاظ روحی ؟

      یعنی اینکه شاد باشید ،آرامش داشته باشید ،برخورد خوب با همسر و فرزند داشته باشید،شرایط خوبی در محیط کار داشته باشید و خیلی چیزای خوب دیگه .

      بیشتر مواقع این دوستان نمی تونن انتخاب صحیحی داشته باشن .

      چون فکر می کنن علت اصلی همه مشکلات و ناکامی های زندگیشون زیر سر اضافه وزنشونه .

      ولی دوستان ،واقعیت چیز دیگریست . واقعیت اینه که ما به دلیل شرایط روحی بدی که برای خودمون ایجاد کردیم مشکلات را به سمت خود ،جذب کردیم و عدم تناسب اندام یکی از اوناست .

      تا حالا دیده نشده که شخصی فقط مشگلش اضافه وزنش باشه .یعنی آدم شادی باشه ،آرامش داشته باشه ،از زندگیش راضی باشه ،اعتماد بنفس خوبی داشته باشه  و فقط چاق بوده باشه .

      استاد ، این افرادو  راهنمایی می کنن برای تغییر نحوه زندگیشون ابتدا برای ترمیم‌خلاء های درونی و ایجاد روحیه ای عالی  در دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند شرکت کنن و سپس با آمادگی کافی  در دوره تناسب اندام شرکت کنن.

      ولی به دلیل جذابیت موضوع تناسب اندام تا ۹۹ درصد این افراد  دوره تناسب اندام رو  انتخاب می کنن .

      این حرفا مقدمه اینه که بگیم هر پیشرفتی در زندگی کنید ارتباط مستقیمی داره با میزان احساس لیاقتی که در خود دارید .

      اگر ادامه تحصیل ندادی ،خودتو لایق سطح بالاتر ندونستی .

      اگر دنبال درآمد بالا بودی ولی به درآمد کارمندی بسنده کردی و بالاتر نرفتی خودتو لایق اون شغل و درآمد ندونستی .

      اگر داشتن یک ماشین خوب و مدل بالا برات یک رویاس چون خودتو لایق داشتنش نمی دونی .

      اگر همسر خوب و ایده آلی نداری و از اخلاق و رفتارش در رنج و عذابی چون خودتو لایق یک همسر ایده آل نمی دونی  .

      اگر مدتهاس اضافه وزن داری و نتونستی  کاری برای خودت کنی ،چون خودتو لایق متناسب شدن نمی بینی .

      لیاقت نداشتن مانع حرکت  و ادامه دادن میشه .

      احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف میشه 

      خیلی وقتا استاد از هنر جو می پرسه می خوای در چه وزنی باشی ؟ 

      اون‌میگه مثلا ۸۰ کیلوام.

      دوباره سوال میشه :   می خوای چند کیلو باشی ؟    میگه وزنی که الان هستم یا اونی که می خوام بهش برسم ؟  میگن اونی که می خوای بهش برسی .

      میگه  خوب اگه بشه !!!!می خوام به ۶۵ برسم بعدش یه علامت تعجب یا خنده پاش می ذاره .

      خوب این چیرو می رسونه ؟ وقتی شخصی خودشو لایق تناسب اندام نمی بینه اولین کسی که خنده اش می گیره از حرفش ،خودشه .

      همه کسانی که دارن این نوشته ارو می خونن حتما تا حالا چندین بار برای رژیم گرفتن و کاهش وزن یکماه طبق برنامه عمل کردن پنج کیلو کم کردن .

      با خودشون گفتن  این کاهش طبیعیه چون بدنم فعلا مقاومتی نداره  و‌موضوع براش جدی نیست .

      اما از ماه بعد کاهش وزنم سخت تر میشه چون مقاومت بدن ایجاد میشه .

      با این طرز تفکر  ماه بعد، دیگه پنج کیلو کم‌ نمی کنه ۳ کیلو کم می کنه .

      به این فکر قدرت می ده ماه بعد فقط یک‌کیلو کم‌می کنه .

      و دیگه برای ماه چهارم توان ادامه دادن در خودش نمی بینه ،خسته و درمانده کارو  رها می کنه .و ماه پنجم تمام وزنی که کم کرده بود برمی گرده .چرا این اتفاق میفته ؟

      آیا موضوع واقعا برمی گرده به مقاومت بدن ؟

      خیر .ربطی به مقاومت نداره بلکه چون در ذهن ناخودآگاهش ،خودشو لایق کاهش وزن نمی بینه.

      وقتی لایق نمی بینه کاهش اولیه پنج کیلویی رو می ذاره به حساب طبیعی بودن قضیه .نمی ذاره به حساب توانمندی خودش،ماه بعد با این فکر که از حالا به بعد کاهش وزن سخت تره  لیاقت خودشو زیر سوال می بره و کارو به خودش سخت می کنه و اینبار به جای ۵ کیلو فقط ۳ کیلو کم می کنه .

      میگه دیدی گفتم مقاومت بدنم شروع شده  حالا دیگه کار سخت تر میشه و وزنم استپ می کنه . در صورتی که احساس لیاقتش داره به تدریج پایین و‌پایینتر می آد  و به همین دلیل ماه سوم به سختی فقط یک کیلو کم می کنه .و‌ماه چهارم احساس لیاقت به صفر می رسه و‌ماه پنجم  تمام رشته هاش پنبه میشه و وزنش بدتر از قبل برمی گرده .

      دوستانی که در دوره  بیندیشید و به تناسب برسید شرکت کردن در جریان هستن‌در دو هفته اول تاکید زیادی روی ایجاد خودباوری در هنرجو شده سوالاتی طراحی شده که با پاسخ دادن به اونا به کنکاش در گذشته اشون می پردازن و موفقیتهای فوق العاده ای رو به یاد می آرن و می نویسن به یاد می آرن که چه پرتلاش و خستگی ناپذیر ، موانع بسیار مهمی رو از سر راه برداشتن تا به هدفی که می خواستن رسیدن ،به یاد می آرن که چطور شکست خوردن و دوباره  پرتوانتر از جا بلند شدن ادامه دادن تا به خواسته اشون رسیدن.و به این ترتیب به ارزشمند بودن خودشون پی می برن و از اینکه چه انسان توانمندی بودن اشگ از چشمانشون جاری میشه .

      اینجوری  می تونن خودشونو پیدا کنن و انگیزه پیدا کنن و دست از افکار ناتوان کننده بردارن .

      دوستان ،همواره به یاد داشته باشید که شما در زندگی به هر خواسته ای که رسیدید قطعا ،لیاقتشو در خودتون دیدید .شما الان در هر شرایطی که باشید همون چیزیه که لیاقتشو داشتید .

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دانستن خودت برای رسیدن به وزن ایده آلت هست .باید احساس لیاقت رو در خودت ایجاد کنی .باید شنیده هایی از این دست که تا حالا شنیدی رو کنار بگذاری  به خودت نگو   تو نمی تونی ،تو تنبلی ،تو پرخوری ،تو اشتهات زیاده .

      نگو تو ژنتیکی چاقی ،تو تقدیرت چاقیه باهاش نمی تونی بجنگی و پیروز بشی .

      فقطط باید بگی من می تونم .من لیاقت متناسب شدنو دارم و برای این احساس جملات متعددی در دفترت بنویس و به تکرار  به خودت یادآوری کن .مثلا :

      من‌لیاقت به تن کردن لباسای شیک و خوش رنگو دارم .

      من‌لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت رو دارم.

      من‌لیاقت زندگی در شرایط  کاملا سالمو دارم .

      من لیاقت  بودن در وزن ایده آلمو دارم .

      من لیاقت خوش تیپ بودن رو دارم .من‌لیاقت اعتماد بنفس بالارو دارم .

      هر چقدر جملات بیشتری در این ارتباط بسازی و بنویسی و تکرار کنی خودتو در شرایط ایده آل بهتری تجسم  و تصور می کنی و ذهنت باور می کنه که شما لایق بهترینهایی  و اونوقته که به جسمت فرمان کاهش وزن می ده و رفتارت خودبخود تغییر می کنه جوری که به کاهش وزنت کمک کنه .

      باید جملاتی شبیه جمله های بالا درباره چیزایی که دوست داری بهش برسی بنویسی و تکرار کنی .

      وقتی در خودت احساس لیاقت کردی  اونوقت اقدام می کنی ،از انجام تمرینات دلسرد نمیشی ،حرص و ولع برای خوردن نداری ،دنبال بهانه هایی نیستی که با خوردن برطرفش کنی .

      نمونه هایی از بهانه های خوردنهای بی مورد :

      طرف سرش درد می گیره میگه حتما گشنم شده ،

      سرگیجه می گیره  میگه حتما قندم افتاده باید برم شیرینی بخورم .

      خوابش نمی بره میگه حتما معده ام خالی شده برم چیزی بخورم ،بی حوصله و تنها میشه میگه برم یه چیزی بخورم انرژی بگیرم .

      و خلاصه از هر بهانه ای واسه خوردن استفاده می کنه .

      همه اونایی که این مقاله ارو می خونن اگر وزنتون اضافه میشه شما حتما لیاقت اضافه وزنو داری .

      کسی که خودشو با این عبارات مسخره و سرزنش  می کنه :    خاکبرسرت آخه این چه هیکلیه که داری تو عرضه نداری بدبختی بی اراده ای وجودشو نداری تو حقت همینه .

      و یا وقتی خودشو ناتوان جلوه می ده که آخه من چطور مثل فلانی لاغر بشم ؟

      و یا وقتی یقه خدارو می گیره که آخه خدایا تو چه دشمنی با من داشتی منو  این مدلی کردی

      شما با این طرز رفتار و‌گفتار با خودت ،رسما داری اعلام می کنی که من لیاقت چاقتر شدن رو دارم .

      جهان هستی و بدنت جواب این احساس لیاقت رو به بهترین شکلی بهت می ده .

      تو بیا به جای به کار بردن این عبارات و رفتار مخرب و تحقیر کننده و سرزنش بار ،خودتو تشویق کن ،خودتو ارزشمند کن .اینقدر ارزشمند باش که هر آشغالی رو نخوری ، غذای چند روز مونده تو یخچالو که شاعبه فاسد شدن داره تو نباید بخوری ، خودتو از شر آشغال خوریا رها کنی ،

      اینقدر به خودت بها بده که بخاطر ضرر زدن به دیگران بیشتر از نیازت نخوری ،اونوقت ببین همین بدنی که اینقدر ازش ناراحتی  چطور به افکار و رفتار جدیدت واکنش مثبت نشون میده و با چه سرعتی وزن خودشو پایین می آره .

               پایان 

      به دلیل طولانی شدن این دیدگاه فعلا به ادامه نوشتن پایان می دم‌

      و بخش دوم از دقیقه ۱۲ به بعد این فایل صوتی ارزشمند رو در دیدگاه بعدی به نظر شما خواننده محترم و استاد گرامی می رسونم . 

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Armita Sediqi
      1400/07/02 10:22
      مدت عضویت: 954 روز
      امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,002 کلمه

      گام پنجم☆  لیاقت لاغر شدن رو داشته باشید.

      اگر هدفی داری ولی بهش نرسیدی هدفت رو عوض نکن

       راه رسیدن بهش رو عوض کن..

      به صورت کاملا منطقی متوجه شدم که با هیچ نوع رژیم و ورزش سختی نمیتونم احساس لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم.چه بسا که با هربار رژیم گرفتن به خودم ثابت میکردم من لیاقت لاغری ندارم مگر اینکه غذاهای زیادی رو از لایف استایلم حذف کنم! 

      متوجه ام که لیاقت موضوعی که در تمام جنبه های زندگی یک اصل مهمه! مثلا اگر من خودم رو لایق یک خونه رویایی بدونم بهش میرسم! و حتی اگر خودم رو لایق تیپ عالی و لاغر بدونم بهش دست پیدا میکنم..

      که اگه قرار بود احساس لیاقت با رژیم و ورزش در من شکل بگیره و در دراز مدت باعث لاغر موندگارم بشه که من الان اینجا نبودم!! 

      اگر فردی لاغر و متناسبه بخاطر اینه که از اول خودش رو لاغر دیده و خود به خود این لیاقت در وجودش شکل گرفته.و اینکه هیچ تصویر ذهنی چاقی از خودش نداره و نمیتونه خودش رو با یک اندام چاق ببینه

      مگه نمیگیم هر فردی به اندازه لیاقت از نعمت های  جهان سهم میبره؟ حتما لیاقتی که در خودم داشتم چاقی،فقر و غم بوده که حالا سهمم از جهان اینه..!

       ولی یکی هم هست لیاقتی که در خودش داره تناسب اندام شادی و ثروت بوده و حالا سهمش از جهان اینه..!

      جهان،جهاااااااان لیاقت هاست.

      لاغر شدن که یک هنره هم نیاز به لیاقت داره! 

      همونطور که من لیاقت چاقی داشتم و حالا در این وضعیتم . منی که اضافه وزن دارم حتما برای چاق شدم زمان گذاشتم و استمرار و پشتکار به خرج دادم .

      بارها رفتار و عادت اشتباهم رو تکرلر کردم و جسمم رو به این شرایط رسوندم.پس لیاقت تغییر کردن رو داشتم

      براساس قوانین بدون تغییرِ جهان:

      “توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمیکند”

      حالا من چه حرفی برای گفتن میتونم داشته باشم؟ وقتی همیشه از جسم خودم متنفر بودم،دنبال ایراد گرفتن ازش بودم.روزی که آیینه رو از اتاقم انداختم بیرون و گریه کردم ،هربار غبغبم رو ثانیه ها توی ایینه نگاه میکردم،شکمم رو رها میکردم تا ببینم دقیقا چقدر شکم دارم،دستای استخونیم رو چک میکردم ببینم بعد رژیم گوشتی شده یا نه؟ ،ترقوه ام از بین رفته؟! یا هنوز هست؟  جوری راه میرفتمو میشستم که رون هام کوچیک تر دیده بشه ،هرجا میرفتم منتظر بودم بهم بگن چاق شدی،هر لباسی رو نمیپوشیدم و فقط به لاغر نشون دادنم فکر میکردم لیاقت چاقی رو محکم توی ذهنم میکوبوندم.در عین ناآگاهی …

      حتی زمانی که از چاق تر میترسیدم،آرزوی مرگ میکردم،فکر میکردم با فایل های رایگان نمیتونم لاغر بشم،یواشکی غذا میخوردم،پرخوری میکردم،عکس نمیگرفتم،نمیخندیدم تا لپام کمتر دیده بشه،تند تند غذامیخوردم تا فقط روحم رو آروم کنم،تمریناتم رو انجام نمیدادم ، اشغال خوری میکردم و غذاهای ته مونده و مال چند روز پیش رو میخوردم،با اینکه جا نداشتم ته غذامو میخوردم،مسئولیت چاقیم رو نمیپذیرفتم در حال دور کردن احساس لیاقت لاغری از خودم بودم..

      یواشکی غذا میخوردم چون فکر میکردم اگه بقیه قضاوتم کنن چی؟ من لیاقت غذا خوردن رو جلوی بقیه ندارم پس یواشکی میخورم تا متوجه نشن! 

      پرخوری میکردم چون فکر میکردم من که در کل لیاقت غذا خوردن رو ندارم پس حداقل بخورم تهش چاق میشم دیگه!! 

      گریه میکردم چون فکر میکردم من دیگه توانایی و لیاقت لاغری رو ندارم.

      و من…! بخاطر شرایط بد روحی که در خودم ایجاد کردم مشکل اضافه وزن رو به زندگیم جذب کردمو، فکر میکردم من و لاغری دو خط موازی هستیم که هیچوقت به هم نمیرسیم.حتی اگه برسیم باز هم از هم جدا میشیم!

      من اولویتم رو روی متعادل شدن گذاشتم! چون من فقط اضافه وزن ندارم!! من فقط لاغری رو نمیخوام من  آرامش شادی اعتماد به نفس و لذتِ خوش زندگی کردن رو میخوام…!:)

      بارها با خودم تکرار میکنم من مسئول شرایط جسمی ام هستم من مسئول اضافه وزنم هستم اگر خودم رو مسئول ندونم هرچیزی رو میخورم ولی اگر مسئول باشم هر چیزی رو نمیخورم و مواظب رفتارم هستم..

      تمرینات این جلسه: 

      ۱.بارها تکرار میکنم

      من ارمیتا صدیقی مسئول شرایط جسمی ام هستم

      من مسئول چاقی خودم هستم 

      من مسئول جسمم هستم

      من مسئول خوردن یا نخوردنم هستم

       من مسئولم،مسئول تمام زندگیم..

      ۲.جمله سازی میکنم: 

      من لیاقت لاغری رو دارم 

      من لیاقت صورت لاغر رو دارم من لیاقت پوشیدن لباسِ اخرین سایز رو دارم

       من لیاقت راحت و با لذت خوردن رو دارم 

      من لیاقت خوردن خوراکی های مورد علاقم رو دارم 

      من لیاقت دستان ظریف و کشیده رو دارم

       من لیاقت رفتار غذایی صحیح رو دارم

       من لیاقت دیدن وزن ۵۷ روی ترازو رو دارم

       من لیاقت شکم تخت ،بازوهای خیلی لاغر و ترقوه رو دارم

       من لایق با ارامش زندگی کردن هستم

      من لایق اعتماد به نفس بالا موقع راه رفتن هستم.

      من لیاقت رون ها و ساق پای لاغرِ لاغر رو دارم

       من لیاقت خود به خود لاغر شدن رو دارم 

      من لیاقت لذت بردن از جسمم در ایینه رو دارم

      من لیاقت عاشق خودم بودن رو دارم

       من لیاقت متناسب شدن رو دارم((متناسب شدن حق طبیعی منه))

      اشتها منم….اشتها ذهنمه…اشتها درونمه….اشتهایی وجود نداره…کدوم اشتهااااا؟؟! کجااااا… 

      ۳.چه کارهای خوب و موفقیت آمیزی تا به الان انجام دادم؟!

      از سن ۱۲ سالگی نوشتن رو شروع کردم و تا به الان نوشته ها و جملات زیبایی رو نوشتم.

      از ۱۴ سالگی تصمیم به تغییر زندگیم گرفتم و پیشرفت عالی و جشمگیری داشتم.

      برای اولین بار سخنرانی انجام دادم و کاملا موفقیت امیز بوده .

      تونستم از طریق اشتباه وزن کم کنم اما باز هم تونستم!

      من به راحتی اسکیت و دوچرخه سواری رو یاد گرفتم.

      از سن کم سرکار رفتم و تونستم برای خودم گوشی شخصی بخرم.

      دربرابر هم سن های خودم بسیار کتاب خوندم و موفق هستم.

      توانایی گذشتن از دوستان و کارهای بد رو دارم.

      زبان ترکی استانبولی بلدم و…

      پس! توانایی لاغر شدن اون هم از طریق ذهنی رو دارم..این که دیگه چیزی نیست! 

      تو میبینی چه کارهایی کردی که حتی روزی فکرشم نمیکردی بتونی! چه روزهای سختی رو پشت سر گذاشتم که هرکسی سالم ازش بیرون نمیومد..اما تونستم..تونستم و این بار هم مثل تمامِ اون کارها میتونم کاری نیست که آرمیتا نتونه انجامش بده،کافیه اراده کنه و دست خدا توی دستاش باشه! تمووووومه…

      همین ذهنی رو تونست من رو چاق کنه حالا میتونه من رو متناسب کنه 

      همونطور که اولِ فایل گفتم به جای اینکه هدفم رو تغییر بدم و چاقی رو بپذیرم روشم رو تغییر دادم…

      استاد.سپاسگزارم بابت وقتی که برای این فایل ارزشمند گذاشتید.۲۲ دقیقه طلایی زندگیم..هرچقد گوش بدم کمه..متشکرم سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/21 20:52
      مدت عضویت: 969 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,457 کلمه

      باسلام گام 5 (تکرار 1)

      حتی برای لاغر شدن هم باید لیاقت داشته باشیم! و لیاقت لاغری با محدود کردن و یا سختی دادن به خودمون ایجاد نمیشه ، چون که ما برای ایجاد لیاقت چاقی در خودمون و وضعیت الانمون ، به خودمون سختی یا عذاب ندادیم.

      در واقع جهان ،جهان لیاقت هاست و هر کس به اندازه ی لیاقتش از این جهان سهم میبره .

      پس  ما الان در هر وضعیتی که هستیم ، لیاقتشو در خودمون داشتیم 

      لیاقت داشتن در رسیدن به هرموفقیتی لازم است.

      لیاقت نداشتن مانع موفقیت و مانع رسیدن به خواسته ها میشه

       و ما که الان چاق هستیم ، لیاقت چاق شدن رو در خودمون ایجاد کردیم ، با تکرار کردن یسری رفتار ها و ….، و بنابراین بدن ما هم طبق لیاقت ما به ما جواب داد. و ما بار ها با متنفر شدن از چاقی خودمون وتلاش برای از بین بردن چاقی در خودمون و… در حال افزودن بر لیاقت چاقی و بیشتر چاق شدن  خود بودیم !

      چون که ذهن ناخوداگاه تفاوت بین دوست داشتن ویا متنفر بودن رو نمیفهمه و بر اساس توجه و تمرکز ما بر  روی موضوعی ، اون رو تو زندگیمون گسترش میده .

      در واقع ما به هرچی توجه کنیم ، ذهن ناخوداگاه ما فکر میکنه که ما دوسش داریم و میخوایم داشته باشیمش و مارو تو مسیرش قرار میده.

      پس تنفر ما و یا علاقه ما برای ذهن ناخوداگاه فرقی نمیکنه ، اون در هردوحالت فکر میکنه که ما اون شرایط و دوست داریم و میخوایم که داشته باشیمش.

      در واقع بر اساس قانون جذب عمل میکنه! و این قانون یک واقعیته و در هرحال اجرا میشه ، بخاطر همین بعضیا میان میگن از هرچی بدم اومده ، سرم اومدهد!

      و ما تمام این مدتها که با هرروشی سعی در رفع چاقی در خودمون داشتیم ،در واقع  داشتیم به چاقی خودمون توجه میکردیم و لیاقت چاق شدن رو در خودمون بیشتر میکردیم !

      یعنی درواقع :

      توجه = لیاقت 

      چون ذهن ناخوداگاه ما ، با اینکه ما از چاقی خودمون متنفر بودیم  ، فکر میکرد که ما دوسش داریم ،و میخوایم داشته باشیمش ، بخاطر همین که هر وقت رژیممون و خراب میکردیم و حسمون بد میشد ، دفعه بعد اون کارو دوباره و بیشتر تکرار میکردیم ، چون ذهن ناخوداگاهمون فکر میکرد ما از انجام دادن اون کار لذت میبریم !

      هر وقت که ما بعد از غذا خوردن عذاب وجدان گرفتیم ، از بیشتر چاق شدنمون ترسیدیم ، از خودمون متنفر شدیم ، لیاقت چاق تر شدن و در خودمون بیشتر کردیم .

      خودم من که داشتم برای لاغر شدن خودمو میکشتم و هر کاری برای لاغر شدن انجام داده بودم و هر وقتم که نتیجه ای نمیگرفتم و خسته میشدم ، حالم بد میشد و با همه دعوا میگرفتم ، خدارو مقصر میدونستم ،دنیا و فلک و مقصر میدونستم و… عصبانیتم و رو خانوادم خالی میکردم و میگفتم باید لاغر بشم وگرنه خودمو میکشم !و….. داشتم لیاقت خودمو برای چاق شدن بیشتر میکردم  !

      و واقعا خودم مقصر بودم ، نه خدا، نه زندگی ، نه هیچ کس دیگه ای .

      پس ما برای لاغر شدن باید لیاقتشو در خودمون ایجاد کنیم  ، با آگاهی دادن به خودمون ، با تغییرنگرش هامون ، افکارمون ، باورمون و توجه نکردن به چاقی و در مقابل توجه کردن به لاغری ، میتونیم لیاقت لاغر شدن رو در خودمون ایجاد کنیم .

      و الویت ما باید متعادل شدن باشه تا بتونیم متناسب بشیم . متعادل بودن به معنای ، داشتن حس و حال خوب، شاد بودن و شرایط خوب و مناسبه  

      چون که بیشتر افراد چاق این عقیده رو دارن که بخاطر چاقیشون ، در همه ی اوضاع زندگیشون موفق نیستن و یا شکست خوردن  ! و معمولا شرایط زندگیشون و به اضافه وزن خودشون ربط میدن !

      ولی استاد من اینطوری نیستم ! من عقیده دارم که زندگی فقط به چاقی و لاغری و … خلاصه نمیشه ! چیزهای خیلی زیاد دیگه ای هم هست که باعث پیشرفت و موفقیت در زندگی ما میشه و من خودم هیچوقت سعی نکردم که فکرمو فقط روی چاقی خودم بزارم و هیچکاری نکنم .من اعتماد بنفس بالایی دارم و شاد هستم و از زندگیمم راضی هستم و تنها مشکل من اضافه وزنمه ک به چیز دیگه ای هم ربطش نمیدم .

       چون که ادم به هر حال لاغر میشه دیگه! قرار نیست که تا اخر عمرش همیشه اینطوری چاق بمونه که 

      اما اینم بگم که بعد از اشنایی و استفاده از قدرت ذهنم اینطوری شدم و اگه نمیدونستم قدرت ذهن چیه و … من هم هر چیزی که در زندگیم بود و بهانه ی چاقی میدونستم!

      در واقع ما برای اینکه شرایط روحی بدی برای خودمون به وجود اوردیم ، مشکلات رو به سمت خودمون جذب کردیم و میکنیم . در واقع حال بد هم مانع رسیدن ما به تناسب اندام میشه !بنابراین داشتن روحیه خوب در کسب نتیجه خوب همیشه تاثیر گذاره !

      و من بابت این روحیه عالی که همیشه و هر روز در زندگیم دارم و میدونم که منو فقط  به سوی موفیت سوق میده ، تبریک میگم و واقعا خوشحالم !

      ما تو زندگی به خواسته هایی ر سیدیم که لیاقتش رو در خودمون دیدیم ، در واقع ما الان تو هر شرایطی هستیم ، در بهترین وضعیت خودمون هستیم 

      و  داشته های مطابق با لیاقت ما در هر زمینه ای هست.

      من لیاقت اینو دارم که لاغر باشم ، من لیاقت اینو دارم که  در وزن ایده ال دلخواهم باشم .

      من لیاقت اینو دارم که ظریف و زیبا باشم.

      من لیاقت اینو دارم که لباسای زیبا بپوشم که برام گشاد یا اندازه ام هستند .

      من لیاقت اینو دارم که با ارامش و لذت غذا بخورم .

      من لیاقت اینو دارم که با متناسب شدن از زندگیم لذت ببرم .

      من لایق خورن بهترین غذاها و تازه ترین غذاها هستم. 

      من لیاقت اینو دارم که باکلاس باشم و باکلاس رفتار کنم و باکلاس غذا بخورم .

      من لیاقت اینو دارم که به میزان رفع نیاز گرسنگی بدنم ، از غذاها مصرف کنم و هر وقت که سیر شدم  دیگه ادامه ندم .

      من لایق پوشیدن لباس ها با سایز XS هستم!

      من لایق اندام متناسب هستم .

      من لایق داشتن اعتماد بنفس بالا هستم .

      من لیاقت اینو دارم که برای سرگرمی و وقت گذرانی باشگاه برم و ورزش کنم .

      من لایق آرام غذا خوردن هستم .

      من لایق سلامتی هستم !

      نمیشه و نمیتونیم و بریزیم دورر، چون که  میتونیم!

      هیچ چیزی تو این دنیا نیست که امکان پذیر نباشه ! همه چی ممکنه ، فقط باید بخوای!

      باید اونقدرخودمونو ارزشمند و با ارزش بدونیم که هر غذایی رو نخوریم ! هر غذایی رو که چند روزه تو یخچاله رو ما نخوریم.

      مثلا پدر من  ، پدرم از اون ادم های متناسبیه که اگه مثلا خورشتی از یک ناهار اضافه اومده باشه ، تا روز دوم میخوره ، ولی اگه بازم اضافه بیاد دیگه میریزه دور و نمیخوره و همیشه عاشق خوردن غذاهای تازس !

      بی لیاقتی ما برمیگرده ب زمانی که بچه بودم و خانواده با باورهای مزخرف و نادرستشون ، لیاقت چاقی رو در ما ایجاد کردن .

      بخور وگرنه خورده میشه

      بخور مفید و مغویه 

      بخور زودتر بزرگ شی بتونی فلان کارو بکنی 

      و……..

      چون هیچ انسانی از ابتدای تولد چاق  نبوده ! و طبیعت بدن همه انسان ها متناسب بودن و لاغریه .

      اما بعضی مادر هایی که دوست دارن بچه شون تپل باشه تا خوشگلتر باشه یا همه دوسش داشته باشن و از دوران بارداری دست به چاق کردن کودک خودشون میزنن و یا خانواده هایی کع بعد از بدنیا اومدن فرزندشون همچین اقداماتی رو انجام میدن ، در خلقت خدا دست کاری میکنن وبه خلقت خداوند  اسیب میزنن و چه بخوان چه نخوان گناهکارن!

      همینا که خودشون بچه هاشون و چاق کردن و بعد دیدن اضاع داره خراب میشه و خرابتر میشه ، اومدن با سرزنش کردن و توهین کردن به بچه هاشون خواستن مقدار خوردن بچه هاشون و کم کنن و اونارو لاغر کنن و نمیدونستن که دارن بدتر به کودکشون اسیب میزدن و اونارو ناتوان جلوه میدادن .

      مثلا پدرمن که میخواست جلوی بیشتر غذاخوردن من و بگیره میگفت خرس شدی! در صورتی که اون موقع کاملا متناسب بودم و برای اینکه نمیخواست که منو تا مغازه برسونه ، تا من چیزیو که میخواستم بخورم و بگیرم اینو گفته بود و درواقع هروقت  هم که بهم حرفی میزد برای این بود که خودش  ضرر نکنه و گرنه من اوکی بودم و خودش هم اینو میدونست. و فقط میخواست حرص منو دراره و منم الان این اواخر جوابشو میدادم و یا میدونم که داره چرت و پرت میگه حرفاش دوهزار واقعیت نداره ، بهش اهمیت نمیدادم و با ارامش غذامو میخوردم .

      ما خیلی کارها تو زندگیمون اجام دادیم که حتی خییللییی سخت تر از لاغری بووده و شاید خودمون فراموش کرد ه باشیم! 

      ما با مرور توانایی هامون باور میکنیم که میتونیم لاغر بشیم و لاغری خیییییلیییی اسون تر از همه ی اینکاراییه که ما انجام دادیم.

      بزارین خمودمو بگم 

      من کسی بودم که 3 بارعمل سخت برای رفع  مشکلم انجام دادم و هربار هم  با اون دردی که داشتم بازهم خندان از اتاق عمل بیرون میومدم ، با اینکه هنوز هم قطعی درمان نشدم .

      من کسیم که هنر ویترای ( نقاشی روی شیشه و آینه و ظرف و ظروف ) و هنر نقطه کوبی و اموزش دیدم و بلدم .

      من کسیم که بلدم گیتار بزنم .

      من کسیم که گوبلن بافی و کاموا بافی بلد بودم .

      من کسیم که طراحی و نقاشی بلدم.

      من کسیم که عکاسی بلدم و دیپلم عکاسی و گرافیک دارم .

      من کسیم که سریال بازی کردم و از شبکه سراسری 2 سیما پخش شده بود و نقش اصلی هم داشتم.

      من کسیم که دستپختم فوق العادس . همه از غذاهام تعریف میکنن و ازم درخواست میکنن که میخوان از غذاها و دستپخت من بخورن. 

      من کسیم که  بلدم  انواع غذاهای ایرانی و فرنگی و بین المللی رو درست کنم.

      من کسیم که  بلدم انواع کیک ها و شیرینی ها و …. درست کنم .

      من کسیم که کاملا به زبان انگلیسی مسلطم و با کشورهای دیگه مکالمه کردم و حتی مصاحبه هم کردم و باز هم قراره بکنم .

      من کسیم که زبان آلمانی هم بلدم و دارم یاد میگیرم

      من کسیم که گواهینامه و مدرک تتو دارم و  تتوزدن بلدم تتو میکنم .

      من کسیم که توانایی و استعداد فوق العاده ای در کامپیوتر دارم ، طوری که تو سن 13 سالگی وبلاگ نوشته بودم و الان که 19 سالمه و رشت دانشگاهیم کامپیوتره تاره دارن بهمون اموزش میدن :/

      من کسیم که مهارت های کامپیوتری و شبکه ای خیلی بالایی دارم ، طوری که ی زمانی هکر بودم وهک میکردم و هکر بودم .

      من کسیم که بلدم گریم کنم.

      من کسیم که قرار بود تیزهوشان درس بخونه .

      من کسیم که بسکتبال بلدم .

      من کسیم که بازیگری بلدم .

      من کسیم که رقص باله بلدم .

      من کسیم که میتونم رانندگی کنم و گواهینامه دارم و رانندگیم فوق العاده عالیه !

      من کسیم که مهارت بالایی در اوازخوانی دارم و  صدای خیلی خوبی دارم و عالی میخونم ، هم به زبان انگلیسی هم به زبان المانی و هم به فارسی آواز میخونم !

      تازگیا میتونم به زبان انگلیسی هم رپ بخونم و برنامه دارم برم اسنودیو ضبطش کنم .

      من چقد خفنم! ایول به خودممم، فکر کنم خیلی کارهای دیگه هم بلدم و یا انجام دادم که فعلا یادم نمیاد .

      این همه کار انجام دادم و بازهم میخوام چیزای دیگه هم یادبگیرم ، لاغرشدن دیگه کاری داره عاخههه؟

      برای هرکس سخت باشه دیگه برای من نباید سخت باشه با توجه به رزومه ای که دارم !

      پس باید بپذیریم که خودمون مقصر چاقی خودمون هستیم ، نه ژنتیک ، نه مواد غذایی ، نه کم تحرکی و..

      .با بهانه تراشی نمیتونم به چیزی که میخوایم برسیم 

      هیچوقت!

      وقتی که ما مسیولت خودمون و داشته باشیم میتونیم ذهنمونو کنترل کنیم وقتی ما مسعول نباشیم ، هرکاری که ذهن بگه رو انجام میدیم و هیچ اختیاری از خودمون نداریم!و هرچقدر هم که ذهن مارو تشویق کنه به کاری که باعث ضرر رسوندن به مامیشه و یا تو این زمینه مارو تشویق کنه به خوردن ، ما میخوریم یا اون کارو انجام میدیم.

      بنابر این وقتی مسیولیت خودمون و برعهده بگیریم ، دیگه برده ذهنمون نیستیم !

      پس برای  اینکه لاغر بشیم باید خودمون رو لایق لاغری بدونیم و با پذیرفتن مسیولیت چاقی خودمون  این لیاقت رو در خودمون ایجاد میکنیم.

       من مسعول چاقی خودم هستم .

       هر دفعه که ما اینو میگیم ذهن میخواد ماروبا هر بهانه ای وادار کنه که نه تقصیر ما نیست ، تقصیر خانوادته که به نو اینجوری اموزش دادن و یا ….

      و ما باید انقد اینو بگیم که خودمون مسعول وضعیت و شرایط خودمون هستیم تا ساکتش کنیم .

      ما خودمون هسیتیم که خودمون و نابود میکنیم ، نه خداوند، نه دیگران ، نه شرایط جامعه و…

      در همین حال هم ما خودمون هستیم که خودمون رو خوشبخت وموفق میکتیم ، نه دیگران 

      هر کس مسعول زندگی خودشه !

      ماهرچی خودمون و لایق چیزهایی که میخوایم داشته باشیم بدونیم ، خودمون رو تو اون شرایط حس میکنیم و ذهن ما باور میکنه که انگار ما واقعاااا لایقش هستیم و اگه اونو داشته باشیم به نفع ماست و و اونو در زندگی ما قرار میده.

      من لیاقت چاق شدن خودم رو در رژیم های سخت گرفتن ، ورزش های سخت و طاقات فرسا انجام دادن ، سرچ کردن و جستجو کردن درباره طریقع ی چاق شدن وچگونه لاغر شدن  باور کردن اطلاعات نادرست و……

      من در روش  های قبلی اصلا توجهی برای ایجاد لیاقت لاغری در خودم نداشتم وفقط سعی میکردم که نتیجه رو تغییر بدم .

      و اصلا فکر نمیکردم که لاغر شدن هم لیاقت میخواد!

      در روش های قبلی که من برای لاغرشدن به کار میگرفتم بیشتر لیاقت چاقی رو در خودم بیشتر میکردم ، با انجام دادن تمرین های این فایل به این مسعله پی بردم و وقتی یادم اومد و دقت کردم من زمانی که چاق بودم و اضافه وزن داشتم  بازهم غذای انچنانی نمیخوردم و حتی بدغذا بودم  از یسری غذاها هم اصلا خوشم نمیمود و بعضی اوقات اصلا غذا نمیخوردم و میلی به غذا و اینا نداشتم ..

      وبعد وقتی که تصمیم گزفتم که لاغر بشم و جستجو کرده بودم برای روش های لاغری و یسری اطلاعات که نادرست بودن به خودم دادم و اونارو باور کردم ، کم کم به ندرت اون رفتارهایی که تو اینترنت خونده بودم که باعث چاقی افراد میشه در من به وجود اومد و من کاملا حسش کردم   چون که من چاق بودم ولی نمیدونستم که چه رفتارهایی باعث چاقی میشه و بادادن اطلاعات نادرست به خودم ، ذهنم وقتی باور کرد که به این دلیله ، دلیلش هم کم کم در من ایجاد کرد .

       و الان اون غذاهایی که قبلا از خوردنشون بیزار بودم ، تبدیل به غذاهای موردعلاقه من شده بودن و من اونارو با علاقه میخوردم !

      درواقع هر وقت که من بیشتر درباره لاغری اطلاعات به خودم میدادم ، رفتارهای چاق کننده در من بیشتر ایجاد میشد و دقیقا خودم متوجه نمیشدیم که رفتارم تغییر کرده ! چون ذهنم باورکرده بوذ که این اطلاات درسته

      از اونجایی که چاقی یک بیماریه ذهنیه و باید از ذهن ریشه یابی و برطرف بشه و تنها روشی که میتونه  بیماری ذهن مارو برطرف کنه ، همینه ! روش ذهنیه ، که جسم ماروهم تغییر میده . و تنها پیشنهاد من اینه که فقط باید استمرار و اشتیاق داشته باشیم و مطمعنم که به هدف و ارزوی لاغری خود میرسیم .

      شاد و پیروز و متناسب باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/22 19:25
      مدت عضویت: 1010 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 741 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام به همگی

      واقعا همینطوره..لیاقت لاغر شدن و لاغر موندن با هیچ روش لاغری در ما به وجود نمیاد.چه بسا که با برگشت وزن باعث سرکوب شخصیتی ما میشه و دیگه خودباوریمون رو از دست میدیم .و کم کم فکر میکنیم که لیاقت چاق شدن رو داریم

      البته؛ بنا بر قانون که جهان جهان لیاقت هاست پس حتما ما لیاقت اضافه وزن رو (داشتیم) ولی میدونی چقدر دنیا خوشگل تر میشه اگه این قانون رو به نفع خودمون تموم کنیم؟ لیاقت چاقی رو تبدیل به لیاقت لاغری کنیم.

      بهم اثبات شد  که این روز ها من به اضافه های بدنن توجه میکنم،از اونها  متنفر میشم،نسبت به بدنم نقطه ضعف نشون میدم و همین اعمالم باعث  تشدید اضافه های بدنم شده و میشه‌.همین که دنبال ایینه ام تا چک کنم ببینم اضافه کردم یا نه خودش توجه! یعنی به کائنات میگم من از این بیشتر میخوام!! بیشتر بهم بدعههه..

      چرا گاهی وقتی قانون رو میدونیم باز هم رفتار اشتباه انجام میدیم؟ واقعا عجیبه..

      چه جمله قشنگی

      “توجه به چیزی که از ان متنفر هستید با توجه به ان چه عاشقش هستید برای ذهن شما تفاوتی ندارد”

      یادمه توی فیلم راز شنیدم کائنات خیلی خنگِ وقتی میگی اینو نمیخوام_دوست ندارم این توی زندگیم باشه ،فکر میکنه تو میخوای و دوست داری توی زندگیت باشه که به زبون میاری!!

      پس اگه کائنات خنگه باید باهاش بازی کنیم

      چقدر جالب! من دو بار این گام رو گذروندم ولی این جمله رو ندیده بودم.یعنی واقعا خجالت کشیدن از شرایطم باعث احساس لیاقت چاقی در من میشه؟پس من اینکارو انجام نمیدم‌..دلیلی نداره خجالت بکشم وقتی انقدر وزنم خوبه و اصلاااا اضافه وزن ندارم رونام بزرگه؟ خب درستش میکنم مثل حرف صبا جان توی لایو جاهایی که از بدنم دوست ندارم رو تغییر میدمو جاهایی که دوست دارم رو تثبیت میکنم

      تمرین این بخش:

      ۱_چه کارهایی کردم که لیاقت چاق شدن رو در خودم پرورش دادم؟با خجالت کشیدن از بدنم با نگاه کردن به ترک های پوستیم با چک کردن بدنم بعد از رژیم که ببینم چاق شدم یا نهبا پنهان کردن اجزایی از بدنم که دوست ندارم با هر بار جلوی ایینه رفتن و منتظر چاق شدنمهر بار به بقیه اجازه دادم که بهم بگن چاق شدی به خودم لیاقت چاق شدن رو دادم

      اما حالا

      با لذت بردن و سپاسگزاری از بدنم با توجه کردن به نکات قشنگ بدنم با انتظار لاغری روز به روز از خودم با راحت بودن با جسممبا انتظار لاغری از جسم و روحم با عزت نفس و اعتماد به نفسم جلوی دیگران

      تاج لیاقت لاغری رو روی سرم میزارم….♡^^

      ۲_در رژیم های قبلی ورزش ها توجهی به لیاقت لاغر شدن رو داشتم؟اصلاااا.حتی فکرشم نمیکردم.فقط رو به جلو میرفتم تا جسمم لاغر و متناسب کنم حتی اگر یکی سه ماه پیش بهم این حرف رو میزد من بهش میخندیدم و میگفتم فازت چیه؟:/اما حالا اطمینان دارم برای رسیدن به هرچیزی باید لیاقتش رو داشته باشم شغل خوب،رابطه سالم،گوشی عالی، رفتار و روابط فوق العاده ..اگر اینارو میخوام باید لیاقتش رو هم در خودم ایجاد کنم تا بتونم بهش برسم

      ۳_روش های لاغریم باعث احساس لیاقت لاغری یا لیاقت چاق تر شدن در من شد؟

      قطعا لیاقت چاق تر شدن_چون همش ترس و اضطراب داشتم که نکنه چاق تر بشم؟؟؟! نکنه همش برگرده؟!! واااای فست فود خوردم حتما چاااق میشم حتمااا..هی میرفتم جلو ایینه تا ببینم چاق شدم یا نه و ترس از اینکه اگه ورزش نکنم چاق میشم..اینا همش باعث تقویت لیاقت چاق تر شدن در من میشد.. و من ناآگاه بودم:)

      ۴_ چگونه لیاقت لاغری رو در خودم تقویت کنم؟

      با تکرار این جملات:

      من لیاقت لاغر شدن رو دارممن استعداد لاغر شدن رو دارنمن عاشق لاغری هستممن لیاقت صورت زاویه دار رو دارممن لیاقت جسم بسیار لاغر رو دارم من لیاقت با عشق و لذت غذا خوردن رو دارم من لیاقت اینکه شکم تختم رو رها کنم و راه برم دارم من لیاقت کمر باریک رو دارم من لیاقت به اندازه غذا خوردن رو دارممن لیاقت ثانیه به ثانیه لاغر شدن رو دارم من لیاقت متناسب شدن و متناسب موندن رو دارم من لیاقت رسیدن به تناسب اندام عالی رو دارم من لیاقت بدن سفت و محکم رو دارم من لیاقت پوشیدن لباس های رنگی و شاد رو دارممن لیاقت عزت نفس بالا رو دارم من لیاقت با ارامش خاطر راه رفتن رو دارمو….^^

      برای خودم تمرین طراحی کردم؛از این به بعد داخل دفتر شکرگزاریم صفحه بعدی رو کاملا اختصاص میدم به این من لیاقت……رو دارم و هر روز با خودم تکرار میکنم تا وارد مغزم بشه و فرمول های ذهنم قبول کنه که من لیاقت لاغری رو داااااارم….

      فریااااااااد میزنمممممم منننننن لیااااااااقتتتتت با لذذذذت غذا خوردن رو دااااارممننننن لیاااااااااقت متناسب موندن رو دااارم

      و تمااااااااام……

      استاد من دو گام قبلی هم کامنت گذاشتم اما نیومد:( 

      به هر حال سپاسگزارم بابت این فایل و متن های عالی و قشنگ

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1400/05/21 16:16
      مدت عضویت: 1519 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 648 کلمه

      به نام خدا 

      سلام به دوستان متناسب  و استاد عزيز و بزرگوار 

      بايد لياقت لاغر شدن را داشته باشيد :

      و اما از اونجايي كه ما ساليان سال به دنبال ورزش كردن و پياده روي كردن و باشكاه رفتن بوديم و از خودمان متنفر بوديم و دوست نداشتيم لباس هاي رنك شاد رو بپوشيم و در جمع ها حضور پيدا كنيم 

      و از دوري همي ها لذت نبرديم   و ترس از غذا خوردن داشتيم 

      هميشه قبل غذا حرص و وله و بعد از غذا عذاب وجدان داشتيم 

      و اخساس خفگي بعد از غذا داشتيم 

      حالمون بد بوده و دنبال راه و چاره براي متناسب شدن بوديم 

      از نگاه كردن خودمون تو اينه عصبي ميشيديم همه ي اينا و خيلي راههاي ديكه وجود داشته كه هميشه نگران و نگران بوديم 

      همه ي اينا ما داشته ما رو به سمت جاقتر شدن ميبرده و جاقي ما رو تقويت ميكرده 

      جرا؟جون لياقت جاق تر شدن رو داشتيم چون  توجه ميكرديم به جاقي بيشتر 

      و سالها در ذهنم در حال پرورش لياقت جاق تر شدن خودم بودم جون ما به لاغري نياز داشتيم 

      و اين نياز به معناي اينه كه يعني لاغري نيس دنبالش ندو 

      به معناي نيست و نابوديه 

      هميشه ميكن از هر چه بدت بياد سرت مياد 

      واقعا ما داشتيم توجه به جاقي ميكرديم و روز به روز حالمون بدتر ميشه تا جايي كه ديكه راه و چاره اي نداشتيم و خسته و نالان تر از هميشه  شديم از اين همه سختي

       و از خداوند طلب كمك كرديم و خداوند اين راه رو جلوي رومون قرار داده 

      از زماني كه در اين سايت هستم توجه ام رو بر روي سلامتي ،تناسب ،و هميشه خودم رو متناسب مي بينم و در اين  حالتي كه هستم خودم رو دوست دارم و مي پذيرم 

      عاشق لاغري هستم ديكه محتاج لاغري نيستم 

      دوست دارم لاغري رو تجربه كنم هر جه رو دوست دارم بپوشم از خريد كردن  لذت ببرم  

      ساليان سال جاقي رو تجربه كردم و تقويتش كردم و الان دوست دارم متفاوت از سال هاي قبل باشم 

      لاغري رو تجربه كنم و لاغري رو زندگي كنم و ميدونم من لياقت لاغر شدن رو در خودم تقويت كردم  

      من مسوليت جاقي خودم رو از همان روزي كه وارد سايت شدم قبول كردم و ٦ماه مدام جلوي اينه اين تعهدم رو ميخواندم كه من مسوليت جاقي خودم رو بر عهده دارم 

      و مقصر ١٠٠در صد جاقي خودم رو خودم ميدونم 

      و من لايق بهترين تناسب هستم 

      من لايق بهترين زندگي هستم من لايق بهترين لباس ها با سايز ٣٦هستم 

      هر جيزي خوب و زيباي كه در دنيا وجود داره من لايقش هستم 

      من لايق بهترين اندام  هستم 

      و در اين دوره تناسب اندام اعتماد به نفس بيشتري دارم  تمرينات رو با شور و اشتياق انجام ميدم و هر روز يه قدم جديدي براي متناسب شدن برميدارم 

      خدا منو لايق در اين دوره ها  دونسته كه بتونم از بودن در اين دوره ها لذت ببرم و زندكي ارام و ارامش بخشي داشنه باشم 

      خدا من لايق اين تناسب دونسته و ميدونسته كه  من ميتونم در اين دوره ها باشم و لذت ببرم  

      و ما بايد در تمام جنبه هاي زندگيمون خودمون رو لايق بهترين ها بدونيم لايق بهترين زندكي بهترين دوست بهترين فرزند بهترين همسر 

      و ما بايد روي باورمان كار كنيم و لياقت داشتن رو در خودمون پرورش بديم و تقويت كنيم 

      اكه تا الان جيزي كه ميخاستيم توي زندكيمون نيس بخاطر اينه كه خودمون رو لايقش نميدونستيم 

      اكه داشتن يه ماشين مد روز ارزومونه  و الان نداريم خودمون رو لايق اون ماشين نميدونستيم و اون ماشين رو تو خواب هم نميديدم همه ي اين جيزاي كه بهش نرسيديم بخاطر اون لياقته بوده كه در خودمون اون لياقته رو نمي ديديم 

      همش نگران بوديم گله و شكايت ميكرديم از خداوند 

      كه جرا مثلا من تناسب اندام ندارم جرا من نبايد شاد باشم 

      جرا پرخوري ميكنم جرا حالم بده  

      با همه اينا داشتم به جهان ثابت ميكردم كه من لياقت خوشبختي تناسب حال خوب داشتن بهترين اندام بهترين زندكي رو ندارم 

      خدايا سپاسگزارم بابت اكاهي هاي عالي و روز به روز يه قدم ديكه به سوي متناسب شدن برميدارم 

      خدايا ممنونم ازت شكر سپاس 

      من خودم رو لايق بهترين تناسب  

      ميدونم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/14 17:15
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 27891 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,248 کلمه

      به نام خدی مهربان .

      یه باوری هست که در تمام جنبه ها ی  زندگی ما تاثیر گذار هست و  ما باید روی اون بسیار کار کنیم .هر انسان به یه میزان خاصی درگیر این باور  هست و این باور باور لایق دونستن خودمون هست .

      شما چقدر خودت رو لایق میدونی ؟؟

      لایق بهترین زندگی بهترین همسر بهترین دوست بهترین در امد بهترین سفر  و بهترینای دیگه در زندگی خصوصی  حتی یهترین تناسب اندام .

      باوری که مانع از کسب نتیجه ی مطلوب در برخی دوستان میشه همین باور لیاقت هست خیلی وقتها افراد درگیر این اضافه وزن شدن.و خیلی از مشکلات خاص  مثل افسردگی و حال بد و نبودن اعتماد به نفس  ….دارند و این افراد چاق باید اول روی روحیه و خلاهای درونی  خودشون کار کنن تا به  تناسب اندام  برسن اول باید تغییر روحیه و آرامش و شادی رو پیدا کنن .

      اگر داشتن یک ماشین خوب برات یک رویا هست چون خودت رو لایق نمیدونی و اگر مدتها هست اضافه وزن داری و کاری نمیکنی چون خودت لایق متناسب شدن نمیدونی .

      احساس بی لیافتی مانع رسیدن به خواسته میشوند.

      اگر فردی  هست که خودش رو لایق تناسب اندام نمیدونه پس به محض فکر کردن به تناسب اندام دلخواهش  اولین فردی که خندش میگیره خودش هست .

      من بارها با رژیم  به تناسب  رسیدم  و لی دوباره همش برگشته چون در ناخود آگاه ذهن خودت رو لایق تناسب اندام نمیدونی و لیاقت خودت رو کمتر میبینی تا بلخره رها میکنی 

      با نوشتن موفقیتهای خودت در گذشته  و   تلاشهای خودت که تونستی  به خواسته هات  برسی خودت رو بیشتر باور میکنی که چقدر انسان توانمندی هستی 

      داشته های شما مطابق با لیاقتهای شما در هر زمینه ای هست .

      احساس لیاقت رو در خودت ایجاد کنی و هر حرفی رو از قبل شنیدی که تو چاقی تونمیتونی تو تنبلی و .. بریز بیرون و بگو من لیاقت لاغر شدن دارم من لیاقت خوردن بهترین مواد غدایی رو رو دارم من لیاقت بهترین لباس  پوشیدن  ها رو دارم .

      اون وقت هست که برای انجام تمر ینات حرکت میکنی و احساس لیاقت میکنی و دیگه حرص،و ولع ند اری و همیشه از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنی .

      اگر الان چاقی لیاقت چاقی داری .

      ببین چقدردر ذهنت خودت رو مسخره کردی و ناتوان جلوه دادی و چقدر به خداوند گله کردی و به هردلیل خودت رو ناتوان دونستی  و خودت رو سرزنش کردی جهان هستی جواب تو رو به بهترین شکل میده اما خودت رو ارزشمند بدون اینقدر ارزشمند بدون که هر اشغالی نخوری مثلا برای ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودت نخور  اینقدر به خودت بها بده که هر غدایی رو که مونده در یخچال تو نباید بخوری  خودت رو از بند اشعال خوری رها کن و بعد ببین جهان چطور به افکار و رفتار تو واکنش نشون میده و سریع همه چیز وارد زندگیت میشه و  اما طرف حتی در جمع ها هم اعتماد به نفس لازم رو  نداره و وقتی میخواد کمی برقصه به خودش میگه نه بشین سر جات الان همه تو رو مسخره میکنن. و یا وقتی سر میز شام هستی  همش میگی حیف که نخورم  بزار بخورم دیگه گیرم نمیاد تازه ظرف هم‌میگیری و برای فردات هم میبری پس جهان پاسخ چی رو  داده؟؟

       چرا من دایما ذهنم میگه بیشتر بخور و اما ذهن فرد متناسب این حرف رو نمیزه یعنی ذهن اون  فرد لاغر اصلی هست مال شما بدلی هست  نه اون لیاقت متناسب بودن رو داره اما من درون خودم اون لیاقت رو ندارم و این برمیگرده به زمان دور در کودکی زمانی که خانواده به من این احساس رو دادن 

      و بعضی از مادرها ار دوران بارداری این کار رو میکنن و زیاد میخورن به جای دو نفر سه نفر میخورن  که بچه قوی بشه و وقتی هم به دنیا میاد به زور بهش غذا میدن که  تپل  بشه چون فکر میکنن بچه ی لاغر نشان از  بی لیاقتی مادر هست و فکر میکنن بچه تو سن رشد هست و باید زیاد غدا بخوره .

      و تمام اون افرادی که پدر و مادر  من رو در کودکی تشویق به تپل کردن من میکردن همونها الان از من بدشون میاد و پدر و مادر من و من رو سرزنش میکنن و پدر و مادر من  برای اینکه ما رو از خوردن منع کنن ما رو تحقیر میکنن و میگن خاک تو سرت ببین چقدر شدی اینجوری پیش بری  از در رد نمیشی بچه ی  فلانی رو ببین چقدر خوشتیپه و کلی از این حرفهای مخرب و  باعث شد ما باور کنیم زشتیم و ناتوانیم و لیاقت متناسب شدن رو نداریم و این باورها در ذهن ما هست .

      پس احساس لیاقت بکن و به تمام کارهای سختی که در گدشته کردی فکر کن و ببین چقدررتو توانایی و  لیاقت داری .

      توانایی خودت رو مرور کن تا احساس ارزش،و لیاقت کنی  برای تناسب اندام .

      برای متناسب شدن در هر شرایطی هست اول باید احساس لیاقت کنی و بگی من مسول شرایط خودم هستم و نگو من چون ژنتیکم هست یا فلان دارو رو میخورم چاقم نه قطعش کن و بگو با بهانه تراشی نمیشه به جایی برسی  یک بار بگو بگو من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم .

      قدم اول پس احساس لیاقت کن در رسیدن به هدف 

      و برای احساس لیاقت  مسولیت چاقی خودت رو بر عهده بگیر .و هر بار بگی من مسول چاقی خودم هستم اون ذهنت  دلیل میاره که نه  تو مسول  نیستی  و دلیلش اون دارو و اون اشتها و اون  مواد غذایی هست که مصرف میکنی و اینقدر باید تکرار کنی تا اون بپذیره دلیلش خودت هستی  و مرحله ی بعد جمله هایی بساز که نشون میده تو احساس لیاقت داری مثلا :

      من لیاقت پوشیدن لباسهای رنگ شاد وشیک رو دارم 

      من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم 

      من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم 

      من لیاقت …

      هرچقدر بیشتر جمله بسازی خودت رو بیشتر در شرایط ایده ال تصور میکنی و خودت رو لایق بهترینا میدانی  و اون وقت برای جسم شمافرمان لاغری خود به خود صادر میشه مثل الان که فرمانهای پرخوری خود به خود صادر میشه و  به دنبال روشهای خاص و جراحی و دمنوش و … نباش به دنبال کم کردن اشتها نباش  بابا اشتها خودتی اشتها یه عفونت نیست درون تو که با دارو از بین  بره اشتها در ذهن تو لونه کرده باید اونها رو از بین ببری باید باورهای غلطی که باعث چاقی تو شده رو از بین ببری  و اونها رو باورهای جدید و متناسب کننده جایگزین کنی و اون وقت میبینی متناسب شدن چقدر آسون و لدت بخش هست و میبینی متناسب شدن حق شما هست .

      این باور غلط مشکل خیلی  از ما هست که مانع متناسب شدن ما هست .

      این ذهنی که تونسته ما رو به این شکل  جاق در بیاره میتونه ما رو هم به این  شکل لاغ  در بیاره .

      برداشت من از فایل :

      اول بگم عجب فایلی بود  واقعا لدت بردم .

      احساس لیاقت داشتن  بسیار باور ارزشمندی هست که باید هر کس در درون خودش اون رو پیدا کنه و قطعا در افراد به اندازه ی متفاوت هست و هرکس این احساس لیاقت رو بیشتر در درون خودش داشته باشه قطعا موفقیتهای بیشتری در زندگی داره در تمام جنبه ها و هر کس این احساس،لیاقت رو  در درونش کمتر داشته موفقیتها در درون زندگیش  در تمام جنبه ها کمتر پیدا میشه و این احساس لیاقت میتوته کل زندگی ما رو تحت تاثیر قرار بده از جمله تناسب اندام ما رو و اگر من بخوام این احساس لیاقت رو در خودم افزایش بدم تنها راهش مرور تواتنمندیهام هست جه در زمینه لاعری و چه در بقیه ی جنبه هام پس من اول روی خودم یکم تمرکز کنم ببینم چه توانایی هایی دارم من حدودا ۱۸ ساله بودم که ازدواج کردم و چون در سن کم ازدواج کردم  دانشگاه نرفتم با اینکه محدودیت مالی هم نداشتم فقط اون حوصله و اون انگیزه برای درس خوندن رو نداشتم و از اون فضا ی درس خوندن کلی فاصله گرفته بودم در حالی که تمام دوستای صمیمی من ادامه دادن  و بیشتر  آشناهام حتی خانواده ی همسرم داری تحصیلات عالیه  در سطح دکترا هستن و من همیشه این برام خلا بوده و احساس بی اعتماد به نفسی در برقراری ارتباط میکنم  اما امرورز یه نگاه میکنم به خودم میبینم که من دقیقا ۱۸ سال پیش که ازدواج کردم تونستم اولین فردی باشم در خانوادی خودم و همسرم و دوستان صمیمی خودم با اون سن کم که گواهینامه رانندگی بگیرم و تونستم با اون سن کم بلافاصله مدرک آرایشگری از فنی و حرفه ای بگیریم و در سالنی مدتها کار کنم و بلافاصله من تونستم مدرک گلسازی روی فوم  از فنی و حرفه ای بگیریم و بهترین و به روز ترین گلها رو درست کردم که میتونستم باهاشون  اون موقع نمایشگاه بزنم و بلافاصله من تونستم دو مدرک کامپیوتر در دو سطح بگیریم که اون زمان هر کسی نداشت و بسیار ارزشمند هستن و  اما چند سال بعد کلاس نقاشی  پیش دوستم رفتم روی بوم که خوشم نیومد و ادامه ندادم چون من طراحی با قلم سیاه دوست داشتم  و چند ماه بعد کلاس زبان رفتم که بازم به خاطر وجود بچه ی کوچیک که داشتم ادامه ندادم و  بماند که کلی سابقه ی ورزشی در باشگاه سطح اول شهر دارم با تعهد چندین سال اونجا کار کردم هر چقدر فکر میکنم میبینم جقدر من آدم توانایی بودم درسته مدرک دانشگاهی ندارم اما کلی مدرک عالی  دیگه دارم که واقعا در اون زمان ۱۸ سال پیش هر کسی اونها رو نداشت و پیش خیلیها تشویق میشدم اما خودم از در ن لیاقت اون همه تشویق رو نداشتم و میگفتم نه من که چیزی بلد نیستم ولی حالا متوجه میشم که من چقدر توانا بودم و هستم و  اون موقع تمام تمرکز من بر روی ناتوانی های خودم بود که چرا مدرک دانشگاهی ندارم ولی حالا  بیشتر متوجه میشم چه ادم توانمندی بودمو هستم  واما در زمینه ی لاغری اگر بازم بخوام از توانمندیهام بگم کم نیست  من :

      بار ااول سال ۸۳ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۸ کیلو کم کردم 

      بار دوم در سال ۸۶ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۲۵ کیلو کم کردم 

      بارسوم سال ۹۰ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۱۶ کیلو کم کردم 

      بار چهارم در سال ۹۳ رزیم  به همراه ورزش گرفتم و ۳۰ کیلو کم کردم 

      و بار پنجم  در سال ۹۴ رزیم به همراه ورزش  گرفتم  و ۷ کیلو کم کردم 

      بار ششم در سال ۹۵ رژیم به همراه ورزش  گرفتم و  ۱۰ کیلو کم کردم و دقیقا من از سال ۹۵ تا ۹۸ بارها رزیم گرفتم متناسب شدم و دوباره چاق شدم و همیشه در رفت و امد بین چاقی و لاعری بودم 

      و همین من رو ناراحت میکرد که چرا نتیجه ماندگار نیست 

      بازم با مرور این همه تلاش های خودم در زمینه ی لاغری به خودم میگم احسنت چقدر  آدم توانایی بودم و علاقه و تعهد و پشتکار و استمرار داشتم درسته نتیجه ماندگار نبوده ولی عیب از راه و روش من برای لاغری  بوده نه از خودم و من باید بیشتر خودم رو ادم توانمندی بدونم  و چقدر  من برای هدفم جنگیدم و زمین خوردم اما دوباره پا شدم و ناامید نشدم  برای همین  اصلا خودم رو آدم ناتوانی نمیدونم و در تمام این بارها من ورزش هم همراه رزیم داشتم که تقریبا از سال ۹۳ تا سال ۹۸ ثابت در باشگاه فعالیت داشتم با پشتکار و تعهد که بازم نشان از توانمندی من داره که در هر شرایطی که بوده بیماری و مشکلات آب و هوایی  مثل گرد و خاک و گرما و ……و بچه ی کوچیک شیر خوار داشتن  ولی من ورزش رو رها نکردم و در صف اول در کنار مربی من تمام حرکات رو به بهترین شکل اجرا میکردم و حاصر بودم که این نشون میده چقدر عاشق لاعری بودم . 

      پس من با مرور کردن اینها به خودم و ذهن خودم میگم من انسان بسیار توانمندی هستم من لایق رسیدن به بهترین زندگی و تناسب اندام رو دارم چرا که نه چون بارها برای خودم تلاش کردم هم دررزمینه ی لاغری و هم در بقیه جنبه ها که به موفقیت برسم اگر نشده چون باور غلط داشتم چون ذهنم پر از فرمولهای غلط بوده ولی الان که این آگاهی ها رو دارم دیگه اینطور فکر نمیکنم حقیقتا مدتها هست دارم روی این احساس لیاقت کار میکنم من قبلا با وجود اینکه همسرم وضع مالی خوبی داشت حاضر نبودم لباس و غدا و تفریح و وسایل زندگی   انچنانی  داشته باشم و میگفتم آدم باید قانع باشه ولی در این یکی دوساله دارم به بهترین نحو زندگی میکنم برای خرید بهترین مارک رو میخرم برای خودم بهترین لوازم و برند رو  اگه امکان داشته باشه خرید میکنم ووووووهر چند هنوز اول راهم و خیلی کار دارم ولی بارها به خودم میگم  به قول استاد عزیز  چه کسی مهم تر از من تو دنیا هست هیچ کس  پس بزار اول خودم برای خودم ارزش قایل باشم تا جهان هم برای من ارزش قایل بشه و من رو به مدارهای بالاتر و نعمتهای عالیتر هدایت کنه من لایق بهترین زندگی و همسر و امکانات و بهترین فرزندان و بهترین سلامتی و اندام …….رو دارم و باید دررعمل  این حرفها رو نشون بدم با توجه کردن به اون بهترینا در هر جا که میبینم مثلا روابط زیبا رو هر جا دیدم تحسین  میکنم و توجه میکنم و یا ثروت زیاد و افراد موفق رو هر جا دیدم تحسین و توجه و تشویق میکنم فرزندان موفق رو در هر جا دیدم تشویق و تحسین میکنم و سلامتی کامل هر فردی رو که دیدم بازم تحسین و توجه و تشویق میکنم ووووووو تا وارد زندگیم بشه تا به من هم داده بشه چون جهان به کانون توجه من پاسخ میده و از اون جنس اتفاقات وارد زندگیت میکنه پس من لیاقت دارم یه زندگی عالی داشته باشم  چون خداوند گفته و وعده داده و وعده ی خداوند حق هست و خداوند خلف وعده نمیکنه پس با احساس خوب دوباره میگم من لیاقت بهترین زندگی رو دارم 

      و اما  بازم در زمینه ی تناسب اندام  که باید خیلی روی خودم کار کنم این هست که به خودم بگم تو لیاقت خوردن هر غدایی رو نداری من لیاقت خوردن ته مانده ی غدایی در ظرفها رو ندارم یا من لیاقت خوردن عذای سرد و بدمزه و مونده ی چند روز پیش رو ندارم من لیاقت خوردن غذای بی کیفیت از ترس اسراف  ندارم من لیاقت خوردن عدا از روی اینکه پولش رو دادم نیستم و …انصافا تا حدود زیادی این عادتها در من برطرف شده و من تمام ته منونده ی غداهای بچه ها رو جمع میکنم و داخل کیسه ی فریزری میزارم و داخل اب رود خونه ی شهرم برای ماهی ها میریزم و من هر وقت جا نداشتم برای خودم خیلی بیشتر از اون عدا ارزش قایل هستم و میگم اون حیف نیست من حیفم که جسمم رو با پرخوری  چاق نکنم و از این امانت الهی  به خوبی مواظبت نکنم و خیلی راحت غدا رو رها میکنم حتی اگر پول داده باشم و من با همین ارزش لیاقت کاری کردم که همیشه در هر جایی عذا رو دیدم نخورم از خودم بپرسم و اگر واقعا گرسنه بودم بخورم اگر نه نمیخورم که با پرخوری جسمم رو تبدیل به گاراژ بیماریها نکنم و بازم با همین احساس لیاقت که در خودم دارم ایجاد میکنم  که من لایق بهترین اندام هستم هر مواد غدایی در اطرافم بود من رو وادار به خوردن نمیتونه بکنه وومن اگر خودم خواستم وا واقعا نیاز داشتم تصمیم میگریم و از اون میخورم چون خودم رو بردهی غذاها نمیدونم  و بازم همین احساس،لیاقت من برای لاعر شدن باعث شده بر ترس خودم برای غدا خوردن علبه کنم و خیلی راحت بگم این نعمت برای لدت بیشتر من از زندگی آفریده شده و من لایق خوردن مواد عدایی  با لذت هستم و من هیچ محدودیتی ندارم ولی به اندازه و درست باید استفاده کنم 

      و خلاصه این احساس لیاقت در لاغری به نظر من تمام آموزشهای استاد رو شامل میشه و هر کدوم رو اجرا کنیم و عمل کنیم داریم به خودمون احساس لیاقت میدیم که ما با انجام درست این تمرینها لیاقت لاعر شدن و به اندازه خوردن و لدت بردن از زندگی و مواد عدایی  و ارامش و آزادی  رو داریم .

      اصلا چرا من این روش ذهنی رو دوست دارم چون من لیاقت تجربه ی اندام زیبایی در کمال آزادی رو دارم که نصیب هر کسی نمیشه و هرکسی ارزش اون رو نمیدونه و من جز افرادی هستم که به این سایت هدایت شدم یعنی خداوند من رو انتخاب کرده و بازم در خودم احساس لیاقت زیادی پیدا میکنم که چقدر بنده ی خوبی بودم که خدا من رو به راه راست هدایت کرده حالا که تا اینجا اومدم و خدا این همه چیز رو با هم داره به من میده مثل ازادی و اعتماد به نفس و روابط عالی و تتاسب اندام عالی وایمان بهتر و توکل بهتر و  ….حقیقتا خیلی احساس لیاقت رو دارم در زندگیم گسترش میدم فراتر از لاغری میخوام من میخوام به  موفقیتهای بزرگ در زندگیم برسم  چون انسان لایقی هستم من میخوام به ثروت و سلامتی و محبوبیت و سعادت و خوشبختی و … همه چیز با هم برسم چون لایق اونها هستم و از استاد سپاشگزارم که با این راه ما رو اشنا کرد و لاعری رو اینقدر داره زیبا به ما هدیه میده .

      من امروز برای خودم عکس پروفایل گداشتم حقیقتا این عکس مال دوران تناسب ۵۹ کیلویی خودم هستم که با رزیم چند سال پیش،به اون رسیدم و اون موقع در اوج لاغری همیشه از صورت خودم که بسیار لاغر هست بدم میومد وهیچ وقت روم نمیشد به خودم در عکسها و یا جایی نگاه کنم و میگفتم چون صورتم بسیار زشت و لاعر شده  اما  من عمدا این عکس رو گذاشتم روی پروفایلم تا با اعتماد به نفس بگم  من در اوج لاغری هم بسیار زیبا بودم و دوباره میخوام به اون وزن برگردم و به ذهنم بگم این صورت لاعر هیچ مانعی برای من در رسیدن به هدف  نیست و من   رو دوباره در اون وزن لاعری خودم قرار بده و من لایق بودن درراون وزنم و وزن ۵۹ کیلویی یهم من هست و من باید در اون وزن باشم .

      من لایق پوشیدن بهترین لباسها هستم 

      من لایق داشتن بهترین اندام در کمال ازادی هستم 

      من لایق داشتن رفتار غدایی مثل افراد متناسب هستم 

      من لایق خوردن  بهترین مواد غذایی هستم 

      من لایق درک این همه آگاهی ناب هستم 

      من لایق رسیدن به سایز ۳۸ و وزن ۵۹ کیلو هستم 

      من لایق رسیدن به تمامی خواسته هام هستم 

      من لایق بهترین خریدهای با کیفیت و برند رو دارم 

      من لایق بهترین سلامتی و شادابی و زیبایی و جوانی چهره هستم .

      من لایق بهترین حالت روحی و جسمی هستم 

      .من لایق دریافت الهامات الهی  هستم (.به موقع پیعام سیری و گرسنگی رو بگیریم )

      من لایق بودن در بهترین زمانها و مکانها با بهترین ادمها هستم .

      من لایق بهترین امکانات عالی و به روز برای زندگیم هستم .

      من لایق بودن در دوره های غیر رایگان استاد هستم .

      من لایق ایمان قوی  و توکل قوی هستم 

      من لایق اعتماد به نفس عالی هستم .

      من لایق روابط عالی با همه هستم 

      من لایق دوست داشتن  خودم و دوست داشته شدن  بقیه هستم .

      من لایق سعادت و خوشبختی و ثروت  زیاد و سلامتی و موفقیت و ….. هستم 

      من لایق بهترین شاگرد استاد بودن هستم .

      من لایق شگفتی ساز شدن در این سایت و سایتهای دیگه هستم .

      من لایق تجربه ی کلی نعمت جدید در زندگیم هستم 

      من لایق رسیدن به لاعری دلخواهم رو خیلی اسان و راحت دارم بدون زجر و سختی .

      من لایق رفتن به مدارهای بالاتر و تجربه ی زندگی با کیفیت تری هستم .

      من لایق دریافت خیر و خوبی از سمت خدای خودم هستم چرا ؟؟

      چون انسان ارزشمند و توانایی هستم  چون من برگزیده ی خدا هستم چون خدا درو ن من هست  چون من خود خدا هستم  چون جانشین خدا بر روی زمین هستم چون خدا لیاقتش بودن در بهترینها هست بدون زجر و سختی در اسانی و در بینهایت بودن همه چیز و در فراوانی هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/04 11:54
      مدت عضویت: 1010 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 983 کلمه

      به نام خدای زیبایی و تناسب

      سلام خدمت استاد عطارروشن و دوستان خوبم.

      گام پنجم:

      امروز از خودم سوال کردم باور لیاقت یعنی چی؟

      “باور لیاقت” باوری‌ست که باعث پیشرفت ما در تمام جنبه های زندگی از جمله تحصیلات، استقلال مالی، روابط،سلامتی و البته تناسب اندام میشود..باوری بنیادی و قوی که به شکل مثبت و منفی از اون استفاده میکنیم.این باور هم میتونه در جهت پیشرفت شکل بگیره و هم در جهت پسرفت. اینکه ما از کدوم جهت شکلش دادیم به باور های ما برمیگرده..!

      به راستی من چقدر خودم رو لایق بهترین ها در تمام ابعاد زندگیم میدونم؟!با اینکه دو سال هست که دارم روی باورهام کار میکنم،اما حالا که به این سوال برخوردم متوجه شدم چقدر این موضوع پاشنه آشیلِ منه!

      به قول ساناز جان یکی از همراهان عزیز، حتی زمانی که لاغر هستم و دیگران من رو تحسین میکنن باز هم من توی وجودم به خودم میخندم و میگم: برو بابا! کجام لاغره؟ هنوز شکم دارم بازو دارم و..امان از اینکه همین نجواهایی که با ذهنم دارم باعث پرورش لیاقت چاقی من میشه…!

      استاد، سوال زیبایی پرسیدید که من رو به فکر فرو برد..[ایا رویای من متناسب شدن است یا متعادل شدن؟]توی مدتی که از روش های مختلف سعی در لاغری داشتم در حال متناسب شدن‌بودم اما متعادل نبودم.متعادل بودن یعنی آرامش،شادی و نترسیدن از غذاها و لذت بردن از زندگی…مواردی که در هیچ روش دیگری به چشم نمیخوره و ما دائم استرس و ترس و نگرانی داریم.حتی زمانی که لاغر میشیم بازهم شک داریم که مبادا چاق بشیم!! حتی از همون چند روز لاغری هم لذت نمیبریم:)

      با پرسیدن این سوال و کمی جست و جوی ذهنی فهمیدم رویای من *متعادل شدن* است.رویایی که همه افراد دارای اضافه وزن دارند و شب و روز به این موضوع فکر میکنن..

      با چه کارهایی لیاقت چاق شدن رو در خودم پرورش میدادم؟

       هر بار که از غذا خوردن که نیاز طبیعی بدنم هست ناراحت میشدم لیاقت چاق تر شدن رو پرورش دادم

      هر بار که پرخوری کردم پرورش دادم

       هر بار که با ترس و وحشی به مواد غذایی نگاه کردم پرورش دادم 

      هر وقت جلوی آیینه صورت و اندامم رو آنالیز کردم لیاقت چاق تر شدن رو پرورش دادم چون دائم منتظر چاقی بودم.

      هر دفعه که لباس های تیره و گشاد پوشیدم لیاقت چاقی رو پرورش دادم هروقت موهام رو طوری درست کردم که صورتم کشیده نشون داده باشه این لیاقت منفی رو پرورش دادم

       هر بار شکم و غبغبم رو توی عکس ها ادیت کردم بی لیاقتی خودم رو برای لاغری طبیعی اثبات کردم 

      هر بار به بازوهای بزرگم نگاه کردم و ازشون متنفر شدم برای داشتن بازوی لاغر بی لیاقت تر شدم

      و هزاران مورد دیگه که من تا به الان حتی بهش فکر هم نکرده بودم!!

      حالابا چه کارهایی لیاقت لاغر شدن رو در خودم پرورش بدم؟

      با توجه کردن به عکس های دوران لاغریم و لاغری دیگران 

      با نرفتن روی ترازو و آنالیز نکردن خودن در آیینه 

      با پوشیدن لباس های رنگی و موردعلاقم

       با درست کردن موهام به هر طریقی که دوست دارم بدون اینکه به چاقی یا لاغری صورتم فکر کنم 

      با مقایسه نکردن خودم با اطرافیان (چون من هر روز با خودم مسابقه میدم)

      با نگاه نکردن به ترک های جدید پوستیم با نترسیدن از غذاها و به اندازه نیاز بدنم غذا خوردن 

      با تشکر از هرکسی که بهم میگه لاغر شدی!با باور کردن اینکه من همین الان هم نسبت به خیلی ها لاغر اندام هستم.

      با نترسیدن از پوشیدن لباس هایی با طرح های مختلف که عام‌مردم میگن باعث چاق نشون دادن میشه! و و و و و ….

      من به شدت‌ قبول دارم جهان،جهان‌لیاقت هاست و لایق شرایطی که الان در تمام جنبه های زندگیم‌دارم هستم چون من مسئول سلامتیم هستم 

      مسئول روابطی که دارم هستم 

      مسئول درامدی که ندارم هستم 

      و همچنین، مسئول اضافه وزن خودم‌هم هستم! تمام مسئولیت زندگی‌ام بر عهده خودمه و هیچ شکی در این نیست

      {همچنین معتقدم که توجه و لیاقت رابطه مستقیمی باهم دارن! }

      به هر چیزی که توجه کنی داری احساس لیاقت به اون چیز رو نشون میدی مثلا در سریالی یک زوج رابطه بدی باهم دارن.ذهن تو تشخیص نمیده تو از این موضوع خوشت میاد یا نه! اون فقط به توجه تو‌ پاسخ میده و فرمول ذهنی‌اش رو میسازه و به صورت اتفاق بعدها اون رو وارد زندگیت میکنه

       ناگفته نماند کائنات خنگ هم هست:/ فرق بین تنفر و عشق رو نمیفهمه اون میگه به هرچی توجه‌کنی وارد زندگیت میکنم.

      پس از خودم میپرسم دوست دارم چه چیزی وارد زندگیم بشه؟ بهترین تناسب اندام _پس به همون‌توجه میکنم.نتیجه چه میشود؟ کائنات میگه فرمانبردارم سرورم !! و تمامممم

      جملات تاکیدی برای ساخت لیاقت:

      من لایق با آرامش غذا خوردن هستم 

      من لایق تناسب اندام عالی و ایده الم هستم

      من لایق خوشتیپ شدن هستم

      من لایق پوشیدن لباس های رنگارنگ و موردعلاقم هستم

      من لایق استفاده از تمام مواد‌غذایی به اندازه نیازم هستم

      من لایق خوردن بهترین و تازه ترین خوراکی ها هستم

      من لایق بازو های لاغر پاهای لاغر و شکم تخت رو دارم.

      من لایق متعادل و متناسب شدن هستم

      تمارین گام پنجم:

      ۱_به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کردید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کردید.(قسمت بالایی متن نوشته و انجام شد)

      ۲_با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشتید؟خیر.هدف فقط متناسب شدن بود نه حال خوب و لیاقت و شادی..

      ۳_روش های لاغری که استفاده کردید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده‌اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده‌اند؟باعث افزایش لیاقت چاق تر شدن شدند با هر بار وزن کردن و سایز گرفتن و ورزش های طولانی این لیاقت ایجاد شد.چون داشتم به سختی لاغر میشدم‌.

      ۴_پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را بنویسید

      نگاه به عکس های شگفتی سازان!عکس های دوران لاغری و نگاه کردن به اندام کسی که دوست دارم داشته باشم

      آنالیز نکردن خود در آیینه و وزن و سایز نگرفتن

      بازگشت و فکر کردن به موفقیت ها و دستاورد هایی که تا به امروز داشتیم.

      فکر کردن به مزیت های لاغری و…

      استاد بابت این جدیت و محکم بودن حرف های این جلسه سپاسگزارم!نمیدونید چقدر اگاهی داشت و چقدر باعث تامل افراد میشه..

      از خداوند سپاسگزارم که از طریق دست بی نظیرش(شما) به ما حرف هاش رو میرسونه..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/04/26 22:51
      مدت عضویت: 1039 روز
      امتیاز کاربر: 1886 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,536 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ی مهربان 

      با عرض سلام خدمت استاد گرامی و همراهان عزیز 

      پنجمین روز کلاس رو با تمام وجود آغار می کنم .

      کلاس طبق معمول با جزوه آغاز میشه اولین قدم هر کلاس خوندن جزوه است .

      باید لیاقت لاغر شدن داشته باشید 

      لیاقت یعنی چی ؟

      خیلی درباره اش فکر کردم به نظرم لیاقت یعنی اینکه من باور کنم می تونم انجامش بدم .

      من می تونم اون چیز رو داشته باشم، من برازنده هستم ،من لایق داشتن آن هستم .

      جهان ،جهان لیاقت هاست .

      بله درسته اگه من باور داشته باشم که خدای مهربان تمام این دنیا رو فقط بخاطر من آفریده و هر چیزی که در این جهان وجود داره برای من است پس چرا من گاهی فکر کنم که نمی تونم اون چیزی رو که دوست دارم داشته باشم .

      من برای داشتن خواسته هام باید باور کنم که من لیاقت داشتن خواسته ام رو دارم.

       من لیاقت داشتن اندامی متناسب رو دارم .

      ذهن انسان طوری طراحی شده است که آنچه رو که مورد توجه ما باشد و دغدغه ی ذهن باشد به هر صورت ما رو به اون می رسونه براش فرقی نمی کند که تنفر باعث توجه ماست یا اشتیاق .

      حالا می فهمم چرا با وجود اینکه من از چاقی متنفر بودم همیشه من بهش می رسیدم حتی با تلاش های زیادی که برای لاغری انجام دادم .

      من از چاقی متنفر بودم این باعث شده بود من همیشه و هر لحظه بهش فکر کنم ،ذهن من توجه منو به چاقی ،اشتیاق من به چاقی برداشت کرده و منو همیشه به سمت چاقی سوق داده است .

      چقدر خوبه وقتی متوجه اشتباهاتمان می شیم و از برزخ گمراهی خارج میشیم .

      اساس قانون جذب اینه که : 

      قانون جذب = توجه کردن 

      راه حل :(به جای توجه به چاقی باید به لاغری توجه کنیم)

      با توجه به نکات جزوه یاد گرفتم که باید لیاقت لاغر شدن و متناسب بودن رو در خودم ایجاد کنم 

      چطوری ؟

      1. فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خودم رو دوباره فعال می کنم و با فرمول های چاقی جا به جا می کنم .
      2. باور می کنم وبا خودم بارها تکرار می کنم که من لیاقت متناسب بودن رو دارم .
      3. من به لاغری توجه می کنم و دیگه به هیچ دلیلی از چاقی یاد نمی کنم ،نه گله ،نه شکایت ،نه حرف زدن درباره ی چاقی هیچ فقط تناسب اندام و بس .

      تمریناتی که استاد بزرگوار در جزوه برای ما نوشته اند 

      ۱_انچه در مسیر چاق شدن تجربه کردید و چگونه لیاقت چاق شدن رو در خود ایجاد کردید ؟

      مهم ترین چیزی که باعث شد من لایق چاقی باشم این بود که هیچ وقت خودم و توانایی هامو باور نکردم ،

      هیچ وقت فکرشو نکردم منم می تونم برای همیشه لاغر باشم و خوش اندام حتی زمانی که لاغر بودم 

      نداشتن اعتماد به نفس ،زمانی که متناسب بودم اینقدر اعتماد به نفس کمی داشتم که حتی باورم نمی شد من متناسبم با اینکه همه منو تحسین می کردم .

      ۲_ آیا توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید ؟نه هرگز 

      ۳_ آیا روش های لاغری ،لیاقت شما رو افزایش داده ؟

      توی رژیم های لاغری هیچ چیز جز خوردن و نخوردن و ورزش و ساعت و کالری ،هیچ چیزی مهم نیست و فقط فکر این چيزهاست که مارو مشغول می کنه و تازه من بیش ترین بی لیاقتی و ناتوانی و همون یک مقدار اعتماد به نفس خودم رو هم در شکست رژیم های غذایی از دست دادم .

      نه اینکه لیاقت منو زیاد کنه بلکه منو خورد و ناتوان تر از قبل کرده است. 

      ۴_ پیشنهاد خودمون برای ایجاد لیاقت داشتن ؟

      به نظرم بررسی تمام توانایی هایم ،اینکه من اشرف مخلوقاتم ،خدایی هست که منو عاشقانه دوست داره ،

      خانواده ام منو دوست دارن ،من خیلی کارهای بزرگی انجام دادم که نشون میده من انسانی توانمندم . 

      من لیاقت هر چیزی رو دوست دارم داشته باشم، دارم .

      من لیاقت تناسب اندام رو دارم .

      جزوه رو که تموم می کنم نوبت صحبت‌های استادم می رسه 

      این دومین بار که استاد توی کلاس حضور ندارن و فایل صوتی برامون گذاشتند 

      ضبط صوت رو روشن می کنم ،صدای استاد برام غریبه بود دیگه از نشاط و شادی خبری نبود  استادم خیلی محکم و قاطع بودن کمی نگران شدم ولی بعد فهمیدم این فایل به قدری مهم بود که باید اینقدر محکم ادا می شد تا تلنگری به ما بخوره ،مثل یک شوک بزرگ .

      مثل وقتی من به پسرم میگم تو می تونی خودتو دست کم نگیر .

      مهم ترین باور در همه ی جنبه های زندگی 

      باور لایق دونستن خودمون است .

      یک سوال مهم در فایل بود اینکه :

      الویت شما متناسب شدن است یا متعادل شدن ؟

      چقدر زیبا و شگفت انگیز بود ،توی تمام سال هایی که زندگی کردم و دنبال لاغری بودم بله الویتم متناسب شدن بود ،ولی خوش بختانه از وقتی با این سایت آشنا شدم متعادل شدن برام مهمه ،خیلی خوش حالم که با وجود زمان کمی که اینجا هستم الان تناسب اندام درجه ی اولی رو برام از دست داده .

      استادم میگن وقتی چاقی تمام مشکلاتی رو که برات پیش میاد از چاقی میدونی ،واقعا درسته منم همینطوری بودم ،فکر می کردم اگه لاغر بشم می تونم همه ی مشکلاتم رو حل کنم ،حتی فکر می کردم اگه لاغر باشم خدا منو بیشتر دوست داره 😔😔

      وقتی چاقی ،می تونی مهربان باشی ولی نمی تونی شاد و بانشاط باشی ،هرجا بری و هر کاری بکنی ،مهمونی ،خرید ،سفر ،همه و همه باعث ناراحتی آدم چاق میشن حتی یک پیاده روی ساده ،حتی دیدن غذا .

      مهم ترین نکته برای رسیدن به تناسب اندام و موفقیت رسیدن به حالت روحی مناسب است .

      اینو الان درک می کنم ،خدارو شاکرم که اگه لاغر نیستم ولی حالم خوبه یعنی عالیه 

      وقتی حالمون خوب باشه، انرژی و امید و لیاقت برای رسیدن به خواستمون رو پیدا می کنیم .

      وقتی حالمون خوبه با صدای بلند فریاد می زنیم 

      من می تونم متناسب بشم ،من لیاقت متناسب شدن رو دارم 🤩🤩

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دونستن خودت برای رسیدن به وزن ایده آلت است .

      میگین چطوری ؟

      حرفهایی که از قبل شنیدیم که تو نمی تونی  تو تنبلی ،تو ژنتیکی چاقی،  از بچگی پرخوری ،تو سرنوشتت اینه رو باید بریزیم دور ،همه ی حرفهایی که مخرب هستند رو باید از ذهن پاک کنیم .

      چطوری ؟

      باید حرفهایی رو با خودمون زمزمه کنیم تا قدرت و توانایی رو که از دست دادیم دوباره کسب کنیم ،باید باور کنیم ما می تونیم ،باید ذهنمون پر بشه از خواستن ها و توانستن ها .

      پس بلند بلند هر روز و هر شب تکرار کن 

      *من لیاقت متناسب شدن رو دارم .

      من لیاقت پوشیدن لباس های شیک با رنگ روشن رو دارم .

      من لیاقت آرامش رو دارم .

      من لیاقت زندگی سالم رو دارم .

      من لیاقت همه ی چیزهای خوب رو دارم .*

      نکته ی مهم :

      اگه بدونی و باور کنی که تو لیاقت تناسب اندام رو داری 

      حالا می تونی با تمام وجودت براش اقدام کنی ،

      1. دیگه خسته و دلسرد نمی شی .
      2. دیگه بهانه نمیاری وقت ندارم.
      3. دیگه سرت درد گرفت غذا نمی خوری. 
      4. سرگیجه شدی قندت نیوفتاده شیرینی بخوری .
      5. حرص و ولع برای خوردن نداری .
      6. آشغال خوری نمی کنی .

      یادت باشه اگه کاری کردی که نباید، بعد خودتو سرزنش کردی و ناتوان حس کردی، رسما خودتو بی لیاقت حساب کردی .

      پس وای به روزی که لیاقتت بره زیر سوال اونوقته برگشتی سر خونه ی اولت. 

      پس دوست عزیزم مواظب باش .

      حالا وقتش رسیده ،حالا که از نظر روحی آرمش داری ،حالا که خودتو تشویق کردی ،حالا که ارزشمند شدی ،حالا که لیاقت داری ،بنشین و نتیجه ی عالی تناسب اندام رو ببین 🤩🤩

      استاد بزرگوارم از گذشته ها میگن از روزهایی که شروع کردیم به اصرار خانواده برای خوردن و تپل شدن چون بقیه میگن  و اونجایی که له شدیم و تخریب شدیم از چاقی برای نخوردن ،چون بقیه میگن و این چیزها باعث شد که فکر کردم من بی لیاقتم ولی الان من می خوام فقط به خودم نه به دیگران ثابت کنم که من لیاقت تناسب اندام رو دارم فقط خودم ،خود خودم .

      برای اینکه بتونی در خودت لیاقت به وجود بیاری باید بپذیری خودت مسوول چاقی خودت هستی .

      با خودم تکرار می کنم بارها و بارها که این من هستم ،مسؤل چاقی خودم .

      هیچ عاملی مثل دارو ،ژنتیک، افسردگی،…..عامل چاقی من نیستن .

      نکته های طلایی :

      1. ایجاد لیاقت در خودت. 
      2. پذیرفتن مسوولیت چاقی خودت .
      3. ساختن جملات طلایی. 

      این قدر ادامه بده تا ذهنت باور کنه ،وقتی باور کرد حالا فرمان کاهش وزن رو صادر می کنه 👏👏

      خود به خود رفتارهایی انجام میدی که باعث کاهش وزنت می شه .

      رسیدن به این درجه یعنی رسیدن به تناسب اندام حالا می فهمی لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست .

      متناسب شدن حق همه ی ماست .

      بدونید که همین ذهنی که ما رو به این حالت یعنی چاق در آورده، حالا می تونه با این باورهای زیبایی که ما بهش یاد دادیم ما رو به تناسب اندام برسونه .

      به امید روزی که همه ی ما بتونیم ،مثل استاد گرامیمان 

      باورهای قشنگ رو توی ذهنمون جایگزین باورهای مخرب کنیم .

      فایل صوتی این جلسه این قدر مطلب داشت و آموزنده بود که حد و نهایت نداشت با اینکه سعی کردم خیلی خلاصه کنم ،خیلی متنم طولانی شد ،ببخشید ☺☺

      استاد گرامی از شما سپاسگزارم بخاطر لطف بی اندازه ی شما و عذر خواهی می کنم که گام هایم آهسته است ،عجله ای ندارم دوست دارم کامل یاد بگیرم بخونم و بنویسم ،باورتون نمیشه من چند روزه این فایل عالی رو گوش می کنم و می نویسم ،همش با لذت است بدون خستگی سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹

      همه ی شما عزیزان رو به خدا می سپارم 

      در امان خدا ❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/04/11 10:04
      مدت عضویت: 1141 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,263 کلمه

      سلام به تمام دوستان عزیزم خانواده ی زیبا ومتناسب تناسب اندام😍😘

      گام پنجم👣

      10،4،1400

      به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید.یادگیری به منزله لاغر شدن(متناسب شدن) نیست.✅لاغر شدن یک هنر است، باید آن را یاد بگیرید✅

      ☑️لیاقت چیست؟این سؤالیه که باید از خودم هر روز بپرسمواقعا لیاقت چیه؟لیاقت یعنی کانون توجه من.چرا؟چون من به هرچی توجه کنم تو زندگیم خلقش میکنم و بیشتروبیشترش میکنم**برای همین استادمون میگفت هرچیزی که الان دارید به طور خودمونی بگم شما لایقش هستین حتی نوع و رنگ پوست،مو،وهرچیزی که الان دارم حاصل توجه مداوم و مستمر منهمیدونید خیلی فکر کردم به این واژه که همه ی استادها به مفهوم لیاقت خیلی حساس هستن و عامل اصلی موفقیت میدوننش🔴اما واقعا چرا؟چون لیاقت یعنی اینکه من خودم رو دوست دارم(باتوجه به خواسته ها،داشته ها)(یا توجه به ناخواسته*مثل چاقی*)فارق از هرچیزی که هستممن آمنه رو باهمه ی خوب و بدش دوست دارمبااین اندام بااین شکل و شمایل باهمه ی اخم وتخم هاش و خنده هاش و…….🔵لیاقت یعنی آمنه خدا تورو خلیفه ی خودش کرده همه چیز مسخرتوئه ✅پس چرا ما حس بی لیاقتی داریم؟چون از بچگی بدلیل ناآگاهی والدین و اطرافیان سرکوب شدیم(یه مثال واضح که دارم میبینم همیشه سر سفره ی غذا بچه هایی که غذا نمیخورن مادر از سر دلسوزی یا عصبانیت میگه اخخخخ عرضه نداری غذای خوب جلوت بزارم چون نمی خوری ای بی عرضه واین همیشه سر هر سفره ی غذا تکرار میشه««دیدم عزیزانی،به پسرم از سر دلسوزی و اینکه چرا نمیخوری میگن از بس بی عرضه است غذای خوب و نمیخوره)خب حالا تا تهش و بخونیم

      🔴بازهم هم برمیگردیم به باکس مغزی،،،من توی باکس مغزم حس ارزشمندی،خویشتن دوستی ولیاقت رو خاموش کردم و«دراصل سالهاست که این احساس ها خاک میخورن»پس چطور میخوام مثل یک آدمی که این باکس رو هر روز داره زندگی میکنه عمل کنم خب نمیشه🔵مثل همه ی وقت هایی که دیدم ظرف های زیبا فقط برای مهمونه پیام این رفتار چیه؟»یعنی ماارزشمند نیستیم فرزندم فقط کسی که میاد ارزش اینو داره که از وسایل نو ما استفاده کنهیاهزارتا مثال دیگه🔵

      پس حس لیاقت و خودارزشی ما عملا پودر شده(همون عزت نفسی که اساس و پایه ی همه چیزه)

      وقتی جونت عزیز نباشه برات،،حاضری به هر چیزی تن بدی فقط برای اینکه خودت و ارضا کنی😣

      میدونید حس عدم عزت نفس و ارزشمندی باعث میشه معتاد بشم چون یه حس خلاءشدید در من وجود داره  که فقط دلم میخواد پرش کنم باچی؟باهرچیزی که دردسترس باشه

      مثالوقتی عزت نفس ندارم،حس لیاقت ندارم،خودبه خود به هر بهانه ایی هر چی باشه دم دستم میخورم و این کار باعث میشه این کمبود بااین رفتار غلط پرشه(یه نمونه عینی دارم پسرم 8سالشه و وقتی حوصله اش سر میره هی فقط دلش میخواد بخوره و بی وفقه خوراکی میخوره کیک بیسکوئیت نوشمک بستنی و هرچی واصلا حواسش نیست چقد رو هم رو هم خوراکی خوردهواز بچگی حرمتی برای جسمش قائل نمیشه چر؟چون الگوی عینی داره😅««بگذریم که اون خلا ممکنه هرچیزی باشه مثل کمبود محبت یا احساس تنهایی یا مشغولیت ذهنی و هرچیزی»بزرگ که بشه هر وقت کلافه و سردرگم بشه و بی حوصله ناخودآگاه میره سراغ خوراکی✓پس این رفتارها و عدم احساس لیاقت از همون بچگی ایجاد میشه و مدام تکرار و تکرار تا به اینجا میرسهوحاضر میشیم هر غذایی رو بخوریمهر لباسی رو بپوشیمباوجود طعنه و سرکوفت حرکتی نکنیم«چون دست خودمون نیست ویه جورایی عادت کردیم😭

      ☑️من لیاقت چاقی و داشتم و چاق شدم و هیچ زحمتی برای چاقی نکشیدمفقط باور کردم که میشود و شد

      ☑️پس برای متناسب شدن هم باید لیاقت متناسب شدن رو داشتبدین صورت که تن به هر چیزی ندیم و خودمون رو عزیز بدونیم

      ✅✅هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.✅✅(بقول استاد عباسمنش ما نون فرکانس هامون رو میخوریم یا بعبارتی نون لیاقتمون رو)

      ❇️هر چقد خودم رو لایقتر بدونم عالیترین هارو دریافت میکنم❇️

      ✖️نکته باحالش اینجاست این حس لیاقت برا همه چیزه،، چه در جهت پیشرفت و چه در جهت پس رفت،،اگه در جهت موفقیت باشه عالیترین موفقیت،اگه در جهت ناموفق بودن باشه عالیترین شکست ها✖️

      ✓دراصل حس لیاقت من یعنی توجه و استمرار روی یک موضوع حالا هرچی میخواد باشه✓

      یک فرد چاق باتوجه و استمرار دراین توجه مدام چاقی خودش و بیشتر کردههربار که از خودش متنفرتر شده،هربار رژیم گرفته، ورزش کرده، لباس نادلخواه پوشیده، فقط و فقط حس لیاقتش رو نابود کردهوخلاصه که باتمرکز و توجه بر روی ناخواسته بیشتر اونو تو زندگیش ایجاد کرده😔میدونید چرا؟چون ناخودآگاه من فرق بین خواسته و ناخواسته رو نمیفهمه و فقط به کانون توجه من جواب مثبت میدههر چقدر این توجه بیشتر باشه،،،در زندگی من هم بیشتر ایجاد میشه😭

      از دیشب تاحالا همش دارم میگم وااااااااااااااااااولیاقت یعنی کانون توجه من(اما انتظار یه شبه کارکردن این توجه و نداشته باشم)همونطور که سالها طول کشید تامن به این وضع دربیام،،،کمی صبوری لازمه تا برگردم و طبیعی بشم و به این معنی نیست که خیلی طول بکشه مثل چاقی😍

      ((باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید))

      ☑️خیلی باحاله که بدونم این یه جمله چقد حرفه و خودش کلی دوره است،،چرا؟

      چون قرار نیست من باوری به خودم اضافه کنم که، قراره من باورهایی که اضافه کردم و بیرون بریزم و با بیرون کردن هر باور متناسب تر میشم(واقعا الان درک میکنم که اگه باوری عمیقا درمن شکل بگیره،بی بروبرگرد نتیجه عیان میشه،دقیقا به اندازه ی مقدار و اندازه ایی که باور کردم نه کمتر ونه بیشتر،،،، مصداق دقیق آیه ی🌹ومن یعمل مثال ذره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره🌹الله اکبر ب به خود خداااااا واقعا چقد دقیقه این انرژی این وجودی که در درک میگنجه و درفهم✓✓واااااااااااای چقد باحاله چه چیزهایی داره آمنه کوچولوی وجودم بهم میگه✓✓

      🔴چرا؟چون وزن اون باور از ذهن من کم شده،،،چون اون باورها بودن وهستن که منو چاق کردن نه غذا،نه کم تحرکی،نه تیروئید کم کار،نه ازدواج،نه بلوغ،نه غذاهای هورمونی،نه بارداری،نه چربی وپیتزا وسس و روغن ……..

      نه

      🔵🔵فقط و فقط باورهایی که من خودم ناخودآگاه به وجودم تزریق کردم

      وباز جالبه بدونم که بااین کار(با باور کردن شنیده ها ودیده ها) اهرم های اصلی وجودم و مکانیزم طبیعی بدنم و مختل کردم

      والان تنها کارم باید همین باشه بدون توجه به جسمم«که نتیجه است»فقط باعشق روی ذهنم کار کنم و تمام وجودمو بسازم(هضمش برای خودمم هم الان داره اتفاق می افته خدایااااااااااا شکرررررررت)

      🔴من الان تعهد میدم که لیاقت متناسب شدن رو که خودم نابودش کردم رو احیا کنم و باعشق بهش نور بدم،مهمات برسونم و سنگرش و آباد کنم و قدرتمندش کنم وباپرورش این حس لیاقت برای متناسب شدن تاابد متناسب میمونم

      ✅فقط کافیه الان بجای سرزنش کردن اطرافیانم،جامعه،مدرسه،غذاها و ننداختن تقصیر به گردن سرنوشت و خدا میخواهد و چکار کنم آب نمیشه

      مسئولیتش رو بپذیرم که این من بودم خود خود خودم که باور کردم مگه چوب بالا سرم گرفته بودن🙊(همیشه یه مثالی که برای ذهن منفی باف که تازه اونم خودم بوجود آوردم میزنم اینه که ببین عزیزم اگه کسی بگه بپر تو آتیش میپری؟بازم میگی آمنه بپر؟نه چون حتی خود تو هم داری ازمن به زعم خودت مراقبت میکنی ولی نمیدونی داری منو میندازی قعر چاه

      پس بجای مقاومت و لجبازی بیا و همراهم شو

      میشه همون مثالی که خدا میزنهکه ای بنده جانم من وعده ی راست دادم و شیطان وعده ی دروغ تو چرا وعده ی من خدارو باور نکردی بابا جااااان😭😐

      پس واقعا بسمه وبپذیرم من مسئول این وضعیت مالی،روابط،زندگی،اضافه وزن،ناامیدی،دلسردی،ناتوانی و همه وهمه شدم و الان دور بریزم اینهارو بخودم بیام از نو بسازم💪

      ✅✅نکات فایل

      اینکه باتوجه کردن به خواسته و فهمیدن موضوع لیاقت

      من دیگه هر چیزی رو نمیخورم

      وبرای جسم خودم ارزش قائل میشم

      وبه خودم ظلم نمیکنم

      پس باافتخار میگم💪من لیاقت داشتن وزن 55کیلو رو دارم💪من لایق پوشیدن لباس های شیک و سایز 36_38هستم💪من لیاقت رنگی رنگی پوشیدن لباس هارو دارم

      من لایقم من ارزشمندم من بینظیرم

      هوووووووراااااااا هوووووووررررررااااا هووووووراااااااا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/04/06 11:50
      مدت عضویت: 1350 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,235 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم

      چند وقت پیش استاد اعلام کردن که میخوان دوره مقدماتی رو دوباره با ما شروع کنن خیلی ذوق کردم با خودم گفتم این بار دیگه لاغر میشم چون استاد همراهمون به طور مستقیم یکی دوهفته ای از دوره گذشت ومن تغییر فیزیکی درخودم احساس نکردم ناراحت بودم ولی بازم ادامه میدادم تا اینکه لایو مشترک خانم حسنی عزیز با استاد دیدم دیدم خانم حسنی گفتن استاد من تصمیم گرفتم صد گام شروع کنم وبا شما شروع نکنم یک ندای عجیبی بهم گفت برو صد گام ببین چی بود خلاصه اومدمو وسایت مرور کردم دیدم من به خاطر عجله ای که درکسب نتیجه داشتم اصلا از فایل های رایگان استاد استفاده نکردم یعنی چند تایی بهار دوسال قبل از فایل های نکات طلایی استفاده کرده بودم و۱۲ گام اما بقیشو نه دوباره ندایی بهم گفت ببین فریبا تو عجله کردی درشرکت دردوره یه چیزایی هست که تو برای مقدمه یاد میگرفتی وقتی این فایل داشتم گوش میکردم تازه فهمیدم حسم درست بود الان دوروز دارم روی این فایل کار میکنم هر دفعه گوش میدم نکات بهتری رو متوجه میشم اینو دردرجه اول به خودم بعد به کسانی که وارد سایت میشن وفکر میکنن فایل های رایگان بدرد نمیخوره میگم گنج این فایل ها گنج خودمم تازه باور کردم این موضوع ودرکش کردم 

      دیروز به سوالات داخل این فایل ونوشته اش جواب دادم داخل کاغذ ودارم فکر میکنم روش آیا من لیاقت لاغری رو دارم یادمه استاد گفته بودن همه ما دعوت شدیم از طرف خداوند به این دوره پس قطعا لیاقت متناسب شدن دارم اما چقدر باورش دارم که من لایقشم امروز رفتم ولباس های گشاد وکهنمو جداکردم وجمع کردم به عنوان پارچه بدرد نخور برای اسباب کشی وبعد این اسبابکشیمون میندازمشون دور تازه فهمیدم من اگه میخوام لایق متناسب شدن بشم باید به احساسم توجه کنم احساسم میگه تا میتونی به خودت برس به نظافتت هیچ وقت بوی عرق نده شاید به نظرتون ساده وبدیهی  بیاد اما مطمئنم افراد چاق خیلی خوب درک میکنن اگه احساست خوب نباشه حتی به نظافت شخصی خودشونم افراد چاق اهمیت نمیدن البته من بسیار تمیزم اما میخوام نهایت تلاشمو کنم که همیشه این نظافتو حفظ کنم حتی اگه روزی دوبار برم حمام این کارو انجام میدم تا احساس لیاقت وباارزش بودن کنم وقتی کار میکنیم درخانه یا محیط کار شده که بارها کارمون افراد دیگه یا موقعیت ها رو الویت قرار دادیم وگفتیم که خب منکه آدم تمیزیم حالا یه روزم نرم دوش بگیرم مهم نیست فردا میرم اما مهم میخوام بگم که همین کارای ساده احساس لیاقت میاره برای متناسب شدن یا مسواک زدن ونخ دندان خیلی مواقع به خودمون میگیم بیخیال بابا کی حوصله داره دندوناشو بشوره فردا کثیف میشه دیگه دوباره وگاهیم چند روزی یادمون میره الان همه میان میگن اه اه چقدر چندش دندان کثیف اما آمار کشورمون نشون میده که ایران بیشترین هزینه رو دردندان پزشکیا صرف میکنه حالا چرا میگم چون مسئله دندان نیست مسئله اهمیتی که به خودمون نمیدیم برای خودمون ارزش قائل نیستیم داخل خونه لباس کهنه وداغون میپوشیم بهونمونم اینکه پول نداریم من به شخصه اشخاصی رو میشناسم دوتا کمد پراز لباس های کهنه زوار رفته وداغون دارن وحتی نمیندازنشون بیرون که جاشون باز بشه برای لباس های نو البته خودم اینجوری نیستم ودلم میاد لباس هامو اهدا یا دور بریزم اما منم باید تجدید نظر کنم وشده دویا سه دست لباس قابل پوشیدن داشته باشم بسمه دیگه پول دارم سالی یک یا دودست لباس توی خونه برای خودم بخرم اما این فکر که گرون وپول نیست وآدم پولشو صرف خرید لباس نمیکنه یا لباس هر چقدرم کهنه باشه قابل پوشیدن فرهنگ ما ایرانی ها رو تحت شعاع قرار داده چند وقت پیش از شخصی شنیدم از تاناکورا لباس میخرید با خودم گفتم یعنی اینقدر برای خودش ارزش قائل نیست که حاضر لباس دست دوم یک شخص دیگه رو بپوشه وبه لباس کهنه هاش اضافه کنه خدایا به کدوم سمت داریم میریم اون وقت که میخوایم لابد آقا وخانم جهان هم بشیم حتی لباس نو نمیخریم لباس کهنه میخریم خداروشکر که این کارو من نمیکنم ولی منم برای احساس لیاقت کردن خیلی باید کار کنم باید بیشتر به خودم برسم محیط اطافمو تمیز مرتب ومنظم نگه دارم سبک زندگیمو عوض کنم مثلا من میتونم که کرم بزنم به صورت ودست وپاهام چرا بعضی وقتا نمیزنم باید به خودم یادآوری کنم که من برای پول زندگی نمیکنم بلکه این پول که به من خدمت میکنه اگه چیزی رو میخرم استفاده کنم واحتکارش نکنم بعدا هم دوباره میخرم شده بارها کرم های بیشماری خریدم اما موندن واستقادشم نکردم خب خب یا نخرم یا استفاده کنم دیگه پول به این باارزشی رو باید صرف خود با ارزشم کنم وگرنه چرا میخرم این چیز یه چیز جالب دیگه هم که ممئنم خیلیا مثل من قرص های مولتی ویتامین میخرن ونمیخورن یعنی احتکار میکنن اگه بدنمون بهش احتیاج داره که بخوریم پس چرا نمیخوریم اگه احتیاج نداره چرا میخریم شیشه های عطرمون استفاده کنیم هر روز عطر بزنیم وهمیشه خوشبو باشیم چرا مهمونی به مهمونی پولش میرسه ودوباره میخریم چند سال پیش یکی به من گفت پیامبر ما بیشترین پول صرف عطر ومسواک میکردن چوب مسواک این یعنی چی یعنی برای خودتون ارزش قائل باشین همیشه خوشبو باشین همیشه تمیز باشین همیشه به خودتون اهمیت قایل بشین دیگه چجوری بگه بنده خدا شده ساعت ها بیکار وکسل ولو جلو تلویزیون افتادیم هی این شبکه اون شبکه اما شده یه نگاهی به پینه های دست وپامو بندازیم به مرتب بودن ناخن هامون بندازیم به وز موهامون به صورتمون که کرم یا مرطوب کننده میخوادبندازیم به بوی بد بدنمون که نظافت لازمه یا به تعویض لباس های کثیفمون یاد گرفتیم آدم مهمونی میره به خودش میرسه تمیز باید باشه خوشبو باید باشه آدم که تو خونه خودش این کارارو نمیکنه خرج داره بله داره منم مثل همه شما مولتی میلیاردر نیستم البته به لطف خدا میشم ولی به جای هله هوله ها به جای خرجای الکی میشه آدم نیازای اساسیشو تامین کنه به خودش برسه میشه حتی با پول کم احساس لیاقت لاغری داره درمن زنده میشه ومن خیلی خوشحالم به لطف خدا وقتی مینویسم نفس میکشم نفس از عمق روحم انگار تازه میشم 

      من لایق پوشیدن بهترین لباس هام

      من لایق خوشتیپ ترین آدم دنیا بودنم 

      من لایق داشتن بدنی متناسبم 

      من لایق پوشیدن لباس های اندامی وبارنگ های روشن وباهر طرح ومدلی هستم 

      من لایق زیبا تر شدن هر روزمم 

      من لایق بهترین غذا ها ماشین ها وخونه ها هستم 

      من لایق ثروت بینهایت جهان هستی هستم 

      من لایق آرامش وداشتن پول به هر اندازه که بخوام هستم 

      من لایق شادابی ونشاط تناسب همیشگیم 

      من لایق پوست خوب وشاداب وجواب وزیبا هستممن لایق عشق هستم 

      من لایق زندگی عاشقانه وبا آرامش ورفاه هستم 

      من لایق بهترین های جهانم چون خودم بهترین جهانم

      از انروز من مسئول چاقی خودم هستم 

      این مسئولیت صد درصد به عهده میگیرم چون این خود من بودم که خودمو به این شکل درآوردم نه هیچ چیز وکس وشرایطی این من بودم که تصمیم گرفتم ولیاقت چاقی رو با بد کردن حال واحساسم ومشکلاتم ایجاد کردم این من بودم وحالا هم این منم که لیاقت متناسب شدن وماندن درخودم میبینم واز امروز یعنی همین لحظه لیاقت لاغر شدن وزببا شدن درخودم ایجاد میکنم ومن متناسب میشم وبدنم وذهنمم با اشتیاق کمکم میکنن تا من بهترین خودم باشم وبه هر چی میخوام برسم وخوشحال وراضی باشم ندایی بهم میگه این فایل چند روز دیگه هم گوش کن پشت سر هم چون بیشترین چیزی که من بهش احتیاج دارم اینکه اونقدر احساس لیاقت لاغری درمن اوج بگیره که فوق العاده ومتناسب ترین انسان جهان بشم خدایا شکرت بابت این آگاهی خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Narges
      1400/03/25 05:02
      مدت عضویت: 1681 روز
      امتیاز کاربر: 1590 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,391 کلمه

      💝💝💝 به نام خداوند مهربان 💝💝💝

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان لایقم 🌹🌹🌹

      گام پنجم : پاسخ به سوالات زیر 

      ۱- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      ❌ برای من در کودکی لباسهای بزرگتر و گشادتر از سایز خودم خریداری میشد که مبادا برایم تنگ نشود و من لیاقت چاق شدن رو در خودم می دیدم !

      ✅ من دیگه هیچ وقت برای خودم لباس گشادتر از سایز خودم نمی خرم چون من دارم مرتب لاغرتر و متناسب تر میشم و همین لباسهایی که الان اندازه امه مرتب باید تنگ کنم تا به تنم گشاد نایسته 😍😍😍

      ❌ من به چاقی اطرافیانم توجه کردم و از اونا یاد گرفتم چاق باشم و اینگونه لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم 

      من از چاقی متنفر بودم و وقتی یک آدم چاق رو می دیدم از چاقیش بدم میومد اما برای ذهن من فرق نمی کنه که من از یک چیز خوشم میاد یا بدم میاد وقتی بهش توجه می کنم یعنی دارم اون رو برای خودم سفارش میدم ! 

       جمله ی میثاق نامه : ✅ من از امروز فقط به انسانهای متناسب توجه می کنم و آنها را الگوی خود در رسیدن به هدفم قرار می دهم 😍😍😍

      ❌ من با خوردن هر غذایی حتی دست خورده ی غذای دیگران (بچه هام) در خودم لیاقت چاق شدن رو ایجاد کردم ✅ من دیگه هیچوقت دست خورده  ی غذای هیچ کس حتی بچه هام و همسرم رو نمی خورم چون باید به خودم احترام بزارم و خودم رو لایق بهترین ها بدونم تا لیاقت بهترینها رو داشته باشم 😉😉😉 

      جمله ی میثاق نامه : من لیاقت بهترین زندگی را دارم و به لطف خدای مهربان و تلاش خودم به آن می رسم 

      ❌ من تمام لذتهای دنیا رو در غذا خوردن می دیدم و همیشه فکر می کردم برای تفریح بیشتر باید بیشتر بخورم ! 

      ✅ بازم جمله ی میثاق نامه : من از امروز خوردن را لذت و تفریح نمی دانم و فقط برای رفع نیاز جسمی خود غذا می خورم 😍😍😍

      ❌ من با سرزنش کردن بیش از حد خودم و سرکوب خودم لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم !

      ✅ چقدر جملات میثاق نامه به ذهنم می رسه الان  😍😍😍 من زیباترین مخلوق خداوند در کره ی خاکی هستم و همه ی انسانها از دیدن من شگفت زده می شوند 😍😍😍 من خیلی انسان ارزشمندی هستم پس باید همیشه بهترین خودم باشم 🤩🤩🤩

      ❌ من با در نظر نگرفتن خودم و خجالت کشیدن های بی مورد از چاقی خودم لیاقت بیشتر چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم !

      ✅ من به خودم افتخار می کنم چون خیلی توانمند و عالی هستم و روز به روز عالیتر هم میشم 😍😍😍

      ❌ من با ترس بیجا در مورد غذاها و دسته بندی کردن آنها که یکسری از آنها چاق کننده هستن و یکسری لاغر کننده در خودم لیاقت چاقی رو ایجاد کردم !

      ✅ هیچ غذای قدرت چاق کردن من رو نداره و من هر چی بخورم بدنم اون رو به سلامتی و تناسب اندام و انرژی پاک تبدیل می کنه 😍😍😍

      ❌ من حتی اونقدر به غذاها قدرت داده بودم که اونا برام تصمیم می گرفتن کی و چه مقدار ازشون مصرف کنم ! و اینگونه لیاقت چاقی بیشتر رو در خودم ایجاد کردم !

      ✅ من از این به بعد به هیچ غذایی اجازه نمیدم که برام تعیین تکلیف بکنه ! من قدرتمند ترینم و لایق بهترینها و از این به بعد این من هستم که تصمیم می گیرم کی و از چه غذایی به اندازه ی نیاز بدنم مصرف کنم 🥰🥰🥰

      ❌ من با رژیمهای متعدد و محدودیتهایی که برای جسم نازنینم ایجاد کردم لیاقت چاقی رو به خودم تحمیل کردم 😪 

      ✅ من دیگه هیچ وقت جسمم رو توی فشار قرار نمیدم و هیچ رژیم مسخره ای رو بهش تحمیل نمی کنم من لایق داشتن زیبا ترین جسم هستم 🤩🤩🤩

      ❌ من با پوشاندن لباسهای گشاد و بدرنگ به جسم خودم بی احترامی کردم ! و لیاقت چاقی رو در خودم افزایش دادم !

      ✅ من لایق پوشیدن زیبا ترین و خوش رنگ ترین و خوش دوخت ترین و خوش مدل ترین لباسها هستم 😍😍😍

      ❌ من همیشه در گذشته وقتی توی آینه به خودم نگاه می کردم از خودم بدم میومد و خودم رو دوست نداشتم !

      ✅ بازم جمله ی میثاق نامه 😍😍😍 من هر وقت به آینه نگاه می کنم به خودم لبخند میزنم و از دیدن خودم لذت می برم 🤩🤩🤩

      ۲- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟ 

      ❌ نه متاسفانه من هیچوقت خودم رو لایق لاغر شدن و داشتن اندام زیبا و متناسب نمی دونستم برای همینم هر وقت رژیم گرفتم و وزن خودم رو کم کردم بلافاصله بعد از رهایی رژیم به وزن اولیه برگشتم ☹☹☹

      ✅ اما از امروز من خودم رو لایق زیبا ترین و عالی ترین و شگفت انگیز ترین اندام می دونم اندام رویایی زیبای ۵۵ کیلویی خودم و برای رسیدن به این وزن و اندام زیبایی که لیاقتش رو دارم لحظه شماری می کنم 😍😍😍

      ۳- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند. 

      ❌❌❌ تمامی روشهایی که من در گذشته برای لاغر شدن استفاده کردم به شدت لیاقت چاقی رو در من افزایش داد و هر روز من رو نا امید تر و ناتوان تر کرد ! و هر کدام از این روشها من رو چندین پله از لاغری دور کرد تا جایی که دیگر فکر می کردم محاله لاغر بشم و باید آرزوی لاغری رو با خود به گور ببرم اما از زمانی که با روش لاغری با ذهن و استاد آشنا شدم و صحبتهای استاد رو شنیدم و نتایج دوستان شگفت انگیز سرزمین لاغری رو دیدم نور امیدی چنان در قلب من ایجاد شد که دیگه حاضر نیستم برای لاغری به هیچ کدام از روشهای قبلی لحظه ای فکر کنم چه برسه به اینکه انجامش بدم و واقعاً گاهی وقتی یادم میاد که چه تلاشهایی برای لاغری کردم از خودم خنده ام می گیره که چقدر جاهلانه رفتار کردم و به این مسئله پی نمی بردم که تمام این راه و روشها بی فایده و مسخره هستند ! 😬😬😬

      ۴- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

       از آنجایی که در گذشته زیاد به خودم احترام نمی گذاشتم و هیچ کاری رو برای رضایت خودم انجام نمی دادم و همیشه تلاش می کردم که دیگران رو از خودم راضی نگه دارم من از امروز سعی می کنم برای خودم ارزش بیشتری قائل بشم و برای رضایت بیشتر خودم در زندگی تلاش کنم چون من ارزشمند ترین و والاترین انسان در زندگی خودم هستم و در درجه ی اول باید عاشق وجود خودم باشم و به خودم احترام بگذارم تا اطرافیانم هم برایم ارزش بیشتری قائل بشن و به من احترام بگذارند و من رو دوست داشته باشند من از امروز تمام سعیم رو می کنم که عاشقانه خودم رو دوست داشته باشم و بیشتر از هر شخص دیگه ای به خودم احترام بذارم و خودم رو لایق بهترینها در زندگی خودم بدونم 😍😍😍 

      برداشت من از این فایل :

      مختصر و مفید : ما باید صد درصد به این باور برسیم که هر اتفاقی خوب یا بد در زندگیمون رخ داده به دلیل توجه و خواست خودمون به اون مسائل بوده و برای رسیدن به تمام خواسته هامون باید توجهمون رو از نداشته های زندگیمون برداریم و بزاریم روی داشته های زندگیمون تا بیشتر بشن و تا می تونیم در خودمون ایجاد لیاقت کنیم و لیاقت رسیدن به تمام بهترینهای دنیا که تناسب اندام هم یکی از آنهاست رو در خودمون ببینیم ☺☺☺

      من لیاقت داشتن بهترین و زیباترین اندام دنیا رو دارم 😍

      من لیاقت داشتن و پوشیدن زیباترین لباسها رو دارم 😍 

      من لیاقت رسیدن به وزن ۵۵ کیلوگرم رو دارم 😍😍😍

      من لیاقت داشتن اندام فوق العاده و لاغر و زیبا و دوست داشتنی رو دارم 😍😍😍

       من لیاقت داشتن کمر باریک و شکم تخت رو دارم 🤩🤩🤩

      من لیاقت داشتن بدن بدون چربی و پوست زیبا و بدون ترک و جوان و سالم رو دارم 🥰🥰🥰

      من لیاقت داشتن سلامتی کامل رو دارم 😍😍😍 

      من لیاقت لذت بردن از اندام زیبا و ثروت و سلامتی و بهترینها رو دارم و با کمک خدای مهربان و تلاش خودم به آن می رسم 😍😍😍💃🏻💃🏻💃🏻

      من لایق ترین انسان زندگی خودم هستم 🤩🤩🤩 

      من و اینهمه خوشبختی کاملاً طبیعیه  😍😍😍 داشتن تناسب اندام و سلامتی حق طبیعی منه و به رودی به آن میرسم 🤩🤩🤩🤩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار eli_naz_188@yahoo.com
      1400/02/16 20:24
      مدت عضویت: 1100 روز
      امتیاز کاربر: 195 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,274 کلمه

      سلام و روز همگي بخير

      “گام پنجم”

      اول اينو بگم كه اين گام و فايل صوتي اين گام واقعا و واقعا تكون دهنده بود.

      من تا به اينجا از ميون ٤٠-٥٠ فايل مفيدي كه از استاد گوش دادم واقعا تخت تاثير اين فايل بيشتر از مابقي فايلها قرار گرفتم.

      لازم ميدونم قبل از رفتن سر سوالات مطرح شده احساسي كه بعد شنيدن و حين شنيدن اين فايل رو داشتم بگم

      تفاوت اين فايل با بقيه فايلها اول اينكه استاد لحن كاملا جدي داشت و خيلي شاداب و ملايم نبود

      نميدونم چرا من ميزان يادگيريم با لحن جدي بيشتره!(من راجع به خودم ميگم هر كسي متفاوته )

      مورد ديگه اينكه من اين فايل رو كاملا متفاوت از ساير فايلها ديدم انگار كه ختم كلام و اتمام حجت بود انگار اين فايل اپيزود نهايي رازلاغري با ذهن بود.

      مورد ديگه اينكه استاد خيلي كم توي ساير فايلهايي كه من گوش دادم انگشت اتهام به روي عادات غذا خوردن ما گذاشتن اما توي اين فايل كاملا پرخوري و اضافه خوري و آشغال خوري و … مورد نشانه بود.

      من قبل از نوشتن اين ديدگاه فايل رو چند بار گوش دادم چون تكرارش خيلي بيدار كننده و عالي بود.

      ديدگاه دوستانم خوندم و جالب اينه اكثر افراد اين فايلو بارها گوش دادن مثل اينكه همه ي ما نياز به شنيدن اين حرفها داشتيم.

      استاد عزيز

      در پروسه ي چاقي و اضافه وزن عادات ما چه عادات غذايي و چه غير غذايي منجر به اين نتيجه ي نامتناسب ميشه.

      اما من عادات غذايي نامتناسب رو در اكثر افراد دليل بارز اضافه وزنشون ميدونم كه (اين نشات گرفته از فرمولهاي ذهني غلط و عوامل ذهني پيش زمينه)هست.انگار همه غذارو مقصر ميدونن.

      براي همين هست كه مثل بچه اي كه خودش ميدونه خطاي كارش كجا بوده وقتي حرف از خطامون ميشه (اينجا رفتارهاي غذايي نادرست)ما با وجود ناراحت شدن لذت ميبريم از شنيدنش.

      دليل لذتمون هم اين هست كه مسئوليت تمام و كمال چاقيمون رو به عهده گرفته و حاضر و آماده ي جبران اين خسارت وارده ايم.

      من خودم با خودم روراستم

      كاملا آگاهانه خودم كردم و خودم ميدونم چيكار كردم كه دچار اضافه وزن شدم.اصلا خودمو به بي خيالي زده بودم و گفتم هر چه باداباد.

      با ذهنم هم مثل يه غريبه ي شيطاني برخورد ميكردم كه نميدونم اين چي از جون من ميخواد اصلا اينه كه هي ميگه بخور بخور!من بي گناهم!

      خب حالا ميرم سراغ سوالات اين قسمت.

      ✔️به انچه در مسير چاقي انجام داديد فكر كنيد و بگيد چطور لياقت چاقي رو توي خودتون افزايش داديد؟

      •بچه كه بودم صورتم گرد بود(الانم گرده لاغرم ميشم گرده!)اين باعث ميشد تو برخورد اول هر كس و غريبه اي بدون توجه به اندامم كه چاق نبود همه بگن واي چقدر توپوله !😒

      همين باعث ميشد من فكر كنم اين حرف بديه چون خوشم نميومد و فكر ميكردم توپول يعني شكمو يعني بد يعني چاق و همين باعث ميشدفكر كنم من محكوم به چاقيم چون من يه بازه ي زماني هيچي نخوردم تا لاغر شم (دوران كودكي)ولي باز صورتم گرد موند و اين بيشترباعث شد كه باور كنم من لايق چاقيم و ديگه چه فرقي داره بدنمم هم چاق باشه من كه هر كاري ميكنم لاغرم ميشم باز بهم ميگن توپول پس ديگه بيخيال شدم و خودمو لايق دونستم كه جسمم هم چاق كنم.

      جالب اينه الان كه بزرگتر شدم همون مردم جاهل كه سالها منو عذاب دادن با كامنتِ چه توپول! الان ميگن واي خوش به حالت چه پوست قشنگي چه گونه هاي برجسته اي چه صورت پري كاش منم صورتم اينطور بود!

      همونا ميگن:من لاغر ميشم اول صورتم لاغر ميشه خوش بحالت توصورتت لاغر نميشه 😒

      آه خداي من !

      براستي كه اولين و واجبترين كار بي توجهي با حرف ديگرانه.

      ميخوام يه مثال ديگه اي حالا كه اين موضوع باز شد بگم

      *يه روز داشتم با يكي از مشتريام راجع به دوران مدرسه مون حرف ميزدم (دوستم اهل ايرلند بود)ميگفت توي دوران مدرسه و دبيرستانش هميشه بابت اندام ساعت شني كه داشت (پايين تنه پر و كمر باريك و بالا تنه ظريف)مورد تمسخر همه بود و خيلي اذيت ميشد و همه مسخرش ميكردن كه چه باسن بزرگي داره و مثل فيله و..

      حالا ميگفت همون اندامم كه باعث كمبود اعتماد بنفسم شده بود امروز تو سال ٢٠٢١ يك آرزو براي همه شده و من هر جا ميرم منو تحسين ميكنن كه خوش بحالت چه باسن خوش فرمي چه كمر باريكي حتما خيلي ورزش ميكني يا چي ميخوري اينطورشدي !😒

      اونم تو فضاي مجازي فقط عكس ميزاشت و هزاران لايك ميخورد!

      آه! 😄

      اين مردم يك روز تو رو عبادت و يك روز تو رو طرد ميكنن.

      • من خواهش ميكنم از همه كه حالا كه تو مسير روشني و لاغري و درست هستيم ❌توجه به حرف ديگران ممنون و براي يكبار هم شده فقط و فقط خودمون و خودمون تا ميتونيم در اين زمينه خودخواه باشيم و فقط به خودمون و نظر خودمون توجه كنيم.

      ٠ چه كار ديگه اي كردم كه لياقت چاقي رو توي خودم افزايش دادم؟

      اينكه باور كردم كه مقابل غذا ضعيفم و نميتونم خودمو كنترل كنم

      اينكه به يسري افراد گفتم كه من لاغر نميشم اصلا و استعداد چاقيم خيلي بالاست!

      اينكه خودمو ضعيف حس كردم مقابل افراد خوش هيكل!

      اينكه خودمو قانع كردم كه من هيچوقت لاغر نخواهم شد و تسليم شدم به چاقي!

      اينكه به خوبي يادم مياد روزها و شبهايي كه از شدت پرخوري نتونستم بخوابم از شدت فشار بالاي خون، زير دوش آب سرد ميرفتم و فقط زير دوش گريه ميكردم كه چرا اين دور باطل رو هر روز تكرار ميكنم و هر روز تكرار ميكردم با اينكه ميدونستم چاق ميشم 😔خيلي حال بديه واقعا مرز جنون بود.😭

      ميدونيد بعد يه وزن خاص كه خيلي هراس انگيزه آدم كلا ميبازه چون سالها تلاش ميكنه به اون عدد نرسه ولي بعد اون عدد كه خط قرمزخودش تعيين كرده ميگه ديگه آب از سر گذشته و من فوق العاده ضعيف و حقير و ناتوان هستم.

      هر چه بادا باد و خودشو كاملا لايق چاقي ميدونه

      من سال آخر تلاشهاي ١٤ ساله ي لاغريم

      همه ي اينها لياقت من رو براي چاق تر شدن بيشتر و بيشتر كرد.

      حالا هم ديگه عيب نداره چون ماهي رو هر وقت كه از آب بگيرين تازه س.

      مهم اينه كه در دادگاه عدالت روح و جسمم من اعتراف كردم كه گناهكار منم 🙋🏼‍♀️و مسئولييت همه چيز رو به عهده م گرفتم و گفتم كه همه چيزرو جبران خواهم كرد.🙏🏻

      ✔️سوال دوم اينكه آيا در روشهاي قبلي كه امتحان كردم توجهي به لياقت خودم در چاقي داشتم؟

      ببينيد من هر روشي كه امتحان ميكردم اولش خودمو لايق چاقي نميدونستم

      اول هر روش پر انرژي و مصمم بودم و ميگفتم البته كه من لايق چاقي نيستم و اينبار تمامه!

      ولي طول مسير معمولا بعد از اولين خطا (معمولا شكستن رژيم غذايي)بلافاصله رفتارم با خودم عوض ميشد و خودم رو بي نهايت مستحقچاقي ميدونستم اونقدر كه به قصد تنبيه خودم تا شب بيشتر ميخوردم تا به حالت تهوع برسم (ببخشيد بچه ها من قصد بي ادبي ندارمفقط اينارو ميگم تا دوستاني كه تجربه شبيه من داشتن بدونن كه تنها نيستن)

      يا مثلا تصميم ميگرفتم طبق برنامه فلان ساعت در روز باشگاه برم و فلان مقدار كالري بسوزونم و اگر اينكارو يك روز نميكردم باز خودموتوي آينه نگاه ميكردم و از خودم و هيكلم و همه چيزم متنفر ميشدم و خودمو لايق چاقي ميدونستم.

      من بيشتر انواع رژيم رو براي رفع چاقيم استفاده ميكردم پس جواب اين سوال ميشه دقيقا زماني كه من رژيمو ميشكستم يا دقيق اجرانميكردم .

      بي نهايت بي نهايت احساس ضعيف بودن و نفرت در من شكل ميگرفت و البته من خودم رو محكوم،تسليم و صد در صد لايق چاقيميدونستم.

      ✔️روشهايي كه استفاده كردم سبب افزايش لياقت چاقي در من شدند يا سبب افزايش لياقت لاغري؟

      آه استاد عزيز!

      اين از اون سوالا بود

      اگه سبب افزايش لياقت لاغري در من ميشد كه من هيچوقت به دنبال آخرين تير اميد كه اينجا بود نمي اومدم.

      من ميدونم دليل اين سوال زيركانه رو

      ما داريم ذهن مسموم و مِه گرفته مون رو تصفيه ميكنيم

      اين مرحله ضربدر زدن به غلط هاست ❌تا توي گامهاي بعد تيك سبز ✅ بزنيم به اطلاعات و فرمولهاي صحيح.

      تمام روشهاي لاغري كه من استفاده كردم شامل انواع رژيم غذايي و ورزشها بود

      متاسفانه تنها در سه مورد من موفق به كاهش وزن بالايي شدم كه برگشت وزن بلافاصله بعد موفقيتم باعث افزايش حس لياقت چاقي درمن ميشد.

      من شروع هر روش و رژيم لاغري خودم رو روحا اماده ميكردم و دائم ياداور ميشدم كه لايق لاغري هستم اما همونطور كه گفتم در طولفرايند به دليل كند بودن سرعت كاهش وزنم و همينطور خطاهاي رژيمي حس نالايق بودن بيشتر از بار قبل در من ايجاد ميشد.

      در نتيجه ي تمام اين احساسهاي پي در پي نالايق و بي كفايت بودن من تماما تسليم و خسته خودم رو در دنياي چاقي رها كرده بودم.

      ✔️پيشنهاد من براي نشان دادن لياقت لاغري من چيه؟

      اول اينكه من اون ٣ مورد كه موفق شدم وزنم رو كم كنم رو قاب ميكنم ميزنم جلوي چشمم همه عكساي لاغرمم هم ميزنم همه جا بك راندگوشيم و اتاقم تا كاملا برام ملموس بشه كه اين قهرمان منم خود من.

      من تمام پروسه ي لاغري قبليم رو ياداور ميشم كه چقدر با اراده و قوي و بي نظير بودم تا اول از همه يه خط باطل بزنم رو افكاري كهميگن تو نالايقي تو نميتوني.

      دوم اينكه من تمام گزينه هاي مثبتي كه توي وجودمه به رخ چاقيم ميكشم

      دونه به دونه

      اونقدر جذاب و موفق هستم كه به رخ جناب چاقي مهمون پر روي ناخوده بكشم و بگم واقعا خيلي رو دار و با اعتماد به سقف هستي كه باوجود اين همه زيبايي و جذابيت من هنوز نرفتي پي كارت و جا خوش كردي! لطفا با احترام خودت تشريف ببر!

      پس اين شد كه تمركز روي نقاط قوي و مثبت خواهد بود

      سر و ته چاقي چيه تو وجود من؟

      اونهمه زورشو زده شده نهايت ١٠كيلو چربي!مقابل ٦٠ كيلو زيبايي و وقار و روح زيباي من هيچ حرفي براي گفتن نداره.

      مورد سوم بعد از خود،ذكر خداست

      منظورم اينه ياد خدا

      منظورم اينه حس و لمس اين موضوع كه خدا اينجاست درون من

      اين يك شارژ و نيروي هزاران برابر عظيم تري براي اثبات كامل اين هست كه من لايق لاغري و تناسب اندامم.

      آه عزيزاي من

      خدا واسه اينه كه گفته روزي ٥ بار نماز بخونين

      نه اينكه من بخونم ها !نه

      ولي ميخوام بگم خدا واسه ياداوري ما كه اينجا پيشمونه و حفاظت ما از تمام ضعف ها ميخواد كه ما هي يادش كنيم كه بتونه مارو مقابلهر چيز بدي حفاظت كنه.

      حالا حتما نبايد به فرم نماز باشه به هر فرمي كه خودتون باهاش راحتين روزي تا ميتونين ياداور شين كه شما خود خداييد.

      من ميخوام اينجا يه مثالي بزنم

      يه بار به ديدگاهي ميخوندم يه خانوم گل نوشته بود من از اين به بعد واسه خودم ارزش قائل ميشم و مثل يك ملكه غذا ميخورم!

      من متوجه نكته مثبت ايشون در ذهنيت سازي مثبتشون راجع به غذا خوردنشون شدم اما توي ذهنم گفتم ملكه كيه وقتي خدا هست

      وقتي آخر زيبايي و اقتدار و نظم و بي نظيري خداست چرا نبايد بگم من مثل خداي خودم و در شان خداي وجودم غذا خواهم خورد.

      من روي اين سه مورد تمركز ميكنم و اونقدر قوي و كافي هست كه اگه به درستي و به مكرر ياداور شن حس لياقت بهترينها نه تنها لاغريرو در من افزايش خواهد داد.

      من اخر اين گام زيباي پنجم دوست دارم راجع به پيشرفت خودم تا به اينجاي كار بنويسم

      من تقريبا دو هفته هست در كل كه با سايت اشنا شدم.

      دو روز پيش استاد يك لايو گزاشتن راجع به تند غذا خوردن و اثر اون به چاقي

      خيلي واضح و روشن كردن براي من كه تند غذا خوردن عامل چاقي نيست زماني كه در زمان سيري خوردن قطع بشه.

      شما يك بشفابو چه تو ٢ دقيقه بخوري چه ١ ساعت بازم يه بشقابه.

      من در كل بي نهايت اروم غذا ميخورم ولي مشكلم اين بود سر پا غذا ميخورم و فكر ميكردم اين يكي از عوامل چاقيه ولي فهميدم كه هيچعامل بيروني نميتونه شمارو چاق كنه.

      ميخواستم بگم كه اين لايو خيلي براي من مفيد بود.

      من دو هفته س خيلي بيشتر از قبل آگاهانه غذا ميخورم

      ميدونين رو چه موضوعي در مورد غذا خوردنم بيشتر فكر كردم؟

      اشتهام

      اصلا يه كليد و رمزيه

      وقتي با ذهن عزيزت دوست ميشي و دوسش داري الكي نميگه برو بخور

      عزيز دلم ☺️

      بخدا راست ميگم

      طبق عادت ميرم آشبزخونه يا انگشتم ميره ناخنك بزنم ميگه الهااااااام نكن تو لياقتت بيشتر از اينه 😍

      باور كنين استاد خودش ميگه

      الهي من فداي ذهنم بشم كه ديگه با من قهر نيست نميگه بخور بخور تو بدي تو لايق چاقي هستي

      ميگه الهام من باهاتم دوتايي كمك هم كنيم بگيم چاقي بره خونشون ديگه زيادي مهمون مونده!

      استاد

      من يه چيزي بگم

      من اين دو هفته مطمئنم كه وزنم كمتر شده چون لباسام خوبتر تنم ميشه اما از ترازو خوشم نمياد وزن نميكنم

      من تو اين دو هفته كيك و شيريني هم خوردم كه قبلا نميخوردم

      ولي ميدونين خيلي كم و شيك !

      يعني اينجور نشده كه بخورم يه حس بد عذاب وجدان بهم دست بده و بيشتر بخورم كه تنبيه شم و از خودم متنفر شم

      نه اينطور نشده خوردم ولي خيلي كم در حد اجابت اون حس خوردن و بعد هم خوشحال شدم كه خوردم ☺️

      من امروز صبح ميدونين به چي فكر ميكردم؟

      ٤ سال پيش من تا مرز ٥٣ كيلو لاغر شده بودم اون زمان من فوقالعاده جذاب بودم و با يك مرد بريتانيايي اشنا شده بودم.ما هر روز به بهترين رستورانها براي صرف انواع غذاها ميرفتيم و من دوست نداشتم كه بگم رژيمم يا نخورم چون اون هم اخساس راحتي نميكرد تا غذاشو بخوره.من همه نوع غذاي پركالري و پاستا با سس ايتاليايي و انواع دسر هاي چاق كننده فرانسوي ميخوردم اما 

      اما كاملا يادمه در حد كمي زير سيري ميخوردم تا حس بد پر شدن شكم بهم دست نده و اخساس ناراحتي توي لباسم نكنم.

      باور كنيد من اصلا چاق نشدم طي چند ماه وزنم ثابت بود و كسايي كه منو تازه ميديدن ميگفتن اوه ه ه خوشبحالت پاستا ميخوري و خيلي لاغري!

      منم ميگفتم من اصلا چاق نميشم! (باور كنين خودمم باور كرده بودم ديگه چاق نميشم و خيلي لذت دنيارو ميبردم)

      زندگي يعني اون استاد يعني بهترين غذاهارو در حد كم و نياز بخوري.

      بگذريم ☺️اميدوارم باز به همون فرمولها برسم 🙏🏻

      استاد مرسي بابت اين دو هفته.

      من مطمئنم كه شگفتي ساز ميشم چون اصلا كلا يه آدم ديگه شدم.

      اميدوارم بقيه دوستاي گلمم هم مثل من همينطور حسشون خوب باشه.

      تا گام بعد

      دوستدار همگي

      الهام ❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 50 از 10 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1399/12/21 02:01
      مدت عضویت: 1252 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,435 کلمه

      بنام حق❤
      سلام سلام رسیدیم به گام ۵ 😍😊
      👣 گام 5️⃣ باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید
      هر پیشرفتی رابطه مستقیم دارد با لیاقتی که ما در خودمان احساس می کنیم
      لیاقت نداشتن مانع ادامه دادن می شود
      احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف می شود
      اگه الان من چاق هستم به این دلیل است که خودم را لایق لاغر و متناسب بودن ندونستم درسته که همیشه از چاقی متنفر بودم و به دنبال روش هایی برای لاغری بودم اما در ناخودآگاه ذهنم من خودم رو لایق تناسب اندام نمی دیدم. همیشه تمام حواس و تمرکز و توجه ام روی چاقی ام بوده و وقتی انسان به هر چیزی توجه ی زیادی نشون بوده ذهن اینو برداشت میکنه که فرد بهش علاقمنده و نمیونه تشخیص بده که اون خوبه یا بده، مثبت هست یا منفی، سازنده هست یا مخرب و…ذهن تمام تلاش خودش رو انجام میده تا فرد رو به اون برسونه و من تمام این سال ها تمام تمرکز و توجه ام روی چاقی بوده و مدائم داشتم چاقی رو جذب میکردم و روزبروز هم چاق و چاق تر میشدم.
      چرا ذهن فرد چاق مرتب بهش فرمان خوردن و پرخوری را می دهد ولی ذهن فرد متناسب نه
      بخاطر اینکه فرد متناسب لیاقت متناسب بودن را دارد ولی فرد چاق در خودش این لیاقت رو نمی بینه
      ✅قدم اول در تناسب اندام ⏪ لایق دانستن خودت به وزن ایده آل ات هست
      تمرینات گام 5️⃣ 👣
      ❓سوال 1️⃣  به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید
      🟢عدم لیاقت تناسب اندام من بر میگردد به زمانی که بچه بودم، زمان های خیلی دور، زمانی که خانواده و پزشکان و… باورهای اشتباه من رو شکل دادند و وقتی کم کم بزرگتر شدم خودم این باورها رو پرورش و آبیاری و رشد دادم و در هر مقطع از دوران زندگی ام خودم به این باورهای قبلی اضافه کردم و آنها را بزرگتر و بیشتر کردم…
      ⛔تمام حرفهایی که از دیگران شنیدم و یا به خودم زدم(تمام ورودی ها) و آنها را تکرار کردم و تکرار کردم و در نهایت باور کردم لیاقت چاق شدن را در خودم ایجاد کردم
      تو از بچگی چاق بودی و نمیتونی لاغر بشی
      چاقی تو ارثی و ژنتیکی هست
      استخوان بندی تو درشت هست
      تو اراده رژیم گرفتن نداری
      تو خیلی شکمو هستی و همش توی فکر خوردن و ناخونک زدن هستی
      تو خیلی تنبل و کم تحرک هستی
      خدا تو رو چاق آفریده و سرنوشت و اقبال و شانس تو همینه و نمیشه باهاش جنگید
      تو لاغر بشو نیستی و تا آخر عمرت چاق میمونی(یوقتهایی حتی این فکر توی ذهنم می اومد که حتی وقتی بمیری هم حمل کردنت سخته و چند نفر بیشتر باید جا به جا کنن، پارچه و کفن و جای قبر بیشتری نیاز میشه و حتی تا بعد مردنم هم دردسر و خجالت چاقی با من خواهد ماند)
      تو بخاطر چاقی ات لباس آماده کم گیرت میاد و بیشتر باید بدوزی یا مدل های گشاد و بد و زشت بپوشی
      تو بخاطر چاقی ات همیشه باید کلی دنبال کفش و لباس بگردی و هیچوقت حق انتخاب نداری
      تو بخاطر چاقی همیشه سن ات بیشتر از چیزی که هست نشون میده
      هر بار که توی ذهنم خودم رو مسخره کردم
      هر بار که در ذهنم خودم رو تحقیر کردم
      هر بار که در ذهنم از وجود خودم خجالت کشیدم
      هر بار که در ذهنم بخاطر چاقی ام از خدا گله و شکایت کردم
      هر بار که در ذهنم خودم رو سرزنش کردم
      هر بار که در ذهنم خودم رو فحش و ناسزا دادم
      هر بار که با روش های مختلف لاغری به جسمم فشار اوردم
      هر بار که در ذهنم به خودم بی احترامی کردم
      هر بار که از چاقی خودم پیش دیگران گله و شکایت کردم
      هر بار که با رفتارها و عادت های اشتباهم به جسمم آسیب رساندم
      ⛔ لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم یعنی اعلام کردم که من لیاقت چاق تر شدن را دارم
      ❓سوال 2️⃣ با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید
      توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمیکند
      ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.
      من همیشه تمرکزم روی چاقی بوده و در نتیجه لیاقت چاق شدن و چاق تر شدن نه لیاقت لاغر شدن
      وقتی من فکر میکردم من تا آخر عمر همینجوری چاق خواهم ماند و خودم رو لایق لاغر شدن و متناسب شدن نمیدونستم هیچوقت، جهان هستی و بدن من جواب این لیاقت منو به بهترین شکل ممکن داده و منم شدم سلیمه ۱۱۰ کیلویی😶
      وقتی من رفتارم با خودم به این صورت هست آنوقت انتظار دارم بدنم چه عکس العملی نشون بده⁉️🤔
      ❓ سوال 3️⃣ روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند
      تمام روش های لاغری که استفاده کردم در چندین متن نام بردم و دیگه اینجا نمیخوام نام ببرم فقط میگم تمام روش های لاغری به غیر از جراحی رو امتحان کردم و در تمام روش های لاغری تمرکز بر روی لیاقت چاق تر شدن من بوده نه لیاقت لاغر شدن
      اگر تمرکز بر روی لیاقت لاغر شدن بود من باید با اون روش ها نتیجه دلخواه و دائمی و بی برگشت می گرفتم🔚 فقط سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن در من شدند
      چطور⁉️ وقتی هر بار در هر روشی شکست میخورم، به نتیجه دلخواه نمی رسیدم، یا کاهش وزن بعد مدتی بر میگشت باعث کاهش اعتماد به نفس در من میشد، باعث کاهش عزت نفس من میشد، باعث میشد فکر کنم چقدر بی اراده ام، وقتی به بدن خودم گرسنگی و زجر میدادم، وقتی به اعصاب خودم فشار می اوردم، وقتی به جسم خودم سختی و فشار می اوردم با ورزش و رژیم و دمنوش های مسخره و آمپول و قرص و کمربند لاغری و دستگاه و…. اینا همه و همه تنها باعث لیاقت چاق تر شدن در من شدند
      ❓ سوال 4️⃣ پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید
      ✅اول اینکه باید بپذیریم خودمان مسئول چاقی خودمان هستیم ، اینکه من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم و بعد باید احساس لیاقت در خودمون ایجاد کنیم
      ✅باید حرفهایی که قبلا شنیدیم که تو نمی تونی، تو تنبلی،تو بی اراده ای، تو از بچگی چاقی،تو ژنتیکی چاقی،تو سرنوشتت اینه و… باید هر حرف این چنینی رو از ذهنمون بریزیم بیرون و فقط بگیم
      ما می تونیم💪💪💪💪
      ✅ باید برای خودمان جمله بسازیم در وصف شرایطی که لیاقتش را داریم و دوست داریم بهش برسیم
      وقتی در خودمان احساس لیاقت کردیم اونوقت هست که اقدام می کنیم، اونوقت هست که دیگه برای خوردن حرص و ولع نداریم،اونوقت هست که برای انجام تمرینات شور و اشتیاق داریم، اونوقت هست که دیگه دنبال بهانه هایی نیستیم که با غذا خوردن برطرف بشه
      ✅ باید خودمون رو تشویق کنیم ارزشمند کنیم
      آنقدر خودمان را ارزشمند کنیم که هر آشغالی رو نخوریم
      اینقدر به خودمان ارزش بدهیم که به خاطر ضرر زدن به دیگران بیشتر نخوریم
      اینقدر به خودمان بها بدهیم که هر غذایی که چند روز توی یخچال مونده رو نخوریم.
      اینقدربه خودمان ارزش بدهیم که اضافه غذای کودکانمان و دیگران را نخوریم
      خودمان را از بند آشغال خوری ها رها کنیم
      خودمان را اینقدر سرزنش و تحقیر نکنیم
      مرحله بعد برای خودمان جمله هایی بسازیم که نشون بده لایق متناسب شدن هستیم
      من لیاقت لاغر و متناسب شدن را دارم
      من لیاقت پوشیدن لباس های شیک و رنگ شاد را دارم
      من لیاقت اعتماد به نفس بالا را دارم
      من لیاقت خوش تیپ بودن را دارم
      من لیاقت حضور در جشن ها و مهمانی ها و درخشیدن در آنها را دارم
      من لیاقت بدن سالم و بدون درد و مریضی رو دارم
      من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت را دارم
      من لیاقت راه رفتن تند و دویدن،پله بالا رفتن،کوهنوردی بدون نفس نفس زدن و راحت رو دارم
      من لیاقت انتخاب کردن لباس ها و کفش هایم را دارم
      من لیاقت انتخاب کردن غذاهایم را دارم
      من لیاقت سبک و تند و تیز و فرز بودن را دارم
      من لیاقت روحیه شاد و لبی خندان را دارم
      من لیاقت زندگی آرام و خوش و شاد را دارم
      و…..
      ✅ فایل گوش کردن، مطالعه کردن مطالب سایت و دیدگاه های دوستان و انجام تمرینات و عمل کردن و ادامه دادن و ادامه دادن و استمرار در این مسیر شگفت انگیز🏃‍♀️
      فقط و فقط خودم میتونم به خودم کمک کنم💪
      متناسب شدن حق من است 💯

      بزرگ فکر کن
      جسور باش و زیاد بخواه
      خواسته های ما برای خداوند بزرگ
      بسیار کوچک است
      هر زمان باور کنی
      و لیاقت داشتن خواسته هایت
      را در خود ببینی
      به همه ی آنها خواهی رسید
      با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان 🫀💪🧠

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/11/18 19:02
      مدت عضویت: 1663 روز
      امتیاز کاربر: 234 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,174 کلمه

      باسلام گام پنجم باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید
      کلمه لیاقت ؛واقعا فایل به جا وبه موقعی بود زیر بنای رسیدن به هر چیز لیاقت داشتن ان هست چه کلمه باارزش وبا محتوایی کجا بود این کلمه چرا تا حالا حتی به ذهنمم نیومده بود چه برسه درموردش فکر کنم .خداروشکر که خدا به وسیله شما مرحله به مرحله ضروریات یادگیری رو پیش رویمان می گذاره با توضیحاتتون متوجه شدم تا لیاقت تغییر درهرچیزی روبرای خودم بوجود نیارم به ان نمی رسم .
      لیاقت ارزش خودمان برای داشتن هرچیز رامشخص میکنه.
      انقدر ذهنمون مشغول طعم های بده که وجود این کلمه روهم از یاد برده بودم کلمه ای عمیق معنی دار ودارای قدرت زیاد که درهمه جهات وامور زندگی تعیین کننده رسیدن به موفقیت وشادی وسلامتی وهمه خواسته ها مون و یا جهت عکس ان حرکت کردن است بخصوص تناسب اندام که مطلب داغ مورد جستجو وخواست همه ما شرکت کنندگان دوره است .
      برای داشتن لیاقت لاغری باید لاغری را تصور کرد باید لاغری را درذهن اموزش داد باید ذهن وجسم تناسب اندام رابه راحتی واسانی وبامیل ورغبت وارامش بپذیرند .درتمام مدتی که تلاش برای لاغری با روشهای گول زننده رژیم گرفتن ومحدودیت غذایی وورزش کردن وعرق ریختن ونخوردن باحرص وولع وناامیدی از لاغر شدن و گله وشکایت از خود ورفتارهای پرخوری وریز خواری وفشار برجسم وروح وتنفر ازخود وخسته شدن از همه چیز و……..را داشتم نمی دونستم که دارم باورهای چاق کننده روکه نشان دهنده لیاقت چاقی من هست رودرخودم تشویق به افزایش میکنم.بازجرهایی که به خودم میدادم درواقع لیاقت داشتن چاقی رادرخودم پرورش می دادم و درهمه این مواردبه چاقی علاقمندتر می شدم .
      توجه به تکرارباورها و رفتارها وفرمولهای چاق کننده لیاقتم رابرای چاقی بیشتر می کردمقایسه خودم با لاغرها وپوشیدن لباس گشاد برای نمایان نشدن چاقیم وسرزنش کردن خودم بعد از خوردن وریزه خواری ومسخره کردن خودم از رفتارهام که من را به جایی نمی رساند وناامیدی وترجیح دادن احترام گذاشتن به غذا بیشتر از جسمم وحاضر نشدن درجمع وجلو اینه وسرزنش اندام وجسمم باعث شده بود که ذهنم مرامتقاعد کند که همینه که هست چیزی عوض نمیشه تلاش زیادی نکن وباعث افزایش وزنم وداشتن لیاقت چاقیم وتکرار هرروز وگاهی بیشتر رفتارهای چاق کننده درمن می شد. همه این روشهایی را که انجام میدادم را فکر میکردم توجه کردن به خودم برای تناسب اندامم هست .وقتی با لاغری با ذهن اشنا شدن فهمیدم همونطور که گفتید استادگرامی چون باورها ورفتارها وایجاد عادتها از طریق انعکاس دیدن وشنیدن واحساس وتوجه کردن ذهن به انچه دراطرافمون اتفاق می افته انجام میشه پس به همون طریق که ازطریق ذهن چاق شدیم از همون طریق هم باید لاغر بشیم.
      بایدازهمون طریق ذهنم رابه سمت تناسب حرکت دهم وان حرفها ودیده وشنیده ها رابا بدست اوردن اگاهی وتمرین انها وبه مرور زمان وباصبر واسانی واستمرار ازذهنم بیرون کنم تابه کاهش وزن وتناسب برسم.وبه احساس لیاقت لاغرشدن را داشته باشم که من لایق تناسب اندام هستم ودران جهت حرکت کنم.وقتی به داشتن احساس لیاقت لاغری برسم قطعا می توانم درجهت رفتار درست توجه به لاغری حرکت کنم ویادبگیرم و به تمرینهاکامل ودرست وباحس خوب ودرک خوب بااشتیاق واستمرار عمل کنم ونتیجه عالی بگیرم .همانطور که توانمندی داشتن تحصیلات عالی وشاغل بودن ورسیدگی به زندگی وفرزندان ویادگیری هنرهای خیاطی واشپزی وشیرینی پزی ودرست کردن انواع حلوا واش وژله وتزیین خانه رابدون هزینه کردن ورفتن به کلاسی را خدا بهم داده پس توانمندی لیاقت داشتن تناسب اندام ورسیدن به لاغری روهم دارم.همینطور توجه به لذت انتخاب شدنم برای حرکت دراین مسیر وتوجه به توانایی تحمل فشارهایی که برای لاغر شدنم به وسیله ورزش ورژیم وسرزنشها واحساس بد از خودم و..‌‌‌‌………همه چیزهایی که گفتم وشکستهایی که برای نداشتن نتیجه کارهایم را می خوردم باعث اعتماد بیشترم به داشتن توانمندی مضاعف برای حرکت دراین مسیر واحیا کردن مجدد فرمولهای لاغرکننده درذهنم می شود.باید با استفاده واستمرار اموزش صحیح فرمولهای جدید برای لاغری وجایگزین کردن انها بجای فرمولهای چاقی قبلی درذهن لیاقت لاغرشدن رادرخودم پرورش دهم و به این ترتیب خیلی راحت مانع از ورود افکارمنفی چاقی به ذهن می شوم ودرمقابل به موضوع لاغری توجه بیشتری می کنم.بااعلام توانمندیهایم وتوجه به انها باعث قدرتمند بودن توانم وپیدا کردن ارزش خودم واحساس لایقتر بودن درهمه چیز بخصوص لاغرشدنم می شوم .نگاه به عکسهای چاق بودنم باعذاب وجدان غذا خوردن داشتن محدودیتهای غذایی درخوردن پرخوری ریزه خواری تحت فشار قراردادن جسم با روشهای گول زننده نجواهای ذهنی منفی از باورهای اشتباه گفتن حالا یک شب هزار شب نیست رژیمو حالا ول کن در مهمانی ها بهانه اوردن برای خوردن عدم باور به لاغری با حسرت به لاغرها ولباسهایی که نمی تونیم بپوشیم احترام قائل نبودن برای بدنم ودوست نداشتن خودم و………….همه اسباب قبول لایق نبودنم برای لاغرشدن بودونپذیرفتن اینکه می توانم لاغر شوم بود.
      برای داشتن لیاقت لاغری باید مسئولیت چاق شدنم را بپذیرم وبگویم من مسئول اضافه وزنم هستم ومن باجسمم بد برخورد کردم وباعث ازارش شدم باید خودم رادوست داشته باشم به بدنم احترام بگذارم وهرچیزی نخورم ازخوردن هراس نداشته باشم به اندازه بخورم دراینه از خودم تشکر کنم وبه خودم دراینه باشادی نگاه کنم بعدازخوردن خودم راسرزنش نکنم به اندازه نیاز م بخورم ازاحساس چاقی جدا شوم وحس خوب لاغری راتجربه کنم خودم راشایسته تناسب بدانم از پرخوری وبد خوری دوری کنم بدانم جسمم ارزشمند است ولیاقت خوردن ته ماندن واضافه غذاها را ندارد ودرپایان به معنی لیاقت که اعتقاد وباور واطمینان داشتن به توانایی خود در رسیدن به خواسته که همانا تناسب اتدام است می رسم وانوقت است که با اشتیاق تمرینات رو انجام میدم برای خودم وبدنم احترام قائلم وخودم رادوست دارم وهرچیزی رو نمی خورم وبه اندازه سیری می خورم احساس شادی دارم خودم راناتوان نمی بینم ترس ازخوردن ندارم روشهای گول زننده لاغری را کنار می گذارم ذهنم راحت مسئولیت چاقیم وحرکت برای لاغرشدنم را اسان می پذیرد رفتارم رابابدنم خوب می کنم قطعا جواب خوب میگیرم لباسهای خوب وچسبان ورنگی می پوشم واعتماد به نفسم رابالا میبرم که می توانم وحتما موفق می شوم ازهرفرصتی برای لذت خوردن در مهمامی رستوران جشن استفاده نمی کنم.
      دیگر لاغری برایم رویا نیست چون احساس لیاقت داشتن ان را دارم من لیاقت تناسب اندام پوشیدن لباسهای تنگ وچسبان با رنگهای روشن خوردن بهترین غذاها رو دارم داشتن احساس ارامش وسبکی وراحتی داشتن ارتباطات عالی بدست اوردن ثروت رسیدن به همه خواسته ها فرزندانی موفق وسلامت خانه وماشین ولوازم خانه عالی وبهترین وعالی ترین از هرچیز موردنیازم رادارم . هرکاری که انجام دهیم وبه هرچه فکر کنیم یعنی لایق ان هستیم وهمان وارد زندگیمان می شود برای داشتن لیاقت از هرچه می خواهم اول باید ارامش ذهنی داشت بعد توجه وتمرکز به انچه می خواهیم وبدست اوردن اگاهیهاواطلاعات صحیح ولازم برای راههای موجود دررسیدن به مقصد وداشتن احساس وحال خوب که همان داشتن لیاقت برای بدست اوردن ان است واستمرار وتلاش بخاطر رسیدن به خواسته مان مسیر مناسبی می باشد.برای رسیدن به لیاقت لاغرشدن اول باید به ارامش ذهن وقدرت وتوانمند بودنمان برای لاغر شدن را درذهن ایجاد کنیم ومطمئن شویم که توانمندیم و باور های اشتباه والگوها وروشهای گول زننده را با اطمینان وجدی کنار بگذاریم وبعد با قدم های محکم وبا استمرارتمرینات را انجام دهیم .خدایا بابت همه چیز متشکرم از شما استاد گرامی نیز بابت روشن کردن مسیر واطمینان دادن به مسیر درست وامید وپشتیبانی کردن همه بسیار متشکرم.🌷

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم